Id
int64
1
3.02M
Title
stringlengths
1
132
Type
int64
0
6
Rank
int64
0
80.7k
Namespace
int64
0
14
RedirectList
sequencelengths
0
3.08k
IsDisambiguationPage
bool
2 classes
TargetLinksCount
int64
0
80.2k
InfoBox
dict
Text
stringlengths
0
196k
Links
sequencelengths
0
5.96k
Parents
sequencelengths
0
227
1,986
لطفی زاده
1
164
0
[ "دکتر لطفی زاده", "لطف‌علی عسکرزاده", "لطفی ع. زاده", "لطفی علی عسکرزاده", "پروفسور زاده", "پروفسور لطفی‌زاده", "لطفی عسکر زاده", "لطفی عسکرزاده", "لطفی ع.زاده", "لطفی علی‌عسکرزاده", "لطفعلی عسکرزاده", "لطفی عسگرزاده", "لطفعلی عسگرزاده", "لطفی‌زاده", "لطفی علی عسگرزاده", "لطفي زاده", "دكتر لطفي زاده", "لطفعلي عسكرزاده", "لطفعلي عسگرزاده", "لطفي ع. زاده", "لطفي ع.زاده", "لطفي عسكر زاده", "لطفي عسكرزاده", "لطفي عسگرزاده", "لطفي علي عسكرزاده", "لطفي علي عسگرزاده", "لطف علي عسكرزاده", "لطف علی عسکرزاده", "پروفسور لطفي زاده", "پروفسور لطفی زاده", "لطفعلی عسکر زاده", "لطفی علی‌عسگرزاده" ]
false
35
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "birth_name", "Item2": "Lotfi AliAsker Zadeh" }, { "Item1": "image", "Item2": "Zadeh, L.A. 2005.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "(۵ نوامبر ۲۰۰۵)" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[باکو]]، [[جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی]]" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[برکلی، کالیفرنیا]]، [[ایالات متحده آمریکا]]محل دفن: باکو، [[جمهوری آذربایجان]]" }, { "Item1": "field", "Item2": "[[ریاضیات]]، [[مهندسی برق]]، [[هوش مصنوعی]]" }, { "Item1": "work_institution", "Item2": "[[دانشگاه کالیفرنیا، برکلی]]" }, { "Item1": "alma_mater", "Item2": "[[دانشگاه تهران]][[دانشگاه کلمبیا]]" }, { "Item1": "doctoral_advisor", "Item2": "[[جان ر. راگاتسینی]]" }, { "Item1": "doctoral_students", "Item2": "[[پراوین ورائیا]]، [[جوزف گوگان]]" }, { "Item1": "thesis_title", "Item2": "تحلیل فرکانسی شبکه‌های متغیر" }, { "Item1": "thesis_year", "Item2": "۱۹۴۹" }, { "Item1": "thesis_url", "Item2": "http://clio.columbia.edu/catalog/1502694" }, { "Item1": "known_for", "Item2": "بنیانگذار [[مجموعه‌های فازی]]، [[منطق فازی]]، و [[تبدیل زد]]" }, { "Item1": "awards", "Item2": "[[مدال ارینگن]] [[مدال ریچارد همینگ موسسه مهندسان برق و الکترونیک]] [[مدال روفوس اولدنبرگر]] <small>(۱۹۹۳)</small>[[مدال افتخار آی‌تریپل‌ئی]] جایزه بنیاد پیشروان دانش بی‌وی‌وی‌ای [[انجمن ماشین‌های حسابگر]][[عضو پیوسته]] [[موسسه مهندسان برق و الکترونیک]]عضو پیوسته [[فرهنگستان هنر و علوم آمریکا]]عضو پیوسته [[انجمن پیشبرد هوش مصنوعی]]عضو [[آکادمی ملی مهندسی]]عضو موسس آکادمی اوراسیا" } ], "Title": "scientist" }
لطف‌علی رحیم‌اوغلو عسکرزاده (زاده ۱۵ بهمن ۱۲۹۹، برابر با ۴ فوریه ۱۹۲۱ در باکو– در گذشته ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، برابر با ۶ سپتامبر ۲۰۱۷ در برکلی) ، مشهور به لطفی زاده یا لطفی ع. زاده ریاضی‌دان، دانشمند کامپیوتر، مهندس برق و استاد بازنشسته علوم رایانه در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دانشمند سرشناس ایرانی و مبدع نظریه منطق فازی و شاخه‌های متنوع آن بود. لطفی زاده از پدری ایرانی (اردبیلی) و مادری روس در باکو در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی متولد شد و تحصیلات اولیه خود را در باکو و تهران انجام داد. او بیش از همه به خاطر طرح کردن ریاضیات فازی مشتمل بر مفاهیم مرتبط فازی همچون مجموعه‌های فازی، منطق فازی، الگوریتم‌های فازی، کنترل فازی و احتمالات فازی شناخته شده‌است. گفته می‌شود نوآوری‌های پروفسور لطفی زاده، امکان‌پذیری یک پارادایم تازه در هوش مصنوعی را تبیین، و رئوس کلی آن را ترسیم کرده است. زندگی و تحصیل وی در ۱۵ بهمن ۱۲۹۹ خورشیدی (۴ فوریه ۱۹۲۱ میلادی) در باکو در آذربایجان شوروی زاده شد. پدرش «رحیم‌علی عسکرزاده» روزنامه‌نگار و بازرگان، از اهالی اردبیل و خبرنگار روزنامه «ایران» و مادرش «فانیا کوریمان» پزشک کودکان یهودی روس بود. لطفی تحصیلات دبستان خود را در همین شهر و به زبان روسی آغاز کرد. در زمانی که ده ساله بود، پدر و مادر لطفی، در پی قحطی و نایابی ناشی از سیاست‌های تعاونی‌سازی دوران ژوزف استالین، باکو را ترک و به ایران و شهر تهران مهاجرت کردند. وی در تهران در مدرسه مبلغان آمریکایی شروع به تحصیل کرد و زبان انگلیسی و زبان فارسی آموخت و سپس در دبیرستان البرز و در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در طول جنگ جهانی دوم در تهران با ارتش آمریکا همکاری داشت. لطفی زاده در امتحانات ورودی دانشگاه تهران مقام دوم را کسب کرد. در سال ۱۹۴۲ رشته مهندسی برق را در این دانشگاه با موفقیت به پایان رساند و در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین به ایالات متحده مهاجرت کرد. در موسسه فناوری ماساچوست (ام‌آی‌تی) ادامه تحصیل داد و در سال ۱۹۴۶ درجه کارشناسی ارشد خود در مهندسی برق را دریافت نمود. به‌دلیل زندگی والدینش در نیویورک، از دانشگاه کلمبیا تقاضای پذیرش کرد و در مقطع دکترا با یک منصب تدریس پذیرفته شد. در سال ۱۹۴۹ فارغ‌التحصیل و سال بعد استادیار همان دانشگاه شد. لطفی زاده روز ۲۰ مارس ۱۹۴۶ و در ایام نوروز با «فی سند»، دختر یک خانواده لتونیایی ازدواج کرد. خانواده «فی» سال‌ها قبل به تهران مهاجرت کرده و او در آنجا با لطفی آشنا شده بودند. او و لطفی زاده یک دختر به نام استلا و یک پسر به نام نورم زاده (Norm Zada) داشتند. پس از ده سال تدریس در دانشگاه کلمبیا، در سال ۱۹۵۷ به درجه استاد تمامی ارتقا یافت. او از سال ۱۹۵۹ تا پایان عمر در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی تدریس می‌کرد. از سال ۱۹۶۳، ابتدا در رشته الکتروتکنیک و پس از آن در رشته علوم رایانه درجه استادی گرفت. لطفی زاده پس از بازنشستگی در سال ۱۹۹۱ مقیم سان فرانسیسکو شد مشارکت‌ها منطق فازی لطفی با خلاقیت ذهنی خود نظریه‌های متعددی را در زمینه تخصصی خود ارائه کرد. در اوایل دهه ۱۹۶۰ متوجه شد که نقش انسان و مغز آن در دانش مهندسی سامانه‌ها لحاظ نشده‌است. در سال ۱۹۶۵ اثر پیشگامانه خود در زمینه مجموعه‌های فازی را در مقاله‌ای با عنوان «مجموعه‌های فازی» منتشر کرد که در آن با وارد کردن ارزش‌هایی مثل کوتاه و بلند در ریاضیات، متغیرهای فازی را معرفی کرد. او روش تازه‌ای برای بررسی عدم قطعیت ارائه کرد که شبیه تئوری احتمالات بود، اما عین آن نبود. در ۱۹۷۳ نظریه منطق فازی خود را طرح کرد. تبدیل زد لطفی زاده در کنار جان ر. راگاتسینی به خاطر پیشگامی در توسعه تبدیل زد (مورد استفاده در پردازش سیگنال‌های گسسته) در ۱۹۵۲ شناخته می‌شود. این روش‌ها هم‌اکنون در پردازش سیگنال‌های گسسته، کنترل دیجیتال و دیگر سیستم‌های گسسته در صنعت و پژوهش مورد استفاده هستند. این دو، حرف زد را برای تبدیل زد به کار برده و رایج کردند. در سال ۲۰۱۱ و در ۹۰ سالگی مفهوم «اعداد زد» را مطرح کرد تا عدم قطعیت را به ارزش‌های رقمی اعداد فازی بیفزاید. این مفهوم در سال ۲۰۱۳ به نام او ثبت شد. ثبت این مفهوم انگیزه‌ای برای تاسیس یک شرکت شرکت نوپا در مریلند آمریکا شد. فقط در آمریکا شاید بیش از ۳۰ هزار ابداع و اختراع بر اساس تئوری سیستم‌های فازی، محاسبه با واژگان و اعداد زد ثبت شده‌است. آثار، افکار و ابداعات لطفی زاده تقریبا به همه جنبه‌های زندگی انسان از دوربین‌های هوشمند گرفته، تا خودروها، آسانسورها و حتی ماشین جستجوی گوگل نفوذ کرده‌است. جوایز و افتخارات پروفسور لطفی زاده بیش از ۳۵ دکترای افتخاری از دانشگاه‌های معتبر جهان و جوایز بسیار از ژاپن، آمریکا، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، روسیه، آذربایجان و ایران دریافت کرد و عضو آکادمی‌های علمی بی‌شمار بود. او در سال ۱۹۷۳ به عضویت در آکادمی ملی مهندسی برگزیده شد. وی یکی از پژوهشگرانی است که دارای بیشترین ارجاع (highly-cited) در مقالات علمی دنیاست. بیش از ۲۰۰ مقاله علمی را به‌تنهایی در کارنامه علمی خود دارد و در هیئت تحریریه ۵۰ مجله علمی جهان مقام «مشاور» را داراست. زاده تا اکتبر ۲۰۱۴، ۱۴۰،۰۰۰ یادکرد در گوگل اسکالر داشته و نیز ۳۵۰،۰۰۰ مقاله دارای کلمه «فازی» در عنوان خود بوده‌اند. در اسفندماه ۱۳۹۴ دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه محل تحصیل او ضمن برگزاری بزرگداشتی نشان دکترای افتخاری خود را بدون حضور او به او اهدا کرد. لطفی زاده در سال ۲۰۰۹ موفق به اخذ نشان بنجامین فرانکلین شد. زندگی شخصی زاده یک عکاس آماتور موفق بود و مشخصا در زمینه تک‌چهره پیشرفت کرده بود. الکساندر فیودورویچ کرنسکی بدون اطلاع یا اجازه زاده از یکی از تک‌چهره‌های او بر روی جلد اتوبیوگرافی خود استفاده کرد. او تاکنون از شخصیت‌های معروفی همچون رئیس‌جمهورهای آمریکا، هری ترومن و ریچارد نیکسون، کلود شانون، ادگار وارز و مستیسلاف روستروپوویچ عکس گرفته‌است. سرگرمی دیگر پروفسور لطفی زاده‌های-فای بود. او در اتاق نشیمن خود ۲۸ بلندگوهای حساس تعبیه کرد تا به موسیقی کلاسیک با کیفیت بالا گوش کند. اعتقادات گفته می‌شود که زاده ناسیونالیسم را رد می‌کرده و اصرار داشته که مسائل خیلی عمیق‌تری در زندگی وجود دارند. از او نقل شده که: «مسئله این نیست که من آمریکایی، روس، ایرانی، آذربایجانی یا هر چیز دیگری هستم. همه این مردم و فرهنگ‌ها به من شکل داده‌اند و من با همه آنها کاملا راحتم.» او در همان مصاحبه ذکر می‌کند: «لجاجت و سرسختی؛ نترسیدن از درگیر مجادله شدن؛ این تا حد زیادی سنت ترکی است. این بخشی از شخصیت من هم هست. من می‌توانم خیلی سرسخت باشم. این احتمالا برای توسعه منطق فازی مفید بوده‌است.» او خود را «از حیث جهت‌گیری ریاضیاتی، یک آمریکایی، یک مهندس برق ایرانی متولد روسیه» وصف می‌کند. مرگ زاده در ۶ سپتامبر ۲۰۱۷ درگذشت. او در باکو، آذربایجان دفن شد. مراسمی برای وداع با او با حضور الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان برگزار شد. منطق فازی نظریه امکان
[ "باکو", "جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی", "برکلی، کالیفرنیا", "ایالات متحده آمریکا", "جمهوری آذربایجان", "ریاضیات", "مهندسی برق", "هوش مصنوعی", "دانشگاه کالیفرنیا، برکلی", "دانشگاه تهران", "دانشگاه کلمبیا", "جان ر. راگاتسینی", "پراوین ورائیا", "جوزف گوگان", "مجموعه‌های فازی", "منطق فازی", "تبدیل زد", "مدال ارینگن", "مدال ریچارد همینگ مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک", "مدال روفوس اولدنبرگر", "مدال افتخار آی‌تریپل‌ئی", "انجمن ماشین‌های حسابگر", "عضو پیوسته انجمن مهندسان برق و الکترونیک", "مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک", "فرهنگستان هنر و علوم آمریکا", "انجمن پیشبرد هوش مصنوعی", "آکادمی ملی مهندسی", "برکلی", "ریاضی‌دان", "علوم رایانه", "اردبیل", "مردم روس", "تهران", "آذربایجان شوروی", "یهودی", "روسیه", "زبان روسی", "ژوزف استالین", "ایران", "زبان انگلیسی", "زبان فارسی", "دبیرستان البرز", "پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران", "جنگ جهانی دوم", "اشغال ایران در جنگ جهانی دوم", "مؤسسه فناوری ماساچوست", "کارشناسی ارشد", "نیویورک", "دکترا", "استادیار", "نوروز", "لتونیایی‌ها", "نورم زاده", "استاد", "سان فرانسیسکو", "مهندسی سامانه‌ها", "سیگنال گسسته", "کنترل دیجیتال", "شرکت نوپا", "مریلند", "گوگل", "مدرک افتخاری", "ژاپن", "اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی", "گوگل اسکالر", "نشان بنجامین فرانکلین", "عکاس", "تک‌چهره", "الکساندر فیودورویچ کرنسکی", "هری ترومن", "ریچارد نیکسون", "کلود شانون", "ادگار وارز", "مستیسلاف روستروپوویچ", "های-فای", "موسیقی کلاسیک", "ملی‌گرایی", "الهام علی‌اف", "نظریه امکان" ]
[ "آمریکایی‌های آذری-یهودی‌تبار", "آمریکایی‌های ایرانی‌تبار یهودی‌تبار", "استادان دانشگاه آذری اهل ایران", "استادان دانشگاه اهل جمهوری آذربایجان", "استادان دانشگاه دور از وطن اهل ایران", "استادان دانشگاه کلمبیا", "اعضای پیوسته انجمن مهندسان برق و الکترونیک", "اعضای فرهنگستان ملی مهندسی آمریکا", "اعضای هیئت علمی دانشگاه برکلی", "افراد آمریکایی آذری‌تبار", "افراد آمریکایی ایرانی‌تبار", "افراد آمریکایی روس‌تبار", "افراد آمریکایی یهودی‌تبار", "افراد ایرانی آذری‌تبار", "افراد ایرانی روس‌تبار", "اهالی آمریکا از تبار روس و یهودی", "اهالی باکو", "پژوهش‌گران در زمینه هوش مصنوعی", "دانشمندان اهل جمهوری آذربایجان", "دانشمندان رایانه", "دانشمندان رایانه اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان رایانه اهل جمهوری آذربایجان", "دانشمندان سامانه‌ها", "دانشمندان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان یهودی", "دانشمندان یهودی اهل ایالات متحده آمریکا", "دانش‌آموختگان دانشکده فنی دانشگاه تهران", "دانش‌آموختگان دبیرستان البرز", "دانش‌آموختگان مؤسسه فناوری ماساچوست", "درگذشتگان ۱۳۹۶", "درگذشتگان ۲۰۱۷ (میلادی)", "دریافت کنندگان نشان افتخار انجمن مهندسان برق و الکترونیک", "دریافت‌کنندگان جایزه گوگنهایم", "ریاضی‌دانان آذری‌تبار", "ریاضی‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا", "ریاضی‌دانان اهل ایران", "ریاضی‌دانان اهل جمهوری آذربایجان", "ریاضی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۲۹۹", "زادگان ۱۹۲۱ (میلادی)", "زادگان باکو", "مدفونان در پارک مفاخر باکو", "منطق فازی", "منطق‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا", "منطق‌دانان اهل ایران", "منطق‌دانان اهل جمهوری آذربایجان", "مهاجران ایرانی به ایالات متحده آمریکا", "مهاجران شوروی به ایران", "مهندسان الکترونیک اهل ایران", "مهندسان اهل جمهوری آذربایجان", "مهندسان برق اهل ایران", "نظریه‌پردازان کنترل", "یهودیان اهل ایران", "یهودیان اهل جمهوری آذربایجان" ]
1,988
صادق هدایت
1
534
0
[ "صادق هدايت", "هادی صداقت", "هادي صداقت" ]
false
276
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "صادق هدایت" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Hedayat113.jpeg" }, { "Item1": "توضیح تصویر", "Item2": "آخرین عکس صادق هدایت، ۱۳۲۹ (صادق هدایت این عکس را برای تمام خویشاوندانش فرستاد)" }, { "Item1": "زمینه فعالیت", "Item2": "[[نویسنده]] و [[مترجم]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[ایران]]" }, { "Item1": "تاریخ تولد", "Item2": "۲۸ بهمن ۱۲۸۱[[۱۷ فوریه]] [[۱۹۰۳]]" }, { "Item1": "محل تولد", "Item2": "[[تهران]]، [[ایران]]" }, { "Item1": "والدین", "Item2": "پدر: [[اعتضادالملک]]مادر: زیورالملوک" }, { "Item1": "تاریخ مرگ", "Item2": "۱۹ فروردین ۱۳۳۰ ()[[۹ آوریل]] [[۱۹۵۱]]" }, { "Item1": "محل مرگ", "Item2": "[[پاریس]]، [[فرانسه]]" }, { "Item1": "علت مرگ", "Item2": "[[خودکشی]]" }, { "Item1": "محل زندگی", "Item2": "[[ایران]][[هندوستان]][[فرانسه]]" }, { "Item1": "مدفن", "Item2": "قطعه ۸۵ [[گورستان پرلاشز]]، [[پاریس]]" }, { "Item1": "پیشه", "Item2": "[[نویسنده]]، [[داستان‌نویس]]، [[مترجم]]،حسابدار [[بانک ملی ایران]]کارمند وزارت خارجه" }, { "Item1": "سال‌های نویسندگی", "Item2": "(۱۳۲۹–۱۳۰۲)" }, { "Item1": "دانشگاه", "Item2": "[[دانشکده هنرهای زیبای تهران]]" }, { "Item1": "گفتاورد", "Item2": "«در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد.» ([[بوف کور]])" }, { "Item1": "امضا", "Item2": "E-hedayat.png" } ], "Title": "شاعر و نویسنده" }
صادق هدایت (زاده ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ تهران - درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ پاریس) داستان‌نویس، مترجم و روشنفکر ایرانی بود. او را همراه محمدعلی جمال‌زاده و بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از پژوهشگران، رمان بوف کور او را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت در نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ مانند ژان پل سارتر و فرانتس کافکا و آنتون چخوف را نیز ترجمه کرده‌است. حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشته‌ها، زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان‌گر تاثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایران است. شمار بسیاری از سخنوران ایرانی نسل‌های بعدی، از غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری و بهرام بیضایی تا رضا قاسمی و عباس معروفی و دیگران، هر یک به نوعی کمتر یا بیشتر تحت تاثیر کار و زندگی هدایت واقع شده و درباره‌اش سخن گفته‌اند. هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد و چند روز بعد در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد. سرگذشت از کودکی تا آغاز جوانی بندانگشتی صادق هدایت و پدرش اعتضادالملک صادق هدایت در جوانی صادق هدایت در چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران متولد شد. پدرش هدایت قلی‌خان (اعتضاد الملک، فرزند نیرالملک وزیر علوم، در دوره ناصرالدین شاه) و نام مادرش زیور الملوک (دختر عموی هدایت‌قلی‌خان، دختر حسین‌قلی مخبرالدوله)است. جد اعلای صادق رضاقلی‌خان هدایت طبرستانی از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتاب‌هایی چون مجمع الفصحا و اجمل التواریخ بود. صادق کوچک‌ترین پسر خانواده بود و دو برادر و دو خواهر بزرگ‌تر از خود و یک خواهر کوچکتر از خود داشت. (از برادرانش محمود خان، قاضی دیوان عالی کشور بود که در زمان نخست وزیری سپهبد رزم آرا، سمت معاون نخست وزیری را داشت. عیسی خان، سرلشکر و از روسای سابق دانشگاه جنگ بود. هر دو برادر در هنر و ادبیات دستی داشتند). سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا همسر انورالملوک هدایت، شوهر خواهر صادق هدایت، بود صادق هدایت در سال ۱۲۸۷ تحصیلات ابتدایی را در سن ۶ سالگی در مدرسه علمیه تهران آغاز نمود. در سال ۱۲۹۳ روزنامه دیواری ندای اموات را در مدرسه انتشار داد و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز نمود؛ ولی در سال ۱۲۹۵ به خاطر بیماری چشم‌درد مدرسه را ترک کرد و در سال ۱۲۹۶ در مدرسه سن‌لویی که مدرسه فرانسوی‌ها بود، به تحصیل پرداخت. به گفته خود هدایت اولین آشنایی‌اش با ادبیات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می‌داد و کشیش هم او را با ادبیات جهانی آشنا می‌کرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین سال صادق اولین مقاله خود را در روزنامه هفتگی (به مدیریت نصرالله فلسفی) به چاپ رساند و به‌عنوان جایزه سه ماه اشتراک مجانی دریافت نمود. همچنین همکاری‌هایی با مجله ترقی داشت. صادق در همین دوران گیاه‌خوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش مبنی بر ترک آن وقعی نمی‌نهاد. در سال ۱۳۰۳، درحالی‌که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود، یک کتاب کوچک انتشار داد: انسان و حیوان، که راجع به مهربانی با حیوانات بود و در سال ۱۳۰۶ کتاب فواید گیاه‌خواری در برلین به چاپ رسید. تصحیحی از رباعیات خیام با نام رباعیات خیام (با کتاب ترانه‌های خیام اشتباه نشود) به همراه مقدمه‌ای مفصل در سال ۱۳۰۲ منتشر شد. در سال ۱۳۰۳ بود که صادق داستان کوتاه «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» را در مجله وفا، سال دوم، شماره ۶–۵ منتشر کرد. گیاه‌خواری صادق هدایت در جوانی گیاه‌خوار شد و کتابی در این مورد با عنوان فواید گیاه‌خواری نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاه‌خوار باقی ماند. بزرگ علوی در این باره می‌نویسد: «یک بار دیدم که در کافه لاله‌زار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی می‌گفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشم‌هایش سرخ شد، عرق به پیشانی‌اش نشست و داشت قی می‌کرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.» او معتقد بود اگر انسان بخواهد دست از جنگ بردارد باید اول دست از کشتن و خوردن حیوانات بردارد. همچنین او در بخشی از کتاب خود می‌نویسد: «شکی نیست که گوشت‌خواری باعث درندگی می‌شود. همه کسانی که آرزومند پیشرفت اخلاقی و بهبودی حالت اسفناک جامعه بوده‌اند، در انتشار این عقیده کوشیده‌اند. اگر دکان عرق فروشی، قصابی، ماهی‌گیری و مرغ فروشی را می‌بستند؛ تا اندازه‌ای صلح عمومی و برادری آدمیان صورت خارجی می‌گرفت. برای پیشرفت اخلاقی انسان آرزو بکنیم که خوراک خونین وربیفتد و گیاه‌خواری جانشین آن بشود. اگر برتری حقیقی از قلب می‌آید، هرکسی باید از گوشت‌خواری دست بکشد، که نه دشوار است و نه غیرممکن می‌باشد. بیشتر آن‌هایی که بهانه می‌آورند، از روی نادانی و خرافات و ترس، این است که مبادا مضحک بشوند. باید گفت که حقیقت هنوز گیاه‌خواری اسباب تمسخر و ریشخند آن‌هایی است که حقیقت آن را نمی‌دانند؛ ما چه قدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم؟ روزی می‌آید که آیندگان به خرافات ما خواهند خندید.» عزیمت به اروپا هدایت در سال ۱۳۰۳ از مدرسه سن لویی فارغ‌التحصیل گشت و در همین سال بود که با تقی رضوی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانش‌آموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشته ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان «مرگ» را در مجله ایرانشهر شماره ۱۱، که در آلمان منتشر می‌شد به چاپ رسانید و مقاله‌ای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجله له‌ویل دلیس، شماره ۷۹ نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشته‌اش در بلژیک راضی نبود و می‌خواست که خود را به فرانسه و در آن‌جا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخه کامل‌تری از کتاب «انسان و حیوان» و کتاب دیگری به نام فواید گیاهخواری با مقدمه حسین کاظم‌زاده ایرانشهر در برلین آلمان به چاپ رساند. اقدام اول خودکشی و نخستین داستان‌ها بندانگشتی صادق هدایت در سال ۱۳۰۷ اقدام به خودکشی در رودخانه مارن (فرانسه) کرد، لیکن سرنشینان یک قایق او را نجات دادند. در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود. صادق در مورد خودکشی‌اش به برادرش محمود می‌نویسد: «یک دیوانگی کردم به خیر گذشت.» ادعا شده‌است که راجع به خودکشی نخستش توضیحی به هیچ‌کس نداده است. اما فرزانه سال‌ها بعد از زبان هدایت (سال‌ها بعد از خودکشی اولش) نقل می‌کند که علت خودکشی مسائل عاطفی بوده‌است. نخستین نمونه‌های داستان‌های کوتاه هدایت در همان سال خودکشی نافرجامش صورت گرفت. نمایشنامه پروین دختر ساسان، زنده به گور و داستان کوتاه «مادلن» را در همین دوران نوشته‌است. بازگشت به تهران هدایت در سال ۱۳۰۹، بی‌آنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی (در قسمت محاسباتی و دفتر ارسال مرسلات) مشغول به کار شد. لیکن از وضع کارش راضی نبود و در نامه‌ای که به تقی رضوی (که دوستیشان در دوران متوسطه آغاز شده بود) در پاریس نوشته‌است، از حال و روز خود شکایت می‌کند. دوستی با حسن قائمیان که پس از مرگ هدایت خود را وقف شناساندن او کرد در بانک ملی اتفاق افتاد. در همین سال مجموعه داستان زنده‌به‌گور و نمایشنامه پروین دختر ساسان را در تهران منتشر کرد. هدایت در این سال با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شده و حلقه دوستی‌ای ایجاد می‌شود که گروه ربعه نامیده شد. گروه ربعه در آن دوران گروهی از نویسندگان و ادیبان فاخر بودند که به آن‌ها ادبای سبعه می‌گفتند و به گفته مجتبی مینوی «هر مجله و کتاب و روزنامه‌ای که به فارسی منتشر می‌شد از آثار قلم آن‌ها خالی نبود.» این هفت تن که در واقع بیشتر از هفت تن بودند شامل کسانی چون محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و بدیع‌الزمان فروزانفر و محمد قزوینی می‌شدند. گروه ربعه این نام را برای دهن‌کجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنه‌پرست بودند) انتخاب کردند. گفتگو و دیدارهای گروه ربعه در رستوران‌ها و کافه‌های تهران بود از آن جمله کافه قنادی رزنوار که در حدود سال ۱۳۱۰ پاتوق صادق هدایت و دوستان به‌شمار می‌آمد. بعدها نیز افراد دیگری چون پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، غلامحسین مین‌باشیان و نیما یوشیج به گروه ربعه اضافه شدند. این گروه به فعالیت‌های ادبی و فرهنگی پرداختند و آثاری چند در این سال‌ها با همکاری همدیگر انتشار دادند. مینوی در باره این دوران می‌گوید: «ما با تعصب جنگ می‌کردیم و برای تحصیل آزادی می‌کوشیدیم و مرکز دایره ما صادق هدایت بود.» سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می‌شود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله این آثار می‌توان به مجموعه انیران اشاره کرد که شامل سه داستان «فتح اسکندر» از ش. پرتو، «هجوم اعراب» از بزرگ علوی و «حمله مغول» از صادق هدایت می‌باشد. این کتاب به ذبیح بهروز تقدیم شده‌است. مجموعه داستان‌های کوتاه سایه‌روشن (حاوی ۷ داستان)، نمایشنامه مازیار با مقدمه مینوی، کتاب مستطاب وغ‌وغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد. (این کتاب در سال ۱۳۱۳ به چاپ رسید و در سال ۱۳۱۴ هدایت به خاطر آن به نظمیه تهران احضار شد این شکایت از طرف مستقیم علی اصغر حکمت وزیر معارف وقت تنظیم شده بود و این‌گونه صادق هدایت از اولین ممنوع‌القلم‌های تاریخ سانسور ایران شد. ). مجموعه داستان‌های کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مرده‌خورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویه خانم» و همچنین سفرنامه «اصفهان نصف جهان»، در این دوران به چاپ رسید. سفر به هند و انتشار بوف کور و بازگشت صادق هدایت و روزبه، فرزند صادق چوبک هدایت در اواخر عمر هدایت در سال ۱۳۱۵ به همراه شین پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت گزید. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمند پارسی (از پارسیان هند) بهرام گور انکلساریا پرداخت و کارنامه اردشیر بابکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد. در طی اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور راکه در پاریس نوشته بود پس از اندکی دگرگونی با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته، به‌صورت پلی‌کپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد؛ از جمله نسخه‌ای برای مجتبی مینوی که در لندن اقامت داشت و نسخه‌ای برای جمالزاده که آن زمان در ژنو بود. عده‌ای داستان بوف کور را برآمده از حال و هوای هند می‌دانند، ولی چنان‌که از گفتگوهای هدایت و فرزانه برمی‌آید هدایت کار روی این اثر را از سال‌ها پیش آغاز کرده بود به قول هدایت در گلویش گیر کرده بود. در نسخه پلی‌کپی که از بوف کور در هند انتشار داد نوشته بود که چاپ اثر در ایران ممنوع است. علاوه بر اینها هدایت دو داستان به زبان فرانسوی در هند به چاپ رساند: "Lunatique" و "Sampingue". هدایت پس از سفر به هند به‌شدت در مضیقه مالی قرار داشته و خرج زندگی‌اش توسط ش. پرتو تقبل می‌شده‌است، همین فقر و شکست از بی‌اعتنایی جامعه سبب شد هدایت روی به طنزنویسی بیاورد و همین طنز تلخ زخم‌های در سینه وی را بیشتر هویدا می‌کرد. هدایت در سال ۱۳۱۶ از هند به تهران بازگشت و دوباره در بانک ملی مشغول به کار شد. سال بعد از بانک ملی استعفا داده، در وزارت فرهنگ استخدام شد. او تا سال ۱۳۲۰ که متفقین ایران را اشغال کردند به فعالیت‌های ادبی پرداخت و چندین داستان و مقاله انتشار داد. کارنامه اردشیر بابکان را در مجله موسیقی و گجسته ابالیش (ترجمه از متن پهلوی) را جداگانه (در انتشارات ابن سینا) چاپ کرد. با وجود این بوف کور همچنان در ایران منتشر نشده بود. اشغال ایران توسط متفقین و بازشدن فضای سیاسی در سال ۱۳۲۱ مجموعه سگ ولگرد را انتشار داده، ترجمه‌هایی از شهرستان‌های ایران گزارش گمان‌شکن و یادگار جاماسپ از پهلوی به فارسی صورت داد. بعد از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ و پایان جنگ جهانی دوم انتقادهای اجتماعی صادق هدایت شدت می‌گیرد. داستان بلند حاجی‌آقا داستان کوتاه «آب زندگی» و مجموعه ولنگاری که همه مضامین اجتماعی دارند در این دوران به چاپ رسیدند. علاوه بر این فعالیت‌ها هدایت به نوشتن مقاله‌های نقد ادبی و ترجمه آثاری از کافکا نیز پرداخت و در نشریه‌های مختلف به چاپ رساند. چند اثر دیگر پهلوی را هم ترجمه کرد. در سال ۱۳۲۴ هدایت سفری به تاشکند داشت و در انجمن فرهنگی ایران و شوروی از او تقدیر شد. در این دوران بسیاری از دوستان هدایت از جمله علوی و عبدالحسین نوشین به حزب توده پیوسته بودند و در مجموع نشست و برخاست وی با توده‌ای‌ها بیشتر شده بود و حتی مقالاتی در روزنامه مردم که ارگان حزب توده بود با نام مستعار به چاپ رساند. لیکن علی‌رغم اصرار سردمداران حزب هرگز به حزب توده نپیوست. پایان جنگ و یاس و نومیدی پس از پایان جنگ و پیش‌آمدن مسائل کردستان و آذربایجان هدایت از توده‌ای‌ها هم سرخورده شد و بیش از پیش به شرایط بدبین شد. بدبینی او به شرایط در نامه‌هایی که به جمال‌زاده و شهید نورایی نوشته‌است، دیده می‌شود. به نظر پیام یزدانجو، هدایت در این سال‌ها امیدش به نوزایی ایران و اشتیاقش به عظمت‌یابی ایرانیان به یمن خرافه‌ستیزی، استبدادگریزی، و روشن‌اندیشی را از دست داده بود. در سال ۱۳۲۶ به نوشتن توپ مرواری پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروف‌ترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد هادی صداقت است. در ۱۳۲۷ مقاله «پیام کافکا» به‌صورت مقدمه‌ای بر کتاب گروه محکومین نوشته کافکا و ترجمه حسن قائمیان نوشت. در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد و در مجله سخن انتشار داد. در ۱۲ آذر همان سال با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که موفق نشد. سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجاره‌ای‌اش - در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس - با گاز خودکشی کرد. او نخستین نویسنده و ادیب ایرانی محسوب می‌شود که خودکشی کرده‌است. وی چند روز قبل از انتحار بسیاری از داستان‌های چاپ‌نشده‌اش را نابود کرده بود. هدایت را در قبرستان پرلاشز به خاک سپردند. مراسم خاکسپاری‌اش با حضور عده‌ای قلیل از ایرانیان و فرانسویان صورت گرفت. شرح حال صادق هدایت به قلم خودش دست‌خط صادق هدایت، آذر ۱۳۲۴ فعالیت‌ها و سمت و سوی هنری هدایت ایدئولوژی بیگانه‌ستیزی و به‌ویژه عرب‌ستیزی، پرستش نژاد ایرانی، ضدیت با اسلام به‌عنوان یک دین غیرایرانی و همچنین پرستش ایران باستان و ایران دوره ساسانی در آثار صادق هدایت دیده می‌شوند. از جمله بن‌مایه‌های نوشته‌های هدایت ناسیونالیسم ایرانی او و تاثرش نسبت به وضع ایران روزگار خود است که وی در رساله طنزآمیز کاروان اسلام (البعثه الاسلامیه الی البلاد الافرنجیه) به آن اشاره می‌کند. ویژگی‌های ساختاری و محتوایی عمده‌ترین ویژگی ساختاری و محتوایی نوشته‌های هدایت را می‌توان چنین برشمرد: درون‌مایه اغلب داستان‌های هدایت، مرگ‌اندیشی، انتقاد از جامعه تحت استبداد و نفی خرافه‌پرستی است. تصویرها و توصیفات و شخصیت‌ها و چهره‌های داستان‌های او اغلب رنگ ملی دارند. نثر هدایت ساده و بی‌پیرایه و عاری از دشوارنویسی‌ست. او از زبان و فرهنگ مردم به خوبی و در حد اعجاز بهره می‌گیرد و همین مایه غنای داستان‌هایش می‌گردد. توصیفات هدایت رئالیستی، دقیق و واقع‌بینانه است. او به جنبه‌های روانی و درونی چهره‌ها و اشخاص داستانی خود می‌اندیشید، ضمن آنکه از وصف ظاهر آن‌ها نیز درنمی‌ماند. برخی از داستان‌های هدایت، انعکاس مسائل روحی و روانی خود نویسنده است. طنز قوی و موثر و انتقادی هدایت در سرتاسر آثار داستانی و تحقیقی وی سایه افکنده‌است. وجود این خصیصه، در رفتارهای اجتماعی او هم گزارش شده‌است. به‌عنوان نمونه، درباره شیرینکاری صادق هدایت در جشن عروسی جلال آل احمد با سیمین دانشور در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، نقل شده‌است که هدایت جعبه بزرگ کادو پیچی شده‌ای را به‌عنوان هدیه به عروس خانم می‌دهد و وقتی که آن جعبه را باز می‌کنند، می‌بینند که یک جعبه دیگر در آن است. جعبه دوم را که باز می‌کنند، باز می‌بینند که یک جعبه دیگر در آن است، و این قضیه چندین بار تکرار می‌شود تا اینکه بالاخره به جعبه کوچکی می‌رسند که در داخل آن، یک قاشق مرباخوری گذاشته شده بود! هدایت در نویسندگان پس از خود تاثیر ژرفی بر جای گذاشت. نقدها یکی از مهمترین انتقاداتی که همواره به هدایت می‌شده، کم‌توجهی به متن اصلی و عدم وفاداری به ترجمه - خصوصا در ترجمه آثار فرانتس کافکا - بوده‌است. همچنین هدایت در مقالاتش نظر شخصی‌اش را دخیل می‌کرده و واقعیات را در جایگاه دوم قرار می‌داده‌است. به‌عنوان مثال، وی همواره در مقالاتش کافکا و خیام را، با وجود تفاوت‌های عظیم، یکسان فرض کرده‌است. داریوش آشوری عنوان کرده که صادق هدایت «نفرت عجیبی نسبت به اعراب و اسلام» داشته‌است. سانسور و ممنوعیت آثار طراحی صادق هدایت برای نخستین چاپ حاجی آقا کارهای هدایت مورد حمله اسلام‌گرایان اروپا قرار گرفته‌است. رمان‌های بوف کور و حاجی‌آقا در هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در سال ۱۳۸۴ ممنوع شد. شخصیت‌های رمان حاجی‌آقا عدم شایسته‌سالاری در ایران را نشان می‌دهند: "برای اینکه مردم در خط نگه‌داشته شوند، آن‌ها باید گرسنه، نیازمند، بی‌سواد، و خرافی نگه‌داشته شوند. اگر فرزند بقال باسواد شود، او نه‌تنها به سخنرانی من انتقاد خواهد کرد، بلکه واژه‌های بدیعی را نیز بکار می‌برد که نه شما و نه من نمی‌توانیم آن را بفهمیم … چه اتفاقی می‌افتد اگر کودک علوفه‌فروش باهوش و توانا باشد و کودک من، پسر یک حاجی، تنبل و احمق باشد؟" در آبان‌ماه سال ۱۳۸۵، چاپ مجدد و بدون سانسور کارهای صادق هدایت، ممنوع شد. با وجود این، نظارت بر دستفروشان کتاب محدود است و ظاهرا هنوز هم خرید یک کتاب اصیل دست‌دوم از طریق دست‌فروشان کتاب امکان دارد و وب‌سایت رسمی صادق هدایت نیز هنوز برخط است. برخی از موارد مورد بحث در مشکل سانسور عبارت‌اند از: موارد مطرح‌شده در گاردین در نوامبر 2006. "گزارش شهر: تهران" در فریزه (Frieze)، شماره ۸۶، اکتبر ۲۰۰۴، بحثی کلی درباره سانسور ایران. " مقاله رادیو آزادی اروپا- رادیو آزادی نوامبر 2007. نظر جهانگیر هدایت در اسفند ۱۳۹۲، متن گفتگوی جهانگیر هدایت، برادرزاده صادق هدایت منتشر گردید. او در این گفتگو از جمله گفت: خانه صادق هدایت خانه صادق هدایت در تهران، خیابان سعدی، بالاتر از خیابان منوچهری، ضلع جنوب‌غربی بیمارستان امیر اعلم، خیابان شهید تقوی (خیابان هدایت) پلاک ۳، کنار خانه سفیر کبیر دانمارک واقع شده‌است. خانه مورد نظر توسط پدر صادق هدایت بنا شده و شکل و ساختار بنا به سبک اواخر دوران قاجار برمی‌گردد. در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، دفتر فرح پهلوی اقدام به خرید خانه پدری صادق هدایت کرد و اشیاء شخصی‌اش را از بازماندگان وی جمع‌آوری کردند تا آن را تبدیل به موزه برای صادق هدایت کنند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران این کار انجام نگرفت. رژیم جدید ملک را مصادره کرد و در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار داد. سپس، به‌عنوان مهدکودک کارکنان «مهد کودک صادقیه» مورد بهره‌برداری قرار گرفت. نهایتا عمارت مذکور در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۷۸ در سیاهه آثار ملی ایران با شماره ۲۴۹۱ به ثبت رسید. سال ۱۳۸۱ برادرزاده هدایت - جهانگیر هدایت - و جمعی دیگر به نوع کاربری این خانه توسط دانشگاه علوم پزشکی اعتراض کردند و کاربری خانه از مهدکودک به کتابخانه تغییر پیدا کرد. این اعتراض‌ها برای تغییر نهایی خانه به موزه ادامه دارد. در سال ۱۳۹۲ حیاط و محوطه خانه صادق هدایت تبدیل به انبار ضایعات بیمارستان شده‌است. هدایت نقاش بندانگشتی صادق هدایت نقاشی هم می‌کرد و برخی طرح‌های او موجود است. از جمله آهویی که در مجموعه آثار هدایت چاپ انتشارات امیرکبیر بر جلد کتاب‌های او نقش بسته‌است. جهانگیر هدایت، برادرزاده او مجموعه‌ای از این نقاشی‌ها را با عنوان «آهوی تنها» منتشر کرده‌است. کتاب‌شناسی بخشی از دست‌نوشته بوف کور پرلاشز، پاریس. (این سنگ مزار توسط خانواده‌اش در سال ۱۳۴۰ نصب شده‌است) نوشته‌های هدایت نام داستان تاریخ انتشار رباعیات خیام ۱۳۰۲ فواید گیاه‌خواری ۱۳۰۶ زنده بگور (مجموعه داستان کوتاه) ۱۳۰۹ پروین دختر ساسان (نمایش‌نامه) ۱۳۰۹ سایه مغول ۱۳۱۰ اصفهان نصف جهان (سفرنامه) ۱۳۱۱ سه قطره خون (مجموعه داستان کوتاه) ۱۳۱۱ نیرنگستان ۱۳۱۲ سایه روشن (مجموعه داستان کوتاه) ۱۳۱۲ مازیار (جستار تاریخی و یک نمایشنامه) با همکاری مجتبی مینوی ۱۳۱۲ البعثه الاسلامیه الی البلاد الافرنجیه ۱۳۱۲–۱۳۱۳ وغ‌وغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد ۱۳۱۳ ترانه‌های خیام ۱۳۱۳ بوف کور ۱۳۱۵ سگ ولگرد (مجموعه‌داستان) ۱۳۲۱ علویه خانم ۱۳۲۲ ولنگاری ۱۳۲۳ حاجی آقا ۱۳۲۴ افسانه آفرینش (خیمه‌شب‌بازی در سه پرده) ۱۳۲۵ توپ مرواری ۱۳۲۷ نوشته‌های پراکنده (به کوشش حسن قائمیان) ۱۳۱۵ ترجمه‌ها از زبان فرانسه کور و برادرش (۱۳۱۰) نوشته آرتور شنیتسلر کلاغ پیر (۱۳۱۰) نوشته الکساندر لانژ کیلاند نویسنده نروژی تمشک تیغ دار (۱۳۱۰) نوشته آنتون چخوف مرداب حبشه (۱۳۱۰) نوشته گاستون شرو نویسنده فرانسوی جلو قانون نوشته فرانتس کافکا مسخ نوشته فرانتس کافکا گراکوس شکارچی نوشته فرانتس کافکا گروه محکومین نوشته فرانتس کافکا دیوار نوشته ژان پل سارتر از متون پهلوی به زبان فارسی گیزیستگ ابالیش تحت نام گجسته ابالیش (۱۳۱۹) گزارش گمان‌شکن (۱۳۲۲) آیادگار جاماسپیگ تحت نام یادگار جاماسب (۱۳۲۲) کارنامه اردشیر بابکان (۱۳۲۲) زند وهومن یسن (۱۳۲۳) ابرمردان شهرام ورزاوند تحت نام آمدن شاه بهرام ورجاوند (۱۳۲۴) برخی از ترجمه‌های او در مجموعه نوشته‌های پراکنده صادق هدایت (ویرایش دوم، تهران، ۱۹۵۶ میلادی) است؛ که شامل برخی از مقاله‌های فرانسوی او هم می‌شود. مقالات «مقدمه‌ای بر رباعیات خیام» «انسان و حیوان» (۱۳۰۳) «پیام کافکا» آثار درباره هدایت داش آکل جایزه ادبی صادق هدایت نوشته‌های پراکنده
[ "نویسنده", "مترجم", "ایران", "۱۷ فوریه", "۱۹۰۳ (میلادی)", "تهران", "اعتضادالملک", "۹ آوریل", "۱۹۵۱ (میلادی)", "پاریس", "فرانسه", "خودکشی", "هندوستان", "گورستان پرلاشز", "داستان‌نویس", "بانک ملی ایران", "پردیس هنرهای زیبا", "بوف کور", "ترجمه (زبان)", "روشن‌فکری", "محمدعلی جمال‌زاده", "بزرگ علوی", "صادق چوبک", "انتشارات نگاه", "ژان پل سارتر", "فرانتس کافکا", "آنتون چخوف", "فهرست آثار درباره صادق هدایت", "جریان روشنفکری در ایران", "داریوش آشوری", "غلامحسین ساعدی", "هوشنگ گلشیری", "بهرام بیضایی", "رضا قاسمی", "عباس معروفی", "حسین‌قلی مخبرالدوله", "رضاقلی خان هدایت", "مجمع الفصحا", "مظاهر مصفا", "رزم آرا", "حاج‌علی رزم‌آرا", "انورالملوک هدایت", "دارالفنون", "زبان فارسی", "علوم خفیه", "متافیزیک", "نصرالله فلسفی", "گیاه‌خواری", "رباعیات خیام", "ترانه‌های خیام (کتاب)", "زبان حال یک الاغ در وقت مرگ", "فواید گیاه‌خواری", "تقی رضوی", "بلژیک", "ایرانشهر (مجله)", "آلمان", "حسین کاظم‌زادهٔ ایرانشهر", "برلین", "مرن (رود)", "پروین دختر ساسان", "زنده به گور (داستان)", "مادلن", "حسن قائمیان", "زنده‌به‌گور", "مسعود فرزاد", "مجتبی مینوی", "گروه ربعه", "سبعه", "محمدتقی بهار", "عباس اقبال آشتیانی", "غلامرضا رشید یاسمی", "سعید نفیسی", "بدیع‌الزمان فروزانفر", "محمد قزوینی", "پرویز ناتل خانلری", "عبدالحسین نوشین", "غلامحسین مین‌باشیان", "نیما یوشیج", "ذبیح بهروز", "مازیار (قارنوندیان)", "وغ‌وغ ساهاب", "علی‌اصغر حکمت", "سه قطره خون (داستان کوتاه)", "محلل (داستان کوتاه)", "شین پرتو", "زبان پارسی میانه", "بهرام گور انکلساریا", "کارنامه اردشیر پاپکان", "سگ ولگرد (داستان)", "فهرست شهرستان‌های ایران", "گزارش گمان‌شکن", "یادگار جاماسپ", "جنگ جهانی دوم", "حاجی‌آقا", "ولنگاری", "تاشکند", "حزب توده ایران", "حسن شهید نورایی", "پیام یزدانجو", "روادید", "هامبورگ", "لندن", "گورستان پر لاشز", "عرب‌ستیزی", "ساسانیان", "ناسیونالیسم", "کاروان اسلام (البعثة الاسلامیة الی البلاد الافرنجیة)", "استبداد", "خرافه", "واقع‌گرایی (ادبیات)", "جلال آل احمد", "سیمین دانشور", "دوبرادر", "کافکا", "خیام", "حاجی آقا", "گاردین", "رادیو آزادی", "جهانگیر هدایت", "خانه صادق هدایت", "بیمارستان", "دانمارک", "قاجار", "فرح پهلوی", "موزه", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "دانشگاه علوم پزشکی تهران", "مهدکودک", "آثار ملی ایران", "نقاشی", "انتشارات امیرکبیر", "زنده‌بگور", "سایه مغول", "اصفهان نصف جهان", "سه قطره خون (مجموعه داستان کوتاه)", "نیرنگستان (صادق هدایت)", "سایه روشن (مجموعه داستان کوتاه)", "کاروان اسلام", "سگ ولگرد (مجموعه‌داستان)", "علویه خانم", "افسانه آفرینش", "خیمه‌شب‌بازی", "توپ مرواری", "نوشته‌های پراکنده (صادق هدایت)", "زبان فرانسوی", "کور و برادرش", "آرتور شنیتسلر", "کلاغ پیر", "الکساندر لانژ کیلاند", "تمشک تیغ دار", "مرداب حبشه", "گاستون شرو", "جلو قانون", "مسخ (رمان)", "گراکوس شکارچی", "گروه محکومین", "دیوار", "ماتیکان گجستک ابالیش", "شکند گمانیک وزار", "یادگار جاماسبی", "کارنامه اردشیر بابکان", "زند وهمن یسن", "آمدن شاه بهرام ورجاوند", "مقدمه‌ای بر رباعیات خیام", "انسان و حیوان", "پیام کافکا", "جایزه ادبی صادق هدایت", "انور خامه‌ای", "محمد بهارلو", "محمد قاسم‌زاده", "انتشارات کاروان", "کلرادو", "روزنامه شرق" ]
[ "صادق هدایت", "اهالی تهران", "ایرانیان مقیم پاریس", "ایرانی‌های مهاجرت‌کرده به فرانسه", "پژوهشگران فولکلور ایران", "حامیان حقوق جانوران", "حامیان حقوق حیوانات اهل ایران", "خاندان هدایت", "خودکشی‌کنندگان با گاز", "خودکشی‌ها در پاریس", "خودکشی‌ها در فرانسه", "دانش‌آموختگان دارالفنون", "دانش‌آموختگان مدرسه سن لویی تهران", "درگذشتگان ۱۳۳۰", "درگذشتگان ۱۹۵۱ (میلادی)", "رمان‌نویسان مرد اهل ایران", "رمان‌نویسان سده ۲۰ (میلادی) بر پایه ملیت", "زادگان ۱۲۸۱", "زادگان ۱۹۰۳ (میلادی)", "زبان‌شناسان پارسی", "فارسی‌زبانان", "گیاه‌خواران", "گیاه‌خواران اهل ایران", "مترجمان اهل ایران", "مدفونان در پرلاشز", "ندانم‌گرایان اهل ایران", "نمایشنامه‌نویسان سده ۱۴ اهل ایران", "نمایشنامه‌نویسان فارسی‌زبان سده ۱۴", "نمایشنامه‌نویسان مرد اهل ایران", "نمایش‌نامه‌نویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران", "نوگرایی", "نویسندگان مرد اهل ایران", "نویسندگان خودکشی‌کرده", "نویسندگان داستان اهل ایران", "نویسندگان داستان کوتاه سده ۲۰ (میلادی)", "نویسندگان داستان کوتاه سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران", "نویسندگان داستان کوتاه مرد اهل ایران", "نویسندگان مرد سده ۲۰ (میلادی)", "نویسندگان نوگرا", "طنزپردازان اهل ایران" ]
1,989
بوف کور
6
235
0
[ "بوف كور" ]
false
43
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "عنوان", "Item2": "بوف کور" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "بی‌قاب" }, { "Item1": "زیرنویس تصویر", "Item2": "روی جلد ''بوف کور'' با طراحی صادق هدایت" }, { "Item1": "نویسنده", "Item2": "[[صادق هدایت]]" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]]" }, { "Item1": "ناشر", "Item2": "[[نویسنده]]" }, { "Item1": "محل انتشارات", "Item2": "[[بمبئی]]" }, { "Item1": "تاریخ نشر", "Item2": "۱۳۱۵ (۱۹۳۷ میلادی)" }, { "Item1": "صفحه", "Item2": "۱۴۴" }, { "Item1": "پس از", "Item2": "[[ترانه‌های خیام]] (۱۳۱۳)" }, { "Item1": "پیش از", "Item2": "[[سگ ولگرد]] (۱۳۲۱)" } ], "Title": "کتاب" }
بوف کور شناخته‌شده‌ترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سده ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تک‌گویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. کتاب بوف کور تاکنون از فارسی به چندین زبان از جمله انگلیسی، فرانسه و آلمانی ترجمه شده‌است. تاریخچه تاریخچه نگارش صادق هدایت در تهران، ۱۳۰۹ خورشیدی ونسان مونتی، خاورشناس فرانسوی و دوست هدایت، در کتاب صادق هدایت که هشت ماه پس از مرگ هدایت و به زبان فرانسه در تهران منتشر شد، سال ۱۳۰۹ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) را به عنوان سال نوشته‌شدن بوف کور معرفی می‌کند. وی که از راهنمایی‌های خانواده هدایت، دوستان فرانسوی او و بزرگ علوی برخوردار بوده، در این کتاب هیچ دلیلی را برای این تاریخ ذکر نکرده است و به نظر می‌رسد این تاریخ را از قول آن‌ها نوشته است. بعدها افراد دیگری (از جمله مصطفی فرزانه در کتاب آشنایی با صادق هدایت) نیز سال ۱۳۰۹ را به عنوان سال نگارش بوف کور ذکر کرده‌اند. هدایت تا نیمه سال ۱۳۰۹ مشغول به تحصیل در فرانسه بوده‌است. او پس از بازگشت به ایران بلافاصله مجموعه داستان زنده به گور و نمایشنامه پروین دختر ساسان را منتشر کرد. به نوشته فرزانه: «هدایت مدعی بود که بوف کور را در فرنگستان نوشته و بعدا، برای چاپ آن — که به گمانش در ایران زمان رضاشاه امکان نداشته‌است — به هند می‌رود و از این رومان تعداد پنجاه نسخه پلی‌کپی می‌کند.» در سال ۱۳۱۴ جمالزاده هدایت را به سوئیس دعوت کرد. هدایت نیز تمام کتاب‌هایش را به مبلغ ۴۰۰ تومان فروخت تا خرج سفرش را بپردازد. با این وجود این سفر به دلیل مشکلاتی (از جمله ندادن ارز خارجی به هدایت)، منتفی شد. هدایت در آن زمان به دلیل فعالیت‌های ادبی‌اش در سال ۱۳۱۳، ممنوع‌القلم شده بود و در واقع هیچ امیدی برای ادامه فعالیت‌های او در ایران وجود نداشته‌است. در سال ۱۳۱۵، شین پرتو که از دوستان قدیم هدایت بود و در آن زمان در کنسولگری ایران در بمبئی کار می‌کرد، به تهران آمد و به هدایت پیشنهاد کرد که با وی به هندوستان برود. بدین ترتیب هدایت دست خالی رهسپار هندوستان می‌شود. هدایت در نامه‌ای به مجتبی مینوی (از بمبئی به لندن) به تاریخ ۱۲ فوریه ۱۹۳۷ (۲۳ بهمن ۱۳۱۵، یعنی زمانی که چند ماه از زمان اقامتش در هند می‌گذشته‌است) ماجرا را چنین شرح می‌دهد: «تا اینکه دری به تخته خورد و دکتر پرتو به عنوان مرخصی به ایران آمد. از دهنش در رفت گفت: آمدم تو را با خودم ببرم. کور از خدا چه می‌خواهد: دو چشم بینا … باری تا موقعی که از خرمشهر وارد کشتی شدم خارج شدن از گندستان را امری محال، و تصور می‌کردم در فیلمی مشغول بازی هستم… همینقدر می‌دانم که از آن قبرستان گندیده نکبت‌بار ادبار و خفه‌کننده عجالتا خلاص شده‌ام. فردا را کسی ندیده.» آنچه مسلم است این است که هدایت دست‌نویس بوف کور را با خود به بمبئی برده بوده‌است. شین پرتو، همسفر هدایت در این باره نوشته است: «بوف کور را هدایت قبل از مسافرت به هند نوشته است و هنگامی که من صادق را از تهران به بمبئی می‌بردم پس از آنکه در کشتی سوار شدیم و به اتاق خود رفتم، هدایت با بوف کور و یک ماشین تحریر «اریکای آند»، نسخه خطی آن را به من داد که بخوانم.» هدایت خود در نامه‌ای به مینوی می‌نویسد: «تقریبا ۲۰ نوول و یک تآتر و یک «بوف کور» و دو سه سفرنامه حاضر چاپ دارم.» ص=۶۶ هدایت در بمبئی دچار مشکلات مالی بوده‌است و در نامه‌های خود از فقر و شکست و بی‌اعتنایی جامعه به خود شکایت کرده‌است. او پس از ورود به بمبئی با قوم پارسیان آن شهر آشنا شد و نزد یکی از دانشمندان آن قوم به نام بهرام گور انکلساریا به آموختن زبان پهلوی می‌پردازد. هدایت در نامه‌ای به پروفسور یان ریپکا با زبان طنز می‌نویسد: «چندی است که نزد آقای بهرام گور انگل ساریا مشغول تحصیل زبان پهلوی شده‌ام، ولی گمان می‌کنم نه به درد دنیا و نه به درد آخرتم بخورد.» تاریخچه چاپ و ترجمه صفحه ۸۲ چاپ نخست بوف کور در بمبئی با خط هدایت بوف کور نخستین بار در سال ۱۳۱۵ خورشیدی (۱۹۳۷ میلادی) در بمبئی چاپ شد. صادق هدایت نسخه دست‌نویس بوف کور را در حدود پنجاه نسخه به صورت پلی‌کپی چاپ کرد. هدایت در نامه ۱۶ تیر ۱۳۱۶ (دو ماه پیش از بازگشتش از بمبئی به تهران)، به مینوی در لندن می‌نویسد: «همه‌اش چهل‌پنجاه جلد بوف کور بیشتر چاپ نکردم اگر بنا بشود به ایران برگردم یک صفحه کاغذ و نوشته نیز نخواهم توانست با خودم ببرم، آیا ممکن است کاغذهایم را به تو بفرستم و بعد به وسیله‌ای به من برسانی؟» هدایت در نهایت حدود سی نسخه از بوف کور را برای جمالزاده به سوئیس می‌فرستد و پس از بازگشت هدایت به ایران، یکی از دوستان جمالزاده به نام ژرژ دوستور که از ژنو عازم ایران بوده‌است، کم‌تر از سی نسخه از بوف کور را در تهران به دست هدایت می‌رساند. در سال‌های ۱۳۵۰ تنها دو نسخه از این چاپ بوف کور نزد جمالزاده مانده بوده‌است که او یک نسخه را به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران داد و یک نسخه دیگر (که حاوی یادداشت‌هایی از خود جمالزاده بوده) نیز همان نسخه‌ای است که بعدها در سال ۱۹۹۰ توسط مصطفی فرزانه در خارج از ایران چاپ شد. ویژگی‌های بوف کور چاپ بمبئی عبارتند از: صفحه ۱ عنوان: بوف کور؛ صفحه ۲ فهرست تالیفات هدایت؛ صفحه ۳ شناسنامه کتاب: صادق هدایت، بوف کور، بمبئی—۱۳۱۵؛ صفحه ۴ «طبع و فروش در ایران ممنوع است»؛ صفحه ۵ شروع رمان با نقاشی «زن اثیری»؛ پایان کتاب صفحه ۱۴۴ است با نقاشی جغد، هر صفحه این چاپ دارای بیست سطر است. صادق هدایت تا نیمه دوم سال ۱۳۲۰ نتوانست بوف کور را در ایران منتشر کند. پس از برکنار شدن رضا شاه در سال ۱۳۲۰ شرایط برای چاپ بوف کور فراهم شد. به گفته احسان طبری: «هدایت بنا به خواهش حمید رهنما دست‌نویس «بوف کور» را که تا آن موقع در کشور نشر نیافته بود، در اختیار روزنامه ایران گذاشت.» بنابراین در سال ۱۳۲۰ بوف کور به صورت پاورقی در روزنامه ایران چاپ شد. وانگهی این چاپ بوف کور با متن اصلی آن تفاوت‌های قابل توجهی دارد. درباره چرایی این تفاوت‌ها دیدگاه‌های گوناگونی مطرح شده‌است. فریدون هویدا معتقد است که این افتادگی‌ها ناشی از تصمیم خود صادق هدایت بوده‌است در حالی که حسن قائمیان این تفاوت‌ها را ناشی از دخل و تصرف خودسرانه حسینقلی مستعان که در آن زمان عضو هیئت تحریریه روزنامه ایران بوده‌است، می‌داند. با این وجود روزنامه ایران یک سال بعد بوف کور را به صورت کتاب در انتشارات خود منتشر می‌کند. این چاپ، سومین چاپ بوف کور دانسته می‌شود. متن بوف کور چاپ شده توسط انتشارات روزنامه ایران پیش از چاپ توسط صادق هدایت مورد تجدید نظر قرار گرفت. بنابراین این چاپ بوف کور نسبت به بوف کور چاپ بمبئی و بوف کوری که به صورت پاورقی در روزنامه ایران چاپ شده بود معتبرتر است. این چاپ بوف کور در واقع دقیق‌ترین و معتبرترین نسخه بوف کور دانسته می‌شود؛ چرا که متن آن توسط خود هدایت مورد تجدید نظر قرار گرفته‌است. از تفاوت‌های بوف کور چاپ انتشارات روزنامه ایران و دو نسخه پیشین بوف کور می‌توان به تغییر در رسم‌الخط، پاراگراف‌بندی، نقطه‌گذاری، حذف گیومه‌های سر پاراگراف‌ها و حذف یا افزودن برخی واژه‌ها و ترکیب‌ها اشاره کرد. ویژگی‌های بوف کور منتشرشده توسط روزنامه ایران عبارتند از: صفحه ۱ عنوان: بوف کور، صادق هدایت، چاپ‌خانه مظاهری؛ صفحه ۲ سفید؛ صفحه ۳ از انتشارات روزنامه ایران، حق چاپ محفوظ، چاپ‌خانه مظاهری؛ صفحه ۴ صادق هدایت، بوف کور؛ صفحه ۵ شروع رمان؛ پایان کتاب صفحه ۶۰ است به اضافه یک غلط‌نامه. هر صفحه دارای سی‌وهفت سطر است. چاپ و تعداد نسخه‌های این کتاب مشخص نشده اما گویا در سال ۱۳۲۱ و در حدود پانصد نسخه منتشر شده‌است. چاپ چهارم بوف کور در سال ۱۳۳۱ (یک سال پس از مرگ هدایت) منتشر شد. این چاپ براساس بوف کور چاپ روزنامه ایران و با تغییرهای اندکی منتشر شد. این چاپ اساس چاپ‌های بعدی بوف کور بوده‌است. بوف کور تاکنون به زبان‌های گوناگونی از جمله فرانسه، انگلیسی، آلمانی، سوئدی، اسپانیایی، عبری، چکی، مجارستانی، ترکی، ارمنی و کره‌ای ترجمه شده‌است. نخستین بار ژوزه لسکو با همکاری هدایت بوف کور را به فرانسه ترجمه کرد و آن را در سال ۱۹۵۲ (دو سال پس از مرگ هدایت) با عنوان La chouette aveugle در فرانسه منتشر ساخت. ترجمه انگلیسی بوف کور نیز با ترجمه پی. دی. کاستلو با عنوان The Blind Owlدر سال ۱۹۵۸ منتشر شد. خلاصه داستان تمامی رمان از زاویه دید اول شخص روایت می‌شود و از دو بخش نسبتا جدا از هم ساخته شده‌است. این دو بخش گاه با استفاده از شباهت توصیف‌ها و اشاره‌ها به هم مربوط می‌شوند. خلاصه بخش نخست کتاب با این جملات مشهور آغاز می‌شود «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزواء می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسیله افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تاثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید». در این بخش اول شخص - که ساکن خانه‌ای در بیرون خندق در شهر ری است - به شرح یکی از این دردهای خوره‌وار می‌پردازد که برای خودش اتفاق افتاده. وی که حرفه نقاشی روی قلمدان را اختیار کرده‌است به طرز مرموزی همیشه نقشی یکسان بر روی قلمدان می‌کشد که عبارت است از دختری در لباس سیاه که شاخه‌ای گل نیلوفر آبی به پیرمردی که به حالت جوکیان هند چمباتمه زده و زیر درخت سروی نشسته‌است هدیه می‌دهد. میان دختر و پیرمرد جوی آبی وجود دارد. ماجرا از اینجا آغاز می‌شود که روزی راوی از سوراخ رف پستوی خانه‌اش - که گویا اصلا چنین سوراخی وجود نداشته‌است - منظره‌ای را که همواره نقاشی می‌کرده‌است می‌بیند و مفتون نگاه دختر (اثیری) می‌شود و زندگی‌اش به طرز وحشتناکی دگرگون می‌گردد تا اینکه مغرب‌هنگامی دختر را نشسته در کنار در خانه‌اش می‌یابد. دختر