Id
int64
1
3.02M
Title
stringlengths
1
132
Type
int64
0
6
Rank
int64
0
80.7k
Namespace
int64
0
14
RedirectList
sequencelengths
0
3.08k
IsDisambiguationPage
bool
2 classes
TargetLinksCount
int64
0
80.2k
InfoBox
dict
Text
stringlengths
0
196k
Links
sequencelengths
0
5.96k
Parents
sequencelengths
0
227
2,103
دامنه
0
55
0
[ "دامنه (ابهام زدايي)", "دامنه (ابهام‌زدایی)", "دامنه (ابهام زدایی)" ]
false
45
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دامنه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: در رایانه : دامنه (علوم رایانه) در اینترنت : دامنه اینترنتی یکی از مفاهیم دانش رایانه در جغرافیا : دامنه (کوه) یا کوه‌پایه مناطق دامنه‌ای در کنار رشته‌کوه‌ها دامنه (شهر) شهری در بخش مرکزی شهرستان فریدن استان اصفهان دامنه (استهبان) روستایی از توابع بخش رونیز شهرستان استهبان در استان فارس دامنه (جیرفت) روستایی از توابع بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در استان کرمان در ریاضیات : دامنه یک تابع مجموع مقادیر مجاز ورودی به یک تابع در آمار : دامنه (آمار) ختلاف بین بزرگترین داده و کوچکترین داده در یک توزیع مشخص در فیزیک : دامنه (فیزیک) بیشترین فاصله میان مکان موج از نقطه تعادل
[ "دامنه (علوم رایانه)", "دامنه اینترنتی", "دامنه (کوه)", "کوه‌پایه", "دامنه (شهر)", "دامنه (استهبان)", "دامنه (جیرفت)", "دامنه یک تابع", "دامنه (آمار)", "دامنه (فیزیک)" ]
[ "صفحه‌های ابهام‌زدایی", "صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها" ]
2,104
هرزنامه
0
33
0
[ "هرز نامه" ]
false
21
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بندانگشتی هرزنامه رایانامه یا اسپم ایمیل ، سو استفاده کردن از سیستم انتقال پیام است (شامل اکثر وسایل انتشار رسانه‌ای، سیستم‌های تحویل دیجیتال) که به پیام‌های گروهی و ناخواسته اطلاق می‌گردد. بیشترین فرم شناخته شده هرزنامه، هرزنامه‌های پست الکترونیک است گرچه این کلمه در رسانه‌های دیگری همچون: هرزنامه instant messaging، هرزنامه گروه‌های خبری، هرزنامه موتورهای جستجو وب، هرزنامه در بلاگ‌ها، هرزنامه در ویکی، هرزنامه در تبلیغات طبقه بندی شده آنلاین، هرزنامه در پیام‌های گوشی‌های همراه، هرزنامه در انجمن‌های اینترنتی، فکس‌های ناخواسته، هرزنامه در شبکه‌های اجتماعی و هرزنامه در شبکه‌های اشتراک فایل هم دیده می‌شود. فرستادن هرزنامه همچنان به دلیل صرفه اقتصادی پایدار می‌ماند زیرا تبلیغ کنندگان هیچ هزینه‌ای صرف مدیریت لیست‌های ایمیل‌هایشان نمی‌کنند و این، کار را برای مسئول دانستن فرستندگان ایمیل سخت می‌کند. ۸۰٪ رایانامه‌های جهان هرزنامه هستند. هرز آگهی تبلیغات بالاپر
[ "هرزنامه‌های پست الکترونیک", "هرزنامه instant messaging", "هرزنامه گروه‌های خبری", "هرزنامه موتورهای جستجو وب", "هرزنامه در بلاگ‌ها", "هرزنامه در ویکی", "تبلیغات طبقه بندی شده آنلاین", "هرزنامه در پیام‌های گوشی‌های همراه", "هرزنامه در انجمن‌های اینترنتی", "فکس‌های ناخواسته", "شبکه‌های اجتماعی", "شبکه‌های اشتراک فایل", "رایانامه", "هرز آگهی", "تبلیغات بالاپر" ]
[ "پست الکترونیک", "تکنیک‌های بازاریابی", "هرزه‌نگاره" ]
2,105
ایمیل
0
355
0
[ "رايانامه", "پست الکترونیک", "پست الكترونيكي", "نامه الکترونیکی", "نامه‌های الکترونیکی", "پست الکترونیکی", "آدرس پست الكترونيكي", "ادرس پست الکترونیکی", "اي ميل", "ايميل", "نامه الكترونيكي", "نامه هاي الكترونيكي", "نامه های الکترونیکی", "پست الكترونيك", "ای میل", "ایمیل", "رایانامه", "ای‌میل" ]
false
278
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ایمیل یا پست الکترونیک به نامه دیجیتالی می‌گویند، محتوای آن می‌تواند متن، تصویر، ویدئو و غیره باشد که در شبکه‌های رایانه‌ای از یک فرستنده به یک یا چند گیرنده فرستاده می‌شود. سرویس ایمیل سامانه‌ای است که این خدمات را ارائه می‌کند. نشانی پست الکترونیکی یا رایانشانی ، نشانی است که برای رایانامه مشخص شده‌است. یکی از کاربردهای اینترنت فرستادن و دریافت نامه‌های الکترونیک است؛ نامه الکترونیکی پرونده‌ای است که از طریق شبکه اینترنت برای مخاطبی که دارای رایانشانی است، فرستاده می‌شود. اگر شما دارای یک پست الکترونیکی روی شبکه اینترنت باشید و برایتان یک رایانامه فرستاده شده باشد، این رایانامه روی دستگاه کارساز شبکه‌ای که به آن متصل هستید باقی می‌ماند تا شما به شبکه وصل شوید، سپس با پیام «نامه تازه» روبرو می‌شوید که می‌توانید به کمک نرم‌افزارهای مورد استفاده خود آن را بخوانید و به آن پاسخ دهید. تاریخچه واژه‌شناسی درباره نحوه ابداع و بکارگیری واژه «ایمیل» اختلاف نظر وجود دارد. برابر فارسی برای ای‌میل واژه مرکب انگلیسی electronic mail به شکل گرته‌بردارانه به بسیاری از زبان‌های جهان راه یافته‌است. هر یک از دو واژه این ترکیب جداگانه به زبان‌های مقصد برگردانده شده و سپس در آن زبان‌ها واژه مرکبی شکل داده‌اند؛ برای نمونه در فرانسوی به courrier électronique، در آلمانی به elektronische Post، در عربی به برید الکترونی، در روسی به و در فارسی به نامه الکترونیک و پست الکترونیک برگردانده شده‌است. طولی نکشید که واژه مرکب انگلیسی electronic mail در خود این زبان به صورت کوته‌نوشت email درآمد و کاربرد گسترده یافت. از آن پس همین صورت کوته‌نوشت هم به بسیاری از زبان‌های دیگر راه یافت (نگاه کنید به صفحه مربوط به همین واژه در ویکی‌پدیای دیگر زبان‌ها). این وام‌واژه در فارسی به صورت ایمیل و ای‌میل نوشته می‌شود. واژه‌های رایانامه و پیام‌نگار از جمله پیشنهادهای فرهنگستان برای نام‌گذاری این پدیده در فارسی هستند که البته هنوز به تصویب نهایی نرسیده‌اند. تا تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۲ وبگاه فرهنگستان برابر تصویب‌شده‌ای برای این عبارت منتشر نکرده‌است. با این حال در همین وبگاه، در صفحه ارتباط با فرهنگستان، به جای email واژه پیام‌نگار به کار رفته‌است. در واژه رایانامه جزء رایا کوتاه‌شده رایانه است (مانند e که کوتاه‌شده electronic است). به سخن دیگر، بدین‌سان در انگلیسی و فارسی برای ساختن واژه‌های اینترنتی و رایانه‌ای یک پیشوند ساخته شده‌است. به این فرایند دستوری‌شدگی می‌گویند. پیشوند «رایا-» هم در فارسی مانند پیشوند -e در انگلیسی نشان‌دهنده رایانه‌ای و اینترنتی بودن چیزی است. از زمره نهادها و مرجع‌های رسمی که واژه رایانامه را پذیرفته‌اند، شورای عالی انفورماتیک است که در «واژه‌نامه مرجع برای ترجمه محیط لینوکس»، Electronic Mail را نامه الکترونیکی و E-mail را رایانامه ترجمه کرده‌است. پروتکل‌ها برای ارسال ایمیل‌ها از پروتکل SMTP استفاده می‌شود. این پروتکل مشخص می‌کند که چگونه یک مامور ارسال نامه باید یک نامه را از کاربر ارسال کننده دریافت کرده و آن را به صندوق پستی کاربر گیرنده تحویل دهد. رایجترین پیاده‌سازی‌های این پروتکل برنامه‌های سندمیل و پست‌فیکس هستند. همچنین دو پروتکل رایج دیگر به نام‌های پوپ و قرارداد پیام‌گزینی وجود دارند که کاربر گیرنده با استفاده از این پروتکل‌ها می‌توانید به صندوق پستی خود متصل شده و نامه‌های خود را بخواند. پیاده‌سازی‌های مختلفی از این دو پروتکل وجود دارد که از میان معروفترین آنها می‌توان به داوکت اشاره کرد. نرم‌افزارهای دریافت و ارسال ایمیل برای فرستادن و دریافت ایمیل، نرم‌افزارهای گوناگونی رایج است از جمله مایکروسافت آوت لوک که تحت ویندوز است و همچنین نرم‌افزار اوولوشن یا Kmail که تحت سیستم‌عامل‌های مبتنی بر یونیکس مانند گنو/لینوکس کار می‌کند یا سرویس‌های مبتنی بر وب مانند یاهو میل و جیمیل. امنیت در ایمیل یکی از راهه‌های انتقال ویروس و دزدی از اطلاعات کاربر با ارسال ویروس‌ها به ایمیل قربانی می‌باشد برای جلوگیری از هرگونه سوء استفاده هکرها و ویروس‌ها می‌توان به این چند نکته توجه داشت: ایمیل‌های ارسال شده از طرف افراد مشکوک و ناشناس را به هیچ وجه باز نکنید. ایمیل‌هایی که انتهای نامه ارسال شده دارای فایل پیوستی می‌باشد را ابتدا با نرم‌افزارهای آنتی‌ویروس اسکن و بعد از اطمینان آن‌ها را اجرا و استفاده کنید. عکس‌هایی که حاوی لینک به بیرون از صفحه کار با ایمیل شما هستن شدیدا خودداری و به هیچ وجه روی آنها کلیک نکنید. ایمیل خود را در سایت‌هایی که نمی‌شناسید به ثبت نرسانید. در سایت‌هایی که به صورت ماهانه، هفتگی و روزانه مطالبی از چکیده مطالب خود برای شما به صورت اتوماتیک ارسال می‌کنند شدیدا خودداری کنید. رمز ایمیل خود را در سایت‌هایی که احتیاج به ثبت نام دارند درج نکنید و سعی کنید گذرواژه انتخابی ایمیل شما فقط برای ایمیل شما باشد. در هنگام استفاده ازسیستم‌های موجوددر کافی نت‌ها و سایر راه‌های ارتباطی باایمیل خود از ذخیره کردن گذر واژه خود در سیستم‌های موجود خودداری کنید. از مرورگرهای قابل اطمینان استفاده کنید. اگر سرویس ارایه دهنده ایمیل شما دارای تایید دو مرحله‌ای می‌باشد از آن سرویس حتما استفاده نمایید. همیشه بعد از اتمام کار از ایمل خود logout کنید. نامه‌هایی که برای بازیابی گذرواژه‌های سایت‌ها می‌باشد حتما پاک کنید. حداقل مقدور از خواندن نامه‌هایی که در پوشه هرزنامه spam می‌باشد خودداری کنید. در هنگام استفاده از سرویس‌های ابری که بیشتر سرویس‌های میزبانی ایمیل ارایه می‌دهند استفاده می‌کنید اطلاعات شخصی خود یا فایل‌هایی که در آن پسورد شما در داخل آن می‌باشد در داخل سرویس‌های ابری نگذارید. در هنگام استفاده از اینتر نت رایگان اماکن در سطح شهر از وصل شدن و استفاده از ایمیل خود خودداری کنید. فایل‌هایی که دارای پسوند ناشناس می‌باشد و برای شما ارسال شدند از بازکردن آن به شدت خودداری کنید. اکثر بازی‌ها و برنامه‌ها برای دسترسی به اطلاعات شما خواستار وصل شدن به ایمیل شما می‌باشند قبل از دسترسی دادن و مجوزهای لازم سطح دسترسی را کنترل نمایید. از نرم‌افزارهایی ناشناس که برای دریافت و ارسال ایمیل می‌باشند شدیدا خودداری کنید. ایمیل خود را در هر جایی ننویسید. در انتخاب گذر واژه برای ایمیل خود از نماد و عدد استفاده کنید و از تکرار نام ایمیل در قسمت پسورد به شدت خودداری کنید. در صورت ویروسی بودن سیستم عامل خود به ویروس از بازکردن صفحه ایمیل خود خودداری کنید. سرویس‌های ایمیل از جمله سرویس دهندگانی که به صورت رایگان به افراد، یک پست الکترونیک (ایمیل) ارائه می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: جیمیل یاهومیل هات‌میل آمریکن آنلاین آی‌کلاد یاهو در ایران: چاپار نامه لیست پستی
[ "نامه", "زبان انگلیسی", "اینترنت", "الکترونیک", "پرونده (رایانه)", "کارساز", "شبکه", "دستوری‌شدگی", "شورای عالی انفورماتیک", "SMTP", "مأمور ارسال نامه", "صندوق پستی", "سندمیل", "پست‌فیکس", "پوپ", "قرارداد پیام‌گزینی", "داوکت", "نرم‌افزار", "مایکروسافت آوت لوک", "ویندوز", "اوولوشن", "یونیکس", "گنو/لینوکس", "یاهو میل", "جیمیل", "یاهومیل", "هات‌میل", "آمریکن آنلاین", "آی‌کلاد", "یاهو", "چاپار", "لیست پستی" ]
[ "اختراع‌های آمریکایی", "اسناد الکترونیک", "پست الکترونیک", "تاریخ اینترنت", "معرفی‌شده‌های ۱۹۷۱ (میلادی)", "معرفی‌شده‌های مرتبط با رایانه در ۱۹۷۱ (میلادی)", "واژگان اینترنت" ]
2,107
وبلاگ
0
369
0
[ "وب‌لاگ", "وبلاگ‌های فارسی", "وبنوشت", "وب‌نگار", "وبنگار", "وب لاگ", "وبلاگ‌هاي فارسي", "وبلاگ های فارسی", "وب نوشت", "وب نگار", "بلاگ", "وبلاگ نویسی", "تارنگار", "وبلاگ‌ها", "سرویس وبلاگدهی", "سیستم وبلاگدهی", "پایگاه وبلاگدهی", "تارنمای وبلاگدهی", "ارائه‌دهنده خدمات وب‌نوشت", "وب نوشت دهنده", "سامانه وبلاگدهی", "وب‌نوشت دهنده", "ارائه‌دهندگان خدمات وب‌نوشت", "ارائه دهنده خدمات وب نوشت", "ارائه‌دهندهٔ خدمات وب‌نوشت", "ارائه دهندگان خدمات وب نوشت", "وبلاگ‌نویس", "تارنماي وبلاگدهي", "ارائه دهندهٔ خدمات وب نوشت", "سامانه وبلاگدهي", "سرويس وبلاگدهي", "وب‌نویسی", "سيستم وبلاگدهي", "وبلاگ نويسي", "وبلاگ هاي فارسي", "وبلاگ نويس", "وبلاگ نویس", "وبلاگ ها", "وب نويسي", "وب نویسی", "پايگاه وبلاگدهي", "وب‌نوشت", "سایت وبلاگدهی", "تارنوشت", "وب‌نوشت دهنده‌ها", "وب نوشت دهنده ها", "وبلاگنویس" ]
false
276
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
وبلاگ یا وب‌نوشت که به آن تارنوشت ، تارنگار یا بلاگ هم می‌گویند، نوعی وب‌سایت است که حاوی اطلاعاتی مانند: گزارش روزانه، اخبار، یادداشت‌های شخصی یا مقالات علمی مورد نظر طراح آن است. وبلاگ ترکیبی از دو کلمه «web» و «log» به معنای ثبت وقایع روزانه است. مطالب وبلاگ بر مبنای زمانی که ثبت شده گروهبندی و به ترتیب از تازه‌ترین رخداد به قدیم ارائه می‌گردد. نویسنده وب‌نوشت، وب‌نویس یا تارنویس نامیده می‌شود و ممکن است بیش از یک نفر باشد، وب‌نویس به گزارش مداوم رویدادها، خاطرات، یا عقاید یک شخص یا یک سازمان می‌پردازد. واحد مطالب در وب‌نوشت، پست است، در حالی که واحد مطالب در وب‌گاه صفحه می‌باشد. معمولا در انتهای هر مطلب، برچسب تاریخ و زمان، نام نویسنده و پیوند ثابت به آن یادداشت ثبت می‌شود. فاصله زمانی بین مطالب وب‌نوشت لزوما یکسان نیست و زمان نوشته‌شدن هر مطلب به خواست نویسنده وب‌نوشت بستگی دارد. مطالب نوشته شده در یک وب‌نوشت همانند محتویات یک وب‌گاه معمولی در دسترس کاربران قرار می‌گیرد. در بیشتر موارد وب‌نوشت‌ها دارای روشی برای دسترسی به بایگانی یادداشت‌ها هستند (مثلا دسترسی به بایگانی بر حسب تاریخ یا موضوع). بعضی از وب‌نوشت‌ها امکان جستجو برای یک واژه یا عبارت خاص را در میان مطالب به کاربر می‌دهند. واژه‌شناسی و واژه‌گزینی واژه وبلاگ اولین‌بار توسط یورن بارگر استفاده شد که یک هم‌آمیزی از دو واژه وب و لاگ است. واژه لاگ، واژه‌ای‌ست از ریشه واژه یونانی لوگاس که در قرون میانه در معنای دفتر گزارش سفر کشتی‌ها به کار می‌رفته‌است. لاگ در زبان تخصصی رایانه به پرونده‌هایی گفته می‌شود که گزارش وقایع رخ‌داده در رایانه را ثبت می‌کنند. بلاگ نیز شکل کوتاه‌شده وبلاگ است. انواع وب‌نوشت‌ها به جز نوع نوشتاری وب‌نوشت، با گسترش روزافزون فناوری‌های اینترنتی، سامانه‌های نوینی از وب‌نوشت‌ها نیز گسترش پیدا کرده‌است. در حال حاضر وب‌نوشت‌ها به صورت‌های مختلفی مانند وب‌نوشت عکسی یا فتوبلاگ یا فلش بلاگ ویدئو بلاگ، پادکست یا صدا بلاگ نیز وجود دارند. تاریخچه وب‌نویسی نخستین وب‌نوشت دنیا SCRIPTING NEWS متعلق به دیوید واینر بود. در آغاز سال ۱۹۹۹ ۲۳ وب‌نوشت در اینترنت وجود داشت و در عرض چند ماه تعداد آن‌ها به میلیون‌ها وب‌نوشت رسید که از نقاط مختلف جهان می‌نوشتند. وب‌نوشت‌های فارسی در ایران نخستین وب‌نوشت را سلمان جریری دانشجوی ۲۳ ساله مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ ایجاد کرد و موج وب‌نویسی در مهرماه ۱۳۸۰، توسط حسین درخشان روزنامه‌نگار مقیم تهران مقاله‌ای با عنوان «چگونه در اقیانوس اطلاعاتی این روزها غرق نشویم» در مجله دنیای کامپیوتر در ایران آغاز شد. نخستین وب‌نوشت فارسی‌زبان ایرانی با استفاده از «بلاگ اسپات» و دوماه پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ راه‌اندازی شد. چندماه بعد نخستین ارائه‌دهنده خدمات وب‌نوشت فارسی یعنی «پرشین بلاگ» راه‌اندازی شد. در سال اول حدود ۱۰۰ وب‌نوشت ایجاد شد و سال‌های بعدی با ایجاد سرویس‌های پرشین بلاگ، بلاگ اسکای و بلاگفا به ده‌ها هزار رسید. طبق اطلاعات مندرج در سایت بلاگ سنسوس، در سال ۲۰۰۸ وب‌نوشت‌های فارسی در رتبه دهم زبان‌های وب‌نوشتی رایج در جهان قرار داشتند. گزارش‌های جدید نشان می‌دهد که در مجموع بیش از ۴٫۵ میلیون وب‌نوشت فارسی به ثبت رسیده که در میان آن‌ها بیش از ۴۵۰ هزار وب‌نوشت فعال وجود دارد. در حال حاضر در ایران بیش از هشت میلیون وب‌نوشت ثبت شده وجود داشته و ایران از این حیث جایگاه دهم را در جهان داراست. در میان افغانان نخستین وب‌نوشت را ضیا افضلی به نام «غزل امروز افغانستان» از کانادا نوشته‌است. نخستین وب‌نوشتی که از داخل افغانستان نوشته شده‌است را وحید پیمان ایجاد کرد. ارائه‌دهنده خدمات وب‌نوشت وب‌گاه ارائه‌دهنده خدمات وب‌نوشت یک نوع وبگاه است که با کمک آن می‌توان به سادگی وب‌نوشت ایجاد کرد. بسیاری از این وبگاه‌های ارائه‌کننده این نوع خدمات، از نرم‌افزارهای وب‌نوشت معروف استفاده می‌کنند. به عنوان نمونه وردپرس از نرم‌افزار وردپرس استفاده می‌کند. مزیت این نوع وبگاه‌ها در آن است که کاربر خود مجبور به میزبانی و پیکربندی نرم‌افزار نیست. در مقابل، تمام تنظیمات نرم‌افزار وب‌نوشت هم برای کاربر در دسترس نخواهد بود. این نوع وب‌گاه‌ها خدمات مختلفی را ارائه می‌کنند. متداول‌ترین این خدمات، امکان ایجاد وب نوشت (نوشتار)ی است. برخی از این وب‌نوشت‌ها امکان ایجاد وب‌نوشت عکسی (فتوبلاگ)، وب‌نوشت صوتی (پادکست)، یا وب‌نوشت ویدیوئی (ویدئو بلاگ) را نیز ارائه می‌کنند. ارائه‌دهندگان خدمات وب‌نوشت فارسی وبگاه‌های ارایه‌کننده خدمات وب‌نوشت به فارسی، ابتدا متمرکز بر خدمات وب‌نوشت (نوشتار)ی بودند اما تدریجا انواع دیگر خدمات، نظیر میزبانی پادکست و وب‌نوشت‌های تصویری را نیز ارائه کردند. اولین وب‌نوشت دهنده تماما فارسی، پرشین‌بلاگ است که در ۲۳ خرداد ۱۳۸۱ کار خود را رسما آغاز کرد. تا پیش از آن، وب‌نوشت دهنده‌های چند زبانه نظیر بلاگر را می‌شد برای وب‌نوشت‌های فارسی به کار گرفت. در طول سال‌های دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، برتعداد وب‌نوشت دهنده‌های تماما فارسی افزوده شد. آمار رسمی از تعداد این وبگاه‌ها موجود نیست اما گمان می‌رود که حدود ۳۵۰ وب‌نوشت دهنده تماما فارسی مشغول فعالیت هستند. از جمله ارائه‌دهندگان خدمات وب‌نوشت به فارسی می‌توان به بلاگ اسکای، بلاگفا، پارسی بلاگ، پرشین‌بلاگ، میهن بلاگ اشاره کرد. درزمینه وب نوشت دهنده تصویری می‌توان آپارات را نام برد.درزمینه وبلاگدهی کودکان میتوان ازهدهدفارسی نام برد. و بازداشت وبلاگ‌نویسان در ایران پس از اینکه در دهه هشتاد شمسی وبلاگ‌نویسی در ایران مورد توجه قرار گرفته بود، دستگاه قضایی ایران موج جدید برخورد با وبلاگ‌نویسان را آغاز کرد. این دستگیری‌های به یکی از مسائل داغ سیاسی روز تبدیل شد که واکنش‌های متعددی از سوی دولت خاتمی و همچنین دستگاه قضایی ایران در پی داشت. مجتبی (مدیار) سمیع‌نژاد، حنیف مزروعی، شهرام رفیع زاده، امید معماریان، محبوبه عباسقلی‌زاده، فرشته قاضی و روزبه میرابراهیمی از جمله افرادی بودند که در پاییز ۱۳۸۳ به دلیل مطالب منتشر شده وبلاگ‌هایشان بازداشت شدند.
[ "وب‌سایت", "پی‌دی‌اف", "پست", "وب‌گاه", "صفحه", "بایگانی", "یورن بارگر", "هم‌آمیزی", "زبان یونانی", "کشتی (شناور)", "رایانه", "وب‌نوشت عکسی", "فتوبلاگ", "فلش بلاگ", "ویدئو بلاگ", "پادکست", "صدا بلاگ", "دیوید واینر", "۱۹۹۹ (میلادی)", "ایران", "سلمان جریری", "حسین درخشان", "پرشین بلاگ", "بلاگ اسکای", "بلاگفا", "افغان‌ها", "ضیا افضلی", "کانادا", "افغانستان", "وحید پیمان", "وبگاه", "وب‌نوشت", "نرم‌افزار وب‌نوشت", "وردپرس", "میزبان وب", "پیکربندی", "نوشتار", "وب‌نوشت صوتی", "وب‌نوشت ویدیوئی", "پرشین‌بلاگ", "بلاگر", "پارسی بلاگ", "میهن بلاگ", "آپارات", "هدهدفارسی", "مجتبی سمیع‌نژاد", "امید معماریان", "فرشته قاضی" ]
[ "پردازش جمعی اطلاعات", "دفترهای خاطرات روزانه", "رسانه‌های جدید", "سیاست و فناوری", "فرهنگ اینترنت", "فناوری در جامعه", "کوته‌نوشت‌ها", "گونه‌های ادبی", "گونه‌های غیر داستانی", "واژگان اینترنت", "واژه‌های ابداع‌شده در دهه ۱۹۹۰ (میلادی)", "وب ۲٫۰", "وب‌نوشت", "وب‌نوشت‌ها" ]
2,110
برخط و برون‌خط
0
239
0
[ "آنلاین", "بر خط", "برخط", "برون‌خط", "برخط و برون خط", "آنلاين", "انلاین", "انلاين", "برون خط", "آفلاین", "آفلاين", "افلاین", "افلاين" ]
false
217
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
واژه‌های برخط یا آنلاین و برون‌خط یا آفلاین معانی مشخصی در رابطه با فناوری رایانه و مخابرات دارند. بطور کلی، برخط نشانگر حالت اتصال است در حالی که برون‌خط نشان‌دهنده حالت قطعی می‌باشد. در استفاده معمول، برخط اغلب به اینترنت یا وب جهانگستر اشاره دارد. در فرهنگ رایانه منظور از برخط یا آنلاین وضعیت یا حالت وصل‌بودن به رایانه مرکزی است؛ یعنی وصل‌بودن یک کاربر به اینترنت و شبکه‌های الکترونیکی مانند آن. زمانی که شما به اینترنت متصل می‌شوید، در واقع، قابل دسترس هستید و هر کسی می‌تواند با استفاده از ابزار مناسب، به‌طور مستقیم و بی‌درنگ با شما ارتباط برقرار کند. معنی واقعی این واژه به‌خصوص زمانی نمود پیدا می‌کند که شما از نرم‌افزارهای پیام‌رسان فوری مانند یاهو مسنجر و نظایر آن استفاده می‌کنید. تعریف برخط بودن یا نبودن در جوامع الکترونیکی معمولا در مطابقت با استاندارد فدرال ۱۰۳۷C آمریکا بیان می‌شود. به طور خلاصه برای آن که یک دستگاه برخط باشد، باید حداقل یکی از شرایط زیر را داشته باشد: تحت کنترل مستقیم یک دستگاه دیگر باشد؛ تحت کنترل کامل سیستمی باشد که به آن مربوط است؛ آماده بهره‌برداری فوری توسط سیستم باشد، بدون آن که نیازی به دخالت انسان وجود داشته باشد؛ به یک سیستم ارتباط پیدا کرده باشد (متصل شده باشد)؛ آماده ارائه خدمات باشد. متضاد این واژه برون‌خط یا آفلاین است، یعنی اگر کاربری برخط نباشد، در حالت برون‌خط قرار دارد. پی‌نوشت و منبع
[ "رایانه", "مخابرات", "اینترنت", "وب جهانگستر", "علوم رایانه", "کاربر", "نرم‌افزار", "پیام‌رسان فوری", "یاهو مسنجر", "آمریکا" ]
[ "اصطلاحات فنی رایانه‌ای", "گفتگوی اینترنتی", "واژگان اینترنت", "واژگان عمومی شبکه" ]
2,111
مورچه‌خورک
6
40
0
[ "اکیدنه", "خارپشت بی دندان", "خارپشت بي دندان", "اكيدنه", "خارپشت بی‌دندان", "ژوژ مورچه‌خوار", "مورچه خورك", "مورچه خورک", "ژوژ مورچه خوار" ]
false
19
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "مورچه‌خورک" }, { "Item1": "image", "Item2": "Long-beakedEchidna.jpg" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "250px" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[مورچه‌خورک پوزه‌دراز غربی]]" }, { "Item1": "fossil_range", "Item2": "[[میوسن]] تا امروزه" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "phylum", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[تک‌سوراخیان]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "'''Tachyglossidae'''" }, { "Item1": "familia_authority", "Item2": "Gill، [[۱۸۷۲]]" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "[[گونه‌ها]]" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "Genus ''[[مورچه‌خورک پوزه‌کوتاه]]''\n''[[T. aculeatus]]''\nGenus ''[[مورچه‌خورک پوزه‌دراز]]''\n''[[Z. attenboroughi]]''\n''[[Z. bruijnii]]''\n''[[Z. bartoni]]''\n†''[[Z. hacketti]]''\n†''[[Z. robustus]]''\nGenus †''[[پوزه‌کوتاه بزرگ]]''\n†''[[M. ramsayi]]''\n†''[[M. robusta]]''" } ], "Title": "Taxobox" }
مورچه‌خورک یا اکیدنا جانوری است از راسته تک‌سوراخیان. این حیوان و نوک‌اردکی‌ها و زولی‌ها تنها بازماندگان این راسته هستند. ویژگی‌ها مورچه‌خورک ۳۰ تا ۶۰ سانتی متر طول دارد و بدنش از خارهای سفید و سیاه بسیار تیز پوشیده شده است و فاقد دندان می‌باشند و با زبان خود مورچه‌ها و جانوران ریز را می‌گیرد. آنها در هر بار تخم گذاری یک تخم می‌گذارند که در درون کیسه مادر تبدیل به نوزاد می‌شوند و تا هنگام رشد کافی در آن باقی می‌مانند و تغذیه می‌نمایند. مورچه‌خورک پوزه‌کوتاه
[ "مورچه‌خورک پوزه‌دراز غربی", "میوسن", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "تک‌سوراخیان", "۱۸۷۲ (میلادی)", "گونه‌ها", "مورچه‌خورک پوزه‌کوتاه", "خارپشت پوزه‌کوتاه", "مورچه‌خورک پوزه‌دراز", "مورچه‌خورک پوزه‌دراز سر دیوید", "مورچه‌خورک پوزه‌دراز شرقی", "بزرگ‌زبان هکت", "بزرگ‌زبان تنومند", "پوزه‌کوتاه بزرگ", "نوک‌اردکی‌" ]
[ "پستانداران قلمرو شمالی (استرالیا)", "تک‌سوراخیان", "زیاگان استرالیا", "جانداران پدیدآمده در میوسن", "جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده" ]
2,112
کیسه‌داران
6
719
0
[ "پستانداران کیسه دار", "کیسه داران", "کیسه‌دار", "كيسه داران", "پستانداران كيسه دار", "كيسه دار", "کیسه دار" ]
false
247
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "کیسه‌داران" }, { "Item1": "دوره سنگواره", "Item2": "[[کرتاسه]] میانی تا دوران اخیر" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Smallwallaby.jpg" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "[[والابی گردن‌قرمز]]" }, { "Item1": "پهنای تصویر", "Item2": "250px" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "شاخه", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "رده", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "زیررده", "Item2": "[[ددان]]" }, { "Item1": "فرورده", "Item2": "'''کیسه‌داران'''" }, { "Item1": "وضع‌کننده فرورده", "Item2": "[[ایلیگر]]، ۱۸۱۱" }, { "Item1": "عنوان طبقه‌های پایینتر", "Item2": "[[راسته‌ها]]" }, { "Item1": "طبقه‌های پایینتر", "Item2": "* [[دوزهدانی‌سانان]]\n* [[صاریغ‌های شبگرد]]\n* [[کولوکولوسانان]]\n* [[ستبردم‌سانان]]\n* [[کیسه‌داران همه‌چیزخوار]]\n* [[موشان کور کیسه‌دار]]\n* [[کیسه‌داران علف‌خوار]]\n200px" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
کیسه‌داران فرورده‌ای از پستانداران هستند که مشخصه‌شان دارا بودن کیسه‌ای در بدن است که در آن نوزادان خود را بزرگ می‌کنند. همانندی آن‌ها با دیگر پستاندارانی که در فرورده جفت‌داران طبقه‌بندی می‌شوند در این است که هر دو زنده‌زا هستند و این آن‌ها را از تک‌سوراخیانی چون نوک‌اردکی و مورچه‌خورک متمایز می‌کند. با این حال برخلاف دیگر پستاندارانی که فرزندان خود را در شکلی متکامل با دارا بودن اعضای زیستی به دنیا می‌آورند، کیسه‌داران نوزادانی کم‌رشدیافته به دنیا می‌آورند که به هیچ وجه قادر به زندگی در دنیای طبیعی بیرون نیستند و ناچارند به درون کیسه مادر بروند تا از شیر مادر تغذیه کنند. از دیدگاه فرگشتی، کیسه‌داران نمونه‌ای یکتا و مهم از چگونگی خو گرفتن به طبیعت و زادآوری را به نمایش می‌گذارند. از شناخته شده‌ترین کیسه‌داران می‌توان به کانگورو، کوآلا، وامبت، و شیطان تاسمانی اشاره کرد. به جز صاریغ ویرجینیا که در آمریکای شمالی نیز یافت می‌شود، دیگر کیسه‌داران همگی در نیمکره جنوبی زندگی می‌کنند. نزدیک به ۷۰ درصد از ۳۳۴ گونه موجود در این فرورده در استرالزی، که شامل استرالیا و گینه نو و جزایر نزدیک به آن‌ها می‌شود، یافت می‌شوند و ۱۰۰ جانور دیگر باقی‌مانده نیز ساکن قاره آمریکا هستند. بیشتر آن‌ها در آمریکای جنوبی به سر می‌برند و تنها ۱۳ گونه در آمریکای مرکزی زندگی می‌کنند. پدید آمدن تبادل بزرگ در دوران پالئوسن باعث هجوم پستانداران جفت‌دار به آمریکای جنوبی و انقراض گونه‌های بسیاری از کیسه‌داران شد. واژه‌شناسی نام علمی کیسه‌داران، Marsupialia، برگرفته از واژه یونانی marsipos به معنای «کیسه» و «خورجین» است که در سال ۱۸۱۱ میلادی توسط یوهان ایلیگر، جانورشناس آلمانی، گذاشته شد. فرگشت بیشتر بازسازی‌های انجام‌شده از موقعیت قاره‌ها در دوران مزوزوئیک نشان می‌دهند که در دوره تریاس و ژوراسیک بیشتر قاره‌های نوین کنونی بخش‌هایی از یک یا دو ابرقاره بوده‌اند. این ابرقاره با نام پانجه‌آ خوانده می‌شد و از ۲۵۰ میلیون تا ۱۷۰ میلیون سال پیش به وجود خود ادامه داد. پس از آن، پانجه‌آ آغاز به جدا شدن گرفت و تا ۱۰۰ میلیون سال پس از آن، هند و ماداگاسکار و نیوزیلند حرکت خود بر روی صفحه‌های قاره‌ای را ادامه دادند. سنگواره Sinodelphys szalayi، از نخستین کیسه‌داران زمین. نگهداری شده در موزه دانش هنگ کنگ با آنکه حرکت بر روی بعضی خط‌های جداکننده پیشتر آغاز شده بود، به نظر می‌رسد که کرتاسه دوران مهمی بود که در آن بخش‌بندی‌های بزرگ و ایجاد اقیانوس‌های جداکننده قاره‌ها انجام شد. این همان هنگامی بود که خزندگان پستاندارنما حضور داشتند و هنوز پستانداران راستین پا بر زمین نگذاشته بودند. با آنکه بحث‌های فراوانی بر سر اینکه در چه زمان جانوری مرز میان پستانداران و خزندگان را رد کرد وجود دارند، اجماع دانشمندان بر این است که نخستین پستانداران راستین با ویژگی‌های جمجمه‌ای مورد انتظار از آن‌ها در پایان تریاس در ۲۱۰–۲۰۰ میلیون سال پیش پا بر زمین گذاشتند. کهن‌ترین سنگواره مربوط به یک گونه کیسه‌دار، که با نام Sinodelphys szalayi خوانده می‌شود، در سازند یی‌ژیان در چین مربوط به ۱۲۵ میلیون سال پیش به دست آمده‌است. ساختار پاهای جلویی و عقبی نشان می‌دهند که این جانور درخت‌رویی فرز و ماهر بوده و هم بر زمین و هم روی درختان توانایی زندگی داشته‌است. از آنجا که کهن‌ترین سنگواره مربوط به یک پستاندار جفت‌دار با نام Eomaia scansoria از رسوب‌های همین سازند بیرون آورده شده‌است، به احتمال بسیار نیای مشترک کیسه‌داران و جفت‌داران در زمانی نزدیک به همان هنگام وجود داشته‌است. بررسی‌های سنگواره‌ای نشان می‌دهند که نخستین کیسه‌داران آمریکای شمالی در پایان کرتاسه پسین پدید آمدند. در ۶۳ میلیون سال پیش و با آغاز دوره پالئوسن، سنگواره‌های یافت شده نشان از حضور آن‌ها در آمریکای جنوبی نیز می‌دهند. در دوره ائوسن مهاجرتی از کیسه‌داران از آمریکای شمالی به اروپا انجام شد. این جانداران از ائوسن تا میوسن در اروپا حضور داشتند و با آغاز میوسن میانی در این قاره منقرض شدند. کیسه‌داران در دوران الیگوسن (۳۴–۲۳ میلیون سال پیش) در آسیای مرکزی و شمال آفریقا حضور داشتند و در جنوب آسیا نیز تا دوره متاخر ۱۶٫۴–۱۱ میلیون سال پیش به چشم می‌خوردند. اگرچه بعدها همه آن‌ها در آن مناطق منقرض شدند، وجودشان نشان از پراکندگی بسیار آن‌ها در دوران جداشدگی ابرقاره دارد. این دوره هنگام فرمانروایی آن‌ها بر لوراسیا بود ولی با به پایان رسیدن میوسن در ۶ میلیون سال پیش، کیسه‌داران از بسیاری مناطق لوراسیا ناپدید شدند؛ موضوعی که علت آن به گمانی حضور جفت‌داران بوده‌است. میوسن آغازین و الیگوسن پایانی، هنگامی بود که کیسه‌داران برای نخستین بار در استرالیا ظاهر شدند. پستانداران کیسه‌دار آمریکای شمالی در آغاز میوسن در این قاره منقرض شدند اما با آغاز پلیستوسن، گروهی از آن‌ها از آمریکای جنوبی به آمریکای شمالی رفتند و اکنون نیز به همراه کیسه‌داران استرالیا و آمریکای جنوبی تنها پستانداران کیسه‌دار در جهان هستند. در کل از روی شواهد می‌توان با قاطعیت نتیجه گرفت که کیسه‌داران نخست در قاره‌های شمالی زمین فرگشتیدند، سپس در هنگامی میان ۷۰ تا ۶۳ میلیون سال پیش به قاره‌های جنوبی مهاجرت کردند. آمریکای جنوبی در پالئوسن پسین سه گروه از پستانداران در میان زیواگان آمریکای جنوبی بودند: جفت‌داران شگفت‌بند و سرآمدسم‌ها و کیسه‌داران. نخستین جانداران کیسه‌دارشکل همه‌چیزخوارانی صاریغ‌مانند بودند. بیشتر کنام‌های گیاه‌خواران، به ویژه آن‌هایی که در دسترس جانورانی با جثه بزرگتر بودند، توسط شگفت‌بندها و بازماندگان سرآمدسم‌های آغازین اشغال شده بودند. با این حال به نظر می‌رسد که بسیاری از خط‌های فرگشتی کیسه‌داران با جوندگان جفت‌دار همگرا شده باشند. کهن‌ترین سنگواره یک جاندار کیسه‌دار از رسوب‌های مربوط به ۶۳–۶۱ میلیون سال پیش در آرژانتین و بولیوی به دست آمده‌است. به نظر می‌رسد که در آن هنگام آمریکای جنوبی مکانی بسیار بااهمیت در پناه‌دادن و رشد این جانوران بوده‌است. تا میلیون‌ها سال، این منطقه از آمریکای شمالی توسط دریایی کم‌عمق جدا بود. در ۳ میلیون سال پیش و با خشک شدن تکه‌هایی از دریا و دادوستد گونه‌ای مهمی که امروزه با نام تبادل بزرگ آمریکا خوانده می‌شود، گونه‌های بی‌شماری از پستانداران جفت‌دار به آمریکای جنوبی حمله کردند و رقابت آن‌ها با کیسه‌داران بومی باعث نابودی بسیاری از کیسه‌داران شد. ورود گوشتخوارانی چون خرس، راکون، و گربه‌ها به آمریکای جنوبی باعث منقرض شدن جانوران بدیعی چون گربه‌شکلان شمشیرکیسه‌ای شد. صاریغ آمریکایی تنها کیسه‌داری بود که توانست در آمریکای شمالی به زندگی بپردازد و بخش‌های گسترده‌ای از آن سرزمین را اشغال کند. کهن‌ترین نمونه‌های صاریغ آمریکایی از لایه‌های ته‌نشین مربوط به دوره پلیوسن در آمریکای جنوبی پیدا شده‌اند. به نظر می‌رسد که نیای این جانور پیش از شکل‌گیری تنگه پاناما با گذر از آب‌های کم‌عمق میان‌جزیره‌ای به مناطق استوایی آمریکای مرکزی پا گذاشته باشد. استرالیا بررسی‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهند که در دوران کرتاسه و کینوزوئیک، جنوبگان در مکان قطب جنوبی خود بوده و تا هنگامی در کرتاسه استرالیا بخشی از این قاره بزرگ بوده‌است. پس از ترک‌خوردگی‌های کرتاسه پسین و پالئوسن، که باعث ایجاد دریاهای میان‌قاره‌ای شدند، استرالیا از جنوبگان جدا شد و از آغاز ائوسن تاکنون ۲۰ درجه به سوی شمال حرکت کرده‌است. با بررسی این نتایج می‌توان پی برد که مهره‌داران در کرتاسه و پالئوسن از قاره جنوبگان به سوی استرالیا حرکت کردند و در آنجا پخش شدند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که این جدا شدن دو خط کیسه‌داران آمریکایی و استرالیایی در حدود ۸۰ میلیون سال پیش صورت گرفت. کهن‌ترین کیسه‌داران شناخته‌شده در استرالیا مربوط به کمینه ۵۵ میلیون سال پیش در پالئوسن پسین هستند که شامل چندین گونه دوزهدانی‌سان–شکل، کولوکولوسان، و مجموعه‌ای از دیگرانی که رده‌بندیشان از روی ساختار دندانی مشکل است، بودند. اگرچه بررسی‌های زمین‌شناسان بر روی چگونگی جدا شدن قاره‌ها از هم نشان داده‌اند که کیسه‌داران از راه قطب جنوب به استرالیا راه یافتند، تاکنون تنها یک سنگواره از کیسه‌داران در قطب جنوب یافت شده‌است که مربوط به ائوسن میانی در جزیره سیمور در شبه‌جزیره جنوبگانی بوده‌است. از آنجا که تاکنون هیچ سنگواره‌ای از کیسه‌داران در شرق قطب جنوب یافت نشده، ممکن است که در آن هنگام سدی طبیعی بخش شرقی و غربی قطب جنوب را از هم جدا کرده بود و نیاکان کیسه‌داران آمریکایی در حالی در بخش غربی باقی مانده‌اند که نیاکان کیسه‌داران استرالیایی در پشت سد در بخش شرقی به زندگی می‌پرداختند. استرالیا و جزایر اطرافش از آن هنگام تاکنون پناهگاهی امن برای کیسه‌داران بوده‌اند. نبود رقیب برای این جانوران در آن محیط امکان رشد جانداران عجیبی همچون دندان‌بومرنگان شد. در کل، استرالیا خانه ۷ راسته و ۳۱ تیره از کیسه‌داران شد که امروزه تنها ۴ راسته و ۱۶ تیره از آن‌ها باقی مانده‌اند. آناتومی نقاشی از دندان‌های کانگوروی خاکستری شرقی که در کتاب طراحی‌هایی در تاریخ طبیعی اثر چارلز نایت به چاپ رسیده‌است. در گذشته باور بر این بود که کیسه‌داران از دیدگاه فرگشتی ساده‌تر و پیش‌پاافتاده‌تر از دیگر پستانداران هودد هستند، اما بررسی‌های پسین نشان داده‌اند که تفاوت‌های میان این پستانداران و دیگر پستاندارانی که راه فرگشتی دیگری را طی کردند صرفا دو روش گوناگون پدید آمده برای پاسخ به نیازهای زیستی یکسان بوده‌اند. از این رو، امروزه باور بر این است که مسیر فرگشتی کیسه‌داران نه پایین‌تر از مسیر فرگشتی دیگر پستانداران، که به موازات آن بوده‌است. در حالت کلی، تفاوت‌های آناتومیک میان این دو گروه از پستانداران را می‌توان در تفاوت‌های ظاهری و نیز تفاوت‌های مربوط به روش زایش خلاصه کرد. مشخصه بارز کیسه‌داران که آن‌ها را از دیگر اعضای پستانداران متمایز می‌کند آن است که بچه‌های کیسه‌داران در حال بسیار ابتدایی از ساختار بدنی به دنیا می‌آیند و بچه‌ها برای مدت طولانی از پستان‌های مادر که در شکمش قرار دارند، تغذیه می‌کنند. ظاهر اسکلت کیسه‌داران در حالت کلی اسکلتی همچون دیگر پستانداران است و تفاوت آنچنانی دیده نمی‌شود. ستون فقرات دارای ۲۶ مهره است و همواره هفت مهره گردنی حضور دارند. تعداد مهره‌های سینه‌ای اغلب ۱۳ عدد است ولی در وامبت‌ها و موش کورهای کیسه‌دار به ۱۵ و در بادپرکیسه‌دارها به ۱۲ عدد می‌رسد. تعداد استخوان‌های جوش‌خورده به هم برای تشکیل استخوان خاجی نیز میان یک تا هفت در تغییر است. سخت‌ترین بخش بدن کیسه‌داران دندان‌های آن‌ها است. بیشتر این جانوران تعداد زیادی دندان (۴۰ تا ۵۰ عدد) دارند. آن‌ها در هر نیم‌فک بالایی پنج دندان پیشین و در نیم‌فک پایینی ۴ دندان پیشین دارند. در هر دو نیم‌فک نیز یک دندان نیش وجود دارد. تعداد دندان‌های آسیاب کوچک در نیم‌فک‌های بالا و پایین ۳ است و این تعداد برای دندان‌های آسیاب به ۴ می‌رسد. تعداد و درجه پیشرفت دندان‌ها در هر جانور کیسه‌دار بستگی به رژیم غذایی و تاریخچه فرگشتیش دارد. جمجمه کیسه‌داران نیز از جهات گوناگون با جمجمه جفت‌داران تفاوت دارد. استخوان‌های بینی بزرگ هستند و در عقب فراخ می‌شوند. آن‌ها دو جفت ورودی هوا در سقف دهان دارند در حالی که جفت‌داران دارای تنها یک جفت ورودی هوا هستند. اسکلت بدن نیز بعضی فرق‌ها با دیگر پستانداران دارد: ساختار پاها و انگشتان آن در این جانوران دارای تنوع بسیار زیادی است. بسیاری از آن‌ها دارای پنج انگشت در پاهای عقبی هستند که از بزرگترین این انگشتان برای کمک کردن در بالارفتن از درخت بهره می‌گیرند. انگشت نخست بعضی از گونه‌ها به تدریج کوچک و کوچکتر شده و در بعضی دیگر، مانند کانگوروها، به کلی حذف شده‌است. در این جانوران انگشت چهارم بسیار بزرگ و کشیده شده و به عنوان محور اصلی پا به‌شمار می‌رود. چنین سازگاری‌هایی توانایی حرکت به عقب را کاهش داده‌اند ولی به شدت بر توانایی شتاب گرفتن به پیش افزوده‌اند. دستگاه زادآوری مقایسه دستگاه زادآوری ماده در کیسه‌داران (چپ) و جفت‌داران (راست). ۱=تخم‌دان، ۲= زهدان، ۳=واژن جانبی، ۴=واژن، ۵=کانال زایش روش زایش و شیردهی کیسه‌داران از جمله بارزترین تفاوت‌های آن‌ها با دیگر پستانداران است. کیسه‌داران ماده دارای دو کانال واژنی جانبی هستند به منظور انتقال اسپرم و یک کانال میانی که تنها در هنگام تولد بچه‌ها باز می‌شود. رحم‌ها نیز جدا هستند؛ بر خلاف بسیاری از جفت‌داران که دارای یک زهدان کلی هستند. در نرها، بیضه‌ها همواره در کیسه‌ای بیرون بدن قرار دارند و بر خلاف جفت‌داران که بیضه‌هایشان در پایین آلت تناسلیشان است، بیضه‌های این جانوران در بالای آلت قرار دارد. در هر دو جنس، ادرار و مدفوع از یک کانال یکتا به بیرون پرتاب می‌شوند که این کانال مکان جفت‌گیری و بیرون آمدن نوزاد نیز هست. وجود این کانال مختص کیسه‌داران است و هیچ جفت‌دار دیگری، جز نوک‌اردکی و اکیدنه، دارای آن نیست. کیر نرها اغلب دوشاخه است، به استثنای کانگوروها، بادپرکیسه‌دارها، و موش کورهای کیسه‌دار. میزراه پیش از رسیدن به دوشاخه به پایان می‌رسد ولی دو کانال به موازات دو شاخه به راه خود ادامه می‌دهند تا منی را به واژن جانبی ماده هدایت کنند. شکل اسپرم از تیره‌ای به تیره دیگر فرق می‌کند و برای نمونه در میان کیسه‌داران آمریکای جنوبی دارای سه ریخت گوناگون است. زمان بارداری در کیسه‌داران به نسبت کوتاه‌است و از جفت‌گیری تا به دنیا آمدن فرزندان میان ۴۲–۱۱ روز طول می‌کشد. در هنگام تولد، بچه‌ها بسیار کوچک و ناکامل هستند و تنها ۱٪ وزن مادر وزن دارند. وزن بچه‌ها در این هنگام به ندرت بالاتر از ۱ گرم می‌رسد. تعداد بچه‌هایی که در هر زمان در کیسه شیر داده می‌شوند بسته به گونه فرق دارد. در بعضی همچون کانگوروها، تنها ۱ بچه در کیسه بزرگ و شیر داده می‌شود، در حالی که در بعضی چون کیسه‌موش‌ها ۸ تا ۱۲ بچه در یک زمان می‌توانند در کیسه مادر حضور داشته باشند. وزن کلی فرزندان در هنگام بزرگ شدن در کیسه‌داران ماده‌ای که تعداد بیشتری فرزند در کیسه خود دارند می‌تواند تا ۳ برابر وزن مادر برسد. چنین چیزی انرژی بسیار زیادی را از بدن مادر مصرف می‌کند و اغلب همراه با نرخ بالای مرگ در مادرانی است که همه ذخیره بدنیشان مصرف شده باشد. به دلیل کوچک بودن بچه‌ها در هنگام تولد، آن‌ها نیاز دارند برای مدت طولانی به تغذیه از شیر مادر بپردازند. مادر نیز نیاز به تولید میزان زیادی شیر دارد. در کانگوروهای بزرگ مادر برای کمینه ۲۳۰ روز بچه را در کیسه خود نگه می‌دارد و پس از آن بچه آرام آرام از کیسه بیرون می‌آید و در محیط زندگی می‌کند تا آنکه ۵ تا ۸ ماه پس از آن به کلی از شیر گرفته شود. این چنین وقف زمان و بدن از سوی مادر برای بچه‌هایش در میان کیسه‌داران در کمتر جانوری دیده می‌شود. بچه پس از لحظه زایمان راه را به سوی بالا و بر خلاف میدان گرانشی زمین دنبال می‌کند تا به سر کیسه برسد. در اینجا، بوی شیر بچه کوچک و بی‌شکل را به سوی پستان‌ها می‌کشاند و سپس با دهان خود پستان را گرفته، آغاز به مکیدن شیر می‌کند. در بعضی کیسه‌داران، تعداد بچه‌های ابتدایی‌شکل بیرون آمده پس از زایمان بیشتر از تعداد پستان‌های موجود است. در این موارد از آنجا که نوزاد پدید آمده بسیار ناکامل است و پدید آمدن آن در بدن مادر نیازمند انرژی و ماده غذایی آنچنان نیست، بیشتر بودن تعداد نوزادان بی‌شکل از تعداد پستان‌ها این احتمال را که همه پستان‌های مادر در نهایت اشغال شوند افزایش می‌دهد. بقیه دیگر نوزادانی که نتوانند خود را به پستان‌ها بچسبانند خواهند مرد. نوزاد ناکامل با چسباندن خود به پستان مادر درون کیسه، از آن شیر می‌نوشد تا رشد پیدا کند. هنگامی که یک فرزند آغاز به بیرون آمدن از کیسه مادر می‌کند، مادر اقدام به دادن شیر به دیگر فرزند خود، که ممکن است برای ماه‌ها آن را در حالتی کم‌فعالیت در بدن خود نگه داشته باشد، می‌کند و به هر دو فرزند شیر می‌دهد. در این هنگام سینه‌های مادر دو شیر گوناگون تولید می‌کنند تا به نیازهای سنی دو فرزند پاسخ مناسب دهند: شیری رقیق با کربوهیدرات و اندکی پروتئین برای کودک تازه به دنیا آمده و شیر پرچرب برای فرزند بزرگتر. چنین توانایی اگر نه یگانه، که در میان دیگر پستانداران استثنایی است. کیسه‌داران نیز همچون دیگر پستانداران دارای نوعی تاخیر زمانی در باردارشدن دوباره هستند، ولی تفاوت آن‌ها با دیگر پستانداران در این است که آن‌ها توانایی خود برای باردار شدن را حتی پس از زایمان حفظ می‌کنند و ماده پس از زایمان نیز اقدام به جفت‌گیری می‌کند. جنین پدیدآمده از آمیزش آغاز به شکل‌گیری می‌کند و به بلاستوسیستی با تنها ۱۰۰–۷۰ سلول تبدیل می‌شود. جنین سپس وارد نوعی مرحله انتظار می‌شود که بدان «میان‌آسایی رویانه» می‌گویند. در کانگوروها، بلاستوسیت تا هنگامی که مادر در حال شیردهی است آغاز به رشد نمی‌کند ولی به محض آنکه جانور جوان آغاز به خوردن غذای جامد می‌کند و وابستگیش به شیر مادر کم می‌شود، بلاستوسیت رشد خود را از سر می‌گیرد. به نظر می‌رسد که میان‌آسایی برای این پدید آمد تا جلوی به دنیا آمدن فرزندان اضافی را در حالی که کیسه هنوز در اشغال فرزند یا فرزندان پیشین است، بگیرد. فایده دیگر چنین ویژگی‌ای نیز این است که مادر می‌تواند با سرعت فقدان فرزند از دست داده‌اش را با پرورش پلاستوسیت موجود در رحمش جبران کند. کیسه به صورت معمول، کیسه‌ی جانداران کیسه‌دار مکانی از بدن ماده‌ها در نظر گرفته می‌شود که در آن نوزاد ناکامل آغاز به رشد و شیرخوردن می‌کند و مادر با گذاشتن فرزندانش در آن امنیتشان را تضمین می‌کند. با آنکه نام «کیسه‌دار» اشاره به داشتن کیسه توسط این جانوران دارد، همه کیسه‌داران نیز دارای کیسه نیستند. بر خلاف کانگوروها و والابی‌ها که کیسه‌هایی گرم و بزرگ برای بچه‌هایشان دارند، جاندارانی چون نامبت‌ها فاقد کیسه هستند و پستان‌ها تنها توسط حلقه‌هایی از ماهیچه که فرزند را در هنگام شیرخوردن محافظت می‌کنند، محاصره شده‌اند. در میان آن‌هایی هم که کیسه دارند، کیسه می‌تواند از جلو، پشت، یا مرکز باز شود و عمیق یا کوتاه باشد. نوزادان به محض بیرون آمدن از رحم و زایمان به سوی کیسه حرکت می‌کنند. حرکت آن‌ها در این هنگام بر روی موهای بدن مادر مانع از سقوطشان می‌شود. پژوهش‌های تازه بر روی نوزادان بعضی گونه‌های کیسه‌دار نشان داده‌اند که آنان حتی پیش از تولد و درون رحم به صورت غریزی تلاش می‌کنند تا به سوی کیسه مادر (در بالای رحم) حرکت کنند. مغز به نسبت پستانداران جفت‌داری که دارای جثه برابر با کیسه‌داران هستند یا در زیست‌بوم یکسان زندگی می‌کنند، ناحیه صورتی در جمجمه کیسه‌داران بزرگتر است ولی حفره جمجمه‌ای آن‌ها کوچکتر است. دو نیم‌کره مغزی آن‌ها پیچ‌خوردگی‌های ساده‌ای دارند و فاقد جسم پینه‌ای هستند. مغز کیسه‌داران در بسیاری از گونه‌های آن‌ها به نسبت کوچک، و در تعداد کمی از آن‌ها حتی با استانداردهای مرسوم هوددان بسیار بزرگ است. با آنکه فرم ظاهری آن تفاوتی با دیگر پستانداران ندارد، مهم‌ترین اختلاف میان مغز آن‌ها و دیگر پستانداران در نبود کامل جسم پینه‌ای است. بررسی‌های متعدد نشان می‌دهند که به جای این بخش، بافت رابط قدامی بزرگ آن‌ها دارای فیبرهایی است که در عمل همه بخش‌های نئوکورتکس را به هم وصل می‌کند و همان کارکرد جسم پینه‌ای را پدیدمی‌آورد. در گذشته تصور بر این بود که کیسه‌داران به نسبت جفت‌داران توانایی هوشی کمتری دارند چرا که ساختارهای اجتماعی در خود فرگشت نداده و نشانه‌ای از بازی، همبستگی گروهی، روش‌های پیچیده مقابله با مهاجمان، یا روش‌های پیچیده ارتباطی در آن‌ها وجود ندارد. بعدها اما نشانه‌هایی از پیچیدگی‌های مشهود در رفتار این جانوران و توانایی‌های یادگیریشان دیده شده‌است. آن‌ها توانایی‌های جالبی در ایجاد ارتباط توسط سیگنال‌های فرومونی دارند. غدد پوستی و بویایی آن‌ها نقش مهمی در این توانایی بازی می‌کنند. رده‌بندی کیسه‌داران میان ۶ تا ۷ درصد گونه‌های پستاندار در جهان را تشکیل می‌دهند. این فرورده دارای نزدیک به ۳۳۰ گونه‌است که در ۲۱ تیره، ۹۲ سرده، و ۷ راسته‌ی اصلی دسته‌بندی شده‌اند. از میان راسته‌ها، سه تایشان به همراه ۲۱ سرده در آمریکای جنوبی به سر می‌برند. نخستین رده‌بندی‌ها برای این جانوران توسط لینه در کتاب سامانه طبیعت انجام شد. در ۱۷۵۸، او کیسه‌داران آمریکایی را به همراه آرمادیلوها، حشره‌خواران، و خوک‌ها به دلیل شباهت‌های بسیار سطحی در یک گروه قرار داد؛ این جانوران اما اکنون در سرده‌های جدای از هم قرار دارند. فهرست زیر معرفی‌کننده نام تیره‌های کیسه‌داران کنونی و به‌تازگی منقرض شده‌است. منبع این فهرست کتاب یک تعادل شکننده اثر «کریستوفر دیکمان» است: + کیسه‌داران تیره نام علمی نام رایج گستره پراکندگی تعداد سرده گونه‌ها تصویر دوزهدانیاناز راسته دوزهدانی‌سانان Didelphidae صاریغ‌ها شمال، جنوب، و مرکز قاره آمریکا ۱۷ ۸۷ 150px موش‌صاریغاناز راسته کم‌تکمیزه‌ایان Caenolestidae صاریغ شبگرد آمریکای جنوبی ۳ ۶ 150px کولوکولویاناز راسته کولوکولوسانان Microbiotheriidae میمونک کوهی آمریکای جنوبی ۱ ۱ 150px کیسه‌گرگاناز راسته ستبردم‌سانان Thylacinidae گرگ تاسمانی استرالیا ۱ ۱ 150px ستبردماناز راسته ستبردم‌سانان Dasyuridae راسوهای کیسه‌دار، شیطان تاسمانی، موش کیسه‌دار پاکوچک، و بسیاری دیگر استرالیا و گینه نو ۱۳ (۸) ۵۶ (۱۳) 150px مورخواران کیسه‌داراز راسته ستبردم‌سانان Myrmecobiidae نامبت استرالیا ۱ ۱ 150px کورموشان کیسه‌داراز راسته کورموش‌سانان کیسه‌دار Notoryctidae موش کور کیسه‌دار استرالیا ۱ ۲ 150px کیسه‌سموراناز راسته کیسه‌داران همه‌چیزخوار Peramelidae باندیکوت‌ها و باندیکوت‌های خاردار استرالیا و گینه نو و جزیره سیرام ۳ (۳) ۸ (۱۰) 150px خوکان کیسه‌داراز راسته کیسه‌داران همه‌چیزخوار Chaeropodidae باندیکوت پا-خوکی استرالیا ۱ ۱ 150px ماهیچه‌کیسه‌ایاناز راسته کیسه‌داران همه‌چیزخوار Thylacomyidae بزرگ‌گوش‌ها استرالیا ۱ ۲ 150px درخت‌نوردان کیسه‌داراز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Phalangeridae کوسکوس‌ها، صاریغ‌های دم‌قلمویی، صاریغ دم‌پولکی استرالیا و گینه نو ۴ (۲) ۸ (۱۹) 150px کوتوله‌صاریغاناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Burramyidae صاریغ‌های کوتوله استرالیا و گینه نو ۲ ۵ 150px کوتوله‌پروازان کیسه‌داراز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Acrobatidae بادپر پردم استرالیا و گینه نو ۲ (۱) ۲ (۱) 150px بادپرکیسه‌داراناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Petauridae بادپرها و صاریغ‌های راه‌راه استرالیا و گینه نو ۳ ۶ (۵) 150px شبه‌دستاناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Pseudocheiridae صاریغ‌های دم‌حلقه‌ای استرالیا و گینه نو ۶ ۷ (۱۰) 150px صاریغ‌های شهدخواراز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Tarsipedidae صاریغ شهدخوار استرالیا ۱ ۱ 150px کیسه‌خرساناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Phascolarctidae کوالا استرالیا ۱ ۱ 150px وامبتیاناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Vombatidae وامبت استرالیا ۲ ۳ 150px موش‌کانگورویاناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Hypsiprymnodontidae موش-کانگوروی مشکین استرالیا ۱ ۱ 150px کانگوروهای موش‌واراز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Potoroidae موش-کانگوروها استرالیا ۴ ۱۰ 150px درازپایاناز راسته کیسه‌داران علف‌خوار Macropodidae کانگوروها و والابی‌ها استرالیا ۹ (۲) ۴۵ (۲۰) 150px گستره و پراکندگی کیسه‌داران در همه مناطق استرالیا و جزیره‌های نزدیک به آن یافت می‌شوند. آن‌ها همچنین در منطقه گینه نو نیز حضور دارند. آن‌ها را می‌توان در مناطق خشک و صحرایی استرالیا، مناطق کرانه‌ای و شبه‌کرانه‌ای، جنگلی با پوشش انبوه، و نیز ارتفاعاتی به بلندای بیش از ۲۰۰۰ متر نیز یافت. بعضی از آن‌ها، همچون شیطان تاسمانی، در خاک اصلی استرالیا منقرض شده‌اند و تنها در جزایر اطراف به زندگی ادامه می‌دهند. همانند دیگر جانوران، رژیم غذایی و تنوع طعمه در میان کیسه‌داران تعیین‌کننده مکان زندگی آن‌ها بوده‌است. برای نمونه، اعضای تیره ستبردمان، که یکی از پرتعدادترین تیره‌های کیسه‌داران ساکن استرالیا است، دارای رژیم بیشتر حشره‌خواری و گوشت‌خواری هستند. چنین جانورانی اغلب در مناطق نیمه‌خشک با پوشش بیابانی یافت می‌شوند؛ جایی که در آن توانایی شکار بالاتری دارند. کیسه‌داران درخت‌زی استرالیا نیز در مناطق جنگلی با پوشش گسترده درختانی چون اکالیپتوس یافت می‌شوند. چنین جانورانی نیاز فراوان به تغذیه از برگ درختان یا حشرات ساکن در تنها آن‌ها دارند و بسیاری از آن‌ها را می‌توان در مناطقی که خاک مرغوب و برگ‌های مغذی حضور دارند، یافت. صاریغ‌های آمریکایی از جنوب غربی کانادا تا آرژانتین حضور دارند. آن‌ها را همچنین می‌توان در بعضی جزیره‌های کوچک آنتیل یافت. بیشترین تنوع زیستی در کیسه‌داران قاره آمریکا را می‌توان در میان ارتفاعات پایین و قله‌های با آب و هوای معتدل و جنگل‌های باران‌خیز استوایی یافت. در میان زاویه‌های °۱۰ و °۲۰ درجه جنوبی، ۳۷ گونه جاندار کیسه‌دار زندگی می‌کنند؛ تا ۵ درجه بالاتر از این نوار نیز ۲۹ گونه و تا ۵ درجه پایین‌تر ۲۸ گونه یافت می‌شوند. بررسی‌های ژنتیکی نشان می‌دهند که کیسه‌داران در دوره‌های زمانی طولانی چنین زیستگاه‌هایی را اختیار کرده‌اند و ساکنان «قدیمی» جنگل‌های استوایی بوده‌اند. از این رو، به نظر می‌رسد که در آمریکای جنوبی آن‌ها تطابق بیشتری برای زندگی در مناطق بارانی گرمسیر یافته‌اند تا جاهای دیگر. با این حال در بیرون جنگل‌های باران‌خیز نیز می‌توان گونه‌های کیسه‌داری را یافت که گستره‌شان را تا قله‌های آند در جنوب بولیوی، پاراگوئه، و آرژانتین پیش برده‌اند. تغذیه گرگ تاسمانی در حال خوردن یک مرغ خانگی، تصویر مربوط به سال ۱۹۲۱ کیسه‌داران نیز همچون دیگر پستانداران دارای سه گروه عمده تغذیه‌کنندگان از گوشت (کیسه‌داران گوشتخوار)، تغذیه‌کنندگان از علف‌ها و برگ درختان (کیسه‌داران علف‌خوار)، و همه‌چیزخواران هستند. کیسه‌داران گوشت‌خوار را می‌توان به ۲ دسته اصلی اقسیم کرد: آن گونه‌هایی همچون شیطان تاسمانی که از گوشت مهره‌داران و دیگر پستانداران تغذیه می‌کنند، و آن گونه‌هایی چون بیشتر اعضای تیره ستبردمان که جانداران بی‌مهره و حشرات را شکار می‌کنند. گروه نخست دارای تنها ۶ گونه ساکن استرالیا است که ۴ تایشان را کوئول‌ها تشکیل می‌دهند. کوئول‌های کوچکتر نه تنها از گوشت مهره‌داران تغذیه می‌کنند که میزان بسیار زیادی حشره و حتی میوه نیز به رژیم غذایی خود می‌افزایند. کوئول‌های بزرگتری چون کوئول ببری طعمه خود را با پنهان شدن و دنبال کردن شکار می‌کنند و به دنبال طعمه‌هایی چون والابی که به اندازه بدن خودشان هستند و والابی مرداب که دو برابر بزرگتر از آن‌ها هستند می‌روند. بزرگترین گوشتخوار کیسه‌دار تا سده گذشته گرگ تاسمانی بود با وزنی که به ۳۵ کیلوگرم می‌رسید. دسته دوم که به حشره‌خواری می‌پردازند جثه کوچکتری نسبت به دسته نخست دارند و وزن اغلبشان کمتر از ۱۰۰ گرم است. آن‌ها از بویایی خود برای یافتن حشرات زیر خاک بهره می‌گیرند، شنوایی و دید نزدیک قوی دارند، و با فرزی زیاد می‌توانند حشره را شکار کنند. این جانوران گستره وسیعی از بی‌مهرگان را برای خوردن برمی‌گزینند ولی کمتر به سراغ جاندارانی چون مورچه، حلزون، و کرم‌های ابریشم پشمالو می‌روند. نامبت که با ۷۰۰ گرم وزن بزرگترین عضو این گروه است شکارچی ماهر موریانه‌ها است. عنکبوت‌ها و هزارپاها از جمله دیگر طعمه‌های این دسته از کیسه‌داران هستند. کیسه‌داران همه‌چیزخوار گستره بسیار وسیعی از غذاها اختیار می‌کنند؛ اگرچه اغلبشان تنها یک یا دو منبع غذایی را به عنوان منابع اصلیشان استفاده می‌کنند. چهار زیر دسته اصلی این گروه عبارتند از همه‌چیزخواران حشره‌خوار، همه‌چیزخواران میوه‌خوار، همه‌چیزخواران قارچ‌خوار، و همه‌چیزخواران کلی. در سه زیر دسته نخست، منبع غذایی مشخص شده نیم یا بیش از نیمی از رژیم غذایی را تشکیل می‌دهد. بادپر پردم، صاریغ‌های کوتوله، صاریغ راه‌راه، و صاریغ لیدبیتر از جمله کیسه‌داران همه‌چیزخوار-حشره‌خوار هستند. آن‌ها علاوه بر بی‌مهرگان از انواع گوناگونی از شهد، گرده، صمغ، و دیگر فراورده‌های گیاهی بهره می‌گیرند. برای نمونه، بادپر شکم‌زرد به هنگام کندن پوست درختان برای به دست آوردن شیره‌شان ردی V شکل بر روی درخت به جای می‌گذارد. والابی گردن‌قرمز در حال چریدن، زولینگن تنها گونه کیسه‌داری که در رژیم غذاییش میوه جایگاه اصلی را دارد موش-کانگوروی مشکین است. این جانور ساکن شمال کوئینزلند اغلب میوه‌های خود را از میان آنانی که روی زمین سقوط کرده‌اند برمی‌دارد. در رژیم این جانور و تعدادی دیگر از کیسه‌داران قارچ‌های وحشی نیز حضور دارند. قارچ جایگاه مهمی در تغذیه گونه‌هایی چون کانگوروهای دم‌قلمویی و کانگوروهای خرگوشی دارد و این ماده غذایی میان ۵۰ تا ۹۰ درصد غذای آنان را تشکیل می‌دهد. کیسه‌داران علف‌خوار در استرالیا بیش از ۶۰ گونه هستند و به دو زیر دسته اصلی برگ‌خواران و چراکنندگان تقسیم می‌شوند. برگ‌خواران از برگ و فراورده‌های گیاهی تغذیه می‌کنند و شامل کوالا، بادپر بزرگ، هفت گونه صاریغ دم‌قلمویی، سه گونه صاریغ دم‌حلقه‌ای، و دو گونه موش‌کانگورو می‌شوند. این جانوران درخت‌نوردان ماهری هستند و درختان برای آن‌ها هم منبع غذا هستند و هم پناه. آن‌ها اما همواره ناچارند تا گاه به گاه از درختی که بر روی آن هستند پایین بیایند تا برای یافتن منابع جدید به درختان دیگر بروند. چراکنندگان را نیز