Id
int64
1
3.02M
Title
stringlengths
1
132
Type
int64
0
6
Rank
int64
0
80.7k
Namespace
int64
0
14
RedirectList
sequencelengths
0
3.08k
IsDisambiguationPage
bool
2 classes
TargetLinksCount
int64
0
80.2k
InfoBox
dict
Text
stringlengths
0
196k
Links
sequencelengths
0
5.96k
Parents
sequencelengths
0
227
2,226
شارجه
2
187
0
[]
false
109
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "شارجه" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "''''" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Emirate of Sharjah" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شیخ‌نشین]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Sharjah Buhairah Corniche.jpg" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Sharjah.svg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Sharjah in United Arab Emirates.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "در نقشه [[امارات متحده عربی]]" }, { "Item1": "latd", "Item2": "25" }, { "Item1": "latm", "Item2": "26" }, { "Item1": "longd", "Item2": "55" }, { "Item1": "longm", "Item2": "23" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "AE" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "seat_type", "Item2": "[[مرکز]]" }, { "Item1": "seat", "Item2": "[[شارجه]]" }, { "Item1": "government_type", "Item2": "[[پادشاهی مشروطه]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[امیر]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[سلطان بن محمد القاسمی]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۲،۵۹۰" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۸۹۰،۶۶۹" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۸" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "UAE standard time" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۴+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کدپستی]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۶ (۹۷۱)+" } ], "Title": "settlement" }
شارجه (به عربی: الشارقه) یکی از شهرها و شیخ‌نشین‌های هفت‌گانه امارات متحده عربی است. جغرافیا شارجه یکی از هفت امارتی است که دولت امارات متحده عربی را تشکیل می‌دهند و محدوده این امارت حدود ۱۶ کیلومتر از ساحل کشور امارات در خلیج فارس را می‌پوشاند. عمق خاک این امارت رو به داخل کشور حدود ۶۰ کیلومتر است. مساحت شارجه ۲۶۰۰ کیلومتر مربع می‌باشد، و این امارت با تمام امارات‌های که کشور دولت امارات عربی متحده تشکیل می‌دهند حدود مشترک دارد. مساحت شارجه ۲۶۰۰ کیلومتر مربع می‌باشد. مساحت مساحت شارجه ۲۵۹۰ کیلومتر است که ۳٫۳ درصد خاک امارات متحده را دربر می‌گیرد. پایتخت این امارت شهر شارجه و حاکم کنونی (آوریل ۲۰۰۵) این امارت شیخ دکتر سلطان بن محمد القاسمی است. شارجه همچنین دارای سه شهر در کرانه دریای عمان است که از بدنه اصلی خاک امارت شارجه جدا هستند. نام این شهرها خور فکان، خور کلباء و دبا الحصن است. مهم‌ترین واحه شارجه ذید نام دارد که دارای زمینهای کشاورزی حاصلخیزی است. پایتخت فرهنگی شارجه از سال ۱۹۹۸ به این سو در میان امارات به عنوان «پایتخت فرهنگی» مشهور شده‌است و سبب آن بیشتر بودن آثار باستانی و فعالیتهای فرهنگی در شارجه نسبت به دیگر امارات‌ها است. دانشگاهی نیز به نام دانشگاه آمریکایی شارجه در این امارت وجود دارد که به عنوان یکی از بهترین دانشگاه‌های امارات متحده عربی یاد می‌شود. امارت شارجه با تمام امارت‌هایی که کشور دولت امارات عربی متحده تشکیل می‌دهند مرزهای مشترک دارد. مثلا از طرف غرب با امارت ابوظبی حدود مشترک دارد از جهت روستای «شویب» نزدیک به شهر «العین» که تابع امارت ابوظبی است. در اینجا منطقه «المدام» با روستای شویب حدود مشترک دارند. منطقه المدام تابع امارت شارجه‌است و روستای شویب از توابع امارت ابوظبی است. از طرف جنوب با امارت راس الخیمه و عمان حدود مشترک دارد از ناحیه روستای «المدام» و روستای «الملیحه». در این منطقه روستائی هست بنام «الحویلات». این روستا از توابع امارت راس الخیمه‌است که با امارت شارجه و عمان حدود مشترک دارند. البته امارت شارجه با دبی و عجمان حدود مشترک دارند. یک قطعه دیگر از امارت شارجه از این امارت جدا افتاده‌است که بنام «الحمریه» معروف است. این قطعه از خاک شارجه بین امارت عجمان و امارت ام القیوین واقع شده‌است. در الحمریه تاسیسات بندر صدور گاز وجود دارد و گاز منطقه «الصجعه» تابع شارجه از این بندر به خارج صادر می‌شود. شارجه، الگویی موفق از گردشگری کشورهای اسلامی شارجه در حوزه بازاریابی‌های گردشگری و معرفی خود به عنوان مهم‌ترین جاذبه گردشگری کشورهای عربی و جهان اسلام موفق بوده‌است. این موفقیت بزرگ و قابل توجه براساس یک راهبرد (استراتژی) روبه گسترش طولانی مدت گردشگری بوده‌است. با این حال شارجه و امارات روی‌هم‌رفته ویژگی اسلامی و عربی خود را نیز حفظ کرده‌اند. شارجه از موقعیت جغرافیایی‌اش مزایای بسیار زیادی به دست آورده است؛ به گونه‌ای که خلیج فارس در شرق آن و دریای عمان نیز در غرب آن واقع شده‌است. در واقع این منطقه تنها منطقه در امارات است که به این دو دریای مهم دسترسی دارد. شارجه در ساحل شرقی واقع شده و مرکز فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و گردشگری امارات به حساب می‌آید. هتل‌های شارجه هتلی به نام Oceanic Hotel (مهمانسرای اقیانوسی) یکی از قدیمی‌ترین هتل‌ها در امارات است. این هتل در سال ۱۹۷۴ میلادی و به عنوان یکی از نخستین اقدامات مربوط به تغییر و تحول در عرصه صنعت گردشگری امارات ساخته شد. هشت سال بعد، نخستین هتل پنج ستاره امارات با نام Sharjah Holiday Inn در این کشور عربی ساخته شد. همچنین در دهه‌های ۷۰ و ۸۰میلادی، هتل‌های سه ستاره‌ای در شارجه احداث شد. باید گفت که نوآوری و بازسازی هتل‌های ساحلی در امارات، یکی از سیاست‌های همیشگی وزارت گردشگری امارات بوده‌است که در سال ۱۹۹۶ اساس آن نهادینه شد. در همین حال چنین به نظر می‌رسد که ساخت تعداد بیشتری هتل در امارات بازگوکننده تمرکز دولت این کشور بر روی تحولات رو به جلوی گردشگری امارات است. از سوی دیگر معماری سنتی امارات و همچنین برج‌های آن که در ساخت آنها از دست ساخته‌های ویژه‌ای بهره برده شده‌است، ویژگی مخصوصی از جمله ویژگی عربی و اسلامی به آن بخشیده‌است. بارسازی مناطق تاریخی و موزه‌ها این طرح‌های بازسازی نتایج قابل توجهی به دنبال داشته است؛ به طوری که این اقدامات به ایجاد موزه‌های هنری متعدد، ساخت ساختمان‌های چند منظوره، سالن‌های تئاتر، بازارهای هنرهای دستی و مساجد گوناگون منجر شده‌است. این تحولات موجب آن شده که شارجه همواره شاهد برگزاری نمایشگاه‌های گوناگونی باشد؛ به طوری که موزه ملی شارجه برگزارکننده نمایشگاه بی‌سابقه‌ای از نقاشی‌های نگارگران جهانی بوده‌است. در همین حال معماری جدید و مدرن در ساختمان‌های شارجه نیز به جذب هر چه بیشتر گردشگران بین‌المللی منجر شده‌است. در کنار مناطق سنتی با معماری ویژه خود، در ساختمان‌های تازه شارجه از نوعی شیوه معماری عربی - اسلامی بهره‌گیری شده‌است. از این نوع معماری جدید و مدرن در ساختمان‌های مهمی در شارجه همچون بازار مجره، دانشگاه شارجه، بازار مرکزی، خانه‌های قدیمی در مریجه، و بازار عرصه و شمار زیادی از مساجد این منطقه استفاده شده‌است. با این حال حفظ شیوه زندگی فعلی و سنت‌های اسلامی در شارجه، یکی از نکات مورد توجه صنعت گردشگری این منطقه گردشگری بوده‌است. از جمله این نکات، ممنوعیت استفاده از مشروبات الکلی، جلوگیری از تکمیل باشگاه‌های شبانه و استفاده عمومی از سواحل دریا هستند. امارت شارجه بسیاری از پیشرفت‌های خود را مدیون حاکم شارجه -شیخ دکتر سلطان بن محمد القاسمی- است. مناطق گوناگون ذید. خور فکان. کلباء. دبا الحصن. الوشاح. المدام. الفلج. طوی نزوی. الصجعه. الحمریه. مریجه. الملیحه. الخان. اللیه. الحیره. البدایر. الفایه. شیص نحوه مناطق شهر شارجه المجره، الحیره، الخان، المریجه، القادسیه، الممزر، النهده، ام خنور (السبخه)، الغافیه، العزره، الرفاع، الناصریه، الحزانه، الرقه (الجزات)، شرقان، الغبیبه، النباعه، الرماقیه، الرمثاء، المنصوره، الدراری، القاسمیه، المجاز، میسلون، الشهباء، الخزامیه، حلوان (الآبار)، سمنان، الطلاع، ابو طینه، الصناعیه ۱–۱۷، البحیره، الرمله، الفیحاء، المناخ، الیرموک، الفلج، دسمان، القوز، الموافجه، الطرفانه، النخیلات، المرقاب، المصلی، الخالدیه، اللیه، المنصوره، الیاش، السویحات، الفشت، الرفاعه، الفلاح. القرائن، النوف، الجرینه، الرحمانیه، السیوح، التعاون.
[ "شیخ‌نشین‌های امارات متحده عربی", "امارات متحده عربی", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای امارات متحده عربی", "شارجه (شهر)", "پادشاهی مشروطه", "امیر", "سلطان بن محمد القاسمی", "کدپستی", "عربی", "شیخ‌نشین", "امارت", "خلیج فارس", "کیلومتر مربع", "دریای عمان", "خور فکان", "کلباء", "دبا الحصن", "واحه", "ذید", "دانشگاه آمریکایی شارجه", "رأس الخیمه", "گردشگری", "کشورهای عربی", "جهان اسلام", "راهبرد", "موزه", "نمایشگاه", "مجره", "مریجه", "شیوه زندگی", "مشروبات الکلی", "المدام", "طوی نزوی", "الحمریه", "البدایر", "شیص", "النحوة" ]
[ "شارجه", "امیرنشین‌های امارات متحده عربی", "جغرافیای امارات متحده عربی", "خلیج فارس", "شهرهای امارات متحده عربی", "مناطق مسکونی ساحلی در امارات متحده عربی" ]
2,227
اچ‌آی‌وی
6
426
0
[ "اچ.آی.وی", "HIV", "اچ آی وی", "ویروس اچ‌آی‌وی", "ویروس اچ آی وی", "اچ آي وي", "اچ‌ای‌وی", "اچ.آي.وي", "اچ.ای.وی", "اچ اي وي", "اچ ای وی", "اچ.اي.وي", "ویروس HIV", "ويروس اچ آي وي", "ویروس اچ ای وی", "ویروس اچ‌ای‌وی", "ويروس اچ اي وي", "ویروس نقص ایمنی اکتسابی", "ويروس نقص ايمني اكتسابي", "ویروس نقص ایمنی انسانی" ]
false
194
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "color", "Item2": "violet" }, { "Item1": "name", "Item2": "''ویروس نقص ایمنی اکتسابی''" }, { "Item1": "image", "Item2": "HIV-budding-Color.jpg" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "190px" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "تصویر ریزنگاری‌شده از ویروس HIV-1 (به رنگ سبز) که به صورت برجستگی از لنفوسیت مشخص شده‌است." }, { "Item1": "virus_group", "Item2": "vi" }, { "Item1": "familia", "Item2": "''[[ویروس پسگرد]]''" }, { "Item1": "genus", "Item2": "''[[ویروس آهسته‌گستر]]''" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "گونه‌ها" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "* '''''HIV-1''''\n* '''''HIV-2'''''" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
ویروس نقص ایمنی انسانی یا اچ‌آی‌وی (HIV)، نوعی ویروس آهسته‌گستر (ویروس پسگرد با سرعت تکثیر پایین) و عامل بیماری ایدز است. HIV به یاخته‌های حیاتی دستگاه ایمنی بدن از جمله لنفوسیت تی کمک‌کننده (CD4 + T)، درشت‌خوارها و یاخته‌های دندانه‌ای حمله می‌کند. اچ‌آی‌وی ویروسی است که با مختل کردن کارکرد و ویران کردن گونه‌ای از یاخته‌های مسوول هماهنگی ایمنی منجر به نقص دستگاه ایمنی بدن انسان می‌شود که به آن ایدز می‌گویند. از زمان ورود HIV به بدن تا بروز ایدز ممکن است بین ۶ ماه تا ده سال یا بیش‌تر به درازا بکشد در این مدت گرچه فرد به ظاهر تندرست به نظر می‌رسد، ولی ممکن است ویروس از او به دیگران سرایت کند. HIV عمدتا از طریق آمیزش جنسی محافظت نشده (بدون کاندوم مانند مقعدی و حتی دهانی)، انتقال خون آلوده و سرسوزن آلوده و از مادر به فرزند در طول بارداری، زایمان یا شیردهی منتقل می‌گردد. بعضی از مایعات بدن مانند بزاق و اشک قادر به انتقال HIV نیستند. پیشگیری از HIV، عمدتا از طریق آمیزش جنسی امن و برنامه تعویض سرنگ، راه حلی برای جلوگیری از گسترش این بیماری محسوب می‌شوند. هیچ گونه درمان یا واکسن وجود ندارد؛ اگر چه درمان ضدویروسی می‌تواند باعث کاهش دوره بیماری و امید به زندگی نزدیک به طبیعی گردد. با وجود این که درمان ضدویروسی خطر مرگ و عوارض ناشی از این بیماری را کاهش می‌دهد، اما این داروها گران‌قیمت هستند و ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند. تحقیقات ژنتیکی نشان می‌دهد که HندIV در اصل متعلق به غرب آفریقا و در اوایل قرن بیستم بوده‌است. و علائم و نشانه‌ها ابتلا به HIV دارای سه مرحله اصلی است: ابتلای حاد، دوره نهفتگی و ایدز. ابتلای حاد علائم اصلی ابتلای حاد HIV دوره نخست ابتلا به HIV، عفونت حاد HIV یا نشانگان حاد ویروسی نامیده می‌شود. بسیاری از افراد ۲ تا ۴ هفته پس از مواجهه با این ویروس، دچار نشانه‌های بیماری‌هایی مانند آنفلوآنزا یا مونونوکلئوز می‌شوند و برخی دیگر هم هیچ نشانه قابل توجهی در آن‌ها دیده نمی‌شود. علائم در ۴۰ تا ۹۰ درصد موارد رخ می‌دهد و معمولا شامل تب، بزرگی گره‌های لنفی، گلودرد، بثورات پوستی، سردرد و/یا زخم دهان و اندام تناسلی می‌شود. بثورات پوستی که در ۲۰ تا ۵۰ درصد موارد رخ می‌دهد، خود را بر روی بالاتنه نشان می‌دهد و به شکل لکه‌های با لبه صاف است. همچنین در این مرحله برخی از افراد دچار عفونت‌های فرصت‌طلب می‌شوند. ممکن است در دستگاه گوارش علائمی مانند تهوع، استفراغ یا اسهال رخ دهد، و همچنین علائم عصبی نوروپاتی محیطی یا سندرم گیلن باره دیده شود. طول دوره این علائم متفاوت است، اما معمولا یک تا دو هفته می‌باشد. با توجه به اینکه این علائم اختصاصی نیستند، اغلب به عنوان نشانه‌هایی از ابتلا به HIV شناخته نمی‌شوند. حتی پزشک خانواده یا متخصص در یک بیمارستان محلی ممکن است آن را با بیماری‌های شایع عفونی دیگر به دلیل نشانه‌های مشترک اشتباه بگیرند؛ بنابراین، توصیه می‌شود در بیمارانی که دارای تب توجیه‌ناپذیر است تذکر داده شود که ممکن است دارای HIV باشند و خطر ابتلا به این ویروس در آن‌ها وجود دارد. دوره نهفتگی پس از علائم اولیه، بیمار وارد مرحله‌ای به نام دوره نهفتگی یا HIV بی‌نشانه یا HIV مزمن می‌شود. این مرحله از HIV می‌تواند بدون هیچ گونه درمانی از حدود سه سال تا بیش از ۲۰ سال (به‌طور متوسط حدود هشت سال) به درازا بینجامد. اگرچه معمولا در ابتدای بیماری هیچ علائمی مشاهده نمی‌شود یا علامت‌های خیلی کمی دیده می‌شود، اما در نزدیکی پایان این مرحله بسیاری از افراد دچار تب، کاهش وزن، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی می‌شوند. همچنین ۵۰ تا ۷۰ درصد از افراد دچار بزرگی گره‌های لنفی ماندگار می‌شوند، به‌طوری‌که چند گروه از گره‌های لنفی (به جز در کشاله ران) به مدت بیش از سه تا شش ماه بدون هیچ درد و توجیهی بزرگ می‌شود. اگر چه بسیاری از مبتلایان به HIV-1 در صورت عدم درمان نهایتا به مرحله ایدز می‌رسند، ولی درصد کمی از آن‌ها (حدود ۵٪) سطح بالای سلول‌های CD4 + T خود را بدون هیچ درمان ضدویروسی تا بیش از ۵ سال حفظ می‌کنند. این افراد به عنوان مهارکنندگان HIV طبقه‌بندی می‌شوند، و آنهایی که سال‌ها مقدار کم یا غیر محسوسی از ویروس را بدون درمان ضدویروسی در بدن خود نگه می‌دارند به عنوان «مهارکنندگان ممتاز» یا «سرکوبگران ممتاز» شناخته می‌شوند. این پدیده ممکن است به کشف واکسن یا درمان قطعی اچ‌آی‌وی کمک کند. سندرم نقص ایمنی اکتسابی علائم اصلی ایدز سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) زمانی معنی پیدا می‌کند که شمار سلول‌های CD4 + T به کمتر از ۲۰۰ سلول در هر میکرولیتر برسد یا بیماری‌های مشخص مربوط به HIV رخ دهد. در غیاب درمان، حدود نیمی از افراد دچار اچ‌آی‌وی در عرض ده سال مبتلا به ایدز می‌شوند. رایج‌ترین وضعیت‌هایی که هشداری بر وجود ایدز هستند التهاب ریه ناشی از پنوموسیستیس (۴۰٪)، نزاری به شکل نشانگان لاغری ناشی از اچ‌آی‌وی (۲۰٪) و برفک سرخنای می‌باشند. دیگر علامت شایع عفونت‌های دستگاه تنفسی به شکل تکراری است. عفونت فرصت‌طلب ممکن است توسط باکتری، ویروس، قارچ و انگل به وجود بیاید که در حالت عادی توسط دستگاه ایمنی بدن مهار می‌شود. اینکه کدام عفونت رخ بدهد تا حدودی به این بستگی دارد چه عواملی در محیط اطراف فرد قرار دارد. این عفونتها تقریبا می‌تواند هر دستگاهی از بدن را تحت تاثیر قرار دهند. افراد مبتلا به ایدز خطر دچار شدن به ویروس‌های سرطانزای مختلفی را دارند از جمله: سارکوم کاپوزی، لنفوم، لنفوم دستگاه عصبی مرکزی، و سرطان گردن رحم. سارکوم کاپوزی، شایع‌ترین سرطانی است که در ۱۰ تا ۲۰ درصد از افراد دچار HIV اتفاق می‌افتد. پس از آن لنفوم شایع‌ترین سرطان است و علت مرگ نزدیک به ۱۶ درصد از افراد مبتلا به ایدز می‌باشد و جزء نشانه‌های اولیه ۳ تا ۴ درصد از آن‌ها است. هر دوی این سرطان‌ها با ویروس هرپس ۸ انسانی همراه هستند. خیلی اوقات مبتلایان به ایدز به دلیل ارتباطی که با ویروس پاپیلوم انسانی (HPV) دارد، دچار سرطان گردن رحم می‌شوند. علاوه بر این، آن‌ها به‌طور مکرر دچار علائمی مانند تب طولانی، تعریق شبانه، تورم غدد لنفاوی، لرز، ضعف، و کاهش وزن می‌شوند. اسهال یکی دیگر از علائم شایعی است که ۹۰٪ از افراد مبتلا به ایدز دچار آن می‌شوند. ویروس‌شناسی نموداری که در آن ساختار ویروس HIV نشان داده شده است اچ‌آی‌وی، یا ویروس نقص ایمنی و دفاع آدمی، ویروسی دارای پوشش، علاوه بر کپسید، است که اندازه‌ای برابر با ۱۲۵ نانومتر دارد و برای همانندسازی در گلبول‌های سفید دستگاه ایمنی بدن انسان مستقر می‌شود. HIV عامل طیفی از بیماری است که با نام ایدز شناخته می‌شود. HIV نوعی ویروس پسگرد است که عمدتا به اجزای دستگاه ایمنی انسان مانند سلول‌های CD4 + T، درشت‌خوارها و سلول‌های دندریت سرایت می‌کند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم سلول‌های CD4 + T را از بین می‌برد. HIV عضوی از سرده ویروس آهسته‌گستر، و بخشی از خانواده ویروس پسگرد است. ویروس‌های آهسته‌گستر خصوصیات ریخت‌شناسیو زیست‌شناسی مشترک بسیاری دارند. گونه‌های بسیاری از پستانداران مبتلا به ویروس آهسته‌گستر می‌شوند، که مشخصا دلیل بیماری‌های طولانی‌مدت با دوره کمون طولانی هستند. ویروس‌های آهسته‌گستر به شکل تک رشته، حس مثبت، ویروس آران‌ای احاطه شده منتقل می‌شوند. پس از ورود به سلول هدف، ویروس ژنوم آران‌ای توسط آنزیم وارونویس ویروسی که همراه با ژنوم ویروسی در ذرات ویروسی منتقل شده، به یک دی‌ان‌ای دو رشته استاندارد تبدیل می‌شود. سپس DNA ویروسی وارد هسته سلول می‌شود و کل DNAهای سلولی را توسط اینتگراز ویروسی فرا می‌گیرد. وقتی فرا گرفته شد، ویروس ممکن است پنهان شود و این به ویروس و سلول‌های میزبانش این امکان را می‌دهد تا توسط دستگاه ایمنی بدنی شناسایی نشوند. همچنین این ویروس می‌تواند تکثیر شود و ژنوم‌های RNA جدیدی تولید کند و پروتئین‌های ویروسی که توسط سلول به عنوان هسته‌های سلولی جدید شده‌اند را در چرخه‌ای از نو پدیدآورد. دو نوع ایدز تاکنون مشخص شده‌است: HIV-1 و HIV-2. HIV-1 گونه‌ای از ویروسی بود که زودتر شناخته شد (و در ابتدا به عنوان LAV یا HTLV-III شناخته می‌شد). این گونه‌ای است که مهاجم‌تر و واگیرتر است. واگیری کمترHIV-2 در مقایسه با HIV-1 بدین معناست که افرادی که با HIV-2 مواجهه دارند کمتر ممکن است دچار HIV-2 بشوند. از آنجا که HIV-2 توانایی سرایت کمی دارد، ابتلای به آن عمدتا محدود به آفریقای غربی است. نتیجه یک پژوهش علمی عمده و معتبر از سوی گروهی از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد انگلستان نشان می‌دهد که ویروس اچ‌آی‌وی در روند فرگشتی (تکاملی) خود، دچار دگرش و تحول شده و در مقایسه با گذشته، از میزان خطر، مرگبار بودن و مسری بودن آن کاسته شده‌است. بر اساس این مطالعه، ویروس اچ‌آی‌وی در حال هماهنگی و تطبیق خود با دستگاه ایمنی بدن انسان بوده و درجه خطر آن در حال کاهش است. بر اساس گزارش منتشر شده از این پژوهش، اکنون فاصله زمانی بین آلودگی به ویروس و بروز بیماری ایدز بیشتر شده‌است و ممکن است تغییرات تکاملی ایجاد شده در ویروس اچ‌آی‌وی به نتیجه‌بخشی اقدامات و تلاش‌ها برای مهار همه‌گیری گسترده و گسترش ابتلاء به بیماری ایدز یاری رساند. به باور برخی ویروس‌شناسان، امکان دارد در ادامه روند فرگشتی ویروس اچ‌آی‌وی، در نهایت، این ویروس بی‌خطر شود. پیامد تلاش دائمی ویروس برای تغییر به منظور پنهان ماندن در برابر سامانه ایمنی بدن انسان، کاهش توانایی تکثیر ویروس است. از سوی دیگر، بنا بر یافته‌های این پژوهش، داروهای ضد ویروس در تضعیف و تحلیل ویروس اچ‌آی‌وی دارای سهم بوده‌اند؛ به این شیوه که این داروها که ابتدا به نمونه‌های قوی‌تر و پرخطرتر حمله کرده و آن‌ها را از بین می‌برند، باعث می‌شوند در فرایند انتخاب طبیعی (در این مورد، صفت مطلوب برای زنده ماندن، ضعیف بودن است چرا که داروها، ویروس‌های قوی‌تر و بیماری‌زاتر را زودتر مورد حمله قرار می‌دهند)، ویروس‌های ضعیف‌تر و ملایم‌تر باقی بمانند و تکثیر شوند. البته اکنون، ضعیف‌ترین نمونه‌های ویروسی هم کاملا خطرناک هستند. تشخیص بیماری HIV RNA تکثیرشده بر میلی‌لیتر پلاسما بیماری ایدز و HIV با توجه بروز علایم و نشانه‌های بیمار، از طریق آزمایش و بررسی آن در آزمایشگاه تشخیص داده می‌شود. آزمایش HIV به همه کسانی که در معرض خطر قرار دارند توصیه می‌شود، که شامل هر فرد مبتلا به هر نوع بیماری آمیزشی است می‌شود. در بسیاری از مناطق دنیا، یک سوم حاملان HIV زمانی متوجه می‌شوند که در مرحله پیشرفته‌ای از این بیماری هستند و AIDS یا نقص شدید دستگاه ایمنی آشکار می‌شود. آزمایش HIV در اکثر افراد دچار HIV، در طول سه تا دوازده هفته پس از بیماری اولیه، یک سری پادتن‌های ویژه ایجاد می‌گردد. تشخیص اولیه HIV قبل از تولید آنتی‌بادی، با اندازه‌گیری اچ‌آی‌وی-آران‌ای یا آنتی‌ژن P24 انجام می‌شود. نتایج مثبت به دست آمده توسط آنتی‌بادی یا آزمایش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR)، با PCR یا با آزمایش آنتی‌بادی دیگری تایید می‌شوند. آزمایش آنتی‌بادی در کودکان کمتر از ۱۸ ماه، به دلیل وجود مداوم آنتی‌بادی‌های مادری معمولا نتیجه درستی نمی‌دهند. بنابراین ابتلا به HIV تنها توسط آزمایش PCR مربوط به HIV RNA یا DNA یا از طریق آزمایش آنتی‌بادی P24 قابل تشخیص است. در اکثر نقاط دنیا دسترسی به آزمایش PCR قابل اعتماد وجود ندارد و افراد باید تا زمانی صبر کنند که علائم پیشرفت کند یا سن کودک به اندازه کافی باشد و آزمایش آنتی بادی درستی نتیجه دهد. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا در بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹، بین ۳۰ تا ۷۰ درصد مردم، از وضعیت HIV خود آگاه بوده‌اند. در سال ۲۰۰۹، بین ۴ تا ۴۲ درصد مردم مورد آزمایش قرار گرفتند. این ارقام نشان دهنده افزایش قابل توجهی نسبت به ده سال گذشته‌است. طبقه‌بندی ابتلا به HIV از دو طبقه‌بندی اصلی برای مرحله‌بندی HIV و ایدز استفاده می‌شود، یکی توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) و دیگر توسط مرکز کنترل بیماری‌ها (CDC). برنامه CDC بیشتر در کشورهای توسعه‌یافته‌استفاده می‌شود. از آنجا که برنامه WHO احتیاجی به آزمایش ندارد، بیشتر مناسب کشورهای در حال توسعه‌است که با کمبود لوازم روبرو هستند. علی‌رغم تفاوت‌های که این دو با هم دارند، اما می‌تواند هر دوی آن‌ها را از لحاظ آماری مقایسه نمود. سازمان بهداشت جهانی برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ تعریفی برای ایدز ارائه نمود. از آن زمان به بعد، مرحله‌بندی WHO برای چندین بار تغییر کرده و گسترش یافت، که نسخه اخیر آن که در سال ۲۰۰۷ منتشر شده‌است. رده‌بندی مراحل تعیین شده توسط WHO به شکل زیر است: ابتلای اولیه به HIV: که یا بدون علامت است یا همراه با سندرم حاد ویروسی است. مرحله ۱: ابتلا به HIV بدون علامت با تعداد سلول‌های CD4 بیش از ۵۰۰ در هر میکرولیتر. ممکن است شامل بزرگ شدن گره‌های لنفاوی نیز باشد. مرحله ۲: علائم خفیف که ممکن است تغییر جزئی غشاء مخاطی و عود عفونت دستگاه تنفسی فوقانی را شامل شود و تعداد سلول‌های CD4 کمتر از ۵۰۰ در هر میکرولیتر است. مرحله ۳: علائم پیشرفته که ممکن است شامل اسهال مزمن و غیرعادی برای بیش از یک ماه شود، به همراه عفونت‌های باکتریایی شدید از جمله سل ریوی و همچنین تعداد سلول‌های CD4 کمتر از ۳۵۰ در هر میکرولیتر. مرحله ۴ یا ایدز: علائم شدیدی شامل توکسوپلاسموز مغز، کاندیدیاز مری، نای، نایژه یا شش و سارکوم کاپوزی. تعداد سلول‌های CD4 به کمتر از ۲۰۰ در هر میکرولیتر می‌رسد. مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا نیز ایجاد یک سیستم طبقه‌بندی برای HIV ارائه نموده و آخرین بار آن را در سال ۲۰۰۸ به روزرسانی کرده‌است. در این سیستم ابتلا به HIV بر اساس شمارش CD4 و علائم بالینی می‌باشد، بیماری را در سه مرحله توصیف می‌کند: مرحله ۱: تعداد سلول‌های CD4 بیشتر یا مساوی ۵۰۰ در هر میکرولیتر بدون هیچ علائمی از ایدز مرحله ۲: تعداد سلول‌های CD4 بین ۲۰۰ تا ۴۹۹ در هر میکرولیتر بدون هیچ علائمی از ایدز مرحله ۳: تعداد سلول‌های CD4 کمتر از ۲۰۰ در هر میکرولیتر یا وجود علائمی از ایدز نامعلوم: اگر اطلاعات کافی برای هر یک از مراحل فوق در دسترس باشد اگر پس از درمان، تعداد سلول‌های CD4 خون به بیش از ۲۰۰ در هر میکرولیتر افزایش یابد یا بیماری دیگری به جز ایدز احتمال رود یا حتی درمان گردد هنوز هم تشخیص اینکه بیماری ایدز بوده باشد پابرجا خواهد بود. تاریخچه کشف ایدز اولین بار در سال ۱۹۸۱ در آمریکا مشاهده شد. اولین مواردی که مشاهده شد در بین معتادان تزریقی و همچنین همجنسگرایان مرد قرار داشت که به دلیل نامعلومی سیستم دفاعی بدن آن‌ها ضعیف شده بود و علایم بیماری التهاب ریه نیوموسیستیک کارینی (PCP) در آن‌ها مشاهده می‌شد که این بیماری در افرادی دیده می‌شود که سیستم دفاعی بدنی ضعیفی دارند. سپس نوعی سرطان پوست نادر با نام کاپوسی سارکوما (KS) در میان مردان همجنسگرای گزارش شد. موارد بیشتری از بیماری PCP و KS مشاهده شد و این زنگ خطری برای مرکز پیشگیری و کنترل بیماری بود و گروهی از طرف این مرکز برای بررسی این واقعه تشکیل شد. در آن اوایل مرکز کنترل بیماری هنوز نامی رسمی برای این بیماری انتخاب نکرده بود و معمولا نام این بیماری را با بیماری که مریض با آن در ارتباط بود بیان می‌کردند، برای مثال تا قبل از کشف HIV از نام لنفادنوپاتی که بیماری عامل بود استفاده می‌شد. همچنین اسامی مانند سارکوم کاپوزی یا عفونت فرصت‌طلب نام‌هایی بوده‌اند که توسط این گروه در سال ۱۹۸۱ استفاده می‌شده‌است. از آنجا که این سندرم در هائیتی، همجنسگرایان، هموفیلی، و مصرف‌کنندگان هروئین ظاهر شده بود، مرکز کنترل بیماری عبارت «بیماری ۴ه» را ابداع کرد. در مطبوعات از اصطلاح «گرید» که مخفف معادل انگلیسی عبارت نقص ایمنی مرتبط با همجنسگرایی استفاده می‌شد. اما بعدا که معلوم شد که ایدز فقط محدود به جامعه همجنسگرایان نمی‌شود، این نتیجه گرفته شد که استفاده از اصطلاح گرید گمراه‌کننده است و واژه ایدز در همایشی در ژوئیه ۱۹۸۲ معرفی شد. از سپتامبر ۱۹۸۲، مرکز کنترل بیماری از واژه ایدز برای نسبت دادن این بیماری استفاده کرد. رابرت گالو، کاشف HIV در اوایل دهه هشتاد در میان (از چپ به راست) ساندرا اوا، ساندرا کلمبینی، و ارسل ریچاردسون. در سال ۱۹۸۳، دو گروه تحقیقاتی جداگانه به رهبری رابرت گالو و لوک مونتانیه به‌طور مستقل اعلام کردند که یک ویروس پسگرد جدید بیماران مبتلا به ایدز را مبتلا کرده، و یافته‌هایشان را در همان شماره از مجله ساینس منتشر کردند. گلو ادعا کرد که ویروسی که گروه خود از یک بیمار مبتلا به ایدز برای تحقیقات جدا کرده بود از نظر شکل کاملا مشابه سایر ویروس‌های تی-لنفوتروپیک انسانی (HTLV) بوده که گروهش در همان ابتدا جدا کرده بود. گروه گالو نام آن ویروس را HTLV-III گذاشتند. در همان زمان، گروه مونتانیه ویروسی از یک بیمار مبتلا به تورم غدد لنفاوی گردن و ضعف فیزیکی که دو مشخصه از علائم ایدز است، جدا کرده بود. تناقض در گرازش‌های گروه گالو و مونتانیه و همکارانشان نشان می‌داد که هسته پروتئین‌های این ویروس از لحاظ ایمنی‌شناسی، کاملا متفاوت از HTLV-I است. گروه مونتانیه اسم ویروسی که جدا کرده بودند را ویروس مرتبط با لنفادنوپاتی (LAV) گذاشتند. از آنجا که مشخص شد هر دوی این ویروس یکسان هستند، در سال ۱۹۸۶ LAV و HTLV-III هر دو به HIV تغییر نام دادند. منشا به نظر می‌رسد که هر دو ویروس HIV-1 و HIV-2 در اصل متعلق به نخستی‌سانان مرکز آفریقا بوده و در اوایل قرن بیست به بدن انسان منتقل شده‌اند. به نظر می‌آید که ویروس HIV-1 در اصل متعلق به مناطق جنوبی کامرون و تکامل یافته ویروس نقص ایمنی میمونی (SIV) که در میان شمپانزه‌های وحشی شیوع دارد، بوده‌است. همچنین ویروس HIV-2 تکامل یافته ویروس SIV میان گونه‌ای میمون به نام منگابی دودی بوده‌است که در غرب آفریقا (از جنوب سنگال تا غرب ساحل عاج) زندگی می‌کرده‌است. پخ‌بینیانی مانند میمون شب نسبت به ویروس HIV-1 مقاوم هستند و این احتمالا به دلیل یک نوع ژن پیوندی دو گونه مقاوم ویروس در آن‌ها می‌باشد. به نظر می‌رسد که HIV-1 حداقل در سه مرحله جهش داشته و به سه گروه از ویروس‌های M، N و O جهش یافته است. مدارکی موجود است که نشان می‌دهد انسان‌هایی که در شکار یا فروش حیوانات دخالت داشتند دچار ویروس SIV شده‌اند. اگرچه SIV ویروس ضعیفی است که سیستم دفاعی بدن انسان با آن مقابله می‌کند و بیش از چند هفته در بدن انسان باقی نمی‌ماند، اما انتقال سریع و متوالی آن بین انسان‌های مختلف زمان کافی را به این ویروس برای تبدیل آن به HIV می‌دهد. علاوه بر این، با توجه به نرخ پایین انتقال فرد به فرد بیماری، SIV فقط می‌تواند از طریق تعداد زیادی افراد در معرض خطر پخش شود که باور بر این است که تا قبل از قرن بیستم چنین جمعیتی وجود نداشته‌است. راه‌های انتقال پرخطر بسته به زمان انتقال از حیوان به انسان به ویروس این امکان را می‌دهد که با انسان سازگار شود و در بین جامعه پخش گردد. مطالعات ژنتیکی ویروسی نشان می‌دهد که اجداد گروه HIV-1 M به سال ۱۹۱۰ بر می‌گردد. افرادی که مدعی هستند که HIV در این تاریخ شیوع یافته، آن را به ظهور و رشد استعمار و شهرهای مستعمره آفریقایی ارتباط می‌دهند که منجر به تغییرات اجتماعی شامل بی‌بند و باری جنسی، گسترش تن‌فروشی، و بیماری‌های زخم تناسلی (مانند سیفیلیس) در شهرهای مستعمره شده‌است. در حالی که میزان انتقال HIV در رابطه جنسی واژینال در حالت عادی کم است، اما اگر یکی از طرفین مبتلا به یک بیماری آمیزشی عفونی باشد، احتمال انتقال هم افزایش خواهد یافت. در اوایل دهه ۱۹۰۰ شهرهای مستعمره به دلیل شیوع بالای تن‌فروشی و بیماری‌های زخم تناسلی معروف بودند و به نظر می‌رسید که در سال ۱۹۲۸ به اندازه ۴۵٪ زنان ساکن کینشاسا شرقی تن‌فروشی می‌کردند و در سال ۱۹۳۳ در حدود ۱۵٪ ساکنان همان شهر به بیماری سیفیلیس مبتلا شده بودند. از نگاهی دیگر مشاهده می‌شود که اعمال خطرناک پزشکی در آفریقا در طول جنگ جهانی دوم، مانند استریل نبودن، استفاده مجدد از سرنگ‌ها در واکسن‌های عمومی، آنتی‌بیوتیک و آنتی‌مالاریا از عواملی بوده‌اند که باعث پخش ویروس و سازگاری آن با انسان‌ها شده‌است. بررسی نمونه‌های خونی به جا مانده از گذشته نشان می‌دهد که اولین انسانی که مبتلا به ایدز شده در سال ۱۹۵۹ در کنگو جان خود از دست داده‌است. این نخستین و قدیمی‌ترین مورد مرگ شناخته شده در اثر ابتلا به این بیماری محسوب می‌شود. همچنین ممکن است ویروس اچ‌آی‌وی نخستین بار در سال ۱۹۶۶ به آمریکا رسیده باشد، ولی عمده شیوع HIV مربوط به خارج از صحرای آفریقا (و همچنین آمریکا) می‌شود و می‌توان آن را به فردی ناشناس و مبتلا به ایدز نسبت داد که در هائیتی زندگی می‌کرده‌است و با ورود به آمریکا در سال ۱۹۶۹ به آن شیوع بخشیده‌است. پس از آن به سرعت بین گروه‌های پرخطر (در ابتدا در بین مردان همجنس‌گرا) پخش شد. در سال ۱۹۷۸ شیوع ویروس HIV-1 در بین مردان همجنس‌گرای ساکن نیویورک و سان فرانسیسکو، ۵ درصد تخمین زده شد که بیانگر این است که هزاران نفر در کشور مبتلا به ایدز بوده‌اند.
[ "ویروس پسگرد", "ویروس آهسته‌گستر", "نقص ایمنی", "ایدز", "لنفوسیت تی کمک‌کننده", "درشت‌خوار", "سلول‌های دندریتیک", "ویروس", "یاخته", "سیستم ایمنی", "بدن انسان", "آمیزش جنسی", "آمیزش جنسی مقعدی", "آمیزش جنسی دهانی", "انتقال خون", "سرسوزن", "انتقال عمودی", "مرکز کنترل و پیشگیری بیماری", "آمیزش جنسی امن", "برنامه تعویض سرنگ", "واکسن HIV", "درمان ضدویروسی", "امید به زندگی", "عوارض جانبی", "فیلوژنتیک مولکولی", "قرن بیستم", "دوره نهفتگی", "سندرم", "آنفلوآنزا", "مونونوکلئوز", "تب", "لنفادنوپاتی", "فارنژیت", "راش (ضایعه پوستی)", "عفونت فرصت‌طلب", "اسهال", "نوروپاتی محیطی", "نشانگان گیلن باره", "نشانه‌های بیماری", "پنوموسیستیس", "نزاری", "کاندیدیاز مری", "عفونت دستگاه تنفسی", "باکتری", "ویروس (زیستی)", "قارچ (زیست‌شناسی)", "انگل", "دستگاه زیستی", "سارکوم کاپوزی", "سرطان دستگاه لنفی", "لنفوم دستگاه عصبی مرکزی", "سرطان گردن رحم", "علت مرگ", "ویروس هرپس ۸ انسانی", "ویروس پاپیلوم انسانی", "تعریق شبانه", "کاهش وزن", "پوشش ویروس", "کپسید", "نانومتر", "همانندسازی", "گلبول سفید", "دستگاه ایمنی", "سلول دندریت", "سرده", "International Committee on Taxonomy of Viruses", "مؤسسه ملی بهداشت", "ریخت‌شناسی (زیست‌شناسی)", "زیست‌شناسی", "دوره کمون", "حس (زیست‌شناسی مولکولی)", "ویروس آران‌ای", "ژنوم", "آران‌ای", "آنزیم وارونویس", "دی‌ان‌ای", "هسته سلول", "اینتگراز", "رونویسی (ژنتیک)", "انواع ایدز", "آفریقای غربی", "پژوهش", "دانشگاه آکسفورد", "انگلستان", "فرگشت", "جهش", "خطر", "ویروس‌شناسی", "انتخاب طبیعی", "بی‌بی‌سی فارسی", "آنتی‌بادی", "آنتی‌ژن P24", "واکنش زنجیره‌ای پلیمراز", "سازمان جهانی بهداشت", "مرکز کنترل بیماری‌ها", "غشاء مخاطی", "دستگاه تنفسی فوقانی", "مزمن (پزشکی)", "توکسوپلاسموز", "کاندیدیاز", "مری", "نای", "نایژه", "شش", "نیوموسیستیک کارینی", "سرطان پوست", "کاپوسی سارکوما", "همجنسگرایی", "کنترل بیماری", "هائیتی", "هموفیلی", "انجمن پیشبرد علوم آمریکا", "نقص ایمنی مرتبط با همجنسگرایی", "نیویورک تایمز", "جامعه همجنسگرایان", "رابرت گالو", "لوک مونتانیه", "ساینس", "ویروس تی-لنفوتروپیک انسانی", "غدد لنفاوی", "ضعف", "نخستی‌سانان", "مرکز آفریقا", "قرن بیست", "بیماری جانورآورد", "کامرون", "ویروس نقص ایمنی میمونی", "شمپانزه", "منگابی دودی", "سنگال", "ساحل عاج", "پخ‌بینیان", "میمون شب", "انواع HIV", "ژن پیوندی", "جهش یافته", "استعمار", "بی بند", "تن‌فروشی", "زخم تناسلی", "سیفیلیس", "بیماری‌های آمیزشی", "کینشاسا", "Donald G. McNeil, Jr.", "جمهوری دموکراتیک کنگو", "صحرای آفریقا", "نیویورک (ایالت)", "سان فرانسیسکو" ]
[ "ایدز", "بیماری‌های آمیزشی", "سرواژه‌سازی‌ها", "علت‌های مرگ", "کارسینوژن‌های گروه ۲بی پژوهش‌گاه بین‌المللی سرطان", "نقص ایمنی", "ویروس‌ها", "ویروس‌های آهسته‌گستر" ]
2,228
کاندوم
0
217
0
[ "كاندوم", "کاندم", "کاپوت", "کاپت", "كاندم", "كاپت", "كاپوت" ]
false
64
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک کاندوم نیمه باز کاندوم یا کاپوت یا لباس کار ، پوششی کشسان است که به عنوان یک مانع فیزیکی از تماس مستقیم آلت تناسلی مرد با اندام شریک جنسی او و ورود اسپرم به دستگاه تناسلی زن جلوگیری می‌کند. این وسیله به منظور پیش‌گیری از بارداری و همچنین جلوگیری از انتقال میکرو ارگانیسم‌های بیماری‌زا و انتقال بیماری‌های آمیزشی به کار می‌رود. سطح برخی کاندوم‌ها برای بالا بردن اطمینان در جلوگیری از بارداری، از مایع اسپرم‌کش پوشیده شده‌است. تاریخچه قدیمی‌ترین اشاره به کاندوم مربوط هزار سال قبل از میلاد مسیح است و اشاره به کاغذهایی ابریشمی دارند که روغن اندود شده‌اند. در تصاویر به جا مانده از تمدن مصری‌ها هم نوعی از حفاظ در نوک آلت مردان مشاهده شده‌است. نقاشی‌های روی غارها نیز با حدس و گمان به استفاده از کاندوم اشاره دارد. تاریخچه کاندوم در اروپا از قرن شانزدهم میلادی آغاز می‌شود. در سال ۱۵۴۰ که بیماری آمیزشی سفلیس همه گیر شده بود، پزشکی ایتالیایی به نام گابریل فالوپیو، کاشف لوله‌های رحم یا لوله‌های فالوپ، درباره سفلیس نوشت و استفاده از کیسه چندلایه پارچه‌ای خیسانده شده در محلولی از نمک یا گیاهان دارویی را برای مردان علاقه‌مند به آمیزش جنسی توصیه کرد. بعدها در دوره رنسانس ساخت کاندوم از روده و مثانه حیوانات متداول شد اما این کاندوم‌ها گران بودند و دسترسی به آن‌ها مشکل بود و در نتیجه اغلب هر کاندوم چندین بار استفاده می‌شد. هنگامی که چارلز گودیر در سال ۱۸۴۴ فرایند ولکانیزاسیون لاستیک یا افزودن گوگرد و سایر مواد شیمیایی به لاستیک را ابداع کرد و اعلام کرد که این فرایند آن را انعطاف پذیرتر می‌کند، ناخواسته باعث آغاز عصر کاملا جدیدی در پیش‌گیری از بارداری با ساخت کاندوم‌های لاستیکی شد. کاندوم‌های لاستیکی قابلیت کش‌آمدن داشتند و مانند کاندوم‌های روده گوسفند به سادگی پاره نمی‌شدند. با این حال کاندوم‌های لاستیکی هنوز بسیار ضخیم بودند، و مشکل استفاده چندباره به جای خود باقی بود. اختراع لاتکس در دهه ۱۹۲۰ تحول جدیدی در استفاده از کاندوم را به وجود آورد. کاندوم‌های لاتکس مستحکم‌تر و نازک‌تر از کاندوم‌های لاستیکی بودند و تاریخ انقضای ۵ ساله (در مقایسه با سه ماه برای کاندوم لاستیکی) داشتند و مهمتر این که با توجه به ارزان بودن‌شان یک‌بارمصرف بودند. استفاده از کاندوم با به بازار آمدن قرص‌های پیش‌گیری از بارداری در دهه ۱۹۶۰ کاستی گرفت، اما در دهه ۱۹۸۰ با ظهور بیماری ایدز دوباره فروش کاندوم بالا رفت. باتوجه به این که لاتکس باید به صورت تازه استفاده شود بیشتر کارخانه‌های آن در مالزی، تایلند یا دیگر کشورهای استوایی که دارای دسترسی مستقیم به لاتکس هستند تاسیس می‌گردند. گونه‌ها کاندوم‌ها دارای دو دسته اصلی «زنانه» و «مردانه» هستند. کاندوم مردانه کاندوم مردانه پوششی است که روی آلت راست شده مرد کشیده می‌شود. کاندوم در صورت استفاده درست می‌تواند تا ۸۶–۹۵ درصد از بارداری ناخواسته و انتقال ایدز و هپاتیت سی و دیگر بیماری‌های آمیزشی جلوگیری کند. کاندوم مردانه در درمان انزال زودرس مردان نیز کاربرد دارد و برای بهبود توان نعوظ در مردان پیر یا کم‌توان نیز به کار می‌رود . کاندوم زنانه کاندوم زنانه را طرف مونث رابطه داخل واژن خود قرار می‌دهد. در صورت استفاده صحیح، پزشکان این کاندوم را یک وسیله مناسب و کاملا موثر در پیش‌گیری از بارداری و ابتلا به بیماری‌های مقاربتی می‌شناسند و توصیه می‌کنند. کاندوم زنانه (FEMIDOMS) بلندتر از کاندوم مردانه بوده و دارا دو حلقه می‌باشد. قیمت آن از کاندوم مردانه گرانتر و کاربرد آن نیز دشوارتر است. کارایی کاندوم‌های زنانه ۷۵ درصد است و برای زنانی مناسب است که نمی‌توانند شریک جنسی خود را متقاعد به پوشیدن کاندوم مردانه بکنند. هرگز نباید کاندوم زنانه و مردانه را هم‌زمان استفاده کرد زیرا احتمال پارگی کاندوم و انتقال ترشحات بالا می‌رود. برای جلوگیری از انتقال ویروس‌هایی مانند اچ‌آی‌وی، هپاتیت نوع ب و ث جنس کاندوم باید لاتکس یا پلی‌یورتان باشد. کاندوم ضد HIV متخصصان عرصه سلامت استفاده از کاندوم در روابط جنسی را به شدت توصیه می‌کنند تا از یک طرف جلوی بارداری‌های ناخواسته گرفته شود و هم از سوی دیگر، احتمال انتقال بیماری‌های مقاربتی از جمله اچ آی وی از بین برود. به نقل از سایت «upi»، محققان در دانشگاه A-M تگزاس در حال ساخت نوعی کاندوم هستند که از جنس لاتکس مرسوم نیست و گفته می‌شود در صورت پاره شدن کاندوم، قادر به کشتن ویروس‌هایی مثل اچ آی وی است. جنس این کاندوم از هیدروژل (نوعی از «الاستومر»، پلیمری با قابلیت ارتجاعی ) است و آنتی‌اکسیدان‌هایی که از گیاهان به دست آمده و ویژگی ضد اچ آی وی دارند، به آن اضافه شده‌است. سازندگان معتقدند این محصول حتی قادر به بالا بردن لذت جنسی است و به این ترتیب مردم به استفاده از آن تشویق می‌شوند. آن‌ها می‌گویند در صورت نهایی شدن این محصول، انقلابی در پیشگیری از اچ آی وی رخ خواهد داد. این کاندوم احتمالا تا ۶ ماه دیگر به مرحله آزمایش می‌رسد. کاندوم خاردار نوعی دیگر از کاندوم وجود دارد که به کاندوم خاردار معروف است . این کاندوم‌ها معمولا مورد استقبال زوجینی میگردد که قصد رسیدن به اوج لذت در مقاربت را دارند . همچنین آقایان و خانم‌هایی که در مقاربت‌های خود میخواهند یک رابطه خشن را تجربه نمایند به سراغ این نوع کاندوم‌ها می‌آیند . علاوه بر موارد بالا دسته‌ای دیگر که استفاده از این محصول به آن‌ها توصیه میگردد آقایانی هستند که احساس میکنند دهانه واژن کمی عریض است و مورد تحریک واقع نمیشود . روش استفاده از کاندوم مردانه چگونگی استفاده از کاندوم استفاده از کاندوم مردانه باید پیش از شروع نزدیکی آغاز شود زیرا ترشحاتی که مردان پیش از انزال کامل دارند، ممکن است حاوی ویروس‌هایی نظیر اچ‌آی‌وی باشد و باعث سرایت بیماری گردد؛ همچنین در مواردی که بیم بیماری نیست برای کاهش احتمال بارداری ناخواسته باید از تماس با این ترشحات جلوگیری کرد چون احتمال وجود اسپرم در آن‌ها صفر نیست. کاندوم را باید بر روی آلت در حال نعوظ (راست شده) کشید و از آن طوری استفاده کرد که فضای خالی کوچکی در انتهای آن باقی بماند تا در زمان انزال مایع منی در آن جمع شود. کاندوم باید تمامی طول آلت مردانه را تا ته بپوشاند. بلافاصله پس از انزال، در حالی که آلت هنوز در حالت نعوظ قرار دارد، باید نزدیکی را خاتمه داد و کاندوم مردانه را درآورد. خروج بایستی با گرفتن لبه کاندوم صورت گیرد تا از سر خوردن کاندوم و نشت منی جلوگیری شود. هر کاندوم مردانه را باید تنها یک بار استفاده کرد و پس از مصرف از بین برد. در زمان استفاده باید دقت کرد که کاندوم سوراخ نباشد یا در اثر تماس با ناخن یا اجسام دیگر پاره نشود. هم‌چنین قبل از استفاده از کاندوم باید به تاریخ پایان مصرف آن توجه کرد و از استفاده از کاندوم‌های شکننده و چسبناک که احتمال پاره شدن دارند خودداری کرد. باید آن را از حرارت، نور و رطوبت دور نگه داشت زیرا این عوامل احتمال پارگی یا سوراخ شدن آن را افزایش می‌دهد. در صورت پاره شدن کاندوم مردانه در حین مقاربت، باید مقاربت را بلافاصله متوقف کرده و از کاندوم جدیدی استفاده نمود. هم‌چنین ممکن است استفاده از روش‌های دیگر پیش‌گیری از بارداری در این موارد ضروری باشد . کاندوم مردانه نباید با مواد چرب (مانند وازلین) آغشته شود چون این مواد باعث صدمه به آن و از بین رفتن خاصیت پیش‌گیری کاندوم می‌شوند. برای لیز کردن کاندوم می‌توان از ژل‌های روان‌کننده (لوبریکانت) مبتنی بر آب که در داروخانه‌ها به فروش می‌رسند استفاده کرد. انتخاب کاندوم کاندوم یک وسیله بهداشتی به‌شمار می‌رود و گزیدن کاندوم مناسب و استاندارد با سلامتی جنسی کوتاه مدت و دراز مدت شرکای جنسی ارتباط مستقیم دارد. بنا بر توصیه‌های اف‌دی‌ای، در هنگام خرید باید به موارد زیر توجه کرد: کاندوم از جنس لاتکس باشد. کاندوم در بسته‌بندی مناسب باشد و به هیچ عنوان باز، درز دار، سوراخ، یا خراش‌دار نباشد. به تاریخ انقضاء دقت شود. کاندوم باید روی آلت جنسی را کامل بپوشاند. در صورت استفاده از روان‌کننده‌ها (Lubricant)، تنها از نوع آبی (water-based lubricant) باشد. از استفاده از مواد زائد، به ویژه کرم‌های مجزای ضمیمه شده، بشدت پرهیز نمایید. بسیاری از محلول‌های شیمیایی استفاده شده موجب آسیب‌های جنسی کوتاه مدت و دراز مدت می‌شوند. نکات دیگری که می‌تواند در شناسایی برند کاندوم کمک کنند: داشتن استانداردهای بین‌المللی مانند اف‌دی‌ای FDA، می‌توانند کمک خوبی در انتخاب کاندوم باشند. هرچند داشتن گواهی اف‌دی‌ای FDA برای فروش کاندوم‌ها در ایران الزامی نیست، اما داشتن گواهینامه اف‌دی‌ای نشاندهده تایید و آزمایش برند با دقت ۹۹٫۶ درصد توسط وزارت بهداشت آمریکا، و تایید سالم بودن برند توسط اف‌دی‌ای است. کاندوم‌های مورد تایید FDA (وزارت بهداشت آمریکا) در تنها سایت رسمی این نهاد، ( ) لیست شده‌اند؛ بنابراین صرف اینکه سازنده کاندوم نشان FDA را بر روی محصولش درج کند نشان دهنده تایید توسط اف‌دی‌ای نیست. تهیه کاندوم در بسیاری کشورها کاندوم علاوه بر این که از طریق داروخانه قابل تهیه‌است، از طریق مراکز بهداشتی نیز به رایگان قابل تهیه می‌باشد. در ایران، کاندوم مردانه را می‌توان از خانه‌های بهداشت روستایی، مراکز بهداشتی–درمانی روستایی و شهری، درمانگاههای دولتی و کلینیک‌های مشاوره بیماری‌های رفتاری به صورت رایگان دریافت کرد. همچنین تمام داروخانهها در ایران موظفند بدون پرس و جو کاندوم را به هر خریدار، صرف نظر از سن و جنس بفروشند. همچنین امکان تهیه کاندوم در فروشگاه‌های زنجیره‌ای تهران فراهم شده‌است. در آذر ماه ۹۱ با تصویب دولت وقت، ثبت سفارش واردات کاندوم به عنوان یکی از کالاهای «غیرضروری و لوکس» به کشور ایران ممنوع شد. به گمان برخی هدف این قانون پیشبرد سیاست افزایش جمعیت در کشور و کمک به تولید ملی است. طبق آمار سالانه بیش از ۷۰ میلیون کاندوم در داخل کشور تولید می‌شود. این رقم، سه چهارم نیاز مردم ایران به این کالا را تامین می‌کند. انواع کاندوم‌ها در ایران مارکهای کاندوم مختلفی در ایران وجود دارد. به علت شرایط فرهنگی و قانونی در ایران، تبلیغ کاندوم در این کشور آسان نیست. در زیر فهرستی از انواع رایج کاندوم‌های مردانه در ایران به ترتیب الفبا، آمده‌است (فهرست ممکن است کامل نباشد). نام مارک مبدا مارک نوع مارک کشور تولیدکننده گواهی FDA وبگاه آنیتا (ANITA) Local ندارد اوکاموتو (OKAMOTO) ژاپن Global ژاپن/غیره دارد www.okamoto-condoms.com پروف (PROOF) دارد تروجان (TROJAN) آمریکا Global آمریکا/غیره دارد www.trojancondoms.com دیورکس (DUREX) Global چین دارد www.durex.com رومانتیک (ROMANTIC) مالزی دارد ریلکس (RELAX) ایران Local/Iran مالزی ندارد www.relax-condoms.com سیمپلکس (SIMPLEX) اندونزی Local اندونزی ندارد شوت (SHOOT) ایران Local/Iran احتمالا تایلند ندارد کراون (CROWN) ژاپن Global ژاپن دارد لایف اپل (LIFE APPLE) ایران Local ایران ندارد مجستیک (MAJSTIC) ایران Local مالزی دارد ناچ کودکس (NACH KODEX) ایران Local چین نامعلوم www.nachkodex.com ورتکس (VERTEX) آمریکا Global دارد گودلایف (GOODLIFE) ایران Local/Iran مالزی ندارد ردلایت (REDLIGHT) ایران Local چین ندارد www.redlightcondom.com های (HI) Local ندارد ایکسدریم (xdream) ایران iran ایران دارد xdreamcondoms.com اروس (eros) ایران iran ایران دارد kbdco.com Local ایران کاربرد در روسپی‌گری به علت نگرانی از گسترش بیماری‌های آمیزشی، روسپی‌خانه‌ها و روسپیها از مصرف‌کنندگان اصلی کاندوم هستند. در کشور چین در شهرهایی که میزان تن‌فروشی بالا است، دستگاه‌های خودکار فروش کاندوم در خیابان‌ها برای افراد با رفتارهای پرخطر در اختیارشان قرار داده شده‌است. در کشور کامبوج نیز پس از آغاز برنامه گسترش استفاده از کاندوم، نرخ حاملان ویروس اچ آی وی از ۳٫۷ در صد به ۰٫۹ کاهش یافت. اگرچه این برنامه‌ها، به تلاش‌های دولت برای برخورد خشونت‌آمیز با تن‌فروشی ضربه زد. thumb با این وجود برخی از مشتریان روسپی‌ها، از کاربرد کاندوم خودداری می‌کنند برای نمونه، در آفریقای جنوبی ۴۷٪ در صد کامیون دارانی که با فاحشه‌ها رابطه جنسی دارند همیشه از کاندوم استفاده نمی‌کنند. ۱۳٪ هرگز از آن استفاده نمی‌کنند و ۶۶٪ این افراد نیز اعلام کرده‌اند که نشانه‌های بیماری‌های آمیزشی را در بدن خود مشاهده کرده‌اند. در کشورهای همچون نیوزلند جریمه‌هایی تا دوهزار دلار برای افرادی که از کاندوم در ارتباط جنسی خود با روسپیان استفاده نکنند درنظر گرفته شده‌است. تولیدکنندگان عمده کاندوم در سال ۱۸۸۲، مهاجر آلمانی ژولیوس اشمیت (Julius Schmidt) یکی از بزرگترین و با دوام‌ترین کسب و کارهای کاندوم.Julius Schmid, Inc را در نیویورک سیتی تاسیس کرد (او حرف "t" را از نامش حذف کرد تا کمتر یهودی به نظر برسد). خط‌های کاندوم تولید شده به وسیله Schmid شامل Shieks و Ramses می‌شد. در ۱۹۳۲، شرکت لاستیک لندن (که قبلا کسب و کاری عمده فروشی بود که کاندوم‌های آلمانی را وارد می‌کرد) شروع به تولید کاندوم‌های لاتکس، تحت برند Durex نمود. در ۱۹۶۲ شرکت Schmid توسط شرکت لاستیک لندن خریداری شد. در ۱۹۸۷، شرکت لاستیک لندن شروع به تصاحب سایر تولیدکنندگان کاندوم نمود، و در طی چند سال به یک شرکت بین‌المللی تبدیل شد. در سال‌های پایانی دهه ۱۹۹۰، شرکت لاستیک لندن (در آن زمان London International Limited) تمام برندهای Schmid در برند اروپایی خود، Durex ادغام کرد. اندکی بعد،London International توسط Seton Scholl Healthcare (تولیدکننده محصولات مراقبت از پای Dr. Scholl) خریداری شد و Seton Scholl Limited را تشکیل داد. در ۱۹۳۴ شرکت لاستیک Kokusia در ژاپن تاسیس شد. این شرکت در حال حاضر با عنوان شرکت تولید کاندوم اوکاموتو در دنیا شناخته شده‌است و کاندوم کراون (Crown) را که ۹ سال پیاپی توسط موسسه کاندوم دپات (condomdepot) در فلوریدای آمریکا به عنوان برترین کاندوم دنیا شناخته شده‌است را تولید می‌کند. شرکت لاستیک Youngs، تاسیس شده توسط Merle Youngs در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا، خط Trojan کاندوم‌ها را معرفی کرد. در ۱۹۸۵، شرکت لاستیک Youngs به Carter-Wallace فروخته شد. نام Trojan دوباره در سال ۲۰۰۰ هنگامی که Carter-Wallace به Church and Dwight فروخته شد دست به دست گردید. در ۱۹۷۰ Tim Black و Philip Harvey انجمن برنامه‌ریزی جمعیت (امروزه به عنوان Adam - Eve شناخته می‌شود) را بنا کردند. انجمن برنامه‌ریزی جمعیت یک کسب و کار سفارش پستی بود که کاندوم‌ها را، با وجود قوانین ایالات متحده بر ضد فرستادن محصولات ضدبارداری از طریق پست به دانشجویان می‌فروخت. بلک و هاروی از سود شرکت خود برای ایجاد یک سازمان غیرانتفاعی با نام Population Services International استفاده کردند. در سال ۱۹۷۵، PSI در کنیا و بنگلادش مشغول به فروش کاندوم بود، و امروزه در بیش از شصت کشور مشغول به کار است. در اواخر دهه ۱۹۷۰ هاروی موقعیت خود را به عنوان مدیر PSI رها کرد، اما در اواخر دهه ۱۹۸۰ دوباره یک شرکت غیرانتفاعی را با نام DKT International تاسیس نمود. DKT International که به نام D.K. Tyagi (از رهبران برنامه‌های تنظیم خانواده در هندوستان) نامگذاری شده‌است، سالانه میلیون‌ها کاندوم را با نرخ‌های تخفیف در کشورهای درحال توسعه در تمام دنیا به فروش می‌رساند. DKT می‌خواهد با فروش کاندوم‌ها به جای بخشیدن آن‌ها، در خریداران خود شناخت ارزش استفاده از این ابزار را پیاده کند. یکی از قابل توجه‌ترین برنامه‌های DKT کار آن در اتیوپی است، که در آن سربازان موظفند هربار که پایگاه را ترک می‌کنند باخود کاندوم حمل نمایند. باور بر این است که نرخ ابتلا به HIV در ارتش اتیوپی، حدود ۵٪، کمترین در بین ارتش‌های آفریقایی است. لاتکس پیش‌گیری پزشکی پیش‌گیری اولیه کنترل بیماری
[ "کشسان", "آلت تناسلی مرد", "پیش‌گیری از بارداری", "بیماری‌های آمیزشی", "سفلیس", "گابریل فالوپیو", "لوله رحم", "رنسانس", "روده", "مثانه", "چارلز گودیر", "ولکانیزاسیون", "لاستیک", "گوگرد", "لاتکس", "ایدز", "مالزی", "تایلند", "استوا", "شق شدن", "هپاتیت سی", "انزال زودرس", "نعوظ", "کاندوم زنانه", "اچ‌آی‌وی", "هپاتیت", "پلی‌یورتان", "اسپرم", "کیر", "انزال", "منی", "وازلین", "اف‌دی‌ای", "FDA", "داروخانه", "درمانگاه", "دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران", "برند", "روسپی", "چین", "تن‌فروشی در جمهوری خلق چین", "کامبوج", "اچ آی وی", "آفریقای جنوبی", "رابطه جنسی", "نیوزلند", "اتیوپی", "پیش‌گیری پزشکی", "پیش‌گیری اولیه", "کنترل بیماری" ]
[ "کاندوم", "آلت تناسلی مرد", "ایدز", "برندهای دارویی و پزشکی", "بهداشت در سکس", "بیماری‌های آمیزشی", "پیشگیری از اچ‌آی‌وی/ایدز", "داروهای ضروری سازمان بهداشت جهانی", "دستگاه تولید مثل مردانه در انسان", "فناوری پزشکی", "مارک‌های لوازم بهداشت فردی", "معرفی‌شده‌های سده ۱۶ (میلادی)", "هپاتیت" ]
2,230
گرما
0
297
0
[ "حرارت" ]
false
269
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گرمای ایجاد از واکنش‌های هسته‌ای در خورشید که به وسیله امواج الکترومغناطیس به زمین می‌رسد و باعث بوجود آمدن زندگی در سطح زمین می‌شود. در فیزیک و ترمودینامیک، گرما انرژی جابجا شده از یک جسم به جسم دیگر یا از ناحیه‌ای به ناحیه‌ای دیگر، طی برهم‌کنش‌های گرمایی است. انتقال انرژی از راه‌های گوناگون مانند رسانش گرمایی، تابش، و همرفت انجام می‌شود. گرما یکی از ویژگی‌های سیستم یا جسم نیست، بلکه معمولا به یک نوع فرایند مربوط است، و با جریان گرما و انتقال گرما هم‌معنا است. در کل، گرما انتقال انرژی از یک جسم یا از یک سامانه ترمودینامیکی به دیگری است در هنگامی که دو سامانه در دو دمای متفاوت باشند. این انرژی در اثر تماس حرارتی منتقل می‌شود. همچنین از انتقال گرما به عنوان یکی از فرایندهای بنیادی انتقال انرژی بین اجسام فیزیکی یاد می‌شود. انتقال گرما یکی از راه‌های جابجایی انرژی است که در آن کاری صورت نمی‌گیرد. تاریخچه درک مفهوم فیزیک گرما دمای سطح زمین در میانه‌های ماه مارس و اوایل آوریل ۲۰۰۰. نیمه اول سده نوزدهم شاهد پیشرفت‌های فراوان و رشد بینش‌های عمیق درباره ماهیت‌های گرما بود چرا که در اواخر سده هجدهم انقلاب صنعتی در قاره اروپا و آمریکا گسترش یافت. پیش از سال ۱۸۳۰ تصور می‌کردند که گرما و خواص گرمایی مواد با پدیده‌های مکانیکی الکتریکی ومغناطیسی ارتباطی ندارند. بنا بر نظریه کالریک که در آن زمان رایج بود. مقدار گرمای هر جسم متناسب با مقداری از سیال کالریک بود که در جسم وجود داشت یعنی هر چه مقدار سیال کالریک آن نیز بیشتر بود انبساط گرمایی را که از پدیده‌های آشنا به‌شمار می‌آمد این‌طور توجیه می‌کردند که برای پذیرش سیال کالریک اضافی فضایی بیشتر لازم است. هر چند دادن گرما به جسم هیچ تغییر قابل اندازه‌گیری در جرم آن ایجاد نمی‌کرد و این امر را با معضل روبرو کرده بود اما هواداران این نظریه برای حل مشکل می‌گفتند که کالریک یک سیال است (سنجش ناپذیر) یا (آذرین) یعنی سیالی بدون جرم است. هرچند که نظریه کالریک را پیش از پایان نیمه اول قرن نوزدهم کنار گذاشتند. میراث آن واحد گرما، یعنی کالری هنوز هم کاربرد فراوانی دارد. این واقعیت که ماشین بخار، با استفاده از گرمای ناشی از سوختن چوب یا زغال سنگ کار مکانیکی انجام می‌دهد کم‌کم در مفهوم گرما تحول ایجاد کرد. جیمز کلرک ماکسول یکی از دانشمندانی بود که در کتابش، تئوری گرما در سال ۱۸۷۱ گرما را به حرکت اجسام مربوط دانست و آن را دسته‌بندی کرد. نماد و واحد گرما واحد گرما در دستگاه SI، ژول است. گرما را با نماد Q نمایش می‌دهیم.
[ "زندگی", "زمین", "فیزیک", "ترمودینامیک", "انرژی", "انتقال گرما", "رسانش گرمایی", "همرفت", "سیستم ترمودینامیکی", "کار (ترمودینامیک)", "سنگاپور", "سده نوزدهم", "سده هجدهم", "مکانیک", "الکتریکی", "مغناطیس", "نظریه کالریک", "انبساط گرمایی", "کالری", "جیمز کلرک ماکسول", "ژول", "ایالات متحده آمریکا" ]
[ "گرما", "انتقال گرما", "انرژی", "ترمودینامیک", "مفاهیم بنیادین فیزیک" ]
2,232
خلم
2
20
0
[]
false
11
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "pushpin_label_position", "Item2": "bottom" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location in Afghanistan" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "300" } ], "Title": "Settlement" }
خلم نام یک شهر و یکی از بخش‌ها (ولسوالی‌ها) ی استان بلخ افغانستان است. این شهر از دیرینگی بسیار زیادی برخوردار است. خلم در زمانه‌های بسیار کهن به همین نام مسمی بوده است که پسان‌ها در زمان حکومت یونان باختری با بنای جدید بر این شهر به نام یورکتیدیا یاد شد پس از آن در قرن ۱۷ میلادی در زمان میر قلیچ علی بیگ نام ترکی به خود گرفت و به تاشقرغان شهرت یافت.
[ "ولایت‌های افغانستان", "ولایت سمنگان", "ولایت بلخ", "استان بلخ", "افغانستان" ]
[ "شهرها در افغانستان", "مناطق مسکونی در ولایت بلخ" ]
2,233
راه‌های افغانستان
0
34
0
[ "راه‌هاي افغانستان", "راه های افغانستان", "راه هاي افغانستان" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کشور افغانستان شبکه چندان گسترده‌ای از راه‌ها ندارد. بطور مختصر راه‌ها و تونل‌های اصلی این کشور عبارت‌اند از: تونل سالنگ با طول ۲۶۷۶ متر بصورت فنی ساخته شده عرض آن بطور عموم به هفت متر بالغ می‌گردد. عرض بتن یا قیر آن به شش متر و ارتفاع تونل به هفت متر می‌رسد. کار نقشه‌برداری راه پل‌خمری، مزار شریف و شبرغان که ۳۶۰ کیلومتر طول دارد به کمک روسیه انجام یافته‌است. این راه نسبت به راه پیشین ۴۰ کیلومتر کوتاه‌تر است. راه پلخمری و شبرغان: این راه نیز شاهراه بزرگ کشور بوده شهرهای عمده مانند، پل‌خمری، ایبک، خلم، مزارشریف، بلخ، آقچه و شبرغان را با هم وصل می‌نماید. کار نقشه‌برداری این راه در سال (۱۳۴۲ ش) آغاز و در سال (۱۳۵۱) تکمیل گردیده طول این راه ۳۶۰ کیلومتر بوده و عرض آن ده متر است. با احداث این راه اولا ۴۰ کیلومتر راه کوتاه‌تر گردیده و از طرف دیگر مشکلاتی که از ناحیه کوتل رباطک و تنگی تاشقرغان موجود بود از بین رفت. شاهراه غربی کشور راه کابل به قندهار: این راه یکی از راه‌های درجه اول ترانزیتی افغانستان بوده استان‌های مهم کشور را با هم ارتباط می‌دهد. با پایان ساخت این راه ارتباط میان قندهار و سپین بولدک را از یک طرف و نقاط عمده کشور چون غزنی، مقر، قلات را از طرف دیگر تامین کرده‌است. کار نقشه‌برداری این راه در سال ۱۳۳۶ خورشیدی آغاز و در سال ۱۳۴۵ کار ساخت آن خاتمه یافت. طول این راه ۴۸۳ کیلومتر بوده در طول سال قابل استفاده‌است زیرا در خط و سیر آن شاهراه نقاط مرتفع واقع نشده و دارای کوتل نیست این راه توسط کمک ایالات متحده آمریکا و متخصصین آن تکمیل گردیده‌است. راه بین قندهار و سپین بولدک که ۱۰۱ کیلومتر طول دارد از جمله راه‌های پخته و اساسی بوده عمده‌ترین راه ترانزیتی را بین قندهار و کویته تشکیل داده‌است راه قندهار، هرات و تورغندی: این شاهراه یکی از مدرن‌ترین شاهراه افغانستان شمرده شده تقریبا تماما از بتن ساخته شده‌است. طول این راه یعنی از قندهار الی تورغندی (قره تیپه) ۶۷۴ کیلومتر بوده، دوازده متر عرض دارد که بخش بتنی آن به هفت متر می‌رسد. مقاومت این راه زیاد بوده و در ایام تابستان نسبت گرمی هم تخریب نمی‌گردد راه اسلام‌قلعه به هرات: بعد از آنکه راه کابل، قندهار و هرات تکمیل گردید، اتصال راه هرات و اسلام‌قلعه (نقطه مرزی با ایران) یک امر ضروری پنداشته شده راه عمده ترانزیتی بین هرات و مشهد را تشکیل می‌دهد. کار ساخت این راه در سال ۱۳۲۳ آغاز شده و در سال ۱۳۴۶ به پایان رسید. این شاهراه در تمام سال فعال بوده یک شاهراه عمده بشمار می‌آید. وزارت ترانسپورت و هوانوردی ملکی افغانستان تونل سالنگ شاهراه حلقوی افغانستان
[ "تونل سالنگ", "پل‌خمری", "مزار شریف", "شبرغان", "روسیه", "ایبک", "خلم", "مزارشریف", "بلخ", "آقچه", "کوتل رباطک", "تاشقرغان", "قندهار", "سپین بولدک", "غزنی", "مقر", "قلات", "۱۳۳۶", "۱۳۴۵", "ایالات متحده آمریکا", "تورغندی", "اسلام‌قلعه", "۱۳۲۳", "۱۳۴۶", "وزارت ترانسپورت و هوانوردی ملکی افغانستان", "شاهراه حلقوی افغانستان" ]
[ "جاده‌ها در افغانستان" ]
2,234
اسلام‌قلعه
0
14
0
[ "اسلام قلعه", "اسلام‌قلعه (ابهام زدايي)", "اسلام قلعه (ابهام زدایی)", "اسلام‌قلعه (ابهام زدایی)", "اسلام قلعه (ابهام زدايي)", "اسلام‌قلعه (ابهام‌زدایی)" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اسلام‌قلعه (سرخس) از روستاهای شهرستان سرخس در ایران است. اسلام‌قلعه (شهر) شهری مرزی در ولایت هرات در افغانستان است.
[ "اسلام‌قلعه (سرخس)", "شهرستان سرخس", "ایران", "اسلام‌قلعه (شهر)", "ولایت هرات", "افغانستان" ]
[ "صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها" ]
2,235
مبنای محاسبه نوروز
0
47
0
[ "مبناي محاسبه روز نوروز", "مبنای محاسبه روز نوروز", "مبناي محاسبه نوروز" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
وضعیت تابش خورشید و برابری روز و شب در اعتدال بهاری دایره آبی استوای سماوی و دایره زرد مسیر ظاهری حرکت خورشید (دائرهالبروج) را نشان می‌دهد. نقطه برخورد این دو، اعتدال بهاری یا اعتدال پائیزی است. مبنای محاسبه نوروز یا روز سرآغاز سال در گاهشماری هجری خورشیدی، بر اساس زمان تحویل خورشید به برج حمل یا نقطه اعتدال بهاری است. چنانچه لحظه تحویل سال، قبل از ظهر باشد همانروز نوروز است و در صورتی‌که تحویل سال بعد از ظهر واقع شود، فردای آن نوروز است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۰، ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد. مرز زمانی تحویل سال ظهر است که در تقویم رسمی ایران به اعتباری با توجه به افق نصف النهار پنجاه و دو نیم درجه شرقی بعد از لحظه ظهر (حدود ۱۲ و ۷ دقیقه و ۸±۱۵ ثانیه) می‌باشد. تاریخچه محاسبه سال خورشیدی تا پیش از پیدایش تاریخ جلالی در سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ به این ترتیب بود که سال را به دوازده ماه سی روزه تقسیم می‌کردند که جمعا ۳۶۰ روز می‌شد. پنج روز باقی‌مانده را در پایان آبان‌ماه یا اسفندماه بر آن می‌افزودند که جمعا ۳۶۵ روز می‌شد. با این حال پنج ساعت و ۴۸دقیقه و ۴۵/۵۱ ثانیه باقی می‌ماند. این زمان در هر چهار سال، یک روز می‌شد و از آنجا که در محاسبه نمی‌آمد، روز اول فروردین در فصول سال تغییر می‌کرد. این ماه‌های خورشیدی نیز در آن زمان، مانند ماه‌های قمری در فصول سال متغیر بود یعنی نوروز در آغاز فروردین واقعی، یعنی نقطه آغاز اعتدال بهاری قرار نداشت. زمانی که یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی در سال ۶۳۲ میلادی به تخت نشست، روز نخست سال، یعنی اول فروردین در آن تاریخ، مطابق بود با شانزدهم حزیران (ژوئن)؛ مطابق با ۲۷ خرداد. پس از آن با محاسبه بالا، روز نوروز یا اول فروردین، هر چهار سال، یک روز به عقب می‌آمد. در سال ۴۶۷. ق، روز نوروز مطابق دوازدهم حوت یا اسفند بود. در این سال، ملکشاه سلجوقی، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقیقی از سال خورشیدی انجام دهند و روز اول فروردین را معین کنند. بر اساس محاسبه خواجه عبدالرحمان خازنی، اخترشناس مرو، عوض آن که بر اساس محاسبه قبلی، روز واقعی دوازدهم اسفند اول فروردین دانسته شود، اول فروردین را هجده روز جلوتر برده و در ابتدای اعتدال بهاری، یعنی فروردین واقعی قرار گرفت. در محاسبه جدید، هر سال را در چهار نوبت، ۳۶۵ روز محاسبه کرده (دوازده سی روز به ضمیمه پنج روز که در آخر ماه آبان یا اسفند افزوده می‌شد) و سال پنجم را ۳۶۶ روز محاسبه کردند. البته پس از هر هشت دوره چهارساله، سال پنجم را ۳۶۶ قرار می‌دادند. در این محاسبه آن پنج ساعت و اندی نیز در محاسبه می‌آمد. بدین ترتیب، روز نوروز به عنوان نخستین روز فروردین ماه، از آن سال ثابت ماند. بنابر این، نخستین سالی که روز اول فروردین آن دقیقا مطابق آغاز زمان اعتدال بهاری بود، سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ بوده‌است. سال قمری، به عنوان سالشمار پذیرفته شده در آیین‌های دینی در دین اسلام پذیرفته شده و در میان مردم و کتاب‌های تاریخی مرسوم بوده‌است. در کنار آن، سال خورشیدی به دلیل ثبات آن در تعیین فصول، همیشه به عنوان سال مورد استفاده در کشاورزی و خراج و جز آن، اهمیت خود را حفظ کرده و در تقویم‌ها محاسبه و یاد می‌شده‌است. تطبیق این دو روز شمار با یکدیگر در فرهنگ‌های مختلف همیشه مورد بحث واقع شده و راه حلهای مختلفی برای آن عرضه شده‌است. سیری از این تطبیق‌ها در میان تاریخ قمری و خورشیدی را تقی‌زاده مورد بحث قرار داده‌است. (مقالات تقی‌زاده، ج ۱۰، گاه شماری در ایران قدیم، فصل پنجم، ص ۱۵۳به بعد). در سال ۱۳۰۴ خورشیدی (۱۳۴۳ قمری، مطابق ۱۹۲۵ میلادی) در ایران، تقویم خورشیدی به عنوان تقویم رسمی پذیرفته شد. محاسبه پیشین که دقیق بود، مراعات شد و تنها به جای افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سی و یک روز، و پنج ماه دوم را سی روز و اسفند را بیست و نه روز قرار دادند که هر چهار یا پنج سال، سی روز محاسبه می‌شود. سالی که اسفند آن سی روز بود، کبیسه نامیدند (در یک دوره ۳۳ ساله، ۸ سال کبیسه وجود دارد، یعنی در هر دوره، یکبار به جای هر چهار سال، بعد از پنج سال کبیسه می‌شود. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مبنای محاسبه سال خورشیدی بوده و سال قمری نیز در کنار آن به عنوان تقویم دینی مورد تاکید قرار گرفت. قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان نیز سال خورشیدی را به عنوان نقویم رسمی پذیرفته‌است.
[ "گاهشماری هجری خورشیدی", "برج حمل", "اعتدال بهاری", "تاریخ جلالی", "سال", "ماه (سال)", "روز", "یزدگرد سوم", "ساسانی", "حزیران", "ملکشاه سلجوقی", "منجمان", "سال خورشیدی", "عبدالرحمان خازنی", "مرو", "سال قمری", "کشاورزی", "خراج", "تقی‌زاده", "کبیسه", "قانون اساسی جمهوری اسلامی", "قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان", "محیط طباطبائی", "تقویم" ]
[ "گاه‌شماری‌ها", "نوروز", "زمان در اخترشناسی" ]
2,236
شادگان
2
233
0
[ "فلاحیه", "دورق", "فلاحيه" ]
false
63
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "شادگان" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۰٫۶۴۹۷" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۶۶۴۷" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۲۰" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "حسن مزبانی پور" }, { "Item1": "استان", "Item2": "خوزستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "شادگان" }, { "Item1": "نام قدیم", "Item2": "الدورق" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "[[الدورق]]" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "[[الدورق]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "41733نفر (سال 1395)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[عربی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۳۶۰۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۶ تا ۱۰ متر" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "0615372" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "بلده طیبه ادخلوها بسلام امنین" } ], "Title": "شهر ایران" }
شادگان یا الدورق در فاصله ۱۲۰ کیلومتری اهواز و ۹۷۱ کیلومتری تهران واقع شده و آب و هوای آن گرم و بیابانی است. در شادگان و پیرامون آن نخلستان‌های گسترده‌ای وجود دارد. این شهر در زمینه شعر عربی در خوزستان مشهور است. مردم شهرستان شادگان عمدتا عرب و از تیره و طوایف بنی تمیم ،بنی کعب، بنی مالک، باوی، مطور، محسن و بنی طرف هستند. شهرستان شادگان دارای بیش از ۵۷هزار هکتار اراضی قابل کشت است، ولی به دلیل خشک شدن رودخانه جراحی تنها نیمی از این اراضی کشت می‌شود. همچنین بیش از ۱۲هزار هکتار نخیلات با دو میلیون و پانصد هزار اصله در این شهرستان وجود دارد که بیش از یک میلیون اصله نخل از این تعداد در معرض نابودی و خشک شدن هستند. سالانه حدود ۵۰هزار تن خرما برداشت می‌شود ضمن اینکه خرمای شادگان از مرغوبترین محصولات خرما در جهان است که بیش از ۳۵هزار تن آن به خارج کشور صادر می‌شود، ضمن اینکه سالانه ۲۸هزار تن گندم تولید می‌شود، جمعیت شادگان طی چند سال اخیر به دلایل متعددی از جمله بیکاری و کمبود آب شرب و کشاورزی و وضع معیشتی نامناسب کاهش چشمگیری داشته‌است. وجه تسمیه نام قدیمی‌ترین آن «الدورق» یا «دورگ» می‌باشد و بنا به نوشته حاج علوان شویکی پس از مشاهده ناحیه مزبور توسط یاران و افراد شیخ سلمان آن‌ها ضمن پیشنهاد آن محل به شیخ سلمان به عنوان مکانی صعب‌الوصول جهت استقرار بنی‌کعب، خطاب به شیخ چنین می‌گویند: «هذا هو الفلاح» یعنی این مایه نجات است. از این رو در آن ناحیه مسکن گزیدند و آن را «فلاحیه» نامیدند. فلا به معنی دشت و حیه به معنی مار که دشت مار معنی می‌دهد. شیخ سلمان به همه طوایف و عشایر بنی‌کعب چه آنهایی که در اروندرود بودند و چه آنهایی که بر رود کارون ساکن بودند دستور داد تا اطراف فلاحیه قلعه‌ای بنا کنند. قلعه فلاحیه در سال ۱۱۶۰. ق بر گرد فلاحیه احداث شد و رود فلاحیه را از میان آن شهر گذراندند. کسروی در کتاب خود هیچگونه اشاره‌ای به وجه تسمیه روستای سلمانه و شهر فلاحیه نمی‌کند. به اعتقاد کسروی، فلاحیه دهی از ناحیه دورق بود که شیخ سلمان بر آبادی آن افزوده و آنجا را شهر ساخته… و به نام آن همه نواحی فلاحیه خوانده شد. او برای این سخن خویش به صورت پی‌نوشت توضیحی را ارائه داده که بنا به نظر بعضی از نویسندگان، نه تنها نارسا و نامفهوم است بلکه موضوع را پیچیده‌تر و مبهم‌تر نموده. وی سال آبادی فلاحیه به دست شیخ سلمان را سال ۱۲۶۲. ق ذکر کرده‌است. مستندش در این خصوص عبارت «فی الفلاحیه خنزیر سکن» است که براساس ماده تاریخ به سال ۱۲۶۲. ق رسیده. سپس برای رسیدن به عدد ۱۲۶۲ توضیحی ارائه داده که این توضیح، بر اساس نظر عبدالنبی قیم در کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان نادرست است، قیم در کتاب خود نوشته‌است: اما اشتباه بزرگ کسروی این است که ظاهرا فراموش کرده شیخ سلمان از سال ۱۱۵۰ تا ۱۱۸۲. ق حاکم بنی‌کعب بوده و هشتاد سال پیش از آن تاریخ یعنی هشتاد سال پیش از ۱۲۶۲. ق فوت کرده. کسروی در ادامه سخن خود بنای شهر فلاحیه توسط شیخ سلمان را قبول ندارد و معتقد است که فلاحیه قبلا روستایی بوده و شیخ سلمان آن را آباد نموده و تبدیل به شهر گردانیده‌است. او برای این سخن خویش این استدلال را مطرح می‌سازد که اگر «شیخ سلمان آنجا را بنیاد می‌گذاشت چرا بایستی فلاحیه بنامد و سلیمانیه ننامند.» از نظر قیم این سخن، سخنی نااستوار است و به عنوان یک حکم کلی همه جا و در هر دوره‌ای قابل اعمال نیست. اما با وجود این ظاهرا کسروی فراموش کرده که پیش از این روستایی به نام «سلمانه» نامگذاری شده و دیگر نمی‌توان دو ناحیه یا دو شهر را به یک نام نامید. به هر حال استقرار بنی‌کعب در فلاحیه و ایجاد استحکامات در آن شهر، به علاوه موقعیت جغرافیایی آن یعنی قرار گرفتن در میان نیزارها و در میان آب، به همراه زمین‌های حاصل‌خیز اطراف آن، شکوفایی و رونق کشاورزی و افزایش قدرت دفاعی بنی‌کعب را به دنبال داشت و در نهایت موجبات تقویت حکومت کعبیان و افزایش اقتدار آن‌ها شد. فرهنگ یکی از عمده‌ترین آیین‌های مردم شادگان در ایام ماه رمضان این است که هر خانواده‌ای خود را ملزم به میزبانی از روزه‌داران در ایام مختلف این ماه می‌داند. از اصلی‌ترین سرگرمی‌های مردم در شب‌های رمضان اجرای بازی محلی محبس (انگشتر) است. به این ترتیب که دو گروه در مقابل همدیگر قرار گرفته و سر گروه انگشتری را در میان دستان اعضای گروه خود پنهان کرده و نماینده گروه مقابل باید آن را پیدا کند و تشخیص دهد که در دستان چه کسی است. این بازی یک از تفریح‌های پرطرفدار اغلب مردم شادگان در شب‌های رمضان محسوب می‌شود. همچنین عید فطر از اهمیت ویژه‌ای در میان مردم شادگان برخوردار است و به آیینی خاص در میان آن‌ها تبدیل شده به نحوی که از اواسط ماه مبارک رمضان خانواده با خانه‌تکانی، خرید عید و نوسازی منزل خود را برای استقبال از آن آماده می‌کنند و دید وبازدید گسترده‌ای از خویشان و همسایه‌ها در روز عید و بعد از آن صورت می‌گیرد در شادگان عید نوروز که در اکثر ایران مرسوم است برگزار نمی‌شود تاریخچه دوره سی و دو ساله حکومت شیخ سلمان (۱۱۸۲–۱۱۵۰. ق) را باید نقطه عطفی در تاریخ بنی‌کعب دانست. در این دوره بنی‌کعب با مهاجرت از قبان سوی دورق و بنای شهر فلاحیه پایه‌های قدرت خویش را مستحکم کردند. در سال ۱۱۶۰. ق بنی‌کعب در جستجوی زمین‌های حاصل‌خیزتر رو سوی دورق نهادند. این کوچ و این مهاجرت به صورت دسته‌جمعی بود و همه افراد اعم از زنان و کودکان و پیرمردان و همه چهارپایان را دربرگرفت. به احتمال زیاد قرارگرفتن قبان بر ساحل شمالی خلیج فارس و شوره‌زار بودن بخش‌هایی از آن، افزایش جمعیت بنی‌کعب و ناکافی بودن زمین‌های قبان و در مقابل سرسبزی و خرمی دورق و فراوانی آب آن ناحیه از عوامل اصلی مهاجرت دسته‌جمعی بنی‌کعب بوده‌است. این بار بنی‌کعب برخلاف مهاجرت قبلی (از دشت میناو به قبان) گروهی را به عنوان پیشقراول اعزام نکردند، بلکه همگی از قبان به دورق مهاجرت کردند. به هر حال ترک قبان توسط بنی‌کعب تا حدود بسیار تامل‌برانگیز است. به ویژه اینکه کعبیان برای تصاحب قبان جانفشانی‌ها کرده و خون‌های بسیاری را در راه آن اهدا کرده بودند. از طرفی دیگر، مهاجرت دسته‌جمعی به نقاط دیگر به نوبه خود خطرات فراوانی را دربردارد. حاج علوان شویکی علت مهاجرت دسته‌جمعی بنی‌کعب به دورق و ترک قبان را شکستن سد سابله توسط کریم‌خان زند می‌داند. او خاطرنشان می‌سازد چون سد سابله بشکست و آب قبان را فراگرفت، شیخ سلمان و بنی‌کعب از قبان کوچ کردند. قدر مسلم حاج علوان در این روایت دچار اشتباه شده‌است. چون همان‌طور که بعد ذکر خواهد شد، مهاجرت بنی‌کعب حوالی سال ۱۱۶۰. ق صورت گرفته. اما حمل بزرگ کریم‌خان بر شیخ سلمان بنی‌کعب و شکست سد سابله در سال‌های پایانی حکومت شیخ سلمان بوده، کمااینکه نیبور جهانگرد معروف حمله کریم‌خان به شیخ سلمان را به سال ۱۷۶۵. م مطابق ۱۱۷۹. ق روایت کرده‌است. به احتمال بسیار زیاد شوره‌زار بودن زمین‌های قبان و حاصل‌خیزی زمین‌های دورق به همراه افزایش جمعیت بنی‌کعب و عدم تکافوی زمین‌های قبان، بنی‌کعب را به مهاجرت و کوچ از قبان سوی دورق تشویق کرده‌است. اما عامل اصلی مهاجرت بنی‌کعب، حرکت مولا مطلب بن سیدمحمدخان بن سیدفرج‌الله خان مشعشعی حاکم دورق در ربیع‌الاول سال ۱۱۶۰. ق از دورق به منظور تصرف هویزه و فرمانروایی بر آن ناحیه بوده‌است. بنی‌کعب پس از ترک قبان، ابتدا در «شاخه الخان» منزل گزیدند. حاج علوان شویکی همچنین خاطر نشان می‌سازد که شیخ سلمان دستور داد بین نهر «دمیله» نهر «موسی»، نهری از کارون شکافتند و نام آن را «سلمانه» گذاشت. ظاهرا در همان هنگام، از سوی عراق بر بنی‌کعب یورش برده و شیخ سلمان، این حمله را دفع می‌کند. حاج علوان نام و هویت مهاجمان را ذکر نمی‌کند، فقط از «حمل مردم عراق» یاد می‌کند. متعاقب آن شیخ سلمان به طوایف دریس و نصار دستور می‌دهد که بر ساحل اروندرود مسکن گزینند. به احتمال زیاد مهاجمان از طریق اروندرود و پس از عبور از آن به بنی‌کعب یورش برده‌اند و شیخ سلمان با استقرار طوایف دریس و نصار بر ساحل شرقی اروندرود درصدد دفع هجوم مهاجمان بوده‌است. پس از آن بنی‌کعب به زعامت شیخ سلمان رو سوی «شط عبدالاحد» نهادند و بر ساحل آن فرود آمدند. در آن هنگام طایفه بنی خالد ساکنان اصلی شهری بر ساحل رود جراحی بودند. با نزدیک شدن بنی‌کعب به زمین‌ها و آبادی بنی خالد، آن‌ها احساس خطر کرده در اندیشه نابودی بنی‌کعب برآمدند، از این رو توطئه قتل شیخ سلمان در مهمانی را طرح‌ریزی کردند. شیخ سلمان با آگاهی از این توطئه، با تمام قوا بر بنی خالد یورش برد و آن‌ها را شکست داد. حاج علوان شویکی دنباله حوادث را این‌چنین روایت می‌کند: پس از شکست بنی‌خالد، شیخ سلمان به دنبال مکانی صعب الوصول بود تا با استقرار در آن مکان از گزند دشمنان و متجاوزان در امان باشد و آن‌ها نتوانند به راحتی به آن مکان حمله کنند. از این رو، افراد او ناحیه‌ای صعب‌الوصول را که آب اطراف آن را فرا گرفته و در میان نیزارها قرار داشت به شیخ سلمان پیشنهاد کردند. احمد کسروی در کتاب خویش، فقط خروج بنی‌کعب از قبان و فرود آمدن آن‌ها در «شاخه الخان» را ذکر کرده‌است. از این رو حوادث و رویدادهای بعد از آن که حاج علوان آن‌ها را روایت کرده، در کتاب کسروی نیامده‌است. او فقط به این نکته بسنده می‌کند که چون داستان کشته شدن نادر به یقین پیوست بار دیگر «کعبیان» راه خود گرفته را به دورق رسانیدند و دسته‌های افشار را که در آنجا نشیمن داشتند بیرون کرده خویشتن در آنجا نشیمن گرفتند. این سخن کسروی، سخن نااستواری است، چون به اذعان خود کسروی، نخستین کار سیدمبارک (حکومت ۱۰۲۵–۹۹۹. ق) این بود که دورق را که به دست افشاریان افتاده بود از دست آنان درآورده پدرش مطلب را در آنجا به حکومت برگماشت. علاوه بر این حاج علوان هیچگونه نامی از وجود افشار در دورق نکرده‌است. این منطقه در قدیم با نام دورگ و بخشی از آن با نام دورق شناخته می‌شد. این نام‌ها در زمان ورود اعراب به صورت دورق و سرق تلفظ شد. در جوار شادگان قدیم نیز روستایی به نام بوزی قرار دارد که آن را با باسیان قدیم یکی دانسته‌اند. (یاقوت حموی یکی از تیره‌های ایرانی کرد را باسیان ذکر کرده‌است) بعدها طایفه بنی خالد در محل شادگان فعلی نشیمن گرفت و در سال ۱۱۶۰ قمری شیخ سلمان کعبی بر این طایفه غلبه کرد و شادگان فعلی را با نام الدورق فلاحیه بنیاد گذاشت. مسعر بن مهلهل در سیاحت‌نامه خود (بنا به نقل یاقوت حموی) می‌نویسد: از رامهرمز به دورق آتشکده‌ها در دشت این منطقه دیدم و در این ناحیه ابنیه عجیبه و معادن بسیار است. در دورق آثار قدیمه از قباد بن دارا باقی است. آنجا گوگرد زرد دریایی دارد که گوگرد آن در جای دیگر یافت نمی‌شود. قومی از راویان به دورق منسوبند. مراکز علمی و فرهنگی شادگان دارای دو دانشگاه به نام‌های دانشگاه آزاد اسلامی واحد شادگان و دانشگاه پیام نور می‌باشد. کشاورزی و دام داری آب و هوای گرم و مرطوب شهرستان شادگان سبب رواج محصولات گرمسیری در این ناحیه شده‌است. گندم، خرما و برنج از عمده‌ترین محصولات کشاورزی منطقه به‌شمار می‌روند. دامداری نیز در این شهرستان رواج داشته و انواع فراورده‌های لبنی و تولیدات دامی مانند لبنیات، پشم و پوست از محصولات دامی این شهرستان می‌باشد. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرستان حیات اقتصادی مردم شادگان بر کشاورزی استوار است. از محصولات زراعی منطقه گندم، جو، شلتوک و صیفی‌جات اهمیت بیشتری دارند. علاوه بر این محصولات بهره‌برداری از نخیلات (درختان خرما) یکی از فعالیت‌های مهم مردم شادگان می‌باشد وجود دو رودخانه کارون و جراحی و بیش از ۵۷۰۰۰ هکتار اراضی قابل کشت، شادگان را از جمله مناطق مهم اقتصادی محسوب می‌کند در گذشته اهالی این شهرستان با استفاده از مواد اولیه موجود صنایع دستی شامل صندلی، تخت، فرشهای حصیری و عبای نازک و ضخیم می‌ساختند. آثار باستانی و مشاهیر ۱- منطقه قطرانی: منطقه تاریخی قطرانی که اکنون سرزمین عاری از سکنه‌است در گذشت دور تا قبل از اسلام این پایتخت محل گذر و حکمرا نی سلاطین و وزیران قدرتمند شمرده می‌شود که البته این نقطه را به نام پادشاه آن وقت ملک روز به نامگذاری کردند که قدمت آن قبل از اسلام بوده و اکنون موقعیت جغرافیا یی این اثر مهم و تاریخی در اطراف روستای قطرانی از توابع دهستان بوزی واقع می‌باشد و در سال ۱۳۸۸ عملیات ثبت آن در آثار ملی به عنوان یکی از آثار تاریخی مهم این شهرستان توسط اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان در دست اقدام می‌باشد ۲- روستای مدینه: یکی از روستاهای اطراف شهرستان شادگان و از توابع دهستان بوزی می‌باشد. می‌گویند حکومت بنی خالد در حدود ۶۰۰ سال پیش در آنجا حکمرانی می‌کردند و در آنجا قلعه محکمی ساخته بودند که هنوز آثار آن پای هزاران گردشگر را به خود کشانده‌است. ۳- ابن سکیت الدورقی : ابویوسف یعقوب ابن سکیت او از پیشوایان بلاغت و فصاحت بود و در دورق یا همان شادگان امروزی به دنیا آمد و سپس به همراه پدرش به بغداد مهاجرت کرد. ۴- ملافاضل سکرانی : ملا فاضل السکرانی شاعر و ادیب عرب خوزستانی فرزند یعقوب سکرانی است که در بین مردم به ملا فاضل السکرانی با کنیه «ابومهدی» مشهور است. وی همچنین به «عمید ابوذیه» و «امیر شعرای خوزستان» شهرت دارد. او معروف‌ترین و نامدارترین شاعر عرب خوزستان بود که در ماه محرم سال ۱۳۴۰ هجری قمری مصادف با سال ۱۳۰۲ هجری شمسی در شهر شادگان به دنیا آمد. سکرانی در سال‌های پایانی عمرش توسط بسیاری از انجمن‌های شعر مشهور در خارج از کشور دعوت شد اما به دلیل کهولت سن موفق به شرکت در این همایش‌ها نشد. چند سال پیش از مرگش نیز، موسسه فرهنگی هنری «المعلم» در اهواز مراسم تقدیر از این شاعر را برگزار کرد و جایزه دو سالانه «عیلام» را به او اختصاص داد. وی از بزرگان شعر شعبی استان خوزستان به‌شمار می‌آید و شهرت وی از مرزهای ایران گذشته و در آن سوی مرزها هم‌تراز با بزرگان شعر شعبی عربی از ایشان یاد می‌شود. سکرانی به «عمید ابوذیه» شهرت گرفته‌است. ملافاضل سکرانی در شامگاه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ هم‌زمان با شب ولادت پیامبر اکرم اسلام ص به علت کهولت سن درگذشت. ۵- شیخ هاشم الکعبی الدورقی : در اواخر قرن دوازدهم و ابتدای قرن سیزدهم می‌زیست وکی از شاعران پر آوازه اهل بیت و می‌باشد. ۶- علی‌ابن مهزیار اهوازی (دورقی) ، (سده سوم ه. ق)، از فقها، محدثان و دانشمندان معروف شیعی. پدر وی به نام مهزیار، مسیحی و اهل هند بود که اسلام آورد سپس در یکی از روستاهای اهواز سکنی گزید. علی بن مهزیار نیز همراه پدرش، در همان دوران نوجوانی به دین اسلام گروید.۱۶ نجاشی در رجال خود از وی این چنین یاد می‌کند: «ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی او از مردم دورق بود، و از موالی است. پدرش نصرانی بود و اسلام آورد؛ و گفته‌اند که علی نیز در صغر سن نصرانی بود ولی بعد مسلمان شد، و خدا با شناخت اسلام و مذهب تشیع بر وی منت نهاد. برخی معتقدند که وی اهل «هندیجان» است.۱۷ در دوره‌های گذشته «هندیجان» از شهرهای دورق قدیم یا شادگان امروزی - محسوب می‌شد. اماکن زیارتی و تفریحی شهرستان شادگان هور الدورق تالاب بین‌المللی شادگان، اردوگاه دارخوین، پارک شهر بازی، پارک دولت، پارک ملت، پارک سید محمود موسوی نیا، پارک جزیره، پارک شقایق، اسکله خور دورق، اسکله بندر شادگان (ابوخضیر) روستای سراخیه که به ونیز ایران معروف است، در این شهرستان قرار دارد. جاذبه گردشگری تالاب شادگان یا «هور الدورق» از معدود تالاب‌هایی است که در سازمان بین‌المللی یونسکو به ثبت جهانی رسیده‌است. به گزارش گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از آبادان؛ این تالاب به وسعت ۵۰۰ هکتار، از تالاب‌های بزرگ جهان است. رودخانه جراحی بزرگترین تامین‌کننده آب این تالاب است و پس از آن، نهر بحره که از رودخانه کارون منشعب می‌شود، تالاب شادگان را تغذیه می‌کنند. طغیان کارون و مدهای خلیج فارس و بارش‌های منطقه در تامین آب شادگان نقش دارد، تالاب شادگان باقی‌مانده از تالاب بسیار بزرگی است که زمانی تا هورالعظیم در مرز عراق ادامه داشته و احتمال می‌رود بخش دور افتاده و جدا شده‌ای از مجموعه تالاب‌های گسترده و به هم پیوسته بین‌النهرین باشد. این تالاب، سیستم زیست‌محیطی وسیع متشکل از تالاب‌های شیرین و شور، به علاوه خلیج جزر و مدی خور موسی و جزایر آن است. تالاب در پائین دست حوزه رودخانه جراحی بین شهرهای شادگان، آبادان و ماهشهر در استان خوزستان قرار داشته و در سمت پائین دست، به خلیج فارس می‌پیوندد. از ویژگی‌های مهم و بی‌نظیر تالاب شادگان می‌توان به مقیاس بزرگ، طبیعی بودن، تنوع زیستگاهی و نقشی که در تامین معاش ساکنان محلی ایفا می‌کند، اشاره کرد. سه شهر بزرگ شادگان، آبادان و ماهشهر در حاشیه این تالاب و تعدادی روستا نیز در مجاورت آن قرار دارند، همچنین دو روستا در داخل این تالاب قرار گرفته و جمعیت شهر شادگان و روستاهای اطراف از نظر تاریخی برای تامین معاش وابسته به تالاب هستند. در این تالاب، انواع ماهیان آب شیرین و شور مانند بنی، شیرید، حمری، شانک، ماهی‌های پرورشی و پرندگانی چون فلامینگو، حواصیل، لک لک، غاز وحشی، اردک و گراز زیست می‌کند. تنها زیستگاه و محل زاد و ولد اردک کرکری در جهان این تالاب است و پرندگانی چون گیلانشاه خالدار و اکراس آفریقایی نیز از نمونه‌های بسیار کمیابی است که در این منطقه یافت می‌شود. تالاب بین‌المللی شادگان به عنوان یک تالاب مهم بین‌المللی شناخته شده، با وجود تنوع زیستی غنی و جاذبه‌های گردشگری فراوان، هنوز در کشور و حتی استان خوزستان ناشناخته مانده‌است. تالاب شادگان با داشتن ظرفیت‌های بی‌شمار سرمایه‌گذاری، همچنان در مسیر تعالی گام برمی‌دارد. ستارهای وابسته تالاب شادگان
[ "بخش مرکزی (شهرستان شادگان)", "الدورق", "عربی", "نخلستان", "شهرستان شادگان", "بنی تمیم", "بنی کعب", "اروندرود", "رود کارون", "وجه تسمیه", "عبدالنبی قیم", "کرده شیخ", "شیخ سلمان", "خلیج فارس", "حاج علوان شویکی", "کریم‌خان زند", "حاج علوان", "مولا مطلب", "مشعشعیان", "دورق", "احمد کسروی", "دورگ", "بوزی", "باسیان", "یاقوت حموی", "بنی خالد", "شیخ سلمان کعبی", "'''الدورق'''", "مسعر بن مهلهل", "آتشکده‌ها", "قباد پسر دارا", "گوگرد", "دانشگاه آزاد اسلامی", "دانشگاه پیام نور", "فراورده‌های لبنی", "کارل لینه", "رودخانه کارون", "صنایع دستی", "دهستان بوزی", "اداره کل", "میراث فرهنگی", "بغداد", "تالاب شادگان", "پارک شهر", "صراخیه" ]
[ "شهرستان شادگان", "شهرهای استان خوزستان", "شهرهای شهرستان شادگان", "شهرهای ایران" ]
2,237
۲۰۰۴
0
980
0
[ "۲۰۰۴ میلادی", "۲۰۰۴ (ميلادي)", "2004", "Broken/۲۰۰۴ (میلادی)", "2004 (میلادی)", "2004 (ميلادي)", "Broken/۲۰۰۴ (ميلادي)", "Broken/2004 (میلادی)", "Broken/2004 (ميلادي)", "۲۰۰۴ ميلادي", "۲۰۰۴ (میلادی)" ]
false
913
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رویدادها بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۰۴ آتن از ۱۳ اوت ۲۰۰۴ تا ۲۹ اکتبر ۲۰۰۴ میلادی. وقایع فوریه ۴ فوریه - فیسبوک تاسیس شد. ۱۵ فوریه - ایران پیشنهاد می‌کند تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سوخت رآکتور هسته‌ای بفروشد. ۱۸ فوریه - روزنامه‌های شرق و یاس نو به دستور دادستانی تهران توقیف می‌شوند. ۲۰ فوریه - انتخابات هفتمین مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود، با پیروزی قاطع محافظه‌کاران در بسیاری از حوزه‌ها. ۲۶ فوریه ممنوعیت سفر از آمریکا به لیبی پس ۲۳ سال لغو شد. بوریس ترایکوفسکی رئیس جمهور مقدونیه در اثر سانحه هوایی در نزدیکی شهر موستار در بوسنی و هرزگووین کشته شد. مارس ۶ مارس - ئاشتی، اولین روزنامه کردی ایران منتشر می‌شود. آوریل ۱۳ آوریل - ۹ نفر از بازیکنان تیم ملی فوتبال افغانستان در ایتالیا ناپدید می‌شوند. ۱۷ آوریل - روزنامه وقایع اتفاقیه با الهام از نام روزنامه وقایع اتفاقیه امیرکبیر منتشر می‌شود ۲۰ آوریل - لوح یادبود قربانیان میکونوس در برلین پرده‌برداری می‌شود. زادگان درگذشتگان ژانویه ۴ ژانویه – جوان آیکین، نویسنده بریتانیایی (زاده ۱۹۲۴) ۷ ژانویه – اینگرید تولین، بازیگر سوئدی (زاده ۱۹۲۶) فوریه ۱۷ فوریه – عماد خراسانی، شاعر کلاسیک. ۲۷ فوریه – پل سوئیزی، اقتصاددان آمریکایی (زاده ۱۹۱۰) ۲۸ فوریه – دانیل بورستین، کتابدار آمریکایی (زاده ۱۹۱۴) مارس ۲ مارس – مرسدس مک‌کمبریج، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۱۶) ۷ مارس – پل وینفیلد، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۴۱) ۱۵ مارس – جان پاپل، ریاضی‌دان و شیمی‌دان بریتانیایی (زاده ۱۹۲۵) ۲۶ مارس – جن استرلینگ، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۲۱) آوریل ۱ آوریل – کری اسنادگرس، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۴۵) ۳۰ آوریل – طنز پرداز ایرانی کیومرث صابری مشهور به گل‌آقا. مه ۳ مه – سوسن، خواننده ۴ مه – احمد میرفندرسکی، سیاست‌مدار ژوئن ۵ ژوئن – رونالد ریگان: چهلمین رئیس جمهور آمریکا. ۱۰ ژوئن – ری چارلز، پیانیست و آهنگساز آمریکایی (زاده ۱۹۳۰) ژوئیه ۱ ژوئیه – مارلون براندو، بازیگر و کارگردان آمریکایی (زاده ۱۹۲۴) ۶ ژوئیه – تامس کلستیل، سیاست‌مدار و دیپلمات اتریشی (زاده ۱۹۳۲) ۱۹ ژوئیه – زنکو سوزوکی، سیاست‌مدار ژاپنی (زاده ۱۹۱۱) اوت ۱ اوت – فیلیپ آبلسون، فیزیک‌دان و شیمی‌دان آمریکایی (زاده ۱۹۱۳) ۳ اوت – آنری کارتیه-برسون، عکاس فرانسوی (زاده ۱۹۰۸) ۶ اوت – ریک جیمز، خواننده-ترانه‌سرا، تهیه‌کننده موسیقی، گیتاریست، ترانه‌سرا، آهنگساز، و خواننده آمریکایی (زاده ۱۹۴۸) ۱۲ اوت – گادفری هانسفیلد، مهندس بریتانیایی (زاده ۱۹۱۹) ۱۴ اوت – چسواو میوش، شاعر، دیپلمات، و نویسنده لهستانی (زاده ۱۹۱۱) ۱۷ اوت – جرارد سوزی، خواننده فرانسوی (زاده ۱۹۱۸) ۲۶ اوت – لورا برانیگن، خواننده و بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۵۷) ۳۰ اوت – فرد لارنس ویپل، ستاره‌شناس آمریکایی (زاده ۱۹۰۶) سپتامبر ۲ سپتامبر – دلکش، خواننده ۲۰ سپتامبر – برایان کلاف، بازیکن فوتبال بریتانیایی (زاده ۱۹۳۵) ۲۴ سپتامبر – فرانسواز ساگان، نویسنده فرانسوی (زاده ۱۹۳۵) اکتبر ۱ اکتبر – ریچارد اودان، عکاس آمریکایی (زاده ۱۹۲۳) ۳ اکتبر – جنت لی، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۲۷) ۸ اکتبر – ژاک دریدا، نویسنده و فیلسوف فرانسوی (زاده ۱۹۳۰) ۲۳ اکتبر – بیل نیکلسون (بازیکن فوتبال)، بازیکن فوتبال بریتانیایی (زاده ۱۹۱۹) نوامبر ۹ نوامبر – املین هیوز، بازیکن فوتبال بریتانیایی (زاده ۱۹۴۷) ۲۳ نوامبر – رافائل ایتان، سیاست‌مدار اسرائیلی (زاده ۱۹۲۹) ۲۹ نوامبر – جان درو باریمور، بازیگر آمریکایی (زاده ۱۹۳۲) دسامبر ۸ دسامبر – دایمبگ دارل، گیتاریست آمریکایی (زاده ۱۹۶۶) ۳۱ دسامبر – ژرار دوبرو، ریاضی‌دان و اقتصاددان فرانسوی (زاده ۱۹۲۱)
[ "بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۰۴", "۱۳ اوت", "۲۹ اکتبر", "۴ فوریه", "فیسبوک", "۱۵ فوریه", "ایران", "آژانس بین‌المللی انرژی اتمی", "رآکتور هسته‌ای", "۱۸ فوریه", "شرق", "یاس نو", "۲۰ فوریه", "انتخابات هفتمین مجلس شورای اسلامی", "محافظه‌کار", "۲۶ فوریه", "لیبی", "مقدونیه", "موستار", "بوسنی و هرزگووین", "۶ مارس", "ئاشتی", "۱۳ آوریل", "تیم ملی فوتبال افغانستان", "ایتالیا", "۱۷ آوریل", "امیرکبیر", "۲۰ آوریل", "ماجرای میکونوس", "برلین", "۴ ژانویه", "جوان آیکین", "۱۹۲۴ (میلادی)", "۷ ژانویه", "اینگرید تولین", "۱۹۲۶ (میلادی)", "۱۷ فوریه", "عماد خراسانی", "۲۷ فوریه", "پل سوئیزی", "۱۹۱۰ (میلادی)", "۲۸ فوریه", "دانیل بورستین", "۱۹۱۴ (میلادی)", "۲ مارس", "مرسدس مک‌کمبریج", "۱۹۱۶ (میلادی)", "۷ مارس", "پل وینفیلد", "۱۹۴۱ (میلادی)", "۱۵ مارس", "جان پاپل", "۱۹۲۵ (میلادی)", "۲۶ مارس", "جن استرلینگ", "۱۹۲۱ (میلادی)", "۱ آوریل", "کری اسنادگرس", "۱۹۴۵ (میلادی)", "۳۰ آوریل", "کیومرث صابری", "۳ مه", "سوسن", "۴ مه", "احمد میرفندرسکی", "۵ ژوئن", "رونالد ریگان", "۱۰ ژوئن", "ری چارلز", "۱۹۳۰ (میلادی)", "۱ ژوئیه", "مارلون براندو", "۶ ژوئیه", "تامس کلستیل", "۱۹۳۲ (میلادی)", "۱۹ ژوئیه", "زنکو سوزوکی", "۱۹۱۱ (میلادی)", "۱ اوت", "فیلیپ آبلسون", "۱۹۱۳ (میلادی)", "۳ اوت", "آنری کارتیه-برسون", "۱۹۰۸ (میلادی)", "۶ اوت", "ریک جیمز", "۱۹۴۸ (میلادی)", "۱۲ اوت", "گادفری هانسفیلد", "۱۹۱۹ (میلادی)", "۱۴ اوت", "چسواو میوش", "۱۷ اوت", "جرارد سوزی", "۱۹۱۸ (میلادی)", "۲۶ اوت", "لورا برانیگن", "۱۹۵۷ (میلادی)", "۳۰ اوت", "فرد لارنس ویپل", "۱۹۰۶ (میلادی)", "۲ سپتامبر", "دلکش", "۲۰ سپتامبر", "برایان کلاف", "۱۹۳۵ (میلادی)", "۲۴ سپتامبر", "فرانسواز ساگان", "۱ اکتبر", "ریچارد اودان", "۱۹۲۳ (میلادی)", "۳ اکتبر", "جنت لی", "۱۹۲۷ (میلادی)", "۸ اکتبر", "ژاک دریدا", "۲۳ اکتبر", "بیل نیکلسون (بازیکن فوتبال)", "۹ نوامبر", "املین هیوز", "۱۹۴۷ (میلادی)", "۲۳ نوامبر", "رافائل ایتان", "۱۹۲۹ (میلادی)", "۲۹ نوامبر", "جان درو باریمور", "۸ دسامبر", "دایمبگ دارل", "۱۹۶۶ (میلادی)", "۳۱ دسامبر", "ژرار دوبرو" ]
[ "۲۰۰۴ (میلادی)" ]
2,238
دور دنیا در هشتاد روز
6
83
0
[ "دور دنيا در هشتاد روز", "دور دنیا در هشتاد روز (رمان)", "دور دنيا در هشتاد روز (رمان)", "هشتاد روز دور دنیا" ]
false
24
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "عنوان", "Item2": "دور دنیا در هشتاد روز" }, { "Item1": "برگرداننده", "Item2": "[[محمدحسین فروغی]]" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Verne Tour du Monde.jpg" }, { "Item1": "نویسنده", "Item2": "[[ژول ورن]]" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فرانسوی]]" }, { "Item1": "موضوع", "Item2": "تخیلی" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "رمان ماجراجویی" }, { "Item1": "تاریخ نشر", "Item2": "۳۰ ژانویه ۱۸۷۳" }, { "Item1": "تاریخ نشر فارسی", "Item2": "۱۳۰۰ هجری قمری" }, { "Item1": "پس از", "Item2": "''[[The Fur Country]]''" }, { "Item1": "پیش از", "Item2": "''[[جزیره اسرارآمیز]]''" } ], "Title": "کتاب" }
دور دنیا در هشتاد روز نام رمانی است نوشته ژول ورن، نویسنده نامدار فرانسوی که داستانی ماجراجویانه دارد. دور دنیا در هشتاد روز، رمان پرحادثه ژول ورن، نخستین بار در سال ۱۸۷۳ به چاپ رسید. این رمان در شمار بهترین آثار نویسنده است. در این رمان، عنصر خنده (مثلا سماجت مامور پلیس در تعقیب شخصیت اصلی داستان و کارهای جالب پاسپارتو، خدمتکار وی) با عنصر حادثه‌پردازی به هم می‌آمیزد. کشش داستان در خونسردی انگلیسی‌مآب قهرمان آن و فعالیت بی‌اندازه او برای مبارزه با طول راه و از دست دادن وقت است. خلاصه داستان نقشه مسافرت دور دنیا در هشتاد روز یک آقای منظم و دقیق انگلیسی به نام فیلئاس فوگ با رفقای خود در باشگاه شرط ۲۰۰۰۰ پوند می‌بندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید و به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ژان، معروف به پاسپارتو، عازم سفر می‌شود. اما چون مظنون به سرقت از یکی از بانکهای انگلیس است، زیر نظر یک پلیس قرار دارد که او را طی سیر و سیاحت‌هایش لجوجانه تعقیب می‌کند. فوگ در سرزمین هند فرصت می‌یابد تا زن جوانی به نام آئودا را، که بیوه مهاراجه وفات یافته‌ای است و طبق سنت هندوان باید زنده در آتش سوخته شود، از مرگ نجات دهد. پس از آن حوادث دیگری در چین برای او روی می‌دهد. در این مدت، مامور پلیس همچنان به دنبال اوست و مسافر ما نیز با او و نوکرش راه خود را ادامه می‌دهد. مامور پلیس نمی‌تواند او را بازداشت کند، زیرا برگ جلب به سبب تغییر مکان مداوم هنوز به دستش نرسیده‌است. در آمریکا، در قطاری که ساحل شرقی را به ساحل غربی آنجا می‌پیوندد، فوگ موفق می‌شود که حمله عده‌ای از سرخ‌پوستان را دفع کند. در ساحل شرقی، توفان شدیدی به پا می‌شود و کشتیهای عازم اروپا را در بندر متوقف می‌سازد، ولی فوگ تردید به دل راه نمی‌دهد و با پول خود یک کشتی کرایه می‌کند و راه دریا را در پیش می‌گیرد. در راه، سوخت کشتی به پایان می‌رسد و فوگ ناچار دکل را به جای سوخت به کار می‌برد. در پایان سفر، مامور پلیس که سرانجام برگ جلب را به دست آورده‌است او را دستگیر می‌کند. فوگ بی‌گناهی خود را ثابت می‌کند و آزاد می‌شود. سپس با یقین به اینکه پنج دقیقه دیرتر از وقت مقرر به وعده‌گاه رسیده‌است، خود را بازنده می‌پندارد و تسلیم نومیدی می‌شود. اما زود به اشتباهش پی می‌برد و متوجه می‌شود که سفر از غرب به شرق کره زمین باعث شده‌است تا ۲۴ ساعت اضافه بیاورد و بنابراین شرط را نباخته‌است. در اوج شادمانی از آئودا خواستگاری می‌کند و او را به عقد ازدواج خود درمی‌آورد. مهم‌ترین ترجمه‌های فارسی سفر هشتاد روزه دور دنیا؛ ترجمه محمدحسین فروغی (ذکاءالملک)،بی‌جا ۱۳۰۰. دور دنیا در هشتاد روز/ژول ورن ؛ ترجمه اردشیر نیک‌پور، تهران: کتابخانه گوتنبرگ، ۱۳۳۶. چاپ ششم ۱۳۸۳(۳۳۷ ص) س‌ف‌ر ه‌ش‌ت‌اد روزه ب‌دور دن‌ی‌ا/ اث‌ر ژول ورن؛ ت‌رج‌م‌ه ح‌ب‌ی‌ب‌ال‌ل‌ه ص‌ح‌ی‌ح‌ی، ت‌ه‌ران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب ۱۳۴۲. (۱۸۹ ص مصور) چاپ دوم، ۱۳۷۳ دور دنیا در هشتاد روز؛ اقتباس محمدرضا جعفری، تهران: سازمان کتابهای طلائی وابسته به موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۲. (۲۵ ص) دور دن‌ی‌ا در ه‌ش‌ت‌اد روز؛ ت‌رج‌م‌ه ج‌م‌ال ص‌ن‌ع‌ت‌ن‌گ‌ار، م‌ش‌ه‌د: ۱۳۶۹. (۲۰۴ ص مصور) دور دنیا در هشتاد روز؛ ترجمه غزاله ابراهیمی، تهران: ۱۳۹۴. (۲۶۷ ص) دور دنیا در هشتاد روز؛ تصویرگران دو نویل، ال بنت؛ ترجمه فرزانه مهری، تهران: ۱۳۹۶. (۳۴۴ ص مصور)
[ "محمدحسین فروغی", "ژول ورن", "زبان فرانسوی", "The Fur Country", "جزیره اسرارآمیز", "رمان", "فرانسه", "انگلیس", "هند", "مهاراجه", "ساحل شرقی آمریکا", "ساحل غربی آمریکا", "اروپا", "کره زمین", "اردشیر نیک‌پور", "محمدرضا جعفری", "انتشارات امیرکبیر" ]
[ "دور دنیا در هشتاد روز", "ادبیات داستانی در دهه ۱۸۷۰ (میلادی)", "انگلستان در ادبیات داستانی", "ایالات متحده آمریکا در ادبیات ادستانی", "ایتالیا در ادبیات داستانی", "پیروان کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان در فرهنگ عامه", "خیال در ۱۸۷۲ (میلادی)", "ژاپن در ادبیات داستانی", "رمان‌های ۱۸۷۳ (میلادی)", "رمان‌های ژول ورن", "رمان‌های فرانسوی", "رمان‌های فرانسوی ۱۸۷۳ (میلادی)", "رمان‌های فرانسوی سده ۱۹ (میلادی)", "رمان‌های فرانسوی که بر پایه آن‌ها فیلم ساخته شده‌است", "رمان‌های فرانسوی که بر پایه آن‌ها نمایش‌نامه ساخته شده‌است", "رمان‌های واقع‌شده در ایالات متحده آمریکا", "رمان‌های واقع‌شده در ایتالیا", "رمان‌های واقع‌شده در چین", "رمان‌های واقع‌شده در دودمان چینگ", "رمان‌های واقع‌شده در دهه ۱۸۷۰ (میلادی)", "رمان‌های واقع‌شده در ژاپن", "رمان‌های واقع‌شده در سان‌فرانسیسکو", "رمان‌های واقع‌شده در فرانسه", "رمان‌های واقع‌شده در لندن", "رمان‌های واقع‌شده در لیورپول", "رمان‌های واقع‌شده در مصر", "رمان‌های واقع‌شده در نیویورک سیتی", "رمان‌های واقع‌شده در هند", "رمان‌های واقع‌شده در هنگ کنگ", "رمان‌های واقع‌شده در یوتا", "رمان‌هایی که بر پایه‌شان بازی ویدئویی ساخته شده", "رمان‌هایی که بر پایه‌شان برنامه تلویزیونی ساخته شده", "علمی تخیلی", "فرانسه در ادبیات داستانی", "لیورپول در ادبیات داستانی", "مصر در ادبیات داستانی", "هند در ادبیات داستانی", "هنگ کنگ در خیال", "یوتا در ادبیات داستانی" ]
2,239
چغازنبیل
0
179
0
[ "زیگورات چغازنبیل", "زيگورات چغازنبيل", "معبد چغازنبیل", "چغازنبيل", "معبد چغازنبيل", "چوغا زنبیل", "چوغا زنبيل" ]
false
57
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "زیگورات دوراونتاش (چغازنبیل)" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Choqa Zanbil 2.jpg" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "[[ایران]]، [[استان خوزستان]] ،[[شوش]]" }, { "Item1": "نوع", "Item2": "فرهنگی" }, { "Item1": "معیارها", "Item2": "iii, iv" }, { "Item1": "منطقه", "Item2": "[[آسیا]]" }, { "Item1": "تاریخ ثبت", "Item2": "[[۱۹۷۹]]" }, { "Item1": "طی نشست", "Item2": "سوم" }, { "Item1": "شماره ثبت ملی", "Item2": "۸۹۵" }, { "Item1": "دیرینگی", "Item2": "[[عیلام]]" }, { "Item1": "محل بنا", "Item2": "شوش" } ], "Title": "میراث جهانی یونسکو" }
به ایلامی زیگورات دوراونتاش (Ziggurat Dūr Untash) یا با نام امروزی چغازنبیل نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (عیلامی‌ها) و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. چغازنبیل بخش به‌جا مانده از شهر دوراونتاش است و در نزدیکی شوش (شهر باستانی) در استان خوزستان قرار دارد. این سازه در سال ۱۹۷۹ میلادی اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بین‌المللی برای آن ارزش استثنایی و جهانی قایل است. خاورشناسان چغازنبیل را نخستین ساختمان مذهبی ایران می‌دانند. جایگاه چغازنبیل در جنوب غربی ایران، در استان خوزستان و در شهرستان شوش واقع شده‌است. این سازه در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش (شهر باستانی) و ۳۵ کیلومتری غرب شهر باستانی شوشتر واقع است، اما به دلیل واقع شدن در غرب رودخانه دز، مرز این دو شهرستان، در تقسیمات کشوری جزء شهرستان شوش محسوب می‌گردد. این بنا در طول جغرافیایی ۴۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه و پهنای جغرافیایی ۳۲ دقیقه‌است. تاریخچه و ریشه نام عکس هوایی و راهنمای قسمتهای دوراونتاش این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ. م)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده‌است. مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شوش (شهر باستانی) و ۳۵ کیلومتری غرب شهر شوشتر، در نزدیکی منطقه باستانی هفت‌تپه است. دسترسی به این اثر باستانی از جاده‌ای انحرافی در جاده شوش به اهواز و همچنین از جاده شوشتر به هفت تپه (جاده کشت و صنعت کارون) مقدور است. زیگورات (/ˈzɪɡəræt/ ZIG-ər-at; اکدی ziqqurat, به سومری zaqāru) از زقوره اکدی سامی به معنای نوک، قله کوه ومکان مرتفع آمده و در ایران تلفظ این کلمه از مقالات رومن گیرشمن گرفته شده و بیشتر «زیگورات» خوانده شده‌است، این بنا در اصل از ابنیه سومری بوده که برای عبادت خدایان به شکل مرتفع ساخته می‌شده و در ممالک بین‌النهرین به وفور دیده می‌شود از این ابنیه به جا مانده همچون زیگورات اور، زیگورات اتمنانکی، زیگورات انلیل، زیگورات لارسا، زیگورات دور شاروکین در عراق نیز می‌توان نام برد. دوراونتاش نیز (Dur-Untash) از ترکیب دو واژه Dūr عیلامی به معنای مکان ومنزلگاه و اونتاش نام پادشاه عیلامی سازنده این بنا گرفته شده، واما زیگورات چغازنبیل نامی جدید است که جای خود را به نام عیلامی این بنا داده محققان غربی در مورد این نام آورده‌اند: باستان‌شناس فرانسوی Jean Bottéro در کتاب خود Ancestor of the West در صفحه ۸۸ در اشاره به نام اصلی این بنا ومعنی آن آورده: همچنین در کتاب خاورمیانه و آفریقا لغت‌نامه اماکن تاریخی نوشته Trudy Ring جلد چهارم صفحه ۱۸۶ در مورد نام این بنای تاریخی آمده: زیشان خان محقق تاریخی و روزنامه‌نگار بنگلادشی در کتاب خود سفری از هند، پاکستان و ایران پس از بازدید از این بنا در مورد آن در صفحه ۳۵۲ می‌نویسد: اونتاش گال پادشاه ایلام باستان است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده‌است. بنای چغازنبیل در میانه این شهر واقع شده‌است و مرتفع‌ترین بخش آن است. این نیایشگاه توسط اونتاش ناپیریش (حدود ۱۲۵۰ پ. م)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده‌است؛ و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن ایلامی ویران گردید. در سال ۱۸۹۰ میلادی زمین‌شناس سرشناس ژاک دو مورگان گزارش می‌دهد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. گویا شرکت نفت ایران در پی همین گزارش بود که پایه‌گذاری شد. پس از گذشت پنجاه سال مهندسانی که سرگرم فعالیت‌های نفتی در چغازنبیل بودند آجری را یافتند که روی آن نوشته‌هایی بود. آجر را برای باستان‌شناسانی که در شوش کاوش می‌کردند فرستادند و پس از آن یک زنجیره کاوشهایی در چغازنبیل صورت گرفت که به کشف معبد چغازنبیل و آثار مهم دیگری انجامید. سده‌های متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید، اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی‌دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیب‌های فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصا باقی مانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده‌است. بخش‌های مختلف چغازنبیل ساکنان محلی به تپه‌های غیرطبیعی، «چغا» می‌گویند و زنبیل نیز به معنی سبد می‌باشد و چون این محل تا قبل از حفاری به شکل سبد وارونه بوده، به آن چغازنبیل می‌گفتند. کلمه چغا در قسمت شمالی دشت خوزستان به معنی تپه آثار باستانی می‌باشد و موارد مکرر آن مانند: چغازنبیل (تپه باستانی به شکل زنبیل)، چغامیش (تپه باستانی به شکل میش)، چغاپهن (تپه باستانی پهن و بزرگ) و غیره به خوبی مشاهده می‌گردد. زیگورات Zigurat، در زبان سومری به معنی معبد چند طبقه و پله‌ای شکل می‌باشد. این بنا نخستین بار توسط «براون» Boraven کارشناس نیوزلندی شرکت نفت ایران و انگلیس در سال ۱۹۳۶ میلادی کشف گردید و طی سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ میلادی توسط رومن گیرشمن حفاری گردید. زیگورات چغازنبیل معبدی است بجامانده از دوره ایلام که توسط «اونتاش گال» و در سال (۱۲۴۰–۱۲۷۵ ق. م) برای خدای «اینشوشی‌ناک» (خدای حامی شهر شوش) ساخته شده‌است. معبد چغازنبیل درون‌شهری به نام «دوراونتاش» (دور، به معنی شهر و «اونتاش» نام سازنده شهر است) قرار گرفته که محوطه‌ای به طول و عرض حدود ۱۰۰۰× ۱۳۰۰ متر را در بر می‌گیرد و از سه حصار تو در توی خشتی تشکیل شده که به ترتیب: معبد اصلی (زیگورات) در مرکز حصار اول، کاخها و معابد کوچک در حصار دوم، آرامگاه‌های زیرزمینی سلطنتی و کاخ‌های سلطنتی و تصفیه خانه آب در حصار سوم، قرار دارند. عبادتگاه‌های دیگری برای خدایان و الهه‌های ایلام در چغازنبیل ساخته شده بود که عبارتند از: «نوسکو» Nusku (خدای آتش) «پی نیکیر» Pinikir (مادربزرگ خدایان) «ادد» Adad (خدای هوا) «نین الی» Nin - Ali (همسر خدای هوا) «شیموت» Shimut (خدای ایلام) «منزت» Manzat (همسر خدای ایلام) «نپراتپ» Nepratep (الهه‌های روزی دهنده) «روهوراتیر» Ruhuratir (خدای انزان) «هیشمتیک» Hishmitik (همسر خدای انزان) «گال» Gal (خدای بزرگ ایلام) «ایشنی کاراب» Ishni - karab (الهه سوگند) و دو معبد ناشناخته دیگر، واقع در کنار دروازه‌های غربی و جنوب شرقی حصار دوم. زیگورات در اصل ۵ طبقه بوده که هم‌اکنون تقریبا دو طبقه از آن باقی مانده‌است. اضلاع زیگورات چغازنبیل ۱۰۵× ۱۰۵ متر می‌باشد و ارتفاع آن از سطح زمین، حدود ۵۳ متر بوده که در حال حاضر ۲۵ متر از آن باقی مانده‌است. برخلاف احداث زیگورات‌های بین‌النهرینی که طبقات آنها بر روی یکدیگر قرار می‌گیرند، تمامی طبقات پنجگانه زیگورات چغازنبیل، به موازات یکدیگر و از سطح زمین احداث شده‌اند. به جز طبقات اول و پنجم که توخالی بوده و دارای الحاقاتی به شکل اتاق، بوده‌اند، بقیه طبقات توپر بوده که با خشت پر شده‌اند. بافت داخلی دیوارها از خشت و نمای بیرونی با آجر ساخته شده‌است. برخی از آجرهای بکاررفته در زیگورات، لعاب دار بوده و برخی دیگر دارای تزئیناتی به شکل گل میخ می‌باشند که در نوع خود از زمره قدیمی‌ترین کاشی‌های جهان به‌شمار می‌روند. دور تا دور زیگورات، آجرهایی به خط میخی ایلامی به چشم می‌خورد که خطوط نوشته شده، نام سازنده بنا و هدف از ساخت آن را نشان می‌دهد. در جبهه‌های شمال غربی و جنوب غربی، دو سکوی مدور دیده می‌شود که نظرات مختلفی از جمله سکوی قربانگاه، محل نصب مجسمه، ساعت خورشیدی، محل پیشگویی و ستاره‌شناسی، درباره وجود آنها ابراز شده‌است. تصفیه‌خانه آب چغازنبیل ، واقع در جبهه غربی معبد اصلی قرار دارد. این تصفیه‌خانه با بهره‌گیری از ظروف مرتبط ساخته شده و از این بابت قدیمی‌ترین تصفیه‌خانه دنیا محسوب می‌شود. رومن گیرشمن، حفار چغازنبیل، اعتقاد دارد که آب مورد مصرف تصفیه خانه از فاصله ۴۵ کیلومتری و توسط کانالی از رودخانه کرخه تامین می‌شده‌است. این درحالی است که رودخانه دز، در فاصله ۳ کیلومتری معبد قرار دارد. عدم تامین آب چغازنبیل از رودخانه دز، به خاطر اختلاف ارتفاع زیاد محوطه چغازنبیل با سطح رودخانه دز، می‌باشد. معبد چغازنبیل و شهر بزرگ آن «دوراونتاش» همانند بسیاری دیگر از شهرهای ایلام، در سال ۶۴۵ ق. م توسط متجاوزان آشوری به سرکردگی «آشوربانی‌پال» ویران گردید. چغازنبیل جزو معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است. در بعضی از کتب تاریخی قدیمی، شوش (شهر باستانی) را چغازنبیل نامیده‌اند. معیارهای ثبت اثر براساس آنچه در سایت یونسکو منتشر شده‌است، چغازنبیل از دو معیار سوم و چهارم از شش معیاری که در این سایت منتشر شده و هر اثر تاریخی برای ثبت در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو باید حداقل یکی از آنها را داشته باشد، برخوردار است. معیارهای سوم و چهارم به ترتیب این دو مورد هستند: «نمونه‌ای برجسته از نوعی بنا یا مجموعه معماری یا فن آوری یا منظره که نمایانگر مرحله یا مراحلی در سرگذشت انسان باشد» و «نمونه‌ای برجسته از یک سکونتگاه سنتی بشری یا استفاده از زمین، که معرف یک یا چند فرهنگ است، باشد. به ویژه مواقعی که تحت تاثیر تغییرات برگشت‌ناپذیر شده‌است». متن کتبه در چغازنبیل کتبه‌ای با متن زیر پیدا شد. تهرنگ (پلان) کلی زیگورات چغازنبیل و دیگر معابد پیرامون آن، همگی داخل یک حصار (حریم) مقدس قرار گرفته‌اند که گیرشمن برای این حریم واژه یونانی «تمنوس» را به کار برده‌است. حصار پیرامونی محوطه در حدود ۱۶۲۵ متر است که بنای چهارگوش زیگورات به اضلاع ۱۰۵/۲۰ × ۱۰۵/۲۰ متر (که اضلاع آن ۹۰ درجه از جهات جغرافیایی انحراف دارد) و بخشی از معبدها را دربر گرفته‌است. بدین ترتیب حیاطی در ابعاد ۴۰۰ × ۴۰۰ مترمربع در اطراف زیگورات به وجود آمده‌است. زیگورات در دو مرحله ساخته شد. در آغاز، بنای مربعی با حیاط مرکزی بود که نقشه آن به انباری بزرگ با اتاق‌های بی‌روزن شباهت داشت. ارتفاع دیوار در ۳ جبهه ۸ متر و در جبهه شمال شرقی ۱۳ متر بود و در میانه هر ضلع یک ورودی ایجاد شده بود که به حیاطی با کفی گودتر از زمین‌های اطراف راه می‌یافت. از حیاط به منظور برگزاری مراسم آیینی و مناسک مذهبی استفاده می‌شد اما حدود سال ۱۲۵۰ ق.م. اونتاش ناپیریشا مصمم می‌شود معبدهای یک طبقه نخستین را به زیگوراتی عظیم و رفیع در ۵ طبقه تبدیل کند تا چون کوهی مقدس در جلگه پست شوش خودنمایی کند. زیگورات ۵ طبقه داشت و به صورت هرم از پایین به بالا کوچکتر می‌شد. بر بالای آن، معبد کوچکی که ایلامی‌ها به آن «کوکونو» می‌گفتند ساخته شد که به دو ایزد حامی امپراتوری ایلام، ناپیریشا و این‌شوشینک اختصاص داشت. تفاوت زیگورات چغازنبیل با زیگورات‌های بین‌النهرین در این است که در آن منطقه، طبقات بالایی زیگورات‌ها روی طبقه زیرین بنا می‌شدند اما زیگورات چغازنبیل بدین شکل است که تمام طبقات شالوده مجزایی دارند و همه آنها از کف زمین بنیان گرفته‌اند. اندازه بلندی آغازین آن ۵۲ متر و ۵ طبقه بوده‌است. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی مانده‌است. زیر بنای چغازنبیل یک مربع ۱۰۵/۲۰ × ۱۰۵/۲۰ متر است، یعنی دو برابر یک زمین فوتبال. در سینما بخش عمده داستان فیلم الهه زیگورات در نزدیکی چغازنبیل روی می‌دهد. فهرست آثار میراث جهانی جدول مکانی میراث جهانی بر اساس منطقه
[ "ایران", "استان خوزستان", "شوش", "آسیا", "۱۹۷۹ (میلادی)", "عیلام", "عیلامی‌ها", "دوراونتاش", "شوش (شهر باستانی)", "فهرست آثار میراث جهانی", "شوشتر", "شهرستان شوش", "اونتاش گال", "ایلام باستان", "اینشوشیناک", "زیگورات", "هفت‌تپه", "اهواز", "هفت تپه", "اکدی", "رومن گیرشمن", "بین‌النهرین", "زیگورات اور", "زیگورات انلیل", "عراق", "اونتاش ناپیریش", "آشور بانیپال", "ژاک دو مورگان", "عیسی بهنام", "هنر و مردم", "پهلوی دوم", "خشت", "آثار باستانی", "چغامیش", "شرکت نفت ایران و انگلیس", "اونتاش ناپیریشا", "اینشوشی‌ناک", "گال", "خط میخی", "ایلام (تمدن)", "ساعت خورشیدی", "پیشگویی", "ستاره‌شناسی", "رودخانه کرخه", "رودخانه دز", "آشوربانی‌پال", "یونسکو", "فهرست میراث جهانی یونسکو", "یونانی", "میان‌رودان", "الهه زیگورات", "جدول مکانی میراث جهانی بر اساس منطقه" ]
[ "استان خوزستان", "بناهای تاریخی استان خوزستان", "بناهای تاریخی ایران", "پرستشگاه‌های شرق نزدیک باستان", "جاذبه‌های گردشگری استان خوزستان", "اهرام در ایران", "زیگورات‌ها", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در استان خوزستان", "شهرستان شوش", "قلعه‌های استان خوزستان", "قلعه‌ها در ایران", "معماری ایرانی", "مناطق مسکونی پیشین در استان خوزستان", "میراث جهانی یونسکو در ایران", "نیایشگاه‌های باستانی ایران", "تپه‌های باستانی شهرستان شوش" ]
2,240
رضوانشهر (اشکذر)
2
15
0
[ "رضوانشهر (يزد)", "رضوانشهر اشكذر", "رضوانشهر(اشكذر)", "رضوانشهر یزد", "رضوانشهر يزد", "رضوانشهر (اشكذر)", "رضوانشهر (یزد)" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رضوانشهر یا مجومرد یکی از محلات شهر اشکذر در مرکز شهرستان اشکذر استان یزد است. نام گذاری نام قدیمی این منطقه مجومرد است. .در بعضی از منابع "مجومرد" را در زبان زرتشتیان باستان جمع کلمه "مجمر" به معنای آتشدان میدانسته‌اند درخواست جدایی از شهر اشکذر مردم این منطقه سالهاست خواستار جدایی آن از شهر اشکذر و ایجاد و استقرار شهرداری مجومرد هستند. آثار تاریخی مسجد ریگ مسجدی است با ۷۰۰ سال قدمت که در زیر شنهای روان مدفون بود و کسی از وجود آن خبر نداشت در سال ۱۳۷۰ بطور اتفاقی کشف شد (باخواب دیدن یکی ازاهالی که دراین مکان مسجدی هست) این مسجد تاریخی دارای ۲۱ قبر کاشی‌کاری شده می‌باشد که مهم‌ترین آن قبر سید کمال‌الدین و سید جمال‌الدین می‌باشد و این دو در سال ۸۴۸ هجری قمری فوت نموده‌اند.