چندهنگامی بعد در رخت‌خواب راوی به طرز اسرارآمیزی جان می‌دهد. راوی طی قضیه‌ای موفق می‌شود که چشم‌های دختر را نقاشی و آن را لااقل برای خودش جاودانه کند. سپس دختر اثیری را قطعه قطعه کرده داخل چمدانی گذاشته و به گورستان می‌برد. گورکنی که مغاک دختر را حفر می‌کند طی حفاری، گلدانی می‌یابد که بعدا به راوی به رسم یادگاری داده می‌شود. راوی پس از بازگشت به خانه در کمال ناباوری درمی‌یابد که بر روی گلدان (گلدان راغه) یک جفت چشم درست مثل آن جفت چشمی که همان شب کشیده‌بود، کشیده شده‌است. پس راوی تصمیم می‌گیرد برای مرتب کردن افکارش نقاشی خود و نقاشی گلدان را جلوی منقل تریاک روبروی خود بگذارد شراب بنوشد و تریاک بکشد. راوی بر اثر استعمال تریاک به حالت خلسه می‌رود و در عالم رویا به سده‌های قبل بازمی‌گردد و خود را در محیطی جدید می‌یابد که علی‌رغم جدید بودن برایش کاملا آشناست. خلاصه بخش دوم بخش دوم ماجرای راوی در این دنیای تازه (در چندین سده قبل) است. از اینجا به بعد راوی مشغول نوشتن و شرح ماجرا برای سایه‌اش می‌شود که شکل جغد است و با ولع هرچه تمام‌تر هرآنچه را راوی می‌نویسد می‌بلعد. راوی در اینجا شخص جوان ولی بیمار و رنجوری است که زنش (که راوی او را به نام اصلی نمی‌خواند بلکه از وی تحت عنوان لکاته یاد می‌کند) از وی تمکین نمی‌کند و حاضر به همبستری با شوهرش نیست ولی ده‌ها فاسق دارد. ویژگی‌های ظاهری «لکاته» درست همانند ویژگی‌های ظاهری «دختر اثیری» در بخش نخست رمان است. راوی همچنین به ماجرای آشنایی پدر و مادرش (که یک رقاصه هندی بوده‌است) اشاره می‌کند و اینکه از کودکی نزد عمه‌اش (مادر «لکاته») بزرگ شده‌است. او در تمام طول بخش دوم رمان به تقابل خود و رجاله‌ها اشاره می‌کند و از ایشان ابراز تنفر می‌کند. وی معتقد است که دنیای بیرونی دنیای رجاله‌هاست. رجاله‌ها از نظر او «هریک دهانی هستند با مشتی روده که از آن آویزان شده‌است و به آلت تناسلی شان ختم می‌شود و دائم دنبال پول و شهوت می‌دوند». پرستار راوی دایه پیر اوست که دایه «لکاته» هم بوده‌است و به طرز احمقانه خویش (از دید راوی) به تسکین آلام راوی می‌پردازد و برایش حکیم می‌آورد و فال گوش می‌ایستد و معجون‌های گونه‌گون به وی می‌خوراند. در مقابل خانه راوی پیرمرد مرموزی (پیرمرد خنزر پنزری) همواره بساط خود را پهن کرده‌است. این پیرمرد از نظر راوی یکی از فاسق‌های لکاته است و خود راوی اعتراف می‌کند که جای دندان‌های پیرمرد را بر گونه لکاته دیده‌است. به علاوه راوی معتقد است که پیرمرد با دیگران فرق دارد و می‌توان گفت که یک نیمچه خدا محسوب می‌شود و بساطی که جلوی او پهن است چون بساط آفرینش است. سرانجام راوی تصمیم به قتل پدر سالار می‌گیرد. در هیئتی شبیه پیرمرد خنزرپنزری وارد اتاق لکاته می‌گردد و گزلیک استخوانی‌ای را که از پیرمرد خریداری کرده در چشم لکاته فرومی کند و او را می‌کشد. چون از اتاق بیرون می‌آید و به تصویر خود در آیینه می‌نگرد می‌بیند که موهایش سفید گشته و قیافه‌اش درست مانند پیرمرد خنزرپنزری شده‌است. شخصیت‌ها نمودار شخصیت‌های بوف کور (برای دیدن نگاره در اندازه بزرگ بر روی آن کلیک کنید) راوی ظاهرا تمام داستان از زبان راوی بیان می‌شود. راوی در بخش اول بوف کور جوان نقاشی است که تنها زندگی می‌کند. او که سودای زن اثیری را دارد با ریختن شراب زهر آلودی در دهانش او را می‌کشد. در بخش دوم راوی نویسنده‌ای است که همسر دارد. او نسبت به همسرش (لکاته) بطور هم‌زمان احساس عشق و کینه و اکراه و اشتیاق دارد. او که می‌پندارد همسرش به او خیانت می‌کند، در نهایت لکاته را نیز می‌کشد و به پیرمرد خنزرپنزری تبدیل می‌شود. راوی انسانی عادی نیست و خود از این موضوع آگاه است. او فردی منزوی است و نسبت به مردم عادی (رجاله‌ها) احساس بیگانگی می‌کند. راوی از رجاله‌ها بیزار است و خود را از آنان برتر می‌داند. او جامعه را عامل دردها و رنج‌هایش معرفی می‌کند. راوی بطور ناخودآگاه از ناتوانی خود در انجام کارهایی که رجاله‌ها در آن‌ها توانا هستند خشمگین است. راوی نگران و وحشت‌زده است. او که در آرزوی مرگ است، زندگی خود را جبری و تغییرناپذیر می‌داند و از آن هراس دارد. صفحه نخست بوف کور و نقاشی صادق هدایت از زن اثیری زن اثیری: زن اثیری یا فرشته از شخصیت‌های بخش نخست داستان است. برخی از ویژگی‌های ظاهری او عبارتند از: سیاه‌پوش بودن، چشم‌های سیاه درشت که سرزنش‌کننده و جذاب هستند، پیشانی بلند، گونه‌های برجسته، چشم‌های مورب ترکمنی، لب‌های گوشتالوی نیمه‌باز و لب‌هایی که مثل این است که تازه از یک «بوسه گرم طولانی» جدا شده‌است. نخستین برخورد خواننده با زن اثیری در توصیف راوی از نقاشی‌های تغییرناپذیرش بر روی قلمدان‌هاست. زن اثیری با زندگی زمینی پیوندی ندارد. راوی بر زیبایی و جذابیت زن اثیری تاکید دارد تا غیرعادی بودن و «اثیری» بودن او را برساند. پیرمرد قوزی: پیرمرد قوزی در بخش اول داستان دست‌کم دارای دو عکس‌برگردان است. او به صورت پیرمردی که روبری زن اثیری نشسته و راوی او را از سوراخ بالای رف اتاقش می‌بیند و به صورت یک نعش‌کش ظاهر می‌شود. او نخستین بار در توصیف صحنه نقاشی‌های روی قلم‌دان راوی معرفی می‌شود. برخلاف راوی و فرشته، پیرمرد قوزی پر حرف و پرجنب‌وجوش است. او سر و رویش را با شال‌گردن پیچیده است و خنده خشک زننده‌ای سر می‌دهد. او که آدرس خانه راوی را بلد است در دفن زن اثیری به وی کمک می‌کند. عموی راوی: عموی راوی در بخش اول داستان به دیدن او می‌آید. او شبیه خود راوی و شبیه پدر اوست. لکاته: از شخصیت‌های بخش دوم داستان است. لکاته زن راوی، دختر عمه و خواهر شیری اوست. راوی به دلیل دلبستگی به مادر لکاته با او ازدواج کرده‌است وانگهی یک رابطه زن و شوهری میان آن‌ها وجود ندارد. پیرمرد خنزرپنزری: به گفته دایه راوی، در جوانی کوزه‌گر بوده‌است. او در بیرون از خانه راوی بساطی پهن کرده‌است و با لکاته (زن راوی) رابطه دارد. دایه: دایه راوی و لکاته است. او در بخش دوم داستان از راوی پرستاری می‌کند. دایه راوی را دیوانه می‌داند و در بخشی از داستان که از دست راوی خسته شده آرزوی مرگ او را می‌کند. جایگاه بوف کور و نظر دیگران در مورد آن بوف کور یکی از نخستین رمان‌های مدرن فارسی است. آندره بروتون، موسس جنبش فراواقع‌گرایی در فرانسه، بوف کور را جزو بیست کتاب شاهکار سده بیستم میلادی دانسته است. هنری میلر، نویسنده معاصر آمریکایی، درباره آن گفته‌است: «بوف کور هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی نظیر آن را بنویسم. مانند این داستان در هیچ زبانی ندیده‌ام. آن را واقعا دوست می‌دارم.» رنه لالو نیز گفته‌است: «در این کتاب اهمیت هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه، در نظر من بسیار صریح جلوه می‌کند». داریوش مهرجویی می‌گوید: «بوف کور» به واقع اولین اثر ادبیات مدرن است که در ایران خلق می‌شود. ادامه جریانی که یک قرن و نیم پیش در اروپا شروع شده بود. یعنی ظهور انسان خودآگاه و طرح مسئله «سرنوشت بشری». جلال آل احمد نیز در خصوص بوف کور هدایت گفته‌است: ماشاالله آجودانی، پژوهشگر مطرح تاریخ و ادبیات مشروطه، بوف کور را شاهکار بی‌مانند ادبیات معاصر فارسی می‌نامد. یوسف اسحاق‌پور ، استاد تاریخ هنر و تاریخ سینما در دانشگاه پاریس V ، بوف کور را شاهکار صادق هدایت می‌داند. وی همچنین این کتاب را «چند سر و گردن» بالاتر از دیگر نوشته‌های هدایت، و به دلیل پیچیدگی، عمق و غنایش متمایز از همه آن‌ها می‌داند. نجف دریابندری درمورد بوف کور می‌گوید: تاثیر بوف کور در سینما و نویسندگی چند سینماگر بوف کور را دست‌مایه آثار سینمایی خود قرار داده‌اند: رائول روییز در سال ۱۹۸۷ فیلمی بر اساس رمان بوف کور ساخت. دیوید لینچ در فیلم بزرگراه گمشده از شخصیت زن اثیری الهام گرفته است . بزرگمهر رفیعا در سال ۱۹۷۳ در آمریکا فیلمی ۹۵ دقیقه‌ای بر پایه رمان بوف کور ساخت و به عنوان پایان‌نامه خود ارائه کرد. در سال ۱۳۵۳، کیومرث درم‌بخش فیلمی ۵۵ دقیقه‌ای بر پایه این رمان ساخت. خسرو سینایی در سال ۱۳۸۵ درباره زندگی «صادق هدایت» فیلمی با نام «گفتگو با سایه» ساخت که کم تاثر از بوف کور نبود. از خانه شماره عنوان فیلم مستندی است ساخته مشترک سام کلانتری و محسن شهرنازدار که از دیگر آثار سینمایی ساخته شده درباره «هدایت» و آثار او است. داریوش مهرجویی الگوی خود را برای ساخت فیلم‌هامون، بوف کور می‌داند. به گفته فرهاد غبرایی مضمون رمان خانواده پاسکوآل دوآرته (کامیلو خوزه سلا) صرف نظر از سبک و سیاق و ساختار، شباهت‌هایی با بوف کور دارد. درباره بوف کور نقدی بر بوف کور از م. ف فرزانه داستان یک روح (شرح و متن کامل بوف کور صادق هدایت) سیروس شمیسا، چاپ اول، تهران ۱۳۷۹ صادق هدایت و هراس از مرگ، ساخت‌شکنی روان‌تحلیلگرانه بوف کور، محمد صنعتی، چاپ اول، تهران ۱۳۸۰ نشر مرکز. درباره بوف کور هدایت، محمدعلی همایون کاتوزیان، نشر مرکز. این است بوف کور، تفسیری بر بوف‌کور نوشته م. ی. قطبی (۱۳۵۶) بازتاب اسطوره در بوف کور (ادیپ یا مادینه جان؟) نوشته جلال ستاری(۱۳۷۷) تاویل بوف کور (قصه زندگی) نوشته محمد تقی غیاثی(۱۳۸۱) «زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت»، شاپور جورکش، نشر آگه، ۱۳۷۴ نوشته نوشین شاهرخی نوشته بهمن سقائی روایت نابودی ناب/ تحلیل بوردیویی بوف کور در میدان تولید ادبی ایران/ نوشته شهارم پرستش/ نشر ثالث/۱۳۹۰
[ "صادق هدایت", "زبان فارسی", "بمبئی", "ترانه‌های خیام (کتاب)", "سگ ولگرد (مجموعه‌داستان)", "رمان", "سده ۲۰ (میلادی)", "فراواقع", "تک‌گویی", "روانی", "ونسان مونتی", "بزرگ علوی", "مصطفی فرزانه", "زنده به گور (کتاب)", "پروین دختر ساسان", "رضاشاه", "محمدعلی جمال‌زاده", "شین پرتو", "مجتبی مینوی", "پارسیان هند", "بهرام گور انکلساریا", "زبان پارسی میانه", "یان ریپکا", "دانشگاه تهران", "احسان طبری", "حمید رهنما", "فریدون هویدا", "حسن قائمیان", "حسینقلی مستعان", "رسم‌الخط", "گیومه", "اعتضادالملک", "ژوزه لسکو", "پی. دی. کاستلو", "اول شخص", "شراب", "خواب مصنوعی", "افیون", "خندق", "شهر ری", "جوکی", "گلدان راغه", "تریاک", "خلسه", "لکاته", "رجاله", "فال گوش", "پیرمرد خنزر پنزری", "پدر سالار", "پیرمرد خنزرپنزری", "گِزلیک", "بیزاری", "نوگرایی در ادبیات", "دانشنامه ایرانیکا", "مایکل کریگ هیلمن", "آندره بروتون", "هنری میلر", "رنه لالو", "داریوش مهرجویی", "جلال آل احمد", "ماشاالله آجودانی", "یوسف اسحاق‌پور", "دانشگاه پاریس V", "نجف دریابندری", "رائول روییز", "دیوید لینچ", "بزرگراه گمشده", "بزرگمهر رفیعا", "کیومرث درم‌بخش", "خسرو سینایی", "سام کلانتری", "محسن شهرنازدار", "هامون (فیلم)", "سیروس شمیسا", "محمد صنعتی", "محمدعلی همایون کاتوزیان", "شاپور جورکش", "نشر قطره", "نشر مرکز", "نشر چشمه" ]
[ "آثار صادق هدایت", "داستان با راوی غیرقابل اعتماد", "رمان‌های ۱۹۳۷ (میلادی)", "رمان‌های ایرانی", "رمان‌های صادق هدایت", "کتاب‌های ۱۳۱۵" ]
1,990
رابط شماری
0
85
0
[ "رابط شماري", "واحدهای شمارش فارسی", "واحدهاي شمارش فارسي" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رابط‌های شماری در دستور زبان به واژه‌های میانجی میان شماره و شمرده (عدد و معدود) اطلاق می‌شود. این رابطها در زبان نوشتاری همان نقشی را دارند که واحدها در علم فیزیک دارند. برای تعیین واحدهای مقدار یا تعداد و نوع و اندازه شمرده دبیران و نویسندگان و حسابداران دیوانی سده‌های اخیر واژه‌های قراردادی مناسبی را برگزیده و بکار برده‌اند که امروزه در دستور زبان به آنها رابط شماری گفته می‌شود. فهرست رابط‌های شماری در فارسی استکان: برای مایعات، چای، قهوه، شیر و غیره به‌کار می‌رود. اصله: برای درخت، چوب، تیر، سنبه انبار: حبوبات انباشته‌شده (مثل یک انبار گندم)، کالا باب: خانه، ملک، چادر، ساختمان ازقبیل دکان، حجره، رستوران، مسجد، فروشگاه، حمام، تصفیه‌خانه، کاروانسرا بار: کالاهایی که به مقیاس معینی بسته‌بندی می‌شوند، وزن، نمونه (یک بار هندوانه، سه بار سبزی) بارخانه: صندوق جواهر (یک بارخانه فیروزه) بته، بوته: درخت بی‌تنه مانند گل و گیاهان زینتی (مثل یک بوته نعنا) بدره: بسته نقدینه‌ها (یک بدره اشرفی)، اشرفی، سکه‌های زر برش: برای چیزهایی که یک واحد کامل آن بدون برش مصرف نمی‌شود، مثل یک برش کیک، یک برش نان، و مانند این‌ها برگ: کاغذهای جلدنشده، ورق بسته: سیگار، سبزی و غیره بطانه: خز، سنجاب، پوست بخارایی بطری: نوشیدنی‌ها، مشروب بغل: حجم و وزن (یک بغل سبزی، یک بغل آجیل و شیرینی) بقچه: نخ، بسته نخ، رخت، شال بند: یک دسته کاغذ و مقوا به‌مقدار معین (معمولا ۵۰۰ برگ) (سه بند کاغذ) بوکس (باکس): سیگار بهله: پرنده‌های شکاری (بهله در اصل به‌معنی دستکشی است که بازدارها به دست می‌کنند. ) پارچه: آبادی پاره: ده، روستا پرده: تابلو نقاشی (سه پرده تابلو) پیمانه: مایعات و گاه چیزهای دیگر، مانند حبوبات (یک پیمانه برنج) پرس: چلوکباب، خورش و بعضی غذاهای دیگر تا: اکثر چیزها، مطلق اشیاء شمارشی مانند «پنج تا اتاق»، مطلق عدد مانند «سه تا» تار: مو تازیانه: افعی، مارهای سمی تخته: مفروشات (فرش، قالی، قالیچه، گلیم، زیلو، پتو، جاجیم)، پارچه، لحاف، تشک، لوح، برات توپ: پارچه ندوخته (بیست متر پارچه بسته‌بندی‌شده لباس را یک توپ می‌گویند) تن: انسان تن: واحد وزن ثوب: لباس دوخته جام: شیشه پنجره، آیینه، شراب و مانند آنها جرعه: آب، شراب جریب: واحد مساحت برای زمین و ملک جعبه: عتیقه‌جات، جواهرات جفت: کفش، جوراب، دستکش جلد: کتاب، مجله و مانند آنها جین: قرقره، دکمه، مداد (معادل شش عدد) کلمه جین غلط مصطلح است. درست آن دوجین است که از کلمه دوزان فرانسه به معنی ۱۲ گرفته شده است و بنابراین باید از نیم دوجین برای ۶ استفاده کرد. معادل انگلیسی دوجین dozen میباشد. به بیان دیگر «دوجین» یک کلمه است، نه دو کلمه «دو» و «جین» که بشود آنها را از هم جدا کرد! چشمه: سرویس بهداشتی (توالت) حب: قند، آب نبات، قرص حبه: انگور حلقه: اشیاء گرد، چاه، فیلم عکاسی، فیلم سینمایی، لاستیک، انگشتر، مار خلال: برای چیزهای مثل دانه کبریت خوشه: انگور، خرما دانه: تخم مرغ، گردو، برای غله و حبوب و بسیاری از میوه‌ها، مداد ودیگر اشیاء قابل شمارش درجه: زاویه، دما دست: قاشق و چنگال، رخت‌خواب، ظروف و مانند آنها دستگاه: ماشین‌آلات، خودرو، آپارتمان، رادیو، تلویزیون و مانند آنها دسته: گل و گیاه دهنه: دکان و مغازه دوجین: بسته‌های دوازده‌تایی (جوراب، کمربند، گردنبند)، قنات راس: گوسفند، گاو و مانند آنها رشته: قنات (کاریز)، چاه، گردن‌بند و دست‌بند و همچنین برای کارهایی که در مدتی از زمان انجام می‌گیرد و در موردهایی با یک اسم جمع، مثل عملیات و تظاهرات سر: گاو، گوسفند، گله، افراد خانواده (چند سر عائله) سکه: انواع پول فلزی سنگ: برای آب آبیاری و آسیا (سه سنگ آب) سیخ: کباب، جگر شاخه: گل، آهن‌آلات، سیم، لوستر، تیر آهن، گچ نوشتنی و مانند آنها (سه شاخه سیم، دو شاخه لوستر، چهار شاخه تیرآهن، چهار شاخه گچ) شعله: لامپ و شمع و نظایر آن (دو شعله چراغ) شیشه: ظروف مایعات صندوق: اشیاء قدیمی طاقه: پارچه، شال، شال گردن، پتو، (چهار طاقه پتو) طغرا: نامه، پاکت و سندهای دیگر (منسوخ شده‌است) عدد: پرندگان، در، پنجره و اصولا سایر اشیاء قابل شمارش (چهار عدد بستنی) (معادل «تا») عدل: دسته‌های بزرگ و سنگین کالا، پنبه، پارچه و کاغذ عراده: واحد شمارش توپ و تانک، اسلحه سنگین چرخ‌دار قلم: برای نوع‌های مختلف کالا (پنجاه قلم صادرات، بیست قلم خرید، سی قلم جنس) قلمه: درخت فال: گردو فروند: وسایل نقلیه هوایی و دریایی (هواپیما، ناو، خودروهای نظامی) فقره: نامه، سند، چک و مانند آن‌ها، گواهینامه، پرونده، برات، چک، سفته، فیش بانکی، جواز، وام، ملک، لایحه، جرم، قتل، سرقت، حادثه رانندگی قالب: برای قطعات بریده‌شده و جدا از هم (دو قالب کره، چهار قالب صابون، سه قالب یخ) قبضه: اسلحه سبک (از چاقو تا تفنگ و شمشیر و مسسل) قراسه (قراس): بند کفش، مداد و نوشت‌افزار قرص: نان قطره: آب، اشک، خون، جوهر و بعضی مایعات دیگر قطعه: عکس، تمبر، شعر، زمین و باغ، فرش، جواهر، جوجه، مرغ، خروس، ماهی و اسکناس (سه قطعه جوجه، دو قطعه اسکناس) قلاده: جانوران وحشی و بعضا اهلی، مانند پلنگ، یوزپلنگ، سگ قواره: زمین و پارچه (پارچه‌ای که برای یک دست لباس کافی است) (سه قواره زمین، چهار قواره پارچه) کارتون: سیگار و غیره کلاف: کاموا کله: قند کیسه: سیمان، پول، سکه گله: دسته‌های مختلف جانوران لقمه: نان، غذا لنگه: هر نیمه از در، خورجین، پالان لوله: واحد شمارش اشیاء استوانه‌ای‌شکل و خمیری‌شکل مانند ماتیک، خمیردندان، تریاک مجلد: کتاب و دفتر (چهار مجلد کتاب) مشت: خاک، پول، آدم (برای تحقیر) نخ: سیگار نفر: انسان، شتر، درخت خرما واحد: حمام، آپارتمان، منزل مسکونی واقعه: ازدواج توضیحات وسایل بسته‌بندی مانند بسته و جعبه و کارتون نیز به عنوان رابط شماری به‌کار می‌روند. در متون ادبی رابط‌های شماری مانند «یک سینه راز»، «یک کهکشان ستاره» و «یک دهن آواز» و «یک قبس آتش» نیز کاربرد دارد. یک بیت شعر، یک سطر نوشته، یک پاراگراف مطلب، یک جمله سخن، یک گروهان سرباز از دیگر موارد کاربرد رابط‌های شماری است. کلمه‌های «عدد»، «قلم»، «تا» و «فقره» واحدهای عمومی هستند که می‌توانند برای شمارش هر چیزی که واحد آن را نمی‌دانیم به کار ببریم. هم چنین «جفت» را برای هر چیزی که دوتا دوتا هستند مثل چشم، گوش، کفش، جوراب و… به کار می‌بریم. عبارت «یک عالمه» برای کثرت به کار می‌رود. هم چنین از واحدهای شمارش می‌توان «وجب»، «آرش»، «مشت» و «گام» را نام برد. برای نشان دادن «مقدار» می‌توان از کلمات زیر استفاده کرد: گرم، کیلو، مثقال، من، تن، خروار، متر، کیلومتر و از این قبیل. امروزه به جز موارد معدود، برای غیر انسان اغلب لفظ «تا» به کار می‌رود (به ویژه در زبان محاوره)؛ چهار تا فرش، ده تا بز و… نکات در حیطه عدد و معدود، شناخت اسم‌های قابل شمارش (countable nouns) و اسم‌های غیرقابل شمارش (uncountable nouns) است. مثلا "نفت" قابل شمارش نیست و آن را با واحدهای حجمی مخصوص مایعات (لیتر، بشکه) می‌شماریم و می‌گوییم: پنج لیتر بنزین، یک میلیون بشکه نفت. نویسنده یا مترجمی که برایش معنای قابل شمارش و غیرقابل شمارش بودن کاملا روشن نباشد، ممکن است بنویسد: "ایران اکثر نفت مصرفی افریقای جنوبی را تامین می‌کند": "Iran provides most of South Africas oil". کلمه "اکثر" بیشتر در مورد انسان و گاهی در مورد جانوران و چیزهای "قابل شمارش" به کار می‌رود: اکثر مردم، اکثر مترجمان، اکثر کشورها، اکثر جانوران، که به جای آن می‌توانیم از کلمه "بیشتر" استفاده کنیم، اما "نفت" قابل شمارش نیست و به جای "اکثر نفت" باید بگوییم "بیشتر نفت". کلمه "بیشتر" حالت خنثی دارد، یعنی هم برای اسم‌های قابل شمارش به کار می‌رود، هم برای اسم‌های غیرقابل شمارش: "بیشتر شکر مصرفی ایران را از کشورهای دیگر وارد می‌کنند"، "بیشتر جوانان تحصیل‌کرده حداقل یک زبان خارجی می‌دانند". و یک نکته دیگر در مورد عدد و معدود این است که وقتی که پیش از یک اسم عدد، یا کلمه "چند" یا "چندین" بیاید، آن اسم به صورت مفرد می‌ماند و مثل زبان انگلیسی به صورت جمع در نمی‌آید: صدهزار سلاح، نه صدهزار اسلحه. در بحث «عدد و معدود» درباره واژه «تعداد» است. در «لغتنامه دهخدا» در تعریف این واژه که از عربی گفته شده است، می‌خوانیم: «تعداد مصدر است به معنی عدد (شمردن، شمارکردن). در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار». بنابراین در فارسی امروز «تعداد» در معنی عدد (number) به کار می‌رود.
[ "دستور زبان", "زبان نوشتاری", "علم فیزیک", "حجره", "اشرفی", "خز", "جاجیم", "برات", "سرویس بهداشتی", "آب نبات", "فیلم سینمایی", "تخم مرغ", "تیر آهن", "شال گردن", "حادثهٔ رانندگی", "بند کفش", "درخت خرما", "نفت", "زبان فارسی", "انتشارات دانشگاه تهران" ]
[ "اقسام کلمه", "رابط‌های شماری" ]
1,991
گلف
0
240
0
[ "گوی‌چال", "گلف‌باز" ]
false
194
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گلف گلف یا گوی‌چال یکی از بازی یا ورزش فضای آزاد است که در آن بازیکنان بطور فردی یا تیمی به‌وسیله چوبهای گوناگون ویژه‌ای توپ گلف را درون سوراخی در زمین می‌اندازند. در آیین‌نامه بازی گلف این بازی را اینگونه تعریف کرده‌اند: «گلف پرتاب یک توپ از نقطه نخست بازی به درون یک سوراخ است که به‌وسیله یک یا چند ضربه پیاپی و بر طبق قانون‌های ویژه‌ای صورت گرفته باشد.» خاستگاه بازی گلف خاستگاه گلف سرزمین اسکاتلند است. این بازی از چندین سده پیش در بریتانیا بازی می‌شده‌است. مشهورترین و در شهر سنت اندروز در اسکاتلند قرار دارد و نخستین آیین‌نامه رسمی این رشته در شهر ادینبورگ پایتخت اسکاتلند نوشته شده‌است. واژه «گلف» که از سده ۱۶ میلادی برای این بازی به کار می‌رود از واژه‌های قدیمی اسکاتلندی " "Golve و " "Goff گرفته شده که در پایه گرفته شده از واژه آلمانی میان‌سده‌ای "Kolf" بوده‌است. این واژه kolf به چم باشگاه است. این بازی با اینکه معمولا به عنوان بازی مرفهان و نخبگان به‌شمار می‌آید امروزه در میان طبقات دیگر هم طرفدار یافته و بازیگران بیشتری را از سراسر جهان به خود جلب می‌کند. ویژگی‌های بازی گلف تلاش برای نجات توپ از گودال شن زمین گلف حدود سی یا چهل هزار متر مربع وسعت دارد. برای بازی گلف کفش ویژه میخداری نیاز است تا به هنگام ضربه زدن پای بازیکن نچرخد. لباس گلف هم برای راحتی حرکت بدن و از جنس مخصوص درست شده‌است. برای گلف‌بازی ساک ویژه‌ای نیاز است تا چهارده چوب گلف را در خود جای دهد. این ساک در زیر خود چرخهایی دارد که به گلف‌باز اجازه می‌دهد تا ساک و چوبهای خود را براحتی در سراسر زمین بهمراه ببرد. هر کدام از این چوبها برای زدن ضربه‌های گوناگونی بکار می‌روند. هر بازی گلف بین چهار تا پنج ساعت طول می‌کشد ودارای قانون‌های خودش است گلف در ایران اولین زمین گلف کشور در شهر مسجد سلیمان توسط انگلیسیهاانحصارا برای پرسنل خود پایه‌گذاری شد. و پس از خروج انگلیسیها به ایران واگذار شد اولین زمین چمن گلف کشور ایران در مجموعه ثامن شهر مشهد احداث گردید. تا قبل از سال ۱۳۷۴ گلف در ایران فدراسیون نداشت و از آن سال فدراسیون گلف تشکیل شد و از سال ۸۳ عیسی اسحاقی، سخنگو و معاون سابق سازمان تربیت بدنی ریاست آنرا برعهده دارد. در سال ۱۳۸۳ حدود ۲۰۰ گلف باز در ایران مشغول به بازی بودند و هم اکنون تعداد بازیکنان به ۱۵ هزار نفر رسیده‌است. در بخش قهرمانی نیز لیگ گلف در دو گروه پیشرفته و نیمه پیشرفته با حضور ۱۲ تیم برگزار می‌شود امروزه طرحهای اجرایی چندی در دست اقدام است تا در محوطه دانشگاه تهران، هتلها و همچنین در زمینی میان چالوس و نوشهر زمینهای گلف ساخته شود. تیم ملی گلف بانوان ایران از سال ۱۳۸۰ آغاز بکار کرده و دوره‌های مسابقه انتخابی برای تیم ملی نیز میان گلف‌بازان شهرهای گوناگون ایران انجام شده‌است. فدراسیون گلف ایران لیگهایی میان باشگاه‌های کشور برگزار می‌کند. تا امروز استان‌های خوزستان، تهران، مشهد، اصفهان، فارس و قم دارای باشگاه‌های گلف هستند. تنها کتاب گلف به زبان فارسی ترجمه‌ای است از کتاب مالکولم کمبل که توسط انتشارات اندیشه سرا منتشر شده‌است. گلف در تهران تنها باشگاه ورزشی تهران که امکاناتی برای بازی گلف دارد، باشگاه انقلاب است. این زمین با شش کیلومتر درازا در برگیرنده ۶۰ هکتار چمن است اما، به سبب نبودن نور افکن کافی استفاده از این زمین به ساعات روز محدود می‌شود. (زمینهای گلف دیگری نیز در اهواز مسجد سلیمان، آبادان و اصفهان وجود دارد که همگی خاکی است). در زمین گلف باشگاه انقلاب مسابقه‌هایی هم برگزار می‌شود که مسابقه‌های پایان فصل، مسابقه‌های جام دیپلماتیک، مسابقه رده جوانان و بزرگسالان، مسابقه‌های قهرمانی باشگاه‌های کشور و مسابقه جام فجر از آن جمله است. تصورات اشتباه واژه «Golf» از مخفف عبارت «Gentlemen Only, Ladies Forbidden» (فقط آقایان، خانم‌ها ممنوع) ریشه نگرفته‌است. خاستگاه واقعی این واژه نا مشخص است اما در دوران اسکاتلند میانه وجود داشته‌است.
[ "تایگر وودز", "فدراسیون گلف ایالات متحده آمریکا", "بازی‌های المپیک", "بازی‌های المپیک تابستانی ۱۸۹۸", "بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۰۰", "چوب گلف", "توپ گلف", "اسکاتلند", "سنت اندروز", "ادینبورگ", "نخبگان", "ساک", "مسجد سلیمان", "ایران", "مشهد", "دانشگاه تهران", "چالوس", "نوشهر", "تیم ملی گلف بانوان ایران", "فدراسیون گلف ایران", "خوزستان", "استان تهران", "استان اصفهان", "استان فارس", "استان قم", "مالکولم کمبل", "انتشارات اندیشه سرا", "مجموعه ورزشی انقلاب (تهران)" ]
[ "گلف", "اسکاتلند", "بازی‌های اسکاتلندی", "رشته‌های ورزشی", "فعالیت‌های اوقات فراغت", "معرفی‌شده‌های سده ۱۵ (میلادی)", "ورزش‌های ابداع‌شده در اسکاتلند", "ورزش‌های المپیک تابستانی", "ورزش‌های با توپ", "ورزش‌های فردی" ]
1,992
روابط اجتماعی
0
85
0
[ "روابط اجتماعي" ]
false
65
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روابط اجتماعی یک واژه فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هر دو با زمینه‌های علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند. مباحث سیاست اجتماعی عموما آشکارا مورد توجه قرار می‌گیرند. کسانیکه در این جستارها شرکت می‌کنند باید دارای دیدگاه‌های خاصی باشند تا بتوانند بحث را همراهی کنند. روابط اجتماعی اینگونه نیست و بر روی روش‌های مدیریت اجتماعی که با استفاده از نمونه‌های تاریخی و نتایج ثبت شده شکل می‌گیرد، متمرکز است. روابط اجتماعی را می‌توان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد. (جرمی کین، همکار بنیاد EPPA، مشاوران روابط اجتماعی سراسر اروپا) عملگرایی به چگونگی و تفسیر عمومی روابط اجتماعی می‌پردازد. فهرست موضوعات روابط اجتماعی: حکومت، دولت، شیوه‌های حکومت جمهوری مردم‌سالاری پادشاهی امنیت جرم، دادرسی جنایی نظامی دفاع غیرنظامی، آمادگی اضطراری، گروه‌های پاسخگو در موقعیتهای اضطراری قانونی، بی‌قانونی سلامت عمومی، آلودگی، معاملات اوراق بهادار سیاست صنعتی، سیاست سرمایه‌گذاری، مالیات، تعرفه گمرکی و تجارت بودجه وضع مالیات (مالیات بندی) سوسیالیسم (اشتراک‌باوری) فن‌سالاری (حکومت مهندسان و دانشمندان علوم) مدیریت درجات روابط اجتماعی
[ "سیاست اجتماعی", "مدیریت اجتماعی", "علوم سیاسی", "علوم اقتصادی", "عملگرایی", "حکومت", "دولت", "شیوه‌های حکومت", "جمهوری", "مردم‌سالاری", "پادشاهی", "بزه", "دادرسی جنایی", "نیروی نظامی", "دفاع غیرنظامی", "آمادگی اضطراری", "گروه‌های پاسخگو در موقعیتهای اضطراری", "قانونی", "بی‌قانونی", "سلامت عمومی", "آلودگی", "معاملات اوراق بهادار", "سیاست صنعتی", "سیاست سرمایه‌گذاری", "مالیات", "تعرفه گمرکی و تجارت", "بودجه", "سوسیالیسم", "فن‌سالاری", "مدیریت", "درجات روابط اجتماعی" ]
[ "جامعه", "دولت", "جستارها", "سیاست", "علوم سیاسی", "فهرست‌های اجتماعی", "مقاله‌های دانشنامه رشد" ]
1,993
ساختارگرایی
0
129
0
[ "ساختارگرايي", "ساختارگرا", "ساختارگرائی", "ساختارگرائي", "ساختار گرایی", "ساختار گرايي" ]
false
62
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ساختارگرایی یکی از نظریه‌های رایج در علوم اجتماعی است. بر پایه این طرز فکر، تعدادی ساختار ناپیدا و ناملموس، چارچوب اصلی پدیده‌های ظاهری اجتماع را تشکیل می‌دهند. روش ساختارگرایی در نیمه دوم سده بیستم از سوی تحلیلگران زبان، فرهنگ، فلسفه ریاضی و جامعه به گونه‌ای گسترده بکار برده می‌شد. اندیشه‌های فردینان دو سوسور را می‌توان آغازگاه این مکتب دانست. هرچند پس از وی ساختارگرایی تنها به زبان‌شناسی محدود نشد و در راه‌های گوناگونی بکار گرفته شد و مانند دیگر جنبش‌های فرهنگی، اثرگذاری و بالندگی آن بسیار پیچیده‌است. با این‌حال، ساختارگرایی عموما به اندیشه فرانسوی دهه ۱۹۶۰ اطلاق می‌شود و با نام متفکرانی چون کلود لوی-استروس، رولان بارت، میشل فوکو، ژرار ژنت، لوئی آلتوسر، ژاک لاکان، آلژیر داس گره‌ماس، و ژان پیاژه آمیخته شده‌است. ساختارگرایی فرانسوی به رغم آن‌که با فرمالیسم روسی و شاخه‌های فرعی آن نظیر مکتب پراگ و ساختارگرایی لهستانی پیوند تنگاتنگی دارد، به واسطه تنوع خود و توان میان‌رشته‌ای‌اش، از آن‌ها متمایز است. ساختارگرایی به منزله مرحله‌ای فراسوی انسان‌گرایی و پدیدارشناسی، به بررسی روابط درونی‌ای می‌پردازد که زبان و نیز تمامی نظام‌های نمادین یا گفتمانی را می‌سازند. سیر تاریخی ساختارگرایی، نخست با مطالعه ساختار زبان آغاز شد. اما بعدا توسعه یافت و با دربرگرفتن موضوعات انسان شناختی و اسطوره‌ای، رشد و گسترش یافت. ساختارگرایان به این نتیجه دست یافتند که زبان یک ساختمان اجتماعی است؛ و هر فرهنگ، برای رسیدن به ساختارهای معنایی، روایت‌ها یا متن‌ها را وسیع و متحول می‌کند؛ و بدین شیوه، مردم می‌توانند تجارب خود را سامان دهند و معنا ببخشند. ساختارگرایی قرن بیستم به معنای دقیق آن با مجموعه‌ای از درس‌گفتارهای زبان‌شناس سوییسی، فردینان دوسوسور، در دانشگاه ژنو آغاز شد؛ درس گفتارهایی که پس از مرگ او، بر اساس یادداشت‌هایی که از آن‌ها تهیه شده بود، با عنوان دوره زبان‌شناسی عمومی (۱۹۱۶) منتشر شد. دیدگاه ساختارگرایی به دنبال راهی است برای شرح و گزارش پیوند درونی‌ای که از طریق آن معنایی در یک فرهنگ ساخته می‌شود. کاربرد دوم آن که به تازگی دیده شده‌است در فلسفه ریاضی می‌باشد. بر پایه اندیشه ساختارگرا معنا در یک فرهنگ از راه پدیده‌ها و کارکردهای گوناگونی که سامانه معنایی را می‌سازند، بارها پدیدار می‌شود. ساختارگرایی می‌تواند به پژوهش در ساختارهای نشانه‌مندی مانند آیین‌های پرستش، بازیها، نوشتارهای ادبی و غیر ادبی، رسانه‌ها و هر چه که در آن معنایی از درون فرهنگی بدست آید، بپردازد و ساختار آن را بررسی نماید. از سوسور به بعد یافتن ساختارها، اصلی‌ترین دل مشغولی پژوهشگران در علوم مختلف، از جمله ادبیات گردید. تئوری نظام‌مند بودن زبان منتقدان را بر آن داشت که ادبیات را نیز نظامی همبسته بدانند و همان تمایزی را که سوسور میان زبان و گفتار می‌یافت، میان مطلق ادبیات و سبک‌های (genre) گوناگون بیابند. زبان‌شناسی ساختار گرا توجه خود را به مصادیق متنوع زبان یعنی گفتارها معطوف می‌کند. در سبک‌شناسی ساختاری هر چند، منتقد علاقه‌مندی خود را به حفظ نظریه‌پردازی در باب ادبیات حفظ می‌کند. اما اصلی‌ترین کوشش او تشریح مصادیق و الحان مختلف ادبیات، یعنی ژانرهای مختلف و چگونگی متابعت یا عدول از معیار مسلط و نرم (norm) تثبیت شده‌است. ساختار نظامی است متشکل از اجزایی که رابطه‌ای همبسته با یکدیگر و با کل نظام دارند، یعنی اجزاء به کل و کل به اجزاء سازنده وابسته‌اند، چنان‌که اختلال در عمل یک جز، موجب اختلال در کارکرد کل نظام می‌شود. لوسین گلدمن در زمینه ادبیات ساختار گفته‌است: "در ادبیات منظور از ساختارگرایی بیشتر به معنای نظامی است که بر پایه زبان‌شناسی استوار است… وظیفه نقد ساختاری از ۳ مرحله تشکیل می‌شود: استخراج اجزاء ساختار اثر برقرار ساختن ارتباط موجود بین این اجرا نشان دادن دلالتی که در کلیه ساختار اثر هست. اما آنچه در نقد ساختاری بیشترین اهمیت را دارد آن است که این روش نمی‌کوشد تا معانی درونی اثر را آشکار کند، بلکه کوشش آن بر این است که سازه‌های یک متن را استخراج کند. به گفته لوی استروس، شاید روش ساختارگرایی چیزی بیش از این نباشد، تلاش برای یافتن عنصر دگرگونی ناپذیر در میان تمایزهای سطحی. این گفته در واقع جانمایه ساختارگرایی را روشن می‌سازد. ساختارگرا باید تمایزهای سطحی و ظاهری بین متون را کناز زده، تا به آن عنصر یکه و ثابت متون همپایه دست یابد. اگر بخواهیم به آغازگاه ساختارگرایی بازگردیم، بی‌شک باید به اصلی‌ترین متن آغازی تاریخی آن، یعنی نظریه بوطیقا (Poetics) یا فن شعر ارسطو (و نیز رساله فن شاعری هوراس) بازگردیم. هنگامی که ارسطو می‌گوید: «پس به حکم ضرورت، در تراژدی شش جزء وجود دارد که تراژدی از آن‌ها ترکیب می‌یابد و ماهیت آن، بدان شش چیز حاصل می‌گردد». به واقع کاری جز استخراج اجزاء تراژدی و یافتن سازه‌های سازنده آن نمی‌کند. نکته جذاب این است که خود اصطلاح Poetics از واژه یونانی Poetikos به معنای شناخت ساختار ادبی و از ریشه Poesis به معنای ساختن اخذ شده‌است. اما نقد ساختاری به معنای امروزی آن، در واقع در حدود دهه ۱۹۶۰، به منظور به کار بستن روش‌ها و دریافت‌های سوسور در عرصه ادبیات شکوفا شد. ما در واقع تاکنون چیزی جز نظریان ساختارگرایان در باب ادبیات بیان نکرده‌ایم. در حالی که ساختارگرایی همواره سویه‌های متفاوت و جذابی یافته‌است: میشل فوکو کوشید تا با مطالعه ریزنگارانه اسناد تاریخی، ساختار و سویه تاریخ بند باورها و نهادها (همچون طرد دیوانگان از جامعه، زایش درمانگاه، تاریخ پزشکی، تاریخ مجازات و زندان و تاریخ جنسیت) را عیان سازد. موضوعات مورد پژوهش وی، چه در درونمایه و چه در ظاهر با تحقیقات رایج تاریخی متفاوت است. ژاک لاکان سعی نمود تا با بهره‌گیری از دو تفکر مسلط روزگار خود، یعنی روانکاوی فروید و زبانشناسی سوسور، اختلالات روانی تشریح کرده و روانشناسی ساختارگرا را بنیان نهد. ساختارگرایان برجسته فردینان دو سوسور رومن جاکوبسون کلود لوی-استروس رولند برتس ژاک لاکان لوئیس آلتوسر ژولیا کریستوا کارکردگرایی
[ "علوم اجتماعی", "ساختار", "فردینان دو سوسور", "زبان‌شناسی", "کلود لوی-استروس", "رولان بارت", "میشل فوکو", "ژرار ژنت", "لوئی آلتوسر", "ژاک لاکان", "ژان پیاژه", "فرمالیسم روسی", "مکتب پراگ", "پدیدارشناسی (فلسفه)", "انسان شناختی", "رامین جهانبگلو", "منصور گودرزی", "نشر نی", "کارکرد", "سامانه", "بوطیقا", "تاریخ جنسیت", "اختلالات روانی", "رومن جاکوبسون", "رولند برتس", "لوئیس آلتوسر", "ژولیا کریستوا", "کارکردگرایی", "زهرا پیشگاهی فرد" ]
[ "ساختارگرایی", "چرخش زبان‌شناختی", "زبان", "فرانظریه", "فلسفه قاره‌ای", "مردم‌شناسی فلسفی", "مکتب‌ها و سنت‌های فلسفی", "نقد ادبی", "نظریه انتقادی", "نظریه روانکاوی", "نظریه‌های زبان", "فردینان دو سوسور" ]
1,994
رده:مقاله‌های نیازمند تمیزکاری
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مقاله‌های نیازمند تمیزکاری
[]
[ "رده‌های نگهداری ویکی‌پدیا که بر پایه ماه مرتب شده‌اند", "تمیزکاری مقاله‌های ویکی‌پدیا" ]
1,995
بدخش
0
9
0
[]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بدخش واژه‌ای پارسی به معنای والی و حکمران محلی است. نام بدخشان که به شمال شرقی کشور افغانستان اطلاق می‌گردد از همین واژه آمده و به معنای «سرزمین والی» است. دلیل این نامگذاری حضور یکی از والیان پرقدرت ایران باستان در آن منطقه بوده است. واژه بدخش را تازیان در زمان‌های قدیم از فارسی به وام گرفته و به گونه فتخش و فتش تلفظ کردند. همین وامواژه در عربی باب فعل شد و معنی سر زدن والی به یک منطقه و سرکشی کردن به امور را گرفت. واژه تفتیش عربی نیز یکی از مشتقات همان باب فتش است.
[ "بدخشان", "فارسی", "وامواژه", "سرکشی", "تفتیش" ]
[ "فرهنگ در افغانستان", "ولایت بدخشان (افغانستان)" ]
1,997
استان بلاگووگراد
2
93
0
[]
false
68
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان بلاگووگراد" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Blagoevgrad Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "BG-Pirin-Vihren.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "قله [[ویهرن]] در [[پیرین]]" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Blagoevgrad in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان بلاگووگراد بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "45" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "15" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۴" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[والری سمیلنوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۶,۴۴۹.۵" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "323552" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
بلاگووگراد نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. نام نام این استان در قدیم گورانا جومایا بود که در زمان فرمانروایی ترکان عثمانی با نام فارسی جومای بالا نامیده می‌شد. جغرافیا این استان در جنوب شرقی بلغارستان در مرز یونان و مقدونیه قرار دارد. منطقه بلاگووگراد در کرانه‌های رود استروما که مرز طبیعی میان یونان و بلغارستان است قرار دارد. این منطقه جزئی ار منطقه بزرگ‌تر جغرافیایی به نام مقدونیه پیرین بشمار می‌آید. شهرستان‌ها شهر اصلی آن شهر بلاگووگراد است و نام دیگر شهرهای آن از این قرار است: 450px بانسکو گوجه دلچو ملنیک پتریچ رازلوگ ساندانسکی سیمیتلی
[ "ویهرن", "پیرین", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "بلاگووگراد (شهر)", "والری سمیلنوف", "بلغارستان", "عثمانی", "یونان", "مقدونیه", "رود استروما", "بلاگووگراد", "بانسکو", "گوجه دلچو", "ملنیک", "پتریچ", "رازلوگ", "ساندانسکی", "سیمیتلی", "Pirin", "Edelweiss", "Koncheto", "Dzhengal", "Vihren", "ساموئل بلغارستان", "Battle of Kleidion", "Rozhen Monastery", "جنگ جهانی اول" ]
[ "استان بلاگووگراد", "استان‌های بلغارستان", "منطقه‌های تاریخی در بلغارستان" ]
1,998
بنسکا
2
24
0
[ "بانسكو", "بانسکو" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "بنسکا" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[بلغارستان]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]]<small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[زمان اروپای شرقی]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+۲" }, { "Item1": "timezone_DST", "Item2": "[[ساعت تابستانی اروپای شرقی]]" }, { "Item1": "utc_offset_DST", "Item2": "+۳" }, { "Item1": "image_shield", "Item2": "Banskogerb.jpg" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Street with old houses.JPG" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "View of central Bansko" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "Location of Bansko" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Bansko" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "Brian" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[Postal Code]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[استان بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۸،۵۶۲" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۰۱٫۰۲٫۲۰۱۱" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۹۲۵" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۲۷۷۰" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۷۴۹" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "50" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "30" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Georgi Ikonomov ( GERB )" } ], "Title": "settlement" }
بنسکا () نام شهری در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان است که در جنوب غربی این کشور و در کوهپایه پیرین قرار گرفته است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۴ برابر با ۹،۲۱۲ نفر بوده است.
[ "فهرست کشورهای مستقل", "بلغارستان", "استان‌های بلغارستان", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "List of postal codes in Bulgaria", "استان بلاگووگراد", "بلاگووگراد", "پیرین" ]
[ "استان بلاگووگراد", "پیست‌های اسکی در بلغارستان", "جاذبه‌های گردشگری در استان بلاگووگراد", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
1,999
گوتسه دلچو
2
25
0
[ "گوجهٔ دلچو", "گوجه دلچو", "گوتسهٔ دلچو" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "گوتسه دلچو" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Gotse Delchev" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_seal", "Item2": "Emblem of Gotse Delchev.png" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Gotse Delchev location in Bulgaria.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "جای شهر وارنا بر روی نقشه بلغارستان" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "موقعیت" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "290px" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "34" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "44" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]] <small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[شهردار]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[ولادیمیر موسکوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۵۰۸" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۲۳،۵۷۳" }, { "Item1": "population_metro", "Item2": "20,522" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۱۵-۰۹-۲۰۱۲" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۲۹۰۰" }, { "Item1": "area_code_type", "Item2": "[[پیش‌شماره تلفن]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۷۵۱ (۳۵۹)+" } ], "Title": "settlement" }
گوتسه دلچو شهری است در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "شهر", "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های بلغارستان", "استان بلاگووگراد", "شهردار", "ولادیمیر موسکوف", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "کد پستی", "فهرست پیش‌شماره تلفنی کشورها", "بلغارستان", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "استان بلاگووگراد", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,000
ملنیک (بلغارستان)
2
30
0
[ "ملنیک، بلغارستان", "ملنيك (بلغارستان)", "ملنيك، بلغارستان" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "ملنیک" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Melnik" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Kordopulovakasta.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Melnik location in Bulgaria.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "جای شهر ملنیک بر روی نقشه بلغارستان" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "موقعیت ملنیک" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "290px" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "31" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "24" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]] <small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[شهردار]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[هریستو تاشف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۴۳۷" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۳۸۵" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۱۶-۰۶-۲۰۰۸" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۲۸۲۰" }, { "Item1": "area_code_type", "Item2": "[[پیش‌شماره تلفن]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۷۴۳۷ (۳۵۹)+" } ], "Title": "settlement" }
ملنیک (به‌زبان بلغاری: ) نام کوچترین شهر کشور بلغارستان است. این شهر در استان بلاگووگراد در پای کوه پیرین قرار دارد. ملنیک زمانی شهر پررونقی بود ولی پس از بازگشت مهاجران یونانی و ترک ساکن آن شهر به‌کشورشان، ملنیک هم از رونق افتاد. شهر ملنیک هنوز بخاطر شراب خود شهرت دارد که گفته می‌شود شراب محبوب وینستون چرچیل بوده است.
[ "شهر", "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های بلغارستان", "استان بلاگووگراد", "شهردار", "هریستو تاشف", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "کد پستی", "فهرست پیش‌شماره تلفنی کشورها", "بلغارستان", "استان", "بلاگووگراد", "پیرین", "یونان", "ترکیه", "وینستون چرچیل", "Konak (residence)", "Church of St Nicholas, Melnik", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "استان بلاگووگراد", "جاذبه‌های گردشگری در استان بلاگووگراد", "جغرافیا", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان", "مناظر گردشگری بلغارستان در سال ۱۰۰ (میلادی)" ]
2,001
پتریچ
2
22
0
[ "پتريچ" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "پتریچ" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Gr Petrich izgled.jpg" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[بلغارستان]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان‌های بلغارستان]]<small>(اوبلاسک)</small>" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+2" }, { "Item1": "timezone_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset_DST", "Item2": "+3" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "موقعیت پتریچ در نقشه" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Petrich" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "80.421" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[Postal Code]]" }, { "Item1": "Map", "Item2": "Petrich_location_in_Bulgaria" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[استان بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "30722" }, { "Item1": "population_urban", "Item2": "54006" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "2015" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "168" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "2850" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "(+359) 0745" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Dimitar Bruchkov" } ], "Title": "settlement" }
نام شهری است در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان.
[ "فهرست کشورهای مستقل", "بلغارستان", "استان‌های بلغارستان", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "List of postal codes in Bulgaria", "استان بلاگووگراد", "بلاگووگراد", "Belasica", "Pirin", "Baba Vanga" ]
[ "استان بلاگووگراد", "پایانه‌های مرزی بلغارستان و جمهوری مقدونیه", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,002
رازلوگ
2
24
0
[]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "رازلوگ" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Razlog" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Razlog Kapustin ifb.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "نمایی از رازلوگ با پس زمینه کوهستان" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Razlog location in Bulgaria.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "جای شهر رازلوگ بر روی نقشه بلغارستان" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "موقعیت رازلوگ" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "290px" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "53" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "28" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[شهردار]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[لیوبن تاتارسکی]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۸۱۲" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۳،۴۴۸" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۹-۰۹-۱۵" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۲۷۶۰" }, { "Item1": "area_code_type", "Item2": "[[پیش‌شماره تلفن]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۷۴۷ (۳۵۹)+" } ], "Title": "settlement" }
نام شهری است در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان.
[ "شهر", "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های بلغارستان", "استان بلاگووگراد", "شهردار", "لیوبن تاتارسکی", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "کد پستی", "فهرست پیش‌شماره تلفنی کشورها", "بلاگووگراد", "بلغارستان", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "استان بلاگووگراد", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,003
ساندانسکی
2
24
0
[ "ساندانسكي" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "ساندانسکی" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Bulgaria-Sandanski-03.jpg" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[فهرست کشورهای مستقل]]" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[بلغارستان]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان‌های بلغارستان]]<br><small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[زمان اروپای شرقی]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+2" }, { "Item1": "timezone_DST", "Item2": "[[ساعت تابستانی اروپای شرقی]]" }, { "Item1": "utc_offset_DST", "Item2": "+3" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "Location of Sandanski" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Sandanski" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "Mayor" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "26.867" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[Postal Code]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[استان بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "28510" }, { "Item1": "population_urban", "Item2": "40470" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "Census February 2011" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "296" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "2800" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "0746" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "34" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "17" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Andon Totev" } ], "Title": "settlement" }
نام شهری است در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "فهرست کشورهای مستقل", "بلغارستان", "استان‌های بلغارستان", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "List of postal codes in Bulgaria", "استان بلاگووگراد", "بلاگووگراد", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "ساندانسکی", "استان بلاگووگراد", "سکونتگاه‌های دارای چشمه آب گرم در بلغارستان", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,004
سیمیتلی
2
24
0
[ "سيميتلي" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "سیمیتلی" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Simitli" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Simitli-centre-1.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Simitli location in Bulgaria.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "جای شهر سیمیتلی بر روی نقشه بلغارستان" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "موقعیت سیمیتلی" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "290px" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "53" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]] <small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[بلاگووگراد]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[شهردار]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[اپوستول آپوستولوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۳۲۳" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۷،۴۵۴" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۵-۰۹-۱۳" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۲۷۳۰" }, { "Item1": "area_code_type", "Item2": "[[پیش‌شماره تلفن]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۷۴۸ (۳۵۹)+" } ], "Title": "settlement" }
سیمیتلی (به بلغاری: ) نام شهر کوچکی است در استان بلاگووگراد کشور بلغارستان. جمعیت آن ۷،۴۵۴ نفر است و در ۱۳ کیلومتری جنوب شهر بلاگووگراد واقع شده‌است. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "شهر", "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های بلغارستان", "استان بلاگووگراد", "شهردار", "اپوستول آپوستولوف", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "کد پستی", "فهرست پیش‌شماره تلفنی کشورها", "زبان بلغاری", "بلغارستان", "بلاگووگراد", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "استان بلاگووگراد", "سکونتگاه‌های دارای چشمه آب گرم در بلغارستان", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان بلاگووگراد", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,005
رود استروما
2
18
0
[]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رود استروما (در بلغاری ، در یونانی استریمون، در ترکی: کاراسو (یعنی آب سیاه)) در مرز میان بلغارستان و یونان. نام کهن این رود استریمون بوده است. رود استروما از کوه‌های ویتوشا در بلغارستان سرچشمه می‌گیرد و پس از طی ۴۰۰ کیلومتر به سوی جنوب، به دریای اژه میریزد . دره این رودخانه منبع تولید زغال سنگ بلغارستان است. شهر آمفیپولیس، یکی از شهرهای باستانی یونان، در ریزشگاه این رودخانه به دریای اژه بنا شد و جنگ کلیدیون در ۱۰۱۴ میلادی در کناره همین رودخانه رخ داد.