گونه‌هایی چون کانگورو، والابی، و وامبت‌ها تشکیل می‌دهند. این جانوران از علف‌های سطح خاک و بوته‌های کوتاه‌قد تغذیه می‌کنند. کوچکترین آن‌ها، مونجون ، وزنی میان ۱۳۵۰–۱۲۵۰ گرم دارد و بزرگترینشان که کانگوروها هستند وزنی ۵۰ تا ۶۰ برابر آن‌ها. گونه‌های بزرگتر توانایی هضم علف‌های سخت‌تر و دارای الیاف بیشتر را دارند. بیشتر چراکنندگان بر روی سطح زمین می‌زیند ولی والابی‌های صخره چالاکی بالایی در پریدن و جست و خیز بر روی سنگ‌ها دارند. خوردن گیاهان دارای سودمندی‌ها و مشکلات خود است. سختی خوردن گیاهان در این است که سلول‌های مغذی گیاهان پنهان شده در میان دیوار محافظی از سلولز هستند و نیز بسیاری از گیاهان مواد غذایی خود را با روش‌های گوناگونی چون رشد تیغ یا تلخ کردن مواد مغذی از گزند در امان نگاه می‌دارند. کیسه‌داران علف‌خوار اما در طول زمان روش‌های جالبی برای مقابله با این مشکلات یافته‌اند. ساده‌ترین این روش‌ها خوردن تنها آن برگ‌هایی است که تازه روییده‌اند و حفاظت چندانی ندارند. بعضیشان همچون صاریغ‌ها همچنین فرزی لازم برای رسیدن به بلندترین شاخه‌های درختان و تغذیه از برگ‌های تازه‌روییده را پیدا کرده‌اند. به هنگام خوردن برگ‌ها یا علف، میزان بسیاری آب دهان تولید می‌شود تا به شکستن سلول‌های سلولز کمک کند. در کانگوروها و والابی‌ها غذا پس از خورده شدن نخست به درون «معده اولیه» می‌رود؛ جایی که میزان بالایی از میکروب‌های شکننده سلولز حضور دارند. بدون این فرایند، امکان هضم علف وجود ندارد. در بعضی دیگر همچون کوالاها، صاریغ‌ها، و وامبت‌ها اما کورروده بزرگ این امکان را ایجاد کرده تا غذا برای مدت زیاد در مرحله هضم بماند. کوالا دارای بزرگترین کورروده به نسبت جثه در میان همه پستانداران است و مقادیری از غذا برای ۱۲–۷ روز درون کورروده‌اش می‌مانند. در این مدت، نزدیک ۵۰–۲۵ درصد الیاف غذایی شکسته و هضم می‌شوند و میزان انرژی زیادی آزاد می‌شود. رفتار به دلیل وجود سامانه عصبی پیشرفته در میان پستانداران، این جانوران روش‌های گوناگونی برای پیوند با محیط اطرافشان یافته‌اند. رفتارهای کیسه‌داران نیز برآمده از نیاز آن‌ها به حل مشکلات زیست‌بومی بوده‌است که در طی میلیون‌ها سال فرگشتیده‌اند. این رفتارها در طول زمان نقش حیاتی در موفقیت گونه کیسه‌دار در بقا و تولد مثل داشته‌اند. تاکنون هیچ گونه کیسه‌داری اهلی نشده‌است، اگرچه برای عده‌ای از انسان‌ها منبع غذایی بوده‌اند. از این رو شناخت انسان‌ها نسبت به رفتارهای کیسه‌داران جز در مورد بعضی گونه‌ها به نسبت کم است. صاریغ ویرجینیا در حال «تقلید مرگ» صاریغ آمریکایی از جمله گونه‌هایی است که مورد مطالعه بیشتر قرار گرفته‌است. این جانور دارای رفتارهایی است که شستن صورت توسط آب دهان با کمک دست و ساختن لانه در سوراخ‌های گشاد تنه درختان از آن جمله‌اند. مهم‌ترین رفتار این جانور اما «تقلید مرگ» است؛ صاریغ در هنگام احساس خطر از سوی مهاجمان خود را مردن می‌زند تا مهاجم اقدام به کشتنش نکند. بررسی امواج مغزی این جانور نشان داده‌است که مغز صاریغ در هنگام خواب و تقلید مرگ دو موج متفاوت تولید می‌کند. چنین چیزی در میان دیگر پستانداران بی‌نظیر است. کیسه‌داران برای برقراری ارتباط از روش‌های گوناگونی بهره می‌گیرند. ایجاد صدا از جمله این روش‌ها است و همه کیسه‌داران دارای توانایی تولید صدا هستند. صداها برای اهداف گوناگونی همچون جفت‌گیری، اعلام خطر، دفاع از خود، یا روابط معمول میان مادر و فرزند در کیسه تولید می‌شوند. این صداها شامل صداهای ارتباطی، خشن و زبر با حالت هشدار دهنده، معاشقه، و خرخر یا فش‌فش هشدار هستند. تعدادی از کیسه‌داران همچنین به دلیل دارا بودن غده‌های تولید ماده‌های بودار اقدام به نشانه‌گذاری و ارتباط با دیگر نمونه‌های هم‌نوع خود می‌کنند تا به آن‌ها درباره وجود قلمرو یا وضعیت باروریشان پیام برسانند. برای نمونه، فیلاندرهای گردن‌قرمز با بوییدن ادرار دیگران متوجه وضعیت پذیرشی آنان می‌شوند. نمایش‌های ظاهری نیز برای رساندن سیگنال به دیگران به کار می‌روند. نشان دادن دندان‌ها و تولید فش‌فش همزمان برای ترساندن مهاجم و نیز ایستادن بر روی دو پا به منظور تهدید مزاحمان از جمله این نمایش‌ها هستند. در میان کانگوروهای قرمز، تکان دادن دم به دو طرف به شکل تناوبی می‌تواند نشان از آمادگی جنسی نر برای نزدیکی به ماده باشد؛ اگرچه کانگوروها نر در نبود ماده گاه به خودارضایی با بوته‌ها می‌پردازند. لمس کردن نیز راه دیگری از ارتباط است؛ چیزی که برای نمونه در روابط میان کانگوروهای مادر و فرزند اهمیت حیاتی پیدا می‌کند و وقت زیادی از دو طرف را به خود اختصاص می‌دهد. کانگوروها در حال بوکس‌بازی کیسه‌داران جوان نیز برای بالا بردن توانایی‌های زندگی و یادگیری فنون آن به بازی می‌پردازند. این شامل جنگ–بازی، بازی جنسی، و دنبال کردن می‌شود. شیطان‌های تاسمانی کوچک با هم کشتی می‌گیرند و جنگ–بازی در میان کانگوروهای بزرگ بسیار رایج است. کانگوروهای جوان برای نخستین بار جنگ کردن را با مادرشان می‌آموزند و پس از از شیر گرفته شدن این تنها نرها خواهند بود که به این بازی با دیگر کانگوروها ادامه می‌دهند. آن‌ها برای آنچه «بوکس‌بازی» خوانده می‌شود با دست‌هایشان گردن نر مقابل را می‌گیرند و با جهش پا و در حالی که دمشان همچون ستونی بر زمین قرار گرفته به آن نر ضربه وارد می‌کنند. این بازی‌ها اغلب تعیین‌کننده جایگاه نرها در گروه و غالب بودنشان است. در مقایسه با پستانداران جفت‌دار، کیسه‌داران رفتارهای اجتماعی محدودتری را پرورش داده‌اند. این می‌تواند به کوچک بودن نسبی نسبت جرم مغز به جرم بدن مرتبط باشد و پدید نیامدن رفتارهای دفاعی و اجتماعی پیچیده را ناشی از محدودیت‌های مغزی معرفی کند؛ با این حال بعضی بررسی‌ها نیز بر این نکته تاکید دارند که از آنجا که سوخت و ساز کیسه‌داران به نسبت جفت‌داران کمتر است، پیچیدگی‌های فیزیولوژیک و رفتاری آنان نیز به همین نسبت کاهش نشان می‌دهد. برخلاف بعضی جفت‌داران که وجود انبوه مهاجمان نیاز به داشتن سامانه ماهیچه‌عصبی قوی با پاسخ‌های سریع درشان را ضروری کرده‌است، اغلب کیسه‌داران در نبود مهاجمان مهم نیازی به فرگشتن چنین ابزارهای عصبی و نیز اجتماعی را نداشته‌اند. بیماری‌ها بیماری ماهیچه سفید یکی از بیماری‌های رایج در میان کیسه‌داران است. این بیماری نوعی میوپاتی است که در میان بعضی درازپایان، به ویژه در میان کوئوکاها، پدید می‌آید. جانوران این‌گونه هنگامی که در اسارت نگه داشته می‌شوند دچار نوعی سندروم می‌شوند که باعث کاهش وزن، از دست دادن پیشرفت‌کننده ماهیچه‌ها به ویژه ماهیچه پاهای پشتی، فلج پاها و در پایان مرگ می‌شود. وجود ویتامین E در غذای جانور برای جلوگیری از پدید آمدن این بیماری ضروری است. فک متورم نیز از گذشته به عنوان عاملی کشنده در میان درازپایان در اسارت شناخته می‌شد. بیماری در آغاز در محدوده دهانی پدیدار می‌شود و می‌تواند تبدیل به یک استئومیلیت موضعی شود و غشاهای مخاطی حفره دهانی و زبان را آلوده کند و به چشم‌ها و سوراخ‌های بینی برسد. در پایان، گسترش این بیماری به صورت گندخونی به شش‌ها، معده، و کبد باعث مرگ جانور می‌شود. به دلیل آماس کردن ناحیه فکی، جانور توانایی غذا خوردن خود را نیز از دست می‌دهد. این بیماری در صورتی که در مراحل آغازین خود تشخیص داده شود می‌تواند با آنتی‌بیوتیک درمان شود. در میان کوالاها نوعی عفونت با نام کلامیدیا شیوع پیدا می‌کند که باعث کاهش جمعیت بسیار آن‌ها شده‌است. با آنکه واگیرشدن این بیماری به صورت کاتوره‌ای و نامنظم پدید می‌آید، شیوع آن باعث نابینایی و عفونت‌های جنسی منجر به نازایی می‌شود و در نهایت کاهش تعداد اعضای جمعیت‌های محلی را به همراه می‌آورد. واکسن این بیماری توانسته‌است نتایج مطلوبی داشته باشد. ذات‌الریه نیز از جمله بیماری‌های این جانور است که ریشه باکتریایی دارد. نئوپلاسم‌های خودبه‌خودی، به ویژه سرطان خون و لنفاوی، نیز به ثبت رسیده‌اند. تیره‌های ستبردمان و وامبتیان نیز بیماری‌های ویژه خود را دارند. همه موش‌های کیسه‌دار استوارت نر در دوره‌ای دو هفته‌ای پس از جفت‌گیری می‌میرند. این نرها پس از آنکه جفت‌گیری می‌کنند نشانه‌های تشویش و اضطراب شدید ناشی را نشان می‌دهند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که نرها به این دلیل پس از جفت‌گیری می‌میرند که بالا رفتن شدید تستوسترون خون در دوران جفت‌گیری باعث از هم گسیختگی سامانه دفاعی بدن و ایجاد توده‌ای لنفاوی – که احتمالا به دلیل سطوح بالارفته پلاسمای کورتیکواستروئیدی پدید آمده – می‌شود. به تازگی بیماری ژنتیکی نوینی در میان شیطان‌های تاسمانی فراگیر شده که باعث ایجاد سرطان بر صورت در این جانوران و مرگ همه مبتلایان در کمتر از ۱ سال می‌شود. هنوز درمانی برای این بیماری پیدا نشده‌است. شایع‌ترین نوع عفونت در میان وامبت‌ها نیز بیماری سارکوپتیک مانژ است که تلفات بسیاری به این جانور وارد می‌کند. این بیماری منتقل‌شونده باعث اریتما و پاراکراتوزیس می‌شود و توانایی حرکت وامبت‌ها را مختل می‌کند. مانژ می‌تواند به انسان‌هایی نیز که وامبت‌ها را در دست می‌گیرند منتقل شود و درمان آن توسط ایفرمکتین صورت می‌گیرد. رابطه با انسان نقاشی از بومیان استرالیا در حال شکار کانگوروی قرمز با نام شکار کانگورو، اثر پیتر پروز اسمیت، ۱۹۳۸ نخستین ارتباط انسان‌ها با کیسه‌داران به هنگامی می‌رسد که ساکنان آغازین استرالیا در کمینه ۴۵،۰۰۰ سال پیش به آن سرزمین رسیدند. میان ۲۰،۰۰۰ تا ۱۸،۰۰۰ سال پیش، سرد شدن ناگهانی زمین باعث ایجاد خشکی‌های فراوانی در اطراف استرالیا شد که راه را برای ورود انسان‌ها به جزیره‌های اطراف، همچون نیوزیلند و تاسمانی، گشود. سه موج مهاجرت اصلی انسان‌ها به این مناطق، که واپسین آن‌ها نزدیک ۵،۰۰۰ سال پیش پدید آمد، نه تنها آشنایی انسان با این پستانداران را رقم زد که باعث خطرهای نوینی برای بقای آن‌ها شد. در هنگام مهاجرت ساکنان نخستین استرالیا، هنوز کیسه‌داران بزرگ‌جثه‌ای چون Diprotodon optatum در استرالیا حضور داشتند. کانگوروهای سرکوتاهی چون اعضای سرده‌های پروکوپتودون و سیموسترونوس با قدی بلندتر از ۳ متر نیز به زندگی ادامه می‌دادند. با پایان نخستین موج مهاجرت، این ابرکیسه‌داران منقرض شدند و جای خود را به کیسه‌داران به نسبت کوچک‌جثه کنونی دادند. ابرکیسه‌داران منقرض شده اما به زندگی در افسانه‌ها و قصه‌های شبانه مردمان بومی ادامه دادند و کیسه‌داران کوچک نیز بخش مهمی از فرهنگ آنان را تشکیل دادند. کیسه‌داران برای بومیان استرالیا منبع غذا و پوشاک بودند. از پوست این جانوران همچنین برای ساخت ابزارهای موسیقی کوبه‌ای بهره گرفته می‌شد. وابستگی بسیار بومیان به این پستانداران به گونه‌ای بود که این جانوران در فرهنگ گفتاری بومیان حضور بسیار داشتند و طبیعی‌دانان اروپایی نخستینی که پا بر استرالیا گذاشتند از دانش بومیان در زمینه کیسه‌داران بهره بسیار بردند. دانش بومیان استرالیا درباره کیسه‌داران اما گونه‌ای فرهنگ داستانی درهم‌تنیده با معنویت و وابستگی است و اغلب جانوران را در حالت خواب و رویا به تصویر می‌کشد. برای نمونه، کانگوروی قرمز که در میان بومیان مارلو خوانده می‌شود، نقش مهمی در جهان‌بینی این مردمان دارد. این جانور شکل‌دهنده بسیاری از قوانین، آداب، و مراسم بومیان صحرای غرب استرالیا است و آنچنان در میان آنان مقدس است که سخن گفتن از آن در میان ایشان نوعی بی‌احترامی تلقی می‌شود. بومیان از گوشت مارلو تغذیه می‌کنند و با آداب ویژه‌ای به ذبح آن می‌پردازند و از خودگذشتگی او برای زنده ماندن انسان‌ها مورد ستایش قرار می‌گیرد. نخستین برخورد اروپاییان با کیسه‌داران پس از اکتشاف قاره آمریکا در سده پانزدهم صورت گرفت. ویسنت یانیز پینزون، کاشف اهل اسپانیا، در سال ۱۵۰۰ پا بر سرزمین برزیل کنونی نهاد و از وجود تنوع زیستی فراوان در آن منطقه در شگفت ماند. او دستور داد تا خدمه کشتی‌اش تعدادی از کیسه‌داران را با خود به کشتی ببرند. از سوی دیگر، پرتقالی‌ها در خاور دور پیش رفته بودند و در بعضی جزیره‌های آن منطقه اقدام به تشکیل حکومت کرده بودند. اگرچه برای سال‌ها خبرهایی از بعضی جانداران اسرارآمیز در خاور دور وجود داشت، نوشته‌های آنتونیو گالوانیو، فرماندار جزایر ملوک، در میان سال‌های ۱۵۳۶ تا ۱۵۴۰ نخستین یادداشت‌ها از وجود پستانداران کیسه‌دار استرالزی هستند. او در نوشته‌هایش از جانوری نام می‌برد که مردم بومی کوسوس یا کوسو می‌خوانندش و با چشمان خیره‌کننده آبی‌رنگ بر روی درختان زندگی و زایش می‌کند. امروزه این جانور با نام کوسکوس خوانده می‌شود. اروپاییان در آغاز برای توصیف جانوران استرالیا آن‌ها را با دیگر پستانداران آشناتری چون گربه و موش و راکون مقایسه می‌کردند. گزارش‌ها از این برخوردها اغلب از سوی ناخدایان کشتی‌های گذری از آن منطقه صورت می‌گرفت. ساکن شدن مهاجران در خلیج سیدنی در سال ۱۷۸۸ اما توجه‌های بیشتری را به سوی کیسه‌داران جلب کرد. ۶ سال پس از آن هنگام، کانگوروها را می‌شد در باغ‌وحش لندن یافت و تا ۳۰ سال پس از آن، ۲۳ گونه کیسه‌دار به شکل رسمی طبقه‌بندی شده بودند. هانری دو بلانویل با ذکر ویژگی‌های یگانه زایشی این جانوران نشان داد که باید آن‌ها را از دیگر پستانداران متمایز دانست. کارهای پژوهشی جان گولد و دستیارش جان گیلبرت نقش بزرگی در افزایش دانش و آگاهی نسبت به کیسه‌داران استرالیا داشت؛ از آن جمله کتاب سه جلدی پستانداران استرالیا اثر گولد که در آن تعداد زیادی از کیسه‌داران به همراه تصاویر نقاشی‌شده‌شان فهرست شده بودند. حفاظت کشتار کانگوروها و دیگر کیسه‌داران برای دهه‌های طولانی در استرالیا رواج داشت. با گسترش حضور اروپاییان در استرالیا، تقابل انسان‌ها و کیسه‌داران مقیم و حتی بومیان باعث تلفات بسیاری به آن‌ها شد. این تقابل شامل کشته شدن گوسفندان و طیور مهاجران توسط گرگ‌های کیسه‌دار، شیطان تاسمانی، و کوئول‌ها می‌شد. کانگوروهای دم‌قلمویی و باندیکوت‌ها نیز به کشتزارهای کشاورزان حمله می‌کردند و سبزیجات آنان را غارت می‌کردند. تا نیمه سده ۱۹ میلادی به این جانوران با دیده متخاصمانه نگریسته می‌شد و تعدادی از آن‌ها، از جمله گرگ تاسمانی، به دلیل شکار شدن توسط انسان‌ها منقرض شدند. گله‌داران بزرگ گوسفند در این دوره شروع به اشغال مناطق زندگی کانگوروها کردند و حتی از دولت‌های محلی استرالیا برای دادن اجازه کشتن آن‌ها درخواست کردند. در ۱۸۷۹، قانونی با نام لایحه نابودی کیسه‌داران به حضور نمایندگان مجلس محلی نیو ساوت ویلز رسید اما این قانون اجرا نشد و راه را برای قانون چراگاه و دام در سال بعد باز کرد. طبق این قانون، سگ‌های وحشی به همراه «همه کانگوروها، والاروها، والابی‌ها، و فیلاندرها» به عنوان آفت در نظر گرفته شدند. این قانون بعدها تعداد بیشتری از کیسه‌داران را شامل شد و باعث کشته شدن میلیون‌ها عدد از این پستانداران طی دهه‌های پس از خود شد. تخمین زده می‌شود که میان سال‌های ۱۸۸۸ تا ۱۹۰۰ تعداد ۲۱٫۴ میلیون کانگورو و والابی در نیو ساوت ویلز کشته شدند. کاهش جمعیت کیسه‌داران حتی در سال ۱۸۳۶ توسط چارلز داروین مشاهده شده بود. او این کاهش را نتیجه حضور سگ‌های شکاری مهاجران می‌دانست. با آغاز سده ۲۰ میلادی نگرانی‌ها درباره آینده کیسه‌داران در استرالیا شدت گرفت و نخستین قانون حمایتی از آنان در سال ۱۹۰۳ زیر نام قانون پاسداری از جانوران محلی به تصویب ایالت نیو ساوت ویلز رسید. با تلاش‌های دوستداران محیط زیست و زیست‌شناسان، قانون پاسداری از پرندگان و جانوران در ۱۹۱۸ و قانون پاسداری از چراگاه در ۱۹۳۴ کیسه‌داران را از زیر عنوان «آفت» بیرون آوردند و در پایان قانون پاسداری از زیواگان سال ۱۹۴۸ اندیشه «اندوخته طبیعی» را به رسمیت شناخت و مردم را به آگاهی بخشی درباره حیات وحش فراخواند. هم‌اکنون بالا رفتن فعالیت‌های انسانی در مناطقی که کیسه‌داران در آن‌ها زندگی می‌کنند باعث انقراض یا در معرض خطر انقراض جدی قرار گرفتن گونه‌های بسیاری از آن‌ها شده‌است. در مناطق کم توسعه یافته‌تری چون اندونزی و گینه نو کیسه‌داران کمتری منقرض شده‌اند. تلاش‌هایی برای قانون‌گذاری در زمینه حفاظت از این جانوران در دهه‌های گذشته صورت گرفته‌اند؛ از جمله در استرالیا که پژوهش‌های به نسبت گسترده‌ای را در زمینه ژن‌شناسی و پی بردن به چگونگی حفاظت از گونه‌های در خطر به انجام رسانده‌است. بسیاری گونه‌های کیسه‌دار در استرالیا زیر برنامه‌های بازیابی گذاشته شده‌اند و از آن هنگام جمعیتشان بالا رفته‌است. در این کشور همچنین پرورش در اسارت برای گونه‌های بسیار نادر یا منقرض در حیات وحش صورت می‌گیرد. در آمریکای جنوبی اگرچه برنامه‌های تعیین گستره و خطرات انسانی پیش روی گونه‌ها صورت گرفته، اما مشکل برقراری ارتباط و همکاری میان همه کشورهای منطقه تاکنون جلوی حفاظت بیشتر را گرفته‌است. تهدیدها کیسه‌داران جهان در مناطق جغرافیایی محدودتری به نسبت پستانداران جفت‌دار زندگی می‌کنند و این مناطق تنها شامل استرالیا و جزایر اطرافش به همراه آمریکای جنوبی هستند. چنین محدودیت جغرافیایی آن‌ها را در برابر تهدیدهای بیرونی بسیار آسیب‌پذیر کرده‌است. برای نمونه، پژوهش‌گران بر این باورند که گرمایش جهانی و دگرگونی‌های اقلیمی در برزیل باعث از میان رفتن محیط زندگی مطلوب برای گونه‌های جانوری کیسه‌دار شده‌است. عوامل انسانی که حیات کیسه‌داران را در دو منطقه عمده زندگیشان در جهان تهدید می‌کنند عبارتند از نابود کردن جنگل‌ها برای آماده‌سازی به منظور کاشت، آبیاری بیش از حد (غرقابی کردن) زمین‌ها و شور شدن خاک، چرای دام در جنگل‌ها و مراتع، آتش‌سوزی، معرفی گونه‌های مهاجم، بیمار شدن توسط عوامل انسانی، و شکار بی‌رویه است. شواهدی در دست نیست که نشان دهند در طول تاریخ بیماری توانسته نسل هیچ‌یک از پستانداران استرالیا را منقرض کند؛ اگرچه بیماری‌هایی چون تومور صورتی شیطان‌های تاسمانی جمعیتشان را به شدت کم کرده‌است. به همین شکل، به نظر نمی‌رسد شکار توسط اروپاییان مهاجر به استرالیا نقش مهمی در کاهش جمعیت کیسه‌داران این قاره داشته باشد. معرفی گونه‌های نابومی از جمله مهم‌ترین عوامل تاثیرگذاری بر جمعیت کیسه‌داران و پوشش گیاهی استرالیا بوده‌است. برای نمونه خرگوش‌ها عامل کاهش پوشش گیاهی در مناطق خشک استرالیا بوده‌اند. جانوران مهاجمی چون دینگو و گربه رمیده و روباه قرمز از بیرون استرالیا به این منطقه معرفی شدند. دینگو تاریخچه‌ای ۳،۰۰۰ تا ۸،۰۰۰ ساله دارد، ولی دو تای دیگر به نسبت جدید هستند. روباه‌های قرمز توانایی بالایی در شکار پستانداران کوچکتر دارند و وجود آن‌ها در یک منطقه می‌تواند بالقوه باعث انقراض کیسه‌داران ریزجثه آن ناحیه شود.
[ "کرتاسه", "والابی گردن‌قرمز", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "ددان", "یوهان کارل ویلهلم ایلیگر", "راسته (زیست‌شناسی)", "صاریغ", "صاریغ شبگرد", "کولوکولوسانان", "ستبردم‌سانان", "کیسه‌داران همه‌چیزخوار", "موش کور کیسه‌دار", "کیسه‌داران علف‌خوار", "رده (زیست‌شناسی)", "کیسه (کیسه‌داران)", "جفت‌داران", "تک‌سوراخیان", "نوک‌اردکی", "مورچه‌خورک", "فرگشت", "کانگورو", "کوآلا", "وامبت", "شیطان تاسمانی", "صاریغ ویرجینیا", "آمریکای شمالی", "نیمکره جنوبی", "استرالزی", "استرالیا", "گینه نو", "قاره آمریکا", "آمریکای جنوبی", "آمریکای مرکزی", "تبادل بزرگ آمریکا", "پالئوسن", "انقراض", "زبان یونانی", "آلمان", "مزوزوئیک", "تریاس", "ژوراسیک", "پانجه‌آ", "هند", "ماداگاسکار", "نیوزیلند", "خزندگان", "سازند", "چین", "کرتاسه پسین", "ائوسن", "اروپا", "میوسن", "الیگوسن", "لوراسیا", "پلیستوسن", "شگفت‌بندان", "سرآمدسمان", "کنام", "فرگشت همگرا", "آرژانتین", "بولیوی", "خرس", "راکون", "گربه‌سانان", "شمشیرکیسه‌ایان", "تنگه پاناما", "جنوبگان", "مهره‌داران", "جزیره سیمور", "شبه‌جزیره جنوبگانی", "دندان‌بومرنگان", "اسکلت", "ستون فقرات", "مهره‌های گردنی", "مهره‌های سینه‌ای", "استخوان خاجی", "دندان", "اسپرم", "رحم", "بیضه", "اکیدنه", "کیر", "کیر دوشاخه", "میزراه", "منی", "کیسه‌موش‌ها", "میدان گرانشی زمین", "کربوهیدرات", "پروتئین", "بلاستوسیست", "میان‌آسایی", "نامبت", "ساینس دیلی", "جمجمه", "نیم‌کره مغزی", "جسم پینه‌ای", "مغز", "بافت رابط قدامی", "نئوکورتکس", "فرومون", "کارل لینه", "سامانه طبیعت (کتاب)", "آرمادیلو", "حشره‌خواران", "خوک", "دوزهدانیان", "دوزهدانی‌سانان", "موش‌صاریغان", "کم‌تکمیزه‌ایان", "کولوکولویان", "میمونک کوهی", "کیسه‌گرگان", "گرگ تاسمانی", "ستبردمان", "راسوی کیسه‌دار", "موش کیسه‌دار پاکوچک", "مورخواران کیسه‌دار", "کورموشان کیسه‌دار", "کورموش‌سانان کیسه‌دار", "کیسه‌سموران", "باندیکوت", "خوکان کیسه‌دار", "باندیکوت پا-خوکی", "ماهیچه‌کیسه‌ایان", "بزرگ‌گوش‌ها", "درخت‌نوردان کیسه‌دار", "کوسکوس (جانور)", "صاریغ دم‌پولکی", "کوتوله‌صاریغان", "کوتوله‌پروازان کیسه‌دار", "بادپر پردم", "بادپرکیسه‌داران", "شبه‌دستان", "صاریغ شهدخوار", "کیسه‌خرسان", "کوالا", "وامبتیان", "موش‌کانگورویان", "موش-کانگوروی مشکین", "کانگوروهای موش‌وار", "درازپایان", "والابی", "اکالیپتوس", "کانادا", "آنتیل", "تنوع زیستی", "جنگل باران‌خیز استوایی", "رشته‌کوه آند", "پاراگوئه", "بی‌مهرگان", "حشرات", "کوئول", "کوئول ببری", "مورچه", "حلزون", "کرم ابریشم", "موریانه", "عنکبوت", "هزارپا", "قارچ", "صاریغ راه‌راه", "صاریغ لیدبیتر", "شهد", "گرده", "صمغ", "بادپر شکم‌زرد", "شیره", "زولینگن", "میوه", "کانگوروی دم‌قلمویی", "کانگوروی خرگوشی", "بادپر بزرگ", "مونجون", "الیاف", "والابی صخره", "سلولز", "آب دهان", "میکروب", "کورروده", "کردارشناسی", "بوم‌شناسی", "اهلی‌سازی", "فیلاندر گردن‌قرمز", "دوره فحلی", "خودارضایی", "میوپاتی", "کوئوکا", "ویتامین E", "پریودنتولوژی", "استئومیلیت", "مخاط", "گندخونی", "شش", "معده", "کبد", "آنتی‌بیوتیک", "ذات‌الریه", "نئوپلاسم", "سرطان خون", "دستگاه لنفاوی", "موش کیسه‌دار استوارت", "تستوسترون", "کورتیکواستروئید", "تومور صورتی شیطان تاسمانی", "جرب", "اریتما", "پاراکراتوزیس", "ایفرمکتین", "مردمان بومی استرالیا", "خز", "ساز کوبه‌ای", "معنویت", "کانگوروی قرمز", "سده ۱۵ (میلادی)", "ویسنت یانیز پینزون", "اسپانیا", "برزیل", "پرتقال", "خاور دور", "جزایر ملوک", "گربه", "موش", "باغ‌وحش لندن", "هانری دو بلانویل", "جان گولد", "جان گیلبرت", "سده ۱۹ (میلادی)", "چارلز داروین", "سده ۲۰ (میلادی)", "اندوخته طبیعی", "ژن‌شناسی", "گرمایش جهانی", "تغییر اقلیم", "خرگوش", "دینگو", "گربه رمیده", "روباه قرمز", "نیچر", "تارنمای تنوع جانوری" ]
[ "کیسه‌داران", "جانداران پدیدآمده در پالئوسن" ]
2,113
وامبت
6
55
0
[ "وام بت", "وامبتیان", "وومبت", "وامبتيان" ]
false
17
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "وامبت" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Vombatus ursinus -Maria Island National Park.jpg" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "شاخه", "Item2": "[[طناب‌داران]]" }, { "Item1": "رده", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "فرورده", "Item2": "[[کیسه‌داران]]" }, { "Item1": "راسته", "Item2": "[[کیسه‌داران علف‌خوار]]" }, { "Item1": "زیرراسته", "Item2": "[[وامبت‌شکلان]]" }, { "Item1": "تیره", "Item2": "'''Vombatidae'''" }, { "Item1": "وضع‌کننده تیره", "Item2": "([[برنت]]، ۱۸۲۹)" }, { "Item1": "عنوان طبقه‌های پایین‌تر", "Item2": "[[سرده]]ها" }, { "Item1": "طبقه‌های پایین‌تر", "Item2": "* [[وامبت‌ها]]" }, { "Item1": "طول عمر", "Item2": "در طبیعت 5 سال، در اسارت 20 سال\n* [[وامبت بینی‌مودار]]" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
وامبت‌ها پستانداران کیسه دار با پاهای کوتاه هستند که نزدیک‌ترین خویشاوند آن‌ها کوآلا است. اما وامبت‌ها، برخلاف کوآلاها، فقط بر روی زمین زندگی می‌کنند و نقب می‌زنند. هر وامبت معمولی، چندین نقب دارد که ممکن است وامبت‌های دیگر را در آن شریک کند؛ اما هر وامبت در منطقه مخصوص خودش غذا می‌خورد. وامبت‌ها، شب‌ها فعالیت می‌کنند و برای خوردن علف یا ریشه درختان و بوته‌ها بیرون می‌آیند. آن‌ها ممکن است برای یافتن غذا، مجبور باشند چند کیلومتر راه بروند. وامبت‌ها در ۳ گونه مختلف دسته بندی می‌شوند. آن‌ها تنها یک بچه به دنیا می‌آورند که دوره زندگی این بچه در کیسه، حدود ۶ ماه است. بچه تا حدود ۱۱ ماه یا بیشتر، پیش مادرش می‌ماند. شرایط فیزیکی طول سر و بدن وامبت‌ها، تا ۱۱۵ سانتیمتر و وزن آن‌ها تا ۳۹ کیلوگرم می‌رسد. پوست قسمت عقب بدن وامبت‌ها بسیار ضخیم است و به همین دلیل آن‌ها در هنگام حمله دشمن، پشت خود را به طرف مهاجم می‌گیرند (در حالت دفاعی با پاهای عقب خود نیز به مهاجم ضربه می‌زنند.). طول عمر وامبت‌ها، در طبیعت ۵ سال و در اسارت تا ۲۰ سال می‌باشد. مدفوع این حیوان به شکل مکعب مربع است و با مدفوع خود، قلمروشان را مشخص می‌کنند همچنین مربعی و صاف بودن آن به جای دایره‌ای بودن، باعث می‌شود تا مدفوع در منطقه موردنظر خود باقی بماند. پراکندگی وامبت‌ها مانند کوآلاها، در استرالیا دیده می‌شوند و محل زندگی آن‌ها ایالت‌های آدلاید، ویلز جدید جنوبی، تاسمانی، ویکتوریا و چمنزارهای سیدنی و ملبورن است. حفاظت تمامی گون‌های وامبت‌ها در تمام ایالت‌ها بجز ویکتوریا تحت محافظت هستند. بیشترین خطری که این موجودات را تهدید می‌کند جمعیت کم آنها، شکار توسط سگهای وحشی، رقابت برای غذا و بیماری‌ها می‌باشد . تنها گونه وحشی شناخته شده این موجودها در ایالت کویینزلند و در Epping Forest National Park می‌باشد و همچنین گروه کوچکتری که با جابجایی وامبت‌ها در Richard Underwood Nature Refuge در Yarran Downs زندگی میکنند. گروه کوجک دوم توسط پروژه Xstrata معرفی شدند. Xstrata یک شرکت سوییسی معدن جهانی می‌باشد . رده‌بندی تیره وامبتیان سرده وامبت‌ها وامبت معمولی، Vombatus ursinus سرده وامبت بینی‌مودار وامبت بینی‌مودار جنوبی، Lasiorhinus latifrons وامبت بینی‌مودار شمالی،Lasiorhinus krefftii سرده †Rhizophascolomus سرده †Phascolonus سرده †Warendja سرده †Ramasayia
[ "جانوران", "طناب‌داران", "پستانداران", "کیسه‌داران", "کیسه‌داران علف‌خوار", "وامبت‌شکلان", "گیلبرت توماس برنت", "سرده", "وامبت‌ها", "وامبت بینی‌مودار", "کوآلا", "آدلاید", "ویلز جدید جنوبی", "تاسمانی", "ویکتوریا", "سیدنی", "ملبورن", "وامبت معمولی", "وامبت بینی‌مودار جنوبی", "وامبت بینی‌مودار شمالی", "Rhizophascolomus", "Phascolonus", "Warendja", "Ramasayia" ]
[ "زیاگان استرالیا", "کیسه‌داران", "کیسه‌داران استرالیا", "جانداران پدیدآمده در میوسن", "جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده", "وامبت‌سانان" ]
2,114
والابی
6
48
0
[ "والابي" ]
false
32
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "color", "Item2": "pink" }, { "Item1": "name", "Item2": "والابی" }, { "Item1": "image", "Item2": "Macropus rufogriseus rufogriseus Bruny.jpg" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "200px" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[والابی گردن‌قرمز]]، [[جزیره برونی]]، [[تاسمانیا]]" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "phylum", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "infraclassis", "Item2": "[[کیسه‌داران]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[کیسه‌داران علفخوار]]" }, { "Item1": "subordo", "Item2": "[[درازپاشکلان]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "[[درازپایان]]" } ], "Title": "Taxobox" }
والابی‌ها کانگوروهای کوچکی هستند از گونه درازپایان (Macropodidae) که در استرالیا، زلاند نو و گینه نو زندگی می‌کنند. آنها دارای انواع گوناگونی هستند اما بیشتر به اندازه خرگوش هستند. طول بدن آنها ۷۰ سانتیمتر است، هرچند انواع یک‌متری آنها نیز دیده شده‌اند. والابی‌ها بیشتر علفخوار بوده و خود نیز غذای سایر حیوانات گوشتخوار هستند. دشمنان طبیعی آنها عبارت‌اند از: عقاب و دینگو همچنین برخی از انسان‌ها آنها را به خاطر پوست زیبایشان شکار می‌کنند.
[ "والابی گردن‌قرمز", "جزیره برونی", "تاسمانیا", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "کیسه‌داران", "کیسه‌داران علفخوار", "درازپاشکلان", "درازپایان", "کانگورو", "استرالیا", "زلاند نو", "عقاب", "دینگو" ]
[ "درازپایان", "زیاگان استرالیا", "کیسه‌داران", "کیسه‌داران استرالیا" ]
2,115
موش کور کیسه‌دار
6
30
0
[ "موش کور کیسه دار", "موش كور كيسه دار", "کورموش‌سانان کیسه‌دار", "کورموشان کیسه‌دار", "كورموشان كيسه دار", "کورموشان کیسه دار", "كورموش سانان كيسه دار", "کورموش سانان کیسه دار" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "موش کور کیسه‌دار" }, { "Item1": "image", "Item2": "Kret workowaty.jpg" }, { "Item1": "fossil_range", "Item2": "[[میوسن]] تاکنون" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "phylum", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "infraclassis", "Item2": "[[کیسه‌داران]]" }, { "Item1": "superordo", "Item2": "[[کیسه‌داران جنوبی]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "'''Notoryctemorphia'''" }, { "Item1": "ordo_authority", "Item2": "[[Kirsch]], in [[Hunsaker]], ۱۹۷۷" }, { "Item1": "familia", "Item2": "'''Notoryctidae'''" }, { "Item1": "familia_authority", "Item2": "[[Ogilby]], ۱۸۹۲" }, { "Item1": "genus", "Item2": "'''''Notoryctes'''''" }, { "Item1": "genus_authority", "Item2": "[[Stirling]], ۱۸۹۱" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "گونه‌ها" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "''[[N. typhlops]]''<br />\n''[[N. caurinus]]''" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
موش کور کیسه‌دار جانوری کوچک است که دارای پوستی نرم و ابریشمی است، این پوست زیبا درخششی مخملی دارد که رنگ آن از زرد روشن است تا زرد طلایی کیسه این جانور رو به بالا است تا خاک درآن وارد نشود. خوراک این جانور را کرمهای خاکی و حشرات تشکیل می‌دهند.
[ "میوسن", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "کیسه‌داران", "کیسه‌داران جنوبی", "Kirsch (biologist)", "Hunsaker", "James Douglas Ogilby", "Edward Charles Stirling", "Notoryctes typhlops", "Notoryctes caurinus", "جانور", "کرم خاکی", "حشرات" ]
[ "پستانداران استرالیای غربی", "کیسه‌داران", "سرده‌های پستانداران" ]
2,116
ببر تاسمانی
6
74
0
[ "گرگ تاسماني", "ببر تاسماني", "گرگ تاسمانی" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "ببر تاسمانی" }, { "Item1": "وضعیت", "Item2": "EX" }, { "Item1": "سامانه وضعیت", "Item2": "iucn3.1" }, { "Item1": "دوره سنگواره", "Item2": "[[پلیوسن پیشین]] تا [[هولوسن]]" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Thylacinus.jpg" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "گرگ تاسمانی در [[واشنگتن دی‌سی]]، ۱۹۰۲" }, { "Item1": "پهنای تصویر", "Item2": "250px" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "شاخه", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "رده", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "فرورده", "Item2": "[[کیسه‌داران]]" }, { "Item1": "راسته", "Item2": "[[ستبردم‌سانان]]" }, { "Item1": "خانواده", "Item2": "†[[کیسه‌سگان]]" }, { "Item1": "سرده", "Item2": "†''[[کیسه‌سگ‌ها]]''" }, { "Item1": "گونه", "Item2": "†'''''T. cynocephalus'''''" }, { "Item1": "نام دوجمله‌ای", "Item2": "''Thylacinus cynocephalus''" }, { "Item1": "وضع‌کننده نام دوجمله‌ای", "Item2": "[[هریس]]، ۱۸۰۸" } ], "Title": "آرایه زیستی" }
ببر تاسمانی (نام علمی Thylacinus cynocephalus به یونانی کیسه‌دار دارای کله سگ) پستاندار کیسه‌دار گوشت‌خوار بومی جزیره تاسمانی، سرزمین اصلی استرالیا و پاپوآ گینه نو بود که در قرن بیستم منقرض شد. این حیوان بزرگترین گونه شناخته‌شده گوشتخوار از فرورده کیسه‌داران در عصر هولوسین محسوب می‌شد. ببر تاسمانی پیش از ورود اروپائیان به استرالیا در جزیره اصلی بسیار کمیاب بود یا به‌کلی منقرض شده بود، اما در تاسمانی در کنار چندین گونه بومی دیگر به حیات خود ادامه می‌داد. شکار بی‌رویه این حیوان که با پاداش‌های دامداران همراه بود، دلیل اصلی انقراض این گونه دانسته می‌شود. شیوع نوعی بیماری شبیه به هاری، ورود سگ‌ها، انقراض همزمان گونه‌های شکار این جانور و تخریب زیستگاه آن از سوی انسان نیز از دلایل دیگر انقراض این حیوان به حساب می‌آید. آخرین ببر تاسمانی شناخته شده در سال ۱۹۳۳ در جزیره تاسمانی زنده‌گیری شد و در سال ۱۹۳۶ در باغ وحش هوبرت جان سپرد. پس از آن تا دهه ۱۹۶۰ گزارش‌های تایید نشده متعدد از مشاهده این جانور و کشف ردپاهایی که احتمالا متعلق به گرگ تاسمانی بودند، احتمال بقای این حیوان را قوت می‌بخشیدند تا اینکه در سال ۱۹۸۶ با گذشت ۵۰ سال از مرگ آخرین بازمانده قطعی این گونه انقراض آن رسمیت یافت. ولی دانشمندان با استفاده از دی‌ان‌ای موجود در نمونه‌ای که از سال ۱۸۶۶ در الکل باقی‌مانده سعی دارند که این موجود را دوباره متولد کنند. این حیوان همچون ببر و گرگ که دو نام معروف خود را از آن‌ها گرفته است، شکارچی راس هرم غذایی بود. البته به عنوان یک حیوان کیسه‌دار خویشاوند نزدیک این دو پستاندار جفت‌دار نبود ولی با توجه به فرگشت همگرا شباهت‌هایی با این حیوانات پیدا کرده بود. ویژگی‌های جسمی ارتفاع این حیوان ۶۰ سانتی‌متر، درازای آنها ۱۲۵ سانتی‌متر و دم آنها ۵۰ سانتی‌متر بود. وزن آن‌ها ۳۰ کیلوگرم بوده و از پرندگان و پستانداران کوچک تغذیه می‌کردند. رنگ آنها از زرد متمایل به قهوه‌ای تا خاکستری متغیر بوده‌است و در قسمت پشت دارای خطوط راه راه سیاه شبیه به ببر بودند که به تعداد ۱۵ تا ۲۰ عدد از شانه تا دم کشیده شده بود. سر بزرگ آن‌ها شبیه به گرگ و سگ بود، و دم کوتاهی داشتند. همچنین پاها به نسبت کوچک بودند. موهای بدن کوتاه و در حدود ۱۵میلی‌متر طول داشتند. به طور معمول ماده‌ها کمی از نرها کوچک‌تر بودند اما برخلاف اکثر کیسه‌داران هر دو جنس دارای کیسه بودند. کیسه جنس نر برای محافظت از آلت جنسی کاربرد داشت. فرگشت تصویرThylacinus potens، به معنی Powerful Thylacine اجداد ببرهای تاسمانی امروزی حدود ۴ میلیون سال پیش پدیدار شدند. پیدایش گونه‌های خانواده تلیاسینید(Thylacinidae)به ابتدای دوران میوسن(Miocene) بر می‌گردد. اکثر گونه‌های این خانواده از نمونه اخیر کوچک‌تر بودند به جز تیلاسان قدرتمند(Thylacinus potens) که در اواخر دوران میوسین ظاهر شد. و در اندازه گرگ‌ها بود. ببر تاسمانی امروزی در اواخر دوران پلیستوسن و اوایل دوران هولوسین پدیدار شد.(با این حال هیچ وقت در کل محل سکونت خود پخش نشدند.) انقراض در سرزمین اصلی استرالیا از حدود ۲۰۰۰ سال قبل این حیوان در سرزمین اصلی استرالیا و کمی پیش‌تر در گینه نو منقرض شده بود. با توجه به تحقیقات دانشگاه سیدنی، علل انقراض این حیوان را می‌توان موارد زیر دانست: این احتمال وجود دارد که با ورود دینگو به سرزمین اصلی استرالیا، ۳ حیوان ببر تاسمانی، شیطان تاسمانی و مرغ تاسمانی در سرزمین اصلی استرالیا منقرض شده باشند. احتمالا ببر تاسمانی و شیطان تاسمانی به عنوان رقیب دینگو، و مرغ تاسمانی به عنوان شکار. با این حال این فرضیه در ابتدا دچار مشکلاتی بود مثلا اینکه دینگو در روز شکار می‌کند اما گرگ تاسمانی در شب و همچنین گرگ تاسمانی ساختاراسکلتی وعضله‌ای به مراتب قدرتمندتری داشت که می‌توانست در نبردهای تن به تن مفید باشد تحقیقات اخیر روی جمجمه دینگو و ببر تاسمانی هم چنین نشان داده است که با وجود ضعیف‌تر بودن گاز دینگو اما جمجمه وی استحکام و مقاومت بیشتری داشته و این امکان را به این حیوان می‌دهد و می‌داد که در رویارویی مستقیم مقابل جانوری حتی بزرگتر از گرگ تاسمانی پیروز بشود.رژیم غذایی دینگو نیز متنوع‌تر از ببر تاسمانی بوده و این امکان را به این حیوان می‌دهد که از منابع بیشتری تغذیه کند.به همین علت بود که در نبود دینگو این حیوانات توانستند در تاسمانی زندگی کنند. همچنین شواهدی در دست می‌باشد که در حدود ۴۰۰۰ سال پیش انسان با پیشرفت در تکنیک‌های شکاری نیز به عنوان رقیب با این حیوان عمل می‌کرده‌است. انقراض در تاسمانی با ورود اروپاییان و سکونت در این جزیره در قرون ۱۸ و ۱۹ به خصوص با تراکم این سکونتگاه‌ها در شمال جزیره برخوردها با ببر تاسمانی تشدید شد. این حیوانات به زودی شروع به حمله به گوسفندان کردند. برای همین در سال ۱۸۳۰ کمپانی ون دایمنز جایزه‌ای برای کشتن این حیوان تعیین کرد، در سال ۱۸۸۸ هم دولت محلی تاسمانی برای هر ببر تاسمانی بزرگسال مبلغ ۱ پوند و برای هر توله مبلغ ۲۲ شلینگ پرداخت می‌کرد. گالری تصاویر
[ "پلیوسن", "هولوسن", "واشنگتن دی‌سی", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "کیسه‌داران", "ستبردم‌سانان", "کیسه‌سگان", "کیسه‌سگ‌ها", "جرج هریس", "زبان یونانی", "کیسه‌دار", "تاسمانی", "استرالیا", "پاپوآ گینه نو", "انقراض", "فرورده", "هولوسین", "اروپا", "بیماری", "هاری", "سگ", "دی‌ان‌ای", "الکل", "ببر", "گرگ", "شکارچی رأس هرم غذایی", "فرگشت هم‌گرا", "پرندگان", "میوسن", "پلیستوسن", "گینهٔ نو", "دانشگاه سیدنی", "دینگو", "شیطان تاسمانی", "مرغ تاسمانی" ]
[ "پستانداران تاسمانی", "پستانداران توصیف‌شده در ۱۸۰۸ (میلادی)", "پستانداران گینه نو", "پستانداران منقرض شده از ۱۵۰۰ میلادی", "پستانداران منقرض‌شده استرالیا", "جانوران بزرگ استرالیا", "جانوران توصیف‌شده در ۱۸۰۸ (میلادی)", "جانوران منقرض شده", "ستبردم‌سانان", "سیاهه قرمز IUCN از گونه‌های انقراض یافته", "کیسه‌داران استرالیا", "کیسه‌داران منقرض‌شده", "گونه‌هایی که به دلیل فعالیت‌های انسانی از دست رفته‌اند" ]
2,118
کوآلا
6
60
0
[ "كوآلا", "کوالا", "كوالا" ]
false
21
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "کوآلا" }, { "Item1": "status", "Item2": "LC" }, { "Item1": "trend", "Item2": "unknown" }, { "Item1": "status_system", "Item2": "iucn3.1" }, { "Item1": "image", "Item2": "Australia Cairns Koala.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "خرس کوآلا" }, { "Item1": "image_width", "Item2": "250px" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "phylum", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "[[کیسه‌داران علفخوار]]" }, { "Item1": "familia", "Item2": "[[کیسه‌خرسان]]" }, { "Item1": "genus", "Item2": "''[[کیسه‌خرس]]''" }, { "Item1": "species", "Item2": "'''''P. cinereus'''''" }, { "Item1": "binomial", "Item2": "''Phascolarctos cinereus''" }, { "Item1": "binomial_authority", "Item2": "([[گولدفوس]]، [[۱۸۱۷]])" }, { "Item1": "range_map", "Item2": "Koala area.png" }, { "Item1": "range_map_width", "Item2": "240px" }, { "Item1": "range_map_caption", "Item2": "نقشه پراکندگی کوالا در استرالیا" } ], "Title": "Taxobox" }
کوآلا جانوری گیاه‌خوار و کیسه‌دار و بومی استرالیا است. نزدیک‌ترین جانور به کوآلا از نظر ظاهر وامبت است. آن‌ها روزها بر روی شاخه‌های پهن اکالیپتوس می‌خوابند و بچه‌شان را هم آنجا به دنیا می‌آورند. کوالاها از برگ‌های اکالیپتوس تغذیه می‌کنند و این رژیم غذایی انرژی اندکی را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد به همین دلیل جانور ساعت‌های طولانی را بر روی شاخه‌های درخت می‌خوابد که به ۲۰ ساعت در روز نیز می‌رسد. نام کوآلا به زبان بومی استرالیایی به «جانوری که آب نمی‌نوشد» تعبیر می‌شود اشاره‌ای به آنکه کوآلاها بسیار کم آب می‌نوشند. تغذیه کوآلاها فقط در جنگل‌های اکالیپتوس استرالیا زندگی می‌کنند. آنها هر شب با دست‌های پرقدرتشان شاخه‌ها را می‌گیرند و شاخه به شاخه برگ‌های سخت اکالیپتوس را می‌خورند. آن‌ها در هر روز به گونه میانگین ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم برگ‌های اکالیپتوس می‌خورند. آن‌ها به علت خوردن برگ‌های اکالیپتوس همیشه بوی همین برگ را می‌دهند. هیچ جانور دیگری جز کوآلا نمی‌تواند برگ‌های سخت اوکالیپتوس را بخورد. کوآلاهای مادر در سن ۶ تا ۷ ماهگی به فرزندان خود ماده‌ای را به عنوان غذا می‌دهند که در اصل نوع ویژه‌ای از مدفوعشان است. باکتری‌هایی در دستگاه گوارشی این پستانداران وجود دارند که به آن‌ها کمک می‌کنند رشته‌های سلولزی موجود در برگ اوکالیپتوس را بشکنند. در هنگام گذار از شیر مادر به تغذیه اوکالیپتوسی، مادر نخست با کمک آن مدفوع به فرزند خود میکروارگانیسم‌های مورد نیاز برای هضم گیاه را می‌خوراند. پس از آنکه بدن فرزند پروتئین‌های مورد نیاز برای کمک به هضم را به دست‌آورد، تغذیه اصلی با برگ اوکالیپتوس آغاز می‌شود. کلاد label2=وامبت‌سانان 2= P. cinereus
[ "2008-10-30", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "کیسه‌داران علفخوار", "کیسه‌خرسان", "کیسه‌خرس", "گئورگ آگوست گولدفوس", "۱۸۱۷ (میلادی)", "گیاه‌خوار", "کیسه‌داران", "استرالیا", "وامبت", "اکالیپتوس", "دانشنامه بریتانیکا", "مدفوع", "کیسه‌سموران", "ستبردمان", "میمونک کوهی", "کیسه‌داران علف‌خوار", "Petauroidea", "Phalangeroidea", "موش‌کانگوروی مشکین", "کانگوروهای موش‌وار", "درازپاییان", "وامبت‌سانان", "شیر کیسه‌دار", "Ngapakaldia", "کیسه‌داران علف‌خوار کهن", "دیپروتودون", "Zygomaturus trilobus", "Nimbadon lavarackorum", "Muramura", "Ilaria" ]
[ "پستانداران استرالیای جنوبی", "پستانداران توصیف‌شده در ۱۸۱۷ (میلادی)", "پستانداران کوئینزلند", "پستانداران گیاه‌خوار", "پستانداران نیو ساوت ولز", "پستانداران ویکتوریا (استرالیا)", "جانوران توصیف‌شده در ۱۸۱۷ (میلادی)", "جانوران گیاه‌خوار", "سنگواره‌های زنده", "سیاهه قرمز IUCN از گونه‌های آسیب‌پذیر", "سیاهه قرمز IUCN از گونه‌های با کمترین نگرانی", "کوآلاها", "کیسه‌داران استرالیا", "وامبت‌سانان" ]
2,119
جایزه نوبل
4
645
0
[ "جایزه‌ی نوبل", "جایزهٔ نوبل", "جايزه نوبل", "جوایز نوبل", "جايزهٔ نوبل", "جايزه ي نوبل", "جایزه ی نوبل", "جوايز نوبل", "جايزهٔ ي نوبل", "جایزهٔ ی نوبل" ]
false
426
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "جایزه نوبل" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Nobel_Prize.png" }, { "Item1": "مجری", "Item2": "[[آکادمی سوئد]][[آکادمی سلطنتی علوم سوئد]][[انستیتوی کارولینسکا]][[کمیته نوبل نروژ]]" }, { "Item1": "کشور", "Item2": "[[سوئد]][[نروژ]] (تنها جایزه صلح)" }, { "Item1": "سال", "Item2": "۱۹۰۱" }, { "Item1": "وبگاه", "Item2": "http://nobelprize.org/" } ], "Title": "جایزه" }
جایزه نوبل معتبرترین جایزه‌ای است که در حوزه‌های علمی به یک دانشمند تعلق می‌گیرد. جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت کارخانه‌دار و شیمی‌دان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند پایه‌گذاری شد. در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز این بنیاد اهدا شد. طبق وصیت وی، پنج جایزه به‌طور سالانه در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات و صلح؛ به افرادی تعلق می‌گیرد که بیشترین خدمت را به مردم کرده باشند. اگرچه وصیت‌نامه نوبل، بنیانگذار این جوایز بود اما طرح او کامل نبود و به دلیل پاره‌ای موانع ۵ سال طول کشید تا بنیاد نوبل تاسیس شود. در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۰۱ نخستین جوایز نوبل اهدا شد. ششمین جایزه یعنی جایزه یادبود نوبل علوم اقتصادی نیز در سال ۱۹۶۸ میلادی، توسط بانک مرکزی سوئد پایه‌گذاری شد که البته در لیست جوایز مرتبط با بنیاد نوبل جایی ندارد. آلفرد نوبل هیئت‌های مخصوص چهار هیئت مخصوص اعطاء جایزه که تحت اساسنامه بنیاد نوبل فعالیت می‌کنند عبارت‌اند از: فیزیک و شیمی آکادمی سلطنتی علوم سوئد که وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته‌های فیزیک و شیمی را برعهده دارد. اقتصاد فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد وظیفه انتخاب برنده «جایزه علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» که به جایزه نوبل اقتصاد شناخته می‌شود را نیز برعهده دارد. ادبیات آکادمی سوئد وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته ادبیات را برعهده دارد. فیزیولوژی و پزشکی انستیتوی کارولینسکا وظیفه گزینش برنده جایزه نوبل در رشته فیزیولوژی و پزشکی را برعهده دارد. صلح کمیته نوبل نروژ وابسته به استورتینگ (پارلمان نروژ) (برای جایزه صلح). کمیته‌های تخصصی ضمنا پنج کمیته نوبل (از جمله کمیته نروژی برای جایزه صلح) برای توزیع یکی از جوایز مطالعه می‌کنند. به‌علاوه چهار موسسه نوبل هر یک برای یکی از چهار جایزه نام‌برده فعالیت می‌کنند. اتاق کمیته نوبل نروژ کمیته‌های پنجگانه نوبل هریک سه تا پنج عضو دارند که توسط هیئت مربوط تعیین می‌شوند. کسی نمی‌تواند خود را نامزد دریافت جایزه نوبل کند. کسانی‌که می‌توانند معرف نامزدهای جوائز نوبل باشند: برندگان سابق جوائز نوبل (در رشته مخصوص خود) اعضاء هیئت اعطاء جوایز و اعضاء کمیته‌های نوبل (در رشته مخصوص خود) استادان برجسته دانشگاه و آن‌هایی که توسط اعطاء کنندگان جوایز انتخاب می‌شوند. ناشر اثر نامزد. (در مورد ادبیات) اعضاء پاره‌ای از سازمان‌های پارلمانی یا حقوقی بین‌المللی (برای جایزه صلح) اعضاء پارلمان‌ها و کابینه‌ها (برای جایزه صلح). چگونگی انتخاب برنده در آغاز، کسانی که صلاحیت معرفی نامزد دارند فهرست نامزدهای خود را تا تاریخ یکم فوریه همان سال میلادی ارائه می‌دهند. البته، اعضای کمیته نوبل خود زمان بیشتری برای معرفی نامزدهای خود دارند. سپس کمیته نوبل نروژ با بررسی فهرست نامزدها و فهرست کوتاه‌تری شامل ۲۰ تا ۳۰ نفر از میان آن‌ها انتخاب می‌کند. در گام بعد گروهی از مشاوران نروژی و بین‌المللی گزارش‌هایی درباره نامزدهای لیست نهایی ارائه می‌دهند که اعضای کمیته نروژی با استفاده از این گزارش‌ها و دیگر مستندات تعداد نامزدها را به چند نفر می‌رسانند. تصمیم درباره برنده نهایی در آخرین جلسه کمیته گرفته می‌شود که معمولا در اواخر ماه سپتامبر یا اوایل اکتبر برگزار می‌شود. اگر اعضا به اجماع نرسند، رای اکثریت به حساب می‌آید. جشن‌های اهدای جوایز تالار کنسرت استکهلم که هرساله جشن‌های اهدای جوایز نوبل در آن برگزار می‌شود.کمیته‌ها و موسساتی که جزو هیئت انتخاب جوایز هستند، اغلب نام برندگان را در ماه اکتبر اعلام می‌کنند. این جوایز در یک مراسم رسمی که در ۱۰ دسامبر، یعنی سالگرد درگذشت آلفرد نوبل برگزار می‌شود، به برندگان اهدا می‌شود. مراسم جایزه صلح نوبل از ۱۹۰۵ تا ۱۹۴۶ در موسسه نوبل نروژ، پس از آن در ابتدا در دانشگاه اسلو، و از سال ۱۹۹۰ در عمارت شهرداری اسلو برگزار شده‌است. سایر مراسم‌های اهدای جوایز از سال ۲۰۰۵ در تالار کنسرت استکهلم برگزار شده‌اند. هر سال هر یک از جوایز حداکثر به سه نفر اهدا می‌شود. هر جایزه عبارت است از یک مدال طلا، یک دیپلم افتخار، و مبلغی پول. در حال حاضر، مبلغ اهدایی در حدود ۱۰ میلیون کرون سوئد (اندکی بیش از یک میلیون یورو یا ۱٫۳ میلیون دلار آمریکا) است. اصولا اهدای این مبلغ با این هدف صورت گرفته که برندگان نوبل، به دور از فشار تامین هزینه‌ها، به کار و پژوهش ادامه دهند. اما واقعیت این است که بسیاری از برندگان، پیش از دریافت این مبلغ بازنشسته می‌شوند. اگر در یک گروه دو نفر برنده شوند، مبلغ یادشده میان دو نفر نصف می‌شود. اگر شمار برندگان سه نفر باشد، کمیته اهدای جوایز مختار است که این مبلغ را به‌طور برابر میان سه نفر تقسیم کند یا اینکه به یک از برندگان یک‌دوم و به هریک از دو نفر دیگر یک‌چهارم مبلغ مذکور را اهدا کند. معمولا دریافت‌کنندگان این مبلغ، آن را برای اهداف علمی، فرهنگی، یا انسان‌دوستانه وقف می‌کنند. از سال ۱۹۰۲، پادشاه سوئد، به‌جز جایزه صلح نوبل، رسما کلیه جوایز را در استکهلم اهدا کرده‌است. پادشاه اسکار دوم، در ابتدا با اهدای جوایز بزرگ ملی به خارجی‌ها مخالف بود. اما گفته می‌شود پس از آنکه به ارزش تبلیغاتی این جوایز برای کشورش پی برد، نظرش عوض شد. نخستین جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۰۱ توسط رئیس مجلس نروژ اهدا شد تا اینکه در سال ۱۹۰۴ کمیته نوبل نروژ تشکیل شد. پنج عضو این کمیته توسط استورتینگه (پارلمان نروژ) گمارده می‌شوند و انجام امور مقدماتی مربوط به داوری و نیز اهدای جایزه صلح نوبل بر عهده این کمیته است. اعضای این کمیته مستقل هستند و به قانون‌گذاران پاسخگو نیستند. اعضای دولت نروژ حق عضویت در این کمیته را ندارند. وصیت نوبل پایه‌گذاری جوایز نوبل در پی وصیت آلفرد نوبل شیمی‌دان، کارآفرین سوئدی و مخترع دینامیت صورت گرفت. آلفرد نوبل در طول زندگی‌اش چندین وصیت‌نامه نوشت. آخرین وصیت‌نامه وی در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ اندکی بیش از یکسال قبل از مرگش نوشته شد. او در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ وصیت‌نامه مذکور را در باشگاه سوئد-نروژ پاریس امضا کرد. اختراع نوبل مستقیما در ساخت مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفت و او از استفاده نظامی از اختراعش به شدت ناراحت بود. گفته می‌شود در آن زمان، یک روزنامه فرانسوی به مناسبت مرگ لودویگ برادر نوبل، به اشتباه یک اعلامیه‌های درگذشت کودکان را به چاپ رساند و در آن آلفرد نوبل را «سوداگر مرگ» لقب داد؛ نوبل با خواندن این مطلب تصمیم گرفت که آخرین وصیت‌نامه خود را بنویسید. بر اساس این وصیت‌نامه، نوبل ۹۶ درصد از ثروت خود را به پایه‌گذاری مراسم اهدای پنج جایزه اختصاص داد: کلیه دارایی‌های نقدشدنی اینجانب باید صرف امور زیر شود: این سرمایه باید توسط مجریان وصیتنامه اینجانب، برای خرید اوراق بهادار مطمئن سرمایه‌گذاری شود تا از سود آن هر ساله به افرادی که در سالهای آینده به حال بشریت بهترین بهره‌ها را به ارمغان می‌آورند جوایزی اعطا شود. سود حاصل از سرمایه مذکور باید به پنج قسمت مساوی تقسیم شده و به پنج مورد زیر اختصاص یابد: یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا اختراع در زمینه فیزیک دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا پیشرفت در زمینه شیمی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهم‌ترین کشف در زمینه فیزیولوژی یا پزشکی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که در عرصه ادبیات باارزش‌ترین اثر را با گرایشی آرمان‌گرایانه خلق کرده باشد؛ و یک قسمت به شخصی که برای ایجاد برادری در میان ملت‌ها و انحلال یا کاهش نیروهای نظامی یا برگزاری یا حمایت از همایش‌های صلح‌طلبانه بزرگترین و بهترین کار را انجام می‌دهد. جوایز فیزیک و شیمی باید توسط فرهنگستان علوم سوئد؛ جوایز فیزیولوژی و پزشکی توسط موسسه کارولین در استکهلم؛ جوایز ادبیات توسط فرهنگستان استکهلم و جوایز قهرمانان صلح توسط کمیته‌ای که توسط استورتینگ انتخاب شده اهدا شوند. خواسته آشکار من این است که در اهدای این جوایز، ملیت شخص مورد توجه قرار نگیرد تا صرفنظر از آنکه او اهل اسکاندیناوی است یا نه، شایسته‌ترین فرد این جایزه را دریافت کند. وصیت‌نامه آلفرد نوبل در ۲۵ نوامبر ۱۸۹۵ که در آن خواسته ۹۴٪ دارایی او را برای ایجاد بنیاد نوبل خرج کنند. روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده در مقایسه با سایر جوایز، روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده جوایز نوبل طولانی و موشکافانه‌است. به همین دلیل است که در گذر سال‌ها، جوایز نوبل به مهم‌ترین و معتبرترین جوایز در نوع خود تبدیل شده‌است. فرم‌هایی که به منزله دعوتنامه‌های شخصی و اختصاصی است، به ۳۰۰۰ شخص منتخب ارسال می‌شوند تا از آن‌ها برای اعلام نامزدی دعوت به عمل آید. برای نمونه بنیاد نوبل اعلام کرده‌است که در مورد جایزه صلح ممکن است افراد زیر نامزد شوند: اعضای مجامع ملی و دولت‌های کشورها اعضای دادگاه‌های بین‌المللی روسای دانشگاه‌ها استادان علوم اجتماعی، تاریخ، فلسفه، حقوق و الهیات روسای موسسات تحقیقات صلح و موسسات سیاست خارجی افرادی که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده‌اند اعضای هیئت مدیره سازمان‌هایی که جایزه صلح نوبل دریافت کرده‌اند اعضای فعال یا اعضای سابق کمیته نوبل نروژ مشاورانی که سابقا توسط کمیته نوبل نروژ منصوب شده‌اند برای جوایز دیگر نیز، این شرایط حکمفرما هستند. مهلت دقیق اعلام نامزدی ۳۱ ژانویه است. اعلام نامزدی توسط خود شخص از درجه اعتبار ساقط است. همچنین افرادی که زنده هستند می‌توانند نامزد دریافت این جایزه شوند. بر خلاف بسیاری جوایز دیگر، نامزدهای دریافت جایزه نوبل به‌طور علنی معرفی نشده و هرگز به آن‌ها اعلام نمی‌شود که آن‌ها برای دریافت جایزه مورد نظر هستند. موارد ثبت شده به مدت پنجاه سال مهروموم می‌شوند. پس از پایان مهلت اعلام نامزدی، یک کمیته موارد نامزدی را جمع‌آوری می‌کند تا به فهرست اولیه‌ای که از ۲۰۰ نامزد تشکیل شده برسد. این فهرست برای کارشناسان منتخب در حوزه کار هر یک از نامزدها فرستاده می‌شود تا اینکه فهرست مذکور به ۱۵ نامزد نهایی محدود شود. پس از آن گزارشی را به پیوست نظرات مربوطه تهیه می‌کند و آن را به آکادمی یا بر حسب زمینه جایزه به دیگر نهاد مربوطه می‌فرستد. برای روشن‌تر شدن حد و اندازه‌ای این موسسات، مجمع جایزه پزشکی ۵۰ عضو دارد. اعضای موسسه تشکیل جلسه می‌دهند و برای انتخاب برنده(ها) جایزه رای‌گیری می‌کنند. روند انتخاب برنده نهایی در بین زمینه‌های گوناگون اندکی با هم متفاوت است. برای نمونه در ادبیات به ندرت به بیش از یک نفر جایزه اهدا می‌شود. اما سایر جایزه‌ها معمولا برای چند نام در نظر گرفته می‌شوند. عدم گزینش نامزدهای درگذشته انتخاب افراد درگذشته به عنوان برنده جایزه مجاز نیست. گاهی با استناد به این واقعیت که برخی افراد که لایق دریافت جایزه نوبل بوده‌اند به خاطر اینکه پیش از مرگشان نامزد دریافت این جایزه نشده‌اند، انتقاداتی صورت گرفته‌است. در دو مورد جایزه نوبل به افراد درگذشته که در هنگام نامزد شدن زنده بوده‌اند اهدا شده‌است. این دو مورد داگ هامرشولد دبیرکل سازمان ملل متحد (۱۹۶۱، جایزه صلح) و اریک آکسل کارلفلدت (۱۹۳۱، ادبیات) هستند که به هر دوی آن‌ها در همان سالی که درگذشتند جایزه اهدا شد. از سال ۱۹۷۴ به بعد، به افراد درگذشته جایزه اهدا نشده‌است. ویلیام ویکری (۱۹۹۶، اقتصاد) پیش از آنکه جایزه را دریافت کند درگذشت و این مسئله پس از آن بود که برنده شدن وی اعلام شده بود. 300x300پیکسل انتقادها به اهدای جوایز در طی سال‌ها، افرادی که معتقدند توافقات رسمی و تایید اسامی از موفقیت‌های واقعی در روند تصمیم‌گیری در مورد اینکه جایزه باید به چه کسی اهدا شود مهم‌تر است جوایز نوبل را مورد انتقاد قرار داده‌اند. جنگ ویتنام یکی از بدترین موارد در ۱۹۷۳رخ داد که در آن هنری کیسینجر و له دوک تو به خاطر بازگرداندن صلح به ویتنام به‌طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شده