Id
int64 1
3.02M
| Title
stringlengths 1
132
| Type
int64 0
6
| Rank
int64 0
80.7k
| Namespace
int64 0
14
| RedirectList
sequencelengths 0
3.08k
| IsDisambiguationPage
bool 2
classes | TargetLinksCount
int64 0
80.2k
| InfoBox
dict | Text
stringlengths 0
196k
| Links
sequencelengths 0
5.96k
| Parents
sequencelengths 0
227
|
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
1,156 | خاورمیانه | 2 | 1,521 | 0 | [
"خاور میانه",
"خاورميانه",
"منطقه خاورمیانه",
"خاورمیانهای",
"شرق میانه",
"خاور ميانه",
"خاورميانه اي",
"خاورمیانه ای",
"شرق ميانه",
"منطقه خاورميانه"
] | false | 1,415 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | منطقه جغرافیایی خاور میانه، واقع در جنوب غربی قاره آسیا که دربرگیرنده کشورهای بین مصر و ایران است.
خاورمیانه منطقهای استراتژیک از نظر جغرافیایی و انرژی است، بهطوریکه ۵۶٫۶ درصد از نفت کره زمین در این منطقه وجود دارد.
این ناحیه گروههای فرهنگی و نژادی گوناگونی مانند ایرانیان، آشوریها، آذربایجانیها، ترکهای آناتولی، کردها، اسرائیلیها، عربها و بربرها را در خود جای دادهاست. زبانهای اصلی این منطقه عبارت است از
فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی، لری، بلوچی، آشوری، ترکی استانبولی، عربی و عبری. در برخی زمینهها واژه بسط یافته خاورمیانه به تازگی شامل کشورهای افغانستان، پاکستان، قفقاز، آسیای مرکزی و آفریقای شمالی شدهاست که علاوه بر آنچه یاد شد زبان اردو و پشتو را نیز در بر میگیرد.
بسیاری از تعریفهای «خاورمیانه» —چه در کتابهای مرجع و چه در اصطلاح عامیانه— آن را ناحیهای در جنوب غربی آسیا و دربرگیرنده کشورهای بین ایران و مصر معرفی میکنند. با این که بخش بیشتر کشور مصر (به جز صحرای سینا) در آفریقای شمالی واقع شده ولی آن را جزو «خاور میانه» میدانند. کشورهای شمال آفریقا از قبیل لیبی، تونس و مراکش بر خلاف خاورمیانه، در رسانههای عمومی کشورهای آفریقای شمالی خوانده میشوند.
جغرافیا
منطقهای از آسیا را که به نام خاورمیانه یا آسیای جنوب غربی شناخته شده میتوان به دو بخش تقسیم نمود یکی بخش شمالی شامل ترکیه و ایران و دیگری بخش جنوبی شامل شبه جزیره عربستان. بخش شمالی را به یک گره زینتی تشبیه میکنند که مرکز آن در محاذات جنوب قفقاز واقع شده و طرف غربی یا چپ آن را آسیای صغیر دربر گرفتهاست. طرف خاوری یا راست گره مورد بحث را ایران فراگرفته که خود سرزمینی است فلاتی با شیب عمومی به طرف خاور که همه اطراف آن را رشته کوههای بلندی به وجود آوردهاست. شبه جزیره عربستان یا بخش جنوبی آسیای جنوب غربی دارای ترکیبی خیلی ساده است بدین معنی که تمام آن از یک تختال (Block) عظیمی تشکیل شده که قسمتهای برآمده آن در مجاورت دریای مدیترانه و سرخ به چشم میخورد. دومین منطقه آسیا را شبه قاره عظیم هند و پاکستان به وجود آوردهاست که رشته کوههای بزرگی مانند سلیمان در شمال باختری و قره قوروم -هیمالیا در شمال و اراکان (Arakan) و یوما (Yoma) در خاور آن را از نواحی جدا میسازد.
جسی ویلر درباره خاورمیانه در کتاب جغرافیای عمومی جهان (مناطق مهم جغرافیایی) مینویسد:
«خاورمیانه منطقهای است که قسمت اعظم آن از بیابان و علفزار تشکیل میشود، در مورد وسعت این منطقه بین علما اختلاف فاحشی وجود دارد بهطوریکه برخی از آنان حتی اصطلاح «خاورمیانه» را اصولا قبول ندارند چون آن را خیلی مبهم و اشتباه میدانند، این اصطلاح از طرف اروپاییان به این منطقه داده شدهاست زیرا اروپاییان سرزمینهایی که در شرق اروپا بودند رو به ترتیب به سه قسمت خاوردور (آسیای شرقی)، خاورمیانه (جنوب غرب آسیا) و خاورنزدیک تقسیمبندی کردهاند. معهذا این اصطلاح به عنوان نام یک منطقه طوری تثبیت شد که برانداختن آن آسان نیست.»
تاریخ
۱۸۶۶ میلادی توسط آلوین جوئت جانسون ترسیمشدهاست. نام تاریخی خلیج فارس در نقشه مشهود است.
خاورمیانه از نخستین خاستگاههای تمدن جهان بودهاست. بسیاری از باورها و آیینهای جهان از اینجا برخاستهاند، نخستین یافتههای آدمی در اینجا بوده، و همچنین نخستین برخورد انسانهای هوشمند آفریقایی (نسل امروز انسانها) و انسانهای نیاندرتال میباشد. نخستین قانونهای جهان (قانون حمورابی) در اینجا نوشته شدهاست.
خاورمیانه از میانه قرن بیستم، مرکز توجه جهانی و شاید حساسترین منطقه جهان از نظر استراتژیکی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بودهاست و مکان کشمکشهای دراز مدت اعراب و اسرائیل است. خاورمیانه زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت، اسلام، و ادیان غیر ابراهیمی مثل دین زرتشتی، آیین مهر و مانوی است.
مرزها
نقشه کشورهایی که مجموعا به آنها خاورمیانه گفته میشود.
اصطلاح خاورمیانه شناسنده منطقهای فرهنگی است، در نتیجه مرز مشخصی برای آن وجود ندارد. بهطور کلی کشورهای این منطقه عبارتاند از:
کشورهای غربی این منطقه (الجزایر، تونس، لیبی و مراکش) به دلیل وابستگی شدید تاریخی و فرهنگی پیشتر بخشی از خاورمیانه شمرده میشوند. سودان نیز یکی از این کشورها بهشمار میآید. کشورهای آفریقایی موریتانی و سومالی نیز پیوندهایی با خاورمیانه دارند. ترکیه و قبرس که از نظر جغرافیایی درون یا نزدیک این منطقه هستند، خود را بخشی از اروپا میدانند و ایران را مرز شرقی خاورمیانه میانگارند. البته افغانستان را نیز از کشورهای این بخشبندی بهشمار میآورند که درقلب آسیا موقعیت دارد .
اصطلاح اروپایی
خاورمیانه واژهای است که اروپاییان به این منطقه با توجه به موقعیت جغرافیایی خودشان اطلاق کردهاند در حالی که این منطقه تقریبا در مرکز خشکیهای زمین و نقشه سیاسی جهان است و نه در شرق مرکزی یا همان خاورمیانه. خاورمیانه از نظر جغرافیایی و بهطور حقیقی باید در مرکز آسیا باشد نه جنوب غربی آسیا به علاوه مصر.
برخی افراد از واژه خاورمیانه به دلیل اروپامحوری بودن آن انتقاد میکنند. این منطقه تنها از دید اروپای غربی، در مشرق واقع شده در حالیکه همین منطقه برای یک هندی منطقهای غربی و برای یک روسی در جنوب واقع شدهاست.
واژه «میانه» نیز به دلیل برداشتهای مختلف باعث سردرگمیهایی شدهاست. قبل از جنگ جهانی اول اصطلاح خاور نزدیک در انگلیسی به مناطق بالکان و امپراتوری عثمانی اطلاق میشد در حالیکه اصطلاح خاورمیانه شامل سرزمینهای ایران، افغانستان، آسیای مرکزی، ترکستان و قفقاز بود. همچنین اصطلاح خاور دور به کشورهای شرق آسیا نظیر چین، ژاپن، دو کره، هنگکنگ، تایوان و غیره اطلاق میشد.
با نابودی امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۹۷ خورشیدی، دیگر اصطلاح خاور نزدیک کاربرد زیادی نداشت و این در حالی بود که اصطلاح خاورمیانه به کشورهای تازه بنیاد جهان اسلام اطلاق شد. با این حال استفاده از اصطلاح خاور نزدیک توسط برخی رشتههای دانشگاهی نظیر باستانشناسی و تاریخ کهن زنده شد. (مراجعه کنید به خاور نزدیک باستان).
اصطلاح خاورمیانه آنگاه رواج یافت که بخشهای انگلیسی و فرانسویزبان از آن استفاده کردند. در زبان فارسی نیز در دهههای گذشته همین اصطلاح «اروپا محور» را بیچونوچرا و بدون در نظر گرفتن دیدگاه خود در اینباره که اصطلاح «جنوب غربی آسیا» که بامعنا و از نظر جغرافیایی درست است برای این منطقه مناسب است. اما ایران و سایر کشورهای جهان بدون هیچ دلیل موجهی اصطلاح خاورمیانه را بهطور مستقیم از فرانسوی و انگلیسی کپی کردند.
اگر چه گهگاه برخی این نکته را تذکر میدهند. مانند سید علی خامنهای که در دیدار با استادان دانشگاه در ۲۲/۵/۱۳۹۱ این نکته را یادآور شد:
«البته من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاورمیانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر جائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائیها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم؛ بنابراین منطقه ما اسمش منطقه غرب آسیاست، نه منطقه خاورمیانه.»
نواحی خاورمیانه
قفقاز - گرجستان، آذربایجان، ارمنستان
فلات ایران
آناتولی - ترکیه
دریای مدیترانه - قبرس
شبه جزیره عربستان، نگاه کنید به:حاشیه خلیج فارس - عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، عمان، عراق، بحرین، یمن
شرق - اسرائیل، اردن، سوریه، لبنان، فلسطین، شبه جزیره سینا
اقتصاد
خاورمیانه از مناطقی است که به دلیل برخورداری از ذخایر عظیم نفت، یک منبع انرژی برای جهان بهشمار میرود. عربستان، ایران، عراق، کویت، امارات متحده عربی از کشورهایی هستند که دارای بزرگترین منابع نفت در جهان هستند. خاورمیانه همچنین دارای ذخایر عظیم گاز طبیعی است. ایران و قطر به ترتیب اولین و دومین ذخایر گاز طبیعی در جهان را دارند. اقتصاد کشورهای نفت خیز خاورمیانه بیشتر تک محصولی و به صادرات نفت وابسته است و کمتر از منابع نفت در بخش صنعتی این کشورها استفاده میشود. یمن یکی از کشورهای فقیر این منطقه بهشمار میرود.
تمامی کشورهای تولیدکننده نفت خاورمیانه در گروه کشورهای منا دستهبندی میشوند.
نقشه خاورمیانه جدید
خاورمیانه | [
"مصر",
"ایران",
"مردم ایران",
"آشوریها",
"آذربایجانی ها",
"ترکهای آناتولی",
"کردها",
"اسرائیلی",
"عرب",
"بربرها",
"فارسی",
"زبان ترکی آذربایجانی",
"زبان کردی",
"زبان لری",
"بلوچی",
"زبان آشوری",
"ترکی استانبولی",
"عربی",
"عبری",
"افغانستان",
"پاکستان",
"قفقاز",
"آسیای مرکزی",
"آفریقای شمالی",
"اردو",
"زبان پشتو",
"آسیا",
"صحرای سینا",
"لیبی",
"تونس",
"مراکش",
"ترکیه",
"شبهجزیره عربستان",
"آسیای صغیر",
"خاور",
"تختال (جغرافیا)",
"دریای مدیترانه",
"دریای سرخ",
"شبهقاره هند",
"رشتهکوه سلیمان",
"هیمالیا",
"خلیج فارس",
"قرن بیستم",
"جهان عرب",
"اسرائیل",
"یهودیت",
"مسیحیت",
"اسلام",
"دین زرتشتی",
"آیین مهر",
"آیین مانوی",
"الجزایر",
"سودان",
"موریتانی",
"سومالی",
"قبرس",
"جنوب غربی آسیا",
"اروپامحوری",
"اروپای غربی",
"هند",
"روسیه",
"جنگ جهانی اول",
"خاور نزدیک",
"بالکان",
"امپراتوری عثمانی",
"ترکستان",
"خاور دور",
"چین",
"ژاپن",
"کره (کشور)",
"هنگکنگ",
"تایوان",
"جهان اسلام",
"باستانشناسی",
"خاور نزدیک باستان",
"زبان فارسی",
"گرجستان",
"جمهوری آذربایجان",
"ارمنستان",
"فلات ایران",
"آناتولی",
"شبه جزیره عربستان",
"عربستان سعودی",
"قطر",
"امارات متحده عربی",
"عمان",
"عراق",
"بحرین",
"یمن",
"شرق",
"اردن",
"سوریه",
"لبنان",
"فلسطین",
"شبه جزیره سینا",
"نفت",
"عربستان",
"کویت",
"گاز طبیعی",
"منا (اصطلاح)",
"نقشه خاورمیانه جدید"
] | [
"خاورمیانه",
"آسیا",
"آسیای غربی",
"آفریقای شمالی",
"جغرافیای غرب آسیا",
"نواحی آسیا"
] |
1,158 | فایرفاکس | 0 | 194 | 0 | [
"فايرفاكس",
"موزيلا فايرفاكس",
"موزیلا فایرفاکس",
"فايرفاكس موزيلا",
"فایرفاکس موزیلا",
"Abrowser"
] | false | 120 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "فایرفاکس<small>Firefox</small>"
},
{
"Item1": "logo",
"Item2": "Firefox Logo, 2017.svg"
},
{
"Item1": "screenshot",
"Item2": "Firefox 57 Windows.png"
},
{
"Item1": "caption",
"Item2": "نماگرفت فایرفاکس ۵۷ در حال اجرا در [[ویندوز ۱۰]]"
},
{
"Item1": "developer",
"Item2": "[[بنیاد موزیلا]] و مشارکتکنندگان[[شرکت موزیلا]]"
},
{
"Item1": "ver layout",
"Item2": "stacked"
},
{
"Item1": "status",
"Item2": "فعال"
},
{
"Item1": "programming language",
"Item2": "[[سی پلاسپلاس]]، [[جاوااسکریپت]]، [[سی]]، [[اچتیامال]]، [[راست]]"
},
{
"Item1": "operating system",
"Item2": "[[مایکروسافت ویندوز]]، [[مکاواس]]، [[لینوکس]]، [[اندروید]]، [[آیاواس]] (پورتهای غیررسمی به یونیکس و بیاسدی، [[سولاریس]]، [[اوپنسولاریس]]، [[illumos]])"
},
{
"Item1": "included with",
"Item2": "[[فایرفاکس اواس]]، [[اوبونتو]]"
},
{
"Item1": "engines",
"Item2": "[[گکو]]، [[اسپایدرمانکی]]، [[وبکیت]] (فقط آیاواس)"
},
{
"Item1": "language count",
"Item2": "۹۱"
},
{
"Item1": "genre",
"Item2": "[[مرورگر وب]][[خوراکخوان]][[مرورگر همراه]]"
},
{
"Item1": "license",
"Item2": "[[پروانه همگانی موزیلا]] ۲٫۰"
},
{
"Item1": "standard",
"Item2": "[[اچتیامال۵]]، [[شیوهنامه آبشاری]]، [[آراساس]]، [[اتم]]"
}
],
"Title": "web browser"
} | موزیلا فایرفاکس یک مرورگر وب آزاد و متن-باز برگرفته از مجموعه نرمافزار اینترنت موزیلا (en) است که توسط بنیاد موزیلا توسعه و پشتیبانی میشود. براساس آمار ماه می۲۰۱۴، این مرورگر ۲۴٫۹٪ از کاربران اینترنت را به خود اختصاص داد.
این مرورگر در ابتدا بیشتر بین کاربران لینوکس محبوبیت داشت، ولی رفتهرفته با پدیدار شدن مشکلات امنیتی در اینترنت اکسپلورر پراستفادهترین مرورگر وب، کاربران دیگر سیستمعاملها از قبیل ویندوز و مکینتاش نیز استفاده از این مرورگر وب را آغاز کردند تا جایی که بدون نصب پیشفرض روی ویندوز یا مکینتاش، طی چند سال پراستفادهترین مرورگر وب جهان بود.
فایرفاکس محبوبیت خود را مدیون داشتن سطح بالایی از قابلیتهای سفارشیسازی و افزونههایش است.
نام
نام این مرورگر وب برخلاف واژه «فاکس» (روباه) و لوگوی آن که شبیه روباه سرخ است، بنا به گفته مقامات موزیلا در حقیقت یک پاندای سرخ است.
ویژگیها
قابلیت اسکرین شاتگیری از صفحه وب و اشتراکگذاری آن در نسخه Quantum (57.0) به بالا
سرعت دو برابر نسبت به نسخههای قبلی
30٪ مصرف کمتر رم نسبت به مرورگر گوگل کروم
امکان کشیدن و رها کردن متن به جعبه جستجو
قابلیت وبگردی به صورت ناشناس و از بین بردن تمامی اطلاعات مرورگر بعد از بسته شدن پنجره مرورگر
با گسترش وب و اهمیت تبلیغات، طراحان وبسایتها به فکر ایجاد صفحاتی افتادند که بدون خواست کاربر گشوده شوند، با استفاده از امکان pop-up blocker، این صفحات امکان ایجاد مزاحمت را ندارند.
امکان گشودن چند صفحه در یک پنجره (tabbed browsing) و کشیدن و رها کردن (drag-and-drop) آنها.
پشتیبانی از RSS و اتم
امکان مدیریت و پاک کردن آسان اطلاعات شخصی.
امکان کشیدن و رها کردن متن به جعبه جستجو.
حمایت از SVG و CSS2 و CSS3 و JavaScript
حمایت از صفحات طراحیشده با فناوری ایجکس (AJAX)
حمایت از قابلیتهای ویژه CMSهای رایج
دهها قابلیت مختلف دیگر
توانایی سفارشیسازی
یکی از قابلیتهای فایرفاکس امکان تغییر آن به سلیقه هر فرد است. برای این کار فایرفاکس دو مورد را در نظر گرفتهاست. اول تواناییهای مرورگر وب، دوم ظاهر آن.
سفارشیسازی تواناییهای فایرفاکس با کمک فایلهایی با حجم کم به نام افزونه (Extension) ممکن میشود. این افزونهها در واقع تکههای کوچک برنامهاند که قابلیتهای مختلفی را به این مرورگر وب میافزایند. تمهای مختلف این مرورگر وب هم شخصیسازی ظاهر آن را راحت میکند.
مشکلات فایرفاکس
بعضی کاربران خواستار اضافه شدن افزونههای پرتقاضا به فایرفاکس هستند ولی توسعه دهندگان فایرفاکس این کار را مغایر با هدف آنها یعنی یک مرورگر وب سبک میدانند؛ البته بیشتر این افزونهها و قابلیتهای بسیار دیگر مستقیما قابل بارگیری و نصب روی فایرفاکس هستند.
یکی از مشکلات دیگری هم که به فایرفاکس نسبت داده میشود مشکلاتی است که توسط پلاگین ادوبی فلش (Macromedia Flash) ایجاد میشود که برای لینوکس ارائه شده که این مشکل ارتباطی به خود فایرفاکس ندارد.
انتشارهای فایرفاکس
قبل از آوریل ۲۰۱۱ موزیلا در مدتهای طولانی نسخه فینال فایرفاکس را توزیع میکرد اما با تغییر سیاستها و برای رقابت و تقلید از کروم، نسخههای پایدار هر شش هفته عرضه و شماره اصلی نسخه یکی بالا میرود. از همین تاریخ فرایند توسعه فایرفاکس به چند کانال مختلف تقسیم شد:
"Nightly Builds" که انتشار پیش آلفا (Pre-Alpha) هست و حاوی آخرین ویژگیها و بهروز رسانیهای آزمایش نشده هست.
"Aurora" که انتشار آلفا (Alpha) مبتنی بر "Nightly Builds" هست و ویژگیها و بهروز رسانیهایی که تحت آزمایشهای پایه هستند رو ارائه میدهد؛ از نسخه ۳۵ نام این کانال به "Developer Edition" تغییر کرد.
"Beta" که انتشار بتا مبتنی بر کانال قبل هست و پایداری بیشتری نسبت به دو کانال اولیه دارد.
معمولا موزیلا قبل از انتشار نسخه پایدار نهایی، نسخههای نامزد انتشار ( R elease c andidate) را عرضه میکند و سپس انتشار پایدار عرضه میشود که از تاریخ مذکور موزیلا آن را انتشار سریع (Rapid release) گذاشته است. این چرخه انتشار شتاب داده شده با انتقاداتی از کاربران مواجه شد که معتقدند این انتشارهای بسیار سریع اغلب باعث شکسته شدن سازگاری افزونهها با نسخههای فینال میشود و نیاز به توسعه مستمر و مداوم برای سازگار نگه داشتن افزونهها است. همچنین عدهای معتقدند فایرفاکس تلاش میکند تا شماره نسخهها را به تقلید از گوگل کروم بالا ببرد تا با آن مقایسه شود.
فایرفاکس با پشتیبانی بلند مدت
فایرفاکس با پشتیبانی بلند مدت که تحت نام "Extended Support Release" به معنای "انتشار با پشتیبانی تمدید شده" (مخفف:ESR) توسط بنیاد موزیلا عرضه و پشتیبانی میشود نسخهای از فایرفاکس است که همزمان با هر هفت انتشار معمولی میشود ولی برخلاف نسخههای معمولی که هر شش هفته عرضه و به محض عرضه نسخه جدید، پشتیبانی از نسخه قبل متوقف میشود، نسخههای با پشتیبانی بلند مدت تا حدود یک سال پشتیبانی میشوند، این پشتیبانی فقط محدود به اصلاحات امنیتی با ریسک بالا هست و هیچ قابلیت جدید و اصلاحات مرتبط با پایداری برنامه ارائه نمیشود، لذا این نسخهها برای سازمانها، ادارات و مراکز آموزش که در به-روز-رسانی سیستمها دارای محدودیت هستند ارائه میشود.
انتشارهای با پشتیبانی بلند مدت با هر هفت انتشار معمولی، منتشر میشوند:
۱۰, ۱۷, ۲۴, ۳۱, ۳۷, ۴۵, ۵۲
فایرفاکس قابل حمل
وبسایت portableapps.com, فایرفاکس قابل حمل را عرضه میکند. این نسخه قابلیت اجراشدن روی درایوهای USB Flash و CD-ROM و همچنین درایوهای سخت خارجی و بعضی از پخشکنندههای دیجیتالی موسیقی را دارد.
موزیلا تاندربرد
منابع و مراجع
مطالعه بیشتر
دانلود فایرفاکس | [
"ویندوز ۱۰",
"بنیاد موزیلا",
"Mozilla Corporation",
"سی پلاسپلاس",
"جاوااسکریپت",
"سی (زبان برنامهنویسی)",
"اچتیامال",
"راست (زبان برنامهنویسی)",
"مایکروسافت ویندوز",
"مکاواس",
"لینوکس",
"اندروید",
"آیاواس",
"سولاریس (سیستمعامل)",
"اوپنسولاریس",
"illumos",
"فایرفاکس اواس",
"اوبونتو",
"گکو (رایانه)",
"SpiderMonkey (software)",
"وبکیت",
"مگابایت",
"مرورگر وب",
"خوراکخوان",
"مرورگر همراه",
"پروانه همگانی موزیلا",
"اچتیامال۵",
"شیوهنامه آبشاری",
"آراساس",
"اتم (خوراک وب)",
"آزاد و متن-باز",
"اینترنت اکسپلورر",
"سیستمعامل",
"ویندوز",
"مکینتاش",
"روباه سرخ",
"پاندای سرخ",
"گوگل کروم",
"کشیدن و رها کردن",
"تب (واسط گرافیکی کاربر)",
"RSS",
"ادوبی فلش",
"درایو",
"سی دی",
"موزیلا تاندربرد"
] | [
"فایرفاکس",
"تاریخ اینترنت",
"خوراکخوانها",
"سرویسگیرندههای افتیپی آزاد",
"مرورگرهای وب آزاد",
"مرورگرهای وب اواس ده",
"مرورگرهای وب پازیکس",
"مرورگرهای وب لینوکس",
"مرورگرهای وب ویندوز",
"معرفیشدههای مرتبط با رایانه در ۲۰۰۲ (میلادی)",
"نرمافزارهای آزاد چندزبانه",
"نرمافزارهای آزاد چندسکویی",
"نرمافزارهای آزاد نوشتهشده با سی++",
"نرمافزارهای اینترنتی یونیکس",
"نرمافزارهای سال ۲۰۰۲ (میلادی)",
"نرمافزارهایی که از پروانه موزیلا استفاده میکنند",
"نرمافزارهایی که از زول استفاده میکنند"
] |
1,159 | رآکتور هستهای | 0 | 282 | 0 | [
"رئاکتور",
"رآکتورهای هستهای",
"رآكتور هستهاي",
"واكنشگاه",
"رآكتور",
"رئاكتور",
"راكتور",
"رآکتور هسته ای",
"رآکتور اتمی",
"راکتور هستهای",
"راکتور هسته ای",
"راکتور اتمی",
"رآكتور هسته اي",
"راكتور هسته اي",
"رآكتور هستهٔ اي",
"راكتور هستهاي",
"رآكتور اتمي",
"رآکتور هستهٔ ای",
"رآكتورهاي هسته اي",
"رآکتورهای هسته ای",
"راکتورهای هستهای",
"راكتور هستهٔ اي",
"راكتور اتمي",
"راکتور هستهٔ ای",
"راكتورهاي هسته اي",
"راکتورهای هسته ای",
"راکتورهای همجوشی هستهای"
] | false | 182 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | هسته یک رآکتور هستهای تحقیقاتی در سوئیس
رآکتور هستهای (فرانسوی: Réacteur nucléaire) یا واکنشگاه هستهای دستگاهی برای انجام واکنشهای هستهای بصورت تنظیم شده و تحت کنترل است. این دستگاه در اندازههای آزمایشگاهی، برای تولید ایزوتوپهای ویژه مواد پرتوزا (رادیواکتیو) و همینطور پرتوداروها برای مصارف پزشکی و آزمایشگاهی، و در اندازههای صنعتی برای تولید برق ساخته میشوند.
تاریخچه
اولین انرژی کنترل شده ناشی از شکافت هستهای در دسامبر ۱۹۴۲ بدست آمد. با رهبری فرمی ساخت و راهاندازی یک پیل از آجرهای گرافیتی، اورانیوم و سوخت اکسید اورانیوم با موفقیت به نتیجه رسید. این پیل هستهای، در زیر میدان فوتبال دانشگاه شیکاگو ساخته شد و اولین رآکتور هستهای فعال بود.
سوخت هستهای
سوخت رآکتورهای هستهای باید به گونهای باشد که متحمل شکافت حاصله از نوترون بشود. پنج نوکلئید شکافت پذیر وجود دارند که در حال حاضر در رآکتورها بکار میروند. ۲۳۲Th, 233U, 235U, 238U, 239Pu. برخی از این نوکلئیدها برای شکافت حاصله از نوترونهای حرارتی و برخی نیز برای شکافت حاصل از نوترونهای سریع میباشند. تفاوت بین سوخت یک خاصیت در دستهبندی رآکتورها است.
در کنار قابلیت شکافت، سوخت بکار رفته در رآکتور هستهای باید بتواند نیازهای دیگری را نیز تامین کند. سوخت باید از نظر مکانیکی قوی، از نظر شیمیایی پایدار و در مقابل تخریب تشعشعی مقاوم باشد، تا تحت تغییرات فیزیکی و شیمیایی محیط رآکتور قرار نگیرد. هدایت حرارتی ماده باید بالا باشد بطوری که بتواند حرارت را خیلی راحت جابجا کند. همچنین امکان بدست آوردن، ساخت راحت، هزینه نسبتا پایین و خطرناک نبودن از نظر شیمیایی از دیگر فایدههای سوخت است.
غلاف سوخت رآکتور
سوختهای هستهای مستقیما در داخل رآکتور قرار داده نمیشوند، بلکه همواره بصورت پوشیده شده مورد استفاده قرار میگیرند. پوشش یا غلاف سوخت، کند کننده یا خنککننده از آن جدا میسازد. این امر از خوردگی سوخت محافظت کرده و از گسترش محصولات شکافت حاصل از سوخت پرتو دیده به محیط اطراف جلوگیری میکند. همچنین این غلاف میتواند پشتیبان ساختاری سوخت بوده و در انتقال حرارت به آن کمک کند. ماده غلاف همانند خود سوخت باید دارای خواص خوب حرارتی و مکانیکی بوده و از نظر شیمیایی نسبت به برهمکنش با سوخت و مواد محیط پایدار باشد. همچنین لازم است غلاف دارای سطح مقطع پایینی نسبت به بر همکنشهای هستهای حاصل از نوترون بوده و در مقابل تشعشع مقاوم باشد.
مواد کند کننده نوترون
یک کند کننده مادهای است که برای کند یا حرارتی کردن نوترونهای سریع بکار میرود. هستههایی که دارای جرمی نزدیک به جرم نوترون هستند بهترین کند کننده میباشند. کند کننده برای آنکه بتواند در رآکتور مورد استفاده قرار گیرد بایستی سطح مقطع جذبی پایینی نسبت به نوترون باشد. با توجه به خواص اشاره شده برای کند کننده، چند ماده هستند که میتوان از آنها استفاده کرد. هیدروژن، دوتریم، بریلیوم و کربن چند نمونه از کند کنندهها میباشند. از آنجا که بریلیوم سمی است، این ماده خیلی کم به عنوان کند کننده در رآکتور مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین ایزوتوپهای هیدروژن، به شکل آب و آب سنگین و کربن، به شکل گرافیت به عنوان مواد کند کننده استفاده میشوند.
آب سنگین در بعضی از انواع رآکتورهای هستهای نیز به عنوان کند کننده نوترون به کار میرود. نوترونهای کند میتوانند با اورانیوم واکنش بدهند. از آب سبک یا آب معمولی هم میتوان به عنوان کند کننده استفاده کرد، اما از آنجایی که آب سبک نوترونهای حرارتی را هم جذب میکنند، رآکتورهای آب سبک باید اورانیوم غنی شده یا اورانیوم با خلوص زیاد استفاده کنند، اما رآکتور آبسنگین میتواند از اورانیوم معمولی یا غنی نشده هم استفاده کند، به همین دلیل تولید آب سنگین به بحثهای مربوط به جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای مربوط است. رآکتورهای تولید آب سنگین را میتوان به گونهای ساخت که بدون نیاز به تجهیزات غنی سازی، اورانیوم را به پلوتونیوم قابل استفاده در بمب اتمی تبدیل کند. البته برای استفاده از اورانیوم معمولی در بمب اتمی میتوان از روشهای دیگری هم استفاده کرد.
کشورهای هند، اسرائیل، پاکستان، کره شمالی، روسیه و آمریکا از رآکتورهای تولید آب سنگین برای تولید بمب اتمی استفاده کردند. با توجه به امکان استفاده از آب سنگین در ساخت سلاح هستهای، در بسیاری از کشورها دولت تولید یا خرید و فروش مقدار زیاد این ماده را کنترل میکند. اما در کشورهایی مثل آمریکا و کانادا میتوان مقدار غیر صنعتی یعنی در حد گرم و کیلوگرم را بدون هیچ گونه مجوز خاصی از تولیدکنندگان یا عرضهکنندگان مواد شیمیایی تهیه کرد. هماکنون قیمت هر کیلوگرم آب سنگین با خلوص ۹۸ الی ۹۹ درصد حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار است. گفتنی است بدون استفاده از اورانیوم غنی شده و آب سنگین هم میتوان رآکتور تولید پلوتونیوم ساخت. کافی است که از کربن فوقالعاده خالص به عنوان کند کننده استفاده شود از آنجایی که نازیها از کربن ناخالص استفاده میکردند، متوجه این نکته نشدند در حقیقت از اولین رآکتور اتمی آزمایشی آمریکا سال ۱۹۴۲ و پروژه منهتن که پلوتونیوم آزمایش ترینیتی و بمب مشهور فت من را ساخت، از اورانیوم غنی شده یا آب سنگین استفاده نمیشد.
خنککنندهها
250px
گرمای حاصله از شکافت هستهای در محیط رآکتور یا باید از سوخت زدوده شود یا در نهایت این گرما بقدری زیاد میشود که میلههای سوخت را ذوب میکند. حرارتی که از سوخت گرفته میشود ممکن است در رآکتور قدرت برای تولید برق بکار رود. از ویژگیهایی که ماده خنککننده باید داشته باشد، هدایت حرارتی آن است تا اینکه بتواند در انتقال حرارت موثر باشد. همچنین پایداری شیمیایی و سطح مقطع جذب پایینتر از نوترون دو خاصیت عمده ماده خنککنندهاست. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که این ماده نباید در اثر واکنشهای گاما دهنده رادیواکتیو شود.
از مایعات و گازها به عنوان خنککننده استفاده میکنند، مانند گازهای دیاکسید کربن و هلیوم. هلیوم یک گاز ایدئال بوده ولی استفاده از آن پر هزینه میباشد و تهیه آن در اندازههای زیاد مشکل است. خنککنندههای مایع شامل آب، آب سنگین و فلزات مایع هستند. از آنجا که برای جلوگیری از جوشیدن آب فشار زیادی لازم است، آب خنککننده ایدهآلی نیست.
مواد کنترلکننده شکافت
برای دستیابی به فرایند شکافت کنترل شده یا متوقف کردن یک سیستم شکافت پس از شروع، لازم است که موادی قابل دسترس باشند که بتوانند نوترونهای اضافی را جذب کنند. مواد جاذب نوترون بر خلاف مواد دیگر مورد استفاده در محیط رآکتور باید سطح مقطع جذب بالایی نسبت به نوترون داشته باشند. مواد زیادی وجود دارند که سطح مقطع جذب آنها نسبت به نوترون بالاست، ولی ماده مورد استفاده باید دارای چند خاصیت مکانیکی و شیمیایی باشد که برای این کار مفید واقع شود.
انواع رآکتورها
دوگروه اصلی رآکتورهای هستهای بر اساس تقسیمبندی کاربرد آنها. رآکتورهای قدرت و رآکتورهای تحقیقاتی هستند. رآکتورهای قدرت مولد برق بوده و رآکتورهای تحقیقاتی برای تحقیقات هستهای پایه، مطالعات کاربردی تجزیهای و تولید ایزوتوپها مورد استفاده قرار میگیرند.
بر حسب نوع فرایند شکافت، رآکتورها به اقسام حرارتی، ریع و میانی (واسطه)، و بر حسب مصرف سوخت به رآکتورهای سوزاننده، مبدل و زاینده، و بر حسب نوع سوخت به رآکتورهای اورانیوم طبیعی، رآکتورهای اورانیوم غنی شده با ۲۳۵U (راکتور مخلوطی Be)، و نیز بر حسب خنککننده به رآکتورهای گاز (CO ۲ مایع (آب، فلز)، و بر حسب فاز سوخت کند کنندهها به رآکتورهای همگن، ناهمگن و بالاخره بر حسب کاربرد به رآکتورهای قدرت، تولید نوکلید و تحقیقاتی تقسیم میشوند.
رآکتور زاینده
این رآکتورها غالبا به منظور پاسخ یه کمبود اورانیوم-۲۳۵ طراحی شدهاند، و سوختشان بجای اورانیوم-۲۳۵، ایزوتوپ اورانیوم-۲۳۸ یا توریوم است. سیستمهای بریدری از نظر تئوری قابلیت تامین انرژی دنیا را تا هزاران سال دارند.
این رآکتورها بیشتر در روسیه و ژاپن یافت میشوند و روسیه اولین تجاری ساز این رآکتورها بودهاست.
رآکتورهای آب سنگین و آب سبک
راکتورهای آب سبک با آب معمولی (آب سبک) کار میکنند هیدروژن آب معمولی از یک پروتون تشکیل شدهاست اما در هیدروژن آب سنگین یک پروتون و یک نوترون وجود دارد برای رآکتورهای آب سبک به اورانیوم غنیشده نیاز داریم اما در رآکتور آبسنگین از اورانیوم معمولی میشود استفاده کرد به این ترتیب در عمل استفاده از رآکتور آب سنگین نتیجهای شبیه به غنیسازی اورانیوم خواهد داشت.
کاربردهای رآکتورهای هستهای
راکتورها انواع مختلف دارند برخی از آنها در تحقیقات، بعضی از آنها برای تولید رادیو ایزوتوپهای پر انرژی برخی برای راندن کشتیها و برخی برای تولید برق بکار میروند.
مهندسی هستهای | [
"فرانسوی",
"واکنش هستهای",
"ایزوتوپ",
"پرتوزا",
"پرتودارو",
"شکافت هستهای",
"اورانیوم",
"اکسید اورانیوم",
"دانشگاه شیکاگو",
"نوترون",
"رسانش گرمایی",
"هیدروژن",
"دوتریم",
"بریلیوم",
"کربن",
"آب",
"آب سنگین",
"آب سبک",
"رآکتور آبسبک",
"رآکتور آبسنگین",
"جنگافزار هستهای",
"پلوتونیوم",
"هند",
"اسرائیل",
"پاکستان",
"کره شمالی",
"روسیه",
"آمریکا",
"پروژه منهتن",
"فت من",
"انتقال گرما",
"رادیواکتیو",
"دیاکسید کربن",
"هلیوم",
"نوکلید",
"غنیسازی اورانیوم",
"مهندسی هستهای"
] | [
"انرژی هستهای",
"انواع رآکتورهای انرژی هستهای",
"تبدیل انرژی",
"راکتورهای پژوهشی هستهای",
"راکتورهای هستهای",
"فناوری هستهای",
"فناوریهای نیروگاه",
"مخزنهای تحت فشار",
"منبعهای نوترون",
"ویکیسازی رباتیک"
] |
1,161 | الیگودرز | 2 | 287 | 0 | [
"اليگودرز"
] | false | 148 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "الیگودرز"
},
{
"Item1": "روینقشه",
"Item2": "آری"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۳٫۳۷"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۴۹٫۶۷"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "۳۰۱"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "خیابان ولیعصر شمالی"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "لرستان"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "الیگودرز"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "مرکزی"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "آلیورز، الورز"
},
{
"Item1": "نامهایقدیمی",
"Item2": "آل گودرز"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "[[۱۳۱۷]]"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۸۹،۲۸۸ نفر(۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "[[لری الیگودرزی]]"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "[[شیعه]]"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۱،۳۰هکتار"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۲۰۲۲تر"
},
{
"Item1": "میانگیندما",
"Item2": "۱۴ درجه سانتی گراد"
},
{
"Item1": "میانگینبارشسالانه",
"Item2": "۴۳۰میلیمتر"
},
{
"Item1": "نماینده مجلس",
"Item2": "محمد خدابخشی"
},
{
"Item1": "شهردار",
"Item2": "همایون دینارانی"
},
{
"Item1": "رهآورد",
"Item2": "[[عسل]]، [[گیاهان دارویی]]، [[کشک]] محلی"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۰۶۶ ۰۶۶"
},
{
"Item1": "پلاک اتومبیل",
"Item2": "۴۱ ج"
},
{
"Item1": "وبگاه",
"Item2": "شهرداری الیگودرز"
},
{
"Item1": "جملهخوشامد",
"Item2": "<small>به شهرستان الیگودرز مشرق زیبای لرستان خوش آمدید</small>"
},
{
"Item1": "فرماندار",
"Item2": "جهانیان"
}
],
"Title": "شهر ایران"
} | الیگودرز مرکز شهرستان الیگودرز و در شرق استان لرستان و با جمعیت ۸۹،۲۸۸ درسال۱۳۹۵بعد ازخرمآباد، بروجرد، دورود چهارمین شهر پرجمعیت لرستان است. شهر الیگودرز در دامنه کوهستانی و با آب و هوایی بسیار سرد در شرق استان لرستان است؛ همچنین از شهرهای مرتفع و مناطق سردسیر ایران است. دیرینگی آن به بیش از ۷۰۰ سال میرسد. الیگودرز در گذشته از چهار محله ورزندان، مجیان، ده تیرانی و ده محمدرضا تشکیل شده بود هرچند که توسعه اخیر شهر این مرز بندی را نامحسوس کردهاست. این شهر از سال ۱۳۳۹ دارای نماینده در مجلس شورای ملی میباشد.
موقعیت جغرافیایی
الیگودرز بین ۴۹ درجه و ۴۲ دقیقه طول شرقی و ۳۳ درجه و ۲۴ دقیقه عرض شمالی واقع شدهاست. از دیدگاه موقعیت نسبی، الیگودرز در نیمه شمالی شهرستان قرار گرفتهاست. این شهر از طریق محور شمالی با شهرهای خمین، محلات، اراک و از طریق محور جنوبی با شهرهای دزفول و فریدونشهر و کوهرنگ، از طریق محور شرقی با شهرهای داران، گلپایگان و خوانسار و از طریق محور غرب و شمال غربی نیز با شهرهای ازنا، دورود، شازند، بروجرد و خرمآباد ارتباط دارد.
راههای ارتباطی
شهر الیگودرز از خرمآباد ۱۳۵ کیلومتر، از اراک ۱۲۷ کیلومتر، از اصفهان۲۱۰ کیلومتر و از تهران ۳۸۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر از نظر موقعیت ارتباطی نسبت به محورهای استانی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مردم
زبان
زبان و گویش غالب مردم این شهر زبان لری بختیاری و لری الیگودرزی است
تاریخ
ریشه نام
در نامگذاری الیگودرز روایتهای گوناگونی وجود دارد.
از آن جمله، روایت ساکنان بومی شهر است. بر مبنای این روایت، واژه الیگودرز، ترکیبی از واژه (آل) به معنی خاندان و گودرز است. بر این اساس مردم الیگودرز خود را به گودرز پهلوان یکی از شخصیتهای معروف شاهنامه نسبت میدهند که با گذشت زمان، ترکیب آل گودرز کمکم به الیگودرز تبدیل شد. وجود طایفه گودرزی در این شهر، این باور را تشدید کردهاست. نشانههای تاریخی نیز نشان میدهد که در محدوده شهر الیگودرز در حدود هفده قرن پیش از میلاد، تمدنهایی وجود داشتهاست. البته در تپههای شمال غربی آثاری کشف شدهاست که به دوران پیش از اشکانیان و هخامنشیان تعلق دارد.
برخی دیگر نیز وجه تسمیه آن را از واژه آلیورز یا آل ورز دانستهاند. در گذشته این منطقه بخش عمدهای از گندم غرب ایران را تولید میکرد و به خاطر پربار بودن محصول گندمها به رنگ قرمز درمیآمدند به همین خاطر عدهای معتقدند این نام ترکیبی از کلمه آل به معنای قرمز و ورز به معنای کشت است. همچنین این نام را آمیزهای از دو واژه ال به معنای عقاب و گودرز دانستهاند.
بهترین وجه تسمیهای که با توجه به آواشناسی و تاریخ و همچنین مستندات کشف شده از مکانهایی مانند روستای گورچین بر نام این شهر مرتب میباشد، واژه (آل گودرز) میباشد، یعنی مکانی که آل و خاندان گودرز که احتمالا منظور همان گودرز کشواد است، در این مکان ساکن بودهاند.
دیرینگی
از تاریخ الیگودرز اطلاع دقیق و کاملی در دست نیست اما از شواهد و ساختمانهای ساخته شده در این شهر اینگونه به نظر میرسد که تاریخ این شهر بیش از ۷۰۰ سال نیست. شهری که دارای هفتصد سال قدمت تاریخی و به روایتی شهر گیو گودرز و قلعههای باستانی است. اگر چه آثار قلاع معروف آن از بین رفته، لیکن هنوز کهنسالانش از قلعههایی همچون قلاع تیرانی، قلاع موسی، قلاع کاظمآباد در آن یاد میکنند. گفته میشود که الیگودرز در قدیم دارای بافت شهری منظم بودهاست که بقایایی از آن از قبیل آجرهای مکعب مستطیل و ظروف سفالی و فلزی (در قرن هفتم هجری) در کوهها و و تپههای الیگودرز به دست آمدهاست، که در زمینلرزه سال ۱۲۸۲ در دشت سیلاخور که طبق آمار مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران بزرگترین زلزله ثبت شده و به قدرت تقریبی ۸ ریشتر بوده به ویرانهای تبدیل گردیدهاست. به مرور زمان و مهاجرت گسترده عشایر و روستاییان اطراف سبب توسعه نامنظم این شهر شد.
بر اساس مدارک به دست آمده از حفاریهای قلعه مندیش و تپههای اطراف شهر قدمت شهر فعلی الیگودرز به بیش از هفتصد سال پیش میرسد. مردم الیگودرز، مذهب شیعه قدیم (علوی) داشتهاند و خانقاه آن، مرکز تعلیمات دینی قزلباشان و درویشان بودهاست، همچنین شاه اسماعیل صفوی در یکی از سفرهای خود از این خانقاه دیدن کردهاست.
عامل اصلی تشکیل هسته اولیه شهر الیگودرز، وجود رودخانهها، قناتها و چشمهها بودهاست. عامل دیگر برای ایجاد و گسترش این شهر، موقعیت ارتباطی آن بودهاست؛ به گونهای که یکی از راههای مهم اصفهان به غرب کشور از فریدن، الیگودرز، گاپله و بروجرد میگذشت. در نهایت متصل شدن نواحی بختیاری به فلات مرکزی ایران (اراک، خمین، گلپایگان و خوانسار) نیز، توسط این منطقه بر اهمیت شهر الیگودرز افزودهاست. شهر الیگودرز قبلا زیر نظر گلپایگان و سپس بروجرد بودهاست ولی در سال ۱۳۲۷ با تاسیس فرمانداری الیگودرز شهر الیگودرز به عنوان مرکز شهرستان الیگودرز انتخاب شد.
جاذبههای گردشگری و جهانگردی
گردشگری
الیگودرز دارای مکانهای تفریحی بسیاری از جمله، هفت چشمه روستای گشان، باغات و مناظر بکر گیلان، چشمه عسلی، مزراع بید. دشت لالههای واژگون زرد گشان، شکارگاه دره جری، دریاچه شط تمی، دریاچه سد خان آباد، چشمه آسار و سراب شاهمکان در منطقه شولآباد، رود و دریاچه سده حوضیان، رودخانه ماهیچال، طبیعت قالی کوه، رودخانه مور زری در بخش زلقی، غار تمندر، جنگلهای بلوط و گردو و سرچشمه دورک، گایکان، دره دورک، دشت لالههای واژگون در روستای دالانی، دره دایی، دره حیدر، کیگوران میباشد؛ و همچنین روستای چقاگرگ که از قدیمیترین روستاهای بربرود است و تپه خلیل خان آسترکی در آن قرار دارد. در شمال این شهر بقایای قلعه مندیش و درجنوب غربی و شرقی این شهر تپهها تاریخی وجود دارد، همچنین در ضلع جنوبی شهر پارک جنگلی بنفشه روی تپه یال احداث شدهاست. شهرستان الیگودرز معروف است به شهر آبشارها و لالههای واژگون، که یکی از بهترین شهرهای ایران ازلحاظ گردشگری و توریسم میباشد.
بزرگترین دشت لالههای واژگون جهان در شهرستان الیگودرز قرار دارد.
موقعیت طبیعی
دامنه جنوبی قالی کوه دالانی
الیگودرز در ناحیه کوهستانی زاگرس مرکزی قرار گرفتهاست و نزدیک به ۲،۱۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در امتداد شرق به غرب کشیده شدهاست. در ضلع شمالی و جنوبی شهر اراضی ناهموار با ارتفاعات و قلههای متعدد پراکندهاند به همین دلیل نیز از آب وهوای بسیار سرد کوهپایهای برخوردار است.
صنایع دستی و رهآورد
صنایع دستی الیگودرز شامل هنرهای سرامیکی، قالی بافی، منبت کاری، سیم بافی، معرقکاری، گلیم بافی و جاجیم بافی میشود. این شهر دارای منابع غنی معادن سنگ مرمر کبالت منیزیم گرانیت چینی کریستال سرامیک و روی است. عسل و کشک محلی از محصولات عمده این شهرستان است که از این فراوردهها به عنوان سوغات الیگودرز نیز یاد میشود.
آبشارهای الیگودرز
آبشار آب سفید
آبشار چکان
آبشار تاف
آبشار وارگ
آبشار برنجه
آبشار تیندر
آبشار لوچ
آبشارهای دورک
آبشار چونگ شنه
آبشار دره ماهی
آبشار مبارکآباد
رودخانههای الیگودرز
رودخانه بختیاری
رودخانه حوضیان
رودخانه سزار
مهمترین ارتفاعات
کوه سیاه، کوه سفید، کوه ریواس، کوه میال، مندیش، سیاتیر، امیر کوه، ارتفاعات باجگیران و به علاوه در اطراف شهر کوههای دیگری نیز پراکندهاند که مهمترین آنها عبارتند از: چهل گز در شمال شرقی، علی بلاغی در شمال و کمربسته در شمال شرقی و همچنین از کوههای دورتر از شهر میتوان به قالی کوه و تمندر اشاره کرد.
<!--این بخش نیاز به توسعه دارد
رودها و سدها
اقتصاد
در گذشته اقتصاد مردم الیگودرز بر پایه کشاورزی بود ولی امروزه صنعت، تجارت و مشاغل اداری و دولتی از پایههای اصلی اقتصاد مردم الیگودرز است اگر چه هنوز عدهای از شهرنشینان در مزارع اطراف شهر به کشاورزی مشغول هستند.
تولیدات
بخشی از تولیدات الیگودرز عبارتند از غلات، حبوبات، برنج لبنیات دامی، عسل، گل محمدی، گردو، سیب، گیلاس، بادام، ماهی قزلآلا، سیب زمینی است. عسل الیگودرز از بهترین و طبیعیترین عسلهای ایران بهشمار میرود چنانکه سوغات ناب این شهر محسوب میشود. صنایع دستی آن شامل هنرهای سرامیکی، قالیبافی، منبت کاری، سیم بافی، معرقکاری، گلیم بافی و جاجیم بافی میشود.
انتقال آب
پس از اجرای طرح انتقال آب از الیگودرز در شرق استان لرستان به قم که رسانههای ایران از آن با عنوان کلی و مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به قم» نام میبرند، شهرستان الیگودرز اکنون تامینکننده اصلی آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم میباشد.
به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آبهای دنیا است.
در مجموع ظرفیت انتقال و جمعآوری آب در این طرح ۲۳ متر مکعب بر ثانیه است در حالی که بیشترین میزان آبی که از سد کرج به تهران میآید ۱۱ متر مکعب بر ثانیه بوده و ظرفیت سامانه یادشده بیش از دو برابر آب انتقالی از سد کرج به تهران است. این سامانه سالیانه ۱۸۳ میلیون متر مکعب آب به پشت سد کوچری منتقل میکند. ظرفیت نهایی انتقال آب در این پروژه ۵۰۰۰ لیتر در ثانیه است. مقدار انتقال آب برای افق سال ۱۴۱۰ به ۲۴۰ میلیون مترمکعب میرسد که مطالعات آن در حال انجام است.
اعتراضها و خسارتها
انتقال آب از شرق استان لرستان و شهرستان الیگودرز به شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم باعث پایین رفتن شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن چاههای آب این منطقه شدهاست. بیش از ۶۰ حلقه چاه خشک شده و ۱۷۱ حلقه از چاههای منطقه نیز در آستانه خشکیدن قرار دارند، اما تاکنون حقابه یی برای این روستاها در نظر گرفته نشدهاست. این طرح درحالی برای استانهای دیگر هدفگذاری شدهاست که ۸۹۲ روستای لرستان مشکل آب آشامیدنی دارند و ۶۸ هزار جمعیت روستایی این استان به وسیله تانکر آبرسانی میشوند.
از سوی دیگر نامگذاری این طرح به عنوان مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به قم» و همچنین نامگذاری پروژه ساخت و اجرای این طرح با نام پروژه قمرود باعث واکنشهایی در میان مردم استان لرستان شد تا جایی که حتی رحمانی نماینده شهرستان الیگودرز هم نسبت به نامگذاری این طرح اعتراض کرد و آن را مجعول خواند.
خشک شدن چاهها و چشمههای شهرستان الیگودرز علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کردهاست باعث از بین رفتن مجتمعهای پرورش ماهی در این شهرستان شدهاست. پرویز فتاح، وزیر نیروی پیشین دولت نهم مدعی شد که وی مدافع حقوق مردم الیگودرز است. این پروژه تنها پروژه ایران است که کلنگ آن برای آنکه باعث مطالبهای از سوی مردم لرستان نشود به جای مبدا در مقصد طرح به زمین زده شدهاست.
مراکز آموزش عالی
دانشگاه آزاد الیگودرز
دانشگاه پیام نور الیگودرز
مرکز آموزش علمی کاربردی الیگودرز
مرکز آموزش علمی کاربردی جهاد کشاورزی الیگودرز (برناباد)
دانشگاه فرهنگیان شهید میرشاکی
دانشکده پرستاری الیگودرز
مرکز آموزش علمی کاربردی شیشه لرستان - الیگودرز
استان لرستان
انتقال آب الیگودرز به قم
شهرستان الیگودرز | [
"۱۳۱۷",
"لری الیگودرزی",
"شیعه",
"عسل",
"گیاهان دارویی",
"کشک",
"خرمآباد",
"بروجرد",
"دورود",
"دائرةالمعارف بزرگ اسلامی",
"شهرستان الیگودرز",
"شهر",
"خمین",
"محلات",
"اراک",
"دزفول",
"فریدونشهر",
"کوهرنگ",
"داران",
"گلپایگان",
"خوانسار",
"ازنا",
"شازند",
"اصفهان",
"تهران",
"خاندان",
"گودرز",
"شاهنامه",
"آل گودرز",
"گودرزی",
"اشکانیان",
"هخامنشیان",
"گورچین",
"کشواد",
"گیو",
"زمینلرزه",
"دشت سیلاخور",
"ژئوفیزیک دانشگاه تهران",
"ریشتر",
"قلعه مندیش",
"مذهب شیعه",
"خانقاه",
"قزلباشان",
"درویشان",
"شاه اسماعیل صفوی",
"غرب",
"فریدن",
"گاپله",
"بختیاری",
"فلات مرکزی",
"روستای گشان",
"دریاچه شط تمی",
"خان آباد",
"آسار",
"شولآباد",
"قالی کوه",
"زلقی",
"غار تمندر",
"جنگل",
"بلوط",
"گردو",
"دورک",
"گایکان",
"دره دورک",
"لاله واژگون",
"دالانی",
"دره دایی",
"کیگوران",
"مندیش",
"آبشار",
"لالههای واژگون",
"گردشگری و توریسم",
"کوه",
"زاگرس",
"سطح دریا",
"ارتفاع",
"شرق",
"سرامیک",
"قالی",
"منبت کاری",
"معرقکاری",
"گلیم",
"جاجیم",
"مرمر",
"گرانیت",
"کریستال",
"روی",
"آبشار آب سفید",
"آبشار چکان",
"آبشار تاف",
"آبشار وارگ",
"آبشار برنجه",
"آبشار تیندر",
"آبشار لوچ",
"آبشارهای دورک",
"آبشار چونگ شنه",
"آبشار دره ماهی",
"آبشار مبارکآباد",
"رودخانه بختیاری",
"رودخانه حوضیان",
"رودخانه سزار",
"کوه ریواس",
"سیاتیر",
"باجگیران",
"کمربسته",
"تمندر",
"اقتصاد",
"کشاورزی",
"صنعت",
"تجارت",
"غله",
"حبوبات",
"برنج",
"لبنیات",
"ماهی",
"قزلآلا",
"سیب زمینی",
"ایران",
"صنایع دستی",
"استان لرستان",
"قم",
"طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به قم",
"نیم ور",
"سلفچگان",
"سد کرج",
"چاه آب",
"دز",
"چشمه",
"پرویز فتاح",
"دولت نهم",
"دانشگاه آزاد الیگودرز",
"انتقال آب الیگودرز به قم",
"شهرستان بوئین و میاندشت",
"اندیمشک"
] | [
"الیگودرز",
"استان لرستان",
"شهرهای استان لرستان",
"شهرهای شهرستان الیگودرز",
"مناطق مسکونی در شهرستان الیگودرز"
] |
1,162 | اخترفیزیک | 0 | 326 | 0 | [
"اختر فیزیک",
"اخترفيزيك",
"اختر فيزيك",
"فیزیک نجومی",
"فيزيك نجومي",
"اخترفیزیکدان"
] | false | 187 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | فیزیک ستارگان شاخهای از ستارهشناسی است که اصول فیزیک و شیمی را به کار میبرد «برای تعیین ماهیت بدن آسمانی، به جای موقعیت و حرکت آنها در فضا». در میان اشیاء مورد مطالعه، خورشید، ستارههای دیگر، کهکشانها، سیارات فراخورشیدی، میان ستارهای و پس زمینه مایکروویو کیهانی است. انتشار آنها در تمام قسمتهای طیف الکترومغناطیسی مورد بررسی قرار گرفته و خواص بررسی شده شامل نوردهی، تراکم، درجه حرارت و ترکیب شیمیایی است. از آنجایی که اخترفیزیک موضوع بسیار وسیع است، اخترفیزیکدانها معمولا از بسیاری از رشتههای فیزیک، از جمله مکانیک، الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ترمودینامیک، مکانیک کوانتومی، نسبیت، فیزیک هستهای و ذرات و فیزیک اتمی و مولکولی استفاده میکنند.
در عمل، تحقیقات نجومی مدرن اغلب شامل مقدار قابل توجهی از کار در عرصه فیزیک نظری و مشاهدات است. برخی از حوزههای مطالعاتی که برای اخترفیزیکها انجام میشود عبارتند از تلاشهای آنها برای تعیین: خواص ماده تاریک، انرژی تاریک و سیاه چالهها؛ آیا زمان سفر امکانپذیر است، کرم چالهها میتوانند شکل بگیرند یا چند نوع وجود داشته باشند؟ و سرنوشت و سرنوشت نهایی جهان. مباحثی که توسط فیزیکدانان ستارهای نظری مورد مطالعه قرار گرفت عبارتند از: تشکیل و تکامل سیستم خورشیدی؛ دینامیک و تکامل ستارگان؛ شکلگیری و تکامل کهکشان؛ ساختار بزرگ مقیاس ماده در جهان؛ منشا پرتو کیهانی؛ نسبیت عام و کیهانشناسی فیزیکی، از جمله کیهانشناسی رشتهای و فیزیک ذرات.
تاریخچه
مقایسه قرن بیست و یکم طیفهای عنصری، خورشیدی و ستارگان
اگر چه اخترشناسی به همان اندازه تاریخی است که تاریخ خود را ثبت کردهاست، اما از مطالعه فیزیک زمین جدا شدهاست. در جهان بینی ارسطویی، بدنهای آسمان به نظر میرسید که حوزههای تغییرناپذیری بودند که تنها حرکت یک حرکت یکنواخت در یک دایره بود، در حالی که جهان دنیایی، قلمروی است که تحت رشد و انقراض قرار داشت و در آن حرکت طبیعی در خط مستقیم بود و زمانی که جابجایی به مقصد رسید در نتیجه، تصور میشد که منطقه آسمانی از یک ماده اساسا متفاوت از آنچه در کره زمین پیدا شده بود ساخته شده است؛ یا آتش به عنوان توسط افلاطون، و یا اتر نگهداری شده توسط ارسطو حفظ شدهاست. در طول قرن ۱۷ میلادی، فیلسوفان طبیعی مانند گالیله، دکارت و نیوتون شروع به تثبیت نمودند که مناطق آسمانی و زمینی از مواد مشابهی ساخته شده و تحت قوانین طبیعی قرار گرفتهاند. چالش آنها این بود که ابزار هنوز اختراع نشده بود که بتواند این اظهارات را اثبات کند.
برای بسیاری از قرن نوزدهم، تحقیقات نجومی بر روی کار روزمره اندازهگیری موقعیتها و محاسبه حرکات اجسام نجومی متمرکز بود. نجوم جدیدی که به زودی به عنوان آستروفیزیک نامیده میشود، هنگامی که ویلیام هاید والستن و یوزف فون فراونهوفر بهطور مستقل کشف کردند، هنگامی که تجزیه نور از خورشید آغاز شد، بسیاری از خطوط تاریک (مناطقی که نور کم و یا کم نور وجود دارد) مشاهده شد در طیف تا سال ۱۸۶۰ فیزیکدان گاستاو کیرشهف و شیمیدان رابرت بونسن نشان دادند که خطوط تاریک در طیف خورشید با خطوط روشن در طیفهای گازهای شناخته شده، خطوط خاص مربوط به عناصر شیمیایی منحصر به فرد هستند. کیرشهف دریافت که خطوط تاریک در طیف خورشید توسط جذب عناصر شیمیایی در جو زمین ایجاد شدهاست. به این ترتیب اثبات شد که عناصر شیمیایی موجود در خورشید و ستارگان نیز بر روی زمین یافت شدهاست.
در میان کسانی که مطالعه طیف خورشیدی و ستارگانی را گسترش داد، جوزف نورمن لاکیر ، که در سال ۱۸۶۸ خطوط روشن و تاریک در طیف خورشیدی را تشخیص داد، گسترش یافت. ادوارد فرانکلند ، شیمیدان، برای بررسی طیف عناصر در دمای و فشارهای مختلف، او نمیتوانست یک خط زرد در طیف خورشیدی با هیچ عنصر شناخته شده مرتبط کند؛ بنابراین او ادعا کرد که خط نشان دهنده یک عنصر جدید است، که پس از Helios یونانی، خورشید شخصیت هلیوم نامیده میشود.
در سال ۱۸۸۵، ا ادوارد چارلز پیکرینگ یک برنامه بلند پروازانه از طبقهبندی طیفی ستارهای در رصدخانه کالج هاروارد ، که در آن یک کامپیوترهای هاروارد ، به ویژه ، طیفهای ضبط شده بر روی صفحات عکاسی را طبقهبندی کردند. تا سال ۱۸۹۰، یک کاتالوگ از بیش از ۱۰،۰۰۰ ستاره تهیه شده بود که آنها را به سیزده نوع طیفی تقسیم کرد. به دنبال چشمانداز پیکرینگ، تا سال ۱۹۲۴ کانن این فهرست را به ۹ جلد و بیش از یک چهارم یک میلیون ستاره گسترش داد و توسعه مجموعه ردهبندی ستارگان هاروارد را که برای استفادههای جهانی در سال ۱۹۲۲ پذیرفته شد.
در سال ۱۸۹۵، جرج الری هیل و جیمز ادوارد کیلر همراه با یک گروه از ۱۰ سردبیر مجله از اروپا و ایالات متحده، مجله Astrophysical منتشر شد: بررسی بینالمللی طیفی و فیزیک نجومی. در نظر گرفته شده بود که مجله شکاف میان مجلات علمی در نجوم و فیزیک را پر میکند و محل برگزاری نشریات مقالاتی را درباره کاربردهای نجومی اسپکتروسکوپ ارائه میدهد؛ در تحقیقات آزمایشگاهی، نزدیک به فیزیک نجومی، از جمله تعیین طول موج طیفهای فلزی و گاز و آزمایشات بر روی تابش و جذب؛ در نظریههای خورشید، ماه، سیارات، ستارههای دنباله دار، شهاب سنگها و سحابیها؛ و در ابزار دقیق برای تلسکوپ و آزمایشگاهها.
در حدود ۱۹۲۰، پس از کشف نمودار هرتسپرونگ راسل که هنوز هم به عنوان پایهای برای طبقهبندی ستارهها و تکامل آنها استفاده میشود، آرتور ادینگتون پیشبینی کردهاست که کشف و مکانیزم فرایندهای همجوشی هستهای در ستارگان، در مقاله خود، «قانون اساسی ستارهها». در آن زمان منبع انرژی ستارهای یک رمز کامل بود؛ ادینگتون به درستی حدس زد که منبع همجوشی هیدروژن در هلیوم است و انرژی عظیم را براساس معادله انیشتین E = mc2 آزاد میکند. این پیشرفت بسیار قابل توجهی بود که از زمان همجوشی و انرژی هستهای ترموکوپل و حتی ستارگان بهطور عمده از هیدروژن تشکیل شده بود (هنوز متلاشی شده است) هنوز کشف نشده است.
در سال ۱۹۲۵، سیسیلیا پین گیپچکن یک مقاله دکتری نفوذی در کالج رادکلیف نوشت، که در آن او تئوری یونیزاسیون را به اتمسفرهای ستارهای اعمال کرد تا کلاسهای طیفی را به دمای ستارهها مرتبط کند. مهمتر از همه، او کشف کرد که هیدروژن و هلیوم جزء اصلی ستاره هستند. با وجود پیشنهاد ادینگتون، این کشف خیلی غیرمنتظره بود که خوانندگان پایاننامه او را متقاعد ساخت تا نتیجه را قبل از انتشار منتشر کند. با این حال، تحقیقات بعدی او را کشف کرد.
در اواخر قرن بیستم مطالعات طیف نجومی برای پوشش دادن طول موجهایی که از امواج رادیویی از طریق طول موجهای نوری، اشعه ایکس و گام گسترش مییافت گسترش مییافت. در قرن بیست و یکم، آن را بیشتر گسترش داد تا شامل مشاهدات بر اساس امواج گرانشی باشد.
ستارهشناسی مشاهداتی
باقی مانده از ابرنواختر LMC N 63A تصویربرداری در اشعه ایکس (آبی)، نور (سبز) و رادیو (قرمز) طول موج. تابش اشعه ایکس از طریق مادهای که به وسیله موج انفجار ابرنواختر ایجاد میشود تا حدود ۱۰ میلیون درجه سانتیگراد گرم میشود.
ستارهشناسی مشاهداتی، تقسیم علم نجومی است که مربوط به ضبط دادهها است، در مقایسه با استروئی فیزیک نظری که عمدتا مربوط به یافتن معیارهای قابل اندازهگیری از مدلهای فیزیکی است. این عمل مشاهده اشیاء آسمانی با استفاده از تلسکوپ و دیگر دستگاههای نجومی است.
اکثریت مشاهدات فیزیک ستارگان با استفاده از طیف الکترومغناطیسی ساخته میشوند.
اخترشناسی رادیویی با طول موج بیشتر از چند میلیمتر است. مناطق نمونه مطالعه امواج رادیویی هستند که معمولا توسط اجسام سرد مانند محیط میانستارهای و ابرهای گرد و غبار منتشر میشوند. تابش پس زمینه مایکروویو کیهانی که انتقال به سرخ از انفجار بزرگ است؛ تپندهها، که برای اولین بار در فرکانسهای مایکروویو تشخیص داده شد. مطالعه این امواج به تلسکوپهای رادیویی بسیار بزرگ نیاز دارد.
اشعه مادون قرمز مطالعه تابش با طول موج است که بیش از حد طولانی است که برای چشم غیر مسلح قابل مشاهده است، اما کوتاهتر از امواج رادیویی است. مشاهدات مادون قرمز معمولا با تلسکوپهای مشابه تلسکوپهای نوری آشنا ساخته میشود. اشیاء سردتر از ستارگان (مانند سیارات) معمولا در فرکانسهای مادون قرمز مورد مطالعه قرار میگیرند.
نجوم نوری قدیمیترین نوع نجوم است. تلسکوپهای با دستگاه شارژ همراه یا اسپکتروسکوپ زوج رایجترین ابزار مورد استفاده هستند. جو زمین، تا حدودی با مشاهدات نوری تاثیر میگذارد، به همین دلیل استفاده از تلسکوپ فضایی و تلسکوپ فضایی برای به دست آوردن بالاترین کیفیت تصویر امکانپذیر است. در این محدوده طول موج، ستارگان بسیار قابل مشاهده هستند و بسیاری از طیفهای شیمیایی را میتوان برای مطالعه ترکیب شیمیایی ستارهها، کهکشانها و سحابیها مشاهده کرد.
اشعه ماوراء بنفش، اشعه ایکس و اشعه گاما مطالعه فرآیندهای بسیار پر انرژی مثل تلسارهای دوتایی، سیاه چالهها، مغناطیسها و بسیاری دیگر است. این نوع تابش به خوبی به جو زمین نفوذ نمیکند. دو روش برای استفاده از این قسمت از تلسکوپهای مبتنی بر طیف الکترومغناطیسی فضایی و چشمههای تلسکوپ فضایی Cherenkov (IACT) وجود دارد. نمونههایی از مشاهدات از نوع اول RXTE، رصدخانه اشعه X Chandra و رصدخانه گامای کپتون گاما است. نمونههایی از IACTها عبارتند از: سیستم استریوسکوپ با انرژی بالا (H.E.S.S.) و تلسکوپ MAGIC.
به غیر از تابش الکترومغناطیسی، ممکن است چند چیز از زمین مشاهده شود که از فاصلههای بزرگ حاصل میشود. چند رصدخانه موج گرانشی ساخته شدهاند، اما امواج گرانشی برای شناسایی بسیار دشوار است. مشاهدات نوری نظری نیز در درجه اول برای مطالعه خورشید ما ساخته شدهاست. اشعه کیهانی که از ذرات انرژی بسیار بالایی برخوردار است میتواند به جو زمین برسد.
مشاهدات نیز میتوانند در مقیاس زمانی خود متفاوت باشند. مشاهدات نوری بیشتر دقیقه به ساعت میانجامد، بنابراین پدیدههایی که سریعتر از این تغییر میکنند، قابل مشاهده نیستند. با این حال، اطلاعات تاریخی در مورد برخی از اشیاء در دسترس است، قرنها یا هزاران سال است. از سوی دیگر، مشاهدات رادیویی ممکن است به وقایع در یک دوره زمانی (پولسار میلی ثانیه) نگاهی بیندازد یا سالها داده را ترکیب کند (مطالعات تضعیف پولسار). اطلاعات به دست آمده از این زمانبندیهای مختلف بسیار متفاوت است.
مطالعه خورشید بسیار خاص ما در رشته فیزیک مشاهدهی جایگاه ویژهای دارد. با توجه به فاصله فوقالعادهای از تمام ستارههای دیگر، خورشید را میتوان در یک نوع جزئیات مشاهده کرد که هیچیک از ستارگان بینظیر دیده نمیشود. درک ما از خورشید ما به عنوان راهنما برای درک ما از ستارههای دیگر عمل میکند.
موضوع این که چگونه ستارگان تغییر میکنند یا تکامل ستارگان اغلب با قرار دادن انواع انواع ستارهها در موقعیتهای مربوطه در نمودار هرتزپروانگ-راسل، که میتواند به عنوان نمایندگی از یک حالت ستارهای، از زمان تولد تا نابودی مشاهده شود، مدلسازی میشود.
اخترفیزیک نظری
خطوط جریان در این شبیهسازی یک ابرنواختری جریان ماده را در پشت موج ضربه نشان میدهد که سرنخهایی راجع به منشا تپالارها
استروفی فیزیکدانان نظری از طیف وسیعی از ابزارها استفاده میکنند که شامل مدلهای تحلیلی (به عنوان مثال، پلیوتوپها برای تقریب رفتار یک ستاره) و شبیهسازیهای عددی محاسباتی است. هر کدام دارای مزایایی هستند مدلهای تحلیلی یک فرایند بهطور کلی برای ارائه بینش به قلب آنچه اتفاق میافتد بهتر است. مدلهای عددی میتوانند وجود پدیدهها و اثراتی را که در غیر اینصورت دیده نشوند نشان دهند.
نظریه پردازان در اخترفیزیک تلاش میکنند تا مدلهای نظری را ایجاد کنند و پیامدهای مشاهداتی این مدلها را تشخیص دهند. این به ناظران اجازه میدهد اطلاعاتی را جستجو کنند که بتوانند یک مدل را رد کنند یا در انتخاب بین چندین مدل متناوب یا متضاد کمک کنند.
نظریه پردازان نیز سعی میکنند مدلهای تولید شده یا اصلاحاتی را که دادههای جدید را در نظر گرفتهاند، تغییر دهند. در مورد ناسازگاری، تمایل عمومی این است که سعی کنید تغییرات جزئی را در مدل به تناسب دادهها انجام دهید. در برخی موارد، مقدار زیادی دادههای متناقض در طول زمان ممکن است منجر به رها شدن کامل یک مدل شود.
موضوعات مورد مطالعه توسط استروفی فیزیکدانان نظری عبارتند از: دینامیک ستارهای و تکامل؛ شکلگیری و تکامل کهکشان؛ ساختار بزرگ مقیاس ماده در جهان؛ منشا اشعه کیهانی؛ نسبیت عام و کیهانشناسی فیزیکی، از جمله کیهانشناسی رشتهای و فیزیک ذرات. نسبیت فیزیک ستارگان به عنوان یک ابزار برای سنجش خواص ساختارهای مقیاس بزرگ عمل میکند که گرانش نقش مهمی در پدیدههای فیزیکی مورد بررسی قرار میدهد و به عنوان پایه فیزیک سیاه چاله و مطالعه امواج گرانشی شناخته میشود.
برخی از نظریهها و مدلهای مورد مطالعه در اخترفیزیک که در مدل لامبدا CDM نیز موجود است، عبارتند از: انفجار بزرگ، تورم کیهانی، ماده تاریک، انرژی تاریک و نظریههای اساسی فیزیک. کرمها نمونههایی از فرضیههایی هستند که تاکنون اثبات نشده (یا نادرست است).
محبوب شدن
ریشههای آستروفیزیک را میتوان در ظهور قرن هفدهم یک فیزیک متحد یافت، که در آن قوانین مشابه به عرصههای آسمانی و زمین اعمال میشود. دانشمندان بودند که در فیزیک و نجوم بودند که پایه پایهای برای علم جاری آستروفیزیک گذاشته بودند. در زمانهای مدرن، دانش آموزان همچنان به اخترفیزیک به دلیل محبوبیت آن توسط انجمن نجوم سلطنتی و مربیان برجسته مانند استادان برجسته، لارونس کراوس ، سوبرامانیان چاندراسخار ، ا ستیون هاوکینگ ، هیوبرت ریوس ، کارل ساگان و نیل دگراس تایسون ، به کار گرفته شدهاند. تلاشهای دانشمندان زود، دیر و حال، جوانان را جذب میکند تا تاریخ و علوم اختر فیزیک را مطالعه کنند.
گرایشها
کیهانشناسی
فیزیک خورشید
اخترشناسی
نجوم رصدی
اخترشیمی
طیفسنجی نجومی
تابش ترمزی
سنتز هستهای
شتابدهنده ذرهای
جایزه کاولی
فهرست ستارهشناسان
کارل سیگن
نیکلای کارداشف | [
"اخترشناسی",
"اصول فیزیکی",
"شیمی",
"فضا",
"خورشید",
"ستاره",
"کهکشان",
"سیاره فراخورشیدی",
"طیف الکترومغناطیسی",
"مکانیک",
"الکترومغناطیس",
"مکانیک آماری",
"ترمودینامیک",
"مکانیک کوانتومی",
"نسبیت عام",
"فیزیک هستهای",
"فیزیک اتمی",
"ماده تاریک",
"انرژی تاریک",
"سیاهچاله",
"کرمچاله",
"پرتو کیهانی",
"کیهانشناسی فیزیکی",
"افلاطون",
"ارسطو",
"فیلسوف",
"گالیلئو گالیله",
"رنه دکارت",
"آیزاک نیوتن",
"ویلیام هاید والستن",
"یوزف فون فراونهوفر",
"خطوط فرانهوفر",
"طیف",
"گوستاو کیرشهف",
"روبرت بونزن",
"نورمن لاکیر",
"رصدخانه کالج هاروارد",
"کامپیوترهای هاروارد",
"ویلیامینا فلمینگ",
"آنتونیا مووری",
"آنی جامپ کانن",
"ردهبندی ستارگان",
"جرج الری هیل",
"نمودار هرتسپرونگ-راسل",
"آرتور استنلی ادینگتون",
"همجوشی هستهای",
"هیدروژن",
"سیسیلیا پین گیپچکن",
"موج گرانشی",
"اخترشناسی رادیویی",
"طول موج",
"انتقال به سرخ",
"مایکروویو",
"فروسرخ",
"لاورنس کراوس",
"سوبرامانیان چاندراسخار",
"استیون هاوکینگ",
"هیوبرت ریوس",
"کارل سیگن",
"نیل دگراس تایسون",
"کیهانشناسی",
"فیزیک خورشید",
"نجوم رصدی",
"اخترشیمی",
"طیفسنجی نجومی",
"تابش ترمزی",
"سنتز هستهای",
"شتابدهنده ذرهای",
"جایزه کاولی",
"فهرست ستارهشناسان",
"نیکلای کارداشف",
"Scholarpedia",
"World Scientific",
"Astronomy and Geophysics"
] | [
"اخترفیزیک",
"فیزیک کاربردی"
] |
1,163 | موسیقی سنتی ایرانی | 6 | 1,010 | 0 | [
"موسیقی سنتی ایران",
"موسيقي ايران",
"موسيقي ايراني",
"موسیقی کلاسیک ایرانی",
"موسيقي سنتي ايراني",
"موسیقی اصیل ایرانی",
"موسيقي اصيل ايراني",
"موسيقي سنتي",
"موسيقي سنتي ايران",
"موسيقي كلاسيك ايراني",
"موسیقی ایرانی",
"موسیقی دستگاهی ایرانی",
"موسیقی دستگاهی ایران"
] | false | 833 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام",
"Item2": "موسیقی اصیل ایرانی"
},
{
"Item1": "تصویر۱",
"Item2": "Mehmoonifinal2.jpg"
},
{
"Item1": "زیرنویس۱",
"Item2": "گروهی از زنان ایرانی در حال اجرای موسیقی، نقاشی از آثار دوره معاصر در هتل عباسی اصفهان"
},
{
"Item1": "کشورها",
"Item2": "[[ایران]]"
},
{
"Item1": "منطقه۱",
"Item2": "[[آسیا]] و [[اقیانوسیه]]"
},
{
"Item1": "تاریخ",
"Item2": "۲۰۰۹"
},
{
"Item1": "معیار",
"Item2": "R.1 R.2 2.3 2.4.R.5"
},
{
"Item1": "پانویس جعبه",
"Item2": "میراث فرهنگی"
}
],
"Title": "میراث فرهنگی و معنوی بشر"
} | موسیقی سنتی ایرانی ، که با نام موسیقی اصیل ایرانی ، موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی دستگاهی نیز شناخته میشود، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از سالها پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهمتر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متاثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تاثیراتی در شکلگیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیسا» و «رامتین» اشاره کرد.
ردیف
اثری از کمالالملک
موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دوره آقا علیاکبر فراهانی (نوازنده تار دوره ناصرالدین شاه) باقی ماندهاست. آقا علی اکبر فراهانی بهواسطه میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسط آقا غلامحسین (برادر زاده آقا علیاکبر) به دو پسر علیاکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفادهتر و معروفتر است، دستهبندی موسیقی توسط این دو استاد در قالب مجموعه نواختهها و آموزشهایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده میشود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریبا با واژه رپرتوار در موسیقی غربی هممعنی است. یک مجموعه ردیف، مجموعه مثالهایی موسیقایی از هر کدام از گوشههای یک دستگاهاست که بیانگر نسبت نتهای مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است.
گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسله زند و اوایل سلسله قاجار آغاز شدهاست. یعنی در اوایل دوره قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف میتوان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقا حسینقلی و… اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقا حسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طاهرزاده (که شیوه او توسط نورعلی خان برومند به صورت ردیف گردآوری شد)، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نیداوود و… هستند.
امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده میشوند.
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیای از پردههای مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست و معمولا بدین شیوه ارائه میشود که از درآمد دستگاه آغاز میکنند، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه در میانه ارائه کار میرسند، سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارائه تصنیف و سپس رنگی اجرای خود را به پایان میرسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و شش آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارتاند از:
دستگاه شور
دستگاه سهگاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه نوا
دستگاه راستپنجگاه
آواز
آواز معمولا قسمتی از دستگاه مورد نظر است که میتوان آن را دستگاه فرعی نامید. آواز از نظر فواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و میتواند شاهد یا ایست متفاوتی داشته باشد. بهطور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست «ر» میباشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت «ر» گردش میکند و در نهایت روی همان نت میایستد. بهطور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در اینجا شور) بازمیگردد. آوازهای متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارتاند از:
آواز ابوعطا، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم)
آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور، (درجه سوم)
آواز افشاری، متعلق به دستگاه شور، (درجه چهارم)
آواز دشتی، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم)
آواز بیات کرد، متعلق به دستگاه شور (درجه پنجم)
آواز بیات اصفهان، متعلق به دستگاه همایون، (درجه چهارم)
تاریخچه موسیقی ایرانی
گروه نوازندگان، مهر بازمانده از شوش
سنگنگاره زنان موسیقیدان در طاق بستان که در حال نواختن چنگ هستند.
از مهمترین مهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «تپه چغامیش» دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شدهاست. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختنسازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که «آواز» میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش میشناسیم. از همین گاه، مهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشتهاست و این ساز از ساختههای ایرانیان است. ما، نگارهای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی «شوکال ماه هو» و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شدهاست. ما به یاری باستانشناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشدهاست. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شدهاست.
پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنانکه بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروفنویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از «موسیقی ایران باستان» یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه به خوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی به خوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴–۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بطور مشهود، اطلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقیمانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، میباشند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی که به «امپراطوری پارسی» نیز معروف است، موسیقی نقش مهمی بخصوص در دربارها داشتهاست. او میگوید که وجود موسیقی برای مراسم مذهبی پرستش خداوند، بسیار ضروری بودهاست. بعدها یعنی پس از ابلاغ دین پیامبر زرتشت، میترا، شخصی که به عنوان "داوا یک خدای دروغین یا شیطان و همچنین بتان دیگر بیشتر و بیشتر مقبول واقع شدند.
اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» یک اصطلاح مربوط به عصر پس از هخامنشیان میباشد. فارسی (فارسی) زبان مورد استفاده در دربارها بهمراه زبان پهلوی، زبان رسمی دوران امپراطوری ساسانی (۶۴۲–۲۲۴ میلادی) بوده و در برگیرنده اکثریت همان کلمات و همان گرامر زبان پهلوی بودهاست. بنابراین کلمه مورد استفاده برای موسیقی در دوران ساسانی و در دوران ناب فارسی معاصر در واقع کلمه خنیا میباشد. اگر چه اصلیت مدل موسیقی ایرانی هنوز نامشخص است، تحقیقات باعث آشکار شدن جوانب جدیدی از آن شدهاست. باربد که یکی از موسیقی دانان دربار امپراتوری ساسانی بود، اولین سیستم موزیکال خاورمیانه که با نام سلطنتی خسروانی شناخته میشود را ابداع نموده و آن را به شاه خسرو (خسروان) تقدیم نمود. همچنین بسیاری از نامهای فعلی مدهای موسیقی، در موسیقی سنتی ایران نیز وجود داشتهاند،»دستگاهها از زمانهای باستان زبان به زبان به امروز رسیدهاند، اگرچه بسیاری از مدها و ملودیها احتمالا به دلیل تهاجم اعراب که موسیقی را به عنوان مسئلهای غیراخلاقی میدانستند، از بین رفتهاند.
موسیقی سنتی ایرانی نوعی بدیهه گویی بوده و اساس آن یک سری از مدلها قیاسی است که باید حفظ شوند. هنر آموزان و استادان دارای ارتباطی سنتی بودهاند که این ارتباط در قرن بیستم و به موازات حرکت تعلیم موسیقی به دانشگاهها و هنرستانها رو به زوال نهادهاست.
یک نمایش مرسوم این موسیقی، از «پیشدرآمد» (مقدمه اولیه)، «درآمد» (مقدمه)، «تصنیف» (آهنگ، وزن دار بهمراه آواز خواننده)، «چهار مضراب» (وزن دار) و تعداد انتخابی «گوشه» (حرکات) تشکیل میشود. به صورت غیر مرسوم، این قسمتها را میتوان تغییر داده یا حذف نمود. با نزدیک شدن به پایان دوره صفویه (۱۷۳۶–۱۵۰۲)، نواختن گوشههای پیچیده ۱۰، ۱۴ و ۱۶ ضرب متوقف گردیدند. امروزه قطعات در حالت ۶ یا حداکثر ۷ ضرب نواخته میشوند که مایه تاسف است. بسیاری از ملودیها و مدهای این موسیقی در مقامها ترکی و موسیقی عربی میشوند. تفصیل اینکه باید به صورت مشخص اظهار کنیم که اعراب پس از تهاجم به امپراطوری ایران، سرزمینهای تسخیر کرده را با نام «جهان اسلام» معرفی نمودند. اگر چه اکثر حاکمان عرب فعالیتهای مرتبط با موسیقی را ممنوع اعلام کردند، دیگران به موسیقیدانان ایران دستور دادند که قطعاتی را به صورت کتاب تصنیف کنند که به عربی آن را «کتاب موسیقی کبیر» بمعنای کتاب فراگیر موسیقی میخواندند. بیش از تاثیرات امپراطوری ساسانی، این دلیل دیگری بر این واقعیت است که ملودیهای موسیقی سنتی ترکیه، سوریه، عراق و مصر شامل اسامی مقیاسها و مدهای ایرانی هستند.
در طول تاریخ؛ موسیقی سنتی بیشتر با صوت در ارتباط بودهاست؛ و حتی سرایندگان نقشی اساسی را در خلق و اجرای آن داشتهاند: او تصمیم میگیرد چه حالتی جهت ابراز مناسب بوده و اینکه چه دستگاهی مرتبط به آن است. در خیلی از موارد، سراینده مسئولیت انتخاب شعری که باید با آواز خوانده شود را نیز برعهده دارد. چنانچه برنامه نیاز به یک خواننده داشته باشد، خواننده باید با حداقل یک آلت بادی یا سیمی و حداقل یک نوع آلت ضربی همراهی گردد. البته میتوان یک مجموعه از آلات موسیقی را یکجا داشت ولی سراینده اصلی نقش خود را ابقاء نماید. زمانی لازم بود که نوازندگان خواننده را با نواختن چندین قطعه به صورت تکی همراهی کنند. به صورت سنتی، موسیقی در حال نشسته و در محلهای مزین شده به پشتی و گلیم نواخته میگردید. گاهی در این محلها شمع روشن میکردند. گروه نوازندگان و سراینده نوع دستگاه و اینکه کدام گوشهها اجرا شوند را با توجه به شرایط زمانی و مکانی و… مشخص مینمودند.
قبل از حمله مغولها و اعراب، ملودیهائی که در آن نغمه هائی از "اوستا کتاب دینی پیامبر زرتشت مذهب مازدین، زمزمه با نواخته میشد که با آن حال و هوا همخوانی داشت. واژه «گاه» دو معنی دارد: در زبان پهلوی هم بمعنای «گاث» (عبادتکننده اوستائی) و همچنین «زمان». حالات «یک گاه، دو گاه، سه گاه چهار گاه، پنج گاه، شش گاه و هفت گاه» را جهت بیان داستان هائی کاثها از یک تا هفت زمزمه مینمودند. اخیرا کشف شده که حالت «راست» (ادبی. حقیقت) جهت بیان داستان هائی در خصوص افراد یا کارهای درستکار و «شکسته» (ادبی. شکسته) برای بیان داستانها درباره خطا کاران استفاده میشدهاند. حالت «همایون» در هنگام نماز صبح اجرا میگشت. اکثر این حالتها، بجز احتمالا «شش گاه» و «هفت گاه» هنوز در سیستم امروزی مورد مصرف دارد. علیرغم وجود این شواهد، نوازندگان هنوز تمایل به نسبت دادن مستقیم معنی «گاه» به «زمان» یا «مکان» حرکت یک آلت موسیقی دارند.
حکومت چندصدساله مغولها در ایران و قتل و غارت و تجاوز مستمر آنها باعث شد که به نوعی شادی هم از جامعه رخت بربندد. از آنجا که موسیقی به سبک سینه به سینه آموزش داده میشدو دستگاهها و تجهیزات امروزی برای ضبط موسیقی وجود نداشت، متاسفانه طی چند صد سال ملودیهای شاد فراموش شوند.
شایان ذکر است که چند تحرک احتمالا باستانی محسوب نشده و فقط خیلی قدیمی هستند. همانگونه که در طول تاریخ سابقه داشت، موسیقی سنتی ایرانی به عملکرد خود به عنوان ابزاری روحانی ادامه داده و کمتر به عنوان وسیله تفریح به آن نگاه میشد. آثار موسیقی امکان تغییر گسترده از آغاز تا پایان و معمولا به صورت تغییر بین قطعات پایین، تفکری، نمایش پهلوانی نوازندگی با نام تحریر را داشتند. تعامل متون مذهبی به عنوان غزل جایگزین غزلهای بزرگی گردید که توسط شاعران صوفی قرون وسطی خصوصا حافظ و جلال الدین رومی سروده شده بودند. علاوه بر این موسیقی ایرانی دریافتی از دردها رنجها خوشیها یک تمدن چندین تکه یک پارچهاست که امروزه بسیاری از یادبودهای آن مانند گوشهها (حسینی جامه دران شبدیز…)گواه این مدعاست.
احساس
برخی از ایرانیان موسیقی ایرانی را (که در آن استفاده از ریزپرده متداول است) در مقایسه با موسیقی غربی، غمانگیز توصیف میکنند. مصطفی کمال پورتراب معتقد است که از آنجا که موسیقیدانهای غربی معاصر به واسطه معتدل کردن نیمپردهها گوششان چیزی جز دوازده نیمپرده معمول در موسیقی کلاسیک را نشنیده، صدای ریزپردهها را وحشی یا غمانگیز مییابند؛ اما کمال پورتراب این تصور که ریزپردهها موسیقی را غمانگیز میکنند اشتباه میداند چرا که در موسیقی اروپایی (نظیر اپراها) هم موسیقی غمانگیز وجود دارد. با این حال موسیقیدانان نیز بر غمانگیز بودن بخشی عمده از موسیقی سنتی ایرانی تایید میکنند و سه دلیل مهم برای آن ذکر میکنند: این که موسیقی ایرانی انعکاسی از تاریخ تراژیک ایران است، این که «غم» یکی از برترین احساسها دانسته میشود و برخی موسیقیدانهای غربی هم بسیاری از آثارشان غمانگیز است (مثلا هیچیک از سمفونیهایی که یوهانس برامس نوشته در گام ماژور نیستند)، و این که موسیقی ایرانی مبتنی بر اشعار ایرانی است و بسیار از اشعار ایرانی هم غمانگیز هستند.
سازها
نی
دف
تار
سهتار
دوتار
کمانچه
قیچک
قانون
شورانگیز
تمبک
چنگ
رباب
تنبور
سنتور
بربط
عود
دایره
ضرب
چگور
تمبیره
سرنا
دودوک (بالابان)
نی انبان
قره نی
دون علی
دوضاله یا دوزله
دهل
دمام
تاس
نقاره
زنگ
طبل
کرنا
کوس (ساز)
دیوان
هزارتار
چنگ
سنتور ایستاده
اکتار (سازی تک سیمه)
و سایر سازهای مربوط به مناطق مختلف و محلی
موسیقی نواحی ایران
موسیقی کردی
موسیقی بلوچی
موسیقی ترکی آذربایجانی
موسیقی بختیاری
موسیقی جنوب ایران
موسیقی خراسانی
موسیقی گیلکی
موسیقی قزوین
موسیقی لرستان
موسیقی مازندران
موسیقی نمکدرهای
موسیقی همدان
موسیقی تالش
موسیقی بندری
موسیقی ایلامی
موسیقی قشقایی
موسیقی محلی فارس
ربع پرده
موسیقی مروگی
شش مقام
موسیقی افغانستانی
ادبیات فارسی
دستگاه | [
"ایران",
"آسیا",
"اقیانوسیه",
"آسیای میانه",
"افغانستان",
"پاکستان",
"جمهوری آذربایجان",
"ارمنستان",
"ترکیه",
"یونان",
"ایران باستان",
"باربد",
"نکیسا",
"رامتین (موسیقیدان)",
"آقا علیاکبر فراهانی",
"ناصرالدین شاه",
"امیر کبیر",
"آقا غلامحسین",
"میرزا حسینقلی",
"میرزا عبدالله",
"ردیف میرزا عبدالله",
"ردیف آقا حسینقلی",
"ردیف ابوالحسن صبا",
"پرده (موسیقی)",
"گوشه موسیقی",
"تصنیف",
"رِنگ",
"دستگاه شور",
"دستگاه سهگاه",
"دستگاه چهارگاه",
"دستگاه همایون",
"دستگاه ماهور",
"دستگاه نوا",
"دستگاه راستپنجگاه",
"آواز (موسیقی ایرانی)",
"آواز ابوعطا",
"آواز بیات ترک",
"آواز بیات زند",
"آواز افشاری",
"آواز دشتی",
"آواز بیات اصفهان",
"چنگ",
"تپه چغامیش",
"دزفول",
"شیپور",
"تنبک",
"آواز",
"امرداد (هفتهنامه)",
"آریاییان",
"امپراتوری ایلامی",
"هردوت",
"امپراتوری هخامنشی",
"زرتشت",
"زبان فارسی",
"امپراتوری ساسانی",
"دستگاه",
"بدیهه گویی",
"مقام",
"موسیقی ترکی",
"موسیقی عربی",
"مازدین",
"تحریر",
"حافظ",
"رومی",
"مصطفی کمال پورتراب",
"اعتدال (موسیقی)",
"اپرا",
"یوهانس برامس",
"نی (ابزار موسیقی)",
"دف",
"تار",
"سهتار",
"دوتار",
"کمانچه",
"قیچک",
"قانون (ساز)",
"شورانگیز",
"تمبک",
"رباب",
"تنبور",
"سنتور",
"بربط",
"عود",
"دایره",
"ضرب",
"چگور",
"تمبیره",
"سرنا",
"دودوک",
"بالابان",
"نی انبان",
"قره نی",
"دون علی",
"دوضاله",
"دوزله",
"دهل",
"دمام",
"تاس",
"نقاره",
"زنگ",
"طبل",
"کرنا",
"کوس (ساز)",
"دیوان",
"هزارتار",
"سنتور ایستاده",
"اکتار",
"موسیقی کردی",
"موسیقی بلوچی",
"موسیقی ترکی آذربایجانی",
"موسیقی بختیاری",
"موسیقی جنوب ایران",
"موسیقی خراسانی",
"موسیقی گیلکی",
"موسیقی قزوین",
"موسیقی لرستان",
"موسیقی مازندران",
"موسیقی نمکدرهای",
"موسیقی همدان",
"موسیقی تالش",
"موسیقی بندری",
"موسیقی ایلامی",
"موسیقی قشقایی",
"موسیقی محلی فارس",
"جشن هنر شیراز",
"ربع پرده",
"موسیقی مروگی",
"شش مقام",
"موسیقی افغانی",
"ادبیات فارسی"
] | [
"موسیقی سنتی ایرانی",
"موسیقی ایرانی",
"موسیقی خاورمیانه",
"موسیقی فارسی",
"میراث فرهنگی و معنوی یونسکو در ایران",
"هنر ایران"
] |
1,164 | اردن | 2 | 1,285 | 0 | [
"اردن هاشمی",
"اردن هاشمي",
"کشور اردن",
"كشور اردن",
"پادشاهی اردن هاشمی"
] | false | 945 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام عادی",
"Item2": "اردن"
},
{
"Item1": "نام رسمی",
"Item2": "المملکه الاردنیه الهاشمیه"
},
{
"Item1": "تصویر پرچم",
"Item2": "Flag of Jordan.svg"
},
{
"Item1": "تصویر نشان ملی",
"Item2": "Coat_of_arms_of_Jordan.svg"
},
{
"Item1": "نقشه",
"Item2": "LocationJordan.svg"
},
{
"Item1": "سرود ملی",
"Item2": "[[زندهباد پادشاه]]"
},
{
"Item1": "شعار",
"Item2": "[[خدا]]، [[میهن]]، [[پادشاه]]"
},
{
"Item1": "پایتخت",
"Item2": "[[امان]]"
},
{
"Item1": "زبان رسمی",
"Item2": "[[عربی]]"
},
{
"Item1": "بزرگترین شهر",
"Item2": "[[امان]]"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "۳۱"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "۵۷"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "۳۵"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "۵۶"
},
{
"Item1": "نوع حاکمان",
"Item2": "•[[پادشاه]]•[[نخستوزیر]]"
},
{
"Item1": "نام حاکمان",
"Item2": "[[عبدالله دوم]][[عبدالله نسوز]]"
},
{
"Item1": "موارد منجر به تشکیل",
"Item2": "استقلال از قیومیت بریتانیا"
},
{
"Item1": "تاریخ تشکیل",
"Item2": "۲۵ مه ۱۹۴۶"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۸۹،۳۵۰"
},
{
"Item1": "رتبه مساحت",
"Item2": "۱۱۲م"
},
{
"Item1": "درصد آبها",
"Item2": "۰٫۸"
},
{
"Item1": "تخمین جمعیت",
"Item2": "۱۰،۰۰۰،۰۰۰"
},
{
"Item1": "سال تخمین جمعیت",
"Item2": "۲۰۱۷"
},
{
"Item1": "رتبه جمعیت",
"Item2": "۱۰۲م"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۶میلیون نفر"
},
{
"Item1": "سال جمعیت",
"Item2": "ژوئیه ۲۰۰۴"
},
{
"Item1": "تراکم جمعیت",
"Item2": "۶۸٫۴"
},
{
"Item1": "رتبه تراکم جمعیت",
"Item2": "۱۳۱ام"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_year",
"Item2": "۲۰۰۹"
},
{
"Item1": "GDP_PPP",
"Item2": "$۳۳٫۶۵۸ billion"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_per_capita",
"Item2": "$۵،۶۲۰"
},
{
"Item1": "GDP_nominal",
"Item2": "$۲۲٫۹۲۹ billion"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_year",
"Item2": "۲۰۰۹"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_per_capita",
"Item2": "$۳،۸۲۸"
},
{
"Item1": "سال شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۲۰۱۳"
},
{
"Item1": "شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۰٫۷۴۵"
},
{
"Item1": "رتبه شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۷۷م"
},
{
"Item1": "جینی",
"Item2": "۳۵٫۴"
},
{
"Item1": "سال جینی",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "واحد پول",
"Item2": "[[دینار اردن]]"
},
{
"Item1": "کد واحد پول",
"Item2": "JOD"
},
{
"Item1": "منطقه زمان",
"Item2": "[[UTC]]+۲"
},
{
"Item1": "منطقه زمانی تابستانی",
"Item2": "[[UTC]]+۳"
},
{
"Item1": "نوع فرمان",
"Item2": "راست"
},
{
"Item1": "دامنه اینترنتی",
"Item2": "[[.jo]]"
},
{
"Item1": "کد تلفن",
"Item2": "۹۶۲"
},
{
"Item1": "ISO_3166-1_alpha2",
"Item2": "JO"
},
{
"Item1": "ISO_3166-1_alpha3",
"Item2": "JOR"
},
{
"Item1": "ISO_3166-1_numeric",
"Item2": "۴۰۰"
},
{
"Item1": "sport_code",
"Item2": "JOR"
},
{
"Item1": "vehicle_code",
"Item2": "JOR"
}
],
"Title": "کشور"
} | اردن با نام رسمی پادشاهی اردن هاشمی از پادشاهیهای عرب در غرب آسیا ست که در شرق رود اردن قرار دارد. پایتخت اردن شهر امان است.
جمعیت این کشور حدود ۱۰ میلیون نفر است و ۹۸ درصد مردم آن عرب هستند.
نوع حکومت آن پادشاهی مشروطه و پادشاه کنونی آن ملک عبدالله دوم است. واحد پول اردن دینار اردن است.
مردمان نبطی از هزارههای یکم و دوم پیش از میلاد در این منطقه زندگی میکردند.
کشور کنونی اردن در سال ۱۹۲۱ تاسیس شد، در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک تحتالحمایه بریتانیا به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید.
نیمی از اردن را صحرای عرب پوشانده ولی بخش باختری کشور در هلال حاصلخیز واقع شده و دارای زمینهای قابل کشت و همچنین جنگل است.
نام
اردن هم نام کشور است و هم نام رود. واژه اردن به معنای پالاینده و پالایه و همچنین نام گونهای ابریشم است. با وجود این ابهام معنی، از دیرباز واژه اردن رایج بوده و گاه نیز به صورت کنعان بکار رفتهاست. روزگاری بدان مملکت موآب، مملکت ادوم و مملکت جلعاد نیز میگفتهاند. در دورههای جنگهای صلیبی بدان نام ولایتهای مونترال، کرک و مملکت لاتینی اورشلیم نیز داده شدهاست.
پیشینه
در روزگار اخیر به دلیل استعمار بریتانیا سرنوشت آن با فلسطین توام بودهاست. بدین جهت بریتانیا سرزمین شرقی رود اردن را فرااردن نامگذاری کرد. کشور اردن مدتی تحتالحمایه انگلستان بود تا آنکه مستقل شد. حکومتی که در اردن بر سر کار آمد از خاندان هاشمی بود، از اینرو از سال ۱۹۴۹ کشور اردن به نام اردن هاشمی شناخته شد.
جغرافیا
نقشه توپوگرافیک اردن
اردن کشوری است در خاورمیانه که از شمال با سوریه، از شمال شرقی با عراق، و از شرق و جنوب با عربستان سعودی و از غرب با اسرائیل و کرانه باختری رود اردن همسایهاست، که مجموع خطوط مرزی اردن با این کشورها به ۱۶۱۹ کیلومتر میرسد.
اردن از جنوب به خلیج عقبه مماس است و از آن رو حدود ۲۶ کیلومتر نیز مرز آبی دارد؛ و این در میان کشورهای عربی کمترین مرز آبی بهشمار میرود.
مساحت اردن بهطور عمده از صحراهای خشک و بایر تشکیل شدهاست. اما در بخشهای باختری ارتفاعاتی نیز وجود دارد. در نوار مرز غربی اردن، رود اردن جاری است که این کشور را از اسرائیل جدا میکند. بلندترین نقطه اردن، قله جبل رم (۱۷۳۴ متر) است و پستترین نقطه آن دریای مرده (بحر المیت) است. سرزمین اردن کنونی را بخشی از گهواره تمدن بشریت دانستهاند.
شهرهای عمده اردن امان (پایتخت) در شمال باختری و شهرهای اربد و الزرقا در شمال هستند.
از آنجا که بخش بزرگی از اردن صحراست آب و هوای آن نیز خشک و بیابانی است. این در حالی است که نواحی باختری کشور در طول سال، (از نوامبر تا آوریل) شاهد بارش نسبی است.
در قسمت شرقی مرز اردن و عربستان زیگزاگ عجیبی دیده میشود. با توجه به این که این زیگزاگ دلیل روشنی ندارد داستانی در مورد آن ساخته شده که بر اساس آن وینستون چرچیل وزیر مستعمرات وقت بریتانیا که مسئول ترسیم مرزهای فرااردن در سال ۱۹۲۱ بوده بر اثر سکسکه دچار لرزش دست شده و مرز را به این صورت کشیده و بعد هم اجازه تغییر آن را ندادهاست. اما با نگاه دقیقتر مشخص میشود که چرچیل با دقت این زیگزاگ را طراحی کرده و بخشی از صحرا که از ازرق به سوی مرز عراق کشیده میشود را در خاک فرااردن قرار داده تا هم راه ارتباطی مهمی بین دمشق و شبه جزیره عربستان در خاک اردن قرار گیرد و هم با توجه به استقرار فرانسویها در سوریه یک خط هوایی مستقیم و امن از مدیترانه تا هند برای انگلیس فراهم شود.
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری اردن
اردن از لحاظ اداری و اجرایی به ۱۲ استان تقسیم میشود.
کشور اردن به دوازده استان (به عربی: محافظه) تقسیم میشود:
هر یک از استانهای دوازدهگانه تحت هدایت و رهبری استانداری است که توسط پادشاه منصوب میشود. همچنین برای هر یک از استانها و پروژههای توسعه و آبادانی در مناطق متبوع آنها مقامات خاصی نیز در نظر گرفته میشوند. استانهای اردن/ استانها به حدود ۵۲ ناحیه تقسیم میشوند.
استان
مرکز
مساحتkm2
جمعیت(۲۰۰۷)
اربد
اربد
۱،۶۲۱
۹۵۱،۰۰۰
بلقاء
السلط
۱،۰۷۶
۳۴۹،۵۸۰
جرش
جرش
۴۰۲
۱۵۶،۶۷۵
زرقاء
زرقاء
۴،۰۸۰
۸۳۸،۰۰۰
عمان
امان
۸،۲۳۱
۲،۰۲۷،۰۰۰
عجلون
عجلون
۴۲۰
۲۴۵،۶۶۵
عقبه
عقبه
۶،۵۸۳
۱۰۷،۱۱۵
طفیله
الطفیله
۲،۱۱۴
۸۱،۰۰۰
کرک
کرک
۳،۲۱۷
۲۳۹،۰۰۰
مادبا
مادبا
۲،۰۰۸
۱۳۵،۸۹۰
معان
معان
۳۳،۱۶۳
۱۰۳،۹۲۰
مفرق
مفرق
۲۶،۴۳۵
۲۴۵،۶۶۵
سیاست
شاه عبدالله دوم، رئیس حکومت اردن
قانون اساسی
اردن یک کشور پادشاهی مشروطهاست که قانون اساسی آن در ۸ ژانویه ۱۹۵۲ به تصویب رسیدهاست. قوه مجریه در اختیار پادشاه اردن و هیئت وزیران وی است. شاه کلیه قانونها را امضاء و تصویب میکند. دوسوم از هر دو مجلس مجلس ملی اردن میتوانند رای وتو پادشاه را لغو کنند. پادشاه میتواند با ارائه حکم کلیه قضات را نصب و خلع کند، اصلاحیه قانون اساسی را تصویب کند، اعلام جنگ نماید و به نیروهای مسلح فرمان بدهد. تصمیمات کابینه، احکام دادگاهها و واحد پول ملی به نام وی صادر میشوند. هیئت وزیران به ریاست نخستوزیر، توسط شاه تعیین میشود، او همچنین میتواند بنا به درخواست نخستوزیر هر کدام از اعضای کابینه را اخراج کند. کابینه باید در مورد موضوعات مربوط به سیاست کلی، در برابر مجلس نمایندگان اردن پاسخگو باشد و این مرجع میتواند با رای «عدم اعتماد» دوسوم از اعضایش، کابینه را ناچار به استعفاء کند.
در قانون اساسی سه دسته دادگاه پیشبینی شدهاست دادگاه مدنی، مذهبی و ویژه. اردن از نظر اجرایی به دوازده حوزه فرمانداری تقسیم میشود که هر یک از این حوزهها توسط یک فرماندار منصوب از طرف پادشاه اداره میشود. آنان در کلیه ادارات دولتی و طرحهای توسعه مناطق تحت اختیار خود، قدرت انحصاری را دارند.
نیروهای مسلح سلطنتی و اداره کل اطلاعات اردن تحت کنترل پادشاه هستند.
نظام حقوقی و قانونگذاری
نظام حقوقی اردن بر پایه شرع اسلام و قوانین فرانسه میباشد؛ بررسی قضایی اعمال قانونگذاری که در یک دیوان عالی ویژه صورت میگیرد احکام اجباری دیوان عدالت بینالملل را نپذیرفتهاست.
قوه مقننه، در اختیار مجلس ملی که از دو مجلس مقننه تشکیل شده قرار دارد. مجلس نمایندگان از ۱۱۰ عضو تشکیل شده که در رایگیری همگانی و بر اساس سیستم انتخاباتی یک نفر یک رای برای یک دوره ۴ ساله انتخاب شدهاند که پادشاه میتواند آن را منحل نماید. در این مجلس، ۹ کرسی به مسیحیان، ۶ کرسی به زنان و ۳ کرسی برای سرکیسیها و چچنیها در نظر گرفته شدهاست. مجلس ۴۰ نفری سنا برای یک دوره ۸ ساله توسط پادشاه منصوب میشود.
پادشاه اردن و رویدادهای سیاسی
پس از استقلال اردن از بریتانیا، شاه عبدالله اول بر این کشور حکمرانی میکرد. پس از ترور شاه عبدالله اول در سال ۱۹۵۱ در اورشلیم پسرش طلال ابن عبدالله برای دورهای کوتاه پادشاه شد. بزرگترین موفقیت شاه طلال تصویب قانون اساسی اردن بود. وی در سال ۱۹۵۲ به دلیل بیماری روانگسیختگی از سلطنت برکنار شد. در آن زمان پسرش حسین برای پادشاه شدن بسیار جوان بود و بنابراین یک کمیته ویژه اردن را اداره میکرد.
پس از اینکه حسین به سن ۱۸ سالگی رسید از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۹ بر اردن حکومت کرد و در این مدت بر بسیاری از چالشهای سلطنتش از جمله جلب وفاداری ارتش و تبدیل شدن به نماد وحدت و ثبات هم برای بادیهنشینان و هم برای جوامع فلسطینی اردن، فائق آمد. در سال ۱۹۹۱ شاه حسین به حکومت نظامی پایان داد و در سال ۱۹۹۲ به قانونیسازی تاسیس احزاب سیاسی اقدام کرد. در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ انتخابات پارلمانی آزاد و منصفانه در اردن برگزار شد. ایجاد تغییرات بحثبرانگیز در قانون انتخابات باعث شد اسلام گرایان انتخابات سال ۱۹۹۷ را تحریم کنند.
ملک عبدالله دوم پس از فوت پدرش در فوریه ۱۹۹۹ جانشین وی شد. عبدالله به سرعت به تایید مجدد پیمان آشتی اردن-اسرائیل با اسرائیل و تقویت روابط اردن با ایالات متحده آمریکا پرداخت. عبدالله در اولین سال حکومتش ایجاد اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد.
تداوم مشکلات ساختاری اقتصاد اردن، جمعیت روبه رشد و بازتر شدن فضای سیاسی، باعث شدهاست احزاب سیاسی گوناگونی در این کشور تشکیل شوند. پارلمان اردن که به سمت استقلال بیشتر پیش میرود، به بررسی فساد مالی چندین تن از مقامهای حکومتی پرداخته و به کانونی تبدیل شدهاست که در آن دیدگاههای مختلف سیاسی از جمله دیدگاههای اسلامگرایان به صراحت بیان میشود. در عین حال که شاه عبدالله همچنان قدرت مطلقه را در اردن در اختیار دارد، پارلمان نیز در این کشور نقش مهمی ایفا میکند.
اقتصاد
هتلی در امان پایتخت اردن
اردن کشوری کوچک با منابع طبیعی محدود است. این کشور در حال حاضر راههایی برای گسترش تامین آب محدود خود مییابد و به ویژه از راه همکاریهای منطقهای از منابع موجود خود استفاده بهتری میبرد. همچنین اردن در تامین بخش اعظمی از نیازهای انرژی خود به منابع خارجی وابسته است. در خلال دهه ۹۰، نیازهای نفت خام این کشور از وارداتی که از عراق و دیگر کشورهای همسایه میشد تامین میگردید. از اوائل سال ۲۰۰۳، نفت مورد نیاز اردن توسط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تامین میشدهاست. علاوه بر آن، خط لوله انتقال گاز عرب از مصر به شهر بندری عقبه واقع در جنوب اردن در سال ۲۰۰۳ تکمیل شد. دولت در نظر دارد این خط انتقال گاز را به شمال و تا منطقه امان و مناطق ورای آن گسترش دهد.
از سال ۲۰۰۰ به این سو، صادرات محصولات تولیدی سبک، بیشتر دربرگیرنده منسوجات و پوشاک تولید شده در مناطق صنعتی استاندارد) QIZ) که بدون تعرفه و سهمیه وارد آمریکا میشود، نیروی پیش برنده رشد اقتصاد این کشور بودهاست. اردن در سال ۱۹۹۷ که میزان تجارت دو جانبه ۳۲۱ میلیون پوند (۳۹۵ میلیون دلار) بود، ۶/۵ میلیون پوند (۹/۶ میلیون دلار) کالا صادر کرد و در سال ۲۰۰۲ در حالی که میزان تجارت دوجانبه این کشور به ۸۵۵ میلیون پوند (۰۵/۱ میلیارد دلار) رسیده بود، صادرات کالای آن به ۵۳۸ میلیون پوند (۶۶۱ میلیون دلار) رسید. رشد مشابهی که در صادرات اردن به آمریکا با قرارداد تجارت آزاد آمریکا- اردن که دوجانبه میباشد و در دسامبر سال ۲۰۰۱ به اجرا درآمد، صادرات اردن به اروپا به موجب قرارداد دوجانبه انجمنی و صادرات اردن به دیگر کشورهای منطقه مشاهده میشود، نوید بخش آن است که اقتصاد اردن از حالت سنتی آن که وابستگی به صادرات فسفات و پتاس، پولهای خارجی و کمکهای دیگر کشورها بودهاست، فاصله گرفتهاست.
دولت وعده دادهاست که فناوری اطلاعات (IT) و گردشگری نیز به بخشهایی تبدیل خواهند شد که رشد نوید بخشی در آنها به وجود خواهد آمد. منطقه اقتصادی ویژه عقبه (ASEZ که مالیات کمی به آن تعلق میگیرد و مقررات سهل گیرانهای در آن حاکم است به عنوان چهارچوبی که توسط دولت برای رشد اقتصادی تحت هدایت بخش خصوصی تامین شده، در نظر گرفته میشود.
قرارداد تجارت آزاد (FTA) بین اردن و آمریکا که در دسامبر ۲۰۰۱ نافذ شد، تا سال ۲۰۱۰ تقریبا تمامی عوارض متعلق به کالا و خدمات را به تدریج حذف خواهد کرد. این قرارداد همچنین امکان را برای بازار آزاد بیشتر در زمینه ارتباطات، ساختمان، مالی، بهداشت، حمل و نقل، خدمات و اعمال سختگیرانه استانداردهای بینالمللی با هدف پشتیبانی از مالکیت معنوی فراهم میآورد.
در سال ۱۹۹۶، آمریکا و اردن قرارداد هواپیمایی درونمرزی امضاء کردند که زمینه را برای حریم هوایی آزاد میان دو کشور فراهم آورد و پیمان آمریکا-اردن برای حمایت و تشویق سرمایهگذاری دو جانبه در سال ۲۰۰۳ به اجرا درآمد. اردن از سال ۲۰۰۳ به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمدهاست.
پس از بهکارگیری FTA، صادرات صنایع نساجی و پوشاک اردن از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ رشدی معادل ۲، ۰۰۰ در صد داشتهاست. بنا به اعلام کمیته کار ملی، که یک NGO مستقر در آمریکا است، اردن در زمینه فروش شکلات بخش تولیدات صادرات- محور رشد سریع و قابل توجهی داشتهاست.
در طبقهبندی بانک جهانی اردن در ردیف کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین قرار میگیرد. سرانه تولید ناخالص ملی اردن برای سال ۲۰۰۳ تقریبا ۱، ۸۱۷ دلار (۱، ۴۹۷ پوند) بوده و بهطور میانگین ۵/۱۴٪ از جمعیت این کشور که از لحاظ اقتصادی فعال محسوب میشوند در سال ۲۰۰۳ بیکار بودهاند. سرانه تولید ناخالص ملی اردن در سال ۲۰۰۵ به ۴، ۲۰۰ دلار آمریکا رسیدهاست. سطح آموزش و ادبیات و میزان رفاه اجتماعی اردن در مقایسه با کشورهایی که دارای درآمدی مشابهی هستند، بالا است.
میزان رشد جمعیت اردن بالاست که البته در سالهای اخیر با کاهشی مواجه شده و در حال حاضر به ۸/۲٪ رسیدهاست. یکی از مهمترین فاکتورها در ارتباط با تلاش دولت برای بهبود رفاه اجتماعی شهروندان، ثبات اقتصاد کلان این کشور است که از دهه ۹۰ به این سو محقق و میسر شدهاست. با وجود این، میزان بیکاری در این کشور بالاست. رقم رسمی اعلام شده برای بیکاری در اردن ۵/۱۲٪ و رقم غیررسمی آن حدود ۳۰٪ است. میزان تورم قیمتها پایین است و در سال ۲۰۰۳ به ۳/۲٪ رسید. گردش پول نیز در اردن با ثبات بوده و نرخ ارز آن از سال ۱۹۹۵ با دلار آمریکا تعیین میشدهاست.
هر چند که اردنیهای در صدد انجام اصلاحات اقتصادی و افزایش میزان بازرگانی کشور خود هستند، با این حال اقتصاد اردن کماکان در برابر شوکهای خارجی و ناآرامیهای منطقهای آسیبپذیر است. اگر در منطقه آرامش نباشد، چنین به نظر میرسد که رشد اقتصادی محکوم به قرار گرفتن زیر ظرفیت و توان بالقوه آن است. اما در خصوص جنبه مثبت و خوشبینانه اردن میتوان از گنجایش و توانایی آن در انرژی خورشیدی یاد کرد که مرهون صحراهای این کشور است. این انرژی خورشیدی نه تنها برای تولید الکتریسیته عاری از آلودگی، بلکه برای انجام کارهای جانبی از قبیل شیرینسازی آب دریا تعاونی فرامدیترانهای انرژی قابل تجدید (TREC). به کار میآید.
گردشگری
ستون کورینتیوم یکی از جاذبههای توریست واقع در جرش است.
گردشگری یکی از بخشهای بسیار مهم اقتصاد اردن است. جغرافیای این سرزمین و آرامش سیاسی آن- در مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه پیرامون آن- باعث شدهاست تا اردن به موقعیت کنونی خود از لحاظ گردشگری دست یابد. فعالیتهای اصلی گردشگری در اردن دربرگیرنده بازدید از مکانهای تاریخی بیشمار و مناطق طبیعی بکر و جاذبههای فرهنگی-مذهبی اردن است. معروفترین جاذبههای گردشگری اردن شامل موارد زیر است:
تماشای جاهای دیدنی باستانی
پترا در معان، که مرکز نباتیها است، شهری کامل است که در دل کوه آن را تراشیدهاند. صخرههای آن رنگی و اغلب صورتی است و ورودی این شهر قدیمی روزنه بزرگ و باریکی است به نام سیگ که آن هم در دل کوه جای گرفتهاست. در داخل شهرهای نیز بناهای بسیاری وجود دارد که همه آنها (به استثنای ۲ مورد) از سنگ تراشیده شدهاند، از جمله خزانهداری اردن که هماکنون سازمان عجایب هفتگانه جدید آن را به عنوان یکی از نامزدهای قرار گرفتن در فهرست عجایب هفتگانه جدید جهان انتخاب کردهاست.
ام قیس شهری است که در محل شهر ویران شده گادارا که از شهرهای روم باستان هلنی است، قرار گرفتهاست.
عجلون که به خاطر قلعه الرباض اسلامیاش معروف است.
جراش، که به خاطر معماری رومی باستانیاش، ازقبیل ستونها و تاقهایش معروف است.
امان که تماشاخانه رومی اردن و چند موزه دیگر در آن جای گرفتهاند.
ال کرک که کاخ ال-کراک که کاخی مهم و متعلق به زمان صلاح الدین است در آن قرار دارد.
جاذبههای گردشگری مذهبی
مدابع، مرکز گردشگری مذهبی اردن است که اماکن مذهبی مهمی را در خود جای دادهاست.
نقشه مدابع
رود اردن، که یحیای تعمید دهنده در آن عیسی مسیح را غسل تعمید داد.
کوهستان مبو (اردن)/ کوهستان مبو
جاذبههای دریایی
دریای مرده، که به خاطر شناوری عجیب و نمکهای طبیعی آن که در اغلب اوقات به چشم میخورد، شهرت یافتهاست. دریای میت که ۴۰۲ متر زیر سطح دریا قرار گرفته، پایینترین نقطه اردن محسوب میشود و هر ساله ۱ متر پایینتر میرود. . دریای میت در نزدیکی رود اردن قرار دارد.