[ "کوه‌های ویتوشا", "دریای اژه", "بلغارستان", "یونان", "زغال سنگ", "آمفیپولیس", "ریزشگاه", "جنگ کلَیدیون", "۱۰۱۴ (میلادی)", "Kresna Gorge", "بلاگووگراد" ]
[ "جغرافیای استان پرنیک", "جغرافیای استان کیوستندیل", "جغرافیای مقدونیه", "رودهای بلغارستان", "رودهای بین‌المللی اروپا", "رودهای یونان", "زمین‌چهرهای استان پرنیک", "زمین‌چهرهای استان شهر صوفیه", "زمین‌چهرهای استان کیوستندیل", "زمین‌چهرهای سرس (واحد استانی)", "زمین‌چهرهای مقدونیه مرکزی" ]
2,006
آمفیپولیس
0
15
0
[ "آمفيپوليس", "امفیپولیس", "امفيپوليس" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آمفیپولیس (در زبان یونانی نو: آمفیپولی) یکی از شهرهای باستانی مقدونیه در کرانه رود استروما بود. مکان این شهر در جایی بود که آن رود ۳ کیلومتر مانده به دریا از دریاچه سرسینیتیس جدا می‌شود. آمفیپولیس در آغاز شهری تراکی به نام انه‌آ ادوئی (به معنی نه راه) بود که در سال ۴۳۷ پیش از میلاد از سوی آتنی‌ها به رهبری هاگنون تسخیر و مسکون شد.
[ "مقدونیه", "رود استروما", "تراکی", "آتن", "هاگنون", "King's Shropshire Light Infantry", "جنگ جهانی اول" ]
[ "آثار باستانی در مقدونیه (یونان)", "آثار باستانی یونانی در یونان", "بنیان‌گذاری‌های ۴۳۷ (پیش از میلاد)", "شهرداری‌های مقدونیه مرکزی", "شهرهای یونان باستان", "محل‌های رومی در یونان", "مکان‌های عهد جدید", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۵ (پیش از میلاد)", "مناطق مسکونی در سیرس", "مناطق مسکونی پیشین در یونان", "مناطق مسکونی یونان باستان" ]
2,007
دوبریچ
2
30
0
[ "دوبريچ" ]
false
11
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "دوبریچ" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Dobicrh-chirch.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "The Church of Saint George" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[فهرست کشورهای مستقل]]" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[بلغارستان]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان‌های بلغارستان]]<small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+2" }, { "Item1": "timezone_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset_DST", "Item2": "+3" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "Location of Dobrich" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Dobrich" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "Mayor" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[Postal Code]]" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "109.018" }, { "Item1": "image_shield", "Item2": "Dobrich-coat-of-arms.svg" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[استان دوبریچ]]" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "90 375" }, { "Item1": "population_urban", "Item2": "112,203" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "2012" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "225" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "9300" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "058" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "34" }, { "Item1": "longd", "Item2": "27" }, { "Item1": "longm", "Item2": "50" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[Yordan Yordanov]]" } ], "Title": "settlement" }
دوبریچ (بلغاری: ) یکی از شهرهای بلغارستان است. این شهر مرکز استان دوبریچ است. دوبریچ هشتمین شهر پرجمعیت بلغارستان است و در ۳۰ کیلومتری غرب کرانه دریای سیاه واقع شده است.
[ "فهرست کشورهای مستقل", "بلغارستان", "استان‌های بلغارستان", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "List of postal codes in Bulgaria", "استان دوبریچ", "Yordan Yordanov", "دریای سیاه", "اسپرخ‌خان", "امپراتوری نخست بلغارستان", "Vasil Levski" ]
[ "دوبریچ", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی در استان دوبریچ", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,008
استان گابرووو
2
46
0
[ "گابرُوو" ]
false
29
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان گابروو" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Gabrovo Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Brosen bulgaria etyr.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "View of the Etara complex" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Montana in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان گابروو بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "55" }, { "Item1": "longd", "Item2": "25" }, { "Item1": "longm", "Item2": "15" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[گابرووو]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[ماریان کوستادینوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۲،۰۲۳" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۲۲۷۰۲" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۶۷ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "EB" } ], "Title": "settlement" }
استان گابرووو (به بلغاری: ) یک استان در بلغارستان است که در شمالغربی واقع شده‌است. خصوصیات استان گابرووو ۲،۰۲۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱۲۲،۷۰۲ نفر جمعیت دارد. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "استان‌های بلغارستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "گابرووو", "ماریان کوستادینوف", "زبان بلغاری", "بلغارستان", "شمالغربی", "کیلومتر مربع" ]
[ "استان گابرووو", "استان‌های بلغارستان" ]
2,009
استان خاسکوو
2
64
0
[ "خاسكوو", "استان خاسكوو", "خاسکوو" ]
false
47
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان خاسکوو" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Haskovo Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Haskovo 41.JPG" }, { "Item1": "image_alt", "Item2": "مجسمه مادر مقدس خدا" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Haskovo in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان خاسکوو بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "50" }, { "Item1": "longd", "Item2": "25" }, { "Item1": "longm", "Item2": "55" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[خاسکوو]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۱" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[راینا یووچفا]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۵،۵۳۳٫۳" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۲۴۶۲۳۸" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۳۷ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
خاسکوو یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. مساحت این استان ۵،۵۳۳.۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن 242,030 نفر است. همچنین شهر خاسکوو مرکز این استان است. راست
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "خاسکوو (شهر)", "راینا یووچفا", "بلغارستان", "کیلومتر مربع" ]
[ "استان خاسکوو", "استان‌های بلغارستان" ]
2,010
استان کرجالی
2
68
0
[ "كورجالي", "کورجالی", "کرجالی", "استان كرجالي", "كرجالي" ]
false
51
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان کرجالی" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Kardzhali Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "KurdjaliArcheologyMuseum.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "موطه تاریخ کرجالی" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Kardzhali in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان کرجالی بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "39" }, { "Item1": "longd", "Item2": "25" }, { "Item1": "longm", "Item2": "22" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[ایوانکا تائوشانوفا]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "3,209" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "149,661" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۳۶ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
کرجالی (به بلغاری: ، ترکی: Kırcaali İli) نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. اکثریت جمعیت این استان ترک هستند.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "ایوانکا تائوشانوفا", "بلغارستان" ]
[ "استان کرجالی", "استان‌های بلغارستان", "جوامع ترک خارج از ترکیه" ]
2,011
استان کیوستندیل
2
44
0
[ "كيوستنديل", "استان كيوستنديل", "کیوستندیل" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان کیوستندیل" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Kyustendil Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Bulgarien 0907.JPG" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "صومعه ریلا" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Kyustendil in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان کیوستندیل بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "15" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[کیوستندیل]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[لیوبومیر درمانسکی]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۳،۰۸۴٫۳" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "136686" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۷۹ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "KH" } ], "Title": "settlement" }
300px کیوستندیل یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. مساحت این استان ۳،۰۸۴ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۱۳۵،۶۶۴ نفر است. همچنین مرکز این استان شهر کیوستندیل است.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "کیوستندیل (شهر)", "لیوبومیر درمانسکی", "کیوستندیل", "بلغارستان", "کیلومتر مربع" ]
[ "استان کیوستندیل", "استان‌های بلغارستان" ]
2,012
استان لووچ
2
44
0
[ "لُووچ" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان لووچ" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "O Lovech Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Lovech.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Lovech in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان لووچ بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "longd", "Item2": "24" }, { "Item1": "longm", "Item2": "30" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[لووچ]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "4,128" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "141422" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۶۹ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "OB" } ], "Title": "settlement" }
استان لووچ (به بلغاری: ) یک استان در بلغارستان است که در شمال واقع شده‌است. خصوصیات استان لووچ ۴،۱۲۸ کیلومتر مربع مساحت و ۱۴۱،۴۲۲ نفر جمعیت دارد. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "استان‌های بلغارستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "لووچ", "زبان بلغاری", "بلغارستان", "شمال", "کیلومتر مربع" ]
[ "استان لووچ", "استان‌های بلغارستان" ]
2,014
استان مونتانا
2
46
0
[]
false
33
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Montana Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Montana in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان مونتانا بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "36" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "11" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۱" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Ivaylo Petrov" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "3,635.5" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "148098" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۹۵ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "بلغارستان" ]
[ "استان مونتانا", "استان‌های بلغارستان" ]
2,015
استان پازارجیک
2
42
0
[ "استان پازارجيك" ]
false
27
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان پازارجیک" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Pazardzhik Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "PazardzhikTower.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "برج ساعت شهر پازارجیک" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Pazardzhik in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان پازارجیک بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "longd", "Item2": "24" }, { "Item1": "longm", "Item2": "15" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[پازارچیک]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۱" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[آنخل چولاکوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "4458" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "275548" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۳۵ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "PA" } ], "Title": "settlement" }
پازارجیک نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "پازارچیک", "آنخل چولاکوف", "بلغارستان" ]
[ "استان پازارجیک", "استان‌های بلغارستان" ]
2,016
پرنیک
2
33
0
[ "پرنيك", "پرنیک (شهر)", "پرنيك (شهر)" ]
false
16
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "Pernik" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_name", "Item2": "[[بلغارستان]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان‌های بلغارستان]]<small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+2" }, { "Item1": "timezone_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset_DST", "Item2": "+3" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "Location Pernik" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "Location of Pernik" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[Postal Code]]" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "72.289" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Pernik_flag.png" }, { "Item1": "image_shield", "Item2": "Pernik-coat-of-arms.svg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "Top:View of Central Square, 2nd of left:Pernik Palace of Culture, 2nd of right:Pernik City Hall, 3rd of left:The Church of St.Ivan Rila, 3rd of middle:Pernik Mining Museum, 3rd of right:Statue of Krakra, Bottom:Krakra Fortress" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "Pernik" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "81,191" }, { "Item1": "population_urban", "Item2": "97,181" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "Census February 2011" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "710" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "2300" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "076" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "36" }, { "Item1": "longd", "Item2": "23" }, { "Item1": "longm", "Item2": "02" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Rosica Ianakieva" } ], "Title": "settlement" }
250px شهر پرنیک مرکز استان پرنیک بلغارستان است.
[ "فهرست کشورهای مستقل", "بلغارستان", "استان‌های بلغارستان", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "List of postal codes in Bulgaria", "استان پرنیک" ]
[ "پرنیک", "شهرهای بلغارستان", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۴ (پیش از میلاد)", "مناطق مسکونی در استان پرنیک", "مناطق مسکونی در بلغارستان" ]
2,017
استان پلوودیو
2
45
0
[ "استان پلووديو", "استان پلودیو" ]
false
29
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان پلودیو" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Plovdiv Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Straat in Oud Plovdiv 1.jpeg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Plovdiv in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان پلودیو بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "10" }, { "Item1": "longd", "Item2": "24" }, { "Item1": "longm", "Item2": "45" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[پلودیو]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۸" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[ایوان توتف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۵،۹۷۲٫۹" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۶۸۳۰۲۷" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۳۳ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "PB" } ], "Title": "settlement" }
پلودیو نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "پلُودیو (شهر)", "ایوان توتف", "بلغارستان" ]
[ "استان پلوودیو", "استان‌های بلغارستان" ]
2,018
استان رازگراد
2
36
0
[]
false
22
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان رازگراد" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Razgrad Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Razgrad in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "30" }, { "Item1": "longd", "Item2": "26" }, { "Item1": "longm", "Item2": "35" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[رازگراد]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "2637" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "125190" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۸۳ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "PP" } ], "Title": "settlement" }
نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. ترکها بزرگترین گروه قومی ساکن این استان هستند.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "رازگراد (شهر)", "بلغارستان", "مردمان ترک", "گروه قومی" ]
[ "استان رازگراد", "استان‌های بلغارستان" ]
2,019
استان روسه
2
50
0
[ "روسه" ]
false
35
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان روسه" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Ruse Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Dohodno Zdanie Nedko Night.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Ruse in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان روسه بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "45" }, { "Item1": "longd", "Item2": "26" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[روسه]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[پلامن استویلوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "2803" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "235,252" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۸۲ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
استان روسه نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. شهرستان‌ها Borovo Byala Dve mogili Ivanovo Slivo pole Tsenovo Vetovo
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "روسه (شهر)", "پلامن استویلوف", "بلغارستان" ]
[ "استان روسه", "استان‌های بلغارستان" ]
2,020
استان شومن
2
44
0
[ "شومن (استان)" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان شومن" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Shumen Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Shumen Fortress Main Tower.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "برج دژ شومن" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Shumen in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان شومن بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "15" }, { "Item1": "longd", "Item2": "27" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[شومن]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۰" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[کرازیمیر کوستوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۳،۳۹۰٫۲" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۸۰۵۲۸" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۵۳ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
استان شومن (به بلغاری: ) یک استان در بلغارستان است که در شمالشرقی واقع شده‌است. خصوصیات استان شومن ۳،۳۸۹٫۷ کیلومتر مربع مساحت و ۱۸۰،۵۲۸ نفر جمعیت دارد. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "استان‌های بلغارستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "شومن", "کرازیمیر کوستوف", "زبان بلغاری", "بلغارستان", "شمالشرقی", "کیلومتر مربع", "مردمان ترک" ]
[ "استان شومن", "استان‌های بلغارستان", "جوامع ترک خارج از ترکیه" ]
2,021
استان سیلیسترا
2
42
0
[ "استان سيليسترا" ]
false
23
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان سیلیسترا" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Silistra Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "TV Tower Silistra.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Silistra in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان سیلیسترا بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "55" }, { "Item1": "longd", "Item2": "27" }, { "Item1": "longm", "Item2": "10" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[سیلیسترا]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "2,851.1" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "119474" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۸۵ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "CC" } ], "Title": "settlement" }
استان سیلیسترا یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. مرکز این استان شهر سیلیسترا می‌باشد. ساختار جمعیتی بلغارها ۵۹ % و ترکها ۳۴ % جمعیت این استان را تشکیل می‌دهند. اقتصاد معروفیت این استان بخاطر پلیکان‌هایش، زردآلو و کنیاک آن است. این استان خاکی حاصلخیز دارد و ناحیه‌ای سنتا کشاورزی است. شهرستان‌ها شهرهای دیگر آن عبارت‌اند از توتراکان، آلفاتار، دولووو و گلاوینیتسا.
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "سیلیسترا (شهر)", "بلغارستان", "سیلیسترا", "پلیکان", "زردآلو", "کنیاک", "توتراکان", "آلفاتار", "دولووو", "گلاوینیتسا" ]
[ "استان سیلیسترا", "استان‌های بلغارستان" ]
2,022
استان اسلیون
2
29
0
[ "اسليوِن", "اسلیوِن", "استان اسليون" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان اسلیون" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Sliven Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Municipality-of-Sliven.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Sliven in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان اسلیون بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "10" }, { "Item1": "longd", "Item2": "24" }, { "Item1": "longm", "Item2": "45" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[اسلیون]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[مارین کافراکف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۳۵۴۴" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۹۷۴۷۳" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۴۵ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "CH" } ], "Title": "settlement" }
استان اسلیون (به بلغاری: ) یک استان در بلغارستان است که در مرکز واقع شده‌است. خصوصیات استان اسلیون ۳،۵۴۴٫۱ کیلومتر مربع مساحت و ۱۹۷،۴۷۳ نفر جمعیت دارد. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "استان‌های بلغارستان", "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "اسلیون", "مارین کافراکف", "زبان بلغاری", "بلغارستان", "مرکز", "کیلومتر مربع" ]
[ "استان اسلیون", "استان‌های بلغارستان" ]
2,023
استان استارا زاگورا
2
33
0
[]
false
17
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان استارا زاگورا" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Stara Zagora Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Stara zagora panorama bg.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Stara Zagora in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان استارا زاگورا بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "25" }, { "Item1": "longd", "Item2": "25" }, { "Item1": "longm", "Item2": "30" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[استارا زاگورا]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۱" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[یوردان نیکولوف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۵,۱۵۱.۱" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "327,576" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۴۳ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "CT" } ], "Title": "settlement" }
استارا زاگورا نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. شهرستان‌ها Bratya Daskalovi Chirpan Galabovo Gurkovo Kazanlak Maglizh Nikolaevo Opan Pavel Banya Radnevo Shipka Stara Zagora 350px
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "استارا زاگورا", "یوردان نیکولوف", "بلغارستان" ]
[ "استان استارا زاگورا", "استان‌های بلغارستان" ]
2,024
استان ترگوویشته
2
34
0
[ "تورگوويشته", "تورگوویشته", "استان ترگوويشته" ]
false
19
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان ترگوویشته" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Targovishte Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "RazboynaVillage.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "نمای زمستانی '''روستای رازبوینا''' همراه '''کوهستان پارسلاف''' در پس زمینه" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Targovishte in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان ترگوویشته بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "15" }, { "Item1": "longd", "Item2": "26" }, { "Item1": "longm", "Item2": "30" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[ترگوویشته]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[سویلن دوبرف واسیلف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "2,558.5" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "118,671" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. ترکها36 درصد جمعیت این استان را تشکیل می‌دهند. 300px
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "ترگوویشته (شهر)", "سویلن دوبرف واسیلف", "بلغارستان", "مردمان ترک" ]
[ "استان ترگوویشته", "استان‌های بلغارستان", "جوامع ترک خارج از ترکیه" ]
2,025
استان ولیکو تارنوو
2
58
0
[ "وليكو تورنوو", "ولیکو تورنوو", "استان وليكو ترنوو", "استان ولیکو ترنوو", "استان وليكو تارنوو" ]
false
42
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان ولیکو تورنوو" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Veliko Tarnovo Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "The medieval stronghold of Tsarevets" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "استان ولیکو تورنوو بلغارستان" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "19" }, { "Item1": "longd", "Item2": "25" }, { "Item1": "longm", "Item2": "33" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[ولیکو تورنوو]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "۱۰" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[پنجو پنچف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۴,۶۶۲" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "258494" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۶۱ ۳۵۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "BT" } ], "Title": "settlement" }
نام یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. 250px
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "ولیکو تورنوو (شهر)", "پنجو پنچف", "بلغارستان" ]
[ "استان ولیکو ترنوو", "استان‌های بلغارستان" ]
2,026
ویدین
2
45
0
[ "ويدين" ]
false
17
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "ویدین" }, { "Item1": "official_name", "Item2": "Vidin" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهرک]] بندری" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Baba Vida Klearchos 1.jpg" }, { "Item1": "image_seal", "Item2": "Baba Vida Klearchos 1.jpg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Vidin location in Bulgaria.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "جای شهر ویدین بر روی نقشه بلغارستان" }, { "Item1": "image_map1", "Item2": "Vidin Province, Bulgaria.jpg" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Bulgaria" }, { "Item1": "pushpin_map_caption", "Item2": "موقعیت ویدین" }, { "Item1": "pushpin_mapsize", "Item2": "290px" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "59" }, { "Item1": "longd", "Item2": "22" }, { "Item1": "longm", "Item2": "52" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "BG" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]] <small>(Oblast)</small>" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[ویدین]]" }, { "Item1": "government_type", "Item2": "مرکز استان" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[شهردار]]" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Gergo Gergov" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۶۳٫۲۱۸" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۳۴" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۴۸،۰۷۱" }, { "Item1": "population_urbun", "Item2": "۶۳،۲۵۷" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "<small>سرشماری فوریه ۲۰۱۱</small>" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "[[EET]]" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "[[EEST]]" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۳۷۰۰" }, { "Item1": "area_code_type", "Item2": "[[پیش‌شماره تلفن]]" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۹۴ (۳۵۹)+" } ], "Title": "settlement" }
ویدین (بلغاری: ، رومانیایی: Vidin, Diiu) یکی از شهرهای کشور بلغارستان است. ویدین با جمعیت ۶۸٫۵۰۶ نفر مرکز استان ویدین است. شهر ویدین در کرانه جنوبی رودخانه دانوب و در شمال غربی بلغارستان واقع شده است. ویدین غربی‌ترین بندری دانوبی مهم بلغارستان است. تاریخچه این شهر را قوم سلت با نام دونونیا بنیاد کردند و رومی‌ها بعدا برای آن حصار و بارو کشیده و آن را بونونیا نام نهادند. با آمدن اسلاوها شهر نام بادین و بدین بخود گرفت که نام ویدین از همین تلفظ گرفته شده. فهرست شهرهای بلغارستان
[ "شهرک", "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های بلغارستان", "استان ویدین", "شهردار", "زمان اروپای شرقی", "ساعت تابستانی اروپای شرقی", "کد پستی", "فهرست پیش‌شماره تلفنی کشورها", "بلغارستان", "سلت", "Baba Vida", "fin de siècle", "\"Konaka\"-Museum", "Osman Pazvantoğlu", "کتابخانه", "فهرست شهرهای بلغارستان" ]
[ "ویدین", "پایانه‌های مرزی بلغارستان و رومانی", "پایتخت‌های پیشین بلغارستان", "شهرک‌های بلغارستان", "شهرها و شهرک‌های بندری در بلغارستان", "شهرهای بلغارستان", "شهرهای رودگذر", "شهرهای کرانه دانوب", "مناطق مسکونی در استان ویدین", "مناطق مسکونی در بلغارستان", "مناطق مسکونی در دانوب" ]
2,027
وراتسا
0
6
0
[ "وراتسا (ابهام زدایی)", "وراتسا (ابهام زدايي)", "وراتسا (ابهام‌زدایی)" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
وراتسا به یکی از موارد زیر اشاره دارد: استان وراتسا استانی در کشور بلغارستان وراتسا (شهر) شهری در کشور بلغارستان و مرکز استان وراتسا
[ "استان وراتسا", "بلغارستان", "وراتسا (شهر)" ]
[ "صفحه‌های ابهام‌زدایی نام استان", "صفحه‌های ابهام‌زدایی نام شهر" ]
2,028
استان یامبول
2
30
0
[ "يامبول", "استان يامبول" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استان یامبول" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Yambol Province" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "استان" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Bezisten yambol.JPG" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Yambol in Bulgaria.svg" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "latm", "Item2": "25" }, { "Item1": "longd", "Item2": "26" }, { "Item1": "longm", "Item2": "31" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[مرکز استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[یامبول]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "شهرستان‌ها" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "فرماندار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[نیکلای پنف]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۳,۳۳۶" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۱۵۱۷۲۶" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "EET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "EEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۳+" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "کد پلاک" } ], "Title": "settlement" }
استان یامبول یکی از استان‌های کشور بلغارستان است. شهرستان‌های استان یامبول Boljarovo Elhovo Jambol Straldza Tundza
[ "فهرست کشورهای جهان", "فهرست شهرهای بلغارستان", "یامبول (شهر)", "نیکلای پنف", "بلغارستان" ]
[ "استان یامبول", "استان‌های بلغارستان" ]
2,029
ارسنجان
2
95
0
[]
false
52
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "ارسنجان" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۲۹٫۹۱۴۲" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۳٫۳۰۷۵" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "نمای از باغات ارسنجان.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۰۰" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "نمای از باغات ارسنجان" }, { "Item1": "استان", "Item2": "فارس" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "ارسنجان" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "ارسنجون" }, { "Item1": "نام‌های‌دیگر", "Item2": "ارسنگان (یکی از نام‌های قدیم)" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "ارسنگان" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۷،۷۰۶ تن" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه دوازده امامی" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۶۳۸ متر" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۳۵۰" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "انار - آبنبات ارسنجان- حلوای سین - رب انار ارسنجان -" } ], "Title": "شهر ایران" }
ارسنجان یکی از شهرهای استان فارس است و در فاصله ۱۲۰ کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. این شهر در بخش مرکزی شهرستان ارسنجان قرار دارد. پیرامون ارسنجان را جنگلهای سرسبز بناب و کوه‌های سربلند با مناظر بدیع احاطه کرده‌است. از مناظر دیدنی ارسنجان می‌توان به جنگلهای سرسبز طبیعی بناب، فیجان، خلیل بگ، تنگ اشکن (تنگشکن) و چشمه سارها ارتفاعات دال نشین کوه‌های قلات، دریاچه طشک، غار ضحاک، چشمه شیرخون، پیر باصفا، تک درخت روییده بر سنگ (مروارید سبز) و باغهای سرسبز شمال و غرب جنوب ارسنجان اشاره کرد. با توجه به اینکه آب بناب از وسط جنگل با پوشش کانال در تمام فصول سال جاری است مکان مناسبی جهت توسعه تفرجگاه می‌باشد. قدمت این شهر به بیش از ۳۵۰۰ سال پیش برمیگردد. وجه تسمیه اسم اولیه این شهرستان ارسنگان بوده، که از دو بخش ارسن به معنای خوش آب و هوا و‌گان به معنای جا و مکان تشکیل شده. بعد از یورش اعراب به ایران و تغییر زبان ایرانیان نام این شهر به ارسنجان تغییر یافته‌است. ویژگی‌های تاریخی شهر ارسنجان در کتب گذشته همچون فارسنامه ناصری، آثار العجم فرصت الدوله شیرازی، بستان السیاحه زین العابدین صوفی، دائرهالمعارف علامه دهخدا از آن نام برده‌اند، اما تاریخ صحیح و دقیقی که بتوان بر آن استناد جست و سال بنای این شهر را دانست در دست نیست. شهرستان ارسنجان دارای چندین اثر باستانی، میراث فرهنگی و گردشگری مانند مسجد جامع، مدرسه سعیدیه، ایوان قدمگاه مربوط به دوره هخامنشی، قلاتخوار، جمال آباد، تل مهره‌ای (کمال‌آباد)، قصر منوچهر، مربوط به دوره ساسانی، تل تیموریان و تل کاخ، سد دختر، چشمه گمبان و… شاعرانی چون میرزا محمود خان آغاز، میرزا مصطفی خان انجام، ناصر الدین خان سالار، سکینه آغازی ارسنجانی و دکتر مهدی حمیدی شیرازی از شاعران کهن ارسنجان هستند. زبان، فرهنگ و آداب و رسوم، قومیتها زبان مردم این شهرستان فارسی است. اقلیت ترک‌زبان نیز در منطقه خان آباد زندگی می‌کنند. درختان و پوشش گیاهی ارسنجان درختان این منطقه شامل درختان کهن بنه، الوک، بلوط، انجیر کوهی، گز، تنگز را شامل می‌شود و گیاهانی چون جاشیر، آویشن برگ پهن، آویشن برگ نازک، کنگر، قارچ کوهی (هکل و دنبل)، بن سرخ، پیازوک، پونه، نعنای وحشی، گل یخ، زعفران و بسیاری از این قبیل می‌باشد. آثار تاریخی از آثار تاریخی این شهرستان می‌توان به آثار زیر اشاره کرد: تل تیموران ایوان قدمگاه قصر منوچهر مدرسه سعیدیه ارسنجان مسجد جامع از دیگر آثار می‌توان به قلعه گچی مربوط به زمان اسماعیلیه، آسیاب آبی تل سفید، تنوره و برج آسیاب ملکشاه و سد دختر نام برد. جاذبه‌های گردشگری از مناظر دیدنی ارسنجان می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: جنگل بناب جنگل خلیل بیگ منطقه فیجان تنگ شکن دریاچه طشک غار ضحاک طاق پیر با صفا مروارید سبز ارسنجان غار سیده خاتون تل شرابی تل شنی تل روباهی و باغ‌های سر سبز شمال، غرب و جنوب اشاره کرد. ره آورد ارسنجان از سوغات ارسنجان می‌توان اقلامی چون رب انار، حلوای سین، آبنبات ارسنجان، زرد انار، سفیداب، بنه، اناردانه و تک را یاد کرد. گروه فیلم و عکس مردمک مسجد جامع ارسنجان مدرسه سعیدیه ارسنجان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان مروارید سبز طاق پیر با صفا غار سیده خاتون انجمن دانش آموختگان ارسنجان گالری تصاویر
[ "بخش مرکزی شهرستان ارسنجان", "فارسی", "استان فارس", "شیراز", "مروارید سبز", "ایوان قدمگاه", "سکینه آغازی ارسنجانی", "مهدی حمیدی شیرازی", "تل تیموران", "قصر منوچهر", "مدرسه سعیدیه ارسنجان", "مسجد جامع ارسنجان", "جنگل بناب", "جنگل خلیل بیگ", "منطقه فیجان", "تنگِشکَن (تنگ اِشکَن)", "دریاچه طشک", "غار ضحاک", "طاق پیر با صفا", "غار سیده خاتون", "تل شرابی", "تل شنی", "تل روباهی", "بنه", "گروه فیلم و عکس مردمک", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان", "انجمن دانش آموختگان ارسنجان" ]
[ "شهرستان ارسنجان", "شهرهای استان فارس", "شهرهای شهرستان ارسنجان" ]
2,030
فیروزآباد
2
204
0
[ "فيروزآباد", "فيروزآباد (فارس)", "فیروزاباد (فارس)", "فيروزاباد (فارس)", "فیروزآباد (فارس)" ]
false
145
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "فیروزآباد" }, { "Item1": "نام محلی", "Item2": "فیرزاباد" }, { "Item1": "نام‌های قدیمی", "Item2": "شهر گور" }, { "Item1": "نام‌های دیگر", "Item2": "گور ، جور ، اردشیرخره" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Firozahur.jpg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "کاخ اردشیر بابکان" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "29.5038" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "52.4106" }, { "Item1": "استان", "Item2": "فارس" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "فیروزآباد" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "مرکزی" }, { "Item1": "سال شهرشدن", "Item2": "دارای قدمت تاریخی (هخامنشیان),پایتخت ایران در دوره ساسانیان" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۶۵،۴۱۷ تن" }, { "Item1": "رشد جمعیت", "Item2": "۲/۵درصد در سال" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "فارسی,ترکی\nو قشقایی" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱۴۸۹ هکتار" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۳۵۱ متر" }, { "Item1": "میانگین دما", "Item2": "۲۲" }, { "Item1": "میانگین بارش", "Item2": "۲۸۲ میلیمتر" }, { "Item1": "نماینده مجلس", "Item2": "کورش کرمپور حقیقی" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "چمران فیروزی" }, { "Item1": "سال تأسیس شهرداری", "Item2": "۱۳۳۱" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "[[قالی]]، [[قالیچه]]، [[گلیم]]، گلاب، عرقیات گیاهی، کشاورزی، [[جاجیم گبه رند]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۱۳۸۷۲_۰۷۱۳۸۷۳" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۷۳ط" } ], "Title": "شهر ایران" }
فیروزآباد شهری در ۹۶ کیلومتری جنوب شیراز و مرکز شهرستان فیروزآباد است. این شهر در ۳ کیلومتری محوطه باستانی گور قرار دارد که از شهرهای مهم دوره ساسانی و اوایل اسلام بود، طبق آخرین رتبه‌بندی شهرهای استان فارس این شهر در رتبه ۸ استانی و رتبه ۱۲۸ کشوری در جمعیت و رسد جمعیت را دارا می‌باشد فاصله هوایی این شهر تا شیراز ۱۱۰ کیلومتر و راه ارتباطی بین بندر عسلویه (پارس جنوبی) و شیراز می‌باشد. فیروزآباد کهن پیشینه فیروزآباد به واپسین سال‌های حکومت پارتیان بازمی‌گردد. اردشیر بابکان سردودمان ساسانیان که در زمان اردوان پنجم اشکانی حاکم ایالت فارس بود، این شهر را در جلگه فیروزآباد بنیاد کرد و آن را اردشیرخوره (به معنی فر اردشیر) نامید. این شهر در سراسر دوران ساسانی جایگاه ممتاز خود را نگه داشت و کرسی‌نشین کوره اردشیر، و دارای قلعه دیدبانی موسوم به قلعه دختر بود که هنوز هم آثار ان به جا مانده‌است. یکی از پنج ناحیه اداری ایالت فارس بود. در اوایل دوران اسلامی، اردشیرخوره – که اکنون به آن گور می‌گفتند- همچنان شهری مهم و پررونق بود. شاهان آل بویه که تختگاه خود را در شیراز قرار داده بودند به گور توجه ویژه داشتند و در آبادانی آن تلاش می‌کردند. چنان‌که در قرن پنجم هجری گور ( فیروزآباد ) دارای مسجد جامع، بیمارستان، مدرسه و کتابخانه‌ای بزرگ بود. شایان ذکر است که این شهر نخستین شهر گرد در جهان بوده و هم اکنون دایره‌ای بودن محدوده دژ کهن شهر با بکارگیری عکس‌های ماهواره‌ای کاملا آشکار است. بر فراز کوه تنگاب، قلعه دختر در زمان ساسانی ساخته شده که پلکان‌هایی ارتباط فضاهای داخلی آن را میسر می‌سازد. این قلعه با استفاده از مصالح گچ و سنگ ساخته شده و دارای کاربرد نظامی و دفاعی است. قلعه دختر استان فارس در شش کیلومتری جاده فیروزآباد به شیراز در دامنه کوهی مشرف به جاده قرار دارد که پس از طی مسافتی حدود ۳۰۰ متر می‌توان به قلعه دختر رسید. معماران رومی مشکل قرار دادن سقفی مدور بر روی بنایی چهار گوش در گوشه‌ها را با جلو آوردن تدریجی سنگ یا آجرها به شکلی که پیوسته مدور‌تر می‌شد، حل کرده‌اند اما در قلعه دختر شیوه جدیدی به کار گرفته شد که همانا استفاده از سکنج در گوشه هاست. قلعه دختر تماما از سنگ‌های درشت ساخته و سنگ‌های نما، تراشیده شده‌اند ولی سنگ‌های پی‌ها و داخل دیوارها از قلوه سنگ‌های درشت رودخانه‌ای تشکیل شده‌اند. عظمت بنای قلعه دختر، مبهوت‌کننده‌است و دیوارهای بلند آن با همه شکستگی و ریخته شدن، هنوز هم شکوهی خیره‌کننده دارند. مردم اهالی و ساکنین اصلی فیروزآباد فارس زبان و دارای لحجه فیروزآبادی هستند و عشایر ساکن در این شهرستان نیز به زبان ترکی قشقایی و فارسی صحبت میکنند. فیروزآباد جدید منار میلو در مرکز شهر گور در حدود قرن هفتم هجری فیروزآباد کهن رفته‌رفته متروک شد و به جای آن بیرون باروی شهر قصبه‌ای سر برآورد به نام کوشک که شهر فعلی فیروزآباد حاصل گسترش آن است. عمارت حاج عمادالملک، قلعه‌ای کوچک و بازار مهمترین بخش‌های این قصبه تا دوره قاجاریان بودند. فیروزآباد در سال‌های اخیر و در پی گسترش منطقه انرژی پارس جنوبی و همچنین به دلیل قرارگیری در مسیر خلیج فارس و بنادر جنوب، در حال رونق اقتصادی بوده و پروژه‌های تجاری و تفریحی متعددی در این شهر در حال ساخت می‌باشد. این شهر دورنمای روشنی را برای خود متصور بوده و در حال تبدیل شدن به یک شهر تجاری است. فیروزآباد به بندر سیراف و بندر عسلویه جاده مستقیم داشته و همچنین به بندر بوشهر متصل است. فاصله هوایی فیروزآباد تا دریا ۱۲۰ کیلومتر است. جاذبه‌های گردشگری منطقه فیروزآباد از مکان‌های پرظرفیت برای گردشگری است و آثار باستانی ارزنده‌ای از اوایل دوران ساسانی در خود دارد که بقایای کاخ اردشیر بابکان، قلعه دختر، منار میلو و نقش‌برجسته پیروزی اردشیرکاروانسرای کنارسیاه دوره ساسانی از جمله آنهاست. از جاذبه‌های طبیعی فیروزآباد نیز می‌توان از چشمه‌های حنیفقان، تنگاب، تنگ خرقه، روستای رودبال، آبشار، هایقر و جنگل‌های بادام کوهی نام برد. سد تنگاب و دریاچه پشت این سد تازه‌ترین جاذبه گردشگری فیروزآباد است.
[ "قالی", "قالیچه", "گلیم", "جاجیم گبه رند", "شیراز", "شهرستان فیروزآباد", "گور (شهر باستانی)", "ساسانی", "اشکانیان", "اردشیر بابکان", "ساسانیان", "اردوان پنجم", "فارس قدیم", "جلگه فیروزآباد", "فر", "اردشیرخوره", "آل بویه", "مسجد جامع", "پارس جنوبی", "خلیج فارس", "بندر سیراف", "بندر عسلویه", "بندر بوشهر", "کاخ اردشیر بابکان", "قلعه دختر (فیروزآباد)", "منار میلو", "نقش پیروزی", "کاروانسرای کنارسیاه دوره ساسانی", "سد تنگاب" ]
[ "اردشیر بابکان", "شهرستان فیروزآباد", "شهرهای استان فارس", "شهرهای ایران", "شهرهای ساسانیان", "معماری ایرانی", "معماری سده ۴ (میلادی)", "شهرهای شهرستان فیروزآباد" ]
2,031
دزفول
2
762
0
[ "شهر موشک‌ها", "شهر دزفول", "شهر موشك ها", "شهر موشک ها" ]
false
417
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "دزفول" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۲٫۳۸۱۱" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۳۹۷۴" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Dezful dar yek negah.jpg" }, { "Item1": "برچسب تصویر", "Item2": "دزفول" }, { "Item1": "استان", "Item2": "خوزستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "دزفول" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "دسفیل، دزپیل، دسویل، دزفیل" }, { "Item1": "نام‌های قدیمی", "Item2": "آوان، دژپل، روناش، دژپوهل" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۲۶۴،۷۰۹ نفر (۱۳۹۵)" }, { "Item1": "رشد جمعیت", "Item2": "۷٪+ (۵سال)" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]] به [[گویش دزفولی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "نزدیک به ۴۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۴۳ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۳ درجه سانتی گراد در زمستان و ۴۹ درجه در تابستان" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۴۰۰ میلی‌متر" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "ندارد" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "محمد علی دوایی فر" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "مرکبات، کلوچه‌های دزفولی،کارهای دستی، [[قلم‌نی]] شیره خرما و ارده، محصولات لبنی" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۱" }, { "Item1": "کد آماری", "Item2": "۱۲۸۲" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "۲۴۳۴(د، ص، و)" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به دزفول، شهر سبز خوزستان، پایتخت مقاومت ایران خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