[ "استان یزد", "اشکذر", "مسجد ریگ", "سید جمال‌الدین", "هجری قمری" ]
[ "شهرستان اشکذر", "شهرهای استان یزد", "مناطق مسکونی در استان یزد" ]
2,241
ژول ورن
1
297
0
[]
false
144
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "ژول ورن" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Félix Nadar 1820-1910 portraits Jules Verne (restoration).jpg" }, { "Item1": "توضیح تصویر", "Item2": "ژول ورن در سن پنجاه سالگی" }, { "Item1": "نام اصلی", "Item2": "'''ژول گابریل ورن'''" }, { "Item1": "محل تولد", "Item2": "[[نانت]]، [[فرانسه]]" }, { "Item1": "محل مرگ", "Item2": "[[امیان]]، [[فرانسه]]" }, { "Item1": "پیشه", "Item2": "[[رمان‌نویس]]، [[نمایشنامه‌نویس]]، [[شاعر]]" }, { "Item1": "سال‌های نویسندگی", "Item2": "۱۹۰۵–۱۸۵۰" }, { "Item1": "سبک نوشتاری", "Item2": "[[علمی–تخیلی]]" }, { "Item1": "کتاب‌ها", "Item2": "[[ناخدای دانوب]]، [[دور دنیا در هشتاد روز]]، [[میشل استروگف]]، [[پنج هفته در بالن]]، [[بیست هزار فرسنگ زیر دریا]]، [[جزیره اسرارآمیز]]، [[نجات یافتگان کشتی شانسلور]]" }, { "Item1": "همسر", "Item2": "مورل ورن" }, { "Item1": "فرزندان", "Item2": "[[میشل ورن]]" }, { "Item1": "حوزه", "Item2": "نویسنده علمی-تخیلی" }, { "Item1": "امضا", "Item2": "Firma de Julio Verne.svg" } ], "Title": "شاعر و نویسنده" }
The Carpathian Castle، کرابان انعطاف‌ناپذیر ژول گابریل ورن (۱۹۰۵–۱۸۲۸) نویسنده، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی بود که بیشتر شهرتش را مدیون نگارش کتاب‌های ماجرایی‌اش است که دنیای داستان‌های علمی–تخیلی را دگرگون کرد. ژول ورن در هشتم فوریه (۱۸۲۸) در یک خانواده مرفه در منطقه بندری شهر نانت فرانسه متولد شد. به خواست پدرش تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان برد، اما ذوق نمایشنامه‌نویسی و رمان‌نویسی او را بر آن داشت که کم‌کم به سوی ادبیات کشیده شود. اگر چه در ابتدا در این کار موفق نبود و از دیدگاه مالی هم در مضیقه قرار گرفته بود، اما پس از آن به سرعت پیشرفت کرد. همکاری ورن با انتشارات پیر-ژول اتزل منجر به خلق مجموعه سفرهای شگفت‌انگیز شد که مجموعه داستان‌هایی ماجراجویانه و محبوب بودند و مهم‌ترین آن‌ها عبارت بودند از سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰)، و دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳). او در مقام دومین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایشان از سال ۱۹۷۹ تاکنون، بیشترین ترجمه را به زبان‌های گوناگون جهان داشته‌اند. پیش و پس از او به‌ترتیب آگاتا کریستی و شکسپیر جا دارند. در آغاز آثار ژول ورن تنها در میان کودکان طرفداران و علاقه‌مندانی داشت تا آن که منتقد و نویسنده‌ای به نام مارسل موره (۱۹۶۹–۱۸۸۷) چندین کتاب و رساله درباره ژول ورن نوشت و او را چنان‌که بود به دنیا معرفی کرد. مارسل موره در دو کتاب: «ژول ورن بسیار شگفت‌انگیز» (۱۹۶۰) و «اکتشافات ژول ورن» (۱۹۶۳) ژول ورن را به دنیا شناساند و از آن به بعد دوستداران ادب با نظر جدی‌تری به ژول ورن می‌نگرند. ژول ورن که هفتاد و هفت سال (۱۹۰۵–۱۸۲۹) زندگی کرد، نزدیک به هشتاد داستان بلند و کوتاه و رساله پژوهشی و مقاله نوشته‌است. مانند تاریخ مصر و فرانسه و مستعمره‌هایش (۱۸۶۸) تاریخ رهنوردیهای بزرگ و رهنوردیهای بزرگ (۱۸۷۸) کریستف کلمب (۱۸۸۳) و افزون بر آن پانزده نمایشنامه نوشته که در آن دوره بر روی صحنه رفته‌است. شهرت او با سه داستان بلند مشهورش پنج هفته در بالن و رهنوردی به میان زمین و از ماه به زمین آغاز شد. در عصری که نویسندگان خوش قریحه و چیره‌دستی چون بالزاک، دیکنز، الکساندر دوما، تولستوی، داستایوفسکی، تورگنیف، فلوبر، استاندال، جورج الیوت و امیل زولا و ده‌ها نویسنده نامدار دیگر زندگی می‌کردند، ژول ورن موفق شد جایگاه خود را به عنوان نویسنده و گردآور ورزیده در میان این مشاهیر تثبیت کند. وی با پیش بینی‌های ارزنده و روشن بینانه خود، چراغ راهنمای نوآوران و دانشمندان در نیم و حتی یک سده پس از آن گردید. امروزه کشتی هسته‌ای ناتیلوس به افتخار کشتی افسانه‌ای به همین نام در اثر نامدار او بیست هزار فرسنگ زیر دریا نامگذاری گردیده‌است. زندگی ژول ورن در ۸ فوریه ۱۸۲۸ در شهر نانت متولد شد. پدرش پیر ورن در سال ۱۸۲۷ با دختری از نانت ازدواج کرده بود. هر چند که خانواده دختر بسیار توانگر بودند، پیر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت به کار وکالت پرداخت. ژول ورن برادری به نام پل (۱۸۹۷–۱۸۲۹) و سه خواهر به نام‌های آنا، ماتیلد و ماری داشت. در سال (۱۸۳۹) سوار بر کشتی خودش به نخستین دریانوردی دور و درازش پرداخت و به هند رفت. پس از بازگشت، در سال (۱۸۴۴) در دبیرستان نانت نام‌نویسی کرد و به آموختن سخنوری و فلسفه روی آورد. پس از گرفتن گواهینامه، به پیشنهاد پدر به کارهای حقوقی مشغول شد. هم‌زمان به نوشتن نمایشنامه و اندوه نمایش (تراژدی) می‌پرداخت ولی خانواده‌اش برای نوشتن داستان‌های غم‌انگیز به او اعتراض می‌کردند و به همین علت کما بیش از این کار دست کشید. نسخه پاورقی چاپ شده هتزل از ماجراهای کاپیتان هاتراس در سال (۱۸۴۸) با گرفتن اجازه از پدر برای ادامه آموختن در رشته حقوق به پاریس رفت و در آنجا با استفاده از فرصت می‌کوشید تا نمایشنامه‌های خود را به روی صحنه ببرد. با این حال کارها آن طور که جوان ساده‌دل شهرستانی می‌اندیشید پیش نمی‌رفتند، پدر ماهانه اندکی برای او می‌فرستاد و او ناچار برای گذران زندگی و هزینه تحصیل باید با دشواری می‌کوشید و در عین حال صرفه‌جویی نیز می‌کرد. یک بار برای تهیه پول بلیت نمایش شکسپیر ناچار شد سه روز غذا نخورد. با وجود این سختی‌ها همچنان از کار نوشتن بازنمی‌ماند و به آفریدن نوشته‌های گرانمایه خود ادامه می‌داد. در همین اوقات با الکساندر دوما آشنا شد. او که دلبسته ذوق و قریحه ژول ورن جوان شده بود، وی را زیر و بال و پر خود گرفت و حتی برای دیدن نمایشنامه‌ها او را به لژ ویژه خود می‌فرستاد. در سال ۱۸۴۹ با الهام از دوما سه نمایشنامه می‌نویسد که یکی را دومای پدر می‌پسندد و در سال ۱۸۵۰ نمایشنامه یاد شده به نام «پوشال‌های برباد رفته» در نمایش‌خانه (تئاتر) تاریخی بر روی صحنه می‌رود و با موفقیت نسبی روبرو می‌شود. در کنار اینها، ژول ورن ادامه تحصیل در رشته حقوق را فراموش نکرد و به درخواست پدرش پس از فراغت از تحصیل در شهر نانت به کار دادگویی پرداخت. با این حال عشق به نویسندگی او را رها نمی‌کرد و مجددا روانه پاریس شد. برای گذران زندگی ناچار به تدریس شد و در آن حال به نوشتن می‌پرداخت و دستاورد آن روزگار چند داستان است که سال‌ها بعد با نام فضانوردی‌های شگفت انتشار یافت. در سال ۱۸۵۲ ژول ورن نخستین نوشته بزرگ خود را به نام را که داستانی تاریخی درباره جنگ‌ها و برخوردهای هندوها و دورگه‌های پرونی و اسپانیولی بود در رشته انتشارات دیرینکده خانواده‌ها چاپ کرد. نویسنده ۲۴ ساله فرانسوی اکنون به چنان نام‌آوری رسیده بود که در همه محفل‌های ادبی راجع به ذوق و قریحه و پهناوری دانسته‌های او به ویژه در رشته گیتی‌شناسی گفتگو می‌شد. در سال ۱۸۵۳ نمایشنامه دیگر ژول ورن در نمایش‌خانه لیریک با کامیابی فراوانی روبرو شد. سال بعد نخستین داستان بلند خود به نام منتشر کرد و در این حال از نوشتن نمایشنامه نیز دست برنمی‌داشت. در سال ۱۸۵۷ با همسر آینده‌اش که بیوه‌ای بیست و شش ساله بود آشنا گردید و سپس با وی ازدواج کرد. در سال‌های ۱۸۵۹ تا ۱۸۶۱ به سفرهای پژوهشی در اسکاتلند و نروژ اسکاندیناوی پرداخت. پس از بازگشت اپرایی را بر روی صحنه برد. در ۳ اوت ۱۸۶۱ میشل ورن تنها فرزند وی به دنیا آمد. بنگاه نشر هتزل پوستر تبلیغاتی بنگاه نشر هتزل که به معرفی آثار ژول ورن پرداخته، سال ۱۸۸۹ میلادی ژول ورن در سال ۱۸۶۲ با ناشری به نام قرارداد فروش کتاب نامدار خود پنج هفته در بالن را امضا نمود. همکاری این دو بیست سال ادامه یافت. بالاخره ژول ورن دریافت که استعداد او در داستان‌نویسی است و ابتدا فرانسه و در اندک زمانی پس از آن تمام دنیا از وجود این نویسنده آفریننده آگاه گردید. هتزل که اینک ستاره‌ای را یافته بود به ژول ورن پیشنهاد همکاری با ماهنامه‌ای به نام آموزش و سرگرمی‌ها را داد. او این پیشنهاد را پذیرفت و در ۲۰ مارس ۱۶۶۴ ماجراهای کاپیتان هاتراس را در آن به گونه پاورقی منتشر نمود و سپس آن را به صورت کتابی درآورد و در سال ۱۸۶۵ رهنوردی به میان زمین و سپس از زمین به ماه را به نام خط سیر یکراست در ۹۷ ساعت و۲۰ دقیقه چاپ کرد. با این حال نباید فراموش کرد که روزنامه جدی و پر خواننده دبا گفتمان‌های پاورقی از زمین به کره ماه و رهنوردی به دور ماه را چاپ کرده‌است. در سال ۱۸۶۶ که ژول ورن به اوج نام‌آوری و کامیابی خود رسیده بود برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل گذاشت. این قایق ماهیگیری دفتر کار و مرکز مطالعه او شمرده می‌شد و هنگامی که در دریای مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی می‌راند، درهمان هنگام به اندیشیدن می‌پرداخت و دستاورد اندیشه‌های خود را به گونه اثرهای جاودانی به روی کاغذ می‌آورد. در سال ۱۸۶۷ به همراه برادرش پل با کشتی مجهزی به نام گریت ایسترن رهسپار آمریکا شد و در بازگشت شاهکار ارزنده خود به نام بیست هزار فرسنگ زیر دریا را نوشت. در سال ۱۸۷۲ به شهر امیان زادبوم همسرش رفت و در آنجا اقامت کرد. دو سال پس از آن یک مهمانخانه خودمانی و این بار یک کشتی گردشی واقعی خرید و نام آن را سن میشل دوم گذاشت دور دنیا در هشتاد روز را به روی صحنه برد که اجرای آن دو سال با موفقیت تمام ادامه یافت. ژول ورن در سال ۱۸۷۱ پدر و در سال ۱۸۸۷ مادر خود را از دست داد. در سال ۱۸۹۷ برادرش پل رخت به سرزمین دیگر کشید و خود وی در سال ۱۹۰۲ دچار آب‌مروارید گردید. اگر چه که در سالهای نام‌آوری و سرافرازی چنین یاد کرده‌است: «من هیچ گلایه‌ای از زیستن ندارم کم و بیش هر آنچه را می‌خواسته‌ام، بدست آورده‌ام.» در سال ۱۸۸۷–۱۸۸۶ پس از یک درام خانوادگی که به تیراندازی برادرزاده‌اش به سوی او انجامید و با دو گلوله زخمی‌اش ساخت و هیچ‌کس هم دلیلش را ندانست، ژول ورن به دنباله کار خود در شورای شهر امیان که از چندی پیش به آن سرگرم بود، پرداخت. این جور به نظر می‌رسد که شخصیت اداری و نویسندگی وی ناهمسازی ندارند و به خوبی یکدیگر را می‌پذیرند. در سال ۱۸۹۲ به خواهرانش می‌نویسد: پاریس دیگر مرا نخواهد دید. زندگی‌نامه نویسان ژول ورن او را در سال‌های ۱۹۰۵–۱۸۸۴ خاموش افسرده و سرخورده توصیف کرده و این برداشت را از یکی از نامه‌هایی که برای خواهرش فرستاده بدست آورده‌اند: «هر جور خوشی و شادی برایم برنتافتنی شده و شخصیت و منش من به کل تغییر کرده و کوفت‌هایی بر من راه یافته که هرگز از آن رهایی نخواهم یافت.» هرچند که با استناد به نوشته‌های دیگر عکس این دیدگاه رفتاری نیز بیان شده‌است. زیرا او تا وقتی که می‌توانست قلم به دست گیرد دست از تکاپو برنداشت. حتی یک بار در نزد نویسنده ایتالیایی دوآمی چیس گفته بود: زمانی که من کاری ندارم، احساس می‌کنم که زندگی از هستی‌ام رخت بر بسته‌است. او همچنان به خواندن نوشته‌های ادگار آلن پو که بسیار به آن دلبسته بود نوشتن دراز داستان نامدارش ابوالهول یخ‌ها دنباله می‌داد و تا ۲۴ مارس ۱۹۰۵ که به ابدیت پیوست ده کتاب دیگر نوشت. ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ بر اثر بیماری دیابت، در شهر امیان درگذشت. آثار رمان‌های منتشر شده در زمان حیات ژول ورن ردیف سال انتشار عنوان فارسی ۱ ۱۸۶۳ پنج هفته در بالن ۲ ۱۸۶۶ ماجراهای کاپیتان هاتراس ۳ ۱۸۶۷ سفر به اعماق زمین ۴ ۱۸۶۸ از زمین تا کره ماه ۵ ۱۸۶۷–۶۸ فرزندان کاپیتان گرانت(فرزندان ناخدا گرانت) ۶ ۱۸۷۱ بیست هزار فرسنگ زیر دریا ۷ ۱۸۷۰ در مدار ماه ۸ ۱۸۷۱ شهر شناور ۹ ۱۸۷۲ ماجراهای آفریقا ۱۰ ۱۸۷۳ سوداگران پوست(کشور خزها) ۱۱ ۱۸۷۳ دور دنیا در هشتاد روز ۱۲ ۱۸۷۴–۵ جزیره اسرارآمیز(جزیره ناشناخته) ۱۳ ۱۸۷۵ نجات یافتگان کشتی شانسلور(کشتی شکستگان) ۱۴ ۱۸۷۶ میشل استروگف ۱۵ ۱۸۷۷ هکتور سرواداک(در سیارات چه می‌گذرد) ۱۶ ۱۸۷۷ اسرار معدن زغال سنگ ۱۷ ۱۸۷۸ کاپیتان ۱۵ساله ۱۸ ۱۸۷۹ پانصد میلیون ثروت ۱۹ ۱۸۷۹ دیوار چین(گرفتاری‌های یک چینی در چین) ۲۰ ۱۸۸۰ خانه متحرک ۲۱ ۱۸۸۱ هشتصد فرسنگ در آمازون(جنگل‌های تاریک آمازون) ۲۲ ۱۸۸۲ مدرسه رابینسون‌ها(جزیره وحشیان) ۲۳ ۱۸۸۲ اشعه سبز ۲۴ ۱۸۸۳ ۲۵ ۱۸۸۴ ستاره جنوب ۲۶ ۱۸۸۴ جزیره‌ای در آتش ۲۷ ۱۸۸۵ ماتیاس ساندورف ۲۸ ۱۸۸۶ بلیت لاتاری(جایزه بزرگ) (شانس بزرگ) ۲۹ ۱۸۸۶ روبر فاتح ۳۰ ۱۸۸۷ شمال در برابر جنوب ۳۱ ۱۸۸۷ پرواز به فرانسه ۳۲ ۱۸۸۸ تعطیلات دوساله(آوارگان جزیره) ۳۳ ۱۸۸۹ خانواده ناشناس ۳۴ ۱۸۸۹ خرید قطب شمال ۳۵ ۱۸۹۰ سزار کازابل(آقای سزار) ۳۶ ۱۸۹۱ گمشدگان اقیانوس ۳۷ ۱۸۹۲ قلعه کارپات‌ها(قلعه مرموز) ۳۸ ۱۸۹۲ کلادیوس بومبارناک ۳۹ ۱۸۹۳ بونهام ۴۰ ۱۸۹۴ کاپیتان آنتیفر ۴۱ ۱۸۹۵ جزیره پروپیلر ۴۲ ۱۸۹۶ دربرابر پرچم(تونل زیردریایی) ۴۳ ۱۸۹۶ کلوویس داردنتور ۴۴ ۱۸۹۷ اسرار قطب جنوب(ابولهول یخ‌ها) ۴۵ ۱۸۹۸ اورینوکو باشکوه ۴۶ ۱۸۹۹ اراده یک عجیب و غریب ۴۷ ۱۹۰۰ پرچم دورافتاده ۴۸ ۱۹۰۱ روستای هوا ۴۹ ۱۹۰۱ اژدهای دریایی ۵۰ ۱۹۰۲ برادران ماجراجو ۵۱ ۱۹۰۳ کمک هزینه تحصیلی ۵۲ ۱۹۰۴ یک درام در لیونی(حادثه در لیونی) ۵۳ ۱۹۰۴ صاحب جهان(ارباب گیتی) ۵۴ ۱۹۰۵ هجوم دریا(سفر به صحرای اسرارآمیز) رمان‌هایی منتشر شده پس از مرگ ژول ورن این رمان‌ها توسط خود ژول ورن نگارش شده بود که پس از مرگش توسط پسرش مایکل ورن ویرایش و منتشر شد. ردیف سال انتشار عنوان فارسی ۱ ۱۹۰۵ فانوس دریایی آخر دنیا ۲ ۱۹۰۶ آتشفشان طلا ۳ ۱۹۰۷ آژانس مسافرتی تامپسون ۴ ۱۹۰۸ شکار شهاب ۵ ۱۹۰۸ ناخدای دانوب ۶ ۱۹۰۹ وارثان آقای جاناتان ۷ ۱۹۱۰ The Secret of Wilhelm Storitz ۸ ۱۹۱۹ ماموریت بار ساک نویسندگان علمی-تخیلی
[ "نانت", "فرانسه", "امیان", "رمان‌نویس", "نمایشنامه‌نویس", "شاعر", "علمی–تخیلی", "ناخدای دانوب", "دور دنیا در هشتاد روز", "میشل استروگف", "پنج هفته در بالن", "بیست هزار فرسنگ زیر دریا", "جزیره اسرارآمیز", "نجات یافتگان کشتی شانسلور", "میشل ورن", "کلودیوس بومبارناک", "نویسنده", "نمایش‌نامه‌نویس", "۸ فوریه", "حقوق", "پیر-ژول اتزل", "سفرهای شگفت‌انگیز", "سفر به مرکز زمین", "ترجمه", "آگاتا کریستی", "شکسپیر", "تاریخ", "مصر", "کریستف کلمب", "نمایشنامه", "رهنوردی به میان زمین", "از ماه به زمین", "بالزاک", "چارلز دیکنز", "الکساندر دوما", "تولستوی", "داستایوفسکی", "تورگنیف", "فلوبر", "استاندال", "جورج الیوت", "امیل زولا", "کشتی هسته‌ای ناتیلوس", "هند", "اندوه نمایش", "پاریس", "فضانوردی‌های شگفت", "هندو", "پرونی", "اسپانیولی", "گیتی‌شناسی", "لیریک", "اسکاتلند", "نروژ", "اسکاندیناوی", "ماجراهای کاپیتان هاتراس", "پاورقی", "از زمین به ماه", "خط سیر یکراست", "دبا", "مانش", "رودخانه سن", "گریت ایسترن", "آب‌مروارید", "ادگار آلن پو", "ابوالهول یخ‌ها", "دیابت", "سفر به اعماق زمین", "از زمین تا کره ماه", "فرزندان کاپیتان گرانت", "در مدار ماه", "شهر شناور", "ماجراهای آفریقا", "سوداگران پوست", "هکتور سرواداک", "اسرار معدن زغال سنگ", "کاپیتان ۱۵ساله", "پانصد میلیون ثروت", "دیوار چین (رمان)", "خانه متحرک", "هشتصد فرسنگ در آمازون", "مدرسه رابینسون‌ها", "اشعه سبز (رمان)", "ستاره جنوب", "جزیره‌ای در آتش", "ماتیاس ساندورف", "بلیت لاتاری", "روبر فاتح", "شمال در برابر جنوب", "پرواز به فرانسه", "تعطیلات دوساله", "خانواده ناشناس", "خرید قطب شمال", "سزار کازابل", "گمشدگان اقیانوس", "قلعه کارپات‌ها", "کلادیوس بومبارناک", "بونهام", "کاپیتان آنتیفر", "جزیره پروپیلر", "دربرابر پرچم", "کلوویس داردنتور", "اسرار قطب جنوب", "اورینوکو باشکوه", "اراده یک عجیب و غریب", "پرچم دورافتاده", "روستای هوا", "اژدهای دریایی (رمان)", "برادران ماجراجو", "کمک هزینه تحصیلی (رمان)", "یک درام در لیونی", "صاحب جهان (رمان)", "هجوم دریا", "فانوس دریایی آخر دنیا", "آتشفشان طلا", "آژانس مسافرتی تامپسون", "شکار شهاب", "وارثان آقای جاناتان", "مأموریت بار ساک", "نویسندگان علمی-تخیلی" ]
[ "ژول ورن", "اهالی فرانسه با نژاد اسکاتلندی", "اهالی نانت", "دادارباوران", "دادارباوران اهل فرانسه", "درگذشتگان ۱۹۰۵ (میلادی)", "درگذشتگان به علت دیابت", "دلالان بورس", "رمان‌نویسان اهل فرانسه", "رمان‌نویسان سده ۱۹ (میلادی)", "رمان‌نویسان سده ۱۹ (میلادی) اهل فرانسه", "رمان‌نویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل فرانسه", "زادگان ۱۸۲۸ (میلادی)", "شاعران اهل فرانسه", "شاعران فرانسوی سده ۱۹ (میلادی)", "شاعران مرد", "شاعران مرد اهل فرانسه", "شوالیه‌های لژیون دونور", "علمی تخیلی", "فرانسوی‌های عضو کلیسای کاتولیک روم", "نمایشنامه‌نویسان مرد اهل فرانسه", "نمایش‌نامه‌نویسان سده ۱۹ (میلادی) اهل فرانسه", "نویسندگان اهل پی دو لا لوآر", "نویسندگان اهل فرانسه", "نویسندگان دریانوردی", "نویسندگان سده ۱۹ (میلادی) اهل فرانسه", "نویسندگان علمی تخیلی اهل فرانسه", "نویسندگان مرد اهل فرانسه" ]
2,242
فهرست فضانوردان
0
1,073
0
[]
false
566
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فهرستی از نام فضانوردان به ترتیب حروف الفبای انگلیسی: A جوزف ام. آکابا — اس‌تی‌اس-۱۱۹, Soyuz TMA-04M لورن آکتون — اس‌تی‌اس-۵۱-اف مایکل جی آدامز (۱۹۳۰–۱۹۶۷) — نورث امریکن ایکس-۱۵ جیمز سی آدامسن — اس‌تی‌اس-۲۸, اس‌تی‌اس-۴۳ ویکتور میخائیلوویچ آفاناسیف — Soyuz TM-11, Soyuz TM-18, Soyuz TM-29, Soyuz TM-33/32 تامس اکرز — اس‌تی‌اس-۴۱, اس‌تی‌اس-۴۹, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۷۹ ولادیمیر آکسیونوف — Soyuz 22, Soyuz T-2 باز آلدرین (formerly Edwin A. Aldrin) — جمینای ۱۲, آپولو ۱۱ الکساندر پانایوتف الکساندرف — Soyuz TM-5 الکساندر پاولویچ الکساندرف — Soyuz T-9, Soyuz TM-3 اندرو ام‌الن — اس‌تی‌اس-۴۶, اس‌تی‌اس-۶۲, اس‌تی‌اس-۷۵ جوزف پی الن — اس‌تی‌اس-۵, اس‌تی‌اس-۵۱-ای اسکات آلتمن — اس‌تی‌اس-۹۰, اس‌تی‌اس-۱۰۶, اس‌تی‌اس-۱۰۹, اس‌تی‌اس-۱۲۵ ویلیام آندرس — آپولو ۸ کلایتون اندرسون — اس‌تی‌اس-۱۱۷/اس‌تی‌اس-۱۲۰, اس‌تی‌اس-۱۳۱ مایکل پی. اندرسون, (۱۹۵۹–۲۰۰۳) — اس‌تی‌اس-۸۹, اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died in the Space Shuttle Columbia in 2003. (Claudie André-Deshays – see فهرست فضانوردان) دومینیک ای. آنتونلی — اس‌تی‌اس-۱۱۹, اس‌تی‌اس-۱۳۲ جروم اپت — اس‌تی‌اس-۳۷, اس‌تی‌اس-۴۷, STS-59, اس‌تی‌اس-۷۹ لی آرچامبولت — اس‌تی‌اس-۱۱۷, اس‌تی‌اس-۱۱۹ نیل آرمسترانگ (۱۹۳۰–۲۰۱۲) — جمینای ۸, آپولو ۱۱. First person to walk on the Moon. ریچارد آر. آرنولد — اس‌تی‌اس-۱۱۹ آناتولی آرتسبارسکی — Soyuz TM-12 یوری آرتوکین (۱۹۳۰–۱۹۹۸) — Soyuz 14 جفری اشبی — اس‌تی‌اس-۹۳, اس‌تی‌اس-۱۰۰, اس‌تی‌اس-۱۱۲ اولگ آتکوف — سایوز تی-۱۰/11 توکتار آوباکیروف — Soyuz TM-13/12 سرگئی آودیف — Soyuz TM-15, Soyuz TM-22 B جیمز پی بیگین, M.D. — اس‌تی‌اس-۲۹, اس‌تی‌اس-۴۰ الن اس بیکر, M.D. 5px — اس‌تی‌اس-۳۴, اس‌تی‌اس-۵۰, اس‌تی‌اس-۷۱ مایکل ای بیکر — اس‌تی‌اس-۴۳, اس‌تی‌اس-۵۲, اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۸۱ الکساندر نیکولایویچ بالاندین — Soyuz TM-9 مایکل بارت (فضانورد), M.D. — Soyuz TMA-14, اس‌تی‌اس-۱۳۳ دنیل تی بری — اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۹۶, اس‌تی‌اس-۱۰۵ جان-دیوید اف بارتو — اس‌تی‌اس-۵۱-اف چارلز باست (۱۹۳۱–۱۹۶۶) — No flights. Originally assigned to جمینای ۹-آ. یوری باتورین — Soyuz TM-28/27, Soyuz TM-32/31 پاتریک بودری — اس‌تی‌اس-۵۱-گ آلن بین — آپولو ۱۲, Skylab 3 روبرت ال. بهنکن — اس‌تی‌اس-۱۲۳, اس‌تی‌اس-۱۳۰ ایوان بلا — Soyuz TM-29/28 پاول بلیایف (۱۹۲۵–۱۹۷۰) — وسخود-۲ گئورگی برگوی (۱۹۲۱–۱۹۹۵) — سایوز-۳ آناتولی برزووی (۱۹۴۲—۲۰۱۴) — Soyuz T-5/7 برایان بینی — SpaceShipOne flight 17P جان ئی بلاها — اس‌تی‌اس-۲۹, اس‌تی‌اس-۳۳, اس‌تی‌اس-۴۳, STS-58, اس‌تی‌اس-۷۹/اس‌تی‌اس-۸۱ مایکل جی بلومفیلد — اس‌تی‌اس-۸۶, اس‌تی‌اس-۹۷, اس‌تی‌اس-۱۱۰ گویون بلوفورد — اس‌تی‌اس-۸, اس‌تی‌اس-۶۱-ای, اس‌تی‌اس-۳۹, STS-53 کارول جی بوبکو — اس‌تی‌اس-۶, اس‌تی‌اس-۵۱-دی, اس‌تی‌اس-۵۱-جی اریک بو — اس‌تی‌اس-۱۲۶, اس‌تی‌اس-۱۳۳ چارلز بولدن— اس‌تی‌اس-۶۱-سی, اس‌تی‌اس-۳۱, STS-45, اس‌تی‌اس-۶۰ روبرتا بوندار, M.D. 5px — STS-42 والنتین بوندرنکو (1937–1961) - no flights. Died in fire while training in pure oxygen (three weeks before Gagarins flight). آندری بوریسنکو — Soyuz TMA-21 فرانک بورمن — جمینای ۷, آپولو ۸ استیون بوون (فضانورد) — اس‌تی‌اس-۱۲۶, اس‌تی‌اس-۱۳۲, اس‌تی‌اس-۱۳۳ کن باورساکس — اس‌تی‌اس-۵۰, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۷۳, اس‌تی‌اس-۸۲, اس‌تی‌اس-۱۱۳/Soyuz TMA-1 چارلز ئی بردی جونیور, M.D. (1951–2006) — اس‌تی‌اس-۷۸ ونس براند — پروژه آزمایشی آپولو–سایوز, اس‌تی‌اس-۵, اس‌تی‌اس-۴۱-بی, اس‌تی‌اس-۳۵ دنیل براندنشتاین — اس‌تی‌اس-۸, اس‌تی‌اس-۵۱-گ, اس‌تی‌اس-۳۲, اس‌تی‌اس-۴۹ رونالدوف برسنیک – اس‌تی‌اس-۱۲۹ روی دی بریج جونیور — اس‌تی‌اس-۵۱-اف کرتیس براون — اس‌تی‌اس-۴۷, اس‌تی‌اس-۶۶, اس‌تی‌اس-۷۷, اس‌تی‌اس-۸۵, اس‌تی‌اس-۹۵, اس‌تی‌اس-۱۰۳ دیوید ام. براون (۱۹۵۶–۲۰۰۳) — اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the Columbia مارک ان براون — اس‌تی‌اس-۲۸, اس‌تی‌اس-۴۸ جیمز بچلی — اس‌تی‌اس-۵۱-سی, اس‌تی‌اس-۶۱-ای, اس‌تی‌اس-۲۹, اس‌تی‌اس-۴۸ جی سی باکی, M.D. — اس‌تی‌اس-۹۰ نیکولای بودارین — اس‌تی‌اس-۷۱/Soyuz TM-21, Soyuz TM-27, اس‌تی‌اس-۱۱۳/Soyuz TMA-1 جان اس. بول (۱۹۳۴–۲۰۰۸) — No flights. دنیل سی بربنک — اس‌تی‌اس-۱۰۶, اس‌تی‌اس-۱۱۵, Soyuz TMA-22 دنیل دبلیو بورش — STS-51, اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۷۷, اس‌تی‌اس-۱۰۸/اس‌تی‌اس-۱۱۱ والری بایکوفسکی — وستوک ۵, Soyuz 22, Soyuz 31/29 C رابرت دی کابانا — اس‌تی‌اس-۴۱, STS-53, STS-65, اس‌تی‌اس-۸۸ یون کچل, M.D. 5px — No flights. فرناندو کالدیرو (۱۹۵۸–۲۰۰۹) — No flights. چالرز کاماردا — اس‌تی‌اس-۱۱۴ کنت دی کمرون — اس‌تی‌اس-۳۷, STS-56, اس‌تی‌اس-۷۴ دوین جی کری — اس‌تی‌اس-۱۰۹ اسکات کارپنتر (۱۹۲۵-۲۰۱۳) — Mercury 7 جرالد پی کار — Skylab 4 سونی کارتر, M.D. (1947–1991) — اس‌تی‌اس-۳۳ جان کاسپر — اس‌تی‌اس-۳۶, STS-54, اس‌تی‌اس-۶۲, اس‌تی‌اس-۷۷ کریستوفر کاسیدی — اس‌تی‌اس-۱۲۷ رابرت جی سنکر — اس‌تی‌اس-۶۱-سی یوجین سرنان — جمینای ۹-آ, آپولو ۱۰, آپولو ۱۷ راجر بی. چافی (1935–1967), died in the fire in آپولو ۱. گرگوری چامیتوف — اس‌تی‌اس-۱۲۴/اس‌تی‌اس-۱۲۶, اس‌تی‌اس-۱۳۴ فرانکلین چانگ دیاز — اس‌تی‌اس-۶۱-سی, اس‌تی‌اس-۳۴, اس‌تی‌اس-۴۶, اس‌تی‌اس-۶۰, اس‌تی‌اس-۷۵, اس‌تی‌اس-۹۱, اس‌تی‌اس-۱۱۱ فیلیپ کی. چاپمن — No flights کالپانا چاولا 5px (1961–2003) — اس‌تی‌اس-۸۷, اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the crash of the Columbia. مائوریتسیو کلی — اس‌تی‌اس-۷۵ Chen Quan — No flights. Backup for Shenzhou 7. لیروی چیائو — STS-65, اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۹۲, Soyuz TMA-5 کوین پی چلتن — اس‌تی‌اس-۴۹, STS-59, اس‌تی‌اس-۷۶ ژان-لوپ کرتین — Soyuz T-6, سایوز تی‌ام-۷/6, اس‌تی‌اس-۸۶ لارل کلارک, M.D. 5px (1961–2003) — اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the crash of the Columbia. مری ال کلیو 5px — اس‌تی‌اس-۶۱-بی, اس‌تی‌اس-۳۰ ژان-فرانسوا کلرووا, EAC — اس‌تی‌اس-۶۶, اس‌تی‌اس-۸۴, اس‌تی‌اس-۱۰۳ مایکل آر کلیفورد — STS-53, STS-59, اس‌تی‌اس-۷۶ مایکل کوتس — اس‌تی‌اس-۴۱-دی, اس‌تی‌اس-۲۹, اس‌تی‌اس-۳۹ کنت کاکرل — STS-56, اس‌تی‌اس-۶۹, اس‌تی‌اس-۸۰, اس‌تی‌اس-۹۸, اس‌تی‌اس-۱۱۱ کاترین کولمن 5px — اس‌تی‌اس-۷۳, اس‌تی‌اس-۹۳, Soyuz TMA-20 آیلین کالینز 5px — اس‌تی‌اس-۶۳, اس‌تی‌اس-۸۴, اس‌تی‌اس-۹۳, اس‌تی‌اس-۱۱۴ مایکل کالینز — جمینای ۱۰, آپولو ۱۱ پیت کنراد , (۱۹۳۰–۱۹۹۹) — جمینای ۵, جمینای ۱۱, آپولو ۱۲, اسکای‌لب ۲ گوردون کوپر (۱۹۲۷–۲۰۰۴) — Mercury 9, جمینای ۵ ریچارد او کاوی — اس‌تی‌اس-۵۱-آی, اس‌تی‌اس-۲۶, اس‌تی‌اس-۳۸, اس‌تی‌اس-۶۱ تیموتی کریمر — Soyuz TMA-17 جان الیور کریتن — اس‌تی‌اس-۵۱-گ, اس‌تی‌اس-۳۶, اس‌تی‌اس-۴۸ رابرت کریپن — اس‌تی‌اس-۱, اس‌تی‌اس-۷, اس‌تی‌اس-۴۱-سی, اس‌تی‌اس-۴۱-جی سامانتا کریستوفورتی 5px — Soyuz TMA-15M راجر کی کراچ — اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴ فرانک ال کالبرستن جونیور — اس‌تی‌اس-۳۸, STS-51, اس‌تی‌اس-۱۰۵/اس‌تی‌اس-۱۰۸ والتر کانیگهام — آپولو ۷ رابرت کربیم — اس‌تی‌اس-۸۵, اس‌تی‌اس-۹۸, اس‌تی‌اس-۱۱۶ نانسی جی کوری 5px — STS-57, اس‌تی‌اس-۷۰, اس‌تی‌اس-۸۸, اس‌تی‌اس-۱۰۹ D جین دیویس 5px — اس‌تی‌اس-۴۷, اس‌تی‌اس-۶۰, اس‌تی‌اس-۸۵ لورنس جی دلوکاس — اس‌تی‌اس-۵۰ فرانک د وینه — Soyuz TMA-1/TM-34, Soyuz TMA-15 ولادیمیر دژوروف — Soyuz TM-21/اس‌تی‌اس-۷۱ گئورگی دوبروولسکی (۱۹۲۸–۱۹۷۱) — سایوز ۱۱ Died on reentry. تاکائو دوئی — اس‌تی‌اس-۸۷, اس‌تی‌اس-۱۲۳ آلوین درو — اس‌تی‌اس-۱۱۸, اس‌تی‌اس-۱۳۳ برایان دافی — STS-45, STS-57, اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۹۲ چارلز دوک — آپولو ۱۶ بانی دانبار 5px — اس‌تی‌اس-۶۱-ای, اس‌تی‌اس-۳۲, اس‌تی‌اس-۵۰, اس‌تی‌اس-۷۱, اس‌تی‌اس-۸۹ پدرو دوک — اس‌تی‌اس-۹۵, Soyuz TMA-3/2 سموئل تی درانس — اس‌تی‌اس-۳۵, اس‌تی‌اس-۶۷ جیمز داتون (فضانورد) — اس‌تی‌اس-۱۳۱ لف دیومین (۱۹۲۶–۱۹۹۸) — Soyuz 15 تریسی دایسن 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۸, Soyuz TMA-18 ولادیمیر جانی‌بک‌اف — Soyuz 27/26, Soyuz 39, Soyuz T-6, Soyuz T-12, Soyuz T-13 E جو اف. ادواردز جونیور — اس‌تی‌اس-۸۹ دان اف آیزل (۱۹۳۰–۱۹۸۷) — آپولو ۷ آنتونی دبلیو انگلند — اس‌تی‌اس-۵۱-اف جو انگل — نورث امریکن ایکس-۱۵ flights 138, 143, and 153, اس‌تی‌اس-۲, اس‌تی‌اس-۵۱-آی رونالد اوانز (۱۹۳۳–۱۹۹۰) — آپولو ۱۷ راینهولد اوالد — Soyuz TM-25/24 لئوپولد آیهارتس, EAC — Soyuz TM-27/26, اس‌تی‌اس-۱۲۲/اس‌تی‌اس-۱۲۳ F جان ام فابین — اس‌تی‌اس-۷, اس‌تی‌اس-۵۱-گ محمد فارس — Soyuz TM-3/2 برتالان فارکاش — Soyuz 36/35 ژان-ژاک فاویه — اس‌تی‌اس-۷۸ فی جانلونگ — Shenzhou 6 کونستانتین فئوکتیستوف (۱۹۲۶–۲۰۰۹) — Voskhod 1 کریستفور فرگوسن — اس‌تی‌اس-۱۱۵, اس‌تی‌اس-۱۲۶, اس‌تی‌اس-۱۳۵ مارتین جی فتمن — STS-58 اندرو جی. فیوستل — اس‌تی‌اس-۱۲۵, اس‌تی‌اس-۱۳۴ آناتولی فیلیپچنکو — Soyuz 7, Soyuz 16 مایکل فینک — Soyuz TMA-4, Soyuz TMA-13, اس‌تی‌اس-۱۳۴ جان ال. فینلی (۱۹۳۵–۲۰۰۶) — No flights. Trained for the MOL program. آنا لی فیشر, M.D. 5px — اس‌تی‌اس-۵۱-ای ویلیام فدریک فیشر, M.D. — اس‌تی‌اس-۵۱-آی کلاوس دیتریش فلاده — Soyuz TM-14/13 مایکل فول — STS-45, STS-56, اس‌تی‌اس-۶۳, اس‌تی‌اس-۸۴/اس‌تی‌اس-۸۶, اس‌تی‌اس-۱۰۳, Soyuz TMA-3 کوین ای. فورد — اس‌تی‌اس-۱۲۸, Soyuz TMA-06M مایکل فورمن (فضانورد) — اس‌تی‌اس-۱۲۳, اس‌تی‌اس-۱۲۹ پاتریک جی فارستر — اس‌تی‌اس-۱۰۵, اس‌تی‌اس-۱۱۷, اس‌تی‌اس-۱۲۸ مایکل ئی. فوسام — اس‌تی‌اس-۱۲۱, اس‌تی‌اس-۱۲۴, Soyuz TMA-02M تئودور فریمن (۱۹۳۰–۱۹۶۴) — No flights استیون فریک — اس‌تی‌اس-۱۱۰, اس‌تی‌اس-۱۲۲ درک فریموت — STS-45 کریستر فوگلسانگ — اس‌تی‌اس-۱۱۶, اس‌تی‌اس-۱۲۸ سی گوردن فولرتن (۱۹۳۶-۲۰۱۳) — اس‌تی‌اس-۳, اس‌تی‌اس-۵۱-اف راینهارد فورر (۱۹۴۰–۱۹۹۵) — اس‌تی‌اس-۶۱-ای ساتوشی فروکت.ا — Soyuz TMA-02M G اف درو گفنی, M.D. — اس‌تی‌اس-۴۰ یوری گاگارین (۱۹۳۴–۱۹۶۸) — وستوک-۱. First person in space. رونالد جی. گاران، جونیور. — اس‌تی‌اس-۱۲۴, Soyuz TMA-21 دیل گاردنر — اس‌تی‌اس-۸, اس‌تی‌اس-۵۱-ای گای گاردنر — اس‌تی‌اس-۲۷, اس‌تی‌اس-۳۵ مارک گارنو — اس‌تی‌اس-۴۱-جی, اس‌تی‌اس-۷۷, اس‌تی‌اس-۹۷ آون کی گاریوت — Skylab 3, اس‌تی‌اس-۹ چارلز دی جمار — اس‌تی‌اس-۳۸, اس‌تی‌اس-۴۸, اس‌تی‌اس-۶۲ مایکل ال گرنهارت — اس‌تی‌اس-۶۹, اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴, اس‌تی‌اس-۱۰۴ السکاندر گرست — Soyuz TMA-13M ادوارد گیبسون — Skylab 4 رابرت ال گیبسن — اس‌تی‌اس-۴۱-بی, اس‌تی‌اس-۶۱-سی, اس‌تی‌اس-۲۷, اس‌تی‌اس-۴۷, اس‌تی‌اس-۷۱ یوری گیدزنکو — Soyuz TM-22, Soyuz TM-31/اس‌تی‌اس-۱۰۲, Soyuz TM-34/Soyuz TM-33 ادوارد گیونز (۱۹۳۰–۱۹۶۷) — No flights. NASA group 5. یوری گلازکوف (۱۹۳۹–۲۰۰۸) — Soyuz 24 جان گلن — Mercury 6, اس‌تی‌اس-۹۵ لیندا ام گادوین 5px — اس‌تی‌اس-۳۷, STS-59, اس‌تی‌اس-۷۶, اس‌تی‌اس-۱۰۸ مایکل تی. گود — اس‌تی‌اس-۱۲۵, اس‌تی‌اس-۱۳۲ ویکتور گورباتکو — Soyuz 7, Soyuz 24, Soyuz 37/36 ریچارد اف گوردن جونیور — جمینای ۱۱, آپولو ۱۲ دومینیک ال پادویل گوری — اس‌تی‌اس-۹۱, اس‌تی‌اس-۹۹, اس‌تی‌اس-۱۰۸, اس‌تی‌اس-۱۲۳ رونالد جی گریب — اس‌تی‌اس-۵۱-جی, اس‌تی‌اس-۳۰, STS-42, STS-57 دان گراولین, M.D. — No flights گئورگی گرچکو — Soyuz 17, Soyuz 26/27, Soyuz T-14/13 فردریک دی گریگوری — اس‌تی‌اس-۵۱-بی, اس‌تی‌اس-۳۳, اس‌تی‌اس-۴۴ ویلیام جی گریگوری — اس‌تی‌اس-۶۷ ای دیوید گریگز (۱۹۳۹–۱۹۸۹) — اس‌تی‌اس-۵۱-دی گاس گریسوم (۱۹۲۶–۱۹۶۷) — Mercury-Redstone 4, جمینای ۳. Died in the Apollo 1 fire. جان ام گرانسفلد — اس‌تی‌اس-۶۷, اس‌تی‌اس-۸۱, اس‌تی‌اس-۱۰۳, اس‌تی‌اس-۱۰۹, اس‌تی‌اس-۱۲۵ الکسی گوبارف — Soyuz 17, Soyuz 28 اومبرتو گیدونی — اس‌تی‌اس-۷۵, اس‌تی‌اس-۱۰۰ ژوگدردمیدیین گوراگچا — Soyuz 39 سیدنی‌ام گوتیرز — اس‌تی‌اس-۴۰, STS-59 H کریس هدفیلد — اس‌تی‌اس-۷۴, اس‌تی‌اس-۱۰۰, Expedition 34, Expedition 35, Soyuz TMA-07M کلودی انیره 5px , EAC — Soyuz TM-24/23, Soyuz TM-33/32 ژان-پیر انیره, EAC — Soyuz TM-17/16, Soyuz TM-29 فرد هایسه — آپولو ۱۳ جیمز دی هالسل — STS-65, اس‌تی‌اس-۷۴, اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴, اس‌تی‌اس-۱۰۱ کنت‌هام — اس‌تی‌اس-۱۲۴, اس‌تی‌اس-۱۳۲ ال بلین هموند — اس‌تی‌اس-۳۹, STS-64 جرمی هانسن — No flights گرگوری جی هاربو — اس‌تی‌اس-۳۹, STS-54, اس‌تی‌اس-۷۱, اس‌تی‌اس-۸۲ رنارد ای هریس جونیور — اس‌تی‌اس-۵۵, اس‌تی‌اس-۶۳ تری هارت — اس‌تی‌اس-۴۱-سی هنری تارتسفیلد — اس‌تی‌اس-۴, اس‌تی‌اس-۴۱-دی, اس‌تی‌اس-۶۱-ای فردریک هوک — اس‌تی‌اس-۷, اس‌تی‌اس-۵۱-ای, اس‌تی‌اس-۲۶ استیون هاولی — اس‌تی‌اس-۴۱-دی, اس‌تی‌اس-۶۱-سی, اس‌تی‌اس-۳۱, اس‌تی‌اس-۸۲, اس‌تی‌اس-۹۳ سوزان هلمز 5px — STS-54, STS-64, اس‌تی‌اس-۷۸, اس‌تی‌اس-۱۰۱, اس‌تی‌اس-۱۰۲/اس‌تی‌اس-۱۰۵ کارل گوردون هنیز (۱۹۲۶–۱۹۹۳) — اس‌تی‌اس-۵۱-اف تامس جی هنن — اس‌تی‌اس-۴۴ ترنس تی هنریکس — اس‌تی‌اس-۴۴, اس‌تی‌اس-۵۵, اس‌تی‌اس-۷۰, اس‌تی‌اس-۷۸ میروسلاو هرماشفسکی — Soyuz 30 خوزه‌ام هرناندز — اس‌تی‌اس-۱۲۸ جان هرینگتن— اس‌تی‌اس-۱۱۳ ریچارد هیب — اس‌تی‌اس-۳۹, اس‌تی‌اس-۴۹, STS-65 جوان هیگینبوتهام 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۶ دیوید سی هیلمرز — اس‌تی‌اس-۵۱-جی, اس‌تی‌اس-۲۶, اس‌تی‌اس-۳۶, STS-42 کاترین پی هایر 5px — اس‌تی‌اس-۹۰, اس‌تی‌اس-۱۳۰ چارلز او هابو — اس‌تی‌اس-۱۰۴, اس‌تی‌اس-۱۰۸, اس‌تی‌اس-۱۲۹ جفری‌ای هافمن — اس‌تی‌اس-۵۱-دی, اس‌تی‌اس-۳۵, اس‌تی‌اس-۴۶, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۷۵ دونالد هولمکوئست, M.D. — No flights. مایکل اس. هوپکینز — Soyuz TMA-10M اسکات جی هوروویتس — اس‌تی‌اس-۷۵, اس‌تی‌اس-۸۲, اس‌تی‌اس-۱۰۱, اس‌تی‌اس-۱۰۵ آکیهیکو هوشیده — اس‌تی‌اس-۱۲۴, Soyuz TMA-05M میلی هیوز-فولفورد 5px — اس‌تی‌اس-۴۰ داگلاس جی. هارلی — اس‌تی‌اس-۱۲۷, اس‌تی‌اس-۱۳۵ ریک هاسبند (۱۹۵۷–۲۰۰۳) — اس‌تی‌اس-۹۶, اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the Columbia. I جیمز بنسن اروین (۱۹۳۰–۱۹۹۱) — آپولو ۱۵ الکساندر ایوانچنکوف — Soyuz 29/31 آناتولی ایوانیشین — Soyuz TMA-22 گئورگی ایوانف — Soyuz 33 مارشا آیوینز 5px — اس‌تی‌اس-۳۲, اس‌تی‌اس-۴۶, اس‌تی‌اس-۶۲, اس‌تی‌اس-۸۱, اس‌تی‌اس-۹۸ J زیگموند یان — Soyuz 31/29 می‌جمیسون, M.D. 5px — اس‌تی‌اس-۴۷ تامارا جرنیگان 5px — اس‌تی‌اس-۴۰, اس‌تی‌اس-۵۲, اس‌تی‌اس-۶۷, اس‌تی‌اس-۸۰, اس‌تی‌اس-۹۶ برنت دبلیو جت جونیور — اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۸۱, اس‌تی‌اس-۹۷, اس‌تی‌اس-۱۱۵ جینگ هایپنگ — Shenzhou 7, Shenzhou 9 گرگوری سی. جانسون — اس‌تی‌اس-۱۲۵ گرگوری اچ. جانسون — اس‌تی‌اس-۱۲۳, اس‌تی‌اس-۱۳۴ تامس دیوید جونز — STS-59, اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۸۰, اس‌تی‌اس-۹۸ K لئونید کاندنیکو — اس‌تی‌اس-۸۷ الکساندر کالری — Soyuz TM-14, Soyuz TM-24, Soyuz TM-30, Soyuz TMA-3, Soyuz TMA-01M جنت ال کاواندی 5px — اس‌تی‌اس-۹۱, اس‌تی‌اس-۹۹, اس‌تی‌اس-۱۰۴ جیمز ام کلی — اس‌تی‌اس-۱۰۲, اس‌تی‌اس-۱۱۴ مارک کلی — اس‌تی‌اس-۱۰۸, اس‌تی‌اس-۱۲۱, اس‌تی‌اس-۱۲۴, اس‌تی‌اس-۱۳۴ اسکات کلی — اس‌تی‌اس-۱۰۳, اس‌تی‌اس-۱۱۸, Soyuz TMA-01M جوزف پی کروین, M.D. — اسکای‌لب ۲ یوگنی خرونوف (۱۹۳۳–۲۰۰۰) — Soyuz 5/سایوز-۴ روبرت اس. کیمبرو — اس‌تی‌اس-۱۲۶ لئونید کیزیم (۱۹۴۱–۲۰۱۰) — Soyuz T-3, سایوز تی-۱۰/11, Soyuz T-15 پیوتر کلیموک — Soyuz 13, Soyuz 18, Soyuz 30 پیوتر کولودین — no flights, backup for several missions. ولادیمیر کاماروف (۱۹۲۷–۱۹۶۷) — Voskhod 1, سایوز-۱. Died during re-entry of first Soyuz spacecraft. یلنا کنداکاوا 5px — Soyuz TM-20/اس‌تی‌اس-۸۴ دمیتری کوندراتیف — Soyuz TMA-20 اولگ کونوننکو — سایوز تی‌ام‌ای-۱۲, Soyuz TMA-03M تیمونی کوپرا — اس‌تی‌اس-۱۲۷/اس‌تی‌اس-۱۲۸ میخائیل کورنینکو — Soyuz TMA-18 والری کرزون — Soyuz TM-24, اس‌تی‌اس-۱۱۱/اس‌تی‌اس-۱۱۳ اولگ کوتوف — Soyuz TMA-10, Soyuz TMA-17, Soyuz TMA-10M ولادیمیر کوالیونوک — Soyuz 25, Soyuz 29/31, Soyuz T-4 کنستانتین کوزیف — Soyuz TM-33/32 کوین پی کرگل — اس‌تی‌اس-۷۰, اس‌تی‌اس-۷۸, اس‌تی‌اس-۸۷, اس‌تی‌اس-۹۹ سرگئی کریکالف — سایوز تی‌ام-۷, Soyuz TM-12/Soyuz TM-13, اس‌تی‌اس-۶۰, اس‌تی‌اس-۸۸, Soyuz TM-31/اس‌تی‌اس-۱۰۲, Soyuz TMA-6 والری کوباسوف — Soyuz 6, پروژه آزمایشی آپولو–سایوز, Soyuz 36/35 آندره کویپرس — Soyuz TMA-4/3, Soyuz TMA-03M L الکساندر لاویکین — Soyuz TM-2 رابرت هنری لورنس جونیور (۱۹۳۵–۱۹۶۷) — No flights. Trained for MOL program. وندی لارنس 5px — اس‌تی‌اس-۶۷, اس‌تی‌اس-۸۶, اس‌تی‌اس-۹۱, اس‌تی‌اس-۱۱۴ واسیلی لازارف (۱۹۲۸–۱۹۹۰) — Soyuz 12, Soyuz 18a الکساندر لازوتکین — Soyuz TM-25 والنتین لبدف — Soyuz 13, Soyuz T-5/7 مارک سی لی — اس‌تی‌اس-۳۰, اس‌تی‌اس-۴۷, STS-64, اس‌تی‌اس-۸۲ دیوید لیستما — اس‌تی‌اس-۴۱-جی, اس‌تی‌اس-۲۸, STS-45 ویلیام بی‌لنوا (۱۹۳۹–۲۰۱۰) — اس‌تی‌اس-۵ الکسی لئونوف — وسخود-۲, پروژه آزمایشی آپولو–سایوز - first human to conduct a space walk. فردریک دبلیو لزلی — اس‌تی‌اس-۷۳ آناتولی لفچنکو (۱۹۴۱–۱۹۸۸) — Soyuz TM-4/3 بایرن کی لیکتنبرگ — اس‌تی‌اس-۹, STS-45 دان ال لند — اس‌تی‌اس-۵۱-بی استیون لیندزی — اس‌تی‌اس-۸۷, اس‌تی‌اس-۹۵, اس‌تی‌اس-۱۰۴, اس‌تی‌اس-۱۲۱, اس‌تی‌اس-۱۳۳ جری‌ام لایننجر — STS-64, اس‌تی‌اس-۸۱/اس‌تی‌اس-۸۴ ریچارد ام لینهان — اس‌تی‌اس-۷۸, اس‌تی‌اس-۹۰, اس‌تی‌اس-۱۰۹, اس‌تی‌اس-۱۲۳ گرگوری تی لینتریس — اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴ لیو بومینگ (فضانورد) — Shenzhou 7 لیو وانگ — Shenzhou 9 لیو یانگ (فضانورد) 5px — Shenzhou 9 (Yáng Lìwěi – see فهرست فضانوردان) آنتونی لولین — No flights ول لاکارت — اس‌تی‌اس-۱۱۱, اس‌تی‌اس-۱۱۳ یوری لونچاکوف — اس‌تی‌اس-۱۰۰, Soyuz TMA-1/TM-34, Soyuz TMA-13 مایکل لوپز-آلریا — اس‌تی‌اس-۷۳, اس‌تی‌اس-۹۲, اس‌تی‌اس-۱۱۳, سایوز تی‌ام‌ای-۹ کریستوفر لوریا — No flights جان ام لانج — اس‌تی‌اس-۵۱-آی, اس‌تی‌اس-۲۶, اس‌تی‌اس-۳۵ جک آر لوزما — Skylab 3, اس‌تی‌اس-۳ استنلی جی. لاو — اس‌تی‌اس-۱۲۲ جیم لوول — جمینای ۷, جمینای ۱۲, آپولو ۸, آپولو ۱۳ جی دیوید لاو (۱۹۵۶–۲۰۰۸) — اس‌تی‌اس-۳۲, اس‌تی‌اس-۴۳, STS-57 اد لو — اس‌تی‌اس-۸۴, اس‌تی‌اس-۱۰۶, Soyuz TMA-2 شنن لوسید 5px — اس‌تی‌اس-۵۱-گ, اس‌تی‌اس-۳۴, اس‌تی‌اس-۴۳, STS-58, اس‌تی‌اس-۷۶/اس‌تی‌اس-۷۹. ولادیمیر لیاخوف (فضانورد) — Soyuz 32/34, Soyuz T-9, Soyuz TM-6/5 M استیو مک‌لین — اس‌تی‌اس-۵۲, اس‌تی‌اس-۱۱۵ ساندرا مگنوس 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۲, اس‌تی‌اس-۱۲۶/اس‌تی‌اس-۱۱۹, اس‌تی‌اس-۱۳۵ اولگ گریگوریویچ ماکاروف (۱۹۳۳–۲۰۰۳) — Soyuz 12, Soyuz 18a, Soyuz 27/26, Soyuz T-3 یوری مالنچنکو — Soyuz TM-19, اس‌تی‌اس-۱۰۶, Soyuz TMA-2, Soyuz TMA-11, Soyuz TMA-05M فرانکو مالربا — اس‌تی‌اس-۴۶ یوری واسیلیویچ مالیشف (۱۹۴۱–۱۹۹۹) — Soyuz T-2, Soyuz T-11/سایوز تی-۱۰ گنادی ماناکوف — Soyuz TM-10, Soyuz TM-16 موسی منارف — Soyuz TM-4/6, Soyuz TM-11 راویش ماهوترا - Indias backup cosmonaut for the اینترکسموس program. توماس مارش بورن, M.D. — اس‌تی‌اس-۱۲۷ مایکل جی ماسیمینو — اس‌تی‌اس-۱۰۹, اس‌تی‌اس-۱۲۵ ریچارد ماستراکیو — اس‌تی‌اس-۱۰۶, اس‌تی‌اس-۱۱۸, اس‌تی‌اس-۱۳۱, Soyuz TMA-11M کن متینگلی — آپولو ۱۶, اس‌تی‌اس-۴, اس‌تی‌اس-۵۱-سی. کاترین مک‌آرتور 5px — اس‌تی‌اس-۱۲۵ ویلیام اس مک‌آرتر — STS-58, اس‌تی‌اس-۷۴, اس‌تی‌اس-۹۲, Soyuz TMA-7 جان مک‌براید — اس‌تی‌اس-۴۱-جی بروس مک‌کندلس دوم — اس‌تی‌اس-۴۱-بی, اس‌تی‌اس-۳۱ ویلیام سی. مک‌کول (۱۹۶۱–۲۰۰۳) — اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the Columbia. مایکل جی مک‌کولی — اس‌تی‌اس-۳۴ جیمز مک‌دیویت — جمینای ۴, آپولو ۹ دونالد آر مک‌مونیگل — اس‌تی‌اس-۳۹, STS-54, اس‌تی‌اس-۶۶ رونالد مک‌نیر (۱۹۵۰–۱۹۸۶) — اس‌تی‌اس-۴۱-بی. Died on the انفجار فضاپیمای چلنجر (اس‌تی‌اس-۵۱-ال). کارل جی مید — اس‌تی‌اس-۳۸, اس‌تی‌اس-۵۰, STS-64 بروس ئی ملنیک — اس‌تی‌اس-۴۱, اس‌تی‌اس-۴۹ مایک ملویل — SpaceShipOne flights 15P and 16P پاملا ملروی 5px — اس‌تی‌اس-۹۲, اس‌تی‌اس-۱۱۲, اس‌تی‌اس-۱۲۰ للند دی. ملوین — اس‌تی‌اس-۱۲۲, اس‌تی‌اس-۱۲۹ اولف مربولد — اس‌تی‌اس-۹, STS-42, Soyuz TM-20/19 ارنست مسرشمید — اس‌تی‌اس-۶۱-ای دوروتی متکالف-لیندنبورگ 5px — اس‌تی‌اس-۱۳۱ کورت میچل — No flights الکساندر میسورکین - Soyuz TMA-08M ادگار میچل — آپولو ۱۴ آندریاس موگنسن عبدالاحد مومند — Soyuz TM-6/5 مامورو موهری — اس‌تی‌اس-۴۷, اس‌تی‌اس-۹۹ باربارا مورگان 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۸ لی مورین — اس‌تی‌اس-۱۱۰ بوریس موروکوف — اس‌تی‌اس-۱۰۶ چیکائی موکائی, M.D. 5px — STS-65, اس‌تی‌اس-۹۵ مایک مولان — اس‌تی‌اس-۴۱-دی, اس‌تی‌اس-۲۷, اس‌تی‌اس-۳۶ تالگات موسی‌بی‌اف — Soyuz TM-19, Soyuz TM-27, Soyuz TM-32/31 استوری ماسگریو, M.D. — اس‌تی‌اس-۶, اس‌تی‌اس-۵۱-اف, اس‌تی‌اس-۳۳, اس‌تی‌اس-۴۴, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۸۰ N استیون آر نیجل — اس‌تی‌اس-۵۱-گ, اس‌تی‌اس-۶۱-ای, اس‌تی‌اس-۳۷, اس‌تی‌اس-۵۵ جرج نلسن — اس‌تی‌اس-۴۱-سی, اس‌تی‌اس-۶۱-سی, اس‌تی‌اس-۲۶ Grigori Nelyubov (1934–1966) — No flights. Vostok backup. رودولفو نری ولا — اس‌تی‌اس-۶۱-بی پائولو ای. نسپولی — اس‌تی‌اس-۱۲۰, Soyuz TMA-20 جیمز ایچ نیومن — STS-51, اس‌تی‌اس-۶۹, اس‌تی‌اس-۸۸, اس‌تی‌اس-۱۰۹ کلود نیکولیه — اس‌تی‌اس-۴۶, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۷۵, اس‌تی‌اس-۱۰۳ نیه هایشنگ — Shenzhou 6, Shenzhou 10 آندریان نیکولایف (۱۹۲۹–۲۰۰۴) — وستوک ۳, Soyuz 9 سوئیچی ناگوچی — اس‌تی‌اس-۱۱۴, Soyuz TMA-17 کارلوس آی نوریگا — اس‌تی‌اس-۸۴, اس‌تی‌اس-۹۷ اولگ نویتسکی — Soyuz TMA-06M لیسا نواک 5px — اس‌تی‌اس-۱۲۱ کرن نایبرگ 5px — اس‌تی‌اس-۱۲۴, Soyuz TMA-09M O برایان دی اوکانر — اس‌تی‌اس-۶۱-بی, اس‌تی‌اس-۴۰ الن اوچوآ 5px — STS-56, اس‌تی‌اس-۶۶, اس‌تی‌اس-۹۶, اس‌تی‌اس-۱۱۰ ووبو اوکلس (۱۹۴۶-۲۰۱۴) — اس‌تی‌اس-۶۱-ای ویلیام اوفلیان — اس‌تی‌اس-۱۱۶ براین اولیری — No flights جان دی. اولیوس — اس‌تی‌اس-۱۱۷, اس‌تی‌اس-۱۲۸ تاکویا اونیشی — No flights الیسون انیزوکا (۱۹۴۶–۱۹۸۶) — اس‌تی‌اس-۵۱-سی. Died on the انفجار فضاپیمای چلنجر (اس‌تی‌اس-۵۱-ال). یوری اونوفرینکو — Soyuz TM-23, اس‌تی‌اس-۱۰۸/اس‌تی‌اس-۱۱۱ استیون اس اسوالد — STS-42, STS-56, اس‌تی‌اس-۶۷ رابرت اف آورمایر (۱۹۳۶–۱۹۹۶) — اس‌تی‌اس-۵, اس‌تی‌اس-۵۱-بی P گنادی پادالکا — Soyuz TM-28, Soyuz TMA-4, Soyuz TMA-14, Soyuz TMA-04M ویلیام ای پیلز — اس‌تی‌اس-۵۱-جی اسکات ئی پارازینسکی, M.D. — اس‌تی‌اس-۶۶, اس‌تی‌اس-۸۶, اس‌تی‌اس-۹۵, اس‌تی‌اس-۱۰۰, اس‌تی‌اس-۱۲۰ رونالد ای پارایز (۱۹۵۱–۲۰۰۸) — اس‌تی‌اس-۳۵, اس‌تی‌اس-۶۷ رابرت ای پارکر — اس‌تی‌اس-۹, اس‌تی‌اس-۳۵ لوکا پارمیتانو — Soyuz TMA-09M نیکولاس پاتریک — اس‌تی‌اس-۱۱۶, اس‌تی‌اس-۱۳۰ ویکتور پاتسایف (۱۹۳۳–۱۹۷۱) — سایوز ۱۱. Died on reentry. جیمز ای پاولچیک — اس‌تی‌اس-۹۰ جولی پایت 5px — اس‌تی‌اس-۹۶, اس‌تی‌اس-۱۲۷ گری پیتن — اس‌تی‌اس-۵۱-سی تیموتی پیکه — No flights. فیلیپ پرن, EAC — اس‌تی‌اس-۱۱۱ توماس پسکی — No flights. دونالد ایچ پیترسن — اس‌تی‌اس-۶ دونالد پتی — اس‌تی‌اس-۱۱۳/Soyuz TMA-1, اس‌تی‌اس-۱۲۶, Soyuz TMA-03M پام توان — Soyuz 37/36 جان ال فیلیپس — اس‌تی‌اس-۱۰۰, Soyuz TMA-6, اس‌تی‌اس-۱۱۹ ویلیام آر پوگ — Skylab 4 آلن جی. پویندسکتر (۱۹۶۱–۲۰۱۲) — اس‌تی‌اس-۱۲۲, اس‌تی‌اس-۱۳۱ مارک ال پولانسکی — اس‌تی‌اس-۹۸, اس‌تی‌اس-۱۱۶, اس‌تی‌اس-۱۲۷ الکساندر پولشچوک — Soyuz TM-16 والری پلیاکوف, M.D. — Soyuz TM-6/سایوز تی‌ام-۷, Soyuz TM-18/20 مارکوس پونس — Soyuz TMA-8 لئونید پوپوف — Soyuz 35/37, Soyuz 40, Soyuz T-7/5 پاول پوپوویچ (۱۹۳۰–۲۰۰۹) — وستوک ۴, Soyuz 14 چارلز جی پرکرت — اس‌تی‌اس-۵۵, اس‌تی‌اس-۷۱, اس‌تی‌اس-۸۴, اس‌تی‌اس-۹۱ دیمیترو پروناریو — Soyuz 40 R ایلان رامون (۱۹۵۴–۲۰۰۳) — اس‌تی‌اس-۱۰۷. Died on the Columbia. ویلیام اف ریدی — STS-42, STS-51, اس‌تی‌اس-۷۹ کنت اس ریتلر جونیور — اس‌تی‌اس-۴۸, اس‌تی‌اس-۶۰ جیمز اف ریلی — اس‌تی‌اس-۸۹, اس‌تی‌اس-۱۰۴, اس‌تی‌اس-۱۱۷ گارت رایسمن — اس‌تی‌اس-۱۲۳/اس‌تی‌اس-۱۲۴, اس‌تی‌اس-۱۳۲ توماس رایتر — Soyuz TM-22, اس‌تی‌اس-۱۲۱/اس‌تی‌اس-۱۱۶ ولادیمیر رمک — Soyuz 28 جودیت رزنیک 5px (1949–1986) — اس‌تی‌اس-۴۱-دی. Died on the انفجار فضاپیمای چلنجر (اس‌تی‌اس-۵۱-ال) سرگی روین — Soyuz TMA-04M پل دبلیو ریچاردز — اس‌تی‌اس-۱۰۲ ریچارد ان ریچاردز — اس‌تی‌اس-۲۸, اس‌تی‌اس-۴۱, اس‌تی‌اس-۵۰, STS-64 سالی راید 5px (1951–2012) — اس‌تی‌اس-۷, اس‌تی‌اس-۴۱-جی پاتریسیا روبرتسون, M.D. 5px (1963–2001) — No flights. استیون رابینسن — اس‌تی‌اس-۸۵, اس‌تی‌اس-۹۵, اس‌تی‌اس-۱۱۴, اس‌تی‌اس-۱۳۰ روسل ای. راجرز (۱۹۲۸–۱۹۶۷) — No flights. Assigned to the Dyna Soar project. رومن روماننکو — Soyuz TMA-15 یوری روماننکو — Soyuz 26/27, Soyuz 38, Soyuz TM-2/3 کنت رمینگر — اس‌تی‌اس-۷۳, اس‌تی‌اس-۸۰, اس‌تی‌اس-۸۵, اس‌تی‌اس-۹۶, اس‌تی‌اس-۱۰۰ استوارت روسا (۱۹۳۳–۱۹۹۴) — آپولو ۱۴ جری ال راس — اس‌تی‌اس-۶۱-بی, اس‌تی‌اس-۲۷, اس‌تی‌اس-۳۷, اس‌تی‌اس-۵۵, اس‌تی‌اس-۷۴, اس‌تی‌اس-۸۸, اس‌تی‌اس-۱۱۰ والری روژدستونسکی — Soyuz 23 نیکولای روکاویشنیکوف (۱۹۳۲–۲۰۰۲) — سایوز ۱۰, Soyuz 16, Soyuz 33 ماریو رونکو جونیور — اس‌تی‌اس-۴۴, STS-54, اس‌تی‌اس-۷۷ سرگی ریازانسکی — Soyuz TMA-10M والری ریومین — Soyuz 25, Soyuz 32/34, Soyuz 35/37, اس‌تی‌اس-۹۱ S آلبرت ساگو — اس‌تی‌اس-۷۳ دیوید سنت-ژاک — No flights الکساندر ساموکوتیایف — Soyuz TMA-21, Soyuz TMA-14M گنادی سارافانوف (۱۹۴۲–۲۰۰۵) — Soyuz 15 روبرت ساتچر, M.D. — اس‌تی‌اس-۱۲۹ سلطان بن سلمان بن عبدالعزیز آل سعود — اس‌تی‌اس-۵۱-گ ویکتور ساوینیخ — Soyuz T-4, Soyuz T-13/14 سوتلانا ساویتسکایا 5px — Soyuz T-7/5, Soyuz T-12 والی شیرا (۱۹۲۳–۲۰۰۷) — Mercury 8, جمینای ۶-آ, آپولو ۷ هانس شلگل — اس‌تی‌اس-۵۵, اس‌تی‌اس-۱۲۲ هریسون اشمیت — آپولو ۱۷ راستی شوایکارت — آپولو ۹ دیک اسکوبی (۱۹۳۹–۱۹۸۶) — اس‌تی‌اس-۴۱-سی. Died on the انفجار فضاپیمای چلنجر (اس‌تی‌اس-۵۱-ال). دیوید اسکات — جمینای ۸, آپولو ۹, آپولو ۱۵ وینستن ئی اسکات — اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۸۷ / پل اسکالی-پاور — اس‌تی‌اس-۴۱-جی ریچارد ای سیرفاس — STS-58, اس‌تی‌اس-۷۶, اس‌تی‌اس-۹۰ مارگارت ریئا سدن, M.D. 5px — اس‌تی‌اس-۵۱-دی, اس‌تی‌اس-۴۰, STS-58 الیوت سی (۱۹۲۷–۱۹۶۶) — No flights. رونالد ام سگا — اس‌تی‌اس-۶۰, اس‌تی‌اس-۷۶ پیرز سلرز — اس‌تی‌اس-۱۱۲, اس‌تی‌اس-۱۲۱, اس‌تی‌اس-۱۳۲ الکساندر سربروف (۱۹۴۴-۲۰۱۳) — Soyuz T-7/5, Soyuz T-8, Soyuz TM-8, Soyuz TM-17 یلنا سرووا 5px — Soyuz TMA-14M ویتالی سواستیانوف (۱۹۳۵–۲۰۱۰) — Soyuz 9, Soyuz 18 یوری شارگین — Soyuz TMA-5/4 سالیژان شالیپوف — اس‌تی‌اس-۸۹, Soyuz TMA-5 راکش شارما — Soyuz T-11/سایوز تی-۱۰ ولادیمیر شاتالوف — سایوز-۴, Soyuz 8, سایوز ۱۰ بروستر اچ شاو — اس‌تی‌اس-۹, اس‌تی‌اس-۶۱-بی, اس‌تی‌اس-۲۸ آلن شپارد (۱۹۲۳–۱۹۹۸) — مرکوری-رادستون ۳, آپولو ۱۴. First ایالات متحده آمریکا in space. ویلیام شفرد — اس‌تی‌اس-۲۷, اس‌تی‌اس-۴۱, اس‌تی‌اس-۵۲, Soyuz TM-31/اس‌تی‌اس-۱۰۲ (Nancy Sherlock – see فهرست فضانوردان) آنتون شکاپلروف — Soyuz TMA-22, Soyuz TMA-15M گئورگی شونین (۱۹۳۵–۱۹۹۷) — Soyuz 6 لورن شرایور — اس‌تی‌اس-۵۱-سی, اس‌تی‌اس-۳۱, اس‌تی‌اس-۴۶ شیخ مظفر شکور, M.D. — Soyuz TMA-11/10 اولگ شکریپوچکا — Soyuz TMA-01M الکساندر الکساندرویچ اسکوورتسوف — Soyuz TMA-18 دیک اسلایتون (۱۹۲۴–۱۹۹۳) — پروژه آزمایشی آپولو–سایوز مایکل جان اسمیت (1945–1986). Died on the انفجار فضاپیمای چلنجر (اس‌تی‌اس-۵۱-ال). استیون اسمیت— اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۸۲, اس‌تی‌اس-۱۰۳, اس‌تی‌اس-۱۱۰ آناتولی سولوویف — Soyuz TM-5/4, Soyuz TM-9, Soyuz TM-15, اس‌تی‌اس-۷۱/Soyuz TM-21, Soyuz TM-26 ولادیمیر سولویوف (فضانورد) — سایوز تی-۱۰/11, Soyuz T-15 Aleksei Sorokin (1931–1976) — No flights. Voskhod 1 backup. شروود سی اسپرینگ — اس‌تی‌اس-۶۱-بی رابرت سی اسپرینگر — اس‌تی‌اس-۲۹, اس‌تی‌اس-۳۸ توماس استافورد — جمینای ۶-آ, جمینای ۹-آ, آپولو ۱۰, پروژه آزمایشی آپولو–سایوز هایدماری استفانیشین-پایپر 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۵, اس‌تی‌اس-۱۲۶ رابرت ال استوارت — اس‌تی‌اس-۴۱-بی, اس‌تی‌اس-۵۱-جی سوزان کلرین 5px — اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴ نیکول پاسونو استات 5px — اس‌تی‌اس-۱۲۸, اس‌تی‌اس-۱۳۳ — No flights. گنادی استرکالوف (۱۹۴۰–۲۰۰۴) — Soyuz T-3, Soyuz T-8, Soyuz T-11/سایوز تی-۱۰, Soyuz TM-10, Soyuz TM-21/اس‌تی‌اس-۷۱ فردریک دبلیو استورکو — اس‌تی‌اس-۸۸, اس‌تی‌اس-۱۰۵, اس‌تی‌اس-۱۱۷, اس‌تی‌اس-۱۲۸ کاترین دی سولیوان 5px , — اس‌تی‌اس-۴۱-جی, اس‌تی‌اس-۳۱, STS-45 ماکسیم سورایف — Soyuz TMA-16, Soyuz TMA-13M استیون سوانسون — اس‌تی‌اس-۱۱۷, اس‌تی‌اس-۱۱۹ جک اسویگرت (۱۹۳۱–۱۹۸۲) — آپولو ۱۳ T آرنالدو تامایو مندز — Soyuz 38 دنیل ام تنی — اس‌تی‌اس-۱۰۸, اس‌تی‌اس-۱۲۰/اس‌تی‌اس-۱۲۲ جوزف آر تنر — اس‌تی‌اس-۶۶, اس‌تی‌اس-۸۲, اس‌تی‌اس-۹۷, اس‌تی‌اس-۱۱۵ اوگنی تارلکین — Soyuz TMA-06M James M. Taylor (1930–1970) — No flights. Assigned to MOL project. والنتینا ترشکوا 5px — وستوک ۶. First woman in space. نورمن تاگارد, M.D. — اس‌تی‌اس-۷, اس‌تی‌اس-۵۱-بی, اس‌تی‌اس-۳۰, STS-42, Soyuz TM-21/اس‌تی‌اس-۷۱ گرهارد تیله — اس‌تی‌اس-۹۹ رابرت تریسک, M.D. — اس‌تی‌اس-۷۸, Soyuz TMA-15 اندی توماس — اس‌تی‌اس-۷۷, اس‌تی‌اس-۸۹/اس‌تی‌اس-۹۱, اس‌تی‌اس-۱۰۲, اس‌تی‌اس-۱۱۴ دونالد ای تامس — STS-65, اس‌تی‌اس-۷۰, اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴ استیون تورن (فضانورد) (۱۹۵۳–۱۹۸۶) — No flights. Died before completing NASA astronaut training. کاترین تورنتون 5px — اس‌تی‌اس-۳۳, اس‌تی‌اس-۴۹, اس‌تی‌اس-۶۱, اس‌تی‌اس-۷۳ ویلیام ئی تارنتن, M.D. — اس‌تی‌اس-۸, اس‌تی‌اس-۵۱-بی پیر جی توئت — اس‌تی‌اس-۳۶, اس‌تی‌اس-۴۹, اس‌تی‌اس-۶۲ گرمان تیتوف (۱۹۳۵–۲۰۰۰) — وستوک ۲ ولادیمیر گئورگیویچ تیتوف — Soyuz T-8, Soyuz TM-4/6, اس‌تی‌اس-۶۳, اس‌تی‌اس-۸۶ میشل تونینی, EAC — Soyuz TM-15/14, اس‌تی‌اس-۹۳ والری توکارف — اس‌تی‌اس-۹۶, Soyuz TMA-7 سرگئی ترشچوف — اس‌تی‌اس-۱۱۱/اس‌تی‌اس-۱۱۳ یوجین اچ‌ترین — اس‌تی‌اس-۵۰ ریچارد اچ ترولی — اس‌تی‌اس-۲, اس‌تی‌اس-۸ بیارنی تریگواسون — اس‌تی‌اس-۸۵ واسیلی تسیبلیف — Soyuz TM-17, Soyuz TM-25 میخائیل تیورین — اس‌تی‌اس-۱۰۵/اس‌تی‌اس-۱۰۸, سایوز تی‌ام‌ای-۹, Soyuz TMA-11M U یوری اوساچوف — Soyuz TM-18, Soyuz TM-23, اس‌تی‌اس-۱۰۱, اس‌تی‌اس-۱۰۲/اس‌تی‌اس-۱۰۵ V لودویک فن دین برگ — اس‌تی‌اس-۵۱-بی جیمز فن هوفتن — اس‌تی‌اس-۴۱-سی, اس‌تی‌اس-۵۱-آی ولادیمیر واسیوتین (۱۹۵۲–۲۰۰۲) — Soyuz T-14 چارلز ال ویچ (۱۹۴۴–۱۹۹۵) — اس‌تی‌اس-۳۹, اس‌تی‌اس-۵۲ فرانتس فیبوک — Soyuz TM-13/12 الکساندر ویکتورنکو — Soyuz TM-3/2, Soyuz TM-8, Soyuz TM-14, Soyuz TM-20 پاول وینوگرادف — Soyuz TM-26, Soyuz TMA-8 تری دبلیو. ویرتز — اس‌تی‌اس-۱۳۰, Soyuz TMA-15M روبرتو ویتوری — Soyuz 34/33, Soyuz TMA-6/5, اس‌تی‌اس-۱۳۴ ایگور وولک — Soyuz T-12 الکساندر الکساندروویچ وولکوف — Soyuz T-14, سایوز تی‌ام-۷, Soyuz TM-13 سرگئی ولکوف — سایوز تی‌ام‌ای-۱۲, Soyuz TMA-02M ولادیسلاف وولکوف (۱۹۳۵–۱۹۷۱) — Soyuz 7, سایوز ۱۱. Died on سایوز ۱۱. بوریس وولینوف — Soyuz 5, Soyuz 21 جیمز اس واس — اس‌تی‌اس-۴۴, STS-53, اس‌تی‌اس-۶۹, اس‌تی‌اس-۱۰۱, اس‌تی‌اس-۱۰۲/اس‌تی‌اس-۱۰۵ جنیس ئی واس 5px (1956-2012) — STS-57, اس‌تی‌اس-۶۳, اس‌تی‌اس-۸۳, اس‌تی‌اس-۹۴, اس‌تی‌اس-۹۹ W کوئیچی واکاتا — اس‌تی‌اس-۷۲, اس‌تی‌اس-۹۲, اس‌تی‌اس-۱۱۹/اس‌تی‌اس-۱۲۷, Soyuz TMA-11M رکس جی والهایم — اس‌تی‌اس-۱۱۰, اس‌تی‌اس-۱۲۲, اس‌تی‌اس-۱۳۵ چارلز دی واکر — اس‌تی‌اس-۴۱-دی, اس‌تی‌اس-۵۱-دی, اس‌تی‌اس-۶۱-بی دیوید ام واکر (۱۹۴۴–۲۰۰۱) — اس‌تی‌اس-۵۱-ای, اس‌تی‌اس-۳۰, STS-53, اس‌تی‌اس-۶۹ جوزف ای واکر (۱۹۲۱–۱۹۶۶) — نورث امریکن ایکس-۱۵ flights 77, 90, and 91. شانون واکر 5px — Soyuz TMA-19 اولریش والتر — اس‌تی‌اس-۵۵ کارل ای والتس — STS-51, STS-65, اس‌تی‌اس-۷۹, اس‌تی‌اس-۱۰۸/اس‌تی‌اس-۱۱۱ تیلور وانگ — اس‌تی‌اس-۵۱-بی وانگ یاپینگ — Shenzhou 10 مری الن وبر 5px — اس‌تی‌اس-۷۰, اس‌تی‌اس-۱۰۱ پل جی وایتز — اسکای‌لب ۲, اس‌تی‌اس-۶ جیم ودربی — اس‌تی‌اس-۳۲, اس‌تی‌اس-۵۲, اس‌تی‌اس-۶۳, اس‌تی‌اس-۸۶, اس‌تی‌اس-۱۰۲, اس‌تی‌اس-۱۱۳ داگلاس اچ. ویلوک — اس‌تی‌اس-۱۲۰, Soyuz TMA-19 ادوارد هیگینز وایت (۱۹۳۰–۱۹۶۷) — جمینای ۴. Died in the آپولو ۱ fire. پگی ویتسون 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۱/اس‌تی‌اس-۱۱۳, Soyuz TMA-11 ترنس دبلیو ویلکات — اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۷۹, اس‌تی‌اس-۸۹, اس‌تی‌اس-۱۰۶ کلیفتن ویلیامز (۱۹۳۲–۱۹۶۷) — No flights. Died in a training accident. دفید ویلیامز, M.D. — اس‌تی‌اس-۹۰, اس‌تی‌اس-۱۱۸ دونالد ئی ویلیامز — اس‌تی‌اس-۵۱-دی, اس‌تی‌اس-۳۴ جفری ویلیامز — اس‌تی‌اس-۱۰۱, Soyuz TMA-8, Soyuz TMA-16 سونیتا ویلیامز 5px — اس‌تی‌اس-۱۱۶/اس‌تی‌اس-۱۱۷, Soyuz TMA-05M بری ئی. ویلمور – اس‌تی‌اس-۱۲۹, Soyuz TMA-14M استفانی ویلسون 5px — اس‌تی‌اس-۱۲۱, اس‌تی‌اس-۱۲۰, اس‌تی‌اس-۱۳۱ گئورگی آر. ویسمن – Soyuz TMA-13M پیتر ویزوف — STS-57, اس‌تی‌اس-۶۸, اس‌تی‌اس-۸۱, اس‌تی‌اس-۹۲ دیوید ولف, M.D. — STS-58, اس‌تی‌اس-۸۶/اس‌تی‌اس-۸۹, اس‌تی‌اس-۱۱۲, اس‌تی‌اس-۱۲۷ نیل وودوارد — No flights. آلفرد وردن — آپولو ۱۵ X Y نائوکو یامازاکی 5px — اس‌تی‌اس-۱۳۱ یانگ لیوه — Shenzhou 5 بوریس یگوروف, M.D. (1937–1994) — Voskhod 1 الکسی یلیسیف — Soyuz 5/سایوز-۴, Soyuz 8, سایوز ۱۰ یی سو یئون 5px — سایوز تی‌ام‌ای-۱۲/11 جان یانگ — جمینای ۳, جمینای ۱۰, آپولو ۱۰, آپولو ۱۶, اس‌تی‌اس-۱, اس‌تی‌اس-۹ کیمیا توی — No flights فیودور یورچیخین — اس‌تی‌اس-۱۱۲, Soyuz TMA-10, Soyuz TMA-19, Soyuz TMA-09M Z سرگئی زالیوتین – Soyuz TM-30, Soyuz TMA-1/TM-34 جورج دی. زامکا — اس‌تی‌اس-۱۲۰, اس‌تی‌اس-۱۳۰ ژای ژیگانگ — Shenzhou 7 Zhang Xiaoguang — Shenzhou 10 ویتالی ژولوبوف — Soyuz 21 ویاچسلاف زادوف — Soyuz 23
[ "فضانورد", "جوزف ام. آکابا", "اس‌تی‌اس-۱۱۹", "Soyuz TMA-04M", "لورن آکتون", "اس‌تی‌اس-۵۱-اف", "مایکل جی آدامز", "نورث امریکن ایکس-۱۵", "جیمز سی آدامسن", "اس‌تی‌اس-۲۸", "اس‌تی‌اس-۴۳", "ویکتور میخائیلوویچ آفاناسیف", "Soyuz TM-11", "Soyuz TM-18", "Soyuz TM-29", "Soyuz TM-33", "Soyuz TM-32", "تامس اکرز", "اس‌تی‌اس-۴۱", "اس‌تی‌اس-۴۹", "اس‌تی‌اس-۶۱", "اس‌تی‌اس-۷۹", "ولادیمیر آکسیونوف", "Soyuz 22", "Soyuz T-2", "باز آلدرین", "جمینای ۱۲", "آپولو ۱۱", "الکساندر پانایوتف الکساندرف", "Soyuz TM-5", "الکساندر پاولویچ الکساندرف", "Soyuz T-9", "Soyuz TM-3", "اندرو ام‌الن", "اس‌تی‌اس-۴۶", "اس‌تی‌اس-۶۲", "اس‌تی‌اس-۷۵", "جوزف پی الن", "اس‌تی‌اس-۵", "اس‌تی‌اس-۵۱-ای", "اسکات آلتمن", "اس‌تی‌اس-۹۰", "اس‌تی‌اس-۱۰۶", "اس‌تی‌اس-۱۰۹", "اس‌تی‌اس-۱۲۵", "ویلیام آندرس", "آپولو ۸", "کلایتون اندرسون", "اس‌تی‌اس-۱۱۷", "اس‌تی‌اس-۱۲۰", "اس‌تی‌اس-۱۳۱", "مایکل پی. اندرسون", "اس‌تی‌اس-۸۹", "اس‌تی‌اس-۱۰۷", "Space Shuttle Columbia disaster", "دومینیک ای. آنتونلی", "اس‌تی‌اس-۱۳۲", "جروم اپت", "اس‌تی‌اس-۳۷", "اس‌تی‌اس-۴۷", "STS-59", "لی آرچامبولت", "نیل آرمسترانگ", "جمینای ۸", "ریچارد آر. آرنولد", "آناتولی آرتسبارسکی", "Soyuz TM-12", "یوری آرتوکین", "Soyuz 14", "جفری اشبی", "اس‌تی‌اس-۹۳", "اس‌تی‌اس-۱۰۰", "اس‌تی‌اس-۱۱۲", "اولگ آتکوف", "سایوز تی-۱۰", "Soyuz T-11", "توکتار آوباکیروف", "Soyuz TM-13", "سرگئی آودیف", "Soyuz TM-15", "Soyuz TM-22", "جیمز پی بیگین", "اس‌تی‌اس-۲۹", "اس‌تی‌اس-۴۰", "الن اس بیکر", "اس‌تی‌اس-۳۴", "اس‌تی‌اس-۵۰", "اس‌تی‌اس-۷۱", "مایکل ای بیکر", "اس‌تی‌اس-۵۲", "اس‌تی‌اس-۶۸", "اس‌تی‌اس-۸۱", "الکساندر نیکولایویچ بالاندین", "Soyuz TM-9", "مایکل بارت (فضانورد)", "Soyuz TMA-14", "اس‌تی‌اس-۱۳۳", "دنیل تی بری", "اس‌تی‌اس-۷۲", "اس‌تی‌اس-۹۶", "اس‌تی‌اس-۱۰۵", "جان-دیوید اف بارتو", "چارلز باست", "جمینای ۹-آ", "یوری باتورین", "Soyuz TM-28", "Soyuz TM-27", "Soyuz TM-31", "پاتریک بودری", "اس‌تی‌اس-۵۱-گ", "آلن بین", "آپولو ۱۲", "Skylab 3", "روبرت ال. بهنکن", "اس‌تی‌اس-۱۲۳", "اس‌تی‌اس-۱۳۰", "ایوان بلا", "پاول بلیایف", "وسخود-۲", "گئورگی برگوی", "سایوز-۳", "آناتولی برزووی", "Soyuz T-5", "Soyuz T-7", "برایان بینی", "SpaceShipOne flight 17P", "جان ئی بلاها", "اس‌تی‌اس-۳۳", "STS-58", "مایکل جی بلومفیلد", "اس‌تی‌اس-۸۶", "اس‌تی‌اس-۹۷", "اس‌تی‌اس-۱۱۰", "گویون بلوفورد", "اس‌تی‌اس-۸", "اس‌تی‌اس-۶۱-ای", "اس‌تی‌اس-۳۹", "STS-53", "کارول جی بوبکو", "اس‌تی‌اس-۶", "اس‌تی‌اس-۵۱-دی", "اس‌تی‌اس-۵۱-جی", "اریک بو", "اس‌تی‌اس-۱۲۶", "چارلز بولدن", "اس‌تی‌اس-۶۱-سی", "اس‌تی‌اس-۳۱", "STS-45", "اس‌تی‌اس-۶۰", "روبرتا بوندار", "STS-42", "والنتین بوندرنکو", "آندری بوریسنکو", "Soyuz TMA-21", "فرانک بورمن", "جمینای ۷", "استیون بوون (فضانورد)", "کن باورساکس", "اس‌تی‌اس-۷۳", "اس‌تی‌اس-۸۲", "اس‌تی‌اس-۱۱۳", "Soyuz TMA-1", "چارلز ئی بردی جونیور", "اس‌تی‌اس-۷۸", "ونس براند", "پروژه آزمایشی آپولو–سایوز", "اس‌تی‌اس-۴۱-بی", "اس‌تی‌اس-۳۵", "دنیل براندنشتاین", "اس‌تی‌اس-۳۲", "رونالدوف برسنیک", "اس‌تی‌اس-۱۲۹", "روی دی بریج جونیور", "کرتیس براون", "اس‌تی‌اس-۶۶", "اس‌تی‌اس-۷۷", "اس‌تی‌اس-۸۵", "اس‌تی‌اس-۹۵", "اس‌تی‌اس-۱۰۳", "دیوید ام. براون", "مارک ان براون", "اس‌تی‌اس-۴۸", "جیمز بچلی", "اس‌تی‌اس-۵۱-سی", "جی سی باکی", "نیکولای بودارین", "Soyuz TM-21", "جان اس. بول", "دنیل سی بربنک", "اس‌تی‌اس-۱۱۵", "Soyuz TMA-22", "دنیل دبلیو بورش", "STS-51", "اس‌تی‌اس-۱۰۸", "اس‌تی‌اس-۱۱۱", "والری بایکوفسکی", "وستوک ۵", "Soyuz 31", "Soyuz 29", "رابرت دی کابانا", "STS-65", "اس‌تی‌اس-۸۸", "یون کچل", "فرناندو کالدیرو", "چالرز کاماردا", "اس‌تی‌اس-۱۱۴", "کنت دی کمرون", "STS-56", "اس‌تی‌اس-۷۴", "دوین جی کری", "اسکات کارپنتر", "Mercury-Atlas 7", "جرالد پی کار", "Skylab 4", "سونی کارتر", "جان کاسپر", "اس‌تی‌اس-۳۶", "STS-54", "کریستوفر کاسیدی", "اس‌تی‌اس-۱۲۷", "رابرت جی سنکر", "یوجین سرنان", "آپولو ۱۰", "آپولو ۱۷", "راجر بی. چافی", "آپولو ۱", "گرگوری چامیتوف", "اس‌تی‌اس-۱۲۴", "اس‌تی‌اس-۱۳۴", "فرانکلین چانگ دیاز", "اس‌تی‌اس-۹۱", "فیلیپ کی. چاپمن", "کالپانا چاولا", "اس‌تی‌اس-۸۷", "مائوریتسیو کلی", "Chen Quan", "لیروی چیائو", "اس‌تی‌اس-۹۲", "Soyuz TMA-5", "کوین پی چلتن", "اس‌تی‌اس-۷۶", "ژان-لوپ کرتین", "Soyuz T-6", "سایوز تی‌ام-۷", "Soyuz TM-6", "لارل کلارک", "مری ال کلیو", "اس‌تی‌اس-۶۱-بی", "اس‌تی‌اس-۳۰", "ژان-فرانسوا کلرووا", "اس‌تی‌اس-۸۴", "مایکل آر کلیفورد", "مایکل کوتس", "اس‌تی‌اس-۴۱-دی", "کنت کاکرل", "اس‌تی‌اس-۶۹", "اس‌تی‌اس-۸۰", "اس‌تی‌اس-۹۸", "کاترین کولمن", "Soyuz TMA-20", "آیلین کالینز", "اس‌تی‌اس-۶۳", "مایکل کالینز", "جمینای ۱۰", "پیت کنراد", "جمینای ۵", "جمینای ۱۱", "اسکای‌لب ۲", "گوردون کوپر", "Mercury-Atlas 9", "ریچارد او کاوی", "اس‌تی‌اس-۵۱-آی", "اس‌تی‌اس-۲۶", "اس‌تی‌اس-۳۸", "تیموتی کریمر", "Soyuz TMA-17", "جان الیور کریتن", "رابرت کریپن", "اس‌تی‌اس-۱", "اس‌تی‌اس-۷", "اس‌تی‌اس-۴۱-سی", "اس‌تی‌اس-۴۱-جی", "سامانتا کریستوفورتی", "Soyuz TMA-15M", "راجر کی کراچ", "اس‌تی‌اس-۸۳", "اس‌تی‌اس-۹۴", "فرانک ال کالبرستن جونیور", "والتر کانیگهام", "آپولو ۷", "رابرت کربیم", "اس‌تی‌اس-۱۱۶", "نانسی جی کوری", "STS-57", "اس‌تی‌اس-۷۰", "جین دیویس", "لورنس جی دلوکاس", "فرانک د وینه", "Soyuz TM-34", "Soyuz TMA-15", "ولادیمیر دژوروف", "گئورگی دوبروولسکی", "سایوز ۱۱", "تاکائو دوئی", "آلوین درو", "اس‌تی‌اس-۱۱۸", "برایان دافی", "چارلز دوک", "آپولو ۱۶", "بانی دانبار", "پدرو دوک", "Soyuz TMA-3", "Soyuz TMA-2", "سموئل تی درانس", "اس‌تی‌اس-۶۷", "جیمز داتون (فضانورد)", "لف دیومین", "Soyuz 15", "تریسی دایسن", "Soyuz TMA-18", "ولادیمیر جانی‌بک‌اف", "Soyuz 27", "Soyuz 26", "Soyuz 39", "Soyuz T-12", "Soyuz T-13", "جو اف. ادواردز جونیور", "دان اف آیزل", "آنتونی دبلیو انگلند", "جو انگل", "اس‌تی‌اس-۲", "رونالد اوانز", "راینهولد اوالد", "Soyuz TM-25", "Soyuz TM-24", "لئوپولد آیهارتس", "Soyuz TM-26", "اس‌تی‌اس-۱۲۲", "جان ام فابین", "محمد فارس", "Soyuz TM-2", "برتالان فارکاش", "Soyuz 36", "Soyuz 35", "ژان-ژاک فاویه", "فی جانلونگ", "Shenzhou 6", "کونستانتین فئوکتیستوف", "Voskhod 1", "کریستفور فرگوسن", "اس‌تی‌اس-۱۳۵", "مارتین جی فتمن", "اندرو جی. فیوستل", "آناتولی فیلیپچنکو", "Soyuz 7", "Soyuz 16", "مایکل فینک", "Soyuz TMA-4", "Soyuz TMA-13", "جان ال. فینلی", "Manned Orbiting Laboratory", "آنا لی فیشر", "ویلیام فدریک فیشر", "کلاوس دیتریش فلاده", "Soyuz TM-14", "مایکل فول", "کوین ای. فورد", "اس‌تی‌اس-۱۲۸", "Soyuz TMA-06M", "مایکل فورمن (فضانورد)", "پاتریک جی فارستر", "مایکل ئی. فوسام", "اس‌تی‌اس-۱۲۱", "Soyuz TMA-02M", "تئودور فریمن", "استیون فریک", "درک فریموت", "کریستر فوگلسانگ", "سی گوردن فولرتن", "اس‌تی‌اس-۳", "راینهارد فورر", "ساتوشی فروکت.ا", "اف درو گفنی", "یوری گاگارین", "وستوک-۱", "رونالد جی. گاران، جونیور.", "دیل گاردنر", "گای گاردنر", "اس‌تی‌اس-۲۷", "مارک گارنو", "آون کی گاریوت", "اس‌تی‌اس-۹", "چارلز دی جمار", "مایکل ال گرنهارت", "اس‌تی‌اس-۱۰۴", "السکاندر گرست", "Soyuz TMA-13M", "ادوارد گیبسون", "رابرت ال گیبسن", "یوری گیدزنکو", "اس‌تی‌اس-۱۰۲", "ادوارد گیونز", "یوری گلازکوف", "Soyuz 24", "جان گلن", "مرکوری-اطلس ۶", "لیندا ام گادوین", "مایکل تی. گود", "ویکتور گورباتکو", "Soyuz 37", "ریچارد اف گوردن جونیور", "دومینیک ال پادویل گوری", "اس‌تی‌اس-۹۹", "رونالد جی گریب", "دان گراولین", "گئورگی گرچکو", "Soyuz 17", "Soyuz T-14", "فردریک دی گریگوری", "اس‌تی‌اس-۵۱-بی", "اس‌تی‌اس-۴۴", "ویلیام جی گریگوری", "ای دیوید گریگز", "گاس گریسوم", "Mercury-Redstone 4", "جمینای ۳", "جان ام گرانسفلد", "الکسی گوبارف", "Soyuz 28", "اومبرتو گیدونی", "ژوگدردمیدیین گوراگچا", "سیدنی ام گوتیرز", "کریس هدفیلد", "Expedition 34", "Expedition 35", "Soyuz TMA-07M", "کلودی انیره", "Soyuz TM-23", "ژان-پیر انیره", "Soyuz TM-17", "Soyuz TM-16", "فرد هایسه", "آپولو ۱۳", "جیمز دی هالسل", "اس‌تی‌اس-۱۰۱", "کنت هام", "ال بلین هموند", "STS-64", "جرمی هانسن", "گرگوری جی هاربو", "رنارد ای هریس جونیور", "اس‌تی‌اس-۵۵", "تری هارت", "هنری تارتسفیلد", "اس‌تی‌اس-۴", "فردریک هوک", "استیون هاولی", "سوزان هلمز", "کارل گوردون هنیز", "تامس جی هنن", "ترنس تی هنریکس", "میروسلاو هرماشفسکی", "Soyuz 30", "خوزه ام هرناندز", "جان هرینگتن", "ریچارد هیب", "جوان هیگینبوتهام", "دیوید سی هیلمرز", "کاترین پی هایر", "چارلز او هابو", "جفری ای هافمن", "دونالد هولمکوئست", "مایکل اس. هوپکینز", "Soyuz TMA-10M", "اسکات جی هوروویتس", "آکیهیکو هوشیده", "Soyuz TMA-05M", "میلی هیوز-فولفورد", "داگلاس جی. هارلی", "ریک هاسبند", "جیمز بنسن اروین", "آپولو ۱۵", "الکساندر ایوانچنکوف", "آناتولی ایوانیشین", "گئورگی ایوانف", "Soyuz 33", "مارشا آیوینز", "زیگموند یان", "می جمیسون", "تامارا جرنیگان", "برنت دبلیو جت جونیور", "جینگ هایپنگ", "Shenzhou 7", "Shenzhou 9", "گرگوری سی. جانسون", "گرگوری اچ. جانسون", "تامس دیوید جونز", "لئونید کاندنیکو", "الکساندر کالری", "Soyuz TM-30", "Soyuz TMA-01M", "جنت ال کاواندی", "جیمز ام کلی", "مارک کلی", "اسکات کلی", "جوزف پی کروین", "یوگنی خرونوف", "Soyuz 5", "سایوز-۴", "روبرت اس. کیمبرو", "لئونید کیزیم", "Soyuz T-3", "Soyuz T-15", "پیوتر کلیموک", "Soyuz 13", "Soyuz 18", "پیوتر کولودین", "ولادیمیر کاماروف", "سایوز-۱", "یلنا کنداکاوا", "Soyuz TM-20", "دمیتری کوندراتیف", "اولگ کونوننکو", "سایوز تی‌ام‌ای-۱۲", "Soyuz TMA-03M", "تیمونی کوپرا", "میخائیل کورنینکو", "والری کرزون", "اولگ کوتوف", "Soyuz TMA-10", "ولادیمیر کوالیونوک", "Soyuz 25", "Soyuz T-4", "کنستانتین کوزیف", "کوین پی کرگل", "سرگئی کریکالف", "Soyuz TMA-6", "والری کوباسوف", "Soyuz 6", "آندره کویپرس", "الکساندر لاویکین", "رابرت هنری لورنس جونیور", "وندی لارنس", "واسیلی لازارف", "Soyuz 12", "Soyuz 18a", "الکساندر لازوتکین", "والنتین لبدف", "مارک سی لی", "دیوید لیستما", "ویلیام بی لنوا", "الکسی لئونوف", "فردریک دبلیو لزلی", "آناتولی لفچنکو", "Soyuz TM-4", "بایرن کی لیکتنبرگ", "دان ال لند", "استیون لیندزی", "جری ام لایننجر", "ریچارد ام لینهان", "گرگوری تی لینتریس", "لیو بومینگ (فضانورد)", "لیو وانگ", "لیو یانگ (فضانورد)", "آنتونی لولین", "ول لاکارت", "یوری لونچاکوف", "مایکل لوپز-آلریا", "سایوز تی‌ام‌ای-۹", "کریستوفر لوریا", "جان ام لانج", "جک آر لوزما", "استنلی جی. لاو", "جیم لوول", "جی دیوید لاو", "اد لو", "شنن لوسید", "ولادیمیر لیاخوف (فضانورد)", "Soyuz 32", "Soyuz 34", "استیو مک‌لین", "ساندرا مگنوس", "اولگ گریگوریویچ ماکاروف", "یوری مالنچنکو", "Soyuz TM-19", "Soyuz TMA-11", "فرانکو مالربا", "یوری واسیلیویچ مالیشف", "گنادی ماناکوف", "Soyuz TM-10", "موسی منارف", "راویش ماهوترا", "اینترکسموس", "توماس مارش بورن", "مایکل جی ماسیمینو", "ریچارد ماستراکیو", "Soyuz TMA-11M", "کن متینگلی", "کاترین مک‌آرتور", "ویلیام اس مک‌آرتر", "Soyuz TMA-7", "جان مک‌براید", "بروس مک‌کندلس دوم", "ویلیام سی. مک‌کول", "مایکل جی مک‌کولی", "جیمز مک‌دیویت", "جمینای ۴", "آپولو ۹", "دونالد آر مک‌مونیگل", "رونالد مک‌نیر", "انفجار فضاپیمای چلنجر", "اس‌تی‌اس-۵۱-ال", "کارل جی مید", "بروس ئی ملنیک", "مایک ملویل", "SpaceShipOne flight 15P", "SpaceShipOne flight 16P", "پاملا ملروی", "للند دی. ملوین", "اولف مربولد", "ارنست مسرشمید", "دوروتی متکالف-لیندنبورگ", "کورت میچل", "الکساندر میسورکین", "Soyuz TMA-08M", "ادگار میچل", "آپولو ۱۴", "آندریاس موگنسن", "عبدالاحد مومند", "مامورو موهری", "باربارا مورگان", "لی مورین", "بوریس موروکوف", "چیکائی موکائی", "مایک مولان", "تالگات موسی‌بی‌اف", "استوری ماسگریو", "استیون آر نیجل", "جرج نلسن", "Grigori Nelyubov", "رودولفو نری ولا", "پائولو ای. نسپولی", "جیمز ایچ نیومن", "کلود نیکولیه", "نیه هایشنگ", "Shenzhou 10", "آندریان نیکولایف", "وستوک ۳", "Soyuz 9", "سوئیچی ناگوچی", "کارلوس آی نوریگا", "اولگ نویتسکی", "لیسا نواک", "کرن نایبرگ", "Soyuz TMA-09M", "برایان دی اوکانر", "الن اوچوآ", "ووبو اوکلس", "ویلیام اوفلیان", "براین اولیری", "جان دی. اولیوس", "تاکویا اونیشی", "الیسون انیزوکا", "یوری اونوفرینکو", "استیون اس اسوالد", "رابرت اف آورمایر", "گنادی پادالکا", "ویلیام ای پیلز", "اسکات ئی پارازینسکی", "رونالد ای پارایز", "رابرت ای پارکر", "لوکا پارمیتانو", "نیکولاس پاتریک", "ویکتور پاتسایف", "جیمز ای پاولچیک", "جولی پایت", "گری پیتن", "تیموتی پیکه", "فیلیپ پرن", "توماس پسکی", "دونالد ایچ پیترسن", "دونالد پتی", "پام توان", "جان ال فیلیپس", "ویلیام آر پوگ", "آلن جی. پویندسکتر", "مارک ال پولانسکی", "الکساندر پولشچوک", "والری پلیاکوف", "مارکوس پونس", "Soyuz TMA-8", "لئونید پوپوف", "Soyuz 40", "پاول پوپوویچ", "وستوک ۴", "چارلز جی پرکرت", "دیمیترو پروناریو", "ایلان رامون", "ویلیام اف ریدی", "کنت اس ریتلر جونیور", "جیمز اف ریلی", "گارت رایسمن", "توماس رایتر", "ولادیمیر رمک", "جودیت رزنیک", "سرگی روین", "پل دبلیو ریچاردز", "ریچارد ان ریچاردز", "سالی راید", "پاتریسیا روبرتسون", "استیون رابینسن", "روسل ای. راجرز", "Dyna Soar", "رومن روماننکو", "یوری روماننکو", "Soyuz 38", "کنت رمینگر", "استوارت روسا", "جری ال راس", "والری روژدستونسکی", "Soyuz 23", "نیکولای روکاویشنیکوف", "سایوز ۱۰", "ماریو رونکو جونیور", "سرگی ریازانسکی", "والری ریومین", "آلبرت ساگو", "دیوید سنت-ژاک", "الکساندر ساموکوتیایف", "Soyuz TMA-14M", "گنادی سارافانوف", "روبرت ساتچر", "سلطان بن سلمان بن عبدالعزیز آل سعود", "ویکتور ساوینیخ", "سوتلانا ساویتسکایا", "والی شیرا", "Mercury-Atlas 8", "جمینای ۶-آ", "هانس شلگل", "هریسون اشمیت", "راستی شوایکارت", "دیک اسکوبی", "دیوید اسکات", "وینستن ئی اسکات", "پل اسکالی-پاور", "ریچارد ای سیرفاس", "مارگارت ریئا سدن", "الیوت سی", "رونالد ام سگا", "پیرز سلرز", "الکساندر سربروف", "Soyuz T-8", "Soyuz TM-8", "یلنا سرووا", "ویتالی سواستیانوف", "یوری شارگین", "سالیژان شالیپوف", "راکش شارما", "ولادیمیر شاتالوف", "Soyuz 8", "بروستر اچ شاو", "آلن شپارد", "مرکوری-رادستون ۳", "ایالات متحده آمریکا", "ویلیام شفرد", "آنتون شکاپلروف", "گئورگی شونین", "لورن شرایور", "شیخ مظفر شکور", "گردشگری فضایی", "اولگ شکریپوچکا", "الکساندر الکساندرویچ اسکوورتسوف", "دیک اسلایتون", "مایکل جان اسمیت", "استیون اسمیت", "آناتولی سولوویف", "ولادیمیر سولویوف (فضانورد)", "شروود سی اسپرینگ", "رابرت سی اسپرینگر", "توماس استافورد", "هایدماری استفانیشین-پایپر", "رابرت ال استوارت", "سوزان کلرین", "نیکول پاسونو استات", "گنادی استرکالوف", "فردریک دبلیو استورکو", "کاترین دی سولیوان", "ماکسیم سورایف", "Soyuz TMA-16", "استیون سوانسون", "جک اسویگرت", "آرنالدو تامایو مندز", "دنیل ام تنی", "جوزف آر تنر", "اوگنی تارلکین", "والنتینا ترشکوا", "وستوک ۶", "نورمن تاگارد", "گرهارد تیله", "رابرت تریسک", "اندی توماس", "دونالد ای تامس", "استیون تورن (فضانورد)", "کاترین تورنتون", "ویلیام ئی تارنتن", "پیر جی توئت", "گرمان تیتوف", "وستوک ۲", "ولادیمیر گئورگیویچ تیتوف", "میشل تونینی", "والری توکارف", "سرگئی ترشچوف", "یوجین اچ ترین", "ریچارد اچ ترولی", "بیارنی تریگواسون", "واسیلی تسیبلیف", "میخائیل تیورین", "یوری اوساچوف", "لودویک فن دین برگ", "جیمز فن هوفتن", "ولادیمیر واسیوتین", "چارلز ال ویچ", "فرانتس فیبوک", "الکساندر ویکتورنکو", "پاول وینوگرادف", "تری دبلیو. ویرتز", "روبرتو ویتوری", "ایگور وولک", "الکساندر الکساندروویچ وولکوف", "سرگئی ولکوف", "ولادیسلاف وولکوف", "بوریس وولینوف", "Soyuz 21", "جیمز اس واس", "جنیس ئی واس", "کوئیچی واکاتا", "رکس جی والهایم", "چارلز دی واکر", "دیوید ام واکر", "جوزف ای واکر", "X-15 Flight 90", "X-15 Flight 91", "شانون واکر", "Soyuz TMA-19", "اولریش والتر", "کارل ای والتس", "تیلور وانگ", "وانگ یاپینگ", "مری الن وبر", "پل جی وایتز", "جیم ودربی", "داگلاس اچ. ویلوک", "ادوارد هیگینز وایت", "پگی ویتسون", "ترنس دبلیو ویلکات", "کلیفتن ویلیامز", "دفید ویلیامز", "دونالد ئی ویلیامز", "جفری ویلیامز", "سونیتا ویلیامز", "بری ئی. ویلمور", "استفانی ویلسون", "گئورگی آر. ویسمن", "پیتر ویزوف", "دیوید ولف", "نیل وودوارد", "آلفرد وردن", "نائوکو یامازاکی", "یانگ لیوه", "Shenzhou 5", "بوریس یگوروف", "الکسی یلیسیف", "یی سو یئون", "جان یانگ", "کیمیا توی", "فیودور یورچیخین", "سرگئی زالیوتین", "جورج دی. زامکا", "ژای ژیگانگ", "Zhang Xiaoguang", "ویتالی ژولوبوف", "ویاچسلاف زادوف" ]
[ "فهرست‌های فضانوردها", "فهرست‌های ناسا" ]
2,243
بن‌کوه
2
35
0
[ "بن کوه", "بن كوه" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "روستای بن‌کوه" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "مسجد بون کوه - بخش خمیر.jpg" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "مسجد بون کوه" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "خمیر" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "دهستان", "Item2": "خمیر" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۲۸" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[لارستانی]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "076" } ], "Title": "روستای ایران" }
بن کوه نام کوهی است که در جنوب روستای انجیره و در ۴۰ کیلومتری شرق بخش کوخرد و در بخش مرکزی شهرستان خمیر در شهرستان خمیر استان هرمزگان ایران واقع شده‌است. در سر کوه به ارتفاع ۱۱۲۶ متر قرار دارد. و دارای دو روستا به نام‌های «بن کوه» و «ارسین» است به فاصله ۶کیلومتر. قبلا با پای پیاده و مال و رفتنش به دشواری صورت می‌پذیرفت. اکنون ساکنین بن کوه با اینکه جمعیت زیادی ندارد همت کرده اقدام به ساخت جاده‌ای جیپرو به کمک نیکوکاران تا سر کوه نموده‌اند. جمعیت جمعیت بن کوه ۱۲۸ نفر (۲۷ خانوار)، و ارسین ۹۸ نفر (۲۰ خانوار) جمعیت است. دارای ۴ باب آب انبار (برکه) و ۳ باب مسجد و دبستان و تعداد ۵۰۰ اصله نخل است. وجون منطقه‌ای کوهستانی است در گودالهائی در دل کوه آب جمع و برای مصرف انبار می‌شود، اخیرا چند گودال سیمانی (آبدان) و به لهجه محلی «آودون» برای ذخیره و افزایش آب ساخته‌اند. چشمه در زیر کوه به سمت جنوب چشمه‌ای نسبتا بزرگ وجود دارد به نام «چشمه تیم‌دان» در زمان قدیم سدی به روی این چشمه ساخته بودند که آب این سد به سوی نخلها و زمین‌های کشاورزی هدایت می‌کرده، بعد از شکسته شدن سد و بی‌توجهی مردم و تعمیر نشدن سد تمام نخلها از بین رفتند، و آب این چشمه به دره سرازیر می‌شود و به رودخانه مهران می‌ریزد و بی‌مصرف مانده‌است. این چشمه در سابق ۵۰۰۰ اصله نخل آب یاری می‌کرده‌است و ۵۰۰۰ من ۲۰۰۰۰ کیلو بذرافکن جو و گندم را آب می‌داده. آثار آثار آسیابی قدیمی هم وجود دارد که گویا در قدیم آب این سد این آسیاب را می‌چرخانده. حدود بن کوه از شمال زیر کوه «ده انجیر» از جنوب به «تیم‌دان» از مغرب به «کوه چمبه ودین»و از سمت مشرق به «کوه دیده بان». بون کوه در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی «روستای کم‌رضوان» واقع است. در قله کوه دیده بان آثار قلعه‌ای بزرگ و تعدادی آب انبار است که مربوط به زمان شیخ محمد بستکی مشهور به « شیخ محمد دیده بان » است که قدمتش به دوران سلطنت کریم خان زند می‌رسد. شیخ محمد دیده بان سردودمان خاندان مشایخ بنی عباسیان خوانین و حکمرانان بستک و جهانگیریه است. «قلعه دیده بان» مرکز فرمانروائی شیخ محمدخان بستکی مشهور به شیخ محمد دیده بان بوده‌است. بن کوه در سابق از توابع بستک بوده، اما حالا از توابع بخش خمیر است.
[ "بخش مرکزی شهرستان خمیر", "لارستانی", "انجیره", "بخش کوخرد", "شهرستان خمیر", "استان هرمزگان", "ارسین", "جیپ", "خانوار", "برکه", "آبدان", "چشمه", "اصله", "نخل", "بذرافکن", "جو و گندم", "آسیابی", "آسیاب", "انجیر", "چمبه", "کم‌رضوان", "شیخ محمد بستکی", "کریم خان زند", "بنی عباسیان", "جهانگیریه", "قلعه دیده بان", "بستک" ]
[ "بخش مرکزی شهرستان خمیر" ]
2,244
رده:شعر
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شعر
[]
[ "هنر اجرا", "ادبیات" ]
2,245
رده:ادبیات
0
4
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ادبیات
[]
[ "ادبیات داستانی", "روایت‌شناسی", "آثار بر پایه رشته", "آثار بر پایه رسانه", "هنر", "نوشتن", "فرهنگ", "علوم انسانی", "ارتباط‌های نوشتاری" ]
2,246
رده:اسناد
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اسناد
[ "اسناد", "کتاب" ]
[ "منابع دست اول", "ارتباط‌های نوشتاری", "آثار فکری", "سرچشمه‌ها" ]
2,247
مریجه
0
11
0
[ "مريجه" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مریجه (در عربی: ) نام یکی از بازارها و مراکز بازرگانی در شارجه واقع در امارات متحده عربی است. مریجه در اصل نام یکی از محله‌های بسیار قدیمی شارجه می‌باشد. در زمان قدیم امارت شارجه تنها از ۴ محله تشکیل شده بود به نامهای: المریجه الشیوخ الشرق میسلون در قدیم در نزدیکی مریجه بازاری بسیار معروف بوده به نام بازارالعرصه که در آن کالاهایی که از مناطق دور و با بار شتر می‌آمده دادوستد می‌شده‌است. این بازار را شهرداری شارجه با همان شکل قدیمیش بازسازی کرده و امروزه نیز کالاهائی تقریبا مانند همان کالاهائی که در آن زمان در این بازار خرید و فروش می‌شده در بازار «العرصه» موجود است. دورترین نقطه آباد امارت شارجه درآن دوران واحه ذید بوده‌است که در حدود ۶۰ کیلومتر از شهر شارجه فاصله دارد ودر ناحیه جنوب شارجه واقع شده‌است، این واحه در ۴۰ کیلومتری شمال امارت فجیره قرار دارد. واحه ذید دارای زمینهای حاصلخیز کشاورزی است و آب چاهایش شیرین است.
[ "زبان عربی", "شارجه", "امارات متحده عربی", "بازارالعرصة", "واحه", "ذید", "فجیره" ]
[ "بازارهای امارات متحده عربی", "شارجه" ]
2,248
امارات متحده عربی
2
1,661
0
[ "امارات", "امارات عربی متحده", "امارات عربي متحده", "امارات متحده عربي", "امارات متحدهٔ عربی", "امارت متحده عربی", "شیخ‌نشین امارات", "امارات متحد عربی", "امارات متحد عربي", "امارات متحدهٔ عربي", "امارت متحده عربي", "امارت متحدهٔ عربی", "امارت متحدهٔ عربي", "شيخ نشين امارات", "شیخ نشین امارات", "امارت عربی متحده", "امارت عربي متحده", "امارات متحده" ]
false
1,535
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام اصلی", "Item2": "دوله الامارات العربیه المتحده" }, { "Item1": "نام فارسی رسمی", "Item2": "امارات متحده عربی" }, { "Item1": "نام عادی", "Item2": "امارات" }, { "Item1": "تصویر پرچم", "Item2": "Flag of the United Arab Emirates.svg" }, { "Item1": "تصویر نشان ملی", "Item2": "Coat of arms of the United Arab Emirates.svg" }, { "Item1": "شعار ملی", "Item2": "الله - الوطن - الرئیس" }, { "Item1": "سرود ملی", "Item2": "[[زنده باد کشور من]]" }, { "Item1": "نقشه", "Item2": "LocationUnitedArabEmirates.png" }, { "Item1": "پایتخت", "Item2": "[[ابوظبی]]" }, { "Item1": "latd", "Item2": "۲۴" }, { "Item1": "latm", "Item2": "۲۸" }, { "Item1": "longd", "Item2": "۵۴" }, { "Item1": "longm", "Item2": "۲۲" }, { "Item1": "بزرگ‌ترین شهر", "Item2": "[[ابوظبی]]" }, { "Item1": "زبان رسمی", "Item2": "[[زبان عربی]]" }, { "Item1": "[[انگلیسی]]\nنوع حکومت", "Item2": "[[مشروطه سلطنتی]] [[فدرال]]" }, { "Item1": "نوع حاکمان", "Item2": "• [[رئیس دولت]]• [[نایب رئیس دولت]]• [[نخست وزیر]]" }, { "Item1": "نام حاکمان", "Item2": "[[خلیفه بن زاید آل نهیان]][[محمد بن راشد آل مکتوم]][[محمد بن راشد آل مکتوم]]" }, { "Item1": "نحوه تشکیل", "Item2": "استقلال" }, { "Item1": "تاریخ تشکیل", "Item2": "[[۲ دسامبر]] [[۱۹۷۱]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۸۳،۶۰۰" }, { "Item1": "رتبه مساحت", "Item2": "۱۱۴ام" }, { "Item1": "سال برآورد جمعیت", "Item2": "[[۲۰۱۲]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۸٫۱۰۶٫۰۰۰" }, { "Item1": "رتبه جمعیت", "Item2": "۹۴ام" }, { "Item1": "سال تولید ناخالص داخلی", "Item2": "۲۰۰۹" }, { "Item1": "تولید ناخالص داخلی", "Item2": "۲۰۰٫۵۱۴ میلیارد دلار" }, { "Item1": "سرانه تولید ناخالص داخلی", "Item2": "۴۰،۰۳۷ دلار" }, { "Item1": "واحد پول", "Item2": "[[درهم امارات]]" }, { "Item1": "کد واحد پول", "Item2": "AED" }, { "Item1": "منطقه زمانی", "Item2": "GMT+4" }, { "Item1": "منطقه زمانی تابستانی", "Item2": "+۴" }, { "Item1": "دامنه اینترنتی", "Item2": "[[.ae]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره تلفنی", "Item2": "۹۷۱+" } ], "Title": "کشور" }
امارات متحده عربی ، ، یا امارات یک پادشاهی مطلقه فدرال در جنوب غربی قاره آسیا و در شرق شبه جزیره عربستان، در خاورمیانه است که از جنوب با قطر و عربستان سعودی، از شرق با عمان و از شمال با خلیج فارس همسایه است. امارات عربی متحده، اتحادی از هفت شیخ‌نشین کوچک به نام‌های ابوظبی (که پایتختی را بر عهده دارد)، دبی، شارجه، عجمان، فجیره، راس‌الخیمه و ام‌القوین است که بعد از استقلال از بریتانیا در ۲ دسامبر ۱۹۷۱ میلادی شکل گرفت. این روز را با نام روز ملی امارات جشن می‌گیرند. هر یک از این ۷ امیرنشین از استقلال فراوانی برخوردارند، اما یک امیر موروثی به عنوان حاکم کشور ایفای وظیفه می‌کند و شورای عالی حکام که متشکل از هفت امیر است، رئیس دولت و کابینه را انتخاب می‌کند. در حال حاضر امیر و رئیس دولت امارات شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان است. امارات یکی از بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد و تولید ناخالص سرانه آن در حد ثروتمندترین کشورهای اروپای غربی است. مساحت و آب و هوا مساحت این کشور ۸۳،۶۰۰ کیلومترمربع است که در رده ۱۱۵ دنیا از نظر پهناوری قرار می‌گیرد. آب‌وهوایی بیابانی و سرزمینی هموار دارد که قسمت شرقی آن کوهستانی و سردتر است و تنها ۰٫۷۷ درصد خاک آن قابل کشاورزی است. فقط ۱۹ درصد اهالی این کشور اصلیت اماراتی دارند و ۲۳ درصد از اعراب دیگر کشورها و ایرانیان و حدود ۵۰ درصد از اهالی جنوب آسیا هستند. زبان رسمی کشور عربی است و انگلیسی، فارسی، اردو و هندی نیز کاربرد زیادی دارد. مذهب رسمی این کشور اسلام است که حدود ۹۶٪ مردم را شامل می‌شود. واحد پول آن درهم است. جمعیت آن در سال ۲۰۱۲ حدود ۵٫۳۱۴٫۳۱۷ نفر برآورد شده و رشد جمعیت آن ۳٫۰۵ درصد است و با بیش از ۱۶ مهاجر در سال به ازای هر هزار نفر جمعیت پنجمین کشور مهاجرپذیر دنیاست. صادرات نفت خام این کشور در سال ۲۰۰۹ میلادی، حدود ۲٫۳۹۵ میلیون بشکه در روز بوده که امارات را چهارمین صادرکننده نفت دنیا می‌سازد. سرانه تولید ناخالص داخلی کشور در سال ۲۰۱۱ بر اساس قدرت خرید حدود ۴۸،۵۰۰ دلار بوده که آن را در رتبه یازدهم دنیا قرار می‌دهد. روابط امارات و ایران بر سر مالکیت سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در خلیج فارس تنش آمیز است. محدوده امارات متحده عربی محدوده امارات متحده عربی: از شمال و شمال غربی خلیج فارس، از جنوب و جنوب غربی عمان و عربستان سعودی، از سمت غرب به قطر و عربستان سعودی، و از سمت شرق به دریای عمان و عمان محدود می‌شود. خاستگاه نامگذاری واژه «امارات» به معنی شیخ‌نشین یا امیرنشین است. نام امارات متحده عربی نیز به معنی «شیخ‌نشین‌های متحد عربی» است. نامیده شدن این کشور بنام «امارات» از آنجاست که پس از تشکیل اتحادیه هفت امارت امیرنشین تاسیس شده‌است، شیخ‌نشین‌های هفت‌گانه که دولت امارات متحده عربی را تشکیل می‌دهند به شرح زیر است: ابوظبی دبی شارجه عجمان ام‌القوین راس‌الخیمه فجیره ساحل دزدان در قرن۱۸تا۱۹ به منطقه سواحل امروزی امارات متحده عربی و شمال عمان ساحل دزدان یا ساحل قراصنه یا ساحل پایریت در خلیج فارس گفته می‌شد. پس از پیروزی ارتش هند/بریتانیا بر دزدان و امضای قرارداد صلح نام این منطقه به ساحل متصالحه تغییر یافت. تاسیس این کشور در ۲ دسامبر ۱۹۷۱ میلادی تاسیس شده‌است. قبل از تاسیس دولت اتحاد امارات متحده عربی، این منطقه «امارات متصالحه» نام داشته‌است، همچنین امارات ساحل عمان نیز نامیده شده‌است. نقشه امارات تقسیمات کشوری امارات متحده عربی بنیان‌گذار امارات متحده عربی موسس و بنیان‌گذار حکومت امارات متحده عربی شیخ زاید بن سلطان آل نهیان بوده که با همکاری شیخ راشد بن سعید آل مکتوم به تاسیس این اتحاد همت گماردند. اولین نخست وزیر در حکومت دولت اتحاد شیخ مکتوم بن راشد بود. پس از درگذشت موسس دولت اتحاد امارات، رئیس حکومت امارات در سال ۲۰۰۴ (میلادی) شیخ خلیفه بن زاید و نایب رئیس و نخست وزیر آن شیخ محمد بن راشد حاکم دبی هستند. فرهنگ و دین امارات با ریشه‌هایی که در فرهنگ اسلامی دارد، روابط خوبی با سایر جهان عرب و جهان اسلام برقرار کرده‌است. دولت امارات عمدتا از طریق بنیاد فرهنگی ابوظبی، در صدد حفظ شکل‌های سنتی هنر و فرهنگ است. هر چند، تغییرات چشم‌گیری در زندگی اجتماعی صورت گرفته‌است، نگرش به زنان تغییر کرده‌است و ورزش‌های جدیدی در کنار شتر سواری سنتی کم‌کم رایج می‌شوند، همچون ورزش گلف، بیابان کهن دوبی و مسابقات گلف ابوظبی و گران‌ترین مسابقه اسب دوانی جهان، جام جهانی دوبی، که هر سال در ماه مارس (اسفند-فروردین) برگزار می‌شود. در امارات، بر خلاف کشور همسایه‌اش عربستان، که سعی بر جلوگیری از رواج دین‌های دیگر دارد. کلیساهای بسیاری وجود دارد. به دلیل اینکه بسیاری از آسیایی‌ها، امارات را به عنوان وطن دوم خود پذیرفته‌اند، رستوران‌ها و مراکز فرهنگی آسیایی بسیاری در این کشور وجود دارد. همچنین تعداد کمی مرکز و مدرسه اروپایی نیز وجود دارد. وضعیت حقوق بشر وضعیت حقوق بشر در امارات متحده عربی همواره مورد انتقاد سازمان‌های حامی حقوق بشر بوده‌است. شهروندان حق انتخاب یا تغییر دولت و عضویت در احزاب سیاسی را به دست نیاورده‌اند. در طول تاریخ این کشور تنها یک انتخابات در سال ۲۰۰۶ برگزار شده‌است. که مجمع تشکیل شده بوسیله انتخابات هیچ گونه حق قانونگذاری ندارد. کارگران خارجی از بسیاری از حقوق کار محروم هستند امارات متحده عربی بسیاری از معاهدات بین‌المللی درباره حقوق کارگران را امضا نکرده‌است. دولت امارات همچنین محدودیت‌های گسترده‌ای را برای آزادی بیان بوجود آورده‌است. این کشور رسانه‌ها را از انتقاد از مقامات سیاسی و مشکلات اقتصادی کشور برحذر داشته‌است. همچنین خودسانسوری نیز به طرز گسترده در رسانه‌های اماراتی وجود دارد. روابط نامشروع در امارات غیرقانونی است. برج خلیفه و دیگر برج‌های اطراف رسانه در حالی که رسانه یکی از نخستین صنایع است که امارت دوبی سعی بر گسترش آن در بسیاری از شهرهای کوچک کرده، مسائل مهمی درباره آزادی بیان در امارات به قوت خود باقی‌مانده‌است. شهر رسانه‌ای دوبی، دوبی را به مرکز رسانه در منطقه تبدیل کرده‌است، و شامل ایجاد رسانه، از صنعت چاپ گرفته تا تلویزیون و رسانه جدید و همچنین تبلیغات و صنعت بازاریابی می‌باشد. شماری از سازمان‌های خبری بین‌المللی که شامل رویترز، آسوشیتد پرس، فرانس پرس، بلومبرگ، داو جونز نیوزوایرز، سی ان ان و بی‌بی‌سی می‌باشند، همگی در شهر رسانه‌ای دوبی حضور دارند، و می‌توانند آزادانه در مورد حوادث منطقه‌ای و محلی گزارش تهیه کنند. با این وجود، محدودیت‌هایی برای رسانه‌های محلی وجود دارد، و به شدت از هر گونه انتقادی در مورد خانواده سلطنتی منع شده‌اند. روزنامه‌های انگلیسی زبان مهم امارات عبارتند از: تعطیلات تاریخ فارسی عربی ۱ ژانویه روز آغاز سال میلادی راس السنه المیلادیه متغیر عید قربان عید الاضحی متغیر تقویم اسلامی سال جدید راس السنه الهجریه ۶ اوت تاجگذاری شیخ زاید بن سلطان آل نهیان عید جلوس الشیخ زاید بن سلطان آل نهیان متغیر معراج پیامبر الاسراء و المعراج ۲ دسامبر روز ملی العید الوطنی ۳۰ نوامبر روز شهید یوم الشهید متغیر پایان ماه رمضان عید الفطر روسا و نخست وزیران امارات متحده عربی روسا: شیخ زاید بن سلطان آل نهیان (۱۹۷۱ _ ۲۰۰۴) میلادی. خلیفه بن زاید آل نهیان (۲۰۰۵ _….). نخست وزیر: شیخ مکتوم بن راشد آل مکتوم (۱۹۷۱_ ۱۹۷۶) میلادی. راشد بن سعید آل مکتوم (۱۹۷۶ _ ۱۹۹۰) میلادی. شیخ مکتوم بن راشد آل مکتوم (۱۹۹۰ _ ۲۰۰۶) میلادی. شیخ محمد بن راشد آل مکتوم (۲۰۰۶_….). روسا: شیخ زاید بن سلطان آلنهیان (۱۹۷۱ _ ۲۰۰۴) میلادی. شیخ خلیفه بن زاید بن سلطان آلنهیان (۲۰۰۵ _….). نخست وزیر: شیخ مکتوم بن راشد آل مکتوم (۱۹۷۱ _ ۱۹۷۶) میلادی. شیخ راشد بن سعید آل مکتوم (۱۹۷۶ _ ۱۹۹۰) میلادی. شیخ مکتوم بن راشد آل مکتوم (۱۹۹۰ _ ۲۰۰۶) میلادی. شیخ محمد بن راشد آل مکتوم (۲۰۰۶_….). شهرها دبی شارجه عجمان ام‌القوین شاعران امارات حمد خلیفه بوشهاب مبارک العقیلی محمد صالح القرق سالم العویس سیف السعدی نجوم الغانم محمد بن حاضر اسماء بنت صقر القاسمی الولید احمد عبدالله المرزوقی الماجدی ابن ظاهر سالم الجمری محمد العیدروس الهاشمی سلطان الشاعر فتاه العرب مانع سعید العتیبه زاید بن سلطان آل نهیان (بنیان‌گذار امارات متحده عربی) خلیفه بن زاید آل نهیان (رئیس گذار امارات متحده عربی) محمد بن راشد آل مکتوم (نخست وزیر امارات متحده عربی) هیئت دولت امارات متحده عربی (مجلس وزیران امارات متحده عربی) روز ملی امارات متحده عربی خط لوله حبشان فجیره فهرست نیروگاه‌های امارات متحده عربی
[ "سرود ملی امارات متحده عربی", "ابوظبی", "زبان عربی", "انگلیسی", "مشروطه سلطنتی", "فدرال", "رئیس دولت", "نایب رئیس دولت", "نخست وزیر", "خلیفه بن زاید آل نهیان", "محمد بن راشد آل مکتوم", "۲ دسامبر", "۱۹۷۱ (میلادی)", "۲۰۱۲ (میلادی)", "درهم امارات", ".ae", "آسیا", "شبه جزیره عربستان", "خاورمیانه", "قطر", "عربستان سعودی", "عمان", "خلیج فارس", "شیخ‌نشین‌های امارات متحده عربی", "دبی، امارات", "شارجه", "عجمان", "فجیره", "راس‌الخیمه", "ام‌القوین", "بریتانیا", "روز ملی امارات متحده عربی", "عربی", "اسلام", "روابط ایران و امارات متحده عربی", "مناقشه جزایر سه‌گانه ایرانی در خلیج‌فارس", "دریای عمان", "شیخ‌نشین", "امیرنشین", "رأس‌الخیمه", "ساحل دزدان", "امارات متصالحه", "ساحل عمان", "شیخ زاید", "راشد بن سعید آل مکتوم", "شیخ مکتوم بن راشد", "۲۰۰۴ (میلادی)", "فرهنگ اسلامی", "جهان عرب", "شتر سواری", "گلف", "بیابان کهن دوبی", "مسابقات گلف ابوظبی", "مسابقه اسب دوانی", "جام جهانی دوبی", "ماه مارس", "حقوق بشر", "آزادی بیان", "خودسانسوری", "شهر رسانه‌ای دوبی", "رویترز", "آسوشیتد پرس", "فرانس پرس", "بلومبرگ ال. پی.", "داو جونز نیوزوایرز", "سی ان ان", "بی‌بی‌سی", "فارسی", "۱ ژانویه", "تقویم اسلامی", "۶ اوت", "شیخ زاید بن سلطان آل نهیان", "۳۰ نوامبر", "دبی", "حمد خلیفه بوشهاب", "مبارک العقیلی", "محمد صالح القرق", "سالم العویس", "سیف السعدی", "نجوم الغانم", "محمد بن حاضر", "أسماء بنت صقر القاسمی", "الولید أحمد عبدالله المرزوقی", "الماجدی ابن ظاهر", "سالم الجمری", "محمد العیدروس الهاشمی", "سلطان الشاعر", "فتاة العرب", "مانع سعید العتیبة", "زاید بن سلطان آل نهیان", "هیئت دولت امارات متحده عربی", "خط لوله حبشان فجیره", "فهرست نیروگاه‌های امارات متحده عربی" ]
[ "امارات متحده عربی", "آسیای غربی", "اتحادیه عرب", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۷۱ (میلادی)", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۷۱ (میلادی) در امارات متحده عربی", "شبه‌جزیره عربستان", "کشورها و سرزمین‌های عربی‌زبان", "کشورهای آسیای غربی", "کشورهای آسیایی", "کشورهای اسلامی", "کشورهای حاشیه خلیج فارس", "کشورهای خاور نزدیک", "کشورهای خاورمیانه", "کشورهای عضو اتحادیه عرب", "کشورهای عضو اوپک", "کشورهای عضو سازمان ملل متحد", "کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی", "کشورهای فدرال" ]
2,250
@
0
32
0
[ "ات ساین", "@", "﹫", "ات ساين" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
@ (تلفظ: ات) یکی از نویسه‌های یونیکد و همچنین نویسه شماره ۶۴ از اسکی است. این نویسه در زبان فارسی تنها به عنوان نشانه‌ای در پست الکترونیکی برای جدایی میان نام کاربر و دامنه به کار می‌رود، ولی در برخی زبان‌های اروپایی معنا کاربردهای دیگری هم دارد؛ برای نمونه در اسپانیایی و پرتغالی @ یکی از واحدهای وزن (به نام آروبا، در حدود ۱۶ کیلوگرم) است. برخلاف پنداشت بیشتر مردم که تاریخچه پیدایش آن را محدود به استفاده عمومی از اینترنت می‌دانند، حدود ۱۵۰ سال قدمت داشته به طوری که تجار کره‌ای در صورت‌حساب‌نویسی کالای خود به جای عبارت ech "at یعنی از قرار هر کیلو» از آن استفاده می‌کردند. نشانه @ را در پست الکترونیکی به طور رسمی اشترودل (به معنی خمیر لوله) می‌نامند، ولی به هنگام بازگو کردن یک نشانی ایمیل به آن ات (at) گفته می‌شود که حرف اضافه‌ای انگلیسی است حدودا به معنی «در، پهلوی». تکامل نشانه‌ات. (از چپ به راست) البته زبان‌های گوناگون برای این نشانه نامی جدا دارند؛ برای نمونه در زبان ایتالیایی به آن chiocciola می‌گویند که معنی آن «خانه حلزون» است یا در زبان هلندی این نشانه apenstaartje نام دارد به معنی «دم میمون». در زبان فارسی هنوز نامی برای آن در نظر گرفته نشده و این نشانه فعلا به همان روش انگلیسی‌ات تلفظ می‌شود. اما در کل می‌توان این نشانه را جداکننده نام کاربر از محل دامنه دانست. در اصطلاحات اینترنت به این نشانه at sign گفته می‌شود که به معنای نشانه at است. در حقیقت ارائه دهنده خدمات ایمیل فرد را مشخص می‌کند. به طور مثال [email protected] نشان می‌دهد که نام کاربر (user) از دامنه example.com به عنوان ارائه دهنده خدمات ایمیل استفاده کرده است.