عقبه شهری است در ساحل خلیج عقبه که مراکز خرید و هتلهای فراوانی در آن قرار دارد و دسترسی به ورزشهای آبی در آن میسر است.
دیگر مکانهای گردشگری
وادی رم صحرایی است مملو از کوهها و تپهها که در جنوب اردن قرار دارد. وادی رم به خاطر مناظر زیبا و چشمگیری که دارد و نیز به خاطر گونههای مختلف ورزش که در آن انجام میشود، از قبیل صخرهنوردی، شهرت یافتهاست.
امان شهری است که بازارچه، مراکز خرید، هتلها و یک آمفی تئاتر قدیمی رومی و غیره در آن قرار دارند.
ماهیس که دارای مکانهای مذهبی مهم و چشماندازهای زیبا است.
اماکن تاریخی و دیدنی
البتراء
آرامگاه جعفر پسر ابی طالب
آرامگاه زید پسر حارثه
آرامگاه عبدالله پسر رواحه
آرامگاه سعد پسر ابی وقاص
آرامگاه ابو عبیده عامر جراح
آرامگاه شرحبیل پسر حسنه
آرامگاه معاذ پسر جبل
آرامگاه ضرار پسر ازور
مقام پیغمبر ایوب
مقام پیغمبر شعیب
مقام پیغمبر یوشع بن نون
مقام پیغمبر هارون
غار اصحاب کهف
آثار جرش
تاثیر درگیری در خاورمیانه بر اردن
جنگ اعراب و اسرائیل که هنوز هم ادامه دارد، جنگ خلیج فارس و سایر درگیریهای که در خاورمیانه رخ دادهاست، تاثیرات بسیار زیادی بر اقتصاد اردن داشتهاست. این حقیقت که اردن با کشورهای همسایه خود پیمان امضاء کرده، در کنار ثبات آن، باعث شدهاست تا اردن گزینش نخست برای بسیاری از فلسطینیان، مردم لبنان، مهاجران و پناهندگان خلیج فارس باشد. اگرچه این روند باعث فعالیت بیشتر اقتصاد اردن شده، اما در عین حال با کاهش فراوان مقدار منابعی که هر کس حق استفاده از آن را دارد، صدماتی نیز به اقتصاد آن وارد آوردهاست. اردن قانونی وضع کردهاست که میگوید غیر از فلسطینیهای یهودی دیگر فلسطینیها میتوانند به اردن کوچ کرده و شهروندی آن را به دست آورند. این قانون همیشه در مورد دادن اجازه ورود به فلسطینیها اعمال نمیشود. همچنین خرید زمین در پادشاهی اردن توسط یهودیان عملی غیرقانونی محسوب میشود. خشونت همچنین باعث ظهور و به وجود آمدن افراطی گری در اردن شدهاست. به دنبال بمبگذاریهای انتحاری که در شهر بندری امان رخ داد، ملک عبدالله در نوامبر ۲۰۰۵ خواستار مبارزه بر ضد افراطی گری شد.
روابط خارجه
ملک عبدالله دوم در بازدید از پنتاگون
اردن همواره سیاست خارجی هواداری از غرب را اتخاذ کرده و از دیر باز پیوند نزدیکی با آمریکا و بریتانیا داشتهاست. این روابط نزدیک در خلال جنگ خلیج فارس اول به سبب بیطرفی اردن و حفظ روابط آن با عراق به هم خورد. اردن به سبب اتخاذ سیاست خارجی پراگماتیستی و مبتنی بر اجتناب از درگیری و برخورد شهرت یافته و در نتیجه روابط خارجی خوبی با کشورهای همسایه داشتهاست.
پس از جنگ خلیج فارس، اردن با همکاری در روند صلح خاورمیانه و اعمال تحریمهای سازمان ملل بر ضد عراق، روابط خود را با کشورهای غربی از سر گرفت. پس از مرگ ملک حسین، روابط اردن با کشورهای حوزه خلیج فارس بهطور قابل توجهی افزایش یافت. به دنبال سرنگونی رژیم بعثی عراق، اردن نقش محوری و مهمی در پشتیبانی از برقراری مجدد امنیت در عراق ایفا کرد. دولت اردن یادداشت تفاهمی با دولت ائتلافی موقت در عراق با هدف تسهیل آموزش ۳۰۰۰۰ دانشجوی افسری پلیس عراق را با امکانات اردنیها امضاء کرد.
اردن در ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۴ موافقت نامه عدم تجاوز با اسرائیل را در واشینگتن دی سی (بیانیه واشینگتن) امضاء کرد. ملک حسین پادشاه اردن و اسحاق رابین در مورد این پیمان به مذاکره پرداختند. اردن و اسرائیل در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ پیمان صلح اردن و اسرائیل را با حضور بیل کلینتون رئیسجمهور آمریکا و وارن کریستوفر وزیر امورخارجه دولت او منعقد کردند. آمریکا در گفتگوهای توسعه و آبادانی سه جانبه اردن و اسرائیل که اهم موضوعات آن استفاده مشترک از آب و امنیت، مشارکت در بهبود دره نشستی اردن، پروژههای زیرساختی، بازرگانی، امور مالی و موضوعات مرتبط با بانکداری بوده، مشارکت کردهاست. اردن همچنین در مذاکرات صلح چند جانبه مشارکت داشتهاست. اردن عضو سازمان ملل و بسیاری از آژانسهای تخصصی و وابسته به آن، از جمله سازمان تجارت جهانی (WTO)، سازمان هواشناسی جهانی) IMO)، سازمان غذایی و کشاورزی جهان (FAO)، سازمان بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) است. همچنین اردن عضو بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول (IMF)، سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)، جنبش غیرمتعهدها (NAM) و اتحادیه عرب است.
از زمان شروع انتفاضه الاقصی در سپتامبر ۲۰۰۰، اردن در گردهماییهای زیادی سخت تلاش کردهاست تا با هدف میانهروی و اعتدال ارتباط بین اسرائیل و فلسطین را پا بر جا نگه دارد و هر دو طرف را به گفتگوهای معوقه موضوعات مرتبط با وضعیت نهایی منطقه بازگرداند.
با وجود این، پس از وقوع انتفاضه الاقصی، اردن به همراه مصر سفرای خود را از اسرائیل خارج کردند. پس از نشست شرم الشیخ که در ۸ فوریه ۲۰۰۵ در مصر برگزار شد، دو کشور برنامههایی برای بازگرداندن سفرای خود به اسرائیل اعلام کردند.
جمعیت
نمودار جمعیت اردن از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۵
جمعیت اردن ۵/۸ میلیون نفر است. اغلب جمعیت اردن از نسل اعراب بدوی هستند، یا اصلیت قومی نژادی دارند که ۴۰٪ جمعیت اردن را به خود اختصاص میدهد.
با وجود این، ۵۵٪ جمعیت اردن از اصل و تبار فلسطینی هستند که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ از فلسطین گریخته یا به عنوان پناهنده به اردن وارد شده و در آنجا شهروندی اردن را پذیرفتهاند. ۵٪ باقیمانده جمعیت اردن را اقلیتهای نژادی گوناگونی تشکیل میدهند که دربرگیرنده سوریها، چچنیها، قرقیزستانیها، آشوریها، ارمنیها و اکراد میشود که برخی از آنها خود را با فرهنگ عرب وفق دادهاند.
شمار لبنانیهایی که از زمان درگیری اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ اقامت دائم در اردن داشتهاند ثبت نشدهاست، اما چنین برآورد میشود که شمار این افراد بسیار کم باشد.
مسیحیان نیز نزدیک به ۶٪ جمعیت اردن را تشکیل میدهند و ۹ کرسی از مجموع کرسیهای مجلس اردن را به خود اختصاص دادهاند. بیشتر مسیحیان متعلق به کلیسای ارتودوکس یونانی (مشهور به ارتودوکس رومی به عربی هستند. بقیه نیز کاتولیکهای رومی (مشهور به لاتین)، کاتولیکهای شرقی (مشهور به کاتولیکهای رومی به منظور تمیز دادن آنها از کاتولیکهای غربی) و جوامع مختلف پروتستانها از جمله باپتیستها هستند. مسیحیان اردن از جوامع گوناگون آمدهاند و این مسئله در رفتاری که آنها از خود نشان میدهند کاملا نمایان است، منباب مثال، عشای ربانی کاتولیکها به عربی، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، تاگالوگ و سینالا و همچنین گویشهای عراقی زبان عربی برگزار میشود.
از زمان آغاز جنگ عراق بسیاری از مسیحیان این کشور نیز به صورت موقت یا دائم در اردن زندگی کردهاند.
زبان رسمی اردن عربی است، اما انگلیسی نیز تا حد زیادی در امور تجاری و دولتی و نیز میان مردم تحصیل کرده مورد استفاده قرار میگیرد. آموزش زبان عربی و انگلیسی در مدارس دولتی و خصوصی اجباری است. زبان فرانسوی نیز در برخی از مدارس دولتی تدریس میشود، اما آموزش آن اجباری نیست.
آنطور که ثبت شدهاست، حدود ۳ میلیون نفر به عنوان پناهنده فلسطینی و آواره در اردن ساکن هستند که بسیاری از آنها شهروند این کشور شدهاند. از سال ۲۰۰۳ به این سو نیز شمار زیادی از عراقیهایی که از جنگ عراق گریختهاند در اردن اقامت داشتهاند، که تاکنون اقدامی برای شمارش و سرشماری آنان صورت نگرفتهاست.
فرهنگ
مذهب در اردن
اسلام در اردن
مسیحیت در اردن
موسیقی اردن
ورزش اردن
آموزش
اردن توجه زیادی به مسئله آموزش و پرورش مبذول داشتهاست. نظام آموزشی این کشور هماهنگ با استانداردهای بینالمللی است و برنامههای آموزش متوسطه آن در دانشگاههای جهانی پذیرفته شدهاست.
آموزش و پرورش مدارس
همچنین به بخش توجیهی مراجعه شود.
آموزش و پرورش مدارس اردن را میتوان به دو بخش تقسیم نمود:
آموزش ابتدایی ، که شامل ۱۰ سال تحصیل در مدرسه است. همه شهروندان اردنی ملزم به گذراندن این دوره ده ساله هستند.
آموزش متوسطه، که شامل دو سال تحصیل در مدرسه برای دانش آموزانی است که دوره ابتدایی ۱۰ ساله را پشت سر گذاردهاند. این دوره شامل دو بخش است:
آموزش متوسطه ، که میتواند آکادمیک یا حرفهای باشد. در پایان دوره دوساله، دانش آموزان امتحانات سراسری متوسطه توجیهی را در حوزه مربوطه و مناسب خود میدهند و به کسانی که امتحانات را با موفقیت پشت سر میگذارند گواهی توجیهی (گواهی پایان آموزش متوسطه سراسری) اعطا میشود. دانش آموزان برای ورود به دانشگاه|دانشگاهها درگروه آکادمیک دوره آموزشی را طی میکنند، در حالی که درگروه فنی و حرفهای دانش آموزان دورههای لازم را برای ورود به کالج محلی یا دانشگاهها یا بازار کار میگذرانند، مشروط به آنکه دانش آموزان دو درس اضافی را نیز با موفقیت پشت سر بگذارند.
آموزش متوسط حرفهای ، که آموزش حرفهای فشرده و کارآموزی به دانش آموزان ارائه میکند، و در پایان آن به دانش آموزان گواهی (نه توجیهی) اعطا میشود. این نوع آموزش توسط موسسات آموزش حرفهای، تحت نظارت وزارت کار/ آموزش فنی و حرفهای و آموزش شورای عالی ارائه میشود.
آموزش متوسطه خارجی
پس از پایان دوره ۸ یا ۱۰ ساله آموزش ابتدایی، اردنیها مخیر هستند به جای گذراندن امتحانات توجیهی (۸ سال برای IGCSE و ۱۰ سال برای SAT و IB) برنامه آموزش متوسطه خارجی را انتخاب نمایند. این برنامههای را معمولا مدارس خصوصی ارائه میکنند که شامل موارد زیر است:
IGCSE
اسایتی (آزمون)
کارشناسی بینالمللی
سابق بر این، امتحانات GCSE نیز در اردن توسط مدارس خصوصی ارائه میشدهاست، که در حال حاضر به جای آن امتحانات IGCSE گذاشته شدهاست.
پس از فارغالتحصیلی دانش آموزان، وزارت آموزش عالی، با استفاده از سیستمی که مشابه سیستمهای مورد استفاده در بریتانیا است، نمرات یا درجات برنامههای آموزشی خارجی را به نمرات یا درجات مورد استفاده برای دانش آموزان توجیهی تبدیل میکند. این سیستم هم از لحاظ فرایند تبدیل نمرات و درجات و هم از لحاظ میزان پذیرش متقاضیان غیر- توجیهی بحثبرانگیز بودهاست.
مشکل دیگری که وجود دارد سیستمی است که برای نتایج امتحانات برنامههای آموزشی خارجی به مقیاس توجیهی، که درصدی از ۱۰۰ است، به کار بسته میشود. وانگهی، عدهای بر این باورند که این سیستم رفتاری منصفانه یا حقیقتا رفتاری توام با ارفاق و گذشت با فارغ التحصیلان غیر- توجیهی دارد، و عدهای دیگر آن را غیر منصفانه قلمداد میکنند.
آموزش عالی
دسترسی به آموزش عالی برای دارندگان گواهی اتمام آموزش متوسطه سراسری میسر است، این افراد مختار هستند از میان کالجهای محلی خصوصی، کالجهای محلی دولتی یا دانشگاهها (دولتی یا خصوصی) یکی را انتخاب نمایند. سیستم واحدی که این امکان را برای دانش آموزان فراهم میآورد تا درسهای خود را براساس برنامه تحصیلی انتخاب کنند، در دانشگاههای اردن اعمال میشود. در حال حاضر، هشت دانشگاه دولتی بهعلاوه دو دانشگاه که جدیدا مجوز آنها صادر شده، و سیزده دانشگاه خصوصی بهعلاوه چهار دانشگاه که مجوز آنها جدیدا صادر شده، در اردن وجود دارند. آموزش پس از دوره متوسطه بهطور کامل در حیطه وظایف وزارت آموزش عالی و تحقیقات علمی قرار میگیرد. این وزارت متشکل از شورای آموزش عالی و شورای تایید میباشد.
مراحل تحصیل
تحصیلات غیر- دانشگاهی پس از دوره متوسطه (بخش فنی- حرفهای) : تحصیلات غیر- دانشگاهی و حرفهای در کالجهای محلی ارائه میشود و تمامی کسانی که دارای هر نوع گواهی اتمام آموزش متوسط سراسری هستند میتوانند در آن شرکت نمایند. برنامه دو یا سه ساله شامل حوزههای زیادی، از قبیل هنر، علوم، مدیریت، اداره اقتصادی و مهندسی میشود. از سال ۱۹۹۷، تمامی کالجهای محلی تحت نظارت دانشگاه کاربردی البلقا درآمدهاند. دانشجویان در پایان دوره دو یا سه ساله آزمون جامعی (الشامل) را پشت سر میگذرانند. به دانشجویانی که امتحان را با موفقیت پشت سر میگذرانند فوق دیپلم/ دیپلم اعطا میشود.
تحصیل در دانشگاهها :
پایه اول دانشگاه: مقطع لیسانس:
دانشگاههای اردن از سیستمهای آموزشی انگلیسی- آمریکایی پیروی میکنند و با دانشگاههای آمریکایی و انگلیسی زیادی در ارتباط هستند. مدرک لیسانس معمولا چهار سال طول میکشد. تحصیل در مقطع رشتههای دندانپزشکی، داروسازی و مهندسی به مدت پنج سال طول میکشد. مدت تحصیل در رشته پزشکی شش سال است که پس از اتمام آن دانشجویان باید دوره انتری یک ساله را نیز بگذرانند. با توجه به رشته تحصیلی، واحدهای درسی مقطع لیسانس از ۱۲۶ تا ۱۶۴ متغیر است.
پایه دوم دانشگاه: مقطع فوق لیسانس:
مدرک فوق لیسانس پس از تحصیلات ۱ یا ۲ سالهای که دانشجویان پس از دریافت مدرک لیسانس پشت سر میگذرانند به آنها اعطا میشود. برای دریافت مدرک فوق لیسانس دانشجویان یا میتوانند یک کار پایان ترم و پایاننامه (۲۴ واحد درس و ۹ واحد تحقیق) یا یک کار پایان ترم (۳۳ واحد) به همراه آزمون جامع را پشت سر بگذارند. نامزدهای شرکت در مقطع فوق لیسانس حتما باید مدرک لیسانس با امتیاز حداقل خوب را داشته باشند.
پایه سوم دانشگاه: دکترا
مدرک دکترا پس از ۳ یا ۵ سال تحصیل بعد از فوق لیسانس و ارائه رسالهای که از قبل کسی در مورد آن کار نکردهاست، به دانشجویان این مقطع اعطا میشود. دانشجویان این مقطع با توجه به رشتهای که در آن تحصیل میکنند، باید یک کار پایان ترم ۲۴ واحدی و یک کار تحقیقاتی ۲۴ واحدی را پشت سر بگذرانند تا مدرک دکترا به آنها اعطا شود. نامزدهای شرکت در مقطع دکترا حتما باید مدرک فوق لیسانس با امتیاز حداقل خیلی خوب را داشته باشند.
تربیت معلم: تربیت معلمهای مدارس پیش دبستانی و دبستانی/ ابتدایی
معلمهای مدارس ابتدایی باید مدرک لیسانس داشته باشند.
آموزش معلمان مقطع متوسطه:
معلمان مقطع متوسطه باید مدرک لیسانس و مدرک آموزش عالی یک ساله داشته باشند.
آموزش استادان مقطع آموزش عالی:
اساتید این دوره باید مدرک دکترا(PhD) داشته باشند. در برخی موارد داشتن مدرک فوق لیسانس کفایت میکند.
تحصیلات غیر- سنتی: آموزش عالی از راه دور
این نوع آموزش در واحد تازه تاسیس دانشگاه آزاد عرب ارائه میشود.
آموزش عالی مادام العمر :
آموزش مادام العمر در دانشگاههای دولتی و خصوصی، کالجهای محلی دولتی و خصوصی، موسسه اداره دولتی اردن، مرکز جغرافیای اردن و انجمن علوم پادشاهی و دیگر موسسات ارائه میشود. رشتههایی که تدریس میشود شامل مهندسی، صنایع، کشاورزی، زبانهای خارجه، علوم کامپیوتری، مطالعات منشی گری، تربیت بدنی و دیگر رشتههایی است که میتواند کمک بخش جوامع داخلی اردن باشد. این دورهها معمولا از یک هفته تا شش ماه طول میکشد و به دانشجویان در پایان دوره گواهی گذراندن دوره یا گواهی قبولی اعطا میشود. شرایط لازم با توجه به رشته ارائه شده و سطح آن متغیر است. برخی از این رشتهها برای حرفههای خاصی طراحی شدهاند که در آن صورت داشتن تجربه کاری در رشته مربوطه برای گذراندن دورهها الزامی است.
مدارس و دانشگاهها
فهرست دانشگاههای اردن
فهرست مدارس خصوصی اردن | [
"سرود ملی اردن",
"خدا",
"میهن",
"پادشاه",
"امان",
"زبان عربی",
"پادشاهی مشروطه",
"نخستوزیر",
"عبدالله دوم",
"عبدالله نسوز",
"دینار اردن",
"UTC",
".jo",
"مردم عرب",
"غرب آسیا",
"رود اردن",
"عرب",
"ملک عبدالله دوم",
"مردمان نبطی",
"تحتالحمایه",
"هلال حاصلخیز",
"موآب",
"ادوم",
"جلعاد",
"جنگهای صلیبی",
"بریتانیا",
"فلسطین",
"فرااردن",
"سلسله هاشمی",
"خاورمیانه",
"سوریه",
"عراق",
"عربستان سعودی",
"اسرائیل",
"کرانه باختری رود اردن",
"عقبه",
"جبل رم",
"دریای مرده",
"بحر المیت",
"عمان (شهر)",
"شمال",
"غرب",
"اربد",
"الزرقا",
"وینستون چرچیل",
"سکسکه",
"دمشق",
"شبه جزیره عربستان",
"عربی",
"فهرست شهرهای اردن",
"استان اربد",
"استان بلقاء",
"السلط",
"استان جرش",
"جرش",
"استان زرقاء",
"زرقاء (شهر)",
"استان عمان",
"استان عجلون",
"عجلون",
"استان عقبه",
"استان طفیله",
"الطفیله",
"استان کرک",
"کرک (اردن)",
"استان مادبا",
"مادبا",
"استان معان",
"معان",
"استان مفرق",
"مفرق (شهر)",
"ارتش اردن",
"شاه عبدالله اول",
"۱۹۵۱ (میلادی)",
"اورشلیم",
"طلال ابن عبدالله",
"۱۹۵۲ (میلادی)",
"روانگسیختگی",
"ملک حسین",
"۱۹۵۳ (میلادی)",
"۱۹۹۹ (میلادی)",
"۱۹۹۱ (میلادی)",
"۱۹۹۲ (میلادی)",
"۱۹۸۹ (میلادی)",
"۱۹۹۳ (میلادی)",
"ایالات متحده آمریکا",
"منابع طبیعی",
"شورای همکاری خلیج فارس",
"خط لوله انتقال گاز عرب",
"قرارداد تجارت آزاد آمریکا- اردن",
"سازمان تجارت جهانی",
"کمیته کار ملی",
"فروش شکلات",
"بانک جهانی",
"با درآمد متوسط رو به پایین",
"تولید ناخالص ملی",
"تعاونی فرامدیترانهای انرژی قابل تجدید",
"تاریخی",
"پترا",
"نباتیها",
"سیگ",
"خزانهداری اردن",
"عجایب هفتگانه جدید جهان",
"ام قیس",
"روم باستان",
"هلنی",
"قلعه الرباض",
"اسلامی",
"جراش",
"معماری رومی",
"تماشاخانه رومی اردن",
"ال کرک",
"کاخ ال-کراک",
"مدابع",
"نقشه مدابع",
"یحیای تعمید دهنده",
"عیسی مسیح",
"کوهستان مبو (اردن)/ کوهستان مبو",
"سطح دریا",
"خلیج عقبه",
"وادی رم",
"بازارچه",
"ماهیس",
"بترا",
"جعفر پسر ابی طالب",
"زید پسر حارثه",
"عبدالله پسر رواحه",
"سعد پسر ابی وقاص",
"ابو عبیده عامر جراح",
"شرحبیل پسر حسنه",
"معاذ پسر جبل",
"ضرار پسر ازور",
"پیغمبر ایوب",
"پیغمبر شعیب",
"پیغمبر یوشع بن نون",
"پیغمبر هارون",
"غار اصحاب کهف",
"آثار جرش",
"جنگ اعراب و اسرائیل",
"جنگ خلیج فارس",
"پیمان صلح",
"مردم فلسطین",
"مردم لبنان",
"مهاجران",
"پناهندگان",
"خلیج فارس",
"یهودی",
"مبارزه بر ضد افراطی گری",
"۲۵ ژوئیه ۱۹۹۴",
"اسحاق رابین",
"پیمان صلح اردن و اسرائیل",
"بیل کلینتون",
"وارن کریستوفر",
"انتفاضه الاقصی",
"اعراب بدوی",
"Macalester College",
"سوریها",
"چچنیها",
"قرقیزستانیها",
"آشوریها",
"ارمنیها",
"اکراد",
"درگیری اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶",
"ارتودوکس رومی به عربی",
"زبان لاتین",
"کاتولیکهای رومی",
"کاتولیکهای غربی",
"جنگ عراق",
"مذهب در اردن",
"اسلام در اردن",
"مسیحیت در اردن",
"موسیقی اردن",
"ورزش اردن",
"توجیهی",
"آموزش متوسطه",
"آکادمیک",
"کالج محلی",
"بازار کار",
"کارآموزی",
"مدارس خصوصی",
"اسایتی (آزمون)",
"کارشناسی بینالمللی",
"GCSE",
"خصوصی",
"دولتی",
"مدرک فوق لیسانس",
"خوب",
"دکترا",
"خیلی خوب",
"معلمهای مدارس",
"فهرست دانشگاههای اردن",
"فهرست مدارس خصوصی اردن",
"ارتباطات در اردن",
"روابط خارجه اردن",
"فهرست مشاهیر اردن",
"فهرست نخست وزیران اردن",
"تعطیلات رسمی اردن",
"خطوط هواپیمایی پادشاهی اردن",
"نیروی هوایی پادشاهی اردن",
"حمل و نقل در اردن",
"همکاری فرا مدیترانهای در زمینه انرژیهای قابل تجدید (TREC)",
"انجمن پیشاهنگی پسران و دختران اردن",
"حقوق همجنسگرایان در اردن",
"هاشمی",
"حقوق بشر در اردن"
] | [
"اردن",
"آسیای غربی",
"اتحادیه عرب",
"ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۴۶ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۱۹۴۶ (میلادی) در اردن",
"خاور نزدیک جنوبی",
"دریای سرخ",
"کشورها و سرزمینهای عربیزبان",
"کشورهای آسیای غربی",
"کشورهای آسیایی",
"کشورهای اسلامی",
"کشورهای خاور نزدیک",
"کشورهای خاورمیانه",
"کشورهای عضو اتحادیه عرب",
"کشورهای عضو سازمان ملل متحد",
"کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی",
"مدیترانه شرقی",
"مستعمرههای پیشین بریتانیا",
"هلال حاصلخیز"
] |
1,165 | عجلون | 2 | 17 | 0 | [] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "عجلون"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۲٫۲۱"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۳۵٫۴۴"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Ajluncastle.jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "200"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "کاخ عجلون"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "عجلون"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "مدینه عجلون"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "[[۱۹۲۰]]"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۸۲۰۰ نفر (شهر)۵۵۰۰۰ نفر"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۴ کیلومتر مربع (شهر)۳۰ کیلومتر مربع"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۷۶۰ متر"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۲ ۹۶۲"
},
{
"Item1": "وبگاه",
"Item2": "http://www.ajloun.gov.jo/"
}
],
"Title": "شهر اردن"
} | عجلون نام شهری در شمال اردن است. این شهر که بر روی تپهماهورها قرار گرفته مرکز استانی به همین نام است. در عجلون آثار کاخی باشکوه از سده ۱۲ میلادی دیده میشود. | [
"۱۹۲۰ (میلادی)",
"اردن",
"Ajlun Castle",
"دانشنامهٔ آزاد"
] | [
"شهرهای اردن",
"مناطق مسکونی در استان عجلون"
] |
1,166 | امان | 2 | 317 | 0 | [
"عَمّان",
"عمان (اردن)",
"عمان (شهر)",
"امان (شهر)",
"امّان"
] | false | 286 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "عمان"
},
{
"Item1": "native_name_lang",
"Item2": "ar"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "شهر"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "AMMAN 2.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "Amman city landmarks, از راست به چپ و بالا به پایین: Amman's skyline as seen from Sport city, معبد هرکولس در [[Amman Citadel]], [[کاخ امویه]]، ایستگاه [[خط آهن حجاز]]-عثمانی، [[Roman theater]], [[Abdoun Bridge]]، [[مسجد پادشاه عبدالله اول]] و [[Raghadan Flagpole]]."
},
{
"Item1": "image_seal",
"Item2": "Ammanlogo.png"
},
{
"Item1": "image_flag",
"Item2": "Amman Jordan Flag.svg"
},
{
"Item1": "pushpin_map",
"Item2": "Jordan"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "31"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "56"
},
{
"Item1": "lats",
"Item2": "59"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "35"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "55"
},
{
"Item1": "longs",
"Item2": "58"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "coordinates_region",
"Item2": "JO"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "کشور"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[عمان]]"
},
{
"Item1": "established_title",
"Item2": "تاسیسشده"
},
{
"Item1": "established_date",
"Item2": "۷۰۰۰ پیش از میلاد"
},
{
"Item1": "established_title2",
"Item2": "شهرستان"
},
{
"Item1": "established_date2",
"Item2": "۱۹۰۹"
},
{
"Item1": "leader_title",
"Item2": "[[شهردار]]"
},
{
"Item1": "leader_name",
"Item2": "Aqel Biltaji"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "center"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "۱۶۸۰"
},
{
"Item1": "elevation_max_m",
"Item2": "۱۱۰۰"
},
{
"Item1": "elevation_min_m",
"Item2": "۷۰۰"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۴"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "۴،۰۰۰،۰۰۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "۳۱۴۲٫۹"
},
{
"Item1": "timezone",
"Item2": "[[EET]]"
},
{
"Item1": "utc_offset",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "timezone_DST",
"Item2": "Arabia Standard Time"
},
{
"Item1": "utc_offset_DST",
"Item2": "۳+"
},
{
"Item1": "postal_code_type",
"Item2": "کد پستی"
},
{
"Item1": "postal_code",
"Item2": "۱۱۱۱۰–۱۷۱۹۸"
},
{
"Item1": "area_code",
"Item2": "۹۶۲(۶)+"
}
],
"Title": "settlement"
} | امان پایتخت و پر جمعیتترین شهر کشور اردن است.
شمار ساکنین این شهر (به همراه حومه) در برآورد سال ۲۰۰۶ حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده است.
تاریخچه
روستای عمان در سده ۱۳ پیش از میلاد رباث آمون/عمون نامید میشد. منطقهای که شهر کنونی امان در آنجا واقع شده، در طول سدههای متعدد به تصرف آشوریها، ایرانیان، یونانیان، اعراب، ترکهای عثمانی درآمد.
راه آهن حجاز تاثیر قابلتوجهی در شهر شدن و اهمیت پیداکردن امان داشت. تا قبل از احداث خط آهن حجاز، امان در حد و اندازه یک روستا بود. | [
"Amman Citadel",
"Umayyad Palace",
"خط آهن حجاز",
"Roman theater (Jordan)",
"Abdoun Bridge",
"مسجد پادشاه عبدالله اول",
"Raghadan Flagpole",
"استانهای اردن",
"استان عمان",
"شهردار",
"ساعت هماهنگ جهانی",
"۲۰۰۶ (میلادی)",
"آشور",
"ایران باستان",
"یونان باستان",
"مردم عرب",
"امپراتوری عثمانی",
"۲۰۰۲ (میلادی)",
"قبطی"
] | [
"امان",
"آثار تاریخی اردن",
"پایتخت فرهنگ عرب",
"پایتختهای آسیا",
"سازههای خرسنگی در خاورمیانه",
"شهرهای اردن",
"شهرهای مقدس یهودیان",
"گردشگری در اردن",
"مناطق مسکونی در استان امان",
"هلال حاصلخیز"
] |
1,167 | سهتار | 0 | 464 | 0 | [
"سه تار",
"ساز سه تار",
"ساز سهٔ تار",
"سهٔ تار",
"سه تار (ابزار موسیقی)"
] | false | 319 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "سهتار"
},
{
"Item1": "image",
"Item2": "setar.jpg"
},
{
"Item1": "background",
"Item2": "string"
},
{
"Item1": "classification",
"Item2": "* [[سازهای زهی]]\n* [[سازهای زخمهای]]"
},
{
"Item1": "related",
"Item2": "* [[تار]]\n* [[دوتار]]\n* [[تنبور]]"
}
],
"Title": "Instrument"
} | سهتار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که با ناخن انگشت اشاره دست راست نواخته میشود. این ساز، دارای ۴ سیم از جنس فولاد و برنج است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شدهاند. سهتار دارای ۲۵ پرده قابل حرکت از جنس رودهی حیوانات یا ابریشم است. صدای آن ظریف و تو دماغی و تا حدودی غمگین است و گستره صوتی آن از هنگام بم دو زیر خط حامل تا لا بمل بالای خط حامل و در نتیجه نزدیک به ۳ اکتاو است.
سهتار پیشتر همخانواده با سازهایی چون دوتار و تنبور بودهاست و امروزه به تار بسیار نزدیکتر است. در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سهتار بسیار رواج دارد؛ گرچه بیشتر برای تکنوازی مورد استفاده قرار میگیرد. این ساز برای هر دستگاه کوک ویژهای دارد ولی فاصله چهارم یا پنجم پایین رونده معمولا بین سیمهای اول و دوم ثابت است.
نوازندگان سهتار برای اجرای آن، در حالت نشسته روی زمین یا صندلی، کاسه ساز را به صورت مورب و با زاویه ۴۵ درجه روی ران راست قرار داده و با سر انگشتان دست چپ روی پردهها (دستانها) ی روی دسته سهتار حرکت میکنند و با انگشت اشاره دست راست خود به سیمها ضربه میزنند. معمولا برای نوازندگی فقط انگشتان اشاره، میانی، حلقه و در بعضی موارد انگشت کوچک دست چپ استفاده میشوند اما در آثار استادان، استفاده از انگشت شست برای پردهگیری روی سیم بم نیز کاربرد دارد. در حین نوازندگی سهتار، میتوان با زخمهزدن نزدیک به خرک، صدا را کمی زبر و خشن کرد؛ و با انجام این کار نزدیک به گلوی ساز، صدایی نرم و ملایم و اصطلاحا پختهتر تولید میشود.
در ساخت ساز سهتار از چوب (معمولا گردو و توت) برای بدنه، صفحه و دسته و از فلز (برنج و فولاد) برای سیمها و از استخوان برای تزئینات دسته، شیطانک و گاهی اوقات سیمگیر استفاده میشود.
تاریخچه
مقایسه اندازه و شکل صفحه رویی سهتار و تنبور
سهتار از خانواده تنبور است اما امروزه از نگاه روش نواختن و شکل دسته و تکنیکها بسیار به تار نزدیک است. سهتار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند و مجموعه آن دو را معمولا سیم «بم» مینامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متاخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سهتارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. این سیم از نظر تاریخی چهارمین سیمیاست که روی ساز قرار گرفته، ولی در ترتیب قرارگیری سیمها از پایین به بالا سیم سوم است. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزودهاست.
ساز سهتار به علت ویژگی صوتی خاص خود و صدای ظریفش، همواره مورد توجه صوفیان بودهاست.
اجزا
مشخصات سهتار
سرپنجه یا جعبه گوشی
گوشیها
پرده قبل از شیطانک
شیطانک
پردههای اصلی (چهارلایی)
پردههای فرعی (سهلایی)
دسته
کاسه
صفحه
خرک
سیمگیر
سیمها
ساز سهتار دارای دو قسمت کاسه و دسته است. خرک روی صفحه و سیمگیر در انتهای کاسه قرار دارد بهگونهای که اگر ساز ایستاده روی زمین باشد سیمگیر با زمین در تماس خواهد بود. در انتهای دسته پنجه قرار دارد که محل قرارگرفتن گوشیها یا ابزارهای تنظیم کوک است. سهتار در مقایسه با تار فاقد جعبه گوشی است و گوشیها روی سرپنجه سوار شدهاند و داخل آن نیستند.
سیمها
سه تار دارای چهار سیم به این شرح است:
+سیمهای سهتار
شماره
جنس
رنگ
نام
قطر
سیم یکم
فولاد
سفید
«حاد»
۲۰–۲۲ میکرون
سیم دوم
برنز
زرد
«زیر»
۲۲–۲۵ میکرون
سیم سوم
فولاد
سفید
«مشتاق» یا «زنگ»
۲۰–۲۲ میکرون
سیم چهارم
برنز
زرد
«بم»
۳۵–۴۰ میکرون
کاسه
کاسه سهتار از نظر ساختاری مانند کاسه عود یا تنبور بوده ولی کوچکتر از آنها و گلابیشکل است. درازای کاسه سهتار از ۲۶ تا۳۰ سانتیمتر، پهنای آن به تناسب بین ۱۲ تا ۱۶ سانتیمتر و ژرفایش نزدیک ۱۳ سانتیمتر است و معمولا از چوب توت یا گردو ساخته میشود. ساختار کاسه، هم میتواند یک تراش یک تکه از چوب باشد و هم از ترکهای جداگانه و به هم چسبیده ساخته شده باشد.
بدنه سهتار؛ شامل کاسه، صفحه و خرک (پل روی صفحه). در انتهای کاسه نیز سیمگیر قرار دارد.
صفحه
روی کاسه سهتار با تختهای نازک از چوب پوشیده شدهاست که به آن صفحه گفته میشود. صفحه دارای سوراخهایی برای خروج صدا است و معمولا دست راست نوازنده روی آن قرار میگیرد اما در مواردی خاص برای افراد چپ دست، عکس این مورد صادق است.
دسته
درازای دسته ۴۰ تا ۴۸ سانتیمتر و قسمتی که گوشیها در آن تعبیه میشوند ۱۲ سانتیمتر و پهنای دسته ۳ سانتیمتر است. بعضی از سازندگان برای زیباتر شدن و همچنین برای افزایش عمر مفید ساز، از نوعی استخوان که معمولا استخوان شتر است برای پوشاندن دسته استفاده میکنند.
خرک
تصویر خرک سهتار از بالا و پهلو. خرک سهتار را میتوان بهراحتی جدا کرد.
خرک قطعهایست متحرک که روی صفحه و به فاصله سه انگشت از انتهای کاسه قرار دارد. عرض خرک سهتار بین ۵ تا ۶ سانتیمتر و ارتفاع آن کمتر از ۱ سانتیمتر بوده و از جنس چوب ساخته میشود. سیمها پس از عبور از شیارهای کمعمق روی خرک از طول دسته عبور کرده و توسط شیطانک به گوشیها میرسند.
سیمگیر
سیمگیر در بخش پایانی کاسه ساز قرار دارد و برای نگهداری سیمها استفاده میشود. در گذشته سیمگیر را بیشتر از جنس استخوان میساختند، اما امروزه نوع چوبی آن معمولتر است.
شیطانک
شیطانک بین قسمت اصلی دسته و پنچه ساز قرار میگیرد و جنس آن از استخوان یا پلاستیک است. کاربرد شیطانک در هدایت و تقسیمبندی سیمها در قسمت بالای دسته میباشد.
گوشی
سیم از یک طرف به سیم گیر در انتهای کاسه و از طرف دیگر به گوشیهای کوک شونده در انتهای دسته ساز بسته میشوند. با چرخاندن گوشیها میتوان ساز را کوک کرد.
پرده
پردهها نخهای باریکی از جنس روده حیوانات یا ابریشم هستند که در عرض دسته سهتار به صورت سهلایی و چهارلایی بسته میشوند و وظیفه تقسیمبندی فواصل موسیقایی را برعهده دارند. تعداد پردهها ۲۶ عدد است که که یکی از آنها قبل از شیطانک بسته میشود و فاصله آن با شیطانک در صدای سهتار موثر است.
فواصل پردهها از خرک و شیطانک به این شرح است (طول سیم مرتعش 66 cm):
+فواصل پردهها
شماره
نغمه
از خرک (cm)
از شیطانک (cm)
تعداد لایه
۱
ربمل
۶۲٫۶
۳٫۴
سه لا
۲
رکرن
۶۰٫۶
۵٫۴
چهارلا
۳
ر
۵۸٫۷
۷٫۳
چهارلا
۴
میبمل
۵۵٫۷
۱۰٫۳
چهارلا
۵
میکرن
۵۳٫۹
۱۲٫۱
سه لا
۶
می
۵۲٫۱
۱۳٫۹
چهارلا
۷
فا
۴۹٫۵
۱۶٫۵
چهارلا
۸
فادیز
۴۷٫۰
۱۹٫۰
سه لا
۹
سل کرن
۴۵٫۴
۲۰٫۶
سه لا
۱۰
سل
۴۴٫۰
۲۲٫۰
چهارلا
۱۱
لابمل
۴۱٫۸
۲۴٫۲
سه لا یا چهارلا
۱۲
لاکرن
۴۰٫۴
۲۵٫۶
چهارلا
۱۳
لا
۳۹٫۱
۲۶٫۹
سه لا
۱۴
سی بمل
۳۷٫۱
۲۸٫۹
چهارلا
۱۵
سی کرن
۳۵٫۹
۳۰٫۱
سه لا
۱۶
سی
۳۴٫۸
۳۱٫۲
سه لا
۱۷
دو
۳۳٫۰
۳۳٫۰
چهارلا
۱۸
رکرن
۳۰٫۳
۳۵٫۷
سه لا یا چهارلا
۱۹
ر
۲۹٫۳
۳۶٫۷
چهارلا
۲۰
میبمل
۲۷٫۸
۳۸٫۲
چهارلا
۲۱
میکرن
۲۶٫۹
۳۹٫۱
سه لا
۲۲
می
۲۶٫۱
۳۹٫۹
سه لا
۲۳
فا
۲۴٫۸
۴۱٫۳
چهارلا
۲۴
فادیز
۲۳٫۵
۴۲٫۵
سه لا
۲۵
سل
۲۲٫۰
۴۴٫۰
چهارلا
صدا
سه تار دارای صدایی مخملین و ظریف بوده از آنجایی که که با کنار ناخن انگشت سبابه دست راست نواخته میشود، صدای ساز ارتباط مستقیمی با اعصاب و روان نوازنده پیدا میکند و از این رو سه تار را اغلب همدم اوقات تنهایی خواندهاند.
اغلب شنوندگان، ساز سه تار را دارای لحن و نوای غمگینی احساس میکنند، اما نوازندگان معاصر موسیقی ایرانی در تلاش برای توسعه موسیقی مدرن و نوی ایران، آثاری آفریدهاند که با حال و هوایی که تا دو دهه پیش از این ساز تصور میشد کاملا متفاوت است.
محدوده صوتی
محدوده صوتی سهتار از بمترین نت آن (دو سوم = C3) آغاز شده و در نت «لا» ی بالای خط حامل پایان مییابد.
محدوده صوتی سهتار در حالت کوک دو-سل-دو-دو و بدون پرده ر بمل بعد از شیطانک
کوک
هر چهار سیم سهتار میتوانند توسط گوشیهایی که در انتهای دسته تعبیه شده کوک شوند.
نت پایه کوک سهتار و تار معمولا نت دو برای سیم یکم است و بقیه سیمها بر اساس سیم اول کوک میشوند. نت دوی مورد استفاده در سهتار، در پیانو سی وسط (Middle C) است. نت دو در موسیقی ایرانی معمولا یک پرده پایینتر از نت دو در موسیقی کلاسیک، و برابر با سی بمل در دیاپازون است.
بعضی اوقات برای تمرین از پایه نت لا برای کوک سیم یکم استفاده میشود چرا که صدای ساز بمتر بوده و گوش نوازنده را آزار نمیدهد. دلیل دیگر برای استفاده از نت لا شلتر بودن سیمهاست و در نتیجه آسیب کمتری به سیم رسیده و عمر مفید آن بالا میرود؛ در عین حال که انگشتگذاری و اجرای تکنیکهایی مانند مضراب ریز روی سیم شل آسانتر است.
معمولا برای هر دستگاه کوک خاصی در نظر گرفته میشود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر میتواند متفاوت باشد. عوض شدن کوک ساز در هر دستگاه و آواز در موسیقی ایرانی منجر به عوض شدن حال و هوای آهنگها میشود اما میتوان با استفاده از کوک دستگاهها و آوازهای مختلف، آهنگهای مربوط به دستگاه یا آوازی دیگر را نواخت.
حالتهای مختلف کوک
نامگذاری سیمها برای کوک قراردادی است. به این معنی که لازم نیست کوک سیم همان نت دیاپازون باشد. برای مثال در حالتی که قرار باشد سیم اول روی نت دو کوک شود و سیم دوم روی نت سل، میتوان هر دو را یک پرده پایینتر آورد و سیم اول را روی نت سیبمل و سیم دوم را روی نت فا کوک کرد. در موسیقی سنتی ایران میتوان هر دستگاه را با کوکهای مختلف اجرا کرد که در اینجا متداولترین آنها معرفی میشود.
+ حالتهای کلی کوک
حالت سیم و نوع صدا
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
صدای ریز با سیمهای سفت و کشیده
دو
سل
دو
دو
سیمها دو نیمپرده بمتر کوک شوند
سیبمل
فا
سیبمل
سیبمل
سیمها سه نیمپرده بمتر کوک شوند
لا
می
لا
لا
به علت پایینتر بودن نت دو در موسیقی سنتی ایرانی نسبت به موسیقی کلاسیک به میزان یک پرده، کوک «سی بمل، فا، سی بمل، سی بمل» همان کوک «دو، سل، دو، دو» شناخته میشود. در واقع، نامگذاری این کوک (که در اینجا کوک ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» برای راحتی کار نوازندگان و هنرجویان است تا نسبت فاصله بین نت مورد استفاده در سیم یکم تا سیم دوم را که ۵ نیم پرده است، درک کنند.
کوک شور
دستگاه شور مادر دستگاههای موسیقی ایران است و تمامی دستگاهها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق میشوند.
+ کوکهای متداول شور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
شور سل
دو
سل
دو
فا
شور ر
دو
سل
ر
ر
شور دو
دو
فا
دو
دو
شور لا
دو
سل
لا
ر
متعلقات شور
آوازهای ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی، بیات کرد با اینکه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر یک دارای کوک جداگانهای هستند. (امروزه آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون خوانده میشود که در قدیم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد)
آواز ابوعطا
+ کوکهای متداول ابوعطا
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
توضیحات
ابوعطا دو
دو
سل
دو
فا
ماخوذ از شور سل
ابوعطا سل
دو
سل
ر
ر
ماخوذ از شور ر
ابوعطا فا
دو
فا
دو
دو
ماخوذ از شور دو
ابوعطا ر
دو
سل
لا
ر
ماخوذ از شور لا
آواز بیات ترک
کوک سهتار در آواز بیات ترک به روایت احمد عبادی نوازنده سهتار به اینگونه است:
+ کوکهای متداول آواز بیات ترک
نام
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
بیات ترک سیبمل
دو
فا
سیبمل
سیبمل
راستکوک سیبمل
دو
سل
سیبمل
فا
بیات ترک دو
دو
سل
دو
دو
بیات ترک میبمل
دو
فا
میبمل
میبمل
بیات ترک فا
دو
فا
دو
دو
آواز افشاری
+ کوکهای متداول آواز افشاری
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
دو
دو
آواز دشتی
+ کوکهای متداول آواز دشتی
سیم اول
سیم دوم
سیم سوم
سیم چهارم
دو
سل
لا
ر
کوک همایون
+ کوکهای متداول دستگاه همایون
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
همایون میکرن
دو
سل
ر
ر
همایون ر کرن
دو
سل
دو
دو
همایون لا کرن
دو
سل
لا کرن
ر
همایون لا کرن ۲
دو
فا
سل
دو
همایون سل کرن
دو
فا
سل کرن
میبمل
کوک مورد استفاده برای دستگاه همایون دقیقا مانند کوک مورد استفاده در آواز ابوعطاست.
در نوازندگی آواز بیات اصفهان نیز از همین کوک برای سهتار استفاده میشود.
کوک ماهور
+ کوکهای متداول دستگاه ماهور
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
ماهور دو
دو
سل
دو
دو
دو
فا
دو
دو
دو
سل
دو
فا
کوک سهتار در دستگاه ماهور به عنوان پایه شناخته میشود و در این کوک، سهتار دارای بیشترین وسعت صوتی خود است.
سیمهای سهتار برای نوازندگی دستگاه ماهور به این صورت کوک میشوند:
کوک راستپنجگاه
+ کوکهای متداول دستگاه راستپنجگاه
سیم ۱
سیم ۲
سیم ۳
سیم ۴
راستپنجگاه فا
دو
فا
دو
دو
راستپنجگاه دو
دو
سل
دو
دو
راستپنجگاه سل
دو
سل
ر
ر
نوازندگان سهتار
سهتار از سازهای بسیار پرکاربرد و مورد علاقه در موسیقی اصیل ایرانی است و نوازندگان بسیاری به آن روی آوردهاند و آن را با مهارت کامل مینوازند. نام بردن از همه آنها در اینجا ممکن نیست و تنها برای نمونه به نام برخی از نوازندگان برجسته پیشکسوت و کنونی اشاره میشود.
برخی از نوازندگان پیشین
میرزا عبدالله، درویش خان، ابوالحسن صبا، نور علی برومند، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی، داریوش صفوت، احمد عبادی، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان
برخی از نوازندگان مطرح کنونی
حسین علیزاده، داریوش طلایی، داریوش پیرنیاکان، مجید درخشانی، کیوان ساکت، حمید متبسم، مسعود شعاری، بهداد بابایی، کیهان کلهر، آریا عظیمینژاد محسن نامجو | [
"سازهای زهی",
"سازهای زخمهای",
"تار",
"دوتار",
"تنبور",
"سازهای مضرابی",
"موسیقی ایرانی",
"انگشت اشاره",
"فولاد",
"روده",
"ابریشم",
"اکتاو",
"انگشت میانی",
"انگشت حلقه",
"انگشت کوچک",
"انگشت شست",
"چوب",
"ابونصر فارابی",
"ابوعلی سینا",
"صفی الدین ارموی",
"ابوالحسن خان صبا",
"مشتاق علی شاه",
"سرپنجه",
"جعبه گوشی",
"سهتار#گوشی",
"شیطانک",
"سهتار#پرده",
"سهتار#دسته",
"سهتار#کاسه",
"سهتار#صفحه",
"سهتار#خرک",
"سهتار#سیمگیر",
"سیم",
"کاسه (موسیقی)",
"دسته (موسیقی)",
"پنجه (موسیقی)",
"میکرون",
"برنز",
"عود",
"صفحه (موسیقی)",
"خرک (سازهای موسیقی)",
"سیمگیر",
"کوک",
"پرده (موسیقی)",
"ربمل",
"رکرن",
"ر",
"می بمل",
"می کرن",
"می",
"فا",
"فادیز",
"سل کرن",
"سل",
"لابمل",
"لاکرن",
"لا",
"سی بمل",
"سی کرن",
"سی",
"دو",
"دو (نت)",
"پیانو",
"موسیقی کلاسیک",
"دیاپازون",
"نت",
"نوازنده",
"عمر مفید",
"تکنیک (موسیقی)",
"مضراب ریز",
"دستگاه (موسیقی)",
"آواز (موسیقی ایرانی)",
"موسیقی سنتی ایران",
"دستگاه شور",
"آواز ابوعطا",
"بیات ترک",
"آواز افشاری",
"آواز دشتی",
"آواز بیات کرد",
"احمد عبادی",
"دستگاه همایون",
"آواز بیات اصفهان",
"دستگاه ماهور",
"وسعت صوتی",
"میرزا عبدالله",
"درویش خان",
"ابوالحسن صبا",
"نور علی برومند",
"ارسلان درگاهی",
"یوسف فروتن",
"سعید هرمزی",
"داریوش صفوت",
"جلال ذوالفنون",
"محمدرضا لطفی",
"پرویز مشکاتیان",
"حسین علیزاده",
"داریوش طلایی",
"داریوش پیرنیاکان",
"مجید درخشانی",
"کیوان ساکت",
"حمید متبسم",
"مسعود شعاری",
"بهداد بابایی",
"کیهان کلهر",
"آریا عظیمینژاد",
"محسن نامجو"
] | [
"سهتار",
"اختراعات ایرانی",
"سازهای افغانستان",
"سازهای موسیقی آذربایجانی",
"سازهای موسیقی ایرانی",
"موسیقی جمهوری آذربایجان",
"نمادهای ملی ایران",
"سازهای زخمهای"
] |
1,168 | جرش | 2 | 33 | 0 | [] | false | 12 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "جرش"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Jerash12-Forum(js).jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "200"
},
{
"Item1": "اندازهنشان",
"Item2": "۱۰۰"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "[[فوروم]] جرش"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "جرش"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "مدینه جرش"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "[[۱۹۱۰]]"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۵۰۷۴۵ نفر"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۶۰۰ متر"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۲ ۹۶۲"
},
{
"Item1": "وبگاه",
"Item2": "http://www.jerash.gov.jo/"
}
],
"Title": "شهر اردن"
} | جرش نام شهری است باستانی در کشور پادشاهی اردن. ذکر نام شهر جرش در بسیاری از کتب مورخین عرب آمدهاست. آثار زیاری از دوران تسلط امپراتوری روم بر این منطقه در جرش باقیماندهاست که بسیار شگفتانگیز است، و یکی مراکز گردشگری کشور اردن است.
نام
نام جرش را به جرش بن عبدالله بن علیم بن جناب بن کنانه بن بکر بن وبره نسبت دادهاند. شهر باستانی جرش در سمت مشرق کوه (السواد) و در سرزمین بلقان و حوران در روی تپه بلندی واقع شدهاست. این شهر در روزگار خلافت خلیفه دوم عمر بن الخطاب توسط شرحبیل پسر حسنه تسخیر شدهاست.
یک زمین لرزه قوی در ۷۴۹ بعد از میلاد از بین برده، در حالی که زمین لرزه بعدی همراه با جنگها و آشوب کمک به اضافه بخشهای بزرگی از جرش تخریب. تخریب و ویرانههای آن باقیمانده دفن شده در خاک به مدت صدها سال تا زمانی که توسط مستشرق آلمانی اولریش جاسپر زیتسن در ۱۸۰۶ میلادی. | [
"فوروم",
"۱۹۱۰ (میلادی)",
"اردن",
"عرب",
"امپراتوری روم",
"جرش بن عبدالله بن عُلیم بن جناب بن کنانه بن بکر بن وبره",
"کوه",
"حوران",
"عمر بن الخطاب",
"شرحبیل پسر حسنه",
"بعد از میلاد",
"روم باستان",
"Temple of Artemis (Jerash)"
] | [
"آثار تاریخی اردن",
"بنیانگذاریهای ۱۹۱۰ (میلادی) در امپراتوری عثمانی",
"تاریخ اردن",
"شهرها و شهرکهای امپراتوری روم در اردن",
"شهرهای اردن",
"اردوگاههای پناهندگان اهل فلسطین در اردن",
"مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در هزاره ۴ (پیش از میلاد)",
"مناطق مسکونی در استان جرش",
"مناطق مسکونی پیشین در جنوب غربی آسیا"
] |
1,169 | عقبه | 2 | 51 | 0 | [] | false | 35 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "عقبه"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۲۹٫۵۱۶۷"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۳۵"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "200"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "عقبه"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "العقبه"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "۴۰۰۰ پیش از میلاد"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۱۰۳،۱۰۰ نفر"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۳۷۵ کیلومتر مربع"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۶ متر"
},
{
"Item1": "شهردار",
"Item2": "عیسی ایوب"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۳ ۹۶۲"
},
{
"Item1": "وبگاه",
"Item2": "http://www.aqaba.jo/"
}
],
"Title": "شهر اردن"
} | عقبه نام شهری است در جنوب غربی کشور اردن که تنها بندر این کشور نیز هست. جمعیت شهر عقبه در ۱۹۸۹ ۴۱٫۹۰۰ نفر بود.
صادرات آن فسفات و صدفهای دریایی است و دارای منطقه گردشگری برای غواصی است.
عقبه با منطقه ایلات اسرائیل هممرز است و هر دو بر دهانه خلیج عقبه قرار گرفتهاند. | [
"اردن",
"بندر",
"۱۹۸۹ (میلادی)",
"فسفات",
"صدف",
"غواصی",
"ایلات",
"اسرائیل",
"خلیج عقبه"
] | [
"عقبه",
"ایلات",
"شهرها و شهرکهای بندری دریای سرخ",
"شهرهای اردن",
"شهرهای بندری در شبهجزیره عربستان",
"شهرهای دره کافتی بزرگ آفریقا",
"گردشگری در اردن",
"مکانهای کتاب مقدس",
"مناطق جنگی",
"مناطق مسکونی در استان عقبه"
] |
1,170 | اسرائیل | 2 | 3,031 | 0 | [
"اسراییل",
"اسرائیلی",
"اسرائيل",
"کشور اسرائیل",
"سرزمین های اشغالی",
"سرزمین اسراییل",
"دولت اسرائیل",
"اسرائیل (فلسطین اشغالی)",
"اسراييل",
"اسرائیلل",
"اراضي اشغالي",
"اسرائيل (فلسطين اشغالي)",
"اسرائيلل",
"اسرائيلي",
"دولت اسرائيل",
"سرزمين هاي اشغالي",
"اسرائیلیان",
"اسرائيليان",
"فلسطين اشغالي",
"كشور اسرائيل"
] | false | 2,655 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام اصلی",
"Item2": "[[عبری]]: (مدینت ییسرایل)[[عربی]]: دوله اسرائیل"
},
{
"Item1": "نام فارسی رسمی",
"Item2": "دولت اسرائیل"
},
{
"Item1": "نام عادی",
"Item2": "اسرائیل"
},
{
"Item1": "تصویر پرچم",
"Item2": "Flag of Israel.svg"
},
{
"Item1": "تصویر نشان ملی",
"Item2": "Coat_of_arms_of_Israel.svg"
},
{
"Item1": "سرود ملی",
"Item2": "[[هاتیکوا]] (امید) [[فایل صدا]]"
},
{
"Item1": "نقشه",
"Item2": "LocationIsrael.svg"
},
{
"Item1": "پایتخت",
"Item2": "[[اورشلیم]]"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "۳۱"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "۴۷"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "۳۵"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "۱۳"
},
{
"Item1": "Hatikvah_instrumental.ogg (Ogg Vorbis sound file, length 1 min 14 s, 137 kbps)\nبزرگترین شهر",
"Item2": "[[اورشلیم]]"
},
{
"Item1": "زبان رسمی",
"Item2": "[[عبری]]"
},
{
"Item1": "نوع حکومت",
"Item2": "[[جمهوری پارلمانی]]"
},
{
"Item1": "نوع حاکمان",
"Item2": "• [[رئیسجمهور]] (رئیس کشور)• [[نخستوزیر]] (رئیس حکومت)"
},
{
"Item1": "نام حاکمان",
"Item2": "[[رووین ریولین]][[بنیامین نتانیاهو]]"
},
{
"Item1": "نحوه تشکیل",
"Item2": "استقلال"
},
{
"Item1": "موارد منجر به تشکیل",
"Item2": "از [[قیمومت بریتانیا بر فلسطین]]"
},
{
"Item1": "تاریخ تشکیل",
"Item2": "۱۴ مه ۱۹۴۸"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۲۰٫۷۰۰ کم"
},
{
"Item1": "رتبه مساحت",
"Item2": "۱۵۱ام"
},
{
"Item1": "درصد آبها",
"Item2": "۲~"
},
{
"Item1": "سال برآورد جمعیت",
"Item2": "۲۰۱۶"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۸،۴۷۶،۶۰۰"
},
{
"Item1": "رتبه جمعیت",
"Item2": "۹۷ام"
},
{
"Item1": "تراکم جمعیت",
"Item2": "۳۸۷"
},
{
"Item1": "رتبه تراکم جمعیت",
"Item2": "۳۴ام"
},
{
"Item1": "سال تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۲۰۱۳"
},
{
"Item1": "تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۲۷۲،۷۳۷ میلیارد دلار"
},
{
"Item1": "رتبه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۵۰ام"
},
{
"Item1": "سرانه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۳۴،۸۷۵ [[دلار]]"
},
{
"Item1": "رتبه سرانه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۲۸ام"
},
{
"Item1": "سال شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۲۰۱۴"
},
{
"Item1": "شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۰٫۸۹۴"
},
{
"Item1": "رتبه شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۱۶ام"
},
{
"Item1": "واحد پول",
"Item2": "[[شکل]] (₪)"
},
{
"Item1": "کد واحد پول",
"Item2": "ILS"
},
{
"Item1": "منطقه زمانی",
"Item2": "IST"
},
{
"Item1": "utc",
"Item2": "+۲"
},
{
"Item1": "dst",
"Item2": "+۳"
},
{
"Item1": "کد بینالمللی خودرو",
"Item2": "IL"
},
{
"Item1": "دامنه اینترنتی",
"Item2": "[[.il]]"
},
{
"Item1": "پیششماره تلفنی",
"Item2": "۹۷۲"
}
],
"Title": "کشور"
} | اسرائیل کشوری در غرب آسیا و در منطقه خاورمیانه است. نام رسمی آن دولت اسرائیل و پایتخت آن شهر اورشلیم است. پهناوری این کشور مورد اختلاف است ولی طبق یکی از تعریفهای مرزی ۲۲،۱۴۵ کیلومتر مربع (صد و پنجاه و یکم در جهان) است.
اسرائیل در ساحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده و در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر مرز زمینی دارد. اسرائیل همچنین در شرق با کرانه باختری رود اردن و در جنوب غربی با نوار غزه مجاورت دارد. این کشور با وجود اندازه نسبتا کوچک دارای ویژگیهای جغرافیایی متنوع است.
اسرائیل تنها کشور با شهروندان عمدتا یهودی در جهان است.
بر پایه برآورد سال ۲۰۱۳ سازمان مرکزی آمار اسرائیل، این کشور در حدود ۸ میلیون و ۵۱ هزار نفر جمعیت داشتهاست که ۶،۰۴۵،۹۰۰ نفر از آنان را یهودیان و ۱،۶۶۳،۴۰۰ را اعراب اسرائیلی تشکیل دادهاند. بیشتر اعراب اسرائیلی مسلمان و گروهی نیز مسیحی و دروزی هستند. مارونیها، سامریها، ارمنیها و چرکسیها از دیگر اقلیتهای قومی ساکن این کشور هستند. اورشلیم با در نظر گرفتن قدس شرقی پایتخت و پرجمعیتترین شهر اسرائیل است و تلآویو پایتخت سابق این کشور همچنان مرکز مالی اسرائیل و محل استقرار سفارتخانههای خارجی است. البته سازمان ملل این تغییر پایتخت را به رسمیت نشناختهاست.
در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی، سازمان ملل متحد، طرح تقسیم فلسطین به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم، به صورت بینالمللی را تصویب کرد. این طرح موافقت سران اسرائیلی را در پی داشت اما فلسطینیان و دولتهای عرب منطقه، بیدرنگ آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبهنظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتا در ۱۴ مه ۱۹۴۸ همزمان با پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب بهطور همزمان به اسرائیل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ ششروزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهمترین آنها بودهاند.
اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است و در حال حاضر با بیش از صد و پنجاه و هفت کشور جهان روابط دیپلماتیک دارد. از سوی دیگر، ۳۲ کشور عضو سازمان ملل این دولت را به رسمیت نمیشناسند و برخی کشورها مانند ایران سراسر اسرائیل را فلسطین اشغالی مینامند. این کشور همچنین میزبان بناهایی مقدس از سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام و میزبان اماکن مقدس دین بهائی است.
اسرائیل، کشوری توسعهیافته و نوع حکومت آن، جمهوری پارلمانی است. این کشور دارای نظام پارلمانی و حق رای عمومی است. در این کشور، رئیسجمهور مقامی تشریفاتی است و نخستوزیر به عنوان رئیس دولت و کنست (پارلمان اسرائیل) به عنوان شاخه قانونگذار عمل میکند.
در سال ۲۰۰۸ میلادی، اسرائیل بر پایه تولید ناخالص داخلی در رتبه ۴۱امین اقتصاد بزرگ جهان قرار داشت. کشور اسرائیل از لحاظ رتبهبندی دانشگاهی، بهترین وضعیت علمی را در منطقه خاورمیانه داراست. از لحاظ شاخص توسعه انسانی، در سال ۲۰۰۸ میلادی، در رتبه ۲۳ام جهان قرار داشت. این کشور از لحاظ این شاخص در بالاترین رتبه در منطقه خاورمیانه قرار دارد. مردم این کشور از لحاظ امید به زندگی، دارای یکی از بالاترین شاخصها در میان کشورهای جهان هستند. بنابر گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، مطبوعات و رسانههای اسرائیلی، بالاترین میزان آزادی را در میان کشورهای منطقه خاورمیانه دارند.
جغرافیا
جنگلی در کوههای جودن
مساحت اسرائیل ۲۲،۱۴۵ کیلومتر مربع (به تقریب دو برابر قطر) است. اسرائیل ۱۵۳مین کشور جهان از لحاظ وسعت جغرافیایی است.
اسرائیل در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر مرز زمینی دارد. اسرائیل همچنین در شرق با کرانه باختری رود اردن و در جنوب غربی با نوار غزه مجاور است. این کشور همچنین از طریق دریای مدیترانه، خلیج ایلات و دریای سرخ مرز آبی دارد. این کشور با وجود پهناوری اندک، ویژگیهای جغرافیایی متنوعی را شامل میشود.
شورترین دریاچه جهان به نام دریای مرده (بحرالمیت) در مرز اردن و اسرائیل واقع شدهاست. بزرگترین دریاچه داخلی اسرائیل، دریاچه کینرت در دامنه بلندیهای جولان قرار گرفتهاست.
صحرای نگب بیابانی است وسیع در جنوب کشور اسرائیل که حدود ۵۵ درصد از خاک اسرائیل را پوشاندهاست.
تقسیمات کشوری
استان شمال ۲. استان حیفا ۳. استان مرکز ۴. استان تلآویو ۵. استان اورشلیم ۶. استان جنوب
کشور اسرائیل به شش استان و ۱۵ بخش تقسیم میشود.
استانها
استان شمال - مرکز استان: ناصره
استان حیفا - مرکز استان: حیفا
استان مرکز - مرکز استان: رمله
استان تلآویو - مرکز استان: تلآویو
استان اورشلیم - مرکز استان: اورشلیم
استان جنوب - مرکز استان: بئرشبع
شهرهای پرجمعیت
فهرست زیر شامل ۱۰ شهر پرجمعیت اسرائیل میشود.
برای مشاهده آمار جمعیتی تمام شهرهای اسرائیل به فهرست شهرهای اسرائیل مراجعه کنید.
پرچم
شهر
جمعیت در محدوده شهری(۲۰۰۹)
جمعیت با احتسابحومه (۲۰۰۹)
استان
25 px
اورشلیم
۷۶۳،۶۰۰
۱،۰۲۹،۳۰۰
استان اورشلیم
25 px
تلآویو
۳۹۲،۵۰۰
۳،۲۵۰،۰۰۰
استان تلآویو
25 px
حیفا
۲۶۴،۹۰۰
۱،۰۳۹،۰۰۰
استان حیفا
25 px
ریشون لتسیون
۲۲۶،۱۰۰
استان مرکز
25 px
اشدود
۲۰۹،۲۰۰
استان مرکز
25 px
بئرشبع
۱۸۷،۲۰۰
۵۳۱،۰۰۰
استان جنوب
25 px
پتخ تیکوا
۱۹۳،۹۰۰
استان مرکز
25 px
ناتانیا
۱۷۹،۰۰۰
استان مرکز
25 px
خولون
۱۷۰،۶۰۰
استان تلآویو
25 px
بنی برق
۱۵۳،۳۰۰
استان تلآویو
مردم
نمودار پراکندگی نژادی در اسراییل در بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰
بر پایه آمار سال ۲۰۰۹ میلادی، اسرائیل در حدود هفت میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت داشتهاست که در حدود پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از ساختار جمعیتی آن را یهودیان تشکیل دادهاند. مابقی ساختار جمعیتی از مسلمانها، مسیحیان، دروزها و سامریون تشکیل شدهاست.
بزرگترین بخش از اقلیتهای قومی را شهروندان موسوم به عرب اسرائیلی تشکیل میدهند. اعراب اسرائیل ۱۹٫۷ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند. همچنین بر اساس آمار موجود، بیش از ۱۳۵هزار شهروند ایرانیتبار در کشور اسرائیل زندگی میکنند.
تاریخ
با شکلگیری جنبش سیاسی صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ و بیانیه بالفور در سال ۱۹۱۷ میلادی، جامعه ملل، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری عثمانی، قیمومیت بر فلسطین را به بریتانیا اعطا کرد، با هدف اینکه قیمومیت بریتانیا «پیشزمینههای مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تاسیس خانه ملی یهودیان را عهدهدار شود و همچنین برای حفاظت از حقوق مدنی و حقوق مذهبی از همه ساکنان سرزمین فلسطین، صرفنظر از نژاد و مذهب» بکوشد.
شکلگیری صهیونیسم تا تشکیل دولت اسرائیل
حییم وایزمن، شیمیدان روسیتبار یهودی و کاشف ماده استون، اولین رئیسجمهور اسرائیل بود.
ایجاد جنبش صهیونیسم موجب موج دوم مهاجرت به خاورمیانه شد (۱۹۰۴–۱۹۱۴) و بیش از ۴۰۰۰۰ یهودی به آن سرزمین مهاجرت کردند. در سال ۱۹۱۷ وزیر خارجه بریتانیا آرتور جی بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که از در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودیها پشتیبانی شده بود.
در ۱۹۲۰ فلسطین بهعنوان عضوی از جامعه ملل تحت قیمومیت بریتانیا پذیرفته شد.
مهاجرت یهودیان در موج سوم (۱۹۱۹–۱۹۲۳) و چهارم (۱۹۲۴–۱۹۲۹) پس از جنگ اول جهانی ادامه یافت.
در شورش اعراب در ۱۹۲۹ در فلسطین، ۱۳۳ یهودی و از جمله ۶۷ نفر در هبرون کشته شدند.
در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر بود.
در سال ۱۹۳۹، بریتانیا «نامه سفید (گزارش دولت) سال ۱۹۳۹» خود را منتشر نمود و در آن مهاجرت یهودیان و خرید زمین توسط آنها را محدود نمود که شاید علت آن شورشهای اعراب در فاصله سالهای ۱۹۳۶–۱۹۳۹ بودهاست. از دیدگاه انجمنهای یهودی و صهیونیستها، این «نامه سفید» خیانت به اعلامیه ۱۹۱۷ بالفور بود.
ضمن آنکه اعراب نیز از این تصمیم راضی نبودند و خواهان توقف کامل مهاجرت یهودیان به این سرزمین بودند. اما این «نامه سفید» خط دهنده سیاست بریتانیا تا انتهای دوران قیمومیت بر آن سرزمین بود.
برحسب طرح تقسیم ارائهشده توسط سازمان ملل قرار بر این بود که این منطقه بین اعراب و یهودیان بطور مساوی تقسیم گردد و بیتالمقدس(اورشلیم) نیز محدوده تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرد، تا از ایجاد برخورد جلوگیری شود. اما یهودیها به طرح قانع نبودند و مناطق دیگری را نیز به اشغال درآورده و ضمیمه خاک خود کردند. اعراب نیز با تشکیل حاکمیتی یهودی به هر نحو مخالف بودند و مخالفت خود را اعلام کردند.
بعد از تشکیل دولت اسرائیل
در سال ۱۹۴۸ م. با اشغال قسمت اعظمی از فلسطین، دولت اسرائیل در آسیای غربی در مشرق مدیترانه تشکیل شد. مساحت آن ۲۱۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۶۹۰۰۰۰ تن است.
پایتخت آن شهر تل آویو و شهرهای عمده آن اورشلیم و حیفا (بندر مهم) است. طبق قانون کنست بنا بودهاست، پایتخت این کشور به اورشلیم منتقل شود و سفارتخانههای خارجی نیز به آنجا برود، اما تاکنون فقط ایالات متحده آمریکا این تصمیم را به رسمیت شناختهاست و مرکز نمایندگی اصلی خود را به اورشلیم منتقل کردهاست و عملا هنوز تل آویو پایتخت است.
نظام سیاسی
کنست (مجلس نمایندگان) در اورشلیم
در اسرائیل احزاب بازیگران اصلی در صحنه سیاسی هستند، این احزابند که تعیینکننده نوع زندگی، جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی در اسرائیل هستند.
احزاب اصلی اسرائیل اغلب سالها پیش از تاسیس دولت به وجود آمدهاند، بارها دچار ائتلاف و انشعاب شدهاند که این ائتلاف و انشعابها تاکنون نیز ادامه دارد.
در اسرائیل هر حزبی که موجودیت دولت یهود را به رسمیت بشناسد حق فعالیت سیاسی دارد و هر حزبی که بیش از نیمی از کنست را در دست گیرد میتواند کابینه را تشکیل دهد و در غیر این صورت با ائتلاف با احزاب دیگر کابینه تشکیل میشود، نخستوزیر با رای مستقیم مردم تعیین میشود و ریاست جمهوری که پستی کاملا تشریفاتی است از سوی کنست و برای مدت ۵ سال انتخاب میگردد.
احزاب کلیدی
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر کنونی اسرائیل و رهبر کنونی حزب لیکود است.
حزب کارگر: در سال ۱۹۳۰ حزب ماپای با ادغام دو حزب قدیمی کارگری تشکیل شد و در همان دهه به حزب مسلط در عرصه سیاسی این کشور بدل شد و در سال ۱۹۶۵ ماپای با ائتلاف با حزب رافی حزب کارگر را تشکیل داد، حزب ماپای و بعدها کارگر از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۷ به صورت ممتد حزب حاکم اسرائیل بود و افراد سرشناسی چون بن گوریون، شیمون پرز، اسحاق رابین از اعضای این حزب بودند. تعلقات ناسیونالیستی در حزب کارگر شدید نیست، این حزب طرفدار جدایی دین از سیاست و حزبی سکولار است.
حزب لیکود: یکی از احزاب ناسیونالیست افراط گرای اسرائیل است، در گذشته با نام هروت (آزادی) فعالیت میکرده و در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در روسیه ایجاد گردیده.
این حزب در ابتدا طرفدار تشکیل دولت در دو سوی رود اردن بود و اندک اندک نظریاتش تعدیل یافت و امروزه از تشکیل دولت فلسطین فقط در ۵۰ درصد کرانه باختری حمایت میکند.
حزب مفدال: در سال ۱۹۵۵ و از ائتلاف دو حزب میزراهی و اتحادیه کارگران مذهبی حزب مفدال با گرایش ملی-مذهبی ایجاد شد، مفدال دارای گرایشهای مذهبی و ناسیونالیستی است، این حزب در اکثر دولتهای ائتلافی اسرائیل حضور داشته و به عنوان یک حزب سیاسی شریک دولت شناخته میشود.
حزب شاس: این حزب در ۱۹۸۴ توسط یک خاخام سیاسی به نام آریه دری تاسیس شد و یکی دیگر از احزاب مذهبی اسرائیل است، تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد و بیشتر در پی اجرای قوانین دین یهود در جامعه و گرفتن امتیاز برای مدارس دینی و طلاب است.
حزب مرتص: از اتحاد ۳ حزب کوچکتر به نامهای راز، ماپام و شینویی به وجود آمد.
مرتز طرفدار سرسخت آزادی مذهبی است و بر تکثرگرایی در جامعه اسرائیل تاکید دارد و از این رو در جامعه اسرائیل قطب مخالف شاس محسوب میشود.
حزب کادیما:این حزب توسط آریل شارون تاسیس شد.
احزاب عرب: در اسرائیل ۳ حزب عرب نیز فعالیت میکنند که متناسب با جمعیت هوادار خود، نمایندگانی به کنست میفرستند.
سیاست خارجی
روابط دیپلماتیک اسرائیل با کشورهای جهان
اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است و در بسیاری از کشورهای جهان، وابستههای دیپلماتیک دارد. در حال حاضر بیش از صد و شصت کشور جهان، اسرائیل را به رسمیت میشناسند و با این کشور روابط کامل دیپلماتیک دارند. تمامی کشورهای غربی، بخشی از آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا نیز کشور اسرائیل را به رسمیت شناختهاند.
۳۲ کشور عضو سازمان ملل شامل افغانستان، الجزایر، عراق، بنگلادش، بحرین، بوتان، برونئی، مجمعالجزایر قمر، جیبوتی، اندونزی، کره شمالی، کویت، لبنان؛ لیبی، مالزی، مالی، مراکش، نیجر، عمان، قطر، پاکستان، سومالی، سودان، عربستان سعودی، سوریه، تونس، امارات متحده عربی و یمن این دولت را به رسمیت نمیشناسند و ایران، گینه، کوبا و چاد هم پس از مدتی این دولت را غیرقانونی اعلام کرده و از تصمیم خود برای به رسمیت شناختن آن برگشتند.
منازعه فلسطین و اسرائیل
منازعه فلسطین اسرائیل، مناقشهای جاری میان فلسطینیان و اسراییلیان است، که در میانه سده بیستم آغاز شد. منازعه فلسطین اسراییل، بخش محوری منازعه گستردهتر اعراب و اسراییل است، و بهعنوان «رام نشدنیترین منازعه» ی جهان از آن یاد شدهاست. منازعه، در هریک از جوامع فلسطینیان و اسراییلیان، گستره وسیعی از دیدگاهها را پدیدآوردهاست. این موضوع، اختلافات عمیقی را که نهتنها میان فلسطینیان و اسرائیلیان وجود دارد، بلکه در هریک از این دو جامعه وجود دارد، برجسته میکند. مشخصه این منازعه، سطح خشونت موجود در آن است، که شاهدی بر وجود آن در تمام دورانیست که از آغاز آن میگذرد. جنگ میان طرفین، توسط ارتشهای متعارف، گروههای شبهنظامی، جوخههای ترور، و افراد، اداره شدهاست، و تلفات ناشی از آن، به نظامیان محدود نماندهاست؛ بلکه شمار زیادی از تلفات در غیرنظامیان دو طرف نیز پدیدآوردهاست. شخصیتهای بینالمللی برجسته در این منازعه درگیرند.
عمده خشونتهای سیاسی صهیونیستی در جریان این منازعه دیده میشود. معروفترین این خشونتها توسط افراد و گروههای شبه نظامی یهودی مانند هاگانا، لحی، سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل انجام میشدهاست. این اقدامات شامل حمله به غیرنظامیان فلسطینی از جمله زنان و کودکان و نیز تخریب اماکن عمومی، خانهها و تاسیسات حیاتی است.
آموزش عالی
فارغ التحصیلان دوره کارشناسی ارشد سال ۲۰۰۷ دانشگاه حیفا.
آموزش در اسرائیل، یکی از مهمترین بخشهای فرهنگ و زندگی در اسرائیل است. مدارس و دانشگاههای اسرائیل، از سیستم سکولاریسم (ممانعت از دخالت دین در امور عمومی جامعه) پیروی میکنند. دولت اسرائیل، همچنین هر ساله بیش از ده درصد بودجه عمومی کشور را به آموزش و توسعه مدارس، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاههای اسرائیل اختصاص میدهد. رشتههای فرهنگ عربی و اسلام، ریاضی - فیزیک و علوم تجربی، جزء سه رشته مقطع دبیرستان اسرائیل محسوب میشود. البته تعداد فارغالتحصیلان رشته فرهنگ عربی و اسلام نسبت به دو رشته دیگر پایین است.
۹۷٫۱٪ اسرائیلیها باسواد هستند. این رقم یکی از بالاترین ارقام در میان تمامی کشورهای جهان و بالاترین در منطقه خاورمیانه است. در مقایسه با تمامی کشورهای جهان، به نسبت جمعیت، اسرائیل دومین کشور از نظر میزان چاپ کتاب و سرانه کتابخوانی است.
تاکنون دوازده یهودی اسرائیلی موفق به دریافت جایزه نوبل شدهاند؛ و در کل ۱۹۰ یهودی با ملیتهای گوناگون از جمله اسرائیل موفق به کسب جایزه نوبل در تمامی رشتهها شدهاند یعنی بیش از ۲۴ درصد برندگان این جایزه که از سال نخست (۱۹۰۱) تا سال ۲۰۱۵ تعداد ۸۵۰ نفر میشوند، یهودی بودهاند، این در حالیست که یهودیان تنها دو دهم درصد از جمعیت مردم جهان هستند.
دانشگاههای اصلی اسرائیل
از دانشگاههای اصلی اسرائیل میتوان به دانشگاه عبری اورشلیم، دانشگاه بن گوریون، دانشگاه حیفا، دانشگاه برایلان، دانشگاه تلآویو، دانشگاه صنعتی اسرائیل و موسسه عالی علوم وایزمن اشاره کرد.
علوم و فناوری در اسرائیل
اقتصاد
ال عال هواپیمایی رسمی حامل پرچم و بزرگترین شرکت هواپیمایی در کشور اسرائیل است. هواپیمایی ال عال در ایام شبات پرواز نمیکند.
اسرائیل پیشرفتهترین کشور از لحاظ توسعه صنعتی و اقتصادی در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه در نظر گرفته میشود. کیفیت آموزش مراکز آموزش و پرورش اسرائیل و ایجاد یک جامعه با انگیزه بسیار بالا و تحصیلکرده تا حد زیادی عامل ترغیب و تحریک این کشور برای رونق فناوریهای رده بالا و توسعه سریع اقتصادی است.
اسرائیل دومین کشور بعد از ایالات متحده در داشتن شرکتهای نوپا و خارج از آمریکای شمالی کشوریست که بیشترین تعداد شرکتهای فهرست شده در بورس نزدک را دارد.
در سال ۲۰۱۰ اسرائیل رتبه ۱۷ در میان کشورهای جهان از لحاظ توسعهیافتگی اقتصاد را از موسسه برجسته و بسیار معتبر IMD کسب نمود. در همین سال اقتصاد اسرائیل با دوامترین اقتصاد جهان در برابر بحرانها رتبهبندی شد و همچنین رتبه اول را در سرمایهگذاری بر روی مراکز توسعه و تحقیق کسب کرد.
بانک اسرائیل در سال ۲۰۱۰ رتبه اول را در میان بانکهای مرکزی برای داشتن عملکرد کارآمد کسب کرد در حالیکه سال ۲۰۰۹ رتبه ۸ام را داشت. اسرائیل همچنین به عنوان پیشرو در عرضه نیروی انسانی ماهر رتبهبندی شد.
بزرگترین دیش انرژی خورشیدی جهان در مرکز ملی انرژی خورشیدی بن گورین در صحرای نگب
اسرائیل به دلیل واقع شدن در منطقه خاورمیانه که منطقهای خشک، کمآب و دارای سطح بالای تابش نور خورشید است، توان خود را معطوف به فناوریهای دارای بازدهی بالا در این شرایط کردهاست و یک کشور پیشرو در توسعه انرژی خورشیدی، الکتریسیته زمینگرمایی و مدیریت آب و حفاظت از آن محسوب میشود، و توسعه فناوریهای روی لبه در زمینه نرمافزار، ارتباطات و علوم زیستی این کشور که غالبا در سیلیکون وادی متمرکز شدهاند با سیلیکون والی ایالات متحده مقایسه میشود. بنا به گزارشی در سال ۲۰۱۰ از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه که اسرائیل هم عضو آن است، اسرائیل رتبه اول جهان در صرف هزینههای تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی را دارد. اینتل و مایکروسافت اولین مراکز تحقیق و توسعه خارج از کشور (آمریکا) خود را در اسرائیل ساختند و دیگر شرکتهای چند ملیتی فناوری همچون IBM، گوگل، اپل، هیولت پاکارد (HP)، سیسکو سیستمز، فیسبوک، موتورولا و چند شرکت دیگر تاسیسات تحقیق و توسعه را در این کشور در منطقه سیلیکون وادی باز کردهاند که علاوه بر این شرکتهای خارجی، بسیاری از شرکتهای فناوریهای رده بالای اسرائیلی در این منطقه مستقر هستند.
تل آویو قطب فناوری و اقتصاد (۲۰۰۵)
این کشور دارای مقدار زیادی از مخازن گاز طبیعی در ساحل خود در دریای مدیترانه است که انتظار میرود این کشور را از واردکننده گاز به صادرکننده آن تبدیل کند.
از سال ۱۹۸۵، آمریکا سالانه در حدود ۳ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کردهاست. از سال ۱۹۷۶، اسرائیل بیشترین مقدار کمکهای خارجی سالانه آمریکا را دریافت کردهاست. بهعلاوه پس از جنگ جهانی دوم آمریکا در مجموع بیشترین کمکهای مالی را به اسرائیل ارائه دادهاست. کمکهای مالی آمریکا قرار است از سال ۲۰۰۸ به تدریج افزایش یابد و حداکثر به ۳٫۱ میلیارد دلار در سال برسد، بااین همه کمک ۳٫۱ میلیاردی آمریکا، بخش کوچکی از بودجه سالیانه اسرائیل را تشکیل میدهد.
منتقدان اسرائیل ادعا میکنند که این کمکها از ابتدای آغاز آن (۱۹۴۹) تا به حال، به ۱۰۸ میلیارد دلار بالغ شدهاست که آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی) نقش مهمی در جمعآوری این کمکها داشتهاست.
اما از سوی دیگر مدافعان اسرائیل از جمله کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی مدعی هستند که ارقامی همچون کمک ۱۰۸ میلیارد دلار کمک از آغاز تشکیل اسرائیل تاکنون، آماری نیست که موجب سازندگی و آبادانی و حاصل پیشرفتهای گسترده یک کشور درگیر جنگ در زمینههای مختلف بوده باشد، بلکه تلاش خود ملت و ابتکار و میهنپرستی و سخت کوشی مردمان آن عامل دستاوردهای گسترده علمی، صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، پزشکی، هنری و ادبی آن بودهاست.
گفتنی است که امروزه اسرائیل به نسبت جمعیت خود دارای صادرات قابل توجهی است و تکنولوژی و محصولاتی با تکنولوژی بالا را حتی به کشورهای ایالات متحده آمریکا و کشورهای بزرگی چون هند و چین صادر میکند.
گردشگری
صنعت گردشگری یکی از منابع مهم درآمد برای کشورهاست و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. جهانگردان بسیاری به منظور بازدید از مناطق باستانی مذهبی موزهها مناطق طبیعی جغرافیایی و سواحل از اسرائیل دیدن میکنند. جهانگردی یکی از مهمترین منابع حمایتی صنایع اسرائیل از جمله تجارت هتلها و رستورانها است. در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲٫۷ میلیون نفر جهانگرد از اسرائیل بازدید کردند.
آزادیهای اجتماعی و رسانهای
قوانین کشور اسرائیل مبتنی بر اصول دموکراسی و سکولاریسم نوشته شدهاست.
این کشور از لحاظ آزادیهای اجتماعی و روند دمکراسی پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه محسوب میشود، با این حال دولت اسرائیل مجوز چنین آزادی را در سرزمینهای فلسطینی تحت اشغال نمیدهد. به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز سربازان اسرائیلی علیه خبرنگاران عربی که برای رسانههای محلی یا دیگر کشورهای عربی کار میکنند تبعیض قائل شده و با آنان بدرفتاری میکنند. در خود اسرائیل نیز بحث آزادی بیان خصوصا زمانی مفهوم پیدا میکند که قرار است در مورد مسئله فلسطین سخن گفته شود. در اسرائیل قانون خاصی برای مطبوعات وجود ندارد و در صورتی هم که رسانهها با اعتراض و اقامه دعوا روبرو شوند در دادگاههای عادی به جرایم آنها رسیدگی میشود.
تمامی جراید اسرائیلی مستقل هستند. سازمان گزارشگران بدون مرز، که یک سازمان بینالمللی دفاع از مطبوعات است، در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، رسانههای اسرائیلی را «مقتدر و مستقل» خواند اما افزود ارتش اسرائیل به کرات مانع فعالیت روزنامهنگاران فلسطینی و خارجی شدهاست. قابل ذکر است متن تمام روزنامههای فلسطینی قبل از چاپ باید توسط مقامات اسرائیلی مورد بازبینی قرار گیرد.
چندهمسری در اسرائیل غیرقانونی است.
جامعه همجنسگرایان دارای آزادیهای وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروههای مذهبی محافظهکار در اسرائیل با این آزادیها مخالفند. همچنین مجازات اعدام در کشور اسرائیل وجود ندارد و این مجازات از قوانین کیفری لغو شدهاست.
زبان
عبری، عربی و انگلیسی نوشته میشوند.
عبری تنها زبان رسمی و اصلی کشور اسرائیل است. زبانهای رایج دیگر در اسرائیل عبارتاند از: عربی، انگلیسی، روسی، ییدیش (زبان رایج میان یهودیان روسیه، لهستان و آلمان که مخلوطی از آلمانی و عبری است).
وزارت آموزش و پرورش اسرائیل یادگیری زبان عربی را در تمامی مدارس دولتی الزامی کردهاست. هدف از این کار نزدیک کردن دو فرهنگ یهود و عرب به یکدیگر ذکر شدهاست. دو زبان عبری و عربی در پارلمان اسرائیل به عنوان زبانهای رسمی شناخته میشوند و نمایندگان در صورت تمایل میتوانند به زبان عربی در کنست سخن بگویند. به دلیل ساختار جمعیتی اسرائیل که عمدتا از یهودیان و اعراب تشکیل شدهاست، اسامی تمامی خیابانهای این کشور به دو زبان عبری و عربی نوشته شدهاست و تمامی فیلمهای پخش شده باید دارای زیرنویس عبری و عربی باشند.
فرهنگ
به دلیل گستردگی ساختار جمعیتی، اسرائیل مردمانی با فرهنگهای متنوعی را در خود جای دادهاست.
اسرائیل کشوری است که مردمی از ادیان و فرهنگهای مختلف را در خود جای دادهاست مردمی که به شدت به اعتقادات خود معتقد هستند. نژادپرستی در اسرائیل به دو صورت دیده میشود: نژادپرستی از سوی یهودیان بر ضد اعراب و تبعیض نژادی بین گروههای مختلف یهودی (از جمله علیه یهودیان اتیوپیایی، یهودیان هندی، یهودیان میزراحی و یهودیان رنگینپوست). تبعیض بر ضد اعراب مسلمان در ابعاد مختلفی از جمله سیاستها، آموزش، دیدگاههای فردی و رسانه دیده میشود.
فرهنگ دینی متعصب در جامعه لائیک
تبعیض جنسیتی نیز در گروههای متعصب یهودی وجود دارد مانند ممنوعیت استفاده از «شال دعا» برای زنان یا با صدای بلند دعا خواندن. ماه مه ۲۰۱۳ در کنار دیوار ندبه با پرتاب بطری آب و سنگ توسط مردان و دختران متعصب یهودی به سمت «زنان دیوار» (زنان یهودی که تابوی شال دعای مردانه را شکسته بودند) شدت درگیری به حدی رسید که به مداخله ماموران پلیس و بازداشت افراد متعصب منجر شد. بیبیسی فارسی با اشاره به تعصبات دینی در جامعه لائیک اسرائیل از این موضوع خبر داد و افزود که چندی پیش از این رویداد دادگاهی رای داده بود که نباید کسی را از عبادت با پوشش دلخواهش منع کرد اما این رای با انتقادات شدید یهودیان متعصب روبرو شد. گروههای متعصب خواستار اجرای قوانین شریعت بهطور کامل و اجرای مراسم ازدواج و طلاق بهطور مذهبی تحت نظر و تابعیت خود هستند. دادستان کل اسرائیل به دولت توصیه کرده بود که برای پیشگیری از جدایی زنان از مردان در اتوبوس، گورستان و بیمارستان قوانینی تصویب شوند و قرار بود که دولت ائتلافی معافیت طلاب دینی یهودی از خدمت نظام وظیفه را پایان دهد و دروس تحت تسلط مذهبیون در مدارس را مورد بازنگری قرار دهد.
زنان در محیطهای مذهبی اسرائیل اجازه ندارند دامن کوتاه بپوشند. اوائل دسامبر ۲۰۱۶ پارلمان مقرراتی را وضع کرد که در آن لباسهای «آستین حلقهای، تاپ، دامن کوتاه و سهربع، دمپایی، صندل و لباسهایی با شعار سیاسی» را مصداق «پوشش نامناسب» خواند و تعیین کرد که افراد بالای ۱۴ سال چه کارمند چه بازدیدکننده با چنین پوششی اجازه ورود به این ساختمان را ندارند. ۵ دسامبر ماموران نگهبانی پارلمان، با عنوان پوشش نامناسب، مانع ورود برخی زنان شدند. ۱۴ دسامبر حدود ۳۰ زن بیشتر از دستیاران و مشاوران اعضای کنست (پارلمان اسرائیل) مقابل این ساختمان تجمع اعتراضی تشکیل دادند؛ موضوع مورد بحث اندازه گرفتن دامن توسط نگهبانان بود و اینکه در این مقررات تعیین نشده که چه اندازهای از دامن، کوتاه قلمداد میشود. ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶ بیبیسی فارسی با اشاره به مجموع این رویدادها، به نقل از رویترز از حمایت رئیس کنست، یوری الدشتاین از موضوع پوشش مناسب در پارلمان اسرائیل خبر داد؛ وی در این باره گفت که کنست تبدیل به «ایران یا طالبان» نشدهاست.
امکانات جامعه
۶۵ درصد اسرائیلیهای ۱۸ ساله به بالا، مالک خانه خودشان هستند؛ ۸۴ درصد افراد بالای پنجاه سال به بالا نیز، مالک خانهشان هستند. در مورد مالکیت زمینها، تبعیضی بین اعراب و یهودیان وجود دارد، چرا که حدود ۱۳ درصد از زمینهای اسرائیل در مالکیت سازمان Jewish National Fund است و اعراب اجازه خرید این زمینها را ندارند . همچنین در برخی مناطق نگب و الجلیل، از تملک زمینها توسط اعراب جلوگیری میگردد.
توان نظامی
نیروهای مسلح
نیروی هوایی اسرائیل، مجهزترین نیروی هوایی در منطقه خاورمیانه، با قابلیت کاملا تهاجمی است.
نیروهای دفاع اسرائیل که اسم مخفف آن به عبری «تزاحال» نامیده میشود، متشکل از سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی است که زیر نظر مستقیم ستاد کل فرماندهی و عملیات اداره میشوند.
اسرائیل خود را توان نظامی برتر خاورمیانه میداند و راهبرد اصلی این کشور بر این اصل استوار است که هیچ کشوری درمنطقه نباید از او پیشی گیرد، و مقابله اسرائیل با توان هستهای ایران نیز از این راهبرد سرچشمه میگیرد.
خدمت اجباری نظامی
اکثر اسرائیلیها در سن ۱۸ سالگی به سربازی فرستاده میشوند. مردان دو سال و هشت ماه و زنان ۲ سال خدمت میکنند. پس از خدمت اجباری، مردان اسرائیلی به نیروهای ذخیره میپیوندند و معمولا هر ساله تا چندین هفته در نیروهای ذخیره فعالیت دارند. اکثر زنان از خدمت به عنوان ذخیره معاف هستند. شهروندان عرب (به جز دروزها) و افرادی که در تمام وقت به تحصیلات مذهبی مشغول هستند، از خدمت سربازی معاف هستند، گرچه معافیت دانشجویان یهودی سالهای طولانی زمینه اعتراض در جامعه اسرائیل شدهاست.
صنایع نظامی
این کشور هر ساله چند میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را به کشورهای دیگر جهان صادر میکند. کشورهای چین، هند و ایالات متحده آمریکا از جمله مشتریان کلان تجهیزات نظامی تولید شده در صنایع نظامی اسرائیل هستند.
تسلیحات هستهای
گفته میشود که اسرائیل از دهه پنجاه میلادی برنامه هستهای داشتهاست، اما دولت اسرائیل هیچگاه در اختیار داشتن جنگافزار هستهای را تایید یا تکذیب نکردهاست، و در این رابطه «سیاست ابهام» را در پیش گرفتهاست.
این کشور همچنین با آنکه عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، اما هیچگاه پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا نکردهاست.
مرکز تحقیقات هستهای نگب در ده کیلومتری شهر دیمونا قرار دارد که بر باور عمومی، بخش مهمی از «برنامه هستهای اسرائیل» را تشکیل میدهد. در سال ۱۹۸۶ یک تکنسین هستهای اسرائیلی، برای اولینبار، اطلاعات و تصاویری محرمانه از داخل رآکتور دیمونا و کلاهکهای اتمی اسرائیل را در اختیار هفتهنامه بریتانیایی ساندیتایمز قرار داد و به این ترتیب، مدارکی در تایید حدس و گمانهای موجود، در مورد زرادخانه هستهای اسرائیل را منتشر کرد.
به نوشته هفتهنامه دفاعی جینز اسرائیل ششمین قدرت هستهای جهان محسوب میشود. این هفتهنامه همچنین مدعی شده که اسرائیل دارای ۱۰۰ تا ۳۰۰ کلاهک هستهای است که از نظر تعداد دارا بودن کلاهک هستهای با بریتانیا برابری میکند.
جنگها
گلدا مایر اولین نخستوزیر زن اسرائیل بود.
جنگ ۱۹۴۸ (۱۳۲۷)
جنگ کانال سوئز (۱۳۳۵)
جنگ شش روزه (۱۹۶۷ میلادی-۱۳۴۶هجری شمسی)
جنگ اصطکاک (۱۳۵۲)
جنگ لبنان (۱۹۸۲میلادی) (۱۳۶۱)
جنگ اسرائیل و حزبالله لبنان (۲۰۰۶میلادی-۱۳۸۵هجری شمسی)
نبرد اسرائیل و غزه ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ (۱۳۸۷–۱۳۸۸)
درگیریهای پراکنده با سوریه، لبنان و فلسطینیان (۲۰۰۹ تا کنون)
اسرائیل در حال حاضر درگیر نزاع با فلسطینیان در سرزمینهایشان است. سرزمینهایی که از بعد از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمدهاست و این به رغم امضا قرارداد اسلو در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳، مورد اختلاف میباشد.
فلسطینیان خواستار آنند که نوار غزه و کرانه باختری رود اردن که به ترتیب در غرب و شرق اسرائیل قرار دارند، طبق طرح تقسیم سازمان ملل به یک کشور مستقل (و ترجیحا بههمپیوسته) تبدیل شود. مذاکرات، تهدیدات و جنگهای هر از چند یک بار میان اسرائیل با سوریه و لبنان در جهت رسیدن به نقطه ثبات هنوز به نتیجهای نرسیدهاست.
پیماننامهها و قطعنامهها
در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ پیمان صلح کمپ دیوید میان کشورهای اسرائیل و مصر و با میانجگری ایالات متحده آمریکا به امضا رسید.
سال ۲۰۰۴ میلادی در پی ترور شیخ احمد یاسین توسط اسرائیل طرح تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه اسرائیل مطرح شد. ۱۱ عضو شورای امنیت به این قطعنامه رای مثبت و ۳ کشور(بریتانیا، آلمان و رومانی) رای ممتنع دادند. این قطعنامه با رای منفی آمریکا وتو شد.
سال ۲۰۰۶ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد طی قطعنامهای اسرائیل را به دلیل به قتل رساندن ۱۹ شهروند فلسطینی در بیت حانون محکوم کرد. این قطعنامه همچنین خواستار توقف حملات اسرائیل به نوار غزه و عقبنشینی نیروهای این کشور از مناطق تحت اداره فلسطینیان شد. ۱۵۶ کشور جهان به این قطعنامه رای مثبت، ۷ کشور رای منفی و ۷ کشور رای ممتنع دادند.
عفو بینالملل گزارش کردهاست که اسرائیل در جریان حملاتی که از دسامبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ به نوار غزه کرد، مرتکب جنایات جنگی شده، حملات نظامیاش به این منطقه غیر مسئولانه بوده و همچنین دست به تخریبهای عمدی و وحشیانه زدهاست.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اسرائیل را به دلیل حمله به کاروان امدادرسانی غزه در سال ۲۰۱۰ به نقض قوانین متهم کرده و گفتهاست مدارک واضحی وجود دارد که پیگرد قانونی علیه اسرائیل را به دلیل کشتار تعمدی ممکن میکند. در این حمله ۹ نفر از فعالان حقوق بشر که قصد داشتند با عبور از محاصره اقتصادی نوار غزه توسط اسرائیل، مواد امدادی را به ساکنان این منطقه برسانند، کشته و تعداد بیشتری مجروح شدهاند. اما اسرائیل این گزارش را مغرضانه دانسته و رد کردهاست.
روابط ایران و اسرائیل
اسرائیل و برنامه هستهای ایران
رژیم اشغالگر قدس
هولوکاست
کشور فلسطین
سرزمین فلسطین
صهیونیسم
انتفاضه
حماس
اشکنازی
نخستوزیرهای اسرائیل
فرودگاه بینالمللی بن گوریون
عرب اسرائیلی | [
"عبری",
"عربی",
"سرود ملی اسرائیل",
"اورشلیم",
"زبان عبری",
"جمهوری پارلمانی",
"رئیسجمهور",
"نخستوزیر",
"رووین ریولین",
"بنیامین نتانیاهو",
"قیمومت بریتانیا بر فلسطین",
"دلار",
"شکل جدید اسرائیل",
".il",
"غرب آسیا",
"خاورمیانه",
"کیلومتر مربع",
"دریای مدیترانه",
"لبنان",
"سوریه",
"اردن",
"مصر",
"کرانه باختری رود اردن",
"نوار غزه",
"یهودیت",
"خانه آزادی",
"سازمان مرکزی آمار اسرائیل",
"عرب اسرائیلی",
"هاآرتص",
"مسیحی",
"دروزی",
"مارونیها",
"سامریها",
"ارمنیها",
"چرکسیها",
"قدس شرقی",
"سازمان ملل متحد",
"قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد",
"کشور فلسطین",
"قیومیت بریتانیا بر فلسطین",
"منشور استقلال اسرائیل",
"جنگ اعراب و اسرائیل (۱۹۴۸)",
"نزاع اعراب و اسرائیل",
"جنگ ۱۹۴۸",
"جنگ ۱۹۵۶",
"جنگ ششروزه",
"جنگ یوم کیپور",
"وابستههای دیپلماتیک اسرائیل",
"فلسطین اشغالی",
"دین ابراهیمی",
"مسیحیت",
"اسلام",
"دین بهائی",
"کشورهای توسعهیافته",
"نظام پارلمانی",
"حق رای عمومی",
"فهرست نخستوزیران اسرائیل",
"کنست",
"۲۰۰۸ (میلادی)",
"تولید ناخالص داخلی",
"آموزش عالی در اسرائیل",
"نشریه نیچر",
"شاخص توسعه انسانی",
"گزارشگران بدون مرز",
"آزادی",
"قطر",
"خلیج ایلات",
"دریای سرخ",
"دریای مرده",
"دریاچه کینرت",
"بلندیهای جولان",
"صحرای نگب",
"استان حیفا",
"استان مرکز (اسرائیل)",
"استان تلآویو",
"استان اورشلیم",
"استان جنوب (اسرائیل)",
"استان شمال (اسرائیل)",
"ناصره",
"حیفا",
"رمله (شهر)",
"تلآویو",
"بئرشبع",
"فهرست شهرهای اسرائیل",
"ریشون لتسیون",
"اشدود",
"پتخ تیکوا",
"ناتانیا",
"خولون",
"بنی برق",
"۲۰۰۹ (میلادی)",
"دروز",
"سامریون",
"ایران",
"صهیونیسم",
"بیانیه بالفور",
"جامعه ملل",
"جنگ جهانی اول",
"امپراتوری عثمانی",
"سرزمینهای فلسطینی",
"بریتانیا",
"بیبیسی فارسی",
"شیمی",
"روسیه",
"استون",
"آرتور جی بالفور",
"جنگ اول جهانی",
"هبرون",
"جنگ دوم جهانی",
"نامه سفید",
"طرح تقسیم فلسطین، ۱۹۴۷ میلادی",
"سازمان ملل",
"بیتالمقدس",
"مدیترانه",
"تل آویو",
"بریتانیکا",
"ایالات متحده آمریکا",
"سیاست",
"یهود",
"حزب لیکود",
"حزب کارگر اسرائیل",
"بن گوریون",
"شیمون پرز",
"اسحاق رابین",
"حزب کارگر",
"سکولار",
"ناسیونالیست",
"بنیادگرا",
"۱۹۲۰",
"۱۹۳۰",
"کرانه باختری",
"حزب مفدال",
"حزب میزراهی",
"اتحادیه کارگران مذهبی حزب مفدال",
"مفدال",
"حزب شاس",
"آریه دری",
"حزب مرتص",
"تکثرگرایی",
"حزب کادیما",
"آریل شارون",
"احزاب عرب اسرائیل",
"عرب",
"الجزایر",
"بحرین",
"بوتان (کشور)",
"مجمعالجزایر قمر",
"جیبوتی",
"اندونزی",
"کره شمالی",
"کویت",
"عربستان سعودی",
"گینه",
"کوبا",
"چاد",
"بیبیسی نیوز",
"خشونت سیاسی صهیونیستی",
"هاگانا",
"لحی",
"سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل",
"فرهنگ",
"سکولاریسم",
"بودجه عمومی کشور",
"منطقه خاورمیانه",
"وزارت امور خارجه اسرائیل",
"جایزه نوبل",
"دانشگاه عبری اورشلیم",
"دانشگاه بن گوریون",
"دانشگاه حیفا",
"دانشگاه برایلان",
"دانشگاه تلآویو",
"دانشگاه صنعتی اسرائیل",
"مؤسسه عالی علوم وایزمن",
"حامل پرچم",
"شبات",
"رادیو زمانه",
"فناوری عالی",
"شرکت نوپا",
"بانک اسرائیل",
"انرژی خورشیدی",
"الکتریسیته زمینگرمایی",
"مدیریت آب",
"علوم زیستی",
"سیلیکون وادی",
"سیلیکون والی",
"سازمان همکاری اقتصادی و توسعه",
"تحقیق و توسعه",
"آیبیام",
"گوگل",
"اپل",
"هیولت پاکارد",
"سیسکو سیستمز",
"فیسبوک",
"موتورولا",
"جنگ جهانی دوم",
"آیپک",
"کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی",
"علمی",
"صنعتی",
"کشاورزی",
"بهداشتی",
"پزشکی",
"هنری",
"ادبی",
"هند",
"چین",
"گردشگری",
"موزه",
"جهانگرد",
"دموکراسی",
"سرزمینهای فلسطینی تحت اشغال",
"جراید اسرائیلی",
"سازمان گزارشگران بدون مرز",
"ارتش اسرائیل",
"چندهمسری",
"همجنسگرایان",
"زبان عربی",
"زبان انگلیسی",
"زبان رسمی",
"زبان روسی",
"ییدیش",
"یهودی",
"لهستان",
"آلمان",
"زبان آلمانی",
"وزارت آموزش و پرورش اسرائیل",
"پارلمان اسرائیل",
"تبعیض جنسیتی",
"دیوار ندبه",
"تابو",
"لائیسیته",
"دولت ائتلافی",
"طلبه",
"خدمت نظام وظیفه",
"پارلمان",
"رویترز",
"یوری الدشتاین",
"طالبان",
"نیروهای دفاع اسرائیل",
"نیروی زمینی اسرائیل",
"نیروی هوایی اسرائیل",
"نیروی دریایی اسرائیل",
"ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل",
"جنگافزار هستهای",
"آژانس بینالمللی انرژی اتمی",
"پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای",
"مرکز تحقیقات هستهای نگب",
"دیمونا",
"برنامه هستهای اسرائیل",
"ساندیتایمز",
"جنگ شش روزه",
"جنگ لبنان",
"جنگ اسرائیل و حزبالله لبنان",
"نبرد اسرائیل و غزه ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹",
"قرارداد اسلو",
"پیمان صلح کمپ دیوید",
"شیخ احمد یاسین",
"قطعنامه",
"شورای امنیت سازمان ملل متحد",
"رومانی",
"آمریکا",
"وتو",
"مجمع عمومی سازمان ملل متحد",
"فلسطینی",
"بیت حانون",
"فلسطینیان",
"عفو بینالملل",
"شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد",
"محاصره نوار غزه",
"روابط ایران و اسرائیل",
"اسرائیل و برنامه هستهای ایران",
"رژیم اشغالگر قدس",
"هولوکاست",
"انتفاضه",
"حماس",
"اشکنازی",
"نخستوزیرهای اسرائیل",
"فرودگاه بینالمللی بن گوریون",
"خلیج عقبه",
"دریای لوانتین"
] | [
"اسرائیل",
"ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۴۸ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۱۹۴۸ (میلادی) در آسیا",
"بنیانگذاریهای ۱۹۴۸ (میلادی) در اسرائیل",
"جمهوریها",
"شام (سرزمین)",
"صهیونیسم",
"فلسطین",
"کشورها و سرزمینهای عربیزبان",
"کشورهای آسیای غربی",
"کشورهای آسیایی",
"کشورهای خاور نزدیک",
"کشورهای خاورمیانه",
"کشورهای عضو سازمان ملل متحد",
"لیبرال دموکراسی",
"مدیترانه شرقی",
"واژهها و عبارتهای عبری"
] |
1,171 | آلبانی | 2 | 766 | 0 | [
"آلباني",
"آلبانیائی",
"البانی",
"الباني",
"البانیا",
"آلبانيائي",
"البانیائی",
"البانيائي",
"آلبانیان",
"آلبانيان",
"البانیان",
"البانيان"
] | false | 544 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام اصلی",
"Item2": "Republika e Shqipërisë"
},
{
"Item1": "نام فارسی رسمی",
"Item2": "جمهوری آلبانی"
},
{
"Item1": "نام عادی",
"Item2": "آلبانی"
},
{
"Item1": "تصویر پرچم",
"Item2": "Flag of Albania.svg"
},
{
"Item1": "تصویر نشان ملی",
"Item2": "Albania state emblem.svg"
},
{
"Item1": "شعار ملی",
"Item2": "تو ای آلبانی، به من بزرگواری بخش، به من نام آلبانیایی بخش."
},
{
"Item1": "سرود ملی",
"Item2": "''[[سرودی برای پرچم]]''<br/><br/><center>File:Hymni i Flamurit instrumental.ogg</center>"
},
{
"Item1": "نقشه",
"Item2": "Europe-Albania.svg"
},
{
"Item1": "نقشه۲",
"Item2": "Albania - Location Map (2013) - ALB - UNOCHA.svg"
},
{
"Item1": "پایتخت",
"Item2": "[[تیرانا]]"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "۴۱"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "۲۰"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "۱۹"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "۴۸"
},
{
"Item1": "بزرگترین شهر",
"Item2": "[[تیرانا]]"
},
{
"Item1": "زبان رسمی",
"Item2": "[[آلبانیایی]]"
},
{
"Item1": "نوع حاکمان",
"Item2": "• [[رئیس جمهور]]• [[نخستوزیر]]"
},
{
"Item1": "نام حاکمان",
"Item2": "[[ایلیر متا]][[ادی راما]]"
},
{
"Item1": "نحوه تشکیل",
"Item2": "استقلال"
},
{
"Item1": "موارد منجر به تشکیل",
"Item2": "از [[امپراتوری عثمانی]]از [[ایتالیا]]"
},
{
"Item1": "تاریخ تشکیل",
"Item2": "[[۲۸ نوامبر]] [[۱۹۱۲]][[اکتبر]] [[۱۹۴۴]]"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۲۸،۷۴۸"
},
{
"Item1": "رتبه مساحت",
"Item2": "۱۴۳ ام"
},
{
"Item1": "درصد آبها",
"Item2": "۴٫۷"
},
{
"Item1": "سال برآورد جمعیت",
"Item2": "ژانویه [[۲۰۱۷]]"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۲،۸۷۶،۵۹۱"
},
{
"Item1": "رتبه جمعیت",
"Item2": "ام"
},
{
"Item1": "تراکم جمعیت",
"Item2": "۹۸"
},
{
"Item1": "رتبه تراکم جمعیت",
"Item2": "۶۳ام"
},
{
"Item1": "سال تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "[[۲۰۱۷]]"
},
{
"Item1": "تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۱۲٫۸۷۶ بیلیون دلار"
},
{
"Item1": "رتبه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "ام"
},
{
"Item1": "سرانه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "۴،۴۷۰ دلار"
},
{
"Item1": "رتبه سرانه تولید ناخالص داخلی",
"Item2": "ام"
},
{
"Item1": "سال شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "[[۲۰۱۳]]"
},
{
"Item1": "شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۰٫۷۶۴"
},
{
"Item1": "رتبه شاخص توسعه انسانی",
"Item2": "۷۵ ام"
},
{
"Item1": "واحد پول",
"Item2": "[[لک]]"
},
{
"Item1": "کد واحد پول",
"Item2": "ALL"
},
{
"Item1": "منطقه زمانی",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "منطقه زمانی تابستانی",
"Item2": "CEEST"
},
{
"Item1": "utc",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "dst",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "دامنه اینترنتی",
"Item2": "[[.al]]"
},
{
"Item1": "پیششماره تلفنی",
"Item2": "۳۵۵"
}
],
"Title": "کشور"
} | جمهوری آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیرانا است.
جمعیت آلبانی دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر و جمعیت پایتخت آن ۴۲۱ هزار نفر است.
نظام سیاسی آلبانی دموکراسی پارلمانی است. آلبانی از اعضای ناتو و تنها عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اروپا میباشد.
واحد پول این کشور لک نام دارد و اقتصاد آن در حالت گذار به بازار آزاد است.
اصلاحات بازار آزاد، باعث شده تا اقتصاد این کشور بهویژه در بخشهای انرژی و زیرساختهای ترابری، به روی سرمایهگذاری خارجی باز شود. آلبانی از ژانویه ۲۰۰۳ در فهرست نامزدهای احتمالی پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشته و به طور رسمی در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ برای عضویت در این اتحادیه درخواست دادهاست.
۹۵ درصد مردم این کشور از تبار آلبانیایی و بقیه بیشتر یونانی هستند. ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی هستند.
مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بود. آلبانی ۴۳۱ سال در دست امپراتوری عثمانی بود و در دوره معاصر ۵۰ سال حکومت کمونیستی را پشت سر گذاشتهاست.
در حدود یکسوم این کشور جنگلی است و آلبانی از نظر گونههای گیاهی کشوری غنی است.
ریشه نام
سرزمین آلبانی در سدههای پیش از میلاد بخشی از سرزمین پهناوری به نام ایلیریا بودهاست که نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیرههای هندواروپایی است که به سامانهای شرق شبهجزیره بالکان کوچ کرده بودند.
نام بومی این کشور در خود زبان آلبانیاییها، اشچیپری (Shqipëria) است ولی بصورت بینالمللی این کشور با نام آلبانی شناخته شدهاست.
واژه آلبانی احتمالا از زمان پیش از دوره کلتها بجا مانده و به معنی سرزمین تپههاست.
ریشه آلب در این نام با نام کوهستان آلپ همریشهاست. نظر دیگری نیز هست که این نام را با واژه هندواروپایی آلب به معنای سپید همریشه میداند.
نام آلبانی در زبان عربی بگونه ارناووط درآمده و در ترکی این واژه معرب، شکل آرناوود بخود گرفته و ترکیهایها آلبانی را با این نام مینامند.
تاریخ
قلمرو ایلیریها.
آلبانی دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و کهنی است. شواهد و مدارک بیشمار کشف شده از دوران نوسنگی، آلات و ابزار سنگی مورد استفاده قرارگرفته که متعلق به ۱۰۰۰۰ سال تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش بودهاست. شواهد استقرار فرهنگی مهمی در دوره جدید عصر حجر و دوره سوم عصر حجر که بین ۲۰۰۰ سال تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دلالت میکند.
نیاکان آلبانیاییها را قوم هندواروپایی ایلیری تشکیل میدهند، بعضیها معتقدند که ایلیریها حدود ۲۵۰۰ سال پیش از اروپای مرکزی و مشخصا آلمان کنونی به ایلیریا شامل منطقهای چند بار وسیعتر از آلبانی کنونی مهاجرت کردند. تاریخ آلبانی نشان میدهد که در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد در ایلیریا مردمانی زندگی میکرده که آنها را قوم ایلیری مینامیم، گسترده جغرافیایی ایلیریا بسیار وسیعتر از آلبانی کنونی بودهاست و اسلوونی، کرواسی، مونتهنگرو و مقدونیه و یونان شمالی را شامل میشدهاست. در نقاط دیگر بالکان از جمله هرزگوین و مونتهنگرو، ایلیریها در مقابل مهاجمان روم و اسلاو عقبنشینی کردند و عمدتا ایلیریها در منطقه کنونی آلبانی ماندگار شدند. فرهنگ ایلیریاییها بسیار قدیمی و از زمان سنگی متکامل شدهاست این فرهنگ در سرزمین آلبانی تا دوره برنز حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بودهاست. در طی سدههای پیاپی، اندیشه، آداب و رسوم ایلیری با مسیحیت و اسلام در آلبانی پیوند خوردهاست.
منطقه آلبانی از دیرباز، مورد توجه قدرتهای بزرگ بود. نخست، یونانیان در دوران پیش از ظهور مسیحیت به این منطقه حمله کردند و منطقه را تحت سلطه خود درآوردند. ایلیریها در مناطق جنوبی و حاشیه دریای آدریاتیک، از یونانیها شکست خوردند. یونانیها، مستعمرات خود از جمله شهرهای اپیدامنوس و آپولونیا (جنوب آلبانی) را در سده هفتم پیش از میلاد بنا کردند. مبارزه ایلیریها با یونانیها در آبهای دریای آدریاتیک سدهها ادامه داشت. دزدان دریایی ایلیر، مانع از برقراری امنیت و نظم مطلوب یونانی بودند.
کشور آلبانی در دورههای بعد، حوزه نفوذ قدرتهای بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد. با این وجود ایلیریها توانستند در مقابل حملات و تجاوزات امپراتوریهای غربی و شرقی، اسلاوها و نهایتا ورود ترکان عثمانی به این سرزمین، هویت تاریخی خویش را حفظ کنند. مهمترین خطر آلبانی از ناحیه اسلاوها بود که از سوی امپراتوری روم شرقی حمایت میشدند.
حملات اسلاوها با پشتیبانی کنستانتینوپول در سدههای ۷ تا ۹ میلادی رخ داد و به نابودی و تخریب فرهنگی و تمدنی روم کاتولیک منجر گردید. اسلاوها، به تخریب فرهنگی و تمدنی و کشتار ایلیریها پرداختند. در نتیجه این حملات پیاپی، بسیاری از آلبانیاییها به مناطق کوهستانی رفتند.
در سدههای یکم و دوم پیش از میلاد، حکومت ایلیر تحت فشار شدید رومیها بود، ایلیریها بخش بزرگی از قلمرو خود را در هرزگوین و مونتهنگرو از دست دادند. در سال ۱۶۸ ق. م مقر پادشاهی ایلیر در اسکودار به دست رومیان تسخیر شد و بدین ترتیب، حکومت طولانی رومیها بر سرزمین کنونی آلبانی آغاز شد و تا ۴ سده بعدی ادامه داشت. رومیها مستعمرات و پادگانهای نظامی ایجاد کرده و به لاتینیسازی، شهرهای کناره دریای آدریاتیک پرداختند. مانویگری یکی از عناصر فرهنگ شرقی بود که از طریق رم وارد آلبانی گردید. عناصر مانوی تاثیر برجستهای در کلیسای بوگومیل داشتند و احتمال آن نیز است که مجموع قوانین کهن ایلیری بر مبنای قوانین و دستورهای مانوی تدوین شده باشد.
دوره عثمانی
اسکندربیگ (گیرگی کاستریوتی).
تسلط عثمانیها در تاریخ آلبانی طولانیترین دوران استیلای حکومت خارجی بر این سرزمین است. پس از رومیها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرتهای دوران تاریخ بر آلبانی میباشد تا قرن چهاردهم که هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی بر آنها سیطره و نفوذ کند، عثمانیها موفق شدهبودند بر آن مناطق دسترسی پیدا نمایند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملا با آداب و رسوم قبیلهای مردم تفاوت داشت.
بسیاری از روشنفکران مسیحی یا روشنفکران مسلمان لاییک، با هدف ایجاد جامعهای متمایز با جامعه عثمانی آلبانی، توجه زیادی به قهرمانان و شخصیتهای مسیحی کردند. ضدیت با عثمانی به عنوان بیگانگان و متجاوزان، به طرح ادبیات ضد دینی یا مسیحیایی منجر شد. دولت کمونیستی آلبانی نیز در سال ۱۹۶۸، اسکندربیگ را قهرمان ملی اعلام کرد. اسکندربیگ قهرمان آلبانیایی است که در کودکی اسلام آورد و در دربار سلطان مراد دوم تربیت شد. سلطان بعدها او را به دلیل شجاعت و شایستگیهای نظامی، به مقام بیک رسانید و فرماندهی قشون نظامی را بدو سپرد ولی اسکندربیک به آلبانی بازگشت و دوباره به مسیحیت گروید و نام گیرگی کاستریوتی را برگزید.