دزفول شهری است در جنوب غربی ایران و سی امین شهر پرجمعیت کشور و مرکز شهرستان دزفول است که با مساحت نزدیک به ۴۷۶۲ کیلومتر مربع رودخانه دز و در بخش‌های جلگه‌ای استان خوزستان واقع شده‌است. با برشمردن بخش‌های روستایی آن دارای گستردگی برابر ۷۸۴۴ کیلومتر مربع است. شهر در ارتفاع ۱۴۳ متری از سطح دریا و از شهرهای شمالی استان خوزستان است. دزفول به جهت عبور رود دز از این شهر و پیشینه تاریخی‌اش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این شهر در ۷۲۱ کیلومتری تهران و ۱۵۵ کیلومتری اهواز و در۳۰۰ کیلومتری دریا و دارای ۱۴۳ متر ارتفاع قرار دارد. از لحاظ وسعت دومین شهر بعد از اهواز در استان می‌باشد که از سمت شمال به استان لرستان و از سمت شرق به شهرستان مسجد سلیمان و استان چهار محال بختیاری و از شمال غربی به شهرستان اندیمشک و از جنوب به شهرستان شوشتر و اهواز و از سمت غرب به شهرستان شوش محدود می‌گردد. دزفول در دامنه‌های زاگرس میانی جای دارد و پیشینه تاریخی آن به زمان ساسانیان بازمی‌گردد ولی پیش از ساسانیان هم آباد بوده و بخشی از سرزمین‌های امپراتوری‌های ایلام و هخامنشیان به‌شمار می‌رفته‌است. فرهنگ مردم دزفول را می‌توان آمیزه‌ای از فرهنگ کهن خوزستان دانست. مناطق اطراف دزفول در حدود ۵۰۰۰ سال زیستگاه مردم این نواحی بوده‌است. دزفول دارای زمستان و پاییزی مدیترانه‌ای بوده و زیست‌بوم سرسبز آن از پایان زمستان تا آغازه‌های بهار بسیار دلپذیر است. این شهر با زیست‌بوم زیبای جلگه‌ای-کوهپایه‌ای و کوهستانی خود در سراسر سال و به ویژه در روزهای نوروز پذیرای شمار بسیاری از گردشگران است. گرم‌ترین و سردترین ماه‌های سال این شهر به ترتیب تیر و دی می‌باشند. بررسی یک دوره آماری آب و هوایی نشان دهنده آن است که حداقل درجه حرارت دزفول ۲/۱۹ درجه و حداکثر آن ۶/۴۵ درجه سانتیگراد می‌باشد. دزفول از شهرهایی است که نقش وسیعی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشته‌است. همچنین دزفول در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بارها مورد اصابت موشک‌های رژیم عراق قرار گرفت. ویرانی‌های ناشی از جنگ تحمیلی اکثرا در سال‌های بعد از ترمیم شده‌است ولی هنوز آثاری از آن دوره برجای مانده‌است. مقاومت‌های مردم این شهر موجب شد تا دزفول در این دوره به شهر استقامت و پایتخت مقاومت ایران معروف گردد. نام‌شناسی «دزپل» یا «دژپل» را در گویش بومی «دزفیل» و «دسفیل» گویند و عربی شده آن «دزفول» است. «دژ» به معنی سنگر و سکوی دیدبانی می‌باشد و چنین برمی‌آید که نام دزفول یا دزفیل از نام دژ ساخته شده در کنار پل گرفته شده‌است. گفتنی است یکی از محله‌های کهن شهر دزفول روناش است، (در سده چهارم هجری قمری شهر دزفول به قصر روناش نیز نامور بوده‌است)، که در دست راست رود دز جای داشته و هنوز ویرانه‌هایی به همین نام نمودار است. احتمالا نام دزفول یا «دژپل» از واژه «پل» مشتق شده‌است؛ و «دز» نیز به معنی قلعه است و منظور دژی است که عده‌ای نگهبان و مامور برای حفاظت پل در آن زندگی می‌کردند. چنانچه پس از دوران انحطاط شوش و نیز خرابی جندی شاپور، برخی مردم این دو شهر به اطراف این دژ پناه آوردند و خانه‌هایی ساختند و به تدریج شهر به وجود آمده‌است. دزفول در اصل «اندامیش» نام داشته و تا اوایل قرن سیزدهم نیز به همین نام بوده‌است. معمولا دژ به معنی قلعه است ولی در اینجا منظور یک دژ طبیعی می‌باشد که در ۴۸ کیلومتری دزفول در کنار رود دز قرار گرفته و یکی ازمهمترین استحکامات کوهستانی ایران به‌شمار می‌آید. در نگاهی دیگر می‌توان گفت چون در گویش مردم بومی، نام دسفیل یا دزفیل بکار برده می‌شود و این نام را سینه به سینه از نیاکانشان شنیده‌اند و از طرفی ارتش ساسانی دارای فیل بوده‌است و فیل‌ها معمولا در جاهای پرآب مانند کناره رودخانه‌ها نگهداری می‌شوند، نام دژپیل (دژی برای نگهداری فیل) نیز می‌تواند یکی از نام‌های درست برای این شهر باشد. (دژ=قلعه، پیل=فیل) ابن سرابیون در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین خوزستان می‌نویسد: دزفول یعنی دژ پل که منظور قلعه پل باشد که در کنار رودخانه دز در جنوب شهر سابق جندی شاپور جا دارد و نیز معروف است که می‌گویند به فرمان شاپور اول ساخته شده‌است؛ که به همین مناسبت آن شهر نیز به همین نام موسوم شد. شهر دزفول در اواخر قرن ۶ هجری به نام (دز پول) شهرت داشته‌است و در تاریخ گزیده حمدالله مستوفی این نام مکرر به صورت دزپول آمده‌است. (در صفحات ۵۵۷، ۷۲۵، ۷۵۰، ۷۵۱). در برخی از کتب نام قدیم رودخانه را «زاب یا جندی شاپور» هم نامیده‌اند. برخی از جغرافی دانان و نیز مورخین نام این شهر را روناش و قصر روناش ذکر کرده‌اند و چنین استنباط می‌شود که در قرن چهارم هجری چون ساختمان‌های شهر دزفول در دو طرف رودخانه دز گسترش یافته‌اند پس در قسمت شرقی آن قلعه یا دژ قرار گرفته و قسمت غربی رودخانه به نام روناش معروف بوده‌است. ابن بطوطه دزفول را «دسبول» نامیده و می‌نویسد: «از دروازه‌های شهر یک دروازه به طرف خشکی و بقیه به طرف رودخانه باز می‌شود. در دوطرف رودخانه باغها قرار دارد. عمق رودخانه زیاد است…» کهارت می‌نویسد: «قصر الروناش از محله قلعه فعلی (جای همان دژ باستانی) تا مسجد جامع دزفول را دربرمی‌گرفت. در قرون ۱۱ و۱۰میلادی (سوم وچهارم هجری) این شهر را القنطره (پل) یا القنطره الرومی (پل رومی) می‌نامیدند.» به دلیل این‌که روناش و دزفول در دو سر رودخانه قرار گرفته بودند، بعضی این دو قسمت را دو شهر جداگانه شمرده و برخی هر دو را دو محله از یک شهر انگاشته‌اند. نام‌های دزفول در گذر تاریخ تصویر پل قدیم دزفول پشت اسکناس صد ریالی حکومت پهلوی اوان(avan): پیشینه دزفول را خاورشناسان ازآن هنگام که این شهر پایتخت عیلامیان بود (حدود ۲۶۰۰پیش از میلاد) و «اوان» خوانده می‌شد، نزدیک به پنج هزار سال پیش برآورد کرده‌اند. در نوشته‌های باستانی پس از طوفان نوح، از شهری به نام آوان نام برده شده‌است. این شهر، پایتخت تمدن عیلام و سرآمد شهرهای مشرق زمین بوده‌است. کاوشگران غربی در نیم قرن اخیر، پس از مطالعات و تحقیقات فراوان تصریح کرده‌اند که اوان همان دزفول کنونی است. در این صورت، «دزفول» فعلی یا اوان پنج هزار سال پیش را باید نخستین پایتخت امپراتوری گسترده کشور عیلام دانست. دژپل(Dzhpl): از ۱۷۵۰ سال قبل که پل قدیمی دزفول بر رودخانه دز بنا شد، نام این شهر را دژپل گذاشته‌اند. دژپل ازنام همان پل مشتق گردیده‌است. معمولا دژ به معنی قلعه است ولی در اینجا منظور یک دژ طبیعی می‌باشد که در ۴۸ کیلومتری دزفول در کنار رود دز قرار گرفته و یکی ازمهمترین استحکامات کوهستانی ایران به‌شمار می‌آید. دزپل(dzpl):پس از دژپل، نام این شهر به دزپل رواج یافت. قصر روناش(Gasr-o-Rovnas): روناش نام باستانی و پنج هزار ساله‌ی؛ دژپل؛ یا دزفول از شهرهای کنونی ایران است و نیز پلی که در زمان شاپور اول بر روی رودخانه دز بنا گردید پل روناش یا رعناش نام‌گذاری شد دژی به همین نام برای پاسداری از این پل بنا گردید که به آن قصر روناش یا رعنا می‌گفتند. نام روناش تا سده دهم هجری همچنان بر سر زبان‌ها بود تا اینکه در دوران شاه اسماعیل صفوی به؛ رعناش؛ بدل گردید. در حال حاضر نیز به برآمدگیهای ساحل غربی دز رعنا (بدون ش) می‌گویند. ابوعبدالله یاقوت بن عبداله حموی رومی بغدادی در کتاب معروف معجم البلدان پیرامون قصر روناش چنین نوشته‌است: «روناش شهرستانی از خوزستان است و جایی است که امروز دزپول گفته می‌شود.» روناش (Rovnas):این نام تا اوایل قرن دهم ه‌.ق رواج داشته‌است تا اینکه سرانجام در سال ۹۱۴ ه‌.ق در دوره صفویه و در زمان شاه اسماعیل اول دگرگونی یافته و رعناش (Ranas) گردیده‌است. در حال حاضر نیز برآمدگی‌های ساحل غربی دز را رعنا (Rana) می‌گویند که (ش) آخر آن حذف شده‌است. دزفول(dezful): این نام از قرن ۷ ه‌.ق در کتاب‌ها دیده می‌شود و تاکنون نیز به این نام مشهور بوده‌است. این نام عربی شده نام دژپل می‌باشد. تاریخچه نمایی از شهر قدیمی دزفول پل ساسانی یا پل قدیم دزفول شهری از سپیده دم تاریخ برپایه نوشته ایرج افشار (شهرهای ایران) دزفول شهری است که پیشینه آن به چندین هزار سال می‌رسد. از کهن‌ترین شهرهای استان خوزستان به‌شمار می‌رود و از دید تاریخ و فرهنگ ویژگی‌های برجسته‌ای دارد. بر پایه گفته‌های کاوشگران باختری در سده‌های گذشته کسانی مانند والتر هینتس آلمانی، آوان پایتخت نخستین امپراتوری پهناور کشور عیلام در دزفول کنونی جای داشته‌است. تپه‌های باستانی چغامیش با دیرینه‌ای نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش از زایش مسیح که به گفته باستان‌شناسان، گنجینه ارزشمندی از دانستنی‌های سودمند پیرامون رخدادهای زمان باستان از هزاره هفتم پیش از زایش تا شکوفایی تمدن شوش را دربردارند نیز در دزفول جای دارد. از این تپه‌های باستانی آثار ارزشمندی چون نخستین سند دریانوردی جهان، لوح‌های تکامل موسیقی و مهرهای استوانه‌ای چند هزار ساله کشف شده که کلیه این آثار در موزه ملی ایران و موزه موسسه شرق‌شناسی شیکاگو نگهداری می‌شوند. بانو هلن کنتور، یکی از دست‌اندرکاران گروه کاوشگری و باستان‌شناسی این گستره، در هنگام یک سخنرانی در تهران پیرامون کاوش‌های انجام گرفته در تپه چغامیش از دزفول به نام ‹‹شهری از سپیده دم تاریخ›› یاد کرده‌است. تاریخ شهر «دزفول» را خاورشناسان ازآن هنگام که این شهر پایتخت عیلامیان (حدود ۲۶۰۰پیش از میلاد) بود و «اوان» خوانده می‌شد، نزدیک به پنج هزار سال برآورد کرده‌اند. در نوشته‌های باستانی پس از طوفان نوح، از شهری به نام «اوان» نام برده شده‌است. این شهر، پایتخت تمدن «عیلام» و سرآمد شهرهای مشرق زمین بوده‌است. کاوشگران غربی در نیم قرن اخیر، ازجمله والتر هینتس آلمانی، در کتاب خود تحت عنوان «دنیای گمشده عیلام» که به فارسی ترجمه شده، می‌نویسد: «ممکن است اوان در جایی که امروز دزفول قرار دارد، بوده باشد .» پس از مطالعات و تحقیقات فراوان تصریح کرده‌اند که اوان همان دزفول کنونی است. در این صورت، «دزفول» فعلی یا اوان پنج هزار سال پیش را باید نخستین پایتخت امپراتوری گسترده کشور «عیلام» دانست. دزفول؛ از اسلام تا پایان دوران قاجاریه در زمان خلافت عمر خلیفه دوم، ایران فتح شد و سپاهیان مسلمان وارد خوزستان شدند. اهواز و شوشتر به تصرف نیروهای عرب مسلمان درآمد و بعد مسلمین به طرف جندی شاپور حرکت کردند و درگیری چندانی به وجود نیامد و گندی شاپور نیز به دست اعراب مسلمین افتاد؛ و نیز گویند:در همان سال مسلمین (پس از فتح شوش) روی جندی شاپور لشکر کشیدند. در آن هنگام زرین عبداله در پیرامون آن شهر لشکر زد و سرگرم محاصره آن بود که مدد مسلمین رسید. لذا جندی شاپور و شوشتر به تصرف نیروهای مسلمان درآمد. دزفول که در آن زمان شامل قلعه و ساختمان‌های اطراف آن بوده‌است، نیز زیر نظر حاکم جدید یعنی حکام اموی و سپس عباسی که به شوشتر و جندی شاپور گماشته می‌شدند قرار گرفت. تقریبا تا ۲ قرن هر حاکمی که می‌آمد بر دزفول تسلط داشت و سراسر خوزستان به تصرف اعراب درآمده بود. در اواسط سده دوم هجری، دلاوری به نام یعقوب لیث صفاری که مردی شجاع و نخستین دولتمرد کاردان و با تدبیر بود؛ بدون توجه به عوامل خلافت، علم استقلال برافراشت و نخستین دولت مستقل ایرانی را پایه‌گذاری کرد و خوزستان را نیز به کانون آزادی خواهان ایران تبدیل کرد. محمد واصل در جنگ با یعقوب لیث شکست خورد و مورد تعقیب قرار گرفت و وی بر اموال و ذخائر او دست یافت. بعد از درگذشت یعقوب او را در گندی شاپور یعنی در ۱۲کیلومتری دزفول به خاک سپردند. (ببینید :آرامگاه یعقوب لیث صفاری) و فرمان حکومت مناطقی از ایران از جمله خوزستان و دزفول در زیر حاکمیت خاندان صفاری باقی ماند. شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۱۴ هجری به هویزه رفت و حکمران آنجا را مغلوب و عده کثیری از مشعشعیان را کشت و سرزمین‌های آن‌ها را به تصرف خود درآورد. پس از تسلط نیروهای شاه اسماعیل صفوی بر خوزستان حکومت شوشتر و دزفول به شیخ محمد و حاج محمد پسران ملا قوام‌الدین که به خاندان رعناشی معروف بودند سپرده شد. در زمان فتحعلیشاه قاجار که بخش شمالی خوزستان یعنی شوشتر و دزفول زیر نظر حکمران کرمانشاهان قرار گرفت و محمدعلی میرزای دولتشاه پسر فتحعلی شاه که یکی از شاهزادگان توانای قاجار بود، اسداله خان بختیاری را که شورش کرده بود پس از آمدن به خوزستان مطیع خود کرد مجددا ناآرامی‌های پراکنده‌ای هم صورت گرفت تا اینکه در سال ۱۲۶۶ ه‌.ق ناصرالدین شاه، اردشیر میرزا را به خوزستان فرستاد و او ابتدا دزفول و سپس شوشتر را از چنگ شورشیان درآورد. دزفول در زمان جنگ ایران و عراق ویرانه‌های یک خانه پس از موشک باران دزفول توسط رژیم بعث با آغاز جنگ ایران و عراق، دزفول یکی از شهرهایی بود که بیش از ۱۶۰ بار به آن یورش موشکی شد. این حملات به قدری زیاد بود که اعراب نام (بلد الصواریخ) به معنی شهر موشک‌ها را به دزفول دادند. دزفول به عنوان شهری که جزء اهداف اصلی حملات موشکی عراق بود شناخته می‌شده و در ترتیب ابجد موشک‌های عراقی همیشه (الف) دزفول بوده‌است. مردم دزفول با وجود موشک‌باران شدید همچنان مقاومت می‌کردند و نماز جمعه دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه می‌شد. در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هواپیماهای عراقی در نخستین روز جنگ به شیوه نیروی هوایی ارتش اسراییل در جنگ شش‌روزه به پایگاه‌های نیروی هوایی ایران یورش بردند. پایگاه چهارم شکاری دزفول (پایگاه وحدتی) یکی از این پایگاه‌ها بود. پس از آن نیروهای عراقی بارها به شهرهای دزفول و اندیمشک با بمب و موشک یورش بردند دزفول در جنگ هشت ساله ۲،۶۰۰ کشته داشت. پس از جنگ به پاس پایداری مردم دزفول، این شهر، شهر نمونه نامیده شد. چهارم خرداد، نماد مقاومت ایران به پاس مقاومت و پایداری مردم دزفول در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، چهارم خرداد در تقویم ملی ایران از سال ۱۳۹۰ به عنوان روز مقاومت و پایداری، روز دزفول نام‌گذاری شده‌است. جغرافیا موقعیت جغرافیایی دزفول در بین شهرستان‌های استان خوزستان شهرستان دزفول از دید جغرافیایی در درازای جغرافیایی ۴۸ درجه و ۲۴ دقیقه خاوری و پهنای جغرافیایی ۳۲ درجه و ۲۲ دقیقه شمالی گسترده شده‌است و بلندای آن از روی دریا ۱۴۰ متر می‌باشد. اقلیم دزفول مانند بیشتر شهرهای خوزستان دارای آب و هوای گرم و شرجی است و تابستانی گرم و زمستانی مدیترانه‌ای دارد. میانگین بارش سالانه باران ۴۰۰ میلی‌متر و میانگین دما ۳ درجه سانتی‌گراد در زمستان و ۴۹ درجه سانتی‌گراد در تابستان است. رودخانه‌ها مهمترین رودخانه دزفول، رود دز می‌باشد که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از سد دز از میان شهر می‌گذرد و تاکنون ۵ پل بر روی آن ساخته شده‌است. (قدیمی‌ترین پل جهان، پل ساسانی، بر روی این رود قرار گرفته‌است) همچنین در ساحل رودخانه پارک‌ها و تفریحگاه‌هایی ساخته شده که از جاذبه‌های گردشگری شهر به‌شمار می‌روند؛ و همچنین رودخانه کرخه که از مناطق میانی و جنوب غربی رشته کوه‌های زاگرس در نواحی غرب و شمال غرب کشور سرچشمه گرفته و پس از طی مسافتی در حدود ۹۰۰ کیلومتر در امتداد شمال به جنوب، سرانجام در مرز مشترک ایران و عراق به مرداب هورالعظیم می‌رسد. مردم‌شناسی جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۴۴۴،۰۰۰ نفر (در ۷۸،۳۴۸ خانوار) بوده‌است. زبان مردم دزفول به زبان خوزی دزفولی سخن می‌گویند. این لهجه شامل دو گویش عمده حیدرخانه و صحرابدری است. لهجه غالب دزفول حیدرخانه است که به عنوان مثال فعل «مردم» را به صورت «مردم» تلفظ می‌کنند ، گویش بختیاری نیز در نزد شماری از مردم شهر به کار میرود. دین و مذهب اکثر مردم شهر دزفول مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند. در دزفول دراویش نیز زندگی می‌کنند. تمامی مراسم مهم شیعیان در دزفول صورت می‌گیرد از جمله جشن نیمه شعبان، عزاداری‌های محرم، روزه‌داری در رمضان و دیگر مراسم. فرهنگ آداب و رسوم بیرق زنون از گذشته‌های دور و در شب عید قربان، رسمی تحت عنوان بیرق زدن که موسوم به بیرق زنان یا بیرق زنون می‌باشد، رایج و متداول است. در این رسم به تعداد افراد خانواده حاجی، بیرق‌های کوچکی که مثلثی شکل هستند، تهیه می‌شود و پایه هر یک از این بیرق‌ها که شبیه پرچم می‌باشد دارای طول‌های مختلفی است. مثلا طول اولین بیرق از یک یا ۱/۵ یا متر شروع شده و به نسبت افراد کوتاه‌تر می‌شود. یعنی به اندازه سن افراد خانواده برای هر یک از افراد، یک بیرق زده می‌شود که رنگ آن‌ها سفید و سبز است. رنگ سفید که بیرق بزرگ است، برای حاجی یا پدر خانواده است. اگر زن و مرد هر دو به خانه خدا مشرف شده باشند، برای هر دو نفر آن‌ها دو بیرق سفید که باز هم طول پایه بیرق زن کمی کوتاه‌تر از بیرق مرد نصب می‌شود و سپس به تعداد اولاد هر خانواده بیرق تهیه شده و در شب عید قربان که در دزفول به شب بیرق زنان معروف است، همه فامیل و بستگان و آشنایان در منزل حاجی جمع شده و پس از صرف شام و پذیرایی به اجرای مراسم مداحی و دعاخوانی توسط مداحان اقدام به نصب بیرق‌ها در پشت بام می‌کنند. پس از نصب هر بیرق و ذکر نام وی که همراه با خواندن اشعار محلی به گویش دزفولی است صلوات فرستاده و برای سلامتی آنان دعا می‌کنند. این رسم تا پاسی از شب عید قربان در منازل و خانواده‌ها ادامه داشته و مردم به جشن و شعرخوانی می‌پردازند. این رسم کهن تا به امروز در دزفول استمرار داشته‌است. دست رزون دست رزون یا حنابندان یکی از آداب و رسوم عروسی در نزد اقوام ایرانی و مردم دزفول می‌باشد. جشن حنابندان که به تعبیری آخرین رسم از آداب عروسی ایرانی می‌باشد، جشنی است که در واقع مراسم خداحافظی عروس بوده و در آخرین شب اقامت عروس به‌طور رسمی در خانه پدری برگزار می‌گردد. «حنا از جنت است» و اثری از بهشت و نشانه‌ای از شادی، مهر و نیکبختی دارد. این باوری است که ایرانیان باستان داشتند و هنوز هم پابرجاست. در دزفول یک روز قبل از عروسی جهیزیه عروس را به خانه داماد برده و در طی این روز مراسم حنا بندان را برگزار می‌کنند به این صورت که دست و پای عروس و داماد را حنا زده و دختران دم بخت باقی‌مانده حنای عروسی را به نیت خوش‌یمنی به دست و پای خود می‌زنند به این رسم در دزفول «دست رزون» می‌گویند. مراسم محرم در دزفول در روز نهم و دهم یعنی تاسوعا و عاشورا مراسم خاص در دزفول برگزار می‌کند، بدین صورت که در این روزها مردم سه بار مجزا به‌طور کامل با هیئت‌های بزرگ خود بیرون می‌آیند و عزاداری می‌کنند. در دزفول بیش از صد هیئت عزاداری وجود دارد و شهر به دو قسمت تقسیم می‌شود که عصر تاسوعا تمامی قسمت جنوبی شهر به طرف قسمت شمالی شهر حرکت می‌کنند و در عصر عاشورا تمامی قسمت شمالی شهر به طرف قسمت جنوبی شهر حرکت می‌کنند و در خیابان‌های اصلی شهر عزاداری می‌کنند. در صبح عاشورا نیز همه مردم شهر و هیئت‌ها به محلی مشخص به نام رودبند حرکت می‌کند و با گذراندن مسیر خاص سنتی خود که سال‌ها پیش رسم بوده، علم‌های بزرگی را آرایش می‌کنند و آن‌ها را بر سر شانه خود حمل می‌کنند تا به امامزاده رودبند ببرند و در مقابل امامزاده به رقصاندن این علم‌ها می‌پردازند که به این کار «علم‌یراق» گفته می‌شود. برای تزئین علم‌ها از شال‌های رنگی سبز، سیاه یا سفید استفاده می‌کنند و طول برخی از این علم‌ها به ۱۲ متر می‌رسد. از دیگر رسوم محرم مراسم چوب‌بازی است که نمادی از صحنه جنگ است و به‌صورت نمایشی همراه با طبل، دهل، صدای شیپور و سرنا در جلو تکایا و در محله‌های عزاداری صورت می‌گیرد. در این مراسم عده‌ای از مردان به دو گروه تقسیم می‌شوند و با چوب، سپر و شمشیر و زره با یکدیگر به مبارزه نمایشی می‌پردازند. مراسم چلاب زنی و مراسم شبیه خوانی از دیگر مراسم است. در این مراسم عدهای بازیگر در نقش‌های مختلف، شخصیت‌های مهم تاریخ کربلا را به نمایش می‌گذاشتند. تمامی متن به صورت شعر با لحن و آهنگ خاص و بعضا همراه با نوحه خوانده می‌شود. این شخصیت‌های مهم تاریخ در صبح تاسوعا با گهواره‌ای از علی اصغر در کنار عزاداران حرکت می‌کنند و مردم نذر خود را به گهواره علی اصغر نذری می‌دهند مرثیه می‌خوانند و مردم هم به عنوان اینکه آن‌ها شخصیت واقعی هستند یا نفرین می‌کنند یا دعا می‌خوانند. سینما شهر دزفول دارای سه سینما است که یکی از آن‌ها جهت بازسازی از سال ۸۶ بسته شده‌است. مجتمع فرهنگی سینمایی اصلی‌ترین سینمای دزفول است که معماری سنتی دارد. دیگر سینماهای دزفول سینما مهتاب هستند. کتابخانه شهر دزفول داری کتابخانه‌های متعددی است که از جمله آن‌ها کتابخانه عمومی مخبر، آیت الله قاضی، رودبند، غدیر، امام خمینی، شهدای صفی‌آباد، بوعلی سینا، شاه رکن الدین، فتح المبین، آزادگان، دکتر پاشا، امام حسن مجتبی، شهید زمانی و شهدای سردشت هستند. رسانه‌ها رادیو دزفول که بخشی از مجموعه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است، این رادیو در آبان ماه سال ۱۳۵۹ تاسیس شد و هم اینک روزانه بین ۵ تا ۷ ساعت برنامه به زبان فارسی و گویش دزفولی پخش می‌کند. این برنامه‌ها در قالب برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی، خبری، محلی و ورزشی هستند. این رادیو شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش را پوشش می‌دهد. اقتصاد کشاورزی دزفول یکی از قطب‌های مهم کشاورزی ایران است. خاک حاصلخیز و آب کافی شرایط مناسبی را برای کشت مرکبات، صیفی جات و گل و گیاه فراهم کرده‌است. مرکبات دزفول بخصوص پرتقال از سالمترین و مرغوب‌ترین نوع مرکبات کشور محسوب می‌شوند. دزفول از نظر تولید گل‌های رز و مریم در کشور بالاترین رتبه را داراست. بخش عمده‌ای از تولیدات گل دزفول به سایر استان‌ها و خارج از کشور صادر می‌شوند. کشاورزی در دزفول سابقه‌ای تاریخی دارد. بخش غیر کوهستانی دزفول پرآب‌ترین منطقه کشاورزی استان خوزستان است. این امر موجب رونق کشاورزی در این شهرستان شده‌است و دزفول را به عنوان یکی از قطب‌های کشاورزی استان مطرح نموده‌است. شهرستان دزفول از خاک بسیار مرغوب، هوای مناسب و آب فراوان با شبکه‌های مدرن آبیاری، وجود مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد با سابقه ۵۲ ساله و نیز دو شرکت بزرگ کشت و صنعت شهید بهشتی و شهید رجایی، برخوردار است. دشت پربار دزفول و گذر رودخانه‌های پرآبی مانند دز و کرخه سبب شده که بیشتر فراورده‌های کشاورزی مانند گندم، جو، برنج، دانه‌های روغنی، چغندر، مرکبات، صیفی جات، گیاهان زینتی و پرورش انواع دام و طیور و آبزیان به شیوه مدرن انجام می‌شود به‌طوری‌که قریب به ۶۷ محصول مختلف در این شهرستان پرورش و تولید می‌شود که از حیث تنوع در کشور بی‌نظیر است. همچنین ۲۰ گونه مختلف مرکبات و ده گونه از گیاهان زینتی پرورش و تولید می‌شود و مجموع میزان تولیدات شهرستان دزفول بیش از ۲ میلیون تن است. صنایع دستی قلم نی دزفول یکی از کالاهای مهم تجاری است که از سیصد سال قبل در دزفول کشت می‌شود و به عنوان مرغوب‌ترین قلم نی در سطح ملی و جهانی شناخته می‌شود. قلم نی دزفول در گذشته به کشورهایی مثل ترکیه و چین صادر می‌شد و اکنون نیز به اغلب شهرهای ایران صادر می‌شود. نمایی از تراش بدنه قلیان بدست یک سازنده قلیان در بازار کهنه (دزفول) ابزارهای دست‌ساز چوبی مانند زیرقلیان، قلیان، شمعدان، چوب لباسی، نمکدان و… از سازه‌های دستی شهرستان دزفول به‌شمار می‌آیند. یکی دیگر از سازه‌های دستی این شهر کارهای دستی بر روی فلزها است که از آن میان می‌توان ورشوسازی، قلم‌زنی روی زر و سیم و زرگری را نام برد. در کارگاه‌های ورشوسازی بازار کهنه دزفول ابزار چای‌خوری و سینی و آتشدان ساخته می‌شود. نمدمالی، خراطی، کپوبافی و گیوه دوزی نیز از دیگر سازه‌های این شهر به‌شمار می‌آیند. هتل‌ها و مراکز اقامتی دزفول دارای دو هتل سه ستاره است که عبارتند از: هتل زیگورات (معروف به هتل جهانگردی) هتل دز (معروف به سوم شعبان) یکی از کاخ‌های محمدرضا پهلوی هتل طاووس (این هتل در دست ساخت است) مسافرخانه احسان (خیابان شریعتی - نبش کوچه هتل احسان) ره آوردهای دزفول (سوغات دزفول) انواع کلوچه خرمایی، کلوچه شکری، کلوچه نمکی، لوزی شکری و نان شیر، معجون کنجد، ارده، شیره (سیلون)، نان کنجدی، قرص نعناع، مرکبات از جمله پرتقال و انواع صنایع دستی . غذاهای محلی دزفول شوربا حریسه باقله توحه شلی ارده آش ارده ماسووا بنگو حمیس توله برشک برونی اوپیوزی عمرپیاز دنده رو صندلی سلطون قلیه گردشگری جاذبه‌های طبیعی آبشار شوی آبشار شوی یکی از بزرگ‌ترین و زیباترین آبشارهای ایران در رشته‌کوه‌های زاگرس و در منطقه سردشت از توابع دزفول قرار گرفته‌است، همچنین دریاچه شهیون به عنوان یکی از زیباترین دریاچه‌های کشور در شمال شهرستان دزفول و در منطقه‌ای کوهستانی با طبیعت زیبا قرار گرفته‌است. عبور رود دز به عنوان یکی از زلال‌ترین و پرآب‌ترین رودهای کشور از میان شهرستان دزفول باعث شده که در ساحل این رود، پارک‌ها و تفریحگاه‌های ساحلی متعددی ساخته شود که از جمله محبوب‌ترین آن‌ها تفریحگاه ساحلی دز (علی کله) است که بخصوص در فصول بهار و تابستان گردشگران زیادی را از سطح شهرستان و شهرستان‌های مجاور به خود جذب می‌کند. یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی شهرستان دزفول که در منطقه سردشت و شمال دزفول واقع شده، سالن کوه است که علاوه بر وجود جاذبه‌های کم‌نظیر طبیعی نظیر سیاه چاله، دشت لاله‌های واژگون و غارها و چشمه‌ها مکانی مناسب برای علاقه‌مندان به ورزش کوهنوردی است. از دیگر جاذبه‌های طبیعی شهرستان دزفول، پارک ملی دز است. این پارک، یکی از پارک‌های ملی ایران به حساب می‌آید که در شمال استان خوزستان و در محدوده شهر میانرود از توابع شهرستان دزفول واقع است. وجود حیات وحش غنی در کنار چشم‌اندازهای زیبا نظیر رودخانه، تالاب، این منطقه را به یکی از چشم‌اندازهای مهم استان خوزستان به ویژه از لحاظ پرنده نگری تبدیل کرده‌است. این جنگل‌ها یکی از زیستگاه‌های مهم گونه نادر گوزن زرد ایرانی است. جاذبه‌های تاریخی پل باستانی دزفول در۱۲۰ سال پیش بازار کهنه (دزفول) در سال ۱۳۵۷ نامی‌ترین سازه تاریخی دزفول «پل قدیم» دزفول است که شاپور نخست ساسانی به کمک زندانیان رومی آن را بر روی رود دز ساخت است از این رو پل رومی نیز خوانده می‌شود. این پل پیشینه‌ای نزدیک به ۱۷۰۰ سال دارد. همچنین کشف آثاری همچون تپه‌های چغامیش سبب شده که دزفول را شهری از سپیده دم تاریخ بنامند. آسیاب‌های آبی دزفول آسیاب‌های آبی دزفول، مسجد جامع دزفول، بازار قدیم دزفول، آرامگاه «یعقوب لیث صفاری شهریار ایرانی»، تپه‌های چغامیش، شهر باستانی جندی شاپور و دانشگاه جندی شاپور اولین دانشگاه جهان ساخته شده در زمان ساسانیان، شهر باستانی ایوان کرخه، مجموعه تاریخی شاه رکن‌الدین، خانه تیزنو و خانه سوزنگر و خانه قلمبر از بخش‌های دیدنی و تاریخی این شهرستان به‌شمار می‌آیند. خانه تیزنو موزه آجری ایران بافت تاریخی دزفول شامل خانه‌ها، مساجد، ساباط‌ها، حمام‌ها و گذرگاه‌های قدیمی است که از نظر معماری یکی از ارزشمندترین بافت‌های تاریخی کشور است و تاکنون بیش از یکصد اثر ملی از آن به ثبت رسیده‌است. بافت آجری با معماری اصیل ایرانی و تزئینات زیبا، دزفول را به «موزه آجری ایران» معروف کرده‌است. در دزفول تا چشم کار می‌کند، آجرچینی به سبک «خوون» به چشم می‌خورد که پس از دزفول بیشترین نمونه برای استفاده آجر را می‌توان در شوشتر دید. این نوع آجرکاری در دوره صفویه پیشرفت و توسعه فراوانی پیدا کرد و تا اواخر سلسله قاجاریه و پهلوی اول ادامه داشت. اما سالهای ۱۳۳۰ هجری شمسی تا ۱۳۴۰ را دهه پایان دهی و کنار گذاشتن این هنر با ارزش و جایگزینی آجر مستطیل شکل غربی و مصالح دیگر دانست. پیش از آن برج‌ها و زیگوراتها و کاخ‌های دزفول و حتی زیگورات ایلامی چغازنبیل که قدیمی‌ترین بنای شناخته شده در ایران به‌شمار می‌رود، با خشتهایی بزرگ و ضخیم ساخته می‌شدند. در دوره هخامنشیان از آجر لعابدار در دیوارهای کاخ آپادانا و قصر شوش استفاده شده که آن‌ها نیز دارای ابعاد بزرگی هستند. اما قدیمیترین ابعاد و اندازه آجر در شهر دزفول متعلق است به آجرهای پل باستانی ساسانی که ساخت آن را به شاپور اول نسبت می‌دهند. این پل در قسمت پایین بر روی پایه‌های سنگی باربر و در قسمت فوقانی با آجر مربع شکل دوره ساسانی بنا شده‌است. بافت قدیم دزفول با وسعت بیش از۲۰۰ هکتار دارای ۲۸ محله و شبکه‌ای از معابر بطولی فراتر از۶۲ کیلومتر درکناره رود دز قرارگرفته‌است. این بافت دارای ۱۲ هزار واحد مسکونی به غیر از فضاهای مسکونی و تجاری می‌باشد. در دزفول، بناها بین شش تا هفت متر ارتفاع دارند و در آن‌ها تزئینات متنوع و زیبای آجری به چشم می‌خورد. پوشش ساختمان‌ها عموما طاق و قوسی و از نوع پنج و هفت و نیم دایره است و قدمت عمومی بناها به دوره‌های قاجار و پهلوی نسبت داده می‌شود. البته آثاری از دوره صفوی نیز در این بافت کهن وجود دارد و تک آثاری بسیار نفیس همچون پل قدیم و آسیاب‌ها به دوره ساسانیان مرتبط است. هم‌اکنون در محدوده ۲۴۰ هکتاری بافت تاریخی دزفول، بیش از ۱۱۳ اثر ثبت شده ملی شامل مساجد، حمام‌ها، خانه‌ها و گذرهای تاریخی وجود دارند اماکن مذهبی بقعه حزقیل نبی: این بقعه در خیابان سی‌متری شریعتی، کوچه جنب مسجد سید نورالله، در شهرستان دزفول واقع شده‌است. بقعه حزقیل نبی را مدفن یا قدمگاه حزقیل از پیامبران بنی اسرائیل می‌دانند که پدر دانیال نبی بوده‌است. در قرآن از او به نام ذوالکفل ذکری به میان آمده‌است. متاسفانه به دلیل بازسازی کامل اثری از قدمت در آن دیده نمی‌شود. بقعه مقوم (مقام): بیرون شهر دزفول در کنار جاده‌ای که از شهر دزفول به بقعه محمد بن جعفر می‌رود و تقریبا در جنوب غربی شهر، به فاصله یکصد قدم از جاده کوتیون و صفی‌آباد در سمت راست آن بقعه‌ای با گنبد کوچک گچ‌کاری جلب توجه می‌کند. در کتاب تذکرهالاخبار و مجمع‌الابرار از این اثر ذکری شده و آن را به نام بقعه مقام علی یادکرده است. سبک بنا، آجر کاری و پی‌های قطور آن، بنا را اثری متاثر از معماری سلجوقی و اوایل دوران صفویه می‌نمایاند. این بنا در سال ۱۱۸۰ هجری قمری تعمیر و ترمیم شده‌است. آرامگاه سوار غیب: در جاده دزفول - صفی‌آباد در کنار کانال سوم جاده‌ای از سمت چپ جدا می‌شود که در سمت راست این جاده فرعی به فاصله پانصد متر از جاده اصلی بقعه امامزاده سوار غیب با گنبد شلجمی سفید رنگ ساده پیداست. در طرف جنوب بقعه نهری با آب کم وجود دارد. در اطراف بقعه قبرستانی است که سنگ قبر قدیمی در آن دیده نمی‌شود؛ ولی نوعی آجرچینی برای پوشش قبر، بخصوص آثار قبرهای پله‌کانی از نوع قبور اوائل اسلام دیده می‌شود. بقعه پیر اسحاق در فاصله حدود دو کیلومتر بعد از شهر امام در جاده دزفول - میانرود، قل عبدشا (شهرک انقلاب) قرار گرفته‌است و قبل از رسیدن به روستای قلعه عبدشاه، بقعه پیر اساق در سمت راست جاده درمیان قبرستانی واقع است. چندین مقبره در صحن جلو و عقبی حیاط بقعه به صورت چهار طاق‌های کوچک با طاق قوسی و ضربی از آجر وجود دارد. بر روی در ورودی بقعه نوشته شده‌است: «اسحاق و اسماعیل». در درون بقعه دو قبر وجود دارد که ظاهرا یکی از آن‌ها قبر اسحاق و دیگری قبر اسماعیل است و نزد مردم محل شهرت دارند. بقعه جابربن عبدالله انصاری: این بقعه در جاده شوش، نزدیک پل حمید آباد و در میان درختان سرسبز و با صفا قرار گرفته‌است. این بقعه، مدفن نوه ارشد جابربن عبدالله انصاری صحابی بزرگ پیامبر، می‌باشد و به نام جد خویش نامیده شده‌است. وی جد خاندان انصاری دزفولی است و به جابر صغیر معروف است. گرچه بقعه جابربن عبدالله انصاری قدیمی است؛ ولی اخیرا تعمیراتی در آن انجام گرفته‌است. بقعه گزیده خاتون: بقعه سیده گزیده خاتون دختر مکرمه مخدره معظمه سلطان سید علی سیاهپوش می‌باشد که در نزدیکی بقعه پدرش قرار گرفته‌است و دارای یک ایوان است که تعمیر گردیده‌است. بقعه پیر اکبر: این بقعه نزدیک رودخانه دزفول در زیر پل جدید کناره جاده ساحلی در نزدیکی مسجد پشت قاپی (آیت‌الله طالقانی) محله قلعه قرار دارد و به اکبر زرین کلاه مشهور است. این بقعه در حال حاضر در حال بازسازی است. ساختار شهری شهرداری شهرداری دزفول یکی از کهن‌ترین شهرداری‌های کشور و نخستین شهرداری استان خوزستان و پنجمین شهرداری کشور به‌شمار می‌رود که در سال ۱۲۹۹ خورشیدی بنیان نهاده شده‌است. شهرداری دزفول دارای هشت سازمان و ۳ منطقه می‌باشد. همچنین راه‌اندازی منطقه ۴ در دست ساخت می‌باشد. فضای سبز دزفول سبزترین شهر استان خوزستان با سرانه فضای سبز ۱۵٫۲ متر مربع به‌شمار می‌رود که از این دید در میان دیگر استانها از جایگاه بالایی برخوردار است. فرودگاه دزفول ترابری فرودگاه دزفول دارای یک فرودگاه است که به عنوان تنها فرودگاه شمال خوزستان تاسیس شده و پروازهای روزانه آن به تهران و مشهد برقرار می‌باشد. هم چنین در مجاورت این فرودگاه، پایگاه چهارم شکاری دزفول قرار گرفته‌است. پایانه مسافربری پایگاه چهارم شکاری دزفول دزفول دارای یک پایانه بزرگ مسافربری در خاور شهر ویک پایانه محلی در جنوب شهر است. بزرگراه دزفول - اندیمشک پایانه میوه و تره‌بار دزفول ۲ میدان میوه و تره‌بار بزرگ (به نام‌های قدیم و جدید) دارد که بخش عظیمی از مرکبات و سیفی‌جات خوزستان از آنجا به اکثر نقاط کشور حمل می‌شوند. علاوه به آن در اطراف میدان میوه و تره بار ده‌ها پایانه ترابری وجود دارد که این مجموعه دزفول را به قطب میوه و تره‌بار و ترابری خوزستان و غرب کشور تبدیل کرده‌است. راه‌های زمینی دزفول بزرگراه دزفول – اندیمشک به درازای ۵ کیلومتر بزرگراه دزفول – شوش به درازای ۲۵ کیلومتر راه آسفالته دزفول – شهیون به درازای ۵۵ کیلومتر راه آسفالته دزفول – شوشتر به درازای ۶۷ کیلومتر راه آسفالته دزفول – لالی به درازای ۸۵ کیلومتر تاکسیرانی سازمان تاکسیرانی دزفول در سال ۱۳۷۶ راه‌اندازی شد و هم‌اکنون ۱۲۰۰ دستگاه تاکسی شهری گردشی و خطی، ۱۰۰ دستگاه خودروی مسافربر و همچنین شمار ۲۹۰ دستگاه وانت بار درون‌شهری را تحت پوشش دارد. اتوبوسرانی سازمان اتوبوسرانی دزفول در سال ۱۳۶۹ راه‌اندازی شده‌است. هم‌اکنون بیش از ۱۵۰ دستگاه اتوبوس در ناوگان ترابری درون‌شهری دزفول فعالیت می‌کنند. مراکز درمانی بیمارستان گنجویان دزفول بیمارستان آیت‌الله نبوی دزفول بیمارستان ۵۸۰ ارتش دزفول بیمارستان یا زهرا بیمارستان افشار بیمارستان پایگاه چهارم شکاری دزفول مراکز تفریحی تفریحگاه ساحلی دز (علی کله) تفریحگاه ساحلی دز (علی کله) شهربازی بعثت باغ پرندگان پارک دولت پارک خانواده پارک ملت پارک حضرت ولیعصر (عج) پارک دانشجو پارک آزادگان پارک جنگلی میلاد پارک جنگلی لاله مرکز تفریحی سوم شعبان پارک ساحلی رعنا پارک ساحلی دووه پارک جنگلی شهرداری پارک ساحلی علی کله پارک بانوان پارک رسالت ورزشگاه‌ها ورزشگاه شهید مجدیان ورزشگاه شهید رجایی (کلوپ) ورزشگاه شهید ناحی مراکز آموزش عالی دانشگاه صنعتی جندی شاپور (دزفول) دانشگاه آزاد اسلامی دزفول مرکز آموزش عالی شیخ مرتضی انصاری(دانشگاه فرهنگیان) دانشگاه علوم پزشکی دزفول دانشکده اصول الدین دزفول مرکز آموزش عالی فنی و مهندسی دزفول دانشکده اورژانس دزفول دانشگاه جامع علمی - کاربردی (مرکزآموزش علمی-کاربردی) دانشگاه پیام نور دزفول شهرهای خواهرخوانده دزفول با یک شهر جهان خواهرخوانده است: زمان کشور شهر خواهرخوانده ۲۰۱۲ لبنان صور پل قدیم (دزفول) شهرداری دزفول مسجد جامع (درزفول) بازار کهنه (دزفول) روز مقاومت دزفول
[ "بخش مرکزی شهرستان دزفول", "فارسی", "گویش دزفولی", "قلم دزفولی", "ایران", "شهرستان دزفول", "دز", "جلگه", "استان خوزستان", "ارتفاع از سطح دریا", "سطح آب‌های آزاد", "تهران", "اهواز", "استان لرستان", "مسجد سلیمان", "چهار محال بختیاری", "اندیمشک", "شوشتر", "شوش", "زاگرس", "ساسانیان", "تمدن عیلام", "هخامنشیان", "نوروز", "درجه سانتیگراد", "انقلاب اسلامی ایران", "روز مقاومت دزفول", "سده چهارم هجری", "جندی شاپور", "جغرافیای تاریخی", "شاپور اول", "حمدالله مستوفی", "ابن بطوطه", "مسجد جامع دزفول", "اسکناس‌های ریالی ایران", "عیلام", "معجم البلدان", "صفویه", "تاریخ", "فرهنگ", "والتر هینتس", "آوان", "تپه‌های باستانی", "بخش چغامیش", "مسیح", "موزه ملی ایران", "مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو", "هلن کنتور", "تپه چغامیش", "طوفان نوح", "عمر", "گندی شاپور", "یعقوب لیث", "آرامگاه یعقوب لیث", "شاه اسماعیل صفوی", "هویزه", "فتحعلیشاه", "محمدعلی میرزای دولتشاه", "ناصرالدین شاه", "جنگ ایران و عراق", "نیروی هوایی ارتش", "اسراییل", "جنگ شش‌روزه", "نیروی هوایی ایران", "پایگاه چهارم شکاری دزفول", "تقویم ملی ایران", "سردشت", "شهیون", "گتوند", "دهلران", "درجه سانتی‌گراد", "ودربیس", "جاذبه‌های گردشگری", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)", "مسلمان", "شیعه", "عید قربان", "تاسوعا", "عاشورا", "رودبند", "رادیو دزفول", "صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران", "کشاورزی", "مرکبات", "صیفی جات", "پرتقال", "رز", "کرخه", "گندم", "جو (گیاه)", "قلم نی", "ترکیه", "چین", "بازار کهنه (دزفول)", "قلیان", "ورشوسازی", "طلا", "نمدمالی", "خراطی", "کپوبافی", "هتل", "کاخ", "محمدرضا شاه پهلوی", "آبشار شوی", "آبشارهای ایران", "دریاچه شهیون", "تفریحگاه ساحلی دز (علی کله)", "سالن کوه", "کوهنوردی", "پارک ملی دز", "پارک‌های ملی ایران", "میانرود", "گوزن زرد ایرانی", "پل قدیم (دزفول)", "شاپور نخست", "ساسانی", "آسیاب‌های آبی دزفول", "مسجد جامع (درزفول)", "گندی‌شاپور (شهر)", "دانشگاه گندی‌شاپور", "ایوان کرخه", "شاه رکن‌الدین", "خانه تیزنو", "خانه سوزنگر", "خانه قلمبر", "ساباط", "سلسله قاجاریه", "حزقیل", "بقعه مقام علی", "معماری سلجوقی", "آرامگاه سوار غیب", "بقعه پیر اسحاق", "جابربن عبدالله انصاری", "شهرداری دزفول", "شهرداری در ایران", "خوزستان", "فرودگاه دزفول", "لالی", "بیمارستان گنجویان دزفول", "بیمارستان آیت‌الله نبوی دزفول", "بیمارستان ۵۸۰ ارتش دزفول", "بیمارستان پایگاه چهارم شکاری دزفول", "پارک خانواده", "ورزشگاه شهید رجایی", "دانشگاه صنعتی جندی‌شاپور", "دانشگاه آزاد اسلامی دزفول", "مرکز آموزش عالی شیخ مرتضی انصاری(دانشگاه فرهنگیان)", "دانشگاه علوم پزشکی دزفول", "دانشکده اصول الدین دزفول", "مرکز آموزش عالی فنی و مهندسی دزفول", "دانشگاه پیام نور", "خواهرخواندگی (شهرها)", "لبنان", "صور (لبنان)" ]
[ "شهرستان دزفول", "شهرهای استان خوزستان", "شهرهای شهرستان دزفول", "ویکی‌سازی رباتیک", "شهرهای دارای فرمانداری ویژه" ]
2,032
شوشتر
2
595
0
[]
false
307
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "شوشتر" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۲٫۰۲" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۸٫۸۳" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Shushtar abshar.JPG" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "استان", "Item2": "خوزستان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "شوشتر" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۹۲۰۲۸ نفر در سال ۱۳۹۵" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "فارسی (گویش شوشتری) بختیاری" }, { "Item1": "رشدجمعیت", "Item2": "۱/۶ درصد" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "شیعه" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۲۴۳۶ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۶۵ متر" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۳۲۲ میلی‌متر" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "ندارد" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "عبدالنبی شیر بیگی" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "کلوچه، حلوای زردک، سبزی سرخ شده، ارده، ترشیجات" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۶۱" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به شهر سازهای ابی، خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
شوشتر از شهرهای تاریخی و داری تمدن کهن با گویش شوشتری می‌باشد .و در استان خوزستان ، جنوب غربی ایران است. این شهر در دامنه کوه‌های زاگرس قرار دارد. طبیعت و جغرافیا رودخانه دست کند گرگر در میانه شهر شوشتر با مساحت ۲۴۳۶ کیلومتر مربع در شمال استان خوزستان کشور ایران، بین ۴۸ درجه و ۳۵ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و ۳۱ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۲۶ دقیقه فرض شمالی از خط استوا قرار گرفته‌است. جمعیت آن ۱۳۹ هزار نفر است (سرشماری سال ۱۳۹۵) و پنجاه و هفتمین شهر از نظر جمعیت در ایران است و در استان خوزستان پس از کلانشهر اهواز و شهرهای دزفول و آبادان چهارمین شهر بزرگ استان از لحاظ جمعیت محسوب می‌شود. موقعیت شوشتر در استان خوزستان مرکز و متمایل به شمال است. از لحاظ طبیعی دامنه‌های پایانی کوه‌های زاگرس، مرز شرقی این شهرستان و رود دز مرز غربی این شهرستان را تشکیل می‌دهد. میانگین ارتفاع شهرستان شوشتر از سطح دریا ۱۵۰ متر و ارتفاع نقطه مرکزی شهر شوشتر از سطح دریا ۶۵ متر است. کوه‌های مشرف به شوشتر فدلک نام دارند که پایان چین خوردگیهای زاگرس در جلگه خوزستان هستند. فاصله شوشتر تا اهواز ۸۵ کیلومتر و تا تهران ۸۳۱ کیلومتر و تا خلیج فارس ۲۲۲ کیلومتر است. تقسیمات کشوری شوشتر تا سال ۸۳ دارای بخش‌های مرکزی و گتوند بود. با تبدیل بخش گتوند به شهرستان گتوند، هم‌اکنون شهرستان شوشتر دارای بخش‌های مرکزی به مرکزیت شوشتر و شعیبیه، به مرکزیت گوریه است. شوشتر از اطراف با شهرستان‌های اهواز، دزفول، گتوند، هفتکل، مسجد سلیمان و شوش هم‌مرز می‌باشد. محله‌ها شهر شوشتر توسط شاخه‌های مختلف رودخانه کارون به سه منطقه بافت قدیم، بلیتی، و مناطق جدید شمال غربی شهر تقسیم شده‌است. منطقه بلیتی در شرق شاخه گرگر واقع شده‌است. مناطق جدید شمال غربی شهر در شمال شاخه شطیط واقع شده و شامل مناطقی چون شوشترنو، فرهنگ شهر، مهرشهر و کوی نیرو می‌باشند. بافت قدیم که همچون جزیره‌ای در میان شاخه‌های گرگر، شطیط، داریون و رقت قرار دارد، در دوران گذشته به چهارده محله تقسیم می‌شده که محله‌های شرقی به نام نعمت خانه یا موگهی و محله‌های غربی به نام حیدر خانه یا کهواز نامیده می‌شده‌اند. رودخانه‌ها شوشتر موقعیت ویژه‌ای در جلگه خوزستان دارد و رودخانه‌های بزرگ کارون و دز از این شهرستان عبور می‌کنند. رودخانه دز از غرب شوشتر عبور می‌کند و مرز شوشتر را با شوش می‌سازد. اما رودخانه کارون پس از عبور از کوه‌های زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده و از تنگه‌ای بین کوه‌های فدلک و کوشکک می‌گذرد و به‌طور کامل در جلگه خوزستان جاری می‌شود. این رودخانه پس از عبور از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد می‌کند و توسط بند میزان به دوشاخه گرگر و شطیط تقسیم می‌شود. شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست اما متون تاریخی نشان می‌دهد که این رودخانه ابتدا به رود دیگری در رامهرمز ملحق می‌شده و به خلیج فارس می‌ریخته و در دوران کوروش هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون بازمی‌گردانند. شاخه شطیط یا چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری عبور می‌کند در بالادست سد شادروان شاخه‌ای از آن جدا می‌شود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیره‌ای محصور نموده و در طول تاریخ دشتی وسیع به نام میاناب را آبیاری کرده‌اند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بندقیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر ملحق می‌شوند و در همان‌جا رود دز نیز به کارون ملحق شده و کارون بزرگ را می‌سازند و به‌طرف اهواز حرکت می‌کند. آب رودخانه پیش از ورود به شهر به دو شاخه تقسیم می‌شود: شاخه «گرگر» کارون که از داخل شهر عبور می‌کند، آبشارهای زیبایی را تشکیل می‌دهد و و شاخه دیگر «چهاردانگه» است که از غرب به سوی جنوب شوشتر جریان داشته و در محلی به نام «بند قیر» در جنوب شوشتر مجددا به هم پیوند می‌خورد. بسیاری از تاسیسات آبی باستانی همچون: آسیابها، کانال‌ها، پل بندها، و آبشارها در مسیر شاخه‌های گرگر و شطیط ساخته شده‌اند. این آثار در سال ۲۰۰۹ به صورت یکجا با عنوان سازه‌های آبی شوشتر به عنوان دهمین اثر ایران به ثبت میراث جهانی یونسکو رسیده‌اند. منابع و معادن شوشتر علاوه بر خاک آبرفتی دامنه زاگرس که بسیار حاصلخیز است دارای معادن گچ، آهک، سنگ ساختمانی، شن و ماسه است. جنگلهای بزرگی به صورت بیشه نیز در میان شاخه‌های مختلف رودخانه کارون وجود دارند. بر اساس آمار در سال ۷۴ جنگلها و مراتع شوشتر ۱۷۵هزار هکتار بوده‌است. آب و هوا شوشتر دارای زمستان و پاییزی مدیترانه‌ای بوده و زیست‌بوم سرسبز آن از پایان زمستان تا آغازه‌های بهار بسیار دلپذیر است. این شهر با زیست‌بوم زیبای جلگه‌ای-کوهپایه‌ای و کوهستانی خود در سراسر سال و به ویژه در روزهای نوروز پذیرای شمار بسیاری از گردشگران است. گرم‌ترین و سردترین ماه‌های سال این شهر به ترتیب تیر و دی می‌باشند. میانگین دمای سالیانه ۲۷٫۲ درجه سانتیگراد می‌باشد. متوسط بارندگی سالیانه در شوشتر ۳۲۲ میلی‌متر محاسبه شده‌است. وجه تسمیه بنا به گفته تاریخ نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی می‌رفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوش آب و هوا‌تر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند. مستوفی در نزهت‌القلوب می‌نویسد: برخی اصل واژه شوشتر را «ششدر» احتمال دادند. آن بدین دلیل بوده که این شهر دارای شش دروازه بوده که عبارت‌اند از: دروازه ماپاریان دروازه دسبول دروازه آدینه دروازه لشکر دروازه مقام علی دروازه گرگر بعضی دیگر آن را «شه‌شاتر» یعنی شهر شاه لقب داده‌اند. برخی از تاریخدانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ گردیده‌است. در وجه تسمیه‌های دیگری برای شوشتر آمده‌است: شوش به معنای کنارستان، و شوشتر به معنای آن سوی کنارستان زن یزدگرد، شوشین‌دخت نام داشت، که دو شهر شوشتر و شوش را بنا نهاد شوشتر از واژه «شوشدر» گرفته شده، به معنای دروازه شوش برخی پیوند واژه شوشتر را با «تیشتر» (الاهه باران، ایزدبانوی آب‌آفرین) می‌دانند مرکزیت استان خوزستان شوشتر از زمان ساسانیان تا ابتدای پهلوی در اغلب دوره‌های تاریخی مرکز استان خوزستان بوده‌است. در سال ۱۳۰۳ شمسی به دستور رضاشاه پهلوی، مرکز استان خوزستان (استان ششم) از شوشتر به ناصری (اهواز) منتقل گردید. اداره معارف آخرین اداره دولتی خوزستان بود که در سال ۱۳۰۳ از شوشتر به اهواز منتقل شد. ثبت آثار باستانی در میراث جهانی یونسکو آبشارها و آسیابهای آبی شوشتر آثار باستانی زیر در نشست سالانه کمیته میراث جهانی یونسکو در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹ (۵ تیرماه ۱۳۸۸) در شهر سویل اسپانیا، با احراز معیارهای ۱، ۲ و ۵ با عنوان نظام آبی تاریخی شوشتر به صورت یکجا به عنوان دهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو با شماره ۱۳۱۵ به ثبت رسیده‌اند پل شادروان بند میزان برج کلاه فرنگی رودخانه دست کند گرگر پل بند گرگر مجموعه آبشارها و آسیابهای آبی بند برج عیار و نیایشگاه صابئین بند ماهی بازان شوشتر (بند خداآفرین) قلعه سلاسل نهر داریون پل بند شادروان بند خاک پل بند لشکر و پل شاه علی بند شرابدار ایستگاه راه‌آهن شوشتر ایستگاه راه‌آهن شوشتر و خط راه‌آهن شوشتر-هفت تپه به طول۶۰کیلومتر در تاریخ پنجم خرداد ماه ۱۳۹۲ با حضور وزیر راه و شهرسازی و جمعی از مسولان استانی به دست نماینده ولی فقیه در خوزستان افتتاح شد. اعتبار این پروژه۲۹میلیارد تومان اعلام شده‌است. راه‌آهن شوشتر روزانه در مسیرهای مشهد و تهران جابجایی دارد. پیشینه تاریخی پیشینه تاریخی شوشتر را باید از دو منظر دید. تاریخچه سکونت در منطقه شوشتر و تاریخچه شهر شوشتر. پروفسور گیرشمن باستان‌شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران می‌داند و قدمت سکونت در شوشتر را به ده هزار سال تخمین می‌زند. عیلام‌شناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده‌است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد؛ و ظاهرا هیدالو در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته‌است (گیرشمن-ایران از آغاز تا اسلام)، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید بنا گردیده‌است. نیز احتمال داده‌اند محل قدیمی‌تر و عیلامی شهر در جایگاهی که هم‌اکنون دستوا نام دارد بوده باشد (محلات جنوبی شهر). باستان شناسان در سال ۸۳ با کاوش تل ابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای حکومتهای اولیه شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان داد. در متون تاریخی غرب (روم و یونان باستان) شوشتر را با Šurkutir می‌شناسند. همچنین در جهان عرب شوشتر را با نام «تستر» می‌شناسند. در بسیاری از اشعار کهن فارسی از پارچه‌های دیبای شوشتر، پرند شوشتر و بهار شوشتر یاد شده‌است. همچنین شاهنامه فردوسی ماجرای ساختن سد شادروان شوشتر را در زمان شاپور اول ساسانی نقل می‌کند. تاریخچه شهرنشینی آبشارها و آسیاب‌های آبی شوشتر ابن مقنع گوید: «اول شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند، شوش و شوشتر بود.» برخی مورخان گفته‌اند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بنایان نهاد، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانه‌ای پرآب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش‌تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به‌غایت زیبا و عظیم بنا کنند. در روزگاری که رسم زندگی بر کوچ نشینی بوده سنگ بنای شهری را بنا نهاده‌اند که پس از طی هزاره‌ها تا امروز آباد است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شده‌اند، اما سنگ بنای شوشتر از ابتدا شهر بوده‌است. پیش از اسلام متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش شوشتر حکایت می‌کنند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات می‌کند. از دوران اشکانیان نیز باستان شناسان اشیا و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کرده‌اند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کرده‌است. به گونه‌ای که والرین امپراتور روم (معروف به قیصر روم) را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به‌آبادی و عمران شوشتر می‌گمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی می‌سپارد. در دوران ساسانیان تاسیسات آبی عظیم و پیچیده‌ای در شوشتر ساخته شده‌است که اکنون از مجموعه آن‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین موزه آبی دنیا یاد می‌کنند. سدها، پلها، آسیابها و کانال‌های بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار مانده‌است. پس از حمله مسلمانان سکه ضرب شده در شوشتر، دوره ایلخانی، روی سکه: لا الله الا الله وحده لا شریک له و در حاشیه سال ضرب ۷۵۰ هجری قمری پشت سکه: محمد رسول‌الله؛ در وسط ضرب شوشتر، و حاشیه: ابوبکر، عمر، عثمان، علی در سال ۱۷ هجری در جنگ شوشتر مسلمانان پس از محاصره طولانی موفق به فتح شوشتر می‌شوند. فرمانده لشکر ایرانیان، هرمزان و لشکر مسلمانان ابوموسی اشعری بود. در این جنگ براء بن‌مالک از صحابه پیامبر کشته شد. که در کنار قلعه سلاسل مدفون است و آرامگاهش اولین بقعه اسلامی در ایران است. هرمزان نیز به دست مسلمانان اسیر گشت و وی را به امام علی سپردند. در دوران اسلامی شوشتر از نظر علمی، فرهنگی و معارف اسلامی به مرحله‌ای رسید که همواره مورد توجه بود و در تمام دوران اسلامی مرکز حکومتی خوزستان بوده‌است. در آن دورانهای پر از کشمکش، در شورشهایی که علیه خلفای اموی و عباسی صورت می‌گرفت تا حمله مغولان خوزستان از موقعیت استراتژیکی برخوردار بود و فتح شوشتر بمنزله تسخیر خوزستان بود. دوره صفویان تا زندیان سکه ضرب شده در شوشتر، دوره صفوی، روی سکه: لا الله الا الله محمد رسول‌الله علی ولی‌الله؛ در حاشیه اسامی معصومین. پشت سکه: در وسط نام شاه طهماسب ضرب شوشتر در دوره صفویه شخصی به نام واخشتوخان از طرف دربار به حکمرانی شوشتر گماشته شد. این شخص در شوشتر دست به عمران و آبادی زد به‌طوری‌که طبق نوشته تذکره شوشتر: «در آن زمان مردم شوشتر در وقت بسیار خوش بوده و روزگار به فراغت می‌گذرانیدند.» از جمله موارد مهم در این دوران می‌توان به حمله سید محمد معروف به مشعشع در اواخر قرن نهم اشاره کرد. وی با ادعای مهدویت و با عنوان امام دوازدهم، اعراب ناحیه هویزه را پیرو خود گردانید و به شوشتر و دزفول و بهبهان قشون کشی نمود. تا اینکه شاه اسماعیل قشونی را به خوزستان روانه کرد و دوباره زمام امور را به دست گرفت. چندی بعد با مرگ شاه اسماعیل و جانشینی شاه طهماسب خردسال ناامنی‌های دوره‌ای ادامه یافت تا اینکه در زمان شاه عباس مجددا دولت مرکزی توانست امنیت را برقرار کند. در زمان نادرشاه افشار بعلت شورشی که در این شهر بر علیه حکومت مرکزی صورت گرفت نادرشاه به شوشتر لشکر کشید. و پس از فتح دستور به بازسازی بند میزان داد. پس از ورود نادر به شوشتر، جمعی از افشارها در روستاهای اطراف شوشتر از جمله بلیتی و درخزینه سکنی گزیدند. در زمان کریم خان زند و پس از مرگ وی اختلافهای نعمتی‌ها و حیدری‌ها در شهر رخ می‌داد، از این رو گاهی اداره شهر به خانواده مرعشی که خانواده معروف و محترمی بودند سپرده می‌شد. در این دوران مجددا تعمیر بند میزان انجام شده و آب به نهر داریون وارد شد. کتاب فائق البیان که به قلم یکی از سادات جزایری نوشته شده، داستان ساخت آن بند را شرح می‌دهد و از فراوانی کشت و سبزی و ارزانی میوه و شادی مردم سخن می‌گوید. دوره قاجار سکه ضرب شده در شوشتر، دوره قاجار، روی سکه: سکه فتحعلی (قاجار) خسرو صاحبقران. پشت سکه: ضرب دارالمومنین شوشتر سال ضرب ۱۲۴۶ هجری قمری از وقایع مهم دوران قاجار می‌توان به همه‌گیری بزرگ طاعون در خوزستان و شوشتر در سال ۱۲۴۷ هجری قمری اشاره کرد که نیمی یا بیش از نیمی از مردم شوشتر از گزند آن در امان نماندند. از دیگر موارد مهم کشف نفت در نزدیکی شوشتر در محلی به نام نفتون در سال ۱۳۰۹ قمری (۱۹۰۱ میلادی) بود. تا قبل از این تاریخ، چشمه‌های طبیعی قیر در این مکان وجود داشت که توسط یکی از خانواده‌های قدیمی شوشتر که به سادات قیری مشهور بودند استحصال می‌شد. انگلیسیها علاوه بر پرداخت مبلغی به مظفرالدین شاه، طی قراردادی موسوم به قیری-دارسی که بین نمایندگان خاندان قیری و ویلیام دارسی منعقد شد و توسط روحانیون شوشتر و کنسولگری انگلیس نیز امضا شد، امتیاز استحصال قیر و نفت را بر عهده گرفتند. (بعدها در محل کشف نفت، به تدریج شهر مسجدسلیمان بنا شد) دراواخر دوره قاجار، با وجودی که شوشتر همچنان مرکز خوزستان بود و حکمران ایالت از تهران فرستاده می‌شد، به دلیل اعمال نفوذ شیخ خزعل بعضی از حکمرانان ناچار به ترک شهر می‌شدند. چنان‌که در سال ۱۳۴۱ هجری قمری ظهیرالملک حکمران خوزستان در شوشتر به این وضعیت دچار گردید. در تلگرامهای تندی که بین رئیس الوزرا (رضاخان) و شیخ خزعل رد و بدل شد، خزعل نوشت: «من به هیچ روی شما را رئیس شورای وزیران نمی‌شناسم. شما غاصب هستید و بی‌هیچ دلیلی پادشاه قانونی و مشروطه خواه را از کشور رانده‌اید» رضاشاه قشونی را به شوشتر روانه کرد. در شوشتر با ورود قشون دولتی (پنجم جمادی الاول ۱۳۴۲ ه‌.