بودند و این در حالی بود که جنگ ویتنام همچنان ادامه داشت. له دوک تو با این استدلال که صلح هنوز محقق نشده‌است از دریافت جایزه خودداری کرد. ماهاتما گاندی در فاصله سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۸، ماهاتما گاندی پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد اما هیچ‌گاه جایزه‌ای دریافت نکرد. تحقیقات نشان می‌دهد که مقامات مسئول قصد داشتند در سال ۱۹۴۸جایزه نوبل را به وی اهدا کنند. با این حال وی در همان سال ترور شد. گفته می‌شود کمیته در همان سال برای وی جایزه پس از وفات در نظر گرفت. اما سرانجام این تصمیم را منتفی کرد و در عوض تصمیم گرفت که در آن سال جایزه نوبل را به هیچ‌کس اهدا نکند. محدودیت تعداد دریافت‌کنندگان یکی دیگر از نقاط مورد اختلاف، قوانین سختگیرانه‌ای است که با ارائه هم‌زمان جایزه به بیش از سه نفر مخالفت می‌کند. در مواردی که جایزه برای ارج نهادن به موفقیت کار تیمی که بیشتر از سه نفر است در نظر گرفته می‌شود، ناگزیر یک یا چند نفر از دریافت جایزه محروم می‌شوند. برای نمونه در سال ۲۰۰۲، جایزه‌ای که به دلیل پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه طیف‌سنجی توده‌ای در شیمی پروتئین به کویچی تاناکا و جان فن اهدا شد تلاش‌های فرانس هیلن‌کامپ و مایکل کاراس را از موسسه شیمی فیزیک و نظریه‌ای دانشگاه گوته فرانکفورت را به رسمیت نشناخت. ریشارد کون که مجبور شد جایزه نوبل ۱۹۵۸ خود را پس دهد. عدم ارائه جوایز به اشخاص درگذشته همچنین، قانون عدم ارائه جوایز به اشخاص درگذشته، اغلب موفقیت‌های کسانی را که پیش از دریافت جایزه در پیشبرد آن رویداد علمی خاص همکاری داشته‌اند را به رسمیت نمی‌شناسد. برای نمونه در سال ۱۹۵۳، روزالیند فرانکلین در کشف ساختار دی‌ان‌ای به پیشرفت‌های مهمی رسید/ اما وی در سال ۱۹۵۸ در پی ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت و در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل به فرانسیس کریک، جیمز واتسون و موریس ویلکینز (یکی از همکاران فرانکلین) اهدا شد. نوبل شیمی سال ۲۰۰۰ همچنین جایزه نوبل شیمی در سال ۲۰۰۰ برای «کشف و پرورش پلیمرهای آلی رسانا»، اکتشاف پلیمرهای درهم تنیده انتقال شارژی با همان سطح رسانایی بالا، که قبلا کشف آن توسط ویس و همکاران در گزارش وی در سال ۱۹۶۳ در مورد رسانایی بالای پلی‌پیرول اکسید شده ید دارشده و نیز گزارش قبلی وی در مورد یک ابزار الکترونیکی آلی با رسانایی بالا اعلام شده بود را نادیده گرفت. نوبل فیزیک سال ۲۰۰۵ جایزه نوبل فیزیک در سال ۲۰۰۵ و به ویژه برنده شناختن روی جی. گلوبر و برنده ندانستن ای سی جورج سودارشان انتقادات فراوانی را به همراه آورد. در حالیکه نقل قول‌های ارئه شده در مقاله گلابر در سال ۱۹۶۳ نشان می‌دهند که کار وی از منابع بیشتری بهره برده، اما کاملا روشن است که مقاله‌های هر دو فیزیکدان، در زمینه نورشناخت کوانتومی و فرضیه همگرایی نور تاثیر بسزایی داشته‌است. در این مورد نیز درگذشت لن ماندل و دان والز که به پیشبرد موارد مذکور کمک‌های فراوانی کرده بودند، باعث شد این دانشمندان نیز از گردونه حذف شوند. نبود جایزه ریاضیات فرضیه‌های فراوانی برای اینکه چرا نوبل برای ریاضیات جایزه‌ای در نظر نگرفت ارائه شده‌اند. در وصیت‌نامه نوبل از ارائه جوایز به آن دسته از «اکتشافات و اختراعاتی» صحبت به میان آمده که برای نوع بشر در عمل بیشترین فایده را داشته‌اند و احتمالا جنبه عملی این کارها بیش از جنبه تئوریک آن مورد نظر بوده‌است. در نتیجه، ریاضیات علمی نبود که به حال بشریت فایده‌ای عملی داشته باشد. چیزی که اساس تشکیل بنیاد نوبل را تشکیل می‌داد. یک دلیل احتمالی دیگر این بود که پیش از آن در اسکاندیناوی یک جایزه مشهور برای ریاضیات وجود داشت. جوایزی که در آن زمان در زمینه ریاضیات داده می‌شد، عمدتا به دلیل تلاش‌های گوستا میتاگ-لفلر (Gösta Mittag-Leffler) بنیانگذار نشریه «اکتا متمتیکا» بود. این نشریه پس از گذشت یک قرن همچنان یکی از مهم‌ترین نشریات ریاضی در جهان است. او با استفاده از نفوذ خود در استکهلم، شاه اسکار دوم را متقاعد کرد تا رقابت‌های جایزه‌داری را ترتیب داده و از ریاضی‌دانان برجسته سراسر اروپا از جمله هرمیت، برتراند، ویرستراس و پوینکار تقدیر به عمل آورد. حتی گفته می‌شود دلیل آنکه نوبل از ارائه جایزه به ریاضیات خودداری کرد این بود که همسرش با میتاگ لفلر روابط نامشروع داشت. البته این داستان یک دروغ محض است زیرا نوبل هیچگاه ازدواج نکرده بود. در سال ۲۰۰۱، دولت نروژ ارائه جایزه آبل را در زمینه ریاضیات آغاز کرد تا جای خالی جایزه ریاضی نوبل را پر کند. جایزه شاو نیز که اهدای آن در سال ۲۰۰۴ آغاز شده و به جایزه نوبل شباهت دارد در زمینه علوم ریاضی داده می‌شود. مدال فیلدز اغلب به «جایزه نوبل ریاضی» تشبیه می‌شود. اما از آنجا که این جایزه به ریاضیدانان زیر چهل سال محدود می‌شود این مقایسه چندان مناسب نیست. جایزه کرافورد در زمینه ریاضی، مانند جوایز علمی نوبل، توسط آکادمی سلطنتی سوئد اعطا می‌شود. بطور کلی، این جایزه معادل جوایز علمی نوبل است. دسته‌بندی کشورهای جهان بر اساس تعداد دفعات دریافت جایزه نوبل دانستنی‌ها در تاریخ جوایز نوبل تنها چهار نفر بوده‌اند که دوبار موفق به دریافت جایزه شده‌اند. این افراد عبارتند از: ماری اسکلودوسکا کوری فیزیک ۱۹۰۳: کشف رادیو اکتیویته شیمی ۱۹۱۱: انزوای رادیوم خالص لینوس پنخستینگ شیمی ۱۹۵۴: نظریه اوربیتال به‌هم‌آمیخته صلح ۱۹۶۲:عمل‌گرایی پیمان منع جزئی آزمایش هسته‌ای ماری کوری نخستین کسی که دو بار برنده جایزه نوبل شدجان باردین فیزیک ۱۹۵۶: اختراع ترانزیستور فیزیک ۱۹۷۲: نظریه ابررسانایی فردریک سانگر شیمی ۱۹۵۸: ساختار مولکول انسولین شیمی ۱۹۸۰: توالی ویروس نوکلئوتاید علاوه بر این، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در سال‌های ۱۹۱۷، ۱۹۴۴ و ۱۹۶۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. دو جایزه اول، بطور ویژه به خاطر تلاش‌های این گروه در طی جنگ‌های جهانی اعطا شدند. تنها خواهر-برادرانی که برنده جایزه نوبل شدند یان تینبرگن (اقتصاد ۱۹۶۹) و برادر کوچکترش نیکلاس تینبرگن (پزشکی، ۱۹۷۳) بودند. تاکنون دو نفر برنده هر دو جایزه اسکار و نوبل بوده‌اند. جورج برنارد شاو از ایرلند در سال ۱۹۲۵ جایزه ادبیات نوبل و در سال ۱۹۳۸ به خاطر بهترین بازی روی صحنه، جایزه اسکار را به خود اختصاص داد و ال گور آمریکایی که در سال ۲۰۰۷ نوبل صلح را به خاطر تلاش برای پایان جنگ عراق و در فوریه ۲۰۰۸ اسکار بهترین فیلم مستند برای کارگردانی فیلم یک حقیقت ناراحت‌کننده را به دست آورد. ویلهلم رونتگن نخستین دریافت‌کننده جایزه نوبل فیزیک به دلیل کشف پرتو ایکس عدم اهدای نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ در سال ۲۰۱۸ آکادمی سوئد اعلام کرد که پس از ۷۵ سال، برای نخستین بار، نوبل ادبیات را در این سال اهدا نمی‌کند. این مسئله به‌خاطر ارتباط آکادمی سوئد بامردی به نام ژان-کلود آرنو است که به‌عنوان شخصیتی فرهنگی در سوئد شناخته می‌شود اما متهم به آزار جنسی یا سوءاستفاده جنسی از ۱۸ زن شده و حالا همسر او نامزد جایزه ادبیات شده است. بنابراین در سال ۲۰۱۸ جایزه نوبل ادبیات اهدا نخواهد شد تا آکادمی بتواند با نتایج بی‌سابقه این مسئله کنار بیاید. رئیس هیئت مدیره بنیاد نوبل، اظهار داشت که: «با وجود تاثیرهایی منفی این موضوع بر اعتبار جایزه ادبی نوبل، این مسائل بر اهدای جوایز دیگر نوبل در سال ۲۰۱۸ تاثیر نخواهند گذاشت.» درخواست سلب صلاحیت در آوریل ۲۰۱۸ صدها نویسنده و مدرس دانشگاه در سوئد به‌شدت به آکادمی نوبل تاختند و گفتند که این نهاد، دیگر برای اعطای این جایزه صلاحیت ندارد. آن‌ها این نهاد را به فساد مالی و پارتی‌بازی، اعطای جوایز نوبل اقتصاد به اقتصاددانان نئولیبرال، چشمگیر بودن شمار دانشمندان آمریکایی در بین دیگر برندگان، عدم اعطای جوایز به زنان دانشمند و دانشمندان کشورهای غیر غربی متهم کردند و در آخرین مورد، اهدای جایزه به پائولو ماکیارینی اشاره کردند. نمودار توزیع جوایز کل نوبل بر حسب کشورها تا سال ۲۰۱۰. تعداد جوایز و سهم تقریبی از کل جوایز اعطاشده برای هر کشور نیز قید شده‌است. فهرست برندگان جایزه نوبل جایزه ایگ‌نوبل مرکز صلح نوبل برندگان نوبل به ترتیب کشور برندگان جایزه نوبل از نظر وابستگی دانشگاهی برندگان زن جایزه نوبل فهرست برندگان یهودی جایزه نوبل فهرست برندگان مسلمان جایزه نوبل فهرست برندگان هندوی جایزه نوبل جایزه نوبل فیزیک جایزه نوبل شیمی جایزه نوبل فیزیولوژی با پزشکی جایزه نوبل ادبیات جایزه صلح نوبل جایزه نوبل اقتصاد (جایزه علوم اقتصادی بانک سوئد به یاد آلفرد نوبل) فهرست هدایا، مدالها و جوایز جایزه تورینگ (کامپیوتر) جایزه صلح لنین موارد اختلاف‌برانگیز جایزه نوبل جایزه فناوری هزاره
[ "آکادمی سوئد", "آکادمی سلطنتی علوم سوئد", "انستیتوی کارولینسکا", "کمیته نوبل نروژ", "سوئد", "نروژ", "دانشمند", "رادیو زمانه", "شیمی‌دان", "آلفرد نوبل", "دینامیت", "۱۹۰۱ (میلادی)", "جایزه نوبل فیزیک", "جایزه نوبل شیمی", "جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی", "جایزه نوبل ادبیات", "جایزه صلح نوبل", "مردم", "بنیاد نوبل", "جایزه یادبود نوبل علوم اقتصادی", "۱۹۶۸", "بانک مرکزی سوئد", "فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد", "بی‌بی‌سی فارسی", "استورتینگ", "۱۰ دسامبر", "۱۹۰۵ (میلادی)", "۱۹۴۶ (میلادی)", "مؤسسه نوبل نروژ", "دانشگاه اسلو", "عمارت شهرداری اسلو", "تالار کنسرت استکهلم", "مدال طلا", "دیپلم افتخار", "پول", "کرون سوئد", "یورو", "دلار آمریکا", "بازنشستگی", "استکهلم", "اسکار دوم سوئد", "مجلس نروژ", "استورتینگه", "کارآفرین", "سوئدی‌ها", "مخترع", "وصیت‌نامه", "پاریس", "فیزیولوژی", "اسکاندیناوی", "علوم اجتماعی", "تاریخ", "فلسفه", "حقوق", "الهیات", "سیاست خارجی", "۳۱ ژانویه", "داگ هامرشولد", "دبیرکل سازمان ملل متحد", "اریک آکسل کارلفلدت", "ویلیام ویکری", "هنری کیسینجر", "له دوک تو", "ویتنام", "جنگ ویتنام", "۱۹۴۸", "ماهاتما گاندی", "طیف‌سنجی توده‌ای", "شیمی پروتئین", "کویچی تاناکا", "جان فن", "دانشگاه گوته فرانکفورت", "روزالیند فرانکلین", "دی‌ان‌ای", "سرطان تخمدان", "فرانسیس کریک", "جیمز واتسون", "موریس ویلکینز", "پلیمرهای رسانا", "ید", "روی جی. گلوبر", "ای سی جورج سودارشان", "نورشناخت کوانتومی", "همگرایی نور", "هرمیت (پروانه)", "ژوزف لوییس فرانکویس برتراند", "ویرستراس", "هنری پوینکار", "جایزه آبل", "جایزه شاو", "مدال فیلدز", "جایزه کرافورد", "ماری کوری", "رادیواکتیو", "رادیوم", "لینوس پاولینگ", "پیمان منع جزئی آزمایش هسته‌ای", "جان باردین", "ترانزیستور", "فردریک سانگر", "انسولین", "توالی", "کمیته بین‌المللی صلیب سرخ", "یان تینبرگن", "نیکلاس تینبرگن", "اسکار", "جورج برنارد شاو", "جایزه ادبیات نوبل", "ال گور", "آمریکایی‌ها", "۲۰۰۷", "جنگ عراق", "فیلم مستند", "کارگردان فیلم", "یک حقیقت ناراحت‌کننده", "پرتو ایکس", "خبرگزاری مهر", "ژان-کلود آرنو", "آزار جنسی", "سوءاستفاده جنسی", "فساد مالی", "نئولیبرالیسم", "پائولو ماکیارینی", "فهرست برندگان جایزه نوبل", "جایزه ایگ‌نوبل", "مرکز صلح نوبل", "برندگان نوبل به ترتیب کشور", "برندگان جایزه نوبل از نظر وابستگی دانشگاهی", "برندگان زن جایزه نوبل", "فهرست برندگان یهودی جایزه نوبل", "فهرست برندگان مسلمان جایزه نوبل", "فهرست برندگان هندوی جایزه نوبل", "جایزه نوبل فیزیولوژی با پزشکی", "جایزه نوبل اقتصاد", "فهرست هدایا، مدالها و جوایز", "جایزه تورینگ", "جایزه صلح لنین", "موارد اختلاف‌برانگیز جایزه نوبل", "جایزه فناوری هزاره" ]
[ "جایزه نوبل", "آکادمی سلطنتی علوم سوئد", "آلفرد نوبل", "جایزه‌های بین‌المللی", "جایزه‌های دانش و مهندسی", "جوایز بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۹۵ (میلادی)", "جوایز علم و فناوری سوئد", "جوایز علمی", "سازمان‌های سوئد", "سازمان‌های علمی در سوئد", "علوم" ]
2,126
صاریغ
6
265
0
[ "صاريغ", "اپاسوم", "دوزهدانی‌شکلان", "ساریگ", "دوزهداني شكلان", "دوزهدانی شکلان", "ساريگ", "دوزهدانی‌سانان", "دوزهدانیان", "دوزهدانيان", "دوزهداني سانان", "دوزهدانی سانان", "ایپاسوم", "ساریغ", "ساریق", "ساريغ", "ساريق", "ايپاسوم" ]
false
139
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "صاریغ" }, { "Item1": "دوره سنگواره", "Item2": "[[کرتاسه]] پسین تا امروزه" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Opossum 2.jpg" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "[[صاریغ ویرجینیا]]" }, { "Item1": "فرمانرو", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "شاخه", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "زیرشاخه", "Item2": "[[مهره‌داران]]" }, { "Item1": "رده", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "فرورده", "Item2": "[[کیسه‌داران]]" }, { "Item1": "راسته", "Item2": "'''دوزهدانی‌سانان''''''Didelphimorphia'''" }, { "Item1": "وضع‌کننده راسته", "Item2": "([[گیل]]، ۱۸۷۲)" }, { "Item1": "تیره", "Item2": "'''دوزهدانیان''''''Didelphidae'''" }, { "Item1": "وضع‌کننده تیره", "Item2": "([[گری]]، ۱۸۲۱)" }, { "Item1": "عنوان طبقه‌های پایین‌تر", "Item2": "[[سرده]]ها" }, { "Item1": "طبقه‌های پایین‌تر", "Item2": "به متن مراجعه کنید." } ], "Title": "آرایه زیستی" }
صاریغ یا ساریگ به گروهی از کیسه‌داران گفته می‌شود که انواع مختلف آنها جثه‌هایی به اندازه موش تا گربه دارند و در قاره آمریکا، به ویژه جنگل‌های آمریکای جنوبی یافت می‌شوند. صاریغ‌های ماده در زیر شکم کیسه‌ای دارند که بچه‌های خود را در آن نگه می‌دارند. بچه‌های صاریغ هنگام خطر روی پشت مادر سوار می‌شوند و دم خود را به دم او می‌پیچانند. این جانوران از انواع متنوعی از غذاها تغذیه می‌کنند. از جمله مانند لاشخورها در میان آشغال‌ها غذا پیدا می‌کنند. این انعطاف‌پذیری در رژیم غذایی و محیط زیست صاریغ را قادر می‌سازد که به‌سرعت جمعیتش را افزایش دهد. صاریغ‌های نیمکره غربی از راسته دوزهدانی‌سانان و تیره دوزهدانیان (Didelphidae) هستند. نام علمی این راسته به دلیل داشتن دو زهدان در دستگاه تناسلی ماده‌های این جانوران گذاشته شده است. صاریغ مشخصات درازای صاریغ بین هفده تا صد و چهار سانتیمتر و بلندی آن بین نه تا پنجاه و چهار سانتیمتر است. پای جلوی آن دارای پنج انگشت و پنجه، پای عقب دارای چهار انگشت ناخن دار به سمت بیرون و یک انگشت مشابه شست در سمت مخالف و بدون ناخن است. هر صاریغ پنجاه دندان دارد. بیشتر اعضای این گونه همه چیزخوار هستند و بیشتر ترجیح می‌دهند که از لاشه حشرات و جانوران تغذیه کنند. صاریغ زندگی شبانه دارد و در طول روز در لانه‌اش می‌خوابد و شبها شکار می‌کند. بیشتر برروی درختان زندگی می‌کنند البته یاپوک یا صاریغ آبی که در آمریکای جنوبی وجوددارد آبزی است. پای عقب این جانور دارای پرده برای شنا کردن است. صاریغ اگر خود را در خطر شکارشدن ببیند وانمود به مردن می‌کند که به آن «نمایش صاریغ» می‌گویند. بیشتر اعضای این گونه دارای کیسه شکمی مشخص هستند ولی بااین حال در برخی ازآنها در آمریکای جنوبی این کیسه ناقص شده یا ازبین رفته‌است. صاریغ ماده ممکن است تا هفده پستان در کیسه داشته باشد ولی بیشتتر آنها دوازده پستان دارند. تولید مثل از چهار تا بیست و چهار رویان صاریغ که به آن جویز گفته می‌شود تنها هشت تا نه عدد آنها زنده می‌مانند. دوره حاملگی حدود سیزده روز است و نوزاد صاریغ حدود دو سانتیمتر درازا و شانزده گرم وزن دارد. رده‌بندی تیره دوزهدانیان از دو زیرخانواده اصلی تشکیل شده است. این دو زیرخانواده به همراه سرده‌ها و زیرسرده‌هایشان به شرح زیر هستند: تیره دوزهدانیان زیرخانواده پشمالوصاریغیان سرده پشمالوصاریغ‌ها زیرسرده Mallodelphys صاریغ پشمالوی دربی (Caluromys derbianus) صاریغ پشمالوی گوش-قهوه‌ای (Caluromys lanatus) زیرسرده Caluromys صاریغ پشمالوی دم‌برهنه (Caluromys philander) سرده صاریغ شانه‌سیاه صاریغ شانه‌سیاه (Caluromysiops irrupta) سرده صاریغ‌های دم‌پشمالو صاریغ دم‌پشمالو (Glironia venusta) زیرخانواده Didelphinae سرده صاریغ کوتوله چاکوآ صاریغ کوتوله چاکوآ (Chacodelphys formosa) سرده صاریغ آب‌زی یاپوک یا صاریغ آب‌زی (Chironectes minimus) سرده نهان‌کوتوله‌ها (Cryptonanus) صاریغ باریک‌اندام آگریکولا (Cryptonanus agricolai) صاریغ باریک‌اندام چاکو (Cryptonanus chacoensis) صاریغ باریک‌اندام گواهیبا (Cryptonanus guahybae) صاریغ باریک‌اندام شکم‌قرمز (Cryptonanus ignitus) † ۱۹۶۲ صاریغ باریک‌اندام اونوداوی (Cryptonanus unduaviensis) سرده دوزهدان‌ها (Didelphis) جمجمه یک صاریغ ویرجینیا، D. virginiana صاریغ گوش‌سفید (Didelphis albiventris) صاریغ بزرگ‌گوش (Didelphis aurita) صاریغ گوش‌سفید گویان (Didelphis imperfecta) صاریغ معمولی (Didelphis marsupialis) صاریغ گوش‌سفید آند (Didelphis pernigra) صاریغ ویرجینیا (Didelphis virginiana) سرده صاریغ‌های باریک‌اندام صاریغ باریک‌اندام اکرامارکا (Gracilinanus aceramarcae) صاریغ باریک‌اندام فرز (Gracilinanus agilis) صاریغ باریک‌اندام دریاد (Gracilinanus dryas) صاریغ باریک‌اندام امیلیا (Gracilinanus emilae) صاریغ باریک‌اندام شمالی (Gracilinanus marica) صاریغ باریک‌اندام برزیلی (Gracilinanus microtarsus) سرده موش‌صاریغ کالینوفسکی موش‌صاریغ کالینوفسکی (Hyladelphys kalinowskii) سرده صاریغ پاتاگونیا صاریغ پاتاگونیا (Lestodelphys halli) سرده Lutreolina لوترین یا صاریغ ضخیم‌دم (Lutreolina crassicaudata) سرده موش‌صاریغ‌ها (موش‌صاریغ‌ها) زیرسرده Marmosa موش‌صاریغ پرپشت‌ابرو (Marmosa andersoni) موش‌صاریغ ایستمی (Marmosa isthmica) موش‌صاریغ روفوس (Marmosa lepida) موش‌صاریغ مکزیکی (Marmosa mexicana) موش‌صاریغ لینه (Marmosa murina) موش‌صاریغ کیچوا (Marmosa quichua) موش‌صاریغ رابینسون (Marmosa robinsoni) موش‌صاریغ قرمز (Marmosa rubra) Marmosa simonsi موش‌صاریغ تایلر (Marmosa tyleriana) Marmosa waterhousei موش‌صاریغ گواخیرا (Marmosa xerophila) Marmosa zeledoni زیرسرده Micoureus موش‌صاریغ آلستون (Marmosa alstoni) موش‌صاریغ پشمالوی شکم‌سفید (Marmosa constantiae) موش‌صاریغ پشمالو (Marmosa demerarae) موش‌صاریغ پشمالوی تیت (Marmosa paraguayanus) موش‌صاریغ پشمالوی کوچک (Marmosa phaeus) موش‌صاریغ پشمالوی دم‌برهنه (Marmosa regina) سرده صاریغ‌های قلمی (Marmosops) صاریغ قلمی بیشاپ (Marmosops bishopi) صاریغ قلمی سرباریک (Marmosops cracens) صاریغ قلمی کرایتون Marmosops creightoni صاریغ قلمی دوروتی (Marmosops dorothea) صاریغ قلمی تیره (Marmosops fuscatus) صاریغ قلمی هندلی (Marmosops handleyi) صاریغ قلمی شودی (Marmosops impavidus) صاریغ قلمی خاکستری (Marmosops incanus) صاریغ قلمی پاناما (Marmosops invictus) صاریغ قلمی جونین (Marmosops juninensis) صاریغ قلمی نبلینا (Marmosops neblina) صاریغ قلمی شکم‌سفید (Marmosops noctivagus) صاریغ قلمی حساس (Marmosops parvidens) صاریغ قلمی برزیلی (Marmosops paulensis) صاریغ قلمی پینهیرو (Marmosops pinheiroi) سرده صاریغ چهارچشم قهوه‌ای صاریغ چهارچشم قهوه‌ای (Metachirus myosuros) سرده تک‌زهدان‌ها Monodelphis domestica صاریغ دم‌کوتاه سپیا (Monodelphis adusta) صاریغ سه‌خط شمالی (Monodelphis americana) (Monodelphis arlindoi) صاریغ پهلو-قرمز شمالی (Monodelphis brevicaudata) صاریغ پهلو-زرد (Monodelphis dimidiata) صاریغ دم‌کوتاه خاکستری (Monodelphis domestica) صاریغ دم‌کوتاه امیلی (Monodelphis emiliae) صاریغ پهلو-قرمز آمازون (Monodelphis glirina) صاریغ دم‌کوتاه هندلی (Monodelphis handleyi) صاریغ سه‌خط ایهرینگ (Monodelphis iheringi) صاریغ دم‌کوتاه کوتوله (Monodelphis kunsi) صاریغ دم‌کوتاه ماراحو (Monodelphis maraxina) صاریغ دم‌کوتاه آزگود (Monodelphis osgoodi) صاریغ پهلو-قرمز کلاه‌دار (Monodelphis palliolata) صاریغ ریج (Monodelphis reigi) صاریغ رونالد (Monodelphis ronaldi) صاریغ راه‌راه بلوطی (Monodelphis rubida) (Monodelphis sanctaerosae) صاریغ دم‌کوتاه بینی‌دراز (Monodelphis scalops) صاریغ پهلو-قرمز جنوبی (Monodelphis sorex) صاریغ سه‌خط جنوبی (Monodelphis theresa) (Monodelphis touan) صاریغ سه‌خط قرمز (Monodelphis umbristriata) صاریغ تک‌خط (Monodelphis unistriata) سرده فیلاندر (Philander) یک صاریغ چهارچشم خاکستری و سیاه صاریغ چهارچشم اندرسن (Philander andersoni) صاریغ چهارچشم دلتا (Philander deltae) صاریغ چهارچشم جنوب‌شرقی (Philander frenatus) صاریغ چهارچشم مک‌ایلنی (Philander mcilhennyi) صاریغ چهارچشم موندولفی (Philander mondolfii) صاریغ چهارچشم اولروگ (Philander olrogi) صاریغ چهارچشم خاکستری (Philander opossum) سرده موش‌صاریغ‌های دم-چاق (Thylamys) موش‌صاریغ دم-چاق سیندرلا (Thylamys cinderella) (Thylamys citellus) موش‌صاریغ دم-چاق ظریف (Thylamys elegans) (Thylamys fenestrae) موش‌صاریغ دم-چاق کریمی (Thylamys karimii) موش‌صاریغ دم-چاق پاراگوئه (Thylamys macrurus) موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌سفید (Thylamys pallidior) (Thylamys pulchellus) موش‌صاریغ دم-چاق معمولی (Thylamys pusillus) موش‌صاریغ دم-چاق آرژانتین (Thylamys sponsorius) موش‌صاریغ دم-چاق تیت (Thylamys tatei) موش‌صاریغ دم-چاق کوتوله (Thylamys velutinus) موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌براق (Thylamys venustus) سرده Tlacuatzin موش‌صاریغ خاکستری (Tlacuatzin canescens)
[ "کرتاسه", "صاریغ ویرجینیا", "جانوران", "طنابداران", "مهره‌داران", "پستانداران", "کیسه‌داران", "تئودور نیکولاس گیل", "جان ادوارد گری", "سرده", "قاره آمریکا", "آمریکای جنوبی", "ماده (جنس)", "کیسه (کیسه‌داران)", "دم", "لاشخور", "نیمکره غربی", "زهدان", "سانتیمتر", "انگشت", "پنجه", "ناخن", "دندان", "همه چیزخوار", "حشرات", "تغذیه", "زندگی شبانه", "روز", "یاپوک", "صاریغ آبی", "آبزی", "گونه (زیست‌شناسی)", "پستان", "رویان", "حاملگی", "نوزاد", "گرم", "وزن", "تارنمای تنوع جانوری", "پشمالوصاریغیان", "پشمالوصاریغ‌ها", "صاریغ پشمالوی دربی", "صاریغ پشمالوی گوش-قهوه‌ای", "صاریغ پشمالوی دم‌برهنه", "صاریغ شانه‌سیاه", "صاریغ دم‌پشمالو", "Didelphinae", "صاریغ کوتوله چاکوآ", "صاریغ آب‌زی", "نهان‌کوتوله‌ها", "صاریغ باریک‌اندام آگریکولا", "صاریغ باریک‌اندام چاکو", "صاریغ باریک‌اندام گواهیبا", "صاریغ باریک‌اندام شکم‌قرمز", "صاریغ باریک‌اندام اونوداوی", "دوزهدان‌ها", "صاریغ گوش‌سفید", "صاریغ بزرگ‌گوش", "صاریغ گوش‌سفید گویان", "صاریغ معمولی", "صاریغ گوش‌سفید آند", "صاریغ‌های باریک‌اندام", "صاریغ باریک‌اندام اکرامارکا", "صاریغ باریک‌اندام فرز", "صاریغ باریک‌اندام دریاد", "صاریغ باریک‌اندام امیلیا", "صاریغ باریک‌اندام شمالی", "صاریغ باریک‌اندام برزیلی", "موش‌صاریغ کالینوفسکی", "صاریغ پاتاگونیا", "صاریغ لوترین", "موش‌صاریغ‌ها", "موش‌صاریغ پرپشت‌ابرو", "موش‌صاریغ ایستمی", "موش‌صاریغ روفوس", "موش‌صاریغ مکزیکی", "موش‌صاریغ لینه", "موش‌صاریغ کیچوا", "موش‌صاریغ رابینسون", "موش‌صاریغ قرمز", "موش‌صاریغ تایلر", "موش‌صاریغ گواخیرا", "موش‌صاریغ آلستون", "موش‌صاریغ پشمالوی شکم‌سفید", "موش‌صاریغ پشمالو", "موش‌صاریغ پشمالوی تیت", "موش‌صاریغ پشمالوی کوچک", "موش‌صاریغ پشمالوی دم‌برهنه", "صاریغ‌های قلمی", "صاریغ قلمی بیشاپ", "صاریغ قلمی سرباریک", "صاریغ قلمی کرایتون", "صاریغ قلمی دوروتی", "صاریغ قلمی تیره", "صاریغ قلمی هندلی", "صاریغ قلمی شودی", "صاریغ قلمی خاکستری", "صاریغ قلمی پاناما", "صاریغ قلمی جونین", "صاریغ قلمی نبلینا", "صاریغ قلمی شکم‌سفید", "صاریغ قلمی حساس", "صاریغ قلمی برزیلی", "صاریغ قلمی پینهیرو", "صاریغ چهارچشم قهوه‌ای", "تک‌زهدان‌ها", "صاریغ دم‌کوتاه سپیا", "صاریغ سه‌خط شمالی", "صاریغ پهلو-قرمز شمالی", "صاریغ پهلو-زرد", "صاریغ دم‌کوتاه خاکستری", "صاریغ دم‌کوتاه امیلی", "صاریغ پهلو-قرمز آمازون", "صاریغ دم‌کوتاه هندلی", "صاریغ سه‌خط ایهرینگ", "صاریغ دم‌کوتاه کوتوله", "صاریغ دم‌کوتاه ماراحو", "صاریغ دم‌کوتاه آزگود", "صاریغ پهلو-قرمز کلاه‌دار", "صاریغ ریج", "صاریغ رونالد", "صاریغ راه‌راه بلوطی", "صاریغ دم‌کوتاه بینی‌دراز", "صاریغ پهلو-قرمز جنوبی", "صاریغ سه‌خط جنوبی", "صاریغ سه‌خط قرمز", "صاریغ تک‌خط", "صاریغ‌های چهارچشم", "صاریغ چهارچشم اندرسن", "صاریغ چهارچشم دلتا", "صاریغ چهارچشم جنوب‌شرقی", "صاریغ چهارچشم مک‌ایلنی", "صاریغ چهارچشم موندولفی", "صاریغ چهارچشم اولروگ", "صاریغ چهارچشم خاکستری", "موش‌صاریغ‌های دم-چاق", "موش‌صاریغ دم-چاق سیندرلا", "موش‌صاریغ دم-چاق ظریف", "موش‌صاریغ دم-چاق کریمی", "موش‌صاریغ دم-چاق پاراگوئه", "موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌سفید", "موش‌صاریغ دم-چاق معمولی", "موش‌صاریغ دم-چاق آرژانتین", "موش‌صاریغ دم-چاق تیت", "موش‌صاریغ دم-چاق کوتوله", "موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌براق", "موش‌صاریغ خاکستری" ]
[ "پستانداران میوسن آمریکای جنوبی", "پستانداران میوسن آمریکای شمالی", "جانداران پدیدآمده در میوسن", "جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده", "سنگواره‌های زنده", "صاریغ‌ها", "کیسه‌داران آمریکای مرکزی", "گونه‌های نام‌گذاری‌شده توسط جان ادوارد گری" ]
2,127
تک‌سوراخیان
6
42
0
[ "تك‌سوراخيان", "تک سوراخیان", "تك سوراخيان" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "تک‌سوراخیان" }, { "Item1": "fossil_range", "Item2": "[[کرتاسه]] آغازین - امروز" }, { "Item1": "image", "Item2": "Echidna - melbourne zoo.jpg" }, { "Item1": "image_caption", "Item2": "[[اکیدنای کوتاه‌منقار]]" }, { "Item1": "regnum", "Item2": "[[جانوران]]" }, { "Item1": "phylum", "Item2": "[[طنابداران]]" }, { "Item1": "classis", "Item2": "[[پستانداران]]" }, { "Item1": "unranked_ordo", "Item2": "[[جنوب‌گوه‌ایان]]" }, { "Item1": "ordo", "Item2": "'''تک‌سوراخیان'''" }, { "Item1": "ordo_authority", "Item2": "[[ش. ل. بناپارت]]، [[۱۸۳۷]]" }, { "Item1": "subdivision_ranks", "Item2": "خانواده‌ها" }, { "Item1": "subdivision", "Item2": "†[[Kollikodontidae]][[اورنیثورینکیدائه]][[Tachyglossidae]]\n†[[Steropodontidae]]" } ], "Title": "Taxobox" }
تک‌سوراخیان (Monotremes) راسته‌ای از پستانداران کیسه‌دار هستند شامل سه جانور به نامهای نوک‌اردکی و مورچه‌خورک و زولی.
[ "کرتاسه", "اکیدنای کوتاه‌منقار", "جانوران", "طنابداران", "پستانداران", "جنوب‌گوه‌ایان", "شارل لوسین بناپارت", "۱۸۳۷ (میلادی)", "Kollikodontidae", "اورنیثورینکیدائه", "خارپشت بی‌دندان", "Steropodontidae", "راسته (زیست‌شناسی)", "نوک‌اردکی", "مورچه‌خورک", "زولی" ]
[ "تک‌سوراخیان", "آسترالوسفنیدا", "سنگواره‌های زنده" ]
2,128
بنی گودمن
1
56
0
[ "بني گودمن", "ترانه‌های بنی گودمن" ]
false
22
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "بنی گودمن" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "BennyGoodmanStageDoorCanteen.jpg" }, { "Item1": "تصویر_توضیح", "Item2": "بنی گودمن" }, { "Item1": "اندازه_تصویر", "Item2": "۲۰۰" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''بنجامین دیوید گودمن'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "شیکاگو، ایلی‌نوی" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "نیویورک سیتی، نیویورک" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[آمریکایی]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[کلارینت]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "نوازنده" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۲۶ – ۱۹۸۶" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
بنجامین دیوید "بنی" گودمن (زاده ۳۰ مه ۱۹۰۹ - درگذشته ۱۳ ژوئن ۱۹۸۶) نوازنده کلارینت و رهبر ارکستر جاز بود. او را با نام‌هایی مانند «استاد» و «پادشاه سوئینگ» و «پدرسالار کلارینت» و «دولتمرد ارشد سوئینگ» یاد میکردند که همه نشانی از مهارت و استادی او در نواختن کلارینت و تنظیم و اجرای نوع سوئینگ موسیقی جاز است. بنی گودمن علاوه بر جاز، نوازنده برجسته‌ای در زمینه موسیقی کلاسیک بود. دوران کودکی و جوانی بنی گودمن فرزند خانواده‌ای فقیر و یهودی و مجارتبار و ساکن شیکاگو، ایلینوی بود. از کودکی به نواختن کلارینت پرداخت و در نوجوانی در ارکسترهای جاز می‌نواخت و پول می‌گرفت. شهرت در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ پس از رفتن به نیویورک نوازنده موفقی بود. با ارکستر خود سفرهایی به نقاط مختلف آمریکا کرد و در سال ۱۹۳۵ در لس‌انجلس برنامه‌های موفقی را در سالن رقص پالومار اجرا کرد که باعث شهرت او و ارکسترش شد. کنسرت در کارنگی هال در ۱۹۳۸ کنسرتی در تالار کارنگی برگزار کرد که یکی از مهم‌ترین اجراهای جاز در تاریخ این موسیقی شمارده می‌شود. اجرای ارکستر بنی گودمن در همان شب از آهنگ «سینگ، سینگ، سینگ» با اجراهای تنهای هری جیمز (ترومپت) و جین کروپا (درامز) و جس استیسی (پیانو) و البته خود گودمن (کلارینت)، یکی از بهترین اجراهای سبک سوئینگ است.
[ "ایالات متحده", "کلارینت", "جاز", "سوئینگ", "موسیقی کلاسیک", "یهودی", "مجار", "شیکاگو", "ایلینوی", "نیویورک", "لس‌انجلس", "سالن رقص پالومار", "تالار کارنگی", "هری جیمز", "جین کروپا", "درامز", "جس استیسی" ]
[ "اجراکنندگان وودویل", "افراد آمریکایی لیتوانیایی یهودی‌تبار", "اهالی آمریکا از تبار روس و یهودی", "اهالی شهرستان وستچستر، نیویورک", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "پیاده‌روی مشاهیر هالیوود", "درگذشتگان ۱۹۸۶ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سکته قلبی", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۰۹ (میلادی)", "لهستانی‌تبارهای یهودی اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل شیکاگو", "موسیقی‌دانان جاز یهودی", "موسیقی‌دانان کلاسیک یهودی اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان یهودی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کلارینت", "نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان چس رکوردز", "هنرمندان کپیتال رکوردز", "هنرمندان کلمبیا رکوردز" ]
2,129
جری مالیگن
6
43
0
[ "جري ماليگن", "جری مالیگان", "جري ماليگان" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "جری مالیگن" }, { "Item1": "image", "Item2": "Gerry Mulligan by Erling Mandelmann.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "Gerry Mulligan by Erling Mandelmann" }, { "Item1": "image_size", "Item2": "250px" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Gerald Joseph Mulligan" }, { "Item1": "alias", "Item2": "Jeru" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[Queens Village]]، [[کویینز]]، [[نیویورک]], U.S." }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[Darien]]، [[کنتیکت]], U.S." }, { "Item1": "instrument", "Item2": "Baritone saxophone, clarinet, piano" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[جاز]]، [[کول جز]]، [[third stream]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "Musician, composer, arranger" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "1946–1996" }, { "Item1": "associated_acts", "Item2": "[[گیل ایوانز]]، [[مایلز دیویس]]، [[چت بیکر]]، [[Lee Konitz]]، [[پل دزموند]]، [[Billy Taylor]]، [[بن وبستر]]، [[دوک الینگتون]]، [[استن گتز]]، [[دیو بروبک]]، [[Bob Brookmeyer]]، [[Zoot Sims]]، [[Claude Thornhill]]، [[استن کنتون]]، [[آستور پیاتزولا]]، [[Pino Presti]]، [[Tullio De Piscopo]]، [[Enrico Intra]]" } ], "Title": "musical artist" }
جرالد جوزف "جری" مالیگن (۶ آوریل ۱۹۲۷ - ۲۰ ژانویه ۱۹۹۶) یکی از موسیقیدانان سبک جاز آمریکا و متخصص سازبندی بود. وی پیانو و کلارینت نیز می‌نواخت ولی محبوبیت او بیشتر در نوازندگی ساکسوفون نیمه‌بم (باریتون) بود. او در چندین فیلم هم، به عنوان آهنگساز یا بازیگر حضور داشته است که از آن میان، می‌توان به بازی در فیلم «سگ‌دو» اشاره نمود.
[ "Queens Village", "کویینز", "نیویورک", "Darien, Connecticut", "کنتیکت", "جاز", "کول جز", "third stream", "گیل ایوانز", "مایلز دیویس", "چت بیکر", "Lee Konitz", "پل دزموند", "Billy Taylor", "بن وبستر", "دوک الینگتون", "استن گتز", "دیو بروبک", "Bob Brookmeyer", "Zoot Sims", "Claude Thornhill", "استن کنتون", "آستور پیاتزولا", "Pino Presti", "Tullio De Piscopo", "Enrico Intra", "سازبندی", "کلارینت", "ساکسوفون", "باریتون", "سگ‌دو (فیلم ۱۹۶۰)" ]
[ "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی ایالت نیویورک", "اهالی کوئینز", "برندگان جایزه گرمی", "تنظیم‌کنندگان جاز", "چندنوازان اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۹۶ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان کبد", "درگذشتگان در عمل جراحی", "درگذشتگان به علت سرطان در کنتیکت", "رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۲۷ (میلادی)", "موسیقی‌دانان آمریکایی ایرلندی‌تبار", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "هنرمندان پرستیژ رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,130
استن گتز
6
57
0
[]
false
25
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "استن گتز" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "image", "Item2": "Stan Getz, tenor saxophonist at Kastrup Airport CPH, Copenhagen.jpg" }, { "Item1": "image_size", "Item2": "250px" }, { "Item1": "caption", "Item2": "Stan Getz in 1958" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Stanley Gayetzky" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[فیلادلفیا، پنسیلوانیا]], Pennsylvania, U.S." }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[ملیبو، کالیفرنیا]], U.S." }, { "Item1": "years_active", "Item2": "1943–91" } ], "Title": "musical artist" }
استنلی گتز (۲ فوریه ۱۹۲۷ – ۶ ژوئن ۱۹۹۱) نوازنده سکسوفون تنور و از پیشگامان سبک کول جز و جاز برزیلی بود. استن در فیلادلفیا به‌دنیا آمد و در نیویورک بزرگ شد. قبل از این‌که پدرش در سیزده‌سالگی او سکسوفونی برایش بخرد با چند ساز دیگر آشنا بود. در شانزده‌سالگی به گروه نوازندگان جک تی‌گاردن پیوست. سپس در ارکسترهای دیگر از جمله با استن کنتون، جیمی دورسی و بنی گودمن نواخت. با نوازندگی در ارکستر وودی هرمن گل کرد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی همراه با هوراس سیلور و آسکار پیترسن به نواختن به سبک کول جز پرداخت. در سال ۱۹۶۰ میلادی بعد از بازگشت از اروپا (که برای فرار از دستگیری به‌خاطر اعتیادش به آنجا رفته بود) همکاری با آنتونیو کارلوس ژوبیم را آغاز کرد. اجرای او با ژوآئو ژیلبرتو و آسترود ژیلبرتو از آهنگ ژوبیم به‌نام «دختری از ایپانه‌ما» شهرتی جهانی یافت. از آن زمان به بعد این آهنگ یکی از مشهورترین آهنگ‌های جاز شده‌است. همکاری او با ژوبیم و دیگر موسیقی‌دانان برزیلی ریتم بوسانووا را به دنیا شناساند. پس از بازگشت از سفر دیگر به اروپا (باز هم به خاطر اعتیاد و فرار از دستگیری) در دهه‌های هفتاد وهشتاد کنسرت‌های زیادی اجرا کرد. او را یکی از بهترین نوازندگان سکسوفون تنور در موسیقی جاز می‌دانند.
[ "فیلادلفیا، پنسیلوانیا", "ملیبو، کالیفرنیا", "کول جز", "بوسا نوا", "بیباپ", "ساکسوفون تنور", "baritone saxophone", "Verve Records", "Prestige Records", "سکسوفون", "جاز برزیلی", "فیلادلفیا", "نیویورک (شهر)", "جک تی‌گاردن", "استن کنتون", "جیمی دورسی", "بنی گودمن", "وودی هرمن", "هوراس سیلور", "آسکار پیترسن", "آنتونیو کارلوس ژوبیم", "ژوآئو ژیلبرتو", "آسترود ژیلبرتو", "بوسانووا", "سکسوفون تنور", "جاز" ]
[ "افراد آمریکایی اوکراینی و یهودی‌تبار", "افراد آمریکایی یهودی‌تبار", "اهالی برانکس", "اهالی پنسیلوانیا", "اهالی ملیبو، کالیفرنیا", "برندگان جایزه گرمی", "درگذشتگان ۱۹۹۱ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان کبد", "زادگان ۱۹۲۷ (میلادی)", "ساکسوفون‌نوازان بیباپ", "ساکسوفون‌نوازان جاز اهل برزیل", "ساکسوفون‌نوازان جاز نرم", "موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا", "موسیقی‌دانان اهل نیویورک", "موسیقی‌دانان جاز یهودی", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان یهودی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "هنرمندان ام‌جی‌ام رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,131
بیلی هالیدی
1
53
0
[ "بيلي هاليدي", "النورا فیگن گاف", "النورا فيگن گاف" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "بیلی هالیدی" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Billie Holiday 0001 original.jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "تصویر هالیدی در مجله [[داون بیت]] (فوریه ۱۹۴۷)" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "khaki" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''النورا فیگن گاف'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "۷ آوریل [[۱۹۱۵]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[فیلادلفیا]]، [[آمریکا]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "موسیقی آوازی [[جاز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[خواننده]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
بیلی هالیدی (زاده ۷ آوریل ۱۹۱۵ - درگذشته ۱۷ ژوئیه ۱۹۵۹) خواننده آمریکایی و از مهم‌ترین صاحبان سبک در موسیقی آوازی جاز بود. نام اصلی او «النورا فیگن گاف» بود. بعدها نام هنری بیلی هالیدی را برگزید. آهنگهای میوه غریب و بانو بلوز می‌خواند و یکشنبه غم انگیز شاید مشهورترین آهنگ‌های او است. هالیدی در ۶ مارس ۲۰۰۰ به‌عنوان عضو جدید تالار مشاهیر راک اند رول معرفی شد. دایانا راس معرفی‌کننده هالیدی در آن مراسم بود.
[ "داون بیت", "۱۹۱۵ (میلادی)", "فیلادلفیا", "آمریکا", "جاز", "خواننده", "آهنگ", "میوه غریب", "بانو بلوز می‌خواند", "یکشنبه غم انگیز", "تالار مشاهیر راک اند رول", "دایانا راس" ]
[ "بیلی هالیدی", "پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا", "اجراکنندگان خیابانی اهل آمریکا", "افراد آمریکایی ایرلندی‌تبار", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "خوانندگان انگلیسی‌زبان", "خوانندگان اهل پنسیلوانیا", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن سده ۲۰ (میلادی)", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان کنترآلتو اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان موسیقی پاپ سنتی", "خواننده-ترانه‌سرایان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌سرایان زن آمریکایی آفریقایی‌تبار", "درگذشتگان ۱۹۵۹ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سیروز", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر راک اند رول", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر موسیقی بلوز", "زادگان ۱۹۱۵ (میلادی)", "زندانیان و بازداشت‌شدگان اهل ایالات متحده آمریکا", "مرگ‌های مرتبط با الکل در ایالت نیویورک", "موسیقی‌دانان اهل بالتیمور", "موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا", "هنرمندان دکا رکوردز", "هنرمندان کلمبیا رکوردز" ]
2,132
آنتونیو کارلوس ژوبیم
1
70
0
[ "آنتونيو كارلوس ژوبيم", "توم ژوبیم", "انتونیو کارلوس ژوبیم", "انتونيو كارلوس ژوبيم", "توم ژوبيم" ]
false
21
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "آنتونیو کارلوس ژوبیمAntonio Carlos Jobim" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Antônio Carlos Tom Jobim cigar.jpg" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "solo_singer" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''آنتونیو کارلوس برازیلرو د آلمیدا ژوبیم'''" }, { "Item1": "نام_مستعار", "Item2": "توم ژوبیم" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[ریو دوژانیرو]]، [[برزیل]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[نیویورک سیتی]]، [[ایالات متحده]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[پیانو]]، [[گیتار]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[بوسا نوا]]، [[موسیقی عامه‌پسند]] برزیل" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[خواننده]]، [[ترانه‌نویس]] و [[آهنگساز]]" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۵۶–۱۹۹۴" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
آنتونیو "تام" کارلوس برازلیرو د آلمیدا ژوبیم (زاده ۲۵ ژانویه ۱۹۲۷ در ریو دوژانیرو، درگذشته ۸ دسامبر ۱۹۹۴ در نیویورک)، نوازنده گیتار و پیانو، خواننده، شاعر و آهنگ ساز برزیلی است. از او به عنوان یکی از مهمترین عناصر و بنیان‌گذاران سبک بوسا نوا یاد می‌شود. ژوبیم از برجسته‌ترین آهنگسازان قرن بیستم است و ترانه‌های‌اش توسط بسیاری از هنرمندان برزیلی و دیگر کشورها دوباره‌سرایی شده‌اند. زندگی‌نامه آثار موسیقی و سبک ژوبیم ریشه در کارهای پیگزینگنیا، نوازنده و آهنگساز برجسته برزیلی و بنیانگذار موسیقی مدرن برزیل در دهه ۱۹۳۰ دارد. کارهای ژوبیم همچنین متاثر از آهنگسازهای فرانسوی از جمله کلود دبوسی و راول و موسیقی جاز بودند. شعرهای او در موضوعات مختلف از جمله «عشق»، «خیانت»، «محدودیت‌های سیاسی» و بخصوص درباره «طبیعت برزیل» هستند. شهرت ژوبیم در برزیل از زمان هم‌کاری او با وینیشس دی موراس، شاعر ودیپلمات، جهت نوشتن ترانه‌ای برای یک تئاتر در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. محبوب‌ترین ترانه این تئاتر Someone to light up my life نام دارد. بعدها این تئاتر به فیلم تبدیل شد اما تهیه‌کننده فیلم «ساشا گوردین» از هیچ‌کدام از ترانه‌های تئاتر در فیلم استفاده نکرد. در عوض گوردین از موراس و ژوبیم خواست تا ترانه‌ای دیگر برای فیلم تهیه کنند. موراس در این زمان در اوروگوئه مشغول کار برای وزارت خارجه برزیل بود و بدین ترتیب آن‌ها فقط توانستند از طریق تلفن سه قطعه برای این فیلم تهیه کنند. این همکاری موفقیت‌آمیز باعث شد تا بعدها موراس شعرهای بسیاری از ترانه‌های محبوب ژوبیم را برای‌ش بنویسد. محبوبیت بی‌شک یکی از کلیدی‌ترین عوامل شناخته‌شدن ژوبیم در کشورهای انگلیسی‌زبان همکاری او با ساکسوفونیست نامی استن گتز، ژوآئو ژیلبرتو و همسر ژیلبرتو (آسترود ژیلبرتو) است که محصول این همکاری آثاری مانند گتز/ژیلبرتو و گتز/ژیلبرتو قسمت دوم هستند. انتشار آلبوم گتز/ژیلبرتو در آمریکا و متقابلا در دیگر نقاط دنیا باعث تولد «جنون بوسا نوا» شد. ژوبیم کار آهنگ‌سازی بسیاری از قطعات گتز/ژیلبرتو را که بعدها پرفروش‌ترین آلبوم جاز تمام دوران شناخته شد انجام داد. ژوبیم در جوایز گرمی ۱۹۶۴ جایزه «بهترین آلبوم سال»، «بهترین آلبوم جاز بدون خواننده» و «بهترین مهندسی آلبوم غیر کلاسیک» را از آن خود کرد. «دختری از ایپانما»، از معروف‌ترین و محبوب‌ترین قطعات بوسا نوا نیز جایزه بهترین قطعه سال را کسب کرد.
[ "ریو دوژانیرو", "برزیل", "نیویورک سیتی", "ایالات متحده", "پیانو", "گیتار", "بوسا نوا", "موسیقی عامه‌پسند", "خواننده", "ترانه‌نویس", "آهنگساز", "۲۵ ژانویه", "۱۹۲۷ (میلادی)", "۸ دسامبر", "۱۹۹۴ (میلادی)", "نیویورک", "نوازنده گیتار", "کلود دبوسی", "موریس راول", "موسیقی جاز", "اوروگوئه", "استن گتز", "ژوآئو ژیلبرتو", "جوایز گرمی" ]
[ "آهنگسازان اهل برزیل", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "اهالی شهر ریو دو ژانیرو", "برندگان جایزه گرمی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "بوسا نوا", "افراد برزیلی پرتغالی‌تبار", "تهیه‌کنندگان موسیقی اهل برزیل", "خوانندگان جاز اهل برزیل", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی)", "خوانندگان فولک اهل آمریکای لاتین", "خوانندگان مرد اهل برزیل", "خواننده-ترانه‌پردازان اهل برزیل", "درگذشتگان ۱۹۹۴ (میلادی)", "درگذشتگان به علت نارسایی قلبی", "دور از وطن‌های اهل برزیل در ایالات متحده آمریکا", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر ترانه‌سرایان", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر ترانه‌سرایان لاتین", "زادگان ۱۹۲۷ (میلادی)", "فرانک سیناترا", "گیتاریست‌های مرد", "مرگ‌های به موجب بیماری قلبی در نیویورک", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل ریو دو ژانیور (شهر)", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل برزیل", "نوازندگان پیانو جاز اهل برزیل", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان گیتار جاز اهل برزیل", "نوازندگان گیتار قرن بیستم", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,133
وینتون مارسالیس
6
39
0
[ "وينتون مارساليس", "وینتون مارسلس", "وینتون مارسلیس", "وينتون مارسلس", "وينتون مارسليس" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "وینتون مارسالیس" }, { "Item1": "image", "Item2": "Wynton Marsalis 2009 09 13.jpg" }, { "Item1": "image_size", "Item2": "270" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Wynton Learson Marsalis" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[نیواورلئان، لوئیزیانا]]، ایالات متحده" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "ترومپت، [[کورنت (ساز)]]، [[flumpet]]، [[فلوگل‌هورن]]" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[جاز]]، [[post-bop]], [[jazz poetry]], classical, [[باروک]]، [[آوانگارد جاز]]، [[گروه بزرگ]]، [[دیکسی‌لند]]، [[فانک]]، [[jazz-funk]]، [[جاز فیوژن]]، [[third stream]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "Musician, composer, artistic director of [[Jazz at Lincoln Center]] orchestra and opera, educator" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "۱۹۸۰-اکنون" }, { "Item1": "label", "Item2": "[[کلمبیا رکوردز]]، [[Sony]], [[Blue Note]]" }, { "Item1": "associated_acts", "Item2": "[[English Chamber Orchestra]], [[Jazz at Lincoln Center Orchestra]]" } ], "Title": "musical artist" }
مارسلس در حال دریافت مدال ملی هنر آمریکا از رئیس جمهور جرج بوش در ۲۰۰۵ وینتون مارسالیس متولد ۱۹۶۱ نیو ارلئان در لوئیزیانا نوازنده مشهور شیپور کلیددار (ترومپت) جاز و برنده جایزه پولیتزر است. وی از دانش‌آموختگان مدرسه جولیارد است.
[ "نیواورلئان، لوئیزیانا", "کورنت (ساز)", "flumpet", "فلوگل‌هورن", "جاز", "post-bop", "jazz poetry", "باروک", "آوانگارد جاز", "گروه بزرگ", "دیکسی‌لند", "فانک", "jazz-funk", "جاز فیوژن", "third stream", "Jazz at Lincoln Center", "کلمبیا رکوردز", "Sony Classical", "Blue Note", "English Chamber Orchestra", "Jazz at Lincoln Center Orchestra", "نیو ارلئان", "لوئیزیانا", "ترومپت", "جایزه پولیتزر", "مدرسه جولیارد" ]
[ "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان سده ۲۱ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا", "افراد زنده", "افراد سی‌بی‌اس نیوز", "اهالی لوئیزیانا", "برندگان جایزه پولیتزر برای موسیقی", "برندگان جایزه گرمی", "برندگان نشان جرج پیبیدی", "دانش‌آموختگان مدرسه جولیارد", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۶۱ (میلادی)", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان پست-باپ", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان جاز مرد", "موسیقی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت کلاسیک اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان کلمبیا رکوردز" ]
2,134
دیزی گیلیسپی
6
74
0
[ "دیزی گلیسپی", "دیزی گیلسپی", "ديزي گيليسپي", "دیزی جیلسپی", "ديزي جيلسپي", "ديزي گليسپي", "ديزي گيلسپي" ]
false
28
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "image", "Item2": "Dizzy Gillespie01.JPG" }, { "Item1": "caption", "Item2": "گیلیسپی هنگام برگزاری کنسرت، [[نرماندی]]، فرانسه" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "جان بیرکس گیلیسپی" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[چراو، کارولینای جنوبی]]، آمریکا" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[انگلوود، نیوجرسی]]، آمریکا" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "ترومپت، پیانو، آواز" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[جاز]]، [[بیباپ]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "آهنگساز، نوازنده، موسیقیدان" }, { "Item1": "religion", "Item2": "بهایی" }, { "Item1": "spouse", "Item2": "لورن ویلیس" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "۱۹۳۵–۹۳" }, { "Item1": "associated_acts", "Item2": "ری براون، جی. جی جانسون، جیمز مودی، چیکو، [[چارلی پارکر]]، [[باد پاول]]، چانو پوزو، [[مکس روچ]]، میکی روکر، [[سانی رالینز]]، [[لالو شیفرین]]، ویلیام اسکار اسمیت، [[جان کولترین]]" }, { "Item1": "label", "Item2": "پابلو، آر.سی. ای ویکتور، ساووی، وروه" } ], "Title": "musical artist" }
دیزی گیلیسپی (۲۱ اکتبر ۱۹۱۷–۶ ژانویه ۱۹۹۳) نوازنده ترومپت و از پایه‌گذاران سبک پرشتابی از موسیقی جاز به نام سبک بی‌باپ بود. وی نوازنده‌ای چیره‌دست و در بداهه نوازی ممتاز بود. زندگی‌نامه وی از سیاهپوستان آمریکا بود و با نام شناسنامه‌ای جان بیرکس گیلیسپی در شهر چراو، کارولینای جنوبی به دنیا آمد. کوچکترین فرزند در میان نه فرزند جیمزو لوتی بود. پدرش رهبر یک گروه موسیقی محلی بود. دیزی در ۴ سالگی نواختن پیانو را آغاز کرد. هنگامی که ده سال بیشتر نداشت پدر را از دست داد و وی به صورت خودآموخته نواختن ترومبون و ترومپت را فراگرفت. اولین فعالیت حرفه‌ای دیزی همکاری با ارکستر فرانک فیرفکس در سال ۱۹۳۵ بود گیلیسپی هم‌چنین به خوانندگی، آهنگسازی و سردستگی گروه موسیقی می‌پرداخت. وی در سال ۱۹۷۰ بهائی شد. پس از آن مشروبات الکلی را کنار گذاشت و با ویلیام سیرز در نوشتن کتاب دزد در شب همکاری کرد. وی در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۹۳ بر اثر سرطان لوزالمعده در انگلوود، نیوجرسی درگذشت و در کویینز نیویورک به خاک سپرده شد. نگاره‌ای از دیزی گیلیپسی در سال ۱۹۵۵
[ "نرماندی", "چراو، کارولینای جنوبی", "انگلوود، نیوجرسی", "جاز", "بیباپ", "چارلی پارکر", "باد پاول", "مکس روچ", "سانی رالینز", "لالو شیفرین", "جان کولترین", "ترومپت", "بی‌باپ", "بهائی", "مشروب", "ویلیام سیرز", "سرطان لوزالمعده", "کویینز" ]
[ "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگ‌سازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی انگلوود، نیوجرسی", "اهالی ایالت کالیفرنیا", "اهالی چراو، کارولینای جنوبی", "اهالی کلارک‌اسویل (تنسی)", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "بهائیان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "بهائیان اهل ایالات متحده آمریکا", "بهائیان در ایالت کارولینای جنوبی", "بهائیان سده ۲۰ (میلادی)", "پیاده‌روی مشاهیر هالیوود", "ترومپت‌نوازان بیباپ", "چندنوازان اهل ایالات متحده آمریکا", "خاطره‌نویسان اهل آمریکا", "خاطره‌نویسان روزانه اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان اهل پنسیلوانیا", "خوانندگان اهل کارولینای جنوبی", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۹۳ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان لوزالمعده", "درگذشتگان سرطان در نیوجرسی", "دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۷ (میلادی)", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل پنسیلوانیا", "موسیقی‌دانان اهل کارولینای جنوبی", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی)", "نوکیشان بهائی", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان پرستیژ رکوردز", "هنرمندان کپیتال رکوردز", "هنرمندان میوزیکرفت رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,135
دیو بروبک
1
49
0
[ "ديو بروبك" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "دیور بروبک" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Dave Brubeck 1954.jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "دیو بروبک در سال [[۱۹۵۴]]" }, { "Item1": "اندازه_تصویر", "Item2": "210px" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''دیوید وارن \"دیو\" بروبک'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[کانکورد، کالیفرنیا]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[نورواک، کنتیکت]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "آمریکایی" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "پیانو" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "موسیقی جاز" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "نوازنده و آهنگساز" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
دیوید وارن "دیو" بروبک (۶ دسامبر ۱۹۲۰–۵ دسامبر ۲۰۱۲) نوازنده پیانو و آهنگساز آمریکایی موسیقی جاز و رهبر گروه چهار نفری دیو بروبک کورتت بود که پل دزموند، یوجین رایت و جو مورلو دیگر اعضای آن را تشکیل می‌دادند و آهنگ تیک فایو آن‌ها معروف‌ترین و پرفروش‌ترین تک‌آهنگ جاز جاز دنیا به‌شمار می‌رود. او زمانی از سوی کتابخانه کنگره آمریکا «اسطوره زنده» لقب گرفته بود. زندگی‌نامه دیو بروبک در کانکورد، کالیفرنیا زاده شد. مادرش یک پیانیست علاقه‌مند بود و نخستین معلم پیانو او به‌شمار می‌رفت. او با کسانی همچون دوک الینگتون و الا فیتزجرالد همکاری کرده بود. «کوارتت دیو بروبک» در سال‌های دهه ۵۰ و ۶۰ از موفقیت تجاری زیادی برخوردار شد و میلیون‌ها آلبوم از آن به فروش رفت. دیو بروبک بعد از لویی آرمسترانگ دومین هنرمند جاز بود که عکسش روی جلد مجله تایم چاپ شد. بروبک در طول سال‌های فعالیت حرفه‌ای اش بیش از ۲۵۰ قطعه جاز و قطعاتی نیز برای باله و کارهای ارکسترال نوشت. دیو بروبک صبح روز چهارشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۲ در ۹۱ سالگی در پی نارسایی قلبی در بیمارستانی در نورواک، کنتیکت درگذشت.