اسکندربیگ به مدت ۲۵ سال علیه عثمانی جنگید. هدف او، آزادسازی آلبانی بود. پرچم وی به رنگ سرخ با دو عقاب سیاهرنگ، از قدیمیترین نشانهای ایلیری بود. جمله او معروف است که خطاب به مردم گفت: «من برای شما آزادی نیاوردم، من آن را اینجا در میان شما یافتم.» او از حمایت دولتهای مسیحی و نیز، ناپل، مجار و پاپ برخوردار بود و جزو نیروهای صلیبی مورد حمایت پاپ در بالکان شمرده میشد. تنها بعد از مرگ اسکندربیگ بود که راه برای عثمانیها باز شد و آنها توانستند منطقه را به تصرف کامل خود درآورند.
اسکندربیگ، از نظر مسیحیها و مسلمانها، قهرمان راستین آلبانی است. وی از مهمترین شخصیتهای کاتولیک است. توافق مسلمانان و مسیحیان آلبانی بر اسکندربیگ، نشانه خوبی برای شناخت روحیه ملی آلبانیاییها است، چراکه، اکثریت جامعه آلبانی، عثمانیها را متجاوز میدانند.
پس از آنکه دولت عثمانی با زوال مواجه شد، دولت مستقل آلبانی در سال ۱۹۱۲ میلادی، و کلیسای ارتدوکس آلبانی به صورت مستقل اعلام موجودیت کرد. مجمع کشورهای بالکان متشکل از بلغارستان، صربستان، یونان و مونتهنگرو که در سال ۱۹۱۲ م. (۱۲۹۱ خورشیدی) بهوجود آمدهبود پس از نبرد با عثمانیها تا حوالی تنگههای بسفر و داردانل پیشروی داشتند. پس از شکاف میان کشورهای عضو مجمع کشورهای بالکان روسیه به امید دست یافتن بر تنگههای یادشده به صربستان قول داد تا از حق آن کشور برای دستیابی به سواحل آدریاتیک حمایت نماید. اما، اتریش که مخالف دستیابی صربستان به این دریا بود به شدت باتحقق چنین پدیدهای مخالفت کرد و بدینگونه بحرانی دیگر روابط بینالملل را تهدید نمود.
درسال ۱۹۱۳ م برای حل این بحران، کنفرانسی در لندن تشکیل شد که در آن به دلیل توافق دو قدرت اصلی وقت اروپا، آلمان و انگلستان، تصمیم گرفته شد که با تشکیل کشور جدید آلبانی، دست صربستان از دریا کوتاه شود و درعوض اراضی محدودی در بالکان به آن کشور داده شد، و بدینگونه کشور کوچک آلبانی در بخش غربی بالکان و ساحل شرقی دریای آدریاتیک پدید آمد.
آلبانی این استقلال را بیشتر مدیون کشورهایی چون ایتالیا و مقدونیهاست که نمیخواستند صربستان قوی شود زیرا در آن زمان صربستان تلاش داشت بخشهایی از آلبانی را تحت تسلط خود درآورد.
پس از استقلال آلبانی تحت حمایت امپراتوری آلمان قرار گرفت و به همین دلیل در جنگ جهانی اول کشورهای فرانسه، مونتهنگرو، صربستان، اتریش و ایتالیا آن را تا پایان جنگ تصرف کردند.
دوره معاصر
در سال ۱۹۲۰ میلادی، جامعه آلبانی به دو بخش تقسیم شد، یک بخش از بیکها و زمینداران سنتی به دور احمد بیک زوگو، جمع شدند و در منطقه شمال و مرکز، یک حکومت محلی تشکیل دادند. از سوی دیگر با حمایت غرب، نیروهای سیاسی روشنفکر مسیحی با رهبری اسقف ارتدوکس، فان نولی در جنوب حرکتی شکل گرفت. در چنین وضعیت دوگانه سیاسی که بر آلبانی از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ میلادی حاکم بود، به تدریج نیروهای احمد زوگو به سمت کوزوو عقبنشینی کردند. فان نولی، در سال ۱۹۲۴ میلادی، دولت جدید تشکیل داد. دولت فان نولی نتوانست شناسایی بینالمللی را در پی داشته باشد و شش ماه بعد، نیروهای احمد زوگو در پی کودتایی بر دولت فان نولی پیروز شدند. دولت احمد زوگو تا سال ۱۹۳۹ میلادی توانست در آلبانی امنیت نسبی ایجاد کند ولی او با تجاوز قوای ایتالیایی به یونان گریخت.
در جنگ جهانی دوم هم آلبانی جزو نخستین کشورهایی بود که آلمان آن را اشغال کرد. آلمانیها آلبانی را به عنوان تبعیدگاه یهودیها در نظر گرفتند و به این ترتیب آلبانی تنها کشور اروپایی است که جمعیت یهودیانش پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت.
پس از آن، پنجاه سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی این کشور را از تمامی دیگر کشورهای اروپایی منزوی نموده بود تا اینکه با فروپاشی رژیم در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجددا بهدستآورد.
با از هم پاشیدن نظام کمونیست در جهان (۱۹۸۹) حزبهای دموکراتیک جدید وارد میدان شدند و تغییر سیستم قدرت و ایجاد زمینه جدید باعث شد که آلبانی دوباره به سمت فرهنگ و فناوری غرب برود.
رژیم کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۰ فروپاشید و در سال ۱۹۹۱ جمهوری آلبانی بنیاد شد. در انتخابات مارس ۱۹۹۲ و در میان فروپاشی اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی، حزب کمونیستی قدیم آلبانی یعنی حزب کار آلبانی شکست خورد. در اواخر سال ۱۹۹۶ و در پی فعالیت گروههایی که از ترفندهای هرمی استفاده میکردند بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و در سال ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و کشور را با شورش مسلحانه روبهرو کرد. این روند کشور را با موج تازهای از مهاجرت مواجه ساخت و بیشتر مهاجران به ایتالیا، یونان، سوئیس، آلمان و آمریکای شمالی رفتند.
جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بر آلبانی تاثیرگذار بود و شمار زیادی از آلبانیاییتباران کوزوو به آلبانی پناهنده شدند. آلبانی در سال ۲۰۰۹ عضو کامل پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو شد و خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا است.
50x55pxاستقلال
50x55pxآلبانی مستقل
50x55pxامیرنشین آلبانی
50x55pxجمهوری آلبانی
50x55pxپادشاهی آلبانی
50x55pxحکومت ایتالیا بر آلبانی
50x55pxحکومت آلمان بر آلبانی
50x55pxآلبانی سوسیالیست
50x55pxجمهوری آلبانی
۱۹۱۲
۱۹۱۲–۱۹۱۴
۱۹۱۴–۱۹۲۵
۱۹۲۵–۱۹۲۸
۱۹۲۸–۱۹۳۹
۱۹۳۹–۱۹۴۳
۱۹۴۳–۱۹۴۴
۱۹۴۴–۱۹۹۲
از ۱۹۹۲
سیاست
آلبانی «توافقنامه ثبات و همکاری» (SAA) با اتحادیه اروپا را که گام نخست برای درخواست عضویت به شمار میرود در ژوئن سال ۲۰۰۶ امضا کرده، اما اروپا به آلبانی توصیه کرده بود تا پیش از انتخابات پارلمانی در ۲۸ آوریل درخواست خود را ارائه نکند به همین دلیل این کشور درخواست خود را پس از تاریخ مذکور ارائه داد.
جمهوری آلبانی یک دموکراسی پارلمانی است که بر پایه قانون اساسی که در سال ۱۹۹۸ اصلاح شد بنا شدهاست. انتخابات این کشور هر چهار سال یکبار برگزار میشود و در ژوئن ۲۰۰۲ آلفرد مویسیو به ریاستجمهوری برگزیده شد و جایگزین رجب میدانی گشت.
سالی بریشا از اعضای پیشین حزب کمونیست آلبانی و رهبر حزب دموکراتیک، در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۵ بار دیگر به قدرت رسید.
سالی بریشا، نخستوزیر کنونی و رئیسجمهور پیشین آلبانی در هزاره جدید با هدف غلبه بر کمونیستها پا به عرصه قدرت گذاشت. او با وعده وارد کردن آلبانی به ناتو و اتحادیه اروپا در انتخابات به پیروزی رسید. رئیسجمهوری کنونی آلبانی، بامیر توپی، در ژوئیه ۲۰۰۷ توسط پارلمان برگزیده شد.
جغرافیا
آلبانی کوچکترین کشور بالکان است که از شمال غرب با مونتهنگرو، از شمال شرق با کوسوو، از سوی خاور با مقدونیه و از طرف جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایهاست. در سمت غربی آلبانی دریای آدریاتیک و در سمت جنوب غربی آن دریای ایونی قرار گرفتهاند.
ساحل آلبانی در تنگه اوترانتو با ساحل ایتالیا ۷۲ کیلومتر فاصله دارد.
آلبانی بین مختصات عرض جغرافیایی ۳۸، ۲۹، ۳۹، ۴۲ از شمال و طول جغرافیایی ۱۶، ۱۹–۴، ۲۱ از شرق قرارگرفتهاست که تقریبا هم ارتفاع استوا و قطب شمال میباشد. وسعت آلبانی ۲۸،۷۴۸ کیلومتر مربع و مرز آن با دریا بالغ بر ۳۱۶ کیلومتر میباشد. آلبانی اهمیت جغرافیائی مهمی دارد زیرا درمحلی کلیدی واقع شده و کوتاهترین بندرگاه از مدیترانه به بالکان و قاره آسیا است.
آلبانی آب و هوای نسبتا معتدلی دارد. تابستانها هوا گرم و خشک و زمستانها هوا سرد و مرطوب است. اغلب خاک این کشور را کوه و تپه پوشاندهاست.
تقسیمات کشوری
کشور آلبانی به ۳۶ استان بخش شدهاست.
برخی از استانها با هم تشکیل یک ناحیه میدهند. در آلبانی ۱۲ سامان وجود دارد.
پایتخت آلبانی یعنی شهر تیرانا وضعیتی جدا و ویژه دارد.
استانهای آلبانی از این قرارند:
340px
۱ برات
۲ بولچیزه
۳ دلوینه
۴ دوول
۵ دیبر
۶ دراج
۷ الباسان
۸ فیر
۹ جیروکاستر
۱۰ گرامش
۱۱ هاس
۱۲ کاوایه
۱۳ کولونیه
۱۴ کورچه
۱۵ کرویه
۱۶ کوچووه
۱۷ کوکس
۱۸ کوربین
۱۹ لژه
۲۰ لیبراژد
۲۱ لوشنیه
۲۲ مالسی-ا-ماده
۲۳ مالاکاستر
۲۴ مات
۲۵ میردیته
۲۶ پچین
۲۷ پرمت
۲۸ پوگرادتس
۲۹ پوکه
۳۰ سارانده
۳۱ اشکودر
۳۲ اسکراپار
۳۳ تپلنه
۳۴ تیرانا
۳۵ تروپویه
۳۶ ولوره
اقتصاد
اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی میباشد. آلبانی دارای منابع طبیعی همچون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم، مس و نیکل است.
مهمترین محصول کشاورزی کشور گندم است و کشاورزی یکی از شغلهای پررونق آلبانی میباشد. آلبانی به لحاظ تولید کرومیت در جهان مقام سوم را دارا میباشد.
وجود کوهستانهای زیاد، و هوای مناسب و درنتیجه چراگاههای سرسبز موجب رونق دامپروری در این کشور گشتهاست، محصولات کشاورزی آن شامل غلات، نیشکر، توتون و سیبزمینی میباشد. صنایع نساجی، چرمسازی، غذائی، فلزی، شیمیائی و الکتریکی در آلبانی استقرار یافتهاند.
آلبانیاییها بهدلیل بیکاری و به منظور بهبود شرایط زندگی مهاجرت زیادی به دیگر کشورها میکنند. مرکز اصلی آلبانیاییهای کاتولیک شهر دیترویت در آمریکا است که از اوایل سده بیستم، به تدریج شاهد مهاجرت آلبانیاییها است.
تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۹٫۷۶ میلیارد دلار است که ۲۱٫۷ درصد آن در بخش کشاورزی، ۲۰٫۳ درصد در بخش صنعت و ۵۸ درصد در بخش خدمات تولید میشود.
نیروی کار این کشور را یک میلیون و ۹۰ هزار نفر تشکیل میدهد که البته ۳۵۲ هزار مهاجر نیز در این کشور به عنوان نیروی کار مشغول فعالیت هستند.
بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در این کشور ۱۳ درصد است اما برخی منابع تا ۳۰ درصد هم گزارش کردهاند. یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم در این کشور سه درصد است.
فراوردههای صادراتی این کشور شامل منسوجات و پاپوش، آسفالت، آهن و سنگ آهن، نفت خام، سبزیجات، میوه و تنباکو است که به کشورهای ایتالیا (۶۷٫۷ درصد)، صربستان و مونتهنگرو (۵٫۸ درصد) و یونان (۴٫۵ درصد) صادر میشود.
واردات این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، مواد غذایی، منسوجات و مواد شیمیایی است که از کشورهای ایتالیا (۳۲٫۱ درصد)، یونان (۱۷٫۷ درصد)، ترکیه (۸٫۱ درصد) و آلمان (۷٫۵ درصد) وارد میشود.آلبانی سالانه بیش از چهار میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند که بطور کامل توسط نیروگاههای آبی تولید میشود.
مردم
بیشینه مردم آلبانی از تیره آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن میگویند که شاخهای مستقل از زبانهای هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن میگویند. در آلبانی اقلیتهایی از نژادهای یونانی، صرب، مقدونیایی، بلغار، بوسنیایی، ایتالیایی، ولاش و کولی زندگی میکنند.
دین
از سال ۱۹۶۷ رژیم کمونیستی مذهب را در این کشور ممنوع کرده بود و کلیساها، مساجد و اماکن مذهبی را به مراکز خرید و باشگاههای ورزشی تبدیل کرده بود.
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ آلبانی ۵۸٫۷۹ درصد مردم این کشور مسلمان (۵۷ درصد سنی و ۲ درصد بکتاشیه) و ۱۷٫۰۶ درصد مسیحی (۱۰ درصد ارتدوکس و ۷ درصد کاتولیک) هستند و ۲۴ درصد نیز بیدین هستند یا از مذهب دیگری پیرو میکنند. البته کلیسای ارتدوکس این سرشماری را رد کرده و معتقد است ۲۴ درصد مردم کشور ارتدوکس هستند. پیش از جنگ جهانی دوم حدود ۷۰ درصد مردم مسلمان، ۲۰ درصد ارتدوکس و ۱۰ درصد کاتولیک بودند. یک تحقیق در سال ۲۰۰۲ نشان داده فقط ۳۹ درصد مردم آلبانی معتقدند مذهب نقشی مهم در زندگی دارد. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۲ هم نشان میدهد حدود ۶۵ درصد از مسلمان کشور به هیچ فرقهای تعلق ندارند.
آزادی مذهب
احمد شهید کارشناس آزادی مذهبی سازمان ملل در سفری که ماه مه ۲۰۱۷ به آلبانی داشت هماهنگی بین المذاهب در این کشور را ستود و آن را نمونهای برای سایر کشورها خواند. وی گفت: «آلبانی یک مدل از هماهنگی موزون مذهبی است که در میان ۳ میلیون جمعیت، اکثریتی مسلمان دارد و جوامع مسیحی ارتدکس و کاتولیک را شامل میشود.
فرهنگ
در دوره معاصر، پس از عقبنشینی عثمانیها دو گرایش ملی در بین آلبانیاییها شکل گرفت. یک گرایش به دنبال زندهسازی ملیگرایی پیش از اسلام با ویژگیهای مسیحی آن بود. گرایش دوم رویکردی به ملیگرایی پیش از اسلام داشت و بر هویت ایلیری، مسیحی و اسلامی تاکید میورزید. هویت ایلیری برای مسلمانان و مسیحیان ملیگرا مهمتر از دین بود. | [
"سرود ملی آلبانی",
"تیرانا(پایتخت)",
"تیرانا",
"زبان آلبانیایی",
"حکومت متمرکز",
"جمهوری پارلمانی",
"رئیس جمهور",
"نخستوزیر",
"ایلیر متا",
"ادی راما",
"امپراتوری عثمانی",
"ایتالیا",
"۲۸ نوامبر",
"۱۹۱۲ (میلادی)",
"اکتبر",
"۱۹۴۴ (میلادی)",
"۲۰۱۷ (میلادی)",
"۲۰۱۳ (میلادی)",
"لک آلبانی",
".al",
"اروپا",
"دموکراسی پارلمانی",
"ناتو",
"سازمان کنفرانس اسلامی",
"لک (واحد پول)",
"بازار آزاد",
"سرمایهگذاری خارجی",
"اتحادیه اروپا",
"ایلیری",
"هندواروپایی",
"عثمانی",
"کمونیستی",
"ایلیریا",
"بالکان",
"واژه معرب",
"اسلاو",
"اپیدامنوس",
"آپولونیا",
"امپراتوری روم غربی",
"کنستانتینوپول",
"مانویگری",
"بوگومیل",
"لاییک",
"اسکندربیگ",
"سلطان مراد دوم",
"عقاب",
"کاتولیک",
"مجمع کشورهای بالکان",
"مونتهنگرو",
"بسفر",
"داردانل",
"صربستان",
"کنفرانس ۱۹۱۲-۱۹۱۳ لندن",
"جنگ جهانی اول",
"احمد بیک زوگو",
"فان نولی",
"جنگ جهانی دوم",
"کمونیسم",
"حزب کار آلبانی",
"ترفند هرمی",
"جنگ کوزوو",
"استقلال آلبانی",
"آلبانی مستقل",
"امیرنشین آلبانی",
"جمهوری آلبانی",
"پادشاهی آلبانی",
"پادشاهی آلبانی (۱۹۳۹–۱۹۴۳)",
"پادشاهی آلبانی (۱۹۴۳–۱۹۴۴)",
"جمهوری سوسیالیستی خلق آلبانی",
"آلبانی پس از کمونیسم",
"سالی بریشا",
"بامیر توپی",
"اسماعیل کمالی",
"زوگ آلبانی",
"انور خوجه",
"دریای آدریاتیک",
"دریای ایونی",
"تنگه اوترانتو",
"بِرات",
"بولچیزه",
"دِلوینه",
"دِوُول",
"دیبِر",
"استان دراج",
"اِلباسان",
"فیِر",
"جیروکاستِر",
"گِرامْش",
"هاس",
"کاوایه",
"کولونیه",
"کورچه",
"کرویه",
"کوچوُوه",
"کوکس",
"کوربین",
"لِژه",
"لیبراژد",
"لوشنیه",
"مالِسی-اِ-ماده",
"مالاکاستر",
"مات",
"میردیته",
"پِچین",
"پِرمِت",
"پوگرادِتس",
"استان پوکه",
"سارانده",
"اِشکودِر",
"اِسکراپار",
"تِپِلِنه",
"استان تیرانا",
"تروپویه",
"وِلوره",
"کروم",
"زغال سنگ",
"دیترویت",
"بیکاری",
"منسوجات",
"نیروی برقآبی",
"آلبانیایی",
"یونانیها",
"صرب",
"مقدونیایی",
"بلغار",
"بوسنیایی",
"مردم ایتالیا",
"ولاش",
"کولی",
"کلیسا",
"مسجد",
"مسلمان",
"سنی",
"بکتاشیه",
"مسیحی",
"کلیسای ارتدوکس شرقی",
"کلیسای کاتولیک",
"احمد شهید",
"آزادی ادیان",
"سازمان ملل متحد",
"مسیحیت ارتدکس",
"تاریخ آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی"
] | [
"آلبانی",
"ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۱۲ (میلادی)",
"بالکان",
"جمهوریها",
"کشورهای اروپایی",
"کشورهای ساحلی مدیترانه",
"کشورهای عضو سازمان ملل متحد",
"کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی",
"کشورهای عضو ناتو",
"میراث جهانی یونسکو در آلبانی"
] |
1,172 | استان برات | 2 | 21 | 0 | [] | false | 6 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان برات"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Berat DistrictRrethi i Beratit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Berat Albania.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaBerat.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان برات در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "57"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "برات"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[برات]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "939"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "117,066"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-BR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان برات نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"برات (آلبانی)",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"برات، آلبانی",
"جغرافیای شهرستان برات",
"شهرستان برات",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,173 | استان بولچیزه | 2 | 19 | 0 | [
"بولچيزه",
"بولچیزه",
"استان بولچيزه"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان بولچیزه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Bulqizës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaBulqize.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان بولچیزه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "28"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "21"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "دیبر"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "بولچیزه"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "469"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "28,374"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-BU"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان بولچیزه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان دیبر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,174 | ناحیه دلوینه | 2 | 24 | 0 | [
"دِلوينه",
"دِلوینه",
"دلوينه (آلباني)",
"دلوینه (البانی)",
"استان دلوينه",
"دلوينه (الباني)",
"استان دلوینه"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان دلوینه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Delvinës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaDelvine.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان دلوینه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "39"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "58"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "ولوره"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[دلوینه]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "348"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "11,985"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "11,985"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان دلوینه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"دلوینه (آلبانی)",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان ولوره",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,175 | ناحیه دوول | 2 | 25 | 0 | [
"دِوُول",
"دوول (آلباني)",
"دوول (آلبانی)",
"دوول (الباني)",
"دوول (البانی)",
"استان دوول"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان دوول"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Devollit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaDevoll.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان دوول در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "43"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "51"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "کورچه"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[بیلیشت]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "429"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "33,785"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-DV"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان دوول نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
جمعیت آن ۳۳،۷۸۵ نفر و مرکز آن شهر بیلیشت است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"بیلیشت",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کورچه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,176 | استان دیبر | 2 | 22 | 0 | [
"ديبِر",
"دیبِر",
"ديبر (آلباني)",
"دیبر (البانی)",
"دیبر (آلبانی)",
"استان ديبر",
"ديبر (الباني)"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان دیبر"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Dibrës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Peshkopi from the road into dobrove.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaDibre.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان دیبر در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "43"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "21"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "دیبر"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "Peshkopi"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,088"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "62,825"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-DI"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان دیبر نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان دیبر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,177 | استان دراج | 2 | 24 | 0 | [
"دوررِس",
"دوررِس (آلباني)",
"دوررِس (آلبانی)",
"دوررِس (الباني)",
"دوررِس (البانی)"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان دراج"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Durrës DistrictRrethi i Durrësit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Beach1 Durres Albania 2005-07-10.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaDurres.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان دراج در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "24"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "31"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "دراج"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[دراج]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "433"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "242,801"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL - DR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان دراج نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر دراج است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"دراج (آلبانی)",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان دورس",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,178 | الباسان | 2 | 43 | 0 | [
"اِلباسان"
] | false | 14 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "الباسان"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[شهر]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Elbasan.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "چشمانداز الباسان"
},
{
"Item1": "image_seal",
"Item2": "Coat of arms of Elbasan.svg"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل الباسان در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "pushpin_map",
"Item2": "Albania"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "06"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "04"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[الباسان]]"
},
{
"Item1": "established_title",
"Item2": "بنیانگذاری"
},
{
"Item1": "established_date",
"Item2": "سده پانزدهم میلادی"
},
{
"Item1": "leader_title",
"Item2": "شهردار"
},
{
"Item1": "leader_name",
"Item2": "Qazim Sejdini"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,290"
},
{
"Item1": "elevation_m",
"Item2": "492"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "87,797"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۰۱"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "postal_code_type",
"Item2": "[[کد پستی]]"
},
{
"Item1": "postal_code",
"Item2": "۳۰۰۱-۳۰۰۶"
},
{
"Item1": "area_code",
"Item2": "۰۵۴"
},
{
"Item1": "blank_name_sec1",
"Item2": "کد پلاک"
},
{
"Item1": "blank_info_sec1",
"Item2": "DR"
}
],
"Title": "settlement"
} | الباسان (به آلبانیایی: Elbasan یا Elbasani) نام یکی از شهرهای کشور آلبانی است و در مرکز این کشور قرار گرفته است. این شهر در استان الباسان، یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی واقع شده است.
شهر الباسان از بزرگترین شهرهای آلبانی است و (بر طبق سرشماری ۲۰۰۳) ۱۰۰،۰۰۰ جمعیت دارد.
اقتصاد
از زمانی که چینیها در این شهر، کارخانه نورد فولاد ساختند به اهمیت آن افزوده شد. در خلال حکومت کمونیستی در ۱۹۷۴ صنایع دیگری نیز در این شهر مستقر شدند که به آلودگی هوای شهر انجامیدهاند.
تاریخچه
خیابانی در الباسان
شهر الباسان را ترکها در سده پانزدهم بر روی شهر باستانی ماسیو اسکامپا ساختند. ماسیو اسکامپا را رومیها در حدود سده یکم میلادی ساخته بودند.
پس از پایان دوره عثمانی در آلبانی، الباسان همچنان کانونی اسلامی باقیماند. زمانی که کنگره ماناستیر در سال ۱۹۰۸ تصمیم بر استفاده از الفبای لاتین برای نوشتن زبان آلبانیایی گرفت، ملایان مسلمان به تحریک ترکهای جوان تظاهرات گوناگونی را در دفاع از الفبای عربی در شهر الباسان برپا کردند.
الباسان از سوی صربها، بلغارها، اتریشیها و ایتالیاییها نیز اشغال شده است.
رشد اقتصادی آن پس از سرنگونی رژیم کمونیستی راکد شده است.
تاریخ آلبانی
فهرست شهرهای آلبانی | [
"فهرست شهرهای آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"استان الباسان",
"کد پستی",
"آلبانی",
"نورد",
"حکومت کمونیستی",
"دورهٔ عثمانی",
"الفبای لاتین",
"زبان آلبانیایی",
"ترکهای جوان",
"الفبای عربی",
"رشد اقتصادی",
"تاریخ آلبانی"
] | [
"الباسان",
"بنیانگذاریهای ۱۴۶۶ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۱۴۶۶ (میلادی) در اروپا",
"شهرهای آلبانی"
] |
1,179 | ناحیه فیر | 2 | 23 | 0 | [
"فيِر",
"فیِر",
"فير (آلباني)",
"فیر (البانی)",
"استان فير",
"فير (الباني)",
"استان فیر"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان فیر"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Fierit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaFier.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان فیر در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "32"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "فیر"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[فیر]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "785"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "199,442"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-FR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان فیر نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"فیر (آلبانی)",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان فیر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,180 | ناحیه گیروکاستر | 2 | 28 | 0 | [
"جيروكاستِر",
"جیروکاستِر",
"جيروكاستر (آلباني)",
"جیروکاستر (البانی)",
"استان جيروكاستر",
"جيروكاستر (الباني)",
"استان جیروکاستر"
] | false | 9 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان جیروکاستر"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Gjirokastrës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Teqeja e Melanit.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaGjirokaster.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان جیروکاستر در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "12"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "جیروکاستر"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[جیروکاستر]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,137"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "56,720"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-GJ"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان جیروکاستر (به آلبانیایی: Rrethi i Gjirokastrës) یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز آن شهر جیروکاستر است.
جمعیت این استان در سال ۲۰۰۴ برابر با ۵۶ هزار نفر بوده است. اقلیت بزرگی از یونانیان نیز ساکن این استانند.
شهر دیگر این استان لیبوهووه (Libohovë) است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"جیروکاستر (آلبانی)",
"آلبانی",
"یونانیان",
"لیبوهووه"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان گیروکاستر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,181 | ناحیه گرامش | 2 | 21 | 0 | [
"گِرامْش",
"استان گرامش"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان گرامش"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Gramshit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaGramsh.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "50"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "15"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "الباسان"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[گرامش]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "695"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "24,230"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-GR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان گرامش نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر گرامش است | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"گرامش",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان الباسان",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,182 | ناحیه هاس | 2 | 21 | 0 | [
"هاس",
"استان هاس"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان هاس"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Hasit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaHas.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان هاس در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "11"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "23"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "کوکس"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "Krumë"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "393"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "17,419"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-HA"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان هاس نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کوکس",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,183 | استان کاوایه | 2 | 18 | 0 | [
"كاوايه",
"استان كاوايه"
] | false | 4 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کاوایه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Kavajës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKavaje.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان کاوایه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "35"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[کاوایه]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "۴۱۴"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "۸۲،۹۲۱"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-KA"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کاوایه یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استانهای آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"کاوایه",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان تیرانا",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,184 | ناحیه کولونیه | 2 | 22 | 0 | [
"كولونيه",
"کولونیه",
"استان كولونيه",
"استان کولونیه"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کولونیه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Kolonjës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Gramos mountain, Northern Greece and Albania - waterfall.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKolonje.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "18"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "38"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "Ersekë"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "805"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "14,318"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-ER"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کولونیه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر Ersekë است | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کورچه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,185 | ناحیه کورچه | 2 | 19 | 0 | [
"كورچه",
"استان كورچه",
"استان کورچه"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کورچه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Korçës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKorce.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان کورچه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "39"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "39"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "کورچه"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[کورچه]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "138,898"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-KO"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کورچه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"کورچه",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کورچه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,186 | استان کرویه | 2 | 18 | 0 | [
"كرويه",
"استان كرويه"
] | false | 4 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کرویه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Krujës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKruje.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان کرویه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "29"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "44"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "333"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "67,698"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-KR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کرویه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان دورس",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,187 | استان کوچووه | 2 | 22 | 0 | [
"كوچوُوه",
"کوچوُوه",
"كوچووه",
"استان كوچووه"
] | false | 6 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کوچووه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Kuçovës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKucove.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان کوچووه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "49"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[کوچووه]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "84"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "34,907"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-KC"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کوچووه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر کوچووه است | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"کوچووه",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان برات",
"شهرستان برات",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,188 | ناحیه کوکس | 2 | 22 | 0 | [
"استان كوكس",
"استان کوکس"
] | false | 6 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان کوکس"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Kukësit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Albania 509.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "برچی در کوکس"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaKukes.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان کوکس در آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "58"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "25"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "شهر [[کوکس]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "956"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "64,054"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۰۱"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL KU"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان کوکس یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
جمعیت این استان در سال ۲۰۰۴ برابر با ۶۴ هزار نفر بود و مساحت آن ۹۵۶ کیلومتر.
مرکز این استان شهر کوکس است. این استان به خاطر هممرزی با صربستان از دیدگاه راهبردی اهمیت دارد.
شهر قدیمی کوکس در پی ساخت یک سد در سال ۱۹۷۸ و بالا آمدن آب به زیر آب فرو رفت. | [
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"کوکس",
"آلبانی",
"صربستان",
"راهبردی",
"سد"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کوکس",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,189 | ناحیه لژه | 2 | 22 | 0 | [
"لِژه",
"استان لژه"
] | false | 10 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان لژه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Lezhës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Zadrima.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "چشماندازی از روی قلعه لژه"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaLezhe.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان لژه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "49"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "لژه"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "479"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "77,184"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL - LE"
}
],
"Title": "settlement"
} | لژه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان لژه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,190 | ناحیه لیبراژد | 2 | 17 | 0 | [
"استان ليبراژد",
"استان لیبراژد"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان لیبراژد"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Librazhdit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Vilson Blloshmi Genc Leka Memorial.JPG"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaLibrazhd.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان لیبراژد در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "11"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "24"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[لیبراژد]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,023"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "63,192"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر لیبراژد است. | [
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"لیبراژد",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان الباسان",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,191 | ناحیه لوشنیه | 2 | 23 | 0 | [
"لوشنيه",
"لوشنیه",
"استان لوشنيه",
"استان لوشنیه"
] | false | 10 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان لوشنیه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Lushnjës"
},
{
"Item1": "native_name_lang",
"Item2": "sq"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[District]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Lushnjë District.svg"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "موقعیت استان لوشنیه در نقشه"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[شهرستانهای آلبانی]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[پایتخت]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[Lushnjë]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "2010"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | لوشنیه (به آلبانیایی: Rrethi i Lushnjës) نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است که مساحتی حدود ۷۱۲ کیلومتر مربع دارد و در غرب این کشور قرار دارد. | [
"Districts of Albania",
"فهرست کشورهای مستقل",
"شهرستانهای آلبانی",
"پایتخت",
"Lushnjë",
"زبان آلبانیایی",
"آلبانی",
"کیلومتر مربع"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان فیر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,192 | ناحیه میردیته | 2 | 22 | 0 | [
"ميرديته",
"میردیته",
"استان ميرديته",
"استان میردیته"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان میردیته"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Mirditës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Cikut.jpg"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaMirdite.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان در نقشه"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "48"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "59"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[رشن]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "867"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "26,668"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL - MR"
}
],
"Title": "settlement"
} | میردیته ، نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. مرکز این استان شهر رشن است. | [
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"رشن (شهر)",
"آلبانی",
"استان"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان لژه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,193 | استان مالسی-ا-ماده | 2 | 22 | 0 | [
"مالِسي-اِ-ماده",
"مالِسی-اِ-ماده",
"مالسي-ا-ماده",
"استان مالسي-ا-ماده"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان مالسی-ا-ماده"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Malësi e Madhe"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaMalesiEMadhe.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان مالسی-ا-ماده در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "21"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "35"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "Koplik"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "۵۵۵"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "۳۶،۰۹۱"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان مالسی-ا-ماده (به آلبانیایی: Rrethi i Malësisë së Madhe) نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"استان",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استان مالسی-ا-ماده",
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان شکودر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,194 | ناحیه مالاکاستر | 2 | 20 | 0 | [
"مالاكاستر",
"مالاکاستر",
"استان مالاكاستر",
"استان مالاکاستر"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان مالاکاستر"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Mallakastër"
},
{
"Item1": "native_name_lang",
"Item2": "sq"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[District]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Mallakastër District.svg"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "موقعیت استان مالاکاستر در نقشه"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[شهرستانهای آلبانی]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[شهرستان فیر]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[پایتخت]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[Ballsh]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "2010"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | thumb
استان مالاکاستر نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر Ballsh است | [
"Districts of Albania",
"فهرست کشورهای مستقل",
"شهرستانهای آلبانی",
"شهرستان فیر",
"پایتخت",
"Ballsh",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان فیر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,195 | ناحیه پرمت | 2 | 21 | 0 | [
"استان پرمت"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان پرمت"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Përmetit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "استان"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaPermet.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان پرمت در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "16"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[مرکز]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[پرمت]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "930"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "22,029"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "ECT"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL - PR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان پرمت (به زبان آلبانیایی: Rrethi i Përmetit) نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر پرمت است. از شهرهای مهم دیگر آن کلسیره است. جمعیت این استان ۲۶ هزار نفر است که شامل اقلیتهای یونانی و آرومانی نیز میشود. منطقه پرمت از قدیم به خاطر تولید شراب و راکی خود نامآور بودهاست. شهر پرمت به خاطر گل و گلزارهای خود معروف است و در آلبانی به نام «شهر گلها» معروف گشته. | [
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"پرمت",
"زبان آلبانیایی",
"آلبانی",
"کلسیره",
"یونانیها",
"آرومانی",
"شراب",
"راکی (نوشیدنی)"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان گیروکاستر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,196 | استان مات | 2 | 15 | 0 | [] | false | 4 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان مات"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Matit"
},
{
"Item1": "native_name_lang",
"Item2": "sq"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[District]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Mat District.svg"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "موقعیت استان مات در نقشه"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[شهرستانهای آلبانی]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[شهرستان دیبر]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[پایتخت]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[Burrel]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "2010"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | چپ
نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
مرکز این استان شهر بورل است. | [
"Districts of Albania",
"فهرست کشورهای مستقل",
"شهرستانهای آلبانی",
"شهرستان دیبر",
"پایتخت",
"Burrel",
"آلبانی",
"بورل"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان دیبر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,197 | ناحیه پوگرادتس | 2 | 19 | 0 | [
"پوگرادِتس",
"استان پوگرادتس"
] | false | 9 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان پوگرادتس"
},
{
"Item1": "native_name_lang",
"Item2": "sq"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[District]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Pogradec District.svg"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "موقعیت استان پوگرادتس در نقشه"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[شهرستانهای آلبانی]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[شهرستان کورچه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[پایتخت]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[پوگرادتس]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "2010"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
}
],
"Title": "settlement"
} | thumb
نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"Districts of Albania",
"فهرست کشورهای مستقل",
"شهرستانهای آلبانی",
"شهرستان کورچه",
"پایتخت",
"پوگرادتس",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کورچه",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,198 | استان پوکه | 2 | 24 | 0 | [
"استان پوكه"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان پوکه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Pukës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "LakeKomani.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "طبیعت استان پوکه"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaPuke.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان پوکه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "59"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[پوکه]]Rrëshen"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,034"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "24,323"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-PU"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان پوکه یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
جمعیت این استان ۳۴ هزار نفر است (سال ۲۰۰۴) و نام آن از شهر اصلی این استان به نام پوکه (آلبانی)پوکه گرفته شدهاست. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"پوکه (آلبانی)",
"آلبانی",
"پوکه (آلبانی)پوکه",
"ویکیپدیای آلمانی"
] | [
"استان پوکه",
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان شکودر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,199 | ناحیه سارانده | 2 | 21 | 0 | [
"استان سارانده"
] | false | 8 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان سارانده"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Sarandës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaSarande.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان سارانده در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "39"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "49"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "ولوره"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[سارانده]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "749"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "48,474"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-SR"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان سارانده نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"سارانده",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان ولوره",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,200 | استان اشکودر | 2 | 28 | 0 | [
"اِشکودِر",
"اشكودر",
"استان اشكودر",
"اِشكودِر"
] | false | 12 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان اشکودر"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Shkodrës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaShkoder.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان اشکودر در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "38"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "اشکودر"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[اشکودر]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,973"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "185,646"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-SH"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان اشکودر نام یکی از استانهای سی و ششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"اشکودر",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"اشکودر",
"جغرافیای شهرستان شکودر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,201 | استان اسکراپار | 2 | 27 | 0 | [
"اِسكراپار",
"اِسکراپار",
"اسكراپار",
"استان اسكراپار"
] | false | 11 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان اسکراپار"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Skraparit"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaSkrapar.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان اسکراپار در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "33"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "15"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "Çorovodë"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "775"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "10,200"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان اسکراپار نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"آلبانی"
] | [
"استان اسکراپار",
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان برات",
"شهرستان برات",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,202 | ناحیه تپلنه | 2 | 24 | 0 | [
"تِپِلِنه",
"استان تپلنه"
] | false | 7 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان تپلنه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Tepelenës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaTepelene.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان تپلنه در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "57"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[تپلنه]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "817"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "32000"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-TP"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان تپلنه نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است.
جمعیت آن (در سال ۲۰۰۴ میلادی) ۳۲،۰۰۰ گزارش شده و مساحت آن ۸۱۷ کیلومتر مربع است.
مرکز این استان تپلنه و از نقاط مهم آن منطقه ممالیاج (Memaliaj) است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"تپلنه",
"آلبانی",
"کیلومتر مربع",
"ممالیاج"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان گیروکاستر",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,203 | تیرانا | 2 | 157 | 0 | [
"تیرانا (پایتخت)",
"تیرانا(پایتخت)",
"تيرانا",
"تيرانا(پايتخت)",
"تيرانا (پايتخت)"
] | false | 132 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "تیرانا"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "TiranëTirana"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[شهر]]"
},
{
"Item1": "image_flag",
"Item2": "Flag of Tirana.png"
},
{
"Item1": "image_seal",
"Item2": "Wappen Tirana.gif"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Albania District.svg"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "شهر تیرانا در نقشه کشور آلبانی"
},
{
"Item1": "pushpin_map",
"Item2": "Albania"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "41"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "lats",
"Item2": "48"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "49"
},
{
"Item1": "longs",
"Item2": "12"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "ناحیه"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "ناحیه تیرانا"
},
{
"Item1": "established_title",
"Item2": "بنیانگذاری"
},
{
"Item1": "established_date",
"Item2": "۱۶۱۴"
},
{
"Item1": "leader_title",
"Item2": "شهردار"
},
{
"Item1": "leader_name",
"Item2": "[[اریون ولیاج]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1110.03"
},
{
"Item1": "area_land_km2",
"Item2": "41.8"
},
{
"Item1": "elevation_m",
"Item2": "110"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "۵۵۷،۴۲۲"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۱"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "postal_code_type",
"Item2": "[[کد پستی]]"
},
{
"Item1": "postal_code",
"Item2": "۱۰۰۱-۱۰۲۸"
},
{
"Item1": "area_code",
"Item2": "۴ ۳۵۵"
}
],
"Title": "settlement"
} | تیرانا پایتخت کشور آلبانی است.
این شهر در اوایل سده ۱۱ق./۱۷م. یعنی در دوره عثمانی بنیاد شده.
سلیمان پاشا برکینزاده (درگذشته ۱۰۲۴/۱۶۱۶ در نبردی در ایران) اهل یکی از روستاهای نزدیک، با برپایی یک مسجد، یک اطعامخانه («عمارت»)، یک حمام و چند دکان بنای هسته اولیه شهر را آغاز کرد.
چشمانداز تیرانا از کوهستان دایتی | [
"فهرست شهرهای آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"اریون ولیاج",
"کد پستی",
"آلبانی",
"دورهٔ عثمانی",
"سلیمان پاشا برکینزاده",
"اطعامخانه"
] | [
"تیرانا",
"بنیانگذاریهای ۱۶۱۴ (میلادی) در امپراتوری عثمانی",
"پایتختهای اروپا",
"شهرداریها در شهرستان تیرانا",
"مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۶۱۴ (میلادی)",
"مناطق مسکونی در شهرستان تیرانا"
] |
1,204 | ناحیه تروپویه | 2 | 22 | 0 | [
"تروپويه",
"استان تروپويه",
"استان تروپویه"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان تروپویه"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Tropojës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaTropoje.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "42"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "23"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "20"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "کوکس"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[بایرام کوری]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,043"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "16,260"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-TP"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان تروپویه نام یکی از استانهای سیوششگانه و در شمال کشور آلبانی قرار دارد.
این استان با کوزوو و مونتهنگرو مرز دارد.
مرکز این استان بایرام کوری نام دارد.
مساحت این استان ۱۰۴۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۳۰۰۰ نفر است.
right | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"بایرام کوری",
"آلبانی",
"کوزوو",
"مونتهنگرو",
"کیلومتر مربع"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان کوکس",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,205 | ناحیه ولوره | 2 | 27 | 0 | [
"وِلوره",
"ولوره",
"استان ولوره"
] | false | 12 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "استان ولوره"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "Rrethi i Vlorës"
},
{
"Item1": "settlement_type",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "غاری در استان ولوره"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "AlbaniaVlore.png"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "محل استان ولوره در نقشه آلبانی"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "21"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "19"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "37"
},
{
"Item1": "coordinates_display",
"Item2": "inline,title"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[ناحیه]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "ولوره"
},
{
"Item1": "seat_type",
"Item2": "[[مرکز استان]]"
},
{
"Item1": "seat",
"Item2": "[[ولوره]]"
},
{
"Item1": "unit_pref",
"Item2": "Metric"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "1,609"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "151,314"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "۲۰۱۰"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone1",
"Item2": "CET"
},
{
"Item1": "utc_offset1",
"Item2": "۱+"
},
{
"Item1": "timezone1_DST",
"Item2": "CEST"
},
{
"Item1": "utc_offset1_DST",
"Item2": "۲+"
},
{
"Item1": "iso_code",
"Item2": "AL-VL"
}
],
"Title": "settlement"
} | استان ولوره نام یکی از استانهای سیوششگانه کشور آلبانی است. | [
"فهرست استان های آلبانی",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست ناحیههای آلبانی",
"فهرست شهرهای آلبانی",
"وِلوره (شهر)",
"آلبانی"
] | [
"استانهای آلبانی",
"جغرافیای شهرستان ولوره",
"ناحیههای آلبانی"
] |
1,206 | ایلیریا | 0 | 38 | 0 | [
"ايليريا",
"ایلوریا",
"ايلوريا"
] | false | 21 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | بندانگشتی
ایلیریا ( یا ، ، نام سرزمینی بوده در غرب شبهجزیره بالکان. نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیرههای هندواروپایی است که به سامانهای شرق شبهجزیره کوچ کرده بودند. ایلیریها نیاکان آلبانیهای امروزی هستند.
ایلیریا. (اخ ) ۞ ایلوریس و گاهی ایلوریا. اللوریقن . سرزمین قدیم مشتمل بر قسمت شرقی ساحل دریای آدریاتیک و پسکرانه آن . این ناحیه از ایلیریان نام گرفته که در ادوار پیش از تاریخ در آنجا مستقر شدند. ایلیریان مرکب است از قبایل هند و اروپایی (از قبیل دالماتیان و پانونیان) و مردمی جنگجو و دریازن بودند و در مقابل نفوذ یونان باستان مقاومت کردند و مقدونیان را شکست دادند. رومیان مملکت آنان را تصرف کردند و استان ایلیریکوم ، قسمتی از ایلیریا را تاسیس نمودند .
تیرههای ایلیریایی
آلبان Alban
آربر Arbër
آردیان Ardian
دالمات Dalmat
داردانی Dardani
داسارت Dasaret
انکلیت Enkelejt
ائوردی Eordej
اپیریوت Epiriot
یاپود Iapydes) Japod)
یاپیگ Japyg
کائون Kaon
لابئات Labeat
لیبورن Liburn
مساپ Mesap
مولوس Mollos
پایون Paion
پارتین Parthin
پنست Penest
پیروست Pirust
تاولانت Taulant
تسپروت Thesprot | [
"بالکان",
"ایلیری",
"هندواروپایی",
"شبهجزیره کوچ",
"دریای آدریاتیک",
"دالماتیان",
"پانونیان",
"یونان باستان",
"مقدونیان",
"جمهوری روم",
"ایلیریکوم"
] | [
"ایلیریا",
"اروپا",
"تاریخ آلبانی",
"تاریخ اسلوونی",
"تاریخ بوسنی و هرزگوین",
"تاریخ جغرافیایی بوسنی و هرزگوین",
"تاریخ دالماسی",
"تاریخ مونتهنگرو",
"تاریخ یونان",
"تاریخ نوین اسلوونی",
"یونان باستان"
] |
1,207 | پرده بکارت | 0 | 70 | 0 | [
"پردهی بکارت",
"هایمن",
"پردة بکارت",
"پرده بكارت",
"پرده مهبلی",
"پردهٔ مهبل",
"هايمن",
"پردة بكارت",
"پرده مهبلي",
"پرده ي بكارت",
"پرده ی بکارت",
"پرده مهبل"
] | false | 16 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "Name",
"Item2": "پرده مهبل"
},
{
"Item1": "Latin",
"Item2": "hymen vaginae"
},
{
"Item1": "GraySubject",
"Item2": "270"
},
{
"Item1": "GrayPage",
"Item2": "1264"
},
{
"Item1": "Image",
"Item2": "Gray1229.png"
},
{
"Item1": "Caption",
"Item2": "External genital organs of female. The labia minora have been drawn apart."
},
{
"Item1": "MeshName",
"Item2": "Hymen"
},
{
"Item1": "MeshNumber",
"Item2": "A05.360.319.779.479"
}
],
"Title": "Anatomy"
} | پرده مهبل یا پرده بکارت بافت نازکی است از جنس مخاطی مشابه با دیواره واژن که ورودی مهبل را به صورت ناقص میپوشاند. این پرده در بخش خارجی دستگاه تناسلی زنان قرار دارد و در دهانه مهبل واقع شدهاست.
پیدایش این پرده بر اثر تکامل جداگانه دستگاه تناسلی داخلی (مثل مهبل) و دستگاه تناسلی خارجی (لبههای فرج) جنین در دوران بارداری است. مهبل جنین در مراحل اولیه رشد به شکل یک بند توپر در داخل بدن است و راهی به بیرون ندارد. این بند به مرور تو خالی شده و به شکل لولهمانندی در میآید اما کماکان در داخل بدن قرار داشته و به پوست ختم میشود. در این مرحله پوست موجود در مقابل مهبل به تدریج مضمحل شده و ورودی مهبل را تشکیل میدهد. پوستی که قبلا در محل ورودی مهبل قرار داشتهاست جذب دیواره لوله مهبلی میشود اما در این روند لایه نازکی از آن در نزدیکی ورودی مهبل باقی میماند و عضوی پردهمانند را تشکیل میدهد.
تا پیش از کشف پرده مهبلی دلیل درد و خونریزی بیشتر زنان در اولین آمیزش جنسی ناشناخته بود و فرضیات اشتباهی در این مورد مطرح شده بود. برای مثال یکی از پزشکان سدههای میانه تصور میکرد یک غده گوشتی چسبیده به دیواره مهبل وجود دارد که در آمیزش جنسی از جا کنده میشود یا پزشک دیگری معتقد بود پنج رگ در در لبه واژن قرار دارند که در جریان آمیزش پاره میشوند. ابن سینا نخستین پزشکی بود که پاسخ درستی به این معما ارائه داد و دلیل آن را وجود یک لایه یا برآمدگی پوستی در ورودی واژن دانست که با آمیزش جنسی آسیب دیده و موجب درد و خونریزی میشوند. آندرئاس وسالیوس کالبدشناس فلمی در سال ۱۵۴۴ نخستین شخصی شد که به طور عملی و از طریق تشریح بدن وجود این تکه پوست کوچک را ثابت کرد. توضیح ابن سینا در مورد علت این درد و خونریزی درست بود اما وی در این مورد که خفتوخیز قطعا باعث آسیب به این پرده میشود، اشتباه میکرد. هرچند گاهی اوقات این پرده در جریان دخول صدمه میبیند اما همیشه این طور نیست و حتی در صورت صدمه دیدن هم ممکن است دردناک و همراه با خونریزی نباشد. در هرحال این موضوع موجب شهرت این پرده و گره خوردن آن با مفهوم «بکارت» شده و آن را به پرده بکارت معروف کردهاست. پیدایش مفهوم بکارت به اعتقاد مردمشناسان در عصر نوسنگی و همزمان با اهلیسازی جانداران (حدود ۱۰ هزار سال پیش) بودهاست.
پرده مهبل شکل ثابتی ندارد و در افراد مختلف اشکال متفاوتی دارد. اما نبود آن فقط در ۰٫۰۳٪ زنان اتفاق میافتد. در این افراد مرحله شکلگیری ورودی مهبل بیش از حد معمول پیشرفت کرده و بافت باقیمانده در ورودی واژن به قدری کوچک شده که قابل مشاهده به عنوان یک پرده نیست.
روند تکامل
برخی پرده مهبل را موجب حفظ دستگاه تناسلی از بیماریهای عفونی در دوره جنینی میدانند. عدهای نیز پرده مهبل را عضوی در حال تحلیل رفتن میدانند (مانند آپاندیس و انگشت کوچک پا). در برخی جانوران مانند اسب، وجود پرده مانع از بیرون ریختن منی از مهبل در هنگام جفتگیری میشود که در بقای نسل موثر است به نظر میرسد که پرده بکارت نمونه تحلیلرفته این عضو در انسان باشد اما دلیل زیستشناختی آن در انسان مشخص نیست.
انواع پردههای مهبل
انواع پرده مهبل
پردههای مهبل شکلهای گوناگونی دارند که اصلیترین آنها بدین قرارند:
حلقوی (قابل اتساع و غیر قابل اتساع)- در این نوع، پرده به شکل حلقهای پیرامون ورودی مهبل را پوشاندهاست. پرده حلقوی قابل اتساع با آمیزش جنسی پاره نمیشود.
مثلثی - شایعترین نوع
مشبک - در این حالت پرده بکارت سراسر مدخل مهبل را پوشانده ولی دارای چندین روزنهاست.
بدون منفذ
عدم وجود پرده به طور طبیعی
دندانهدار
پرده بسیار محکم
پرده مهبل ممکن است در موقعیت استاندارد از نظر عمق نباشد و حتی گاهی اوقات با دخول جنسی پس از مدتها نیز پاره نشود . در مورد پرده حلقوی قابل اتساع، هم با وجود دخول جنسی پوسته کماکان حفظ میشود .
در سایر حیوانات
در بسیاری از پستانداران که اعضای تناسلی مشابهی با انسان دارند پرده مهبل وجود دارد. پستاندارانی مانند: شامپانزه، فیل، گوسفند ، نهنگ، و اسب.
عوامل موثر در پاره شدن پرده مهبل
برخی فعالیتها میتواند سبب آسیب و پارگی برگشت ناپذیر پرده مهبل شود از جمله:
ورزشهای سنگین از جمله ژیمناستیک
برداشتن وزنه سنگین
ضربههای شدید در منطقه مهبل (مانند لگد خوردن)
داخل کردن شیء خارجی به داخل مهبل مانند انگشت.
تصادف.
عملهای لگنی وخیم.
برخی نیز بطور مادرزادی پرده مهبل ندارند.
عمل جنسی که همراه با ورود آلت جنسی به مهبل باشد.
حرکات ناگهانی
بکارت
ترمیم پرده بکارت
پرده بکارت مصنوعی
فهرست جانداران دارای پرده بکارت
دستگاه تولید مثل در زنان
شب زفاف
موضع جی | [
"مهبل",
"دستگاه تناسلی زنان",
"جنین",
"آمیزش جنسی",
"سدههای میانه",
"رگ",
"ابن سینا",
"آندرئاس وسالیوس",
"بکارت",
"اهلی",
"اسب",
"منی",
"جفتگیری",
"انسان",
"ترمیم پرده بکارت",
"پرده بکارت مصنوعی",
"فهرست جانداران دارای پرده بکارت",
"دستگاه تولید مثل در زنان",
"شب زفاف",
"موضع جی"
] | [
"پرهیز جنسی",
"دستگاه تناسلی",
"دستگاه تولید مثل ماده در پستانداران",
"مهبل"
] |
1,208 | فهرستهای شهرهای جهان | 0 | 299 | 0 | [
"فهرست شهرهاي دنيا",
"فهرست شهرهای دنیا",
"فهرست هاي شهرهاي جهان",
"فهرست شهرهای بزرگ جهان",
"فهرست های شهرهای جهان",
"فهرست شهرهای جهان",
"فهرست شهرهاي جهان"
] | false | 90 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | در این صفحه فهرستی از شهرهای جهان به تفکیک کشور آمدهاست. برای هر کشور نخست پایتخت آن (بیتوجه به جمعیت آن) و سپس پر جمعیتترین شهرهای آن ذکر شدهاست.
الف، آ
وین
سالزبورگ
گراتس
لینتز
آدیس آبابا
امان
بوئنوس آیرس
باییا بلانکا
مار دل پلاتا
لاپلاتا
روزاریو
ریو کوارتو
مندوزا
سان خوآن
پارانا
کوردوبا
سانتافه
کورینتس
پوساداس
رزیستنسیا
سانتیاگو دل استرو
سانتیاگو دوتوکومان
سالتا
ایروان
مونته ویدئو
ریورا
اسمره
تاشکند
مادرید
بارسلون
بیلبائو
پامپلونا
زاراگوزا
سانتاندر
سویل
کوردوبا
مایورکا
والنسیا
وایادولید
آدلاید
بریزبین
پرت
داروین
سیدنی
ملبورن
کانبرا
تالین
تل آویو
اورشلیم
حیفا
براتیسلاوا
لیوبلیانا
پرتوریا
ژوهانسبورگ
بانکوئی
کابل
قندهار
مزار شریف
هرات
کیتو
گوایاکیل
ماچالا
کوئنکا
ریوبامبا
آمباتو
پورتوویخو
مانتا
اسمرالداس
تیرانا
دورس
ولوره
الباسان
شکودر
فیر
کرکا
برات
لاشنجه
کاواجا
بالس
بیلیشت
بالکیزه
الجزیره
سان سالوادور
سانتا آنا
اسن
اشتوتگارت
برلین
برمن
بن
بوخوم
بیلفلد
درسدن
دورتموند
دوسلدورف
دویسبورگ
فرانکفورت
کلن
لایپزیگ
مانهایم
مونیخ
نورنبرگ
ووپرتال
هامبورگ
هانوور
ابوظبی
دبی
شارجه
عجمان
فجیره
راسالخیمه
امالقوین
آندورا لا ولا
سینت جانز
جاکارتا
لوآندا
کیف
کامپالا
سینسینتی
واشینگتن
دالاس
سانفرانسیسکو
سیاتل، واشینگتن
شیکاگو
لوس آنجلس
میامی
نیویورک
هوستون
آتلانتا
مینیاپولیس
بوفالو
بوستون
بالتیمور
نشویل
سان دیگو
پورتلند
دیترویت
پیتسبورگ
کلیولند
شارلوت
ممفیس
دنور
کانزاس سیتی
میلواکی
فینیکس
لاس وگاس
سنت لوییس
ایندیاناپولیس
کلمبوس
تامپا
اکلاهماسیتی
سالت لیک سیتی
سان آنتونیو
هونولولو
رم
اودینزه
پارما
پالرمو
پیزا
تورینو
جنوا
فلورانس
کالیاری
میلان
ناپل
ونیز
تهران
مشهد
اصفهان
کرج
تبریز
شیراز
اهواز
کرمانشاه
کرمان
گرگان
اراک
قم
ارومیه
زنجان
زاهدان
رشت
همدان
بندرعباس
قزوین
سنندج
یزد
خرمآباد
یاسوج
بجنورد
بیرجند
محلات
دوبلین
ریک یاویک
ب
بریجتاون
منامه
برازیلیا
ریودوژانیرو
سائوپولو
پورتوولو
مانائوس
بلم
سائولوییس
ترسینا
فورتالزا
رسیف
ناتال
ژائوپسوآ
ماسیو
سالوادور
بلوهوریزونته
کامپوس
ویتوریا
کامپیناس
سوروکابا
سانتوس
کوریتیبا
پورتوآلگره
سائوخوزه دوس کامپوس
بندرسریبگاوان
لندن
بیرمینگهام
گلاسگو
لیورپول
لیدز
شفیلد
ادینبرا
بریستول
منچستر
لستر
آبردین
بلفاست
بردفورد
کاردیف
ناتینگهام
نیوکاسل
داربی
ساوتهمپتون
کاونتری
کینگستون اپان هال
استوک بر رودخانه ترنت
پلیموث
ولورهمپتون
نوریچ
پورتسموث
بلکپول
مینسک
بروکسل
بروژ
لیژ
صوفیه
بلموپان
شهر بلیز
داکا
پورتو نووو
تیمفو
گابورون
اوآگادوگو
بوجومبورا
سارایوو
لاپاز
سانتاکروز
کوچابامبا
پوتوسی
اورورو
سوکره
پ
پورت مورسبی
آسونسیون
سان لورنزو
پاناما سیتی
اسلامآباد
راولپندی
کراچی
پیشاور
لاهور
لیسبون
پورتو
لیما
پیورا
تروخیلو
اکوئیتوس
پوکاپالا
کالائو
هوآنکایو
ایکا
آرکیپا
تاکنا
سان خوان
ت
دوشنبه
خجند
دودوما (دارالسلام)
بانکوک
تایپه
عشقآباد
آنکارا
ازمیر
استانبول
ارزروم
پرت آو اسپاین
لومه
تونس
نوکوآلوفا
فونافوتی
دیلی
ج
کینگستون
هونیارا
ماجورو
باکو
گنجه
نخجوان
لنکران
پراگ
پکن
شانگهای
چونگکینگ
هنگکنگ
کانتون
گوانجو
چنگدو
شنیانگ
هاربین
شیآن
ووهان
لهاسا
جینان
چانگچون
ماکائو
اورومچی
شنژن
هانگژو
شیامن
نانچانگ
لانژو
فوژو
لانگ فنگ
هاندان
سوژو
شانتو
جیلین
دالیان
لوئویانگ
فوشون
ووشی
کینشازا
سانتو دومینگو
سانتیاگو
جیبوتی
انجامنا
د
کپنهاگ
روسو
ر
کیگالی
مسکو
سن پترزبورگ
دربند
ولادیوستوک
ایرکوتسک
بخارست
ز
لوساکا
آوکلند
حراره
ژ
توکیو
اوزاکا
ناگویا
هیروشیما
یوکوهاما
کوبه
فوکوئوکا
کیوتو
کاوازاکی
سایتاما
سندای
کیتاکیوشو
ساپورو
س
سائوتومه
آبیجان
آپیا
سان مارینو
کلمبو
باسهتر
سنگاپور
داکار
استکهلم
برن
زوریخ
ژنو
لوبامبا
خارطوم
پاراماریبو
دمشق
حلب
لاذقیه
قامشلی
موگادیشو
فریتاون
پورتویکتوریا
ش
سانتیاگو
پونتا آرناس
پوئرتو مونت
اوسورنو
بالدیبیا
تموکو
لس آنخلس
کنسپسیون
چیلان
تالکا
رانکائوگا
بالپارائیسو
بینیا دل مار
کوکیمبو
لا سرنا
آنتوفاگاستا
کالاما
ایکیکه
آریکا
ص
بلگراد
ع
بغداد
اربیل
بصره
کرکوک
موصل
نجف
ریاض
جده
مدینه
مکه
مسقط
سلاله
غ
آکرا
ف
پاریس
تولوز
کان
لیون
مارسی
قدس
رامالله
هلسینکی
سووا
مانیل
ق
نیکوزیا
بیشکک
آستانا
آلماآتی
دوحه
ک
پنوم پن
یائواونده
اتاوا
تورنتو
کبک
ونکوور
مونترال
هالیفاکس
همیلتون
ویندزور
وینیپگ
اوشاوا
ساسکاتون
کالگری
ادمونتون
تاندربی
سئول
پوسان
دائجو
اولسان
پیونگ یانگ
زاگرب
سان خوزه
بوگوتا
کالی
مدلین
بلو
مونتریا
کارتاخنا
سانتا مارتا
بوئناونتورا
پالمیرا
پاستو
مانیزالس
ایباگ
پریرا
آرمنیا
کوکوتا
نیوا
پوپایان
بوکارامانگا
بارانکیلا
والدوپار
برازاویل
نایروبی
هاوانا
سانتیاگو د کوبا
سینفوئگوس
سانتاکلارا
بایامو
گواناباکوا
پینار دل ریو
ماتانزاس
سانکتی اسپیریتوس
ویکتوریا دلاس توناس
هولگویین
گوانتانامو
مورونی
کویت
پرایا
تاراوای جنوبی
گ
لیبرهویل
بانجول
آخالتسیخه
آخالکالاکی
اوچامچیرا
باتومی
تفلیس
تلاوی
روستاوی
زوگدیدی
سوخومی
سوپسا
پوتی
کوتائیسی
گاگرا
گوری
سینتجورجس
نوک
شهر گواتمالا
جورجتاون
کوناکری
مالابو
بیسایو
ل
وین تیان
بیروت
اتلیت
ریگا
ماسرو
ورشو
کراکو
شهر لوکزامبورگ
مانروویا
طرابلس
بنغازی
ویلنیوس
وادوز
م
آنتانانآریوو
لیلونگهوه
واللتا
ماله
کوالالامپور
باماکو
بوداپست
رباط
کازابلانکا
قاهره
اسکندریه
اولانباتار
اسکوپیه
مکزیکو
مونتری
مریدا
گوادالاخارا
کوئرتارو
پوزاریکا
تیخوانا
هرموسیلو
آکاپولکو
نوآکشوت
پورتلوئیس
ماپوتو
کیشینف
موناکوویل
یانگون رانگون
پالیکیر
ن
ندارد
ویندهوک
کاتماندو
اسلو
استاوانگر
برگن
ترومسو
تروندهایم
فردریکاستاد
کریستیانساند
کریستیانسوند
درامن
ساندنس
مولده
نیامی
آبوجا
لاگوس
ماناگوا
لئون
و
شهر واتیکان
پورتویلا
کاراکاس
سان کریستوبال
مریدا
باریناس
والرا
آکاریگوآ
والنسیا
بارکیزیمتو
کابیماس
ماراکایبو
ماراکای
باروتا
پتاره
کومانا
ماتورین
سیوداد گویانا
سیوداد بولیوار
شهر هوشیمین
هانوی
ه
پورت او پرنس
آمستردام
اوترخت
خرونینگن
رتردام
لاهه
لیدن
ماستریخت
هارلم
دهلی نو
بمبئی
حیدرآباد
کلکته
تگوسیگالپا
سان پدرو سولا
ی
آتن
صنعا
فهرست کشورهای جهان
فهرست شهرهای ایران
فهرست روستاهای ایران
فهرست پایتختها | [
"وین",
"سالزبورگ",
"گراتس",
"لینتز",
"آدیس آبابا",
"امان",
"بوئنوس آیرس",
"باییا بلانکا",
"مار دل پلاتا",
"لاپلاتا",
"روزاریو، سانتا فه",
"ریو کوارتو",
"مندوزا (آرژانتین)",
"سان خوآن (آرژانتین)",
"پارانا (آرژانتین)",
"کوردوبا (آرژانتین)",
"سانتافه",
"کورینتس",
"پوساداس",
"رزیستنسیا",
"سانتیاگو دل استرو",
"سانتیاگو دوتوکومان",
"سالتا",
"ایروان",
"مونته ویدئو",
"ریورا",
"اسمره",
"تاشکند",
"مادرید",
"بارسلون",
"بیلبائو",
"پامپلونا",
"زاراگوزا",
"سانتاندر",
"سویل",
"کوردوبا",
"مایورکا",
"والنسیا",
"وایادولید",
"آدلاید",
"بریزبین",
"پرت",
"داروین (استرالیا)",
"سیدنی",
"ملبورن",
"کانبرا",
"تالین",
"تل آویو",
"اورشلیم",
"حیفا",
"براتیسلاوا",
"لیوبلیانا",
"پرتوریا",
"ژوهانسبورگ",
"بانکوئی",
"کابل",
"قندهار",
"مزار شریف",
"هرات",
"کیتو",
"گوایاکیل",
"ماچالا",
"کوئنکا",
"ریوبامبا",
"آمباتو، اکوادور",
"پورتوویخو",
"مانتا",
"اسمرالداس",
"تیرانا",
"دورس",
"ولوره",
"الباسان",
"شکودر",
"فیر",
"کرکا",
"برات",
"لاشنجه",
"کاواجا",
"بالس",
"بیلیشت",
"بالکیزه",
"الجزیره",
"سان سالوادور",
"سانتا آنا",
"اسن",
"اشتوتگارت",
"برلین",
"برمن",
"بن",
"بوخوم",
"بیلفلد",
"درسدن",
"دورتموند",
"دوسلدورف",
"دویسبورگ",
"فرانکفورت",
"کلن",
"لایپزیگ",
"مانهایم",
"مونیخ",
"نورنبرگ",
"ووپرتال",
"هامبورگ",
"هانوور",
"ابوظبی",
"دبی، امارات",
"شارجه",
"عجمان",
"فجیره",
"رأسالخیمه",
"امالقوین",
"آندورا لا ولا",
"سینت جانز",
"جاکارتا",
"لوآندا",
"کیف",
"کامپالا",
"سینسینتی",
"واشینگتن دیسی",
"دالاس",
"سانفرانسیسکو",
"سیاتل، واشینگتن",
"شیکاگو",
"لوس آنجلس",
"میامی (فلوریدا)",
"نیویورک",
"هوستون",
"آتلانتا",
"مینیاپولیس",
"بوفالو (شهر)",
"بوستون",
"بالتیمور",
"نشویل",
"سان دیگو",
"پورتلند",
"دیترویت",
"پیتسبورگ",
"کلیولند",
"شارلوت",
"ممفیس",
"دنور",
"کانزاس سیتی",
"میلواکی",
"فینیکس",
"لاس وگاس",
"سنت لوییس",
"ایندیاناپولیس",
"کلمبوس",
"تامپا",
"اکلاهماسیتی",
"سالت لیک سیتی",
"سان آنتونیو",
"هونولولو",
"رم",
"اودینزه",
"پارما",
"پالرمو",
"پیزا",
"تورینو",
"جنوا",
"فلورانس",
"کالیاری",
"میلان",
"ناپل",
"ونیز",
"تهران",
"مشهد",
"اصفهان",
"کرج",
"تبریز",
"شیراز",
"اهواز",
"کرمانشاه",
"کرمان",
"گرگان",
"اراک",
"قم",
"ارومیه",
"زنجان",
"زاهدان",
"رشت",
"همدان",
"بندرعباس",
"قزوین",
"سنندج",
"یزد",
"خرمآباد",
"یاسوج",
"محلات",
"دوبلین",
"ریک یاویک",
"بریجتاون",
"منامه",
"برازیلیا",
"ریودوژانیرو",
"سائوپولو",
"پورتوولو",
"مانائوس",
"بلم",
"سائولوییس",
"ترسینا",
"فورتالزا",
"رسیف",
"ناتال",
"ژائوپسوآ",
"ماسیو",
"سالوادور",
"بلوهوریزونته",
"کامپوس",
"ویتوریا",
"کامپیناس",
"سوروکابا",
"سانتوس",
"کوریتیبا",
"پورتوآلگره",
"سائوخوزه دوس کامپوس",
"بندرسریبگاوان",
"لندن",
"بیرمینگهام",
"گلاسگو",
"لیورپول",
"لیدز",
"شفیلد",
"ادینبرا",
"بریستول",
"منچستر",
"لستر",
"آبردین",
"بلفاست",
"بردفورد",
"کاردیف",
"ناتینگهام",
"نیوکاسل",
"داربی",
"ساوتهمپتون",
"کاونتری",
"کینگستون اپان هال",
"استوک بر رودخانه ترنت",
"پلیموث",
"ولورهمپتون",
"نوریچ، انگلستان",
"پورتسموث",
"مینسک",
"بروکسل",
"بروژ",
"لیژ",
"صوفیه",
"بلموپان",
"شهر بلیز",
"داکا",
"پورتو نووو",
"تیمفو",
"گابورون",
"اوآگادوگو",
"بوجومبورا",
"سارایوو",
"لاپاز",
"سانتاکروز",
"کوچابامبا",
"پوتوسی",
"اورورو",
"سوکره",
"پورت مورسبی",
"آسونسیون",
"سان لورنزو",
"پاناما سیتی",
"اسلامآباد",
"راولپندی",
"کراچی",
"پیشاور",
"لاهور",
"لیسبون",
"پورتو",
"لیما",
"پیورا",
"تروخیلو",
"اکوئیتوس",
"پوکاپالا",
"کالائو",
"هوآنکایو",
"ایکا",
"آرکیپا",
"تاکنا",
"سان خوان",
"دوشنبه",
"دودوما",
"بانکوک",
"تایپه",
"عشقآباد",
"آنکارا",
"ازمیر",
"استانبول",
"ارزروم",
"پرت آو اسپاین",
"لومه",
"تونس",
"نوکوآلوفا",
"فونافوتی",
"دیلی",
"کینگستون",
"هونیارا",
"ماجورو",
"باکو",
"پراگ",
"پکن",
"شانگهای",
"چونگکینگ",
"هنگکنگ",
"کانتون",
"گوانجو",
"چنگدو",
"شنیانگ",
"هاربین",
"شیآن",
"ووهان",
"لهاسا",
"جینان",
"چانگچون",
"ماکائو",
"اورومچی",
"شنژن",
"هانگژو",
"شیامن",
"نانچانگ",
"لانژو",
"فوژو",
"لانگ فنگ",
"هاندان",
"سوژو",
"شانتو",
"جیلین",
"دالیان",
"لوئویانگ",
"فوشون",
"ووشی",
"کینشازا",
"سانتو دومینگو",
"سانتیاگو",
"جیبوتی",
"انجامنا",
"کپنهاگ",
"روسو",
"کیگالی",
"مسکو",
"سن پترزبورگ",
"دربند (روسیه)",
"ولادیوستوک",
"ایرکوتسک",
"بخارست",
"لوساکا",
"آوکلند",
"حراره",
"توکیو",
"اوزاکا",
"ناگویا",
"هیروشیما",
"یوکوهاما",
"کوبه",
"فوکوئوکا",
"کیوتو",
"کاوازاکی",
"سایتاما",
"سندای",
"کیتاکیوشو",
"ساپورو",
"سائوتومه",
"آبیجان",
"آپیا",
"سان مارینو",
"کلمبو",
"باسهتر",
"سنگاپور",
"داکار",
"استکهلم",
"برن",
"زوریخ",
"ژنو",
"لوبامبا",
"خارطوم",
"پاراماریبو",
"دمشق",
"حلب",
"لاذقیه",
"قامشلی",
"موگادیشو",
"فریتاون",
"پورتویکتوریا",
"پونتا آرناس",
"پوئرتو مونت",
"اوسورنو",
"بالدیبیا",
"تموکو",
"لس آنخلس",
"کنسپسیون",
"چیلان",
"تالکا",
"رانکائوگا",
"بالپارائیسو",
"بینیا دل مار",
"کوکیمبو",
"لا سرنا",
"آنتوفاگاستا",
"کالاما",
"ایکیکه",
"آریکا",
"بلگراد",
"بغداد",
"اربیل",
"بصره",
"کرکوک",
"موصل",
"نجف",
"ریاض",
"جده",
"مدینه",
"مکه",
"مسقط",
"سلاله",
"آکرا",
"پاریس",
"تولوز",
"کان",
"لیون",
"مارسی",
"قدس",
"رامالله",
"هلسینکی",
"سووا",
"مانیل",
"نیکوزیا",
"بیشکک",
"آستانا",
"آلماآتی",
"دوحه",
"پنوم پن",
"یائواونده",
"اتاوا",
"تورنتو",
"کبک (شهر)",
"ونکوور",
"مونترال",
"هالیفاکس",
"همیلتون",
"ویندزور",
"وینیپگ",
"اوشاوا",
"ساسکاتون",
"کالگری",
"ادمونتون",
"تاندربی",
"سئول",
"پوسان",
"دائجو",
"اولسان",
"پیونگ یانگ",
"زاگرب",
"سان خوزه",
"بوگوتا",
"کالی",
"مدلین",
"بلو",
"مونتریا",
"کارتاخنا",
"سانتا مارتا",
"بوئناونتورا",
"پالمیرا",
"پاستو",
"مانیزالس",
"ایباگ",
"پریرا",
"آرمنیا",
"کوکوتا",
"نیوا",
"پوپایان",
"بوکارامانگا",
"بارانکیلا",
"والدوپار",
"برازاویل",
"نایروبی",
"هاوانا",
"سانتیاگو د کوبا",
"سینفوئگوس",
"سانتاکلارا",
"بایامو",
"گواناباکوا",
"پینار دل ریو",
"ماتانزاس",
"سانکتی اسپیریتوس",
"ویکتوریا دلاس توناس",
"هولگویین",
"گوانتانامو",
"مورونی",
"کویت",
"پرایا",
"تاراوای جنوبی",
"لیبرهویل",
"بانجول",
"آخالتسیخه",
"آخالکالاکی",
"اوچامچیرا",
"باتومی",
"تفلیس",
"تلاوی",
"روستاوی",
"زوگدیدی",
"سوخومی",
"سوپسا",
"پوتی",
"کوتائیسی",
"گاگرا",
"گوری",
"سینتجورجس",
"نوک (گرینلند)",
"شهر گواتمالا",
"جورجتاون",
"کوناکری",
"مالابو",
"بیسایو",
"وین تیان",
"بیروت",
"ریگا",
"ماسرو",
"ورشو",
"کراکو",
"شهر لوکزامبورگ",
"مانروویا",
"طرابلس",
"بنغازی",
"ویلنیوس",
"وادوز",
"آنتانانآریوو",
"لیلونگهوه",
"واللتا",
"ماله (مالدیو)",
"کوالالامپور",
"باماکو",
"بوداپست",
"رباط (مراکش)",
"کازابلانکا",
"قاهره",
"اسکندریه",
"اولانباتار",
"اسکوپیه",
"مکزیکو (شهر)",
"مونتری",
"مریدا",
"گوادالاخارا",
"کوئرتارو",
"پوزاریکا",
"تیخوانا",
"هرموسیلو",
"آکاپولکو",
"نوآکشوت",
"پورتلوئیس",
"ماپوتو",
"کیشینف",
"موناکوویل",
"یانگون",
"پالیکیر",
"ویندهوک",
"کاتماندو",
"اسلو",
"استاوانگر",
"برگن",
"ترومسو",
"تروندهایم",
"فردریکاستاد",
"کریستیانساند",
"کریستیانسوند",
"درامن",
"ساندنس",
"مولده",
"نیامی",
"آبوجا",
"لاگوس",
"ماناگوا",
"لئون",
"واتیکان",
"پورتویلا",
"کاراکاس",
"سان کریستوبال",
"باریناس",
"والرا",
"آکاریگوآ",
"بارکیزیمتو",
"کابیماس",
"ماراکایبو",
"ماراکای",
"باروتا",
"پتاره",
"کومانا",
"ماتورین",
"سیوداد گویانا",
"سیوداد بولیوار",
"شهر هوشیمین",
"هانوی",
"پورت او پرنس",
"آمستردام",
"اوترخت",
"خرونینگن",
"رتردام",
"لاهه",
"لیدن",
"ماستریخت",
"هارلم",
"دهلی نو",
"بمبئی",
"حیدرآباد",
"کلکته",
"تگوسیگالپا",
"سان پدرو سولا",
"آتن",
"صنعا",
"فهرست کشورهای جهان",
"فهرست شهرهای ایران",
"فهرست روستاهای ایران",
"فهرست پایتختها"
] | [
"فهرستهای شهرها",
"فهرستها",
"فهرستهای فهرستها"
] |
1,211 | روانشناسی رشد | 0 | 153 | 0 | [
"روانشناسي رشد",
"روانشناسي رشد",
"روانشناسی رشد",
"روان شناسی رشد",
"روان شناسي رشد",
"روانشناسی کودک",
"روان شناسي كودك",
"روان شناسی کودک",
"روانشناسی کودک"
] | false | 42 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | روانشناسی رشد یا روانشناسی تحولی که در سالهای گذشته با عنوان روانشناسی ژنتیک شناخته میشد؛ شاخهای از علم روانشناسی است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد میپردازد و از رشتههای مختلف زیستشناسی، جامعهشناسی، تعلیم و تربیت و پزشکی کمک میگیرد. اگر چه روانشناسی رشد به تمام مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ میپردازد، اما بر کودکی و نوجوانی تاکید دارد.
روانشناسان رشد در پی آن هستند تا چگونگی رشد انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روانشناسان رشد، رفتار افراد را در سنین مختلف به دقت مورد مشاهده قرار میدهند. از سوی دیگر روانشناسان رشد به تبیین رشد میپردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روانشناسی رشد این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد رشد در جهت مثبت رشد انسان به کار بگیرد و رشد انسانها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصا به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شدهاند، میپردازد.
رشد جریانی است که به صورت مراحل پیوسته ظاهر میشود. هر مرحله به صورت طرح و سازمان متفاوتی از تکرار جریانهای مرحله قبل است. الگوهای قبلی را میتوان مقدمهای دانست که به عنوان جزئی از سطح رشد بعدی در میآیند.
روانشناسی رشد، علمی است که جریان تحولات و تغییرات (کمی و کیفی) جسمی، ذهنی، عاطفی، و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه تولد (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام مرگ مطالعه میکند.
اصول روانشناسی رشد
۱. رشد جریانی مرحلهای و پیوستهاست: رشد پیوستهاست ونه ناپیوسته. مراحلی که برای رشد اشاره میشود جدا از هم نیستند بلکه مانند یک خطی از یک نقطه شروع و بدون تمایز ادامه مییابد.
تقسیم بندی دورههای مختلف زندگی بر اساس نوع دیدگاه و زمینههای مطالعاتی در رشد صورت میگیرد. به طور مثال پیاژه رشد (تحول شناختی) انسان را در چهار مرحله و تا پایان ۱۶ سالگی، اریکسون رشد روانی – اجتماعی انسان را از تولد تا پایان عمر و در ۸ مرحله مطرح میکند.
به طور کلی و باتوجه به ویژگیهای مشترک و تکالیف یکسان انسان در دورههای مختلف سنی میتوان رشد انسان را در ۹ مرحله یا دوره مطرح کرد: (سنینی که برای هر کدام از مراحل اشاره میشود صرفا تقریبی است)
پیش از تولد انعقاد نطفه تا تولد
کودکی ۱، دو تا شش سالگی
کودکی ۲، شش تا دوازده سالگی
نوجوانی دوازده تا بیست سالگی
جوانی بیست تا سی و پنج سالگی
میانسالی سی و پنج تا پنجاه سالگی
پختگی پنجاه تا شصت و پنج سالگی
پیری شصت و پنج سالگی به بعد
۲. رشد دارای الگوهای قابل پیش بینی است. (الف- قانون سری – پایی ب- قانون مرکزی- پیرامونی)
بر اساس قانون سری – پایی رشد انسان ابتدا از سر شروع و در نهایت در پا خاتمه مییابد. کودک تازه متولد یافته ابتدا در سر رشد میکند و بعد از رشد گردن میتواند سر خود را نگهدارد. وبعد از رشد عضلات شانه، شکم و کمر است که میتواند بخزد و بنشیند. آنگاه که رشد کافی در عضلات پا را کسب کرد قادر به ایستادن و سپس راه رفتن میشود.
۳. تفاوتهای فردی در رشد: تنوع زیادی از نظر رشدی درمیان افراد وجود دارد. این اصل به مفهوم تفاوتهای فردی در میان انسانها اشاره میکند. همچنانکه میدانیم ویژگیهای ژنتیکی هر انسان منحصر به فرد میباشد لذا هر فرد با توجه به همان ویژگیها و تاثیر محیط میتواند شکل واحدی در رشد داشته باشد با اینحال برای راحتی در تحقیقات و ارائه الگو به یک سطح در رشد اشاره میشود که ما باید در تعمیم دهی دچار خطا نشویم، و این نکته را در نطر بگیریم همیشه یک فرد دارای ویژگیهای مخصوص به خود میباشد اگر چه در خیلی از ویژگیها با گروه خود مشترک باشد.
۱) نباید انتظار داشت تمام کودکان همسن، شیوه رفتار معینی داشته باشند.
۲) تفاوتهای فردی، اعتبار و مسئولیت ویژهای برای هر فرد ایجاد میکند و به او وجود مستقل میبخشد.
۳) برای تربیت کودکان نمیتوان از روشهای مشابه استفاده کرد.
۴. رشد دارای ابعاد مختلف و فرایندی پیچیده است.
۱) رشد جسمی و حرکتی
۲) رشد روانی (شناختی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی)
۵. دورههای حساس در رشد: تغییرات محیط بیشترین تاثیر کمی را زمانی بر ویژگی دارند که درحال سریعترین تغییر خود باشد و کمترین تاثیر در ویژگی در زمان کمتر تغییر آن است. این اصل به مفهوم وجود دورههای حساس در زندگی اشاره دارد، مانند رشد قد در زیر یک سال و وجود امکانات محیطی از جمله تغذیه مناسب میتواند در افزایش آن تاثیر داشته باشد.
۶. هرگونه وقفهای که در تداوم رشد بوجود آید معمولا به عوامل محیطی مربوط است:
رشد معمولا با همان سرعتی که شروع شده پیش میرود. کودکانی که زود به حرف میآیند و یا زود به راه میافتند معمولا و احتمالا در مقابل با کودکانی که دیر به حرف میآیند و یا دیر به راه میافتند در بزرگسالی باهوش ترند.
۷. وراثت و محیط هردو در رشد تاثیر دارند: تحقیقات روانشناسان رشد نشان دادهاست که وراثت (آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال مییابد) و محیط (فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک) میتواند در وضعیت آینده کودک تاثیر داشته باشد.
محیط
عوامل محیطی را میتوان به این شکل تقسیم کرد:
الف: عوامل محیطی پیش از تولد
عوامل محیطی قبل از تولد در رشد فرد تاثیر مهمی دارد که ما به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
۱. سن مادر: به طور کلی زنانی که از مراقبتهای بهداشتی، پزشکی و تغذیه مناسب برخوردار باشند، میتوانند در هر سنی نوزادان سالمی به دنیا آورند و خود نیز سالم بمانند. اما به اعتقاد بسیاری از متخصصان بهترین زمان برای حاملگی سنین بین ۲۰ تا ۳۵ سالگی است. سنین پایینتر از ۲۰ سالگی بدلیل وزن کم و عدم رشد کافی احتمال مشکلات حاملگی، از قبیل کم خونی و مسمومیت حاملگی بیشتر است. این موضوع و خطرات ناشی از نارس بودن نوزاد، کم وزنی در سنین بالاتر از ۳۵ سالگی علی الخصوص بالای ۴۰ سالگی بروز اختلالات کروموزومی به ویژه سندرم داون (منگول) بیشتر است.
۲. تغذیه: زنان حامله باید رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا بتوانند هم سالم بمانند و هم فرزندانی سالم به دنیا آورند.
۳. داروها: اغلب داروها دارای تاثیرات منفی بر سلامت جنین هستند. داروهایی نظیر الکل، نیکوتین، هورمونها، بعضی از پادتنها، هروئین، متادون همگی در جنین تاثیرات مخربی میگذارد. بسیاری از نوزادانی که مادران شان در دوران حاملگی داروهای فوق را مصرف میکردند، علائمی از اختلالات رفتاری از خود نشان دادند.
۴. بیماریها و اختلالات مادر: بیماریهای ویروسی نظیر سرخجه، آبله مرغان در دوران اولیه بارداری بسیار خطرناک است؛ و یکی از سختترین بیماریهای ویروسی در سهماهه اولیه بارداری سرخجه است که ممکن است منجر به ناهنجاریهای قلبی، ناشنوایی، نابینایی و یا عقب ماندگی ذهنی نوزاد شود. اختلالات و بیماریهای دیگر نظیر ایدز، سیفلیس، مسمومیت حاملگی نیز موجب اختلالاتی در نوزاد خواهد شد.
۵. عامل ارهاش: اگر مردی با ارهاش مثبت با زنی با ارهاش منفی ازدواج کند، چنانچه فرزندشان ارهاش مثبت داشته باشد ممکن است خون مادر در مقابل ارهاش مثبت پادتن تشکیل دهد. در بارداری بعدی این پادتنها ممکن است به ارهاش مثبت خون جنین حمله کند. این تخریب ممکن است مختصر و یا گاهی باعث فلج مغزی، ناشنوایی و یا عقب ماندگی ذهنی شود. خوشبختانه این مشکل قابل کنترل است و میتوان بعد از تولد نوزاد و با آزمایش خون آن (نمونه بند ناف) چنانچه مادری ارهاش منفی و فرزند ارهاش مثبت دارد، با تزریق آمپول روگام از تولید پادتن خون مادر جلوگیری شود.
۶. اضطراب مادر: اگر چه بین سیستم عصبی مادر و جنین هیچ ارتباطی وجود ندارد، اما حالات عاطفی مادر مانند، نفرت، ترس و اضطراب در سیستم عصبی مادر تاثیر گذاشته باعث آزادسازی بعضی از مواد شیمیایی (مانند اپی نفرین و استیل کولین) و وارد شدن آن به جریان خون میشود و همچنین تحت این شرایط بعضی از غدد فعال شده و مقادیر زیادی هورمون را به خون وارد میکنند. این تغییرات از طریق جفت به جنین منتقل میشود و باعث تاثیرات منفی بر جنین خواهد شد.
ب: عوامل محیطی پس از تولد
۱. محیط فرهنگی و اجتماعی: در هر جامعهای سنتها، باورها نگرشها و بطور کلی فرهنگ خاصی حاکم است. در آن فرهنگ برای اینکه فرد به عنوان عضو جامعه پذیرفته شود، خانواده و سایر اعضای جامعه تلاش میکنند در پرورش وی ارزشها و باورهای جامعه را لحاظ کنند و بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعه خود به تربیت فرزندان بپردازند. بطور مثال در بعضی از جوامع توجه به فردیت باعث تربیت افراد مستقل میشود و یا در بعضی دیگر از فرهنگها روح همکاری و جمع گرایی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و رفتارهای متناسب با آن مورد توجه و تشویق قرار میگیرد. به نظر بسیاری از روان شناسان، فرهنگ و جامعه باعث نوعی نگرش در آموزش و پرورش شده، باعث ایجاد تبعیض در رشد شناختی کودکان و نوجوانان میشود. به عنوان نمونه انتظار پیشرفت در ریاضیات و مهندسی برای پسران و شغلهای متناسب با آن و انتخاب اسباب بازیهای متناسب با جنسیت باعث نوعی نگرش سوگرانه شده و بالطبع در رشد توانمندیهای آنها تاثیر مستقیم میگذارد.
۲. محیط اقتصادی: کودکی که متولد میشود با توجه به وضع اقتصادی والدین از امکانات و محرکهایی برخوردار است. روشن است چنانچه وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه در سطح بالایی باشد کودک و نوجوان از حداکثر امکانات محیطی، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه برخوردار خواهد بود. این افراد به لحاظ فضای زندگی، وسایل بازی و محرکهای مناسب جهت پرورش قوای حسی از تحریکات مناسبی برخوردار هستند.
۳. محیط خانوادگی: نوع ارتباط والدین با همدیگر و همچنین چگونگی تعامل آنها با فرزندان میتواند در چگونگی شکل گیری شخصیت تاثیر بسزایی داشته باشد. یکی از بحثهای مهم در روانشناسی رشد کودک و نوجوان، نحوه ارتباط والدین است. به طوری که در اکثر نظریههای رشد کودک و نوجوان، به اهمیت رفتار والدین توجه شدهاست. رفتار والدین با فرزندان چه خشن و چه محبت آمیز، چه منع کننده باشد و چه او را آزاد بگذارند غالبا مطابق الگوی فرهنگی خاص که در آن جامعه قرار دارد انجام میگیرد. عواملی متعددی در محیط خانوادگی میتواند در رشد کودک و نوجوان تاثیر بسزایی داشته باشد که اهم آن عبارتند از:
• شیوههای تربیتی یا روشهای فرزندپروری
• وضع اقتصادی خانواده
• تعداد افراد خانواده
• وضع روانشناختی والدین
• تحصیلات والدین
• پذیرش فرزند
• نگاه والدینی
• روابط برادران و خواهران
عوامل اشاره شده در رشد کودک و نوجوان بسیار با اهمیت میباشد. خانوادهای که از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوبی باشد، والدینی که از تحصیلات بالایی برخوردار باشند، نگاه مسئولیت پذیر در والدین، پذیرش بدون قید و شرط بدون توجه به ناتوانیهای فرزند و… محیط مطلوبی را برای رشد همهجانبه کودک و نوجوان ایجاد میکند.
در زمینه ارتباط صحیح والدین و کودک کتابهای بسیار مفیدی نوشته شده که غالبا ترجمه میباشد. اما یکی از کتابهای بسیار مفید در این زمینه کتاب « نگران بچه؛ روشهای روانشناختی رفتار با کودک » نوشته دکتر احمد اسماعیل زاده برزی است.
4- همسالان
۵- مدرسه | [
"علم",
"روانشناسی",
"زیستشناسی",
"جامعهشناسی",
"پزشکی",
"انسان",
"تولد",
"مرگ",
"کودکی",
"نوجوانی",
"رشد",
"رفتار",
"مشاهده",
"ژان پیاژه",
"شناختی",
"روانی",
"اجتماعی",
"جوانی",
"میانسالی",
"پختگی",
"پیری",
"عاطفی",
"اخلاقی",
"وراثت",
"محیط",
"اختلالات کروموزومی",
"سندرم داون",
"الکل",
"نیکوتین",
"هورمون",
"پادتن",
"هروئین",
"متادون",
"اختلالات رفتاری",
"سرخجه",
"آبله مرغان",
"بند ناف",
"آمپول روگام",
"سیستم عصبی",
"نفرت",
"ترس",
"اضطراب",
"اپی نفرین",
"استیل کولین",
"جنین",
"جامعه",
"تربیت",
"نگرش",
"بازی",
"ارتباط",
"تعامل",
"شخصیت",
"نظریه",
"روانشناختی",
"علیاکبر شعارینژاد"
] | [
"روانشناسی رشد",
"روانشناسی",
"شاخههای روانشناسی",
"علوم رفتاری"
] |
1,212 | علوم خاک | 0 | 64 | 0 | [
"خاک شناسی",
"خاکشناسی",
"خاكشناسي",
"خاكشناسي",
"علوم خاك",
"خاك شناسي"
] | false | 22 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | thumb
علوم خاک (Soil Science) دانش مطالعه و طبقهبندی خاک، بر اساس خصوصیات فیزیکی (مانند بافت یا ساختمان)، شیمیایی (مانند هدایت الکتریکی محلول خاک و میزان سدیم موجود) و زیستی آن است.
دانش خاکشناسی خاک را به عنوان ترکیب طبیعی بسیار پیچیده، که از هوازدگی فیزیکی و بیوشیمیایی بوجود آمده مورد بررسی قرار میدهد. یک پدولوژیست خاک را به عنوان یک ترکیب مطالعه میکند و کاربردهای آن را مد نظر قرار نمیدهد.
خاکشناسی به ما کمک میکند بهترین کاربرد ممکن را برای خاکهای مناطق مختلف تعیین نماییم، از آن حفاظت کنیم و کیفیت آن را افزایش دهیم. علاوه بر این، خاکشناسی شیوههای کشت بدون خاک گیاهان (کشت هایدروپونیک) را نیز در بر میگیرد. پژوهشگران رشته خاکشناسی با بررسی مواد و شرایط مورد نیاز زندگی گیاهان، امکان رشد گیاه در محیطهای بدون خاک را فراهم میکنند.
کارشناسان خاکشناس میزان مواد غذایی موجود در خاکهای مناطق مختلف را بررسی میکنند و بهترین راه افزایش میزان مواد مورد نیاز و کاهش آثار سوء موادی که میزان آن از حد طبیعی بیشتر است را بیان میکنند و در صورتیکه خاک از لحاظ مواد غذایی متعدد دچار کمبود باشد، راه حلهای ترکیبی (مانند کود فسفات آمونیوم) ارائه میدهند.
خاکشناسان میتوانند با شیوههای غیر عادی، مثلا با اضافه نمودن گچ به خاک سدیمی و شستشوی مداوم آن، ساختار شیمیایی و با شخم مناسب و اضافه نمودن کودهای گیاهی به خاک، ساختار فیزیکی آن را بهبود بخشند. آنها گیاهان و جاندرانی را که میتوانند باعث بهبود کیفیت خاک از نظر شیمیایی یا فیزیکی شوند را براساس نوع خاک پیشنهاد میکنند. مثلا برای خاکهایی که دارای کمبود نیتروژن هستند شبدر یا یونجه پیشنهاد میکنند و برای خاکهایی که به شدت فشرده شدهاند ولی ساختار شیمیایی مناسبی دارند کرم خاکی پیشنهاد میکنند.
شاخههای دانش خاکشناسی
دانش خاکشناسی خاک هارا از دو جنبه تحت بررسی میدهد و بر همین اساس به دو رشته تقسیم میشود.
-پدولوژی یا خاکپژوهی خاکها را به عنوان مواد طبیعی بسیار پیچیده، که از هوازدگی فیزیکی و زیستشیمیایی بوجود آمده مورد بررسی قرار میدهد. یک پدولوژیست خاک را به عنوان یک ترکیب مطالعه میکند و کاربردهای آن را مد نظر قرار نمیدهد.
-ادافولوژی خاک را به عنوان محیط زیست، رشد و نمو گیاهان مورد بررسی قرارمی دهد. ادافولوژیستها ویژگیهای خاک را از دیدگاه حاصلخیزی مورد بررسی قرار میدهند.
باید در نظر گرفت دانش خاکشناسی بهطور عمومی ترکیبی از این دو شاخهاست و نمیتوان آنها را دقیقا از هم تفکیک کرد.
رشته دانشگاهی خاکشناسی
thumb
خاکشناسی یکی از شاخههای رشته کشاورزی است. این رشته با رشتههای مهندسی شیمی و مهندسی عمران نیز رابطه نسبتا نزدیکی دارد. مهندس خاکشناس علاوه بر تسلط بر دانش شیمی (شیمی عمومی، شیمی آلی، زیستشیمی، شیمی تجزیه و خصوصا شیمی خاک)، دارای دانش فنی کافی در زمینه نقشه برداری و بررسی تصاویر هوایی و تصاویر ماهوارهای هم میباشد.
گرایشهای مهم رشته خاکشناسی
دانش خاکشناسی دارای گرایشهای تخصصی متعددی میباشد که گرایشهای خاکشناسی در مقطع کارشناسی ارشد قابل انتخاب است.
گرایشهای مقطع کاردانی ارشد (گرایش بر اساس موضوع پایاننامه تعیین میشود):
-شیمی خاک
-فیزیک خاک
-بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
-آلودگی خاک
-حاصلخیزی خاک
-فرسایش خاک
-پیدایش ورده بندی خاک | [
"خاک",
"هدایت الکتریکی",
"محلول",
"سدیم",
"خاکشناسی",
"هوازدگی",
"هایدروپونیک",
"گیاه",
"کود",
"فسفات آمونیوم",
"گچ",
"خاک سدیمی",
"شخم",
"نیتروژن",
"شبدر",
"یونجه",
"کرم خاکی",
"پدولوژی",
"ادافولوژی",
"محیط زیست",
"حاصلخیزی",
"کشاورزی",
"مهندسی شیمی",
"عمران",
"مهندس",
"شیمی",
"شیمی عمومی",
"شیمی آلی",
"زیستشیمی",
"شیمی تجزیه",
"شیمی خاک",
"نقشه برداری",
"تصاویر هوایی",
"تصاویر ماهوارهای",
"کارشناسی ارشد",
"پایاننامه",
"فیزیک خاک",
"بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک",
"آلودگی خاک",
"حاصلخیزی خاک",
"فرسایش خاک",
"پیدایش ورده بندی خاک"
] | [
"علم خاک",
"علوم زمین"
] |
1,213 | ابن رسته | 1 | 67 | 0 | [
"ابنرسته"
] | false | 36 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام_شخص",
"Item2": "'''ابو علی احمد بن عمرابن رسته'''"
},
{
"Item1": "ملیت",
"Item2": "ایرانی"
},
{
"Item1": "پیشه",
"Item2": "مکتشف و گیتاشناس"
},
{
"Item1": "محل_تولد",
"Item2": "منطقه [[رسته]] اصفهان"
},
{
"Item1": "تاریخ_مرگ",
"Item2": "بعد از [[۲۹۰]] / [[۹۰۳ (میلادی)]]"
}
],
"Title": "زندگینامه"
} | احمد ابن رسته یکی از کاشفان و گیتاشناسان بزرگ جهان بود که در در حدود ۹۰۳ میلادی برآمد. او ایرانی و زاده منطقه رسته اصفهان بوده است.
دانش وی درباره مردم اروپا و غیر مسلمانان آسیا وی را به منبعی معتبر تبدیل کرده بود. وی حتی درباره وجود جزایر بریتانیا و ولایات هفت گانه آنگلوساکسون اطلاع داشت. وی از تاریخ مردم ترک و سایر استپ نشینها نیز اطلاع داشت.
وی درباره یکی از پادشاهان قفقاز نوشته:
او به همراه روسها به نووگورود در شمال غربی روسیه سفر کرد و نکات نغزی درباره آن مناطق در دانشنامه جغرافیایی خود بازگو کرده است. وی همچنین درباره مجارها، اسلاوها و خزرها آگاهیهای سودمندی ارائه میدهد. ابن رسته همچنین سفرهایی به صنعاء در یمن و همچنین قفقاز داشت.
در حدود ۹۰۳ میلادی دائرهالمعارفی تالیف کرد، موسوم به الاءعلاقالنفیسه، که قسمت جغرافیایی آن در دست است. این کتاب شامل مقدمهای است در باب کرهء زمین و افلاک، که به دنبال آن به شرح ممالک پرداخته شدهاست. این کتاب در ۷ جلد نگاشته شده که تنها ۲ نسه جلد ۷ آن باقی مانده است. یکی در موزه بریتانیا و دیگری در دانشگاه کمبریج نگهداری میشوند. ابن رسته در این کتاب به کروی بودن زمین، حرکت خورشید و حرکت ستارگان اشاره میکند.
همچنین وی محاسبات جغرافیایی شامل قطر و محیط کره زمین انجام داده است. وی زمین را «کوچکترین همه ستارگان» و بزرگتر از برخی سیارهها میداند. او جرم عطارد را یک بیست و دوم زمین میداند که با آگاهی امروزی که یک نوزدهم زمین دانسته شده است، نزدیکی دارد. وی قطر زمین را ۵/۳ برابر قطر کره ماه میداند و فاصله آن تا زمین را ۲۴۵٫۰۰۰ میل (۴۵۰٫۰۰۰ کیلومتر) ثبت میکند که با آگاهی امروزی تنها ۱۰ درصد اختلاف دارد. وی در کتاب خود راجع به ۷ اقلیم سخن میگوید همچنین اشاره میکند که نواحی ناشناخته دیگری هم وجود داریم که از وضع آنها خبری نداریم.
وی تا اواسط قرن ۱۹ میلادی میان خاورشناسان غربی ناآشنا بود. | [
"رسته",
"۲۹۰",
"۹۰۳ (میلادی)",
"مردم ایرانی",
"اصفهان",
"جزایر بریتانیا",
"آنگلوساکسون",
"مردم ترک",
"استپ",
"نووگورود",
"روسیه",
"دانشنامه",
"اسلاو",
"خزرها",
"صنعاء",
"یمن",
"قفقاز",
"موزه بریتانیا",
"دانشگاه کمبریج",
"خاورشناختی"
] | [
"اهالی ایران در سده ۱۰ (میلادی)",
"تاریخنگاران اهل اصفهان",
"جغرافیدانان اسلام در قرون وسطی",
"جغرافیدانان سده ۱۰ (میلادی)",
"جغرافیدانان فارسیزبان دوران قرون وسطی",
"جهانگردان و مکتشفان اهل ایران",
"درگذشتگان سده ۱۰ (میلادی)",
"دودمان سامانیان",
"زادگان سده ۱۰ (میلادی)",
"مدرسه عراق",
"مکتشفان آسیا",
"مکتشفان فارسیزبان"
] |
1,214 | لانتان | 0 | 60 | 0 | [
"لانتانيوم",
"لانتانیوم",
"لانتانوم",
"لانتانیم"
] | false | 50 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | لانتان (Lanthanum، از یونانی ) یکی از عناصر جدول تناوبی با نماد La و عدد اتمی ۵۷ است. لانتان فلزی نقرهای رنگ و متعلق به گروه ۳ جدول تناوبی+گروه سوم جدول تناوبی و نخستین خانه گروه لانتانیدها است. لانتانید فلزی چکشخوار، نرم و انعطافپذیر است و در مجاورت هوا بهسرعت اکسید میشود. با آب سرد با سرعت کم و با داغ با سرعتی بیشتر واکنش میدهد به همین دلیل در شرایط غیر آزمایشگاهی قابل بررسی نیست. لانتان بهطور مستقیم با عناصر کربن، نیتروژن، بور، سلنیم، سیلیسیم، فسفر، گوگرد و هالوژنها واکنش میدهد. | [
"جدول تناوبی",
"گروه ۳ جدول تناوبی+گروه سوم",
"لانتانیدها",
"کربن",
"نیتروژن",
"بور",
"سلنیم",
"سیلیسیم",
"فسفر",
"گوگرد",
"هالوژنها"
] | [
"لانتان",
"عناصر شیمیایی",
"عوامل کاهنده",
"لانتانیدها"
] |
1,217 | لشکرگاه | 2 | 62 | 0 | [
"لشكرگاه",
"بست (شهر)"
] | false | 43 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "لشکرگاه"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "31.5831"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "64.3692"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Mosque in Lashkar Gah.jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "250"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "مسجدی در لشکرگاه"
},
{
"Item1": "ولایت",
"Item2": "هلمند"
},
{
"Item1": "نامهایقدیمی",
"Item2": "بست"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "فارسی، پشتو"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۷۷۳ متر"
}
],
"Title": "شهر افغانستان"
} | شهر لشکرگاه مرکز استان هلمند کشور افغانستان است.
لشکرگاه ادامهدهنده سکونت انسانی در نزدیکی ویرانههای شهر باستانی بست سیستان است.
بست، شهری کهن نزدیک پیوندگاه رودهای هیرمند و ارغنداب بود که امروزه ویرانههای آن مجاور شهر لشکرگاه، برجاست.
در واقع بست و لشکرگاه دو بخش از یک شهر بودهاند. در بخش نخست مردم کوچه و بازار زندگی میکردند که کانون بازرگانی و دادوستد بوده است و در بخش دیگر سپاهیان و صاحب منصبان سکنی داشتند.
بعد از سال ۱۹۵۳ میلادی بازاری در این شهر به عنوان مرکز طرح و پروژههای مزبور در نزدیکی خرابههای قدیمی این شهر بوجود آمد.
در سال ۱۹۶۳/۱۹۶۲ اولین ساختمانهای جدید شهر توسط طراحان آمریکایی در کنار ساختمانهای ادارات دره هلمند-ارغند و بخشهای شرقی بستر هلمندرود ساخته شدهاست.
در سال ۱۹۷۳ بازار این شهر ۶۵۵ مغازه داشت که در آن خواربارفروشی، انواع و اقسام پارچه فروشی و تعمیرگاههای نوین و یدک فروشی دیده میشدهاست. بازار خلج از بازارهای معروف لشکرگاه است و آن جمعه بازاری است که در۲۳ کیلومتری جنوب این شهر جای دارد. | [
"استان هلمند",
"افغانستان",
"بست (شهر)",
"آمریکا",
"هلمند",
"ارغند",
"هلمندرود",
"بازار خلج"
] | [
"شهرها در افغانستان",
"مراکز استان در افغانستان",
"مناطق مسکونی در ولایت هلمند"
] |
1,218 | تفنگ | 0 | 145 | 0 | [
"تفنگ خاندار",
"تفنگ گلولهزني",
"تفنگ گلوله زنی",
"تفنگ گلوله زني",
"تفنگ خان دار",
"تفنگ گلولهٔ زني",
"تفنگ گلولهٔ زنی",
"تفنگ گلوله زن",
"تفنگ گلولهٔ زن",
"تفنگ شکاری",
"تفنگ شكاري",
"تفنگسازی",
"تفنگ سازي",
"تفنگ سازی"
] | false | 115 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | تفنگ چخماقی انگلیسی از قرن ۱۸
تفنگ گونهای سلاح گرم دستی و انفرادی است. تفنگ معمولا دارای قنداق است و کاربرد آن مستلزم استفاده از دو دست و شانه تیرانداز است.
گلوله را با انفجار مهمات به بیرون میرانند، در مقابل نوع دیگری به نام تفنگ بادی وجود دارد که با فشار هوا به صورت مکانیکی این کار را انجام میدهد.
تفنگهای دارای مهمات هم دو نوع اصلی تفنگ دارند: تفنگ ساچمهزنی و تفنگ گلولهزنی.
در تفنگ ساچمهزنی تعدادی ساچمه فلزی در اثر فشار گاز باروت که در فشنگ ایجاد میشود از لوله تفنگ به بیرون پرتاب میشود. در تفنگ گلوله زنی فقط یک گلوله از لوله به بیرون میرود.
تفنگ گلولهزنی معمولا دارای لوله خاندار است که به همین دلیل دقت تیراندازی و برد آن بسیار بیشتر از تفنگ ساچمهای است.
در سال ۲۰۱۳ شرکت آمریکایی ترکینگ پوینت از نوعی تفنگ شکاری رونمایی کرد. میدان دید و هدفگیری این سلاح رایانهای است و مجهز به نرمافزارهای هدفگیری و سیستم مسافتیاب لیزری است. تجهیزات کامپیوتری این تفنگ به منظور نشانهگیری بسیار دقیق تعبیه شدهاست. کاربران مبتدی نیز به راحتی میتوانند با این تفنگ شکاری به هدف مشخص شلیک کنند. این سلاح مجهز به سامانه وای-فای است و قادر میباشد مختصات هدفگیری و تاریخ شلیک را ثبت کند. تکنولوژی این سلاح امکان پیگیری جرائم را به مراجع قانونی و حقوقی داده و کار آنها را برای کشف جرم و زمان رویداد تخلف آسان میکند.
انواع تفنگ
تفنگها پیشرفت چشمگیری داشتند تفنگهای اولیه مانند تپانچه از باروت استفاده میشد
تفنگ pistol یا کمری تفنگهایی با تعداد تیر کم هستند که وزن کم قدرت متوسط و به سادگی جابهجا میشوند
تفنگهای smg تفنگهایی هستند که حالت رگبار دو تیر تیک تیر نیز دارند یعنی به سه حالت بالا شلیک میکنند مانند یوزی uzi
تفنگهای shotgun شاتگان تفنگی پر قدرت که میتواند تیرهای بزرگ یا ۶تیر را همزمان شلیک کند
Rifle اسلحهای پر قدرت دقیق اما به صورت تک تیر است نام دیگر ان تک تیر است | [
"سلاح گرم",
"قنداق",
"تفنگ بادی",
"مهمات",
"تفنگ ساچمهزنی",
"تفنگ گلولهزنی",
"ساچمه",
"باروت",
"فشنگ",
"گلوله (جنگافزار)",
"خان (اسلحه)",
"دانش در ۲۰۱۳",
"تفنگ شکاری",
"مسافتیاب لیزری",
"وای-فای",
"جعبه سیاه (سامانه)",
"تکنولوژی",
"جرائم",
"فهرست تفنگها",
"فهرست واژگان نظامی"
] | [
"پیادهنظام",
"تجهیزات شکار",
"تفنگها",
"جنگافزارها",
"جنگافزارهای انفرادی"
] |
1,219 | سهکالبد | 0 | 21 | 0 | [
"سه كالبد بودا",
"سهٔ کالبد بودا",
"سهٔ كالبد بودا",
"سه کالبد بودا",
"سه كالبد",
"سه کالبد"
] | false | 1 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | سه کالبد بودا یا تریکایه (Trikāya) یکی از مفاهیم رایج در بوداگرایی است. تریکایه واژهای سانسکریت و به معنای سه کالبد است (در چینی: 三身 سانشن، در ژاپنی 三身 سانجین).
مهایانه (طریقت بزرگ) یکی از کیشهای مهم دین بوداست. قلب مهایانه در مفهوم سهکالبد و همچنین مفاهیم بوداسف (بیداروجود)، فراشناخت (پرگیا) و مهرورزی (کرونا) است.
اندکی پس از درگذشت بودا این اندیشه در دل بسیاری از پیروانش افتاد که او را بالاتر از انسان بدانند. نزد هینهیانیها بودا انسان برتری بود که از طریق نیروی فرهنگ روحی و شایستگی حاصل از زندگیهای گذشتهاش در این زندگی به کمال بینش رسیدهاست. اما احترام ژرفی که شاگردانش در دل به او میگذاشتند نمیتوانست با انسان معمولی بودن استادشان ارضا شود و از این رو او را فراتر از روان فانی دانستند. پس حتی سنت پالی هم در کنار زندگی خاکی، زندگی فراجهانی به او میدهد.
بودا سه تا نیست یکی است. تریکایه سه جنبه یک بوداست. ذات این سه جنبه یکی است ولی سرشت و کردارهایشان جداگانه است.
انجمن اصلی و اولیه شاگردان بودا یعنی مهاسنگیکهها بودا را فراجهان میدانستند و این مفهوم از آنان به مهایانهایها رسید که از سه طریق به بودا میاندیشیدند، یعنی:
کالبد آفریده
نیرمانهکایه نمود مرئی بودا یعنی همان شاکیهمونی (دانای قبیله شاکیه) است، انسانی که بر این خاک پا نهاد و آیین را به پیروانش آموخت و در هشتاد سالگی درگذشت.
کالبد خرسندی
سمبوگهکایه بودای آرمانی است که از یک کالبد درخشان بهرهمند است و آیین را به بیداروجودان میآموزد.
کالبد راستین
درمهکایه برترین وجودی است که فراگیرنده دیگران است، ذات بینش برتر و مهر و همدردی است، مطلق است. | [
"بوداگرایی",
"مهایانه",
"بوداسف",
"فراسوی فرزانگی",
"بودا",
"ع. پاشایی"
] | [
"بوداگرایی",
"بودیسم تبتی",
"مفاهیم فلسفی بودایی",
"واژگان بودایی",
"وجرهیانه"
] |
1,220 | مهایانه | 0 | 76 | 0 | [
"مهایانا",
"مهراه",
"مهايانه",
"مهايانا",
"آیین مهایانه",
"بوداگرایی مهایانه"
] | false | 50 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | در بوداگرایی هم دو شاخه اصلی وجود دارد. نام آنها هینه یانه و مهایانه است. یانه در سانسکریت یعنی راه. هینه یعنی کوچک و محدود و کهتر. مها یعنی بزرگ و مهتر. در فارسی میشود آنها را کهراه و مهراه ترجمه کرد.
فرق بنیادین هینه یانه (کهراه) با مهایانه (مهراه) اینست که آرمان هینه یانیها تک-بیداری (ارهت شدن) است ولی مهایانیها به بیدارگر شدن باور دارند.
توضیح: در کیش بودا آرمان فرجامین افراد، بودا شدن است. واژه بودا در سانسکریت یعنی بیدار. منظور از بیدار شدن، پی بردن به رازهای هستی و پیوند یافتن با جهان راستین (حق) در پس پرده این جهان ظاهری است. بوداییان جهان پیرامون ما را مانند پردهای رنگ و وارنگ میدانند که میان ما و جهان راستین کشیده شدهاست. در باور ایشان جهان راستین پشت پرده دارای هیچکدام از ویژگیهای این جهان ظاهری دور و بر ما نیست. اگر هم از آنها بپرسید که آنها این را از کجا میدانند میگویند چونکه بودا به آن جهان راه یافته و برگشته و از آنجا برای ما خبر آورده است. این در اصل همان حرف مولانا جلال الدین بلخی و دیگر شناسایان است که بر عاری بودن جهان راستین (حق) از صفات اینجهانی تاکید دارند و ادعا دارند که چیزهایی از آن جهان را تجربه کردهاند و زبانشان از توصیف آن برای ما قاصر است چونکه برای چیزی که ویژگیهای این جهان را ندارد در زبان و اندیشه ما واژه و پندارهای برای آن وجود ندارد.
هینه یانیها (باورمندان به راه محدود) معتقدند که هرکس باید بکوشد برای خودش این پرده را پاره کند و از روزنهای به دریای حق فرارود. آنها معتقد به تکروی هستند. در بوداگرایی این بیدارشوندگان تکرو را ارهت یعنی آدمهای باارزش مینامند. اما مهایانیها (مهراهیها) بر این باورند که کسانی که دریای بیکران حق و راستی را دریافتند باید دم درگاه حق بمانند و بکوشند تا بقیه موجودات را هم به سوی حق و حقیقت بکشانند. در ادبیات بودایی به اینگونه افراد بیدارگر (بوداسف یا بودی ستوا Bodhisattva) میگویند. بیدارگران اینکار را از روی مهرورزی به همه موجودات میکنند. یعنی آنها همه ماها را به چشم نمودهایی از جهان حق میبینند و به همه ما مهر میورزند و میکوشند تا ما را نیز مانند خود بسوی رستگاری و حق یابی بکشند. | [
"بوداگرایی",
"بودا",
"حق",
"بوداسف"
] | [
"مهایانه",
"بوداگرایی",
"تاریخ هند",
"فرهنگ در آسیای شرقی",
"فرهنگ در هند",
"مفاهیم فلسفی بودایی",
"ناستیکا",
"واژگان بودایی"
] |
1,221 | چرخ دارما | 0 | 31 | 0 | [
"☸",
"دارما چاکرا",
"دارما چاكرا"
] | false | 11 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | left
آیین بودا در سده پنجم پیش از زایش مسیح در هندوستان پیدا شد و کمابیش ۱۵۰۰ سال در آن سرزمین ماند و سپس به سرزمینهای دیگر کوچید. بوداییان بر این باورند که در این ۱۵۰۰ سال آموزههای بوداگرایی سه بار دستخوش دگرگونی شدهاند و در این باره اصطلاح «سه بار گردش چرخ آیین» را بکار میبرند.
چرخشگاه هر کدام از این دورهها را هم هر ۵۰۰ سال میپندارند. البته آموزههای دورههای پیشین هم همراستا با آموزههای تازه به زندگی خود ادامه دادهاند.
بنمایهای که همه این آموزهها به آن پایبند بودهاند همانا اصل نپایندگی هستی است. این باور که هیچ چیز این جهان هستی پاینده و پایدار نیست.
اصطلاح چرخ آیین (چرخ دارما) (Dharmacakra) بعدها در میان بوداییان تبت محبوبیت زیادی پیدا کرد و در موارد دیگری بکار رفت. دارما چاکرا نمادی باستانی در آیین بوداست که توسط آشوکا پادشاه قدرتمند قرن چهارم قبل از میلاد به عنوان گردونه قانون استفاده میشده است. اکنون تصویر این گردونه به رنگ سورمهای و با بیست و چهار پره بر روی پرچم هند قرار دارد.
برای نمونه در آنجا بوداییان چرخهای درست کردند و بر روی آنها متون بودایی نگاشتند و به این چرخها نام چرخ آیین یا چرخ نیایش دادند. منظور از گرداندن این چرخها بدست پیروان آیین بودا همانا نمادی از خواندن سخن بودا بود.
بر روی و در درون این چرخها افسونهایی (مانتراهایی) نوشته شدهاست. افسونها سخنانی ژرف به گونهای بسیار نمادین هستند. این چرخها را میتوان در جوامع گوناگون بودایی یافت اما تنها در تبت است که آنها بخشی جاافتاده از زندگی روزمره را تشکیل میدهند. بوداییان بر این باورند که چرخاندن این چرخها مانند این میماند که شخص (بصورت نمادین) همه متون درون آن را خواندهاست. | [
"آیین بودا",
"هندوستان",
"بوداگرایی",
"آشوکا",
"پرچم هند",
"افسون",
"مانترا",
"Coat of arms of Mongolia",
"Cintamani (jewel)",
"نیلوفر آبی",
"khata",
"Soyombo symbol",
"Coat of arms of Sri Lanka",
"crest (heraldry)",
"Ashoka Chakra",
"Flag of Sikkim",
"سیکیم",
"Thammasat University",
"Constitution of Thailand",
"Phan (tray)",
"chaplain"
] | [
"بوداگرایی"
] |
1,223 | متون بودایی | 0 | 44 | 0 | [
"آثار نوشتاری بودایی",
"آثار نوشتاري بوداگرايي",
"آثار نوشتاری بوداگرایی",
"آثار نوشتاري بودايي",
"متون بودايي",
"اثار نوشتاري بودايي",
"اثار نوشتاري بوداگرايي",
"اثار نوشتاری بوداگرایی",
"اثار نوشتاری بودایی"
] | false | 10 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | زبان مادری بودا به احتمال زیاد زبان پالی بودهاست که یکی از گویشهای هندوآریایی میانه و خویشاوند با سانسکریت است. نوشتههای بنیادین بودایی نیز بیشتر به این زبان و در سریلانکا نگاشته شدهاست. آن مجموعه از آثار بودایی که سخن شخص بودا بشمار میرود به سه بخش تقسیم میگردد و جمعا سه سبد نامیده میشود. موضوع مجموعه یا سبد نخست، انضباط راهبان، سبد دوم گفتمانهای بودا و سبد سوم آموزههای دیگر است. نام این مجموعهها بترتیب وینیه پیتکه (پرورش نامه)، سوته پیتکه (سوره نامه) و ابی دمه پیتکه (کتاب تفاسیر آیین) است. سه سبد خود از ۲۹ کتاب جداگانه تشکیل شدهاند. مجموعه دوم یعنی سوره نامه خود پنج زیرمجموعه (نیکایا) را در بر میگیرد. یکی از این زیرمجموعهها کودکا-نیکایا (مجموعه متون کوتاه) است که معروفترین کتاب آن بنام دما پادا با نام فارسی راه حق بدست رضا علوی مستقیما از زبان پالی به فارسی برگردانده شده و در سال ۱۳۸۰ از سوی نشر فرزان روز در تهران چاپ گشتهاست.