ق – آذر ۱۳۰۳ ه‌. ش) نیروهایی به تحریک شیخ خزعل اقدام به تیراندازی به قلعه سلاسل کردند اما پس از یک ساعت با شنیدن صدای توپ قشون دولتی پا به فرار گذاشته و نیروهای دولتی بسادگی بر اوضاع مسلط شدند. پس از این رویداد، جشنی با حضور اهالی شوشتر و احمد کسروی رئیس عدلیه خوزستان مستقر در شوشتر برگزار شد. پس از چندی رضاخان شخصا به شوشتر سفر کرد و مردم با بستن طاق نصرت از امامزاده عبدالله تا قلعه سلاسل از وی استقبال کردند. این رویدادها پایانی بود بر چند دهه ناامنی در شوشتر. دوره پهلوی در ابتدای دوره پهلوی با احداث راه‌آهن و مخالفت روحانیت با عبور آن از شوشتر و بی‌رونق گشتن کشتیرانی در کارون شمالی، شوشتر موقعیت بندری خود را از دست داد و متعاقب رکود اقتصادی در شوشتر، مرکزیت ایالت خوزستان به بندر ناصری (اهواز امروزی) منتقل شد. (منبع شامل دلایل انتقال مرکزیت ایالت نمی‌شود) در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، به فرمان محمدرضا شاه پهلوی، شرکت کشت و صنعت کارون، با عنوان بزرگ‌ترین کارخانه تولید قند و شکر خاورمیانه، آغاز به کار کرد. وصف شوشتر در سفرنامه‌های سیاحان یکی از سیاحان معروفی که از شوشتر دستکم دو باز بازدید کرده‌است ابن بطوطه است او از دیدنی‌های شوشتر شگفت زده شده و علمای آنجا را جزو بزرگترین دانشمندان نامیده‌است. ابن بطوطه در سفرنامه ابن بطوطه همانند ابن خلدون از فرهنگ و شهریگری سرزمین فارس یا ایران با عظمت یاد کرده و حتی در تبریز و شوشتر دانشمندانی را ملاقات نموده که بر تمام دانشها چیره بوده‌اند او همچنین اشاره می‌کند که در شیراز زنان اجتماعات داشتند و در امور اجتماع همکاری داشتند. زبان زبان مردم شوشتر گویش شوشتری از گویش‌های زبان فارسی است. همچنین گویش بختیاری و زبان عربی نیز بطور کم میان اقوام مربوطه رایج است. موسیقی سنتی شوشتری اغلب شهرها تنها بر روی یک یا دو دستگاه از موسیقی ایران ردیف محلی دارند، یعنی آواز محلی را موافق یک یا دو دستگاه می‌خوانند، اما در شوشتر موافق همه دستگاه‌ها آهنگ محلی وجود دارد. اغلب باغبانها، بافنده‌ها، معمارها و بیشتر مردم در شوشتر، موسیقی را خوب می‌دانند و محلی خوب می‌خوانند. خوانندگان برجسته موسیقی ایرانی با سبک سنتی مانند محمدرضا شجریان، سالار عقیلی، شهرام ناظری، علیرضا افتخاری و … در برخی از کارهایشان از گوشه شوشتری بهره برده‌اند. گوشه شوشتری یا مایه شوشتری در موسیقی ایرانی گوشه‌ای شناخته شده‌است. شوشتری گوشه‌ای است از دستگاه همایون. از همایون دو گوشه مشتق می‌شوند: یکی گوشه شوشتری و دیگری اصفهانی. شوشتر بر روی تمام دستگاه‌های موسیقی ایران آهنگ‌های محلی دارد و برای هر کدام از دستگاه‌های موسیقی ایران یک ردیف محلی در شوشتر اجرا می‌شود. برای نمونه ردیف دستگاه شور بدین قرار است: دشتی، درفیلی، نظامی، بختک یا کمری، غم‌انگیز، قره العین، نورالعین، دشتستانی، مکوندی و دشتی راستا. خود مایه شوشتری را، اگر شوشتریها بخوانند اصل آهنگ است، زیرا همان مایه شوشتری با اشعار محلی خوانده می‌شود و گیراتر است. بر هر دستگاه موسیقی ایران، شوشتر یک ردیف محلی موافق همان دستگاه را دارد، جز آذربایجان، به ویژه تبریز. گمان نمی‌رود در هیچ‌یک از شهرهای ایران روی دستگاه‌های موسیقی ایران این قدر ردیف محلی داشته باشند. در هر شهری تنها بر روی یک یا دو دستگاه از موسیقی ایران ردیف محلی دارند، یعنی آواز محلی را موافق یک یا دو دستگاه می‌خوانند، اما در شوشتر موافق همه دستگاه‌ها آهنگ محلی دارند. اغلب باغبانها، بافنده‌ها، معمارها و بیشتر مردم در شوشتر، موسیقی را خوب می‌دانند و محلی خوب می‌خوانند. چند قطعه شوشتری: بیا تا گل برافشانیم ساخته حسین علیزاده و با آواز علیرضا افتخاری، کاست راز و نیاز باد صبا: ساخته حسام السلطنه (در دیوان عارف به او هم نسبت داده شده) با شعری از ملک الشعرای بهار، با آواز محمدرضا شجریان به زندان: اثر معروف صبا، که با تنظیم استاد حسین دهلوی و ویلن ارسلان کامکار اجرا شده ساختار شهری مراکز درمانی بیمارستان خاتم‌الانبیا شوشتر بیمارستان الهادی شوشتر بیمارستان شهدا شوشتر مراکز اقامتی هتل جهانگردی شوشتر هتل سنتی شوشتر هتل سنتی عمارت افضل هتل سنتی خانه طبیب هتل فرهنگیان مهمانپذیر شوشتر هتل و مهمانسرای دانشگاه آزاد اسلامی سینماها سینما مهر و ماه سینما آبشار موزه‌ها و نمایشگاه‌ها موزه مستوفی موزه تارمه نمایشگاه صنایع دستی سرای افضل ترابری ایستگاه راه‌آهن شوشتر پایانه مسافری شوشتر تاکسیرانی شهرداری شوشتر ورزشگاه‌ها ورزشگاه تختی مناطق بافت کهن فرهنگ شهر کوی دلدل کوی بلیتی شاه زید کوی نیرو شهرک شوشتر نو پارک‌ها شهربازی و پارک بعثت پارک داریون پارک هرمزان پارک سیکا پارک شهید خدری پارک شهید مطهری پارک ساحلی شهید همت پور مراکز آموزش عالی نمایی از دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد شوشتر دانشکده هنر شوشتر (زیر مجموعه دانشگاه شهید چمران اهواز) دانشگاه آزاد اسلامی واحد جامع شوشتر (دارای دو زیرمجموعه به نام واحد شوش و واحد گتوند) دانشگاه آزاد اسلامی واحد سما شوشتر دانشکده علوم قضایی دانشکده علوم پزشکی شوشتر دانشگاه پیام نور واحد شوشتر مرکز آموزش علمی و کاربردی آذین شوشتر جاذبه‌های گردشگری صنایع دستی شوشتر شوشتر از در دوران پیش از اسلام تاکنون رونق فراوانی داشته و از دوران ساسانی تا ابتدای پهلوی در اغلب زمان‌ها مرکز ایالت خوزستان بوده‌است. از مهم‌ترین دیدنی‌های این شهر ۱۴ سازه آبی تاریخی می‌باشند که در سازمان جهانی یونسکو ثبت شده‌اند. به علاوه در این شهر تعداد زیادی آرامگاه متبرکه و چند امامزاده وجود دارد، به همین دلیل شوشتر با نام «شهر چهل پیر» نیز شناخته می‌شود. طبیعت شوشتر بخصوص در اسفندماه و فصل بهار مورد توجه گردشگران است. بیش از نیمی از آثار ملی ثبت شده در استان خوزستان در شوشتر قرار دارد و طبق اعلام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان، در چند سال اخیر شوشتر بیشترین جلب گردشگر را نسبت به سایر شهرهای این استان دارا بوده‌است. معماری شوشتر معماری و بافت شهری سنتی خاصی دارد. بافت سنتی معماری این شهر متراکم و فشرده‌است. کوچه‌های باریک و دیوارهای بلند و گذرگاه‌های تنگ همگی با گذر از «ساباط»‌ها یا سایه بان‌ها به میدانچه‌های اصلی شهر ختم می‌شوند. ساباط‌ها علاوه بر ایجاد فضاهای خنک در معابر، ارتباط دو منزل را در فواصل مختلف ایجاد کرده و علاوه بر پیوند معماری، زمینه‌ای را برای ارتباط و ساخت طبقات بیشتر فراهم می‌آورده‌است. گذرگاه‌های باریک با پیچ و شکستگیهای مختلف علاوه بر آنکه راه‌حلی برای گریز از گرما و هدایت جریان باد به کوچه پس کوچه‌ها و دهلیز و خانه‌ها بوده‌اند، محلات مختلف شهر را به دروازه‌ها و مدخلهای ورودی شهر مرتبط می‌ساخته‌اند. بافت معماری یکدست و همگون با بهره‌گیری از مصالح بومی یعنی آجر و خلق نقشهای زیبا و ابتکاری تحت عنوان «خوون چینی» و همچنین استفاده از کتیبه‌های سنگی حجاری شده توسط صنعتگران شوشتری بر سر در بناها، جلوه‌های خوشایندی را در معماری این منطقه ایجاد کرده‌است. به‌طور کلی، شکل و ترکیب شوشتر تابع تناسب زمین، موقعیت صخره‌ها و پستی و بلندیهای خاک و جریان رودخانه هاست. به این ترتیب ارتباطی هنرمندانه با عناصر طبیعی را در جهت خلق فضاهای معماری که در شهرهای دیگر استان یافت نمی‌شود ایجاد کرده‌است. در شوشتر از لحاظ به‌کارگیری از هنر سنگتراشی و آجر چینی در معماری بافت قدیم و همچنین در مجموعه آسیابهای آبی ابداعات ویژه‌ای دیده می‌شود. استاد حاج محمد تقی معمارباشی فرزند حاج حسین فرزند حاج ابوالقاسم فرزند حاج جعفر (معروف به حاج مخمل معمار) فرزند استاد حاج علی محمد معمارباشی است که همگی از استادان فن معماری در شوشتر هستند. وی از جمله بزرگان معماری استان خوزستان و شهر شوشتر محسوب می‌شود. مکان‌های مذهبی یکی از دیدنی‌های مذهبی این شهر، مسجد جامع شوشتر می‌باشد که از کتیبه‌های آن چنین استنباط می‌شود که خلفای عباسی در زمان امام حسن عسگری به ساخت آن اقدام نموده و پس از آن تکمیل و ترمیم شده‌است. این مسجد با ۵۴ ستون در ایوان و طاقهای موسوم به رومی تاثیر فرهنگ دیرینه ایران و معماری محلی منطقه را با سقفها، گچبریها، کنده کاریها، و مناره‌ها و آجرکاریهای پر نقش ملهم از فرهنگ اسلامی در قالبی ارزشمند و زیبا به منصه ظهور رسانده‌است. همچنین آرامگاه امام زاده عبدالله معروف به شاهزاده عبدالله در این شهر است. شاهزاده عبدالله که انتسابش به امام موسی کاظم (علیه السلام) است در دوران اتابکان لر وارد ایران گردید. گفته می‌شود که سر وی در شوشتر دفع شده‌است؛ و باقی اعضای بدن وی در دیگر نقاط دفع شده‌است. از جمله این شهرها می‌توان به شهر باغملک اشاره کرد. آرامگاه امام زاده عبدالله شوشتر مقام صاحب الزمان (عج) شوشتر مقام حضرت عباس شوشتر مرقد علامه شیخ شوشتری آرامگاه براءبن مالک انصاری آرامگاه سید محمد بازار شوشتر آرامگاه سید محمد ماهرو شوشتر آرامگاه سید محمد گلابی شوشتر آرامگاه شعیب نبی شوشتر صنایع دستی صنایع دستی گوناگون به ویژه انواع صنایع بافندگی از دیرباز در شوشتر مرسوم و مشهور بوده‌است. دیبا (پارچه) و پرند شوشتری از مشهورترین بافته‌های صنعتگران شوشتری به‌شمار می‌روند. از مهم‌ترین صنایع دستی مرسوم در شوشتر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پارچه بافی ابریشم بافی کپو بافی جاجیم بافی حجاری (سنگتراشی) معرق ساقه گندم فلز کاری طلاسازی و زرگری مکانهای دیدنی شوشتر 300px تاریخی: مجموعه آبشارهای شوشتر مسجد جامع شوشتر پل و سد شادروان شوشتر قلعه سلاسل بند میزان رودخانه دست کند گرگر دخمه‌های زرتشتی شوشتر کاروانسراهای شوشتر چشمه سوزنگر توکمری تو عاشقون بافت قدیم شوشتر بند ماهی بازان شوشتر پل بند لشکر بند خاک بند برج عیار بند شرابدار پلهای حاج خدایی باطنی و مستوفی، پل شاه علی دیدنیهای دیگر: بازار سنتی شوشتر پل کابلی شوشتر، اولین پل کابلی خاورمیانه و ایران پارکهای ساحلی داریون، هرمزان، شهید همت پور، شهید مطهری (پارک کودک) و سیکا پارک طبیعت آبشار شوشتر، پارک جنگلی شوشتر باغ‌های شوشتر شهرک شوشترنو، برنده جایزه جهانی معماری آقاخان در سال ۲۰۰۰ سواحل رودخانه کارون و شاخه‌های متعددش در شوشتر تپه‌های سرسبز و دیدنی جاده شوشتر-عقیلی در بهار بیشه زارهای موجود در جزایر و سواحل رودخانه‌های کارون و دز کوه فدلک روستاهای تک تکاب، گرآب و کوه زر مشاهیر شوشتری مرتضی محیط نویسنده و پژوهش گر عبدالکریم بهنیا نویسنده و پدر علم قنات ایران فیروزه جزایری نویسنده چند کتاب پرفروش آمریکا و استاد دانشگاه مک مستر رضا خندان بازیگر سینما و تلویزیون عبدالمحمد برجسته استاد برجسته تار ایران سید محمد موسوی استاد برجسته نی ایران احمد نجفی بازیگر سینما و مجری تلویزیون اسماعیل شوشتری وزیر پیشین دادگستری سیما ضرغامی مدیر شبکه‌های تلویزیونی در آمریکا عبداللطیف موسوی شوشتری سفرنامه نویس دوره قاجار قاضی نورالله شوشتری (شهید ثالث) سهل تستری سید نورالله حسینی شوشتری شیخ جعفر شوشتری شیخ شوشتری سید نورالدین امام شوشتری محقق و نویسنده سید محمدعلی امام شوشتری محقق و نویسنده شیخ مهدی شرف الدین شوشتری واعظ و مولف کتب دینی عبداللطیف موسوی شوشتری سفرنامه‌نویس دوره قاجار محمد باقر محب شوشتری شاعر ابوالعلاء شوشتری شاعر سده ۴ هجری شباب شوشتری - شاعر سحابی استرآبادی شاعر عهد صفوی حاج محمد تقی معمارباشی معمار و ابداع‌کننده سبک معماری خوون چینی حاج رجبعلی معتمدزرگر از استادان طلاسازی و از معتمدین شهر شوشتر
[ "بخش مرکزی شهرستان شوشتر", "زاگرس", "استان خوزستان", "ایران", "نصف النهار", "گرینویچ", "استوا", "سطح دریا", "فدلک", "جلگه خوزستان", "اهواز", "تهران", "خلیج فارس", "گتوند", "شعیبیه", "دزفول", "هفتکل", "مسجد سلیمان", "شوش", "لالی", "مسجدسلیمان", "گرگر", "شطیط", "فرهنگ شهر شوشتر", "کارون", "دز", "کوشکک", "بند میزان", "کوروش", "هخامنشی", "بندقیر", "شادروان شاپوری", "داریون (رود)", "میاناب", "کارون بزرگ", "سیستم آب تاریخی شوشتر", "یونسکو", "خاک آبرفتی", "گچ", "آهک", "شن", "ماسه", "بیشه", "نوروز", "دروازه ماپاریان", "دروازه دسبول", "دروازه آدینه", "دروازه لشکر", "دروازه مقام علی", "دروازه گرگر", "تیشتر", "ساسانیان", "دودمان پهلوی", "خوزستان", "سازه‌های آبی شوشتر", "فهرست میراث جهانی یونسکو", "برج کلاه فرنگی", "نهر گرگر", "پل بند گرگر", "مجموعه آبشارها و آسیابهای آبی", "بند برج عیار", "نیایشگاه صابئین", "بند ماهی بازان شوشتر", "قلعه سلاسل", "پل و سد شادروان شوشتر", "بند خاک", "پل بند لشکر", "پل شاه علی", "بند شرابدار", "گیرشمن", "غار پبده", "عیلام", "والترهینس", "آدامدن", "هیدالو", "دستوا", "تل ابوچیزان", "ابن مقنع", "هوشنگ", "روستا", "داریوش", "اشکانیان", "والرین", "شاپور اول ساسانی", "بند قیصر", "جنگ شوشتر", "هرمزان", "ابوموسی اشعری", "براء بن‌مالک انصاری", "پیامبر", "واخشتوخان", "شاه اسماعیل", "شاه طهماسب", "شاه عباس", "نادرشاه", "بلیتی", "درخزینه", "کریم خان زند", "نفتون", "قیر", "سادات قیری", "مظفرالدین شاه", "قرارداد قیری-دارسی", "ویلیام دارسی", "نفت", "احمد کسروی", "امامزاده عبدالله", "دهه ۱۳۵۰ خورشیدی", "محمدرضا شاه پهلوی", "کشت و صنعت کارون", "ابن بطوطه", "سفرنامه ابن بطوطه", "ابن خلدون", "تبریز", "شیراز", "گویش شوشتری", "زبان فارسی", "گویش بختیاری", "زبان عربی", "محمدرضا شجریان", "سالار عقیلی", "شهرام ناظری", "علیرضا افتخاری", "گوشه شوشتری", "مایه شوشتری", "موسیقی ایرانی", "دستگاه همایون", "دشتی (مقام موسیقی)", "درفیلی", "نظامی (مقام موسیقی)", "بختک (مقام موسیقی)", "کمری", "غم‌انگیز", "قره العین (مقام موسیقی)", "نورالعین", "دشتستانی (مقام موسیقی)", "مکوندی (مقام موسیقی)", "دشتی راستا", "شوشتری", "بیمارستان خاتم‌الانبیا شوشتر", "بیمارستان الهادی شوشتر", "بیمارستان شهدا شوشتر", "خانه مستوفی", "موزه تارمه", "کاروانسرای افضل", "دانشکده هنر شوشتر", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر", "دانشگاه آزاد اسلامی واحد سما شوشتر", "دانشکده علوم قضایی", "دانشکده علوم پزشکی شوشتر", "دانشگاه پیام نور", "مرکز آموزش علمی و کاربردی آذین شوشتر", "دوران پیش از اسلام", "معماری", "ساباط", "آجر", "خوون چینی", "آسیابهای آبی", "مسجد جامع شوشتر", "خلفای عباسی", "امام حسن عسگری", "ایوان", "دیبا (پارچه)", "پرند شوشتری", "مجموعه آبشارهای شوشتر", "دخمه‌های زرتشتی شوشتر", "کاروانسراهای شوشتر", "چشمه سوزنگر", "توکمری", "تو عاشقون", "بافت قدیم شوشتر", "بازار سنتی شوشتر", "پل کابلی شوشتر", "خاورمیانه", "سیکا", "پارک طبیعت آبشار شوشتر", "پارک جنگلی شوشتر", "باغ‌های شوشتر", "شوشترنو", "تک تکاب", "گرآب", "کوه زر", "مرتضی محیط", "عبدالکریم بهنیا", "فیروزه جزایری", "رضا خندان", "عبدالمحمد برجسته", "سید محمد موسوی", "احمد نجفی", "اسماعیل شوشتری", "سیما ضرغامی", "عبداللطیف موسوی شوشتری", "قاضی نورالله شوشتری", "سهل تستری", "سید نورالله حسینی شوشتری", "شیخ جعفر شوشتری", "شیخ شوشتری", "سید نورالدین امام شوشتری", "سید محمدعلی امام شوشتری", "شیخ مهدی شرف الدین شوشتری", "قاجار", "محمد باقر محب شوشتری", "ابوالعلاء شوشتری", "شباب شوشتری", "سحابی استرآبادی", "حاج محمد تقی معمارباشی", "حاج رجبعلی معتمدزرگر" ]
[ "شوشتر", "شهرستان شوشتر", "شهرهای استان خوزستان", "شهرهای دارای میراث جهانی یونسکو", "شهرهای رودگذر", "محل‌های رومی در آسیا", "محل‌های رومی در ایران", "باستان‌شناسی ایران", "شهرهای ایران", "شهرهای شهرستان شوشتر" ]
2,033
درواه چان
0
28
0
[ "درواهٔ چان" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
درواه چان ، یک رودخانه فصلی در جنوب کوخرد از توابع شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران است. . در گویش لارستانی در جنوب ایران به پدیده‌های طبیعی دره‌مانندی که بیشتر نقش رود فصلی را دارد درواه گفته می‌شود. درواه (دره) یا وادی، گشادگی میان دو کوه‌است که شامل زمینی است دراز و کشیده که غالبا رودی در آن جریان دارد ویا معبر سیل است. این رود فصلی، دره بزرگی است که در جنوب کوخرد در جعفرآباد موه مهمد قرار دارد که از کوه پررچرچو سرچشمه می‌گیرد. در وسط این دره قدیمی‌های کوخرد سدی به نام سد جابر ایجاد کرده‌اند که قسمتی از آب این دره را به طرف نخلستان‌هایشان در منطقه (کل کادی) و جابر می‌برند. در پشت این سد لمبیری وجود دارد به نام «لمبیر ملکی» در طول سال در لمبیر آب وجود دارد و پرندگان مختلفی و در فصلهای مختلف از سال در این لمبیر دیده می‌شوند. در طول این درواه نخلستانهای وسیعی وجود دارد. این دره از طرف مشرق «موه مهمد» بمسافت ۱۰۰ متر واقع است، و از طرف کل کادی بمسافه ۵۰۰ متر قرار دارد. آنگاه به طرف شمال سرازیر می‌گردد تا اینکه به رودخانه مهران می‌ریزد. وجه تسمیه وجه تسمیت این درواه (دره) به نام « درواه چان » یا « درواه چن » از این قرار است، روایت است که در دوران بسیار دور شخصی در این درواه عمیق نخل کاشته بوده و روزانه برای آبیاری نخلهایش به آنجا می‌رفته‌است، بعد از مدت‌ها در آن منطقه یک «جن» ظاهر می‌شود، این جن با آن شخص رابطه دوستی می‌بندد و هر وقتی صاحب نخل به سر نخلهایش می‌رود آن جن هم ظاهر می‌شده‌است، بنا براین این درواه « درواه جن » نامگذاری کرده‌اند که بعدها به «درواه چان» تبدیل شده‌است، و به گویش محلی «درواه چن» نامیده می‌شود. محدوده درواه از شمال رودخانه مهران، از جنوب سد جابر و کوه پررچرچو، از مغرب جعفرآباد (موه مهمد)، و از مشرق به (کل کادی) محدود می‌گردد. . فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: عبدالغفار علیرضائی و محمد محمدیان. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd، an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. محمدیان، کوخردی، محمد ، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
[ "رود فصلی", "کوخرد", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "ایران", "لارستانی", "دره", "جعفرآباد", "پرِرچرچو", "سد جابر", "نخلستان", "لمبیر ملکی", "پرندگان", "رودخانه مهران" ]
[ "بخش کوخرد هرنگ", "دره‌های شهرستان بستک", "اصطلاحات جغرافیا", "واژه‌های لارستانی" ]
2,034
جاذبه‌های جغرافیایی و زمین‌شناختی ایران
0
52
0
[ "جاذبه های جغرافیایی و زمین شناختی ایران", "جاذبه هاي جغرافيايي و زمين شناختي ايران" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دریاچه‌ها و چشم اندازهای سواحل جزایر آشوراده، سه جزیره کوچک در ساحل دریای خزر گیسوم تالش شبه جزیره میانکاله در مجاورت جزایر آشوراده خلیج حسینقلی یا غازانقلی، ریزشگاه رود اترک در ساحل دریای خزر مرداب انزلی جزیره خارک (از جزایر مرجانی) - دریاچه دوخواهران، شمال دشت لار دریاچه تار و هویر، غرب فیروزکوه و شرق دماوند دریاچه سما (ولشت)، در ناحیه شمالی مرزن‌آباد و بخش کلاردشت دریاچه خلنو، مرز استان تهران و مازندران و انتهای دره بزرگ وارنگرود دریاچه گهر، در جناح غربی رشته اشترانکوه و جنوب تنگه تاپاله دریاچه آوان، استان قزوین و شمال دره الموت دریاچه نئور، مرز استان اردبیل و گیلان در دامنه قله‌های تالش دریاچه فصلی گل، جنوب بلداجی در استان سیستان و بلوچستان بیابان‌ها شهر سوخته کویر بزرک نمک در حد فاصل خور و طبس با نمایی از پلی گون‌های نمک برخان‌های زیبای خور و بیابانک قله‌ها و ارتفاعات قله دماوند، بلندترین نقطه میانی قوس بزرگ شمالی موسوم به البرز، عظیم‌ترین مظهر آتشفشانی قدیم قله سهند قله سبلان آتشفشان تفتان قله الوند همدان قله الوند(گلپایگان) قله تکه‌قیه‌سی قله دوشاخ زنجان قله سندان زنجان چشمه‌های آب گرم معروفترین چشمه‌های آب گرم به قرار زیر می‌باشد: آب گرم لاریجان، چشمه گوگردی اسک، چشمه‌های گوگردی رامسر، چشمه آبگرم فردوس، چشمه معدنی استراباکو و عمارت در جاده هراز، چشمه‌های سادات محله، سرعین، پیله دره، سردابه و بوشلی در استان‌های اردبیل و آذربایجان، چشمه‌های گرمسار، خرقان، آب ترش، حسنک و … در استان مرکزی، آب گرم مهدی شهر آبشارها آبشارهای الیگودرز آبشار آب سفید آبشار چکان آبشار تاف آبشار وارگ آبشار برنجه آبشار تیندر آبشار لوچ آبشارهای دورک آبشار چونگ شنه آبشار دره ماهی آبشار مبارک آباد پدیده‌های زمین‌شناسی فرسایش در رسوبات نئوژن در گستره مکران، پیرامون جاسک بازالت‌های منشوری، شرق قله دماوند، شمال پلور، البرز مرکزی بازالت‌های منشوری، تربت حیدریه، غارها الف) غارهای حاصل از زلزله یا چین خوردگی ب) غارهای بادی و یخی ج)غارهای دست کن د) غارهای معروف الف) غارهای حاصل از زلزله یا چین خوردگی غار اسپهبد خورشید، در ناحیه دوآب سوادکوه، یکی از بزرگ‌ترین طاقهای دنیا، ناشی از چین خوردگی غار ایوب دهج،بزرگترین دهانه غار آذرین ایران در بخش دهج دراستان کرمان، در اتر جریان گدازه‌های آتشفشانی چاه ارازه یا چاه دیو، در روستا آب سنجد باقر آباد و بین شهرهای نطنز و مورچه خورت ب) غارهای بادی و یخی غار یخ مراد، واقع در قریه بزرگ شاه پل در جاده مخصوص تهران چالوس، از جمله غارهای بزرگ و در نوع خود بسیار با ارزش ج)غارهای دست کن کافرکلی یا خانه کافر، مجموعه آبادی اسک، دره سرره، مجموعه بند کنار، مجموعه دره آینه منون، مجموعه ۴تن، مجموعه دره نیاک، مجموعه کنارانجام، مجموعه پلمون، مجموعه گزنه، مجموعه کهرود، مجموعه کیان، مجموعه پنجاب، واقع در طول دره هراز از آبادی اسک تا پنجاب به طول ۴۲ کیلومتر غار کوگان، در خرم آباد غار کرفتو، واقع در جنوب غربی شهر تکاب و در مسیر شهر سقز غار قلعه جوق، در مسیر جاده ساوه به همدان در ۲ کیلومتری آبادی قلعه جوق مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های مهری)، در جنوب شرق مراغه و در دهکده ورجودی غار نیاسر، در روستای بزرگ و خوش منظره نیاسر در شمال غربی کاشان د) غارهای معروف که عبارت‌اند از: غار علیصدر، همدان غار کتله خور، خدابنده در ۸۶ کیلومتری مرکز شهرستان غار پراو، در شمال شرق کرمانشاه و دامنه کوه پراو غار ترنگ، در شهرستان بافت و روستای طرنگ غار مغان، در جنوب شرق مشهد و در دره دامغان غار رود افشان، در امتداد جاده فیروزکوه و نرسیده به دلیچای غار چال نخچیر، واقع در شمال شرقی شهرستان دلیجان و نزدیک به راه دلیجان نراق غار کهک، واقع در راه دلیجان اراک، در محل دوراهی سلفچگان و مجاور روستای کهک غار کبوتریا هامپوبیل، در جنوب شرقی مراغه و در مجاورت روستای موردی چای غار پرقیستان، در منطقه عمومی اسفراین و در مجاورت روستای گسک غار بزرگ شاپور ساسانی و مجسمه
[ "آشوراده", "دریای خزر", "گیسوم", "میانکاله", "خلیج حسینقلی", "اترک", "مرداب انزلی", "خارک", "هویر", "فیروزکوه", "دماوند", "ولشت", "مرزن‌آباد", "کلاردشت", "استان تهران", "مازندران", "وارنگرود", "گهر", "تاپاله", "آوان", "دریاچه نئور", "استان اردبیل", "گیلان", "تالش", "بلداجی", "سیستان و بلوچستان", "شهر سوخته", "کویر", "خور", "طبس", "برخان", "خور و بیابانک", "البرز", "سهند", "سبلان", "تفتان", "کوهستان الوند", "الوند(گلپایگان)", "تکه‌قیه‌سی (کوه)", "قله دوشاخ", "قله سندان", "آبگرم معدنی فردوس", "مهدی شهر", "آبشار آب سفید", "آبشار چکان", "آبشار تاف", "آبشار وارگ", "آبشار برنجه", "آبشار تیندر", "آبشار لوچ", "آبشارهای دورک", "آبشار چونگ شنه", "آبشار دره ماهی", "آبشار مبارک آباد", "بایگ", "غار اسپهبد خورشید", "غار ایوب دهج", "چاه ارازه", "چاه دیو", "نیاک", "پنجاب", "غار کرفتو", "مهرابه", "مهرپرستی", "مراغه", "ورجودی", "نیاسر", "غار علیصدر", "غار پراو", "مغان" ]
[ "جغرافیای ایران" ]
2,035
گالشی
0
24
0
[ "گالشي" ]
false
10
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گالشی نام لهجه‌ای از زبان گیلکی است. این گویش از گویش‌های کناره دریای کاسپین جزو دسته زبانهای ایرانی شمال غربی ایران است، که مربوط به منطقه شرقی رشته کوه تالش ،این گویش در مناطق کوهستانی رودسر در شرق گیلان تا رامسر در غرب مازندران که به اشکورات شهرت دارد گویش می‌شود. گالش نامی است که مردم جلگه و دشت به رمه‌داران و گاوچرانان کوهستان‌ها داده‌اند. . بنا به قول حسین احمدی: گالش‌ها به احتمال قوی همان کادوس‌ها هستند که پیش از آریایی‌ها در این منطقه می‌زیستند و زبان ایشان به زبان پارتی نزدیک است . اما بنا به قول دانشنامه ایرانیکا و پروفسور رادیگر اشمیت کادوسیان جزو اقوام ایرانی بودند . در برخی از منابع گیلک‌های گالش را نیز دیلمی خوانده‌اند . نکته جالبی که درباره گویش گالش‌ها وجود دارد این است که علیرغم وجود گویش‌های مختلف گیلکی که در شرق و غرب جلگه گیلان وجود دارد و هر دسته‌ای گیلکی را با لهجه مخصوص به خود صحبت می‌کنند، اما زبان گالش‌ها شباهت بسیاری به هر دو لهجه گیلکی دارد. گویش گیلکی که گالش‌ها بدان سخن می‌گویند، دست نخورده و اصیل‌تر از گویشی است که سایر گیلک‌ها با آن سخن می‌گویند . منابع و پانویس‌ها گالشی
[ "گیلکی", "گویش‌های کناره دریای کاسپین", "زبانهای ایرانی", "زبان‌های ایرانی‌تبار غربی", "رودسر", "رامسر", "اشکورات", "گالش", "جلگه", "کادوس", "زبان پارتی", "دیلمی" ]
[ "لهجه‌های زبان گیلکی", "زبان مازندرانی" ]
2,036
موناکو
2
347
0
[ "موناكو", "شهریارنشین موناکو", "امیرنشین موناکو", "اميرنشين موناكو", "شهريارنشين موناكو", "شاهزاده‌نشین موناکو", "موناکویی" ]
false
287
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام اصلی", "Item2": "Principatu de Múnegu (Monégasque)\nPrincipauté de Monaco (French)" }, { "Item1": "نام فارسی رسمی", "Item2": "دوک-شاهزاده‌نشین موناکو" }, { "Item1": "نام عادی", "Item2": "موناکو" }, { "Item1": "تصویر پرچم", "Item2": "Flag of Monaco.svg" }, { "Item1": "تصویر نشان ملی", "Item2": "Coat of arms of Monaco.svg" }, { "Item1": "شعار ملی", "Item2": "«با یاری خدا»" }, { "Item1": "سرود ملی", "Item2": "[[علم بی‌صلیب کور است]]" }, { "Item1": "نقشه", "Item2": "Europe location MCO.png" }, { "Item1": "پایتخت", "Item2": "[[موناکوویل]]" }, { "Item1": "latd", "Item2": "43" }, { "Item1": "latm", "Item2": "43" }, { "Item1": "longm", "Item2": "25" }, { "Item1": "بزرگ‌ترین شهر", "Item2": "[[مونت‌کارلو]]" }, { "Item1": "زبان رسمی", "Item2": "[[فرانسوی-ژرمنی غربی]]" }, { "Item1": "نوع حکومت", "Item2": "[[پادشاهی مشروطه]]" }, { "Item1": "نوع حاکمان", "Item2": "شاهزاده-دوکوزیر حکومت" }, { "Item1": "نام حاکمان", "Item2": "[[آلبرت دوم]]سرژ تله" }, { "Item1": "نحوه تشکیل", "Item2": "استقلال" }, { "Item1": "موارد منجر به تشکیل", "Item2": "[[خاندان گریمالدی]]مشروطیت" }, { "Item1": "تاریخ تشکیل", "Item2": "[[۱۲۹۷]][[۱۹۱۱]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱٫۹۵" }, { "Item1": "رتبه مساحت", "Item2": "۲۳۲ام" }, { "Item1": "درصد آبها", "Item2": "۰٫۰" }, { "Item1": "سال برآورد جمعیت", "Item2": "[[۲۰۰۹]]" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۳۷،۸۰۰ نفر" }, { "Item1": "رتبه جمعیت", "Item2": "۲۰۵ام" }, { "Item1": "تراکم جمعیت", "Item2": "۱۶،۸۱۸" }, { "Item1": "رتبه تراکم جمعیت", "Item2": "۲ام" }, { "Item1": "واحد پول", "Item2": "[[یورو]]" }, { "Item1": "کد واحد پول", "Item2": "EUR" }, { "Item1": "منطقه زمانی", "Item2": "CET" }, { "Item1": "منطقه زمانی تابستانی", "Item2": "CEST" }, { "Item1": "utc", "Item2": "+۱" }, { "Item1": "dst", "Item2": "+۲" }, { "Item1": "دامنه اینترنتی", "Item2": "[[.mc]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره تلفنی", "Item2": "۳۷۷" } ], "Title": "کشور" }
شاهزاده‌نشین موناکو (در فرانسوی:Principauté de Monaco، به زبان مونگاسک: Principatu de Munegu)، دومین کشور کوچک دنیاست، شاهزاده‌نشینی که در قلب آفرو-اوراسیا قرار دارد. شبه‌جزیره موناکو در دریای مدیترانه و در نزدیکی سواحل جنوب فرانسه واقع شده‌است و مساحت آن به حدود دو کیلومتر مربع می‌رسد. سرزمین موناکو حدود ۳۷،۸۰۰ نفر جمعیت دارد و به خاطر وجود قوانین مالیاتی آزاد، کازینوهای متعدد و آب هوای مطبوع، به بهشت جهان‌گردان و ثروت‌مندان، معروف شده‌است. موناکو از معدود کشورهاییست که هیچگونه مالیاتی از مردمش دریافت نمی‌کند. تاریخ یک دولت‌شهر و بعد از واتیکان دومین کشور کوچک غیر وابسته جهان است. دودمان گریمالدی از سال ۱۲۹۷ میلادی، بر موناکو حکومت کرده‌اند. در سال ۱۹۵۶ میلادی، شاهزاده رنیه با گریس کلی، بازیگر سرشناس هالیوود ازدواج کرد. آن‌ها والدین شاه‌دخت کارولین، شاهزاده آلبرت و شاه‌دخت استفانی هستند. هم‌اکنون آلبرت دوم، فرمانروای کنونی کشور موناکو است. وی در سال ۲۰۰۵ میلادی و پس از مرگ پدرش به حکومت موناکو رسید. روز ملی کشور موناکو، ۱۹ نوامبر است. سیاست در دهه ۸۰ میلادی، به دستور شاهزاده رنیه، فرمانروای وقت موناکو، ساختن ساختمان‌های بلند در نزدیکی ساحل متوقف شد. دلیل این تصمیم، «حفظ اصالت» شاهزاده‌نشین موناکو اعلام شده بود. این قانون در سال ۲۰۰۹ میلادی، توسط شاهزاده آلبرت، فرمانروای جدید موناکو، مورد تجدید نظر قرار گرفت. رکن اصلی قوه مجریه در موناکو، شورای دولت است. جغرافیا 250px پایتخت آن موناکوویل و مشهورترین شهر آن مونت‌کارلو است. این کشور از سه طرف هم‌مرز با فرانسه و از سوی دیگر در کرانه دریای مدیترانه در راستای ریویرا یا ساحل فیروزه‌ای (کوت دازور) و در بیست کیلومتری غرب شهر نیس قرار دارد. مسابقات جایزه بزرگ. نمایی از یکی از خیابان‌های شهر مونت‌کارلو در موناکو. مردم موناکو همچنین از نظر تراکم جمعیت در رده دوم کشورهای متراکم قرار دارد. زبان مردم موناکو از شاخه زبان لیگوری است و گویش‌های اینتملی و مونگاسک در موناکو رایج است. فرانسه حکم زبان رسمی را دارد. فرهنگ میزان ۳۰٪ از جمعیت موناکو را میلیاردرها تشکیل داده‌اند. امید به زندگی موناکویی‌ها از میانگین جهانی و اروپا بیشتر است. از آنجایی که مردم موناکو در رفاه به سر می‌برند، میزان بیکاری در این کشور تنها ۲٪ است. همچنین تحصیلات در موناکو برای کودکان ۶ تا ۱۶ ساله اجباری است که این امر سبب سواد ۱۰۰درصدی مردمش شده‌است. اقتصاد بنا بر آمار سال ۲۰۰۸ بانک جهانی، کشور موناکو با ۲۱۱ هزار و ۵۰۱ دلار، بالاترین سرانه تولید ناخالص داخلی در دنیا را دارد. حمل و نقل حمل و نقل در موناکو از طریق جاده، خط آهن، راه‌های هوایی و آبی صورت می‌گیرد. طول خط آهن ۱٫۷ کیلومتر است. موناکو دارای پنج خط اتوبوس است که برعهده شرکت Compagnie des Autobus de Monaco می‌باشد. دو خط اتوبوس دیگر نیز موناکو را به شهرهای نیس و منتون مرتبط می‌سازد. تصویر سراسرنما از موناکو تصویر سراسرنما از موناکو جایزه بزرگ موناکو شورای دولت موناکو گورستان موناکو
[ "سرود ملی موناکو", "موناکوویل", "مونت‌کارلو", "زبان فرانسوی", "پادشاهی مشروطه", "آلبرت دوم", "خاندان گریمالدی", "۱۲۹۷ (میلادی)", "۱۹۱۱ (میلادی)", "۲۰۰۹ (میلادی)", "یورو", ".mc", "گویش مونگاسک", "اروپا", "دریای مدیترانه", "فرانسه", "کازینو", "دولت‌شهر", "واتیکان", "دودمان گریمالدی", "۱۹۵۶ (میلادی)", "رنیه سوم", "گریس کلی", "هالیوود", "۲۰۰۵ (میلادی)", "دهه ۱۹۸۰ (میلادی)", "شورای دولت موناکو", "ریویرا", "کوت دازور", "نیس", "زبان لیگوری-رومی", "اینتملیو", "بانک جهانی", "تولید ناخالص داخلی", "منتون", "مسابقات جایزه بزرگ موناکو", "گورستان موناکو" ]
[ "موناکو", "اروپای غربی", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۲۹۷ (میلادی)", "پادشاهی مشروطه", "پایتخت‌های اروپا", "جمعیت", "جمعیت جهان", "دولت‌شهرها", "شاهزاده‌نشین‌ها", "شهرهای بندری دریای مدیترانه", "کشورها و سرزمین‌های ایتالیایی‌زبان", "کشورها و سرزمین‌های فرانسوی‌زبان", "کشورهای اروپایی", "کشورهای ساحلی مدیترانه", "کشورهای عضو سازمان ملل متحد", "کشورهای عضو فرانسه‌زبانی", "لیبرال دموکراسی" ]
2,037
ویلیام هرشل
1
105
0
[ "ويليام هرشل", "فردریک هرشل", "فردریک ویلیام هرشل", "فردريك هرشل", "فردريك ويليام هرشل" ]
false
55
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "سر ویلیام هرشل" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "William Herschel01.jpg" }, { "Item1": "زیرنویس", "Item2": "ویلیام هرشل" }, { "Item1": "تاریخ تولد", "Item2": "[[۱۷ نوامبر]]، [[۱۷۳۸]]" }, { "Item1": "زادگاه", "Item2": "[[هانوفر]]، [[آلمان]]" }, { "Item1": "محل مرگ", "Item2": "[[اسلاو، انگلستان]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[بریتانیا]]یی-[[آلمان]]ی" }, { "Item1": "رشته فعالیت", "Item2": "[[نجوم]] و [[موسیقی]]" }, { "Item1": "دلیل شهرت", "Item2": "کشف [[سیاره اورانوس]]کاشف امواج [[فروسرخ]]" }, { "Item1": "جوایز", "Item2": "[[مدال کاپلی]]" }, { "Item1": "امضا", "Item2": "William Herschel Signature.svg" } ], "Title": "دانشمند" }
پرتره ویلیام هرشل اثر جیمز شارپل فردریک ویلیام هرشل (زاده ۱۵ نوامبر ۱۷۳۸ در هانوفر، آلمان - درگذشته ۲۵ اوت ۱۸۲۲ در اسلاو، انگلستان) آهنگ‌ساز و ستاره‌شناس بریتانیایی-آلمانی بود که به خاطر کشف سیاره اورانوس مشهور شد. او همچنین کاشف تابش فروسرخ نیز هست و تعدادی کشفیات دیگر در زمینه ستاره‌شناسی دارد. او ساخت تلسکوپ انعکاسی را با کمک خواهرش، کارولینه هرشل، آغاز کرد. با تلسکوپ بازتابی کوچک ۱۸سانتیمتری ساخت خودش سیاره‌ی۵ اورانوس را در سال ۱۷۸۱ کشف کرد. وی با گذراندن نور خورشید از منشور به وجود تابش فروسرخ پی برد. همچنین از هرشل ۲۴ سمفونی بر جای مانده‌است. او در سال ۱۸۱۶ لقب سر دریافت کرد. کشف دو ماه سیاره زحل و دو ماه اورانوس (تیتانیا و اوبرون) نیز از کارهای فردریک ویلیام هرشل است اما او هیچ‌یک از آنها را نام گذاری نکرد. پس از مرگ وی، این قمرها توسط پسرش جان هرشل، نامگذاری شدند. کشف تابش فروسرخ هرشل با گذراندن نور خورشید از منشور تابش فروسرخ را کشف کرد. به این شکل که دماسنج را زیر قسمت قرمز رنگ منشور که تاریک بود گذاشت و دید که دمای دماسنج به سرعت بالا می‌رود. او این چنین نتیجه گرفت که نوعی اشعه در این بخش وجود دارد که دیده نمی‌شود و نوعی اشعه گرمایی است. پس از آن مشخص شد که بیش از ۵۰٪ انرژی منتشر شده از خورشید، به‌وسیله امواج نامریی مادون قرمز به کره زمین می‌رسد. از سوی دیگر انسان نیز بخش قابل توجهی از گرمای بدن خویش را از طریق تابش مادون قرمز با محیط اطراف مبادله می‌کند؛ در واقع شناخت تابش مادون قرمز بود که بعدها مبنای ساخت اولین سامانه‌های گرمایش تابشی مدرن را فراهم نمود.
[ "۱۷ نوامبر", "۱۷۳۸ (میلادی)", "هانوفر", "آلمان", "اسلاو، انگلستان", "بریتانیا", "نجوم", "موسیقی", "اورانوس", "فروسرخ", "مدال کاپلی", "۱۵ نوامبر", "۲۵ اوت", "۱۸۲۲ (میلادی)", "آهنگ‌ساز", "ستاره‌شناس", "ستاره‌شناسی", "تلسکوپ", "کارولینه هرشل", "خورشید", "منشور", "سمفونی", "۱۸۱۶ (میلادی)", "لقب شوالیه", "آیزاک آسیموف", "زحل", "تیتانیا (ماه)", "اوبرون (ماه)", "جان هرشل", "دماسنج", "سامانه گرمایش تابشی" ]
[ "آلمانی‌های دور از وطن در انگلستان", "آلمانی‌های مهاجرت‌کرده به انگلستان", "آلمانی‌های مهاجرت‌کرده به پادشاهی بریتانیا", "آهنگسازان اهل آلمان", "آهنگسازان دوره کلاسیک", "آهنگسازان کلاسیک اهل آلمان", "آهنگسازان کلاسیک اهل بریتانیا", "آهنگسازان کلاسیک مرد اهل آلمان", "آهنگسازان کلاسیک مرد اهل بریتانیا", "آهنگ‌سازان اهل بریتانیا", "آهنگ‌سازان دوره کلاسیک", "ابوانوازان مرد", "اخترشناسان اهل آلمان", "اخترشناسان اهل انگلستان", "اخترشناسان اهل بریتانیا", "اخترشناسان سده ۱۹ (میلادی)", "ارگ‌نوازان اهل بریتانیا", "اعضای افتخاری آکادمی علوم سن پترزبورگ", "اعضای انجمن سلطنتی", "اعضای فرهنگستان سلطنتی علوم سوئد", "اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا", "اورانوس", "اهالی آلمان در سده ۱۸ (میلادی)", "اهالی آلمان در سده ۱۹ (میلادی)", "اهالی اسلاو، انگلستان", "اهالی باث", "اهالی بریتانیا در سده ۱۸ (میلادی)", "اهالی بریتانیا در سده ۱۹ (میلادی)", "اهالی هانوفر", "بریتانیایی‌های چک-یهودی‌تبار", "چک-یهودی‌تبارهای اهل آلمان", "خاک‌سپاری در بارکشر", "درگذشتگان ۱۸۲۲ (میلادی)", "دریافت‌کنندگان مدال کاپلی", "زادگان ۱۷۳۸ (میلادی)", "سازندگان تجهیزات علمی", "ستاره‌شناسان سده ۱۸ (میلادی)", "شوالیه‌های انجمن سلطنتی ولفی", "کاشفان اجرام آسمانی", "کاشفان قمرها", "کیبوردنوازان سده ۱۸ (میلادی)", "لوتریان‌های اهل آلمان", "لوتریان‌های اهل بریتانیا", "نوازندگان ارگ اهل آلمان", "نظامیان اهل آلمان جنگ هفت ساله" ]
2,038
گدازه
0
107
0
[ "گدازه ریسمانی", "پاهوهو", "گدازه ريسماني" ]
false
85
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رشته‌گدازه‌ای در هاوایی در سال ۲۰۰۳ گدازه گونه‌ای تفتال است که بر اثر فعالیت‌های آتشفشانی به سطح زمین راه یابد. به تعریف دیگر آن بخش از تفتال که بر اثر کاهش فشار و فوران مقدار زیادی از گازهای محبوس در خود را از داده است گدازه نامیده می‌شود. به زمینی مسطح و پهناور که بستر آن از توالی نسبتا نازک جریان گدازه تشکیل شده و معمولا بازالتی و ناشی از فوران شکافه‌ای است «دشت گدازه» می‌گویند. گدازه‌ها را بر پایه میزان سیلیس (Sio۲) موجود در آنها از نظر میزان گرانروی به سه دسته بخش می‌کنند که این امر به دلیل اختلاف تعداد پیوند بین ملکولهای سیلیس است: گدازه بازالتی: میزان سیلیس کم (حدود۵۰ درصد). گرانروی کم، نقطه ذوب زیاد. گدازه اندزیتی: میزان سیلیس متوسط (۶۰ درصد). گرانروی متوسط. نقطه ذوب متوسط. گدازه گرانیتی: میزان سیلیس زیاد ۷۰ درصد). گرانروی زیاد. نقطه ذوب کم. مهم‌ترین عوامل موثر در نوع آتشفشان‌ها عبارت‌اند از ترکیب تفتال-دما و مقدار گازهای محلول در آن‌ها و فشار. فوران کمانی گدازه آتشفشانی در هاوایی قطعه گدازه قطعه گدازه یا گدازه قالبی ورقه‌ای از گدازه آتشفشانی که سرد شده‌است، گفته می‌شود بطوری که سطح آن را توده‌ای مرکب از قطعات ریز و خشن تشکیل می‌شود اصطلاحات گدازه‌ها برای توصیف بخش‌ها و انواع گدازه‌ها واژگان گوناگونی به کار می‌رود: گدازه ریسمانی نوعی گدازه بازالتی است که سطحی نرم، موجدار و زبانه‌دار و ریسمانی دارد. این گونه گدازه هنگامی بوجود می‌آید که یک گدازه بسیار مایع‌گون بر روی یک سطح سفت‌شده جریان یابد. زبانه گدازه: یکی از زائده‌های کوچک و گرد در جلوی جریان گدازه ریسمانی در حال حرکت خیز گدازه: بخش کم و بیش سرتخت یک میدان جریان گدازه ریسمانی که در نتیجه فشار گدازه‌های زیر لایه سطحی برآمده شده‌است. خاکریز گدازه: ورقه‌های سنگ‌پایی از گدازه که بر روی مسیرهای طبیعی خود جریان یافته و خاکریزی جامد به وجود می‌آورد حفره: کاواکی با شکلهای متنوع در گدازه‌ها که بر اثر به دام افتادن حباب گاز در حین سرد شدن گدازه به وجود می‌آید دریاچه گدازه: دریاچه‌ای از گدازه مذاب معمولا بازالتی در دهانه آتشفشانی
[ "ماگما", "آتشفشان", "سیلیس", "گرانروی", "سیاه‌سنگ", "اندزیت", "سنگ خارا", "بازالت", "Lava Butte", "ایتالیا" ]
[ "آتشفشان‌خیزی", "آتشفشان‌شناسی", "سنگ‌های آذرین" ]
2,040
رده:کتاب‌ها
0
4
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کتاب‌ها
[]
[ "محصولات کاغذی", "جسم‌ها بر پایه نوع", "کالاهای تولیدی", "جسم‌های مادی", "انتشارات بر پایه فرمت", "ارتباط‌های نوشتاری", "صنعت چاپ", "آثار خلاقانه", "ادبیات بر پایه رسانه" ]
2,041
رده:فهرست‌های کتاب‌ها
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فهرست‌های کتاب‌ها
[]
[ "فهرست‌های آثار چاپی", "فهرست‌های مربوط به ادبیات", "فهرست‌ها", "کتاب‌ها", "فهرست آثار چاپی" ]
2,044
شکست نور
0
83
0
[ "شكست نور", "انکسار نور", "انكسار نور", "فرمول‌های شکست نور", "فرمول های شکست نور" ]
false
53
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شکست نور یک پدیده اپتیکی است که در آن نور رسیده از یک منبع نورانی (مانند لامپ، خورشید و ستارگان) به خاطر تغییر سرعتی که برای آن در دو محیط با ضریب شکست متفاوت رخ می‌دهد دچار تغییر مسیر می‌شود؛ لذا هنگامی که شخص به این نور نگاه می‌کند گویی که نور دچار شکست شده‌است. سرعت نور در محیط‌های شفاف مختلف یکسان نیست، بطوریکه بیشترین سرعت آن در خلاء (یا تقریبا هوا) بوده و برابر ۲۹۹۷۹۲/۴۵۸ کیلومتر بر ثانیه است. در محیط‌های دیگر مثل آب و شیشه و غیره سرعت نور کمتر از این مقدار است؛ لذا هنگامی که محیط حرکت نور از نظر غلظت تغییر می‌کند سرعت آن نیز تغییر می‌نماید و با افزایش غلظت سرعت کاهش پیدا می‌کندو بر عکس. به این ترتیب علت شکست نور تغییر سرعت آن هنگام وارد شدن به محیط شفاف دوم است. با ورود نور از محیط رقیق به غلیظ (هوا به آب) با فرض کردن این‌که یک خط عمود بر روی مرز آب و هوا که یک طرف آن در آب و طرف دیگر در هوا هست نور به خط عمود نزدیکتر می‌شود و برعکس از غلیظ به رقیق باشد (شیشه به هوا) از خط عمود دور‌تر می‌شود؛ و اگر نور مستقیم بتابد شکستی رخ نمی‌دهد. شکست نور نمایش چگونگی واکنش نور در گذر از مواد مختلف کاربردها با استفاده از پدیده شکست نور می‌توان نور سفید یا نورهای مخلوط از چندین طول موج را به امواج تشکیل دهنده آن تجزیه نمود. اساس این پدیده متفاوت بودن سرعت نور در محیط‌های شفاف بر حسب طول موج نور است، به این ترتیب که هرچه طول موج بیشتر باشد سرعت نور در آن محیط نیز بیشتر خواهد بود؛ بنابراین نورهای مختلف با طول موج‌های مختلف مسیرهای متفاوتی را طی کرده و دچار شکست‌های متفاوتی می‌شوند. نتیجه این عمل جدا شدن امواج با طول موج‌های متفاوت از یکدیگر خواهد بود. کاربردهای شکست نور با استفاده از پدیده شکست نور می‌توان نور سفید یا نورهای مخلوط از چندین طول موج را به امواج تشکیل دهنده آن تجزیه نمود. اساس این پدیده متفاوت بودن سرعت نور در محیط‌های شفاف بر حسب طول موج نور است، به این ترتیب که هرچه طول موج بیشتر باشد سرعت نور در آن محیط نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین نورهای مختلف با طول موج‌های مختلف مسیرهای متفاوتی را طی کرده و دچار شکست‌های متفاوتی می‌شوند. نتیجه این عمل جدا شدن امواج با طول موج‌های متفاوت از یکدیگر خواهد بود. این پدیده را می‌توان به‌طور طبیعی در رنگین کمان مشاهده کرد. قطرات آب باران نور خورشید را به طول موج‌های مختلف تجزیه می‌کنند و رنگین کمان در آسمان مشاهده می‌شود. فرمول‌های شکست نور رابطه ضریب شکست با زاویه پرتو نور حاصل ضرب سینوس زاویه مایل در ضریب شکست ان محیط مقداری ثابت است (sin(i)*n=مقدار ثابت) رابطه ضریب شکست با سرعت نور حاصل ضرب سرعت نوردر ضریب شکست ان محیط مقداری ثابت است (v*n=مقدار ثابت) رابطه ضریب شکست با طول موج نور حاصل ضرب طول موج نور در ضریب شکست محیط مقداری ثابت است (*n=مقدار ثابت)
[ "ضریب شکست", "کیلومتر بر ثانیه", "نور سفید", "سرعت نور", "طول موج" ]
[ "شکست نور", "غواصی", "فیزیک نور", "مفاهیم بنیادین فیزیک", "نورشناسی فیزیکی", "نورشناسی هندسی" ]
2,046
سرینگر
0
80
0
[ "سری نگر", "سری‌نگر", "سرينگر", "سرینیگر", "سري نگر", "سرينيگر" ]
false
44
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "native_name", "Item2": "Srinagar" }, { "Item1": "type", "Item2": "capital" }, { "Item1": "skyline", "Item2": "Srinagar.jpg" }, { "Item1": "skyline_alt", "Item2": "Panorama of city in green area near a river and lakes" }, { "Item1": "skyline_caption", "Item2": "View of Srinagar and [[دریاچه دال]]" }, { "Item1": "latd", "Item2": "34" }, { "Item1": "lats", "Item2": "24" }, { "Item1": "longd", "Item2": "74" }, { "Item1": "longm", "Item2": "47" }, { "Item1": "longs", "Item2": "24" }, { "Item1": "base_map_alt", "Item2": "Located in the northwest part of the state" }, { "Item1": "inset_map_alt", "Item2": "The northernmost state in India" }, { "Item1": "state_name", "Item2": "Jammu and Kashmir" }, { "Item1": "district", "Item2": "[[Srinagar]]" }, { "Item1": "area_total", "Item2": "294" }, { "Item1": "altitude", "Item2": "1585" }, { "Item1": "climate", "Item2": "Cfa" }, { "Item1": "precip", "Item2": "710" }, { "Item1": "temp_summer", "Item2": "24.1" }, { "Item1": "temp_winter", "Item2": "2.5" }, { "Item1": "distance_1", "Item2": "876" }, { "Item1": "direction_1", "Item2": "NW" }, { "Item1": "destination_1", "Item2": "Delhi" }, { "Item1": "distance_2", "Item2": "2275" }, { "Item1": "direction_2", "Item2": "NE" }, { "Item1": "mode_2", "Item2": "[[land]]" }, { "Item1": "destination_2", "Item2": "Mumbai" }, { "Item1": "established_title", "Item2": "Settled" }, { "Item1": "established_date", "Item2": "3rd century BC" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "2011" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "1,273,312" }, { "Item1": "population_density", "Item2": "8523" }, { "Item1": "sex_ratio", "Item2": "888" }, { "Item1": "literacy", "Item2": "71.45" }, { "Item1": "official_languages", "Item2": "[[زبان کشمیری]], [[زبان اردو]]" }, { "Item1": "leader_title_1", "Item2": "[[Mayor]]" }, { "Item1": "leader_name_1", "Item2": "[[Salman Sagar]] ([[NC]])" }, { "Item1": "area_telephone", "Item2": "0194" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "190 001" }, { "Item1": "unlocode", "Item2": "IN SXR" }, { "Item1": "vehicle_code_range", "Item2": "JK 01" }, { "Item1": "website", "Item2": "www.srinagar.nic.in" } ], "Title": "Indian jurisdiction" }
سرینگر سرینگر یا سرینگار (کشمیری: سرینگر सिरीनगर، اردو: سرینگر) شهری است در ایالت جامو و کشمیر هندوستان واقع در هیمالایای غربی. این شهر در دره کشمیر و بر دو کرانه رود جهلوم قرار گرفته و پایتخت تابستانه دولت ایالتی جامو و کشمیر است. یاترا پهلگان در 40 کیلومتری سرینگر گولمارگ سرینگر شهر سرینگر حدود دوهزار سال پیش بدست شاه پراواراسنا بنیاد نهاده شد. این شهر در قدیم با نامهای فارسی «شهر کشمیر» و «شهر» نامیده می‌شد. ولی نام باستانی هندی آن که بعدها دوباره رواج یافت سرینگار یا سریناگار بوده است. ریشه این نام را از سری (شکوه) و نگار (شهر) دانسته‌اند. تاریخچه بازار بلم‌رانان در سرینگر، ۱۹۰۰ میلادی. آشوکا، شاه بزرگ ماوریایی در سده یکم پ.م. شهر قدیم سرینگر را بنیاد کرد و آن را پورانادیستان نامید. این نام اکنون به صورت پاندرتان بجا مانده. بوداگرایی نیز با گسترش نفوذ آشوکا به منطقه رخنه یافت. طی دوره‌های بعد، کوشان‌ها، پادشاهی ویکرامادیتیا، حاکمان محلی هندو و مسلمانان بر آن حکم راندند. در سده‌های میانه گورکانیان و پشتوها بر سرینگر چیره شدند. با شکستی که رانجیت سینگ بر پشتوها وارد کرد، سرینگر در سال ۱۸۱۴ بخشی از شاهنشاهی سیک شد. چشم‌انداز سرینگر.
[ "دریاچه دال", "Srinagar district", "Indian highways", "Census of India 2001", "Government of India", "زبان کشمیری", "زبان اردو", "Mayor of Srinagar", "Salman Sagar", "Jammu & Kashmir National Conference", "جامو و کشمیر", "هندوستان", "هیمالایا", "کشمیر", "جهلوم", "پراوارسنا", "سانسکریت", "ایزد", "آشوکا", "بودا", "کوشان", "پادشاهی ویکرامادیتیا", "هندو", "مسلمانان", "گورکانیان", "پشتو", "رانجیت سینگ", "شاهنشاهی سیک" ]
[ "سرینگر", "جامو و کشمیر", "شهرها و شهرک‌ها در بخش سریناگار", "شهرها و شهرک‌ها در جامو و کشمیر", "مراکز تقسیمات کشوری هند" ]
2,048
رده:روستاهای ایران
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روستاهای ایران
[]
[ "جغرافیای ایران", "روستاها بر پایه کشور" ]
2,049
رده:جغرافیای بلغارستان
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جغرافیای بلغارستان
[]
[ "جغرافیای اروپا بر پایه کشور", "جغرافیای جنوب شرقی اروپا", "بلغارستان", "جغرافیا بر پایه کشور" ]
2,050
رده:بلغارستان
0
5
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بلغارستان
[]
[ "کشورها و سرزمین‌های بلغاری‌زبان", "کشورهای عضو فرانسه‌زبانی", "کشورهای عضو ناتو", "جمهوری‌ها", "رده‌های با نام کشورها", "بالکان", "اروپای شرقی", "کشورهای عضو اتحادیه اروپا", "کشورهای اروپایی", "کشورها و سرزمین‌های اسلاوی‌زبان", "کشورها و سرزمین‌های ترکی استانبولی‌زبان" ]
2,051
رده:استان‌های بلغارستان
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
استان‌های بلغارستان
[]
[ "زیربخش‌های بلغارستان", "زیربخش‌های کشور اروپا", "تقسیمات اداری سطح اول بر پایه کشور", "استان‌ها بر پایه کشور", "جغرافیای بلغارستان" ]
2,052
رده:بالکان
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بالکان
[]
[ "جنوب شرقی اروپا", "اروپای شرقی", "اروپای جنوبی", "مناطق اروپا" ]
2,053
رده:اروپای جنوبی
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اروپای جنوبی
[]
[ "جغرافیای مدیترانه", "دریای مدیترانه", "مناطق اروپا" ]
2,054
رده:مناطق اروپا
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مناطق اروپا
[]
[ "نواحی بر پایه قاره", "جغرافیای اروپا", "اروپا" ]
2,055
اختربینی
0
121
0
[ "ستاره بینی", "اخترشماری", "اخترشماري", "ستاره بيني", "ستاره‌بيني", "احکام نجوم", "اختر افکندن", "تنجیم", "اختر بینی", "احكام نجوم", "اختر افكندن", "اختر بيني", "اختربيني", "تنجيم", "ستارهٔ بيني", "ستارهٔ بینی", "ستاره‌بینی", "اخترگویی", "اخترگويي" ]
false
62
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
thumb ستاره‌بینی ، اختربینی یا تنجیم بررسی تاثیر اجرام سماوی ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ثوابت گاه عقدتین قمر بر عالم است. که تعیین‌کننده حرکات چهار عنصر عالم می‌باشند. در ستاره بینی چهار نحله گسترده وجود دارد: طالع بینی: به وضعیت سماوات از لحظه تولد فرد تا جمله جنبه‌های زندگی وی مربوط می‌گردد. ستاره بینی عمومی: وضعیت سماوات را در لحظات به ویژه مهم مثلا اعتدال ربیعی، خسوف و کسوف، یا اقتران سیارات با رویدادهای که به روی طبقات وسیعی مردم و ملتها یا کل جهان اثر می‌گذارند، مربوط می‌سازد. ستاره بینی حکمی: با بررسی وضعیت سماوات معین می‌سازد که لحظه‌ای خاص برای آغاز کاری خاص مناسب است یا خیر. ستاره بینی مذاکره‌ای: پاسخ به سوالات خاص بر مبنای وضعیت سماوات در لحظه پرسش است. ستاره بین دائرهالبروج را تقسیم شده به دوازده بخش یا برج مساوی تصور می‌کند که هر یک سی درجه است. هر برج خانه سیاره‌ای است؛ و هریک به اجزاء گوناگون (عاشرات، غایات و مانند آنها) تقسیم شده‌است که هریک از آن‌ها را نیز سیاره‌ای خداوند است. درجات شرف سیارات در نقاط مختلف در سراسر منطقه البروج پراکنده است (متضاد آن درجات هبوط آنهاست). وانگهی هر برجی با بخشی از بدن انسانی، حمل با سر و حوت با پا، متناظر است. چهار عنصر، همتای خود را مثلثه‌های منطقه البروج می‌یابند و زوج متضادهای فیثاغورسی متعدد (نر ماده، روزانه شبانه، گرم سرد و مانند آنها) به زوجهای متوالی برجها نسبت داده می‌شوند. سرانجام جواهر بسیار متنوع در عالم تحت‌القمری و صفات خصلت انسانی به نحو نسبتا دلخواهی به هر یک از برجها مرتبط می‌شود. طالع‌بینی طالع‌بینی بررسی رابطه زادروز افراد و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها از طریق ارتباط دادن آن به اجرام آسمانی می‌باشد. در این شبه علم با محاسبه نموداری موسوم به زایچه که نحوه قرارگیری خورشید و سیارات در صورت‌های فلکی را در زمان زایش فرد نشان می‌دهد، سعی بر پیش‌گویی سرنوشت و ویژگی‌های اخلاقی فرد می‌شود. کتاب‌های عامه‌پسند بسیاری در این زمینه نوشته شده‌است از قبیل طالع‌بینی و غیره. به عقیده کارل گوستاو یونگ بخش قابل ملاحظه‌ای از ستاره‌بینی (طالع‌بینی) بر پایه فرافکنی‌های ناخودآگاهانه و احتمالا هم زمان انگاری تصاویر بسیار عاطفی در آسمان شب بوده‌است. طالع بینی به کمک غیر ستارگان نیز بنحوی رایج است. مانند: طالع عدد، رنگ، اسامی و … که بررسی و پیش‌بینی ابعاد شخصیت آدمی به کمک امور مربوطه است که احتمالا اخیرا بنام طالع دیده می‌شوند. طالع‌بینی در ایران ایران قبل از پیدایش ساسانیان آشکارا در معرض نفوذ برخی از نظریه‌های بین النهرینی در باب امور سماوی دیگر نشانه‌ها بود. در زمان ساسانی ترجمه اساسی آثار ستاره بینی یونانی و هندی به فارسی صورت گرفت. طالع بینی ساسانی اساسا تقلیدی از طالع بینی هلنیستی بوده (البته بدون تمام مایه‌های فلسفی) که برخی جنبه‌های هندی از قبیل استفاده از تاسوعات (نوامشاها) و تفسیرهای شائویت از عاشرات یونانی مصری بدان پیوند خورده است؛ این طالع بینی در شکل تخصصی خود به صورت ستاره بینی پیوسته درآمد. این شکل از ستاره بینی و از این هم بالاتر، آنچه ستاره بینی عمومی نامیده می‌شود،در ایران ساسانی در اجتماع و به ویژه در میان طبقات بالادست نفوذ عمیقی داشت. در متون مانوی و در نظریه‌های هزاره گرایانه زرتشتیان در مورد تاریخ نیز اندیشه‌های ستاره بینی به فراوانی دیده می‌شود؛ اما سطح ستاره بینیی که در نوشته‌های پهلوی دیده می‌شود، سخت نازل است. طالع‌بینی در اسلام ستاره بینی مانند ستاره‌شناسی در سه جریان کمابیش توامان به جهان اسلام رسید. از اواخر قرن هشتم، متون یونانی و سریانی معرف علم هلنیستی، آثار سانسکریت مقتبس هندی از آن علم و کتب پهلوی که تلفیقی از آن دو بودند، به تعداد فراوان به عربی ترجمه شدند. در ستاره بینی اسلامی، مبنای هلنیستی را که با اتکای شدید به تعریف نوافلاطونی مربوط به تاثیر نجومی ارسطو، که صابئیان ساختگی، حران آن را انتقال داده بودند، تقویت شده بود، با ابداعات هندی و تاکید ساسانی بر روی ستاره بینی مداوم ترکیب کردند. این ترکیب به ویژه در نظریه‌های تنجیمی و نجومی ابومشعر (۸۸۶-۷۸۶)، با نفوذترین ستاره بین اسلام آشکار شد. آن‌ها با پیچیده‌تر ساختن قواعد و به تقلید از هندیان و حرانیان، ابداع آیینهای گسترده برای انحراف یا تغییر تاثیرات سیاره‌ای، این موضوع را به شیوه خود تغییر و گسترش دادند. ابداعات آن‌ها در قرن دهم به بیزانس، در قرن دوازدهم به غرب لاتینی و در قرن سیزدهم به هند وارد گردید و در هرسه منطقه فرهنگی بر تحولات ستاره بینی در دوران ماقبل مدرن، اثری عمیق داشت. در جهان اسلام نیز، مانند جهان مسیحی، طالع بینی با مخالفت‌های دینی شدیدی در اصل در زمینه مسائل مربوط به اختیار و ماهیت حد ناپذیر قدرت الله، روبه رو گردید. حامیان و مدافعان فکری اصلی آن فیلسوفان متاثر از نوافلاطونی گری و رهبران دینی شیعی و خاصه اسماعیلی مذهب بودند. روشنگران عالم اسلام نیز سرانجام مانند روشنفکران عالم غرب و بیزانس، آن را تحت فشار متعصبان دینی کناری نهادند؛ اما هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان، در سطح عامه باقی‌مانده و رشد کرده‌است. در هند (جز در میان فرنگی مآبها) اعتبار فکری سابق خود را حفظ کرده و در موسسات آموزش عالی به جد بررسی می‌شود و تحول می‌یابد.