[ "۱۹۵۴", "کانکورد، کالیفرنیا", "نورواک، کنتیکت", "پیانو", "دیو بروبک کورتت", "پل دزموند", "یوجین رایت", "جو مورلو", "تیک فایو", "جاز", "کتابخانه کنگره آمریکا", "دوک الینگتون", "الا فیتزجرالد", "لویی آرمسترانگ", "مجله تایم", "نارسایی قلبی" ]
[ "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان رگتایم", "اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا", "افراد آمریکایی آلمانی‌تبار", "افراد آمریکایی انگلیسی‌تبار", "افراد آمریکایی سوئیسی-آلمانی‌تبار", "اهالی ایالت کالیفرنیا", "اهالی شهرستان آمادور", "اهالی کانکورد، کالیفرنیا", "اهالی نورواک، کنتیکت", "اهالی ویلتون، کنتیکت", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا", "ترانه‌پردازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۲۰۱۲ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سکته قلبی", "دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا", "زادگان ۱۹۲۰ (میلادی)", "سربازان ارتش ایالات متحده", "سربازان ارتش ایالات متحده آمریکا", "شاگردان آرنولد شونبرگ", "شاگردان داریوس میو", "مرگ‌های به موجب بیماری قلبی در کنتیکت", "موسیقیدانان اهل کالیفرنیا", "موسیقی‌دانان اهل منطقه خلیج سان‌فرانسیسکو", "موسیقی‌دانان اهل نورواک، کنتیکت", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوکیشان کلیسای کاتولیک روم", "نظامیان ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم" ]
2,136
جیمی اسمیت
6
28
0
[ "جيمي اسميت" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "جیمی اسمیت" }, { "Item1": "image", "Item2": "Liri blues jimmy smith 2004.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "جیمی اسمیت در [[جشنواره بلوز لیری]]، ۲۰۰۴" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "James Oscar Smith" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[Norristown, Pennsylvania]]، ایالات متحده" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[سکاتسدیل، آریزونا]]" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "[[ارگ هموند]]" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[هارد باپ]]، [[mainstream jazz]], [[jazz-funk]]، [[جاز فیوژن]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "Musician" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "۱۹۵۶–۲۰۰۵" }, { "Item1": "label", "Item2": "[[Blue Note]], [[Verve]]" } ], "Title": "musical artist" }
جیمی اسمیت نوازنده ارگ و یکی از نوابغ بداهه‌نوازی جاز. در ۱۹۲۵ در شهر نوریس تاون (Norris Town) ایالت پنسیلوانیای آمریکا از پدر و مادری هنرمند زاده شد. پدر او که خود نوازنده پیانوی جاز بود، اولین آموزگار موسیقی جیمی بود. او از پدرش پیانو را آموخت و رفته رفته استعداد خود در موسیقی جاز را نشان داد و در رادیوی ایالتی به نوازندگی مشغول شد و شبها در کنار پدرش در باشگاههای شبانه می‌نواخت.
[ "جشنواره بلوز لیری", "Norristown, Pennsylvania", "سکاتسدیل، آریزونا", "ارگ هموند", "هارد باپ", "mainstream jazz", "jazz-funk", "جاز فیوژن", "Blue Note Records", "Verve Records", "ارگ (ساز)", "بداهه (موسیقی)", "جاز", "پنسیلوانیا", "باشگاه" ]
[ "ارگ‌نوازان کلاسیک", "اهالی پنسیلوانیا", "درگذشتگان ۲۰۰۵ (میلادی)", "زادگان ۱۹۲۵ (میلادی)", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کیبورد اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کیبورد جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان مرکوری رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,138
گیتار
0
1,490
0
[ "ساز گیتار", "ساز گيتار", "گيتار", "گیتاریست", "گيتاريست" ]
false
1,393
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "گیتار" }, { "Item1": "image", "Item2": "GuitareClassique5.png" }, { "Item1": "image_capt", "Item2": "یک [[گیتار کلاسیک (رشته نایلونی)]]" }, { "Item1": "background", "Item2": "string" }, { "Item1": "classification", "Item2": "[[سازهای زهی]]" }, { "Item1": "hornbostel_sachs", "Item2": "۳۲۱٫۳۲۲" }, { "Item1": "hornbostel_sachs_desc", "Item2": "Composite [[chordophone]]" }, { "Item1": "related", "Item2": "* [[گیتار کلاسیک]]\n* [[گیتار آکوستیک]]\n* [[گیتار فلامنکو]]\n* [[گیتار الکتریک]]\n* [[گیتار بیس]]\n* [[گیتار الکتروآکوستیک]]\n* [[گیتار لید]]\n* [[گیتار رزونانسی]]" } ], "Title": "instrument" }
گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم‌های آن در اثر ارتعاش تولید صدا می‌کنند، به سازهای گروه کوردوفون یا زه‌صدا تعلق دارد. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته‌است هم‌گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتیجه گونه‌های متفاوتی از آن بوجود آمده و هم اکنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد. سیر تاریخی واژه guitar در زبان انگلیسی، gitarre در آلمانی و guietare در فرانسوی همگی مشتق شده از واژه guitiarra در زبان اسپانیایی هستند که آن خود از واژه قیثاره در زبان عربی اندلسی مشتق شده‌است. این واژه نیز خود مشتق شده از واژه لاتین cithara است که نسبت آن به واژه kithara در یونانی باستان می‌رسد. این واژه یونانی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از واژه پارسی کهن سیه‌تار (سه‌تار) آمده‌است. روایت‌های متفاوتی درمورد تاریخچه گیتار وجود دارد؛ عده‌ای بر این عقیده‌اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته‌است و عده‌ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که به وسیله رومی‌ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده‌است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود = چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق آسیا رایج شد. در زمان حکومت اسلام در اسپانیا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتارسازی ایرانی است. زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد و مدرسه موسیقی خود را در زمان عباسیان در آندلس بنا کرد. جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آن‌ها یاد کردیم یک کمان موسیقی است که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده‌است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد می‌شده و این صدا به وسیله یک تقویت‌کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت می‌شده است. ازآنجاکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد می‌کرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه‌های کوتاه‌تر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده است. ازدیاد این سیم‌ها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی (Harp Arquee) گردید. سپس‌سازی متشکل از مجموعه‌ای از سیم‌ها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیم‌هایی به طول مساوی کار گذاشته شده بود. یونانی‌ها دو نوع لیر داشتند، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا؛ کیتارا به وسیله رومی‌ها تغییرشکل یافت؛ نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده‌است. بعدها رومی‌ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت؛ در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید؛ این گیتارها به دلیل داشتن بدنه‌ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند. به تدریج در قرن‌های چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسم‌هایی از قبیل: گیتارا، گیترنه، گیترن (Giteren)(سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می‌شد) و شیتارا معین شدند. در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفن، با اسم‌هایی از قبیل: ویهوئلا (Vihuela) در اسپانیا و ویولا (Viola) در ایتالیا خوانده می‌شدند، که بعضی از این سازها با آرشه (de arco)، بعضی با مضراب (de penola) و بعضی دیگر هم با انگشت (de mano) نواخته می‌شدند. بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano) نوعی گیتار به وجود می‌آید. درطی قرن‌های چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلای انگشتی تغییرات قابل توجه‌ای به وجود می‌آید، به تدریج در پهلوهای آن‌ها فرورفتگی ایجاد می‌شود و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار می‌شوند. در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند انگشت (de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد. از آن پس گیتار بدنه‌ای بزرگ‌تر . اجزای گیتار 170px150px همان‌طور که در عکس ملاحظه می‌کنید، گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند، یا شکل اجزاء یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتا اجزای موجود در همه انواع گیتارها همین‌ها هستند. سردسته خرک هد (برای کوک کردن ساز) فرت (Fret) Truss Rod (پیچی که برای تنظیم انحنای دسته به کار می‌رود) Inlays (تزییناتی که نقش راهنما را دارند و معمولا پشت فرت‌های ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار می‌گیرند) دسته پاشنه (اتصال بدنه با دسته) بدنه پیکاپ‌ها (pickups) قسمت‌های مربوط به مدار الکتریکی (تنظیمات ولوم و تن صدا) خرک پایینی (Bridge) صفحه پیک گارد (گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفا برای جلوگیری از خش‌دار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان) صفحه پشتی صفحه جلویی قسمت‌های جانبی دریچه خروج صدا (معمولا دارای تزییناتی به نام rosset) سیم‌ها saddle (تنظیم‌کننده ارتفاع هر سیم) فرت بورد (چوبی که فرت‌ها روی آن کوبیده شده‌اند) انواع گیتار گیتارها را به شیوه‌های مختلفی می‌توان دسته‌بندی کرد. در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آن‌ها را دسته‌بندی کنیم، که مسلما برای یک ابزار موسیقی مناسب‌ترین روش خواهد بود. از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد، ناچار به استفاده از دسته‌بندی بدنه خواهیم بود: گیتار با بدنه چوبی توخالی انواع گیتارهای آکوستیک گیتار آکوستیک گیتاری است که وسیله‌ای جز بدنه آن صدای سیم‌ها را تقویت نمی‌کند، صدای سیم‌ها تنها در بدنه چوبی توخالی آن تقویت می‌شود و به گوش می‌رسد. این نوع از گیتار معمولا شش سیم فلزی دارند که ضخامت آن‌ها از زیرترین سیم تا بم‌ترین سیم به‌طور معمول بین ۱۳ تا ۵۶ هزارم اینچ می‌باشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار کناری ساخته می‌شود، که صفحه بالایی معمولا دارای سوراخ یا سوراخ‌های بزرگی است که به واسطه شکل و محل قرار گرفتنشان می‌توانند ویژگی‌های آکوستیکی خاصی به ساز بدهند. گونه اسپانیایی گیتار آکوستیک با عنوان گیتار فلامنکو شناخته می‌شود؛ که نامش را از سبک زیبای فلامنکو به ارث برده‌است. گیتار زمانی وارد موسیقی فلامنکو شد که اسپانیایی‌ها فلامنکو را با سازهای دیگری می‌نواختند. پس از آن گیتار به شدت بر این موسیقی تاثیر گذاشت و هم اکنون کاملا به آن وابسته‌است. انواع گیتارهای کلاسیک اکولایزر یک گیتار الکتروآکوستیک اصولا باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده می‌شود. اما این نوع گیتار کمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته می‌شوند تفاوت دارد. بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیم‌های فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می‌شود، که به آن صدای نرم و آرامی می‌دهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد و تنها یک سبک مشخص از موسیقی را ارائه می‌دهد. گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی‌ها آن را به کار می‌برده‌اند مشتق گشته‌است. بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد، معمولا گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوه‌ای تیره دارند ساخته می‌شود و گیتارهای با چوبهای زرد و روشن‌تر از آن گیتارهای فلامنکو هستند. اسپانیایی‌ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده می‌کرده‌اند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عده‌ای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند. انواع گیتارهای الکتروآکوستیک از لحاظ شکل نمی‌توان تفاوت چندانی بین یک گیتار الکتروآکوستیک با یک گیتار آکوستیک پیدا کرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الکتروآکوستیک روند الکتریکی را پیش می‌گیرد، بدین صورت که صدا توسط پیکاپ به شکل سیگنال الکتریکی درآمده، که بعد از طی کردن مسیرها و برخی ادوات الکتریکی، به وسیله آمپلی فایر تقویت می‌شود و سرانجام از طریق اسپیکرهای آمپلی فایر به گوش می‌رسد. اگر تنظیمات خیلی خاصی برای آمپلی فایر (و افکت یا افکت‌ها) نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آکوستیک تفاوتی نخواهد داشت، با این تفاوت که حالا صدا تا حدود زیادی تحت کنترل می‌باشد. نوازنده بدون آنکه مجبور به تعویض ساز برای پیدا کردن صدای مورد نظرش باشد می‌تواند از طریق تنظیم اکولایزری که روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی که مورد نظرش است نوازندگی کند. گیتار با بدنه چوبی نیمه خالی انواع گیتارهای جاز و بلوز گیتار با بدنه چوبی توپر انواع گیتارهای الکتریک گیتار با بدنه فلزی انواع رزوناتور گیتارها را از جنبه‌های دیگری هم می‌توان دسته‌بندی کرد: از نظر طول گام دسته (Scale Size): تنور (با گام دسته در حدود ۲۱ تا ۲۳ اینچ) معمولی (با گام دسته در حدود ۲۴ تا ۲۵٫۵ اینچ) باریتون (با گام دسته در حدود ۲۶ تا ۲۸ اینچ) بیس (با گام دسته در حدود ۳۰ تا ۳۶ اینچ) از نظر تعداد و جنس سیم‌ها: چهار و پنج سیم (معمول در انواع گیتاربیس) شش سیم (معمول در انواع گیتار و گاهی در گیتاربیس) از جنس فلز (معمول در انواع گیتار آکوستیک) از جنس نایلون (معمول در انواع گیتار کلاسیک) هفت و هشت سیم (گاهی در انواع گیتار الکتریک) دوازده سیم به صورت شش سیم دوبله (گاهی در انواع گیتار الکتریک) از نظر شیوه صدابرداری آکوستیک (بدون واسطه توسط میکروفون) الکتریک (با استفاده از پیکاپ) گیتار الکتریک گیتار بیس گیتار کلاسیک
[ "گیتار کلاسیک", "سازهای زهی", "chordophone", "گیتار آکوستیک", "گیتار فلامنکو", "گیتار الکتریک", "گیتار بیس", "گیتار الکتروآکوستیک", "گیتار لید", "گیتار رزونانسی", "پیک گیتار", "سیتارا", "لوت (ساز)", "اروپا", "عود", "بربط", "زریاب", "اندلس", "اسپانیا", "زریاب دارابگردی", "کیتارا", "ایران", "فرت", "Inlays", "پاشنه", "پیکاپ (موسیقی)", "مدار الکتریکی", "ولوم", "تن صدا", "فلامنکو", "ارکستر", "آمپلی فایر", "جاز", "بلوز", "میکروفون" ]
[ "گیتار", "سازهای اسپانیا", "سازهای زخمه‌ای", "سازهای زهی", "سازهای غیرانتقالی" ]
2,139
رپ
0
430
0
[ "موسیقی رپ", "رپر", "سبک رپ", "سبك رپ", "خواننده رپ", "موسيقي رپ", "رپ‌خوان" ]
false
397
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ممفیس جاگ بند, از پیشکسوتان بلوز و خوانندگی ریتمیک. رپ گونه‌ای موسیقی کلامی و ادای گفتار با ریتم است که در دهه ۱۹۶۰ توسط سیاهپوستان آمریکایی در برانکس (واقع در نیویورک) به وجود آمد نوعی سلاح مبارزه جوانان سیاه با تبعیض‌های نژادی رایج در آن زمان بود و به همین دلیل بود که به خاطر بیان مشکلات زندگی در گتوها (جایی برای زندگی مردمی که جزو اقلیت یک شهر به حساب می‌آیند) به موسیقی گتو نیز شهرت دارد. این سبک موسیقی قدمتی تقریبا ۲۰۰۰ ساله دارد و توسط سیاهپوست‌هایی که به بردگی گرفته می‌شدند خوانده می‌شد. این سبک به جا مانده از سبکی که با شعر به حکومت در قدیم اعتراض می‌کردند به جا مانده‌است. گرچه همواره سیاهپوستان را صاحبان موسیقی رپ می‌دانند اما نمی‌توان از نقش آمریکایی‌های لاتینی‌تبار در زنده نگه داشتن و گسترش این سبک چشم پوشی کرد، در ثانی رپ در دنیای امروز از چار چوبی که آنرا منحصرا مربوط به سیاهپوستان می‌ساخت خارج شده و به یک شیوه اعتراض برای جوانان جهان تبدیل شده؛ در واقع هر جا که جوان‌ها هستند و هر کجا که نارضایتی وجود دارد رپ هم بعنوان یک شیوه اعتراض که در قالب موسیقی و در دل کلماتی که به سرعت و پشت سر هم پیاده می‌شوند نهفته‌است ٫ در آنجا حضور دارد. تاریخچه عمق قلبم(Deep Down in My Heart) سرودن اشعار در سبک رپ از اواخر ۸۰۰ ه‌.ق در زبان پارسی و در ایران شروع شده‌است و به بحر طویل معروف است. سرودن بحر طویل از دوره صفویه به بعد مرسوم شده‌است. قدیمی‌ترین نمونه بحر طویل نامه‌ای است به ظاهر منثور که در کتاب «تاریخ طبرستان و رویان و مازندران» (۸۸۱ قمری) تالیف سیدظهیرالدین بن سید نصیرالدین مرعشی ضبط شده اما از نظر شکل و وزن، بحر طویل محسوب می‌شود. رپ و هیپ هاپ حال حاضر آمریکا هر چند رپ و هیپ هاپ در آمریکای امروز هنوز هم لحن تلخ و اعتراضی خود را حفظ کرده اما دیگر دربارکن مباحثی که در آغاز تولد خود به آنها می‌پرداخت سخنی به میان نمی‌آورد یا حداقل ٫ به ندرت درباره آن‌ها سخن می‌گوید؛ گویا آرزوی دکتر لوتر کینگ در مورد برابری حقوق سیاهان و سفیدپوست‌ها، لااقل در مورد رپکن‌ها در حد زیادی به تحقق پیوسته، چون محور اصلی موسیقی رپ و هیپ هاپ در آمریکای حال حاضر را گنگستا رپ (Gangsta Rap) و تا حدود زیادی هاردکور رپ (Hardcore Rap) تشکیل می‌دهد به عبارت ساده‌تر امروزه مباحث اصلی این موسیقی را رجزخوانی و بیان مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بی‌کاری و… تشکیل می‌دهد. موسیقی رپ البته در دنیای امروز شاخه‌های متفاوتی پیدا کرده و می‌توان گفت ماهیت اعتراضی خود را از دست داده که این امر باعث شده ترانه‌های عامه پسند، بی‌محتوا و گوش نواز جای اعتراض در این موسیقی اعتراضی را بگیرد. رپ آمریکا را به دو بخش اولد اسکول که توپاک شکور پادشاه غایب آن است و نیواسکول تقسیم می‌کنند که اولد اسکول ماهیت اعتراضی خیلی بیشتری نسبت به نیو اسکول داشت، به جریان رپ تا سال ۲۰۰۰ در آمریکا اولد اسکول می‌گویند و بعد از آن نیو اسکول نامیده می‌شود. هیپ هاپ رپ فارسی
[ "موسیقی", "دهه ۱۹۷۰ (میلادی)", "سیاهپوستان آمریکایی", "برانکس", "نیویورک", "تبعیض نژادی", "آمریکایی‌های لاتینی‌تبار", "دارین، جورجیا", "صفویه", "موسیقی هیپ هاپ", "دکتر لوتر کینگ", "اولد اسکول", "نیواسکول", "هیپ هاپ", "رپ فارسی" ]
[ "رپ", "رگی‌تون", "سبک‌های موسیقی", "شیوه‌های خوانندگی", "فرهنگ آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار" ]
2,140
فهرست شهرها و شهرک‌های ارمنستان
0
345
0
[ "فهرست شهرهاي ارمنستان", "فهرست شهرهای ارمنستان" ]
false
293
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
در جمهوری ارمنستان، یک شهر یا شهرک بر پایه جمعیت تعریف نمی‌شود. اما شهرهای ایروان، گیومری و وانادزور که هم اکنون بالای ۸۰،۰۰۰ تن جمعیت دارند در طی دوران شوروی شهرهای اصلی تابع جمهوریت () محسوب می‌شدند. مابقی شهرک‌ها کمتر از ۵۰،۰۰۰ تن جمعیت دارند. فهرست رتبه شهر به ارمنی استان (مارز) بناینگذاری جمعیتدر ۲۰۱۱ مساحت (km 2 ) Coat of arms پرچم تصویر ۱ ایروان ۷۸۲ پیش از میلاد ۱،۰۶۰،۱۳۸ ۲۲۳ center center center ۲ گیومری شیراک سده ۵ام پیش از میلاد as Kumayri۱۸۳۷ as Alexandropol ۱۲۱،۹۷۶ ۵۴ center center center ۳ وانادزور لوری ۱۸۲۸ ۸۶،۱۹۹ ۳۲ center center ۴ واغارشاپات آرماویر ۶۸۵ پیش از میلاد ۴۶،۵۴۰ ۱۳ center center center ۵ آبوویان کوتایک ۱۹۶۳ ۴۳،۴۹۵ ۱۱ center ۶ کاپان سیونیک سده ۱۰ام میلادی ۴۳،۱۹۰ ۳۶ center center ۷ هرازدان کوتایک ۱۹۵۹ ۴۱،۸۷۵ ۲۲ center ۸ آرماویر آرماویر ۱۹۳۱ ۲۹،۳۱۹ ۸٫۵۱ center ۹ آرتاشات آرارات ۱۹۴۵ ۲۲،۲۶۹ ۱۲ center ۱۰ ایجوان تاووش دهه ۱۷۸۰ ۲۱،۰۸۱ ۴٫۶ center center ۱۱ گاوار گغارکونیک ۱۸۳۰ ۲۰،۷۶۵ ۱۶ center center ۱۲ گوریس سیونیک ۱۸۷۰ ۲۰،۵۹۱ ۸ center ۱۳ چارنتساوان کوتایک ۱۹۴۷ ۲۰،۳۶۳ ۵ center ۱۴ آرارات آرارات ۱۹۲۰ ۲۰،۲۳۵ ۶ center ۱۵ ماسیس آرارات ۱۹۵۰ ۲۰،۲۱۵ ۵٫۷ center ۱۶ آشتاراک آراگاتسوتن سده ۹ام میلادی ۱۹،۶۱۵ ۷٫۵ center center ۱۷ آرتیک شیراک ۱۹۳۹ ۱۹،۵۳۴ ۹ center ۱۸ سوان گغارکونیک ۱۸۴۲ ۱۹،۲۲۹ ۸٫۵ center ۱۹ دیلیجان تاووش ۱۵۴۴ ۱۷،۷۱۲ ۱۳ center center ۲۰ سیسیان سیونیک سده ۸ام پیش از میلاد ۱۴،۸۹۴ ۹ center ۲۱ آلاوردی لوری سده ۱۷ام میلادی(نخستین اشاره) ۱۳،۳۴۳ ۱۸ center ۲۲ استپاناوان لوری ۱۸۱۰ ۱۳،۰۸۶ ۱۴ center center ۲۳ مارتونی گغارکونیک ۱۲،۸۹۴ ۱۰ center ۲۴ اسپیتاک لوری سده ۱۷ام میلادی ۱۲،۸۸۱ ۵٫۶ center ۲۵ واردنیس گغارکونیک ۱۸۳۰ ۱۲،۶۸۵ ۱۰ center ۲۶ یغوارد کوتایک سده ۶ام میلادی(نخستین اشاره) ۱۱،۶۷۲ ۷ center ۲۷ ودی آرارات سده ۱۳ام میلادی(نخستین اشاره) ۱۱،۳۸۴ ۵٫۶ center ۲۸ بیورغاوان کوتایک ۱۹۴۵ ۹،۵۱۳ ۴ center ۲۹ نور هاچن کوتایک ۱۹۵۳ ۹،۳۰۷ ۲٫۳ center ۳۰ متسامور آرماویر ۱۹۶۹ ۹،۱۹۱ ۴ center ۳۱ برد تاووش سده ۱۰ام میلادی ۷،۹۵۷ ۳٫۵ center ۳۲ یغگنادزور وایوتس‌جور سده ۵ام میلادی(نخستین اشاره) ۷،۹۴۴ ۶ center ۳۳ تاشیر لوری ۱۸۴۴ ۷،۷۷۳ ۵٫۶ center ۳۴ کاجاران سیونیک ۱۹۵۸ ۷،۱۶۳ ۲٫۸ center center ۳۵ آپاران آراگاتسوتن سده ۲ام میلادی(نخستین اشاره) ۶،۴۵۱ ۳٫۵ center center ۳۶ وایک وایوتس‌جور ۱۸۲۸ ۵،۸۷۷ ۳ center ۳۷ چامباراک گغارکونیک دهه ۱۸۳۰ ۵،۸۵۰ ۶ center ۳۸ مارالیک شیراک سده ۵ام میلادی(نخستین اشاره) ۵،۳۹۸ ۴ center ۳۹ تالین آراگاتسوتن سده ۲ام میلادی(نخستین اشاره) ۵،۳۱۰ ۷ center =۳۹ نویمبریان تاووش سده ۱۳ام میلادی(first settled) ۵،۳۱۰ ۳٫۶ center ۴۱ جرموک وایوتس‌جور سده ۱۳ام میلادی(نخستین اشاره) ۴،۶۲۸ ۵ center center ۴۲ مغری سیونیک سده ۱۷ام میلادی ۴،۵۸۰ ۳ center ۴۳ آگاراک سیونیک ۱۹۴۹ ۴،۴۲۹ ۲٫۵ center ۴۴ آیروم تاووش ۱۹۳۷ ۲،۱۲۶ ۱٫۶ center ۴۵ آختالا لوری سده ۱۸ام میلادی(نخستین اشاره) ۲،۰۹۲ ۴٫۳ center center ۴۶ تومانیان لوری ۱۹۲۶ ۱،۷۱۰ ۱ center ۴۷ تساغکادزور کوتایک ۵۷۴(نخستین اشاره) ۱،۲۵۶ ۴ center ۴۸ شاملوغ لوری ۱۷۷۰ ۷۰۰ ۳٫۶ center ۴۹ داستاکرت سیونیک سده ۱۲ام میلادی(نخستین اشاره) ۳۲۳ ۰٫۵ center Sources: Armenia 2011 census فهرست شهرهای اروپا فهرست شهرهای جهان فهرست شهرداری‌های ارمنستان
[ "جمهوری ارمنستان", "ایروان", "گیومری", "وانادزور", "شوروی", "استان‌های ارمنستان", "استان شیراک", "استان لوری", "واغارشاپات", "استان آرماویر", "آبوویان", "استان کوتایک", "کاپان", "استان سیونیک", "هرازدان", "آرماویر (ارمنستان)", "آرتاشات", "استان آرارات", "ایجوان", "استان تاووش", "گاوار", "استان گغارکونیک", "گوریس", "چارنتساوان", "آرارات، ارمنستان", "ماسیس", "آشتاراک", "استان آراگاتسوتن", "آرتیک", "سوان (شهر)", "دیلیجان", "سیسیان", "آلاوردی", "استپاناوان", "مارتونی، ارمنستان", "اسپیتاک", "واردنیس", "یغوارد", "ودی", "بیورغاوان", "نور هاچن", "متسامور", "برد (ارمنستان)", "یغگنادزور", "استان وایوتس‌جور", "تاشیر", "کاجاران", "آپاران", "وایک", "چامباراک", "مارالیک", "تالین (ارمنستان)", "نویمبریان", "جرموک", "مغری", "آگاراک، سیونیک", "آیروم", "آختالا", "تومانیان", "تساغکادزور", "شاملوغ", "داستاکرت", "فهرست شهرهای اروپا", "فهرست شهرهای جهان", "فهرست شهرداری‌های ارمنستان" ]
[ "تقسیمات اداری سطح دوم بر پایه کشور", "زیربخش‌های کشور آسیا", "زیربخش‌های ارمنستان", "زیربخش‌های کشور اروپا", "شهرها و شهرک‌های ارمنستان", "فهرست شهرها بر پایه جمعیت", "فهرست‌های شهرداری‌ها", "فهرست‌های شهرها بر پایه کشور", "فهرست‌های شهرهای آسیا", "فهرست‌های شهرهای اروپا", "فهرست‌های مربوط به ارمنستان", "مناطق مسکونی در ارمنستان" ]
2,141
آرارات
0
56
0
[ "آرارات (ابهام زدايي)", "آرارات (ابهام‌زدایی)", "ارارات", "ارارات (ابهام زدايي)", "آرارات (ابهام زدایی)", "ارارات (ابهام‌زدایی)", "ارارات (ابهام زدایی)" ]
false
37
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آرارات (به ارمنی: ) در معانی زیر بکار می‌رود: سرزمین کوهستانی ارمنستان کوه آرارات، که کوهی است در شرق ترکیه، نزدیک به مرز ارمنستان و ایران. استان آرارات، یکی از استان‌های کشور ارمنستان. آرارات کوچک دشت آرارات آرارات، ارمنستان آرارات (آرارات) آیرارات استرالیا آرارات، ویکتوریا، شهری در ایالت ویکتوریا در کشور استرالیا فرودگاه آرارات بیمارستان روانی آرادیل تاریخ جمهوری آرارات، یا جمهوری کردی آرارات که یک دولت خودمختار کردی بود رسانه آرارات، محصول سال ۲۰۰۲ فیلمی است درباره نسل‌کشی ارمنی‌ها توسط امپراتوری عثمانی ورزشی ورزشگاه آرارات، یک مجموعه ورزشی ویژه ارامنه در تهران ورزشگاه آرارات (اصفهان)، یک مجموعه ورزشی ویژه ارامنه در شهر اصفهان باشگاه آرارات تهران، یکی از باشگاه‌های ورزشی شهر تهران باشگاه آرارات اصفهان یکی از باشگاه‌های ورزشی شهر اصفهان باشگاه بسکتبال آرارات تهران، یکی از باشگاه‌های بسکتبال شهر تهران باشگاه فوتبال آرارات ایروان یکی از باشگاه‌های فوتبال شهر ایروان در کشور ارمنستان باشگاه فوتبال آراکس آرارات سایر اچ‌ام‌ای‌اس آرارات آرارات ۹۶۲۰۵
[ "سرزمین کوهستانی ارمنستان", "کوه آرارات", "استان آرارات", "آرارات کوچک", "دشت آرارات", "آرارات، ارمنستان", "آرارات (آرارات)", "آیرارات", "آرارات، ویکتوریا", "فرودگاه آرارات", "بیمارستان روانی آرادیل", "جمهوری آرارات", "آرارات (فیلم)", "نسل‌کشی ارمنی‌ها", "امپراتوری عثمانی", "ورزشگاه آرارات", "ارامنه", "ورزشگاه آرارات (اصفهان)", "اصفهان", "باشگاه آرارات", "تهران", "باشگاه آرارات اصفهان", "باشگاه بسکتبال آرارات تهران", "بسکتبال", "باشگاه فوتبال آرارات (ایروان)", "فوتبال", "ایروان", "ارمنستان", "باشگاه فوتبال اسپارتاک ایروان", "اچ‌ام‌ای‌اس آرارات", "فهرست سیارک‌ها (۹۶۰۰۱–۹۷۰۰۱)" ]
[]
2,142
سیامک
0
47
0
[ "سيامك" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سیامک دومین اسطوره ایرانی بعد از کیومرث در شاهنامه است. او شاهزاده‌ای بود که بخاطر نجات قبیله‌اش و سلطنت پدر به جنگ دیو سیاه شتافت و در آن راه جانش را از دست داد. سیامک به معنی «سیاه مو» یا «دارنده موی سیاه» از شخصیتهای اساطیری ایرانیان است. سیامک در شاهنامه آرامش سلطنت کیومرث با تحریک و وسوسه آهرمن به پایان خود می‌رسد، درخشش و فره‌ایزدی کیومرث باعث رشک و حسد اهریمن گشت و او تحمل محبوبیت روزافزون دولت کیومرث را نداشت؛ بدین سبب فرزندش دیو سیاه را که نهادی پلید داشت به جنگ کیومرث تحریک نمود. کیومرث از دسائس اهریمن و دیو سیاه خبر نداشت و سروش‌ها خبر یورش خروزان‌دیو را به سمع فرزندش رساندند و سیامک با اندک سپاه خویش به جنگ خروز شتافت اما مغلوب و هلاک شد و تخت کیان پس از کیومرث بی‌وارث گشت. پسر بد مر او را یکی خوبروی هنرمند و همچون پدر نامجوی سیامک بدش نام و فرخنده بود کیومرث را دل بدو زنده بود خجسته سیامک یکی پور داشت که نزد نیا جاه دستور داشت گرانمایه را نام هوشنگ بود تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود به استناد متون کهن، سیامک مبارزی است که در آغاز جوانی بطور غم‌انگیزی به خاطر عقیده به دست مخالفان دین (دیوان) کشته شد. در عین حال او را باید نخستین پیش‌آهنگ و منجی بشر سوشیانس تلقی نمود که نام او مظهر آرزوی جماعت ستمدیده درباره حکمفرمایی عدالت در جهان است. در تعالیم مزدیسنا بخصوص در گاثه‌ها سخن از ظهور نجات دهنده یا نجات دهندگانی در آینده تحت عنوان سئوشیانث‌ها خبر می‌دهد. سیامک در اوستا در نسک گمگشته چهرداد از سیامک سخن رفته بود. خلاصه این نسک در دینکرت آمده‌است. سیامک در منابع پهلوی در متنهای پهلوی بر خلاف شاهنامه سیامک فرزند کیومرث نیست بلکه فرزند مشی و مشیانه است. اصولا چون در منابع پهلوی کیومرث نخستین انسان است و هوشنگ نخستین شاه و از آنجا که شاهی مستلزم وجود رعایا و فرمانبرداران است میان کیومرث و هوشنگ چندین نسل فاصله است. یکی از حلقه‌های این زنجیر (کیومرث تا هوشنگ) سیامک است. سیامک در منابع اسلامی دراکثر منابع اسلامی نیز میان کیومرث و هوشنگ چندین نسل فاصله است و سیامک جایی در میان این دو. سیامک نیز همچون کیومرث در داستان‌های ایرانی پس از اسلام جایگاه بلندی نیافت. سیامک دوم سیامک دیگری هم در شاهنامه حضور دارد که از پهلوانان توران است و تنها در جنگ دوازده رخ به او اشاره شده‌است. او در نبردی تن‌به‌تن با گرازه پهلوان ایرانی کشته می‌شود. گرازه او را چنان سخت بر زمین می‌زند که استخوانش شکسته و جان می‌سپارد. گرازه بزد دست برسان شیر مر او را چو باد اندر آورد زیر چنان سخت زد بر زمین کاستخوانش شکست و برآمد ز تن نیزه جانش گرازه هم آنگه ببستش به اسپ نشست از بر زین چو آذرگشسپ گرفت آنگه اسپ سیامک به دست به بالا برآمد به کردار مست
[ "سوشیانس", "پیشدادیان", "مزدیسنا", "عجم در شاهنامه", "ایران در شاهنامه", "خروزان دیو", "کیومرث", "هوشنگ", "آهرمن", "فر", "سروش", "شاهنامه", "دیو", "یشت", "گاتاها", "نسک", "چهرداد", "دین‌کرد", "پارسی میانه", "مشی و مشیانه", "توران در شاهنامه", "دوازده رخ", "گرازه", "جنگ دوازده‌رخ", "ای. م. دیاکونوف", "کریم کشاورز" ]
[ "شخصیت‌های شاهنامه", "اساطیر ایرانی", "مزدیسنا", "رستاخیزشناسی زرتشتی", "ایران پیش از اسلام", "منجی", "موعودگرایی" ]
2,143
سیدنی بشی
1
36
0
[ "سيدني بشت", "سیدنی بشت", "سيدني بشي" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "سیدنی بشی" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "(Portrait of Sidney Bechet, Freddie Moore, and Lloyd Phillips, Jimmy Ryan's (Club), New York, N.Y., ca. June 1947) (LOC) (4843735718).jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "سیدنی بشی، نیویورک، 1947" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[۱۴ مه]] [[۱۸۹۷]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[۱۴ مه]] [[۱۹۵۹]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "سکسفون" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
سیدنی بشی (۱۴ مه ۱۸۹۷ – ۱۴ مه ۱۹۵۹) نوازنده کلارینت و سکسوفون سوپرانو بود. او از پیشگامان جاز و سبک دیکسی‌لند که سال‌ها ساکن پاریس بود. نوازنده‌ی کلارینت و ساکسفون سوپرانو را می‌توان اولین سولوییست بزرگ در تاریخ جز دانست. در سال‌های اولیه‌ی جز و درحالیکه ساز ساکسفون در حاشیه‌ی این موسیقی قرار داشت، بشه با نواختن اصواتی شیرین از آن به عنوان ساز سولو استفاده می‌کرد. او همچنین از اولین هنرمندان آمریکایی بود که در شوروی سابق در دهه‌ی ۲۰ به اجرا پرداخت. او در نیواورلئان در خانواده‌ای کرئول (اهالی ایالت لوئیزیانا که اصالتی فرانسوی دارند) و اهل موسیقی در سال ۱۸۹۷ متولد شد. او بطور خودآموخته نواختن کلارینت را آغاز کرد و در نوجوانی‌اش در مهمترین گروه‌های مارش در شهر می‌نواخت. ویل ماریون کوک ویولنیست و آهنگساز، در سال ۱۹۱۹ پس از آشنایی با بشه در نیویورک، او را در ارکستر خود استخدام کرد. در سفر به لندن به همراه ارکستر کوک، بشه یک ساکسفون سوپرانو تهیه کرد که در نهایت ساز اصلی او شد. او در آنجا پس از اجراهایی موفق محبوبیت زیادی کسب کرد. اخلاق تند بشه که گهگاهی به زد و خورد منجر می‌شد او را مدتی در لندن و نیز ۱۱ ماه در پاریس (بدلیل شلیک به مردی که به او گفته بود اشتباه می‌نوازد) به زندان انداخت و باعث دیپورت او به نیویورک شد. بشی در بازگشت به نیویورک موفقیت خود را در حرفه‌اش با عضویت در ارکسترهای دوک الینگتن و کلارنس ویلیامز و سپس همکاری با نوازنده‌ی ترومپت و همشهری او، تامی لدنیر ادامه داد. او که در ۱۹۵۱ بدلیل مسائل نژادی‌ای که گریبانگیر نوازندگان سیاهپوست در آمریکا بود به فرانسه مهاجرت کرد و تا پایان عمرش یعنی سال ۱۹۵۹ در آنجا سکنی گزید.
[ "۱۴ مه", "۱۸۹۷ (میلادی)", "۱۹۵۹ (میلادی)", "جاز", "کلارینت", "سکسوفون سوپرانو", "دیکسی‌لند", "پاریس", "کرئول", "ویل ماریون کوک", "دوک الینگتن", "کلارنس ویلیامز", "تامی لدنیر" ]
[ "آمریکایی‌های مهاجرت‌کرده به فرانسه", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی نیواورلئان", "درگذشتگان ۱۹۵۹ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان در فرانسه", "درگذشتگان به علت سرطان ریه", "زادگان ۱۸۹۷ (میلادی)", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا" ]
2,144
احمد جمال
0
13
0
[]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
احمد جمال نوازنده آمریکایی پیانوی جاز است. نام اصلی او «فردریک راسل جونز» است و در سال ۱۹۵۲ پس از گرویدن به اسلام نام خود را عوض کرد. او در ۱۹۳۰ در شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا به‌دنیا آمد. از یازده سالگی به‌صورت حرفه‌ای پیانو می‌زد. احمد جمال از پیانیست‌های محبوب مایلز دیویس بود.
[ "پیانو", "جاز", "اسلام", "پیتسبورگ", "پنسیلوانیا", "مایلز دیویس" ]
[ "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "افراد زنده", "اهالی پنسیلوانیا", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "زادگان ۱۹۳۰ (میلادی)", "مسلمانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل پیتسبورگ", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوکیشان مسلمان", "هنرمندان آتلانتیک رکوردز", "هنرمندان ایمپالس! رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,145
الا فیتزجرالد
1
66
0
[ "الا فيتزجرالد" ]
false
27
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "'''الا فیتزجرالد'''" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Ella_Fitzgerald_(1940).jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "الا فیتزجرالد" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "خواننده_تک" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "۲۵ آوریل ۱۹۱۷ایالت [[ویرجینیا]] [[آمریکا]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "۱۵ ژوئن ۱۹۹۶ (۷۹ سال)[[کالیفرنیا]] [[آمریکا]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[آمریکایی]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[خواننده]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
الا فیتزجرالد (۲۵ آوریل ۱۹۱۷–۱۵ ژوئن ۱۹۹۶) خواننده آمریکایی جاز معروف به «بانو الا» یا «بانوی اول آواز» بود. او در عمر پربار خود سیزده بار جایزه گرمی را دریافت کرد. بسیاری از بزرگان جاز مثل لویی آرمسترانگ و دوک الینگتن و کانت بیسی و نت کینگ کول و فرانک سیناترا و دیزی گیلیسپی و بنی گودمن با او برنامه اجرا کرده‌اند. "یک رودخانه برایم گریه کن" و "فصل تابستان" از جمله تک آهنگ‌های وی هستند. زندگی‌نامه او در سال ۱۹۱۷ (میلادی) در ایالت ویرجینیا (آمریکا) به دنیا آمد و در نیویورک بزرگ شد. والدین وی در هنگام تولدش از هم جدا شدند و در سن چهارده سالگی یتیم شد و مادرش در ۳۸ سالگی در یک تصادف جان خود را از دست داد. وی از سال ۱۹۳۴ شروع به خوانندگی کرد. فیتزجرالد در اواخر عمر به دلیل مرض دیابت کور شد و در سال ۱۹۹۳ پزشکان پاهایش را قطع کردند. سرانجام در ۷۸ سالگی در سال ۱۹۹۶ درگذشت.
[ "ویرجینیا", "آمریکا", "کالیفرنیا", "آمریکایی‌ها", "جاز", "خواننده", "جایزه گرمی", "لویی آرمسترانگ", "دوک الینگتن", "کانت بیسی", "نت کینگ کول", "فرانک سیناترا", "دیزی گیلیسپی", "بنی گودمن", "نیویورک", "مرض قند" ]
[ "الا فیتزجرالد", "اجراکنندگان وودویل", "افراد آمریکایی آفریقایی‌تبار", "افراد دچار قطع عضو اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی بورلی هیلز", "اهالی نیوپورت نیوز، ویرجینیا", "اهالی یانکرز", "برندگان جایزه گرمی", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "برندگان نشان جرج پیبیدی", "بشردوستان اهل ایالات متحده آمریکا", "پیاده‌روی مشاهیر هالیوود", "خوانندگان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان اهل ایالت نیویورک", "خوانندگان اهل لس آنجلس، کالیفرنیا", "خوانندگان اهل ویرجینیا", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان زن جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان گاسپل اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان مدزو-سوپرانوی اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان موسیقی پاپ سنتی", "خواننده-ترانه‌پردازان اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌سرایان زن اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۹۶ (میلادی)", "درگذشتگان به علت دیابت", "دریافت‌کنندگان مدال رئیس‌جمهوری آزادی", "دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا", "دور از وطن‌های اهل ایالات متحده آمریکا در دانمارک", "رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۷ (میلادی)", "متدیست‌های آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "متدیست‌های اهل ایالات متحده آمریکا", "مرگ‌های ناشی از بیماری‌ها در کالیفرنیا", "موسیقی‌دانان اهل نیوپورت نیوز، ویرجینیا", "موسیقی‌دانان اهل ویرجینیا", "موسیقی‌دانان جاز آوازی", "موسیقی‌دانان زن سده ۲۰ (میلادی)", "نابینایان اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان دکا رکوردز", "هنرمندان کپیتال رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,146
آرت بلیکی
6
44
0
[ "آرت بليكي", "ارت بلیکی", "ارت بليكي" ]
false
13
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "آرت بلیکی" }, { "Item1": "image", "Item2": "Art Blakey.jpg" }, { "Item1": "landscape", "Item2": "not" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Arthur Blakey" }, { "Item1": "alias", "Item2": "Abdullah Ibn Buhaina" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[پیتسبرگ، پنسیلوانیا]]، ایالات متحده" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "نیویورک‌سیتی، نیویورک، ایالات متحده" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "درامز، پرکاشن" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[جاز]]، [[هارد باپ]]، [[بیباپ]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "موسیقی‌دان، رهبر گروه" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "۱۹۴۲–۱۹۹۰" }, { "Item1": "label", "Item2": "[[Blue Note]]" } ], "Title": "musical artist" }
آرت بلیکی. آرت بلیکی (زاده ۱۹۱۹ - درگذشته ۱۹۹۰) نوازنده آمریکایی درامز و رهبر گروه جز مسنجرز بود. او موسیقی را مانند بسیاری از دیگر نوازندگان جاز از کلیسا آغاز کرد. مدتی پیانو می‌زد ولی به قول خودش وقتی مدیر باشگاهی که درآن می‌نواخت او را با سلاح کمری مجبور به برخاستن از جلوی پیانو و نشستن پشت درامز کرد، به درامز روی آورد. در سال ۱۹۴۸ در گفتگوئی با خبرنگاران گفت که به آفریقا رفته و در موسیقی آن دیار مطالعه کرده، اسلام آورده و نام خود را به «عبدالله ابن بوحینه» تغییر داده است. در همین سال اولین ارکستر خود را به نام «جز مسنجرز» (پیام‌آوران جاز) با ۱۷ نوازنده تشکیل داد. در ۱۹۵۵ با هوراس سیلور گروه پنج نفری جز مسنجرز را درست کرد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی گروه او یکی از مهم‌ترین گروه‌های جاز بود. در دهه ۱۹۷۰ هم که بسیاری از دیگر نوازندگان جاز مشغول تلفیق با موسیقی راک بودند او به ارائه جاز درست و سرراست ادامه داد. نوازندگان بزرگی با او و گروهش همکاری کرده‌اند از جمله هوراس سیلور، کیت جرت، بادی دی‌فرانکو، چاک مانجیونی، و سیدر والتون.
[ "پیتسبرگ، پنسیلوانیا", "جاز", "هارد باپ", "بیباپ", "Blue Note Records", "درامز", "جز مسنجرز", "پیانو", "هوراس سیلور", "فیوژن", "موسیقی راک", "کیت جرت", "بادی دی‌فرانکو", "چاک مانجیونی", "سیدر والتون" ]
[ "احمدیان اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی پنسیلوانیا", "اهالی نورثفیلد، نیوجرسی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "درگذشتگان ۱۹۹۰ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان در نیویورک", "درگذشتگان به علت سرطان ریه", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۹ (میلادی)", "مسلمانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "مسلمانان اهل ایالات متحده آمریکا", "مسیحیان مسلمان‌شده", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل پیتسبورگ", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان درامز جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان درامز سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوکیشان مسلمان", "هنرمندان ایمپالس! رکوردز", "هنرمندان ای‌بی‌سی رکوردز", "هنرمندان تایملس رکوردز", "هنرمندان کلمبیا رکوردز" ]
2,147
کینگ آلیور
0
23
0
[ "كينگ آليور", "کینگ الیور", "كينگ اليور" ]
false
6
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کینگ آلیور در حدود ۱۹۱۵ جو "کینگ" آلیور (۱۱ مه ۱۸۸۵ – ۱۰ آوریل ۱۹۳۸) نوازنده کورنت و رهبر ارکستر و از پیشگامان جاز بود. آلیور نواختن را در سال ۱۹۱۹ در نیواورلئان شروع کرد. کم‌کم ارکستر خود را ترتیب داد و در شیکاگو، ایلینوی به نواختن پرداخت و لویی آرمسترانگ را به‌همکاری گرفت. او کاشف لوئیس بود. اولین کورنت لوئیس را کینگ آلیور به او داد. سبک معروف به‌هات جز را او راه انداخت که در آن نوازندگان بطور گروهی (و نه انفرادی) بداهه نوازی می‌کردند. چند تصمیم نادرست مالی از جمله رد کردن پیشنهاد اجرای دائمی در باشگاه معروف کاتن کلاب او را فقیر کرد. در آخر عمر در یک باشگاه بیلیارد نظافتچی بود.