نمونهای از سخنان بودا در کتاب راه حق
(سوره گل، بند ۵۰)
آدمی باید به کرده و ناکرده خود بنگرد،
نه به خطای دیگران،
و نه به آنچه کرده یا نکردهاند.
(سوره خشم، بندهای ۲۲۷–۲۲۹)
ای اتولا! (نام یکی از پیروان بودا)
از قدیم گفتهاند
-و این سخن امروز نیست-
نکوهش کنند آن را که سکوت کرد
و آن را که زیاده سخن گفت
و آن را که به اندازه سخن گفت.
کسی در این جهان بینکوهش نیست.
نبودهاست و نخواهد بود و نیست اکنون
کسی که یکسره درخور نکوهش باشد
یا آن کس که یکسره درخور ستایش.
مگر آن کسی که دانایان بستایندش.
آن کس که داناست
و فارغ از آلودگیها
و در راه معرفت کوشا.
پیرامون سده دوم پیش از زایش عیسی (۳۰۰ سال پس از بودا) کتابهای فراوان دیگری به رشته نگارش درآمد که بنیاد شاخههای گوناگون مهراهی (مهایانی) شدند. از این کتابها یا به قولی سورهها (سوتراها) ۶۰۰ عدد بجا ماندهاست که جمعا بنام سورههای مهراهی (مهایانا سوترا) مشهورند. از برجستهترین این سورهها میتوان از سوره فراسوی فرزانگی (پرگیا پارمیتا) نام برد که پایه شکلگیری مکتب مادیمکه شد یعنی همان مکتب و دبستان بودایی که در میان مردم تبت رواج دارد. سوره دل (پرگیا-پارمیتا-هریدیه-سوترا) از مهمترین بخشهای آن است.
اثر برجسته دیگر، سوره نیلوفر آبی (سد-درمه-پوندریکه-سوترا) است که محبوبیت زیادی در چین و ژاپن دارد. سوره گلآذین (اوتمسکه سوترا) متنی بنیادی برای بوداگرایی هوا ین در چین شد و سوره شادبوم (سوکاوتی-ویوهه-سوترا) به شکلگیری بوداگرایی پاکبوم در ژاپن انجامید.
بجز سورهها آثار بودایی بسیاری پدید آمده که در مقوله تفسیر و جستار بشمار میآید. این آثار که به شاسترا معروفند شامل چکامه و آثار ادبی نیز میشود و بیشتر به زبانهای پالی، سانسکریت، چینی، ژاپنی و تبتی نگاشته شدهاند.
جمعبندی
نوشتههای بنیادین بودایی:
۱. سه سبد: پرورش نامه، سوره نامه، کتاب تفاسیر آئین
۲. سورهها: فراسوی فرزانگی، سوره نیلوفر آبی، سوره گل آذین، سوره پاکبوم… (۶۰۰ کتاب).
۳. تفسیرها | [
"بودا",
"پالی",
"هندوآریایی",
"وینیه پیتکه",
"سوتّه پیتکه",
"ابی دمّه پیتکه",
"کودکا-نیکایا",
"عیسی",
"مهراه",
"سوترا",
"سوره دل",
"سوره نیلوفر آبی",
"چین",
"ژاپن",
"بوداگرایی",
"شاسترا",
"سه سبد",
"فراسوی فرزانگی"
] | [
"متون بودایی",
"بوداگرایی"
] |
1,224 | عارف قزوینی | 1 | 285 | 0 | [
"عارف قزويني",
"ابوالقاسم عارف قزوینی",
"ابوالقاسم عارف قزويني",
"تصنیفهای عارف قزوینی"
] | false | 116 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام",
"Item2": "عارف قزوینی"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Aref.JPG"
},
{
"Item1": "توضیح تصویر",
"Item2": "عارف قزوینی"
},
{
"Item1": "نام اصلی",
"Item2": "'''ابوالقاسم عارف قزوینی'''"
},
{
"Item1": "زمینه فعالیت",
"Item2": "[[شاعر]]، [[تصنیفساز]]"
},
{
"Item1": "ملیت",
"Item2": "ایرانی"
},
{
"Item1": "تاریخ تولد",
"Item2": "۱۲۵۹ خورشیدی"
},
{
"Item1": "محل تولد",
"Item2": "[[قزوین]]، [[ایران]]"
},
{
"Item1": "والدین",
"Item2": "ملاهادی وکیل"
},
{
"Item1": "تاریخ مرگ",
"Item2": "۲ بهمن ۱۳۱۲"
},
{
"Item1": "محل مرگ",
"Item2": "[[همدان]]، [[ایران]]"
},
{
"Item1": "محل زندگی",
"Item2": "[[تهران]]"
},
{
"Item1": "مدفن",
"Item2": "محوطه آرامگاه [[بوعلی سینا]]، [[همدان]]"
},
{
"Item1": "در زمان حکومت",
"Item2": "[[قاجار]] - [[پهلوی]]"
},
{
"Item1": "سبک نوشتاری",
"Item2": "سراینده تصنیفهای میهنی در دوره مشروطه"
},
{
"Item1": "دیوان اشعار",
"Item2": "دیوان اشعار، تصانیف موسیقی"
},
{
"Item1": "علت شهرت",
"Item2": "صدای خوش و اشعار میهن پرستانه"
},
{
"Item1": "علت مرگ",
"Item2": "سرطان ریه"
}
],
"Title": "شاعر و نویسنده"
} | ابوالقاسم عارف قزوینی (۱۲۵۹–۱ بهمن ۱۳۱۲)، شاعر و تصنیفساز اهل ایران بود.
خانه عارف قزوینی در محله حمدالله مستوفی قزوین است.
تولد و سالهای پیش از جوانی
عارف در سال ۱۲۵۹ هجری شمسی در قزوین متولد شد. پدرش «ملاهادی وکیل» بود. عارف صرف و نحو عربی و فارسی را در قزوین فراگرفت. خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب مینوشت. موسیقی را نزد میرزاصادق خرازی فراگرفت. مدتی به اصرار پدر در پای منبر میرزا حسن واعظ، یکی از وعاظ قزوین، به نوحه خوانی پرداخت و عمامه میبست ولی پس از مرگ پدر عمامه را برداشت و ترک روضه خوانی کرد.
ازدواج
عارف در ۱۷ سالگی به دختری به نام «خانمبالا» عشق و علاقه پیدا کرد و با او پنهانی ازدواج کرد. (تصنیف دیدم صنمی را در وصف ایشان سرود) فشارهای خانواده دختر پس از اینکه مطلع گردیدند زیاد شد و عارف به ناچار به رشت رفت و پس از بازگشت با وجود عشق بسیار، آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر ازدواج نکرد.
میان سالی و مشروطه
عارف در سال ۱۳۱۶ ه.ق به تهران آمد و چون صدای خوشی داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و مظفرالدین شاه خواست او را در ردیف فراش خلوتها درآورد، اما عارف به قزوین بازگشت.
در سال ۱۳۲۳ در زمان آغاز ۲۳ سالگی عارف زمزمه مشروطیت بلند گشته بود، عارف نیز با غزلهای خود به موفقیت مشروطیت کمک کرد.
در سال ۱۳۳۵ یکی از دوستان عارف به نام «عبدالرحیم خان» خودکشی کرد و عارف بر اثر این به جنون مبتلا شد و نظام السلطنه مافی او را برای مداوا به بغداد برد. پس از چندی با شروع جنگ جهانی اول همراه نظام السلطنه به استانبول رفت. ایرج میرزا شاعر طنز سرای معروف، منظومه عارفنامه را در هجو وی سرود.
وی در سال ۱۳۳۷ ه.ق به تهران بازگشت و کنسرت با شکوهی ترتیب داد.
در هنگام مرگ کلنل محمد تقی خان پسیان در سال ۱۳۴۰ ه.ق در تشییع جنازه او شرکت نمود و به مسببین این حادثه ناسزا گفت. هنگامی که خواستند سر کلنل را روی توپ بگذارند، عارف فریاد برآورد:
این سر که نشان سرپرستی است امروز رها ز قید هستی است
با دیده عبرتش ببینید کاین عاقبت وطنپرستی است
از راست: عارف قزوینی، دکتر بدیعالحکما، جلالالدین کیهان «جنرال کنسول ایران در بمبئی»، مریم بدیع «دختر بدیعالحکما»، ناشناس، منور بدیع «همسر بدیعالحکما». (همدان ۱۳۱۱، منزل دکتر بدیعالحکما خیابان بینالنهرین).
عارف قزوینی در دره مراد بیگ همدانعارف در سال ۱۳۰۵ ه.ش به دعوت دوستی به بروجرد رفت تا شرح احوال دوره آزادیخواهی را بنویسد. اما از بروجرد بر اثر حادثهای ناخوشایند (مسموم کردن یکی از سگهای وی و شایعاتی مبنی بر دفن جسد سگ در یک امامزاده) خارج شده و به اراک پناه برد. در اراک هم او را راحت نگذاشتند. او خود میگوید: «بعد میگویند این ننگمقصود خود عارف است بسته نباید در خاک قبر بماند، ای داد، بیداد! حقیقتا ای داد، بیداد؛ الان ده، پانزده سال است شب و روز ورد زبان من این شدهاست که بگویم ای داد، بیداد.» سپس بیماریش شدت گرفت و حنجرهاش گرفته، از خواندن بازماند و از معالجه ناتوان:
سرانجام عارف در سال ۱۳۰۷ جهت معالجه نزد دکتر بدیع به همدان رفت و برای همیشه در آنجا ماند. عارف در همدان بیمار، رنجدیده و مایوس بود و از همه بهجز اندکدوستانی یکدل و صمیمی کناره گرفت و انسانها را شیطان و دروغگو مینامید. او از دشمنی اهل روزگار چنین شکوه میکند: بدبینی، سوءظن، واکنشهای عصبی و پرخاشگرانه -که با حساسیت و صداقت بسیار درآمیخته بود- اساس شخصیت و مواجهه عارف با دیگران را شکل میدهد؛ هم از این روست که دوستیها و دشمنیهای عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردمگریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم میآورد. مقبره عارف در میدان ابن سینا همدانوضعیت 300x300پیکسلعارف باقیمانده عمر را در خانهای اجارهای در یک قلعه کوچک در دره مراد بیک با یک کلفت به صورت تبعیدی و خود خواسته سکونت گزید؛ در حالی که دارایی او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. او در سالهای پایانی با فقر دست به گریبان بود و اگرچه دوستان دور و نزدیک به او کمک میکردند، این امر به روح آزاده شاعر لطمه میزد و او را شرمنده میساخت. خود درباره روزهای تنهایی میگوید:
در سال ۱۳۰۸ عارف سر مکاتبه با زرتشتیان هند را باز کرد و برخی پژوهشهای خود را برای «سردین شاه پارسی» به هند فرستاد. زرتشتیان او را به هند دعوت کردند، اما جواب رد داد و دیری نگذشت که از کرده خود پشیمان شد.
مرگ
سرانجام عارف در روز دوشنبه دوم بهمن ۱۳۱۲ خورشیدی در حالی که ۵۴ سال داشت، مرگ زودرس به سراغش آمد. او پس از ۱۰ روز بیماری سخت به کمک جیران پرستار پیرش خود را به کنار پنجره کشاند، تا آفتاب و آسمان میهنش را عاشقانه ببیند و او پس از دیدن آفتاب این شعر را زمزمه کرد:
نستعلیق
سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد و در آرامگاه بوعلی سینا (واقع در همدان، خیابان بوعلی) بهخاک سپرده شد.
قصائد، غزلیات، مثنویها
بر طبق دیوان عارف قزوینی چاپ برلین.
مرثیه اول - ۱۲۷۲ - قزوین
مرثیه دوم - ۱۲۷۲ - قزوین
مرثیه سوم - ۱۲۷۴ - قزوین
راز دل - ۱۲۷۷ - رشت
خم دو طره - ۱۲۷۷ - قزوین
قافیه سالار دل - ۱۲۸۲ - اول فروردین تهران
بلای هجر - ۱۲۸۲ - تهران
سفر بیخبر - ۱۲۸۲ - تهران
اندیشه وصل - ۱۲۸۲ - قزوین
درد عشق - ۱۲۸۲ - تهران
مس قلب در اکسیر - ۱۲۸۲ - قزوین
بوسه و جان - تهران - ۱۲۸۴
شکنج طره - ۱۲۸۶ - تهران
گیسوی نگار - ۱۲۸۷ - تهران
هاله زلف - ۱۲۸۷ - تهران
عوض اشک - ۱۲۸۵ - تهران
مرا هجرت کشد - ۱۲۸۵ - تهران
شرمسار دیده - ۱۲۸۶ - تهران
خوش به گریه - ۱۲۸۶ - تهران
شاه فراری - ۱۲۸۸ - تهران
شهر عشق - ۱۲۸۸ - مرداد ماه تهران
حکایت هجران - ۱۲۸۸ - گرگان رود طوالش - ۱۲۸۸
پیام آزادی - ۱۲۸۸ - تهران
زنده باد - ۱۲۸۸ - تهران
وادی عشق - ۱۲۸۸ - تهران
مرگ دوست - ۱۲۸۹ - تهران
دست به دامان - ۱۲۸۹ - تهران
رغم چشم - ۱۲۸۹ - تهران
غزل اول - پارتی زلف - ۱۲۹۰ - تهران
غزل دوم - خیانت به وطن - ۱۲۹۰ - تهران
دشمن خونی خسروان - ۱۲۹۰ - تهران
مراد دل - ۱۲۹۰ - پائیز تهران
کیفر بد کار - ۱۲۹۰ - تهران
یا مرگ یا آزادی (درباره اولتیماتوم به روسها) - ۱۲۹۰ - تهران
بمیرم یا نمیرم - ۱۲۹۰ - تهران
عهد با جانان - ۱۲۹۱ - تهران
غم تن - ۱۲۹۱ - تهران
غزل اول، زاهدان ریایی - واعظان دروغی - ۱۲۹۲ - تهران
غزل دوم، بیداری دشمن - غفلت دوست - ۱۲۹۲ - تهران
حال دل - ۱۲۹۲ - اصفهان
دل خوار کرد - ۱۲۹۲ - اصفهان
بیهنری و تن آسایی - ۱۲۹۳ - تهران
لباس مرگ - ۱۲۹۴ - تهران
فتنه رقیب - ۱۲۹۴ - تهران
جور - ۱۲۹۴ - قصر شیرین
دیدار طاق کسری - ۱۲۹۵ - بغداد (مدائن)
یادگار کاوه - ۱۲۹۵ - سالهای تبعید
فضولی - ۱۲۹۶ - دوران تبعید استانبول (دوره تبعید)
تیغ زبان - پردههای ریا - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید)
تمدن بیترتیب نسوان - سفر نیمه راه - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید)
سلیمان نظیف - ۱۲۹۶ - استانبول (دوره تبعید)
غم غربت - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید)
یاد وطن - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید)
گدای عشق - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید)
آرزو - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید)
جمهوری عشق - ۱۲۹۷ - استانبول (دوره تبعید)
کوی میکده - ۱۲۹۸ - تهران (به یادگار از بازگشت تبعیدیهای سیاسی ایران از استانبول و آلمان گفته شده)
هیئت کابینه، تکیه دولت - ۱۲۹۸ - تهران
عقده دل - ۱۲۹۸ - تهران
فرقه بازی و جهالت - ۱۲۹۸ - تهران
خنده پس از گریه - ۱۲۹۸ - تهران
خوش آن زمان - ۱۲۹۸ - تهران
ناله مرغ اسیر - ۱۲۹۸ - تهران
به مرگ راضیم - ۱۲۹۸ - تهران
صباح خماری - ۱۲۹۸ - اصفهان
اصفهان در عصر صفویه - ۱۲۹۸ - اصفهان
سپاه عشق - ۱۲۹۸ - اصفهان
رنود و انقلاب - ۱۲۹۸- اصفهان
در استقبال از رئیسالوزراء ۱–۱۲۹۸ - اصفهان
در استقبال از رئیسالوزراء ۲–۱۲۹۸- اصفهان
سلطنت نکبت - ۱۲۹۸ - اصفهان
قصر نو - ۱۲۹۸ - اصفهان
بیرق دشمن - ۱۲۹۸ - اراک/اصفهان
خسرو بیگانه پرست - وکلای خائن - ۱۲۹۹ - اراک
هجر و سفر، عارف در به در - ۱۲۹۹ اراک/اصفهان
دل کارگر - زلف سرمایه دار - ۱۲۹۹ - اراک
مساوات عشق - ۱۲۹۹ - اراک
دموکرات و اعتدالی - ۱۲۹۹ - اراک
شکایت تلخ - ۱۳۰۰ - اراک/تهران
از زبان کلنل محمد تقی خان پسیان - ۱۳۰۰- مشهد
دزد ترکمن - ۱۳۰۰ - مشهد
تکمیل معارف - ۱۳۰۰ - مشهد
رویای راحتی - ۱۳۰۰ - مشهد
سر و همسر - ۱۳۰۰ - تهران/دروازه قزوین
دلاکیه - ۱۳۰۰ - تهران
مرد قجر - ۱۳۰۰ - تهران
قحط الرجال - ۱۳۰۰ - تهران
خون کلنل - ۱۳۰۰ - تهران
پدرنامه - ۱۳۰۰ - تهران
خرنامه - ۱۳۰۱ - تهران. *این شعر در کتاب چاپ جدید دیوان عارف اکثر ابیاتش سانسور شده.
بهار در دامنه الوند - ۱۳۰۱ - تهران
از زبان پدر - ۱۳۰۱ - کردستان
به یاد سید ضیاء - ۱۳۰۱ - کردستان/تهران
گریه - ۱۳۰۱- سنندج
وطن دوستی بیچشم داشت - ۱۳۰۱- کردستان/سنندج
در مدح حضرت مولانا علی بیرنگ - ۱۳۰۱ - همدان
بیابانگرد - ۱۳۰۱ - یانس آباد/قزوین
حشمت الملک - ۱۳۰۱ - تهران/کردستان
عشق علی - ۱۳۰۱ - سنندج
نامه - ۱۳۰۱ - سنندج
بار فلک - ۱۳۰۱ - کردستان
در رثاء ثقهالاسلام - ۱۳۰۱ - سنندج
شکوه - ۱۳۰۱ - سنندج
طره زلف پریشان - ۱۳۰۱ - سنندج
همای سعادت - ۱۳۰۱ - سنندج
فلفلحلحح - ۱۳۰۱ - سنندج/همدان
جار و مجور - ۱۳۰۱ - تهران - *این شهر در چاپ جدید دیوان عارف چند بیت آن سانسور شده.
مینو و مینا - ۱۳۰۱ - تهران
دزد انتخاب نکن - ۱۳۰۱ - تهران
آتش وطن - ۱۳۰۱ - همدان
غزل پوشالی - ۱۳۰۱ - تهران
صدای ناله مظلوم - ۱۳۰۲ - تهران
مژه و نیشتر - ۱۳۰۲ - تهران
خواب و خیال - ۱۳۰۲ - تهران
صبح شد باز - ۱۳۰۲ - تهران
ستاره صبح - ۱۳۰۲ - تهران
غزلهای جمهوری - ۱۳۰۲ - تهران
آتش جمهوری - ۱۳۰۳ - تبریز
عشق آذربایجان - ۱۳۰۳ - تبریز. *این شعر در چاپ جدید دیوان عارف برخی ابیاتش سانسور گشته.
ستایش تبریز - ۱۳۰۳ - تبریز. *این شعر در چاپ جدید دیوان عارف برخی ابیاتش سانسور گشته.
درویش بیابانی - ۱۳۰۳ - تبریز
داد حسنت به تو - ۱۳۰۳ - تبریز
نتوان گفت - ۱۳۰۴ - تبریز
پیام سروش - ۱۳۰۴ - تبریز/تهران
خانه به دوش - ۱۳۰۴ - تهران
استقبال از غزل دوخامحمد - ۱۳۰۵ - اراک
در انتقاد رضاشاه - ۱۳۰۵ - بروجرد
تربیت روزگار - ۱۳۰۶ - همدان
اسیر سال و ماه و هفته - ۱۳۰۷ - همدان
عارف در بوستان - ۱۳۰۷ - همدان
نور صبح معارف - ۱۳۰۷ - همدان
دودمان دل - ۱۳۰۷ - همدان
احترام ایرانی - ۱۳۰۸ - همدان
زرتشت - ۱۳۰۸ - همدان. * این شعر در چاپ جدید دیوان عارف سانسور گشته. اما در نسخه چاپ برلین (نسخه اصلی) و انتشارات نگاه ۱۳۹۰ وجود دارد. هرچند که انتشارات نگاه خود سانسورهایی پدیدآورده.
پاسخ به رضا شاه - ۱۳۰۸ - همدان
نثار وطن - ۱۳۰۹ - همدان
میهمان سفارت - ۱۳۰۹ - همدان
ای حضرت شفق - ۱۳۰۹ - همدان
پاسخ به معاندان - ۱۳۰۹ - همدان
لعنت - ۱۳۰۹ - همدان
در استقبال غزل شهریار - ۱۳۱۰ - همدان
کوی یار - ۱۳۱۰ - همدان
حاجی بیعقیده - ۱۳۱۱ - همدان *این شعر در کتاب چاپ جدید دیوان عارف اکثر ابیاتش سانسور گشته.
همدان - ۱۳۱۱ - همدان
خودکشی - ۱۳۱۱ - همدان
خوشا شیراز - ۱۳۱۱ - همدان
ای زن نادان دهاتی - ۱۳۱۱ - همدان
تیر دعا - ۱۳۱۱ - همدان
رشک آفتاب - ۱۳۱۱ - همدان
میهمان وطن - ۱۳۱۱ - همدان
پائیز عمر شد - ۱۳۱۱ - همدان
حرف آخر - ۱۳۱۱ - همدان
تیمورتاش نامه - ۱۳۱۱ - همدان
شهر عشق و آوارگی - ۱۳۱۱ - همدان
کوی عشق - ۱۳۱۱ - همدان
جهل و فقر - ۱۳۱۲ - همدان
تاریخ قزوین - ۱۳۱۲ - همدان
اجنبی از خانه بیرون کن - ۱۳۱۲ - همدان
سر دل - ۱۳۱۲ - همدان
غم دوست - ۱۳۱۲ - همدان
بیماری عشق - ۱۳۱۲ - همدان
نازم آن دست - ۱۳۱۲ - همدان
تو باشی من .. - ۱۳۱۲ -همدان
بد نمیشد - ۱۳۱۲ - همدان
تصنیفها
از خون جوانان وطن لاله دمیده– آواز دشتی
دیدم صنمی، سرو قدی، روی چو ماهی – آواز افشاری – ۱۲۶۵
ای امان از فراقت امان – دستگاه شور – ۱۲۷۵ (همزمان با ورود مشروطه خواهان به تهران)
نمیدانم چه در پیمانه کردی – آواز افشاری
نکنم اگر چاره دل هرجایی را – آواز افشاری – ۱۲۷۶
افتخار همه آفاقی و منظور منی – دستگاه سهگاه - (برای افتخارالسلطنه - دختر ناصرالدین شاه)
توای تاج، تاج سر خسروانی – آواز افشاری – ۱۲۷۷ - (برای تاج السلطنه - دختر ناصرالدین شاه)
هنگام میفصل گل و گشت چمن شد – آواز دشتی - (به مناسبت افتتاح دوره دوم مجلسشورایملیایران)
دل هوس سبزه و صحرا ندارد – آواز ابوعطا
نه قدرت که با وی نشینم، نا طاقت که جز وی ببینم – آواز افشاری
ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود – آواز دشتی – ۱۲۸۸ - (به مناسبت اخراج مورگان شوستر آمریکایی از ایران)
باد فرحبخش بهاری وزید – آواز بیاتزند
بلبل شوریده فغان میکند – دستگاه ماهور – ۱۲۸۹
گریه را به مستی بهانه کردم – دستگاه شور – ۱۲۸۷
از کفم رها شد مهار دل –آواز افشاری – ۱۲۸۸
ترک چشمش ار فتنه کرد راست – آواز ابوعطا – ۱۲۹۴
چه شورها که من به پا ز شاهناز میکنم – دستگاه شور – ۱۲۹۵
بماندیم ما، مستقل شد ارمنستان – دستگاه سهگاه –۱۲۹۷
جان برخی آذربایجان باد – آواز دشتی – ۱۲۹۷ (برای آذربایجان - در جواب تفرقه افکنان پانترکیسم)
شانه بر زلف پریشان زدهای، بهبه و به – آواز دشتی –۱۲۹۷
رحمای خدای دادگر کردی نکردی – آواز بیاتزند – ۱۲۹۷
امروزای فرشته رحمت بلا شدی – آواز افشاری – ۱۲۹۹
گریه کن که گر سیل خون گری ثمر ندارد – آواز دشتی – ۱۳۰۰ (به مناسبت مرگ کلنل محمد تقیخان پسیان)
تا رخت مقید نقاب است – آواز بیاتاصفهان – ۱۳۰۱
ای دست حق پشت و پناهت بازآ – دستگاه شور – ۱۳۰۰(برای سید ضیا)
گو به ساقی کز ایاغی ترکی و ماغی
چه آذرها به جان از عشق آذربایجان دارم – ۱۳۰۳ (به یاد ستارخان و باقر خان)
باد خزانی زد ناگهانی، کرد آنچه دانی – دستگاه شور - ۱۳۰۳
درباره فردوسی و تاریخ ایران
عارف قزوینی در حقیقت یک ملیگرا بود. اشعار میهن پرستانه وی در وصف جای جای ایران زمین ستودنی است.
عارف درباره ابوالقاسم فردوسی میگوید:
حالا فهمیدم تمام عمرم به خطا رفته! این ملت مرده پرست هم نیست، اگر مرده پرست بود، مزار بزرگترین شاعر ایران فردوسی تاکنون معلوم بود در کجاست.
وی همچنین به تاریخ ایران زمین عشق فراوانی داشت و در مورد تاریخ ایران کهن میگوید:
به ملتی که ز تاریخ خویش بیخبر است به جز حکایت محو و زوال نتوان گفت.
خوانندگان تصنیفها
از زمان سروده شدن تصنیفها تا به امروز به وسیله خوانندگان غیرحرفهای و حرفهای بارها این تصنیفها خوانده شده، از جمله خوانندگان پرآوازه که برخی تصنیفهای عارف را اجرا کردهاند: قمرالملوک وزیری، عبدالله دوامی، الهه (تدوین از روحالله خالقی)، مرضیه، حبیب محبیان، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، معین، همایون شجریان، غلام حسین بنان،صدیق تعریف، محسن کرامتی، سالار عقیلی، لیلا فروهر.
سبک و شیوه
وی اولین تصنیفش را در ۱۸ سالگی ساخت. عارف یا تصنیفهای وطنی-سیاسی ساخته یا تصنیف عشقی و در هر دو زمینه نیز بیباک و سنت شکن بودهاست. تصنیفهای عارف چون اکثرا در وصف حال و اوضاع زمانه بود همگی تاثیر بسزایی در مجامع آن روز داشت. عارف از اولین کسانی است که در ایران کنسرت برگزار کرد و به جنبه غیر مجلسی بودن و مردمی بودن آن تاکید میورزد. کنسرتهای او همیشه پر رونق و پرازدحام بود. عارف در مورد تصنیف و تصنیفسازی عقیده داشت که تصنیف نباید تحریر داشته باشد تا مردمی که صدا و تحریر ندارند بتوانند به راحتی از پس اجرای آن برآیند. عبدالله دوامی نقل میکند: هنگام خواندن یکی از تصنیفهای عارف تحریر دادهاست و عارف به حالت قهر با او درگیر شده که چرا تحریر میدهد.
عارف در سرتاسر زندگی خود همیشه صراحت داشته و این حداقل در تصنیفهای اجتماعی و سیاسی او به خوبی مشهود است. او بدون هراس آنچه را که فکر میکرد درست است بر زبان میراند تا جایی که صراحت او گاه باعث رنجش دوستان و یارانش میشدهاست. | [
"شاعر",
"تصنیفساز",
"قزوین",
"ایران",
"همدان",
"تهران",
"بوعلی سینا",
"قاجار",
"پهلوی",
"تصنیف",
"خانه عارف قزوینی",
"صرف و نحو",
"عربی",
"فارسی",
"خط شکسته",
"نستعلیق",
"موسیقی",
"میرزاصادق خرازی",
"میرزا حسن واعظ",
"دیدم صنمی",
"مظفرالدین شاه",
"مشروطیت",
"غزل",
"عبدالرحیم خان",
"خودکشی",
"نظام السلطنه مافی",
"استانبول",
"ایرج میرزا",
"عارفنامه",
"محمدتقی پسیان",
"بروجرد",
"اراک",
"فرمانفرما",
"قوامالسلطنه",
"تقیزاده",
"نصرتالدوله",
"ملکالشعرا",
"زرتشتیان هند",
"از خون جوانان وطن لاله دمیده",
"آواز دشتی",
"دیدم صنمی، سرو قدی، روی چو ماهی",
"آواز افشاری",
"۱۲۶۵ (هجری شمسی)",
"ای امان از فراقت امان",
"دستگاه شور",
"۱۲۷۵ (هجری شمسی)",
"نمیدانم چه در پیمانه کردی",
"نکنم اگر چاره دل هرجایی را",
"۱۲۷۶ (هجری شمسی)",
"دستگاه سهگاه",
"افتخارالسلطنه",
"ناصرالدین شاه",
"۱۲۷۷ (هجری شمسی)",
"تاج السلطنه",
"دل هوس سبزه و صحرا ندارد",
"آواز ابوعطا",
"۱۲۸۸ (هجری شمسی)",
"باد فرحبخش بهاری وزید",
"آواز بیاتزند",
"دستگاه ماهور",
"۱۲۸۹ (هجری شمسی)",
"گریه را به مستی بهانه کردم",
"۱۲۸۷ (هجری شمسی)",
"از کفم رها شد مهار دل",
"۱۲۹۴ (هجری شمسی)",
"چه شورها که من به پا ز شاهناز میکنم",
"۱۲۹۵ (هجری شمسی)",
"۱۲۹۷ (هجری شمسی)",
"۱۲۹۹ (هجری شمسی)",
"گریه کن (اثر عارف قزوینی)",
"کلنل محمد تقیخان پسیان",
"آواز بیاتاصفهان",
"باد خزانی",
"فردوسی",
"تاریخ ایران",
"قمرالملوک وزیری",
"عبدالله دوامی",
"الهه (خواننده)",
"روحالله خالقی",
"مرضیه",
"حبیب محبیان",
"محمدرضا شجریان",
"شهرام ناظری",
"معین (خواننده)",
"همایون شجریان",
"غلام حسین بنان",
"صدیق تعریف",
"محسن کرامتی",
"سالار عقیلی",
"لیلا فروهر"
] | [
"آهنگسازان اهل ایران",
"افراد انقلاب مشروطه",
"اهالی الموت",
"اهالی قزوین",
"ترانهسرایان اهل ایران",
"درگذشتگان ۱۳۱۲",
"درگذشتگان ۱۹۳۴ (میلادی)",
"زادگان ۱۲۵۹",
"زادگان ۱۸۸۲ (میلادی)",
"شاعران فارسیزبان",
"شاعران مرد اهل ایران",
"موسیقیدانان اهل ایران"
] |
1,225 | ایرج میرزا | 1 | 243 | 0 | [
"ايرج ميرزا",
"ایرجمیرزا",
"ایرج میرزا جلال الممالک",
"جلالالممالک",
"ايرج ميرزا جلال الممالك",
"جلال الممالك",
"جلال الممالک"
] | false | 71 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام",
"Item2": "ایرج میرزا"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Iraj Mirza.png"
},
{
"Item1": "تاریخ تولد",
"Item2": "پاییز ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ خورشیدیرمضان ۱۲۹۱ (قمری)اکتبر ۱۸۷۴ (میلادی)"
},
{
"Item1": "محل تولد",
"Item2": "[[تبریز]]"
},
{
"Item1": "والدین",
"Item2": "[[غلامحسینمیرزا]] (پدر)"
},
{
"Item1": "تاریخ مرگ",
"Item2": "۲۲ اسفند ۱۳۰۴۲۷ شعبان ۱۳۴۳ (قمری)۱۴ مارس ۱۹۲۶ (میلادی)"
},
{
"Item1": "محل مرگ",
"Item2": "خیابان ایران (عینالدوله)، [[خیابان پهلوی]] بازارچه سقاباشی [[تهران]]"
},
{
"Item1": "علت مرگ",
"Item2": "سکته قلبی"
},
{
"Item1": "مدفن",
"Item2": "[[گورستان ظهیرالدوله]]، [[شمیران]]"
},
{
"Item1": "در زمان حکومت",
"Item2": "اواخر [[دوره قاجار]] و اوایل [[دوره پهلوی]]"
},
{
"Item1": "لقب",
"Item2": "سعدی دوران"
},
{
"Item1": "پیشه",
"Item2": "شاعر"
},
{
"Item1": "سبک نوشتاری",
"Item2": "غزلیات، طنز"
},
{
"Item1": "تخلص",
"Item2": "ایرج، جلالالممالک، فخرالشعرا"
},
{
"Item1": "فرزندان",
"Item2": "جعفرقلی میرزا، خسرومیرزا، ربابه"
},
{
"Item1": "دانشگاه",
"Item2": "[[دارالفنون تبریز]]"
}
],
"Title": "شاعر و نویسنده"
} | ایرج میرزا (پاییز ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ خورشیدی در تبریز - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی در تهران) ملقب به «جلالالممالک» و «فخرالشعرا»، از جمله شاعران برجسته ایرانی در عصر مشروطیت (اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود. ایرج میرزا در قالبهای گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرنده واژهها و گفتارهای عامیانه است و اشعار او از جمله اشعار اثرگذار بر شعر دوره مشروطیت بود.
زندگینامه
او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا، نوه ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی و فرانسه را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی مدرسه مظفری را در تبریز تاسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزده سالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور در سمت فرماندار آباده و معاونت استانداری اصفهان خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبانهای ترکی، فارسی، عربی و فرانسه تسلط داشت و روسی نیز میدانست و خط نستعلیق را خوب مینوشت. آرامگاه ظهیرالدوله خانه ابدی ایرج میرزا شد.
شخصیت
ایرج به گروهی از شاهزادگان قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم موثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما موثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.
کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی مبدل میشد. یک پروفسور خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده درباره او میگوید:
دیدگاه سیاسی
ایرج به همراه ملکالشعرا بهار، بلندترین صدای شعر دوره مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهنپرستی به مشروطه مینگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای اشرافی، منتقد روابط اجتماعی بود. و ضمن آنکه توده مردم را فاقد شعور سیاسی و درک اجتماعی میدانست، دوری از خطر درافتادن با قدرتمندان و پیروی از مصلحت را برای دوستان تجویز میکرد.
رعایا جملگی بیچارگان اند که از فقر و فنا آوارگان اند
تمام از جنس گاو و گوسفندند نه آزادی نه قانون میپسندند
برای همچو ملت همچو مردم نباید کرد عقل خویش را گم
باوجود آنکه ایرج به شاهزادگی خود مباهات میکرد، ولی ابیاتی نیز در نقد و بدگویی درباره محمدعلی شاه و احمد شاه از وی باقیماندهاست؛ بنابراین او فارغ از حب و بغض و تعصب بیجا، منش روشنفکری و آزاداندیشی را پیشه خود ساخته بود. تا جایی که در قیام کلنل محمدتقیخان پسیان، از مشاورین او بهشمار میرفت. او محافظهکارانه، دخالت در سیاست را تا جایی تجویز میکرد که به منافع شخصی لطمه نخورد؛ ولی در عین حال عقاید وطنپرستانهای نیز از خود بروز میداد.
ایرج اسکندری که فضای آن زمان را به چشم دیده بود. بعدها در خاطرات خویش توضیح داد ترانههای عارف این شاعر ملی و آزادیخواه ایرانی، تاثیری شگرف در شنوندگان داشت و آنها را به نفع جمهوری به حرکت درمیآورد.
دیدگاه مذهبی
ایرج موضع سختی در برابر حجاب داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شدهاست: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند.
نمونه خط نستعلیق ایرج میرزا
در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که واشریعتا، خلق روی زن بینقاب دیدند
آسیمهسر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق میرفت که مومنین رسیدند
این آب آورد و آن یکی خاک یک پیچه ز گل بر او بریدند
ناموس به باد رفتهای را با یک دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جست رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده میجهیدند
بیپیچه زن گشادهرو را پاچین عفاف میدریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات میمکیدند
بالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه میتپیدند
درهای بهشت بسته میشد مردم همه میجهنمیدند
میگشت قیامت آشکارا یکباره به صور میدمیدند
طیر از وکرات و وحش از جحر انجم ز سپهر میرمیدند
این است که پیش خالق و خلق طلاب علوم روسفیدند
با این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند
این شاعر همچنین برخی از عقبماندگی کشور را به سبب عمل گروهی از روحانیون و روضهخوانان میدانست. او قصیدهای در هجو شیخ فضلالله نوری دارد. و علیرغم اینکه به عنوان یک شاعر سیاسی شناخته نمیشود، در برابر او موضعگیری نمودهاست.
ایرج در هجونامه مشهور خود به روحانیون قشری و ریاکار به شدت میتازد ولی در عین حال علمای حقیقی را نیز مستثنی میکند:
… در ایران تا بود ملا و مفتی به روز بدتر از این هم بیفتی
فقط یکوقت یک آزاده بینی یکی چون آیتاللهزاده بینی…
به رغم این ایرج در لابهلای اشعار خود تمایلات و عقاید مذهبیاش را نیز آشکار میکند. از آن جمله در قصیدهای که در نعت پیامبر اسلام سروده:
… مسافری تو و ناچار بایدت زادی که زاد باید مر مرد را به گاه رحیل
کدام زاد نکوتر ز حب پیغمبر که خلق را سوی ایزد ولای اوست دلیل…
یا مراثی با مطلع «رسم است هر که داغ جوان دید دوستان» و «سرگشته بانوان وسط آتش خیام» که در مورد حوادث عاشورا سروده یا اشعار متعددی مانند «اندر خبر بود که نبی شاه حقپرست» و «گفتم رهین مهر تو شد این دل حزین» و همچنین «خوش آن که او را در دل بود ولای علی» که در وصف علی بن ابیطالب سرودهاست. به عنوان نمونه دیگر از ابیاتی که عقاید مذهبی او را نمایان میکند میتوان به خاتمه شعر مشهور «نصیحت به فرزند» که خطاب به کودک خردسالش خسرو میرزا سروده اشاره کرد:
… من میروم و تو ماند خواهی وین «دفتر درس» خواند خواهی
اینجا چو رسی مرا دعا کن با فاتحه روحم آشنا کن.
دیدگاه اجتماعی
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد میکرد.
نام این رم را چو نادانان ادب بنهادهاند بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنند
گر وزیری از درآید رم مفصل میشود دیگر آنجا اهل مجلس معتبر رم میکنند
او اگرچه در خصوص روابط کارگر و کارفرما با دیگر شعرای معاصر خویش همچون فرخی یزدی، میرزاده عشقی و عارف قزوینی همصدا میشد، ولی در این خصوص از چارچوب رفع تکلیف فراتر نرفته و تنها به کبر و غرور کارفرما ایراد میگرفت و به عمق روابط بیرحمانه استثماری بیتوجه میماند.
ایرج همراه با سید اشرف الدین حسینی (معروف به گیلانی)، مدیر روزنامه نسیم شمال، و مخبرالسلطنه هدایت از اولین شاعرانی است که شعرهایی را بطور خاص برای کودکان سرودهاند. شعرهایی چون شوق درس خواندن، مهر مادر، کلاغ و روباه، خرس و صیادان، دو نفر دزد خری دزدیدند، نصیحت به فرزند، ما که اطفال این دبستانیم از نمونههای اینگونه اشعار هستند که مضمون دلنشینی و جذابی را با زبان بسیار ساده و روانی مطرح میکنند. برخی از این اشعار ترجمه منظوم ایرج میرزا از قصههای ژان دو لا فونتن هستند که مستقیما از زبان فرانسه توسط او به فارسی برگردانده شدهاست.
وی چندین شعر نیز در احترام به مادر دارد. شعرهایی چون «قلب مادر» با مطلع «داد معشوق به عاشق پیغام/که کند مادر تو با من جنگ» و «مهر مادر» با مطلع «گویند مرا چو زاد مادر / پستان به دهان گرفتن آموخت» از معروفترین اشعار فارسی در مورد احترام به مادر هستند.
گویند مرا چو زاد مادر، پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها سر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف برزبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
اما آثار تربیتی اینگونه ادبیات کودک، توسط پروین اعتصامی و بعدها توسط صمد بهرنگی بهطور جدی به چالش کشیده شد. آثار ایرج از اولین دوره یکسان شدن کتابهای درسی در ایران، در کتابهای درسی چاپ شدهاست.
ایرج همچنین ازجمله نخستین مردانی در ایران شناخته میشود که از جنبشهای حامی حقوق زنان حمایت کردهاست.
یادواره
آرامگاه ایرج میرزا
برخی از دوستان و شاعران همدوره با ایرج میرزا مانند محمدحسین شهریار و وحید دستگردی، در سوگ او اشعاری سرودهاند. قطعه زیر یکی از دو قطعهای است که ملکالشعرا بهار به یاد ایرج سرودهاست.
ایرجا رفتی و اشعار تو ماند کوچ کردی تو و آثار تو ماند
بعد عمری دل یاران بردن دل ما سوختی از این مردن
قلم شاعری از کار افتاد ادبیات ز مقدار افتاد
بیتو رندی و نظربازی مرد راستی سعدی شیرازی مرد
همچنین قمرالملوک وزیری در رثای ایرج میرزا ترانه «امان از این دل» را در دستگاه سهگاه خواندهاست. به گفته مرتضی نیداوود، ایرج میرزا چندی در جوانی واله قمر بود. بولواری در شهر مشهد به نام ایرج میرزا نامگذاری شده بود که در سال ۱۳۸۸ به دلیل آنچه «ادبیات مستهجن» ایرج خوانده شد، به جلال آل احمد تغییر نام یافت. .
نقد ایرج
ایرج با وجود آشنایی به فرهنگ و ادبیات فرانسه و با آنکه به میزان مجاز بودن ورود هزل به حوزه عفت عمومی در آن زبان آشنا بود، ولی به وفور از معانی زشت، الفاظ رکیک و مضامین مستهجن در اشعار خود استفاده کردهاست. اینگونه واژهها چنان زیاد در اشعار او استفاده شدهاند که به اعتقاد برخی کارشناسان، نمیتوان دیوان ایرج را در دسترس کودکان قرار داد.
ایرج از نوزده سالگی به عنوان شاعر در دستگاه ولیعهد منصوب شده بود و برای عیدها و مراسم رسمی شعر میسرود. اما از آنجا که از سرودن مدایح درباری بیزار بود از این شغل خارج شد و پیشه منشیگری و دبیری را بر عهده گرفت. بیزاری از شعر که مربوط به این دوران سرودن مدایح بیمعنی و بیروح است باعث شده بود تا حتی در روزگاری که شعر را به خواهش دل خود میسرود نیز این کار را جدی نگیرد و به جای اینکه از شعر برای مطرح کردن مباحث اخلاقی و اجتماعی و سیاسی استفاده کند بدان به چشم وسیلهای برای تفنن و تصفیه حسابهای شخصی استفاده میکرد و اگر هم مسائل سیاسی و اجتماعی و اخلاقی در شعر او مطرح شده به عنوان یک مسئله فرعی جلوه کردهاست. اسدالله طلعت تبریزی منظومهای ۲۳۴ بیتی در انتقاد از عارفنامه ایرج میرزا سروده و در آن به این نکته اشاره کرده بود:
تو ایرج دانم استاد زمانی جهان شعر را چون آسمانی
بلی تو آسمانی، من زمینم تو صاحب خرمنی، من خوشهچینم
ولیکن کاستی خود رتبهات را ز بس بیربط خواندی خطبهات را
نفهمیدی مقام خویشتن را به جای بد کشانیدی سخن را
این مسئله را طرفداران ایرج نیز قبول دارند که او قدر ذوق و قریحه شعری خود را ندانسته و بر میزان نفوذ و تاثیر کلام خود واقف نبود.
افزون بر اینگونه اشعار و کلمات رکیک، شعر ایرج با همه پختگی از نظر فن شعر نیز خالی از اشکال نیست. برخی از این نواقص چنین است:
اسقاط حرف «عین» بدل از اسقاط «همزه» در برخی ابیات مانند اسقاط عین در کلمه «عرضه» در بیت زیر:
اعیاد گذشته که مدیح عرضه نمودم اینجا بدی، امروز ندانم به کجایی؟
جمع بستن کلمات عربی با دستور فارسی، مانند کلمه «مستمندین» در بیت زیر:
نه شانه بود، که آن گیسوان به هم میدوخت کلید محبس دلهای «مستمندین» بود
وارد کردن کلماتی که جواز ورود به شعر ندارند مانند «فقط» در شعر فارسی.
استفاده مکرر از ساروجهای ادبی مانند «مر» و «ایدون» به ضرورت شعری
آثار
آثار ایرج را میتوان به دو بخش پیش و پس از مشروطه تقسیم کرد. اشعار دوره پیش از مشروطه او که محصول دوران جوانی اوست، بیشتر قصایدی در ستایش رجال زمان و بزرگان قاجار است. بخش بزرگی از این دسته اشعار ایرج امروزه در دست نیست. اشعار دوره پس از مشروطه ایرج که بیشتر به انتقادهای اجتماعی در قالب مضامین بکر اختصاص دارد، دارای اعتبار ادبی بیشتری هستند. بخشی از آثار منظوم وی، در پاسخ به مسابقات ادبی (مطروحه) انجمنهای شعرا یا نشریات معتبر ادبی بودهاست. قطعات «دل مادر» و «هدیه عاشق» در پاسخ به مطروحههای مجلات «ایرانشهر» و «اقدام» سروده شدهاند.
استفاده تقریبا بینظیر ایرج از زبان ساده و خروج او از چارچوبها و قالبهای رایج در شعر فارسی، باعث شده تا شعر او، جایگاه ویژهای نسبت به شاعران هم دوره خود در ادبیات فارسی بیابد. او علاوه بر اینکه پا را از هنجارهای پذیرفته شده و رایج شعر دوره خود فراتر گذاشته، معانی و مضامین جدید و فلسفه واقع گرایانهای را به شعر فارسی داخل میکند که باعث ایجاد فضای جدید ادبی پس از خود میشود. پرهیز از اغراقهای غیرضروری رایج در شعر معاصرین و نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیات روزمره، از خصوصیات شعر او است.
آثار و اشعار ایرج میرزا مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات و چندین مثنوی ازجمله مثنوی زهره و منوچهر و مثنوی عارفنامه است.
مثنوی عارفنامه
عارفنامه معروفترین شعر ایرج میرزا و از مشهورترین منظومههای ادبیات فارسی است. شعری در قالب مثنوی در ۵۱۵ بیت که در اصل در هجو عارف قزوینی سروده شده ولی شاعر در ضمن آن به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی با نگاه انتقادی نیز میپردازد. نکوهش حجاب و مخالفت با خانهنشینی زنان، انتقاد از سیاستمداران و فضای سیاسی کشور و اعتراض به رواج بچهبازی و رابطه با همجنس از مضامین دیگر این شعر است که با بیانی طنزآمیز و هزلی مطرح شدهاند.
عارفنامه به رغم محبوبیت و شهرت فراوان خود مورد انتقادات و مخالفتهای فراوان نیز قرار گرفته و شاعران معاصر ایرج نیز چندین منظومه مفصل در انتقاد از آن سرودند و ایرج میرزا نیز چندین شعر در پاسخ به ایشان سرودهاست. انگیزه برخی مخالفتها دفاع از عارف قزوینی و برخی دیگر دفاع از حجاب و برخی نیز انتقاد از عبارات بیادبانه در این شعر بودهاست.
مثنوی زهره و منوچهر
زهره و منوچهر مثنوی عاشقانهای از ایرج میرزا است که برگرفته از اسطوره «ونوس و آدونیس» از اساطیر یونانی است. در طول تاریخ شاعران و نویسندگان بزرگی آثار مهمی را در مورد این عشق نافرجام و تلخ خلق کردهاند از جمله منظومه ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر که شعر ایرج میرزا نیز برداشت آزادی از شکسپیر است. هرچند ایرج تغییرات زیادی در داستان داده و با ذکر مسائل فرهنگی ایران آن را بومی کردهاست. برای مثال آدونیس شکارچی به یک نظامی جوان ایرانی تبدیل شده و زهره نیز وقتی از جامه افلاکی درآمده و جامه خاکیان را بر تن میکند به رسم زنان ایران مقنعه بر سر دارد و وقتی از شاهکارهای خود سخن میگوید از خلق هنرمندانی چون کمالالملک و پروردن قمرالملوک و دادن قلم در کف دشتی و ساز به دست درویش خان سخن میگوید. محصول سالهای پایانی عمر ایرج است و به همین جهت ناتمام مانده و بعدها احتمالا توسط سید عبدالحسین حسابی تکمیل شدهاست.
فهرست افراد مرتبط با انقلاب مشروطه | [
"تبریز",
"غلامحسینمیرزا",
"خیابان پهلوی",
"تهران",
"گورستان ظهیرالدوله",
"شمیران",
"دوره قاجار",
"دوره پهلوی",
"دارالفنون تبریز",
"محمدجعفر محجوب",
"شاعر",
"ایران",
"مشروطیت",
"ادبیات فارسی",
"قالب شعر",
"دوره مشروطیت",
"ایرج پسر فتحعلیشاه",
"فتحعلی شاه قاجار",
"زبان عربی",
"زبان فرانسه",
"امیرنظام گروسی",
"مدرسه مظفری",
"وزارت فرهنگ",
"گمرک",
"وزارت کشور",
"فرماندار",
"آباده",
"استانداری",
"استان اصفهان",
"سکته قلبی",
"ترکی",
"فارسی",
"عربی",
"فرانسه",
"زبان روسی",
"نستعلیق",
"شاهزاده",
"ملکالشعرا بهار",
"بورژوازی",
"محمدرضا شفیعیکدکنی",
"توده مردم",
"محمدعلی شاه قاجار",
"احمد شاه",
"کلنل محمدتقیخان پسیان",
"سیاست",
"حجاب",
"رضا شاه",
"شیخ فضلالله نوری",
"پیامبر اسلام",
"علی بن ابیطالب",
"خسرو میرزا",
"فرخی یزدی",
"میرزاده عشقی",
"عارف قزوینی",
"سید اشرف الدین حسینی",
"مخبرالسلطنه هدایت",
"ژان دو لا فونتن",
"پروین اعتصامی",
"صمد بهرنگی",
"کتابهای درسی",
"جنبش زنان در ایران",
"محمدحسین شهریار",
"وحید دستگردی",
"سعدی شیرازی",
"قمرالملوک وزیری",
"سهگاه",
"مرتضی نیداوود",
"بولوار",
"مشهد",
"جلال آل احمد",
"ادبیات فرانسهزبان",
"فن شعر",
"قصیده",
"مجله ایرانشهر",
"مجله اقدام",
"شعر فارسی",
"زهره و منوچهر",
"عارفنامه",
"بچهبازی",
"ونوس",
"آدونیس",
"ونوس و آدونیس",
"ویلیام شکسپیر",
"عبدالحسین حسابی",
"فهرست افراد مرتبط با انقلاب مشروطه",
"انتشارات امیرکبیر",
"یحیی آرینپور"
] | [
"ایرج میرزا",
"اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)",
"اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی)",
"افراد انقلاب مشروطه",
"اهالی تبریز",
"درگذشتگان ۱۳۰۴",
"درگذشتگان ۱۹۲۶ (میلادی)",
"زادگان ۱۲۵۱",
"زادگان ۱۸۷۴ (میلادی)",
"شاعران آذری اهل ایران",
"شاعران اهل تبریز",
"شاعران مرد اهل ایران",
"شاهزادگان قاجاریان",
"مدفونان در گورستان ظهیرالدوله",
"نویسندگان مرد اهل ایران",
"طنزپردازان اهل ایران"
] |
1,227 | نجف | 2 | 769 | 0 | [
"نجف اشرف"
] | false | 712 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "نجف"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۲٫۰۰"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۴۴٫۲۰"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Meshed ali usnavy (PD).jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "250px"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "تصویری از آرامگاه [[علی ابن ابی طالب]] در شهر نجف"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "نجف"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۶۷۵،۰۰۰ نفر"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "[[شیعه]]"
},
{
"Item1": "شهردار",
"Item2": "سعد نورالشمری"
}
],
"Title": "شهر عراق"
} | بازار نجف
بازار نجف
نجف نام شهری در کشور عراق است که در این شهر،حرم علی بن ابیطالب نخستین امام شیعیان واقع شده است.
این شهر مرکز استان نجف است و از مقدسترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در عراق بهشمار میرود.
نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان علوم دینی است که این عامل در رونق تجارت آن تاثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروانهایی قرارداشته که برای انجام مناسک حج از راه خشکی عازم مکه و مدینه بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تاثیر زیادی داشتهاست.
در نجف صنعتهای مختلفی رونق داشته، منسوجات نجف مشهور و عبای نجفی، مرغوب و مطلوب بسیاری از خریداران است که به دلیل تولید فراوان به شهرهای دیگر عراق نیز صادر میشود. بازرگانی نجف رونق فراوان داشته و تاجران حجاز، نجد، عمان، یمن و کویت با آن شهر در ارتباطاند.
جغرافیا
نجف در ۱۶۰ کیلومتری جنوب بغداد در مختصات °۳۱٫۹۹ شمالی و °۴۴٫۳۳ غربی قرار گرفته و جمعیت آن ۵۸۵،۶۰۰ نفر برآورد شدهاست. شهر نجف از لحاظ جغرافیایی در نزدیکی شهر کوفه قرار گرفتهاست. نزدیکی شهر نجف و کوفه به نحوی است که نمیتوان این دو شهر را از همدیگر مجزا دانست.
در متون تاریخی، اسامی گوناگونی برای نجف ذکر شدهاست از جمله غری یا غریان، مشهد، نجف اشرف، الطور، الطهر، الجودی، الربوه، بانقیا و اللسان. نجف مشهورترین نام شهر است که پس از آن صفت اشرف نیز اضافه میگردد و مجموعا نجف اشرف گفته میشود. نجف واژهای عربی و به معنای منجوف است. منجوف مکانی است مستطیل شکل و مرتفع که آب دراطراف آن جمع میگردد ولی بر سطح آن جاری نمیشود. وضعیت جغرافیایی شهر نجف که مستطیل شکل بوده و از زمینهای پیرامون بلندتر است موجب شده این نام بر آن نهاده شود.
نجف از پنج محله تشکیل میشود که عبارتند از:
۱ - العماره،
۲ - الحویش،
۳ - البراق،
۴ - المشراق،
۵ - الغازیه.
هوای نجف در تابستان گرم و خشک است و اهالی آن بهسردابهای زیرزمینی پناه میبرند تا از گرما در امان باشند. چنانچه بادهای گرم بوزد حرارت به ۴۶ درجه میرسد. در زمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ میبندد.
در عهد ساسانی در اطراف نجف دریاچهای وجودداشته که پس از ظهور اسلام خشک گردیده، بعدها دوبارهدریاچهای پدید آمده، که تا حدود یک قرن پیش نیز وجودداشته ولی دولت عثمانی آن را خشکانیده است.
تاریخ
وادی السلام در طی عملیاتی از جنگ عراق
پس از سوءقصد و کشته شدن علی بن ابی طالب توسط ابن ملجم طبق وصیت وی، او بهطور ناشناس در منطقهای نزدیک به شهر کوفه دفن شد.
چنین روایت شده که بیش از صد سال بعد، خلیفه عباسی، هارون الرشید، به شکار گوزن در خارج کوفه رفت و گوزن به محلی پناه برد که در آن محل سگهای شکاری او را دنبال نکردند. در پرس و جو که راز این مکان چیست، به هارون الرشید گفته شد که آن محل دفن علی است. هارون الرشید بعد از اینکه این امر توسط جعفر بن محمد تایید شد، دستور داد که مقبرهای در همان محل ساخته شود و در زمان کوتاهی شهر نجف در اطراف مقبره رشد کرد. مکان دیگری که ادعا میشود مدفن علی بن ابی طالب است، شهر مزارشریف در افغانستان میباشد.
اماکن مقدس
به غیر از قبر علی بن ابیطالب، در شهر نجف اماکن مقدسه دیگری نیز وجود دارد که به شرح زیر است:
قبر آدم
قبر نوح
قبر هود
قبر صالح
مسجد حنانه
مسجد سهله
قبرستان وادی السلام
مشاهیری که در نجف به خاک سپرده شدهاند
عالمان در صحن حرم امام علی
سید بحرالعلوم
میرزای شیرازی
میرزا حسین محدث نوری آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی بابالقبله، واقع است.
شیخ انصاری
شیخ عباس قمی
میرزای نائینی
مرتضی طالقانی
سید مصطفی خمینی
ابوالحسن اصفهانی
آخوند خراسانی
سید ابوالقاسم خوئی
سید محمدکاظم یزدی
شیخ جعفر شوشتری
شیخ طوسی
علامه حلی
مقدس اردبیلی
ملا احمد نراقی
میرزا حبیبالله رشتی
علاءالدین حسین خلیفه سلطان
بیرون از صحن امام علی
سید محسن حکیم
شیخ جعفر کاشف الغطا
علامه امینی
آقابزرگ تهرانی
سید محمدباقر صدر
ایرانیان به خاک سپرده شده در نجف
رئیسعلی دلواری
کتابخانهها
کتابخانه آستان قدس علوی (العتبه العلویه)
کتابخانه حسینیه شوشتریها
کتابخانه عمومی امیرالمومنین (کتابخانه علامه امینی)
کتابخانه مدرسه سید
نیروگاه حیدریه | [
"علی ابن ابی طالب",
"شیعه",
"عراق",
"حرم علی بن ابیطالب",
"استان نجف",
"بغداد",
"کوفه",
"جنگ عراق",
"علی بن ابی طالب",
"ابن ملجم",
"جعفر بن محمد",
"مزارشریف",
"افغانستان",
"آدم",
"نوح",
"هود",
"صالح",
"مسجد حنانه",
"مسجد سهله",
"وادی السلام",
"سید بحرالعلوم",
"میرزای شیرازی",
"حسین محدث نوری",
"شیخ انصاری",
"شیخ عباس قمی",
"میرزای نائینی",
"مرتضی طالقانی",
"سید مصطفی خمینی",
"ابوالحسن اصفهانی",
"آخوند خراسانی",
"سید ابوالقاسم خوئی",
"سید محمدکاظم یزدی",
"شیخ جعفر شوشتری",
"شیخ طوسی",
"علامه حلی",
"مقدس اردبیلی",
"ملا احمد نراقی",
"میرزا حبیبالله رشتی",
"علاءالدین حسین خلیفه سلطان",
"سید محسن حکیم",
"جعفر کاشفالغطا",
"علامه امینی",
"آقابزرگ تهرانی",
"سید محمدباقر صدر",
"رئیسعلی دلواری",
"مدرسه سید",
"نیروگاه حیدریه"
] | [
"نجف",
"بنیانگذاریهای ۷۹۱ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۷۹۱ (میلادی) در آسیا",
"جغرافیای اسلام",
"شهرهای مقدس شیعه",
"علی بن ابیطالب",
"مراکز شهرستانهای عراق",
"مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در سده ۸ (میلادی)",
"هلال حاصلخیز"
] |
1,228 | افسریه | 0 | 18 | 0 | [
"افسريه"
] | false | 9 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | افسریه یکی از محلههای جنوب شرقی شهر تهران است.
این محله از غرب به بزرگراه بسیج، از جنوب به شهرک والفجر، از شمال و شرق به قصر فیروزه و از جنوب شرقی به سه راه افسریه منتهی میشود و دارای شبکه خیابانهای متقاطع و منظم است. این محله از سه خیابان اصلی شمالی-جنوبی با نامهای ۱۵ متری اول، ۱۵ متری دوم و ۱۵ متری سوم و نیز یک خیابان شرقی با نام ۲۰ متری افسریه تشکیل شدهاست و در میان این خیابانها از جنوب تا شمال دارای ۴۵ کوچه منظم میباشد. از خیابان ۱ تا ۲۹ افسریه در منطقه ۱۵ شهرداری تهران و از خیابان ۳۰ تا ۴۵ در منطقه ۱۴ شهرداری تهران قرار دارد.
افراد مشهوری چون مهران مدیری، محسن افشانی و علی عبدالمالکی،مهندس محتبی سخایی و دکتر سامان جمال عباسی بزرگ شده این محله میباشند. | [
"تهران",
"بزرگراه بسیج",
"شهرک والفجر (منطقه ۱۵)",
"قصر فیروزه",
"منطقه ۱۵ شهرداری تهران",
"منطقه ۱۴ شهرداری تهران",
"مهران مدیری",
"محسن افشانی",
"علی عبدالمالکی"
] | [
"محلههای تهران",
"منطقه ۱۵ تهران",
"منطقه ۱۴ تهران"
] |
1,229 | مثنوی معنوی | 0 | 248 | 0 | [
"مثنوي معنوي",
"مثنوی مولوی",
"مثنوي مولوي"
] | false | 112 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | نسخهای خطی از مثنوی معنوی در شیراز
مثنوی ، مشهور به مثنوی معنوی (یا مثنوی مولوی )، نام کتاب شعری از مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر و صوفی ایرانی است.
این کتاب از ۲۶،۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع عنوان کتاب نیز میباشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوه تمثیل داستان سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسامالدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تالیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده میشود.
مولوی در این کتاب مجموعهای از اندیشههای فرهنگ ایرانی-دینی را گرد آوردهاست.
این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده.
حکایات مثنوی و ساختار ادبی
260px
مثنوی مولوی، همانند بیشتر مثنویهای صوفیانه، به صورت عمده از «داستان» به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده میکند. ترتیب قرار گرفتن داستانهای گوناگون در این کتاب ظاهرا نظم مشخصی ندارد. شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش پررنگی در این داستانها بازی میکنند.
حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمیتر آمدهاند. برخی عینا در مثنویهای عطار نیشابوری همچون منطق الطیر موجودند. برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر، محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شدهاند.
آخرین داستان مثنوی (شاهزادگان و دژ هوش ربا)، با وفات مولوی ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی از همین روی دفتری ناتمام است. فرزند او مثنوی زیبایی دارد که در آن از مرگ پدر و ناتمام ماندن مثنوی گله کردهاست. اصل داستان را البته جویندگان میتوانند در مقالات شمس تبریزی بیابند و از بخش پایانی قصه مطلع شوند.
مولوی در مثنوی تبحر خود را در استفاده از اتفاقات روزمره برای توضیح دیدگاههای عرفانیاش نشان میدهد. ویژگی تمایزبخش دیگر این کتاب میزان گریزهای مکرر آن از داستان اصلی برای توضیح (گاه مفصل) نکات مختلف جنبی داستان، است. این نکته ممکن است بیانگر این باشد که برای مولوی مضمون داستان اهمیت بسیار بیشتری از سبک نگارش داشتهاست.
مثنوی و کتب آسمانی
برخی از ادیبان، مثنوی را تالی کتب آسمانی خواندهاند و برخی پا را از این هم فراتر نهاده و بر خلاف نص صریح قرآن، آن را مصحف ثانی نام نهادهاند. عبدالرحمن جامی، مثنوی معنوی را «قرآن در زبان فارسی» نامیدهاست. بنابر نظر جلالالدین همایی، مثنوی اگر از سرودههای گاتا، اوستای زرتشت، وداهای هندوان و عهد جدید مسیحیان (قرآن و عهد عتیق مستثنی شدهاند) که در دسترسند، عمیقتر و پرمایهتر نباشد، قدر مسلم کمتر هم نیست.
دلیل این اعتقاد به دو نکته بازمیگردد. نکته اول آنکه سرچشمه فیض و سرمایهای که سبب تالیف مثنوی گشته همانا وحی الهی است و این در جای جای مثنوی مشهود است. بنابر اعتقاد مسلمانان، وحی به پیامبران مختص نیست و چه بسا به تعبیر قرآن بر زنبور عسل نیز نازل گردد؛ بنابراین اعتقاد است که در مثنوی آمدهاست.
گیرم این وحی نبی گنجور نیست هم کم از وحی دل زنبور نیست
چونکه اوحی الرب الی النحل آمده است خانه وحیش پر از حلوا شده است
دلیل دوم آنکه مولانا روحی وحیگیر و وحیشناس داشته و این روح اثر خود را به شکل چشمگیری در مثنوی به جای گذاشتهاست.
گر نبودی روحهای غیبگیر وحی نآوردی ز گردون یک بشیر
عرفان مثنوی
آرامگاه مولوی در قونیه
اگر خواسته شود که در باب تفکرات عرفانی مولوی تحقیق شود، شاید بهترین راه تحلیل کلیات شمس باشد؛ ولی اگر هدف شناخت برداشتهای او از زندگی و دین باشد، بررسی غزلهایش نتیجهای در برنخواهد داشت. به این منظور مثنوی انتخاب بهتری است. مولوی در تدوین این اثر قصد تعلیم و اندرز گویی داشته و راههای وصول به خدا و معرفت نفس را میآموزد.
بعضی را نظر بر این است که مولوی اساسا در قالبهای صوفیگری امام محمد غزالی نمیگنجد. و میگویند: مثنوی او گاهی حتی با اصول صوفیگری مانند «نفرت از دنیا و عشق به خدا»، «فنای در خود و بقای در خدا» و تخلص به اخلاق الله» نیز در تعارض است. بر عکس مثنوی بیشتر با مسائلی از قبیل «حیات دینی روح» و «اشتیاق روح به اتحاد با حق» درگیر است. اما با دقت در مفاهیم مثنوی معلوم میشود که مولوی اندیشهای فراتر از همه چیز داشته و به عبارت دیگر صلح کل بودهاست و اگر تفاوتهایی میان سلوک وی با اندیشههای امثال امام محمد غزالی وجود دارد اما با آن در تعارض نیست.
مثنوی، منتخب بدون نظم و ترتیبی از تمامی اندیشههای فلسفی و کلامی جهان اسلامی از آغاز تا قرن هفتم هجری است. مولوی هرچه در هر دستگاه فکری درست یافتهاست، انتخاب کردهاست. رشتهای که این نکات نامرتبط را به یکدیگر پیوند دادهاست، داستانهای مثنوی است.
طبقهبندی سبک گفتار
اتاق بازسازی شده در قونیه منسوب به مولوی که در آن مثنوی را میسرود و توسط حسامالدین چلبی نگاشته میشد
مطالب مثنوی را از جهت فهم خواننده به سه بخش عام، خاص و اخص تقسیم میکنند. بخش عام یا محکمات بخشی از مثنوی است که در آن روی سخن با عامهاست و هرکس نیز به قدر فهم خود از آن استفاده میکند. اکثر حکایات و نصایح و پندهای مثنوی در این بخش قرار دارند.
چونکه بد کردی بترس ایمن نباش زانکه تخم است و برویاند خداش
بخش دوم مطالب مثنوی بخش خاص یا بخش حدفاصل نامیده میشود. مطالب این بخش گویی چنان است که مولوی با یاران دمساز خود در خلوت بیان نمودهاست و خوانندگان از روزنی جسته و گریخته از آن میشنوند.
با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنیها گفتمی
بخش سوم از مطالب مثنوی بخش اخص یا متشابهات است که آن دسته از سخنان بسیار مشکل و مبهم مثنوی است که متشابهات قرآنی را به یاد میآورد. برخی از سخنان این بخش از مثنوی قابل تاویلند مانند
حیرت اندر حیرت آمد این قصص بیهشی خاصگان اندر اخص
که اشارهاست به داستان بیهوش شدن پیامبر اسلام از هیبت دیدن جبرئیل. لیکن بخشی از اشعار این بخش یا تاویلات گوناگون دارند یا تاکنون تفسیر نشدهاند. چرا که با سکوت مولوی نیمه کاره رها شدهاند.
نستعلیق
مثنوی و شمس تبریزی
مولوی در حدود سن ۴۰ سالگی با شمسالدین محمد بن علی بن ملک داد تبریزی معروف به شمس تبریزی به مدت چهار سال (با یک دوره فترت) محشور شد و این ملاقات چنان اثری عمیق در وی گذاشت که هرجا در مثنوی کلمات آفتاب، خورشید یا شمس آمدهاست، روی سخن بلافاصله به شمس تبریزی بازگشتهاست.
نستعلیق
این موضوع محدود به این کلمات نیز نمیشود. هرجا در مثنوی داستانی از عشقی سوزان یا حکایت از محبتی جوشان میرود، سخن به شمس بازمیگردد. حکایت عشق سلطان محمود و ایاز و حکایت عشق پادشاه و کنیز (اولین حکایت دفتر اول) از این جملهاند.
نستعلیق
مثنوی و حسام الدین حسن چلبی
مثنوی و حسامالدین حسن چلبی
مصاحبت مولانا و حسام الدین حسن چلبی مدت ۱۰ سال به طول کشید و با وفات مولوی در سال ۶۷۲ پایان یافت. این سالها سالهای تالیف مثنوی معنوی است و مثنوی در حقیقت به خواست و اصرار حسام الدین از همان سال اول آشنایی سروده شد.
مثنوی هفتاد من
مثنوی در میان قالبهای شعر فارسی، جزء قالبهای سهل و آسان شعری شمرده میشود. به همین لحاظ نیز شعرایی چون نورالدین عبدالرحمن جامی، عطار نیشابوری، و دهها شاعر دیگر، طبع خود را درقالب مثنوی آزمودهاند و غالبا در انشاء شعر موفق بودهاند؛ لذا، حجم بالای مثنوی معنوی ظاهرا نباید موجب تعجب و تحت تاثیر قراردادن خواننده باشد. لیکن آنچه مثنوی معنوی را از سایر مثنویها جدا میکند روانی آن در عین خلاقیت و نوآوری ادبی و معنی دقیق الفاظ و تعبیرات جدید آن است. انتقال معنی از مطلبی به مطلبی و از حکایتی به مضمونی دیگر و در عین حال پیوستگی و ناگسسته بودن مطالب در آن از بدیعیات است.
نستعلیق
تاخیر دفتر دوم
مورخان و محققان تاخیر دو ساله در سرودن دفتر دوم مثنوی را غیبت و گوشه نشینی حسامالدین چلبی بعلت فوت همسرش یا فوت صلاح الدین زرکوب قونوی ذکر کردهاند.
نستعلیق
در این مدت مولانا موافقی نیافت تا حرف دل خود گوید و دامن صحبت غیر فرو نهاد؛ و مردان حق چون جویای حقیقت نبینند، خاموشی گزینند.
نستعلیق
داستان ناتمام پایان دفتر ششم مثنوی
سلطان ولد فرزند مولانا گوید:
وقتی دفتر ششم مثنوی به پایان رسید دیگر پدر، دم نزد. از او سوال کردم که داستان شاهزاده سوم دژ هش ربا ناتمام ماند.
ای حیات دل حسام الدین بسی میل میجوشد به قسم سادسی
پیشکش بهر رضایت میکشم درتمام مثنوی قسم ششم
پیشکش میآرمت ای معنوی قسم سادس در تمام مثنوی
بو که فیمابعد دستوری بود رازهای گفتنی گفته شود
با بیانی کان بود نزدیکتر زین کنایات دقیق مستتر
مدتی زین مثنوی چون والدم شد خمش گفتم ورا کای زنده دم
از چه رو دیگر نمیگویی سخن از چه بر بستی در علم لدن
قصه شهزادگان نامد بسر ماند ناسفته در سوم پسر
گفت نطقم چون شتر زین پس بخفت نیستش با هیچکس تا حشر گفت
هست باقی شرح این لیکن درون بسته شد دیگر نمیآید برون
همچو اشتر ناطقه اینجا بخفت او بگوید من دهان بستم ز گفت
وقت رحلت آمد و جستن ز جو کل شی هالک الا وجهه
باقی این گفته آید بیزبان در دل آنکس که دارد نور جان
پدر گفت: دیگر اشتر نطقم بخفت و پس از من کسی دیگر خواهد آمد و ناگفتهها را خواهد گفت.
در قرن یازدهم شیخ نجیب الدین رضا تبریزی، داستان شاهزاده سوم را با عنوان شهروان معتبر در مدت زمان چهل روز با تفصیل انشاد نمود و همچنان که مولوی میسرود و حسام الدین چلبی مینوشت، دراین جا نیز شیخ علینقی اصطهباناتی جانشین و تربیت شده او کاتب مثنوی سبع المثانی وی بود.
ملیت مثنوی
مولوی خود زاده بلخ (افغانستان امروزی) بود و در زمان تصنیف مثنوی در قونیه روم (ترکیه فعلی) میزیست. مثنوی را به گلی تشبیه کردهاند که گرچه در یک آب و خاک پرورش یافته، بوی عطرش مشام جهانیان را آگندهاست. با آنکه مثنوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی بهره ایرانیان و پارسی زبانان از وی بیشتر است. چرا که، اولا، مثنوی شریف به زبان پارسی سروده شده، و ثانیا، از محیط فرهنگی ایران بیشترین تاثیر را پذیرفتهاست. داستانهای مثنوی عموما با فرهنگ ایران آن روزگار منطبق بودهاست. داستان کبودی زدن قزوینی نمونهای بارز از اینگونه تاثیر فرهنگی ایران بر مثنوی است.
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است
با این وجود نباید ناگفته گذاشت که مثنوی معنوی تاثیر زیادی روی ادبیات و فرهنگ ترکی نیز داشتهاست. دلیل این امر این است که اکثر جانشینان مولوی در طریقه صوفی مربوط به او از ناحیه قونیه بودند و آرامگاه وی نیز در قونیهاست.
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
برخی مولوی شناسان (ازجمله عبدالحسین زرینکوب) برآنند که در شهر قونیه در زمان مولوی، زبان مردم کوچه و بازار، زبان فارسی بودهاست.
تصحیحهای معتبر
رینولد نیکلسون (در یک جلد)
محمدعلی موحد (در دو جلد)
خلاصههای مثنوی
لب لباب معنوی تالیف ملاحسین واعظ کاشفی، تصحیح عبدالکریم سروش، انتشارات صراط
مثنوی معنوی برای همه تالیف محمد جعفری مالواجردی، انتشارات آفرینش، تلخیص جامعی از تمامی شش دفتر مثنوی معنوی مولانا.
بازنویسی حکایات مثنوی
تلاشهای بسیاری برای بازنویسی حکایات مثنوی انجام شدهاست. اخیرا کوششی جدید به سبکی نو توسط محمد حسین مکارم انجام گرفته که علیرغم نوین بودن اثر و تصاویر زیبای آن بسیار ناشناخته است.
" کتاب «شرح درد اشتیاق» بازنویسی کلیه حکایات مثنوی، دفتر اول و دوم، به سبکی نو و امروزی در قالب داستانهای کوتاه و مینیمالیستی (داستانک یا داستان کوتاه)، به زبانی ساده و شیوا و قابل فهم عموم طبقات مردم میباشد. همچنین تعدادی از داستانها به فراخور مضمون آن، دارای دیدگاه عرفانی شخصیتهای به نام و مطرح، و بعضی نیز به تصاویر رنگی تازه و بدیع مزین است.
کتابهای تالیف شده راجع به مثنوی
سمیرا بامشکی ، روایتشناسی داستانهای مثنوی، انتشارات هرمس، چاپ دوم، ۱۳۹۳، صص ۶۰۲
حمیدرضا توکلی ، بوطیقای روایت در مثنوی، انتشارات مروارید، چاپ دوم، ۱۳۹۱، صص ۷۰۶
مهدی سیاحزاده ، و چنین گفت مولوی، انتشارات مهراندیش، چاپ دوم، ۱۳۹۴، صص ۶۶۱
جلالالدین همایی ، مولوی نامه (دو جلد) موسسه نشر هما، چاپ نهم، ۱۳۷۶
تفسیرها و شرحها
← احمد رومی که معاصر سلطان ولد بوده.
جواهرالاسرار و زواهرالانوار تالیف کمالالدین حسینبن حسن خوارزمی.
لطایف المعنوی من حقایق المثنوی ، اثر عبداللطیف عباسی گجراتی که اولین شرح مثنوی در شبه قاره است.
اسرارالغیوب تالیف خواجه ایوب، از صوفیان قرن دوازدهم.
← ولیمحمد اکبرآبادی در سال ۱۱۴۰ هجری قمری.
بحرالعلوم تالیف محمدبن نظامالدین.
← ملاهادی سبزواری (اسرار) ۱۲۹۰ هجری قمری.
فاتحالابیات تالیف اسماعیل انقروی، شرحی است به ترکی استانبولی.
المنهجالقوی یوسفبن احمد مولوی به زبان عربی.
← محمد کفائی به زبان عربی چاپ بیروت ۱۹۶۵ میلادی.
← رینولد نیکلسون در هشت جلد به زبان انگلیسی چاپ لیدن ۱۹۳۷ میلادی.
شرح جامع مثنوی معنوی ← کریم زمانی
شرح مثنوی شریف در سه مجلد ← بدیع الزمان فروزانفر
تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی در ۱۵ جلد ← محمدتقی جعفری
← جعفر شهیدی
← محمد استعلامی برگزیده بهعنوان بهترین کتاب سال.
عینالله علا ، زمزمه جان ، شرح مثنوی معنوی، دوره چهار جلدی، دفتر اول، انتشارات سخن، ۱۳۹۳ | [
"شعر",
"جلالالدین محمد بلخی",
"شاعر",
"صوفی",
"ایران بزرگ",
"رینولد نیکلسون",
"بدیعالزمان فروزانفر",
"بیت (شعر)",
"ادبیات عرفانی کهن فارسی",
"اسلام",
"قالب شعر",
"مثنوی",
"مولوی",
"سنائی",
"عطار",
"تمثیل",
"انسان",
"خدا",
"نینامه",
"پله پله تا ملاقات خدا (کتاب)",
"حسامالدین حسن چلبی",
"گاردین",
"صوفیانه",
"عطار نیشابوری",
"منطق الطیر",
"مقالات شمس",
"مقالات شمس تبریزی",
"قرآن",
"عبدالرحمن جامی",
"جلالالدین همایی",
"گاتا",
"اوستا",
"زرتشت",
"وداها",
"هندو",
"عهد جدید",
"مسیحی",
"عهد عتیق",
"زنبور عسل",
"قونیه",
"عرفان",
"کلیات شمس",
"امام محمد غزالی",
"حسامالدین چلبی",
"پیامبر اسلام",
"جبرئیل",
"شمس تبریزی",
"محبت (ادبیات عرفانی کهن)",
"سلطان محمود غزنوی",
"ملک ایاز",
"حسام الدین حسن چلبی",
"قالبهای شعر فارسی",
"نورالدین عبدالرحمن جامی",
"صلاح الدین زرکوب",
"بلخ",
"افغانستان",
"روم",
"ترکیه",
"داستانهای مثنوی",
"کبودی زدن",
"عبدالحسین زرینکوب",
"محمّدعلی موحّد",
"سلطان ولد",
"عبداللطیف عباسی گجراتی",
"ملاهادی سبزواری",
"مصطفی بروجردی",
"ترکی استانبولی",
"کریم زمانی",
"بدیع الزمان فروزانفر",
"محمدتقی جعفری",
"جعفر شهیدی",
"محمد استعلامی"
] | [
"مثنوی معنوی",
"آثار مولوی",
"ادبیات تصوف",
"ادبیات فارسی",
"شعرهای فارسی",
"کتابهای عرفانی",
"منظومههای فارسی"
] |
1,231 | تومان | 0 | 154 | 0 | [
"تومن"
] | false | 77 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "issuing_authority",
"Item2": "[[بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران]]"
},
{
"Item1": "using_countries",
"Item2": "[[ایران]]"
}
],
"Title": "currency"
} | تومان (آوایش عامیانه: تمن ) یکای شمارش و یکای پول غیررسمی ایران است. هر تومان برابر ۱۰ ریال یا ده هزار دینار، یکای جزء پول ایران، محسوب میشود. این یکا در زبان عامیانه مردم ایران، رسانهها و مسئولان کشوری بهکار میرود که بر اساس مصوبه دولت به تاریخ ۱۷ آذرماه ۱۳۹۵ و در صورت تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان قانون اساسی به یکای رسمی پول کشور تبدیل میشود.
نخستین اسکناس ایران. یک تومانی زمان ناصرالدینشاه
واژهشناسی
«تومان» وامواژهای مغولی به معنای ده هزار (۱۰۰۰۰) است. در بخشبندیهای لشکری به ده هزار سرباز، تومان گفته و فرمانده آن را امیرتومان مینامیدند. این واژه از دوران امپراتوری مغول (سده ۷) در سرزمین ایران متداول گردید.
اصل این واژه در از ریشه هندو-اروپایی و از زبان تخاریان وارد زبانهای آسیای مرکزی شده است، ریشه این واژه از زبانهای تخاریان-آ tmāṃ و تخاریان-ب tmāne/tumane گرفته شدهاست که به معنی هزار میباشد.
" از هر ده یک نفر را امیر نه دیگر کرده و از میان ده امیر یک کس را امیر صد نام نهاده و تمامت صد را در زیر فرمان او کرده و بدین نسبت تا هزار شود و به ده هزار کشد، امیری نصب کرده و او را امیرتومان خوانند و بدین قیاس و نسق هر مصلحتی که پیش آید… . (جهانگشای جوینی )"
تاریخچه
AH1314 (c. 1896), depicting Mozaffar ad-Din, Shah of the Qajar dynasty-->
در دوران صفویه تومان در محاسبات دیوانی استفاده میشد اما سکهای به این نام و ارزش ضرب نمیشد. پرارزشترین سکه این دوران «محمدی» نام داشته و ۱۰۰ دینار (معادل یکصدم تومان) ارزش داشت. مطابق سفرنامه شاردن ارزش یک تومان در دوران صفوی معادل ۴۵ لیره فرانسوی آن روزگار بودهاست که ارزش امروزی آن تقریبا ۷۰۰ دلار آمریکا یا دو سکه بهار آزادی میشود.
در دوره قاجار تومان طلا (به ارزش ۱۰ هزار دینار) علاوه بر انواع دیگر سکه ضرب میشد. در دوران احمد شاه قاجار (۱۹۱۲) هیچ سکه طلایی در چرخه مبادلات نبود و سکه استاندارد، قران با ارزش نه صدم دلار یا کمتر بود. ارزش ده قران برابر با یک تومان بود اما هیچ تومانی در چرخه مبادلات نبود و بزرگترین سکه، سکه دو قرانی بود.
بر اساس قانون اصلاح یکای پول ایران در سال ۱۳۰۸ (زمان رضاشاه پهلوی) ریال با ارزشی معادل ۱۰۰ دینار به عنوان یکای پول رسمی ایران انتخاب شد. یکاهای قدیمیتر مثل قران و تومان کنار گذاشته شدند، با این وجود تومان هنوز کاربرد خود در گفتار عامه را حفظ کردهاست.
تومان در متون تاریخی
لفظ تومان بارها در نوشتههای تاریخی آمدهاست و بر حسب ارزش پول هر منطقه انواع مختلفی داشتهاست مانند تومان خراسانی، تومان تبریزی، تومان عراقی (عراق عجم یا مناطق مرکزی ایران امروزی) و غیره.
در جامعالتواریخ (داستان غازان خان) در منع فرمودن از زر به سود دادن و معاملات آمدهاست: «خواجه شمسالدین صاحب دیوان… گفت… از هر ده تومان که پادشاه اطلاق فرمود هشت تومان توفیر میکنم و به دو تومان بر ولایت برات میکنم چنانکه بارتاقان رسد آن معنی پسندیده افتاد و صاحب دیوان یرلیغهای ایشان میستد و بهر ده تومان دو تومان برات بر وجوه مرجوالحصول مینوشت.»
در عالمآرای عباسی درباره شکست گروهی از عثمانیها به دست یکی از سرداران شاه اسماعیل آمدهاست: «و زال پاشا سردار عثمانی که سردار ده هزار کس بود به دست حلواچیاوغلی کشته شد و از آن سی هزار کس، سیزده هزار کس به دررفتند و هفده هزار کس به جهنم داخل شدند و در کمر هر کدام بیست تومان زر نقد بود که به دست سپاه قزلباش افتاد.»
و درباره انواع تومان در این کتاب به تومان خراسانی و عراقی اشاره شدهاست: «و روز پنجم بود که شاطر رسید و سلطان را جانی بر تن آمده و از مژده آن خبر، پانصد تومان خراسانی به آن شاطر بخشید و چهار گوشه تخت را سرهای شیر و ببر و پلنگ و اژدها و مرغان قرار داده بودند و کلاه چنگیزخانی که قریب به هفتاد هزار تومان عراقی قیمت جواهرات آن بود…»
در سفرنامه شاردن، بودجه سالانه حرم فاطمه معصومه، ۳۲۰۰ تومان ذکر شدهاست.
کریم خان زند در فرمانی که به تاریخ جمادیالاول ۱۱۷۷ قمری، میرزا زینالعابدین را به سمت وزیر موقوفات منصوب کردهاست چنین نگاشتهاست: «به رتبه بلند منصب ارجمند وزارت موقوفات مفتخر و مبلغ پنجاه تومان تبریزی نقد در وجه او مقرر که هر ساله بازیافت و صرف معاش خود نموده…»
در حبیبالسیر درباره بدخواهی قاضی محمد کاشانی از امیر نجم رشتی، آمدهاست: «قاضی محمد کاشانی… در غیبت آن جناب نجم رشتی روزی که پادشاه گیتیفروز در بزم نشاط و کامرانی نشسته بود… معروض داشت که امیر نجمالدین مبلغ بیست هزار تومان از اموال شاهی تصرف دارد.»
در کتاب تاریخ گیلان در وقایع سال ۱۰۰۱ قمری آمدهاست: «شاه عباس درباره کیافریدون صاحبکمال نمک بهحلال، نوازشات بیاندازه و تلطفات بلندآوازه مبذول داشته، سپهسالاری لاهیجان را با سیصد تومان مواجب به مشارالیه عنایت و احسان فرمودند…»
در جهانگشای نادری در مورد سالهای پایانی پادشاهی نادرشاه و گرفتن مالیاتهای فوقطاقت که منجر به کشتار مردم و خرابی ایران شد آمدهاست: «آن جماعت که در ولایات دستی بلکه ناخنی نداشتند که قفای سر توانند خارید از پا بر فلک کشیده از ناخن به در میکردند تا آن بیگناهان بیدست و پا گشته هر کدام ده الف و بیست الف که هر الفی پنج هزار تومان بوده باشد، از دست چوب با قلمهای شکسته به پای خود مینوشتند…»
مشکلات کنار گذاشتن تومان
استفاده مردم ایران از یکای پول تومان به جای ۱۰ ریال باعث سردرگمی و مشکلاتی شدهاست. چون پول رسمی بر اساس ریال است و مردم در ذهنشان تومان را به کار میگیرند مجبورند هر گاه که قیمتی را به ریال میشنوند آن را به تومان تبدیل کنند و این موضوع یک تلاش ذهنی بیفایده را بر ایرانیان تحمیل میکند که گاهی با خطا همراه میشود. در بسیاری از مواقع نیز مشخص نیست که قیمت درج شده به تومان است یا ریال. چنین وضعیتی که یکای پول متفاوت به این شکل (یکی رسمی و دیگری در میان مردم) وجود داشته باشد تنها در ایران حکم فرماست. این موضوع برای گردشگران خارجی در ایران نیز باعث مشکل میشود. یکی از مقامات بانک مرکزی ایران گفتهاست که بانک مرکزی قصد دارد یکای ریال را به یکای تومان تغییر دهد.
طرح اصلاح پول ملی ایران
با توجه به تورم بالا در ایران و پایین آمدن ارزش پول ملی قرار بر حذف چند صفر (پیشنهاد بانک مرکزی ۴ صفر است) از پول ایران شدهاست.
برخی نیز پیشنهاد تغییر نام ریال به تومان را دادهاند. غلامرضا مصباحی مقدم (رئیس وقت کمیسیون اقتصادی مجلس) گفتهاست: «آنچه در افواه مردم وجود دارد تومان است و عمده بدهبستانهای مردم بر اساس تومان صورت میگیرد. حتی مسئولان کشور هم در محاسبات و محاورات شان کمتر از ریال استفاده میکنند؛ بنابراین اگر ما هم از تومان به جای ریال استفاده کنیم به جای سه صفر میتوان چهار صفر را از پول ملی کشور حذف کرد.»
«تغییر واحد پول کشور از ریال به تومان به دلیل بزرگ شدن ارقام پولی» یکی از تبعات کاهش شدید ارزش پول ملی ایران است که بانک مرکزی را به طرح پیشنهاد تغییر واحد پول ملی واداشتهاست.
تغییر پول ملی ایران از ریال به تومان
کابینه هیئت دولت یازدهم در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۹۵ در جریان بررسی «لایحه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» یکای پول ایران را تومان و برابر با ۱۰ ریال تعیین کرد. تغییر یکای پول ایران از ریال به تومان پس از ارسال لایحه بانک مرکزی به مجلس شورای اسلامی و تصویب این بند در مجلس و تایید آن توسط شورای نگهبان قانونی و قابل اجراست.
ریال از سال ۱۳۰۸ (زمان رضاشاه پهلوی) به عنوان یکای پول رسمی کشور در گردش میباشد.
طرح اصلاح پول ملی ایران
اقتصاد ایران
فهرست یکای پول رایج کشورها | [
"بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران",
"ایران",
"ریال ایران",
"دینار",
"زبانگونهها",
"مردم ایران",
"رسانه",
"مجلس شورای اسلامی",
"شورای نگهبان",
"وامواژه",
"مغولی",
"ایلخانان",
"صفویان",
"شاردن",
"سکه بهار آزادی",
"قاجاریان",
"احمد شاه قاجار",
"قران",
"دلار",
"یکای پول ایران",
"رضاشاه پهلوی",
"عراق عجم",
"جامعالتواریخ",
"غازان پسر ارغون",
"رشیدالدین فضلاللّه همدانی",
"عالمآرای عباسی",
"شاه اسماعیل",
"یداللّه شکری",
"عالمآرای صفوی",
"حرم فاطمه معصومه",
"کریمخان زند",
"حبیبالسیر",
"امیر نجم رشتی",
"تاریخ گیلان (کتاب)",
"جهانگشای نادری",
"عبدالحسین نوایی",
"متون تاریخی به زبان فارسی",
"سمت (انتشارات)",
"غلامرضا مصباحیمقدم",
"طرح اصلاح پول ملی ایران",
"اقتصاد ایران",
"فهرست یکای پول رایج کشورها"
] | [
"ارزهای آسیا",
"بانکداری در ایران",
"تاریخ پول در ایران",
"مقالههای خرد ایران",
"واحد پول بر پایه کشورها",
"واحدهای پول منسوخ شده مدرن",
"یکای پول ایران"
] |
1,232 | زولو | 0 | 31 | 0 | [] | false | 20 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | زولو نام یکی از تیرهها و زبانهای آفریقایی است.
قوم زولو در دوره سلطنت (۱۸۱۶-۱۸۲۸) شاکا در جنگهایی که به مفکانه معروف شد به منتهای قدرت رسید. وی با فتوحات بزرگ خود امپراتوری زولو را بوجود آورد. دولت زولو در ۱۸۳۰-۱۸۳۹ با بوئر در جنگ بود، و سرانجام در ۱۸۸۰ مغلوب بریتانیا شد، و امپراتوری زولو به ۱۳ مملکت تقسیم گردید و بعدا نیز این ممالک تقسیم شد و حدود ۲۰۰ قبیله مستقل زولو تشکیل یافت.
جمعیت مردم زولوتبار، حدود ۱۰ میلیون نفر است و بیشتر آنها در کشور آفریقای جنوبی زندگی میکنند.
زولوها تعدد زوجات را جایز میدانند و عقد و عروسی در نزد آنان با اهدای گاو به خانواده عروس منعقد میشود.
زولو یکی از زبانهای بانتو است.
واژه زولو در زبان زولو به معنی «آسمان» است. | [
"زبان زولو",
"آفریقا",
"شاکا",
"مفکانه",
"بوئرها",
"آفریقای جنوبی",
"بانتو",
"غلامحسین مصاحب"
] | [
"آفریقای جنوبی",
"اقوام آفریقا",
"اقوام در آفریقای جنوبی",
"بنیانگذاریهای ۱۷۰۹ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۱۷۰۹ (میلادی) در آفریقا",
"موضوعات زولو"
] |
1,233 | بانتو | 0 | 46 | 0 | [
"نژاد بانتو",
"مردم بانتوزبان"
] | false | 40 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | پراکنش تقریبی بانتو (زرد کهربایی) در مقایسه با دیگر زبانهای نیجر-کنگویی (زرد روشن).
بانتو نام یک نژاد و خانواده زبانی در آفریقا است که بیش از ۴۰۰ گروه قومی را از کامرون تا آفریقای جنوبی در بر میگیرد. (در تمامی زبانهای بانتو، واژه بانتو به معنی انسان است.)
رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی سیاهان آن کشور را بطور رسمی «بانتوها» مینامید.
زبان بانتو
زولو
مردم کنگو | [
"آفریقا",
"کامرون",
"آفریقای جنوبی",
"آپارتاید",
"زبان بانتو",
"زولو",
"مردم کنگو"
] | [
"بانتو",
"اقوام آفریقا",
"اهالی بانتو"
] |
1,235 | ۲۹ آذر | 0 | 29 | 0 | [
"29 آذر",
"۲۹ قوس",
"۲۹ اذر",
"29 اذر"
] | false | 19 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | ۲۹ آذر - از آغاز سال در تقویم رسمی ایران ۲۷۵ روز گذشته و به پایان آن ۹۰ روز (در سال عادی) یا ۹۱ روز (در سال کبیسه) ماندهاست.
رویدادها
۲۹ آذر - امضاء و ابلاغ منشور حقوق شهروندی توسط حسن روحانی
29 آذر 1396 - زلزله تهران 1396
زادروزها
۱۳۴۹ - فرمان فتحعلیان، آهنگساز و خواننده اهل ایران
۱۳۶۳، سیاوش خیرابی بازیگر ایرانی
۱۳۶۵ - میثم نقیزاده ، فوتبالیست ایرانی
مرگها
۱۳۳۶ - ابوالحسن صبا، موسیقیدان ایرانی.
۱۳۸۵ - ناصر عبداللهی، خواننده پاپ ایرانی.
۱۳۸۸ - حسینعلی منتظری، فقیه و مجاهد ایرانی.
۱۳۵۱ - گلچین گیلانی، شاعر ایرانی.
۱۳۹۶ - محی الدین حایری شیرازی، روحانی شیعه ایرانی
مناسبتها | [
"تقویم رسمی ایران",
"منشور حقوق شهروندی",
"حسن روحانی",
"فرمان فتحعلیان",
"سیاوش خیرابی",
"میثم نقیزاده",
"ابوالحسن صبا",
"ایران",
"ناصر عبداللهی",
"حسینعلی منتظری",
"فقیه",
"مجاهد",
"گلچین گیلانی",
"شاعر"
] | [
"روزهای آذر"
] |
1,237 | رولاسکیت | 0 | 37 | 0 | [
"پاليزه",
"پالیزه",
"رول اسكيت",
"رول اسکیت",
"اسکیت رولر",
"اسكيت رولر"
] | false | 13 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | کاربرد پالیزه (این لاین) به عنوان یک وسیله نقلیه
رولاسکیت یا پالیزه که به صورت متداول تنها به وسیله واژه اسکیت نامیده میشود یکی از ورزشهای تفریحی است، و همچنین میتواند به عنوان یک وسیله نقلیه مورد استفاده قرار گیرد در این ورزش از یک جفت کفش پالیزه استفاده میشود که هرکدام معمولا دارای چهار چرخ هستند. پالیزهها در دو شکل اصلی پالیزه کواد و دیگری پالیزه این لاین وجود دارند.
طرح پالیزه در سده هجدهم میلادی به وسیله یک مخترع گمنام انگلیسی از روی یخماله (اسکیت روی یخ) که تا پیش از آن متداول بود برای استفاده روی سطوح خشک ابداع شد. گونههای ورزشی که در آنها از پالیزه بهره میبرند در زیر نام برده شدهاند:
رولاسکیت هنری
رولاسکیت هنری یک گونه ورزشی است که دارای انواع متعددی میباشد. در رولاسکیت هنری معمولا از رولاسکیت کواد استفاده میشود اما در برخی انواع نیز رولاسکیت این لاین کاربرد دارد.
نواع رولاسکیتهای هنری عبارتند از:
نمایشی
در این نوع ورزشکاران بر گرد یک دایره یا بیضی میگردند تا کنترل و تمرکز خود را بر حرکت بااسکیت به تماشاگران نشان دهند.
رقص
در این گونه ورزشکاران میتوانند به صورت انفردی یا دو نفره یا تیمی به انجام حرکات نمایشی خود بپردازند. در این ورزش امتیاز داده شده به ورزشکاران بر اساس گامهایی که بر میدارند و هماهنگی با موسیقی میباشد. این گونه رولاسکیت هنری از اسکیت نمایشی اقتباس شدهاست.
فریاستایل
یک گونه نمایشی از پالیزه است که در آن خلاقیت مبنای کار ورزشکاران است. حرکات آنها میتواند شامل پرش ، چرخش و حرکات طراحی شده بر اساس موسیقی و ریتم باشد.
اسکیت هماهنگ
این گونه از ورزش اسکیت شامل انجام حرکات نمایشی ظریف بر روی زمین یا سطوح مختلف به صورت انفرادی، دو نفره یا تیمی میباشد که بر اساس ریتم موسیقی انجام میشود. تفاوت این گونه استفاده از سطوح مختلف برای انجام حرکات نمایشی است.
اسکیت سرعت این لاین
رقابتهای اسکیت سرعت این لاین در پیست
اسکیت سرعت این لاین ورزش رقابتی است که ورزشکاران به وسیله کفش اسکیت این لاین به رقابت میپردازند. مسابقات و رقابتهای این ورزش در انواع پیست ( سالن - فضای داخلی )و جاده ( فضای بیرون )قابل انجام است و برگزار میشود. | [
"وسیله نقلیه",
"رولاسکیت کواد",
"رولاسکیت این لاین",
"سده هجدهم میلادی",
"یخماله",
"رولاسکیت هنری",
"اسکیت نمایشی",
"اسکیت سرعت این لاین"
] | [
"رولاسکیت",
"رشتههای ورزشی",
"ورزشهای فردی"
] |
1,238 | ویکینبشته | 6 | 32 | 0 | [
"ویکینبشت",
"ویکی نبشته",
"ويكي نبشته",
"ويكي نبشت",
"ویکی نبشت"
] | false | 13 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نام",
"Item2": "ویکینبشته"
},
{
"Item1": "لوگو",
"Item2": "نامواره ویکینبشته فارسی"
},
{
"Item1": "آدرس",
"Item2": "http://fa.wikisource.org/"
},
{
"Item1": "تجاری",
"Item2": "نه"
},
{
"Item1": "نوع",
"Item2": "کتابخانه متون پایه (برخط)"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "چندزبانه"
},
{
"Item1": "ثبت نام",
"Item2": "اختیاری"
},
{
"Item1": "مالک",
"Item2": "[[بنیاد ویکیمدیا]]"
},
{
"Item1": "مؤسس",
"Item2": "The Wikimedia Community"
},
{
"Item1": "وضعیت",
"Item2": "فعال"
}
],
"Title": "وبگاه"
} | ویکینبشته (کتابخانه آزاد) یکی از پروژههای بنیاد ویکیمدیا است که هدف از آن فراهمآوردن مجموعهای آزاد از کتابها، نوشتارها و متون و مراجع بنیادین دیگر به همه زبانها است. ترجمه متون بنیادین به زبانهای گوناگون نیز از اهداف این پروژه است.
محتوای کتابخانه
در کتابخانه ویکینبشته متون منتشرشده در قالب رمان، داستانهای غیرتخیلی، نامهها، سخنرانیها، قوانین و غیره جمعآوری میشود. تمام محتوای جمعآوریشده در این کتابخانه، عاری از هرگونه حق تکثیر است یا در قالب اجازهنامه GFDL منتشر میگردد.
نماد
قبل از اینکه نام این ویکی به ویکینبشته تغییر کند، نام انگلیسی آن Project Sourceberg بود که در واقع نامی اقتباسشده از نام پروژه گوتنبرگ بود. به تناسب همین نام، نماد این ویکی هم یک «کوه یخ» بود که هنوز به عنوان نماد این پروژه به کار میرود.
نبشته، ویکی | [
"بنیاد ویکیمدیا",
"کتاب",
"ترجمه",
"حق تکثیر",
"GFDL",
"پروژه گوتنبرگ"
] | [
"پروژههای ویکیمدیا",
"تامینکنندگان کتابهای الکترونیکی",
"متعلقات اینترنت بنیانگذاریشده در ۲۰۰۳ (میلادی)",
"نمونهخوانی",
"وبگاههای آزاد تبلیغاتی",
"وبگاههای چندزبانه"
] |
1,239 | پیشینه صنعت نشر در ایران | 0 | 20 | 0 | [
"تاريخچه صنعت نشر ايران",
"تاریخچه صنعت نشر ایران",
"پيشينه صنعت نشر در ايران",
"پیشینهٔ صنعت نشر در ایران",
"تاريخچهٔ صنعت نشر ايران",
"تاریخچهٔ صنعت نشر ایران",
"پيشينهٔ صنعت نشر در ايران",
"تاریخچه نشر در ایران",
"تاريخچه نشر در ايران"
] | false | 2 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | شرکت هایدلبرگ در ایران.
صنعت نشر کتاب در ایران (که با صنعت نشر روزنامه تفاوت دارد)، قدمتی بیش از صد سال دارد و مرکزیت آن هم در تهران محسوس است.
این امر تقریبا در تمام کشورهای دیگر نیز مصداق دارد و پایتخت کشورها مرکز تمرکز ناشران است. (تنها تفاوت در آمریکاست که شهر نیویورک مرکز کلیه ناشران مهم این کشور است).
تاریخچه نشر در ایران
در دوران قاجار به ویژه در دوران ناصرالدین شاه، کتابفروشانی با انتشار قرآن، شاهنامه و مثنوی، نقش ناشر را هم ایفا میکردند. نسل اول ناشران ایران، گرچه بهطور عمده در نواحی بازار و تیمچه حاجبالدوله و بازار بینالحرمین و خیابان ناصرخسرو کار خود را شروع کردند، اما به علت گسترش شهر تهران، کتابفروشیهای خود را به مقابل دانشگاه نیز توسعه دادند.
از نامهای مشهور نسل اول ناشران ایران، «علمی»ها و «رمضانی»ها هستند، انتشارات علمی، نام یکی از پرکارترین و مشهورترین ناشران نسل اول صنعت نشر کتاب در ایران است. (چاپخانه متعلق به حاج محمدعلی در باغچه علیجان کوچه خدابندهلو قرار داشت که تقریبا تمام کارهای چاپی آنها را انجام میداد). میرزا علیاکبرخان خوانساری، جد «علمی»ها، در خوانسار به پیشه کتابفروشی اشتغال داشت. او به تهران میآید و در تیمچه حاجبالدوله کتابفروشی دایر میکند. پسر او، میرزا محمد اسماعیل، ابتدا با پدر، سپس بهطور مستقل در خیابان ناصریه (ناصرخسرو بعدی) دکانی باز میکند و به فکر چاپ و نشر میافتد.
دارالفنون
پیشینه صنعت چاپ در ایران | [
"تهران",
"قاجار",
"ناصرالدین شاه",
"ناصرخسرو",
"دارالفنون",
"پیشینه صنعت چاپ در ایران"
] | [
"صنعت نشر در ایران",
"صنعت در ایران"
] |
1,240 | مکاتب ادبی | 0 | 53 | 0 | [
"مكاتب ادبي",
"مکتبهای ادبی"
] | false | 5 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | مکتب ادبی، معادل اصطلاح انگلیسی Literary school و به معنای مجموعه سنتها، هنجارها، اندیشهها، نظریهها و ویژگیهایی است که به دلایل اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی در دورهای خاص در ادبیات یک یا چند کشور نمود مییابد. این مجموعه معمولا در آثار گروهی از صاحبان قلم رخ مینماید و باعث تمایز آنها در سبک از شاعران و نویسندگان دیگر میشوند. منتقدان، پژوهشگران، نویسندگان و شاعران برجسته و متبحر چنین مجموعهای را مییابند و در قالب مشخصههای هر مکتب ارائه میدهند.
هر مکتب با پیروانی که برای خود مییابد دورهای ویژه – کوتاه یا بلند – را میپیماید و سپس بازمیایستد. معمولا پایهگذاران هر مکتب خودشان نیز از مشخصههای آثارشان آگاه نیستند و دیگران شیوههای هنری آنان را مشخص و معرفی میکنند. البته این اصل جنبه همگانی ندارد زیرا مکتبهایی هم بودهاند که بنیانگذاران آنها دانسته و با تصمیمی آگاهانه بیانیهای درباره مکتب خود صادر میکردند پیش از آن که شیوهای تازه در نگارش آثار ادبی در پیش گیرند؛ مانند سوررآلیستها و دادائیستها.
ویژگیهای هر مکتب ادبی رفته رفته در آثار ادبی مربوط به آن نمود مییابد. گفتنی است که هر مکتب ادبی شکل دگرگون یافته مکتب پیش از خود یا واکنش و طغیانی در برابر آن است؛ از همین رو، میتوان گفت که هیچ مکتبی بدون مقدمه پیدا نمیشود و ردی از ویژگیهای بیشتر مکتبهای ادبی را در آثار ادبی پیش از آن میتوان یافت. مهمترین عامل پیدایی هر مکتب ادبی، نوع نگرشی است که ادیبان هر دوره به زندگی و دنیای پیرامون خویش دارد. در نتیجه همین نگرش است که بیان هنری، شکلهای گوناگونی مییابد و تغییراتی در بکارگیری زبان و شیوه کاربرد واژگان پیش میآید.
خلاصه اینکه شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی در ایجاد یا تغییر مکاتب ادبی تاثیر غیرقابل انکاری دارد. مکتبهایی کاملا متفاوت و تقریبا همزمان با هم سر برآوردند و در کنار یکدیگر شکفتند؛ مانند سمبولیسم و رآلیسم.
بههمین دلیل است که گاه هم بسته شمردن یک شاعر یا نویسنده به مکتبی خاص دشوار و تا حدی نشدنی است.
شاعران و نویسندگانی بوده و هستند که در دوره فعالیتهای ادبی خویش، گرایشهای گوناگون به مکاتب مختلف داشتهاند ماندن گوته، نویسنده و شاعر آلمانی؛ (۱۷۹۴ – ۱۸۳۲ م) که او را میتوان هم در شمار رمانتیکها دانست هم در زمره کلاسیکها». (انوشه: ۱۳۷۶: ص ۱۲۶۵)
از اواخر سده نوزدهم میلادی اثرگذاری و اثر پذیریهای ادبی سرعت زیادی یافتهاست و علت این امر را میتوان در چند مورد جستجو کرد: توسعه روابط فرهنگی – اجتماعی، گسترش شتابنده افکار و اندیشههای اجتماعی – سیاسی و آشنایی روزافزون ملتها با زبان و ادبیات یکدیگر؛ که این امر باعث کوتاهی عمر مکتبهای ادبی و آمیختن آنها با یکدیگر شدهاست؛ اما رگههایی از اینگونه مکتبها را در مکاتبی که سالها پس از آنها سر برآوردهاند، میتوان مشاهده کرد.
مکتب ادبی، مقولهای غربی است و در ادبیات فارسی جایگاهی به آن مفهومی که بیان شد، ندارد. آثار ادبی – به ویژه شعر فارسی– را بر پایه شیوههایی که در دورههای گوناگون تاریخ ادبیات ایران بوجود آمدهاند و اصطلاحا سبک نامیده میشوند تقسیمبندی میکنند؛ مانند سبک خراسانی، سبک عراقی و سبک هندی.
درادبیات فارسی هیچگاه شکوفایی یا افول مکتبهای ادبی – به آن مفهومی که در ادبیات غرب پیشآمد – نبودهاست. گفتنی است که بخش عمده ادبیات نوین ایران برگرفته از ادبیات رآلیستی روسیه است؛ از همین رو بیشتر آثاری که نویسندگان پیشرو ایران پدیدآورند، جنبه رآلیستی دارند؛ مانند «شوهر آهو خانم» نوشته علی محمد افغانی. این امر بدان معنا نیست که مکاتب پیش از رآلیسم که در اروپا رواج داشتند پیشتر در ادبیات فارسی بودند؛ زیرا، همان گونه که اشاره شد ادبیات معاصر ایران عمدتا جولانگاه رآلیسم روسی گردید، با این توضیح که رمانتیسمی که پیش از رآلیسم در روسیه وجود داشت مدتها پیش از ورود رئآلیسم به ایران در آثار فارسی رخ نمود.» (همان)
از جمله مکتبهای ادبی به کلاسیسم، ناتورالیسم، اکسپرسیونیسم، امپرسیونیسم و پارنایسم میتوان اشاره کرد.
انواع مکاتب ادبی
رمانتیسم
کلاسیسیسم
واقعباوری (رئالیسم)
رئالیسم ابتدایی
رئالیسم جادویی
واقعباوری سوسیالیستی (رئالیسم سوسیالیستی)
طبیعتگری (ناتورالیسم)
دادائیسم
نمادگرایی جادویی
سوررئالیسم
حجمگری (کوبیسم)
پارناس
سمبلیسم
ناتوریسم
یگانهگرایی (اونانیمیسم)
جهانگرایی (کوسموپولیتیسم)
وریسم (واقعگری محض)
مردمیگری (پوپولیسم)
آیندهگرایی (فوتوریسم)
رمان نو (موج نو)
اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی)
نهیلیسم (هیچ انگاری) | [
"رمانتیسم",
"کلاسیسیسم",
"واقعباوری",
"رئالیسم",
"رئالیسم ابتدایی",
"رئالیسم جادویی",
"واقعباوری سوسیالیستی",
"رئالیسم سوسیالیستی",
"طبیعتگری",
"ناتورالیسم",
"دادائیسم",
"نمادگرایی جادویی",
"سوررئالیسم",
"حجمگری",
"کوبیسم",
"پارناس",
"سمبلیسم",
"ناتوریسم",
"یگانهگرایی",
"اونانیمیسم",
"جهانگرایی",
"کوسموپولیتیسم",
"وریسم",
"واقعگری محض",
"مردمیگری",
"پوپولیسم",
"آیندهگرایی",
"فوتوریسم",
"رمان نو",
"موج نو",
"اگزیستانسیالیسم",
"هستی گرایی",
"نهیلیسم",
"هیچ انگاری"
] | [
"ادبیات",
"جنبشهای ادبی",
"فهرستهای مربوط به ادبیات"
] |
1,243 | تیتان | 0 | 107 | 0 | [
"تيتان",
"تایتان (قمر)",
"تيتان (قمر)",
"تايتان (قمر)",
"تيتان (ماه)",
"تیتان (ماه)",
"تیتان (قمر)"
] | false | 51 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | تصویر تیتان
تایتان ، یا تیتان، بزرگترین قمر کیوان (زحل) است که در فاصله ۱٫۲ میلیارد کیلومتری از خورشید واقع شدهاست.
تیتان بسیار کندتر از زمین به دور خود میچرخد، به طوری که یک روز تیتان در حدود ۱۶ روز زمین است.
این قمر در ۲۵ مارس ۱۶۵۵ توسط کریستین هویگنس هلندی کشف شد. تیتان توسط چشم غیر مسلح قابل رویت نیست ولی میتوان آن را توسط تلسکوپهای آماتوری یا حتی برخی دوربینهای دو چشمی قوی مشاهده نمود.
تیتان تنها قمری است که دارای اتمسفر غلیظ بوده و تنها جرمی غیر از زمین است که دارای منابع اثبات شده سطحی مایعات میباشد. تیتان غالبا قمری با مشخصات سیاره خوانده میشود. تیتان دومین قمر بزرگ در سامانه خورشیدی است. جو تیتان غالبا از نیتروژن است با این حال دارای متان و اتان نیز میباشد. وجود باد و باران سطح تیتان را به شکلی مشابه سطح زمین تبدیل کردهاست.
ماهوارههای زیادی وجود زیست یا مراحل ابتدایی پیدایش شرایط پیشا-زیستی در تیتان را مورد کاوش قرار دادهاند.
تیتان دارای جوی نسبتا فشرده و شبیه به زمین در دوران شکلگیری آن است. اما با توجه به سرمای شدید (منهای ۱۸۰ درجه) در ماه تیتان، وجود زیست از نوع زمینی در آن بعید به نظر میرسد.
نگارههای تازه کاوشگر کاسینی ناسا از وجود دریاچهای حاوی هیدروکربن مایع مانند متان در ماه تیتان حکایت دارد.
این نگارهها نشان میدهد که سرمای سطح این دریاچه به ۱۸۰ درجه سانتیگراد زیر صفر میرسید.
در زیر سطح تیتان، ترکیباتی از آب و آمونیاک وجود دارد. این اقیانوس زیرسطحی در حقیقت یک لایه مایع است که محتوی ترکیباتی از آب یا آب و آمونیاک است و در ژرفای بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتری از سطح تیتان قرار گرفتهاست.
ساختار درونی تیتان از یک لایه یخی تشکیل شدهاست که از هسته سنگی آن از طریق یک لایه مایع جدا شدهاست. این ویژگی موجب میشود که سطح جامد تیتان از بادهای فصلی حاضر در اتمسفر آسیب نبیند.
کاوشگر کاسینی
به منظور بررسی بیشتر تیتان فضاپیمای پژوهشی کاسینی به فضا فرستاده شد و در سال ۲۰۰۴ این فضاپیما به نزدیکی تیتان رسید و علاوه بر تهیه عکسهایی از نزدیکی تیتان با فرستادن کاوشگری به سطح تیتان با نام هویگنس امکان آزمایشهایی را نیز از سطح تیتان فراهم آورد که نتایج این آزمایشها توسط کاسینی به زمین مخابره شد. سفر کاسینی و همراهش، هویگنس، به زحل ۷ سال به طول انجامید. پس از رسیدن به زحل، هویگنس از کاسینی جدا شد و روی سطح تیتان، بزرگترین ماه زحل فرود آمد. به لطف دادههای کاسینی و هویگنس، آنچه امروز از منظومه زحل میدانیم بسیار بیشتر از گذشتهاست.
جو تیتان
اگر چه تیتان یکی از قمرهای سیاره کیوان است و قمرهای سیارات منظومه شمسی اکثرا (به دلیل جاذبه کم و نداشتن میدان مغناطیسی برای دفع بادهای خورشیدی) فاقد جو میباشند، اما تیتان دارای جوی کدر است که تقریبا ده برابر ضخیمتر از جو زمین میباشد . بیش از ۹۸% درصد از جو تیتان را نیتروژن تشکیل میدهد و از این رو جو تیتان دارای یک چرخه هیدرولوژیکی شبیه به زمین است. تیتان حتی مدلی زنده از زمین ابتدائی نامیده شدهاست. دو درصد باقی مانده عمدتا شامل گاز متان (۱.۴%) و هیدروژن (۰.۲%) میشود.
جو تیتان ممکن است که از ستارههای دنبالهدار به وجود آمده باشد. مدلهای سنتی، فرض کردهاند که جو تیتان بوسیله فعالیت آتشفشانی یا تاثیر پرتو افکنی خورشیدی به وجود است، اما اینها بستگی به این دارد که تیتان در گذشته نسبت به حال بیشتر گرم بوده باشد. تحقیق جدید نشان میدهد که بر خوردهای ستارههای دنبالهدار در طول یک دوره که `اواخر بمباران سنگین` نامیده میشود، یعنی زمانی نزدیک به ۴ میلیارد سال پیش زمانیکه تصادفات توسط اجسام بزرگ همچون ستارگان دنبالهدار و شهابهای آسمانی بهطور منظم در میان اجرام بزرگ مانند سیارات، در منظومه خورشیدیماه اتفاق میافتادهاست، ممکن است جو نیتروژنی تیتان را بوجود آورده باشد. پژوهشگران دیدند با شلیک لیزر به داخل محلول آمونیاک و مواد آب یخ، چیزی که در تیتان اولیه احتمالا وجود داشتهاست، نیتروژن به وجود میآید. بالغ بر هزار سال این بر خوردها میتوانستند نیتروژن کافی را بوجود آورند تا قمر را در یک مه(بخار) متراکم بپوشاند تا جو ضخیمی را که ما امروز میبینیم حاصل شود.
جو تیتان از تبدیل آمونیاکی که در طول دوره اواخر بمباران سنگین در ۴ میلیارد سال پیش به وجود آمدهاست. اگر این مدل درست باشد، بدین معناست که منبع نیتروژنی تیتان از دنیاهای خارجی دیگر و حتی سیارات داخلی مثل خودمان بسیار متفاوت است.
راز طوفانها و دریاچههای تیتان
تیتان بزرگترین قمر شگفت انگیز و ناشناخته زحل، سراسر پوشیده از ابر ضخیمی از متان است. دمای سطح آن ۳۰۰- درجه فارنهایت و قطرش کمتر از نصف قطر زمین است که با طوفانهای بارانی و دریاچههای متانش خودنمایی میکند. در منظومه شمسی به غیر از زمین تیتان تنها مکانی است که سطح آن با مقادیر بسیار زیادی از مایع پوشیده شدهاست.
