persian
stringlengths 4
144
| english
stringlengths 1
156
|
---|---|
با گذاشتن یه پیغام برای اون چطوری .
|
how about i just leave a message for him .
|
خب .
|
uhhuh .
|
آره ، درسته ، چطوری مینویسنش .
|
yeah . okay , how do you spell that .
|
خوب تمام شد خداحافظ .
|
okay , got it . byebye .
|
نمیتونم باور کنم که تو اجازه دادی این اتفاق بی افته .
|
i cant believe you let that happen .
|
میدونم ، متأسفم من اشتباه کردم .
|
i know . im sorry . i screwed up .
|
گوش کن ، ما هنوز هم میتونیم نجاتش بدیم .
|
listen , we can still save him .
|
جواب داخل نوار تو دایره های ذرت زار توئه .
|
the answer to the tape , to your crop circles , .
|
و تو یه فانوس دریاییه .
|
is at a lighthouse .
|
اوه ، حتما با خودت میگی من دیوونه ام درسته .
|
oh , you think im crazy , dont you .
|
البته که هستی .
|
of course i do .
|
ولی آخرین چیزی که الان بهش احتیاج داری یه ذره هم که شده به من علاقه داشته باشی .
|
but the last thing you need now is a screwup like me .
|
وایسا .
|
wait .
|
خوب ، باید به کودی چی بگم .
|
well , what should i tell cody .
|
بزار اون خودش بفهمه .
|
let him down easy .
|
بهش بگو که برای کاری احضار شدم .
|
tell him i got called away on business .
|
هر چی که به فکرت رسید بگو .
|
youll think of something .
|
بهش میگم سرطان بیضه گرفتی دیگه سؤال نمیکنه .
|
testicular cancer . he wont ask questions .
|
میدونستم که میفهمی .
|
i knew youd understand .
|
مواظب خودت باش .
|
be careful .
|
میدونم که یه اتفاق عجیب غریب تو مزرعه تون افتاده .
|
something weird is going on at your farm . i know it .
|
بعضی وقتها یه گوسفند اسکل میشه و میخواد از وسط حصار رد شه .
|
sometimes a sheep needs pushed through the fence .
|
چی خداحافظ سیندی .
|
what goodbye , cindy .
|
سو نمیتونم بخوابم .
|
sue i cant sleep .
|
ولی خیلی از وقت خوابت گذشته .
|
well , its way past your bedtime .
|
تو که نمیخوای با اون دستای گندت تکانم بدی .
|
wont you rock me to sleep in your big , strong arms .
|
خیلی از اتاقها هستند که پنهان اند .
|
theres plenty of room under the covers .
|
شب خبلی گرمیه .
|
its a hot night .
|
لازم نیست که تو پیژامه بپوشی .
|
you dont need to wear pajamas .
|
دخترم کجاست .
|
where is my daughter .
|
دیوانه شدی من دخترم دیگه .
|
are you mad i am your daughter .
|
نه نیستی .
|
no , youre not .
|
بیا اینجا با سو چیکار کردی .
|
come here what did you do with sue .
|
بهش دست هم نزدم ، قسم میخورم .
|
i didnt touch her . i swear .
|
باور نمیکنم .
|
i dont believe you .
|
خواهش میکنم ، به خاطر خدا اون یه دختره .
|
please for gods sake , shes a girl .
|
تو مریضی .
|
you sick .
|
بابا .
|
aah daddy .
|
از این موقعیت راضی هستی .
|
how do you like it , huh .
|
ازش لذت میبری .
|
having fun .
|
تام ، تو .
|
tom , are you .
|
این چیه .
|
what in the world .
|
اون دیگه چیه .
|
what is that thing .
|
شاید سیندی راست میگفت .
|
maybe cindy was right .
|
خواهش میکنم ، قربان من فقط 5 دقیقه وقت میخوام .
|
please , sir . all i need is five minutes .
|
و من هم بهت گفتم که نمیخوام کسی درمورد چیزهای ماورائی .
|
and i told you , campbell , no more paranoid onair rants .
|
یاوه سرائی کنه میدونم .
|
about the supernatural . i know .
|
این بخش درمورد ، سکس ، خشونت و هواشناسیه .
|
this station is about sex , violence , and the weather .
|
بله ، خوب شد یادم انداختی .
|
yes . that reminds me .
|
یه داستان داریم که میگه ستاره ی فیلم های سکسی بر اثر شلیک گلوله در طوفان جان خود را از دست داد .
|
were gonna need that porn star shot dead in a hurricane story .
|
که یک ساعته .
|
one hour .
|
ضمنا یک طوفان در چارلستون .
|
meanwhile , a tornado in charleston .
|
تمام لباس های مردم را در ساحل ، جایی که .
|
threatens a clothingoptional beach where just yesterday .