[ "کورنت", "جاز", "نیواورلئان", "شیکاگو", "ایلینوی", "لویی آرمسترانگ", "هات جز", "بداهه نوازی", "کاتن کلاب", "بیلیارد" ]
[ "اهالی پریش اسنشن، اوئیزیانا", "اهالی لوئیزیانا", "اهالی نیواورلئان", "ترانه‌پردازان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "ترانه‌سرایان اهل ایلینوی", "ترانه‌سرایان اهل لوئیزیانا", "ترانه‌پردازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۳۸ (میلادی)", "درگذشتگان به علت آرتریوسکلروز", "درگذشتگان به علت سکته قلبی", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۸۸۱ (میلادی)", "زادگان ۱۸۸۵ (میلادی)", "مدفونان در گورستان وودلاون (برانکس، نیویورک)", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل شیکاگو", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کورنت جاز اهل ایالات متحده آمریکا" ]
2,148
نظام جمهوری اسلامی ایران
3
1,690
0
[ "حکومت جمهوری اسلامی", "ایران در دوران جمهوری اسلامی", "نظام جمهوری اسلامی", "جمهوري اسلامي ايران", "نظام جمهوري اسلامي ايران", "نظام اسلامی ایران", "جمهوری اسلامی ایران", "ج.ا.ا", "رژیم جمهوری اسلامی ایران", "حکومت ایران", "حاکمیت ایران", "سلسله جمهوری اسلامی ایران", "حكومت جمهوري اسلامي ايران", "دوره جمهوری اسلامی", "ايران در دوران جمهوري اسلامي", "حاكميت ايران", "حكومت ايران", "حكومت جمهوري اسلامي", "دوره جمهوري اسلامي", "دورهٔ جمهوری اسلامی", "دورهٔ جمهوري اسلامي", "رژيم جمهوري اسلامي ايران", "سلسله جمهوري اسلامي ايران", "سلسلهٔ جمهوری اسلامی ایران", "سلسلهٔ جمهوري اسلامي ايران", "حکومت جمهوری اسلامی ایران", "دولت جمهوري اسلامي ايران", "نظام اسلامي ايران", "نظام جمهوري اسلامي", "ج. ا. ا" ]
false
1,424
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "government_name", "Item2": "نظام جمهوری اسلامی ایران" }, { "Item1": "image", "Item2": "150px" }, { "Item1": "caption", "Item2": "''[[نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران]]''" }, { "Item1": "date", "Item2": "۱۳۵۸ <small>( پیش)</small>" }, { "Item1": "document", "Item2": "[[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]" }, { "Item1": "jurisdiction", "Item2": "[[ایران]]" }, { "Item1": "legislature", "Item2": "[[مجلس شورای اسلامی]]" }, { "Item1": "meeting_place", "Item2": "[[عمارت بهارستان]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[رئیس‌جمهور]] [[نخست‌وزیر]]" }, { "Item1": "appointed", "Item2": "[[انتخابات]]" }, { "Item1": "headquarters", "Item2": "[[پاستور]]" }, { "Item1": "main_organ", "Item2": "[[دولت ایران]]" }, { "Item1": "departments", "Item2": "[[هیئت دولت ایران]]" }, { "Item1": "court", "Item2": "[[قوه قضائیه ایران]]" }, { "Item1": "seat", "Item2": "[[تهران]]" } ], "Title": "presidential government" }
نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان حکومت ایران است که مطابق قانون اساسی این کشور بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده‌است. جمهوری اسلامی ایران در پی پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طی یک همه‌پرسی در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ با پرسش «جمهوری اسلامی، آری یا نه؟» با رای ۹۸٫۲٪ درصدی آری، رسمیت پیدا کرد. برخی از محققین آکادمیک نیز حکومت ایران را نظامی تمامیت‌خواه با گرایش به ولایت فقیه قلمداد می‌کنند. وزارت کشور ایران اعلام کرده‌است که در این کشور بیش از ۵۰ حزب رسمی فعالیت می‌کنند. این نظام نوعی جمهوری اسلامی است و ساختار سیاسی آن شامل مجلس خبرگان رهبری، رهبر ایران، و قوه مجریه (دولت)، قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان) و قوه قضائیه است. همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شوراهای اسلامی شهر و روستا در آن فعالیت می‌کنند. رهبر فرمانده کل قوا محسوب می‌شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل نوشته شد. تاریخ جمهوری اسلامی ایران رویدادهای این ۳۹ سال را بررسی می‌کند. پیدایش جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر حکومت اسلامی است و زیربنای تشکیل این حکومت را دین‌سالاری شکل داده‌است. نظریه ولایت فقیه ولی فقیه شخص اول جمهوری اسلامی ایران است. اعضای مجلس خبرگان رهبری که توسط مردم انتخاب شده‌اند وظیفه نصب -انتخاب- و عزل و نظارت دائمی بر ولی فقیه را دارند. ولی فقیه در جمهوری اسلامی ایران دائم الصلاحیه است و اگر در هر زمانی شرایط رهبری را از دست بدهد توسط نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری عزل خواهد شد. به باور شیعیان دوازده‌امامی در زمان غیبت امام غایب، فقیه واجد شرایط به عنوان ولی فقیه انتخاب می‌شود که وظایف امام غایب در زمان غیبت را بر عهده دارد. نظریه ولایت مطلقه فقیه دوباره در سال‌های گذشته توسط روح‌الله خمینی مطرح شده و نظریات مشابهی نیز در آثار فقهای اقدم و فقهای قدیم و فقهای متاخر نیز موجود می‌باشد. البته به زعم برخی طرح حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه از ابتکارهای سید روح‌الله خمینی است و رهبری بالفعل او در انقلاب و بنیان‌گذاری جمهوری اسلامی به این موضوع جامه عمل پوشانید. ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ آیت‌الله خمینی: در جمهوری اسلامی همه به حقوقشان می‌رسند در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی مورد همه‌پرسی قرار گرفت که ۹۸٫۲ درصد شرکت‌کنندگان به آن رای آری دادند و بدین ترتیب نظام حاکم بر ایران از نظام شاهنشاهی ایران به نظام جمهوری اسلامی تغییر یافت. قانون‌گذاری پس از مدتی قانون اساسی جمهوری اسلامی به همه‌پرسی گذاشته شده و به تصویب رسید. این قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مورد بازنگری قرار گرفت که موارد بازنگری نیز به همه‌پرسی گذارده شد. در این نوع حکومت، رهبر (ولی فقیه) بالاترین رکن نظام است که طبق قانون اساسی فرمانده کل قوا و ناظر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه‌است. رئیس‌جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه با رای مستقیم مردم به فرد تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، انتخاب می‌شود و مدت ریاست جمهوری او ۴ سال می‌باشد. یک فرد تنها می‌تواند برای ۲ دوره متوالی یعنی ۸ سال رئیس‌جمهور باشد. رئیس‌جمهور وظیفه عزل و نصب وزرا را دارد. برای نصب هر وزیر رئیس‌جمهور می‌بایست نام او را جهت اخذ رای صلاحیت نمایندگان مجلس، به مجلس شورای اسلامی بفرستد. همچنین انتخاب روسای سازمان‌های زیر نظر نهاد ریاست جمهوری مانند معاون محیط زیست و ریاست بانک مرکزی از دیگر وظایف رئیس‌جمهور است. قوه مقننه یا قانون‌گذاری متشکل از مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان قانون اساسی است. مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ عضو است و رئیس آن از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود؛ که اعضای آن از میان کسانی که شورای نگهبان آن‌ها را تایید صلاحیت کرده، به وسیله مردم از راه انتخابات انتخاب می‌شوند و مدت نمایندگی آن‌ها ۴ سال است. رئیس قوه قضاییه با حکم رهبر به مدت ۵ سال قابل تمدید عزل و نصب می‌شود و مسئولیت اداره قوه قضاییه و عزل و نصب روسای دادگستری استان‌ها و ادارات ذی‌ربط آن همچون دیوان عالی کشور و دادستانی کل کشور را بر عهده دارد. اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران برابر قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران اصول حکومت جمهوری اسلامی بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا شده‌است، جمهوریت همان رای و اراده مردم در اداره امور کشور است و اسلامیت یعنی مطابقت داشتن قوانین با دین اسلام است. ساختار سیاسی ساختار سیاسی ایران شامل اشخاص حقیقی و حقوقی زیر است. رهبر در راس حکومت قرار دارد. پس از رهبر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه‌است. رهبر سید علی خامنه‌ای، دومین رهبر ایران رهبر، بالاترین مقام رسمی در جمهوری اسلامی است که تصدی آن را ولایت مطلقه فقیه که از سوی مجلس خبرگان رهبری تعیین می‌شود، بر عهده می‌گیرد. علاوه بر تعیین سیاست‌های کلی نظام که بر عهده رهبری است، حکم حکومتی رهبر، مطلق بوده و بر تمامی احکام قوای سه‌گانه جمهوری اسلامی ارجحیت دارد و می‌تواند هر حکم دیگری، حتی حکم رئیس‌جمهور را باطل نماید. رهبر کنونی جمهوری اسلامی سید علی خامنه‌ای است. نظارت رهبری بر قوای سه گانه نظارت رهبری بر قوه مجریه، از طریق امضای حکم ریاست جمهوری و اختیار عزل وی، در صورت صدور حکم عدم کفایت او از سوی دیوان عالی کشور یا رای عدم اعتماد مجلس، صورت می‌گیرد. نظارت بر قوه مقننه و تضمین اسلامیت قوانین و مصوبات آن، به‌واسطه نصب فقهای شورای نگهبان است. رای فقها در شورای نگهبان، در باب تطبیق با موازین شرعی، قاطع است. نظارت بر قوه قضائیه نیز از طریق نصب و عزل عالی‌ترین مقام این قوه صورت می‌گیرد (اصول ۹۱، ۹۶، ۱۱۰). رهبر در انجام دادن وظایف، افزون بر مشاوران خود، از کمک فکری و آرای تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بهره می‌گیرد. این مجمع، که همه اعضای آن را رهبر منصوب می‌کند، افزون بر مشاوره دادن به رهبری برای تعیین خط‌مشیهای کلی نظام، مرجع رفع اختلافات شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی نیز می‌باشد. همچنین، مجمع در شورای بازنگری قانون اساسی و نیز در شورای انتخاب رهبری مشارکت دارد. قوه مقننه قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران دو بخشی است مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، فرایند قانون‌گذاری در جمهوری اسلامی ایران ابتدا در مجلس شورای اسلامی آغاز می‌شود، سپس این مصوبات به شورای نگهبان رفته و در صورت تایید این شورا مصوبات، قانون لازم‌الاجرا می‌گردند. مجلس شورای اسلامی علی لاریجانی، ششمین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی در ایران وظیفه قانون‌گذاری و نظارت بر دولت را دارد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی از میان نامزدهای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان هر ۴ سال یکبار توسط رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. قوانین تصویب شده توسط نمایندگان مجلس تا هنگامی که به تصویب شورای نگهبان نرسد قانونا قابل اجرا نیست. رئیس مجلس شورای اسلامی از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود. بر پایه اصل ۶۴قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه‌پرسی سال ۱۳۶۸ خورشیدی پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آن‌ها حداکثر بیست نفر نماینده می‌تواند اضافه شود. همچنین زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نمایند و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می‌کنند. محدوده حوزه‌های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می‌کند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی مسئول تصویب قوانین کشور تحت قوانین اصلی قانون اساسی هستند. بر اساس قانون اساسی هیچ‌یک از قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی نباید با اصول قانون اساسی یا اصول شرع اسلام در تضاد باشد، به همین دلیل تمامی مصوبان نمایندگان مجلس باید به تایید شورای نگهبان برسد تا همخوانی این قوانین با شرع اسلام و قانون اساسی تایید شود. هم‌اکنون ریاست مجلس برای یک دوره چهار ساله در دست علی اردشیر لاریجانی می‌باشد. دولت (قوه مجریه) حسن روحانی، هفتمین رئیس‌جمهور ایران حسن روحانی، رئیس‌جمهور کنونی جمهوری اسلامی ایران است. قوه قضائیه صادق لاریجانی، ششمین رئیس قوه قضائیه ایران بر پایه اصل۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی، قوه قضاییه قوه‌ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است. وظایف این قوه بر پایه همین اصل به شرح زیر است: رسیدگی و صدور حکم درباره تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند. احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع. نظارت بر حسن اجرای قوانین. کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام. اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین. وظایف وی بر پایه اصل۱۵۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی چنین است: ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسوولیت‌های اصل یکصد و پنجاه و ششم. تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی. استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آن‌ها و تغییر محل ماموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون. رئیس قوه قضائیه توسط رهبر انتخاب می‌شود که هر انتخاب برای مدت پنج سال می‌باشد که البته محدودیتی برای انتخاب مجدد وجود ندارد. شورای نگهبان احمد جنتی، سومین دبیر شورای نگهبان و پنجمین رئیس مجلس خبرگان رهبری ایران این شورا دو کار عمده دارد: بررسی صلاحیت داوطلبان نامزد در انتخابات (ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری) و معرفی نامزدهای مجاز به شرکت درانتخابات؛ به این ترتیب تنها نامزدهایی مجاز به برگزیده شدن خواهند بود که شرایط قانون اساسی را احراز کنند. بررسی قانون‌های تصویب شده در مجلس از نظر مغایرت نداشتن آن‌ها با شرع اسلام و قانون اساسی؛ هر قانون برای اجرایی شدن باید پس از تصویب مجلس به دست این شورا تایید شود. اعضای شورای نگهبان از ۶ حقوقدان (که توسط رئیس قوه قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرفی و توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌گردند) و ۶ فقیه (که مستقیما توسط رهبر تعیین می‌شوند) تشکیل شده‌است. سایر نهادها مجلس خبرگان رهبری کاندیداهای این نهاد باید دارای شرایط اجتهاد و فقاهت باشند که گرفتن آزمون و تایید صلاحیت علمی توسط شورای نگهبان انجام می‌شود. نمایندگان این نهاد توسط رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند؛ و وظیفه آنان عزل و انتخاب رهبر و نظارت بر کار او است. وظیفه اصلی اداره کشور بر عهده قوه مجریه (که رئیس‌جمهور در راس آن است) و قوی مقننه (یا همان مجلس که وظیفه قانون‌گذاری را بر عهده دارد) است. احمد جنتی اکنون رئیس مجلس خبرگان جمهوری اسلامی ایران است. مجمع تشخیص مصلحت نظام سید محمود هاشمی شاهرودی، سومین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که از سال ۱۳۶۸ ایجاد شده و تعیین اعضای حقیقی آن به عهده مقام رهبری است. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسئولیت تصمیم‌گیری در سیاستهای کلان داخلی و خارجی ایران و حل اختلاف میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان را برعهده دارد. این مجمع وظایف ۱۱ گانه از جمله تدوین برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله (از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴) و نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد. از سال ۱۳۸۵ رهبر جمهوری اسلامی، اختیار نظارت بر عمل کرد قوای سه‌گانه را که از اختیارات رهبر است، به این مجمع واگذار کرد. سید محمود هاشمی شاهرودی اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. شوراها بر پایه اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شوراها از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشورند. شوراها یکی از ارکان نظام سیاسی جمهوری اسلامی می‌باشند و فصل هفتم قانون اساسی همراه با ۷ اصل به تفصیل بحث شوراها اختصاص دارد. این شوراها شامل شوراهای محلی و صنفی و شورای عالی استان‌ها می‌باشد. شوراهای محلی در سطوح مختلفی چون روستا، بخش، شهر، شهرستان و استان تعریف شده‌است. پیشبرد برنامه‌های اجتماعی اقتصادی رفاهی با ابتنای بر همکاری مردم و توجه به مقتضیات محلی، به عنوان فلسفه طرح موضوع شوراهای محلی در قانون اساسی مطرح شده‌است. تصمیمات شوراها -در چارچوب اختیارات آنها- برای مقامات محلی الزام‌آور می‌باشد. علاوه بر این، شورای عالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها به عنوان نهاد ملی مستقل تعریف شده‌است که جلب همکاری و مشورت در تصمیمات دولتی و نظارت بر آن‌ها را عهده‌دار است و همچنین می‌تواند طرح‌های مدنظر خود را برای تصویب به مجلس بفرستد. با وجود تاکیدات قانون اساسی بر شوراهای محلی، تا سال ۱۳۷۷ تشکیل این نهادها تحقق نیافت. (البته اولین شوراها با تلاش طالقانی در اوایل انقلاب شکل گرفتند اما عمر و گستره این شوراها بسیار محدود بودند و بسیار زود برچیده شدند ). با این وجود شوراهای محلی محدود به شوراهای شهر و روستا باقی ماند و خبری از شورای استانها و شورای عالی استانها نشد. شوراهای شهر و روستا نیز جایگاه یک نهاد محلی مستقل و موازی نهادهای محلی دولتی را پیدا نکرده و با اختیاراتی محدود تعریف شدند. شوراهای صنفی نیز در قانون اساسی با هدف «تامین قسط اسلامی و همکاری در تهیه برنامه‌ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور» در واحدهای مرتبط تعریف شده و متشکل از نمایندگان اعضای این واحدها (چون واحدهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اداری، خدماتی) می‌باشد. شوراهای شهر و روستا اولین انتخابات رسمی شوراها در قالب انتخابات شهر و روستا در اسفند ۷۷ و در چارچوب برنامه توسعه سیاسی و گسترش نهادهای مدنی و مشارکت عمومی دولت وقت برگزار شد و در ۹ اردیبهشت ۷۸ اولین دوره فعالیت چهارساله شوراهای شهر و روستا شروع به کار کرد. برگزاری انتخابات مبتنی بر قانون تشکیلات وظایف و انتخابات شوراها بود که بعد از چند بار انجام اصلاحیه در خرداد ۷۵ توسط مجلس پنجم تصویب شد. انتخابات شورای شهر و روستا مبتنی بر آرای مستقیم مردم انجام می‌گیرد و تنها انتخابات در جمهوری اسلامی است که داوطلبان نمایندگی در آن به تایید شورای نگهبان نرسیده و تاییدیه خود را از نمایندگان مجلس دریافت می‌کنند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محمدعلی جعفری، هفتمین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نهادی است که برای نگهبانی از جمهوری اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد شده‌است و افزون بر نیروهای رسمی زمینی، هوایی و دریایی؛ نیروی مقاومت بسیج را در بر می‌گیرد. نیروهای سپاه پاسداران شامل: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت زمینی بسیج، نیروی قدس می‌شود. فرمانده کل سپاه مستقیما توسط رهبری انتخاب می‌گردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب می‌شوند. علاوه بر آن دو ساختار دیگر در سپاه به نام‌های حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملا مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریبا مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب می‌کند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش می‌دهد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سازمان رادیو و تلویزیون نهادی است مستقل که رئیس آن توسط رهبری انتخاب شده و شورایی متشکل از نمایندگان سه قوه بر آن نظارت دارند. رئیس صدا و سیما در جلسات هیئت دولت بدون حق رای شرکت می‌کند. قانون اساسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل نوشته شد. تاریخ جمهوری اسلامی رهبرها (اولیای فقیه) نام تصویر تولد-مرگ دریافت سمت پایان سمت ۳۰ شهریور ۱۲۸۱–۱۳ خرداد ۱۳۶۸ ۱۲ آذر ۱۳۵۸ (۳ دسامبر ۱۹۷۹) ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ (۳ ژوئن ۱۹۸۹) تیر ۱۳۱۸ - تاکنون ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ (۴ ژوئن ۱۹۸۹) رهبر فعلی روسای جمهوری ابوالحسن بنی‌صدر در سال ۱۳۵۸ به عنوان اولین رئیس‌جمهور ایران انتخاب شد و در خرداد ۱۳۶۰ از این مقام عزل شد. محمدعلی رجایی در ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد و ۸ شهریور همان سال ترور شد و به قتل رسید. سید علی حسینی خامنه‌ای از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ دو دوره پیاپی انتخاب شد ولی در دور دوم قبل از پایان دوره به مقام رهبری منصوب شد. اکبر هاشمی رفسنجانی از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ در دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور بود. سید محمد خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ در دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور بود. محمود احمدی‌نژاد از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ دو دوره پیاپی به ریاست جمهوری برگزیده شد. حسن روحانی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ دو دوره پیاپی به ریاست جمهوری برگزیده شد. نخست‌وزیران مهندس بازرگان اولین نخست‌وزیر پس از انقلاب اسلامی ایران مهدی بازرگان محمدعلی رجایی محمدجواد باهنر محمدرضا مهدوی کنی میرحسین موسوی چالش‌های بین‌المللی روابط خارجی ایران در دوره جمهوری اسلامی با تنش‌های فراوانی روبرو بوده‌است. از جمله چالش‌های ایران پس از انقلاب اسلامی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ماجرای حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی که منجر به یافتن اسناد جاسوسی بسیاری از آن‌جا گردید. دفاع در جنگ ۸ ساله با عراق (حدود ۵۰۰ هزار کشته، یک میلیون زخمی و هزار میلیارد دلار خسارت برای ایران) ماجرای مک‌فارلین صدور فتوای ارتداد و کشتن سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب آیات شیطانی از سوی خمینی، که در آن به کتاب و پیامبر مسلمانان اهانت نموده بود. تنش با اسرائیل و تهدید این کشور به نابودی از روی نقشه جهان تحریم‌های طولانی نظامی، اقتصادی، تکنولوژیکی و پزشکی قضیه انرژی هسته‌ای در ایران دستگیری تفنگداران و ملوانان بریتانیایی در پهنه آبی ایران در اروندرود و سپس آزادسازی آنان بازداشت سه آمریکایی توسط ایران و صدور حکم جاسوسی و سپس آزادی آن‌ها به قید وثیقه حمله به سفارت بریتانیا در تهران چالش‌های داخلی نبردهای مسلحانه و ترور در سطح شهرها پس از انقلاب ۵۷ گروه‌های مختلفی از قبیل سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، سازمان پیکار و… در اعتراض به عدم تحقق مطالبات انقلاب با حکومت مرکزی به مخالفت پرداختند. از جمله آیت‌الله خمینی در سخنرانی‌های متعددی، انقلاب ۵۷ را نه برای تحقق آزادی، که برای تحقق اسلام و حکومت اسلامی دانست. او آزادی خواهان را به پیروی از غرب و دشمنی با اسلام متهم می‌کرد. با تغییر مواضع آیت‌الله خمینی و عدم تحقق مطالبات انقلاب ۵۷ و مقاومت مسئولین نظام در مقابل این خواسته‌ها، برخی از گروه‌ها و احزاب و سازمان‌ها به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخته که به دستگیری و زندان و اعدام‌های گسترده مخالفین از سوی حکومت منجر شد که اوج آن کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود. در ادامه، این مخالفت‌ها شاهد درگیری‌های مسلحانه‌ای در کردستان و ترکمن صحرا و آمل بود. طی درگیری‌های کردستان که با فتوای آیت‌الله خمینی آغاز شد، جنگی در شهر سنندج به وقوع پیوست که به جنگ ۲۴ روزه سنندج مشهور است و طی آن حکومت مرکزی وقت به بمباران هوایی و زمینی شهر پرداخت که به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم غیرنظامی منجر شد. به این ترتیب کنترل شهر از دست نیروهای مخالف و شورای منتخب مردم خارج شد. در ادامه جنگ کردستان، نیروهای سپاه پاسداران حدود ۷۰ نفر از اهالی روستای قارنا از توابع شهر نقده در آذربایجان غربی را به جرم حمایت از نیروهای مخالف قتل‌عام کردند. از این واقعه با عنوان کشتار قارنا یاد می‌شود که مسببین آن علی‌رغم شناسایی از سوی هیئتهای حقیقت یاب از جمله حسینعلی منتظری و وعده‌های صورت گرفته، هرگز مجازات نشدند. همچنین ترورهایی توسط گروه‌های مخالف به ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفت که طی آن تعدادی از شهروندان و مسئولین کشته یا زخمی شدند. از جمله این ترورها می‌توان به بمب‌گذاری ۷ تیر و ترور آیت‌الله خامنه‌ای توسط این سازمان اشاره کرد. حقوق بشر یکی از اتهامات غرب به جمهوری اسلامی ایران نقض حقوق بشر به ویژه در دستگاه قضایی این نظام است. مجامع بین‌المللی هم‌چون مجامع حقوق بشری و سازمان عفو بین‌الملل بارها با اشاره به موارد گسترده اعدام، قطع اعضای بدن، شلاق، سنگسار، پرتاب مجرمین از بلندی و مجازات کودکان زیر سنین قانونی از مقامات ایرانی خواسته‌اند تا به اقدامات خود علیه حقوق بشر خاتمه دهند. سینا دهقان، سهیل عربی و محمدنوری از مردمی هستند که در مردم‌سالاری اسلامی این نظام به جرم حرف زدن از سب النبی یا نقد مقدسات به اعدام یا زندان محکوم شدند. اگرچه حکم اعدام به جرم قاچاق مواد مخدر به صورت مشروط از قوانین حذف می‌شوند. حقوق زنان دختران دانش‌آموز ایرانی در مشهد که پایبندی خود را به رهبری جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهند. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، در نظام جمهوری اسلامی بنا بر پیاده‌سازی احکام اسلامی گذاشته شد. در نخستین سالگرد روز جهانی زن (۸ مارس) پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد زیادی از زنان ایرانی در تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ خواهان پیشگیری از قانون احتمالی حجاب اجباری شدند. جریان اجباری شدن حجاب با انقلاب فرهنگی هم‌زمان بود. نهایتا این قانون به تصویب رسید: به موجب ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۱/۸/۱۳۶۲هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد و درصورتی که مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید، فقط تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد. تبصره - زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد. حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸) وقایع هجده تیر یا وقایع کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامی‌ها و درگیری‌ها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی‌ها، اطلاق می‌شود. از این حادثه به عنوان بزرگ‌ترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یاد می‌شود. قتل‌های زنجیره‌ای قتل‌های زنجیره‌ای، به قتل برخی از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دهه هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته می‌شود که به گفته برخی منابع با صدور فتوی توسط روحانیون بلندپایه و توسط پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی) و دری نجف آبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) صورت گرفت. انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و پیامدهای پس از آن در پی اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعلام پیروزی دوباره محمود احمدی‌نژاد که از سوی برخی تحلیل‌گران سیاسی، از آن با عنوان کودتا یاد شد، نخست تظاهراتی در تهران و همچنین برخی دیگر از شهرهای ایران، توسط هزاران تن از معترضان به نحوه شمارش آرا و حامیان میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدی‌نژاد در انتخابات، در تاریخ ۲۳ و ۲۴ خرداد به راه افتاد. این اعتراضات با کنترل شدید نیروهای پلیس ضد شورش روبرو شد. ایران تریبونال با کوشش گروهی از خانواده‌های جان سپردگان، بخشی از زندانیان سیاسی جان بدر برده از کشتارهای دهه ۱۳۶۰، فعالان سیاسی، فعالان کارگری، مبارزان برابری خواه حقوق زنان، و فعالان عرصه هنر، ادبیات، حقوق، کودکان و دیگر زمینه‌های مبارزاتی، دادگاه مردمی با نام ایران تریبونال از پائیز ۱۳۸۶ کار خود را آغاز کرد. ایران تریبونال، با حمایت گسترده ایرانیان در داخل و خارج کشور، به ویژه خانواده‌های جان سپردگان، موفق شد جمهوری اسلامی را در دو مرحله (لندن و لاهه) به ارتکاب جنایت علیه بشریت محکوم کند. حکم دادگاه ایران تریبونال، مشتمل بر ۵۱ صفحه و ۱۷۰ ماده است که در آن نظام جمهوری اسلامی ایران به نسل‌کشی و جنایات علیه بشریت محکوم گردیده‌است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی ایران
[ "نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران", "قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران", "ایران", "مجلس شورای اسلامی", "عمارت بهارستان", "رئیس‌جمهور ایران", "نخست‌وزیر دولت ایران", "انتخابات ریاست‌جمهوری ایران", "نهاد ریاست‌جمهوری ایران", "قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران", "هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران", "قوه قضائیه ایران", "تهران", "جمهوری", "اسلام‌گرایی", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران", "تمامیت‌خواهی", "ولایت فقیه", "عباس میلانی", "جمهوری اسلامی", "مجلس خبرگان رهبری", "رهبر ایران", "قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران", "شورای نگهبان", "مجمع تشخیص مصلحت نظام", "شورای عالی امنیت ملی", "شورای عالی انقلاب فرهنگی", "شورای عالی فضای مجازی", "شوراهای اسلامی شهر و روستا", "فرمانده کل قوا", "مجلس خبرگان قانون اساسی", "تاریخ جمهوری اسلامی ایران", "حکومت اسلامی", "دین‌سالاری", "ولی فقیه", "دائم الصلاحیة", "شرایط رهبری", "شیعه دوازده‌امامی", "حجت بن الحسن", "روح‌الله خمینی", "شاهنشاهی", "قانون اساسی جمهوری اسلامی", "رئیس‌جمهور", "قوه مجریه", "قوه مقننه", "نمایندگان مجلس ایران", "قوه قضاییه", "دیوان عالی کشور", "دادستانی کل کشور", "دولت جمهوری اسلامی ایران", "ولایت مطلقه فقیه", "حکم حکومتی", "سید علی خامنه‌ای", "زرتشتی", "کلیمی", "مسیحیان", "آشوری‌ها", "کلدانی", "مردم ارمنی", "قانون اساسی", "علی اردشیر لاریجانی", "حسن روحانی", "تظلم", "تعدی", "دعاوی", "امور حسبیه", "مشروع", "تعزیر", "دادگستری", "لایحه", "احمد جنتی", "نهاد", "مقام رهبری در ایران", "تصمیم‌گیری", "سیاست", "قوای سه‌گانه", "سید محمود هاشمی شاهرودی", "طالقانی", "نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی", "نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی", "نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی", "نیروی مقاومت زمینی بسیج", "نیروی قدس", "حفاظت اطلاعات", "سید روح‌الله موسوی خمینی", "۱۹۷۹ (میلادی)", "۱۹۸۹ (میلادی)", "سید علی حسینی خامنه‌ای", "ابوالحسن بنی‌صدر", "محمدعلی رجایی", "ترور", "اکبر هاشمی رفسنجانی", "سید محمد خاتمی", "محمود احمدی‌نژاد", "مهدی بازرگان", "محمدجواد باهنر", "محمدرضا مهدوی کنی", "میرحسین موسوی", "انقلاب ایران (۱۳۵۷)", "حمله به سفارت آمریکا", "گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی", "جنگ ۸ ساله", "عراق", "دلار", "ماجرای مک‌فارلین", "فتوا", "ارتداد", "سلمان رشدی", "انگلیس", "آیات شیطانی", "خمینی", "اسرائیل", "تحریم‌های علیه ایران", "اقتصاد", "تکنولوژی", "پزشک", "انرژی هسته‌ای در ایران", "اروندرود", "بازداشت سه آمریکایی توسط ایران", "حمله به سفارت بریتانیا در تهران", "سازمان مجاهدین خلق ایران", "سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران", "سازمان پیکار", "کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷", "واقعه آمل (۱۳۶۰)", "جنگ ۲۴ روزه سنندج", "نقده", "کشتار قارنا", "حسینعلی منتظری", "سازمان عفو بین‌الملل", "اعدام", "شلاق", "سنگسار", "سینا دهقان", "سهیل عربی", "مردم‌سالاری اسلامی", "توهین به مقدسات در ایران", "دویچه وله", "یورونیوز", "رادیو فردا", "ایلنا", "رهبری جمهوری اسلامی ایران", "انقلاب اسلامی ایران", "روز جهانی زن", "۸ مارس ۱۳۵۷", "تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷", "قانون حجاب", "انقلاب فرهنگی ایران", "بی‌بی‌سی فارسی", "نظام جمهوری اسلامی", "وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران", "علی فلاحیان", "هاشمی رفسنجانی", "محمد خاتمی", "ایران تریبونال", "جنایت علیه بشریت", "نسل‌کشی", "مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی ایران" ]
[ "نظام جمهوری اسلامی ایران", "اقتصاد در ایران", "تاریخ نوین ایران", "حکومت ایران", "سیاست در ایران", "واژگان سیاسی ایران" ]
2,149
اراک
2
1,258
0
[ "اراك", "کلان شهر اراک", "شهر اراک", "شهر اراك", "كلان شهر اراك" ]
false
571
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "اراک" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "بلی" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۴٫۰۸" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۹٫۷" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Arak montage (1).jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "از بالا: اسکای لاین اراک، سرای مهر در بازار اراک، برج عظیم تقطیر، کارخانه واگن پارس، حمام و موزه چهارفصل" }, { "Item1": "استان", "Item2": "مرکزی" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "اراک" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "سلطان‌آباد عراق، [[سلطان‌آباد]]، قلعه سلطان‌آباد" }, { "Item1": "سال‌شهرشدن", "Item2": "۱۲۳۱ قمری" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۵۲۰،۹۴۴\tتن (سال ۱۳۹۵)" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "بیش از ۱۰ هزار" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "فارسی با [[لهجه اراکی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]، اقلیتی [[مسیحی]]، [[کلیمی]] و [[بهائی]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۵۳٫۴۵ تا ۷۰ کیلومتر مربع" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۷۴۳ متر" }, { "Item1": "میانگین‌دما", "Item2": "۱۳/۹ درجه سانتی‌گراد" }, { "Item1": "میانگین‌بارش‌سالانه", "Item2": "۳۴۱/۷ میلی‌متر" }, { "Item1": "شمارروزهای‌یخبندان", "Item2": "بین ۶۰ تا ۱۲۰ روز" }, { "Item1": "شهردار", "Item2": "[[داود تاجران]]" }, { "Item1": "ره‌آورد", "Item2": "[[فتیر]]، گوش فیل ، [[باسلوق]]، [[کشمش]]" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۸۶" }, { "Item1": "پلاک اتومبیل", "Item2": "ایران ۴۷" }, { "Item1": "جمله خوشامد", "Item2": "به زادگاه میرزا تقی‌خان امیرکبیر خوش آمدید\nبه اراک پایتخت صنعتی ایران خوش آمدید" } ], "Title": "شهر ایران" }
چشم‌اندازی از شهر اراک اراک () یکی از کلان‌شهرهای ایران و از بزرگترین شهرهای مرکز ایران و مرکز استان مرکزی و شهرستان اراک است. جمعیت اراک در سال ۱۳۹۰ خورشیدی برابر با ۵۲۶،۱۸۲ نفر بوده که از این نظر قطب جمعیتی استان مرکزی و چهاردهمین شهر پرجمعیت ایران به حساب می‌آید. از سده دوم اسلامی ناحیه میان همدان، ری و اصفهان عراق نامیده شد که بعدها برای تمایز با عراق عرب آن را عراق عجم نامیدند. عراق معرب اراک است. اراک نسبت به بسیاری از شهرهای ایران، شهر جوانی محسوب می‌شود. این شهر در دوران قاجار بنیان گذاشته شده و کمی بیش از دو قرن قدمت دارد. نام شهر که ابتدا قلعه‌ای نظامی در کنار روستای کرهرود بود قلعه سلطان‌آباد، بعد سلطان‌آباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به اراک تغییر نام داد. بانی شهر اراک یوسف‌خان گرجی معروف به سپهدار بود که شهر را در طول چند سال و با هزینه ۲۰۰،۰۰۰ تومان ساخت. در شهر جدید تمامی تاسیسات شهری از قبیل قنات، حمام، آب‌انبار، مسجد، مدرسه، سقاخانه، بازار و ارگ حکومتی ساخته شد. با رونق‌گیری اقتصاد شهر و عبور راه‌آهن سراسری از شهر، مهاجرت به شهر افزایش یافت. شهر اراک دارای زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک است و کوه‌های اطراف شهر، تالاب میقان و دشت فراهان بر آب و هوای آن تاثیر می‌گذارند. شهر در میان پایکوه‌های داخلی رشته‌کوه زاگرس قرار دارد و از جمله شهرهای امن از نظر لرزه‌خیزی است که احتمال وقوع زلزله بالای ۵ ریشتر در آن بسیار ضعیف است. مردم شهر اراک عمدتا مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند، اما اقلیتی از مسیحی و بهائی نیز وجود دارند. زبان مردم، فارسی با لهجه اراکی است. اراک یکی از شهرهای صنعتی ایران است که از لحاظ گوناگونی محصولات صنعتی، نخستین، از لحاظ وجود صنایع مادر، دومین و به‌طور کلی یکی از چهار قطب صنعتی کشور محسوب می‌شود. این شهر به واسطه وجود صنایع مادر، تولید ۸۰٪ تجهیزات انرژی کشور، وجود بزرگ‌ترین کارخانه تولیدکننده آلومینیوم کشور، بزرگ‌ترین ماشین‌سازی کشور، بزرگ‌ترین واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین کمباین‌سازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکننده ماشین‌آلات راه‌سازی در خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکننده بنزین کشور و بزرگ‌ترین صنایع معدنی کشور، به‌عنوان پایتخت صنعتی ایران شناخته شده‌است و به همین دلیل یکی از آلوده‌ترین شهرهای ایران است. طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک از جمله طرح‌های ملی است که برای کاهش آلودگی شهر به تصویب رسید، اما اجرای ضعیف آن بعد از چند سال باعث شد تا مردم اراک در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به مدت ۱۸ هفته تجمعات اعتراضی نسبت به وضع موجود برپا کنند. ترافیک و گرانی مسکن از جمله مشکلات دیگر این شهر است. از لحاظ گردشگری، قدمت بیشتر بناهای تاریخی اراک به دوره قاجار (فتحعلی شاه) بازمی‌گردد. از مهمترین صنایع دستی شهر، قالی اراک است که در گذشته اهمیت و اعتبار فراوانی داشته‌است و رقیب قالی کرمان بود. نام‌گذاری قسمتی از روزنامه وقایع اتفاقیه که سندی برای نام قدیم شهر اراک است. از سده دوم اسلامی ناحیه میان همدان، ری و اصفهان، عراق نامیده می‌شد که بعدها برای تمایز با عراق عرب آن را عراق عجم نامیدند. عراق، معرب اراک است. تاریخ بنیان اراک به دو قرن پیش و به دوران قاجار بازمی‌گردد. در آن زمان شهر به نام قلعه سلطان‌آباد خوانده می‌شد. علت نام‌گذاری این بود که شهر به دستور فتحعلی‌شاه قاجار ساخته شد. نام شهر بعدها به سلطان‌آباد، سپس به سلطان‌آباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به اراک مبدل گشت. سعید نفیسی نظر می‌دهد که چون می‌خواستند نام قدیم را زنده کنند، نام شهر عراق را به اراک تبدیل نمودند. هرتسفلد محقق آلمانی شکل فارسی اراک را به معنی سرزمین هموار می‌داند. برای واژه «اراک» معانی گوناگونی ذکر گردیده‌است که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از: پایتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. بعضی افراد واژه «اراک» را برگرفته از ایراک که معرب آن کلمه عراق است، دانسته‌اند، زیرا در دوره‌های باستان به مرکز فلات ایران، ایرانستان و ایرانک گفته می‌شد و در دوره اسلامی و به ویژه از قرن یازدهم میلادی جغرافی‌نویسان مسلمان، منطقه یا سرزمین اراک را به صورت عربی شده آن، یعنی عراق تبدیل کردند. ولایت اراک منطقه وسیعی را شامل می‌شد. در دوره رضاشاه نام قدیمی را برگرداندند، اما این نام صرفا به بخش سلطان آباد اطلاق شد. حدود ۷۰۰ سال ادبیات فارسی تحت تاثیر تلفظ عربی بود که در آن حروف پ، ژ، گ، ک، چ و… حذف و دگرگون می‌شد. تاریخچه پیش از ساخت شهر پیش از ساخت شهر در جای کنونی و در پیرامون آن چند ده وجود داشت، در جنوب شهر ده قلعه و قلعه‌نو و در غرب شهر ده حصار بود که برای ساخت شهر ویران شدند. در جای کنونی شهر دهی بنام دستگرده بوده‌است که از آثار آن قناتی باقی‌مانده که به «قنات ده» شناخته شده‌است. علت شکل‌گیری شهر حدود جبال در خلافت عباسی، منطقه‌ای که اکنون اراک در آن جای دارد شهر اراک را تا پیش از سال ۱۳۱۷ خورشیدی، عراق و پیش از آن سلطان‌آباد می‌گفتند. بانی شهر یوسف‌خان گرجی (معروف به سپهدار عراق) بود. بر پایه روایت‌ها، پیش از ساخت شهر، در محل آن هشت یا ده قلعه به نام‌های خان باباخان، حصار، ده‌کهنه، مرادآباد، آقا سمیع، سلیم، نو و قادر وجود داشت و مردمان قلعه‌ها همیشه در حال درگیری با یکدیگر بودند، یوسف‌خان از درگیری‌های قلعه‌ها شرح حالی به فتحعلی‌شاه قاجار نوشت. وی دستور ویران کردن قلعه‌ها و ساخت شهری جدید را از شاه دریافت کرد. در آن زمان در این ناحیه دو طایفه نیرومند ساکن بودند، خان‌های فراهان که در بخش فراهان کنونی ساکن بودند و خان‌های کزاز که در بخش زالیان کنونی ساکن بودند. هر دو طایفه پس از آگاه شدن از تصمیم احداث شهر تازه (قلعه نظامی)، کوشش نمودند حکومت مرکزی را قانع کنند که شهر را در منطقه مسکونی آن‌ها بنا نهد که هرکدام به دلایلی کامیاب نشدند. سرانجام یوسف‌خان گرجی تصمیم می‌گیرد که شهر را در محل کنونی که واپسین نقطه قلمرو فراهان و نخستین نقطه قلمرو کزاز بود بنا نهد تا از بروز اختلاف و درگیری جلوگیری شود. یوسف‌خان که شهرهای گرجستان و قفقاز را دیده بود، کوشش کرد شهری مرتب و منظم بنا کند که همگی کوچه‌ها در فواصل معین یکدیگر را قطع کنند و پهنای همه آن‌ها ۶ ذرع محاسبه شده بود. همچنین بازار شهر در میانه آن گماشته شد که برای عموم مردم دردسترس قرار گیرد. شکل ساخت شهر ارگ حکومتی و برج شیشه نقشه قلعه سلطان‌آباد (بازسازی از نقشه تهیه شده توسط پروسکوریاکف و اوکرانوویچ در سال ۱۸۵۱ میلادی) بنای شهر اندیشیده شده مشتمل بر بنای ارگ حکومتی شامل همه اداره‌های آن روز، مدرسه‌ها، تعداد فراوانی مسجد، حمام، کوچه، خانه‌های مسکونی، بازار، برج و بارو و همه تاسیسات شهری بود. برای ساخت شهر ابتدا یک رشته قنات در خارج از محل شهر و از جنوب به شمال حفر شد که مظهر آن در جلوی دروازه جنوب شهر (دروازه قبله) قرار داشت و از آنجا سه قسمت می‌شد، یک قسمت برای ساکنین شرق شهر، یک قسمت برای ساکنین غرب و قسمت سوم به ارگ دولتی اختصاص می‌یافت. دیوارهای شهر برای دفاع به شکل برج و بارو و در یک مستطیل به طول ۸۰۰ متر و به عرض ۶۰۰ متر ساخته شد و دور آن به عرض ۸ متر خندقی حفر شد. در چهار سوی دیوارهای شهر، دروازه‌هایی نصب شد. شکل مستطیل شهر به گونه‌ای طراحی شده بود که جهت شهر به سمت قبله باشد. دلیل این امر استفاده خانه‌ها از نور خورشید در زمستان و خنک بودن منازل در تابستان بود. عرض شهر به ۶ قسمت و طول آن به ۸ قسمت مساوی (به شکل شطرنجی) تقسیم شد و از میان هر قسمت کوچه‌ای ۵ متری عبور می‌کرد. کوچه‌های میانی طول و عرض شهر به بازار اختصاص یافت که در طول ۴ بازار سقف زده شد. در قسمت شمال شهر ساختمان اداری ارگ حکومتی ساخته شد و کلیه امکانات رفاهی مانند حمام، آب‌انبار، مسجد، مدرسه و سقاخانه در کلیه نقاط شهر احداث شد. در قدیم فضای سبز شهر بسیار زیاد بود، طوری‌که در پشت دیوار شهر تا شعاع چند کیلومتری باغ‌های انگور و تره‌بار وجود داشت. به دلیل اینکه بانی شهر بیشتر وقت خود را در جبهه‌های جنگ ایران و عثمانی و روس بود، ساخت شهر به صورت یکباره نبوده حدود چندین سال طول کشید تا شکل شهر کامل شود. در کتیبه بنای عمارت نظمیه، تاریخ ساخت ۱۲۲۷ قمری و در کتیبه راهروی ارگ حکومتی تاریخ اتمام بنا سال ۱۲۲۸ قمری ذکر شده بود (این دو بنا در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تخریب شد). از نوشته‌های تاریخی چنین استنباط می‌گردد که ساخت شهر بین سال‌های ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری بوده‌است. تاریخ اتمام بنای شهر طبق سنگ نوشته سردر بازار تاریخی و جلوی مدرسه سپهداری که هردو از بین رفته‌اند مصراع دوم شعر زیر است که به حساب جمل برابر با ۱۲۳۱ قمری (۱۸۰۸ میلادی) می‌باشد: به دور سلطان صاحبقران و عهد امید نمود یوسف ثانی بنای مصر جدید بنابر نوشته‌های تاریخی دوره قاجار، برای بناهای ساخته‌شده در این شهر، مبلغ ۲۰۰،۰۰۰ تومان هزینه اختصاص یافت. گسترش شهر پس از پایان بنای شهر، سپهدار گرجی مردم پیرامون را برای سکونت در شهر تازه تشویق می‌نماید. وی کار خود را از روستاهای کرهرود، سنجان و فیجان آغاز می‌کند که در آن زمان به «سه ده» معروف بودند. همچنین شمار بسیاری از خان‌ها و رعایای پیرامون در دو محله قلعه و حصار سکونت داده شدند. از جمله علل گسترش نامنظم شهر در سال‌های بعد، این بوده که بیشتر باغ‌های شهر به خانه‌های مسکونی تبدیل شد و چون حدود باغ‌ها با جوی‌های آب با مسیرهای غیر مستقیم معین می‌شد، خانه‌های احداث شده به پیروی از آن‌ها نامنظم ساخته شدند. دلیل دیگر نامنظم بودن خیابان‌ها، نظارت نداشتن بلدیه به ساخت و سازها تا آن زمان بود. در سال ۱۲۷۱ قمری سیل مهاجران از نقاط گوناگون مانند گلپایگان، خمین، بروجرد، کاشان، اصفهان، تبریز، قم و خوانسار به سوی اراک آغاز گشت و موجب آغاز رونق اقتصادی شهر شد. به همین اساس محله‌هایی مانند عباس‌آباد، منق آباد، پشت خندق و هزاوه‌ای‌ها شکل گرفت و در سال ۱۳۰۸ با همکاری بلدیه عراق، خیابان امام خمینی امروزی، عباس‌آباد و باغ ملی احداث شد و بافت قدیمی شهر مرمت شد. با عبور راه‌آهن از شهر، گسترش شهرنشینی شتاب گرفت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای پیرامونی شهر برداشته شد و شهر بی‌رویه رو به گسترش نهاد. دوران مشروطه آقا نورالدین عراقی به همراه مجاهدان مشروطه خواه اراک در سال ۱۲۸۵ خورشیدی که فرمان مشروطه صادر شد، ۹۲ سال از عمر شهر سلطان‌آباد می‌گذشت. در آستانه جنبش مشروطه و ناتوانی قاجار در حمایت از بازرگانان ایرانی در مقابله کمپانی‌های خارجی حاضر در اراک، بازاریان و دست اندرکاران صنعت را به مبارزه با سرمایه‌داران خارجی کشاند. این مبارزه به رهبری روحانیان شیعه که سابقه طولانی حضور در منطقه عراق عجم (به ویژه در قریه کرهرود) را داشتند شکل گرفت. در این زمان مدارس دینی و علمای اراک، بیشتر تابع روحانیون نواندیش نجف از جمله آخوند ملاحمد کاظم خراسانی قرار داشتند. این افراد در دوران مشروطه رهبری جنبش در اراک را بر عهده داشتند که مشهورترین آن‌ها آقا نورالدین عراقی بود. پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی نخستین انجمن ولایتی را به همراه دیگر روحانیون نوگرا تاسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. اراک شش انجمن مشروطه خواه داشت که عبارت بودند از: انجمن سری آدمیت به ریاست آقا اسدالله پروین انجمن دموکرات به رهبری حاج میرزا عبدالعظیم انجمن تدین تشکیل شده در مدرسه سپهدار به رهبری شیخ علی نخستین انجمن آذربایجانیان متشکل از آذربایجانی‌های عراق عجم به رهبری میرزا حبیب‌الله عکاس‌باشی انجمن برادران به رهبری میرزا حسن خان حرآبادی و میرزا علی اکبر کمپانی انجمن اعتدالیون به رهبری مجد الممالک پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی اولین انجمن ولایتی را به همراه دیگران روحانیون نوگرا تاسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادیخواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. دوران جنگ جهانی اول و دوم تا سال ۱۲۷۱ قمری جنبه نظامی برای این شهر بیشتر مطرح بود. در این سال به نقل از اعتمادالسلطنه، میرزاحسن، نایب الحکومه عراق دکان‌های شهر سلطان‌آباد، عمارت و باغ‌های دیوانی را تعمیر و درخت‌کاری کرد و از شهرهای دیگر از هر قبیل صاحبان صنایع و حرفه‌های گوناگون را به شهر آورد و ساکن کرد. از این سال به بعد، ولایت عراق علاوه بر نقش نظامی، دارای نقش صنعتی و اقتصادی نیز شد و به واسطه واقع‌شدن در مسیر راه‌های تجاری، مورد توجه کمپانی‌های خارجی قرار گرفت. ورود کمپانی‌های خارجی، به سلطان‌آباد باعث گردید که این شهر بطور ناگهانی گسترش یابد و فضاهای تجاری، مسکونی، اداری، تفریحی جدیدی در آن ایجاد شود. به این ترتیب با وجود رکود اقتصادی حاکم بر کشور، اقتصاد سلطان‌آباد رونق یافت و شرایط جذب جمعیت در این منطقه پدید آمد، اما با آغاز جنگ جهانی اول در اواخر سال ۱۲۹۳ خورشیدی، حکومت مرکزی متزلزل شد و سپاهیان روس و انگلیس به شهر وارد و در آن مستقر شدند. بر اثر اشغال شهر، راه‌ها ناامن شد و در نتیجه اقتصاد تجاری سلطان‌آباد بطور ناگهانی سقوط کرد. در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی جنگ جهانی دوم آغاز و به داخل ایران کشیده شد، رضاخان از حکومت خلع گردید و مناطقی از کشور به اشغال نیروهای متفقین درآمد. در این دوره، اراک به دلیل دارا بودن یکی از ایستگاه‌های مهم راه‌آهن سراسری ایران از اهمیت ارتباطی خاصی برخوردار بود و به همین لحاظ چند سال توسط متفقین اشغال گردید. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی را می‌توان یکی از دورانهای برجسته رکود اقتصادی ایران دانست. نابسامانی اقتصادی این سال‌ها، اراک را نیز تحت تاثیر قرار داد، روند مهاجر فرستی شهر آغاز گردید. در طول دوره جنگ جهانی دوم، آب و سوخت در این شهر انبار می‌شد. با اشغال ایران قحطی، گرانی و کمیابی کالا آغاز شد. نیروهای متفقین غله مازاد روستائیان را می‌گرفتند که این عمل باعث واکنش مردم شد. در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در هشت شهر کشور شورشهایی رخ داد که در میان آن‌ها وقایع اراک اهمیت خاصی داشت، زیرا شورش گسترده‌تر و مداوم‌تر بود و از شهریور تا اسفندماه همان سال ادامه داشت. در ۲ شهریور ۱۳۲۱ خورشیدی وزیر دارایی از نخست وزیر تقاضای فرستادن قوا برای سرکوب شورش‌ها را کرد، ولی اعزام نیرو کمکی به حل ماجرا نکرد. در اواخر آبان کسبه بازار دست به اعتصاب زدند و به دستور قوام‌السلطنه عده‌ای دستگیر شدند. این اعتصاب با دخالت وزیر خواربار و تهدید و وعده به اعتصاب کنندگان به پایان رسید. این قضیه در اسفندماه همان سال تکرار شد، ولی به سرعت خاتمه یافت. دوران انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ۸ ساله نخستین حرکت‌های انقلابی در اراک در میانه سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ خورشیدی با سخنرانی و دعوت به تظاهرات رخ داد. نخستین راهپیمایی انجام شده در اراک، تظاهراتی آرام و بدون شعار بود که به وسیله فرهنگیان سازمان‌دهی شده بود. در جریان ۱۰ روز سخنرانی احمد جنتی در محرم ۱۳۵۷ خورشیدی در اراک، مردم پس از سخنرانی‌های وی هر شب در خیابان تظاهرات می‌کردند و شعار مرگ بر شاه می‌دادند که این نخستین شعار علیه شاه در اراک بود. با بالا گرفتن اوضاع در تاسوعای سال ۱۳۵۷ خورشیدی مردم تلاش کردند مجسمه رضاشاه را از میدان باغ ملی پایین بکشند، ولی موفق نشدند و در درگیری‌هایی که رخ داد، چهار نفر کشته‌شدند. همان شب مجسمه رضاشاه توسط پلیس از میدان منتقل شد. کشته‌شدن چهار نفر در آن روز باعث ایجاد ترس در مردم و خاموش شدن اعتراضات برای یک هفته پس از آن شد. با آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، شهر اراک همانند سایر شهرهای دیگر مورد حمله رژیم بعث عراق قرار گرفت، طوری‌که در طی ۸ سال، ۷۷ بار بمباران شد و در این میان ۸۹۵ نفر کشته‌شدند. شدیدترین حمله به شهر در ۵ مرداد ۱۳۶۵ اتفاق افتاد. اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس جمهور وقت) در کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵ اوج دفاع، از خاطرات آن روز چنین نقل می‌کند: عمده‌ترین حملات هوایی امروز عراق، علیه مناطق غیرنظامی در اراک صورت گرفت، به این ترتیب که صبح امروز هواپیماهای عراقی به مناطق کارگری صنعتی اطراف شهرستان اراک حمله کردند؛ که بر اثر آن، شماری از کارگران که مشغول کار بودند، کشته‌شدند. طی این حمله، شش هواپیمای عراقی در حالی که در ارتفاع پایین پرواز می‌کردند کارخانه واگن‌سازی پارس، آلومینیوم، کارخانه آذرآب، مراکز آموزش ماشین‌سازی اراک، یک ساختمان اداری و یک منطقه در شهر اراک را در مورد حمله قرار دادند. این تعرض هوایی بیش از ۱۰۰ شهید و بیش از ۵۰۰ مجروح بر جای گذاشت. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از شاهدان عینی بمباران، هواپیماهای عراقی در ارتفاع فوق‌العاده پایین اهداف خود را مورد حمله قرار دادند و کارگرانی را که از محوطه کارخانه‌ها بیرون آمده بودند، به زیر رگبار کالیبرهای خود گرفتند. پس از این واقعه تعداد کشته‌شدگان در صنایع اراک ۷۲ نفر گزارش شد. جغرافیا تقسیمات کشوری در دوران قاجار شهر اراک، پس از ساخت به عنوان حکومت‌نشین ولایت عراق برگزیده شد. در دوره پهلوی، بر پایه نخستین قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶ خورشیدی)، اراک یکی از ۱۳ شهرستان استان شمال بود. سپس بر پایه دومین قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۳ بهمن ۱۳۱۶ خورشیدی)، اراک در کنار زنجان جزء استان یکم قرار گرفت. اراک در ۱۹۶۳ میلادی از استان یکم جدا شد. در سال ۱۳۲۶ خورشیدی هم‌زمان با تشکیل استان مرکزی (به مرکزیت تهران)، شهر اراک نیز یکی از شهرهای این استان شد و در سال ۱۳۶۵ خورشیدی، مرکز استان مرکزی از تهران به اراک منتقل گردید. یک سال پس از آن استان تهران از استان مرکزی جدا شد. از آن زمان تاکنون شهر اراک به عنوان مرکز استان مرکزی در تقسیمات کشوری شناخته می‌شود. شهر اراک یکی از کلان‌شهرهای رسمی کشور است که در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به جمع کلان‌شهرهای کشور پیوست. موقعیت جغرافیایی شهر اراک روی مدار ۳۴ درجه و ۵ دقیقه و ۳۰ ثانیه در نیم‌کره شمالی از خط استوا قرار گرفته‌است. همچنین این شهر روی نصف النهار ۴۹ درجه و ۴۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. اقلیم شهر اراک ویژگی اقلیمی فلات مرکزی ایران (زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک) را داراست. کوه‌های پیرامون اراک، تالاب میقان و دشت فراهان در آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگی‌های خاصی به آن بخشیده‌اند. ابرها و جریان‌های غربی در پاییز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در کوه‌های غرب منطقه از دست می‌دهند و در زمستان جبهه سردی هوای اراک را اشغال می‌کند که بر اثر ارتفاعات پیرامون و فشاری که تالاب میقان بر هوا وارد می‌کند، زمان زیادی در منطقه می‌ماند. فصل زمستان بیشتر طولانی و از ۴ تا ۶ ماه متغیر است و بهار و پاییز فصل‌های کوتاهی هستند. تابستان در تیر و مرداد ظاهر می‌شود. مدت روزهای یخبندان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز در سال‌های مختلف متغیر است. میزان بارندگی در سال‌های مختلف میان ۲۳۰ تا ۶۳۸ میلی‌متر متغیر است که متوسط آن حدود ۳۴۱/۷ میلی‌متر برآورد شده‌است. اقلیم شهر اراک بر پایه طبقه‌بندی دمارتن، نیمه‌خشک و بر پایه طبقه‌بندی آمبرژه، نیمه‌خشک و سرد می‌باشد. موقعیت طبیعی سرخ کوه (کوه سرخه)، اراک شهر اراک از سوی جنوب با کوه‌های سفیدخانی، کوه‌های نظم‌آباد، سرخ کوه (کوه سرخه) و از سوی غرب با کوه مودر احاطه شده‌است. کوه‌های پیرامون شهر از جمله کوه‌های مرکزی و پیشکوه‌های داخلی رشته‌کوه زاگرس محسوب می‌شوند. از میان شهر اراک تنها رود قره‌کهریز (معروف به رودخانه خشک) می‌گذرد. این رودخانه از کوه‌های قره‌کهریز سرچشمه گرفته، پس از آبیاری زمین‌های روستاهای نزدیک اراک، از غرب شهر گذر کرده و به تالاب میقان می‌ریزد. این رود، فصلی بوده و در تابستان خشک می‌شود. از معضلات رودخانه، ورود فاضلاب شهری برخی مناطق شهر به آن و آلودگی آب است. سرانه فضای سبز کلانشهر اراک به ازای هر نفر ۲۲ و ۵۷ صدم متر مربع است و این شاخص در کشور هفت و نیم متر مربع به ازای هر نفر است. با این حال، فضای سبز امروز اراک دچار نقصان و کمبود آب است که منجر به از دست رفتن بخشی از این فضا شده‌است. هزار و ۳۰۰ هکتار فضای سبز و حدود ۱۰۰ هکتار چمنکاری در اراک وجود دارد که از طریق چاه غیرقابل شرب و قنوات حوزه شهری آبیاری می‌شوند و علاوه بر آن در منطقه جنوب غربی اراک نیز فضای سبز سنجان و کرهرود در اختیار است. وسعت فضای سبز کلانشهر اراک یکهزار و ۳۳۶ هکتار است که ۴۲۱ هکتار آن به شکل ۱۲۵ بوستان است. بیشتر فضای سبز اراک به صورت نوارهای جنگلی و در منطقه سنجان و کرهرود است. زمین‌شناسی مقایسه نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط گوناگون ایران؛ نقاط سرخ‌تر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است. چاله اراک، در یک فرورفتگی حاصل از سنگ‌های رسوبی چین‌خورده مابین سنگ‌های آذرین متعلق به رشته‌کوه‌های آتشفشانی و سنگ‌های دگرگونی متعلق به رشته‌کوه‌های زاگرس قرار گرفته‌است. این چاله بوسیله یک رشته‌کوه که حدود هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارد، تقسیم شده‌است. شهر اراک بر روی دشتی آبرفتی در حوضه آبریز میقان واقع شده‌است. دشت اراک و در کنار آن مجموعه تالاب کویری میقان به صورت فروافتادگی بوده که میان دو رشته ارتفاعات شمالی و جنوبی واقع شده‌اند. مرز اصلی ارتفاعات مورد نظر توسط دو گسل تلخاب و تبرته قطع شده‌اند. وجود این گسل‌ها سبب شده‌است که زون‌های مختلف زمین‌شناسی، از جمله زون سنندج-سیرجان، زون هفتادقله و زون آشتیان-نراق در حوضه منطقه وجود داشته باشند. در اواخر کرتاسه سه زون به یکدیگر متصل بودند و دریای واحدی را تشکیل می‌دادند. در آن دوران، بر اثر فعالیت کوه‌زایی، ارتفاعات جنوبی اراک و کوه‌های هفتادقله بوجود آمدند. با شروع فعالیت‌های کواترنری، فرسایش‌یافتگی کوه‌ها و تپه‌ها باعث حمل رسوبات عظیم و ایجاد دشت آبرفتی اراک شده‌است. زمین‌لرزه شهر اراک از معدود شهرهای کشور است که در منطقه کم خطر از لحاظ لرزه‌خیزی قرار دارد. بررسی‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که منطقه اراک تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری جزء مناطق آرام بوده و احتمال وقوع زمین‌لرزه در آن ضعیف است و در صورت وقوع از ۳ تا ۵ ریشتر قوی‌تر نخواهد بود. در شعاع ۶۰ کیلومتری پیرامون شهر اراک در سده اخیر، فقط ۷۲ زمین‌لرزه روی داده‌است که ۵۰ مورد از این آنها، زمین‌لرزه‌های دی و بهمن ۱۳۹۰ خورشیدی (عموما کمتر از ۴ ریشتر) بوده‌است. این آمار نشان‌دهنده لرزه‌خیزی کم در استان مرکزی است. بزرگترین این زمین‌لرزه‌ها دارای بزرگی حداکثر ۴٫۲ می‌باشد. از نظر تاریخی، فقط سه زمین‌لرزه تاریخی یکی در اطراف دورود، دیگری در شمال باختری ساوه و آخرین آنها، زمین‌لرزه ۱۴۹۵ میلادی آشتیان معروف به زمین‌لرزه جبال اتفاق افتاده‌است و بزرگی آن در مقیاس امواج سطحی ۵٫۹ ریشتر تعیین شده‌است. مردم‌شناسی جمعیت جمعیت شهر اراک در نخستین سرشماری رسمی کشور در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۵۸،۹۹۸ نفر بود ولی از آن زمان به سبب شهرگرایی شدید با شتاب روی به افزایش نهاد، به گونه‌ای که جمعیت شهر در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به ۷۱،۹۲۵ تن و در سال ۱۳۵۵ خورشیدی به ۱۱۶،۸۳۲ تن و در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به ۲۶۵،۳۴۹ تن رسید. مطابق آخرین داده‌های سال ۱۳۶۵ خورشیدی، شهر اراک دارای ۵۵،۰۸۹ خانوار بود. در سرشماری سال ۱۳۷۵ خورشیدی، جمعیت شهر ۳۸۰،۷۵۵ نفر. و در سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی جمعیت شهر به۴۳۸،۳۳۸ نفر رسید. جمعیت اراک بر پایه نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ خورشیدی برابر با ۴۸۴،۲۱۲ نفر بوده‌است. جمعیت شهر اراک پس از الحاق نقاط شهری سنجان و کرهرود به ۵۲۶،۱۸۲ نفر افزایش یافت. از دیدگاه جمعیتی، اراک پانزدهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر از جمله شهرهایی است که دارای رشد بالای جمعیت بود. میزان رشد جمعیت از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ خورشیدی برابر با ۵٫۱ بوده‌است. اما در دهه بعد از آن رشد جمعیت به ۲٫۹۷ رسید. شهر اراک ۵۳٪ جمعیت استان مرکزی را در خود جای داده است. + جمعیت شهر اراک در سال ۱۳۹۰ خورشیدی منطقه شهری تعداد خانوار جمعیت زن مرد منطقه یک ۴۸،۳۲۰ ۱۵۲،۶۸۴ ۷۶،۵۷۱ ۷۶،۱۱۳ منطقه دو ۴۹،۲۵۷ ۱۵۹،۹۷۹ ۷۹،۹۳۵ ۸۰،۰۴۴ منطقه سه و منطقه چهار (بافت تاریخی) ۵۰،۶۷۲ ۱۷۱،۵۴۹ ۸۳،۰۹۲ ۸۸،۴۵۷ منطقه پنج (کرهرود) ۸،۷۸۲ ۲۹،۷۲۱ ۱۴،۵۸۸ ۱۵،۱۳۳ منطقه شش (سنجان) ۳،۷۳۰ ۱۲،۲۴۹ ۶،۰۵۹ ۶،۱۹۰ زبان پیش از بنای شهر اراک، مردم مناطق پیرامون به گویش‌های گوناگونی مانند تاتی در منطقه وفس سخن می‌گفتند. پس از بنای شهر اراک و مهاجرت مردم مناطق پیرامون به شهر تازه، این گویش‌ها با یکدیگر درآمیختند و گویش ویژه‌ای به‌وجود آوردند، تا زمانی که با پیدایش رسانه‌های جمعی این گویش رو به نابودی نهاد و امروزه شهروندان اراک تا اندازه‌ای بی‌لهجه بوده و کتابی یا تهرانی سخن می‌گویند، ولی در روستاهای پیرامون و خود شهر زبان پیرمردان و پیرزنان همان لهجه قدیمی است. دین و مذهب بیشتر مردم شهر مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند. همچنین اقلیتی از پیروان آیین مسیحی و کلیمی نیز در شهر وجود داشتند که از میان آن‌ها کلیمیان از شهر مهاجرت کرده‌اند. همچنین اراک یکی از مراکز ۲۴ گانه بهائیان است و اقلیتی از آن‌ها در شهر وجود دارند که به دلیل ممنوع بودن فعالیت آن‌ها در ایران آمار درستی از تعداد آن‌ها در دست نیست. ارمنیان بخشی از اقلیت قومی و مذهبی شهر اراک را در برمی‌گیرند. ارمنیان در طی یک سده گذشته از سرزمین‌های پیرامون اراک و همچنین جلفای اصفهان جهت کار در صنعت قالی‌بافی و دیگر صنایع و همچنین برای کار در کنسولگری انگلستان به عنوان حسابدار و منشی به اراک مهاجرت کرده‌اند. ارمنیان بنیان‌گذار دومین مدرسه اراک به نام مدرسه شرف ارامنه و کلیسای مسروپ مقدس هستند. در سال ۱۳۸۹ خورشیدی جمعیت ارمنیان ۲۴۰ نفر در قالب ۶۰ خانواده بوده‌است. در دوره شاه عباس ارامنه زیادی به استان مرکزی امروزی کوچانده شدند. پس از ایجاد شهر اراک در زمان قاجاریه، عده‌ای از آن‌ها به شهر آمده و به پزشکی، جواهرفروشی و… مشغول شدند که سه راه ارامنه (میدان هفت تیر امروزی) یادگار آن دوره است. هم اکنون برخی از آن‌ها در محله نیسانیان و کوچه کشیش اقامت دارند به علاوه کلیسا و مدرسه ویژه ارامنه که در این محله واقع است؛ اگرچه بسیاری از آن‌ها امروزه از اراک خارج شده‌اند. یهودیان نیز بخشی از اقلیت مذهبی اراک را تا یک سده گذشته تشکیل می‌دادند و زمانی جمعیتشان به حدود ۱،۰۰۰ نفر می‌رسید و پیشه بیشتر آن‌ها پارچه‌فروشی و پزشکی بود. یهودیان خود را در حمایت آقا محسن عراقی از روحانیون به نام اراک قرار می‌دادند. این گروه در آغاز از مناطق پیرامونی شهر اراک مانند سنجان و دیگر شهرها به این شهر مهاجرت کردند. امروزه همه یهودیان اراک از این شهر مهاجرت کرده‌اند. صنعت برج اسپلیتر پالایشگاه‌اراک ساخته‌شده توسط ماشین‌سازی‌اراک اراک یکی از شهرهای صنعتی ایران است که از لحاظ گوناگونی محصولات صنعتی، نخستین، از لحاظ وجود صنایع مادر، دومین و به‌طور کلی یکی از چهار قطب صنعتی کشور محسوب می‌شود. شمار صنایع مادر در این شهر به بیش از ۲۰ واحد می‌رسد. این شهر به‌واسطه وجود صنایع مادر، تولید ۸۰٪ از تجهیزات انرژی کشور، وجود بزرگ‌ترین کارخانه تولیدکننده آلومینیوم کشور، بزرگترین واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی کشور، بزرگترین ماشین‌سازی کشور، بزرگترین کمباین‌سازی کشور، بزرگترین تولیدکننده‌ی بنزین کشور، بزرگترین و تنها تولیدکننده‌ی ماشین‌آلات راه‌سازی در خاورمیانه و وجود بزرگ‌ترین صنایع معدنی کشور به‌عنوان پایتخت صنعتی ایران شناخته شده‌است. تولیدات صنایع شهر اراک علاوه بر تامین نیازهای داخلی، به کشورهای خارجی نیز صادر می‌گردد. به همین علت بخش بزرگی از صادرات کالاهای صنعتی را به خود اختصاص داده است. تبدیل شدن اراک به یکی از قطب‌های صنعتی کشور در دوران نخست وزیری هویدا و هم‌زمان با صنعتی‌سازی کشور توسط محمدرضا شاه در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی آغاز شد. در برنامه چهارم توسعه قبل از انقلاب معین شده بود تا قطب صنعتی در شهرهای اصفهان، اهواز، تبریز و اراک به صورت قطب‌های صنعتی و هسته مرکزی عمران ناحیه‌ای درآیند. در زمان جنگ ایران و عراق به دلیل وجود صنایع مهم در شهر اراک، این شهر به عنوان مهمترین تولیدکننده ماشین‌های جنگی، پل‌های شناور و تجهیزات به‌شمار می‌رفت. از این رو پی‌درپی مورد حمله نظامی عراق قرار می‌گرفت. در ۵ مرداد ۱۳۶۵ خورشیدی برخی کارخانجات شهر مورد حمله جنگنده‌های عراقی قرار گرفت که در اثر آن ۷۲ نفر از کارکنان صنایع کشته شدند. واحدهای صنعتی لودر تولیدشده در هپکو اراک نخستین و بزرگترین کارخانه تولید آلومینیوم کشور (ایرالکو)، نخستین و بزرگترین کارخانه واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی در کشور و خاورمیانه (واگن پارس)، نخستین و بزرگترین کارخانه کمباین‌سازی کشور (کمباین‌سازی ایران)، بزرگترین کارخانه‌های سازنده دکل انتقال نیرو در خاورمیانه (آونگان و یاسان)، نخستین ایستگاه آزمایش تست دکل‌های انتقال نیرو در خاورمیانه و آسیا در این شهر ایجاد شده‌اند. از سال ۱۳۴۵ خورشیدی طرح کارخانه‌های ماشین‌سازی و آلومینیوم و هپکو به مرحله اجرا درآمد. کارخانه آلومینیوم ایران (ایرالکو) در سال ۱۹۷۲ میلادی با همکاری منطقه‌ای در سازمان پیمان مرکزی با همکاری محدود شرکت رینولدز آمریکا و دولت پاکستان تاسیس شد. بعد از انقلاب کلیه سهام این دو کشور متعلق به ایران گردید. وجود این کارخانه و ۵۰۰ کارگاه کوچک و بزرگ وابسته به این صنعت اراک را به قطب تولید آلومینیوم در کشور و خاورمیانه تبدیل کرده‌است. شرکت واگن پارس اولین کارخانه تولیدکننده واگن و لکوموتیو کشور و بزرگترین تولیدکننده خودروهای ریلی در خاورمیانه است که در سال ۱۳۵۴ خورشیدی تاسیس گردید. وجود ۱۰۰ شرکت وابسته به صنایع ریلی در کنار کارخانه، شهر اراک را به عنوان مرکز صنعت ریلی کشور معرفی کرده‌است. کارخانه کمباین‌سازی ایران (ایران‌جان‌دیر سابق) به عنوان اولین و بزرگترین کارخانه تولید کمباین کشور و شرکت هپکو به عنوان اولین و تنها کارخانه تولید ماشین‌آلات راه‌سازی در ایران و خاورمیانه از جمله صنایع دیگر این شهر هستند. کارخانه ماشین‌سازی اراک به عنوان نخستین صنعت سنگین ایران، از کارخانه‌های قدیمی شهر بزرگترین تولیدکننده تجهیزات پتروشیمی و پالایشگاه، صنایع نفت و گاز، سیمان و معدن، ترابری و پل‌های فلزی در کشور است. + صنایع مهم شهر اراک نام سال تاسیس (خورشیدی) رده فعالیت محصولات تولیدی ماشین‌سازی اراک ۱۳۴۷ تجهیزات صنایع سنگین تجهیزات پتروشیمی و پالایشگاهی، صنایع نفت و گاز، پل‌های فلزی، سازه‌های ترابری، تجهیزات صنایع سیمان و معدن آلومینیوم‌سازی ایران (ایرالکو) ۱۳۴۸ فلزات آلومینیوم و شمش آلومینیومی کمباین‌سازی ایران ۱۳۴۸ ماشین‌های کشاورزی کمباین غلات و بسته‌بند علوفه هپکو ۱۳۵۱ ماشین‌آلات ماشین‌آلات راهسازی، معدنی و کشاورزی آذرآب ۱۳۵۳ تجهیزات صنایع سنگین تجهیزات نیروگاهی و صنعت نفت آونگان ۱۳۵۳ نیرو دکل انتقال نیرو واگن پارس ۱۳۵۴ ترابری ریلی واگن، لکوموتیو و مترو املاح معدنی ایران ۱۳۷۹ معدن سولفات سدیم شرکت لجور ۱۳۷۳ ماشین‌آلات بالابرهای هیدرولیکی و جرثقیل مشکلات صنعت یکی از مشکلاتی که صنایع شهر با آن مواجه شده‌اند عدم گردش سرمایه و کمبود نقدینگی است که تورم، حمایت نکردن بانک‌ها در تامین نقدینگی صنایع و برگشت‌ناپذیری مطالبات از کارفرماها باعث افزایش این مشکل شده‌است. بی‌توجهی به نوسازی صنایع مادر و دادن پیمان‌ها و تولید پروژه‌ها به تولیدکنندگان و پیمانکاران خارجی و اجرای نادرست اصل ۴۴ از دیگر مشکلات پیش روی صنعت در شهر اراک عنوان می‌شود. واگذاری صنایع به بخش خصوصی و قانون هدفمند کردن یارانه‌ها نیز اثر مهمی بر روی صنایع شهر گذاشته است، به صورتی که برخی از کارخانه‌ها مجبور به تعدیل نیروی کار خود شده‌اند که این مورد نگرانی در مورد ایجاد بحران اجتماعی در شهر را افزایش داده است. از دیگر مشکلات صنعت شهر اراک تاثیر تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران بوده‌است. تحریم‌های اقتصادی باعث ایجاد سیستم انقباضی در شبکه بانکی شده‌است و شبکه بانکی را دچار رکود کرده و مشکل نقدینگی در صنایع را افزایش داده است. این تحریم‌ها برخی از صنایع شهر را به مرز ورشکستگی نیز نزدیک کرده‌است. ساختار شهری نقشه کلان‌شهر اراک (۲۰۱۳ میلادی) شهرداری ساختمان نخستین شهرداری (بلدیه) اراک واقع در میدان ارگ فعلی ۱۳۱۴ تاریخ تاسیس شهرداری در اراک به موج دوم نوگرایی در حکومت پهلوی اول بازمی‌گردد. در این دوره با تصویب قانون بلدیه، اقدامات شهرسازی گسترش یافت. بر این اساس بناهای اداری در شهرها ابتدا در تهران و سپس در شهرهای دیگر مانند تبریز، مشهد، اصفهان، همدان و از جمله اراک ساخته شد. شهرداری اراک در سال ۱۲۹۸ خورشیدی تاسیس گردید. پیش از پیوستن شهرداری‌های سنجان و کرهرود، شهر اراک دارای ۴ منطقه شهرداری بود که از سال ۱۳۹۰ با پیوستن کرهرود و سنجان، به ۶ منطقه افزایش یافته‌است. سلامت و بهداشت در سال ۱۳۹۰ خورشیدی تعداد تخت‌های بیمارستانی موجود شهر اراک ۱،۰۸۹ تخت بوده‌است که شامل ۸۶۱ تخت در بیمارستان‌های دولتی، ۱۱۲ تخت در بیمارستان تحت پوشش تامین