یکی از این سوالهای عجیب در رصدی در سال ۲۰۰۹ بود، زمانی که گروهی از پژوهندگان به سرپرستی پروفسور «اودد آهارونسون» (Oded Aharonson)، از موسسه فناوری کالیفرنیا (کلتک) دریافتند که دریاچههای متان بیشتر در حوالی قطبهای تیتان دیده میشوند و در نیمکره شمالی بیشتر از جنوب وجود دارند. کشف دوم این بود که در عرضهای جغرافیایی پایینتر نزدیک به استوای تیتان رطوبت و دریاچههای کمتری وجود دارد. در سال ۲۰۰۵ وقتی کاوشگر هیوگنس بر سطح تیتان نشست کانالهایی پر از متان مایع یافت و در سال ۲۰۰۹ پژوهشگران کلتک طوفانهای شدیدی را کشف کردند که این باران را به این مناطق خشک رسانده بود. | [
"کیوان (سیاره)",
"کریستین هویگنس",
"چشم غیر مسلح",
"هواکره",
"سامانه خورشیدی",
"نیتروژن",
"متان",
"اتان",
"ماهواره",
"کاسینی-هویگنس",
"درجه سانتیگراد",
"فضاپیمای هویگنس",
"سیاره کیوان",
"ده برابر",
"ستارگان دنبالهدار",
"بمباران سنگین",
"درجهٔ فارنهایت",
"منظومهٔ شمسی",
"موسسهٔ فناوری کالیفرنیا",
"نیمکرهٔ شمالی",
"دانش فضایی (وبگاه)"
] | [
"تیتان (قمر)",
"زحل",
"قمرهای زحل"
] |
1,244 | اتحادیه بینالمللی اخترشناسی | 3 | 101 | 0 | [
"اتحادیه بین المللی اختر شناسی",
"اتحاديه بين المللي اختر شناسي",
"اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی",
"اتحادیه نجوم بینالمللی",
"اتحادیه بین المللی اخترشناسی",
"اتحادیه بینالمللی نجوم",
"اتحاديه بين المللي اخترشناسي",
"اتحادیهٔ بینالمللی اخترشناسی",
"اتحاديهٔ بين المللي اختر شناسي",
"اتحاديهٔ بين المللي اخترشناسي",
"اتحادیهٔ بین المللی اختر شناسی",
"اتحادیهٔ بین المللی اخترشناسی",
"اتحاديه بين المللي ستاره شناسي",
"اتحادیه بین المللی ستاره شناسی",
"اتحادیهٔ بینالمللی ستارهشناسی",
"اتحاديه بين المللي نجوم",
"اتحادیه بین المللی نجوم",
"اتحادیهٔ بینالمللی نجوم",
"اتحاديه نجوم بين المللي",
"اتحادیه نجوم بین المللی",
"اتحادیهٔ نجوم بینالمللی",
"اتحاديهٔ بين المللي ستارهٔ شناسي",
"اتحاديهٔ بين المللي نجوم",
"اتحاديهٔ نجوم بين المللي",
"اتحادیهٔ بین المللی ستارهٔ شناسی",
"اتحادیهٔ بین المللی نجوم",
"اتحادیهٔ نجوم بین المللی",
"اتحاديهٔ بين المللي ستاره شناسي",
"اتحادیهٔ بین المللی ستاره شناسی",
"انجمن بینالمللی اخترشناسی"
] | false | 64 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "اتحادیه بینالمللی اخترشناسی"
},
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "''Union astronomique internationale (UAI)''"
},
{
"Item1": "image",
"Item2": "IAU logo.svg"
},
{
"Item1": "size",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "map",
"Item2": "IAU National Members.svg"
},
{
"Item1": "map_size",
"Item2": "275px"
},
{
"Item1": "map_caption",
"Item2": "موقعیت اتحادیه بینالمللی اخترشناسی در نقشه"
},
{
"Item1": "headquarters",
"Item2": "[[پاریس]]، [[فرانسه]]"
},
{
"Item1": "membership",
"Item2": "79 national members"
},
{
"Item1": "leader_title",
"Item2": "President"
},
{
"Item1": "leader_name",
"Item2": "[[Silvia Torres-Peimbert]]"
},
{
"Item1": "leader_name2",
"Item2": "[[دکتر (عنوان)]] Piero Benvenuti"
}
],
"Title": "Organization"
} | انجمن بینالمللی اخترشناسی که به صورت مختصر IAU خوانده میشود، سازمانی بینالمللی است که هدفش ترقی و حفظ دانش اخترشناسی در تمام زمینهها است. این سازمان در سال ۱۳۱۹ گشایش یافت و یکی از اعضای گستردهتر انجمن علمی شورای بینالمللی علوم (ICSU) است.
اعضای این انجمن در سراسر دنیا اخترشناسان حرفهای هستند که مدرک Ph.D (دکترا) یا بالاتر دارند و در فعالیتهای حرفهای و آموزش نجوم شرکت میکنند. البته IAU روابطی نزدیک با سازمانهایی که در زمینه نجوم آماتوری کار میکند، هم دارد.
همچنین IAU به عنوان مرجعی معتبر در اخترشناسی وظیفه نامگذاری اجرام آسمانی و هرگونه عوارض سطحی آنها را هم برعهده دارد.
فعالیتهای علمی و آموزشی IAU را ۱۱ بخش علمی آن انجام میدهند؛ و در آن بخشها بیش از ۴۰ کمیسیون تخصصی مختلف در تمام زمینههای اخترشناسی (شامل بیش از ۷۰ گروه) برنامهریزی و اجرا) کار میکنند.
سیاستهای کاری بلندمدت IAU توسط مجمع عمومی آن معین میشود و توسط هیئت اجرائی به انجام میرسد.
کارهای انجامشده در IAU روزبهروز توسط مسئولین انجام و کنترل میشود. نقطه کانونی همه فعالیتها و تحقیقات دبیرخانه IAU در انستیتوی اختریرنک و مایل در فرانسه است. | [
"پاریس",
"فرانسه",
"Silvia Torres-Peimbert",
"دکتر (عنوان)",
"دکترا",
"نجوم آماتوری"
] | [
"بنیانگذاریهای ۱۹۱۹ (میلادی) در فرانسه",
"سازمانهای اخترشناسی",
"سازمانهای بنیانگذاریشده در ۱۹۱۹ (میلادی)",
"سازمانهای بینالمللی",
"سازمانهای بینالمللی مستقر در فرانسه",
"سازمانهای پاریس",
"سازمانهای علمی بنیانگذاریشده در ۱۹۱۹ (میلادی)",
"موسسات استاندارد"
] |
1,245 | زهره | 0 | 314 | 0 | [
"آناهید",
"سیاره زهره",
"سیاره ناهید",
"ناهيد (سياره)",
"ناهيد",
"زهره (سياره)",
"آناهيد",
"اناهید",
"اناهيد",
"سياره زهره",
"سیارهٔ زهره",
"سياره ناهيد",
"سیارهٔ ناهید",
"سيارهٔ زهره",
"سيارهٔ ناهيد",
"ستاره سحری",
"ستاره سحر",
"ستاره صبح",
"ستاره سحري",
"مدار ناهید",
"ناهید (سیاره)",
"زهره (سیاره)"
] | false | 195 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "name",
"Item2": "زهره"
},
{
"Item1": "symbol",
"Item2": "Astronomical symbol of Venus"
},
{
"Item1": "image",
"Item2": "Venus"
},
{
"Item1": "epoch",
"Item2": "[[مبدا]]"
},
{
"Item1": "synodic_period",
"Item2": "۵۸۳٫۹۲ روز"
},
{
"Item1": "avg_speed",
"Item2": "۳۵٫۰۲ کیلومتر بر ثانیه"
},
{
"Item1": "[[طول گره صعودی]]",
"Item2": "۷۶٫۶۸۰°"
},
{
"Item1": "[[شناسه حضیض]]",
"Item2": "۵۴٫۸۸۴°"
},
{
"Item1": "[[آنومالی متوسط]]",
"Item2": "۵۰٫۱۱۵°"
},
{
"Item1": "satellites",
"Item2": "ندارد"
},
{
"Item1": "allsatellites",
"Item2": "yes"
},
{
"Item1": "physical_characteristics",
"Item2": "yes"
},
{
"Item1": "sidereal_day",
"Item2": "<small>([[حرکت مخالف گرد و موافق گرد]])</small>"
},
{
"Item1": "axial_tilt",
"Item2": "۲٫۶۴° <small>(حرکت مخالفگرد و موافقگرد برای چرخش)</small>۱۷۷٫۳۶° (نسبت به مدار چرخش)"
},
{
"Item1": "declination",
"Item2": "۶۷٫۱۶°"
},
{
"Item1": "temperatures",
"Item2": "بله"
},
{
"Item1": "temp_name1",
"Item2": "[[کلوین]]"
},
{
"Item1": "mean_temp_1",
"Item2": "°۷۳۷ درجه [[کلوین]]"
},
{
"Item1": "temp_name2",
"Item2": "[[سلسیوس]]"
},
{
"Item1": "mean_temp_2",
"Item2": "۴۶۲ ° درجه [[سلسیوس]]"
},
{
"Item1": "mean_name3",
"Item2": "[[مقیاس فارنهایت]]"
},
{
"Item1": "atmosphere",
"Item2": "بله"
},
{
"Item1": "surface_pressure",
"Item2": "۹۲ [[بار (یکا)]] (۹٫۲ [[پاسکال (یکا)]])"
},
{
"Item1": "atmosphere_composition",
"Item2": "ترکیب اتمسفر"
},
{
"Item1": "caption",
"Item2": "تصویر رنگی واقعی سیاره زهره که توسط [[مارینر ۱۰]] با استفاده از دو فیلتر برداشته شدهاست. سطح سیاره از ابرهای ضخیم [[اسید سولفوریک]] پوشانده شدهاست."
}
],
"Title": "planet"
} | آغاز شب و سیاره زهره در حال غروب
زهره (با نام پارسی ناهید و لاتین ونوس ) به ترتیب نزدیکی به خورشید، دومین سیاره زمینسان منظومه خورشیدی است که مدار آن در میان مدارهای زمین و تیر (عطارد) قرار گرفتهاست. زهره نزدیکترین سیاره به زمین است و بعد از ماه، درخشانترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب در آسمان زمین دیده میشود و قدر ظاهری آن به ۴٫۶- میرسد.
زهره، بدون ماه است و در مدار تقریبا دایرهواری بهدور خورشید میگردد. برخی منجمان باور بر این دارند که سیاره عطارد، ماه زهره بودهاست که از آن جدا شده و در مدار خورشید قرار گرفتهاست . زهره از بسیاری دیدگاهها ازجمله اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکیها آن را سیاره «خواهر زمین» نیز خواندهاند.
زهره گرمترین سیاره در سامانه خورشیدی است. این سیاره دارای هواکره است. جو ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن از طریق رصد، دشوار باشد. بیشتر هواکره آنرا کربن دیاکسید تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز سولفوریک اسید وجود دارد. وجود کربن دیاکسید در جو این سیاره که گرما را در سیاره نگه میدارد دمای آن را به مقدار بسیار چشمگیری (۴۸۰ درجه سانتیگراد نزدیک سطح سیاره) افزایش دادهاست.
این سیاره یکی از سیارههای سنگی و فشرده و دارای آتشفشانهای فعال، زمینلرزه و رشتهکوه است. زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی است.
زهره در سنجش با بیشتر سیارهها در سامانه خورشیدی از جمله زمین، کرویتر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارات رخ میدهد. طول یک شبانهروز زهره از یک سال این سیاره کمی بلندتر است.
ابن سینا در سده یازده میلادی گذر زهره از مقابل قرص خورشید را مشاهده کردهاست. ابن باجه اخترشناسی اندلسی در سده دوازدهم میلادی از رصد دو سیاره به شکل دو نقطه سیاه بر سیمای خورشید خبر داد که یک قرن پس از او قطبالدین شیرازی، ستارهشناس ایرانی در رصدخانه مراغه آن را بهدرستی با عنوان گذر زهره و تیر از جلوی خورشید شناسایی کرد.
مقایسه با زمین
سیاره زهره بدون ماه است ولی از بسیاری دیدگاهها مانند اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکیها آن را سیاره خواهر زمین نیز خواندهاند.
قطر زهره کمی کوچکتر از قطر زمین و نزدیک به ۱۲٫۰۹۲ کیلومتر است در حالی که قطر زمین ۱۲٫۷۵۶ کیلومتر است
جرم زهره نیز نزدیک به ۸۱ درصد جرم زمین و چگالی آن نزدیک به ۹۵ درصد چگالی زمین است. با این حال زهره در سنجش با بیشتر سیارهها در سامانه خورشیدی از جمله زمین، کرویتر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارات رخ میدهد.
سطح سیاره
270x270پیکسلاین سیاره یکی از سیارههای سنگی و فشرده و دارای آتشفشانهای فعال، زمینلرزه و رشتهکوه است.
ساختار داخلی
تصویری که فضاپیمای ونرا ۱۰ از دهانه ماژلان، محل فرود خود فرستاد
بر اساس یافتههای ونرا ۴ در ۱۹۶۷ سیاره زهره دارای میدان مغناطیسی بسیار ضعیفی است.
جو
این سیاره دارای هواکره است. جو ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن به سادگی، ممکن نباشد.
تفاوت بزرگ زهره با زمین، جو آن است که ۹۶٫۵٪ آن را کربن دیاکسید و ۳٫۵٪ آن را نیتروژن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز سولفوریک اسید وجود دارد. وجود کربن دیاکسید در جو این سیاره دمای آنرا به مقدار بسیار چشمگیری افزایش دادهاست (تا ۴۸۰ درجه سلسیوس در سطح سیاره).
زهره گرمترین سیاره در سامانه خورشیدی است. نور آفتاب پس از نفوذ در جو این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، بهصورت گرما از سطح بازتابیده میشود. اما انبوه کربن دیاکسید جو زهره، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضای بیرونی جلوگیری میکند. این جذب اضافی گرما که به اثر گلخانهای معروف است میانگین گرمای زهره را بیش از هر سیاره دیگری (حتی سیاره تیر) در سامانه خورشیدی بالا بردهاست. بطوریکه این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی شبه انسان خاکی، در این سیاره، غیرممکن است.
مدار
زهره در مدار تقریبا دایرهواری با میانگین فاصله ۱۰۸ میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن میگردد. هنگامی که در نزدیکترین وضعیت نسبت به زمین قرار میگیرد، فاصله آن دو با هم ۴۱ میلیون کیلومتر است و در دورترین حالت این دوری به ۲۵۷ میلیون کیلومتر میرسد.
طول شبانهروز
زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خودش ۲۴۳ روز زمین است. در واقع زهره آنقدر کند و آهسته دوران میکند که یک شبانهروزش ۲۴۳ روز طول میکشد، و یک سال شمسی در زهره هم کمی کمتر از این مقدار و ۲۲۵ روز است.
نامگذاری
دیگر نام این سیاره ناهید بوده و در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد. و واژه بیدخت در شکل کهنتر خود بغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.
نام این سیاره در زبان لاتین، ونوس، برگرفته از نام خدای عشق و زیبایی روم باستان است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد.
کاوشها
در اوایل دهه ۱۹۶۰ راداری را به سوی زهره نشانهروی کردند که سیگنالهای آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس شد. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را درباره سطح زهره بهدست آوردند که نشان میداد زهره دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از شرق به غرب است و آفتاب از مغرب طلوع و در مشرق غروب میکند.
مارینر ۲
فضاپیمای مارینر ۲، ساخت ناسا که در اوت ۱۹۶۲ پرتاب شد، در دسامبر ۱۹۶۲ از ۳۵۰۰۰ کیلومتری زهره گذشت. مشاهدات این سفینه نشان داد که زهره را ابرهای سفید رنگ مایل به زردی، کاملا پوشاندهاست و شکافی در این ابرها نیست که از راه آن بتوان نظری به سطح جامد این سیاره افکند.
مارینر ۱۰
فضاپیمای مارینر ۱۰ در فوریه ۱۹۷۴ از ارتفاعی کمتر از ۶۵۰۰ کیلومتری، زهره را مورد پژوهش قرار داد و معلوم شد که این ابرها حرکت منطقهای دارند و با سرعتی بیش از ۲۴۰ کیلومتر در ساعت سیاره را دور میزنند و در مناطقی از زهره که رو به خورشید است، برهمکنشی میان جریانهای بزرگ مقیاس همرفتی با این حرکت منطقهای وجود دارد.
ونرا ۹
در ۲۲ اکتبر ۱۹۷۵ وسیلهای از سفینه بدون سرنشین ونرا ۹ متعلق به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، بر زهره فرود آمد و علیرغم شرایط فوقالعاده سخت دما و فشار توانست به مدت ۲ ساعت عکسهایی از چشمانداز این سیاره بگیرد و اطلاعات گستردهای از سطح زهره بفرستد.
ونرا ۱۰
سه روز پس از آن وسیله مشابهی از سفینه ونرا ۱۰ در ۲۲۰۰ کیلومتری محل فرود وسیله ونرا ۹ به زهره نشست و یافتههای خود را به مدت ۶۵ دقیقه ارسال کرد. این عکسها، نخستین عکسهایی بودند که تا آن زمان از سطح سیارهای دیگر گرفته شده بود.
کاوشگر مداری ونوساکسپرس، یازدهم آوریل سال ۲۰۰۶ میلادی وارد مدار سیاره زهره شد و تنها پس از یک روز موفق شد نخستین تصویر را از قطب جنوب این سیاره برداشت و به زمین بفرستد.
کاوشگر اروپایی ناهید (ایو EVE)
این کاوشگر با همکاری آژانس فضایی اروپا و روسیه قرار بوده که در سال 2013 به فضا پرتاب و بر سطح ونوس بنشیند ولی تا بحال (سال 2018) به انجام نرسیده است.
در فرهنگ ایران
اسطورهشناسی
در اسطورهشناسی ایرانیان به ویژه اسطورهشناسی هخامنشیان، این سیاره را به ایزدبانو آناهیتا و در زبان پارسی میانه به اناهید ایزد باروری و آبها، در بندهشن بزرگ مرتبط میدانند. در متون به زبان اوستایی مهریشت (یشت ۱۰)، مهر (ایزد) با آناهیتا پیوندهایی دارد. نام ناهید مشتق شده از اناهید و آناهیتا است.
در ادبیات
سیاره زهره در ادبیات ایرانی از اهمیت بالایی برخوردار است. این سیاره نماد عشق و دلدادگی است و صاحب آن خداوند عشق است.
از داستانهای آن میتوان به داستان نظامی گنجوی یا داستان ایرج میرزا اشاره کرد.
در عجایبالمخلوقات زکریای قزوینی چنین آمده که: عاشق چون نظر در زهره کند، حرارت عشق بر وی سنگینتر شود و الفت آورد میان مردان و زنان و گویند وقت نکاح اگر که زهره ناظر باشد و نیکوحال، میان زن و مرد محبتی عجب افتد.
در شعر
فردوسی
فردوسی در آغاز شاهنامه این چنین میگوید:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده و رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر
چپچین (فردوسی) پایان چپچین
حافظ
حافظ میگوید:
دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان چرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست
ز جور کوکب طالع سحرگهان چشمم چنان گریست که ناهید دید و مه دانست
چپچین (حافظ) پایان چپچین
گذر زهره
جو زهره | [
"مبدأ (ستارهشناسی)",
"سال ژولینی (اخترشناسی)",
"زمان خورشیدی",
"دائرةالبروج",
"سطح ثابت",
"Invariable plane",
"طول گره صعودی",
"شناسه حضیض",
"آنومالی متوسط",
"نیروی گرانش",
"NASA",
"حرکت مخالف گرد و موافق گرد",
"Ishtar Terra",
"right-hand rule",
"سپیدایی هندسی",
"نسبت سپیدایی",
"JPL Horizons On-Line Ephemeris System",
"کلوین",
"سلسیوس",
"مقیاس فارنهایت",
"بار (یکا)",
"پاسکال (یکا)",
"کربن دیاکسید",
"نیتروژن",
"گوگرد دیاکسید",
"آرگون",
"بخار آب",
"کربن مونوکسید",
"هلیم",
"نئون",
"کربونیل سولفید",
"هیدروژن کلرید",
"هیدروژن فلوئورید",
"مارینر ۱۰",
"اسید سولفوریک",
"خورشید",
"سیاره زمینسان",
"منظومه شمسی",
"زمین",
"عطارد",
"ماه",
"قدر ظاهری",
"جرم (فیزیک)",
"گرانش",
"هواکره",
"سولفوریک اسید",
"زمینلرزه",
"رشتهکوه",
"ابن سینا",
"گذر زهره",
"Isis (journal)",
"University of Chicago Press",
"ابن باجه",
"اندلس (اسلامی)",
"قطبالدین شیرازی",
"رصدخانه مراغه",
"اشپرینگر ساینس+بیزینس مدیا",
"قطر (دایره)",
"چگالی",
"آتشفشان",
"ونرا ۴",
"میدان مغناطیسی",
"Cosmic Research",
"Cambridge University Press",
"جو (هواشناسی)",
"Elsevier",
"فضای بیرونی",
"گرما",
"اثر گلخانهای",
"سرب",
"کیلومتر",
"روز زمین",
"زبان لاتین",
"ونوس",
"روم باستان",
"یونان باستان",
"آفرودیته",
"فضاپیما",
"مارینر ۲",
"ناسا",
"جامد",
"ونرا ۹",
"اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی",
"ونرا ۱۰",
"ونوساکسپرس",
"دانش فضایی (وبگاه)",
"هخامنشیان",
"ایزدبانو",
"آناهیتا",
"زبان پارسی میانه",
"بندهشن",
"زبان اوستایی",
"مهریشت",
"یشت",
"مهر (ایزد)",
"ناهید",
"دانشنامه ایرانیکا",
"زهره در ادبیات",
"عشق",
"نظامی گنجوی",
"ایرج میرزا",
"عجایبالمخلوقات",
"زکریای قزوینی",
"فردوسی",
"شاهنامه",
"حافظ",
"جو زهره"
] | [
"زهره",
"سیارههای زمینسان",
"منظومه شمسی"
] |
1,246 | مشتری (سیاره) | 0 | 391 | 0 | [
"برجیس(سیاره)",
"مشتري (سياره)",
"هرمز (سياره)",
"برجیس",
"سیاره مشتری",
"هرمز (سیاره)",
"برجيس",
"برجيس(سياره)",
"سياره مشتري",
"سیارهٔ مشتری",
"برجيس (سياره)",
"برجیس (سیاره)",
"سيارهٔ مشتري",
"شعاع مشتریایی"
] | false | 170 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "bgcolour",
"Item2": "#FFC8A0"
},
{
"Item1": "نام",
"Item2": "مشتری"
},
{
"Item1": "نماد",
"Item2": "نماد مشتری"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "گلیک کنید تا توضیحات کامل را ببنید."
},
{
"Item1": "زیرنویس",
"Item2": "سیاره مشتری"
},
{
"Item1": "مبدأ",
"Item2": "[[مبدا (ستارهشناسی)]]"
},
{
"Item1": "اوج",
"Item2": "۸۱۶۵۲۰۸۰۰ کیلومتر"
},
{
"Item1": "حضیض",
"Item2": "۷۴۰۵۷۳۶۰۰ کیلومتر"
},
{
"Item1": "نیمقطر بزرگ",
"Item2": "۷۷۸۵۴۷۲۰۰ کیلومتر"
},
{
"Item1": "گریز از مرکز",
"Item2": "۰٫۰۴۸۷۷۵"
},
{
"Item1": "انحراف",
"Item2": "۱٫۳۰۵°۶٫۰۹° نبست به استوای خورشید"
},
{
"Item1": "asc_node",
"Item2": "۱۰۰٫۴۹۲°"
},
{
"Item1": "arg_peri",
"Item2": "۲۷۵٫۰۶۶°"
},
{
"Item1": "آنومالی متوسط",
"Item2": "۱۸٫۸۱۸°"
},
{
"Item1": "تناوب",
"Item2": "۴۳۳۱٫۵۷۲ [[روز]]s۱۱٫۸۵۹۲۰ [[yr]]"
},
{
"Item1": "synodic_period",
"Item2": "398.88 days"
},
{
"Item1": "سرعت متوسط",
"Item2": "۱۳٫۷ km/s"
},
{
"Item1": "قمرها",
"Item2": "[[۶۹]]"
},
{
"Item1": "پختگی",
"Item2": "۰٫۰۶۴۸۷ ± ۰٫۰۰۰۱۵"
},
{
"Item1": "شعاع استوایی",
"Item2": "۷۱،۴۹۲ ± 4 km 11.209 Earths"
},
{
"Item1": "شعاع قطبی",
"Item2": "۶۶،۸۵۴ ± ۱۰ km 10.517 Earths"
},
{
"Item1": "مساحت سطح",
"Item2": "۶٫۲۱۷۹۶×۱۰<sup>۱۰</sup> km2 121.9 Earths"
},
{
"Item1": "حجم",
"Item2": "۱٫۴۳۱۲۸×۱۰<sup>۱۵</sup> km3 1321.3 Earths"
},
{
"Item1": "جرم",
"Item2": "۱٫۸۹۸۶×۱۰<sup>۲۷</sup> kg317.8 Earths"
},
{
"Item1": "چگالی",
"Item2": "۱٫۳۲۶ g/cm3"
},
{
"Item1": "گرانش سطحی",
"Item2": "۲۴٫۷۹ [[m/s2]] ۲٫۵۲۸ [[g]]"
},
{
"Item1": "سرعت فرار",
"Item2": "۵۹٫۵ km/s"
},
{
"Item1": "روز نجومی",
"Item2": "۹٫۹۲۵ h"
},
{
"Item1": "سرعت چرخش استوایی",
"Item2": "12.6 km/s45,300 km/h"
},
{
"Item1": "axial_tilt",
"Item2": "۳٫۱۳°"
},
{
"Item1": "بعد قطب شمال",
"Item2": "۲۶۸٫۰۵۷°17 h 52 min 14 s"
},
{
"Item1": "میل",
"Item2": "۶۴٫۴۹۶°"
},
{
"Item1": "آلبدو",
"Item2": "۰٫۳۴۳ ([[bond]])\n0.52 ([[geom.]])"
},
{
"Item1": "قدر",
"Item2": "-۱٫۶ to -2.94"
},
{
"Item1": "قطر زاویهای",
"Item2": "۲۹٫۸\" — ۵۰٫۱\""
},
{
"Item1": "طبقهبندی",
"Item2": "مشتریگون"
},
{
"Item1": "temperatures",
"Item2": "yes"
},
{
"Item1": "temp_name1",
"Item2": "در فشار ۱ جو"
},
{
"Item1": "mean_temp_1",
"Item2": "۱۶۵ [[K]]"
},
{
"Item1": "temp_name2",
"Item2": "۰٫۱ bar"
},
{
"Item1": "mean_temp_2",
"Item2": "۱۱۲ K"
},
{
"Item1": "فشار سطح",
"Item2": "۲۰–۲۰۰ [[kPa]] (cloud layer)"
},
{
"Item1": "scale_height",
"Item2": "۲۷km"
}
],
"Title": "سیاره"
} | مشتری ، (که با نامهای هرمز ، اورمزد ، برجیس یا زاوش نیز شناخته میشود) پنجمین سیاره از خورشید و بزرگترین سیاره در سامانه خورشیدی است. این سیاره غول گازی با جرم یک هزارم خورشید است، ولی جرمی دو و نیم برابر تمامی دیگر سیارههای منظومه شمسی دارد. از نظر دوری از خورشید، هرمز پنجمین سیاره پس از تیر، ناهید، زمین و بهرام است.
نگاه کلی
در یک نگاه کوتاه، هرمز چهارمین جسم درخشان در آسمان پس از خورشید، ماه و ناهید است. اگرچه گهگاه مریخ (بهرام) درخشانتر بهنظر میآید. به کمک دوربین دوچشمی برخی ماههای هرمز نیز قابل دیدن میباشند.
جرم هرمز ۲٫۵ بار از مجموع جرم دیگر سیارههای سامانه خورشیدی بیشتر است. جرم هرمز ۳۱۸ بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمین است. هرمز میتواند ۱۳۰۰ زمین را درخود جای دهد. میانگین دوری آن از خورشید در حدود ۷۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومتر است یعنی بیشتر از ۵ برابر دوری زمین از خورشید. ستارهشناسان با تلسکوپهای برپاشده در زمین و ماهواره هائی که در مدار زمین میگردند به بررسی هرمز میپردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به هرمز فرستادهاست.
در ژوئیه ۱۹۹۴، هنگامی که ۲۱ تکه از دنبالهدار شومیکر-لوی ۹ با اتمسفر هرمز برخورد کرد ستارهشناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد برانگیزاننده انفجارهای سهمناکی شد که پارهای از آنها قطری بزرگتر از قطر زمین داشتند.
ویژگیهای فیزیکی
جرم هرمز به تنهایی ۲٫۵ برابر جرم تمام سیارههای دیگر در سامانه خورشیدی است. نسبت جرم این سیاره به اندازهای است که مرکز سنگینی سراسری آن با خورشید بالاتر از سطح خورشید، در ۱٫۰۶۸ برابر شعاع خورشید (فاصله از مرکز خورشید) قرار میگیرد. حجم هرمز ۱۳۲۱ برابر حجم زمین و جرم آن تنها ۳۱۸ برابر زمین است. این نسبت، زمین را بطور قابل توجهی متراکمتر از هرمز نشان میدهد. شعاع هرمز حدود یک دهم شعاع خورشید است و جرم آن ۰٫۰۰۱ برابر جرم خورشید است، بنابراین چگالی این دو با هم مشابه است.
مدار و چرخش
هرمز (قرمز) یک بار مدار کامل خود بر گرد خورشید (مرکز) را در هر ۱۱٫۸۶ سال زمینی (آبی) میپیماید
هرمز در یک مدار کموبیش بیضی شکل به دور خورشید میچرخد. هر دور، نزدیک به ۱۲ سال زمینی به درازا میکشد. همچنان که سیاره به دور خورشید میگردد، به دور محور پندارین (فرضی) خود نیز میگردد. چرخش هرمز به دور خود تندتر از هر سیاره دیگری در سامانه خورشیدی است. تنها ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه نیاز است تا هرمز یک بار به دور خود بچرخد.
برای اندازهگیری تندی گردش سیارههای گازی به دور خود، دانشمندان ناگزیرند از روشهای غیر مستقیم استفاده کنند. آنها نخست سرعت میانگین چرخش ابرهای قابل مشاهده را اندازهگیری میکنند. هرمز به اندازه نیاز امواج رادیویی میفرستد که به وسیله رادیو تلسکوپهای زمینی دریافت شود. هماکنون دانشمندان از اندازه امواج برای سنجش سرعت چرخش هرمز بهره میبرند. قدرت امواج، تحت تاثیر میدان مغناطیسی سیاره، در یک الگوی تکراری ۹ ساعت و ۵۶ دقیقهای، تغییر میکند؛ زیرا سرچشمه میدان مغناطیسی، هسته سیاره است. این دگرگونیها نشان دهنده سرعت چرخش درونی سیارهاست. چرخش تند هرمز مایه برآمدگی در بخش استوا و پخی در قطبهایش میشود. قطر استوایی هرمز ۷ درصد بیشتر از قطر آن در راستای قطبهاست.
جرم و چگالی
همسنجی سیارههای منظومه خورشیدی با تعدادی از ستارههای پرآوازه: الف:
هرمز از هر سیاره دیگری در سامانه خورشیدی سنگینتر است. جرم آن ۳۱۸ بار بیشتر از زمین است؛ ولی با این جرم زیاد، کم و بیش دارای چگالی کمی است. میانگین چگالی آن ۱٫۳ گرم در سانتیمتر مکعب است که اندکی از چگالی آب بیشتر است. چگالی هرمز در حدود یک چهارم چگالی زمین است. زیرا بیشتر سیاره از عناصر سبک هیدروژن و هلیوم ساخته شدهاست. از سوی دیگر زمین بیشتر از عناصر سنگین آهنی و سنگی ساخته شدهاست. عناصر شیمیائی سازنده هرمز بیشتر از زمین همانند ستارههایی چون خورشید است. شاید هرمز دارای هستهای از عناصر سنگین باشد. هسته شاید ترکیبی همانند هسته زمین اما ۲۰ تا ۳۰ برابر سنگینتر داشته باشد.
احتمالا هسته هرمز نه چندان سفت، نسبتا رقیق و خیلی بزرگ است.
نیروی گرانش در سطح سیاره ۲٫۴ برابر بیشتر از سطح زمین است. یعنی چیزی که روی زمین ۱۰۰ نیوتون وزن دارد، در روی هرمز وزنی برابر با ۲۴۰ نیوتون خواهد داشت.
لکه سرخ بزرگ
بارزترین نمود سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن است که توده گاز چرخان، همانند گردباد است. قطر این لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه بیشتر از قرمز آجری به قهوهای کمرنگ تغییر میکند و گاهی این لکه تماما ناپدید میگردد. رنگ آن شاید برآمده از اندازه کم فسفر و گوگرد در کریستالهای آمونیاک باشد. تندی چرخش لکه در لبه آن در حدود ۳۶۰ کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت میکند. ناحیهها و کمربندها و لکه بزرگ، بسیار پایدار و همانند سیستم چرخش زمین است. از زمانی که رابرت هوک در سال ۱۶۶۴ این لکه را پیدا کرد، این ویژگیها تغییرات چندانی از خود نشان ندادهاند.
دما
دمای هوا در ابرهای بالائی هرمز در حدود ۱۴۵- درجه سلسیوس است. اندازهگیریها نشان میدهند که دمای هرمز با افزایش ژرفا در زیر ابرها افزایش مییابد. دمای هوا در سطحی که فشار اتمسفر ۱۰ برابر زمین است، به ۲۱ درجه سانتیگراد میرسد.
دانشمندان میاندیشند که اگر هرمز دارای گونهای از حیات باشد، حیات در این سطح پا خواهد گرفت. چنین حیاتی در گاز خواهد بود. زیرا در این سطح هیچ بخش جامدی وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هیچ گواهی از حیات بر روی هرمز نیافتهاند. نزدیک مرکز سیاره دما بسیار بیشتر است. دمای هسته در حدود ۲۴ هزار درجه، یعنی داغتر از سطح خورشید است. ستارهشناسان بر این باورند که خورشید، سیارات و دیگر جرمهای سامانه خورشیدی از چرخش ابرهایی از گاز و غبار پا گرفتهاند. گرانش گازی و ذرات غبار آنها را به صورت ابرهای ستبر گوی مانند از مواد درآورد در حدود ۴،۵ میلیارد سال پیش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام بسیار سامانه خورشیدی پدید آمدند. فشردگی مواد ایجاد گرما نمود. گرمای بسیاری هنگامی که هرمز پا گرفت ایجاد شد.
میدان مغناطیسی
نموداری از هرمز ، ساختار داخلی آن، ویژگیهای سطحی، حلقهها، و ماههای درونی
هرمز نیز همانند زمین و بیشتر سیارهها، دارای میدان مغناطیسی است و مانند یک آهنربای بزرگ عمل میکند. در ماه مه ۲۰۱۷ دادههای بدست آمده از فضاپیمای جونو نشان دادند که قدرت میدان مغناطیسی هرمز، فراتر از براوردهای پیشین است. شدت این میدان در نزدیکترین فاصله جونو از سیاره دو برابر میزانی است که در گذشته تخمین زده میشد. این میدان ۱۰ بار قویتر از میدان مغناطیسی زمین است. برابر اندازهگیریهای گرفته شده به دست فضاپیماها، (به جز لکههای خورشیدی و ناحیههای کوچکی از سطح خورشید) میدان مغناطیسی هرمز زورمندترین در سامانه خورشیدی است.
دانشمندان بهطور کامل از چگونگی ایجاد میدان مغناطیسی آگاه نیستند هر چند که گمان میبرند که حرکت هیدروژن فلزی داخل هسته سیاره ایجاد میدان مغناطیسی میکند. میدان مغناطیسی هرمز بسیار نیرومندتر از میدان مغناطیسی زمین است زیرا هرمز بسیار بزرگتر و با تندی بیشتری به دور خود میگردد. میدان مغناطیسی هرمز الکترونها و پروتونها و دیگر ذرات دارای بار الکتریکی را در کمربند پرتوزا که در پیرامون سیاره قراردارد به دام میاندازد. این ذرات بسیار نیرومندتر هستند به گونهای که میتوانند به ابزارهای فضاپیماهایی که نزدیک سیاره شدهاند آسیب برساند. در درون ناحیهای از فضا که مغناطیسسپهر نامیده میشود میدان مغناطیسی هرمز همانند یک زره کار میکند. این زره سیاره را از بادهای خورشیدی و ذرات پر انرژی پیاپی که از خورشید میآیند پاسداری مینماید. بیشتر این ذرات الکترونها و پروتونهایی هستند که با تندی ۵۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت میکنند. میدان، ذرات الکتریکی باردار شده را در کمربند پرتوزا به دام میاندازد. مرکز تله مغناطیسسپهر نزدیک قطبهای میدان مغناطیسی است. در آن بخش از سیاره که از خورشید دور است مغناطیسسپهر به صورت دنبالهای سترگ در فضا کشیده میشود که دنباله مگنتو نامیده میشود. درازای این دنباله ۷۰۰ میلیون کیلومتر است. امواج رادیویی که از هرمز به رادیو تلسکوپهای زمینی میرسند نشان دهنده دو نوع فورانهای انرژی و تابشهای پیدرپی هستند. فورانهای نیرومند هنگامی رخ میدهند که آیو، نزدیکترین ماه هرمز و چهارمین آنها از میان مرکز مغناطیسی سیاره گذر میکند. تابشهای پی در پی از سطح هرمز و همچنین ذرات پر انرژی کمربند پرتوزای هرمز میآیند.
اتمسفر
هرمز، گوی غول پیکری آمیخته از گاز و مایع است و گمان میرود مقداری سطح جامد هم داشته باشد. بین ۸۸ تا ۹۲ درصد این غول سیاره از عنصر هیدروژن و ۸ تا ۱۲ درصد آن از هلیوم تشکیل شدهاست. قطر هرمز در ناحیه استوا ۱۴۲٫۹۸۴ کیلومتر است و بر اساس تئوریهای ارائه شده این بالاترین طول قطری است که یک سیاره گازی میتواند داشته باشد. از این پس، ورود جرم بیشتر این غول سیاره را کوچکتر، و فشردهتر میکند. بنابر اصل ناپایداری کلوین–هلمهولتز هماکنون سالانه حدود ۲ سانتیمتر از قطر خورشید کاسته میشود.
سطح سیاره از ابرهای ستبر زرد، قرمز، قهوهای و سفید رنگ پوشیده شدهاست. بخشهای روشنتر «ناحیه» و بخشهای تاریکتر «کمربند» نامیده میشوند. کمربندها و ناحیهها به موازات استوای سیاره قرار دارند. هرمز همچنین گرانش بسیار نیرومندی دارد. در سطح سیاره نسبت جرمی هیدروژن و هلیم نزدیک به ۷۱ و ۲۴ درصد و ۵ درصد دیگر مواد است.
در ماه مه ۲۰۱۷ دانشمندان مسئول ماموریت فضاپیمای جونو در سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) اعلام کردند که توفندهایی بزرگ را در قطبهای هرمز مشاهده کردهاند. این توفندها مانند توفندهای استوایی بوده و هر کدام با اندازهای نزدیک به زمین، همگی همزمان در کنار هم دیده میشوند. این موضوع باعث به چالش کشیده شدن همه فرضیههای مورد علاقه سیارهشناسان در مورد چگونگی کارکرد هرمز میشود.
هیچیک از فضاپیماهای پیشین اعزامی به هرمز هرگز از بالا یا پایین به آن نگاه نکرده بودند.
شکل این توفانها متفاوت از چیزی است که در قطبهای کیوان دیده میشوند. همچنین معلوم نیست که قدمت این توفانها چقدر است و اینکه آیا این توفانها زودتر از توفانهای موجود در عرضهای جغرافیایی پایینتر هرمز ناپدید میشوند؟
اتمسفر هرمز از ۸۶ درصد هیدروژن ۱۴ درصد هلیوم و مقدار ناچیزی متان، آمونیاک، فسفین، آب، استلین، اتان، ژرمانیم و کربن مونوکسید ساخته شدهاست. درصد هیدروژن، بر پایه شمار مولکولهای موجود در اتمسفر آن است تا جرم کلی آنها.
این سیاره از لایههای رنگی از ابرها در ارتفاعات مختلف ساخته شدهاست. مرتفعترین ابرهای سفید از بلورهای منجمد آمونیاک و متان ساخته شدهاند. بخشهای تاریکتر و ابرهای کم بلندا در کمربندها جای گرفتهاند. پایینترین سطحی را که میتوان دید از ابرهای آبی رنگ ساخته شدهاست. دانشمندان امید کشف ابرهای آبدار را در ۷۰ کیلومتری سطح زیرین ابرهای آمونیاکی دارند. هر چند که تاکنون چنین سطحی پیدا نشدهاست.
ماهها
هرمز حداقل دارای ۹۷ ماهاست که ۱۶ ماه آن قطری بیش از ۱۰ کیلومتر دارند. چهار ماه از بزرگترین ماههای هرمز به ترتیب دوری از این سیاره عبارتند از: آیو، اروپا، گانیمد و کالیستو. این چهار ماهک را ماههای گالیلهای مینامند. زیرا ستارهشناس ایتالیایی گالیلئو گالیله آنها را در سال ۱۶۱۰ به وسیله نخستین تلسکوپ پیدا کرد. در۶ دسامبر ۱۹۹۵، فضاپیمای گالیله متعلق به ناسا به هرمز رسید و نخستین گردش خود از ۳۵ گردش دور سیاره را آغاز کرد. در بیشتر از هفت سال، این فضاپیما ۱۴۰۰۰ تصویر از هرمز و ماهها و حلقههای آن گرفت. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۳ فضاپیمای گالیله در یک فرود قابل کنترل قرار داده شد تا ماموریت خود را با سقوط در جو هرمز پایان دهد. علاوه بر ابزارهای عکسبرداری، فضاپیما یک آشکارساز غبار بسیار حساس حمل میکرد که هزاران برخورد از ذرات غبار مسیر خود به سوی حلقه هرمز در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ را ثبت کرد. یکی از کشفهای جدید فضاپیمای گالیله کشف ماه تبه بود. left
آیو دارای آتشفشانهای فعال بسیاری است. هر فوران گازی آن دارای گوگرد نیز هست. رنگ زرد نارنجی سطح آیو شاید از اندازه بسیار زیاد گوگرد جامد که در سطح سیاره انباشته شده حکایت دارد.
اروپا کوچکترین ماه گالیلهای است که قطر آن برابر با ۳ هزار و ۱۳۰ کیلومتر است. اروپا دارای سطحی از یخ صاف و ترک خورده است.
بزرگترین ماه گالیلهای، گانیمد با قطری برابر با ۵۲۶۸ کیلومتر است. گانیمد بزرگتر از سیاره تیر است. کالیستو با قطری برابر با ۴۸۰۶ کیلومتر اندکی کوچکتر از تیر است. گمان میرود کالیستو و گانیمد از یخ و اندکی مواد سنگی ساخته شده باشند.
هر دو ماهک دارای دهانههای بسیاری هستند. دیگر ماهکهای هرمز از ماهکهای گالیلهای بسیار کوچکترند. آمالتئا و هیمالیا دو ماهک بزرگ بعدی هستند. امالیتا با قطری برابر با ۲۶۲ کیلومتر به شکل سیب زمینی است. قطر هیمالیا برابر با ۱۷۰ کیلومتر است. بیشتر ماههای به جای مانده هرمز با تلسکوپهای بزرگ زمینی پیدا شدهاند. دانشمندان متیس و آدرستا را در سال ۱۹۷۹ با بررسی عکس هائی که فضاپیمای وویجر گرفته بود پیدا کردند.
حلقههای هرمز
هرمز دارای سه حلقه باریک در اطراف استوای خود است. این حلقهها بسیار کمنورتر از حلقههای کیوان هستند. به نظر میآید حلقههای هرمز بیشتر از ذرات ریز غبار ساخته شده باشند. حلقه اصلی درحدود ۳۰ کیلومتر کلفتی و بیشتر از ۶۴۰۰ کیلومتر پهنا دارد. مدار آمالتئا درون حلقه جای گرفتهاست.
حلقههای هرمز و ماهکهای درون حلقهای امالیتا هیمالیا متیس و ادرستا
دانشمندان دانشگاه مریلند، کالج پارک و انجمن ماکس پلانک راز دیرین، شوند (علت) ناهنجاریهای حلقههای نازک هرمز را دریافتهاند. در پژوهش چاپ شده در نسخه ۱۲ اردیبهشت مجله نیچر دانشمندان، گسترش اندک بیرونیترین حلقه به خارج از مدار تبه، یکی از ماههای هرمز، را گزارش دادند و دیگر دانشمندان، انحرافهایی را در مدل پذیرفته شده شکلگیری حلقهها مشاهده کردند. بنابراین مدل، از برهمکنش سایه و نور خورشید بر روی ذرات غبار، حلقهها ساخته میشوند. داگلاس هامیلتون، استاد ستارهشناسی دانشگاه مریلند، کالج پارک گفت: "معلوم میشود که محدوده افزایش حلقه بیرونی و دیگر رفتارهای عجیب در حلقههای هرمز در هاله ابهامند." "همچنان که حلقهها به دور سیاره میچرخند، ذرات غبار داخل حلقهها هنگام گذر از میان سایه سیاره به طور متناوب بارگیری و تخلیه بار میشوند. میدان مغناطیسی پر قدرت سیاره بر این تغییرات منظم بارهای الکتریکی ذرات غبار اثر میگذارد. در نتیجه، ذرات کوچک غبار به خارج از مرز بیرونی حلقه مورد نظر سوق داده میشوند و حتی ذرات بسیار کوچک میل مداری یا جهت مداری خود را نسبت به سیاره تغییر میدهند."
هامیلتون و هارالد کروگر، دستیار نویسنده آلمانی مقاله برای نخستین بار اطلاعات برخوردی جدید در مورد اندازه ذرات غبار و سرعتشان و جهتهای مداری آنها را که فضاپیمای گالیله در طول سفرش از حلقههای هرمز در سالهای ۲۰۰۳–۲۰۰۲ میلادی دریافت کرده بود، مطالعه کردند. کروگر مجموعه اطلاعات جدید را بررسی کرد و هامیلتون مدلهای رایانهای دقیقی را ایجاد کرد که با غبار و اطلاعات تصویری روی حلقههای هرمز هماهنگ بود و خروج از مرکز مشاهده شده را توضیح میداد. کروگر گفت: "با مدل خود میتوانیم تمام ساختارهای ضروری حلقه غباری مشاهده شده را توضیح دهیم." بر طبق نظر هامیلتون، سازوکارهای مشخص شده در این مدل، حلقههای هر سیارهای در هر سامانه ستارهای را تحت تاثیر قرار میدهد؛ ولی این اثرات ممکن است بدین گونه که در هرمز است، آشکار نشود. هامیلتون گفت: "ذرات یخی در حلقههای معروف کیوان خیلی بزرگتر و سنگینتر از آن هستند که به طور قابل ملاحظهای با این روند شکل گیرند. به همین دلیل ناهنجاریهای مشابه در آنجا مشاهده نمیشود." "یافتههای ما بر طبق اثرات سایه ممکن است جنبههایی از شکلگیری سیارهای را روشن کند. زیرا ذرات غبار باردار باید به صورت تودههای بزرگتر ترکیب شوند تا این که در نهایت سیارهها و ماهها شکل گیرند." غباری که حلقههای کمرنگ هرمز را تشکیل میدهد در زمانی که ذرات باقیمانده در فضا به صورت ماههای داخلی کوچک به ترتیب از نزدیکترین تا دورترین: آدراستیا، متیس، آمالتیا و تبه فروپاشی کردند، شکل گرفتند.
این غبار به صورت یک حلقه اصلی، یک هاله میانی و دو حلقه کم رنگتر با فاصله بیشتر مرتب شدهاست. حلقهها بیشتر در مدارهای این چهار ماه محدود شدهاند؛ ولی برجستگی اندک و آشکار گسترش غبار به سوی خارج از مدار تبه تا این زمان دانشمندان را شگفت زده کردهاست.
برخورد دنباله دار شومیکر-لوی ۹
در مارس ۱۹۹۳ سه ستارهشناس به نامهای یوجین مرل شومیکر، کارولین شومیکر و دیوید لوی یک دنبالهدار را نزدیک هرمز کشف کردند که بعدها «شومیکر-لوی ۹» نام گرفت. به علت گرانش هرمز، دنبالهدار به سوی هرمز کشیده شد. هنگامی که دنبالهدار کشف شد به ۲۱ تکه شکسته شده بود. احتمالا هنگامی که به سیاره نزدیک شده بود در اثر گرانش سیاره متلاشی شده بود. محاسبهها بر مبنای مکان و سرعت دنبالهدار نشان دادند که در ژوئیه ۱۹۹۴ تکههای دنبالهدار با اتمسفر هرمز برخورد خواهند نمود. دانشمندان امیدوار بودند که اطلاعات زیادی از اثرات برخورد دنبالهدار و سیاره به دست بیاورند. ستارهشناسان تلسکوپهای بزرگ و مهم روی زمین را در تاریخ پیشبینی شده به سوی هرمز نشانه روی کردند.
دانشمندان همچنین هرمز را به وسیله تلسکوپ فضایی هابل و فضاپیمای گالیله که در راه خود به سوی هرمز بود مشاهده مینمودند. تکهها به پشت هرمز که از زمین و تلسکوپ هابل قابل مشاهده نبود برخورد نمودند. اما چرخش هرمز باعث شد که پس از نیم ساعت، اثر برخورد قابل مشاهد باشد. دانشمندان حدس میزدند که بزرگترین قطعهها قطری برابر با۵/-۴ کیلومتر را داشته باشند.
برخورد بهطور مستقیم توسط فضاپیمای گالیله که در فاصله ۲۴۰ میلیون کیلومتری سیاره قرار داشت قابل مشاهده بود. اما به دلیل ریسک از کار افتادن دستگاههای فضاپیما و از دست دادن هدف اصلی ماموریت دادهها ثبت و ارسال نشدند. احتمالا به علت فشار، و گرم و پخش شدن اتمسفر گازی سیاره، برخورد باعث انفجارهای عظیمی شد. اگر برخوردی اینچنینی با زمین رخ میداد در اثر گرد و غبار ناشی از ان و سرد شدن زمین احتمالا زیست بر روی زمین از بین میرفت.
ماموریتها به هرمز
تاکنون چندین فضاپیمای سازمانهای فضایی آمریکا و اروپا به هرمز سفر کرده یا از کنار آن گذشتهاند:
پایونیر ۱۰ (۱۹۷۳)
پایونیر ۱۱ (۱۹۷۴)
وویجر ۱ (۱۹۷۹)
وویجر ۲ (۱۹۷۹)
اولیس (۱۹۹۲ و ۲۰۰۴)
گالیله (۱۹۹۵)
کاسینی-هویگنس (۲۰۰۰)
نیوهورایزنز (۲۰۰۷)
جونو (۲۰۱۶)
نام
نام سیارههای سامانه خورشیدی در پارسی از اسطورههای ایرانی و در زبانهای غربی از اسطورههای رومی و یونانی سرچشمه میگیرد. برای نام سیاره هرمز چندین صورت نوشتاری وجود دارد؛ که به سبب تبدیل از شکل گفتاری به شکل نوشتاری ناشی شدهاست. در فارسی این شکلها تغییر یافته اهورامزدا هستند. باید توجه شود که صورتی بیش از سایرین رایج بوده و هست همان شکل هرمز است.
فهرستی از نامها را که برگرفته از لغتنامه دهخدا: (نامهای پایانی غیر پارسی هستند)
نامهای پارسی:
هرمز (هورمز)
اهورامزدا
هرمزد
ارمزد (اورمزد)
برجیس (؟)
مژدو آورسر (؟)
مشتری
نامهای عربی:
هرمز (از یونانی)
سعد اکبر
منتهی الارب
احور
خطیب فلک
قاضی فلک
نامهای دیگر:
زئوس: (زوس، زاوش، زواش، زوش): یونانی
ژوپیتر: رومی (که خداوندان طبیعت هستند)
برهسپت: هندی
رووخسپی
ادبیات
رمان دنبالهدار علمی تخیلی ادیسه، تالیف آرتور سی. کلارک طی دوره سی و سه ساله ۱۹۶۴تا ۱۹۹۷ در مورد چند سفر تخیلی به ماههای این سیاره تالیف شدهاست. این رمان از بزرگترین آثار علمی تخیلی جهان بوده و منشا ساخت فیلمهای سینمایی معروف از جمله ساخته کلاسیک استنلی کوبریک بودهاست.
جو هرمز | [
"مبدأ (ستارهشناسی)",
"osculating orbit",
"روز",
"سال ژولینی (اخترشناسی)",
"فهرست ماههای مشتری",
"Digital object identifier",
"شتاب",
"نیروی گرانش",
"Bond albedo",
"Geometric albedo",
"کلوین",
"پاسکال (واحد)",
"هیدروژن",
"هلیوم",
"متان",
"آمونیاک",
"Hydrogen deuteride",
"اتان",
"آب",
"آمنیاک",
"آمونیاک هیدروسولفید",
"خورشید",
"سیاره",
"منظومه شمسی",
"غول گازی",
"جرم (فیزیک)",
"عطارد",
"زهره",
"زمین",
"مریخ",
"ماه",
"دوربین دوچشمی",
"ماهواره",
"ایالات متحده آمریکا",
"فضاپیما",
"دنبالهدار شومیکر-لوی ۹",
"هواکره",
"مرکز سنگینی سراسری",
"شعاع خورشیدی",
"جرم خورشیدی",
"چگالی",
"مدار بیضی",
"رادیو تلسکوپ",
"ناهید (سیاره)",
"بهرام",
"تیر (سیاره)",
"زحل",
"اورانوس",
"نپتون",
"شباهنگ (ستاره)",
"ولف ۳۵۹",
"دبران",
"نگهبان شمال",
"رأس پیکر پسین",
"ابطالجوزا",
"قلب عقرب",
"پای شکارچی",
"ویوای سگ بزرگ",
"ویوی قیفاووس",
"مو قیفاووس",
"لکه سرخ بزرگ",
"فسفر",
"گوگرد",
"رابرت هوک",
"سلسیوس",
"میدان مغناطیسی",
"آهنربا",
"فضاپیمای جونو",
"واپاشی هستهای",
"مغناطیسسپهر",
"زره",
"الکترون",
"پروتون",
"آیو (قمر)",
"عنصر (شیمی)",
"ناپایداری کلوین–هلمهولتز",
"استوا",
"گرانش",
"ناسا",
"توفند",
"فسفین",
"استیلن",
"ژرمانیم",
"کربن مونوکسید",
"بلور",
"۷ (عدد)",
"اروپا (قمر)",
"گانیمد",
"کالیستو (ماه)",
"قمرهای گالیلهای",
"گالیلئو گالیله",
"تبه (قمر)",
"آمالتئا (ماه)",
"هیمالیا",
"متیس (قمر)",
"آدرستا (ماه)",
"حلقههای زحل",
"امالیتا",
"متیس",
"دانشگاه مریلند، کالج پارک",
"انجمن ماکس پلانک",
"نیچر",
"فضاپیمای گالیله",
"یوجین مرل شومیکر",
"کارولین شومیکر",
"دیوید لوی",
"دنبالهدار",
"تلسکوپ فضایی هابل",
"سازمان فضایی اروپا",
"پایونیر ۱۰",
"پایونیر ۱۱",
"وویجر ۱",
"وویجر ۲",
"کاوشگر فضایی اولیس",
"کاسینی-هویگنس",
"نیوهورایزنز",
"لغتنامه دهخدا",
"اهورامزدا",
"زئوس",
"ژوپیتر",
"ادیسه",
"آرتور سی. کلارک",
"استنلی کوبریک",
"جو مشتری"
] | [
"مشتری (سیاره)",
"غولهای گازی"
] |
1,247 | عطارد | 0 | 249 | 0 | [
"سیاره عطارد",
"تير (سياره)",
"تیر (سیاره )",
"تير (سياره )",
"سیاره تیر",
"تير (سيارهٔ )",
"تیر (سیارهٔ )",
"سياره تير",
"سیارهٔ تیر",
"سياره عطارد",
"سیارهٔ عطارد",
"عطارد (سیاره)",
"سيارهٔ تير",
"سيارهٔ عطارد",
"عطارد (سياره)",
"☿",
"تیر (سیاره)"
] | false | 128 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "bgcolour",
"Item2": "#D8BBA6"
},
{
"Item1": "نام",
"Item2": "عطارد"
},
{
"Item1": "نماد",
"Item2": "نماد تیر"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "تیر"
},
{
"Item1": "زیرنویس",
"Item2": "تصویر [[مسنجر]] از تیر"
},
{
"Item1": "مبدا",
"Item2": "[[مبدا (ستارهشناسی)]]"
},
{
"Item1": "اوج",
"Item2": "۶۹،۸۱۶،۹۰۰ km۰٫۴۶۶ ۶۹۷ [[AU]]"
},
{
"Item1": "حضیض",
"Item2": "۴۶،۰۰۱،۲۰۰ km۰٫۳۰۷ ۴۹۹ AU"
},
{
"Item1": "نیمقطر بزرگ",
"Item2": "۵۷،۹۰۹،۱۰۰ km۰٫۳۸۷ ۰۹۸ AU"
},
{
"Item1": "گریز از مرکز",
"Item2": "۰٫۲۰۵ ۶۳۰"
},
{
"Item1": "تناوب",
"Item2": "۸۷٫۹۶۹ ۱ [[d]] (۰٫۲۴۰ ۸۴۶ [[a]])"
},
{
"Item1": "synodic_period",
"Item2": "۱۱۵٫۸۸ d"
},
{
"Item1": "سرعت متوسط",
"Item2": "۴۷٫۸۷ km/s"
},
{
"Item1": "انحراف",
"Item2": "۷٫۰۰۵°۳٫۳۸° to Sun’s equator"
},
{
"Item1": "asc_node",
"Item2": "۴۸٫۳۳۱°"
},
{
"Item1": "arg_peri",
"Item2": "۲۹٫۱۲۴°"
},
{
"Item1": "آنومالی متوسط",
"Item2": "۱۷۴٫۷۹۶°"
},
{
"Item1": "قمرها",
"Item2": "ندارد"
},
{
"Item1": "قطر",
"Item2": "۴،۸۸۰ km"
},
{
"Item1": "شعاع متوسط",
"Item2": "۲،۴۳۹٫۷ ± ۱٫۰ km ۰٫۳۸۲۹ Earths"
},
{
"Item1": "پختگی",
"Item2": "< ۰٫۰۰۰۶"
},
{
"Item1": "مساحت سطح",
"Item2": "۷٫۴۸ km2۰٫۱۰۸زمین"
},
{
"Item1": "حجم",
"Item2": "۶٫۰۸۳ km3۰٫۰۵۴ زمین"
},
{
"Item1": "جرم",
"Item2": "۳٫۳۰۲۲ kg۰٫۰۵۵ زمین"
},
{
"Item1": "چگالی",
"Item2": "۵٫۴۲۷ g/cm3"
},
{
"Item1": "گرانش سطحی",
"Item2": "۳٫۷ [[m/s2]]۰٫۳۸ [[g]]"
},
{
"Item1": "سرعت فرار",
"Item2": "۴٫۲۵ km/s"
},
{
"Item1": "روز نجومی",
"Item2": "۵۸٫۶۴۶ day۱۴۰۷٫۵ [[h]]"
},
{
"Item1": "سرعت چرخش استوایی",
"Item2": "۱۰٫۸۹۲ km/h"
},
{
"Item1": "axial_tilt",
"Item2": "۲٫۱۱′ ± ۰٫۱′"
},
{
"Item1": "بعد قطب شمال",
"Item2": "۱۸ h 44 min 2 s۲۸۱٫۰۱°"
},
{
"Item1": "میل",
"Item2": "۶۱٫۴۵°"
},
{
"Item1": "آلبدو",
"Item2": "۰٫۱۱۹ ([[bond]])\n۰٫۱۰۶ ([[geom.]])"
},
{
"Item1": "قدر",
"Item2": "up to −۱٫۹"
},
{
"Item1": "قطر زاویهای",
"Item2": "۴٫۵\" – ۱۳\""
},
{
"Item1": "temperatures",
"Item2": "yes"
},
{
"Item1": "temp_name1",
"Item2": "۰°N, ۰°W"
},
{
"Item1": "min_temp_1",
"Item2": "100 K"
},
{
"Item1": "mean_temp_1",
"Item2": "340 K"
},
{
"Item1": "max_temp_1",
"Item2": "700 K"
},
{
"Item1": "temp_name2",
"Item2": "۸۵°N, ۰°W"
},
{
"Item1": "min_temp_2",
"Item2": "80 K"
},
{
"Item1": "mean_temp_2",
"Item2": "200 K"
},
{
"Item1": "max_temp_2",
"Item2": "380 K"
},
{
"Item1": "atmosphere",
"Item2": "yes"
},
{
"Item1": "فشار سطح",
"Item2": "ناچیز"
},
{
"Item1": "ترکیب جو",
"Item2": "۴۲٪ ملکول [[اکسیژن]]۲۹٫۰٪ [[سدیم]]۲۲٫۰٪ [[هیدروژن]]۶٫۰٪ [[هلیوم]]۰٫۵٪ [[پتاسیم]]و مقدار ناچیزی [[آرگون]]،[[نیتروژن]]، [[کربن دیاکسید]]، [[بخار آب]]، [[گزنون]]، [[کریپتون]] و [[نئون]]"
}
],
"Title": "سیاره"
} | عطارد یا تیر کوچکترین و نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه خورشیدی است. تلفظ درست نام عربی آن عطارد است اما در تداول عامه فارسیزبانان عطارد رایجتر است.
سطح رو به خورشید سیاره عطارد، بهدلیل نزدیکی به خورشید، بسیار داغ است و رویه پشت به خورشید آن نیز بسیار سرد است.
سیاره عطارد (تیر) کوچکترین سیاره منظومه خورشیدی است و قمری ندارد. عطارد از نظر میدان جاذبه، تقریبا قفل شدهاست، به این معنا که حرکت وضعی آن در منظومه خورشیدی بیهمتاست. سیاره تیر، به ازای هر دو باری که به دور خورشید میگردد، دقیقا سه بار به دور خود میچرخد(نسبت حرکت وضعی به حرکت انتقالی ۳ به ۲)؛ با در نظرگرفتن سرعت حرکت انتقالی سیاره تیر، و جهت و سرعت حرکت وضعی نسبت به آن، یک روز کامل در سیاره تیر حدود ۱۷۶ روز زمینی(۴۲۲۴ساعت) طول میکشد. با وجود اندازه کوچک، سیاره تیر از میدان مغناطیسی نسبتا نیرومندی برخوردار است؛ شدت میدان مغناطیسی این سیاره حدود یکصدم زمین است.
عطارد همچنین تندروترین سیاره منظومه خورشیدی است که با سرعتی حدود ۴۸ کیلومتر بر ثانیه، هر ۸۸ روز یک بار خورشید را دور میزند. از این رو سیارهای گریزپاست که دیدنش آسان نیست و به همین دلیل است که شاید، ایرانیان باستان آن را «تیر» نامیده و در یونان «مرکوری» یا «پیک خدایان» لقبش داده بودند.
دهانههای برخوردی
دهانههای برخوردی سیاره عطارد به نام نویسندگان و هنرمندان مشهور جهان نامیده شدهاند که در میان آنها نام شاعران مختلف فارسیزبان نیز دیده میشود ازجمله: دهانه فردوسی، دهانه نظامی، دهانه رودکی، و دهانه نوایی. یکی از دشتهای بزرگ عطارد به نام هامونه تیر نیز نام فارسی این سیاره را بر خود دارد.
ویژگیها
سیاره عطارد یا تیر با فاصله ۵۷ میلیون و ۹۲۴ هزار کیلومتری از خورشید، نزدیکترین سیاره منظومه خورشیدی به خورشید است و کمترین مسافتی که با زمین پیدا میکند، به ۸۰ میلیون کیلومتر میرسد. به خاطر نزدیکی این سیاره به خورشید اگر در طرف رو به خورشید آن (بخشی که روز است) قرار بگیرید به راحتی در دمای ۴۶۵درجه سانتیگراد پخته خواهید شد و به علت حرکتی وضعی آرامش اگر در طرف شب آن قرار بگیرید آن قدر سرد خواهد شد که در دمای ۱۴۸- درجه سانتیگراد به راحتی مرگ را بر اثر یخ بستن تجربه میکنید. گردش وضعی این سیاره، حدود دو ماه طول میکشد و از این رو، گرم شدن آن در روز و سرد شدنش در شب دیرپاست.
حفرههای کوچک ویا بزرگ بسیاری در سطح سیاره تیر دیده میشود که حکایت از برخورد شهابسنگهای کوچک و بزرگ دارد البته قطر برخی از دهانهها به دهها کیلومتر میرسد. برخی از این دهانهها محل خروج مواد مذاب است که امروزه با سنگهای مذاب پر شدهاند و مانند کوههای آتشفشانی هستند. سطح تیر بیشتر خاکستریرنگ است و به خاطر نوع دهانههای آتشفشانی و آبگیرها خیلی شبیه کره ماه است. دانشمندان تصور میکردند که فعالیتهای آن مانند کره ماهاست. اما اکنون میدانیم که سیاره عطارد با کره ماه بسیار متفاوت است.
تیر کوه و آتشفشانهای بزرگ و عمدهای ندارد و از نظر فعالیتهای زمینشناختی سیارهای مرده بهشمار میآید.
عطارد از دسته سیارههای زمینسان است. عطارد همچون ناهید و ماه، حالتهای گوناگونی از هلال تا قرص کامل را به خود میگیرد. قرص کامل، چون در آن سوی خورشید است دیده نمیشود. اما اشکال هلال و نیمه آن به هنگام جلوههای شرقی و غربی، مشاهده میگردند.
نیروی گرانش این سیاره کم و دارای جو ناچیزی است که ۹۸٪ آن از هلیم و بقیه از هیدروژن، اکسیژن و سدیم ساخته شدهاست.بادهای خورشیدی به شدت به عطارد میدمند و این میرساند که تقریبا هیچ هوایی در آن وجود ندارد.
این سیاره نیز، مانند سیاره زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و به خاطر این ویژگی، چشماندازی که «جلوههای شرقی و غربی» و… نامیده میشوند، به وجود میآورد.
عارضههای سطحی
هم سنجی سیارههای منظومه خورشیدی با تعدادی از ستارههای مشهور: الف:
دانشمندان هنوز نمیدانند که فعالیتهای آتشفشانی این سیاره سنگی، چقدر به طول انجامیده. سن دشتهای گدازهایاش را میتوان به عصر «بمباران سهمگین متاخر»، یا حدود ۴ میلیارد سال پیش نسبت داد؛ که در جریانش اعضای منظومه خورشیدی، آماج برخورد شهابسنگهای غولآسا واقع میشدند. به محض کاهش آمار این برخوردها بود که گدازه در سرتاسر عطارد جریان یافت و با پر کردن گودالها، عوارض نرم و مسطحی را به وجود آورد. فرو زمینها هم در همین گودالها به وجود آمدند و در واقع تنها نقاطی به شمار میرفتند که بستر سنگی سیاره در آنها «منبسط» (و نه منقبض) میشد.
در دشتهای آتشفشانی عطارد عوارض نامتعارفی وجود دارد که بیشتر شبیه «کلوچه «های کیهانیاند و هیچگونه نمونه مشابهی در سایر نقاط منظومهمان ندارند.
این «کلوچهها» سازههای دوار و غولآسایی هستند که مرز گودالهای مدفون را مشخص کردهاند و خود از چینخوردگیهای درونی و عوارضی موسوم به «فروزمین» پر شدهاند؛ یعنی باریکههایی که در مرز دو گسل موازی، فرو نشستهاند.
حدود یک میلیارد سال پیش، گدازههای آتشفشانی بهسرعت بستر گودالهای شهابسنگی پراکنده در سطح عطارد را پر کردند. حجم عظیمی از گدازه در مدتزمان نسبتا کوتاهی نشست کرد و همین میتوانسته عاملی برای ظهور این درههای نامتعارف باشد.
اساطیر
عطارد در ادبیات فارسی و ادبیات عربی، «دبیر فلک» نیز خوانده شدهاست. در فارسی به خانه عطارد (برج جوزا و سنبله)، پاتو میگفتند.
نام اروپایی این سیاره، Mercury، از واژهای لاتین گرفته شده که درمقابل نام یونانی هرمس است. خدایی که پیغام برنده برای خدایان دیگر بوده و به همین دلیل هرمس در اغلب تصاویر با صندلهای بالدار کشیده میشود. علاوه بر پیغامرسانی، او نگهدار بازرگانان و مسافران بود. مرکوری در ادبیات افسانهای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است.
اندازه تیر در مقایسه با زمین
به اعتقاد یوهان مرسیه، رئیس دانشکده علوم اختری دانشگاه پاریس، در مقالهای که در اواخر سال ۲۰۰۹ منتشر شد، احتمالا تیر یکی از ماههای سیارات داخلی منظومه خورشیدی بوده که از گرانش مادر خود جدا شده و به دام خورشید گرفتار گشتهاست.
سیاره تیر و عصر فضا
در سال ۱۹۷۴ میلادی، سفینه مارینر ۱۰ آمریکا، از نزدیکی سیاره تیر گذشت و توانست ۶۴۸ عکس خوب، از حدود ۵۰٪ سطح سیاره، که در آن هنگام در برابر خورشید واقع شده بود، گرفته و مخابره کند. عکسها نشان میدهند که سطح تیر نیز چون ماه، دارای کوهها و نیز درههای فراوانی است که به نظر میآید به علت بمباران مداوم صدها هزار سنگ آسمانی صورت گرفته باشد. زمان این بمبارانها شاید بلافاصله پس از پیدایش و تکوین دستگاه خورشیدی بودهاست.
عکسهایی که فضاپیمای «مسنجر» ناسا از عطارد برداشتهاست شواهد فعالیت «گسترده» آتشفشانی بر سطح این سیاره را آشکار میکند.
در تیر، دره بزرگی به قطر تقریبی ۱،۳۰۰ کیلومتر وجود دارد که اطراف آن را کوههای به نسبت بلندی که ارتفاع برخی از آنها به یک و نیم کیلومتر نیز میرسد، احاطه کردهاند. برخی از این گودیها، شاید به علت جریان مواد مذاب آتشفشانی قدیمی، صاف و تیز شیار شیار شدهاند.
ارتباط با مارینر ۱۰ در ۲۴ مارس ۱۹۷۵ قطع شد. این سفینه اولین و تنها سفینهای بودهاست که تا امروز به مقصد تیر روانه شدهاست.
در بررسیهایی که در سال ۱۹۹۰م از روی زمین در مورد سیاره تیر به عمل آمد، دیده شد که دو ناحیه بر روی سطح این سیاره از نقاط دیگر بسیار داغ ترند، علت آن را تاثیر توام گردشهای وضعی و انتقالی تیر در حفظ گرمای گرفته شده از خورشید دانستند. زیرا مدت یک شبانه روز در تیر دو سوم مدت یک سال آن است.
تیر بر خلاف اندازه کوچکی که دارد، بسیار سنگین است و از این جهت ستارهشناسان معتقدند، در زیر پوسته سنگی نازک این سیاره، هسته مرکزی بزرگی از جنس آهن، وجود داشته باشد.
گذر عطارد
سیاره عطارد نیز مانند سیاره زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و از ناظر زمینی موجب گذر قرص آن از خورشید میگردد. عبور عطارد فقط یا در اردیبهشت ماه (ماه مه) یا آبان ماه (ماه نوامبر) روی میدهد؛ و علت ندرت این عبورها (که در هر قرن تا ۱۳بار روی میدهند) به این علت است که زاویه میل مدار آن با مدار زمین (۷درجه) سبب میشود که سیاره معمولا یا از شمال یا از جنوب خورشید بگذرد.
اندازهگیریهای دقیق عبورهای عطارد نه فقط برای تعیین دقیق مدار عطارد بلکه برای محاسبه دوره تناوب حرکت وضعی زمین نیز به کار میآید.
گذر اخیر سیاره عطارد دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ (۹ مه ۲۰۱۶) که از ساعت ۱۵:۴۱ تا ۲۳:۱۰ به وقت تهران رخ میدهد. در این پدیده گذر سایه عطارد از برابر قرص خورشید به کمک وسایل اپتیکی مجهز به فیلتر مخصوص تضعیف شدت نور و ضد اشعه مضر خورشید در ساعات روز قابل رویت است. این گذر در بیشتر نقاط دنیا به صورت کامل یا نیمه دیده میشود و فقط از استرالیا و جنوب شرقیترین نقاط آسیا قابل مشاهده نیست. گذر قبلی عطارد که از ایران هم قابل رویت بود سال ۱۳۸۲ رخ داد و گذر بعدی سال ۱۳۹۸ در مناطق غربی ایران مشاهده خواهد شد. اولین گذر در قرن پانزدهم خورشیدی ۱۴۱۱ خواهد بود.
جو عطارد | [
"مسنجر",
"مبدأ (ستارهشناسی)",
"واحد نجومی",
"روز",
"سال ژولینی (اخترشناسی)",
"NASA",
"30 نوامبر",
"2007 (میلادی)",
"Digital object identifier",
"شتاب",
"گرانش",
"ساعت",
"Bond albedo",
"Geometric albedo",
"۳۰ نوامبر",
"2007",
"اکسیژن",
"سدیم",
"هیدروژن",
"هلیوم",
"پتاسیم",
"آرگون",
"نیتروژن",
"کربن دیاکسید",
"آب",
"گزنون",
"کریپتون",
"نئون",
"سیاره",
"خورشید",
"منظومه خورشیدی",
"قمر",
"میدان مغناطیسی",
"یونان",
"دهانه برخوردی",
"فردوسی (دهانه برخوردی)",
"نظامی (دهانه)",
"رودکی (دهانه)",
"نوایی (دهانه)",
"هامونه تیر",
"زمین",
"گردش وضعی",
"شهابسنگ",
"ماه",
"سیاره زمینسان",
"ناهید",
"هلال",
"هلیم",
"بادهای خورشیدی",
"زهره",
"ناهید (سیاره)",
"مریخ",
"تیر (سیاره)",
"مشتری (سیاره)",
"زحل",
"اورانوس",
"نپتون",
"شباهنگ (ستاره)",
"ولف ۳۵۹",
"دبران",
"نگهبان شمال",
"رأس پیکر پسین",
"ابطالجوزا",
"قلب عقرب",
"پای شکارچی",
"ویوای سگ بزرگ",
"ویوی قیفاووس",
"مو قیفاووس",
"فروزمین",
"ادبیات فارسی",
"ادبیات عربی",
"زبان لاتین",
"زبان یونانی",
"هرمس",
"خدایان",
"روم",
"یوهان مرسیه",
"دانشگاه پاریس",
"مارینر ۱۰",
"ستارهشناس",
"پوسته",
"آهن",
"گذر (ستارهشناسی)",
"جو عطارد"
] | [
"تیر (سیاره)",
"سیارههای زمینسان",
"منظومه شمسی"
] |
1,248 | فیبر نوری | 0 | 328 | 0 | [
"فيبر نوري",
"فیبرهای نوری",
"فيبرهاي نوري",
"تار نوری",
"تار نوري",
"الیاف نوری"
] | false | 165 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | دستهای از تارهای نوری
تار نوری یا فیبر نوری رشته باریک و بلندی از یک ماده شفاف مثل شیشه(سیلیکا) یا پلاستیک است که میتواند نوری را که از یک سرش به آن وارد شده، از سر دیگر خارج کند. فیبر نوری داری پهنای باند بسیار بالاتر از کابلهای معمولی میباشد، با فیبر نوری میتوان دادههای تصویر، صوت و دادههای دیگر را به راحتی با پهنای باند بالا تا ۱۰ گیگابیت بر ثانیه و بالاتر انتقال داد. امروزه مخابرات فیبر نوری، به دلیل پهنای باند وسیعتر در مقایسه با کابلهای مسی، و تاخیر کمتر در مقایسه با مخابرات ماهوارهای از مهمترین ابزار انتقال اطلاعات محسوب میشود.
تاریخچه ساخت فیبر نوری
رونمایی از مقاله طبعیت در سال ۱۸۸۴ توسط ژان دانیل کلادون
اولین کسانی که در قرون اخیر به فکر استفاده از نور برای انتقال اطلاعات افتادند، انتشار نور را در جو زمین تجربه کردند. اما وجود موانع مختلف نظیر گرد و خاک، دود، برف، باران، مه و… انتشار اطلاعات نوری در جو را با مشکل مواجه ساخت. بعدها استفاده از لوله و کانال برای هدایت نور مطرح گردید. نور در داخل این کانالها بوسیله آینهها و عدسیها هدایت میشد، اما از آنجا که تنظیم این آینهها و عدسیها کار بسیار مشکلی بود این کار نیز غیر عملی تشخیص داده شد و مردود ماند.
شاید اولین تلاش در سیر تکاملی سیستم ارتباط نوری به وسیله الکساندر گراهام بل صورت گرفت که در سال ۱۸۸۰، درست ۴ سال پس از اختراع تلفن، اختراع تلفن نوری (فوتوفون) یا سیستمی که صدا را تا فواصل چندین صد متر منتقل میکرد، به ثبت رساند. تلفن نوری بر مبنای مدوله کردن نور خورشید بازتابیده با به ارتعاش درآوردن آینهای کار میکرد. گیرنده یک فتوسل بود. در این روش نور در هوا منتشر میشد و بنابراین امکان انتقال اطلاعات تا بیش از ۲۰۰ متر میسر نبود. به همین دلیل، اگرچه دستگاه بل ظاهرا کار میکرد اما از موفقیت تجاری برخوردار نبود.
ایده استفاده از انکسار (شکست) برای هدایت نور (که اساس فیبرهای نوری امروزی است) برای اولین بار در سال ۱۸۴۰ توسط Daniel Colladon و Jacques Babinet در پاریس پیشنهاد شد. همچنین John Tyndall در سال ۱۸۷۰ در کتاب خود ویژگی بازتاب یکلی را شرح داد: «وقتی نور از هوا وارد آب میشود به سمت خط عمود بر سطح خم میشود و وقتی از آب وارد هوا میشود از خط عمود دور میشود. اگر زاویه پرتو نور با خط عمود در تابش از داخل آب بزرگتر از ۴۸ درجه شود هیچ نوری از آب خارج نمیشود در واقع نور بهطور کامل از سطح آب منعکس میشود. زاویهای که انعکاس کلی آغاز میشود را زاویه بحرانی مینامیم».
کاکو و کوکهام انگلیسی برای اولین بار استفاده از شیشه را به عنوان محیط انتشار مطرح ساختند. آنان مبنای کار خود را بر آن گذاشتند که به سرعتی حدود ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه و بیشتر بر روی محیطهای انتشار شیشه دست یابند. این سرعت انتقال با تضعیف زیاد انرژی همراه بود. این دو محقق انگلیسی، کاهش انرژی را تا آنجا میپذیرفتند که کمتر از ۲۰ دسی بل نباشد. اگر چه آنان در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند، اما شرکت آمریکایی (کورنینگ گلس) به این هدف دست یافت. در اوایل سال ۱۹۶۰ میلادی با اختراع اشعه لیزر ارتباطات فیبرنوری ممکن گردید.
در سال ۱۹۶۶ میلادی، دانشمندان در این نظریه که نور در الیاف شیشهای هدایت میشود پیشرفت کردند که حاصل آن از کابلهای معمولی بسیار سودمندتر بود. چرا که فیبرنوری بسیار سبکتر و ارزانتر از کابل مسی است و در عین حال ظرفیت انتقالی تا چندین هزار برابر کابل مسی دارد.
توسعه فناوری فیبرنوری از سال ۱۹۸۰ میلادی به بعد باعث شد که همواره مخابرات نوری به عنوان یک انتخاب مناسب مطرح باشد. تا سال ۱۹۸۵ میلادی در دنیا نزدیک به ۲ میلیون کیلومتر کابل نوری نصب شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاست.
از فیبر نوری (معمولا از جنس سیلیسیم دیاکسید) برای انتقال دادهها توسط نور لیزر استفاده میشود. یک کابل فیبر نوری که کمتر از یک اینچ قطر دارد از مجموعهای از این فیبرها تشکیل شده و میتواند صدها هزار مکالمه صوتی را حمل کند.
فیبرهای نوری تجاری ظرفیت ۲٫۵ گیگابایت در ثانیه تا ۱۰ گیگابایت در ثانیه را فراهم میسازند.
فیبر نوری از چندین لایه ساخته میشود. درونیترین لایه را هسته مینامند. هسته شامل یک تار کاملا بازتابکننده از شیشه خالص (معمولا) است. هسته در بعضی از کابلها از پلاستیک کا ملا بازتابنده ساخته میشود، که هزینه ساخت را پایین میآورد. با این حال، یک هسته پلاستیکی معمولا کیفیت شیشه را ندارد و بیشتر برای حمل دادهها در فواصل کوتاه به کار میرود.
حول هسته بخش پوسته قرار دارد، که از شیشه یا پلاستیک ساخته میشود. هسته و پوسته به همراه هم یک رابط بازتابنده را تشکیل میدهند که با عث میشود که نور در هسته تا بیده شود تا از سطحی به طرف مرکز هسته بازتابیده شود که در آن دو ماده به هم میرسند. این عمل بازتاب نور به مرکز هسته را (بازتاب داخلی کلی) مینامند.
فیبر نوری
در نوع مرسوم فیبر نوری قطر هسته و پوسته با هم حدود ۱۲۵ میکرون است (هر میکرون معادل یک میلیونیم متر است)، که در حدود اندازه یک تار موی انسان است. بسته به سازنده، حول پوسته چند لایه محافظ، شامل یک پوشش معمولا از جنس پلاستیک قرار میگیرد.
یک پوشش محافظ پلاستیکی سخت لایه بیرونی را تشکیل میدهد. این لایه کل کابل را در خود نگه میدارد، که میتواند صدها فیبر نوری مختلف را در بر بگیرد. قطر یک کابل نمونه کمتر از یک اینچ است.
از لحاظ کلی دو نوع فیبر وجود دارد: تک حالتی و چند حالتی. فیبر تک حالتی یک سیگنال نوری را در هر زمان انتشار میدهد، در حالی که فیبر چند حالتی میتواند صدها حالت نور را بهطور همزمان انتقال بدهد.
سیستمهای مخابرات فیبر نوری
کابل زیر دریایی فیبر نوری
گسترش ارتباطات راه دور و راحتی انتقال اطلاعات از طریق سیستمهای انتقال و مخابرات فیبر نوری یکی از پراهمیتترین موارد مورد بحث در جهان امروز است. سرعت دقت و تسهیل از مهمترین ویژگیهای مخابرات فیبر نوری میباشد. یکی از پراهمیتترین موارد استفاده از مخابرات فیبر نوری آسانی انتقال در فرستادن سیگنالهای حامل اطلاعات دیجیتالی است که قابلیت تقسیمبندی در حوزه زمانی را دارا میباشد. این به این معنی است که مخابرات دیجیتال تامینکننده پتانسیل کافی برای استفاده از امکانات مخابره اطلاعات در پکیجهای کوچک انتقال در حوزه زمانی است. برای مثال عملکرد مخابرات فیبر نوری با توانایی ۲۰ مگا هرتز با داشتن پهنای باند ۲۰ کیلو هرتز دارای گنجایش اطلاعاتی ۰٫۱٪ میباشد.
در سال ۱۸۸۰ میلادی الکساندر گراهام بل ۴ سال بعد از اختراع تلفن موفق به اخذ امتیاز نامه خود در زمینه مخابرات امواج نوری برای دستگاه خود با عنوان فوتو تلفن گردید. در ۱۵ سال اخیر با پیشرفت لیزر به عنوان یک منبع نور بسیار قدرتمند و خطوط انتقال فیبرهای نوری فاکتورهای جدیدی از تکنولوژی و تجارت بهتر را برای انسان به ارمغان آوردهاست.
مخابرات فیبر نوری ابتدا به عنوان یک مخابرات از راه دور قرار دادی تلقی میشد که در آن امواج نوری به عنوان حامل یک یا چند واسطه انتقال استفاده میشد. با وجود آنکه امواج نوری حامل سیگنالهای آنالوگ بودند اما سیگنالهای نوری همچنان به عنوان سیستم مخابرات دیجیتال بدون تغییر باقیماندهاست. از دلایل این امر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تکنیکهای مخابرات در سیستمهای جدید مورد استفاده قرار میگرفت.
سیستمهای جدید با بالاترین تکنولوژی برای داشتن بیشترین گنجایش کارآمدی سرعت و دقت طراحی شده بود.
انتقال به کمک خطوط نوری امکان استفاده از تکنیکهای دیجیتال را فراهم میساخت. این مطلب نیاز انسان را به دسترسی به مخابره اطلاعات رابه صورت بیت به بیت پاسخگو بود.
توانایی پردازش اطلاعات در حجم وسیع: از آنجایی که مخابرات فیبر نوری دارای کارایی بالاتری نسبت به سیمهای مسی سنتی هستند بشر امروزی تمایل چندانی برای پیروی از سنت دیرینه خود ندارد و توانایی پردازش حجم وسیعی از اطلاعات در مخابره فیبر نوری او را مجذوب و شیفته خود ساختهاست.
آزادی از نویزهای الکتریکی: بافت یک فیبر نوری از جنس پلاستیک یا شیشه به دلیل رسانندگی انتخاب میشود. در نتیجه یک حامل موج نوری میتواند از پتانسیل موثر میدانهای الکتریکی در امان باشد. از قابلیتهای مهم این نوع مخابرات میتوان به امکان عبور کابل حامل موج نوری از میان یک میدان الکترومغناطیسی قوی اشاره کرد که سیگنالهای نام برده بدون آلودگی از پارازیتهای الکتریکی یا سیگنالهای مداخله گر به حد اکثر کارایی خود خواهند رسید.
کاربردهای فیبر نوری
کاربرد در مخابرات: یکی از مرسومترین کاربردهای فیبر نوری انتقال اطلاعات توسط نور لیزر است.
کاربرد در حسگرها: استفاده از حسگرهای فیبر نوری برای اندازهگیری کمیتهای فیزیکی مانند جریان الکتریکی، میدان مغناطیسی، فشار، حرارت، جابجایی، آلودگی آبهای دریا، سطح مایعات، تشعشعات پرتوهای گاما و ایکس در سالهای اخیر شروع شدهاست. در این نوع حسگرها، از فیبر نوری به عنوان عنصر اصلی حسگر بهرهگیری میشود بدین ترتیب که ویژگیهای فیبر تحت میدان کمیت مورد اندازهگیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تاثیرپذیر میشود.
کاربردهای نظامی: فیبر نوری کاربردهای بیشماری در صنایع جنگافزاری دارد که از آن جمله میتوان برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار، کنترل و هدایت موشکها، ارتباط زیردریاییها (هیدروفون) را نام برد.
کاربردهای پزشکی: فیبرنوری در تشخیص بیماریها و آزمایشهای گوناگون در پزشکی کاربرد فراوان دارد که از آن جمله میتوان دزیمتری غدد سرطانی، شناسایی نارساییهای داخلی بدن، جراحی لیزری، استفاده در دندانپزشکی و اندازهگیری مایعات و خون نام برد. همچنین تارهای نوری در دستگاههایی به نام درون بین یا آندوسکوپ استفاده میشود تا به درون نای، مری، روده و مثانه فرستاده شود و درون بدن انسان بهطور مستقیم قابل مشاهده باشد.
کاربرد فیبرنوری در روشنائی: از جمله کاربردهای فیبر نوری که در اواخر قرن بیستم به عنوان یک فناوری روشنایی متداول شده و در چند سال قرن اخیر توسعه و رشد فراوانی پیدا کردهاست کاربرد آن در سیستمهای روشنایی است. در این فناوری نور از منبع نوری که میتواند نور مصنوعی (نور لامپهای الکتریکی) یا نور طبیعی (نور خورشید) باشد وارد فیبر نوری شده و از این طریق به محل مصرف منتقل میشود. به این ترتیب نور به هر نقطهای که در جهت تابش مستقیم آن نمیباشد منتقل میشود. امتیاز این نور که موجبات رشد سریع بهکارگیری و توجه زیاد به این فناوری شدهاست این است که فاقد الکتریسیته گرما و تشعشعات خطرناک ماورای بنفش بوده (نور خالص و بیخطر) و دیگر اینکه بااین فناوری میشود نور روز (بدون گرما و اشعههای ماورای بنفش) را هم به داخل ساختمانها و نقاط غیرقابل دسترسی به نور خورشید منتقل کرد.
فناوری ساخت فیبرهای نوری
ویرایش شمیایی
برای تولید فیبر نوری، نخست ساختار آن در یک میله شیشهای موسوم به پیشسازه از جنس سیلیکا ایجاد میگردد و سپس در یک فرایند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل به فیبر میشود. از سال ۱۹۷۰ روشهای متعددی برای ساخت انواع پیشسازهها به کار رفتهاست که اغلب آنها بر مبنای رسوبدهی لایههای شیشهای در داخل یک لوله به عنوان پایه قرار دارند.
روشهای ساخت پیشسازه
روشهای فرایند فاز بخار برای ساخت پیشسازه فیبر نوری را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
رسوبدهی داخلی در فاز بخار
رسوبدهی بیرونی در فاز بخار
رسوبدهی محوری در فاز بخار
مواد لازم در فرایند ساخت پیش سازه
تتراکلرید سیلیکون: این ماده برای تامین لایههای شیشهای در فرایند مورد نیاز است.
تتراکلرید ژرمانیوم: این ماده برای افزایش ضریب شکست شیشه در ناحیه مغزی پیشسازه استفاده میشود.
اکسی کلرید فسفریل: برای کاهش دمای واکنش در حین ساخت پیشسازه، این مواد وارد واکنش میشود.
گاز فلوئور: برای کاهش ضریب شکست شیشه در ناحیه غلاف استفاده میشود.
گاز هلیم: برای نفوذ حرارتی و حبابزدایی در حین واکنش شیمیایی در داخل لوله مورد استفاده قرار میگیرد.
گاز کلر: برای آبزدایی محیط داخل لوله قبل از شروع واکنش اصلی مورد نیاز است.
مراحل ساخت
مراحل صیقل گرمایشی: پس از نصب لوله با عبور گازهای کلر و اکسیژن، در دمای بالاتر از ۱۸۰۰ درجه سلسیوس لوله صیقل داده میشود تا بخار آب موجود در جدار درونی لوله از آن خارج شود.
مرحله اچینگ: در این مرحله با عبور گازهای کلر، اکسیژن و فرئون لایه سطحی جدار داخلی لوله پایه خورده میشود تا ناهمواریها و ترکهای سطحی بر روی جدار داخلی لوله از بین بروند.
لایهنشانی ناحیه غلاف: در مرحله لایهنشانی غلاف، ماده تتراکلرید سیلیسیوم و اکسی کلرید فسفریل به حالت بخار به همراه گازهای هلیم وارد لوله شیشهای میشوند و در حالتی که مشعل اکسی هیدروژن با سرعت تقریبی ۱۲۰ تا ۲۰۰ میلیمتر در دقیقه در طول لوله حرکت میکند و دمایی بالاتر از ۱۹۰۰ درجه سلسیوس ایجاد میکند، واکنشهای شیمیایی زیر به دست میآیند.
ذرات شیشهای حاصل از واکنشهای فوق به علت پدیده ترموفرسیس کمی جلوتر از ناحیه داغ پرتاب شده و بر روی جداره داخلی رسوب میکنند و با رسیدن مشعل به این ذرات رسوبی حرارت کافی به آنها اعمال میشود بهطوریکه تمامی ذرات رسوبی شفاف میگردند و به جدار داخلی لوله چسبیده و یکنواخت میشوند. بدین ترتیب لایههای شیشهای مطابق با طراحی با ترکیب در داخل لوله ایجاد میگردند و در نهایت ناحیه غلاف را تشکیل میدهند.
فیبر نوری در ایران
در کشورایران در اوایل دهه ۶۰، فعالیتهای پژوهشی در زمینه فیبر نوری در پژوهشگاه، برپایی مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران را در پی داشت و در سال ۱۳۶۷، کارخانه تولید فیبر نوری در یزد به بهرهبرداری رسید. عملا در سال ۱۳۷۳ تولید فیبر نوری با ظرفیت ۵۰٫۰۰۰ کیلومتر در سال در ایران آغاز شد. فعالیت استفاده از کابلهای نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران آغاز شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکه ملی مخابرات نوری به هم بپیوندند. در همان سال ۱۳۶۷ نخستین خط مخابراتی تار نوری بین تهران و کرج به کار افتاد.
اولین پروژه فیبرنوری با اجرای ۷۰۰ کیلومتر کابل با ۱۳ هزار کانال بین چندین مسیر با هزینهای بالغ بر ۴۰ میلیارد ریال بین سالهای ۶۹ تا ۷۳ انجام شد. در برنامه دوم توسعه پروژه فیبرنوری با ۱۱۶۰۰ کیلومتر کابل با ۶۲۰ هزار کانال بین شهری با هزینه ۶۵۴ میلیارد ریال در سالهای ۷۴ تا ۷۸ به انجام رسید و نهایتا در برنامه سوم توسعه ۱۷۸۵۰ کیلومتر تا ۲ میلیون کانال با پروتکشن بین شهرهای کشور با هزینهای بالغ بر ۱۰۳۵ میلیارد در سالهای ۷۹ تا ۸۳ اجرا شد.
پروژه تار نوری آسیا-اروپا که به TAE مشهور است دارای ۲۴۰۰۰ کیلومتر طول است و از چین، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان، ایران، ترکیه، اوکراین و آلمان میگذرد. ظرفیت قابل حمل این خط، ۷۵۶۰ کانال تلفنی است.
فیبرنوری یک موجبر استوانهای از جنس شیشه یا پلاستیک است که دو ناحیه مغزی و غلاف با ضریب شکست متفاوت و دو لایه پوششی اولیه و ثانویه پلاستیکی تشکیل شدهاست. برپایه قانون اسنل برای انتشار نور در فیبر نوری شرط: میبایست برقرار باشد که به ترتیب ضریب شکستهای مغزی و غلاف هستند. انتشار نور تحت تاثیر عواملی ذاتی و اکتسابی دچار تضعیف میشود. این عوامل عمدتا ناشی از جذب فرابنفش، جذب فروسرخ، پراکندگی رایلی، خمش و فشارهای مکانیکی بر آنها هستند.
فیبر نوری (لوله نوری) POF ,PCF , QOF در ایران
از سال ۱۳۸۷ تحقیقات وسیعی در مورد این نوع از فیبرها در مرکز فناوری تخصصی صورت گرفت و با دستیابی به تکنولوژی ساخت و تولید آنها ایران در زمره معدود کشورهای دارنده تکنولوژی ساخت (POLYMER OPTICAL FIBER , PLASTIC CLAD FIBER) قرار گرفت. فیبرهای نوری POF برای انتقال نور مرئی و بسیاری از کاربریهای دیگر قابل استفاده هستند و در بحث انتقال دیتا سرعتی حدود ۴۰ گیگا بیت در ثانیه دارند که در مقایسه با فیبرهای نوری شیشهای حدود ۴۰۰ برابر بیشتر میباشد. فیبرهای PCF , QOF جهت مصارف خاص صنایع مختلف از قبیل سنسورها و انتقال دیتا بسیار کار آمد است. در کل موارد استفاده از این فیبرها موجب دستیابی به ابزارآلات هایتکی است که در انحصار بعضی از دولتها قرار داشتهاست.
در POFها شار نوری.
فیبرهای نوری نسل سوم
طراحان فیبرهای نسل سوم، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای کمترین تلفات و پاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها، محققین از حداقل تلفات در طول موج ۱۵۵۰ نانومتر و از حداقل پاشندگی در طول موج ۱۳۱۰ نانومتر بهره جستند و فیبری را طراحی کردند که دارای ساختار نسبتا پیچیدهتری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست فیبرهای تک مد از نسل دوم، که حداقل پاشندگی آن در محدوده ۱٫۳ میکرون قرار داشت، به محدوده ۱٫۵۵ میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم به فیبر دی. اس. اف (D.S.F. Fiber) ساخته شد. فیبر نوری بهترین نوع انتقال اطلاعات در عصر امروزی میباشد | [
"شیشه",
"سیلیکا",
"پلاستیک",
"نور",
"سیلیسیم دیاکسید",
"لیزر",
"گیگابایت",
"حسگر",
"جریان الکتریکی",
"میدان مغناطیسی",
"فشار",
"حرارت",
"جابجایی",
"صنایع جنگافزاری",
"رادار",
"موشک",
"زیردریایی",
"بیماری",
"آزمایش",
"پزشکی",
"جراحی لیزری",
"دندانپزشکی",
"خون",
"آندوسکوپ",
"نای",
"مری",
"روده",
"مثانه",
"ماورای بنفش",
"دما",
"واکنش",
"واکنش شیمیایی",
"گاز",
"کلر",
"اکسیژن",
"سلسیوس",
"بخار آب",
"فرئون",
"بخار",
"هلیم",
"میلیمتر",
"دقیقه",
"ایران",
"مجتمع تولید فیبر نوری",
"پونک",
"تهران",
"کیلومتر",
"کرج",
"چین",
"قرقیزستان",
"ازبکستان",
"ترکمنستان",
"ترکیه",
"اوکراین",
"آلمان",
"استوانه",
"غلاف",
"ضریب شکست",
"قانون اسنل",
"فرابنفش",
"فروسرخ",
"پراکندگی رایلی",
"خمش",
"پاشندگی (اپتیک)",
"فیبر دی. اس. اف",
"(D.S.F. Fiberِ)"
] | [
"فیبر نوری",
"انتقال نوری",
"تجهیزات مخابرات",
"تولید شیشه",
"فیزیک نور",
"مهندسی شیشه",
"فیبرهای نوری"
] |
1,249 | انتیافاس | 0 | 63 | 0 | [
"NTFS",
"سامانهی پروندهها با فناوری نو",
"ان تی اف اس",
"ان تي اف اس",
"سامانه ي پرونده ها با فناوري نو",
"سامانه ی پرونده ها با فناوری نو",
"سامانه پروندهها با فناوری نو",
"سامانه پرونده ها با فناوري نو",
"سامانه پرونده ها با فناوری نو"
] | false | 17 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | انتیافاس یا سیستم فایل با فناوری نو ( NTFS یا New Technology File System ) استاندارد فایل سیستمهای موجود در خانواده ویندوزهای NT است که از جمله آنها میتوان به ویندوزهای ۲۰۰۰، XP و ۲۰۰۳ اشاره نمود.
تاریخچه
انتیافاس جانشین HPFS میباشد که توسط مایکروسافت و آیبیام برای سیستمعامل OS/۲ طراحی شده بود و قرار بود بهعنوان جانشینی برای فایل سیستم جدول تخصیص فایل (FAT) که در داس (به انگلیسی: MS-DOS) استفاده میشد بکار گرفته شود. HPFS چندین مزیت نسبت به FAT داشت از جمله پشتیبانی از فراداده (به انگلیسی: metadata)، استفاده از ساختارهای پیشرفته داده با هدف افزایش کارایی، قابلیت اطمینان و بهرهبرداری بهینه از فضای دیسک. NTFS تمامی این قابلیتها را به همراه مزیتهایی چون فهرستهای کنترل دسترسی (acl) و ثبت وقایع سیستم فایل (به انگلیسی: file system journaling) را به صورت یکجا در خود دارد.
نگارشها
NTFS سه نگارش کلی دارد: v۱٫۲ که در ویندوز NT نگارشهای ۳٫۵۱ و ۴ استفاده میشود، v۳٫۰ که در ویندوزهای سری ۲۰۰۰ بکاررفته و v۳٫۱ که در ویندوزهای XP ، Server ۲۰۰۳، ویندوز Vista و Server ۲۰۰۸ تعبیه شدهاست. در برخی موارد به این نگارش به ترتیب با اسامی ۴٫۰، ۵٫۰ و ۵٫۱ به دلیل اینکه (هسته سیستمعامل - Kernel) ویندوزهای NT که این فایل سیستمها با آنها همراه بودهاند با این شمارهها مشخص میشوند.
ویژگیها
نگارشهای جدیدتر با ویژگیهای جدیدتری همراه شدهاند: از ویندوز ۲۰۰۰ به بعد ویژگی سهمیهبندی (quotas) باب گشت. ویندوزهای ۹۵، ۹۸، ۹۸SE و ME به صورت ذاتی نمیتوانند NTFS را پوشش دهند، اما توسط نرمافزارهای ویژهای میتوان این خصوصیت را اضافه نمود.
در NTFS هر چیزی که با فایل مرتبط میباشد (نام فایل، ظرفیت فایل، فهرستهای دسترسی و همچنین محتوای فایل) به عنوان فوق داده ذخیره میشوند. این ویژگی ظریف باعث میشود تا تغییرات آتی که به سبب توسعه سیستمعاملها صورت میپذیرد، به آسانی انجام گردد. به عنوان مثال جالب میتوان به ویژگیهای جدید ActiveDirectory مانند فهرست بندی (indexing) که به راحتی پس از طراحی NTFS توانسته با این فایل سیستم توسعه یابد.
NTFS در باطن به صورت درختهای دودویی (به انگلیسی: Binary Trees) طراحی گشته تا بتواند اطلاعات سیستم فایل را نگهداری نماید؛ همچنین میتواند باعث افزایش سرعت دسترسی و کاهش پراکندگی اطلاعات بر روی دیسک شود. یک دفتر ثبت وقایع (به انگلیسی: file system journal) استفاده میشود تا درستی (به انگلیسی: integrity) خود سیستم فایل (و نه دادههای موجود مربوط به هر فایل) تامین شود. سیستمهایی که از NTFS استفاده میکنند با قابلیت اعتماد بالا شناخته میشوند، یک ویژگی مهم که طبیعت غیر قابل اطمینان و غیرثبات پذیر مربوط به سیستمهای NT قدیمی را بهبود میبخشد.
جزئیات مربوط به پیادهسازی درونی NTFS پوشیدهاست، به همین دلیل برخی توسعه دهندگان ثالث (به انگلیسی: third-part vendors) راه بسیار مشکلی را برای پیادهسازی این فایل سیستم توسط روش مهندسی معکوس (به انگلیسی: Reverse Engineering) پیمودهاند. در حال حاضر Kernel لینوکس دارای ماژولهایی است که امکان خوانده شدن این فایل سیستم را به کاربران این سیستمعامل میدهد. به دلیل پیچیدگیهای ذاتی این فایل سیستم و همچنین هزینههای بالای مالی و انسانی که باید برای دستیابی به تمامی ویژگیهای این فایل سیستم از جمله نوشتن صرف شود سرعت پیشرفت این فرایند پایین است (پیادهسازی NTFS روی سیستمعاملهای باز متن و آزاد مانند Linux). به عنوان یک سرهم بندی (workaround: حالتی که ایراد موجود در یک نرمافزار بدون تصحیح آن ایراد برطرف گردد)، پروژهای که با نام Captive NTFS شناخته میشود به وجود آمده که این امکان را میدهد تا دسترسی NTFS را با تعبیه یک interface با نام ntfs.sys که در اکثر سیستمهای NTFS موجود میباشد (در تمامی ویندوزهای NT) پیادهسازی نمود. به این طریق میتوان با سرعت پایین خواندن/نوشتن این فایل سیستم را پشتیبانی نمود، تعدادی از افراد حتی از دست دادن دادهها را نیز گزارش نمودهاند.
مایکروسافت ابزاری را برای تبدیل فایل سیستمهای FAT به NTFS در اختیار کاربران قرارداده که امکانات دیگری را در خود ندارد. برنامه جداسازی فضای حافظه به نام Partition Magic از شرکت Power Quest و یک برنامه متنباز به نام NTFS Resize Utility نیز میتوانند این کار را با امکانات بهتری انجام دهند. | [
"مایکروسافت",
"آیبیام",
"سیستمعامل",
"جدول تخصیص فایل",
"داس (رایانه)",
"فوق داده",
"قابلیت اطمینان",
"بهینه",
"کنترل دسترسی",
"سیستم فایل",
"قابلیت اعتماد",
"مهندسی معکوس",
"هسته سیستمعامل",
"لینوکس"
] | [
"اجزای ویندوز",
"سیستم فایل",
"فایل سیستمهای رایانه",
"مایکروسافت",
"نرمافزارهای سال ۱۹۹۳ (میلادی)"
] |
1,260 | شهرستان نیکشهر | 2 | 679 | 0 | [
"شهرستان نیکشهر",
"شهرستان نیک شهر",
"شهرستان نيك شهر",
"شهرستان نيكشهر"
] | false | 625 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "شهرستان نیکشهر"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Nik Shahr County.svg"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "سیستان و بلوچستان"
},
{
"Item1": "مرکز",
"Item2": "[[نیکشهر]]"
},
{
"Item1": "سالشهرستانشدن",
"Item2": "۱۳۶۹ خورشدی"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۱۴۱،۸۹۴نفر(۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "تراکمجمعیت",
"Item2": "۱۰"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "بلوچی"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "اهل سنت،شیعه"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۱۳،۵۳۰ کیلومترمربع"
},
{
"Item1": "شهرها",
"Item2": "[[نیکشهر]]، [[بنت]]، [[اسپکه]]"
},
{
"Item1": "بخشها",
"Item2": "[[مرکزی]]، [[بنت]]، [[لاشار]]، [[آهوران]]"
}
],
"Title": "شهرستان ایران"
} | شهرستان نیکشهر یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان ایران است. مرکز این شهرستان، شهر نیکشهر است. جمعیت این شهرستان در سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۴۱,۸۹۴ نفر است.
بیشتر جمعیت این شهرستان از مهاجرین هستند که از لحاظ معیشتی دچار فقر شدید میباشند.
تقسیمات کشوری
شهرستان نیکشهردارای ۴ بخش،۱۱ دهستان و ۳ شهر به شرح زیر است:
شهرستان نیکشهر
بخش
مرکز بخش
شهر
نام دهستان
مرکز دهستان
جمعیت دهستان ۱۳۹۵
مرکزی
نیکشهر
نیکشهر
مخت
مخت
۱۲,۳۹۵ نفر
هیچان
هیچان
۱۳,۴۴۱ نفر
چاهان
چاهان
۱۲,۷۲۷ نفر
مهبان
مهبان
۱۰,۴۲۱ نفر
بنت
بنت
بنت
بنت
بنت
۱۲,۱۹۲ نفر
دستگرد
دستگرد
۶,۲۶۰ نفر
توتان و مهمدان
توتان
۴,۴۴۸ نفر
لاشار
اسپکه
اسپکه
لاشار شمالی
اسپکه
۱۴,۲۰۴ نفر
لاشار جنوبی
پیپ
۱۵,۰۵۰ نفر
آهوران
چانف
چانف
چانف
۹,۹۶۴ نفر
کهیری
کهیری
۲,۴۸۹ نفر
آثار تاریخی
شهرستان نیکشهر بناهای تاریخی فراوانی دارد که نشانگر وجود تمدنهای پراکنده از هزارههای قبل از میلاد تا عصر حاضر در این منطقه است. برخی آثار برجسته شناسایی شده شهرستان عبارتاند از:
قلعههای تاریخی از جمله قلعه نیک شهر، بنت، اسپکه، هریدوک، سرمیچ، هیت و چانف.
ده محوطه و تپه پیش از تاریخ
پنج درخت کهنسال
مسجد عبدالقادر در مجاور قلعه نیک شهر
مکان جغرافیایی
شهرستان نیکشهر درقسمت جنوب شرقی ایران با وسعت ۲۳۹۳۰ کیلومتر مربع وجمعیت ۱۲۸۹۰۱ نفر (براساس سرشماری سال ۷۵) در جنوب شهرستان ایرانشهر، شمال چابهار غرب شهرستان سرباز بین ۲۶ درجه و۱۲ دقیقه عرض شمالی و۶۰ درجه و۱۲ دقیقه طول شرقی گرینویچ واقع شدهاست۰
شهرستان نیکشهر از نظر وسعت سومین شهرستان استان بعد از ایرانشهر و زاهدان بوده وشامل سه شهر نیکشهر، قصر قند و فنوج، ۱۶دهستان و ۸۱۶ پارچه آبادی است ۰ آب وهوای شهرستان گرمسیری بوده، و در این نوع آب وهوا بیشترین نوع محصولات کشاورزی قابل کشت وبرداشت بوده، طوریکه نام هندوستان کوچک براین منطقه نهادهاند۰
شهرستان نیکشهر به تفکیک بخشهای تابعه آن
۱- بخش مرکزی (نیکشهر):
این بخش تا زمان سلطنت رضا خان «گه» نام داشت بمعنی گهتر وبهتروبعد از آن به نیکشهرتغییر یافت ۰ نیکشهر در ۲۶ درجه و۱۳ دقیقه ۱۲۰ شمالی ۶۰ درجه و۱۲ دقیقه طول شرقی گرینویچ درارتفاع ۴۵۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این بخش دارای ۱۰اثر تاریخی شناسایی شده میباشد۰
۲- قصرقند:
بخش قصر قند بین ۲۶ درجه و۱۳ دقیقه عرض شمالی و۶۰ درجه و۴۴ دقیقه طول شرقی گرینویچ در ارتفاع ۴۵۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست، دارای آب وهوای گرمسیری است ۰ قصرقند قبل از این نامهای مختلفی داشته از جمله میتوان ” گمج رود” و” گنداوک” رانام برد.
در مورد وجه تسمیه قصرقند میتوان گفت، قصرقند که در گویش محلی نیز آن را کسر کنت میگویند در واقع کسر برگرفته از واژه کستر بلوچی دارای ریشه پهلوی و فارسی میانه به معنای کوچک وکنت نیز به معنای آبادی یا شهر است وکسر کنت به معنای آبادی کوچک میباشد ۰ برای مثال به اسامی همچون پنج کنت یا پنج شهر یا کندی شاپور یا (معرب آن جندی شاپور) یعنی شهری که شاپور آن را ساخته یا روستایی در سراوان به نام پرکنت یعنی آبادی بزرگ یا پرجمعیت وغیره نام برد۰آثار شناسایی شده در این بخش نزدیک به ۱۴ اثر میباشند۰
۳- بخش فنوج:
این بخش در قسمت شمال شرقی نیکشهر بین ۲۶ درجه و۳۴ دقیقه عرض شمالی و۵۹ درجه و ۳۸ دقیقه طول شرقی در ارتفاع ۷۳۰ متری ازسطح دریا واقع شدهاست۰ از نظر تاریخی منطقه فنوج بعلت دارا بودن محوطههای دوران تاریخی وپیش از تاریخ همانند قصر قند حائز اهمیت است ودارای ۸ اثر شناسایی شدهاست۰
۴- بخش بنت:
بخش بنت که بین ۲۶ درجه و۱۷ دقیقه عرض شمالی و۵۹ درجه و۱۳ دقیقه طول شرقی گرینویج در ارتفاع ۴۰۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست ودارای ۶ اثر شناسایی شدهاست که از میان آنها ۲ اثر کلات زنگیان وتپه سهرین دوک از نظر فرهنگی وتاریخی حائز اهمیت ویژهای است۰
۵- بخش لاشار واسپکه:
این بخش در قسمت شمالی نیکشهر و در شمال غربی قصرقند بین ۲۶ درجه و۵۰ دقیقه عرض شمالی و۶۰ درجه و۱۰ دقیقه طول شرقی گرینویچ در ارتفاع ۸۸۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست ودارای آب وهوای گرمسیری بوده ولی بعلت واقع شدن در میان ارتفاعات نسبت به آب وهوای سایر بخشهای شهرستان خنکتر میباشد۰ | [
"نیکشهر",
"بنت",
"اسپکه",
"بخش مرکزی شهرستان نیکشهر",
"بخش بنت",
"بخش لاشار",
"آهوران",
"استان سیستان و بلوچستان",
"شهرستان نیکشهر",
"بخش",
"دهستان",
"شهر",
"دهستان مخت",
"مخت",
"دهستان هیچان",
"هیچان",
"دهستان چاهان",
"چاهان",
"دهستان مهبان",
"مهبان",
"دهستان بنت",
"دهستان دستگرد",
"دستگرد",
"دهستان توتان ومهمدان",
"توتان (نیکشهر)",
"دهستان لاشار شمالی",
"دهستان لاشار جنوبی",
"پیپ",
"بخش آهوران",
"چانف",
"دهستان چانف",
"دهستان کهیری",
"کهیری",
"قبل از میلاد",
"مسجد عبدالقادر",
"کیلومتر مربع",
"شهرستان سرباز"
] | [
"شهرستان نیکشهر",
"شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان"
] |
1,261 | عربستان سعودی | 2 | 2,454 | 0 | [
"عربستان سعودي",
"عربستان",
"عربستانی",
"سعودی",
"سعودي",
"عربستاني",
"السعودیة.",
"السعودية.",
"السعودیه.",
"السعوديه.",
"شبه جزیره عربستان سعودی",
"شبه جزيره عربستان سعودي",
"پادشاهی عربستان سعودی"
] | false | 2,071 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "conventional_long_name",
"Item2": "پادشاهی عربی سعودی"
},
{
"Item1": "common_name",
"Item2": "عربستان سعودی"
},
{
"Item1": "image_flag",
"Item2": "Flag of Saudi Arabia.svg"
},
{
"Item1": "image_coat",
"Item2": "Coat of arms of Saudi Arabia.svg"
},
{
"Item1": "symbol_type",
"Item2": "نشان ملی"
},
{
"Item1": "national_motto",
"Item2": "([[شهادتین]])"
},
{
"Item1": "national_anthem",
"Item2": "\"[[سرود ملی عربستان سعودی]]\"Aash Al Maleek (instrumental)"
},
{
"Item1": "image_map",
"Item2": "Saudi Arabia (orthographic projection).svg"
},
{
"Item1": "capital",
"Item2": "[[ریاض]]"
},
{
"Item1": "largest_city",
"Item2": "[[ریاض]]"
},
{
"Item1": "official_languages",
"Item2": "[[Arabic]]"
},
{
"Item1": "ethnic_groups",
"Item2": "[[مردم عرب]] ۹۰٪عربهای آفریقاییتبار ۱۰٪"
},
{
"Item1": "demonym",
"Item2": "[[سعودیون]]سعودی"
},
{
"Item1": "government_type",
"Item2": "[[حکومت متمرکز]] [[اسلامی]] [[پادشاهی مطلقه]]"
},
{
"Item1": "leader_title1",
"Item2": "[[پادشاه عربستان سعودی]]"
},
{
"Item1": "leader_name1",
"Item2": "[[سلمان بن عبدالعزیز آل سعود]]"
},
{
"Item1": "leader_title2",
"Item2": "[[ولیعهد عربستان سعودی]]"
},
{
"Item1": "leader_name2",
"Item2": "[[محمد بن سلمان آل سعود]]"
},
{
"Item1": "legislature",
"Item2": "ندارد"
},
{
"Item1": "sovereignty_type",
"Item2": "[[تاریخ عربستان]]"
},
{
"Item1": "established_event1",
"Item2": "تاسیس پادشاهی عربستان سعودی"
},
{
"Item1": "established_date1",
"Item2": "۲۳ سپتامبر ۱۹۳۲"
},
{
"Item1": "established_event2",
"Item2": "پذیرش [[منشور ملل متحد]] توسط [[کنفرانس سانفرانسیسکو]] در [[سازمان ملل متحد]]"
},
{
"Item1": "established_date2",
"Item2": "۲۴ اکتبر ۱۹۴۵"
},
{
"Item1": "established_event3",
"Item2": "قانون اساسی عربستان سعودی"
},
{
"Item1": "established_date3",
"Item2": "۳۱ ژانویه ۱۹۹۲"
},
{
"Item1": "area_km2",
"Item2": "۲،۱۴۹،۶۹۰"
},
{
"Item1": "area_rank",
"Item2": "۱۲ام"
},
{
"Item1": "area_sq_mi",
"Item2": "۸۳۰،۰۰۰"
},
{
"Item1": "percent_water",
"Item2": "۰٫۷"
},
{
"Item1": "population_estimate",
"Item2": "۳۳،۰۰۰،۰۰۰"
},
{
"Item1": "population_estimate_year",
"Item2": "۲۰۱۷"
},
{
"Item1": "population_estimate_rank",
"Item2": "۴۰ام"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "۱۵"
},
{
"Item1": "population_density_sq_mi",
"Item2": "۳۸٫۸"
},
{
"Item1": "population_density_rank",
"Item2": "۲۱۶ام"
},
{
"Item1": "GDP_PPP",
"Item2": "۱٫۸۰۳ تریلیون [[دلار آمریکا]]"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_year",
"Item2": "۲۰۱۷"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_rank",
"Item2": "۱۴ام"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_per_capita",
"Item2": "۵۵،۲۲۹ دلار آمریکا"
},
{
"Item1": "GDP_PPP_per_capita_rank",
"Item2": "۱۲ام"
},
{
"Item1": "GDP_nominal",
"Item2": "۶۸۹٫۰۰۴ دلار آمریکا تریلیون"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_year",
"Item2": "۲۰۱۷"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_rank",
"Item2": "۲۰ام"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_per_capita",
"Item2": "۲۱،۱۰۰ دلار آمریکا"
},
{
"Item1": "GDP_nominal_per_capita_rank",
"Item2": "۳۶ام"
},
{
"Item1": "HDI",
"Item2": "۰٫۸۳۷"
},
{
"Item1": "HDI_year",
"Item2": "۲۰۱۴"
},
{
"Item1": "HDI_change",
"Item2": "increase"
},
{
"Item1": "HDI_rank",
"Item2": "۳۹ام"
},
{
"Item1": "currency",
"Item2": "[[ریال سعودی]] (SR)"
},
{
"Item1": "currency_code",
"Item2": "SAR"
},
{
"Item1": "time_zone",
"Item2": "زمان استاندارد عربی"
},
{
"Item1": "utc_offset",
"Item2": "۳+"
},
{
"Item1": "date_format",
"Item2": "روز/ماه/سال (سال هجری)"
},
{
"Item1": "drives_on",
"Item2": "راست"
},
{
"Item1": "calling_code",
"Item2": "۹۶۶+"
},
{
"Item1": "footnote_a",
"Item2": "Legislation is [[by king's decree]]. The [[Consultative Assembly]] exists to advise the king."
},
{
"Item1": "religion",
"Item2": "[[اسلام]] [[سنی]]"
},
{
"Item1": "area_magnitude",
"Item2": "1 E12"
},
{
"Item1": "country_code",
"Item2": "SAU"
}
],
"Title": "country"
} | عربستان با نام رسمی پادشاهی عربی سعودی (به عربی: المملکه العربیه السعودیه) بزرگترین کشور در باختر آسیا است. این کشور که بخش عمده شبهجزیره عربستان را دربر گرفتهاست از شمال با عراق، اردن و کویت از سوی خاور با امارات متحده عربی، قطر و خلیج فارس از جنوب خاوری با عمان از سوی جنوب با یمن و از سوی باختر با دریای سرخ هممرز است. جایگاههای مهم دینی مسلمانان همچون کعبه، قبرستان بقیع و آرامگاه پیامبر اسلام در این کشور جای دارد.
عربستان سعودی با ۲٫۱۴۹ میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگترین کشور غرب آسیا (خاورمیانه) است. این کشور بیش از ۳۳ میلیون نفر جمعیت دارد که فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند.
عربستان جدید (پادشاهی عربستان سعودی) در سال ۱۹۳۲ توسط ملک عبدالعزیز پایهگذاری شد. هرچند که جنگها و کشمکشهایی که به تشکیل کشور منجر شد در سال ۱۹۰۲ با تصرف ریاض، خانه ابا و اجدادی آل سعود، توسط ملک عبدالعزیز آغاز شد. عربستان سعودی یک پادشاهی مطلقه است. دین اسلام در این کشور ظهور کردهاست.
عربستان سعودی بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت خام در دنیا است. این کشور در حدود یک پنجم کل ذخایر نفتی اثبات شده جهان را در خود جای دادهاست.
نفت، ۹۵٪ از صادرات و ۷۰٪ درآمد دولت را تشکیل میدهد. هر چند اخیرا صادرات غیرنفتی افزایش یافته است. منابع انرژی عربستان باعث تبدیل این کشور سلطنتی بیابانی به یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا شدهاست. درآمدهای گسترده نفتی سبب مدرنیزه شدن سریع کشور و ایجاد دولت رفاه شدهاست. عربستان همچنین دارای ششمین ذخایر گاز طبیعی بزرگ جهان است.
تاریخچه
تمدن عربستان
کتیبه مسله تیماء
متعلق به عربستان که هماکنون در موزه لوور نگهداری میشود (6 قرن قبل از میلاد مسیح)
در موزه لوور پاریس نگهداری میشود (5 قرن قبل از میلاد مسیح)
روستای تاریخی قریه الفاو در کشور عربستان واقع شدهاست.
اسکندر مقدونی پیش از مرگ ناگهانی خود در سال ۳۲۳ (پیش از میلاد)، قصد داشت شبه جزیره عرب را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان دودمان بطلمیوسی مصر تا حدودی بر ینبع چیره شدند. ولی نبطیان از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانه حبشیها و ایرانیان قرار گرفت. در سده پنجم پس از میلاد، مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترا در دوره نبطیان شده بود.