|
دو نفر لخت که به طرز وحشیانه ای دیروز کشته شدند را تهدید میکند .
|
a naked couple was brutally murdered .
|
درست مین 5 مایلی ما 2 نفر لخت .
|
this just five miles from where the last naked couple .
|
به طرز وحشیانه ای کشته شده اند .
|
was brutally murdered .
|
میریم سراغ اخبار ورزشی .
|
turning now to sports .
|
و یک نوار ویدیویی شیطانی .
|
and an evil videotape .
|
هست که هرکسی را که بهش نگاه میکنه ظرف مدت هفت روز میکشه .
|
that kills anyone who watches it in seven days .
|
که حقیقیه و همه ی ما را در معرض خطر قرار داده .
|
its true . were all in danger .
|
همچنین خبرهایی از حمله ی بیگانهها در دست هست اوه ، نه .
|
theres an alien force oh , no .
|
کسانی هستند که نمیخوان شما از حقیقت با خبر باشید .
|
thats trying prevent you from knowing the truth .
|
کمپل دیوانه شدی .
|
campbell , are you insane .
|
یه سرنوشت دردناکه .
|
its a horrible fate .
|
کارسون من باید این کار را بکنم .
|
carson , i have to do this .
|
تصحیح میکنم هیچ چیز خطرناکی وجود ندارد .
|
correction , there really is no danger .
|
درواقع ، من هیچ منظوری از گفته هام نداشتم .
|
actually , i didnt really mean anything i just said .
|
چرا داشتم ، اونم از تک تک کلماتم .
|
yes , i did . every word of it .
|
هرکسی که این نوار را نگاه کنه پس از یک هفته میمیره .
|
everyone watching this could be dead in a week .
|
من به مدت 10 ساله که .
|
469 . i been cleaning after this dumbass cracker giggins .
|
اینجا را رفت را روب میکنم .
|
for 10 years .
|
و ساعت 12 هم میرم خونه .
|
but i been hitting it with his woman for 12 .
|
میفهمی چی میگم نیجا .
|
know what im saying , nigga .
|
اون خیلی شکلات دوست داره .
|
she likes her some chocolate .
|
تشکر میکنم از رئیس جمهور و از شما من که قات زدم .
|
sharpton for president , yall . im outie .
|
آرامش .
|
peace .
|
یه نوار ویدیویی که تو هفت روز مردم را میکشه .
|
an evil videotape that kills people in 7 days .
|
حملات بیگانهها زمین را تهدید میکنه .
|
alien forces threatening the world .
|
و این یارو سیندی کمبل کیه دیگه .
|
and who the hell is this cindy campbell .
|
اگه حرفهایی که میزنه راست باشه ، ما با بحران بی سابقه ای روبرو هستیم .
|
if what she says is true , were facing an unprecedented crisis .
|
رئیس جمهور را برام بگیرین .
|
get me the president .
|
شماخودتون رئیس جمهورین .
|
you are the president .
|
خوبه ، قبلا هم اینو میدونستم .
|
good . then i already know about this .
|
لیست نهار را بیار .
|
lets order lunch .
|
قربان ، بهتره بریم سراغ تلویزیون .
|
sir , i think you need to go on tv .
|
و ملت را متقاعد کنین که چیزی به نام یوفو وجود نداره .
|
and convince the people that there is no such thing as a ufo .
|
جلوی من هجیش نکن لعنتی .
|
dont spell in front of me , damn it .
|
بیگانهها ، قربان .
|
aliens , sir .
|
چیزی به نام بیگانهها وجود نداره .
|
theres no such thing as aliens .
|
این که حقیقت نداره قربان .
|
thats not quite true . sir .
|
یه سال پیش یه یوفو تو نیومکزیکو سقوط کرد .
|
a year ago , a ufo crashlanded in new mexico .
|
یه جسد بود که ممکن بود خوب بشه ممکن بود .
|
a body may have been recovered . may have been .
|
خوب ، یه اشتباه وحشتناکی اتفاق افتاده بود .
|
well , there was a terrible mixup .
|
یه مراسم شکرگزاری .
|
it was thanksgiving .
|
جسد به آشپزخانه فرستاده شده بود .
|
the body was sent down to the kitchen .
|
اونها وسطش را پر کرده بودند و ما هم اونو تو یک شام ایالتی خوردیم .
|
they shoved stuffing up its ass , and we ate it at a state dinner .
|
و این آخرین باری بود که من اونو دیدم .
|
thats the last i saw of it .
|
نه ، بتراشش .
|
no , scratch that .
|
اونجا ساندویچهایی هم بودند که برای روز بعد درست شده بودند .
|
there were some sandwiches made the next day .
|
آقای رئیس جمهور .
|
mr . president .
|
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.