اجتماعی و ۱۱۶ تخت در بیمارستان‌های بخش خصوصی است. مجموع مساحت زیربنای فضاهای درمانی شهر اراک به ۵۸،۸۰۰ متر مربع می‌رسد. شهر اراک از قطب‌های مهم درمان سرطان غرب کشور است. از تعداد تخت‌های بیمارستانی، ۵۵ تخت به بیماران سرطانی اختصاص داده شده‌است که در دو بیمارستان امیرکبیر و بیمارستان آیت‌الله خوانساری قرار دارند که این تعداد برای درمان بیماران ناکافی به‌نظر می‌رسد. همچنین در سال ۱۳۹۰ در سطح شهر اراک تعداد ۳۰ آزمایشگاه، ۷۶ داروخانه، ۳۰ مرکز پرتونگاری و ۳۵ مرکز توانبخشی وجود داشته‌است. بیمارستان ولی‌عصر (دانشگاهی)، بیمارستان امیرالمومنین (دانشگاهی)، بیمارستان آیت‌الله خوانساری (دانشگاهی)، بیمارستان امیرکبیر (دانشگاهی)، بیمارستان آیت‌الله طالقانی (دانشگاهی)، بیمارستان امام‌خمینی (تامین اجتماعی) و بیمارستان قدس (خصوصی) و بیمارستان بوعلی سینا از جمله مراکز درمانی شهر اراک هستند. از جمله شایع‌ترین بیماری‌ها در اراک، سرطان ریه و ام‌اس است که دلیل آن آلودگی هوای شهر اعلام شده‌است. بیمارستان آیت‌الله خوانساری تنها مرکز درمان بیماران سرطانی در شهر اراک و استان مرکزی است که به دلیل کمبود تجهیزات پاسخگوی نیاز بیماران نیست. در چند دهه اخیر ابتلاء به سرطان در اراک رشد چشمگیری داشته‌است. آمارها نشان می‌دهد سرطان ریه، مثانه و تیروئید سه سرطانی‌اند که مبتلایان به آن‌ها در اراک بیشتر از میانگین کشوری بوده و سن ابتلاء به بیماری سرطان در اراک به سه سال کاهش یافته‌است. تقریبا هر ساله ۱،۵۰۰ نفر به جمع مبتلایان سرطانی این شهر افزوده می‌شود. بر اساس آمار انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی، استان مرکزی در ابتلای سرطان مردان رتبه اول و در زنان رتبه چهارم را دارد. همچنین طبق آمار غیررسمی اراک بیشترین بیماران ام‌اس را بعد از اصفهان دارد. زیرساخت‌های اولیه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی تعدادی از افراد توانگر شهر با سرمایه‌ای حدود ۴۰۰،۰۰۰ ریال اقدام به خرید یک‌دستگاه مولد ۷۵ کیلوواتی برای تامین برق شهر می‌کنند. این مولد در اداره برق نصب شهر شد و از ساعت ۱۹ تا ۲۳ کار می‌کرد. در آن زمان ۷۳ انشعاب برق به خانه‌های پیرامون اداره داده شده بود. در سال ۱۳۲۰ خورشیدی شرکت سهامی برق اراک تاسیس شد و در سال ۱۳۲۲ خورشیدی با خرید دو دستگاه مولد دیزلی به قدرت ۴۰۰ کیلووات، قدرت تولید برق در شهر تا حدودی افزایش یافت. اداره برق اراک سال ۱۳۴۶ خورشیدی زیر مدیریت برق غرب کشور قرار گرفت و در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به شبکه سراسری متصل شد. امروزه امور برق شهر اراک زیر نظر شرکت برق منطقه‌ای باختر قرار دارد و تعداد انشعاب‌های موجود در شهر برابر با ۲۰۷،۶۴۵ مشترک است. در گذشته و پیش از پیدایش سیستم آبرسانی به‌وسیله لوله‌کشی، آب شهر از یک رشته قنات تامین می‌شد که توسط یوسف‌خان گرجی وقف شهر شده بود. با افزایش جمعیت شهر بر تعداد قنات‌ها افزوده شد. از سال ۱۳۹۱ خورشیدی آب نوشیدنی شهر اراک از سد کمال‌صالح تامین می‌شود. سد سنگریزه‌ای کمال‌صالح که بر روی رودخانه تیره، از سرشاخه‌های دز و در ۷۴ کیلومتری جنوب غربی شهر اراک احداث شده است، آب مورد نیاز شهرهای اراک، شازند و صنایع بزرگ منطقه را تامین می‌کند. تاریخ ایجاد شبکه تصفیه فاضلاب در شهر به سال ۱۳۷۳ خورشیدی بازمی‌گردد. سیستم تصفیه فاضلاب شهر دارای ۸۵۳ کیلومتر خط انتقال و شبکه جمع‌آوری اصلی و فرعی و یک تصفیه‌خانه با ظرفیت تصفیه ۷۷ هزار مترمکعب در شبانه‌روز است که حدود ۳۵۵،۰۰۰ نفر را تحت پوشش قرار می‌دهد. تاریخ دقیق گازرسانی به شهر اراک مشخص نیست. در سال ۱۳۹۱ خورشیدی تعداد انشعاب گاز طبیعی در منطقه اراک برابر با ۷۵،۵۵۲ انشعاب بوده‌است که ۱۴۵،۱۰۶ خانوار، ۹،۱۹۳ واحد تجاری و ۱،۰۷۲ واحد صنعتی را دربر می‌گیرد. قدمت ورود وسایل مخابراتی به شهر به سال ۱۲۹۲ خورشیدی بازمی‌گردد. در آن سال شهر اراک (سلطان‌آباد) با یک رشته سیم تلگرافی به تهران متصل شده بود. اداره تلفن شهری اراک در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در اتاق کوچکی در طبقه بالای ساختمانی واقع در دروازه حاج علینقی با هشت شماره تلفن سیگنال پیوسته ایجاد شد. بعد از مدتی این اداره به خیابان امیرکبیر انتقال پیدا کرد و در سال ۱۳۰۶ خورشیدی با داشتن ۱۲۵ شماره تلفن به طبقه بالای ساختمان واقع در خیابان خوانساری‌ها تغییر مکان نمود و پی در پی به شماره‌های تلفن سیگنال پیوسته افزوده شد تا اینکه در سال ۱۳۴۰ خورشیدی تعداد شماره تلفن‌ها به ۹۲۵ شماره تلفن رسید. در سال ۱۳۴۱ خورشیدی با نصب ۲،۰۰۰ شماره جدید، تلفن‌های سیگنال پیوسته به دیجیتال تبدیل شدند و در سال ۱۳۵۱ تعدا شماره‌های تلفن به ۶،۰۰۰ شماره افزایش یافت. در دوران نظام جمهوری اسلامی ایران توسعه شبکه‌های مخابراتی شهر افزایش یافت. در سال ۱۳۹۱ تعداد خط واگذار شده تلفن ثابت در اراک ۲۶۷،۰۶۳ خط و تعداد خط واگذار شده تلفن همراه برابر با ۶۵۲،۳۹۳ خط بوده‌است. فضای سبز تعداد ۱۰۰ پارک با مساحتی بالغ بر ۳۶۸٫۵ هکتار در شهر اراک وجود دارد. از لحاظ مساحت، مناطق ۱ و ۳ شهر دارای سطح مطلوب فضای سبز هستند و منطقه ۲ به دلیل قدیمی بودن بافت با کمبود فضای سبز مواجه است. با توجه به صنعتی بودن شهر اراک طبق ماده ۱۱ طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک مقرر شده‌است تا ۳۰ درصد فضای واحدهای تولیدی و صنعتی به فضای سبز تبدیل گردد، اما تاکنون هیچ اقدامی در جهت افزایش میزان فضای سبز در صنایع شهر صورت نگرفته‌است. در حال حاضر میزان فضای سبز شهر اراک حدود ۹۰۰ هکتار است که با ایجاد ۱،۰۰۰ هکتار مصوب در طرح جامع آلودگی هوا در آینده، این میزان به ۱،۹۰۰ متر مربع افزایش خواهد یافت. در سال ۱۳۹۲ سرانه فضای سبز در اراک به ازای هر نفر، ۲۰ مترمربع بوده‌است. مراکز تفریحی پارک‌ها از جمله مراکز تفریحی شهر اراک به موارد زیر اشاره می‌شود: شهربازی (پارک لاله): این شهربازی که در سال ۱۳۶۹ خورشیدی با سرمایه بخش خصوصی افتتاح گردید و دارای سه لوناپارک، رستوران و سایر خدمات تفریحی و رفاهی است. این مکان در ساعت‌های اوج شلوغی، پذیرای ۲۰ هزار نفر بازدیدکننده است. مجموعه طوفان:این مجموعه در حال ساخت، بزرگترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه است که در کیلومتر هفت بزرگراه امام‌خمینی قرار دارد. این مجموعه در زمینی به مساحت ۱۱۰ هزار مترمربع و زیربنای ۲۲،۰۰۰ متر است که در سه فاز اجرا خواهد شد. مجموعه دارای یک هتل ۴ ستاره، پیست اتومبیل‌رانی (باز و سرپوشیده)، رستوران، سالن تنیس، سالن اسکواش و اسکیت، مجتمع بازی‌های کودکان، پارک آبی و ترن هوایی است. شهربازی پامچال: این شهربازی جنب پارک آزادی در انتهای خیابان قائم‌مقام قرار دارد. نمایی از پارک شهر اراک باغ‌وحش اراک :به‌عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم شهر در حاشیه جنوب شرقی اراک واقع شده‌است. این باغ‌وحش با وسعت ۳۲ هکتار در سال ۱۳۷۴ خورشیدی بنا شده و سالانه پذیرای حدود ۸۰،۰۰۰ بازدیدکننده علاقه‌مند به تنوع زیستی و طبیعت است مراکز خرید مراکز خرید سنتی بازار اراک (بازار سهام سلطان) افزون بر اینکه بنایی تاریخی است، جایی برای داد و ستد امروزه مردم اراک نیز می‌باشد و نقش تاریخی خود را تا به امروز نگهداشته‌است. مراکز خرید نوین مراکز خرید مدرنی افزون بر مراکز خرید قدیمی و تاریخی در سالهای اخیر در اراک ساخته شده‌اند که از آن جمله می‌توان به مجتمع تجاری گلستان، مجتمع تجاری آسمان، پاساژ دیدار، پاساژ صدف، پاساژ طلا و پاساژ تهرانی اشاره کرد. مشکلات شهری آلودگی هوا نیروگاه سیکل ترکیبی شازند، یکی از منابع آلوده‌کننده هوای اراک هوای اراک در زمره آلوده‌ترین کلان‌شهرهای ایران قرار دارد. عواملی همچون رشد جمعیت و به پیرو آن افزایش خودرو و همچنین افزایش روند صنعتی شدن و ساخت کارخانه‌های گوناگون باعث شده‌است که این شهر جزء یکی از هشت کلان‌شهر آلوده کشور به حساب بیاید. در سال ۲۰۰۹ (میلادی) اراک در رتبه ۷۱ آلوده‌ترین شهرهای جهان قرار داشته‌است. هوای اراک از نظر داشتن عوامل آلوده‌کننده از تهران آلوده‌تر است. ورود حجم زیادی از آلودگی‌ها به این شهر نشان می‌دهد که درصد بالایی از آلودگی در شهری با وسعت کم متمرکز شده‌است و این حجم از آلودگی هم برای انسان و هم برای محیط زیست بسیار خطرناک است. به منظور کاهش آلودگی هوای شهر، دولت در سال ۱۳۸۶ خورشیدی طرحی با نام طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک را تصویب کرد. در این طرح راهکارهایی برای کاهش آلودگی هوا ارائه شد. هر چند که برخی از منابع دولتی روند اجرای این طرح در شهر اراک را مناسب جلوه می‌دهند، اما تعلل برخی از سازمان‌ها در اجرای بندهای این طرح از جمله کمبود فضای سبز شهری، توجه نکردن مسئولین برخی از صنایع آلوده‌کننده هوا نسبت به رفع منابع آلودگی و کمبود اعتبار مورد نیاز اجرای طرح، موجب کندی روند اجرای طرح شده‌است. بی‌توجهی مسئولان شهری به آلودگی هوا باعث شد تا تجمع‌های اعتراضی در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به مدت ۱۸ هفته در این شهر برگزار شود. این تجمعات موجب شد تا روزنامه الشرق الاوسط مردم شهر اراک را ثابت قدمترین مردم ایران در زمینه اعتراض به مسائل زیست‌محیطی معرفی کند. اراک در زمره هشت کلانشهر آلوده کشور قرار دارد. سهم منابع ثابت (صنایع و کارخانه‌ها) در آلودگی هوای اراک ۵۰٪ و سهم منابع متحرک (خودروها و وسایل نقلیه) ۴۵٪ اعلام شده‌است. در برخی از روزها آلودگی هوا به حدی می‌رسد که از مرز هشدار فراتر می‌رود، طوری‌که در سال ۱۳۹۱ خورشیدی تعداد روزهای ناسالم ۱۸۵ روز و در ۴ ماهه اول سال ۱۳۹۲ خورشیدی تعداد روزهای آلوده به ۶۸ روز اعلام شد. آلودگی هوا اثرات جدی به سلامت تن و روان شهروندان دارد. از اثرات آلودگی هوا افزایش اشعه زیانبار فرابنفش است که موجب افزایش سرطان پوست می‌گردد. ترافیک ترافیک معابر و خیابان‌ها نیز یکی از چالش‌های مهم شهر اراک است. از جمله عوامل به وجود آورنده ترافیک در شهر اراک افزایش روزافزون تعداد خودروها، شرایط نامناسب خیابان‌ها، عدم تعیین تکلیف تملک اراضی و تعریض معابر شهری، ضعف فرهنگ ترافیک، ضعف شبکه ترابری شهری و نبود مدیریت واحد شهری است. تعداد خودروهای موجود در شهر اراک در سال ۱۳۹۲ خورشیدی برابر با ۱۴۸،۹۵۰ خودرو بوده‌است و به ازای هر چهار نفر یک خودرو در شهر وجود دارد. برخی از مسئولان شهر مدعی هستند که وضعیت ترافیک شهر مشکل‌ساز نیست و مدت زمان بار ترافیکی شهر حتی گاهی کمتر از ۱۰ دقیقه‌است، اما شواهد امر بازگوکننده شکل دیگری از این مشکل است. برای ساماندهی به ترافیک، طرح‌های مختلفی پیشنهاد شده‌است که از جمله آن‌ها طرح جامع ترافیک شهر اراک، احداث بزرگراه درون‌شهری امیرکبیر، آموزش فرهنگ ترافیک به مردم، سامانه کنترل هوشمند ترافیک اشاره کرد، اما اجرای بسیاری از این طرح‌ها بلاتکلیف مانده‌است. گرانی مسکن اراک چهارمین شهر گران ایران در زمینه مسکن، پس از تهران، اصفهان و کرج است. این شهر از جمله شهرهایی است که قیمت مسکن در آن همواره بالاتر از میانگین کشور بوده‌است. از جمله دلایل گرانی مسکن، صنعتی بودن شهر و استقرار صنایع بزرگ در پیرامون شهر، نبود عوامل نظارتی و قوانین بازدارنده برای کنترل قیمت در کشور می‌باشد. فرهنگ آداب و رسوم عاشورا در اراک از آنجا که شهر اراک سابقه تاریخی چندانی ندارد، فرهنگ مردم شهر متاثر از فرهنگ‌های مختلف است. این فرهنگ بیشتر از باورهای فولکلوریک باجنبه مذهبی یا اجتماعی شکل گرفته‌است. از جمله این باورها می‌توان به نذر و نیاز برای امامزادگان و اماکن مقدس و عقیقه‌کردن کودک که از اعتقادات مذهبی شکل گرفته یا برخی باورهای خرافی مانند گذاشتن شیء نوک‌تیز بالای سر زائو برای دفع آل، دوختن سفره بالای سر عروس برای بستن زبان خانواده شوهر و چله‌بری (اعتقادات خرافی برای باردارشدن تازه عروس ) اشاره کرد که در گذشته رایج بوده‌است. همچنین از جمله مراسم سنتی که در گذشته در اراک رواج داشته، مراسم جشن کوسه ناقلدی و رشکی و ماسی را می‌توان نام برد. در گذشته در شهر اراک ازدواج درون گروه (ازدواج فامیلی) رواج داشت و همین امر سبب شده‌است که اکثر مردم که بیشتر روستایی بودند با هم همخون باشند، اما زندگی جدید شهری و افزایش روابط اجتماعی بین زنان و مردان در اداره‌ها، کارخانه‌ها و دانشگاه سبب شده که دایره همسرگزینی از حالت محدود بیرون بیاید. هرچه زندگی شهری بیشتر به طرف صنعتی‌سازی حرکت می‌کند، دایره همسرگزینی نیز وسیع‌تر می‌گردد که می‌توان این حرکت را ازدواج درون گروه به طرف ازدواج در محله، ازدواج در شهر، ازدواج در شهر دیگر و حتی ازدواج در خارج از کشور تعبیر کرد. عزاداری در اراک به چهار صورت روضه‌خوانی، نوحه‌خوانی، عزاداری به وسیله هیئت مذهبی و تعزیه رواج دارد. یکی از ویژگی‌های عزاداری در اراک مراسم تعزیه سیار است. این نوع تعزیه پس از ۳۲ سال وقفه دوباره در شهر احیا شد. سینما تاریخ ایجاد نخستین سینما در اراک به سال ۱۳۱۰ خورشیدی بازمی‌گردد. در آن سال ایرمانوف که یکی از مهاجرین روس بود سینما آریان را احداث کرد و تا سال ۱۳۱۴ خورشیدی در شهر به فعالیت پرداخت. این سینما در کنار کارخانه برق قدیم شهر قرار داشت. بهای بلیت سینما دو شاهی بود و صاحب آن برای جلب مردم، هرچند وقت یکبار، دانش آموزان مدارس را مجانی به سینما دعوت می‌کرد. دومین سینمای شهر با نام «سینما اراک» در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در محل فعلی پاساژ امیرکبیر افتتاح شد. چون صاحبان سینما ارمنی بودند، سینما با نام «سینما موسیو» معروف شده بود. در سال ۱۳۳۷ خورشیدی «سینما ایران» ساخته شد که سال‌ها بعد با تغییر صاحبان سینما به «سینما کاپری»، «سینما آزادی» و «سینما عصرجدید» تغییر نام داد. در سال ۱۳۳۹ خورشیدی «سینما دنیا» ساخته شد که بعدها به «سینما دیاموند» و «سینما فرهنگ» تغییر نام داد. در سال ۱۳۴۹ خورشیدی «سینما قصر طلایی» و در سال ۱۳۵۶ خورشیدی «سینما شهرصنعتی» ساخته شد. برخی از سینماها مانند سینما شهرصنعتی و سینما قصر طلایی چند دهه بعد تعطیل شدند. بزرگترین سینمای کشور با نام سینما استقلال، در شهر اراک قرار دارد. این سینما که ظرفیت مناسب آن به بیش از ۹۰۰ صندلی می‌رسد، پس از هشت سال تعطیلی، به مرکز فرهنگی، هنری و سینمایی تبدیل شده‌است. علاوه بر سینما استقلال، شهر دارای ۳ سینمای دیگر است که از میان آن‌ها دو سینمای فرهنگ و عصرجدید فعال هستند. سینما فرهنگ، یکی از سه سینمای فعال اراک، قدمتی بیش از ۵۰ سال دارد. کتابخانه پس از ساخت شهر اراک نخستین کسی که به فکر تاسیس کتابخانه افتاد، حاج آقا محسن عراقی بود. وی کتابخانه شخصی بسیار نفیسی در شهر فراهم آورد که تا قبل از سال ۱۳۴۷ خورشیدی، نزد فرزندان او موجود بود و سپس متفرق گردید. از نسخه‌های نفیس کتابخانه او نسخه‌ای از دیوان انوری به تاریخ ۶۶۸ قمری است، که باید آن را کهن‌ترین نسخه دیوان انوری در جهان دانست. نخستین کتابخانه عمومی شهر اراک در سال ۱۳۲۲ قمری و به همت جمعی از بزرگان اراک تاسیس شد. پس از آن، در سال ۱۳۱۳ خورشیدی کتابخانه‌ای عمومی توسط حسین دها در منزل شخصی او دایر گردید. کتابخانه شماره ۱، کتابخانه شهید زراستوند، کتابخانه میرجعفری، کتابخانه آیت‌الله اراکی، کتابخانه دکتر حصیبی، کتابخانه استاد دهگان، کتابخانه ولیعصر، کتابخانه سنجان و کتابخانه امام‌خمینی کرهرود و کتابخانه دکتر خزائلی (نابینایان) از جمله کتابخانه‌های مهم شهر هستند. در سال ۱۳۸۹ خورشیدی تعداد ۹ کتابخانه عمومی و ۷ کتابخانه مشارکتی در شهر اراک وجود داشته‌است. تعداد کل اعضای کتابخانه‌ها به ۱۲،۷۴۶ نفر می‌رسد. گردشگری آثار تاریخی با توجه به اینکه شهر اراک در دوره قاجار ساخته شد، بیشتر آثار باستانی باقی‌مانده در این شهر از این دوره می‌باشد. از جمله مهمترین اثر تاریخی شهر، می‌توان به مجموعه تاریخی بازار اراک اشاره کرد که از بناهای نخستین شهر اراک بوده‌است. مدرسه سپهداری که هم‌زمان با بازار ساخته شده‌است، از مکان‌هایی است که امام‌خمینی بخشی از سال‌های عمر خود را در این مدرسه سپری کرد. حمام چهارفصل که از نظر مساحت بزرگترین حمام ایران است، یکی دیگر از آثار تاریخی شهر است که به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده‌است. خانه حسن‌پور از بناهای قدیمی شهر اراک است که به صورت درون‌گرا ساخته شده و به موزه صنایع دستی تبدیل شده‌است. برج شیشه از بناهای معروف شهر بود که به دلیل وجود تزئینات کاشی معقلی به این نام معروف شد. این بنا در سال ۱۳۶۱ تخریب شد. قلعه حاج‌وکیل نیز یکی از بناهای دوره قاجار است که در قدیم یکی از کارگاه‌های بزرگ فرشبافی کمپانی زیگلر و کنسولگری انگلیس در اراک بود. همچنین ارگ حکومتی اراک، کاروانسرای شاه‌عباسی، خانه آقا محسن عراقی و خانه خاکباز از دیگر آثار تاریخی شهر می‌باشند. جاذبه‌های طبیعی تالاب میقان: این تالاب با وسعت ۲۵ هزار هکتار در ۱۵ کیلومتری شمال شرق شهر اراک و در جنوب شهر داوودآباد واقع شده‌است. به دلیل وجود تنوع پرندگان مهاجر در این منطقه، تالاب به یکی از مناطق طبیعت گردی شهر اراک تبدیل شده‌است. منطقه نمونه گردشگری دره گردو: این منطقه با وسعت ۱۰۰ هکتار در جنوب شهر اراک قرار دارد و از آب و هوای مناسب و طبیعت بکر برخوردار است. این منطقه در سال ۱۳۸۵ خورشیدی توسط هیئت دولت به عنوان منطقه نمونه گردشگری تصویب شد. منطقه نمونه گردشگری تخت‌سادات (باغ‌های کرهرود و سنجان): یکی از جاذبه‌های طبیعی با وسعت ۱۰۰ هکتار و در نزدیکی منطقه کرهرود و سنجان است. از جاذبه‌های منطقه وجود چشمه، باغ‌های میوه و آرامگاه سادات کرهرود است. منطقه تفرجگاهی سرخ کوه (کوه سرخه): از جمله مکان‌های تفرجگاهی شهر اراک و در همسایگی منطقه نمونه گردشگری دره گردو است. جاذبه‌های مذهبی امامزاده محمد عابد امامزاده محمدعابد (دوره صفویه)، امامزاده عبدالله و آمنه‌خاتون، مقبره آقا نورالدین عراقی و آرامستان قدیمی شهر از جمله بناهای مذهبی اراک هستند. کلیسای مسروپ مقدس، یکی از دو کلیسای ارمنیان شهر اراک است که در دوره قاجار و توسط ارمنیان شهر ساخته شد. بقعه پیر مرادآباد که در روستای مرادآباد قرار دارد از بناهای دوره سلجوقی است. موزه‌ها از جمله موزه‌های شهر اراک می‌توان به موزه سلطان‌آباد (هنرهای اسلامی)، موزه مردم‌شناسی، موزه صنایع‌دستی، موزه تنوع زیستی، موزه سنگ و گوهر و موزه آموزش و پرورش اشاره کرد. همچنین ساخت موزه بزرگ اراک و موزه دفاع مقدس نیز در حال اجراست. صنایع‌دستی قالی سلطان‌آباد بافته شده در قرن ۱۹ میلادی از صنایع‌دستی شهر اراک می‌توان به دستباف‌های سنتی (قالی‌بافی، گلیم‌بافی، جاجیم‌بافی)، رودوزیهای سنتی، آثار چوبی (منبت و کنده‌کاری روی چوب، معرق کاری، پیکرتراشی، خراطی، ساخت سازهای سنتی، مشبک و گره‌چینی چوب)، سفالگری، کتابت و نگارگری (طراحی سنتی، نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب و تشعیر، خوشنویسی، کتیبه نویسی)، آثار فلزی (مسگری، قلم‌زنی، سفیدگری، چلنگری، مشبک فلز، ملیله طلا و نقره)، ساخت پاپوش سنتی(گیوه‌دوزی و گیوه‌بافی)، آرایه‌های معماری (گچبری سنتی، آینه‌کاری…) و تراش سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی اشاره کرد. قالی صنعت قالی در این منطقه از گذشته رواج داشته و قالی فراهان، سربند و ساروق شهرت جهانی داشته‌اند. صنعت قالی‌بافی از آغاز بنیان گذاشتن این شهر توسط یوسف‌خان گرجی به عنوان عمده کالای صادراتی این شهر قرار گرفت. قالی در اراک به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی کرمان بود. از انواع قالی مشهور اراک می‌توان به قالی ساروق اراک اشاره نمود که از لحاظ استحکام و نقشه‌های منحصربه‌فرد و نوع خامه (پشم) استفاده شده، شهرت جهانی دارد. اراک به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز صدور فرش به اروپا تا سال ۱۳۱۹ خورشیدی باقی‌ماند. هتل‌ها و مراکز اقامتی از جمله هتل‌های شهر می‌توان به هتل امیرکبیر (پنج ستاره)، هتل زاگرس (چهار ستاره)، هتل پیام (۳ ستاره) و هتل معلم (۳ ستاره) اشاره کرد. ره‌آوردها از جمله سوغات اراک می‌توان به فتیر، ترخینه، باسلوق، کشمش سبز، صابون محلی، انگور، شیره انگور و گوش فیل اشاره کرد. غذاهای محلی از جمله غذاهای محلی شهر می‌توان به ته‌تالی، آبگوشت کشک، آبگوشت دوغ‌دار (دوگوله دودار)، آش جودوغ، آش خیار، پتله پلو، آش بی‌بی سه‌شنبه، آش مصطفی و شفته اشاره کرد. ترابری مسیرهای ارتباطی به دلیل قرارگرفتن شهر اراک میان دریای خزر و خلیج فارس و همچنین قرارگرفتن آن در میان مسیرهای ترانزیتی غرب و جنوب، این شهر یکی از شاهراه‌های مهم کشور می‌باشد. مهم‌ترین مسیری که از شهر اراک عبور می‌کند، مسیر بین‌المللی و ترانزیتی آزادراه ۵ (ایران) می‌باشد. اما در حال حاضر ادامه مسیر این آزادراه از شهر قم تا اراک به صورت بزرگراه است. ساخت آزادراه اراک - سلفچگان - قم با ارتقای بزرگراه اراک - قم در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفته‌است. همچنین آزادراه اراک - خرم‌آباد نیز یکی از طرح‌های دردست اجرای وزارت راه و شهرسازی است که در راستای تکمیل آزادراه شماره ۵ اجرا خواهدشد. طول این آزادراه ۱۵۰ کیلومتر خواهدبود. فاصله شهر اراک با برخی از مناطق پر رفت‌وآمد: شهر مقصد فاصله(KM) زمان تقریبی سفر تهران ۲۹۳ ۳:۳۰ ساعت قم ۱۳۴ ۱:۳۰ ساعت خرم‌آباد ۲۰۶ ۳ ساعت اهواز ۵۸۱ ۷ ساعت اصفهان ۲۸۸ ۴ ساعت کرمانشاه ۳۶۵ ۴ ساعت سنندج ۳۴۰ ۶ ساعت شیراز ۷۷۳ ۱۰ ساعت همدان ۱۷۶ ۲ ساعت ملایر ۱۰۴ ۱:۲۰ ساعت فرودگاه اراک دارای یک فرودگاه بین‌المللی می‌باشد. تا قبل از اجرا شدن پروژه تطویل باند، این فرودگاه تنها ویژه پروازهای داخلی و هواپیماهای متوسط و ترابری و نظامی بود و امکان نشستن هواپیماهای پهن پیکر در آن وجود نداشت. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با اجرای کامل طرح توسعه فرودگاه اراک در بخش تطویل، توسعه و مقاوم‌سازی باند، امکان پذیرش هواپیما تا رده ایرباس در فرودگاه اراک فراهم شد. راه‌آهن اراک از دیرباز در مسیر راه‌آهن سراسری شمال به جنوب ایران قرار داشته و راه‌آهن نقش مهمی را در رونق همه‌جانبه شهر اراک داشته‌است. محدوده حفاظتی اداره کل راه‌آهن اراک از ایستگاه ساقه در استان قم شروع شده و از یک سو تا ایستگاه مومن‌آباد در استان لرستان و از سوی دیگر تا ایستگاه ملایر در استان همدان را تحت پوشش خود قرار داده‌است. پروژه ساخت راه‌آهن غرب کشور نیز از اراک شروع شد که شهرهای نهاوند و ملایر از استان همدان را به شبکه ریلی متصل می‌کند. ادامه این مسیر ریلی در استان کرمانشاه از شهرهای صحنه، کرمانشاه و اسلام‌آباد غرب عبور کرده و در مرز خسروی به کشور عراق وصل می‌شود. راه‌آهن اراک - ملایر به طول ۹۰ کیلومتر و هزینه‌ای بالغ بر یک هزار و ۲۵۰ میلیارد ریال در مهر سال ۱۳۹۰ خورشیدی افتتاح شد که بخشی از پروژه راه‌آهن غرب کشور به‌شمار می‌رود. همچنین راه‌آهن اراک - اصفهان از پروژه‌های دیگری است که عملیات مطالعه و احداث آن آغاز شده‌است. احداث قطار محلی اراک - مهاجران که در شورای مسکن استان مرکزی در فروردین سال ۱۳۹۰ خورشیدی تصویب گردید، از جمله مصوبات بخش ترابری ریلی اراک بوده‌است. پایانه مسافربری پایانه مسافربری مرکزی اراک اراک دارای سه پایانه مسافربری درون استانی و برون استانی است: پایانه مرکزی: که در مجاورت هتل ۵ ستاره امیرکبیر قرار دارد. پایانه فراهان: که واقع در شمال شهر و در مجاورت میدان امیرکبیر است. پایانه غدیر: که واقع در جنوب غربی شهر و در مجاورت میدان بسیج است. تاکسی‌رانی شهر اراک در سال ۱۳۹۱ خورشیدی دارای ۲،۵۰۰ دستگاه تاکسی بوده‌است که از این میان ۲۴۱ دستگاه تاکسی موقت و تعداد۷۴۰ دستگاه خودروهای آژانسی بوده‌اند. روزانه بالغ بر ۲۴۵هزار نفر سفر توسط ناوگان تاکسی‌رانی شهر اراک جابجا می‌شوند. علاوه بر این، تعداد ۱۰۰ دستگاه تاکسی بی‌سیم ۱۳۳ در سطح شهر فعالیت دارند که روزانه تعداد ۱،۰۰۰ نفر را در سطح شهر جابجا می‌کنند. اتوبوس‌رانی شرکت واحد اتوبوس‌رانی اراک و حومه که در سال ۱۳۷۰ خورشیدی تاسیس شد و دارای خطوط متعدد مسافربری در داخل و حومه شهر می‌باشد. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی تعداد کل ناوگان اتوبوسرانی شهر اراک ۱۶۶ دستگاه بوده‌است ۴۵ خط مشغول به فعالیت هستند. از این تعداد ۶۴ دستگاه اتوبوس گازسوز و ۱۰۲ دستگاه گازوئیلی هستند. همچنین تعداد ۹۲ دستگاه از اتوبوس‌ها کولر داراند. در سه‌ماهه اول سال ۱۳۹۲، حدود ۱۳،۳۰۰،۰۵۹ مسافر درون‌شهری توسط اتوبوسرانی جابجا شده‌است. همچنین کلیه خطوط و ترابری مسافر در سازمان اتوبوسرانی شهر اراک به‌طور کامل به بخش خصوصی واگذار شده‌است. آموزش آموزش و پرورش نخستین مدرسه به سبک نوین در اراک را صمصام‌الملک بیات به نام مدرسه صمصامی و در سال ۱۳۲۱ قمری تاسیس کرد که سومین مدرسه نوین ایران بود. دومین مدرسه، منتصریه نام داشت که در سال ۱۳۲۵ قمری و به دست منتصر الدوله (حاکم وقت) تاسیس شد. سهام السلطان نیز سومین مدرسه شهر به نام سهامیه را بنیان نهاد. اولین مدرسه دخترانه بنام شمس المخدرات در سال ۱۳۳۲ قمری افتتاح شد. در سال ۱۲۸۶ خورشیدی، ارامنه مقیم اراک مدرسه شرف ارامنه را تاسیس کردند. تعداد دانش آموزان در سال تحصیلی ۱۳۹۱–۱۳۹۲ خورشیدی برابر ۹۷،۵۲۴ نفر بوده‌است که از این میزان ۴۹،۲۳۷ نفر پسر و ۴۸،۲۸۷ نفر دختر بودند. همچنین تعداد ۶،۱۴۲ نفر در قالب معلم و کارکنان بخش آموزش و پرورش در سطح شهر فعالیت می‌کنند. آموزش عالی تاریخچه آموزش عالی در مهرماه سال ۱۳۵۰ خورشیدی تعدادی از استادان دانشگاه تهران و دانش‌سرای عالی سابق مقدمات تاسیس یک موسسه آموزش عالی خصوصی را به عنوان نخستین مرکز آموزش عالی در استان مرکزی با نام مدرسه عالی مرجان، در شهر اراک فراهم نمودند. مدرسه عالی مرجان ابتدا برای چهار رشته فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، و زبان و ادبیات فارسی تعداد ۲۴۰ نفر دانشجو پذیرفت. این موسسه در اواخر سال ۱۳۵۱ خورشیدی با نام مدرسه عالی علوم اراک وابسته به دانشگاه تربیت معلم تهران و با مدیریت دولتی به فعالیت خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی کلیه موسسات آموزش عالی که به صورت خصوصی اداره می‌شدند به دولت واگذار شدند. بدین ترتیب این دانشگاه، دولتی شد. پردیس دانشگاه اراک مراکز آموزش عالی شهر اراک دارای ۲۵ واحد آموزش عالی شامل ۷ مرکز دولتی، یک واحد پیام نور، ۱۴ مرکز علمی کاربردی، ۲ واحد آزاد اسلامی و یک مرکز غیرانتفاعی است. تعداد دانشجویان در سال ۱۳۹۰ خورشیدی در این شهر، ۵۰،۸۱۰ نفر بوده‌است که ۲۶ درصد دانشجویان در دانشگاه‌های دولتی، ۱۵٫۵ درصد دانشجویان در دانشگاه پیام نور، ۱۲٫۸ درصد دانشجویان در مراکز دانشگاه علمی کاربردی، ۴۳٫۷ درصد دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی و ۲ درصد دانشجویان در دانشگاه غیرانتفاعی تحصیل می‌کنند. دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در اراک، این شهر را به یکی از قطب‌های دانشگاهی کشور تبدیل کرده‌است که از آن میان می‌توان به دانشگاه اراک، دانشگاه علوم پزشکی اراک، دانشگاه صنعتی اراک و دانشگاه آزاد اسلامی اراک اشاره کرد. دانشگاه اراک، به عنوان دانشگاه جامع و مادر استان مرکزی و سیاست‌گذار طرح آموزش عالی در استان مرکزی می‌باشد. پس از دانشگاه اراک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک با اجرای دو فاز شهرک دانشگاهی - تحقیقاتی، دارا بودن ۱۴۸ رشته تحصیلی در ۶ دانشکده و جذب بیش از ۲۲،۰۰۰ دانشجو، بزرگ‌ترین شهرک دانشگاهی را در مرکز کشور در اختیار دارد. همچنین با پیگیری‌های نماینده وقت محلات و دلیجان در سال ۱۳۹۱ خورشیدی، ساخت دانشکده فنی مهندسی محلات، زیر نظر دانشگاه اراک آغاز شد. مدارس علوم دینی نخستین مدرسه علوم دینی در اراک مدرسه سپهداری بود که توسط یوسف‌خان گرجی میان سال‌های ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری ساخته شد. پس از گذشت ۹۰ سال از احداث مدرسه سپهداری، میان سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مدرسه و مسجد حاج محمدابراهیم خوانساری در محله عباس‌آباد تاسیس گردید. سومین مدرسه علوم دینی در اراک نیز میان سال‌های ۱۳۱۸ تا۱۳۲۰ خورشیدی، مدرسه آقا ضیاءالدین به دست حاج حسین ملک‌التجار تبریزی ساخته شد. چون آقا ضیاالدین در مسجد این مدرسه امام جماعت بود، این مدرسه و مسجد به مدرسه و مسجد آقا ضیاالدین معروف شده‌است. بعد از این سه مدرسه دینی، مدرسه دیگری به وجود نیامد. در چند سال اخیر کار ساخت بزرگ‌ترین حوزه علمیه غرب کشور در اراک آغاز شده‌است. رسانه‌ها سیما صداوسیمای مرکز اراک در سال ۱۳۶۲ خورشیدی به عنوان یک دفتر خبری آغاز به کار کرد. در بهمن ۱۳۷۶ خورشیدی با افتتاح ساختمان سیما و بهره‌گیری از دو استودیوی تولید، پخش برنامه‌های تلویزیونی استان در روزهای جمعه به مدت ۵ ساعت آغاز شد. در سال ۱۳۸۲ شبکه استانی سیمای استان مرکزی (شبکه آفتاب) به عنوان بیستمین شبکه استانی ایران شروع به کار کرد. این شبکه از سال ۱۳۹۰ خورشیدی روزانه ۱۵ ساعت برنامه پخش می‌کند. صدا در آبان‌ماه سال ۱۳۶۵ خورشیدی فعالیت رسمی رادیو اراک، با نصب و بهره‌برداری از یک فرستنده رادیویی یک کیلووات، با پخش برنامه‌های خبری توسط واحد اطلاعات و اخبار آغاز شد. در سال ۱۳۷۹ خورشیدی با بهره‌برداری از شبکه صدای استان مرکزی با سه استودیوی تولید و پخش، روزانه ۱۸ ساعت برنامه تهیه و پخش شد که این برنامه‌ها با یک فرستنده صد کیلووات در تمام مناطق استان مرکزی و قسمتی از استان‌های هم‌جوار قابل دریافت بود. با توجه به ظرفیت‌های صنعتی و دانشگاهی استان مرکزی، تصمیم‌گیری و اقدامات اولیه در خصوص راه‌اندازی دو رادیوی تخصصی با موضوع صدای صنعت و صدای دانشجو یا فرهنگ در سال ۱۳۹۱ خورشیدی صورت گرفت و اعتبار لازم برای تاسیس آن نیز از محل اعتبارات دور سوم سفر ریاست جمهور وقت، محمود احمدی‌نژاد، پیش‌بینی شد. نشریه‌ها تاریخچه تهیه و توزیع نشریه‌ها در اراک به سال ۱۲۸۶ خورشیدی بازمی‌گردد. در این سال نخستین روزنامه شهر بنام «اتفاق» توسط میرزا حبیب‌الله‌خان طاهری عکاس‌باشی منتشر شد که درست یک سال بعد از صدور فرمان مشروطه بود. پس از آن روزنامه «رنجبر» با چاپ سنگی در سال ۱۲۸۹ خورشیدی توسط شیخ علی نخستین که از مشروطه‌خواهان بود انتشار یافت. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی روزنامه «مفتش ایران» به مدیریت آقای مکی انتشار یافت. در بیشتر موارد نشریه‌های چاپ شده در شهر در یک محدوده تاریخی (از سال ۱۲۸۶ تا ۱۳۳۰ خورشیدی) به عنوان ارگان یک جریان یا حزب سیاسی منتشر گردیده بودند. به عنوان مثال نشریه‌های وابسته به روشنفکران دموکرات مقارن با انقلاب مشروطه و پس از آن نشریه‌های ملی‌گرا و چپ‌گرا در دوران نهضت ملی‌شدن صنعت نفت می‌توان اشاره کرد. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی در اراک و استان مرکزی ۲ روزنامه، ۱۱ هفته‌نامه و ۷ ماه‌نامه چاپ و منتشر شده‌است که روزنامه سرچشمه، روزنامه نوید، هفته‌نامه‌های سماع قلم، عطر یاس، شهاب، لاله سرخ، راوی، شمس، نامه امیر، مجنون، آرمان جوان، چشم براه، گل یاس و ماهنامه‌های عهد جاوید، وهم سبز، بصیرت، راه دانش و صحیفه پاکدلان از جمله آن‌ها هستند. ورزش استادیوم فوتبال ۱۵ هزار نفری امام خمینی با اینکه اراک از جمله قطب‌های صنعتی کشور به حساب می‌آید، اما هیچگاه شاهد پشتیبانی صنایع در ورزش نبوده است. عدم حمایت صنایع از ورزش باعث عقب ماندن این شهر از ورزش حرفه‌ای شده‌است. در سالهای گذشته شهرداری اراک با حمایت از چهار رشته ورزشی توانست مقام چهارمی رشته فوتبال در لیگ دسته یک، مقام سومی رشته هاکی در بخش آقایان و مقام دومی در بخش بانوان در لیگ برتر و دسته یک و مقام قهرمانی رشته ووشو در لیگ دسته یک را کسب کند. تیم فوتبال شهرداری اراک از جمله تیم‌های فوتبال است که در لیگ دسته‌اول فوتبال ایران بازی می‌کند. همچنین تیم والیبال شهرداری اراک و تیم بسکتبال شهرداری اراک نیز در لیگ‌های دسته یک والیبال و لیگ برتر بسکتبال حضور دارند. امکانات ورزشی اراک دارای ۱۰۳ باشگاه ورزشی روباز و سرپوشیده شامل سالن‌های آمادگی جسمانی، بدمینتون، پیتلاس، بدنسازی، بوکس، پینگ‌پنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، ورزش‌های رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنه‌برداری و ووشو، میدان‌های تنیس، فوتبال، والیبال و هندبال، زمین‌های اسکیت و تیراندازی با کمان و پیست دو و میدانی، پیست موتورسواری، چمن‌های طبیعی و مصنوعی و استخر شنا است. در شهر اراک تعداد ۵ ورزشگاه به نام‌های ورزشگاه ۱۵ هزار نفری امام‌خمینی، ورزشگاه شهدای پنجم مرداد، استادیوم آذرآب (شهر صنعتی)، مجموعه ورزشی ماشین‌سازی و ورزشگاه ۲۲ بهمن وجود دارد. همچنین دهکده المپیک در زمینی به مساحت ۳۰۰ هکتار در حال ساخت است. این مجموعه شامل پیست دوچرخه‌سواری، سالن سرپوشیده دو و میدانی، استخر سرپوشیده و سالن شش هزار نفری خواهد بود. شهرهای خواهرخوانده اراک با چهار شهر جهان خواهرخوانده است: سال (میلادی) کشور شهر خواهرخوانده ۲۰۰۷ صربستان نووی ساد ۲۰۰۸ قزاقستان قراغندی ۲۰۱۱ گرجستان تفلیس ۲۰۱۳ گرجستان باتومی فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران فهرست اهالی منطقه اراک
[ "بخش مرکزی شهرستان اراک", "سلطان‌آباد", "لهجه اراکی", "شیعه", "مسیحی", "کلیمی", "بهائیت", "داود تاجران", "فتیر", "باسلوق", "کشمش", "فهرست کلان‌شهرهای ایران", "استان مرکزی", "شهرستان اراک", "همدان", "ری", "اصفهان", "عراق عرب", "عراق عجم", "قاجاریان", "کرهرود", "تاریخ اراک", "یوسف‌خان گرجی", "قنات", "آب‌انبار", "سقاخانه", "بازار", "ارگ حکومتی اراک", "راه آهن سراسری ایران", "تالاب میقان", "زاگرس", "زلزله", "انرژی", "شرکت آلومینیوم ایران", "شرکت ماشین‌سازی اراک", "واگن پارس", "کمباین‌سازی ایران", "هپکو", "پالایشگاه نفت امام خمینی شازند", "شرکت املاح معدنی ایران", "طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک", "دوره قاجار", "قالی اراک", "قالی کرمان", "معرب", "قاجار", "فتحعلی‌شاه قاجار", "سعید نفیسی", "هرتسفلد", "آلمانی‌ها", "پایتخت", "شهرستان", "فلات ایران", "ولایت عراق", "رضاشاه", "ادبیات فارسی", "عربی", "روستا", "قلعه", "بخش فراهان", "بخش زالیان", "ذرع", "برج شیشه اراک", "بازار اراک", "مظهر قنات", "دروازه قبله", "خندق", "قبله", "انگور", "تره‌بار", "ایران", "عثمانی", "روس", "مدرسه سپهدار", "سنجان (مرکزی)", "خان", "رعیت", "محله قلعه", "محله حصار", "بلدیه", "گلپایگان", "خمین", "بروجرد", "کاشان", "تبریز", "قم", "خوانسار", "امام خمینی", "دانشگاه اصفهان", "شهرنشینی", "فرمان مشروطه", "جنبش مشروطه ایران", "حوزه علمیه", "نجف", "محمدکاظم خراسانی", "مشروطه", "آقا نورالدین عراقی", "به توپ بستن مجلس", "استبداد صغیر", "مشروطه خواه", "حزب دموکرات ایران", "آذربایجانی", "اعتدالیون", "نورالدین عراقی", "اعتمادالسلطنه", "رکود اقتصادی", "جنگ جهانی اول", "سپاه", "انگلستان", "جنگ جهانی دوم", "رضاشاه پهلوی", "نیروهای متفقین", "راه‌آهن سراسری ایران", "ایرانیکا", "قحطی", "غله", "شورش", "دارایی", "نخست وزیر", "سرکوب", "قوام‌السلطنه", "اعتصاب", "انقلاب ۱۳۵۷ ایران", "تظاهرات", "راهپیمایی", "احمد جنتی", "محرم (ماه)", "تاسوعا", "جنگ ایران و عراق", "رژیم بعث عراق", "اکبر هاشمی رفسنجانی", "عراق", "هواپیما", "آذرآب", "خبرگزاری جمهوری اسلامی", "دودمان پهلوی", "زنجان", "استان یکم", "دانشنامه ایرانیکا", "دانشنامه جهان اسلام", "تهران", "استان تهران", "نیم‌کره شمالی", "خط استوا", "نصف النهار", "نصف‌النهار گرینویچ", "تفرش", "فراهان", "آشتیان", "محلات", "دلیجان", "شازند", "خنداب", "کمیجان", "پاییز", "زمستان", "جبهه هوا", "بهار", "تابستان", "اقلیم", "طبقه‌بندی دمارتن", "آب و هوای نیمه خشک", "طبقه‌بندی آمبرژه", "سفیدخانی (کوه)", "کوه مودر", "رود قره‌کهریز", "فاضلاب", "آلودگی آب", "فضای سبز", "سنگ‌های رسوبی", "چین (زمین‌شناسی)", "سنگ آذرین", "سنگ دگرگونی", "حوضه آبریز", "فروزمین", "گسل", "تلخاب (فراهان)", "تبرته (تفرش)", "سنندج", "سیرجان", "هفتادقله", "نراق", "کرتاسه", "کوه‌زایی", "کواترنری", "فرسایش", "زمین‌شناسی", "زمین‌لرزه", "ریشتر", "سده", "دورود", "ساوه", "زمین‌لرزه جبال", "سرشماری", "خانوار", "سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران", "تاتی", "وفس", "گویش", "لهجه", "مسلمان", "بهائیان", "ارمنیان", "کلیسای مسروپ", "شاه عباس", "یهودیان", "محسن سلطان‌آبادی عراقی", "سنجان", "امیرعباس هویدا", "محمدرضا پهلوی", "اهواز", "خاورمیانه", "انتقال نیرو", "آسیا", "آمریکا", "لکوموتیو", "کمباین", "صنایع سنگین", "پتروشیمی", "پالایشگاه", "سیمان", "معدن", "ترابری", "آونگان", "مترو", "سدیم سولفات", "شرکت لجور", "بالابر", "هیدرولیک", "جرثقیل", "نقدینگی", "تورم", "کارفرما", "پیمانکار", "اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران", "بخش خصوصی", "هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران", "بحران", "تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران", "ورشکستگی", "شهرداری", "پهلوی اول", "مشهد", "تأمین اجتماعی", "سرطان", "بیمارستان امیرکبیر (اراک)", "بیمارستان آیت‌الله خوانساری (اراک)", "بیمارستان ولی عصر (اراک)", "بیمارستان امیرالمؤمنین", "بیمارستان آیت‌الله طالقانی (اراک)", "بیمارستان امام خمینی (اراک)", "بیمارستان قدس (اراک)", "سرطان ریه", "ام‌اس", "سرطان مثانه", "سرطان تیروئید", "فلج چندگانه", "مولد الکتریکی", "دیزل ژنراتور", "شرکت برق منطقه‌ای باختر", "لوله‌کشی", "سد کمال‌صالح", "دز", "گاز طبیعی", "تلگراف", "سیگنال پیوسته", "دیجیتال", "نظام جمهوری اسلامی ایران", "تلفن ثابت", "تلفن همراه", "پارک", "شهربازی", "هتل", "رستوران", "تنیس", "اسکواش", "اسکیت", "پارک آبی", "ترن هوایی", "باغ وحش", "رشد جمعیت", "محیط زیست", "اعتراض", "الشرق الاوسط", "فرابنفش", "سرطان پوست", "ترافیک", "طرح جامع ترافیک شهر اراک", "سامانه ترابری هوشمند", "کرج", "فرهنگ", "فولکلور", "نذر", "امامزاده", "عقیقه", "خرافات", "زائو", "آل (افسانه)", "جشن کوسه ناقلدی", "رشکی و ماسی", "ازدواج", "روابط اجتماعی", "صنعتی‌سازی", "محله", "عزاداری", "روضه‌خوانی", "نوحه‌خوانی", "تعزیه", "تعزیه سیار اراک", "سینما", "بلیت", "شاهی (پول)", "مردم ارمنی", "سینما عصرجدید (اراک)", "سینما فرهنگ (اراک)", "سینما استقلال (اراک)", "دیوان انوری", "کتابخانه", "محمد خزائلی", "امام‌خمینی", "حمام چهارفصل", "خانه حسن‌پور", "کاشی معقلی", "قلعه حاج وکیل", "کاروانسرای شاه عباسی", "خانه حاج‌آقا محسن اراکی", "خانه حاج‌حسین خاکباز محسنی", "داوودآباد", "طبیعت گردی", "دره گردو", "هیئت دولت ایران", "منطقه نمونه گردشگری", "منطقه تخت‌سادات", "سادات کرهرود", "آرامگاه شاهزاده محمد عابد", "صفویه", "امامزاده شاهزاده عبدالله و آمنه خاتون", "پیر مرادآباد", "مرادآباد (اراک)", "دوره سلجوقی", "موزه سلطان‌آباد", "موزه صنایع دستی اراک", "موزه تنوع زیستی اراک", "قالی", "گلیم", "جاجیم", "رودوزی", "منبت", "معرق کاری", "تندیس‌گری", "خراطی", "مشبک‌کاری", "گره چینی", "سفالگری", "نگارگری", "نقاشی ایرانی", "تذهیب", "تشعیرسازی", "خوشنویسی", "مسگری", "قلمزنی", "چلنگر", "ملیله کاری", "گیوه", "آینه کاری", "قالی فراهان", "قالی سرابند", "قالی ساروق", "قالیبافی", "هتل امیرکبیر", "سوغات", "ترخینه", "صابون", "شیره انگور", "گوش فیل", "ته‌تالی", "آبگوشت کشک", "آبگوشت دوغ‌دار", "آش جودوغ", "آش", "پتله پلو", "آش بی‌بی سه‌شنبه", "آش مصطفی", "شفته", "دریای خزر", "خلیج فارس", "آزادراه ۵ (ایران)", "سلفچگان", "وزارت راه و شهرسازی", "خرم‌آباد", "کرمانشاه", "شیراز", "ملایر", "فرودگاه", "هواپیمای پهن‌پیکر", "باند فرودگاه", "ایرباس", "فرودگاه اراک", "استان قم", "استان لرستان", "استان همدان", "نهاوند", "استان کرمانشاه", "صحنه", "اسلام‌آباد غرب", "مهاجران (مرکزی)", "تاکسی", "ناوگان", "بی‌سیم", "اتوبوس", "گازوئیل", "مصطفی‌قلی بیات", "مرتضی‌قلی بیات", "آموزش و پرورش", "دانشگاه تهران", "فیزیک", "شیمی", "زیست‌شناسی", "زبان و ادبیات فارسی", "دانشگاه تربیت معلم تهران", "آموزش عالی", "دانشگاه پیام نور", "دانشگاه جامع علمی کاربردی", "غیرانتفاعی", "دانشگاه اراک", "دانشگاه علوم پزشکی اراک", "دانشگاه صنعتی اراک", "دانشگاه آزاد اسلامی اراک", "دانشکده", "دانشجو", "مدرسه حاج محمدابراهیم", "مدرسه آقا ضیاءالدین", "سیمای جمهوری اسلامی ایران", "استودیو", "برنامه تلویزیونی", "شبکه تلویزیونی", "شبکه آفتاب", "رادیو اراک", "فرستنده", "کیلووات", "رئیس جمهور", "محمود احمدی‌نژاد", "روزنامه", "چاپ سنگی", "مشروطه‌خواه", "ارگان", "حزب سیاسی", "حزب دموکرات (دوران مشروطه)", "انقلاب مشروطه", "ملی‌گرا", "قانون ملی شدن صنعت نفت", "هفته نامه", "مجله", "ورزش", "فوتبال", "هاکی", "ووشو", "باشگاه فوتبال شهرداری اراک", "لیگ آزادگان", "خبرگزاری فارس", "ورزش ۳", "آمادگی جسمانی", "بدمینتون", "بدنسازی", "بوکس", "پینگ‌پنگ", "تکواندو", "تیراندازی", "جودو", "ورزش‌های رزمی", "ژیمناستیک", "شطرنج", "فوتسال", "کاراته", "کشتی (ورزش)", "والیبال", "وزنه‌برداری", "هندبال", "دو و میدانی", "ورزشگاه امام خمینی اراک", "مجموعه ورزشی شهدای پنجم مرداد (اراک)", "خواهرخواندگی (شهرها)", "صربستان", "نووی ساد", "قزاقستان", "قراغندی", "گرجستان", "تفلیس", "باتومی", "فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت", "فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران", "فهرست اهالی منطقه اراک", "صفویان", "ناصرالدین شاه", "انقلاب ایران (۱۳۵۷)", "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی", "دانشگاه علم و صنعت ایران", "تاریخ مشروطه ایران (کتاب)" ]
[ "اراک", "شهرهای استان مرکزی", "شهرهای شهرستان اراک", "مراکز استان‌های ایران" ]
2,150
پروتکل
0
77
0
[ "پیوندنامه", "پیش‌نویس", "پروتکل (ابهام‌زدایی)", "پروتكل (ابهام‌زدايي)", "پروتکل (ابهام زدایی)", "پروتكل (ابهام زدايي)", "پروتکل‌ها", "پروتكل ها", "پروتکل ها", "پيش نويس", "پیش نویس", "پيوندنامه", "پروتوکل", "پروتوكل" ]
false
68
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پروتکل ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره کند: علوم رایانه و ارتباطات پروتکل ارتباطات پروتکل اینترنت پروتکل رمزنگاری پروتکل بافرز جانورشناسی آداب پروتکل بزرگان صهیون پروتکل کیوتو
[ "پروتکل ارتباطات", "پروتکل اینترنت", "پروتکل رمزنگاری", "پروتکل بافرز", "آداب", "پروتکل بزرگان صهیون", "پیمان کیوتو" ]
[]
2,151
نانو
0
44
0
[]
false
44
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
نانو (با نماد n) یک پیشوند در یکاهای اس آی است که به معنی میلیاردم چیزی می‌باشد.
[ "اس آی" ]
[ "پیشوندهای سیستم متریک" ]
2,153
تامی دورسی
6
36
0
[ "تامي دورسي" ]
false
10
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "تامی دورسی" }, { "Item1": "image", "Item2": "Tommy dorsey playing trombone.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "Tommy Dorsey, in ''The Fabulous Dorseys''" }, { "Item1": "image_size", "Item2": "200" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "religion", "Item2": "Roman Catholic" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Thomas Francis Dorsey, Jr." }, { "Item1": "alias", "Item2": "The sentimental gentleman of swing." }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[Mahanoy Plane]]، [[پنسیلوانیا]], United States" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[گرینویچ، کنتیکت]]" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "[[ترومبون]]، [[ترومپت]]، [[کورنت (ساز)]]" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[گروه بزرگ]]، [[موسیقی سوینگ]]، [[جاز]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "[[Bandleader]][[ترومبون]][[رهبری (موسیقی)]]" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "1920s–1956" }, { "Item1": "label", "Item2": "RCA Victor, Brunswick, Decca, OKeh, Columbia" }, { "Item1": "associated_acts", "Item2": "[[The California Ramblers]]، [[جیمی دورسی]]، [[Jean Goldkette]]، [[پل وایتمن]]، [[فرانک سیناترا]]، [[The Pied Pipers]]، [[Buddy DeFranco]]، [[بادی ریچ]]، [[جو استفورد]]، [[Connie Haines]]، [[گلن میلر]]، [[Boswell Sisters]]، [[Dick Haymes]]، [[جین کروپا]]، [[Sy Oliver]]، [[نلسون ریدل]]" }, { "Item1": "website", "Item2": "http://www.buddymorrowproductions.com" }, { "Item1": "notable_instruments", "Item2": "Trombone and trumpet" } ], "Title": "musical artist" }
تامی دورسی از نوازندگان معروف شیپور کشوئی و برادر کوچک‌تر جازیست سرشناس جیمی دورسی بود. دورسی در بخش شنندوه ایالت پنسیلوانیای آمریکا به دنیا آمد.
[ "Mahanoy Plane", "پنسیلوانیا", "گرینویچ، کنتیکت", "ترومبون", "ترومپت", "کورنت (ساز)", "گروه بزرگ", "موسیقی سوینگ", "جاز", "Bandleader", "رهبری (موسیقی)", "The California Ramblers", "جیمی دورسی", "Jean Goldkette", "پل وایتمن", "فرانک سیناترا", "The Pied Pipers", "Buddy DeFranco", "بادی ریچ", "جو استفورد", "Connie Haines", "گلن میلر", "Boswell Sisters", "Dick Haymes", "جین کروپا", "Sy Oliver", "نلسون ریدل", "شیپور کشوئی", "شنندوه" ]
[ "اهالی برناردزویل، نیوجرسی", "اهالی پنسیلوانیا", "بازیگران قراردادی مترو گلدوین مایر", "درگذشتگان ۱۹۵۶ (میلادی)", "درگذشتگان به علت خفگی", "درگذشتگان در سوانح در کنتیکت", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۰۵ (میلادی)", "مرگ‌های ناشی از موادمخدر در کنتیکت", "موسیقی‌دانان آمریکایی ایرلندی‌تبار", "موسیقی‌دانان اهل پنسیلوانیا", "موسیقی‌دانان اهل گرینویچ، کنتیکت", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومبون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومبون سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی)", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان دکا رکوردز" ]
2,154
جین کروپا
0
26
0
[ "جين كروپا" ]
false
13
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جین کروپا (۱۹۰۹-۱۹۷۳) نوازنده درامز سبک جز آمریکایی بود. در یازده سالگی درامز را انتخاب کرد «چون از هر ساز دیگری ارزان‌تر بود.» پس از نواختن در چند گروه و با کسانی چون بیکس بیدربکی و تامی دورسی بالاخره به ارکستر بنی گودمن پیوست. تکنوازی او را در اجرای تاریخی "سینگ، سینگ، سینگ" در سال ۱۹۳۸ اولین تکنوازی درامز در سبک جز می‌دانند.
[ "جز", "بیکس بیدربکی", "تامی دورسی", "بنی گودمن" ]
[ "افراد آمریکایی لهستانی‌تبار", "اهالی شیکاگو", "پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا", "درام‌نوازان سده ۲۰ (میلادی)", "درگذشتگان ۱۹۷۳ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سرطان خون", "درگذشتگان به علت سرطان در نیویورک", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۰۹ (میلادی)", "مرگ‌های به موجب بیماری قلبی در نیویورک", "موسیقی‌دانان آمریکایی لهستانی‌تبار", "موسیقی‌دانان اهل شیکاگو", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان درامز جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان درامز سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان درامز مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان کلمبیا رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,155
بخش جناح
2
100
0
[]
false
67
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "بخش جناح" }, { "Item1": "settlement_type", "Item2": "[[بخش]]" }, { "Item1": "coordinates_display", "Item2": "inline,title" }, { "Item1": "subdivision_type", "Item2": "[[کشور]]" }, { "Item1": "subdivision_type1", "Item2": "[[استان]]" }, { "Item1": "subdivision_name1", "Item2": "[[هرمزگان]]" }, { "Item1": "subdivision_type2", "Item2": "[[شهرستان]]" }, { "Item1": "subdivision_name2", "Item2": "[[بستک]]" }, { "Item1": "subdivision_type3", "Item2": "[[دهستان‌ها]]" }, { "Item1": "subdivision_name3", "Item2": "[[جناح]]، [[فرامرزان]]، [[کمشک]]" }, { "Item1": "leader_title", "Item2": "[[بخشدار]]" }, { "Item1": "unit_pref", "Item2": "Metric" }, { "Item1": "population_total", "Item2": "۲۲۶۵۴" }, { "Item1": "population_as_of", "Item2": "۱۳۸۵" }, { "Item1": "population_density_km2", "Item2": "auto" }, { "Item1": "timezone1", "Item2": "IRST" }, { "Item1": "utc_offset1", "Item2": "۳:۳۰+" }, { "Item1": "postal_code_type", "Item2": "کد بخش" }, { "Item1": "postal_code", "Item2": "۸۳۹" }, { "Item1": "blank_name_sec1", "Item2": "مذهب" }, { "Item1": "blank_info_sec1", "Item2": "اسلام ([[سنی]])" }, { "Item1": "blank1_name_sec1", "Item2": "زبان‌های گفتاری" }, { "Item1": "blank1_info_sec1", "Item2": "(جمسی محلی) [[لارستانی]]" } ], "Title": "settlement" }
بخش جناح نام یکی از بخش‌ها ی شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران است. این بخش با وسعتی درحدود ۱۶۹۰ کیلومتر مربع در قسمت جنوبی شهرستان بستک واقع است. این بخش از شمال به بخش مرکزی، و از جنوب به کوه سفید و بخش شیبکوه، و از مشرق به بخش کوخرد، و از مغرب به بخش اشکنان منتهی می‌شود. بخش جناح شامل ۳ دهستان و بالغ بر ۳۰ روستای بزرگ و کوچک است. کد این بخش در تقسیمات کشوری ایران ۸۳۹ است. جمعیت بخش جناح طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۲۲۶۵۴ نفر بوده‌است. جغرافی بخش جناح رودخانه مهران خط‌القعر جغرافیایی بخش جناح را تشکیل می‌دهد و زهکش اصلی بخش جناح است. آب‌های سطحی و زیرزمینی بخش جناح عمدتا شور بوده که در مواردی استثنا به آب‌های شیرین برمی‌خوریم. پیرامون وجه تسمیه جناح به قطعیت نمی‌توان سخن گفت گو اینکه نام امروزی جناح درگذشته بدین صورت گویش نمی‌شده و جنه نام واقعی آن است. پیشینه سکونت در جناح به درستی معلوم نیست اما وجود چاه‌های حفرشده دردل سنگ آهک در منطقه دوک در جنوب جناح و همچنین چاه و آب انبار تاریخی گبری (زرتشتیان) دیرینگی جناح را شاید به پیش از اسلام برساند. ترکیب جمعیتی شهر را اقوام مهاجر از بلوکات لارستان اقوام منسوب به بومیان جناح و مهاجران دیگر نواحی در برمی گیرد. اقتصاد جناح برپایه بازرگانی استوار است و بافت محلات سنتی، شکل خانه‌ها و چندگانگی اقوام از این مسئله حکایت دارد مضاف بر اینکه به دلیل کمبود آب کشاورزی این حرفه رونق محدود داشته‌است. دهستان‌ها دهستان جناح دهستان فرامرزان دهستان کمشک شهر:جناح فهرست بخش‌های ایران استان هرمزگان شهرستان بستک تقسیمات استانی استان هرمزگان
[ "فهرست بخش‌های ایران", "فهرست کشورهای مستقل", "استان‌های ایران", "هرمزگان", "شهرستان‌های ایران", "شهرستان بستک", "دهستان‌های ایران", "دهستان جناح", "دهستان فرامرزان", "کمشک", "بخشداری", "سنی", "لارستانی", "بخش (تقسیمات کشوری)", "بستک", "استان هرمزگان", "ایران", "بخش مرکزی شهرستان بستک", "کوه سفید", "بخش شیبکوه", "بخش کوخرد", "اشکنان", "دهستان", "رودخانه مهران", "خط‌القعر", "گبر", "زرتشتیان", "بلوکات", "لارستان", "فرامرزان", "جناح (شهر)", "گوده" ]
[ "بخش جناح", "بخش‌های استان هرمزگان", "شهرستان بستک" ]
2,156
بلوز
0
501
0
[ "موسيقي بلوز", "موسیقی بلوز" ]
false
483
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "بلوز" }, { "Item1": "color", "Item2": "White" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "#0000E1" }, { "Item1": "ریشه‌های_سبکی", "Item2": "موسیقی بومی، ترانه‌های کار" }, { "Item1": "ریشه‌های_فرهنگی", "Item2": "اواخر سده نوزدهم، جنوب ایالات متحده" }, { "Item1": "سازها", "Item2": "[[گیتار]]، [[گیتار بیس]]، [[پیانو]]، [[ساز دهنی]]، [[درامز]]، [[کنترباس]]، [[آواز]]، [[ساکسوفون]]، [[ترومبون]]، [[ترومپت]]" }, { "Item1": "محبوبیت", "Item2": "از اواسط سده بیستم تا کنون" }, { "Item1": "مشتق‌ها", "Item2": "بلوگرس، [[جاز]]، [[ریتم اند بلوز]]، [[راک اند رول]]، [[راک]]" } ], "Title": "سبک موسیقی" }
جان لی هوکر، در یک فستیوال بلوز در ۱۹۹۷ بلوز گونه‌ای موسیقی سازی و آوازی است که ریشه در آوازهای هنگام کار و فریادها و همخوانی‌های سیاهان آمریکا دارد و اصل آن به فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا می‌رسد و در واقع این سبک از دل بردگان سیاه پوست بوجود آمده. علت اینکه این سبک به بلوز معروف شد این بود که پیشگامان این سبک با غم این موسیقی را اجرا می‌کردند و Blue در زبان انگلیسی به معنای غم نیز می‌باشد، برخی از صاحبان نظر بر این نکته اعتقاد دارند که نحوه شیوع این سبک در آمریکا بر می‌گردد به زمان گسترش سرمایه‌گذاری در مزارع پنبه در جنوب کشور آمریکا که در آن دوره کارگران سیاه در هنگام کار در مزارع با خواندن شعرهایی بعضا ریتمیک و موزون به همراه پاسخ و تکرار توسط دیگر کارگران اقدام به ایجاد شوق و نظم در کار برداشت می‌نمودند. منطقه دلتای رود می‌سی‌سی‌پی زادگاه موسیقی بلوز است. موسیقی مورنا
[ "گیتار", "گیتار بیس", "پیانو", "ساز دهنی", "درامز", "کنترباس", "آواز", "ساکسوفون", "ترومبون", "ترومپت", "جاز", "ریتم اند بلوز", "راک اند رول", "راک", "موسیقی", "همخوانی", "اعتقاد", "سبک", "مزارع پنبه", "آمریکا", "ریتمیک", "موزون", "موسیقی مورنا" ]
[ "بلوز", "اصطلاحات جاز", "بداهه (موسیقی)", "تاریخ آفریقایی-آمریکایی", "سبک‌های موسیقی آمریکا", "فرمت‌های رادیویی", "موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار" ]
2,157
رگتایم
6
32
0
[ "رگتايم", "رگ‌تايم", "رگ تايم", "رگ تایم", "موسیقی رگتایم", "رگ‌تایم" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "bgcolor", "Item2": "goldenrod" }, { "Item1": "color", "Item2": "white" }, { "Item1": "name", "Item2": "رگ‌تایم" }, { "Item1": "stylistic_origins", "Item2": "[[Cakewalk]]، [[موسیقی فولکلور]]، [[marches]]، [[موسیقی کلاسیک]]" }, { "Item1": "cultural_origins", "Item2": "Midwestern Late 19th-century United States" }, { "Item1": "instruments", "Item2": "Mainly [[پیانو]]، sometimes [[بانجو]] orchestra, and brass band" }, { "Item1": "popularity", "Item2": "1900s, 1910s, and 1970s" }, { "Item1": "derivatives", "Item2": "[[Stride]], [[novelty piano]], [[honky tonk]]" }, { "Item1": "fusiongenres", "Item2": "[[جاز]] – [[boogie woogie]] – [[موسیقی بلوگرس]]" } ], "Title": "music genre" }
رگ‌تایم (Ragtime) گونه‌ای موسیقی آمریکایی است که در میان سال‌های ۱۹۰۰–۱۹۱۸ به اوج محبوبیت خود رسید. رگ‌تایم نوعی جاز اولیه است که در آن ضرب و مکث بسیار موکد است. در این سبک از شیوه‌ای به نام صدای بم رونده (walking bass) استفاده می‌شود. این سبک از سبک‌های پیانویی در موسیقی جاز است. رگ‌تایم از ترانه‌های بردگان سیاه‌پوست آمریکا سرچشمه گرفته‌است. رگ به معنای ژنده و پاره و گسیخته‌است و تایم به معنای وزن و ضربان موسیقی.
[ "Cakewalk", "موسیقی فولکلور", "American march music", "موسیقی کلاسیک", "پیانو", "بانجو", "Stride piano", "novelty piano", "honky tonk", "جاز", "boogie woogie", "موسیقی بلوگرس", "موسیقی", "بَمِ رونده" ]
[ "رگتایم", "سبک‌های موسیقی", "موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار" ]
2,159
رده:تاجیکستان
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تاجیکستان
[]
[ "رده‌های با نام کشورها", "کشورهای محصور در خشکی", "کشورهای آسیای مرکزی", "کشورها و سرزمین‌های ایرانی زبان" ]
2,160
مغز
0
502
0
[]
false
411
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مغز یک جایگزین=مغز یک شامپانزه مغز یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین اعضای بدن در همه مهره داران و بیشتر بی‌مهرگان است که در برخی گونه‌ها ۲ درصد از وزن بدن جان‌دار را تشکیل می‌دهد. در انسان تا بیش از ۳۰ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی خود را از کربوهیدرات‌ها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را سریع می‌سوزاند حتی زمانیکه شخص در خواب است، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند. به نارسایی مغزی اسکم مغزی می‌گویند. مغز شامل نیمکره‌های مخ، مخچه و ساقه مغز است. بیشتر حجم مغز را نیمکره‌های مخ تشکیل می‌دهند. نیمکره‌های مخ باعث می‌شوند تا انسان بتواند فکر کند و حرف بزند و مسائل را حل کنند. نیمکره چپ فعالیت‌های نیمه راست بدن و نیمکره راست فعالیت‌های نیمه چپ بدن را کنترل می‌کند. اما آنها همکاری هم دارند مثلا در موقع نگاه کردن. مخچه هم مرکز تعادل بدن است و با ورزش‌های مانند ژیمناستیک و بند بازی تقویت می‌شود. بخش دیگر مغز ساقه مغز است که واصل مخ و مخچه به نخاع است. ساقه مغز شامل سه بخش است: مغز میانی و پل مغزی و بصل النخاع. بصل النخاع در بالای نخاع است و مرکز فعالیت‌های غیرارادی بدن است و برای همین مشهور به گره حیات است. مخ شامل لوب‌های مختلفی است: لوب آهیانه لوب پیشانی لوب گیجگاهی لوب پس سری که در هر یک از این لوب‌ها حواس مختلفی وجود دارد برای مثال لوب پیشانی: حس بویایی؛ لوب پس سری: حس بینایی؛ لوب گیجگاهی: حس شنوایی؛ لوب آهیانه: مرکز حواس پیکری مانند لامسه. همچنین مغز دارای دستگاه لیمبیک هست. مغز در همه مهره‌داران و بیشتر بی‌مهرگان مرکز دستگاه عصبی است. تنها شماری از بی‌مهرگان مانند اسفنج دریایی، عروس دریایی، آب‌دزدک دریایی بالغ و ستاره دریایی مغز ندارند، هرچند دارای بافت عصبی پراکنده‌ای هستند. مغز در سر و معمولا نزدیک اندام‌های حسی نخستین مانند بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی قرار دارد. مغز مهره داران پیچیده‌ترین اندام بدنشان است. از دید فیزیولوژی و تکاملی زیستی، کار مغز کنترل متمرکز بر روی سایر اندام‌های بدن است. مغز با تولید الگوهای فعالیت ماهیچه‌ها یا با هدایت مواد شیمیایی تراوشی که هورمون نام دارند، بدن را کنترل می‌کند. این کنترل متمرکز سبب پاسخ سریع و هماهنگ به تغییرات محیط می‌شود. برخی انواع پایه‌ای از پاسخ مانند بازتاب یا رفلکس عصبی می‌تواند توسط طناب نخاعی یا گره‌ها ایجاد شود، اما کنترل پیچیده و هدفمند بر رفتارها بر پایه حس‌های ورودی پیچیده نیازمند توانایی یکپارچه‌سازی اطلاعات یک مغز متمرکز است. بتازگی محققان دانشگاه نورت وسترن در آمریکا درحین مطالعه اثرات یک داروی ضد افسردگی بر روی موش‌ها به این نتیجه رسیدند که عملکرد مغزهای دو جنس نر و ماده در سطح مولکولی متفاوت است. دراین مطالعه یک تفاوت شیمیایی در میان مغزهای نر و ماده کشف شد و محققان دریافتند که این اختلاف در سطح مولکولی و در تعامل میان مولکول‌های ERalpha and mGluR1 است. از نظر فلسفی نیز آنچه که مغز را متمایز از بقیه اندام‌ها می‌کند، ایجاد ارتباط فیزیکی بین بدن و ذهن است. امروزه دانسته‌های دقیقی در مورد کار هریک از سلول‌های مغز وجود دارد اما درک همکاری همزمان و روش عمل میلیون‌ها سلول مغزی با هم هنوز نیاز به پژوهش دارد. کالبدشناسی برش عرضی از پیاز بویایی یک موش که همزمان به دو روش رنگ‌آمیزی شده. در تصویر یاخته عصبی و نیز گیرنده گابا قابل دیدن است. شکل و اندازه مغز در جانوران مختلف بسیار گوناگون و یافتن ویژگی‌های یکسان در آن‌ها نیز دشوار است. با این حال، تعدادی از اصول معماری مغزی در طیف گسترده‌ای از گونه‌ها به شکل برابر وجود دارد و حتی برخی از جنبه‌های ساختاری مغز تقریبا در تمام طیف‌های گونه‌های جانوری مشترک می‌باشد. شاید بهترین راه برای مطالعه مغز، روش مشاهده مستقیم باشد، هرچند امروزه بسیاری تکنیک‌های نوین نیز به خدمت گرفته می‌شود. از آنجاکه بافت مغز، بافتی نرم است در ابتدا باید درون الکل و ماده فیکساتور یا ثبات قرار گیرد و پس از آماده شدن بافت، می‌توان آنرا به برش‌های عرضی برای مشاهده آماده نمود. در اولین نگاه می‌توان دو لایه جدا از هم را مشاهده نمود. بافتی تیره که با نام ماده خاکستری شناخته می‌شود و نیز بافتی با رنگ روشن که به آن ماده سفید می‌گویند. اطلاعات بیشتر را می‌توان توسط رنگ‌آمیزی برش‌هایی از بافت مغز با انواع مختلف مواد شیمیایی به دست آورده و با میکروسکوپ قادر به مشاهده محل‌های اتصال درونی در ریزساختارهای مغزی خواهیم بود. ساختار مغز مهمترین بخش دستگاه عصبی مرکزی است و در تمامی جانداران از یاخته عصبی یا نورون و یاخته گلیال یا نوروگلیا تشکیل شده‌است. سلول‌های گلیال انواع گوناگونی داشته و انجام تعدادی از عملکردهای مهم ازجمله پشتیبانی ساختاری، پشتیبانی متابولیک یا سوخت‌وساز یاخته، عایق و همچنین هدایت را به عهده دارند. نورون‌ها، اما، معمولا مهم‌ترین یاخته‌های در مغز انگاشته می‌شوند. ویژگی یگانه یاخته عصبی در ایجاد و انتقال پیام به دورترین نقاط بدن است. در انسان از بخشهای مختلفی مانند مخ، تالاموس، هیپوتالاموس، پل مغزی، بطنهای مغز، ساقه مغز، بادامه مغز، عقده‌های قاعده‌ای تشکیل شده‌است. سیستم بطنی بطن‌های مغزی (خاکستری تیره) درون مغز چهار بطن وجود دارد که به نام‌های بطن چپ، بطن راست (هردو جانبی) و بطن‌های سوم و چهارم شناخته می‌شوند. دو بطن راست و چپ از راه سوراخ بین بطنی به داخل بطن سوم مرتبط بوده و بطن‌های سوم و چهارم هم توسط مجرای سیلویوس به هم راه دارند. خون رسانی مغزی شاخه قوس آئورت با انشعابات خود به شریان کاروتید مشترک چپ تقسیم شده و انشعاب دیگری از آن به نام شریان کاروتید مشترک داخلی (شریان تغذیه کننده مغز) ایجاد می‌شود که تبدیل به سه شاخه اصلی: شریان افتالمیک _ شریان مغزی میانی _ شریان مغزی قدامی می‌شود. شریان مغزی میانی مهم‌ترین شریان تغذیه کننده نیمکره‌های مخ می‌باشد و در سطح خارجی نیمکره‌های مخ پخش می‌گردد. شاخه‌هایی از این شریان به قسمت‌های عمقی مخ و از آن جمله کپسول داخلی رفته و شریان هموراژی مغزی را تشکیل می‌دهد که انسداد یا پارگی آن باعث سکته مغزی (بر اثر خونریزی مغزی) می‌شود. شریان مغزی قدامی نیز قسمت‌های قدامی مغز را تغذیه می‌کند. پیری زودرس مغز برخی افراد با وجود سن بالا، از قدرت حافظه و تمرکز بالایی برخوردارند و بعضی دیگر به محض ورود به دهه ششم زندگی، به مرور با مشکلات حافظه مواجه می‌شوند. علاوه بر مسایل ژنتیکی، برخورداری از مغز سالم و قدرت تفکر تا پایان عمر، به ترک عادت‌های غلط مرتبط است. عواملی که باعث پیری زودرس مغز می‌شوند رژیم غذایی پرچرب و پرکالری زندگی در مجاورت بزرگراه و خیابانهای شلوغ استرس مزمن کم خوابی نشستن طولانی مدت در طول روز تنبل کردن مغز دخانیات مواد مخدر الکل آسیب‌شناسی مغز نسبت به آسیب‌ها بسیار حساس است ونورونها نمی‌توانند بیش از پنج دقیقه در برابر ایسکمی مقاومت کنند. نورون‌ها در انسان بالغ قادر به تکثیر سلولی نیستند. جراحی مغز و اعصاب یک عمل فوق تخصصی جراحی است که با اعمال جراحی روی دستگاه عصبی بدن پاره‌ای از آسیب‌های مغز و اعصاب را می‌تواند بهبود بخشیده یا از ادامه روند آسیب جلوگیری نماید. بیماریهای التهابی در مغز: شامل مننژیت، آنسفالیت بیماریهای وابسته به خونرسانی مغز: شامل سکته مغزی، حمله ایسکمیک گذرا، خونریزی هیپرتنسیون اندوکرانیک یا افزایش فشار داخل مغز هیدروسفالی: در دو نوع ارتباطی و غیر مرتبط انواع تومور مغزی صرع و دمانس پارکینسون و بیماری هانتینگتون از بین رفتن بافت میلین، بیماری‌های مادرزادی و ضربه از دیگر آسیب‌های مختلف مغز هستند. غلاف میلین در اثر از بین رفتن نورون‌های پشتیبان تخریب می‌شوند (به دلیل آنکه یکی از کارهای نورون‌های پشتیبان ساختن غلاف میلین می‌باشد) پژوهشگران دانشگاه پزشکی شیکاگو با بررسی عادت غذایی ۶۰۰۰ نفر دریافتند که آن دسته از افرادی که دچار مشکلات فراموشی و نظایر آن نیستند، در عادت غذایی خود غذاهای سرشار از ویتامین ای گنجانده‌اند. ویتامین ای، رادیکال‌های آزاد را که گمان می‌رود می‌توانند به سلول‌های مغز آسیب برسانند، مهار می‌کند. مطالعات محققان کالج پزشکی جورجیا آمریکا نشان می‌دهد که غذای چرب، عملکرد سیناپس‌ها در هیپوکامپ مغز را مختل می‌کند و این عارضه سبب کاهش یادنگاهی دیگر مخصوص دانش آموزان یازدهمنگاهی دیگر مخصوص دانش اموزان یازدهمنگاهی دیگر دید سطحی ===گیری و اختلال حافظه می‌شود. همچنین افرادی که رژیم غذایی ناسالمی دارند و به‌طور مستمر غذاهای پرچرب و پرکالری استفاده می‌کنند، هیپوکامپ کوچکتری دارند. یکی از اندام‌های دستگاه عصبی است که به همراه نخاع بر فعالیت‌های بخش‌های مختلف بدن نظارت می‌کند و پس از تفسیر و پردازش اطلاعات در صورت نیاز پاسخ ایجاد می‌کند. مغز از دو بخش خاکستری (شامل جسم سلولی و رشته‌های فاقد میلین) و بخش سفید (شامل رشته‌های میلین دار) ساخته شده‌است که ضخامت بخش خاکستری کمتر و بخش خاکستری پیرامون بخش سفید قرار دارد. مغز خود شامل سه بخش: ۱. مخ ۲. مخچه ۳. ساقه مغز ۱۳ مغز انسان واسط مغز و رایانه
[ "کالری", "کربوهیدرات", "اکسیژن", "دانشگاه علوم پزشکی مشهد", "ژیمناستیک", "بند بازی", "گره حیات", "مهره‌داران", "بی‌مهرگان", "دستگاه عصبی", "اسفنج دریایی", "عروس دریایی", "آب‌دزدک دریایی", "ستاره دریایی", "فیزیولوژی", "هورمون", "رفلکس", "طناب نخاعی", "گانگلیون", "دانشگاه نورت وسترن", "ذهن", "گاما آمینوبوتیریک اسید", "الکل", "رنگ‌آمیزی(بافت‌شناسی)", "دستگاه عصبی مرکزی", "یاخته عصبی", "یاخته گلیال", "مخ", "تالاموس", "هیپوتالاموس", "پل مغزی", "سیستم بطنی", "ساقه مغز", "بادامه مغز", "عقده‌های قاعده‌ای", "خونریزی مغزی", "ایسکمی", "جراحی مغز و اعصاب", "مننژیت", "آنسفالیت", "سکته مغزی", "حمله ایسکمی گذرا", "هیدروسفالی", "صرع", "دمانس", "پارکینسون", "بیماری هانتینگتون", "میلین", "نورون‌های پشتیبان", "رادیکال آزاد", "ریدرز دایجست", "سیناپس", "مغز انسان", "واسط مغز و رایانه" ]
[ "مغز", "اعضا", "کالبدشناسی", "کالبدشناسی اعصاب", "کالبدشناسی انسان بر پایه اندام" ]
2,161
رده:سرودهای ملی
0
2
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
سرودهای ملی
[]
[ "سرودها", "ترانه‌های میهن‌پرستانه", "نمادهای ملی", "رده‌های بر پایه کشور", "ترانه‌ها بر پایه موضوع" ]
2,162
رده:کشورهای آسیای میانه
0
0
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
کشورهای آسیای میانه
[]
[]
2,164
لمزان
2
38
0
[]
false
16
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
لمزان شهر و مرکز بخش مهران شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران است. لمزان در جنوب کوه ببیان و زیر کوه روستای کنچی واقع شده‌است.لمزان در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ رسما تبدیل به شهر شد. محدوده لمزان حدود لمزان از شمال: کوه ببیان، از جنوب رودخانه مهران، از مغرب به خص و کنارزرد و سپس دهستان مهران، و از سمت مشرق به و پدل منتهی می‌شود. جغرافیای منطقه لمزان در ۹۰ کیلومتری شرق شهرستان بستک واقع شده‌است. راه کوخرد بستک از پاسگاه ژاندارمری مهران از جاده اسفالت بندر لنگه منشعب شده درجاده‌ای سواره‌رو اما خاکی در جهت شرق به طرف لمزان می‌رود. روستای لمزان در دوران گذشته از توابع شهر بستک بوده‌است، اما اکنون از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرلنگه‌است و در دهستان مهران بندر لنگه واقع شده‌است. یکی از روستاهای بخش مهران ومرکز بخش مهران می‌باشد جمعیت این روستا بیش از سه هزار نفر است روستاهای تابع بخش مهران عبارتند از لمزان پدل انجیره خورچا کم رضوان کونه کوردان هیرو هرا دم هرایی پس بست ناهنگ دوآب و لاور وبن کوه وروستاهای کوچک دیگرجمعیت بخش دوازده هزار نفر است. جمعیت لمزان از مجموعه چند ده بزرگ و کوچک و نزدیک به هم دیگر تشکیل شده‌است که به شرح زیر است:جمعا جمعیت لمزان۲۷۴۵ نفر است اسامی محله‌های لمزان عبارت است از(مغدان-لدخو-کهورکوچه-چاهگز-باغ-خهی-ده وسط-سربالا-سرمیران- گود سرخ-بردستان و خور چاه)که همه اهل سنت و از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. آب رشته آبی شدیدا شور در لمزان در جریان است که باعث شده‌است کشاورزی در این روستا آنچنان رواج نداشته باشد. ۱۰ باب مسجد و ۱۵ باب آب‌انبار به گویش محلی (برکه) در مجموع آبادی آن است منطقه معروف کشت گندم بری و بری عمر و دره خار نام دارد.