پیش از اسلام
مردم عربستان پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب برای امرار معاش به دامداری وابسته بودند.
بر اساس گفته قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن کعبه به دست ابراهیم مورد توجه خداپرستان بودهاست. در دوران بتپرستی نیز بتهای بزرگی در آن نگهداری میشدهاست.
با تولد محمد شبه جزیره عربستان مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی محمد نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین اسلام در زمان زندگانی او تقریبا در همه شبه جزیره عرب رواج یافت. پس از مرگ محمد، خلافت توسط ابوبکر، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان و علی بن ابیطالب ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانونها و مقررات بوجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت.
پادشاهی سعودی
حکومت پادشاهی سعودی در سال ۱۷۵۰ (میلادی) به وسیله محمد بن سعود پایهریزی شد. پس از وی ملک عبدالعزیز با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب، شهر ریاض را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، استان عسیر، تهامه، حجاز، عمان، احساء، قطیف، زیاره، بحرین، وادی الدواسر، الخرج، محمل، وشم، سدیر، استان قصیم، المجمعه، منیح، رنیه و تربه تحت تصرف وهابیان درآمد. سعود بن عبدالعزیز کشورگشاییهای وهابیان را در شبه جزیره عربستان تا خلیج فارس ادامه داد. در زمان ابراهیم بن سعود، عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا، فرمانده سپاه مصر، مکه را فتح کرد. اما نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت. پس از طوسون پاشا، برادرش ابراهیم محمد علی پاشا نجد را گرفت و خود را به درعیه (پایتخت آل سعود) رساند و آن را به محاصره درآورد. این بار نیز مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی عبدالله بن سعود آل سعود، اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که عبدالله بن سعود شکست خورد و به دستور ابراهیم پاشا محکوم به اعدام شد.
نخستین تلاش در زمینه برپایی دوباره فرمانروایی آل سعود توسط مشاری بن عبد الرحمن بن حسن بن مشاری آل سعود بود. پس از وی ترکی بن عبدالله آل سعود، ریاض را اشغال کرد. فیصل بن ترکی بن سعید ایجاد فرمانروایی دوم آل سعود را اعلام نمود. خالد بن سعود بن عبد العزیز آل سعود به فرمانروایی نجد منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از ریاض بیرون کردند. در دوران فرمانروایی عبدالله بن ثنیان بن ابراهیم آل سعود، مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند. عبدالله بن فیصل بن ترکی بن عبدالله آل سعود با همدستی قبیله عجمان و سعود به بخش احساء حمله کرد. سعود بن فیصل بن ترکی آل سعود، قطیف را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. عبدالرحمن بن فیصل به درگیری با فرمانروایی آل رشید پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت.
فرمانروایی سوم سعودی را ملک عبدالعزیز بنیان نهاد و از ۱۹۰۲ تا ۱۹۵۳ حکومت کرد. پس از مرگ عبدالعزیز، پسران دیگرش با نامهای سعود بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۵۳–۱۹۶۴) فیصل بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۶۴–۱۹۷۵) و خالد بن عبدالعزیز (۱۹۷۵–۱۹۸۲) و فهد بن عبدالعزیز (حکومت ۱۹۸۲–۲۰۰۵) در پی یکدیگر به پادشاهی رسیدند. فهد بن عبدالعزیز لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با جهان غرب ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان رسید. عبدالله در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ میلادی درگذشت و برادر و ولیعهد وی سلمان بن عبدالعزیز آل سعود به پادشاهی رسید.
جغرافیا
شرکت ملی نفت عربستان ۱۹۵۲
کشور عربستان سعودی در منطقه استراتژیک خاورمیانه و هممرز با خلیج فارس و دریای سرخ است. در جنوب این کشور، یمن جای دارد. همین دسترسی به آبهای آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حملونقلهای دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کردهاند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است.
مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل میدهد. عربستانسعودی با ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع پهنا، بزرگترین کشور منطقه خاورمیانه است. این کشور ۳۰٪ بزرگتر از ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است. این کشور همچنین با عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، امارات متحده عربی مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است.
عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونهای که طولانیترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد مییابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیجفارس در شرق شروع و تا بندر جده در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر است. ربع الخالی که یکچهارم گستره شبه جزیره عرب را تشکیل میدهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطه عربستان سعودی کوه سوداء با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.
جغرافیدانان، عربستان را بهطور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم میکنند. ارتفاعات غربی که از خلیج عقبه آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان مییابد. منطقه نجد که در مرکز شبهجزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیجفارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشاندهاست. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیدهاند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکلگیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را دربر گرفتهاست.
آب و هوا
آب و هوای این سرزمین، اقلیم بیابانی است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمینهای آن را ریگستان تشکیل میدهد. اما حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابانهای خشک و بیآب و علف پوشاندهاند. سه صحرای بزرگ «صحرای نفوذ»، «بیابان دهنا» و «ربعالخالی» مهمترین کویرهای عربستان هستند.
دمای هوا در روزهای تابستان بطور متوسط ۴۵ درجه و در شب با اختلاف دمای زیاد نسبت به روز است. در بعضی مناطق کوهستانی حاشیه دریای سرخ و استان عصیر آب و هوا در ۸ ماه از سال نسبتا مناسب است. اما سرما به ندرت به زیر صفر درجه سلسیوس میرسد. بلایای طبیعی چون طوفان شن بسیار روی میدهد.
منابع طبیعی
این کشور از نظر منابع طبیعی چون طلا و مس، نفت خام، گاز طبیعی و آهن غنی است. هر چند از نظر جنگل و مناطق جنگلی، دیمکاری و زراعت با فقر روبهروست. بیشتر گیاهان در واحهها میرویند.
عربستانسعودی با بیش از ۲۶ میلیارد بشکه نفت، بیش از ۱۴٪ ذخایر این ماده حیاتی را در خود جای دادهاست. این رقم معادل ۳۳ درصد کل ذخایر کشورهای دیگر عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است.
معادن عربستان اکثرا در کوههای حجاز و منطقه عسیر و ناحیه نجد قرار دارند. دو شهر صنعتی ینبع در ساحل دریای سرخ و الجبیل در ساحل خلیج فارس به این هدف احداث شدهاند که وضعیت منابع و معادن عربستان را ساماندهی کنند.
حیات وحش
جانوران اهلی از جمله شتر، گوسفند و بز بیش از دیگر جانوران دیده میشوند. روباه، خرگوش، موش صحرایی، جوجهتیغی، عقاب، کرکس و جغد در عربستان دیده میشوند. اما نسل شترمرغ و شیر آفریقایی در آن جا از بین رفتهاست. فلامینگو، پلیکان، حواصیل و پرندگان آبزی در بخشهای ساحلی عربستان هستند. مارهای کشنده بیابانی از جمله مار کبرا و افعی شاخدار در بعضی بخشها فراوانند.
منابع آب
در کشور عربستان هیچ رودخانهای وجود ندارد و مردم برای استفاده از ذخایر باید به حفر چاه آب اقدام کنند. مهمترین مراکز تولیدات محصولات کشاورزی در عربستان، طائف در ۱۲۰ کیلومتری شرق مکه، تبوک در شمال غرب کشور، قصیم در مرکز و در بین راه مدینه به ریاض، آبها در استان عسیر در جنوب و در نزدیکی مرز این کشور با یمن است و احساء در استان شرقیه هستند.
تقسیمات کشوری
کشور عربستان سعودی متشکل از ۱۳ استان است:
باحه
تبوک
جازان
جوف
حائل
مرزهای شمالی
ریاض
استان شرقیه
عسیر
قصیم
مدینه
مکه
نجران
شهرها
اقتصاد
واحد پول
واحد پول این کشور ریال سعودی است. هر دلار آمریکا تقریبا برابر با ۳٫۷۷ ریال عربستان است؛ هر ریال سعودی حدودا معادل ۱۰٫۸۰۰ ریال ایران است.
نفت
رشد جمعیت عربستان سعودی میان سالهای ۲۰۰۳–۱۹۶۱.
اقتصاد عربستان سعودی موفق و بر پایه نفت خام است. تفاوت اصلی اقتصاد عربستان سعودی با کشورهایی همچون ایران در «ذخایر امنی» است که در اختیار دارد و به راحتی میتواند آنها را به پول نقد تبدیل کند. دولت بر فعالیتهای عمده اقتصادی کنترل دقیق دارد. حدود ۳۵ درصد محصولات عمده داخلی به بخش خصوصی تعلق دارد. حدود ۹ میلیون کارگر مهاجر در عربستان سعودی مشغول به کارند.
کاهش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۹۸ (میلادی) ضربه شدیدی بر اقتصاد عربستان سعودی وارد نمود که سبب شد محصولات عمده داخلی به میزان ۱۱ درصد کاهش یابد و کمبود بودجه به ۳/۱۲ میلیارد دلار برسد. در سال ۱۹۹۹ (میلادی) به دلیل قیمت پایین نفت، دولت برنامههایی را برای کاهش هزینه آگهی کرد و بخش بیشتری را از اقتصاد به بخش خصوصی سپرد. عربستان سعودی در تولید نفت خام، پالایش نفت، پتروشیمی، سیمان، فولاد، کود شیمیایی و پلاستیک صنعت موفقی داشتهاست.
نخستین امتیاز اکتشاف نفت عربستان در سال ۱۹۳۳ میلادی به شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا واگذار شد. در سال ۱۹۴۸ شرکت نفتی سعودی آرامکو متشکل از شرکتهای تگزاکو، استاندارد اویل نیوجرسی و موبیل تشکیل شد. در سال ۱۹۷۵ نفت عربستان ملی شد ولی آرامکو همچنان در عربستان به عنوان یک مشاور قوی ماندگار شد و حتی در امور دیگر اقتصادی عربستان و برنامههای اجتماعی این دولت دخالت میکرد.
تورم
عربستان سعودی با تورم ۵/۱ درصدی کمترین میزان تورم در خاورمیانه را داراست.
کشاورزی
بیشترین محصولات کشاورزی عربستان گندم، جو، گوجه فرنگی، هندوانه، خرما، لیموترش، تخم مرغ و شیر هستند. کمبود آب و رشد سریع جمعیت تلاشهای دولت را برای خودکفایی در زمینه کشاورزی محدود کردهاست.
گردشگری
عربستان بیشترین تعداد گردشگران ورودی در خاورمیانه را داراست، سالانه ۱۸/۲ میلیون نفر به عربستان سفر میکنند.
همچنین عربستان از بزرگترین قطبهای گردشگری دینی است، سالانه ۲/۴ میلیون نفر به دلیل واقع شدن مسجد الحرام و مسجد النبی در این کشور، به عربستان سفر میکنند.
فقر
سطح فزاینده بیکاری شهروندان عربستان (حدود ۳۲ درصد) میتواند چالش جدی را برای سازگار شدن اقلیتها با جامعه به وجود آورد. به ویژه گسترش سیاسی بسیار فرتوت و کند این کشور، در حالی که در کشورهایی چون قطر و بحرین، روند رو به رشدی داشته، از سطح انتظارات مردم عربستان عقب است.
عضویت در گروه ۲۰
عربستان از اعضای گروه ۲۰ است.
سیاست
ساختار
از سال ۱۹۳۲ (میلادی) که پادشاهی آل سعود بنیان نهاده شد، این کشور پادشاهی مطلقه داشتهاست. پادشاه باید برای بیشتر تصمیمهایی که میگیرد، تایید علما و رهبران دینی کشور را داشته باشد. پادشاه مسئول پاسداری و نگاهبانی از مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (نامور به خادم الحرمین الشریفین) است.
در این کشور حزب سیاسی، مجلس و انتخابات وجود ندارد. دین اسلام از قدرتمندترین نهادهای جامعهاست و نظام دادرسی وابسته به دولت و نیروی انتظامی (شرطه) آن کشور موظف به اجرای قانونهای امر به معروف و نهی از منکر هستند. خانواده پادشاهی آل سعود خواستار سلطه کامل سیاسی بر عربستان سعودی هستند. هماکنون نیز قدرت در پادشاهی سعودی در دست کبارالعلما و پادشاه متمرکز است.
عربستان سعودی به لحاظ نوع کنترل سیستم اجرایی، یک سرزمین مستقل بهشمار میآید. این کشور از ۱۳ استان درست شده که در راس هرکدام از آنها، یکی از شاهزادگان سعودی فرمان میراند و از اختیارات کامل برخوردار است.
در عربستان سعودی در راس حکومت مرکزی، پادشاه قرار دارد که ریاست قوه مجریه، به عنوان اصلیترین قوه کشور، در دست اوست. میزان کنترل حکومت مرکزی بر همه سرزمین عربستان سعودی به دلیل حضور شاهزادگان سعودی در امیری استانها، یکسان است.
در پادشاهی سعودی بزرگان و آموزگاران پایه نخست دین اسلام، همواره نقش مهمی در کشور بازی کردهاند و قدرت سیاسی بیپایانی دارند. بزرگان عربستان سعودی دربرگیرنده دانشمندان دینی، قضات، وکلا، مدرسان، و پیشنمازان هستند.
در عربستان سعودی، شورای علمای اعظم قدرت عزل و نصب پادشاه را دارند. این گروه به صورت هفتگی با شاه دیدار میکنند. در بسیاری از موارد حکومتی، شاه با علما مشورت میکند.
سیاست خارجی
دولت عربستان عضو جنبش عدم تعهد است. اما عملا در طول نیم قرن گذشته متحد جهان سرمایهداری و ایالات متحده آمریکا بودهاست. در جنگ ایران و عراق جانب صدام حسین را گرفت و ۲۵ میلیارد دلار کمک در اختیار صدام قرار داد. اما در جنگ خلیج فارس حمله صدام به کویت را محکوم و جزو ائتلاف آمریکا برای اخراج عراق از کویت شد.
با این حال جانب احتیاط را گرفت و از سرنگونی صدام که فضا را برای به قدرت رسیدن شیعیان هموار میکرد حمایت نکرد.
دفاع از عربستان و شبه جزیره عربستان و دفاع از عرب و روابط حسن همسایگی از اصول سیاست خارجی عربستان است. در سال ۱۹۳۰ وزارت امور خارجه پایهگذاری شد. در آن سال ۹ نمایندگی بیگانه در عربستان وجود داشت. اکنون ۱۵۷ نمایندگی و سفارتخانه وجود دارد که ۹۸ سفارت در ریاض و ۵۹ کنسولگری در ریاض و جده و ظهران وجود دارند.
در سال ۱۹۲۹، اولین سفارت عربستان در خارج در قاهره بازگشایی شد و تا سال ۱۹۳۶ (۱۳۵۴ قمری) به ۵ سفارتخانه و تا سال ۱۹۵۱ به ۱۸ سفارت افزایش یافت تا اکنون که بیشتر از ۷۷ سفارت و ۱۳ کنسولگری و سه مکتب تجاری وجود دارد.
عربستان سعودی برای بازسازی لبنان در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، ۱۰۰ میلیون دلار آمریکا کمک اقتصادی نمودهاست. همچنین از سال ۱۹۹۳ (میلادی)، ۲۰۸ میلیون دلار را برای کمک به مسلمانان فلسطین اختصاص دادهاست.
تحریم علیه قطر
از تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۱۷ عربستان در ائتلافی با کشورهای مصر، امارات متحده عربی، بحرین، مالدیو، لیبی و موریس کلیه روابط خود با قطر را قطع کرده، مرزهای هوایی، زمینی و دریایی را به روی این کشور بستند و اعمال تحریمهایی را علیه آن آغاز کردند.
خاندان آلسعود
دودمان آلسعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ میلادی، در دست دارد، نام کشور را منسوب به نام قبیله خود کردهاست.
دولت اول سعودی که همزمان با گسترش اندیشه محمدبن عبدالوهاب در شبه جزیره عربستان بود از سال ۱۱۳۹ تا ۱۲۲۹ هجری قمری و دولت دوم از سال ۱۲۳۵ تا ۱۳۰۹ هجری قمری به طول انجامید و دولت سوم نیز از سال ۱۳۱۹ شروع شده و تاکنون ادامه دارد. عبدالعزیزبن عبدالرحمن پدر شاهان و شاهزادگان کنونی عربستان در سال ۱۲۹۷ هجری قمری متولد شد. زمانه تولد و رشد عبدالعزیز مصادف با بروز جنگهای داخلی و کشت و کشتار در این کشور بود. وی پس از رسیدن به دوران جوانی به فکر ساماندهی و اتحاد کشور افتاد و توانست با جنگاوری در سال ۱۳۱۹ شهر ریاض را که در تصرف آل رشید بود بازستاند. در سال ۱۳۳۰ نیز اسکان اعراب صحراگرد و تاسیس گروههای رزمی عشیرهای را آغاز کرد وی سرانجام پس از تسخیر همه مناطق عربستان در سال ۱۳۵۱ هجری نام کشور حجاز را به «المملکه العربیه السعودیه» تغییر داد و خود را پادشاه نامید. وی پس از نیم قرن جنگ و کشمکش بر سر قدرت و مدیریت کشور در سال ۱۳۷۳ هجری قمری درگذشت و فرزندش سعود جانشین او شد. پس از سعود فیصل و بعد خالد و فهد و سپس ملک عبدالله و اکنون سلمان بن عبدالعزیز در عربستان حاکم است. در عربستان شاهان بر اساس قانون اساسی حاکم مطلق هستند و همه امور کشوری و لشکری زیر نظر مستقیم آنان است. خانواده سلطنتی و شاهزادگان نیز که اکنون تعداد آنان را تا ۲۰ هزار هم نوشتهاند در دستگاه حکومت از جایگاه رفیعی برخوردار هستند.
در عربستان سعودی ۷ هزار عضو از دودمان سلطنتی آلسعود، به تمامی کشور و بیش از ۲۵ میلیون ساکن آن حکمرانی میکنند. این گروه علاوه بر در دست داشتن تمامی امور حساس کشور، ثروتهای نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفتهاند.
امروزه سه جناح عمده در داخل آل سعود وجود دارد که هریک درصدد قبضه کردن قدرت هستند. گروه اول خاندان فهد است که از دهه ۸۰، به صورت گروه غالب در خانواده سعودی بودهاست و از نایف بن عبدالعزیز، سلطان بن عبدالعزیز، سلمان بن عبدالعزیز (پادشاه کنونی عربستان سعودی) و غیره تشکیل شده و همگی از یک مادر بوده و به قبیله سدیری وابستهاند. گروه دوم که ملک عبدالله از آن خاندان است از مادر دیگری هستند که به قبیله شمر وابستهاند. سعود بن فیصل، وزیر سابق امور خارجه نیز از این گروه است. گروه سوم، فرزندان فیصل هستند که فاقد تشکیلات گروهی هستند و افرادی چون خالد بن فیصل و ترکی فیصل به آن تعلق دارند.
فرهنگ
جامعه عربستان بر پایه روابط قبیلهای استوار است. وجود تعصب و علقه نیرومند قبیلهای به علاوه مذهب، شکل دهنده کلی فرهنگ جامعه است. با این که دین اسلام در این سرزمین ظهور نمود و مدت زمانی این سرزمین مرکزیت جهان اسلام را به عهده داشت، اما از آنجا که در سرزمین فوق قبیلههای زیادی زندگی میکنند و هر کدام آداب و رسوم خاص خود را به عنوان یک میراث نگهداری میکنند.
نظام حقوقی
نظام حقوقی عربستان سعودی برگرفته از فقه حنبلی یکی از مذاهب اسلامی است. بر اساس احکام دین اسلام، مردان در صورت تمایل مجاز به ازدواج با حداکثر چهار زن هستند.
مجازات زنای محصنه در کشور سعودی، سنگسار است.
مجازات قتل عمد، قاچاق مواد مخدر، عمل لواط و سرقت مسلحانه، در کشور عربستان سعودی اعدام است. بر اساس رویه معمول در عربستان سعودی، محکومان به اعدام را معمولا سر بریدن است. اما در برخی موارد نیز محکومین به اعدام، تیرباران میشوند. در برخی موارد مرتبط با جرایم سنگین، جسد محکومین پس از گردنزدهشدن برای عبرت به صلیب کشیده (چارمیخ) میشود.
مطابق سنت رایج در عربستان سعودی، در مراسم عروسی و میهمانیها، محل میهمانان زن و مرد از هم جداست.
وضع زنان
سن ازدواج
تاکنون قانونی برای «تعیین حداقل سن ازدواج» در عربستان سعودی وضع نشدهاست. برخی از روحانیون متدین سعودی با قانونیشدن «تعیین حداقل سن ازدواج» مخالفت میکنند.
رانندگی
با وجود برخی تلاشهای انجام شده برای برداشتن این ممنوعیت، به دلیل مخالفت مقامهای دینی تا سپتامبر ۲۰۱۷ رانندگی برای زنان در عربستان سعودی ممنوع بود. تا پیش از این، عربستان تنها کشور جهان بود که در آن، زنان، از حق رانندگی محروم بودند.
بزرگان عربستان سعودی نیز بر حرام بودن رانندگی زنان به دلیل ایجاد فساد و آسیب رساندن به عفت پا فشاری کردند. از سوی دیگر، سازمان رانندگی عربستان آگاهی میداد که علت ممنوعیت رانندگی زنان این است که زنان اگر روبند را نگه دارند به سختی میتوانند رانندگی کنند و این احتمال تصادفات را افزایش خواهد داد.
در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، چهار زن آلمانی مقیم سعودی با نادیده گرفتن این ممنوعیت اقدام به رانندگی در سطح شهر ریاض کردند که بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند. روزنامههای محلی نوشته توهین آمیزی علیه آنان پخش کردند و خواستار اخراج آنها از شهر شدند.
در ۲۴ اوت ۲۰۰۶ (میلادی) طرح یکی از نمایندگان مجلس مشورتی عربستان سعودی در مورد دادن حق رانندگی به زنان این کشور رد شد.
رئیس مجلس این کشور در این مورد گفت: موضوع رانندگی زنان بر اساس فتوای مقامات مذهبی کشور ممنوع است و مجلس حق دخالت در این مورد را ندارد.
آل زلفه، نمایندهای که موضوع لزوم دادن حق رانندگی به زنان را مطرح کرده بود میگوید: چنانچه زنان حق رانندگی داشته باشند، مجبور به بهکارگیری مردان بیگانه به عنوان راننده نیستند و این مسئله افزون بر حل مشکلات اجتماعی، به اقتصاد خانواده نیز کمک میکند.
در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷ ملک سلمان (پادشاه وقت) با صدور دستور رسمی، اعلام کرد که زنان این کشور از ژوئن سال ۲۰۱۸ حق رانندگی خواهند داشت. او در این دستور تایید کرده که زنان برای رانندگی، نیازی به گرفتن اجازه از سرپرستان مرد نداشته و میتوانند هرجا که بخوانند بروند.
حق رای
دولت عربستان سعودی اعلام کرده که زنان نمیتوانند در نخستین رایگیری سراسری این کشور که گزینش شورای شهر است رای دهند. علما این تصمیم دولت را تایید و رای دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند. عمر هیاج الزین به عنوان رئیس دولت اعلام کرد که زنان فاقد شایستگی لازم برای گزینش درباره نامزدهای رایگیری هستند. هر چند برخی دیگر اعلام این ممنوعیت را مشکل هویت زنان میدانستند و این که بیشتر زنان کارت شناسایی ندارند.
تحصیلات و آموزش
با این که دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکردهاست و حتی آموزش رایگان نیز برای ایشان در نظر گرفته، حضور دختران در آموزشگاهها و مدارس بسیار محدود است. بر اساس آمار رسمی دولت سعودی، ۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد دانش آموزان راهنمایی و ۸۱ درصد دانش آموزان دبیرستان پسر هستند. دیدگاههای سنتی در عربستان سعودی باعث شدهاست که بسیاری از دختران در سنین پایین مدرسه را ترک میگویند.
در عربستان سعودی، مدارس و دانشگاههای متفاوت برای دختران و پسران وجود دارد و هیچ مدرسه مختلطی در آن جا یافت نمیشود. با این حال بسیاری بر این باورند که مدرسهها و دانشگاههای مربوط به زنان از کیفیت آموزشی پایینتری برخوردارند. تحصیل زنان در همه رشتههای فنی و مهندسی و نیز رشته حقوق ممنوع است.
فعالیت اقتصادی
در قوانین سعودی، زنان تنها مجاز به فعالیت در زمینه آموزش و بهداشت یا چندین مورد استثنائی دیگر هستند و در حین کار به هیچ صورت اجازه تعامل با مردان را ندارند.
آموزش برای زنان بسته به کلاسهای دختران میشود و آنها حق آموزش برای پسران را ندارند. با این حال باز هم شرکت زنان در کارها بسیار بستهاست و برای این کارها نیز اجازه رسمی شوهر یا ولی شرط محسوب میشود.
علما گماردن زن به هر کاری که باعث همکاری و ارتباط با مردان نامحرم میشود را حرام اعلام کردهاند.
در اجتماع
ورود زنان بدون همراهی محرم به بسیاری از مکانهای عمومی سعودی از جمله بانکها، رستورانها و فروشگاهها ممنوع است
رستورانهای سعودی معمولا دو بخش جدا برای مجردها و خانوادهها دارند. بخش خانوادگی رستورانها به غرفههای کوچک تقسیم شدهاست که زنان میتوانند در آن نقاب را برداشته و غذا بخورند بدون این که مرد نامحرمی وارد شود.
شرکت زنان در مجامع عمومی حتی در مسجد بسیار کم است.
حق سفر
علمای حنبلی، سفر زنان را بدون همراهی مردی از محارمش ممنوع میدانند. در عربستان این قانون به دقت اجرا میشود و به زنانی که محرمی به همراه ندارند اجازه بیرون شدن داده نمیشود. این قانون هم در سفرهای درون کشور و هم در سفرهای برون کشوری انجام میشود.
حجاب
برداشت علمای سعودی از حجاب اسلامی شامل پوشاندن تمام بدن از جمله چهره و دستهاست. پلیس اسلامی عربستان سعودی که مطوعین نام دارد بر رعایت حجاب نظارت دقیق دارد.
نیروهای مطوعین در مرکزهای خرید، رستورانها، فروشگاهها، معابر و گذرگاهها گشت میزنند و زنانی را که حجاب موافق مقررات شرعی ندارند، دستگیر مینمایند. مجازات عدم رعایت حجاب، زندان و شلاق است. در شهرهای مکه و مدینه، پوشاندن دستها و چهره برای تمام دخترانی که به بلوغ رسیدهاند اجباری است.
با وجود اینکه زنان بومی عربستان باید پوشش اسلامی داشته باشند، اما زنان هیئتهای کشورهای خارجی میتوانند معاف از حجاب باشند. به همین دلیل، آنها در دیدار با مقامهای دولتی (و نه مذهبی) عربستان بدون حجاب حضور مییابند.
آموزشگاههای سعودی، همه دخترانی را که بیش از ده سال سن دارند مجبور به پوشیدن روبنده میکنند. در سال ۲۰۰۳ (میلادی)، پافشاری پلیس دینی عربستان سعودی درباره رعایت روبنده، به مرگ پانزده دختر نوجوان در آتشسوزی یک مدرسه راهنمایی دخترانه در مکه انجامید.
نیروهای وابسته به دولت ریاض، در این سانحه، مانع از آن شدند که دخترانی که صورت خود را نپوشانده بودند از کام آتش بگریزند.
روزنامهنگارهای عربستان سعودی در بیرون کشور از این کار نیروهای مطوعین ابراز نفرت و انزجار کردند. مرگ این دختران جنجال بزرگی در عربستان سعودی به راه انداخت و مقامهای سعودی را بر آن داشت تا کنترل کامل آموزشگاههای دخترانه را دوباره بازپس بگیرند.
از یک سو این رویداد باعث انتقاد اصلاحطلبان به سیاستهای دینی کشور عربستان سعودی شد. با این حال این انتقادات، تاثیر ویژهای نداشتهاست و حاکمیت دینی عربستان، مخالفت خود را با هر گونه آزادی بیشتر زنان اعلام نمودهاست. پلیس دینی تا به حال برخی از زنان سعودی درسخوانده بیرون کشور را برای جرایمی چون نداشتن پوشش کامل به شلاق محکوم کردهاست.
تا پیش از پایان سال ۲۰۰۴ (میلادی)، زنان شناسنامه مستقل نداشته و تنها نامشان در شناسنامه پدر آورده میشد. عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ (مفتی عام عربستان) با پافشاری بر حرام بودن گشودن چهره زنان، مخالفت خود را با عکسدار کردن شناسنامهها اعلام کرد.
فرهنگ روبنده
یک زن روبندهپوش در عربستان سعودی.
پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی است که از سر تا پا را در بر میگیرد و عبایه گفته میشود. پوششی که چهره زنان سعودی را فرامی گیرد، نقاب (روبنده) نام دارد.
نقابها در عربستان سعودی به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولا به وسیله یک یا چند پرده نیمهشفاف یا مشبک، چشمهای زن را هم میپوشاند، نقاب درزدار یا نقاب مشق که یک یا دو شکاف برای چشمها در آن در نظر گرفته شدهاست، گونه سوم نیم نقاب است که علاوه بر چشمها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان میکند. علما این نوع روبند را حرام دانستهاند. علمای عربستان سعودی از جمله شیخ ابن عثیمین، عبدالعزیز بن باز، محمد صالح المنجد و عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ که از آیین حنبلی و دعوت محمد بن عبدالوهاب، مشهور به سلفی پیروی میکنند، اجماعا باور به واجب بودن پوشانیدن چهره (به جز چشمها) هستند.
ورزش
محافظهکاران مذهبی در عربستان معتقدند که قوانین اسلام، ورزش زنان در ملاءعام را حرام کردهاست. گفتنی است تا قبل از برگزاری بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۲، عربستان هیچ ورزشکار زنی را به المپیک اعزام نکرده بود و در این رقابتها بود که برای اولین بار دختری از عربستان در رشته جودو (با پوشش اسلامی) در رقابتهای المپیک حاضر شد.
دین
اسلام تنها دین رسمی در عربستان است. ساخت عبادت گاهی به غیر از مسجد در عربستان سعودی ممنوع است. در سال ۲۰۱۷ در ادامه اصلاحات اجتماعی در سعودی، توافق میان کاردینال «جان لوئیس توران» رئیس شورای گفت و گوی ادیان واتیکان وابسته به پاپ و «محمد بن عبدالکریم العیسی» دبیرکل عربستانی اتحادیه جهان اسلام منعقد شد و ریاض با ساخت کلیسا در کشور عربستان موافقت کرد.
آیین رسمی کشور عربستان سعودی اسلام سلفی است. آیینهای دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان سعودی رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرار میدهد. هماکنون عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، بالارتبهترین روحانی سنی در عربستان سعودی است.
بر اساس آمارهای منتشره دولتی حدود ۸۵درصد از شهروندان سعودی سنی و از مذهب احمد بن حنبل پیروی میکنند و ۱۵ درصد بقیه نیز شیعیان هستند که بیشترین آنان در منطقه شرقیه عربستان سکونت دارند. اگر چه در ظاهر به فتواهای احمدبن حنبل عمل میشود. اما آیینی که محمدبن عبدالوهاب آن را پایهگذاری کردهاست بیشتر در جامعه حاکمیت دارد.
شصت درصد جمعیت ۳۳ میلیونی عربستان سعودی را عربهای بومی با آیین حنبلی (از آیینهای اهل سنت) که دین ارد و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلیه) هستند که این مردم بیشتر از جمعیت شیعی کشورهای کویت، قطر، یمن، عمان و امارت متحده عربی است. با وجود در اقلیت بودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در ناحیه استراتژیک و میادین نفتی غوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان دادهاست.
دیگر دانستنیها
فروش سگ و گربه در این کشور ممنوع است.
ورود غیرمسلمان بنا به حرمت مکانهای اسلامی به بخشهای حجاز (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است. سازنده بهترین هتل مکه (هتلهای هیلتون) که غیرمسلمان است، مجبور شد از راه دوربین و بر روی یکی از تپههای دور شهر پروژه ساخت هتل را دیدهبانی و پیگیری کند.
در دهه ۱۹۷۰ میلادی با انتقاد روحانیون از سینماها و درخواست آنها برای جدایی زن و مرد، اکران عمومی فیلمهای سینمایی شد. اما باشگاههای خصوصی امکان نمایش فیلم را داشتند. در اوایل دهه ۱۹۸۰ نیز به خاطر مغایرت با قوانین شریعت نمایش فیلم در باشگاههای خصوصی متوقف شد. در میانه دهه ۲۰۰۰ پس از ۲۰ سال اجازه گشایش اولین سینما داده شد که تنها زنان و کودکان حق استفاده از آن را دارند. تا سال ۲۰۱۷ میلادی تنها سینمای این کشور در مجتمعی در شهر خبر بود. ممنوعیت سینما، در اوایل سال ۲۰۱۸ بهطور کامل برداشته شد.
عکاسی در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است.
جادوگران گردن زده میشوند.
بعضی از دانشمندان دینی عربستان خواهان قانونی شدن بردهداری هستند.
در جاهای عمومی و غذاخوریها جدایی جنسیتی به شدت اجرا میشود.
در عربستان، مجازات اسلامی اجرا میشود که در بر گیرنده حدود شرعی و قانونهای تعزیراتی است برای نمونه، چهار انگشت فرد دزد بریده میشود. همچنین در بعضی موردها و برای قصاص اندام دیگر بدن نیز بریده میشود. در این کشور افراد بزهکار در ملا عام گردن زده میشوند.
تاکنون میلیونها کتاب دینی اقلیتهای دینی توقیف و آتش زده شدهاند.
حکومت سعودی اعلامیه جهانی حقوق بشر را خلاف اسلام میداند و تاکنون حاضر به امضای آن نشدهاست. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمیداند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد.
مردان قانونا مجاز به داشتن ۴ همسر هستند و داشتن بیشتر از ۴ همسر بر خلاف قانون اسلامی به حساب میآید.
بر اساس قانون «نظام کفالت» عربستان، کارگران خارجی برای کار در عربستان، باید تحت تکفل کارفرما باشند. همچنین کارگران بدون اجازه کارفرما نمیتوانند کشور را ترک کنند. با این قانون، کارگران خارجی که از دست کارفرمایشان فرار کردهاند نمیتوانند این کشور را ترک کنند. به این ترتیب بازار سیاهی برای بهرهکشی از آنها ایجاد شدهاست. از سوی دیگر، حتی اگر این کارگران بیشتر عمر خود را در عربستان بگذرانند، نمیتوانند حق شهروندی عربستان را بگیرند.
جنگ خلیج فارس
عربستان جنوبی
جنگ ایران و عراق
اوپک
اقتصاد نفت | [
"shahada",
"romanization",
"Arabic language",
"Allah",
"شهادتین",
"سرود ملی عربستان سعودی",
"ریاض",
"مردم عرب",
"سعودیون",
"حکومت متمرکز",
"حکومت اسلامی",
"پادشاهی مطلقه",
"پادشاه عربستان سعودی",
"سلمان بن عبدالعزیز آل سعود",
"ولیعهد عربستان سعودی",
"محمد بن سلمان آل سعود",
"Consultative Assembly of Saudi Arabia",
"تاریخ عربستان",
"منشور ملل متحد",
"کنفرانس سانفرانسیسکو",
"سازمان ملل متحد",
"دلار آمریکا",
"ریال سَعودی",
".sa",
"السعودیة.",
"Rule by decree",
"اسلام",
"سنی",
"زبان عربی",
"آسیا",
"شبهجزیره عربستان",
"عراق",
"اردن",
"کویت",
"امارات متحده عربی",
"قطر",
"خلیج فارس",
"عمان",
"یمن",
"دریای سرخ",
"مسلمان",
"کعبه",
"بقیع",
"خاورمیانه",
"پادشاهی عربستان سعودی",
"ملک عبدالعزیز",
"نفت خام",
"دولت رفاه",
"گاز طبیعی",
"قرية الفاو",
"اسکندر",
"۳۲۳ (پیش از میلاد)",
"دودمان بطلمیوسی",
"مصر",
"ینبع",
"نبط",
"اتیوپی",
"ایران",
"مکه",
"پترا",
"قرآن",
"ابراهیم",
"بتپرستی",
"محمد",
"ابوبکر",
"عمر بن خطاب",
"عثمان بن عفان",
"علی بن ابیطالب",
"۱۷۵۰ (میلادی)",
"محمد بن سعود",
"محمد بن عبدالوهاب",
"استان عسیر",
"تهامه",
"حجاز",
"احساء",
"قطیف",
"زیاره",
"بحرین",
"وادی الدواسر",
"الخرج",
"محمل",
"وشم",
"سدیر",
"استان قصیم",
"المجمعه",
"منیح",
"رنیه",
"تربة",
"وهابیت",
"سعود بن عبدالعزیز",
"ابراهیم بن سعود",
"طوسون پاشا",
"مدینه",
"قاهره",
"ابراهیم محمد علی پاشا",
"نجد",
"درعیه",
"آل سعود",
"وهابیان",
"عبدالله بن سعود آل سعود",
"اروپا",
"اعدام",
"فیصل بن ترکی بن سعید",
"عجمان",
"آل رشید",
"فیصل بن عبدالعزیز",
"خالد بن عبدالعزیز",
"فهد بن عبدالعزیز",
"خادم الحرمین الشریفین",
"جهان غرب",
"فرانسه",
"جده",
"ربع الخالی",
"کوه سوداء",
"خلیج عقبه",
"اقلیم بیابانی",
"ریگستان (بیابان)",
"صحرای نفوذ",
"بیابان دهنا",
"ربعالخالی",
"کویر",
"استان عصیر",
"سلسیوس",
"بلایای طبیعی",
"طوفان شن",
"منابع طبیعی",
"طلا",
"مس",
"آهن",
"جنگل",
"دیمکاری",
"زراعت",
"فقر",
"واحه",
"اوپک",
"الجبیل",
"اهلی کردن",
"شتر",
"گوسفند",
"بز",
"روباه",
"خرگوش",
"موش صحرایی",
"جوجهتیغی",
"عقاب",
"کرکس",
"جغد",
"شترمرغ",
"شیر آفریقایی",
"فلامینگو",
"پلیکان",
"حواصیل",
"پرندگان آبزی",
"ساحل",
"کبرا",
"افعی شاخدار",
"چاه آب",
"طائف",
"تبوک (عربستان)",
"آبها",
"استان شرقیه (عربستان)",
"استان باحه",
"استان تبوک",
"استان جازان",
"استان جوف (عربستان)",
"استان حائل",
"استان مرزهای شمالی",
"استان ریاض",
"استان مدینه",
"استان مکه",
"استان نجران",
"ریال سعودی",
"اقتصاد عربستان سعودی",
"بخش خصوصی",
"۱۹۹۸ (میلادی)",
"۱۹۹۹ (میلادی)",
"پالایش نفت",
"پتروشیمی",
"سیمان",
"فولاد",
"کود شیمیایی",
"پلاستیک",
"استاندارد اویل",
"سعودی آرامکو",
"تورم",
"گندم",
"جو (گیاه)",
"گوجه فرنگی",
"هندوانه",
"خرما",
"لیموترش",
"تخم مرغ",
"شیر (لبنیات)",
"آب",
"رشد جمعیت",
"خودکفایی",
"کشاورزی",
"مسجد الحرام",
"مسجد النبی",
"گروه ۲۰",
"۱۹۳۲ (میلادی)",
"پادشاه",
"علما",
"مسجدالحرام",
"حزب",
"مجلس",
"انتخابات",
"امر به معروف و نهی از منکر",
"استان",
"جنبش عدم تعهد",
"ایالات متحده آمریکا",
"جنگ ایران و عراق",
"صدام حسین",
"جنگ خلیج فارس",
"ظهران",
"لبنان",
"۱۹۹۰ (میلادی)",
"۱۹۹۳ (میلادی)",
"فلسطین",
"مالدیو",
"لیبی",
"موریس",
"شمر (قبیله)",
"حنبلی",
"زنای محصنه",
"سنگسار",
"قتل عمد",
"مخدر",
"لواط",
"سر بریدن",
"تیرباران",
"چارمیخ",
"عفت",
"آلمان",
"۲۴ اوت",
"۲۰۰۶ (میلادی)",
"عمر هیاج الزین",
"حجاب اسلامی",
"پلیس اسلامی",
"زندان",
"شلاق",
"۲۰۰۳ (میلادی)",
"۲۰۰۴ (میلادی)",
"شناسنامه",
"عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ",
"مفتی",
"چادر",
"روبنده",
"پیشانی",
"ابرو",
"حرام",
"ابن عثیمین",
"عبدالعزیز بن باز",
"محمد صالح المنجد",
"سلفی",
"واجب",
"بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۲",
"جودو",
"مسجد",
"شیعه",
"فتوا",
"شیعه دوازدهامامی",
"زیدیه",
"اسماعیلیه",
"میدان نفتی غوار",
"سگ",
"گربه",
"هتل",
"هتلهای هیلتون",
"دوربین",
"تپه",
"خبر (شهر)",
"عکاسی",
"جادو",
"بردهداری",
"جدایی جنسیتی",
"حدود شرعی",
"تعزیر",
"انگشت",
"دزد",
"قصاص",
"اقلیت",
"اعلامیه جهانی حقوق بشر",
"عربستان جنوبی",
"اقتصاد نفت",
"علی حقشناس",
"ساختار سیاسی اجتماعی عربستان سعودی (کتاب)"
] | [
"عربستان سعودی",
"اتحادیه عرب",
"ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)",
"بنیانگذاریهای ۱۹۳۲ (میلادی) در عربستان سعودی",
"شبهجزیره عربستان",
"کشورها و سرزمینهای عربیزبان",
"کشورهای آسیای غربی",
"کشورهای آسیایی",
"کشورهای اسلامی",
"کشورهای خاور نزدیک",
"کشورهای خاورمیانه",
"کشورهای عضو اتحادیه عرب",
"کشورهای عضو اوپک",
"کشورهای عضو سازمان ملل متحد",
"کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی",
"کشورهای گروه ۲۰"
] |
1,262 | تیس | 2 | 45 | 0 | [
"تيس (روستا)",
"تيس",
"تیس (روستا)",
"تیس (شهرستان چابهار)",
"تيس (شهرستان چابهار)",
"تیس (چابهار)",
"تيس (چابهار)"
] | false | 18 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "تیس (چابهار)"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "سیستان و بلوچستان"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "چابهار"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "[[بخش مرکزی]]"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۶,۳۸۴ نفر (۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "بلوچی"
},
{
"Item1": "کد آماری",
"Item2": "۱۹۱۶۰۹"
}
],
"Title": "روستای ایران"
} | تیس روستایی از توابع شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان ایران است که در منطقه کوهپایهای در ۵ کیلومتری شمال غربی چابهار واقع شدهاست. پیشینه باستانی این بندر به دوران هخامنشیان بازمیگردد و آثار تاریخی بسیاری در این شهر وجود دارد.
پیشینه
تیس یکی از بنادر مهم ایران در دریای مکران در زمان هخامنشیان بوده است و پیشتر به آن تیز میگفتهاند. در آن دوران کالاها از آسیای شرقی و هند به بندر تیس میآمدهاند و به مناطق مختلف خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز فرستاده میشدند. تیس در سدههای اولیه اسلامی نیز بندری مهم بوده است از جمله مقدسی مورخ سده چهارم هجری از رونق این بندر سخن رانده است.
جمعیت
این شهر در شهرستان چابهار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳،۸۷۳ نفر (۷۷۶خانوار) بودهاست.
طبیعت
رودخانه لاوری از میان شهر میگذرد و خلیج چابهار در غرب آن قرار گرفتهاست. بلندیهای چندی مانند کوههای شهباز، پیلبند و لاوری، شهر تیس را احاطه کردهاست. این شهر آب و هوای گرم و خشک دارد. شهر تیس از مراکز عمده سوزندوزی است که بیشتر از سوی زنان شهر تولید میشود. این شهر دژی به نام قلعه پرتغالیها دارد که از دیدگاه دیرینگی و نوع معماری شایان توجهاست ولی هماکنون ویرانهای از آن به جای ماندهاست.
دیدنیهای تیس
قلعه پرتغالیها آرامگاه سید غلام رسول قلعه بلوچ گت قلعه پیروز گت غارهای بان مسیتی قلعه انوشیروان قلعه باتل سدهای تیس مسجد جامع تیس | [
"بخش مرکزی شهرستان چابهار",
"شهرستان چابهار",
"استان سیستان و بلوچستان",
"هخامنشیان",
"دریای مکران",
"هند",
"خاورمیانه",
"آسیای میانه",
"قفقاز",
"مقدسی",
"سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران",
"سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۸۵)",
"لاوری",
"خلیج چابهار",
"شهباز",
"پیلبند",
"سوزندوزی",
"قلعه پرتغالیها",
"آرامگاه سید غلام رسول",
"قلعه بلوچ گت",
"قلعه پیروز گت",
"غارهای بان مسیتی",
"قلعه انوشیروان",
"قلعه باتل",
"سدهای تیس",
"مسجد جامع تیس"
] | [
"روستاهای شهرستان چابهار",
"شهرستان چابهار"
] |
1,264 | گروههای جدول تناوبی | 3 | 82 | 0 | [
"گروههای عناصر",
"گروه جدول تناوبي",
"گروههاي جدول تناوبي",
"گروه های جدول تناوبی",
"گروه جدول تناوبی",
"گروه هاي جدول تناوبي",
"گروه (جدول تناوبی)",
"گروه شیمیایی",
"گروه (جدول تناوبي)",
"گروه شيميايي",
"گروه هاي عناصر",
"گروه های عناصر"
] | false | 47 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | یک گروه جدول تناوبی ستون عمودی در جدول تناوبی است که شامل چندین عنصر میشود. در یک جدول تناوبی استاندارد ۱۸ گروه وجود دارد.
در گذشته گروههای جدول را بر اساس تشابه خواص عناصر آن گروه به یکدیگر ساختند، در حالی که در شیمی جدید نظم گروهها را بر اساس آرایش آخرین لایه الکترون اتم عناصر آن گروه میدانند.
عناصر هر گروه خواص متشابه دارند و با میانگین گرفتن از نقطه جوش دو عنصر خواص عنصر میانی پیدا میشود.
شماره گروهها
برای شمارهبندی گروهها سه راه وجود دارد: راه اول استفاده از اعداد هندی-عربی است و و دو راه دیگر استفاده از اعداد رومی. در گذشته هم برای نامگذاری گروهها از اعداد رومی استفاده میشدهاست، اما استفاده از اعداد عربی توسط آیوپاک برای از بین بردن اشتباهات پیشنهاد شدهاست.
برای نامگذاری گروهها از ترکیب اعداد رومی با حروف انگلیسی A و B استفاده میشود به طوری که در سیستم قدیمی آیوپاک از حرف A برای ذکر عناصر سمت چپ جدول و از حرف B برای ذکر عناصر سمت راست جدول استفاده میشود در حال که در سیستم CAS از حرف A برای ذکر عناصر گروههای اصلی و از حرف B برای ذکر عناصر واسطه استفاده میشود. این نوع نامگذاری بیشتر در اروپا استفاده میشود، در حالی که سیستم جدید آیوپاک سعی در برطرف کردن اشتباهات دارد.
گروههای جدول تناوبی عبارتاند از (در پرانتز به ترتیب نامهای سیستم قدیمی در اروپا و آمریکا نوشته شدهاست):
عنصر گروه ۱ (IA,IA): فلزات قلیایی
عنصر گروه ۲ (IIA,IIA): فلزات قلیایی خاکی
عنصر گروه ۳ (IIIA,IIIB)
عنصر گروه ۴ (IVA,IVB)
عنصر گروه ۵ (VA,VB)
عنصر گروه ۶ (VIA,VIB)
عنصر گروه ۷ (VIIA,VIIB)
عنصر گروه ۸ (VIII)
عنصر گروه ۹ (VIII)
عنصر گروه ۱۰ (VIII)
عنصر گروه ۱۱ (IB,IB): فلزات مسکوک (این نام توسط آیوپاک پیشنهاد نشدهاست)
عنصر گروه ۱۲ (IIB,IIB)
عنصر گروه ۱۳ (IIIB,IIIA): گروه بور
عنصر گروه ۱۴ (IVB,IVA): گروه کربن
عنصر گروه ۱۵ (VB,VA): گروه نیتروژن
عنصر گروه ۱۶ (VIB,VIA): گروه کالکوژنها
عنصر گروه ۱۷ (VIIB,VIIA): گروه هالوژنها
عنصر گروه ۱۸ (گروه 0): گازهای نجیب
جدول تناوبی با جزئیات | [
"جدول تناوبی",
"عنصر",
"لایه الکترون",
"نقطه جوش",
"اعداد هندی-عربی",
"اعداد رومی",
"آیوپاک",
"عنصر گروه ۱",
"فلزات قلیایی",
"عنصر گروه ۲",
"فلزات قلیایی خاکی",
"عنصر گروه ۳",
"عنصر گروه ۴",
"عنصر گروه ۵",
"عنصر گروه ۶",
"عنصر گروه ۷",
"عنصر گروه ۸",
"عنصر گروه ۹",
"عنصر گروه ۱۰",
"عنصر گروه ۱۱",
"فلزات مسکوک",
"عنصر گروه ۱۲",
"عنصر گروه ۱۳",
"گروه بور",
"عنصر گروه ۱۴",
"گروه کربن",
"عنصر گروه ۱۵",
"گروه نیتروژن",
"عنصر گروه ۱۶",
"گروه کالکوژنها",
"عنصر گروه ۱۷",
"گروه هالوژنها",
"عنصر گروه ۱۸",
"گازهای نجیب",
"جدول تناوبی با جزئیات"
] | [
"جدول تناوبی",
"گروههای عناصر شیمیایی"
] |
1,265 | شهرستان نهاوند | 2 | 384 | 0 | [] | false | 304 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "شهرستان نهاوند"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۴٫۱۹۱۹"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۴۸٫۳۶۵۸"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "270px"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "همدان"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "ناون"
},
{
"Item1": "نامهایقدیمی",
"Item2": "[[ماه بصره]]"
},
{
"Item1": "مرکز",
"Item2": "[[نهاوند]]"
},
{
"Item1": "سالشهرستانشدن",
"Item2": "۱۳۲۰"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۱۸۱،۷۱۱ نفر"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "[[لری]]، [[فارسی]]"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "[[شیعه]]"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۱۴۶۰ کیلومتر مربع"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۱۶۴۴"
},
{
"Item1": "میانگیندما",
"Item2": "۱۲٫۷ +"
},
{
"Item1": "فرماندار",
"Item2": "کریم حمیدوند"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "0813"
},
{
"Item1": "شهرها",
"Item2": "[[نهاوند]]، [[فیروزان]]، [[گیان]]، [[برزول]]"
},
{
"Item1": "بخشها",
"Item2": "[[مرکزی]]، [[بخش خزل]]، [[بخش گیان]]، [[بخش زریندشت]]"
}
],
"Title": "شهرستان ایران"
} | شهرستان نهاوند ، واقع در جنوب استان همدان توسط رشته کوههای زاگرس احاطه شدهاست. مرکز این شهرستان شهر نهاوند است که از شهرهای تاریخی ایران است.
جمعیت
جمعیت این شهرستان 196،711 نفر است و دارای ۴ بخش شامل: بخش مرکزی و خزل و زرین دشت و کیان و9 دهستان شامل: شعبان- طریق الاسلام- گاماسیاب- فضل - گرین - کیان - سراب - خزل شرقی-سلگی- میباشد.
زبان
۹۹ درصد شهرستان نهاوند لر و لک و ۱ درصد کرد و ترک هستند.
گویش لری شمالی از نهاوند آغاز میشود. دانشنامه ایرانیکا گویش لری نهاوندی را جز گویشهای لری شمالی دستهبندی کرده و موقعیت آن را شمالیترین نقطه گویشوران زبان لری بیان کردهاست.
موقعیت جغرافیایی
شهرستان نهاوند با مساحتی در حدود 1535 کیلومتر مربع، با مختصات جغرافیایی ۳۴ درجه و ۱ دقیقه طول شرقی در جنوب غربی استان همدان، به فاصله ۴۴۰ کیلومتری جنوب غرب شهر تهران و 105 کیلومتری جنوب شهر همدان واقع شدهاست. این شهرستان از شمال به شهرستان تویسرکان، از شمال غرب و غرب به استان کرمانشاه، از جنوب و جنوب شرق به استان لرستان و از شرق به شهرستان ملایر محدود میگردد.
دشت نهاوند و ارتفاعات پیرامون آن (محدوده طبیعی نهاوند) یک حوضه بازاست. علاوه بر اینکهشبکههای جاری داخل این حوضه به خارج از آن زهکشی میشوند، همچنین دارای جریانهای ورودی ازحوضههای مجاور نیز میباشد، که عبارتاند از: رودخانه خرمآباد ملایر و قلقل رود تویسرکان. هر دو رود ازشمال با برشی که در ارتفاعات شمالی نهاوند ایجاد کردهاند وارد دشت نهاوند شده و به رودخانه گاماسیاب میپیوندند.
محدوده طبیعی نهاوند با مساحتی در حدود ۳۸/۱۷۰۶ کیلومتر مربع، دارای مختصات جغرافیایی ۳۳درجه و ۵۷ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۳۷ دقیقه طولشرقی است. مرکز حوضه دارای مختصات جغرافیایی ۳۴ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۱۵ دقیقهطول شرقی میباشد. ارتفاع شهر نهاوند از سطح دریا در حدود ۱۶۶۷ متر است. در سال ۱۳۶۹ بر اساس مصوبه وزارت کشور دهستان خزل غربی از محدوده سیاسی شهرستان نهاوند جدا و به محدوده سیاسی شهرستان کنگاور الحاق گردید؛ بنابراین وسعت حوزه سیاسی شهرستان نهاوند با جدا شدناین دهستان از آن کاهش یافته و محدودتر گردیده است.
آب و هوا
آب و هوای منطقه نهاوند تحت تاثیر عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، جهت و امتداد کوهها و وزشبادهای محلی مختلف قراردارد.
براساس آمار، میانگین سالانه دما در منطقه در حدود ۱۲/۷+ درجه سانتیگراد است. سردترین ماه، دی ماه با میانگین ۵/۰- درجه سانتیگراد و گرمترین ماه، تیرماه با میانگین ۲۵/۶+ درجه سانتی گراد است. رژیم افزایش دما تقریبا دارای نوسان منطقی است بهطوریکه از دیماه تا تیرماه روند صعودی و افزایش دارد و از تیر به دی ماه بالعکس روند نزولی پیدا کرده و کاهش مییابد.
بناهای تاریخی
ترکان ترکان
این مکان در دو کیلومتری نهاوند در جاده کرمانشاه بروجرد در شمال کوهانی در چند صد متری دانشگاه آزاد واحد نهاوند قرار دارد. باغهای زیبا و چند خانه ویران شده و یک درخت چنار بزرگ با قدمت بسیار زیاد وجود دارد اب این منطقه به شکل قنات است که متاسفانه به این منظقه توجه نمیشود.
قناتهای نهاوند
در سال ۱۳۲۸ آب شهر از چند رشته قنات و چشمه تامین میشود:
۱ - قنات قیصریه که دارای ۴ سنگ آب است و از قنوات قدیمی شهر بوده در قیصریه خرابه مظهر شده خانههای چهار باغ و راسته میرزا آقا را مشروب مینماید.
۲ - قنات چشمه عبدل که دارای یک سنگ آب است در علیای محله سادات مظهر شده قسمتی ازمحله سادات میرزا آقایی و چهار باغ را مشروب مینماید.
۳ - قنات پهلوان محمدصادق که فعلا دارای یک سنگ آب است و قسمتی از محله چهارباغ را مشروب مینماید.
۴ - قنات گلشن در محله گلشن مظهر و آن محل را مشروب مینماید. علاوه بر اینها چند چشمه نیز به نام چشمه علی، دو خواهران، چاله اولاد و چشمه ملامحمد طاهر مورد استفادهاست.
حمام حاج آقا تراب
حمام حاجآقا تراب یکی از بناهای تاریخی شهرستان نهاوند است که در سال ۱۳۵۶ در فهرست آثار ملی ثبت شدهاست. این حمام با صرف هزینهای بالغ بر ۴۰۰ میلیون ریال به موزه مردمشناسی تبدیل شده و در روز جهانگردی افتتاح میشود. بگزارش البرز به نقل ازمیراث «محمود یاری» مسئول روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان با اعلام خبر تبدیل شدن این حمام به موزه گفت: «با تفکیک دو بخش زنانه و مردانه و تزئین آنها با ماکتهای مجزا، در بخش مردانه مراسم شستشو به نمایش گذاشته شده و در بخش زنانه مراسم حنابندان یک عروس به تصویرکشیده شدهاست.» وی افزود: «با افتتاح این موزه در پنجم مهرماه (روز جهانگردی) مردم نهاوند و گردشگران غیر بومی میتوانند بخشهای مهمی از زندگی مردم پیشین منطقه به همراه آداب و رسوم و لباسهای محلی را ببینند.» حمام حاج آقا تراب که در بافت قدیمی شهر نهاوند قرار دارد از دو بخش مردانه و زنانه تشکیل شدهاست. بنای این ساختمان مربوط به دوران قاجار بوده و یکی از معدود جاذبههای تاریخی و قابل بازدید در نهاوند است. تزئینات بین بنا شامل گج بری، کاشی کاری و نقاشی یکی از نبردهای شاهنامهاست. این حمام علاوه بر دو قسمت ماکتها حمام سرد و گرم، حجره شاه نشین و خزینه نیز دارد
معبد سلوکی (لائودیسه)
معبد «لااودیسه» در داخل شهر نهاوند که کتیبهای از «آنتیوکوس سوم» و نیز تعدادی مجسمه برنزی خدایان یونانی در این کاوش کشف گردید.
رودخانه گاماسیاب
رودخانه گاماسیاب اصلیترین رودخانه و زهکش طبیعی منطقه و همچنین ملایر و تویسرکان است. این رودخانه از چشمههای آهکی واقع در ۲۱ کیلومتری جنوب شرقی نهاوند از دامنههای شمالی ارتفاعاتگرین به نام سراب گاماسیاب سرچشمه میگیرد و پس از طی چند کیلومتر در نواحی کوهستانی وارد دشت میشود و در وسط دشت نهاوند در جهت جنوب شرقی - شمال غربی جاری میشود.
کوه چهل تن
کوه چل (چهل) تن با ارتفاع ۴۰۰۰ متر بلندترین کوه شهرستان نهاوند میباشد. در این کوه حداقل شش ماه از سال برف هست. گفته میشدکه وجه تسمیه ان بدین علت است که بعدازورودسپاه اعراب آنان ۴۰تن ازشاهزادگان جوان. ونوجوان. ایرانی رابدانجابرده وبقتل رساندهاند
کوه آردشان
ارتفاعات شمالی نهاوند به موازات رشته کوههای زاگرس امتداد یافته که کوه آردشان با ارتفاع ۲۵۳۳ متر در شمال غربی شهر نهاوند و در دهستان طریق الاسلام واقع شدهاست.
کوه چله
کوه بان سره
کوه گرین (گرو)
مناطق تفریحی
جنگل و سراب گیان
سراب گاماسیاب
سراب فارسبان
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری
بخش مرکزی
دهستان شعبان
دهستان طریق الاسلام
دهستان گاماسیاب
نقطه شهری: نهاوند
بخش خزل
دهستان خزل شرقی
دهستان سلگی
نقطه شهری: فیروزان
بخش زریندشت
دهستان فضل
دهستان گرین
نقطه شهری: برزول
بخش گیان
دهستان سراب
دهستان گیان
نقطه شهری: گیان
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
این شهرستان هماکنون دارای ۶ دانشگاه و مرکز آموزش عالی میباشد که عبارتند از:
دانشگاه آزاد اسلامی واحد نهاوند (دانشگاه آزاد)
آموزشکده فنی و حرفهای نهاوند (حاج حشمت شهبازی)
دانشگاه ملی نهاوند (دولتی-سراسری)
دانشگاه پیراپزشکی نهاوند (دولتی- علوم پزشکی)
مرکز آموزش عالی امید نهاوند (غیردولتی- غیرانتفاعی)
دانشگاه پیام نور واحد نهاوند (دانشگاه پیام نور)
نهاوندیها
مقاله اهالی مشهور این شهر را در ببینید.
جنگ نهاوند
برزول
گیان
فیروزان
چولک | [
"ماه بصره",
"نهاوند",
"لری",
"فارسی",
"شیعه",
"فیروزان",
"گیان",
"برزول",
"بخش مرکزی شهرستان نهاوند",
"بخش خزل",
"بخش گیان",
"بخش زریندشت",
"استان همدان",
"زاگرس",
"دانشنامه ایرانیکا",
"زبان لری",
"مختصات جغرافیایی",
"تهران",
"شهرستان تویسرکان",
"استان کرمانشاه",
"استان لرستان",
"شهرستان ملایر",
"گاماسیاب",
"درجه سانتیگراد",
"درجه سانتی گراد",
"موزه مردمشناسی",
"اداره کل میراث فرهنگی",
"حمام حاج آقا تراب",
"آنتیوخوس سوم",
"دهستان طریق الاسلام",
"دانشگاه آزاد اسلامی واحد نهاوند",
"آموزشکده فنی و حرفهای نهاوند",
"دانشگاه ملی نهاوند",
"دانشگاه پیراپزشکی نهاوند",
"مؤسسه غیرانتفاعی امید نهاوند",
"دانشگاه پیام نور واحد نهاوند",
"جنگ نهاوند",
"چولک"
] | [
"شهرستان نهاوند",
"شهرستانهای استان همدان"
] |
1,266 | مشهد | 2 | 2,657 | 0 | [
"مشهدمقدس",
"مشهد مقدس",
"پایتخت معنوی ایران",
"مشهد الرضا",
"پايتخت معنوي ايران"
] | false | 1,882 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "مشهد"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "خراسان رضوی"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "مشهد"
},
{
"Item1": "روینقشه",
"Item2": "آری"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۶٫۳۰۵۷۲۹"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۵۹٫۵۷۸۳۷۰"
},
{
"Item1": "فتوکلاژ",
"Item2": "بله"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "[[مرکزی]]"
},
{
"Item1": "نامهایدیگر",
"Item2": "مشهدالرضا، مشهد مقدس،پایتخت معنوی ایران"
},
{
"Item1": "نامهایقدیمی",
"Item2": "[[توس]]، [[سناباد]]"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "۱۲۹۷(کد ۴۵ وزارت کشور)"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۳،۰۰۱،۱۸۴ نفر (۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "[[فارسی]]"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۳۵۱ کیلومتر مربع"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "حدود ۱۰۵۰ متر از سطح دریا\n(بیشینه ۱۱۵۰ متر و کمینه ۹۵۰ متر)"
},
{
"Item1": "میانگیندما",
"Item2": "۱۵٫۷"
},
{
"Item1": "میانگینبارشسالانه",
"Item2": "۲۱۲ میلیمتر"
},
{
"Item1": "شمارروزهاییخبندان",
"Item2": "۸۹ روز"
},
{
"Item1": "شهردار",
"Item2": "[[قاسم تقیزاده خامسی]]"
},
{
"Item1": "رهآورد",
"Item2": "[[عطر]]، [[زعفران]]، [[نبات]]،[[خشکبار]]، [[زرشک]]،[[قالی مشهد]]، [[نقل]]،[[مهر]] و [[تسبیح]]،[[چرم مشهد]]"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۰۵۱"
},
{
"Item1": "پلاک اتومبیل",
"Item2": "۱۲۳۶ (ب ج د س ص ط و ه)۴۲ (ج ق و ه)۷۴ (ب د س ص ق)"
},
{
"Item1": "جمله خوشامد",
"Item2": "به مشهد، شهر امید و زندگی خوش آمدید."
}
],
"Title": "شهر ایران"
} | مشهد کلانشهری در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود. مشهد با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، سومین شهر پهناور ایران بعد از تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ این شهر با ۳،۰۰۱،۱۸۴ تن جمعیت، دومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران است. این شهر به واسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، هشتمین امام مذهب شیعه، سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر از داخل و دو میلیون زائر از خارج از کشور است.
شهر مشهد در حوزه رودخانه کشفرود و در دشت مشهد بین کوههای هزارمسجد و بینالود گسترده شدهاست. بیشینه ارتفاع شهر مشهد ۱۱۵۰ متر و کمینه آن ۹۵۰ متر است. شهر مشهد دارای آب و هوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. بیشینه درجه حرارت در تابستانها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینه آن در زمستانها ۲۳ درجه زیر صفر است.
مشهد دارای ۱۳ منطقه شهرداری است و شهردار آن، توسط شورای شهر ۱۵ نفره انتخاب میشود. این شهر دارای یک فرودگاه بینالمللی، یک ایستگاه راهآهن و سه پایانه است که ارتباط آن با شهرهای دیگر را ممکن میسازد. حمل و نقل داخلی مشهد، توسط سامانه تاکسیرانی و اتوبوسرانی و قطار شهری انجام میشود. اقتصاد مشهد متکی به گردشگری مذهبی با تمرکز بر حرم امام رضا است. در کنار آن، وجود مراکز تجاری بزرگ و امکانات پزشکی قابل توجه، موجب رونق گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت در این شهر نیز شدهاست.
بیش از ۹۳٪ مردم مشهد فارسیزبان هستند. تراکم جمعیت در مشهد بیش از نه هزار تن در هر کیلومتر مربع است. این شهر در سال ۱۳۸۸ رسما به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد.
نام
واژه «مشهد» (جمع: «مشاهد») بهمعنی محل شهود و محل شهادت است. بهباور شیعیان، علی بن موسی الرضا پس از قتل بهدست مامون، خلیفه عباسی، در سال ۲۰۳ ه. ق، در آرامگاه هارونی سناباد بهخاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» بهنام «مشهدالرضا» خوانده شد و کمکم بر پهنه آن، بهویژه در زمان شاه تهماسب صفوی، افزوده شد و مردم توس (طوس) به مشهد کوچ داده شدند؛ و بهمرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد. به مشهد نام «قبله هفتم» را نیز اطلاق میکنند.
پیشینه کاربرد نام مشهد
نقشه ایران در سال ۱۱۲۶ که توسط امانوئل بوئن، جغرافیدان و نقشهکش بریتانیایی، ترسیم شدهاست. این نقشه که وسعت و محدوده پادشاهی دودمان افشاریه را نمایش میدهد، اسامی بسیاری از مناطق، شهرها، دریاچهها و دریاهای آن زمان ایران را نیز دربرگرفتهاست. این نقشه از کشور ایران در سال ۱۷۴۷ م، برابر با ۱۱۲۶ و ۱۱۶۰ ه.ق و در زمان سلسله افشاریان رسم شدهاست. نام مشهد در کنار نام توس در نقشه مشهود است.
پیش از قتل علی بن موسی الرضا در ۲۰۳ ه. ق، و دفن او در کاخ حمید بن قحطبه در سناباد نوغان، خبری از مشهد نبود. حتی نام نوغان توس از سدههای اولیه اسلامی به بعد در متون راه یافته و پیش از آن تقریبا هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسی بعد به چشم میخورد. درنتیجه، تاریخچه مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس، و در دو سده اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است. اینکه توس هم یک شهر و هم یک منطقه است، همراه با این واقعیت که هر دو ناحیه، همواره بهعنوان شهرهای اصلی منطقه در نظر گرفته میشوند، این باور نادرست را در میان جغرافیدانان متاخر عربی رواج داده که توس، پایتخت شهری دوبخشی شامل تابران و نوغان بودهاست. این باور در مورد دوبخشیبودن شهر توس بهطور عام در ادبیات اروپایی راه یافتهاست. سر پرسی سایکس و بهدنبال وی، ئی. دیز صراحتا این تصور را بهچالش کشیدند. جغرافیدانان قدیمتر عرب بهدرستی تابران و نوغان را بهعنوان دو شهر کاملا مجزا، از یکدیگر متمایز کردند. ویرانههای تابران، توس و مشهد در حدود ۱۹ کیلومتری یکدیگر قرار دارند.
مشهد در نوشتار محدثان، مورخان و جغرافیدانان دوره اسلامی
در سده سوم ه. ق، ابن بابویه قمی در کتاب عیون اخبار الرضا فصلی را به مشهد اختصاص داده و در تمامی اخبار و مطالب، همهجا واژه «مشهد» و «مشهد رضوی» را آوردهاست. ابن حوقل در سده چهارم ه.ق بهسادگی این مکان را مشهد نامیده؛ یاقوت حموی، در بیانی صریحتر، آن را «مشهد رضوی حرم رضا» نام نهادهاست. مشهد بهعنوان نام یک مکان، نخستین بار در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم محمد مقدسی (مقدسی) و اواخر دهه سوم قرن چهارم ه.ق پدیدار شدهاست. در حدود نیمه قرن هشتم ه. ق، ابن بطوطه در سفرنامه خود، از اصطلاح «شهر مشهد الرضا» استفاده کردهاست. بهنظر میرسد نام نوغان که هنوز هم بر سکههای نیمه اول سده هشتم ه.ق تحت حاکمیت ایلخانیان دیده میشود، بهتدریج جای خود را به «المشهد» یا «مشهد» داده باشد. در این دوره مشهد اغلب با صراحت بیشتری با عناوین «مشهد رضا»، «مشهد مقدس» و «مشهد توس» شناخته میشود. اغلب در ادبیات و بهویژه در شعر، تنها توس مد نظر قرار گرفتهاست؛ برای نمونه، «توس جدید» در مقابل «توس قدیمی» یا شهری مقتضی این نام. معینالدین محمد الزمجی الاسفزاری، مورخ قرن نهم ه. ق، در کتاب روضاتالجنات فی اوصاف مدینه هرات از آن با عنوان «مشهد مقدس رضوی» نام بردهاست. و صدرالمتالهین لاهیجانی در کتاب تاریخ و جغرافیای شهر مشهد در سده چهاردهم ه.ق از واژه «مشهد مقدس رضوی» استفاده کردهاست.
پیشینه
حوضه رودخانه کشفرود که شهر مشهد در آن قرار دارد، بهخاطر شرایط مناسب طبیعی، از پیش از اسلام بهعنوان یکی از بخشهای موردتوجه برای سکونت در خراسان بهحساب میآمدهاست. در نزدیکی شهر کنونی مشهد، شهری به نام توس وجود داشتهاست. اهمیت این شهر در دوران اسلامی به استقرار یکی از مهمترین زیارتگاههای جهان که برای امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا، ساخته شدهاست، بازمیگردد. بنابراین، آنچه سناباد نوغان را در سرتاسر جهان مشهور ساخت، نه آرامگاه هارون الرشید، خلیفه عباسی، بلکه زیارتگاه امام شیعه بود و شهر بزرگی که با گذشت زمان در اطراف روستایی کوچک گسترش یافت، المشهد (مشهد) عنوان گرفته که به معنای «حرم حزنانگیز» است (در درجه اول، حرم شهیدی از خاندان پیامبر اسلام).
در دوره خلافت اسلامی
جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی
بهگفته تاریخنویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، راهی توس شد تا از کنارنگ توس، مرزبان خود در آن خطه، پناه بخواهد، اما کنارنگ یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. پس از آن، کنارنگیان به رغم فتح خراسان توسط اعراب، همچنان نفوذ خود را در خطه توس حفظ کردند و تا پایان عصر امویان، در آنجا ماندند و تنها پس از یورش سرداران ابومسلم در سال ۱۲۹ ه.ق بود که آنجا را رها ساختند. تنها خبر شاهنامه که تاریخ هم آن را تایید میکند پناهندهشدن یزدگرد سوم ساسانی به کنارنگ توس، پس از شکست از تازیان در زمان خلافت عثمان است.
مامون، جانشین هارون، پس از گذشت چند سالی از خلافتش بر اثر طغیانی که علیه وی توسط علویان پدید آمد، به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند، علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعه، را به جانشینی نامزد کرد و به دارالخلافهاش در مرو فراخواند. مامون به همراه علی بن موسی الرضا، پس از یک سال ماندن در مرو، رهسپار بغداد شد. در طی راه در روستای نوغان، علی بن موسی الرضا، به خانه امیر سناباد وارد و در آنجا بهروایت شیعیان مسموم شد و در سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ ه.ق پس از سه روز درگذشت و پیکرش در باغ حمید بن قحطبه در کنار مقبره هارون، در ۱٫۵ کیلومتری روستای سناباد مدفون شد. از همان زمان، این نقطه، مشهد الرضا و بعد بهاختصار مشهد نام گرفت.
در دوران حکومتهای ایرانی تا عصر صفویه
در ابتدای سده چهارم ه. ق، عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی — که با رویکارآمدن نصر بن احمد سامانی (۳۰۰ ه. ق) رونقی یافتهبود — در سرزمین توس نیز به بار نشست.
مشهد نیز همچون تمامی شهرهای بزرگتر ایران بارها شاهد افزایش جنگ و وحشت درون دیوارهای خود بود. سبکتگین، موسس سلسله غزنویان، در زمان فتح توس آرامگاه علی بن موسی الرضا را ویران کرد. اما، بعدا پسرش، سلطان محمود، آن را بازسازی نمود. در سال ۴۲۸ ه.ق طی دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی، حاکم بعدی خراسان بهمنظور حفاظت از آرامگاه علی بن موسی الرضا استحکامات دفاعی را بنا کرد. در سال ۵۱۵ ه.ق دیواری در اطراف شهر ساخته شد که گاهی اوقات امکان حفاظت در برابر حملات را فراهم میساخت. در سال ۵۵۶ ه.ق ترکهای غز موفق به گرفتن منطقه شدند، ولی از تاراج و غارت ناحیه مقدس چشمپوشی کردند.
در زمان سلجوقیان، توس درعینحال که از رونق درونی برخوردار بود، با بیمهری سلاطین روبهرو شد؛ ولی در این ایام خواجه نظامالملک وزیر شهیر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در زمان وزارت ۳۰ سالهاش توجهی به توس داشت و حتی مسجدی هم در تابران ساخت. در ابتدای سده ششم ه.ق گویا تابران مدتی دچار قحطی و بلا بوده، این مطلب از نامه امام محمد غزالی به سلطان سنجر بر میآید؛ اما تابران در رهگذر زمان همچنان یکی از شهرهای مهم محسوب میشد. چنانکه انوری شاعر معروف دربار سنجری در مدرسه منصوریه تابران تحصیل میکرد و باغ و مدرسه آن را ستایش کردهاست.
ازجمله اماکنی که در عهد سلطان سنجر سلجوقی، به اصرار منابع شیعی متاخر، مانند مطلعالشمس و منتخبالتواریخ، مورد توجه وی قرار داشت، مشهد بود. زیرا توس بهواسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا، از قطبهای تشیع در خراسان بهشمار میآمد و بنابه اعتراف منابع شیعی آن دوره، مرکزی دینی برای شیعیان و مورد علاقه ایشان بود و بنابه موقعیت جغرافیایی که بر سر راههای تجاری داشت، از مراکز اقتصادی، نیز محسوب میشد؛ و بهاینترتیب، اهمیت سیاسی نیز یافتهبود. در سده ششم ه.ق نخستین گنبد حرم بر فراز قبه موجود، بهفرمان سلطان سنجر سلجوقی و بهکوشش وزیر وی، شرفالدین قمی ضمن تعمیر حرم ساخته شد که جنس آن گنبد از کاشی بود. این قبه (گنبد آغازین) همان است که امروزه از داخل حرم دیده میشود و سطح مقعر و مقرنسهای آینه کاری شده آن پیداست.
در خلال سدههای چهارم تا ششم ه. ق، در عصر شکوفایی فرهنگ ایرانی–اسلامی، دانشمندان و رجال برجستهای از آن برخاسته؛ و در دیگر نواحی، و بهطور عمده در شهرهایی که بیشتر کانون توجه بود، شکوفا شدند. خواجه نظامالملک (۴۰۸ تا ۴۸۵ ه. ق)، امام محمد غزالی (۴۵۰ تا ۵۰۵ ه. ق)، احمد غزالی (۴۵۴ تا ۵۲۰ ه. ق)، ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ تا ۴۱۱ ه. ق)، اسدی توسی (متوفی ۴۶۵ ه. ق) و شیخ توسی (۳۸۵ تا ۴۶۰ ه. ق) از آن دستهاند.
توس در سال ۷۹۱ ه.ق ضربه مهلکی را از جانب میرانشاه، پسر تیمور، دریافت کرد. زمانی که نجیبزاده مغولی حاکم بر منطقه دست به شورش زده و تلاش کرد خود را مستقل سازد، تیمور پسر خود میرانشاه را برای مقابله با وی عازم منطقه کرد. توس پس از محاصرهای چندین ماهه مورد یورش قرار گرفت، بهغارت و یغما برده شده و تلی از خاک از آن بر جای ماند؛ دههزار نفر از ساکنین توس در این یورش قتلعام شدند. کسانی که از این کشتار همگانی جان سالم بهدر بردند در پناهگاه حرم امام رضا سکنی گزیدند. از این پس توس متروکه شد و مشهد جایگاه این شهر به عنوان پایتخت را از آن خود ساخت.
بعد از آن، علیرغم تلاشی که شاهرخ و شیبک خان ازبک در ۹۱۵ ه.ق برای ساخت مجدد شهر انجام دادند، روی آبادانی به خود ندید و بهتدریج روستاهای کوچکی جایگزین آن همه آوازه و رونق شد.
از این زمان به بعد دیگر عصر حیات تابران بهسر آمدهبود و روی توجه تاریخ بهسوی شهری قرار گرفت که قرنها با نام نوغان و از این زمان بهبعد با نام مشهد در کنار تابران قرار داشت و جای این شهر را گرفت. در روزگار دوران تیموری در سده نهم ه. ق، بهدنبال کوششهای شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، بههمت همسر وی گوهرشادآغا، نخستین مسجد جامع شهر مشهد (مسجد گوهرشاد) با نام وی در سمت قبله حرم رضوی که — صحن جنوبی را تشکیل میدهد — بهاتمام رسید.
از صفویه تا دوران معاصر
مسجد گوهرشاد و حرم امام رضا در دوردست
با توجه تیموریان به مشهد و بهویژه بعد از آن در دوره صفویه با استقرار رسمی مذهب تشیع در ایران و توجه خاص صفویان به مشهد و نیز انتقال آب چشمه گیلاس در دو مرحله (دوره تیموری و دوره صفوی) به مشهد، امید حیات دوباره تابران بهکلی از میان رفت. با پیشرفت خاندان صفوی عرصه تازهای از موفقیت برای مشهد آغاز شد. نخستین شاه این خاندان، شاه اسماعیل اول، شیعه را بهعنوان مذهب رسمی بنیان نهاد و بهدنبال این امر، شهرهای مقدس داخل مرزهای ایران بهویژه مشهد و قم، به شاخصهای اصلی در برنامه وی بدل شدند، چنانکه در مورد جانشینانش نیز همینطور بود. زیارت این آرامگاههای مقدس رونق قابلتوجهی را برای این شهرها بهارمغان آورد. در مشهد، بارگاه سلطنتی، فعالیت ساختوساز وسیعی را بهنمایش گذاشت. در این رابطه بهویژه شاه تهماسب اول، جانشین شاه اسماعیل اول و شاه عباس اول از چهرههای شاخص بهشمار میآیند. سلاطین صفوی که در اعتلای شعائر مذهب شیعه سعی وافر داشتند، خراسان و بهویژه مشهد را مورد توجه خاص قرار دادند. برهمیناساس، هرات در عهد شاه اسماعیل اول از دارالملک خراسان خارج شد و شهر مشهد جای آن را گرفت.
در زمان شاه طهماسب اول، خوانین شیبانیان چند بار به مشهد حمله و یک بار در سال ۹۳۶ آن را تصرف کرد. سال ۹۹۷ سال فاجعهانگیزی برای مشهد بود. عبدالمومن شیبانی پس از چهار ماه محاصره، شهر را مجبور به تسلیم کرد. خیابانهای شهر مملو از خون شدند و غارت و تاراج سرتاسری در دروازههای منطقه مقدس تمامی نداشت. شاه عباس اول که از سال ۹۹۳ تا صعود رسمی تاج و تختش به قزوین در سال ۹۹۵ در مشهد زندگی میکرد، تا سال ۱۰۰۶ قادر به بازپسگیری مشهد از ازبکها نبود.
در دوران پادشاهی شاه عباس اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. شاهراهی میان اصفهان، مشهد و هرات احداث گردید و کاروانسراها و آبانبارهای بزرگ در مسیر آن ساخته شده، حرم رضوی نیز در این عهد توسعه یافت. همچنین خیابانی مستقیم از غرب به شرق شهر مشهد در دوره شاه عباس احداث شد که از میان آن نهری جاری بود. از اقدامات دیگر وی در مشهد میتوان به انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد اشاره کرد. شاه عباس، مشهد را بهطور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقتهای سفر حج و سختگیریهای حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد.
در ایران عصر صفوی تنها سیزده شهر دارای بیگلربیگی عظیمالشان بودند که یکی از آنها مشهد بود. بیگلربیگی مشهد حاکمان تابعی هم داشت که عبارت بودند از حکام سرخس، نیشابور، ترشیز، ابیورد، آزادوار، نسا، سبزوار، اسفراین، حورور ویساکوه، درون، تربت و بزاندوق. همچنین ظاهرا مشهد یکی از معدود شهرهای قلمرو صفویه بوده که در روزگار شاه سلیمان و شاه سلطان حسین در آن سکه ضرب میشدهاست.
در سال ۱۱۳۵ و با آغاز حکومت شاه تهماسب دوم، ایل افغانی ابدالی به خراسان حمله کرد. مشهد سقوط کرد؛ ولی در سال ۱۱۳۸ ایرانیها موفق شدند پس از یک محاصره دوماهه این شهر را باز پس گیرند.
خراسان در زمان نادر شامل بخشهایی از افغانستان و ماوراءالنهر بودهاست که در سایه توسعهطلبیهای نظامی نادر تا مرز هند و ترکستان گسترش یافت. نادر، پایتخت را از اصفهان که یادگار طرفداران صفوی بود به خراسان انتقال داد. او با استفاده از موقعیت ژئوپولتیک خراسان توانست به اهداف سیاسی خود دست یابد. مشهد مرکز سیاسی دولت وی و دژ کلات، حصاری طبیعی در مواقع بحرانی گشت. ارتش او متکی بر نیروی رزمی قومیتهای گوناگون بهویژه عشایر خراسان بود.
مشهد در زمان سلطنت نادر به اوج خود رسید. نادر مشهد را به پایتختی برگزید زیرا با توجه به گسترش زیاد متصرفاتش در شرق، مشهد از اصفهان، پایتخت صفویان، دارای مرکزیت بهتری بود. او یکی از بانیان بزرگ حرم علی بن موسی الرضا بهشمار میآید. نادر بهشکرانه پیروزی بر ملک محمود سیستانی، گلدستهای طلایی در جنوب صحن عتیق (انقلاب فعلی) و شمالغربی گنبد بنا کرد. در همان زمان گلدسته شاه تهماسبی را — که در سمت دیگر صحن قرار داشت — برای این که با گلدسته مذکور متناسب باشد خراب کرد و تجدید بنا نمود. هنگامی که نادر با غنایم فراوان از هند بازگشت هدایای زیادی به حرم عرضه داشت و دستور داد ایوان امیرعلیشیر نوایی را از نو بنا کنند و با الواح زرین بپوشانند که اکنون به نام ایوان طلای نادری مشهور است. سقاخانه وسط صحن نیز به امر وی بنا گردید. همچنین چهارصد جلد کتاب به کتابخانه آستان قدس اهدا کرد که بدینترتیب در شمار بزرگترین واقفین حرم درآمد. دوران شکوه و جلال مشهد دیری نپایید زیرا علیرغم توجهی که نادر به حرم و شهر داشت، سختگیریهای پیدرپی وی در سالهای بعد برای مردم ساکن شهر دشوار و طاقتفرسا بود.
پس از نادر و جانشینانش، آخرین پادشاه افشاری، شاهرخ، به مدت ۵۰ سال بهطور ضعیف و تحت نفوذ امرا و فرماندهان ایلات خراسانی و حمایتهای احمدشاه درانی در بخش کوچکی از خراسان غربی به مرکزیت مشهد فرمان راند. احمد شاه و جانشین وی تیمور شاه، شاهرخ را بهعنوان خراجگزار در متصرفات خراسان گماردند و بدینترتیب خراسان بهنوعی دولت حائل بین آنان و ایران تبدیل شد. سلطنت شاهرخ نابینا با وقفههای کوتاهمدت و مکرر، بدون هیچگونه واقعه بهثبترسیده خاصی سپری شد. پس از مرگ تیمور شاه (۱۲۰۷) آقا محمد خان پایهگذار سلسله قاجار موفق شد در سال ۱۲۱۰ قلمرو حکومتی شاهرخ را تصاحب کرده و وی را به مرگ محکوم کند و این پایان جدایی خراسان از دیگر بخشهای ایران بود.
در سده نوزدهم مشهد شهری دارای یک حصار و قلعه نظامی جهت حفاظت از حملات بود. این شهر شش محله بزرگ و ده محله کوچکتر داشت. در میانه شهر خیابان اصلی قرار داشت که شهر را به دو نیمه تقسیم میکرد و در طول آن نهر آبی جاری بود که منبع اصلی آب شهر بود. منبع اصلی درآمد شهر ناشی از حرم رضوی و زائران آن بود.
در دوران قاجاریه و پهلوی
۱۸۵۸
اعتراض مردم مشهد به حکومت آصفالدوله، حاکم خراسان، اعتراض نسبت به واگذاری امتیاز تنباکو و خیزش مردمی در جریان انقلاب مشروطه، از مهمترین وقایع دوران قاجاریه در مشهد بهشمار میرود. مشهد در زمره نخستین شهرهای کشور بود که مردم آن نسبت به انعقاد قرارداد تنباکو و ورود کارکنان شرکت رژی به این شهر، در روز ۱۳ مهر ۱۲۷۰ اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند. واکنش ماموران «فتحعلیخان» صاحب دیوان، حاکم وقت خراسان، به این اعتراض، استفاده از زور و سرکوب معترضان بود. با ضرب و جرح راهپیمایان، تعداد زیادی از مردم مشهد در اعتراض به این رفتار در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. ناصرالدین شاه ناچار شد اجرای قرارداد را در مشهد، شش ماه به تاخیر بیندازد و پس از آن نیز اجرای قرارداد در مشهد اجباری نبود.
مشهد، مرکز ایالت خراسان، نقشی بارز در مبارزات ضد استبدادی ایرانیان — که به انقلاب مشروطه منجر شد — ایفا کردهاست و برخی کارشناسان، با اتکا به همین سابقه مبارزاتی، برای این شهر نقشی پیشروانه و الهامبخش در روند پیروزی انقلاب مشروطه قائل شدهاند. با پیروزی انقلاب مشروطه، و بهرغم مبارزات آزادیخواهان، فضای مشهد اختناقآلود و پرتنش شد و مشروطهخواهان در رسیدن به آرمانهای خویش توفیق چندانی نیافتند. بسیاری از آزادیخواهان مشهد دستگیر، زندانی، و تبعید شدند و مشروطه و مشروطهخواهی در این شهر منزوی و سرکوب شد. برخلاف نظر رایج، که انزوای مشروطه در مشهد را به عدماقبال مردم این شهر نسبت به مشروطه نسبت میدهد، مشکل اصلی این شهر، علاوهبر وجود نهادهای مشروعهخواه، حضور گسترده نیروهای روسی و مداخلات و کارشکنی آنها در راه پیشبرد مشروطه بودهاست. مداخلات روسها در مشهد سرانجام منجر به ماجرای بهتوپبستن حرم علی بن موسی الرضا شد. روسها این اقدام را بهمنظور ترساندن مشروطهخواهان مشهد و دادن هشدار به دولت مشروطه و مشروطهخواهان دیگر شهرها انجام دادند. بهاینترتیب مشروطهخواهان در مشهد بهشدت منزوی و سرکوب شدند و ناامیدی و رخوت نه فقط مشهد بلکه سراسر نواحی شمالی و دیگر ایالات ایران را فراگرفت.
در سال ۱۲۹۰ یوسف خان از خواص هرات با نام محمدعلیشاه در مشهد اعلام استقلال کرد. روسها به این بهانه در ۹ فروردین ۱۲۹۱، مشهد را بهتوپ بستند و بسیاری از مردم، شهروندان و زائرین کشته شدند. پس از این واقعه یوسف خان توسط ایرانیان، زندانی و بهمرگ محکوم شد.
مهمترین واقعه تاریخ سیاسی معاصر مشهد، واقعه مسجد گوهرشاد در زمان رضاشاه است. در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ جمعیت زیادی در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و علیه اقدامات دولت در رابطه با قوانین برای مدرنسازی ایران — مانند اجباریشدن برسرنهادن کلاه شاپو — اعتراض نمودند. مامورین نظامی و انتظامی با مردم درگیر شدند و تعدادی از مردم درون مسجد کشته شدند. در این واقعه تعداد بسیاری مجروح و بازداشت شدند. کشتار مردم در این مسجد بهاندازهای بود که بهنقل از شاهدان عینی چند کامیون جنازه از صحنه کشتار خارج کردند.
طرح جامع شهر مشهد در سال ۱۳۵۲
توسعه شهر در دهه ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ در جنوبغربی و غرب صورت گرفت. راهآهن و فرودگاه تاثیر زیادی بر چگونگی هدایت توسعه داشتهاند. در دهه ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵، جاده جدید تهران باعث توسعه شهر به سمت جنوب گردید. از سال ۱۳۴۵ بهبعد توسعه شهر منطبق با طرح جامع هدایت شدهاست. در سال ۱۳۵۵ محور اصلی جاده سنتو، دانشگاه فردوسی و پارک ملت توسعه شهر را بهسمت غرب تشدید نمودند. این شهر قرار بود به دو قسمت مذهبی–سنتی (مشهد شرقی یا رضوی) و توریستی–مدرن (مشهد غربی یا پهلوی) تقسیم شود، که با انقلاب اسلامی ناکام ماند.
در سال ۱۳۴۷ طرح نوسازی اطراف حرم علی بن موسی الرضا توسط معمار و شهرساز ایرانی، داریوش بوربور، ارائه شد و در سال ۱۳۵۰ بهتصویب رسید. در سال ۱۳۵۵ ساختمانهای اطراف به منظور آمادهسازی برای اجرای نوسازی تخریب شدند و کسبه ساختمانهای مشمول تخریب، به بازار وسیعی که بدینجهت طراحی و اجرا شدهبود، منتقل گردیدند. پس از انقلاب این طرح ادامه نیافت.
مشهد در دوران جمهوری اسلامی
در دوره شهرداری شهردار پژمان، توسعه طبق طرح جامع پیشین با پارهای تغییرات انجام گردید و شهرستان بینالود بهعنوان بخش گردشگری مشهد معرفی گردید. اکنون، ساختار کالبدی شهر به صورت قطاعی است. مراکز تجاری و خدماتی در اطراف حرم و قطاع غربی تمرکز یافتهاند و واحدهای مسکونی در دو محور غرب و شرق قرار دارند.
در سالهای اخیر حرکت ساخت و سازهای مدرن در مشهد شتاب بیشتری گرفتهاست. براساس چشمانداز مشهد در سال ۱۴۰۰ این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی–مدرن تبدیل خواهد شد. در این راستا ۴۸ پروژه بزرگ معماری برای شهر در نظر گرفته شدهاست. بااینحال، برخی از کارشناسان معتقدند که این پروژهها جلوه اسلامی شهر را خدشهدار میکند. همچنین ساختوسازهای جدید در اطراف حرم علی بن موسی الرضا باعث شده که خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی مجموعه حرم مورد تعرض قرار گیرد. این مسئله باعث بروز واکنشهایی از سوی برخی چهرههای مذهبی و سیاسی شد؛ و همینطور ثبت شدن این مجموعه در میراث جهانی یونسکو را با مشکل روبرو کردهاست.
جغرافیای طبیعی
موقعیت جغرافیایی
شهر مشهد مرکز استان خراسان رضوی با ۳۵۱ کیلومتر مربع مساحت، در شمالشرق ایران و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۳۶ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۸ دقیقه و در حوضه آبریز کشفرود، بین رشتهکوههای بینالود و هزارمسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود ۱۰۵۰ متر (حداکثر ۱۱۵۰ متر و حداقل ۹۵۰ متر) است.
زمینشناسی
دشت مشهد بهصورت درهای وسیع دارای ابعادی بهطول بیش از ۱۰۰ کیلومتر و عرض متوسط حدود ۲۵ کیلومتر و وسعت حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مربع است. دشت مشهد با مختصات طول جغرافیایی ́۲۱:°۵۸ تا ́۰۸:°۶۰ درجه شرقی و عرض جغرافیایی ́۴۰:°۳۵ تا ́۰۳:°۳۶ درجه شمالی در حوضه آبریز رودخانه کشفرود در خراسان رضوی قرار دارد. از میان سازندهای موجود در این دشت، سازند مزدوران (سازند دوران دوم) در رابطه با منابع آب زیرزمینی حائز اهمیت است. این سازند که از رسوبات سخت کربناته تشکیل شده، بهدلیل وجود فضاهای خالی کارستی، قادر است سفرههای آب زیرزمینی را به وجود آورد. ازجمله منابع آب سطحی این دشت نیز میتوان به خود رودخانه کشفرود اشاره کرد. این رودخانه در گذشته دارای آب زیادی بوده؛ ولی درحالحاضر بهعلت پایینافتادن سطح آب زیرزمینی و در نتیجه قطعشدن زهکشها تنها در مواقع سیلابی شدید، مقداری آب از سرشاخههای آن وارد میشوند.
اقلیم
خشک ساحلی
مشهد بهدلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در منطقه مرزی بین شمال و جنوب خراسان قرار دارد و نیز تداخل جبهههای مختلف آبوهوایی، دارای آبوهوا و خصوصیات ویژه اقلیمی است و قسمت اعظم دشت مشهد–نیشابور، جزء اقلیم سرد و خشک و قسمتی از دشت مشهد–قوچان، نیمهخشک و سرد و بخش کوچکی از بلندترین ارتفاعات رشتهکوههای بینالود و هزارمسجد جزء اقلیم مرطوب سرد است و درمجموع شهر مشهد دارای آبوهوای متغیر، اما معتدل و متمایل به سرد و خشک است و از تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب برخوردار است. وزش بادها در شهر مشهد بیشتر در جهت جنوبشرقی به شمالغربی است. بیشینه درجه حرارت در تابستانها ۴۳ درجه بالای صفر و کمینه آن در زمستانها ۲۳ درجه زیر صفر است.
زمینلرزه
مقایسه نسبی میزان خطر زمینلرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط سرختر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آنها بیشتر است.
منطقه خراسان در طول تاریخ همیشه یکی از فعالترین مناطق زمینلرزهخیز کشور بودهاست. آمار چهل سال گذشته نشان میدهد که بیش از نیمی از قربانیان زمینلرزه در ایران را قربانیان این منطقه تشکیل میدهند. زلزلههای زیادی در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه متعلق به سالهای ۱۰۰۸، ۱۰۵۲، ۱۰۵۳، ۱۰۵۹، ۱۰۷۷، ۱۰۸۴، ۱۰۸۷، ۱۱۱۸، ۱۱۱۹، ۱۲۱۴، ۱۲۳۲، ۱۲۳۶، ۱۲۵۴، ۱۲۷۴ ه.ق در کتب تاریخ به ثبت رسیدهاست. در پانزدهم ربیعالثانی سال ۱۰۸۴ ه.ق به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی زمینلرزه ویرانگری در مشهد رخ داده که حدود دوسوم شهر مشهد ازجمله گنبد حرم علی بن موسی الرضا، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایینپا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار کشته شدند.
یکی از گسلهای مشهد، گسل شمال مشهد است. این گسل ادامه گسل توس است که در شمال شهر توس از گسل کشفرود منشعب شده و با امتداد شمالغرب–جنوبشرق از گوشه شمالی مشهد عبور میکند. در گزارش شماره ۷۲ سازمان زمینشناسی این گسل تحت عنوان گسل توس نامیده شدهاست. در گزارش مزبور ادامه گسل به سمت شمالشرق که توسط آبرفت پوشیده شده به صورت گسل احتمالی نشان داده شدهاست. بربریان و همکاران، کانون سطحی زلزله تاریخی ۱۵۹۸ مورخ ۳ ژوئیه ۱۹۷۳ با بزرگی ۶/۶، اول آوریل ۱۶۷۸ و ۲۶ فوریه ۱۸۸۳ را در مجاورت گسل احتمالی توس مشخص نمودهاند.
جمعیتشناسی
تغییرات جمعیت مشهد بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵
شهر مشهد، در سده اخیر از رشد جمعیت بالایی برخوردار بودهاست. در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر، با ۲۴۱،۹۸۹ نفر جمعیت پس از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، چهارمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری بعدی و در سال ۱۳۴۵، این شهر پس از تهران و اصفهان، جایگاه سوم را در بین شهرهای ایران داشت. در سرشماری سال ۱۳۵۵، مشهد، پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت ایران بود و تا آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵، همین جایگاه را داشتهاست. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر مشهد در این سال، بالغ بر ۳،۰۰۱،۱۸۴ تن بودهاست.
قومیت
نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونهگیری شد در مشهد به قرار زیر بود:
در مشهد جمعیت قابلتوجهی از مهاجران افغان سکونت دارند. این مهاجران بیشتر پس از حمله شوروی سابق به افغانستان و ظهور طالبان و متعاقب آن حمله به افغانستان توسط آمریکا و نیروهای ناتو، به ایران مهاجرت کردند. درخلال سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ جمعیتی قریب به ۵،۰۰۰،۰۰۰ نفر بهصورت گروهی به کشور و بهتبع آن به استان خراسان و شهر مشهد وارد شدند. پس از حمله آمریکا به افغانستان، حدود یک میلیون نفر مهاجر مجاز و ۲،۵۰۰،۰۰۰ میلیون نفر مهاجر غیرمجاز به کشور وارد شدند. ازسویدیگر، همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق جمعیتی دیگر از آوارگان عراقی نیز در اثر بروز جنگ و ناآرامی مجبور به ترک عراق شده که بسیاری از آنها بهدلیل باورهای دینی و اعتقادی و روابط اجتماعی و فرهنگی با شهروندان ایرانی، در استان خراسان رضوی بهویژه شهر مشهد و سایر شهرستانهای استان — مانند نیشابور — اسکان یافتند و بسیاری از آنان با زنان ایرانی ازدواج کرده و تشکیل خانواده دادهاند. براساس طرح جامع سرشماری و شناسایی اتباع خارجی در سال ۱۳۷۹–۱۳۸۰ جمعیتی در حدود ۱۴۲،۰۰۰ نفر تبعه افغانی، ۱۳،۹۰۰ نفر تبعه عراقی و ۱۰۰ نفر سایر ملل در استان خراسان رضوی شناسایی شدند. هماکنون براساس آمارهای موجود نزدیک به ۶۰،۰۰۰ نفر دانشآموز تبعه خارجی که ۹۰٪ آنان را اتباع افغانستان تشکیل میدهند در مدارس دولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین قریب به ۲۷۰۰ نفر دانشجوی تبعه خارجی در مراکز آموزش عالی استان مشغول به تحصیل هستند. برطبق آمار اداره کل امور اتباع و مهاجرین استانداری خراسان رضوی، ۹۵٪ مهاجرین این استان در مشهد ساکن هستند.
در سالهای اخیر، مشهد شاهد مهاجرت اقوام بلوچ و کرد نیز بودهاست. این موضوع سبب واکنش برخی از روحانیون کشور نظیر مکارم شیرازی شدهاست. بنابر گفته آنان، این مهاجران، که عمدتا اهل تسنن هستند، با خرید ملک و زمین در مشهد و دیگر شهرهای کشور مانند شیراز و ارومیه، درصدد تغییر بافت مذهبی این شهرها بوده و زمینه را برای نفوذ وهابیت و نیروهای تکفیری فراهم میکنند. درواکنش به این اظهارات، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، این سخنان را نگرانکننده و ناشی از بالارفتن سن و زودباوری آیتالله مکارم عنوان کرد.
زبان
زبان مردم مشهد، زبان فارسی با گویش و لهجه مشهدی است. این لهجه سرشار از واژههای کهن و ریشهدار زبان فارسی است. لهجه مشهدی یکی از لهجههای مهم و تاثیرگذار فارسی بهشمار میآید و بهنوعی خاستگاه ادبیات اصیل شاعران ناماوری چون فردوسی، عطار و خیام است. این لهجه را شاخهای از فارسی دری میدانند و بسیاری از واژگان گمشده این زبان را میتوان در گفتار عامیانه مشهدیها جستوجو کرد. بهواسطه اختلاط و ارتباط نزدیک مشهدیها با سایر اقوام، ردپایی از زبانها و گویشهای دیگر نظیر عربی، ترکی، مغولی، افغانستانی (پشتون)، کردی، انگلیسی، هندی، روسی و فرانسوی را میتوان در آن دید.
تقی وحیدیان کامیار، استاد دانشگاه فردوسی مشهد میگوید:
وی میافزاید:
مهدی سیدی، پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی، میگوید:
امروزه کمتر کسی در بین قشر جوان مشهد با این لهجه صحبت میکند. بیشتر جوانان مشهدی، صحبتکردن با این لهجه را نوعی سرشکستگی میپندارند. بااینهمه، هنوز این لهجه و گویش در میان قدیمیها رواج دارد. کارشناسان، یکی از دلایل عدماقبال مردم نسبت به لهجه مشهدی را عملکرد نهچندان مثبت صداوسیما میدانند.
مذهب
گنبد کلیسای مسروپ مقدس (مشهد)
بیشتر مردم شهر مشهد، مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند. این موضوع بهواسطه وجود حرم علی بن موسی الرضا در این شهر نیز تشدید شدهاست. بااینحال، اقلیتهای دینی دیگری نیز در مشهد وجود داشته یا دارند.
در مشهد محلهای به نام «محله جدید» وجود دارد که مجتمع مسکونی یهودیان در مشهد بود. این محله منازل بزرگ و محکم با دیوارهای بلند داشت و خانهها از داخل با یکدیگر مرتبط بود. اقلیت یهودی مشهد که بینش و هوشیاری اقتصادی داشتند با توسعه عمرانی مشهد به خیابانهای جنت و جم (پاسداران کنونی) نقلمکان کردند و عدهای هم به اسرائیل مهاجرت کردند.
مهاجران ارمنی از اواخر قرن نوزدهم م و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و درگز وارد این استان شدند و سپس در شهرهای مشهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزوار، بجنورد و درگز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز به این استان نقلمکان کردند و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانههای ارمنیان کارخانههای تصفیه پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخریسی بودند. مطابق برخی منابع، در ۱۹۶۵، ۵۱ خانوار ارمنی در مشهد اقامت داشتهاند و مطابق آمار ۱۹۶۶، ۳۲۰ ارمنی در مشهد و ۵۲۱ ارمنی در کل استان خراسان ساکن بودهاند. در ۱۹۱۳، ارمنیان مشهد مدرسه هایکازیان را — که در واقع شعبهای از مدرسه هایکازیان تهران بود — تاسیس کردند. در ۱۹۴۱، کلیسای مسروپ مقدس، که نزد اهالی به «کلیسای حضرت مریم» نیز معروف است، احداث شد. اهالی ارمنی شهر مشهد دارای گورستان ویژه خود بودهاند که سال تاسیس آن به ۱۹۴۴ بازمیگردد. در این گورستان نمازخانهای هم وجود داشت. غیر از سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان، در قسمت خاصی از آن قطعهای به ۳۲ سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم در محلی نزدیک قوچان کشته شدهبودند اختصاص یافتهبود. انجمن فرهنگی ورزشی آرارات نیز از ۱۹۸۳ در این شهر شعبهای ایجاد کردهاست که تاکنون به فعالیتهای فرهنگی ورزشی خود ادامه میدهد.
در مشهد اقلیتی از بهاییان نیز هستند، اما بهدلیل فقدان آمار رسمی تعداد آنان مشخص نیست. در سال ۱۳۴۵، در اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به ۲۴ «قسمت امری» تقسیم میشد. هر قسمت امری دارای مرکزی بود که محفل آن به «محفل روحانی مرکز قسمت امری» موسوم بود و خراسان به مرکزیت مشهد یکی از آن قسمتهای امری بود. در سال ۱۳۴۹ تعداد مراکز قسمت امری ایران به ۶۷ مرکز رسید و در «نقشه پنج ساله»، که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق دارد، باید تعداد محافل محلی ایران به ۱۱۰۰ محفل میرسید.
جاذبههای گردشگری
جاذبههای مذهبی
در تاریخ ۸ آبان ۱۳۸۸ مصادف با سالروز تولد امام هشتم شیعیان، توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مشهد رسما به عنوان «پایتخت معنوی ایران» انتخاب شد. مهمترین مکان مذهبی شهر مشهد که مهمترین مکان مذهبی ایران نیز هست، حرم علی بن موسیالرضا است که سالانه پذیرای بیش از ۲۷ میلیون زائر داخلی و دو میلیون زائر خارجی است. موزههای آستان قدس رضوی نیز — که خود شامل چندین موزه است — در مجموعه حرم قرار دارد.
آرامگاه علی بن موسی الرضا و سایر مکانهای مذهبی
آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد که با نام حرم امام رضا و حرم رضوی شناخته میشود، مجموعهای دربرگیرنده آرامگاه علی بن موسی الرضا و بناهایی دیگر است. این مجموعه از نظر مساحت بزرگترین و از لحاظ جمعیت دومین مسجد در جهان است. این مجموعه شامل مسجد گوهرشاد، یک موزه، دو کتابخانه، چهار مدرسه علوم دینی، یک گورستان، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، یک سالن غذاخوری برای زائران، رواقهای وسیع برای نمازگزاران و چندین ساختمان دیگر است.
این مجموعه یکی از مراکز گردشگری در ایران است.
حرم بهتنهایی محوطهای به مساحت ۲۶۷،۰۷۹ مترمربع را پوشش میدهد و درصورتیکه هفت صحن با مساحت ۳۳۱،۵۷۸ به آن افزوده شود، مساحت نهایی مجموعه ۵۹۸،۶۵۷ مترمربع میشود. هر سال مراسم غبارروبی در این مکان انجام میشود.
دیگر مسجدها، حسینیهها و امامزادهها ازجمله مکانهای مذهبی هستند که دارای زیارتکنندگان فراوانی هستند. مسجد جامع گوهرشاد واقع در محدوده حرم رضوی، مسجد هفتاد و دوتن، مصلی طرق، مسجد و حسینیه کرامت، آرامگاه پیر پالاندوز، آرامگاه شیخ نخودکی، گنبد خشتی، گنبد سبز و آرامگاه خواجه ربیع ازجمله مکانهای مذهبی مشهد هستند. همچنین امامزاده ناصر و یاسر در نزدیکی طرقبه و آرامگاه امامزاده یحیی در جاده سرخس، آرامگاه خواجه اباصلت و آرامگاه خواجه مراد در جاده فریمان در نزدیکی مشهد قرار دارند.
جاذبههای تاریخی
از سناباد و توس قدیم آثار تاریخی زیادی بر جای نماندهاست. هماکنون شهر توس درحال بازسازی است. چهار طاقی بازه هور از قدیمیترین بناهای موجود در محدوده شهر است که زمان ساخت آن را سده سوم م تخمین میزنند.
برخی از جاذبههای تاریخی مشهد عبارتند از: آرامگاه نادرشاه، آرامگاه خواجه ربیع، آرامگاه فردوسی، ایستگاه راهآهن، گنبد خشتی، گنبد هارونیه و مدرسه عباسقلیخان.
جاذبههای طبیعی
کوهسنگی مشهد
جاذبههای طبیعی که درنزدیکی شهر مشهد قرار دارند، شامل ییلاقات شاندیز، طرقبه، زشک، روستای کنگ، نغندر، جاغرق، چالیدره، پارک جنگلی وکیلآباد، باغوحش وکیلآباد، آبشار ارتکند، پارک جنگلی نهدره در دو کیلومتری جنوب مشهد، پارک کوهسنگی، آبشار قره سو، دره اخلمد، فریزی، سد ارداک، هفت حوض، چشمه گیلاس و چشمه گراب هستند.
پارک جنگلی طرق (انقلاب) در حاشیه جنوبشرق مشهد، درنزدیکی پلیس راه، یکی از بزرگترین اماکن در اسکان و ارائه خدمات گردشگری به شهروندان و زائران است. این پارک در سال ۱۳۴۰ احداث شده، و در سال ۱۳۷۹ بازپیرایی گردیدهاست. پارک جنگلی طرق دارای فضاهای تفریحی، فرهنگی، ورزشی و تجاری با ۲۱۰ هکتار فضای جنگلی و ۱۱۲هزار مترمربع فضاهای عمرانی است. این پارک جنگلی دارای تیپهای درختی پهنبرگ، مخلوط و سوزنیبرگ بوده و اقاقیا و زبانگنجشک بیشترین نوع در سطح این محدوده است.
فضای شهری
برخی پارکها و پارکهای آبی مشهد عبارتند از: پارک کوهسنگی، پارک و شهربازی ملت، کوهستانپارک خورشید، پارک بانوان (حجاب)، پارک ریحانه (بانوان)، باغ ملی، پارک پردیس قائم، پارک بزرگ وحدت، پارک بسیج (گلشهر)، پارک امت، پارک میرزاکوچکخان، پارک مینیاتوری، باغ گلها، سرزمین موجهای آبی، پارک آبی ایرانیان، پارک ساحلی آفتاب و سرزمین موجهای خروشان.
برخی از مهمترین مراکز خرید شهر مشهد عبارتند از: بازار رضا، مجتمع تجاری پروما، بازار بینالمللی، بازار خیام، مجتمع آلتون، مجتمع تجاری الماس شرق و مجتمع تجاری وصال.
تقسیمات شهری
مناطق شهری
مشهد حدود ۳۵۱ کیلومتر مربع وسعت دارد. براساس آمارنامه مشهد ویرایش سال ۹۴، این شهر دارای ۱۳ منطقه شهری، ۴۱ ناحیه شهرسازی، ۳۸ ناحیه خدماتی و ۱۵۸ محله است. شهر مشهد دارای ۱۱ ناحیه و مرکز پستی است.
محلههای مشهد
مشهد دارای محلهها و شهرکهای متعددی است. بهخاطر نزدیکی آبادیهای سناباد و نوغان به محل دفن علی بن موسی الرضا و همچنین جاذبه خود مدفن، بیشتر محلههای قدیمی مشهد در اطراف حرم علی بن موسی الرضا شکل گرفتهاست و کمکم بر وسعت آنها افزوده گشته و در خود مجموعه شهر ادغام گشتهاند. بهعنوان نمونه، هماکنون نوغان، از محلههای اطراف حرم است و سناباد نیز وضعیت مشابهی دارد و اکنون بهعنوان یکی از محلهها و خیابانهای شهر مشهد شناخته میشود.
شهرداری مشهد
شهردار کنونی شهر مشهد قاسم تقیزاده خامسی است. بودجه شهرداری مشهد در سال ۱۳۹۴ بالغ بر ۹۶۰۰ میلیارد تومان است.
حوزه شهردار
حوزه شهردار، حوزه زیرنظر شخص شهردار مشهد و بهمنظور ایجاد هماهنگی و اعمال مدیریت در واحدهای حوزه شهردار و نیز اعمال نظارت و کنترل مجموعه واحدهای شهرداری بهویژه مدیران مناطق تشکیل شدهاست. میزان اختیارات و مسئولیتهای این حوزه از سوی شهردار وقت، طی ابلاغ داخلی تعیین و مشخص میگردد.
اقتصاد
الگوهای کشت زعفران در جهان
A map showing the primary saffron-producing nations.نقشه کشورهای اولیه تولیدکننده زعفران.
— مناطق عمده.
— مناطق کوچک رو به رشد.
— مناطق دارای تولید اندک.
— مراکز تجاری عمده (فعلی).
— مراکز تجاری عمده (در گذشته).
فروش زعفران در بازارهای مشهد
اقتصاد مشهد بیشتر بر روی زعفران، زرشک، نبات، آجیل و خشکبار و چرم صنعتی (بهصورت زینتی) و صنعت فرش قرار دارد. همچنین زائران حرم رضوی و توریستها از منابع درآمدزایی این شهر هستند؛ بهطوریکه صنعت هتلداری، یکی از صنایع پررونق در این شهر محسوب میشود و ۹۰٪ گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، از مشهد دیدن میکنند. از دیگر محصولات مهم کشاورزی مشهد غلات، چغندر قند و محصولات جالیزی است.
مشهد تنها در فصل تابستان سال ۱۳۸۹ پذیرای بیش از ۱۳میلیون مسافر بودهاست. وجود آرامگاه علی بن موسی الرضا در مشهد موجب شدهاست که سالانه تعداد زیادی از گردشگران و جهانگردان به مشهد سفر کنند.
صنایع
صنایع غذایی، نساجی، شیمیایی و کانی غیرفلزی و صنایع قطعهسازی و فولاد کشاورزی از عمدهترین صنایع مشهد بهشمار میآیند. مشهد یکی از قطبهای اصلی تولید چرم در ایران بهشمار میآید و کارخانههایی نظیر «چرم مشهد» در این شهر قرار دارند. همچنین در سالهای اخیر سرمایهگذاری در بخش پروژههای کلان اداری–تجاری رونق یافتهاست. از دیگر صنایع موجود در مشهد میتوان به صنایع غذایی، پوشاک، تولید مصالح ساختمانی، صنایع فلزی و صنایع دستی نیز اشاره کرد که از این میان حدود ۴۰٪ صنایع مشهد متعلق به صنایع غذایی، صنایع فلزی و صنایع دستی است.
قالی مشهد
قالیبافی در شهر مشهد حدود پنج قرن قدمت دارد. یکی از قدیمیترین فرشهای مشهد که موجود است، نوعی فرش نماز (سجاده) است که توسط شاه تهماسب به سلیمان باشکوه در سال ۱۵۵۶ م هدیه شدهاست.
شهرکهای صنعتی
شهرک گلبهار، بینالود، طوس، کاویان، کلات، ماشینسازی، باغچه و ناحیه امانآباد مشهد، جزو شهرکهای صنعتی اطراف این شهر محسوب میشوند.
انرژی فسیلی
نیروگاه مشهد، نیروگاه طوس، نیروگاه فردوسی و نیروگاه سیکل ترکیبی شریعتی از مهمترین نیروگاههای شهر مشهد هستند.
مراکز تجاری
از مراکز بزرگ تجاری این شهر میتوان به زیستخاور، یاقوت مصلی، الماس شرق، وصال، پروما، تابان، کیان سنتر، بازار رضا، آفتاب، گوهرشاد، بازار مرکزی، شهر شب، مجتمع تک، مجتمع تابان، رویال سنتر، قسطنطنیه، ونک، شهدا، مجد و کوهسنگی اشاره کرد. بهدلیل وجود جاذبههای فراوان تاریخی-مذهبی و فرهنگی در مشهد، در حال حاضر نیمی از هتلها و هتلآپارتمانهای ایران در شهر مشهد قرار دارند.
نمایشگاه بینالمللی مشهد امروزه بهعنوان بزرگترین و فعالترین نمایشگاه بینالمللی تجاری در ایران بعد از نمایشگاه بینالمللی تجاری تهران فعالیت میکند. مشهد بهعلت همجواری با کشورهای آسیای میانه و موقعیت صنعتی، سالانه میزبان دهها نمایشگاه بینالمللی است. درحالحاضر (سال ۱۳۹۴) مدیریت سایت رسمی نمایشگاههای ایران بهعهده نمایشگاه مشهد است.
آموزش
دانشگاهها
آیین نکوداشت دانشآموختگان غیرایرانی در دانشگاه فردوسی مشهد، تیر ۹۲
این شهر با دارا بودن مراکز دانشگاهی و آموزش عالی متعدد، بهویژه دانشگاه فردوسی مشهد با بیش از ۲۳هزار دانشجوی داخلی و خارجی و دانشگاه بینالمللی امام رضا، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و واحد بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، عملا به قطب دوم دانشگاهی کشور پس از تهران مبدل شدهاست. علاوهبر آن شهرداری مشهد در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان بینالمللی کلانشهرهای جهان بهعنوان دومین مقر آموزشی این سازمان پس از مونترال در کانادا انتخاب شد.
مدرسهها
ساخت نخستین مدارس به سبک جدید در مشهد به عهد ناصرالدینشاه بازمیگردد. در سال ۱۲۶۷، پس از مخالفتهای شدید با میرزا حسن رشدیه در شهر تبریز، او به مشهد آمد و مدرسه بزرگی را در این شهر راهاندازی کرد. از نام مدرسهای که در مشهد تاسیس کرد، هیچ اطلاعاتی در دست نیست. شیخ علی مدیر (مدیریان) که میتوان او را پدر آموزشوپرورش نوین خراسان دانست، در سال ۱۲۷۲ در صحن عتیق، مدرسهای به سبک جدید بنا کرد که مدتی بعد تعطیل شد. او سپس در سال ۱۲۷۷ دبستانی در محله گندمآباد (صحن جامع رضوی فعلی) بنا کرد که در سال ۱۲۸۰ جای خود را به دبستان دیگری در منزل میرزا جعفر در کنار مسجد گوهرشاد داد. با ورود محمدحسنخان صبا، ملکالحکما، بهعنوان نخستین رئیس معارف خراسان، در سال ۱۲۸۴ این دبستان تحت حمایت دولت، دبستان «همت» نام گرفت. ملکالحکما، مدارس «مظفریه» و «ادب» را نیز در مشهد تاسیس کرد. مدرسه مظفریه که برگرفته از نام مظفرالدینشاه و در محله ارگ به مدیریت محمدعلی مدیر ایجاد شد، از شاگردان شهریه دریافت میکرد و در آن دروس فارسی، عربی، مقدمات طبیعی، ریاضی و جبر و مقابله و زبانهای فرانسه و ترکی و روسی تدریس میشد. البته بهگفته برخی منابع، اولین مدرسهای که در مشهد به شیوه جدید تاسیس شد، مدرسهای بهنام «همت» واقع در کوچه عیدگاه، تیمچه سرپوشیده بودهاست که مرحوم ادیب، مدیر روزنامه ادب، در سال ۱۲۸۱ با مدیریت شیخ علی مدیر راهاندازی کرد. درحالحاضر، اداره کل آموزشوپرورش شهر مشهد، هفت ناحیه این شهر بهعلاوه ناحیه تبادکان را تحت پوشش دارد.
مدرسههای علوم دینی
حوزه علمیه مشهد که اینک درشمار مهمترین و معتبرترین حوزههای علمیه شیعی است، مراحل تاریخی مختلفی را پشت سر گذاشتهاست. حوزه علمیه مشهد از قرون اولیه اسلامی عملا تاسیس شد و رفتهرفته بر رونق آن افزوده شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، عباس واعظ طبسی، توسط روحالله خمینی به ریاست حوزه علمیه خراسان بهطور عام و حوزه علمیه مشهد بهطور خاص گمارده شد. در دوره پس از انقلاب ۱۳۵۷، مدارس علوم دینی فراوانی بر مدارس پیشین افزوده شد. برخی از مدارس علوم دینی قدیم مشهد نیز بازسازی شد، ازجمله مدرسه میرزا جعفرومدرسه حاج حسین آریانی و مدرسه خیراتخان که اینک در ضمن مجموعه دانشگاه علوم اسلامی رضوی قرار دارند و برخی دیگر مثل مدرسههای پریزاد و دودر، که اینک دروس حوزه در آنها تدریس نمیشود و بهدلیل واقعشدن در مجموعه حرم رضوی، بیشتر کاربری تبلیغی و ترویجی برای زائران یافتهاند. برخی از مدارس قدیم نیز، عمدتا بهسبب گسترش بناهای اطراف حرم علی بن موسی الرضا تخریب شدهاند، مانند مدرسه بالاسر که رواق دارالولایه بر جای آن ساخته شدهاست. مدرسه نواب نیز در همین طرح نوسازی، تخریب و بر جای آن مدرسه جدیدی بنا شدهاست که به مدرسه عالی نواب شهرت دارد. مهمترین مدرسه علمیه عالی مشهد که اینک دروس سطح عالی و خارج در آن عرضه میشود مدرسه آیتالله خوئی است که یک مجتمع بزرگ آموزش علوم اسلامی است و در آستانه پیروزی انقلاب ۵۷ و بهعنوان جایگزین مدارس تخریب شده در طرح نوسازی محیط اطراف حرم علی بن موسی الرضا، در ساختمانی قدیمی افتتاح شد و پس از انقلاب، ساختمان اصلی آن بهتدریج طی سه دهه بنا و تکمیل گردید.