[ "یونیکد", "نویسه (رایانه)", "اسکی (استاندارد)", "زبان اسپانیایی", "آروبا", "اشترودل", "حرف اضافه", "زبان هلندی" ]
[ "اسکی (استاندارد)", "نشانه‌های سجاوندی", "نمادهای نوشتار", "نویسه‌ها", "یونی‌کد" ]
2,251
اشترودل
0
18
0
[]
false
6
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اشترودل. اشترودل یا استرودل نام یکی از شیرینی‌های اتریشی است. اشترودل ورقه نازکی از خمیر پخته است که لوله شده و لای آن شیرینی یا انواع موادغذایی باشد. در تهیه شیرینی اشترودل در قدیم از شیرینی شرقی باقلوا الهام گرفته شده است. در ایران شرکت‌های نان قدس رضوی مشهد وصنایع غذایی طعم آفرین فردادبا نام تجاری رونان اشترودل ارومیه، به تولید انواع اشترودل می‌پردازند. انواع اشترودل اشترودل شیرین: اشترودل سیبی اشترودل گیلاسی اشترودل خشخاشی اشترودل شیرکرمی اشترودل نون خرمایی اشترودل کوکو شیرین اشترودل‌های شور: اشترودل سبزیجات اشترودل نشاسته گندم اشترودل ادویه‌دار اشترودل ششی اشترودل اسفناج اشترودل سیرخرسی اشترودل پنیر گردو اشترودل مرغ اشترودل پیتزا اشترودل اسفناج اشترودل پیتزا لقمه اشترودل کباب ترکی
[ "خمیر", "باقلوا", "نان قدس رضوی", "مشهد", "ارومیه", "نشاسته", "سیرخرس" ]
[ "آشپزی آلمانی", "آشپزی اتریشی", "آشپزی اسلواک", "آشپزی بوسنیایی", "آشپزی چکی", "آشپزی کرواتی", "دسرهای اسلوونیایی", "دسرهای مجاری", "شیرینی", "شیرینی‌ها", "غذاهای صبحانه" ]
2,252
والک
6
36
0
[ "سيرخرس", "والک کوهی", "والك", "والك كوهي", "دمخوس", "سیرخرس" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "سیرخرسوالک کوهی" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Bärlauch Blüte.jpg" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[گیاهان]]" }, { "Item1": "شاخه رتبه‌بندی‌نشده", "Item2": "[[گیاهان گلدار]]" }, { "Item1": "رده رتبه‌بندی‌نشده", "Item2": "[[تک‌لپه‌ای‌ها]]" }, { "Item1": "راسته", "Item2": "[[مارچوبه‌سانان]]" }, { "Item1": "تیره", "Item2": "[[نرگسیان]]" }, { "Item1": "زیرتیره", "Item2": "[[پیازیان]]" }, { "Item1": "سرده", "Item2": "''[[سیرها]]''" }, { "Item1": "گونه", "Item2": "'''''والک'''''" }, { "Item1": "نام دوجمله‌ای", "Item2": "''Allium ursinum''" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
والک یا سیر وحشی یا سیر خرس گیاهی است از راسته مارچوبه‌سانان، تیره نرگسیان، زیرتیره پیازیان از سرده سیر (Allium)، هم‌خانواده با پیاز کوهی. این گیاه کاربرد خوراکی دارد (مانند والک پلو در ایران و سوپ و پستو در اروپا) ولی به سادگی با گیاهان سمی مانند زعفران مرغزار و موگه اشتباه گرفته می‌شود که هر ساله جان چند نفر را به خطر می‌اندازد. والک از گیاهان آوندی (Tracheobionta) است. پراکنش همه اروپا به جز منطقه مدیترانه، آسیای کوچک، قفقاز، نوار کوهستانی البرز در ایران، سیبری تا کامچاتکا.
[ "گیاه", "گیاهان گلدار", "تک‌لپه‌ای‌ها", "مارچوبه‌سانان", "نرگسیان", "پیازیان", "سیر (سرده)", "پیاز کوهی", "والک پلو", "پستو", "زعفران مرغزار", "موگه", "اروپا", "مدیترانه", "آسیای کوچک", "قفقاز", "البرز", "ایران", "سیبری", "کامچاتکا", "راین (رود)", "North Devon" ]
[ "والک", "داروهای گیاهی", "سیر (گیاه)", "سیربویان", "گونه نام‌گذاری‌شده توسط کارل لینه", "گیاهان توصیف‌شده در ۱۷۵۳ (میلادی)", "گیاهان دارویی", "گیاهان دارویی آسیا", "گیاهان دارویی اروپا", "گیاهان در آسیا", "گیاهان در اروپا", "گیاهان علفی" ]
2,253
سوسنیان
6
155
0
[ "سوسنيان", "تیره سوسن", "لیلیاسه", "تيره سوسن", "تیرهٔ سوسن", "تيرهٔ سوسن", "ليلياسه" ]
false
129
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "color", "Item2": "lightgreen" }, { "Item1": "name", "Item2": "سوسنیانتیره سوسن" }, { "Item1": "image", "Item2": "Lilium_Martagon%2C_Lai_Blau.jpg" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "240px" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[سوسن سرخ]] (''Lilium martagon'')" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[گیاهان]]" }, { "Item1": "divisio", "Item2": "[[گیاهان گلدار]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[تک‌لپه‌ای‌ها]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[سوسن‌سانان]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "'''سوسنیان'''" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "گونه‌ها" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "''[[زیباسوسن‌ها]]''\n''[[سوسن‌های دل‌برگ]]''\n''[[کلینتونیا]]''\n''[[سگ دندان]]''\n''[[لاله واژگون]]''\n''[[نجم طلایی]]''\n''[[لاله واژگون]]''\n''[[گل سوسن]]''\n''[[نجم طلایی]]''\n''[[Maianthemum]]''\n''[[سوسن‌های گل‌تخته‌ای]]''\n''[[بادآورد (سرده)]]''\n''[[گل زندانی]]''\n''[[پیچیده‌ساقه]]''\n''[[سوسن‌های غوک]]''\n''[[لاله]]''\n''[[Xerotes]]''" } ], "Title": "Taxobox" }
سوسنیان (Liliaceae) یا تیره سوسن نام تیرهای از گیاهان است. این تیره بیش از ۶۰۰ گونه دارد. بیشتر گیاهان این خانواده به عنوان گیاهان زینتی کشت و پرورش داده می‌شوند. برخی از گیاهان این تیره عبارت‌اند از: سوسن (Lilium) سوسن سفید (چلچراغ) (Ledrballu Lilium) سیرخرس سیلا سیلای دوبرگی عبائی (Apidistra) کلاغک صبر زرد لاله لاله واژگون (Fritillaria) مارچوبه (Asparagus officinalis) مارچوبه زینتی (Asparagus) سانسیاوریا (Sansevieria) یوکا (Yueca) دراسنا (Dracaena) سریش (Eremurus) پیاز (Allium cepa) سیر (Allium sativa) تمشکین (bellevalia)
[ "سوسن سرخ", "گیاهان", "گیاهان گلدار", "تک‌لپه‌ای‌ها", "سوسن‌سانان", "زیباسوسن‌ها", "سوسن‌های دل‌برگ", "کلینتونیا", "سگ دندان", "لاله واژگون", "نجم طلایی", "گل سوسن", "Maianthemum", "سوسن‌های گل‌تخته‌ای", "بادآورد (سرده)", "گل زندانی", "پیچیده‌ساقه", "سوسن‌های غوک", "لاله", "Xerotes", "تیره (زیست‌شناسی)", "سوسن", "سوسن سفید", "سیرخرس", "سیلا", "سیلای دوبرگی", "عبائی", "کلاغک", "صبر زرد", "مارچوبه", "مارچوبه زینتی", "سانسیاوریا", "یوکا", "دراسنا", "سریش (سرده)", "پیاز", "سیر", "تمشکین" ]
[ "سوسنیان", "تیره‌های گیاهی", "گل‌ها", "گیاهان سمی" ]
2,254
دم‌اسب (سرده)
6
39
0
[ "دم‌اسبي (گياه)", "دم‌اسبيان", "دم اسبی (گیاه)", "دم اسبي (گياه)", "دم‌اسبی (گیاه)" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "دم‌اسبی" }, { "Item1": "image", "Item2": "Equisetopsida.jpg" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "240px" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[گیاهان]]" }, { "Item1": "divisio", "Item2": "[[سرخس‌تباران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[رده دم‌اسبی]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[دم‌اسبی‌سانان]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "'''[[دم‌اسبیان]]'''" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "[[سرده‌ها]]" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "'''''Equisetum'''''\nدر متن." } ], "Title": "Taxobox" }
200px دم‌اسب نام گیاهی است از تیره دم‌اسبیان (Equisetaceae). کلیات گیاهشناسی دم اسب گیاهی است که از ۲۷۰ میلیون سال پیش در روی زمین وجود داشته‌است و به‌عنوان گیاه داروئی در اروپا و چین بکار رفته‌است. دم اسب چون دارای مقدار زیادی سیلیس می‌باشد بنام سیلیس Silica نیز معروف است. دم اسب دو نوع ساقه هوایی دارد. ساقه‌ای که برنگ قرمز است و دراوائل بهار ظاهر می‌شود و دیگری ساقه نازا که برنگ سبز بوده و بعد از آن رشد می‌کند و مصرف طبی دارد. دم اسب در کشورهای اروپا، آسیا و ارتفاعات هیمالیا و شمال ایران بطور خودرو می‌روید. ترکیبات شیمیایی گیاه دم اسب دارای اسید سال سیلیک، اسید لیوئیک، اسید مالک، اسید اگزالیک، اکویس تونین، اسید اکویس تیک، دی متیل سولفون، اکوتی نیک، یک ماده تلخ، یک ماده رزینی، چربی، ساپونین و همچنین دارای مقدارزیادی (در حدود ۷۰٪) سیلیس می‌باشد آزمایشهایی نشان داده‌است که دم اسبی مقدار بسیار کمی طلا نیز دارد. خواص داروئی برا ی رفع گلو درد و ورم گلو جوشانده دم اسبی را غرغره کنید. کمپرس آن برای برطرف کردن دردهای آرتروز و ورم مفاصل مفید است. برای درمان التهاب چشم، چشمان خود را با جوشانده دم اسب بشوئید. ضرب خوردگی قسمت‌های مختلف بدن را با کمپرس دم اسب التیام دهید. طرز استفاده: دم کرده: یک قاشق مربا خوری از گیاه خشک را در یک لیوان آب جوش ریخته و برای مدت ۱۰ دقیقه دم کنید. جوشانده: مقدار ۱۰۰–۸۰ گرم گیاه خشک را در یک لیتر آب جوش ریخته و بگذارید برای مدت نیم ساعت بجوشد. سپس آن را صاف کرده و بمقدار یک فنجان قبل از هر غذا بنوشید. گرد دم اسب: گیاه خشک شده را در آسیاب برقی بریزید تا بصورت پودر درآید. مقدار مصرف پودر یک گرم قبل از هر غذا است. زیانها: این گیاه را نباید اطفال خردسال و زنان حامله مصرف کنند. مقدار مصرف زیاد آن نیز ممکن است باعث ناراحتی معده و اختلال در دستگاه هضم و اسهال شود.
[ "گیاهان", "سرخس‌تباران", "رده دم‌اسبی", "دم‌اسبی‌سانان", "دم‌اسبیان", "سرده‌ها", "شمال ایران", "گلو درد" ]
[ "دم‌اسبی (گیاه)", "دم‌اسبیان", "سنگواره‌های زنده", "گونه نام‌گذاری‌شده توسط کارل لینه", "گونه‌های گیاهی مهاجم", "گونه‌های گیاهی مهاجم در ایالات متحده آمریکا", "گونه‌های گیاهی مهاجم در نیوزیلند", "گونه‌های مهاجم در کالیفرنیا", "گیاگان آمریکای جنوبی", "گیاگان استرالزی", "گیاهان آفریقایی", "گیاهان دارویی", "گیاهان در آسیا", "گیاهان در اروپا", "گیاهان علفی", "مقاله‌های دانشنامه رشد" ]
2,255
رده:امارات متحده عربی
0
5
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
امارات متحده عربی
[]
[ "پادشاهان مطلقه", "کشورها و سرزمین‌های عربی‌زبان", "کشورهای آسیای غربی", "رده‌های با نام کشورها", "کشورهای عضو اتحادیه عرب", "کشورهای آسیایی", "کشورهای خاورمیانه", "کشورهای حاشیه خلیج فارس", "اتحادیه عرب", "شبه‌جزیره عربستان" ]
2,256
رده:اتحادیه عرب
0
5
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اتحادیه عرب
[]
[ "سازمان‌های عربی", "سازمان‌های سیاسی بین‌المللی", "سیاست‌های جهان عرب", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۴۵ (میلادی) در مصر", "سازمان‌های میان‌دولتی بنیان‌گذاری‌شده بر پایه معاهده", "سازمان‌های میان‌دولتی", "سازمان‌های بین‌المللی بنیان‌گذاری‌شده بر پایه معاهده", "خاورمیانه", "آفریقای شمالی", "سازمان‌های بین‌المللی", "جهان عرب" ]
2,257
رده:سازمان‌های بین‌المللی
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سازمان‌های بین‌المللی
[]
[ "سازمان‌ها بر پایه مکان", "روابط بین‌الملل", "سازمان‌ها بر پایه نوع" ]
2,258
تلمیح
0
36
0
[ "تلميح" ]
false
18
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تلمیح (در لغت یعنی: با گوشهء چشم نگریستن است) از جمله صنایع معنوی بدیع است که در آن نویسنده یا گوینده در ضمن نوشتار یا گفتار خودش به آیه، حدیث، داستان، یا مثل قرآنی یا معروفی اشاره داشته باشد. (صفحه ۳۲۸ فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد دوم) به عنوان نمونه می‌توان موارد زیر را بیان کرد: شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد (حافظ) که اشاره‌اش به داستان سیاووش در شاهنامه فردوسی ست. بوی پیراهن گم‌گشته خود می‌شنوم گر بگویم همه گویند ضلالی‌ست قدیم (سعدی) که به داستان یوسف در قرآن اشاره می‌کند. تلمیح غیر از معنای اصلی آن که در عرصه ادبیات است در عرصه‌های دیگر مثل موسیقی نیز به‌کار می‌رود. در جاز نوازنده یا خواننده در جریان بداهه‌نوازی یا بداهه‌خوانی به آهنگ‌های مشهور دیگر اشاره می‌کند و به این کار نیز می‌توان تلمیح گفت. ارزش تلمیح به میزان تداعی بستگی دارد که از آن به دست می‌آید. هر قدر اسطوره‌ها و داستان‌های مورد اشاره لطیف‌تر باشد، تلمیح بلیغ‌تر محسوب می‌شد. لازمه بهره‌مندی از تلمیح، آگاهی از دانسته‌ای است که شاعر یا نویسنده بدان اشاره می‌کند؛ به همین سبب دریافتن تلمیح‌هایی که یک شاعر ژاپنی در شعر خود آورده، برای خواننده فارسی‌زبان دشوار به نظر می‌رسد و همین‌طور بالعکس. تلمیح در شعر فارسی، می‌تواند با مراعات نظیر همراه باشد. تلمیح با تضمین تفاوت دارد.
[ "نویسنده", "گوینده", "نوشتار", "آیه", "حدیث", "داستان", "مثل", "فنون بلاغت و صناعات ادبی", "حافظ", "شاهنامه", "سعدی", "یوسف", "قرآن", "ادبیات", "موسیقی", "جاز", "نوازنده", "خواننده", "بداهه‌نوازی", "شاعر", "مراعات نظیر" ]
[ "آرایه‌های ادبی", "ادبیات", "روش‌های بلاغت", "شکل‌های سخنرانی", "معناشناسی" ]
2,259
خصب
2
64
0
[]
false
27
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "شهرستان خصب" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "ولایه خصب" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهرستان]]" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "قلعه تاریخی خصب" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Oman" }, { "Item1": "latd", "Item2": "26" }, { "Item1": "latm", "Item2": "11" }, { "Item1": "longd", "Item2": "56" }, { "Item1": "longm", "Item2": "15" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "استان" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[مسندم]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۷۳۹۳" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "GST" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۴+" } ], "Title": "settlement" }
شهرستان خصب یکی از شهرستانهای استان مسندم در کشور پادشاهی عمان است. شهر خصب بر کرانه تنگه هرمز و در صد کیلومتری راس‌الخیمه (در امارات متحده عربی) قرار دارد. جمعیت جمعیت شهرستان خصب در حدود ۳۹۳ ۱۷ نفر است که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند. پیشه مردم ماهی گیری است. اماکن گردشگری اماکن گردشگری این شهرستان: «الروضه»، «السیء»، «الخالدیه»، «وادی خن»، «مسیفه حیوت»، «خورنجد»، «خلیج خصب»، «خلیج کمزار»، «خلیج شیصه»، «خور شم»، «خور النید»، «خور حبلین»، «خور قبل»، «خور غب» و «خور قدی» می‌توان نام برد. اقتصاد خصب اقتصاد خصب برپایه ماهیگیری و کشتی‌سازی و قاچاق کالا به ایران و از ایران است. فعالیت‌های گردشگری نیز در خصب در حال شکل‌گیری است. تنها راه خشکی به شبه جزیره مسندم وشهر خصب راه ساحلی است که از راس الخیمه می‌گذرد، این راه از شهر بخاء عبور می‌کند سپس به خصب ومسندم می‌رسد. آثار باستانی خصب در شهرستان خصب آثار تاریخی متعددی وجود دارد که عبارت‌اند از: «قلعه خصب» این قلعه در عهد آل بوسعید ساخته شده‌است و در سال ۱۹۹۰ میلادی بازسازی شده‌است. «قلعه الکمازره»، «برج السیبه»، «برج کبس القصر»، همچنین تعدادی مساجد قدیمی در خصب وروستاهای آن وجود دارد که به سبک سنتی ساخته شده‌است و جامع السیبه از قدیمیترین مساجد این دیار است که در سال ۱۹۸۰ میلادی بازسازی شده‌است. پیشه مردم پیشه مردم شهرستان خصب ماهی گیری، دامداری وکشاورزی است. از منتوجات زراعتی: خرما، لیمو ترش، میوه‌جات و سبزیجات و غله است. همچنین صنایع کشتی‌سازی، کوزه‌گری، قایق‌سازی و منتوجات نخیل و شباک صید ماهی‌گیری نیز در این شهرستان رایج است. شهر خصب با شهر جاسک در ایران (استان هرمزگان) دارای تفاهم‌نامه خواهرخواندگی است. فهرست منابع و مآخذ السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعه دلیل الاعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی). دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الامبراطوریه العمانیه)» ، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریه دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی. عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) اصدار وزاره الاعللام، دارالعرب للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی لفتنانت کولونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی. بدوی، محمد، آلسعید، (دلیل اعلام عمان) ، دانشگاه سلطان قابوس، مکتبه لبنان چاپ دوم، سال ۲۰۰۶ میلادی. (به عربی).
[ "فهرست شهرهای عمان", "فهرست کشورهای جهان", "مسندم", "عمان", "تنگه هرمز", "رأس‌الخیمه", "امارات متحده عربی", "اهل سنت", "مالکی", "ماهی", "خورنجد", "قاچاق", "شبه جزیره", "بخاء", "دامداری", "کشاورزی", "خرما", "غله", "کوزه‌گری", "ماهی گیری", "بندر جاسک", "استان هرمزگان", "خواهرخواندگی (شهرها)", "سلطان قابوس" ]
[ "شهرستان‌های عمان", "قاچاق", "مسندم", "مناطق مسکونی در عمان" ]
2,260
ماهواره
0
457
0
[ "ماهوراه‌ای", "قمر مصنوعی", "ماهوراه", "ماهواره مصنوعی", "ستلایت", "ستلايت", "قمر مصنوعي", "ماهواره مصنوعي", "ماهوراه اي", "ماهوراه ای" ]
false
277
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ماهواره مخابراتی چپ ماهواره به دستگاه‌های ساخت بشر گفته می‌شود که به صورت عمدی به فضا فرستاده شده در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر می‌چرخند. اهمیت ماهواره‌ها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است. بخشی از پژوهش‌های علمی و تخصصی که در آزمایشگاه‌های مستقر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. نخستین ماهواره فضایی جهان اسپوتنیک-۱ (به معنی همسفر-۱ به زبان روسی) بود که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۳۶ (۴ اکتبر ۱۹۵۷) به مدار زمین پرتاب شد. پرتاب اسپوتنیک-۱ به مدار زمین آغازگر عصر فضا و مسابقه فضایی شد. از آن زمان، حدود ۶۶۰۰ ماهواره بیش از ۴۰ کشور به وسیله ۱۰ ملت به فضا پرتاب شده‌اند. بنا بر تخمینی مربوط به ۲۰۱۳، ۳۶۰۰ تا در مدار باقی مانده‌اند. از این تعداد حدود ۱۰۰۰ تا فعال بوده‌اند؛ مابقی، عمر مفیدشان را پشت سر گذاشته و به زباله‌های فضایی تبدیل شده‌اند. تقریبا ۵۰۰ ماهواره عملیاتی در مدار زمین-پایین هستند؛ ۵۰ تا در مدار زمین-متوسط (در 20000 km)، و بقیه در مدار زمین-ثابت هستند (در 36000 km). تعداد کمی ماهواره بزرگ در قطعات جداگانه پرتاب و در مدار به هم متصل شده‌اند. بالغ بر یک دوجین سفینه کاوشگر در مدارات سایر اجرام قرار داده شده و تبدیل به ماهواره‌های مصنوعی ماه، تیر، ناهید، مریخ، برجیس(سیاره)، کیوان، تعدادی سیارک، و خورشید گشته‌اند. اولین ماهواره ایالات متحده برای تقویت کردن مخابرات «پروژه اسکور» در سال ۱۹۵۸ میلادی بود که از یک نوار برای ضبط و پخش پیام‌های صوتی استفاده می‌کرد. از این ماهواره برای پخش پیام تبریک کریسمس رئیس‌جمهور آمریکا «آیزن هاور» به سراسر دنیا استفاده می‌شد. در سال ۱۹۶۰ میلادی ناسا ماهواره «اکو» را پرتاب کرد. تل استار اولین ماهواره فعال مخابره مستقیم ماهواره‌ای تجاری بود. وابسته‌های به «ای تی‌اند تی» به عنوان بخشی از توافق چند ملیتی بین «ای تی‌اند تی»، آزمایشگاه‌های تلفن بل، ناسا، اداره پست عمومی بریتانیا و دفتر پست ملی فرانسه برای گسترش ارتباطات ماهواره‌ای، آن ماهواره را از پایگاه فضایی کیپ کارناورال در ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۲ میلادی توسط ناسا پرتاب کردند. اولین و مهم‌ترین برنامه ماهواره‌های مخابراتی در تلفن بلند برد میان قاره‌ای بود. پیشرفت‌ها در کابل‌های مخابراتی زیردریایی با استفاده از فیبرهای نوری باعث کاهش استفاده از ماهواره‌ها برای تلفن‌های ثابت در اواخر قرن بیستم شد، ولی هنوز برخی اقلیم‌ها یا قسمت‌هایی از برخی کشورها بودند که خطوط زمینی مخابرات در آن‌ها اندک بود یا موجود نبود مانند قطب جنوب، به علاوه بخش عظیمی از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادای شمالی، چین، روسیه و گرین لند. بعد از اینکه سرویس تلفن راه دور تجاری با استفاده از مخابرات ماهواره‌ای ایجاد شد، یک میزبان از دیگر ارتباطات راه دور تجاری با ماهواره‌های مشابه در سال ۱۹۷۹ میلادی شامل موبایل‌ها ی ماهواره‌ای، رادیوی ماهواره‌ای، تلویزیون ماهواره‌ای و دسترسی اینترنتی ماهواره تطبیق شد. اولین تطابق‌ها برای بیشتر سرویس‌ها در دهه ۱۹۹۰ میلادی اتفاق افتاد و درحالیکه قیمت‌گذاری برای کانال‌های تقویت کننده ماهواره‌ای ادامه می‌یافت به‌طور قابل توجهی افت کرد. کاربرد ماهواره‌ها پویا نمایی مسیر حرکت ماهواره‌ها در مدار میانی زمین به سفینه‌ای گفته می‌شود که در مداری، به دور یک سیاره (معمولا زمین) در حال گردش باشد. الفقی در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، ماهواره و تکنولوژی وابسته به آن، آنچنان در تاروپود جوامع بشری نفوذ کرده و به پیش می‌تازد، که نقش تعیین‌کننده آن در سیر تحولات تمدن بشری، قابل توجه‌است. بخشی از تحقیقات و پژوهش‌های علمی - تخصصی، که در آزمایشگاه‌های مستقر در فضا انجام می‌شود، هرگز نمی‌توانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات، که بسیار متعدد و متنوع است، در تخصص‌های پزشکی، داروسازی، مهندسی مواد، مهندسی ژنتیک و ده‌ها مورد دیگر، تا به حال دستاوردهای بسیار ارزنده‌ای را به جوامع بشری عرضه کرده‌است. ماهواره‌ها که در فضا درحال گردشند، می‌توانند اطلاعات باارزشی در اختیار انسان قرار دهند که منجر به تحولات شگرفی، در زمینه‌های گوناگون شود. ماهواره‌های کشف منابع زمینی، هواشناسی، مخابراتی، پژوهشی و نظامی از این نوع می‌باشند. تاریخچه ظاهرا نخستین اشاره به ماهواره در ادبیات، نوشته‌ای از ادوارد اورت هیل است. او در سال ۱۸۶۹ در داستانی به نام «ماه آجری» از ماهواره‌ای حامل انسان نام برده که به دور زمین می‌گردد. ژول ورن نیز در داستان «میلیون‌های بگم» در سال ۱۸۷۹ از گلوله توپی نام می‌برد که بطور ناخواسته در مدار زمین به گردش درآمده‌است. کنستانتین تسیولکوفسکی نیز در رساله خود به نام «اکتشاف فضای کیهانی با وسائل عکس‌العملی» در میان انبوهی از اندیشه‌های نو در مورد فضانوردی، از ماهواره نیز نام می‌برد. شروع قرن بیستم در سال ۱۹۴۵ نویسنده مشهور بریتانیایی آرتور سی کلارک یکی از بزرگ‌ترین خالقان داستانهای علمی–تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژئوسنکرون یا مدار کلارک که در فاصله تقریبا ۳۶۰۰۰ کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا قراردارد را جهت پوشش سیگنال‌های رادیویی و تلویزیونی داد. از این مدار امکان دسترسی به تقریبا ۴۰٪ سطح زمین وجود دارد. جنگ جهانی دوم ایده استفاده از ماهواره‌های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان‌ها افتاد. رقابت فضایی اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک ۱ (Sputnik ۱) بود که توسط شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شروع به کار کرد؛ که این باعث به راه افتادن یک رقابت فضایی بین شوروی و آمریکا شد. آمریکا نیز اولین ماهواره خود را در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۸ به فضا پرتاب کرد. بزرگترین ماهواره مصنوعی که هم اکنون به دور زمین می‌چرخد ایستگاه بین‌المللی فضایی می‌باشد. + نخستین پرتاب توسط کشور کشور سال پرتاب نخستین ماهواره ۱ ۱۹۵۷ اسپوتنیک ۱ ۲ ۱۹۵۸ اکسپلورر ۱ ۳ ۱۹۶۵ آستریکس ۴ ۱۹۷۰ اسومی ۵ ۱۹۷۰ دونک فانگ هونگ ۱ ۶ ۱۹۷۱ پراسپرو ایکس-۳ ۷ ۱۹۸۰ روهینی ۸ ۱۹۸۸ اوفک-۱ ۱۹۹۲ کاسموس ۲۱۷۵ ۱۹۹۲ سیچ-۱ ۹ ۲۰۰۹ امید ۱۰ ۲۰۱۲ اونها وضعیت ماهواره و زمین ماهواره‌ای که در مدار ژئوسنکرون و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه‌ای ثابت، حرکت می‌کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می‌دهد، و از یک ایستگاه زمینی نیز به صورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است. ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تاثیرگذاری بروی ماهواره در مدار خود می‌شود که احتمال جابجایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتورهای مخصوصی که بوسیله ایستگاه‌های زمینی کنترل می‌شوند، کمک می‌کنند که ماهواره‌ها در مکان خود ثابت باقی بمانند. ارتباط با زمین جهت برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولا احتیاج به یک دیش بزرگ که به نام Uplink Antenna معروف است، می‌باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره می‌شود. در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولا از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده می‌شود. یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink. دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی از ایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می‌رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال می‌دهد و از طریق آنتن فرستنده ماهواره، مجددا به سمت زمین باز تابش داده می‌شود. امواج ارسالی سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش‌های معمولی، دریافت و جمع‌آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق ال ان بی، انتقال پیدا می‌کند. قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و… ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و به صورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی می‌شود. همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می‌باشد و در گوشه‌ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج از سایه، احتیاج به دیش‌های بزرگ‌تر، دارد. امواج سانتی‌متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می‌گیرد که محدوده فرکانسی آن‌ها بین ۳–۳۰ MHz می‌باشد. دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمت‌های فرکانسی است. البته فرکانسهای بالاتر از ۱۵ Ghz، به صورت وحشتناکی بوسیله اکسیژن هوا و بخار آب تضعیف می‌گردند. ماهواره‌ها، سیگنالهای ارسالی خود را به صورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می‌کنند و گاهی اوقات نیز، به صورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستم‌های دیجیتال، امکان ارسال دیتا و چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد. انواع ماهواره ماهواره ضد سلاح ماهواره ضد سلاح، که بعضی مواقع ماهواره‌های کشنده نیز خوانده می‌شوند، ماهواره‌هایی هستند که برای خراب کردن ماهواره‌های دشمن و دیگر سلاح‌های مداری و اهداف دیگر طراحی شده‌اند؛ که آمریکا (در حال تحقیق و توسعه) و روسیه، از این نوع ماهواره‌ها، در اختیار دارند. ماهواره‌های ستاره‌شناختی ماهواره‌های ستاره‌شناختی که برای مشاهده فاصله سیاره‌ها وکهکشان‌ها و دیگر اشیای خارجی فضا، استفاده می‌شود. ماهواره‌های زیستی ماهواره‌های زیستی، ماهواره‌هایی هستند که برای حمل ارگانیسم‌های زنده، طراحی شده‌اند. عموما برای آزمایش‌های علمی استفاده می‌شوند. ماهواره‌های مخابراتی ماهواره‌های مخابراتی، ماهواره‌هایی هستند که برای اهداف ارتباط راه دور، در فضا قرار گرفته‌اند. ماهواره‌های مخابراتی مدرن، نوعا از مدارهای زمین‌همگام، مولنیا (Molniya) و پایین‌زمینی استفاده می‌کنند. ماهواره‌های مینیاتوری ماهواره‌های مینیاتوری، ماهواره‌هایی هستند که دارای وزن کم و سایز کوچک، به‌طور غیرعادی می‌باشند. طبقه‌بندی جدیدی که برای گروه‌بندی این ماهواره‌ها استفاده می‌شود، عبارت است از: ماهواره‌های کوچک (۵۰۰–۲۰۰ کیلوگرم) ماهواره‌های میکرو (زیر ۲۰۰ کیلوگرم) ماهواره‌های نانو (زیر ۱۰ کیلوگرم) ماهواره‌های هدایت‌کننده ماهواره‌هایی هستند که از پخش کردن سیگنال‌های رادیویی استفاده می‌کنند تا دریافت‌کننده‌های موبایل را در زمین فعال نمایند تا مکان دقیق آن‌ها مشخص شود. ماهواره‌های اکتشافی ماهواره‌های مشاهداتی زمین یا ماهواره‌های مخابراتی می‌باشند، که برای کاربردهای نظامی و جاسوسی مستقر شده‌اند. ماهواره‌های زمین‌شناسی ماهواره‌های زمین‌شناسی، ماهواره‌هایی هستند که برای نظارت بر محیط، هواشناسی و ساختن نقشه استفاده می‌شوند. ماهواره‌های تتر به ماهواره‌هایی که به وسیله یک کابل که به ماهواره‌ای دیگر متصل شوند، تتر (افسار) می‌گویند. ماهواره‌های هواشناسی ماهواره‌های هواشناسی، که به‌طور ابتدایی برای نشان دادن آب و هوای کره زمین به کار می‌روند. ایستگاه فضایی ایستگاه فضایی، یک ساختار ساخته دست بشر می‌باشد که برای زندگی انسان در فضای خارج طراحی شده‌است. یک ایستگاه فضایی از انواع فضاپیماها به وسیله نقصش در نیرو محرکه زیاد یا امکانات بر زمین نشستن، متمایز می‌شود. به جای موتورهای دیگر به عنوان جا به جایی به و از ایستگاه استفاده می‌شود. ایستگاه‌های فضایی برای باقی‌ماندن در مدار برای مدت کوتاهی طراحی شده‌اند، برای قسمتی از هفته یا ماه یا حتی سال. مدار ماهواره‌ها حرکت مداری ماهواره‌ها به دور زمین در یک مسیر بسته، که آن را مدار می‌نامند درحال گردش هستند. ناظری که خارج از جو زمین قرار گرفته و به زمین می‌نگرد، مشاهده می‌کند که ماهواره‌ها در مسیرهایی به دور زمین در حال چرخشند. این مسیرها می‌توانند دایره‌ای یا بیضوی یا حتی مربعی باشند؛ اما مرکز زمین در هر حالت در مرکز این مسیر یا در نقطه کانونی آن قرار می‌گیرد. ماهواره در صورتی که تحت تاثیر نیروهای جاذبه دیگری قرار نگیرد، همواره در صفحه‌ای به نام صفحه مداری به گردش خود به دور زمین ادامه می‌دهد. حرکت این صفحه مداری، به دوره مداری و زاویه صفحه، با مدار استوا بستگی دارد. اگر این زاویه صفر باشد، صفحه مداری منطبق بر صفحه استوایی زمین می‌شود. عناصر مداری؛ عناصری ششگانه‌اند و به تقلید از یوهان کپلر و بر اساس قوانین حرکت سیاره‌ای‌اش (قوانین کپلر) نامگذاری شده‌اند. هر مدار، توسط این شش عنصر به‌طور کامل تعریف می‌شود و مقدار «مبدا» زمان اعتبار پارامترها را مشخص می‌کند. برای این پارامترها، به دلیل تغییر جزئی مبناها، هر ۵۰ سال یک مبدا جداگانه در نظر گرفته می‌شود تا تغییرات مبناها اصلاح گردد. مدار واقعی (و عناصر مداری آن) اجرام، هنگامی که در معرض آشفتگی‌های گرانشی قرار می‌گیرند، تغییر می‌کند؛ بنابراین، مدار تعریف شده بوسیله عناصر مداری، فقط تقریب ریاضی مداری در یک زمان خاص است، که مشخصه مبدا؛ بیان‌کننده آن است. عموما ماهواره‌ها به روی چهار نوع مدار که بستگی به نوع کاربرد ماهواره دارد، قرار می‌گیرند: مدار پایین زمین(LEO) مدار قطبی(POLAR) مدار زمین‌ایست(GEO) مدار بیضوی ماهواره‌های مدار پایین زمین بندانگشتی به ماهواره‌هایی که در فاصله نسبتا کمی از سطح زمین قرار دارند، ماهواره‌های مدار پایین زمین گفته می‌شود. بیشترین ارتفاع این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین بین ۳۲۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است. مسیر حرکت این ماهواره‌ها از غرب به شرق و هم‌جهت با دوران زمین به دور خودش است. زمان یک دور چرخش به دور زمین در این مدارها، حدود ۹۰ دقیقه است. این مدارها در ارتفاع نسبتا کمی قرار دارند، در نتیجه می‌توان اجسام نسبتا سنگین را با یک سیستم پرتاب‌کننده ساده در آن مدارها قرار داد. گفتنی است که بیشتر ماهواره‌هایی که در این مدارها قرار دارند، درصد زیادی (حدود ۵۰ درصد) از وقت خود را در سایه زمین می‌گذرانند و باید مجهز به باتری‌هایی باشند که بتوانند وسایل الکترونیکی را در این مدت تغذیه کنند. این مدارها معمولا برای مشاهدات و فعالیت‌های ماهواره‌های نظامی به کار برده می‌شوند. به دلیل نزدیکی فاصله این نوع ماهواره‌ها از سطح زمین، سرعت حرکت این ماهواره‌ها خیلی بیشتر از سرعت دوران زمین بدور خودش است؛ سرعت این‌گونه ماهواره‌ها باید به حدی باشد تا به زمین سقوط نکنند. گاهی سرعت آن‌ها به ۲۷،۰۰۰ کیلومتر بر ساعت نیز می‌رسد. برخی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند. ماهواره‌های مدار قطبی مدار قطبی نوعی از ماهواره‌ها را می‌گویند که مسیر مدار حرکت آن‌ها عمود بر خط استوا و مسیر دوران آن از قطبهای شمال و جنوب می‌گذرد. مدار قطبی بی‌شباهت به مدارات ارتفاع پایین نیست و تنها فرق اساسی آن‌ها در جهت دوران ماهواره است، ماهواره‌های مدار قطبی از شمال به جنوب در گردشند؛ برخلاف ماهواره‌های دیگر که از شرق به غرب است. ماهواره‌های مدارات قطبی جهت مشاهده سطح زمین مورد استفاده قرارمی‌گیرند. وقتی که یک ماهواره مدار قطبی در حال دوران از شمال به جنوب بدور زمین است و چون زمین نیز خود از شرق به غرب در حال گردش به دور خود است، این نکته باعث جاروب تمام نقاط موجود بر روی سطح زمین می‌گردد. این کار شبیه پوست کندن یک پرتقال است؛ قسمت به قسمت و در نهایت یک شکل تصویر کروی از سطح زمین. بعضی از ماهواره‌های هواشناسی، ماهواره‌های سنجش از دور و ماهواره‌های جاسوسی از این نوع‌اند. ماهواره‌های مدار زمین ثابت مدار زمین‌ایست این نوع ماهواره‌ها در حالت کلی به روی مدار زمین‌ایست و بر بالای خط استوا، در فاصله ۳۵۷۸۶ کیلومتری از سطح زمین قرار داند. مدارهای زمین‌ایست دوره گردشی، درست برابر گردش زمین دارند. این مدار، مدار۲۴ ساعته نیز خوانده می‌شود. این ماهواره‌ها با سرعتی حدود سه کیلومتر درثانیه در مدار زمین‌ایست حرکت می‌کنند. برای ردیابی ماهواره احتیاج به سیستم پیچیده‌ای نیست ماهواره‌ها در مدار ثابت زمینی، با تعداد کم، امکان ایجاد پوشش زیادی را در روی زمین دارند. به عنوان مثال سه ماهواره در روی این مدار برای پوشش بیشتر سطح زمین (به جز قطبها) کافی هستند. ماهواره نسبت به زاویه‌ای که ایستگاه زمینی آن را می‌بیند، ثابت است، در نتیجه احتیاجی به تغییر جهت آنتن نیست ولی تنظیم آن ضروری است تعداد زیادی از ایستگاه‌های زمینی می‌توانند تحت پوشش یک ماهواره در این مدار قرار گیرند به‌طوری‌که آنتن هر ماهواره می‌تواند حداکثر ۴۲/۴ درصد سطح کره زمین را بپوشاند. این نوع ماهواره‌های در فضا در مکانی ثابت قرار دارند و همراه با دوران زمین بدور خود، می‌گردند و به دلیل همین ثبات دارای سایه‌ای ثابت (معروف به «جای‌پا») بر زمین هستند. به مدار geosynchronous مدار مدار زمین‌ایست یا مدار کلارک نیز گفته می‌شود. تمام ماهواره‌های مخابراتی و تلویزیونی از این نوع هستند. ماهواره‌های مدار بیضوی thumb این ماهواره‌ها دارای مداری بیضوی هستند. دو نقطه مهم از مدار این ماهواره‌ها نقطه اوج و نقطه حضیض آن‌ها است. قسمتی که به سطح زمین نزدیک می‌شوند به نام نقطه حضیض یا perigee نامیده می‌شود. قسمتی که از سطح زمین دور می‌شود به نام نقطه اوج یا apogee نامیده می‌شود. مسیر حرکت و دوران این نوع ماهواره مانند ماهواره‌های قطبی از سمت شمال به جنوب است. چون اکثر ماهواره‌های مخابراتی در مدار زمین‌ایست قرار گرفته‌اند، این ماهواره‌ها هیچ پوششی بروی قطب‌های شمال و جنوب ندارند. به همین دلیل و جهت پوشش قطب‌ها از ماهواره‌های مدار قطبی استفاده می‌شود. در واقع این نوع از ماهواره‌ها شمالی‌ترین و جنوبی‌ترین قسمت نیمکره‌ها را پوشش می‌دهند.
[ "فرهنگستان زبان و ادب فارسی", "زبان انگلیسی", "مدار (سیاره)", "زمین", "سیارات", "مخابرات", "منابع طبیعی", "پژوهش", "نیروی نظامی", "جاسوسی", "فضا", "کرهٔ زمین", "اسپوتنیک-۱", "زبان روسی", "۱۲ مهر", "۱۳۳۶", "۴ اکتبر", "۱۹۵۷ (میلادی)", "عصر فضا", "مسابقه فضایی", "زباله‌های فضایی", "ماه", "تیر", "ناهید", "مریخ", "برجیس(سیاره)", "کیوان", "سیارک", "خورشید", "ایالات متحده", "کریسمس", "رئیس‌جمهور آمریکا", "ناسا", "تل استار", "پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال", "استرالیا", "آفریقا", "موبایل", "مدار میانی زمین", "پزشکی", "داروسازی", "مهندسی مواد", "مهندسی ژنتیک", "ادبیات", "ادوارد اورت هیل", "۱۸۶۹ (میلادی)", "ژول ورن", "۱۸۷۹ (میلادی)", "گلوله", "توپ (جنگ‌افزار)", "مدار زمین‌هم‌زمان", "کنستانتین تسیولکوفسکی", "فضانوردی", "۱۹۴۵ (میلادی)", "بریتانیا", "آرتور سی کلارک", "علمی–تخیلی", "مدار ژئوسنکرون", "خط استوا", "سیگنال", "تلویزیون آنالوگ", "جنگ جهانی دوم", "ماهواره مصنوعی", "اسپوتنیک ۱", "شوروی", "آمریکا", "ایستگاه بین‌المللی فضایی", "اکسپلورر ۱", "آستریکس (ماهواره)", "اسومی", "دونک فانگ هونگ ۱", "پراسپرو ایکس-۳", "روهینی", "اوفک-۱", "سیچ-۱", "امید ۱", "اونها", "منظومه شمسی", "دیش ماهواره", "موج", "فرکانس", "گیرنده", "فرستنده", "آنتن", "ال ان بی", "امواج رادیویی", "نویز", "اکسیژن", "بخار آب", "دیجیتال", "اطلاعات طبقه‌بندی‌شده", "تلویزیون", "رادیویی", "روسیه", "سیاره", "کهکشان", "هواشناسی", "نقشه", "آب و هوا", "صفحه مداری", "استوا", "قوانین کپلر", "مدار نزدیک زمین", "سنجش از دور", "مدار زمین‌ایست", "ماهواره‌های مخابراتی", "اوج", "حضیض" ]
[ "اختراع‌های روسی", "داده‌ها و شبکه‌های هواشناسی", "سنجش از دور", "فضاپیمای بدون سرنشین", "ماهواره‌ها", "هوافضا" ]
2,261
خور فکان
2
35
0
[ "خور فكان" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "Khor Fakkan" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Khor Fakkan" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "خورفکان" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "شهر" }, { "Item1": "translit_lang1_type", "Item2": "[[خط عربی]]" }, { "Item1": "translit_lang1_info", "Item2": "خورفکان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Khorfakkan beach.jpg" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Sharjah.svg" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "UAE" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Khor Fakkan" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "کشور" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "[[شیخ‌نشین]]" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "[[شارجه]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[امیر (عنوان)]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[سلطان بن محمد القاسمی]]" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۶" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۳۳۵۷۵" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "۱۱۵۰" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+۴" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "UAE Standard Time" }, { "Item1": "latd", "Item2": "25" }, { "Item1": "latm", "Item2": "20" }, { "Item1": "lats", "Item2": "21" }, { "Item1": "longd", "Item2": "56" }, { "Item1": "longm", "Item2": "21" }, { "Item1": "longs", "Item2": "22" }, { "Item1": "latitude", "Item2": "۲۵°16?N" }, { "Item1": "longitude", "Item2": "۵۵°20?E" } ], "Title": "settlement" }
خور فکان نام منطقه‌ای از کشور امارات متحده عربی است که به امارت شارجه تعلق دارد ولی از خاک آن امارت جدا افتاده و در کرانه دریای عمان واقع شده‌است. خور فکان بندر اصلی امارت شارجه را تشکیل می‌دهد.
[ "خط عربی", "شیخ‌نشین", "شارجه", "امیر (عنوان)", "سلطان بن محمد القاسمی", "امارات متحده عربی", "دریای عمان", "موریه", "نحوه", "شیص" ]
[ "خور فکان", "آثار تاریخی امارات متحده عربی", "امارات متحده عربی", "بندرها و لنگرگاه‌های امارات متحده عربی", "ترابری در امارات متحده عربی", "جغرافیای امارات متحده عربی", "شارجه", "شهرهای امارات متحده عربی", "شهرهای بندری در شبه‌جزیره عربستان", "مستعمره‌های پیشین پرتغال", "مناطق مسکونی در شارجه" ]
2,262
کلبا
0
9
0
[ "كلباء", "کلباء", "كلبا" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کلباء نام منطقه‌ای از کشور امارات متحده عربی است که به امارت شارجه تعلق دارد ولی از خاک آن امارت جدا افتاده و در کرانه دریای عمان واقع شده است. بیشترین کشتزارهای امارت شارجه در کلباء قرار دارند.
[ "امارات متحده عربی", "شارجه", "عمان" ]
[ "امارات متحده عربی", "شارجه", "شهرهای امارات متحده عربی" ]
2,263
ذید
2
32
0
[ "ذيد" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "ذید" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "United Arab Emirates" }, { "Item1": "latd", "Item2": "25" }, { "Item1": "latm", "Item2": "17" }, { "Item1": "longd", "Item2": "55" }, { "Item1": "longm", "Item2": "53" }, { "Item1": "coordinates_type", "Item2": "region:AE_type:city" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "AE" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "کشور" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[امارات متحده عربی]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "Emirate" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[شارجه]]" } ], "Title": "settlement" }
ذید (در عربی: الذید ) نام مهم‌ترین واحه امارت شارجه از امارات متحده عربی است. ذید در ۶۰ کیلومتری شارجه و صد کیلومتری فجیره واقع شده‌است. ذید دارای زمینهای حاصلخیز کشاورزی است. در این شهر زیبا نهادهای دولتی متعددی وجود دارد. جمعیت جمعیت شهر ذید در حدود ۲۶۰۰۰ هزار نفر می‌باشد. شغل بیشتر مردم کشاورزی و دامداری است. باغ‌های مرکبات باغ‌های مرکبات و محصولات زراعی و میوه‌های مختلف به وفور در ذید یافت می‌شود. محصولات این باغ‌ها عبارت‌اند از: سیب، هلو، انار، پرتقال، نارنگی، لیمو ترش، لیمو شیرین، نارنج، بالنگ، نخل، موز و همچنین خربزه، هندوانه، خیار و سبزیجات و صیفی کشت می‌شود.
[ "امارات متحده عربی", "شارجه", "واحه", "فجیره", "مرکبات", "میوه", "سیب", "هلو", "انار", "پرتقال(میوه)", "نارنگی", "لیمو ترش", "لیمو شیرین", "نارنج", "بالنگ", "نخل", "موز", "خربزه", "هندوانه", "خیار" ]
[ "شارجه", "شهرهای امارات متحده عربی", "مناطق مسکونی در شارجه" ]
2,264
واحه
0
75
0
[]
false
62
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
واحه‌ای در لیبی. یک واحه در بیابان‌های اطراف رشته‌کوه هوگار. به نقطه‌ای سرسبز در میان صحرا، واحه گفته می‌شود. واحه‌ها معمولا در پیرامون یک چشمه یا یک چاه پدید می‌آیند. واحه‌ها ممکن است از یک چاه و چند درخت تشکیل یافته باشند ولی برخی واحه‌های بزرگ‌تر چند کیلومتر مربع وسعت دارند و در آن‌ها خانه‌های مسکونی هم وجود دارد. بیشتر واحه‌ها را می‌توان در صحرای بزرگ آفریقا یافت. وجود واحه‌ها برای برپایی راه‌های ترابری و بازرگانی در بیابانها اهمیت حیاتی داشته‌است. واحه‌ها ایستگاه توقف کاروان‌ها است و تسلط بر واحه‌ها از نظر سیاسی اهمیت فراوانی داشته‌است. برای نمونه واحه‌های اوجله، کفره (الکفره) و غدامس در لیبی نقشی حیاتی در بازماندن راه شمال به جنوب و شرق به غرب در صحرای بزرگ داشته‌اند. ریشه واژه واحه از واژه (*/waħe/) قبطی (خویشاوند با مصری باستان) است. واحه‌های بزرگ طبس، ایران شهداد، کرمان، ایران واحه صفصف، مصر واحه سیوا، مصر تورفان، سین‌کیانگ، چین جندق، ایران ذید، شارجه امارات متحده عربی
[ "صحرای بزرگ آفریقا", "ترابری", "اوجله", "کفره", "غدامس", "لیبی", "قبطی‌ها", "طبس", "شهداد", "واحه صفصف", "مصر", "واحه سیوا", "تورفان", "سین‌کیانگ", "جندق", "ذید", "شارجه" ]
[ "اصطلاحات جغرافیا", "زمین‌چهرهای رودخانه‌ای", "واحه‌ها" ]
2,265
لستر یانگ
1
27
0
[ "لستر يانگ" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "لستر یانگ" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Lester_Young_(Gottlieb_09431).jpg" }, { "Item1": "تصویر_توضیح", "Item2": "لستر یانگ در سال ۱۹۴۶" }, { "Item1": "اندازه_تصویر", "Item2": "220" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "آمریکایی" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "موسیقی جاز" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۳۳–۱۹۵۹" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "سکسفون تنور" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
لستر ویلیس یانگ (۲۷ اوت ۱۹۰۹ – ۱۵ مارس ۱۹۵۹) نوازنده آمریکایی سکسوفون تنور بود. موسیقی را (با نواختن سکسوفون آلتو) از پدرش آموخت ولی در ۱۹ سالگی از او جدا شد و در ارکسترهای مختلف نواخت. در میانه دهه ۱۹۳۰ میلادی عضو ارکستر کانت بیسی شد و آهنگ‌های زیادی را با این ارکستر ضبط کرد. در همین دوره بود که چند آهنگ با بیلی هالیدی ضبط کرد. بیلی به او می‌گفت "پرز" (کوتاه شده پرزیدنت) و لستر یانگ هم نام "لیدی دی" را روی بیلی هالیدی گذاشت که هنوز هم شنیده می‌شود. سبک ویژه نواختن آرام و آرامش بخش او تاثیر زیادی روی دیگر نوازندگان جاز، به‌ویژه استن گتز داشت. او را از پیشگامان سبک "کول جز" می‌شمارند.
[ "سکسوفون تنور", "سکسوفون آلتو", "کانت بیسی", "بیلی هالیدی", "جاز", "استن گتز", "کول جز" ]
[ "اجراکنندگان وودویل", "اهالی کانزاس‌سیتی", "اهالی میسیسیپی", "اهالی نیواورلئان", "اهالی وودویل، میسیسیپی", "درگذشتگان ۱۹۵۹ (میلادی)", "زادگان ۱۹۰۹ (میلادی)", "مرگ‌های مرتبط با الکل در ایالت نیویورک", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل کانزاس‌سیتی، میزوری", "موسیقی‌دانان اهل نیواورلئان", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان کلارینت اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا" ]
2,266
بروجرد
2
924
0
[ "بروگرد" ]
false
471
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "بروجرد" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۳٫۸۰" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۵۰" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Borujerd-collage1.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۷۵" }, { "Item1": "برچسب تصویر", "Item2": "تصویرهای بهم چسبیده بروجرد" }, { "Item1": "استان", "Item2": "لرستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "بروجرد" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "وروگرد" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "ووریرد ، وروگرد" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "اردکرد ([[اشکانیان]])،بروگرد ([[ساسانیان]])" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "از دوره [[ساسانیان]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۲۳۴،۹۹۷ نفر (۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشد جمعیت", "Item2": "۲٪- (۵سال)" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "۶۵۵۸" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[گویش بروجردی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۳۵ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۵۷۰ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۴/۶" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۴۵۹ میلی‌متر" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "۷۰" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "امیر جاویدپور" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "ورشو، کلوچه، حلوا شیره، حلواشکری، شیره انگور" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۱۴۹۲" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۴۱ ب، م" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۶" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به بروجرد شهر فرهیختگان خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
بروجرد مرکز شهرستان بروجرد، دومین شهر پرجمعیت استان لرستان و سی و نهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر در شمال دشتی حاصلخیز به نام سیلاخور قرار گرفته و قله‌های مرتفع گرین از مجموعه رشته کوه‌های زاگرس، شمال غربی تا جنوب شرقی آن را دربر گرفته‌اند. سرابهای دائمی متعددی که از دامنه این کوه‌ها جاری است در اقتصاد منطقه و توسعه شهر بروجرد نقش داشته‌اند. بروجرد از گذشته‌های دور، دارای موقعیت ویژه ارتباطی بوده‌است و امروزه نیز قرارگیری این شهر بر سر شاهراه تهران - جنوب یکی از عوامل رونق اقتصادی آن به‌شمار می‌رود. بروجرد در اواخر دوره ساسانیان یکی از دو شهر ماه نهاوند از توابع ناحیه پهله از سرزمین ماد بود. حموله وزیر محلی آل ابی دلف از حکمرانان عباسی بین سال‌های ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در عمران بروجرد کوشید و در آن منبری برپا کرد. محمدتقی حسام‌السلطنه شاهزاده قاجار و حاکم ولایت بروجرد و مضافات، در سال ۱۲۴۲ ه‌.ق حکومت ولایت لرستان و ولایت خوزستان را نیز به دست آورد و بروجرد را حاکم نشین حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان کرد. جمعیت شهر بروجرد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ خورشیدی مرکز آمار ایران، ۲۴۰،۶۵۴ نفر گزارش شده‌است. منطقه بروجرد یکی از مراکز مهم گویش‌وران زبان بروجردی است و زبان گفتاری رایج در شهر بروجرد گویش بروجردی است. به دلیل فعالیت شرکت‌های مختلف پویانمایی رایانه‌ای در این شهر، بروجرد از سال ۱۳۸۹ به عنوان «پایتخت انیمیشن ایران» انتخاب شده‌است. به دلیل وجود تعداد زیادی واحدهای تولیدی و صنعتی و عرضه محصولات آن‌ها در بازار داخلی و خارجی، بروجرد قطب صنعتی استان لرستان محسوب می‌شود. نمایی از حومه شهر بروجرد ریشه‌شناسی گرد و کرد در اسامی شهرهای ایرانی به معنای شهر، آبادی و ساخته و اثر هستند. اشکانیان و ساسانیان شهرها را بیشتر با پسوند گرد می‌ساخته‌اند همانند سوسنگرد، بروگرد و دارابگرد. عده‌ای نام درست بروجرد را ویروگرد دانسته‌اند که به معنای شهر و ساخته ویرو شاهزاده اشکانی است. کوهی در غرب بروجرد با نام ولاش نیز یادآور نام شاهان اشکانی است. اما معتبرترین نوشته‌ها، بروجرد را پیروزگرد دانسته‌اند که آن را به فیروز ساسانی منتسب می‌کند. سعید نفیسی بروجرد را از شهرهای ساسانیان و اصل آن را بروگرد و ساخته از «بر» + «گرد» دانسته‌است که به معنای شهری است که گرد است و بر و میوه فراوان دارد. یزدگرد سوم پادشاه ساسانی پس از شکست از اعراب به منطقه بروجرد گریخت و سپاهیانش در آن محل بر + او + گرد آمدند و به این ترتیب نام این محل بروگرد شد. در کتاب‌های تاریخی از بروجرد با نام‌های گوناگون نام برده شده‌است مانند بروجرد، فلوجرد، اردکرد، یزدگرد، ولوگرد. روحبخشان در کتاب «جغرافیای تاریخی بروجرد» بیش از سی مورد از صورتهای مختلف نام این شهر را به تفصیل ذکر نموده‌است. امروزه بروجرد در گویش بروجردی ووری یرد vūriyerd و در لری خرم‌آبادی وروگرد vorūgerd نامیده می‌شود. بروگرد borūgerd نام روستایی آن و نیز نام به کار رفته در نوشته‌های پارسی سره و بروجرد borūjerd نام رسمی این شهر است. مسعود میرزا ظل‌السلطان از بروجرد با عنوان شهر سبز حضرت سلیمان یاد کرده‌است. به دلیل اینکه شجاع‌الدین لر مدتی در این شهر سکونت داشت لقب شهر شجاعان را به آن دادند. محمدتقی‌خان حکیم به دلیل صفای شهر در فصل بهار از این شهر با دارالسرور نام برده‌است. همچنین لقب دیگری با نام دارالشوکه در پشت سکه‌های ضرب بروجرد در دوره قاجار دیده شده‌است. پیشینه تاریخی آثار پیش از تاریخ در ناحیه بروجرد به ویژه در دشت سیلاخور، تعداد زیادی تپه‌های باستانی و تاریخی وجود دارد که از دورهای پیش از تاریخ تا قرن معاصر آباد بوده‌اند. از نظر باستان‌شناسی، تپه قرق با قدمت عصر مس در دهستان شیروان، از مهم‌ترین تپه‌های باستانی شهرستان بروجرد است که تا پنج طبقه لایه برداری و مطالعه شده‌است. اشکال هندسی و رنگ اخرایی سفال‌های کشف شده قدمت آن را با تپه گیان و کوهدشت لرستان هم‌زمان می‌کند. در لایه‌های بیرونی، تک سفال‌هایی از دوره‌های بعدی از جمله اشکانیان هم در آن دیده می‌شود (ص. ۹). تپه قلعه رومیان نیز در سه کیلومتری جنوب بروجرد از تپه‌های مهم باستانی منطقه است که تا قرن نهم دارای اهمیت نظامی بوده‌است (همان). پیش از اسلام شواهد و اشارات تاریخی حاکی است که بروجرد از شهرهای قبل از اسلام بوده و دلایل زبانشناسی نیز واژه بروجرد را با ترکیب دو جزء برو + گرد موجودیت این شهر را به پیش از اسلام می‌رساند زیرا که گرد در زبانهای قدیمی ایران به معنای شهر می‌باشد. بروجرد از شهرهای باستانی ایران است که برخی ساخت آن را به منوچهر از سلسله پیشدادیان نسبت می‌دهند اما شواهد کافی در مورد شهر بودن آن تنها از دوران ساسانیان موجود است که بر اساس کتاب‌های تاریخی، بروجرد یکی از پایگاه‌های نظامی ایران به هنگام حمله اعراب و جنگ نهاوند بوده‌است. در گذشته بروجرد از شهرهای آباد و مهم بوده و گاه فرمان‌داری جداگانه و گاه مرکز استان لرستان و خوزستان بوده‌است. مینورسکی نام اصلی این شهر را ویروگرد و آن را منتسب به ویرو شاهزاده دوره اشکانی می‌داند. در منطقه سیلاخور در دوره مادها و بعدها در دوره هخامنشیان قلعه‌های نظامی و ارتباطاتی متعددی وجود داشته‌است و یکی از آن‌ها هم قلعه بروجرد بوده‌است که با فاصله اندکی از قلعه‌های مشهور دیگر مانند قلعه رومیان قرار داشته‌است. ناحیه بروجرد و نهاوند در پایان دوره ساسانیان به دلیل حمله اعراب به ایران اهمیت نظامی و دفاعی ویژه‌ای داشتند و محل استقرار سپاهیان ایران بوده‌اند. گروهی از کاسی‌ها در هزاره سوم پیش از میلاد در مناطق کوهستانی لرستان مستقر شدند. بروجرد به عنوان ناحیه واسط لرستان و همدان، ناحیه مرزی بین دو تمدن کاسی و ماد بوده‌است اما با قدرت گرفتن بیشتر مادها، بروجرد منطقه‌ای از سرزمین مادها به حساب می‌آمده‌است. بروجرد و مناطق پیرامون آن از دوره مادها به این سو، به خاطر مراتع فراوان، پرورشگاه و مراکز تولید و چرای اسب بوده‌اند و از این جهت نیز برای حکومت‌ها اهمیت داشته‌اند. اشکانیان در غرب ایران در ناحیه کرمانشاه، همدان و بروجرد شهرهایی ساختند و از میان قلعه‌های نظامی متعدد منطقه سیلاخور، قلعه بروجرد را مورد توجه ویژه قرار دادند و آن را به شهر تبدیل کردند. دلایل متعددی مبنی بر شکل‌گیری شهر بروجرد در دوره اشکانیان وجود دارد که می‌تواند از جنبه‌های زبانشناسی، قرائن تاریخی و نیز آثار باستانی منطقه به دست آید. در واقع، نخستین دوره رونق‌گیری بروجرد به عنوان یک شهر را باید در دوره اشکانیان جستجو کرد و پیش از آن، بروجرد بیشتر در قالب یک قلعه با اهمیت نظامی و ارتباطی بر سر راه هگمتانه مورد نظر بوده‌است. اشکانیان از پسوند کرد به معنی ساخته و گرد برای نامگذاری شهرها استفاده می‌کردند و به همین ترتیب نام این شهر را به افتخار ویرو شاهزاده اشکانی، ویروگرد نهادند. اردکرد یکی از نام‌های تاریخی ثبت شده بروجرد است و این احتمال وجود دارد که اشکانیان نام اولیه شهر بروجرد را به افتخار ارد اول یا ارد دوم پادشاهان اشکانی، اردکرد نهاده باشند. در تقسیمات باستانی ایران، بروجرد و نهاوند دو نقطه شهری ماه نهاوند از توابع پهله از سرزمین ماد بودند. پهله یا پهلو نام سرزمینی وسیع در غرب ایران بوده‌است که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا می‌گرفته‌است. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره می‌کند. ماه نهاوند بخشی از سرزمین بزرگ پهله در غرب و مرکز ایران بوده‌است که بعدها به ماه بصره نیز شهرت یافته‌است. ابن الندیم از قول عبداالله بن المقفع آورده‌است که ماه نهاوند یکی از پنج ناحیه پهله (فهله) است (یادداشت‌های دهخدا ). بروجرد و نهاوند دو قصبه یا نقطه شهری ماه نهاوند بوده‌اند. رضا قلیخان هدایت در فرهنگ انجمن آرای ناصری نام اصلی شهر بروجرد را فیروزگرد دانسته و در توضیح آن نوشته‌است «شهریست از بناهای خسرو پرویز که اکنون به بروجرد شهرت دارد». پیروزگرد به معنای شهر فیروز از نام‌های ثبت شده بروجرد است که این شهر را منسوب به فیروز پادشاه ساسانی می‌کند. پس از اسلام دروازه بروجرد اثر اوژن فلاندن، ۱۲۲۰ هجری شمسیافواج لرستان و خوزستان در بروجرد، دوره قاجار. در تقسیمات باستانی ایران، بروجرد به همراه نهاوند بخشی از دو نقطه شهری ماه نهاوند از توابع پهله از سرزمین ماد بوده‌است. حموله وزیر حکومت محلی آل ابی دلف از حکمرانان عرب خلفای عباسی که بین سال‌های ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در کرج ابی دلف ناحیه‌ای بین اراک و بروجرد امروزی (شهر آستانه از توابع شهرستان شازند) ساکن شده بودند، به بازسازی بروجرد پرداخت و در آن منبری برپا کرد. بروجرد بین قرن سوم تا ششم بخشی از ولایت جبال بود که مرکز آن ناحیه در دوره مذکور شهر کرج بود. کرج از بروجرد کوچکتر بود و و میوه و مایحتاج آن از بروجرد تامین می‌شد. مرداویج در سال ۳۱۶ قمری، بروجرد را به تصرف درآورد و سی و دو سال پس از آن حسنویه بر این شهر مسلط شد. حسنویه بن حسین کرد برزیکانی در سال ۳۴۸ ق. شهرهای غرب ایران از جمله نهاوند، شاپورخواست و بروجرد را فتح کرد و نخستین سکه در بروجرد در سال ۳۹۱ به نام حاکم بعدی آل حسنویه ابوالنجم بدر بن حسنویه ضرب شد. در ۴۱۴ قمری، سماءالدوله دیلمی قصد بیرون کردن فرهاد بن مرداویج از این شهر را می‌کند اما با حمایت علاءالدوله دیلمی، ناکام می‌ماند. در سلجوقیان بروجرد شهری مهم محسوب می‌شده و اتفاقات متعددی در آن روی داده‌است که از جمله می‌توان به کشته شدن نظام‌الملک وزیر آلب ارسلان اشاره کرد. همچنین سلطان سلجوقی برکیارق (فرزند و جانشین ملکشاه سلجوقی) به هنگام سفر از اصفهان به بغداد در راه دچار بیماری می‌شود و در بروجرد می‌میرد. در مورد این که آرامگاه وی بقعه زواری‌جان در شمال شهر بروجرد است یا این که در اصفهان به خاک سپرده شده اختلاف نظر وجود دارد. شهر بروجرد در طول دوره حاکمیت اتابکان لر، معمولا به عنوان بخشی از عراق عجم شناخته می‌شده‌است. اما در در قرن هشتم هجری، تحت تسلط و نفوذ اتابکان لر کوچک قرار گرفته و در همین دوران از بروجرد به عنوان یکی از شهرهای لر کوچک نام برده شده‌است. در سال ۷۹۰ هجری، عزالدین بن شجاع‌الدین محمود از حاکمان لر کوچک در قلعه رومیان بروجرد مستقر بوده‌است. در زمان خوارزمشاهیان بروجرد شهری خرم و آباد و دارای مرکزیت دینی با علمای فراوان بوده‌است. در سال ۶۱۷ قمری و به هنگام فرمانروایی در حمله مغولان به بروجرد، مردم این شهر قتل‌عام شدند. همچنین سلطان محمد خوارزمشاه به حوالی بروجرد گریخت. در سال ۷۹۰ هجری، امیر تیمور گورکانی که پیش‌تر بروجرد و خرم‌آباد را به تصرف درآورده بود، عزالدین بن شجاع الدین محمود از حاکمان لر کوچک را که در قلعه رومیان بروجرد قرار داشت، به سوی سمرقند روانه کرد تیمور در سال ۸۰۵ هجری و در زمان حرکت به سوی گرجستان، به امیرزاده رستم از فرماندهان خود دستور داد تا به بروجرد برود و قلعه رومیان را بازسازی کند. از قرن دهم و هم‌زمان با دوره صفویه در بیشتر زمان‌ها ولایت بروجرد به صورت مستقل اداره می‌شده‌است و شامل بروجرد و جاپلق بوده‌است. این ترتیب تا دوره پهلوی اول ادامه داشت. در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری و هم‌زمان با حکومت صفویان، لشکریان عثمانی (رومی) به مناطق غربی ایران حمله‌های متعددی کردند و بخش‌هایی از این مناطق را به اشغال خود درآوردند و ایرانیان را در حوالی بروجرد شکست دادند. در سال ۹۹۷ هجری، سپاه ایران به فرماندهی قورخمس‌خان شاملو در حوالی بروجرد از قشون عثمانی شکست خورد. تاریخ معاصر استان ششم بروجرد در دوره قاجاریان به صورت یک ولایت مستقل یا با عنوان ولایت بروجرد و لرستان اداره می‌شد. حسام‌السلطنه فرزند فتحعلی‌شاه در ۱۲۴۲ ه‌.ق حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان را به دست آورد و بروجرد را مرکز حکمرانی خود قرار داد. پس از وی، در سال در سال ۱۳۱۸ ه‌.ق حکمرانی بروجرد، لرستان، خوزستان و بختیاری و ایلات و قشون مناطق مذکور به ابوالفتح میرزا سالارالدوله سپرده شد. بر اساس قانون تقسیمات کشوری مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶، بروجرد در کنار مناطق دیگر از جمله همدان، ملایر، لرستان، خوزستان و کوه گیلویه، یکی از ۱۲ شهرستان «استان غرب» را تشکیل می‌داد. اما پس از تغییر قانون در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۱۶ تعداد استان‌های ایران از شش استان به ده استان تغییر یافت و بروجرد در کنار شهرهایی مانند خرم‌آباد، اهواز، دزفول و آبادان در استان ششم قرار گرفت. بروجرد براساس قانون تقسیمات کشوری مصوب ۱۳۲۶ ه‌.ش به عنوان یکی از بخش‌های تابعه شهرستان خرم‌آباد در استان ششم کشور قرار گرفت که در سال ۱۳۲۸ ه‌.ش از خرم‌آباد منفک و به شهرستان ارتقاء یافت. اداره بلدیه (شهرداری) در سال ۱۳۱۴ در بروجرد تاسیس شد و محمدعلی احتشامی نخستین شهردار بروجرد شد. در زمان جنگ ایران و عراق بروجرد پذیرای جمعیت زیادی از جنگ‌زدگان خوزستانی شد و همچنین بارها مورد بمباران هوایی قرار گرفت. در مجموع، شهر بروجرد ۵۱ بار مورد حمله هوایی موشکی قرار گرفت. در یکی از این بمباران‌ها که در روز ۲۰ دی ۱۳۶۵ روی داد، هواپیمای عراقی دو مدرسه شهید فیاض‌بخش و امام حسن مجتبی در محله ابراهیم‌آباد این شهر را بمباران کردند که منجر به کشته شدن ۶۰ دانش آموز شد. با وجودی که استان لرستان و شهر بروجرد در جنگ ۸ ساله بارها مورد حملات هوایی و موشکی عراق قرار گرفتند بعد از اتمام جنگ هیچ گونه اعتباری مبنی بر مناطق جنگ زده دریافت نکردند. جغرافیا بروجرد در دامنه بلندترین دیواره زاگرس در ارتفاع ۱۵۵۰ تا ۱۵۷۱ متری از سطح دریا و در ۳۳/۹ درجه شمالی و ۴۸/۸ درجه شرقی واقع می‌باشد. بلندترین نقطه شهرستان بروجرد، رشته‌کوه گرین با ارتفاع ۳۶۲۳ متر در غرب شهر بروجرد و پست‌ترین ناحیه آن، در دشت سیلاخور با ارتفاع تقریبی ۱۵۰۰ متر قرار دارد. شهر بروجرد بر کوهپایه‌های زاگرس و در دشت سیلاخور قرار گرفته و از سه جهت شرق، شمال و غرب به کوه ختم می‌شود. کوه گرین ۳۶۲۳ با متر در غرب بروجرد و کوه میش پرور ۳۵۰۰ متر در جنوب غربی بروجرد قرار دارد. تنها در جهت جنوب و جنوب شرقی است که دشت وسیع سیلاخور قرار گرفته‌است. این شهر و مناطق پیرامون آن به دلیل قرارگیری بر روی گسل سراسری زاگرس، زلزله خیز هستند. قله شیربرفی در جنوب غربی بروجرد اقلیم بروجرد دارای آب و هوای سرد کوهستانی با زمستان‌های پر برف و سرد و تابستان‌های معتدل است. تعداد روزهای یخبندان در برخی از نقاط این ناحیه به بیش از ۷۰ روز می‌رسد. در ۴۰ سال پیش، روزهای یخبندان بروجرد، ۱۰۰ روز بوده‌است. بیشترین درجه حرارت در تابستان‌ها ۳۸ درجه و کم‌ترین آن در زمستان ۱۸ درجه زیر صفر برآورد شده که در برخی سال‌های سخت، تا ۳۵ درجه زیر صفر نیز رسیده‌است. میزان باران سالیانه شهرستان بروجرد حدود ۵۰۰ میلی‌متر است که یک چهارم آن در فصل بهار انجام می‌گیرد و میانگین دمای سالانه ۱۴/۶ است. در زمستان بارش‌ها بیشتر به صورت برف است. میانگین دراز مدت بارش سالانه در ایستگاه هواشناسی شهر بروجرد ۴۵۹ میلی‌متر بوده‌است اما در سال آبی ۹۲–۹۳ میزان بارندگی سالانه ثبت شده این شهر به ۴۸۱٫۵ میلی‌متر رسیده که نسبت به متوسط درازمدت این منطقه از ۴٫۹ درصد افزایش برخوردار بوده‌است. در سال ۱۳۹۵ این رقم به ۶۵۰ میلی‌متر رسید. به باور بسیاری از کارشناسان آب و هوای شهرستان بروجرد، اقلیم این شهرستان و طول و عرض جغرافیایی آن هم عرض بسیاری از نقاط کشورهای اروپایی است. میرزا حبیب قاآنی شاعر عصر ناصری درسال ۱۲۶۷ هجری قمری پس‌از سفری به بروجرد، آب‌وهوای این شهر را چنین وصف کرده‌است: گرچه سپاهان بهشت روی زمین است لیک نیرزد به یک بهار بروجرد بروجرد از شمال با شهرهای اشترینان، ملایر و نهاوند، از شرق با شازند و اراک، از غرب با الشتر و از جنوب با خرم‌آباد و دورود همسایه است. زمین لرزه ۱۳۸۵. زمین‌لرزه بروجرد از نقاط زلزله خیز کشور است. منطقه بروجرد و نواحی اطراف آن روی کمربند چین خورده زاگرس که نواحی جنوب و جنوب غرب کشور را شامل می‌شود قرار دارد. در سده سیزدهم هجری قمری زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۴/ ۷ ریشتر دشت سیلاخور در جنوب شهرستان بروجرد را لرزاند که دست کم ۸۰۰۰ نفر کشته برجا گذاشت. این زلزله، یکی از بزرگترین زمین لرزه‌های ثبت شده ایران است. همچنین زمین لرزه فروردین ۱۳۸۵ باقدرت ۶٫۱ ریشتر از جمله زمین لرزه‌های بزرگ این منطقه بوده‌است. این حادثه که با دو پیش‌لرزه و بیش از یکصد و پنجاه پس‌لرزه همراه بود، مخرب‌ترین زمین لرزه این سال در این کشور بود و باعث کشته شدن ۶۳ نفر و زخمی شدن بیش از ۱،۴۵۰ نفر از مردم شهرستان‌های بروجرد و دورود شد. مردم‌شناسی جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۳۴،۹۹۷ نفر (در ۷۴،۱۴۶ خانوار) بوده‌است. طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران، جمعیت شهر بروجرد برابر با ۲۴۰،۶۵۴ نفر گزارش شده‌است که رتبه سی و سوم را در شهرهای ایران دارد. این شهر در سال ۱۳۸۵ جمعیتی برابر با ۲۲۹،۵۴۱ نفر داشت که از این میزان، ۱۱۴٫۸۸۴ نفر مرد و بقیه زن بودند و تعداد مردان و زنان تقریبا مساوی بود. تعداد خانوارهای این شهر در همین سال ۵۹٫۴۳۱ خانواده بود. جمعیت این شهر در سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۵ به ترتیب ۱۸۶، ۲۰۱ و ۲۱۷هزار نفر بوده‌است. زبان و گویش ساکنان شهر بروجرد و روستاهای شمال آن با گویش بروجردی سخن می‌گویند. گویش روستائیان بروجرد از نظر آوایی مشابه گویش بروجردی است. گویش روستاهای لرنشین بروجرد لری است اما تحت فرایندهای آوایی گویش بروجردی قرار گرفته و می‌توان آن را «لری بروجردی» نامید. اقلیت کلیمی بروجرد گویش خاصی از فارسی دارند که که برای شهروندان بروجردی قابل فهم است. شمار اندکی ارامنه در بروجرد ساکن بوده‌اند که گویشی مشابه با ارامنه جلفای اصفهان داشته‌اند. ترکی بومی و لکی نیز در شهرستان بروجرد رواج دارند. دانشنامه ایرانیکا و فهرست لینگوییست مردم بروجرد را بخشی از مردم لر و گویش بروجردی را گویشی از زبان لری معرفی می‌کنند. از سوی دیگر و بر پایه دانشنامه ویروگرد، مردم بروجرد به زبان فارسی و لهجه بروجردی سخن می‌گویند. فرهنگ جغرافیائی ایران زبان مادری مردم بروجرد را لری ذکر کرده‌است. گویش مردم بروجرد با زبان پارسی میانه نزدیکی دارد. دین و مذهب اکثر مردم شهر بروجرد شیعه دوازده امامی هستند. همچنین عده کمی ارمنی و یهودی در این شهر سکونت دارند. در سال ۱۳۷۵، جمعیت کلیمی‌های شهر بروجرد ۵۳ نفر بود. قبلا جمعیت یهودیان بروجرد بیشتر از این بوده و در یکی از محلات بروجرد دارای یک مدرسه و یک کنیسه و یک راسته بازار بودند. بنابر کتاب تاریخ یهود در ایران نوشته حبیب لوی که در سال ۱۳۳۹ تالیف شده، جمعیت یهودیان بروجرد در آن زمان ۱۵۰۰ نفر بوده و یهودیان این شهر دارای یک کنیسه و یک باب حمام عمومی بوده‌اند. در کتاب «جغرافیای شهرستان بروجرد: طبیعی - انسانی» که در سال ۱۳۴۰ توسط مقدس جعفری تالیف شده ذکر گردیده که جمعیت یهودیان بروجرد در آن سال‌ها ۸۰۰ نفر بوده‌است که همگی تحصیل کرده و نیمی از این جمعیت یعنی ۴۰۰ نفر تحصیلات عالیه داشتند، و با این عبارت دقیقا ذکر گردیده که «شما یک یهودی را پیدا نمی‌کند که به شغل‌هایی مانند نانوایی روی آورده باشد و اکثرا به شغل‌های بزازی و خرازی مشغولند.» امام جمعه بروجرد: بروجرد رتبه نخست جمع‌آوری زکات نقدی در لرستان است بروجرد به سبب فرهیختگانی که در خود پرورش داده به نام دیار فرزانگان شهرت پیدا کرده‌است. فرهنگ آداب و رسوم مراسم سوگواری واقعه کربلا در بروجرد از تنوع و گستردگی زیادی برخوردار است. آئین سقاخانه یکی از شاخص‌ترین مراسم دهه اول محرم است که در آن برخی از خانواده‌های بروجردی بخشی از خانه خود را با پارچه، چراغ و تصاویر مذهبی، سیاه پوش می‌کنند و شب هنگام با گشودن درب و روشن کردن چراغ و نصب پرچم بر سر در منزل، به پذیرایی از میهمانان عزادار می‌پردازند. آئین سقاخانه بروجرد در دیماه ۱۳۹۱ در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت ملی رسیده‌است. خره‌گیری از دیگر مراسم عزاداری محرم است. صبح عاشورا در محل تجمع هر یک از دسته‌های عزادار، دیگ‌های مسی برای جوشاندن گل و آماده‌سازی خره تدارک دیده می‌شود. عزاداران قدری از خره را به لباس، ریش، مو و گونه خود می‌مالند. دسته‌های عزادار از ابتدای صبح در کوچه و خیابان‌ها روانه مجالس عزاداری می‌شوند و در هر مجلس سینه زنی می‌کنند. به نوشته کتاب «تذکره حسین حزین»، گل گیرندگان که به آن‌ها خره گیر گفته می‌شود به‌طور عمده پیرمردان و سالمندان بوده‌اند که در دسته‌های سینه زنی در جلوی هیئت قرار می‌گرفته‌اند و خره گیران بی‌ریاترین سینه‌زنان بوده‌اند. چهل منبر، شبیه‌خوانی، تعزیه دو طفلان مسلم، کتل‌گیری، قمه‌زنی، سینه‌زنی، زنجیرزنی، روضه‌خوانی و شام غریبان از دیگر مراسم گذشته و حال عزاداری حسین بن علی در محرم و صفر در بروجرد به‌شمار می‌آیند. بازی‌های بومی بازی‌های متعددی در شهر بروجرد و مناطق پیرامون آن رواج داشته‌است که تعدادی از آن‌ها هنوز هم طرفدار دارند. در کنار متل‌ها و چیستان‌ها که عمدتا در فضای خانه و با حضور اعضای خانه اجرا می‌شده‌است بازی‌های میدانی و بیرون از خانه تنوع فراوانی داشته‌اند. در کتاب تذکره حزین از بازی‌های سنتی این شهر مانند کفشک بازی، بغچه بازی، تنور بازی، شاه شاهکی، دار دار کنی، فنجان بازی، آهسته برو آهسته بیا، لنگران، گولو بازی (تیله بازی)، گو گوسال (گاو و گوساله)، گوی بازی (جوز و گوی) و الچوب (اله چوب) نام برده شده‌است (ص. ۱۹۴–۲۰۰) اله بازی، نجات، سه پر، دست به چاله و نیزدی زدی نیز از دیگر بازی‌های فیزیکی بروجرد هستند. ورزش مراکز ورزشی عمده بروجرد شامل مجتمع‌های ورزشی ولایت، تختی، کارگران شهرداری، استادیوم علی بیات و سالن ورزشی طالقانی می‌شود. همچنین کارخانجات نساجی بروجرد دارای مجتمع ورزشی مجهزی است که عمدتا به عنوان کمپ ورزشی مورد استفاده تیم‌های مختلف کشور قرار می‌گیرد. پیش از جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸، تیم ملی ایران در این ورزشگاه اردو برگزار کرد. ورزشهای مطرح در بروجرد شامل بوکس، کشتی (ورزش)، ورزشهای رزمی و دو و میدانی است. احسان مهاجرشجاعی، احسان روزبهانی، آروین معظمی گودرزی، سجاد مهرابی و ولی‌الله صالح نیا از چهره‌های ورزشی مطرح بروجرد هستند. در گذشته نیز چهره‌هایی مانند ماشاءالله فرخ منش (کاپیتان تیم ملی والیبال) و پرویز صیفوریان، رضا فهیمی، ناصر فهیمی، رضا هدایتی و حسین خراطی نیز از قهرمانان اسبق بروجرد محسوب می‌شده‌اند. کتابخانه‌ها قدیمی‌ترین کتابخانه عمومی استان لرستان، کتابخانه‌ای با نام کنونی «شهید باهنر» است که در سال ۱۳۳۸ خورشیدی در شهر بروجرد ساخته شد. هم‌چنین کتابخانه‌های «شهید صارمی»، «علامه بحرالعلوم»، «علامه شهیدی»، «احسان شهیدی» و «حضرت ولیعصر» نیز از دیگر کتابخانه‌های عمومی شهر می‌باشند. تا خرداد ۱۳۹۲ پنج کتابخانه عمومی و پنج کتابخانه مشارکتی در بروجرد فعالیت داشته‌اند. همچنین در مجموع، حدود ۱۸۵ هزار نسخه کتاب در کتابخانه‌های این شهر وجود دارد. سینما تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، شهرستان بروجرد دارای چهار سینما به نام‌های، «سینما ایران» واقع در خیابان پهلوی، سینما داریوش در میدان پهلوی، سینما آریا در خیابان بهار و سینما گرین‌سیتی (فلسطین کنونی) واقع در خیابان آیت‌الله کاشانی فعلی بود. در حال حاضر شهرستان بروجرد دارای دو سینما است که از این میان تنها سینما «فلسطین» فعال است. این سینما که در ۱۳۴۱ با عنوان گرین‌سیتی یا شهرسبز تاسیس شده بود، دارای سالن بزرگی با ۱۰۷۷ صندلی است و مساحت آن ۱۲۲۹ متر مربع است. سینما ایران اولین سینمای بروجرد بوده‌است که در خیابان پهلوی سابق شهدای امروز ایجاد شده‌است. سینما داریوش دومین سینمای بروجرد بود که در سال ۱۳۳۸ در میدان پهلوی (شهدا) افتتاح شد و ۵۰۳ صندلی داشت. سومین سینمای این شهر، سینما آریا در خیابان بهار روبروی شهرداری فعلی بوده‌است و چهارمین سینمای تاسیس شده نیز سینما گرین سیتی یا همان فلسطین فعلی بوده‌است. سینما داریوش با عنوان «آزادی» تا سال ۱۳۸۵ فعالیت داشت اما در اثر زمین لرزه فروردین این سال، آسیب دید و در سالهای اخیر از فضای آن برای برگزاری نمایشگاه‌های کتاب استفاده شده‌است. رادیو و مرکز تولید سیمای بروجرد بروجرد دارای یک ایستگاه رادیوی محلی به نام رادیو بروجرد است که روزانه ۶ ساعت برنامه به صورت زنده پخش می‌کند. بارها توسط نمایندگان بروجرد درخواست‌هایی مبنی بر ایجاد یک شبکه محلی به صداو سیمای استان و سازمان صدا و سیمای کشور ارسال شده‌است، اما نتایج مثبتی حاصل نگردیده‌است تا اینکه توسط یکی از خیرین زمینی به این منظور اختصاص داده شده‌است و با پیگیری‌های شخصی در حال ساخت می‌باشد و اما فعلا به دلیل پاره‌ای از مشکلات سیاسی متوقف شده‌است. سماورسازی بطور سنتی، مهد تولید سماور در ایران، شهر بروجرد در استان لرستان بوده‌است. بیشتر سماورهای تولید بروجرد از جنس ورشو و برنج هستند. سماور یک عبارت روسی به معنی «خودجوش» و مرکب از دو واژه Cam به معنی خودش وVar به معنی پختن می‌باشد. این ظرف دارای یک مخزن آب است که برای آماده کردن چای و موارد دیگر همواره در حال جوشیدن نگهداشته می‌شود. سماوی‌های بروجرد صنایع دستی این شهر هستند و از ارزش بالایی برخوردار هستند به‌طوری‌که اغلب برای تزئینات استفاده شده و سماورهای کارکرده (دسته دوم) هم نیز معامله می‌شوند. شهرسازی بلوار تختی از معابر اصلی و پر رفت و آمد بروجرد. ساختار شهری فعلی بروجرد به دو بخش تاریخی و مدرن قابل تفکیک است. تا اوایل دوره پهلوی، دور شهر بروجرد حصاری طولانی وجود داشته که خندقی نیز در اطراف آن وجود داشته‌است. بافت تاریخی این شهر وسعت زیادی دارد و بازار بزرگ، چندین مسجد و خانه تاریخی در این بخش وجود دارند. بافت‌های جدیدتر شهر نیز خود به سه دسته متمایز می‌شوند: یک- مناطق غربی شهر شامل یادبود، تختی و بهار که در پنج دهه گذشته رشد یافته‌اند؛ دو- مناطق کمتر توسعه یافته ابراهیم‌آباد، دشت لاله، محمودآباد، بهارستان و علی‌آباد که حاصل مهاجرت روستائیان و حاشیه‌نشینی هستند؛ و سه - شهرک‌های شمال غربی شهر که در دو دهه گذشته ایجاد شده‌اند. کوی‌ها و محله‌ها محله‌های قدیمی‌تر بروجرد با عنوان کوی شناخته می‌شوند مانند کوی‌های سعدی، رازان، سوزنی، یخچال، قدغون و جعفری. برخی محله‌ها مانند صوفیان، چاله پسته (برآواد)، دانگه، چال قلعه، باغ چال، کله کله و میدان محمدحسن خان قدمت تاریخی دارند و آثار تاریخی قابل توجهی در آن‌ها دیده می‌شود. گسترش شهر در دوره پهلوی و پس از انقلاب اسلامی منجر به ایجاد محله‌های مهاجرنشین و فقیر مانند ابراهیم‌آباد، علی‌آباد، اسلام‌آباد، محمودآباد و دشت لاله در نیمه شرقی شهر و شهرک‌های نور و امام در غرب شهر شد. مناطق مسکونی جدید بروجرد شامل شهرک‌های متعددی است که در شمال غربی شهر ساخته شده‌اند از جمله شهرک‌های اندیشه، ایثار، زاگرس، زیبا، مخابرات و کمپینگ شهرداری امروزه بیشتر مناطق بروجرد با نام خیابانهای مجاور شناخته می‌شوند مانند تختی، بهار، مدرس، شریعتی و شهدا. امامزاده جعفر. مناطق شهرداری شهرداری بروجرد دارای دو منطقه شهری و یک ناحیه مستقل شهری است. مناطق یک و دو شهرداری به ترتیب نیمه غربی و نیمه شرقی شهر را شامل می‌شود. جهان‌آباد که در مجاورت میدان آیت‌الله بروجردی و در میسر جاده ۳۷ بر سر راه شهرهای اراک و خرم‌آباد قرار دارد از سال ۱۳۸۹ از یک روستا به ناحیه شهری ارتقاء یافت و با عنوان «ناحیه منفصل شهری جهان‌آباد» به بروجرد الحاق شد. بافت تاریخی بروجرد بافت معماری قدیم بروجرد که آخرین بار در دوران قاجاریه ساماندهی شده بسیار زیبا بوده و نمونه‌هایی از آن هنوز باقی است. هسته اولیه این شهر شامل چند کوی و محله بزرگ مانند بروا ، صوفیان و دانگه بوده‌است و بازارها، مسجدها و خانه‌های مجللی در آن وجود داشته‌است. بروجرد در طول تاریخ همواره محصور به حصاری بزرگ بوده‌است که اطراف آن نیز خندقی قرار داشته‌است. آخرین بار قلعه بروجرد به دستور محمدتقی حسام‌السلطنه قاجار بازسازی شد. معابر و تقاطع‌ها ساختار خیابان‌های بروجرد عمدتا به شکل بلوارهایی هستند که معمولا به میدان‌های مختلف منتهی می‌شوند. مرکزی‌ترین بخش شهر، میدان رازان است که در بافت قدیمی شهر قرار دارد و در کنار مسجد سلطانی و بازار قرار گرفته‌است. خیابان شهدا حد فاصل این میدان تا میدان شهدا قرار دارد و در ادامه به بلوار تختی و میدان تختی می‌رسد. خیابان‌های جعفری، صفا و شریعتی از خیابان‌های اصلی بخش شرقی و قدیمی‌تر شهر هستند. میدان آیت‌الله بروجردی در تقاطع دو جاده اراک - تهران و خرم‌آباد-خوزستان به عنوان یکی از دو ورودی اصلی شهر شناخته می‌شود و از نظر مساحت یکی از میدان‌های بزرگ ایران است. اوضاع اقتصادی و اجتماعی اقتصاد اقتصاد مردمان ناحیه بروجرد مبتنی بر داد و ستد منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، خرده فروشی، کشاورزی و دامپروری، خدمات اداری و دولتی و نیز تولید محصولات صنعتی و معدنی است. به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرارگیری بر سر راه‌های پر رفت‌وآمد و نیز مجاورت با مناطق مورد تردد ایلات لر، شهر بروجرد در سده‌های گذشته از مراکز تجاری مهم منطقه به‌شمار می‌آمده‌است و بازار بزرگ این شهر، مال التجاره و کاروانسراهای متعددی داشته‌است. برای نمونه ابن جعفر در اوایل قرن چهارم هجری قمری در ذکر ماه بصره مشتمل بر بروجرد و نهاوند، میزان خراج این ناحیه را ۴،۸۰۰،۰۰۰ درهم ذکر کرده‌است که نزدیک به سه برابر خراج همدان در همان زمان بوده‌است. صنایع قدیمی در بروجرد بسیار رونق داشته‌اند به گونه‌ای که هنوز هم برخی از مشاغل صنعتی قدیمی در بازار بروجرد به کار خود ادامه می‌دهند. همچنین بازار بروجرد مشتمل بر راسته بازارهای پر رونق و متعددی مانند جوراب بافها، مسگرها، چلنگرها، دباغ‌ها، چراغ سازها، قفل سازها و غیره بوده‌است به گونه‌ای که تا اواخر دوره پهلوی، بروجرد همراه با شهرهایی چون اصفهان، کاشان، دزفول و قزوین به‌طور سنتی، از مراکز صنعتی کشور به‌شمار می‌رفته‌است. برخی محصولات تولیدی بروجرد مانند پارچه‌های قلمکار، سماور و محصولات قلمزنی ورشو و حتی قفل‌های سنتی تولید شده در بروجرد شهرت بین‌المللی یافته‌اند. این شهر قطب صنایع و صادرات لرستان به حساب می‌آید و برای نمونه، شرکت داروسازی اکسیر به تنهایی ۵۰ درصد بازار صادرات داروی کشور را در اختیار دارد. صنایع تعداد کارخانه‌ها و کارگاه‌های بزرگ صنعتی این شهر بین ۴۵۰ تا ۵۰۰ واحد فعال تخمین زده می‌شود که طبق آمارها بین ۳۷ تا ۶۰ درصد از مجموع صنایع استان لرستان را شامل می‌شود. به همین دلیل بروجرد قطب اصلی صنعت در لرستان محسوب می‌شود. در سه دهه پس از انقلاب اسلامی، جمعا ۴۸۵ واحد صنعتی در بروجرد ایجاد شده‌است و به‌ای ترتیب، بروجرد از نظر میزان سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و نیز از نظر تعداد واحدهای صنعتی فعال، در تمام این سال‌ها رتبه نخست را در استان لرستان داشته‌است. صنایع بروجرد در ۲۰ رده مختلف قرار می‌گیرند. پارچه و منسوجات، داروهای انسانی و حیوانی، خودرو، کاشی و سنگ‌های ساختمانی از مهم‌ترین محصولات صنایع بروجرد به حساب می‌آیند. زاگرس خودرو، کارخانجات نساجی بروجرد و سامان کاشی از کارخانجات تولیدی فعال شهرستان بروجرد هستند. همچنین این شهر از مراکز تولید دارو در کشور است و دو شرکت بزرگ اکسیر و داملران رازک آن به ترتیب در زمینه تولید داروهای انسانی و دامی فعالند. داملران رازک بزرگترین تولیدکننده داروهای دامی در ایران است و به تنهایی ۹۰درصد صادارات داروهای دامی کشور را در اختیار دارد. داروسازی اکسیر نیز بزرگترین صادرکننده داروی کشور (۵۰ درصد صادرات داروی ایران) و بزرگترین شرکت صادرکننده محصولات در استان لرستان است. با توجه به وجود کارخانجات نساجی بروجرد در این شهر، در سالهای اخیر صنایع تولید پوشاک نیز در بروجرد گسترش یافته‌اند که از این میان زاگرس پوش با اشتغال ۴۵۰ نفر و مروارید بهامین پوش با اشتغال ۱۵۰ نفر دو واحد بزرگی هستند به تولید انواع لباس مردانه و زنانه می‌پردازند. صنایع دستی متنوعی در بروجرد تولید می‌شود که ناشی از وجود حرفه‌های قدیمی اما فعال در بازار بروجرد و نیز اشتغال خانگی به ویژه نزد زنان روستایی است. قالی بروجرد از محصولات سنتی این شهر است و بیش از ۴۳۰۰ نفر قالیباف در سطح شهرستان بروجرد شناسایی و تحت پوشش بیمه قرار گرفته‌اند. بهداشت و درمان بروجرد دارای پنج بیمارستان عمومی با نام‌های امام خمینی و شهید چمران و کوثر تامین اجتماعی و ایت الله بروجردی و بیماری‌های خاص است.و چند بیمارستان خصوصی.بیمارستان امام خمینی با بیش از یک قرن سابقه، دارای ۱۰۰ تخت فعال است و بیمارستان شهید چمران نیز با نیم قرن سابقه ساخت دارای ۱۷۰ تخت فعال می‌باشد. تا مرداد ۱۳۹۲ تعداد ۴۰۵ پزشک در شهرستان بروجرد مشغول به کار بوده‌اند که از این تعداد، ۹۵ نفر دارای تخصص پزشکی، ۵۰ نفر دندانپزشک و ۴۰ نفر داروساز بوده‌اند. تعداد پزشکان عمومی این شهرستان در همین مدت برابر با ۲۲۰ نفر بوده‌است. ترابری ارتباطات جاده‌ای بروجرد بر سر شاهراه تهران - بندر امام خمینی قرار دارد و در این مسیر، در حد فاصل دو شهر اراک و خرم‌آباد قرار گرفته‌است. این موقعیت ارتباطی در اقتصاد و گردشگری شهر موثر است. آزادراه ۵ (در دست ساخت) از شرق و جنوب بروجرد عبور می‌کند. فاصله زمینی بروجرد با خرم‌آباد ۱۰۰ کیلومتر، با اراک ۱۱۰ کیلومتر، با تهران ۳۹۰ کیلومتر (از مسیر اراک و قم)، با اصفهان ۳۳۰ کیلومتر (از مسیر دورود)، با اهواز ۴۷۵ کیلومتر (از مسیر خرم‌آباد)، با همدان ۱۳۰ کیلومتر (از مسیر ملایر) و با کرمانشاه ۱۴۰ کیلومتر (از مسیر نهاوند) است. جاده‌های بروجرد عبارتند از: بزرگراه (چهارخطه) بروجرد - اراک (بخشی از جاده شماره۵۶): به طول ۱۱۰ کیلومتر به سمت شرق، این جاده بخشی از مسیر ترانزیتی تهران-بندر امام خمینی است. شهرهای توره و مهاجران بر سر این جاده قرار دارد. بزرگراه (چهارخطه) بروجرد - خرم‌آباد (جاده شماره۳۷): به طول ۱۰۰ کیلومتر به سمت جنوب غربی، این جاده بخشی از مسیر ترانزیتی تهران-بندر امام خمینی است و شهرهای چالانچولان، زاغه و پل هرو در مسیر آن قرار دارند. جاده بروجرد - بیرانشهر - خرم‌آباد: به طول تقریبی ۹۰ کیلومتر به سمت جنوب غربی، این جاده از تقاطع غیر هم سطح جوادالائمه در کیلومتر ۴ بزرگراه بروجرد - دورود شروع می‌شود و با ورود به کوه‌های زاگرس، به شهر بیرانشهر و از آنجا به خرم‌آباد متصل می‌شود. بزرگراه بروجرد - دورود: این جاده تا پلیس راه دورود منطبق با «بزرگراه بروجرد - خرم‌آباد» است و از آنجا با طی ۱۵ کیلومتر دیگر در جهت جنوب شرقی به شهر دورود می‌رسد. طول این جاده ۴۵ کیلومتر است و سی کیلومتر نخست آن (بروجرد تا پلیس راه دورود) با نام قطعه «بزرگراه بروجرد-چالانچولان» نیز شناخته می‌شود. بزرگراه بروجرد- اشترینان - ملایر: به طول تقریبی ۵۵ کیلومتر به سمت شمال که بخشی از جاده (۳۷) است. جاده بروجرد- اشترینان - نهاوند: به طول تقریبی ۵۵ کیلومتر به سمت شمال غربی، این جاده تا سه راهی بروجرد-ملایر-نهاوند در شمال شهر اشترینان منطبق بر «جاده بروجرد - ملایر» (جاده (۳۷) است و جاده نهاوند از سمت غرب این سه راهی منشعب می‌شود. جاده بروجرد - الشتر: این جاده تا کیلومتر ۳۰، منطبق بر «جاده بروجرد-بیرانشهر-خرم‌آباد» است و با انشعاب به سمت غرب به شهر الشتر می‌رسد. طول آن حدود ۷۰ کیلومتر است. پایانه مسافربری شهر بروجرد دارای دو پایانه مسافربری در شرق و غرب است. کار ساخت پایانه مسافربری شرق بروجرد در سال ۱۳۷۱ توسط شهرداری آغاز گردید. در این پایانه به ۲۲ غرفه تجاری و ۸ غرفه داخل سالن برای شرکت‌های مسافربری مجهز است و به مقاصد تهران، کرج، اراک، اصفهان، شیراز، اهواز، آبادان، کرمانشاه، سنندج، خرم‌آباد، دورود زنجان همدان وغیره… سرویس دهی می‌کند. همچنین پایانه غرب در جهت بهره‌برداری و توسعه در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته‌است. نخستین تاکسی بروجرد اتوبوسرانی شهری سازمان اتوبوسرانی شهر بروجرد در سال ۱۳۴۹و با به‌کارگیری ۱۳ دستگاه اتوبوس در ۳ خط آغاز به کار کرد. در حال حاضر تعداد ناوگان این سازمان ۲۰۰ اتوبوس است که به مردم شهر و شهرک‌ها و روستاهای حومه سرویس دهی می‌کند. سازمان اتوبوسرانی شهر بروجرد از معدود سازمان‌هایی است که اقدام به حذف بلیت کاغذی و جایگزینی آن با بلیت الکترونیک نموده‌است. تعداد خطوط اتوبوسرانی بروجرد ۴۶ خط است که در هر روز حدود ۷۵ هزار مسافر را در مسیر درون‌شهری و ۷۵ مسیر روستایی از مبدا بروجرد جابجا می‌کنند. تاکسیرانی بروجرد دارای ۴۰۰۰ تاکسی فعال است در گذشته تاکسی‌های آبی رنگ در این شهر تردد داشتند اما هم‌اکنون تاکسی‌های بروجرد زردرنگ هستند. با آغاز کار مدارس در مهرماه، تعداد ۷۵۰ تاکسی سرویس به حمل و نقل دانش آموزان اختصاص می‌یابد. تعداد تاکسی‌های ویژه شهر بروجرد که خودروهای شخصی مسافرکش با مجوز حمل مسافر هستند به ۹۶۰ دستگاه بالغ می‌شود. آموزش آموزش و پرورش دبیرستان پهلوی، از مدارس اولیه ایران با طراحی اروپایی - ایرانی. پیشینه آموزش و پرورش به قرن‌ها پیش و حضور علمای دینی در این شهر بازمی‌گردد، اما تاریخ ساخت مدارس به سبک امروزی به سال ۱۳۱۷ هجری قمری است. اولین مدرسه شهر، آمینه نام داشت. بر اساس شواهد این مدرسه، اولین مدرسه‌ای بود که در لرستان و به سبک نوین و با روش دارالفنون ایجاد شد. در سال ۱۳۳۸ هجری قمری دومین مدرسه شهر بنام قوامیه و در سال ۱۳۰۰ خورشیدی مدرسه اتحادیه اعتضاد افتتاح شد. اولین مدرسه دخترانه شهر بروجرد بنام مکتب البنات فاطمیه در سال ۱۳۰۳ خورشیدی و در کنار مدرسه جمالیه ساخته شد. دبیرستان پهلوی که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در محوطه سربازخانه قدیمی بروجرد افتتاح شد، یکی از قدیمی‌ترین مدارس نوین ایران است که دارای طراحی ترکیبی ایرانی - اروپایی است. . در زمان افتتاح این مجتمع بزرگ، طبقه اول بنا، به عنوان دبیرستان پهلوی فعالیت یافت و طبقه دوم نیز محل استقرار اولین اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) غرب ایران شد. آموزش عالی سابقه آموزش عالی در بروجرد به دوره پهلوی برمی‌گردد. در سال ۱۳۲۳ خورشیدی دو دانشسرای مقدماتی دختران و پسران تاسیس شد، اما مدتی بعد منحل گردید. بعد از آن مرکز آموزش کشاورزی بروجرد در سال ۱۳۳۵ با عنوان دانشسرای کشاورزی بروجرد تاسیس شد و هدف آن تربیت دانش آموختگان برای ترویج کشاورزی در روستاهای منطقه بود. نخستین واحد دانشگاهی بروجرد، شعبه‌ای از دانشگاه آزاد اسلامی بود که در سال ۱۳۶۲ در این شهر تاسیس شد. این واحد اولین واحد دانشگاه آزاد اسلامی در میان استان‌های لرستان، مرکزی، ایلام، همدان و کرمانشاه بود. دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد بزرگ‌ترین کلینیک دندانپزشکی کشور را در مدت ۱۸ ماه احداث کرد که اقدامی ارزشمند از سوی این دانشگاه است. این واحد دانشگاهی با داشتن ۱۵ هزار و ۷۰۰ دانشجو به بزرگ‌ترین مرکز آموزش عالی در استان لرستان تبدیل شده‌است. تلاش بروجردی‌ها برای تاسیس دانشگاه دولتی تا بیش از دو دهه پس از آن به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۳۸۵ با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی شعبه‌ای از این دانشگاه در بروجرد تاسیس شد و پس از زمان کوتاهی مستقل و با عنوان دانشگاه آیت‌الله العظمی بروجردی آغاز به کار کرد. واحد علوم و تحقیقات بروجرد نیز در سال ۱۳۸۹ به عنوان دومین واحد دانشگاه آزاد اسلامی در سال در بروجرد افتتاح شد. در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای تاسیس «دانشگاه علوم پزشکی بروجرد» نیز صورت گرفته‌است و طرح ایجاد دانشکده داروسازی بروجرد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان از مصوبات سفرهای استانی هیئت دولت بوده‌است. در حال حاضر، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی بروجرد عبارتند از: دانشگاه آیت‌الله‌العظمی بروجردی دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بروجرد دانشگاه پیام نور واحد بروجرد دانشکده پرستاری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان مراکز وابسته به دانشگاه جامع علمی کاربردی شامل: مرکز علمی کاربردی شماره یک، مرکز علمی کاربردی شماره دو، جهاد کشاورزی (دانشسرای کشاورزی)، شهرداری بروجرد، زاگرس پوش، تولیدکنندگان صنعت و کشاورزی مرکز آموزش مهندس ارتش مرکز آموزشی مجتمع دیجیتال اداره فرهنگ و ارشاد دانشگاه غیرانتفاعی علامه بحرالعلوم (دانشگاه هنر) دانشکده فنی و حرفه‌ای سما واحد بروجرد دانشکده فنی و حرفه‌ای دختران بروجرد (تزکیه) دانشکده فنی و حرفه‌ای پسران بروجرد (چرخکار) مرکز آموزش عالی غیرانتفاعی فنی و مهندسی آفرینش مرکز آموزش عالی غیرانتفاعی فنی و مهندسی یاسین موسسه آموزش عالی آزاد مدرسان شریف بروجرد گردشگری آثار تاریخی و مذهبی بیش از ۴۰۰ اثر تاریخی در شهرستان بروجرد وجود دارد که تا آذر ماه ۱۳۹۶ تعداد ۱۷۶ مورد از آن‌ها در سطح ملی به ثبت رسیده‌است. سه بنای تاریخی فرهنگی در بافت تاریخی بروجرد وجود دارند که برجسته‌ترین آثار تاریخی موجود در این شهر محسوب می‌شوند. مسجد جامع با قدمت ۱۲۰۰ سال، قدیمی‌ترین بنای تاریخی موجود در شهر بروجرد است و نیز نخستین مسجد ساخته شده پس از اسلام در نواحی غربی ایران به حساب می‌آید. این مسجد بر روی یک آتشکده باستانی بنا شده‌است. دومین اثر تاریخی موجود در سطح شهر بروجرد، بنای امامزاده جعفر است که از آثار دوره سلجوقیان است. مسجد سلطانی از بناهای دوره قاجار نیز از دیگر آثار مذهبی شاخص این شهر است که به دستور فتحعلی شاه قاجار بر روی یک خرابه‌های یک مسجد قدیمی ساخته شده‌است. در شمال شرقی بروجرد و بر فراز کوه یزدگرد از توابع بخش اشترینان، بقایای قلعه یزدگرد وجود دارد که از سنگ لاشه و بدون ملات بنا شده‌است و از شواهد و باور مردم منطقه چنین بر می‌آید که این قلعه به سرعت بنا شده و محل آماده‌سازی و تجدید قوا برای جنگ نهاوند در نزدیکی نهاوند که آخرین جنگ پیش از اسلام برای ایرانیان بوده‌است. خانه‌های تاریخی متعددی در بافت تاریخی بروجرد وجود دارند که بیشتر آن‌ها مربوط به دوره قاجار هستند. قدیمی‌ترین آن‌ها خانه حاتمی است که بنای آن به پیش از دوره زندیه می‌رسد. سایر آثار تاریخی بروجرد عبارتند از: بقعه شاه زواریون بروجرد تکیه موثقی پل قلعه حاتم قلعه رومیان بروجرد بازار بروجرد مجموعه تاریخی طباطبائی‌ها امام زاده قاسم تپه قرق قلعه یزدگرد سراسر نمایی از وسط جاذبه‌های طبیعی گردشگاه چغا گردشگاه گل دشت تالاب بیشه دالان روستای فیال قله‌ها، بیشه‌ها و دامنه‌های کوه گرین، قله ولاش سرآب کرتول روستای ونایی تنگه کپرگه چنارستان و آبسرده پارکها و فضای سبز شهر بروجرد با احتساب باغهای اطراف، دارای شش و نیم میلیون متر مربع فضای سبز است که سه میلیون متر مربع آن را باغهای حاشیه شهر تشکیل می‌دهند. سرانه فضای سبز در این شهر ۴٫۱۶ متر مربع است. در بروجرد بیش از یکصد پارک شهری و محله‌ای وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: پارک بانوان بروجرد بوستان فدک و باغ پرندگان بروجرد بوستان سماور (شهید بهشتی) پارک مادر پارک جنگلی شهید بهشتی به مساحت ۶۰ هکتار در شمال شهر بروجرد پارک بهار پادک یادبود پارک معلم پارک صفا (صامتیه) پارک وحدت پارک سعدی پارک امام رضا (ع) پارک ایثار پارک اندیشه در جنوب شهرک اندیشه صنایع دستی از جمله صنایع دستی بروجرد قالیبافی و قالیچه بافی است و ورشوسازی آن معروف است. ورشوسازی در دوره قاجاریه در بروجرد گسترش یافته و هنوز هم تعدادی کارگاه قلمزنی ورشو و تولید محصولاتی ورشویی و برنجی در این شهر فعال است. هنر قلمزنی روی ورشو بروجرد در گردشگری به عنوان یک هنر اختصاصی ویژه بروجرد به ثبت ملی رسید . همچنین پرونده ثبت جهانی شهر بروجرد به عنوان مرکز ورشوسازی به یونسکو ارسال شده‌است . موزه‌ها در خیابان صفا جنب کوچه هلال احمر، و جنب اداره میراث فرهنگی و گردشگری موزه شهری با اشیاء و وسایل قدیمی تنها موزه شهری بروجرد است. مراکز اقامتی هتل زاگرس واقع در تپه چغا، هتل استقلال واقع در خیابان بهار، هتل پرشین واقع در ابتدای گلدشت، هتل هالیس واقع در خیابان شهید بهشتی کوچه بوستان انتهای کوچه و مسافرخانه مقدم از مراکز اقامتی بروجرد هستند. غذاهای محلی آش ورکوآز، آش بنسور، آش ماسوا، آش ترخینه، آش سیب، آش بادنجان، آش خیارشنگ (خیار چنبر)، آش آبغوره، آش آلو، گله ریزه و آش عدس از جمله غذاهایی هستند که منحصرا در بروجرد طبخ می‌گردند و گوشت آو (اشکنه بروجردی)، حلیم بروجردی، دلمه برگ مو بروجرد، شامی کباب بروجردی، خورشت قیمه بروجردی علی‌رغم تشابه از نظر اسم، دارای تفاوتهای بسیاری از نظر دستور پخت و مواد اولیه با هم نامان خود می‌باشند شهرهای خواهرخوانده دو شهر خوی، نیشابور، پیشنهادهای خواهرخواندگی برای بروجرد اند، اما رسما پیمانی امضا نشده‌است. بافت تاریخی بروجرد گویش بروجردی زمین لرزه بروجرد و دورود (۱۳۸۵) شهرستان بروجرد
[ "بخش مرکزی شهرستان بروجرد", "اشکانیان", "ساسانیان", "گویش بروجردی", "شیعه", "شهرستان بروجرد", "استان لرستان", "ایران", "سیلاخور", "کوه گرین", "زاگرس", "تهران", "ماه نهاوند", "پهله", "ماد", "حموله بن علی بروجردی", "آل ابی دلف", "عباسیان", "محمدتقی حسام‌السلطنه", "قاجار", "حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان", "پویانمایی رایانه‌ای", "ویرو", "قله ولاش", "سعید نفیسی", "یزدگرد سوم", "لری خرم‌آبادی", "مسعود میرزا ظل‌السلطان", "محمدتقی‌خان حکیم", "بهار", "تپه قرق", "عصر مس", "دهستان شیروان", "تپه گیان", "تپه قلعه رومیان", "منوچهر", "پیشدادیان", "مینورسکی", "دوره هخامنشیان", "قلعه رومیان", "حمله اعراب به ایران", "هزاره سوم پیش از میلاد", "اسب", "شهر", "هگمتانه", "ارد دوم", "نهاوند", "پهلوی", "ابن الندیم", "ابن مقفع", "رضا قلی خان هدایت", "فرهنگ انجمن آرای ناصری", "فیروز", "کرج ابودلف", "اراک", "ناحیه جبال", "مرداویج", "حسنویه", "نظام‌الملک", "آلب ارسلان", "برکیارق", "ملکشاه سلجوقی", "اصفهان", "بغداد", "زواری‌جان", "هزاراسپیان", "عراق عجم", "لر کوچک", "خوارزمشاهیان", "مغولان", "سلطان محمد خوارزمشاه", "امیر تیمور گورکانی", "خرم‌آباد", "سمرقند", "گرجستان", "صفویه", "جاپلق", "پهلوی اول", "صفویان", "قورخمس‌خان شاملو", "عثمانی", "قاجاریان", "فتحعلی‌شاه قاجار", "سالارالدوله", "استان‌های ایران", "اهواز", "دزفول", "آبادان", "استان ششم", "شهرستان خرم‌آباد", "جنگ ایران و عراق", "بمباران مدرسه‌های ایران توسط عراق", "ابراهیم‌آباد (بروجرد)", "رشته‌کوه گرین", "گرین", "میش پرور", "گسل سراسری زاگرس", "برف", "کشورهای اروپایی", "قاآنی شیرازی", "اشترینان", "ملایر", "شازند", "الشتر", "دورود", "ازنا", "بیران‌شهر", "زلزله", "زمین‌لرزه بروجرد (۱۲۸۷)", "دشت سیلاخور", "زمین‌لرزه بروجرد و دورود (۱۳۸۵)", "شهرستان دورود", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "لری", "ارامنه", "جلفا (ایران)", "ترکی", "لکی", "دانشنامه ایرانیکا", "فهرست لینگوییست", "مردم لر", "زبان لری", "فارسی", "لهجه", "پارسی میانه", "ارامنه ایران", "یهودی", "کنیسه", "حمام عمومی", "بزازی", "واقعه کربلا", "آئین سقاخانه", "گل مالی", "چهل منبر", "شبیه‌خوانی", "تعزیه دو طفلان مسلم", "کتل‌گیری", "قمه‌زنی", "سینه‌زنی", "زنجیرزنی", "روضه‌خوانی", "شام غریبان", "کفشک بازی", "بغچه بازی", "تنور بازی", "شاه شاهکی", "دار دار کنی", "فنجان بازی", "آهسته برو آهسته بیا", "تیله بازی", "کارخانجات نساجی بروجرد", "کمپ", "جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸", "بوکس", "کشتی (ورزش)", "ورزشهای رزمی", "دو و میدانی", "احسان مهاجرشجاعی", "احسان روزبهانی", "آروین معظمی گودرزی", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "زمین لرزه بروجرد و دورود (۱۳۸۵)", "رادیو بروجرد", "سماور", "بافت تاریخی بروجرد", "رازان (کوی)", "دشت لاله (بروجرد)", "شهرک اندیشه (بروجرد)", "جهان‌آباد (بروجرد)", "آیت‌الله بروجردی", "جاده ۳۷ (ایران)", "قاجاریه", "میدان رازان (بروجرد)", "مسجد سلطانی بروجرد", "بازار بروجرد", "میدان آیت‌الله بروجردی", "خرده فروشی", "لر", "ماه بصره", "شرکت داروسازی اکسیر", "زاگرس خودرو", "سامان کاشی", "دارو", "شرکت داروسازی داملران رازک", "صنایع دستی", "قالی بروجرد", "پردیس (شهر)", "شهر تهران", "ساوه", "سلفچگان", "اندیمشک", "شوش", "بندر امام خمینی", "آزادراه ۵ (ایران)", "قم", "همدان", "کرمانشاه", "جاده ۵۶ (ایران)", "توره", "مهاجران (مرکزی)", "چالانچولان", "زاغه (لرستان)", "پل هرو", "بیرانشهر", "پایانه مسافربری", "کرج", "شیراز", "سنندج", "زنجان", "اتوبوس", "بلیت", "آموزش و پرورش", "دارالفنون", "دبیرستان پهلوی بروجرد", "سلسله پهلوی", "دانشسرای کشاورزی بروجرد", "دانشگاه آزاد اسلامی", "استان مرکزی", "استان ایلام", "استان همدان", "استان کرمانشاه", "دانشگاه دولتی", "دانشگاه علامه طباطبایی", "آیت‌الله العظمی بروجردی", "دانشکده داروسازی بروجرد", "دانشگاه علوم پزشکی لرستان", "سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد", "دانشگاه آیت‌الله‌العظمی بروجردی", "دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بروجرد", "دانشگاه پیام نور واحد بروجرد", "دانشگاه علوم پزشکی", "دانشگاه جامع علمی کاربردی", "مرکز آموزش علمی کاربردی بروجرد", "مرکز آموزش علمی کاربردی شماره دو بروجرد", "مرکز آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی بروجرد", "مرکز آموزش علمی کاربردی شهرداری بروجرد", "مرکز آموزش علمی کاربردی زاگرس پوش بروجرد", "مرکز آموزش علمی کاربردی تعاونی تولیدکنندگان صنعت و کشاورزی بروجرد", "سه‌گانه تاریخی فرهنگی بروجرد", "مسجد جامع بروجرد", "امام‌زاده جعفر (بروجرد)", "سلجوقیان", "فتحعلی شاه", "بخش اشترینان", "تپه قلعه یزدگرد", "جنگ نهاوند", "شاه زواریون بروجرد", "تکیه موثقی", "پل قلعه حاتم", "مجموعه تاریخی طباطبائی‌ها", "امامزاده قاسم (بروجرد)", "چغا سرخه", "منطقه گردشگری گلدشت", "بیشه دالان", "فیال", "سراب کرتول", "ونایی (بروجرد)", "تنگه کپرگه", "پارک بانوان بروجرد", "بوستان فدک", "باغ پرندگان بروجرد", "پارک جنگلی شهید بهشتی بروجرد", "گل‌دشت (بروجرد)", "سراسرنما", "ورشوسازی", "خوی", "نیشابور", "گپرگه", "سازمان میراث فرهنگی" ]
[ "بروجرد", "شهرهای استان لرستان", "شهرهای شهرستان بروجرد", "شهرهای دارای فرمانداری ویژه" ]
2,267
مرتضی مطهری
1
487
0
[ "استاد مطهري", "مرتضي مطهري", "مطهری", "آیت‌الله مطهری", "آیت الله مطهری", "استاد مطهری", "مطهري", "آيت الله مطهري", "ایت الله مطهری", "ایت‌الله مطهری", "ايت الله مطهري", "شهید مطهری" ]
false
279
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام_شخص", "Item2": "مرتضی مطهری فریمانی" }, { "Item1": "نام_تصویر", "Item2": "Motahhari.jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "مطهری در حال سخنرانی در حسینیه ارشاد، اوایل دهه ۱۳۵۰" }, { "Item1": "لقب‌ها", "Item2": "آیت‌الله، استاد، معلم شهید متفکر شهید" }, { "Item1": "زمینه فعالیت", "Item2": "فلسفه و کلام اسلامی، تفسیر ''قرآن''، نظریه‌پردازی جمهوری اسلامی" }, { "Item1": "اهل", "Item2": "[[فریمان]]" }, { "Item1": "محل زندگی", "Item2": "فریمان، [[مشهد]]، [[قم]]، تهران" }, { "Item1": "دین", "Item2": "[[اسلام]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه دوازده‌امامی]]" }, { "Item1": "استادان", "Item2": "[[محمدحسین طباطبایی]]" }, { "Item1": "فرزندان", "Item2": "[[علی]]، [[محمد]]، [[مجتبی]]، فریده، وحیده، حمیده، سعیده" }, { "Item1": "والدین", "Item2": "شیخ [[محمدحسینی سیستانی]]" }, { "Item1": "مدفن", "Item2": "حرم حضرت معصومه مسجد بالاسر، قم" }, { "Item1": "نقش‌های برجسته", "Item2": "[[نظریه‌پردازی]] [[جمهوری اسلامی ایران]]" }, { "Item1": "پیشه", "Item2": "استادی [[دانشگاه تهران]]" }, { "Item1": "آثار", "Item2": "متعدد" }, { "Item1": "تاریخ_تولد", "Item2": "[[۱۳ بهمن]] [[۱۲۹۸]]" }, { "Item1": "محل_تولد", "Item2": "[[فریمان]]، [[ایران]]" }, { "Item1": "تاریخ_مرگ", "Item2": "[[۱۱ اردیبهشت]] [[۱۳۵۸]] ()" }, { "Item1": "محل_مرگ", "Item2": "[[تهران]]" } ], "Title": "زندگینامه" }
مرتضی مطهری (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان - ترورشده ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در تهران) روحانی شیعه، استاد فلسفه اسلامی و کلام اسلامی و تفسیر قرآن، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریه‌پردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود. وی قبل از انقلاب ۵۷ استاد دانشگاه تهران بود. بعد از انقلاب به ریاست شورای انقلاب منصوب شد. سید روح‌الله خمینی علاقه زیادی به وی داشت، تا بدانجا که بعد از مرگش گفت: «فرزند عزیزی را که پاره تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم» در ادبیات جمهوری اسلامی ایران از وی با عنوان «معلم شهید» یاد می‌شود. مرتضی مطهری در شامگاه روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از پایان جلسه‌ای در منزل یدالله سحابی به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی، در تاریکی شب و هنگام خروج از محل جلسه در کوچه پارک امین الدوله، هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. زندگی‌نامه کودکی و نوجوانی مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در شهر فریمان از توابع مشهد در خانواده‌ای روحانی با اصالت سیستانی زاده شد. پدرش شیخ محمد حسین کیخا (مطهری)، نوه شیخ محمد علی کیخا از معتمدین سیستان از دهکده کنگ پیران بخش پشت‌آب شهرستان زابل بود. شیخ محمد علی کیخا بیش از یک قرن پیش برای نزدیکی بیشتر به حرم امام رضا و حوزه علمیه مشهد از شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان به شهرستان فریمان در استان خراسان مهاجرت کرد. مرتضی مطهری در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. اندکی پیش از سفر مطهری به قم، عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه درگذشته بود و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری به عهده گرفته بودند. گفتنی است مرتضی مطهری که از شخصیت‌های مهم در انقلاب اسلامی است به عنوان یک شخصیت سیستانی کمتر شناخته می‌شود. پدربزرگ مرتضی مطهری یعنی آخوند ملا محمد علی کیخا، از علمای برجسته سیستانی بوده که به همراه خانواده خویش یعنی پدر مرتضی مطهری به منطقه خراسان کوچ می‌کنند و برای همین ایشان کمتر به عنوان یک سیستانی شناخته شده‌اند حاج شیخ محمد حسینی، پدر مرتضی مطهری از شخصیت‌های مورد توجه در روستای فریمان بوده‌است. پدر مطهری از شاگردان آخوند خراسانی بوده‌است و برخی همچون آیت‌الله مرعشی نجفی از وی تمجید کرده‌اند. پدر مطهری در سال ۱۳۵۰ شمسی در سن ۱۰۱ سالگی فوت کرد. مادر مرتضی مطهری نیز دارای حافظه‌ای قوی و قدرت بیان بالا بود. گفته می‌شود که مادر وی اطلاعاتی درباره طب سنتی داشت و به معالجه زنان روستای فریمان می‌پرداخته‌است. مطهری از پدر خود با عنوان طبیب روحانی و از مادرش با عنوان طبیب جسمانی یاد کرده‌است. جوانی و تحصیلات مرتضی مطهری در جوانی مطهری نزد محمد صدوقی، کتاب «مطول» را فراگرفت و نزد سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از سید حسین طباطبایی بروجردی (در فقه و اصول) و روح‌الله خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه و اصول) و سید محمدحسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت. قبل از نقل مکان سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، مطهری گاهی به بروجرد می‌رفت و از درس وی استفاده می‌کرد. وی مدتی نیز از درس و بحث اخلاقی حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره برد. سید محمد حجت (در اصول) و سید محمد محقق داماد (در فقه) از استادان دیگر مرتضی مطهری بودند. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده‌است. خانواده مطهری در سال ۱۳۳۱ با عالیه روحانی، دختر یکی از روحانیون مشهد ازدواج کرد. حاصل این پیوند چهار دختر و سه پسر است. علی مطهری و محمد مطهری دو تن از فرزندان اویند. عباس‌هادی‌زاده مهندس نساجی، احمد یزدی داروساز، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و مجید عباسپور دکتری محیط زیست و استاد دانشگاه صنعتی شریف دامادهای اویند. مهاجرت به تهران مطهری در سال ۱۳۳۱ از قم به تهران مهاجرت کرد، و در این شهر به تدریس در مدرسه مروی و تالیف و سخنرانی‌های تحقیقی پرداخت. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط مطهری تشکیل گردید، و در همان سال تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز کرد. در سال‌های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ و پس از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان، مطهری به یکی از سخنرانان اصلی این انجمن تبدیل گشت. وی در طول سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصربه‌فرد این انجمن بود. ترور مرتضی مطهری در شامگاه روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از پایان جلسه‌ای در منزل یدالله سحابی به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی، در تاریکی شب و هنگام خروج از محل جلسه، هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. قاتلان او سه نفر به نام‌های محمدعلی بصیری، حمید نیکنام و وفا قاضی زاده بودند. فعالیت‌های سیاسی مرتضی مطهری در فعالیت‌های سیاسی در کنار آیت الله خمینی بود، به‌طوری‌که می‌توان سازماندهی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و هماهنگی آن با روح‌الله خمینی را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. وی در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه محمدرضا شاه پهلوی به وسیله پلیس دستگیر و پس از انتقال به زندان موقت شهربانی به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستان‌ها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد شد. پس از تشکیل هیئت‌های موتلفه اسلامی، مطهری از سوی خمینی به همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده‌دار رهبری این هیئت‌ها گشت. پس از ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت توسط محمد بخارایی، کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر شد. فعالیت‌های علمی-فرهنگی پس از ترور حسنعلی منصور، مطهری به تالیف کتاب در موضوعاتی که وی مورد نیاز جامعه می‌پنداشت و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن‌های اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع نارمک ادامه داد. او به یک نهضت اسلامی معتقد بود و برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود. از جمله مهمترین این اقدامات می‌توان به کمک به تاسیس حسینیه ارشاد در سال ۱۳۴۶ اشاره کرد. پس از مدتی به علت اختلاف نظر با برخی از اعضای هیئت مدیره، در سال ۱۳۴۹ از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفاء داد و آن را ترک گفت. تبلیغ برای آوارگان فلسطینی در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه‌ای با امضای وی و علامه طباطبایی و سید ابوالفضل موسوی زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی ضداسرائیلی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک‌سلولی به سربرد. از سال ۱۳۴۹تا ۱۳۵۱ برنامه‌های تبلیغی مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلی بود، تا اینکه آن مسجد و به‌دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن مطهری سخنرانی‌های خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می‌کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع‌المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ادامه داشت. مبارزه با التقاط از مهم‌ترین فعالیت‌های او ارائه ایدئولوژی اسلامی از طریق تدریس و سخنرانی و تالیف کتاب متعدد است. به باور مطهری، اهمیت این‌گونه فعالیت فرهنگی به ویژه در سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروه‌های چپ و پدید آمدن گروه‌های مسلمان چپگرا – که مطهری آن را پدیده «التقاط» می‌نامید– به اوج خود رسید. گذشته از خمینی، مطهری نیز دیگران را از همکاری با سازمان «مجاهدین خلق ایران» بازمی‌داشت. در این سال‌ها مطهری به توصیه روح‌الله خمینی هفته‌ای دو روز برای تدریس به قم می‌رفت و هم‌زمان در تهران نیز به تدریس در منزل ادامه می‌داد. در سال ۱۳۵۵ به دنبال اختلاف با یکی از استادان دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته شد. همچنین در طول این سال‌ها، مطهری با همکاری تنی چند از شخصیت‌های روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان گذارد بدان امید که روحانیت شهرستان‌ها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. ارتباط با آیت‌الله خمینی و انقلاب گرچه ارتباط مرتضی مطهری با آیت‌الله خمینی پس از تبعید او از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشت، ولی در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتی به نجف نموده و ضمن دیدار با خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌های علمیه با وی مشورت نماید. پس از مرگ مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، مطهری به‌طور تمام‌وقت درخدمت نهضت قرار گرفت. وی در دوران اقامت روح‌الله خمینی در پاریس نیز سفری به آن شهر نمود. در همین سفر خمینی او را مسوول تشکیل شورای انقلاب کرد. هنگام بازگشت روح‌الله خمینی به ایران، مطهری مسوولیت کمیته استقبال از امام را شخصا به عهده گرفت. آیت الله خمینی پس از عروج وی، در پیام جداگانه‌ای خطاب به جوانان و روشنفکران، آنان را توصیه به استفاده از کتب مرتضی مطهری کرد. اندیشه‌شناسی شریعتی به‌خصوص در سالهای پایانی حکومت پهلوی، هردوی آن‌ها از شخصیت‌های موثر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بودند. فلسفه اسلامی مطهری برخلاف کسانی چون فردید که فلسفه اسلامی را ذاتا یونانی می‌دانند، برای فلسفه اسلامی اصالت خاصی قائل است. از این روی نه تنها مانند فردید و اصحاب مکتب تفکیک، فلسفه اسلامی را مغایر با اندیشه اصیل اسلامی نمی‌داند، که حتی در ریشه یابی آن به متون دینی نیز رجوع می‌کند. از نظر مطهری اکثر فلاسفه اسلامی شیعه بودند، چرا که عقل شیعی از ابتدا عقل فلسفی بود. مارکسیسم مطهری در نقد معرفت‌شناسی مارکسیسم معتقد بود که ادراک امری مادی نیست و مغز فقط یک ابزار است و عمل ادراک به وسیله روح غیرمادی صورت می‌گیرد. او همچنین معتقد بود که پل ارتباطی میان ذهن و خارج ماهیت است و مفاهیم ذهنی آثار مصادیق خارجی را ندارند. به‌طور مثال اگر جسم خارجی دارای حرکت است نیازی نیست که صورت ذهنی آن هم متحرک باشد. حرکت لازمه وجود خارجی است، نه وجود ذهنی. تمدن اسلامی مسئله عقب ماندگی جوامع مسلمان از دغدغه‌های فکری مطهری بود که سال‌ها او را به خود مشغول کرد. مطهری نظریه‌ای را که علت انحطاط تمدن‌ها را همان علل ایجاد آن می‌داند را مورد قبول نمی‌داند. به عقیده او یکی از عوامل انحطاط مسلمانان فهم غلط آن‌ها از دین است. ولایت فقیه مطهری درباره ولایت فقیه می‌گوید: «مسئله ولایت فقیه این نیست که فقیه خودش در راس دولت قرار می‌گیرد، خودش می‌خواهد عملا حکومت کند و مجری باشد. نقش فقیه در یک کشور اسلامی که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته‌است نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم. وقتی که مردم آن ایدئولوژی را پذیرفته‌اند قهرا برای ایدئولوگ هم نقشی قائل هستند یعنی اوست که نظارت می‌کند بر این که این ایدئولوژی درست اجرا می‌شود یا نه، آیا این شخص که می‌خواهد رئیس دولت بشود و به عنوان مجری قانون در کادر اصول این ایدئولوژی حرکت کند صلاحیت چنین کاری را از نظر آن ایدئولوژی دارد یا ندارد؟ ولایت فقیه ولایت ایدئولوژیک است و اساسا خود فقیه را مردم انتخاب می‌کنند. این خودش عین دموکراسی است. اگر ولایت فقیه یک امر انتصابی می‌بود، مثلا هر فقیهی به وسیله فقیه قبل از خودش به‌طور خاص تعیین شده بود ممکن بود بگوییم که این بر خلاف اصول دموکراسی و نظیر سلطنت موروثی است؛ ولی، فقیه را بر خلاف سلطان و شاه خود مردم انتخاب می‌کنند، رهبر را خود مردم انتخاب کردند و خود مردم انتخاب می‌کنند، مرجع را خود مردم به عنوان یک صاحب نظر در این مکتب انتخاب می‌کنند و بنابراین، این چه منافاتی دارد با اصول دموکراسی و چه تناقضی هست میان جمهوری بودن و اسلامی بودن؟ آیا این که شکل حکومت موقت باشد و محتوا اسلامی باشد تناقض است؟ یعنی اگر شکل حکومت دائمی و موروثی بود دیگر با اسلامی بودن تناقض نداشت؟ چه رابطه‌ای میان این دو است؟» روحانیت شیعه مطهری ضمن اشاره به جایگاه مهم سازمان روحانیت و برخی امتیازات آن بر وجود پاره‌ای نواقص و ضرورت اصلاح آن تاکید می‌ورزد. وی از جمله مهم‌ترین نقاط ضعف سازمان روحانیت را نحوه تامین بودجه آن می‌داند که به‌طور مستقیم توسط مردم در قالب ارائه وجوهات صورت می‌گیرد. به اعتقاد وی این مسئله با وجود برخی امتیازات، دارای این اشکال است که آزادی و حریت عقیده روحانیت را در برابر مردم مخدوش می‌سازد، آیینه جام اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب آزادی معنوی اسلام و مقتضیات زمان (۲ جلد) آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه) آشنایی با قرآن (فعلا ۱۴ جلد) شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد) امامت و رهبری انسان در قرآن انسان کامل انسان و ایمان انسان و سرنوشت پیامبر امی آینده انقلاب اسلامی تعلیم و تربیت در اسلام تکامل اجتماعی انسان توحید جاذبه و دافعه علی جامعه و تاریخ جهاد جهان‌بینی توحیدی حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد) حق و باطل حکمت‌ها و اندرزها حماسه حسینی (۲ جلد) خاتمیت ختم نبوت خدمات متقابل اسلام و ایران داستان راستان (۲ جلد) درسهای الهیات شفا (۲ جلد) ده گفتار زندگی جاوید یا حیات اخروی سیری در سیره ائمه اطهار سیری در سیره نبوی سیری در نهج‌البلاغه شرح مبسوط منظومه (۴ جلد) شرح منظومه (۲ جلد) شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی) شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی) عدل الهی (کتاب) عرفان حافظ (تماشاگه راز) علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران) فساد و انحراف روحانیت شیعه جلد ۱۵ مجموعه آثار فطرت فلسفه اخلاق فلسفه تاریخ (۲ جلد) قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمه شهید) لمعاتی از شیخ شهید مسئله حجاب مسئله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه) مسئله نفاق مسئله شناخت معاد مقالات فلسفی (۳ جلد) نبوت نظام حقوق زن در اسلام نظری به نظام اقتصادی اسلام نقدی بر مارکسیسم نهضت‌های اسلام صد ساله اخیر وحی و نبوت ولاها و ولایت‌ها .. مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی الاسلام/تالیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی آثار درباره او انتشارات صدرا (تهیه و تنظیم)؛ سیری در زندگانی استاد مطهری؛ با مقاله‌ای از: علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی؛ چاپ چهارم (با اضافات): تهران و قم، انتشارات صدرا، مرداد ۱۳۷۶؛ ۲۸۴ ص. رقعی، تصویر، سند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی، دانشگاه تبریز (تحقیق، گردآوری و تنظیم)؛ انفکاک تعقل از تدین) بررسی علل و زمینه‌های خارجیگری و ممیزات خوارج از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری؛ بی‌چا (فتوکپی): هیئت مکتب‌الشهدای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی، رمضان ۱۴۱۹ ه.ق. ۲۰ ص. رقعی. خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران (مترجم)؛ المطهری‌العبقری‌الرسالی (دراسه لافکاره من خلال‌الموتمرالدولی عقد فی دمشق)؛ چاپ اول: سوریه، دمشق، خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۱۱ ه.ق. ۲۴۰ ص. وزیری. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریز (تهیه و تنظیم)، خبره و خبرگان از دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری؛ بی‌چا (فتوکپی): تبریز، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریز، بی‌تا: ۴۰ ص. جیبی، تصویر. نگارش، حمید و علی باقی نصرآبادی؛ نگارش، حمید و علی باقی نصرآبادی؛ استاد مطهری و دغدغه اسلام اصیل؛ چاپ اول: تهران و قم، انتشارات لوح محفوظ، ۱۳۷۹؛ ۲۴۰ ص. رقعی. استاد مطهری و دغدغه اسلام اصیل؛ چاپ اول: تهران و قم، انتشارات لوح محفوظ، ۱۳۷۹؛ ۲۴۰ ص. رقعی. واثقی‌راد، محمدحسین (گردآوری)؛ مطهری مطهر اندیشه‌ها (جلد دوم)؛ چاپ اول: قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اردیبهشت ۶۴؛ ۵۰۰ ص. وزیری، تصویر، سند. کتاب‌شناسی توصیفی استاد مرتضی مطهری؛ میراحمد باقرزاده ارجمندی؛ تبریز، موسسه تحقیقاتی علوم اسلامی انسانی دانشگاه تبریز، ۱۳۸۱. یادبود در دهه ۱۳۶۰، شهرداری منطقه ۱۱ تهران بنای یادبود کوچکی در نزدیکی محل ترور مرتضی مطهری در خیابان پارک امین‌الدوله در محله دروازه شمیران شهر تهران برپا کرد. روز ۱۲ اردیبهشت را، که پیش از آن به یاد ابوالحسن خانعلی روز معلم نامگذاری شده‌بود، پس از درگذشت مطهری در ۱۱ اردیبهشت، و با یک روز تاخیر به نام وی نامگذاری کردند.