[ "بخش مهران", "شهرستان بندر لنگه", "استان هرمزگان", "کوه ببیان", "کنچی", "رودخانه مهران", "خص", "کنارزرد", "دهستان مهران", "پدل", "شهرستان بستک", "کوخرد", "بستک", "بندر لنگه", "مهران (بندر لنگه)", "اهل سنت", "محمد ادریس شافعی", "مسجد", "آب‌انبار" ]
[ "بخش مرکزی بندر لنگه هرمزگان", "شهرهای شهرستان بندر لنگه", "شهرهای استان هرمزگان" ]
2,165
خانات ایروان
6
144
0
[ "خانات ايروان" ]
false
33
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "conventional_long_name", "Item2": "خانات ایروان" }, { "Item1": "empire", "Item2": "[[پرشیا]]" }, { "Item1": "continent", "Item2": "[[قفقاز جنوبی]]" }, { "Item1": "common_name", "Item2": "Erivan" }, { "Item1": "common_languages", "Item2": "[[زبان ارمنی]]، [[زبان فارسی]]\n[[ترکی آذربایجانی]]، [[زبان کردی]]" }, { "Item1": "year_start", "Item2": "۱۷۳۶" }, { "Item1": "year_end", "Item2": "۱۸۲۸" }, { "Item1": "image_flag", "Item2": "Flag of Eriwan Khanate.JPG" }, { "Item1": "image_map", "Item2": "ErevanKhanate.gif" }, { "Item1": "image_map_caption", "Item2": "\"خانات ایروان حدود ۱۸۰۰\"" }, { "Item1": "capital", "Item2": "[[ایروان]]" }, { "Item1": "status", "Item2": "[[خانات]]" } ], "Title": "Former Country" }
خانات ایروان ، یک حکومت خان‌نشین خراج‌گذار بود که از دوره صفویان تا سال ۱۸۲۸ میلادی به مساحت حدود ۱۹۵۰۰ کیلومتر مربع در بخش ارمنستان شرقی حکومت می‌کرد. خانات ایروان در جنوب پادشاهی گرجی کارتلی-کاختی، شرق امپراتوری عثمانی، شمال خانات نخجوان، غرب خانات قره‌باغ و جنوب غرب خانات گنجه قرار گرفته بود. قبل از سال ۱۷۳۶ میلادی ارمنستان به صورت نیمه فئودالی یا نظام ارباب رعیت اداره می‌شد و سرانجام از سال ۱۷۴۷ میلادی سیستم خان نشین بر ارمنستان تثبیت می‌شود. خانات ایروان در سال ۱۸۲۸ میلادی در پی پیمان ترکمنچای از ایران جدا و به امپراتوری روسیه واگذار شد. تاریخ در ارمنستان شرقی نظام خان نشینی بود که در آن‌ها اداره امور به دست خان‌ها صورت می‌گرفت. عمده‌ترین حکومت خان نشین در این دوره خان نشین ایروان بود که بخش مرکزی ارمنستان شرقی را دربر می‌گرفت. محل‌ها یا ناحیه‌ها توسط بلوکها، شهرها به دست کلانترها و روستاها توسط دهیارها که همگی از سوی خان یا سردار ایروان انتخاب می‌شدند، اداره می‌شد. وظیفه اصلی خانات و بلوکات ارمنستان جمع مالیات و تدارکات قشون بود. خان نشین ایروان به پانزده محل (ناحیه)، تقسیم شده بود که شامل: «ماسیس، سورمالی، آرماویر، تالین، آپاران، دزاقکادزور، آشتاراک، کاربی، سوان» و غیره می‌شد. در راس اداری این قلمرو، خان قرار داشت که از طرف شاه منصوب می‌گردید و حکومت وی عملا بدون محدودیت بود و تمام کارها را خودسرانه انجام می‌داد. برای اداره کارهای خان مقامهای متعددی وجود داشتند. نظیر خزانه دار (رئیس امور مالی)، صندوقدار (مامور خرج)، انباردار (رئیس انبارها)، محاسب (مالیاتچی)، قلعه-بیگ (رئیس قلعه‌ها) و غیره. در ۱۶۵۰ میلادی، در زمان حکومت صفویان برای جلب رضایت و اعتماد ارمنی‌های منطقه به دستور دولت مرکزی تعدادی از ارمنیان معتمد شهر به سمت «ملک» یا خان منصوب شدند. اینان تحت نظر حاکم شهر مسئولیت جمع‌آوری خراج، رسیدگی به امور ارمنی‌های شهر و همچنین فرماندهی سپاهیان پیاده متشکل از ارمنیان را در زمان جنگ به عهده داشتند. با به قدرت رسیدن نادر شاه، سپاهیان وی وارد قفقاز شدند. در چندین مرحله، سپاه عثمانی را شکست دادند و آنان را مجبور به عقب‌نشینی از خان نشین ایروان کردند. نادرشاه، که ارمنیان را متحدی قابل اطمینان در مقابل عثمانی می‌دید، استقلال داخلی خان نشین‌های قره باغ را به رسمیت شناخت و خان ایروان را از خان‌های ارمنی نخجوان به نام «موسی بیگیان» با نام «محمدقلی خان» به سمت حاکم ایروان منصوب کرد و در ادامه سیاست‌های دوران صفویه، به خان‌های ارمنی خان نشین ایروان اختیارات بیشتری اعطا کرد. این وضعیت تا دوران قاجار ادامه داشت. در ۱۷۴۵ میلادی و در زمان لشکرکشی دوم نادر شاه به قفقاز، «حسنعلی خان» به سمت حاکم ایروان منصوب شد. بعد از کشته شدن نادر شاه، به علت ناآرامی‌های سیاسی در ایران «حسنعلی خان» سیاستی کاملا مستقل در پیش گرفت و این وضعیت برای مدتی طولانی باقی ماند. حکومت داری خان‌ها بازارچه قدیمی ایروان مربوط به دوران قاجار سفر ژان شاردن به ایروان مصادف است با حکمرانی «صفی قلی خان». شاردن درباره وی نیز به تفصیل نوشته است که چطور حرم‌سرای خان از نظر تعداد زنان چیزی کمتر از حرمسرای شاه نداشته و در آن، از همه ملل اطراف زنان زیبا را، که به زور به آنجا آورده بودند، نگهداری می‌کردند. ضمنا، خان عادت داشته تا هر روز شنبه در شهر بگردد و در صورتی که در مقابل خانه‌ای توقف می‌کرده صاحب خانه به رسم تشکر از الطاف خان می‌بایستی به وی پیشکشی گران‌قیمت اهدا می‌کرده که شاردن نیز از این لطف بی‌نصیب نمانده‌است. هر چند که حاکمان خان نشین ایروان از طرف دربار منسوب می‌شدند ولی به علت موقعیت حساس منطقه نسبت به خان‌های مناطق دیگر ایران دارای اختیارات بیشتری بودند. از آنجایی که این خان نشین بر سر راه اصلی بازرگانی قرار داشت خان‌های ایروان از عوارضی که بر کالاهای عبوری بسته می‌شد درآمد سرشاری نصیب خود می‌کردند. اکثر آنان از این فرصت استفاده می‌بردند، مناطق وسیعی در داخل ایران خریداری می‌کردند و تبدیل به مالکان عمده می‌شدند. خان ایروان ملزم به پرداخت باج و خراج به دربار نبود بلکه وظیفه داشت با وجوهی که از اهالی گرد می‌آورد سپاهیان منطقه را تجهیز و نگهداری کند البته، خان‌ها برای حفظ موقعیت خود به بهانه‌های مختلف پیشکش‌های گران بهایی برای شاه می‌فرستادند که هزینه آن‌ها بر دوش اهالی بود. در دربار ایران، خان‌های ایروان دارای مقامی ممتاز بودند و لقب «سردار» یا «بیگلربیگ» را داشتند و می‌توانستند به نام پادشاه با همسایگان مذاکره کنند. حکومت مرکزی به هیچ وجه در مسائل داخلی این خان نشین‌ها دخالت نمی‌کرد و به همین علت، خان‌ها بدون واهمه به خود اجازه می‌دادند تا به هر شکل که مایل اند با اهالی رفتار کنند. در واقع، کلام خان برای اهالی قانونی بی‌چون و چرا بود. خان‌ها خود را مختار می‌دانستند که به هر عملی دست بزنند تا جایی که در زمان حکومت پسر «امیرگوناخان» یعنی «طهماسب قلی فرشان ملیک ست»، جاثلیق ارمنیان (رهبر مذهبی کل ارمنیان)، را به علت مخالفت با طهماسب قلی به دستور وی در ملاء عام کتک زدند. خان‌های ایروان به علت موقعیت حساس خود بارها به سبب ضعف حکومت مرکزی سیاستی کاملا مستقل در پیش گرفتند و حاکمیت بر این خان نشین‌ها برای مدتی موروثی شد. به علت نبود یک حکومت مرکزی مقتدر در ایران، خان‌های محلی نه تنها به شکلی کاملا مستقل به حکومت خود ادامه می‌دادند بلکه برای توسعه مناطق تحت حاکمیتشان به جنگ با یکدیگر نیز می‌پرداختند. با تسلط دربار قاجار بر خان نشین ایروان، اختیارات خان‌های ارمنی بسیار محدود شد و آن‌ها فقط اجازه مداخله در مسائل داخلی ارمنیان شهر را داشتند. در این دوران، اکثر خان‌های ایروان برای افزایش درآمد خود به بهانه‌های مختلف شروع به اخذ عوارض گوناگون از کالاهای عبوری کردند. این امر باعث نوعی بی‌نظمی در مبالغ مطالبه شده از بازرگانان و لطمه به تجارت منطقه شد. همچنین برای سهولت کار خود منطقه و شهر را به مناطق کوچک‌تر و محلات مختلف تقسیم کردند و هر محله را به یک خان کوچک‌تر تحویل دادند که در مقابل آن وجهی را به منزله خراج دریافت می‌کردند. این خان‌ها مختار بودند تا به هر شکلی که می‌خواهند خراج پرداختی را از اهالی شهر وصول کنند. این مسئله باعث افزایش بی‌عدالتی، بالا گرفتن نارضایتی اهالی و در بعضی موارد اتفاقات خونینی شد. مسروپ تاغیادیان، یکی از نویسندگان نامی ارمنیان سده نوزدهم درباره مالیات‌های حسینقلی خان سردار ایروانی، می‌نویسد: «به نحو وحشیانه‌ای ظلم و غارت می‌کرد. هر وسیله‌ای که در خانه روستائیان پیدا می‌نمود غصب می‌نمود و در صورت نبودن چیزی، زنان و فرزندانشان را تصاحب می‌کرد. با کتک زدن از آن‌ها طلا می‌گرفت و با غارت اموال مردم، در قزوین عمارت می‌ساخت و خزانه خود را غنی‌تر می‌نمود.» اقتصاد بازارچه قدیمی ایروان مربوط به دوران قاجار وضیعت روستاییان در این دوره بهبودی چندانی نیافت و هنر و صنعت نه تنها رشدی نداشت بلکه در بسیاری از شاخه‌ها متوقف شد. اگرچه هنوز ارمنیان عمده تولیدات هنری و صنعتی را در دست داشتند به دلیل محدودیت‌های موجود تلاش چندانی برای نوآوری و شکوفایی در این دو زمینه صورت نمی‌گرفت زیرا هنرمندان و صنعتگران مجبور بودند تامین نیازهای حاکمان وقت را در اولویت فعالیت‌های خود قرار دهند. تجارت نیز که از مدت‌ها پیش با کوچ ارمنیان به ایران عملا متوقف شده بود اگرچه به تدریج جان گرفت بیشتر مناطق داخلی ارمنستان را در بر می‌گرفت و در نهایت به کشورهای حوزه قفقاز و ایران محدود شد و هیچ‌گاه دوباره به عظمت جهانی‌ای که در گذشته باعث پیوند ارمنستان به کشورهای اروپایی و آسیای دور می‌شد دست نیافت. به این ترتیب، با ضعف تجارت و قدرت بازرگانان که در گذشته رکن اساسی سیاست ارمنستان را تشکیل می‌داد و حلقه پیوند ارمنستان با دنیای خارج بودند ارمنستان از لحاظ نقش آفرینی سیاسی نیز دچار ضعف شدید شد. در اواخر حکومت خان‌ها، اقتصاد ایروان شامل صنایع کوچک کارگاهی بود. صنایع کوچک به وسیله یک استادکار و یک یا دو شاگرد در کارگاه‌ها و مغازه‌هایی که در سطح شهر پراکنده بودند انجام می‌شد. این کارگاه‌ها عمدتا در اطراف میدان‌ها و گذرگاه‌های اصلی شهر تمرکز داشتند. شیشه‌گری و ساختن توپ و باروت از جمله این صنایع بودند که مستقیما تحت نظارت خان قرار داشتند و به‌طوری‌که جیمز موریه می‌گوید: «هیچ‌کس اجازه ورود به این کارگاه‌ها را نداشت.» از آنجایی که تعدادی از این کارگاه‌ها احتیاج به نیروی مکانیکی داشتند در کنار دو رود جاری قرار گرفته بودند تا از نیروی محرکه آب استفاده کنند. از آنجایی که ایروان برسر راه بازرگانان کشورهای دور و نزدیک قرار داشت حدود بیست صراف تحت نظارت خان در این شهر فعالیت می‌کردند. به غیر از صنعتگرانی که در کارگاه‌ها مشغول به کار بودند صنعتگران دورگردی نیز وجود داشتند که در شهر می‌گشتند. همگام با گسترش بازرگانی، اصناف مختلف نیز رونق یافتند. استادکاران اصناف یک شکل گرد هم آمدند و تشکیل صنف‌های مختلف را دادند که تعداد کل آن‌ها بالغ بر نوزده صنف بود و هر کدام برای خود رهبری به نام «پیر» انتخاب کردند. هر صنف دارای پرچمی بود که در اعیاد مهم همچون کریسمس، عید پاک و غیره در خیابان‌ها گردانده می‌شد. وظیفه اصلی هر صنف حمایت از اعضای آن، تعیین نرخ تولیدات، تنبیه فرد متخلف از تصمیمات و همچنین تلاش در جهت بهبود وضعیت شهر بود. تاریخ ارمنستان ارمنستان صفویه-افشاریه-قاجاریه ارمنستان روسیه ارمنستان غربی نبرد آزادی بخش سیونیک (۱۷۲۲–۱۷۳۰) فهرست خان‌ها و حاکمان ایروان نقاشی سرداران ایروانی در کاخ سردار ایروان تخماخ خان حاکم ایروان ۱۵۵۴م امیر گوناخان حاکم ایروان ۱۶۰۵م طهماسب قلی خان حاکم ایروان ۱۶۳۵م کربلایی خان حاکم ایروان ۱۶۳۹م صفی قلی خان حاکم ایروان ۱۶۷۹م خان ایروان از خان‌های ارمنی نخجوان به نام موسی بیگیان با نام محمدقلی خان ۱۷۳۵م خان ایروان حسنعلی خان ۱۷۴۸–۱۷۵۰ خان ایروان خلیل خان ۱۷۵۲–۱۷۵۵ خان ایروان حسنعلی خان قاجار ۱۷۵۵–۱۷۶۲ خان ایروان حسینعلی خان قاجار ۱۷۶۲–۱۷۸۳ خان ایروان غلامعلی خان قاجار پسر حسینعلی خان ۱۷۸۳–۱۷۸۴ خان ایروان محمدقلی‌خان قاجار ۱۷۸۴–۱۸۰۴ خان ایروان مهدی‌قلی‌خان قاجار ۱۸۰۴–۱۸۰۶ خان ایروان احمدخان مقدم مراغه ۱۸۰۶–۱۸۰۷ خان ایروان حسینقلی خان سردار ایروانی ۱۸۰۷–۱۸۲۸
[ "صفویان", "قفقاز جنوبی", "زبان ارمنی", "زبان فارسی", "زبان ترکی آذربایجانی", "زبان کردی", "ایروان", "خانات", "کیلومتر مربع", "ارمنستان", "امپراتوری عثمانی", "خانات نخجوان", "خانات قره‌باغ", "خانات گنجه", "نظام ارباب رعیت", "عهدنامه ترکمانچای", "امپراتوری روسیه", "بلوک", "کلانتر", "دهیار", "خان (لقب)", "احمد نوری‌زاده", "ماسیس", "آرماویر (ارمنستان)", "تالین (ارمنستان)", "آپاران", "آشتاراک", "کاربی", "سوان (ارمنستان)", "نادر شاه", "قره باغ", "ژان شاردن", "حرم‌سرا", "حسینقلی خان سردار ایروانی", "قزوین", "قفقاز", "ایران", "شیشه‌گری", "توپ (جنگ‌افزار)", "باروت", "جیمز موریه", "کریسمس", "عید پاک", "تاریخ ارمنستان", "ارمنستان صفویه-افشاریه-قاجاریه", "ارمنستان روسیه", "ارمنستان غربی", "نبرد آزادی بخش سیونیک (۱۷۲۲–۱۷۳۰)", "نخجوان", "هراند پاسدرماجیان", "فصلنامه فرهنگی پیمان", "محمدحسن خان سردار ایروانی" ]
[ "خانات ایروان", "ایالات و سرزمین‌های بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۴۷ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۰۴ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۳۶ (میلادی)", "ایالت‌ها و قلمروهای منحل‌شده در ۱۸۲۸ (میلادی)", "تاریخ ارمنستان", "تاریخ استان ایغدیر", "تاریخ استان قارص", "تاریخ ایران", "کشورهای پیشین در آسیا" ]
2,166
دهستان
2
3,566
0
[ "دهستان‌ها", "دهستان ها" ]
false
3,553
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دهستان زیرمجموعه‌ای از بخش و کوچک‌ترین واحد تقسیمات کشوری در ایران است. واحدهای بزرگ‌تر از بخش به ترتیب عبارتند از شهرستان و استان. دهستان شامل گروهی از روستاهای نزدیک می‌شود که از نظر اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی به یکدیگر وابستگی داشته باشند . بزرگ‌ترین یا مهم‌ترین روستای این مجموعه به عنوان مرکز دهستان انتخاب می‌شود. نماینده دولت در دهستان دهدار خوانده می‌شود. ساختمان و سازمان اداری محل فعالیت دهدار دهداری نام دارد. دهستان کوچک‌ترین واحد تقسیمات کشوری با محدوده جغرافیایی معین است که از به هم پیوستن چند روستا،مکان و مزرعه هم جوار تشکیل می‌شود. روستاهای یک دهستان از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن هستند که این خدمات‌رسانی و برنامه‌ریزی در سامانه و شبکه‌ای واحد را ممکن می‌سازد. دهستان توسط دهدار اداره می‌شود.
[ "بخش (تقسیمات کشوری)", "ایران", "شهرستان", "استان", "مرکز دهستان", "دهدار", "دهداری" ]
[ "تقسیمات کشوری", "زیربخش‌های ایران", "نوع تقسیمات کشوری" ]
2,167
خط میخی
0
217
0
[ "میخی", "خط ميخي", "دبیره میخی", "دبيره ميخي", "دبیرهٔ میخی", "میخی‌عیلامی", "دبيرهٔ ميخي", "ميخي", "ميخي عيلامي", "میخی عیلامی", "دبیره فارسی باستان", "دبيره فارسي باستان" ]
false
154
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "دبیره میخی" }, { "Item1": "type", "Item2": "[[واژه‌نگار]]" }, { "Item1": "typedesc", "Item2": "و [[هجایی]]" }, { "Item1": "languages", "Item2": "[[اکدی]]، [[عیلامی]]، [[حتی]]، [[هیتی]]، [[هوری]]، [[لووی]]، [[سومری]]، [[اورارتویی]]" }, { "Item1": "time", "Item2": "از سده ۳۰ پیش از میلاد تا سده نخست پس از میلاد" }, { "Item1": "fam1", "Item2": "(دبیره‌های باستانی)" }, { "Item1": "children", "Item2": "هیچظاهرا [[هخامنشی]] از آن الهام گرفته.[[اوگاریتی]] تحت تاثیرش است." }, { "Item1": "unicode", "Item2": "(دبیره میخی سومری-اکدی) (اعداد)" }, { "Item1": "iso15924", "Item2": "Xsux" }, { "Item1": "sample", "Item2": "Cuneiform_script2.jpg" }, { "Item1": "imagesize", "Item2": "250px" }, { "Item1": "caption", "Item2": "نمونه‌ای از دبیره میخی" } ], "Title": "writing system" }
خط میخی به آن دسته از خط‌ها گفته می‌شود که نمادهایی شبیه گوه دارند. خطوط میخی انواع گوناگونی دارند که برای نوشتن زبان‌های مختلف به کار می‌روند. از گونه‌های خط میخی می‌توان به میخی پارسی باستان، سومری، اکدی، ایلامی، بابلی و اوگاریتی اشاره کرد. همه خطوط میخی که تاکنون رمزگشایی شده‌اند از چپ به راست نوشته می‌شوند. این خط که برخی باور دارند پایه اندیشه‌نگار دارد، در همه کشورهای آسیای غربی به کار می‌رفته‌است. پژوهشگران، سومریان را مخترع خط میخی می‌دانند. خط میخی هخامنشی که دارای ۵۰ نشانه‌است، آخرین گونه خط میخی است که در سده ششم پیش از میلاد مسیح ساخته شده‌است. این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است. خط میخی هخامنشی، خطی نیمه الفبایی، نیمه هجایی است افزون بر ۸ نشانه (ایدئوگرام) که برای واژگان پر کاربرد مانند شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط از ساده‌ترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده‌تر است و صد در صد الفبایی است. این خط هم‌اکنون در استاندارد (Unicode (۴٫۱ پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است. میخی سومری میخی سومری را غالب پژوهشگران نخستین گونه خط در غرب آسیا می‌شمارند. سومریان (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط‌نویسی شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به صورت لوحهای گلین برجای مانده متعلق به تمدن‌های میانرودان است. به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی بر اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بوده‌اند را زیر سوال برده‌اند. این گروه برای این نظریه دو دلیل می‌آورد، یکی این که برخی نام‌های شهرهای سومری به گونه هزوارش هستند که نشان می‌دهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی در تمدن جیرفت و شهر سوخته در شرق ایران به خط میخی آغازین است که کهن‌تر از خط سومری هستند. میخی اکدی دبیره میخی اکدی ، دبیره‌ای میخی بود که در سال ۲۳۵۹ پیش از میلاد، از دبیره میخی سومری، گرفته و سازگار شد. در همان زمان، بسیاری از واژه‌های سومری به زبان اکدی راه یافتند و واژه‌نگارهای سومری، در هر دو زبان سومری و اکدی خوانده می‌شدند. این زبان دارای ۲۰۰ تا ۴۰۰ نشانه یا حتی بیش‌تر است، که بسیاری از آن‌ها دارای چند تلفظ می‌باشند. این دبیره برای نوشتن زبان اکدی که یکی از زبان‌های سامی در میانرودان (عراق، سوریه و ایران امروزی) بوده، در میان سال‌های ۲۸۰۰ پیش از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی به کار می‌رفته‌است. میخی ایلامی دبیره میخی ایلامی ، دبیره‌ای میخی است که از ۲۵۰۰ پ.م. تا ۳۳۱ میلادی به کار می‌رفته‌است. این دبیره از دبیره میخی اکدی بدست آمده‌است. دبیره میخی ایلامی از ۱۳۰ نشانه ساخته شده‌است، که این تعداد بسیار کم‌تر از دیگر دبیره‌های میخی است. میخی اوگاریتی میخی اوگاریتی، دبیره‌ای میخی و ابجد است، که از ۱۵۰۰ پ.م. برای نوشتن زبان اوگاریتی به کار می‌رفته‌است. در سال ۱۹۲۸ در اوگاریت(راس شمراء امروزی) در سوریه، کتیبه‌ای به زبان مرده سامی شمال‌خاوری یافت شد که ۳۱ حرف داشت. لوح‌های گلی که به اوگاریتی نوشته شده‌اند، دیرینه‌ترین گواهی چیدمان الفبایی سامی خاوری و جنوبی است . این دبیره، از چپ به راست نوشته می‌شود. میخی هخامنشی خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش بزرگ ایجاد شده‌است. این نوع خط میخی که متشکل از ۳۶ علامت است. آخرین نوع خط میخی‌است که ابداع شده‌است (در سده ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است. خط میخی هخامنشی خطی نیمه الفبایی نیمه هجایی است به علاوه ۸ اندیشه‌نگاشت که برای لغات پر استفاده مثل شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط از ساده‌ترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده‌تر است و صد در صد الفبایی است. این خط همکنون در استاندارد یونیکد (۴٫۱) پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است. میخی بابلی دبیره میخی بابلی گونه‌ای خط میخی است که در تمدن بابل رواج داشته‌است. این خط همانند دیگر خطوط میخی از علامت‌های گوه‌ای شکل تشکیل شده بود. اعداد دبیره میخی بابلی تا شصت از یک شیوه پیروی کرده و از عدد شصت به بعد تغییر می‌کند. کتیبه داریوش کبیر در آپادانا
[ "واژه‌نگار", "هجا", "زبان اکدی", "زبان عیلامی", "زبان حتی", "زبان هیتی", "زبان هوری", "زبان لووی", "زبان سومری", "زبان اورارتویی", "دبیره میخی هخامنشی", "دبیره میخی اوگاریتی", "خط", "گوه", "پارسی باستان", "سومری", "اکدی", "ایلامی", "بابلی", "اوگاریتی", "دبیره", "آسیای جنوب غربی", "سومریان", "خط میخی هخامنشی", "میلاد مسیح", "غرب آسیا", "میانرودان", "عبدالمجید ارفعی", "تمدن جیرفت", "شهر سوخته", "دبیره میخی", "دبیره میخی سومری", "زبان‌های سامی", "دبیره میخی اکدی", "ابجد", "زبان اوگاریتی", "اوگاریت", "رأس شمراء", "سوریه", "زبان سامی شمال‌غربی", "سامی خاوری", "سامی جنوبی", "دبیره عبری", "دبیره یونانی", "دبیره لاتین", "الفبای گعز", "داریوش بزرگ", "۶۰۰ (پیش از میلاد)", "اندیشه‌نگاشت", "تمدن بابل", "کتیبه داریوش کبیر در آپادانا" ]
[ "خط میخی", "الفبا", "انحلال‌های سده ۱ (میلادی) در آسیا", "بنیان‌گذاری‌های هزاره چهارم (پیش از میلاد) در آسیا", "زبان اکدی", "زبان پارسی باستان", "زبان سومری", "زبان عیلامی", "زبان لووی", "زبان و ادبیات اوگاریتی", "زبان هیتی", "زبان‌های هورواورارتویی", "هلال حاصل‌خیز" ]
2,168
فادو
0
28
0
[]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "فادو" }, { "Item1": "color", "Item2": "white" }, { "Item1": "bgcolor", "Item2": "mediumvioletred" }, { "Item1": "ریشه‌های_سبکی", "Item2": "موسیقی پرتغال" }, { "Item1": "ریشه‌های_فرهنگی", "Item2": "سده‌ی نوزدهم [[لیسبون]], [[پرتغال]]" }, { "Item1": "سازها", "Item2": "گیتار پرتغالی" }, { "Item1": "محبوبیت", "Item2": "پرتغال, انگلستان, فرانسه, هلند و ژاپن" } ], "Title": "سبک موسیقی" }
چند نوازنده فادو. فادو ، سبکی از موسیقی مردمی است که ریشه‌های آن به احتمال زیاد به دهه ۱۸۲۰ میلادی و کشور پرتغال می‌رسد. فادو لحنی محزون دارد و موضوعات آن بیشتر درباره دریا و زندگی تهی‌دستان است. آشکار نیست که آیا اصل فادو از آوازخوانی دریانوردان پرتغالی است یا برگرفته از سبک‌های موسیقایی برزیلی مانند لوندوم و مودینها. واژه فادو به معنی سرنوشت و با واژه fate انگلیسی هم‌ریشه‌است. نخستین فادوخوان سرشناس ماریا سورا نام داشت که در نیمه نخست سده ۱۹ میلادی می‌زیست. نوع فادوی او امروزه به «فادوی لیسابون» معروف است. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ یک رشته آهنگ‌های فادو از شهر کوئیمبرای پرتغال که به نام فادوی کوئیمبرا معروف شدند محبوبیت زیادی یافتند. گیتاریستی به نام کارلوس پاردس (Carlos Paredes) و پدر او به نام آرتور پاردس استادان و پیشگامان این گونه از فادو و همچنین گیتار پرتغالی به‌شمار می‌آیند. فادو موسیقی اصیل پرتغالی‌هاست که با دو گیتاریست ویک خوانده (بیشتر خواننده زن )در قهوه‌خانه‌ها و رستوران‌ها اجرا می‌شود به گفته مردم پرتغال روح موسیقی اکنون پرتغال به‌شمار می‌آید.
[ "لیسبون", "پرتغال", "۱۸۲۰ (میلادی)", "ماریا سِورا", "لیسابون", "کوئیمبرا", "فادوی کوئیمبرا", "گیتار" ]
[ "فادو", "رقص و موسیقی خیابانی شهر", "سبک‌های موسیقی", "شاهکارهای شفاهی و ناملموس میراث بشری", "موسیقی پرتغال", "میراث فرهنگی و معنوی بشر" ]
2,169
بیکس بایدربک
1
33
0
[ "بیکس بیدربکی", "بيكس بايدربك", "بيكس بيدربكي" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "بیکس بایدربک" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Bix Beiderbecke cropped.jpg" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[دونپورت، آیووا]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]، [[دیکسی‌لند]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[موسیقی‌دان]]، [[نوازنده]]" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۳۱-۱۹۲۴" }, { "Item1": "ناشر", "Item2": "[[سونی میوزیک]]/[[کلمبیا رکوردز]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
لئون بیسمارک "بیکس" بایدربک نوازنده کورنت (شیپور کلیددار بم) و پیانو و از پیشگامان جاز. بیکس بایدربک یکی از بزرگان جاز در دهه ۱۹۲۰ میلادی است. مرگ زودهنگام او در اثر نوشیدن مشروب تقلبی در زمان ممنوعیت مشروبات در آمریکا و نوای خوش کورنتش او را به چهره افسانه‌ای جاز در آن دهه تبدیل کرد. او هرگز نت خوانی یاد نگرفت ولی از زمان کودکی گوش موسیقی غریبی داشت. پدر و مادرش با ساززدن او مخالف بودند و او را به مدرسه نظامی در حومه شیکاگو، ایلینوی فرستادند. ولی بعد از اینکه بارها از کلاس درس فراری شد اخراجش کردند و بالاخره نوازنده شد. او با چند ارکستر جاز برنامه اجرا کرد. افراط در مشروبخواری به حرفه او لطمه زد. آخرین ارکستری که او در آن می‌نواخت «بیکس بایدربک و ارکسترش» نام داشت که در آن دوست او هوگی کارمایکل، یکی از بهترین ترانه سازان و پیانیست‌های دهه ۲۰ و ۳۰، با او همکاری می‌کرد. بیکس در سال ۱۹۳۱ در ۲۸ سالگی درگذشت.
[ "دونپورت، آیووا", "جاز", "دیکسی‌لند", "موسیقی‌دان", "نوازنده", "سونی میوزیک", "کلمبیا رکوردز", "کورنت", "پیانو", "نت خوانی", "شیکاگو", "ایلینوی", "هوگی کارمایکل" ]
[ "افراد آمریکایی آلمانی‌تبار", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی آیووا", "اهالی دونپورت", "پیانونوازان سوینگ", "درگذشتگان ۱۹۳۱ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سینه‌پهلو", "زادگان ۱۹۰۳ (میلادی)", "مرگ‌ها بر اثر بیماری عفونی در نیویورک", "مرگ‌های مرتبط با الکل در ایالت نیویورک", "موسیقی‌دانان آلمانی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل آیووا", "موسیقی‌های سازی", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان کورنت جاز اهل ایالات متحده آمریکا" ]
2,171
شهرستان بستک
2
372
0
[ "شهرستان بستك" ]
false
322
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "شهرستان بستک" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "مرکز", "Item2": "[[بستک]]" }, { "Item1": "نام‌های‌قدیمی", "Item2": "جهانگیریه" }, { "Item1": "سال‌شهرستان‌شدن", "Item2": "۱۳۷۹" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۸۰,۴۹۲نفر" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[اچمی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "اسلام (سنی)" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۳۰۰۰ فوت" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۶۴" } ], "Title": "شهرستان ایران" }
شهرستان بستک یکی از شهرستان‌های استان هرمزگان در جنوب ایران است. شهر بستک مرکز این شهرستان است. تقسیمات کشوری بخش مرکزی شهرستان بستک دهستان گوده دهستان فتویه دهستان ده‌تل دهستان ایلود شهرها: بستک بخش جناح دهستان فرامرزان دهستان جناح شهرها: جناح بخش کوخرد هرنگ دهستان کوخرد دهستان هرنگ تقسیمات سیاسی براساس جدیدترین تقسیمات سیاسی شهرستان بستک دارای سه بخش و ۹ دهستان و ۱۱۰ آبادی سکنه و ۴۰ پارجه آبادی خالی از سکنه‌است. بخش مرکزی به مرکزیت بستک مشتمل بردهستانهای:گوده، دهستان دهتل، فتویه و بیش از ۴۰ روستای بزرگ و کوچک. بخش کوخرد هرنگ به مرکزیت دهستان هرنگ مشتمل بردهستانهای: هرنگ و کوخرد و بیش از ۳ روستای بزرگ و کوچک. بخش جناح به مرکزیت جناح مشتمل بردهستانهای: فرامرزان، جناح و کمشک و بیش از ۳ روستای بزرگ و کوچک. جمعیت جمعیت شهرستان بستک طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، برابر با ۸۰,۴۹۲ نفر بوده‌است. محدوده شهرستان بستک شهرستان بستک از شمال به شهرستان لارستان، از جنوب به شهرستان پارسیان و شهرستان بندر لنگه، از غرب به شهرستان لامرد و از شرق به شهرستان خمیر محدود می‌شود. موقعیت اقلیمی شهرستان بستک به علت نزدیکی به خلیج فارس و نزدیکی به منطقه حاره و داشتن موقعیت کوهستانی، دارای ویژگی‌های اقلیمی مخصوص به خود است، با توجه به موقعیت منطقه دارای آب وهوای گرم و خشک در تابستان، و سرد و خشک در زمستان است. شهرستان بستک به علت نزدیکی به مدار خط السرطان دارای آب وهوای گرم و خشک به لحاظ تقسیم‌بندی اقلیمی است. بر اساس اطلاعات موجود از ایستگاه جناح میانگین درجه حرارت در طول دوره آماری ۵/۴۹ درجه سانتیگراد وحد اقل مطلق آن صفر درجه سانتیگراد است. اصولا آب وهوای منطقه گرم است. بنا براین منطقه «گرمسیر» یا «گرمسیرات» نامیده شده‌است. قسمت اعظمی از روزها ی سال گرمای هوایش از حد مطلوب ومورد نیاز یعنی ۲۵ درجه‌است. به‌طوری‌که حدود ۳۰۰ روز از روزهای سال از گرمای بیش از حد مطلوب برخوردار است. وضعیت توپوگرافی شهرستان بستک از جمله ناهموارترین مناطق استان هرمزگان است به گونه‌ای که برخی از ناهموارترین و بلندترین ارتفاعات استان در این شهرستان واقع شده‌است. دامنه ارتفاعات کمتر از ۱۰۰ متر تا بیش از ۲۰۰۰ متر تا ۳۰۰۰ متر، کوه گاه‌بست و کوه سیاه در شمال شهرستان، و کوه ناخ و زنگارد در جنوب شرقی شهرستان، پراکندگی دارد که در این میان کمترین وسعت مربوط به طبقه ارتفاعی کمتر از ۱۰۰ متر با ۲٪ بوده و بیشتر آن مربوط به طبقه ارتفاعی ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر با ۲۴٪ است. همچنین ۱۵٪ وسعت بخش نیز در ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر قرار گرفته‌است. نگاره‌های قدیمی بستک فهرست بخش‌های ایران تقسیمات کشوری ایران استان هرمزگان فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی. بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کوخرد حاضره اسلامیه علی ضفاف نهر مهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعه الثالثه، دبی: سنه ۱۹۹۷ للمیلاد. محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. العباسی، مصطفی محمد زمان، «نادر البیان فی ذکر انساب بنی عباسیان» چاپ قطر: ۱۹۷۷ میلادی (به عربی). بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ موسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran ( ) تقسیمات استانی استان هرمزگان تقسیمات استانی استان هرمزگان (2)
[ "بستک", "اچمی", "شهرستان", "استان هرمزگان", "ایران", "بخش مرکزی شهرستان بستک", "دهستان گوده", "دهستان فتویه", "دهستان ده‌تل", "دهستان ایلود", "بخش جناح", "دهستان فرامرزان", "دهستان جناح", "جناح (شهر)", "بخش کوخرد هرنگ", "دهستان کوخرد", "دهستان هرنگ", "گوده", "دهستان دهتل", "فتویه", "هرنگ", "کوخرد", "فرامرزان", "کمشک", "شهرستان لارستان", "شهرستان پارسیان", "شهرستان بندر لنگه", "شهرستان لامرد", "شهرستان خمیر", "خلیج فارس", "تابستان", "زمستان", "گاه‌بست", "کوه ناخ", "زنگارد", "نگاره‌های قدیمی بستک", "فهرست بخش‌های ایران", "تقسیمات کشوری ایران" ]
[ "شهرستان بستک", "شهرستان‌های استان هرمزگان" ]
2,172
خص
2
24
0
[]
false
3
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "خص" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "مسجد خص" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "خمیر" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[مرکزی]]" }, { "Item1": "دهستان", "Item2": "خمیر" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۶" } ], "Title": "روستای ایران" }
خص نام چشمه آب گرمی است واقع در بخش مرکزی شهرستان خمیر در شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران. خص در ۳۰ کیلومتری شرق دهستان کوخرد در بخش کوخرد شهرستان بستک قرار دارد. چشمه آبگرم خص را «آب باد» نیز می‌گویند. آبگرم سرچشمه آبگرم از زیر «بر خص» از طرف شمال جاری است. مردم برای درمان بیماری‌های گوناگون به آنجا می‌روند و از آن آب گرم بهره می‌گیرند. هرساله صدها نفر برای درمان بیماری‌های پوستی و روماتیسم به این آبگرم رو می‌آورند. در اوایل تابستان و اواخر زمستان این محل مملو از افرادی است که برای استفاده از آبگرم به این مکان آمده‌اند. تعدادی خانه‌های خیر از سوی نیکوکاران در اینجا ساخته شده‌است برای استفاده مسافران که از راه‌های دور می‌آیند. محوطه چشمه دارای یک باب مسجد و یک باب آب‌انبار (به لهجه محلی: برکه) و چند کاروانسرا و چند خانه باشد ولی خالی از سکنه‌است. در ۵۰۰ متری این چشمه از طرف جنوب آثار یک آسیاب قدیمی به چشم می‌خورد که در زمان قدیم به‌وسیله آن جو و گندم آسیاب می‌کردند. این آسیاب (یا در لهجه محلی: آش) به‌وسیله آب چشمه خص (آب باد) به کار می‌افتاده که حالا از کار افتاده‌است. خص در سابق از توابع بستک بوده، اما حالا از توابع بخش خمیر است. محدوده خص از طرف شمال کوه، از طرف جنوب آسیاب خص و روستای آش، از طرف مغرب کوه و از طرف مشرق کوه و سپس به نخلستان خص محدود می‌گردد.
[ "بخش مرکزی شهرستان خمیر", "شهرستان خمیر", "استان هرمزگان", "دهستان کوخرد", "بخش کوخرد", "شهرستان بستک", "بر خص", "آبگرم", "مسجد", "برکه", "کاروانسرا", "آسیاب", "جو و گندم", "آش", "چشمه", "بستک" ]
[ "چشمه‌ها و مراکز آب درمانی استان هرمزگان", "بخش مرکزی شهرستان خمیر", "چشمه‌های استان هرمزگان" ]
2,173
ارول گارنر
1
27
0
[]
false
9
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "ارول گارنر" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Erroll George.jpg" }, { "Item1": "تصویر_توضیح", "Item2": "ارول گارنر در سال ۱۹۴۷" }, { "Item1": "اندازه_تصویر", "Item2": "220" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "آمریکایی" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "موسیقی جاز" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۴۴–۱۹۷۴" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "پیانو" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
ارول لوئی گارنر (۱۵ ژوئن ۱۹۲۳ – ۲ ژانویه ۱۹۷۷) نوازنده آمریکایی پیانوی جاز بود. او در شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا زاده شد. وی از سه سالگی پیانو می‌نواخت. گوش موسیقی و توانائی بسیار زیادش در نواختن پیانو او را محبوب خاص و عام در موسیقی جاز کرد. ارول گارنر اجراهای بسیار دلپذیری از نغمه‌های استاندارد جاز دارد. آهنگ معروف «میستی» که او ساخت، اکنون خود یکی از استانداردهای جاز آمریکا است.
[ "جاز", "پیتسبورگ", "پنسیلوانیا", "پیانو", "نغمه‌های استاندارد جاز", "آهنگ" ]
[ "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی پنسیلوانیا", "پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۷۷ (میلادی)", "زادگان ۱۹۲۱ (میلادی)", "زادگان ۱۹۲۳ (میلادی)", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل پیتسبورگ", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان کلمبیا رکوردز", "هنرمندان مرکوری رکوردز" ]
2,174
فیه ما فیه
0
42
0
[ "فيه ما فيه", "فيه مافيه", "فیهٔ مافیه", "اسرار الجلالیه", "الاسرار الجلالیه", "اسرار جلالیه", "اسرار الجلاليه", "اسرار جلاليه", "الاسرار الجلاليه", "فيهٔ مافيه", "مقالات مولانا", "مقالات مولوی", "مقالات مولوي", "فیه مافیه" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
فیه ما فیه یا مقالات مولانا ، کتابی است به نثر فارسی اثر مولانا جلال‌الدین محمد بلخی (۶۰۴–۶۷۲ ق) با موضوع نقد و تفسیر عرفانی و شامل یادداشت‌هایی است که در طول سی سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمده‌است. این سخنان توسط مریدان مولانا نوشته می‌شده است. نثر این کتاب ساده و روان است و درون‌مایه‌ای از مطالب عرفانی دینی و اخلاقی دارد. سه اثر منثور مولوی فیه مافیه، مکتوبات (مکاتیب نیز گفته می‌شده) و مجالس سبعه هستند. اما از میان این سه اثر منثور، مکتوبات تنها اثری است که به قلم خود مولوی است. فیه مافیه و مجالس، گفته‌ها و آموزه‌هایی است که مولانا بیان می‌کرده و پیروان آن را می‌نوشتند. فیه مافیه، کتابی است که تدوین آن بعد از وفات مولوی (۶۷۲ ق) انجام گرفته و طبعا نامی هم که بر آن نهاده شده است از مولوی نیست. از همین رو در نسخ قدیم گاه آن را الاسرار الجلالیه و گاه فیه مافیه خوانده‌اند. در ظهریه برخی از نسخه‌های خطی ابیاتی نوشته‌اند که در آنها فیه مافیه به کار رفته است. به گمان بدیع‌الزمان فروزانفر نام این کتاب را از قطعه زیر که در فتوحات مکیه محیی‌الدین بن عربی آمده است، گرفته‌اند: کتاب فیه ما فیه بدیع فی معانیه اذا عایفت ما فیه رایت الدریحویه کتاب فیه مافیه اولین بار با تصحیح انتقادی بدیع‌الزمان فروزانفر در سال ۱۳۳۵ شمسی در تهران منتشر شد. در زبان انگلیسی چند بار ترجمه آن منتشر شده و آرتور آربری آن را با عنوان Discourses of Rumi ترجمه کرده است. تاکستون نیز آن را به نام Sign of The Unseen به انگلیسی برگردانده است. حتی برای فارسی‌زبانان هم معنای فیه مافیه روشن نیست. ترجمه تحت‌اللفظی آن باید «در آن است آنچه در آن است»، یا با تصرف در مصراعی از شعر هاتف اصفهانی «در او هست آنچه هست در او» باشد. شاید مناسب‌تر باشد که به پیروی از آربری فیه مافیه را سخنرانی‌های مولوی بنامیم. ترجمه فیه مافیه به آلمانی توسط آنه‌ماری شیمل در سال ۱۹۸۸ میلادی به چاپ رسید. همچنین فیه مافیه توسط علی نانوازاده، سال ۲۰۰۶، به زبان کردی ترجمه شده و در اقلیم کردستان عراق توسط مرکز نشر موکریانی به چاپ رسیده است.
[ "جلال‌الدین محمد بلخی", "عرفانی", "مکتوبات (مولوی)", "مجالس سبعه", "مولوی", "الاسرار الجلالیه", "نسخه‌های خطی", "بدیع‌الزمان فروزانفر", "آرتور آربری", "آنه‌ماری شیمل", "دکتر حسین الهی قمشه‌ای" ]
[ "ادبیات تصوف", "ادبیات فارسی", "کتاب‌های عرفانی", "کتاب‌های فارسی", "آثار مولوی" ]
2,175
مجموعه یادمان
0
66
0
[ "مجموعه يادمان", "مجموعه یادمان (برج میلاد)", "مجموعهٔ یادمان", "مجموعه يادمان (برج ميلاد)", "مجموعهٔ يادمان" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
مجموعه یادمان نام پروژه بزرگی در شهر تهران است که شامل برج مخابراتی-تلویزیونی میلاد، مرکز تجارت بین‌المللی، هتل پنج ستاره، تالارهای گردهمایی، سرسرا و… در مساحت تقریبی ۱۵ هکتار می‌شود. این مجموعه در جنوب محله شهرک غرب و شمال کوی نصر در منطقه ۲ شهرداری تهران قرار دارد. بزرگراه‌های همت، چمران، حکیم و شیخ فضل‌الله نوری، به ترتیب در چهار سمت شمال، شرق، جنوب و غرب مجموعه یادمان قرار دارند. عملیات اجرایی در سال ۱۳۷۵ خورشیدی توسط پیمانکار اصلی آغاز شد و مجموعه هم‌اکنون در حال شکل‌گیری است. برج میلاد برج میلاد این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر چهارمین برج بلند دنیا بعد از برج CN در تورنتو کانادا ، برج مسکو و برج شانگهای چین است. برج میلاد شامل پنج بخش پی، ساختمان پای برج، شفت، ساختمان راس و دکل مخابراتی و تلوزیونی است. ساختمان پای برج دارای شش طبقه است و در مساحت ۱ هزار متر مربع بنا شده است و طبقه همکف لابی به ورودی و پذیرش بازدید کنندگان اختصاص یافته است.در طبقات اول تا سوم ۶۳ واحد تجاری، رستوران غذاهای بین‌المللی، تریا و نمایشگاهی با وسعت ۲۶۰ متر مربع پیش بینی شده است.طبقات اول و دوم زیر همکف شامل فضای اداری، تاسیساتی و پایگاه اطلاعات است. شفت برج با ارتفاع ۳۱۵ متر یک سازه بتنی است که در ۳ ضلع این شفت ۶ دستگاه آسانسور با سرعت ۷ متر بر ثانیه بازدیدکنندگان را در ۴۵ ثانیه به راس برج منتقل می‌کنند. ساختمان راس برج یک سازه فلزی است که با وزن ۲ هزار تن و مساحت ۱۶ هزار متر مربع در ۱۲ طبقه بنا شده است.ساختمان راس برج میلاد بلندترین سازه طبقاتی در برج‌های دنیا محسوب می‌شود.در طبقات مختلف راس برج سکوی دید باز، سکوی دید بسته، رستوران گردان با گنجایش ۵۰۰ نفر، رستوران ویژه با ظرفیت ۲۰۰ نفر، تریا، نگارخانه هنری، طبقات ویژه مخابرات و تلویزیون در نظر گرفته شده است. گنبد آسمان در بالاترین نقطه ساختمان قرار دارد و در پایین‌ترین طبقه ساختمان راس محلی به عنوان منطقه ایمن از آتش درنظر گرفته شده است.دکل مخابراتی برج با ارتفاع ۱۲۰ متر و در چهار قسمت می‌باشد.قسمت زیرین دکل مخابراتی محل نصب آنتن‌های مخابراتی کاربران عمومی و سه قسمت بالاتر به آنتن تلوزیونی آنالوگ و آنتن تلوزیونی دیجیتال اختصاص داده شده است. مرکز بین‌المللی جشنواره و همایش‌ها ساختمانی است ۸ طبقه با زیر بنای حدود ۵۰ هزار متر مربع که شامل یک سالن اصلی به گنجایش ۱۷۰۰ نفر و هشت سالن فرعی ۶۰ تا ۱۰۰ نفره که امکانات پیشرفته‌ای در این ساختمان برای برگزاری انواع جشنواره‌های سینمایی، همایش‌ها و اجرای کنسرت‌های موسیقی در نظر گرفته شده است.مرکز بین‌المللی جشنواره و همایش‌ها مجهزترین و پیشرفته‌ترین سالن همایش در کشور محسوب می‌شود. سالن گنجایش به نفر توضیحات سالن کنفرانس حافظ ۱۷۰۰ سالن اصلی سالن کنفرانس رودکی ۶۰ سالن کنفرانس کمال الملک ۳۰ سالن کنفرانس ۶۰ سالن سینما ۱۱۰ دو واحد سالن سینما ۶۶ شش واحد فضای نمایشگاهی ۷۰۰ متر مربع پارکینگ طبقاتی در پی ساماندهی خودروهای مراجعه‌کنندگان به قسمتهای مختلف مجموعه و پیشگیری از تحمیل بار ترافیکی اضافی به بزرگراههای اطراف، پارکینگ طبقاتی با زیربنای کلی ۲۷ هزار متر مربع به منظور سرویس دهی در نظر گرفته شده است.همچنین در کنار پارکینگ طبقاتی، دو فضای پارکینگ مسطح با فضای محدود برای استفاده بازدیدکنندگان در زمان اوج مراجعه در نظر گرفته شده است. سایر تسهیلات در نظر گرفته شده در مجموعه یادمان شامل راهای ارتباطی، فضای سبز عمومی و ویژه، تاسیسات زیربنایی، بناهای تزئینی و آبنماها و ایستگاههای خدماتی (رستوران، غرفه، سرویس بهداشتی و ..)است که در کنار بخش‌های اصلی مجموعه قرار گرفته است. تونل و راه‌های دسترسی پروژه راه‌های مجموعه یادمان با کاربری ایجاد دسترسی مناسب به مجموعه شامل احداث راه‌های جدید و نیز اصلاح راه‌های موجود بوده و برای این مجموعه ۴ مسیر ورودی و ۴ مسیر خروجی در نظر گرفته شده است.در این پروژه احداث محور اصلی ارتباطی برای مجموعه یادمان از غرب به شمال مجموعه به طول ۱۱۵۰ متر جهت ایجاد دسترسی برای کاربری‌های مجموعه یادمان و نیز محور اختصاصی جهت دسترسی به تاسیسات در مرکز مجموعه به طول ۳۵۰ متر علاوه بر تکمیل اصلاح شبکه‌های خیابان‌های اطراف بیمارستان میلاد و دانشگاه علوم پزشکی و تصحیح مسیر دسترسی به سازمان‌های انتقال خون و پالایشگاه خون مورد نظر است.همچنین به دلایل شرایط توپوگرافی منطقه و پس از بررسی شرایط فنی و اقتصادی گزینه‌های متفاوت،یک تونل با دو دهنه مجزا برای آمد و شد از بزرگراه حکیم به جنوب مجموعه به طول تقریبی ۱۵۰ متر نیز در قالب این پروژه تعریف شده است. پست برق پست ۲۰/۶۳ کیلو ولت یادمان به جهت تامین انرژی مورد نیاز مجموعه برج میلاد و با درنظر گرفتن ضرایب اطمینان بالای مجموعه ساخته شده است.از قابلیت‌های این مجموعه فضای محدود جهت در نظر گرفتن تاسیسات و به ویژه پست برق بوده است که با توجه به اهمیت زیبایی منظره مجموعه از بالای برج، اجرای پست بصورت بیرونی و متداول امکان پذیر نبوده و در داخل ساختمان و فضای بسته می‌بایست اجرا می‌شد. کمبود فضای اجرایی نیز باعث استفاده از تجهیزات جدید در صنعت برق که کاهش فضای پست را در پی دارد، به همراه طراحی خاص چیدمان تجهیزات این پست شده است که در نهایت لحاظ کردن موارد بالا، ابعاد ۱۲x۱۸ متر مربع در دو طبقه را به همراه داشت. موتور خانه مرکزی بر اساس مطالعات طرح جامع برای انرژی رسانی به کلیه ساختمان‌ها و مقایسه فنی و اقتصادی بین گزینه‌های مختلف اجرای یک موتور خانه مرکزی که به صورت مدولار قابل توسعه باشد، مورد تایید قرار گرفت.در همین چهارچوب و با طراحی انجام شده هر مدول موتور خانه مشتمل بر یک دستگاه چیلر جذبی و دو اثره بخار ۱۲۰۰ تن به همراه یک دستگاه دیگ بخار ۱۸۰۰۰ پوندی و بقیه تجهیزات و متعلقات آن است.به طوری که در فاز اول پروژه سه مدول و در نهایت با گسترش مجموعه ۸ مدول اجرا خواهد شد. هتل پنج ستاره این هتل برای ارائه تسهیلات اقامت و پذیرایی گردشگران داخلی و خارجی و شرکت‌کنندگان در همایش‌ها پیش‌بینی شده است و مجموع زیربنای در نظر گرفته شده برای آن ۵۲ هزار متر مربع است. مرکز تجارت یادمان این مرکز با هدف شناساندن موقعیت صنعتی و تجاری کشور، ارائه خدمات سطح بالا و گسترش تجارت، طراحی و ساخته می‌شود.زیربنای این مرکز در حدود ۴۰ هزار متر مربع و دارای امکاناتی مانند بخش معاملات بازرگانی داخلی و خارجی، نمایشگاه‌های کالا و خدمات، ارتباطات علمی و فنی، ارتباطات مخابراتی و تصویری و بخش خدمات است. مرکز اداری یادمان به منظور ارائه فضای مناسب برای استقرار دفاتر شرکت‌های خدماتی و موسسات دولتی و خصوصی، مرکز اداری یادمان با زیربنای حدود ۳۸ هزار متر مربع طراحی و ساخته می‌شود.بخش بزرگی از امور بهره‌برداری مجموعه یادمان در این مرکز، خدمات رسانی خواهد بود تنوع واحدهای مختلف امکان بهره‌مندی طیف وسیعی از شرکت‌های خدماتی را ایجاد خواهد کرد.
[ "تهران", "برج میلاد", "شهرک غرب", "کوی نصر", "منطقه ۲ تهران", "بزرگراه همت", "بزرگراه چمران", "بزرگراه آیت‌الله حکیم", "بزرگراه شیخ فضل‌الله نوری", "برج ملی کانادا", "تورنتو", "کانادا", "برج مسکو", "برج شانگهای" ]
[ "ساختمان‌ها و سازه‌ها در تهران", "منطقه ۲ تهران" ]
2,176
بهره‌وری
0
182
0
[ "بهره‌وري", "بهره وری", "بهره وري", "بهرهٔ وري", "بهرهٔ وری" ]
false
127
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بهره‌وری از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف می‌شود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهره‌وری، عبارتست از، بدست آوردن حداکثر سود ممکن، با بهره‌گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. بهره‌وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام می‌شده اطلاق می‌شود. می‌توان گفت برای نخستین بار لغت «بهره‌وری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۷۶ (میلادی) بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال ۱۸۳۳ (میلادی) فردی به اسم «لیتر» بهره‌وری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهره‌وری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهره‌وری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافته‌است. کاربردها بر خلاف پندار برخی افراد بهره‌وری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره‌وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد می‌توانند با تفکر، ابداعات و نوآوری‌های خود عملا در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره‌وری عبارتند از: سطح فرد سطح گروه آموزشی سطح گروه کاری سطح سازمانی سطح رشته‌های تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی سطح بخش‌های اقتصادی سطح ملی و کشوری سطح جهانی در سطوح فردی به دنبال تدابیری برای افزایش بهره‌وری فردی هستیم؛ و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره‌وری گروه کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره‌وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشته‌ها مطرح می‌شود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره‌وری را می‌توان در آن‌ها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتی برخی دستگاه‌ها به دلیل انجام فعالیت‌های موازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آن‌ها حذف شده‌اند. بهره‌وری ملی که مهم‌ترین عنصر بهره‌وری است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت و فرهنگ بدست می‌آید که عموما به زبان ریاضیات ترجمه می‌شود و سپس نقطه بهینه آن بدست می‌آید. مولفه‌های بهره‌وری نقشه جهانی بهره‌وری به عنوان یکی از معیارهای سنجش فعالیت‌ها، با در نظر گرفتن هدف و مقصد مد نظر از دو زاویه مجزا قابل بررسی است. از یک سو، نقش مفید و موثر بودن فعالیت در دستیابی به هدف ترسیمی مورد ارزیابی قرار گرفته و از سوی دیگر بازده فعالیت مطرح می‌شود. براین اساس می‌توان بهره‌وری را به دو مولفه تجزیه کرد: بر اساس تعاریف استانداردهای مدیریت کیفیت اثربخشی: میزانی که فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تحقق یافته و نتایج برنامه‌ریزی شده به دست آمده‌است. (کار درست کردن). کارایی: رابطه بین نتیجه بدست آمده و منابع استفاده شده .(درست کار کردن). (تعاریف برگرفته از ISO9000:2005) بنابر این (بهره‌وری = اثربخشی × کارایی) به عبارت دیگر بهره‌وری عبارت است از تحقق هم‌زمان اثربخشی و کارایی برای مثال وقتی تنها نیمی از اهداف یک فعالیت (اثربخشی پنجاه درصد) با دوبرابر منابع لازم (کارایی پنجاه درصد) محقق شود بهره‌وری بدست آمده بیست و پنج درصد خواهد بود، دکتر جوران در هندبوک خویش درست انجام دادن کار درست را بهره‌وری قلمداد می‌کند. عوامل موثر بر افزایش بهره‌وری بطور کلی عوامل موثر برای افزایش سطح بهره‌وری را می‌توان چنین برشمرد: بهبود کیفی عامل کار، با توجه به اینکه نیروی انسانی مهم‌ترین عامل در بهبودی بهره‌وری می‌باشد لذا می‌توانند با بکارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهره‌وری را فراهم نمایند. بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان بهبود در بکارگیری رهاوردهای فناورانه توجه و اصلاح عوامل محیطی نوآوری و خلاقیت و امکان بروز آن توسط کارکنان نقشه راه بلوغ (MRM) نقشه راه بلوغ یکی از روش‌های مدیریتی برای توسعه و تحقق بهره‌وری است. اساس این روش متکی به نگاه علت و معلولی به پدیده‌های طبیعت است. این مبحث مانند (PDCA)ارائه می‌دهد متکی بر سه عنصر برنامه‌ریزی، اجرا و اصلاح. توضیحات کاملتر این مبحث در کتابی با همین عنوان در دسترس است . چرخه مدیریت بهره‌وری (PMC) چرخه مدیریت بهره‌وری فرآیندی است که طی آن بین مجموعه عوامل تولید بهترین ترکیب حاصل و متناسب با شرایط درون و برون سازمانی در بهره‌وری تغییراتی حاصل می‌گردد. چرخه مدیریت بهره‌وری، یک رویکرد و چارچوب عمومی متداول و مقبول جهانی است که در راستای مدیریت بهره‌وری در سازمان صورت می‌پذیرد. منظور از مدیریت بهره‌وری، اداره کردن مجموعه فعالیت‌هایی است که به منظور ارتقای بهره‌وری انجام می‌گیرد. این فعالیت‌ها شامل برنامه‌ریزی، اجرا، هدایت و هماهنگی برنامه‌های بهبود بهره‌وری در سازمان است. مدیریت بهره‌وری یک فرایند مستمر و مداوم استانجمن بهره‌وری ایران. سازمان ملی بهره‌وری ایران به عنوان یک نهاد حاکمیتی، مسئول برنامه‌ریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهره‌وری همه فعالان اقتصادی و عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک و تهیه و تدوین شاخص‌های استاندارد بهره‌وری به ویژه بهره‌وری سبز، ارتقای بهره‌وری در تمامی بخش‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دولتی و غیردولتی در چارچوب قوانین، سیاست‌ها و اسناد بالادستی است. جستارهای وابسته اثربخشی کارایی
[ "علم اقتصاد", "مدیریت", "بهینه", "زمین", "ماشین", "پول", "زمان", "مکان", "رفاه", "جامعه", "۱۷۷۶ (میلادی)", "۱۸۳۳ (میلادی)", "انقلاب صنعتی", "نیروی کار", "سرمایه", "تجاری", "صنعتی", "کشاورزی", "نقشه راه بلوغ", "چرخه پی دی سی ای", "اثربخشی", "کارایی (مدیریت)" ]
[ "بهره‌وری", "اقتصاد تولید", "رشد اقتصادی", "ساخت", "ساخت و تولید", "صنعت" ]
2,177
امویان
0
463
0
[ "امويان", "امویه", "بنی امیه", "خلفای اموی", "بنی‌امیه", "حکومت اموی", "حکومت امویان", "بني اميه", "اموي", "حكومت اموي", "حكومت امويان", "خلفاي اموي", "خلافت بنی امیه", "خلافت اموي", "خلافت بني اميه", "دودمان اموی", "اموی" ]
false
432
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
امویان یا بنی امیه از دودمان‌های تاریخی عرب و اسلامی بودند. این دودمان از قبیله قریش و از طایفه بنی‌امیه بودند. جد آنان امیه بن عبدشمس برادرزاده ناتنی هاشم نیای پیامبر اسلام است. عبدشمس بازرگان بود و هنگام تجارت از شام برده‌ای به نام امیه خرید. امیه غلامی بوده از روم که به دلیل زیبایی و ذکاوت به رسم عرب در جاهلیت او را به پسرخواندگی قبول کرده است. به نقل برخی از مورخین امیه آزاد شده بنی ثقیف بود و بجهت خوشگلی و زیبائی اندامش مورد علاقه عبدشمس قرار گرفت و قرار شد کام دل او را تامین کند و پسرخوانده او باشد. این دودمان خلافت امویان (۴۱ - ۱۳۲ ه. ق. / ۶۶۲ - ۷۵۰ م) را تشکیل داد. تاریخچه امویان در باب ریشه این قوم باید گفت که آنها همچون پیامبر اسلام از مردی به نام عبدالمناف از طایفه قریش نشات می‌گیرند. از دو پسر این شخص یکی به نام هاشم جد خاندان هاشمی و پیامبر اسلام بود و دیگر عبدشمس پدر امیه که جد خاندان بنی امیه بود. در ابتدای قرن هفتم میلادی اعقاب امیه یکی از خانواده‌های پرنفوذ اعراب مکه بودند. در این زمان بود که محمد بن عبدالله از خاندان هاشم اعلام پیامبری کرد. هنگامی که محمد در سال۶۲۲ میلادی به مدینه مهاجرت کرد و در پی آن نبردهایی با مکیان داشت با اعضای خانواده امویان که در سمت سپاه مکه بودند، جنگید. از این میان ابوسفیان بن حرب پدر معاویه اولین حاکم امویان رهبری سپاه مکه را بر عهده داشت. مدینه بر سر راه شام قرار داشت و تجارت با شام مهم‌ترین منبع درآمد خانواده بنی امیه بود. محمد با بستن این مسیر توانست سرانجام ابوسفیان را ناتوان کرده و منجر به سقوط مکه شد. ابوسفیان کمی قبل از فتح مکه توسط مسلمانان ناگزیر به دین اسلام درآمد. در نهایت با این تغییر جهت، ضمن بازگشت صلح به دو خانواده رقیب اموی و هاشمی در قریش، باعث شد که امویان بتوانند در سیاست آینده حکومت اسلامی- عربی نوپا نقش مهمی بازی کنند. معاویه پسر ابوسفیان کمی بعد به عنوان کاتب وحی درآمد. بعد از در گذشت محمد، معاویه در نبردهای سپاه اسلام علیه امپراتوری روم شرقی در آسیای صغیر (سوریه یا شام)شرکت کرد و موفق به فتح دمشق شد. جستارهای مرتبط خلافت امویان خلافت عباسیان
[ "قبیله قریش", "امیه", "هاشم", "عبدشمس", "امیه بن عبدشمس", "خلافت امویان", "پیامبر اسلام", "خاندان هاشمی", "محمد بن عبدالله", "دین اسلام", "معاویه پسر ابوسفیان", "امپراتوری روم شرقی", "آسیای صغیر", "خلافت عباسیان" ]
[ "بنی‌امیه", "تاریخ آفریقای شمالی", "تاریخ اسلام", "تاریخ ایران", "تاریخ عربستان سعودی" ]
2,178
نبرد راندیا
4
10
0
[ "نبرد رانديا" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "conflict", "Item2": "نبرد راندیا" }, { "Item1": "date", "Item2": "۶۲" }, { "Item1": "result", "Item2": "[[Parthia]]n-[[Armenia]]n victory" }, { "Item1": "combatant1", "Item2": "[[Roman Empire]]" }, { "Item1": "combatant2", "Item2": "25px [[Armenia]],25px [[Parthia]]" }, { "Item1": "commander1", "Item2": "[[Lucius Caesennius Paetus]]" }, { "Item1": "commander2", "Item2": "[[Tiridates I of Armenia]]" } ], "Title": "Military Conflict" }
نبرد راندیا (در سال ۶۲ میلادی) یکی از نبردهایی بود که در آن اشکانیان بر رومیان چیره شده و به پیروزی رسیدند. در پی این نبرد پیمان صلحی برقرار شد و تیرداد اشکانی (برادر ولاش یکم) ازنو به فرمانروایی ارمنستان گماشته شد.