پژوهش و فناوری
مراکز تحقیقاتی
پژوهشکده محیطهای خشک، پژوهشکده علوم و صنایع غذایی، پژوهشکده بوعلی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، پژوهشکده اقبال جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی شعبه مشهد، و پژوهشکده اقلیمشناسی ازجمله مراکز تحقیقاتی در مشهد هستند که این شهر را به یکی از قطبهای پژوهشی کشور تبدیل کردهاست.
پارک علم و فناوری خراسان رضوی
پارک علم و فناوری خراسان رضوی بهعنوان یکی از قدیمیترین پارکهای کشور در مشهد فعالیت میکند. ریاست آن برعهده سید حسن علمالهدایی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی است.
بنیاد نخبگان خراسان رضوی
بنیاد ملی نخبگان شاخه خراسان رضوی از سال ۱۳۹۲ بهطور مستقل فعالیت خود را در مشهد آغاز نمود.
اولین رئیس منصوب آن جواد سرگلزایی، عضو هیئت علمی شیمی دانشگاه فردوسی است. کریدور فناوری شرق کشور به مرکزیت مشهد در دانشگاه فردوسی و با مدیریت امیر ملکزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ایجاد شد و هماکنون فعال است. از نظر تعدد مخترعان و نوآوران، مشهد بیبدیلترین شهر در سطح ملی است که بروندادهای مختلف موید آن است.
تجاریسازی فناوری
در بحث تجاریسازی و انتقال فناوری با وجود نوبودن موضوع در سطح کشور، شهر مشهد پیشرو بوده و پارک علم و فناوری خراسان رضوی، شرکت توسعهگران اقتصاد فناور چالاک، موسسه تحقیقات کارآفرینی تک (با پشتیبانی دانشکده فنی مشهد) و کلینیک صنعت و جامعه دانشگاه آزاد اسلامی مشهد تجربه فعالیت همراه با موفقیت در این زمینه داشتهاند.
مراکز رشد
مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه فردوسی، مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، مرکز رشد واحدهای فناور کشاورزی از مراکز فعال در مشهد هستند.
جشنوارهها و المپیادها
جشنواره ملی فنآفرینی شیخ بهایی بهطور مرتب در مرحله استانی در خراسان رضوی و مشهد برگزار و منتخبین به مرحله ملی معرفی میشوند. سومین المپیاد بینالمللی مخترعان، مبتکران و نوآوران در سال ۱۳۹۱ در دانشگاه آزاد اسلامی مشهد برگزار شد.
بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
تا قبل از بیمارستان امام رضا، چند شفاخانه (درمانگاه) در مشهد وجود داشت که بیشتر متعلق به آستان قدس رضوی بود. اولین بیمارستان به سبک امروزی در مشهد، بیمارستان امام رضا بود که در زمان رضاشاه پهلوی و در سال ۱۳۱۳ به جای دارالشفای رضوی ساخته شدهاست. بیمارستان امام رضا در ابتدای تاسیس بیمارستان شاهرضا نام داشت و پزشکان آن نیز خارجی بودند که همزمان کار طبابت و آموزش را انجام میدادند.
مراکز تخصصی بسیاری در مشهد درحال فعالیت هستند که همین مسئله باعث پذیرش بیماران بسیاری از سراسر کشور و حتی در برخی موارد از خارج از کشور است. بیمارستان تخصصی قلب و عروق جوادالائمه، بیمارستان تخصصی چشم خاتمالانبیاء، بیمارستان تخصصی کودکان دکتر شیخ و بیمارستان فوقتخصصی رضوی و کلینیک تخصصی دندانپزشکی آریانی ازجمله این مراکز هستند.
مشهد در زمینه حمایت از بیماریهای سرطانی و پیوند اعضا در کشور جایگاه ویژهای دارد. در زمینه سرطان هماکنون درمان سهبعدی بیماران سرطانی در مراکز درمانی امام رضا و امید مشهد انجام میپذیرد. این شهر یکی از قطبهای تحقیقات برای پیشگیری و درمان بیماریهای سرطانی در کشور است.
همچنین مشهد یکی از قطبهای پیوند اعضا در کشور است. واحد فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد از سال ۱۳۸۰ تحت مدیریت مرکز پیوند اعضا در حوزه ریاست این دانشگاه فعالیت داشتهاست. پس از تشکیل مرکز پیوند اعضا و دیالیز منتصریه از اوایل سال ۱۳۹۱ براساس پیشنهاد مرکز مدیریت پیوند و موافقت ریاست دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این واحد در این بیمارستان مستقر گردیدهاست. از سال ۱۳۸۰ تاکنون بیش از ۱۵۰۰ بیمار نیازمند با اهدای اعضایی مانند قلب، کبد، کلیه، پانکراس، روده، قرنیه و پوست حیاتی در این واحد، پیوند دریافت کردهاند؛ یا این بیماران از مشکلات ناشی از نارسایی عضو نجات یافتهاند.
فرهنگ و هنر
موزه نادری مشهد
در هفتمین اجلاس آیسسکو در الجزایر، همزمان با کسب میزبانی ایران برای اجلاس دهم در سال ۲۰۱۷، مشهد نیز بهعنوان پایتخت فرهنگ اسلامی در این سال برگزیده شد.
سینما، تئاتر و نگارخانهها
سینماهای فعال مشهد سینما پردیس سینمایی هویزه، پردیس سینمایی اطلس، پردیس سینمایی گلشن، آفریقا، سیمرغ، قدس و پیروزی هستند. برخی از نگارخانهها و گالریهای فعال مشهد نیز عبارتند از: نگارخانه میرک، نگارخانه پارسه، نگارخانه رضوان، نگارخانه سروش، گالری نارون، گالری ارغوان و گالری آبان.
فرهنگسراها
مشهد دارای فرهنگسراها و مراکز فرهنگی متعددی است. برخی فرهنگسراها و نگارخانههای مشهد عبارتند از: خانه هنرمندان مشهد، فرهنگسرای جهاد دانشگاهی مشهد، مجتمع فرهنگیهنری امام رضا، فرهنگسرای غدیر، فرهنگسرای بهشت، فرهنگسرای علوم و نجوم، فرهنگسرای پایداری و مرکز آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی.
کتابخانهها
مشهد دارای کتابخانههای زیادی است. کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی بهعنوان یکی از بزرگترین و جامعترین کتابخانههای ایران شامل کتابخانه مرکزی، کتابخانههای تخصصی و بیش از ۳۵ کتابخانه وابسته در شهر مشهد و شهرهای دیگر است.
موزهها
در سطح شهر مشهد حدود ۱۵ موزه مشغول فعالیت هستند. مجموعه موزهها یا گنجینههای آستان قدس رضوی که در محدوده حرم علی بن موسیالرضا قرار دارد و یکی از بزرگترین موزههای کشور و دارای بیش از ده موزه جداگانه است، موزه توس واقع در کهنشهر توس در کنار آرامگاه حکیم توس، موزه نادری واقع در باغ نادری در کنار آرامگاه نادرشاه افشار، موزه آب، موزه علوم و تاریخ طبیعی مشهد، موزه بزرگ تاریخ طبیعی خراسان ازجمله موزههای سطح شهر مشهد هستند.
گردشگری
هتلها و مراکز اقامتی
در مشهد به جز کمپها، نزدیک به ۳۰۰ واحد اقامتی مجاز شامل هتلهای یک تا پنج ستاره، هتلآپارتمانها و مهمانپذیرها فعالیت دارند که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هتلهای پنجستاره: مجلل درویشی، پارس مشهد، پردیسان، هما۱، هما۲، بینالمللی قصر، بینالمللی قصر طلایی، مدینهالرضا، کوثر ناب
هتلهای چهارستاره: اترک، جواد، سینور، قصر الماس، فردوس، ایران مشهد، کیانا، هلیا مشهد، توس، هاترا، زمرد، میثاق، مینو، عماد، بزرگ فردوسی
این در حالی است که در سال ۱۳۱۳ در شهر مشهد، تنها دو مهمانخانه (هتل) و ۳۳ مسافرخانه مهم و یک مرکز پانسیون (با دو نمره) و هفت کافه و رستوران وجود داشت. یکی از این دو هتل، «مهمانخانه شرق» در خیابان پهلوی معروف به ارگ (امام خمینی کنونی) بود که دو اتاق بزرگ و سه نمره (اتاق) کوچک با هفت نفر کارگر داشت و کرایه آن برای هر نفر شبی بین چهار تا ۱۰ ریال بود.
اولین و مهمترین هتل مشهد «هتل پارس» بود که در خیابان ارگ، روبهروی باغ ملی با ۱۰ نفر کارگر و ۱۶ اتاق با اثاثیه مدرن و کرایه ۱۲ تا ۳۰ ریال برای هر نفر به پذیرایی از مسافران و زائران میپرداخت. بنای هتل پارس در سال ۱۳۱۶ بهوسیله یک معمار روس و به سبک روسی ساخته شدهاست. نخستین مالک این بنا یک فرد یهودی بهنام «امیناف» بودهاست که چند سال بعد از ساخت، بنا را به مجاور توسی — پدر ریاست کنونی هتل — فروخت. در سال ۱۳۲۰ با آمدن روسها به ایران، ساختمان هتل به ستاد فرماندهی روسها تبدیل شد. در سال ۱۳۵۵، این هتل بهعنوان محل برگزاری و پذیرایی از میهمانان «دومین جشنواره توس» انتخاب شد. ساختمان هتل پس از انقلاب از سوی بنیاد مستضعفان ضبط شد. ساختمان هتل پارس دارای مالکیت شخصی است و تاکنون اقدام خاصی برای ثبت، حفاظت و مرمت اصولی و همچنین تحصیل حریم بنا انجام نشدهاست.
مشهد با دارابودن ۵۵٪ تختهای گردشگری و اقامتی کشور، بیشترین تعداد مراکز اقامتی را به خود اختصاص دادهاست؛ و به همین دلیل قطب مهم گردشگری کشور محسوب میشود. بااینحال عدم پاسخگویی این تعداد مرکز گردشگری به نیاز مسافران، سبب رشد مراکز غیرمجاز اقامتی شدهاست. همین مسئله باعث بروز حوادث زیادی در این زمینه شدهاست. حدود ۳هزار تا ۵هزار واحد اقامتی غیرمجاز در سطح شهر مشهد وجود دارد.
یکی از معضلات جدید شهر مشهد کاهش میزان ماندگاری مسافر است که معمولا مسافران پس از زیارت و خرید در بازار، مسافرت خود را اتمامیافته میدانند. درحالحاضر میزان ماندگاری در شهر مشهد به دو روز رسیدهاست.
رهآوردها
نمونهای از انگشتر فیروزه
ازجمله مهمترین رهآوردها و سوغات مشهد میتوان به زعفران، زرشک، نبات، هل، خشکبار، ادویه، قالی و گلیم و نمد، انگشتر فیروزه و عقیق، محصولات چرمی و دیگهای سنگی اشاره کرد. دیگها و ظروف سنگی که در اصطلاح عامه مردم مشهد «هرکاره» نامیده میشود، از قرون گذشته یکی از مهمترین سوغات مخصوص مشهد بهشمار میآید. از ویژگیهای این سنگ که نوعی «سرپانتین» است، نرم و مقاومبودن آن در برابر آتش است که به دلیل طبخ ملایم، غذا را لذیذ میکند. زعفران نیز از ارزشمندترین محصولات کشاورزی ایران است که امروزه کشت آن در مناطق مرکزی و جنوبی خراسان متمرکز شدهاست. زعفران یکی از اصلیترین سوغاتهای شهر مشهد بهشمار میرود که گردشگران و زائران از بازارهای شهر آن را تهیه میکنند. معمولا خرید زعفران همراه با زرشک صورت میگیرد. امروزه زعفران بهصورت سرگل (ریز) یا پوشال نگین (درشت) و با ریشه عرضه میشود و زرشک نیز انواعی دارد که مهمترین آنها اناری و پفکی (مجلسی) است. استان خراسان رضوی با سهمی حدود ۷۵٫۵٪ از تولید این محصول، مقام اول را در کشور داراست.
غذاها و خوراکهای محلی
از غذاها و خوراکیهای معروف مشهد میتوان به دیگچه، شیشلیک، شله مشهدی، کوکو شیرین و چنگالی اشاره کرد. شله مشهدی در فهرست آثار معنوی کشور به ثبت رسیدهاست. این غذا هرساله بهویژه در ماههای محرم و صفر و در مجالس عزاداری طبخ میشود.
رسانه
صدا
رادیو در مشهد در سال ۱۳۲۷ توسط لشکر ۱۲ خراسان با استفاده از فرستندهای که در اختیار داشت، شروع به کار کرد. در سال ۱۳۲۸ لشکر ۱۲ خراسان موافقت کرد که فرستنده خود را در اختیار اداره انتشارات و تبلیغات بگذارد. در ۱۲ دی ۱۳۲۸، رادیو مشهد کار خود را آغاز کرد. این رادیو بعدها تعطیل شد و مجددا در سال ۱۳۳۲ آغاز به کار کرد. رادیو مشهد ابتدا روزانه ۲ ساعت پخش برنامه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ داشتهاست. اخبار این رادیو با گیرنده قویتر از اخبار ظهر رادیو تهران گرفته میشد و پس از بازنویسی مجددا در ساعت ۱۶ یا ۱۶:۳۰ (بر حسب فصول سال) از این رادیو خوانده میشد. امکانات فنی این رادیو شامل یک تقویتکننده ۷۵ واتی، یک میکروفون و ۲ دستگاه گرامافون بود.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ فرستنده ۱۰۰ کیلوواتی صدای جمهوری اسلامی ایران در مشهد موسوم به فرستنده شهید هاشمی نژاد در سال ۱۳۶۰ آغاز به کار کرد. در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۷۵ «شبکه استانی صدای خراسان» راهاندازی شد. این شبکه تا پایان سال ۸۲ با تولید ۳۸ عنوان برنامه بهصورت ثابت روزانه و هفتگی و برنامههای مناسبتی و برنامهای یک ساعته به لهجه کردی، بیش از ۹۲٪ جمعیت استان را تحت پوشش داشت و در حوزه برونمرزی با سه رادیو دری، ازبکی و تاجیکی روزانه با بیش از ۱۴ ساعت تولید و پخش برنامه، مخاطبان خارج از کشور را پوشش میداد. هماکنون تولید و پخش این شبکه بهصورت ۲۴ساعته است.
سیما
در خرداد ۱۳۷۱ سیمای مرکز تبدیل به سیستم رنگی شد. در سال ۱۳۷۲ سیمای خراسان با تولید سالانه ۲۱۰ ساعت برنامه، علاوهبر سیمای آدینه که تولید محلی و مهمترین عامل ارتباطی تلویزیون خراسان با مردم استان در هر صبح جمعه بود، در فواصل پخش برنامههای شبکه اول سراسری نیز گاه اقدام به پخش برنامهها و پیامهای کوتاه میکرد. در ۱۹ اسفند ۱۳۷۶ «شبکه استانی سیما» افتتاح شد و متجاوز از ۵۰٪ از جمعیت استان را تحت پوشش قرار داد. این پوشش جمعیتی تا تیر ۱۳۸۹ به حدود ۹۷٫۶٪ رسیدهاست. هماکنون تولید و پخش برنامههای سیمای استانی به ۲۴ ساعت در روز افزایش یافتهاست. ساختمان کنونی صداوسیمای خراسان در مهر ۱۳۵۰ افتتاح شد و با روزی پنج ساعت پخش برنامه، شروع به کار کرد. این مرکز که از طریق خطوط ماکروویو از برنامههای شبکههای سراسری استفاده میکرد، در تولید محلی نیز از مراکز فعال تلویزیونی بهشمار میآمد.
نشانواره روزنامه خراسان
نشریات
نشریات مهم مشهد عبارتند از روزنامه خراسان و روزنامه قدس که در سطح کشوری منتشر میشوند و روزنامه شهرآرا که مخصوص شهر مشهد است. ماهنامه طنز و کاریکاتور «بچه مشد» نیز جزء اولین ماهنامههای طنز و کاریکاتور پس از انقلاب در مشهد است.
ورزش
ورزشگاه امام رضا
خراسان و شهر مشهد از دیرباز یکی از قطبهای مطرح کشتی در سطح کشور بودهاست و بهنوعی ورزش اول این شهر محسوب میشود. ورزشهای باستانی و زورخانهای از جایگاه ویژهای در مشهد برخوردار است و یکی از مهمترین زورخانههای کشور، زورخانه وابسته به تربیت بدنی آستان قدس رضوی در مشهد است. فوتبال نیز از ورزشهای پرطرفدار در مشهد است. هماکنون مشهد دارای چهار تیم در دستههای مختلف لیگ باشگاهی است. تیم پدیده خراسان و تیم سیاهجامگان در لیگ برتر فوتبال ایران، تیم نسل ابومسلم خراسان و پیام وحدت مشهد در لیگ دسته دوم فوتبال ایران و تیم علم و ادب مشهد از تیمهای مطرح و محبوب در لیگ باشگاهی فوتسال کشور است که امتیاز آن بهطور موقت به فرش آرا مشهد منتقل شدهاست و نیز تیم فوتسال فردوسی مشهد که در فصل ۹۲–۹۳ به لیگ برتر صعود کرد.
مشهد دربردارنده مجموعهها و اماکن ورزشی بسیار و چند پیست ورزشی است. مجموعههای ورزشی ورزشگاه تختی مشهد، مجموعههای ورزشی آستان قدس رضوی، مجتمع فرهنگی ورزشی یاس، استخرهای ارمغان، کاظمیان، هلال احمر و شهید بهشتی و مجموعه ورزشی موجهای آبی را میتوان بهعنوان نمونه یاد کرد.
استادیوم ثامن، ورزشگاه امام رضا و استادیوم تختی، مهمترین استادیومهای ورزشی مشهد هستند. ورزشگاه ثامن مشهد دومین ورزشگاه ایران پس از ورزشگاه آزادی است که به دوربین عنکبوتی مجهز شدهاست. فاز اول این ورزشگاه با گنجایش ۳۰هزار نفر در سال ۱۳۸۳ افتتاح گردید. ورزشگاه امام رضا نیز شامل ۱۴ سالن ورزشی در زیر جایگاه تماشاگران فوتبال استادیوم ۳۰هزار نفری است. این ورزشگاه تنها ورزشگاه مسقف فوتبال در ایران است که به لحاظ ویژگیهای ساخت ازجمله استفاده بهینه از تمامی فضاها، سقف خرپائی جایگاه تماشاگران با روکش پوستهای، تامین پارکینگ طبقاتی و سایر امکانات رفاهی برای تماشاگران، رختکن مجهز بازیکنان و داوران، سالنهای کنفرانس، پیشبینی ورود و خروج تماشاگران در کمترین زمان و… با استانداردهای روز دنیا برابری دارد.
پیست دوچرخهسواری مشهد که در سال ۱۳۹۰ بهعنوان مجهزترین پیست دوچرخهسواری کشور معرفی گردید؛ پیست اتومبیلرانی، پیست موتورسواری و پیست موتورکراس که همه در ۱۰ کیلومتری جاده مشهد–شاندیز واقع هستند؛ پیست اسکیت بلوار شهید باهنر، پیست اسکیت کوهسنگی، پیست اسکی شیرباد مشهد، پیست اسکی سنتی کوههای آبوبرق مشهد و پیست سوارکاری مشهد نیز از دیگر پیستهای ورزشی مشهد هستند. اولین زمین چمن گلف ایران نیز در مجموعه ثامن شهر مشهد واقع شدهاست.
حملونقل
جابجاییهای درونشهری
حمل و نقل در شهر مشهد برعهده سازمان تاکسیرانی، شرکت واحد اتوبوسرانی و شرکتهای خصوصی، تاکسیتلفنیها، مینیبوسها و خطوط مترو است.
قطار شهری مشهد
خطوط LRT مشهد
خط یک قطار شهری مشهد در ۲ اسفند ۱۳۸۹ به بهرهبرداری رسید. برایناساس مشهد بعد از تهران دومین شهر ایران است که از شبکه حملونقل ریلی درونشهری برخوردار میشود. درحالحاضر مشهد تنها شهر ایران است که از قطار سبک شهری (LRT) در حملونقل درونشهری استفاده میکند.
خط یک قطار شهری مشهد جنوب و شمالغرب شهر را در کمتر از ۵۰ دقیقه به هم متصل میکند. روزانه حدود ۱۰۰هزار نفر از طریق این خط جابهجا میشوند. در ابتدای راهاندازی خط یک، مدت زمان سوارنمودن مسافر هر ۳۵ دقیقه بود که این زمان هماکنون به تقریبا ۸ دقیقه کاهش پیدا کردهاست. در ابتدای راهاندازی، قیمت بلیط تکسفره ۳۰۰ تومان بود و سپس به ۵۰۰ تومان افزایش یافت. درحالحاضر ارائه بلیط توسط مسافر، تنها از طریق کارتهای اعتباری «من کارت» امکانپذیر است.
فاز اول خط دو قطار شهری مشهد در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۵ به بهرهبرداری رسید. این فاز خط ۲ از انتهای طبرسی آغاز و در میدان شهدا پایان مییابد. طول مسیر فاز ۱، ۸ کیلومتر و دارای ۶ ایستگاه بود. در حال حاضر خط ۲ با ۱۰ کیلومتر مسیر و ۹ ایستگاه از ساعت ۶ صبح تا ۱۰ شب در حال بهرهبرداری است.
براساس پیشبینیها، شهر مشهد نیازمند ۴ خط قطار شهری است.
مسیر شماره ۱ LRT بهطول ۲۴ کیلومتر از فرودگاه شهید هاشمینژاد تا منطقه وکیلآباد
مسیر شماره ۲ مترو بهطول ۱۴٫۵ کیلومتر از انتهای طبرسی شمالی تا میدان فضل بن شاذان
مسیر شماره ۳ مترو بهطول حدود ۲۸٫۵ کیلومتر از شهرک ابوذر تا قاسمآباد
مسیر شماره ۴ مترو بهطول ۱۷٫۵ کیلومتر از شهرک شهید رجایی به خواجه ربیع
در طرح قطار شهری مشهد، توسعه خطوط ریلی به شهرهای جدیدی چون گلبهار و بینالود پیشبینی و تصویب شدهاست.
بزرگراهها
پل کابلی میدان امام حسین مشهد
در کلانشهر مشهد تقریبا ۳۵۹ کیلومتر بزرگراه داخل شهری وجود دارد که با وجود توسعه آنها، طرح اصلی و پایه اکثر آنها به قبل از انقلاب ۱۳۵۷ برمیگردد.
برخی بزرگراههای مشهد عبارتند از:
بزرگراه میثاق، بزرگراه شهید کلانتری، بزرگراه امام علی، بزرگراه نمایشگاه، بزرگراه وکیلآباد، بزرگراه آزادی، بزرگراه غدیر، بزرگراه شهید بابانظر، بزرگراه شهید میرزایی، بزرگراه شهید چراغچی و بزرگراه سلسلهالذهب.
اتوبوسرانی
سازمان اتوبوسرانی شهرداری مشهد، متولی حملونقل عمومی در مشهد و حومه آن است. علاوهبر خطوط شهری، بسیاری از روستاهای پیرامون مشهد نیز از خدمات اتوبوسرانی بهرهمند هستند. در برخی از مسیرها از مینیبوس نیز استفاده میشود. در سالهای اخیر، سامانه اتوبوسهای تندرو در چند مسیر ایجاد شدهاست. افزونبراین، سامانه بیآرتی شهر مشهد از آبان ۱۳۹۱ راهاندازی شدهاست. بهرهمندی از خدمات اتوبوسرانی مشهد با استفاده از سامانه منکارت امکانپذیر است.
تاکسیرانی
تاکسیرانی در مشهد سابقهای در حدود ۵۵ سال دارد. تا قبل از سال ۱۳۷۶ امور تاکسیرانی توسط بخش خصوصی اداره میگردید و نظارت بر آن، برعهده پلیس بود. با تصویب مجلس شورای اسلامی جهت تمرکز امور حملونقل درونشهری، سازمانهای مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی تحت پوشش شهرداریها تشکیل گردیدند، در این راستا سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهرداری مشهد در سال ۱۳۷۶ تشکیل شد و شروع به فعالیت نمود. ازجمله وظایف این سازمان نظارت بر امور حملونقل درونشهری تاکسیها، ساماندهی و بهسازی ناوگان، مدیریت بهرهوری تاکسیها و نظارت بر تاسیس و عملکرد شرکتهای حملونقل خصوصی تاکسیرانی است. این سازمان با دارابودن ۲۸ نفر پرسنل و ۵ خودروی بازرسی کلیه وظایف محوله پیرامون مدیریت و نظارت ناوگانی متشکل از تاکسی در انواع مختلف پیکان، سمند، پژو، تویوتا، آر دی و دیگر موارد را به انجام میرساند. از سال ۱۳۸۶ نیز با اجرای طرح ساماندهی مسافربرهای شخصی توسط دولت سازمانهای تاکسیرانی بهعنوان یکی از ارکان طرح، فعالیتها و اقدامات خود را در راستای اجرای بهینه و مطلوب طرح مذکور به کار بستهاند. هماکنون ۱۴هزار دستگاه تاکسی در شهر مشهد وجود دارد که نیمی از این تعداد تاکسی فرسودهاست.
جابجاییهای برونشهری
فرودگاه
فرودگاه مشهد
شهر مشهد دارای فرودگاهی بینالمللی با نام «فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد» است. این فرودگاه دارای مسیرهای پروازی داخلی و خارجی متعددی است.
این فرودگاه در سال ۱۳۳۰ در محل زائرسرای فعلی احداث شد. پیش از آن در محل میدان پانزده خرداد باندی خاکی جهت فرود هواپیماهای کوچک نظامی وجود داشت که محل استقرار قبضههای ضدهوائی بود. در سال ۱۳۴۶ باند جدید فرودگاه مشهد از نوع بتن و پایگاه پدافند نیروی هوایی مورد بهرهبرداری قرار گرفت که روزانه یک پرواز از نوع DC3 در مسیر تهران–مشهد و پروازهای آموزشی و ایرتاکسی علاوه بر پروازهای نظامی از آن استفاده میکردند. با افزایش پروازها و ورود هواپیماهای DC8 و متعاقبا بوئینگ ۷۲۷، ۷۳۷، ۷۰۷ و ایرباس در سال ۱۳۵۷ پارکینگ و ترمینال جدید برج مراقبت پرواز و ساختمانهای جانبی فرودگاه جدید مورد بهرهبرداری قرار گرفت. پس از پایان جنگ ایران و عراق، فرودگاه مشهد به «فرودگاه شهید هاشمینژاد» تغییر نام داد.
راهآهن
ایستگاه راهآهن مشهد
اداره کل راهآهن خراسان یکی از نواحی نوزدهگانه راهآهن جمهوری اسلامی ایران است که حوزه استحفاظی آن از ایستگاه مشهد تا ایستگاه نقاب بهطول ۲۷۲ کیلومتر (دو خطه رفت و برگشت ۵۴۴ کیلومتر) و از ایستگاه فریمان تا ایستگاه سرخس بهطول ۱۵۹ کیلومتر و تا مرز ۱۶۵ کیلومتر است که جمعا در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با احتساب خطوط فرعی، صنعتی و غیره است. در سال ۱۳۷۵ راهآهن سراسری مشهد–سرخس–تجن در بخشی از مسیر جاده تاریخی ابریشم با حضور سران یازده کشور منطقه و مقامات عالیرتبه ۴۵ کشور جهان، مورد بهرهبرداری قرار گرفت. با بهرهبرداری از این شبکه راهآهن، کشورهای آسیای میانه به اقتصادیترین و مناسبترین راه برای مبادلات اقتصادی خود با خارج دست یافتند. با احداث این شبکه راهآهن، مسیر حملونقل تجارت جهانی از ۲۱هزار کیلومتر راه آبی برای ارتباط بین شرق و غرب جهان به حدود ۱۲هزار کیلومتر راه زمینی کاهش یافت. همچنین بهجهت تسهیل دررفتوآمد بسیاری از مهاجران افغانی که در مشهد زندگی میکنند و همینطور تسهیل در ارتباط بین کشورهای آسیای مرکزی، راهآهن مشهد–هرات تا پایان سال ۱۳۹۴ به بهرهبرداری میرسد.
ایستگاه راهآهن مشهد واقع در ضلع شمالی شهر قدیم مشهد و در فاصله ۲ کیلومتری از حرم علی بن موسی الرضا قرار دارد. ساختمان ایستگاه توسط معمار ایرانی حیدر غیایی طراحی شدهاست و ساخت آن در ۲۵ شهریور ۱۳۳۴ و در ۴ آبان ۱۳۴۵ به بهرهبرداری رسیدهاست. ایستگاه مشهد به دو ایستگاه باری و مسافری تفکیک شده و دارای ۷ خط قبول و اعزام مسافری و خط مربوط به ایستگاه باری و خطوط تخلیه و بارگیری در محوطه گمرک و خطوط تعمیرات است.
واگن ویژه بانوان در مسیر تهران مشهد
از شانزدهم فروردینماه ۱۳۹۵ شرکت حملونقل نورالرضا در مسیر تهران مشهد واگن ویژه بانوان را بهصورت آزمایشی راهاندازی کردهاست. پیش از این نیز در دیگر سرویسهای حمل و نقل همچون اتوبوسهای درونشهری و مترو، بخشی از فضا به بانوان اختصاص داده شده بود.
اتوبوس و تاکسی بین شهری
عملیات اجرایی احداث ساختمان پایانه موقت مشهد در زمینی به مساحت ۱۴ هکتار، با زیربنای ۴۰۰۰ متر مربع در سال ۱۳۶۸ آغاز شد و در بهمن ۱۳۶۹ خدمات خود را در زمینه حملونقل مسافر به گردشگران و مسافران ارائه داد. پس از آن طرح احداث پایانه بزرگ مسافربری این شهر با نام پایانه امام رضا، که در سال ۱۳۷۵ به تصویب رسیدهبود، با زیربنایی به وسعت ۴۵هزار مترمربع در فروردین ۱۳۸۷ افتتاح شد. این پروژه یکی از مدرنترین پایانههای کشور از نظر وسعت، طراحی و بهرهمندی از امکانات پیشرفته روز است.
علاوهبر پایانه مسافربری امام رضا، دو پایانه معراج و راه ابریشم (در ابتدای جاده مشهد به سرخس) و سه ایستگاه سوار شاهد، حافظ و کلات در بخش حملونقل برونشهری مشهد فعالیت دارند.
فاصله مشهد با شهرهای بزرگ
نام شهر
فاصله (کیلومتر)
اصفهان
۱۲۲۲
اهواز
۱۷۶۸
تبریز
۱۴۳۲
تهران
۸۹۴
رشت
۱۰۶۷
شیراز
۱۳۷۴
کرمانشاه
۱۴۸۰
معضلات شهری
آلودگیهای محیطزیستی
شهر مشهد همانند سایر کلانشهرهای بزرگ دنیا درگیر آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی صوتی و آلودگیهای مغناطیسی است. یکی از مهمترین اقداماتی که در راستای کاهش این آلودگیها صورت گرفته، استفاده از انرژی و فناوریهای دوستدار محیطزیست و راهاندازی بزرگترین نیروگاه خورشیدی کشور در این شهر است. یکی از ویژگیهای مهم نیروگاه خورشیدی مشهد، استفاده از سیستم ردیاب خورشید است که توان تولید برق را ۲۰٪ افزایش میدهد.
از دیگر فعالیتهای صورتگرفته در این زمینه میتوان به ایجاد نخستین نیروگاه بیوگاز خاورمیانه در شهر مشهد در سال ۱۳۸۸ اشاره نمود که این پروژه آثار مطلوب زیستمحیطی را بههمراه دارد و گازهای مخرب لایه ازن جمعآوری و سپس سوزانده میشوند و از محل تولید انرژی آن برق تولید میگردد و در آینده نزدیک، سومین نیروگاه بیوگاز نیز در این شهر احداث خواهد گردید. ازدیگرسو، شهر مشهد اولین شهری است که اقدام به تولید کود گرانوله (نوعی کود آلی گوگرددار) در کارخانه کمپوست نموده که برای حفظ محیطزیست و کشاورزی پایدار کمک مفیدی است. راهاندازی کارخانههای بازیافت در شهر مشهد ۲۰٪ از مشکلات زیستمحیطی این شهر را کاهش دادهاست.
آلودگی هوا
برطبق آمار ارائهشده روزانه بیش از ۸۰۰هزار دستگاه خودرو در شهر تردد میکند که این تعداد خودرو عامل ۷۰٪ آلودگی هوای شهر مشهد است. در سطح شهر مشهد، روزانه ۴میلیون و ۲۰۰هزار سفر درونشهری انجام میشود که در آن، یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر مسافر جابهجا میشود. درحالحاضر، تنها ۵۰٪ این سفرها، با وسایل حملونقل عمومی انجام میگیرد. همچنین سالانه حدود ۴۰هزار خودرو به شبکه معابر شهری وارد میشود. دراینمیان، حدود ۶٪ سفرهای درونشهری، با دوچرخه انجام میشود. چهارده ایستگاه سنجش آلودگی هوا در مشهد مستقر است.
آلودگی هوای شهر مشهد
حاشیهنشینی
حاشیهنشینی همیشه یکی از معضلات شهرهای بزرگ بودهاست. دراینمیان مشهد نیز از این معضل مستثنا نبوده و حتی دچار بیشترین آسیب نیز است. افزایش جاذبههای شهری و بیفروغشدن زندگی در روستاها و امید به پیداکردن کار در شهرها هر روز بر سیل مهاجران افزوده و پدیده حاشیهنشینی را در کلانشهرهایی چون مشهد پررنگتر میکند. بنابر گفته کارشناسان، حضور ۳۰۰هزار تبعه غیرایرانی مجاز و غیرمجاز در مشهد، خشکسالیهای مستمر، بالابودن قیمت زمین و مسکن در نواحی شهری مشهد و ضعف نظارت دستگاههای حاکمیتی از مهمترین دلایل گسترش جمعیت حاشیهنشینی در مشهد است. بنابر آمار سرشماری سال ۱۳۸۶ حدود ۸۸۳هزار نفر در مشهد اسکان غیررسمی داشتند که این تعداد درحالحاضر به حدود یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر رسیدهاست. این میزان در مقایسه با جمعیت ۷میلیونی حاشیهنشین کشور، یکهفتم این تعداد را شامل میشود. ثبت یکسوم از جمعیت شهر مشهد بهصورت حاشیهنشین، نشاندهنده این است که مشهد بیشترین جمعیت حاشیهنشین کشور را دارد.
از مهمترین دلایل افزایش حاشیهنشینی در مشهد مهاجرت روستاییان است. بخش اعظمی از معضلات اجتماعی مانند کودکان فراری، کودکان کار، زنان کار، اعتیاد، مواد مخدر و سایر آسیبهای مربوط به آن، با حاشیهنشینی در مشهد گره خورده و مشکلات این کلانشهر را دوچندان کردهاست. سرقت، نزاعهای دستهجمعی، اعتیاد، خریدوفروش مواد مخدر، تجاوز به عنف، فروش کودکان ازجمله آسیبهایی است که شغل برخی از زنان و مردان این منطقه محسوب میشوند.
برای ساماندهی وضعیت حاشیهنشینی کارگروهی با محوریت معاونت مدیریت و توسعه شهری و روستایی وزارت کشور و با عضویت سازمان ملی زمین و مسکن تشکیل شده و یکی از اولویتهای این کارگروه، تدوین برنامه جامع توانمندسازی و پیشگیری از گسترش سکونتگاههای غیررسمی ایران است. در شهر مشهد ۶۶ محله در ۸ پهنه وجود دارند که تاکنون برنامه توانمندسازی در یکی از پهنهها در سه محله به تصویب رسید و شرکت عمران و بهسازی شهری نیز چندین پروژه را در آنجا اجرا کرد. همچنین برنامهریزیهای لازم برای اجراییشدن سازوکارهای لازم در سایر محلهها و در پهنهای گسترده انجام شدهاست.
معضلات اجتماعی
بیکاری، فقر، اعتیاد، سرقت و بهرهکشی جنسی از پررنگترین معضلات اجتماعی شهر بهشمار میروند. حاشیهنشینی و نبود اشتغال، سبب افزایش فقر و در نتیجه اعتیاد و سرقت در این شهر شدهاست. پدیده «زنان خیابانی»، یکی دیگر از جلوههای ناخوشایند شهر است که گاه اخبار قتلهای زنجیرهای یا تجاوزهای به عنف نیز با آن میآمیزد و چهره تیرهتری از مشهد نشان میدهد. در سالهای اخیر و با افزایش سفرهای شهروندان کشورهای عربی به ایران و مشهد، پدیده بهرهکشی و بهنوعی گردشگری جنسی در این شهر ظهور کردهاست. بهگزارش گاردین زائران عراقی در مشهد در کنار زیارت، غذا و پارک آبی جهت رابطه جنسی نیز به این شهر سفر میکنند. هرچند موضوع فحشا نباید با موارد ازدواج موقت یا متعه اشتباه گرفتهشود، بااینحال بسیاری اوقات در ازدواج موقت نیز بهرهکشی رخ میدهد. این موضوع زمانی پررنگتر میشود که در کنار آن فقر و شرایط بد اقتصادی وجود دارد. دگرباشان جنسی نیز همانند دیگر نقاط کشور در مشهد با تهدیدهای فراوانی روبرو هستند که مهمترین آنها، مسئله اعدام است. در سال ۱۳۸۴ دو نوجوان در مشهد به جرم لواط اعدام شدند که یکی از آنان کمتر از هجده سال سن داشت. این مسئله باعث بروز واکنشهای فراوانی از سوی نهادهای حقوق بشری شد.
از مهمترین مسائل اجتماعی شهر مشهد مسئله طلاق است. آمار طلاق در مشهد در سال ۱۳۹۳ نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن ۳۵٪ افزایش داشتهاست. میانگین طول مدت زناشویی در طلاق در شهر مشهد ۵/۵ سال است. دراینمیان، عمدهترین دلیل طلاق در مشهد مسائل جنسی است. این مسئله ۶۰٪ علت طلاقها را به خود اختصاص دادهاست.
خشونت از دیگر آسیبهای اجتماعی شهر مشهد است؛ بهطوریکه استان خراسان و مشهد در شش ماه نخست سال ۹۲، با ۳۲،۸۰۶ مراجعه به پزشکی قانونی برای دعوا، رتبه دوم کشور را در این زمینه به خود اختصاص دادهاست. کارشناسان شرایط اجتماعی گوناگونی ازجمله بیکاری، نبود شادی و نشاط، تورم، خبرهای نگرانکننده، کاهش احساس امنیت، نبود آموزشهای لازم برای مهار خشم، پایینبودن آستانه تحمل و برخوردهای نامناسب در خیابان را از دلایل افزایش آمار خشونت و نزاع دانستهاند.
ارتباطهای بینالمللی
کنسولگریها
نام کشور
وضعیت کنسولگری
سال فعالیت
ترکیه
فعال (رسما گشایش نیافته)
۲۰۱۴ – تاکنون
قرقیزستان
فعال
۱۹۹۶ – تاکنون
ترکمنستان
فعال
۱۹۹۵ – تاکنون
تاجیکستان
فعال
۱۹۹۵ – تاکنون
پاکستان
فعال
۱۹۷۵ – تاکنون
افغانستان
فعال
۱۹۲۱ – تاکنون
عراق
فعال
۲۰۰۷ – تاکنون
عربستان سعودی
غیرفعال
۲۰۰۴ – ۲۰۱۶
بریتانیا
غیرفعال
۱۸۸۹ – ۱۹۷۵
روسیه
غیرفعال
۱۸۸۹ – ۱۹۱۷
شوروی
غیرفعال
۱۹۱۷ – ۱۹۳۷، ۱۹۴۱–۱۹۷۹
قزاقستان
غیرفعال
۱۹۹۵ – ۲۰۰۹
شهرهای همپیوند و خواهرخوانده
مشهد با ۱۱ شهر، پیمان خواهرخواندگی امضا کردهاست:
کوالالامپور، مالزی: از ۱۳ اکتبر ۲۰۰۶
نجف، عراق: از ۱۵ مارس ۲۰۱۵
مزارشریف، افغانستان: از ۴ مه ۲۰۱۲
لاهور، پاکستان: از ۱۸ مه ۲۰۱۰
ارومچی، سینکیانگ، چین: از ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱
کراچی، پاکستان: از ۱۶ مه ۲۰۱۲
شهرهای زیر برای خواهرخواندگی با مشهد، پیشنهاد شدهاست:
کراکوف، لهستان در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۸
مشاهیر و نامآوران
فهرست مشاهیر و نام آوران شهر مشهد در بخش اهالی مشهد قابل مشاهده است.
ارض اقدس
فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت
فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران
بهشت رضا | [
"حرم امام رضا",
"آرامگاه فردوسی",
"آرامگاه نادرشاه",
"موزهٔ مردمشناسی مشهد",
"خانه داروغه",
"بخش مرکزی شهرستان مشهد",
"توس",
"سناباد",
"فارسی",
"قاسم تقیزاده خامسی",
"عطر",
"زعفران",
"نبات",
"خشکبار",
"زرشک",
"قالی مشهد",
"نقل",
"مهر (نماز)",
"تسبیح",
"چرم مشهد",
"ایران",
"استان خراسان رضوی",
"افشاریان",
"پایتختهای ایران در طی تاریخ",
"تهران",
"حرم علی بن موسی الرضا",
"علی پسر موسی (رضا)",
"شیعه",
"زیارت",
"کشفرود",
"هزارمسجد",
"کوه بینالود",
"درجه حرارت",
"زبان پارسی",
"شهید",
"مأمون",
"خلافت عباسیان",
"شاه تهماسب صفوی",
"فرقه امامیه",
"امانوئل بوئن",
"جغرافیدان",
"نقشهنگاری",
"دودمان افشاریه",
"حمید بن قحطبه طایی",
"تابران توس",
"نوغان (محله)",
"پرسی سایکس",
"علی بن بابویه",
"عیون اخبار الرضا",
"ابن حوقل",
"یاقوت حموی",
"احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم",
"محمد مقدسی",
"ابن بطوطه",
"سفرنامه ابن بطوطه",
"ایلخانیان",
"معینالدین محمد اسفزاری",
"روضاتالجنات فی اوصاف مدینه هرات",
"صدرالمتألهین لاهیجانی",
"هارون الرشید",
"عباسیان",
"یزدگرد سوم",
"حمله اعراب به ایران",
"کنارنگ",
"مرو",
"امویان",
"ابومسلم خراسانی",
"شاهنامه",
"عثمان",
"خاندان علی",
"شیعیان",
"بغداد",
"نصر بن احمد سامانی",
"سبکتگین",
"غزنویان",
"سلطان محمود",
"سلطان مسعود غزنوی",
"آرامگاه علی بن موسی الرضا",
"غز",
"سلجوقیان",
"آلب ارسلان",
"ملکشاه سلجوقی",
"سلطان سنجر",
"انوری",
"مدرسه منصوریه",
"منتخبالتواریخ",
"شرفالدین قمی",
"کاشی",
"مقرنس",
"آینه کاری",
"خواجه نظامالملک",
"امام محمد غزالی",
"احمد غزالی",
"ابوالقاسم فردوسی",
"اسدی توسی",
"شیخ توسی",
"جلالالدین میرانشاه تیموری",
"تیمور",
"شاهرخ",
"شیبک خان ازبک",
"تیموریان",
"شاهرخ تیموری",
"گوهرشادآغا",
"مسجد جامع",
"مسجد گوهرشاد (مشهد)",
"صفویه",
"شاه اسماعیل اول",
"قم",
"شاه تهماسب اول",
"شاه عباس اول",
"هرات",
"شاه طهماسب اول",
"شیبانیان",
"عبدالمؤمن شیبانی",
"قزوین",
"ازبکها",
"اصفهان",
"کاروانسراها",
"آبانبار",
"حرم رضوی",
"سفر حج",
"عثمانی",
"بیگلربیگی",
"سرخس",
"نیشابور",
"ترشیز",
"ابیورد",
"آزادوار",
"نسا",
"سبزوار",
"اسفراین",
"درون",
"شاه سلیمان",
"شاه سلطان حسین",
"شاه تهماسب دوم",
"درانی",
"نادر شاه",
"افغانستان",
"ماوراءالنهر",
"هند",
"ترکستان",
"کلات (خراسان رضوی)",
"صفویان",
"شاهرخمیرزا",
"احمدشاه درانی",
"تیمورشاه درانی",
"آقا محمد خان",
"قاجار",
"آصفالدوله",
"نهضت تنباکو",
"انقلاب مشروطه",
"قاجاریه",
"ناصرالدین شاه",
"نیسایه",
"یوسف خان",
"واقعه مسجد گوهرشاد",
"رضاشاه",
"کلاه شاپو",
"طرح جامع",
"دانشگاه فردوسی",
"بوستان ملت (مشهد)",
"انقلاب اسلامی",
"داریوش بوربور",
"محمد پژمان",
"شهرستان طرقبه شاندیز",
"میراث جهانی یونسکو",
"کلات (کلات)",
"تربت جام",
"فریمان",
"چناران",
"درگز",
"سازند",
"کربنات",
"کارست",
"زهکشی",
"ودربیس",
"تبریز",
"شورای فرهنگ عمومی",
"فارسیزبانان",
"ترکهای آذربایجانی",
"کرد",
"عرب",
"افغانها",
"شوروی",
"طالبان",
"آمریکا",
"ناتو",
"جنگ ایران و عراق",
"عراق",
"بلوچ",
"مکارم شیرازی",
"اهل تسنن",
"شیراز",
"ارومیه",
"وهابیت",
"تکفیری",
"مولوی عبدالحمید",
"زاهدان",
"لهجه مشهدی",
"زبان فارسی",
"فردوسی",
"عطار نیشابوری",
"خیام",
"فارسی دری",
"تاجیکستان",
"عراق عجم",
"تقی وحیدیان کامیار",
"دانشگاه فردوسی مشهد",
"شیعه دوازده امامی",
"یهودیان",
"اسرائیل",
"مردم ارمنی",
"باجگیران",
"قوچان",
"شیروان",
"بجنورد",
"آذربایجان (ایران)",
"کلیسای مسروپ مقدس (مشهد)",
"بهاییان",
"امیرعباس هویدا",
"محفل روحانی ایران",
"شوقی افندی",
"ولی امرالله",
"بیتالعدل اعظم",
"حیفا",
"دودمان پهلوی",
"محمود احمدینژاد",
"حرم علی بن موسیالرضا",
"موزههای آستان قدس رضوی",
"مسجد",
"مسجد گوهرشاد",
"کتابخانه",
"دانشگاه علوم اسلامی رضوی",
"حسینیه",
"امامزاده",
"مسجد جامع گوهرشاد",
"مسجد هفتاد و دو تن (شاه سابق)",
"مصلی (طرق)",
"مسجد کرامت (مشهد)",
"آرامگاه پیر پالاندوز",
"حسنعلی نخودکی اصفهانی",
"گنبد خشتی",
"گنبد سبز",
"آرامگاه خواجه ربیع",
"امامزاده ناصر و یاسر",
"اباصلت هروی",
"چهار طاقی بازه هور",
"ایستگاه راهآهن مشهد",
"گنبد هارونیه",
"مدرسه عباسقلیخان",
"شاندیز",
"طرقبه",
"زشک (طرقبه شاندیز)",
"روستای کنگ",
"نغندر",
"جاغرق",
"چالیدره",
"پارک جنگلی وکیلآباد",
"باغوحش وکیلآباد",
"آبشار ارتکند",
"فریزی (مشهد)",
"سد ارداک",
"هفت حوض (مشهد)",
"چشمه گیلاس",
"چشمه گراب",
"کوهسنگی (مشهد)",
"بازار رضا (مشهد)",
"مجتمع تجاری پروما",
"بازار بینالمللی",
"الماس شرق",
"حسین ملک",
"کیلومتر مربع",
"شهردار",
"آجیل",
"چرم",
"فرش",
"جهانگرد",
"کشاورزی",
"غلات",
"چغندر قند",
"جالیز",
"صنایع غذایی",
"نساجی",
"کانی",
"کارخانه",
"پوشاک",
"مصالح ساختمانی",
"صنایع دستی",
"قالیبافی",
"سجاده",
"نیروگاه مشهد",
"نیروگاه طوس",
"نیروگاه فردوسی",
"نیروگاه سیکل ترکیبی شریعتی",
"زیستخاور",
"پروما",
"هتل",
"نمایشگاه بینالمللی مشهد",
"آسیای میانه",
"دانشگاه بینالمللی امام رضا",
"دانشگاه علوم پزشکی مشهد",
"دانشگاه آزاد اسلامی مشهد",
"مونترال",
"کانادا",
"ناصرالدینشاه",
"میرزا حسن رشدیه",
"صحن عتیق",
"صحن جامع رضوی",
"مظفرالدینشاه",
"تیمچهٔ سرپوشیده",
"تبادکان",
"حوزه علمیه خراسان",
"حوزههای علمیه",
"انقلاب ۱۳۵۷",
"عباس واعظ طبسی",
"روحالله خمینی",
"مدرسهٔ میرزا جعفر",
"مدرسه پریزاد",
"مدرسه دودر",
"رواق دارالولایه",
"مدرسهٔ نواب",
"پژوهشکده محیطهای خشک",
"آستان قدس رضوی",
"بیمارستان تخصصی چشم خاتمالانبیا",
"پیوند اندام",
"سرطان",
"بیمارستان پیوند اعضا منتصریه مشهد",
"سینما",
"پردیس سینمایی هویزه",
"پردیس سینمایی اطلس",
"پردیس سینمایی گلشن",
"سینما آفریقا (مشهد)",
"سینما سیمرغ",
"سینما قدس (مشهد)",
"سینما پیروزی (مشهد)",
"نگارخانه",
"فرهنگسرا",
"جهاد دانشگاهی",
"فرهنگسرای بهشت",
"شهرآرا (روزنامه)",
"کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی",
"موزه",
"نادرشاه افشار",
"جشنواره توس",
"بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی",
"هل",
"ادویه",
"قالی",
"گلیم",
"نمد",
"انگشتر",
"فیروزه",
"عقیق",
"شیشلیک",
"شله مشهدی",
"صدای جمهوری اسلامی ایران",
"ماکروویو",
"روزنامه خراسان",
"روزنامه قدس",
"روزنامه شهرآرا",
"کشتی (ورزش)",
"ورزش زورخانهای",
"فوتبال",
"باشگاه فوتبال پدیده خراسان",
"لیگ برتر خلیج فارس",
"باشگاه فوتبال ابومسلم خراسان",
"لیگ دسته دوم فوتبال ایران",
"باشگاه فوتسال علم و ادب مشهد",
"فوتسال",
"ورزشگاه تختی مشهد",
"استادیوم ثامن",
"ورزشگاه امام رضا",
"ورزشگاه ثامن",
"ورزشگاه آزادی",
"دوربین عنکبوتی",
"فوتبال در ایران",
"پیست دوچرخهسواری مشهد",
"کیلومتر",
"اسکیتبوردینگ",
"پیست اسکی شیرباد",
"حمل و نقل",
"مترو",
"قطار شهری مشهد",
"قطار سبک شهری",
"میدان شهدا (مشهد)",
"فرودگاه شهید هاشمینژاد",
"وکیلآباد (مشهد)",
"بزرگراه",
"بزرگراههای مشهد",
"بیآرتی",
"مجلس شورای اسلامی",
"شهرداری مشهد",
"پیکان (خودرو)",
"سمند",
"پژو",
"تویوتا",
"پژو آردی",
"فرودگاه",
"فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد",
"هواپیما",
"پدافند",
"مراقبت پرواز",
"نقاب (جوین)",
"تجن",
"جاده ابریشم",
"حیدر غیایی",
"اهواز",
"رشت",
"کرمانشاه",
"کلانشهرهای بزرگ دنیا",
"نیروگاه خورشیدی مشهد",
"کشاورزی پایدار",
"آلودگی هوا",
"حملونقل عمومی",
"خودرو",
"دوچرخه",
"حاشیهنشینی",
"کودکان کار",
"اعتیاد",
"مواد مخدر",
"سرقت",
"تجاوز به عنف",
"وزارت کشور",
"تنفروشی",
"گردشگری جنسی",
"فحشا",
"ازدواج موقت",
"دگرباشی جنسی",
"لواط",
"طلاق",
"مسائل جنسی",
"ترکیه",
"قرقیزستان",
"ترکمنستان",
"پاکستان",
"عربستان سعودی",
"بریتانیا",
"روسیه",
"قزاقستان",
"کوالالامپور",
"مالزی",
"نجف",
"مزارشریف",
"لاهور",
"ارومچی",
"سینکیانگ",
"چین",
"کراچی",
"ایرنا",
"کراکوف",
"لهستان",
"خبرگزاری مهر",
"ارض اقدس",
"فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت",
"فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران",
"بهشت رضا"
] | [
"مشهد",
"پایتختهای پیشین ایران",
"شهرهای استان خراسان رضوی",
"شهرهای ایران",
"شهرهای راه ابریشم",
"شهرهای مذهبی ایران",
"شهرهای مقدس شیعه",
"مراکز استانهای ایران",
"شهرهای شهرستان مشهد"
] |
1,267 | دریای خزر | 2 | 1,067 | 0 | [
"دریای قزوین",
"بحر خزر",
"دریای مازندران",
"دریای کاسپیان",
"دریای مازندارن",
"دریای مازنداران",
"دریای کاسپین",
"دریاچه خزر",
"درياي كاسپين",
"دریای آبسکون",
"درياي خزر",
"دریایچه خزر",
"دریای کاسپی",
"دریاچ خزر",
"درياچ خزر",
"درياچه خزر",
"دریاچهٔ خزر",
"درياي آبسكون",
"دریای ابسکون",
"درياي قزوين",
"درياي مازنداران",
"درياي مازندارن",
"درياي مازندران",
"درياي كاسپي",
"درياي كاسپيان",
"دريايچه خزر",
"دریایچهٔ خزر",
"دریاچه قزوین",
"دریاچه مازندران",
"دریاچه کاسپین",
"درياي ابسكون",
"درياچه قزوين",
"درياچه مازندران",
"درياچه كاسپين",
"درياچهٔ خزر",
"دريايچهٔ خزر",
"بحر قزوین",
"بحر جرجان",
"بحر قزوين"
] | false | 847 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نقشه",
"Item2": "Caspian Sea from orbit.jpg"
},
{
"Item1": "نام تاریخی",
"Item2": "هیرکانی، تبرستان، قزوین، گیلان، آبسکون، کبود، وئوروکش، فراخکرت، ساری، سیاهکلرود، دیلم، دیلمستان، دیلمان، بابالابواب، خراسان، گرگان، مازندران، کاسپی"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۳۷۰،۰۰۰ تا ۴۲۰،۰۰۰ کیلومتر مربع <small>(با توجه به عوامل متغیر)</small>"
},
{
"Item1": "مجموع خطوط ساحلی",
"Item2": "۶۵۰۰ کیلومتر"
},
{
"Item1": "ژرفای بیشینه",
"Item2": "۱۰۲۵ متر"
},
{
"Item1": "ژرفای میانگین",
"Item2": "۱۸۷ متر"
},
{
"Item1": "درازای بیشینه",
"Item2": "۱۰۳۰ کیلومتر"
},
{
"Item1": "حجم آب",
"Item2": "۷۸٫۲۰۰ کیلومتر مکعب"
},
{
"Item1": "گونه جانوری",
"Item2": "انواع ماهیان [[خاویار]]ی"
},
{
"Item1": "رودخانههای مهم",
"Item2": "[[سفیدرود]] - [[هراز]] - [[ولگا]] - [[کورا]]"
},
{
"Item1": "منابع مهم",
"Item2": "ذخایر [[نفت]] و [[گاز]]"
},
{
"Item1": "مناقشات بینالمللی",
"Item2": "مناقشات راجع به میزان مالکیت این دریا بین کشورهای هم جوار، در طول یک دهه گذشته جریان دارد."
},
{
"Item1": "نقشه پایین",
"Item2": "Caspianseamap.png"
},
{
"Item1": "name",
"Item2": "دریای خزر"
}
],
"Title": "آبها"
} | دریای خزر یا دریای مازندران یا (با رواج کم) دریای کاسپی ، پهنهای آبی است که از جنوب به ایران، از شمال به روسیه، از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوریهای ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود. دریای خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد.
این دریا که گاهی بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی میشود، بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. سطح دریای خزر در حدود ۲۸ متر پائینتر از سطح دریاهای آزاد است.
قسمت شمالی این دریا بسیار کمعمق است. بهطوریکه تنها نیم درصد آب دریا در یکچهارم شمالی دریا قرار دارد و عمق آن بهطور میانگین کمتر از ۵ متر است. حدود ۱۳۰ رودخانه به این دریا میریزند که اکثر آنها از شمال غربی به دریا میپیوندند. بزرگترین آنها رود ولگا است که هر سال بهطور میانگین ۲۴۱ کیلومتر مکعب آب را وارد دریای خزر میکند. رودهای کورا ۱۳، اترک ۸٫۵، اورال ۸٫۱ و سولاک ۴ کیلومتر مکعب آب را سالانه وارد دریا میکنند.
طبیعت بسته خزر آن را منزلگاه جانوران و گیاهان منحصربهفردی کردهاست اما در عین حال موجب شده تا در مقابل آلودگیهای کشاورزی و صنعتی و نفتی بسیار آسیبپذیر باشد. از منابع مهم دریای خزر ذخایر نفت و گاز موجود در زیر بستر دریا و همچنین انواع ماهیان خاویاری را میتوان نام برد.
نامها
مطابق بخشنامه دولتی سال ۱۳۸۱ نام رسمی دریای شمال ایران در مکاتبات فارسی دریای خزر و در مکاتبات انگلیسی دریای کاسپین (Caspian Sea)است. با این وجود نام رسمی و بینالمللی دریای شمال ایران در همه زبانها کاسپین و معادلهای آن است. همانگونه که در مورد بسیاری دیگر از عوارض جغرافیایی جهان رایج است برای این دریا نیز نامهای متفاوتی در زمانهای گوناگون استفاده شدهاست؛ ولی «دریای هیرکان» و «دریای کاسپی» از نظر تاریخی مطرحتر بودهاست.
دریای هیرکان/ گرگان
نقشه ایالت ورکانه یا همان گرگان که شامل استانهای گیلان، مازندران و گلستان و دهستان (که شامل نواحیای از ترکمنستان فعلی است) به انضمام دریای گرگان میباشد.
دریای گرگان یا دریای ورکانه یکی از دو نام این دریاچه بزرگ در عهد هخامنشیان و همچنین اشکانیان است که در واقع یک ساتراپی (شهربانی یا در واقع استانداری امروزین) بودهاست.
دریای کاسپین
به باور عنایتالله رضا، در کتاب نام دریای شمال ایران، نام امروز برای این دریا، دریای کاسپین است. که البته کاسپین شکل اروپایی نام کاسپی و ناهماهنگ با اصول زبان فارسی است.
کسپین/کاسپین/کاسپیس/کاسپیش… اصطلاحی است که در بسیاری از زبانهای غربی و حتی در زبان عبری برای دریای شمال ایران به کار میبرند. کاسپیها مردمانی سفیدپوست بودند که از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره ساسانی، مکتوبها و اشارههایی به حضور آنها در منطقه اشاره شدهاست. کاسپین، صفت وصفی یا نسبتی در زبانهای انگلیسی و فرانسوی است برای «کاسپی» است. اگر بخواهیم بصورت مفرد با پسوند فارسی، آنرا تلفظ کنیم، به دلیل گرفتن «یای نسبت» باید «کاسپی» بگوییم و آوردن شکل کاسپین در فارسی نادرست است، همانگونه که بقیه کشورها این دریای را با پسوند خود بیان میکنند. نام دریای «کاسپی» در زبان یونانی Kaspia Thalassa، لاتینی Mare Caspium و در آلمانی Caspisches see در انگلیسی Caspian Sea است.
دریای خزر
در هیچیک از نوشتههای مولفان شرقی و غربی دوران پیش از اسلام نامی از «خزر» بر دریای شمال ایران دیده نشدهاست. در نوشتههای مولفین اسلامی، این دریا در کنار نامهای دیگر، خزر هم نامیده شدهاست. در آغاز سده هفتم میلادی قوم خزران در دشتهای سفلای رود ترک و رود ولگا و شمال قفقاز سکنی داشتند. به عبارت دیگر این قوم در بین شمالغربی این دریا و دریای سیاه سکونت داشتند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران تاخت و تاز میکردند و پس از حضور کوتاه مدت خود معمولا به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. این قوم همواره با بیزانس بر ضد ایران همپیمان بود. بنای استحکامات بزرگی چون شهر دربند در شمال قفقاز در عهد ساسانیان، که برای جلوگیری از خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. و کوتاه سازی دست ایرانیان از این دریا برمیگردد. تا پیش از حمله عرب به قفقاز در اسناد دیده نشده این دریا را «دریای خزر» بنامند. اما این که خزران از ناحیه رود کورا قفقاز جنوبی را مورد حمله قرار میدادند این تصور را در ذهن فاتحان عرب ایجاد کرد که دریای شمال ایران را دریای خزر بنامند. دریاهای سیاه و آزوف هم در روزگار فعالیت خانات خزر، خزر نامیده شدهاند.
دریای گیلان
کهنترین سندی که در آن از دریای شمال ایران به نام دریای گیلان نام برده شده، کتاب مفقوده «خوتای نامگ» نگارش یافته در سدههای ششم تا هفتم میلادی یعنی در سالهای پایانی پادشاهی سلسله ساسانیان بودهاست.
دریای طبرستان
نقشه دریای خزر در نقشه ایران در دوره افشاریه
دریای طبرستان نام دیگری است که در منابع کهن آمدهاست. در اسنادی که در موسسات تاریخشناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در قرن دوازدهم نوشتهاست که ایرانیان این دریا را قرنها دریای تبرستان میخواندند، ولی چون واژه مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریاچه مازندران (دریاچه مازندران! در این جمله ترجمه مشکوک است) میخوانند،
علیرغم اینکه نام مازندران بسیار کهن است اما نام دریای مازندران برای اولین بار در دویست سال اخیر رایج شدهاست. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانههای گروهی ایران رایج بوده و در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد. اما همچنان هر دو نام بطور متناوب بکار میرفت. دومین همایش همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲ سازمان نقشهبرداری کشور دبیرخانه کمیته یکسانسازی نامهای جغرافیایی.
دریای مازندران
هیچگاه در متون و آثار مورخان و جغرافی نگاران این دریا، مازندران نام نداشتهاست. ایرانیان تنها مردمی هستند که از ۱۳۱۶ این دریا را مازندران مینامند. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانههای گروهی ایران رایج بودهاست. در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد.
پیشینه
این دریا در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد. از حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال پیش به تدریج راه این دریا ابتدا به اقیانوس آرام و سپس به اقیانوس اطلس بسته شد. در سال ۱۹۵۲، شوروی رود دن و ولگا را با ایجاد آبراهی مصنوعی به هم پیوست تا کشتیهای کوچک بتوانند از دریای خزر به دریای آزوف و دریای سیاه بروند. بدینسان دریای خزر دوباره به دریاهای آزاد راه یافت.
ویژگیها
موقعیت دریاچه خزر (بحر خزر) در نقشه ایران در عصر خلفای عباسی (در بالای نقشه) برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی چاپ ۱۹۰۵ میلادی
سطح دریای خزر پائینتر از سطح دریاهای آزاد است و اکنون (ابتدای سده بیستویکم) ۲۶،۵ تا ۲۸ متر پایینتر از سطح دریا است. خط ساحلی دریا حدود ۷ هزار کیلومتر، مساحت آن ۳۷۱ تا ۳۸۶ هزار کیلومترمربع (یک و نیم برابر خلیج فارس) و حجم آب آن نیز ۷۸۷۰۰ کیلومترمکعب است.
این دریاچه با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع و حجم ۷۷۰۰۰۰ کیلومتر مکعب بزرگترین دریاچه آب نسبتا شیرین جهان است. باریکترین عرض آن ۲۲۰ کیلومتر بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کواولی و عریضترین بخش آن حدود ۵۴۵ کیلومتر در شمال آن قرار دارد، کم عمقترین ناحیه این دریاچه ۲۵ متر در منطقه شمالی است و عمیقترین مناطق در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شدهاست که در بعضی از مناطق جنوبی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر عمق دارد، سواحل این دریاچه جمعا ۶۳۷۹ کیلومتر است که حدود ۹۲۲ کیلومتر آن در خاک ایران واقع شدهاست و وسعت حوزه آبگیر آن ۳۷۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع است که ۲۵۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در خاک ایران قرار دارد. این دریاچه ۲۸ متر پائینتر از سطح اقیانوسها است و بنا براین هیچگونه خروجی از این دریاچه وجود ندارد.
.۸۱٪ آب ورودی این دریا را رود بزرگ ولگا تامین میکند. عمق آن از شمال به جنوب افزایش مییابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کمتر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آبهای کناره ایران را تشکیل میدهد به ۹۶۰ تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شدهاست. جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. دریای خزر از ۵۷۵ نوع گیاه، ۱۳۳۲ گونه جانور و ۸۵۰ نمونه ماهی برخوردار است؛ و ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریای صید میشود. مهمترین ویژگی اقتصادی خزر، نفت و گاز است نفت در خزر سال ۱۳۰۲ / ۱۹۲۳ در باکو کشف شد. ذخایر اثبات شده نفت در این دریای ۳۲ میلیارد بشکه میباشد و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمیانه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز در حدود ۱۶۳ میلیارد بشکه دیگر برآورد شدهاست.
جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانههای ایران که باعث کندی حرکت جریان میشود منجر به تجمع انواع آلودگیهای این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانههای دیگر کشورها میشود.
این دریا، محیط زیست گرانبهاترین ماهیهای دنیا است. در بخش جنوبی دریای مازندران و رودخانههایی که به آن میریزند یعنی سواحل مربوط به ایران، ۷۸ گونه و زیرگونه ماهی یافت میشود. از مهمترین رودخانههایی که به این دریای میریزد میتوان از سپید رود و پیلورود (رود بزرگ) و هراز نام برد. دریای مازندران یکی از بومشناختهای آبی جهان است که محیطی مناسب برای زندگی و رشد مرغوبترین ماهیهای خاویاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری مختص به این دریای است.
دریاچه خزر جز دریاچههای آب نسبتا شیرین محسوب میشود
رژیم حقوقی و مناقشات بینالمللی
نمایی از دریای خزر از کرانه خزرشهر
دریای خزر گرچه قرنهاست که دریا نامیده میشود ولی به هیچ دریایی بهطور طبیعی متصل نیست؛ بنابراین رژیم حقوقی ویژه و منحصربهفرد خود را داشته و دارد. اگر دریای خزر را دریاچه بدانیم در آن صورت مشمول کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها نمیشود و رژیم حقوقی آن باید بر اساس توافق کشورهای ساحلی دریای خزر تعیین شود.
تا پیش از فروپاشی شوروی و اضافه شدن کشورهای نوبنیاد آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به کشورهای ساحلی دریای خزر، وضعیت حقوقی دریای خزر به وسیله معاهدات ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸، ۱۳۰۰ / ۱۹۲۱ و ۱۳۱۹ / ۱۹۴۰ میان ایران و روسیه و بعدها ایران و شوروی، مشخص شده بود.
براساس قرارداد ترکمانچای (بهسال ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸)، ایران از داشتن نیروی دریایی در دریای خزر محروم شده بود.
اما در عهدنامه دوستی ایران و روس (بهسال ۱۳۰۰/ ۱۹۲۱) به تساوی، به ایران و شوروی حق کشتیرانی جنگی و غیر آن داده شد و در قرارداد بازرگانی و دریانوردی (۱۳۱۹ / ۱۹۴۰) جزئیات رژیم دریانوردی مشخص گردید. این معاهدات، هیچ اشارهای به چگونگی استفاده از منابع بستر دریا را مطرح نمیکنند.
در سال ۱۹۹۱، روسیه و ایران خواهان آن بودند که کشورهای ساحلی دریای خزر بهطور مشاع از این دریا بهرهبرداری کنند در حالی که سه کشور دیگر دریای خزر خواهان تقسیم آن بودند. در ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱، جمهوریهای شوروی سابق با امضای اعلامیه آلماآتا متعهد شدند که به قراردادهای شوروی با دیگر کشورها پایبند باشند.
روسیه در سال ۱۹۹۸ موضع خود را تغییر داد و در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ با قزاقستان و سپس با آذربایجان پروتکل دو جانبهای را تعیین کرد که با وصل کردن دو سر نقاط ساحلی این دو کشور عملا حدود ۲۷ درصد دریا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریا سهم روسیه میگردد. سهمی حدود ۱۸ درصد هم با همین فرمول برای آذربایجان در نظر گرفته شده و در واقع ۶۴ درصد بستر دریا را این سه کشور میان خود تقسیم کردهاند اما ایران و ترکمنستان این نوع تقسیمبندی دو جانبه را به رسمیت نپذیرفتهاند و نظام تقسیم دریا را غیرقابل قبول میدانند.
مناقشات راجع به میزان مالکیت این دریای بین کشورهای هم جوار، در طول دو دهه گذشته جریان دارد. کشورهای هم جوار شامل ایران، آذربایجان، ترکمنستان، روسیه، وقزاقستان هستند. سه مسئله اصلی در این مناقشات، منابع (نفت و گاز)، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریا و سهم ماهیگیری این کشورها است.
حمل و نقل
دریای اریترا+ خلیج فارس+ دریای خزر
Surikov 300px
دریای خزر قرار است مسیر ترانزیت شمال اروپا و آسیا با جنوب قرار گرفته و یکی از محورهای کریدور شمال-جنوب باشد. این دریاچه همچنین از طریق رود ولگا و کانال کانال ولگا-دن به آبهای آزاد متصل شدهاست.
منابع دریای خزر
پژوهشها نشان میدهد حجم ذخایر تخمین زده شده نفتی در دریای خزر حدودا برابر با ۵۰ میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی تایید شده هم برابر با ۲۵۷ هزار میلیارد فوت مکعب بودهاست؛ که این ارقام ۴٪ از ذخایر گاز و نفت دنیا را تشکیل میدهد. پیشبینی میشود با ادامه فعالیتهای اکتشافی، ظرفیت بهرهبرداری نفت این منطقه ۱۸۴ میلیارد بشکه و ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳ هزار میلیارد فوت مکعب افزوده شود.
همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریا صید میشود. اما صید بیرویه این ماهی سبب گشتهاست که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک قرن اخیر کاسته شود.
آذربایجان در سال ۱۹۹۴ قراردادی برای استخراج نفت با کنسرسیومی مرکب از شرکتهای آمریکایی، بریتانیائی، روسی، نروژی، ترکی و سعودی امضا کرد و در نوامبر همان سال قراردادی هم با ایران بست تا ایران را هم در این کنسرسیوم شریک کند اما آمریکا با این استدلال که شرکتهای آمریکایی اجازه ندارند با ایران همکاری کنند آذربایجان را ناگزیر به لغو این قرارداد کرد.
به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، در سال ۲۰۱۱، آذربایجان ۵۶۲ میلیارد، روسیه ۱۷ میلیارد و ترکمنستان ۱ میلیارد فوت مکعب گاز در دریای خزر استخراج کردند در حالی که ایران در دریای خزر گاز استخراج نکرد. در سال ۲۰۱۲، آذربایجان روزانه ۸۹۰ هزار بشکه، ترکمنستان ۴۶ هزار بشکه، روسیه ۶ هزار بشکه و قزاقستان ۳ هزار بشکه نفت در دریای خزر استخراج کردند در حالی که سهم جمهوری اسلامی در استخراج نفت صفر بودهاست.
منابع انرژی
دریای خزر دارای ذخایر عظیمی از سوختهای هیدروکربنی میباشد. کشور جمهوری آذربایجان، عمده برداشتکننده منابع انرژی این دریا میباشد. در سال۲۰۱۲، جمهوری آذربایجان روزانه ۸۹۰ هزار بشکه نفت از حوزه جغرافیایی خود در دریای خزر استخراج میکرد. رتبههای بعدی را ترکمنستان با ۴۶ هزار بشکه، روسیه با ۶ هزار بشکه و قزاقستان با ۳ هزار بشکه نفت، به خود اختصاص میدهند. این در حالی است که کشور ایران، در این منطقه هیچگونه برنامه عملی در خصوص برداشت نفت و گاز تدوین نکردهاست و تنها به مطالعه و نقشهبرداری اکتفا کردهاست که دلیل آن را میتوان در اتکای ایران به منابع عظیم و قابل اتکای نفت و گاز موجود در خلیج فارس عنوان کرد.
این دریا از نظر منابع نفت و گاز بسیار غنی است و ذخایر نفتی آن حدود ۱۷ تا ۳۵ میلیارد بشکه برآورد میشود. بخشی از نفت دریاچه که از میدان نفتی باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برداشت میشود از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان به سواحل مدیترانه منتقل میشود.
آلودگی
آلودگی معضلی جدی و خطرناک برای این دریای پهناور میباشد بهطوریکه با ورود سالیانه ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن آلودگی از کشورهای حاشیه دریای خزر به ویژه آلودگی ناشی از عملیات اکتشاف و استخراج نفت، محیط این دریا را آلوده کرده و گونههای زیستی این دریا را در معرض خطر جدی قرار دادهاست.
در کنار آلودگیهای روزافزون دریای خزر، تکثیر نوعی شانه دار مهاجم موسوم به «نمیوپسیس» در آبهای خزر طی سالهای گذشته ضربه سنگینی بر اکوسیستم این دریا وارد کردهاست.
تکثیر این شانه دار مهاجم که از پلانکتونها تغذیه میکند، باعث کاهش چشمگیر پلانکتونها که منبع تغذیه ماهیهای کوچک، خصوصا کیلکا ماهیها شده و زنجیره غذایی آبزیان را به هم زدهاست. کاهش ۱۰ برابری ماهیهای کیلکا در خزر که خود منبع تغذیه آبزیان بزرگتر هستند، باعث افت چشمگیر جمعیت ماهیان خاویاری و فک دریای خزر شدهاست. مهمان آخوندوف، رئیس انستیتوی پژوهشهای آبزی پروری وزارت اکولوژی و منابع طبیعی جمهوری آذربایجان به خبرگزاری ترند میگوید که بر اساس نمودار آماری چند ساله، تعداد کیلکاها در جنوب خزر ۸ تا ۱۰ برابر و در نواحی میانی دریا ۵ تا ۶ برابر کاهش یافتهاست.
دگرگونیهای حجم و سطح آب دریا در گذشته
دریای خزر امروزی باقیمانده دریایی است پهناور که از دریای سیاه تا دریاچه آرال گسترش داشته. این دریاچه در گذشته چند بار بخاطر رشد حجم دوباره به دریای سیاه و دریاچه آرال وصل شده. چنین حالتی آخرین بار پس از اتمام عصر یخ انجام شد و دریای خزر به دریای سیاه وصل شد. دریای خزر هرگز با اقیانوسها مرتبط نبوده زیرا هنگام اتحاد با دریای سیاه، این دریا به اقیانوس متصل نبوده.
مساحت دریای خزر در قرن بیستم کاهش پیدا کردهاست:
مساحت این دریا در اوایل قرن بیستم ۴۲۰٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود. بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۰۹ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) و ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ (۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶) سطح آب با سرعت بیش از ۱۶ سانتیمتر در سال عقبنشینی کرد زیرا برداشت آب از رودخانههای تغذیهکننده دریا بسیار زیاد بود و آب ورودی نمیتوانست حجم تبخیری را جایگزین کند.
از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴ میلادی (۱۳۵۷ تا ۱۳۷۳ خورشیدی) سطح آب دوباره سریعا رو به رشد گذاشت و ارتفاع آب سالانه بین ۵ تا ۴۰ سانتیمتر بالا آمد، بطوریکه آب بین ۵ تا ۲۵ کیلومتر به داخل خشکی نفوذ کرد و دو میلیون هکتار زمین نویافته زیر آب رفت.
امروزه سطح آب هنوز در حال رشد است و دانشمندان، از جمله «گ. تیتارنکو» علت آنرا نه رشد حجم آب بلکه رشد زمین دریا میدانند. تیتارنکو تخمین میزند که این رشد تا ۲۰۰ سال آینده ادامه خواهد داشت و احتمال دارد تا نیمه دوم قرن بیست و یکم سطح آب ۴۰ متر رشد کند. این امر کشورهای ساحلی را برآن داشته که کمتر در نزدیکی ساحل دریا سرمایهگذاری کنند. ایجاد صنایع استخراج نفت، گاز و پتروشیمی کنار این دریا ریسک بزرگی محسوب میشود. | [
"خاویار",
"سفیدرود",
"هراز",
"ولگا",
"رود کر (قفقاز)",
"نفت",
"گازطبیعی",
"عنایتالله رضا",
"ایران",
"روسیه",
"جمهوری آذربایجان",
"ترکمنستان",
"قزاقستان",
"دریای تتیس",
"اقیانوس آرام",
"اقیانوس اطلس",
"کره زمین",
"محصور در خشکی",
"دریاهای آزاد",
"رود ولگا",
"کیلومتر مکعب",
"آلودگی نفتی",
"عوارض جغرافیایی",
"ساتراپی",
"کاسپیها",
"سفیدپوست",
"زبان یونانی",
"خزران",
"قفقاز",
"ساسانیان",
"مرزهای ایران",
"بیزانس",
"شهر دربند",
"شمال قفقاز",
"قفقاز جنوبی",
"دریای سیاه",
"دریای آزوف",
"خوداینامگ",
"نوجین زیس",
"قرن دوازدهم",
"تبرستان",
"رسانههای گروهی",
"نقشهبرداری",
"نام خلیج فارس",
"نام رسمی",
"مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی",
"دن (رود)",
"کانال ولگا-دن",
"جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی",
"کیلومتر مربع",
"دریاچه آب نسبتاً شیرین",
"شبه جزیره آبشوران",
"آب",
"گونه (زیستشناسی)",
"ماهی",
"سپید رود",
"پیلورود",
"بومشناخت",
"ماهیان خاویاری",
"کرانه",
"خزرشهر",
"کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها",
"فروپاشی شوروی",
"ترکمانچای",
"نیروی دریایی",
"قرارداد ایران و شوروی ۱۹۲۱",
"جمهوریهای شوروی",
"اعلامیه آلماآتا",
"آذربایجان",
"شمال",
"جنوب",
"کریدور شمال-جنوب",
"گاز",
"استخراج نفت",
"اداره اطلاعات انرژی آمریکا",
"جمهوری اسلامی",
"گاز طبیعی",
"میدان نفتی",
"شانه دار مهاجم",
"منبع تغذیه",
"کیلکا",
"زنجیره غذایی",
"فک دریای خزر",
"آبزی پروری",
"منابع طبیعی",
"دریاچه آرال",
"عصر یخ",
"اقیانوس",
"سانتیمتر",
"رودخانه",
"هکتار",
"قرن بیست و یکم",
"ساحل",
"سرمایهگذاری",
"نوشهر",
"نمکآبرود",
"ضدنور",
"غروب آفتاب",
"بابلسر",
"انزلی",
"ساحل سیسنگان",
"گنت",
"بلژیک",
"دائرةالمعارف بزرگ اسلامی",
"اختلاف بر سر نامیدن دریای خزر",
"اجلاس سران کشوهای ساحلی خزر",
"مؤسسه مطالعات دریای خزر",
"سازمان نقشهبرداری کشور",
"خلیج فارس"
] | [
"دریای خزر",
"پستترین نقاط",
"جغرافیای آسیای مرکزی",
"جغرافیای استان آستراخان",
"جغرافیای جنوب روسیه",
"جغرافیای داغستان",
"جغرافیای غرب آسیا",
"جغرافیای قالموقستان",
"دریاچههای استان گلستان",
"دریاچههای استان گیلان",
"دریاچههای استان مازندران",
"دریاچههای ایران",
"دریاچههای درونریز آسیا",
"دریاچههای بینالمللی آسیا",
"دریاچههای بینالمللی اروپا",
"دریاچههای ترکمنستان",
"دریاچههای جمهوری آذربایجان",
"دریاچههای روسیه",
"دریاچههای قزاقستان",
"دریاچههای آب شور",
"دریاها",
"روابط ایران و اتحاد جماهیر شوروی",
"زمینچهرهای آسیای غربی",
"زمینچهرهای آسیای مرکزی",
"سرزمینهای مورد مناقشه در آسیا",
"مرز ایران و ترکمنستان",
"مرز ایران و جمهوری آذربایجان",
"مرز ترکمنستان–قزاقستان",
"مرز روسیه–قزاقستان",
"نقاط سهگانه مرزی"
] |
1,269 | دریای عرب | 2 | 184 | 0 | [
"دریای عربی",
"درياي عرب",
"درياي عربي",
"دریای پارسی",
"درياي پارسي",
"بحرمکران",
"بحر محیط عجم",
"بحر محيط عجم",
"بحرمكران"
] | false | 94 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | نقشه جغرافیایی دریای عرب
دریای عرب پهنهای آبی است در شمال اقیانوس هند، میان شبهجزیره عربستان و هندوستان، در شمال متصل به دریای عمان که به خلیج فارس میپیوندد.
دریای عرب ، جزئی از اقیانوس هند بهشمار میآید. حداکثر پهنای دریای عرب را ۲،۴۰۰ کیلومتر و حداکثر ژرفای آن را ۵،۰۰۰ متر برآورد کردهاند. بزرگترین رودخانهای که به این دریا فرومیریزد رود سند است.
کشورهایی که با این دریا کرانه دارند عبارتند از: عمان، ایران، یمن، پاکستان، هندوستان، و امارات متحده عربی.
شهرهای کرانهای آن عبارتند از بمبئی در (هندوستان) و کراچی در (پاکستان).
حد و مرز
دریای عرب
حدود دریای عرب
امروزه دریای عرب بر اساس تعریف سازمان آبنگاری بینالمللی و سازمان بینالمللی کشتی نوردی پهنه آبی است که از خلیج عمان تا تمام سواحل هند و پاکستان و بخشی از ساحل شرق ایران و تا سواحل جیبوتی در شاخ آفریقا را در بر میگیرد. در قرنهای ۱۸ و ۱۹ دریای عرب به سواحل یمن و جنوب عمان گفته میشد. اما امروزه طول و عرض جغرافیایی و محدوده مرزی آن بر اساس اعلام سازمان آبنگاری بینالمللی چنین بیان شدهاست:
در غرب. از مرز غربی خلیج عدن و جنوب شبهجزیره عربی تا غرب سواحل ایران و تمام سواحل پاکستان تا سواحل شبه قاره هند و پایینترین نقطه جنوب آخرین جزیره کشور مالدیو
Cape Guardafui (Ras Asir, 51°16E).
On the North. خط Ràs al Hadd, نقطه شرقی شبه جزیره عربی (۲۲°32N) و Ràs Jiyùni (61°43E) پاکستان.
Addu Atoll (مالدیو), جهت شرقی راس هافونRàs Hafun (Africa, 10°26N).
On the East. حد غربی دریای لاکادیو خط مستقیمSadashivgad Lt. on West Coast of هند () to Corah Divh () Laccadive and Maldive Addu Atoll ادو اتل در مادیو.
اختلاف بر سر نام
راه دریای ارتیره به دریای عرب
دریای عرب در اسناد و مکتوبات عربی و غیر عربی با نامهای بحر فارس - بحر عجم- بحر المحیط العجم- بحراخضر - بحرمکران -دریای اریتره- دریای لکشادو - بحر هندوس - دریای سند- بحر دریا- Sea of Daria) -میره اندیکوم- بحر گجرات - دریای رومروم Sindhu Sagarسند سگر، دریای اریتره، and Sindh Sea. ,Mare Rumrum, Sinus Guzerat(Gujerat)
نامیده شدهاست. به همین دلیل عدهای از نویسندگان در هند و پاکستان آن را بحر مکران مینامند و در ایران عدهای آن را دریای پارس میگویند. در میان جغرافینویسان اسلامی نام دریای عرب برای اولینبار در دو قرن اخیر ظاهر شدهاست این نام را ابتدا استعمارگران اروپایی در نقشهها رایج نمودند. در منابع عربی و اسلامی کلاسیک اعم از سفر و رحله نویسان و مسالک و ممالک نویسان و تاریخ نویسان نامی از بحر عرب نیامده بلکه آنها کل این دریا را بحر فارس نامیدهاند. «تا سال ۱۹۵۸ هیج نوشته، سند و مکتوبی به زبان عربی وجود ندارد که عبارت خلیج عربی را برای خلیج فارس بکار برده باشد اما عکس موضوع صادق است یعنی در مکتوبات عربی بسیار زیادی دریای عرب امروزی با نام بحر فارس و بحر محیط العجم یا بحر مکران یا کرمان نام برده شده است». از جمله در آثار شخصیتهای برجسته زیر دریای عرب امروزی بنامهای بحر فارس یا نامهایی غیر از دریای عرب بکار رفته است:
ابن خردادبه -قدامه بن جعفر-یعقوبی - ابن فقیه همدانی- ابن رسته، سهراب - علی بن حسین مسعودی- اصطخری - بزرگ بن شهریار- مطهر بن طاهر مقدسی- ابوریحان بیرونی-ابن حوقل-مقدسی-ابن بلخی-شریف ادریسی-محمد بن نجیب بکران- زکریای قزوینی- ابوالفدا - شمسالدین انصاری دمشقی-شهابالدین نویری- ابن وردی- ابن بطوطه- مصطفی کاتب چلبی قسطنطنی- ابن خلدون- طبری- الماوردی-
استخری، مسعودی، بیرونی، حمدالله مستوفی، یاقوت حموی، حمزه اصفهانی، ناصرخسرو قبادیانی، ابوریحان بیرونی - حافظ ابرو و …
حافظ ابرو، عبدالله بن لطف بن عبدالرشید مورخ و جغرافیدان مشهور عصر تیموری (متوفای ۸۳۳ ق) صاحب آثاری در تاریخ اسلام و ایران، خاصه دروه تیمور و شاهرخ است. او در کتاب جغرافیای که به ویژه در فصول مربوط به ایران و ماوراءالنهر پر از اطلاعات مهم تاریخی است و از مهمترین آثار او به شمار میرودکه خود او شاهد وقایع بودهاست. ذکر دریاها و خلیج هارا در چند فصل شرح داده است.
فصل اول:
خلیج چین
گفتار دوم: «بحر الاخضر و هو بحرالهند». از نظر او بحر اخضر و بحر هند و بحر فارس یک دریا حساب میشوند. (او این دریا را شرح داده است همان محلی که امروزه دریای عرب نام دارد)
بحر فارس و کرمان
بحر قلزم (دریای سرخ)
بحر بربر (مدیترانه)
بحر اوقیانوس (اقیانوس اطلس یا بحر ظلمات)
Iran e Bozorg
یاقوت حموی در معجم البلدان: دریای محیط از طرف شرق به طرف غرب اول دریای چین است و بعد دریای هند که دو دریای بزرگ از آن منشعب میشود مانند دریای فارس که شرق آن تیز و مکران و غرب آن عمان است.
کتاب تاریخ المستبصر، کتابی در جغرافیای جنوب و غرب عربستان، منسوب به ابن مجاور دمشقی (م. ۶۰۱–۶۹۰ق. هنگام بیان مرزهای مناطق عربی، از بحر فارس یاد کرده و آن را مرز شرقی سرزمینهای عرب دانسته است. ((ص۵۲–۵۳، ۳۳۱)این کتاب، از منابع جغرافیایی جنوب و غرب شبه جزیره عربستان در سده هفتم ق. است.
همچنین در کتاب البدایه والنهایه ابو الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی الدمشقی (المتوفی: ۷۷۴ه) –
دریای اخضر
یقال لها البحر الاخضر فشرقیه بحر الصین وغربیه بحر الیمن وشماله بحر الهند وجنوبیه غیر معلوم *
الدمشقی در حالیکه در گفتار مفصل به بحر فارس پرداخته است اما نامی از بحر عرب نیاورده است ولی در عوض گفته است بحر اخضر شرق آن بحر چین و شمال آن بحر هند است جنوب آن شناخته شده نیست. این دقیقا همان جایی است که امروزه دریای عرب میگویند.
در کتاب: الزیج المولف: البتانی صفحه ۱۴ (موقع الوراق) چنین آمده است؛ و میبینید که او تمام مناطق خلیج فارس – دریاهای اطراف هند و چین و آفریقا را شرح داده ولی هیچ نامی از بحر عرب نیاورده و آنجا را بحر اخضر نامیده است. و خلیج آخر یخرج نحو ارض ایله وهو بحر القلزم (دریای سرخ) طوله الف واربعمائه میل و عرض طریقه الذی یسمی البحر الاخضر مائتا میل وعرضه فی الاصل سبعمائه میل.
و خلیج آخر یخرج نحو ارض فارس یسمی الخلیج الفارسی وهو بحر (من) البصره طوله الف واربعمائه میل وعرضه فی الاصل خمسمائه میل و عرض طریقه مائه وخمسون میلا. ویکون بین هذین الخلیجین اعنی خلیج ایله و خلیج فارس ارض الحجاز والیمن ویکون ما بین هذین الخلیجین الفا وخمسمائه میل. ویخرج منه ایضا خلیج آخر الی اقصی ارض الهند عند تمامه یسمی الخلیج الاخضر طوله الف وخمسمائه میل.
نقشه سال ۱۷۱۸ میلادی اثر کورنلی لو برون. در این نقشه نام دریای عمان به شکل «خلیج هرمز» ثبت شده است. به علاوه نام «دریای عرب» به دریایی در ساحل یمن اطلاق شده و آنچه که امروزه دریای عرب نامیده میشود، به شکل کلی «دریای هند» آمده است.
نقشه ایران در قرن شانزدهم میلادی از آبراهام اورتلیوس که نام دریای فارس و دریای هند در آن دیده میشود
کشورهای کناره
عمان
ایران
یمن
پاکستان
هندوستان
سریلانکا
سومالی
مالدیو
شهرهای کناره
بمبئی - هندوستان
کراچی - پاکستان
شناگاهها
کرانههای گوآ
ساحل جوهو در بمبئی | [
"اقیانوس هند",
"شبهجزیره عربستان",
"هندوستان",
"دریای عمان",
"خلیج فارس",
"رود سند",
"عمان",
"ایران",
"یمن",
"پاکستان",
"امارات متحده عربی",
"بمبئی",
"کراچی",
"هند",
"شاخ آفریقا",
"سازمان آبنگاری بینالمللی",
"Cape Guardafui",
"Ras al Hadd",
"Jiwani",
"Addu Atoll",
"مالدیو",
"Hafun",
"دریای لاکادیو",
"Sadashivgad",
"Cora Divh",
"لاکشادویپ",
"مکران",
"دریای اریتره",
"بحر مکران",
"دریای پارس",
"ابن خردادبه",
"قدامة بن جعفر",
"یعقوبی",
"ابن فقیه همدانی",
"ابن رسته",
"سهراب",
"علی بن حسین مسعودی",
"اصطخری",
"بزرگ بن شهریار",
"مطهر بن طاهر مقدسی",
"ابوریحان بیرونی",
"ابن حوقل",
"مقدسی",
"ابن بلخی",
"شریف ادریسی",
"محمد بن نجیب بکران",
"زکریای قزوینی",
"ابوالفدا",
"شمسالدین انصاری دمشقی",
"شهابالدین نویری",
"ابن وردی",
"ابن بطوطه",
"کاتب چلبی",
"ابن خلدون",
"طبری",
"الماوردی",
"استخری",
"مسعودی",
"بیرونی",
"حمدالله مستوفی",
"یاقوت حموی",
"حمزه اصفهانی",
"ناصرخسرو",
"حافظ ابرو",
"معجم البلدان",
"تاریخ المستبصر",
"سریلانکا",
"سومالی",
"کرانههای گوآ",
"جوهو",
"اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان"
] | [
"دریای عرب",
"آسیا",
"بومناحیههای دریایی",
"پهنههای آبی امارات متحده عربی",
"پهنههای آبی ایران",
"پهنههای آبی پاکستان",
"پهنههای آبی سومالی",
"پهنههای آبی عمان",
"پهنههای آبی مالدیو",
"پهنههای آبی هند",
"دریاهای آسیا",
"دریاهای اقیانوس هند",
"دریاها",
"شبهجزیره عربستان",
"مرز هند و پاکستان"
] |
1,270 | سلجوقیان | 2 | 1,385 | 0 | [
"سلجوقی",
"خاندان سلجوقی",
"ترک سلجوقی",
"سلسله سلجوقی",
"سلجوقيان",
"سلجوقي",
"سلسله سلجوقي",
"ترکان سلجوقی",
"سلاجقه",
"دوره سلجوقی",
"دوره سلجوقیان",
"دورهٔ سلجوقیان",
"ترك سلجوقي",
"تركان سلجوقي",
"خاندان سلجوقي",
"دوره سلجوقي",
"دورهٔ سلجوقی",
"دوره سلجوقيان",
"دورهٔ سلجوقي",
"دورهٔ سلجوقيان",
"سلسلهٔ سلجوقي",
"سلسلهٔ سلجوقی",
"دودمان سلجوقی",
"ترکمن سلجوقی",
"امپراطوری سلجوقیان",
"سلاجقه بزرگ"
] | false | 1,093 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "native_name",
"Item2": "سلجوقیان"
},
{
"Item1": "conventional_long_name",
"Item2": "سلسله سلجوقیان"
},
{
"Item1": "continent",
"Item2": "آسیا"
},
{
"Item1": "region",
"Item2": "خاورمیانه"
},
{
"Item1": "empire",
"Item2": "سلجوقیان"
},
{
"Item1": "year_start",
"Item2": "[[۴۲۹ (قمری)]][[۱۰۳۷ (میلادی)]]"
},
{
"Item1": "year_end",
"Item2": "[[۵۵۲ (قمری)]][[۱۱۹۴ (میلادی)]]"
},
{
"Item1": "p1",
"Item2": "غزنویان"
},
{
"Item1": "flag_p1",
"Item2": "Ghaznavid Empire 975 - 1187 (AD).PNG"
},
{
"Item1": "s1",
"Item2": "خوارزمشاهیان"
},
{
"Item1": "flag_s1",
"Item2": "Khwarezmian Empire 1190 - 1220 (AD).PNG"
},
{
"Item1": "image_flag",
"Item2": "Flag_of_the_Seljuk.png"
},
{
"Item1": "flag_alt",
"Item2": "پرچم امپراتوری سلجوقیان"
},
{
"Item1": "image_map_caption",
"Item2": "قلمرو سلجوقیان در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی"
},
{
"Item1": "image_map2",
"Item2": "قلمرو امپراطوری سلجوقیان.jpg"
},
{
"Item1": "image_map2_caption",
"Item2": "قلمرو سلجوقیان در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی (۲)"
},
{
"Item1": "capital",
"Item2": "[[نیشابور]]"
},
{
"Item1": "capital_exile",
"Item2": "[[ری]]، [[اصفهان]][[همدان]] (پایتخت غربی)[[مرو]] (پایتخت شرقی)"
},
{
"Item1": "common_languages",
"Item2": "[[فارسی]] (زبان رسمی)[[میانهای]][[عربی]] و [[ترکی]]، [[اغوز]] (محاورات روزمره و نظامی)"
},
{
"Item1": "religion",
"Item2": "[[اسلام]]، [[تسنن]]"
},
{
"Item1": "leader1",
"Item2": "[[طغرل بیک]] (بنیانگذار)"
},
{
"Item1": "leader2",
"Item2": "[[آلپ ارسلان]]"
},
{
"Item1": "leader3",
"Item2": "[[ملکشاه یکم]]"
},
{
"Item1": "leader4",
"Item2": "[[محمد یکم]]"
},
{
"Item1": "leader5",
"Item2": "[[احمد سنجر]]"
},
{
"Item1": "leader6",
"Item2": "[[طغرل سوم]] (واپسین)"
},
{
"Item1": "title_leader",
"Item2": "[[سلطان]]"
}
],
"Title": "دودمان قدیمی"
} | سلجوقیان (سلاجقه، آلسلجوق) ، دودمانی بودند که در سدههای پنجم تا ششم هجری قمری، بر بخشهای پهناوری از آسیای غربی و آسیای صغیر نظیر ایران، روم، افغان، شام، ارمن، گسترههای عرب و ترک و دیگر نقاط وسیع فرمان میراندند. موسس این سلسله طغرل بیک نام داشت که خود از نوادگان سلجوق بود و با شکست سلطان مسعود غزنوی، در نیشابور بر تخت نشست.
سلطنت سلجوقیان دو دوره متمایز داشت، یکی دوره اقتدار که عصر سه پادشاه نخستین آنان یعنی طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه را شامل است و دیگر دوره ضعف و انحطاط که پس از مرگ ملکشاه آغاز میگردد. سلطنت سلاجقه بزرگ که پایگاهشان خراسان بود تا سال ۵۵۲ برقرار بود، و بعدها در نتیجه بروز اختلافات بر سر جانشینی میان شاهزادگان، اقتدار مرکزی از میان میرود، و در نتیجه سلطنت آنان به چند قسمت تجزیه و تقسیم میگردد: بدین ترتیب سلجوقیان سوریه تا اوایل قرن ششم و سلجوقیان عراق و کرمان و کردستان تا اواخر سده ششم و سلجوقیان آسیای کوچک تا اواخر سده هفتم در قلمرو خود حکمرانی داشتند.
در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی این قلمرو به اوج اقتدار رسید. این محدوده از شرق تا ماوراءالنهر و از غرب تا دریای مدیترانه امتداد یافت. واپسین شاه این سلسله از سلجوقیان عراق عجم و طغرل سوم نام دارد.
سلجوقیان زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند و وزیران این دوره بهویژه عمیدالملک کندری و خواجه نظامالملک توسی خدمات مهمی به این زبان و عمران و آبادانی شهرها و گسترش فنون و دانشها نمودند.
قلمرو سلجوقیان در دوران سلطان ملکشاه یکم سلجوقی.
نیاکان سلجوقیان
خاندان سلجوقی را از بازماندگان یکی از قبایل ترکان اوغوز میدانند. اوغوزها قبیلهای از ترکان، شامل بر ۲۲ طایفه بودند که این طوایف، خود متشکل از شعبهها و تیرههایی بود. قسمتی از تاریخچه این قوم، با روایتهایی اساطیری و داستانی همراه است اما برای روشن شدن تبار آنان، ذکر میگردد. بنابر روایات اسلامی، فرزند ارشد نوح، که یافث نام داشت، از سوی پدر عهدهدار مشرق، ترکستان و نواحی اطراف آن شد و یافث که صحرا نشین بود، در اصطلاح ترکان، اولجای خان نام گرفت. جانشین اولجای خان که پادشاهی بزرگ بود، دیب یاوقوخان نام داشت و پسرانی با نامهای قراخان، اورخان، گورخان و کرخان داشت، که قراخان جانشین پدر شد و اوغوز که ترکان اوغوز خود را منسوب به او میدانند، فرزند قراخان بود. درباره کودکی اوغوز روایتهایی مطرح شده که مجال بیان آن در این مقاله وجود ندارد اما درباره اقدامات او روایت است که اعمالش سبب نزاع او با پدر و عموهایش شد که پس از کشته شدن آنان، اوغوز به مدت ۷۵ سال به نزاع و درگیری با ایل عموهای خود پرداخت و پس از شکست آنان بر ولایتهایشان تسلط یافت و سپس به جهانگشایی پرداخت. نوادگان و بازماندگان اوغوز که شامل طوایف و قبایل متعدد میشدند، در طی چندین قرن به جنگ و کشمکشهای درونی در میان اتحادیههای مختلف و حکومتهای ترک و نزاعهای و روابط بیرونی با امپراتوران چین و اطراف پرداختند و پس از گسترش اسلام و هجوم اعراب به نواحی شرقی، با آنان تماس پیدا کرده و دچار کشمکشهایی در ابتدا و روابطی در ادامه با آنان گشتند. آنان مدتی با اختیار و زمانهایی نیز تحت سلطه امپراتوران چین یا حاکمان متعدد، به گذران زندگی پرداختند. ترکان اوغوز علاوه بر این که در امپراتوری گوک-ترک، برجستهترین جایگاه را دارا بودند، از موقعیتی ویژه در اتحادیه تو-کیو نیز برخوردار بودند.
خانهای ترک بر اساس کتیبههای اورخون، از دودمان ترکهای اوغوز یا توقوز اوغوز بودند. در برخی دیگر از روایات، منبع تاسیس امپراتوری ترکان را شخصی به نام بومین میدانند. بر اساس اطلاعات همین کتیبه، اتحادیه توقوز اوقوز با دارا بودن نه قبیله، وسیعترین بخش مغولستان را تحت سیطره خود داشتند. علاوه بر این موارد، در کتیبههای اورخون که یادگار قرن هشتم میلادی هستند، درباره شکلگیری و ساختار درونی یک دولت ترک و عناوین و منصبهای متعدد و غیره سخنانی رانده شده و یک دوره پنجاه ساله از تاریخ ترکان که شامل ۶۸۰–۶۳۰ میلادی میباشد نیز تشریح شدهاست. دولت ترکان در قرن ششم، دارای تفاوتی واضح نسبت به دیگر دولتهای چادرنشین بودند که مشتمل بر اطاعت از یک دودمان فرمانروا به جای اطاعت از یک شخص بود. در کتیبههای ینی سئی نیز برای نخستین بار، از اتحادیه آلتی اغوز که مشتمل بر شش قبیله اوغوز بودند، یاد شدهاست، که این کتیبهها در قرن هفتم به نگارش درآمدهاند.
در اواخر سده دوم هجری (هشتم میلادی) اوغوزها راه مهاجرت به سمت غرب را در پیش گرفتند و از مسیر استپهای سیبری از طرف جنوب غرب تا دریاچه آرال و مرزهای ماوراءالنهر و از طرف شرق تا رود ولگا و جنوب روسیه پیشروی کردند. سرانجام اوغوزها در استپهای شرق دریای خزر اسکان گزیدند و فرمانروایشان که به یبغو شهرت داشت، بر قلمرویی مشتمل بر بخشهای انتهایی رود سیحون (سیر دریای سفلی) تا رود ولگا، مسلط گشت. قلمرو اوغوزها را در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) از دریای خزر تا حوزه میانی سیحون (سیر دریا) دانستهاند. هنگام تسلط ترکهای اوغوز بر حوزه پایینی سیر دریا، که خارج از سیطره سامانیان قرار داشته، مهاجرانی از ماوراءالنهر با رضایت ترکان بومی، سه شهر مسلماننشین شامل جند، خووارا (خواره) و ینگی کنت (یانگی کند) به معنای سکونتگاه جدید را بنا نمودند که این شهرها تحت حکومت اوغوزهای غیرمسلمان قرار داشتند. ینگی کنت که در مصب رود سیحون واقع بود، پایتخت زمستانی یبغوی اوغوزها بود. استقرار اوغوزها در سرحدات و حاشیههای شمالی قلمرو سامانیان که مصادف با قرن چهارم هجری صورت پذیرفت، مقدمه حوادث تاریخی فوقالعاده مهم در دهههای بعدی و نقطه آغاز حضور اوغوزها در صحنه تاریخ اسلام به صورت واضح و روشن بود.
پیشینه نخستین سلجوقیان
تاریخ سیاسی و نظامی ترکان سلجوقی با ورود سلجک (سلجوق) به درگیریهای سیاسی و نظامی در سرزمینهای واقع در شمال شرق دریای خزر و شمال ماوراءالنهر که مصادف با نیمه دوم سده چهارم هجری بودهاست، آغاز شد. سلجوق فرزند شخصی بود که دقاق، تقاق یا یقاق یا لقمان نام داشت. دقاق به تمریالیغ که به معنای سخت کمان است، شهرت داشت و عدهای از منابع او را با واسطه ۳۳ نسل، به افراسیاب بن پشنگ (شاه اساطیری ترکان) میرسانند، که عدهای از مورخان این نسبنامه را ساختگی میدانند. دقاق از اعضای طایفه قنق که خاستگاه فرمانروایان اوغوز بود، بهشمار میرفت و از امیران معتبر یبغو بود. روایتی نیز خدمت آنان در درگاه شاه خزران را بیان میدارند. سلجوق به علت مقام ارجمند دقاق در حکومت یبغوی اوغوزها، پس از پدر و از جانب یبغو، عهدهدار سمت سوباشی (فرماندهی لشکر) شد. پس از مدتی روابط میان یبغو و سلجوق به علل مختلفی که منابع بیان میدارند و بهطور کلی مشتمل بر افزایش روزافزون قدرت سلجوق، حسادت و فتنهانگیزی همسران یبغو و حسادت یبغو به قدرت و مقام سلجوق میباشد، رو به تیرگی نهاد و موجب شد سلجوق به اجبار به همراه یاران و احشامش، در سده چهارم هجری (واپسین دهه سده دهم میلادی) به سوی جند متواری گشت. در آنجا وی به همراه خاندانش به دین اسلام گروید و سلجوق مذهب حنفی اختیار نمود که در نتیجه، خاندان سلجوقی و زیردستانشان نیز به مذهب حنفی گرویدند. او را نخستین فرد از از ترکمانان اوغوز میدانند که اسلام اختیار کردهاست. البته عدهای از محققان به واسطه نامهای فرزندان سلجوق که شامل میکائیل، موسی و اسرائیل میباشد، او را یهودی یا مسیحی نستوری مذهب میدانند، که این فرضیه نمیتواند قابل تکیه باشد زیرا اسامی یاد شده، اسلامی هم میباشند. سلجوقیان دو مرتبه در سال را به سفر مشغول بودند و نخست سفر زمستانی به نور که در نزدیکی بخارا واقع بود و دیگری نیز سفر تابستانه به سغد که در نزدیکی سمرقند قرار داشت، را شامل میشد. آنچه به حقیقت نزدیکتر مینماید این است که ایل سلجوقی پس از وصول به حدود و مرزهای ماوراءالنهر و استقرار در آن مکان، از مذهب شمنی ترک و مغولی خود فاصله گرفته و به اسلام گرویدهاند. از اقدامات او پس از سکونت در جند و پذیرش اسلام، از نجات ساکنان بخش سفلای سیردریا از خراجی که بر عهده آنان بود، خبر دادهاند که بر همین اساس، روابط نزدیک و تنگاتنگی میان مسلمانان ساکن این منطقه و بازماندگان سلجوق برقرار گشت. سلجوق، در سن ۶۷ یا ۱۰۰ سالگی و در شهر جند وفات یافت و در همان مکان نیز به خاک سپردهشد.
ورود سلجوقیان به ماوراءالنهر را پس از درگذشت سلجوق یا در زمان حیات وی و به رهبری پسرانش، میدانند. روایات در باب تعداد فرزندان سلجوق و نام آنان، متفاوت است، اما سه نام در تمام روایات تکرار شدهاند که شامل اسرائیل، موسی یبغو و میکائیل میباشند. دو نام دیگر نیز بر طبق بعضی روایات شامل یونس و یوسف میباشند. عدهای وارثان سلجوق را متشکل از چهار پسر به نامهای اسرائیل، موسی بیغو، یونس یا یوسف و میکائیل میدانند. پس از سلجوق پسرانش، اسرائیل، موسی یبغو و میکائیل به همراه فرزندان میکائیل که طغرلبیک و چغریبیک بودند، وارد چرخه نزاعها و درگیریهایی که در ماوراءالنهر و خوارزم در جریان بود، شدند و در خدمت کسانی مانند سامانیان که به آنان اطمینان برخورداری از مراتع برای احشامشان را میدادند، درمیآمدند و حتی در برابر دیگر ترکان پایداری میکردند. در اواخر دوره سامانیان وقایعی روی داد و عدهای از ترکان برای جنگ به دیگر ترکان، در ابتدا به امیر سامانی یاری رسانده و دشمنانش را شکست دادند اما در ادامه راه به سامانیان خیانت کرده و از آنان روی گردانیدند که بحثهایی پیرامون نقش خاندان سلجوق و دیگر ترکان در این زمینه شکل گرفته که در بعضی انگشت اتهام به سمت سلجوقیان دراز شده و در بعضی دیگر آنان را تبرئه کردهاند. پس از گذر از دوره سامانیان، سلجوقیان به اطاعت از قراخانیان روی آوردند و در خدمت آنان درآمدند و به زندگی کوچنشینی خود ادامه داده و قدرت خود را افزایش دادند. آل سلجوق با شخصی از قراخانیان به نام علی تگین همکاری کردند و او را در تصرف بخارا در سال ۴۱۱ هجری، یاری رساندند و سپس بزرگان سلجوقیان به وصلت با دختر علی تگین اقدام نمود که به دریافت جایگاهی ممتاز در حکومت علی تگین منجر شد.
از سمت دیگر، محمود غزنوی با بهرهگیری از اغتشاشاتی که در قلمرو قراخانیان در جریان بود و به بهانه رهایی بخشیدن ستمدیدگان از ظلم علی تگین و در حقیقت با محقق نمودن آرزوی خویش و حضور در آن سوی جیحون و سرکوب علی تگین که بر بخارا و سمرقند تسلط داشت، به آن ناحیه لشکرکشی نمود که با ورود او به ماوراءالنهر، علی تگین به بیابانها گریخت و متحدش اسرائیل بن سلجوق نیز پنهان گشت. بر اساس روایات مختلف، اسرائیل با وقوف یمین الدوله به مخفیگاهش دستگیر شد و به سوی غزنین و سپس به سمت هند فرستاده شد و تا پایان عمر در آنجا بود. اما بنابر دیگر روایات موجود، محمود یکی از برادران را برای حضور در بارگاهش دعوت نمود که اسرائیل به علت تقدم و ارشد بودن، به این دعوت رفت و در آغاز نیز محمود با او به گرمی و مهربانی و با احترام برخورد نمود و لشکریان فراوانش را نیز بازگرداند اما با اطلاع بر قدرت روزافزون سلجوقیان و تعداد پرشمار آنان، او را که رهبر سلجوقیان بود، به همراه یارانش دستگیر نمود و در قلعهای در هند جای داد که اسرائیل در همانجا جان سپرد. محمود برای جلوگیری از شورش و قیام سلجوقیان، به آنان اطمینان داد که این واقعه تصادفی و موقتی است و به زودی رفع میگردد. خاندان سلجوقی نیز در ابتدا قصد خروج بر علیه محمود را داشتند اما به واسطه پیام او و همچنین قدرت و هیبت محمود غزنوی از این کار منصرف گشتند.
ترکمانان از سلطان محمود غزنوی درخواست نمودند تا به آنان اجازه دهد در خراسان ساکن شوند و از امکانات محیطی آن بهرهمند گردند، زیرا در مکانی که حضور داشتند، از تنگی چراگاه و ستم امیران در عذاب بودند. محمود نیز به واسطه لشکر قدرتمند خویش، غرور خود و تصور منهدم شدن قدرت سلاجقه با مرگ رهبرشان، نصایح و مشورتهای اطرافیانش را نادیده گرفت و به ترکمانان اجازه حضور در خراسان را ابلاغ نمود. ترکمانان به واسطه این اجازه از رودخانه جیحون عبور نمودند و در بیابان سرخس، فراوه و باورد سکونت گزیدند. روایتی نیز اقامت آنان میان نسا و ابیورد را مطرح میکند. یکی از مخالفان سرسخت این تصمیم محمود، ارسلان جاذب امیر طوس بود که به مخالفت علنی با این تصمیم پرداخت اما محمود به هشدارهای او وقعی ننهاد و او را سختگیر خواند. عدهای نیز نیروی قابل اتکای ترکمانان و درآمد حاصل از حضورشان در خراسان را از دلایل موافقت سلطان محمود با این امر، بیان میدارند. بدین ترتیب ترکمانان در خراسان اسکان یافتند و از چراگاههای گسترده و نعمتهای فراوان آن بهره جستند اما پس از مدتی به چپاول و طغیان اقدام نمودند. مردم از آنان شکایت به سلطان محمود بردند و سلطان نیز ارسلان جاذب را فرمان به سرکوب آنان داد اما او نتوانست بر اوضاع مسلط شود در نتیجه سلطان در نامهای دیگر او را سرزنش نمود اما ارسلان خواستار حضور سلطان محمود در آنجا جهت سرکوب ترکمانان گشت و محمود نیز با آزردگی و خشم فراوان در سال ۴۱۹ هجری به سمت طوس حرکت کرد. سلطان پس از دیدار با ارسلان در جریان مشکلات و وقایع قرار گرفت و نیرویی فراوان را در اختیار ارسلان قرار داد تا ترکمانان را سرکوب نماید و ارسلان نیز در در نبردی در نزدیکی رباط فراوه، آنان را شکست داد. در جریان این شکست عدهای از ترکمانان کشته و عدهای اسیر شدند و بقیه نیز به سوی بلخان، دهستان گریختند. ترکمانان با وجود این شکست سخت کاملا از میان نرفتند و در انتظار نشستند تا بار دیگر به سرزمینهای گذشته بازگردند. پس از مرگ سلطان محمود، ترکمانان امیدوار شدند که به خراسان بازگردند و در این راه با نامهنگاریهایی به سلطان مسعود و قبول تعهداتی، وارد آن سرزمینها گشتند. ترکمانان پس از مدتی اقدامات خود را از سر گرفتند و به تاخت و تاز و غارت در خراسان پرداختند. یکی از مواردی که موجب پیشرفت کار آنان شد، عدم توجه کافی سلطان مسعود به خطر واقعی آنان و تمرکز مسعود بر روی هند بود که در پایان موجب شکست سنگین مسعود و سقوط سلسلهاش و مرگ او گشت. ترکان سلجوقی در چندین جنگ در ایالات مختلف به رویارویی با مسعود پرداختند و هر بار او یا عاملانش را دچار هزیمت نمودند.
طغرل بیک
ابتدای سلطنت سلجوقیان را باید با خطبه سلطنت برای رکن الدین ابوطالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق (طغرل بیک) در تاریخ شوال ۴۲۹ هجری در نیشابور دانست.
طغرل به کمک ابوالقاسم علی بن عبدالله جوینی معروف به سالار پوژکان، که همواره در دستگاه قدرت طغرل باقیماند، به نیشاپور وارد و سلطنت را آغاز کرد.
طغرل برای خود اسمی عربی به نام، رکنالدین ابوطالب محمد را انتخاب کرد و این نام و مقام مورد تایید خلیفه عباسی قرار گرفت.
طغرل وزیری با کفایت که او را هم رده خواجه نظامالملک طوسی میدانند به نام عمیدالملک کندری داشت و سیاست و تدبیر او به طغرل یاری بسیار رساند.
طغرل بیک در سال ۴۳۳ به شهر ری وارد شد و این شهر را آباد کرده و به پایتختی برگزید.
او سرانجام در رمضان ۴۵۵ هجری بعد از ۲۶ سال سلطنت در سن هفتاد سالگی در ری درگذشت و در مکانی که به برج طغرل (درابن بابویه)معروف است دفن شد.
آلب ارسلان
عضدالدوله محمد آلپ ارسلان بن جغری (۴۵۵–۴۶۵هجری) بعد از مرگ عمویش طغرل به سلطنت رسید و وزارت را به عمیدالملک کندری سپرد. اما بعد از مدتی آلپ ارسلان به تحریک رقیب عمیدالملک (خواجه نظام الملک طوسی) او را به قتل رساند و نفوذ او به خواجه نظام الملک طوسی منتقل شد.
بیشتر عمر آلب ارسلان در جنگ با عیسویان سپری شد. او به قصد گسترش اسلام به ارمنستان حمله کرد و بر آن سرزمین غالب شد. اما بعد از غلبه بر آن سرزمین در سال ۴۶۴ با حمله ارمانیوس دیوجانوس -امپراتور روم- مواجه شد.
آلب ارسلان در نبرد ملازگرد، رومیان را به سختی شکست داد و امپراتور ارمانیوس دیوجانوس را دستگیر کرد. مورخان این جنگ را مقدمه تسخیر بیتالمقدس و آغاز جنگهای صلیبی میدانند.
آلب ارسلان سرانجام به دست فردی به نام یوسف الخوارزمی که در جنگ آلپ ارسلان با حاکم تاوغاچ دستگیر و زندانی شده بود به سختی مجروح شد و بعد از چهار روز جان سپرد. تاریخنگاران چنین ذکر میکنند که آلپ ارسلان پیش از مرگ چنین گفتهاست:
«دیروز در روی تپهای بودم و زمین را مینگریستم که زیرپای ارتشم به لرزه درمیآمد. در این هنگام به خود گفتم حاکم این جهان منم، چه کسی است که میتواند با من مقابله کند. خداوند غرور مرا دیده و جان مرا به وسیله یک اسیر گرفت».
ملکشاه
ملکشاه پسر آلپ ارسلان، بعد از مرگ پدرش به کمک خواجه نظامالملک به سلطنت دست یافت. او به کمک فراست و دانایی خواجه نظامالملک توانست به تمام رقیبان سلطنتی خود از جمله شاهزادگان سلجوقی مدعی غلبه کند.
او موفق به توسعه سرزمینهای تحت سلطه سلجوقیان شد. از متصرفات او میتوان به بازپسگیری اورشلیم از فاطمیون مصر و انطاکیه از روم شرقی نام برد. عراق عرب، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام از دیگر محدودههای تحت تصرف او میباشند.
حکومت ملکشاه که در سال ۴۶۵ هجری آغاز شده بود، پس از برکناری خواجه نظامالملک و روی کار آمدن تاجالملک قمی، حرکتی رو به زوال در پیش گرفت.
عاقبت، خواجه نظامالملک در نهاوند بدست یکی از اسماعیلیان به نام ابوطاهر اوانی در سال ۴۸۵ هجری کشته شد. البته بنا به روایتی دیگر، خواجه نظام الملک به دست یکی از غلامان خود و به تحریک تاج الملوک که پیشکار ترکان خاتون همسر زیبای ملکشاه بود، با ضربت دشنه کشته شد.
ملکشاه نیز در همان سال و تنها سی و پنج روز پس از مرگ خواجه نظام الملک، در حالیکه در بغداد مهمان خلیفه عباسی بود، دچار زردی گردید و زندگی را بدرود گفت.
انشعاب در حکمرانی سلجوقیان
سلجوقیان از همان آغاز پیروزی بر غزنویان، ولایتهای کشور را بین سران خود تقسیم کردند. دارالملک (پایتخت) هر کدام از سلاجقه بدین شرح بود: جغری بیگ شهر مرو، موسی یبغو بست در سیستان و هرات، قاورد شهذ کرمان، طغرل شهر ری، ابراهیم ینال شهر همدان، قتلمش گرگان و دامغان، و امیر یاقوتی ابهر، زنگان (زنجان) و آذربایجان را ولایت و مرکز حکومتی خود قراردادند.