[ "فریمان", "مشهد", "قم", "اسلام", "شیعه دوازده‌امامی", "محمدحسین طباطبایی", "علی مطهری", "محمد مطهری", "مجتبی مطهری", "محمدحسینی سیستانی", "نظریه‌پردازی", "جمهوری اسلامی ایران", "دانشگاه تهران", "۱۳ بهمن", "۱۲۹۸ خورشیدی", "ایران", "۱۱ اردیبهشت", "۱۳۵۸ خورشیدی", "تهران", "۱۲۹۸", "شیعه", "فلسفه اسلامی", "کلام اسلامی", "تفسیر قرآن", "موتلفه اسلامی", "نظریه‌پرداز", "نظام جمهوری اسلامی ایران", "انقلاب ۵۷", "همشهری آنلاین", "شورای انقلاب اسلامی ایران", "مؤسسه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان", "سید روح‌الله خمینی", "یدالله سحابی", "گروه فرقان", "بیمارستان طرفه", "سیستانی", "سیستان", "کنگ پیران", "بخش پشت‌آب", "شهرستان زابل", "حرم امام رضا", "حوزه علمیه مشهد", "استان سیستان و بلوچستان", "مکتبخانه", "حوزه علمیه قم", "عبدالکریم حائری یزدی", "سید محمد حجت", "سید صدرالدین صدر", "سید محمدتقی خوانساری", "محمد صدوقی", "سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی", "شرح لمعه", "سید حسین طباطبایی بروجردی", "روح‌الله خمینی", "فلسفه", "اصول", "سید محمدحسین طباطبائی", "شفا", "ابن سینا", "بروجرد", "میرزا علی آقا شیرازی", "سید محمد محقق داماد", "فقه", "فدائیان اسلام", "احمد یزدی", "علی لاریجانی", "مجید عباسپور", "دانشگاه صنعتی شریف", "مدرسه مروی", "انجمن اسلامی دانشجویان", "دانشکده الهیات و معارف اسلامی", "انجمن اسلامی پزشکان", "انجمن", "حمید نیکنام", "آیت الله خمینی", "قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲", "محمدرضا شاه پهلوی", "هیئت‌های مؤتلفه اسلامی", "حسنعلی منصور", "محمد بخارایی", "انجمن اسلامی", "نهضت اسلامی پزشکان", "مسجد هدایت", "مسجد جامع نارمک", "حسینیه ارشاد", "علامه طباطبایی", "سید ابوالفضل موسوی زنجانی", "فلسطینی", "مسجد الجواد", "مسجد جاوید", "مسجد ارک", "انقلاب ۱۳۵۷", "چپگرا", "التقاط", "خمینی", "مجاهدین خلق ایران", "جامعه روحانیت مبارز تهران", "نجف", "مصطفی خمینی", "پاریس", "شورای انقلاب", "کمیته استقبال از امام", "سایت جامع امام خمینی", "حکومت پهلوی", "انقلاب اسلامی ایران", "فردید", "مکتب تفکیک", "آیینه جام", "اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب", "آزادی معنوی", "اسلام و مقتضیات زمان", "آشنایی با علوم اسلامی", "منطق", "کلام", "عرفان", "حکمت عملی", "اصول فقه", "اصول فلسفه و روش رئالیسم", "امامت و رهبری", "انسان در قرآن (کتاب)", "انسان کامل (کتاب)", "انسان و ایمان", "انسان و سرنوشت", "پیامبر امی", "آینده انقلاب اسلامی", "توحید (کتاب)", "جاذبه و دافعه علی", "جامعه و تاریخ", "حرکت و زمان در فلسفه اسلامی", "حماسه حسینی", "خدمات متقابل اسلام و ایران", "داستان راستان", "ده گفتار", "ائمه اطهار", "نهج‌البلاغه", "الغدیر", "عدل الهی (کتاب)", "حافظ", "ماتریالیسم", "فطرت (کتاب)", "فلسفه اخلاق", "فلسفه تاریخ", "حجاب (کتاب)", "ربا", "معاد کتاب", "نبوت (کتاب)", "حقوق زن", "مارکسیسم", "میراحمد باقرزاده ارجمندی", "منطقه ۱۱ شهرداری تهران", "خیابان پارک امین‌الدوله", "دروازه شمیران", "ابوالحسن خانعلی" ]
[ "مرتضی مطهری", "آموزگاران کشته‌شده", "استادان دانشگاه تهران", "اسلام‌شناسان مسلمان شیعه", "اعضای حزب موتلفه اسلامی", "اعضای ستاد مرکزی کمیته استقبال از امام خمینی", "اعضای شورای انقلاب اسلامی ایران", "افراد مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "انقلابیون اهل ایران", "اهالی فریمان", "اهالی مشهد", "قربانیان تروریسم اهل ایران", "برگزیدگان همایش چهره‌های ماندگار در الاهیات", "ترورشدگان توسط گروه فرقان", "دانش‌آموختگان حوزه علمیه قم", "دانش‌آموختگان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران", "درگذشتگان ۱۳۵۸", "درگذشتگان ۱۹۷۹ (میلادی)", "روحانیان سیاستمدار رزمنده در جنگ ایران و عراق", "روحانیان شیعه", "روحانیان شیعه اهل ایران", "زادگان ۱۲۹۸", "زادگان ۱۹۱۹ (میلادی)", "زادگان ۱۹۲۰ (میلادی)", "سیاستمداران ترورشده اهل ایران", "عالمان شیعه", "عالمان مسلمان", "فیلسوفان اسلامی", "فیلسوفان اهل ایران", "فیلسوفان مسلمان", "کشته‌شدگان در ایران", "مدفونان در مسجد بالاسر (حرم معصومه)", "مرگ به وسیله اسلحه گرم در ایران", "نویسندگان تاریخ ایران کمبریج", "نویسندگان متون دینی", "نویسندگان مرد اهل ایران" ]
2,268
شیخ محمد بستکی
1
121
0
[ "شيخ محمد بستكي" ]
false
11
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شیخ محمد خان بستکی فرزند عبدالقادر (۱۱۱۳–۱۱۹۷). نام کامل وی ( شیخ محمد بن شیخ عبدالقادر بستکی بن شیخ حسن بستکی العباسی ). شیخ محمد هم‌زمان با حکومت برادرش شیخ محمد سعید بستکی در لار او نیز در بستک که از ابتداء در آنجا ساکن بوده بساط فرمانروائی به پا کرد. ایشان در منطقه به شیخ محمد دیده بان مشهور بودند. زندگی شیخ محمد که بعدها به «شیخ محمد خان بزرگ» بستکی معروف شده در سال ۱۱۱۳ هجری قمری در قصبه بستک زاده شد. تحصیلاتش در بستک ودار العلم شیراز بوده از خط خوب وفصاحت زبان فارسی و عربی ونفوذ کلام بر خوردار بوده چون به تیر اندازی و شکار و اسب سواری علاقه داشت از تعقیب طریقت پدر وطی مراحل تصوف و دراویش صرف نظر نموده وگویا در برابر نفوذ تشیع از شهر بستک قیام می‌کند. چون پس از فوت برادرش شیخ محمد سعید بستکی که حاکم لار بود آرامش لارستان و بستک وجهانگیریه به هم می‌خورد، شیخ محمد خان بلا فاصله دست بکار می‌شود او ابتداء شهر بستک را که از سه محله تشکیل می‌شد دور هریک از محلات دیواری بارتفاع چهارمتر وپهنای یک متر ونیم می‌کشد وبرج وباروها می‌سازد در این هنگام که به سال ۱۱۶۱ هجری بود حفاظت ودفاع از شهر را بعهده فرزندش شیخ محمد صادق خان وپسر عموهایش سپرده وخود با عده‌ای از سواران وتجهیزات کامل به قلعه دیده بان می‌رود. دیده بان قلعه ایست با موقعیت بسیار عالی در بالای کوه انزره انجیره واقع است. حمله نصیر خان به گوده در این هنگام نصیرخان لاری که بدستور شیخ محمد سعید به کلانتری لار گمارده شده بود با آنکه تبعیت خود را از شیخ محمد خان اعلام می‌کند، پس از گرفتن حکم حکومتی لارستان از والی فارس حقوق دیوانی بستک و جهانگیریه را از شیخ محمد خان مطالبه نمود وبلا فاصله به طرف گوده و صحرای باغ حمله کرد، چون شیخ محمد خان در قلعه دیده بان بود، هادی خان پسر عموی نصیر خان قلعه تدرویه را گرفته ودهات گوده را اشغال می‌کند. شیخ محمد خان پس از اطلاع پسر عموی خود حسن خان را با پانصد تفنگچی برای مقابله با نصیرخان می‌فرستد، حسن خان با حمله شدیدی قلعه‌های تدرویه و سپس صحرای باغ را گرفته وتفنگچیان نصیر خان را به سمت لار فراری داده هادی خان پسر عموی نصیرخان را دستگیر و به قلعه دیده بان نزد شیخ محمد خان بزرگ فرستاده وخود به بستک مراجعت می‌کند. تاخت وتاز محمد خان بزرگ در منطقه در سال ۱۱۶۵ هجری قمری شیخ محمد خان بزرگ با شیخ علی خلفان حاکم چارک می‌جنگد، شیخ علی خلفان که پانصد نفر از تفنگچیان نصیر خان لاری را در اختیار داشت شکست می‌خورد وخودش نیز مقتول می‌شود، شیخ محمد خان تفنگچیان وی را آزاد می‌کند. در سال ۱۱۶۶ هجری قمری حسن خان بدستور شیخ محمد خان به قلعه گراش از توابع لار که بسیار مستحکم بود حمله می‌کند و آن را گشوده نیروی نصیرخان را در اینجا هم شکست داده وقلعه را تسخیر واسلحه ومهمات زیادی را به بستک می‌رساند. در همین سال عده‌ای از شیوخ قواسم یا (القاسمی) که در راس‌الخیمه کنونی اقامت داشتند شروع به غارت کشتی‌ها در عرض دریا وتصرف جزایر قشم می‌نمایند. شیخ محمد خان باستمداد حسن بنی معین شتافته وبا کوشش وتاکتیک خاص شیوخ متجاوزین را از جزایر قشم اخراج وآنها را به حکومت خود در می‌آورد، بدین ترتیب حدود حکومت خود را از جهانگیریه وبستک و اطراف لار به بندرعباس می‌رساند. در سال ۱۱۶۸ هجری قمری شیخ محمد خان بزرگ بحضور کریم خان زند رفته و در رکاب وی برای فتح لار وسرکوبی نصیرخان لاری که یاغی شده بود از خود شهامت زیاد نشان می‌دهد ومورد توجه پادشاد زند قرار می‌گیرد. در اواخر همین سال بود که خبر حمله شیوخ قواسم به بندر لنگه و اطراف آن به کریم خان زند می‌رسد، کریم خان طی فرمانی که صادر می‌کند حکومت بندرعباس و بندر لنگه وجزایر وجهانگیریه را رسما به شیخ محمد خان بزرگ واگذار کرده وماموریت دفع قواسم را هم به وی می‌دهد. شیخ محمد به مقابله آن‌ها شتافه پس از تسلیم آنان با اخذ تعهداتی در اطاعت فرمان کریم خان زند بندر لنگه ولشتان را برای سکونت وزندگی به شیخ صقر و شیخ راشد قاسمی واگذار می‌کند وتمام حدود بنادر را از بندر عباس تا گاوبندی بازدید و تعهد فرمانبرداری وپرداخت حقوق دیوانی وعدم تعرض به یکدیگر از شیوخ سواحل گرفته و برای رفع اختلافان حدود هریک را تعیین می‌کند. در سال ۱۱۷۴ هجری قمری به موجب فرمان کریم خان زند یک بار دگر شیخ محمد خان برای دفع یاغی گری مجدد نصیر خان با اعزام قواء خود شرکت نموده وپیروز گردید. در سال ۱۱۷۵ هجری قمری بدستور شیخ محمد خان حسن خان را به مقابله جانی خان افشار که تا عماده ده آمده بود فرستاده می‌شود، جانی خان افشار یکی از سران افشاریه بود که پس از شکست در کرمان به لار ونزد نصیر خان پناه آورده بود. در سال ۱۱۷۶ هجری محمد ولی خان زند بدستور کریم خان زند باسپاهی گران برای قلع وقمع کامل خان لار از شیراز حرکت کرد، نصیرخان متوحش شده وبا شیخ محمد خان بناچار از در دوستی در آمد وصلح سیاسی نمود و برادرش جعفر خان را با پیام خصوصی نزد شیخ محمد خان بزرگ فرستاد، شیخ محمد پیشنهاد نصیر خان را پذیرفته ودو پسر خود حسن خان و هادی خان بستکی را باعده زیادی از تفنگداران خود به لار و به کمک نصیر خان فرستاد. در این ماجرا پس از چند زد وخورد شدید بین طرفین سردار زند با آنکه ابتداء شهر لار را محاصره کرده بود بر اثر مقاومت خوانین لار و بستک وزیادی تلفات مجبور به عقب‌نشینی ومراجعت به شیراز گردید، نصیرخان هم به پاس این همکاری هزار بار شتر هدایا برای شیخ محمد خان فرستاد پس از این پیروزی دوران صلح بین خان لار وخان بستک طولی نکشید ونصیرخان استرداد روئیدر و فداغ و صحرای باغ را از شیخ محمد خان خواستار شده وعهد وپیمان خودرا شکست. این بار شیخ محمد خان با اعزام حسن خان با نیروی جدید کریم خان زند که به سرکردگی محمد صادق خان ظهیر الدوله با تجهیزات وتوبخانه عظیم همراه بود به محاصره لارستان آمده بود علیه نصیرخان وارد جنگ شد، در این نزاع حسن خان باتفاق یکی دیگر از تفنگداران خود بنام فقیه احمد کمشکی از خود گذشتگی بزرگی نموده وبا نردبان از دیوار وارد قلعه اژدها پیکر شدند. خان زند با پیروزی کامل نصیرخان را تسلیم نموده وباتفاق خانواده‌اش به شیراز برد، حسن خان هم به نمایندگی شیخ محمد خان بزرگ که عنوان حکومت بستک وجهانگیریه وبندرعباس را داشت همراه اردوی زند به شیراز رفته وبحضور کریم خان زند رسید. این واقعه در سال ۱۱۸۹ هجری قمری روی داده‌است. در تمام این اوضاع واحوال که از سال ۱۱۶۱ هجری قمری شروع شده شیخ محمد خان بزرگ بیست سال تمام مرکز حکمرانی خود را قلعه دیده بان قرار داده بود وهرگز آنجا را ترک نمی‌کرد، ونقشه‌ها وحملات خود را به‌وسیله پسرانش حسن خان و هادی خان بستکی که در بستک مستقر بودند اجرا می‌کرد، حتی یک بار از فرمان کریم خان زند که اورا به ترک قلعه دیده بان و آمدن به شیراز دعوت کرده سرپیچی کرد ومدت هشت ماه در محاصره زکی خان زند ونصیر خان لاری مانده وتسلیم نشد، ولی بر اثر سفارش فرزندش حسن خان یک شب مخفیانه از قلعه پائین آمده ومستقیما به شیراز رفته وبه‌وسیله محمد ابراهیم خان اعتماد الدوله بیگلربیگی بحضور کریم خان زند رسید. کریم خان که شیخ را بدید اورا مورد نوازش وعنایت قرار داده ومجددا فرمان حکومتی خطه لارستان و بندر عباس و جهانگیریه را بنامش صادر نمود وماموریت داد که در دفع غائله شیخ عبدالله بنی معین واعراب ونجات زکی خان سردار زند که در جزیره هرمز زندانی شده بود اقدام کند، شیخ این ماموریت خود را به خوبی در سال ۱۱۸۲ انجام داد. در این هنگام چون با از بین رفتن حکومت خوانین لار، منطقه لارستان امن شده وحدود بندر عباس وجزایر هم باشکست اعراب آرام شد شده بود، شیخ محمد خان بزرگ که بین مردم به « شیخ محمد دیده بان » معروف شده بود پس از ۲۴ سال سال قلعه دیده بان واستحکامات آن را ترک گفته وخانواده واتباع وذخائر خود را به بستک انتقال داده و به موجب فرمان کریم خان زند بنام حاکم لارستان وبنادر وسواحل جنوب در بستک مقیم شد. عمران وآبادانی بستک شیخ محمد خان از این پس به عمران وتعمیر قلاع بستک ودهات آن که در جریان لشکر کشی‌های زکی خان ونصیرخان لاری در موقع محاصره قلعه دیده بان خراب شده بود پرداخته ومساجد و آب انبارها (برکه‌ها) وچاه‌های آبیاری کشاورزی را احداث نمود وصنایع دستی وتجارت بستک برای اولین بار از این تاریخ یعنی سال ۱۱۸۲ شروع می‌شود. شیخ حقوق دیوانی را به‌وسیله ضابطین خود از کلانتران لار وشیوخ بنادر شیبکوه و بندر لنگه و بندرعباس وصول کرده به خزانه کریم خان ارسال می‌دارد. بدرود زندگی شیخ محمد خان بزرگ ۸۴ سال زندگی نموده و۴۷ سال از عمر خودرا برخلاف اجدادش که در زاویه‌ها گذراندند، در جنگ وحکومت بسر برده‌است. فوتش به سال ۱۱۹۷ هجری قمری در قصبه بستک اتفاق افتاده وجسدش به گچویه منتقل و در بارگاه شیخ عبدالقادر بستکی مدفون شده‌است. شیخ محمد خان بزرگ نخستین فردی بود که بلقب خان از طرف پاشاه زند سر افراز گشته‌است، وبهمین ترتیب بعدها اخلافش که حکومت وی را تعقیب می‌کردند به جای کلمه « شیخ » با عنوان « خان » ملقب شدند. گسترده فرمانروایی حوزه وشهرستانهای قلمرو فرمانروائی شیخ محمد خان بستکی ۱- ناحیه جهانگیره بستک و حومه. انجیره قلعه دیده بان دهستان کوخرد. دهستان فرامرزان. دهستان گوده. دهستان جناح. دهستان بیخه فال و اشکنان. دهستان دژگان. دهستان خمیر. دهستان رویدرات «روئیدر» دهستان کهورستان. دهستان صحرای باغ و عماده ده. دهستان بیرم وبیخه جات تابعه. تراکمه جات. وراوی. زنگه. علامرودشت. دهستان گاوبندی وبومستان. دهستان تمیمی ومالکی. دهستان حرمی وبندر عسلویه بچیر یا (بوچیر) و هشنیز. ۲- ناحیه شیبکوه و بندر لنگه لشتان و کنگ. منطقه مرزوقی. منطقه چارک وصداق. منطقه بشیری و طاحونه. منطقه عبیدلی وبندر چیرو. منطقه مدنی و مرباغ. منطقه حمادی و کلات. منطقه نخیلوه و مقام. ۳- جزایر شیخ شعیب (لاوان). جزیره هندرابی حزیره قیس (کیش). فرور. سری. تنب مار. ابوموسی. ۴- شهرستان بندرعباس بندرعباس وحومه. عیسین یا ایسین. محمدی. بیاتات ابراهیمی. ماهان. میناب. قشم. هرمز جزیره هنگام ۵ - لارستان لار و حومه. اوز و خنج. بلوک بیدشهر. هرم و کاریان. جویم و بنارویه. لطیفی.
[ "عبدالقادر بستکی", "محمد سعید بستکی", "لار", "بستک", "شیراز", "فارسی", "عربی", "شکار", "اسب", "محمد صادق خان", "قلعه دیده بان", "انجیره", "گوده", "فارس (سرزمین)", "جهانگیریه", "صحرای باغ", "تدرویه", "علی خلفان", "چارک", "گراش", "قواسم", "رأس‌الخیمه", "دریا", "قشم", "حسن بنی معین", "بندرعباس", "کریم خان زند", "بندر لنگه", "گاوبندی", "عماده ده", "کرمان", "حسن خان", "هادی خان بستکی", "شتر", "روئیدر", "فداغ", "محمد صادق خان ظهیر الدوله", "فقیه احمد کمشکی", "قلعه اژدها پیکر", "زکی خان زند", "محمد ابراهیم خان اعتماد الدوله بیگلربیگی", "لارستان", "عبدالله بنی معین", "برکه", "کشاورزی", "شیبکوه (هرمزگان)", "گچویه", "دهستان کوخرد", "فرامرزان", "جناح", "بیخه فال", "اشکنان", "دژگان", "خمیر", "کهورستان", "بیرم", "وراوی", "علامرودشت", "عسلویه", "بوچیر", "هشنیز", "کنگ", "مرزوقی", "طاحونه", "چیرو", "مرباغ", "کلات (بندر لنگه)", "نخیلوه", "مقام", "لاوان", "هندرابی", "کیش", "فرور", "سری", "شهرستان بندرعباس", "ایسین", "میناب", "جزیره هرمز", "هنگام (مهاباد)", "اوز", "خنج", "بیدشهر", "هرم", "کاریان", "جویم", "بنارویه", "لطیفی", "خان (لقب)", "خوانین بستک و جهانگیریه" ]
[ "اهالی شهرستان بستک", "فرمانروایان بستک و جهانگیره" ]
2,269
خواصوئی
0
12
0
[ "خواصوئي", "خاسئو" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
خواصوئی نام گونه‌ای از خرما در جنوب ایران است. این گونه از خرما بسیار مرغوب است، دانه‌ای گرد و رنگی سرخ کمی مایل به نارنجی دارد. پوستش نازک و خوش‌طعم است. خارک و رطب و خرمایش فروش زیادی دارد و پرطرفدار است. خرمای خواصوئی در کشورهای حوزه خلیج فارس خیلی مشهور است. همچنین نخل و خرمای خواصوئی در روستای ایلود شهرستان بستک هرمزگان بسیار مشهور و مرغوب و یکی از مهم‌ترین کالاهای اقتصادی این روستاست. روستای ایلود سالانه هزاران تن خرمای خواصوئی صادر می‌کند.
[ "خرما", "خارک", "رطب", "نخل", "خرمای", "ایلود", "شهرستان بستک", "هرمزگان" ]
[ "خرما" ]
2,270
خنیزی
0
8
0
[ "خنيزي" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
خنیزی نام گونه‌ای از خرما در جنوب ایران است. رنگ آن قرمز، کمی کشیده، هسته‌اش سیاه و کوچک است. شیره‌اش فراوان و بسیار شیرین است و نسبت به گونه دیگری از خرما به نام خواصوئی شیره بیشتری دارد. خارک و رطب و خرمایش عالی است. خرمای خنیزی در کشورهای حوزه خلیج فارس خیلی مشهور است مخصوصا در امارات خرمای خنیزی خیلی مرغوب است.
[ "خرما", "شیره", "خواصوئی", "خارک", "رطب" ]
[ "خرما" ]
2,271
ادبیات پارسی میانه
0
61
0
[ "پهرست نسکهای پهلوی", "پهرست نسكهاي پهلوي", "ادبيات پهلوي", "ادبیات پهلوی", "ادبيات پارسي ميانه", "ادبیات فارسی میانه", "ادبيات فارسي ميانه" ]
false
22
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
منظور از ادبیات پارسی میانه یا پهلوی مجموعه اثرهای برجای‌مانده از آن زبان است. تاریخچه ادبیات پهلوی کهن‌ترین اثر بازمانده از فارسی میانه سکه‌های معروف به سکه‌های پارسی هستند که در واقع سکه‌های فرمان‌روایان ایالت پارس در سده نخست میلادی بوده‌اند. از زمانی که انتظار داریم به زبان فارسی میانه گفتگو می‌شده باشد، یعنی از سده سوم پیش از میلاد تا سده سوم میلادی این سکه‌های پارسی تنها اثرهایی هستند که به دست آمده‌اند. پس از این دوره ششصدساله خاموشی، کهن‌ترین سندهای فارسی میانه کتیبه‌های شاهان نخست ساسانی و نوشته‌های مانویان در سده سوم میلادی هستند. از این تاریخ به بعد تا سده نهم میلادی (یعنی تا سده سوم هجری) از سنت نگارش فارسی میانه سندهای بسیاری در دست داریم. ماریان موله معتقد است که همه نوشته‌های پارسی میانه زردشتی به دوران عباسی و قرن ۹ و ۱۰ پس از میلاد تعلق دارند. به این ترتیب که در آن دوران در منطقه فارس و در میان اعضای خاندانی از موبدان جنوب ایران یک باززایی مزدیسنایی رخ داده و به موجب آن، بسیاری از آثار دینی زردشتی با هدف محافظت از میراث کهن و یادآوری سنت باستان از نو نگارش شده‌اند. به سخن دیگر، کتاب‌ها و رساله‌های پارسی میانه زردشتی که اکنون در دست است نه صورت اصلی و نخستین آنها، بلکه تالیفاتی دست‌دوم یا دست‌سوم است. دسته‌بندی اثرهای بازمانده از پارسی میانه اثرهای برجای‌مانده از پارسی میانه را می‌توان در سه گروه جای داد: سنگ‌نوشته‌ها : سنگ‌نوشته‌های شاهان ساسانی، سنگ‌نوشته‌های بزرگان دربار ساسانی، کتیبه‌های مزارها، کتیبه‌های وقف، کتیبه‌های یادگاری، دیوارنوشته‌ها، سفال‌نوشته‌ها، پوست‌نوشته‌ها، پاپیروس‌نوشته‌ها، ظرف‌نوشته‌ها، سکه‌ها (سکه‌های پارسی، ساسانی، کوشانی-ساسانی، عرب-ساسانی، عرب-طبرستانی و بیزانسی-ساسانی)، مهرها و مهرواره‌های ساسانی، نشان‌ها و افسون‌ها، وزنه؛ کتاب‌ها : زند، پازند، کتاب‌های نوشته‌شده بر پایه اوستا و زند، کتاب‌های کلامی و فلسفی، پیش‌گویی و الهام، اندرزنامه‌ها، رساله یوشت فریان و اخت (Yōšt ī Frayān ud Axt)، درخت آسوریک، کارنامه اردشیر بابکان، شهرستان‌های ایران، یادگار زریران، رساله‌های فقهی و حقوقی، رساله‌های کوچک آموزشی، فرهنگ‌ها، زبور پهلوی، اثرهای مانوی؛ جمله‌ها و واژه‌های پراکنده در کتاب‌های عربی و فارسی. فهرست تفصیلی اثرهای بازمانده از فارسی میانه یک. اثرهای کتیبه‌ای الف. کتیبه‌ها به خط پارسی میانه کتیبه‌ای ب. کتیبه‌ها به خط پارسی میانه کتابی پ. سفال‌نوشته‌ها ت. پوست‌نوشته‌ها و پاپیروس‌نوشته‌ها ث. فلزنوشته‌ها ج. مهرهای ساسانی چ. سکه‌ها سکه‌های پارسی سکه‌های ساسانی سکه‌های کوشانی-ساسانی سکه‌های عرب-ساسانی سکه‌های عرب-تبرستانی سکه‌های بیزانسی-ساسانی دو. کتاب‌های پارسی میانه زرتشتی الف. فرهنگ‌ها یا واژه‌نامه‌ها فرهنگ اویم-ایک یا اویم-ایوک (Ōīm-ē(wa)k) فرهنگ پهلویک ب. ترجمه‌ها و تفسیرهای اوستا به پارسی میانه زردشتی یا همان زند پ. دانشنامه‌های زردشتی دینکرد بندهشن دادستان دینیگ (نامه‌های منوچهر) ویچیتگی‌ها (گزیده‌های زادسپرم) روایات همیت اشوهشتان شکندگمانیک ویچار شایست ناشایست دادستان مینوک خرت ارتاویرازنامه ماتیکان هزارداتستان زند وهومن یشت ایاتکار جاماسبیک روایت‌های پهلوی ت. متن‌های فلسفی و کلامی ث. الهام و پیشگویی ج. اندرزنامه‌ها چ. مناظره‌ها ح. متن‌های حماسی، تاریخ و جغرافیا خ. قانون‌های دینی و حقوقی د. رساله‌های کوچک درباره آیین‌نامه‌نویسی (abar ēwēnag ī nāmag-nibēsišnīh) ذ. شعر سه. ادبیات مانوی الف. کتاب‌های نوشته‌شده به دست خود مانی انجیل زنده گنجینه زندگان فرقماطیا رازها غول‌ها نامه‌ها زبور ارژنگ شاپورگان روایت‌هایی از مانی که شاگردانش گرد آورده بوده‌اند (معروف به کفالایا) ب. اثرهای نوشته‌شده به دست شاگردان مانی پ. شعرها
[ "سکه‌های پارسی", "ماریان موله", "عباسیان", "آیین‌نامه‌نویسی", "ژاله آموزگار" ]
[ "ادبیات پارسی میانه", "ادبیات آسیا", "پارسی میانه", "تاریخ ادبیات", "فهرست‌های مربوط به ادبیات", "متون زرتشتی", "مقاله‌های بدون منبع" ]
2,272
آذرفرنبغ فرخزادان
0
18
0
[ "اذرفرنبغ فرخزادان", "آرتوربرن بع فراخوانان", "ارتوربرن بع فراخوانان" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آذرفرنبغ فرخزادان موبد و دانشمندی زرتشتی و نویسنده کتاب ماتیکان گجستک ابالیش (رساله عبداللیث ملعون) بود. برپایه آگاهی‌هایی که در این کتاب آمده وی به بغداد رفته و در دربار مامون، خلیفه عباسی، با زرتشتی به‌اسلام‌گرویده‌ای به گفتگو پرداخت و از این گفتگو پیروز بیرون آمد. آن زرتشتی که دین‌هرمزد نام داشته پس از مسلمان شدن نام خود را عبداللیث گذاشته بوده است. آذرفرنبغ که در سالهای ۲۱۸ تا ۱۹۸ زندگی می‌کرده به گرد آوری و تهیه و تدوین بزرگ‌ترین دانش‌نامه دین زرتشت به نام دین‌کرد پرداخت و تمدن ایرانی را دوباره زنده کرد. در بخش‌های واپسین کتاب سوم دینکرد از اذیت و آزار بی‌اندازه ایرانیان بدست عرب‌ها سخن رفته است. تبار آذرفرنبغ به آذرپاد مهراسپندان، موبد زمان شاپور دوم ساسانی، می‌رسیده است.
[ "موبد", "ماتیکان گجستک ابالیش", "دین‌هرمزد", "دانش‌نامه", "دین‌کرد", "آذرپاد مهراسپندان", "نشر مرکز" ]
[ "ادبیات پارسی میانه", "افراد مرتبط با شاهنشاهی ساسانی" ]
2,274
اندرزنامه آذرپاد مهراسپندان
0
18
0
[ "اندرزنامه اذرپاد مهراسپندان", "اندرزنامهٔ آذرپاد مهراسپندان", "اندرزنامهٔ اذرپاد مهراسپندان", "اندرز آتورپات مارسپندان", "اندرز اتورپات مارسپندان" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اندرزهای آذرباد مهرسپندان سه مجموعه اندرز و چند قطعه اندرزهای است که به آذرباد مهرسپندان، موبدان موبد ایران، در زمان شاپور دوم ساسانی (دوران پادشاهی ۳۷۹ تا ۳۰۹ میلادی) نسبت داده شده‌است. اندرز آذرباد مهرسپندان منقول در متن پهلوی. این اندرزنامه با این مطلب آغاز می‌گردد که آذرباد فرزندی نداشت ولی با توکل به خدا صاحب فرزندی شد که او را نام پیامبر دین خود زردشت نام نهاد و نصایحی خطاب بدو ایراد کرد. واژه‌ای چند از آذرباد مهرسپندان . به ادعای گردآورنده این مجموعه این اندرزها سخنانی است که آذرباد هنگام درگذشت به مردم گیتی گفته و آموخته‌است. اندرز انوشگ روان آذرباد مهرسپندان این مجموعه فصل ۶۲ کتاب روایات پهلوی را تشکیل می‌دهد. ده اندرز به نام آذرباد مهرسپندان و دیگر پوریوتکیشان . این ده اندرز بیشتر از نوع اندرزهای تجربی و اخلاقی عمومی‌اند و کمتر رنگ و صبعه دینی دارند. اندرزی از آذرباد مهرسپندان در دینکرد نقل شده‌است که در آن امور گیتی به ۲۵ باب و سپس به ۵ دسته تقسیم شده‌است و هر دسته به یکی از عوامل، یعنی بخت، عمل، خوی، جوهر، و ارث منسوب شده‌است. در کتاب ششم دینکرد اندرزهای دیگری نیز به آذرباد مهرسپندان منسوب است و بعضی از آن‌ها به ترجمه عربی نیز در دست است. از دیگر اندرزنامه‌های معروف به زبان پارسی میانه می‌توان از اینها نام برد: بزرگ میترای بختگان (اندرزنامه بخت آفرید و بزرگمهر و خسرو انوشیروان) پندنامه بهزاد فرخ فیروز اندرز فرنبغ فرخ زاد اندرز اوشنر دانا اندرز دانایان به مزدیسنان اندرز پوریوتکشیان اندرز پیشینیان اندرز دستوران به بهدینان اندرز خسرو کواتان (قبادان).
[ "آذرباد مهرسپندان", "موبدان موبد", "شاپور دوم", "ساسانی", "دینکرد", "خسرو انوشیروان", "اندرز دستوران به بهدینان", "تاریخ ادبیات ایران" ]
[ "ادبیات پارسی میانه" ]
2,275
جهانگیر میرزا (پسر سیف‌الله میرزا)
0
21
0
[ "جهانگیر میرزا نوه فتحعلی شاه قاجار", "جهانگیر میرزا نوه فتحعلی‌شاه قاجار", "جهانگیرمیرزا", "جهانگير ميرزا (نوه فتحعلي شاه)", "جهانگیر میرزا (نوه فتحعلی شاه)", "جهانگير ميرزا (پسر سيف الله ميرزا)", "جهانگیر میرزا (پسر سیف الله میرزا)", "جهانگير ميرزا (نوهٔ فتحعلي شاه)", "جهانگیر میرزا (نوهٔ فتحعلی شاه)", "جهانگير ميرزا نوه فتحعلي شاه قاجار", "جهانگيرميرزا" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جهانگیر میرزا شاهزاده قاجار و نوه فتحعلی شاه قاجار بود. جهانگیر میرزا پسر سیف‌الله میرزا (پسر چهل و دوم فتحعلی شاه) بود. خواهر او، تاج‌الدوله دومین زن عقدی ناصرالدین شاه بود. جهانگیر میرزا پس از ازدواج عصمت‌الدوله، دختر تاج‌الدوله با دوستمحمدخان معیرالممالک مباشر خاندان معیرالممالک شد. جهانگیر میرزا صاحب چهار فرزند بود: امان‌الله میرزا ضیاءالدوله عبدالله قاجار حبیب‌الله میرزا سردار منتخب کرامت‌السلطنه، همسر اسدالله میرزا شهاب‌الدوله
[ "قاجار", "فتحعلی شاه قاجار", "سیف‌الله میرزا", "تاج‌الدوله (دختر سیف‌الله میرزا)", "ناصرالدین شاه", "عصمت‌الدوله", "دوستمحمدخان معیرالممالک", "امان‌الله میرزا جهانبانی", "عبدالله قاجار", "حبیب‌الله میرزا سردار منتخب", "اسدالله میرزا شهاب‌الدوله", "باقر عاقلی" ]
[ "شخصیت‌های تاریخی", "رجال قاجاریان", "معاصران ناصر الدینشاه", "خاندان جهانبانی", "شاهزادگان قاجاریان" ]
2,276
طه حسین
1
63
0
[ "طه حسين", "طهٔ حسین", "طهٔ حسين", "طاها حسین" ]
false
22
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "region", "Item2": "فلسفه مصری" }, { "Item1": "era", "Item2": "[[فلسفه جدید]] [[نظریه ادبی]]" }, { "Item1": "color", "Item2": "#B0C4DE" }, { "Item1": "image", "Item2": "TahaHussein.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "طه حسین" }, { "Item1": "name", "Item2": "طه حسین" }, { "Item1": "birth_date", "Item2": "۱۴ نوامبر ۱۸۸۹" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[استان منیا]]، [[خدیونشین مصر]]" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[قاهره]]، [[مصر]]" }, { "Item1": "nationality", "Item2": "[[مصری]]" }, { "Item1": "school_tradition", "Item2": "[[نوگرایی]]، [[ادبیات عربی]]" }, { "Item1": "interests", "Item2": "Classical Arabic Literature, Islamic History, Mediterranean Culture" } ], "Title": "philosopher" }
طه حسین (۱۴ نوامبر ۱۸۸۹ - ۲۸ اکتبر ۱۹۷۳) نویسنده و سخنور مصری و از پیشگامان جنبش نوگرایی در مصر بود. زندگی طاها در اثر عفونت چشم در سن سه سالگی نابینا شد. پس از درس گرفتن از یک آموزگار سنتی در جوانی راهی دانشگاه الازهر شد و در آنجا در رشته الهیات و ادبیات عرب به تحصیل پرداخت. او از محدودیت اندیشه استادان خود در عذاب بود. کار دانشگاهی زمانی که دانشگاه ملی قاهره در سال ۱۹۰۸ تاسیس گشت، حسین با وجود نابینایی و تهیدستی، بزودی جایی برای خود در این دانشگاه باز کرد. او نخستین دانش‌آموخته این دانشگاه بود که به دریافت دکترا نائل آمد. رساله دکترای وی درباره ابوالعلاء معری، شاعر شک‌گرای عرب بود. پس از آن در ۱۹۱۴ به سوربن رفت و در پاریس نیز در ۱۹۱۷ رساله دکترایی تحت عنوان «فلسفه اجتماعی ابن‌خلدون» نگاشت. در بازگشت به مصر استاد ادبیات عرب و یکی از بنیادگذاران دانشگاه اسکندریه شد. طه حسین رمان‌ها و رساله‌های بسیاری نوشت ولی در غرب بیشتر بخاطر زندگینامه خودنوشته‌اش به نام آن روزها شهرت یافته‌است. حسین خدیو جم این کتاب را به فارسی برگردانده است. او یکی از هواداران سرسخت انقلاب ۱۹۵۲ مصر بود و بر اهمیت آزاد و دموکراتیک بودن آموزش و تحصیل تاکید بسیار داشت. حسین در ۱۹۵۰ وزیر آموزش و پرورش مصر شد و در پی آن، حکومت جدید آموزش همگانی را برای همگان آزاد و رایگان کرد که این امر هنوز نیز جاری و ساری است. طه حسین در سال ۱۹۲۶ در کتاب «فی الشعر الجاهلی» به طور تلویحی می‌گوید "از قرآن به عنوان منبع تاریخی عینی نمی‌توان استناد کرد.طبیعتا این گفته‌ها خشم دانشگاه الازهر را بر انگیخت.برخی مدعی شدند که طه حسین به اسلام توهین کرده‌است. محمد عبده احمد صبحی منصور
[ "فلسفه جدید", "نظریه ادبی", "استان منیا", "خدیونشین مصر", "قاهره", "مصر", "مردم مصر", "ادبیات نوگرایی", "Classical Arabic", "ادبیات عربی", "Al-Nahda", "ابوالعلاء معری", "ابن خلدون", "رنه دکارت", "نجیب محفوظ", "طاهر بن جلون", "نویسنده", "دانشگاه الازهر", "دکترا", "شک‌گرایی", "ابن‌خلدون", "دانشگاه اسکندریه", "آن روزها", "حسین خدیو جم", "انقلاب ۱۹۵۲ مصر", "دانشنامه بریتانیکا", "محمد عبده", "احمد صبحی منصور" ]
[ "استادان دانشگاه قاهره", "استادان دانشگاه نابینا", "اهالی استان منیا", "تاریخ‌نگاران اهل مصر", "تاریخ‌نگاران سده ۲۰ (میلادی)", "دانش‌آموختگان دانشگاه الازهر", "دانش‌آموختگان دانشگاه پاریس", "دانش‌آموختگان دانشگاه قاهره", "دانش‌آموختگان دانشگاه مونپلیه", "درگذشتگان ۱۹۷۳ (میلادی)", "رمان‌نویسان اهل مصر", "رمان‌نویسان عرب", "رنسانس عربی", "زادگان ۱۸۸۹ (میلادی)", "مترجمان اهل مصر", "ملی‌گرایان اهل مصر", "منتقدان نژادگرایی عربی", "نابینایان اهل مصر", "نویسندگان اهل مصر", "نویسندگان عربی سده ۲۰ (میلادی)", "نویسندگان مسلمان", "نویسندگان نابینا" ]
2,277
لاریندو آلمیدا
6
18
0
[ "لاريندو آلميدا", "لاریندو المیدا", "لاريندو الميدا" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "لاریندو آلمیدا" }, { "Item1": "image", "Item2": "Laurindo Almeida Gottlieb.jpg" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Laurindo José de Araujo Almeida Nobrega Neto" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[سائو پائولو]]، [[برزیل]]" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[ون نایز، لس‌آنجلس]], U.S." }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[گیتار کلاسیک]]، [[جاز]]، [[بوسا نوا]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "Musician, composer" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "Guitar" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "1930s–1995" }, { "Item1": "label", "Item2": "[[World Pacific]]، [[کپیتال رکوردز]]" } ], "Title": "musical artist" }
لاریندو آلمیدا نوازنده گیتار برزیلی و از پایه‌گذاران بوسانووا و جاز برزیلی بود.
[ "سائو پائولو", "برزیل", "ون نایز، لس‌آنجلس", "گیتار کلاسیک", "جاز", "بوسا نوا", "World Pacific Records", "کپیتال رکوردز", "Salli Terri", "Bud Shank", "استن کنتون", "Modern Jazz Quartet", "گیتار", "بوسانووا", "جاز برزیلی" ]
[ "برندگان جایزه گرمی", "درگذشتگان ۱۹۹۵ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان خون", "درگذشتگان به علت سرطان در کالیفرنیا", "دور از وطن‌های اهل برزیل در ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۷ (میلادی)", "گیتاریست‌های مرد", "موسیقی‌دانان جاز اهل برزیل", "موسیقی‌دانان کلاسیک سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان گیتار جاز اهل برزیل", "نوازندگان گیتار قرن بیستم", "نوازندگان گیتار کلاسیک اهل برزیل" ]
2,278
چیک کوریا
0
38
0
[ "چيك كوريا", "چیک کریا", "چيك كريا" ]
false
22
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
چیک کوریا. چیک کوریا نوازنده پیانو و دیگر سازهای صفحه‌کلیدی. وی چندین بار برنده جایزه گرمی شده‌است. معروفیت او بیشتر به‌خاطر آثار او در دهه ۱۹۷۰ در سبک جاز فیوژن است. البته سهم او در موسیقی جاز متعارف نیز بسیار بزرگ است. او پیرو مکتب ساینتولوژی است.
[ "پیانو", "جایزه گرمی", "جاز فیوژن", "ساینتولوژی" ]
[ "آمریکایی‌های کالابریایی‌تبار", "آهنگسازان پست-باپ", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان جاز سده ۲۱ (میلادی)", "آهنگسازان جاز مرد", "افراد آمریکایی اسپانیایی‌تبار", "افراد آمریکایی سیسیلی‌تبار", "افراد زنده", "اهالی چسترفیلد، ماساچوست", "اهالی چلسی، ماساچوست", "اهالی ماساچوست", "افراد آمریکایی ایتالیایی‌تبار", "برندگان جایزه گرمی", "برندگان جایزه گرمی لاتین", "پیانونوازان پست-باپ", "دانش‌آموختگان مدرسه جولیارد", "زادگان ۱۹۴۱ (میلادی)", "ساینتولوژیست‌های اهل ایالات متحده آمریکا", "مایلز دیویس", "موسیقی متقاطع", "موسیقی‌دانان اهل ماساچوست", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان ئی‌سی‌ام رکوردز" ]
2,279
آرامگاه علمای کوخرد
2
74
0
[ "آرامگاه علماء کوخرد", "آرامگاه علماي كوخرد", "ارامگاه علمای کوخرد", "آرامگاهٔ علمای کوخرد", "آرامگاه علماء كوخرد", "ارامگاه علماء کوخرد", "آرامگاه علما کوخرد", "ارامگاه علماي كوخرد", "آرامگاهٔ علماي كوخرد", "ارامگاهٔ علمای کوخرد", "ارامگاه علماء كوخرد", "ارامگاه علما کوخرد", "ارامگاهٔ علماي كوخرد", "آرامگاه علما كوخرد", "ارامگاه علما كوخرد" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "آرامگاه علمای کوخرد" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۲۷٫۰۵۱۲۰۶" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۴٫۲۹۲۶۸۸" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "250" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "دو گنبدان کوخرد" }, { "Item1": "استان", "Item2": "[[استان هرمزگان]]" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "[[شهرستان بستک]]" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[بخش کوخرد]]" }, { "Item1": "نام محلی", "Item2": "زیارت" }, { "Item1": "نام‌های دیگر", "Item2": "دو گنبدان" }, { "Item1": "نام‌های قدیمی", "Item2": "زیارت" }, { "Item1": "نوع بنا", "Item2": "گنبد" }, { "Item1": "سال‌های مرمت", "Item2": "۱۴۰۲ هحری قمری" }, { "Item1": "کاربری", "Item2": "[[آرامگاه]]" }, { "Item1": "کاربری کنونی", "Item2": "[[آرامگاه]]" }, { "Item1": "شماره ثبت", "Item2": "۱۰۹۲۷" }, { "Item1": "دوره ساخت اثر", "Item2": "[[افشاریه]]" }, { "Item1": "بانی اثر", "Item2": "محمد شریف معمار" }, { "Item1": "مالک اثر", "Item2": "سازمان میراث فرهنگی کشور" }, { "Item1": "مالک فعلی اثر", "Item2": "سازمان میراث فرهنگی کشور" }, { "Item1": "امکان بازدید", "Item2": "بله" }, { "Item1": "شماره تلفن", "Item2": "۰۷۶۴۳۳۴" } ], "Title": "جای‌های تاریخی ایران" }
بارگاه یا آرامگاه علمای کوخرد یا ( دوگنبدان کوخرد ) از مکان‌های زیارتی در نزدیکی دهستان کوخرد واقع در بخش کوخرد در شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان و یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. این بنای تاریخی در سمت جنوب جاده بستک به بندر لنگه است. این آرامگاه در میان گورستان دهستان کوخرد و در ۱۰۰۰ متری غرب دهستان کوخرد واقع شده‌است. محل آن ۳۰۰ متر از محله تازه‌بنیاد «دهنو» کوخرد فاصله دارد و در جنوب گود میان ده قرار دارد. در لهجه محلی به آرامگاه، «زیارت» گفته می‌شود. مجموعه دو گنبدان کوخرد وثبت آثار ملی این بنای تاریخی یکی از شاهکارهای بنائی یکی از مشهورترین معماران بزرگ شهرستان بستک، «حاج محمد شریف کاظم معمار» بنیادگذاری شده‌است. این بنای تاریخی و مذهبی چند سال پیش از جانب دولت به عنوان یکی از آثار ملی توسط سازمان میراث فرهنگی کشور با نام «مجموعه دو گنبدان» به ثبت رسیده‌است. بنای این آثار برجسته وتاریخی بین سال‌های ۱۱۴۹ تا ۱۱۵۱ ه‌.ق ساخته شده‌است. مجموعه دو گنبدان کوخرد در ۲۷ بهمن ۱۳۸۲ خورشیدی به ثبت رسیده‌است. بنای دوگنبدان آرامگاه سه تن از بزرگان و مشاهیر کوخرد، «حاج شیخ عبدالرحمان بزرگ»، «قاضی حاج ملا اسماعیل» و «حاج ملا عبدالواحد» است. این بزرگان که در دوره خود به علم و فقه و حدیث و دانایی شهرت فراوان داشته‌اند. این اثر زیبا و دیدنی در ابتدای ورودی مرکز بخش کوخرد از مسیر بستک به کوخرد و در غرب کوخرد قرار دارد. این اثر فرهنگی مربوط به چند صد سال قبل و به سبک و شیوه معماری هندی ساخته شده‌است که چندین بار توسط خیرین و انجمن میراث فرهنگی کوخرد بازسازی شده‌است. آرامگاه شیخ عبدالرحمان وی از دین‌شناسان شناخته‌شده بود. آموزه‌های دینی و طریقت را از برادر بزرگ خود شیخ عبدالقادر آموخت و در مدرسه شیخ مدرس بود، مدتی در مکه ادامه تحصیل کرد و در آنجا از علمای برجسته و تراز اول شناخته شد. بعدها در کوخرد مدرسه‌ای بنا کرد و به کودکان علوم شرعی درس می‌داد. وی از حاصل کشاورزی از کاریزهایی که خودش احداث کرده بود زندگی‌اش را می‌گذراند و چندی پس از درگذشت شیخ عبدالقادر مردم را راهنمایی دینی می‌کرد. وی در سال ۱۱۴۹ ه‌.ق در کوخرد فوت کرد. آرامگاه شیخ اسماعیل وی فرزند شیخ حسن برادر شیخ عبدالرحمان بزرگ بود. مرد پارسایی بود و از طرف عمویش کار قضاوت کوخرد و هرنگ و لمزان و انجیره و دژگان را برعهده داشت. بیشتر عمر خود را در کارهای کشاورزی و غرس درختان نخل صرف می‌کرد و دام زیاد داشت. به دامداری اشتیاق بسیاری داشت. او در ۱۱۵۳ ه‌.ق در کوخرد فوت کرد و در بقعهای جنب بارگاه عمویش شیخ عبدالرحمان بزرگ در محوطه‌ای به خاک سپرده شد. آرامگاه سید مظفر سید منصور در محوطه‌ای جداگانه قرار دارد. آرامگاه شیخ عبدالواحد فرزند حاج ملا اسماعیل معروف بود به حاجی ملا عبدالواحد آخوند، یکی از علما و قاضیان معروف این بخش بود. فوت او در روستای هرنگ رخ داد و در بقعه کوخرد جنب گور پدرش به خاک سپرده شد. آرامگاه شیخ عبدالرحمان بزرگ و آرامگاه حاج ملا اسماعیل و آرامگاه حاج ملا عبدالواحد در یک محوطه قرار دارد. ارچین دوگنبدان کوخرد از طرف یونسکو مورد توجه قرار گرفته و علت آن نیز خراب شدن یکی از ابنیه‌های تاریخی مذهبی در کشور عراق بوده که می‌خواستند مرمت اش کنند و مختصات مهندسی و معماری آن را از شوش دانیال و دو گنبدان کوخرد می‌گیرند؛ که به وسیله مطالبی که در سایت ویکی‌پدیا گذاشته شده یود با آن آشنا شده بودند و تایید کرده‌اند که معماری دوگنبدان در جنوب ایران (کوخرد) منحصر به فرد است. حتی این اثر قابلیت ثبت جهانی نیز دارد. ارچین به پنبدهای مخروطی (مطبق و پله پله) ولانه زنبوری مثل گنبد آرامگاه (دو گنبدان کوخرد) گفته می‌شود. فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخری، محمد، «به یاد کوخرد»، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
[ "استان هرمزگان", "شهرستان بستک", "بخش کوخرد", "آرامگاه", "افشاریه", "دهستان کوخرد", "نقاط دیدنی استان هرمزگان", "ایران", "بستک", "بندر لنگه", "کوخرد", "گود میان ده", "حاج شیخ عبدالرحمان بزرگ", "قاضی حاج ملا اسماعیل", "حاج ملا عبدالواحد", "علم", "فقه", "حدیث", "فرهنگ", "معماری هندی", "مکه", "شرعی", "کشاورزی", "کاریز", "هرنگ", "لمزان", "انجیره", "دژگان", "غرس", "نخل", "دامداری", "بقعه", "آرامگاه سید مظفر سید منصور", "ارچین", "یونسکو", "عراق" ]
[ "آرامگاه‌ها در استان هرمزگان", "آرامگاه‌ها در ایران", "بخش کوخرد هرنگ", "بناهای تاریخی ایران", "بناهای تاریخی شهرستان بستک", "تاریخ استان هرمزگان", "جاذبه‌های گردشگری استان هرمزگان", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در استان هرمزگان", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در کوخرد", "سازه‌ها و یادمان‌های خاک‌سپاری", "شهرستان بستک", "یادبودها و یادواره‌ها در ایران" ]
2,281
هرنگ
2
70
0
[]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "هرنگ" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۲۷٫۱۱۱۱" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۴٫۳۱۶۷" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "200" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "دهستان هرنگ" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "بستک" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[بخش کوخرد هرنگ]]" }, { "Item1": "دهستان", "Item2": "هرنگ" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۴،۵۶۴ نفر(۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۱۰٪- (۵سال)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[لارستانی]]" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۲۵۳۲۵۶" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۶۴۴۳۹" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "خش اندش" } ], "Title": "روستای ایران" }
هرنگ روستایی در دهستان هرنگ بخش کوخرد هرنگ شهرستان بستک استان هرمزگان ایران است. هرنگ در ۱۸ کیلومتری شهر بستک واقع شده‌است. واژه هرنگ در لری بختیاری به معنی نیرو و توانایی است. جاده اسفالته بستک به بندر لنگه از میان روستای هرنگ گذر می‌کند. این دهستان در ۳ کیلومتری سمت مغرب دهستان کوخرد قرار دارد. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۴،۵۶۴ نفر (۱،۱۵۸خانوار) بوده‌است. امکانات هرنگ دارای برق، لوله‌کشی آب، دبستان پسرانه، دبستان دخترانه، مدرسه راهنمایی و دبیرستان است. دهستان هرنگ همچنین ۱۲ باب مسجد و ۷۷ باب آب‌انبار برکه یک کتابخانه و یک درمانگاه دارد. شرکت گچ صدف هرنگ نیز در این دهستان است که از معدن سنگ گچ هرنگ واقع در شهر جناح استفاده می‌کند. ارده طلایی و ناب هرنگ و بقیه محصولات سوغات سرای هرنگ و سوغات ناب هرنگ نیز شهرت جهانی دارد. محدوده هرنگ از شمال کوه ناخ، از جنوب رودخانه مهران، از مغرب صحرای خلوص، و از سمت مشرق به دهستان کوخرد محدود می‌گردد. شاعر محلی شاعر احمد علاءالدین یکی از شعراء معروف منطقه بستک از این دهستان است، وی در دهستان هرنگ زاده شد و بعدها به کشور بحرین مهاجرت کرد. او اشعاری به لهجه محلی سروده که قسمتی از آنها در سده گذشته بر صفحه گرامافون در بحرین ضبط گردیده‌است. آب و کشاورزی در هرنگ آب زیرزمینی هرنگ شیرین و آشامیدنی است. لوله‌کشی شهر جناح از چاه‌های هرنگ تامین می‌شده ولی به علت شور شدن آب آن مناطق امروزه آب شهر جناح از «لاور میستان» تامین می‌شود. آب سفره‌های زیر زمینی مناطقی که آب شیرین دارند در عمق محدود شیرین است. زمانی که ته‌زنی شد و پائین رفت، شور می‌شود. در هرنگ تعداد ۱۵ هزار نخل دیم وجود دارد. پیشتر به‌وسیله چاه و گاو و (چاه چرخ گاوی) کشاوزی زمستانه و تابستانه می‌شد و تره‌بار خربزه و هندوانه به مصرف منطقه می‌رسید. اکنون چون پمپ‌های موتور جای گاو و چرخ گاوی را گرفته، چند سال است که گاو و چاه متروک شده‌است. بعلت مشکلات تعمیر پمپ‌ها و کمبود قطعات به تازگی درختهای منطقه خشک شده و کشاورزی در حال متروک شدن است. کتابخانه عمومی هرنگ کتابخانه عمومی هرنگ در مراسمی با حضور وزیر اقتصاد و دارایی و معاون امور استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساختمان کتابخانه دهستان هرنگ افتتاح شد. این کتابخانه که به نام «کتابخانه بعثت» معروف است در دهستان هرنگ از توابع بخش جناح شهرستان بستک هرمزگان واقع است که قبلا در ساختمانی استیجاری و کوچک بوده‌است. وبا پی‌گیری اداره کل امور کتابخانه‌های استان هرمزگان و همکاری فرمانداری، همزمان با دور دوم سفر ریاست جمهوری به هرمزگان، ساختمان جدید این کتابخانه در زمینی با وسعت سه هزار و زیربنای ۲۱۵متر مربع به بهره‌برداری رسید. تیم فوتبال روستای هرنگ دارای سه تیم فوتبال به نامهای توحیدهرنگ، اتحادهرنگ و هرنگ جوان است که در حال حاضر هرنگ جوان در لیگ استان و دو تیم دیگر در لیگ شهرستان بستک مشغول فعالیت اند آثار تاریخی آب‌انبار و برکه میرزا از قدیمی‌ترین آب‌انبارهای ایران بوده که گفته می‌شود توسط اولین نفری که به این روستا یعنی میرزا وارد شده‌است ساخته شده و از آثار تاریخی هرنگ است. مکان‌های دیدنی از مکان‌های دیدنی هرنگ می‌توان به پارک جنگلی هرنگ، رودخانه مهران، بی‌بی جن ین، کناتو و دربیش هرنگ و غیره اشاره کرد. فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ موسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran ( ) محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
[ "بخش کوخرد هرنگ", "لارستانی", "دهستان هرنگ", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "ایران", "لری", "بندر لنگه", "دهستان کوخرد", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "لوله‌کشی", "دبیرستان", "مسجد", "آب‌انبار", "برکه", "کتابخانه", "درمانگاه", "گچ", "صدف", "دهستان", "جناح (شهر)", "ارده", "سوغات ناب هرنگ", "کوه ناخ", "رودخانه مهران", "صحرای خلوص", "احمد علاءالدین", "بستک", "بحرین", "گویش", "گرامافون", "جناح", "شور", "لاور میستان", "سفره", "ته‌زنی", "نخل", "دیم", "تره‌بار", "خربزه", "هندوانه", "فرهنگ", "بخش کوخرد", "هرمزگان" ]
[ "بخش کوخرد هرنگ", "روستاهای شهرستان بستک" ]
2,282
دیکسی‌لند
0
44
0
[ "ديكسيلند", "دیکسیلند", "هات جز", "ديكسي لند", "دیکسی لند" ]
false
16
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دیکسی‌لند نام سبک جاز رایج در اوائل قرن بیستم در شهر نیواورلئان است. این نام برای دوست‌داران موسیقی جاز یادآور سبک بخصوصی از جاز است اما از آن‌جا که در دهه ۱۹۵۰ میلادی، دیکسی‌لند از طرف برخی گروه‌های آماتور و نوظهور مورد تاخت و تاز قرار گرفت و به‌اصطلاح خراب شد، بسیاری از موسیقی‌دانان اصیل این سبک ترجیح می‌دهند به‌جای واژه «دیکسی‌لند» از آن با عنوان جاز «سنتی»، «کلاسیک» یا «نیواورلئان جز» یاد کنند. تاریخچه اولین صفحه جاز که ضبط شد کار یک گروه از نوازندگان سفید پوست آمریکایی بود که نام خود را گروه جاز دیکسی‌لند گذاشته بودند. تاریخ این ضبط ۲۶ فوریه ۱۹۱۷ است. در آن سال‌ها نوازندگان سیاه پوست به تدریج موسیقی جاز را ساختند ولی امکان (یا تمایل به) ضبط را نداشتند. تبعیض نژادی در جامعه آمریکا بسیار رایج بود و سیاهان هم اغلب توان مالی این کارها را نداشتند. گروه جاز دیکسی‌لند با به‌کار بردن تکنیک‌هائی که از نوازندگان سیاه گرفته بودند این صفحه را پر کردند. نوازندگان سیاه جاز اغلب در کافه‌ها و مجالس و محل‌های مشکوک نیواورلئان می‌نواختند. نیواورلئان در ایالت جنوبی لوئیزیانا قرار دارد که زمانی قبل از جنگ داخلی آمریکا در آن اسکناسی ده دلاری منتشر شده بود و روی آن به زبان فرانسه کلمه ده نوشته شده بود. فرانسوی‌ها ده را «dix» می‌نویسند و «دی» می‌خوانند. زبان بسیاری از مردم لوئیزیانا فرانسه‌است ولی خیلی‌ها در آن ایالت و ایالت‌های دیگر از این تلفظ بی‌خبر بودند و آن کلمه را «دیکس» می‌خواندند و محض شوخی به آن اسکناس می‌گفتند «دیکسی». کم‌کم به ایالت‌های جنوبی هم (به شوخی) گفتند «دیکسی‌لند» یعنی سرزمینی که در آن اسکناس دیکسی رایج است؛ و البته جنوب یا دیکسی‌لند هم مرکز و خاستگاه جاز بود. پس آن گروه سفید پوست که موسیقی جاز را به روش سیاهان جنوب (بخصوص نیواورلئان) می‌نواختند احتمالا برای تبلیغ این‌که موسیقی آن‌ها همان موسیقی سیاهان جنوب است نام خود را گروه جاز دیکسی‌لند گذاشتند. اگرچه این نام بر روی این سبک ماند ولی خود سیاهانی که دیکس‌لند می‌نواختند نام‌های دیگر را بکار می‌بردند. مشخصات جاز دیکسی‌لند مشخصه اصلی جاز را، که ضدضرب و بداهه‌نوازی است، دارد ولی بداهه‌نوازی نوازندگان دیکسی‌لند معمولا هم‌زمان انجام می‌گیرد یعنی بجای اینکه قسمت ضرب زمینه‌ای فراهم کند و نوازندگان اصلی به نوبت بداهه‌نوازی کنند، همه باهم مشغول بداهه‌نوازی می‌شوند. نتیجه موسیقی شلوغ و پلوغی است که اگر نوازندگانش به‌حد کافی باهم نواخته باشند و باهم جور شوند بسیار هم شنیدنی و شاد است.
[ "جاز", "نیواورلئان", "سفید پوست", "گروه جاز دیکسی‌لند", "تبعیض نژادی", "لوئیزیانا", "جنگ داخلی آمریکا", "زبان فرانسه", "ایالت‌های جنوبی", "بداهه (موسیقی)", "قسمت ضرب" ]
[ "اصطلاحات جاز", "جاز آمریکایی", "دیکسیلند", "ژانرهای موسیقی جاز", "مکاتب موسیقی", "موسیقی نیواورلئان" ]
2,283
جایزه پولیتزر
4
301
0
[ "جايزه معتبر پوليتزر", "جايزه پوليتزر", "جوایز پولیتزر", "جایزه ادبی پولیتزر", "پولیتزر", "جایزهٔ پولیتزر", "جایزهٔ پولتیزر", "جايزهٔ معتبر پوليتزر", "جايزهٔ پوليتزر", "جايزه ادبي پوليتزر", "جایزهٔ ادبی پولیتزر", "جايزهٔ ادبي پوليتزر", "جايزهٔ پولتيزر", "جوايز پوليتزر", "پوليتزر", "آثار برنده جایزه پولیتزر رمان" ]
false
258
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "جایزه پولیتزر" }, { "Item1": "image", "Item2": "Gen pulitzer.jpg" }, { "Item1": "description", "Item2": "Excellence in [[روزنامه]]، literary achievements, and [[آهنگسازی]]" }, { "Item1": "presenter", "Item2": "[[دانشگاه کلمبیا]]" }, { "Item1": "country", "Item2": "United States" }, { "Item1": "year", "Item2": "۱۹۱۷" } ], "Title": "award" }
تچ کوانگ دوک، یک راهب بودایی ویتنامی بود که در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۶۳ میلادی، در اعتراض به آزار و اذیت راهب‌های بودایی توسط دولت نگو دین دیم، در جاده شلوغی در سایگون، خودسوزی نمود و درگذشت.آرامش فوق‌العاده تچ کوانگ دوک در حین سوخته‌شدن، باعث جلب توجه بسیاری از رسانه‌های مهم جهان به این خودسوزی و اعتراضات راهب‌های بودایی به حکومت ویتنام جنوبی شد.ثبت این نگاره از سوی مالکوم براون، جایزه برترین نگاره سال جایزه پولیتزر را از آن او کرد. جایزه پولیتزر (، جایزه‌ای در روزنامه‌نگاری، ادبیات و موسیقی است که بخش‌های گوناگون دارد. این جایزه معتبرترین جایزه روزنامه‌نگاری در آمریکا است که هر ساله (از سال ۱۹۱۷) با نظارت دانشگاه کلمبیا به روزنامه‌نگاران (و نیز به نویسندگان و شاعران و موسیقی‌دانان) داده می‌شود. این جایزه به‌نام بنیان‌گذار آن جوزف پولیتزر، روزنامه‌نگار مجاری‌تبار آمریکایی، در سده نوزدهم نام‌گذاری شده‌است. هم‌چنین هر ساله بنیاد پولیتزر جوایز نیم میلیون دلاری خود را به بهترین عکسهای خبری در زمینه‌های مختلف اهدا می‌کند که در میان تمام عکسهای خبری جهان به عنوان بهترین عکس خبری افشاگرانه و جسورانه معرفی می‌شوند. تاریخچه جوزف پولیتزر روزنامه‌نگار معروف آمریکایی بود که بطور داوطلبانه به دانشگاه کلمبیا جهت راه اندازی یک مدرسه روزنامه‌نگاری پول پرداخت کرد. او جایزه‌ای بالغ بر ۲۵۰ هزار دلار و بورس تحصیلی تعیین کرد. بعد از مرگش ، اولین بار در تاریخ ۱۹۱۷ این جایزه اهدا شد و بعد از آن هرساله در ماه آوریل به بهترین اثر ادبی تقدیم می‌شود. برنده ایرانی جایزه پولیتزر «جوخه آتش در ایران» برنده جایزه پولیتزر. این عکس صحنه تیرباران نه نفر از فعالان کرد را که توسط thumb تنها برنده ایرانی این جایزه جهانگیر رزمی است که عکس‌های وی از صحنه یک اعدام‌های دسته‌جمعی مخالفان رژیم جمهوری اسلامی در استان کردستان در سال ۱۳۵۸ خورشیدی باعث شد تا وی موفق به دریافت این جایزه شود. رزمی پس از ۲۷ سال سکوت در ۲۰۰۶ اعلام کرد که عکس‌های مشهور اعدام در کردستان را او گرفته‌است. پیش از این، وی تنها برنده ناشناس در تاریخ این جایزه به‌شمار می‌رفت. برنده افغان پولیتزر مسعود حسینی، عکاس-خبرنگار افغان، در ماه آوریل سال ۲۰۱۲، برنده جایزه بهترین عکس خبری پولیتزر شد. حسینی نخستین عکاس افغان است که برنده این جایزه جهانی می‌شود. این جایزه به خاطر عکسی داده می‌شود که آقای حسینی از یک دختر افغان در جریان حمله انتحاری عاشورای سال ۱۳۹۰ به عزاداران شیعه در کابل گرفت. مسعود حسینی پیش از این سه جایزه معتبر دیگر جهانی، از جمله «بهترین تک عکس خبری سال» از سوی ورلد پرس فوتو گرفته‌است.
[ "روزنامه", "آهنگسازی", "دانشگاه کلمبیا", "راهب", "آیین بودایی", "ویتنام", "۱۱ ژوئن", "۱۹۶۳ (میلادی)", "نگو دین دیم", "سایگون", "خودسوزی", "ویتنام جنوبی", "روزنامه‌نگاری", "ادبیات", "موسیقی", "آمریکا", "جوزف پولیتزر", "بورس تحصیلی", "جهانگیر رزمی", "اعدام‌های ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷", "استان کردستان", "اعدام", "کردستان", "مسعود حسینی", "افغان", "عاشورا", "شیعه", "کابل" ]
[ "جایزه پولیتزر", "جایزه‌های آمریکایی", "جوایز روزنامه‌نگاری در آمریکا" ]
2,284
رشته‌کوه گرین
2
86
0
[ "كوه گرين", "کوه گروین", "کوه گرین", "رشته كوه گرين", "رشتهٔ کوهٔ گرین", "رشته کوه گرین", "رشته‌کوهٔ گرین", "رشتهٔ كوهٔ گرين", "رشته كوهٔ گرين", "رشته کوهٔ گرین", "كوه گروين", "رشته کوه گروس" ]
false
44
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "گرین" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "400px" }, { "Item1": "توضیح تصویر", "Item2": "نمای دور از رشته کوه گرین شهرستان [[ دلفان]]" }, { "Item1": "مکان", "Item2": "واقع در استان‌های لرستان کرمانشاه همدان، ایران" }, { "Item1": "رشته‌کوه", "Item2": "[[زاگرس]]" } ], "Title": "کوه" }
رشته‌کوه گرین یا گروس از رشته کوه‌های مهم غرب ایران است که در شمال استان لرستان قرار دارد. گرین از رشته کوه‌های بلند زاگرس است که در ادامه اشترانکوه قرار دارد و طول آن به بیش از ۱۸۶ کیلومتر می‌رسد. این رشته کوه در استان کرمانشاه به کوه‌های پرو و بیستون می‌پیوندد. گرین از غرب به دلفان، از شمال به نهاوند، از شرق به شهرستان بروجرد و از جنوب به شهرستان سلسله محدود می‌شود. قله‌ها ولاش با ۳۶۲۳ متر ارتفاع، در دهستان بیرانوند شمالی بلندترین قله این رشته کوه است. قله ولاش بیرانوند شمالی قله‌های بلند آن شامل یال کبود و کوه چهل نابالغان، در الشتر و گاچال در نهاوند، قله ۱۸ یال، سه کوزان و در بروجرد و نیز قله ولاش در بیرانوند شمالی و کنی کلان در نورآباد است. قله کنی کلان نورآباد دارای شکل زیبایست و نمای بسیار زیبا دارد . دیگر قله آن بازگیر واقع در الشتر می‌باشد. توضیحات جغرافیای و محیط زیست گرین یکی از کانون‌های آبگیر دائمی لرستان است که رودهای دز و گاماسیاب را تغذیه می‌کند. سرآبهای فراوانی در پای این کوه وجود دارد و آب آشامیدنی نهاوند و بروجرد والشتر و نیز آب مورد نیاز کشاورزی دشت بزرگ نهاوند و سیلاخور دورود نیز از همین سرآب‌ها تامین می‌شود. صعود به کوه گرین از طریق روستاهای غرب شهر بروجرد، جنوب نهاوند یا شمال الشتر امکان‌پذیر است. دهکده وراینه در پای این کوه قرار دارد و صعود به بلندترین قله این کوه یال کبود، از کنار سراب گاماسیاب صورت می‌گیرد همچنین دهکده ییلاقی ونایی در این پای این کوه قرار دارد. این کوه خرس، کفتار، گرگ و روباه دارد و در گذشته پلنگ نیز داشته‌است. بخش عظیم این کوه در جنوب نهاوند بوده و جلوه‌های زیبایی به این منطقه می‌دهد سرآب‌هایی مانند کهمان، گاماسیاب، گیان، فارسبان، کنگاور کهنه و ملوسانرشته کوه فرعی آردشان از این رشته کوه سرچشمه می‌گیرند. ضلع جنوبی کوه در شمال دشت الشتر قرار گرفته و رود کهمان از دامنه‌های گرین به دشت جاری می‌شود و نهایتا پس از یکی شدن با آب رود کشکان به سیمره رسیده که در خوزستان به نام کرخه ادامه می‌یابد. سراب گاماسیاب با آبیاری دشت نهاوند به کرمانشاه سرازیر می‌شود. این رشته کوه تقریبا تا اواخر مرداد ماه برف دارد البته داخل دره‌ها مدت و گرمای بیشتری برای ذوب برف این کوه لازم است. از مرتفع‌ترین و زیباترین قله‌های این رشته کوه، قله ولاش است که مسیر صعود آن از تنگ گردکانه بیران‌شهر یا روستای پرسک در شرق الشتر یا از ونایی و تیزه زن در بروجرد می‌باشد. یکی از مرتفعترین قله‌های این رشته کوه، قله یال کبود در نهاوند می‌باشد. تصاویر دامنه‌های جنوبی گرین در جنوب غربی بروجرد گرین در شرق شهر نورآباد جستارهای ویژه فهرست کوه‌های ایران
[ "شهرستان دلفان", "ناسا", "رشته کوه زاگرس", "رشته‌کوه", "استان لرستان", "زاگرس", "اشترانکوه", "دلفان", "نهاوند", "شهرستان بروجرد", "شهرستان سلسله", "قله ولاش", "دهستان بیرانوند شمالی", "قله", "یال کبود", "چهل نابالغان", "۱۸ یال", "سه کوزان", "بروجرد", "دز", "گاماسیاب", "سرآب", "سیلاخور", "ونایی (بروجرد)", "کهمان", "گیان", "رشته کوه فرعی آردشان", "بیران‌شهر", "قله یال کبود", "فهرست کوه‌های ایران" ]
[ "استان لرستان", "زمین‌چهرهای استان لرستان", "کوه‌های استان لرستان", "کوه‌های زاگرس", "کوه‌های سه هزار متری", "کوه‌های ایران" ]
2,285
کبیرکوه
0
74
0
[ "كبيركوه", "کبیر کوه", "كبير كوه" ]
false
52
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "کبیرکوه" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Kabir Kuh Mountains.png" }, { "Item1": "توضیح تصویر", "Item2": "کبیرکوه نقشه توپوگرافی محدوده" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "محدوده کبیرکوه (به رنگ سبز مشخص شده)" }, { "Item1": "نام بومی", "Item2": "کویر یا کویر" }, { "Item1": "نوع سرزمین", "Item2": "کشور" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "ایران" }, { "Item1": "نوع ناحیه", "Item2": "استان ایلام" }, { "Item1": "ناحیه۱", "Item2": "[[استان ایلام]]" }, { "Item1": "زیست‌بوم", "Item2": "[[منطقه حفاظت شده کبیرکوه]]" }, { "Item1": "بلندترین مکان", "Item2": "قله" }, { "Item1": "ارتفاع به متر", "Item2": "۳۰۶۵ متر" }, { "Item1": "درازا به کیلومتر", "Item2": "۱۷۵" }, { "Item1": "پهنا به کیلومتر", "Item2": "۸۰" }, { "Item1": "مساحت به کیلومترمربع", "Item2": "۹،۵۰۰" }, { "Item1": "راستای طولی", "Item2": "شمال غرب به جنوب شرق" }, { "Item1": "توضیح پهنا", "Item2": "<small>(بین ۸۰–۴۵ کیلومتر)</small>" }, { "Item1": "زمین‌شناسی", "Item2": "[[دوره کرتاسه]]" }, { "Item1": "سنگ‌شناسی", "Item2": "[[سنگ‌های رسوبی]]" } ], "Title": "رشته‌کوه" }
کبیرکوه یکی از کوه‌های طولانی زاگرس است که در استان ایلام قرار دارد. در منابع قدیمی نام آن عظیم کوه ذکر شده‌است. این کوه ۱۷۵ کیلومتر طول و بین ۴۵ تا ۸۰ کیلومتر عرض دارد. این رشته کوه در دوره کرتاسه و از سنگ‌های رسوبی تشکیل شده‌است. همانند تمام کوه‌های غرب ایران از شمال غرب به جنوب شرق امتداد یافته‌است. کبیر کروه متشکل از تعداد زیادی کوه از جمله سیاه کوه، دینار کوه، سمند، اناران، سر میدان و کمر سفید است. بلندترین قله آن ۳۰۶۵ متر ارتفاع و در ۱۸ کیلومتری غرب ارکواز قرار دارد. تونل کبیرکوه تونل کبیرکوه یک پروژه‌ای است که در سال ۱۳۸۹ برای زدودن بخشی از محرومیت استان ایلام آغاز شد. این تونل بزرگترین تونل در دست احداث کشور است. در خصوص اهمیت آن می‌توان گفت که این تونل نقش مهمی در ارتباط استان‌های کرمانشاه و لرستان با استان خوزستان و در کل ارتباط شمال غرب با جنوب غرب کشور ایفا دارد. همچنین در صورت احداث این تونل شهرهای جنوب ایلام را ۷۰ کیلومتر به مرکز کشور نزدیکتر می‌شوند. منطقه حفاظت شده کبیرکوه تونل کبیرکوه
[ "استان ایلام", "منطقه حفاظت شده کبیرکوه", "کرتاسه", "سنگ رسوبی", "زاگرس", "ایلام", "دانشنامه ایرانیکا", "ارکواز", "تونل کبیرکوه", "خبرگزاری تسنیم", "ایسنا", "کرمانشاه", "لرستان", "خوزستان", "باشگاه خبرنگاران جوان" ]
[ "استان لرستان", "خط‌الرأس‌ها", "رشته‌کوه‌های ایران", "زمین‌چهرهای استان ایلام", "کوه‌های استان ایلام", "کوه‌های زاگرس" ]
2,286
لر کوچک
0
71
0
[ "لر كوچك" ]
false
37
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
لر کوچک نامی است تاریخی برای منطقه‌ای که امروزه لرستان و ایلام نام دارد. طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق می‌کردند و خراج خود را به دیوان بغداد می‌دادند. در سال ۵۸۰ هجری قمری یکی از روسای لر کوچک که شجاع‌الدین‌خورشید نام داشت منطقه لرستان و ایلام امروزی را تحت امر خود درآورد و بر قلعه معتبر مانرود که از قلعه‌های مستحکم لرستان بود تسلط پیدا کرد. اسکار مان و مردوخ کردستانی برخی ایلات لرکوچک را از مردمان کرد معرفی می‌کند. اما یاسنت لویی رابینو اکثر همین ایلات را اصالتا عرب دانسته‌است. یه گفته هنری راولینسون دو طایفه از طوایف لر کوچک در قرن دوازده هجری شمسی از موصل عراق به لرستان مهاجرت نمودند. اتابکان لر کوچک اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از اتابکان لرستان هستند که در فاصله سال‌های ۵۸۰ تا ۱۰۰۶(ه‌. ق) در قسمت‌های شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت می‌کرده‌اند. امرای این سلسله از اعتاب شجاع‌الدین‌خورشید، موسس سلطنت لر کوچک بوده‌اند و آخرین حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر منقرض گردید. طوایف لر کوچک قبایلی بودند مخلوط از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق می‌کردند و خراج خود را به دیوان بغداد می‌دادند و به بسیار کم حکومتی مستقل داشتند. سرزمین لرستان به دو قسمت لر کوچک و لر بزرگ تقسیم می‌شود. در کتاب تاریخ مغول در صفحه ۴۴۲ و در کتاب مجمل التواریخ گلستانه در صفحه ۲۰۴ به این شرح در خصوص نواحی لر کوچک و بزرگ آمده‌است: تاریخ لرستان به معنی سکونتگاه مردم لر واژه‌ای است که به سرزمین‌های لرنشین اطلاق می‌گردد و به معنای گستره جغرافیایی است که مردم لر در آن سکونت دارند. با این توضیح می‌توان حدود لرستان را از دشت‌های غرب خانقین و مندلی در عراق تا دشت ارژن در استان فارس در ایران و از شمال از استان همدان، تا سواحل خلیج فارس به صورت حدودی تعیین کرد. گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل می‌شد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نام‌گذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد. این منطقه نیز در حکومت قاجاریان به دو بخش پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. امروزه لرستان نام یکی از استان‌های غربی ایران است. در نمودار زیر تقسیمات لرستان از ۳۰۰ هجری قمری تا کنون آورده شده‌است. مردم لر هزاراسپیان گویش‌های لری استان لرستان فهرست طایفه‌های لرستان
[ "لرستان", "ایلام", "عراق عجم", "عراق عرب", "ییلاق", "قشلاق", "بغداد", "۵۸۰ (قمری)", "شجاع‌الدین‌خورشید", "دانشنامه ایرانیکا", "یاسنت لویی رابینو", "عرب", "اتابکان لرستان", "شاه عباس یکم", "صفویان", "کرد", "لر", "ایرانی‌ها", "عراق", "عجم", "لر بزرگ", "مردم لر", "استان فارس", "ایران", "استان همدان", "خلیج فارس", "مردم بختیاری", "لرهای کهگیلویه", "لرهای بویراحمدی", "قاجاریان", "پشتکوه", "پیشکوه", "استان لرستان", "هزاراسپیان", "گویش‌های لری", "فهرست طایفه‌های لرستان" ]
[ "لر کوچک", "استان لرستان", "تاریخ استان چهارمحال و بختیاری", "تاریخ استان لرستان", "سلسله‌های مسلمان", "سلسله‌های مسلمان ایران", "شاهنشاهی‌ها و پادشاهی‌های ایران" ]
2,287
هزاراسپیان
0
147
0
[ "هزاراسپی", "هزاراسپيان", "اتابکان لرستان", "اتابکان لر", "ملوک هزار اسپی", "اتابكان لر", "اتابكان لرستان", "ملوك هزار اسپي", "هزاراسپي" ]
false
57
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
زبان=انگلیسی هزاراسپیان که به نام اتابکان لرستان نیز شناخته می‌شود نام سلسله‌ای لر تبار که بین سال‌های ۵۵۰ تا ۸۲۷ هجری قمری به نواحی لرستان و خوزستان حکومت کرده‌اند. اتابکان به دو دسته اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک تقسیم می‌شود. پایتخت اتابکان لر بزرگ در شهر ایذه (ایدج) و پایتخت اتابکان لر کوچک در شهر خرم‌آباد بود. سلسله اتابکان سلسله هزاراسپیان مشهور است به حکومت اتابکان لر بزرگ از قرن ششم تا اوایل قرن یازدهم. پایتخت این امرا در شهر ایذه (ایذج) بود. مورخین اتابکان لر کوچک را هم به عنوان سلسله هزاراسپیان نام برده‌اند که پایتخت این امرا خرم‌آباد بود. این دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند. پیدایش اتابکان لرستان حاکم اتابکان لرستان بدر نام داشت. بدر مدت طولانی حکومت کرد و به علتی نامعلوم درگذشت، حکومت به پسر زاده او نصرالدین محمد بن هلال بن بدر رسید. او حاکمی عادل بود وی وزیر خود را محمد خورشید قرار داد. در آن زمان نیمی از سرزمین لرستان در تصرف شولان بود و حاکم آنها سیف الدین ماکان روزبهانی بود. شولان از عهد اکاسره حاکم آن سرزمین بودند و موسس ولایت شول نجم الدین اکبر بود و تا کنون قوم شول را نوادگان او می‌دانند. از کردستان سوریه اقوامی به لرستان مهاجرات کردند، رهبر این اقوام ابوالحسن فضلوی بود. روزی در خانه خورشیدیان مهمانی بود در آن مهمانی به ابوالحسن سر گاوی دادند. او آن را به فال نیک پنداشت و به اتباع خود گفت ما سردار این قوم خواهیم شد. ابوالحسن فضلولی پسری به نام علی داشت. روزی علی با سگی به شکار رفت. تعدادی ناشناس با او درگیر شدند و او را به شدت مضروب کردند و در غاری انداختند. سگ علی پسر ابوالحسن فضولی به آنها حمله کرد و چند تن آنها را زخمی کرد و به خانه برگشت قوم علی هنگامی که سگ را خون‌آلود دیدند به جستجوی علی رفتند و وی را در غار پیدا کردند، به خانه آوردند و معالجه کردند. در این وقت سلغریان در فارس حاکم بودند. اما هنوز اسم پادشاهی نداشتند. علی پس از چند روز درگذشت، از علی پسری به نام محمد نام ماند محمد جوانی دلاور بود. محمد مدتی حاکم بود و در این دوران با سلغریان روابط خوبی نداشت پس از مدتی او نیز در گذشت، محمد پسری به نام ابوطاهر داشت، جوانی شجاع بود. او هم با سلغریان روابط خوبی نداشت و سلغریان سپاهی را برای مقابله با او فرستادند. ابوطاهر پس از پیروزی بر سلغریان به فارس آمد. اتابک سنقر به او گفت از من چیزی بخواه، ابوطاهر گفت به من لشکری بدهید تا در لرستان به خدمت بگیرم. اتابک سنقر هم به او لشکری داد و همراه او به لرستان فرستاد. نام‌گذاری به هزاراسپیان .. هزاراسپ بسیار به اتابکان اقتدار بخشید و از طرف دی ناگر توانست تاییدی برای حکومتش از خلافای عباسی بگیرد در حقیقت تاسیس رسمی اتابکان لرستان به نام اوست، بنابراین بسیاری از منابع از اتابکان لرستان به نام هزاراسپیان هم یاد کرده‌اند. حکومت هزاراسپ هزاراسپ که قدرتمند و شجاع بود، قائم مقام پدر شد وی حاکمی عادل و دادگر بود. در عهد او ملک لرستان بسیار آباد و پررونق بود و به همین دلیل اقوام بسیاری از کردستان سوریه کنونی به ملک لرستان پیوستند: آسترکی، مما کویه، بختیاری، جوانکی بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند، بتوند، بوازکی، شوند، زاکی، جاکی، هارونی، اشکی، کوی لیراوی، ممویی، یحفومی، کمانکشی، مماسنی، ارملکی، توانی، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و دیگر قبایل که اطلاعات درستی در خصوص آنها در دست نیست. چون این جماعت به هزاراسپ و برادران پیوستند، قدرت حکومت هزاراسپ بسیار زیاد شد. باقی دشمنان را از شولان به وسیله جنگ بیرون کرد و آن منطقه را به حکومت خود ضمیمه کرد؛ و بازماندگان شکست خورده از هزاراسپ به فارس برگشتند. هزاراسپ و برادران تمام لرستان و شولستان و کرد ارکان کهپایه لرستان و تا چهار فرسنگی اصفهان را جزء قلمرو حکومت خود درآوردند ملک لرستان ایران ملوک‌الطوایفی، اتابکان لرستان اوایل قرن هشتم هجری ملک لرستان به دو قسمت تقسیم می‌شد، لر بزرگ و لر کوچک و بین منطقه لر بزرگ و شیراز (فارس) ناحیه لرنشین سومی نیز وجود داشت که آن را شولستان می‌گفتند. به جای شولستان، امروز ممسنی و به جای لر بزرگ کهگیلویه و بختیاری قرار دارد و لر کوچک را اکنون لرستان می‌گوییم و هر یک از دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک قبل از استیلای مغول تا مدتی بعد از از بین رفتن حکومت ایلخانان دارای امرای نیمه مستقلی بودند که بعضی از آنها هم به مناسباتی مشهور شده‌اند و از آنها عده‌ای یا به علت دخالت در ادبیات فارسی یا در زد و خورد با سلسله‌های دیگر در تاریخ صاحب نام و نشانی شده‌اند ولی ذکر طوایف لر بزرگ و امرای آن بیشتر در تاریخ آمده تا لر کوچک چون این طوایف بین فارس و عراق عجم و عراق عرب و شولستان ساکن بوده و با اتابکان فارس و خلفای بغداد ارتباط داشته‌اند؛ و از همه مهم‌تر منطقه سکونت آنها بر سر راه عراق عرب و دره‌های کارون و کرخه به فارس و سواحل دریا قرار داشته و غالب لشکرکشی‌ها و رفت‌وآمدهای مردم ایران جنوب غربی با غرب و عراق عرب بایستی از طریق سرزمین این طوایف صورت بگیرد، و همین اهمیت موقع جغرافیایی سرزمین لر بزرگ بالا می‌برده‌است. در صورتی که سرزمین لر کوچک تقریبا دور افتاده بوده و بر سر راه ارتباطی کمی واقع است. اتابکان لر بزرگ اتابکان لر بزرگ که به مناطق چهارمحال و بختیاری کنونی و بخش‌های از استان خوزستان حکومت کرده‌اند.. بعدها حکومت خوزستان را نیز بضمیمه سرزمین اصلی لر بزرگ شد و یکی از آنها یعنی افراسیاب پس از مرگ ارغون خان اصفهان را محاصره کرد اما خیلی زود سرکوب شد. پایتخت این امرا در شهر ایذه بود. اتابکان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم باقی بودند و آخرین حاکم آنان که غیاث الدین کاوس نام داشت به دست سلطان ابراهیم شاهرخ تیموری شکست خورد و سلسله ایشان انقراض یافت. اتابکان لر کوچک اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از هزاراسپیان هستند که در فاصله سال‌های ۵۸۰ تا ۱۰۰۶(ه‌. ق) در قسمت‌های شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت می‌کرده‌اند. امرای این سلسله از اعتاب شجاع‌الدین‌خورشید، موسس سلطنت لر کوچک بوده‌اند و آخری‌ن حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر کوچک منقرض گردید. فهرست امرای اتابکان لرستان فهرستی از اتابکان و امرای لر بزرگ و مدت حکومتشان در زیر آمده‌است. قابل ذکر است که اتابکان تا نیمه اول قرن نهم باقی بودند و آخرین آنها که غیاث الدین کاوس نام داشت به دست سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری برافتاد و سلسله ایشان منقرض شد. ابوطاهر در حدود ۵۵۰ هجری قمری اتابک هزاراسپ بن ابی طاهر تا ۶۲۶. عمادالدین پهلوان بن هزاراسب از ۶۲۶ تا ۶۴۲. نصرهالدین کلجه پسر هزاراسب از ۶۴۲ تا ۶۴۹. تکله پسر هزاراسب از ۶۴۹ تا ۶۵۶. شمس الذین الب ارغو پسر هزار اسب از ۶۵۶ تا۶۷۲. یوسف شاه بن الب ارغو از ۶۷۲ تا ۶۸۸. افراسیاب بن یوسف شاه از ۶۸۸ تا ۶۹۵. نصرهالدین احمدبن یوسف شاه از ۶۹۵ تا ۷۳۰. یوسف شاه دوم بن نصرهالدین احمد از ۷۳۰ تا ۷۴۰. افراسیاب دوم بن نصرهالدین احمد از ۷۴۰. نورالوردبن سلیمان شاه بن اتابک احمد تا ۷۵۷. اتابک پشنگبن سلغرشاه بن اتابک احمد از۷۵۷ تا ۷۹۲. پیر احمدبن اتابک پشنگ از ۷۹۲ تا ۷۹۸. ابوسعیدبن پیر احمد تا ۸۲۰. شاه حسین بن ابی سعید از ۸۲۰ تا ۸۲۷. غیاث الدین، کاوس بن هوشنگ. این امرا به هیچ وجه از امرای سلاجقه نبوده و از شاهزادگان سلجوقی نیز کسی را تحت حمایت و تربیت نداشته‌اند و عنوان اتابکان درباره آنها به عنوان لقب و در واقع به معنی امیر و ملک مستقل است نه مربی شاهزادگان سلجوقی. بسیاری از سنوات راجع به سلطنت سلسله اتابکان لرستان تحقیقی نیست. غیر از سلسله کم‌اهمیت اتابکان لرستان یک سلسله کوچک دیگری از اتابکان نیز در ناحیه لر کوچک حکومت می‌کرده و از اوایل قرن هفتم تا قرن دهم در آن ناحیه باقی بوده‌اند. هزاراسپ اتابکان لر بزرگ اتابکان لر کوچک
[ "مردم لر", "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی", "لرستان", "خوزستان", "اتابکان لر بزرگ", "اتابکان لر کوچک", "ایذه", "خرم‌آباد", "لر بزرگ", "لر کوچک", "شولان", "کردستان", "سوریه", "گاو", "سگ", "سلغریان", "فارس (سرزمین)", "هزاراسپ", "عباسی", "آسترکی", "بختیاری", "هارونی", "لیراوی", "ممسنی", "شیراز", "کهگیلویه و بویراحمد", "چهار محال و بختیاری", "ایلخانان", "عراق", "عجم", "عرب", "اتابکان فارس", "بغداد", "کارون", "کرخه", "دریا", "ایران", "جنوب", "غرب", "اصفهان", "شهر", "شجاع‌الدین‌خورشید", "شاه عباس یکم", "صفویان", "سلجوقی" ]
[ "اتابک", "اتابکان لرستان", "ایران در سده ۱۲ (میلادی)", "ایران در سده ۱۳ (میلادی)", "ایران در سده ۱۴ (میلادی)", "تاریخ استان ایلام", "تاریخ استان چهارمحال و بختیاری", "تاریخ استان خوزستان", "تاریخ استان فارس", "تاریخ استان کهگیلویه و بویراحمد", "تاریخ استان لرستان", "تاریخ ایران", "تاریخ کردستان", "تاریخ مردم کرد", "سلسله‌های کرد", "سلسله‌های مسلمان", "سلسله‌های مسلمان ایران", "سلسله‌های مسلمان سنی", "سلسله‌های ملوک‌الطوایفی ایران" ]
2,288
اشترینان
2
60
0
[ "اشترينان" ]
false
30
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "اشترینان" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۴٫۰۱۶۶۶۷" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۶۴۴۴۴۴" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "250" }, { "Item1": "استان", "Item2": "لرستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "بروجرد" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[اشترینان]]" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "۱۳۴۵ خورشیدی (تاسیس شهرداری)" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۵،۰۸۳ نفر" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[لری ثلاثی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "محمد رضا مقصودی" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۶" } ], "Title": "شهر ایران" }
اشترینان یکی از شهرهای استان لرستان در ایران است. این شهر در شهرستان بروجرد و در ۱۵ کیلومتری شمال شهر بروجرد و در سر راه بروجرد – ملایر – نهاوند قرار دارد. این شهر مرکز سیلاخور بالاست و آب و هوای سرد کوهستانی دارد. اشترینان به احتمال زیاد اشتربان بوده‌است و یکی از کاروانسراهای بر سر راه بروجرد و اصفهان به همدان و بغداد بوده‌است. کوه و قلعه یزدگرد در شرق آن است و کوه گرین در غرب آن. هسته اولیه شهر بنا بر لغت‌نامه دهخدا متشکل از چهار چشمه بوده‌است. تاریخچه این شهر دارای قدمتی دیرینه است و براساس سنگ نوشته‌های یافت شده قدمت آن به زمان حمله اعراب به ایران می‌رسد. نام اشترینان به احتمال زیاد براین اساس انتخاب شده‌است که در زمان یزدگرد چون این منطقه خوش آب و هوا بوده‌است برای نگهداری چارپان سپاه یزگرد استفاده می‌شده و همین اساس به آن اشتربان می‌گفته‌اند که بعدها در اثر گذشت زمان به اشترینان تبدیل شده‌است. بر اساس نقلی دیگر، چون در قدیم سوغات این شهر نان‌های بزرگی بوده‌است، و بزرگترین حیوان حلال گوشت نیز شتر بوده‌است، از این رو نام اشترینان (نان‌هایی به اندازه شتر) برای این شهر انتخاب شده‌است. البته این موضوع شامل سایر مکانهای اطراف آن نیز می‌شود به‌طوری‌که مثلا روستای دهریز که در ضلع شمال غربی اشترینان قراردارد به عنوان آشپزخانه و محل طبخ غذای سپاه یزدگرد بوده و به آن دیگ ریز می‌گفته‌اند که به دهریز تبدیل شده‌است. در کتاب مجمل التواریخ که به شرح احوال دوران افشاریان و زندیه اختصاص دارد به قلعه و شهری به نام اشتران در نزدیکی همدان اشاره شده‌است که احتمالا همان اشترینان است. در صفحه ۱۴۲ این کتاب در شرح اتفاقات مربوط به میرزا محمدتقی آمده که با حسین خان به طمع دریافت حکومت کرمانشاه به اصفهان رفت و با دریافت خودمختاری کل به سمت کرمانشاه برگشت و سرداران تفنگچی (خوانین) ایلات را خواست که بدون اطلاع امیرخان و میرزا محمدتقی در همدان به وی بپیوندند. خوانین با جمعیت زیاد روانه شدند: جمعیت بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت این شهر ۵،۰۸۳ نفر برآورد شده‌است. زبان فرهنگ جغرافیائی ایران زبان مردم اشترینان را لری ذکر کرده است.
[ "بخش اشترینان", "لری ثلاثی", "استان لرستان", "شهرستان بروجرد", "بروجرد", "ملایر", "نهاوند", "سیلاخور", "تپه قلعه یزدگرد", "کوه گرین", "لغت‌نامه دهخدا", "دهریز", "افشاریان", "زندیه", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۰)", "زبان لری" ]
[ "شهرهای شهرستان بروجرد", "شهرستان بروجرد", "شهرهای استان لرستان" ]
2,289
سیلاخور
2
131
0
[ "دشت سیلاخور", "سيلاخور", "دشت سيلاخور" ]
false
52
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بروجرد بزرگ‌ترین شهر دشت سیلاخور در حدفاصل سیلاخور پایین و بالا قرار گرفته‌است. دشت سیلاخور بزرگ‌ترین زمین هموار استان لرستان در غرب ایران است. این دشت وسیع که بیشتر مساحت شهرستان‌های بروجرد و دورود را دربرمی‌گیرد، از قطب‌های کشاورزی و باغداری منطقه هم به‌شمار می‌رود. آثار به دست آمده از مناطقی چون تپه قلا رمیان (قلعه رومیان) در سه‌کیلومتری جنوب بروجرد و دیگر تپه‌ها و گورستان‌های تاریخی، سکونت بشر را از دست‌کم ۵۰۰۰ سال پیش در این ناحیه مسجل می‌کند. سیلاخور و بروجرد در طول تاریخ جنگ‌های زیادی را به خود دیده و بارها مورد هجوم قرار گرفته‌است. بنابر آثار موجود اسکندر، اعراب، مغول‌ها، تیمور و افغان‌ها هجوم‌های گسترده و ویرانگری به این ناحیه داشته‌اند. سربازان سیلاخوری همواره به شجاعت و جنگاوری معروف بوده‌اند و پادشاهان قدیم حساب مخصوصی روی سپاهیان سیلاخوری خود باز می‌کرده‌اند. کلمه سیلاخور کوتاه‌شده سیلاب‌خور است که نشان می‌دهد از گذشته‌های دور سیلاب مشکل عمده‌ای در منطقه بوده‌است. یکی از شدیدترین زلزله‌های ایران به بزرگای ۷٫۴ ریشتر در سال ۱۲۸۸ قمری در سیلاخور روی داده‌است. وضعیت جغرافیایی دشت سیلاخور به دو بخش تقسیم می‌شود: سیلاخور بالا سیلاخور بالا از جنوبی‌ترین بخش در شهرستان ملایر و شرق نهاوند شروع شده و تا حوالی شهر بروجرد ادامه می‌یابد. مرکز عمده آن شهر اشترینان است. روستاهای این منطقه همگی آباد و پرجمعیت‌اند و تفریح‌گاه‌های قدیمی مردم بروجرد مانند ییلاق‌های تاک درخت، دهکده ونایی، روستای هزار جریب و خشتیانک همگی در این بخش هستند. محصول عمده آن انگور و میوه‌های مختلف است. کوه‌های مهم منطقه شامل قله‌های بلند کوه گرین در غرب که کانون دائمی آب منطقه بروجرد است و نیز کوه‌های کم‌ارتفاع‌تر یزدگرد در شرق می‌شود. بیشتر مردم منطقه گویش بروجردی دارند، ولی در روستاهای غربی گویش مردمان بیشتر لکی (لرستانی) است. هوای آن سردتر از سیلاخور سفلی است و میوه‌هایش دیرتر می‌رسند. جاده بروجرد ملایر و نیز جاده بروجرد نهاوند از این ناحیه می‌گذرد. سیلاخور پایین بخش اصلی دشت سیلاخور است که از شهر بروجرد شروع شده و در جهت جنوب شرقی تا دورود پیش می‌رود. به‌دلیل وجود آب فراوان، خاک خوب و زمین هموار این منطقه از کشاورزی پررونقی برخوردار است. مهم‌ترین کوه‌های منطقه عبارت‌اند از کوه شاه‌نشین در غرب و تپه‌های گنبدی‌شکل در شرق. مردم روستاهای منطقه آمیزه‌ای از تیره‌های مختلف‌اند. محصولات عمده کشاورزی شامل گندم، جو، برنج و حبوبات مختلف است. دامپروری نیز در کوه‌های غرب منطقه رواج فراوان دارد. باغ‌های بزرگ منطقه بیشتر در حاشیه غرب و جنوب شهر بروجرد پراکنده‌اند که گسترش بی‌رویه شهر بسیاری از آن‌ها را به نابودی کشانده‌است. از دیگر مراکز مهم باغداری می‌توان به روستای خایان و مروک اشاره کرد. سیب، به، گردو، بادام، آلو، زردآلو و انگور از محصولات مهم باغی سیلاخور پایین هستند. رود تیره که شاخه‌های خود را از غرب و شمال شهر بروجرد دریافت می‌کند سراسر سیلاخور پایین را می‌نوردد و در دورود با دریافت شاخه‌ای از سمت شرق رودخانه سزار و بعد دز را تشکیل می‌دهد. بارندگی‌های شدید هر ساله در بخش‌های جنوبی سیلاخور موجب سیلاب‌های شدید و آسیب دیدن زمین‌های کشاورزی و روستاها می‌شود. در سال‌های اخیر به‌علت رونق کشاورزی چاه‌های عمیق فراوانی در این دشت حفر شده که به‌علت برداشت‌های بی‌رویه و غیراصولی اکثر چشمه‌ها و قنات‌های این منطقه خشک شده و سطح آب‌های زیرزمینی به‌شدت دچار افت شده است، تا جایی که خیلی از چاه‌های عمیق نیز دچار کم‌آبی و بعضا خشک شده‌اند. سد خاکی مروک نیز در این دشت احداث شده‌است که متاسفانه سال‌هاست آبگیری آن به تاخیر می‌افتد. راه سراسری تهران خوزستان از این ناحیه می‌گذرد. ارتفاع سیلاخور پایین از ۱۶۰۰ متر در شهر بروجرد تا ۱۴۰۰ متر در دورود متغیر است. سیلاخور بر روی گسل سراسری زاگرس واقع شده و منطقه‌ای زلزله‌خیز است. از مناطق پرجمعیت سیلاخور پایین می‌توان به بروجرد، دورود و چالانچولان اشاره کرد. هزارجریب روستایی است در شرق شهرستان بروجرد در استان لرستان. این روستا در دهستان والانجرد در بخش مرکزی این شهرستان قرار دارد که در بخش سیلاخور پایین قرار گرفته. نقاط شهری ازنا اشترینان بروجرد دورود چالانچولان لرزه‌خیزی سیلاخور بر روی گسل سراسری زاگرس قرار گرفته‌است و گسل‌های فرعی دورود و قلعه حاتم در این ناحیه قرار دارند که زمینه‌ای برای وقوع زمین‌لرزه در این ناحیه پدیدمی‌آورند. زمین‌لرزه ۱۲۸۷ بزرگ‌ترین زلزله ثبت‌شده در دشت سیلاخور مربوط به سده سیزدهم هجری است. در ۳ بهمن ۱۲۸۷ قمری، یکی از بزرگ‌ترین زمین‌لرزه‌های ثبت‌شده ایران، دشت سیلاخور واقع در بخش سیلاخور از توابع ولایت بروجرد را لرزاند. زمین‌لرزه ۱۲۸۷ بروجرد که با نام زمین‌لرزه سیلاخور نیز شناخته می‌شود، بزرگای ۷/۳ ریشتر داشته‌است. زمین‌لرزه ۱۳۸۵ زمین‌لرزه بروجرد در تاریخ میلادی، برابر با ، ساعت ۱:۱۷:۰۰ به زمان یوتی‌سی در ایران، شهرستان‌های بروجرد و دورود در شرق استان لرستان را تکان داد که مخرب‌ترین زمین‌لرزه این سال در این کشور بود. این زمین‌لرزه با دو پیش‌لرزه و بیش از یکصد و پنجاه پس‌لرزه همراه بود. زمین‌لرزه به وقت محلی در بامداد روز جمعه، ساعت ۴٫۵ روی داده و منطقه زمانی آن یوتی‌سی +۳٫۵ بوده‌است. ژرفای این زلزله ۷ کیلومتر بود، و بزرگی آن ۶٫۱ در مقیاس Mw اعلام شده‌است. نکته مثبت در کاهش تعداد کشته‌ها، پیش‌لرزه ضعیف‌تر شب قبل بود که باعث شد مردم در بیرون از خانه‌ها بخوابند. مرکز زمین‌لرزه روستای درب آستانه شهرستان بروجرد در ۳۰ کیلومتری جنوب بروجرد و بر روی گسل بزرگ دشت سیلاخور بود. سازمان زمین‌شناسی آمریکا نیز رومرکز این زمین‌لرزه را در مختصات و ژرفای آن را در ۷ کیلومتر گزارش کرده‌است. بزرگی برگزیده این سازمان از میان بزرگی‌های محاسبه‌شده مختلف ۶٫۱ در مقیاس Mw بوده و از دید اثر، در میان چهار دسته‌بندی «نامحسوس»، «محسوس»، «زیان‌آور» یا «با تلفات»، زلزله را «با تلفات» اعلام کرده‌است. چهل روستا در زمین‌لرزه خراب شده‌است. پروژه «تانسور گشتاور مرکزوار» زاویه‌های (راستا، شیب، ریک) گسل سازنده زمین‌لرزه و صفحه عمود بر آن را (°۳۱۳، °۷۸، °۱۷۴-) یا (°۲۲۲، °۸۴، °۱۲-) و نوع گسل را «امتدادلغز» فرارسانده‌است. تاریخ دشت سیلاخور به‌دلیل وجودمنابع آبی و کشاورزی متنوع، از سابقه سکونت طولانی برخوردار است و مهم‌ترین آثار تاریخی آن شامل تپه‌ها و گورستان‌های باستانی می‌شود. تپه قرق با قدمت عصر مس در مجاورت روستای قرق در دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد، از مهم‌ترین تپه‌های باستانی دشت سیلاخور محسوب می‌شود که تا پنج طبقه لایه‌برداری و مطالعه شده‌است. اشکال هندسی و رنگ اخرایی سفال‌های کشف‌شده قدمت آن را با تپه گیان و کوه‌دشت لرستان هم‌زمان می‌کند. (ص. ۹). تپه قلعه رومیان نیز در سه‌کیلومتری جنوب بروجرد از تپه‌های مهم باستانی منطقه است که تا قرن نهم دارای اهمیت نظامی بوده‌است (همان). مطالعاتی که از سوی هیئت شناسایی دشت سیلاخور وابسته به پژوهشگاه میراث فرهنگی و مطالعات فرهنگی صورت گرفته منجر به کشف آثار سفالی در دشت سیلاخور با قدمت هفت هزار سال شده‌است که از نوع سفال‌های معروف به باغ نو خرم‌آباد هستند. نتایج تحقیقات این گروه نشان می‌دهد که نخستین سکونتگاه‌ها در دشت سیلاخور در امتداد رودخانه‌های تیره و سیلاخور و چشمه‌های منطقه قرار داشته‌اند. فوج سیلاخور تاریخ بروجرد بخش سیلاخور سیلاخور
[ "استان لرستان", "شهرستان بروجرد", "شهرستان دورود", "قلعه رومیان", "سربازان سیلاخوری", "ملایر", "نهاوند", "بروجرد", "اشترینان", "تاک درخت", "ونایی (بروجرد)", "کوه گرین", "گویش بروجردی", "لکی", "دورود", "کوه شاه‌نشین", "رود تیره", "رودخانه سزار", "دز", "چالانچولان", "هزارجریب (بروجرد)", "ازنا", "گسل سراسری زاگرس", "زمین‌لرزه", "زمین‌لرزه ۱۲۸۷ بروجرد", "۳ بهمن", "۱۲۸۷", "ایران", "ریشتر", "زمین‌لرزه ۱۳۸۵ بروجرد و دورود", "یوتی‌سی", "منطقۀ زمانی", "یوتی‌سی +۳٫۵", "بزرگای گشتاوری", "مرکز زمین‌لرزه", "درب آستانه", "دشت سیلاخور", "گسل", "تپه قرق", "عصر مس", "قرق (بروجرد)", "دهستان شیروان", "تپه گیان", "تپه قلعه رومیان", "فوج سیلاخور", "تاریخ بروجرد", "بخش سیلاخور" ]
[ "دشت‌های استان لرستان", "شهرستان بروجرد", "شهرستان دورود", "دشت‌های ایران" ]
2,290
جغرافیای ایران
2
211
0
[ "جغرافياي ايران" ]
false
22
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ایران در شب جغرافیای ایران به بررسی ویژگی‌های سیاسی - طبیعی و … جغرافیای کشور ایران می‌پردازد؛ و مهم‌ترین پدیده‌ها و اماکن جغرافیایی آن را نیز می‌شناساند. جغرافیای سیاسی ایران موقعیت و مختصات جغرافیایی ایران یکی از کشورهای آسیای جنوب غرب (خاورمیانه) در شرق با افغانستان و پاکستان؛ در شمال شرقی با ترکمنستان، در بخش میانی شمال با دریای خزر، در شمال غربی با جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ در غرب با ترکیه و عراق؛ و سرانجام در جنوب با آب‌های خلیج فارس و دریای عمان همسایه‌است. از دید جغرافیایی، غربی‌ترین شهر ایران کلیساکندی؛ شرقی‌ترین شهر جالق؛ شمالی‌ترین شهر پارس‌آباد؛ و جنوبی‌ترین شهر چابهار است. استان‌ها مقاله اصلی: استان‌های ایران مرزهای ایران در اواخر دوره قاجار در نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه استان خراسان در سال ۱۳۸۳ به سه استان: استان خراسان جنوبی، استان خراسان شمالی، و استان خراسان رضوی تقسیم شد. استان اردبیل در سال ۱۳۷۲ از استان آذربایجان شرقی جدا شده و استانی مستقل گشت. استان قم در سال ۱۳۷۵ از استان تهران جدا شد. استان گلستان به مرکزیت گرگان در سال ۱۳۷۶ از استان مازندران جدا شد. استان البرز سی و یکمین استان ایران در سال ۱۳۸۹ با کرج به عنوان مرکز استان شکل گرفت. در سال ۱۳۱۶ ه‌.ش ایران را به ده استان و در سال ۱۳۸۳ به سی استان تقسیم کرده‌اند. شهرهای مهم ایران عبارت‌اند از: مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، کرج، اهواز، ارومیه، قم، کرمان، یزد، رشت، خرم‌آباد، ساری گرگان، زاهدان، آمل، کاشان، اراک، همدان، سنندج، کرمانشاه، بوشهر، زنجان، بندرعباس، تهران، قزوین. اردبیل. جغرافیای تاریخی ایران جغرافیای اقتصادی ایران نمودار دایره‌ای سهم تولید ناخالص داخلی در استان‌های ایران معادن معادن مهم ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، چهارمین ذخایر نفتی جهان، نه و چهار دهم در صد (۹٫۴٪) ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل ۱۵۷ میلیارد بشکه، و نیز اولین ذخایر گازی جهان، هجده در صد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل ۳۳٫۶ تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد، اما در مجموع ذخایر نفت و گاز، ایران با دارا بودن ۳۷۹ میلیارد بشکه معادل نفت خام، رتبه اول را در این زمینه دارا می‌باشد. مهم‌ترین منطقه‌های نفتی مسجد سلیمان هفتگل گچساران آغا جاری و شاه آباد (غرب) است. نفت قم نیز در حال استخراج است. دیگر معادن مهم کشور عبارت‌اند از: معادن زغال سنگ، کانیهای فلزی: طلا، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، نقره و آهن، معدنی شیمیایی: گوگود، نمک، سنگ‌های تزئینی، شن و ماسه. در سال ۱۳۵۷ مهم‌ترین و تعداد معادن فلزی در ایران بدین شرح بوده‌اند: سرب وروی(۱۶) مس(۲) کرومیت(۴) خاک سرخ(۴)وسنگ آهن(۲). همچنین در همین سال معادن غیر فلزی مهم وتعدادی که در حال بهره‌برداری بوده‌اند عبارت‌اند از: زغال سنگ(۳۳) مرمریت(۲۸) مرمر(۲۰) تراورتن(۱۳) کائولین(۷) سیلیس(۱۲) فیروزه(۱) پوکه معدنی(۲) بنتونیت(۵) باریتین(۹) دولومیت(۲) خاک نسوز(۵) زاج(۱) تالک(۲) فلدسپات(۲) گچ(۹۲) سولفات دوسود(۳) محصولات نباتات محصولات نباتی ایران عبارتست از: گندم، جو، برنج، ذرت، نخود، لوبیا، ماش، عدس، توتون، پنبه، کنف، نیشکر و کلیه درختهای میوه دار. صید ماهی، صید مروارید، صید حیوانات وحشی و طیور، تربیت کرم ابریشم و زنبور عسل و پرورش قارچ نیز رواج دارد. صنایع عمده‌ترین صنایع کشور عبارت‌اند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودرو سازی، الکتریکی و الکترونیکی و… همچنین صنایع مهم دستی و خانگی و سنتی کشور عبارت‌اند از: فرش و قالی، گلیم و زیلو، منبت کاری، خاتم کاری و سفال سازی. راه‌ها راه‌ها و وسایط نقلیه نیز دارای اهمیت است. راه آهن سرتاسری ایران از خلیج فارس تا دریای خزر (همچنین نگاه کنید به راه‌آهن مازندران) راه آهن تهران به مشهد راه آهن تهران به تبریز تهران به کاشان، راه آهن بندرعباس به تهران وراه آهن بندرعباس به سرخس که مشغول بهره‌برداریست و راه‌های دیگری که در دست ساختمان است. جاده‌های شوسه همه شهرهای را بهم مربوط می‌سازد. راه‌های کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس است. راه‌های هوایی میان اغلب کشورهای بزرگ جهان و شهرهای درجه اول ایران بر قرار است. جغرافیای طبیعی ایران رودهای ایران اکثر رودهای ایران کم‌آب بوده و تنها رودی که قابلیت کشتی‌رانی دارد رود کارون در خوزستان است. رودهای ایران به چهار حوضه عمده دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان، دریاچه ارومیه و آبریزهای داخلی جریان دارند. مهمترین رودخانه‌های حوضه خلیج فارس و دریای عمان شامل: کارون (۸۹۰ کیلومتر)، جراحی (۴۳۸ کیلومتر)، کرخه (۷۵۵کیلومتر)، دز (۵۱۵ کیلومتر)، زهره (۴۹۰ کیلومتر)، مند (۶۸۵ کیلومتر)، هندیجان (، دالکی، سیمره، تیاب، نای بند، شور، اروند رود (۱۹۰ کیلومتر)، کل (۳۶۰ کیلومتر)، مهران (۳۸۲ کیلومتر)، الوند، میناب، سرباز، باهو کلات (۳۱۳ کیلومتر). همچنین سیمینه‌رود، زرینه‌رود (۳۰۲ کیلومتر)، آجی‌چای (تلخه‌رود)، (۲۶۸ کیلومتر) و نازلو چای از رودهایی‌اند که به دریاچه ارومیه سرازیر می‌شوند. رودهای عمده حوضه دریای خزر شامل: قزل اوزن، سفید رود (۷۶۵ کیلومتر)، شور، اهر چای، زنجان چای، شاهرود (۲۰۵ کیلومتر)، قره سو (۲۵۵ کیلومتر)، ارس (۹۱۰ کیلومتر)، چالوس، هراز، تجن، گرگان و اترک هستند. همچنین رودهای بمپور، هلیل رود، ماشکل، شور، کال شور، جوین، کر (۲۸۰کیلومتر)، زاینده‌رود (۴۰۵ کیلومتر)، حبله رود، قره چای (۵۴۰ کیلومتر)، کرج (۲۴۵کیلومتر)، جاجرود و کشف رود (۳۰۰ کیلومتر) نیز به حوضه مرکزی می‌ریزند. آبشارهای ایران آبشار آب سفید آبشارهای ایران تا ۳۹۲ عدد و آبشارهای غیرفصلی یا قابل توجه تا ۲۸۷ عدد که مهمترین آن‌ها از این جمله‌اند:آبشار آسیاب خرابه- آبشار عیش‌آباد - آبشار اسکندر - آبشار ماهاران (آذربایجان شرقی)، آبشار شلماش (آذربایجان غربی)،ابشار مارگون سپیدان (فارس) ، آبشار گورگور (مشگین شهر) - آبشار سردابه (اردبیل)، آبشار خضر - آبشار کردعلی - آبشار تخت سلیمان - آبشار بی‌بی سیدان - آبشار سمیرم (اصفهان)، آبشار چم آو (ایلام)، آبشار سنگان - آبشار امامزاده داوود - آبشار اوسون دربند - آبشار دوقلو - آبشار فصلی پیچ آدران واقع در ۱۵ کیلومتری کرج-چالوس (تهران)، آبشار چشمه کوهرنگ - آبشار آتشگاه - آبشار دره عشق (چهارمحال و بختیاری)، آبشار شوی (خوزستان)، آبشار اخلمد (خراسان رضوی)، آبشار بل (کردستان)، آبشار بهرام بیگی بویراحمد - آبشار کنج بنار گچساران - آبشار سی‌سخت - آبشار کمردوغ (کهگیلویه و بویراحمد)، آبشار مینودشت - آبشار شیرآباد - آبشار کبودوال (گلستان)، آبشار لاتون (گیلان)، آبشار بیشه - آبشار آب سفید - آبشار چکان - آبشار دورود - آبشار تاف - آبشار نوژیان-آبشار افرینه-آبشار گلهو-آبشار سرکانه-آبشار وارکآبشار برنجه-آبشار وارگ (لرستان)، آبشار یخی - آبشار شاهاندشت - آبشار هریجان - آبشار آمل - آبشار ایج یا ده قلو (مازندران) می‌باشند. بسیاری از آبشارهای ایران همچون: اخلمد، افرینه، گنجنامه، نیاسر، شوشتر، بیشه، قره سو، سمیرم و تنگه واشی، قدمتی تاریخی داشته و از نظر جنبه‌های سیاحتی و اقتصادی مورد توجه پادشاهان و حاکمان وقت بوده و از بسیاری از آن‌ها برای ساخت آسیاب‌های آبی کمک گرفته شده‌است. آبشارهای شوشتر به عنوان نخستین تاسیسات صنعت آب و صنایع جانبی جهان در زمان ساسانیان، که مجموعه تاریخی - فرهنگی آبشارهای شوشتر در یونسکو ثبت جهانی شده‌است و آبشار گنجنامه همدان در کنار کتیبه‌های تاریخی کوروش، نشانگر اوج شکوه و عظمت ایران باستان است. دریاچه‌های عمده ایران دریای خزر (که بزرگترین دریاچه جهان است)، دریاچه ارومیه (دومین دریاچه بزرگ شور جهان)، دریاچه گهر، بختگان، دریاچه پریشان، نیریز، نمک، باتلاق گاوخونی، نئور، زریوار، مهارلو،‌هامون و حوض سلطان از دریاچه‌های اصلی ایران هستند. زمین‌شناسی جغرافیای ایران در نخستین دوره از دوره‌های زمین‌شناسی یعنی چند میلیون سال پیش همه خاک ایران زیر آب جای گرفته بود. کم‌کم بخش‌هایی از شمال و جنوب ایران از خاک بیرون آمد. در دوره دوم زمین‌شناسی بخش شرقی ایران بیش از پیش زیر آب فرومی‌رود. در دوره سوم جنوب ایران از زیر آب بیرون آمد. در آغاز دوران چهارم یخچالهای طبیعی بلندیهای البرز را دربر گرفت. در نتیجه حرکت این یخچالها و توده‌های بزرگ آبرفتها و رسوبات بسیاری پدید آمد. مختصری از شرایط جغرافیای ایران دوران پره کامبرین (دوران پیش از دورانهای شناخته شده زمین‌شناسی) قبل از ۶۰۰ میلیون سال پیش: در ایران، سنگ‌های متعلق به پره کامبرین در نواحی شمال، مشرق و مرکز ایران یافت می‌شوند که قسمت زیرین این رسوبات از دسته سنگ‌های دگرگون شده‌است و سن این رسوبات بیشتر از ۶۰۰ میلیون سال است. دوران پالئوزوئیک (کهن زیست) یا دوران اول، از حدود ۶۰۰ تا ۲۳۰ میلیون سال پیش: در دوره کامبرین به تدریج دریاهائی، مرکز و شمال ایران را پوشانید. در دوره سیلورین این دریاها محدود‌تر گشته و زمین‌های تازه‌ای از آب بیرون آمدند. در دوره دوونین بار دیگر شمال و مرکز ایران را آب فرا گرفت. در ابتدای دوره کربونیفر دریاها عمیق‌تر شدند و در آن‌ها رسوبات آهکی زیادی بر جای ماند. در دوره پرمین مجددا پیشروی دریاها آغاز شد و آب دریاها سراسر فلات ایران را پوشانید. نواحی جنوب و جنوب غربی ایران برای اولین بار در شرایط جدیدی قرار گرفت و قسمتی از دریای تتیس تقریبآ تا اواخر دوران سوم در این نواحی با آرامش نسبی باقی ماند. دوران مزوزوئیک (میان زیست) یا دوران دوم، از حدود ۲۳۰ تا ۷۰ میلیون سال پیش: در دوره تریاس، نیز آب، فلات ایران را دربر گرفته بود و رسوباتی شبیه به رسوبات اواخر دوران اول، شامل آهک و دولومیت به جای گذاشت. در مرکز و شمال ایران شرایط رسوبگذاری مانند دوران اول محفوظ ماند و در اواخر این دوره جنبشهای خشکیزائی، گاهی قسمت‌هائی از آن نواحی را بالا و پائین برد. در دوره ژوراسیک، رسوبگذاری مانند دوره تریاس در مرکز و شمال ایران ادامه یافت و امروزه همه جای آن کمابیش دارای لایه‌های زغال سنگی است. بعد از دوره ژوراسیک دوباره بر عمق دریاها افزوده شد و از این زمان رسوبات آهکی بر جای مانده‌است. حرکات شدید در ایران مرکزی، چین خوردگیهائی را پدیدمی‌آورد و بیشتر زمین‌ها در شرق و مرکز ایران از آب خارج می‌شود و در اثر فرسایش، قسمت زیادی از آن از بین می‌رود. دریاهای دوره کرتاسه دوباره سطح ناهموار این خشکیها را پوشانید و در اواخر همین دوره بر اثر جنبشهای شدید، چین خوردگیهای تازه‌ای به وجود آمدند، اما در البرز آرامش نسبی برقرار ماند. دوران سنوزوئیک (نوزیست)، که شامل دوران سوم و دوران چهارم به شرح زیر می‌باشد: دوران سوم (ترشیاری)، از حدود ۷۰ تا یک میلیون سال پیش: در آغاز این دوران، رسوبات دریائی تتیس در محل زاگرس بطور هم شیب روی رسوبات کرتاسه قرار دارند. رسوبات آهکی اواخر این دوره به نام آهکهای آسماری محتوی ذخائر نفتی جنوب ایران است. در این دوره در ایران مرکزی دریای کم عمقی وجود داشت که رسوبات آن ماسه سنگ‌های پایه این دوره را بوجود آورد و همچنین فعالیت آتشفشانی شدیدی در بیشتر این نواحی رخ داد. در اواخر دوران سوم در محل زاگرس رسوبگذاری شد و عمر حوضه‌های رسوبی یکپارچه گذشته پایان یافت، هم‌زمان با پیدایش زاگرس، بر اثر حرکات خشکیزائی و کوهزائی قسمت زیادی از خشکیها برای همیشه از آب خارج شدند. دوران چهارم (کواتر ناری)، از حدود یک میلیون سال پیش تا عصر حاضر: یخچال‌های کواترناری در ایران گسترش نداشته‌اند، اما آثار سنگ‌های یخچالی در بعضی نقاط از جمله علم کوه دیده شده‌است. در این دوران بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضه‌های بسته و دریاچه هائی باقی‌مانده که قسمت زیادی از آن‌ها بر اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی خشک شده‌اند. فعالیت آتشفشانها در آغاز دوران چهارم بیش از اواخر دوران سوم شدت یافت و کوه‌های دماوند، سبلان، سهند و تفتان مهم‌ترین کوه‌های آتشفشانی این دوره هستند، که دماوند و تفتان در حال حاضر آخرین مراحل فعالیت خود را به صورت گوگردزدائی ادمه می‌دهند. عامل اصلی تغییر چهره زمین در دوران چهارم، فرسایش است. در ایران، آب مهم‌ترین عامل فرسایش کوه‌ها، و در بیابانها، باد عامل فرسایش بوده‌است. زلزله‌شناسی و گسل‌های فعال پراکندگی زمین‌لرزه‌های ایران از سال ۱۹۹۰−۲۰۰۶ به علت واقع شدن بسیاری از شهرهای ایران بر روی گسل، زلزله موجب نابودی بسیاری از شهرهای ایران در طول تاریخ گردیده است که در دوران معاصر نیز بر اثر زلزله دو شهر طبس و بم به‌طور کامل نابود و دوباره بازسازی شده‌است. در زلزله بم قریب به ۳۰۰۰۰ نفر قربانی شدند متاسفانه تاکنون عزمی ملی برای بازسازی بافت‌های فرسوده صورت نگرفته‌است اما در زمینه آموزش نیروی انسانی اقداماتی توسط جمعیت هلال احمر، سازمان مدیریت بحران وزارت کشور و سازمان بهزیستی صورت گرفته‌است. تهران نیز چندین بار به علت زلزله ویران گردیده که به همین علت و واقع شدن آن بر روی گسل‌های فعال موجب به وجود آمدن زمزمه‌هایی برای تغییر پایتخت شده‌است. از پرتلفات‌ترین زلزله هاایران در ۲۴ سال گذشته می‌توان از زلزله بم با حداقل ۳۰۰۰۰ نفر تلفات، زلزله طبس با ۱۵۰۰۰ تلفات و زمین‌لرزه دشت‌بیاض و فردوس با ۱۲۰۰۰ نفر تلفات و زلزله رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ با حداقل ۴۰۰۰۰ نفر تلفات نام برد. جنگل‌ها حدود ۱۸۰،۲۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را جنگل پوشانده‌است که حدود ۵/۵۵٪ آن مربوط به جنگل‌های بلوط غرب ایران است و جنگل‌های شمال ایران ۱۹٪ و جنگل‌های پست پراکنده در جنوب و شرق۳/۱۳٪، جنگل‌های کوهستانی ارس۶/۶٪ و جنگل‌های گرمسیری و کویری نیز ۶/۵٪ را شامل می‌شوند. کوهستان‌ها پراکندگی ناهمواری‌ها در ایران در نقشه مکان‌نگاری (توپوگرافی) بلندی ایران از سطح دریا در شیراز ۱۵۸۶ متر، در مشهد ۱۰۱۰ متر و در ایران مرکزی نزدیک به ۱۲۰۰ متر است. کوه‌های ایران از کوه‌های شمالی یعنی از آرارات در ترکیه شروع شده و به ترتیب به کوه‌های کوه علمدار یا میشو (در شهرستان مرند)، سهند (در جنوب شهرستان تبریز و شمال شهرتان مراغه)، سبلان (در غرب شهرستان اردبیل)، طالش، قافلانکوه در آذربایجان؛ در شمال تهران رشته کوه البرز و قسمت جنوبی استان‌های گیلان و مازندران و کوه‌های آلاداغ،بینالود، هزار مسجد و قرا داغ در خراسان امتداد یافته‌است و در افغانستان به کوه‌های هندوکش می‌پیوندد. مرتفع‌ترین کوه ایران، دماوند با ارتفاع ۵۶۱۰ متر می‌باشد. رشته کوه‌های غربی نیز از آرارات شروع شده و از سمت شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده‌است و کوه‌های ساری داش، چهل چشمه، پنچه علی، الوند، کوه‌های بختیاری، پیشکوه و پشتکوه، قالیکوه، اشترانکوه و زردکوه را شامل می‌شود که این کوه‌ها را مجموعه رشته کوه‌های زاگرس می‌نامند. بلندترین قله رشته کوه زاگرس کوه دینار (دنا) با ارتفاع ۴۴۰۹ متر می‌باشد. رشته کوه‌های جنوبی از کوه‌های جنوبی از خوزستان تا سیستان و بلوچستان امتداد یافته و در پاکستان به رشته‌کوه سلیمان می‌رسد و شامل کوه‌های سپیدار، میمند، کوه‌های بشاگرد و کوه بم پشت می‌شود. کوه‌های مرکزی و شرقی اساسا شامل کوهای شیرکوه، کوه کرکس، کوه بنان، جبل بارز ،هزار، بزمان و تفتان بوده که بلندترین آن‌ها هزار با ۴۴۶۵ متر ارتفاع می‌باشد. مهم‌ترین قله‌ها دماوند ۵۶۱۰ متر علم کوه ۴۸۵۰ متر سبلان ۴۸۱۱ متر هزار حدود ۴۵۰۰ متر دنا حدود ۴۴۵۰ متر زردکوه حدود ۴۲۵۰ متر اشترانکوه حدود ۴۲۵۰ متر شیرکوه حدود ۴۰۷۵ متر قالی کوه حدود ۴۰۵۰ متر تفتان ۴۰۲۵ متر کوه گرین حدود ۴۰۰۰متر قله بل ۳۹۴۳ متر نیزوا۳۸۱۰ متر کوه برم فیروز ۳۷۲۰ متر کوه رنج ۳۷۰۸ متر سهند حدود ۳۷۰۰ متر الوند حدود ۳۷۰۰ متر میشو یا علمدار حدود ۳۰۰۰ متر پراو ۳۴۰۵ متر
[ "ایران", "افغانستان", "پاکستان", "ترکمنستان", "دریای خزر", "جمهوری آذربایجان", "ارمنستان", "ترکیه", "عراق", "خلیج فارس", "دریای عمان", "کلیساکندی", "جالق", "پارس‌آباد", "چابهار", "استان‌های ایران", "استان خراسان", "استان خراسان جنوبی", "استان خراسان شمالی", "استان خراسان رضوی", "استان اردبیل", "استان آذربایجان شرقی", "استان قم", "استان تهران", "استان گلستان", "گرگان", "استان البرز", "مشهد", "اصفهان", "تبریز", "شیراز", "کرج", "اهواز", "ارومیه", "قم", "کرمان", "یزد", "رشت", "خرم‌آباد", "ساری", "زاهدان", "آمل", "کاشان", "اراک", "همدان", "سنندج", "کرمانشاه", "بوشهر", "زنجان", "بندرعباس", "تهران", "قزوین", "اردبیل", "نفت", "گاز", "گندم", "جو (گیاه)", "برنج", "ذرت", "نخود", "لوبیا", "ماش", "عدس", "توتون", "پنبه", "کنف", "نیشکر", "ماهی", "مروارید", "کرم ابریشم", "زنبور عسل", "پرورش قارچ", "راه‌آهن مازندران", "شوسه", "کارون", "دریاچه ارومیه", "رودخانه جراحی", "کرخه", "دز", "هندیجان", "دالکی", "سیمره", "تیاب", "نای بند", "اروند رود", "الوند (رودخانه)", "میناب", "سرباز", "باهو کلات", "سیمینه‌رود", "زرینه‌رود", "قزل اوزن", "سفید رود", "اهر چای", "زنجان چای", "قره سو", "ارس", "تجن (رود ساری)", "اترک", "هلیل رود", "ماشکل", "زاینده‌رود", "حبله رود", "رود کرج", "جاجرود", "آبشار آسیاب خرابه", "آبشار عیش‌آباد", "آبشار اسکندر", "آبشار ماهاران", "آبشار شلماش", "ابشار مارگون", "سپیدان", "آبشار گورگور", "آبشار سردابه", "آبشار خضر", "آبشار کردعلی", "آبشار تخت سلیمان", "آبشار بی بی سیدان", "آبشار سمیرم", "آبشار چم آو", "آبشار سنگان", "آبشار امامزاده داوود", "آبشار اوسون", "آبشار دوقلو", "آبشار فصلی پیچ آدران", "آبشار چشمه کوهرنگ", "آبشار آتشگاه", "آبشار دره عشق", "آبشار شوی", "آبشار اخلمد", "آبشار بل", "آبشار بهرام بیگی", "آبشار کنج بنار", "آبشار سی‌سخت", "آبشار کمردوغ", "آبشار مینودشت", "آبشار شیرآباد", "آبشار کبودوال", "آبشار لاتون", "آبشار بیشه", "آبشار آب سفید", "آبشار چکان", "آبشار دورود", "آبشار تاف", "آبشار نوژیان", "آبشار افرینه", "آبشار گلهو", "آبشار سرکانه", "آبشار وارک", "آبشار برنجه", "آبشار وارگ", "آبشار یخی", "آبشار شاهاندشت", "آبشار هریجان", "آبشار آمل", "آبشار ایج", "آبشارهای شوشتر", "آبشار گنجنامه", "دریاچه گهر", "بختگان", "دریاچه پریشان", "نیریز", "نمک", "باتلاق گاوخونی", "دریاچه نئور", "دریاچه زریوار", "دریاچه مهارلو", "هامون", "حوض سلطان", "البرز", "یخچال‌های کواترناری", "کوه دماوند", "سبلان", "سهند", "تفتان", "گوگردزدائی", "جنگل", "بلوط", "آرارات", "علمدار", "میشو", "طالش", "قافلانکوه", "رشته کوه البرز", "گیلان", "مازندران", "آلاداغ", "بینالود", "هزار مسجد", "قرا داغ", "خراسان", "هندوکش", "دماوند", "ساری داش", "چهل چشمه", "پنچه علی", "کوهستان الوند", "پیشکوه", "پشتکوه", "قالیکوه", "اشترانکوه", "زردکوه", "زاگرس", "دنا", "خوزستان", "سیستان و بلوچستان", "رشته‌کوه سلیمان", "سپیدار", "میمند", "بشاگرد", "کوه بم پشت", "شیرکوه", "کرکس", "کوه بنان", "جبل بارز", "هزار", "کوه بزمان", "کوه تفتان", "علم کوه", "کوه هزار", "قالی کوه", "کوه گرین", "قله بل", "نیزوا", "کوه برم فیروز", "کوه رنج", "پراو" ]
[ "جغرافیای ایران" ]
2,291
مناطق کوهستانی ایران
2
12
0
[ "مناطق كوهستاني ايران" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رشته‌کوه البرز رشته‌کوه زاگرس رشته‌کوه بینالود رشته‌کوه هزارمسجد کوه‌های منفرد الوند دماوند علم‌کوه سهند سبلان دنا یاچولی تفتان ناخ کلار سیاسرد زردکوه جستار وابسته: فهرست کامل کوه‌های ایران
[ "زاگرس", "البرز", "بینالود", "هزارمسجد", "کوهستان الوند", "دماوند", "علم‌کوه", "سهند", "سبلان", "دنا", "یاچولی", "تفتان", "ناخ", "کلار", "سیاسرد", "زردکوه", "فهرست کوه‌های ایران" ]
[]
2,292
ذوالقرنین
0
484
0
[ "ذوالقرنين", "اسكندر ذوالقرني", "اسكندر ذوالقرنين", "ذو القرنین", "ذو القرنين" ]
false
20