[ "شبه علم", "زایچه", "کارل گوستاو یونگ", "شب" ]
[ "خرافات", "روان‌شناسی مردم‌پسند", "ستاره‌بینی", "شبه فیزیک", "شبه‌علم", "عرفان", "علوم خفیه", "مطالعات فرهنگی", "نمادگرایی", "نظریه‌های تاریخ", "هرمسیه" ]
2,056
رده:رودهای بلغارستان
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رودهای بلغارستان
[]
[ "رودهای اروپا بر پایه کشور", "پهنه‌های آبی بلغارستان", "رودها بر پایه کشور", "جغرافیای بلغارستان", "رودهای اروپا" ]
2,057
رده:رودها
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رودها
[]
[ "جریان‌های آب", "زمین‌چهرهای رودخانه‌ای", "پهنه‌های آبی" ]
2,058
شبه‌علم
0
125
0
[ "شبه‌دانش", "شبه دانش", "شبه علم" ]
false
73
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شبه علم (انگلیسی: Pseudoscience) به ادعاها، باورها، یا کارهایی گفته می‌شود که به غلط با عنوان علم ارائه داده می‌شوند، ولی بر پایه روش علمی نیستند. خلقت گرایی و طراحی هوشمند، پیدایش بشقاب پرنده‌ها، طالع بینی، کف‌بینی، فال قهوه، ستاره‌بینی، و انرژی‌درمانی نمونه‌هایی از شبه علم هستند. شبه علم، خوراک نوشتاری بسیاری از مطبوعات عامه‌پسند موسوم به مجلات زرد را می‌سازد. تمیز علم از شبه علم فیلسوفان علم کوشش‌های فکری بسیاری کرده‌اند تا بتوانند معیاری برای تفکیک علم از شبه علم پیدا کنند. حتی راجع به این موضوع بحث کرده‌اند که آیا اساسا چنین معیاری وجود دارد یا نه؟ یکی از اهداف رشته فلسفه علم، تشخیص نظریات و روش‌های علمی از روش‌های غیرعلمی است. برای نمونه برخی از نظریه‌پردازان در حوزه فلسفه علم مانند کارل پوپر بر این باورند که یکی از معیارهای تمیز علم از شبه علم، ابطال‌پذیری مدعیات مطرح شده است. گزاره‌های شبه علمی معمولا ابطال‌ناپذیر هستند، در حالی که مدعاهای علمی ابطال‌پذیرند. ریشه‌ی بسیاری از باورهای شبه علمی، برقراری اشتباه ربط‌های غیرمنطقی است و همچنین تلاش برای صورت‌بندی یک رابطه‌ی علت و معلول دروغین. مثلا باور به ربط بین وقوع زلزله و پروژه هارپ نشانه‌های شبه علم پروفسور روبرت پارک ۷ نشانه هشداردهنده برای شبه‌علم معرفی می‌کند که در ضمن به گفته وی می‌توان آن‌ها را در ادعاهای طب سنتی نیز یافت: فرار به رسانه : اصحاب شبه‌علم، ادعاهای خود را مستقیما به رسانه‌های گروهی می‌برند. صحت و سلامت علم، وابسته به آن است که هر کشف تازه، در ابتدا به همتایان عرضه و توسط ایشان نقد شود. وجود ژورنال‌هایی دارای مرور همتا دقیقا برآوردگار همین مقصود است. اما اصحاب شبه‌علم این مرحله را دور می‌زنند و یافته‌ها و بافته‌های خود را مستقیما به رسانه‌های عمومی می‌برند. توطئه‌اندیشی : اصحاب شبه‌علم مدعی هستند که بسیاری از نهادهای دارای قدرت و ثروت، در حمایت از علم رسمی و آکادمیک قرار گرفته‌اند و با توطئه و حق‌کشی مانع از ابراز وجود و ارائه‌ی یافته‌های ایشان می‌شوند. تکیه بر همهمه به جای پیام : شبه‌علم بر یافته‌های اتفاقی که در اندازه‌گیری‌های علمی وجود دارند (و بهترین نمودار آن‌ها در پزشکی، اثر دارونماست) تکیه می‌کنند و با ترفندهای آماری سعی می‌کنند که به جای پیام، همهمه را عمده‌سازی کنند و به نتیجه‌گیری‌های غیرمنطقی برسند. یافته‌های علمی ایشان مبتنی بر تغییرات تصادفی و یافته‌های مرزی «اتفاقی» در مطالعه‌هاست. تکیه بر تک‌نگاری تجربه‌های شخصی : نقل تجربه‌های شخصی به‌صورت تک‌نگاری ادعاها، راه زنده ماندن خرافات در عصر علم تجربی بوده‌است. از همین روست که می‌گویند: «کشف بزرگ علم تجربی نه واکسن بوده‌است و نه آنتی‌بیوتیک، بلکه کارآزمایی تصادفی دوسوکور بوده است!». درحالیکه علم پزشکی، از طریق شواهد و «داده‌ها» پیشرفت می‌کند، نه از راه مدعیات ذهنی و فردی. شبه‌علم اما افرادی را می‌آورد تا جلوی ما بنشینند و بگویند که مدعیات آن‌ها را «شخصا تجربه کرده‌اند». تکیه بر قدیمی و باستانی بودن ادعا : اهالی شبه‌علم بر این مدعا تکیه می‌کنند که صدها و بلکه هزاران سال پیش، باور مورد ادعای ایشان رواج داشته و مورد تایید بزرگانی بوده‌است و به درست یا غلط از شخصیت‌های قدیمی شهیر یا مورد احترام، برای تایید خود نقل قول می‌آورند. کار در انزواء : اصحاب شبه‌علم معمولا در انزواء کار می‌کنند. شفافیت را برنمی‌تابند و یافته‌های خود را نیز معمولا در مجامع و همایش‌ها و رسانه‌های ویژه‌ی خودشان مطرح می‌کنند. طرح کردن قوانین تازه برای طبیعت : اصحاب شبه‌علم برای آنکه یافته‌ها و مشاهده‌های ادعایی خود را توجیه کنند، «قوانین» تازه و بدیعی را برای طبیعت پیشنهاد می‌کنند. علمی بودن راه دیگر تمیز علم از شبه علم وجود امکان راستی‌آزمایی آن است. به این معنا که یک استدلال، امکان بررسی نقادانه را داشته باشد. برای نمونه فرض کنید ادعا می‌شود درون هر تخم مرغ، قورباغه‌ای وجود دارد، ولی اگر تلاشی برای مشاهده درون آن، چه از راه شکستنش و چه از راه اشعه X انجام شود، قورباغه تغییر ماهیت می‌دهد. این مدعا قابل بررسی و راستی‌آزمایی نبوده و به همین علت علمی نیست. به همین سبب حتی برخی تاریخ را علم تلقی نمی‌کنند، چرا که امکان راستی‌آزمایی دقیق آن وجود ندارد. البته در کنار آن تاریخ تحلیلی با بکارگیری شیوه‌های خاص خود، این مسئله را جبران می‌کند. قابلیت تکرار راه دیگر بررسی علمی بودن یک پدیده، امکان تکرار آن است. برای نمونه وقتی درباره‌ی مسئله‌ای ادعایی صورت می‌گیرد، صرف نظر از دقتی که برای رخ دادن آن صرف شده، باید بتوان مجددا به نتایج نسبتا ثابتی رسید. مفاهیم مرتبط ضد علم خوش‌باوری فهرست موضوعات مشخص شده به عنوان شبه‌علم نه حتی غلط عبارات مشابه علم فرمایشی شبه‌ریاضیات دیگر جستارها علم‌گرایی فلسفه علم نژادگرایی علمی فلسفه تحلیلی شبه‌تاریخ فهرست تصورات نادرست متداول
[ "علم", "روش علمی", "خلقت گرایی", "طراحی هوشمند", "بشقاب پرنده", "طالع بینی", "کف‌بینی", "فال قهوه", "ستاره‌بینی", "انرژی‌درمانی", "عامه‌پسند", "خبرنگاری زرد", "فلسفه علم", "کارل پوپر", "ابطال‌پذیری", "روبرت پارک", "طب سنتی", "مرور همتا", "تاریخ", "ضد علم", "خوش‌باوری", "فهرست موضوعات مشخص شده به عنوان شبه‌علم", "نه حتی اشتباه", "علم فرمایشی", "شبه‌ریاضیات", "علم‌گرایی", "نژادگرایی علمی", "فلسفه تحلیلی", "شبه‌تاریخ", "فهرست تصورات نادرست متداول" ]
[ "شبه‌علم", "تئوری حاشیه", "شبه فیزیک", "علوم", "گونه‌های مغالطه علمی", "ناسزاها" ]
2,060
پیشدادیان
0
153
0
[ "پیشدادی", "پيشداديان", "پيشدادي" ]
false
86
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پیشدادیان نخستین سلسله پادشاهان در شاهنامه و اساطیر ایرانیان می‌باشد. معادل اوستایی پیشداد (Pēš-dād)، پردات (Para-dāta)، به معنای مقدم است. این نام طبعا نام یک خاندان نبود، بلکه نامی است که بعدها بر این گروه نهاده‌اند. زیرا این گروه را مقدم بر دیگران شمرده‌اند پیشدادیان نخستین دودمان فرمانروا در شاهنامه است. واژه «پیشداد» به‌معنی «نخستین کسی که قانون آورده‌است» است. کیومرث که این دودمان فرمانروایی را بنیاد گذاشت، در شاهنامه نخستین فرمانروا و در نوشته‌های اوستایی نخستین کسی بوده‌است که از فرمان اهورامزدا پیروی کرده و اهورامزدا همه تباران آریایی را از او آفریده‌است. اما برخی از تاریخ‌نگاران که از نوشته‌های پهلوی بهره برده‌اند، کیومرث را نخستین انسان و هوشنگ را نخستین فرمانروا می‌دانند. در اساطیر ایران از کیومرث (گئومرتن، به معنای نخستین انسان) به عنوان نخستین انسان یاد شده، و کمتر بر پادشاهی او تکیه می‌شود. اما در شاهنامه او نیز جزو دودمان پیشدادی به حساب می‌آید. در متون پهلوی، هوشنگ کسی است که دارای لقب پیشداد می‌باشد؛ و چنین گمان می‌رود که او را نخستین پادشاهی می‌دانسته‌اند که بر جهان فرمان را نده‌است. پایان پیشدادیان با گرشاسب است و کیانیان سلطنت می‌کنند در ابتدای این دوره، پادشاهان با فره سلطنت می‌کنند. در این مرحله به مرور شاهد پیشرفت‌های مردم در جهات مختلف زندگی، از جمله کشف آتش، چگونگی یادگیری ساختمان‌سازی و… هستیم. مهم‌ترین شخصیت این دوره، جمشید است که در نهایت، ضحاک بی‌فره و فریب‌خورده اهریمن پادشاهی را از او می‌ستاند. در تمام مدت هزارساله پادشاهی ضحاک، بدی جهان را فرا می‌گیرد. فریدون بر او چیره می‌شود و دوباره پادشاهان با فره به سلطنت می‌رسند، و نبردهای ایران و توران آغاز می‌شود. خلاصه تاریخ پیشدادیان ضحاک فرمان می‌دهد که جمشید را به دو نیم کنند. کیومرث پسری به نام سیامک داشت که در جنگ با دیوان کشته شد و پس از مرگ کیومرث، هوشنگ (پسر سیامک) پادشاه هفت کشور شد و خون پدرش را از دیوان ستاند. او چهل سال فرمانروایی کرد و آهن و آتش را کشف کرد و جشن سده را بنیاد گذاشت و ساختن پوشاک از پوست حیوانات را به مردم آموخت. پس از او، طهمورث بر تخت نشست و در برانداختن دیوان رنج بسیار برد و برخی از چهارپایان را رام کرد و آیین‌های نیکو آورد. پس از طهمورث، فرزندش جمشید پادشاه شد و به ساختن ابزار رزم و خود و زره و آب کردن آهن پرداخت. او گوهرها را از سنگ‌ها بیرون آورد و بوی‌های خوش پدیدآورد و به مردم کشتی‌رانی و رشتن و بافتن و دوختن جامه را آموخت. مردم در روزگار او به چهار گروه آتشبان‌ها، جنگجویان، کشاورزان و دست‌ورزان دسته‌بندی می‌شدند. او تختی ساخت و در روز هرمزد از ماه فروردین بر آن تخت نشست و مردم آن روز را نوروز خواندند. او با این نیکی‌ها و پرستش خدا و درستی سیصد سال فرمانروایی کرد. اما پس از چندی خودبین شد و خود را خدای جهان دانست و فر کیانی از او دور شد. سرانجام، سپاهی از ایران به سوی ضحاک رفت و او را به پادشاهی ایران برگزید و او به ایران آمد و ازجهانیان سپاهی گردآورد و بر جمشید تاخت و جمشید گریخت و صد سال پنهان شد. اما او روزی در کنار دریای چین پدیدار شد و ضحاک او را به دو نیم کرد و دخترانش ارنواز و شهرناز را به زنی گرفت. اهریمن که با آدمیان و آسودگی آنان دشمن بود، می‌خواست از این راه همه مردم را به کشتن دهد و تخمه آدمیان را براندازد. در روزگار ضحاک آیین فرزانگان پنهان و کام دیوان آشکار شد و هر روز مغز دو مرد جوان را برای خورش به مارهای روی شانه‌های ضحاک می‌دادند، اما دو تن به نام‌های ارمایل و گرمایل هر روز جان یکی از جوان‌ها را رهایی می‌بخشیدند. وقتی که چهل سال از پادشاهی ضحاک مانده‌بود، در شبی سه نفر را که فر کیانی داشتند، در خواب دید. خوابگزاران او را از پیدایش فریدون آگاه کردند و هنگامی که او در جستجوی فریدون بود، کاوه آهنگر بر او به پا خاست و فریدون را به پادشاهی برگزید و او را به جنگ با ضحاک برانگیخت و فریدون او را در کوه دماوند در غاری آویخت. فردوسی بارها ضحاک را اژدها یاد کرده‌است: درفش کاویانی که کاوه آهنگر در میدان اصفهان برافراشت فریدون چنین پاسخ آورد باز که گر چرخ دادم دهد از فراز ببرم پی اژدها را به خاک بشویم جهان را ز ناپاک پاک که گر اژدها را کنم زیر خاک بشویم شما را سر از گرد پاک فریدون از نژاد جمشید و فرزند آبتین و فرانک بود. او گستره فرمانروایی خود را به سه پاره کرد و هر پاره را به یکی از پسران خود سپرد. او پادشاهی ایران به ایرج، توران به تور و شام را به سلم داد. تور و سلم، ایرج را کشتند و فریدون به دست منوچهر به خونخواهی ایرج به پا خاست. منوچهر نیز که نواده فریدون و پسر پشنگ بود، تور و سلم را به یاری پهلوانانی مانند نریمان و قارن کشت. پس از آن منوچهر نزد فریدون آمد و فریدون او را به پادشاهی برگزید و خود درگذشت. در شاهنامه، پادشاهی این دودمان با درگذشت گرشاسپ و بر تخت نشستن کی‌قباد به پایان می‌رسد. تبارنامه پیشدادیان پایتخت پیشدادیان فردوسی در شاهنامه مقر و مسکن پادشاهان پیشدادی را تا زمان فریدون مشخص نمی‌کند اما فریدون را از البرزکوه می‌شناسد و تلویحا زادگاهش را تمیشه یا آمل و مقر حکومت فریدون را شهر آمل که نخست از آن ضحاک بود معرفی می‌کند. شهر آمل نخستین پایتخت ایرانیان (آریاییان) بعد یا موازی تمدن عیلامیان در فلات ایران است، از شهر آمل بمنزله دژی مستحکم یک بار در الواح میخی آشوریان قرن هفتم پیش از میلاد ذکر می‌شود، ولی متاسفانه موقعیت این شهر کهن و استراتژیک روشن نیست. آمل تلویحا پایتخت نوذر، کیقباد، کیخسرو نام برده می‌شود، ولی در کنار آن از شهرهای دهستان، پهلو و ایرانشهر نیز به عنوان مکان و مقر حکومتی یاد می‌شود. شاهان پیشدادی در شاهنامه کیومرث سیامک هوشنگ تهمورث جمشید ضحاک فریدون ایرج منوچهر نوذر زو گرشاسپ
[ "کیومرث", "جمشید", "سیامک", "هوشنگ", "تهمورث", "شاهنامه", "اساطیر ایران", "اوستایی (زبان)", "زبان اوستایی", "اهورامزدا", "زبان پارسی میانه", "فارسی میانه", "فرّه", "ضحاک", "اهریمن", "فریدون", "توران", "هفت کشور", "آهن", "آتش", "جشن سده", "طهمورث", "دیو", "نوروز", "فر", "ارنواز", "شهرناز", "ارمایل", "گرمایل", "کاوه آهنگر", "دماوند", "نژاد", "آبتین", "فرانک (مادر فریدون)", "ایران", "ایرج پسر فریدون", "تور", "شام (سرزمین)", "سلم (پسر فریدون)", "منوچهر", "پشنگ", "نریمان", "قارن", "گرشاسپ (شاه)", "کی‌قباد", "تمیشه در شاهنامه", "آمل (شهردژ)", "آمل (دولت‌شهر)", "عیلامیان", "آشوریان", "نوذر پسر منوچهر", "کیقباد", "کیخسرو", "دهستان در شاهنامه", "پهلو در شاهنامه", "ایرانشهر در شاهنامه", "زو (شاهنامه)", "گرشاسپ (پسر زو)", "کتایون مزداپور" ]
[ "پیشدادیان", "ادبیات ایران", "اساطیر ایرانی", "تاریخ مزدیسنا", "جغرافیای تاریخی", "دودمان‌ها و فرمانروایان زرتشتی" ]
2,061
کیومرث
0
246
0
[ "گیومرث", "كيومرث", "گيومرث", "گیومرت", "گیومرد" ]
false
62
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کیومرث یا گیومرث در فارسی، گیومرت یا گیومرد در پهلوی، گیومرتن در اوستایی نام نخستین نمونه انسان در جهانشناسی اساطیری مزدیسنا و نخستین شاه در شاهنامه است. گیومرث در زبان اوستایی از دو جز گیو (به معنی زندگانی) و مرتن (به معنی میرنده یا فناپذیر) تشکیل یافته‌است. کیومرث در بندهش کیومرث ، نخستین بشر را، اهورامزدا آفرید، کیومرث به مدت سی سال تنها در کوهساران بسر برد، در هنگام مرگ از او نطفه‌ای خارج شد و به وسیله اشعه خورشید تصفیه شد و در خاک محفوظ بماند، پس از چهل سال از آن نطفه، گیاهی بشکل دو ساقه ریباس بهم پیچیده در مهرماه و مهر روز (جشن مهرگان) از زمین بروییدند پس از آن از شکل گیاهی به صورت انسانی تبدیل شدند که در قامت و چهره شبیه هم بودند(مشی و مشیانه) یکی نر موسوم بهم مشی و دیگری ماده موسوم به مشییانه پس ار پنجاه سال آن دو با هم ازدواج کردند و بعد از نه ماه از آن‌ها یک جفت نر و ماده پدید آمد از این یک جفت هفت جفت پسر و دختر متولد شد یکی از ان هفت جفت موسوم بود به سیامک و زنش نساک از سیامک و نساک یک جفت متولد شدند به نام‌های فرواک و زنش فراواکیین از آنان پانزده جفت پدید آمد که کلیه نژادهای همه کشورها از پشت آنان است که یکی از ان پانزده جفت هوشنگ و زنش گوزنگ نام داشتند ایرانیان از پشت آنان می‌باشند. ریشه‌شناسی نام گیومرث یا گیومرت در تاریخ‌نگاری‌ها و داستان‌های ایرانی و کیومرث یا جیومرت تاریخ‌نگاری‌های اسلامی و گیومرد یا گیومرت یا گیوک مرت پهلوی همگی از واژه اوستایی «گیه مرت» ریشه گرفته‌است. بخش «گیه» به معنی جان و بخش «مرت» در معنای مردن است. مرت یعنی درگذشتنی، میرا و فانی و بدین‌سان «گیه مرت» به معنای «زندگانی میرا» یا «حیات فانی» است. به سخن دیگر انسان و آدمی چون سرانجام آن فنا و زوال است، زنده میراست. گیومرث بر یک مفهوم مجرد شخصیت یافته‌ای دلالت دارد که معنی آن «زندگی میرا»، زندگی انسانی است. به نظر می‌رسد که تمایل به شخصیت دادن به مفاهیم مجرد در دوره نوآوری زرتشت، تحول یافته‌است. درست است که مفهومی چون رته (rta) «نظم قانونی و مقدس» در دوره هند و ایرانی نقشی داشته‌است، اما احتمالا آن زمان از این مفهوم یک «خدای مستقل» تصور نمی‌شده است. کیومرث در شاهنامه بازنمایی تصویر کهن‌ترین پیشوای ایرانی از نقش برجسته آنوبانی‌نی کیومرث نخستین ملوک کشور یا ملت عجم در شاهنامه است که سی‌سال حکمرانی نمود. حکیم طوس چنین اظهار می‌دارد که او در کمال و بزرگی دیهیم بر سر گذاشت ولی از دوران او اطلاعی در دست نیست. زمان کیومرث مانند زمانی نیست که پسر از پدر یاد نماید یا احوالات و خاطرات پدر را بتواند مو بمو بازگو نماید، آنچه بود کیومرث انسانی بود برتر از دیگران در اخلاق و آدمیت. فردوسی که خویش را پژوهنده آثار و نامه‌های کهن نام می‌برد و از نام‌آوران و پهلونان ایران باستان دم می‌زند، راجع به کیومرث این‌گونه اظهار می‌دارد که او نخستین کسی بود آیین تاج و تحت را آورد یا احیا نمود پیش از او در میان اقوام ایرانی دولتی وجود نداشت. حکومت کیومرث از روز نوروز که جهان پر از فر و آیین و آب است آغاز می‌گردد. دشت و دمن پر از سبزه و گیاه، آفتاب گرمابخش و درخشان، چنین روزی است که کیومرث تاج شاهی بسر برنهاد: کیومرث شد بر جهان کدخدای نخستین به کوه اندرون ساخت جای سر بخت و تختش برآمد به کوه پلنگینه پوشید خود با گروه احوالات کیومرث و قبیله‌اش از ابیات فوق چنین متصور می‌گردد که او نه تنها پادشاه بزرگی نبود بلکه تنها کدخدای دهکده یا قبیله خویش که همان عجم باشد، بود. منزل و ماوای نخست‌شان در دل کوه قرار داشت یعنی احتمال می‌رود از کوهستان نشینان بوده که خانه یا مقراش در دل کوه قرار داشت. البسه‌ها و تن‌پوش‌های کیومرث و گروه‌اش نیز جامه‌های بافته شده نبود یا به عبارتی هنوز به هنر پارچه بافی آشنایی نداشتند از پوست حیوانات اهلی و حشی مانند پلنگ پوششی برای خویش تهیه می‌نمودند. اینک از فرهنگ دوره مزبور در ایران اشیاء و آثاری توسط باستانشناسان کشف گردیده است. جامعه و فرهنگ دوران کیومرث جامعه‌ای که ایرانیان در زمان کیومرث داشتند هنوز دوران اولیه بشر متمدن و یکجانشین را سپری می‌نمود و نیاز به ارتقاء همه‌جانبه داشت. بدین سبب کیومرث در پیشرفت فرهنگ و تمدن ایرانیان نقش بسزایی ایفا نموده و پدر تاج‌دار ایرانیان کهن بوده‌است. شاهنامه او را بانی و ترویج دهنده انواع پوشیدنی، خوردنی، آموزش و پرورش معرفی می‌کند به عبارتی ایرانیان برخی فنون را در رشتن و بافتن از پشم حیوانات را مدیون وی هستند. همچنین برخی غذاها و خوراکی‌های جدید و هنر پخت‌وپز را کیومرث به همگان عرضه نموده‌است. در کنار ارائه و آموزش انواع هنرها، از چهره و سیمای پاشاه عادل فر شاهنشاهی متبلور می‌شد و روز بروز کدخدایی او بر مردمش شیرین‌تر و مقبول‌تر می‌گشت. دد و دام نیز مطیع فرمان او گشتند و همه حیوانات اهلی و وحشی در کنار کیومرث آرام گرفتند یا در قلمروی او احساس خطر نمی‌کردند. حکیم طوس فردوسی خبر می‌هد که همه در مقابل تخت او دوتا شده عرض ادب بجا می‌آوردند حتی حیوانات نیز از این قاعده مستثنا نبودند در برابر کدخدا کرنش می‌نمودند. دوتا می‌شدندی بر تخت او از آن بر شده فره و بخت او به رسم نماز آمدندیش پیش وزو بر گرفتند آیین خویش بدین منوال کیومرث در شاهنامه نخستین پادشاه دانسته شده‌است که سی‌سال کدخدایی جهان را بر عهده داشت. در شاهنامه نیز مانند متون پهلوی به کوه‌نشینی کیومرث اشاره شده‌است. به علاوه او کسی‌است که پلنگینه بر تن می‌کند و کشاورزی هم در زمان او آغاز می‌شود. کیومرث فرزندی دارد سیامک نام، که به دست فرزند اهریمن یعنی دیو سیاه (در زمان حیات کیومرث) کشته می‌شود. کیومرث از این ماجرا غمگین می‌شود و هوشنگ پسر سیامک را با لشکری به جنگ دیو می‌فرستد و پس از گرفتن انتقام سیامک، روزگار کیومرث نیز بسر می‌رسد. دولت کیومرث زمامداری کیومرث بدوران بسیار کهن مربوط است، به استناد متون پیش از کشف آهن توسط ایرانیان. تمدن‌های متقدم در این موضوع، یعنی احتمال دست‌یابی به عنصر استراتژیک آهن یحتمل تمدن‌های مصر باستان و میان‌رودان بودند. دوران کدخدایی کیومرث پیش از کشف آهن بود و ایرانیان فن اسخراج آهن را در زمان هوشنگ یادگرفتند که البته دست‌یابی به آهن مستلزم کشف و حفظ آتش بود که این مهم در زمان هوشنگ محقق شد: نخستین یکی گوهر آمد به چنگ به آتش ز آهن جدا کرد سنگ سر مایه کرد آهن آبگون کزان سنگ خارا کشیدش برون از کیومرث فقط یک پسر بجا ماند که همانند پدر هم با زکاوت بود و هم خوب‌چهر که کیومرث طاقت دوری از او را نداشت. سیادت کیومرث بی‌هیچ پیشامد ناگواری سال‌های سپری شد و حکومت او هر روز بیش از پیش فروزنده‌تر می‌شد کسی هم با او دشمنی نداشت مگر یک نفر آن هم اهریمن بدسگال. اقبال و درخشش فره‌ایزدی کیومرث، رشک و حسد آهرمن را به غلیان آورد و سراپای وجودش از کین کیومرث لبریز شد آنگاه نسبت به استمرار دولت کیومرث بحث‌ها و جدل‌ها براه انداخت تا عاقبت مسبب فنای دولت او گردد. آهرمن زان‌پس فرزند خویش را که پهلوانی گرگ سیرت بود، برانگیخت و او را مهیای جنگ با کیومرث نمود. تدارک دیوسیاه پسر اهریمن سپهسالار کشور دیوان در حمله به کشور کیومرث، توسط سروش‌ها یک بیک به سمع سیامک رسید و سیامک از اقدام اهریمن و پسرش به خشم آمد و با سپاه اندکی که داشت بر دیوان تاخت. کیومرث از وقایع آگاه نشد حتی خبر نداشت که فرزندش به جدال دیوان رفته‌است. در چنین اوضاع مشوشی بود که بار دوم سروشی خجسته بسان پریان خبر آورد که دیو ستمگر سیامک را هلاک نموده‌است. شاهزاده سیامک هنگام عزیمت به جنگ، چرمینه پلنگی به تن کرد و با سپاهی اندک رهسپار نبرد شد. شاهنامه یادآور می‌شود که در زمان مزبور هنوز جوشن و لباس رزم وجود نداشت یا ایرانیان هنوز موفق به تهیه آن و سایر آلات حرب نشده بودند، حتی آیین جنگ و خون‌ریزی برای ایرانیان مفهومی نداشت. کیومرث از خبر قتل سیامک برسر و سینه زنان از تخت فرود آمد با دیده‌هایش اشکبار و موی‌های چنگ انداخته به عزا نشست. از نشر خبر ناله و خروش لشکریان به آسمان برخاست، همه با جامه‌های پیروزه رنگ و رخانی زرد رنگ به سوگ نشستند. حتی دد و دام نیز بر درگاه صف کشیدند. از ابیات فوق چنین متصور است که همه بجانب کوهستان رهسپار شدند، احتمالا به سبب شکست غیره منتظره سیامک ایرانیان موطن خویش را رها نموده به کوچ اجباری دست زدند. خطر حمله دیوان قریب‌الوقوع بوده و ارتش کیومرث توان مقابله با آن‌ها را نداشت. ایرانیان چند سالی در کوهستان به سوگ نشستند و عزای سیامک را پاس داشتند که دوباره از جانب خداوند فرشته‌ای (سروش) بر کیومرث نازل شد پس از درود بر ایشان او را بشارت به توقف عزا و ترغیب جنگ با دیوان را داد. این احوالات کیومرث مبین آن است که وی از اولیاء بوده و مراوده فرشتگان با او دلیل بر شخصیت دینی و مذهبی وی است. اصولا فرشتگان جز پیامبران بر کسی نزول نکرده‌اند. نشستند سالی چنین سوگوار پیام آمد از داور کردگار درود آوریدش خجسته سروش کزین بیش مخروش و باز آر هوش سپه ساز و برکش به فرمان من برآور یکی گرد از آن انجمن در بیت آخر خداوند فرمان می‌دهد و کیومرث فرمان او را اطاعت می‌نماید. مدت کوهستان نشینی کیومرث با قومش را شاهنامه ذکر نمی‌کند ولی جریانی مشابه ماجرای شعب ابی‌طالب برای پیامبر اسلام بوده یعنی یک نوع تحریم و محاصره یا عدم دسترسی به امکانات معیشتی بود. پادشاه کیانیان پس از نزول وحی دست‌ها را بطرف آسمان بلند کرده نفرین بر بدگمان می‌کند، نام آفریدگار را بر زبان جاری ساخته آنگاه چشمانش را از اشک پاک نموده به عزا پایان می‌خشد تا به کین سیامک برخیزد، شب و روز آرامش و آسایش را بر خویش حرام می‌کند تا آیین مزدیسنا را احیا و آیین خروزان دیو را از روی زمین محو نماید؛ و اینچنین است که رسالت هر دو شخصیت زرتشت و کیومرث مترداف هم هستند. کیومرث در اوستا از بعد از شاهنامه دیگر چندان نامی از کیومرث در ادبیات فارسی نمی‌بینیم. کیومرث هرگز به شهرت شهریاران بزرگ بعدی چون جمشید و فریدون نرسید. جهاندار شاه اخستان کز طبیعت کیومرث طهمورث امکان نماید گویا در یکی از نسکهای مفقود اوستای ساسانی به نام چهرداد، سرگذشت کیومرث به تفصیل آمده بود. خوشبختانه خلاصه این نسک در کتاب پهلوی دینکرد آمده‌است. کیومرث در اوستا با صفت نخست‌اندیش آمده‌است زیرا نخستین کس است که پیام اهورامزدا را دریافت کرد. در فروردین یشت بند ۸۷ نیز آمده که: فروهر کیومرث را میستاییم که نخستین کسی است که به گفتار و آموزش اهوره مزدا گوش فرا داده و کسی است که اهوره مزدا از او خاندان‌های کشورهای آریایی و نژاد کشورهای آریایی را آفریده است.» یک اندیشه اساطیری قدیمی در بخشی از دینکرد آمده‌است که در آن آیین ازدواج میان نزدیکان (خویدوس) توصیه و توجیه شده‌است. به عنوان نخستین نمونه خویدوس، پیوند مقدس میان اورمزد (خدای آسمان) و دخترش سپندارمذ (زمین) برشمرده شده‌است. از این پیوند است که کیومرث زاده شد. نطفه گیومرث چهل سال بر زمین باقی ماند. بن ملتهای آسیای مقدم عدد چهل اصطلاح سنتی برای عدد بزرگ نامعین است: یهودیان چهل سال در بیابان راه می‌روند، در داستان‌های هزار و یک شب و دیگر داستان‌های شرقی غالبا سخن از دوره محتوم چهل روزه در میان است. بنا بر نظر یرمیاس باید اصل این کاربرد نمادی (سمبلیک) عدد چهل را که همچون دیگر بن مایه‌های (موتیفهای) حاصله از مشاهدات نجومی، از اصل بابلی ناشی شده، در عدد «خوشه پروین» (ثریا) جستجو کرد. ویندیشمان این سوال را مطرح کرده‌است که چرا باید نطفه گیومرث قبل از این که نخستین زوج بشری از آن به وجود آید، درست چهل سال در زمین باقی بماند، و توجیه آن را در افسانه ور جم می‌یابد که بر طبق آن «هر چهل سال یک بار از هر زوج انسانی، دو انسان یعنی یک زوج، زن و مرد، یه دنیا می‌آیند.» (وندیداد ۲ بند 41). گیومرث در متون پارسی میانه در متون پهلوی آمده‌است که هرمزد کیومرث را در گاهنبار ششم (ششمین و آخرین دوره آفرینش) آفرید و این آفرینش هفتاد روز به طول انجامید. بلندای کیومرث شش نای، و درازا و پهنای او به یک اندازه بود. کیومرث به مدت سه‌هزارسال پس از خلقت بی‌حرکت بود و وظایف دینی انجام نمی‌داد ولی به آن می‌اندیشید. تا اینکه اهریمن به همراهی دیوان بر جهان تاخت از آن پس کیومرث فناپذیر شد و پس از آن تازش به مدت سی‌سال بزیست. چون کیومرث مرد بر سمت چپ افتاد و نطفه او بر زمین ریخت. ایزد نریوسنگ نگهبانی دوسوم آن و سپندارمذ نگهداری یک‌سوم آن را بر عهده گرفت. از نطفه کیومرث نخستین جفت مردمان به صورت دو شاخه ریواس روییدند. نام این جفت به صورتهای مختلف آمده‌است: «مشی و مشیانه»، «مشیگ و مشیانگ»، «مرد و مردانه» و … تمام مردم از فرزندان مشیگ و مشیانگ هستند. هرچند در متون پهلوی تکیه بر نخستین‌انسان‌بودن گیومرث است ولی اشاره به پادشاهی او نیز شده‌است. برای نمونه در دینکرد به او لقب «گرشاه» به معنی شاه کوهستان داده شده‌است. مهری از زمان ساسانیان موجود است که کیومرث را نشان می‌دهد که پاها و بدن پشمالو و چهره‌ای میان انسان و حیوان دارد و حیوانات در کنار او هستند. کیومرث در واژه‌نامه دهخدا در واژه‌نامه دهخدا زیر واژه گیومرت آمده‌است: نخستین خدیوی که کشور گشود سر پادشاهان کیومرث بود فردوسی توسی دهخدا همچنین کیومرث ک م را نام نخستین پادشاه جهان دانسته است. در مفاتیح‌العلوم نیز یادکرد شده که کیومرث نام نخستین انسان در نزد مجوس (ایرانیان) است. دهخدا کیومرث را نخستین پادشاه پیشدادیان معرفی کرد و لقب او را گلشاه دانسته است در کتاب مجمل التواریخ آمده‌است: دیدگاه‌ها در مورد کیومرث مهرداد بهار (پژ ص ۴۹) اظهار داشته‌است که اسطوره کیومرث اسطوره‌ای جدیدتر است و به پس از کشف فلزات بازمی‌گردد و در اسطوره کهن‌تر (مربوط به اقوام هندوایرانی) جم و خواهرش نخستین زوج مردمان به‌شمار می‌آمدند. محمدبن جریر طبری درباره کیومرث و جانشینانش می‌نویسد: مردمان را اختلاف هست به گاه کیومرث اندر، و هر کسی چیزی همی‌گویند گروهان عجم گویند که او آن است که آدمش خوانند و خلق از اوست. همچنین نقل می‌کنند که کیومرث پسری داشت به نام مشی؛ و مشی با خواهرش مشیانه (مشیان) ازدواج کرد و مشیانه برای او فرزندانی آورد، یعنی سیامک پسر مشی، و سیامی دختر مشی؛ و سیامک پسر مشی پسر کیومرث دارای فرزندانی به نام افرواک، دیس، براسب، اجرب و اوراش و دخترانی به نامهای افری، دذی، بری و اوراشی شد. بیرونی در آثار الباقیه چنین می‌آورد: اما ایرانیان و عامه مجوس کاملا منکر طوفان اند و برآنند که پادشاهی در میان ایشان از گیومرث گلشاه که به نظر آنان نخستین انسان است، پیوسته وجود داشته‌است. و این قبیل آشفتگیها در حکایات شنونده را به شک می‌اندازد و او را به تصدیق آنچه در برخی کتب است وامی‌دارد که گیومرث انسان اولین نبوده، بلکه او کامر=جامر پسر یافث پسر نوح است؛ و گیومرث سروری سالخورده بود که در کوه دنباوند(=دماموند) مستقر شد و آنجا را به تصرف خود درآورد تا آنکه کم‌کم کارش بالا گرفت، و مردم (در آن زمان) در حالتی همانند دوران نخستین و آغاز پیدایش بودند، بعد او و بعضی از فرزندان او بر اقالیم فرمانروا شدند. گیومرث در آخر راه ستم پیش گرفت و نام خود را آدم نهاد و گفت هر کس که مرا به نامی جز این بخواند، گردنش می‌زنم؛ و بعضی ایرانیان می‌گویند که او امیم پسر لاود پسر ارم پسر سام پسر نوح بوده‌است. این مطلب که قدرت شاهی بنیان نهاده شد تا بر بی‌نظمی و بی‌عدالتی و ستمی که میان آدمیان حکمفرما بود، لگامی باشد، روایتی است از بیرونی که از کتاب مردی به نام سعید بن محمد ذهلی استخراج کرده‌است. این روایت که در آن گیومرث «پیشداد» خوانده شده، همچنین آمیزه خاصی از افسانه ایرانی نخستین زوج و افسانه کتاب مقدس در مورد باغ عدن را دربردارد. شهرستانی در کتاب الملل و النحل چنین می‌آورد: کیومرثیه کسانی هستند که به تقدم کیومرث اعتقاد دارند. اینان به دو اصل قائلند: یزدان و اهرمن، و می‌گویند که یزدان ازلی قدیم است، و اهرمن محدث و مخلوق است؛ و می‌گویند که سبب آفرینش اهرمن این بوده‌است که یزدان در دل خود اندیشید که: «اگر منازعی داشتم چگونه می‌توانست باشد؟» و این اندیشه بد و با طبیعت نور ناسازگار بود، و از آن تاریکی به وجود آمد، و اهرمن نامیده شد. طبع او شر و فتنه و فساد و فسق و ضرر و زیان‌رسانی بود. او بر نور خروج کرد، و با طبیعت و گفتار خود با آن به مخالفت برخاست. ستیز میان لشکر نور و تاریکی درگرفت. بعد فرشتگان به میانجیگری برخاستند و مصالحه‌ای برقرار کردند مبنی بر این که جهان فروردین در مدت هفت هزار سال از آن اهرمن باشد، و پس از آن او جهان را رها کند و به نور واگذارد؛ و کسانی را که پیش از این صلح در جهان بودند، از میان برد و تباه کرد. بعد مردی به نام گیومرث و حیوانی به نام گاو پیدا شد. اهرمن هردو را کشت. از جایی که این مرد افتاد شاخه‌ای از ریباس ریواس رویید، و از ریشه ریباس مردی به نام میشی و زنی به نام میشانه بیرون آمدند، و این دو پدر و مادر بشر بودند؛ و از جایی که گاو افتاده بود، چهرپایان و دیگر حیوانات روییدند. آنان زردشتیان برآنند که پیامبرانی و شاهانی دارند که نخستین آنان گیومرث بود، و او نخستین کسی بود که بر زمین فرمانروایی کرد، و در اصطخر اقامت داشت. بعد از او هوشنگ پسر فرواک بود. مسعودی در مروج الذهب می‌نویسد: گویند که گیومرث نخستین کسی بود که فرمود تا هنگام غذا خاموشی گزینند تا طبیعت سهم خود را بگیرد و تن را با غذای که بدان می‌رسد اصلاح کند و جان آرام گیرد و هریک از اعضاء در کار دریافت صافی غذا تدبیری برای تندرستی تن کند و آنچه به کبد و دیگر اعضاء گیرنده غذا می‌رسد مناسب و شایسته اصلاح آن باشد. در ادامه چنین می‌آورد که بعضی پنداشته‌اند که عمر وی هزار سال بود و کمتر از این نیز گفته‌اند؛ و مجوسان را درباره گیومرث بحثی دراز است از جمله این که مبدا پیدایش نسل بود؛ و او و زنش که مشیه و مشیانه (شابه و منشابه) هستند مانند گیاهان به صورت گیاه ریواس روییدند، و امثال این سخن که تذکار آن ناپسند است، و حکایتی که با ابلیس داشت و او را بکشت. گیومرث به اصطخر فارس اقامت داشت و پادشاهیش چهل سال و به قولی کمتر از این بود. در فصل سوم کتاب اول (حمزه ج) از موبد بهرام پس مردانشاه، مورخی که بیش از بیست نسخه از خداینامه را با هم مقایسه کرده، نقل می‌کند که: نخستین انسان گیومرث گلشاه (شاه گل) سی سال فرمانروایی کرد. پسر و دختری از او ماند: مشی مشیانه که هفتاد سال با بدون داشتن فرزندی گذرانیده بودند، در مدت پنجاه سال صاحب هجده فرزند نر و ماده شدند. پس از مرگشان جهان به مدت نود و چهار سال و هشت ماه بدون شاه ماند. اما فترت میان پایان فرمانروایی گیومرث و آغاز فرمانروایی هوشنگ پیشداد، دویست و نود و چهار سال و هشت ماه طول کشید. پانویس‌ها از آنجا که املای «گر» و «گل» در رسم‌الخط پهلوی یکسان است لقب کیومرث به صورت «گل‌شاه» نیز آمده‌است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه لقب کیومرث را به صورت «ملک الجبل» (=کوه‌شاه) می‌آورد اما اشاره می‌کند که بعضی آن را «ملک‌الطین» (=گل‌شاه) می‌دانند. (نک به صفا ص ۴۰۷)
[ "ایران در شاهنامه", "انسان", "پادشاه", "پیشدادیان", "هوشنگ", "خروزان دیو", "سیامک", "پارسی میانه", "اوستایی (زبان)", "اسطوره‌شناسی", "مزدیسنا", "شاهنامه", "زبان اوستایی", "جشن مهرگان", "مشی و مشیانه", "نساک", "فرواک", "فراواکیین", "گوزنگ", "تاریخ‌نگاری", "ادبیات فارسی", "زبان فارسی", "دوره اسلامی", "ادبیات پارسی میانه", "زرتشت", "عجم در شاهمامه", "تاج", "ایران باستان", "نوروز", "عجم در شاهنامه", "حیوانات اهلی", "یک‌جانشینی", "آموزش و پرورش", "پشم حیوانات", "فر", "فردوسی", "متون پهلوی", "دیو سیاه", "مصر باستان", "میان‌رودان", "اهریمن", "سمیرامیس", "سروش", "پری در شاهنامه", "فیروزه", "شعب ابی‌طالب", "پیامبر اسلام", "کیانیان", "جمشید", "فریدون", "نسک", "چهرداد", "دین‌کرد", "اهورامزدا", "فروردین یشت", "فرا داده", "آسیای مقدم", "گاهنبار", "نریوسنگ", "سپندارمذ", "انسان و حیوان", "واژه‌نامه دهخدا", "علی اکبر دهخدا", "حمزه اصفهانی", "محمد بن جریر طبری", "علی بن حسین مسعودی", "ابوعلی بلعمی", "ابوریحان بیرونی", "فردوسی توسی", "مفاتیح‌العلوم", "مجوس", "مجمل التواریخ", "آبستا", "زردشت", "یزدگرد", "شهریار", "مهرداد بهار", "آثار الباقیه", "سام پسر نوح", "کتاب مقدس", "باغ عدن", "گاو ایوداد", "مروج الذهب", "نشر چشمه", "تاریخ طبری" ]
[ "اساطیر ایرانی", "افسانه‌های قرون وسطی", "پادشاهان شاهنامه", "مزدیسنا", "ویکی‌سازی رباتیک" ]
2,062
ستاره‌شناسی در ایران
0
83
0
[ "نجوم در ایران", "ستاره‌شناسي در ايران", "نجوم در ايران", "ستاره شناسی در ایران", "ستاره شناسي در ايران", "ستارهٔ شناسي در ايران", "ستارهٔ شناسی در ایران" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دوران پیش از اسلام دانش ستاره‌شناسی در ایران مانند دیگر نقاط جهان پیشینه طولانی دارد. از آن جا که ابزار کار این دانش آسمانی پاک و چشم تندرست است، از نخستین علومی است که مورد توجه انسان قرار گرفته‌است. برخی پژوهشگران، چندی از نقوش تخت جمشید را نشانه‌ای بر آشنایی سازندگان آن‌ها با اخترشناسی می‌دانند؛ از این میان است نقش حمله شیر به گاو که در بسیاری حجاری‌های تخت جمشید هست. مطالعاتی هم روی جهت‌گیری چهارطاقی‌های بجا مانده از آتشکده‌های کهن نشان داده است که می‌توان رابطه‌هایی میان ساختمان آن‌ها و طلوع و غروب جرم‌های آسمانی یافت. از دوران پیش از اسلام به جز کتاب زیج شهریار سند مکتوبی بر جای نمانده‌است. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه اطلاعاتی درباره باورها اقوام گذشته درباره اخترشناسی ارائه کرده‌است. دوران پس از اسلام ستاره شناسان ایرانی بزرگ ستاره شناسان اسلامی را پایه ریزی می‌دهند. پس از دوران خلافت مامون که دارالترجمه نامی خود را برای برگردان آثار علمی ملل گوناگون بنیاد نهاد، پیشرفت اخترشناسی بمانند علوم دیگر سرعت فراوانی گرفت. نخستین محاسبات دقیق قطر زمین در همین زمان و بدست برادران بنوشاکر انجام گرفت. (توضیحات بیشتر در کتاب تاریخ نجوم اسلامی نوشته نالینو.) یکی از انگیزه‌های توجه ویژه به اخترشناسی در دوران اسلامی تعیین سالنامه و اوقات شرعی است که نیازمند مشاهدات و محاسبات دقیق ستاره‌شناسی است. هندسه کروی که بدست ابوالوفای بوزجانی تکوین یافت این محاسبات را بسیار تسهیل کرد. در دربار شاهان و امرای ایرانی همیشه شاعران و منجمان سلطنتی وجود داشتند و این امر به رونق پیشه منجمی می‌افزود. البته از رایزنی منجمان برای تعیین زمان‌های سعد و نحس بهره‌گیری می‌شد؛ ولی خود این امر نیازمند سالهای متمادی تحصیل و مطالعه بوده‌است. زیج‌های بسیاری در دوران اسلامی نوشته شده‌اند که واپسین آن‌ها در سده ۱۸ میلادی و در هند تهیه شده‌است. ستاره‌شناسی در دوران معاصر در دوران معاصر آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین با ترجمه کتاب کامیل فلاماریون توسط عبدالرحیم طالبوف و بعد گاهنامه‌های سید جلال طهرانی آغاز شد. برگردان مقالات خارجی در نشریات همگانی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ نیز بسیاری را با نجوم به معنای جدید آن آشنا کرد. آغاز انتشار مجله فضا در دهه ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ هم‌زمان دوران فتح ماه رویداد دیگری است که به آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین کمک کرد. انتشار این گاهنامه که به برپایی کانونی موسوم به «کانون فضایی ایران» هم انجامید تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. گاهنامه مرزهای بی‌کران فضا که از سال ۱۳۶۹ خورشیدی پا به عرصه وجود گذاشت، از معدود نشریاتی بود که در میان نشریات پارسی‌زبان تخصصی پس از انقلاب به فضا و فضانوردی می‌پرداخت. سیروس برزو، مالک و سردبیر این گاهنامه علمی بود که بنا به دلایل نامشخصی ۴ سال بیشتر منتشر نگردید. مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، ارتباط با مراکز فضایی، گرفتن مطالب اختصاصی (همانند داستان‌های یوری گلازکف یا زندگی‌نامه آندریان نیکلایف به قلم خودش) و بسیاری دیگر از مطالب نو و ابتکاری دیگر، با پافشاری بر توانمندی‌های فضایی شورویها، از ویژگی‌های شاخص نشریه مرزهای بی‌کران فضا در دوران انتشار بود. از دیگر اقدامات جنبی این گاهنامه، برگزاری نمایشگاه‌های فضایی- ستاره‌شناسی به مناسبت‌های گوناگون، نشست‌هایی همراه با نمایش فیلم و سخنرانی و همچنین راه اندازی بازار فضایی، برای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطبان خود بود. به فراخور سی امین سالگرد پرواز گاگارین نمایشگاه عکسی روبه روی سینما آزادی برگزار کرد که بدست دکتر حسابی گشایش شد. این گاهنامه بخش‌هایی از صفحات خود را به اخترشناسی اختصاص داده بود که کسانی همچون توفیق حیدرزاده و بهرام عفراوی، در آن مطلب داشتند و عناوینی همچون «آسمان شب» به خوانندگان اجازه می‌داد تا چگونگی ستارگان را به گونه مرتب دنبال کنند. گاهنامه دانشمند نیز در برگردان مقالات ستاره‌شناسی پیشینه طولانی دارد. پس از انقلاب تا پیدایش دوباره دنباله‌دار هالی فعالیت چشمگیری در نشریات ایرانی به چشم نمی‌خورد؛ جز چاپ دو کتاب شناخت مقدماتی ستارگان و ستاره‌شناسی به زبان ساده (هر دو از انتشارات گیتاشناسی) که فعالیت‌های فردی و کارساز کسان دوستدار ستاره‌شناسی بود. با پیدایش دنباله دار هالی در نشریات و به ویژه در گاهنامه دانشمند به اخبار مربوط به این امر پرداخته می‌شد. تلاش‌های احمد دالکی از استادان دانشگاه شهید بهشتی در آن زمان برای آشنایی همگانی با اخترشناسی چشمگیر است. پس از افول دنباله دار هالی انتشار مقالات ستاره‌شناسی در گاهنامه دانشمند ادامه پیدا کرد که بیشتر این مقالات گزینش و برگردان توفیق حیدرزاده بود که پیش از این نیز کتاب شناخت مقدماتی ستارگان را برگردان و منتشر کرده بود. راه اندازی بخش آسمان در این ماه بدست وی که به بررسی رویدادهای رصدی آسمان هر ماه می‌پرداخت کارایی فراوانی در آشنایی خوانندگان با ستاره‌شناسی رصدی داشت. مرکز رصدخانه زعفرانیه نیز از سال ۱۳۶۷ با کوشش احمد دالکی آغاز به کار کرد و پس از او حسین رضایی این مرکز را به پیش برد و سپس محمدرضا نوروزی (او پیشتر از دانش آموختگان همین مرکز بوده) سرپرستی این مرکز را بر دوش گرفت. اکنون فریبا یزدانی سرپرست این مرکز است. رصد خانه زعفرانیه در اخترشناسی آماتوری ایران بسیار کارساز بوده‌است و بسیاری از نخستین‌ها در اخترشناسی آماتوری ایران وهمینطور بسیاری از کسان و گروه‌های آماتوری در ایران از این مرکز سرمشق گرفته‌اند. در سال ۱۳۷۰ توفیق حیدرزاده مجله نجوم را منتشر کرد که انتشار آن سرآغازی بر آشنایی جدی خوانندگان پارسی‌زبان با اخترشناسی شد. هم اکنون، پس از ۱۵ سال، نجوم تنها نشریه همگانی اخترشناسی است که در خاورمیانه منتشر می‌شود . امروزه ماهنامه نجوم فعالیت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون گسترش اخترشناسی در میان مردم گسترش داده است؛ از آن میان: برگزاری کلاس‌های آموزش اخترشناسی برای مقاطع سنی گوناگون، برگزاری سمینارهای ماهانه درباره موضوعات روز اخترشناسی برای عموم، برگزاری سلسله نشست‌های نمایش و نقد علمی فیلم‌های علمی-تخیلی به نام "سینما-فضا و کمک به انجمن نجوم ایران در برگزاری باشگاه ماهانه نجوم تهران در چهارشنبه پایانی هر ماه در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر است. همچنین انجمن نجوم آماتوری ایران پس از طی مراحل قانونی از "میانه دهه ۷۰ خورشیدی"، پیگیر کسب مجوزهای لازم گردید و هر چند از سال‌های اواخر دهه ۷۰ فعالیت غیررسمی خود را آغاز کرد، اما به صورت رسمی این اولین مرکز آماتوری کشور مزین بنام پر افتخار ایران در "اول امرداد ۱۳۸۰" تشکیل شد. از سال ۱۳۸۰ با راه اندازی وبگاه‌های خبررسانی آسمان پارس و مجله نجوم و انجمن نجوم آماتوری ایران تحول دیگری در عرصه نجوم آماتوری ایران به وجود آمد. دومین ماهنامه ستاره‌شناسی ایران نیز با نام ماهنامه آسمان شب با توزیع بین‌المللی در آخرین روزهای سال جهانی نجوم ۲۰۰۹ دی ماه ۱۳۸۸ به صورت رنگی منتشر شد. همچنین امروز گروه‌های اخترشناسی آماتوری فراوانی در سطح ایران پرکار هستند که می‌توان به گروه روجا و ادیب اصفهان و انجمن ستاره‌شناسی اهواز و مرکز نجوم آستان حضرت عبدالعظیم و مرکز مطالعات و پژوهش‌های فلکی نجومی و موسسه آفاق راهبر آذربایجان اشاره کرد.
[ "تخت جمشید", "نقش حمله شیر به گاو", "چهارطاقی", "آتشکده", "زیج شهریار", "ابوریحان بیرونی", "آثارالباقیه عن القرون الخالیه", "دارالترجمه", "بنوشاکر", "تاریخ نجوم اسلامی", "نالینو", "هندسه کروی", "ابوالوفای بوزجانی", "زیج", "کامیل فلاماریون", "عبدالرحیم طالبوف", "گاهنامه", "سید جلال طهرانی", "مجله فضا", "مرزهای بی کران فضا", "فضا", "فضانوردی", "سیروس برزو", "سردبیر", "دانش فضایی (وب‌گاه)", "یوری گلازکف", "آندریان نیکلایف", "گاگارین", "دکتر حسابی", "توفیق حیدرزاده", "بهرام عفراوی", "دانشمند", "دنباله‌دار هالی", "دنباله دار هالی", "احمد دالکی", "ستاره‌شناسی رصدی", "رصدخانه زعفرانیه", "محمدرضا نوروزی", "مجله نجوم", "ماهنامه نجوم", "انجمن نجوم ایران", "انجمن نجوم آماتوری ایران", "آسمان پارس", "ماهنامه آسمان شب", "روجا", "ادیب اصفهان", "انجمن ستاره‌شناسی اهواز", "مرکز نجوم آستان حضرت عبدالعظیم", "مرکز مطالعات و پژوهش‌های فلکی ـ نجومی", "مؤسسه آفاق راهبر آذربایجان" ]
[ "اخترشناسی در ایران" ]
2,063
اخترشناسی رصدی
0
30
0
[ "نجوم رصدي", "نجوم رصدی", "ستاره شناسي رصدي", "ستاره شناسی رصدی", "ستارهٔ شناسي رصدي", "ستارهٔ شناسی رصدی", "اخترشناسي رصدي", "ستاره‌شناسی رصدی" ]
false
16
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
thumb اخترشناسی رصدی بررسی حرکات سیاره‌ها قمرها و دیگر اجرام سامانه خورشیدی است. مطالعه این حرکات با چشم غیر مسلح نیز ممکن است و کپلر قوانین سه‌گانه خود را از این راه به دست آورده است. سیاره کپلر سیاره‌ای است که همانند زمین اما بزرگ‌تر از آن است و ۵۰۰ سال نوری با زمین یعنی (در یک منظومه شمسی دیگری وجود دارد) فاصله دارد. طبق آمارگیری نجوم شناسی این منظومه ۶ سیاره وجود دارد که خورشید آن کوتوله است برای آغاز مشاهدات تنها به آسمانی صاف و دو چشم سالم نیاز است و در مراحل بعدی و با آشنایی بیشتر با صورت‌های فلکی می‌توان از دوربین‌های دوچشمی کوچک جهت تعقیب حرکت سیاره‌های کم نور و برخی دنباله دارها و سیارک‌ها استفاده کرد. محاسبات ساده‌ای مانند تعیین جرم زمین، قطر زمین، فاصله ماه و خورشید، فاصله سیارات از خورشید، تخمین زمان کسوف و خسوف از همین مشاهدات ساده ممکن است.
[ "سیاره", "سامانه خورشیدی", "قوانین کپلر", "صورت‌های فلکی", "ستاره دنباله‌دار", "سیارک", "کسوف", "خسوف" ]
[ "اخترشناسی رصدی", "مشاهده‌های علمی" ]
2,064
چهارطاقی
0
151
0
[ "چهار طاقی", "چهارطاقي", "چهارتاقی", "چار طاقی", "چار طاقي", "چهار طاقي", "چهارتاقي" ]
false
71
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
چهارطاقی قطب‌آباد چهارطاقی کنار سیاه چهارطاقی یا چارتاقی ، در معماری به کالبدی با زمینه چهارگوش و پوشش گنبدی، متشکل از چهارپایه و یک طاق گنبدی بر روی آن، با چهار ورودی طاق‌دار گفته می‌شود. چهارطاقی را چهاردر، چهارقاپو و چهاردروازه نیز نامیده‌اند. چهارطاق یک نقشه مربع دارد و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن عبارت‌اند از: یک جرز در هر یک از چهار گوشه نقشه مزبور، چهار قوس که چهار جرز را به هم متصل می‌کند، یک گنبد که به کمک یک گوشواره در بالای قوسها ساخته می‌شود و یک درگاه که در هر یک از چهار ضلع بنا پس از خاتمه کار به وجود می‌آید. کاربرد چهارطاقی، در معماری غیرمذهبی، در ایجاد سازه‌ها و بناهایی اغلب تشریفاتی است، از جمله در برپایی موقت چهارطاق به عنوان بخشی از آذین‌بندی در جشنها. از طرحهای چهارطاقی، به‌سبب قابلیتهای بسیار در زمینه فضاسازی، در گستره زمانی و مکانی و در بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شده است. این طرحها در دوره اسلامی نیز، از آسیای میانه تا آفریقا، برای ساخت مساجد و آرامگاه‌ها، و با ایجاد تغییراتی، از جمله در گوشه‌سازی آن، به‌کار رفته است. چهارطاقی در دوره‌های مختلف چهارتاقی قلعه ضحاک بازمانده از دوره اشکانی از نخستین نمونه‌های چهارطاقی در ایران چهارتاقی نیاسر چهارطاقی خیرآباد تپه میل ۱. از دوره اشکانی ، که دوره شکل‌گیری چهارطاقی دانسته شده، دو چهارطاقی مهم برجای مانده است: الف. چهار طاقی قلعه ضحاک بر بالای صخره‌ای بین مراغه و زنجان، که دوازده متر ارتفاع دارد و در سه ضلع، دهانه طاق‌دار بزرگ و در ضلع دیگر پنجره کوچکی دارد و به دلیل تزیینات متنوع، احتمالا بنایی غیرمذهبی و اقامتگاه حاکم قلعه بوده است. ب. چهار طاقی بازه‌هور، در نزدیکی روستای رباط سفید، بین تربت حیدریه و نیشابور، که با ماسه و ملات گچ و سنگ لاشه ساخته شده است. ابعاد هر ضلع آن حدود پانزده متر است و روی جرزها، با قطعات سنگی تخت، طاقهای ضربی ایجاد شده است. ۲. ساخت بنای چهارطاق در دوره ساسانی برای انواع بناها نیز ادامه یافت و به اوج خود رسید و در بناهای مذهبی چهارطاقی هم در ساخت آتشگاه‌ها و هم در اتاق اصلی آتشکده‌ها که پوشش گنبدی با زمینه مربع داشت، به کار رفت. الف. آتشکده کنارسیاه در جنوب فیروزآباد شامل دو بنا، یعنی آتشگاه و چهارطاق، با راهرو پیرامونی است که با «طاق آهنگ» پوشیده شده است ب. آتشگاه فیروزآباد از سنگ تراشیده با گنبدی آجری است، شامل یک محوطه چهارگوش مرکزی با دهانه‌های عمیق بزرگ در هر طرف و چهار در محوری و الحاقی در اطراف آن ج. چهارطاقی نیاسر نزدیک کاشان، متعلق به زمان اردشیر اول ساسانی، یک چهارطاقی با نقشه سنتی است که گنبد آن شامل هشت قالب گچی ترکیب شده با نی در لابه‌لای اندود داخلی طاق و در نوع خود بی‌نظیر است د. آتشکده آذرگشنسب تخت سلیمان، در جنوب آذربایجان غربی، نیز از بهترین چهار طاقیهای دوره ساسانی است در فیروزآباد (گور)، باکو، فراشبند، جره، نطنز، کازرون، آتشکوه، نیاسر (متعلق به دوره اردشیر اول ساسانی)، نویس در حوالی ساوه، عبدل‌آباد بردسکن و جاهای دیگر باقی‌مانده‌است. آتشکده آذرگشنسب در تخت سلیمان نیز از نمونه‌های چهارطاقی‌های دوره ساسانی است. بیشتر چهارطاقی‌های مذکور، وابسته به آتشکده‌ها و محل استقرار آتش و اجرای مراسم دینی، و سایبان دائم برای آتش بوده‌اند. چهار طاقی در دوره اسلامی مسجد جامع اردستان در دوره اسلامی از طرح چهارطاقی در شماری از بناهای غیردینی، چون کوشک‌ها، نیز استفاده شده‌است. برخی از چهارطاقی‌ها نیز در دوران اسلامی به مسجد یا امامزاده تبدیل شده‌اند. از طرح‌های چهارطاقی، به‌سبب قابلیتهای بسیار در فضاسازی، در گستره زمانی و مکانی و در بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شده‌است. در دوره اسلامی، از چهارطاق ابتدا در مساجد مستقلا استفاده شد و سپس ایوان با آن تلفیق، و مساجد بزرگ‌تر با اجزای بیشتر تشکیل شد، مانند مسجدجامع اردبیل. مسلمانان در به کارگیری طرح چهارطاق در ساختمان مساجد، آتش و آتشدان را از فضای داخلی برداشتند و ضلع قبله را با دیوار و نماد قبله پوشاندند و برای باطنی‌تر شدن فضای چهارطاق و عدم توجه به خارج، درگاه‌ها و ایوان‌ها و راهروها و حیاطهای داخلی و درها و دیوارهای خارجی را افزودند. محور اصلی نیز در جهت قبله قرار گرفت. همچنین بنا که در بلندیهای خارج شهر ساخته می‌شد، پس از تبدیل شدن به مسجدجامع در مرکز شهر احداث گردید. ابعاد بزرگ مساجد جامع تغییراتی را در چهارطاقی به دنبال داشت و جرزهای جسیم جانبی به جای قوس‌ها به کار گرفته شد. در این روند، چهارطاقیهای ساسانی اساس برخی از مساجد بزرگ ایران شدند که به مسجد کوشک نیز شهرت یافته‌اند. بازمانده‌ای منحصر به فرد، که شکل اولیه آن تا حدودی حفظ شده و از هر چهار طرف باز و فاقد محراب است، چهارطاقی مجردی است میان حیاط مصلای یزد. مهمترین مساجد چهارطاقی شناخته شده در ایران ۱.مسجد جامع اردستان ۲.مسجد جامع برسیان ۳.مسجد جامع بروجرد ۴.مسجد جامع نطنز ۵.مسجد جامع گلپایگان ۶.مسجد جامع اصفهان ۷.مسجد جامع قزوین ۸.مسجد جامع قم ۹.مسجد جامع ساوه چهارطاقی در مساجد آرامگاه اسماعیل سامانی آرامگاه سلطان سنجر چهارطاقی در مساجد دارای تالار مستطیل نیز به کار رفته است، مانند مسجد محمدیه یزد که در وسط نقشه مستطیل، تالاری مربع با گنبدهای مدور تعبیه شده که شبیه چهار طاقیهای دوره ساسانی، نظیر نیاسر کاشان، است. این سازه و نقشه خاص در معماری مساجد در خارج از محدوده امروزی ایران نیز رواج یافت که از آن جمله است: مساجد دیگ‌گران در هزاره در شمال شرقی بخارا و چهارستون در ترمذ و تلختن بابا در ترکمنستان، وضوخانه مسجد ابن‌طولون در مصر، قبهالبرودیین در مراکش، مسجد بزرگ وان در ترکیه، و مسجد تحفه والا در دهلی، که ویرانه‌های باقی‌مانده بخش مرکزی آن نشان‌دهنده ساختمان بنای آن براساس چهارطاق است کاربرد چهارطاقی در آرامگاه‌ها معماری آرامگاه‌ها نیز تا حدود زیادی از طرحهای چهارطاقی دوره ساسانی متاثر است، گرچه در این نمونه‌ها طرح اصلی دستخوش تغییراتی شده است، مانند تبدیل دهانه‌های بزرگ به درگاه‌های کوچک و در مراحل بعد به طاق‌نماهای تزیینی. آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا از نمونه‌های اولیه آن است؛ که به‌ویژه در آسیای مرکزی و هند بسیار از آن تقلید شده است، از جمله در مقبره سلطان سنجر در مرو، آرامگاه هوشنگ شاه در ماندو در هند و آرامگاه سلطان بلبن در دهلی که از اولین نمونه‌های معماری اسلامی در هند به شمار می‌رود و همچنین نمونه‌های معاصر آن همچون مزار قائد. آرامگاه شیخ عثمان مروندی در سیهوان هند، در میان سده‌های هشتم تا دهم به‌تدریج تکمیل شده است. این مقبره چهارطاقی است که نمای بیرونی آن کاشی‌کاری شده و ورودی آن پیش‌طاقی دارد. بناهای آرامگاهی با الگوی چهارطاقی، از طریق آسیای مرکزی، تا چین نیز گسترش یافت. قدیم‌ترین آرامگاه اسلامی در کانتون چین، به این سبک بنا شده است. نشانه‌های به‌کارگیری چهارطاق در آرامگاه‌های فاطمی، مرابطون، ایوبی و ممالیک در مصر نیز یافت می‌شود. چهارتاقی دانشمندان ایرانی آتشکده
[ "معماری", "جرز", "چهار قوس", "گنبد", "آذین‌بندی", "فضاسازی", "دوره اشکانی", "قلعه ضحاک", "بازه‌هور", "ماسه", "ملات گچ", "سنگ لاشه", "آتشکده کُنارسیاه", "«طاقْ آهنگ»", "آتشگاه فیروزآباد", "چهارطاقی نیاسر", "اردشیر اول ساسانی", "آتشکده آذرگشنسب تخت سلیمان", "فیروزآباد", "باکو", "فراشبند", "جره", "نطنز", "کازرون", "آتشکوه", "نیاسر", "نویس", "ساوه", "بردسکن", "آذرگشنسب", "تخت سلیمان", "ساسانی", "مسجدجامع اردبیل", "ایوان", "قوس", "مصلای یزد", "مسجد جامع اردستان", "مسجد جامع برسیان", "مسجد جامع بروجرد", "مسجد جامع نطنز", "مسجد جامع گلپایگان", "مسجد جامع اصفهان", "مسجد جامع قزوین", "مسجد جامع قم", "مسجد جامع ساوه", "مسجد محمدیه یزد", "چهارستون در ترمذ", "تلختن بابا در ترکمنستان", "مسجد ابن‌طولون", "قُبّةالبرودیین", "بزرگ وان", "مسجد تحفهْ والا در دهلی", "آرامگاه اسماعیل سامانی", "بخارا", "سلطان سنجر", "مرو", "آرامگاه هوشنگ شاه", "آرامگاه سلطان بَلبَن", "مزار قائد", "عثمان مروندی", "سیهوان", "هند", "کاشی‌کاری", "پیش‌طاقی", "چهارتاقی دانشمندان ایرانی", "آتشکده" ]
[ "باستان‌شناسی", "عناصر معماری اسلامی", "گنبدها", "معماری", "معماری ایرانی", "معماری ساسانی", "طاق و قوس" ]
2,065
صالح‌آباد
0
56
0
[ "صالح‌آباد (ابهام‌زدايي)", "صالح آباد (ابهام زدایی)", "صالح آباد", "صالح آباد (ابهام زدايي)", "صالح‌آباد (ابهام‌زدایی)", "صالح‌آباد (ابهام زدایی)", "صالح‌اباد", "بخش صالح‌اباد", "بخش صالح اباد", "صالح آباد (نائین)", "صالح اباد", "صالح اباد (ابهام زدايي)", "صالح اباد (ابهام زدایی)", "صالح آباد (نائين)", "صالح اباد (نائین)", "صالح‌اباد (ابهام زدایی)", "صالح‌اباد (ابهام‌زدايي)", "صالح‌اباد (ابهام‌زدایی)", "صالح‌اباد (نائین)", "صالح اباد (نائين)", "صالح‌آباد (نائین)" ]
false
16
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
شهرها صالح‌آباد (تربت جام) شهری است در استان خراسان رضوی در شرق ایران صالح‌آباد (مهران) شهری است در استان ایلام در غرب ایران صالح‌آباد (همدان) شهری است در استان همدان در غرب ایران صالح‌آباد تهران با نام جدید صالحیه (بهارستان): شهری در استان تهران شهرستان بهارستان بخش‌ها بخش صالح‌آباد (تربت جام) از بخش‌های شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی بخش صالح‌آباد (مهران) از بخش‌های شهرستان مهران در استان ایلام بخش صالح‌آباد (بهار) از بخش‌های شهرستان بهار در استان همدان روستاها صالح‌آباد (ارسنجان) صالح‌آباد (ارومیه)، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ارومیه و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران. صالح‌آباد (امیدیه) صالح‌آباد (آشتیان) صالح‌آباد (بافت) صالح‌آباد (بانه) صالح‌آباد بزرگ، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی ایران. شهرک صالح‌آباد، در بخش کوخرد هرنگ شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران. صالح‌آباد (فهرج) صالح‌آباد (تفت) صالح‌آباد (تنکابن)، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان تنکابن در استان مازندران ایران. صالح‌آباد (حاجی‌آباد) صالح‌آباد (خدابنده)، روستایی است از توابع شهرستان خدابنده از توابع استان زنجان قرار دارد. صالح‌آباد (خوی)، روستایی است از توابع بخش قطور و در شهرستان خوی استان آذربایجان غربی ایران. صالح‌آباد (دماوند) صالح‌آباد (زاهدان) صالح‌آباد (ساری)، در بخش مرکزی شهرستان ساری در استان مازندران ایران. صالح‌آباد (ساوه) صالح‌آباد (مهرستان) صالح‌آباد (سقز) صالح‌آباد (سلسله) صالح‌آباد (سمیرم) صالح‌آباد (فسا) صالح‌آباد (کامیاران) صالح‌آباد (گناباد) صالح‌آباد (نائین، جنوب) صالح‌آباد (نائین، جنوب) صالح‌آباد (نطنز) صالح‌آباد (نی‌ریز) صالح‌آباد (نیشابور) صالح‌آباد (ورامین)
[ "صالح‌آباد (تربت جام)", "استان خراسان رضوی", "صالح‌آباد (مهران)", "استان ایلام", "صالح‌آباد (همدان)", "استان همدان", "ایران", "صالحیه (بهارستان)", "استان تهران", "شهرستان بهارستان", "بخش صالح‌آباد (تربت جام)", "شهرستان تربت جام", "بخش صالح‌آباد (مهران)", "شهرستان مهران", "بخش صالح‌آباد (بهار)", "شهرستان بهار", "صالح‌آباد (ارسنجان)", "صالح‌آباد (ارومیه)", "بخش مرکزی شهرستان ارومیه", "شهرستان ارومیه", "استان آذربایجان غربی", "صالح‌آباد (امیدیه)", "صالح‌آباد (آشتیان)", "صالح‌آباد (بافت)", "صالح‌آباد (بانه)", "صالح‌آباد بزرگ", "شهرک صالح‌آباد", "بخش کوخرد هرنگ", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "صالح‌آباد (فهرج)", "صالح‌آباد (تفت)", "صالح‌آباد (تنکابن)", "بخش مرکزی شهرستان تنکابن", "شهرستان تنکابن", "استان مازندران", "صالح‌آباد (حاجی‌آباد)", "صالح‌آباد (خدابنده)", "شهرستان خدابنده", "استان زنجان", "صالح‌آباد (خوی)", "بخش قطور", "شهرستان خوی", "صالح‌آباد (دماوند)", "صالح‌آباد (زاهدان)", "صالح‌آباد (ساری)", "بخش مرکزی شهرستان ساری", "شهرستان ساری", "صالح‌آباد (ساوه)", "صالح‌آباد (مهرستان)", "صالح‌آباد (سقز)", "صالح‌آباد (سلسله)", "صالح‌آباد (سمیرم)", "صالح‌آباد (فسا)", "صالح‌آباد (کامیاران)", "صالح‌آباد (گناباد)", "صالح‌آباد (نائین، جنوب)", "صالح‌آباد (نطنز)", "صالح‌آباد (نی‌ریز)", "صالح‌آباد (نیشابور)", "صالح‌آباد (ورامین)" ]
[ "صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها" ]
2,066
بار
0
53
0
[ "بار (ابهام‌زدايي)", "بار (ابهام زدایی)", "بار (ابهام زدايي)", "بار (ابهام‌زدایی)" ]
false
40
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بار به معانی گوناگون به کار می‌رود: محموله به معنی وسایل یا مصالحی است که از جایی به جای دیگر حمل می‌شود. بار الکتریکی یکی از مفاهیم مورد استفاده در الکتریسیته است. بار (یکا) یکی از واحدهای اندازه‌گیری فشار است. بار (نیشابور) نام یکی از شهرهای بخش مرکزی شهرستان نیشابور در ایران است. بار سازه‌ای یکی از مفاهیم مورد استفاده در مهندسی عمران است. بار (مکان) به معنی نوشگاه، محل فروش و مصرف نوشیدنی‌های الکلی است. بار (هرمزگان) نام یکی از روستاهای هرمزگان در ایران است. رودخانه بار نام یکی از رودخانه‌های شهرستان نیشابور است. بار یا بارگاه به معنای پیشگاه و دربار یک پادشاه یا خداوند است. بار عام شامل بار عام و بار خاص، از رسم‌های پادشاهی است. بار الکتریکی (امپدانس)
[ "محموله", "بار الکتریکی", "الکتریسیته", "بار (یکا)", "فشار", "بار (نیشابور)", "شهرستان نیشابور", "بار سازه‌ای", "مهندسی عمران", "بار (مکان)", "بار (هرمزگان)", "استان هرمزگان", "رودخانه بار", "بارگاه شاهنشاهی", "بار عام", "بار خاص", "بار الکتریکی (امپدانس)" ]
[ "صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها", "صفحه‌های ابهام‌زدایی نام خانوادگی" ]
2,067
پر احمد
0
27
0
[ "پراحمد" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پر احمد (با اضافه بعد از ر) حشم‌نشین کوچکی است از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده‌است. چشمه کوچکی که در جنوب کوه ناخ و دقیقآ در زیر پراحمد قرار دارد و در حدود ۳۰۰ اصله نخل را آبیاری می‌کند. جمعیت پراحمد پیشتر ۲۰ نفر جمعیت داشته‌است ولی امروزه خالی از سکنه‌است. یک باب آب‌انبار برکه دارد. محدوده پر احمد از طرف شمال رشته کوه ناخ، از طرف جنوب روستای تخت گرو، از طرف مغرب روستای دیخور، و از سمت مشرق به بهر بارو منتهی می‌شود. گیاهان دارویی در کوه‌های اطراف پر احمد گیاهان داروئی متعددی وجود دارد. حشم‌نشین کروهی از حشم‌نشین و مالداران در فتراتی از فصلهای سال در این مکان بطور غیر مداوم بر سر چشمه پر احمد حضور دارند، وگاهی هم تا چند ماهی در کنار چشمه اقامت موقت ودر آن محل سکونت گزیده‌اند. فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. مهندس:، حاتم، محمد ، غریب“ «تاریخ عرب الهوله Huwala Arab History » “، دوله الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهره، مصر ، دارالامین للطباعه والنشر والتوزیع، ۸ شارع ابوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی، Engineer: Mohammed gharhb Hatem , third edition : Egypt (Cairo), 2013 بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ موسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ۵۱ )، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran ( ) محمدیان، کوخردی، محمد ، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
[ "بخش کوخرد (شهرستان بستک)", "لارستانی", "حشم‌نشین", "بخش کوخرد", "شهرستان بستک", "استان هرمزگان", "ایران", "چشمه", "کوه ناخ", "اصله", "نخل", "آب‌انبار", "برکه", "تخت گرو", "دیخور", "بهر", "بار", "گیاهان دارویی", "مصر" ]
[ "بخش کوخرد هرنگ", "روستاهای شهرستان بستک", "مناطق مسکونی استان هرمزگان", "شهرستان بستک" ]
2,068
کوه خآب
2
57
0
[ "خآب", "كوه خآب", "کوه خاب", "کوهٔ خآب", "خاب", "كوه خاب", "كوهٔ خآب", "کوهٔ خاب" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کوه خآب یا « کوه پل تیر » نام رشته کوهی در غرب استان هرمزگان ایران است. این کوه‌ها در جنوب کوخرد قرار دارند و اولین رشته کوه‌های ساحلی خلیج فارس است. کوه جنوب یا (کوه زیر) کوه جنوبی دهستان کوخرد کوه بسیار بلندی است که ارتفاع آن از سطح دریا میان ۲۵۰۰ متر تا ۳۰۰۰متر می‌رسد، و بنام کوه زیر معروف است، این کوه به سمت مغرب ادامه دارد. بزرگ‌ترین قله این کوه «قله کوه سفید» نامیده می‌شود. در مشرق «کوه زیر» وجنوب شرقی دهستان کوخرد و جنوب رودخانه مهران کوهی مجزا و مخروطی وجود دارد که بنام «کوه خآب» معروف است. ارتفاع کوه خآب ارتفاع این کوه در میان ۱۸۰۰ متر تا ۲۰۰۰ متر می‌رسد. در قله کوه خآب (پل تیر) سنگ بزرگی وجود دارد بنام «سنگ نقاره» در بغل این سنگ از قدیم دسته سنگهایی مانند دسته هاون وجود دارد که هرکس از آن سنگ عبور کند با این دسته سنگها برآن سنگ بزرگ می‌کوبد و سنگ نقاره آواز عجیبی از خود در می‌آورد. در پشت کوه خآب سنگ بزرگی است به نام سنگ نازبن، این سنگ ته دره و در جنوب کوه خآب واقع است، در شمال کوه خآب سنگ عجیبی وجود دارد که بنام سنگ اکال «قارچ» معروف است، همچنین در شمال این کوه دره بزرگی وجود دارد بنام دره بست گز آثار سد بزرگی در این دره باقی مانده که از زمانی خیلی دور ساخته شده‌است این سد «سد بز» نام دارد. کوه خآب (پل تیر) پس از عبور از یک تنگه ساده در مشرق به رشته کوه «گوچی» در (بون کوه چهاربرکه) میپیوندد. در کوه زیر جنوب دهستان کوخرد چاه‌های بسیار زیبایی وجود دارد مانند آبگیرها و تپه‌ها و دشتهای سرسبز و جنگلهای و درختان کوهستانی مانند: کور، کنار، کرت، سمر، کوهنگ، سلم، و اشکفتها «غارها» فراوانی وجود دارد که بشکل جداگانه‌ای شرح می‌دهیم. راه‌های قافله رو از تنگه‌های این کوه‌ها راه‌های مالروی به سمت خلیج فارس وجود دارد که عبارت اند از سه راه پرپیچ و خم که در زمان قدیم از این راه‌ها از بندر لنگه و مغویه و چارک کالا به کوخرد می‌آوردند، این راه‌های قدیمی و قافله رو بوده که در زمان قدیم از آنها برای رساندن کالا به‌وسیله اسب و قاطر و الاغ و شتر استفاده می‌شده‌است، این راه‌ها بشرح زیر است: راه صنخو نخست از آب شیرینو گذشته از پیچ نرگ او شیرینو تا رسیده به تنب میش و غار تنب میش اشکفت تنب مش در بون کوه و گذشته از لاور نادردون سپس بسوی ساحل ادامه داشته بطول ۷۵ کیلومتر تقریبا. راه گروهی نخست از اسن وگذشته از پر بختیاری وجلگه مرخاو گذشته از گردنه سخت‌گذر گروهی و رسیده به بون کوه سپس ادامه می‌یابد به‌طرف ساحل بطور ۱۲۵ کیلومتر تقریبا. راه چک شره ابتداء از پشتخه خرتل گذشته از دوکل کل احمد و گذشته از سربالائی چک شره رسیده به بنه دگه در بونه کوه سپس ادامه داشته تا ساحل بطول ۱۷۵ کیلومتر تقریبا. در این راه‌ها آب انبارها برکه و کاروانسراهای متعددی از زمانی بسیار دور ساخته شده برای استراحتگاه قافلها (کاروانها) تا اینکه بتوانند به مسیرشان ادامه بدهند، این آب انبارها و کاروانسراها به نفقه نیکوکاران ساخته شده‌است.
