Chapter
int64
1
61
Part
int64
1
76
Bait
int64
1
890
Mesra
int64
1
2
Text
stringlengths
18
34
2
1
26
1
همی گفت با هر کسی رای خویش
2
1
26
2
جهان کرد یک‌سر پر آوای خویش
2
1
27
1
کیومرث زین خود کی آگاه بود
2
1
27
2
که تخت مهی را جز او شاه بود
2
1
28
1
یکایک بیامد خجسته سروش
2
1
28
2
به سان پری پلنگینه پوش
2
1
29
1
بگفتش ورا زین سخن در به در
2
1
29
2
که دشمن چه سازد همی با پدر
2
1
30
1
سخن چون به گوش سیامک رسید
2
1
30
2
ز کردار بدخواه دیو پلید
2
1
31
1
دل شاه بچّه بر آمد به جوش
2
1
31
2
سپاه انجمن کرد و بگشاد گوش
2
1
32
1
بپوشید تن را به چرم پلنگ
2
1
32
2
که جوشن نبود و نه آیین جنگ
2
1
33
1
پذیره شدش دیو را جنگجوی
2
1
33
2
سپه را چو روی اندر آمد به روی
2
1
34
1
سیامک بیامد برهنه تنا
2
1
34
2
بر آویخت با پور آهرمنا
2
1
35
1
بزد چنگ وارونه دیو سیاه
2
1
35
2
دوتا اندر آورد بالای شاه
2
1
36
1
فکند آن تن شاهزاده به خاک
2
1
36
2
به چنگال کردش کمرگاه چاک
2
1
37
1
سیامک به دست خروزان دیو
2
1
37
2
تبه گشت و ماند انجمن بی‌خدیو
2
1
38
1
چو آگه شد از مرگ فرزند شاه
2
1
38
2
ز تیمار گیتی بر او شد سیاه
2
1
39
1
فرود آمد از تخت ویله کنان
2
1
39
2
زنان بر سر و موی و رخ را کَنان
2
1
40
1
دو رخساره پر خون و دل سوگوار
2
1
40
2
دو دیده پر از نم چو ابر بهار
2
1
41
1
خروشی بر آمد ز لشکر به زار
2
1
41
2
کشیدند صف بر در شهریار
2
1
42
1
همه جامه‌ها کرده پیروزه رنگ
2
1
42
2
دو چشم ابر خونین و رخ بادرنگ
2
1
43
1
دد و مرغ و نخچیر گشته گروه
2
1
43
2
برفتند ویله کنان سوی کوه
2
1
44
1
برفتند با سوگواری و درد
2
1
44
2
ز درگاه کی شاه برخاست گرد
2
1
45
1
نشستند سالی چنین سوگوار
2
1
45
2
پیام آمد از داور کردگار
2
1
46
1
درود آوریدش خجسته سروش
2
1
46
2
کز این بیش مخروش و باز آر هوش
2
1
47
1
سپه ساز و برکش به فرمان من
2
1
47
2
بر آور یکی گرد از آن انجمن
2
1
48
1
از آن بد کنش دیو روی زمین
2
1
48
2
بپرداز و پردخته کن دل ز کین
2
1
49
1
کی نامور سر سوی آسمان
2
1
49
2
بر آورد و بدخواست بر بدگمان
2
1
50
1
بر آن برترین نام یزدانش را
2
1
50
2
بخواند و بپالود مژگانش را
2
1
51
1
و زان پس به کین سیامک شتافت
2
1
51
2
شب و روز آرام و خفتن نیافت
2
2
1
1
خجسته سیامک یکی پور داشت
2
2
1
2
که نزد نیا جاه دستور داشت
2
2
2
1
گرانمایه را نام هوشنگ بود
2
2
2
2
تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
2
2
3
1
به نزد نیا یادگار پدر
2
2
3
2
نیا پروریده مر او را به بر
2
2
4
1
نیایش به جای پسر داشتی
2
2
4
2
جز او بر کسی چشم نگماشتی
2
2
5
1
چو بنهاد دل کینه و جنگ را
2
2
5
2
بخواند آن گرانمایه هوشنگ را
2
2
6
1
همه گفتنی‌ها بدو بازگفت
2
2
6
2
همه رازها بر گشاد از نهفت
2
2
7
1
که من لشکری کرد خواهم همی
2
2
7
2
خروشی برآورد خواهم همی
2
2
8
1
تو را بود باید همی پیشرو
2
2
8
2
که من رفتنی‌ام تو سالار نو
2
2
9
1
پری و پلنگ انجمن کرد و شیر
2
2
9
2
ز درّندگان گرگ و ببر دلیر
2
2
10
1
سپاهی دد و دام و مرغ و پری
2
2
10
2
سپهدار پرکین و کنداوری
2
2
11
1
پس پشت لشکر کیومرث شاه
2
2
11
2
نبیره به پیش اندرون با سپاه
2
2
12
1
بیامد سیه دیو با ترس و باک
2
2
12
2
همی بآسمان بر پراگند خاک
2
2
13
1
ز هرّای درّندگان چنگ دیو
2
2
13
2
شده سست از خشم کیهان خدیو
2
2
14
1
به هم برشکستند هر دو گروه
2
2
14
2
شدند از دد و دام دیوان ستوه
2
2
15
1
بیازید هوشنگ چون شیر چنگ
2
2
15
2
جهان کرد بر دیو نستوه تنگ
2
2
16
1
کشیدش سراپای یک‌سر دوال
2
2
16
2
سپهبد برید آن سر بی‌همال
2
2
17
1
به پای اندر افگند و بسپرد خوار
2
2
17
2
دریده بر او چرم و برگشته کار
2
2
18
1
چو آمد مر آن کینه را خواستار
2
2
18
2
سرآمد کیومرث را روزگار
2
2
19
1
برفت و جهان مردری ماند ازوی
2
2
19
2
نگر تا که را نزد او آبروی
2
2
20
1
جهان فریبنده را گرد کرد
2
2
20
2
ره سود بنمود و خود مایه خْوَرد
2
2
21
1
جهان سر به سر چو فسانست و بس
2
2
21
2
نماند بد و نیک بر هیچ‌کس
3
1
1
1
جهاندار هوشنگ با رای و داد
3
1
1
2
به جای نیا تاج بر سر نهاد
3
1
2
1
بگشت از برش چرخ سالی چهل
3
1
2
2
پر از هوش مغز و پر از رای دل
3
1
3
1
چو بنشست بر جایگاه مهی
3
1
3
2
چنین گفت بر تخت شاهنشهی