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نقاشی از روی انسان بالدار بر درگاه یکی از کاخ‌های کوروش کبیر که توسط جلیل ضیاءپور ترسیم گردیده‌است. در این تصویر دوشاخ بر سر مجسمه منسوب به کوروش به خوبی نمایان است. در اغلب سکه‌های به جا مانده از امپراطوری اسکندر که نقش وی بر آن حک شده او همواره دوشاخ قوچ بر سر دارد ذوالقرنین ، "صاحب دو شاخ" (یا مجازا "صاحب دو عمر") در سوره ۱۸ آیات ۸۳ الی ۱۰۱ از قرآن به عنوان شخصیتی ظاهر می‌شود که توسط الله صاحب قدرت شده‌است تا دیواری را بین نوع بشر و یاجوج و ماجوج، که تجسم آشوبند، بنا کند. ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به غرب، سپس به شرق، و سرانجام منطقه‌ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، او انسان یکتاپرست و مهربانی بود و از طریق دادگری منحرف نمی‌شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده‌است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده‌است. وجه تسمیه ریشه‌شناسی این نام اهمیت زیادی دارد «قرن» Corn بن اصلی ذو القرنین است. کرن در زبان فارسی به صورت قور (قورکله)- قور پشت - قعر - قورچ (قوچ=گوسپند نر با شاخهای بزرگ) و… به معنی شاخ و برآمدگی است اما در زبان‌های اروپایی بیشتر به معنی تاج بکار می‌رود. در زبان عربی (ذو) یعنی صاحب یا دارنده و قرن(Corn) دو معنی دارد یکی به معنی تاج است و معنی دیگر یعنی شاخ و قرنین واژه‌ای است معرب قرنین یعنی دو شاخ که عربی شده از عبری ""(قرنیم) است. ذو قرنین بر روی هم یعنی تاج دوشاخ دار. دو شاخ علاوه بر معنی ظاهری یک مفهوم گسترده‌تر داشته‌است و عبارتی بوده‌است برای بیان قدرت و در عهد قدیم برای موجودی (گاو نری) بکار می‌رفته‌است که کره زمین بر روی دو شاخ آن قرار داشته‌است. بعضی معتقدند این نامگذاری بخاطر آنست که او به شرق و غرب عالم رسید (دارنده شرق و غرب بود) که عرب آن را تعبیر قرنی الشمس (دوشاخ آفتاب) می‌کند. ذوالقرنین در قرآن داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده‌است: و از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می‌خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه‌ای گل‌آلود و سیاه غروب می‌کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می‌خواهی عقوبتشان کن و می‌خواهی با آن‌ها به نیکی رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما عقوبتش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش می‌برند تا او نیز به سختی عذابش کند. (۸۷) و اما هر کس که ایمان آورد و کارهای شایسته کند، اجری نیکو دارد؛ و درباره او فرمانهای آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پی گرفت. (۸۹) تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. دید بر قومی طلوع می‌کند که غیر از پرتو آن برایشان هیچ پوششی قرار نداده‌ایم. (۹۰) چنین بود؛ و ما بر احوال او احاطه داریم. (۹۱) باز هم راه را پی گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمی را دید که گویی هیچ سخنی را نمی‌فهمند. (۹۳) گفتند: ای ذو القرنین، یاجوج و ماجوج در زمین فساد می‌کنند. می‌خواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آن‌ها سدی برآوری؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایی داده‌است بهتر است. مرا به نیروی خویش مدد کنید، تا میان شما و آن‌ها سدی برآورم. (۹۵) برای من تکه‌های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت؛ و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است. (۹۸) درباره شخصیت حقیقی ذوالقرنین که در کتاب‌های آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد. کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی، چین شی هوان، خسرو انوشیروان، یکی از ملوک حمیر گزینه‌هایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی، درباره آن‌ها بررسی‌هایی انجام شده‌است. ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره کهف دلایل استواری آورده‌است که ذوالقرنین موصوف، کوروش هخامنشی می‌باشد. شماری از فقیه‌های معاصر شیعه نیز کوروش را «ذوالقرنین» می‌دانند. علامه طباطبایی، صانعی و مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند. در کتاب تفسیر نمونه، نوشته ناصر مکارم شیرازی نوشته‌شده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین می‌گفتند که شرق و غرب مال او بود. ابوکلام بیشتر بر موضوع نقش‌برجسته انسان بالدار یکی از ستون‌های بازمانده از کاخ بارعام در پاسارگاد است تاکید علمی دارد. درباره این نقش، تفسیرهای بسیاری انجام شده‌است که ابوکلام این نقش را، ذوالقرنین می‌داند. ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره کهف و با استناد به وجود احادیث و روایاتی در مورد کوروش دلایلی آورده‌است که ذوالقرنین موصوف، کوروش هخامنشی می‌باشد. علامه طباطبایی درباره ذوالقرنین دانستن کوروش چنین نوشته‌است که «هر چند بعضی از جوانبش خالی از اعتراضاتی نیست، بلکه از هر گفتار دیگری انطباقش با آیات قرآنی روشن‌تر و قابل قبول‌تر است.» در تفسیر نمونه از نظریه انطباق کوروش با ذوالقرنین به عنوان نظریه برتر یاد شده‌است و بر تایید این نظریه در تفسیر من هدی القرآن، تفسیر الفرقان و تفسیر المنیر اشاره شده‌است. در تفسیر المنیر با قاطعیت، ذوالقرنین، همان کوروش دانسته شده که دو طرف جهان را گشت و احتمالا به خاطر شجاعتش به ذوالقرنین ملقب شد. ابوالکلام آزاد یکی از کسانی‌ست که کوروش را ذوالقرنین مذکور در قرآن می‌داند و معتقد است که ذوالقرنین ذکرشده در قرآن، کوروش است. استدلالات آزاد را می‌توان به‌صورت زیر خلاصه کرد: نقش برجسته انسان بالدار در پاسارگاد که شاخ‌های قوچ دارد و بال‌های عقاب، نشان‌دهنده کوروش است که او را همان ذوالقرنین، یعنی «صاحب دو شاخ» مشخص می‌کند. به ویژه که کوروش در تورات به عنوان «عقاب شرق» خوانده شده‌است. در قرآن (سوره کهف، آیه ۸۳ تا ۹۸) از «ذی‌القرنین» به‌صورت پادشاهی که خداوند همه‌گونه کامیابی بدو داد، سخن رفته‌است که از سوی مغرب تا جایی که آفتاب غروب می‌کند و از سوی مشرق تا جایی که خورشید سر برمی‌آورد، رفت و سپس از جنوب به شمال رفت و به پای دو کوه رسید که در کناره آن قومی می‌زیستند و آن‌ها از او خواستند تا میان آن‌ها و قبیله‌های بی‌شمار یاجوج و ماجوج سدی بسازد و وی چنین کرد. مولانا آزاد می‌گوید کوروش کسی بوده که به غرب و شرق لشکر کشید و آن‌گاه به قفقاز رفت و در آنجا سدی ساخت تا جلوی قبیله‌های آسیایی را بگیرد و این قبیله‌ها را چینی‌ها یوئه‌چی خوانده‌اند که با «یاجوج» شباهت دارد و مغولان را هم فنکوک خوانده‌اند که با ماجوج همانند است. در کتاب تورات، بخش دانیال نبی (باب هشتم) از رویایی سخن رفته که طبق آن، قوچی دو شاخ از بز کوهی یک شاخی شکست می‌خورد. مولانا آزاد می‌گوید این قوچ دو شاخ کوروش بوده و آن بز کوهی، یونانیان‌اند و این «دو شاخ بودن» کوروش را با ذوالقرنین نسبت می‌دهد. ذوالقرنین در احادیث اسلامی در کتاب خصال روایتی است از جعفر صادق که می‌گوید: ملوک روی زمین چهار نفر بودند دو نفر مومن معتقد که عبارتند از سلیمان و ذوالقرنین. دو نفر کافر که عبارتند از نمرود و بخت النصر. (سلیمان و ذوالقرنین دو مومن معتقد بودند که بر زمین مسلط شدند و نمرود و بخت النصر دو کافر بودند که بر زمین مسلط شدند) عمار سابطی روایت کرده که گفت خدمت جعفر صادق عرض کردم مقام و منزلت ائمه ما چیست؟ گفت: مانند مقام و مرتبه ذوالقرنین و یوشع (از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین موسی) و آصف مصاحب سلیمان - که دلالت بر علو مقام ذوالقرنین دارد. همچنین در احادیث اسلامی از مسجد ذوالقرنین نیز یاد شده‌است. مسجد و ساختمان بزرگی که درازای آن ۴۰۰ ذراع بوده، که در ساختمان آن از تخته‌های چوب و مس و الواح مسین استفاده شده‌است. درازای هر تخته چوب ۲۲۴ ذراع و فاصله دو دیوار ۲۰۰ ذراع و بلندی دیوارها ۲۲ ذراع گفته شده‌است. و مجلسی به نقل از ثعلبی محل ساخت سد ذوالقرنین را «پایان خاوری سرزمین ترک» خوانده‌است. ذوالقرنین از دیدگاه شعرای پارسی گوی در تمام آثار شعرای بزرگ و قدیم ایران هرجا صحبت از ذوالقرنین شده‌است، این شعرا مقصود از کیستی ذوالقرنین نبی را شخص اسکندر رومی معرفی کرده‌اند و ابیات فراوانی در توصیف شخصیت و اعمال وی به ثبت رسانده‌اند از این شعرا می‌توان به این بزرگان اشاره کرد: فردوسی کبیر قسمتی از شاهنامه را به اسکندر (سکندر نامه) اختصاص می‌دهد و او را با ابیات فراوانی مقصود قرآن از ذوالقرنین پیامبر می‌داند و نحوه بنای سد بر یاجوج و ماجوج را به شعر توضیح می‌دهد: ذوالقرنین از دیدگاه مورخان و بزرگان ایرانی مورخان و بزرگان ایرانی بالاجماع اسکندر رومی را در کتبشان ذوالقرنین نبی می‌دانند، از جمله این بزرگان و مورخان می‌توان به نامهای زیر اشاره کرد، ابوریحان بیرونی، بن سینا، طبری، ابن بلخی بلعمی، حمدالله مستوفی، دینوری، میر خواند، فخر رازی، یعقوبی اصفهانی، بیضائی، شرف الدین علی یزدی مورخ ایرانی دربار گورکانیان ناصر خسرو، سور آبادی ذوالقرنین از دیدگاه نادرشاه در نامه نادرشاه به سلطان محمود عثمانی، نادرشاه پس از سلام و صلوات بر رسول اعظم اسلام، آل بیتش و اصحباش خلیفه مسلمین سلطان عثمانی را به عبارات کثیری مدح می‌کند، در قسمتی از این نامه و مدحیات که به زبان ترکی است، نادرشاه در مدح سلطان محمود ایشان را به اسکندر ذوالقرنین دوم توصیف می‌کند که نشان از باور او از شخص ذوالقرنین دارد برداشت‌ها از داستان ذوالقرنین از داستان ذوالقرنین در قرآن برداشتهای زیر شده‌است: وجود داستان در پیش از اسلام تعدادی از مردم مکه و مدینه از این داستان خبر داشته‌اند که گفته شده‌است بیشتر اهل کتاب بودند، و این نکته از متن چند آیه با جمله «یسئلونک عن ذی القرنین» و «قلنا یا ذا القرنین» و «قالوا یا ذی القرنین» به خوبی مشخص می‌شود، این داستان از پیش از اسلام مطرح بوده ولی بسیاری از مردم به دلیل کسب آگاهی بیشتر یا برای امتحان پیامبر اسلام درباره آن از وی سوال کرده‌اند. (یهودیان چنین پرسشهایی را درباره ماجرای خضر و اصحاب کهف نیز پرسیده‌اند) مشخصات ذوالقرنین در قران ذوالقرنین دارای مشخصاتی بود، از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: او شخصی با تاج یا کلاهی با دو شاخ است. خداوند اسباب پیروزی‌ها را در اختیار او قرار داد. او سه لشکرکشی مهم داشت: نخست به باختر، سپس به خاور و سرانجام به منطقه‌ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشته، و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد. خداوند او را قدرتمند کرده بود و اختیار جان و مال انسان‌ها و عذاب و پاداش به آن‌ها را به او داده بود. او انسان یکتاپرست و مهربانی بود، و از طریق دادگری منحرف نمی‌شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود. او یار نیکوکاران و دشمن ظالمان و ستمگران بود، و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت. او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز. او سازنده سدی است که در آن از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح دیگر در ساختمان آن نیز به کار رفته باشد تحت‌الشعاع این فلزات بود) و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده‌است. او از کسانی بوده که خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا کرد. خیر دنیا در سلطنت و قدرت و اختیاری که به او عطا شده بود و خیر آخرت، برای اینکه او به گسترش داد و اقامه حق و به صلح و بخشش و رفق و کرامت نفس و گستردن خیر و دفع شر در آدمیان عمل می‌کرد. چنین بر می‌آید که او به وحی یا الهام یا بدست پیغمبری از پیغمبران تایید می‌شد، و به او کمک می‌کرد. اما از قرآن چیزی که صریحا دلالت کند او پیامبر بوده‌استفاده نمی‌شود هر چند تعبیراتی در قرآن هست که اشاره به این معنی دارد. از بسیاری از روایات اسلامی که از پیامبر و ائمه نقل شده نیز می‌خوانیم: او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی بود. به جماعتی ستمکار در باختر برخورد و آنان را عذاب نمود (به این مفهوم که با آن‌ها جنگید و آن‌ها را شکست داد). سدی که بر روی قوم یاجوج و ماجوج بنا کرده در غیر باختر و خاور آفتاب بوده، چون پس از آنکه به خاور آفتاب رسیده پیروی سببی کرده تا به میان دو کوه رسیده‌است، و از مشخصات سد او افزون بر اینکه در خاور و باختر جهان نبوده این است که میان دو کوه ساخته شده، و این دو کوه را که چون دو دیوار بوده‌اند به گونه یک دیوار دنباله دار درآورده‌است؛ و در سدی که ساخته پاره‌های آهن و قطر یعنی (مس گدازشده) به کار رفته‌است. ذوالقرنین در کتاب عهد عتیق در کتاب دانیال، دانیال نبی در رویا چنین می‌بیند: دیدم که ناگاه قوچی نزد نهر ایستاده بود که دو شاخ داشت و شاخهایش بلند بود ویکی از دیگری بلندتر و بلندترین آن‌ها آخربرآمد؛ و قوچ را دیدم که به سمت باختر و شمال و جنوب شاخ می‌زد و هیچ وحشی با او مقاومت نتوانست کرد و کسی نبود که از دستش رهایی دهد و برحسب رای خود عمل نموده، بزرگ می‌شد در متن عبری واژه "" (قرنیم) به معنی "دوشاخ" استفاده شده‌است. در ادامه در کتاب دانیال می‌خوانیم: جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود: قوچ صاحب دو شاخ که دیدی پادشاهان ماد و پارس است. در ترجمه عربی کتاب مقدس نام ذوالقرنین در همین فراز آمده‌است: ترجمه ون دایک:اما الکبش الذی رایته ذا القرنین فهو ملوک مادی وفارس ترجمه فارسی قدیم:اما آن قوچ صاحب دو شاخ که آن را دیدی پادشاهان مادیان و فارسیان می‌باشد. یهود از بشارت رویای دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آن‌ها با قیام یکی از پادشاهان ماد و فارس، و پیروز شدنش بر شاهان بابل، پایان می‌گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. چیزی نگذشت که کوروش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکی ساخت، و سلطنتی بزرگ از آن دو پدیدآورد، و همانگونه که رویای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به باختر و شرق و جنوب می‌زند کوروش کبیر نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به اسرائیل را به آن‌ها داد. در کتاب اشعیا نبی باب ۴۴ شماره ۲۸ چنین می‌خوانیم: آنگاه در خصوص کوروش می‌فرماید که شبان من اوست و تمامی مشیتم را به اتمام رسانده به اورشلیم خواهد گفت که بنا کرده خواهی شد. این جمله نیز قابل توجه‌است که در بعضی از تعبیرات کتاب مقدس، از کوروش تعبیر به عقاب خاور، و مرد تدبیر که از مکان دور خوانده خواهد شد آمده‌است. (کتاب اشعیا نبی باب ۴۶ شماره ۱۱) ذوالقرنین و کوروش در روایات اسلامی در مورد کوروش یا کوروس در کتب اسلامی اعم از تاریخی یا تفسیر قرانی یا اشعار عربی هم روایت شده‌است اما کمتر کسی به آن توجه کرده‌است. از جمله حدیث پیامبر اسلام در تمجید از کوروش: جلال الدین سیوطی از عالمان بزرگ اسلامی(۹۱۱ ق- در درالمنثور (ج۴، ص ۱۶۵) به نقل از ابن جریر از حذیفه ابن الیمان صحابی محمد می‌آورد که او گفت: «چون بنی اسرائیل در روز سبت سرکشی کرد و برتری جست و پیامبران را کشت، خداوند بختنصر را بر ایشان برانگیخت تا اینکه به بیت‌المقدس وارد شد و در عوض خون زکریا، هفتاد هزار نفر از ایشان را کشت و خاندانشان و فرزندان انبیا را به اسارت گرفت و زینت آلات بیت‌المقدس را با خود به بابل برد.» حذیفه می‌گوید: عرض کردم: «ای پیغمبر خدا، بیت‌المقدس که در نزد خداوند مهم بود.» محمد تایید کرد و درباره نحوه ساختن و جواهرات به کار رفته در آن توضیح داد و اینکه بختنصر آن‌ها را به بابل برد و بنی اسرائیل در حالی که بینشان برخی پیامبران و پیغمبرزادگان بود، سال‌ها عذاب کشیدند تا اینکه خداوند بر ایشان رحم آورد: «… فاوحی الی ملک من ملوک فارس، یقال له کورس و کان مومنا، ان سر الی بقایا بنی اسرائیل حتی تستنقذهم…: پس به یکی از پادشاهان پارس که مرد مومنی بود، به نام کوروش، وحی کرد که به نزد بازماندگان بنی اسرائیل برود و آزادشان سازد… فسار کورس ببنی اسرائیل و دخل بیت‌المقدس حتی رده الیه: کوروش چنین کرد و داخل بیت‌المقدس شد و زینت آلات آن را بازگرداند و بنی اسرائیل صد سال فرمانبردار خداوند بودند. تا دوباره به گناه بازگشتند. اما این حدیث جز احادیث موسوم به اسرائیلیات است که اقوال اهل کتاب بوده و توسط یهودیان تازه مسلمان به اسلام رخنه کرده بود و انتساب آن به رسول اکرم مردود است، ذکر این حدیث در کتاب «احادیث جعلی و اسرائیلی در کتب تفاسیر» تالیف علامه سید یوسف محمود آمده که جز احادیث اسرائیلی وارد شده به اسلام معرفی شده و انتساب آن به رسول اکرم باطل است عالم و تاریخ‌نگار مسلمان ابن کثیر نیز در کتاب تفسیر خود در مورد این حدیث این چنین می‌نویسد: ذوالقرنین و اسکندر در روایات اسلامی در اغلب کتب تواریخ و تفسیر، علمای اسلام بر شخصیت ذوالقرنین اتفاق داشته‌اند و او را اسکندر رومی معرفی کرده‌اند، من جمله حدیثی از پیامبر اکرم اسلام که مورخ ایرانی‌تبار طبری در کتاب تفسیر خود از پیامبر اکرم نقل می‌کند و در این حدیث بلند پیامبر در جواب اهل کتاب که در مورد ذوالقرنین از وی پرسیدند، او را جوانی از روم و بانی شهر اسکندریه در مصر معرفی کرده‌اند: سردرگمی علمای اسلام در مورد کیستی ذوالقرنین مطابق نظر دکتر عبدالمنعم النمر، علمای اسلام تا یک قرن اخیر در مورد ذوالقرنین دچار سردرگمی بودند و هیچ‌کدام با قاطعیت و با استدلال قوی این نام را با شخصیت‌های معروف تاریخی تطبیق نداده‌اند تا اینکه ابوکلام آزاد مفسر هندی قران کریم این راز را کشف کرد. در کتاب روح المعانی تا حدودی از نظریه مفسران قرآن عدول شده و چنین آمده‌است که ذوالقرنین، همان فریدون پسر اثفیان پسر جمشید پنجمین پادشاه پیشدادی ایران زمین بوده، و پادشاهی دادگر و فرمانبردار خدا بوده. همچنین در کتاب صور الاقالیم نوشته ابی زید بلخی آمده که او موید به وحی بوده و در عموم تواریخ آمده که او همه زمین را به تصرف درآورده میان فرزندانش بخش کرد، قسمتی را به ایرج داد و آن عراق و هند و حجاز بود، و همو او را صاحب تاج سلطنت کرد، قسمت دیگر زمین یعنی روم و دیار مصر و باختر را به پسر دیگرش سلم داد، و چین و ترک و خاور را به پسر سومش تور بخشید، و برای هر یک قانونی وضع کرد که با آن دستور براند، و این قوانین سه‌گانه را به زبان عربی سیاست نامیدند(؟!)، چون اصلش «سی ایسا» یعنی سه قانون بوده؛ و وجه تسمیه‌اش به ذوالقرنین «صاحب دو شاخ» می‌شود این باشد که او دو طرف جهان را مالک شد، یا در درازای روزهای سلطنت خود مالک آن گردید، چون سلطنت او به‌طوری‌که در روضه الصفا آمده پانصدسال درازای کشید، یا از این رو بوده که شجاعت و قهر او همه ملوک جهان را تحت‌الشعاع قرار داد. اولین فردی که از اسلام شناسان و مفسران و تاریخ‌دانان جهان اسلام با قاطعیت ذوالقرنین را با شخصیت تاریخی کوروش تطبیق داد ابوالکلام آزاد متفکر هندوستانی در کتاب ذوالقرنین یا کوروش کبیر بود بعد از او شماری از مفسرین معاصر مانند مودودی، علامه طباطبایی صاحب المیزان و مکارم شیرازی و سلطان حسین و نورعلی تابنده گنابادی حکایت از آن دارد که مشخصاتی که از این فرد در قرآن و تاریخ‌ها و داستان‌ها آمده‌است با منش تاریخی کوروش بزرگ همسویی دارد. مفسران قبلی او را با تردید و احتمال همان اسکندر مقدونی و بعضی نیز فرعون دانسته‌اند، و برخی منابع دیگر ذوالقرنین را از ملوک یمن ذکر کرده‌اند. بیشتر علمای قدیم گفته‌اند: ذوالقرنین همان اسکندر است البته بنظر می‌رسد اسکندری که علمای اسلام از او سخن می‌گویند بااسکندر مقدونی متفاوت باشد مثلا شخصیت اسکند در اسکندر نامه متفاوت با اسکندر مقدونی است و سد اسکندر هم همانند یک مثلی شده، که همیشه بر سر زبان‌ها هست؛ و بر این معنا روایاتی هم آمده، مانند روایتی که در قرب الاسناد از موسی بن جعفر نقل شده، و داستان عقبه بن عامر از فرستاده خدا، و داستان وهب بن منبه که هر دو در الدرالمنثور نقل شده؛ و بعضی از قدمای مفسرین از صحابه و تابعین، مانند معاذ بن جبل - به نقل گردهمایی البیان - و قتاده - به نقل الدرالمنثور نیز همین قول را اختیار کرده‌اند؛ و بوعلی سینا هم وقتی اسکندر مقدونی را وصف می‌کند او را به نام اسکندر ذوالقرنین می‌نامد، فخر رازی هم دربرداشت بزرگ خود بر این دیدگاه پافشاری و پافشاری دارد؛ و خلاصه آنچه گفته این است که: قرآن دلالت می‌کند بر اینکه سلطنت این مرد تا اقصی نقاط باختر، و اقصای خاور و جهت شمال گسترش یافته، و این به راستی همان معموره آن روز زمین است، و همانند چنین پادشاهی باید نامش جاودانه در زمین بماند، اسکندر نیز در این ویژگی با کوروش می‌ماند چون او پس از مرگ پدرش همه ملوک روم و باختر را برچیده و بر همه آن سرزمین‌ها چیره شد، و تا آنجا پیشروی کرد که دریای سبز و سپس مصر را هم بگرفت. آنگاه در مصر به بنای شهر اسکندریه پرداخت، پس وارد شام شد، و از آنجا به قصد سرکوبی بنی اسرائیل به طرف بیت‌المقدس رفت، و در قربانگاه (مذبح) آنجا قربانی کرد، پس متوجه جانب ارمینیه و باب‌الابواب گردید، عراقیها و قبطیها و بربر خاضعش شدند، و بر ایران مستولی گردید، و قصد هند و چین نموده با امتهای خیلی دور جنگ کرد، سپس به سوی خراسان بازگشت و شهرهای بسیاری ساخت، سپس به عراق بازگشته در شهر «زور» یا رومیه مدائن از جهان برفت، و مدت سلطنتش دوازده سال بود. اشکالی که در این قول است این است که: «اولا این گفته که پادشاهی که بیشتر آبادیهای زمین را مالک شده باشد تنها اسکندر مقدونی است» پذیرفتنی نیست، زیرا چنین ادعائی در تاریخ مسلم نیست، زیرا تاریخ، پادشاهان دیگری را سراغ می‌دهد که ملکش اگر بیشتر از ملک مقدونی نبوده کمتر هم نبوده‌است؛ و دوم اوصافی که قرآن برای ذوالقرنین برشمرده تاریخ برای اسکندر مسلم نمی‌داند، و بلکه آن‌ها را انکار می‌کند. برای نمونه قرآن کریم چنین می‌فرماید که «ذو القرنین مردی مو من به خدا و روز جزا بوده و دین یکتاپرستی داشته در حالی که اسکندر بر پایه داستان یونانیان خداپرست نبوده‌است، همچنان که قربانی کردنش برای مشتری، خود گواه آن است؛ و نیز قرآن کریم فرموده ((ذو القرنین یکی از بندگان درستکار خدا بوده و به داد و رفق مدارا می‌کرده» و تاریخ برای اسکندر خلاف این را نوشته‌است؛ و سوم در هیچ‌یک از تواریخ آنان نیامده که اسکندر مقدونی سدی به نام سد یاجوج و ماجوج به آن اوصافی که قرآن ذکر فرموده ساخته باشد؛ و در کتاب «البدایه و النهایه» درباره ذوالقرنین گفته: اسحاق بن آدمی از سعید بن بشیر از قتاده نقل کرده که اسکندر همان ذوالقرنین است، و پدرش نخستین قیصر روم بوده، و از دودمان سام بن نوح بوده‌است؛ و ولی ذوالقرنین دوم اسکندر پسر فیلبس بوده‌است. (آنگاه نسب او را به عیص بن اسحاق بن ابراهیم می‌رساند و می‌گوید:) او مقدونی یونانی مصری بوده، و آن کسی بوده که شهر اسکندریه را ساخته، و تاریخ بنایش تاریخ رایج روم گشته، و از اسکندر ذوالقرنین به مدت بس طولانی متاخر بوده؛ و دومی نزدیک سیصد سال پیش از مسیح بوده، و ارسطاطالیس حکیم وزیرش بوده، و همان کسی بوده که دارا پسر دارا را کشته، و ملوک فارس را ذلیل، و سرزمینشان را لگدکوب نموده‌است. در دنباله کلامش می‌گوید: این مطالب را بدان جهت خاطرنشان کردیم که بیشتر مردم گمان کرده‌اند که این دو نام یک مسمی داشته، و ذوالقرنین و مقدونی یکی بوده، و همان که قرآن نام می‌برد همان کسی بوده که ارسطاطالیس وزارتش را داشته‌است، و از همین راه به خطاهای بسیاری دچار شده‌اند. آری اسکندر نخست، مردی مومن و درستکار و پادشاهی دادگر بوده و وزیرش خضر بوده‌است، که به‌طوری‌که پیشتر بازگو کردیم خود یکی از پیامبران بوده؛ و ولی دومی مردی مشرک و وزیرش مردی فیلسوف بوده، و میان دو عصر آن‌ها نزدیک دو هزار سال فاصله بوده‌است، پس این کجا و آن کجا؟ نه بهم شبیهند، و نه با هم برابر، مگر کسی بسیار کودن باشد که میان این دو اشتباه کند. در این سخن به کلامی که پیشترها از فخر رازی نقل شد کنایه می‌زند دقت نماید سپس به کتاب او آنجا که سرگذشت ذوالقرنین را بازگو می‌کند مراجعه نماید، خواهد دید که این راوی هم خطائی که مرتکب شده کمتر از خطای فخر رازی نیست، برای اینکه در تاریخ اثری از پادشاهی دیده نمی‌شود که دو هزار سال پیش از مسیح بوده، و سیصد سال در زمین و در اقصی نقاط باختر تا اقصای خاور و جهت شمال سلطنت کرده باشد، و سدی ساخته باشد و مردی مو من درستکار و بلکه پیغمبر بوده و وزیرش خضر بوده باشد و در درخواست آب حیات به تاریکی رفته باشد، حال چه اینکه اسمش اسکندر باشد یا غیر آن؛ و در دوره صدر اسلام هیچگونه اطلاعی از اسکندر در میان اعراب وجود نداشته‌است اسکندر شخصیتی است که در قرون بعد و پس از ترجمه متون لاتین به عربی وارد ادبیات عرب شده‌است. جمعی از تاریخ‌دانان از قبیل اصمعی در «تاریخ عرب پیش از اسلام» و ابن هشام در کتاب «سیره» و «تیجان» و ابو ریحان بیرونی در «آثار الباقیه» و نشوان بن سعید در کتاب «شمس العلوم» و دیگران، گفته‌اند که ذوالقرنین یکی از شاهان حمیر بوده که در یمن سلطنت می‌کرده. آنگاه در نام او اختلاف کرده‌اند، یکی گفته: مصعب بن عبدالله بوده، و یکی گفته صعب بن ذی المرائد نخست تبابعه‌اش دانسته، و این همان کسی بوده که در محلی به نام بئر سبع به سود ابراهیم دستور کرد. یکی دیگر گفته: تبع الاقرن و اسمش حسان بوده. اصمعی گفته وی اسعد الکامل چهارمین تبابعه و فرزند حسان الاقرن، ملقب به ملکی کرب دوم بوده، و او فرزند ملک تبع نخست بوده‌است. بعضی هم گفته‌اند نامش «شمر یرعش» بوده‌است. البته در برخی از سروده‌های حمیری‌ها و بعضی از شعرای جاهلیت نامی از ذوالقرنین به نام یکی از مفاخر برده شده. از آن میان در کتاب «البدایه و النهایه» نقل شده که ابن هشام این شعر اعشی را خوانده و انشاد کرده‌است: و الصعب ذوالقرنین اصبح ثاویابالجنوفی جدث اشم مقیما و در بحث روایتی پیشین گذشت که عثمان بن ابی الحاضر برای ابن‌عباس این سروده‌های را انشاد کرد: قد کان ذوالقرنین جدی بی‌گمان ملکا تدین له الملوک و تحشدو دو بیت دیگر که برگردان اش نیز گذشت. مقریزی در کتاب «الخطط» خود می‌گوید: بدان که پژوهش علمای اخبار به اینجا منتهی شده که ذوالقرنین که قرآن کریم نامش را برده و فرموده: «و یسئلونک عن ذی القرنین…» مردی عرب بوده که در سروده‌های عرب نامش بسیار آمده‌است، و نام اصلی‌اش صعب بن ذی مرائد فرزند حارث رائش، فرزند همال ذی سدد، فرزند عاد ذی منح، فرزند عار ملطاط، فرزند سکسک، فرزند وائل، فرزند حمیر، فرزند سبا، فرزند یشجب، فرزند یعرب، فرزند قحطان، فرزند هود، فرزند رهگذر، فرزند شالح، فرزند ارفخشد، فرزند سام، فرزند نوح بوده‌است؛ و او پادشاهی از شاهان حمیر است که همه از عرب عاربه بودند و عرب عرباء هم نامیده شده‌اند؛ و ذوالقرنین تبعی بوده صاحب تاج، و چون به سلطنت رسید نخست تجبر پیشه کرده و سرانجام برای خدا فروتنی کرده با خضر دوست شد؛ و کسی که گمان کرده ذوالقرنین همان اسکندر پسر فیلبس است اشتباه کرده، برای اینکه واژه «ذو» عربی است و ذوالقرنین از لقبهای عرب برای پادشاهان یمن است، و اسکندر لفظی است رومی و یونانی. ابو جعفر طبری گفته: خضر در روزهای فریدون پسر ضحاک بوده البته این دیدگاه عموم علمای اهل کتاب است، ولی بعضی گفته‌اند در روزهای موسی بن عمران، و بعضی دیگر گفته‌اند در سرآغاز لشکر ذوالقرنین بزرگ که در زمان ابراهیم خلیل بوده قرار داشته‌است؛ و این خضر در سفرهایش با ذوالقرنین به چشمه حیات برخورده و از آن نوشیده‌است، و به ذوالقرنین اطلاع نداده. از همراهان ذوالقرنین نیز کسی خبردار نشد، برآیند اینکه تنها خضر جاودان شد، و او به باور علمای اهل کتاب همین الان نیز زنده‌است؛ ولی دیگران گفته‌اند: ذوالقرنینی که در عهد ابراهیم بوده همان فریدون پسر ضحاک بوده، و خضر در سرآغاز لشکر او بوده‌است. ابو محمد عبد الملک بن هشام در کتاب تیجان که در معرفت ملوک زمان نوشته بعد از ذکر حسب و نسب ذوالقرنین گفته‌است: ذکر حسب و نسب ذوالقرنین گفته‌است: وی تبعی بوده دارای تاج. در آغاز سلطنت ستمگری کرد و در پایان فروتنی پیشه گرفت، و در بیت‌المقدس به خضر برخورده با او به مشارق زمین و مغارب آن سفر کرد و همانگونه که خدای تعالی فرموده همه رقم اسباب سلطنت برایش فراهم شد و سد یاجوج و ماجوج را بنا نهاد و در پایان در عراق از جهان رفت؛ و ولی اسکندر، یونانی بوده و او را اسکندر مقدونی می‌گفتند، و مجدونی‌اش نیز خوانده‌اند، از ابن‌عباس پرسیدند ذوالقرنین از چه نژاد و آب خاکی بوده؟ گفت: از حمیر بود و نامش صعب بن ذی مرائد بوده، و او همان است که خدایش در زمین مکنت داده و از هر سببی به وی ارزانی داشت، و او به دو سده آفتاب و به راس زمین رسید و سدی بر یاجوج و ماجوج ساخت. بعضی به او گفتند: پس اسکندر چه کسی بوده؟ گفت: او مردی حکیم و درستکار از اهل روم بود که بر کناره دریا در آفریقا مناری ساخت و سرزمین رومه را گرفته به دریای عرب آمد و در آن دیار آثار بسیاری از کارگاه‌ها و شهرها بنا نهاد. از کعب الاحبار پرسیدند که ذوالقرنین که بوده؟ گفت: قول درست نزد ما که از احبار و پیشینیان خود شنیده‌ایم این است که وی از قبیله و نژاد حمیر بوده و نامش صعب بن ذی مرائد بوده، و ولی اسکندر از یونان و از دودمان عیصو فرزند اسحاق بن ابراهیم خلیل بوده؛ و رجال اسکندر، زمان مسیح را درک کردند که از آن میان ایشان جالینوس و ارسطاطالیس بوده‌اند؛ و همدانی در کتاب انساب گفته: کهلان بن سبا صاحب فرزندی شد به نام زید، و زید پدر عریب و مالک و غالب و عمیکرب بوده‌است. هیثم گفته: عمیکرب فرزند سبا برادر حمیر و کهلان بود. عمیکرب صاحب دو فرزند به نام ابو مالک فدرحا و مهیلیل گردید و غالب دارای فرزندی به نام جناده بن غالب شد که پس از مهیلیل بن عمیکرب بن سبا سلطنت یافت؛ و عریب صاحب فرزندی به نام عمرو شد و عمرو هم دارای زید و همیسع گشت که ابا الصعب کنیه داشت؛ و این ابا الصعب همان ذوالقرنین نخست است، همدانی سپس می‌گوید: (علمای همدان می‌گویند: ذوالقرنین اسمش صعب بن مالک بن حارث الاعلی فرزند ربیعه بن الحیار بن مالک، و درباره ذوالقرنین گفته‌های زیادی هست؛ و این کلامی است فراگیر، و از آن بهره‌گیری می‌شود که نخست فرنام ذوالقرنین مختص به شخص مورد بحث نبوده بلکه پادشاهانی چند از ملوک حمیر به این نام ملقب بوده‌اند، ذوالقرنین نخست، و ذو القرنین‌های دیگر؛ و دوم ذوالقرنین نخست آن کسی بوده که سد یاجوج و ماجوج را پیش از اسکندر مقدونی به چند سده بنا نهاده و معاصر با ابراهیم خلیل یا پس از او بوده - و مقتضای آنچه ابن هشام آورده که وی خضر را در بیت‌المقدس زیارت کرده همین است که وی پس از او بود، چون بیت‌المقدس چند سده پس از ابراهیم و در زمان داوود و سلیمان ساخته شد. پس به هر روی ذوالقرنین هم پیش از اسکندر بوده. افزون بر اینکه تاریخ حمیر تاریخی مبهم است؛ و اینکه اگر او عرب بود بی‌گمان باید اطلاعات کامل‌تری از او در زمان پیامبر وجود می‌داشت بنا بر آنچه مقریزی آورده گفتار در دو جهت باقی می‌ماند. یکی اینکه این ذوالقرنین که تبع حمیری است سدی که ساخته در کجا است؟. دوم اینکه آن امت مفسد در زمین که سد برای جلوگیری از تباهی آن‌ها ساخته شده چه امتی بوده‌اند؟ و آیا این سد یکی از همان سدهای ساخته شده در یمن، یا پیرامون یمن، از قبیل سد مارب است یا نه؟ چون سدهایی که در آن نواحی ساخته شده برای اندوخته ساختن آب برای آشامیدن، یا کشاورزی بوده‌است، نه برای جلوگیری از کسی. افزون بر اینکه در هیچ‌یک آن‌ها تکه‌های آهن و مس گداخته به کار نرفته، در حالی که قرآن سد ذوالقرنین را اینچنین معرفی نموده؛ و آیا در یمن و حوالی آن امتی بوده که بر مردم هجوم برده باشند، با اینکه همسایگان یمن به جز همانند قبط و آشور و کلدان و… کسی نبوده، و آن‌ها نیز همه ملتهایی متمدن بوده‌اند؟. یکی از بزرگان و پژوهشگران معاصر ما این قول را تایید کرده، و آن را چنین توجیه می‌کند: ذوالقرنین یادشده در قرآن صدها سال پیش از اسکندر مقدونی بوده، پس او این نیست، بلکه این یکی از ملوک درستکار، از پیروان اذواء از ملوک یمن بوده، و از عادت این تیره این بوده که خود را با واژه «ذی» فرنام می‌دادند، برای نمونه می‌گفتند: ذی همدان، یا ذی غمدان، یا ذی المنار، و ذی الاذغار و ذی یزن و همانند آن؛ و این ذوالقرنین مردی مسلمان، یکتاپرست، دادگر، نیکو سیرت، قوی، و دارای هیبت و شکوه بوده، و با لشکری بسیار انبوه به طرف باختر رفته، نخست بر مصر و سپس بر ما بعد آن مستولی شده، و آنگاه همچنان در کناره دریای سفید به سیر خود ادامه داده تا به کناره اقیانوس غربی رسیده، و در آنجا آفتاب را دیده که در عینی حمئه یا حامیه فرومی‌رود. سپس از آنجا رو به خاور نهاده، و در راه خود آفریقا را بنا نهاده. مردی بوده بسیار حریص و خبره در بنائی و عمارت؛ و همچنان سیر خود را ادامه داده تا به شبه جزیره و صحراهای آسیای وسطی رسیده، و از آنجا به ترکستان، و دیوار چین برخورده، و در آنجا قومی را یافته که خدا میان آنان و آفتاب ساتری قرار نداده بود. نظریه مولانا ابوالکلام آزاد مولانا ابوالکلام آزاد (وزیر فرهنگ سابق هند) تفسیری به زبان اردو بر قرآن کریم دارد، و در این تفسیر ذوالقرنین را که در قرآن از آن نام برده شده، همان کوروش هخامنشی می‌داند؛ و اما بخش‌هایی از این کتاب: تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر ابوکلام و مورخینی که اعتقاد دارند ذوالقرنین همان کوروش کبیر است دلایل عمده زیر را مطرح می‌کنند:مطابقت صفات کوروش در منابع تاریخی یونانی و منابع دینی کتب مقدس * مجسمه کوروش* مسافرتها و فتوحات او* سوال کنندگان از پیامبر در مورد ذوالقرنین*دلایل ابطال افراد دیگری که منسوب به ذوالقرنین شده‌اند. اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیق سوال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بوده‌اند، یا قریش به تحریک یهود؛ و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده‌است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید. ذوالقرنین و مجسمه کوروش با تاجی دارای دوشاخ برجسته‌کاری کوروش در پاسارگاد که دو شاخ را در بالای سر کوروش نشان می‌دهد. بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغاب مجسمه‌ای از کوروش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتی نشان می‌دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ‌های قوچ در آن دیده می‌شود. از تطبیق مندرجات کتاب مقدس با مشخصات این مجسمه این احتمال در نظر این مورخین کاملا قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صاحب دو شاخ) از چه ریشه‌ای مایه می‌گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کوروش دارای بالهایی همچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده‌است. دادگری کوروش هردوت مورخ یونانی می‌نویسد: کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشکر کوروش فرمان او را اطاعت کردند به‌طوری‌که توده ملت، مصائب جنگ را احساس نکردند. هرودت در ادامه می‌نویسند: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مهربان بود، و مانند دیگر پادشاهان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود، ستمدیدگان را از عدل و داد برخوردار می‌ساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست می‌داشت. مورخ دیگر «ذی نوفن» می‌نویسد:کوروش پادشاهی خردمند و مهربان بود و بزرگی ملوک با فضائل حکما در او جمع بود، همتی فائق و وجودی غالب داشت، شعارش خدمت انسانیت و خوی او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود. در تفسیر قرآن ابوالفتح رازی آمده‌است: خدای تعالی بر زبان بعضی پیغمبران امر کرد پادشاهی را از پادشاهان پارس نام او کورش و او مردی مومن بود. و نیز روایتی است از جعفر صادق که از میان پادشاهان دنیا ذوالقرنین و سلیمان دو مومن بودند که بر زمین حکومت کردند…. انطباق لشکرکشی‌های کوروش با لشکرکشی‌های سه‌گانه ذوالقرنین از همه گذشته کوروش سفرهایی به شرق غرب و شمال انجام داد که در تاریخ زندگانیش به‌طور مشروح آمده‌است، و با سفرهای سه‌گانه‌ای که در قرآن ذکر شده قابل انطباق می‌باشد. نخستین لشکرکشی کوروش به کشور لیدیا که در قسمت شمال آسیای صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کوروش جنبه غربی داشت. اگر نقشه ساحل غربی آسیای صغیر را جلو روی خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعظم ساحل در خلیجک‌های کوچک غرق می‌شود، مخصوصا در نزدیکی ازمیر که خلیج صورت چشمهایی به خود می‌گیرد. قرآن می‌گوید ذو القرنین در سفر باختری‌اش احساس کرد خورشید در چشمه گل آلودی فرومی‌رود. این صحنه همان صحنه‌ای بود که کوروش به هنگام فرورفتن قرص آفتاب (در نظر بیننده) در خلیجک‌های ساحلی مشاهده کرد. (بعضی گمان کرده بودند منظور قرآن این است که خورشید در گل و لای غروب می‌کند!) دومین لشکرکشی کوروش به جانب خاور بود، چنان‌که هردوت می‌گوید: این هجوم خاوری کوروش پس از فتح لیدیا صورت گرفت، مخصوصا طغیان بعضی از قبایل وحشی بیابانی کوروش را به این حمله واداشت. قرآن لشکرکشی دوم ذوالقرنین را اینطور تشبیه می‌کند: (حتی اذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها سترا) که اشاره به سفر کوروش به منتهای خاور است که مشاهده کرد خورشید بر قومی طلوع می‌کند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند. سومین لشکرکشی کوروش به سوی شمال، به طرف کوه‌های قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و برای جلوگیری از هجوم اقوام وحشی با درخواست مردمی که در آنجا بودند در برابر تنگه سد محکمی بنا کرد. این سد را در کتب ارمنی از زمان قدیم به «بهاک گورایی» خوانده‌اند و «کابان گورایی» هم می‌گویند معنی هر دو کلمه یکی است و همان معنی «دربند کوروش» یا «گذرگاه کوروش» می‌دهد. زیرا کور قسمتی از نام کوروش است آیا تنها همین شهادت واقعی که الساعه هم وجود دارد نمی‌تواند کفایت کند که سد مزبور را کوروش بنا کرده‌است؟ سد ذوالقرنین تاریخدانان و تفسیرگران در این باره دیدگاه‌های متفاوتی در تطبیق داستان دارند: به بعضی از مورخین نسبت می‌دهند که گفته‌اند: سد یادشده در قرآن همان دیوار چین است. آن دیوار طولانی میان چین و مغولستان حائل شده، و یکی از پادشاهان چین به نام «شین هوانک تی» آن را بنا نهاده، تا جلو هجومهای مغول را به چین بگیرد. درازای این دیوار سه هزار کیلومتر و پهنا آن ۹ متر و بلندایش پانزده متر است، که همه با سنگ چیده شده، و در سال ۲۶۴ پیش از زادروز آغاز و پس از ده یا بیست سال خاتمه یافته‌است، پس ذوالقرنین همین پادشاه بوده؛ ولی این تاریخدانان توجه نکرده‌اند که اوصاف و مشخصاتی که قرآن برای ذوالقرنین ذکر کرده و سدی که قرآن بنایش را به او نسبت داده با این پادشاه و این دیوار چین تطبیق نمی‌کند، چون درباره این پادشاه نیامده که به باختر اقصی سفر کرده باشد، و سدی که قرآن ذکر کرده میان دو کوه واقع شده (بین الصدفین)، و در آن تکه‌های آهن و قطر، یعنی مس مذاب به کار رفته، چنان‌که در آیه آمده‌است: (آتونی زبر الحدید حتی اذا ساوی بین الصدفین قال انفخوا حتی اذا جعله نارا قال آتونی افرغ علیه قطرا). و دیوار بزرگ چین که سه هزار کیلومتر است از کوه و زمین همینگونه، هر دو می‌گذرد و میان دو کوه واقع نشده‌است، و دیوار چین با سنگ ساخته شده و در آن آهن و قطری به کاری نرفته و ازطرف دیگر چینیها هرگز یکتاپرست نبوده‌اند اکنون از مکانی که سد در آن بنا شده‌است بحث کنیم: این سد در محلی بین دریای خزر و دریای سیاه واقع شده‌است و جایی است که سلسله کوه‌های قفقاز مثل یک دیوار طبیعی راه بین جنوب و شمال را قطع می‌کند و فقط یک راه در تنگه میان این سلسله کوه‌ها وجود دارد، این راه را امروز به نام تنگه داریال می‌خوانند و در ناحیه ولادی کیوکز و تفلیس واقع شده‌است. هم‌اکنون نیز بقایای دیوار آهنی در این نواحی هست و مسلما باید همان سد کوروش باشد. در سد ذوالقرنین گفته می‌شود که آهن زیاد به کار رفته و بین دو کوه نیز ساخته شده‌است، معبر داریال بین دو کوه بلند واقع شده و این سد نیز که آهن زیادی در آن دیده می‌شود در همین دره وجود دارد. از کتب ارمنی بهتر می‌توان شهادت گرفت زیرا بیشتر به وقایع از نزدیک آشنا بوده‌اند. این سد را در کتب ارمنی از زمان قدیم به «بهاک گورایی» خوانده‌اند و «کابان گورایی» هم می‌گویند معنی هر دو کلمه یکی است و همان معنی «دربند کوروش» یا «گذرگاه کوروش» می‌دهد. زیرا کور قسمتی از نام کوروش است آیا تنها همین شهادت واقعی که الساعه هم وجود دارد نمی‌تواند کفایت کند که سد مزبور را کوروش بنا کرده‌است؟ از منابع گرجستان نیز همین شهادت را می‌توان یافت در زبان گرجستان از قدیم این دروازه را به نام «دروازه آهنین» میانه خوانده‌اند و ترک‌ها آن را به دامر کپو (قاپو) ترجمه کرده‌اند و امروز هم به همین نام مشهور است. یکی از سیاحان یهودی مشهور موسوم به یوسف که در قرن اول میلادی می‌زیسته‌است از این سد نام می‌برد، پس از او «پروکوپیوس» مورخ در قرن ششم میلادی آن را دیده‌است و سپس یکی از همراهان سردار رومی «بلی سارس» نیز وقتی به این نقطه حمله برد (پانصد و بیست وهشت میلادی) این سد را به چشم دیده‌است. از رود کوروش «کر» هم قبلا نام بردیم، یکی از رودهایی که از جبال قفقاز سرچشمه می‌گیرد به نام «کر» خوانده می‌شود. در کتب ارمنی و حتی یادداشت‌های آنتونی جان کینسن که در سال ۱۵۵۷ میلادی به ایران آمد، این رود، رود سائرس(= کوروش) خوانده می‌شود. دژ دربند استحکامات دربند دیوار سنگی بسیار بلندی بود که در زمان خسرو انوشیروان ساخته شد. طول آن چهل کیلومتر و از کوهستان تا کرانه دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران مهاجم به‌شمار می‌آمد. این دیوار که از تخته سنگ‌های بسیار بزرگ ساخته شده بود بین هیجده تا بیست متر ارتفاع داشت. تعداد سی برج برفراز این دیوار قرار گرفته بود. این دیوار دارای «سه دروازه آهنی» بود که یک دروازه آن به دریا گشوده می‌شد. ایستمی خان ترک، در زمان خسرو انوشیروان به ایران اعلان جنگ داد و قصد حمله به ایران را داشت ولی استحکامات دربند که ایرانیان در قرن پنجم میلادی برابر هیاطله پدیدآورده بودند در نظر ترکان غیرقابل گذر می‌نمود، از این رو حمله ترکان متوقف ماند. در سال ۶۲۶ میلادی بار دیگر خاقانات غربی ترک جهت حمایت از بیزانس بطرف ایران حمله بردند. در این زمان جنگ شدیدی در جبهه‌های غرب ایران، مابین خسرو پرویز و هراکلیوس در جریان بود. ترکان این بار توانستند با فرماندهی خان بزرگ تون جبغو خان، ضمن حملات مداوم و پی در پی خطوط دفاعی دربند را شکسته و به سوی جلگه‌های قفقاز سرازیر شوند. حصار دربند در قفقاز برای جلوگیری از هجوم خزرها به ایران در دوره باستان در نظریه مولانا ابوالکلام آزاد از فردی سیاح و یهودی‌تبار به نام یوسف نام برده شده‌است که در قرن اول میلادی می‌زیسته و از این سد (سد ذوالقرنین) نام برده بوده و این مطلب از نظر زمانی با قرن پنجم میلادی که زمان ساخت استحکامات دربند می‌باشد تطابق ندارد. اگرچه دومین منبع ذکر شده توسط خود وی مربوط به پس از ساخت استحکامات دربند و مربوط به قرن ششم میلادی می‌باشد که «پروکوپیوس» مورخ در قرن ششم میلادی بیان کرده که سد را دیده‌است و سپس یکی از همراهان سردار رومی «بلی سارس» نیز وقتی به این نقطه حمله برد (پانصد و بیست وهشت میلادی) این سد را به چشم دیده‌است. قوم یاجوج و ماجوج در قرآن و کتاب مقدس، به این قوم اشاره شده‌است، عمدتا یاجوج و ماجوج را که در داستان ذوالقرنین سد بر روی آن‌ها بسته شده‌است، ساکنان منطقه شمال شرقی زمین در نواحی مغولستان دانسته‌اند. تایید نظریه ابوالکلام توسط علمای دینی عرب معاصر معمولا علمای دینی عرب زبان به دلیل مخالفت با یهودیان علاقه کمی از خود نشان داده‌اند تاکوروش را همان ذوالقرنین بدانند اما دکتر دکتر عبد المنعم النمر بالاترین مقام دینی (وزیر اوقاف و امور دینی مصر) و بزرگترین چهره اسلام‌شناس معاصر در مصر که مقاله تحقیقاتی وی راجع به کورش ذو القرنین در ماهنامه مشهور جهان عرب به نام مجله العرب شماره ۱۸۴ قبل از فوت ایشان منتشر گردید مورد توجه و بازتاب علمای ازهر واقع شد مقاله او در جهان عرب بازتاب و پذیرش قابل توجهی یافت. او پس از بیان دلایل ابوکلام آزاد و دلایل مفسرین قبلی نتیجه می‌گیرد که ابوالکلام آزاد استدلالهای منطقی ارائه کرده‌است. بعد از مقاله عبدالمنعم النمر مقاله‌های دیگری نیز از سوی اسلام شناسان عرب در تایید ابوکلام آزاد منتشر شده‌است. دکتر عبدالمنعم همچنین یک نظریه جدید را که ادعا نموده‌است ذو القرنین همان فرعون توت آخن می‌باشد را نیز رد کرده و آن را مستند ندانسته‌است: که مورد توجه جهان عرب قرار گرفت. بعد از عبد المنعم النمر مهمترین شخصیت علمی و مذهبی جهان عرب صابر صالح زغلول در سال ۲۰۱۱ کتاب بسیار مفصل ۳۲۷ صفحه‌ای نوشته که دارالکتاب العربی للنشر و التوزیع - القاهره آن را توزیع کرده‌است. تحت عنوان :"موسس الدوله الفارسیه وابو ایران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین" پایه‌گذار دولت پارس و پدر ایران- زندگی و پیروزی‌هایش و پایان کار آیا او ذو القرنین است؟" متفکر بزرگ جهان عرب نظرات مختلف راجع به ذوالقرنین را بیان نموده و از جمله به نگر و دیدگاه - ابوالکلام آزاد و عبد المنعم النمر و الشیخ الشعراوی می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که دیدگاه ابوکلام آزاد به واقعیت نزدیک‌تر است. نکته مهم اینکه تاکنون نظر شیخ الشعراوی در مورد ذو القرنین بودن کوروس از دید عرب‌ها مخفی نگه داشته شده‌است. مفسران و تاریخ‌دانانی که به تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر گواهی داده‌اند مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ناصر مکارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبداللهی و محمدی) تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری) سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی صدر بلاغی در قصص قرآن جلال رفیع در کتاب بهشت شداد دکتر فاروق صفی‌زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام‌آور بزرگ فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم استاد محیط طباطبایی شهید هاشمی نژاد سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند دکتر عبد المنعم النمر صابر صالح زغلول الشیخ الشعراوی آیا قریش معرب کوروش است باستانی پاریزی این موضوع را در کتاب ذو القرنین مطرح ساخته که قریش عربی شده کوروش است. باید گفت از نظر زبان‌شناسی و قوانین تعریب یا معرب‌سازی کوروش می‌تواند به قریش معرب شود زیرا در قانون تعریب ک و گ عجمی به ق تبدیل می‌شود و حروف عله هم می‌توانند به شکل و صدای یکدیگر تبدیل شوند. مثلا گرانادا معرب شده به قرناطه- کوردوبای به قرطبه - موزامبیک= موزمبیق- آنکارا= انقره- کلامیت = اقلیم - کوروش به قوروش و کامبیز به قمبیز و کازان به قازان یا ابرکوه به ابرقو -کهستان به قهستان معرب می‌شود؛ و … البته باید گفت استدلال بر پایه فقط زبان‌شناسی کافی نیست باید آزمایش‌های دیگر هم این استدلال را تایید کند. همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین نخستین همایش از این دست بود که به کوشش مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی در تاریخ ششم خرداد ماه سال ۱۳۸۹ با هدف تحکیم وحدت ملی و همچنین بالا بردن میزان امنیت و اعتبار کشور در سالن همایش‌های آن مرکز برگزار گردید. شاهان هخامنشی کوروش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق سایروپولیس سیارک ۷۲۰۹ کوروش روز کوروش بزرگ کوروش کوچک کوروش بزرگ در قرآن کوروش بزرگ دکتر النمر "ذوالقرنین شخصیتی که علمای اسلام در مورد او سردرگم بودند و ابوکلام آزاد راز او را کشف کرد مجله العرب مارس ۱۹۷۴ ترجمه محمدعجم1386. مولانا ابوالکلام، مفسر قرآن که ملقب به بنیانگذار آموزش هند شد دانلود کتاب ذوالقرنین کوروش کبیر ابوکلام آزاد و باستانی پاریزی بله کوروش، بزرگ بود پاسخ به شیطنت همشهری کوروش؛ بزرگترین شخصیت ایران‌زمین به انتخاب مخاطبان بی‌بی‌سی منابع برای مطالعه ذوالقرنین یا کوروش در متون اسلامی، مجله دریای پارس الاسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفاسیر قدیما و حدیثا تالیف سید یوسف محمود ابو عزیز، ص: ۲۵۶ حدیث نبوی کوروس ملک فارس تاریخ دوهزار و پانصد ساله ایران، ج۱، عباس پرویز، موسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۴۳ جغرافیای اداری هخامنشیان، آرنولد توین‌بی، ترجمه همایون صنعتی زاده، نشر موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، ۱۳۷۹ کتاب شناخت: کوروش کبیر، نوشته نویسنده عرب صابر صالح زغلول کورش الاکبر «موسس الدوله الفارسیه وابو ایران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین
[ "الله", "یاجوج و ماجوج", "قرآن", "کتاب مقدس", "لشکرکشی", "غرب", "شرق", "تنگه (خشکی)", "کوهستان", "سد", "آجر", "سنگ", "آهن", "مس", "معرب", "شاخ", "سوره کهف", "غروبگاه", "خورشید", "یهودیان", "مسیحیان", "مسلمانان", "کوروش", "هخامنشی", "داریوش بزرگ", "خشایارشا", "اسکندر مقدونی", "چین شی هوان", "انوشیروان", "حمیر", "ابوالکلام آزاد", "علامه طباطبایی", "صانعی", "مرتضی مطهری", "تفسیر نمونه", "ناصر مکارم شیرازی", "تفسیر من هدی القرآن", "تفسیر الفرقان", "تفسیر المنیر", "قفقاز", "یوئه‌چی", "مسجد ذوالقرنین", "مسجد", "ساختمان", "ذراع", "دیوار", "ثعلبی", "مکه", "مدینه", "آیه", "خضر", "اصحاب کهف", "تاج", "کلاه", "دادگری", "وحی", "عهد عتیق", "کتاب دانیال", "بابل (دولت‌شهر)", "کوروش کبیر", "اسرائیل", "کتاب اشعیا", "اورشلیم", "بخت نصر", "طبری", "اسکندریه", "روح المعانی", "فریدون", "اثفیان", "جمشید", "پیشدادی", "صور الاقالیم", "ابی زید بلخی", "ایرج پسر فریدون", "عراق", "هند", "حجاز", "روم", "مصر", "سلم (پسر فریدون)", "چین", "تور", "قانون", "سیاست", "روضة الصفا", "مودودی", "المیزان", "مکارم شیرازی", "سلطان حسین", "نورعلی تابنده گنابادی", "کوروش بزرگ", "یمن", "سد اسکندر", "ضرب‌المثل", "قرب الاسناد", "موسی بن جعفر", "عقبة بن عامر", "وهب بن منبه", "الدرالمنثور", "صحابه", "تابعین", "معاذ بن جبل", "بوعلی سینا", "فخر رازی", "دریای سبز", "شام", "بنی اسرائیل", "قبطیها", "بربر", "خراسان", "سد یاجوج و ماجوج", "ارسطاطالیس", "اصمعی", "تاریخ عرب پیش از اسلام", "ابن هشام", "سیره ابن هشام", "تیجان", "ابو ریحان بیرونی", "آثار الباقیه", "نشوان بن سعید", "شمس العلوم", "مصعب بن عبدالله", "صعب بن ذی المرائد", "بئر سبع", "ابراهیم", "تبع الاقرن", "حسان", "اسعد الکامل", "حسان الاقرن", "ملکی کرب دوم", "شمر یرعش", "البدایة و النهایة", "سد مارب", "مولانا ابوالکلام آزاد", "اردو", "قرآن کریم", "کوروش هخامنشی", "لیدی", "فهرست مورخین یونان", "پاسارگاد", "استخر", "مرغاب (تاجیکستان)", "مجسمه", "هردوت", "لیدیا", "بیابان", "دیوار چین", "مغولستان", "شین هوانک تی", "مغول", "کوه‌های قفقاز", "داریال", "عبد المنعم النمر", "صابر صالح زغلول", "تفسیر مجمع‌البیان", "باستانی پاریزی", "تفسیر المیزان", "ایرانیان در قرآن", "علی شریعتی", "بازشناسی هویت ایرانی اسلامی", "جلال رفیع", "فریدون بدره‌ای", "دانشگاه اسلامی علیگر", "همایش کورش هخامنشی و ذوالقرنین", "مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی", "شاهان هخامنشی", "کوروش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق", "سایروپولیس", "۷۲۰۹ کوروش", "روز کوروش بزرگ", "کوروش کوچک", "کوروش بزرگ در قرآن", "دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی", "تاریخ ایران کمبریج", "آرنولد توین‌بی", "همایون صنعتی زاده", "محمود افشار یزدی", "شیراز" ]
[ "ذوالقرنین", "اسکندر مقدونی در افسانه", "اسطوره‌های اسلامی", "افراد افسانه‌ای", "افراد قرآن", "افراد مشکوک‌الوجود", "پادشاهان اساطیری", "پیامبران ایرانی", "پیامبران در اسلام", "شبه تاریخ", "شخصیت‌های کتاب مقدس در اسلام", "شخصیت‌های قرآن", "کوروش بزرگ" ]
2,295
هشتپر
2
159
0
[ "هتشپر", "شهر تالش" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "Hashtpar" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۷٫۸۰۰۸" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۹۰۳۷" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Screenshot 20180718-075915.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۳۰۰" }, { "Item1": "استان", "Item2": "گیلان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "طوالش" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "هشتپر" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "تالش" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "کرگانرود، هشتپر طوالش" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "۱۳۲۶" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۵۴،۱۷۸ نفر" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[تالشی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه،سنی]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱۴ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۵ درجه سانتی‌گراد" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۱،۳۰۰ میلی‌متر" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[محمود شکری]]" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "[[رامین باباپور]]" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "[[ابریشم]][[ماهی]][[برنج]][[کیوی]][[نان حلوایی]]\n\nصنایع دستی مانند:\nچموش دوزی چوخا،انواع محصولات چوبیمبلمان" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۱۳" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "ایران س ۵۶ و ق ۷۶" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "'''به شهر تالش خوش آمدید'''" }, { "Item1": "پانویس", "Item2": "'''''هشتپر، بهشت ایران'''''" } ], "Title": "شهر ایران" }
هشتپر یا هشتپر طوالش بعد از انقلاب به صورت رسمی و اداری شهر تالش با آب و هوای معتدل خزری با ارتفاع ۵۴ متر از سطح دریای آزاد پنجمین شهر استان گیلان، بزرگترین شهر تالش نشین ایران، مرکز شهرستان طوالش با مردمانی از بازماندگان قوم کادوس است.بنیان شهر هشتپر با ساخت کاخ اطاقسرا بدست سردار امجد به اوایل دوره ناصرالدین شاه که مرکز خانات کرگانرود (تالش مرکزی) بوده‌است استوار و قدمت دارد. این شهر از قطب‌های گردشگری گیلان و ایران است و سالانه مسافران زیادی را به خود جذب می‌کند. اطراف شهر را مزارع برنج و باغ‌های کیوی احاطه کرده‌اند که محصولات آن به کشورهای خارجی نیز صادر می‌شود علاوه بر این تالش دومین تولیدکننده بزرگ ماهیان خاویاری در کشور است که بخش اعظمی از تولیدات آن به خارج از کشور صادر می‌شود. رودخانه کرگانرود پر آب‌ترین رودخانه غرب گیلان از مرکز این شهر عبور می‌کند و شهر را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند. تاریخچه الکساندر خودزکو ، کنسول روس در گیلان در کتاب معروف خود درباره آن می‌نویسد: مرکز کرگانرود آبادی هشتپر و والی آن بالاخان است که فرمانده قشون تالش محسوب می‌شود و سراسر این ایالت بطور موروثی به وی به تیول واگذار شده‌است. چهار دهه بعد نصرت اله خان سردار امجد نوه بالاخان در اواسط دوره ناصرالدین شاه قاجار عمارت اطاقسرا را با معماری اروپایی بنا نمود که نماد و سمبل هشتپر گردید. هشتپر و سایر مراکز حکومتی در تالش از ساحل دریا فاصله داشتند. به همین خاطر مراکز بازاری و بنادر کوچکی مانند: کرگانرود، شفارود، آلالان و حویق در مصب رودهای تالش ایجاد شدند که اهالی طوالش از این طریق با بنادر روسیه داد و ستد می‌نمودند بنابراین در قرن ۱۹ میلادی مراکز سیاسی و اقتصادی تالش از یکدیگر جداافتادند و به همین خاطر شهر تمام عیاری در این ناحیه شکل نگرفت از اینرو تا انقلاب مشروطه هشتپر به عنوان مرکز سیاسی خمسه طوالش از بازار ساحلی کرگانرود فاصله داشت. رابینو در این زمینه چنین می‌نویسد: ((…. بازار کرگانرود نزدیک دریا، شامل ۶۰ دکان و در حدود ۱۵ کلیه چوبی است و محل اقامت خانها در هشتپر می‌باشد)) در سال ۱۲۸۶ بر اثر وقایع انقلاب مشروطه عمارت اطاقسرا و ابنیه پرامون آن به آتش کشیده شد و به حکومت خانهای کرگانرود پایان داده شد و شهر هشتپر تا سه دهه بعد محلی متروکه بود در عوض بازارهای ساحلی نقش اداری ناحیه را نیز به عهده گرفتند. بنا به نظر محمدتقی رهنمایی استاد جغرافیای دانشگاه تهران، این منطقه بر اساس نوشته‌های یک سیاح آلمانی در قرن هفدهم میلادی یکی از بزرگترین مراکز تجاری گیلان و شاهد جنگ‌های بسیار زیادی بوده‌است. تا زمان جنگ جهانی دوم بندرگاه و مرکز اولیه شهرستان طوالش ساحل قرار داشته‌است و بخش عمده‌ای از مبادلات تجاری بین سواحل ایران و روسیه از این بندر انجام می‌شد. تلگراف خانه، گمرک خانه، مدرسه، بندر، امنیه، بلدیه و دیگر دستگاه‌های دولتی و حکومتی در آن فعالیت گسترده‌ای داشت. ساختمان‌های گمرک آن تا سال ۱۳۳۶ برپا بود. پس از اشغال شمال ایران بدست ارتش شوروی در جریان جنگ دوم جهانی (شهریور ۱۳۲۰) روسها جاده‌ای بین انزلی، آستارا از میان هشتپر احداث کردند تا بهتر تدارکات جنگی متفقین را از جنوب ایران به جبهه جنگ آلمان انتقال دهند. در این ارتباط ساختن پل بر روی کرگانرود در هشتپر موجب برتری موقعیت مکانی آن نسبت به بازار ساحلی کرگانرود گردید، به‌طوری‌که در طی ۴ سال بازار ساحلی کاملا متروکه گردیده و ادارات دولتی آنجا نیز به هشتپر منتقل شدند. بدنبال این تحولات شهرستان طوالش در ۲۲ مرداد ۱۳۲۳ با مرکزیت بازار شفارود به شهرستان تبدیل شده بود هسته اولیه شهر هشتپر از یک ردیف دکان و خانه‌های چوبی طبقه بالا یا پشت آن تشکیل شده بود که در دو سوی پل امتداد جاده احداثی روسها مستقر شده بودند. اندکی بعد گسترش و تنوع فعالیت‌های بازار، خیابان‌های مسگران، گلسرخ و سدساحلی بوجود آورد و به تدریج بافت شهری در امتداد جنوبی جاده و به سمت شرق گسترش یافت بدین ترتیب بود و در سال ۱۳۲۶ خورشیدی مرکز شهرستان طوالش رسما از بازار شفارود به هشتپر انتقال یافت و نخستین فرماندار طوالش به نام شمس امیری به عنوان فرماندار این شهر تعیین گردید. همچنین در بررسی‌های باستان‌شناختی، در ساحل دریا یک کشتی تاریخی شناسایی شده‌است که به‌نظر می‌رسد به دوره قاجار متعلق است. طول بدنه این کشتی تقربیا ۳۰ متر و عرض آن را بین ۱۰ تا ۱۲ متر است. نام در مرکز شهر فعلی کاخی بنام اطاقسرا یا سردار امجد با هشت درب بزرگ وجود داشته و از آنجائیکه در زبان تالشی درب را «بر» می‌گویند، منطقه را هشتبر نام نهادند که به مرور زمان و بر اثر تکرار به هشتپر معروف شد و تغییر نام پیدا کرد و در سالهای اخیر این نام نیز عوض شد و آن را «تالش» نامیدند ولی مردمان بومی و منطقه همچنان این شهر را هشتپر می‌نامند. بخاطر بازار کرگانرود که در گذشته نام منطقه و نام بندری در نزدیکی شهر هشتپر بوده اکثر خاندان بزرگ در تالش پسوندهای کرگانرودی دارند. مردم جمعیت هشتپر دومین شهر تالش نشین بعد از لنکران و پنجمین شهر گیلان بعد از رشت، بندر انزلی، لاهیجان و لنگرود می‌باشد. میزان جمعیت این شهر طی دوره پنجاه ساله ۱۳۹۵–۱۳۳۵ بدین قرار است: + جمعیت شهر هشتپر ! سال جمعیت (نفر) ۱ ۱۳۳۵ ۳۳۵۴ ۲ ۱۳۴۵ ۵۸۶۷ ۳ ۱۳۵۵ ۱۰۴۴۴ ۴ ۱۳۶۵ ۲۴۱۸۲ ۵ ۱۳۷۵ ۳۳۶۴۰ ۶ ۱۳۸۵ ۴۱۴۸۶ ۷ ۱۳۹۵ ۵۴۱۷۸ اقوام و مذهب شهر هشتپر بزرگترین شهر تالش نشین ایران می‌باشد. هشتپر نیز بسان بقیه مناطق تالش نشین از شیعیان جعفری و اهل تسنن شافعی تشکیل شده‌است و مساجد جامع، عباسیه، قاسمیه، صاحب زمان، ناله تربه، زینبه، امام سجاد مساجد اهل تشییع و مسجد محمدیه که مربوط به اهل سنت تالش می‌باشد از معروفترین مساجد شهر می‌باشد.بخاطر مهاجر پذیر بودن و آب و هوای معتدل مهاجرانی از اقوام آذری و گیلک نیز آنجا زندگی می‌کنند. بقعه متبرکه در بلوار ساحلی قرق به نام سید نیکی در غرب شهر هشتپر واقع شده امروزه این امام زاده را فرزند امام موسی کاظم می‌شناسند. بنای این بقعه به مساحت حدود ۸۴ متر از آجر است و نمای جلوی بقعه کاشی کاری با طرح کتیبه عالی است. ضریح مشبک از جنس استیل و آهن بر مرقد امام زاده نصب است. این بقعه حدود ۲ هکتار زمین دارد و قبرستان بزرگ شهر محسوب می‌شود. مسجدی نیز در نزدیک بقعه احداث نموده‌اند. جغرافیا هشتپر در ۴۸ درجه و ۹۰ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۸۰ دقیقه عرض شمالی و فاصله ۱۱۵ کیلومتر رشت و ۴۲۴ کیلوکتری تهران در فاصله ۵۴ متری از سطح آب‌های آزاد قرار دارد. همچنین شهر هشتپر با مساحت ۱۴ کیلومتر مربع در زمینی جلگه‌ای و مسطح در دامنه رشته کوه تالش واقع شده‌است. نزدیک‌ترین شهرستان به هشتپر رضوانشهر است که در فاصله ۴۵ کیلومتر ی در جنوب آن قرار دارد. هشتپر از شمال به جوکندان از غرب به کوه‌های تالش از جنوب به بخش اسالم و از شرق به مزارع جولندان و نهایتا به دریای کاسپی محدود است. قله خشپال با ۳۶۰۰ متر بلندی در مرتفع‌ترین نقطه کوه‌های تالش در باختر هشتپر واقع است. جنگل‌های انبوه منطقه تالش، بیشتر در همین کوهستان است. آب و هوا آب هوای هشتپر چهار فصل با میانگین بارش بیش از هزار میلی‌متر در سال یکی از شهرهای پرباران حوزه معتدل خزری می‌باشد. رودخانه دائمی کرگانرود از مرکز شهر به دریای کاسپین ملحق می‌گردد. اقتصاد مردمان منطقه تالش از دیرباز کشاورز و دامدار بودند بعد از رشد شهرنشینی و تشکیل شهرها، در کنار کشاورزی، صیادی و دامداری مردم هشتپر بطرف بازار مسکن، تولیدات صنعتی و کشاورزی مثل چوب بری، برنجکوبی، صنایع بسته‌بندی و تاسیس شرکت‌های بازرگانی و سردخانه تغییر شغل دادن و در حال حاضر هشتپر مرکز صادرات برنج، ازگیل، کیوی، ماهی، مبلمان، عسل، پنیر و شیر به شهرهای ایران و کشورهای همسایه می‌باشد. در حال حاضر رشد خوب ساخت و ساز در شهر حاکی از تاثیر بزرگ و رونق اقتصادی در این منطقه است. شهر تالش تا سال ۱۳۹۵ دارای سه مجتمع تجاری بنام‌های به نام‌های خاطره، آریس و پردیس و پاساژهای دکتر موئدی، اسلامی، یوسفی، راستاد، نجفی وعباس پور می‌باشد. فرهنگ فرهنگ هشتپر برگرفته از فرهنگ تالشی و ایرانی است. زبان تالشی، لباس‌های زیبا و رنگارنگ تالشی که در عروسی‌ها می‌پوشند، موسیقی تالشی، زندگی شیعه و سنی کنار هم، همزیستی مسالمت‌آمیز دیگر اقوام ایرانی در کنار تالشی‌ها جز بارزترین فرهنگ این شهر است. مردم شهر هشتپر از دیرباز به زبان نیاکان خود تالشی و به گویش تالشی کرگانرودی صحبت می‌کنند. البته با مهاجرت سال‌های اخیر از دیگر شهرهای ایران زبان‌های فارسی، گیلکی و آذری نیز در هشتپر صحبت می‌شود. نشریات ماهنامه تالش ماهنامه بهار تالش هفته‌نامه تیلار دو هفته‌نامه صدای تالش فصلنامه تحقیقات تالش دوهفته نامه اطهر آموزش و پرورش بعد از انتقال شهر از بازار کرگانرود به منطقه هشتپر در سال ۱۳۲۱، طوالش به صورت نمایندگی آموزش و پرورش و از سال۱۳۲۹ به صورت اداره آموزش و پرورش مستقل دایر گردید. اولین دبیرستان شهر هشتپر در ۱۳۲۵ تاسیس شود. یکی از معروفترین مدرسه در منطقه تالش دبیرستان هلاکو رامبد در هشتپر بود که بعد از انقلاب به دبیرستان شریعتی و بعدها به طالقانی تغییر نام داد. کتابخانه کتابخانه ۱۷ شهریور (پارک شهر) کتابخانه امام رضا (ع) (میدان امام) دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تالش دانشگاه پیام نور مرکز تالش دانشگاه علمی کاربردی تالش سینما اولین و تنهاترین سینمای هشتپر در سال ۱۳۴۵ در خیابان پهلوی، اول سرپایینی توسط خانواده آسوبار تاسیس شد و بعد از انقلاب به سینمای انقلاب معروف شد. به دلیل مشکلات مالی سینما در اوایل دهه هفتاد برای همیشه تعطیل شد و به مرکز تجاری تبدیل شد. در حال حاضر شهرستان تالش فاقد سینما می‌باشد. اجرای طرح سینما سلام با هدف آشتی مردم با هنر سینما با نمایش فیلم‌های روز سینمای ایران در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تالش آغاز شده‌است. مجتمع سینمایی تالش متشکل از چند طبقه تجاری، سینما، شهر بازی، رستوران‌های سنتی و مدرن، تالار نجوم و محلی برای نمایش تابلوهای هنرمندان توسط بخش خصوصی در حال احداث می‌باشد. بهداشت و درمان بیمارستان بیمارستان شهید نورانی تالش تنها بیمارستان دولتی و عمومی شهرستان تالش وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان واقع در خیابان شهید دکتر بهشتی شهر تالش می‌باشد که احداث این بیمارستان در زمینی به مساحت۷۷۰۰ متر مربع و زیربنای ۴۷۰۰ متر مربع در سال ۱۳۵۱ آغاز و از سال۱۳۵۴ تحت نام بیمارستان شیر و خورشید با ۵۰ تخت و بخش‌های اورژانس، کودکان، داخلی-جراحی زنان، داخلی-جراحی مردان، اتاق عمل، زایشگاه شروع به فعالیت نمود. باشندبا پیروزی انقلاب اسلامی در سال در ۱۳۶۵ نام شیر و خورشید حذف گردید و به نام شهید مهندس نورانی تغییر نام یافت. در سال۱۳۶۹ بخش دیالیز، در سال۱۳۷۶ بخش CCU، در سال۱۳۸۱ درمانگاه تخصصی و در سال ۱۳۸۵بخش ICU این بیمارستان افتتاح گردید. بیمارستان خصوصی دکتر طاهری تنها بیمارستان خصوصی غرب گیلان که در سال ۱۳۷۰ توسط دکتر یدالله طاهری طالش در خیابان جعفر طیار هشتپر با ۳۸ تخت افتتاح گردید درمانگاه‌های شبانه‌روزی درمانگاه شبانه‌روزی تامین اجتماعی درمانگاه شبانه‌روزی فرهنگیان درمانگاه شبانه‌روزی شفا اماکن تفریحی و گردشگری پارک‌ها پارک شهر پارک قدس پارک سد ساحلی پارک سیاهداران پارک ساحلی قروق سورتمه مراکز اقامتی هتل بزرگ تالش هتل لیوادور هتل راستین هتل نگین جاذبه‌های گردشگری پارک جنگلی سیاهداران در شرق شهر سورتمه ریلی در شرق داخل پارک سیاهداران روستای تاریخی مریان و آق اولردر ۲۰ کیلومتری غرب شهر طرح سالم سازیساحل قروق در ۳ کیلومتری شرق در ساحل کاسپین طرح سالم سازیساحل تازه آباد در ۳ کیلومتری جنوب شرقی در ساحل کاسپین پارک جنگلی گیسوم در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر پارک جنگلی کیشون بن در ۱۰ کیلومتری غرب شهر تالاب جوکندان در ۸ کیلومتری شمال شهر بقعه سید نیکی در شرق شهر کاخ سردار امجد در مرکز شهر
[ "بخش مرکزی شهرستان طوالش", "فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت", "زبان تالشی", "شیعه،سنی", "محمود شکری", "رامین باباپور", "ابریشم", "ماهی", "برنج", "کیوی", "نان حلوایی", "گیلان", "شهرستان طوالش", "کاخ اطاقسرا", "سردار امجد", "ناصرالدین شاه", "خانات کرگانرود", "کرگانرود", "الکساندر خودزکو", "بالاخان", "قاجار", "شفارود", "آلالان", "حویق", "طوالش", "تالش", "رابینو", "محمدتقی رهنمایی", "دانشگاه تهران", "قرن هفدهم", "ایران", "روسیه", "تلگراف خانه", "گمرک خانه", "مدرسه", "بندر", "امنیه", "بلدیه", "لنکران", "رشت", "بندر انزلی", "لاهیجان", "لنگرود", "آذری", "گیلک", "تهران", "سطح آب‌های آزاد", "کیلومتر مربع", "رضوانشهر", "جوکندان", "کوه‌های تالش", "اسالم(شهر)", "جولندان", "قله ی خشپال", "کشاورزی", "صیادی", "دامداری", "مردم تالش", "مردمان ایرانی", "یدا... طاهری طالش", "پارک جنگلی سیاهداران", "مریان", "آق اولر", "ساحل", "قروق", "تازه آباد", "پارک جنگلی", "گیسوم", "پارک جنگلی کیشون بن", "تالاب جوکندان", "بقعه سید نیکی", "کاخ سردار امجد" ]
[ "شهرستان طوالش", "شهرهای استان گیلان", "شهرهای ایران", "شهرهای شهرستان طوالش" ]
2,296
دریاچه گهر
2
74
0
[ "دریاچه‌ی گهر", "درياچه گهر", "دریاچهٔ گهر", "درياچهٔ گهر", "درياچه ي گهر", "دریاچه ی گهر" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "lake_name", "Item2": "دریاچه گهر" }, { "Item1": "image_lake", "Item2": "Gahar_lake.jpg" }, { "Item1": "caption_lake", "Item2": "دریاچه گهر به نگین زاگرس معروف است." }, { "Item1": "location", "Item2": "، [[دورود]]، [[استان لرستان]]" }, { "Item1": "basin_countries", "Item2": "دورود لرستان، ایران" }, { "Item1": "length", "Item2": "۱۷۰۰متر" }, { "Item1": "width", "Item2": "۸۰۰ متر" }, { "Item1": "area", "Item2": "متر مربع" }, { "Item1": "cities", "Item2": "[[منطقه حفاظت شده اشترانکوه]]" } ], "Title": "lake" }
دریاچه گهر یک دریاچه کوهستانی در ایران است. این دریاچه در جنوب شرقی دورود و در منطقه حفاظت شده اشترانکوه در استان لرستان با ارتفاع ۲۳۵۰ متر از سطح دریا قرار گرفته‌است. این دریاچه که به «نگین اشترانکوه» معروف است به سبب نداشتن راه ماشین رو تا حد زیادی از خرابی و آلودگی به دست انسان به دور مانده‌است. سالانه در حدود ۷۰،۰۰۰ گردشگر اقدام به بازدید از این منطقه می‌نمایند. موقعیت جغرافیایی دریاچه گهر اردیبهشت ۱۳۹۳ گهر شامل ۲ بخش به نام‌های گهر بزرگ (کله گهر) و گهر کوچک (کره گهر) می‌باشد. دریاچه گهر بزرگ حدود ۱۷۰۰ متر درازا و ۴۰۰ تا ۸۰۰ متر پهنا و ۴ تا ۲۸ متر ژرفا دارد. ساحل این دریاچه به جز قسمت مدخل دریاچه (ضلع غربی) و قسمت مقابل‌اش (ضلع شرقی) که ساحلی ماسه‌ای دارد و برای شنا مناسب است در سایر نقاط دارای ساحلی صخره‌ای است که برای شنا مناسب نیست. در قسمت پایین دریاچه، جنگلی انبوه وجود دارد که در شرف نابودی است. در قسمت بالای آن نیز جنگلی انبوه وجود دارد که این جنگل هم در معرض خطر نابودی است. از قسمت بالا، جوی آبی به دریاچه می‌ریزد که ادامه آن به دریاچه‌ای دیگر منتهی می‌شود. با حدود ۴۰ دقیقه پیاده‌روی می‌شود به این دریاچه (گهر دوم یا گهر پایین) رسید. عمق آن کم است و ماهیان کف دریاچه را با کمی دقت می‌شود به خوبی دید. جریان ورودی آب دریاچه ۱۰ فوت مکعب بر ثانیه و جریان خروجی آن حدود ۲۰ فوت مکعب بر ثانیه می‌باشد. علت افزایش حجم آب خروجی دریاچه وجود چشمه‌های در قسمت تحتانی آن است. آب اصلی تامین‌کننده دریاچه از طریق رودخانه ورودی آن یعنی رودخانه تاپله است که دارای آبی بسیار خنک و رنگی شفاف و بلورین با بستری مملو از سنگریزه یا قلوه سنگ است که بدون افت و با کمی شتاب وارد دریاچه کوچک می‌شود و پس از طی مسافتی کوتاه وارد دریاچه گهر می‌شود. ماه‌های تیر و مرداد بهترین زمان سفر به این دریاچه‌است؛ و در اواخر اردیبهشت و خرداد تمامی مسیر پوشیده از شقایق‌های رنگی و لاله واژگون است. منطقه حفاظت شده اشترانکوه در استان لرستان واقع شده‌است که علاوه بر دریاچه جاذبه‌های طبیعی بی‌نظیری که دارد دارای قلل بالای ۴۰۰۰ متر است. میزان بارش در منطقه میزان بارش سالانه در منطقه گهر حدود۹۳۳ میلی‌متر است که بیشتر به صورت بارش برف می‌باشد در سال‌های پر برف سطح دریاچه یخ می‌بندد. پوشش گیاهی درختان بلوط، بید، بادام، پسته وحشی، گلابی وحشی، چنار، نارون، بلوط مازو، گردو، انجیر، زبان گنجشک، سیب، زالزالک، ارژن، کنار کهور، انار، گز، و موی وحشی می‌باشد. گل‌های لاله واژگون، شقایق، زنبق و لاله وحشی تاج خروسی و اختر می‌باشند. حیات وحش دریاچه گهر زیستگاه مناسبی برای آبزیان و دیگر حیوانات وحشی است. منطقه حفاظت شده اشترانکوه ازنا با حیات وحش متنوع شامل حیواناتی است از قبیل بز، قوچ، آهو، کل، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوه‌ای، کفتار، روباه، شغال، خرگوش و انواع پرندگان مانند عقاب، کبک، شاهین، تیهو و آبزیان مانند مارماهی، لاک‌پشت، قورباغه و ماهی قزل آلای رنگین کمان و خال قرمز در این دریاچه زیست می‌کنند. تاریخچه اغلب اروپائیان و سیاحان این دریاچه را به نام دریاچه ایران می‌شناسند که این شناخت حاصل معرفی یک زن انگلیسی به نام ایزابلالوسی بیشوپ است که در سال ۱۸۹۰ میلادی توانست مدت ۳ماه در این منطقه تحقیق کرده و هزار کیلومتر راهپیمایی کند ولی با توجه به اسناد معتبر تاریخی اولین کسی که موفق به کشف دریاچه گهر شد یک زمین‌شناس اتریشی به نام آ-رودلر بود که در سال ۱۸۸۸ میلادی موفق شد نام خود را به عنوان کاشف دریاچه گهر در تاریخ ماندگار کند. وی در هنگام کشف این دریاچه از ارتفاعات اشترانکوه حرکت کرده بود. اولین و قدیمی‌ترین تصویر مستند تهیه شده از این دریاچه نیز در سال ۱۸۹۱ میلادی گرفته شده‌است که به یک سیاح فرانسوی به نام ژان ژاک دومرگان تعلق دارد. نحوه شکل‌گیری گهر به احتمال زیاد در اثر وقوع زمین لرزه‌ای بزرگ به وجود آمده‌است. این دریاچه بر روی گسل اصلی امروزی زاگرس قرار دارد؛ بنابراین احتمالا در اثر جنبش گسل و رویداد یک زمین لغزش سنگ ریزش تشکیل شده‌است.
[ "دورود", "استان لرستان", "منطقه حفاظت شده اشترانکوه", "ایران", "اشترانکوه", "ارتفاع از سطح دریا", "انسان", "ماسه", "شنا (انسان)", "جنگل", "آب", "ماهی", "رودخانه", "سنگ‌ریزه (شی)", "سنگ", "شقایق", "لاله واژگون", "برف", "یخ", "بلوط", "بید", "بادام", "پسته", "گلابی", "چنار", "نارون", "مازو", "گردو", "انجیر", "زبان گنجشک", "سیب", "زالزالک", "ارژن", "انار", "انگور", "زنبق", "لاله", "اختر", "بز", "قوچ", "آهو", "کل", "پلنگ", "گرگ", "گراز", "خرس قهوه‌ای", "کفتار", "روباه", "شغال", "خرگوش", "عقاب", "کبک (پرنده)", "شاهی", "تیهو", "مارماهی", "لاک‌پشت", "قورباغه", "قزل آلا", "رنگین کمان", "قزل‌آلای خال‌سرخ", "۱۸۹۰", "اتریشی", "زمین لرزه", "گسل", "زاگرس" ]
[ "دریاچه‌های استان لرستان" ]
2,297
کول جز
6
25
0
[ "كول جز" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "کول جز" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "pink" }, { "Item1": "stylistic_origins", "Item2": "[[بیباپ]]، [[سوینگ (سبک جاز)]]، [[موسیقی کلاسیک]]" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "1940s" }, { "Item1": "popularity", "Item2": "1949-1955" }, { "Item1": "local_scenes", "Item2": "[[لس آنجلس]]، [[سان فرانسیسکو]]، [[نیویورک]]" }, { "Item1": "other_topics", "Item2": "[[جاز ساحل غربی]]" } ], "Title": "music genre" }
کول جز یا وست‌کوست جز سبک آرام و رمانتیک موسیقی جاز است که نوازندگان عمدتا سفیدپوست ساحل غربی آمریکا در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوائل دهه ۱۹۶۰ آن را ایجاد کردند. از پیشگامان این سبک استن گتز، دیو بروبک، و جری مالیگن هستند.
[ "بیباپ", "سوینگ (سبک جاز)", "موسیقی کلاسیک", "لس آنجلس", "سان فرانسیسکو", "نیویورک", "جاز ساحل غربی", "جاز", "ساحل غربی آمریکا", "استن گتز", "دیو بروبک", "جری مالیگن" ]
[ "کول جز", "ژانرهای موسیقی جاز" ]
2,298
جاز برزیلی
0
12
0
[ "جاز برزيلي" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جاز برزیلی ترکیب موسیقی برزیل و ریتمهای سامبا و بوسانوا با جاز است. می‌توان آن را شعبه‌ای از جاز لاتین دانست که خود ترکیب جاز و موسیقی آمریکای لاتین است. از پیشگامان این سبک آنتونیو کارلوس ژوبیم و استن گتز هستند.
[ "موسیقی برزیل", "سامبا", "بوسانوا", "جاز", "جاز لاتین", "موسیقی آمریکای لاتین", "آنتونیو کارلوس ژوبیم", "استن گتز" ]
[ "جاز برزیلی", "جاز", "موسیقی برزیل" ]
2,299
ژواو ژیلبرتو
6
30
0
[ "ژوآئو ژيلبرتو", "ژوائو ژیلبرتو", "ژوائو ژيلبرتو", "ژوآئو ژیلبرتو" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "ژواو ژیلبرتو" }, { "Item1": "image", "Item2": "João Gilberto.jpg" }, { "Item1": "background", "Item2": "solo_singer" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "João Gilberto Prado Pereira de Oliveira" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[Juazeiro]]، [[باهیا]]، [[برزیل]]" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[بوسا نوا]]، [[سامبا]]، [[جاز لاتین]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "موسیقی‌دان، ترانه‌سرا" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "گیتار، آواز" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "۱۹۵۰-اکنون" } ], "Title": "musical artist" }
ژواو ژیلبرتو (زاده ۱۰ ژوئن ۱۹۳۱) نوازنده گیتار و خواننده برزیلی است. در سال ۱۹۶۳ همراه با همسر اولش آسترود ژیلبرتو و استن گتز معروف‌ترین آهنگ جاز برزیلی به نام «دختری از ایپانه‌ما» را اجرا کرده‌است.
[ "Juazeiro", "باهیا", "برزیل", "بوسا نوا", "سامبا", "جاز لاتین", "۱۰ ژوئن", "۱۹۳۱ (میلادی)", "نوازنده گیتار", "برزیلی", "آسترود ژیلبرتو", "استن گتز", "جاز برزیلی" ]
[ "افراد زنده", "اهالی باهیا", "برندگان جایزه گرمی", "بوسا نوا", "تبعید شده‌ها در مکزیک اهل برزیل", "خوانندگان پرتغالی‌زبان", "خوانندگان جاز اهل برزیل", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل برزیل", "خوانندگان سده ۲۱ (میلادی) اهل برزیل", "خوانندگان مرد اهل برزیل", "دور از وطن‌های اهل برزیل در ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۳۱ (میلادی)", "گیتارنوازان سده ۲۱ (میلادی)", "گیتاریست‌های مرد", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل برزیل", "موسیقی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل برزیل", "نوازندگان گیتار آکوستیک", "نوازندگان گیتار جاز اهل برزیل", "نوازندگان گیتار قرن بیستم" ]
2,300
استن کنتون
1
30
0
[ "استن كنتون", "استن کنتن", "استن كنتن" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "استن کنتون" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Stan Kenton.JPG" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''استنلی نیوکام کنتون'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[ویچیتا، کانزاس]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[لس‌آنجلس]]، [[کالیفرنیا]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[آمریکایی]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[پیانو]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]، [[سوینگ]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "نوازنده، خواننده و رهبر ارکستر" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
استنلی نیوکام "استن" کنتون (زاده ۱۵ دسامبر ۱۹۱۱ - درگذشته ۲۵ آگوست ۱۹۷۹) نوازنده پیانو، خواننده و رهبر ارکستر نوآور جاز اهل آمریکا بود. right
[ "ویچیتا، کانزاس", "لس‌آنجلس", "کالیفرنیا", "ایالات متحده", "پیانو", "جاز", "سوینگ (سبک جاز)", "۱۵ دسامبر", "۱۹۱۱ (میلادی)", "۲۵ آگوست", "۱۹۷۹ (میلادی)", "آمریکا" ]
[ "برندگان جایزه گرمی", "پیشگامان سبک‌های موسیقی", "تنظیم‌کنندگان جاز", "تنظیم‌کنندگان موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا", "خاک‌سپاری‌ها در گورستان مموریال پارک وست‌وود", "درگذشتگان ۱۹۷۹ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سکته", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۱ (میلادی)", "زادگان ۱۹۱۲ (میلادی)", "موسیقیدانان اهل کالیفرنیا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان کول جاز", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان کپیتال رکوردز" ]
2,301
جاز فیوژن
6
188
0
[ "جاز همجوشي", "جز فيوژن", "جاز همجوشی", "جز فیوژن", "جاز راک", "جز راک", "جاز-راک", "جزراک", "جز-راک", "جازراک", "جاز تلفیقی" ]
false
166
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "جاز فیوژن" }, { "Item1": "color", "Item2": "white" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "black" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "اواخر دهه ۱۹۶۰، ایالات متحده" }, { "Item1": "popularity", "Item2": "زیاد، به‌خصوص در دهه ۱۹۷۰" }, { "Item1": "other_topics", "Item2": "*[[List of jazz fusion musicians]]\n* [[سول جاز]]\n* [[جاز فانک]]\n* [[جاز رپ]]\n* [[نیو جاز]]" } ], "Title": "music genre" }
جاز تلفیقی ، جاز فیوژن یا جز فیوژن نام سبکی از جاز است که اواخر دهه ۶۰ میلای وقتی که موزیسین‌ها جنبه‌های هارمونیک و بداهه‌نوازی در موسیقی جاز را با سبک‌هایی مثل فانک، راک، ریتم اند بلوز و لاتین جاز تلفیق کردند به وجود آمد. در این دوره تعداد زیادی از موزیسین‌های سبک جاز مهارت خودشان را روی سازهای الکتریک و الکترونیک و سینتی سایزرها به کار گرفتند.
[ "جاز", "موسیقی راک", "فانک", "موسیقی الکترونیک", "بلوز", "موسیقی سایکدلیک", "موسیقی کلاسیک", "گیتار الکتریک", "پیانو", "پیانو الکتریک", "درام (ساز)", "ساکسیفون", "ترومپت", "کیبورد الکترونیک", "گیتار بیس", "جاز نرم", "اسید جاز", "پانک جاز", "پراگرسیو راک", "کراوت‌راک", "List of jazz fusion musicians", "سول جاز", "جاز فانک", "جاز رپ", "نیو جاز", "هارمونی", "بداهه‌نوازی", "راک", "ریتم اند بلوز", "لاتین جاز" ]
[ "جاز فیوژن", "ژانرهای موسیقی تلفیقی", "ژانرهای موسیقی جاز", "سبک‌های موسیقی راک" ]
2,302
جاز آزاد
6
49
0
[ "فری جز", "جاز ازاد", "فري جز" ]
false
31
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "جاز آزاد" }, { "Item1": "color", "Item2": "black" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "pink" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "دهه ۱۹۵۰ در آمریکا" }, { "Item1": "fusiongenres", "Item2": "[[پراگرسیو راک]][[پانک جاز]]" }, { "Item1": "regional_scenes", "Item2": "[[جاز آزاد اروپایی]]" }, { "Item1": "other_topics", "Item2": "[[آوانگارد جاز]][[بداهه‌نوازی آزاد]]" } ], "Title": "music genre" }
فری جز (جاز آزاد یا جاز رها) نام سبکی از جاز است که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی شکل گرفت و مشخصه آن تاکید بر بیان مستقیم احساس و نواختن فارغ از روش‌های رایج جاز، چه در نغمه‌ها، چه در همنوائی‌ها، و چه در ضرب است. در فری جز آنچه‌که به‌گوش می‌رسد بداهه‌نوازی طولانی است و از نغمه‌های استاندارد جاز و تلمیح خبری نیست. اغلب پیشگام این سبک را ارنت کولمن می‌دانند که در سال ۱۹۶۰ با آلبومی به نام جاز آزاد: بداهه‌نوازی دسته‌جمعی راهی نو در پیش گرفت. دیگرانی مثل تلانیوس مانک و لنی تریستانو قبل از کلمن گاهی چنین می‌نواختند اما ارنت کولمن و عده‌ای مانند سیسیل تیلور، آرچی شپ و بیل دیکسون را از پیشگامان این سبک می‌دانند.
[ "جاز", "موسیقی تجربی", "موسیقی آوانگارد", "Loft jazz", "راک تجربی", "پراگرسیو راک", "پانک جاز", "جاز آزاد اروپایی", "آوانگارد جاز", "بداهه‌نوازی آزاد", "بداهه (موسیقی)", "نغمه‌های استاندارد جاز", "تلمیح", "ارنت کولمن", "تلانیوس مانک", "لنی تریستانو", "سیسیل تیلور", "آرچی شپ", "بیل دیکسون" ]
[ "جاز آزاد", "اصطلاحات جاز", "بداهه‌نوازی آزاد", "ژانرهای موسیقی جاز", "موسیقی تجربی" ]
2,303
فوتبال در ایران
0
310
0
[ "فوتبال ايران", "فوتبال ایران", "فوتبال در ايران", "تاریخچه فوتبال در ایران", "تاريخچه فوتبال در ايران", "تاریخچهٔ فوتبال در ایران", "تاريخچهٔ فوتبال در ايران" ]
false
164
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "title", "Item2": "فوتبال در ایران" }, { "Item1": "image", "Item2": "ورزشگاه آزادی در سایه.JPG" }, { "Item1": "imagesize", "Item2": "240px" }, { "Item1": "caption", "Item2": "[[ورزشگاه آزادی]]، [[شهرآورد تهران]]." }, { "Item1": "union", "Item2": "[[فدراسیون فوتبال ایران]]" }, { "Item1": "country", "Item2": "ایران" }, { "Item1": "sport", "Item2": "Association football" }, { "Item1": "first", "Item2": "۱۹۴۱" }, { "Item1": "registered", "Item2": "۴۴۹،۶۴۴" }, { "Item1": "countryflag", "Item2": "ایران" } ], "Title": "sport overview" }
فوتبال در ایران به تاریخچه ورزش فوتبال در کشور ایران می‌پردازد. این ورزش پرطرفدار در جهان، پس از کشتی که در ایران از آن با عنوان‌های «ورزش ملی» و «ورزش اول ایران» نام برده می‌شود، ورزش دوم است. با این حال بسیاری از فوتبال به عنوان «ورزش اول» و «پرطرفدارترین ورزش ایران» نام می‌برند. فوتبال در زندگی بسیاری از ایرانیان نفوذ کرده‌است. بیش از ۱۲ روزنامه مربوط به فوتبال، روزانه در ایران منتشر می‌شوند و دیدارهای لیگ‌های معتبر اروپایی ما نیز به صورت زنده از شبکه‌های سه و ورزش به صورت رایگان پخش می‌شود. ورزشگاه امجدیه در سال ۱۳۱۵ خورشیدی ایران-آلمان، ۱۷ مهر ۱۳۸۳، ورزشگاه آزادی تهرانبازی بدون تماشاگر بود. تاریخچه فوتبال ایران پیش از انقلاب برای اولین بار در ایران فوتبال در بوشهر و با تشکیل تیم نادری در سال ۱۳۰۵ رسما آغاز شد. هر چند سال‌ها قبل و در سال ۱۲۸۵ توسط سربازان پرتغالی و انگلیسی وارد بوشهر شده بود. نام باشگاه نادری که در محله امامزاده (بهمنی) بوشهر قرار دارد،برگرفته از موسس آن که شخصی ایرانی از هند برگشته بوده، گرفته شده‌است. نخستین ایرانی که در یک تیم فوتبال بطور رسمی بازی کرد، شخصی به نام کریم زندی بود که در سالهای ۱۲۸۷ تا ۱۲۹۷ هجری خورشیدی در بین انگلیسی‌ها و در تیم‌هایی که آن‌ها در ایران ترتیب داده بودند بازی کرد. برای نخستین بار یک انجمن با نام انجمن ترقی و ترویج فوتبال در سال ۱۳۰۰ در تهران تشکیل شد. در راستای این فعالیت‌ها برای اولین بار مدرسه آمریکایی یا دبیرستان البرز فعلی آموزش فوتبال را به صورت رسمی آغاز کرد. در سال ۱۳۰۸ اولین مسابقه رسمی در ایران با تیم بادکوبه شوروی برگزار شد. در سالهای ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ تغییرات زیادی در فوتبال و ورزش ایران اتفاق افتاد و انجمن ملی تربیت بدنی و پیش‌آهنگی تاسیس شد تا اینکه در سال ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ به ترتیب تعداد ۱۵۲ و ۳۶۷ تیم در ایران موجود بود. در سال ۱۳۱۶ حسین صدقیانی پس از بازگشت از اروپا مسئول گسترش فوتبال در ایران شد. در سال‌های ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ تیم ملی فوتبال ایران تشکیل شد و برای نخستین مسابقه با افغانستان دیدار کرد. ورزشگاه امجدیه در این سال راه اندازی شد. در سال ۱۳۲۵ فدراسیون فوتبال ایران تاسیس و یک سال بعد به عضویت فیفا پذیرفته شد. نخستین رئیس فدراسیون فوتبال ایران علی کنی نام داشت. تا دهه ۵۰ خورشیدی تحولات زیادی در فوتبال ایران رخ داد. در این دهه نخستین جام باشگاه‌های ایران با نام جام تخت جمشید آغاز به فعالیت کرد. بیرون از پایتخت، مهمترین مراکز این ورزش گیلان و خوزستان بودند. تیم ملی ایران برای نخستین بار در سال ۱۳۵۷ به جام جهانی راه یافت و در همان سال‌ها در اوج فوتبال آسیا قرار گرفت. پس از انقلاب پس از انقلاب ایران ۴ بار دیگر به جام جهانی فوتبال راه یافته‌است که عبارت است از: ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان، ۲۰۱۴ برزیل و ۲۰۱۸ روسیه. دومین پیروزی ایران در جام جهانی در ۲۰۱۸ روسیه، مقابل مراکش با گل به خودی عزیز بوحدوز در دقیقه ۹۴ بازی رقم خورد . اولین پیروزی ایران در رقابت‌های جام جهانی به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بازمی‌گردد که توانست با گل‌های مهدوی کیا و استیلی با نتیجه دو بر یک تیم آمریکا را شکست دهد. گل حمید استیلی در این بازی به عنوان "گل برتر قرن بیستم" شناخته می‌شود. همچنین بازی‌های درخشان بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران مقابل آمریکا(۱۹۹۸ فرانسه)، آرژانتین(۲۰۱۴ برزیل) و اسپانیا(۲۰۱۸ روسیه)، بهترین و زیباترین بازی‌های تاریخ فوتبال در ایران قلمداد می‌شوند. فوتبال ملی فوتبال باشگاهی استقلال و پرسپولیس دو باشگاه شهر تهران، قطب‌های اصلی فوتبال ایران هستند. سال هاست که این دو باشگاه، قدرت‌های ممتاز فوتبال ایران بوده‌اند و حتی اهالی شهرهای دیگر ایران هم از هواداران این دو تیم هستند. از زمان آغاز لیگ برتر و با قهرمانی تیم‌هایی چون سپاهان اصفهان، سایپا کرج، فولاد خوزستان و پاس تهران در لیگ برتر این رویکرد تا حدودی تغییر کرده‌است. تعداد تماشاگران دیدارهای لیگ برتر اختلاف زیادی دارد. برخی بازی‌ها کمتر از ۵۰۰ نفر تماشاگر را به خود جذب می‌کنند، در حالی که شهرآورد تهران بیش از ۱۰۰ هزار نفر تماشاگر دارد. تراکتورسازی پرتماشاگرترین تیم لیگ برتر در فصل‌های ۱۳۸۷–۱۳۸۸ و ۱۳۸۹–۱۳۹۰ است. – به گفته مدیر باشگاه تراکتورسازی این تیم در سال ۱۳۸۹ حدود ۴۸۲ هزار هوادار رسمی داشته که چندین برابر هوادران ثبت‌شده رئال مادرید، یکی از باشگاه‌های پرطرفدار دنیا است. قرارداد جواد نکونام با باشگاه استقلال که در تیرماه ۱۳۹۱ به ثبت رسید، و مبلغ آن ۵،۳ میلیارد تومان می‌باشد، او را به گران‌قیمت‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران تبدیل کرد. لیگ برتر ایران جام حذفی ایران مسابقات جام حذفی ایران برای نخستین بار در سال ۱۳۵۵ آغاز شد و قهرمان اولین دوره که در سال ۱۳۵۶ مشخص شد، تیم ملوان بندرانزلی بود و در برابر تراکتورسازی در بازی پایانی به برتری ۴ بر ۱ دست یافت. در بیشتر سال‌های دهه شصت خورشیدی که لیگ سراسری برای باشگاه‌های فوتبال ایران وجود نداشت، جام حذفی تنها مسابقات سراسری و ملی ایران به‌شمار می‌رفت و قهرمان آن می‌توانست در جام باشگاه‌های آسیا که بعدها با تغییر ساختار و با نام لیگ قهرمانان آسیا برگزار شد راه پیدا کند. با این حال پس از آغاز مسابقات لیگ سراسری ایران و هم‌زمان آغاز مسابقات جام برندگان جام آسیا، نحوه مشخص شدن نمایندگان ایران در مسابقات آسیایی دگرگون شد. بدین ترتیب که قهرمان لیگ به مسابقات جام باشگاه‌های آسیا راه می‌یافت و قهرمان جام حذفی راهی مسابقات جام برندگان جام آسیا می‌شد. کنفدراسیون فوتبال آسیا در در فصل ۰۳–۲۰۰۲ تصمیم به انحلال مسابقات جام برندگان جام آسیا و تغییر ساختار جام باشگاه‌های آسیا گرفت که در پی آن مسابقات لیگ قهرمانان آسیا راه اندازی شد. از آن پس همواره یکی از نمایندگان فوتبال ایران در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، قهرمان جام حذفی ایران بوده‌است که اهمیتی دوچندان را به این مسابقات داده‌است. استقلال تهران با 11 بار حضور در فینال و هفت بار قهرمانی در این جام، پرافتخارترین تیم فوتبال ایران در این مسابقات محسوب می‌شود. باشگاه‌های ایرانی در مسابقات بین‌المللی باشگاه‌های ایرانی تاکنون ۳ بار در جام باشگاه‌های آسیا به قهرمانی رسیده‌اند. استقلال تهران دو بار در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۷۰، و پاس تهران یک بار در سال ۱۳۷۲ به قهرمانی در این بازی‌ها دست یافته‌اند. تیم‌های استقلال و سئونگنام کره جنوبی هرکدام با دو قهرمانی و دو نایب قهرمانی، دومین باشگاه‌های پرافتخار این رقابت‌ها به‌شمار می‌آیند. پرسپولیس هم یک‌بار در سال ۱۳۷۱ در جام برندگان جام آسیا به قهرمانی رسیده‌است. سپاهان اصفهان با نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷ (سال ۱۳۸۶)، به عنوان نخستین و تنها تیم ایرانی به مسابقات جام باشگاه‌های جهان ۲۰۰۷ راه پیدا کرد. آخرین مقام تیم‌های ایرانی در آسیا نایب قهرمانی تیم ذوب آهن اصفهان در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۰ می‌باشد. شهرآوردهای مهم شهرآورد مشهد شهرآوردهای تبریز شهرآورد تهران شهرآورد گیلان شهرآورد اصفهان شهرآورد اهواز زنان در فوتبال ایران المپیک جوانان سنگاپور ۱۳۸۹|چپ|350px فوتبال زنان در ایران ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها زنان ایرانی حق تماشای بازی در ورزشگاه‌ها را ندارند. ممنوعیت تماشای بازی در ورزشگاه‌ها برای زنان تبعیض جنسی شمرده می‌شود. با این حال تاکنون گزارش‌هایی مبنی بر حضور غیرمجاز دختران با لباس پسرانه در ورزشگاه‌ها منتشر شده‌است. و در سال‌های اخیر فعالان حقوق زنان خواستار آزاد شدن حضور زنان برای تماشای مسابقات ورزشی مردان شده‌اند. از آن جمله می‌توان به کمپین «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاه‌ها» اشاره کرد. نخستین حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران به بازی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ بازمی‌گردد. در این بازی که ایران به جام جهانی صعود کرد، علاوه بر زنان، سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران نیز از تماشاگران ویژه بود. فیلم آفساید، که درباره دخترانی است که برای ورود به ورزشگاه آزادی تلاش می‌کنند نیز در طول همین بازی فیلمبرداری شده‌است. بار دیگر با همبستگی زنان کره‌ای، چهار دختر ایرانی توانستند در سال ۱۳۷۸ وارد ورزشگاه آزادی شوند. در آغاز سال ۱۳۸۵ محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران با ارسال نامه‌ای به رئیس سازمان تربیت بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاه‌ها شد که با مخالفت صریح گروهی از روحانیون در شهر قم نتوانست آن را به اجرا بگذارد و از تصمیم خود صرف نظر کرد. انتقاد به جامعه فوتبال در طول مدت‌ها به خصوص بعد از سال ۱۳۸۵ انتقادهای مختلفی به سطح زندگی و دریافتی‌های مالی و نوع رفتار آن‌ها و نتایج بازی‌هایشان در جامعه رو به افزایش رفت. پس از المپیک لندن ۲۰۱۲ لوگو پس از کسب نتایج مطلوب ورزشکاران ایرانی در مسابقات المپیک و پارالمپیک لندن ۲۰۱۲ و کسب نتایج ضعیف توسط تیم ملی فوتبال ایران و تیم‌های باشگاهی تهران، انتقاد بی‌سابقه‌ای از سوی مردم و رسانه‌های ایرانی علیه فوتبالیست‌ها و مدیران فوتبالی صورت گرفت و آنان را به ولخرجی و حیف و میل بیت المال متهم کردند این انتقادات با واکنش‌هایی از سوی برخی افراد مواجه شد: رئیس‌جمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت گفت: «در تمام بخش‌ها مشکلاتی وجود دارد و این مشکلات باید در جای خود مطرح و حل شود؛ اما مصلحت نیست به هر بهانه‌ای فضای فوتبال مورد هجوم سنگین قرار گیرد.» امید نوروزی قهرمان کشتی‌فرنگی وزن ۶۰ کیلو المپیک ۲۰۱۲ لندن گفت: ما کاری به فوتبالیست‌ها نداشتیم و حرفی علیه آن‌ها نزدیم. فقط حرف ما این بود که بودجه ورزشی به شکل عادلانه‌تری تقسیم شود. اکنون اگر جوایز ۱۲ ملی‌پوش مدال‌آور المپیک را جمع کنیم. قیمت آن به اندازه مبلغ قرارداد دو، سه فوتبالیست هم نمی‌شود. کوروش باقری مربی وزنه‌برداری گفت: به نظر من هم در جریان مسابقات المپیک هجمه بی‌موردی علیه فوتبالیست‌ها شکل گرفت. مگر بازیکنان فوتبال به زور چوب و چماق از مدیران باشگاه‌ها می‌خواهند که با آن‌ها قرارداد ببندند؟! مردم هم بازیکنان فوتبال را دوست دارند و به نظر من در این میان برخورد و رفتار فوتبالیست‌ها درست است. چون در مملکت ما با توجه به مسائل و جریاناتی که وجود دارد فکر می‌کنم ما هم باید مثل فوتبالیست‌ها رفتار کنیم. به‌طور مثال من شخصا از جوایز تعیین شده برای مربیان راضی نیستم. گویا وزارت ورزش برای مربیان سقف گذاشته‌است و کاری می‌کنند که مربیان صادق و کوشا هم نای کار کردن نداشته باشند. باقری تاکید می‌کند من حرفم را بدون حاشیه و به صورت علنی مطرح می‌کنم و رسما می‌گویم که از جوایز مربیان راضی نیستم. نواب نصیر شلال نایب قهرمان وزنه‌برداری المپیک ۲۰۱۲ لندن گفت: واقعا فوتبالیست‌ها قهر کرده‌اند؟! مگر بچه هستند که قهر می‌کنند؟! به نظر من کار درستی نیست و نمی‌دانم چه بگویم. به هر حال خود فوتبالیست‌ها بهتر از هر کس دیگری می‌دانند در این مقطع چه تصمیمی بگیرند. این قهرمان خوزستانی کشورمان تاکید می‌کند. به نظر من باید مسئولان ورزش کشورمان معین کنند که ملاک و معیار پول دادن به ورزشکاران چیست؟ احسان لشگری برنده مدال برنز مسابقات کشتی آزاد در وزن ۸۴ کیلوگرم المپیک ۲۰۱۲ لندن گفت: به نظر من غیرفوتبالی‌ها واقعیت را گفته‌اند و حرف دروغی نزده‌اند که ملی‌پوشان فوتبال ناراحت شوند. در عالم حرفه‌ای ورزشی باید همه‌جنبه انتقاد داشته باشند و ملی‌پوشان فوتبال به خاطر چند روز انتقاد این‌گونه برآشفته نشوند. همان‌طور که ملی‌پوشان فوتبال حق دارند در مورد سایر رشته‌های ورزشی نظر بدهند ما هم‌حق داریم در مورد ورزشی فوتبال نظر بدهیم این قهرمان کشتی ادامه می‌دهد: به نظر من قهر فوتبالیست‌ها زیاد مهم نیست و شما هم این موضوع را زیاد بزرگ نکنید. چون ملی‌پوشان فوتبال می‌خواهند با این کار خود از مردم و ملی‌پوشان سایر رشته‌ها زهرچشم بگیرند و چشم اهالی فوتبال و هواداران را بترسانند. آن‌ها فکر می‌کنند مردم با نخواندن مصاحبه‌های فوتبالیست‌ها از گرسنگی می‌میرند. همان‌طور که گفتم فوتبال حق سایر رشته‌ها را می‌خورد و کار فوتبالیست‌ها خداپسندانه نیست. فوتبال برای من و خانواده‌ام اصلا مهم نیست. کیانوش رستمی وزنه‌بردار ایرانی که مدال برنز المپیک ۲۰۱۲ لندن دست یافت گفت: فوتبالیست‌ها هم افکار و سیاست‌های خاص خود را دارند و در این مقطع تصمیم گرفتند از رسانه‌ها دور باشند تا به نوعی پیام خود را به مردم برسانند. در جامعه‌ای که در اکثر اوقات از ۶،۷ شبکه تلویزیونی‌اش یک شبکه‌اش به فوتبال می‌پردازد، باید هم شاهد چنین رفتارهایی باشیم… با این حال به نظر من حقوق فوتبالیست‌ها هم زیاد نیست و آن‌ها هر چه می‌گیرند نوش جانشان. اما ما توقع داریم حداقل نصف فوتبال به سایر رشته‌های ورزشی هم توجه شود. پس از لیگ جهانی و قهرمانی جهان ۲۰۱۴ پس از کسب نتایج درخشان تیم ملی والیبال ایران در لیگ جهانی ۲۰۱۴ و قهرمانی جهان ۲۰۱۴ انتقادات به اهالی فوتبال و فوتبال بازهم بالا گرفت. در مصاحبه و گفت و گوهای مختلف با مردم، شهروندان و مسئولین گفتند این همه پول، خرج فوتبالیست‌ها می‌کنند چه نتیجه‌ای دربرداشته‌است؟ والیبال را نگاه کنید. چقدر موفق‌اند. این اتفاقات باز هم بعد از نتایج ضعیف تیم‌های ملی امید و بزرگسالان فوتبال ایران نیز تشدید شد. ورزشگاه‌های بزرگ نمایی از یک مسابقه فوتبال لیگ برتر در ورزشگاه ورزشگاه آزادی تهران ورزشگاه نقش جهان ورزشگاه یادگار امام تبریز ورزشگاه پارس ورزشگاه غدیر اهواز ورزشگاه فولاد آرنا ورزشگاه ثامن‌الائمه ورزشگاه تختی تهران ورزشگاه امام رضا ورزشگاه حافظیه تاریخ نشریات ورزشی در ایران ارمنی‌ها در فوتبال ایران
[ "ورزشگاه آزادی تهران", "شهرآورد تهران", "فدراسیون فوتبال ایران", "جام جهانی فوتبال", "جام کنفدراسیون‌ها", "جام ملت‌های آسیا", "لیگ برتر خلیج فارس", "لیگ آزادگان (دسته یک)", "لیگ دسته دوم فوتبال ایران", "لیگ دسته سوم فوتبال ایران", "جام حذفی فوتبال ایران", "جام باشگاه‌های فوتبال جهان", "لیگ قهرمانان آسیا", "فوتبال", "ایران", "ورزش", "کشتی (ورزش)", "روزنامه کیهان", "روزنامه اعتماد", "شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران", "شبکه ورزش", "عادل فردوسی‌پور", "مجله وردساکر", "اکتبر", "۲۰۰۸ (میلادی)", "خبرگزاری ایسنا", "تیم ملی فوتبال آلمان", "۱۷ مهر", "کریم زندی", "انجمن ترقی و ترویج فوتبال", "دبیرستان البرز", "شوروی", "سازمان تربیت بدنی", "سازمان پیش‌آهنگی ایران", "حسین صدقیانی", "اروپا", "تیم ملی فوتبال ایران", "تیم ملی فوتبال افغانستان", "ورزشگاه امجدیه", "فیفا", "علی کنی", "جام باشگاه‌های ایران", "جام تخت جمشید", "گیلان", "خوزستان", "جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸", "عزیز بوحدوز", "جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه", "مهدی کیانی (بازیکن فوتبال، زاده ۱۳۶۵)", "حمید استیلی", "تیم ملی فوتبال آمریکا", "اتحادیه باشگاه‌های فوتبال ایران", "فوتبال در ایران", "۲۵ مرداد", "تیم ملی فوتبال سوریه", "امیر حسین صادقی", "محمود فکری", "هادی شکوری", "علیرضا واحدی نیکبخت", "غلامرضا عنایتی", "جواد نکونام", "مهدی مهدوی‌کیا", "آندرانیک تیموریان", "رسول خطیبی", "مهرزاد معدنچی", "وحید طالبلو", "استقلال تهران", "پرسپولیس تهران", "تهران", "جام خلیج فارس", "سپاهان اصفهان", "سایپا (باشگاه فوتبال)", "فولاد خوزستان", "پاس تهران", "جام باشگاه‌های آسیا", "باشگاه فوتبال سئونگنام", "جام برندگان جام آسیا", "لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۷", "جام باشگاه‌های جهان ۲۰۰۷", "لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۰", "شهرآورد مشهد", "شهرآوردهای تبریز", "شهرآورد گیلان", "شهرآورد اصفهان", "شهرآورد اهواز", "زنان ایرانی", "تبعیض جنسی", "خبرگزاری فارس", "دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاه‌ها", "تیم ملی فوتبال بحرین", "جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶", "روزنامه اعتماد ملی", "سیدمحمد خاتمی", "آفساید (فیلم)", "محمود احمدی‌نژاد", "رئیس جمهور ایران", "ورزشگاه نقش جهان", "ورزشگاه یادگار امام تبریز", "ورزشگاه پارس", "ورزشگاه غدیر اهواز", "ورزشگاه فولاد آرنا", "ورزشگاه ثامن‌الائمه", "ورزشگاه تختی تهران", "ورزشگاه امام رضا", "ورزشگاه حافظیه", "تاریخ نشریات ورزشی در ایران", "ارمنی‌ها در فوتبال ایران" ]
[ "فوتبال در ایران", "فوتبال در آسیا" ]
2,304
باشگاه فوتبال پرسپولیس
3
1,562
0
[ "پرسپولیس (تیم)", "پرسپوليس (باشگاه)", "پرسپولیس (باشگاه)", "تیم پیروزی", "پیروزی تهران", "پبروزی تهران", "باشگاه پرسپولیس تهران", "پرسپوليس تهران", "باشگاه پرسپولیس", "پرسپوليس تهران (باشگاه فوتبال)", "تیم فوتبال پرسپولیس تهران", "تیم فوتبال پرسپولیس", "پرسپولیس تهران", "پرسپولیس تهران (باشگاه فوتبال)", "تیم پرسپولیس", "باشگاه فوتبال پرسپوليس تهران", "باشگاه فوتبال پیروزی تهران", "پرسپولیس (باشگاه فوتبال)", "باشگاه فوتبال پرسپوليس", "باشگاه فوتبال پيروزي تهران", "باشگاه پرسپوليس", "باشگاه پرسپوليس تهران", "تيم فوتبال پرسپوليس", "تيم فوتبال پرسپوليس تهران", "تيم پرسپوليس", "تيم پيروزي", "پبروزي تهران", "پرسپوليس (باشگاه فوتبال)", "پرسپوليس (تيم)", "پيروزي", "پيروزي تهران", "باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران" ]
false
1,014
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام باشگاه", "Item2": "پرسپولیس" }, { "Item1": "نام کامل", "Item2": "باشگاه فوتبال پرسپولیس" }, { "Item1": "لقب", "Item2": "''ارتش سرخ سرخپوشان قرمزپوشانسرخ‌ها غول‌های ایران" }, { "Item1": "تأسیس", "Item2": "دی ۱۳۴۲ ( پیش) ''" }, { "Item1": "محل", "Item2": "[[تهران]]" }, { "Item1": "مالک", "Item2": "[[وزارت ورزش و جوانان]]" }, { "Item1": "سرمربی", "Item2": "[[برانکو ایوانکوویچ]]" }, { "Item1": "ورزشگاه", "Item2": "[[ورزشگاه آزادی]][[تهران]]" }, { "Item1": "گنجایش", "Item2": "۷۸،۱۱۶ نفر" }, { "Item1": "مدیریت", "Item2": "[[حمیدرضا گرشاسبی]] (سرپرست)" }, { "Item1": "لیگ", "Item2": "[[لیگ برتر ایران]]" }, { "Item1": "فصل", "Item2": "[[۹۷–۱۳۹۶]]" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "235px" }, { "Item1": "رتبه", "Item2": "قهرمان" }, { "Item1": "فصل جاری", "Item2": "باشگاه فوتبال پرسپولیس در فصل ۹۸–۱۳۹۷" }, { "Item1": "الگوی بدن۱", "Item2": "_with_white_collar" }, { "Item1": "دست چپ۱", "Item2": "F00" }, { "Item1": "بدن۱", "Item2": "F00" }, { "Item1": "دست راست۱", "Item2": "F00" }, { "Item1": "شلوارک۱", "Item2": "F00" }, { "Item1": "جوراب۱", "Item2": "F00" }, { "Item1": "الگوی بدن۲", "Item2": "_redcollar" }, { "Item1": "دست چپ۲", "Item2": "FFFFFF" }, { "Item1": "بدن۲", "Item2": "FFFFFF" }, { "Item1": "دست راست۲", "Item2": "FFFFFF" }, { "Item1": "شلوارک۲", "Item2": "FFFFFF" }, { "Item1": "جوراب۲", "Item2": "FFFFFF" } ], "Title": "باشگاه فوتبال" }