[ "شهرستان بستک", "ایران", "استان هرمزگان", "کوخرد", "خلیج فارس", "دهستان کوخرد", "کوه سفید", "کوه زیر", "قله", "سنگ", "سنگ نقاره", "سنگ نازبُن", "سنگ اکال", "دره بست گز", "سد بز", "کور( درخت)", "سدر", "کرت ( درخت)", "سمر", "کوهنگ ( درخت)", "سلم(درخت)", "اشکفتها", "مالرو", "بندر لنگه", "مغویه", "چارک", "اشکفت تنب مش", "لاور نادردون", "آب‌انبار", "برکه", "کاروانسرا", "نفقه" ]
[ "بخش کوخرد هرنگ", "شهرستان بستک", "کوه‌های استان هرمزگان", "کوه‌های شهرستان بستک", "مناطق مسکونی استان هرمزگان", "کوه‌های ایران", "رشته‌کوه‌های ایران" ]
2,069
ماگما
0
118
0
[ "تفتال (زمین شناسی)", "تفتال (زمين شناسي)", "تفتال (زمین‌شناسی)" ]
false
80
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بخش‌های یک به مواد مذاب درون زمین که بسیار گرم بوده و تحت فشار شدید در زیر پوسته زمین قرار گرفته‌اند ماگما یا تفتال می‌گویند. ماگما ممکن است از طریق شکستگی‌ها و سایر نقاط ضعیف پوسته زمین بالا آمده و به صورت گدازه (لاوا) در سطح زمین جریان یابد. ماگما سنگ‌های گداخته‌ای هستند که اغلب در اتاقک مذابی در زیر رویه زمین قرار دارند و بر اثر فشار کم و دمای بالا به صورت نیمه‌جامد و گاه حتی مایع هستند. ماگما در دمای میان ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ درجه سانتیگراد پدید می‌آید. ماگما پس از رسیدن به سطح زمین و گدازه شدن به مرور سرد شده و توده‌هایی از سنگ‌های همچون بازالت را پدید می‌آورند. در زمین‌شناسی به سنگ‌های حاصل از انجماد مواد گداخته، سنگ‌های آذرین می‌گویند. فرایند تشکیل و حرکت ماگما و تبدیل آن به سنگ آذرین را فعالیت ماگمایی می‌گویند. سنگ‌های آذرین به دو بخش سنگ‌های آذرین درونی و سنگ‌های آذرین بیرونی تقسیم می‌شوند. سنگ‌های آذرین بیرونی حاصل فرایند آتشفشانی و بیرون ریختن مواد مذاب از دهانه آتشفشان است اما سنگ‌های آذرین درونی حاصل فرایند ماندن ماگما در آشیانه و سرد شدن آهسته آن می‌باشد. ماگما از مایعی تشکیل شده که سیلیکات است و گران‌روی زیادی دارد و با گاز و مواد فرار همراه است. گدازه،ماگمایی است که مواد فرار خود را از دست داده باشد. ماگماها ممکن است کاملا مایع یا نیمه‌متبلور باشند. گدازه‌ها معمولا نیمه‌متبلورند زیرا محتوی بلور و کانی‌هایی هستند که نقطه ذوب یا انجماد بالاتر دارند. این بلورها یا مستقیما از ماگما متبلور شده‌اند یا کانی‌های دیرگداز سنگ مادر ماگما هستند که از سنگ مادر جدا شده و به داخل ماگما افتاده‌اند. فعالیت ماگمایی ماگما در بخشی از گوشته بالایی زمین، واقع در زیر سنگ‌کره که سست است و سست‌کره asthenosphere نام دارد تولید می‌شود. مخزنی در سنگ‌کره که در آن ماگما پیش از فوران انباشته می‌شود انباشت‌گاه ماگما magma chamber نام دارد. فعالیت ماگمایی (ماگماتیسم) یعنی فرایند تشکیل و حرکت ماگما و تبدیل آن به سنگ آذرین خود شامل دو بخش است: فعالیت ژرف‌توده‌ای (پلوتونیسم) و فعالیت آتشفشانی (ولکانیسم). فعالیت ژرف‌توده‌ای به آن دسته از رویدادهایی گفته می‌شود که به موجب آن ماگما از اعماق زمین به سمت بالا حرکت کرده ولی به سطح زمین نمی‌رسد و در درون زمین سرد شده و توده‌های سنگ‌های آذرین درونی همچون گرانیت را پدید می‌آورد. توده‌های آذرین درونی ممکن است به پنج شکل در زیر زمین تشکیل شوند که عبارتند از: ژرف‌سنگ batholith که وسیع‌ترین نوع توده‌هاست، کوژسنگ laccolite که توده‌ای قارچی‌شکل است، کاوسنگ lopolith که مقعر است، آذرین‌لایه sill و آذرین‌تیغه dike . از انواع سنگ‌های آذرین درونی گرانیت و از سنگ‌های آذرین بیرونی بازالت از همه معروف‌تر هستند. فعالیت آتشفشانی به فرایندهایی گفته می‌شود که در طی آن ماگما به سطح زمین راه می‌یابد. انفجار آتشفشانی باعث می‌شود مواد سنگی آواری به روی سطح زمین پاشیده شوند که این مواد را آذرآواری pyroclastic می‌گویند. اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای لایه‌بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه‌بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه‌بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب می‌نامند. ماگمایی که سنگ آذرین خاصی از آن به وجود آمده یا ماگمای دیگری از آن مشتق شده باشد را ماگمای والد parental magma می‌گویند.
[ "کوژسنگ", "ژرف‌سنگ", "آذرین‌تیغه", "آذرین‌لایه", "تنوره آتشفشانی", "کاوسنگ", "گرم", "گدازه", "گداخته", "جامد", "مایع", "سانتیگراد", "بازالت", "آذَرین", "آذرین", "سیلیکات", "گران‌روی", "بلور", "کانی", "سست‌کره", "فعالیت ژرف‌توده‌ای", "آتشفشان", "ژرف‌توده", "گرانیت", "آذرآواری" ]
[ "آتشفشان‌خیزی", "آتشفشان‌شناسی", "انواع فوران‌های آتشفشانی", "سنگ‌شناسی", "سنگ‌شناسی آذرین", "سنگ‌های آذرین" ]
2,072
فهرست سازها
0
49
0
[ "فهرست سازهاي موسيقي", "فهرست سازهای موسیقی" ]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
این فهرستی از سازهای موسیقی جهان است. سازهای زهی باغلاما بالالایکا بانجو بربط (عود یا رود) تار آذربایجانی (۹ سیم) تار تار باس تنبور چگور چونگیر دولسیمر دیوان دوتار رباب سلانه سه‌تار سی‌تار سنتور شهتور شورانگیز صراحی قیچک (غژک یا غیچک) کرشمه کنترباس کمانچه گیتار قانون قاویز (زنبورک ترکمنی) قوپوز قیجاق (کمانچه ترکمنی) لوت مراژ ویولون ویولون آلتو ویولا ویولا د آمور ویولا داگامبا ویولای باس ویولن‌سل ماندولین هارپ یوکه‌لیلی سازهای بادی ابوا بالابان تاریا ترومبون ترومپت توبا توبای بایرویت تویتوک (نی ترکمنی) دودوک دوزله (دونی) زامپونیا ساکسوفون ساکسوفون سوپرانو ساکسوفون آلتو ساکسوفون تنور ساکسوفون ملودی ساکسوفون باریتون ساکسوفون باس سازدهنی سرنا سوسافون شمشال شهنای شیپور فاگوت فلوت پیکولو فلوت فلوت آلتو فلوت باس فلوت ریکوردر فلوگل هورن قره نی قشمه کر آنگله کرنای کلارینت کورنت نی نی انبان هورن یدی بوغون (نی ترکمنی) لله وا ملودیکا دیجریدو سازهای کوبه‌ای دف دایره (در زبان ترکی به آن قاوال هم می‌گویند) تنبک (ضرب) تیمبال (تیمپانی) طبل دامارو دمام مثلث ماراکاس سنج زنبورک تومبا طبلا دهل تمپو کاخون کوزه (اودو) هنگ درام سازهای صفحه‌کلیددار پیانو ارگ کلاوسن کلاویکورد چمبالو هارپسیکورد چلستا آکوردئون هارمونیون گارمون ویرجینال سازهای الکترونیکی ارگ برقی ترمین سینتی سایزر کیبورد گیتار الکتریک گیتار بیس سه تار الکتریک
[ "ساز", "باغلاما", "بالالایکا", "بانجو", "بربط", "عود", "رود (ساز)", "تار آذربایجانی (۹ سیم)", "تار", "تار باس", "تنبور", "چگور", "چونگیر", "دولسیمر", "دیوان (ساز)", "دوتار", "رباب", "سلانه", "سه‌تار", "سی‌تار", "سنتور", "شهتور", "شورانگیز (ساز)", "صراحی", "قیچک", "کرشمه", "کنترباس", "کمانچه", "گیتار", "قانون (ساز)", "قاویز (زنبورک ترکمنی)", "قوپوز", "قیجاق(کمانچه ترکمنی)", "لوت (ساز)", "مراژ", "ویولون", "ویولون آلتو", "ویولا", "ویولا د آمور", "ویولا داگامبا", "ویولای باس", "ویلونسل", "ماندولین", "چنگ (ساز)", "یوکه‌لیلی", "ابوا", "بالابان (ساز)", "تاریا", "ترومبون", "ترومپت", "توبا", "توبای بایرویت", "تویتوک (نی ترکمنی)", "دودوک", "دوزله (دونی)", "زامپونیا", "ساکسوفون", "ساکسوفون سوپرانو", "ساکسوفون آلتو", "ساکسوفون تنور", "ساکسوفون ملودی", "ساکسوفون باریتون", "ساکسوفون باس", "سازدهنی", "سرنا", "سوسافون", "شمشال (ساز)", "شهنای", "شیپور", "فاگوت", "فلوت پیکولو", "فلوت", "فلوت آلتو", "فلوت باس", "فلوت ریکوردر", "فلوگل هورن", "قره نی", "قشمه", "کر آنگله", "کرنای", "کلارینت", "کورنت (ساز)", "نی (ساز)", "نی انبان", "هورن", "یدی بوغون (نی ترکمنی)", "لَله وا", "ملودیکا", "دیجریدو", "دف", "دایره (ساز)", "تنبک", "ضرب (ساز)", "تیمبال", "تیمپانی", "طبل", "دامارو", "دمام (ابزار موسیقی)", "مثلث (ساز)", "ماراکاس", "سنج", "زنبورک (ساز)", "تومبا", "طبلا", "دهل", "تمپو", "کاخون", "کوزه (اودو)", "هنگ درام", "پیانو", "ارگ (ساز)", "کلاوسن", "کلاویکورد", "چمبالو", "هارپسیکورد", "سلستا", "آکوردئون", "هارمونیون", "گارمون", "ویرجینال", "ارگ برقی", "ترمین", "سینتی سایزر", "کیبورد (ساز)", "گیتار الکتریک", "گیتار بیس", "سه تار الکتریک" ]
[ "سازها", "فهرست‌های سازها", "فهرست‌های موسیقی" ]
2,073
سبک موسیقی
0
124
0
[ "سبکهای موسیقی", "سبک‌های موسیقی", "سبك موسيقي", "سبكهاي موسيقي", "سبك‌هاي موسيقي", "سبك هاي موسيقي", "سبک های موسیقی" ]
false
89
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تانگو. سبک ، گونه یا ژانر موسیقی یک مقوله یا نامی قراردادی است که برای توصیف صفات قطعه‌هایی از موسیقی که متعلق به رسوم مشترک هستند یا دسته‌ای از قراردادها است، به کار می‌رود. موسیقی می‌تواند از طرق بی‌شماری در سبک‌های گوناگون تقسیم شود. ماهیت هنری موسیقی به این معنی است که این گونه طبقه‌بندی‌ها عمدتا قراردادی و بحث‌برانگیز هستند، و احتمال همپوشانی نام سبک‌های متفاوت وجود دارد. الگوهایی که گاه برای رده‌بندی سبک‌های موسیقی استفاده می‌شود عبارت هستند از سه رده اصلی: موسیقی هنری، پرطرفدار (پاپ) و سنتی؛ الگوهای تفکیک‌کننده دیگر نیز عبارت هستند از: برهه زمانی، ریشه‌های منطقه‌ای و ملی؛ تکنیک اجرا و نحوه انتخاب سازها؛ ریشه‌های در هم آمیخته شده؛ کارکردهای اجتماعی. عوامل متمایزکننده موسیقی هنری، پاپ و سنتی موسیقی شناسان گاهی موسیقی را توسط عوامل متمایزکننده سه‌گانه‌ای مانند مثلث فیلیپ تگ (سه سبک بدیهی فولک، هنری و پاپ) دسته‌بندی می‌کنند. او توضیح می‌دهد که هر یک از این سه سبک قابل تمییز نسبت به دیگری قابل شناسایی است. دوره زمانی موسیقی گاه توسط دوره زمانی ظهور یا زمان اوج طرفدارهای آن دسته‌بندی می‌شود، مانند: موسیقی راک دهه ۵۰ میلادی، موسیقی قرن ۱۷ ام، یا موسیقی دوره رمانتیک. موسیقی ملی-منطقه‌ای این مسئله نیز امکان‌پذیر است که موسیقی را توسط عوامل جغرافیایی دسته‌بندی کنیم. به عنوان مثال می‌توان به موسیقی استرالیا به عنوان معیار اصلی که شامل موسیقی راک استرالیا، موسیقی سنتی استرالیا، موسیقی غیر بومی و موسیقی جز یا کلاسیک استرالیا است، اشاره کرد. تکنیک و سازبندی موسیقی همچنین از طریق جنبه‌های تکنیکی مانند سازهایی که برای اجرای آن‌ها استفاده می‌شود طبقه‌بندی می‌شود. برای مثال موسیقی راک اغلب با ساز گیتار الکتریک و موسیقی کلاب با استفاده از درام-ماشین یا سینث سایزرها مرتبط شمرده می‌شود. ریشه‌های در هم آمیخته احتمال می‌رود که یک سبک برای بیان ریشه خود به عنوان دو سبک در هم آمیخته شده مانند راک-بلوز و جز-لاتین برچسب در یافت کند. از برخی سبک‌ها بدون نام بردن از دو سبک در هم آمیخته شده برای آن‌ها استفاده می‌شود. مثال این موضوع سبک‌های کراس اور یا فیوژن-جز (ترکیبی از جز و موسیقی راک) است. کارکردهای اجتماعی موسیقی همچنین می‌تواند توسط کارکردهای اجتماعی آن دسته‌بندی شود. مثال‌های بدیهی آن عبارت اند از: موسیقی عروسی یا موسیقی سال نو. سبک‌های موسیقی مقاله اصلی:فهرست سبک‌های موسیقی برخی از سبک‌های اصلی موسیقی عبارت‌اند از: موسیقی سنتی موسیقی کودک موسیقی کلاسیک موسیقی امپرسیونیسم موسیقی رمانتیک موسیقی باروک موسیقی مینی‌مال موسیقی اصیل (ایرانی) موسیقی پاپ ریتم اند بلوز (آر اند بی) جاز سوینگ رگتایم بلوز موسیقی راک (راک ایرانی) موسیقی پانک موسیقی متال موسیقی کانتری (روستایی آمریکایی) موسیقی الکترونیک موسیقی رقص الکترونیک الکترونیکا موسیقی نغمه‌ای رگه، داب و سبکهای وابسته هیپ‌هاپ / رپ بوسانوا موسیقی اکسپریمنتال
[ "فهرست سبک‌های موسیقی", "موسیقی سنتی", "موسیقی کودک", "موسیقی کلاسیک", "موسیقی امپرسیونیسم", "موسیقی رمانتیک", "موسیقی باروک", "موسیقی مینی‌مال", "موسیقی اصیل", "موسیقی پاپ", "ریتم اند بلوز", "جاز", "سوینگ", "رگتایم", "بلوز", "راک", "راک ایرانی", "پانک", "متال", "کانتری", "موسیقی الکترونیک", "موسیقی رقص الکترونیک", "الکترونیکا", "رگه", "هیپ‌هاپ", "رپ", "بوسانوا", "موسیقی اکسپریمنتال" ]
[ "سبک‌های موسیقی" ]
2,074
جاز
0
1,066
0
[ "موسیقی جاز", "جز", "موسيقي جاز", "موسیقی جز" ]
false
992
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "موسیقی جز" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "Pink" }, { "Item1": "ریشه‌های_سبکی", "Item2": "[[بلوز]]، [[فولک]]، [[مارش]]، [[رگ تایم]]" }, { "Item1": "ریشه‌های_فرهنگی", "Item2": "اوایل دهه ۱۹۱۰، نیواورلئان." }, { "Item1": "سازها", "Item2": "[[ساکسوفون]]، [[ترومپت]]، [[ترومبون]]، [[گیتار باس]]، [[کلارینت]]، [[فلوت]]، [[پیانو]]، [[گیتار]]، [[کنترباس]]، [[توبا]]، [[درامز]]، [[خواننده]]، [[ویبرافون]]، [[بانجو]]" }, { "Item1": "محبوبیت", "Item2": "۱۹۲۰–۱۹۷۰ میلادی" }, { "Item1": "مشتق‌ها", "Item2": "[[راک ان رول]]، [[ریتم اند بلوز]]، [[رگه]]، [[کراتوراک]]، [[دی ان بی]]" }, { "Item1": "زیرسبک‌ها", "Item2": "* [[آوانگارد جاز]]\n* [[بی‌باپ]]\n* [[گروه بزرگ]]\n* [[جاز شامبر]]\n* [[کول‌جاز]]\n* [[جاز آزاد]]\n* [[جاز جیپسی]]\n* [[هارد باپ]]\n* [[جاز لاتین]]\n* [[ام-بیس]]\n* [[پست-باپ]]\n* [[جاز سول]]\n* [[سوینگ]]" }, { "Item1": "سبک‌های_درهم‌آمیخته", "Item2": "* [[بوسا نوا]]\n* [[اسید جاز]]\n* [[جاز فولک]]\n* [[جاز فیوژن]]\n* [[جاز-رپ]]\n* [[نو جاز]]\n* [[جاز ملایم]]" }, { "Item1": "حلقه‌های_منطقه‌ای", "Item2": "* [[جاز استرالیایی]]\n* [[جاز آذربایجانی]]\n* [[بوسا نوا]]\n* [[جاز کانادایی]]\n* [[آفرو-کوبایی]]\n* [[جاز فرانسوی]]\n* [[جاز آلمانی]]" }, { "Item1": "سایر_مطالب", "Item2": "* [[نغمه‌های استاندارد جاز]]" } ], "Title": "سبک موسیقی" }
جاز یا جز یک سبک موسیقی نشات‌گرفته از تشکلات سیاه‌پوستان آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. از مشخصات آن نت‌های بلوز، مکث و ضدضرب، ضرب‌های تاب‌دار و خرامان (سوینگ)،تغییرات داینامیکی متداول، پرسش و پاسخ‌خوانی، چندضربی بودن و بداهه‌نوازی است؛ و آن را نخستین گونه هنری پدیدآمده در ایالات متحده آمریکا می‌دانند. جاز در قسمت‌های مختلفی از سبک‌های مستقل مشهور موسیقی آمریکا به وسیله گروه‌های آمریکایی اروپایی‌تبار و سیاه‌پوستان آمریکا ظاهر شد. جاز تابه‌حال (بیش از یک قرن) محدوده وسیعی از موزیک رگتایم را دربرگرفته‌است و همچنین برای تعریف بسیار سخت شناخته شده‌است. گروه موسیقی‌ای که جاز بنوازد، گروه جاز نام دارد. با فراگیری جاز در سراسر دنیا، جاز تاثیر زیادی روی فرهنگ‌های موسیقایی ملت‌ها، مناطق و محل‌های مختلف، همچنین رشد بسیاری از سبک‌های شاخص دیگر داشت. جاز نیو اورلاند که از اوایل دهه ۱۹۱۰ به وجود آمد، ترکیبی از گروه‌های نظامی سازهای بادی، رقص کدریل فرانسوی، رگتایم، ریتم بیگویین، موسیقی بلوز با بدیهه‌سازی‌های فراوان است. واژه جاز از زبان عوام سیاه‌پوستان گرفته شده و احتمال می‌رود که در اصل دارای معانی جنسی بوده، هرچند ریشه‌های دیگری نیز برای آن پیشنهاد شده‌است. در دهه ۱۹۵۰ ضرورت جاز آزاد با اجراهایی بدون ضرب خاص و ساختمان موسیقی غیرعادی احساس شد. در اواسط این دهه، هارد باپ که معرف تاثیرات ریتم اند بلوز، موسیقی گاسپل و بلوز به خصوص در نوازندگی پیانو و ساکسوفون بود، توسعه یافت. مودال جاز در اواخر دهه ۱۹۵۰ با استفاده از بداهه نوازی توسعه یافت. جاز راک فیوژن در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ با تلفیق بداهه‌نوازی جاز با ریتم موسیقی راک، سازهای الکتریکی ظهور کرد. در اوایل دهه ۱۹۸۰، یک فرم تجاری از جاز فیوژن با نام جاز ملایم با پخش رادیویی قابل ملاحظه‌ای، موفقیت چشمگیری بدست آورد. باقی سبک‌ها و ژانرها از قبیل جاز لاتین و آفرو-کوبایی در دهه ۲۰۰۰ وفور داشتند. واژه شناسی و تعریف پرسش اصالت کلمه جز (جاز) با تحقیقات قابل ملاحظه‌ای به نتیجه رسید و تاریخچه آن به خوبی ثبت شده‌است. به اعتقادی، به عبارت خودمانی جسم (به انگلیسی jasm) مربوط است که به معنای «روحیه، انرژی» است که در سال ۱۸۶۰ به کار می‌رفت. اولین ثبت نوشتاری این کلمه در سال ۱۹۱۲ در یک مقاله لس‌آنجلس تایمز صورت گرفت که در آن یک بازیکن بیسبال یک توپ جاز را توصیف کرد: «به این دلیل که تلوتلو می‌خورد و شما به سادگی نمی‌توانید کاری با آن بکنید.» استفاده از این کلمه در متن موسیقایی در اوایل ۱۹۱۵ در شیکاگو تریبون ثبت شد. اولین استفاده از عبارت ثبت شده در متن موسیقایی در نیو اورلینز در ۱۴ نوامبر ۱۹۱۶ بوده‌است. در مصاحبه با ان‌پی‌آر، موسیقیدان آمریکایی، یوبی بلیک از اصل عبارت عامیانه صحبت کرد و گفت که در یک جایی آن را جاز صدا زدند در حالی که جاز نبود بلکه جاس بود که کلمه نامناسبی بود و اگر شما معنی آن را می‌دانستید در جلوی خانم‌ها از آن عبارت استفاده نمی‌کردید. انجمن گویش آمریکایی این کلمه را کلمه قرن بیستم انتخاب کرد. بر همگان ثابت شده‌است که از آنجایی که جاز محدوده وسیعی از موسیقی را در طول بیش از ۱۰۰ سال دربرمی‌گیرد، تعریف جاز بسیار دشوار می‌باشد. همچنین برای تعریف جاز از نقطه نظر فرهنگ‌های موسیقی دیگر از قبیل تاریخچه موسیقی اروپایی یا موسیقی آفریقایی تلاش‌هایی انجام شده‌است. یک تعریف وسیع‌تر که دوره‌های مختلف جاز را پوشش می‌دهد توسط تراویس جکسون پیشنهاد شد: «جاز، موسیقی‌ای است که کیفیت‌های مختلفی از قبیل سویینگ، بداهه‌نوازی، تعامل گروهی، گسترش صدای انفرادی و پذیرا بودن در برابر امکانات موسیقی مختلف را شامل می‌شود.» بر خلاف تلاش‌های منتقدین و مشتاقان سبک‌های مختلف جاز که برای یافتن تعریف دقیق‌تر بحث می‌کردند، موسیقیدانان، خودشان را نسبت به تعریف موسیقی‌ای که اجرا می‌کنند بی‌میل نشان می‌دادند. برای مثال دوک الینگتون، یکی از چهره‌های برجسته جاز، گفت: «همه آن‌ها موسیقی هستند.» پیشینه عکسی از ارکستر جاز «کینگ» و «کارتر» در هوستون، تگزاس، ژانویه ۱۹۲۱. جاز در فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا و نیز در سنت‌های موسیقایی سیاهان آمریکا مانند بلوز و رگتایم و دسته‌های موسیقی نظامی اروپایی ریشه دارد. در آغاز سده بیستم این گونه موسیقی در میان سیاهان آمریکا رواج یافت و در دهه ۱۹۲۰ در بسیار از کشورها رایج گردید. از آن زمان به‌بعد جاز تاثیر زیادی در عرصه موسیقی داشته و هنوز در تحول و تغییر است. وینتون مارسالیس ترومپت‌نواز چیره‌دست آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر درباره جاز می‌گوید: سبک‌ها جاز خود به سبک‌های فرعی زیادی تقسیم می‌شود که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: دیکسی‌لند بیگ‌بند یا سوینگ بی‌باپ کول‌جاز فری جاز جاز برزیلی سالسا جاز فیوژن سول جاز اسید جاز سموث جاز مدال جاز آوانگارد جاز ایران و «جاز شرقی» در دهه ۱۹۶۰ میلادی، دوک الینگتون، بزرگنام موسیقی جاز، قطعه‌ای به نام و افتخار اصفهان تنظیم نمود که مورد توجه قرار گرفت. در ۱۹۶۵، گروهی به رهبری دکتر لوید میلر و پرستون کیز سبک جدیدی از موسیقی جاز بنام «جاز شرقی» ابداع نمودند که در آن موسیقی سنتی ایران با موسیقی جاز آمیخته گردید. دستاوردهای این گروه اهل یوتا که Oriental Jazz Quartet نام گرفت، بسیار در ایران مورد توجه قرار گرفت، و حتی از تلویزیون ملی ایران نیز پخش می‌شد. فهرست موسیقیدانان جاز
[ "بلوز", "فولک", "مارش", "رگ تایم", "ساکسوفون", "ترومپت", "ترومبون", "باس", "کلارینت", "فلوت", "پیانو", "گیتار", "کنترباس", "توبا", "درامز", "خواننده", "ویبرافون", "بانجو", "راک ان رول", "ریتم اند بلوز", "رگه", "کراتوراک", "دی ان بی", "آوانگارد جاز", "بی‌باپ", "گروه بزرگ", "جاز شامبر", "کول‌جاز", "جاز آزاد", "جاز جیپسی", "هارد باپ", "جاز لاتین", "ام-بیس", "پست-باپ", "جاز سول", "موسیقی سوینگ", "بوسا نوا", "اسید جاز", "جاز فولک", "جاز فیوژن", "جاز-رپ", "نو جاز", "جاز ملایم", "جاز استرالیایی", "جاز آذربایجانی", "جاز کانادایی", "آفرو-کوبایی", "جاز فرانسوی", "جاز آلمانی", "نغمه‌های استاندارد جاز", "سبک موسیقی", "سیاه‌پوستان آمریکا", "نت‌های بلوز", "بداهه (موسیقی)", "رگتایم", "گروه موسیقی", "گروه جاز", "دیکسی‌لند", "بیگویین", "موسیقی بلوز", "بدیهه‌سازی", "موسیقی گاسپل", "مودال جاز", "جاز راک فیوژن", "لس‌آنجلس تایمز", "شیکاگو تریبون", "ان‌پی‌آر", "دوک الینگتون", "تگزاس", "آفریقا", "سیاهان آمریکا", "وینتون مارسالیس", "جایزه پولیتزر", "سوینگ (سبک جاز)", "فری جاز", "جاز برزیلی", "فیوژن", "سموث جاز", "مدال جاز", "اصفهان", "لوید میلر", "پرستون کیز", "موسیقی سنتی ایران", "موسیقی جاز", "یوتا", "فهرست موسیقیدانان جاز" ]
[ "جاز", "اصطلاحات جاز", "بداهه (موسیقی)", "تاریخ آفریقایی-آمریکایی", "سبک‌های موسیقی آمریکا", "فرمت‌های رادیویی", "موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار" ]
2,075
ادوارد گریگ
1
42
0
[ "ادوارد گريگ", "ادوارد گریک" ]
false
19
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "ادوارد گریگ" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Eilif Peterssen-Edvard Grieg 1891.jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "پرتره‌ای از ادوارد گریگ (۱۸۹۱)" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "۱۵ ژوئن ۱۸۳۴[[برگن]]، [[نروژ]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "۴ سپتامبر ۱۹۰۷برگن، نروژ" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[نروژ]]ی" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[پیانو]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[آهنگساز]]، [[نوازنده پیانو]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
ادوارد گریگ (زاده ۱۵ ژوئن ۱۸۴۳ – درگذشته ۴ سپتامبر ۱۹۰۷) آهنگساز و نوازنده پیانو اهل نروژ بود. گریگ در کودکی با ویولن آشنا شد. در سال‌های ۱۸۵۸ تا ۱۸۶۲ به تحصیل موسیقی در کنسرواتوار لایپزیگ آلمان پرداخت و با موسیقی رمانتیک آشنا شد. علاقه او به پیانو و آثار روبرت شومان به این دوران بازمی‌گردد. پیر گینت از شناخته‌شده‌ترین آثار گریگ است.
[ "برگن", "نروژ", "پیانو", "آهنگساز", "نوازنده پیانو", "ویولن", "موسیقی", "کنسرواتوار لایپزیگ", "آلمان", "موسیقی رمانتیک", "روبرت شومان", "پیر گینت (گریگ)" ]
[ "ادوارد گریگ", "آهنگسازان اهل نروژ", "آهنگسازان پیانو", "آهنگسازان سده ۱۹ (میلادی) اهل نروژ", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل نروژ", "آهنگسازان کلاسیک اهل نروژ", "آهنگسازان کلاسیک سده ۱۹ (میلادی)", "آهنگسازان کلاسیک مرد", "آهنگسازان موسیقی کلاسیک سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگ‌سازان رمانتیک", "اهالی برگن", "اهالی نروژ با نژاد اسکاتلندی", "پیانونوازان سده ۱۹ (میلادی) اهل نروژ", "درگذشتگان ۱۹۰۷ (میلادی)", "زادگان ۱۸۴۳ (میلادی)", "موسیقی‌دانان اهل برگن", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل نروژ", "نوازندگان پیانو کلاسیک اهل نروژ", "نوازندگان پیانو کلاسیک سده ۱۹ (میلادی)", "نوازندگان پیانو کلاسیک سده ۲۰ (میلادی)", "یونیتارین‌های اهل نروژ" ]
2,076
امپرسیون، طلوع آفتاب
0
26
0
[ "دريافتي از طلوع آفتاب", "دریافتی از طلوع افتاب", "دريافتي از طلوع افتاب", "دریافتی از طلوع آفتاب" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "image_file", "Item2": "File:Monet - Impression, Sunrise.jpg" }, { "Item1": "image_size", "Item2": "400px" }, { "Item1": "title", "Item2": "امپرسیون، طلوع آفتاب" }, { "Item1": "artist", "Item2": "کلود مونه" }, { "Item1": "year", "Item2": "۱۸۷۲" }, { "Item1": "medium", "Item2": "رنگ روغن بر روی کرباس" }, { "Item1": "height_metric", "Item2": "۴۸" }, { "Item1": "width_metric", "Item2": "۶۳" }, { "Item1": "height_imperial", "Item2": "۱۸٫۹" }, { "Item1": "width_imperial", "Item2": "۲۴٫۸" }, { "Item1": "metric_unit", "Item2": "سانتی‌متر" }, { "Item1": "imperial_unit", "Item2": "اینچ" }, { "Item1": "city", "Item2": "پاریس" }, { "Item1": "museum", "Item2": "[[موزه مارموتان مونه]]" } ], "Title": "Artwork" }
امپرسیون، طلوع خورشید نام اثری است از نقاش سرشناس فرانسوی، کلود مونه (۱۸۴۰ - ۱۹۲۶ میلادی) که جنبش هنری امپرسیونیسم نام خود را از آن گرفته‌است. این اثر که به سال ۱۸۷۲ امضا شده‌است (با اینکه تحقیقات جدید فاش کرد که تاریخ پایان این اثر، ۱۸۷۳ یعنی یک سال پس از امضای نقاش بر پای اثر بوده‌است)، لنگرگاه لوآور در شمال غربی فرانسه را به تصویر کشیده‌است. نقاش برای کشیدن این منظره از ضربه‌های بسیار نرم و تماس‌های بی‌نظم قلم مو بر سطح بوم استفاده کرده‌است که به جای تماسها در ترسیم کلاسیک، فقط اشاره‌ای دارد. این تابلو در سال ۱۸۷۴ میلادی و در جریان اولین نمایشگاه هنری مستقل امپرسیونیست‌ها (که در آن تاریخ به این نام شناخته نمی‌شدند)، به نمایش عمومی گذاشته شد. لویی لروا منتقد، نقاش و نمایشنامه نویس فرانسوی در حالی که از نام این اثر استفاده کرده بود، متنی تمسخرآمیز در روزنامه هیاهو با عنوان نمایشگاه امپرسیونیست‌ها منتشر کرد و ناخواسته، جنبش هنری جدید را نامگذاری نمود. مونه در ترسیم شاهکارش، خورشید را با همان میزان درخشندگی که آسمان اطرافش دارد کشیده‌است که این شرایط، فقط در حالتی متصور است که غلظت رطوبت هوا، بالا باشد که خود باعث تغییرات در انرژی امواج نور دریافت شده می‌گردد. این ویژگی امپرسیون، طلوع خورشید که باعث متمایز شدن خورشید از آسمان اطرافش شده‌است، به دلیل استفاده از رنگهای مکمل سرد و گرم به جای تغییر در مقدار یا روشنایی رنگ‌هاست.
[ "Musée Marmottan Monet", "فرانسه", "کلود مونه", "۱۸۴۰ (میلادی)", "۱۹۲۶ (میلادی)", "امپرسیونیسم", "۱۸۷۲ (میلادی)", "۱۸۷۳ (میلادی)", "بوم", "۱۸۷۴ (میلادی)", "لویی لِروا", "رنگ" ]
[ "نقاشی‌ها در پاریس", "نقاشی‌های ۱۸۷۲ (میلادی)", "نقاشی‌های دریایی", "نقاشی‌های کلود مونه" ]
2,077
فال قهوه
0
23
0
[ "فال تفاله چای", "فال تفاله چاي", "فال تفالهٔ چای", "فال تفالهٔ چاي" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فال قهوه فال قهوه یکی از روش‌های پرطرفدار فال‌گیری و پیشگویی با استفاده از ته‌مانده قهوه‌ی نوشیده شده است. معمولا برای این کار از قهوه ترک استفاده می‌کنند. خواندن علایم چای و قهوه به نام تاسیوگرافی (Tasseography) شهرت دارند که از لغت عربی «طاسه» به معنای فنجان گرفته شده است. فال بینی با قهوه به خصوص در میان اهالی یونان، ایران، ارمنستان، روسیه و یوگسلاوی رواج دارد. فال‌گیری با قهوه در کشورها و مناطق جهان راه و رسم‌های گوناگونی دارد، ولی عموما به این ترتیب است که بخش بیشتر مایع قهوه را می‌نوشند و مخلوط غلیظی از قهوه و آب در ته فنجان می‌ماند. فنجان را روی نعلبکی برمی‌گردانند. پس از مدتی آن را برمی‌دارند و فال گیر به شکل‌هایی که در ته فنجان درست شده نگاه می‌کند و با اشاره به شکل‌ها که آن‌ها را به انسان و حیوان و درخت و چیزهای دیگر تشبیه می‌کند نکاتی را درمورد زندگی و گذشته و حال و آینده کسی که قهوه را خورده بیان می‌کند. فال تفاله چای فال تفاله چای نوعی پیشگویی به وسیله فنجان چای است به گونه‌ای که قبل از خوردن چای درون فنجان نیت کرده و پس از خوردن آن مقداری از مایع چای را باقی می‌گذارند به طوری که تفاله‌های چای درون آن جابجا شوند سپس با توجه به اشکالی که تفاله‌ها با جابجا شدن می‌سازند و تعبیر آن اشکال به پیگویی می‌پردازند این نوع پیشگویی در ایران و انگلستان بسیار مرسوم است.