یه علت گسترش حکومت سلاجقه، ملکشاه، کشور را به ایالات و ولایات مختلف تقسیم کرده بود و هر ولایت را یکی از شاهزادگان، امراء یا اتابکان اداره میکرد.
اینان به علت دوری از اصفهان، پایتخت آن عهد و قدرتی که ملکشاه به آنها داده بود، بعد از مدتی شروع به تشکیل حکومتی جدا و مستقل کردند.
سلسله خوارزمشاهیان به دست انوشتکین غرجه که یکی از امراء بود تاسیس شد.
اتابکان نیز برای خود دم از استقلال زدند. در کرمان سلسله سلاجقه کرمان و در روم سلسله سلاجقه روم بوجود آمد. از طرف دیگر اتابکان آذربایجان و اتابکان لرستان هم ادعای استقلال کردند.
سلطان محمد
سلطان محمد را میتوان آخرین پادشاه سلجوقیان دانست که بر تمام تصرفات این سلسله حکومت کرد. پس از اینکه ملکشاه زندگی را بدرود گفت بین پسران و شاهزادگان سلجوقی جدال سنگینی درگرفت.
… ابتدا بین دو پسر او محمود و پسر بزرگ برکیارق جنگ بر سر تاج و تخت سر گرفت. این جدال عاقبت در اصفهان با پیروزی محمود به پایان رسید و برکیارق زندانی شد. اما بعد از مدتی محمود بر اثر بیماری آبله در گذشت و قدرت دوباره به برکیارق برگردانده شد.
گستره حکومت سلجوقیان در آسیا.
محمد پسر دیگر ملکشاه که در آن موقع سلطنت گنجه را بر عهده داشت سر به شورش علیه برادر خویش برداشت. بجز جنگ اول که در نزدیکی همدان رخ داد و با شکست محمد به پایان رسید، پنج جنگ دیگر نیز رخ داد که عاقبت با صلح بین دو برادر به پایان رسید. اما برکیارق در سال ۴۹۸ هجری یک سال بعد از صلح با برادرش محمد در گذشت و امور به محمد منتقل شد.
سلطان محمد امور مربوط به خراسان را به برادر خود سنجر واگذار کرد و خود امور دیگر تصرفات را به عهده گرفت. شام، آسیای صغیر و عراق عرب بخاطر از بین رفتن قدرت خلفای عباسی در فرمان او بود.
سلجوقیان در شرق ایران
بعد از آنکه سلطان محمد در گذشت سلطنت ایران تقریبا به دو قسمت تقسیم شد: سلجوقیان شرق به دست سلطان سنجر برادر سلطان محمد و سلجوقیان غرب به دست محمود. سلطان سنجر در دوران سلطنت خود کشمکشهای فراوانی را پشت سر گذاشت، اما قسمتی از کشور یعنی خراسان به پایتختی مرو را کاملا در اختیار خود داشت.
عاقبت سنجر در سن ۷۲ سالگی و بعد از تقریبا ۶۲ سال سلطنت در سال ۵۵۲ هجری زندگی را بدرود گفت. سنجر برای خود جانشینی نداشت و خواهر زادهاش رکن الدین محمود به جای او بر تخت نشست.
اما در سال ۵۷۷ هجری به دست یکی از سرداران سلجوقی نابینا شد و اواخر حیات خود را در زندان به سر میبرد.
بدینسان، حکومت سلجوقیان شرق ایران با مرگ سلطان سنجر از بین رفت.
بطور کلی علل زوال خاندان سلجوقیان عبارتند از:
جنگهای داخلی و نبردهای درونطایفه
ملوک الطوایفی و تجزیه قلمرو
ناتوانی مردم به دلیل مالیاتهای بسیار
تضعیف نیرو و روحیه ارتش
طغرل بن ارسلان سلجوقی
طغرل فرزند سلطان ارسلانشاه ملقب به «رکن الدنیا، طغرل سوم»، پس از مرگ پدر بر اریکه پادشاهی نشست. وی در آغاز پادشاهی با تدبیر و اندیشه و کفایتمندی وزیر خود بر مشکلات و سختیها فائق آمد و توانست برای مدت یک دهه آسودهخاطر امارت کند. او بر رقیبان خود مانند اتابک ایلدگز، عثمان قزل ارسلان، خلیفه ناصرالدین بالله (حاکم بغداد وقت) و چندی سلطان تکش خوارزمشاه پیروز شد و از مشهورین و دلاوران تاریخ سلسله سلجوقی است.
در پی مناشقات پی در پی با سلطان تکش خوارزمشاه پس از چندی، بار دیگر او علیه طغرل سوم برخاست و رهسپار عراق شد. طغرل نیز از همدان بیرون آمده و در روز بیست و چهارم جمادی الثانی ۵۹۰ ق، از ری به آهنگ مبارزه با تکش، سپاه خود را در برابر سپاه خوارزمشاهیان به صف آورد. نهایت، به سبب خیانت فرماندهان و بزدلی سپاهیان سلجوقی، طغرل یکه و تنها در میدان باقی ماند. دشمنان نیز او را محاصره کرده و به قتل آوردند.
و بدین سبب با مرگ او، سلسله سلجوقیان در ایران فرو پاشید.
سلسلههای دستاورد
سلاطین سلجوقی
شجرهنامه آلسلجوق
رویدادهای برجسته
اوضاع اداری کشور
نوشتار اصلی :اوضاع اداری سلجوقیان
نظام دیوانی مهمترین بخش حکومت سلجوقی بود. وزرا اکثرا از نخبگان عصر سامانی بودند که بعد از سقوط غزنویان در ایران به سلجوقیان پیوستند تا ارزشهای فرهنگی خود را حفظ کنند. به همین دلیل مقام وزیر وظایف بسیاری را بر عهده داشت همچون وظایف مالی، وظایف نظامی، وظایف قضایی و مذهبی و وظیفه تصدی و تشریفات. اما مهمترین و اصلیترین وظیفه وزرا حفظ روابط حسنه بین خلیفه و سلطان بود (خلیفه قدرت عرفی و مذهبی و سلطان قدرت سیاسی را داشت)
امرا و فرماندهان سلجوقی مرکب از فرماندهان نظامی و حکام ولایات بودند که آنها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد: آنهایی که در درگاه سلطان بودند، آنهایی که زمیندار بودند و آنهایی که آواره بودند.
یکی از مقامهایی که با قدرتگیری سلجوقیان دچار تحول شدید شد، منصب قاضی بود. رئیس قاضیان قاضی القضات نام داشت که در پایتخت توسط سلاطین سلجوقی انتخاب میشد.
اوضاع مدنی
یکی از خصیصههای مهم وضع اجتماعی عصر سلجوقی هجوم دستههای ترکمن به شهرها و روستاهای ایران بود. یکی از مهمترین نیازهای مردم شهرها از طریق فراوردههای دامی تامین میشد.
کشاورزی اصلیترین منبع درآمد دولت بود که وزیر مسئولیت افزایش آن را داشت.
اصلیترین مالیاتها در عهد سلجوقی عبارت بود از: مالیات ارضی، مالیات مراتع و مالیات احشام.
فرهنگ
بنیادگذاری مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس گوناگون از کوششهای فرهنگی این دورهاست.
نویسندگان و مشاهیری مانند: امام فخر رازی، امام محمد غزالی، ابوالفرج بنجوزی، شیخ شهاب الدین سهروردی، امام الحرمین جوینی و امثال آنان نیز در این روزگار میزیستند.
زبان فارسی در این دوره رواج کامل یافت و بیشتر پادشاهان سلجوقی در گسترش فرهنگ و تمدن ایرانی و سخن فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسیزبان کوشش فراوان کردند.
پادشاهان سلجوقی برخی خود شعر میسرودند، چنانکه ملکشاه سلجوقی هم اشعار فارسی حفظ داشت و هم خود به فارسی شعر میگفت و همچنین طغرل سوم آخرین پادشاه این سلسله شاعر فارسی گوی بودهاست.
گروهی از شاعران این دوره همچون امیرالشعرا معزی، انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخنسرایان و نویسندگان دیگری که در این دوره از پشتیبانی شاهان و وزیران سلجوقی برخوردار بودند عبارتند از: ابوالفضل بیهقی، خواجه عبدالله انصاری، اسدی طوسی، حکیم ناصر خسرو، عمر خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و دیگران… شعر فارسی در این روزگار پیشرفتهایی کرد و سبک ویژهای به نام سبک عراقی در آن پدید آمد.
همچنین در دوران سلجوقی آثاری چون کتاب «الابنیه عن حقایق الادویه» در داروشناسی و مفردات دارو «زادالمسافرین» ناصرخسرو در حکمت نظری و «کیمیای سعادت غزالی در حکمت عملی به فارسی نوشته شدند؛ ولی کسانی چون زمخشری و شهرستانی، نیز در این دوره کتب فراوانی به زبان عربی که در واقع زبان دینی بهشمار میرفت تالیف کردند.
هنر در دوران سلجوقیان
نوآوریهای معماران ایرانی در این دوره از هند تا آسیای صغیر، نتایج و پیآمدهای وسیعی دربرداشت؛ و هنرمندان در گستره وسیعی از هنرها، شامل نساجی و سفالگری، عاج کاری، فلزکاری با ویژگیهای منطقهای آثار ماندگاری را خلق کردند.
سلجوقنامه
دودمان زنگیان
آل کاکویه
تاریخ نظامی ایران
پادشاهان سلجوقی
سلجوقیان کرمان
سلجوقیان روم
سلجوقیان عراق عجم | [
"۴۲۹ (قمری)",
"۱۰۳۷ (میلادی)",
"۵۵۲ (قمری)",
"۱۱۹۴ (میلادی)",
"نیشابور",
"ری",
"اصفهان",
"همدان",
"مرو",
"فارسی",
"زبان خوارزمی",
"زبان عربی",
"زبان ترکی",
"زبانهای اغوز",
"اسلام",
"سنی",
"طغرل بیک",
"آلپ ارسلان",
"ملکشاه یکم",
"سلطان محمد سلجوقی",
"احمد سنجر",
"طغرل بن ارسلان سلجوقی",
"سلطان",
"غرب آسیا",
"آسیای صغیر",
"ایران",
"روم باستان",
"افغانستان",
"شام (سرزمین)",
"ارمنستان",
"عرب",
"ترک",
"سلطان مسعود غزنوی",
"طغرل",
"آلب ارسلان",
"ملکشاه",
"خراسان",
"عراق",
"سلجوقیان کرمان",
"آسیای کوچک",
"ملکشاه سلجوقی",
"ماوراءالنهر",
"دریای مدیترانه",
"سلجوقیان عراق عجم",
"زبان فارسی",
"عمیدالملک کندری",
"خواجه نظامالملک توسی",
"سلجوقیان",
"مردمان ترک",
"غز",
"قبیله",
"نوح",
"یافث",
"ترکستان",
"چین باستان",
"مردم عرب",
"سنگنبشته اورخون",
"اوغوز",
"مغولستان",
"دریاچه آرال",
"فرارود",
"رود ولگا",
"روسیه",
"دریای خزر",
"یبغو",
"سیردریا",
"سامانیان",
"سلجوق",
"دقاق تمربالیغ",
"افراسیاب",
"حنفی",
"یهودی",
"مسیحی",
"نسطوری",
"بخارا",
"سغد",
"سمرقند",
"شمنباوری",
"مغول",
"خوارزم",
"آل افراسیاب",
"علی تکین",
"سلطان محمود غزنوی",
"آمودریا",
"اسرائیل بن سلجوق",
"یمین الدوله",
"غزنی",
"هندوستان",
"ترکمنها",
"سرخس",
"فراوه",
"باورد",
"نسا",
"ابیورد",
"ارسلان جاذب",
"طوس",
"نیشاپور",
"رکنالدین ابوطالب محمد",
"خلیفه عباسی",
"خواجه نظامالملک طوسی",
"برج طغرل",
"ابن بابویه",
"خواجه نظام الملک طوسی",
"رومانوس چهارم",
"روم",
"نبرد ملازگرد",
"رومیان",
"بیتالمقدس",
"جنگهای صلیبی",
"خواجه نظامالملک",
"اورشلیم",
"فاطمیون مصر",
"انطاکیه",
"روم شرقی",
"عراق عرب",
"گرجستان",
"شام",
"تاجالملک قمی",
"نهاوند",
"اسماعیلیان",
"ابوطاهر اوانی",
"ترکان خاتون",
"بغداد",
"اتابکان",
"خوارزمشاهیان",
"انوشتکین غرجه",
"کرمان",
"سلاجقه روم",
"اتابکان آذربایجان",
"اتابکان لرستان",
"محمد یکم سلجوقی",
"محمود پسر ملکشاه",
"برکیارق",
"آبله",
"گنجه",
"سلطان محمد",
"سنجر",
"خلفای عباسی",
"سلطان سنجر",
"رکن الدین محمود",
"ارسلانشاه یکم",
"اتابک شمسالدین ایلدگز",
"عثمان قزل ارسلان",
"ناصر (خلیفه)",
"تکش خوارزمشاه",
"اوضاع اداری سلجوقیان",
"نظامیه",
"بلخ",
"فخر رازی",
"امام محمد غزالی",
"ابوالفرج بنجوزی",
"سهروردی",
"جوینی",
"معزی",
"انوری",
"خاقانی",
"نظامی گنجوی",
"ابوالفضل بیهقی",
"خواجه عبدالله انصاری",
"اسدی طوسی",
"ناصر خسرو",
"عمر خیام",
"سنایی",
"جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی",
"سبک عراقی",
"الابنیه عن حقایق الادویه",
"زادالمسافرین",
"ناصرخسرو",
"کیمیای سعادت",
"غزالی",
"زمخشری",
"شهرستانی",
"معماران",
"ایرانیها",
"هند",
"سلجوقنامه",
"دودمان زنگیان",
"آل کاکویه",
"تاریخ نظامی ایران",
"پادشاهان سلجوقی",
"سلجوقیان روم"
] | [
"سلجوقیان",
"اسلام در قرون وسطی",
"امپراتوریهای مسلمان",
"ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۰۳۷ (میلادی)",
"ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۱۹۴ (میلادی)",
"پادشاهیهای پیشین",
"تاریخ آسیای مرکزی",
"تاریخ نیشابور",
"ترکان اغوز",
"جنگهای صلیبی",
"حکومتهای ایران در سده ۱۱ (میلادی)",
"حکومتهای ایران در سده ۱۲ (میلادی)",
"دربارهای فارسیزبان",
"سلسلههای ترک",
"سلسلههای غیر ایرانی حاکم بر ایران",
"سلسلههای مسلمان",
"کشورهای پیشین در خاورمیانه",
"نخستین جنگ صلیبی"
] |
1,271 | فهرست سرودهای ملی کشورها | 0 | 140 | 0 | [
"فهرست سرودهاي ملي كشورها"
] | false | 125 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | فهرستی از سرودهای ملی کشورهای جهان:
آسیا
سرود ملی جمهوری آذربایجان
سرود ملی اردن
سرود ملی افغانستان
سرود ملی ایران
سرود ملی اسراییل
سرود ملی پاکستان
سرود ملی تاجیکستان
سرود ملی ترکیه
سرود ملی عراق
سرود ملی عربستان سعودی
سرود ملی سوریه
سرود ملی لبنان
سرود ملی ارمنستان
اروپا
سرود ملی روسیه
سرود ملی فرانسه
سرود ملی گرینلند
سرود ملی ایتالیا
سرود ملی آلمان
سرود ملی بریتانیا
سرود ملی جمهوری چک
سرود ملی اسلواکی
آمریکا
سرود ملی ایالات متحده آمریکا
سرود ملی کانادا
آفریقا
سرود ملی اتیوپی
سرود ملی الجزایر
سرود ملی مراکش
اقیانوسیه
سرود ملی استرالیا
ایالات فدرال میکرونزی
مناطق و جمهوریهای خودمختار
سرود ملی کردستان
سرود ملی
سرودهای ملی کشورها | [
"سرود ملی جمهوری آذربایجان",
"سرود ملی اردن",
"سرود ملی افغانستان",
"سرود ملی ایران",
"هاتیکوا",
"قومی ترانه",
"سرود ملی تاجیکستان",
"سرود ملی ترکیه",
"سرود ملی عراق",
"سرود ملی عربستان سعودی",
"سرود ملی سوریه",
"سرود ملی لبنان",
"سرود ملی ارمنستان",
"سرود ملی روسیه",
"سرود مارسییز",
"سرود ملی گرینلند",
"سرود ملی ایتالیا",
"سرود ملی آلمان",
"سرود ملی بریتانیا",
"سرود ملی جمهوری چک",
"سرود ملی اسلواکی",
"پرچم پرستاره",
"ای کانادا",
"سرود ملی اتیوپی",
"سرود ملی الجزایر",
"سرود شریفین",
"سرود ملی استرالیا",
"ایالات فدرال میکرونزی",
"ای رقیب",
"سرود ملی"
] | [
"سرودهای ملی",
"فهرستهای سرودهای ملی",
"فهرستهای نشانهای ملی",
"فهرستها",
"نویسندگان سرود ملی"
] |
1,272 | سرود ملی تاجیکستان | 0 | 38 | 0 | [
"سرود ملي تاجيكستان"
] | false | 6 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "title",
"Item2": "سرود ملی تاجیکستان"
},
{
"Item1": "image",
"Item2": "Flag of Tajikistan.svg"
},
{
"Item1": "prefix",
"Item2": "ملی"
},
{
"Item1": "author",
"Item2": "[[گلنظر کلدی]]"
},
{
"Item1": "composer",
"Item2": "[[سلیمان یوداکوف]]"
},
{
"Item1": "music_date",
"Item2": "۱۹۴۶"
},
{
"Item1": "adopted",
"Item2": "۱۹۹۴"
},
{
"Item1": "sound",
"Item2": "Tajikistan anthem.ogg"
},
{
"Item1": "sound_title",
"Item2": "سرود ملی تاجیکستانبرای دیدن زیرنویس فارسی با خط عربی بر روی cc کلیک کنید."
}
],
"Title": "anthem"
} | سرود ملی تاجیکستان (که در فارسی تاجیکی نیز با نام سرود ملی معروف است) پس از استقلال تاجیکستان از اتحاد جماهیر شوروی، از سال ۱۹۹۱ رسمیت یافتهاست. این سرود از سوی گلنظر کلدی سروده شده و سازنده موسیقی آن سلیمان یوداکوف است.
متن سرود
الفبای فارسی
الفبای سیریلیک
الفبای لاتین
دیار ارجمند ما،
به بخت ما سر عزیز تو بلند باد،
سعادت تو، دولت تو بیگزند باد
ز دوری زمانهها رسیدهایم
به زیر پرچم تو صف کشیدهایم، کشیدهایم
زنده باش، ای وطن، تاجیکستان آزاد من!
برای ننگ و نام ما
تو از امید رفتگان ما نشانهای،
تو بهر وارثان جهان جاودانهای،
خزان نمیرسد به نوبهار تو،
که مزرع وفا بود کنار تو، کنار تو
زنده باش، ای وطن، تاجیکستان آزاد من!
تو مادر یگانهای،
بقای تو بود بقای خاندان ما،
مرام تو بود مرام جسم و جان ما،
ز تو سعادت ابد نصیب ماست،
تو هستی و همه جهان حبیب ماست، حبیب ماست،
زنده باش، ای وطن، تاجیکستان آزاد من!
,
,
,
,
, !
,
,
,
,
, !
,
,
,
,
, ,
, !
Dijori arçmandi mo,
Ba baxti mo sari azizi tu baland bod,
Saodati tu, davlati tu begazand bod
Zi duriji zamonaho rasidaem
Ba zeri parcami tu saf kaşidaem, kaşidaem
Zinda boş ej Vatan, Toçikistoni ozodi man!
Baroi nangu nomi mo
Tu az umedi raftagoni mo nişonaī,
Tu bahri vorison çaxoni çovidonaī,
Xazon namerasad ba navbahori tu,
Ki mazrai Vafo buvad kanori tu, Kanori tu
Zinda boş ej Vatan, Toçikistoni ozodi man!
Tu modari jagonaī,
Baqoi tu buvad baqoi xonadoni mo,
Maromi tu buvad maromi çismu çoni mo,
Zi tu saodati abad nasibi most,
Tu hastivu hama çahon habibi most, habibi most,
Zinda boş ej Vatan, Toçikistoni ozodi man!
دوران شوروی
سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان در سال ۱۹۴۶ توسط ابوالقاسم لاهوتی، شاعر ایرانی، سروده شدهاست و متن آن چنین است:
الفبای فارسی
الفبای سیریلیک
چو دست روس،
مدد نمود،
برادری خلق سوت شوروی استوار شد،
ستاره حیات ما شرارهبار شد.
گذشتههای پرافتخار ما
به جلوه آمدند و در دیار ما، دیار ما
مستقل دولت تاجیکان برقرار شد.
به حال تب
درون شب
صدای رعد دعوت لنین فرا رسید
ز برق بیرقش سیاهی ستم پرید
سعادت جاودان در این زمین
ز پارتیا به ما رسید، به پارتیا صد آفرین
مرد و آزاده ما را چنین او بپرورید.
شعار ما
دهد صدا:
برابری، برادری میان خلق ما.
ز خاندان ما کسی نمیشود جدا،
یگانگی را به خود سپر کنیم
به سوی فتح کمونیزم سفر کنیم، سفر کنیم،
زنده باد ملک ما، خلق ما، اتحاد ما.
,
,
.
,
.
,
.
:
, .
,
, ,
, , .
فهرست سرودهای ملی کشورها
سرود ملی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان
- Vocal, instrumental, and soviet version of the Anthem with the current lyrics, featured in Némethy András (Arisztid) "Tádzsikisztán magyar honlapja" website.
تاجیکستان | [
"گلنظر کلدی",
"سلیمان یوداکوف",
"فارسی تاجیکی",
"سرود ملی",
"تاجیکستان",
"اتحاد جماهیر شوروی",
"جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان",
"ابوالقاسم لاهوتی",
"فهرست سرودهای ملی کشورها",
"سرود ملی جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان"
] | [
"تاجیکستان",
"ترانههای ۱۹۴۶ (میلادی)",
"سرودهای آسیا",
"سرودهای ملی",
"موسیقی تاجیکستان",
"نمادهای ملی تاجیکستان"
] |
1,273 | سنندج | 2 | 822 | 0 | [
"شهر سنندج",
"سنه",
"ساننداج"
] | false | 480 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "روینقشه",
"Item2": "آری"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۵٫۳۱۷۲"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۴۶٫۹۹۸۹"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Sanandaj Wikipedia.jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "۲۵۰"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "شهر سنندج در یک نگاه"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "کردستان"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "سنندج"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "[[مرکزی]]"
},
{
"Item1": "ناممحلی",
"Item2": "سنه"
},
{
"Item1": "نامهایقدیمی",
"Item2": "آشیانهی عقاب، سینه دژ، سنهدژ، سینه، سیر،سینه دژ"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "دوره صفوی (۱۳۰۷ خ)"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۴۱۴٫۰۶۹ نفر(۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "تراکمجمعیت",
"Item2": "تراکم خالص شهر سنندج در حال حاضر ۸۷//۳۲۱ نفر در هکتار میباشد."
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "[[اردلانی(گورانی کهن]]"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "[[سنی شافعی]]"
},
{
"Item1": "مساحت",
"Item2": "۳،۰۳۳"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۱،۴۵۰ تا ۱،۵۳۸ متر"
},
{
"Item1": "میانگیندما",
"Item2": "۱۲"
},
{
"Item1": "میانگینبارشسالانه",
"Item2": "۵۰۰"
},
{
"Item1": "شهردار",
"Item2": "حشمتالله صیدی"
},
{
"Item1": "رهآورد",
"Item2": "قالی، گلیم،[[کلاش]]، منبت کاری،نازککاری چوب،"
},
{
"Item1": "پیششماره",
"Item2": "۰۸۷۳۳\n\n۰۸۷"
},
{
"Item1": "پلاک اتومبیل",
"Item2": "۵۱"
},
{
"Item1": "جملهخوشامد",
"Item2": "به شهر زیبای سنندج خوش آمدید."
}
],
"Title": "شهر ایران"
} | سنندج (به کردی: سنه، کورسان )، دومین شهر بزرگ کرد نشین و بیست و سومین شهر بزرگ ایران، مرکز استان کردستان در غرب ایران است. معنی کلمه سنندج را آشیانه عقاب نیز میگویند. نام سنندج دگرگون شده سنهدژ است و سنه دژ نیز دگرگون شده نام سینه دژاست و به این علت این نام را انتخاب کردند زیرا در وسط و مرکز یا سینه دژ (کوه)های آبیدر و رشته کوه زاگرس است. شهر سنندج به شهر هزارتپه معروف است و همچنین به سنندج شهر مساجد نیز میگویند. زبان مردم،کردی سورانی با لهجه اردلانی است که پس از گذشت زمان تغییراتی در سخن گفتن و لهجه ساکنان آن منطقه ایجاد شدهاست. سنندج در ارتفاع ۱،۴۵۰ تا ۱،۵۳۸ متری از سطح دریا و در منطقه کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای سرد و نیمهخشک دارد. این شهر از سمت غرب به کوه آبیدر، از سمت شمال به کوه شیخ معروف، از سمت جنوب به کوه سراج الدین، محدود شدهاست و در منطقهای به وسعت ۶/۳۶۸۸ هکتار گسترده شدهاست. جمعیت این شهر بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال۱۳۹۵، برابر با ۴۱۴٫۰۶۹نفر است.
سنندج به لحاظ موقعیت جغرافیایی و فعالیتهای شهرسازی عصر صفوی و قاجار، از بافت شهری سنتی با ارزشی برخوردار است که بناهای مسکونی و عامالمنفعه متعددی مانند حمام، مساجد و بازار در آن باقی ماندهاست؛ و دارای محدوده بافت تاریخی فرهنگی با وسعتی معادل ۱۱۲ هکتار است. این شهر یکی از قطبهای گردشگری سالم در ایران شناخته میشود.
نام
شهر سنندج را به علت واقع شدن در دامنه کوه، در قدیم سنه میخواندند و چون قلعه آن از لحاظ نظامی اهمیت زیادی داشته، آن را سنهدژ (قلعهای در پای کوه) مینامیدند که کمکم به سنندج بدل شد. ژاک دمورگان که در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه به ایران آمده، همه جا از این شهر با نام سنه یاد کردهاست
سنندج (سنه یا سنهدژ) که از شهرهای کهن و مقدس است به آیین مهر و زردشت در این بخش ایران بازمیگردد. ارتباط این شهر و نواحی مجاور آن با اساطیر پهلوانی آریایی از اهمیت و قدمت این شهر حکایت میکند. شهر جدید سنندج در دوره صفوی و در روزگار شاهصفی در سال ۱۰۴۶ هجری قمری توسط سلیمانخان اردلان پایهگذاری شد.
نام سنه به احتمال زیاد از ریشه اوستایی گرفته شدهاست. تا قبل از دوره قاجار ازاین شهر به عنوان سنه یاد میشدهاست اما بعد از این دوره به سنندج تغییر نام پیدا کرد.
پیشینه تاریخی
از پیدایش و بنای شهر سنندج زمان زیادی نمیگذرد. در سال ۱۰۴۶هجری قمری سلیمان خان اردلان به انگیزه نظامی و ایجاد مرکزیت سیاسی برای حکومت، هسته اولیه سنندج را بر روی تپهای در کنار روستای «سینه» بنا نهاد.
این شهر تا سال ۱۳۴۰ دارای حالتی از شهرنشینی ایستا و طبیعی بودهاست؛ ولی از این دوره به بعد شهر از حالت ایستایی شهرنشینی خارج شده
و وارد مرحله شهرنشینی سریع میشود.
بهطوریکه از این دوره تا سال ۱۳۵۷، رشد کالبدی شهر معادل دوره ۳۵۰ ساله تاریخ شهر بوده و جمعیت آن نیز دو برابر گردیدهاست. از سال ۱۳۴۵ به بعد بیش از ۸۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی روستاهای حاجیآباد، عباسآباد، شریفآباد، کمیز، فرجه، کانی کوزله، قرادیان، چهارباغ، قطارچیان و دگایران به محدوده شهری ملحق شدهاند، ضمن آنکه اراضی کشاورزی روستاهای گریزه، نایسر، دوشان، حسنآباد، خانقاه و قشلاق هم مورد هجوم واقع شده یا تغییر کاربری داده شدهاند.
شهر سنندج در زمان قاجار و نمایی از آبیدر.
با شکلگیری محلههای اصلی، به تدریج مهاجران روستایی و قشرها کمدرآمد شهر، که از وابستگان بلافصل فئودالها بودهاند، در خارج از محدوده محلههای مرکزی مستقر شدهاند و سکونتگاههای پیرامونی شهر سنندج را به وجود که هماکنون جزئی از بافت قدیم شهر محسوب میشوند، محلههای «جور آباد بالا و پایین» همسو با چنین روندی شکل گرفتهاند.
به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سالهای آغازین دهه ۴۰، ساختار اجتماعی اقتصادی شهر سنندج همانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران دستخوش تغییرات جدی میشود. در واقع نضج اولیه اسکان غیررسمی شهر سنندج در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ تشکیل مییابد و در اواخر این دوره به وضوح و روشنی در ساختار کالبدی شهر نمایان میشود.
بیشترین مهاجرت به سمت شهر در فاصله سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ اتفاق میافتد که اوج بحرانهای سیاسی اجتماعی به ویژه در کردستان است.
بنابراین، رویدادهای سیاسی اجتماعی به مثابه عاملی در جهت تسریع روند مهاجرتی عمل میکند که بر نظام اقتصادی اجتماعی جدیدی که از دهه ۴۰ به بعد شکل گرفته بود، مبتنیاست. جمعیت سنندج در این دوره به بیش از دو برابر میرسد. حجم بسیار زیادی از این جمعیت در سکونتگاههای خودرو همچون «عباسآباد» در امتداد محور شمالی شهر و «تقتقان» در امتداد محور شرقی استقرار مییابند.
اطلاعات موجود نشانگر آن است که محلههای عباسآباد و کانی کوزله که مهمترین سکونتگاههای نابسامان در شرق سنندج برشمرده میشوند قبل از سال ۱۳۵۵ وجود نداشتهاند. در شمال شهر نیز محلههای «تقتقان»، «اسلامآباد»، و «گردی گرول» بهطور عمده پس از این سال شکل گرفتهاست.
با شکلگیری و گسترش محلههای غیررسمی در فاصله سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ فاصله برخی از روستاهای اطراف شهر به وسیله سکونتگاههای نابسامان و محلههای حاشیهای شرقی و غربی، پر شد. از این نمونه میتوان به روستا «حاجیآباد» در شرق و «فرجه» در غرب سنندج اشاره کرد.
با آمدن مهاجران جدید، نسلهای گذشته آنان به تدریج به سمت مرکز شهر و بافت قدیم حرکت کردند و عملا بخشهایی از بافت قدیم شهر که به مناطق حاشیهای میپیوستند، به محل استقرار نسلهای قدیمی و مهاجران بدل شدند. در این خصوص میتوان به محلههای «شمال شهدا»، «پیرمحمد و بهارمست»، «گلشن»، و «چم حاجی نسه» اشاره کرد که غالب آنها جزو بافت قدیم شهر بودهاند و بخشهایی از آنکه به محلههای حاشیهای شمالی و شرقی پیوستهاند و به صورت سکونتگاههایی با شرایط و امکانات نسبتا بهتر برای نسل اول مهاجران درآمدهاند.
تاریخچهای از منطقه سنندج
منطقه سنندج مدت چهار قرن تحت حکومت حکام موروثی خاندان اردلان بود که نسبت خود را به ساسانیان میرسانیدند. خانواده اردلان، به جز یک وقفه کوتاه، در سراسر دوره صفوی قدرت را در دست داشتند. در دوره زندیان سنندج نیز به تسخیر حکومت زندیه درآمد.
پس از یک دوره هرج و مرج و جنگ که به تخریب سنندج انجامید، «خسروخان اردلان» (مقلب به کبیر) در سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۲۱۴ هجری قمری در سنندج مستقر شد. آقا محمد خان قاجار، به پاداش، حکومت سنقر (کلیایی) را به او داد. از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۴۰ هجری قمری «امانالله خان اردلان» (کبیر) پسر «خسروخان» در سنندج حکومت کرد که در این مدت اصلاحات زیادی برای آبادانی و عمران شهر سنندج به عمل آمد.
امانالله خان کبیر، پسری به نام «خسروخان ناکام» (ناکام، چون جوان مرگ شد. تولد ۱۲۰۵، وفات ۱۲۴۰) داشت. او به خاطر تواناییاش در سواد و ادبیات، مشهور و زبانزد بود. پس از او در زمان پسرش «رضا قلی»، جنگ و منازعات میان خانواده اردلان گسترش پیدا کرد. برادر او «امانالله» (معروف به غلامشاه خان) در سال ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۴ حکومت کرد که آخرین وارث حکومت اردلانها در کردستان بود.
سنه پیش از سال ۱۰۴۶ هجری قمری روستای کوچکی بود که طایفهای به نام زرین کفش درآنجا به زندگی میپرداختند. تاریخ نگاران نیای این خاندان را که به لهجه کردی «کوش زرین» گفته میشود را به طوس نوذرپهلوان نامدار شاهنامه نسبت میدهند. زرین کفشها دارای کلوت (کلاه) و شلایی (پارچه ایی سیاه که به گونهای ویژه به دور کلاه پیچیده میشد) بودند و کفشهای گلابتوندوزی شده به پا میکردند که نشان شاهزادگی بوده، که به دلیل پوشیدن همین کفشها به زرین کفشها نامزد شدند.
میدان پهلوی (انقلاب کنونی) در سال ۱۳۳۸ خورشیدی.
شهر سنندج تقریبا در نیمه اول قرن یازدهم بنا شدهاست و به همین دلیل، جغرافینویسان بعد از اسلام از این شهر ذکری نکردهاند گرچه این شهر نوبنیاد است، اما چند گور بیش از نهصد ساله در قبرستان شیخان و وجود مدفن امامزاده پیرمحمد، و مدفن هاجره خاتون، در این شهر، همگی دلیل بر قدمت تاریخی آن است.
شهر سنندج مقر طوایفی از کردهای اردلان، احمدزینل، تاریمرادی، قمرتوزهای، چهاردولی، خرات، دوم (گیوهکش)، سورسوری، شیخاسماعیل، قادر مریویسی، کوش زرین (کفش زرین)، گرگدای، گوران و هلاج (حلاج) بودهاست. (محمد مردوخ کردستانی، تاریخ مردوخ، چاپخانه ارتش ۱۳۵۴، ج ۱، ص ۷۶–۱۱۶).
در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شهر سنندج اهمیت خودرا در مقام حاکم نشین منطقه از دست میداد. با روی کار آمدن رضاشاه حکومت مرکزی توانست تا اندازهای امنیت را در سر تا سر ایران تامین نماید. در این زمان سنندج بخشی از استان پنجم (استان کرمانشاهان بود). در سال ۱۳۳۷ استان پنجم تقسیم شد به استان کردستان و استان کرمانشاهان و سنندج به عنوان مرکز سیاسی و اداری استان کردستان، مهمترین و بزرگترین شهر استان جدید التاسیس کردستان بود.
سنهدژ
دژ سنندج در زمان قدیم
پس از انهدام قلعه حسنآباد، در سال ۱۰۴۶ هجری قمری در زمان حکومت شاه صفی، سلیمانخان اردلان پسر تیمورخان اردلان از بستگان مورد اعتماد شاه صفی به کردستان آمد، مرکز ایالت کردستان را از حسنآباد به سنندج انتقال داد و شهر سنندج را در محل روستای سینه پی نهاد و دژ حکومتی را بر بالای تپهای به بلندای ۲۰ متر در کنار روستای سینه (که امروزه به باشگاه افسران معروف است) را ساخت و در بیرون و پیرامون دژ؛ خانه، گرمابه و بازار و مسجدی ساخت و یک رشته کاریز نیز در دشت «سرنوی» پی نهاد و آب آن را به شهر و میان قلعه آورد. دژی را که «سلیمان خان» بنا نهاد «سنه دژ» نامید که بر اثر گذشت زمان و تلفظهای گوناگون به «سنه دج» و سپس «سنندج» دگرگون شد. بنای اصلی آن از زمان خسروخان اول تا امانالله خان اول طول کشید. حسنعلی خان اردلان، والی سنندج در سال ۱۱۱۶ هجری قمری درمیان قلعه حکومتی چند تالار و عمارت بنیان میکند و سپس مسجد و مدرسهای بزرگ در شهر سنندج بر پا میکند که دو منار بلند داشتهاست. این دو منار یک صد سال پا بر جا بود که در زمان «امانالله خان اردلان» والی کردستان که مردی سخت مذهبی و تندرو بود از جای درآمد و به جای آن مسجد و دو منار و باغی به نام فردوس ساخت.
«امانالله خان» قلعه حکومتی را گسترش میدهد و تالاری بزرگ در آن میسازد و کف آن را به گونهای نیمه شفاف مفروش میکند. سپس تالار دیگری میسازد و تصویر پادشاهان بزرگ جهان همچون ناپلئون، امپراتور فرانسه و الکساندر تزار روسیه و چند تصویر از جنگهای بزرگ و نامدار را بر دیوار نقاشی میکند. در دوره رضاخان یادمانهای با ارزش دژ به دست «علی محمد بنی آدمی» ملقب به شریف الدوله از بین رفت. حوض مرمرینی که از سنگ یشم در دوره «امانالله خان اردلان» ساخته شده و در دژ به کار رفته بود به تهران فرستاده شد و در کاخهای رضا خان به کار رفت. این دژ از نوع دژهای کاخهای حکومتی بود همچنین به دلیل اینکه در کوهستان ساخته شده بود به دژهای کوهستانی شبیه بود. این بنا که به دوره صفوی بازمیگردد دارای ویژگیهای شیوه اصفهانی میباشد. برای حفاظت از قلعه حکومتی و منازل خوانین و حکام، دیواری بر گرد قلعه کشیده شد و ۴ دروازه به نامهای قلعه چوارلان (رو به غرب)، سرتپوله (رو به شمال)، عبدالعظیم (رو به قبله) آقا رحیم (رو به شرق) ساخته شد. این دیوار به همراه ۴ دروازه محله میانقلعه را تشکیل میداد.
وضعیت طبیعی
جغرافیا
باغ امانیه از بالای آبیدرشهر سنندج، مرکز استان کردستان با مساحت ۶/۳۶۸۸ هکتار در غرب ایران و در بخش جنوبی استان کردستان قرار دارد.
شهر سنندج از نظر طبیعی محصور بین تپههایی در یک جام فضائی قرار گرفتهاست بهطوریکه کوهها و تپههای (آبیدر، کوچکه رش و توس نوذر (توس نوذر یک تپه کوچک در حاشیه شهر است)) که ادامه سلسله جبال زاگرس هستند در اطراف این شهر کشیده شدهاند؛ و در پارهای از نقاط از جمله جنوب غربی و شمال شرقی رشد و گسترش شهر را محدود کردهاند.
بخشهای زیادی از شهر سنندج بر روی تپههایی واقع شده. وضعیت توپوگرافی شهر و کوههای اطراف آن باعث گردیدهاست که شهر به صورت طبیعی در یک دره نسبتا مسطح محصور گردد و قطعا شکلگیری در جهات دیگری گسترش پیدا کردهاست و همچنین شکلگیری شبکه معابر و خیابانهای اصلی و فرعی، کوچهها و محلات بر حسب شیب زمین بوده و حتی بیشتر قسمتهای شهر، ساختمانها به صورت پله بندی و تراس بندی استقرار یافته و غیر از محلات نو ساز (چون اکثر شهرکهای تازه ساخت اطراف شهر) اغلب کوچهها باریک و پر پیچ و خم و پلهای میباشند.
رود قشلاق به طول ۹۵ کیلومتر از سه کیلومتری مشرق سنندج عبور میکند. امروزه حجم آب دهی رود قشلاق به دلیل گسترش و توسعه فیزیکی شهر و کمبود بارش به شدت پایین آمدهاست. رود همیشگی قشلاق از کوههای شمال خاوری سنندج سرچشمه گرفته و از سه کیلومتری خاور سنندج میگذرد و به گاو رود میپیوند.
از کوههای سنندج میتوان به کوه آبیدر، کوچسار، شیخ معروف، مسجد میرزا، ملاکاوو، چرخ لان و سراج الدین اشاره کرد.
فاصله شهر سنندج تا تهران ۵۱۲ کیلومتر میباشد همچنین از طریق مریوان ۱۴۰ کیلومتر با خط مرزی نیز فاصله دارد.
سراسرنمای سنندج در شب.
موقعیت جغرافیایی
مختصات جغرافیایی سنندج در موقعیت ۱۴ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۵۰ تا ۱۵۳۸ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است.
آب و هوا
پارک ملت سنندج در زمستان آب و هوای شهر سنندج سرد و نیمه خشک و متمایل به مرطوب است. در فصل بهار و تابستان هوای معتدل دارد. متوسط دمای سنندج در بهار ۱۵،۲۰، در تابستان ۲۵،۲۰، در پاییز ۱۰٫۴۰ و در زمستان ۱٫۶۰- درجه سانتیگراد است. حداکثر دما در تیر حدود °۴۴ و حداقل آن در بهمن، °۱۳٫۵- درجه سانتیگراد است. بارندگی سالانه بهطور متوسط ۵۰۰ میلیمتر بوده و حداکثر روزانه، ۶۱ میلیمتر است.
مردم
شهر سنندج مقر طوایفی از اردلان، (غمینی) احمدزینل، قاریمرادی، قمرتوزهای، چهاردولی، خرات، دوم (گیوهکش)، سورسوری، شیخاسماعیل، قادر مریویسی، کوسن رزین (کفش رزین)، گرگدای، گوران و هلاج بودهاست. ساکنان سنندج، کرد زبان و گوران زبان هستند که به لهجه اردلانی از گویش سورانی تکلم میکنند. لهجه رایج در استان کردستان لهجه اردلانی (شاخه ایی از زبان هورامی کهن) نام دارد که در سنندج و شهرهای اطراف رایج است اما مکریانی لهجهای است که در شهرستانهای پیرانشهر و مهاباد (مکریان) رایج است
دین مردم سنندج اسلام و اکثریت آنها پیرو مذهب تسنن از شاخه شافعی میباشند، درصدی نیز پیرو مذهب تشیع هستند. اقلیتهای مسیحی (کاتولیک) و کلیمی نیز وجود دارند که طی چند سال گذشته از کشور مهاجرت کردهاند. مدارس آلیانس در سال ۱۳۱۶ هجری قمری در سنندج مانند شهرهای همدان، اصفهان، شیراز و کرمانشاه که بیشترین تعداد یهودیان را داشتند، تاسیس شدند. یک محله کامل برای یهودیان وجود داشته و قسمت اعظم تجارت منطقه را در دست داشتند. در زمانهای قدیم، ۳ یا ۴ کنیسه وجود داشت ولی هماکنون دو کنیسه فعال است. یک کنیسه قدیمی هم در سنندج وجود دارد که در حدود ۱۵۰ سال قدمت دارد. در کنیسه سنندج، میتوان قدیمیترین نسخ سفر تورات را یافت، که نابترین پوست آهو را دارا است و جوهر آن از جوهر چینی است. شغل یهودیان قدیمی در سنندج، پارچهفروشی و خرازی بودهاست. همچنین، بعضی از بناهای قدیمی سنندج، کار یهودیان قدیمی سنندج است.
میدان آزادی سنندج
زبان
زبان مردم سنندج کردی سورانی اردلانی میباشد.
در گذشته ارمنیها نیز در این شهر زندگی میکردند اما با گذشت زمان از سنندج مهاجرت کردند.
جمعیت
جمعیت شهر سنندج در سال ۱۳۳۵ برابر با ۴۰،۶۴۱ نفر با ۷،۹۰۰ خانوار بودهاست. در سال ۱۳۴۵ جمعیت شهر به ۵۴،۵۷۸ نفر و ۱۵،۱۰۶ خانوار رسیدهاست. نرخ رشد جمعیت در این دوره ۲٫۹۹ درصد بودهاست که در مقایسه با نرخ رشد سایر مراکز استانها در کشور نرخ رشد بالایی میباشد.
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر سنندج در این سال بالغ بر ۳۳۱،۴۴۶ نفر بوده که از این تعداد ۱۷۱،۷۲۳ نفر مرد و ۱۷۱،۷۲۳ نفر زن بودهاند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۸۱،۳۸۰ خانوار بودهاست.
مذهب
دین مردم شهرستان سنندج اسلام با مذهب سنی (شافعی) است.
همچنین در سنندج هنوز تعداد اندکی از یهودیان به جا ماندهاند. همچنین مردمی از اهل تشیع در این شهر زندگی میکنند که اکثر آنها از شهرهای قروه و بیجار و کرمانشاهان به این شهر آمدهاند.
لباس
لباس کردی دارای تنوع خاص در مناطق مختلف است.
لباس مردها شامل نیمتنهای به نام چوخه که از جنس پشم یا کتان است و شلواری گشاد بهنام رانک که مچپای آن تنگ است که در روستاهها استفاده میگردد. سورانی که نوعی آستین شل و دراز است که دارای شکل مثلثی بوده و بر روی مچ و دستبسته میشود. شال که به آن «پشت ون» و «پشت ینه» نیز گفته میشود، ۳ تا ۱۰ متر طول دارد که در ناحیه کمر بر روی لباسها بسته میشود. دستار یا «کلاقاه» نیز به به عنوان کلاه بر سر مردان کاربرد دارد. لباس دیگری نیز بهنام ملکی دارند که شامل نیمتنهای بدون یقهاست و از پایین تا بالا با دکمه بسته میشود.
لباس زنان شامل پیراهن بلند (بدون پولک یا با پولک)، جافی، شلواری است همانند شلوار مردان که توسط زنان کرد مخصوصا در روستاها در هنگام کار پوشیده میشود، در مراسم عروسی زنان شلوارهای گشادی میپوشند که از ابریشم ساخته شده و براق است. قبای بلندی که بر روی لباسهای بلند پوشیده میشود که به آن «کولنجه» میگویند که ساخته شده از مخمل یا ابریشم ضخیم است و روسری که دارای رشتههای بلند سیاه و سفید ابریشمیاست و روی آن را زر دوزی میکنند و کلاو فیس که با سکه و زیورآلات مزین گردیدهاست، لباس زنهای سنندجی بر خلاف لباس سایر مناطق کردستان، فاقد شال است و به روی لباس سخمه میپوشند.
فرهنگ و هنر
جشنها
مردم سنندج نیز مانند دیگر مردمان کرد جشنهای چهارشنبه سوری و نوروز را به نام یک جشن ملی و باستانی جشن میگیرند.
سینماها
نمایش فیلم در سنندج پیش از افتتاح رسمی نخستین سالن، از سال ۱۳۲۰ در مکان «باغ ملی» (سه راه طالقانی کنونی) با دستگاه آپارات سیار بر روی زمین و بدون صندلی در کنار حوض باغ ملی آغاز شد. نخستین سینمای رسمی سنندج، «سینما فردوسی» بود که در زمین باشگاه قدیم ارتش (بان باشگاه) با آپارات زغالی، در سالنی با ظرفیت ۲۰۰ نفر، به نمایش فیلمهای هندی و مصری به صورت صامت میپرداخت. قیمت بلیط این سینما تنها یک ریال بود.
سینماهای فعال
هماکنون پردیس سینمایی بهمن سنندج وابسته به حوزه هنری با سه سالن نمایش به ترتیب دارای ۵۶۹، ۱۳۰ و ۶۰ صندلی در تاریخ ۱۰ مهر ماه ۹۱ به عنوان بزرگترین پردیس سینمایی غرب کشور و یکی از مجهزترین سینماهای کشور و همینطور سینما شیدا سنندج با یک سالن نمایش در حال کار میباشند.
جشنواره دف، نوای رحمت
یک جشنواره سالانه موسیقایی و اختصاصی برای ساز کوبهای دف است که دبیرخانه دائمی آن در شهر سنندج قرار دارد. این جشنواره از سال ۸۴ به صورت استانی کار خود را شروع کرد، درسال ۸۶ به صورت سراسری ادامه یافت اما در نیمه دولت اول محموداحمدی نژاد تا پایان دولت دوم وی حمایت از جشنواره قطع شد که این خود باعث توقف جشنواره شد، در سال ۱۳۹۳ جشنواره احیا شد و توانست به کار خود ادامه دهد. هفتمین دوره جشنواره در سال ۱۳۹۶ به یک جشنواره بینالمللی تغییر یافت.
کتابخانههای عمومی
شهید برهان عالی
کتابخانه عمومی شهید برهان عالی سنندج
کتابخانه شهید برهان عالی سنندج در زمینی به مساحت ۵۰۰۰ متر مربع و زیر بنای ۱۲۰۰ متر مربع در سال ۱۳۸۵ با نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کردستان در دو طبقه تاسیس گردید. این کتابخانه دارای بخشهای جداگانه از جمله مخزن اصلی کتاب، بخش مرجع، بخش دفاع مقدس، بخش کتب نفیس، بخش کودک، بخش نشریات ادواری و بخش امانت میباشد.
فردوسی
هه ژار
امام رضا
خاتمالانبیاء
مستوره اردلان
جاذبههای تاریخی و مذهبی
دولت صفوی توجه خاصی به شهر سنندج به عنوان مرکز ایالت اردلان داشت همین مسئله موجب شد که زمینه حضور هنرمندان و معمارانی از اصفهان به این شهر فراهم گردد و در نتیجه معماری سبک اصفهانی که با اقلیم سنندج هم همخوانی و انطباق داشت در این شهر گسترش یافت و عماراتی از جمله کهن دژ و ساختمانهای داخل آن و بازار سنندج با پلانی مستطیل شکل که کاملا تحت تاثیر معماری بازار پیرامون میدان نقش جهان اصفهان بود ساخته شد، یکی از چهار باغهایی که در ایران پس از چهار باغ اصفهان ساخته شد، چهار باغ سنندج در شمال بازار بود، این چهار باغ در دوره قاجار به محله مسکونی چهار باغ تبدیل شد البته تاثیر سبک معماری اصفهان در دوره زندیه و قاجاریه هم تداوم یافت و چهار باغ و عمارت خسروآباد در جنوب غرب سنندج ساخته شد که اکنون عمارت خسروآباد و بخشی از چهار باغ آن باقی ماندهاست.
عمارت و خانههای تاریخی
از عمارت و خانههای تاریخی شهر سنندج میتوان به عمارت خسروآباد، موزه سنندج، عمارت مشیر دیوان، عمارت امجدالاشراف، عمارت وکیل الملک، عمارت احمدزاده، عمارت سرهنگ آزموده اردلان، عمارت ملا لطفالله شیخالاسلام، عمارت ملک التجار، مجموعه عمارت شیخ محمد باقر غیاثی، عمارت سالار سعید (موزه سنندج)، عمارت آصف وزیری (خانه کرد)، خانه پیر مرادی، خانه معمار باشی، خانه آیتالله شیخ محمد مردوخ کردستانی، خانه گله داری و خانه مجتهدی اشاره کرد.
بازارها
مشهورترین و تاریخیترین بازارهای سنندج عبارت اند از بازارتاریخی سنندج و بازار سرتپوله.
بازار سنندج در دو طرف خیابان انقلاب قرار گرفته و در سال ۱۰۴۶ ه.ق همزمان با مرکزیت شهر سنندج به عنوان مرکز حکومت اردلانها ساخته شدهاست. پلان این بازار به صورت مستطیل بزرگی است که در اثر خیابان کشی دوران حکومت پهلوی به دو بخش تقسیم شده و بخش شمالی آن بازار سنندجی است و بخش جنوبی آن بازار آصف نام گرفتهاست .
حمامها
از حمامهای تاریخی سنندج میتوان به حمام شیشه، حمام خان، حمام صلاحی، حمام عبدالخالق، حمام عمارت آصف، حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام، حمام وکیل الملک، اشاره کرد.
دیگر آثار تاریخی
پل تاریخی قشلاق واقع در شرق سنندج، بر روی رودخانه قشلاق ساخته شده که از آثار دوره صفویه و زندیه است.
ساختمان شهرداری این ساختمان در زمان دولت دکتر مصدق و توسط «ابراهیم مختار پوریان» معمار سنندجی ساخته شدهاست.
جاذبههای مذهبی
شهر مساجد
وجود مسجدهای متعدد و فراوان، سنندج را به شهر مساجد تبدیل کردهاست چرا که در هر کوچه و معبر این شهر مسجدی برپا شده تا اهالی محل به راحتی بتوانند طاعت و عبادت خود را در آن انجام دهند. این شهر پایتخت مساجد ایران است.<ref
مساجد
از مساجد تاریخی سنندج میتوان به مسجد و زیارتگاه هاجره خاتون، مسجد خورشید لقا خانم، مسجد دارالاحسان، مسجد دارالامان، مسجد رشید قلعه بیگی، مسجد وکیل، مسجد وزیر اشاره کرد.
دارالقران بینالمللی سنندج
هماکنون در حال ساخت است که به گفته سید محمد حسینی شاهرودی نماینده ولی فقیه در استان کردستان هدف آن را ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه فرهنگ قرآنی بیان کردهاست.
امامزادهها
از دیگر مکانهای مذهبی اسلامی میتوان به، امامزاده پیرعمر سنندج، امامزاده پیرمحمد، مقبره شرف الملک اردلان، مقبره شیخ محمد باقر غیاثی و مقبره هاجر خاتون خواهر علی بن موسی الرضا اشاره کرد.
مکانهای مذهبی دیگر ادیان
از مکانهای مذهبی دیگر ادیان که در حال حاضر پابرجا ماندهاست میتوان به کلیسای سنندج و کنیسه یهودیان سنندج اشاره کرد.
جشنهای مذهبی
از دیگر جاذبههای شهر سنندج مراسم عرفانی دراویش میباشد که به صورت هفتگی در برخی تکایای آن اجرا میگردد و گردشگرانی از این مراسم دیدن مینمایند.
در استان کردستان دو فرقه عمده تصوف وجود دارد:
طریقه قادریه: پیروان این طریقه مریدان شیخ عبدالقادر گیلانی هستند که درک حقیقت و وصول به حق را در قیل و قال میدانند و در حالت سماع دف زنان اصطلاحا «به عالم جذبه میروند».
طریقه نقشبندی: موسس این طریقت خواجه بزرگ مولانا بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی است و پیروان او وصول به حق را در تفکر و سکوت میدانند.
اماکن تفریحی
پارکها
سنندج یکی ازسرسبزترین شهرهای ایران و همچنین شمالغرب ایران میباشد.
از پارکهای مشهور شهر سنندج میتوان به موارد ذیل اشاره کرد.
آبیدر
پارک جنگلی کشاورز
پارک جنگلی توس نوذر
پارک لاله
پارک ملت
پارک دیدگاه
پارک نیشتمان
پارک کودک
پارک مولوی کرد
پارک کردستان (سوم خرداد)
پارک آی تی
پارک شانو (استقلال)
پارک شطرنج
پارک پیشکسوت
هتلها
فهرست هتلهای سنندج
ردیف
نام
درجه
آدرس
۱
هتل بینالمللی لاله (در دست ساخت)
۵ ستاره
تکیه و چمن
۲
هتل شادی
۴ ستاره
بلوار پاسداران
۳
هتل شاهو (در دست ساخت)
۴ ستاره
بلوار پاسداران
۴
هتل جهانگردی
۳ ستاره
سه راه شالمان
۵
هتل فرهنگیان
۲ ستاره
سه راه شالمان
۶
هتل آبیدر
۱ ستاره
خ فردوسی
۷
هتل جبار
۱ ستاره
میدان انقلاب
۸
هتل هدایت
۱ ستاره
خ فردوسی
۹
هتل کاج
۱ ستاره
خ فردوسی
شهر سنندج دارای ۹ هتل میباشد
که یک هتل در حال ساخت ۵ ستاره
به نام هتل بینالمللی لاله دارد؛ که در بام سنندج و در آبیدر و رو به شهر در حال ساخت است.
همچنین سنندج دارای یک هتل چهار ستاره به نام هتل شادی است که با تمامی امکانات رفاهی و گردشگری آماده پذیرایی و استقبال از گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود.
سینما
سینماهای فعال
هماکنون پردیس سینمایی بهمن سنندج وابسته به حوزه هنری با سه سالن نمایش به ترتیب دارای ۵۶۹، ۱۳۰ و ۶۰ صندلی در تاریخ ۱۰ مهر ماه ۹۱ به عنوان بزرگترین پردیس سینمایی غرب کشور و یکی از مجهزترین سینماهای کشور و همینطور سینما شیدا سنندج با یک سالن نمایش در حال کار میباشند.
موزهها
موزه سنندج (عمارت سالار سعید)، خیابان امام خمینی. معماری و ساخت این ساختمان موزه خود نشان از معماری عصر قاجاریه دارد. زیر زمین موزه به شکل حوض خانه ساخته شده و دارای سقف گنبدی شکل با تزیینات و آئینه کاری است و در همین قسمت شاه نشین و حوض سنگی به شکل شش ضلعی ساخته شدهاست. جالبترین قسمت موزه ارسی بزرگ تالار است که ۴سال صرف ساختن آن شدهاست. موزه سنندج بخش باستانشناسی و مردمشناسی است که در بخش باستانشناسی آن اشیای دورههای مختلف از ماقبل تاریخ تا دوره قاجار نگهداری میشود. در میان اشیای پیش از تاریخ، بخش پیهسوزهای مکشوفه از بانه بسیار قابل توجه هستند.
موزه تاریخ طبیعی، خیابان فلسطین. این موزه وابسته به آموزش و پرورش استان کردستان میباشد. موزه در برگیرنده پیکره جانوران گوناگون منطقه کردستان است که به صورت علمی تاکسیدرمی (خشک) شده و در ویترینهای مخصوص به نمایش درآمدهاند.
جاذبههای طبیعی
استان کردستان از طبیعتی زیبا برخوردار است و جنگل بخشی از زیباییهای استان را شکل بخشیدهاست. جنگلهای استان در اطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجه دوم اهمیت قرار دارد. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، زبان گنجشک (ون)، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، بادام تلخ، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانهاست. از جاذبههای طبیعی میتوان جنگلهای اطراف سنندج که مساحت آن حدود ۷۸،۰۰۰ هکتار است و در جنوب سنندج واقع شدهاند، پارک جنگلی آبیدر، پارک ملت نام برد.
مناظر اطراف جاده سنندج، کامیاران.
باغسازی نزد ایرانیان سابقه دیرینهای دارد. در این میان چهار باغ به خاطر چهار عنصر مقدس و گردونه زندگی، از اهمیت خاصی برخوردار بود.
باغسازی در کردستان به دلیل علاقهمندی والیان کردستان به سبک معماری ایرانی و باغسازی ایرانی، رونق و گسترش یافت. از چندین چهار باغ، اکنون فقط نام برخی از آنها در کردستان باقی ماندهاست برخی از .. باغهای این شهر.. عبارت است ازباغ امیریه، باغ امانیه و چهارباغ خسروآباد که یکی از زیباترین چهار باغهایی که در ایران پس از چهار باغ اصفهان ساخته شد بود. این باغ که دقیقا به وسیله چهار خیابان به چهار قسمت تقسیم شده بود، تا حدود سال ۱۳۴۵ نیز موجود بود، اما شهرسازی جدید موجب شد تا به جای آن خانههایی که اکنون پیرامون این عمارت وجود دارند، احداث شوند. جز درختان پیرامون عمارت و جوی آب مرکزی، دیگر عناصر چهار باغ از بین رفته و بسیاری از درختان و حوضچهها نابود شدهاند.
قلل مرتفع
به علت کوهستانی بودن منطقه هر ساله تعداد بسیاری از کوهنوردان به قلل مشهور و مرتفع سنندج صعود مینمایند.
مهمترین قلل این شهرستان عبارتند از: آبیدر، سلطان سراج الدین، آوالان در جنوب سنندج، شاه نشین در ژاوه رود، کوه کوچک در جنوب غربی و کوه چرخ لان در جنوب غربی سنندج.
مجموعه پارک تفریحی آبیدر
پارک امیریه در دامنه کوه آبیدر سنندج.
این مجموعه در غرب سنندج و در انتهای خیابان ابیدر بر دامنه کوه آبیدر قرار گرفتهاست. شهر سنندج از فراز این پارک چشمانداز بسیار زیبائی دارد. چندین باغ و چشمه طبیعی در این پارک وجود دارد. یکی از بزرگترین باغهای این مجموعه باغ امیریه میباشد که دارای سینما نیز میباشد. این مجموعه از قدیمالایام تفریحگاه مردم سنندج بوده و کوه آبیدر دارای محبوبیت خاصی میان مردم است.
از دیگر جاذبههای سنندج میتوان به*سد وحدت و موزه تاریخ طبیعی اشاره کرد.
بزرگترین سینمای روباز جهان
سینمای پارک امیریه دامنه کوه آبیدر با پردهای در ابعاد ۱۲×۲۵ متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشودو درفصل تابستان به ویژه، هزاران نفر از مردمانی که برای گردش به دامنه کوه آبیدر میروند میتوانند بیننده فیلمهای سینمایی و سایر برنامهها در این سینما باشند.
سینمای روباز آبیدر
فهرست هتلهای سنندج
ردیف
نام
درجه
آدرس
۱
هتل بینالمللی لاله (در دست ساخت)
۵ ستاره
تکیه و چمن
۲
هتل شادی
۴ ستاره
بلوار پاسداران
۳
هتل شاهو (در دست ساخت)
۴ ستاره
بلوار پاسداران
۴
هتل جهانگردی
۳ ستاره
سه راه شالمان
۵
هتل فرهنگیان
۲ ستاره
سه راه شالمان
۶
هتل آبیدر
۱ ستاره
خ فردوسی
۷
هتل جبار
۱ ستاره
میدان انقلاب
۸
هتل هدایت
۱ ستاره
خ فردوسی
۹
هتل کاج
۱ ستاره
خ فردوسی
محلهها
از محلات رسمی شهری سنندج میتوان به پل بند (نظامآباد)، چهارباغ، تازآباد، سرتپوله، آغهزمان (آقازمان)، قطارچیان، قلعه چهارلان، میدان اقبال، پادگان، اکباتان، عباسآباد، مردوخ، شالمان، تختی، بهاران، پاسداران (۶ بهمن)، کلکه جار، جار نصراللهخان، مبارکآباد، جورآباد بالا و پایین تقتان شریفآباد بردشت، گریاشان، گلشن، پیرمحمد و بهارمست، اشاره کرد.
شهر سنندج از بالا
از سایر محلات شهر که بعدها و با گسترش شهر به سنندج پیوستند میتوان به فرجه، حاجیآباد، چم حاجی نسه، تپه شیخ محمد باقر، گردی گرول، غفور (زورآباد پیشین)، تقتقان، کانی کوزله، کمربندی، شهدا (فرح) و عباسآباد اشاره کرد.
از شهرکهای جدید این شهر:شهرک ۵آذر. شهرک معلم. شهرک مولوی میتوان نام برد.
سیاست
استانداری
دفتر نمایندگی وزارت امورخارجه
در تاریخ ۰۲–۰۷–۱۳۹۲ دفتر نمایندگی وزارت امور خارجه در سنندج به افتتاح رسید.
این دفتر در ساختمان استانداری کردستان واقع در خیابان امام خمینی واقع شدهاست.
شهرداری
لوگوی شهرداری سنندج
شهرداری سنندج، موسسه عمومی غیردولتی است که در ۱۳۰۰ خورشیدی با نام بلدیه ایالت کردستان، تاسیس شد و اداره شهر سنندج را به عهده دارد. مسئولیت اداره این سازمان با شهردار سنندج است که پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید اما اکنون از طریق آرای شورای شهر سنندج انتخاب میشود. ساختمان شهرداری سنندج اولین ساختمان شهرداری سنندج به شیوه مدرن است که در زمان مصدق ساخته شدهاست.
شهردار حشمت اله صیدی است.
مراکز آموزش عالی و دانشگاهها
دانشگاه کردستان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کردستان
دانشگاه علوم پزشکی کردستان
دانشگاه آزاد اسلامی سنندج
جهاد دانشگاهی
دانشگاه پیام نور استان کردستان
آموزشکده سما واحد سنندج
آموزشکده فنی شهید یزدان پناه
آموزشکده فنی وحرفهای دختران سنندج
دانشگاه جامع علمی کاربردی
سازمان مدیریت صنعتی
مرکز تربیت معلم شهید مدرس
مرکز تربیت معلم بنت الهدی صدر سنندج
موسسه غیرانتفاعی ماد
پارک علم و فناوری به ریاست دکتر خالد سعیدی.
مرکز فناوری کسب وکار سنندج با مدیریت مهندس جمال ساعد.
مراکز درمانی
بیمارستان بعثت
بیمارستان توحید
بیمارستان قدس
بیمارستان تامین اجتماعی
بیمارستان بینالمللی کوثر
بیمارستان شهید قاضی
بیمارستان دکتر سیدالشهدایی (خصوصی)
بیمارستان آریا (خصوصی)
بیمارستان آرا (خصوصی)
صنعت
شهر سنندج دارای نیروگاه سیکل ترکیبی و کارخانههای متعدد است.
شرکت تراکتورسازی کردستان نیز که در سنندج مستقر است در تاریخ ۱۵/۴/۸۴ به ثبت رسیدهاست و در حال حاضر تراکتورهای موردنیاز استانهای غرب ایران را تامین میکند.
صنایع کارخانهای نساجی، کفاشی، چرمسازی، تولید شیر پاستوریزه، کاغذسازی، تولیدات شیمیایی، تولیدات برق و الکترونیک و فلزی، تولیدات کانی غیر فلزی، فراوردههای غذایی و داروسازی از جمله صنایع شهرستان سنندج هستند. بسیاری این کارخانهها به دلایل مختلف ورشکست و تعطیل شدهاند و کارکنان آنها نیز از کار بیکار شدهاند.
در این شهرستان معادن زیادی نیز وجود دارد که به علت مرغوبیت جنبه صادرات دارند.
شهر سنندج دارای فرودگاهی به نام فرودگاه سنندج است.
واحد سوختگیری این فرودگاه در زمینی به مساحت هفت هزار متر مربع احداث شده که دارای پنج مخزن و دو واحد ذخیرهسازیاست و (در سال ۱۳۸۸ خورشیدی) در طول روز سوخت شش فروند هواپیما را تامین میکند.
شهر سنندج یکی از مراکز مهم قالیبافی ایران است که قالیهای آن به صورت بسیار ظریف و تکپود با گره متقارن بافته میشود.
سد مخزنی وحدت (قشلاق)، که در ده کیلومتری شمال شهر بر رودخانه قشلاق احداث شده و دریاچه وحدت را به وجود آوردهاست، آب آشامیدنی اهالی سنندج را تامین میکند.
مجتمع پتروشیمی کردستان در جاده سنندج- کرمانشاه و در فاصله ۶ کیلومتری سنندج و در مجاورت روستای «سرنجیانه» سنندج واقع است و بزرگترین واحد صنعتی این شهر بهشمار میرود. این مجتمع در اسفند ۹۵ به بهرهبرداری رسید. مجتمع پتروشیمی کردستان، یکی از ۸ مجتمع پتروشیمیاست که در مسیر خط لوله اتیلن غرب، در استانهای غربی ایران ساخته میشود.
نیروگاه سیکل ترکیبی سنندج شامل چهار واحد گازی و دو واحد بخار با ظرفیت نامی ۹۵۶ مگاوات در هفت کیلومتری این شهر قرارداد.
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی سنندج در شهر سنندج در استان کردستان واقع شدهاست.
پرواز داخلی
در حال حاضر در نوبت صبح روزانه یک پرواز از سنندج به تهران و بلعکس توسط شرکت آسمان و در نوبت بعد از ظهر نیز یک پرواز توسط هواپیمایی قشم از سنندج به تهران و بالعکس انجام میشود.
پرواز خارجی
هماکنون پروازهای خارجی به مقصد سلیمانیه و اربیل (هه ولیر) اقلیم کردستان عراق در این فرودگاه صورت میگیرد. این پروازها به صورت میانگین دو پرواز در هفته صورت میگیرد.
فهرست فرودگاههای ایران | [
"بخش مرکزی شهرستان سنندج",
"اردلانی(گورانی کهن",
"سنی شافعی",
"گیوه",
"کردی",
"هژار",
"ههنبانه بورینه",
"استان کردستان",
"ایران",
"زاگرس",
"اردلان",
"آبیدر",
"شیخ معروف",
"سراج الدین",
"صفویان",
"قاجار",
"ژاک دمورگان",
"ناصرالدینشاه",
"دانشنامه جهان اسلام",
"سلیمانخان اردلان",
"حکومت اردلان",
"ساسانیان",
"زندیان",
"خسروخان اردلان",
"آقا محمد خان",
"امانالله خان اردلان",
"خانواده اردلان",
"حکومت اردلانها",
"امامزاده پیرمحمد",
"مسجد و زیارتگاه هاجره خاتون",
"احمدزینل",
"تاریمرادی",
"قمرتوزهای",
"چهاردولی",
"خرات",
"گیوهکش",
"سورسوری",
"شیخاسماعیل",
"قادر مریویسی",
"کوش زرین",
"کفش زرین",
"گرگدای",
"گوران",
"هلاج",
"استان پنجم",
"استان کرمانشاهان",
"کردستان",
"شاه صفی",
"تیمورخان اردلان",
"حسنعلی خان اردلان",
"رضاخان",
"تهران",
"کوچسار",
"مسجد میرزا",
"ملاکاوو",
"چرخ لان",
"مریوان",
"دیواندره",
"دهگلان",
"بیجار",
"کامیاران",
"سروآباد",
"مردم کرد",
"اسلام",
"تسنن",
"تشیع",
"مسیحی",
"(کاتولیک)",
"کلیمی",
"همدان",
"اصفهان",
"شیراز",
"کرمانشاه",
"سورانی اردلانی",
"فرهنگ و ارشاد اسلامی",
"چهار باغ اصفهان",
"زندیه",
"قاجاریه",
"عمارت خسروآباد",
"عمارت سالار سعید (موزه سنندج)",
"عمارت مشیر دیوان",
"عمارت امجدالاشراف",
"عمارت وکیل الملک",
"عمارت احمدزاده",
"عمارت سرهنگ آزموده اردلان",
"عمارت ملا لطفالله شیخالاسلام",
"عمارت ملک التجار",
"مجموعه عمارت شیخ محمد باقر غیاثی",
"عمارت آصف وزیری (خانه کرد)",
"خانه پیر مرادی",
"خانه معمار باشی",
"خانه آیتالله شیخ محمد مردوخ کردستانی",
"خانه گله داری سنندج",
"خانه مجتهدی",
"بازار سنندج",
"بازار سرتپوله",
"حمام شیشه",
"حمام خان سنندج",
"حمام صلاحی",
"حمام عبدالخالق",
"حمام عمارت آصف",
"حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام",
"حمام وکیل الملک",
"پل قشلاق",
"ساختمان شهرداری",
"ابراهیم مختار پوریان",
"مسجد خورشید لقا خانم",
"مسجد دارالاحسان",
"مسجد دارالامان",
"مسجد رشید قلعه بیگی",
"مسجد وکیل سنندج",
"مسجد وزیر",
"سید محمد حسینی شاهرودی (نماینده ولی فقیه)",
"امامزاده پیر عمر",
"مقبره شرف الملک اردلان",
"مقبره شیخ محمد باقر غیاثی",
"کلیسای سنندج",
"کنیسه یهودیان سنندج",
"پارک لاله",
"پارک ملت",
"باغ امیریه",
"باغ امانیه",
"چهارباغ خسروآباد",
"سد وحدت",
"موزه تاریخ طبیعی",
"دانشگاه کردستان",
"دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کردستان",
"دانشگاه علوم پزشکی کردستان",
"دانشگاه آزاد اسلامی سنندج",
"جهاد دانشگاهی",
"آموزشکده سما واحد سنندج",
"نیروگاه سیکل ترکیبی",
"پاستوریزه",
"سد قشلاق",
"خط لوله اتیلن غرب",
"فهرست فرودگاههای ایران",
"عمارت آصف وزیری",
"فهرست عمارت و خانههای قدیمی سنندج",
"فهرست جاذبههای مذهبی سنندج",
"فهرست حمامهای قدیمی سنندج",
"فهرست مشاهیر سنندج",
"کردستان ایران"
] | [
"سنندج",
"پراکنش کرد",
"زمینچهرهای استان کردستان",
"شهرستان سنندج",
"شهرهای استان کردستان",
"شهرهای ایران",
"شهرهای شهرستان سنندج",
"کوههای ایران",
"کوههای زاگرس",
"کوههای کردستان",
"مراکز استانهای ایران"
] |
1,274 | محلات | 2 | 172 | 0 | [] | false | 97 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "محلات"
},
{
"Item1": "روینقشه",
"Item2": "آری"
},
{
"Item1": "عرضجغرافیایی",
"Item2": "۳۳٫۹۱۶۷"
},
{
"Item1": "طولجغرافیایی",
"Item2": "۵۰٫۴۵۰۰"
},
{
"Item1": "تصویر",
"Item2": "Mahallat.jpg"
},
{
"Item1": "اندازهتصویر",
"Item2": "200"
},
{
"Item1": "برچسبتصویر",
"Item2": "تصویری از خیابانی در محلات"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "مرکزی"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "محلات"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "[[مرکزی]]"
},
{
"Item1": "سالشهرشدن",
"Item2": "۱۳۰۰"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "۵۵۳۴۲(سرشماری سال ۱۳۹۵)"
},
{
"Item1": "زبان",
"Item2": "[[فارسی]]"
},
{
"Item1": "مذهب",
"Item2": "شیعه"
},
{
"Item1": "ارتفاع",
"Item2": "۱۷۷۵ متر"
},
{
"Item1": "جملهخوشامد",
"Item2": "به شتهر گل خوش آمدید"
}
],
"Title": "شهر ایران"
} | قلعه مرحوم آقا خان محلاتی در دوره قاجار
چشماندازی در بیرون از محلات
گلخانهای در شهر محلات
محلات یکی از شهرهای ایران است. این شهر در جنوب باختری تهران و در فاصله ۲۶۲ کیلومتری آن قرار داشته و یکی از شهرستانهای استان مرکزی محسوب میشود که در جنوب شرقی آن واقع گردیدهاست. شهر محلات از طرف شمال به قم و آشتیان، از طرف جنوب به اصفهان و گلپایگان، از طرف غرب به خمین و اراک و از طرف شرق به دلیجان محدود میباشد. این شهر به واسطه مزارع بزرگ پرورش گل، نبود آلودگی هوا به القابی مانند هلند ایران و بهشت افسانهای و شهر گلها شهرت یافتهاست.
محلات به عنوان بزرگترین شهرستان کشور از لحاظ سطح زیرکشت گل، مهد پرورش گل و گیاهان زینتی در کشور، پایلوت گلکاری کشور است و رتبه اول را از لحاظ تنوع تولید گل در کشور داراست. محلات دارای منابع متعدد و غنی معادن سنگ زینتی، معادن سنگ تراورتن و مرمریت میباشد.
نامگذاری
این شهر را به آن جهت که متشکل از محلههای گوناگونی با فرهنگهای مختلف بود، «محلات» نامیدند.
تاریخچه
منطقه محلات در روزگار هخامنشیان بخش کوچکی از ایالت ماد بهشمار میرفتهاست. وجود آثار باستانی آتشکده آتشکوه نشان میدهد که از زمان امپراطوری ساسانیان منطقه محلات و خصوصا دره رودخانه قمرود محل استقرار جمعیت بودهاست. از دوران اسلامی این منطقه جزو ایالت جبال بود و از زمان سلجوقیان تا قاجاریه جزو منطقه عراق عجم شد. بر اساس کتیبههای موجود مربوط به هخامنشیان از محلات با عنوان ورکان نام برده شدهاست و بر اساس قدیمیترین نام مربوط به محلات همان ورکان میباشد.
محلات همان گونه که از نام آن پیداست جمع محله و احتمالا منظور روستاهایی است که محلات از آنها تشکیل شدهاست. روستاهای پیل پایان، ریوکان، زنجیردان و گوشه. همینطور در گذشته به محلات «سایرالبلوک» نیز گفته میشده چرا که در آن زمان محلات در نقشه از بلوکهای قم و کاشان نبودهاست.
محلات زادگاه مشاهیر و مفاخر بسیاری همچون صدرالاشراف محلاتی از رجال و شخصیتهای اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی_سیاح محلاتی_علی اصغر امین از قضات عالیرتبه -شهاب الدین خسروانی و دکتر صدر و بعد از انقلاب نیز شهید شیخ فضل اله محلاتی نماینده امام در سپاه-مهندس روحانی فرزند شیخ فرزانه آیت اله آقای روحانی محلاتی_رسولی محلاتی_توسلی محلاتی - شهیدی محلاتی_دکتر مهدی خلج و بسیاری دیگر از مفاخر و مشاهیر ملی میباشد. برای اطلاعات بیشتر به کتاب مفاخر و مشاهیر محلات مراجعه گردد.
آموزش عالی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات
دانشگاه غیرانتفاعی مهرگان محلات
دانشگاه پیام نور محلات
دانشگاه محلات
رصدخانه محلات
شهر محلات دو رصدخانه دارای تلسکوپ در مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهش سرای دانش آموزی دارد.
پیست سوارکاری
شهر محلات دارای یکی از بزرگترین پیستهای اسب سواری استان مرکزی است و چند مرکز نگهداری اسب و آموزش اسبدوانی در محلات وجود دارد.
صنعت و اقتصاد
حلوای سنتی محلات با نام حلوا ارده یکی از سوغاتهای معروف محلات میباشد. این حلوا که از کنجد آسیاب شده (ارده) و شکر (در سالهای قبل از دهه چهل شمسی به جای شکر از شیره کشمش در ساخت حلوا استفاده میشده) و ترکیب یک عصاره گیاهی تولید میشود.
صنعت سنگهای تزئینی و معادن سنگ تراورتن و مرمریت محلات نیز شهرت فراوانی دارد. سنگهای استخراج شده از معادن سنگ محلات به صورت خام (کوپ) یا فرآوری شده به سراسر کشور و بسیاری از کشورهای خارجی صادر میشود.
باغ گل در محلات
درحال حاضر چندین واحد کوچک و بزرگ تولید حلوا ارده و دهها معدن سنگ ساختمانی و صدها واحد سنگبری در محلات فعال میباشد.
درمجموع اقتصاد شهرستان محلات وابستگی زیادی به صنعت سنگ دارد بهطوریکه حدود ۱۰۰۰ دستگاه تریلر و کامیون و تعمیرگاهها و فروشگاههای لوازم معدنی و صنعتی و دلالی سنگ در معادن و… اشتغال غیرمستقیم صنعت سنگهای ساختمانی در شهرستان محلات را تشکیل میدهد.
بازار سنتی محلات که در طول تاریخ چندمرحله بازسازی شده و اخیرا نیز توسط شهرداری محلات به شکل زیبایی طراحی و مرمت گردیدهاست برای گردشگران و خرید سوغات-حلوا ارده_عرقیات و داروهای گیاهی و پوشاک جالب توجه میباشد.
تولید پوشاک تریکو یا کشباف در محلات رونق زیادی دارد و تعداد زیادی تولیدی در این رشته در محلات فعال میباشد.
محلات از نظر اشتغالهای کوچک مانند تولید گل و گیاه - تولید پوشاک - صنعت حمل و نقل موقعیت بسیار خوبی دارد و قابل مطالعه و الگو برداری برای سایر مناطق کشور با درنظر گرفتن آمایش و استعدادهای هر منطقه میباشد. براساس آمارهای رسمی صادرات غیرنفتی از شهرستان محلات با صادرات ۲ استان کمتر توسعه یافته کشور برابر میباشد؛ اخیرا مراجعین زیادی از سایر شهرهای ایران برای ساخت دندان مصنوعی به دلیل کیفیت بالا و قیمت پایین به واحدهای دندانسازی این شهر مراجعه میکنند.
جاذبههای گردشگری
thumb
آبگرم محلات
منطقه حفاظت شده هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات
منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گلچشمه محلات
پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات
چنار ۱۱۵۰ ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات
یخچال طبیعی نیمور واقع در شهر نیمور
انواع باغهای پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات
مجتمع آب درمانی و آبگرم طبیعی محلات واقع در روستای آبگرم محلات
آتشکده آتشکوه میل میلونه متعلق به زمان ساسانیان در نیمور.
ستونهای سنگی شهر باستانی خورهه از دوران اشکانیان.
کوچهباغهای پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقه پولگان)
سد ساسانی نیمور واقع در رودخانه قمرود
پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات
غار آزاد خان واقع در روستای سنجیباشی محلات
غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات
غار چالشغال در روستای آتش کوه نیمور
غار یکهچاه واقع در روستای یکهچاه محلات
غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات
غار شاهبلبل واقع در خورهه محلات
سرچشمه محلات
تامین آب از لرستان
آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) مورد نیاز شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم از سرچشمههای دز در شهرستان الیگودرز تامین میشود.
به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آبهای دنیا است.
اما انتقال آب از شهرستان الیگودرز به شهرهای ذکر شده باعث اعتراض مردم الیگودرز شدهاست. از اثرات انتقال آب، پایین رفتن شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن بیش از ۶۰ حلقه چاه و کمآب شدن ۱۷۱ حلقه چاه دیگر در شهرستان الیگودرز بودهاست. خشک شدن چاهها و چشمههای شهرستان الیگودرز علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کرده باعث از بین رفتن مجتمعهای پرورش ماهی در این شهرستان شدهاست. | [
"بخش مرکزی شهرستان محلات",
"فارسی",
"ایران",
"تهران",
"استان مرکزی",
"قم",
"آشتیان",
"اصفهان",
"گلپایگان",
"خمین",
"اراک",
"دلیجان",
"شاهنشاهی ساسانی",
"کاشان",
"رصدخانه",
"تلسکوپ",
"دانشگاه آزاد اسلامی",
"اسب",
"آبگرم محلات",
"چنار",
"یخچال طبیعی",
"نیمور",
"گل",
"آبگرم",
"آتشکده",
"آتشکوه",
"ساسانیان",
"خورهه (محلات)",
"اشکانیان",
"خوانسار",
"نیم ور",
"شهرستان الیگودرز",
"الیگودرز",
"چاه آب",
"چشمه",
"کشاورزی",
"ماهی"
] | [
"محلات",
"شهرستان محلات",
"شهرهای استان مرکزی",
"شهرهای ایران",
"شهرهای شهرستان محلات"
] |
1,275 | معجزه | 0 | 144 | 0 | [
"اعجاز",
"خرق عادت",
"خارقالعاده",
"معجزات"
] | false | 54 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | بندانگشتی
معجزه ، در عرف عام به اشتباه بر حوادث شگفتآور، غیرعادی و فراطبیعی اطلاق میشود. ولی در واقع به آن قسمت از اعمال ونواوری فردی که سایر افراد عاجز از ارائه این نوآوری بودند. جهت اقناع افراد جامعه در راستای یک هدف مشخص (که اغلب در جهت اصلاح جامعه از اشتباهات وتعدی) است که میتواند شامل اسنادنوشتاری یااعمال عملی غیرقابل درک برای افراد، که معمولا با غلوعمدی پیروان ان شخص، غالیان همرا است اطلاق میشود. اندیشه اسلامی، معجزه امر خارقالعادهای است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدعی نبوت به نشانه صدق ادعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر میشود. در کلام قدیم علامه حلی نیز گفتهاست: «و نعنی بالمعجزه ثبوت ما لیس بمعتاد مع خرق العاده و مطابقه الدعوی …» معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد.
مترادف واژه معجزه اعجاز است که از ریشه لغوی عجز به معنی ناتوانی گرفته شدهاست و بنابراین اعجاز به چیزی اطلاق میشود که انسان در حالت عادی از انجام آن ناتوان (عاجز) است.
در ادیان
اسلام
در اندیشه اسلامی، معجزه امر خارقالعادهای است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدعی نبوت به نشانه صدق ادعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر میشود.
در کلام قدیم علامه حلی نیز گفتهاست: «و نعنی بالمعجزه ثبوت ما لیس بمعتاد مع خرق العاده و مطابقه الدعوی …» معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد.
دفاع متکلمین از امکان وقوع معجزه:
در قرآن کنترل تمامی امور به خداوند نسبت داده میشود و خدا صاحب قدرت مطلق بهشمار میآید. جهت فهم اینکه خداوند چگونه طبیعت را کنترل میکند و چگونه میتوان معجزات را فهمید متکلمین و فلاسفه مسلمان در قرون وسطی نظریاتی در مورد ماهیت طبیعت ارائه کردهاند. فلاسفه مسلمان (تحت تاثیر سنت فلسفه یونان) بر این باور بودند که طبیعت اساسا از چهار عنصر «آب، باد، خاک و آتش» تشکیل شده و خداوند به هر کدام از این عناصر خواص خاص خود را اعطا کردهاست. مثلا علت حرکت یک سنگ به سمت زمین داشتن عنصر خاک فرض میشده. اما رقیبان فلاسفه، یعنی متکلمان، با این دیدگاه مخالف بودند و استدلال میکردند که حتی اگر بپذیریم که خداوند این خواص را به عناصر دادهاست، این خواص خود علت پیشامدها شده و بدین سان کنترل مستقیم خداوند بر اتفاقات از بین میرود. جهت دفاع از قدرت مطلق خداوند در مقابل روابط علت و معلولی ثانویه مستقل، متکلمین (مانند غزالی) نظریه روبرو را تهیه کردند و از آن، جهت دفاع از وقوع معجزات نیز استفاده میجستند: مواد در طبیعت از ذرههای یکنواختی تشکیل شدهاست که وجود آنها و همچنین ویژگیهایی که دارند وابسته به آن است که خداوند در هر لحظه آنها را به همراه خواصی مجددا خلق کند، خواصی که شامل رنگ و شالوده و امکانا خواص دیگر است. جهت افتادن یک سنگ، خداوند در هر لحظه میبایست خاصیت سنگینی را در جرم ماده خلق و در لحظه بعد مجدد خلق کند تا زمانی که سنگ به زمین برسد. اما خداوند این اختیار را دارد که خاصیت سبکی به سنگ اعطا کند و باعث بشود که سنگ به بالا برود. از دیدگاه متکلمینی مانند غزالی، قوانین علت و معلولی «ظاهری و نه واقعی» بوده؛ این روال معمول اتفاق افتادن وقایع تنها عادت الاهی میباشد. علت مستقیم لحظهای هر چیز خداوند است و نه یک سری قوانین علت و معلولی مستقل بوده و این وقوع معجزه را ممکن میسازد.
اعجاز قرآن
اعجاز قرآن از مباحث مهم علوم قرآنی، کلام اسلامی و ادبیات عرب است که به دلایل معجزهبودن قرآن میپردازد که در بین متکلمان به عنوان روشنترین دلیل پیامبری محمد مطرح است. اعجاز در لغت به معنی عاجز ساختن است و گرچه در قرآن مستقیما به کار نرفته، اما قرآن مخالفان را دعوت به آوردن ده و حتی یک سوره مشابه سورههای قرآن میکند (تحدی) و تاکید میکند که هرگز کسی نخواهد توانست این کار را انجام دهد.
نظر دانشمندان علوم طبیعی
دانشمندان امروزی جهان احتمالات را پالایش کردهاند از این رو ما به جای مشاهده همه حالتهای ممکن، حالتی را میبینیم که از همه محتملتر است. خروجی یک آزمایش مجموعهای پیچیده از فرایندهای فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و کیهانی است که ممکن است به میلیونها یا میلیاردها راه مختلف برود. با این وجود ما همیشه انتظار داریم نتایجی را مشاهده کنیم که بیشترین حد احتمالات را دارند.
بسیاری وقایع هستند که محتمل نیستند (احتمال وقوع شان بسیار بسیار ناچیز است) ولی ممکن هستند. اینکه هوای اتاق هماکنون در مرکز اتاق فشرده و تبدیل به حبابی کوچک شود و کسانی که در اتاق نشستهاند خفه شوند ممکن است ولی محتمل نیست. خدای جهان، خدای احتمالات بیشینه است و قواعد علمی نیز تماما بر همین اساس بنا شدهاند ولی این خدا در مواردی نادر ممکن است به راه دیگری برود.
نظرات فیلسوفان
امروز تنها قلیلی از فیلسوفان اینکه «خدا در زمانهایی در امور زمینی دخالت کند و برخی از قوانین طبیعی را تغییر دهد» را ناممکن میدانند. بدیهی است این امر در مورد فیلسوفانی صداق است که قبلا به وجود خدا اعتقاد داشته باشند.
با این وجود بسیاری از فیلسوفان ضمن قبول امکان وقوع معجزه، پذیرش منطقی هرگونه «گزارش از وقوع معجزه» را زیر سوال بردهاند: حتی اگر فرض کنیم که گزارشها ساختگی نیستند، اینگونه گزارشات صرفا بر پایه شهادت چند نفر- که امکان دارد بیطرف هم نباشند- بنا شدهاند در حالی که آگاهی ما از قوانین طبیعی بر پایه شواهد تجربی زیادی بنا شدهاست؛ بنابراین این گروه از فلاسفه (مانند دیوید هیوم) نتیجه میگیرند که منطقیترین واکنش این است هرگونه گزارش وقوع معجزه را خطای مشاهده قلمداد کنیم. فلاسفه دیگر اینچنین پاسخ میدهند که وجود شکلهایی از شواهد -یعنی تایید وقوع ماجرا توسط منابع سرشناس مستقل- ممکن است در برخی موارد پذیرش حتی غیرمنتظرهترین وقایع را هم منطقی سازد. مخصوصا این که بسیاری از معجزات مربوط به امری قابل رویت نیست. مانند کلامی که شیواییش خرق عادت گویندگان است. همانطور که قرآن کتاب مقدس مسلمانان خود را معجزه معرفی کرده و به اصطلاح تحدی مینماید. توماس دیکسون میگوید که برای کسانی که روش تجربه گرایی دیوید هیوم را میپذیرند، اگر چه لزوما نتایجی که گرفته را نمیپذیرند، «تجربه حسی مستقیم شخص» قضاوت نهایی را برای او کرده و بر عقاید شخصی، قوانین طبیعی و غیره غالب میشود. بزرگترین مانع برای پذیرش اینکه چنین وقایعی ممکن است روی دهد نداشتن تجربه مستقیم چنین وقایعی است.
مایکل لیواین «بیان اینکه معجزات با قوانین طبیعت در تضاد هستند» را از نظر فلسفی، یا علمی ناصحیح میپندارد زیرا قوانین طبیعی قصدش توصیف وقایعی است که علل طبیعی دارند و نه وقایعی که علل فراطبیعی دارند. زمانی که کسی فرض کند که واقعهای علت فراطبیعی دارد، دیگر نمیتواند به قوانین طبیعی استناد بجوید. گروهی دیگر از فلاسفه هم امکان اثبات «تضاد وقوع یک واقعه با قوانین طبیعی» را رد کرده و میگویند که تمامی قوانین طبیعی شناسایی نشدهاند و دانشمندان هیچوقت در موقعیتی نخواهند بود که بتوانند همه آنچه طبیعت ممکن است تولید کند را شناسایی کنند در نتیجه منطقیترین راه مواجهه با چیزهایی که ظاهرا متناقض با قوانین طبیعی هستند تلاش برای افزایش فهم از قوانین طبیعی میباشد.
نظرات اسپینوزا
اسپینوزا
از نظر اسپینوزا جهان صحنه خیمه شب بازی نیست و خدا خیمه شب باز آن که آن را کنترل کند، خود از طریق معجره قوانین طبیعت رانقض کند و زیر پا بگذارد و در صورت لزوم دوباره آن را به کار گیرد! خدا همان طبیعت است که در برگیرنده تمام علتها وجوهر هاست.
خدا برای اسپینوزا، خدایی آن جهانی نیست که جهان را از نیستی آفریده باشد. جهان ناآفریدهاست. نه آغازی داشته و نه پایانی برای آن در نظر گرفته شده. جهان برای اسپینوزا، خدای جاودانی و به عبارت دیگر صورت پدیداری الوهیت است. برای وی، خدا و طبیعت و جوهر این همانند. این، عالیترین مفهوم متافیزیک اسپینوزاست.
فلسفه اسپینوزا سرشار و اشباع شده از خداست. اودر جایی میگوید:من خواهان عشق عقلانی به خدا هستم. از این رو نگاه اسپینوزا یک جهان بینی علمی بسیار متعالی و زیباست به حدی که انشتین را مجذوب خود میکند. انشتین یک دانشمند و متفکر همه خدایی و یک اسپینوزایی بود. از این جهت نگاه ضد دینی اسپینوزا رادرمی یابید که او مخالف دیدگاه سنتی و ساده لوحانه ادیان ابراهیمی بود و آنان را ساخته ذهن بشر میدانست که ادعاهای متافیزیکی آنان مانند وحی (در جایی میگوید که پیامبران نسبت به بقیه دارای قدرت وحی نبودند بلکه دارای قدرت تخیل سرشار بودند!)، معجزهها (میگوید هیچیک اتفاق نیوفتاده بلکه بزرگ نمایی شدهاند مثلا طیق حرف تنخ یهودی، کوه شکافته نشد وچشمه بیرون آمد بلکه چشمه خود بهطور طبیعی بیرون آمده و فقط بزرگ نمایی شده و پیروان دین ساده لوحانه این را باور کردهاند یا کشتی یعقوب با خدا، شاید چیزی شبیه حمله صرع بودهاست!) و… را همگی زیر سوال برد. او در بخش ذیل از فصل یک کتاب اخلاق خود میگوید: هر چیزی علت طبیعی خودش رادارد از این رو باید سعی شود مانند دانشمندان مسائل دریافته شود و نه مانند ادیان که دلیلهای ساختگی برای آنان میآورند.
به قول انشتین:ادیان برای من چیزی جز نماد ضعف و جهل بشر نیست. گرچه به آن و پیروانش احترام میگذارم ولی داستانهای کودکانهاش را قبول ندارم. (در نظر او وبسیار دانشمندان بزرگ دیگر که اغلب بیدین بوده و این گونه فکر میکنند (مثلا ماری کوری) معجزات دینی با دیگر داستانها وماجراهای تخیلی مثلا مانند داستان سفید برفی فرقی ندارند
بهطور خلاصه او خدا به عنوان واجب الوجود یا علت خود را رد میکند و آن را پناهگاه جهل مینامد مگر این که خدا همان طبیعت تصور شود. | [
"عرف",
"غالیان",
"مبارزه طلبی",
"علامه حلی",
"متکلمین",
"غزالی",
"علوم قرآنی",
"علم کلام",
"ادبیات عربی",
"قرآن",
"محمد",
"سوره",
"تحدی",
"دائرةالمعارف بزرگ اسلامی",
"دیوید هیوم",
"همه خدایی",
"ادیان ابراهیمی",
"متافیزیک",
"وحی",
"پیامبر",
"تخیل",
"تنخ",
"ماری کوری",
"واجب الوجود"
] | [
"معجزه"
] |
1,276 | کشیک (نیکشهر) | 2 | 15 | 0 | [
"روستاي كشيك",
"روستای کشیک",
"كشيك (روستا)",
"کشیک (روستا)",
"کشیک (شهرستان نیکشهر)",
"كشيك (نيكشهر)",
"کشیک (نیک شهر)",
"كشيك (شهرستان نيكشهر)",
"كشيك (نيك شهر)",
"کشیک (نیکشهر)"
] | false | 3 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "نامرسمی",
"Item2": "کشیک"
},
{
"Item1": "استان",
"Item2": "سیستان و بلوچستان"
},
{
"Item1": "شهرستان",
"Item2": "نیکشهر"
},
{
"Item1": "بخش",
"Item2": "[[بخش مرکزی شهرستان نیکشهر]]"
},
{
"Item1": "دهستان",
"Item2": "مهبان"
},
{
"Item1": "جمعیت",
"Item2": "1935"
}
],
"Title": "روستای ایران"
} | کشیک ، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان نیکشهر در استان سیستان و بلوچستان ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان مهبان قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۹۳۵نفر (۱۹۹خانوار) بودهاست. | [
"بخش مرکزی شهرستان نیکشهر",
"بخش مرکزی شهرستان نیکشهر",
"شهرستان نیکشهر",
"استان سیستان و بلوچستان",
"ایران",
"دهستان مهبان"
] | [
"روستاهای شهرستان نیکشهر"
] |
1,277 | رده:باورها | 0 | 4 | 14 | [] | false | 0 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | باورها | [] | [
"نگرش روانشناختی",
"گرایشهای گزارهای",
"اندیشه انتقادی",
"سرچشمههای دانش",
"مفهومها در شناختشناسی",
"مفهومها",
"دستهبندی موضوعات اصلی",
"شناختشناسی دین"
] |
1,278 | پژوهش | 0 | 821 | 0 | [
"محقق",
"پژوهشگر",
"پژوهشگران",
"روش تحقیق",
"روشهای تحقیق",
"تحقیق",
"تحقيق",
"روش تحقيق",
"روش هاي تحقيق",
"روش های تحقیق",
"پژوهشگر"
] | false | 732 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | پژوهش یا تحقیق یک روند هوشمندانه، هوشیارانه، خلاقانه و سامانمند برای یافت، بازگویی و بازنگری پدیدهها، رخدادها، رفتارها و انگاشتهها است.
پژوهش همچنین برای استفاده از پدیدههای موجود برای دست یافتن به راهکارهای عملی و فناوریها بهکار میرود. بهطور معمول پژوهشگر نتایج پژوهش خود را در مجلههای علمی ارائه میدهد. پژوهش در دو بعد «یافت پرسش پژوهش» و دیگر «پاسخ دادن به آن» میباشد.
انواع پژوهش
پژوهش پایه (بنیادی) و پژوهش کاربردی
پژوهش پایهای میتواند زمینه «پژوهش کاربردی» را فراهم آورد، اما در وهله اول متوجه کاربرد آن در زندگی انسانها نیست. در حالی که پژوهشهای کاربردی دارای جنبه عملی و مستقیما متوجه حل مشکلات جامعه و بشریت میباشد. در ضرورت انجام این دو دسته از مطالعات شکی نیست. به عنوان مثال تصمیم گیرندگان سیاسی هر کشور به جهت کسب توانایی در اداره عملی جامعه، نیازمند پژوهشهای کاربردی میباشند و این دسته از پژوهشها خود متکی بر پژوهشهای پایهای هستند.
مطالعه اکتشافی و مطالعه تفصیلی (مطالعه اصلی)
مطالعه اکتشافی، مطالعهای مقدماتی است؛ که بنا بر نوع تحقیق عمدتا از طریق مطالعات کتابخانهای، مشاهده، یا مصاحبه شکل میگیرد. علت انجام مطالعات اکتشافی عبارتند از:
۱- غنی کردن پرسش پژوهش خود.
از طریق مطالعات اکتشافی اهداف مطالعه خود را بهتر شناخته و حوزه معرفتی خود پیرامون موضوع مورد نظر را گسترش میدهیم. قابل توجهاست که مطالعات اکتشافی به دنبال شناخت اجمالی و کلی از مسئله زوایای مختلف بحث و دیدگاههای مختلف در این زمینه میباشند.
۲- مطالعه و پرس و جو از اهل فن به جهت شناخت منابع و متون اصلی پژوهش.
به عبارت دیگر امکانات مورد نیاز پژوهش و امکانات موجود خود را میشناسیم. (مصاحبه میتواند در مطالعات اجتماعی با نمونهای از افرادی باشد که قرار است تا درباره موضوعی پیرامون ایشان به تحقیق بپردازیم)
مطالعه اکتشافی، کوشش پژوهشگر به جهت کسب آگاهی اجمالی از کاری است که درصدد انجام آن میباشد. مطالعه اکتشافی شبیه مطالعه اجمالی یک کتاب است که در آن با مروری اجمالی بر عنوان کتاب، فهرست مطالب آن و فصول مختلف آن آماده مطالعه تفصیلی میگردیم. مطالعات اکتشافی پیش زمینه مطالعات اصلی میباشند. بسیاری تصور میکنند که پژوهش یافتن پاسخ پرسشهای آن است. در حالی که پژوهش در درجه اول یافتن پرسشی اصیل و شایسته پرسیدن و پژوهش کردن است. شخصیت علمی دانشجو در گرو استحکام رساله پژوهشی وی و شخصیت رساله پژوهشی وی در گرو پرسشهای مندرج در آن است. از این رو هر چه پژوهشهای اولیه جدیتر گرفته شوند، بر ارزش نهایی کار علمی شما افزوده میشود.
پژوهشهای توصیفی و پژوهشهای تحلیلی
پژوهش توصیفی دارای صورتی «گزارشی» بدون تاکید بر علتیابی مسئله میباشد. مانند: گزارش یک واقعه یا یک اندیشه که در آن تنها به آنچه موجود است و نه چرایی امر موجود توجه میشود.
برخی از محققان، مطالعات توصیفی در حوزه وقایع تاریخی (زمان گذشته و نه زمان کنونی) را تحت عنوان پژوهشهای تاریخی جدا از پژوهشهای توصیفی مورد مطالعه قرار میدهند. صرف نظر از جنبه روششناسی خاص مطالعات تاریخی، بسیاری از آنها هم واجد ویژگی گزارشی بودن میباشند.
یکی از روشهایی که به تازگی مورد توجه محققان قرار گرفتهاست، پژوهشهای آنلاین میباشد.
در این پژوهشها توزیع پرسشنامه آنلاین محور پژوهش را تشکیل میدهد.
مهیا نمودن پرسشنامه آنلاین – چگونه یک تحقیق آنلاین را مدیریت کنیم؟
فرض کنید که تصمیم گرفتهاید که یک پژوهش آنلاین انجام دهید. سوالاتی در ذهنتان هست که مایلید پاسخ داده شوند در حالی که به دنبال راه سریع و ارزانی برای کسب اطلاعات از مشتریان، ارباب رجوع و غیره میباشید. اولین و مهمترین چیزی که باید در مورد آن تصمیم بگیرید این است که هدف تحقیق چیست. مطمئن شوید که میتوانید طی عباراتی این اهداف را به صورت سوال و موارد قابل اندازهگیری بیان کنید. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، بهتر است که به دیگر ابزارهای جمعآوری دادهها نظیر گروههای تحت نظر و دیگر روشهای کیفی رو آورید. تحقیقات آنلاین بیشتر بر روی جمعآوری دادههای «کیفی» تمرکز دارند.
اهداف اساسی تحقیق را مرور کنید. به دنبال کشف چه چیزی هستید؟ به عنوان نتیجه تحقیق چه کاری میخواهید انجام دهید؟ تحقیقات آنلاین تنها یکی از راههای جمعآوری دادهها و کمی کردن چشماندازها هست.
تمامی آیتمهای اطلاعات مربوط را که میخواهید داشته باشید، تصور کنید. گزارش نهایی چگونه خواهد بود؟ چه نمودارها و اشکالی تهیه خواهند شد؟ چه اطلاعاتی برای اطمینان از اینکه عمل مورد نظر انجام شده نیاز دارید؟
۳- هر موضوعی در آیتمهای ۱ و ۲ را بر اساس ارزش آن موضوع رتبهبندی کنید. آیتمهای یک و دو را برای اطمینان از اینکه اهداف، موضوعات و اطلاعات مورد نیاز کامل هستند، دوباره ببینید. به خاطر داشته باشید که نمیتوان با پرسیدن سوالات نادرست، مشکل را حل کرد.
۴- سهولت یا سختی مهیا نمودن اطلاعات در هر کدام از موضوعات برای پاسخگو چگونه است؟ اگر سخت است، آیا راه دیگری برای کسب اطلاعات با پرسیدن سوالات دیگر وجود دارد؟
شاید این مهمترین قدم باشد. تحقیقات آنلاین بایستی دقیق، واضح و رک باشند. با توجه به ماهیت «وب» و نبود استحکام همراه با آن، اگر پرسشنامه شما هم بسیار پیچیده باشد و به راحتی قابل فهم نباشد، نرخ کسانی که کار را ول میکنند، بالا خواهد بود.
۵- دنباله مناسبی برای موضوعاتی که باید بدون جهتگیری باشند، خلق کنید. مطمئن شوید سوالاتی که اول پرسیده میشوند، نتیجه سوالی که بعدا پرسیده میشود را تحت تاثیر قرار ندهد. گاهی فراهم نمودن اطلاعات فراوان یا واضح نشان دادن هدف تحقیق، خود میتواند باعث جهتگیری شود.
هنگامی که دنبالهای از موضوعات داشته باشید، میتوانید برنامه اولیهای از یک تحقیق داشته باشید. اضافه کردن یک متن در مقدمه که به توضیح پروژه پرداخته و انتظارات مورد نظر از پاسخ دهنده را ذکر میکند، پسندیدهاست. داشتن عباراتی در پایان برای تشکر و نیز اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه میتوانند پس از انتشار از نتیجه تحقیق آگاه شوند، کاری حرفهای است.
۶- نوع سوالاتی که برای پاسخدهی مناسبترین بوده و از قدرت کافی برای برآورده ساختن نیازهای تحلیلی برخوردارند را تعیین کنید. بدین معنی که آیا میخواهید از سوالات متن باز، دوگزینهای، چند گزینهای، رتبه دهی، مقیاسی یا مجموع ادامهدار (مقیاس نرخی) استفاده کنید. در اینجا خط درستی وجود دارد که بایستی از روی آن عبور کنید؛ عموما پیش نیازهای تجزیه و تحلیل قوی به سمت طرح سوالهای پیچیدهتر رهنمون میشوند. به هر حال چند ابزار وجود دارد که میتواند کار را راحتتر کند:
صفحات بخشبندی شده – از اینکه تحقیقات در یک صفحه گسترده که نیاز به پایین رفتن مداوم داشته باشد، پرهیز کنید. به عنوان یک ضرورت، صفحات بخش بخش شده ارائه کنید. در عین حال از اینکه تنها یک سوال در هر صفحه داشته باشید نیز دوری کنید. زیرا این مورد باعث زیاد شدن مدت زمان مورد نیاز برای تکمیل تحقیق شده و احتمال ترک کردن تحقیق را بالا میبرد.
پریدن منطقی – به منظور هوشمند کردن تحقیقتان از پریدن منطقی استفاده کنید. از جملاتی نظیر «اگر به سوال اول پاسخ منفی دادید، آنگاه به سوال چهارم جواب دهید» پرهیز کنید. این کار باعث دلزدگی پاسخ دهنده شده و نرخ ترک را بالا میبرد. تحقیق را طوری طراحی کنید که از منطق صفحه استفاده میکند؛ بدین ترتیب، مسیر سوالات درست به صورت خودکار بر اساس پاسخهای پیشین تعیین میشوند.
سوالات را بنویسید. ممکن است که نیاز باشد برای هر موضوع چند سوال نوشته شده و بهترین آنها انتخاب شود. ممکن است که حتی بهتر باشد که تحقیق به چند بخش تقسیم شود.
توالی سوالات را مشخص کنید تا بدون جهتگیری باشند.
تمامی مراحل فوق را تکرار کنید تا هر سوراخ بزرگی را پیدا کنید. آیا پرسشها واقعا پاسخ داده شدهاند؟ آیا کسی آنها را برایتان مرور کردهاست؟
مدت تحقیق را زمانبندی کنید. یک تحقیق باید کمتر از پنج دقیقه طول بکشد. با سه تا چهار سوال در دقیقه شما محدود به حدود پانزده سوال میشوید. یک سوال متنی باز، معادل سه سوال چند گزینهای است. اغلب نرمافزارهای آنلاین، مدت زمانی که پاسخگو صرف پاسخ دادن به پرسشها صرف میکند را محاسبه میکنند.
تحقیق را بین بیست نفر یا بیشتر پیش آزمون کنید. بازخور آنها را همراه با جزئیات بگیرید. آنها در مورد کدام قسمت اطمینان نداشتند؟ آیا سوالی در مورد آن داشتند؟ آیا آنها نسبت به آنچه که شما خواسته بودید، بد فهمی داشتند؟ آیا دیدگاهی داشتند که در پرسشها و پاسخها منعکس نشده بود؟
یک راه آسان برای این کار ایجاد یک بررسی دیگر با تعدادی سوال پاسخ آزاد همزمان با پروژه اصلیتان است که میتوان آن را تحقیق بازخور نامید.
تحقیق اصلی را به گروه آزمایشی ایمیل کرده و پس از آن تحقیق بازخور را نیز برایشان بفرستید
با این روش، میتوانید نظرات گروه آزمایشتان را در مورد چگونگی عمل و نیز کاربردی بودن تحقیق اصلیتان را با استفاده از تحقیق بازخورد کسب کنید.
بر اساس بازخوردهایی که میگیرید، در پرسشنامه آنلاینتان بازنگری کنید.
تحقیق را به همه پاسخ دهندگان بفرستید.
تحقیقات آنلاین یک گزینه فوقالعاده در برابر تحقیقات گران پستی و تلفنی است. تنها چند هشدار در مورد این نوع از تحقیقات وجود دارد که به هر حال باید از آنها آگاه باشید. اگر تلاش میکنید که تحقیقی را بر اساس نمونهای که نماینده جامعه اصلی باشد، لطفا این را در نظر داشته باشید که همه افراد آنلاین نیستند. همینطور تحقیقات آنلاین مورد قبول همه نیست. تحقیقات ما نشان دادهاست که بافت جمعیتی که به دعوتنامههای تحقیقات آنلاین پاسخ میدهند، تحت سوگیری افراد جوانتر است. | [
"پدیده",
"رفتار",
"فرضیه",
"فناوری",
"مجله",
"علم",
"اندازهگیری",
"متن باز",
"صفحه گسترده",
"گروه آزمایشی"
] | [
"پژوهش",
"روشهای پژوهش",
"ویکیسازی رباتیک"
] |
1,279 | سونامی | 0 | 130 | 0 | [
"آبلرزه",
"غریاله",
"سونامي",
"تسونامی",
"پدیده سونامی",
"آب تاز",
"آبتاز",
"امواج کشندی",
"اب تاز",
"ابلرزه",
"ابتاز",
"امواج كشندي",
"تسونامي",
"غرياله",
"پديده سونامي",
"دریالرزه"
] | false | 94 | {
"KeysAndValues": [],
"Title": ""
} | ماله در جزایر مالدیو کوبید
امواج کشندی یا آبتاز ، آبلرزه یا سونامی یکی از پدیدههای جغرافیایی است. سونامی به لرزش شدید آب دریا گفته میشود که در پی زمینلرزههای زیر دریا پدید میآید. آبی که به لرزه درآمده بهشکل موجهای عظیم به کرانهها رسیده و ویرانی به بار میآورد. سونامی موقعی شروع میشود که حجم عظیمی از آب بهسرعت مرتفع میشود. این حرکت سریع میتواند در نتیجه یک زلزله زیرآبی رخ دهد یا بر اثر لغزیدن صخره، یا یک انفجار آتشفشانی یا هر حادثه دیگری که انرژی زیادی دارد ایجاد شود.
واژهشناسی
بسیاری از سونامیها در کرانههای ژاپن رخ میدهند و از اینرو واژه ژاپنی مربوط به این پدیده یعنی ( تسونامی) به زبان انگلیسی و از آن راه به بسیاری زبانهای دیگر نیز راه یافتهاست.
غریاله واژه فارسی بومی برای این پدیده در استان بوشهر است و پدیده غریاله در کرانههای خلیج فارس نیز دارای پیشینه است.
پدیداری
چگونگی پخش امواج آبلرزه
سونامیها معمولا پس از یک زمینلرزه بزرگ (با حرکت رو به بالا)، فعالیت آتشفشانی زمینلغزه یا برخورد شهابسنگها پدید میآیند.
پس از سونامیها معمولا گسلهای بزرگی در بستر دریاها پدید میآیند. سرعت موجهای آبلرزهای گاه به بیش از ۸۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد. سونامی سال ۱۷۸۸ لیسبون (پرتغال) با موجهایی به بلندی حدود ۱۸ متر به شهر هجوم برد و ساکنان آن شهر را در کام خود فروبرد. یکی از بزرگترین سونامیها که در دسامبر سال ۲۰۰۴ میلادی در نزدیکی سوماترای اندونزی روی داد باعث ویرانی عظیم و کشته شدن پیرامون ۱۰۰٫۰۰۰ تن در جنوب آسیا شد.
در کتابهای تاریخ آمده که بندر بزرگ و پهناور سیراف در جنوب ایران تا سده چهارم هجری و عصر دیلمیان بندری آباد و پررونق بوده و ناگهان بر اثر زمینلرزهای، قسمت بزرگی از شهر به زیر آب رفته که آثار آن هنوز هم مورد توجه باستانشناسان ایرانی و خارجی است. آیا غریاله سیراف را ویران کرد و به زیر آب برد پاسخ این سوال را باید در پژوهشهای آینده یافت.
در ۱۷ ژوئن سال ۹۸۷ میلادی (۲۷ خرداد ۳۵۷ شمسی) و چهل سال بعد، گزارشهایی وجود دارند که امکان دارد مربوط به وقوع این پدیده در شهر سیراف باشند. | [
"مالدیو",
"جغرافیا",
"بوشهر",
"خلیج فارس",
"زمینلرزه",
"آتشفشان",
"زمینلغزه",
"شهابسنگ",
"گسل",
"لیسبون",
"سوماترا",
"اندونزی",
"سیراف",
"سده چهارم هجری",
"زمینساخت بشقابی",
"tectonic uplift",
"subsidence"
] | [
"سونامی",
"اقیانوسنگاری فیزیکی",
"امواج آب",
"بلایای طبیعی",
"حالتهای مختلف آب",
"سیل",
"سیلها",
"مخاطرات زمینشناختی",
"مدیریت بحران",
"مدیریت ریسک",
"مهندسی زمینلرزه",
"واژگان اقیانوسنگاری",
"واژهها و عبارتهای ژاپنی"
] |
1,281 | ایجوان | 2 | 55 | 0 | [
"ايجوان"
] | false | 22 | {
"KeysAndValues": [
{
"Item1": "official_name",
"Item2": "ایجوان"
},
{
"Item1": "image_skyline",
"Item2": "Ijevan landscape.jpg"
},
{
"Item1": "image_caption",
"Item2": "Ijevan"
},
{
"Item1": "image_seal",
"Item2": "Coat of Arms of Ijevan.png"
},
{
"Item1": "pushpin_map",
"Item2": "Armenia"
},
{
"Item1": "mapsize",
"Item2": "150px"
},
{
"Item1": "coordinates_region",
"Item2": "AM"
},
{
"Item1": "subdivision_type",
"Item2": "[[کشور]]"
},
{
"Item1": "subdivision_type1",
"Item2": "[[استان]]"
},
{
"Item1": "subdivision_name1",
"Item2": "[[تاووش]]"
},
{
"Item1": "established_title",
"Item2": "تاسیسشده"
},
{
"Item1": "established_date",
"Item2": "دهه ۱۷۸۰"
},
{
"Item1": "established_title2",
"Item2": "City status"
},
{
"Item1": "established_date2",
"Item2": "۱۹۶۱"
},
{
"Item1": "leader_title",
"Item2": "[[شهردار]]"
},
{
"Item1": "leader_name",
"Item2": "واروژان نرسسیان"
},
{
"Item1": "area_total_km2",
"Item2": "۴٫۶"
},
{
"Item1": "population_as_of",
"Item2": "سرشماری ۲۰۱۱"
},
{
"Item1": "population_total",
"Item2": "۲۱،۰۸۱"
},
{
"Item1": "population_density_km2",
"Item2": "auto"
},
{
"Item1": "timezone",
"Item2": "[[ساعت گرینویچ]]"
},
{
"Item1": "utc_offset",
"Item2": "+۴"
},
{
"Item1": "latd",
"Item2": "40"
},
{
"Item1": "latm",
"Item2": "52"
},
{
"Item1": "lats",
"Item2": "32"
},
{
"Item1": "longd",
"Item2": "45"
},
{
"Item1": "longm",
"Item2": "08"
},
{
"Item1": "longs",
"Item2": "57"
},
{
"Item1": "elevation_m",
"Item2": "۷۵۵"
},
{
"Item1": "postal_code_type",
"Item2": "کد پستی"
},
{
"Item1": "postal_code",
"Item2": "۴۰۰۱, ۴۰۰۲"
},
{
"Item1": "area_code",
"Item2": "۲۶۳ (۳۷۴)+"
},
{
"Item1": "registration_plate",
"Item2": "۵۷"
},
{
"Item1": "footnotes",
"Item2": "منابع: جمعیت"
}
],
"Title": "settlement"
} | ایجوان (به ارمنی: ) یک شهر در ارمنستان است که در استان تاووش واقع شدهاست. شهر ایجوان مرکز استان تاووش است.
این شهر در ۱۳۷ کیلومتری شمالشرق ایروان واقع شده است. برزگراه ایروان-تفلیس از شهر ایجوان میگذرد. از سال ۱۸۷۰ میلادی این شهر یک ایستگاه راه آهن دارد.
طبق سرشماری سال ۲۰۱۱ ارمنستان این شهر ۲۱،۰۸۱ نفر جمعیت دارد
وجه تسمیه
نام پیشین این شهر کاروانسرا بود که نامی است زبان فارسی. ایجوان هم واژهای ارمنی به همان معنی کاروانسرا و ترجمه آن است.
تاریخچه
ایجوان در مسیر یک شاهراه شرقی-غربی قرار دارد. در محلی در کنار رود آغستو در نزدیکی شهر جایی است به نام «حمام جلا» که در آن محل بازماندههای یک کاروانسرای سدههای میانه دیده میشود. در ورودی شهر ایجوان یک کارخانه بزرگ شرابسازی قرار دارد که بر بالای آن نوشته شده: ایجوان.
جغرافیا
توسط رشتهکوه گوگارک احاطه شده است. میانگین سالیانه دما ۱۰٫۶ سانتیگراد در ماه ژانویه صفر و در ماه ژوئیه نیز ۲۱٫۳ سانتیگراد میباشد. بارش سالیانه این شهر ۵۶۲ میلیمتر میباشد.
ایجوان ۴٫۶ کیلومتر مربع مساحت دارد و ۷۵۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست. ایجوان در دو سوی رود آغستو واقع شدهاست.
جمعیت
با جمعیتی بالغ بر ۲۱،۰۸۱ نفر (سرشماری ۲۰۱۱), ایجوان پرجمعیتترین منطقه شهری در استان تاووش محسوب میشود.
سال
۱۸۳۱
۱۸۷۳
۱۸۹۷
۱۹۲۶
۱۹۳۹
۱۹۵۹
۱۹۷۶
۱۹۸۹
۲۰۰۱
۲۰۱۱
جمعیت
۴۴۰
۱،۰۱۶
۱،۷۹۰
۲،۲۶۱
۴،۴۲۶
۷،۶۳۹
۱۵،۰۰۶
۱۸،۶۸۱
۲۰،۲۲۳
۲۱،۰۸۱
خواهرخوانده
ولانس، دروم (فرانسه) از ۱۹۹۶.
فهرست شهرداریهای ارمنستان | [
"فهرست کشورهای جهان",
"استانهای ارمنستان",
"استان تاووش",
"شهردار",
"ساعت گرینویچ",
"زبان ارمنی",
"شهر",
"ارمنستان",
"تاووش",
"ایروان",
"تفلیس",
"کاروانسرا",
"زبان فارسی",
"سدههای میانه",
"کیلومتر مربع",
"رود آغستو",
"ولانس، دروم",
"فرانسه",
"فهرست شهرداریهای ارمنستان"
] | [
"اقامتگاههای تفریحی کوهستانی در ارمنستان",
"شهرها و شهرکهای ارمنستان",
"فرمانداری الیزابتپول",
"مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در سده ۱۸ (میلادی)",
"مناطق مسکونی در استان تاووش"
] |
Subsets and Splits