تیم پرسپولیس با قاب عکس هادی نوروزی، شهرآورد ۸۱–۸ آبان ۱۳۹۴ باشگاه فوتبال پرسپولیس باشگاه فوتبالی ایرانی است که در سال ۱۳۴۲ در شهر تهران، پایتخت ایران بنیادگذاری شده و از باشگاه‌های زیر مجموعه باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس است. پرسپولیس در لیگ خلیج فارس بازی می‌کند و پس از سال ۱۳۴۷، در تمامی ادوار برگزارشده در بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران حضور داشته‌است و تنها تیم باشگاهی فوتبال ایران است که هرگز به دسته پایین‌تر سقوط نکرده‌است. این باشگاه یکی از پرافتخارترین و پرهوادارترین باشگاه فوتبال در ایران است و شهرآورد این تیم با استقلال، مهم‌ترین بازی باشگاهی در ایران است. همچنین طبق گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس به‌عنوان پرهوادارترین تیم فوتبال آسیا شناخته شده‌است و پس از آن دالیان چین و الهلال عربستان در رتبه‌های بعدی قرار دارند. شبکه ورزشی «ای‌اس‌پی‌ان» در سال ۲۰۱۲، نیز در گزارشی از باشگاه‌های پرهوادار آسیا، این باشگاه را بالاتر از دیگر باشگاه‌های آسیایی، پرهوادارترین باشگاه فوتبال آسیا معرفی کرد. پرسپولیس از آغاز تاریخ خود، یازده بار در بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران به قهرمانی رسیده و از این جهت پرافتخارترین تیم است. پنج قهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران، دو قهرمانی در سوپر جام فوتبال ایران پرافتخارترین در این جام و یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا مهم‌ترین قهرمانی‌های پرسپولیس هستند. علی دایی، مهدی مهدوی کیا و علی کریمی سه تن از بازیکنان پرسپولیسی هستند که تاکنون بازیکن فوتبال سال آسیا شده‌اند. تاریخچه پیش از انقلاب دهه ۱۳۴۰ تیم فوتبال منحل شده شاهین تهران به پرسپولیس، باعث محبوبیت این تیم شد. باشگاه ورزشی پرسپولیس متعلق به «شرکت سی. آر. سی» در دی ماه سال ۱۳۴۲ به دست علی عبده در اوین و جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد. باشگاه اصلا در بولینگ و چند ورزش دیگر فعال بود (بولینگ عبده) و یک تیم فوتبال در دسته دوم تهران داشت. در آن سو، و در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۴۶؛ باشگاه شاهین که در دهه ۱۳۴۰ بازیکنان زیادی در تیم ملی ایران داشت و در میان مردم محبوب بود، به دستور سازمان ورزش و تفریحات ایران رسما منحل شد. با رایزنی‌های عبده با پرویز دهداری (مربی شاهین) و مسعود برومند (سرپرست شاهین)، بیشتر بازیکنان باشگاه شاهین به پرسپولیس پیوستند و باعث شهرت و محبوبیت آن شدند. دهداری مربی و برومند سرپرست پرسپولیس شدند و باشگاه توانست در مسابقات رده‌بندی دسته‌های کشور در گروه خود اول شود و به بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران راه یابد. آن‌ها در مسابقات قهرمانی آسیا (مسابقاتی که میان تیم‌های ایرانی برای شرکت در جام باشگاه‌های آسیا برگزار شد) نیز قهرمان شدند و به عنوان نخستین نماینده ایران به جام باشگاه‌های آسیا رفتند. در سال ۱۳۴۸، محمود خیامی، مدیر کارخانه ایران ناسیونال که از هواداران شاهین بود تصمیم گرفت برای تبلیغ خودروی تازه تولید پیکان از بازیکنان پرسپولیس استفاده کند و پس از امضای پروتکل همکاری با عبده بازیکنان پرسپولیس به شکل دسته‌جمعی به باشگاه پیکان کوچیدند و با این تیم موفق به کسب مقام قهرمانی در جام جام باشگاه‌های تهران ۱۳۴۸ شدند، در حالی که پرسپولیس در جایگاه یازدهم قرار گرفت. یک سال بعد بازیکنان به پرسپولیس بازگشتند و تحت رهبری حسین فکری، پس از تاج در جای دوم جام باشگاه‌های تهران ۱۳۴۹ قرار گرفتند. در همین سال دست پرسپولیس از جام منطقه‌ای هم کوتاه ماند. دهه ۱۳۵۰ تا انقلاب پرسپولیس نخستین قهرمان جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۰، پرسپولیس تحت مربیگری آلن راجرز در دومین دوره جام منطقه‌ای به قهرمانی رسید. یک سال بعد، عبده اعلام کرد باشگاه پرسپولیس حرفه‌ای است و بازیکنانش فقط در بازی‌های حرفه‌ای شرکت خواهند کرد؛ بنابراین بازیکنان به دو دسته تقسیم شدند و عده‌ای در تیم حرفه‌ای و عده‌ای در تیم آماتور عضویت یافتند. در آن سال مسابقات فوتبال کشوری در ایران برگزار نگردید، و پرسپولیس که در جام باشگاه‌های تهران ۱۳۵۱ با تیم آماتورهایش شرکت کرده‌بود، در میان ۱۶ تیم در جای یازدهم قرار گرفت. در آن دوره پرسپولیس در ورزشگاه اختصاصی خود موسوم به ورزشگاه آپادانا تمرین می‌کرد و عبده برای فعال نگه‌داشتن تیم اصلی، باشگاه‌های صاحب‌نامی همچون سائوپائولو و چلسی را برای بازی دوستانه به تهران آورد. اما در سال ۱۳۵۲ به دلیل عدم وجود زیرساخت‌های فوتبال حرفه‌ای در ایران و اعتراض خسروانی به آتابای، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران عبده پس از فروش ورزشگاه باشگاه فعالیت حرفه‌ای پرسپولیس را منحل کرد. پرسپولیس در این سال‌ها، کم‌کم از مکتب شاهین فاصله گرفت. جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ بازگشایی شد. در ۵ دوره‌ای که از این جام برگزار شد، پرسپولیس همواره از بهترین تیم‌ها بود و به ۲ قهرمانی (۱۳۵۲ و ۱۳۵۴) و ۳ نایب‌قهرمانی (۱۳۵۳، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) رسید. جام تخت جمشید ۱۳۵۷ نیز در حال انجام بود که با روی دادن انقلاب نیمه‌کاره ماند. پرسپولیس در این جام با یک امتیاز کمتر از شهباز، دوم بود. پرسپولیس تا پایان جام تخت جمشید پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران بود. پس از انقلاب انقلاب و دهه ۱۳۶۰ علی پروین ملقب به «سلطان» که از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، در دهه ۶۰ مربی–بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس بود. پس از انقلاب، باشگاه تحت تاثیر آن قرار گرفت و لیگ کشوری فوتبال ایران منحل شد. بسیاری از بازیکنان تیم عوض شدند، اما توانستند در جام شهید اسپندی (۱۳۵۸) قهرمان شوند. با آغاز جنگ ایران و عراق و دهه ۱۳۶۰، لیگ فوتبال سراسری ایران همچنان تعطیل بود (تا سال ۱۳۶۸ که جام قدس برگزار گردید) و پرسپولیس تنها در جام باشگاه‌های تهران شرکت می‌کرد. این باشگاه در ۱۰ دوره برگزاری این جام در دهه ۶۰، به ۷ قهرمانی و ۲ نایب‌قهرمانی دست یافت. در سال ۱۳۶۶، پرسپولیس در کنار قهرمانی در جام حذفی تهران و جام باشگاه‌های تهران، موفق به کسب اولین قهرمانی خود در جام حذفی ایران هم شد تا در یک سال ۳ جام بگیرد. دهه ۱۳۷۰ دهه ۱۳۷۰، برای باشگاه موفقیت‌آمیز بود و با یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا آغاز شد. پرسپولیس در ۱۰ دوره جام آزادگان شرکت کرد و به ۴ قهرمانی و ۳ نایب‌قهرمانی دست‌یافت. این باشگاه در این سال‌ها از پایه‌های اصلی تیم ملی فوتبال ایران بود، تا جایی که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ۹ نفر از ۲۲ بازیکن ایران در آن زمان عضو این تیم بودند. پرسپولیس در این دهه به ۲ قهرمانی جام حذفی و ۳ بار سومی جام باشگاه‌های آسیا نیز دست یافت. دهه ۱۳۸۰ با آغاز دهه ۱۳۸۰، لیگ برتر فوتبال ایران راه‌اندازی شد و پرسپولیس در نخستین دوره آن قهرمان شد. فصل بعد، پرسپولیس از نخستین دوره لیگ قهرمانان آسیا حذف شد و در لیگ نتایج خوبی نگرفت. این سال‌ها آغاز دورانی بود که سالنامه رسمی باشگاه آن را «دوران جدال با بحران» نامیده‌است، تا جایی که پرسپولیس حتی مقام ۹ ام لیگ را هم تجربه کرد. دو فصل بعد، پرسپولیس پس از ۶ سال دوری از جام در جام خلیج فارس ۸۷–۱۳۸۶ به قهرمانی رسید و این دهه را با دو قهرمانی متوالی در جام حذفی (۸۹–۱۳۸۸ و ۹۰–۱۳۸۹) به پایان برد. نام، نشان‌واره و رنگ فصل ۸۷–۱۳۸۶ پرسپولیس یک واژه یونانی به معنای شهر پارسی است که از دو واژه «پرسه» به معنای پارسی و «پولیس» به معنای شهر تشکیل شده‌است. یونانیان باستان به پارسه یا تخت جمشید، پایتخت دودمان هخامنشیان، پرسپولیس می‌گفتند. پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و قرار شد پرسپولیس از سال ۱۳۶۱، با نام دیگری فعالیت کند. بازیکنان در اعتراض به این تصمیم، در بازی با هما در جام باشگاه‌های تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند. در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند. در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسما به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته‌است.» با این وجود، رسانه‌ها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار می‌بردند. مدت‌ها بر سر قانونی بودن استفاده از نام پرسپولیس یا پیروزی بحث‌هایی بر سر زبان‌ها بود تا اینکه سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، محمد رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس، از رای قطعی دادگاه برای بازگشت برند پرسپولیس خبر داد. از این رو برای همیشه نام پیروزی از داخل پرانتز جلوی نام پرسپولیس برداشته شد. در آگهی ثبت نشان‌واره‌ای که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۷۰ به ثبت رسانده، این توضیح آمده‌است: «کلمه پرسپولیس و علامت فانتزی. تصویر جامی که از دو طرف با دو سر اسب هخامنشی تلاقی دارد.» در آگهی ثبت نشان‌واره‌ای که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۹۵ به ثبت رسانده، این توضیح آمده‌است: «تصویر یک سپر و یک تندیس تصویر دو سر شیر و یک سکو که سه حلقه به هم پیوسته بر روی آن است در میان آن که یک جام بر روی آن قرار دارد همگی در داخل یک شکل هندسی و در قسمت پایین آن کلمات باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس به فارسی و حروف و کلمات و عدد FC PERSPOLIS SINCE 1967 به لاتین به رنگ‌های قرمز، مشکی و سفید.» رنگ قرمز یکی از مهم‌ترین نمادهای باشگاه فوتبال پرسپولیس به‌شمار می‌آید. به جز فصل ۸۶–۱۳۸۵ و چند بازی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۹ که بازیکنان پرسپولیس لباس‌های راه‌راه سفید و قرمز پوشیدند، از آغاز همواره رنگ اصلی پیراهن پرسپولیس قرمز بوده‌است. از این رو آنان را «ارتش سرخ» و «سرخپوشان» می‌نامند. درج ستاره بالای نشان‌واره باشگاه تیم فوتبال پرسپولیس پس از قهرمانی در فصل ۹۶–۱۳۹۵ جام خلیج فارس به درخواست هواداران و به سبک معتبرترین باشگاه‌های اروپایی، ۱ ستاره به پاس ۱۰ قهرمانی لیگ فوتبال ایران، بالای نشان‌واره باشگاه درج گردید. پرسپولیس در فرهنگ عامه و رسانه‌ها پرسپولیس به عنوان یک باشگاه فوتبال، کاملا در میان مردم ایران شناخته‌شده‌است. عادل فردوسی‌پور در مجله ورلدساکر در این باره می‌نویسد: «نخستین پرسشی که هواداران فوتبال در ایران از یکدیگر می‌پرسند این است که قرمز هستی یا آبی؟» رسانه‌های ایران به شدت اخبار این باشگاه را پوشش می‌دهند و «حاشیه»‌های زیادی پیرامون افراد حاضر در باشگاه‌است. افکار عمومی ایران امروز نیز همانند دیگر جوامع، تحت تاثیر این رسانه‌های ورزشی قرار دارند. در چند سال اخیر بیش از ۵۰ وبگاه در فضای اینترنت با نام پرسپولیس وجود داشته‌است. برخی از این وبگاه‌های هواداری و خبری، خود را «سایت کانون هواداران پرسپولیس» یا «سایتی رسمی» معرفی می‌کنند. دسته‌ای از این وبگاه‌ها که خط مشی حمایتی یا مخالفتی با گروه یا اشخاص خاصی دارند، منتسب به لیدرها و افراد نزدیک به اشخاص مرتبط با باشگاه دانسته می‌شوند. در پی پوشش گسترده اخبار باشگاه و شعارهای خاص روی سکوهای ورزشگاه، در سال‌های اخیر امنیت شغلی مدیران عامل و مربیان این باشگاه همواره در خطر قرار داشته‌است. جان دیوردن، نویسنده وبگاه گل در گزارشی با نام «تردید آسیا: آیا مربیگری پرسپولیس بزرگترین و دشوارترین کار در فوتبال آسیا است؟»، جو رسانه‌ها را «جانوری ترسناک» و مربیگری این تیم را «شغلی پرفشار» توصیف می‌کند. در فصل ۸۷–۱۳۸۶ که به قهرمانی پرسپولیس در جام خلیج فارس منتهی شد، فیلم مستندی با نام مردان پرسپولیس درباره این باشگاه ساخته‌شد. قرار بود قسمت دوم این فیلم در سال بعد ساخته شود که با مخالفت داریوش مصطفوی، مدیرعامل آن زمان پرسپولیس این فیلم ساخته‌نشد. سانسور و کیفیت پائین ساخت این فیلم با انتقادهایی همراه بود. همچنین در دهه‌های ۱۳۴۰، (عزیز اصلی) ۱۳۵۰ (محراب شاهرخی) و ۱۳۷۰ (احمدرضا عابدزاده، علی پروین، حمید استیلی و افشین پیروانی) نیز شماری از بازیکنان این باشگاه در فیلم‌های سینمای ایران به بازیگری پرداختند. در سال ۱۳۸۸، پرسپولیس به عنوان نخستین باشگاه ایرانی ساخت سرود رسمی‌اش را با همکاری داریوش خواجه‌نوری، خواننده و گیتاریست ایرانی آغاز کرد. این ترانه «آهنگ سرخ» نام دارد و بازیکنان سابق باشگاه آن را خوانده‌اند. پیش از این نیز خوانندگانی مانند فرزین برای پرسپولیس خوانده‌بودند. قاسم افشار نیز در دهه ۷۰ آلبومی با نام «قرمزته» منتشر کرده‌بود. شبکه‌های اجتماعی پرسپولیس پرهوادارترین باشگاه فوتبال ایرانی در شبکه‌های اجتماعی نیز می‌باشد. در ۱ بهمن ۱۳۹۶ اکانت اینستاگرام باشگاه رسمی شد و پرسپولیس نخستین باشگاه ایرانی با اکانت رسمی در شبکه‌های اجتماعی است. پرسپولیس و سیاست یکی از گزارش‌های 250px در دوران پهلوی پیش‌زمینه‌ها (پیش از ۱۳۴۷) پیش از شکل‌گیری پرسپولیس، خاستگاه آن یعنی شاهین درگیر جریانات سیاسی شده‌بود و سیاست میراث پرسپولیس از شاهین بود. مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی می‌دانستند و اکثر هواداران شاهین از مخالفان شاه بودند. جریانات سیاسی و نفوذ پرویز خسروانی باعث انحلال شاهین شد. رابطه پرسپولیس و دربار (۱۳۵۷–۱۳۴۷) پس از انحلال شاهین، هوادارانش به جهت حضور بازیکنان شاهین در پرسپولیس، از سال ۱۳۴۷ به این تیم گرویدند و تا سال ۱۳۵۷، سکوهای پرسپولیس، کمابیش جایگاه مخالفان شاه محسوب می‌شد. تاج که نماد حکومت شاهنشاهی محسوب می‌شد نیز در تقابل و رقابت با این پرسپولیس قرار گرفت. به جز علی عبده، ارتشبد محمد خاتم (فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران) و فاطمه پهلوی، عضوی از خانواده سلطنتی ایران نیز به پرسپولیس نزدیک بودند و کماکان رابطه خوبی با پرویز خسروانی نداشتند. بنابراین پرسپولیس جایگاه مناسبی برای مخالفان بود چرا که مانند شاهین «ظاهر مخالف» نداشت. عبده نزد خانواده شاه محبوبیت داشت، چنانچه افتتاح طبقه دوم بولینگ عبده توسط محمدرضا و فرح پهلوی انجام شد؛ اما پس از سال ۱۳۵۴ و درگذشت خاتم، روابط عبده با فاطمه پهلوی و دربار رو به تیرگی گرایید. در دوران جمهوری اسلامی اوایل انقلاب و دهه ۶۰ (۱۳۷۰–۱۳۵۷) پس از انقلاب، پرسپولیس به مانند تاج، در دست انقلابیون قرار گرفت، ملی شد و تغییر نام داد؛ و سپس تحت نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت. به نوشته هوشنگ شهابی در دانشنامه ایرانیکا، حکومت جدید پس از انقلاب دل خوشی از فوتبال نداشت و مخالفان شاه معتقد بودند که او برای دور نگه‌داشتن جوانان از سیاست، تب فوتبال را در جامعه رواج می‌داده‌است. در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شد و این مهر تائیدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضدانقلاب است. در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاری‌فرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند. پس از شهادت مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰ و چند تغییر نام در اماکن تهران سازمان تربیت بدنی نیز در اقدامی نام باشگاه را به شهید چمران تغییر داد. مصطفی داوودی رئیس وقت سازمان تربیت بدنی در نامه‌ای به دفتر آیت الله خمینی این تغییر نام را اعلام کرد و البته قرار بود تیم فوتبال پرسپولیس از سال بعد یعنی ۱۳۶۱ نام خود را تغییر دهد. پرسپولیسی‌ها که از اقدامات سازمان شاکی بودند در دیدار هفته سوم خود مقابل هما در باشگاه‌های تهران حاضر نشدند و بدین ترتیب بازنده شدند. هما با این ۲ امتیاز در نهایت قهرمان شد و پرسپولیسی‌ها یک قهرمانی را به خاطر تغییر نام باشگاه از دست دادند. نهایتا نام تیم فوتبال تغییر نکرد و دوباره به پرسپولیس بازگشت. در روز سه شنبه ۱۷ مهرماه ۱۳۶۳ قرار بود بازی بین دو تیم پرسپولیس و پاس در جام باشگاه‌های تهران انجام شود. بازی در ورزشگاه شهید شیرودی انجام می‌شد. به دلیل ازدحام تماشاگران دیدار آغاز نشد. بلندگوی ورزشگاه اعلام کرد بازی بدون بلیت فروشی در جمعه پیش رو در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد. تماشاگران علیه رئیس هیئت فوتبال تهران، محمد جانفدا شعار دادند. شعارهایی که رنگ و بوی سیاسی گرفت. سنگ پراکنی آغاز شد. تورهای سیمی اطراف میدان پاره شدند و تماشاگران به داخل زمین هجوم آوردند، تیرهای دروازه را از جا درآورده و تور دروازه‌ها و تشک‌های پرش ارتفاع را به آتش کشیدند. به رختکن‌ها حمله کرده و شیشه‌ها را شکستند. با بیرون آمدن تماشاگران از ورزشگاه شیرودی ترافیک سنگینی در خیابان‌های اطراف ورزشگاه ایجاد شد که تا ساعت‌ها ادامه یافت. نیروی انتظامی مداخله و افراد زیادی را دستگیر کرد. روابط عمومی سازمان تربیت بدنی پس از این اتفاق با انتشار اعلامیه‌ای مسابقات دسته اول باشگاه‌های تهران را تعطیل اعلام کرد. محمد جان فدا در دادسرا حاضر شد و با قرار وثیقه آزاد شد. پس از این اتفاق دیگر هیچ‌گاه بازی‌های پرسپولیس در ورزشگاه شیرودی برگزار نشد. در دی ماه ۱۳۶۵ تیم پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفت و اولین مدیر منصوب بنیاد در این باشگاه اقدام به تغییر نام باشگاه کرد. آزادی نامی بود که برای جایگزینی پرسپولیس انتخاب شد. در قرعه کشی مسابقات باشگاه‌های تهران حسین آبشناسان رئیس هیئت فوتبال تهران اعلام کرد تیمی به نام پرسپولیس حق شرکت در مسابقات را ندارد و باید با نام آزادی شرکت کند. محمود خوردبین سرپرست پرسپولیس نیز انصراف خود را از حضور در مسابقات اعلام کرد. محمدعلی دقت پور مدیر وقت باشگاه اعلام کرد که اگر پرسپولیسی‌ها حاضر به شرکت در مسابقات نشوند، ما با نفرات دیگری در مسابقات شرکت خواهیم کرد، ولی بازیکن‌ها حاضر به بازی در تیمی تحت عنوان آزادی نبودند. جلساتی با بازیکنان برگزار شد و نهایتا اداره کل تربیت بدنی تهران در روز ۲۷ بهمن ۱۳۶۵ با یک اطلاعیه به قضیه پایان داد: «به پیشنهاد معاون فرهنگی بنیاد مستضعفان و موافقت اداره کل تربیت بدنی تهران باشگاه پرسپولیس به پیروزی تغییر نام یافت. این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته‌است.» دهه ۷۰ و آغاز ورود سیاسیون (۱۳۸۰–۱۳۷۰) نامه حسن غفوری‌فرد (معاون رئیس‌جمهور ایران و رئیس سازمان تربیت بدنی) به سازمان ثبت اسناد کشور برای معرفی عباس انصاری‌فرد به عنوان نماینده تام‌الاختیار سازمان در باشگاه به تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۷۰ به‌طور کلی (و به شکل خاص در باشگاه استقلال) اولین جرقه ورود سیاسیون و سیاست به فوتبال در سال ۱۳۶۹ زده‌شد. سیاست در قبال فوتبال آرام‌تر شد و پوشش تلویزیونی مسابقات افزایش یافت. پرسپولیس و استقلال در این دهه درگیر جناح‌بندی‌های سیاسی شدند اما تا پیش از دوم خرداد جناح‌بندی‌های آنان تقریبا نامشخص بود. در سال ۱۳۷۲ به اصرار حسن غفوری‌فرد، پرسپولیس زیر نظر فردی از کابینه هاشمی رفسنجانی (حسین محلوجی) قرار گرفت. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ علی‌رغم انتظارات، امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس و جمعی از بازیکنان در اقدامی از علی‌اکبر ناطق‌نوری حمایت کردند و در آن سو علی فتح‌الله‌زاده، مدیرعامل وقت استقلال به همراه بازیکنان و مربیان در نامه‌ای سرگشاده به حمایت از محمد خاتمی پرداختند. این آخرین باری بود که دو باشگاه بدین شکل علنی و صریح موضع‌گیری سیاسی کردند. دو سال بعد، در ۲۰ تیر ۱۳۷۸ یعنی دو روز پس از واقعه کوی دانشگاه، در حالی که جامعه هنوز دچار التهاب بود و «با وجود شایعات و مشکلات، در فضایی نه‌چندان دلچسب و گرم»، بازی سنتی پرسپولیس–استقلال در فینال جام حذفی با آرامش برگزار شد و علی‌رغم تلاش‌های انجام‌شده برای تحریک تماشاگران، هیچ شعار سیاسی شنیده نشد. دهه ۸۰ (۱۳۹۰–۱۳۸۰) پس از آن که در سال ۱۳۸۰، رای دادگاه به تعلق پرسپولیس به دولت صادر شد، محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی تلاش کرد که در ترکیب هیئت مدیره پرسپولیس از افراد متمایل به اصلاح‌طلبی استفاده نماید. پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد و برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، یاران احمدی‌نژاد توافق کردند تا پرسپولیس زیر نظر شهرداری تهران به کار خود ادامه دهد. ورزشگاه و زمین تمرین ورزشگاه خانگی ورزشگاه آزادی تهران باشگاه پرسپولیس ورزشگاه خانگی اختصاصی ندارد و برای بازی‌های خانگی خود ورزشگاه آزادی تهران را اجاره می‌کند. تیم ملی فوتبال ایران و استقلال تهران نیز در همین ورزشگاه به میدان می‌روند. در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی در فصل ۸۲–۸۱، پرسپولیس بازی‌های خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد. پرسپولیس پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی، بازی‌های خود را در ورزشگاه امجدیه برگزار می‌کرد و در آغاز بنیادگذاری ورزشگاهی مجهز به استخر، زمین ژیمناستیک و بولینگ در مجموعه بولینگ عبده در اختیار داشت. این مجموعه در مرداد ۱۳۵۷ دچار آتش‌سوزی شد. البته پرسپولیس پیشتر ورزشگاه اختصاصی در اختیار داشته‌است. در اوایل دهه ۱۳۵۰، عبده در شهرک اکباتان زمینی را خریداری کرده‌بود و در آن یک ورزشگاه فوتبال با نام ورزشگاه آپادانا بر پا کرد. پرسپولیس به دلیل کمبود امکانات برای هوادارانش و همکاری نکردن دیگر باشگاه‌ها، تنها یک بازی در ورزشگاه آپادانا انجام داد و پس از آن، از آپادانا به عنوان زمین تمرین بهره گرفت. همچنین به دلیل نبود پشتیبانی دیگر باشگاه‌های فوتبال ایران از حرفه‌ای شدن باشگاه پرسپولیس، عبده در سال ۱۳۵۲ ورزشگاه آپادانا را به ارزش ۲۰۰،۰۰۰ تومان به باشگاه راه‌آهن فروخت. ورزشگاه آپادانا امروز ورزشگاه راه‌آهن نامیده می‌شود و در همسایگی ورزشگاه شهید دستگردی جای دارد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بنیاد مستضعفان و جانبازان دارایی‌های این باشگاه را به سود خود مصادره کرد. در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴، وبگاه رسمی باشگاه خبرهایی درباره این که پرسپولیس «ورزشگاه شهر قدس» را خریده‌است، منتشر کرد؛ اما این ماجرا به علت مشکلات مالی و حقوقی باشگاه پایان یافت و به ثمر نرسید. زمین تمرین پیش از انقلاب، زمین‌های تمرین پرسپولیس ورزشگاه آپادانا و بولینگ عبده بود. وقتی بولینگ عبده مصادره شد پرسپولیس در تپه‌های داوودیه تمرین می‌کرد. در سال‌های گذشته، تمرینات تیم اصلی بیشتر در ورزشگاه کارگران انجام می‌شد. در شهریور ۱۳۸۷، پس از انتقال باشگاه راه‌آهن به شهرری، پرسپولیس ورزشگاه راه‌آهن را به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان برای یک سال اجاره کرد و پس از ۳۵ سال به ورزشگاه خانگی دیرین خود در شهرک اکباتان بازگشت. برای چند سال تیم اصلی پرسپولیس در ورزشگاه شهید درفشی‌فر تمرین می‌کرد. تیم‌های پایه نیز در ورزشگاه امام رضا تمرین و بازی می‌کنند. در تیر ۱۳۹۲ آکادمی باشگاه پرسپولیس نیز در ورزشگاه امام رضا راه‌اندازی شد. در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۴ ورزشگاه شهید کاظمی برای مدت ۳ سال به باشگاه پرسپولیس واگذار شد. تمرینات تیم فوتبال پرسپولیس پس از تایید برانکو، در این ورزشگاه که گنجایش ۱۵،۰۰۰ تماشاگر را دارد، انجام می‌شود. هواداران و هماوردان هواداران لیگ برتر ۸۷–۸۶ لیگ برتر خلیج فارس ۱۳۹۵–۱۳۹۶ پرسپولیس باشگاه پرهواداری است. بر پایه نظرسنجی‌های انجام شده باشگاه پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین باشگاه فوتبال ایران معرفی شده‌است. و بنا بر اعلام وبگاه رسمی، باشگاه برای هوادارانش ارزش بسیاری قائل است. با این که باشگاه پرسپولیس در تهران قرار دارد، در سراسر ایران هوادار دارد و در بازی‌های خارج از خانه نیز عده زیادی برای تشویق آن‌ها به ورزشگاه می‌روند. این باشگاه در امارات متحده عربی و قطر نیز هوادارانی دارد. عادل فردوسی‌پور در مجله ورلدساکر می‌نویسد: «پرسپولیس با بیش از ۳۰ میلیون هوادار به عنوان محبوب‌ترین باشگاه آسیا شناخته می‌شود.» بنا بر نوشته همشهری‌آنلاین، کنفدراسیون فوتبال آسیا در فهرستی پرسپولیس را بالاتر از الهلال عربستان و دالیان چین پرهوادارترین باشگاه آسیا معرفی کرده‌بود. رکورد بیشترین تماشاگر تاریخ لیگ برتر مربوط به بازی پرسپولیس و سپاهان در لیگ هفتم می‌باشد که بیش از ۱۲۰ هزار تماشاگر در استادیوم آزادی حضور داشتند و بیش از ۸۰ هزار نفر پشت درهای بسته ورزشگاه ماندند. همچنین باشگاه پرسپولیس رکورددار حضور تماشاگر در تاریخ لیگ قهرمانان می‌باشد: ۱۹ می‌۲۰۱۵ پرسپولیس یک - الهلال عربستان صفر (ورزشگاه آزادی تهران تماشاگر: ۱۰۰٫۰۰۰ نفر) ۶ می‌۲۰۱۵ پرسپولیس دو - بنیادکار ازبکستان یک (ورزشگاه آزادی تهران تماشاگر: ۱۰۰٫۰۰۰ نفر) ۸ آوریل ۲۰۱۵ پرسپولیس یک - النصر عربستان صفر (ورزشگاه آزادی تهران تماشاگر: ۱۰۰٫۰۰۰ نفر) پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان آسیا در سال ۲۰۱۲: بازی پرسپولیس و الغرافه قطر با حضور ۹۶٫۲۰۰ نفر تماشاگر برگزار گردید. پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۹: بازی پرسپولیس و بنیادکار ازبکستان با حضور ۹۵،۲۲۵ نفر هماوردان استقلال تهران بازی میان پرسپولیس و استقلال، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهم‌ترین مسابقه باشگاهی فوتبال در ایران است. رکورد بیشترین گل زده و شکست ناپذیری (شش بازی رسمی) در داربی تهران در اختیار تیم پرسپولیس است. همچنین نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجه بدون گل پایان یافت. فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت. بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراه‌است و برگزاری آن بازتاب‌های زیادی در ایران دارد. معمولا این بازی را حدود ۱۰۰٫۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا می‌کنند. این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران می‌انجامد و هولیگان‌ها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوس‌ها آسیب می‌زنند. مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ ام آسیا و ۲۲ وم جهان قرار داد. سپاهان اصفهان با این که پرسپولیس و سپاهان هر دو ریشه در باشگاه فوتبال شاهین دارند، در گذشته بازی این دو هماوردی محسوب نمی‌شد. با آغاز جام خلیج فارس و قهرمانی باشگاه‌های اصفهانی در جام‌های فوتبال ایران، به اهمیت بازی‌های رودرروی باشگاه‌های اصفهان و تهران افزوده‌شد. پس از نبرد قهرمانی پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴ و لیگ برتر ۸۷–۱۳۸۶، این حساسیت و اهمیت دوچندان شد، به گونه‌ای که هم‌اکنون این هماوردی از مهم‌ترین بازی‌های دو باشگاه در هر فصل است. عملکرد فصل‌های اخیر جدول زیر عملکرد کلی پرسپولیس از آغاز لیگ برتر را نشان می‌دهد. نمودار رتبه‌های پرسپولیس در لیگ از ۱۳۴۷ فصل رتبه در لیگ جام حذفی لیگ قهرمانان آسیا ۱۳۸۰–۸۱ ۱ ۱/۴ پایانی ۱۳۸۱–۸۲ ۳ ۱/۸ پایانی دور گروهی ۱۳۸۲–۸۳ ۵ ۱/۸ پایانی ۱۳۸۳–۸۴ ۴ ۱/۸ پایانی ۱۳۸۴–۸۵ ۹ نایب‌قهرمان ۱۳۸۵–۸۶ ۳ نیمه پایانی ۱۳۸۶–۸۷ ۱ ۱/۸ پایانی ۱۳۸۷–۸۸ ۵ ۱۳۸۸–۸۹ ۴ قهرمان دور گروهی ۱۳۸۹–۹۰ ۴ قهرمان ۱۳۹۰–۹۱ ۱۲ ۱۳۹۱–۹۲ ۷ نایب‌قهرمان ۱۳۹۲–۹۳ ۲ ۱۳۹۳–۹۴ ۸ ۱۳۹۴–۹۵ ۲ ۱۳۹۵–۹۶ ۱ نیمه نهایی ۱۳۹۶–۹۷ ۱ در حال برگزاری تیم‌های دیگر پرسپولیس در رده‌های سنی امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان تیم دارد. تیم زنان 250px پرسپولیس پیش از انقلاب تیم زنان داشت. آن‌ها پس از تاج و به همراه دیهیم و عقاب از پیشگامان فوتبال زنان در ایران بودند. در تابستان ۱۳۸۷، رئیس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال ایران از این باشگاه درخواست کرد تا در لیگ شرکت کند. در اواخر همان سال، پرسپولیس امتیاز تیم زنان پیکان را در اختیار گرفت و در لیگ شرکت کرد. تیم دوم پرسپولیس پیش از انقلاب تیم آماتورها داشت. در جام باشگاه‌های تهران ۱۳۵۱، پرسپولیس رسما با تیم آماتورهایش در جام شرکت کرد. مهدی عسگرخانی، دروازه‌بان آماتورهای پرسپولیس برجسته‌ترین بازیکن آن تیم بود که بعدا به تیم اصلی رسید، به ابومسلم فروخته‌شد و به تیم ملی ایران نیز دعوت شد. در روز ۲۸ شهریور ۱۳۸۵، محمدحسن انصاری‌فرد مدیرعامل وقت پرسپولیس با مدیرعامل باشگاه فوتبال سرخپوشان دلوار افزار توافقنامه‌ای امضاء کرد که بنابر آن، تیم فوتبال سرخپوشان تیم دوم پرسپولیس می‌شد. پس از پایان آن فصل بهادر عبدی و فرهاد خیرخواه، (آقای گل دسته یک) که در سرخپوشان بازی می‌کردند به پرسپولیس پیوستند. پس از تغییر مدیرعامل پرسپولیس رابطه دو باشگاه کمرنگ شد و باشگاه پرسپولیس به برخی تعهدات خود عمل نکرد. در آبان ۱۳۸۷ امتیاز باشگاه سرخپوشان به باشگاه دیهیم اهواز واگذار شد. پس از آن پرسپولیس تا حدود یک سال تیم دومی نداشت، اما در آبان ۱۳۸۸ تیم ب پرسپولیس راه‌اندازی شد. این تیم در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ قهرمان مسابقات حذفی باشگاه‌های تهران شد. تیم امید سرمربی نادر باقری مربی دروازه‌بان‌ها ناصر محمدخانی سرپرست تیم جوانان منوچهر عبدالله‌نژاد سرمربی محمد برزگر مربی منصور هاشمی مربی تیم نوجوانان رضا جباری سرمربی علیرضا محمد مربی مجتبی شیری مربی تیم نونهالان فرامرز سلطانی سرمربی اردلان آشتیانی مربی شهرام سبزی مربی بازیکنان بازیکنان کنونی فهرست زیر بازیکنان کنونی پرسپولیس را نشان می‌دهد. بازیکنانی که سهمیه زیر ۲۳ سال هستند با علامت «*» و بازیکنانی که سهمیه زیر ۲۱ سال هستند، با «**» مشخص شده‌اند. تا تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۹۷ منبع: link=کاپیتان (فوتبال) بازیکنان پیشین برای دیدن نام تمام بازیکنان باشگاه که در ویکی‌پدیای فارسی مقاله دارند، را ببینید. بازیکنان سرشناس علی کریمی در دیدار تیم فوتبال پرسپولیس و الهلال مهدی مهدوی‌کیا در فینال جام حذفی فوتبال ایران میان پرسپولیس و سپاهان علی دایی یکی از بازیکنان سرشناس پرسپولیس در سمت سرمربی‌گری این تیم.سید جلال حسینی (راست) در تمرینات تیم ملی فوتبال ایران چهره‌های ماندگار کاپیتان‌ها کاپیتان کشور سال توضیحات حمید جاسمیان ۱۳۴۹–۱۳۴۷ در سال‌های اولیه جاسمیان و بهزادی و وطنخواه به تناوب کاپیتانی تیم را برعهده داشتند. همایون بهزادی ۱۳۴۷–۱۳۵۴ کاپیتان فاتح جام تخت جمشید ۱۳۵۲ بیوک وطنخواه ۱۳۵۲–۱۳۴۷ کاپیتان فاتح جام منطقه‌ای ایران ۱۳۵۰ - در سال ۵۱، بهزادی کاپیتان تیم حرفه‌ای و وطنخواه کاپیتان تیم آماتورها بود عزیز اصلی ۱۳۴۸ به علت انتقال اکثر بازیکنان به پیکان - او پس از بازی با تاج چندماه محروم شد و در این مدت علی سلیمی کاپیتان تیم بود جعفر کاشانی ۱۳۵۳ کاپیتان اول سال ۵۳ بهزادی و کاپیتان دوم وطنخواه بود، ولی به علت نیمکت نشینی آن‌ها در اکثر بازی‌های فصل، کاشانی کاپیتان بود. ابراهیم آشتیانی ۱۳۵۳–۱۳۵۵ کاپیتان فاتح جام تخت جمشید ۱۳۵۴ علی پروین ۱۳۶۶–۱۳۵۵ کاپیتان فاتح جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۱ و جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۵ و جام حذفی تهران ۱۳۶۲ محمد مایلی کهن ۱۳۶۸–۱۳۶۶ کاپیتان فاتح جام حذفی ایران ۱۳۶۶-۶۷ و جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۶ و جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۷ و جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۸ و جام حذفی تهران ۱۳۶۶ محمد پنجعلی ۱۳۷۳–۱۳۶۸ کاپیتان فاتح جام برندگان جام آسیا ۹۱–۱۹۹۰ و جام حذفی ایران ۱۳۷۰–۷۱ و جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۹ فرشاد پیوس ۱۳۷۶–۱۳۷۳ کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۱۳۷۴ و لیگ آزادگان ۱۳۷۵ مجتبی محرمی ۱۳۷۵ کاپیتان اول پیوس بود ولی به علت اختلافاتش با استانکو در اکثر بازی‌های فصل، محرمی کاپیتان بود. حسین عبدی ۱۳۷۸–۱۳۷۶ کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۷۸–۱۳۷۷ و جام حذفی فوتبال ایران ۷۸–۱۳۷۷ احمدرضا عابدزاده ۱۳۸۰–۱۳۷۸ کاپیتان فاتح لیگ آزادگان ۷۹–۱۳۷۸ افشین پیروانی ۱۳۸۳–۱۳۸۰ کاپیتان فاتح لیگ برتر فوتبال ایران ۸۱–۱۳۸۰ بهروز رهبری فر ۱۳۸۴–۱۳۸۳ کریم باقری ۱۳۸۹–۱۳۸۴ کاپیتان فاتح لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷–۱۳۸۶ و جام حذفی فوتبال ایران ۸۹–۱۳۸۸ شیث رضایی ۱۳۸۹ با کنار رفتن کریم باقری کاپیتان شد، ولی فقط حدود یک ماه کاپیتان بود و به دلیل مسائل حاشیه‌ای و رای‌گیری در اردوی ترکیه کاپیتانی را از دست داد سپهر حیدری ۱۳۹۰–۱۳۸۹ کاپیتان فاتح جام حذفی فوتبال ایران ۹۰–۱۳۸۹ علی کریمی ۱۳۹۰ مهدی مهدوی‌کیا ۱۳۹۲–۱۳۹۰ محمد نوری ۱۳۹۴–۱۳۹۲ هادی نوروزی ۱۳۹۴ او در روز ۹ مهر ۱۳۹۴ در اثر ایست قلبی در سی سالگی درگذشت امید عالیشاه ۱۳۹۴–۱۳۹۵ سید جلال حسینی ۱۳۹۵- کاپیتان فاتح لیگ برتر ۹۶–۱۳۹۵ و سوپر جام ۹۶–۱۳۹۵ یادکرد نکته: بازیکنان دیگری هم هستند که هیچ‌گاه کاپیتان اول نبوده‌اند ولی حداقل در ۵ بازی کاپیتانی سرخپوشان را بر عهده داشته‌اند: ۱– محراب شاهرخی ۲- ناصر نورایی ۳– حمید درخشان ۴– کاظم سیدعلیخانی ۵– ضیا عربشاهی ۶– وحید قلیچ ۷– ناصر محمدخانی ۸– رضا شاهرودی ۹– علی انصاریان ۱۰– علیرضا حقیقی ۱۱– محسن بنگر ۱۲-علیرضا نورمحمدی ۱۳-حسین ماهینی گلزنان برتر فهرست ۱۵ گلزن برتر تاریخ پرسپولیس: نام ملیت دوران بازیدر پرسپولیس تعداد گل ۱ فرشاد پیوس ۱۳۶۴–۱۳۷۶ ۱۵۳ ۲ علی پروین ۱۳۴۹–۱۳۶۶ ۱۲۱ ۳ همایون بهزادی ۱۳۴۹–۱۳۵۹ ۸۳ ۴ صفر ایرانپاک ۱۳۴۹–۱۳۵۹ ۷۴ ۵ حسین کلانی ۱۳۴۹–۱۳۵۹ ۷۱ ۶ ناصر محمدخانی ۱۳۶۰–۱۳۷۲ ۵۹ ۷ مهدی طارمی ۱۳۹۳–۱۳۹۶ ۵۵ ۸ علی دایی ۱۳۷۳–۱۳۸۳ ۴۳ ۹ کریم باقری ۱۳۷۵–۱۳۸۹ ۴۳ ۱۰ محمد نوری ۱۳۸۹–۱۳۹۴ ۴۲ ۱۱ مجتبی محرمی ۱۳۶۷–۱۳۷۶ ۴۱ ۱۲ محمود خوردبین ۱۳۴۷–۱۳۵۹ ۴۰ ۱۲ ادموند بزیک ۱۳۷۵–۱۳۸۰ ۴۰ گلزنان خارجی فهرست تمام گلزنان خارجی تاریخ پرسپولیس: نام ملیت دوران بازیدر پرسپولیس تعداد گل ۱ آلن ویتل ۱۳۵۵–۱۳۵۷ ۱۶ ۲ گادوین منشا –۱۳۹۶ ۱۴ ۳ ابراهیم توره ۱۳۸۷–۱۳۸۸ ۱۳ ۴ ایمون زاید ۱۳۹۰–۱۳۹۱ ۱۲ ۵ اشپیتیم آرفی ۱۳۸۸–۱۳۹۰ ۹ ۶ جری بنگتسون ۱۳۹۴–۱۳۹۵ ۷ ۷ حوار ملا محمد ۱۳۸۸–۱۳۸۹ ۶ ۸ تیاگو آلوز فراگا ۱۳۸۸–۱۳۹۰ ۴ ۹ عیسی ترائوره ۱۳۸۲–۱۳۸۳ ۳ زیاد شعبو ۱۳۸۵–۱۳۸۶ ۳ ماته دراگه‌چوویچ ۱۳۸۶–۱۳۸۷ ۳ ۱۲ لوی صلاح حسن ۱۳۸۵ ۲ وسلی برازیلیا ۱۳۸۸–۱۳۸۹ ۲ ولاتکو گروزدانوسکی ۱۳۹۲ ۲ مارکو پرویچ ۱۳۹۲ ۲ ۱۶ ویلیام مک لوری ۱۳۵۵ ۱ سامبو چوجی ۱۳۸۳ ۱ رافائل ادریو ۱۳۸۵ ۱ روبرت ساها ۱۳۸۵ ۱ پائولو دی کارمو ۱۳۸۷ ۱ ایوان پترویچ ۱۳۸۷ ۱ ژوزه تادئو مورو ژونیور ۱۳۹۳–۱۳۹۴ ۱ وولودیمیر پریموف ۱۳۹۵ ۱ مربیان مربیان کنونی از تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۴ منبع: برانکو ایوانکوویچ سرمربی کریم باقری مربی زلاتکو ایوانکوویچ مربی ایگور پانادیچ مربی دروازه‌بان‌ها مارکو استینوویچ مربی بدنسازی آنالیزور مصطفی قنبرپور سرپرست مربیان پیشین مربی کشور سال ۱۳۴۷–۱۳۴۲ ۱۳۴۸–۱۳۴۷ ۱۳۴۸ ۱۳۵۰–۱۳۴۹ ۱۳۵۳–۱۳۵۰ ۱۳۵۴–۱۳۵۳ ۱۳۵۴ ۱۳۵۵ ۱۳۵۶–۱۳۵۵ ۱۳۵۶ ۱۳۶۰–۱۳۵۶ ۱۳۶۷–۱۳۶۰ ۱۳۶۷ مربی کشور سال ۱۳۷۲–۱۳۶۷ ۱۳۷۲ ۱۳۷۲ ۱۳۷۳ ۱۳۷۳ ۱۳۷۴ ۱۳۷۶–۱۳۷۴ ۱۳۷۶ ۱۳۷۷–۱۳۷۶ ۱۳۸۲–۱۳۷۷ ۱۳۸۳–۱۳۸۲ ۱۳۸۴–۱۳۸۳ ۱۳۸۴ مربی کشور سال ۱۳۸۵–۱۳۸۴ ۱۳۸۶–۱۳۸۵ ۱۳۸۷–۱۳۸۶ ۱۳۸۷ ۱۳۸۸–۱۳۸۷ ۱۳۸۸ ۱۳۹۰–۱۳۸۸ ۱۳۹۰ ۱۳۹۰ ۱۳۹۱–۱۳۹۰ ۱۳۹۱ ۱۳۹۲–۱۳۹۱ ۱۳۹۲–۱۳۹۳ مربی کشور سال ۱۳۹۳–۱۳۹۴ ۱۳۹۴-اکنون چارت مدیریتی باشگاه تا خرداد ۱۳۹۵ جعفر کاشانی عضو و رئیس هیئت‌مدیره فرشید گل‌زاده کرمانی عضو هیئت‌مدیره محمدرضا زادمهر عضو هیئت‌مدیره علی‌اکبر طاهری عضو هیئت‌مدیره حمیدرضا گرشاسبی عضو هیئت‌مدیره دست‌آوردها کشوری چهارچوب رقابت‌ها قهرمانی نایب قهرمانی تاریخ و فصل لیگ فوتبال ایران ۱۱ بار ۹ بار جام منطقه‌ای، جام تخت جمشید، جام آزادگان، جام خلیج فارس ۱۳۹۷–۱۳۹۶، ۱۳۹۶–۱۳۹۵، ۱۳۸۶–۱۳۸۷، ۱۳۸۰–۱۳۸۱، ۱۳۷۸–۱۳۷۹، *۱۳۷۷–۱۳۷۸، ۱۳۷۵، ۱۳۷۴، ۱۳۵۴، ۱۳۵۲، ۱۳۵۰ نایب قهرمانی: ۹۵–۱۳۹۴، ۹۳–۱۳۹۲، ۸۰–۱۳۷۹، ۱۳۷۲، ۱۳۷۱، ۶۹–۱۳۶۸، ۱۳۵۵، ۱۳۵۳ جام حذفی ۵ بار ۲ بار ۱۳۸۹–۱۳۹۰، ۱۳۸۸–۱۳۸۹، *۱۳۷۷–۱۳۷۸، ۱۳۷۰، ۱۳۶۶ نایب قهرمانی: ۹۲−۱۳۹۱، ۸۵−۱۳۸۴ سوپر جام ۲ بار ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ * قهرمانی دوگانه : لیگ و جام حذفی آسیایی چهارچوب رقابت‌ها قهرمانی نایب قهرمانی تاریخ و فصل جام برندگان جام آسیا ۱ بار ۱ بار ۱۹۹۰–۱۹۹۱ نایب قهرمانی: ۹۳–۱۹۹۲ آمار و ترین‌ها تیم فوتبال پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران و آسیا است. پرسپولیس چهارمین تیم برتر آسیا در قرن بیستم می‌باشد. تیم فوتبال پرسپولیس در میان تیم‌های باشگاهی ایران با ۱۱ عنوان قهرمانی در لیگ و داشتن یک ستاره از این حیث و پنج عنوان قهرمانی جام حذفی، دو قهرمانی در سوپرجام و یک قهرمانی در جام در جام آسیا در مجموع با ۱۹ عنوان قهرمانی، پر افتخارترین تیم باشگاهی تاریخ ایران می‌باشد. بر پایه گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا، پرسپولیس رکوردار حضور تماشاگران در لیگ قهرمانان آسیا است. دیدار پرسپولیس برابر باشگاه النصر عربستان سعودی در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ با حضور بیش از ۱۰۰ هزار تماشاگر رکورد تازه‌ای از نظر شمار تماشاگران از آغاز بنیادگذاری لیگ قهرمانان آسیا برجای گذاشت. پرسپولیس در این دیدار رکورد پیشین خودش را که با حضور ۹۶ هزار و ۲۰۰ نفر (۹۶٫۲۰۰) که در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ در دیدار با الغرافه قطر ثبت شده بود، بهبود بخشید. مسائل اقتصادی و حقوقی درآمدزایی ریال زیان نشان می‌دهد.|400px باشگاه‌های فوتبال ایران، از جمله پرسپولیس در درآمدزایی حرفه‌ای نیستند. هم‌اکنون بیشتر منابع مالی باشگاه پرسپولیس توسط مالک باشگاه، سازمان تربیت بدنی تامین می‌شود. کمک‌های بلاعوض هواداران ثروتمند، فروش بازیکن، بازی‌های بین‌المللی و حامیان مالی از دیگر منابع مالی مهم باشگاه هستند. به‌طور مثال، مبلغ قرارداد پرسپولیس با ماری براون، ۳ میلیارد تومان بوده‌است. در سال ۱۳۸۳، باشگاه پرسپولیس با مشارکت شرکت اتریشی آسپا در تولید نوشابه «پرس پاور» با برند خود به فعالیت اقتصادی پرداخت. پرسپولیس همچنین توانسته به عنوان نخستین باشگاه ایرانی بابت حق پخش تلویزیونی و فروش فیلم درآمدزایی کند. با این وجود تلاش‌های باشگاه برای درآمدزایی از فروش بلیت (که از مهم‌ترین منابع درآمد باشگاه‌های فوتبال حرفه‌ای است) تاکنون بی‌نتیجه مانده‌است. وبگاه گل در گزارشی تحلیلی از تاثیر بحران اقتصادی جهان بر فوتبال کشورهای مختلف، به دلیل دولتی بودن این باشگاه وقوع این بحران را بر مسائل مالی آن کاملا بی‌تاثیر دانسته‌است. حامیان مالی + حامیان پیراهن پرسپولیس فصل تامین‌کننده لباس حامی ۱۳۷۵ شکاری شرکت ملی فولاد ایران ۱۳۷۶ نهنگی آیوا ۷۸–۱۳۷۷ ۷۹–۱۳۷۸ جورابان ۸۰–۱۳۷۹ سامسونگ ۸۱–۱۳۸۰ ان‌ای‌سی تیدی ۸۲–۱۳۸۱ سامسونگ ۸۳–۱۳۸۲ جورابان دایی تلویزیون پارس ۸۴–۱۳۸۳ نهنگی پرس پاور جگوار ۸۵–۱۳۸۴ بمبا هتل داریوش شهر آفتاب جیوردانو ۸۶–۱۳۸۵ حصاری ایرتویا ایکات ایرانسل ۸۷–۱۳۸۶ آل‌اشپورت تعاونی اعتباری شهر شهروند ۸۸–۱۳۸۷ ماری براون ۸۹–۱۳۸۸ حصاری آل‌اشپورت بهگل شهرداری تهران ۹۰–۱۳۸۹ آل‌اشپورت بانک شهر ۹۱–۱۳۹۰ بانک شهر اوپل و آئودی (تامین خودرو صدرا) ۹۲–۱۳۹۱ موسسه کاوش صدرا پاسارگاد دهکده گلف ۹۳–۱۳۹۲ بانک گردشگری ۹۴–۱۳۹۳ ماکرون شرکت اقتصاد جهان صنعت ۱۳۹۴–۹۵ آل‌اشپورت همراه اول ۹۶–۱۳۹۵ جوما ۹۷–۱۳۹۶ ایرانسل پرسپولیس نخستین باشگاه فوتبال ایرانی است که پای حامیان مالی را به فوتبال ایران باز کرد. نخستین بار در اواخر دهه ۶۰ کارخانه‌های الکترونیکی خارجی مانند گلدستار، ال‌جی و تویوتا قراردادهای کوتاه‌مدتی با پرسپولیس بستند. مبلیران نیز به عنوان یکی از نخستین حامیان ایرانی پرسپولیس، در میانه دهه ۷۰ تنها برای دو بازی ۵ میلیون تومان به پرسپولیس پرداخت. در دهه ۸۰، پیراهن پرسپولیس حامیان متعددی به خود دید که بیشترشان مدت کوتاهی حامی باشگاه بودند. بر اساس پژوهشی که دو عضو هیئت علمی و یک دانشجوی دانشکده مدیریت و کارآفرینی دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۸ با عنوان «بررسی اثربخشی حمایت‌های مالی ورزشی در میان هواداران ورزش فوتبال در ایران» انجام دادند؛ میزان علاقه‌مندی شرکت‌ها به حمایت مالی از این باشگاه در سالیان گذشته سیر صعودی داشته‌است و اگرچه بیشتر حامیان به نتایج دلخواه خود از تبلیغ رو پیراهن این تیم نرسیده‌اند، مدت حمایت مالی این شرکت‌ها معمولا کوتاه بوده‌است. حامیانی که مدت بیشتری نامشان روی پیراهن تیم درج شده، بیشتر در ذهن هواداران ماندگار بوده‌اند. در پرسشنامه‌ای که از پرسش شوندگان می‌پرسد «اولین حامی مالی که به نظرتان می‌رسد چیست؟»، نام آیوا که بیش از یک دهه پیش حامی مالی این تیم بوده، از ماری براون که در زمان انجام پژوهش حامی مالی باشگاه بوده‌است، بیشتر ذکر شده‌است. با آغاز دوران مدیریت حبیب کاشانی (که عضو شورای شهر تهران بود) در سال ۱۳۸۶، سازمان نیمه‌دولتی شهرداری تهران با زیرمجموعه‌های خود از حامیان اصلی این باشگاه به‌شمار می‌رفت که پس از فسخ یکجانبه قرارداد از سوی پرسپولیس در سال ۱۳۹۰، از باشگاه شکایت کرد. پرسپولیس پیشتر با حامیان دیگر خود مانند بهگل و جگوار نیز به مشکل خورده بود. شرکت اول‌اشپورت نیز از سال ۱۳۸۶، تامین لباس‌های این باشگاه را بر عهده دارد. از تامین‌کنندگان پیشین لباس باشگاه می‌توان جورابان، حصاری و دایی را نام برد. تامین‌کنندگان از محل فروش لباس‌ها به باشگاه پول پرداخت می‌کنند؛ به‌طور مثال، جورابان در قرارداد خود با باشگاه ۳۰٪ از عواید فروش لباس‌ها را به پرسپولیس می‌داد. البته بر خلاف روال معمول در فوتبال جهان و همانند دیگر باشگاه‌های ایرانی، تامین‌کنندگان لباس پولی بابت حمایتشان به پرسپولیس پرداخت نمی‌کنند. نقض مکرر رعایت کپی رایت در ایران به عنوان مانع اصلی این امر قلمداد می‌شود؛ چرا که تولیدی‌های کوچک، لباس‌های ارزان و بی‌کیفیت مشابه را تولید می‌کنند و شرکتی که حامی است (با قیمت‌های بالاتر لباسش) نمی‌تواند آن طور که باید بازار داشته باشد و سود ببرد. دارایی‌ها باشگاه پرسپولیس مالک یک ساختمان ۵ طبقه در خیابان شیخ بهایی تهران است. این ساختمان در زمین اهدایی فدراسیون فوتبال ایران ساخته‌شده و دفتر باشگاه‌است. در سال ۱۳۸۷ قرار بود موزه پرسپولیس در این مکان راه‌اندازی شود. در تیر ۱۳۸۸، سازمان تربیت بدنی با پرداخت ۲ میلیارد تومان ۱٪ از سهام بانک تات را برای باشگاه پرسپولیس خرید. این باشگاه یک کلینیک پزشکی با نام «بیمارستان پرسپولیس» در خیابان گاندی تهران دارد که در خرداد ۱۳۸۹ آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۸۴ نیز خبری درباره خرید ورزشگاه و راه‌اندازی شرکت هواپیمایی توسط باشگاه منتشر شده‌بود که انجام نگرفت. این باشگاه پیشتر مالک ورزشگاه راه‌آهن و مجموعه فرهنگی ورزشی شهید چمران نیز بوده‌است. باشگاه پرسپولیس اولین و تنها باشگاه ایرانی است که هواپیمای اختصاصی دارد. مالکیت + مالکان باشگاه پرسپولیس مالک دوران مالکیت از تا شرکت سهامی سی‌آرسی ۱۳۴۲ ۱۳۵۷ سازمان تربیت بدنی ۱۳۵۸ ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان ۱۳۶۵ بهمن ۱۳۶۵ سازمان تربیت بدنی ۱۳۶۵ ۱۳۷۲ وزارت فلزات و معادن ۱۳۷۲ ۱۳۷۶ سازمان تربیت بدنی ۱۳۷۶ ۱۳۹۰ وزارت ورزش و جوانان ۱۳۹۰ اکنون پیش از انقلاب، مالک باشگاه «شرکت سهامی سی‌آرسی» بود. در شرکت سی‌آرسی به جز علی عبده، فاطمه پهلوی و همسرش محمد خاتم از سهامداران عمده بودند. پس از انقلاب، اموال باشگاه مصادره شد و تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و سازمان تربیت بدنی رفت. (دهه ۱۳۶۰) از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶، باشگاه تحت مدیریت وزارت معادن و فلزات بود و از لحاظ منابع مالی دگرگون شد. پرسپولیس از سال ۱۳۷۶ تحت تملک سازمان تربیت بدنی قرار گرفت. در دی ۱۳۸۹، با مصوبه مجلس شورای اسلامی وظایف سازمان تربیت بدنی رسما به وزارت ورزش و جوانان ایران محول شد و با چند ماه تاخیر، پرسپولیس تحت نظر این وزارتخانه قرار گرفت. اختلاف حقوقی بر سر برند پرسپولیس بنابر نوشته سالنامه و فرهنگ رسمی باشگاه چاپ سال ۱۳۸۶، با پایان دوران زمامداری وزارت معادن بر باشگاه، اختلاف و بحران مالی–مدیریتی ایجاد شد و میان سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۱ یک «جنگ سهام آغاز شد که با پیروزی سازمان تربیت بدنی با پایان رسید.» ماجرا از این قرار بود بنیاد مستضعفان در اداره باشگاه ناتوان بود و آن را به تربیت بدنی واگذار کرد و تربیت بدنی نیز قرار بود باشگاه را به بخش خصوصی واگذار کند. در راستای این اقدام؛ در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۰، شرکتی با نام «شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس سهامی خاص» با شماره ۸۳۳۳۲ به ثبت رسید. (سهام‌داران: سازمان تربیت بدنی به نمایندگی عباس انصاری‌فرد ۵۰٫۵٪، اسماعیل وفایی ۴۹٪ و مهدی منتظرموعود ۰٫۵٪) اما در ۲۷ بهمن، امتیاز باشگاه به جای شرکت پرسپولیس، به «موسسه فرهنگی ورزشی پیروزی» انتقال یافت. سازمان تربیت بدنی این شرکت را به حسین محلوجی، امیر عابدینی و عباس انصاری‌فرد هبه داد. (در سال ۱۳۸۰ سهام از آنان گرفته‌شد) پس از این مدت عابدینی نیز به مالکان شرکت پرسپولیس اضافه شد. (یعنی عابدینی هم در شرکت پرسپولیس و هم در شرکت پیروزی سهام‌دار شده‌بود) مالکان شرکت پرسپولیس خود را «مالک اصلی» باشگاه می‌دانستند و به دادگاه شکایت کردند، اما دادگاه در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۰ رای به مالکیت سازمان تربیت بدنی داد. دادگاه تجدیدنظر نیز در تاریخ ۸ تیر ۱۳۸۳ این رای را تایید کرد. سرانجام در مرداد ۱۳۹۰؛ در پی دعوی باشگاه علیه شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس سهامی خاص، قاضی شعبه ششم دادگاه عمومی مجتمع قضایی شهید بهشتی رای قطعی به تعلق برند پرسپولیس به باشگاه، و حذف نام پرسپولیس از شرکت پرسپولیس سهامی خاص داد. درتاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ محمد رویانیان مدیر عامل وقت تیم پیروزی اعلام کرد که نام اصلی باشگاه به این باشگاه عودت داده شد. خصوصی‌سازی پس از آن؛ اعلام شد در راستای انجام اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، باشگاه باید به بخش خصوصی واگذار شود. در سال‌های اخیر خبرهایی درباره ورود باشگاه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران و فروش آن به افراد حقیقی منتشرشده‌است. در سال ۱۳۸۸، محمود احمدی‌نژاد در نامه‌ای به رئیس سازمان تربیت بدنی اعلام کرد که پرسپولیس و استقلال باید به هواداران واگذار شوند. پرسپولیس همچنان در تملک سازمان تربیت بدنی قرار دارد. بنا بر گفته کنفدراسیون فوتبال آسیا، نحوه مالکیت کنونی این باشگاه در آینده مشکلاتی برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا ایجاد می‌کند و در حال حاضر سازمان بورس قیمت باشگاه را ۲۹۰ میلیارد تومان اعلام کرد که پس از دو مزایده هنوز کسی سهام باشگاه را نخریده. برند باشگاه پرسپولیس برند باشگاه فوتبال پرسپولیس در سال ۱۳۹۲ در دهمین جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران به عنوان یکی از ۱۰۰ برند برتر ایران شناخته شد. رشته‌ها وزنه‌برداری در ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ تیم وزنه‌برداری باشگاه پرسپولیس به همت مدیرعامل باشگاه (محمد رویانیان) تشکیل شد. بهداد سلیمی قهرمان فوق سنگین‌وزن المپیک ۲۰۱۲ لندن اولین عضو رسمی تیم وزنه‌برداری باشگاه پرسپولیس می‌باشد. بولینگ با نام باشگاه بولینگ عبده شناخته می‌شد یکی از نخستین باشگاه‌های پرسپولیس بود که پس از انقلاب مصادره شد. فوتبال باشگاه پرسپولیس بیشتر به خاطر تیم فوتبالش مشهور است. تیم فوتبال پرسپولیس از بهترین باشگاه‌های ایران و پرطرفدارترین باشگاه فوتبال ایران و آسیاست. والیبال باشگاه والیبال پرسپولیس تهران یکی از کهن‌ترین تیم‌های والیبال ایران می‌باشد. این تیم به دلیل نداشتن توان مالی در حال حاضر فعالیت نمی‌کند. فوتسال تیم فوتسال پرسپولیس پس از انقلاب و در دهه ۱۳۷۰ شکل گرفته‌است. پس از مشکلات مالی بسیار و سقوط این تیم به لیگ دسته یک در سال ۱۳۸۴، امتیاز این تیم واگذار شد. پرسپولیس بعد از اینکه فعالیت جدی در زمینه فوتسال نداشت. در سال ۸۸–۸۹ توانست به لیگ برتر صعود کند. باشگاه پرسپولیس در لیگ فوتسال تا سال ۱۳۹۱ دارای تیم بود. اما در فروردین ماه سال ۹۱ به علت تبانی بازیکنان پرسپولیس در بازی با تیم گیتی پسند اصفهان٫محمد رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه، تیم فوتسال پرسپولیس را منحل کرد. تکواندو تیم تکواندوی پرسپولیس در چند سال گذشته آغاز به کار کرده و یک بار هم به قهرمانی لیگ برتر ایران رسیده‌است. شنا تیم شنای پرسپولیس پس از انقلاب ایجاد شده‌است. پرسپولیس یک بار در لیگ شنای ایران به قهرمانی رسیده‌است. تیم دومیدانی در مرداد ۹۱ تیم دو و میدانی باشگاه تشکیل شد و احسان حدادی نایب قهرمان المپیک ۲۰۱۲ لندن در رشته پرتاب دیسک نیز به عنوان نخستین ورزشکار با تیم دو و میدانی باشگاه پرسپولیس قراداد بست. افتخارات فوتبال تعداد قهرمانی‌های کشوری : (لیگ فوتبال ایران، جام حذفی ایران، سوپر جام ایران) ۱۸ قهرمانی تعداد قهرمانی‌های قاره‌ای : (جام برندگان جام آسیا) ۱ قهرمانی تعداد قهرمانی‌های استانی : (جام باشگاه‌های تهران، جام حذفی تهران، سوپر جام تهران، جام اسپندی) ۱۰ قهرمانی مجموع : ۲۹ قهرمانی رسمی شنا لیگ برتر شنا ایران قهرمان: ۱۳۸۴ تکواندو لیگ برتر تکواندو ایران نایب قهرمان: ۱۳۸۳ فوتسال جام رمضان قهرمان: ۱۳۸۲ والیبال لیگ برتر نایب قهرمان (۲): ۱۳۵۵، ۱۳۵۴ جام حذفی والیبال قهرمان: ۱۳۵۵ جام باشگاه‌های تهران قهرمان: ۱۳۸۳ لیگ دسته اول قهرمان: ۱۳۸۳
[ "روزنامه اعتماد ملی", "بنیاد آماری سند. ورزش. فوتبال", "تهران", "وزارت ورزش و جوانان", "برانکو ایوانکوویچ", "ورزشگاه آزادی تهران", "حمیدرضا گرشاسبی", "لیگ برتر فوتبال ایران", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۷–۱۳۹۶", "تیم فوتبال", "ایران", "باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران", "لیگ برتر خلیج فارس", "لیگ فوتبال ایران", "فوتبال در ایران", "شهرآورد تهران", "باشگاه فوتبال استقلال تهران", "کنفدراسیون فوتبال آسیا", "دالیان هایچانگ", "باشگاه فوتبال الهلال", "ای‌اس‌پی‌ان", "وبگاه گل", "جام حذفی فوتبال ایران", "سوپرجام فوتبال ایران", "جام برندگان جام آسیا", "علی دایی", "مهدی مهدوی کیا", "علی کریمی", "بازیکن فوتبال سال آسیا", "شرکت سی. آر. سی", "علی عبده", "اوین", "خیابان شریعتی (تهران)", "بولینگ", "مجموعه فرهنگی ورزشی شهید چمران", "همشهری (روزنامه)", "باشگاه فوتبال شاهین تهران", "دهه ۱۳۴۰", "تیم ملی فوتبال ایران", "سازمان تربیت بدنی", "اعتماد (روزنامه)", "پرویز دهداری", "مسعود برومند", "لیگ قهرمانان آسیا", "محمود خیامی", "ایران ناسیونال", "پیکان (خودرو)", "باشگاه فوتبال پیکان", "جام باشگاه‌های تهران", "حسین فکری", "باشگاه فوتبال تاج تهران", "جام منطقه‌ای ایران ۱۳۴۹", "جام تخت جمشید", "آلن راجرز", "جام منطقه‌ای ایران ۱۳۵۰", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۵۱", "ورزشگاه آپادانا", "باشگاه فوتبال سائوپائولو", "باشگاه فوتبال چلسی", "پرویز خسروانی", "کامبیز آتابای", "فدراسیون فوتبال ایران", "جام تخت جمشید ۱۳۵۲", "جام تخت جمشید ۱۳۵۴", "جام تخت جمشید ۱۳۵۳", "جام تخت جمشید ۱۳۵۵", "جام تخت جمشید ۱۳۵۶", "جام تخت جمشید ۱۳۵۷", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "جام شهید اسپندی", "جنگ ایران و عراق", "دهه ۱۳۶۰", "جام قدس", "جام حذفی ایران", "دهه ۱۳۷۰", "لیگ آزادگان", "جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸", "دهه ۱۳۸۰", "جام خلیج فارس", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷-۸۶", "جام حذفی ۸۹-۸۸", "جام حذفی ۹۰-۸۹", "همشهری آنلاین", "زبان یونانی", "یونان باستان", "تخت جمشید", "هخامنشیان", "لغت‌نامه دهخدا", "ایران (روزنامه)", "باشگاه فوتبال هما", "بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی", "روزنامه رسمی", "باشگاه فوتبال پرسپولیس در فصل ۸۶-۱۳۸۵", "لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۹", "خبرگزاری فارس", "سرخ", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۶–۱۳۹۵", "نشان‌واره", "مردم ایران", "عادل فردوسی‌پور", "مجله ورلد ساکر", "ایسنا", "اینترنت", "بوقچی", "همشهری تماشاگر", "فیلم مستند", "مردان پرسپولیس", "داریوش مصطفوی", "سانسور در ایران", "عزیز اصلی", "دهه ۱۳۵۰", "محراب شاهرخی", "احمدرضا عابدزاده", "علی پروین", "حمید استیلی", "افشین پیروانی", "سینمای ایران", "داریوش خواجه‌نوری", "آهنگ سرخ", "فرزین (خواننده)", "اعتماد ملی (روزنامه)", "قاسم افشار (گوینده)", "شبکه اجتماعی", "اینستاگرام", "کابینه امیرعباس هویدا", "محمدرضا پهلوی", "اردشیر لارودی", "شهروند امروز", "دانشنامه ایرانیکا", "محمد خاتمی (خلبان)", "نیروی هوایی شاهنشاهی ایران", "فاطمه پهلوی", "تبارنامه دودمان پهلوی", "بولینگ عبده", "فرح پهلوی", "بنیاد مستضعفان", "محمد دادکان", "محمدحسن انصاری‌فرد", "مصطفی چمران", "مصطفی داوودی", "سید روح‌الله خمینی", "باشگاه فوتبال همای تهران", "باشگاه فوتبال پاس تهران", "ورزشگاه شهید شیرودی", "هیئت فوتبال تهران", "محمد جانفدا", "حسین آبشناسان", "محمود خوردبین", "محمدعلی دقت پور", "اداره کل تربیت بدنی تهران", "معاون رئیس‌جمهور ایران", "سازمان ثبت اسناد و املاک ایران", "عباس انصاری‌فرد", "باشگاه استقلال", "دوم خرداد", "حسن غفوری‌فرد", "دولت هاشمی رفسنجانی", "حسین محلوجی", "انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۷۶)", "امیر عابدینی", "علی‌اکبر ناطق‌نوری", "علی فتح‌الله‌زاده", "محمد خاتمی", "حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸)", "روزنامه همشهری", "جام حذفی", "محسن مهرعلیزاده", "اصلاح‌طلبان ایران", "محمود احمدی‌نژاد", "شورای اسلامی شهر تهران", "شهرداری تهران", "اجاره", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۲-۸۱", "ورزشگاه تختی تهران", "ورزشگاه آزادی", "شهرک اکباتان", "باشگاه فوتبال راه‌آهن", "ورزشگاه شهید دستگردی", "بنیاد مستضعفان و جانبازان", "خبرگزاری مهر", "ورزشگاه راه‌آهن", "داودیه", "ورزشگاه کارگران", "شهر ری", "ورزشگاه شهید درفشی‌فر", "ورزشگاه امام رضا (تهران)", "ورزشگاه شهید کاظمی", "باشگاه پرسپولیس تهران", "امارات متحده عربی", "قطر", "باشگاه فوتبال الهلال عربستان سعودی", "باشگاه فوتبال بنیادکار", "باشگاه فوتبال النصر عربستان سعودی", "باشگاه ورزشی الغرافه", "کیهان (روزنامه)", "فوتبال زنان در ایران", "فیفا", "هولیگانیسم فوتبالی", "ناوگان حمل و نقل", "آبزرور", "باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان", "اصفهان", "جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۱-۸۰", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۶-۸۵", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱-۹۰", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۲-۹۱", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۳-۹۲", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۴-۹۳", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۵–۱۳۹۴", "دیهیم", "باشگاه فوتبال عقاب", "هفته‌نامه شیرزنان", "مؤسسه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان", "تیم آماتورها", "مهدی عسگرخانی", "باشگاه فوتبال ابومسلم", "باشگاه فوتبال سرخپوشان دلوار افزار", "بهادر عبدی", "فرهاد خیرخواه", "تیم ب", "نادر باقری", "ناصر محمدخانی", "منوچهر عبدالله‌نژاد", "محمد برزگر", "منصور هاشمی", "رضا جباری (بازیکن فوتبال)", "علیرضا محمد", "مجتبی شیری", "فرامرز سلطانی", "اردلان آشتیانی", "شهرام سبزی", "دروازه‌بان", "علیرضا بیرانوند", "هافبک", "امید عالیشاه", "مدافع (فوتبال)", "شجاع خلیل‌زاده", "سید جلال حسینی", "بشار رسن", "احمد نوراللهی", "کمال کامیابی‌نیا", "ابوالفضل درویش‌وند", "حسین ماهینی", "محمد انصاری", "محسن ربیع‌خواه", "شاهین عباسیان", "آدام همتی", "مهاجم (فوتبال)", "محمدامین اسدی", "احسان علوان‌زاده", "سعید حسین‌پور", "حمیدرضا طاهرخانی", "احسان حسینی", "احمد بهاروندی", "بوژیدار رادوشویچ", "مدافع", "شایان مصلح", "علی علیپور", "سیامک نعمتی", "گادوین منشا", "حمید جاسمیان", "همایون بهزادی", "بیوک وطنخواه", "جعفر کاشانی", "ابراهیم آشتیانی", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۱", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۵", "جام حذفی تهران ۱۳۶۲", "محمد مایلی کهن", "جام حذفی ایران ۱۳۶۶-۶۷", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۶", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۷", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۸", "جام حذفی تهران ۱۳۶۶", "محمد پنجعلی", "جام برندگان جام آسیا ۹۱–۱۹۹۰", "جام حذفی ایران ۱۳۷۰–۷۱", "جام باشگاه‌های تهران ۱۳۶۹", "فرشاد پیوس", "لیگ آزادگان ۱۳۷۴", "لیگ آزادگان ۱۳۷۵", "مجتبی محرمی", "حسین عبدی", "لیگ آزادگان ۷۸–۱۳۷۷", "جام حذفی فوتبال ایران ۷۸–۱۳۷۷", "لیگ آزادگان ۷۹–۱۳۷۸", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۱–۱۳۸۰", "بهروز رهبری فر", "کریم باقری", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷–۱۳۸۶", "جام حذفی فوتبال ایران ۸۹–۱۳۸۸", "شیث رضایی", "سپهر حیدری", "جام حذفی فوتبال ایران ۹۰–۱۳۸۹", "مهدی مهدوی‌کیا", "محمد نوری (بازیکن فوتبال)", "هادی نوروزی", "سوپر جام فوتبال ایران ۱۳۹۶", "ناصر نورایی", "حمید درخشان", "کاظم سیدعلیخانی", "ضیا عربشاهی", "وحید قلیچ", "رضا شاهرودی", "علی انصاریان", "علیرضا حقیقی", "محسن بنگر", "علیرضا نورمحمدی", "صفر ایرانپاک", "حسین کلانی", "مهدی طارمی", "ادموند بزیک", "آلن ویتل", "ابراهیم توره", "ایمون زاید", "اشپیتیم آرفی", "جری بنگتسون", "حوار ملا محمد", "تیاگو آلوز فراگا", "عیسی ترائوره", "زیاد شعبو", "ماته دراگه‌چوویچ", "لوی صلاح حسن", "وسلی برازیلیا", "ولاتکو گروزدانوسکی", "مارکو پرویچ", "ویلیام مک لوری", "سامبو چوجی", "رافائل ادریو", "روبرت ساها", "پائولو دی کارمو", "ایوان پترویچ", "ژوزه تادئو مورو ژونیور", "وولودیمیر پریموف", "زلاتکو ایوانکوویچ", "مصطفی قنبرپور", "رجبعلی فرامرزی", "ایوان کونوف", "منصور امیرآصفی", "پرویز قلیچ‌خانی", "مسعود معینی", "ولادیسلاو بگوویچ", "هانس یورگن گده", "استانکو پوکله‌پوویچ", "ایوان متکوویچ", "وینگو بگوویچ", "راینر زوبل", "آری هان", "مصطفی دنیزلی", "افشین قطبی", "نلو وینگادا", "زلاتکو کرانچار", "محسن عاشوری", "مانوئل ژوزه", "یحیی گل‌محمدی", "محمدرضا زادمهر", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۰-۸۱", "لیگ آزادگان ۷۹-۷۸", "لیگ آزادگان ۷۸-۷۷", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۳–۱۳۹۲", "لیگ آزادگان ۸۰–۱۳۷۹", "جام آزادگان ۱۳۷۲", "جام آزادگان ۱۳۷۱", "جام حذفی ۱۳۷۷-۱۳۷۸", "جام حذفی ۱۳۷۰", "جام حذفی ۱۳۶۶", "خبرگزاری ایسنا", "جام حذفی فوتبال ایران ۹۲–۱۳۹۱", "جام حذفی فوتبال ایران ۸۵–۱۳۸۴", "سوپر جام فوتبال ایران", "سوپر جام فوتبال ایران ۱۳۹۷", "جام برندگان جام آسیا ۹۱-۱۹۹۰", "جام برندگان جام آسیا ۹۳–۱۹۹۲", "جام حذفی ۹۰–۱۳۸۹", "آسیا", "سده ۲۰ (میلادی)", "جام در جام آسیا", "باشگاه فوتبال", "النصر عربستان سعودی", "الغرافه قطر", "دنیای اقتصاد", "باشگاه فوتبال پرسپولیس در آسیا#درآمدزایی", "روزنامه ایران", "بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۹", "جام آزادگان ۱۳۷۵", "شرکت ملی فولاد ایران", "جام آزادگان ۱۳۷۶", "آیوا", "جورابان", "سامسونگ", "ان‌ای‌سی", "لیگ برتر فوتبال ایران ۸۲-۸۳", "پوشاک ورزشی دایی", "تلویزیون پارس", "هتل داریوش", "جیوردانو", "حصاری", "تویوتا", "ایرانسل", "آل‌اشپورت", "بانک شهر", "فروشگاه شهروند", "ماری براون", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱–۱۳۹۰", "اوپل", "آئودی", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۲–۱۳۹۱", "بانک گردشگری", "لیگ برتر فوتبال ایران ۹۴–۱۳۹۳", "ماکرون (پوشاک ورزشی)", "شرکت اقتصاد جهان صنعت", "همراه اول", "جوما", "گلدستار", "ال‌جی", "دانشکده مدیریت دانشگاه تهران", "دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران", "دانشگاه تهران", "حبیب کاشانی", "شورای شهر تهران", "روزنامه ورزشی گل", "اول‌اشپورت", "مالکیت فکری در ایران", "بانک تات", "شرکت سهامی سی‌آرسی", "وزارت صنایع و معادن", "وزارت ورزش و جوانان ایران", "وزارت صنایع و معادن ایران", "مجلس شورای اسلامی", "هبه (بخشش)", "اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران", "بخش خصوصی", "بورس اوراق بهادار تهران", "ایرنا", "۲۶ مرداد", "۱۳۹۱", "وزنه‌برداری", "محمد رویانیان", "بهداد سلیمی", "بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲", "۱۳۸۴", "مرداد", "دو و میدانی", "احسان حدادی", "پرتاب دیسک", "لیگ استان تهران", "جام منطقه‌ای ایران", "باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی", "باشگاه فوتبال شاهین اهواز", "جام برندگان جام آسیا ۱۹۹۱", "یوکوهاما مارینوس", "باشگاه فوتبال سایپا کرج", "باشگاه فوتبال ذوب‌آهن اصفهان", "باشگاه فوتبال استقلال خوزستان" ]
[ "باشگاه پرسپولیس", "باشگاه‌های فوتبال ایران", "باشگاه‌های فوتبال بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۶۳ (میلادی)", "باشگاه‌های لیگ برتر فوتبال ایران", "بنیان‌گذاری‌های ۱۹۶۳ (میلادی) در ایران", "باشگاه‌های فوتبال تهران", "قهرمانان جام آزادگان", "قهرمانان جام تخت جمشید", "قهرمانان جام حذفی", "قهرمانان جام خلیج فارس", "قهرمانان جام منطقه‌ای ایران", "ورزش در تهران", "بنیان‌گذاری‌های ۱۳۴۲ در ایران" ]
2,305
جاز ملایم
0
34
0
[ "سموث جز", "جاز نرم" ]
false
27
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ویمن تیزدیل و دیو کاز سموث جز یا جاز ملایم نوعی سبک موسیقی است که با استفاده از سازهای رایج در جاز و معمولا بدون بداهه‌نوازی عرضه می‌شود. بسیاری از دوست‌داران جاز آن‌را سبکی از جاز نمی‌شمارند. برخی هنرمندان نامی جاز ملایم جورج بنسون کنی جی شاده
[ "دیو کاز", "جاز", "بداهه (موسیقی)", "جورج بنسون", "کنی جی", "شادی (گروه موسیقی)" ]
[ "جاز نرم", "جاز فیوژن", "ژانرهای موسیقی جاز", "ژانرهای موسیقی ریتم اند بلوز", "سبک‌های موسیقی پاپ", "سبک‌های موسیقی فانک", "فرمت‌های رادیویی" ]
2,306
بیباپ
6
78
0
[ "بی‌باپ", "بی باپ", "بيباپ", "بي باپ" ]
false
61
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "بیباپ" }, { "Item1": "image", "Item2": "Charlie Parker, Tommy Potter, Miles Davis, Max Roach (Gottlieb 06941).jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "[[چارلی پارکر]] از بزرگان بی‌پاپ، همراه [[تامی پاتر]]، [[مایلز دیویس]] و [[مکس روچ]]" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "pink" }, { "Item1": "color", "Item2": "black" }, { "Item1": "stylistic_origins", "Item2": "[[سوینگ (سبک جاز)]]، [[جاز کانزاس سیتی]]" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "میانه دهه ۱۹۴۰، ایالات متحده" }, { "Item1": "instruments", "Item2": "کلارینت، ساکسوفون، ترومپت، ترومبون، پیانو، کنترباس، درامز، کیبورد، گیتار الکتریک، گیتار آکوستیک" }, { "Item1": "derivatives", "Item2": "[[آوانگارد جاز]]، [[پست-باپ]]" }, { "Item1": "popularity", "Item2": "دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی" }, { "Item1": "subgenrelist", "Item2": "[[subgenre]]، [[پیانوی جاز]]" }, { "Item1": "subgenres", "Item2": "[[هارد باپ]]، [[(Other subgenres)]]" }, { "Item1": "regional_scenes", "Item2": "ایالات متحده" } ], "Title": "music genre" }
بی‌باپ یکی از سبک‌های مهم جاز است که در دهه ۱۹۴۰ میلادی در محله هارلم نیویورک شکل گرفت. مشخصه اصلی این سبک اجرای سریع نوت‌ها و تاکید زیاد بر بداهه‌نوازی، آن‌هم بداهه‌نوازی در عرصه هم‌نوائی و ریتم (به‌جای بداهه‌نوازی در نغمه) است. پایه‌گذاران این سبک از جمله عبارت‌اند از چارلی پارکر، دیزی گیلیسپی، تلانیوس مانک.
[ "چارلی پارکر", "تامی پاتر", "مایلز دیویس", "مکس روچ", "سوینگ (سبک جاز)", "جاز کانزاس سیتی", "آوانگارد جاز", "پست-باپ", "List of jazz subgenres", "پیانوی جاز", "هارد باپ", "List of jazz genres", "جاز", "هارلم", "نیویورک", "بداهه (موسیقی)", "دیزی گیلیسپی", "تلانیوس مانک" ]
[ "بیباپ", "ژانرهای موسیقی جاز", "اصطلاحات جاز" ]
2,307
شعاع اتمی
0
35
0
[ "شعاع اتمي" ]
false
20
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نمای اتم هلیم، نشان دهنده چگالی احتمال الکترون با طیف خاکستری شکل تقریبی مولکول اتانول، CH 3 CH 2 OH. هر اتم توسط کره‌ای با شعاع واندروالسی خود نمایش داده شده. شعاع اتمی یک عنصر شیمیایی معیاری برای اندازه‌گیری اندازه اتم است که عموما فاصله میانگین هسته تا مرز ابر الکترونی در نظر گرفته می‌شود. الکترون‌ها در محدوده‌هایی حرکت می‌کنند که شبیه ابر به نظر می‌رسد. همین نشان دهنده دشواری اندازه‌گیری شعاع اتمی خواهد بود، زیرا این مرز مشخص نیست. از این رو تعاریف متفاوتی از شعاع اتمی وجود دارد که سه مورد پراستفاده آن عبارتند از شعاع واندروالسی، شعاع یونی و شعاع کووالانسی. بسته به تعریف، این عبارت می‌تواند در مورد اتم‌های منفرد، اتم‌های ماده چگال، مولکول‌های دارای پیوند کووالانسی، مولکول‌های یونیذه شده یا برانگیخته بکار رود و اندازه آن می‌تواند بطور تجربی اندازه‌گیری شود یا توسط مدل‌های نظری محاسبه شود. طبق بیشتر تعاریف شعاع اتمی بین ۳۰ تا ۳۰۰ پیکومتر (۰/۳ تا ۳ آنگستروم) است. این بدین معنی‌ست که شعاع اتم بیش از ۱۰هزار برابر بزرگتر از هسته اتم (۱ تا ۱۰ فمتومتر) و ۱۰۰۰ برابر کوچکتر از طول موج نور مرئی (۴۰۰ تا ۷۰۰ نانومتر) است. شعاع‌های اتمی شعاع واندروالسی شعاع کووالانسی شعاع یونی
[ "تابع چگالی احتمال", "الکترون", "عنصر شیمیایی", "شعاع واندروالسی", "شعاع یونی", "شعاع کووالانسی", "فیزیک ماده چگال", "پیوند کووالانسی", "یونش", "حالت برانگیخته", "پیکومتر", "آنگستروم", "هسته اتم", "فمتومتر", "نور مرئی", "نانومتر" ]
[ "اتم", "خواص شیمیایی عناصر" ]
2,308
بهینه‌سازی
0
188
0
[ "بهینه سازی (ریاضیات)", "بهینه", "بهینه سازی(ریاضیات)", "بهینه سازی ریاضی", "بهينه سازي (رياضيات)", "کمینه‌سازی", "بهینه‌سازی ریاضی", "بهينهٔ سازي (رياضيات)", "بهينه", "بهينه سازي", "بهینهٔ سازی", "بهينه سازي(رياضيات)", "بهینهٔ سازی(ریاضیات)", "بهینهٔ سازی (ریاضیات)", "بهينه سازي رياضي", "بهینهٔ سازی ریاضی", "بهينهٔ سازي", "بهينهٔ سازي(رياضيات)", "بهينهٔ سازي رياضي", "كمينه سازي", "کمینه سازی", "بهینه‌سازی (ریاضیات)" ]
false
166
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بهینه‌سازی ریاضی یا برنامه‌ریزی ریاضی در ریاضیات، اقتصاد، مدیریت به برگزیدن بهترین عضو از یک مجموعه از اعضای دست یافتنی اشاره می‌کند. در ساده‌ترین شکل تلاش می‌شود که با گزینش نظام مند داده‌ها از یک مجموعه قابل دستیابی و محاسبه مقدار یک تابع حقیقی مقدار بیشینه و کمینه آن به دست آید. در قلمرو مدیریت اصولا دو فرض وجود دارد: نبود محدودیت در منابع وجود محدودیت در منابع که اگر فرض نخست را بپذیریم می‌توان از روشهایی چون گرفتن مشتق اول و دوم مقدار بهینه را برآورد کرد و چنانچه فرض دوم پذیرفته شود بسته به نوع مسائل سازمانی واقتصادی می‌توان مدلهایی را چون:مدل خطی، عدد صحیح، آرمانی، غیر خطی، ضریب لاگرانژ، قطعی یا احتمالی و غیره طراحی کرد و با بهره‌گیری از روش‌های موجود به سوی نقطه بهینه حرکت کرد. حساب تغییرات مکانیک لاگرانژی مکانیک هامیلتونی
[ "ریاضیات", "علم اقتصاد", "مدیریت", "عضو", "مجموعه (ریاضی)", "تابع حقیقی", "حساب تغییرات", "مکانیک لاگرانژی", "مکانیک هامیلتونی" ]
[ "بهینه‌سازی", "بهینه‌سازی ریاضی", "تحقیق در عملیات", "ساختار ریاضیات" ]
2,309
هیدروکربن
0
180
0
[ "هیدرو کربن", "هيدرو كربن", "هيدروكربن", "هیدروکربنها", "هیدروکربن‌ها", "هایدروکاربنها", "هایدروکاربن", "هایدروکاربن ها", "هایدرو کاربن", "هايدرو كاربن", "هايدروكاربن", "هايدروكاربن ها", "هايدروكاربنها", "هيدروكربنها", "هيدروكربن ها", "هیدروکربن ها" ]
false
143
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
left هیدروکربن‌ها ، به‌طور ساده در دانش شیمی، دسته‌ای از مواد آلی هستند که در ساختار مولکولی آن‌ها، اتم‌های عنصرهای کربن و هیدروژن شرکت دارند. هیدروکربن‌ها، همانند دسته‌بندی تمام مواد آلی، در دو گروه آلیفاتیک و آروماتیک قرار می‌گیرند . از نگاه دیگر می‌توان هیدروکربن‌ها را در دو گروه سیرنشده و یک گروه سیرشده قرار داد. انواع هیدروکربن‌ها هیدروکربن‌های آلیفاتیک آلکان‌ها(Alkane) هیدرو کربن‌هایی هستند که در آن‌ها هر اتم کربن با چهار اتم دیگر پیوند دارد به همین دلیل سیرشده هستند و به آن‌ها گاهی اوقات پارافین (یعنی ماده‌ای که میلی به واکنش ندارد) هم می‌گویند. آلکن‌ها (Alkene) در ساختار مولکول خود، لااقل یک پیوند دوگانه کربن – کربن (C=C) دارند؛ یعنی سیرنشده هستند (می‌توانند هیدروژن بگیرند و سیر شوند). آلکین‌ها (Alkyne) حداقل یک پیوند سه‌گانه کربن – کربن در ساختمان مولکولی آن‌ها وجود دارد. پس در دسته‌بندی هیدروکربن‌های سیرنشده قرار می‌گیرند. هیدروکربن‌های آروماتیک بنزن، تولوئن، زایلن و نفتالن از این خانواده هستند. ویژگی مشترک این ترکیب‌ها در داشتن حلقه بنزن یا ساختاری شبیه به آن است که با توجه به وجود پیوندهای غیرمستقر پای (∏) و ساختارهای رزونانسی، ویژگی آروماتیکی را به آن ساختار می‌دهد . خواص فیزیکی هیدروکربن‌ها، مولکول‌هایی غیرقطبی هستند؛ پس عموما در حلال‌های قطبی نظیر آب حل نمی‌شوند؛ اما در حلال‌های غیرقطبی مانند روغن (که خودش نوعی هیدروکربن است) حل می‌گردند. مطالبی درباره‌ی آلکن‌ها = آلکن‌ها به دلیل جاذبه و پیوند دو گانه‌ای که دارند از آلکان‌ها و آلکین‌ها قوی‌تر هستند. نقطه جوش آلکن‌ها بیشتر از آلکان‌ها و آلکین‌ها است. خواص شیمیایی بین خواص شیمیایی هیدروکربن‌های آلیفاتیک و آروماتیک تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد. در بین آلیفاتیک‌ها، رفتار شیمیایی هیدروکربن‌های سیرشده و سیرنشده هم متفاوت و مخصوص به خود است. تمام هیدروکربن‌ها در واکنش سوختن مشترک هستند. در این واکنش، هیدروکربن به سرعت با اکسیژن وارد واکنش می‌شود و ضمن تولید مواد حاصل از سوختن (نظیر آب و اکسیدهای کربن) انرژی زیادی هم به شکل نور و گرما (ایجاد شعله) آزاد می‌کنند. منابع صنعتی به‌طور عمده، می‌توان هیدروکربن‌های آلیفاتیک را از نفت و گاز طبیعی (در پالایشگاه‌ها و با کمک تقطیر جزء به جزء در برج تقطیر) و هیدروکربن‌های آروماتیک را از زغال سنگ به‌دست آورد .
[ "شیمی", "مواد آلی", "مولکول", "کربن", "هیدروژن", "آلیفاتیک", "آروماتیک", "آلکان", "هیدرو کربن", "اتم", "پیوند", "پارافین", "آلکن", "پیوند دوگانه", "آلکین", "پیوند سه‌گانه", "بنزن", "تولوئن", "ام-زایلین", "نفتالین", "ساختار رزونانسی", "سوختن", "اکسیژن", "آب", "انرژی", "شعله", "نفت", "گاز طبیعی", "پالایشگاه", "تقطیر", "زغال سنگ" ]
[ "ترکیب‌های کربن", "شیمی آلی", "نفت", "هیدروکربن‌ها" ]
2,310
اعداد یونانی
0
21
0
[ "اعداد يوناني" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
عددهای یونانی و معادل‌های آنان: (1=مونو) (2=دی) (3=تری) (4=تترا) (5=پنتا) (6=هگزا) (7=هپتا) (8=اکتا) (9=نونا) (10=دکا) روش نوشتن برای نوشتن اعداد یونانی در زبان یونانی از حروف یونانی به همراه یک علامت استفاده می‌شود جدول آن به صورت زیر است: حرف مقدار حرف مقدار حرف مقدار ʹ ۱ ʹ ۱۰ ʹ ۱۰۰ ʹ ۲ ʹ ۲۰ ʹ ۲۰۰ ʹ ۳ ʹ ۳۰ ʹ ۳۰۰ ʹ ۴ ʹ ۴۰ ʹ ۴۰۰ ʹ ۵ ʹ ۵۰ ʹ ۵۰۰ یا یا ۶ ʹ ۶۰ ʹ ۶۰۰ ʹ ۷ ʹ ۷۰ ʹ ۷۰۰ ʹ ۸ ʹ ۸۰ ʹ ۸۰۰ ʹ ۹ ʹ ۹۰ ʹ ۹۰۰ در یونانی جدید حروف بزرگ ترجیح داده می‌شود مثلا ʹ = فیلیپ دوم. اعداد در زبان‌های گوناگون
[ "زبان یونانی", "حروف یونانی", "۱ (عدد)", "۱۰ (عدد)", "۱۰۰ (عدد)", "۲ (عدد)", "۲۰ (عدد)", "۲۰۰ (عدد)", "۳ (عدد)", "۳۰ (عدد)", "۳۰۰ (عدد)", "۴ (عدد)", "۴۰ (عدد)", "۴۰۰ (عدد)", "۵ (عدد)", "۵۰ (عدد)", "۵۰۰ (عدد)", "۶ (عدد)", "۶۰ (عدد)", "۶۰۰ (عدد)", "۷ (عدد)", "۷۰ (عدد)", "۷۰۰ (عدد)", "۸ (عدد)", "۸۰ (عدد)", "۸۰۰ (عدد)", "۹ (عدد)", "۹۰ (عدد)", "۹۰۰ (عدد)", "یونانی جدید", "فیلیپ دوم مقدونیه", "اعداد در زبان‌های گوناگون" ]
[ "ریاضیات یونان", "زبان یونانی", "عددنویسه‌ها", "عددنویسی" ]
2,311
پیشوندهای اعداد یونانی
0
7
0
[ "پیشوند های اعداد یونانی", "پيشوندهاي اعداد يوناني", "پيشوند هاي اعداد يوناني" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پیشوند اعداد یونانی و معادل‌های فارسی آنان که در اصطلاحات علمی و فنی بکار می‌روند: مونو = یک دی = دو تری = سه تترا = چهار پنتا = پنج هگزا = شش هپتا = هفت اکتا = هشت نونا = نه دکا = ده آندکا = یازده دودکا = دوازده تری دکا = سیزده تترادکا = چهارده پنتادکا = پانزده هگزادکا = شانزده هپتادکا = هفده اکتدکا = هجده نونادکا = نوزده ای کوزا = بیست
[ "اعداد یونانی", "علم", "فن" ]
[ "پیشوندها", "عددنویسی" ]
2,312
گروه آلکیل
3
69
0
[ "گروه آلكيل", "گروه الکیل", "گروه الكيل", "آلکیل", "آلكيل", "الکیل", "الكيل" ]
false
57
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ایزوپروپیل گروه متیل اگر از مولکول آلکان یک اتم هیدروژن جدا کنیم، باقی‌مانده گروه آلکیل نام دارد. فرمول کلی آلکیل‌ها به صورت C n H 2n+1 است. آلکان آریل آلکن آلکین هیدروکربن
[ "مولکول", "آلکان", "اتم", "هیدروژن", "آریل (مواد آلی)", "آلکن", "آلکین", "هیدروکربن" ]
[ "آلکان", "آلکان‌ها", "استخلاف‌ها", "ترکیب‌های آلی", "گروه‌های عاملی", "هیدروکربن‌ها" ]
2,313
فلامنکو
6
140
0
[ "فلامنكو", "رقص فلامنکو", "رقص فلامنكو" ]
false
85
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "فلامنکو" }, { "Item1": "color", "Item2": "goldenred SWAG" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "yellow" }, { "Item1": "image", "Item2": "Belen maya.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "رقصنده فلامنکو با لباس سنتی" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "[[اندلس]]، [[اسپانیا]]" }, { "Item1": "subgenrelist", "Item2": "List of Flamenco genres" }, { "Item1": "subgenres", "Item2": "[[New Flamenco]] ('''')" }, { "Item1": "fusiongenres", "Item2": "[[چیل‌اوت]] (با [[داون‌تمپو]])" } ], "Title": "music genre" }
فلامنکو سبکی از آواز، موسیقی و رقص اسپانیایی است. این نوع موسیقی تحت تاثیر سبک‌ها و فرهنگ‌های مختلف به شکل امروزی درآمده‌است و می‌توان گفت که بیشترین تاثیر خود را از کولیهای اسپانیا گرفته‌است. در شکل‌گیری و تکامل این سبک نمی‌توان از تاثیرگذاری موسیقی مورها و مسلمانان شمال آفریقا و حتی موسیقی عربی و موسیقی لاتین چشم پوشی کرد. فلامنکو در حقیقت از ۳ قسمت رقص فلامنکو، آواز فلامنکو و گیتار فلامنکو تشکیل شده‌است. خاستگاه این نوع موسیقی ایالت اندلس است، ولی مبدل به سمبل موسیقی اسپانیایی و حتی به‌طور کلی فرهنگ اسپانیایی شده‌است. این نوع موسیقی شامل تکنیک‌ها و توکه‌های جالبی است. البته کاربرد لغت توکه غلط مصطلح است زیرا معنی این کلمه نوازندگی گیتار می‌باشد و بهتر است از کلمه پالو (معادل دستگاه در موسیقی ایرانی) استفاده شود. بعضی از این پالوها عبارت‌اند از بولریاس، رومبا، الگریاس، فاروکا و غیره. موسیقی فلامنکو، موسیقی سنتی اسپانیا همانند تمامی موسیقی‌های دیگر در جهان دارای رقص و علائم مخصوص به خود می‌باشد که این موسیقی و رقص، آن را از انواع دیگر موسیقی متمایز می‌سازد. حرکات دست و پا در فلامنکو هر کدام بیان‌کننده تاریخ، داستان یا افسانه‌ای می‌باشد که برای بیان کردن آن‌ها از حرکات و فرم‌های بخصوصی استفاده می‌شود. این رقص شباهت‌های بسیاری به رقص اعراب دارد. با مروری بر تاریخ جهان در می‌یابیم که اسپانیا و اندولس مدتی در تصرف اعراب بوده‌اند و اعراب پس از بیرون رفتن از اسپانیا بعضی از فرهنگ‌های خود را در اسپانیا به یادگار گذاشتند که بسیاری از این فرهنگ‌ها را در معماری بناها در اسپانیا، موسیقی و رقص آن‌ها به وضوح می‌توان مشاهده کرد. منشا این نوع موسیقی از طبقات پایین جامعه اندولسی سرچشمه گرفته بود، از این رو موسیقی از وجهه هنری لازم در میان طبقات متوسط و بالاتر جامعه برخوردار نبود. فرهنگ فلامنکو حاکی از شورش مردم تحت ستم است. اقوام مسلمان شمال آفریقا ملقب به مورها، اقوام خیتانو و یهودیان که همگی در گذشته از سوی تفتیش عقاید کلیسای اسپانیا مورد اذیت و آزار و تبعید واقع شده‌اند. اقوام خیتانو اساسا پایه‌گذار اولیه این شکل هنری بوده‌اند اما آن‌ها تنها دارای یک فرهنگ شفاهی هستند. آوازهای محلی‌شان از طریق اجرای مکرر آن در مجالس اجتماعی به نسل جدید منتقل شده‌است. این طبقات فقیر غیر چادرنشین جامعه اندولسی به‌طور کلی بی‌سواد بودند. همیشه در گذر زمان تغییرات و تعریفاتی وجود داشتند که آثار هنرمندان هر قرن بر آن‌ها وارد می‌شد و موسیقی فلامنکو هم مثال کاملی از این نوع تغییرات است و تا به امروز نیز در حال تغییر و تحول بوده‌است. نسل‌های جدید فلامنکو، سبک‌های جاز و دیگر سبک‌های آفریقایی و برزیلی را با فلامنکو مدرن ترکیب کرده‌اند. فلامنکو یکی از غنی‌ترین و فوق‌العاده‌ترین فرم‌های موسیقی در جهان است و بر طبق گفته منتقدین فلامنکو اصیل و خالص هیچگاه در صنعت موسیقی و هنر کمرنگ نمی‌شود.. تاریخچه رقصندگان فلامنکو، سویل اسپانیا در مه ۲۰۰۶ پیشنهادهای زیادی در مورد تاریخچه فلامنکو موجود می‌باشد اما هیچ سند محکمی در این مورد وجود ندارد. کلمه فلامنکو تا اواخر قرن ۱۸ به عنوان موسیقی یا رقص ثبت نشده بود. کلمه اسپانیایی فلامنکو ممکن است مشتقی از آتش و شعله به زبان اسپانیایی باشد که به دلیل سبک آتشین و تن آواز خواندن در آواز فلامنکو است. پائولو پائولو به استایل‌های نوازندگی می‌گویند. (همچون موسیقی ایرانی که دارای دستگاه است). به پائولو، توکه نیز می‌گویند که توکه اشتباهی است که در بین مردم به اشتباه استفاده می‌شود و در حقیقت توکه در زبان اسپانیایی به معنای نوازندگی گیتار می‌باشد. پائولوها در موسیقی فلامنکو با توجه به نوع آکوردهای استفاده شده، گام و منطقه به وجود آمدن آن در اسپانیا از هم تمیز می‌شوند. در موسیقی فلامنکو بیش از ۵۰ پائولو وجود دارد که معمولا ۱۲ عدد آن معمولا اجرا می‌شود. بعضی از این پائولوها در تکنوازی استفاده می‌شوند اما اکثر آن‌ها همراه با آواز یا رقص است. چند مورد از این پائولوها به قرار زیر است: آلگریاس بولریاس bulerias por solea فاندانگوس فاندانگوس هوئلوا گرانایناس مالاگوئینا مینراس سویاناس تانگوس سیگیریاس رومبا تینتوس موسیقی گیتاریست‌های زیادی هستند زندگی خود را وقف موسیقی کردند از جمله این گیتاریست‌ها می‌توان پاکو د لوسیا، پاکو پنیا، رامون منتایا، په په مارتینز را نام برد.
[ "اندلس", "اسپانیا", "گیتار فلامنکو", "گیتار کلاسیک", "قاشقک (ساز)", "palmas (music)", "کاخون", "New Flamenco", "چیل‌اوت", "داون‌تمپو", "Music of Spain", "Music of Andalusia", "Cante Chico", "Cante jondo", "Cante Intermedio", "Falseta", "آواز", "موسیقی", "رقص", "کولی", "شمال آفریقا", "دستگاه (موسیقی)", "موسیقی سنتی", "جاز", "صنعت موسیقی", "۲۰۰۶ (میلادی)", "Palo (flamenco)", "موسیقی سنتی ایرانی", "پاکو د لوسیا", "پاکو پنیا", "Claudio Castelucho", "José Villegas Cordero", "جان سینگر سارجنت" ]
[ "فلامنکو", "موسیقی اسپانیا", "رقص‌های اسپانیایی", "موسیقی محلی اسپانیا", "مقاله‌های دارای ویدئو", "شاهکارهای شفاهی و ناملموس میراث بشری" ]
2,314
آنتوان لاووازیه
1
135
0
[ "آنتوان لورن لاووزیه", "آنتوان لاوازیه", "لاوازیه", "لاووازیه", "آنتو ان لاووازيه", "آنتو ان لاووازیه", "آنتوان لاووازيه", "انتوان لاووازیه", "انتو ان لاووازيه", "انتو ان لاووازیه", "آنتوان لاوازيه", "انتوان لاوازیه", "انتوان لاووازيه", "آنتوان لورن لاووزيه", "انتوان لورن لاووزیه", "انتوان لاوازيه", "انتوان لورن لاووزيه", "لاوازيه", "لاووازيه" ]
false
54
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "آنتوان لاووازیه" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Antoine lavoisier.jpg" }, { "Item1": "عرض تصویر", "Item2": "200px" }, { "Item1": "زادگاه", "Item2": "[[پاریس]]، [[فرانسه]]" }, { "Item1": "محل مرگ", "Item2": "[[پاریس]]، [[فرانسه]](با گیوتین اعدام شد)" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[فرانسوی]]" }, { "Item1": "رشته فعالیت", "Item2": "[[شیمی]]، [[زیست‌شناسی]]" }, { "Item1": "دلیل شهرت", "Item2": "کاشف [[اکسیژن]]" }, { "Item1": "دین", "Item2": "[[کاتولیک]] رومی" }, { "Item1": "امضا", "Item2": "Antoine Lavoisier Signature.svg" } ], "Title": "دانشمند" }
آنتوان لوران لاووازیه - ۱۸۶۶ آنتوان لوران لاووازیه (زاده ۲۶ اوت ۱۷۴۳- اعدام ۸ مه ۱۷۹۴) دانشمند فرانسوی و بنیان‌گذار شیمی نوین بود. وی نخستین کسی بود که ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمایشگاه وارد عمل کرد و تجربه و سنجش توام با نتیجه‌گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد. زندگی در ۲۶ اوت ۱۷۴۳ در پاریس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد. او زیر نظر استادانی قابل نجوم و گیاه‌شناسی و شیمی و زمین‌شناسی را به خوبی فرا گرفت. پس از اتمام دوره حقوق بار دیگر به علوم گرایید و ۳ سال بعد در آن هنگام که جوانی ۲۵ ساله بود به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد. فعالیت‌های علمی پرتره‌ای از آنتوان لاووازیه و همسرش، نام اثری از ژاک لویی داوید، نقاش بنام فرانسوی به سال ۱۷۸۸ میلادی است.این اثر اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگه‌داری می‌شود. قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن، عقیده داشتند که هر جسم سوختنی دارای ماده‌ای است نامرئی به نام «فلوژیستن» و چون جسم مشتعل شود این ماده از آن خارج می‌شود. هر چه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده دربردارد و شعله همان فلوژیستن است که از جسم متصاعد می‌گردد. به موجب این نظریه در دوران قدیم معتقد بودند که وقتی جسمی در هوا می‌سوزد سبک‌تر می‌شود زیرا ماده فلوژیستن آن خارج می‌گردد. این نظریه نادرست سراسر قرن ۱۸ را به کلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند چنان‌که پریستلی هنگامی که گاز اکسیژن را برای نخستین بار تهیه نمود آن را «هوای بدون فلوژیستن» نام نهاد. لاوازیه امکان درک و شناخت عناصر گازی شکل را فراهم کرد. در دوران سلطه نظریه آتش‌زایی (نظریه‌ای که در بالا ذکر شد) وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود که سبب دگرگونی‌های انقلابی در شیمی شدند. بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است که درک درستی از اکسیژن را میسر کرد. انگلس نوشت که: لاووازیه می‌توانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانه‌ای را در اکسیژنی که پریستلی به دست آورده بود بیابد و در نتیجه قادر بود کل نظریه آتش‌زایی را از پا درآورد اما این کار نمی‌توانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتش‌زاها را از بین ببرد. برعکس آن نظریات پابرجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژیستیک به عباراتی که اکنون در زبان شیمی اعتبار دارند برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود. راه لاووازیه برای کشف اکسیژن خیلی مستقیم‌تر از راه کشف دیگر عنصرها بود. در آغاز این دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت ولی هر چه بیش‌تر پیش می‌رفت، بیشتر از آن نظریه کناره می‌گرفت. در اول نوامبر سال ۱۷۷۲ شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می‌یابد. نظر به اینکه چنین واکنش‌ها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند. لاووازیه نتیجه‌گیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد، قسمتی از آن با ماده سوزنده ترکیب می‌شود. در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت بلاک تلقی کرد ولی به زودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب می‌شود مناسب‌ترین جزء هوا برای تنفس است به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون می‌خواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد. در اکتبر سال ۱۷۷۴ پریستلی کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه که مناسبترین مولد اکسیژن بود پرداخت. در آوریل ۱۷۷۵ لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی درباره طبیعت ماده‌ای که هنگام سوختن فلزات با آن‌ها ترکیب می‌شود و سبب افزایش وزن تولید شده می‌شود، به آکادمی علوم فرانسه داد. در واقع این کشف اکسیژن بود. لاووازیه نوشت که این نوع هوا را پریستلی و شیل و خودش تقریبا به طور هم‌زمان کشف کرده‌اند. ابتدا وی آن را مناسب‌ترین هوا برای تنفس نامید ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توان‌بخش گذاشت. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود تا چه اندازه برهم‌زمانانش پیشی گرفت. در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسب‌ترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست یعنی مهم‌ترین قسمت همه اسیدهاست. بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده‌است (وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند). ولی در سال ۱۷۷۹ لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی به معنی «اسیدساز» گرفته شده‌است. انگلس نوشته‌است: پریستلی و شیل بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشته‌اند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده‌است اکسیژن را هم‌زمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود، با توجه به این که آن دو نفر نمی‌دانستند چه چیزی را تهیه کرده‌اند لاووزایه را باید کاشف اکسیژن شناخت. درگذشت از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخت و بیشتر جنبه سیاسی داشت، هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاووازیه رساله معروفی درباره اقتصاد سیاسی موسوم به ثروت‌های زیرزمینی فرانسه به رشته تحریر درآورد. این کتاب یکی از مهم‌ترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده‌است. سرانجام آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۹۴ در حالی که ۵۱ سال داشت در دادگاه انقلابی به ریاست ژان باتیست کوفن هال به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد. پس از مرگ لاووازیه لاگرانژ گفت: «تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یک‌صد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد.
[ "پاریس", "فرانسه", "مردم فرانسوی", "شیمی", "زیست‌شناسی", "اکسیژن", "کاتولیک", "ترازو", "آزمایشگاه", "۲۶ اوت", "۱۷۴۳ (میلادی)", "نجوم", "گیاه‌شناسی", "زمین‌شناسی", "فرهنگستان سلطنتی علوم", "۱۷۸۸ (میلادی)", "موزه متروپولیتن نیویورک", "پریستلی", "فردریش انگلس", "اکسید قرمز", "آکادمی علوم فرانسه", "اسیدهای بدون اکسیژن", "انقلاب کبیر فرانسه", "اقتصاد سیاسی", "اقتصاد", "لاگرانژ" ]
[ "اعدام‌شدگان با گردن‌زدن", "اعدام‌شدگان با گردن‌زدن اهل فرانسه", "اعدام‌شدگان با گیوتین", "اعدام‌شدگان با گیوتین اهل فرانسه در دوران انقلاب فرانسه", "اعضای انجمن سلطنتی", "اعضای فرهنگستان علوم فرانسه", "افراد انقلاب صنعتی", "اهالی پاریس", "دانشمندان اهل پاریس", "دانشمندان اهل فرانسه", "دانش‌آموختگان دانشگاه پاریس", "درگذشتگان ۱۷۹۴ (میلادی)", "دین و علم", "زادگان ۱۷۴۳ (میلادی)", "زیست‌شناسان اهل فرانسه", "شیمی‌دانان اهل فرانسه", "فرانسوی‌های عضو کلیسای کاتولیک روم", "کاشفان عناصر شیمیایی", "نویسندگان سده ۱۸ (میلادی) اهل فرانسه", "نویسندگان مرد اهل فرانسه", "ویکی‌سازی رباتیک" ]
2,315
موسیقی راک
6
1,838
0
[ "راك", "راک", "Rock music", "موسيقي راك" ]
false
1,679
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "موسیقی راک" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "crimson" }, { "Item1": "ریشه‌های_سبکی", "Item2": "[[راک اند رول]]، [[بلوز الکتریک]]، [[جز]]، [[فولک]]، [[کانتری]]، [[بلوز]]، [[ریتم و بلوز]]، [[سول]]" }, { "Item1": "ریشه‌های_فرهنگی", "Item2": "دهه ۵۰ و ۶۰، [[بریتانیا]] و [[ایالات متحده آمریکا]]" }, { "Item1": "سازها", "Item2": "[[خواننده]]، [[گیتار الکتریک]]، [[گیتار باس]]، [[گیتار آکوستیک]]، [[درامز]]، [[پیانو]]، [[سینت سایزر]]، [[کی بورد]]" }, { "Item1": "محبوبیت", "Item2": "از ۱۹۶۰ در سرتاسر جهان" }, { "Item1": "مشتق‌ها", "Item2": "[[نیو ایج]]، [[سینت پاپ]]" }, { "Item1": "زیرسبک‌ها", "Item2": "[[آلترناتیو راک]] – [[آرت راک]] – [[باروک پاپ]] – [[بیت موزیک]] – [[بریت پاپ]] – [[امو]] – [[اکسپریمنتال راک]] – [[گاراژ راک]] – [[گلم راک]] – [[گوتیک راک]] – [[گروپ سوندز]] – [[گرانژ]] – [[هارد راک]] – [[هارتلند راک]] – [[هوی متال]] – [[اینسترومنتال راک]] – [[ایندی راک]] – [[جنگل پاپ]] – [[کروت راک]] – [[مدکستر]] – [[پست-بریت پاپ]] – [[پاور پاپ]] – [[پراگرسیو راک]] – [[پروتوپانک]] – [[سایکدلیک راک]] – [[پانک راک]] – [[سافت راک]] – [[راک جنوبی]] – [[سرف میوزیک]] – [[سمفونیک راک]]" }, { "Item1": "سبک‌های_درهم‌آمیخته", "Item2": "[[آفرو راک]] – [[راک آناتولی]] – [[بانگرا راک]] – [[بلوز راک]] – [[کانتری راک]] – [[راک الکترونیک]] – [[فلامنکو راک]] – [[فولک راک]] – [[فانک راک]] – [[گلم پانک]] – [[راک صنعتی]] – [[جز فیوژن]] – [[پاپ پانک]] – [[پانتا راک]] – [[راگا راک]] – [[رای راک]] – [[رپ راک]] – [[راکابیلی]] – [[راکوسون]] – [[سامبا-راک]] – [[اسپیس راک]] – [[استانر راک]] – [[سوفی راک]]" }, { "Item1": "حلقه‌های_منطقه‌ای", "Item2": "[[آرژانتین]] – [[ارمنستان]] – [[استرالیا]] – [[بنگلادش]] – [[راک بلاروس]] – [[بلژیک]] – [[بوسنی و هرزگوین]] – [[برزیل]] – [[کانادا]] – [[شیلی]] – [[چین]] – [[کلمبیا]] – [[کوبا]] – [[کرواسی]] – [[دانمارک]] – [[دومینیکن]] – [[اکوادور]] – [[استونی]] – [[فنلاند]] – [[فرانسه]] – [[یونان]] – [[راک آلمانی]] – [[مجارستان]] – [[ایسلند]] – [[هندوستان]] – [[اندونزی]] – [[ایرلند]] – [[اسرائیل]] – [[ایتالیا]] – [[ژاپن]] – [[مادریدیا راک]] – [[لتونی]] – [[لیتوانی]] – [[مالزی]] – [[مکزیک]] – [[نپالی]] – [[نیوزیلند]] – [[نروژ]] – [[پاکستان]] - [[پرو]] – [[فیلیپین]] – [[لهستان]] – [[پرتغال]] – [[روسیه]] – [[صربستان]] – [[اسلونی]] – [[اسپانیا]] – [[سوئد]] – [[سوئیس]] – [[تاتارستان]] – [[تایلند]] – [[ترکیه و جمهوری آذربایجان]] – [[اوکراین]] – [[بریتانیا]] – [[ایالات متحده]] – [[اوروگوئه]] – [[ونزوئلا]] – [[یوگسلاوی]] – [[زامبیا]]" }, { "Item1": "سایر_مطالب", "Item2": "[[Backbeat]] – [[راک اپرا]] – [[گروه راک]] – [[تالار مشاهیر راک اند رول]] – [[Social impact]] – [[فهرست واژگان موسیقی راک]]" } ], "Title": "سبک موسیقی" }
آمریکایی، لینکین پارک موسیقی راک گونه‌ای موسیقی عامه‌پسند است که در دهه ۵۰ میلادی تحت عنوان راک اند رول شکل گرفت و در دهه ۶۰ و بعدتر به طیف گسترده‌ای از سبک‌های موسیقی، به ویژه در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا گسترش یافت. موسیقی راک ریشه در راک اند رول دهه ۴۰ و ۵۰ دارد که خودش شدیدا متاثر از ریتم و بلوز و سبک کانتری است. موسیقی راک تحت تاثیر ژانرهایی نظیر فولک و بلوز است و تاثیراتی از موسیقی جز و کلاسیک را نیز در خود گنجانیده‌است. راک اند رول و راکابیلی نفوذ عمده‌ای در موسیقی راک داشتند. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن می‌آید و در سال ۱۹۶۰ که موسیقی راک انگلیسی توسعه یافت، واژه «موسیقی راک» عمومی و مردمی‌تر شد. از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی نام راک اند رول صرفا به موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ اطلاق شده ولی نام راک همچنان به‌عنوان نام فراگیر این‌گونه (که شامل راک اند رول هم می‌شود) به‌کار می‌رود. موسیقی راک با توسعه و گسترش سبک خود و تداخل با موسیقی انگلیسی و نفوذ آن، و علی‌رغم محدودیت‌ها و شرایط اجتماعی، یک پدیده فرهنگی بین‌المللی شد. موسیقی راک، شامل انواعی از سبک‌های مختلف و متنوع است که از مقبولیت عمومی گسترده‌ای برخوردار هستند. در دهه شصت میلادی که از آن به عنوان عصر طلایی یا دوره کلاسیک راک یاد می‌شود، شماری از سبک‌های زیرمجموعه موسیقی راک پدید آمدند نظیر بلوز راک، فولک راک، کانتری راک، جز- راک فیوژن که بسیاری از آن‌ها سهم بسزایی در گسترش سایکدیلیک راک داشتند که متاثر از جلوه‌های ضد فرهنگی بود. سبک‌های جدیدی که از این جلوه‌ها زاده شدند شامل پراگرسیو راک بود که عناصر هنری را گسترش می‌داد؛ گلم راک که سبک‌های بصری و نمایشی را پررنگ می‌کرد؛ و زیر شاخه‌های اصلی هوی متال که در عین تنوع بر قدرت صدا و سرعت تاکید داشتند. در نیمه دوم دهه هفتاد پانک راک هم‌زمان با تقویت کردن و به مقابله برخاستن با این گرایش‌ها به تولید شکل نوپا و پرانرژی موسیقی می‌پرداخت که با نقدهای آشکار سیاسی و اجتماعی هویت می‌یافت. پانک با گسترش پی در پی دیگر سبک‌ها که شامل نیو ویو و پست پانک و در نهایت جنبش آلترناتیو راک بود، به دهه هشتاد نفوذ کرد. از دهه نود آلترناتیو راک بر راک غالب شد و خودش به زیر شاخه‌های گرانج، بیت پاپ و ایندی راک تقسیم گشت. بعلاوه سبک‌های فرعی از جمله پاپ پانک و رپ راک و رپ متال از آن تاریخ پدید آمدند و نیز بازنگری تاریخ راک نشان از آن دارد که سبک‌هایی نظیر گاراژ راک/ پست پانک و سینت پاپ در آغاز هزاره جدید جانی دوباره یافتند. موسیقی راک همچنین نیروی محرکه‌ای برای جنبش‌های فرهنگی و سیاسی بود که منجر به پدید آمدن خرده فرهنگ‌هایی نظیر مدها و راکرها در بریتانیا و هیپی‌ها شد که در دهه شصت در سن فرانسیسکوی ایالات متحده متولد شدند. به‌طور مشابه در دهه هفتاد فرهنگ پانک خرده فرهنگهای برجسته‌ای نظیر گوث و امو را پایه‌ریزی کرد. شاخصه راک ملودی صوتی و آوایی همراه با هارمونی است که توسط گیتار الکتریک، گیتار بیس و درامز و اغلب با تاکید روی ضرب‌های قوی پشتیبانی می‌شود. نوعا، راک، موسیقی آهنگ محور با کسر میزان ۴/۴ و همراهی گروه کر است، هرچند دشوار بتوان موسیقی راک را بواسطه تنوع بیش از حد و ویژگی‌های مشترک موسیقایی، به‌طور مشخص توصیف کرد. همانند موسیقی پاپ، شعرها بر مضامین احساسی تاکید دارند، هرچند نشانی طیف گسترده‌ای از سایر زمینه‌ها و اغلب نیز سیاسی و اجتماعی را می‌توان در آن یافت. با تسلط سفیدپوستان بر راک، نوازندگان مرد به عنوان یک عامل موثر بر شکل‌گیری زمینه‌های موسیقی راک شناخته شدند. موسیقی راک در تاکید بر نوازندگی، اجرای زنده و اصالت ایدئولوژی نسبت به موسیقی پاپ در رده بالاتری قرار دارد. سازهای موسیقی کلیددار، مانند ارگ و پیانو، اغلب در انواع مختلف موسیقی راک مورد استفاده قرار می‌گیرند. در تاریخچه راک و اوایل توسعه این نوع موسیقی، استفاده از سازهای بادی برنجی و چوبی، مانند ساکسوفون، بطور عمومی در بعضی سبک‌ها رایج بودند، اما در سبکهای فرعی جدیدی که از سال ۱۹۹۰ به وجود آمد، کمتر مورد استفاده هستند. موسیقی راک از نظر وسعت زیرشاخه‌ها بسیار گسترده‌است و از نظر تاثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین دیگر سبک‌های موسیقی قابل توجه است. سبک‌های موسیقی راک راک اند رول راک اند رول که یکی از سبک‌های تاثیرگذار و متداول در موسیقی راک است و روندی غیرقابل پیش‌بینی را طی کرده‌است. در ابتدا زمانی که موزیسین‌های راک موسیقی کانتری و ریتم اند بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصه‌های بارزی مثل آنارشیسم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. الویس پریسلی معروف به پادشاه، جزء مهم‌ترین شخصیت‌های راک اند رول و یکی از موفق‌ترین شخصیت تاریخ سبک راک به‌شمار می‌رود. پاپ/راک پاپ‌راک (پاپ راک) یکی از عمده‌ترین شاخه‌های موسیقی محسوب می‌شود که به‌طور کلی به هر نوع موسیقی پاپ ساخته شده پس از دوران جذب راک اند رول به پاپ، Pop rock می‌گویند. از ویژگی‌های این سبک ملودیک و گیرا بودن موسیقی آن است. از گروه‌های مشهور فعال در این سبک می‌توان به برادران اورلی، بیتلز، Rowed House و سلین دیون اشاره کرد. سافت راک گرچه سبک سافت راک (Soft Rock) در اوایل دهه هفتاد پایه‌گذاری شد اما زمزمه‌های آن از اواخر دهه شصت آغاز شده بود. سافت راک موسیقی ملایمی‌ست که بیشتر تکیه بر خواننده و ترانه‌سرا دارد تا نوازنده؛ گروه فلیت وود مک در دهه هفتاد مشهورترین گروه این سبک است. سافت راک تا حدی متمایل به پاپ-راک است اما با فضایی ملایمتر و نرمتر. گروه‌هایی مثل کارپنترز و شیکاگو تکیه بر موسیقی ساده و ملودیک داشتند و در طول حیات خود با تهیه‌کنندگان مختلفی هم کار کردند. در طول دهه هفتاد، سافت راک بازار موسیقی را تحت تاثیر خود قرار داد و به‌طور جدی موسیقی تلفیقی هم عصر خودش را دچار دگرگونی کرد و در ایران هم گروه‌های زیادی در این سبک فعالیت دارند shervinnz band ,reza yazdani ,the ways,…. هارد راک از نظر اکثریت دست اندر کاران موسیقی، دو سبک هارد راک و هوی متال مشابه هستند. چرا که شباهتهای بسیار زیادی بهم دارند. در هر دو مورد صدای خشن گیتار کاملا قابل تشخیص است و بطور معمول نقش اساسی را در گروه، خواننده اجرا می‌کند که معمولا وظیفه نواختن سازی را هم به عهده دارد. اگر چه تفاوتهای اساسی نیز دیده می‌شود از جمله لزوم وجود ریتم در پس زمینه موسیقی هارد راک. در صورتی که این ویژگی در موسیقی هوی متال دیده نمی‌شود بلکه این نوع موسیقی بر صدای خشن گیتار و ریتمهای کوبه‌ای تکیه دارد. لد زپلین یکی از پر نفوذترین گروه‌های سبک هارد راک است. هارد راک در اواخر دهه ۶۰ رشد خود را آغاز کرد و تحولی در زمینه موسیقی راک ایجاد کرد. در هارد راک کمتر از بلوز از بداهه نوازی استفاده می‌شود و در عین حال به خشونت سبک هوی متال نیست، اگرچه همان ریف‌ها و سولوهای طولانی و صداهای خشن در هارد راک نیز هست. در این سبک این ریتمها و ریفها هستند که بیشترین اهمیت را دارند و باید به بلندترین شکل ممکن نواخته بشوند. گرانج سبکی که اوج درخشش آن در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و تبدیل به محبوب‌ترین سبک هارد راک این دهه شد و این درخشش نتیجه خلاقیت کرت کوبین و بقیه اعضای نیروانا بود. سبکی که از دل بلک سبث برخاست و حاصل ترکیب موسیقی پانک و هوی متال بود و البته گرایشش بیشتر به سمت پانک بود تا هوی متال، بخصوص در انتخاب اشعار و نوع اعتراض موسیقایی آن. اما در نحوه نواختن ریف‌ها به هوی متال شباهت بیشتری داشت. این سبک دارای دو نسل و دوره مشخص است: نسل اول شامل گروه‌های گرین ریور، ماد هانی می‌شد که این موج هنوز هم ادامه دارد و ریف‌های آن سنگین‌تر و خشن‌تر از ریف‌های دوره دوم است. مشهورترین گروه از موج دوم نیروانا است که موسیقی آن ملودیک‌تر از سایر گروه‌های گرانج است و مهم‌ترین ویژگی آن stop-start زیاد آنست. آلترنیتیو راک آلترنیتیو راک یکی از شاخه‌های راک است که تمام گروهای پست پانک را از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه ۹۰ تحت تاثیر خود قرار داد. آلترنیتیو راک پانک راک در اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰، رویدادهای اجتماعی، مانند جنگ ویتنام، تورم، و بیکاری، در موسیقی ان دوران خود را منعکس می‌کرد. در حالی که موسیقی جدی‌تر می‌شد، اما ارتباطش با مسایل روزمره زندگی کم می‌شد و در بیشتر حالت فرار از واقعیات می‌گرفت. در همین زمان بود که گروه‌های پانک در انگلیس با تاثیر گرفتن از این جو، و همچنین با کمک از موسیقی بعضی از گروه‌های آمریکایی، رو به گسترش گذاشتند. از اولین و مشهورترین این گروه‌ها، سکس پیستولز بود. تنوع‌های موسیقی راک در دهه ۱۹۸۰ در دهه ۱۹۸۰ موسیقی راک مردمی اشباع و جذب شد. این دوران همچنین شاهد موج جدید هوی متال انگلیسی بود. در اولین بخش این دهه شاهد هنرنمایی ابتکارها و نوآوریهای ادی ون هلن و گروه‌ای سی دی سی هستیم. بونو از یوتو به گرایش و تمایل‌های خود ادامه داد. همگام با این پدیده، باندهای موج جدید پاپ با اجرا کنندگانی مانند بیلی آیدولو گوگوسبا شهرت افزاینده خود مردمی و عمومی باقی‌ماند. راک قلب مملکت آمریکایی این مورد بطور قوی افزایش یافت که مثالی از آن توسط بروس اسپرینگتون، باب سگر، جان (کوگار) ملنکاپ و دیگران بود؛ که این توسط تصنیف نویسان- خوانندگان سنتی آمریکایی، پل سایمون و ستاره سابق انگلیسی برنامه راک، پیتر گابریل موسیقی راک ورل با انواع سبکهای موسیقی سنتی در سراسر جهان تقویت و معروف شد، این شهرت و معروفیت بنام *موسیقی جهانی* شناخته شد و شامل تقویت و معروفیت مانند راک نسلهای مختلف شد. این باندها دردهه ۸۰ تعداد بسیار زیادی را به طرف راک انگلیسی زیرزمینیتوی-پاپ، برق کفش و سنگ فضایی مانند نفوذ گیتار سنتی انگلیسی که توسط نوازندگان سنگ درخشان اجرا و پخش می‌شد، کشاندند. برای مدتی بلور اوسیس با رقابت سرسختانه مشابه با رقیبان نوازندگان سنگ‌های غلتان بودند. برای مدت دیگری باندهایی مانند بلور که گرایش به پیروی از چهره‌های کوچک و پرهیجان، اوسیس ترکیب شده باجنبه‌های سنگ‌های غلتان و با ملودی نوازندگان آن داشتند. بادهای روحیه و رادیو هد تمایلی به مجری‌هایی مانند الویس کوستلو، فرزام، پینک فلوید و R.E.M با موسیقی راک پیشرفته و ویرایش شده در بیشتر آلبومهای معروف، کامپیوتر OK «داشتند. این باندها خیلی موفق بودند و برای مدت زمانی به اوسیس لقب» بزرگترین باند در جهان" بخاطر تشکر از فروش ۱۴ میلیون نسخه از آلبوم آن‌ها در سراسر جهان داده شده بود ولی بعد از ورشکستگی و فروپاشی باند، مصیبت از دست دادن محبوبیت مردمی و همگانی و کاهش چشمگیر حمایت عمومی در ایالات متحده افت پیدا کردند. باند روحیه بعد از ایجاد مشکلاتی در آن و کنار کشیدن باند دیگر رادیو هد به داخل باندهای الکترونیکی ایالات متحده آمریکا به عنوان یک مشکل عمده از هم پاشیده شدند. بریت پاپ موقعی که آمریکا لبریز از موسیقی گانگ و گانگ ثانوی و هیپ هاپ بود، بریتانیا به سبک موسیقیی در اواسط دهه ۹۰ برگشت که بریت پاپ نامیده می‌شد و توسط باندهایی مانند سدو، اوسیس، روحیه، ردیو هد، پالپ و بلر اجرا می‌شد. هوی متال یکی از زیرشاخه‌های اصلی راک، سبک هوی متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخه اصلی شناخته می‌شود. از موسیقی متال که به علت خشن‌بودن آواها به این نام خوانده می‌شود، به خودی خود زیر شاخه‌های متعددی منشعب شده‌است. این موسیقی با گروه لد زپلین و سپس بلک سبث آغاز شد. دهه هشتاد میلادی دوران شکل‌گیری کامل‌تر و تعالی این سبک به حساب می‌آید.
[ "راک اند رول", "بلوز الکتریک", "جز", "فولک", "کانتری", "بلوز", "ریتم و بلوز", "سول (موسیقی)", "بریتانیا", "ایالات متحده آمریکا", "خواننده", "گیتار الکتریک", "گیتار باس", "گیتار آکوستیک", "درامز", "پیانو", "سینت سایزر", "کیبورد (موسیقی)", "نیو ایج", "سینت پاپ", "آلترناتیو راک", "آرت راک", "باروک پاپ", "بیت موزیک", "بریت پاپ", "امو", "اکسپریمنتال راک", "گاراژ راک", "گلم راک", "گوتیک راک", "گروپ سوندز", "گرانژ", "هارد راک", "هارتلند راک", "هوی متال", "اینسترومنتال راک", "ایندی راک", "جنگل پاپ", "کروت راک", "مدکستر", "پست-بریت پاپ", "پاور پاپ", "پراگرسیو راک", "پروتوپانک", "سایکدلیک راک", "پانک راک", "سافت راک", "راک جنوبی", "سرف میوزیک", "سمفونیک راک", "آفرو راک", "راک آناتولی", "بانگرا راک", "بلوز راک", "کانتری راک", "راک الکترونیک", "فلامنکو راک", "فولک راک", "فانک راک", "گلم پانک", "راک صنعتی", "جز فیوژن", "پاپ پانک", "پانتا راک", "راگا راک", "رای راک", "رپ راک", "راکابیلی", "راکوسون", "سامبا-راک", "اسپیس راک", "استانر راک", "سوفی راک", "راک آرژانتینی", "راک ارمنی", "راک استرالیایی", "راک بنگلادشی", "راک بلاروس", "راک بلژیکی", "راک بوسنیایی", "راک برزیلی", "راک کانادایی", "راک شیلیایی", "راک چینی", "راک کلمبیایی", "راک کوبایی", "راک کرواسیایی", "راک دانمارکی", "راک دومینیکن", "راک اکوادوری", "راک استونیایی", "راک فنلاندی", "راک فرانسوی", "راک یونانی", "راک آلمانی", "راک مجارستانی", "راک ایسلندی", "راک هندی", "راک اندونزیایی", "راک ایرلندی", "راک اسرائیلی", "راک ایتالیایی", "راک ژاپنی", "مادریدیا راک", "راک لتونی", "راک لیتوانیایی", "راک مالزیایی", "راک مکزیکی", "راک نپالی", "کیوی راک", "راک نروژی", "راک پاکستانی", "راک پروی", "راک فیلیپینی", "راک لهستانی", "راک پرتغالی", "راک روسی", "راک صربستانی", "راک اسلونیایی", "راک اسپانیایی", "راک سوئدی", "راک سوئیسی", "راک تاتاری", "راک تایلندی", "راک ترکی", "راک اوکراینی", "راک بریتانیایی", "راک آمریکایی", "راک اروگوئه‌ای", "راک ونزوئلایی", "راک یوگسلاویایی", "راک زامبیایی", "Backbeat (music)", "راک اپرا", "گروه راک", "تالار مشاهیر راک اند رول", "Social impact of rock and roll", "فهرست واژگان موسیقی راک", "لینکین پارک", "موسیقی عامه‌پسند", "جاز", "موسیقی کلاسیک", "جز- راک فیوژن", "سایکدیلیک راک", "نیو ویو", "پست پانک", "گرانج", "بیت پاپ", "رپ متال", "خرده فرهنگ", "مد(خرده فرهنگ", "راکر(خرده فرهنگ)", "هیپی", "سن فرانسیسکو", "پانک", "گوث(خرده فرهنگ)", "امو(خرده فرهنگ)", "گیتار بیس", "ارگ (ساز)", "سازهای بادی برنجی", "سازهای بادی چوبی", "ساکسوفون", "موسیقی کانتری", "ریتم اند بلوز", "آنارشیسم", "الویس پریسلی", "پاپ راک", "برادران اورلی", "بیتلز", "سلین دیون", "کارپنترز", "لد زپلین", "ریتم", "آلترنیتیو راک", "ملنکامپ", "پینک فلوید", "(باند) R.E.M", "(باند) سدو", "اوسیس", "ردیوهد", "پالپ", "بلر (گروه موسیقی)", "بلک سبث", "راک ایرانی" ]
[ "موسیقی راک", "بداهه (موسیقی)", "پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰", "خرده‌فرهنگ‌های موسیقایی", "سبک‌های موسیقی آمریکا", "سبک‌های موسیقی راک", "سبک‌های موسیقی سده ۲۰ (میلادی)", "فرهنگ در بریتانیا", "مدها و تمایلات دهه ۱۹۵۰", "مدها و تمایلات دهه ۱۹۶۰", "مدها و تمایلات دهه ۱۹۷۰", "مدها و تمایلات دهه ۱۹۸۰", "مدها و تمایلات دهه ۱۹۹۰", "مدها و تمایلات دهه ۲۰۰۰", "مدها و تمایلات دهه ۲۰۱۰", "موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار" ]
2,316
رومبا
0
43
0
[]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رومبا اشاره به دسته‌ای از سبک‌های موسیقی غیرمرتبط اشاره دارد. این واژه در شمال کوبا مترادف با جشن و از اواخر قرن ۱۹ میلادی با مجموعه‌ای از سبک‌های کوبایی مترادف است. از اوائل قرن بیستم میلادی این عبارت در کشورهای مختلف برای سبک‌های موسیقی متفاوتی که ریشه‌ای از رومبای کوبایی دارند استفاده می‌شود. رومبا در کوبا طی نیمه‌ی دوم قرن ۱۹ میلادی تعدادی سبک موسیقی آزاد رقص محور توسط کارگران آفریقایی-کوبایی در هاوانا و ماتانزاس ایجاد شد. این سبک‌ها بعدتر به عنوان رومبا در نظر گرفته شدند. واژه‌ای که به معنای جشن است. سه سبک سنتی رومبا، یامبو، گوآنکو و کلمبیا هر کدام مشخصه‌های متفاوتی از ریتم، رقص و ترانه دارند. همچنین سبک خام فولکلوریک و شاخه‌های جدید از اواسط قرن بیستم میلادی مانند بتا-رومبا معرفی شده‌اند. رومبا در آمریکای شمالی در ایالات متحده آمریکا واژه رومبا (Rhumba - انگلیسی شده Rumba) از دهه ۲۰ میلادی اشاره به موسیقی بالروم با زمینه‌ی آفریقایی-کوبایی دارد. این موسیقی از سبک سن کوبانو الهام گرفته شده درحالیکه از لحاظ ریتم و تجهیزات، ارتباطی با رومبای کوبایی ندارد. در دهه ۳۰ میلادی، این سبک با انتشار موفق "The Peanut Vendor" معرفی گردید. رقص رومبا بر پایه‌ی سبک بالرو-سن در ساحل شرقی آمریکا اجرا شد. امروزه دو نوع از رقص رومبا در آمریکا وجود دارد: سبک آمریکایی و سبک بین‌المللی. طی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی، شرکت‌های فیلمسازی آمریکایی و مکزیکی، کاربرد واژه رومبا راه به فیلم‌های سبک رومبرا گسترش دادند. در واقع واژه رومبرا اشاره به بازیگران زن، خوانندگان، بالرین‌های مکزیکی و کوبایی در فیلم‌ها داشت. در دهه ۷۰ میلادی با استقبال از سبک رقص و موسیقی سالسا در آمریکا، نواهای ریتمیک رومبای کوبایی در کنار سبک سن کوبانو، شهرت یافت. مانند سالسا، رقص رومبا با موسیقی سالسا انجام می‌شد. در اواخر قرن بیستم، رقص رومبا با موسیقی پاپ و جز اجرا می‌شد. رومبا در اسپانیا در اسپانیا واژه رومبا در قرن بیستم، تحت عنوان رومبا فلامنکو بخشی از دسته‌بندی‌های فلامنکو معرفی گردید. رومبا در اسپانیا بخشی از موسیقی با ریشه‌های لاتین دسته‌بندی می‌شود. همچنین فلامنکو مخصوصا آواز آن، خود تحت تاثیر رومبای کوبایی است. اگرچه موسیقیدانان رومبا فلامنکو را مشتق شده از رومبای کوبایی نمی‌دانند و آن را زیرشاخه‌ای از سبک گوآراچا، سبک موسیقی تند از هاوانا، می‌دانند. واژه رومبا برای غیر از رومبا فلامنکو، یه سایر سبک‌های آفریقایی-کوبایی مانند گالسین رومبا استفاده می‌شود. در دهه ۵۰ هنرمندانی مانند پرت، سبکی با استفاده از رومبا فلامنکو، پاپ و موسیقی جیپسی ارائه کردند که رومبا کاتالان نامگذاری شد. در دهه ۸۰ این سبک توسط جیپسی کینگز بصورت جهانی معرفی گردید. سبک تکنو-رومبا در دهه ۹۰ میلادی معرفی شد و از دهه اول قرن بیست‌ویکم رومبا در اسپانیا اشاره به مشتقات کاتالان رومبا با هیپ‌هاپ و راک دارد. رومبا در کلمبیا در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی در کلمبیا، هنرمندانی با ترکیب سبک بامباکو (سبک سنتی کلمبیا) و سبک‌های آفریقایی-کوبایی، سبک رومبا کریویا را ارائه دادند. رومبا در آفریقا در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی، گروه‌هایی با سبک آفریقایی-کوبایی مورد توجه قرار گرفتند. یکی از گروه‌های محلی که تلاش کرد سبک کوبایی را شبیه‌سازی کند سبک‌های کنگولس رومبا و رومبا لینگالا را پایه‌گذاری کرد که به رومبا در آفریقا معروف شد درحالیکه هیچ ارتباطی با رومبای کوبایی نداشت. در دهه ۸۰ میلادی، کنگولس رومبا آفریقای مرکزی شهرت یافت و موسیقی در شرق و غرب آفریقا را تحت تاثیر قرار داد. زیزشاخه‌ای تندتری از آن در اواخر دهه ۶۰ میلادی به نام سوکوس (با ریشه فرانسوی secouer به معنای تکان دادن) معرفی شد که اغلب به واژه رومبا اشاره می‌داشت.