[ "فال‌گیری", "قهوه", "قهوه ترک", "چای", "فنجان", "یونان", "ایران", "ارمنستان", "روسیه", "یوگسلاوی", "نعلبکی", "انگلستان" ]
[ "جادو", "چای", "آشپزی ترکی", "فالگیری", "طالع‌بینی" ]
2,078
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
3
24
0
[ "دانشگاه آزاد اسلامي ارسنجان", "دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان", "دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان", "دانشگاه ازاد اسلامی واحد ارسنجان", "دانشگاه ازاد اسلامي ارسنجان", "دانشگاه ازاد اسلامي واحد ارسنجان", "دانشگاه ازاد اسلامی ارسنجان" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام واحد", "Item2": "ارسنجان" }, { "Item1": "بنیانگذاری", "Item2": "۱۳۶۶" }, { "Item1": "همنام شهر", "Item2": "بلی" }, { "Item1": "دانشجویان", "Item2": "۵۰۰۰" }, { "Item1": "دانش‌آموختگان", "Item2": "۴۵۰۰" }, { "Item1": "وب‌گاه", "Item2": "http://www.iaua.ac.ir" } ], "Title": "واحد دانشگاه آزاد" }
دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی است و در دوازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به پیشنهاد مرحوم دکتر محمد حسین اسکندری و با همت معتمدین ارسنجان و حمایت همه مردم و در راس آنها حسین رضایی تاسیس گردید. از جمله معتمدینی که در تاسیس دانشگاه آزاد نقش بسزایی داشتند، می‌توان از حاج رضا ابراهیمی، حاج جواد رضایی، حاج حبیب اسکندری، مرحوم حاج سید علی اکبر نعمت الهی، مرحوم حاج کریم محمدی، حاج محمد اکبرپور، مرحوم حاج احمد نعمت الهی (فرزند حاج عبدالمطلب) و دیگران نام برد. با اولین پذیرش دانشجو که سال ۱۳۶۶ انجام شد، ۱۶۰ دانشجو در دو رشته تحصیلی وارد دانشگاه شدند. برای اولین بار ریاست دانشگاه آزاد ارسنجان را دکتر ناظم السادات بر عهده گرفتند. این دانشگاه در هر سال تحصیلی گسترش یافته به گونه‌ای که فقط تا سال ۱۳۸۲ تعداد رشته‌های دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان به ۲۴ رشته و تعداد دانشجوی آن به ۵۰۰۰ نفر بالغ گردیده و ۴۵۰۰ نفر دانش‌آموخته از کاردانی تا کارشناسی ارشد برای خدمت به جامعه اسلامی تقدیم کرده‌است. رشته‌های کنونی کارشناسی: مهندسی رباتیک . مامایی . پرستاری . مهندسی برق قدرت آموزش و پرورش ابتدایی . مهندسی هسته‌ای . مهندسی هسته‌ای_مهندسی رآکتور . تربیت بدنی . روانشناسی . زبان و ادبیات فارسی . زیست‌شناسی . علوم تربیتی . فیزیک اتمی . مهندسی عمران . مهندسی کشاورزی . مهندسی معماری . مهندسی مکانیک . مهندسی منابع طبیعی کاردانی؛ نقشه‌کشی معماری . مکانیک خودرو . مربی کودک .کامپیوتر_نرم‌افزار . ساختمان_کارهای ساختمان . علمی کاربردی حسابداری ارسنجان
[ "دانشگاه آزاد اسلامی", "دانشجو", "کاردانی", "کارشناسی ارشد", "مهندسی رباتیک", "آموزش و پرورش", "نقشه‌کشی معماری" ]
[ "واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی" ]
2,079
منطق
0
535
0
[ "منطق صوري", "منطق‌دان", "منطق دان", "منطق‌دانان", "منطق دانان", "فهرست اقسام منطق" ]
false
419
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
منطق دانش شناسایی و ارائه روش درست اندیشیدن (تعریف کردن و استدلال کردن) است. واژه منطق در زبان عربی به معنای سخن گفتن است، ولی دقیقا معلوم نیست از چه زمانی معادل یونانی این واژه را برای مجموعه قوانین به کار برده‌اند. در گذشته منطق صرفا شاخه‌ای از فلسفه شمرده می‌شد ولی از میانه سده نوزدهم در ریاضیات و در دهه‌های واپسین در علوم رایانه و از دهه ۱۹۸۰ در علوم شناختی نیز به آن می‌پردازند. منطق از نطق و به معنای گویش و گفتار است که شخص برای تفهیم مخاطب خود وی را با ادله گفتاری تحت تاثیر قرار می‌دهد و نیز خود شخص که حاضر به شنیدن گفته‌های مخاطب خود باشد او یک شخص (منطقی) می‌باشد. تعاریف ابزاری از منطق از فواید آن تشخیص اندیشه درست از اندیشه نادرست است؛ و از لوازم آن انتقال اندیشه با کمک زبان است که از آن‌ها برای تعریف منطق هم بهره برده می‌شود. تعبیر دیگری، منطق را خطاسنج اندیشه می‌نامد. منطق چارچوب‌های ویژه‌ای را کشف و معرفی نموده‌است که اندیشه در آن قالب‌ها از خطا و بیراهه رفتن مصون می‌ماند. البته تعریف دیگری هم از منطق می‌توان ارائه داد که بیش‌تر فیلسوفان اسلامی به کار می‌برند. آن‌ها در تعریف منطق می‌گویند که منطق ابزاری از سنخ قانون است که اندیشه را از افتادن در خطاها مصون نگه می‌دارد و آن را به سمت استدلال‌هایی کاملا پایدار رهنمون می‌سازد؛ لذا اگر کسی به کلی منطق را در استدلال‌هایش به کار برد، (البته در صورت صحت مواد) به هیچ وجه دچار خطا در تفکر و مغالطه نخواهد شد. در تعریف به کمک لوازم منطق (ساختار زبان) با تعبیری کم‌تر روان‌شناسانه از منطق این است که منطق علم مطالعه ساختارهای زبانی زبان‌های طبیعی است. البته این تعبیر نیز دشواری‌های خود را دارد. منطق یکی از علوم طبیعی و تجربی مثل فیزیک نیست. گزاره‌های منطق ضروری (یعنی حمل هر موضوعی بر هر محمولی یا ضرورت دارد یا ندارد. اگر ضرورت داشت یا ضرورت سلب است یا ضرورت ایجاب و اگر ضرورت نداشت امکان است) به نظر می‌آیند و توصیفی از وضع ممکنات ارائه نمی‌کنند. جنس گزاره‌ای مانند «اجتماع نقیضین محال است» شبیه به گزاره‌ای مانند «سرعت نور برابر با مقدار ثابت c است» به نظر نمی‌رسد. موضوع منطق تعریف در حوزه مفاهیم (تصورات)است؛ که به معنای روش درست درک و شناسایی مفاهیم می‌باشد. اشکال تعریف یک مفهوم را به چهار صورت تعریف می‌کنند جنس قریب+فصل قریب:حد تام مانند حیوان ناطق برای انسان جنس بعید+فصل قریب:حد ناقص مانند جسم ناطق برای انسان جنس قریب+عرضی خاص:رسم تام مانند حیوان کاتب برای انسان جنس بعید+عرضی خاص:رسم ناقص مانند جسم کاتب یاکاتب یابشریامثل من یا آخرین پدیده برای انسان استدلال در حوزه قضایا (تصدیقات)است؛ که به معنای روش درست درک و شناسایی قضایا می‌باشد. دراستدلال یا اثبات ویا (حجت) موضوعاتی مانند اقسام قضیه(حملی-شرطی)-مواد قضیه وصناعات خمس(برهان-خطابه-جدل-شعر-سفسطه(مغالطه)مطرح اند نسب اربع نسب اربع درمنطق عبارتنداز:(تساوی-تباین-عموم وخصوص مطلق-عموم وخصوص من وجه) تاریخچه نخستین مدون صریح و ثبت‌شده منطق صوری (formal logic) در تاریخ، ارسطو فیلسوف مشهور یونانی است. در زمان ارسطو افرادی بودند به عنوان سوفیسط و کار آن‌ها مغالطه کردن و گول‌زدن دیگران بود، به همین دلیل ارسطو علمی آورد به عنوان منطق تا از مغالطه جلوگیری نماید و دیگران بتوانند با فراگرفتن آن دچار گول خوردن نشوند نوشته‌های ارسطو درباره منطق در دوره بیزانسی به صورت مجموعه‌ای یگانه تدوین و به نام ارگانون (ارغنون) گردآوری شد. این مجموعه شامل شش بخش است بنام‌های: «مقولات»، «عبارت (قضایا)»، «قیاس»، «برهان»، «جدل» و «مغالطه». بعدها برخی از شارحین ارسطو، دو رساله «شعر» و «خطابه» را به ارگانون افزودند. «ایساغوجی» رساله دیگری است که با اقتباس از دو رساله برهان و جدل به عنوان مدخلی برای منطق ارسطو در نظر گرفته شد. بدین گونه آنچه بدست حکیمان مسلمان رسید، منطق نه بخشی ارسطو بود و شفای ابن سینا نیز شرحی بر همین منطق است. البته این نوشته‌ها امروزه شامل منطق و فلسفه منطق و برخی بحث‌های دیگر در حاشیه منطق محسوب می‌شوند. آنچه ما امروزه به نام منطق صوری می‌شناسیم در کتاب آنالوطیقای (analytic) اول دیده می‌شود. در قرن هجدهم فیلسوف پرآوازه آلمانی ایمانوئل کانت ادعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است و نیازی به چیزی بیش‌تر از منطق ارسطویی وجود ندارد. بااین‌حال در پایان قرن نوزدهم انفجاری در دانش منطق روی داد و حجم انبوهی از مطالعات به آن افزوده شد. این پیشرفت‌ها با کارهای ریاضیدان و فیلسوف آلمانی فرگه و شاگرد انگلیسی وی راسل آغاز گردید. پس از آن‌ها نیاز به کارهای دیگری در زمینه منطق احساس شد که در آغاز، شگفت یا غیرضروری می‌رسید: انواع تازه‌ای از منطق مانند منطق ربط، منطق زمان، منطق موجهات، و منطق‌های چندارزشی که در اثر این احساس پدید آمدند که منطق فرگه و راسل برای برخی اهداف یا نیازها کافی نیستند. منطق فطری روشن است که نمی‌توان برای تفکر انسان آغازی در نظر گرفت؛ بلکه او از بدو پیدایش متفکر بوده و برای ادامه حیات و پیشبرد اهداف خویش از تفکر و اندیشه استفاده می‌کرده‌است. طبعا استفاده از تفکر با روش خاصی صورت می‌گرفت. پس انسان نخست از روی فطرت می‌اندیشید؛ یعنی با عقل سلیم و منطق فطری کار تفکر را پیش می‌برد و گاه نیز در این مسیر، به عمد و برای در مغالطه انداختن دیگران یا بر اثر سهو و به سبب پیچیده بودن موضوع تفکر به انحراف کشیده می‌شد و بعد به انحراف خود توجه می‌کرد و درصدد تصحیح آن برمی‌آمد؛ اما علم منطق (منطق صناعی یا فن منطق) از هنگامی آغاز شد که بشر به تفکرات خود و صحت و سقم آنها توجه کرد و قواعد روش اندیشیدن را نظمی بخشید و بر هر قاعده آن نامی گذاشت. قرن بیستم فرگه از نقطه دیگری کار را آغاز نمود. پیش از او این امر شناخته شده بود که با منطق ارسطویی برخی از استدلال‌ها را نمی‌توان صورت‌بندی نمود. بااین‌حال این استدلال‌ها درست هستند. به نمونه زیر توجه کنید: یا علی برادر رضا است یا حسن برادر رضا است. علی برادر رضا نیست. نتیجه: حسن برادر رضا است. این استدلال را نمی‌توان به اشکال Aها B هستند و غیره درآورد. از قدیم تلاش‌هایی برای این کار انجام شده و به شکست منجر گردیده بود. فرگه منطق را از این قبیل صورت‌ها آغاز نمود. او نمادهایی مانند P و Q و غیره را به عنوان جانشین گزاره‌ها (p اول proposition به معنی گزاره‌است) و نشانه‌های دیگر را به عنوان پیوند دهنده جملات به کار برد. اگر P و Q گزاره باشند P~ خوانده می‌شود «نقیض P» و P→Q خوانده می‌شود «اگر P آنگاه Q». منطق فرگه و راسل قادر است به بررسی روابط بین گزاره‌ها و استدلال‌هایی که به دلیل چینش این روابط معتبر اند بپردازد. به همین دلیل آن را حساب گزاره‌ها یا منطق جملات می‌نامند. در مقابل به آنچه با منطق ارسطویی آغاز گردید منطق محمولات گفته می‌شود (زیرا گزاره‌ها را به موضوع و محمول تقسیم می‌کند). جایگاه منطق در میان منطق‌دانان مسلمان با تفحص در دو اثر اصلی منطق اسلامی، یعنی منطقیات فارابی و بخش منطق شفای ابن سینا، روشن می‌شود که منطق مسلمانان تحت تاثیر هیچ منطقی جز مباحث منطق مطرح شده در یونان پیش از ارسطو، منطق ارسطو و منطق مگاری - رواقی نبوده‌است؛ زیرا بی‌شک ابن سینا تحت تاثیر ابن سینا بوده‌اند و از سویی، در این دو کتاب جز به آن سه منبع یونانی به هیچ منبع دیگری ارجاع داده نشده‌است؛ اما در این میان سهم عمده از آن رنگ ارسطویی دارد؛ هر چند در بعضی از مباحث نیز تحت تاثیر منطق مگاری - رواقی است. ویژگی منطق مسلمانان که در آثار فارابی و به ویژه ابن سینا تبلور یافته این است که در استدلال از هر دو سنت منطقی ارسطو و مگاری - رواقی استفاده کرده‌است. منطق‌دانان مسلمان این علم را «علم میزان» نیز نامیده‌اند. ابن سینا این علم را خادم علوم معرفی کرده‌است، چراکه منطق مقصود بالذات نیست؛ بلکه ابزاری است برای رسیدن به علوم دیگر، بنابراین در خدمت علوم دیگر است؛ اما پیش از شیخ الرئیس، فارابی این علم را رئیس علوم معرف کرده‌است؛ زیرا حکم این علم در همه علوم دیگر نفوذ دارد و بدین ترتیب برتر از علوم دیگر و رئیس آنهاست. تاریخ منطق را از بدو ورود به جهان اسلام تاکنون می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد: عصر آشنایی با منطق، عصر شکل‌گیری و تثبیت، عصر شکوفایی یا عصر شرح، بسط و نظریه‌پردازی و عصر توقف یا رکود. روشن است که نمی‌توان برای هر دوره مرز مشخصی در نظر گرفت، ولی تا حدودی و با اندک مسامحه‌ای می‌توان گفت از زمان نهضت ترجمه تا زمان فارابی عصر آشنایی با منطق ارسطویی است. در این دوره، حداکثر، مطالب ارسطو شرح می‌شود. هم چنین می‌توان عصر فارابی را با توجه به نگارشهای بسیار او در منطق، عصر شکل‌گیری منطق و تثبیت قواعد آن به منزله یک علم بومی دانست. دوره سوم نیز با ابن سینا آغاز می‌شود. او با نوشتن منطق شفا و دیگر کتب منطقی، به ویژه الاشارات و التنبیهات، دوره نوینی را در منطق پایه‌ریزی کرد که در قرن هفتم به اوج شکوفایی رسید. در این دوره نه تنها مباحث منطقی تثبیت شد، بلکه شرح و بسط کمی یافت و نیز در این دوران منطق دانان مسلمان به مباحث جدیدی روی آوردند که پیش‌تر سابقه نداشت. متاسفانه عصر شکوفایی را به یک معنا باید عصر انحطاط نیز دانست؛ چراکه در این دوره مهم‌ترین بخش منطق، یعنی صنعت برهان چندان جدی گرفته نشد. اما عصر توقف و رکورد را می‌توان از قرن نهم به بعد تا به امروز دانست، ولی در عصر توقف یک استثنای بسیار بزرگ وجود دارد و آن فیلسوف صاحب مکتب در حکمت متعالیه یعنی ملاصدرای شیرازی است؛ زیرا اگر آراء منطقی او جدی گرفته می‌شد، تحولی بس شگرف در بخش عظیمی از منطق، یعنی منطق استنتاج رخ می‌داد و در آن صورت می‌توانستیم ادوار منطق را به پنج دوره تقسیم، و دوره پنجم را عصر تحولی بنیادی در منطق نام‌گذاری کنیم. اقسام منطق منطق احتمالاتی منطق ارسطو منطق استعلایی منطق امری منطق بولی منطق ترافرازنده منطق توصیفی منطق جبری منطق جدید منطق دسته اول منطق ریاضی منطق سه ارزشی منطق سه حالته منطق شهودی منطق صوری منطق علامتی منطق فازی منطق فلسفی منطق کاربردی منطق کلاسیک منطق کوانتومی منطق مادی منطق محمولات منطق مرتبه اول منطق مسند منطق مسندی منطق معنایی منطق موجهات (یا منطق وجهی) منطق نمادی منطق نمادین (انگلیسی) کتاب ، نگارش سید رضا حسینی نسب عارف، رضا، مغالطه پژوهی نزد فیلسوفان مسلمان، انتشارات حکمت، ۱۳۸۹. ، عسگری سلیمانی، خردنامه صدرا، تابستان ۱۳۸۰، شماره بیست و چهارم
[ "دانش", "اندیشه", "فلسفه", "سده ۱۹ (میلادی)", "ریاضیات", "علوم رایانه", "علوم شناختی", "زبان", "فلسفه اسلامی", "قانون", "استدلال", "مغالطه", "روان‌شناسی", "زبان طبیعی", "علوم طبیعی", "فیزیک", "ضروری", "ممکن", "نقیض", "سرعت نور", "تعریف", "تصورات", "حد تام", "حد ناقص", "رسم تام", "رسم ناقص", "تصدیقات", "اثبات", "حجت", "حملی", "شرطی", "مواد قضیه", "صناعات خمس", "برهان", "خطابه", "جدل", "شعر", "سفسطه", "تساوی", "تباین", "عموم وخصوص مطلق", "عموم وخصوص من وجه", "منطق صوری", "ارسطو", "ارغنون (کتاب)", "ارغنون", "بوتیقا", "ریطوریقا", "ایساغوجی", "کتاب شفا", "اشارات", "فلسفه منطق", "ایمانوئل کانت", "فرگه", "برتراند راسل", "منطق ربط", "منطق زمان", "منطق موجهات", "منطق‌های چندارزشی", "گزاره", "حساب گزاره‌ها", "منطق محمولات", "محمول", "فارابی", "ابن سینا", "الاشارات و التنبیهات", "حکمت متعالیه", "ملاصدرا", "منطق احتمالاتی", "منطق ارسطو", "منطق استعلایی", "منطق امری", "منطق بولی", "منطق ترافرازنده", "منطق توصیفی", "منطق جبری", "منطق جدید", "منطق دسته اول", "منطق ریاضی", "منطق سه ارزشی", "منطق سه حالته", "منطق شهودی", "منطق علامتی", "منطق فازی", "منطق فلسفی", "منطق کاربردی", "منطق کلاسیک", "منطق کوانتومی", "منطق مادی", "منطق مرتبه اول", "منطق مسند", "منطق مسندی", "منطق معنایی", "منطق نمادی", "منطق نمادین", "حسینی نسب", "ضیاء موحد" ]
[ "منطق", "تجرید", "شاخه‌های فلسفه", "شناخت", "فلسفه ریاضیات" ]
2,080
هامبورگ
2
667
0
[ "هامبورگ (آلمان)", "بندر هامبورگ", "هامبورگ (المان)" ]
false
607
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "'''هامبورگ'''" }, { "Item1": "latd", "Item2": "53" }, { "Item1": "latm", "Item2": "33" }, { "Item1": "lats", "Item2": "۵۵" }, { "Item1": "longd", "Item2": "10" }, { "Item1": "longm", "Item2": "00" }, { "Item1": "longs", "Item2": "۰۵" }, { "Item1": "نام آلمانی", "Item2": "Freie und Hansestadt Hamburg" }, { "Item1": "نگاره عکاسی", "Item2": "Binnenalster am Abend.jpg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "310" }, { "Item1": "پرچم", "Item2": "Flag of Hamburg.svg" }, { "Item1": "نشان رسمی", "Item2": "DEU Hamburg COA.svg" }, { "Item1": "نقشه", "Item2": "Deutschland Lage von Hamburg.svg" }, { "Item1": "NUTS", "Item2": "DE6" }, { "Item1": "رئیس ایالت", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "رئیس", "Item2": "اوله فون بویست" }, { "Item1": "حزب رئیس", "Item2": "[[CDU]]" }, { "Item1": "حزب حاکم ۱", "Item2": "[[CDU]]" }, { "Item1": "حزب حاکم ۲", "Item2": "[[Bündnis 90/Die Grünen]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۷۵۵" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۱۷۷۰۲۹۱" }, { "Item1": "تاریخ جمعیت", "Item2": "۲۰۰۷–۱۱" }, { "Item1": "تولید ناخالص داخلی", "Item2": "۸۶٫۱۵۳" }, { "Item1": "سال تولید ناخالص داخلی", "Item2": "۲۰۰۵" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۴۰" }, { "Item1": "کد پستی", "Item2": "۲۰۰۰۱–۲۱۱۴۹۲۲۰۰۱–۲۲۷۶۹" }, { "Item1": "کد ایزو", "Item2": "DE-HH" }, { "Item1": "lat_deg", "Item2": "۵۳" }, { "Item1": "lat_min", "Item2": "۳۵" }, { "Item1": "lon_min", "Item2": "۵۹" } ], "Title": "ایالت آلمان" }
هامبورگ ()، دومین شهر بزرگ آلمان و همچنین هشتمین در اتحادیه اروپا است. هامبورگ سومین بندر بزرگ در اروپا بعد از آنتورپ و روتردام است. هامبورگ یک شهر ایالتی است، یعنی یکی از شانزده ایالت آلمان نیز به‌شمار می‌آید. جغرافیا هامبورگ در جنوب شبه جزیره یوتلاند قرار دارد؛ که در جنوب آن اروپای قاره‌ای در شمال منطقه اسکاندیناوی در غرب دریای شمال و در شرق دریای بالتیک قرار دارد. این شهر بر روی رود البه قرار گرفته که از تقاطع آلستر و بیله تشکیل می‌شود. هامبورگ دارای آب و هوای اقیانوسی است که تحت تاثیر اقیانوس اطلس است. مترو متروی هامبورگ در سال ۱۹۱۲ تاسیس شده و هم‌اکنون دارای ۴ خط و ۹۱ ایستگاه می‌باشد. این مترو از قدیمی‌ترین متروهای جهان محسوب می‌شود. بورس بازار بورس هامبورگ در سال ۱۵۵۸ میلادی به عنوان اولین بازار بورس آلمان و چهارمین بازار بورس اروپا آغاز به کار کرد. در آغاز قرن بیست و یکم این بورس تنها برای تجارت اعتبار و سرمایه‌گذاری ویژه‌سازی شده است. رسانه‌ها هامبورگ با ۷۰٫۰۰۰ نفر شاغل در صنعت رسانه و ۲۵ میلیارد یورو پول در گردش این صنعت یکی از شهرهای مهم رسانه در آلمان است. در مجموع ۱۴٫۰۶۳ شرکت بزرگ و کوچک در شاخه‌های تبلیغات، موسیقی، فیلم، انتشارات، چاپ و تلویزیون در این شهر ثبت شده‌اند. همچنین مهمترین دانشگاه‌های خبرنگاری و کارآموزی کار در رسانه در هامبورگ واقع شده‌است. دفتر مرکزی مجله‌های چاپی و روزنامه‌های اشپیگل، اشترن و دی تسایت و همچنین مرکز بزرگترین شرکت رسانه‌ای آلمان اکسل اشپرینگر (روزنامه بیلد) در هامبورگ است. در این شهر بیش از ۵۰ درصد خدمات چاپی سراسر آلمان انجام می‌شود. مشاغل بر اساس آمار رسمی‌ای که در سال ۲۰۱۴ ارائه شده‌است در مجموع ۱٫۱۹۳٫۴۰۰ نفر در فعالیت‌های اقتصادی در هامبورگ شاغل هستند که ۳۳۹٫۶۰۰ نفر آنها به صورت آزاد و شخصی، ۳۹۳٫۱۰۰ نفر در تجارت، حمل و نقل و توریست، اطلاعات و ارتباطات، ۳۰۴٫۳۰۰ نفر در شرکت‌های خدمات رسانی (مالی و املاک)، ۱۱۵٫۹۰ نفر در مشاغل تولیدی، ۳۸٫۲۰۰ نفر در مسکن و خانه سازی و ۲٫۴۰۰ نفر در صنعت کشاورزی و ماهیگیری مشغول به کار هستند. آموزش و پرورش در هامبورگ علاوه بر مدارس عمومی و کارآموزی، مدارس خاصی برای افرادی با معلولیت‌های ذهنی و جسمی وجود دارد. همچنین نوزده دانشگاه تحصیلات عالی در هامبورگ واقع شده‌است. بر اساس آمار سال ۲۰۱۲، ۲۲۲٫۷۰۰ دانش‌آموز در ۲۰۱۸ مدرسه و ۲۹۷ موسسه با ساختار مدرسه مشغول به تحصیل بوده‌اند. از این مجموع ۱۹٫۳۰۰ نفر در ۹۵ مدرسه خصوصی تحصیل می‌کرده‌اند. بر اساس این آمار در این سال تعداد ۷۵٫۵۱۴ دانشجو در این شهر به تحصیل مشغول بوده‌اند. هامبورگ یکی از شهرهای آلمان است که نظام تحصیل در آن در حال رشد است در همین راستا مجلس هامبورگ برای سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ بودجه اضافه دو میلیارد یورویی تخصیص داده‌است. توریست در ده ساله گذشته هامبورگ بیشترین شاخص توسعه توریست در اروپا را دارا بوده‌است. در سال ۲۰۱۵ هامبورگ یکی از یازده مقصد مورد علاقه توریست‌ها در اروپا بوده‌است، در این سال در حدود ۱۲،۶ میلیون نفر حداقل یک شب در هامبورگ اقامت داشته‌اند. هامبورگ یکی از شهرهای آلمان است که دارای هتل‌های پنج ستاره است. آب و هوا شهرک انباری هامبورگ، منطقه‌ای در شهر هامبورگ، واقع در کرانه رودخانه البه است. در این منطقه مجموعه‌ای از انبارهای به‌هم پیوسته قرار دارد که در نوع خود بزرگترین شهرک انباری در سطح جهان است. منطقه انباری هامبورگ از سوی یونسکو، میراث جهانی شناخته شده و از نمادهای شهر هامبورگ به‌شمار می‌رود. آب و هوای هامبورگ گرم و دریایی ست. با توجه به تاثیرات غالب آب و هوای دریایی که در غرب آن قرار دارد، در فصل زمستان هوا سرد خفیف و در تابستان نسبت به مناطق شرقی کشور خنک‌تر است. دانشگاه هامبورگ
[ "اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان", "اتحاد ۹۰/سبزها", "آلمان", "اتحادیه اروپا", "بندر", "اروپا", "آنتورپ", "روتردام", "شهر ایالتی", "شبه جزیره", "اروپای قاره‌ای", "اسکاندیناوی", "دریای شمال", "دریای بالتیک", "البه", "آلستر", "بیله", "اقیانوس اطلس", "متروی هامبورگ", "بورس", "اشپیگل", "اشترن", "دی تسایت", "اکسل اشپرینگر", "بیلد", "رود البه", "یونسکو", "میراث جهانی یونسکو", "دانشگاه هامبورگ" ]
[ "هامبورگ", "اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها در آلمان", "اعضای پیمان هانزایی", "ایالات امپراتوری آلمان", "ایالات جمهوری وایمار", "ایالات کنفدراسیون آلمان", "ایالت هامبورگ", "ایالت‌های آلمان", "ایالت‌های امپراتوری مقدس روم", "شهرها و شهرک‌های بندری دریای شمال", "شهرهای امپراتوری روم", "شهرهای بندری در آلمان", "شهرهای دانشگاهی آلمان", "شهرهای رودگذر", "شهرهای کرانه البه", "مراکز ایالت‌ها در آلمان", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۹ (میلادی)" ]
2,082
۲۲ بهمن
0
45
0
[ "22 بهمن ماه", "22 بهمن" ]
false
32
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
۲۲ بهمن - از آغاز سال در گاه‌شماری ایران ۳۲۸ روز گذشته و به پایان آن ۳۷ روز (در سال عادی) یا ۳۸ روز (در سال کبیسه) مانده‌است. مناسبت‌ها پایان دهه فجر و انجام راهپیمایی ۲۲ بهمن در ایران (روز ملی جمهوری اسلامی ایران که هر ساله در سالروزش راهپیمایی‌هایی در شهرهای ایران انجام می‌شود). رویدادها ۱۳۵۷ - پیروزی انقلاب ایران و پایان نظام شاهنشاهی در ایران ۱۳۸۸ - تظاهرات هواداران جنبش سبز ۱۳۸۹ - خروج حسنی مبارک از مصر و پیروزی انقلاب مصر زادروزها ۱۳۵۹ - آرام جعفری ، بازیگر ایرانی ۱۳۶۳ - حسن هوری ، بازیکن فوتبال اهل ایران ۱۳۲۹ - مجید مظفری ، بازیگر ایرانی میلاد بختیاری ۱۳۷۶ صاحب کمپانی بختیاری مرگ‌ها ۱۳۹۳- روژه انن بازیگر و کارگردان فرانسوی معروف‌ترین اثر و بازیگری سریال کمیسر ناوارو
[ "گاه‌شماری ایران", "دهه فجر", "راهپیمایی ۲۲ بهمن", "جمهوری اسلامی ایران", "۱۳۵۷ (خورشیدی)", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "دودمان پهلوی", "ایران", "۱۳۸۸ (خورشیدی)", "تظاهرات هواداران جنبش سبز در ۲۲ بهمن ۱۳۸۸", "۱۳۸۹ (خورشیدی)", "حسنی مبارک", "مصر", "انقلاب مصر (۲۰۱۱)", "۱۳۵۹ (خورشیدی)", "آرام جعفری", "۱۳۶۳ (خورشیدی)", "حسن هوری", "۱۳۲۹ (خورشیدی)", "مجید مظفری", "۱۳۹۳ (خورشیدی)", "روژه انن" ]
[ "تعطیلات", "تعطیلات عمومی در ایران", "روزهای بهمن" ]
2,083
زروان (ایزد)
0
17
0
[ "زروان (ايزد)" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
زروان یا زوروان به معنی زمان و نام یکی از ایزدان آئین مزدیسناست. این نام در اوستا به صورت زروان یا زروان آمده و گاه با صفت اکرانه و گاه با درغوخودات همراه است. در برخی از نوشته‌های پهلوی از زروان به صورت موجودی برتر از اورمزد سخن رفته و دانشمندان پیدایی این عقیده را به دوره‌های بسیار دور و پیش از زرتشت می‌رسانند؛ آنچنانکه می‌نویسند در آئین مزدایی زرتشتی، زروان اهمیت زیادی نداشته و جنبشی را که موجب پدید آمدن آئین زروانی شده مربوط به دوران اشکانی و ساسانی است. نکاتی چند راجع به زروان زروان به عنوان زمان (و مکان) بی‌کرانه و مطلق خداییست که حتی شناختش برای خدایان دیگر ممکن نیست و هیچ چیز از سیطره او خارج نیست. (نوعی حالت وحدت وجودی) در وداها (اساطیر هندوان) خدایی به نام پرجاپتی وجود دارد که شباهت بسیاری با زروان ایرانی دارد. این خدا در سروده‌های کهن‌تر ودا وجود ندارد. شادروان مهرداد بهار معتقد بود که مفهوم زروان (با خصوصیاتی که در نوشته‌های فارسی میانه به او نسبت داده شده است) خاستگاهی غیر ایرانی داشته و متعلق به ساکنان بومی ایران پیش از ورود آریاییها بوده‌است و بعدها بر اثر آمیزش اقوام و فرهنگها، زروان کم‌اهمیت اوستایی به مقام شامخ زروان متون فارسی میانه می‌رسد. واژه زروان از اوستایی zaurvan به معنی پیری آمده است. این واژه از ریشه هندواروپایی (ger(e به معنی بزرگسال شدن آمده و با واژه‌های آسی zarond (پیرمرد)، سانسکریت jara (پیری) و یونانی geron (پیرمرد) از یک ریشه است.
[ "مزدیسنا", "آئین زروانی", "اشکانی", "ساسانی", "ودا", "پرجاپتی", "اوستایی", "هندواروپایی", "آسی" ]
[ "ادیان توحیدی", "اساطیر", "اساطیر ایرانی", "دین در ایران", "ایزدان مزدیسنا" ]
2,085
فال ورق
0
17
0
[]
false
4
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فالگیر، اثر میخائیل وروبل، نقاش سبک هنر نو. فال ورق گونه‌ای فالگیری است که، در آن از ورق‌های بازی استفاده می‌شود. گفته شده که پیشینه فال ورق به مصر باستان می‌رسد و با باورهای کهن نسبت به ایزد مصری دبیران یعنی ثوث ارتباط دارد. در اروپا این کار از سده ۱۴ میلادی رواج یافت. یک دسته ورق استاندارد امروزی که در غرب به نام ورق انگلیسی-آمریکایی شناخته شده (یعنی دسته ورق ۵۴ تایی شامل چهار خال دل، خشت، گشنیز و پیک) می‌تواند برای گرفتن فال بکار رود ولی فالگیران حرفه‌ای با کاربرد اینگونه ورقها برای فالگیری مخالفند. ازاینرو دسته ورق‌های ویژه‌ای برای افراد حرفه‌ای درست شده که برای نمونه می‌تواند از ورق‌های تاروت نام برد. دسته ورق تاروت از ۲۲ ورق سری بزرگ و ۵۶ ورق سری کوچک تشکیل شده‌اند. ۵۶ ورق کوچک همان‌هایی هستند که در ورق‌های معمولی بازی نیز حضور دارند (بعلاوه یک ورق صورت اضافی در هر خال) و ۲۲ ورق بزرگ معمولا فقط در سری تاروت برای فالگیری بکار می‌روند. این ۲۲ ورق در بسیاری مواقع نشان دهنده سفری معنوی از خود به جهان بیرون ودوباره به خود هستند.
[ "فال", "دل (خال ورق)", "خشت (خال ورق)", "گشنیز (خال ورق)", "پیک" ]
[ "فال ورق", "اسرارآمیز", "بازی‌های مرتبط با ورق", "تاروت", "فالگیری", "ورق‌های بازی", "طالع‌بینی" ]
2,086
استخر
2
165
0
[ "استخر آب", "استخر شنا", "استخر اب" ]
false
139
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک استخر شخصی استخر آب ، آبگیری مصنوعی است که برای شنا، آب‌تنی، تفریح، سرگرمی و ورزش‌های آبی مانند واترپلو و غواصی استفاده می‌شود. از استخر آب همچنین برای مصارف آموزشی و علمی نیز استفاده می‌گردد. برای کنترل مقدار باکتریها، به آب استخرها معمولا کلر افزوده می‌شود. پیشینه «حمام بزرگ» نخستین مخزن آب همگانی در جهان باستان می‌باشد که بیش از ۵۰۰۰ سال پیش در موهنجو-دارو، یکی از شهرهای پاکستان وجود داشت. این مخزن حدود ۱۲ متر طول از شمال به جنوب و ۷ متر عرض داشت و بیشترین عمق آن ۴/۲ متر بوده‌است. دو راه‌پله عریض از شمال و جنوب مخزن به سمت کف آن ایجاد می‌کردند، در لبه پله‌ها نرده‌هایی چوبی نصب می‌کردند و در پایین پله‌ها نیز یک فضای مسطح به اندازه عرض کل استخر می‌ساختند به گونه‌ای که افراد بتوانند از پله‌ها پایین آمده و در عرض استخر بدون اینکه به فضای اصلی استخر وارد شوند حرکت کنند. مخزن آب را نیز با آجرهای ریز کف‌بندی و با یک لایه ضخیم از قیر طبیعی طرفین مخزن را زیرسازی کرده و لبه و دیوارهای اطراف را با گچ می‌ساختند. امنیت برای امنیت و حفظ جان مردمی که از استخر استفاده می‌کنند شرایطی باید برقرار باشد از جمله: استفاده از آب پاک و بدون آلودگی انجام اقدامات لازم برای بهداشت استخر و آب وجود تجهیزات نجات در نزدیکی استخر امکان دیدن کف استخر عدم وجود اجسام نوک‌تیز در نزدیکی یا داخل استخر مدیریت تعداد افراد حاضر در استخر و عدم شلوغی وجود روشنایی اضطراری عدم عبور سیم‌های برق افقی، با فاصله‌ای معادل حداقل ۶ متر از لبه استخر عدم وجود مدارهای الکتریکی محافظت نشده در نزدیکی استخر عدم استفاده از مواد شیمیایی غیر استاندارد در آب استخر نشانه‌گذاری لازم باید وجود داشته باشد پلاژ لیدو دستگاه شنا متل قو نجات غریق استخر بازتاب
[ "شنا (انسان)", "واترپلو", "غواصی", "باکتری", "کلر", "نیویورک", "نخل", "ایران", "پلاژ", "لیدو", "دستگاه شنا", "متل قو", "نجات غریق", "استخر بازتاب" ]
[ "استخرها", "پهنه‌های آبی", "تفریح", "حیاط پشتی", "ساختمان‌سازی", "شنا", "مکان‌های ورزشی", "ویژگی‌های باغ" ]
2,087
پیک (ورق)
0
9
0
[ "پيك (خال ورق)", "پیک (خال ورق)", "پيك (ورق)", "اسپیک", "اسپيك" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرباز پیک پیک یا اسپیک (♠) (که در افغانستان قره گفته می‌شود) یکی از چهار خال موجود در ورق‌های بازی است. خال پیک در بازی کنتراکت بریج بالاترین ارزش را داراست.
[ "خال (ورق)", "ورق بازی", "کنتراکت بریج" ]
[ "بازی‌های مرتبط با ورق", "اصطلاحات بازی کارتی", "ورق‌های بازی" ]
2,088
گاوار
2
51
0
[]
false
19
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "گاوار" }, { "Item1": "native_name_lang", "Item2": "hy" }, { "Item1": "other_name", "Item2": "Kyavar ()" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Gavar landscape.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "Gavar" }, { "Item1": "image_seal", "Item2": "Coat of Arms of Gavar.png" }, { "Item1": "nickname", "Item2": "Kyavarr" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Armenia" }, { "Item1": "mapsize", "Item2": "150px" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "AM" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[گغارکونیک]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "گورگن مارتیروسیان" }, { "Item1": "established_title", "Item2": "Founded" }, { "Item1": "established_date", "Item2": "۱۸۳۰" }, { "Item1": "established_title2", "Item2": "City status" }, { "Item1": "established_date2", "Item2": "۱۸۵۰" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۱۶" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "سرشماری ۲۰۱۱" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۲۰،۷۶۵" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "latd", "Item2": "40" }, { "Item1": "latm", "Item2": "21" }, { "Item1": "lats", "Item2": "32" }, { "Item1": "longd", "Item2": "45" }, { "Item1": "longm", "Item2": "07" }, { "Item1": "longs", "Item2": "36" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۱۹۸۲" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۱۲۰۱–۱۲۰۵" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۲۶۴ (۳۷۴)+" }, { "Item1": "registration_plate", "Item2": "۰۲" }, { "Item1": "footnotes", "Item2": "منابع: جمیعت" } ], "Title": "settlement" }
گاوار (به ارمنی: ) یک شهر در ارمنستان است که در استان گغارکونیک واقع شده‌است. گاوار مرکز استان گغارکونیک ارمنستان است. شهر گاوار در شیب شرقی کوهستان گغاما در کنار دریاچه سوان و در ۹۸ کیلومتری ایروان قرار گرفته. خصوصیات گاوار ۱۶ کیلومتر مربع مساحت و ۲۰،۷۶۵ نفر جمعیت دارد و ۱،۹۸۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است. شهر گاوار در سال ۲۰۰۱ میلادی ۲۳،۲۰۰ نفر جمعیت داشت گاوار نهمین شهر بزرگ ارمنستان است. زیربنای اقتصادی آن که الکترونیک، ماشین‌سازی و نساجی و مربوط به زمان شوروی بوده تا اندازه زیادی فرسوده و ازکارافتاده شده. این شهر یک فرودگاه، یک موزه فولکلور و یک اسقف دارد. مردم این شهر نام گاوار را در لهجه محلی بصورت کیاوار تلفظ می‌کنند. پیشینه و مردم سنگ‌نوشته‌های اورارتویی یافت‌شده این نظریه را استحکام بخشیده که این محل، کانون ناحیه باستانی ولیکوخی در امپراتوری اورارتو بوده‌است. نیاکان بسیاری از مردم گاوار در سال ۱۸۳۰ از شهر بایزید ارمنستان باختری (امروزه در ترکیه) به این‌جا کوچیدند و در محل گاواران تاریخی آبادی‌ای به نام نور بایزید (بایزید نو) بنا کردند. با وجود تازه‌ساز بودن شهر، در پیرامون گاوار بازمانده‌های زیادی از عصر برنز به چشم می‌خورد. امروزه ۱۰۰ درصد مرد گاوار مسیحی و ۹۹ درصد آن‌ها باسوادند. از جمعیت گاوار تنها ۳۲ درصد مرد هستند. فهرست شهرداری‌های ارمنستان
[ "فهرست کشورهای جهان", "استان‌های ارمنستان", "استان گغارکونیک", "کد پستی", "زبان ارمنی", "شهر", "ارمنستان", "گغارکونیک", "دریاچه سوان", "کیلومتر مربع", "۱۹۵۹", "۷۲۸ (میلادی)", "شوروی", "ولیکوخی", "اورارتو", "دغوبایزید", "گاواران", "عصر برنز", "مسیحی", "فهرست شهرداری‌های ارمنستان" ]
[ "مناطق مسکونی در استان گغارکونیک", "شهرها و شهرک‌های ارمنستان", "مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۰ (میلادی)", "بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۰ (میلادی) در روسیه" ]
2,089
دلار
0
1,200
0
[ "دُلار", "دالر", "دولار" ]
false
1,182
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک اسکناس دو دلاری ایالات متحده آمریکا. امروزه اسکناس ۲ دلاری در چرخه پولی اقتصاد آمریکا نقش به سزایی ندارد. دلار نام یکای پول ۳۳ کشور جهان از جمله کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، و سنگاپور است. واژه دالر احتمالا صورت مقلوب تالر یا یوآخیمزتالر است که نام منطقه‌ای است در بوهم که معادن نقره مرغوبی داشت. و از آن برای ضرب سکه استفاده می‌شد. امروزه این منطقه بخشی از جمهوری چک است و چک‌ها آن را با نام یاخیموف می‌شناسند. کشورهای دیگر که دلار یکای پول آن‌ها است نام کشور یکای پول «دلار» دلار استرالیا دلار کارائیب شرقی دلار آمریکا دلار آمریکا دلار باربادوس دلار بلیز دلار آمریکا دلار ترینیداد و توباگو دلار آمریکا دلار جامائیکا دلار کارائیب شرقی دلار نیوزیلند دلار زیمبابوه دلار کارائیب شرقی دلار کارائیب شرقی دلار کارائیب شرقی دلار سنگاپور دلار فیجی دلار کانادا دلار استرالیا دلار کارائیب شرقی دلار گویان دلار لیبریا دلار نامیبیا دلار هنگ کنگ فهرست یکای پول رایج کشورها دلار قطب جنوب دلار دیزنی پول بی‌پشتوانه
[ "یکای پول", "دلار آمریکا", "دلار کانادا", "دلار استرالیا", "دلار نیوزیلند", "دلار سنگاپور", "تالر", "بوهم", "جمهوری چک", "دلار کارائیب شرقی", "دلار باربادوس", "دلار بلیز", "دلار ترینیداد و توباگو", "دلار جامائیکا", "دلار زیمبابوه", "دلار فیجی", "دلار گویان", "دلار لیبریا", "دلار نامیبیا", "دلار هنگ کنگ", "فهرست یکای پول رایج کشورها", "دلار قطب جنوب", "دلار دیزنی", "پول بی‌پشتوانه" ]
[ "دلار", "سکه‌شناسی", "واحد پول بر پایه کشورها", "یکای پول" ]
2,091
رستم وهاب‌نیا
0
4
0
[ "رستم وهاب نیا", "رستم وهاب نيا", "رستم وهاب‌نيا" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رستم وهاب‌نیا شاعر و محقق تاجیک. دارای درجه علمی دکترای ادبیات در رشته نظریه ادبی و متن شناسی. عضو انجمن نویسندگان تاجیکستان. دارای دو مجموعه اشعار و یک مجموعه مقالات و تحقیقات ادبیات‌شناسی می‌باشد. در حال حاضر استاد دانشگاه ملی تاجیکستان و مدیر بخش نظم و نقد ادبی مجله ملی ادبی «صدای شرق» است.
[ "تاجیک", "انجمن نویسندگان تاجیکستان" ]
[ "شاعران تاجیک" ]
2,092
اهرید
2
50
0
[ "اوهريد", "اوهرید" ]
false
24
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "اوهرید" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Ohridview.JPG" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "چشم‌انداز شهر اهرید" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Ohrid.gif" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "MKD muni nonn(Ohrid).png" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "07" }, { "Item1": "lats", "Item2": "01" }, { "Item1": "longd", "Item2": "20" }, { "Item1": "longm", "Item2": "48" }, { "Item1": "longs", "Item2": "06" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "استان" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[جنوب غربی]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Alexandar Petreski" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "383.93" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "2280" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "42003" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۲" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "CET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۱+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "CEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۶۰۰۰" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۴۶ ۳۸۹" } ], "Title": "settlement" }
شهر اهرید یکی از شهرهای کشور مقدونیه است. این شهر به بهشت گردشگران معروف است. در حدود ۳۰ آرامگاه تاریخی دارد که مورد استقبال شدید جهانگردان قرار می‌گیرد همچنین وجود بازمانده‌های کاخهایی که رومی‌ها در زمان فرمانروایی خود در این شهر ساخته‌اند جلوه ویژه‌ای به این شهر داده است. نام قدیم این شهر لینیدوس بوده که در کنار جاده «ویا ایگناتیا» که شهرهای آدریاتیک و آگن را بهم متصل می‌کرد ساخته شده است. یکی از زیباترین دریاچه‌های اروپا با نام دریاچه اوهرید در این شهر قرار دارد که ژرفترین دریاچه اروپاست. یک سوم این دریاچه در آلبانی قرار دارد ولی زیبایی قسمتی که در مقدونیه قرار دارد را دارا نیست. دریاچه اوهرید
[ "فهرست شهرهای مقدونیه", "فهرست کشورهای جهان", "استان جنوب غربی", "کد پستی", "مقدونیه", "لینیدوس", "ویا ایگناتیا", "آدریاتیک", "آگن", "دریاچه اوهرید", "آلبانی", "Church of St. John at Kaneo", "Samuil's Fortress, Ohrid" ]
[ "اوهرید", "آثار تاریخی جمهوری مقدونیه", "استعمار دوره باستان در ایلیریا", "پایتخت‌های پیشین بلغارستان", "شهرهای جمهوری مقدونیه", "میراث جهانی یونسکو در جمهوری مقدونیه" ]
2,093
اسکوپیه
2
158
0
[ "اسكوپيه" ]
false
132
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "اسکوپیه" }, { "Item1": "native_name", "Item2": "Skopje" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Vardar Stone Bridge Skopje.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "پل سنگی واردار در اسکوپیه" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Skopje.png" }, { "Item1": "image_seal", "Item2": "Coat of arms of Skopje.svg" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "City of Skople(Bordered)numbered.png" }, { "Item1": "map_caption", "Item2": "نقشه شهر اسکوپیه در کشور مقدونیه" }, { "Item1": "image_map1", "Item2": "Skopje administrative division numbered1(Orizari).png" }, { "Item1": "map_caption1", "Item2": "نقشه شهر اسکوپیه در کشور مقدونیه" }, { "Item1": "latd", "Item2": "42" }, { "Item1": "longd", "Item2": "21" }, { "Item1": "longm", "Item2": "26" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "ناحیه" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "22px" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "اسکوپیه بزرگ" }, { "Item1": "established_title", "Item2": "بنیانگذاری" }, { "Item1": "established_date", "Item2": "حدود ۴۰۰۰ پیش از میلاد" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[کوچه ترایانوفسکی]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "۵۷۱٫۴۶" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "۷۸۷" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۶۶۸،۵۱۸" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۶" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "CET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۱+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "CEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۱۰۰۰" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۰۲ ۳۸۹" } ], "Title": "settlement" }
اسکوپیه یا اسکوپیا نام پایتخت کشور جمهوری مقدونیه است. جغرافیا این شهر بر روی رودخانه واردار و در برخوردگاه دو جاده‌ای که از شهرهای صوفیه پایتخت بلغارستان و تیرانا پایتخت آلبانی شروع می‌شود قرار دارد. تاریخ این شهر توسط رومانیایی‌ها بخاطر موقعیت راهبردی خوب به‌عنوان مرکز استان داردانیا انتخاب شد. این شهر از زمان ساخت توسط اقوام بسیاری تصرف شد که از این اقوام می‌توان به نژادهای اسلاو، روم، بلغار، صرب و در نهایت ترکها که از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۹۱۲ این شهر در اشغال آن‌ها بود اشاره کرد. شهر اسکوپیه قدیمی بخاطر زمین‌لرزه شدید سال ۱۹۶۳ کاملا ویران شد و با کمک یوگوسلاوها شهری نوین به جای آن ساخته شد.
[ "فهرست کشورهای جهان", "کوچه ترایانوفسکی", "کد پستی", "جمهوری مقدونیه", "واردار", "صوفیه", "بلغارستان", "تیرانا", "آلبانی", "رومانی", "استان داردانیا", "اسلاو", "روم", "بلغار", "صرب", "مردمان ترک", "زمین‌لرزه" ]
[ "اسکوپیه", "پایتخت‌های اروپا", "پایتخت‌های پیشین بلغارستان", "پایتخت‌های پیشین صربستان", "شهرهای ایلیریا باستان", "شهرهای جمهوری مقدونیه", "شهرهای یونان باستان" ]
2,094
بیتولا
2
43
0
[ "بيتولا" ]
false
20
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "official_name", "Item2": "Bitola" }, { "Item1": "nickname", "Item2": "\"The city of consuls\"" }, { "Item1": "motto", "Item2": "''Bitola, babam Bitola''" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Bitola 2007.JPG" }, { "Item1": "imagesize", "Item2": "300px" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[Širok Sokak street]]" }, { "Item1": "website", "Item2": "http://www.bitola.gov.mk" }, { "Item1": "pushpin_map", "Item2": "Republic of Macedonia" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "coordinates_region", "Item2": "MK" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "کشور" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[Municipality]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[Bitola municipality]]" }, { "Item1": "Car Plates", "Item2": "BT" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "Vladimir Taleski" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "422.39" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "2002" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "74,550" }, { "Item1": "population_metro", "Item2": "122,173" }, { "Item1": "timezone", "Item2": "[[CET]]" }, { "Item1": "utc_offset", "Item2": "+1" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "01" }, { "Item1": "lats", "Item2": "55" }, { "Item1": "longd", "Item2": "21" }, { "Item1": "longm", "Item2": "20" }, { "Item1": "longs", "Item2": "05" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "+576" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "شماره پستی" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "7000" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "389 047" }, { "Item1": "blank_name", "Item2": "Patron saints" }, { "Item1": "blank_info", "Item2": "[[Saint Nectarios of Bitola]]" } ], "Title": "settlement" }
بیتولا بیتولا () جنوبی‌ترین شهر کشور مقدونیه است که بر روی فلاتی بین کوههای مرزی یونان قرار دارد. این شهر دومین شهر بزرگ مقدونیه است ولی از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی قرار ندارد. قیمت هتلهای این شهر بسیار بالاست و از نظر امکانات شهر زیاد مناسبی برای اقامت هنگام سفر به یونان یا در هنگام برگشت از یونان نیست چون هیچ قطار یا اتوبوسی برای سفر به مرز وجود ندارد. ولی از نظر دیرینگی و آثار تاریخی دارای جاذبه‌های زیادی است که از آنها می‌توان به باقی‌مانده‌های هراکلی اشاره کرد که توسط فیلیپ دوم، جهار قرن قبل از میلاد مسیح ساخته شد و دو سده بعد توسط رومی‌ها تصرف شد و به محلی مهم تبدیل شد. از این بنا تنها گرمابه‌ها، ایوان و تئاتری که توسط رومی‌ها ساخته شده بود باقی‌مانده است.
[ "Širok Sokak", "Municipalities of the Republic of Macedonia", "Bitola municipality", "زمان اروپای مرکزی", "Saint Nectarios of Bitola", "مقدونیه", "قبل از میلاد مسیح", "گرمابه" ]
[ "بیتولا", "شهرهای جمهوری مقدونیه" ]
2,095
استروگا
2
26
0
[]
false
7
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استروگا" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[شهر]]" }, { "Item1": "image_skyline", "Item2": "Struga pokraj Drim.JPG" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Struga Flag.png" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "Map StrugaMunicipality.png" }, { "Item1": "latd", "Item2": "41" }, { "Item1": "latm", "Item2": "10" }, { "Item1": "lats", "Item2": "39" }, { "Item1": "longd", "Item2": "20" }, { "Item1": "longm", "Item2": "40" }, { "Item1": "longs", "Item2": "44" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "استان" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[جنوب غربی]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "شهردار" }, { "Item1": "leader_name", "Item2": "[[Zeadin Sela]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "area_total_km2", "Item2": "483" }, { "Item1": "elevation_m", "Item2": "2214.6" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "33,376" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۲۰۰۲" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "CET" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۱+" }, { "Item1": "timezone1_DST", "Item2": "CEST" }, { "Item1": "utc_offset1_DST", "Item2": "۲+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "[[کد پستی]]" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۶۳۳۰" }, { "Item1": "area_code", "Item2": "۴۶ ۳۸۹" } ], "Title": "settlement" }
استروگا () نام شهری است در جمهوری مقدونیه. این شهر کوچک در ناحیه شمالی دریاچه اوهرید قرار دارد که توسط رودخانه کرینی دریم به دو بخش تقسیم می‌شود. در آخرین روز ماه اوت در کنار این رودخانه جشن شاعران با حضور تمام شاعران مقدونیه برگزار می‌شود. این شهر همچنین زادگاه شاعر نامدار بالکان کوستادین میلادینوف است.
[ "فهرست شهرهای مقدونیه", "فهرست کشورهای جهان", "استان جنوب غربی", "Zeadin Sela", "کد پستی", "مقدونیه", "دریاچه اوهرید", "کوستادین میلادینوف" ]
[ "استروگا", "شهرهای جمهوری مقدونیه" ]
2,096
آچاچی
2
26
0
[ "آچاچي (روستا)", "آچاچی (روستا)", "آچاچي", "اچاچی", "اچاچي", "اچاچي (روستا)", "اچاچی (روستا)" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "آچاچی" }, { "Item1": "نام محلی", "Item2": "هاچاچی" }, { "Item1": "استان", "Item2": "آذربایجان شرقی" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "میانه" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "مرکزی" }, { "Item1": "سال شهرشدن", "Item2": "1392" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "نفر ([[سرشماری ۱۳۸۵]])" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "علی تقی پور" }, { "Item1": "سال تاسیس شهرداری", "Item2": "1393" }, { "Item1": "وبگاه شهرداری", "Item2": "eachach.ir" } ], "Title": "شهر ایران" }
آچاچی یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع شده‌است. این شهر در سال ۹۲ به شهرداری ارتقا یافت و صاحب شهرداری شد. دو رودخانه بزرگ آذربایجان در این شهر به هم می‌رسند یکی رود قزل‌اوزن و دیگری رودخانه میانه‌چای است. در سمت جنوبی این شهر رشته کوه قافلانکوه و تونلهای آن و همچنین قلعه دختر و پل دختر طبیعت زیبایی را به‌وجود آورده‌است که ذهن و فکر هر بیننده‌ای را به خود مشغول می‌کند. این شهر مرکز دهستان قافلان‌کوه غربی است. آچاچی با دارا بودن بیش از هزار خانوار جمعیتی بالغ بر پنج هزارنفر را در خود جای داده است. همچنین جاده ترانزیت تهران-تبریز-اروپا از وسط شهر عبور می‌کند. شغل اغلب ساکنان آچاچی عبارت‌اند از کشاورزی-کارمندی دولت-رانندگی کامیون و تریلر و مدیریت رستورانها و مغازه‌های بین راهی.
[ "سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۸۵)", "استان آذربایجان شرقی", "بخش مرکزی شهرستان میانه", "شهرستان میانه", "آذربایجان", "قزل‌اوزن", "قافلانکوه", "قلعه دختر", "پل دختر", "قافلان‌کوه غربی" ]
[ "شهرهای استان آذربایجان شرقی", "شهرهای شهرستان میانه" ]
2,098
سرانجام کیهان
0
50
0
[ "سرانجام عالم", "سرانجام كيهان" ]
false
7
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بیشتر ستاره‌شناسان امروزه برآنند که کیهان حدود ۱۴ میلیارد سال پیش در فرایند مه‌بانگ (انفجار بزرگ) زاده شده‌است. از آن زمان کیهان بسط یافته و فضا و زمان را نیز با خود گسترش داده‌است؛ و زمین هم بر اثر سرد شدن موادی که بر اثر انفجار جدا شدند به وجود آمده‌است. نمایشنامه‌های متفاوت نمایشنامه‌های گوناگونی برای سرانجام کیهان متصور شده‌اند که سه صورت اصلی آن، گسترش دائمی، انقباض مجدد و تعادل نسبی است. اگر انبساط به همین روند ادامه یابد سرانجام کیهان چیزی جز مه‌گسست و سرمای بزرگ نخواهد بود. در این حالت، کیهانی گسترده پر از سیاهچاله‌ها و ستارگان خاموش بر جای می‌ماند. اگر روند انبساط عالم بازایستاده و حرکت آن برعکس شود کیهان با تمام کهکشان‌ها و ستارگانش بر خود فرو ریخته و مچاله می‌شود. در فرایند مه‌رمب، پایان عالم ابر سیاهچاله‌ای عظیم خواهد بود. نمایشنامه آخری به توقف انبساط کیهان و بازایستادن آن منتهی می‌شود. اگر متغیرهای کیهانی دقیقا متوازن باشند می‌توان از فاجعه کیهانی حذر کرد و کیهان برای مدت‌های مدیدی پابرجا می‌ماند و البته در پایان، هر چند در زمانی طولانی‌تر از سناریوی اول، تسلیم مه‌گسست خواهد شد. سرانجام کیهان بسته به نتیجه کشمکش دو نیرو است: نیروی کششی رو به درون گرانشی و نیروی گسلی ناشی از انبساط جهان. به همین علت تلاش کیهان‌شناسان بر محاسبه بزرگی این دو نیرو متمرکز است. بزرگی نیروی گرانشی که باید با اثر انبساطی کیهان مقابله کند بسته به فراوانی اجرام درون کیهان دارد. هر جرمی دارای گرانش است و بر اجرام پیرامون خود نیروی گرانشی وارد می‌کند. هر چیزی که جرم بیشتری داشته باشد گرانش قوی‌تری نیز دارد. برای نمونه، گرانش زمین بر تمام نیروهای گرانشی اجرام خرد پیرامونی‌اش، برتری دارد. برای تعیین سرانجام کیهان لازم است که چگالی آن مورد محاسبه قرار گیرد. در کیهانشناسی از نماد (اومگا، آخرین حرف الفبای یونانی، استعاره‌ای از انتها) برای نمایش چگالی نسبی استفاده می‌کنند. مقدار ماده‌ای که برای کند کردن و توقف نهایی انبساط کیهان لازم است (دارای چگالی نسبی بحرانی) =۱ دارد. اگر چگالی نسبی عالم دقیقا این مقدار باشد در پایان کیهان به تدریج و آرام آرام متوقف می‌شود. با ای کوچک‌تر از یک، نهایت کیهان به مه‌گسست می‌انجامد و کیهان با ی بزرگ‌تر از یک نیز به مه‌رمب ختم می‌شود. بر این اساس، سرانجام عالم به مقدار چگالی آن بستگی دارد. شواهد موجود نشان می‌دهد که از ۰/۳ کمتر نیست. اما باید آثار گرانشی ماده تاریک را نیز در نظر گرفت. ماده تاریک به مقدار زیادی در کیهان وجود دارد و آثار گرانشی آن قابل بررسی است. میزان انبساط جهان همچنین تحت تاثیر نیروی انرژی تاریک قرار دارد و بدون شناخت آن، سرانجام قطعی کیهان نامعلوم خواهد بود. سرانجام زمین میلیاردها سال پس از این، خورشید به غول سرخی بدل می‌شود. در آن هنگام، در این مورد که آیا زمین توسط خورشیده بلعیده می‌شود یا نه، میان ستاره‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. قدر مسلم این است که مدت درازی پیش از این اتفاق به خاطر تورم و افزایش درخشندگی و حرارت خورشید، بخش عمده‌ای از جو زمین پراکنده شده و اقیانوس‌های آن جوشیده و خشک شده‌اند. بر اساس یکی از آخرین تحقیقات، زمین بخت چندانی برای بقا ندارد. با اینکه انبساط خورشید سبب کاهش جرم و نیروی گرانشی آن می‌شود و این خود سیاره‌ها را آزاد می‌کند تا در مدارهای بیرونی‌تر به گردش درآیند، سرانجام، سیاره زمین در جاذبه مارپیچی خورشید گرفتار آمده و به کام آن فرومی‌رود. از سوی دیگر، کهکشان آندرومدا، نزدیک‌ترین کهکشان به کهکشان راه شیری، در مسیر برخورد با آن قرار دارد. این احتمال قوی وجود دارد که بین سه تا چهار میلیارد سال آینده، این دو کهکشان با هم برخورد کنند و در هم فروروند. در این صورت، برخورد آن‌ها همچون عبور اشباحی از میان یکدیگر خواهند بود زیرا بیش از ۹۰٪ فضای کهشکان‌ها خالی است و این برخورد بیش از آنکه برخوردی بین ستاره‌ها و سیاره‌ها باشد، زورآزمایی عظیمی بین سیاهچاله‌های مرکزی این دو کهکشان است. سرانجام، این دو سیاهچاله با هم یکی می‌شوند و کهکشان بیضوی جدیدی شکل می‌گیرد. مرگ گرمای کیهان
[ "ستاره‌شناس", "کیهان", "مه‌بانگ", "فضای بیرونی", "زمان", "مه‌گسست", "سیاه‌چاله", "مه‌رمب", "گرانش", "انبساط جهان", "چگالی", "اومگا", "چگالی نسبی", "ماده تاریک", "انرژی تاریک", "خورشید", "غول سرخ", "جو زمین", "اقیانوس", "جرم (فیزیک)", "کهکشان زن برزنجیر", "کهکشان بیضوی", "مرگ گرمای کیهان" ]
[ "آخرت‌شناسی", "آینده‌شناسی", "سناریوهای آخرالزمانی", "کیهان‌شناسی", "کیهان‌شناسی فیزیکی", "موضوعات علمی تخیلی" ]
2,099
رده:اتریش
0
5
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اتریش
[]
[ "جمهوری‌های فدرال", "کشورها و سرزمین‌های آلمانی‌زبان", "قلمروها و کشورهای ژرمنی‌زبان", "کشورهای آلپ", "جمهوری‌ها", "رده‌های با نام کشورها", "کشورهای محصور در خشکی", "کشورهای اروپایی", "کشورهای عضو اتحادیه اروپا", "اتریش-مجارستان" ]
2,102
دانلد کنوت
1
140
0
[ "دونالد کانوس", "دونالد کنوث", "دونالد کنوت", "دانلد نوث", "دانلد كنوت", "دونالد نوث", "کنوث", "دانلد کنوث", "دانلد اروین کنوت", "دانلد اروين كنوت", "دانلد كنوث", "دونالد كانوس", "دونالد كنوت", "دونالد كنوث", "كنوث" ]
false
56
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "دانلد کنوث" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "KnuthAtOpenContentAlliance.jpg" }, { "Item1": "زادگاه", "Item2": "[[میلواکی]] , [[ویسکانسین]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[آمریکایی]]" }, { "Item1": "رشته فعالیت", "Item2": "[[ریاضیات]][[علوم رایانه]]" }, { "Item1": "محل کار", "Item2": "[[دانشگاه استنفورد]]" }, { "Item1": "فارغ‌التحصیل", "Item2": "[[دانشگاه کیس وسترن رزرو]][[موسسه فناوری کالیفرنیا]]" }, { "Item1": "دلیل شهرت", "Item2": "[[هنر برنامه‌نویسی رایانه]][[تک]][[فراقلم]][[الگوریتم تطابق رشته با زمان خطی]]MMIX" }, { "Item1": "جوایز", "Item2": "[[جایزه تورینگ]] (۱۹۷۴) [[مدال فرانکلین]] (۱۹۸۸) [[نشان فارادی]] (۲۰۱۱)" } ], "Title": "دانشمند" }
دانلد اروین کنوث (زاده ۱۰ ژانویه، ۱۹۳۸) دانشمند علوم رایانه و استاد افتخاری در دانشگاه استانفورد در ایالت کالیفورنیای آمریکا است. شهرت کنوث بیش از هر چیز مربوط به نگارش مجموعه کتاب‌های هنر برنامه‌نویسی رایانه است که یکی از گرانبهاترین مراجع در زمینه علوم رایانه به‌شمار می‌رود. او عملا پایه‌گذار رشته آنالیز الگوریتم‌ها است و سهم فراوانی در گسترش مبانی نظری شاخه‌های گوناگون علوم رایانه داشته است. وی همچنین طراح سیستم حروف‌چینی تک TeX و سامانه طراحی حروف فراقلم (Metafont) و مطرح کننده مفهوم برنامه‌نویسی ادیبانه است. پژوهش‌ها و فعالیت‌های دانشگاهی زادگاه وی شهر میلواکی در ویسکانسین است و دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته ریاضیات را تا ۱۹۶۰ در موسسه فناوری کیس گذراند. دانلد کنوث در ۱۹۶۳ دکترای خود در ریاضیات را از موسسه فناوری کالیفرنیا دریافت کرد؛ همان جا بود که به مقام استادی رسید و کار بر روی «هنر برنامه‌نویسی رایانه» را آغاز کرد، کتابی که قرار است در هفت جلد منتشر شود. او در ۱۹۶۸، سالی که به دانشگاه استانفورد پیوست، نخستین جلد این مجموعه را منتشر کرد. thumb در ۱۹۷۱ کنوث برنده نخستین دوره جایزه گریس موری هاپر شد. او جوایز بسیار دیگری را نیز به خود اختصاص داده است از جمله جایزه تورینگ، نشان ملی علوم، نشان جان فون‌نویمان و جایزه کیوتو. پس از انتشار سومین جلد مجوعه‌اش در سال ۱۹۷۶ و در اثر نارضایتی از محدودیت‌های ابزارهای رایج حروف‌چینی و نشر به پیاده‌سازی سامانه‌های تک و فراقلم مشغول شد. برای قدردانی از فعالیت‌ها و کمک‌های کنوث به علوم رایانه، لقب منحصربه‌فرد «استاد در هنر برنامه‌نویسی رایانه» در سال ۱۹۹۰ به وی اهدا شد. این لقب از آن پس «استاد افتخاری در هنر برنامه‌نویسی رایانه» خوانده می‌شود. (Professor Emeritus of the Art of Computer Programming) او در ۱۹۹۲ به عضویت فرهنگستان علوم فرانسه در آمد و همان سال نیز برای کار روی «هنر برنامه‌نویسی رایانه» پژوهشهای معمول و تدریس در دانشگاه استانفورد را رها کرد. در سال ۲۰۰۳ وی به اعضای انجمن سلطنتی لندن پیوست. سال ۲۰۰۴، سال بازچاپ سه جلد نخست مجوعه‌اش بود در حالی که کنوث هم اکنون روی جلد چهارم کار می‌کند و به طور مرتب بخش‌هایی از آن را روی وب‌گاه شخصی‌اش منتشر می‌کند. هم‌زمان، کنوث، چندین بار در سال، سخنرانی‌هایی غیر رسمی در دانشگاه استانفورد ارائه می‌دهد که آنها را «تعمقی در رایانه» می‌نامد. نکات کوچک‌تر کنوث برنامه‌نویس مشهوری است که به شوخ‌طبعی‌های بازیگوشانه‌اش معروف است: او به هرکسی که در کتاب‌هایش اشتباه یا هر ایراد چاپی پیدا کند دو دلار و پنجاه و شش سنت (۲٫۵۶) مژدگانی می‌دهد چون "۲۵۶ سنت برابر یک دلار در مبنای شانزده است." (این جایزه برای ایرادات کتاب "۳:۱۶ درک متون کتاب مقدس" سه دلار و شانزده سنت است) شماره نسخه‌های نرم‌افزار تک او به عدد میل می‌کند، یعنی شماره نسخه‌ها با ترتیب ۳، ۳٫۱، ۳٫۱۴ و مانند آن افزایش پیدا می‌کند. شماره نسخه‌های فراقلم به عدد e میل می‌کند. او یک بار به استفاده کنندگان نرم‌افزارش هشدار داد: "مراقب اشکالات کد این برنامه باشید؛ من نشان داده‌ام که برنامه درست کار می‌کند، اما آن را امتحان نکرده‌ام." علاوه بر نوشته‌هایش در زمینه علوم رایانه، کنوث هم‌چنین نویسنده که در آن او کتاب مقدس را طی فرایند «نمونه برداری تصادفی طبقه‌بندی شده» بررسی می‌کند، یا به طور دقیق‌تر، او هر بند شماره ۱۶ از هر بخش با شماره ۳ هر کتاب را مطالعه می‌کند. او هر بند را با نمونه خطاطی شده آن همراه کرده است، که حاصل تلاش داوطلبانه گروهی از خوشنویسان زیر نظر هرمان زاف است. کنوث نخستین نوشتار علمی‌اش به نام «سامانه پاتچبی (Potrzebie) برای وزن‌ها و دیگر میزان‌ها» را در یک مجله مدرسه‌ای در ۱۹۵۷ منتشر کرد و در آن واحد طول را ضخامت شماره ۲۶ مجله MAD تعریف کرد و نام واحد نیرو را نیز "whatmeworry" ("نگرانم می‌کنه") نامید. مجله MAD مقاله را خرید و در نسخه ژوئن ۱۹۵۷ خود منتشر کرد. زندگی شخصی کنوت که لوتری است علاوه بر مکتوبات علوم کامپیوتری، نویسنده کتاب 3:16 Bible Texts Illuminated است، که در آن انجیل را توسط فرایندی systematic sampling بررسی می‌کند، مشخصا تحلیلی از فصل ۳، آیه ۱۶ هر کتاب ارائه می‌کند. به همراه هر آیه یک اثر هنری خطاطی از گروهی از خطاطان آمده است. از سرگرمی‌های کنوث موسیقی و به ویژه نواختن ارگ کلیسا است. او یک ارغنون لوله‌ای در منزل خود نصب کرده است و با این همه داشتن هر استعدادی در نواختن این ساز را انکار می‌کند. او از پست الکترونیکی استفاده نمی‌کند، زیرا به گفته خودش آن را از ۱۹۷۵ تا اول ژانویه ۱۹۹۰ به کار برده که برای یک عمر کافی است. در عوض مکاتبه فله‌ای را موثرتر می‌داند یعنی استفاده از پست سنتی هر چند ماه یکبار. همسر او جیل کنوث است که کتابی با عنوان بیرق‌های بی‌نوشته در مورد طرح بیرق‌های متفاوتی که در مراسم مذهبی مسیحیان در کلیسا استفاده می‌شود را در سال ۱۹۸۶ منتشر کرده است. این زوج دو فرزند دارند. برنامه نویسی ادیبانه تولید اعداد تصادفی در رایانه
[ "میلواکی", "ویسکانسین", "ایالات متحده آمریکا", "ریاضیات", "علوم رایانه", "دانشگاه استنفورد", "دانشگاه کیس وسترن رزرو", "موسسه فناوری کالیفرنیا", "هنر برنامه‌نویسی رایانه", "تک", "فراقلم", "الگوریتم تطابق رشته با زمان خطی", "جایزه تورینگ", "مدال فرانکلین", "نشان فارادی", "۱۰ ژانویه", "۱۹۳۸ (میلادی)", "رایانه", "دانشگاه استانفورد", "ایالت کالیفورنیا", "آنالیز الگوریتم‌ها", "حروف‌چینی", "برنامه‌نویسی ادیبانه", "۱۹۶۰ (میلادی)", "فناوری", "۱۹۶۳ (میلادی)", "۱۹۶۸ (میلادی)", "۱۹۷۱ (میلادی)", "جایزه گریس موری هاپر", "نشان ملی علوم", "نشان جان فون‌نویمان", "جایزه کیوتو", "۱۹۷۶ (میلادی)", "۱۹۹۰ (میلادی)", "۱۹۹۲ (میلادی)", "فرهنگستان علوم فرانسه", "۲۰۰۳ (میلادی)", "انجمن سلطنتی لندن", "۲۰۰۴ (میلادی)", "نرم‌افزار", "هرمان زاف", "۱۹۵۷ (میلادی)", "ژوئن", "لوتریانیسم", "systematic sampling", "۱۹۷۵ (میلادی)", "ژانویه", "۱۹۸۶ (میلادی)", "برنامه نویسی ادیبانه", "تولید اعداد تصادفی در رایانه" ]
[ "دانلد کنوت", "استادان دانشکده علوم رایانه دانشگاه استنفورد", "استادان دانشگاه استنفورد", "استادان دانشگاه اهل ایالات متحده آمریکا", "اعضای انجمن ریاضی آمریکا", "اعضای خارجی انجمن سلطنتی", "اعضای خارجی فرهنگستان علوم روسیه", "اعضای فرهنگستان علوم فرانسه", "اعضای فرهنگستان ملی دانش آمریکا", "اعضای فرهنگستان ملی مهندسی آمریکا", "افراد آمریکایی آلمانی‌تبار", "افراد زنده", "اهالی میلواکی، ویسکانسین", "برنامه‌نویسان رایانه آمریکایی", "برنامه‌نویسان نرم‌افزار آزاد", "برندگان جایزه تورینگ", "برندگان نشان ملی دانش", "پیشگامان رایانه", "تایپوگرافان اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان رایانه اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "دانشمندان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "دانش‌آموختگان انستیتوی فناوری کالیفرنیا", "دانش‌آموختگان دانشگاه کیس وسترن رزرو", "دریافت‌کنندگان جایزه گوگنهایم", "ریاضی‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا", "ریاضی‌دانان سده ۲۰ (میلادی)", "ریاضی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "ریاضی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۳۸ (میلادی)", "لوتری‌های اهل ایالات متحده آمریکا", "نویسندگان اهل پالو آلتو، کالیفرنیا", "نویسندگان اهل کالیفرنیا", "نویسندگان فناوری اهل ایالات متحده آمریکا", "طراحان زبان‌های برنامه‌نویسی" ]