[ "هاوانا", "ماتانزاس", "رومبای کوبایی#.DB.8C.D8.A7.D9.85.D8.A8.D9.88", "رومبای کوبایی#.DA.AF.D9.88.D8.A2.D9.86.DA.A9.D9.88", "رومبای کوبایی#.DA.A9.D9.84.D9.85.D8.A8.DB.8C.D8.A7", "موسیقی فولکلور", "بَتا-رومبا", "سُن کوبانو", "The Peanut Vendor", "بالرو", "ساحل شرقی آمریکا", "رومبرا", "سالسا", "موسیقی پاپ", "جاز", "رومبا فلامنکو", "فلامنکو", "گوآراچا", "گالسین رومبا", "پِرِت", "جیپسی موسیقی", "رومبا کاتالان", "جیپسی کینگز", "موسیقی هیپ هاپ", "موسیقی راک", "کُنگولِس رومبا", "رومبا لینگالا", "آفریقای مرکزی", "شرق آفریقا", "آفریقای غربی", "سوکوس" ]
[ "موسیقی لاتین", "موسیقی رقص", "واژه‌ها و عبارت‌های اسپانیایی" ]
2,317
کالیپسو (موسیقی)
6
33
0
[ "كاليپسو", "موسیقی کالیپسو" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "کالیپسو (موسیقی)" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "red" }, { "Item1": "color", "Item2": "white" }, { "Item1": "instruments", "Item2": "[[ترومپت]]، [[ترومبون]]، [[فلوت]]، [[کلارینت]]، [[ساکسیفون]]، [[گیتار کلاسیک]]، [[گیتار بیس]]، [[congas]]، [[طبل بانگو]]، [[steelpan]]، [[ویولن]]، bamboo sticks, glass bottle/spoon, [[claves]]، [[ماراکاس]]، [[cuatro]], [[concertina]], [[jawbone]]" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "Trinidad and Tobago" }, { "Item1": "stylistic_origins", "Item2": "West African [[Kaiso]] و [[canboulay music]]" }, { "Item1": "popularity", "Item2": "Early to mid 20th century" }, { "Item1": "derivatives", "Item2": "[[Soca]] و [[Palm-wine music]]" }, { "Item1": "subgenrelist", "Item2": "Calypso music" }, { "Item1": "subgenres", "Item2": "[[Oratorical calypso]] [[Extempo]] [[Shouter calypso]][[Benna]] [[Mento]]" }, { "Item1": "fusiongenres", "Item2": "[[Chutney]] [[Chut-kai-pang]] [[Rapso]] [[Soca]] [[Gospelypso]] [[Cadence-lypso]] [[اسکا]] [[spouge]] [[Reggaeton]] [[رگی]]" }, { "Item1": "regional_scenes", "Item2": "[[آنگویلا]] [[آنتیگوا و باربودا]] [[کلمبیا]] [[پورتوریکو]] [[آروبا]] [[پاناما]] [[باربادوس]] [[کاستاریکا]] [[گرنادا]] [[دومینیکا]][[جامائیکا]][[گویان]][[سنت کیتس و نویس]] [[جزایر ویرجین]] [[ونزوئلا]]" }, { "Item1": "other_topics", "Item2": "[[Carnival]] [[Calypsonian]] [[Calypso-like genres]] [[Calypso tent]] [[Picong]] [[Shango]] [[Obeah]] [[Calypso de El Callao]]" } ], "Title": "music genre" }
گونه موسیقی که از اوائل قرن بیستم در جزایر کارائیب واقع در آمریکای مرکزی، به‌ویژه در ترینیداد، رایج شد. اگر چه عموما کالیپسو را دارای ریشه آفریقائی می‌دانند ولی برخی آن را ادامه سنت موسیقائی نوازندگان دوره‌گرد فرانسوی قرون وسطی می‌شمارند. فرانسه، در کنار اسپانیا و بریتانیا، یکی از مستعمره‌داران کارائیب بود. رگی‌تون
[ "ترومپت", "ترومبون", "فلوت", "کلارینت", "ساکسیفون", "گیتار کلاسیک", "گیتار بیس", "congas", "طبل بانگو", "steelpan", "ویولن", "claves", "ماراکاس", "Cuatro (Venezuela)", "concertina", "jawbone (instrument)", "Kaiso", "canboulay music", "Soca music", "Palm-wine music", "Oratorical calypso", "Extempo", "Shouter calypso", "Benna (genre)", "Mento", "Chutney music", "Chut-kai-pang", "Rapso", "Gospelypso", "Cadence-lypso", "اسکا", "spouge", "Reggaeton", "رگی", "آنگویلا", "آنتیگوا و باربودا", "کلمبیا", "پورتوریکو", "آروبا", "پاناما", "باربادوس", "کاستاریکا", "گرنادا", "دومینیکا", "جامائیکا", "گویان", "سنت کیتس و نویس", "جزایر ویرجین", "ونزوئلا", "Caribbean Carnival", "Calypsonian", "List of calypso-like genres", "Calypso tent", "Picong", "Shango", "Obeah", "Calypso de El Callao", "جزایر کارائیب", "آمریکای مرکزی", "ترینیداد", "اسپانیا", "بریتانیا", "رگی‌تون" ]
[ "فرهنگ کارائیب", "کالیپسو", "موسیقی آمریکای مرکزی", "موسیقی پاپ" ]
2,319
دورود
2
280
0
[ "دورود (شهر)", "دورود (دورود)" ]
false
93
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "دورود" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۳٫۴۰" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۷۰" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "دورود در بهار0001.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "استان", "Item2": "لرستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "دورود" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]، [[سیلاخور]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "دورود" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "دورود لرستان" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "بین‌النهرین (قاجاریه)، بحرین (از پهلوی یکم)، دورود (از پهلوی دوم)" }, { "Item1": "سال تأسیس شهرداری", "Item2": "۱۳۲۶ خورشیدی" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۷۴،۵۰۸ نفر سال ۱۳۹۵" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۲۲،۲۵+" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]]، [[لری]]، [[سیلاخوری]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱۵۰۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۴۵۰ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۶ درجه سلسیوس" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۶۷۹" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "۷۴" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "مهدی نیک‌آبادی" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۶" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۴۱ د" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به پایتخت طبیعت ایران خوش آمدیدhttps://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/01/04/1032753/%D8%B3%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%AE%D8%AA-%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D8%A8%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86" } ], "Title": "شهر ایران" }
دورود یکی از شهرهای استان لرستان و مرکز شهرستان دورود است. جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۷۴،۵۰۸ نفر گزارش شده‌است و از نظر جمعیت بعد از خرم‌آباد و بروجرد سومین شهر پرجمعیت لرستان است. دورود در دامنه رشته کوه زاگرس و در نزدیکی اشترانکوه قرار گرفته‌است. دو سر شاخه رود دز یکی از شمال و یکی از شرق در دورود به هم می‌پیوندند و با نام رودخانه سزار سرچشمه اصلی رود دز می‌شوند. در دورود ایستگاهراه‌آهن، کارخانجات گوناگون از جمله صنایع دفاع و کارخانه سیمان و سنگبری‌های فراوان وجود دارد و به کار مشغولند. این شهر همچنین از معادن سنگ زیادی برخوردار است که کارخانه‌های سنگبری و سیمان را تغذیه می‌کند. محصولات این کارخانه‌ها به استان‌های همسایه و نقاط مختلف کشور صادر می‌شوند. عبور راه‌آهن سراسری و همچنین بزرگراه‌های شامل جنوب و شرق به غرب از این شهر، دورود را در زمره شهرهای با حمل و نقل مناسب‌تری قرار داده‌است. از گذشته تاریخی دورود؛ در پیرامون و حتی درون شهر کنونی، تپه‌های باستانی فراوانی از دوره‌های سنگ و آهن و در شمال این شهرستان و در دشت سیلاخور تپه‌های باستانی فراوانی دیده می‌شود و آثار فراوانی نیز کشف شده‌است؛ که برای مثال تپه‌سیاهکله در روستای سیاهکله را می‌توان نام برد. نام دورود در گذشته بحرین بوده‌است. فاصله دورود تا تهران ۴۰۰ کیلومتر، ازنا ۳۵ کیلومتر، الیگودرز ۴۵ کیلومتر، بروجرد ۵۶ کیلومتر، خرم‌آباد ۸۶ کیلومتر، اراک ۱۱۷ کیلومتر است. جغرافیا نقشه تقسیمات سیاسی شهرستان دورود شهر دورود بر کوهپایه‌های زاگرس و در دشت سیلاخور قرار گرفته‌است.دورود از سمت جنوب به کوه‌های پریز و اشترانکوه محدود می‌شود. دورود شهرستانی است در شرق استان لرستان و مرکز آن شهر دورود است. مساحت شهرستان دورود ۱۳۲۶ کیلومتر مربع است که ۷/۴٪ خاک لرستان را شامل می‌شود. این شهرستان از غرب به شهرستان خرم‌آباد، از شمال به شهرستان بروجرد و شهرستان سربند، از شرق به شهرستان ازنا، از جنوب به شهرستان الیگودرز محدود است. اقلیم دورود دارای آب و هوای آب و هوای معتدل کوهستانی است. دورود معمولا دارای بیشترین بارش در استان لرستان می‌باشد که متوسط بارش سالانه در این شهرستان 686/4 میلی‌متر است.میانگین بارش در فروردین به بیش از 100 میلی‌متر می‌رسد و در اردیبهشت به 22 میلی‌متر کاهش می‌یابد.همچنین میانگین بارش در آبان 194/4 ،آذر 131/4 ،دی 107/9 ،بهمن 52/3 و اسفند 47/5 می‌باشد .تعداد روزهای یخبندان در دورود 74 روز می‌باشد . کم‌ترین درجه حرارت شهر دورود در زمستان به‌طور میانگین ۷۹٫۵ درجه سانتی‌گراد و بیشترین درجه حرارت در تابستان به‌طور میانگین ۵٫۲۷ درجه سانتی‌گراد است. دورود به دلیل عواملی مانند کوهستانی بودن منطقه، نزدیکی دورود به اشترانکوه و ریزش باران و برف فراوان، دارای شبکه آب‌های روان غنی و است و یکی از مناطق پرآب استان لرستان محسوب می‌شود. زمین لرزه دورود از نقاط زلزله خیز کشور است. منطقه دورود و نواحی اطراف آن روی کمربند چین خورده زاگرس که نواحی جنوب و جنوب غرب کشور را شامل می‌شود قرار دارد. در سده سیزدهم هجری قمری زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ۴/ ۷ ریشتر دشت سیلاخور را لرزاند که دست کم ۸۰۰۰ نفر کشته برجا گذاشت. این زلزله، یکی از بزرگترین زمین لرزه‌های ثبت شده ایران است. همچنین زمین لرزه فروردین ۱۳۸۵ باقدرت ۶٫۱ ریشتر از جمله زمین لرزه‌های بزرگ این منطقه بوده‌است. این حادثه که با دو پیش‌لرزه و بیش از یکصد و پنجاه پس‌لرزه همراه بود، مخرب‌ترین زمین لرزه این سال در این کشور بود و باعث کشته شدن ۶۳ نفر و زخمی شدن بیش از ۱،۴۵۰ نفر از مردم شهرستان‌های بروجرد و دورود شد. مردم‌شناسی جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۷۴،۵۰۸ نفر (۵۰،۱۴۰ خانوار) بوده‌است. دورود، صدمین شهر پر جمعیت ایران و سومین شهر پر جمعیت استان لرستان پس از خرم آباد و بروجرد می‌باشد .از جمعیت دورود،۸۹،۰۹۰ نفر را مردان و ۸۵،۴۱۸ نفر را زنان تشکیل می‌دهند. زبان و گویش مردم دورود به زبان لری صحبت می‌کنند. دورود به دلیل مهاجر پذیر بودن آن به دلیل وجود راه آهن مرکزی لرستان و قرارگیری در مسیر اصلی جنوب به شمال میزبان گویش‌های مختلف بوده‌است. از نظر زبان و گویش در شهر دورود می‌توان به لری سیلاخوری، لری بختیاری و لری خرم‌آبادی اشاره کرد. دین و مذهب مردم شهر دورود شیعه دوازده امامی هستند. طبیعت دورود شهرستان دورود زیباترین شهر از نظر طبیعت در استان لرستان محسوب می‌شود و دارای جاذبه‌های طبیعی بسیاری است به طوری‌که از این شهرستان به عنوان پایتخت طبیعت ایران یاد می‌شود. در سال ۱۳۸۹ تمبر اختصاصی با عنوان دورود پایتخت طبیعت ایران توسط پست جمهوری اسلامی ایران به چاپ رسید. برای معرفی طبیعت زیبای شهرستان دورود می‌توان به مناطق زیر اشاره کرد: کوه رنگیه، غار مرده‌ها، غار منو، غار وقت ساعت، آبشار دوش خرسان، آبشار ازنادر، آبشار عزیز آباد، دره نی گا (نیگا)، تنگه هشوید، تالاب ازگن، بیشه لنج آباد، بیشه آبگرم اشاره کرد. نمایی از کوه قارون دورود اشترانکوه اشترانکوه یکی از کوه‌های مرتفع زاگرس است که در جنوب شرقی شهرستان دورود و در کنار کوه پریز واقع شده‌است. اشترانکوه معروف به آلپ ایران است و از نظر زیست بوم ، دارای شرایط مناسب برای رشد جانداران می‌باشد .چشم اندازهای این کوه در زمستان و بهار منظره بسیار زیبایی را به وجود می‌آورد.بلندترین قله اشترانکوه، سن بران است که ارتفاع آن به 4150 متر می‌رسد. دریاچه گهر دریاچه گهر یکی از زیباترین و منحصربه‌فردترین دریاچه‌های ایران است که در شهرستان دورود قرار گرفته و سالانه پذیرای بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی است.این دریاچه زیبا در منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه قرار دارد که هم‌اکنون مدیریت حفاظت محیط زیست این منطقه در اختیار اداره حفاظت محیط زیست لرستان است که به نگین زاگرس معروف است. دره نی گا، "گراند کانیون" ایران در مسیر دریاچه گهر ، رودی به نام سفید آب وجود دارد که در مسیر این رود دره‌ای صخره مانند وجود دارد.از مشخصات این دره می‌توان به دیوارهای صخره‌ای بلند و عرض 500 متر اشاره کرد.این دره به نام دره نی گا یا گراند کانیون ایران معروف است و از دیگر جاذبه‌های گردشگری شهر دورود می‌باشد . پریز کوه کوه پریز از کوه‌های جنوب شرقی شهرستان دورود قرار دارد که قله این کوه به ارتفاع 3095 متر است. در راه صعود به این قله چشمه راکن قرار گرفته است. در مسیرصعود به این قله، غاری به اسم غار پریز نیز وجود دارد که محلی برای استراحت کوهنوردان می‌باشد.از معروفترین قله‌های کوه پریز می‌توان به قله "کر و دختر" اشاره کرد. کوه قارون کوه قارون از کوه‌های جنوب شهرستان دورود می‌باشد که قله این کوه به ارتفاع ۲۹۵۰ متر است. در راه صعود به این قله از طریق ایستگاه راه‌آهن قارون یا جاده آسفالته روستای پیر عبدالله می‌باشد. در مسیرصعود به این قله، چند چشمه به نام چشمه صیاد و چشمه پرویز نیز وجود دارد که محلی برای استراحت کوهنوردان می‌باشد. چشمه اسرار آمیز "وقت و ساعت" چشمه اسرار آمیز " وقت و ساعت " یکی دیگر از مناطق تفریحی و گردشگری شهر دورود می‌باشد .در طول سال همیشه آب دارد و در مدت زمان معین سرشار از آب است و در مدت زمان دیگر کاملا خشک می‌شود و این جوشش و بی‌آبی یه طور متناوب همیشه ادامه دارد.میزان آب موجود در این چشمه در فصل‌های مختلف سال متفاوت است.در فصل پاییز در سه دوره زمانی عملکرد چشمه به این صورت است: به مدت 40 آب آن کاملا قطع می‌شود ولی برای 10 دقیقه 50 درصد از حجم آب بطور شگفت انگیز از چشمه می‌جوشد و جریان دارد سپس به مدت 45 دقیقه آب آن به‌طور کامل قطع می‌شود و دوباره برای 10 دقیقه کمی بیشتر از دفعه قبل یعنی حدود 60 تا 70 درصد حجم کل آب در چشمه جریان پیدا می‌کند. در فصل بهارحجم آب چشمه به اندازه یک رودخانه است و کف غار را که حدود 10 متر پهنا دارد پر آب می‌کند و به اندازه 29 سانتی متر از کف غار بالا می‌آید. این چشمه یکی از تفرجگاه‌های زیبا لرستان است که در شهرستان دورود قرار دارد. تالاب ازگن تالاب ازگن، تالابی فصلی در شهر دورود و در نزدیکی آبشار آب گرم قرار دارد.این تالاب فصلی بوده و از ابتدای بهار تا اواخر بهار بدلیل بارش‌ها، دارای آب می‌باشد .این تالاب یکی از دیدنی‌های شهر دورود در بهار می‌باشد . باباهور باباهور یکی از مناطق گردشگری در شهرستان دورود است.بلندی باباهور دارای درختان بلوط و مناسب برای تفریح و گردش می‌باشد . آبشارها آبشار ازنادر آبشار ازنادر یا دره اسپر آبشاری فصلی است که در ۷ کیلومتری جنوب خاوری دورود در دره اسپر قرار دارد. آبشار آبگرم این آبشار در فاصله ۲۳ کیلومتری جنوب شهرستان دورود به طرف بیشه پوران در امتداد جاده راه‌آهن است. آبشار تله زنگ این آبشار در دامنه سالن کوه (ایستگاه تنگ هفت از توابع شهرستان دورود) واقع‌شده‌است. آبشار چکان این آبشار در جنوب شهرستان دورود قرار دارد. صنایع شرکت سیمان نمایی از کارخانه سیمان دورود شرکت سیمان دورود یکی از کارخانه‌های شهر دورود و تامین‌کننده سیمان مناطق هم‌جوار استان مانند ازنا، الیگودرز، بروجرد و.. می‌باشد که طرح‌ریزی آن در زمان محمدرضا شاه پهلوی بوده‌است و در حال حاضر در سه واحد فعالیت می‌کند. واحد شماره یک این شرکت در سال ۱۳۳۸ افتتاح شد. نیروگاه گازی دورود نیروگاه گازی دورود یکی از منابع تامین انرژی در این استان است. مجتمع بنی‌هاشم مجتمع صنایع نظامی بنی‌هاشم که در شرق شهر دورود قرار دارد از زیر مجموعه‌های وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است و در زمینه تولید تجهیزات نظامی فعال است. شرکت صنایع غذایی گهر دورود این کارخانه از مجموعه‌های اقتصادی شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا بود که چند سال بعلت مسائل و مشکلات قضایی به حالت تعطیل درآمد و در تابستان ۱۳۹۵ با حضور آقای رحمانی فضلی وزیر کشور مجددا راه اندازی شد. ورزش نشان تیم گهر دورود باشگاه فوتبال گهر دورود لرستان با نام پیشین گهر زاگرس، یک باشگاه فوتبال ایرانی در شهر دورود می‌باشد که در لیگ برتر ایران بازی می‌کرد. این باشگاه که در گذشته تحت امتیاز باشگاه داماش گیلان و توسط آقای مهراب حسنی در دورود آغاز به فعالیت نمود و به درخواست مردم به گهر دورود تغییر نام داد، در مهر ماه ۱۳۹۱ در قراردادی که به صورت اجاره به شرط تملیک است به حسن هدایتی، برادر حسین هدایتی واگذار و نام آن به استیل‌آذین گهر دورود تغییر نام یافت. تماشاگران دورودی در آن دوره از لیگ برتر از نظر ادب و فرهنگ در کشور به عنوان تماشاچیان اخلاق مدار معرفی شدند. به‌طوری‌که بعضی از بازیکنان مطرح کشور پس از بازی در ورزشگاه تختی دورود گفته بودند که این اولین بار است ما در جایی بازی می‌کنیم و به ما فحاشی نمی‌کنند. امکانات ورزشی ورزشگاه تختی دورود از امکانات ورزشی شهر دورود می‌توان به ورزشگاه 10،000 نفری تختی اشاره کرد.این ورزشگاه در مرکز شهر دورود قرار دارد و در گذشته محل بازی‌های تیم گهر دورود در لیگ برتر بود. خانه کشتی دورود از دیگر امکانات ورزشی شهر دورود است که در بهمن ماه 1387 افتتاح گردید. ترابری مسیرهای ارتباطی دورود در مسیر اصلی شاه راه تهران-جنوب قرار دارد.وجود راه آهن مرکزی لرستان دورود را در زمره شهرهای پر بازدید ایران قرار داده است.فاصله زمینی دورود با خرم آباد ۸۲ کیلومتر،با تهران ۴۳۰ کیلومتر، با اصفهان ۳۵۳ کیلومتر، با اهواز ۴۱۰ کیلومتر،با همدان ۱۹۸ کیلومتر است. فاصله شهر دورود با برخی از مناطق پر رفت‌وآمد: شهر مقصد مسافت کرمانشاه کیلومتر اراک کیلومتر همدان کیلومتر اهواز کیلومتر اصفهان کیلومتر سنندج کیلومتر تهران کیلومتر رشت کیلومتر شیراز کیلومتر تبریز کیلومتر مشهد کیلومتر زاهدان کیلومتر بزرگراه دورود - بروجرد: این جاده تا پلیس راه دورود منطبق با «بزرگراه بروجرد - خرم‌آباد» است و از آنجا با طی ۱۵ کیلومتر دیگر در جهت جنوب شرقی به شهر دورود می‌رسد. طول این جاده ۴۵ کیلومتر است و سی کیلومتر نخست آن (بروجرد تا پلیس راه دورود) با نام قطعه «بزرگراه بروجرد-چالانچولان» نیز شناخته می‌شود. بزرگراه دورود - ازنا: این جاده از دورود تا ازنا به مسافت ۴۴ کیلومتر است. راه‌آهن راه‌آهن سراسری ایران در دورود موجب رونق اقتصادی این شهر بوده‌است. این خط که در زمان جنگ جهانی دوم توسط رضا شاه پهلوی ساخته شده از مهم‌ترین علل پیشرفت دورود می‌باشد.اداره کل راه آهن لرستان واقع در شهر دورود است.همچنین قرار است 140 کیلومتر راه آهن از دورود به سمت خرم آباد احداث شود. راه‌آهن استان لرستان به دلیل کوهستانی بودن مسیر یکی از مناطق پراهمیت شبکه ریلی ایران است. مسیر ریلی استان لرستان هم‌اکنون ۲۱۵ کیلومتر است که در طول این مسیر ۱۵ ایستگاه ایجاد شده‌است. مسیر راه‌آهن لرستان دارای ۱۳۳ تونل است، همچنین این مسیر در کنار رودخانه‌های دز و سزار می‌باشد. ساخت راه‌آهن سراسری شمال به جنوب از سال ۱۳۰۶ آغاز و در سال ۱۳۱۷ به بهره‌برداری رسید. راه‌آهن لرستان ابتدا جزء ناحیه جنوب بود و در اواخر سال ۱۳۲۴ و پس از خروج متفقین از مناطق کوهستانی راه‌آهن جنوب بین ایستگاه‌های دورود و اندیمشک بوجود آمد. انتقال اداره کل اداره کل راه‌آهن لرستان از ابتدای استقلال از بخش جنوب در شهر اندیمشک مستقر بود. در حال حاضر این اداره کل به شهر دورود در استان لرستان منتقل شده‌است. فرسودگی خطوط فرسودگی خطوط راه‌آهن منطقه لرستان همواره سبب ایجاد حوادث متعدد و مسدود شدن تنها خط ارتباط ریلی تهران به جنوب شده‌است. توسعه طی طرحی که در دولت محمود احمدی‌نژاد مطرح گردیده‌است با اختصاص بودجه‌ای ۱۳۰۰۰ میلیارد ریالی راه‌آهن سراسری از شهر دورود به شهر بروجرد و شهرهای خرم‌آباد، کوهدشت، پلدختر و اندیمشک متصل کند. معاون ساخت و توسعه راه‌ها و راه‌آهن وزارت راه و شهرسازی ایران سرعت ساخت در این طرح را ۱۰۰ کیلومتر در ساعت عنوان کرده‌است. پایانه مسافربری نمایی پایانه مسافربری دورود پایانه مسافربری دورود واقع در شهرک سینا می‌باشد .در این پایانه به ۲۲ غرفه تجاری و ۸ غرفه داخل سالن برای شرکت‌های مسافربری مجهز است و به مقاصد تهران، کرج، اراک، اصفهان، شیراز، اهواز، آبادان، کرمانشاه، سنندج، خرم‌آباد، دورود زنجان همدان وغیره… سرویس دهی می‌کند. همچنین پایانه غرب در جهت بهره‌برداری و توسعه در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته‌است. فرهنگ آداب و رسوم مراسم سوگواری واقعه کربلا در دورود از تنوع و گستردگی زیادی برخوردار است. آئین سقاخانه یکی از شاخص‌ترین مراسم دهه اول محرم است که در آن برخی از خانواده‌های دورودی بخشی از خانه خود را با پارچه، چراغ و تصاویر مذهبی، سیاه پوش می‌کنند و شب هنگام با گشودن درب و روشن کردن چراغ و نصب پرچم بر سر در منزل، به پذیرایی از میهمانان عزادار می‌پردازند. همچنین تعزیه‌خوانی یکی از رسوم شهرستان دورود در ایام ماه محرم است. قدمت برگزاری تعزیه در برخی از نقاط دورود به بیش از 200 سال می‌رسد. ساز سرنا، از دیگر رسوم و فرهنگ مردم دورود است که در مراسم سوگواری یا جشن‌های عروسی کاربردهای متنوع خود را دارد. سینما فعالیت سینمای کیهان در دورود به سال ۱۳۴۰ بازمی‌گردد. این سینما در سال ۱۳۶۹ مورد باز سازی قرار گرفت. دفتر سینمای کیهان در خیابان شریعتی واقع است و در زمینه برپایی جلسه‌های نمایش و برگزاری نمایش واره‌ها در دورود فعالیت می‌کند.اجرای کنسرت‌های محلی و برپایی بزرگداشت‌ها و نمایش فیلم‌های سینمایی ایران در این سینما برگزار و پخش می‌شوند. کتابخانه‌ها کتابخانه شهید بهشتی (ره) شهر دورود در سال 1346 تاسیس شده‌است که این کتابخانه تنها کتابخانه عمومی این شهرستان و هم‌اکنون با حدود 12 هزار 535 جلد کتاب است و از ساعت 7:30 صبح الی 18:30 عصر فعالیت می‌کند. آموزش آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود دانشگاه علمی - کاربردی واحد دورود آموزشکده فنی وحرفه‌ای پسران دورود دانشگاه پیام نور واحد دورود مجتمع آموزش عالی سلامت دورود کشاورزی، جنگلداری و شیلات در دورود همواره کشاورزی،جنگلداری و احداث شیلات بدلیل منابع آب کافی مورد توجه بوده‌است.در دورود ۳۸،۷۲۱ هکتار زمین وجود دارد که در آن کشت صورت می‌گیرد که از این مساحت ۲۱،۱۳۰ هکتار به صورت آبی و ۱۶،۶۹۱ هکتار به صورت دیم آبیاری می‌شوند.د دورود گندم،جو، چغندر قند،نخود،لوبیا،برنج و سایر محصولات کشاورزی به صورت عمده کشت می‌شوند. در جدول زیر واحدهای فعال در بخش کشاورزی و جنگلداری وشیلات درج شده‌است: نام واحد تعداد واحدهای فعال زراعت واحد باغداری واحد کشت گلخانه‌ای واحد پرورش دام سنگین واحد پرورش دام سبک واحد پرورش زنبور عسل واحد پرورش طیور به سبک سنتی واحد پرورش ماهی واحد پرورش کرم ابریشم واحد در دورود ۲۰،۳۲۲ هکتار، پارک جنگلی طبیعی وجود دارد و همچنین دارای ۱۰۰ هکتار ذخیره گاه جنگلی است. سازمان‌ها اداره کل راه‌آهن لرستان نمایی از راه آهن دورود راه‌آهن سراسری ایران در دورود موجب رونق اقتصادی این شهر بوده‌است. این خط که در زمان جنگ جهانی دوم توسط رضا شاه پهلوی ساخته شده از مهم‌ترین علل پیشرفت دورود می‌باشد.اداره کل راه آهن لرستان واقع در شهر دورود است.همچنین قرار است 140 کیلومتر راه آهن از دورود به سمت خرم آباد احداث شود. آتش‌نشانی سازمان خدمات ایمنی و آتش‌نشانی دورود که تا پیش از سال ۱۳۸۱ به عنوان واحد آتش فعالیت می‌کرد هم‌اکنون به عنوان به صورت یک سازمان مستقل در سطح شهر فعالیت می‌کند و دارای چند ایستگاه مجهز می‌باشد. شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران ناحیه دورود این شرکت که در صنعت نفت و گاز و تامین و توزیع فرآورده‌های نفتی این شهر فعالیت می‌کند و وظیفه تامین سوخت کلیه واحدهای تحت پوشش در مناطق شهری و روستایی را دارد، همچنین با ۷ جایگاه فرآورده مایع و ۵ جایگاه گاز سی ان جی سوخت اصلی مورد نیاز شهر را فراهم می‌کند. پارک‌ها و فضای سبز نمایی از پارک جنگلی دورود این سازمان در سال ۱۳۸۴ و به صورت مستقل از شهرداری دورود فعالیت خود را آغاز کرد. در حال حاضر میزان فضای سبز شهر دورود ۱۲ مترمربع برای هر شهروند است. برخی از پارک‌های مهم شهر دورود: پارک آزادگان پارک جنگلی پارک دانشجو پارک صفا پارک 90 متری سراسر نمایی از شهر وسط اتوبوسرانی سازمان اتوبوسرانی شهر دورود در سال ۱۳۸۰ و با بکارگیری ۹ اتوبوس فعالیت خود را آغاز کرد. این سازمان هم‌اکنون به وسیله ۵۰ اتوبوس شانزده خط فعال در سطح شهر دارد. یکی از خدمات مطلوب سازمان اتوبوسرانی دورود، ارائه خدمات رایگان به نمازگزاران جمعه در مسیر رفت و برگشت می‌باشد که چندین سال است این خدمات‌رسانی به بهترین نحو ادامه دارد. زمین‌لرزه بروجرد و دورود (۱۳۸۵)
[ "بخش مرکزی شهرستان دورود", "سیلاخور", "فارسی", "لری", "سیلاخوری", "شیعه", "استان لرستان", "شهرستان دورود", "خرم‌آباد", "بروجرد", "زاگرس", "اشترانکوه", "دز", "رودخانه سزار (ایران)", "رود دز", "راه‌آهن", "شهر", "بحرین", "تهران", "ازنا", "الیگودرز", "اراک", "زلزله", "زمین‌لرزه بروجرد (۱۲۸۷)", "دشت سیلاخور", "زمین‌لرزه بروجرد و دورود (۱۳۸۵)", "شهرستان بروجرد", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "آبشار ازنادر", "آبشار عزیز آباد", "تالاب ازگن", "کوه پریز", "دریاچه گهر", "دره اسپر", "آبشار آبگرم", "آبشار تله زنگ", "آبشار چکان", "شرکت سیمان دورود", "نیروگاه گازی دورود", "وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران", "فوتبال", "لیگ برتر فوتبال ایران", "داماش گیلان", "حسین هدایتی", "خرم آباد", "اصفهان", "اهواز", "همدان", "راه‌آهن سراسری ایران", "جنگ جهانی دوم", "رضا شاه پهلوی", "دورود", "سپیددشت", "تنگ پنج", "تله زنگ", "شهبازان", "مازو", "اندیمشک", "خوزستان", "رودخانه سزار", "متفقین", "محمود احمدی‌نژاد", "کوهدشت", "پلدختر", "وزارت راه و شهرسازی ایران", "واقعه کربلا", "آئین سقاخانه", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود", "دانشگاه علمی - کاربردی واحد دورود", "دانشگاه پیام نور واحد دورود", "نفت", "گاز", "سی ان جی" ]
[ "دورود", "شهرهای شهرستان دورود", "شهرهای ایران", "شهرهای استان لرستان" ]
2,320
خرم‌آباد
2
1,085
0
[ "خرم‌آباد (شهر)", "خرم‌اباد", "خرم اباد", "خرم آباد (شهر)", "خرم‌اباد (شهر)", "خرم آباد", "خرم اباد (شهر)" ]
false
490
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "خرم‌آباد" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۳٫۴۸" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۳۵" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Khorramabad Montage.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۷۵" }, { "Item1": "استان", "Item2": "لرستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "خرم‌آباد" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "خورمووه" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "[[خایدالو]][[شاپورخواست]]" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "[[تمدن ایلام]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳۷۳،۴۱۶" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]][[لری خرم‌آبادی]]، [[لکی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۶،۲۳۳" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۱۴۷٫۸" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۷٫۲" }, { "Item1": "کمینه دما", "Item2": "۱-" }, { "Item1": "بیشینه دما", "Item2": "۴۰" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۵۰۹" }, { "Item1": "حداکثر بارش ۲۴ ساعته", "Item2": "۹۶" }, { "Item1": "میانگین رطوبت سالانه", "Item2": "۴۶٫۶" }, { "Item1": "روزهای یخبندان", "Item2": "۱۵" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[محمد بیرانوندی]] و [[محمدرضا ملکشاهی‌راد]]" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "[[وحید رشیدی]]" }, { "Item1": "سوغات", "Item2": "[[نان ساجی]]، [[عسل]]، [[گلیم]]، [[جاجیم]]، [[ترخینه]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۶" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۳۱" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "خوش اماییت" } ], "Title": "شهر ایران" }
خرم‌آباد () بزرگترین شهر لرنشین، بیست و سومین شهر پرجمعیت ایران و مرکز استان لرستان است. جمعیت خرم‌آباد طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، ۳۷۳،۴۱۶ نفر بوده‌است. شهر در ارتفاع ۱۱۴۷،۸ متری از سطح دریا و در میان دره‌های زاگرس قرار دارد. فاصله خرم‌آباد تا تهران ۴۹۰ کیلومتر است و به دلیل قرار گرفتن در مسیر تهران - جنوب دارای اهمیت ارتباطی و راهبردی است. آزادراه شماره پنج ایران از این شهر عبور می‌کند. در محل کنونی خرم‌آباد از دوره ایلامیان شهری با نام خایدالو وجود داشته و شهر شاپورخواست به دستور شاپور دوم بر خرابه‌های آن و در حدود محل کنونی شهر ساخته شده‌است. آثار تاریخی به جای مانده نشان می‌دهد خرم‌آباد یکی از شهرهای مهم غرب ایران در دوره ساسانیان بوده و فلک‌الافلاک یا دژ شاپورخواست از آثار به جای مانده دوره ساسانیان نماد شهر است. خرم‌آباد همچنین یکی از پایتخت‌های هزاراسپیان و آل حسنویه بوده‌است.جاذبه‌های گردشگری تاریخی و طبیعی متعددی در سطح شهر خرم‌آباد وجود دارد که از آن جمله می‌توان به فلک‌الافلاک، مناره آجری، پل شاپوری، گرداب سنگی، سنگ نبشته، آرامگاه باباطاهر و دریاچه کیو اشاره کرد به‌طوری‌که این شهر برای نخستین بار در ایران از سوی دفتر منطقه‌ای سازمان ملل به عنوان یک شهر نمونه گردشگری انتخاب شده‌است. شهر خرم‌آباد دارای آب و هوایی مدیترانه‌ای با میزان بارندگی بسیار به ویژه در فصل‌های بهار و زمستان است و از این روی ششمین مرکز استان پربارش در ایران محسوب می‌شود. خرم‌آباد پس از جدایی استان لرستان از خوزستان در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به عنوان مرکز استان تعیین و شهرداری آن نیز در سال ۱۳۰۵ تاسیس شد. مردم لر و لک در این شهر ساکن هستند و به‌طور کلی اهالی خرم‌آباد بخشی از مردم فیلی به‌شمار می‌آیند. گویش اصلی مردم این شهر لری خرم‌آبادی است. وضعیت اشتغال در خرم‌آباد از شرایط مطلوبی برخوردار نیست و نرخ بیکاری در بین سنین ۱۹ تا ۲۴ سال ۳۵/۵ درصد است. پتروشیمی خرم‌آباد و شرکت صدر فولاد از جمله مهمترین صنایع فعال در خرم‌آباد هستند. این شهر دارای ده بیمارستان، پنج کتابخانه عمومی، دو سینما، دوازده هتل، ده پارک درون‌شهری و شش مرکز آموزش عالی است. تاریخچه پیش از اسلام خایدالو خایدالو یکی از شهرهای مهم تمدن ایلام و نام باستانی شهر خرم‌آباد بوده و گفته می‌شود شهر شاپورخواست به دستور شاپور دوم ساسانی بر خرابه‌های آن ساخته شده‌است. از شهرهای مهم تمدن ایلام می‌توان به خایدالو، ماداکتو، اهواز و شوش اشاره کرد. بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند، هسته اولیه شهر کنونی خرم‌آباد، خایدالو بوده و در متون مرتبط با آشوریان توضیحاتی در خصوص این شهر وجود دارد که با مکان فعلی خرم‌آباد مطابقت بسیاری دارد. محتمل است که خرم‌آباد در این دوره پایگاه سیاسی پادشاهی سیماشکی از سلسله‌های تشکیل دهنده حکومت ایلام بوده‌است. در سال ۶۴۶ پیش از میلاد، آشور بانی‌پال پادشاه آشور، تمدن ایلام و شهر خایدالو را تصرف و دولت ایلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام و شهر خایدالو، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومری‌ها، اکدی‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها از دشمن خود آشور شکست خورد. شاپورخواست دژ شاپوری هسته شهر امروزی شاپورخواست یکی از شهرهای دوره ساسانی است. این شهر در مکانی که امروزه خرم‌آباد نام دارد و به دستور شاپور دوم بنا شده‌است. شاپورخواست پس از حمله مغول به ایران به‌طور کامل تخریب شد. در زمان حفر پناهگاه در طول جنگ ایران و عراق در اطراف مناره آجری در میدان شقایق آثاری از این شهر به دست آمد. احتمالا مهمترین قسمت‌های این شهر در مکان محله قاضی‌آباد فعلی بوده که آسیاب و کانال‌های فاضلاب و آب‌رسانی نیز در این حفاری‌ها به دست آمده‌است. حدود شاپورخواست از شمال تا سنگ نوشته و از شرق کوه مدبه و غرب تا پل شاپوری می‌باشد. براساس متون مورخین اسلامی شاپورخواست یکی از شهرهای مهم این منطقه محسوب می‌شده و در طول این دوران از عمران و آبادانی برخوردار بوده‌است. دژ شاپورخواست نیز در زمان شاپور ساسانی ساخته شده‌است. فردوسی در خصوص پایه‌گذاری شاپورخواست به دستور شاپور دوم که گویا آن زمان بخشی از خوزستان بوده این چنین می‌گوید: 400px هرچند خرم‌آباد از دو واژه «خرم» و «آباد» تشکیل شده‌است و ترکیب آن به معنای جایی بسیار سرسبز و دارای بناهای آباد است. اما این معنا با نام لری آن، یعنی «خورمووه» (Khormo’ah)، همخوانی ندارد. «خور» به معنای اختصاری خورشید و «مووه» در گویش لری به معنای «شدن» است و همچنین می‌تواند معنای نشستن یا فرورفتن هم داشته باشد. به خاطر شکل قیفی‌مانند شهر خرم‌آباد که دره‌ای و محصور در میان کوه‌های اطراف است. معنای اصطلاح خورمووه، «محل فرورفتن خورشید» است؛ یعنی جایی که خورشید در آن فرومی‌رود. اگر مسافر این شهر باشید، در هر طرف از خود شهر یا در فاصله ۵ تا ۱۰ کیلومتری از آن، در هنگام غروب آفتاب، می‌توانید این فرورفتن خورشید در آغوش دره را خودتان ببینید. پس از اسلام ۱۸۰۸ میلادی نام شاپورخواست در کتاب‌های قدیمی تا سال ۶۲۲ هجری (اوایل قرن هفتم) قابل رویت است اما پس از قرن هشتم تنها می‌توان نام خرم‌آباد را مشاهده کرد. احتمالا در اواخر قرن هفتم هجری شهر شاپورخواست به کلی ویران و خالی از سکنه شده و مردم آن به قسمت غربی قلعه فلک الافلاک که از لحاظ داشتن آب فراوان و موقعیت مناسب‌تر و همچنین امنیت، برتری داشت نقل مکان کردند، در حقیقت فلک الافلاک در این زمان هسته اصلی شهر خرم‌آباد فعلی را تشکیل داد و موجب شکل‌گیری آن در این منطقه شده‌است. البته به نظر می‌رسد که آب شهر شاپورخواست از طریق نهری که از قسمت شرقی شهر می‌آمده تامین می‌شده‌است که شاید خشک شدن این نهر عامل ترک این منطقه شده‌است. عوامل متعددی دیگری چون موقعیت سیاسی، ارتباطی و جغرافیایی در شکل‌گیری شهر خرم‌آباد دخیل بوده‌است. از آثار قدیمی این بخش از شهر می‌توان به قبرستان قدیمی آن اشاره کرد که مقبره زید بن علی در آن واقع شده‌است که بنابر متون تاریخی زین ابن علی درگزینی در سال ۵۲۷ وزیر طغرل دوم سلجوقی بوده و در شاپورخواست به دار آویخته شده‌است. همچنین آرامگاه باباطاهر که برخی آن را مقبره باباطاهر عریان ذکر می‌کنند. این قبر براساس شواهد باستان‌شناسی متعلق به دوره سلجوقی می‌باشد که در دوره‌های بعد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته‌است. در این دوره قلعه هسته توسعه شهر بوده که براساس ساختار طراحی محدوده شهر از طرف قلعه با محله‌های کوچک و خیابان‌های منحنی شکل در حال توسعه در مسیر شمال غربی بوده‌است. حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری قمری درباره خرم‌آباد می‌نویسد: در دوران حکومت آل حسنویه خرم‌آباد به عنوان پایتخت این سلسله در نظر گرفته شد و در دوران ملوک الطوایفی نیز این شهر یکی از پایتخت‌های هزاراسپیان بود. پایتخت اتابکان لر تاریخ بازدید = ۱۲ نوامبر ۲۰۱۴ اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از اتابکان لرستان هستند که در فاصله سال‌های ۵۸۰ تا ۱۰۰۶ قمری در قسمت‌های شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت می‌کرده‌اند. امرای این سلسله از اعتاب شجاع‌الدین‌خورشید، موسس سلطنت لر کوچک بوده‌اند و آخرین حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر منقرض گردید. دوره صفویان خرم‌آباد در زمان حکومت صفویان و پس از انقراض سلسله اتابکان لرستان اهمیت خود را حفظ کرد، صفویان در دوره حکومت خود به آبادانی خرم‌آباد اهمیت دادند. از جمله اقدامات مهم می‌توان به احداث پلی مهم در خرم‌آباد اشاره کرد که به نام پل صفوی مشهور است، پل صفوی به شماره ۲۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. در دوره حکومت صفویان مسجد جامع خرم‌آباد نیز ساخته شد، این مسجد در سال ۹۷۰ هجری قمری و به دستور شاه تهماسب یکم ساخته شد و در سال ۱۱۱۰ قمری به دستور شاه سلطان حسین و در دوره کریم خان زند مرمت شد. این مسجد جامع پس از سال ۱۳۲۲ به حوزه علمیه تبدیل شد. در دوران صفوی خرم‌آباد مرکز حکومتی والی لرستان فیلی شد. پس از این دوره و در اثر حمله سپاه عثمانی به غرب ایران شهر خرم‌آباد تقریبا ویران شد. دوره قاجار ۱۸۳۱ میلادی شهر خرم‌آباد در دوره قاجار به محله‌های اطراف قلعه فلک‌الافلاک محدود بوده‌است. محله‌هایی مانند، پشت بازار، درب دلاکان و درب باباطاهر از جمله معروف‌ترین محلات شهر در زمان قاجار محسوب می‌شدند. بازار اصلی شهر در محله پشت بازار واقع بوده و شهر از لحاظ رشد و رونق در کسب و کار وضعیت نسبتا خوبی داشته‌است. این دوره را می‌توان آغاز مهاجرت از شهرهای کوچک استان لرستان و روستاهای اطراف شهر به خرم‌آباد دانست. مهاجرت‌ها علاوه بر بالابردن جمعیت شهر باعث به وجود آمدن محله‌های جدید و توسعه محله‌های قدیمی شد. بارون دوید یکی از ماموران روسیه تزاری که در سال ۱۸۴۵ میلادی از خرم‌آباد دیدار کرده، شهر را دارای ۴ مسجد، ۸ گرمابه و ۱ محله یهودی نشین توصیف کرده‌است. هنری راولینسون شرق‌شناس بریتانیایی در سال ۱۸۳۶ میلادی در سفری به منطقه لرستان شهر خرم‌آباد را محلی بی‌نظیر توصیف می‌کند. راولینسون موقعیت جغرافیایی خرم‌آباد را این‌گونه شرح می‌دهد که یک رشته کوه از شرق به غرب دور تا دور جلگه را فرا گرفته، در یک نقطه این رشته کوه دارای بریدگی است که رودخانه‌ای از میان آن می‌گذرد. وی همچنین در خصوص خرم‌آباد دوره قاجار می‌گوید، این شهر در ضلع شمال غربی قلعه قرار گرفته و جمعیت آن به صورت تقریبی هزار خانواده است. از دیگر نکاتی که راولینسون به آن اشاره می‌کند وجود یک مناره آجری به سبک دوره سلجوقی با سنگ نوشته‌ای موجود در پای آن است. نوشتار روی این سنگ نشان می‌دهد که مربوط به شجاع‌الدین خورشید اتابک لر کوچک است. راولینسون همچنین تایید می‌کند که شاپورخواست نام باستانی شهر خرم‌آباد بوده و در خصوص موقعیت شهر بر روی نقشه‌های باستانی چنین می‌گوید: دوره پهلوی توضیح= اعدام سران عشایر در خرم‌آباد، هم‌زمان با آغاز حکومت رضاشاه پهلوی شهرداری خرم‌آباد در زمستان ۱۳۰۵ و هم‌زمان با ورود نیروهای نظامی به شهر و شکست عشایر تشکیل شد و نخستین انجمن شهر نیز در سال ۱۳۰۶ متشکل از ۷ نفر تشکیل شد. ساختمان میرملاث در سال ۱۳۱۴ و به منظور استقرار شهرداری خرم‌آباد ساخته شد. این ساختمان در شمال شهر و در دامنه‌ای با شیب نسبتا زیاد ساخته شد، دلیل نامگذاری آن به کاری‌گیری نقاشی‌های بدست آمده از غاری در نزدیکی خرم‌آباد با همین نام بود. ساختمان میرملاث پس از جابجایی شهرداری خرم‌آباد به ساختمان دیگری، به وزارت فرهنگ پهلوی تحویل شد و پس از مرمت، نگارخانه‌ای در آن برپا شد. این ساختمان در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در دوران پهلوی ساختمان‌هایی جهت اصطبل و سربازخانه و ستاد لشکر ۵ ارتش در محدوده حصار ۱۲ برجی و قلعه فلک‌الافلاک احداث گردید که دو ساختمان از مجموعه ساختمان‌های مذکور در محوطه سپاه باقی‌مانده‌است و ساختمان دیگر که معروف به ساختمان اصطبل بود در سال ۱۳۷۸ توسط سپاه پاسداران تخریب گردید. شورش لرستان در آغاز حکومت رضاشاه پهلوی خرم‌آباد نقش پررنگی در شورش علیه نیروهای حکومتی داشت. دلیل این شورش دستگیری عده‌ای از عشایر به جرم راهزنی بود. پس از دستگیری راهزنان اعلام عفو عمومی شد و هنگامی که آنان سلاح خود را تحویل دادند برخی سران عشایر دستگیر و اعدام شدند. این رویداد باعث شورش در لرستان شد. شدیدترین درگیری میان مردم لر و نیروهای حکومت مرکزی در تنگه‌ای به نام زاهدشیر در دوازده کیلومتری شمال خرم‌آباد صورت گرفت. پس از یک سلسله درگیری گسترده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۰۲ خرم‌آباد به دست نیروهای حکومت پهلوی اشغال شد. شکست مردم لر با تبلیغات گسترده در سطح کشور توام شد. پس از فتح خرم‌آباد چندتن از سران عشایر بر خلاف آنچه عفو عمومی اعلام شده بود اعدام شدند. سرکوب مردم لر توسط سپهبد احمد امیراحمدی مورد تقدیر رضاشاه قرار گرفت. اقدام حکومت مرکزی در نقض عفو عمومی و اعدام سران عشایر باعث شورش مجدد در منطقه لرستان شد. این شورش با محاصره خرم‌آباد در بهار ۱۳۰۳ آغاز شد. با آغاز فصل بهار و بازگشت ایل‌های لر از شمال خوزستان به مرکز لرستان، درگیری مسلحانه با نیروهای حکومت مرکزی از سر گرفته شد. در این سال سپهبد محمد شاه‌بختی فرماندهی تیپ پیاده لشکر غرب را بر عهده داشت. علی‌رغم اینکه احمدی خواهان سرکوب بیشتر لرها بود شاه‌بختی در پی دفاع از مواضع نیروهای حکومتی بود. سرانجام در ۹ اردیبهشت همان سال در حالی که امیراحمدی فرماندهی را بر عهده داشت خرم‌آباد توسط هواپیما بمباران شد و پس از یک رشته درگیری میان مردم لر و نیروهای حکومت مرکزی در ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ بار دیگر خرم‌آباد توسط نیروهای دولتی اشغال شد. امیراحمدی پس از پیروزی در پی سرکوب بیشتر مردم لر بود اما رضاشاه در تاریخ ۱۹ مرداد همان سال با ارسال تلگرافی دستور اعلام عفو عمومی را صادر کرد. فعالیت‌های سیاسی از احزاب فعال در خرم‌آباد هم‌زمان با حکومت پهلوی می‌توان به فعالیت حزب توده ایران، کمیته محلی شهرستان خرم‌آباد اشاره کرد. پس از حدود یکسال فعالیت این حزب در خرم‌آباد با دستور فرمانده لشکر لرستان فعالیت این کمیته غیرقانونی اعلام شد. در جریان وقایع بهمن ۱۳۲۷ و تیراندازی به محمدرضا پهلوی برخی اعضای کمیته توده خرم‌آباد نیز دستگیر شدند. پس از این رویداد تمامی فعالیت‌های حزب توده و کمیته خرم‌آباد به صورت مخفی ادامه پیدا کرد. حزب توده در خرم‌آباد بین سال‌های ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ حدود ۱،۰۰۰ عضو داشت. از نشریه‌های آزاد چاپ شده در این دوره می‌توان به نشریه لرستان آینده اشاره کرد که این نشریه نیز زیر نظر اعضای حزب توده خرم‌آباد اداره می‌شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۳۰ برخی اعضای حزب توده خرم‌آباد با تجمع در سبزه میدان به سمت پادگان ارتش در اطراف قلعه فلک‌الافلاک به راه افتادند. این تجمع باعث تیراندازی دژبانان ارتش به سوی مردم و زخمی شدن چندین تن شد. پس از آن چندتن از اعضای ارشد کمیته خرم‌آباد را در دادگاهی نظامی در کرمانشاه محاکمه کردند. دوره جمهوری اسلامی جنگ ایران و عراق طی دوره هشت ساله جنگ ایران و عراق، استان لرستان به دلیل همسایگی با سه استان مرزی در غرب و جنوب غربی ایران از نظر سوق‌الجیشی دارای اهمیت بود. خرم‌آباد نیز به دلیل قرارگیری در مسیر شمال به جنوب و موقعیت راهبردی بارها مورد حملات هوایی و موشکی از سوی ارتش عراق گرفت. نخستین حمله هوایی به شهر خرم‌آباد در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱ صورت گرفت، در پی این حمله هوایی که مناطق مسکونی شهر را هدف قرار داد ۳۶ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند. در مجموع شهر خرم‌آباد ۱۴۰ بار مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفته و ۲۳۵۴ نفر در اثر این حملات کشته شدند. خرم‌آباد پس از شهرهای آبادان، اهواز، دزفول و ایلام پنجمین شهر ایران با بیشترین دفعات بمباران است. برخی برآوردها حاکی از آن است که لرستان از نظر حجم مالی، دومین استان خسارت دیده در طول جنگ ایران و عراق بوده‌است. تظاهرات تظاهرات خرم‌آباد اشاره به رویدادهای پیرامون هفتمین اجلاس دفتر تحکیم وحدت در خرم‌آباد دارد. در مرداد ماه سال ۱۳۷۹ مسئولین دفتر تحکیم وحدت از استانداری لرستان درخواست مجوز جهت برگزاری هفتمین جلسه این سازمان دانشجویی را کردند. پس از موافقت مسئولین وقت استانداری لرستان این جلسه در تاریخ چهارشنبه دوم شهریور ۱۳۷۹ و با پیام محمد خاتمی رئیس‌جمهور پیشین ایران در خرم‌آباد آغاز شد. پس از آغاز اجلاس عده‌ای لباس شخصی با تظاهرات و ایجاد تنش سعی در برهم زدن اجلاس را داشتند. این تنش‌ها تا روز سوم برگزاری اجلاس ادامه داشت و در این بین از سخنرانی برخی سخنرانان مدعو ممانعت به عمل آمد. با ادامه تنش از سوی افراد لباس شخصی حزب مشارکت خرم‌آباد در تاریخ پنجم شهریور ۱۳۷۹ با صدور بیانیه‌ای از هواداران خود درخواست کرد تا در حمایت از دفتر تحکیم وحدت تجمع کنند. این تجمع در نهایت باعث درگیری میان لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی و هواداران دفتر تحکیم وحدت شد. جغرافیا اقلیم خرم‌آباد مرکز شهرستان خرم‌آباد و استان لرستان است. این شهرستان از شمال به شهرستان سلسله، از شمال شرق به شهرستان بروجرد، از شرق به شهرستان‌های دورود و الیگودرز، از جنوب به شهرستان اندیمشک و از غرب و جنوب غرب به شهرستان‌های دوره و پلدختر محدود می‌شود. خرم‌آباد در مختصات ۳۳٫۴۸ شمالی و ۴۸٫۳۵ درجه شرقی و در ارتفاع ۱۱،۴۷۸ متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر دارای آب و هوایی مدیترانه‌ای معتدل و نیمه مرطوب است، و دارای میزان بارندگی بسیار، خصوصا در بهار می‌باشد. وجود منابع آب‌های زیر زمینی و چشمه‌های درون شهر از نکات قابل توجه در جغرافیای شهر خرم‌آباد است. تقسیمات کشوری استان ششم طبق قانون تقسیمات کشوری مصوب سال ۱۶ آبان ۱۳۱۶ ایران به شش استان تقسیم می‌شد که خرم‌آباد در استان غرب قرار داشت. چندی بعد در تاریخ ۳ بهمن همان سال تعداد استان‌ها از شش به ده استان تغییر یافت. طبق این تغییرات که تا سال ۱۳۲۷ پایدار بود خرم‌آباد بخشی از استان ششم بود. در سال ۱۳۴۴ و طبق تقسیمات تازه خرم‌آباد بخشی از استان خوزستان به‌شمار می‌رفت که لرستان و خرم‌آباد به عنوان فرمانداری کل اداره می‌شد پس از آن استان لرستان کنونی از استان خوزستان جدا شده و خرم‌آباد به عنوان مرکز این استان تعیین شد. موقعیت جغرافیایی موقعیت طبیعی جنگل‌ها جنگل‌های بلوط، منطقه نوژیان، در فاصله ۳۰ کیلومتری جنوب شرق شهر خرم‌آباد شهرستان خرم‌آباد دارای بیش از ۵۰۰ هزار هکتار مرتع است که بیش از ۴۰۰ هزار هکتار از این مراتع از مراتع جنگلی است. حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از مساحت استان لرستان پوشیده از جنگل است که این جنگل‌های حوزه رویشی زاگرس از با ارزش‌ترین ذخایر جنگلی جهان است. مهم‌ترین گونه گیاهی در جنگل‌های لرستان بلوط است که این درختان نقش فوق‌العاده اکولوژیستی دارند و منابع مهمی برای حفظ آب و خاک محسوب می‌شوند. جنگل‌های لرستان از سال دچار بیماری و خسارت شده‌اند که بخشی از این بیماری متوجه عوامل انسانی و بخشی نیز به دلیل عوامل بیولوژیکی است و تاکنون تحقیقاتی در این زمینه انجام نشده‌است. تغییر اقلیم و وجود پدیده گرد و غبار، افزایش درجه حرارت، تغییر بارش‌ها از برف به باران و عدم تعادل در پراکنش بارندگی‌ها موجب تشدید خشکسالی و نابودی بلوط لرستان شده‌است. درصد علل بیماری خشکسالی تشخیص داده شده‌است. رودخانه رودخانه درون‌شهری خرم‌آباد به نام خرم‌رود از به هم پیوستن دو رود دیگر در مرکز شهر به وجود آمده‌است. یک رود از سمت شرق به شهر وارد شده و رود دیگر از سمت شمال به شهر وارد می‌شود و در نزدیکی پل صفوی در مرکز خرم‌آباد به هم می‌پیوندند و خرم‌رود را تشکیل می‌دهند. نام قدیمی این رودخانه گلال بوده و در زبان لری به معنی رودخانه است. از سال ۱۳۸۷، شهرداری خرم‌آباد در حال ساماندهی و لایروبی این رودخانه است اما همچنان وضعیت آن مطلوب نیست. کوه‌ها خرم‌آباد یک شهر کوهستانی است و در میان یک دره شکل گرفته‌است. اطراف خرم‌آباد را کوه‌هایی با شرایط تقریبا یکسان مسدود کرده‌است و تنها نقطه جنوبی شهر در دشتی به نام کرگاه شرقی قرار گرفته‌است. این شهر از شمال به مخمل‌کوه، از غرب به سفیدکوه و از شرق به کوه مدبه محدود می‌شود. هم‌اکنون طرحی در حال اجرا بر روی کوه مدبه در شرق خرم‌آباد که شامل ایجاد مسیر دسترسی آسفالت، فضای سبز، هتل و باغ‌وحش می‌باشد. مردم‌شناسی تاریخ بایگانی =۸ اوت ۲۰۱۴ جمعیت شهر خرم‌آباد طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران برابر با ۳۴۸،۲۱۶، جمعیت شهرستان خرم‌آباد برابر با ۵۲۱،۹۶۴ نفر نفر و مساحت شهر ۶،۲۳۳ متر مربع است. اهالی خرم‌آباد جزئی از مردم لر به‌شمار می‌آیند. خرم‌آباد بزرگترین شهر لرنشین ایران است. رشد جمعیت نرخ رشد جمعیت شهر در سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ خورشیدی ۴٫۴ درصد و به جمعیت شهر ۲۰۹۰۲ نفر افزوده شد طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵، تعداد ۴۵۳۳۴ نفر به جمعیت شهر اضافه شد و در سال ۱۳۵۵ جمعیت شهر به ۱۰۴۹۱۲ نفر رسید. در این دوره جمعیت خرم‌آباد دارای رشد متوسطی برابر ۸٫۵ درصد بوده‌است. در سال ۱۳۶۵ جمعیت شهر بالغ بر ۲۱۳۹۶۰ نفر بود. رشد جمعیت در شهر خرم‌آباد به عوامل متعددی وابسته بوده که مهمترین آن‌ها مهاجرت و رشد طبیعی است. آمارها نشان می‌دهد که جمعیتی در حدود ۲۲۸۱۰ میان سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ خورشیدی به این شهر مهاجرت و در آن ساکن شده‌اند که ۴۶٫۵ درصد آنان از سایر استانها، ۲۸٫۶ درصد از شهرستان‌های دیگر استان لرستان و ۲۳٫۷ درصد از آبادی‌های شهرستان وارد شهر شده‌اند. این روند مهاجرت در سال‌های اخیر شتاب بیشتری گرفته‌است و این مهاجرت دلایل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به وجود مراکز اقتصادی، سیاسی، نظامی در خرم‌آباد و وضعیت نامطلوب امکانات در سایر مناطق شهری و روستایی شهرستان اشاره کرد. یکی دیگر از عوامل رشد جمعیت قرارگیری روستاهای اطراف در محدوده شهر است. خرم‌آباد در مسیر توسعه فیزیکی روستاهای متعددی را در خود جذب کرده بگونه‌ای که اکنون بخشی از شهر محسوب می‌شوند. روستاهای پشته سپهوند و پشته حسین‌آباد از دهستان کرگاه شرقی در سال ۱۳۵۵ به خرم‌آباد پیوستند این روند با پیوستن اسبستان، دره گرم و فلک‌الدین به محدوده قانونی شهر ادامه یافت روستای مذکور در هنگام الحاق حدود ۱۴۹۴۶ نفر به جمعیت شهر افزوده‌اند که هم‌اکنون با توجه به توسعه این محله‌ها جمعیت بیشتری را در خود جای داده‌اند. جهت برآورد جمعیت شهر خرم‌آباد در سال ۱۴۰۰ از ۳ پیش‌فرض استفاده شده‌است که عبارتند از: جمعیت شهر با نرخ رشد فعلی رشد خواهد کرد. رشد جمعیت کاهش خواهد یافت و با نرخ ۲٪ رشد جمعیت صورت خواهد گرفت. رشد جمعیت شدیدتر خواهد شد و نرخ رشد جمعیت معادل ۳٪ خواهد بود. با در نظر گرفتن پیش‌فرض اول جمعیت شهر خرم‌آباد در سال ۱۴۰۰ به مرز ۵۰۰ هزار نفر خواهد رسید. در پیش‌فرض دوم جمعیت شهر خرم‌آباد در سال ۱۴۰۰، ۴۴۷۵۸۱ نفر خواهد شد و در پیش‌فرض سوم جمعیت شهر به ۵۷۲ هزار نفر خواهد رسید. اقوام توزیع جغرافیایی مناطقی که در آن‌ها به زبان لری سخن گفته می‌شود. لری خرم‌آبادی گویش اصلی ساکنان خرم‌آباد است. ساکنان خرم‌آباد را می‌توان به‌طور کلی بخشی از مردم فیلی به‌شمار آورد. فیلی‌ها خود بخشی از مردم لر به‌شمار می‌آیند علی‌اکبر دهخدا و دانشنامه ایرانیکا نیز مردم خرم‌آباد را بخشی از طوایف فیلی معرفی می‌کنند. عمده جمعیت خرم‌آباد را مردمانی از طوایف لر حسنوند، بیرانوند، سگوند، کولیوند، چگنی، دیناروند، پاپی و سادات آهوقلندری تشکیل می‌دهند. برخی ایل‌های ساکن خرم‌آباد مانند باجلوندها و بیرانوندها از موصل به لرستان آمده‌اند. گویش خرم‌آبادی لری خرم‌آبادی گویش اصلی ساکنان خرم‌آباد و یکی از گویش‌های اصلی زبان لری است خرم‌آباد یکی از مراکز مهم گویشوران لری شمالی است. این گویش نزدیکترین گویش زبان لری به زبان کردی است و با لکی و کردی جنوبی به عنوان همسایگان قدیمی در عین تفاوت دارای قرابتهای زبانی بسیاری است. ۷۸ درصد واژگان میان لری خرم‌آبادی و لکی مشترک هستند. اقلیت‌های مذهبی یهودیان ورود یهودیان به خرم‌آباد به سال ۸۰۰ هجری قمری بازمی‌گردد. قبل از سال ۱۲۸۸ جمعیت خرم‌آباد ۱۵ هزار نفر و خانه‌های مهم این شهر هفتاد و دو عدد بوده که از این تعداد ۳۰ دستگاه از عمارت‌های مهم به یهودیان این شهر اختصاص داشته‌است. در دهه ۱۳۰۰ جمعیت یهودیان کاهش یافت در این دوره تقریبا تعداد یهودیان هزار نفر گفته شده‌است. تا قبل از خلع سلاح لرستان به دست علی رزم آرا، شهر خرم‌آباد دارای دو محله بزرگ به نام‌های، پشت بازار و درب دلاکان بود، یهودیان خرم‌آباد در محله درب دلاکان و در کوچه‌ای که به کوچه یهودیان شهرت داشته ساکن بوده‌اند. مشاغل عمده یهودیان در خرم‌آباد، بزازی، باغداری، زرگری و طبابت بوده‌است. گورستان یهودیان خرم‌آباد در منطقه‌ای به نام گورجیدو (گورستان جهودان) در کنار حوض موسی قرار داشته‌است، این گورستان امروز به محله‌ای مسکونی به نام کوی فلسطین تبدیل شده‌است. گویش یهودیان خرم‌آباد، گویش لری خرم‌آبادی بوده‌است. یهودیان در خرم‌آباد دارای چندین کنیسه، مدرسه و یک حمام عمومی مستقل بوده‌اند. محله یهودی‌های خرم‌آباد بین خیابان فردوسی و حافظ در غرب شهر بوده‌است. ژاک دو مورگان حدود صدسال پیش جمعیت یهودیان را ۳۰ درصد کل جمعیت شهر می‌داند. مدرسه آلیانس که در ایران فعالیت می‌کرد و متعلق به فرانسوی‌ها بود نیز شعبه‌ای در محله یهودیان خرم‌آباد داشت. دراویش گنابادی از دیگر اقلیت‌های مذهبی در خرم‌آباد می‌توان به دراویش گنابادی اشاره کرد. برخی پیروان این اقلیت مذهبی در خرم‌آباد به علت درویش بودن از کار خود برکنار شده‌اند. در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ نیز اعلامیه‌هایی بر ضد دراویش گنابادی در سطح شهر خرم‌آباد توسط نیروهای بسیج منتشر شد. اقتصاد اقتصاد خرم‌آباد بیشتر بر پایه کشاورزی، دامداری، باغداری، صنایع دستی و تا حدودی صنایع کارخانه‌ای استوار است. پیش از انقلاب ۱۳۵۷، شهر خرم‌آباد روند رو به رشدی را طی می‌کرد و در خصوص اشتغال، ایجاد فرصت شغلی و کارگاه‌های فعال در شرایط خوبی قرار داشت به نحوی که کارخانه‌های نیرپارس که در سال ۱۳۶۵ به ماشین‌سازی لرستان تغییر نام داد، کارخانه پارسیلون، کارخانه صنایع چرم و پوست وابسته به کفش ملی، شرکت کشت و صنعت خرم‌آباد و شرکت ژنراتورسازی ایران از جمله کارخانه‌های فعال در خرم‌آباد بودند. واحدهای صنعتی پس از انقلاب ۱۳۵۷ و خصوصا پس از اتمام جنگ ایران و عراق وعده ساخت چند کارخانه بزرگ در شهر خرم‌آباد از سوی دولت‌های مختلف حکومت جمهوری اسلامی داده شده‌است که از آن جمله می‌توان به ساخت کارخانه سیمان، ساخت نیروگاه و ساخت مجتمع ۵۰۰ هزار تنی نورد اشاره کرد. از صنایع فعال شهر می‌توان به شرکت صدر فولاد اشاره کرد. پتروشیمی پتروشیمی خرم‌آباد پتروشیمی خرم‌آباد در سال ۱۳۸۶ توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و با همکاری کنسرسیوم اسپانیایی تکنی مونت و نارگان بنیانگذاری شد. این پتروشیمی بخشی از خط لوله اتیلن غرب است. بزرگی این پتروشیمی ۱۳۰ هکتار است و مالکیت این مجتمع به‌طور کامل متعلق به شرکت پتروشیمی باختر است. حسن روحانی رئیس‌جمهور وقت ایران در خرداد ۱۳۹۳ و پس از بازدید از پتروشیمی خرم‌آباد وعده ساخت یک شهرک صنایع پایین دستی را در کنار این مجتمع داد. نیروگاه سیکل ترکیبی نیروگاه سیکل ترکیبی خرم‌آباد که عملیات ساخت آن از سال ۱۳۸۴ آغاز شده و همچنان ادامه دارد یکی از نیروگاه‌های ایران از نوع سیکل ترکیبی است. مالکیت این نیروگاه به‌طور مشترک متعلق به بنیاد مستضعفان و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا است.سوخت اصلی نیروگاه خرم‌آباد گاز طبیعی است، ظرفیت اسمی آن ۹۸۰ مگاوات و ولتاژ خروجی آن ۴۰۰ کیلووات است. نیروگاه خرم‌آباد قابل توسعه به سیکل ترکیبی است. مشکلات صنعت نرخ بیکاری در استان لرستان و همچنین شهر خرم‌آباد به عنوان بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر استان در سال ۱۳۹۱ معادل ۲۰/۴ درصد بوده‌است. این آمار با ۳/۳ درصد کاهش در سال ۱۳۹۲ به ۱۷/۱ درصد رسید و در بین سنین ۱۹ تا ۲۴ سال ۳۵/۵ درصد است. لرستان در پنج سال گذشته همواره در رتبه‌های نخست کشوری از نظر نرخ بیکاری قرار داشته‌است. پس از انقلاب ۱۳۵۷ صنعت در خرم‌آباد به طرز چشم‌گیری دچار رکود شد، بسیاری از کارخانه‌های مهم شهر مانند کارخانه صنایع چرم و پوست، کارخانه پارسیلون، شرکت پرس ایران، یخچال‌سازی بوژان و دیگر کارخانه‌های شهر یا به دلیل خصوصی‌سازی یا به دلیل خروج از استان لرستان به تعطیلی کشیده شدند. ساختار شهری شهرداری شهرداری خرم‌آباد، سازمانی است دولتی که در ۱۳۰۵ خورشیدی تاسیس شد و اداره شهر خرم‌آباد را به عهده دارد. این شهرداری هم‌اکنون شامل ۳ منطقه است.نخستین شهردار این شهر روح‌الله‌خان والیزاده و نخستین رئیس انجمن نیز صادق جوادی بود. شهرداری خرم‌آباد در محل فعلی خیابان حافظ بر سر یک سه راهی قرار داشته‌است. پشت بنای شهرداری به کوه متصل است که شعاع گسترش آن را محدود کرده‌است. پیش از انقلاب ۱۳۵۷ مجسمه‌ای از رضا شاه بر بالای این ساختمان قرار داشت که پس از انقلاب آن را برداشتند. هم‌اکنون ساختمان شهرداری در مکان دیگری قرار دارد و از این ساختمان به عنوان نگارستان استفاده می‌کنند. در سال ۱۳۰۷ که رضاخان به خرم‌آباد سفر کرد شهرداری این شهر در محله شمشیرآباد که آن روزگار محسن‌آباد نام داشت قرار گرفته بود. محله‌ها خرم‌آباد امروزی ۳۷ محله، ۹ کوی و ۵ شهرک دارد. از جمله قدیمی‌ترین محله‌های شهر می‌توان به محله پشت بازار، درب دلاکان و درب باباطاهر اشاره کرد که در غرب شهر و در نزدیکی فلک‌الافلاک قرار گرفته‌اند. روند گسترش شهر پس از انقلاب ۱۳۵۷ دارای تغییراتی بوده که از آن جمله می‌توان به تبدیل گورستان جهودان در شرق شهر به محله‌ای مسکونی به نام کوی فلسطین اشاره کرد. این گورستان متعلق به اقلیت یهودیان شهر خرم‌آباد بوده و آثار باستانی این اقلیت از جمله حوض موسی نیز در این منطقه قرار دارد. محله گل‌دشت از نظر وسعت بزرگترین محله شهر خرم‌آباد است و در جنوب این شهر واقع است. شمالی‌ترین محله شهر دره گرم و جنوبی‌ترین محله ماسور نام دارد. شمشیرآباد محله ورودی از سمت شرق و مرکز شرکت‌های مسافربری و باربری است. بسیاری از اداره‌ها و سازمان‌های دولتی شهر در بلوار ۶۰ متری و بلوار مدیریت در شمال شهر قرار دارند. مرکزی‌ترین محله‌های شهر که مراکز خرید نیز در آن واقع است عبارتند از سبزه‌میدان، شهدا، چهار راه بانک، چهار راه فرهنگ و مطهری. سلامت و بهداشت تاریخ بایگانی = ۲۰ ژوئن ۲۰۱۴ خرم‌آباد دارای ده بیمارستان است که از این تعداد سه بیمارستان دولتی هستند. بیمارستان شهید رحیمی، یک بیمارستان فوق تخصصی با ۲۴۰ تخت‌خواب است. بیمارستان شهدای عشایر، دارای ۳۵۰ تحت خواب است. بیمارستان تامین اجتماعی، دارای ۲۵۶ تخت‌خواب است. همچنین خرم‌آباد هشت بیمارستان خصوصی دارد که عبارتند از: توحید، دارای ۹۶ تحت خواب است. شفا، دارای ۱۰۰ تحت خواب است. حاج کریم عسلی، دارای ۸۰ تحت خواب است که از این تعداد ۵۸ تحت خواب فعال است. بیمارستان تخصصی زنان باختر، به صورت تخصصی به بیماری‌های زنان اختصاص دارد. ایران، یک بیمارستان خصوصی در شرق شهر است. بیمارستان کودکان شهید مدنی، به صورت تخصصی به خدمات دهی به گروه سنی کودکان اختصاص دارد. بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی قلب، دارای ۸۷ تحت خواب است. بیمارستان اعصاب و روان، در سال ۱۳۷۸ به بهره‌برداری رسید. ایمنی سازمان آتش‌نشانی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر خرم‌آباد در سال ۱۳۵۳ تنها با یک دستگاه کامیون مخصوص و دو نفر خدمه کار خود را آغاز کرد. این سازمان تا سال ۱۳۵۶ توانست یک ایستگاه مجهز در بلوار شریعتی تاسیس کند. هم‌اکنون این سازمان با ۲۰۵ نفر خدمه و کارمند و ۲۶ دستگاه خودروی سبک و سنگین و ۸ ایستگاه از مهمترین سازمان‌های آتش‌نشانی در استان لرستان است. مشکلات شهری ترافیک و ناهمواری خیابان‌ها بلوار شریعتی، شرق خرم‌آباد از مهمترین مشکلات شهری در شهر خرم‌آباد ترافیک در معابر این شهر است. مهمترین دلیل این ترافیک عرض کم خیابان‌های شهر به خصوص در خیابان‌های حافظ و انقلاب است. این دو خیابان که مراحل تعریض آن‌ها با وقفه چند ساله روبرو شده تاثیر فراوانی در ترافیک مرکز و شمال شهر داشته‌است. از دیگر علل ترافیک در شهر نبود پارکینگ‌های مناسب و کافی است که همین امر باعث به وجود آمدن مشکلات مربوط به پارک خودرو به خصوص در مرکز شهر شده‌است. ناسازگاری خیابان‌های شهر با حجم تردد وسایل نقلیه مهمترین عامل ترافیک شهری است که این مشکل در شهر خرم‌آباد نیز وجود دارد و پیش بینی‌های مناسب جهت آماده‌سازی خیابان‌ها به نسبت رشد جمعیت و تردد وسایل نقلیه صورت نگرفته‌است. مراکز اداری و قطب‌های صنعتی در نقاط شمال و جنوب خرم‌آباد قرار دارند که مردم ناچارند برای رسیدن به محل کار خود از مرکز شهر تردد کنند که این خود به ایجاد ترافیک سنگین در مرکز شهر دامن زده‌است. برای ساماندهی ترافیک، طرح‌های مختلفی پیشنهاد شده‌است که از جمله آموزش فرهنگ ترافیک به مردم، سامانه کنترل هوشمند ترافیک، تعریض برخی خیابان‌های شهر به دست کم ۳۶ متر و ساخت مونوریل اشاره کرد. آلودگی هوا بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، خرم‌آباد در سال ۲۰۱۴ میلادی در فهرست بیست شهر آلوده جهان از نظر وضعیت هوا قرار گرفته و طبق اعلام این سازمان آلودگی هوا در این شهر نسبت به قبل ۱۰ برابر بیشتر شده‌است. مهمترین دلیل این آلودگی وجود ذرات معلق و آلاینده‌های مختلف بوده‌است. آلودگی هوای شهر خرم‌آباد از سوی سازمان حفاظت محیط زیست استان لرستان رد شده‌است. بافت شهری هفت درصد مساحت خرم‌آباد را بافت فرسوده تشکیل می‌دهد که مساحتی در حدود ۲۷۰ هکتار است. مساحت بافت شهری در خرم‌آباد ۳،۴۷۵ هکتار است. هسته نخستین شهر در کنار مراکز حکومتی و به‌طور خاص قلعه فلک‌الافلاک شکل گرفته و دارای جغرافیایی کوهستانی و ناهموار است. شکل‌گیری شهر نیز تحت تاثیر عوامل جغرافیایی صورت گرفته‌است، به این ترتیب که هر کجا دره‌ای که خرم‌آباد در آن شکل گرفته عرض بیشتری داشته شیب بافت مسکونی کم است و هر کجا عرض دره کم شده‌است شهر نیز تحت تاثیر آن باریک و کشیده شده‌است. عوامل محدودکننده‌ای مانند رودخانه و ارتفاعات پرشیب در ساختار شهر موثر بوده‌اند. بافت فرسوده هفت درصد مساحت خرم‌آباد را بافت فرسوده تشکیل می‌دهد. ۲۸ محله خرم‌آباد که مساحتی در حدود ۲۷۰ هکتار دارند بافت فرسوده محسوب می‌شوند. از جمله مشکلاتی که بافت فرسوده ایجاد می‌کند مشکلات اقتصادی و اجتماعی، چهره فیزیکی نامناسب، مشکلات زیست‌محیطی و امنیتی هستند. یکی از مشکلات عمده بر سر راه بازسازی بافت فرسوده در شهر خرم‌آباد قرارگیری این بافت در حاشیه شهر، محصور بودن به وسیله کوه‌های اطراف شهر، نبود مسیر دسترسی مناسب به دلیل کم عرض بودن معابر و نامناسب بودن خدمات شهری است. آرامستان‌ها ورودی آرامستان صالحین هم‌اکنون شهر خرم‌آباد دارای چهار آرامستان در چهار گوشه شهر است که عبارتند از سراب یاس، دره‌گرم، صالحین و آرامستان خضرنبی که محل دفن کشته‌شدگان انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق و یکی از قدیمی‌ترین آرامستان‌های خرم‌آباد است. وجود آرامستان‌های متعدد و ایجاد آرامستان‌های خانوادگی بدون مجوز در اطراف شهر یکی از مشکلات در ساختار شهری خرم‌آباد است. مهمترین مشکل در مورد مدیریت آرامستان‌های شهر جلوگیری از تبدیل بدون مجوز زمین‌های کشاورزی به آرامستان است. دو گورستان دره‌گرم و سراب یاس در شمال و جنوب شهر خرم‌آباد بیشترین تغییر کاربری را دارند. قدیمی‌ترین آرامستان در شهر خرم‌آباد، گورستانی در کنار مقبره امامزاده زید بن علی در مرکز شهر خرم‌آباد بود. این آرامستان در سال ۱۳۵۲ و توسط شهردار وقت خرم‌آباد علی‌محمد ساکی از میان شهر حذف شد. از دیگر آرامستان‌های قدیمی شهر می‌توان به گورستان دوبرادران اشاره کرد، این آرامستان متعلق به دوره قاجار و در محله‌ای به همین نام در مرکز شهر خرم‌آباد قرار داشت. آرامستان دیگری نیز در کنار آرامگاه باباطاهر بین محله درب باباطاهر و محله درب دلاکان قرار داشت. گورستانی در جنوب شهر خرم‌آباد و در کنار مناره آجری قرار داشت که به‌طور معمول مردگان ایل‌های بیرانوند و باجولوند در آن دفن می‌شدند و به گورستان پامنار مشهور بود. گورستان دیگری در محله کوروش در شرق شهر و یک گورستان دیگر متعلق به اقلیت یهودی ساکن خرم‌آباد بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ به محله‌ای مسکونی به نام کوی فلسطین تبدیل شد. مراکز تفریحی شهر خرم‌آباد در دره‌ای خوش آب و هوا و پرآب قرار گرفته‌است. وجود چشمه‌های فراوان و آثار تاریخی متعدد باعث به وجود آمدن مجموعه‌ای از دیدنی‌های طبیعی و تاریخی در شهر خرم‌آباد شده‌است. وجود دریاچه کیو، سراب‌ها و چشمه‌ها در کنار آثار تاریخی مانند قلعه فلک‌الافلاک، پل شاپوری، مناره آجری، سنگ نبشته و گرداب سنگی که خود مجموعه‌ای از آثار تاریخی و طبیعی است مجموعه‌ای بی‌نظیر را در شهر خرم‌آباد تشکیل داده‌است. در اطراف شهر خرم‌آباد نیز گردشگاه‌های بسیاری وجود دارد که از جمله آن‌ها پارک جنگلی شوراب در جنوب شهر و پارک جنگلی مخمل‌کوه در شمال شهر را می‌توان نام برد. خرم‌آباد را می‌توان یکی از شهرهای توریستی ایران دانست. فضای سبز دریاچه کیو پارک زیبا کنار خرم‌آباد دارای ۱۰ پارک درون‌شهری ویک تفرجگاه کوهستانی است که عبارتند از: پارک کوهستانی بام لرستان پارک شریعتی، خیابان گرین پارک کیو، در کنار دریاچه کیو پارک زیباکنار، میدان ساکی پارک معلم، خیابان ساحلی غربی پارک دانشجو، میدان دانشجو پارک بهشت، خیابان ساحلی بهشت پارک صخره‌ای پل انقلاب پارک مطهری سرچشمه پارک شهر، ساحلی غربی پارک زیتون، قاضی‌آباد پارک شقایق، میدان امام حسین پارک صخره‌ای، خیابان نواب صفوی پارک جنگلی شورآب پارک جنگلی شورآب یک پارک طبیعی در جنوب شهر خرم‌آباد است. این پارک طبیعی در کیلومتر ۲۵ جاده خرم‌آباد به پلدختر واقع شده و دارای جاده دسترسی آسفالت، آلاچیق، و دیگر امکانات رفاهی است. پارک جنگلی شورآب به دلیل وجود درختان انبوه بلوط و آب هوای معتدل هر سال در فصل بهار گردشگران بسیاری را خود جذب می‌کند. پارک جنگلی مخمل‌کوه پارک جنگلی مخمل‌کوه یک پارک طبیعی در شمال شهر خرم‌آباد است. مساحت این پارک ۵۰۰ هکتار است، پارک جنگلی مخمل‌کوه در مسیر خرم‌آباد به الشتر و در کیلومتر ۱۵ این جاده واقع شده و دارای جاده دسترسی آسفالت، آلاچیق، و دیگر امکانات رفاهی است. پلاک کوبی درختان درختان در معابر عمومی شهر خرم‌آباد دارای پلاک و کد شناسایی هستند و اطلاعات هر درخت در شهر خرم‌آباد از جمله محل درخت، قطر درخت، فرم درخت، نحوه آبیاری و درگیر بودن یا نبودن آن با شبکه برق توسط شهرداری خرم‌آباد جمع‌آوری و ثبت شده‌است. هدف از این کار جلوگیری از قطع درختان شهر و حفاظت از فضای سبز شهری است. فرهنگ سینما سینما استقلال فعالیت سینمای آزاد در خرم‌آباد به زمستان سال ۱۳۵۱ بازمی‌گردد. دفتر سینمای آزاد در میدان سعدی (شهدا) واقع بود و در زمینه برپایی جلسه‌های نمایش و برگزاری نمایش‌واره‌ها در خرم‌آباد فعالیت می‌کرد. نخستین جشنواره در سال ۱۳۵۲ و در تالارخانه پیشاهنگی توسط سینمای آزاد برپا شد. خرم‌آباد هم‌اکنون دارای دو سینما است. قدیمی‌ترین سینمای این شهر استقلال نام دارد که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با نام آزیتا فعالیت می‌کرد. این سینما فعالیت خود را در سال ۱۳۶۹ از سر گرفت. در سال ۱۳۸۹ شش میلیارد ریال صرف بازسازی این سینما شد و امکانات مختلفی از جمله پخش صدای ساراند، لژ خانوادگی و امکانات سرمایشی و گرمایشی به آن افزوده شد. دومین سینما خرم‌آباد ارشاد نام دارد و در کنار سازمان ارشاد اسلامی شهر خرم‌آباد در میدان کیو واقع شده‌است. سینما آریا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در میدان ۶ بهمن (امام خمینی) شهر خرم‌آباد ساخته شد اما پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۱ و در اثر آتش‌سوزی از بین رفت. کتابخانه نخستین کتابخانه شهر خرم‌آباد متعلق به دبیرستان پهلوی است. این کتابخانه در سال ۱۳۱۴ تاسیس شده و تنها از یک اتاق برای نگهداری کتاب‌ها تشکیل شده بود. پس از مدتی این کتاب‌ها به کتابخانه دبیرستان تازه تاسیس نوبنیاد منتقل شد که از امکانات بهتری برخوردار بود. دیگر کتابخانه قدیمی شهر، کتابخانه حوزه علمیه خرم‌آباد است که با توجه به اینکه کتاب‌های این کتابخانه حوزوی و تخصصی بودند کمتر مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته‌است. نخستین کتابخانه عمومی شهر خرم‌آباد، کتابخانه پارک شهر است که توسط اداره فرهنگ و هنر خرم‌آباد تاسیس گردید. نام این کتابخانه کوروش کبیر بود. دو کتابخانه شخصی دیگر در شهر خرم‌آباد عبارتند از کتابخانه مهدی قاضی و کتابخانه محمدرضا والی‌زاده. خرم‌آباد هم‌اکنون دارای پنج کتابخانه عمومی است. پروژه ساخت کتابخانه مرکزی این شهر از سال ۱۳۸۵ و با در نظر گرفتن بودجه ۳ میلیارد تومانی آغاز شده‌است. مراحل ساخت این کتابخانه تا پایان سال ۱۳۹۰ حدود ۶۰ درصد پیشرفت داشته‌است. نمایندگی شهر کتاب در خرم‌آباد، اوایل سال ۱۳۹۳ افتتاح شد. این مرکز که به برگزاری کارگاه‌های کتاب‌خوانی و جلسات نقد کتاب می‌پردازد، در خیابان علوی قرار دارد. از دیگر کتابخانه‌های شهر خرم‌آباد می‌توان به کتابخانه‌های زیر اشاره کرد: کتابخانه عمومی امام جعفر صادق کتابخانه عمومی مطهری کتابخانه عمومی حضرت مهدی کتابخانه عمومی غدیر کتابخانه عمومی هفده شهریور رصدخانه رصدخانه کاسین، بام لرستان رصدخانه کاسین که به گفته وبگاه رسمی آن مدرنترین رصدخانه خاورمیانه است در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا در شرق شهر خرم‌آباد و بر فراز قلعه کوه مدبه معروف به بام لرستان قرار گرفته‌است. از امکانات این مجموعه می‌توان به امکان اقامت ۱۰۰ ستاره‌شناس به صورت هم‌زمان در این رصدخانه اشاره کرد. یک پایگاه خبری ادعاهای این شرکت را به چالش کشیده نوشته است: «رصدخانه کاسین خرم‌آباد نه فقط مدرن‌ترین رصدخانه خاورمیانه نیست بلکه مدرن‌ترین رصدخانه ایران هم نیست و اصلا مدرن هم نیست و حتی بلندترین هم نیست» . سوگواری «آیین گل» مراسمی است که مردم خرم‌آباد در سوگواری‌های مختلف از جمله در مرگ افراد خانواده یا عزاداری‌های مذهبی انجام می‌دهند. در لری به این آیین خه‌ره‌گیری نیز گفته می‌شود. خه‌ره به معنای گل است. سوگواری محرم اجرای این آئین به دلیل کشته شدن حسین بن علی در روز عاشورا است و دارای چند مرحله است که از روز هفتم محرم که به روز «تراش عباس» موسوم است شروع می‌شود. در روز هفتم محرم عزاداران حسین بن علی به حمام رفته و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت کامل، لباس‌های تمیز می‌پوشند. از این روز به بعد، عده‌ای برای افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع کردن و گردآوری هیزم جهت روشن کردن آتش می‌پردازند. عزادارانی که در گل می‌افتند به کمک آتش خود را خشک می‌کنند. روز عاشورا، عزاداران فراخوانده شده با حضور در تکیه‌های محله و گل‌مالی کردن خود گرد آتش می‌ایستند تا از سرما محفوظ مانده و شروع به سینه زنی و عزاداری می‌کنند. گردشگری خرم‌آباد از سوی دفتر منطقه‌ای اسکان بشر سازمان ملل متحد به عنوان یک شهر نمونه گردشگری انتخاب شده‌است. این انتخاب به منظور اجرای طرح توسعه پایدار شهری بر مبنای گردشگری است. محور اجرای این طرح قلعه فلک‌الافلاک است و ساماندهی فضای اطراف این قلعه و هم‌چنین طرح مرمت و حفاظت از سایر آثار باستانی سطح شهر خرم‌آباد نیز جزء این طرح محسوب می‌شود. خرم‌آباد به عنوان نخستین شهر ایران به منظور اجرای این طرح از سوی دفتر منطقه‌ای اسکان بشر سازمان ملل متحد انتخاب گردیده و هزینه اجرای این طرح نیز ۷۰۰ هزار دلار اعلام شده‌است. خرم‌آباد همچنین در تعطیلات نوروز ۱۳۹۵ یکی از هفت شهر برتر ایران در جذب گردشگر بود. چشم‌انداز بخشی از مرکز و شمال شهر خرم‌آباد آثار تاریخی فلک‌الافلاک قلعه فلک‌الافلاک (دژ شاپوری) در شب حیاط قلعه فلک‌الافلاک قلعه باستانی فلک‌الافلاک یا دژ شاپورخواست که تاریخ ساخت آن به زمان ساسانیان بر می‌گردد از زمان قاجار به بعد به این نام خوانده می‌شود. فلک‌الافلاک بر فراز تپه‌ای در بلندترین نقطه شهر خرم‌آباد واقع شده‌است. نام قدیم آن دژ شاپورخواست بوده و بنای آن به دوره ساسانیان می‌رسد این قلعه اکنون دارای ۸ برج است ولی در گذشته دارای ۱۲ برج بوده و به همین سبب به دوازده برجی نیز معروف است. در قسمت شمالی زیر قلعه، چشمه‌ای بنام گلستان جاری است ولی آب موردنیاز خود قلعه از چاهی به عمق ۴۰ متر که در میان قلعه وجود دارد، تامین می‌شود. قلعه فلک‌الافلاک بر شهر خرم‌آباد کاملا مشرف است و مساحت آن درحدود ۵،۳۰۰ متر مربع است. فضای داخل آن به چهار تالار نسبتا بزرگ حول دو حیاط و تعدادی تالار و اتاق، تقسیم شده‌است. این بنا در عهد فتحعلیشاه قاجار مرمت گردیده و برج مرتفعی به آن افزوده شده و از آن پس فلک‌الافلاک خوانده شده‌است. در اواخر دوره پهلوی از قلعه به عنوان موزه استفاده شد اما پس از انقلاب ۱۳۵۷ و پس از شروع جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۳ به منظور امنیت، اشیای موزه جمع‌آوری گردید و پس از جنگ با مرمت بخشی از بنا نمایشگاه عکس و سنگ و سفال افتتاح گردید، در سال ۱۳۷۶ موزه باستانشناسی افتتاح گردید ولی به علت ضعف در شرایط و امکانات مورد نیاز تا سال ۱۳۷۸ راه‌اندازی نشد. در همین سال بخش شمالی حیاط اول به چایخانه سنتی تبدیل گردید و در سال ۱۳۷۹ آزمایشگاه مرمت آن تجهیز و به بخش جنوبی حیاط اول به برج نوساز منتقل گردید، هم‌اکنون موزه مردم‌شناسی آن در بخش جنوبی حیاط دوم راه‌اندازی شده‌است. پس از انقلاب ۵۷، سپاه پاسداران با ایجاد یک پادگان نظامی در جنوب قلعه فلک‌الافلاک ضمن اشغال اطراف این بنای ملی در روند آزادسازی حریم قلعه و ثبت جهانی آن اخلال ایجاد کرده‌است. سراسرنمای دژ شاپوری مناره آجری مناره آجری یکی از آثار باستانی شهر خرم‌آباد می‌باشد. این بنا با قدمتی در حدود ۹۰۰ سال در جنوب خرم‌آباد و در کناره شهر قدیمی شاپورخواست بر روی پایه سنگی برپا شده و حدود ۳۰ متر ارتفاع دارد. قطر سطح تحتانی آن ۵/۵ متر است و با پیمودن ۲۹ پله دورانی می‌توان به بام مناره رسید. ظاهرا از آن برای هدایت کاروان‌هایی که به سمت شهر باستانی شاپورخواست می‌آمده‌اند استفاده می‌شده‌است. سنگ نبشته سنگ نبشته ، کتیبه‌ای است که نوشتاری به خط کوفی بر روی آن حک شده‌است در قسمت جنوبی شهر خرم‌آباد قرار دارد. این سنگ به صورت یک مکعب مستطیل تراشیده شده‌است و در روی آن راجع به سند مالکیت چرای دام‌های موجود در آن زمان، حک شده‌است. این سنگ‌نبشته به گونه‌ای ساخته شده‌است که چهار گوشه آن به سوی آثار باستانی پل شکسته، مناره آجری، فلک‌الافلاک و حوض موسی نشانه رفته‌است. این سنگ ریشه در کوه دارد و در چند سال اخیر به علت توسعه بلوار شریعتی خرم‌آباد برش داده و جابجا شده‌است. پل شکسته پل شاپوری پل شکسته یا پل شاپوری ، یکی از شاهکارهای معماری دوره ساسانیان محسوب می‌شود و در ضلع جنوبی قلعه فلک‌الافلاک در جنوب شهر خرم‌آباد واقع شده‌است. پل شاپوری عامل ارتباط غرب استان لرستان امروزی با شرق و از آنجا به خوزستان و تیسفون (پایتخت ساسانیان) بوده‌است. این پل هم‌اکنون ویرانه‌ای بیش نیست. این پل در زمان خود از شاه‌کارهای معماری به حساب می‌آمده و دارای ۲۸ طاق یا دهانه بوده اما امروز تنها ۶ طاق آن به جای مانده‌است. پل شاپوری در راستای غربی -شرقی با ارتفاع ۱۶ متر ساخته شده‌است و در دهانه پرطاق موج شکن‌هایی لوزی شکل برای کاهش تخریب سیل تعبیه شده‌است. گرداب سنگی گرداب سنگی ، یکی از آثار تاریخی بر جای مانده از دوره ساسانیان در شهر خرم‌آباد است. گرداب سنگی در مرکز شهر خرم‌آباد و در میان بافت قدیمی شهر در کنار میدان تختی واقع شده‌است. بنای گرداب سنگی دایره‌ای شکل و به دور چشمه‌ای با استفاده از سنگ و ساروج ساخته شده‌است تا آب خارج شده از چشمه را سامان‌دهی کرده و سپس از طریق کانال آب چشمه را به نقاط مختلف شهر باستانی شاپورخواست منتقل کند. حمام گپ نوشتار اصلی: حمام گپ (خرم‌آباد) حمام گپ یکی از بناهای تاریخی شهر خرم‌آباد و مربوط به دوره صفویه است که در مجاورت خیابان حافظ این شهر واقع شده است. این اثر تاریخی در هفدهم خرداد ۱۳۷۸ با شماره ثبت ۲۳۵۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در حال حاضر این بنا به بخش خصوصی واگذار شده است و به عنوان یک مجموعه پذیرایی و فرهنگی در شهر خرم‌آباد فعالیت خود را ادامه می‌دهد. نقشه جای‌های دیدنی "برای مشاهده هر یک از مکان‌ها، بر روی اعداد روی نقشه شهر خرم‌آباد، کلیک کنید." Image:Khorramabad_farsi_map.png|340px|left rect 368 704 411 740 فلک‌الافلاک rect 272 604 309 632 گرداب سنگی rect 150 553 202 596 غار اشکفت قمری rect 96 685 142 726 پناهگاه پاسنگر rect 255 698 288 741 کاروانسرای میرزا سیدرضا rect 386 657 421 687 پل آجری rect 235 646 275 681 نگارخانه میرملاس rect 326 697 361 729 مقبره باباطاهر خرم‌آباد rect 5 1130 52 1181 پل شکسته (خرم‌آباد) rect 351 952 393 989 مناره آجری rect 413 1290 460 1333 آسیاب گبری rect 417 769 461 809 سنگ‌نبشته خرم‌آباد rect 704 1204 754 1262 غار کنجی rect 295 697 325 731 امامزاده زید بن علی rect 248 241 292 270 دریاچه کیو desc bottom-left ردیف نام ۱ فلک‌الافلاک ۲ گرداب سنگی ۳ غار اشگفت قمری ۴ پناهگاه پاسنگر ۵ کاروانسرای میرزا سیدرضا ۶ پل آجری ۷ نگارخانه میرملاس ۸ آرامگاه باباطاهر ۹ پل شاپوری ۱۰ مناره آجری ۱۱ آسیاب گبری ۱۲ سنگ نبشته ۱۳ غار کنجی ۱۴ امامزاده زید بن علی ۱۵ دریاچه کیو خانه آخوند ابو نوشتار اصلی: خانه آخوند ابو (خرم‌آباد) این بنای تاریخی که منسوب به دوره قاجار است، متعلق به قاضی محله یعنی میرزا محسن قاضی بوده است. این بنا دارای بخش‌های موزه و حیاط است. موزه‌ها زن لر در حال بافتن گلیم، موزه فلک‌الافلاک موزه فلک‌الافلاک موزه فلک‌الافلاک یا موزه قلعه یکی از موزه‌های مردم‌شناسی استان لرستان است. این موزه در قلعه فلک‌الافلاک قرار دارد و در دوره پهلوی با قرار دادن برخی مدارک فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد اما پس از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت آن متوقف شد. موزه پس از جنگ ایران و عراق و در سال ۱۳۶۷ فعالیت خود را از سر گرفت. بخش مردم‌شناسی موزه قلعه در سال ۱۳۸۱ با همکاری علیرضا فرزین افتتاح شد و دارای ۱۲ سالن است که آداب و رسوم مردم لر را به نمایش می‌گذارد. هتل‌ها و مراکز اقامتی خرم‌آباد در حال حاضر دارای ۱۲ هتل می‌باشد و همچنین سه هتل «پنج ستاره بام شهر»، «پنج ستاره شاپور خواست» و «چهار ستاره بین‌المللی سزار» نیز درحال ساخت می‌باشند. ردیف نام درجه آدرس ۱ هتل بام شهر (در دست ساخت) پارک کوهستانی بام لرستان ۲ هتل شاپور خواست (در دست ساخت) کیلومتر ۱۰ جاده الشتر ۳ هتل رصدخانه کاسین پارک کوهستانی بام لرستان ۴ هتل بین‌المللی سزار (در دست ساخت) پارک صخره‌ای ۵ هتل رنگین کمان خیابان شهدای شرقی ۶ هتل عطر جنب مصلی ۷ هتل شقایق میدان شقایق ۸ هتل جهانگردی میدان کیو ۹ هتل کارون بلوار شریعتی ۱۰ هتل شهرداری پارک شریعتی ۱۱ هتل فردیس کیلومتر ۵ جاده الشتر ۱۲ هتل سالیز میدان امام خمینی ۱۳ هتل ارشیا جنب دریاچه کیو ۱۴ هتل استقلال میدان دانشجو ۱۵ هتل تابان میدان آزادی ره‌آوردها از مهمترین ره‌آوردهای خرم‌آباد می‌توان به نوعی نان محلی به نام نان ساجی، لبنیات، کاک، ترخینه و عسل اشاره کرد. همچنین می‌توان گلیم، جاجیم و صنایع چوبی را به عنوان دیگر ره‌آوردهای این شهر به‌شمار آورد. ترابری مسیرهای ارتباطی آزادراه خرم‌زال، خرم‌آباد در مسیر آزادراه شماره ۵ قرار گرفته و دارای اهمیت ارتباطی و راهبردی است. فاصله زمینی شهر خرم‌آباد با مراکز استان‌های ایران از مسیرهای اصلی فاصله خرم‌آباد تا تهران ۴۹۹ کیلومتر و تا اهواز ۳۷۵ کیلومتر است. خرم‌آباد بر سر شاهراه تهران-خوزستان قرار گرفته و دارای اهمیت ارتباطی و راهبردی است. جاده‌های شماره ۳۵ و ۳۷ که مناطق شمال و غرب ایران را به جنوب و استان خوزستان متصل می‌کنند از خرم‌آباد می‌گذرند. مسیرهای دسترسی به خرم‌آباد عبارتند از: خرم‌آباد - کرمانشاه: به سمت شمال غرب به طول ۱۹۲ کیلومتر از مسیر نورآباد. خرم‌آباد - اهواز: به سمت جنوب به طول ۳۳۰ کیلومتر از مسیر اندیمشک. خرم‌آباد - اصفهان: به سمت شرق و به طول ۳۷۰ کیلومتر از مسیر الیگودرز. خرم‌آباد - تهران: به سمت شمال شرق به طول ۴۹۹ کیلومتر از مسیر بروجرد. فاصله شهر خرم‌آباد با برخی از مناطق پر رفت‌وآمد: شهر مقصد مسافت کرمانشاه کیلومتر اراک کیلومتر همدان کیلومتر اهواز کیلومتر اصفهان کیلومتر سنندج کیلومتر تهران کیلومتر رشت کیلومتر شیراز کیلومتر تبریز کیلومتر مشهد کیلومتر زاهدان کیلومتر آزادراه خرم‌زال آزادراه خرم‌زال که با نام آزادراه خرم‌آباد - پل زال نیز شناخته می‌شود و عملیات ساخت آن از سال ۱۳۸۴ آغاز شده بود در حد فاصل دو شهر خرم‌آباد و اندیمشک به طول ۱۰۴ کیلومتر قرار گرفته‌است. از جمله اهداف ساخت این آزادراه کاهش تصادفات، کاهش زمان سفر و همچنین صرفه جویی سالانه ۴۰۰ میلیارد ریال در مصرف سوخت، کاهش ۶۰ کیلومتری طول آزاد راه نسبت به مسیر قدیمی خرم‌آباد - پلدختر - اندیمشک، کاهش بار ترافیکی و افزایش سرعت مطمئن در این محور عنوان شده‌است. خسارت به طبیعت احداث این آزادراه دوهزار هکتار از عرصه‌های طبیعی استان لرستان را از بین برده‌است. آزادراه خرم زال از نقاط بکر و جنگل‌های بلوط جنوب لرستان عبور کرده‌است. راه‌آهن خرم‌آباد هم‌اکنون به راه‌آهن سراسری متصل نیست. پروژه اتصال این شهر به شبکه ریلی در سال ۱۳۹۰ و با اختصاص بودجه‌ای ۱۳،۰۰۰ میلیارد ریالی با هدف احداث یک خط آهن از شهر دورود به شهر خرم‌آباد، و اندیمشک آغاز شد. فاصله خرم‌آباد تا دورود از طریق مسیر ریلی ۱۱۴ کیلومتر و سرعت حرکت قطار در این مسیر ۱۰۰ کیلومتر در ساعت خواهد بود. مراحل احداث این خط آهن به شش قطعه تقسیم شده که تا پایان نیمه نخست سال ۱۳۹۳ در حوزه شهرستان خرم‌آباد ۳۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته‌است. با احداث این خط آهن شهر خرم‌آباد به شبکه راه‌آهن جنوب متصل می‌شود. فرودگاه فرودگاه خرم‌آباد در جنوب این شهر واقع شده‌است. اولین هواپیما در سال ۱۳۰۴ در این فرودگاه به زمین نشست. پس از انقلاب ۱۳۵۷ هیچ‌گاه پروازهای منظمی در این فرودگاه صورت نگرفته و در برخی مواقع این فرودگاه به صورت کامل تعطیل شده‌است. خطوط هوایی فعال در فرودگاه خرم‌آباد عبارتند از: خط هوایی خرم‌آباد، فرودگاه مهرآباد خط هوایی خرم‌آباد، فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد خط هوایی خرم‌آباد، فرودگاه عسلویه پایانه مسافربری خرم‌آباد فاقد پایانه مسافربری برون استانی است و شرکت‌های مسافربری در بلوار شریعتی به صورت تعاونی و جداگانه به ارائه خدمات می‌پردازند و این امر باعث ایجاد ترافیک در ورودی شرق شهر خرم‌آباد به خصوص در بلوار شریعتی شده‌است. هرمز نصیری شهردار سابق خرم‌آباد در تیرماه سال ۱۳۹۱ اعلام کرد مبلغ ۷۰ میلیارد ریال وام برای ساخت یک پایانه مسافربری برون‌شهری درخواست شده و به زودی مراحل ساخت پایانه آغاز خواهد شد. علیرضا صادقی معاونت عمرانی شهرداری خرم‌آباد در بهمن ۱۳۹۲ اظهار کرد پروژه ساخت ترمینال برون استانی در حال حاضر در دست اجرا است و انتظار می‌رود در ۲ یا ۳ سال آینده، به‌طور کامل به بهره‌برداری برسد. تاکسی‌رانی شهر خرم‌آباد در سال ۱۳۹۳ دارای ۲،۳۲۰ تاکسی و ۱،۷۵۰ تاکسی موقت بوده‌است که از این تعداد ۵۰۰ تاکسی به دلیل فرسودگی نیاز به جایگزینی دارند. ناوگان تاکسی‌رانی خرم‌آباد با میانگین عمر ۷ سال یک ناوگان جوان است. تا پایان سال ۱۳۹۲، ۱۶ خط تاکسی در شهر خرم‌آباد فعال بوده‌است که طبق اعلام سازمان تاکسی‌رانی خرم‌آباد این تعداد به ۴۰ خط افزایش خواهد یافت. از مشکلات تاکسی‌رانی در خرم‌آباد می‌توان به پایین بودن نرخ کرایه تاکسی، فعالیت مسافربرهای شخصی و نبود محدودیت ترافیکی اشاره کرد. آموزش خرم‌آباد از نظر آموزش و پرورش به دو ناحیه تقسیم می‌شود. ناحیه یکم بخش‌های شمالی و مرکزی شهر را شامل می‌شود و ناحیه دوم شامل بخش جنوبی شهر می‌شود. حوزه علمیه حوزه علمیه خرم‌آباد در سال ۱۳۲۸ و با حضور سید حسین طباطبایی بروجردی و روح‌الله کمالوند تاسیس شد. این حوزه علمیه به دلیل آنکه روح‌الله کمالوند از روحانیون سرشناس خرم‌آباد در راه‌اندازی آن نقش پررنگی داشت به نام حوزه علمیه کمالیه نام‌گذاری شد. مراکز آموزش عالی خرم‌آباد دارای ۶ مرکز آموزش عالی است، دانشگاه علوم پزشکی لرستان وابسته به وزارت بهداشت و نیز دانشگاه لرستان وابسته به وزرات علوم، دو دانشگاه فعال دولتی در استان لرستان هستند که هر دو در شهر خرم‌آباد قرار گرفته‌اند. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد و دانشکده سما نیز به عنوان دو دانشگاه غیردولتی در خرم‌آباد فعال هستند. از جمله سایر مراکز آموزش عالی شهر خرم‌آباد می‌توان به دانشگاه پیام نور و چندین مرکز آموزش علمی کاربردی وابسته به دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد لرستان اشاره کرد. نوع دانشگاه نام وبگاه رسمی توضیحات دولتی دانشگاه علوم پزشکی هم‌اکنون تعداد ۲۴۸۸ نفر دانشجو در ۲۴ رشته مقطع تحصیلی در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند. دانشگاه لرستان قدیمی‌ترین دانشگاه در استان لرستان که در سال ۱۳۵۶ تاسیس شده‌است.دارای دانشکده‌های اقتصاد، علوم پایه، مهندسی، ادبیات و علوم انسانی و کشاورزی می‌باشد. آزاد آزاد اسلامی خرم‌آباد دارای ۶ دانشکده شامل دانشکده فنی و مهندسی، تحصیلات تکمیلی، علوم پایه، کشاورزی، علوم سیاسی، علوم انسانی و حقوق است. دانشکده سما هم‌اکنون حدود سه هزار دانشجو در ۱۰ رشته مشغول به تحصیل در این دانشکده می‌باشند. غیره دانشگاه پیام نور در سال ۱۳۶۷ خورشیدی تاسیس شده‌است. رسانه‌ها سیما ساختمان صدا و سیمای لرستان، شمال شهر شبکه افلاک که با نام شبکه استانی سیمای مرکز لرستان نیز شناخته می‌شود. شبکه تلویزیونی استانی متعلق به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است که ویژه مردم استان لرستان برنامه پخش می‌کند. تلویزیون از سال ۱۳۵۱ با نصب چند ایستگاه فرستنده تلویزیونی در خرم‌آباد بخشی از شهرستان‌های لرستان تحت پوشش قرار گرفت. برنامه‌های این مرکز پیش از ایجاد شبکه استانی از سال ۱۳۶۷ با افتتاح تلویزیونی محلی استان فعالیت خود را به‌طور منسجم در مر کز آغاز نمود. صدا رادیو لرستان در سال ۱۳۳۷ آغاز به کار کرد. در آن زمان نیروی ارتش و لشکر مستقر در خرم‌آباد به وسیله بی‌سیم، هفته‌ای یک روز به مدت شصت دقیقه برنامه‌های مختلفی پخش می‌کرد. در سال ۱۳۵۱ یک فرستنده یک کیلوواتی با پخش روزانه ۹ ساعت برنامه در خرم‌آباد آغاز به کار کرد که از این مدت ۸ ساعت به تقویت شبکه سراسری رادیو و یک ساعت نیز اختصاص به پخش خبر و ترانه داشت. در سال ۱۳۵۲ در یکمین سالگرد تاسیس رادیو مرکز لرستان ساعات کار این مرکز به ۱۰ ساعت رسید که از این ده ساعت دو ساعت تولید محلی و بقیه آن تقویت شبکه بوده‌است. نشریه‌ها پیشینه چاپ نشریات در خرم‌آباد به سال ۱۳۲۱ بازمی‌گردد. نخستین نشریه مستقل چاپ شده در خرم‌آباد پاداش نام داشت که در فروردین سال ۱۳۲۲ به چاپ رسید. پس از پاداش در خرداد همان سال نشریه اتحاد در این شهر منتشر شد. پیش از دو نشریه مستقل یادشده نشریه میهن پرستان در سال ۱۳۲۱ در خرم‌آباد به چاپ می‌رسید، این نشریه به حزب میهن پرستان وابسته بود. هم‌اکنون روزنامه جام‌جم لرستان و هفته‌نامه همشهری لرستان دو نشریه وابسته به روزنامه‌های جام‌جم و همشهری هستند که در خرم‌آباد به چاپ می‌رسند. از نشریات محلی چاپ شده در خرم‌آباد می‌توان به هفته‌نامه‌های بامداد، صدای ملت، فخر لرستان، افلاک لرستان، سیمره و دوهفته‌نامه رسالت دانشجو اشاره کرد. ورزش شهر خرم‌آباد دارای یک تیم فوتبال حرفه‌ای به نام باشگاه فوتبال خیبر خرم‌آباد است که در لیگ آزادگان است. همچنین تیم‌های فوتبال خیبر و داتیس نیز در لیگ‌های پایین‌تر فوتبال ایران حضور دارند. اماکن ورزشی این شهر عبارتند از: ورزشگاه تختی، که یک ورزشگاه چندمنظوره‌است. مجموعه ورزشی آرش میراسماعیلی، یک مجموعه ورزشی کوچک در شرق خرم‌آباد است. مسابقات جهانی کشتی پهلوانی نخستین دوره مسابقات جهانی کشتی پهلوانی با حضور ۳۷ کشتی‌گیر از ۲۴ کشور در سبک کشتی پهلوانی در روزهای ۳۱ اکتبر و ۱ نوامبر ۲۰۱۳ در سالن چاغروند شهر خرم‌آباد برگزار شد. این دوره از رقابت‌ها به نام غلامرضا تختی نام‌گذاری شده بود. لیگ برتر کشتی لیگ برتر کشتی فرنگی و آزاد ایران در تاریخ ۱۰ و ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ در سالن چاغروند خرم‌آباد برگزار شد. شهرهای خواهرخوانده کشور شهر ایالت / استان / ناحیه / شهرداری تاریخ ترکیه افیون قره‌حصار استان افیون قره‌حصار ۲۰۱۵ ژاپن یاماگاتا استان یاماگاتا اکتبر ۲۰۱۳ انفجار در پادگان امام علی خرم‌آباد
[ "بخش مرکزی شهرستان خرم‌آباد", "خایدالو", "شاپورخواست", "ایلام (تمدن)", "فارسی", "لری خرم‌آبادی", "لکی", "شیعه", "محمد بیرانوندی", "محمدرضا ملکشاهی‌راد", "وحید رشیدی", "نان ساجی", "عسل", "گلیم", "جاجیم", "ترخینه", "مردم لر", "ایران", "استان لرستان", "مرکز آمار ایران", "زاگرس", "تهران", "آزادراه ۵ (ایران)", "شاپور دوم", "دوره ساسانیان", "فلک‌الافلاک", "هزاراسپیان", "آل حسنویه", "جاذبه‌های گردشگری", "مناره آجری", "پل شکسته (خرم‌آباد)", "گرداب سنگی", "سنگ نبشته خرم‌آباد", "آرامگاه باباطاهر (خرم‌آباد)", "دریاچه کیو", "اقلیم مدیترانه‌ای", "استان خوزستان", "مردم لک", "مردم فیلی", "پتروشیمی خرم‌آباد", "شرکت صدر فولاد", "ماداکتو", "اهواز", "شوش", "آشوریان", "پادشاهی سیماشکی", "پیش از میلاد", "آشور بانی‌پال", "سومر", "اکد", "تمدن بابل", "دوره ساسانی", "حمله مغول به ایران", "جنگ ایران و عراق", "آسیاب آردساز", "فردوسی", "سلجوقی", "باباطاهر", "حمدالله مستوفی", "ملوک الطوایفی", "اتابکان لر کوچک", "اتابکان لرستان", "لر کوچک", "شجاع‌الدین‌خورشید", "شاه عباس یکم", "صفویان", "پل", "فهرست آثار ملی ایران", "مسجد", "۹۷۰ (قمری)", "شاه تهماسب یکم", "شاه سلطان حسین", "کریم خان زند", "حوزه علمیه", "عثمانی", "قاجار", "روسیه", "هنری راولینسون", "شجاع‌الدین خورشید", "عشایر", "نگارخانه", "دودمان پهلوی", "ارتش", "سپاه پاسداران", "عفو عمومی", "احمد امیراحمدی", "خوزستان", "محمد شاه‌بختی", "محمدرضا پهلوی", "سبزه‌میدان (خرم‌آباد)", "سوق‌الجیشی", "دفتر تحکیم وحدت", "محمد خاتمی", "لباس شخصی", "میزان بارش مراکز استان‌های ایران", "شهرستان خرم‌آباد", "شهرستان سلسله", "شهرستان بروجرد", "شهرستان دورود", "شهرستان الیگودرز", "شهرستان اندیمشک", "شهرستان دوره", "شهرستان پل‌دختر", "سطح دریا", "آب‌وهوا", "چشمه", "استان غرب", "استان ششم", "دانشنامه جهان اسلام", "بروجرد", "اراک", "الیگودرز", "اصفهان", "اندیمشک", "پل دختر", "ایلام", "کرمانشاه", "جنگل", "بلوط", "تغییر اقلیم", "گرد و غبار", "خشکسالی", "خرم‌رود (خرم‌آباد)", "شهرداری خرم‌آباد", "مخمل‌کوه", "سفیدکوه (خرم‌آباد)", "کوه مدبه", "سراسرنما", "بام لرستان", "دهستان کرگاه شرقی", "علی‌اکبر دهخدا", "دانشنامه ایرانیکا", "دیناروند", "سادات آهوقلندری", "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی", "باجلان", "ایل بیرانوند", "زبان لری", "زبان کردی", "کردی جنوبی", "یهودی", "خانه", "حاجی‌علی رزم‌آرا", "بزازی", "باغبانی", "زرگری", "پزشکی", "گورستان", "حوض موسی", "کوی فلسطین", "کنیسه", "مدرسه", "حمام", "ژاک دو مورگان", "مدرسه آلیانس خرم‌آباد", "دراویش گنابادی", "بسیج", "کفش ملی", "کارخانه", "شهر", "دولت", "حکومت جمهوری اسلامی ایران", "شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران", "خط لوله اتیلن غرب", "شرکت پتروشیمی باختر", "حسن روحانی", "فهرست نیروگاه‌های ایران", "سیکل ترکیبی", "بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی", "قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا", "گاز طبیعی", "مگاوات", "انقلاب ۱۳۵۷", "خصوصی‌سازی", "رضا شاه", "پشت بازار", "درب دلاکان", "درب باباطاهر", "گل‌دشت (خرم‌آباد)", "دره گرم (محله)", "ماسور", "شمشیرآباد (محله)", "بلوار ۶۰ متری", "بلوار مدیریت", "شهدا (محله)", "چهار راه بانک", "چهار راه فرهنگ", "مطهری (محله)", "جنگ جهانی دوم", "بیمارستان", "بیمارستان شهید رحیمی", "بیمارستان شهدای عشایر", "بیمارستان تأمین اجتماعی (خرم‌آباد)", "بیمارستان توحید خرم‌آباد", "بیمارستان شفا خرم‌آباد", "بیمارستان حاج کریم عسلی", "بیمارستان تخصصی زنان باختر", "بیمارستان ایران", "بیمارستان کودکان شهید مدنی", "بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی قلب", "بیمارستان اعصاب و روان خرم‌آباد", "آتش‌نشانی", "سامانه ترابری هوشمند", "مونوریل", "سازمان بهداشت جهانی", "آرامستان", "خضر", "امامزاده زید بن علی", "علی‌محمد ساکی", "قلعه فلک‌الافلاک", "پل شاپوری", "پارک جنگلی شوراب", "پارک جنگلی مخمل‌کوه", "توریست", "لاله‌های واژگون", "پلدختر", "الشتر", "خبرگزاری مهر", "سینما", "سینما استقلال (خرم‌آباد)", "صدای ساراند", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "آتش‌سوزی", "کتابخانه مرکزی خرم‌آباد", "شهر کتاب", "کتابخانه عمومی امام جعفر صادق", "کتابخانه عمومی مطهری", "کتابخانه عمومی حضرت مهدی", "کتابخانه عمومی غدیر", "کتابخانه عمومی هفده شهریور", "خاورمیانه", "ستاره‌شناس", "حسین بن علی", "عاشورا", "تراش عباس", "سازمان ملل متحد", "ساسانیان", "چاه آب", "فتحعلیشاه قاجار", "برج (ساختمان)", "سفال", "موزه مردم‌شناسی", "پادگان", "ثبت جهانی", "خط کوفی", "معماری", "تیسفون", "سیل", "سنگ", "ساروج", "حمام گپ", "غار اشکفت قمری", "پناهگاه پاسنگر", "کاروانسرای میرزا سیدرضا", "پل آجری", "نگارخانه میرملاس", "مقبره باباطاهر خرم‌آباد", "آسیاب گبری", "سنگ‌نبشته خرم‌آباد", "غار کنجی", "خانه آخوند ابو", "خرم‌آباد", "هتل", "لبنیات", "کاک", "صنایع چوب", "استان تهران", "جاده ۳۵ (ایران)", "جاده ۳۷ (ایران)", "پردیس (شهر)", "شهر تهران", "ساوه", "سلفچگان", "شازند", "بندر امام خمینی", "آزادراه خرم‌زال", "پل زال", "سوخت", "آزادراه خرم زال", "دورود", "هواپیما", "فرودگاه مهرآباد", "فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد", "فرودگاه عسلویه", "فوکر ۱۰۰", "هرمز نصیری", "تاکسی", "ناوگان", "سید حسین طباطبایی بروجردی", "روح‌الله کمالوند", "دانشگاه علوم پزشکی لرستان", "وزارت بهداشت", "دانشگاه لرستان", "وزارت علوم، تحقیقات و فناوری", "دانشگاه", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد", "دانشکده سما واحد خرم‌آباد (سما)", "دانشگاه پیام نور خرم‌آباد", "دانشگاه جامع علمی کاربردی", "دانشگاه جامع علمی کاربردی لرستان", "شبکه تلویزیونی", "سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران", "لرستان", "فرستنده", "رادیو", "خبر", "ترانه", "جام جم (روزنامه)", "همشهری (روزنامه)", "باشگاه فوتبال خیبر خرم‌آباد", "لیگ آزادگان", "باشگاه فوتبال خیبر", "باشگاه فوتبال داتیس", "ورزشگاه تختی خرم‌آباد", "مجموعه ورزشی آرش میراسماعیلی", "کشتی پهلوانی", "غلامرضا تختی", "ترکیه", "افیون قره‌حصار", "استان افیون قره‌حصار", "ژاپن", "یاماگاتا (شهر)", "استان یاماگاتا", "انفجار در پادگان امام علی خرم‌آباد" ]
[ "خرم‌آباد", "جای‌ها در شاهنامه", "شهرهای استان لرستان", "شهرهای باستانی ایران", "شهرهای شهرستان خرم‌آباد", "مراکز استان‌های ایران" ]
2,321
تولدی دیگر
0
25
0
[ "تولدي ديگر" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تولدی دیگر نام مجموعه‌شعری فروغ فرخزاد است که ۳۵ قطعه‌شعر دارد. چاپ اول آن در سال ۱۳۴۲ (؟) منتشر شد و شعرهایی از فروغ را از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ دربردارد. ناشر آن انتشارات مروارید بود. تقدیم‌نامه اول کتاب (به: ا. گ) شایعه رابطه نزدیک فروغ با ابراهیم گلستان را که مدت‌ها در محافل ادبی ایران مطرح بود تایید کرد. به‌نظر بسیاری، تولدی دیگر بهترین مجموعه‌شعرهای فروغ فرخزاد و یکی از بهترین مجموعه‌های شعر معاصر ایران است. در واقع، تولدی دیگر به‌مثابه یک آغاز جدید برای فروغ بود. دغدغه‌های زن ایرانی و به طور کلی زن به معنای عام در این مجموعه منعکس شده‌است. شعرها آن روزها گذران آفتاب می‌شود روی خاک شعر سفر باد ما را خواهد برد غزل در آب‌های سبز تابستان میان تاریکی بر او ببخشایید دریافت وصل عاشقانه پرسش جمعه عروسک کوکی تنهایی ماه معشوق من در غروبی ابدی مرداب آیه‌های زمینی هدیه دیدار در شب وهم سبز فتح باغ گل سرخ به علی گفت مادرش روزی پرنده فقط یک پرنده بود ای مرز پرگهر به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد من از تو می‌مردم تولدی دیگر
[ "فروغ فرخزاد", "شعر", "انتشارات مروارید", "ابراهیم گلستان", "زنان در ایران", "زن" ]
[ "شعرهای فروغ فرخزاد", "کتاب‌های ایرانی", "کتاب‌های شعر", "کتاب‌های فارسی", "کتاب‌های انتشارات مروارید", "کتاب‌های ۱۳۴۲" ]
2,322
آویشن معمولی
6
22
0
[ "اوشه", "آويشن", "اویشن", "اويشن" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "image", "Item2": "Thymus vulgaris1.JPG" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "Thyme, ''Thymus vulgaris''" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[Plantae]]" }, { "Item1": "unranked_divisio", "Item2": "[[گیاهان گلدار]]" }, { "Item1": "unranked_classis", "Item2": "[[دولپه‌ای‌های نو]]" }, { "Item1": "unranked_ordo", "Item2": "[[نعناسانان]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[نعناسانان]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "[[نعناعیان]]" }, { "Item1": "genus", "Item2": "[[آویشنیان]]" }, { "Item1": "species", "Item2": "'''''T. vulgaris'''''" }, { "Item1": "binomial", "Item2": "''Thymus vulgaris, Zataria multiflora''" }, { "Item1": "binomial_authority", "Item2": "[[L.]]" } ], "Title": "Taxobox" }
آویشن معمولی گیاهی از سرده آویشنیان است.
[ "Plantae", "گیاهان گلدار", "دولپه‌ای‌های نو", "نعناسانان", "نعناعیان", "آویشنیان", "کارل لینه" ]
[ "آویشنیان", "داروهای گیاهی", "گیاگان جامائیکا", "گیاگان لبنان", "گیاگان مدیترانه‌ای", "گیاهان توصیف‌شده در ۱۷۵۳ (میلادی)", "گیاهان دارویی", "گیاهان در اروپا", "گیاهان زمین‌پوش", "گیاهان علفی", "نعناعیان" ]
2,324
شهرستان قائم‌شهر
2
225
0
[ "شهرستان قائمشهر", "شهرستان قایم‌شهر", "شهرستان قائم شهر", "شهرستان قايم شهر", "شهرستان قایم شهر" ]
false
201
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "شهرستان قائم‌شهر" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۶٫۴۶۵۴۴۶۳" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۲٫۸۵۹۰۷۶۳" }, { "Item1": "استان", "Item2": "مازندران" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "چمنو" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "چمنوعلی‌آبادشاهی" }, { "Item1": "سال‌شهرستان‌شدن", "Item2": "۱۳۱۴" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳۰۹،۱۹۹ نفر (۱۳۹۵)" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "۴۵۲" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[مازندرانی]]، [[فارسی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "مسلمان" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۷۴۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۵۱٫۲ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۶٫۷ درجه سانتیگراد" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۷۲۴٫۹ میلی‌متر" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۱۱" } ], "Title": "شهرستان ایران" }
شهرستان قائم‌شهر یکی از شهرستان‌های استان مازندران است. مرکز این شهرستان شهر قائم‌شهر می‌باشد. این شهر دارای مساحت ۴۵۸٫۵ کیلومتر مربع است که ۱٫۹۳ درصد کل مساحت استان را به خود اختصاص داده‌است. شهرستان قائم‌شهر از جنوب با شهرستان سوادکوه از شمال با شهرستان جویبار، از شرق با شهرستان ساری و از غرب با شهرستان بابل هم‌مرز می‌باشد. شهرستان قائم‌شهر دارای ۲ شهر، ۲ بخش، ۶ دهستان، ۱۵۶ آبادی دارای سکنه و ۳ آبادی خالی از سکنه است. طول و عرض جغرافیایی شهرستان قائم‌شهر این شهرستان بین ۳۶ درجه و ۲۱ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۸ دقیقه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته‌است. تقسیمات کشوری بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر دهستان بالاتجن دهستان علی‌آباد دهستان نوکندکلا دهستان کوهساران شهر: قائمشهر بخش مرکزی قائمشهر دهستان بیشه‌سر شهر: ارطه بخش کیاکلا دهستان تالارپی دهستان کیاکلا شهر: کیاکلا
[ "زبان مازندرانی", "فارسی", "استان مازندران", "قائم‌شهر", "شهرستان سوادکوه", "شهرستان جویبار", "شهرستان ساری", "شهرستان بابل", "گرینویچ", "بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر", "دهستان بالاتجن", "دهستان علی‌آباد (قائمشهر)", "دهستان نوکندکلا", "دهستان کوهساران", "قائمشهر", "بخش مرکزی قائمشهر", "دهستان بیشه‌سر", "ارطه", "بخش کیاکلا", "دهستان تالارپی", "دهستان کیاکلا", "کیاکلا" ]
[ "شهرستان قائم‌شهر", "شهرستان‌های استان مازندران" ]
2,325
فتحعلی‌شاه قاجار
1
1,121
0
[ "فتح‌علی‌شاه", "فتح‌علی شاه قاجار", "فتحعلي شاه قاجار", "فتح‌علی‌شاه قاجار", "فتحعلیشاه قاجار", "فتح عليشاه قاجار", "فتح‌علی شاه", "فتحعلیشاه", "فتحعلی شاه قاجار", "فتحعليشاه", "فتحعلي شاه", "فتحعلی شاه", "فتحعلی‌شاه", "فتحعلی قاجار", "فتحعلي قاجار", "فتحعليشاه قاجار", "فتح علي شاه", "فتح علی شاه", "فتح علي شاه قاجار", "فتح علی شاه قاجار" ]
false
790
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "40px فتحعلی‌شاه قاجار 40px" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "An Early Painting of Fath Ali Shah.jpg" }, { "Item1": "زیرنویس تصویر", "Item2": "<small></small>" }, { "Item1": "دوران", "Item2": "دومین شاه [[قاجاریه]]از ۱۱۷۶ تا ۱۲۱۳ خورشیدی" }, { "Item1": "تاجگذاری", "Item2": "۲ بهمن ۱۱۷۶" }, { "Item1": "نام کامل", "Item2": "'''خان باباخان جهانبانی'''" }, { "Item1": "زادروز", "Item2": "۱۵ شهریور ۱۱۵۱۷ جمادی‌الثانی ۱۱۸۶۵ سپتامبر ۱۷۷۲" }, { "Item1": "زادگاه", "Item2": "[[دامغان]]" }, { "Item1": "تاریخ درگذشت", "Item2": "۱ آبان ۱۲۱۳۱۹ جمادی‌الثانی ۱۲۵۰۲۳ اکتبر ۱۸۳۴ (۶۲سال)" }, { "Item1": "محل درگذشت", "Item2": "[[اصفهان]]" }, { "Item1": "آرامگاه", "Item2": "[[قم]]، [[حرم فاطمه معصومه]]" }, { "Item1": "پیش از", "Item2": "[[محمدشاه قاجار]]" }, { "Item1": "پس از", "Item2": "[[آقامحمدخان قاجار]]" }, { "Item1": "شهبانو", "Item2": "آسیه خانم" }, { "Item1": "همسر ۱", "Item2": "۱۶۹ همسر صیغه و عقدی، از جمله:[[مریم خانم یهودی]]" }, { "Item1": "همسر ۲", "Item2": "[[بدر جهان خانم]] (ازدواج ۱۱۹۶ قمری)" }, { "Item1": "همسر ۳", "Item2": "[[سنبل باجی]] (ازدواج ۱۲۱۲ قمری)" }, { "Item1": "همسر ۴", "Item2": "[[آغا بیگم زند]]" }, { "Item1": "همسر ۵", "Item2": "[[آغا بیگم جوانشیر]] (ازدواج ۱۲۱۶ قمری)" }, { "Item1": "همسر ۶", "Item2": "[[تاج‌الدوله]] (ازدواج ۱۲۲۴ قمری)" }, { "Item1": "همسر ۷", "Item2": "[[خازن‌الدوله]]" }, { "Item1": "همسر ۸", "Item2": "[[آسیه خانم دولو]]" }, { "Item1": "همسر ۹", "Item2": "[[بدرالنسا خانم]]" }, { "Item1": "کاخ", "Item2": "[[کاخ گلستان]]" }, { "Item1": "دودمان", "Item2": "دودمان [[قاجاریه]]" }, { "Item1": "پدر", "Item2": "[[حسینقلی‌خان جهانسوز]]" }, { "Item1": "مادر", "Item2": "آغا باجی" }, { "Item1": "فرزندان", "Item2": "۲۶۰ فرزند (۱۴۴ پسر) (ولیعهد [[عباس میرزا]])" }, { "Item1": "دین", "Item2": "[[اسلام]]، [[شیعه]]" }, { "Item1": "امضاء", "Item2": "100px" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "۲۴۵ پیکسل" } ], "Title": "حاکم" }
فتحعلی‌شاه قاجار (۱۱۵۱ خورشیدی در دامغان – ۱۲۱۳ خورشیدی در اصفهان) دومین شاه از دودمان قاجار که از سال ۱۱۷۶ به مدت ۳۶ سال و ۸ ماه بر ایران فرمانروایی کرد. فتحعلی‌شاه متولد شهر دامغان است، در کوچه‌ای که به موجب این تولد همچنان بنام کوچه مولودخانه مشهور عام می‌باشد. کریمخان زند پس از سرکوب شورش محمدحسن خان قاجار در شمال ایران دو پسر وی به نام‌های آقامحمدخان قاجار و حسینقلی خان جهانسوز را مورد لطف خویش قرار داد. وی محمدخان را با خود به شیراز برد و حکومت دامغان را نیز به برادر دیگر حسینقلی خان جهانسوز سپرد. وی فرزند حسینقلی‌خان جهانسوز برادر جوان‌تر آقامحمدخان قاجار بود. فتحعلی شاه قاجار پس از کشته‌شدن عمویش آقامحمدخان قاجاربه پادشاهی رسید. زیرا آقامحمدخان قاجار فرزندی نداشت. آغاز سلطنت فتحعلی‌شاه نام اصلی فتحعلی‌شاه، خان بابا خان جهانبانی بود ولی به هنگام تاجگذاری نام فتحعلی را که نام نیای خود فتحعلی‌خان قاجار بود برای خود برگزید. فتحعلی‌شاه در سال‌های اول حکومت خود، به سرکوبی مخالفان مشغول شد. جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار که به جدا شدن سرزمین‌های قفقاز از ایران انجامید در زمان این پادشاه رخ داد. ولیعهد او پسرش عباس میرزا بود که در جنگ‌ها از خود دلاوری نشان داد. او و مشاورش قائم مقام فراهانی سعی کردند به اصلاحاتی به‌ویژه در نیروهای نظامی دست زنند اما این اقدامات کافی نبود و عباس میرزا پیش از رسیدن به سلطنت درگذشت. پس از مرگ عباس‌میرزا پسرش محمد میرزا ولیعهد شد و پس از مرگ فتحعلی شاه با نام محمد شاه برتخت نشست. فتحعلی شاه پس از به قدرت رسیدن با نزدیک شدن به علمای شیعه و مجتهدین تلاش زیادی کرد تا پایه‌های مشروعیت قدرت نوپای قاجار را در میان مجتهدینی که هنوز در آرزوی دوران صفوی بودند محکم کند و تا حدود زیادی نیز موفق شد. وی توانست در جنگ‌های ایران و روس از حمایت علما در ترغیب مردم به‌جهاد بهره‌مند گردد. حمله سپاه ایران به افغانستان و تصرف قندهار در قرون پیش از سده ۱۹ (میلادی) حملاتی از طریق پنجاب و افغانستان به هندوستان صورت گرفته بود و در قرون اخیر نادر شاه افشار و احمد خان درانی به این کشور یورش برده بودند. در سال ۱۱۷۷ (۱۷۹۹ میلادی)، لرد ولزلی فرمانروای انگلیسی هند با تیپو سلطان حاکم میسور نبرد کرد و در این نبرد حاکم میسور کشته شد و میسور بدست انگلیسی‌ها افتاد. محمود می‌گوید: «راجه‌های هند که از تجاوزات انگلیس به ستوه آمده بودند از زمان‌شاه پادشاه افغانستان، درخواست می‌کردند که به هندوستان حمله کند و حاضر بودند هزینه سپاهیانش را نیز بپردازند.» از این رو، زمان‌شاه پادشاه افغانستان به منظور گسترش سرحدات، به هندوستان حمله کرد. با پیشروی زمان‌شاه تا لاهور، انگلیسی‌ها به وحشت افتادند و تصمیم گرفتند از ایران طلب کمک کنند. محمد و فیروز برادران زمان‌شاه برای جلب مساعدت فتحعلی شاه، علیه زمان شاه به دولت ایران پناهنده شدند. زمان شاه سفیری نزد حاج ابراهیم خان کلانتر صدر اعظم ایران فرستاد و خواهان الحاق خراسان به افغانستان شد. این موضوع خشم شهریار ایران را برافروخت. انگلیسی‌ها نماینده خود به نام مهدی علی خان ملقب به بهادر جنگ، را برای جلب مساعدت شاه ایران در مقابل حمله زمان شاه، به ایران فرستادند. این فرد ایرانی‌الاصل و از معروفترین رجال هند بود. واتسون، مورخ انگلیسی که طی دوره‌ای در سفارت انگلیس در تهران سمت منشیگری داشت می‌گوید: «کمی پس از مراجعت فتحعلی خان از خراسان به تهران شخصی به نام مهدی علی خان از جانب حاکم بمبئی برای آمدن به دربار ایران مامور شد. مقصود عمده ماموریت او این بود که سعی نماید شاه ایران را حاضر کند که به افغانها حمله نماید چرا که در این زمان انگلیسی‌ها در وحشت بودند که مبادا زمان شاه به هندوستان حمله نماید.» مهدی علی خان وانمود می‌کرد انگلیس از حمله زمان شاه به هندوستان، هراسی ندارد و می‌تواند به راحتی او را شکست دهد. مهدی علی خان در مورد سفر خود به ایران می‌گوید: «من به‌طور غیر رسم از فجایع و غارت افغانها در لاهور شرح مفصلی بیان نمودم. مخصوصا گفتم هزاران سکنه شیعه آن نواحی از ظلم و تعدی افغانها متواری شده و به ممالک کمپانی شرقی هندوستان انگلیس پناهنده شده‌اند. من سعی نمودم کاری کنم که پادشاه ایران هر چه زودتر وسایل حرکت محمود شاه و فیروز شاه افغان را فراهم کند.» مهدی علی خان یک کاغذ اعتبار نامه از جانب حکومت بمبئی در اختیار داشت تا برای راضی نمودن شاه قاجار، هر تعهدی را که شاه بخواهد به او بدهد. اما خود می‌نویسد: «اگر چشم وزرای ایران به این اعتبارنامه افتاده بود یقین می‌کردند که حکومت هندوستان انگلیس می‌خواهد مساعدت ایران در مورد جنگ افغانها را بخرد.» اما علائم رضایت در شاه ایران پدیدار شد و مهدی علی خان که متوجه این موضوع شده بود، از ارائه اعتبار نامه خودداری نموده در عوض کاغذ دیگری حاوی تسلیت نامه مرگ آقا محمد خان و تبریک حکومت فتحعلی خان را تسلیم شاه نمود. فتحعلی شاه با آغاز ارتباط نزدیک با انگلیسی‌ها، دستور اخراج فرانسوی‌ها را صادر نمود و اعلام کرد: «هرجا فرانسوی‌ها بخواهند به خاک ایران قدم بگذارند، آنان را توقیف و حبس خواهند کرد.» شاه قشون ایرانی را برای حمله به افغانستان در اختیار محمود شاه قرارداد. زمان شاه به پشت دروازه‌های هند رسید. در همین زمان خبر لشکرکشی محمود شاه با قشون ایرانی به سوی افغانستان را دریافت کرد و بلافاصله به کشورش مراجعت نمود. اما قندهار به دست محمود شاه افتاده بود. میان دو برادر نزاعی درگرفت. زمان‌شاه شکست خورد و اسیر و از دو چشم نابینا شد و وزیرش وفادار خان به دست محمود شاه کشته شد. قرارداد ۱۸۰۰ میلادی سرجان ملکم در پائیز سال ۱۱۷۹ (۱۸۰۰ میلادی)، وارد بوشهر شد و سپس به تهران آمد. در ژانویه ۱۸۰۱ میلادی، قرارداد سیاسی و تجاری بین دولت‌های ایران و انگلیس منعقد شد. با انعقاد این قرارداد، فتحعلی شاه دستور داد در تمام کشور باید با عمال دولت انگلیس همراهی شود و اجازه ورود فرانسوی‌ها به نواحی جنوبی ایران و بنادر خلیج فارس گرفته شود. قتل پل اول و حمله روسها به گرجستان کتیبه فتحعلی شاه در شهرری (جنوب تهران) چند ماه پس از امضای قرارداد ۱۸۰۰ میلادی، پل اول امپراتور روسیه، به قتل رسید و الکساندر اول پسر او، به حکومت رسید. با شروع حکومت وی، سیاست روسیه تغییر کرد و بر مبنای دوستی با انگلیس و دشمنی با فرانسه قرار گرفت. روسیه درشهریور ۱۱۸۱ (سپتامبر ۱۸۰۲) به گرجستان حمله کرد و الکساندر اول اعلام نمود که گرجستان بایستی به وصیت جرج سوم پادشاه گرجی، به روسیه الحاق گردد. حمله روس‌ها به قفقاز در سال۱۱۸۱ (۱۸۰۳ میلادی) که فتحعلی شاه در حال برانداختن فرزندان نادر بود، آنان را در مشهد اسیر کرده به تهران آورد و به قتل رساند و همچنین عباس میرزا نائب السلطنه، مشغول تنبیه تراکمه بود، خبر ورود روس‌ها به قفقاز به گوش فتحعلی شاه رسید. این خبر وقتی رسید که روسها گرجستان را فتح کرده بودند و قصد ایروان و قراباغ را نمودند. گنجه را با کمک ارامنه بدست آورده عده زیادی از سکنه را نابود کردند. جنگ سپاه ایران و روس در ایروان در سال ۱۱۸۳ (۱۸۰۴ میلادی) جنگ ایران و روس رسما اعلام شد. عباس میرزا نائب السلطنه، فورا با قشون خود لشکرکشی کرد و در نزدیکی ایروان با سپاه روس رو به رو گردید. بیگلر بیگی محمد خان از طایفه قاجار بود ولی با روس‌ها همکاری می‌کرد و دروازه‌های شهر را روی سپاه ایران بسته بود. عباس میرزا بارها با سپاه روس نبرد کرد و چشم زخمی به اردوی کیوان شکوه وارد آمد. فتحعلی شاه تصمیم گرفت خود عازم میدان نبرد شود اما قدرت شکست روس‌ها را نداشت لذا از انگلیسی‌ها درخواست کمک نمود. محمد خان بنی به عنوان نماینده شاه به انگلیس رفت. انگلیس در قبال کمک به ایران درخواست خود مبنی بر تسلط جزیره هرمز و همچنین بنادر دریای خزر و بوشهر را مطرح نمود و فتحعلی شاه از کمک انگلیس هم مایوس شد. آغاز رابطه ایران و فرانسه و انعقاد عهدنامه فین‌کن‌اشتاین نامه فتحعلی‌شاه قاجار در پاسخ به نامه ناپلئون. دسامبر ۱۸۰۶در این نامه شاه ایران از ناپلئون به خاطر نامه دریافتی از پیر آمدی ژوبر قدردانی می‌کند. فتحعلی شاه همچنین از فرانسه درخواست آموزش نظامی برای ارتش ایران می‌نماید. ناپلئون تمایل داشت به انگلیسی‌ها حمله کند تا فتوحات خود را گسترش دهد اما کشور انگلیس جزیره‌ای بود با نیروی دریایی قوی و مجهز، لذا تصمیم گرفت به یکی از مستعمرات انگلیس حمله کند. هندوستان مهمترین مستعمره انگلیس بود. برای راه‌یابی به هندوستان بایستی روابط مثبتی با ممالک شرقی برقرار می‌شد و ایران برای این منظور مناسب بود. ایران دارای مرز مشترک با هند بود. لشکر ناپلئون می‌توانست از راه دریای مدیترانه در اسکندرون از کشتی پیاده شود و از راه بیروت و شام و عراق به ایران برسد و به همراه قشون ایران به هند حمله کند. اسکالون تاجری فرانسوی بود که در استانبول مقیم بود و اولین اطلاعات از ایران را به مارشال برون سفیر فرانسه در دربار عثمانی داد و او این اطلاعات را به وزیر امور خارجه فرانسه رساند و سپس در اختیار ناپلئون قرار گرفت. ناپلئون فورا افراد عالی‌رتبه خود را به همراه نامه مکتوب خود، عازم دربار ایران نمود. خبر فتوحات و رشادت‌های ناپلئون بناپارت قبلا به گوش فتحعلی شاه رسیده بود و شروع ارتباط ایران و فرانسه، فرصت مناسبی برای بازگرداندن ایالات ازدست‌رفته قفقاز به ایران بود. محمود در خصوص ارتباط مجدد با فرانسه می‌گوید: «در این مورد نصایح داوود، کشیش ارامنه هم این خیال پادشاه ایران را قوت داد و توسط مارشال برون سفیر فرانسه مقیم دربار عثمانی، نامه‌ای به امپراتور فرانسه نوشته شد و دو نفر تاجر فرانسوی به نام‌های باسکول و روسو، نماینده تجاری فرانسه در شهر بغداد، متواترا به دولت فرانسه از اوضاع ایران راپرت می‌دادند و خواستار برقراری روابط فرانسه با ایران بودند.» سفیر ایران محمد رضا خان قزوینی، با هدایایی به ارزش تقریبی پانصد هزارتومان، به اردوگاه ناپلئون رفت و در اردیبهشت ۱۱۸۶ (می۱۸۰۷)، عهدنامه فین کن اشتاین را با دولت فرانسه منعقد کرد. مطابق این عهدنامه، دو کشور ایران و فرانسه علیه دولت انگلیس متحد شدند و ایران پذیرفت تا ارتش فرانسه را برای حمله به هند یاری دهد و دولت فرانسه قول داد ایران را برای بازپس‌گیری ایالات از دست رفته توسط روسیه، یاری دهد. ژنرال گاردان با تعدادی قشون، سواره و توپخانه و افسران فرانسوی، به‌سوی ایران حرکت کردند تا سپاه ایران را برای جنگ با روس‌ها و حمله به هندوستان تعلیم دهند. جنگ فرانسه و روسیه و آثار آن بر ایران ژنرال در راه رسیدن به ایران بود که بین نیروهای فرانسوی و روسی جنگی به نام جنگ ایلو درگرفت. روسها شکست خوردند و در خرداد ۱۱۸۶ (ژوئن ۱۸۰۷)، پیمان صلح تیلسیت منعقد شد. دولت‌های فرانسه و روسیه تصمیم گرفتند از طریق ایران به هند حمله کنند و سواحل رود ولگا را محل تدارک لشکرکشی قراردادند. ناپلئون پذیرفت که مناطق تصرف شده ایران توسط روس‌ها، نصیب روس‌ها شود زیرا اگر در اختیار انگلیس‌ها قرار می‌گرفت، منافع فرانسه تامین نمی‌شد. ژنرال گاردان به ایران آمد تا عهدنامه فین کن اشتاین که قبلا مورد تایید قرار گرفته بود را در اختیار شاه ایران بگذارد و فتحعلی شاه دستور اخراج انگلیسی‌ها را صادر نمود. عباس اقبال می‌گوید: «گاردان در دسامبر ۱۸۰۷ (آذر ۱۱۸۶) عهدنامه فینکنشتاین را به امضای شاه رسانید اما مفاد آن قسمت از عهدنامه که مربوط به کمک فرانسه به ایران برای حمله به روس بود، از نظر دولت فرانسه منتفی اعلام شده بود و در مورد حمله فرانسه به هندوستان از طریق ایران، ایران موظف می‌شد علاوه بر دولت فرانسه، دولت روس را به کشور راه دهد.» همچنین لوسین بناپارت برادر ناپلئون بناپارت به عنوان نماینده مقیم دربار تهران تعیین گردید. فتحعلی شاه از کمک فرانسه نیز قطع امید کرد. قرارداد مجمل ایران و انگلیس سرجان ملکم در روز پنجشنبه ۱۹ اسفند ۱۱۸۶ (۱۰ مارس ۱۸۰۸)وارد بوشهر شد. هم‌زمان هیئت گاردان مشغول تربیت ارتش ایران به فنون نظامی بود و تلاش می‌کرد ایران را به صلح با روس‌ها تشویق کند. گاردان در نامه خود به وزیر خارجه فرانسه نوشت: «حاج محمد حسن خان الدوله در راس هواخواهان انگلیس‌ها قراردارد.» اما فتحعلی شاه با تردیدی که نسبت به برقراری روابط مجدد به انگلیسی‌ها داشت، از حرکت ملکم به سمت تهران جلوگیری کرد و ملکم مجبور شد به هند بازگردد و شرایط قرارداد سیاسی ایران و انگلیس را متذکر شود. براساس این قرارداد، ایران متعهد شده بود فرانسوی‌ها را به کشور راه ندهد. سرهارفورد جونز از دربار انگلیس مامور شد به تهران عزیمت کند و در انتظار نتیجه ماموریت ملکم در بمبئی توقف کرد. ملکم به حکومت بریتانیایی هند پیشنهاد تصرف جزیره خارگ را مطرح نمود و نیروهای نظامی به خلیج فارس اعزام گردیدند. لندمنتو فرمانروای هند تمایل داشت با اعمال زور، ایران را وادار نماید که تسلیم شود. سر هارفوورد جونز عازم تهران شد. واتسون می‌نویسد: «جونز اظهار داشته بود که تا هیئت فرانسوی از ایران خارج نشود، وارد شهر نخواهد شد. این امر به ظاهر ناچیز می‌آمد. در واقع برای خلع سلاح کردن کامل شاه در برابر مقاصد بریتانیا بود و در واقع عهد و پیمان با فرانسه، اتحاد فرانسه با روسیه و دشمنی این دو دولت با بریتانیا و قصد حمله ایشان به هند از راه ایران و با کمک این کشور، حربه قدرتمندی بر ضد انگلیس بود. اما ایران این قدرت و صلاح را به راحتی از دست داد تا صمیمیت خود را به اطلاع انگلیسی‌ها برساند» جونز یک روز پس از خروج گاردان، در بهمن ۱۱۸۷ (فوریه ۱۸۰۹) وارد تهران شد و در اسفند ۱۱۸۷ (مارس ۱۸۰۹) عهدنامه مجمل به امضای طرفین رسید و روابط ایران و فرانسه به مدت ۳۰ سال قطع شد. پس از امضای معاهده بین ایران و انگلیس، خبر اصلاح روابط روس‌ها و انگلیسی‌ها به ایران رسید. سرگور اوزلی نماینده انگلیس در ایران صاحب منصبان خود را که طی قرارداد ایران و انگلیس به ایران آورده بود، از لشکر عباس میرزا فراخواند و آنان را از قشون ایران خارج کرد و دخالت در نظام ایران برای آنان منع گردید. حمله فرانسه و تصرف مسکو تزار روس مجددا به مخالفت با فرانسه پرداخت و برخی از بنادر روسیه را برای تجارت انگلیس باز نمود و مانع تجارت فرانسه در این بنادر شد. او مدت‌ها بود که از ناپلئون ناراضی بود و از اتحاد با او به جز الحاق فنلاند، چیزی عایدش نشده بود. همچنین فرانسه از کمک به روس‌ها برای حمله به عثمانی سر باز می‌زد. درخرداد ۱۱۹۱ (ژوئن ۱۸۱۲)، پیرو اولتیماتوم تزار روس به فرانسه، جنگ آغاز شد و ناپلئون بناپارت با ارتش هفتصد هزار نفری به روسیه حمله کرد. درآذر ۱۱۹۱ (دسامبر ۱۸۱۲ میلادی) مسکو فتح شد. یک روز پس از آن روس‌ها مسکو را به آتش کشیدند و بسیاری از سپاهیان ناپلئون کشته شدند و ناپلئون مجبور به عقب‌نشینی شد. تالیران در این خصوص می‌گوید: «این حادثه ناگوار برای ناپلئون آغاز پایان بود» روسها پس از این پیروزی، به طرف اروپای مرکزی هجوم بردند. حکومت‌های اتریش و پروس که سربازانی در اختیار ناپلئون گذاشته بودند به ایشان پیوستند. زمان حکومت در مقایسه با دیگر شاهان قاجار عهدنامه گلستان سر گور اوزلی برای برقراری صلح ایران و روسیه شخصا با شاه و نائب السلطنه که مخالف متارکه و صلح بود، مذاکرات تشویق‌آمیز مفصلی انجام داد و بدین منظور یک ماه در تبریز نزد عباس میرزا ماند و از آنجا با فرمانده کل ارتش قفقاز مکاتبه کرد. البته این دوره زمان مناسبی بود تا سر گور اوزلی اطلاعاتی از امکانات و نیروهای عباس میرزا و همچنین وضعیت منطقه کسب نماید. مذاکراتی بین دولت‌های ایران و روس انجام شد ولی هیچ‌کدام از طرفین به توافق نرسیدند و دوباره جنگ آغاز شد. در اواخر مهر ۱۱۹۲ (اکتبر ۱۸۱۳) نیروهای روسیه در اصلاندوز به سپاه عباس میرزا حمله کردند و تپه مشرف به اردوگاه آنان را تصرف نمودند. در این جنگ سپاه ایران به سختی شکست خورد و به تبریز عقب‌نشینی کرد و روس‌ها مهمات سپاه را به غنیمت بردند. روس‌ها به کمک انگلیسی‌ها تدارک آخرین جنگ با قوای جدید ناپلئون را می‌دیدند. ایران نیز در تهیه و تدارک قوای جدید برای حمله به روس‌ها بود ولی با وساطت انگلیس عهدنامه گلستان امضا شد. واتسون می‌نویسد: «بنا به درخواست حاکم گرجستان سر گور اوزلی معاهده صلحی میان طرفین برقرار کرد (اکتبر ۱۸۱۳) که به موجب آن ایالات گرجستان و دربند، بادکوبه و شیروان و شکی، گنجه و قراباغ و مغان و قسمتی از تالش را به روس‌ها واگذار کردند و ایران از هر گونه حقوقی که بر قسمت‌های دیگر قفقازیثه داشت صرف نظر کرده موافقت نمود در دریای خزر ناو جنگی نداشته باشد و روسیه تعهد کرد ولیعهد را برای رسیدن به سلطنت یاری نماید.» سر پرسی سایکس می‌نویسد: «در ارتباط با صلح گلستان روسیه نمی‌توانست به جنگ با ایران ادامه دهد و شاید کمتر از آنچه در عهدنامه گلستان ممکن بود به دست آورد بسازد، اما سفیر انگلیس که خود را بین ایران و روس انداخته بود موجب عهدنامه صلح گردید» و موقعیت روسیه و انگلیس تثبیت شد. قرارداد ۱۸۱۴ خنجر جواهرنشان فتحعلی شاه در موزه ویکتوریا و آلبرت ارتش ناپلئون در نبرد لایپزیک با روس‌ها در هم شکست ولی انگلیس به تنهایی نمی‌توانست فرانسه را شکست دهد لذا می‌کوشید تا با دولت‌های اروپایی هم پیمان شود. در اسفند ۱۱۹۲ (مارس ۱۸۱۴ میلادی) دولت‌های روسیه، پروس، اتریش و انگلیس اتحادیه‌ای تشکیل دادند. ناپلئون در ۱۵ فروردین ۱۱۹۳ (۴ آوریل ۱۸۱۴) استعفا داد و به جزیره آلب واقع در نزدیکی ساحل ایتالیا تبعید شد. تعلیم قشون ایران پس از انعقاد عهدنامه گلستان، عباس میرزا در صدد بود برای تقویت نظامی، افرادی را برای تعلیم نظامی قشون ایران استخدام کند. لرد کرزن می‌نویسد: «در سال ۱۸۱۵ (۱۱۹۳ هجری شمسی) عباس میرزا مجددا مایل بود صاحب منصبان نظامی از فرانسه استخدام کند ولی به مقصود نرسید و از این خیال در گذشت و تصمیم گرفت عده‌ای از جوانان ایرانی را به اتفاق کلنل دارسی به انگلیس بفرستد. بعضی از صاحب‌منصبان فرانسوی در قشون محمدعلی میرزا در کرمانشاهان، مشغول تعلیم کردها بودند ولی بعدها دیگر چندان توجهی به این موضوع نداشتند.» حمله عباس میرزا به سپاه روس ژنرال یرمولوف در سال ۱۸۱۷ دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه بدون اعلان رسمی آغاز شد. فتحعلی شاه قاجار مایل به جنگ با روسها نبود و تصمیم گرفت با ایشان صلح کند. در مرداد ۱۲۰۰ (اوت ۱۸۲۱) میرزا داوود خان ارمنی به عنوان سفیر عازم سن پترزبورگ شد. اما ژنرال یرمولف با عبور داود خان از قفقازیه مخالفت کرد و سفیر عثمانی راه عثمانی و لهستان را پیش گرفت. در استانبول داود خان با سفیر اتریش ملاقات کرد و از او درخواست نمود تا در ارتباط با ایران و روسیه میانجیگری کند. سفیر اتریش پیشنهاد کرد داود خان نامه‌ای برای پرنس مترنیخ صدراعظم اتریش تنظیم نماید و ضمن تشریح سابقه اختلاف روسیه و ایران، درخواست خود را مبنی بر میانجیگری اتریش اعلام نماید. در خرداد ۱۲۰۵ (ژوئن ۱۸۲۶) عباس میرزا به سپاه روس‌ها حمله کرد و تالش و لنگران را آزاد نمود ولی گوگ چای و بالغ لو به دست روس‌ها افتاد و قلعه شیشه‌ای محاصره شد. اهالی گنجه قیام کردند و پادگان روس‌ها را در این شهر قتل‌عام نمودند لذا ارتش ایران به راحتی شهر را تصرف کرد. این قیام به تمام مناطق مسلمان‌نشین قفقاز سرایت کرد و در طول سه هفته اغلب نقاطی که در معاهده گلستان در اختیار روس‌ها قرار گرفته بود آزاد شد. جوابی از پرنس مترنیخ دریافت نشد و داود خان به لهستان رفت. در آذر ۱۲۰۵ (دسامبر ۱۸۲۶)، گراف سنلر وزیر خارجه روسیه، ماموری مرزی نزد سفیر ایران فرستاد و اعلام کرد که مذاکرات متارکه جنگ بین فرماندهان نظامی آغاز شده و نیازی به آمدن داود خان به سن پترزبورگ نیست. علت واقعی جواب منفی روس‌ها این بود که در شهریور ۱۲۰۵ (سپتامبر ۱۸۲۶) ژنرال یرمولف به سرعت سازمان نظامی خود را اصلاح کرده و از تاخیر عباس میرزا در اطراف قصبه شیشه‌ای استفاده کرده با پنج هزار نیروی تازه‌نفس اقدام به حمله متقابل کرد. جنگ شکمور اولین برخورد بین سپاهیان ایران و روس بود که سواره نظام ایرن به دست روس افتاد و محمد میرزا (ولیعهد ثانی) به دست قزاقان روسی اسیر شد ولی با کمک یکی از روسای شاهسون نجات یافت. عهدنامه روسیه و انگلیس و فرانسه روسیه قصد داشت استانبول را تصرف کند و انگلیس تمایل داشت با کمک روس‌ها عثمانی را تقسیم کند، اما نمی‌خواست روسیه یکه‌تاز باشد و به عنوان قهرمان استقلال ملل بالکان عرض اندام نماید. از این رو در خرداد ۱۲۰۶ (ژوئیه ۱۸۲۷) عهدنامه‌ای میان دولت‌های روسیه، بریتانیا و فرانسه منعقد کرد که از انقلاب یونان علیه عثمانی دفاع کند. عهدنامه ترکمانچای در مرداد ۱۲۰۶ (اوت ۱۸۲۷) جنگ سختی بین روسیه و ایران در سواحل شمالی رود ارس درگرفت. ایران از داشتن کشتی جنگی در دریای خزر محروم گردید و مجبور به پرداخت مالیات شد. قصبه عباس‌آباد و اردو آباد توسط روس‌ها تصرف شد. عباس میرزا لشکر گراکوفسکی را در نزدیک کلیسای اچمیادزین و نیروهای ژنرال آرسیتوف را در حوالی نخجوان منهدم و وادار به عقب‌نشینی کرد. روس‌ها به اختلاف نظر فتحعلی شاه و عباس میرزا در ادامه جنگ با خود پی بردند و به حملات متقابل پرداختند. در ماه اکتبر ژنرال پاسکوئیچ پس از هشت روز جنگ خونین ایروان را فتح کرد و تمام سرزمین‌های ماوراء ارس به دست روس‌ها افتاد. ژنرال آرسیتوف با سپاه شش هزار نفری از رود ارس گذشت و وارد تبریز شد و تبریز را فتح نمود. لرد کرزن می‌نویسد: «روزنامه رسمی روسیه در پترزبورگ در فتح تبریز که به دست قشون روس افتاد، غلو کردند، فرمانده قشون روس نیز در آذربایجان از پارچه ایرانی بیرقی ترتیب داده آن را با گلوله سوراخ سوراخ نموده برای امپراتور فرستادند تا معلوم باشد قشون روس چه فتح نمایانی کرده‌است. آن بیرق به امپراتوری در کاخ کرملین مسکو در موزه جای داده شد. به‌علاوه پانزده عدد کلید بسیار ضخیم درست کرده به پایتخت روس فرستادند به عنوان اینکه حاکم شهر تبریز این کلیدها را به فرمانده قشون روس تسلیم نموده‌است. در صورتی که شهر تبریز فقط هشت دروازه دارد.» همچنین اختلافاتی در خصوص قرار داد گلستان مطرح شد. سرگور اوزلی، شاه را هنگام انعقاد قرارداد فریب داده بود و در قرارداد ابهامی ایجاد کرده بود که طی آن روسها سه منطقه که کاملا به ایران تعلق داشت را طلب می‌کردند که عمده‌ترین آن گوگچای درنزدیکی ایروان بود؛ لذا حکومت گرجستان گوگچای را تصرف کرد. فتحعلی شاه در فکر آزادسازی شهرهای قفقاز بود ولی حاضر نبود برای حمایت مردم و سازماندهی سپاه اقدامی نماید. مردم مسلمان و مسیحی از آزار روسها به ستوه آمده بودند و نمی‌توانستند ذلت و حقارت را تحمل کنند و به تظاهرات ملی مذهبی پرداختند که به گفته واتسون، پس از دوره نادر شاه نظیر نداشت. اما ملت نتیجه‌ای از قیام خود نگرفتند و دچار اندیشه‌ای عمیق گشتند. اندیشه برای برداشتن استبداد از پیش پای ملت. سرانجام همان ضعف فرماندهی و ناتوانی دستگاه‌های دولتی و ناهماهنگی سازمان حکومتی با احتیاجات و خواست‌های ملی در هنگام جنگ موجب شد دوباره همان بی‌انضباطی‌ها و تفرقه‌ها و شکست‌هایی که به دنبال پیروزی اولیه حاصل می‌آمد، دامنگیر ارتش ایران شود. مجددا در گنجه میان چهارده تا پانزده هزار سرباز روس، و سی و پنج هزار سواره و پیاده و توپچی ایران جنگ درگرفت. بین فرزندان شاه با یکدیگر اختلاف پیش‌آمد و موجب دلسردی قشون و ضعف فرماندهی گردید، آصف الدوله مسئول رساندن وسایل جنگی به ارتش ایران، از میدان گریخت و بلافاصله یک صدو پنجاه مایل از گنجه دور شد، سپاه ایران شکست خورد و عقب‌نشینی کرد. لرد کرزن می‌نویسد: «کتابخانه معتبری در اینجا (اردبیل) بود ولی در جنگ ایران و روس در سال ۱۲۰۷(۱۸۲۸ میلادی) روس‌ها اینجا را غارت کرده، کتب ذی‌قیمت خطی آن را به حکم ژنرال باسکویچ به کتابخانه امپراتوری در سن پترزبورگ انتقال دادند.» عباس میرزا مکرر شکست خورد و پیشنهاد صلح را پذیرفت و معاهده ترکمنچای منعقد شد که مطابق آن ایران، خانات ایروان و نخجوان را به روس‌ها واگذار کرد و از حقوق خود برای کشتیرانی در دریای خزر محروم شد و متعهد شد تا مبلغ پنج میلیون تومان غرامت جنگی پرداخت نماید. در فصل دهم عهدنامه قرار شد تا گفتگوی تجاری به عنوان متمم عهدنامه سیاسی بین دولت‌های ایران و روسیه برقرار شود از جمله این که روسیه واجد حقوق کاپیتولاسیون در ایران شد و حقوقی در ارتباط با مداخله در ارتباط با امور اتباع روس در کشور بدست آورد. قتل گریبایدوف گریبایدوف به عنوان وزیر مختار روسیه برای پیگیری مفاد عهدنامه ترکمنچای و دریافت غرامت از ایران در سفری که به تهران داشت متوجه شد تعدای از زنان گرجی در منازل رجال ایرانی به سر می‌برند. او طبق مفاد ماده سیزده عهدنامه ترکمنچای آنان را اسیر تلقی کرد و از دولت ایران درخواست استرداد آنان را داشت. با کمک و هدایت «آقا یعقوب ارمنی»، یکی از خواجه سرایان حرم‌سرای فتحعلی شاه، که با خانواده‌های رجال ایران آشنا بود به بازرسی خانه شخصیت‌های سرشناس و مطالبه زنان گرجی پرداخت. سرانجام با پافشاری گریبایدوف دو زن گرجی، که به گفته ایرانیان مسلمان شده بودند و در منزل آصف‌الدوله، وزیر امور خارجه وقت، به سر می‌برند، به هیئت روسی تحویل داد شدند. این موضوع به بسته شدن بازار ناآرامی در میان مردم منجر شد و پس از آن‌که آقا یعقوب ارمنی به سفارت روسیه پناهنده شد؛ عده‌ای از مردم، به تحریک مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد، در ۲۲ بهمن ۱۲۰۷ هجری شمسی (۱۱ فوریه ۱۸۲۹ میلادی، ۶ شعبان ۱۲۴۴ هجری قمری) به سفارت روسیه حمله کردند و هر کس را یافتند کشتند و تنها مالتسوف، دبیر اول سفارت جان سالم به در برد. سرانجام جنازه مثله شده گریبایدوف شناسایی و به تفلیس فرستاده و در همان شهر دفن شد. ایران و روسیه در آستانه جنگ دیگری قرار گرفتند که با اعزام خسرو میرزا فرزند عباس میرزا به مسکو با در دست‌داشتن نامه عذرخواهی فتحعلی شاه برای تزار نیکلای یکم، کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. شاه ایران، برای جلوگیری از جنگ دیگری که پیروزی آن غیرممکن به نظر می‌رسید الماس بسیار بزرگی را (معروف به الماس شاه) همراه فرستاده‌اش، تقدیم به تزار روسیه کرد. پس از آن روابط ایران و روسیه کم‌کم بهبود یافت و روس‌ها از قتل گریبادوف چشم پوشی کردند. مدال نقره به افتخار فتحعلی شاه قاجار یک مدال نقره نیز به عنوان هدیه از طرف دولت انگلیس به نام فتحعلی شاه قاجار در انگلستان ضرب شده و به دربار ایران فرستاده شد. به خاطر وجود نقش اژدها و همچنین طرز نوشتن عبارت (اسدالله الغالب) که کلمه «الله» آن در پائین قرار گرفته‌است این مدال در نظر ایرانیان مسلمان خوش نیامد و همه نمونه‌های موجود ذوب شدند و امروزه به جز تعداد محدودی که تنها در موزه‌های انگلستان وجود دارد اثری از آن در ایران نیست. عهدنامه ارزنه الروم در اواخر سلطنت فتحعلی شاه، رفت‌وآمد ایل‌های کرد چادرنشین در مناطق مرزی ایجاد اشکال نمود و عباس میرزا برای تثبیت اوضاع به غرب لشکرکشی و تا بغداد پیشروی کرد. دولت عثمانی تقاضای صلح کرد و در شهر ارزنه الروم در نوزدهم ذیقعده ۱۲۳۸ قمری عهدنامه ارزنه الروم اول بین ایران و عثمانی به امضا رسید. (البته در اواخر ربیع‌الثانی ۱۲۳۹ قطعیت یافت) لشکرکشی محمد میرزا به هرات و مرگ عباس میرزا در سال۱۲۱۱ (۱۸۳۳ میلادی) محمد میرزا پسر عباس میرزا به هرات لشکرکشی کرد و کامران میرزا امیر هرات را شکست داد اما به علت مرگ ناگهانی عباس میرزا، در مشهد با امیر هرات پیمان صلح منعقد نمود که طی آن قرار شد هرات به ایران خراج بپردازد و استحکامات تیموریان را خراب کند. محمد میرزا که ۲۸ ساله بود، بلافاصله خود را به تهران رساند و به ولیعهدی انتخاب شد. زندگی خصوصی و فرزندان پرتره فتحعلی شاه اثر مهرعلی نقاش در موزه بروکلین تعداد زنان وی را متفاوت ذکر کرده‌اند. سرهنگ دروویل فرانسوی ۷۰۰ و سرهنگ استوارت که یک سال بعد از مرگ او به ایران آمده ۱۰۰ و بی‌نینگ ۸۰۰ و مادام دیولافوا ۷۰۰ و مارخام ۳۰۰ و سپهر بیش از هزار یاد کرده‌اند. بعضی منابع تعداد همسران وی را ۱۸۹ همسر به همراه ۱۴۴ فرزند پسر ذکر کرده‌اند. آقامحمدخان که خود ناتوان از زناشویی بود همواره برادرزاده خودرا ترغیب به ازدواج و آوردن فرزند می‌کرد و برای هر فرزند جدید به او پاداش می‌داد. به استناد یکی از اشعار مولانا رضا بهاری متخلص به گوچک رضا از شاعران معاصر فتحعلی شاه، وی حدود سیصد فرزند ذکور داشته‌است: تابعنده اوچ یوز اوغلی وارده ایران باباخان قالمدی دنیا. اسامی برخی از فرزندان فتحعلی شاه قاجار: محمدعلی دولتشاه محمد قلی میرزا ملک آرا محمدولی میرزا عباس میرزا حسین‌علی‌میرزا فرمانفرما حسنعلی میرزا مرگ فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۳ محل دفن فتح علی شاه قاجار در صحن عتیق حرم فاطمه معصومه فتحعلی شاه پس از فرستادن محمدمیرزا به آذربایجان از تهران به عزم جنوب حرکت کرد تا شهرتی را که سال قبل متعاقب فوت ولیعهد دایر بر مرگ شاه منتشر شده بود از میان ببرد و هم بقایای مالیاتی فارس را که فرماندار از پرداخت آن ابا داشت وصول نماید. به این دو قصد با سی هزار سوار و پیاده از تهران به کاشان رفت و فرماندار در فین کاشان به خدمت پدر رسید، ولی به جای تمام بدهی خود فقط سیزده هزار تومان تقدیم کرد و این مسئله مزاج شاه که علیل نیز بود بیش از پیش دچار انحراف نمود و امر داد تا فرماندار را محبوس کنند و مامورین و مستوفیان مخصوصی برای وصول بقایا به فارس بروند و با این که حال مزاجی شاه شدت یافته بود در همان جمعی از خواجه سرایان و اعیان همراه خود را نیز به اطراف برای جمع مالیات ماموریت داد. یکی دو روز بعد از حرکت این جماعت از اصفهان فتحعلی شاه به سن ۶۸ سالگی و پس از ۳۷ سال سلطنت در اصفهان وفات یافت و جسد او را از آنجا برای دفن به قم بردند و در حرم فاطمه معصومه به خاک سپردند. القاب قاآن افخم، خاقان اعظم، نواب همایون، کامکار معظم، اولوالامر محترم، نواب مالک‌الرقاب، خدیو صاحبقران، شاه شاهان، ابوالخواقین، بدرالسلاطین، شمس‌الملوک، سلطان یوز اوغلان، نواب اقدس والا شهنشاه عالم. در نگاه دیگران گاسپار دروویل که در سال‌های ۱۸۱۲–۱۳ موفق به ملاقات فتحعلی‌شاه شده‌است، او را این‌گونه توصیف می‌کند: «فتحعلیشاه که روزی خوش قیافه‌ترین مرد کشور خود بود، اینک پنجاه ساله و دارای قدی بلند است؛ ولی تندرستی او بر اثر شیوه زندگی خاص او ضربت هولناکی خورده‌است. در این سن و سال پشتش خمیده و اندامش بیش از حد عادی لاغر است. به سختی به روی پا می‌ایستد. صدایش که سابقا نیرومند و زنگ‌دار بود، اینک گرفته و لرزان است… فتحعلیشاه سوگلی‌های بی‌شماری دارد ولی با توجه به حال و افکار او پزشکان مخصوص توصیه کرده‌اند که بیش از سه روز یکبار زنان را به حضور نپذیرد. فتحعلیشاه ضمنان از مدتی پیش مومیا به کار می‌برد. مومیا ماده قیری مخصوصی است که از شکاف صخره‌ای در حوالی نیزار در نزدیکی شیراز فرو می‌چکد. این ماده داروی محرک و مقوی عجیبی است. محصول صخره مزبور برای مصرف شخص شاه اختصاص دارد، از این رو شکاف را بسته و نگهبانی آن را به مردان مطمئنی سپرده‌اند. هنگام جمع کردن مومیا، عده‌ای از مقامات دولتی حضور می‌یابند و مومیا را درون جعبه‌های نقره‌ای ریخته و پس از مهر و موم کردن به حضور شاه می‌فرستند. فتحعلیشاه گاهی مقدار ناچیزی از این ماده قیری را به کسانی که التفات خاصی نسبت بدانان دارد، می‌بخشد.» برخی اعمال فتحعلی شاه قاجار از دست رفتن بخش‌های از آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، در عهدنامه‌های ترکمانچای و گلستان که به واسطه شکست در نبرد با روسیه به ایران تحمیل شد. بخشیدن الماس شاه به امپراتور روسیه به عنوان خون‌بهای گریبایدوف برای عدم حمله دوباره امپراطوری روسیه به ایران حکاکی عبارت «سلطان صاحبقران فتح‌علی‌شاه قاجار ۱۲۴۴» بر روی الماس دریای نور. پرتره‌ها سارا شاهی اسماعیل خان ذوالفقارخان عهدنامه گلستان
[ "قاجاریه", "دامغان", "اصفهان", "قم", "حرم فاطمه معصومه", "محمدشاه قاجار", "آقامحمدخان قاجار", "مریم خانم یهودی", "بدر جهان خانم", "سنبل باجی", "آغا بیگم زند", "آغابیگم آغا", "تاج‌الدوله", "خازن‌الدوله", "آسیه خانم دولو", "بدرالنسا خانم", "کاخ گلستان", "حسینقلی جهانسوز", "عباس میرزا", "اسلام", "شیعه", "قاجار", "کریمخان زند", "محمدحسن خان قاجار", "شیراز", "آقا محمد خان قاجار", "فتحعلی شاه قاجار", "تاجگذاری", "جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار", "قفقاز", "ولیعهد", "قائم مقام فراهانی", "محمد شاه", "دوران صفوی", "سده ۱۹ (میلادی)", "پنجاب", "افغانستان", "هندوستان", "نادر شاه افشار", "احمدشاه درانی", "ریچارد ولزلی", "تیپو سلطان", "میسور", "زمان‌شاه", "لاهور", "حاج ابراهیم خان کلانتر", "صدر اعظم", "خراسان", "بمبئی", "کمپانی هند شرقی", "بوشهر", "پل اول", "روسیه", "الکساندر اول", "گرجستان", "مشهد", "تراکمه", "ایروان", "قراباغ", "گنجه", "ارامنه", "جزیره هرمز", "پیر آمدی ژوبر", "ناپلئون", "دریای مدیترانه", "اسکندرون", "بیروت", "شام", "عراق", "اسکالون", "استانبول", "عثمانی", "روسو", "فین کن اشتاین", "ژنرال گاردان", "پیمان تیلسیت", "رود ولگا", "عباس اقبال", "عهدنامه فینکنشتاین", "جان ملکم", "جزیره خارگ", "عهدنامه مجمل", "اتریش", "پروس", "تبریز", "اصلاندوز", "پرسی سایکس", "لایپزیک", "ایتالیا", "عهدنامه گلستان", "لرد کرزن", "کرمانشاهان", "کرد", "۱۸۱۷ (میلادی)", "سن پترزبورگ", "الکسی پترویچ یرمولوف", "قفقازیه", "کلمنس ونتسل فون مترنیخ", "تالش", "لهستان", "شاهسون", "بالکان", "یونان", "رود ارس", "نخجوان", "ایوان پاسکویچ", "کاخ کرملین", "آصف الدوله", "اردبیل", "معاهده ترکمنچای", "کاپیتولاسیون", "گریبایدوف", "هرات", "موزه بروکلین", "آقامحمدخان", "گوچک رضا", "محمدعلی دولتشاه", "محمد قلی میرزا", "محمدولی میرزا", "حسین‌علی‌میرزا فرمانفرما", "حسنعلی میرزا", "محمدمیرزا", "آذربایجان", "تهران", "کاشان", "رستم‌التواریخ", "گاسپار دروویل", "مومیا", "پیمان‌نامه ترکمانچای", "پیمان‌نامه گلستان", "الماس شاه", "دریای نور", "کاخ سعدآباد", "عبدالله خان نقاش‌باشی", "موزه ویکتوریا و آلبرت", "لندن", "سارا شاهی", "سردار اسماعیل خان", "ذوالفقارخان", "آقا محمدخان قاجار", "فهرست شاهان ایران" ]
[ "افراد در جنگ‌های ایران و روسیه", "اهالی ایران در سده ۱۸ (میلادی)", "اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)", "اهالی دامغان", "حکم‌رانان آسیا در سده ۱۸ (میلادی)", "حکم‌رانان آسیا در سده ۱۹ (میلادی)", "حکم‌رانان خاورمیانه‌ای سده ۱۸ (میلادی)", "حکم‌رانان سده ۱۹ (میلادی) در خاورمیانه", "دانشنامه بریتانیکا", "درگذشتگان ۱۲۱۳", "درگذشتگان ۱۸۳۴ (میلادی)", "زادگان ۱۱۵۱", "زادگان ۱۷۷۲ (میلادی)", "شاهان قاجاریان", "فیلد مارشال‌های ایران", "قاجاریان", "مدفونان در حرم فاطمه معصومه" ]
2,327
رفسنجان
2
351
0
[]
false
156
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "رفسنجان" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "30.40594" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "55.99161" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۸۰" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "زیرگذر شهدای رفسنجان" }, { "Item1": "استان", "Item2": "کرمان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "رفسنجان" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "بهرام آباد، رفسنگان، اناس" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۶۱٫۹۰۹ نفر در سال ۱۳۹۵" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۶٫۹۳ درصد" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "پارسی، لهجه [[رفسنجانی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "اسلام [[شیعه]]" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۵۲۸ متر" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۷۵٫۶ میلی‌متر" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "[[محمدرضا عظیمی زاده]]" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[احمد انارکی محمدی]]" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "[[پسته]]، [[کلمپه]]، کماچ، [[قاووت]]، سنگ‌های معدنی، ظروف مسی" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۳۴" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۶۵-ب و ۶۵-ی و ۷۵-س" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به شهر طلای سبز و سرخ خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
رفسنجان از شهرهای استان کرمان است. این شهر مرکز شهرستان رفسنجان است. جمعیت شهر رفسنجان بر اساس سرشماری به ۱۶۱،۹۰۹ نفر در سال ۱۳۹۵ می‌رسد. فاصله شهر رفسنجان تا کرمان (مرکز استان کرمان)۱۱۰ کیلومتر است. این شهر در مسیر محور کرمان به یزد و کرمان- شهربابک -شیراز واقع شده‌است. رفسنجان از نواحی مهم دانشگاهی ایران است. این شهر جزو تولیدکننده‌های پسته در جهان است. وجه تسمیه رفسنجان اسامی مختلفی دارد که بیشتر در ارتباط با ذخایر زیر زمینی آن نامگذاری شده‌است. مانند رفسنگان یا رفسنگ از دو کلمه رفسنگ به معنای مس و کان به معنای معدن است که عربی شده آن رفسنجان می‌باشد. معدن مس سرچشمه معروف به چشم فیروزه‌ای بزرگترین معدن مس روباز در جهان می‌باشد. همچنین رفسنجان بزرگترین تولیدکننده پسته در جهان می‌باشد و به دلیل مرغوبیت زیاد پسته در جهان شهری شناخته شده‌است. همچنین بزرگترین خانه خشتی جهان در رفسنجان قرار دارد که یکی از زیباترین بناهای باستانی استان کرمان می‌باشد که دارای ۱۱۰ اتاق می‌باشد. این شهر تاریخی دارای غنی‌ترین معادن مس و بزرگترین معدن مس روباز جهان می‌باشد و مجتمع مس سرچشمه به لحاظ وسعت سومین کارخانه فراوری مس جهان است. آب و هوا و اقلیم شهر رفسنجان دارای آب و هوای نیمه کویری است. تابستان‌های نسبتا گرم و زمستان‌های سردی دارد. البته در اطراف این شهر مناطق کوهستانی زیادی نیز وجود دارد. میانگین بارش سالانه شهر رفسنجان ۱۰۰ میلی‌متر است. ارتفاع شهر رفسنجان از سطح دریا ۱۵۲۸ متر است. البته مناطقی با ارتفاع حدود ۲۳۰۰ متر و بیشتر نیز در اطراف شهر رفسنجان قرار گرفته‌اند. شهر مس سرچشمه با ارتفاع ۲۶۴۰ متر مرتفع‌ترین شهر در شهرستان رفسنجان که تابستان‌های خنک و زمستان‌های بسیار سرد دارد که در تابستان مردم رفسنجان از آب و هوای آن استفاده می‌کنند. بارندگی‌های رفسنجان عموما از سیستم‌های بارشی که از سمت جنوب غرب و غرب کشور در فصول پاییز و زمستان به کشور نفوذ می‌کنند، می‌باشد و در فصول بهار و تابستان تحت تاثیر سیستم هوای جنوب شرقی که مونسون نام دارد، قرار می‌گیرد. در زمستان بارش‌ها به صورت باران و برف و در تابستان نیز باران می‌بارد. البته در فصل سرد سال جبهه هوای سرد سیبری که از شمال شرق نفوذ می‌کند هم رفسنجان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد که هیچ بارندگی از خود ندارد. کمترین دمای ثبت شده از رفسنجان ۱۷- درجه سانتیگراد بوده و بیشترین دمای ثبت شده۴۳+ درجه سانتیگراد می‌باشد. ماه‌های آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین بیشترین بارش را در رفسنجان از آن خود کرده‌اند. ویژگی‌های جغرافیایی شهر رفسنجان از شمال با زرند، از غرب با شهربابک، از جنوب غربی با سیرجان، از جنوب با بردسیر و از شرق به کرمان محدود می‌شود. فاصله رفسنجان تا کلانشهر کرمان ۱۱۰ کیلومتر است. ویژگی‌های اقتصادی اقتصاد کلی رفسنجان رفسنجان به عنوان بزرگترین تولیدکننده پسته در ایران و جهان سهم بزرگی از صادرات غیرنفتی را شامل می‌شود. پسته رفسنجان به دلیل کیفیت مثال زدنی آن از معروفیت جهانی برخوردار است و این دلیلی است که رفسنجان را به چهره‌ای شناخته شده در جهان تبدیل کرده‌است. از طرفی دیگر خاک مرغوب برای کاشی و سرامیک در این منطقه باعث شده‌است که بزرگترین کارخانه‌های کاشی ایران در این شهر تاسیس شوند که از جمله آن‌ها می‌توان به کارخانه‌های الماس کویر و برلیان و غیره اشاره نمود. از دیگر ویژگی‌های این شهر وجود معدن مس سرچشمه‌است که بزرگترین معدن مس جهان می‌باشد. همچنین در رفسنجان کارخانجات زیادی از جمله مجتمع صنعتی و … هم مستقر هستند. منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان در سال ۱۳۸۹ بر اساس تبصره ۲ ماده یک قانون برنامه چهارم توسعه در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ چهارم مهرماه ۱۳۸۹ تصویب و در تاریخ ۸۹/۷/۱۴ به تایید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۳۷۴/۴۹۲۸۸ مورخ ۸۹/۸/۱ مجلس شورای اسلامی واصل و جهت اجرا توسط رییس‌جمهور ابلاغ گردید. منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان در زمینی به مساحت ۷۰۰ هکتار در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر رفسنجان (حدفاصل روستای ناصریه و کبوترخان) با مسئولیت شرکت گروه صنعتی زرینه مس وابسته به صندوق بازنشستگی شرکت ملی صنایع مس ایران ایجاد گردیده و فعالیت خود را آغاز نموده‌است. منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان در آبان ماه سال ۱۳۸۹ یعنی کمتر از دو سال قبل، پس از تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای محترم نگهبان و ابلاغیه رسمی ریاست محترم جمهور، فعالیت خود را با مسوولیت گروه صنعتی زرینه مس کرمان در زمین به مساحت ۲ هزار هکتار در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رفسنجان (حد فاصل روستاهای ناصریه و کبوترخان) آغاز کرد و پس از اخذ مجوزهای لازم طراحی یک سایت صنعتی مدرن و با جدیدترین متد روز دنیا توسط شرکت مشاورین مهندسی NCE آلمان آغاز و هم‌اکنون فاز اول آن در زمینی به مساحت ۲۰۰ هکتار در حال اجرا می‌باشد. عملیات عمرانی و اجرایی در فاز اول شامل اخذ مجوز و حفر چاه جهت تامین آب، طراحی و اجرای شبکه برق، اجرای پروژه راهسازی و جدول‌گذاری، حصار کشی، کاشت بیش از ۴ هزار اصله نهال و احداث ساختمان اداری جهت استقرار سازمان مسوول و دفتر گمرک می‌باشد که برخی از این فعالیت‌ها به صورت صد در صد و برخی با بیش از ۹۰ درصد پیشرفت، مراحل پایانی خود را طی می‌کنند. منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان به دلیل موقعیت بسیار مناسب خود از شمال استان کرمان و نزدیکی به قلب صنایع مس و فولاد کشور، دارای پتانسیل‌های بالقوه فراوانی جهت رشد و پیشرفت انفجار گونه می‌باشد. همچنین به دلیل استقرار گمرک در منطقه ویژه اقتصادی رفسنجان باعث شده‌است که که مراودات اقتصادی و بازرگانی با خارج از کشور خصوصا واردات ماشین آلات، مواد اولیه صنایع مس و فولاد به راحتی در انبارهای این منطقه، انباشته و جهت استفاده از این محل ترخیص کالاخواهند شد و بخش زیادی از هزینه‌های حمل و بارگیری از بنادر دیگر کاهش، و سرعت انجام کار، به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یابد. از شرکت عمده‌ای که در منطقه اقتصادی رفسنجان فعالیت می‌کنند می‌توان به شرکت توسعه نفت و گاز مرآت آریا اشاره نمود که در حال ساخت پالایشگاه نفت و مواد پتروشیمی مرآت آریا است و شرکت آب نگهدار کویر آریا که در حوزه تولید کودهای اب نگهدار هوشمند فعالیت دارد. محیط زیست رفسنجان رفسنجان به دلیل تک محصولی بودن و به دلیل اینکه در جوار شرکت‌های ذوب مس سرچشمه؛ خاتون آباد و شهربابک قرار گرفته و جریان بادها بیشتر از غرب به شرق است، در معرض دود آلاینده این سه کارخانه قرار گرفته‌است. از سوی دیگر شهر رفسنجان در وسط باغات پسته قرار گرفته، باغ‌هایی که سالیانه حتی تا ۱۴ بار سمپاشی می‌شوند، در نتیجه روزی بالغ بر ده‌ها تن سم در باغات پسته رفسنجان انتشار می‌یابد و دود کارخانجات مس هم به این آلودگی افزوده می‌شود و همین دو نکته بس است که رفسنجان جزء شهرهای آلوده جهان باشد. تعداد افراد مبتلا به سرطان و دیگر انواع بیماری‌ها در این شهر بالا رفته‌است. به گفته مهندس علیرضا لطفی حفر بی‌رویه چاه‌های کشاورزی و پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی باعث شده که رفسنجان به یکی از مناطق مستعد در رانش زمین تبدیل گردد. خطری که کل مناطق کویری با حفر بی‌رویه چاه‌های کشاورزی مجاز و غیرمجاز با آن روبرو هستند. همانگونه که هم‌اکنون بخشی از آب شرب منطقه از اطراف تهیه می‌گردد، در آینده نیز حجم بسیار زیادی از آب توسط مناطق دور دست بایستی تامین گردد. از طرفی دکتر ایمان جباری می‌گوید: میزان آلودگی آب رفسنجان به آرسنیک حدود ده برابر حد مجاز است و اکیدا توصیه می‌شود برای مصرف آب شرب از دستگاه‌های مجاز تصفیه آب استفاده شود، همچنین برای اطمینان از سلامت دستگاه تصفیه آب، آب تولیدی دستگاه نیز باید آزمایش شود. پرویز کردوانی در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۵ خورشیدی، از منطقه رفسنجان به عنوان یکی از مناطقی که با بحران شدید آب مواجه است، نام برد و گفت: رفسنجان ۱۶۵۰ حلقه چاه دارد که این چاه‌ها دیگر آب ندارند و از آن نمک خارج می‌شود. وی افزود: کشت پسته رفسنجان را نابود کرد. مرکز انتقال نفت و تاسیسات رفسنجان این مرکز در فاصله ۱۰ کیلومتری از شهرستان رفسنجان و کنار بزرگراه رفسنجان- یزد در زمینی به وسعت ۵۵ هکتار و در ارتفاع ۱۴۹۵ متری از سطح دریا واقع گردیده فراورده‌های نفتی خط "۲۶ بندرعباس پس از طی مسافت ۴۴۹ کیلومتر به مرکز رفسنجان می‌رسد. از مرکز رفسنجان یک خط "۱۴به طول ۱۲۵ کیلومتر و یک خط لوپ به طول ۸۳ کیلومتر تا کرمان کشیده شده که انبارهای نفت کرمان همچنین نیروگاه سیکل ترکیبی باغین را از نظر سوخت‌رسانی تامین می‌نماید همچنین یک خط لوله "۱۶ با ظرفیت انتقال ۱۲۰ هزار بشکه در روز و به طول ۲۲۱ کیلومتر از این مرکز تا یزد و از آنجا به نائین و اصفهان امتداد می‌یابد که یک خط لوپ "۱۶ به طول ۱۷۶ کیلومتر آن را همراهی می‌کند. علاوه بر خطوط "۱۴ و "۱۶ یک خطوط لوله "۲۰ نیز با قدرت حمل ۰۰۰/۲۰۰ بشکه در روز از این مرکز فراورده‌های نفت را از طریق مراکز یزد و نائین به اصفهان منتقل می‌کند. مرکز رفسنجان علاوه بر انتقال فراورده‌های نفتی خط "۲۶ به پنج رشته خط ذکر شده نیاز انبار نفت رفسنجان را تامین می‌نماید. مخازن تعادلی در رفسنجان شامل سه مخزن نفت گاز با ظرفیت ۱۲۰ میلیون لیتر، دو مخزن نفت سفید با ظرفیت ۶۰ میلیون لیتر و سه مخزن بنزین موتور با ظرفیت ۱۲۰ میلیون لیتر، می‌باشد. این مرکز دارای سه دستگاه الکتروپمپ با قدرت هر دستگاه kw 1950 و ظرفیت ۱۳۱۲ متر مکعب در ساعت روی خط "۲۰ و سه دستگاه الکتروپمپ با قدرت هر دستگاه kw 170 و ظرفیت ۷۹۵ متر مکعب در ساعت روی خطوط "۱۴ و "۱۶ بهره‌برداری می‌گردد. پارک‌ها و فضای سبز سرانه فضای سبز شهر رفسنجان۱۷٫۲۴ متر مربع است. که بیشتر از میانگین کشوری است. پارک ریاست جمهوری پارک لاله بوستان جوان (پارک تقی‌آباد) پارک مادر بوستان معلم حمل و نقل حمل و نقل در داخل شهر رفسنجان با تاکسی و اتوبوس‌های خط واحد انجام می‌گیرد. اتوبوس‌های خط واحد با ایستگاه‌های متعدد در اکثر مناطق رفسنجان خصوصا در مناطق پر رفت‌وآمد و ترافیکی به مسافران خدمات‌رسانی می‌کند. فرودگاه بین‌المللی رفسنجان این فرودگاه در سال ۱۳۶۹ افتتاح شد؛ ولی برای بازسازی مجدد به مدت ۳ سال تعطیل شد. به همین جهت به مدت چند سال پروازهای این فرودگاه کلا کنسل شدند. با افزایش پهنای باند و افزودن امکانات جدید، این فرودگاه توسط رئیس‌جمهور وقت محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۹۱ به بهره‌برداری مجدد رسید. پس از بهره‌برداری مجدد فرودگاه رفسنجان و با توجه به حجم بالای صادرات معدنی، صنعتی و کشاورزی، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی و اداره کل گمرک مستقل این شهر تصویب و در این میان نقش فرودگاه رفسنجان بسیار حائز اهمیت و اثرگذار خواهد بود. مساحت باند فرودگاه رفسنجان ۱۴۴ هزار متر مربع است که با احتساب پارکینگ و تاکسی، مساحتی حدود ۱۶۴۵۰۰ متر مربع از عوامل پروازی این فرودگاه ساماندهی، روکش و توسعه داده شده‌است. استان کرمان دارای پنج فرودگاه است که یکی از این فرودگاه‌ها فرودگاه بین‌المللی رفسنجان است که طی سال‌های اخیر به دلیل انجام عملیات عمرانی برای توسعه فرودگاه پروازهای داخلی در این فرودگاه با مشکلاتی همراه بود است و عملیات بهسازی فرودگاه نزدیک به سه سال طول کشید که شامل توسعه باند فرودگاه و عوامل پروازی بوده‌است. سطوح پروازی فرودگاه رفسنجان توسعه یافته‌است و مساحت باند فرودگاه افزایش یافته‌است و به ۱۷۰ هزار متر مربع رسیده‌است. در حال حاضر پروازهای مستقیم از رفسنجان به تهران و مشهد انجام می‌شود و همچنین پروازهای مستقیم از این فرودگاه به دبی، عتبات عالیات و عربستان بزودی انجام می‌شود که تا این تاریخ عملیاتی نشده‌است. متاسفانه بسیاری از ساکنین رفسنجان به علت مشکلات فرودگاه رفسنجان از جمله پروازهای محدود و زمان بندی نامناسب، از فرودگاه بین‌المللی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کرمان برای رفت و آمد هوایی استفاده می‌کنند. راه‌آهن رفسنجان ایستگاه راه‌آهن رفسنجان در حدود ۴۰ کیلومتری شهر نزدیک کشکوئیه واقع شده‌است که ایستگاه احمدآباد نام دارد. این ایستگاه همه روزه با قطار بندر عباس - تهران به مقصدهای تهران و بندرعباس یا ایستگاه‌های بین راهی توقف دارد. در زمان دولت دهم قرار شده‌است این ایستگاه به نزدیکی شهر منتقل یابد تا خدمات‌رسانی به مردم بهتر انجام شود. راه‌آهن رفسنجان از اهمیت زیادی به دلیل جا به جایی بار برای کارخانه مس و شرکت‌های پسته برخوردار است. در آینده‌ای نه چندان دور خط مستقیم ریلی سریع‌السیر رفسنجان-تهران راه‌اندازی شود. پایانه مسافربری رفسنجان این ترمینال در بلوار ورودی رفسنجان کرمان واقع است و با تعاونی‌های متعدد همه روزه به تمامی نقاط کشور مسافرت می‌کنند. پایانه بار رفسنجان این پایانه مخصوص باربری است که در بلوار ورودی رفسنجان یزد واقع شده‌است. به تمام نقاط کشور باربری انجام می‌دهد. دانشگاه‌ها رفسنجان شهری دانشگاهی است و این شهر دانشگاه‌های مهمی را در خود جای داده‌است. از جمله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان که از بسیاری از مراکز استان‌ها از کیفیت آموزشی بالاتری برخوردار است. دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان دانشگاه ولی‌عصر رفسنجان دانشگاه پیام نور رفسنجان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان: دانشکده حقوق این دانشگاه از رتبه علمی بالایی در سطح کشور برخوردار بوده و در حال حاضر علاوه بر دوره کارشناسی، دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری نیز در آن تدریس می‌شود دانشگاه نرجس خاتون رفسنجان دانشگاه بین‌المللی پردیس رفسنجان دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر رفسنجان دانشگاه فنی حرفه‌ای رفسنجان موسسه آموزش عالی کار: موسسه آموزش عالی کار تنها مرکز آموزش عالی این شهر است که رشته‌های مرتبط با مهندسی ساخت و تولید در آن تدریس می‌شوند. موسسه آموزش عالی مفاخر موسسه آموزش عالی میثاق موسسه آموزش عالی علامه جعفری رسانه‌ها در رفسنجان چندین نشریه به صورت هفتگی منتشر می‌گردد. هفته‌نامه رفسنجان. هفته نامه آینه رفسنجان به مدیر مسئولی حسن باقری رفسنجانی و سر دبیری رضا رنجبر توتوئی. دوهفته نامه سمن به مدیرمسئولی ابراهیم انوشه و سردبیری روح الله ابوالهادی. در حال حاضر شبکه استانی کرمان به صورت بیست و چهار ساعته برنامه دارد و در شهر رفسنجان قابل دریافت است. علاوه بر این سایر شبکه‌های ملی و نیز رادیوها، مانند رادیو کرمان و رادیو شهری رفسنجان (به‌طور مستقل) نیز در این شهر فعال هستند. رادیو شهری رفسنجان بر رعوی موج FM فرکانس ۹۹٫۳ مگاهرتز پخش می‌شود. در راستای دولت الکترونیک و رسیدن به اهداف برنامه ۱۴۰۴ جمعی از جوانان اقدام به راه اندازی فروشگاه اینترنتی به نام ((رفسنجان تخفیف))کرد که بزرگترین و معتبرترین فروشگاه در این زمینه می‌باشد. سینماها رفسنجان از جمله شهرهایی است که از پیشگامان سینما در قبل از انقلاب است. سینما آسیا و سینما امید از جزو اولین سینماهایی هستند در ایران تاسیس شدند. بعد جریان انقلاب اسلامی این سینماها را آتش زدند و بعد از انقلاب رفسنجان تا مدت‌ها از سینما محروم بود. اما در حال حاضر سه سینما دارد و در مهر سال ۱۳۹۱ سینماهای رفسنجان میزبان جشنواره اکران فیلم مقاومت بودند. سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای اولین بار در در استان کرمان در رفسنجان در حال اکران است و رفسنجان تنها میزبان سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در جنوب شرق کشور است. سینما گلستان امین این سینما یکی از سینمای دیجیتال کشور است که توسط وزیر ارشاد افتتاح شد. این سینما در خیابان شهید بهشتی و در عمارت گلستان امین واقع شده‌است. این سینما دارای ۲ سالن است که یک سالن آن نیلوفر نام دارد و ۱۴۵ نفر گنجایش دارد و سالن دیگر آن نگین نام دارد و ۱۵۵ نفر ظرفیت دارد. این سینما خصوصی است. سینما آزادی این سینما در سرچشمه رفسنجان واقع شده‌است. این سینما به غیر از اکران فیلم میزبان سومین جشنواره موسیقی استانی آوای کویر و همچنین میزبان اکران فیلم مقاومت بوده‌است. همچنین چهارمین نشست سینمایی با نمایش فیلم و با حضور حضور سید رضا میر کریمی به عنوان کارگردان و شادمهر راستین فیلمنامه‌نویس این کار نشستی بعد از نمایش فیلم برگزار شد. شایان ذکر است که نشست‌های قبلی با حضور عباس کیارستمی و رضاکیانیان/ کمال تبریزی و انسیه شاه حسینی برگزار شده‌است سینما افصح هجری این سینما جزو سینما در مجتمع افصح هجری واقع شده‌است. دارای ۱ سالن است. گردشگری جاذبه‌های تاریخی گرچه این دیار بارها توسط جهانگشایانی مانند تیمور - شیبک ازبک و دیگر اقوام مرز گریز تحت سلطه درآمده و غارت شده‌است اما چون دیگر جاهای سرزمین عزیزمان ایران همچنان به حیات پر افتخار خود ادامه می‌دهد گذشته آباد و پر رونق این شهر سبب گردیده تا در گوشه و کنار آن آثار و ابنیه تاریخی به وفور وجود داشته باشد که از جمله آن‌ها می‌توان به قلعه‌ها، کوشکها، کاروانسراها، تیمچه‌ها، بازارها، برجها، عمارتها، آب انبارها، یخدانها، معبدها، امامزاده‌ها، تپه‌ها و محوطه‌های باستانی، آسیابها، حمامها، قیصریه رفسنجان، مراکز فرهنگی - مذهبی، کاروان سرای کبوتر خان رفسنجان، خانه حاج‌آقاعلی، بازار و آب انبار حاج‌آقاعلی، بادگیر معین، معبد آناهیتا در رفسنجان، غار طوطیان در منطقه نوق، قلعه جنت آباد نوق و همچنین روستای گردشگری شغزاوچاه دریادرنوق رفسنجان اشاره کرد. جاذبه‌های طبیعی این شهر قدمتی دیرینه دارد و باغ‌های پسته آن مشهور است. بیشترین باغ‌های پسته این شهر در منطقه نوق قرار دارد. علاوه بر موارد فوق شرایط اقلیمی، معادن عظیم مس سرچشمه، بزرگترین جنگل مصنوعی جهان (باغات ۱۲۰ هزار هکتاری پسته) و ییلاقاتی چون سرچشمه ،داوران، دره در، راویز، چاه دریا، شغزای نوق(شرق زا) و درگه راگه نیز از جاذبه‌های طبیعت این منطقه‌است. مکان‌های زیارتی و مذهبی امام زاده رضا معروف به سید غریب در جنوب غربی رفسنجان و ابتدای جاده یزد قرار دارد. امامزاده بی‌بی گوهر در روستای داوران واقع در جاده زرند، امامزاده بی‌بی حیات و امامزاده سید ابراهیم معروف به شاه چهل تن در روستای خنامان واقع در جاده کرمان، امامزاده سید جلال الدین اشرف در روستای شمس‌آباد نوق و سید حسین دارابی در راویز قرار دارد. سرچشمه در ۵۰ کیلومتری و امامزاده ابراهیم درشهر بهرمان ۶۵ کیلومتری این شهرستان از شهرهای رفسنجان محسوب می‌گردد. امامزاده عبدالله: از فرزندان موسی کاظم در روستای دره در بالا محل زیارت می‌باشد. امامزاده شاهزاده علی اصغر امامزاده بی‌بی صفیه: که این دو امامزاده در قسمت دره در پایین محل زیارت هستند. امامزاده بی‌بی مریم امامزاده بی‌بی زینب: این دو امامزاده هم که در محلی به نام گریسکان می‌باشند که این محل در بین جاده رفسنجان - دره در می‌باشد. امامزاده عباس: کنار رودخانه گیودری، ۵۵ کیلومتری رفسنجان که البته در حوزه استحفاظی شهرستان بردسیر قرار دارد امامزاده حکیم علی خیام هشتم موزه‌ها موزه ریاست جمهوری رفسنجان موزه مردم‌شناسی رفسنجان:این موزه در محل بنای حمام قدیمی آقاسیدمهدی قریشی رفسنجان واقع شده‌است. موزه خوشنویسی هتل‌ها و مراکز اقامتی هتل سنتی حاج آقاعلی (بزرگترین هتل خشتی تاریخی جهان-درحال ساخت)(★★★★) هتل الماس(★★) هتل رفسنجان مهمانسرای جهانگردی هتل هیلان (بهترین هتل شهرستان و استان) ورزش تیم فوتبال مس رفسنجان که در لیگ یک است. تیم فوتبال فجر کویر رفسنجان که در لیگ دو است. تیم فوتسال بانوان مس رفسنجان که در لیگ دسته دو است. تیم بسکتبال مس رفسنجان که در لیگ دسته دو است. تیم فوتسال مس رفسنجان که در لیگ دسته دو است. تیم فوتبال ساحلی بانوان مس رفسنجان که در لیگ برتر است و قهرمان لیگ برتر شده‌است.
[ "بخش مرکزی شهرستان رفسنجان", "رفسنجانی", "شیعه", "محمدرضا عظیمی زاده", "احمد انارکی محمدی", "پسته", "کلمپه", "قاووت", "پلاک وسایل نقلیه استان کرمان", "استان کرمان", "شهرستان رفسنجان", "کرمان", "شهربابک", "جهان", "مس", "معدن", "سطح دریا", "درجه سانتیگراد", "زرند", "سیرجان", "بردسیر", "شورای نگهبان", "مجلس شورای اسلامی", "شرکت ملی صنایع مس ایران", "ترخیص کالا", "آرسنیک", "پرویز کردوانی", "فراورده‌های نفتی", "نیروگاه سیکل ترکیبی باغین", "نائین", "اصفهان", "محمود احمدی‌نژاد", "فرودگاه رفسنجان", "باند فرودگاه", "تهران", "مشهد", "دبی", "عتبات عالیات", "فرودگاه بین‌المللی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کرمان", "دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان", "دانشگاه ولی‌عصر رفسنجان", "دانشگاه پیام نور رفسنجان", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان", "دانشگاه نرجس خاتون رفسنجان", "دانشگاه بین‌المللی پردیس رفسنجان", "دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر رفسنجان", "دانشگاه فنی حرفه‌ای رفسنجان", "مؤسسه آموزش عالی کار", "مهندسی ساخت و تولید", "مؤسسه آموزش عالی مفاخر", "مؤسسه آموزش عالی میثاق", "مؤسسه آموزش عالی علامه جعفری", "هفته نامه آینه رفسنجان", "شبکه استانی کرمان", "سی و یکمین جشنواره فیلم فجر", "جشنواره فیلم فجر", "سینمای دیجیتال", "خیابان شهید بهشتی", "رضا میر کریمی", "شادمهر راستین", "فیلمنامه‌نویس", "عباس کیارستمی", "کمال تبریزی", "قیصریه رفسنجان", "کاروان سرای کبوتر خان رفسنجان", "خانه حاج‌آقاعلی", "بازار و آب انبار حاج‌آقاعلی", "بادگیر معین", "معبد آناهیتا در رفسنجان", "مس سرچشمه", "سرچشمه", "داوران", "دره در", "راویز", "چاه دریا", "شغزای نوق(شرق زا)", "یزد", "جلال الدین اشرف", "بهرمان", "موسی کاظم", "امامزاده شاهزاده علی", "تیم فوتبال مس رفسنجان" ]
[ "رفسنجان", "شهرستان رفسنجان", "شهرهای استان کرمان", "معماری در سده ۳ (پیش از میلاد)", "شهرهای شهرستان رفسنجان" ]
2,328
شاه‌بوف
6
49
0
[ "شاه بوف", "شاه‌بوم", "شاه بوم" ]
false
18
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "شاه‌بوف" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Bubo bubo 1 (Martin Mecnarowski).jpg" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "شاه‌بوف" }, { "Item1": "پهنای تصویر", "Item2": "200px" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "شاخه", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "رده", "Item2": "[[پرندگان]]" }, { "Item1": "راسته", "Item2": "[[جغد]]سانان" }, { "Item1": "تیره", "Item2": "[[جغدان معمولی]]" }, { "Item1": "سرده", "Item2": "[[جغد عقابی]]" }, { "Item1": "گونه", "Item2": "'''''شاه‌بوف'''''" }, { "Item1": "نام دوجمله‌ای", "Item2": "''Bubo bubo''" }, { "Item1": "وضع‌کننده نام دوجمله‌ای", "Item2": "[[کارل لینه]]، ۱۷۵۸" }, { "Item1": "range_map", "Item2": "Bubo bubo distribution map.png" }, { "Item1": "status", "Item2": "LC" }, { "Item1": "status_system", "Item2": "IUCN3.1" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
شاه‌بوف پرندهای از خانواده جغد، بزرگ‌ترین نوع جغد و دو برابر جغد گوش‌دراز است. شاه‌بوف در حدود ۶۶ تا ۷۰ سانتیمتر طول دارد. این پرنده دارای گوش‌پرهای مشخص، سینه زرد مایل به قهوه‌ای بارگه‌های پهن، چشم‌های درشت نارنجی رنگ، سطح پشتی زرد مایل به قهوه‌ای بالکه‌های قهوه‌ای پررنگ است. خصوصیات رفتاری این پرنده صبح خیلی زود و غروب به شکار می‌رود. معمولا بصورت تنها در شکاف سنگها و درخت‌ها یا روی شاخه‌های درخت در محلی نزدیک به تنه درخت قائم می‌نشیند، یا در آشیانه متروک پرندگان شکاری زاد و ولد می‌کند. پراکندگی شاه‌بوف در موقعیت تهدید سر شاه‌بوف در برف بندانگشتی این پرنده نسبتا بومی و فراوان است. دانشمندان حدود ۵۲۵۰ نوع جغد را در سراسر دنیا شناسایی کرده‌اند. جغد در سراسر مناطق معتدل، استوائی و شبه‌قطبی دنیا زندگی می‌کند. جغد در جزایر منقر و دور از خشکی‌ها زندگی می‌کند که به سختی طول این گونه جغد به ۱۵ سانتیمتر می‌رسد. بزرگترین جغد، جغد بزرگ خاکستری است که در اعماق جنگلهای کانادا و آلاسکا زندگی می‌کند. بلندی آن ۶۷ سانتیمتر و بال گشوده‌اش به ۱۳۷ تا ۱۵۲ سانتیمتر می‌رسد. ظاهر معمولی جغد هرکس دریک نگاه می‌تواند جغد را بواسطه صورت پهن و پرها و چشمان گردش از سایر پرندگان باز شناسد. چشمان جغد خیلی درشت است. این چشمان برآمده‌است و شبیه بیشتر پرندگان دیگر نیست. برای همین جغدها می‌توانند هرچیز را با هر دو چشم در یک زمان بنگرند. جغدهای دوربین دو چشم جداگانه مانند انسان دارند. اما جغدها نمی‌توانند چشمان خود را مانند آدم حرکت دهند بلکه می‌باید سر خود را برای دیدن چیزی بسوی آن بچرخانند. جغدها بخوبی و سریع می‌توانند پرواز کنند. هنگام گرفتن شکار با سرعت برق‌آسایی دیده می‌شود که می‌پرد.
[ "جانوران", "طنابداران", "پرنده", "جغد", "جغدان معمولی", "جغد عقابی", "کارل لینه", "جغد گوش‌دراز", "سنگ", "جنگل", "کانادا", "آلاسکا", "پرندگان", "آدم" ]
[ "بازداری", "پرندگان آسیا", "پرندگان اروپا", "پرندگان اوکراین", "پرندگان توصیف شده در ۱۷۵۸ (میلادی)", "پرندگان جمهوری آذربایجان", "پرندگان نپال", "جانوران توصیف‌شده در ۱۷۵۸ (میلادی)", "سیاهه قرمز IUCN از گونه‌های با کمترین نگرانی", "شاه‌بوفان" ]
2,329
انوه
2
40
0
[]
false
8
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
انوه یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران است. روستای انوه در ۴۵ کیلومتری شمال غربی شهر بستک واقع است. محدوده انوه از شمال فاریاب سنگویه، از جنوب فتویه و روستای شیخ حضور، از مغرب گردنه پاسخند در صحرای باغ، و از مشرق به برکه آخوند محدود می‌گردد. جمعیت جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱،۰۵۰ نفر (۱۹۷ خانوار) بوده است. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می‌باشند و به زبان فارسی و گویش محلی تکلم می‌کنند. ودارای دبستان، درمانگاه، آب، برق تلفن است. جاده آسفالت بستک لار از وسط روستای انوه عبور می‌کند. پاسگاه انتظامی در انوه وجود دارد. دارای ۵ پمپ آب و چاه‌های کم عمق ولب شور است. تعداد ۵۰۰۰ نخل دیم، و ۲۰۰۰ من زمین زیر کشت دیم دارد. بزرگان انوه انوه زادگاه علمایی برجسته مانند: شیخ محمد شریف علامه شیخ عبدالرحمان مفتی یکی از شخصیات مشهور انوه به نام عبدالله دهباشی کریم است که ایشان رئیس شکاربانان منطقه بودند. شریفی شاعر معروف محلی اهل انوه است. آرامگاه سید قطب الدین شیدا در انوه واقع است، سادات شیدایی در انوه از نوادگان سید قطب الدین شیدا هستند. فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد. «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ موسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran ( ) بخش مرکزی
[ "بخش مرکزی شهرستان بستک", "اچمی", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "ایران", "بستک", "فاریاب سنگویه", "فتویه", "شیخ حضور", "گردنه پاسخند", "صحرای باغ", "خانوار", "اهل سنت", "شافعی", "امام", "محمد ادریس شافعی", "فارسی", "گویش", "درمانگاه", "آب", "برق", "تلفن", "لار", "شور", "نخل", "دیم", "محمد شریف", "عبدالرحمان مفتی", "عبدالله دهباشی کریم", "شکاربانی", "شریفی", "سید قطب الدین شیدا" ]
[ "بخش مرکزی (بستک هرمزگان)", "روستاهای شهرستان بستک" ]
2,330
اندیمشک
2
491
0
[ "انديمشك" ]
false
147
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "اندیمشک" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "سوغات", "Item2": "کنار- کپو بافی - گبه بافی و …" }, { "Item1": "اماکن دیدنی", "Item2": "خلیج فارس اندیمشک" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۲٫۸۷۱۷" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۵۹۴۵" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "دروازه ورودی اندیمشک" }, { "Item1": "استان", "Item2": "خوزستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "اندیمشک" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "دروازه خوزستان" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "صالح آباد - اری‌ترین - آوان" }, { "Item1": "جمعیت شهرستان", "Item2": "۱۴۹،۷۲۶ نفر (۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشد جمعیت", "Item2": "۷٪+ (۵سال)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[لری و بختیاری]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۷۶ متر" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "داوود بحیرایی" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "[[فریدون حسنوند]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۱" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۱۲۷۱" }, { "Item1": "تابلوی ورودی شهر", "Item2": "به اندیمشک سنگر بان کرخه و دز خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
اندیمشک از شهرهای شمال استان خوزستان است و در ارتفاع ۱۷۶ متری از سطح دریا، در کوه‌پایه زاگرس میانی قرار گرفته‌است. اندیمشک دارای سه سد با نام‌های کرخه، دز و بالارود است. این شهر یکی از مراکز عمده تجمع گویش‌وران زبان لری است. مبنای شکل‌گیری شهر از ایستگاهی است که در نزدیکی قلعه صالح‌آباد قرار داشت و سال ۱۳۰۷ بنیانگذاری شد. اندیمشک دارای معدن شن، سنگ و گچ در ایستگاه شهبازان است. راه‌آهن این شهر به عنوان بخشی از راه‌آهن تهران-جنوب از نقاط حساس به‌شمار می‌آید. اندیمشک مرکز کل راه‌آهن ناحیه زاگرس است. این شهر در مسیر جاده ترانزیت کشوری قرار دارد. اندیمشک در ۷۲۰ کیلومتری تهران و ۱۶۰ کیلومتری اهواز جای دارد. تاریخچه اندیمشک در کنار خرابه‌های شهر قدیم «لور» و «اری‌ترین» ساخته شده‌است. لور شهری آباد بوده که مورخین نیز از آن نام برده‌اند، اما به مرور از آبادی آن کاسته شده‌است. تاریخ نگارانی همچون اصطخری و … در نوشته‌های خود به این شهر اشاره کرده و آن را شهری آباد خوانده‌اند. شهرستان و شهر مرکز آن واقع در استان خوزستان. نام اندیمشک در دهه بیست خورشیدی به پیشنهاد فرهنگستان ایران برای دهکده صالح آباد برگزیده شده‌است. همچنین سدی استوار در این نواحی با نام اندمشن (گیلگرد) برپا بوده که به (انوشبرد) شهرت داشته‌است. در برخی از مآخذهای کهن، نام آن دژ را (انوش یا انهش، به معنای فراموش شده) آورده‌اند. بنقل از (کریستن سن)، در این دژ، شخصی موسوم به صالح خان مکری (حکمران شوشتر در زمان قاجار) بناهایی چند از جمله دژی برای سکونت خویش ساخت که به قلعه صالح یا قلعه لور معروف گشت و در دوره حکومت رضاشاه پهلوی و مقارن با احداث راه‌آهن در ایران، در مجاورت قلعه لور، ایستگاه راه‌آهن اندیمشک بنا نهاده شد که به تدریج با آغاز ساختمان‌سازی در اطراف آن، اندیمشک رو به گسترش نهاد. شرکت جنرال موتورز آمریکا نیز در همین زمان شعبه‌ای از کارخانه اتومبیل‌سازی نظامی خود را در این شهر تاسیس نمود. در دوره پهلوی دوم با ورود شرکت‌های متعدد داخلی و خارجی، اندیمشک به شهری صنعتی بدل گشت و بدین ترتیب میزبان هزاران نفر از پزشکان، مهندسان، کارمندان و کارگران داخلی و خارجی گردید. در این دوران بود که اندیمشک راه گسترش و پیشرفت را پیمود. شهر اندیمشک از نظر موقعیت راه‌های ترانزیت اصلی و مرکزی در قسمت بسیار مهمی می‌باشد، زیرا تنها شهری است که استان خوزستان، لرستان، ایلام و کرمانشاه را به هم ارتباط می‌دهد. در سمت شمال شرقی شهر، دشتی بایر است که از قدیم مردم به آن لور گفته‌اند و همان سرزمین عیلام تاریخی می‌باشد. این شهر راه ارتباط با شوش و انشان بود که از دیرباز بسیار با اهمیت بوده‌است. جغرافیا موقعیت جغرافیایی طول جغرافیایی اندیمشک در شمال ۴۸ درجه و ۲۲ دقیقه خاوری نسبت به نصف النهار گرینویچ و عرض آن ۳۲ درجه و ۲۹ دقیقه شمالی نسبت به خط استوا می‌باشد. اقلیم اندیمشک در شمالی‌ترین قسمت استان خوزستان قرار دارد و از غرب با شهرستان دره شهر هم‌مرز است به همین سبب آب و هوای این شهر در اواخر زمستان و بهار به علت بودن در دامنه‌های سبز زاگرس بسیار مطلوب و یکی از مقصدهای مسافران نوروزی در ایام بهار است. در فصل تابستان آب و هوای این شهر روزهای نسبتا گرم و شب‌های خنک را شامل می‌شود. در روزهای سرد فصل زمستان نیز در برخی مناطق بارش برف را تجربه می‌کند. دمای این منطقه در روزهای گرم سال به ۵۰ درجه بالای صفر و در روزهای سرد سال در پایین‌ترین حد خود در برخی مناطق به چند درجه زیر صفر نیز می‌رسد. منابع طبیعی دسترسی به آب شیرین سرچشمه‌های دریاچه دز باعث شده که این شهرستان یکی از بهترین آب‌های آشامیدنی کشور را دارا باشد. شهرستان اندیمشک از شمال به استان لرستان و غرب به شهرستان دره‌شهر و از جنوب به شهر شوش و از شرق به شهر دزفول محدود می‌شود. وجود دو سد بزرگ و شناخته شده کرخه و دز در این شهرستان مقصد بسیار خوبی را برای گردشگران و توریست‌ها فراهم ساخته. سد دز در بیست کیلومتری شمال شرقی و سد کرخه در بیست و دو کیلومتری جنوب غربی این شهرستان واقع شده‌اند که برق مصرفی مناطق زیادی از استان و کشور را تامین می‌کنند و همچنین سد بالارود در فاصله ۲۳ کیلومتری شمال اندیمشک بر روی رودخانه بالارود در حال احداث می‌باشد. مردم‌شناسی و زبان مردم اندیمشک از قوم لر هستند و به زبان لری بختیاری، بالاگریوه، خرم‌آبادی، خویش صحبت می‌کنند. جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۳۵،۱۱۶ نفر (در ۳۹،۱۵۱ خانوار) بوده‌است. اقوام ساکنان اندیمشک به زبان لری صحبت می‌کنند. اندیمشک از دیرباز بخشی از مناطق قشلاقی چادرنشینان لر به ویژه ساکنان استان لرستان کنونی به‌شمار می‌رفته که پس از یکجانشینی عشایر در آغاز حکومت پهلوی هم‌اکنون بخش عمده‌ای از ساکنین این شهر از طوایف و ایلات گوناگون لر هستند که از آن جمله می‌توان به ایل بختیاری، بالاگریوه، میر، قلاوند، سگوند، پاپی، دیرکوند، عبدولی، بهاروند، جودکی، کوشکی، رشنو، حاجی وند و سادات آهوقلندری اشاره کرد. ورزش ورزش در اندیمشک در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد به‌طوری‌که تا به حال ورزشکاران این شهر به خصوص کشتی گیران آن توانسته‌اند در رده‌های مختلف مدال‌های رنگارنگی برای ایران در میدان‌های بزرگ بین‌المللی به دست آورند. از چهره‌های سرشناس ورزش در اندیمشک می‌توان به افراد زیر اشاره کرد: سعید عبدولی، حبیب‌الله اخلاقی، پرویز زیدوند، حسن هوری، محمد اوسانی، یوسف وکیا، یاسر پاپی، مهدی هدایی، امین سوری، سامان عبدولی، مهرداد اسفندیاری، کرامت عبدولی، علی محمد بسحاق، ایمان قیطاسی، مسعود چکانی،حمزه آزرنگ و… کشتی فرنگی ورزش اول و بومی اندیمشک کشتی فرنگی است و این شهر تا به حال افراد زیادی را به کشتی فرنگی ایران معرفی کرده‌است. از جمله این افراد می‌توان به سعید عبدولی دارنده مدال طلای قهرمانی جوانان جهان و همین‌طور طلای بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانژو و برنز بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون و مدال طلای مسابقات قهرمانی کشتی جهان ۲۰۱۱ و مدال برنز المپیک ریودوژانیرو برزیل و همین‌طور حبیب‌الله اخلاقی دارنده مدال طلای مسابقات آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون کره جنوبی و همین‌طور مدال طلای قهرمانی کشتی آسیا ۲۰۱۲ و مدال برنز قهرمانی جهان ۲۰۰۹ و همچنین پرویز زیدوند دارنده دو مدال طلا و یک نقره مسابقات قهرمانی آسیا و مدال برنز بازی‌های آسیایی ۲۰۰۲ بوسان اشاره کرد. نیروگاهای آبی اندیمشک سد و نیروگاه دز سد دز اندیمشک یک سد بتنی برق‌آبی است که در ۲۳ کیلومتری شمال شرقی «اندیمشک» وبر روی ارتفاعات سلسله کوه‌های زاگرس احداث شده‌است با احداث این سد دریاچه‌ای به طول ۵۶ کیلومتر و با ظرفیت ۳/۳ میلیارد متر مکعب به وجود آمده‌است این سد که از نوع بتنی دو قومی است و دارای ۲۰۳ متر ارتفاع و طول تاج آن ۲۱۲ متر می‌باشد. نیرو گاه دز با داشتن ۸ واحد هر کدام به قدرت ۶۵ مگاوات نفش مهمی را در تولید برق و تنظیم فرکانس شبکه سراسری ایفاد می‌کند. نیروگاه این سد دارای قدرت نصب ۵۲۰ مگاوات است. احداث سد عظیم دز، در سال ۱۳۳۸ خورشیدی در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی توسط ایتالیایی‌ها در کوه‌های زاگرس آغاز و در سال ۱۳۴۱ خورشیدی پایان یافت. سد دز بعد از جدا شدن اندیمشک از دزفول و تبدیل شدن آن به شهرستان همواره یکی از مهم‌ترین بخش‌های شهرستان اندیمشک بوده که در زندگی عده کثیری از مردم خوزستان تاثیر داشته‌است. سد و نیروگاه کرخه سد کرخه یکی از بزرگ‌ترین سدهای خاکی دنیا و بزرگ‌ترین سد خاکی ایران و خاورمیانه است که بر روی رودخانه کرخه در ۲۲ کیلومتری شمال غربی شهرستان اندیمشک در استان خوزستان ساخته شده‌است. کرخه با تاجی به طول ۳۰۳۰ متر و ارتفاع ۱۲۷ متر از لحاظ حجم بدنه بزرگترین سد تاریخ ایران است و با حجم مخزنی به میزان ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب، بزرگترین دریاچه مصنوعی ایران را پدیدآورده است. عملیات اجرایی این سد در سال ۱۳۷۰ آغاز و در سال ۱۳۸۰ به پایان رسیده‌است. متوسط تولید انرژی سالیانه این نیروگاه روزمینی ۹۳۴ میلیون کیلووات ساعت است. نیروگاه این سد با ظرفیت ۴۰۰ مگاوات از زمان بهره‌برداری در سال ۱۳۸۱ تا پایان سال ۱۳۸۷ توانسته بیش از ۴۹۴۱ میلیون کیلووات ساعت برق تولید کند. سد و نیروگاه بالارود این مجموعه که در فاصله ۲۳ کیلومتری شمال اندیمشک بر روی رودخانه بالارود در حال احداث می‌باشد ارتفاع آن ۸۰ متر و طول تاج آن ۱۰۵۰ متر است که مخزن آن امکان ذخیره ۱۳۱ میلیون متر مکعب آب را دارد که ضمن کنترل سیلاب‌های فصلی و تامین آب سیزده هزار هکتار از اراضی کشاورزی پائین دست و در طول سال نیز یازده گیگا وات برق تولید و وارد شبکه سراسری خواهد کرد. سد تنظیمی پای پل کرخه در ده کیلومتری پایین دست سد بزرگ کرخه، در ۲۰ کیلومتری غرب شهرستان اندیمشک سد تنظیمی کرخه در سال ۱۳۸۸ به بهره‌برداری رسید نام پای پل برگرفته از بند تاریخی و پل مربوط به دوره عیلامیان یا ساسانیان (پل مورد استفاده شهر اوان یا همان ایوان کرخه) قرار گرفته‌است بقایای این بند تاریخی کمی پایین‌تر از سد و در کنار پل نادری کرخه وجاده اندیمشک - دهلران قرار دارد سد پای پل کرخه که به عنوان بزرگ‌ترین سد تنظیمی کرخه شناخته می‌شود، آب را گروگان گرفته و دریاچه ساخته‌است و کمی آنطرف‌تر برای خود دنیایی آفریده و انواع پرندگان زیبا آنجا زندگی می‌کنند و زیبایی خاصی به منطقه داده‌است. سد تنظیمی کرخه با وجود تاسیسات و دریاچه زیبا و نیز چشم‌انداز فضای سبز، می‌تواند به یکی از نقاط گردشگری شمال خوزستان تبدیل شود. اندیمشک در دوران جنگ ایران و عراق حادثه چهارم آذر ماه ۱۳۶۵ در روز چهارم آذر ماه ۱۳۶۵ شهر اندیمشک به مدت ۱ ساعت و ۴۵ دقیقه توسط ۵۴ فروند جنگنده نیروی هوایی عراق مورد حمله قرار گرفت که طی این حمله ۳۰۰ نفر از شهروندان اندیمشک کشته و ۷۰۰ نفر نیز به شدت مجروح شدند. این حمله را به عنوان طولانی‌ترین حمله پس جنگ جهانی دوم می‌شناسند و از آن با عنوان (روزی که صدام در اندیمشک قصابی کرد) یاد می‌شود. به علت وقوع این حادثه یادمانی برای گرامی داشت کشته شدگان و مجروحان در روبروی ساختمان اداره کل راه‌آهن این شهر نصب شده که بر روی آن شرح این واقعه توضیح داده شده‌است. به همین خاطر مردم اندیمشک روز ۴ آذر ۱۳۶۵ را روز اندیمشک می‌دانند هر چند که این روز در تقویم به این اسم ثبت نشده‌است. پادگان دوکوهه (پادگان سردار بزرگ حاج احمد متوسلیان) مهم‌ترین پادگان عملیاتی خوزستان در جنگ ایران و عراق پادگان دوکوهه نام منطقه و پادگانی است در ۴ کیلومتری شمال‌غربی شهر اندیمشک در کنار شهرک دوکوهه واقع شده‌است. این منطقه به علت وجود دو ارتفاع ۳۱۶ و ۲۸۸ متری در کنار هم که مانند دو کوه دوقلو در این منطقه مسطح خود نمایی می‌کنند، دوکوهه نام گرفته‌است. مساحت این پادگان با حواشی آن ۱۵ کیلومتر مربع می‌باشد که وسعت بخش اصلی آن کمتر از پنج کیلومتر مربع است. بخش اصلی پادگان که شامل ساختمان‌های گردان‌ها، ساختمان‌های اداری، دژبانی و انبار و ادوات و همچنین زمین صحبگاه است، در کنار جاده و ایستگاه راه‌آهن موقت دوکوهه قرار دارد. دوکوهه قبل از انقلاب پادگان پشتیبانی لشکر ۹۲ زرهی و یگان‌های نظامی جنوب‌غرب کشور بود و ساختمان‌هایی نیمه‌ساز برای نیروهای پادگان وجود داشت. با شروع جنگ این پادگان در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفت و در دوران دفاع مقدس به مهم‌ترین پادگان عملیاتی خوزستان مبدل شد. البته پایگاه هوایی چهارم شکاری اندیمشک نیز از پایگاه‌های دیگر این شهرستان به شما می‌رود. اقتصاد شهرستان اندیمشک دارای موقعیت استراتژیک و ویژه، زمین‌های خوب کشاورزی، معادن نفت، گاز، سیلیس، گچ، ماسه، آهک و سنگ آهن و جاده ترانزیتی آسفالته و خط راه‌آهن سراسری اندیمشک به تهران که خوزستان را به مرکز و شمال شرقی ایران پیوند می‌دهد. داشتن سدهای بزرگ مانند سد دز و سد کرخه در اندیمشک که بر ارزش این شهرستان افزوده‌اند و بخش بزرگی از نیروی برق کشور و نیز آبیاری زمین‌های این شهر و شمال خوزستان را تامین می‌کند. حمل و نقل راه‌آهن این شهر به عنوان بخشی از راه‌آهن تهران-جنوب از نقاط حساس به‌شمار می‌آید. اندیمشک مرکز ناحیه راه‌آهن زاگرس می‌باشد ساختمان اداری و دپوی ناحیه زاگرس در این شهر قرار دارد، دپوی اندیمشک به علت اعزام و تفکیک قطارهای باری که از سمت ناحیه جنوب به تهران حرکت می‌کنند، جزو مهترین دپوهای راه‌آهن ایران محسوب می‌شود و همچنین اندیمشک در مسیر جاده ترانزیت کشوری قرار دارد. ایجاد بندر خشک در اندیمشک با ۲ هزار میلیارد ریال سرمایه‌گذاری با اجرای این طرح شاهد افزایش جابه جایی بار و همچنین افزایش سرعت بارگیری در اداره کل راه‌آهن زاگرس خواهیم بود که نقش مهمی در محور جنوب دارد همچنین با ایجاد بندرخشک اندیمشک فرصتهای شغلی مناسبی در شمال خوزستان ایجاد خواهد شد که باعث کاهش آمار بیکاری در استان می‌گردد معادن معادن سنگ آهک و دولومیت چناره در شمال شهرستان اندیمشک در مجاورت روستای بیدرویه قرار دارد. تخمین زده می‌شود که این ذخایر که در حال حاضر بهره‌برداری می‌شوند است در حدود ۱۰۰ سال قابل بهره‌برداری باشد. این شهرستان دارای چند بخش و شهر است. گستردگی این شهر به حدی است که می‌توان آن را از نظر وسعت یکی از بزرگ‌ترین شهرهای استان نامید. آب آشامیدنی شهر اندیمشک از روخانه دز تامین می‌شود که در نمونه آب‌شناسی در ایران کم‌نظیر و بی‌مانند شناخته شده و بهترین نوع آب طبیعی و زلال در این سامان وجود دارد. شهرستان اندیمشک از نظر موقعیت راه‌های شوسه، اصلی و مرکزی دارای اهمیت بوده. این شهرستان با داشتن مراتع بسیار در اطراف خود و وجود رودخانه‌های بزرگ دز، کرخه و بالارود از استعداد بسیاری برای صنعت و کشاورزی و دامپروری برخوردار است. اندیمشک پنجمین شهرستان پرجمعیت خوزستان است. آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک (با ۲۰ رشته تحصیلی در مقطع کاردانی و کارشناسی) - دانشگاه پیام نور-مرکز تربیت معلم امام رضا (تحصیل دانشجویان مقطع کارشناسی) و دانشگاه علمی کاربردی را داراست که سالانه تعداد زیادی دانشجو را پذیرا هستند. ساختمان جدید دانشگاه آزاد در مسیر جاده سد کرخه در دست احداث است که گفته می‌شود بزرگترین واحد دانشگاه آزاد اسلامی در خوزستان است. آثار تاریخی، باستانی و گردشگری اندیمشک به لحاظ موقعیت در شمالی‌ترین نقطه استان خوزستان قرار دارد که به عنوان گذرگاه جهان باستان در فاصله بین دشت و کوهستان قرار دارد که مامن تمدن‌های بزرگ آوان یا اوان (ایوان کرخه)، تمدن شوشان یا سوزیانا و تمدن سیماش در لرستان کنونی بوده‌است. این منطقه دارای آثار و محوطه‌های باستانی بسیاری است که گویای ارتباط تاریخی اندیمشک با این تمدن‌هاست. به نقل از کتیبه پایکولی که در موزه لندن نگهداری می‌شود: آشوربانیپال پادشاه آشور زمانی که به قصد ویرانی پایتخت عیلام وارد سرزمین ایلام می‌شود می‌گوید من از نقطه‌ای وارد دشت شدم که رود وارد می‌شود یعنی همین‌جا (مسیر ورود رودخانه کرخه در شمال‌غرب اندیمشک) از آثار تاریخی، باستانی و گردشگری اندیمشک می‌توان به ویرانه‌های شهر ساسانی لور، شهر اری‌ترین، پل صیحه، بقعه شاهزاده احمد در مازو، قلعه رزه و ویرانه‌های شهر ایلامی زعفران دشت در منطقه توریستی منگره، سد کرخه و سد دز همچنین و پلاژ آن اشاره کرد. پلاژ دریاچه دز پلاژ سد دز در ۳۵ کیلومتری شهرستان اندیمشک در کنار دریاچه سد دز واقع شده‌است. این منطقه دارای تاسیسات، رستوران، طبیعت و جاذبه‌های حیاط وحش می‌باشد. همچنین این منطقه موقعیت مناسب برای ایجاد رستوران شناور را دارد. راه‌های دسترسی به منطقه: وجود راه‌آهن سراسری خوزستان به تهران در جوار منطقه و ایستگاه گل محک نیز از دیگر راه‌های دسترسی به منطقه می‌باشد. دره تنگوان تنگوان نام کوهی است در شمال شهر اندیمشک. این کوه از جمله کوه‌های مهم ناحیه شمال خوزستان محسوب می‌گردد و جهت آن شمال غربی – جنوب شرقی، موازی با جهت گسترش رشته کوه‌های زاگرس می‌باشد. ضلع شمال غربی کوه تنگوان در #بالارود شمالی با یک پرتگاه قطع می‌شود و سپس با یک شیب ملایم به طرف جنوب شرقی ادامه می‌یابد. ضلع جنوب شرقی تنگوان را کوه سنگ سیلان تشکیل می‌دهد که در نهایت به در ه‌های عمیق رود دز و #قلعه_مختار و #چمسبز ختم شده و رشته کوه تنگوان در این ناحیه پایان می‌پذیرد. ارتفاع تنگوان حداکثر ششصد متر بوده و هرچه به طرف جنوب شرقی تنگوان پیش می‌رویم از ارتفاع آن با یک شیب کند کاسته می‌شود. تنگوان و دیواره سنگی، صخره‌ای و صاف آن به همراه دره‌های عمیق و پرتگا ه‌های متعدد این کوه را برای ورزش‌های کوهنوردی به ویژه صخره‌نوردی بسیار مناسب نموده به‌طوری‌که صعود به این کوه همراه به خطراتی است قلعه مختار منطقه قلعه مختار در ۱۱ کیلومتری شرق شهرستان اندیمشک و در کنار رودخانه دز است. وجود پتانسیل، زمین حاصلخیز و منابع آبی باعث شده که از گذشته دور تاکنون منطقه قلعه مختار به محلی جالب و جذاب جهت سکونت مطرح باشد؛ که در همین راستا پروژه‌های ایجاد امکانات فرهنگی، تفریحی توسط میراث فرهنگی جهت توسعه منطقه ایجاد شده و دارای ساحل زیبا برای قایق‌سواری، ماهیگیری و ورزش آبی شنا است. منطقه گردشگری منگره منگره از چند دره تشکیل گردیده و در شمال بخش الوار گرمسیری واقع شده‌است؛ و یکی از مناطق کوهستانی می‌باشد و محدود است از شمال و غرب به کوه «چوونی» و دورق (Duragh شهری از ناحیه خوزستان بوده‌است و به نام دورق فرس مشهور بوده‌است که بنظر می‌رسد این همان دورق باشد. رودخانه‌ای که از دهکده گرداب سرچشمه می‌گیرد، پس از عبور از تنگه کول گاو به رودخانه انارکی می‌پیوندد و جاده سراسری را در محلی موسوم به بالارود قطع می‌کند. بقعه امیرسیف یا دژ سرقلا در دامنه کوه «سیه» در میان گورستان قدیمی، بقعه‌ای است که به نام امیرسیف مشهور است. (که مربوط به قرن ششم و هفتم هجری است) اندازه داخل آن ۳۰/۳×۳۰/۴ متر و هر دیوار آن محراب کوچکی دارد. در وسط قبری است بطول و عرض ۹۵×۱۷۹ و ارتفاع ۷۰ سانتی‌متر که تماما با کاشی سبز تزیین گردیده بلندی گنبد نزدیک به ۱۲ متر است. اندازه در ورودی آن ۷۵×۱۲۵ سانتی‌متر است که به سمت جنوب باز می‌شود تمامی بقعه با سنگ قلوه و ملاط ساخته شده‌است. احتمالا امیرسیف یکی از اتابکان لر کوچک باشد امیر سیف واقع در دهکده امیر سیف و در کنار رودخانه گرداب حوالی دژ سرقلا دهستان قیلاب، بخش الوارگرمسیری در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۵ با شماره ثبت ۱۷۳۹۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. امامزاده احمد بن موسی (ع) (معروف به شاهزاده احمد) شاهزاده احمد در شهرستان اندیمشک از استان خوزستان قرار دارد برای رسیدن به این مکان زیارتی و تفریحی که دارای طبیعت زیبا و جذاب است باید درمسیرجاده ترانزیتی جنوب و درمسیرجاده اهواز تهران پس از رسیدن به شهرستان اندیمشک ودرمسیر جاده اندیمشک-خرم آبادو درمیانه راه در بخش الوار اندیمشک و در شهرتازه تاسیس بیدروبه در کمربندی این شهر حرکت کنیم پس از طی حدود شصت کیلومتر به این مقبره می‌رسیم. برای رسیدن به امام زاده شاهزاده بن احمد باید از روستای‌های زیبای چون کلگدره و شیرین آب و جا اردو و سرخکان وپیروالی ومحمودبن علی ومازو وتنوربلندوادریسی علیا وارد شویم ودرمسیرپرپیچ وخم وزیبای ان منطقه که پوشیده ازجنگل‌های چنارودرختان پسته کوهی و بلوط قراردارد که این جاده زیباوکوهستانی به جاده چالوس خوزستان معروف شده‌است قرار می‌گیریم که پس از طی کردن ا ین مسیربه بقعه شاهزاده احمد می‌رسیم که بین دوکوه بنام‌های گردن باریک و دارتاگریوه که تقریبا مرزاستان‌های خوزستان ولرستان است قرار دارد و در تابستان‌های داغ خوزستان در این منطقه دارای هوای معتدل وخنکی وجود دارد که در کنار بقعه شاهزاده احمد روستای زیبای به نام دشت لاله واقع شده که دارای دشتی زیبا وبزرگ که پرازگل‌های لاله است وجود دارد که پس از زیارت امام زاده دیدن این دشت زیبا خالی از لطف نیست. گنبد قدیمی بقعه شاهزاده احمد (ع) در شهرستان اندیمشک استان خوزستان متعلق به معماری اسلامی عهد تیموری است. مردم محلی اعتقاد دارند این امامزاده از اعقاب امام موسی کاظم (ع) بوده‌است. برخی این امامزاده را گگ احمد نیز می‌خوانند. خادمین این امامزاده عمامه قرمز بر سر دارند و معتقدند شاهزاده احمد (ع) در زمان حیاتش هر موقع غضبناک می‌شد شال قرمز به سر و کمر می‌بست. بنای مقبره چهارگوش و گنبد هرمی ۱۰ ترکی دارد. بلندای آن نزدیک به ۱۴ متر و سبز رنگ است. درب ورودی مقبره در جهت شمال قرار گرفته و دارای گلدسته کوچک آجری است و روی قبر هم ضریحی فلزی کار گذاشته شده‌است. در حال حاضر دور تا دور بنای این بقعه داربستهایی ایجاد شده که به گفته زائران این امامزاده نشان از آماده کردن مقدمات تخریب این بنا توسط اداره اوقاف را دارد. راولینسن می‌نویسد مردم گفته‌اند: شاهزاده احمد دو برادر داشته یکی به نام سلطان محمود که در هیلان مدفن دارد و دیگری سلطان ابراهیم موسوم به بابا بزرگ است و لرهای لرستان برای او حرمت قائل‌اند. مضافا طبق گفته راولینسن سلطان محمود و شاهزاده احمد در زمره اولیای «اهل حق اند» و به همین دلیل دارای حرمت فراوانی هستند ادموندز با ذکر نام شاهزاده احمد می‌نویسد روزی چهار نفر با عمامه‌های سرخ به دیدنم آمدند و سپس می‌افزاید عمامه سرخ در ایران یا دست کم در استانهای غربی و مرکزی کشور منحصربفرد است و تنها متولیان شاهزاده احمد آن را بر سر می‌گذارند که مقدس‌ترین زیارتگاه در بالاگریوه است و مردم به زیارت او می‌روند و با خود نذری می‌برند یا در آن نذر می‌کنند. متولیان عمامه سرخ را پاپی می‌نامند. اما به نظر نمی‌رسد اینان با طایفه‌ای به همین نام نسبتی داشته باشند. فیلبرگ از متولیان عمامه سرخ نام می‌برد و می‌افزاید شاهزاده احمد را مخصوصا یاور زنان نازا می‌شمارند. مینورسکی می‌نویسد مردم منطقه، شاهزاده احمد را پسر موسی کاظم امام هفتم می‌دانند در شمال مازو محلی موسوم به دشت لاله، بقعه‌ای است معروف به شاهزاده احمد (که گنبد قدیمی آن معماری تیموری و اواخر عهد مغول بوده‌است). به اعتقاد مردم از اعقاب امام موسی کاظم (ع) است و به شاه چراغ مشهور است. مردم، این امام زاده را به نام‌های «گگ احمد و سید احمد» نیز می‌نامند. راولینسن می‌نویسد مردم گفته‌اند: شاهزاده احمد دو برادر داشته یکی به نام سلطان محمود که در هیلان مدفن دارد و دیگری سلطان ابراهیم موسوم به بابا بزرگ است و لرهای لرستان برای او حرمت قائل‌اند. مضافا طبق گفته راولینسن سلطان محمود و شاهزاده احمد در زمره اولیای «اهل حق اند» و به همین دلیل دارای حرمت فراوانی هستند. داوود خادم و معبد ستاره‌های نشان دار ساسانی در شمال غربی دهکده گرداب منگره در دهستان قیلاب بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک به فاصله شش کیلومتر، دهکده‌ای است موسوم به «شیخ» در گورستان دهکده، مقبره‌ای است که با سنگ و ملاط ساروج ساخته شده‌است. گنبد آن مخروطی شکل و اندازه‌ای داخل مقبره ۴۰/۳×۳۰/۳ متر بوده و شباهت زیادی به گنبد امیرسیف دارد. تنها تفاوتی که این دو مقبره با هم دارند، دو گلدسته می‌باشد که بی‌شک سال‌های بعد ساخته شده‌اند. در ورودی مقبره شرقی است. سنگ قبری در این مقبره مشاهده نشد. سنگ قبرهای بزرگی با خط کوفی در گورستان اطراف مقبره دیده شد که تاریخ بعضی از آن‌ها مربوط به قرن هفتم هجری می‌باشد بر بالای سر قبرها نیز سنگهایی بطول ۸۰ تا ۹۰ سانتی‌متر بطور عمودی کار گذاشته شده وروی بعضی از آن‌ها به خط کوفی آیاتی از قرآن بطور برجسته حک شده‌است. صاحب مقبره داود ابن محمد، معروف به خادم الفقرا می‌باشد که مستوفی در تاریخ گزیده از آن یاد می‌کند. بقعه شیخ روستای باریکاب حاجی باریکاب مقبره حاجی باریک آب در روستایی به همبن نام در سمت راست دهکده منگره در دهستان قیلاب بخش الوار گرمسیری و شمال شهرستان اندیمشک قرار داردوجه تسمیه نام باریک آب (حاجی باریک آو) از آب چشمه با آب دهی کم گرفته شده‌است. نیازمند منبع از دیدنی‌های حاجی باریک آب وجود یک درخت تنومند در وسط مقبره او بود که متاسفانه چند سال پیش قطع شد امامزاده بابا لنگ بقعه امامزاده بابا لنگ در انتهای دریاچه دز در فاصله ۲۰ کیلومتری شرق دهکده مازو و ۸۵ کیلومتری شمال شرق اندیمشک روستایی به نام بابا لنگ وجود دارد که در کنار آن گنبدی است مخروطی شکل که به «بابا لنگ» مشهور است و متعلق به معماری قرن ۶ و ۷ هجری قمری است زیارتگاه اهالی منطقه و جد تیره‌ای به نام بابا لنگی‌ها است. کلمه بابا به پیشوایان مذهبی اهل حق اطلاق می‌شده، این گنبد در نوع خود بی‌نظیر است و گنبد مخروطی بلندی آن نزدیک به ۱۲ متر است. اندازه داخل مقبره ۳×۳ متر بوده و در وسط قبری است که بوسیله کاشیهای سبز تزیین شده‌است که اکنون قسمتی از کاشیها را برداشته و به جای آن گچ اندود کرده‌اند. در ورودی آن اتاقی کوتاه دارد و اندازه آن ۱×۳۰/۱ متر است و محل قبر، دو پله پایین‌تر از سطح زمین است و تمامی آن با سنگ و گچ ساخته شده ولی سنگ قبر یا کتیبه‌ای مشاهده نشد. حریم گنبد با دیواری بطول و عرض ۱۶×۲۲ و پهنای ۵/۱ متر محصور گردیده و اطراف آن گورستانی قدیمی است. این بقعه در سال ۱۳۸۸ در فهرست آثار ملی ثبت گردید. امامزاده بابالنگ از مریدان و یاران احمد بن موسی کاظم (ع) (شاهزاده احمد) می‌باشد. قلعه کوران (کورو یا کهیران یا کهرو) یکی از قلعه‌های نظامی و مهم بخش الوار- اندیمشک است که در شمال شرق این شهرستان و در۵۰۰ متری شرق جاده اندیمشک- شاهزاده احمد واقع شده‌است، این قلعه از جمله قلعه‌هایی است که در دوره اسلامی کاربرد داشته وقدمت آن به دوره صفویه برمیگردد. قرار گرفتن قلعه کوران (کورو یا کهرو) در کنار جاده اندیمشک – امام زاده احمد وچشم اندازهای طبیعی منطقه و بکر و دست نخورده بودن آن و سپس آنکه این منطقه یکی از مناطق زیارتی و تفریحی شهرستان اندیمشک بخصوص در فصول بهار و تابستان است که در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۱۴۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. قلعه رزه (قلعه رزمان یا رزمانان) این قلعه منزلگاه کاروانیان جاده خرم‌آباد به اندیمشک (صالح آباد قدیم) بوده و اکنون نیز جاده سراسری خوزستان از کنار آن می‌گذرد که در ۴۵ کیلومتری جاده ارتباطی اندیمشک خرم‌آباد و در حدود ۵۰۰ متری جنوب شرقی روستای قلعه رزه و در حاشیه جاده می‌باشد که در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۱۴۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. قلعه رزه که در ادوار گذشته در محلی به نام رزه بر سر راه کاروانها ساخته شده محل حکومت سلاطین اشکانی بوده که گرهشکان یا به زبان محلی گرشکان یا گرشگو در قسمت جنوبی این قلعه وجود دارد که قسمت غرب و جنوب غربی آن رودخانه کرخه می‌باشد. این کاروانسرا دارای پلان چهارگوش و مستطیل شکل در جهت شرقی و غربی بوده و از نوع چهار ایوانی و از بناهای دوره صفوی می‌باشد؛ و توسط شخصی به نام «حسین خان والی» عصر صفوی در سال ۱۰۰۸ هجری ساخته شده‌است. قلعه رزه دارای ۱۴ اتاق مسکونی بوده که در داخل هر اتاق ۴ طاقچه ساخته شده و تمام اتاق‌ها به هم ارتباط دارند و برای ورود و خروج از قلعه، تنها یک در وجود داشته‌است. مصالح بکار رفته در ساخت کاروانسرا از سنگ قلوه، ساروج و گچ بوده ولی در دوره‌های بعدی برای بازسازی آن به مقدار بسیار کم از کاروانسرا کنگره‌هایی جهت نگهبانی ساخته شده، در جهت شمالی و جنوبی کاروانسرا به پرتگاه منتهی می‌شود. قلعه، به هنگام تصرف لرستان به دست قوای دولتی رضاشاه، اهمیت نظامی فراوان داشته و یک از قرارگاه‌های مهم جلوگیری از شورش، یاغیگری و غارت به‌شمار می‌رفته‌است ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی (۳۳۶–۳۸۰ ه‌. ق) که ۱۱۰۰ سال پیش می‌زیسته، مسیر «خرم‌آباد» تا «اندیمشک» را چنین بیان می‌کند: «از سابرخواس یک مرحله، سپس تا کرکویش یک مرحله، سپس تا خان یک مرحله، سپس تا رزمان یک مرحله، سپس تا لور یک مرحله است.» (احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ۶۰۰–۶۰۱). سابرخواس/ شابرخاست/ شاپور خواست همان خرم‌آباد کنونی و لوریا بلاد اللوریا صحرای لوریا اللور یا اللریه همان اندیمشک فعلی در منطقه‌ای که امروز به آن قلعه رزه (شهر رزمانان RaZmanan) می‌گویند، واقع شده‌است. همچنین در شمال این قلعه، یک بنای دو طبقه کوچک‌تر نیز وجود دارد که به حسینه یا قلعه حسینی مشهور است. قلعه حسینی شمال کاروانسرای قلعه رزه، در کنار جاده اندیمشک - پلدختر و دهکده قلعه رزه الوار گرمسیری، یک بنای منفرد دیگر با فاصله تقریبی ۱۵۰ متر بنا گردیده‌است که با پلان چهارگوش و به صورت دو طبقه، ساخته شده‌است. طبقه فوقانی، محلی جهت نگهبانی است. کاروانسرا دارای چهار اتاق و یک حیاط مرکزی می‌باشد بنای مذکور در جهت غربی دارای پلکانی است که به طبقه دوم راه دارد، در طبقه دوم نیز پلکان دیگری تعبیه شده که به پشت بام منتهی می‌شود. دلیل وجودی بنا با توجه به اینکه مانعی طبیعی در شمال کاروانسرای قلعه رزه و خارج از محدوده ساختمانی قرار گرفته و دیده‌بانی مناسب را سلب نموده، لذا اقدام به ساخت این بنا یا قلعه نموده‌اند تا مشرف بر نواحی شمالی باشد. مصالح این بنا دقیقا همان است که در ساخت کاروانسرای رزه بکار گرفته شده‌است. این بنا در نزد عامه به قلعه حسینی معروف می‌باشد وجه تسمیه قلعه حسینی از این قرار است که شخصی به نام حسین چندین سال متوالی در آن مسکن گزیده و تاق که همان اتاق می‌باشد در گویش محلی به معنی ساختمانی که محل زندگی فردی به نام حسین بوده نامیده شده‌است. این قلعه نیز مربوط به دوره صفوی می‌باشد که در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۵ با شماره ثبت ۱۸۰۰۳ به‌عنوان یکی ازآثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. مقبره محمودعلی این بقعه در دهکده‌ای به همین نام در جنوب غربی دهستان مازو، بخش الوارگرمسیری واقع شده‌است. گنبد آن مخروطی شکل (و مربوط به قرن ۱۱ هجری است). اندازه داخل مقبره ۴۰/۴×۴۰/۴ متر است. قبر در وسط قرار دارد و ابعاد آن ۷۰/۱×۶۰/۱×۵۰/۱ متر می‌باشد. بلندی گنبد از سطح بام مقبره نزدیک به ۸ متر است که از دو طبقه درست شده و دو جداره است. یعنی بین طاق مقبره و گنبد، فضا است و بوسیله دریچه‌ای می‌توان به آن داخل شد. در جنوب آن اتاقی برای زائران ساخته شده‌است. گنبد محمود علی که در گویش محلی محمید علی خوانده می‌شود. در کتب تاریخی سلطان محمود فرزند علی ذکر شده که به مرور زمان به محمود علی معروف شده‌است. حریم گنبد با دیواری سنگ چین شده بطول ۲۰ و عرض ۱۶ متر محصور گردیده‌است و اطراف حصار، قبرستانی کهنه و قدیمی هست که بعضی قبرهای آن با خط کوفی نوشته‌است. مقبره محمود علی (ممیدعلی) که مربوط به قرون میانه اسلامی است در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۵ با شماره ثبت ۱۷۹۹۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. پل باستانی صیحه (آباره عباس خان) این آباره در ۶ کیلومتری جاده اندیمشک به شوش (روبروی شهر آزادی) و در حاشیه شرقی جاده واقع شده‌است. این آباره در سال ۱۳۷۹ شناسایی گردید و کار خاکبرداری و مرمت آن از سال ۱۳۸۰ آغاز گردید. این بنا دارای ۱۲ دهانه می‌باشد و در گذشته کاربری انتقال آب را داشته‌است و آب را بوسیله کانال به این منطقه آورده و پس از عبور آب از روی پل زمین‌های کشاورزی آن طرف پل را آبیاری می‌نمودند. پلهای آبرو تنها جهت آبیاری زمین‌های کشاورزی به کار می‌آیند و اصطلاحا آباره گفته می‌شود. این پل مربوط نیز به دوره صفوی می‌باشد که در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۸۳۷۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. مصالح بکار رفته در ساخت این بنا سنگ، آجر بهمراه ملاط گل، آهک و ساروج می‌باشد پی پایه‌های این پل از سنگ، ستونها از آجر و دیواره‌های فوقانی از سنگ می‌باشد. دریچه‌های پل در جهت خلاف جریان آب و هم در جهت موافق آن پیش آمدگی‌های دارد که اصطلاحا موج شکن یا آب (پشت پل) به صورت نیم دایره می‌باشد. افزایش مقطع طولی پل و سنگین‌تر نمودن پایه‌ها جهت خنثی‌سازی رانش حاصل از طاقهای بزرگ، نقش استحکامی پل در مقابل فشارهای سرسام‌آور آب در هنگام طغیان رودخانه‌ها و هدایت مناسب آب که از لحاظ مکانیکی و مهندسی در دوام پل تاثیر بسیاری داشته‌است. در ساخت پل صیحه به نمای پل توجه نشده‌است و فقط به جنبه کاربری و استحکامی آن توجه نموده‌اند. قوس دهانه‌ها یک اندازه نمی‌باشد این دهانه‌ها از ارتفاع «تیزی» تا پاکار بین ۶/۳ و ۷۰/۳ متفاوت می‌باشد. پایه‌ها تقریبا ۱ متر می‌باشد. دهانه ۶ بزرگترین دهانه می‌باشدبا توجه به اینکه در گذشته به دلیل شرایط زندگی مردم و نیاز به آب، اکثر سکونتگاه‌ها در کنار رودخانه و چشمه‌ها و مناطق آب خیز صورت می‌گرفت، احتمال وجود سکونت گاه‌هایی هم‌زمان با این آباره در منطقه نیز وجود دارد. در نزدیکی این آباره در منطقه سبز آب، آباره دیگری وجود دارد که کاربری آن نیز مانند پل صیحه می‌باشد. در طی خاکبرداری از دو آباره در اعماق مختلف به تکه‌های مختلف سفال شکسته برخورداند. این بنا دارای ۱۲ دهانه می‌باشد و در گذشته کاربری انتقال آب را داشته‌است و آب را بوسیله کانال به این منطقه آورده و پس از عبور آب از روی پل زمین‌های کشاورزی آن طرف پل را آبیاری می‌نمودند. پلهای آبرو تنها جهت آبیاری زمین‌های کشاورزی به کار می‌آیند و اصطلاحا آباره گفته می‌شود. این پل مربوط به دوره صفوی می‌باشد. مصالح بکار رفته در ساخت این بنا سنگ، آجر بهمراه ملاط گل، آهک و ساروج می‌باشد پی پایه‌های این پل از سنگ، ستونها از آجر و دیواره‌های فوقانی از سنگ می‌باشد. دریچه‌های پل در جهت خلاف جریان آب و هم در جهت موافق آن پیش آمدگی‌های دارد که اصطلاحا موج شکن یا آب (پشت پل) به صورت نیم دایره می‌باشد. افزایش مقطع طولی پل و سنگین‌تر نمودن پایه‌ها جهت خنثی‌سازی رانش حاصل از طاقهای بزرگ، نقش استحکامی پل در مقابل فشارهای سرسام‌آور آب در هنگام طغیان رودخانه‌ها و هدایت مناسب آب که از لحاظ مکانیکی و مهندسی در دوام پل تاثیر بسیاری داشته‌است. احتمال وجود سکونت گاه‌هایی هم‌زمان با این آباره در منطقه نیز وجود دارد. در نزدیکی این آباره در منطقه سبز آب، آباره دیگری وجود دارد که کاربری آن نیز مانند پل صیحه می‌باشد. در طی خاکبرداری از دو آباره در اعماق مختلف به تکه‌های مختلف سفال شکسته برخورد نمودیم که متعلق به دوره اسلامی می‌باشد. پل بالارود (پل شاه عباسی) یکی از با ارزشترین آثار تاریخی اندیمشک از عهد ساسانیان پل بالارود بر روی رودخانه بالارود می‌باشد که در روستای بالارود شمالی واقع شده‌است. از ویژگی‌های بارز پل می‌توان به سنگ‌های تراشیده شده که به صورت آجر چیده شده‌اند و به پایه‌های پل نمای مستحکم بخشیده‌است اشاره کرد. جنس پل از ساروچ و دارای ۴ پایه مستحکم و مربع شکل بوده‌است که سالیان قبل به علت سیل ویرانگر سقف پل ریزش می‌کند. این پل که در ۲۷ کیلومتری شمال شهرستان اندیمشک و در مجاورت بزرگراه اندیمشک پلدختر و همچنین آزاد راه اندیمشک - پل زال و روستای بالارود از توابع بخش الوارگرمسیری قرار دارد، و در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۹۹۶۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت می‌رسد. چم سبز چم‌سبز یا (چم‌سوز) اندیمشک به منطقه‌ای در پیرامون رود دز که در شمال شرق شهرستان اندیمشک است گفته می‌شود. این منطقه‌ای تفریحی در شمال شرق شهر اندیمشک است که از سد دز اندیمشک شروع و تا قلعه مختار واقع در چم گلک اندیمشک امتداد دارد. چم سبز در نزد محلی‌های منطقه چم به معنی خم و با توجه به این که آب به رنگ سبز است و همچنین بجز تابستان در تمام فصل‌ها این مناطق سرسبز است به این نام شناخته می‌شود.
[ "بخش مرکزی شهرستان اندیمشک", "لری و بختیاری", "شیعه", "فریدون حسنوند", "استان خوزستان", "زاگرس", "سد", "سد کرخه", "سد دز", "زبان لری", "شهبازان", "راه‌آهن", "تهران", "اهواز", "فرهنگستان ایران", "رضاشاه پهلوی", "جنرال موتورز", "دوره پهلوی", "لرستان", "ایلام", "استان کرمانشاه", "عیلامیان", "نصف النهار گرینویچ", "خرم‌آباد", "دزفول", "شوش", "دهلران", "آب شیرین", "استان لرستان", "دره‌شهر", "کرخه", "دز", "لر", "لری بختیاری", "لری بالاگریوه‌ای", "لری خرم‌آبادی", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "حکومت پهلوی", "ایل بختیاری", "طایفه های بالاگریوه", "طایفه میر", "قلاوند", "سگوند", "پاپی", "دیرکوند", "عبدولی", "بهاروند", "جودکی", "کوشکی", "رشنو (طایفه)", "حاجی وند", "سادات آهوقلندری", "سعید عبدولی", "حبیب‌الله اخلاقی", "پرویز زیدوند", "حسن هوری", "محمد اوسانی", "یوسف وکیا", "کشتی فرنگی", "بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰", "گوانژو", "بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴", "اینچئون", "قهرمانی کشتی جهان ۲۰۱۱", "مدال برنز", "کره جنوبی", "قهرمانی کشتی آسیا", "مدال طلا", "مسابقات کشتی آسیا", "بازی‌های آسیایی ۲۰۰۲", "برق‌آبی", "متر مکعب", "مگاوات", "برق", "محمدرضا پهلوی", "ایتالیایی", "کوه‌های زاگرس", "ایران", "خاورمیانه", "رودخانه کرخه", "تاریخ ایران", "کیلووات ساعت", "بالارود", "مکعب آب", "گیگا وات", "سد تنظیمی کرخه (اندیمشک)", "نام پای", "دوره عیلامیان", "پل کرخه", "عراق", "جنگ جهانی دوم", "صدام", "اداره کل", "پادگان دوکوهه", "شهرک دوکوهه", "کوه", "پادگان", "کیلومتر مربع", "گردان", "جنگ", "سپاه پاسداران", "دفاع مقدس", "خوزستان", "راه‌آهن سراسری", "راه‌آهن ایران", "سنگ", "آهک", "شمال", "شهرستان اندیمشک", "بیدرویه", "دانشگاه آزاد اسلامی", "دانشگاه پیام نور", "مرکز تربیت معلم", "علمی کاربردی", "مازو", "قلعه رزه (بنا)", "دریاچه سد", "گذشته دور", "میراث فرهنگی", "امام زاده", "پسته کوهی", "جاده چالوس", "شاهزاده احمد", "معماری اسلامی", "عهد تیموری", "امام موسی کاظم", "سلطان محمود", "سلطان ابراهیم", "موسی کاظم", "شاه چراغ", "دهستان قیلاب", "بخش الوار گرمسیری", "خط کوفی", "تاریخ گزیده", "هجری قمری", "امامزاده بابالنگ", "احمد بن موسی", "دوره اسلامی", "دوره صفویه", "شمارهٔ ثبت", "آثار ملی ایران", "قلعه رزه", "دوره صفوی", "عصر صفوی", "محمد بن احمد مقدسی", "قلعه حسینی", "وجه تسمیه", "دهستان مازو", "قرون میانه", "شماره ثبت", "موج شکن", "پل بالارود", "چم سبز" ]
[ "اندیمشک", "شهرستان اندیمشک", "شهرهای شهرستان اندیمشک", "ویکی‌سازی رباتیک" ]
2,331
مولکول
0
411
0
[ "مولكول", "ملوکول", "ملکول", "ملوكول", "ملكول", "مولکولی" ]
false
379
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سه‌بعدی (چپ و مرکز) و دو بعدی (راست) از مولکول استون مولکول یا ملکول ، کوچک‌ترین ذره یک ماده شیمیایی خالص است که ویژگی‌های آن ماده را دارد. یک مولکول از دو یا چند اتم تشکیل شده که با پیوند شیمیایی به هم متصلند. البته مولکول بعضی عناصر (همچون گازهای بی‌اثر) تنها از یک اتم تشکیل شده‌است. اتم‌های یک مولکول می‌تواند از یک نوع باشد و هم می‌تواند از چند نوع باشد. نسبت اتم‌ها در یک مولکول خاص همیشه ثابت است. برای مثال در مولکول آب نسبت اتم‌های هیدروژن به اکسیژن همیشه ۲ است. تعداد اتم‌های موجود در یک مولکول به وسیله فرمول شیمیایی آن نشان داده می‌شود. البته باید توجه داشت که فرمول شیمیایی به تنهایی نشان دهنده ویژگی‌های ماده نیست. ممکن است دو ماده فرمول شیمیایی یکسانی داشته باشند، اما ویژگی‌های آنها کاملا متفاوت باشد. برای مثال اتانول و دی‌متیل اتر فرمول شیمیایی یکسان اما خواص شیمیایی متفاوت دارند. به این مواد ایزومر گفته می‌شود. مولکول یک مولکول، مجموعه‌ای از اتم‌های یک ماده مشخص دارای فرمول شیمیایی است. کلمه مولکول از زبان لاتین گرفته شده و به معنی توده کوچکی از مواد می‌باشد. برای مثال مولکول متان(CH۴) از یک اتم کربن و چهار اتم هیدروژن تشکیل شده‌است یایک مولکول آب از یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن تشکیل شده‌است. یک مولکول ذره‌ای است که دارای قابلیت حرکت و مستعد دادن واکنش شیمیایی با مواد دیگر است، در حالی که اتم از ذرات کوچک ثابت‌تری تشکیل شده و جابجایی آنها نیازمند انرژی بسیار زیادی است که برای انجام واکنش‌های هسته‌ای ضروری است. خاصیت مولکول‌ها مولکول‌های یک ماده در حال جنبش و حرکت دایمی هستند. این جنبش مولکول‌ها حرکت براونی نام دارد که برای اولین بار توسط روبرت براون در سال ۱۸۲۱میلادی کشف شده‌است. وقتی ماده به شکل گاز است مولکول‌ها دارای جنبش بسیار زیاد هستند و فضای بین مولکولها زیاد است. در حالت مایع فضای بین مولکولی کمتر و جنبش مولکول‌ها نیز کمتر است. در حالت جامد مولکول‌ها به صورت منظم چیده شده‌اند و دارای چرخش به دور یک فضای مشخص هستند. دمای یک ماده نشانگر میزان جنبش مولکول‌های آن ماده است. نیروی واندروالسی نیروی ضعیفی‌ست که عامل جاذبه بین مولکول‌هاست. ماکرومولکول‌ها مولکولهایی که دارای اندازه خیلی بزرگ هستند و حداقل از چندین هزار اتم تشکیل شده‌اند: مثل پروتئین‌ها، اسیدهای نوکلئیک و کربوهیدراتها ترکیبات غیر مولکولی شامل دو دسته بزرگ هستند: ترکیبات فلزی و یونی فلزات فلزات از دسته‌ای از اتم‌های مرتبط با هم تشکیل شده که دارای پیوند فلزی باشند. ترکیبات یونی ترکیبات یونی مجموعه‌ای از اتم‌های دارای پیوند یونی می‌باشند.
[ "فضای دوبعدی", "استون", "مواد شیمیایی", "اتم", "پیوند شیمیایی", "گازهای بی‌اثر", "هیدروژن", "فرمول شیمیایی", "اتانول", "دی‌متیل اتر", "ایزومر", "متان", "کربن", "حرکت براونی", "نیروی واندروالسی", "پروتئین", "اسید نوکلئیک", "کربوهیدرات", "پیوند فلزی", "پیوند یونی" ]
[ "شیمی", "فیزیک مولکولی", "ماده", "مولکول‌ها" ]
2,332
ایزوتوپ
0
287
0
[ "ايزوتوپ", "ایزتوپ", "ايزتوپ" ]
false
267
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نمونه‌ای از جدول ایزوتوپی از عناصر ۱ تا ۲۹. خانه‌های آبی رنگ ایزوتوپ‌های پایدار و خانه‌های صورتی رنگ ناپایدارند. هیدروژن فقط دو ایزوتوپ پایدار دارد. ایزوتوپ‌ها (از یونانی ، =هم‌جا)، اتمهای یک نوع عنصر هستند که در یک خانه از جدول تناوبی قرار دارند. این عناصر عدد اتمی (Z) یکسان و عدد جرمی (A) متفاوتی دارند. عدد اتمی بیانگر تعداد پروتونهای هسته اتم است؛ بنابراین ایزوتوپ‌های یک عنصر، تعداد پروتون‌های مساوی دارند. اختلاف در جرم اتمی ایزوتوپ‌ها از اختلاف تعداد نوترونهای موجود در هسته آن‌ها ناشی می‌شود. در فارسی واژه‌های «همجا» و «هم‌مکان» در برابر واژه ایزوتوپ پیشنهاد شده‌است. نام‌گذاری نام‌گذاری یک ایزوتوپ به صورت نام عنصر مربوطه، خط فاصله و عدد جرمی آن ایزوتوپ انجام می‌شود (برای نمونه هیدروژن-۲( دوتریوم ) و اورانیوم-۲۳۵). هنگامی که از نمادهای شیمیایی استفاده شود، عدد اتمی به صورت زیرنویس و عدد جرمی به صورت بالانویس، هر دو پیش از نماد عنصر نوشته می‌شوند (مانند O
[ "اتم", "عدد اتمی", "عدد جرمی", "پروتون", "عنصر (شیمی)", "نوترون", "دوتریوم", "اورانیوم-۲۳۵", "نماد شیمیایی", "ایزوتوپ‌های اکسیژن", "ایزومر هسته‌ای", "تکنسیم-۹۹ام", "تکنسیم", "پرومتیم", "نوکلید", "بیسموت", "توریوم", "اورانیوم", "ساختار شیمیایی", "ایزوتوپ‌های هلیم", "اورانیم-۲۳۸", "قلع", "عنصر تک نوکلید", "انرژی بستگی هسته‌ای", "هیدروژن", "لیتیم", "بور", "نیتروژن", "تانتال", "اسپین", "یکای جرم اتمی", "آژانس بین‌المللی انرژی اتمی", "مؤسسه ملی فناوری و استانداردها", "آزمایشگاه ملی لارنس برکلی", "علوم هشتم", "دوره ی اول متوسطه", "Centers for Disease Control and Prevention" ]
[ "ایزوتوپ‌ها", "تعاریف فیزیک", "شیمی هسته‌ای", "فیزیک هسته‌ای", "واژگان علمی" ]
2,333
قره کلیسا
2
167
0
[ "قره‌كليسا", "قره كليسا", "کلیسای طاطاووس (قره کلیسا)", "كليساي طاطاووس (قره كليسا)", "قره‌کلیسا", "کلیسای طاطاووس", "قرهٔ کلیسا", "قرهٔ كليسا", "کلیسا طاطاووس مقدس", "سیاه کلیسا", "سياه كليسا", "كليسا طاطاووس مقدس", "كليساي طاطاووس", "کلیسای تادئوس مقدس", "زیارت قره کلیسا" ]
false
33
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "قره کلیسا" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Northwestthaddes.jpg" }, { "Item1": "توضیح تصویر", "Item2": "شهر باستانی پترا" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "[[ایران]]، [[استان آذربایجان غربی]]" }, { "Item1": "نوع", "Item2": "فرهنگی" }, { "Item1": "معیارها", "Item2": "i, iii, iv" }, { "Item1": "منطقه", "Item2": "[[آسیا]]" }, { "Item1": "تاریخ ثبت", "Item2": "[[۲۰۰۸]]" }, { "Item1": "طی نشست", "Item2": "سی‌ودوم" }, { "Item1": "شماره ثبت ملی", "Item2": "۴۰۵" }, { "Item1": "دیرینگی", "Item2": "[[دوره صفوی]]" } ], "Title": "میراث جهانی یونسکو" }
قره کلیسا یا کلیسای تادئوس مقدس (به ارمنی: - به انگلیسی St. Thaddeus Monastery)، نام کلیسایی تاریخی در ایران ، استان آذربایجان غربی است. این کلیسا در۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شده‌است. قره کلیسا در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۰۸، در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. نام کلیسا در گذشته و حال درباره نام کلیسا و ریشه نام آن نظرات مختلفی ارائه می‌شود. این کلیسا در زبان ارمنی سورپ تادئوسی وانک به لاتین (Surb Tadeosi vank) یعنی کلیسای مقدس تادئوس نامیده می‌شد. (کلیسای تادئوس مقدس) یکی از حواریون مسیح است که برای تبلیغ دین مسیحیت به منطقه جنوب فلات ارمنستان آمدند. در ۶۶ میلادی، تادئوس مقدس به همراه ساندوخت، دختر پادشاه و تنی چند، که به دین مسیحیت ایمان آورده بودند، به دستور پادشاه وقت ارمنستان دستگیر شدند و پس از شکنجه به شهادت رسیدند و تادئوس مقدس در مکان فعلی دیر مدفون شد. کارا در زبان آذری که مردم آذربایجان قبل از استیلای ترکان به آن تکلم می‌کردند و شاخه‌ای از زبان‌های تاتی و هرزنی horzeni که منشعب از زبان پهلوی است معنای بزرگ و جامع می‌دهد. اما از سده هشتم هجری «کارا» تبدیل به «قره» شده و بنای مذکور را قره کلیسا نامیدند که درست نیست و صحیح آن «کارا کلیسا» است. بررسی ریشه‌شناسی واژه (کارا) این پرسش را پاسخ می‌دهد. هم (کارا) و هم (قره) درست‌اند. هر دو به معنی «گران و سنگین و بزرگ و ارجدار (مهم)» می‌باشند. هر دو واژه ایرانی بوده و هر دو از ریشه زبان‌های هندواروپایی شکافته‌اند. مورخان سده هشتم هجری به بعد گاهی به مناسبتی یادی از کلیسای تادئوس کرده‌اند و آن را «قرا کلیسا» نامیده‌اند. چون قسمت خاوری بنای کلیسا با سنگ سیاه ساخته شده‌است. برخی بر این پندارند که معنی قرا کلیسا، کلیسای سیاه است (قرا در زبان ترکی به معنی سیاه است). ولی باید به این نکته تاریخی توجه داشت که زبان مردم آذربایجان تا قبل از نفوذ زبان ترکی، زبان آذری (زبان باستانی آذربایجان) بوده‌است. بدون تردید در ادوار پیش از سده هشتم هجری قمری «کلیسای تادئوس» نامی دیگر هم داشته‌است. در گویش‌های تاتی و «هرزنی» که از زبان آذری می‌باشند واژه‌های (کله) یا (کالا) به معنی بزرگ است. (قرا) در زبان ترکی آذری به معنی بزرگ است و خود تغییر یافته واژه «کلان» است؛ بنابراین قرا کلیسا در اصل «کارا کلیسا» یا «کالا کلیسا» بوده‌است. این مطلب از آنجا تایید می‌شود که ارمنیان به دیرها، مجتمع فرهنگی، هنری، ادبی و دینی «وانک» می‌گویند. وانک تادئوس همانند سایر وانک‌های ارمنیان، محل اجتماع طلاب و خطاطان و خوش نویسان، فلاسفه و مورخان و دانشمندان بود و کتابخانه وانک نیز مورد استفاده آنان قرار می‌گرفت و کلمه وانک با مفهوم نام آذری کلیسا «کارا» به‌طور کامل مطابقت دارد؛ و هم‌اکنون نیز این کلیسا به نام «قرا کلیسا» یا «قره کلیسا» معروف است. مکان کلیسا این کلیسا در شمال غرب ایران در استان آذربایجان غربی ناحیه به شهرستان چالدران و در روستای قره کلیسا در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی سیه‌چشمه و هفت کیلومتری شمال جاده چالدران به قره‌ضیاءالدین قرار دارد؛ و همچنین در جنوب ماکو واقع است. آدرس جغرافیایی قره کلیسا قره کلیسا در ۴۶ درجه و ۳۳ دقیقه طول جغرافیایی و ۳۹ درجه و ۶ دقیقه عرض جغرافیایی نسبت به نیمروز گرینویچ قرار دارد. پیشینه پژوهشی محوطه این کلیسا در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ خورشیدی به شماره ۴۰۵ ثبت ملی گردیده و همچنین در تاریخ ۱۷ تیر ماه ۱۳۸۷ خورشیدی برابر با ۷ ژوئیه ۲۰۰۸ میلادی، طی نشست سی دوم، مجموعه کلیساهای «قره کلیسا یا سنت تادئوس» ،کلیسای سن استپانوس و کلیسای زور زور به عنوان نهمین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. بنا به تحقیق «دکتر ولفرم کلایس» معاون «موسسه باستان‌شناسی آلمان» در ایران (تهران) این حومه دارای یک دریاچه مصنوعی و چراگاه حیوانات و کارگاه‌های مختلف برای تهیه مواد غذایی و غیره بوده‌است. پیشینه تاریخی تاریخ ساخت این کلیسا بنا به روایت موسس خورناتسی مورخ مشهور ارمنیان به اوایل دوره مسیحیت برمی گردد. بدین ترتیب که کلیسای مورد نظر بر روی آرامگاه تادئوس مقدس که از مبشران دین مسیحیت بود بنا شده‌است. بنای اولیه آن به اوایل سده چهارم بازمی‌گردد و از ابتدا یکی از زیارتگاه‌های مهم ارمنیان بوده‌است. از جزئیات معماری این کلیسا، که به دست گریگور روشنگر ساخته شده، اطلاعی در دست نیست، اما در خصوص بنای کلیسا یکی از یاران وی و اولین اسقف کلیسای کاراپت مقدس، به نام زنون گلاک در کتاب «تاریخ دارون»، به این موضوع اشاره کرده‌است. از سده نهم میلادی به بعد روایت‌های بسیاری از مورخان ارمنی در مورد وقایع مربوط به کلیسای تادئوس مقدس به جا مانده، از جمله تووما آرتسرونی، در خصوص این دیر نوشته: این مطلب بیانگر دو واقعیت است:اول اینکه به جای کلیسای کوچکی که در سده چهارم میلادی بنا شده بود صومعه‌ای با امکانات وسیع برای اقامت اسقف و راهبان در این محل وجود داشته که شاید طی سده نهم یا سده میلادی آن را بنا کرده بودند و دوم اینکه صومعه اسقف نشین بوده که این مطلب نیز گواه بر اهمیت آن است. از سال ۱۲۴۳ میلادی نام «کلیسای تادئوس مقدس» متناوب در آثار و کتب مختلف، به ویژه مجامع مذهبی ارمنیان به چشم می‌خورد. در طول سالیان دراز این کلیسا بارها از سوی صاحبان قدرت غارت شده و نیز به سبب بلایای طبیعی چون زلزله، آسیب فراوانی دیده‌است. کلیسای تادئوس از دو بخش قدیمی سیاه رنگ و بخش جدید سفیدرنگ تشکیل شده‌است که هر یک تاریخچه‌ای دارند. نخستین بار هنگام حمله چنگیزخان مغول بخش وسیعی از قره کلیسا تخریب شده اما در زمان حکومت هولاکوخان این کلیسا به همت خواجه نصیرالدین طوسی مرمت گردید. همچنین بر مبنای کتیبه‌ای که در کنار محراب بخش قدیمی کلیسا موجود است، در سده ۱۴ میلادی (سال ۱۳۹۱ میلادی) زلزله مهیبی بنای این کلیسا را تخریب می‌کند و بنای موجود توسط «اسقف زاکاریا» دو تن از برادران او به نام‌های پطروس و «سرکیس» در دوره زمانی ۱۰ ساله تعمیر و بازسازی شده و در سال ۱۴۰۱ میلادی بار دیگر درهای کلیسا به روی زائرین گشوده می‌شود. همچنین کلیسا در سال ۱۶۹۱ میلادی با سنگ‌های سیاه و در سال ۱۸۱۰ میلادی به دستور «سیمون بزنونی» اسقف ماکو با سنگ‌های سفید بازسازی گردید. سیمون بزنونی دستور داد تخته سنگ‌هایی از مرمر سفید از منطقه «قرخ بولاغ» و «شاورشان» (ماکو) به محل کلیسا حمل کنند و در ضلع باختری کلیسای کهن به بازسازی کلیسای قدیمی بپردازند. ساختمان جدیدتر کلیسا در دوران قاجار به فرمان عباس میرزای ولیعهد به بخش قدیمی‌تر الحاق می‌گردد. کلیسای جدید با سنگ‌های سفید و حجاری‌هایی بی‌نظیر، الهام گرفته از کلیسای جامع اچمیادزین ارمنستان که مهمترین و اولین کلیسای ارمنیان می‌باشد تزیین شده‌است. هر چند مراحل ساختن این کلیسا به علت مرگ عباس میرزا ناتمام ماند. توصیف قره کلیسا 285px سیاه کلیسا یا قره کلیسا ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. تکنیک و حجم پردازی در بنای سیاه کلیسا یا قره کلیسا در نوبه خود از کم نظیرترین پرداخت‌های هنرهای تجسمی است. با توجه به ویژگی‌های معماری در این بنای تاریخی، وجود دیوارهای دفاعی پیرامون کلیسا و ورودی اصلی آن، این بنا حکم قلعه نیز دارد. در چهار جهت قلعه پنج برج دیده‌بانی به شکل یک قوس قرار گرفته‌است. کلیسای جامع تادئوس مقدس شامل مجموعه‌ای از فضاهای جانبی مشتمل بر دو حیاط شرقی و غربی و ۴۷ اتاق می‌باشد که به راهبان، طلبه‌ها، محققان و نویسندگان، نگهبانان کلیسا و کتابخانه آن تعلق داشته‌است. علاوه بر آن زیرزمین کوچکی نیز در زیر اتاق‌ها قرار دارد و فضاهای کوچکی نظیر ناهارخوری، آشپزخانه، آسیاب، عصار خانه، دخمه‌ای برای نگهداری غذا و فضاهای دیگری در حیات جانبی غربی می‌باشد. همچنین اگر به مقطع کلیسای تادئوس نظری بیفکنیم، تمام بنا به صورت یک ساختمان واحد دیده می‌شود. برخلاف معابد اولیه ارمنیان که به شکل مربع است، این کلیسا مستطیل شکل است. قسمت شرقی آن با سنگ سیاه ساخته شده و تنها قسمتی است که از زلزله ۱۳۹۱ میلادی محفوظ ماند و شامل محراب و اتاق‌های جانبی و محوطه جلو محراب و گنبدی کوچک است. همچنین مقبره «سن» دختر شاهزاده ارمنی، دختر پادشاه «ساندوخت»، که به سبب عقیده‌اش به مسیحیت جان باخت که بر بالای تپه‌ای در مجاورت کلیسا قرار دارد. در محوطه داخلی کلیسا چندین سنگ قبر و نیز یک حوض سنگی وجود دارد و نقش برجسته‌های فراوانی بر روی دیوارهای بیرونی کلیسا نقش بسته‌اند. سقف محراب کلیسا نیز با سنگ‌های مرمر سیاه و سفید به شکل زیبا تزیین شده‌است. در محوطه داخلی کلیسا در روی دیوار محلی برای روشن کردن شمع وجود دارد. قسمت‌های کلیسا: ۱- کلیسای اصلی ۲- برج ناقوس ۳- ورودی ۴- برج ۵- حیاط شرقی ۶- حیاط غربی ۷- انبار کاربری قره کلیسا این کلیسا به عنوان اولین کلیسای جامع جهان مسیحیت شناخته می‌شود. گفتنی است ارمنی‌های ایران هر سال در روزهای آخر تیرماه و هفته اول مرداد ماه (تاریخ مراسم هر ساله متغیر است، این مراسم در سال ۱۳۹۴ در ۲۷ تیر برگزار خواهد شد) که مصادف با قتل تادئوس مقدس و پیروان مسیحی اوست در قره کلیسا مراسم خاصی برپا می‌دارند. این مراسم با حضور ارمنیان و تعدادی از سفرای کشورهای مسیحی در ایران برگزار می‌شود. وضعیت موجودی کلیسا :این کلیسا به غیر از مراسمی که ارمنیان هر سال در آن برگزار می‌کنند، همه روزه پذیرای مسافران، گردشگران و بازدیدکننده‌گان داخلی و خارجی می‌باشد و به جهت برگزاری مراسم ارمنیان در آن از سوی سازمان میراث فرهنگی تمهیداتی جهت جلوگیری از تخریب و حفظ و نگهداری بنا و همچنین رفاه حال مسافران اندیشیده شده‌است. شامل: «بلیط فروشی، نگهبانی دفتر فنی، مهمانسرا، دفتر اسقف خلیفه گری ارمنی‌ها، آشپزخانه، مکانی برای عرضه هدایا» تاریخچه قره کلیسا right در سال ۶۴۴ یا ۶۴۵ هجری قمری تجدید بنا شد. فرمان شاه عباس اول صفوی در حمایت از ارمنیان بر روی سردر آن دیده می‌شود. عباس میرزا ولیعهد فتح‌علی‌شاه نیز تزئیناتی بر آن افزوده‌است. سیاه کلیسا یا قره کلیسا، مزار تادئوس مقدس یکی از حواریون عیسی مسیح است. به استناد منابع تاریخی بخشی از ارمنیان پیرو دین زرتشت بوده‌اند و بخشی نیز آئین مهرپرستی داشته‌اند. برای نخستین بار در سال ۴۳ میلادی دو نفر از حواریون به نام‌های تادئوس قدیس و بارتلمئوس قدیس از شمال بین‌النهرین گذشته و برای رساندن پیام مسیح وارد این مناطق می‌شوند. «تادئوس مقدس» که یکی از حواریون عیسی مسیح و از بنیان‌گذاران کلیسای حواری ارمنی است، در سال ۶۶ میلادی بخاطر بشارت مسیحیت به قتل رسید. مقبره وی در سیاه کلیسا یا قره کلیسا قرار دارد و به صورت یکی از زیارتگاه‌های مهم ارمنیان از آن یاد می‌شود. در داخل این کلیسا دالان‌هایی تعبیه شده‌اند که برای آذوقه سربازان و افراد کلیسا بوده‌است. هر ساله در سوم مرداد مسیحیان زیادی جهت انجام مراسم خاص این روز از سراسر جهان به آن سفر می‌کنند و در اطراف کلیسا چادر زده و اقامت می‌کنند. سر کشیک کلیسای تبریز، امین مسیحیان خارجی می‌باشد که همه ساله مبالغی جمع‌آوری و در اختیار او گذاشته می‌شود. تا صرف این بنا و مسیحیان ایران شود. صومعه زاکاریای مقدس که در سیصد متری دره‌ای که در کنار قره‌کلیسا وجود دارد، واقع است. نوع محل قره کلیسا این کلیسا در منطقه کوهستانی چالدران که مرتفع‌ترین منطقه استان آذربایجان غربی است قرار دارد. ساختمان کلیسا در بلندی کم ارتفاعی واقع است (دامنه کوه) و از طرف مشرق بر دره کم عمقی که در آن نیز رودی جاری است مشرف است. این کلیسا در سطحی به مساحت ۱۵۰×۲۰۰ متر ساخته شده‌است و با دیوارهای بلند و با برج، بارو محصور گشته و شباهت بسیاری به کلیسای اچمیادزین دارد. بازسازی کلیسای تادئوس در طی سالیان، چندین بار بازسازی شده‌است. صومعه «زاکاریای مقدس» در نزدیکی کلیسا قرار دارد در تجدید بنای آن نقش اساسی داشته‌است. کلیسای زور زور کلیسای سن استپانوس کلیسای حواری ارمنی
[ "ایران", "استان آذربایجان غربی", "آسیا", "۲۰۰۸ (میلادی)", "دوره صفوی", "زبان ارمنی", "زبان انگلیسی", "کلیسا", "چالدران", "۷ ژوئیه", "میراث جهانی یونسکو", "حواریون", "دین", "مسیحیت", "سرزمین کوهستانی ارمنستان", "ارمنستان", "تادئوس", "زبان آذری", "آذربایجان", "زبان تاتی ایران", "زبان پهلوی", "ریشه‌شناسی", "زبان‌های هندواروپایی", "زبان ترکی آذربایجانی", "تاتی", "شهرستان چالدران", "سیه‌چشمه", "قره‌ضیاءالدین", "ماکو", "طول جغرافیایی", "کلیسای سن استپانوس", "کلیسای زور زور", "موسس خورناتسی", "ارمنیان", "گریگور روشنگر", "صومعه کاراپت مقدس، موش", "زنون گلاک", "تووما آرتسرونی", "چنگیزخان", "هولاکوخان", "خواجه نصیرالدین طوسی", "پطروس", "عباس میرزا", "کلیسای جامع اچمیادزین", "برج (ساختمان)", "کتابخانه", "برج ناقوس", "انبار", "ارمنی‌های ایران", "فتح‌علی‌شاه", "زرتشت", "مهرپرستی", "ناتانائیل", "بین‌النهرین", "تادئوس مقدس", "عیسی مسیح", "کلیسای حواری ارمنی", "۶۶ (میلادی)", "تبریز", "بارو", "آندرانیک هویان" ]
[ "آثار دوره صفویان در شهرستان چالدران", "بناهای تاریخی استان آذربایجان غربی", "تاریخ استان آذربایجان غربی", "جاذبه‌های گردشگری استان آذربایجان غربی", "ساختمان‌ها و سازه‌ها در استان آذربایجان غربی", "ساختمان‌ها و سازه‌های کامل‌شده در ۱۳۲۹ (میلادی)", "صومعه‌های ارمنی کلیسای حواری ارمنی در ایران", "صومعه‌های حواری ارمنی", "صومعه‌های مسیحی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۴ (میلادی)", "کلیساهای ارمنی در ایران", "کلیساهای تاریخی شهرستان چالدران", "کلیساهای کلیسای حواری ارمنی در ایران", "معماری دهه ۱۳۲۰ (میلادی)", "میراث جهانی یونسکو در ایران", "واسپوراکان" ]
2,334
شاهرود
2
324
0
[ "شاهرود (شهر)" ]
false
223
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "شاهرود" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۶٫۴۱۶۷" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۵٫۰۱۶۷" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "استان", "Item2": "سمنان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "شاهرود" }, { "Item1": "لقب", "Item2": "قاره کوچک، شهر انگور" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[/مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "، چخره، امام شهر، امام رود" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۸۶،۶۷۹ نفر در سال ۱۳۹۵" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "اسلام، شیعه" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۳۸۰ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۴٫۸" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۱۵۶ میلی‌متر" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "مهندس محسن احمدی" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "آب‌نبات، انگور، برگه میوه، نان تفتان و نان کاک" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۲۳" } ], "Title": "شهر ایران" }
شاهرود یکی از شهرهای استان سمنان و یکی از شهرهای بزرگ ایران بوده و مرکز شهرستان شاهرود است. نام‌های قدیمی دیگری برای شاهرود که می‌توان نام برد عبارت است از «حنچره»، «شخره» و «شاخره» اشاره نمود. شاهرود در حد فاصل دو نوع آب و هوای مرطوب و پرباران در شمال و کویری، در جنوب جای گرفته که آب و هوایی معتدل و مطلوب برای این شهر فراهم کرده‌است. شاهرود در حد فاصل شهرهای دامغان در شرق، سبزوار و بردسکن در غرب و گرگان در شمال بوده و تقریبا در میانه راه تهران-مشهد می‌باشد به طوریکه فاصله آن از تهران ۴۰۰ کیلومتر و از مشهد ۵۰۰ کیلومتر می‌باشد. بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵جمعیت شهرستان شاهرود ۲۱۸،۴۷۴ نفر بوده‌است. شاهرود اولین شهرستان پرجمعیت استان محسوب می‌شود و وجود ادارات کل راه و ترابری، راه‌آهن شمال شرق، دخانیات، شرکت نفت و سازمان تبلیغات اسلامی بعلاوه پارک علم و فناوری، دانشکده علوم قرآنی، لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار و تنها گروه پدافند هوایی سپاه پاسداران به اهمیت این شهر افزوده‌است. مردم شاهرود به زبان فارسی با لهجه شاهرودی تکلم می‌کنند. پیشینه تاریخی مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد شاهرود یکی از شهرهای مهم چهاردهمین ایالت تاریخی، «چخره» (از تقسیمات شانزده‌گانه اوستایی در دوران باستان) بوده که در دامنه جنوبی رشته‌کوه البرز، توسط آریایی‌ها بنا نهاده شده‌است. برخی پژوهندگان واژه چخره را شکل ابتدایی شاهرود دانسته‌اند. به لغت اوستایی چخرو-ایتی به معنی چرخ پیشه و چخرو-وتی به معنی دانای چرخ است. این دو هیئت اوستایی این نام، حاوی نام شاهرود می‌باشند. اشکانیان هسته اولیه شهر به منظور دفاع در برابر مهاجمان، بر فراز تپه‌های کم‌ارتفاع دامنه کوه‌های شمالی و غربی رود بزرگ این منطقه بنا شد که به جهت بزرگی این رود، به تدریج نام شاهرود را به خود گرفت و به تدریج همراه با برقراری امنیت، رشد و توسعه یافت به طوری که در کنار صددروازه، پایتخت اشکانیان که به باور بسیاری از پژوهشگران محل کنونی شهر دامغان است، در شمار شهرهای معتبر پارتی درآمد. به نوشته برخی پژوهشگران از جمله «اگورود نیکوف»، سومین آتش مقدس اهورامزدا که در اوستا آمده، آذرفرنبغ است که آتشکده بزرگ شاهرود بوده‌است. در دوران بعدتر، این شهر همراه با دامغان در ردیف مهم‌ترین شهرهای ایالت تاریخی کومش قرار گرفت و به استناد برخی اشاره‌های تاریخی مندرج در متون و بعضی شواهد باستان‌شناسی شهر کنونی شاهرود محل عبور کاروان‌هایی بوده‌است که بزرگراه غربی-شرقی جاده ابریشم را طی می‌کردند. آب و هوا در اکثر ماه‌های سال آب و هوا معتدل سرد می‌باشد. شاهرود یکی از شهرهای خوش آب و هوای ایران است. قسمت مرکزی و نواحی شرقی شاهرود دارای آب و هوای معتدل و نواحی شمالی آن کوهستانی با آب و هوایی سرد و مرطوب است. قسمت جنوبی که در مجاورت کویر واقع شده آب و هوای نسبتا گرم است. متوسط درجه حرارت سالانه در این شهر ۱۴ درجه سانتی گراد و میانگین بارندگی سالانه ۱۸۰ میلیمتر است. شاهرود به علت واقع شدن در دامنه کوه از لحاظ آب‌های سطحی به صورت رودخانه‌های دائمی، سهمی نداشته و رودخانه‌های سیلابی و فصلی در این شهر جاری می‌باشد. رود بزرگ شاهرود سالهای گذشته از داخل شهر شاهرود رد می‌شده‌است و بستر آن شاهرود را به دو قسمت تقسیم کرده‌است. مختصات جغرافیایی این شهر در حاشیه شمالی دشت کویر و در دامنه‌های جنوبی رشته‌کوه البرز با موقعیت جغرافیایی ۲۵ دقیقه و ۳۶ درجه عرضی و ۵۸ دقیقه و ۵۴ درجه طولی با ارتفاعی معادل ۱۳۸۰ متر از سطح دریا در شمال خاوری واقع شده‌است. گردشگری از محلات قدیم شاهرود می‌توان به خیابان ایستگاه (شهدا)، کوچه راه دیزج، شیرخورشید، شبدری، باغ زندان، بیدآباد، مصلی، آبتول (پیشوا)، آسیاب مندلی و قلعه اشاره نمود. چنار سوخته تکیه گلشن مسجد شیخ علی‌اکبر مسجد آقا مسجد جامع شاهرود مسجد اخیانی‌ها تکیه زنجیری (بازار) مدرسه بید آباد مدرسه حضرت ولی عصر (عج)(مدرسه بازار) مدرسه علمیه امام صادق (مدرسه قلعه) مسجد امام‌حسن‌عسگری شاهرود(واقع در بید آباد ) مسجد مدرسه قلعه مسجد و آرامگاه بایزید بسطامی(بسطام) آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی (قلعه نو خرقان) امامزاده محمد دیزج جاذبه‌های تاریخی و باستانی خانه یغمایی بازار شاهرود بازار انارکی‌ها گرمابه چهارسوق قلعه غول‌ها (روستای راهنجان) امامزاده محمد (دیزج) موزه‌ها موزه باستان‌شناسی و مردم‌شناسی شاهرود ساختمان این بنا مربوط به ساختمان قدیمی شهرداری (بلدیه) شهر بوده و در دوره پهلوی اول بنا شده‌است و شامل دو بخش باستان‌شناسی و مردم‌شناسی است. در بخش باستان‌شناسی آثار ارزشمندی مربوط به دوره‌های پیش از اسلام و در قسمت مردم‌شناسی نیز مجموعه‌ای از ابزار و ادوات تولید پوشاک، زیورآلات، دست بافته‌ها، اسناد و قباله‌ها و نیز ابزاری از فنون سنتی زندگی مردم به نمایش گذاشته شده‌است. همچنین برخی از اشیای مکشوفه در تپه هشت هزار ساله سنگ چخماق بسطام و تپه سه هزار ساله بلوار شاهرود مانند ابزار استخوانی و سنگی کار مربوط به هزاره ششم قبل از میلاد، سفال‌های خاکستری و نیز درب امامزاده قطری در موزه شاهرود به نمایش گذاشته شده‌است. موزه حیات وحش شاهرود موزه حیات وحش شاهرود ادر زمینی به مساحت ۲۰۰ متر مربع ساخته شده و از سال ۸۹ کار خود را آغاز کرده‌است. در این موزه ۴۲ گونه از جانوران اعم از پستانداران، خزندگان و پرندگان صورت تاکسیدرمی نگهداری می‌شوند که به غیر از تعدادی از پرندگان که منشا دریایی دارند سایر گونه‌های موجود بومی این شهرستان هستند. موزه آب این موزه در خیابان مصلی-داخل حسینیه سعادت برنجی واقع شده‌است و ابزار آلات باستانی استحصال آب را به نمایش عموم گذاشته‌است. امکانات اماکن اقامتی هتل احمد هتل جهانگردی شاهرود هتل نادر متل آزادی هتل معلم شاهرود هتل پارامیدا هتل رویال هتل قصر بسطام مهمانپذیر اسلامی بهداشت و درمان بیمارستان امام حسین (ع) بیمارستان خاتم‌الانبیاء (ص) بیمارستان فاطمیه بیمارستان امداد امام خمینی (ره بیمارستان شهید احمدی درمانگاه خیریه کلینیک پاسارگاد درمانگاه شفا درمانگاه فرهنگیان درمانگاه امام حسین بیمارستان بهار برخی بوستان‌ها پارک آبشار پارک شهدای محراب پارک کودک پارک بلوار پارک غفاری پارک دانشگاه پارک البرز شهر بازی پارک مادر کمپ الغدیر پارک انقلاب پارک ولیعصر جاده سلامتی پارک خطی شهدای گمنام پارک بهارستان بوستان گلها بوستان دالاهو باغ زیبای اورس بوستان امیریه مراکز آموزشی و علمی دانشگاه‌ها دانشگاه صنعتی شاهرود دانشگاه علوم پزشکی شاهرود دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود دانشگاه پیام نور شاهرود دانشگاه جامع علمی کاربردی شماره ۱ (آفرینش) شاهرود دانشکده علوم قرآنی شاهرود آموزشکده فنی و حرفه‌ای دختران شاهرود موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی شاهرود موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی برآیند شاهرود دانشگاه جامع علمی کاربردی ذغالسنگ البرز شرقی حوزه علمیه امام صادق حوزه علمیه ولی عصر حوزه علمیه طاهریه صنعت صنایع شهرک صنعتی شاهرود به وسعت حدود ۴۲۰ هکتار و در ۲ فاز عملیاتی اجرا شده و دارای ۲۰۰ واحد صنعتی است که از این تعداد حدود ۹۵ واحد صنعتی با اشتغال زایی بیش از ۱۸ هزار نفر در حال فعالیت بوده و دارای پروانه بهره‌برداری می‌باشند. این شهرک دارای تاسیسات برق، مخابرات، روشنایی، گاز، آسفالت، تصفیه خانه فاضلاب و منابع آب است. از شرکت‌های مهم صنعتی شاهرود می‌توان موارد ذیل را نام برد. نیروگاه شهید بسطامی شاهرود کارخانه سیمان شاهرود شرکت سیم و کابل مغان کارخانه قند شاهرود شرکت فولاد شاهرود شرکت توربوژنراتور شاهرود کارخانه کنسانتره میوه شاهرود معدن از مهمترین معادن شهرستان شاهرود می‌توان به معدن زغالسنگ البرز شرقی اشاره کرد؛ که با شهرستان دامغان و شهرستان آزادشهر و رامیان در استان گلستان مشترک می‌باشد. از دیگر معادن مهم شاهرود می‌توان به معادن کرومیت، مس، آهک، گچ و سنگهای تزئینی اشاره کرد. سوغات «سوغات و صنایع دستی شاهرود» برگه زردآلو، قیسی، ( قیسی از مهم‌ترین صادرات شاهرود است) کشمش، انگور، گیلاس، آلو، آلبالو خشک و … انواع کشک محلی. ماست گوسفندی. کره محلی، آبغوره، گرد غوره، آلوی خورشتی و … انواع نان، نان قندی، نان کالک، فطیر، انواع نقل و آبنبات. صنایع دستی از قبیل: گلیم، گلیچ، جاجیم، سفال و سرامیک… یکی از سوغات‌های شاهرود نان‌های کاک، قندی و شیری است که توسط اورنگ حدود ۴۰ سال پیش ابداع و تولید گردید. برگه زردآلو و قیسی شاهرود که شهرت جهانی دارد. میوه‌هایی نظیر زردآلو، گیلاس، انگور شاهرودی از لحاظ کیفیت در رتبه بالایی در منطقه خاورمیانه قرار دارند. انگور : بیش از ۵۰نوع انگور در شاهرود وجود دارد. انگور شاه بابا، انگور لعل، انگور شاهرودی، انگور سیاه، انگور کشمشی، انگور دیشویی و … انگور شاهرود به سراسر کشورهای اطراف صادر می‌شود. خواهرخواندگان نیشابور، خراسان
[ "بخش مرکزی شهرستان شاهرود", "فارسی", "استان سمنان", "ایران", "شهرستان شاهرود", "دامغان", "سبزوار", "بردسکن", "گرگان", "تهران", "مشهد", "راه‌آهن", "سازمان تبلیغات اسلامی", "پارک علم و فناوری", "سپاه پاسداران", "لهجه شاهرودی", "اوستا", "آریایی‌ها", "صددروازه", "اشکانیان", "پارت", "اهورامزدا", "آذرفرنبغ", "کومش", "جاده ابریشم", "دشت کویر", "البرز", "مسجد امام‌حسن‌عسگری شاهرود(واقع در بید آباد )", "بسطام", "خانه یغمایی", "اسلام", "امام خمینی", "دانشگاه صنعتی شاهرود", "دانشگاه علوم پزشکی شاهرود", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود", "دانشگاه پیام نور شاهرود", "دانشکده علوم قرآنی شاهرود", "نیروگاه شهید بسطامی شاهرود", "سیمان", "فولاد", "زغالسنگ", "شهرستان دامغان", "شهرستان آزادشهر", "رامیان", "استان گلستان", "زردآلو", "قیسی", "کشمش", "انگور", "گیلاس", "آلو", "آلبالو", "کشک", "ماست", "کره (لبنیات)", "آبغوره", "نان", "نان قندی", "نان کالک", "فطیر", "نقل", "آبنبات", "گلیم", "گلیچ", "جاجیم", "سفال", "سرامیک", "نیشابور", "خراسان" ]
[ "شاهرود", "شهرهای استان سمنان", "شهرهای شهرستان شاهرود", "شهرهای ایران" ]
2,335
شوش (شهر باستانی)
0
153
0
[ "شوش (شهر باستاني)" ]
false
79
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "شهر باستانی شوش" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Khuzestan,shush (30).JPG" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "[[ایران]]، [[استان خوزستان]]" }, { "Item1": "نوع", "Item2": "فرهنگی" }, { "Item1": "معیارها", "Item2": "i, ii, iii, iv" }, { "Item1": "منطقه", "Item2": "[[آسیا]]" }, { "Item1": "تاریخ ثبت", "Item2": "[[۲۰۱۵]]" }, { "Item1": "طی نشست", "Item2": "سی‌ونهم" }, { "Item1": "شماره ثبت ملی", "Item2": "۵۱" }, { "Item1": "دیرینگی", "Item2": "[[ایلام (تمدن)]]، [[هخامنشیان]]" } ], "Title": "میراث جهانی یونسکو" }
شوش (Susa تلفظ: /سوزا/) واقع در استان خوزستان یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های شناخته‌شده جهان است، احتمالا به سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد پایه‌گذاری شده، با وجود این‌که نخستین آثار یک دهکده مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند. طبق اسناد باستانی شوش از مهم‌ترین و باشکوه‌ترین شهرهای باستانی ایران و جهان بوده است و فعالیت‌های باستان‌شناسی در آن ادامه دارد. این شهر باستانی به همراه آرامگاه دانیال نبی و تحت نام بقعه دانیال نبی/ شهرشوش وتپه‌های مجاور در تاریخ با شماره ثبت ۵۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. محوطه باستانی شوش پرونده محوطه تاریخی شوش در سی و نهمین نشست کمیته میراث جهانی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) که در ژوئیه ۲۰۱۵ در شهر بن آلمان برگزاری شد با موافقت اعضا به ثبت جهانی رسید. این پرونده توسط متخصصان ایرانی و با مدیریت و ریاست محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی ارائه و دفاع شد و به عنوان هجدهمین اثر میراث جهانی در فهرست یونسکو به ثبت رسید. پرونده میراث فرهنگی شوش شامل کاخ شاپور، کاخ آپادانا، دروازه شرقی، کاخ هدیش، شهر پانزدهم، روستای هخامنشی، مسجد جامع شوش و مجموعه بناهای دوره اسلامی، تپه‌های آکروپول و قلعه فرانسوی‌هاست. شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تاثیر داشته‌است، یکی تمدن میان‌رودان و دیگری تمدن عیلام. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میان‌رودان در پیدایش این وضع ویژه تاثیر بسیاری داشته‌است. شوش پایتخت در حدود ۲،۷۰۰ پیش از میلاد پادشاهی ایلام به پایتختی شوش تشکیل گردید. شوش در دوره ایلامی‌ها هزاران سال مرکز این تمدن مهم و در دوره هخامنشیان شوش پایتخت سیاسی این امپراتوری پهناور بوده است. پس از آن نیز متاثر از رویدادهای تاریخی دستخوش تحولات بوده و پس از حمله اسکندر به‌تدریج مرکزیت خود را از دست داد. در دوره ساسانیان شوش به‌همراه شوشتر و جندی‌شاپور به عنوان مراکز اقتصادی تولید و صادرات ابریشم به اقصی نقاط جهان مطرح بودند. شوش در سال ۱۷ قمری به تصرف مسلمانان درآمد. در دوره اسلامی نیز مدت‌ها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود. هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد، شوش اهمیت خود را از دست داد. شوش در دوره هخامنشیان شکوه گذشته خویش را بازیافته و چهارراه شرق و غرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راه‌های بسیاری و به‌ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد. راه شاهی راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدی پیوند می‌داد. می‌توان گفت اداره سرزمین پهناور ایران و حفظ امنیت آن و انتقال سریع یگانهای نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهم‌ترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راه‌ها در این دوره بوده‌است. از سوی دیگر ایجاد راه‌ها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملت‌های گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگ‌ها و باورهای گونه‌گون گردید و بسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملت‌ها مبادله شد. برطبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیش از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند. این شهر تا قرن‌ها بعد از رونق افتاد. به گواه نگاشته‌های تاریخ معاصر ایران باستان‌شناسان فرانسوی حجم عظیمی از آثار باستانی شوش را از ایران خارج کردند و برای این منظور از راه‌آهن و تعداد زیادی کشتی و کار شبانه‌روزی هزاران برده و کارگران ایرانی استفاده می‌کردند. آثار به‌جامانده از شهر شوش حتی پس از حمله اسکندر و فرسایش طبیعی به حدی بوده که در تمام سفرنامه‌های مربوط به آن منطقه موجب بهت و شگفتی بوده و مطالب زیادی درباره آن نوشته شده است، درحالی‌که غارت فرانسوی‌ها به حدی بوده که امروزه چیز زیادی از آثار قابل رویت شوش به‌جز آثار مدفون در زیر خاک باقی نمانده است و این در حالی است که امروز تقریبا موزه‌ای در گوشه‌ای از جهان نیست که آثار متعددی از شوش در آن نباشد و این نشان‌دهنده ابعاد وسیع غارتگری آثار شوش باستان طی چند دهه است. زیگورات چغازنبیل زیگورات چغازنبیل در حدود چهل‌کیلومتری ویرانه‌های کاخ آپادانای شوش قرار دارد. به‌سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکده مسکونی است. امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمان‌های تاریخی کهن، دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نام‌هایی مانند سوس - شوشا- سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است. مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کرده‌اند این نام‌ها را در دوره اسلامی رایج نموده‌اند. شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بین‌المللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و لیبیه و… بنا به دانشنامه ایرانیکا در حدود ۴،۲۰۰ پیش از میلاد شهر شوش در جنوب غربی ایران بنیان‌گذاری گردید. سفالینه‌های نقاشی‌شده متعلق به حدود ۳،۵۰۰ پیش از میلاد در شوش واقع در ایلام بیانگر دوره‌ای پیش‌رفته از طرح‌های هندسی، ایجاد سبک خاص از انسان و شکل‌هایی از جانوران در آنهاست. در سال ۵۵۸ پیش از میلاد پادشاهی کوروش بزرگ (کوروش دوم) در انشان (فارس) و خوزستان آغاز شد و پایتخت هخامنشیان به شوش منتقل شد. کاخ آپادانا در شوش کاخ آپادانای شوش کاخ زمستانی شاهان هخامنشی و کاخ اصلی داریوش یکم بوده‌است. این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی در حدود سال‌های ۵۱۵_۵۲۱ پیش از میلاد در شوش روی آثار و بقایای عیلامی بنا نهاد شد. دیوارهای کاخ از خشت و ستون‌های آن از جنس سنگ است. این کاخ در حفاری‌های بین سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ از زیر خاک بیرون آورده‌شد و پس از ۷۰ سال در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به شماره ۳۹۸۱ به ثبت رسید. گاه‌شمار تاریخ ایران از غارنشینی تا ظهور هخامنشیان یافته‌های باستان‌شناسی شوش در موزه لوور قلعه شوش مارسل اوگوست دیولافوا ژان دیولافوا
[ "ایران", "استان خوزستان", "آسیا", "۲۰۱۵ (میلادی)", "ایلام (تمدن)", "هخامنشیان", "شوش", "شهرهای باستانی و تاریخی ایران", "تپه", "سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری", "آرامگاه دانیال نبی", "فهرست آثار ملی ایران", "تمدن", "بین‌النهرین", "تمدن عیلام", "خلیج فارس", "راه شاهی", "داریوش بزرگ", "پاسارگاد", "تخت جمشید", "سارد", "لیدی", "یگان", "ترابری", "چغازنبیل", "کاخ آپادانای شوش", "مسلمانان شیعه", "یهودیان ایران", "حضرت دانیال", "خوزستان", "دانشنامه ایرانیکا", "کوروش بزرگ", "انشان", "فارس (سرزمین)", "شاهان هخامنشی", "داریوش یکم", "هخامنشی", "عیلامی", "خشت", "قلعه شوش", "قانون حمورابی", "آشور بانیپال", "برنز", "گاه‌شمار تاریخ ایران از غارنشینی تا ظهور هخامنشیان", "موزه لوور#آثار سرشناس ایران باستان", "مارسل اوگوست دیولافوا", "ژان دیولافوا", "کریم کشاورز" ]
[ "شوش (شهر باستانی)", "تمدن ایلام", "شهرستان شوش", "شهرهای اشکانیان", "شهرهای ایلامی", "شهرهای راه ابریشم", "شهرهای ساسانیان", "شهرهای مقدس یهودیان", "شهرهای هخامنشی", "کتاب استر", "مناطق مسکونی پیشین در استان خوزستان", "میراث جهانی یونسکو در ایران" ]