[ "Parthia", "Armenia", "Roman Empire", "Lucius Caesennius Paetus", "Tiridates I of Armenia", "۶۲ (میلادی)", "اشکانیان", "تیرداد", "ولاش یکم", "ارمنستان" ]
[]
2,179
۲۷۲ (میلادی)
0
13
0
[ "۲۷۲ (ميلادي)", "272 (میلادی)", "۲۷۲ میلادی", "272 (ميلادي)", "۲۷۲ ميلادي" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رویدادها سوریه: بر اثر دو فقره جنگی که برای تسخیر دوباره آناتولی به فرمان اورلیان روی داد. ملکه زنوبیا شکست خورد و نیروهای روم شهر پالمیر (حرا) را تسخیر و زنوبیا را دستگیر و زندانی کردند. شهر تارنئوم که سرآمد شهرهای یونانی جنوب روم (ایتالیای بعدی) به حساب می‌آمد سقوط کرد و این موضوع بلافاصله پس از شکست سامنیت‌ها حادث شد. این سقوط در پی عقب نشینی نیروهای کمکی اعزامی پیروس پادشاه اپیروس واقع شد. رومی‌ها شهر را غارت کردند. درگذشت‌ها پیروس پادشاه اپیروس درگذشت. وی یکی از درخشان‌ترین استراتژیستهای جنگی و قدرتمندترین شاهزاده نشین‌های کوهستان بود که در زمان حیاتش بخش‌های منطقه را یکی پس از دیگری تحت اقتدار و کنترل مقدونیه درآورد. فرمانروایان
[ "ملکه سلطنتی", "روم", "پیروس" ]
[ "۲۷۲ (میلادی)" ]
2,180
۲۷۶ (میلادی)
0
16
0
[ "۲۷۶ (ميلادي)", "276 (میلادی)", "۲۷۶ میلادی", "276 (ميلادي)", "۲۷۶ ميلادي" ]
false
10
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
رویدادها بهرام دوم ساسانی جانشین بهرام یکم شد. مارکوس اورلیوس پروبوس (Marcus Aurelius Probus) در سال ۲۷۶ از رقیب خود فلوریان (Florian) پیشی گرفت و به تنهایی امپراتور روم گشت، وی سرزمین گل را از قید فرانک‌ها و آلامانی‌ها رهایی بخشید. درگذشت‌ها مانی، پیامبر ایرانی مارکوس کلاودیوس تاسیتوس، امپراتور روم فلوریان، امپراتور روم
[ "بهرام دوم", "بهرام یکم", "پروبوس", "فلوریان", "مانی", "مارکوس کلاودیوس تاسیتوس" ]
[ "۲۷۶ (میلادی)" ]
2,181
حرکت جنگی: اقدام مستقیم
0
26
0
[ "بازی رایانه ای اکت آف وار", "بازی رایانه‌ای اکت آف وار", "اکت آف وار (بازی رایانه ای)", "اکت آف وار (بازی رایانه‌ای)", "حركت جنگي: اقدام مستقيم", "اكت آف وار (بازي رايانه اي)", "اکت اف وار (بازی رایانه ای)", "اکت آف وار (بازی رایانهٔ ای)", "اکت اف وار (بازی رایانه‌ای)", "بازي رايانه اي اكت آف وار", "بازی رایانه ای اکت اف وار", "بازی رایانه‌ای اکت اف وار", "اكت اف وار (بازي رايانه اي)", "اكت آف وار (بازي رايانهٔ اي)", "اکت اف وار (بازی رایانهٔ ای)", "بازي رايانه اي اكت اف وار", "اكت اف وار (بازي رايانهٔ اي)" ]
false
0
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "عنوان", "Item2": "حرکت جنگی: اقدام مستقیم" }, { "Item1": "سازنده", "Item2": "[[یوجن سیستمز]]" }, { "Item1": "منتشرکننده", "Item2": "آتاری" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "استراتژی همزمان" }, { "Item1": "سبک۱", "Item2": "[[یک نفره]]، [[چنذنفره]]" }, { "Item1": "سیستم‌ها", "Item2": "[[مایکروسافت ویندوز]]" }, { "Item1": "مدیا", "Item2": "[[دی‌وی‌دی]]" } ], "Title": "بازی ویدئویی" }
حرکت جنگی: اقدام مستقیم نام یکی از بازی‌های رایانه‌ای به سبک استراتژی همزمان است که توسط اوگن سیستمز ساخته شده، و بوسیله آتاری در مارس ۲۰۰۵ برای مایکروسافت ویندوز منتشر شده‌است. در این بازی یک گروه تروریستی به نام Consortium (ائتلاف) وجود دارد که هدف اصلی آن‌ها بی‌ثبات کردن آمریکا با استفاده از حملات جسورانه می‌باشد. در پاسخ، ارتش آمریکا Task Force Talon (گروه رزمی تلون) را بکار می‌گیرد. یک گروه ضد تروریستی کاملا ماهر. گروه رزمی تلون یک گروه ممتاز متشکل از اعضای تمام رستههای ارتشی است. به عنوان یک تیم «اقدام مستقیم» این گروه قابلیت مقابله کردن با تروریست‌ها را دارد.
[ "یوجن سیستمز", "۱۵ مارس", "۲۰۰۵ (میلادی)", "۱۸ مارس", "بازی ویدیویی تک‌نفره", "بازی ویدیویی چندنفره", "مایکروسافت ویندوز", "دی‌وی‌دی", "بازی‌های رایانه‌ای", "هدف اصلی", "ارتش آمریکا", "رسته" ]
[ "بازی‌های آتاری", "بازی‌های استراتژی", "بازی‌های انحصاری ویندوز", "بازی‌های برخط چندنفره", "بازی‌های تولیدشده در فرانسه", "بازی‌های رایانه‌ای واقع‌شده در سان‌فرانسیسکو", "بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در لندن", "بازی‌های ویدئویی ۲۰۰۵ (میلادی)", "بازی‌های ویدئویی با بسته تکمیلی", "بازی‌های ویدئویی با رده‌بندی سنی نوجوان", "بازی‌های ویدئویی تک‌نفره و چندنفره", "بازی‌های ویدئویی راهبرد بی‌درنگ", "بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در لیبی", "بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در مصر", "بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در واشینگتن دی‌سی", "بازی‌های ویندوز" ]
2,182
قادر عبدالله
1
53
0
[ "حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "عنوان", "Item2": "قادر عبدالله" }, { "Item1": "نام", "Item2": "حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Kader abdolah oct08 by sander bakkes.jpg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "250" }, { "Item1": "عنوان تصویر", "Item2": "قادر عبدالله" }, { "Item1": "زادروز", "Item2": "۱۳۳۳ خورشیدی" }, { "Item1": "زادگاه", "Item2": "[[اراک]] [[ایران]]" }, { "Item1": "محل زندگی", "Item2": "[[هلند]]" }, { "Item1": "تابعیت", "Item2": "[[هلندی]]" }, { "Item1": "پیشه", "Item2": "[[نویسنده]]" } ], "Title": "زندگینامه" }
حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی (زاده ۱۳۳۳ اراک) مشهور با نام قادر عبدالله از نویسندگان ایرانی است او در سال ۱۹۸۸ میلادی به هلند مهاجرت کرده و پس از آموختن زبان هلندی در مدتی کوتاه، یکی از نویسندگان سرشناس هلند شده است. او یکی از نواده‌های میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، سیاست‌مدار صاحب‌نام دوران قاجار و اهل هنر و ادبیات است. قادر عبدالله، ۲۲ سال است که در هلند زندگی می‌کند و به زبان هلندی می‌نویسد. آثار او به ۲۷ زبان ترجمه شده‌اند، تعدادی از آثار او از جمله و رمان با ترجمه فارسی در خارج از ایران منتشر شده‌اند. آثار وی بیشتر از کشور زادگاهش ایران و سرزمین محل زندگیش هلند می‌گویند. او در این باره گفته است: «من افکار ایرانیم رادر واژگان و مفاهیم هلندی خود می‌ریزم. من به متون هلندی‌ام رنگ، عطر و طعم ادبیات کهن فارسی می‌زنم.» برگزیدن نام مستعار او نام مستعار «قادر عبدالله» را، که برگرفته از نام دو تن از دوستان کردش که در همان سال‌ها اعدام شده بودند، برای خود برگزید. وی در این باره در مصاحبه با رادیو فردا نقل کرد: همیشه دلم می‌خواست نویسنده بزرگ خوب ایرانی باشم، منتهی مشکلی داشتم و آن نام فامیل پدر پدربزرگم بود؛ میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، یعنی هر چه می‌نوشتم باز او بزرگ‌تر بود. اگر نام خودرا می‌خواستم قائم مقام فراهانی بگذارم، همیشه آن قائم‌مقام فراهانی بزرگ‌تر بود. این مشکلی بود که همیشه داشتم و نمی‌دانستم چگونه آن را حل کنم. وقتی اولین کتاب من بیرون آمد، دنبال اسمی می‌گشتم و متاسفانه دو تا از دوستانم همان روزها اعدام شدند، یکی از آنها «قادر» بود و دیگری «عبدالله». فکر کردم که نام این دو نفر را کنار هم می‌گذارم و بعد می‌شوم «قادر عبدالله». فعالیت سیاسی و مهاجرت قادر عبدالله و دخترش بهار قادر عبدالله نویسندگی را با نوشتن در روزنامه کار ارگان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران آغاز کرد و از او دو کتاب به زبان فارسی به نام «کردها چه می‌گویند؟» و «کردستان بعد از جنبش مقاومت» به‌صورت زیرزمینی در دهه ۶۰ در ایران منتشر شد. وی پس از اعدام پسر عمویش در سال ۱۳۶۷ ایران را به مقصد هلند ترک کرد. قار عبدالله در حال حاضر ستون‌نویس یکی از قدیمی‌ترین و پرتیراژترین روزنامه‌های هلند، به نام فلکس کرانت (Volkskrant) است. جوایز وی از سال ۱۹۹۳ به این سو تاکنون ده کتاب ادبی به زبان هلندی نوشته و ۸ جایزه ادبی دریافت کرده است. اولین کتاب وی که در سال ۱۹۹۳ میلادی به زبان هلندی نوشته شد، جایزه «گدن ازلسو» را به همراه داشت و همین او را تشویق کرد تا مجموعه داستان‌های بعدی خودرا شروع کند. دختران و پارتیزان‌ها برای او جایزه «شارلوت کولر» را به ارمغان آورد و به این ترتیب بود که باعث شهرت بیشتر وی شد. دریافت «مدال ملکه» به پاس تلاش به زبان هلندی، مدال شوالیه لژیون دونور فرانسه، دکترای افتخاری دانشگاه خرونینگن و جایزه بهترین کتاب خارجی سال ۲۰۰۹ در ایتالیا به خاطر رمان «خانه مسجد» از دیگر جوایز دریافت شده توسط او است. کتابشناسی قادر عبدالله به زبان فارسی: - کردها چه می‌گویند (گزارش یک سفر در زمان جنگ) - کردستان بعد از جنبش مقاومت (گزارش یک سفر) به زبان هلندی: - داستان‌های بلند - دختران و پارتیزان‌ها - سفر بطری‌های خالی - خط میخی - چمدان - باغچه‌ای در دریا - میوه‌های خشک سوفیا - پرتره‌ها و یک رویای قدیمی - خانه‌ای در کنار مسجد (۲۰۰۵) - پیامبر - کلاغ - پادشاه (۲۰۱۱) - پرواز طوطی بر فراز ایسل (۲۰۱۴) - سلام اروپا (با الهام از سفرهای اروپایی پادشاهان قاجار) (۲۰۱۶) مجموعه داستان - عقاب‌ها - کاهوی دریایی و قاشق‌های آلیس مجموعه مقالات - میرزا - بیرون باتلاق‌ها - کاروان ترجمه: - کلیله و دمنه (ترجمه از پارسی به هلندی) - لافکادیو (داستان برای نوجوانان، ترجمه از انگلیسی به هلندی) - نوشته شل سیلور استاین - قرآن، یک ترجمه (به هلندی) ایرانیان هلند (بی‌بی‌سی فارسی) عبدالله، قادر
[ "اراک", "ایران", "هلند", "مردم هلندی", "نویسنده", "زبان هلندی", "میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی", "دوران قاجار", "رادیو فردا", "نام فامیل", "قائم‌مقام فراهانی", "قائم مقام", "روزنامه", "سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران", "زبان فارسی", "فلکس کرانت", "لژیون دونور", "فرانسه", "دانشگاه خرونینگن", "ایتالیا", "ایرانیان هلند" ]
[ "افراد زنده", "اهالی اراک", "ایرانی‌های مهاجرت‌کرده به هلند", "خاندان قائم‌مقامی", "رمان‌نویسان مرد اهل ایران", "زادگان ۱۳۳۳", "زادگان ۱۹۵۴ (میلادی)", "شاعران مرد اهل ایران", "فارسی‌زبانان", "نویسندگان اهل هلند", "نویسندگان دور از وطن اهل ایران در هلند", "نویسندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل هلند", "نویسندگان سده ۲۱ (میلادی) اهل هلند", "نویسندگان مرد اهل ایران", "افراد هلندی ایرانی‌تبار" ]
2,183
منطق فازی
0
151
0
[ "منطق فازي", "نظریه فازی", "منظق فازی", "منظق فازي", "نظريه فازي" ]
false
44
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
منطق فازی اولین بار در پی تنظیم نظریه مجموعه‌های فازی به وسیله پروفسور لطفی زاده (۱۹۶۵ م) در صحنه محاسبات نو ظاهر شد. واژه fuzzy به معنای غیردقیق، ناواضح و مبهم (شناور) است. کاربرد این بخش در علوم نرم‌افزاری را می‌توان به‌طور ساده این‌گونه تعریف کرد: منطق فازی از منطق ارزش‌های «صفر و یک» نرم‌افزارهای کلاسیک فراتر رفته و درگاهی جدید برای دنیای علوم نرم‌افزاری و رایانه‌ها می‌گشاید، زیرا فضای شناور و نامحدود بین اعداد صفر و یک را نیز در منطق و استدلال‌های خود به کار برده و به چالش می‌کشد. منطق فازی از فضای بین دو ارزش «برویم» یا «نرویم»، ارزش‌های جدید «شاید برویم» یا «می‌رویم اگر» یا حتی «احتمال دارد برویم» را استخراج کرده و به کار می‌گیرد. بدین ترتیب به عنوان مثال مدیر بانک پس از بررسی رایانه‌ای بیلان اقتصادی یک بازرگان می‌تواند فراتر از منطق «وام می‌دهیم» یا «وام نمی‌دهیم» رفته و بگوید: «وام می‌دهیم اگر…» یا «وام نمی‌دهیم ولی…». مقدمه دانش مورد نیاز برای بسیاری از مسائل مورد مطالعه به دو صورت متمایز ظاهر می‌شود: ۱. دانش عینی مثل مدل‌ها و معادلات و فرمول‌های ریاضی که از پیش تنظیم شده و برای حل و فصل مسائل معمولی فیزیک، شیمی، یا مهندسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ۲. دانش شخصی مثل دانستنی‌هایی که تا حدودی قابل توصیف و بیان زبان‌شناختی بوده، ولی امکان کمی کردن آن‌ها با کمک ریاضیات سنتی معمولا وجود ندارد. به این نوع دانش، دانش ضمنی یا دانش تلویحی (Tacit knowledge) گفته می‌شود. از آن جا که در عمل هر دو نوع دانش مورد نیاز است منطق فازی می‌کوشد آن‌ها را به صورتی منظم، منطقی، و ریاضیاتی بایکدیگر هماهنگ گرداند. تاریخچه منطق فازی بیش از بیست سال پس از ۱۹۶۵ از درگاه دانشگاه‌ها به بیرون راه نیافت زیرا کمتر کسی معنای آن را درک کرده بود. در اواسط دهه ۸۰ میلادی قرن گذشته صنعتگران ژاپنی معنا و ارزش صنعتی این علم را دریافته و منطق فازی را به کار گرفتند. اولین پروژه آن‌ها طرح هدایت و کنترل تمام خودکار قطار زیرزمینی شهر سندای بود که توسط شرکت هیتاچی برنامه‌ریزی و ساخته شد. نتیجه این طرح موفق و چشم‌گیر ژاپنی‌ها به‌طور ساده این‌گونه خلاصه می‌شود: آغاز حرکت نامحسوس (تکان‌های ضربه‌ای) قطار، شتاب‌گرفتن نامحسوس، ترمز و ایستادن نامحسوس و صرفه جویی در مصرف برق. از این پس منطق فازی بسیار سریع در تکنولوژی دستگاه‌های صوتی و تصویری ژاپنی‌ها راه یافت (از جمله نلرزیدن تصویر فیلم دیجیتال ضمن لرزیدن دست فیلم‌بردار). اروپایی‌ها بسیار دیر، یعنی در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی، پس از خوابیدن موج بحث‌های علمی در رابطه با منطق فازی استفاده صنعتی از آن را آغاز کردند. ملاحظات آغازین منطق فازی از جمله منطق‌های چندارزشی است و بر نظریه مجموعه‌های فازی تکیه می‌کند. مجموعه‌های فازی، خود از تعمیم و گسترش مجموعه‌های قطعی به صورتی طبیعی حاصل می‌آیند. مجموعه‌های قطعی مجموعه‌های قطعی (Crisp sets) در واقع همان مجموعه‌های عادی و معمولی هستند که در ابتدای نظریه کلاسیک مجموعه‌ها معرفی می‌شوند. افزودن صفت قطعی به واقع وجه تمایزی را ایجاد می‌نماید که به کمک آن می‌شود یکی از مفاهیم ابتکاری و حیاتی در منطق فازی موسوم به تابع عضویت را به آسانی در ذهن به وجود آورد. در حالت مجموعه‌های قطعی، تابع عضویت فقط دو مقدار در برد خود دارد (در ریاضیات، برد یک تابع برابر با مجموعه تمام خروجی‌های تابع است). آری و خیر (یک و صفر) که همان دو مقدار ممکن در منطق دوارزشی کلاسیک هستند؛ بنابراین: \mathbf{\mu_A(x) = \left\{\begin{matrix 1 -\mbox{if\ x \in A, \\ 0 -\mbox{if\ x \notin A. \end{matrix\right. که در اینجا تابع عضویت عنصر در مجموعه قطعی است. مجموعه‌های فازی مقاله اصلی: مجموعه‌های فازی برد تابع عضویت از در مورد مجموعه‌های قطعی به بازه بسته برای مجموعه‌های فازی تبدیل می‌شود. متغیرهای زبانی مقاله اصلی: متغیرهای زبانی منطق فازی دما متغیرهای زبانی به متغیرهایی گفته می‌شود که مقادیر مورد قبول برای آن‌ها به جای اعداد، کلمات و جملات زبان‌های انسانی یا ماشینی هستند. همانگونه که در محاسبات ریاضی از متغیرهای عددی استفاده می‌گردد، در منطق فازی نیز از متغیرهای زبانی (گفتاری یا غیر عددی) استفاده می‌گردد. متغیرهای زبانی بر اساس ارزش‌های زبانی (گفتاری) که در مجموعه عبارت (کلمات/اصطلاحات) قرار دارند بیان می‌شود. عبارت زبانی (Linguistic terms) صفاتی برای متغیرهای زبانی هستند. به عنوان مثال: متغیر زبانی «سن» بسته به تقسیمات مورد نظر شخصی و شرایط می‌تواند مجموعه عباراتی از قبیل «نوجوان»، «جوان»، «میان سال» و «سالمند» باشد. مجموعه عبارات (اصطلاحات) فازی (سن) = { «جوان»، «نه جوان»، «نه چندان جوان»، «خیلی جوان» ،… ، «میان سال»، «نه چندان میان سال»… ، «پیر»، «نه پیر»، «خیلی پیر»، «کم و بیش پیر»… ، «نه خیلی جوان و نه خیلی پیر»، «نه جوان و نه پیر»… یا در مثالی دیگر، فشار (خون) را می‌توان متغیری زبانی در نظر گرفت، که ارزش‌هایی (خصوصیت‌هایی) از قبیل پایین، بالا، ضعیف، متوسط و قوی را می‌تواند در خود جای دهد. به زبان ریاضی داریم (T = Terms): {پایین، بالا، ضعیف، متوسط، قوی = (فشار)T توابع عضویت مقاله اصلی: توابع عضویت درجه عضویت بیانگر میزان عضویت عنصر به مجموعه فازی است. اگر درجه عضویت یک عنصر از مجموعه برابر با صفر باشد، آن عضو کاملا از مجموعه خارج است و اگر درجه عضویت یک عضو برابر با یک باشد، آن عضو کاملا در مجموعه قرار دارد. حال اگر درجه عضویت یک عضو مابین صفر و یک باشد، این عدد بیانگر درجه عضویت تدریجی می‌باشد. عدم قطعیت مقاله اصلی: عدم قطعیت صفت عدم قطعیت، به صورت‌های گوناگون، در همه زمینه‌ها و پدیده‌ها صرف نظر از روش شناسی مورد کاربرد جهت مطالعه، طراحی، و کنترل پدیدار می‌شود. مفاهیم نادقیق بسیاری در پیرامون ما وجود دارند که آن‌ها را به صورت روزمره در قالب عبارت‌های مختلف بیان می‌کنیم. به عنوان مثال: «هوا خوب است» هیچ کمیتی برای خوب بودن هوا مطرح نیست تا آن را بطور دقیق اندازه‌گیری نماییم، بلکه این یک حس کیفی است. در واقع مغز انسان با در نظر گرفتن عوامل گوناگون و بر پایه تفکر استنتاجی جملات را تعریف و ارزش‌گذاری می‌نماید که الگوبندی آن‌ها به زبان و فرمول‌های ریاضی اگر غیرممکن نباشد، کاری بسیار پیچیده خواهد بود. منطق فازی فناوری جدیدی است که شیوه‌هایی را که برای طراحی و مدل‌سازی یک سیستم نیازمند ریاضیات پیچیده و پیشرفته‌است، با استفاده از مقادیر زبانی و دانش فرد خبره جایگزین می‌سازد. انگیزه‌ها و اهداف برای مقابله موثر با پیچیدگی روزافزون در بررسی، مطالعه، مدل‌سازی و حل مسائل جدید در فیزیک، مهندسی، پزشکی، زیست‌شناسی و بسیاری از امور گوناگون دیگر ایجاد و ابداع روش‌های محاسباتی جدیدی مورد نیاز شده‌است که بیشتر از پیش به شیوه‌های تفکر و تعلم خود انسان نزدیک باشد. هدف اصلی آنست که تا حد امکان، رایانه‌ها بتوانند مسائل و مشکلات بسیار پیچیده علمی را با همان سهولت و شیوایی بررسی و حل و فصل کنند که ذهن انسان قادر به ادراک و اخذ تصمیمات سریع و مناسب است. در جهان واقعیات، بسیاری از مفاهیم را آدمی به صورت فازی (به معنای غیر دقیق، ناواضح و مبهم) درک می‌کند و به کار می‌بندد. به عنوان نمونه، هر چند کلمات و مفاهیمی همچون گرم، سرد، بلند، کوتاه، پیر، جوان و نظائر این‌ها به عدد خاص و دقیقی اشاره ندارند، اما ذهن انسان با سرعت و با انعطاف‌پذیری شگفت‌آوری همه را می‌فهمد و در تصمیمات و نتیجه‌گیریهای خود به کار می‌گیرد. این، در حالی ست که ماشین فقط اعداد را می‌فهمد و اهل دقت است. اهداف شیوه‌های نو در علوم کامپیوتر آن است که اولا رمز و راز این‌گونه توانایی‌ها را از انسان بیاموزد و سپس آن‌ها را تا حد امکان به ماشین یاد بدهد. قوانین علمی گذشته در فیزیک و مکانیک نیوتونی همه بر اساس منطق قدیم استوار گردیده‌اند. در منطق قدیم فقط دو حالت داریم: سفید و سیاه، آری و خیر، روشن و تاریک، یک و صفر و درست و غلط. متغیرها در طبیعت یا در محاسبات بر دو نوعند: ارزش‌های کمی که می‌توان با یک عدد معین بیان نمود و ارزش‌های کیفی که براساس یک ویژگی بیان می‌شود. این دو ارزش قابل تبدیل‌اند. مثلا در مورد قد افراد، اگر آن‌ها با ارزش عددی (سانتی‌متر) اندازه‌گیری نماییم و افراد را به دسته‌های قدکوتاه و قدبلند تقسیم‌بندی کنیم و در این دسته‌بندی، حد آستانه ۱۸۰ سانتی‌متر برای بلندی قد مدنظر باشد، در اینصورت تمامی افراد زیر ۱۸۰ سانتی‌متر براساس منطق قدیم قد کوتاه‌اند. حتی اگر قد فرد ۱۷۹ سانتی‌متر باشد؛ ولی در مجموعه فازی هر یک از این صفات براساس تابع عضویت تعریف و بین صفر تا یک ارزشگذاری می‌شود. از آن جا که ذهن ما با منطق دیگری کارهایش را انجام می‌دهد و تصمیماتش را اتخاذ می‌کند، جهت شروع، ایجاد و ابداع منطق‌های تازه و چندارزشی مورد نیاز است که منطق فازی یکی از آن‌ها می‌باشد. کاربردهای صنعتی برای هر دستور کار و خواسته عمل‌کرد مکانیکی، الکترومغناطیسی یا نرم‌افزاری و غیره که برای آن فرمول یا دستورالعمل مطلق و شفاف ریاضی وجود نداشته باشد و به‌ویژه زمانی که دستور کار به‌وسیله جملات انشاء شده باشد، نرم‌افزار متکی به منطق فازی راه‌گشا و کارآمد است. برخی از کاربردها عبارتند از: هدایت و کنترل هرگونه دستگاه و تاسیسات پویا و حرکت‌ساز را می‌توان با کمک منطق فازی به بهترین وجه اعمال نمود. از جمله ماشین لباس‌شویی، قطارها، ترمز ای‌بی‌اس خودرو، آسانسور، جرثقیل، تسمه نقاله، موتورهای احتراقی، نشست و برخاست خودکار هواپیما و غیره. دستگاه‌های سمعی/بصری دیجیتال. «آینده‌نگری» نرم‌افزارها جهت جلوگیری از هنگ کردن سرورها، کنترل موتورهای جستجوگر در اینترنت، سیستم‌های نرم‌افزاری ترجمه، رباتیک و هوش مصنوعی، بررسی احتمال برداشت‌های سرندیپیتی، مهندسی پزشکی از جمله آسیب‌شناسی یا هدایت و کنترل تاسیسات سی تی اسکن، سی سی یو و آی سی یو، دستگاه ضربان‌ساز قلب. کارهای ریسک شناسی، آماری و ارزیابی بانکی جهت تصمیم‌گیری‌های مدیران. محاسبات آماری بیمه‌ها برای یافتن فاکتورهای ریسک در قراردادها. (بسیاری از شرکت‌های بیمه در جهان، ارزیابی صدمات و طلب خسارت مشتریان را چند سالی است بوسیله نرم‌افزارهای فازی پوشش می‌دهند و از این راه با تقلب و کلاه‌برداری‌های مشتریان مبارزه می‌کنند)
[ "مجموعه‌های فازی", "دکتر لطفی زاده", "صفر", "یک", "بانک", "بیلان", "دانش صریح", "دانش ضمنی", "قطار زیرزمینی", "سندای", "هیتاچی", "منطق‌های چندارزشی", "نظریه مجموعه‌ها", "تابع عضویت", "برد (ریاضی)", "منطق کلاسیک", "متغیرهای زبانی", "اعداد", "کلمه", "جمله", "زبان طبیعی", "زبان ماشینی", "توابع عضویت", "عدم قطعیت", "روش شناسی", "مغز", "فناوری", "ریاضیات", "پردازش داده‌ها", "بازخورد", "پیچیدگی", "مدل‌سازی", "فیزیک", "مهندسی", "پزشکی", "زیست‌شناسی", "تفکر", "تعلم", "انسان", "رایانه", "مفاهیم", "مکانیک کلاسیک", "منطق قدیم", "ماشین لباس‌شویی", "قطار", "ترمز ای‌بی‌اس", "آسانسور", "جرثقیل", "تسمه نقاله", "رباتیک", "هوش مصنوعی", "سرندیپیتی", "مهندسی پزشکی", "آسیب‌شناسی", "سی تی اسکن", "سی سی یو", "آی سی یو", "ضربان‌ساز", "احتمالات", "منطق در فضای آگاهی", "سامانه‌های خبره", "نظریه امکان", "شبکه عصبی مصنوعی", "سیستم خبره", "معمای غلط", "یادگیری ماشینی", "فازی-عصبی" ]
[ "منطق فازی", "اختراع‌های جمهوری آذربایجانی", "تفسیرهای احتمال", "منطق در علوم کامپیوتر", "منطق غیر کلاسیک", "هوش مصنوعی" ]
2,184
گراش
0
292
0
[]
false
63
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
گراش شهری است در جنوب استان فارس که در فاصله ۳۵۵ کیلومتری جنوب شیراز قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش طی سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ برابر ۳۴،۴۶۹ تن (۱۰،۲۰۷ خانوار) بوده‌است. زبان مردم گراش اچمی است. پیشینه چشم‌اندازی از گراش. گراش از نظر تاریخی یکی از شهرهای مهم در جنوب استان فارس محسوب می‌شود. وجود قلعه گراش یا همایون‌دژ بر روی کوه کلات که در مرکز شهر قرار دارد و به گواه اکثر مورخانی که به این موضوع پرداخته‌اند، از لحاظ استراتژیکی از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است، یکی از جنبه‌های اهمیت شهر گراش در طول تاریخ است. به دلیل استراتژیک بودن قلعه گراش، در دوران قاجار، سلسله‌حکامی بر جنوب فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران حکمرانی می‌کردند که اغلب این حاکمان، قلعه گراش را برای استقرار خود مناسب می‌دیدند. آخرین حاکم این سلسله، زادان‌خان گراشی بود که در سال ۱۳۰۹ خورشیدی و طی مبارزه با نیروهای دولتی رضاشاه پهلوی، شکست خورده و به تهران منتقل شد. دوران پیشاتاریخ تپه گال که در زبان محلی به آن بئر گال گفته می‌شود، یکی از آثار دوران پیشاتاریخ در گراش است. در گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی که جهت ثبت این تپه در فهرست آثار ملی ارائه شده‌است، با توجه به کشف سازه‌هایی از خشت خام در اندازه‌های بزرگ و در عمق ۳ متری از سطح زمین و نیز ظروف سفالی و دست‌سازهای سنگی، قدمت تپه گال و سکونت در اطراف آن، ۴۰۰۰ سال ذکر شده‌است. در امتداد تپه گال، تپه‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند که در زبان محلی به آن‌ها جاشهر گفته می‌شود. با توجه به این که این جاشهرها هنوز مورد کاوش‌های کارشناسانه و مطالعات تخصصی قرار نگرفته‌اند، می‌توان به روشن شدن زوایای تاریکی از تاریخ کهن گراش و منطقه جنوب فارس امیدوار بود. دوران باستان اشکانیان در کتاب‌های دره‌التواریخ نوشته شیخ‌علی ادبی لاری و نیز منتخب‌التواریخ نوشته حبیب‌الله انصاری اشکنانی، چگونگی شکل‌گیری و تلاش برای استحکامات قلعه گراش (همایون‌دژ) توسط فرهاد پسر سیامک آمده‌است. فرهاد در سده اول پیش از میلاد، یعنی هم‌زمان با حکومت بلاش پسر پیروز از پادشاهان اشکانی، به حکومت لارستان می‌رسد. ساسانیان وجود آثاری مانند سد ساروجی تنگ‌آب، موید رونق کشاورزی گراش در دوره ساسانیان می‌باشد. سد تنگ‌آب که در تنگه‌ای در جنوب شهر گراش قرار دارد، با جوی‌های کوچکی به دشت گراش متصل می‌شده و آب موردنیاز برای کشاورزی آن مناطق را تامین می‌کرده‌است. همچنین آثاری مانند چاه زیت و برکه کده‌بان (که متاسفانه تخریب شده‌است) رونق کشاورزی در مناطق دیگر گراش را نیز تایید می‌کنند. ساخت‌وسازهایی از جنس سنگ و ملات گچ در تپه باستانی گال، که بر روی سازه‌های خشتی پیش از تاریخ بنا شده‌است و بنا به گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، مربوط به دوره ساسانی می‌باشد، بیانگر بخشی دیگر از حیات تاریخی گراش در دوران ساسانیان است. دوران اسلامی قرون اول تا هفتم هجری اتفاقات تاریخی گراش نیز همچون دیگر نقاط کشورمان، در قرون اولیه اسلامی به‌درستی معلوم نیست. اما همراهی سپاهی از گراش با لشگریان جهانگیریه و دیگر نقاط در مقابل لشگریان عمادالدوله علی‌بن‌بویه از پادشاهان دیالمه در اواخر قرن سوم، موضوعی است که در کتب تاریخی محلی آشکارا ذکر شده‌است. در نیمه دوم قرن چهارم، بر اساس مندرجات تذکره شاه‌زندو، امیرمحی‌الدین از جانب ایشان به فتح قلعه گراش نائل می‌شود و فرمانده قلعه را که شخصی به نام صارم‌بن‌خوره مجوسی بوده، به اسلام دعوت می‌کند؛ و موید این نکته، متن شجره‌نامه سادات و امیران گراش از همراهان شاه‌زندو است که برداشتی از تذکره بوده و بازماندگان سادات شاه‌زندو در گراش را که به سادات فعلی گراش ختم می‌شود، به‌صورت مشروح ذکر می‌کند. به جز تذکره‌ای که در ابتدای قرن چهاردهم توسط سید علی‌اکبر بیرمی نوشته شده‌است، در هیچ‌کدام از کتب تاریخی در دسترس، به فتح قلاع منطقه توسط شاه‌زندو، کوچک‌ترین اشاره‌ای نگردیده‌است. پناه بردن عبدالله‌خان پسر صدرالدین ابوالقاسم حاکم لار به قلعه گراش در حمله ابوبکربن‌سعد زنگی از اتابکان سلغوری به لار در قرن هفتم که طبق نوشته منتخب‌التواریخ و دره‌التواریخ «مدتی قلعه را محاصره کردند و دیدند علاج‌بردار نیست؛ پس بنا بر صلح گذاشتند…» و هم‌چنین ذکر نام گراش تحت عنوان جریس در کنار ایراهستان، صحرای کندران، جویم، فال، کران، رم و سیراف در کتاب تاریخ وصاف نوشته وصاف‌الحضره، درجه اهمیت و آبادانی گراش و تسخیرناپذیری قلعه آن را در مقابل تهاجمات در قرن هفتم هجری نشان می‌دهد. ظهور شیخ رکن‌الدین دانیالی معروف به شیخ دانیال هنگی در قرن هفتم که طبق نوشته محمودبن‌عثمان در کتاب فردوس‌المرشدیه فی اسرارالصمدیه، از ده گریش بوده‌است و تایید دکتر ایرج افشار و پروفسور ابن (Aubin) فرانسوی، که گریش همان گراش کنونی است، به نظر دو محقق نشان‌دهنده این است که این شهر در قرون ششم و هفتم نیز از آبادی و رونق برخوردار بوده‌است. شیخ دانیال با مهاجرت به خنج و پایه‌گذاری سلسله مشایخ دانیالی، خنج را به مقر خانقاهی از دراویش تبدیل می‌کند و در سرنوشت بنادر و جزایر خلیج فارس تاثیر زیادی بر جای می‌گذارد. با توسعه فعالیت‌های مشایخ دانیالی در منطقه، گراش به عنوان زادگاه شیخ دانیال نیز در قرون ششم و هفتم محل استقرار مشایخ و بزرگان صوفیه دانیالی می‌گردد؛ به نحوی که سید کامل پیرقتالی (۶۲۸–۷۱۷ ه‌. ق) در ایام شباب به دستور پدر، با شیخ دانیال که در کبر سن بود ملاقات نمود و در گراش نیز «در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان با شیخ غیاث‌الدین، و دیگر بزرگان و صوفیان گراش ملاقات داشته و نماز مغرب و عشاء به امامت ایشان برگزار می‌شود و بعد از نماز خفتن سید کامل پیر سخنرانی مفصلی ایراد می‌فرمایند که حاضرین شدیدا تحت تاثیر قرار می‌گیرند» (بخشایش، ۱۳۷۷). «به این ترتیب، طی قرن هفتم هجری، خانقاه او به قدری شهرت یافت که به عنوان یکی از چهار رکن دراویش جنوب ایران مشهور شده بود. پس از او، مریدانش در سراسر حوزه جنوب ایران و به‌ویژه دربار «هرمز» از قدر و ارزش والایی برخوردار شدند و اصولا قرن هفتم را باید عصر «دانیال» و اخلاف او نامید. قرون هشتم تا دوازدهم هجری در ابتدای قرن هشتم «تحولاتی در خنج باعث شد که شاخه «دانیالی» و مشایخ آن دیار از قدرت پیشین افول نموده و جانشینان دانیال بنا به دلایل نامشخصی به دربار ملوک هرمز مهاجرت نمایند و ریاست طریقت پس از شیخ‌عبدالسلام خنجی (متوفی به سال ۷۴۶ ه‌. ق) به شیخ‌محمد ابونجم (۷۰۴–۷۸۶ ه‌. ق) منتقل گردید.» (وثوقی، ۱۳۷۴). سلسله ابونجمی تحت حمایت حکام لار توانستند تا ابتدای قرن دهم به حیات سیاسی-اجتماعی خویش تداوم بخشند. در ابتدای قرن دهم با روی کار آمدن شاه‌اسماعیل صفوی و ترویج مذهب تشیع و تشدید اختلاف فرقه‌ای در منطقه و هم‌چنین انتقال مسیرهای تجاری منتهی به خلیج فارس از طریق خنج به مسیر جهرم، باعث ایجاد ناامنی در منطقه گردید. به نحوی که بنا به گفته وثوقی در کتاب خنج گذرگاه باستانی و محمداعظم بنی‌عباسیان در تاریخ جهانگیریه، بسیاری از مشایخ و علما از منطقه مهاجرت کردند. مسئله ناامنی در منطقه باعث تقویت قلاع نظامی از سوی حکام منطقه گردید که قلعه گراش نیز از این امر مستثنی نبود؛ به‌طوری‌که نقش قلعه گراش در تامین امنیت منطقه و هم‌چنین محلی برای نگهداری ذخایر و مهمات، از ابتدای قرن دهم تا پایان دوره قاجاریه به مدت چهارصد سال، در تاریخ منطقه مشهود است و نام سلسله‌حکام گراش از این تاریخ به بعد، بلاانقطاع در تاریخ‌های محلی ذکر شده‌است. اولین حاکم گراش شخصی به نام احمدخان بود که از سوی نورمحمدخان که از جانب شاه‌اسماعیل صفوی منصب امیر دیوانی به وی تفویض شده بود، در سال ۹۲۳ هجری به قدرت رسید. «احمدخان از جانب پدر، حکمران جراش بود با توابع آن، و قلعه جراش نسلا بعد نسل بر اولادان احمدخان باقی ماند.» (ستاری، ۱۳۴۹ه‌. ق). در قرن یازدهم چهار نسل از پسران احمدخان به نام‌های طالب‌خان پسر احمدخان (۱۰۴۲–۱۰۱۰ ه‌. ق)، محمدخان پسر طالب‌خان (۱۰۶۲–۱۰۴۲ ه‌. ق)، حاج‌طاهرخان پسر محمدخان (۱۰۸۷–۱۰۶۲ ه‌. ق) و حاجی‌حسن‌خان پسر طاهرخان (۱۱۵۴–۱۰۸۷ ه‌. ق) به حکومت رسیدند. در ابتدای این قرن شهر لار توسط علی‌ویردی‌بیک (الله‌وردی‌خان) غارت و ابراهیم‌خان حاکم لار اسیر گردید؛ ولی پسر او میرزاتقی‌خان همراه با چند نفر به قلعه گراش نزد عمویش احمدخان حاکم گراش پناه برده و در امان ماند، اما پس از حکومت علی‌ویردی‌بیک بر لار، وی احمدخان را از حکومت گراش برکنار و پسرش طالب‌خان را به حکومت گراش برگزید. در این دوران گراش از آبادی و رونق نسبی برخوردار شده بود. وجود مساجد جامع و آخوند که از آن دوره باقی مانده‌اند، هم‌چنین حضور مشایخ بزرگواری چون شیخ‌مشهداسماعیل، شیخ‌حسین، حاجی‌صدره و شیخ‌عزیر مشهور به پیر پنهان به عنوان مبلغین مذهبی در گراش، موید این نکته می‌باشد. هم‌اکنون آرامگاه این بزرگواران در گراش محل زیارت و احترام اهالی است. در این دوره با احداث آب‌انبارهای متعدد، حفر چاه‌ها و تعمیر و مرمت سد تنگ‌آب، کشاورزی نیز در گراش رونق گرفت و وجود کاروانسراهایی که تا دوره معاصر در شهر گراش وجود داشت (جای مدرسه اسدی، جای زورخانه و جای سپاه) و به محلی برای دادوستد تبدیل شده بود، حکایت از رونق تجاری و امنیت راه در این دوره دارد. در نیمه دوم قرن یازدهم، در زمان حکومت حاجی‌طاهرخان، مصطفی‌خان بستکی آغاز سرکشی و یاغی‌گری نهاد و مالیات نمی‌پرداخت، لشگری از گراش به همراهی دیگر مناطق برای تادیب مصطفی‌خان روانه بستک شدند و مدت شش‌ماه به جنگ پرداختند تا بستک را به قهر و غلبه فتح کردند و مصطفی‌خان سر اطاعت فرود آورد (اشکنانی، ۱۳۵۲ ه‌. ق). تمام نیمه اول قرن دوازدهم را حاجی‌حسن‌خان حاکم گراش بود. حاکم لار با وی اظهار خویشی و ارادت می‌کرد و نسبت به وی و جانشین او حاج‌علی‌خان به نیکی رفتار می‌کرد؛ اما در نیمه دوم قرن دوازدهم، امیرحسین‌خان پس از مرگ پدرش حاج‌علی‌خان به حکومت گراش رسید. وی فردی «ذوالاقتدار بودی و با حاکم لار یاغ شدی و مالیات ندادی و باقی برادران را گرفته محبوس ساختی و بنای ظلم و تعدی گذاشتی» (اشکنانی، ۱۳۵۲ ه‌. ق). پس از شش‌ماه، مردم از دست وی به تنگ آمده و او را کشتند و برادرش محمدخان را به جای وی به حکومت رساندند. بنا به روایت محمداعظم بنی‌عباسیان در تاریخ جهانگیریه، به دنبال اختلاف و درگیری بین نصیرخان لاری و شیخ‌محمدخان بستکی، وی تصمیم گرفت «قلعه گراش را تسخیر نماید. این قلعه بر یک تپه بسیار مرتفع به قریه گراش که از سه‌طرف آبادی‌ها را در آغوش گرفته در جلگه‌ای واقع شده، عمارات و برج و باروی مفصلی بالای کوه ساختمان شده که محل سکونت و انبار ذخایر و قورخانه و مهمات حکام لار مخصوصا نصیرخان بوده‌است؛ و چندین فقره قشون دولت‌های وقت از گرفتن آن قلعه عاجز مانده بودند. با هزار تفنگ‌چی درسال ۱۱۶۶ ه‌.ق قلعه گراش را متصرف و نیروی محمدخان همان شب تمام اسلحه و مهمات متصرفی را به بستک حمل و قلعه را خراب کردند. چو از سال غوسق ز هجرت گذشت، گراش دژکوه تسخیر گشت (غوسق= ۱۱۶۶). لازم به توضیح است در دیگر کتب تاریخی از جمله منتخب‌التواریخ و دره‌التواریخ، تسخیر قلعه گراش در سال ۱۲۱۲ ه‌. ق؛ و در زمان عبدالله‌خان بیگلربیگی پسر نصیرخان اتفاق افتاده‌است و شروع حکومت نصیرخان نیز در این کتب از سال ۱۱۹۴ ه‌.ق آغاز شده‌است و عملا طبق روایت اخیر، در سال ۱۱۶۶ نصیرخان حاکم لار نبوده‌است. قرن سیزدهم هجری در ابتدای قرن سیزدهم هجری، بین حاجی‌محمدخان گراشی حاکم گراش و عبدالله‌خان بیگلربیگی حاکم لار که قرابت نزدیکی نیز با هم داشتند، نزاع ملکی واقع شد و حاجی‌محمدخان از اطاعت عبدالله‌خان سرپیچی کرد و عبدالله‌خان نیز با نیروهای سواره و پیاده، به صورت غافلگیرانه به قلعه گراش حمله کرد و حاجی‌محمدخان را کشت. قلعه بعد از سه‌ماه فتح شد و تمام اموال قلعه را عبدالله‌خان به یغما برد و میرهاشم اوزی را به عنوان نایب قلعه گراش تعیین کرد ولی مردم گراش با همدیگر اجماع کرده، قلعه را از دست میرهاشم اوزی گرفتند و پسر حاجی‌محمدخان را که طالب‌خان نام داشت و در سن ده‌سالگی بود، به جای پدر نشاندند و چون این خبر به عبدالله‌خان که در گاوبندی بود رسید، از این غم دق کرده و هلاک شد و او را در آن‌جا به خاک سپردند (اشکنانی، ۱۳۵۲ ه‌. ق) و (ستاری، ۱۳۴۹ ه‌. ق). پس از عبدالله‌خان، نصیرخان دوم پسر وی نیز قلعه گراش را به مدت سه‌ماه و به روایتی شش‌ماه محاصره کرد و نتوانست قلعه را فتح کند ولی تمام نخل‌های گراش را قطع کرد و مردم گراش را فراری داد و بی‌نتیجه، به لار برگشت. ظلم و ستم حاجی‌ابوطالب‌خان که از ابتدای قرن سیزدهم حاکم گراش شده بود بنا به نوشته تاریخ لارستان، مردم گراش را به شورش وامی‌دارد. مردم گراش با همدستی علیرضا نامی که از مردم گلپایگان بود و در گراش سکونت داشته‌است، موفق به کشتن ابوطالب‌خان شده و قلعه گراش را تصرف می‌کنند و علیرضا را دهباشی آن قلعه قرار می‌دهند. از این جهت وی به دهباشی علیرضا گراشی موسوم شده‌است. علی‌خان حاکم لار چون از ماجرا مطلع می‌شود، با قشون زیادی قلعه گراش را محاصره می‌کند ولی موفق به تسخیر نمی‌گردد. کشته شدن حاجی‌طالب‌خان در کتب دیگر تاریخی تایید نمی‌گردد چرا که در منتخب‌التواریخ و دره‌التواریخ، جهت به قدرت رسیدن فتح‌علی‌خان درسال ۱۲۷۸ ه‌.ق حاجی‌طالب‌خان با برادر فتح‌علی‌خان یعنی حاج‌اسدالله، علیه حاکم وقت لارستان یعنی میرزاحسن‌علی‌خان نصیرالملک، همدست می‌شوند و موفق به رسیدن به هدف خود می‌گردند. مضاف بر این، کربلایی دهباشی علیرضا داماد حاجی‌محمدخان یعنی شوهرخواهر حاجی‌طالب‌خان بوده‌است و در حکومت گراش با هم همکاری‌هایی داشته‌اند. قاجاریه در زمان حکومت محمدشاه قاجار، هنگامی که علی‌خان بیگلربیگی حاکم لار برای امری به سبعه رفته بود، گراشی‌ها به فرماندهی دهباشی علیرضا به لار حمله کرده و لار را به تصرف خود درآوردند. دهباشی علیرضا تجار لار را می‌طلبید و از آن‌ها مبلغی پول می‌گرفت (اشکنانی، ۱۳۵۲ ه‌. ق). در خصوص دهباشی علیرضا که بنا به نوشته فارس‌نامه ناصری پس از قطع دودمان نصیرخانی در لار کلانتری لار و ضابطی بیشتر نواحی آن به عهده وی بوده‌است و شرح خدمات عمرانی و عام‌المنفعه وی در گراش و لار و هم‌چنین ویژگی‌های شخصیتی وی درکتاب تاریخ کامل گراش نوشته شده توسط عبدالعلی صلاحی و همکاران به تفصیل آمده‌است؛ اما آنچه در تاریخچه گراش و لار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، شکل‌گیری یک دوره تاریخی درخشان حدودا صدساله است که وی و احفاد وی در منطقه به حکومت پرداخته‌اند و از این دودمان یکی از مقتدرترین حکام لار و سبعه یعنی فتح‌علی‌خان گراشی که بعدها عنوان بیگلربیگی لار و بنادر را از ناصرالدین‌شاه قاجار می‌گیرد، به ظهور رسیده‌است. در اغلب کتب تاریخی و سفرنامه‌های سیاحان خارجی، از اقتدار، وسعت قلمرو، تامین نظم ولایتی، کارهای عمرانی و عام‌المنفعه، رونق کشاورزی در تمام مناطق تحت حاکمیت خود و هم‌چنین مردم‌داری و رعایت حقوق ادیان و مذاهب مختلف در دوره حکومت فتح‌علی‌خان، به صورت مشروح مطالبی آمده‌است. از جمله آثار خیریه وی احداث دو کاروانسرای تجاری و میدان بزرگ شهر لار، تعمیر بازار قیصریه لار که به خرابه‌ای تبدیل شده بود، تعمیر بقعه شاه‌سیف‌الله قتال و شاه‌غیب قتالی و ساخت بقعه اسبق شیخ‌عبدالله انصاری در گراش، تعمیر سدها و احیای فاریاب‌ها و قنات‌های منطقه و مساعدت‌های مالی وی به بازاریان و کسبه و کمک به فقرا و اطعام آن‌ها و… می‌باشد. بنا به نوشته فارس‌نامه ناصری، دهباشی علیرضا در سال ۱۲۷۱ ه‌.ق به حکومت لار رسیده و در سال ۱۲۷۹ ه‌.ق در سن ۱۱۸ سالگی درگذشته‌است که به حکومت رسیدن وی در سن ۱۱۰ سالگی جای تامل دارد؛ اما کتب دیگر تاریخی به حکومت رسیدن وی را سال ۱۲۷۵ ه‌.ق ذکر کرده و فوت او یک‌سال پس از شروع حکومتش ذکر شده‌است. پس از این که حسین‌علی‌خان نصیرالملک به فرمان ناصرالدین‌شاه حاکم لار شد، گراشی‌ها با وی از در مخالفت درآمدند و با حمایت طالب‌خان حاکم گراش و حاج‌اسدالله پسر دیگر کربلایی علیرضا دهباشی، موجبات به حکومت رسیدن فتح‌علی‌خان گراشی را فراهم آوردند که بدین ترتیب، حاکم لار فتح‌علی‌خان را به لار طلبیده و حکومت لار را به او واگذار کرده‌است. فتح‌علی‌خان گراشی از سال ۱۲۷۸ ه‌.ق تا ۱۳۱۲ ه‌.ق به مدت ۳۴ سال حاکم بلامنازع گله‌دار، سبعه و بنادر بود که وسعت قلمرو او از مشرق به بلوک رودان و احمدی و نواحی جیرفت کرمان، از شمال به ناحیه سیرجان، کرمان و نواحی از مغرب به علامرودشت و نواحی بلوک مالکی و از جنوب به دریای فارس می‌رسیده‌است. ماذون قشقایی در بیان قلمرو حکومت فتح‌علی‌خان گراشی می‌سراید: ز دشتی برو تا به کرمان زمین، همه جمعی اوست زیر نگین در دوره حکومت فتح‌علی‌خان بر خنج، نیریز و سبعه، حکومت گراش از سوی وی به پسرانش سپرده می‌شد که با وجود قلعه گراش، که از مستحکم‌ترین قلاع منطقه به‌شمار می‌رفت، حکومت گراش مهم‌ترین پشتیبان وی در طول دوره زمام‌داریش به‌حساب می‌آمد. با دست‌یابی گراشی‌ها به بالاترین قدرت سیاسی منطقه یعنی حاکمیت بر لار، سبعه‌جات و بنادر حاشیه خلیج فارس، نه‌تنها لار به اوج شکوفایی و رشد خود و تحکیم قلمرو حکومتی خود رسید، بلکه گراش نیز از اواخر قرن سیزدهم تا ابتدای ظهور پهلوی اول، در تمام ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به پیشرفت‌های چشم‌گیری دست یافت. ثبات سیاسی و امنیتی که پس از حاکمیت فتح‌علی‌خان گراشی بر منطقه ایجاد شد، موجبات این پیشرفت‌ها را فراهم آورد. در سال ششم از حکومت وی، حاج‌اسدالله برادر فتح‌علی‌خان با حضور در نجف نزد میرزای شیرازی، تقاضای اعزام مجتهدی به گراش نمود که ایشان آیت‌الله شیخ‌علی رشتی را به گراش فرستادند. در بیشتر کتب تاریخی از جمله منتخب‌التواریخ آمده‌است که «حاجی‌اسدالله در گراش بنای مدرسه بسیار عالی گذاشتی و کتبات علمیه از عراق خریده وقف بر طلاب نمودی و آقاشیخ‌علی را به گراش آورده و طلاب زیادی به جهت آقاشیخ‌علی جمع کرده و در مدرسه‌اش جای داده، هر ماهه حقوق معین به جهت طلاب قرار داده و هر شب جمعه چند دیگ برنج و گوشت طبخ کرده عموم فقرای بلد را طلبیده اطعام می‌کرد و حاصل گراش را به دارالعلم قرار داده…» حاج‌اسدالله نه‌تنها مدرسه علمیه، که چندین آب‌انبار، من‌جمله آب‌انبار کل که در نوع خود بی‌نظیر است و بزرگ‌ترین آب‌انبار ایران به‌شمار می‌آید، حمام، حسینیه، مصلا و مسجد را به یادگار گذاشته‌است که بیش‌تر آن‌ها اکنون در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و حفظ شده‌اند. رشد ساختار فرهنگی در این دوره، با نوشتن کتاب‌های «فائده‌البیان» و «عالم‌الخیام» توسط حاج‌اسدالله و کتاب‌های «میزان‌المسالک فی ترتیب‌الدلائل و المدارک» و «تحقیق توبه و رموز آن» توسط شیخ‌علی رشتی و «دیوان اشعار» توسط محمدجعفرخان مقتدرالممالک متخلص به شیدای گراشی و دیوان شعری به نام «باغستان» و «تفسیر سوره فاتحه» توسط حاج‌رستم‌خان گراشی، کتاب «مباحثه مولاقلی اخباری گراشی با سیدعبدالحسین لاری» و حضور مجتهد به‌نام و مسلم که از سوی بسیاری از مراجع تایید گردیده بود یعنی آیت‌الله سیدعباس معصومی بزرگ ادامه یافت. به‌نحوی که ایشان با وجود مدت کم حضور خود در منطقه، توانست مدرسه علمیه شیخ‌علی رشتی که هم‌اکنون توسط نوه ایشان حجت‌الاسلام سیدعباس معصومی اداره می‌گردد را احیا کند؛ و بنا به نوشته آیت‌الله العظمی مرعشی‌نجفی کتب و رسالاتی را در فقه و اصول و کلام و تفسیر و غیر آن‌ها به رشته تحریر درآورد (گلشن ابرار، جلدششم، ۱۳۸۶). و از حمایت بسیاری از مراجع و هم‌چنین مجلس شورای ملی، برای حضور در منطقه و در امان ماندن از معارضین برخوردار گردد؛ ولی آزار و اذیت ایشان از سوی هم‌قطارانش باعث شد به کرمانشاه مهاجرت کرده و در آن‌جا منشا خدماتی گردد. از جمله کتبی که از او برجای مانده‌است، کتاب «محاسن‌الاخلاق» است که به همت نوه ایشان چاپ شده‌است. در ساختار اقتصادی نیز گراشی‌ها توانستند به کمک حکام در بیش‌تر توابع و لار به کشاورزی منطقه رونق به‌سزایی ببخشند. آن‌ها با احیای فاریاب‌ها و قنات‌ها و هم‌چنین تعمیر سدها و احداث چاه‌ها و آب‌انبارها و ایجاد سیستم تقسیم‌بندی آب رودخانه‌های فصلی، کشاورزی را در منطقه احیا کردند. چه در بیش‌تر کتب تاریخی از جمله سفرنامه سدیدالسلطنه و فارس‌نامه ناصری، بارها به موضوع اجاره زمین در روستاها و رونق کشاورزی توسط گراشی‌ها پرداخته شده‌است. موقعیت جغرافیایی شهر گراش در ۲۷ درجه و ۴۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۸ دقیقه طول شرقی نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. گراش در واقع یک نقطه شهری به عنوان مرکز شهرستان گراش در استان فارس می‌باشد که از شمال، شرق و غرب به شهرستان لارستان، و از جنوب به شهرستان لامرد متصل است. بر اساس نقشه توپوگرافی مقیاس ۵۰۰۰/۱، مساحت دشت گراش بالغ بر ۶۲۵ هکتار می‌باشد، که از این مقدار ۳۲۶ هکتار آن مساحت شهر و بقیه را نخلستان، اراضی دیم، مرتع و بایر تشکیل می‌دهد. میانگین بارندگی سالیانه حدود صد میلی‌متر و تغییرات دمایی بین ۲ تا ۴۵ درجه سانتی‌گراد داشته که سیلاب‌های فصلی و سیستم پخش و توزیع فنی و عجیب آن توانسته نخلستان‌های بزرگ و آبادی را ایجاد و آبیاری نماید. ارتفاع شهر گراش از سطح آزاد دریا ۹۷۰ متر می‌باشد و در ناحیه گرم و خشک ایران واقع است. عکس هوایی گراش سال ۱۳۴۳ هجری شمسی (منبع سازمان نقشه‌برداری کشور) ساختمان زمین‌شناسی شهر گراش شهر گراش در قسمت زاگرس چین خورده با جهت شمال غربی جنوب شرقی در غرب فلات ایران قرار گرفته‌است. تشکیلات زمین‌شناسی شهر گراش جوان بوده و به دورانهای سوم و چهارم زمین‌شناسی تعلق دارد بیشترین تشکیلات منطقه شامل آسماری جهرمی- گچساران- میشان و آغا جاری و بنگستان می‌باشد. گراش بر روی رسوبات آبرفتی که ناودیس را به صورت دشتی هموار درآورده‌است واقع شده‌است که تاقدیسهای کوه سیاه در جنوب و کوه سرخ در شمال احاطه کرده‌است. در بخش جنوب غربی شهر در تنگه‌ای به نام تنگاب (تنگاو) در کوه سیاه (کوسیاه) سدی به نام همین تنگه از سنگ و ساروج ساخته شده‌است که بنابر نوشته‌های آقای احمد اقتداری (استاد پیشین دانشگاه تهران) دیرینگی آن به دوره ساسانیان برمی‌گردد. دو اثر باستانی دیگر: برکه کل برکه کل، گراش، بزرگترین آب انبار (عکس از ابوالحسن حسینی) این بنای تاریخی و با شکوه در شهر گراش یکی از عجیب‌ترین، باشکوه‌ترین و به احتمال زیاد، از بزرگترین آب‌انبار و برکه‌های ساخته شده در ایران است. قدمت این آب انبار به دوره قاجار و حدود ۲۰۰ سال پیش می‌رسد. این آب انبار با سقف طراحی شده‌است اما در میان مردم دو روایت در این مورد وجود دارد. برخی می‌گویند که معماران موفق به ساختن سقفی برای آن نشده‌اند و عده‌ای معقتدند سقف این آب انبار در زمین‌لرزه سال ۱۳۳۹ لار به‌طور کامل فروریخته متاسفانه کتیبه یا نوشته‌ای درباره آن به دست نیامده‌است این بنا که برای مصارف کشاورزی و آب آشامیدنی مردم ساخته شده هنوز کاربرد دارد. قطر داخلی برکه ۲۹ متر است، ارتفاع برکه ۲۱ متر است، براساس اظهارات اهالی تا ۱۲ قد عمق داشته‌است هر قد ۱۷۵ سانتی‌متر است. مخزن آن همانند اکثر آب‌انبارهای موجود، دایره‌ای شکل بوده و مصالح بکار رفته در آن از ساروج است و این نکته قابل توجه است که برای آسانتر شدن آب‌کشی از آن، قطر ته آب‌انبار، به اندازه حدود یک متر بیشتر از قطر بالای آن شده‌است. دیوار بدنه (شاوره) که بر روی کف در گاه‌های ورودی، دارای قطر ۱٫۲۰ متر و با افزایش ارتفاع و شروع قوس گنبدی به ۲ متر می‌رسد همچنین طاق‌های سردرها و دهنه‌های آب‌انبار که به شکل تیزه‌دار هستند، با مصالح سنگ و ملات گچ ساخته شده‌است و فقط طاق‌های مجراهای ورودی و خروجی آن که مانند دیگر طاقها تیزه‌دار است از سنگ و ملات ساروج تشکیل شده‌است و سنگ پله‌های این آب انبار، در قسمت شمالی بدنه قرار دارد. دژ گراش دژ تاریخی گراش که کلات هم نامیده می‌شود مربوط به عصر شاه زندو و پیش از آن است امیر محی‌الدین از طرف سید عفیف الدین شاه زندو مامور فتح این قلعه شده با دلاوری بر آن چیرگی می‌یابد این دژ تاریخی در ادوار مختلف مرکز حکومت بود و در این اواخر در درگیری نیروهای رضاشاه پهلوی با زادان خان گراشی بناهای آن به وسیله هواپیما بمباران شده آثارش از بین می‌رود. سد تنگ‌آب سد تاریخی تنگ آب (تگ آوو) دوره ساسانیان-عکس از حامد عبداللهی سد تنگ آب که در تنگه‌ای به همین نام در جهت جنوب غربی گراش واقع در کوه سیاه در زیر قله‌ای به نام «بن مرک bon-e-morok» قرار دارد و مربوط به دوره ساسانیان است که در دوره صفویان بازسازی شده و سه پشتبند جهت جلوگیری از تخریب آن ساخته شده‌است. مصالح بکار رفته در سد و پشتند آن سنگ و ساروج بوده و جوی آبی از همان جنس، جهت آبیاری مزارع، از کنار سد تا دشتی موسوم به دشت بالا (دشت برا dasht-e-bara) کشیده شده‌است که در مسیر این جوی تا دهانه‌های تنگه دو استخر ساروجی نیز احداث گردیده‌است. هم اکنون، پشت این سد، به‌طور کامل با رسوب پرگردیده و در روی آن درخت‌های کنار مشاهده می‌شود. این بنا از تابستان (۱۳۸۰) در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. امکانات شهری کتابخانه‌ها در حال حاضر دو کتابخانه عمومی در گراش فعال می‌باشند. کتابخانه محبی که کتابخانه قدیمی شهر محسوب می‌شود و کتابخانه آبشار اندیشه که در محل فرهنگ‌سرای آبشار اندیشه در شمال شهر قرار دارد. سینما سینما فرهنگ، تنها سینمای گراش محسوب می‌شود که روزانه به اکران فیلم‌های سینمای ایران می‌پردازد. این سینما که پیش‌تر با نام سینما شهرقصه شناخته می‌شد، پس از سال‌ها تعطیلی و به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گراش بازگشایی شد. افراد سرشناس شیدای گراشی شیخ احمد انصاری
[ "بخش مرکزی شهرستان گراش", "استان فارس", "شیراز", "شهرستان گراش", "اچمی", "قلعه همایون‌دژ", "مرکز شهر", "دوران قاجار", "رضاشاه", "تپه گال (گراش)", "دوران پیشاتاریخ", "سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری", "سد تنگ آب گراش", "چاه زیت", "برکه کده‌بان", "سازمان میراث فرهنگی", "قرن چهاردهم", "تاریخ وصاف", "ایرج افشار", "خلیج فارس", "نماز مغرب", "نماز خفتن", "ملوک هرمز", "مذهب تشیع", "محمدشاه قاجار", "ناصرالدین‌شاه قاجار", "بازار قیصریه لار", "دریای فارس", "مأذون قشقایی", "میرزای شیرازی", "آیت‌الله العظمی", "مجلس شورای ملی", "نصف‌النهار گرینویچ", "مرکز شهرستان", "شهرستان لارستان", "شهرستان لامرد", "سطح آزاد", "زاگرس چین خورده", "فلات ایران", "کوه سرخ", "ساروج", "احمد اقتداری", "ساسانیان", "آب‌انبار", "برکه", "دورهٔ قاجار", "لار", "آب آشامیدنی", "شاه زندو", "امیر محی‌الدین", "مرکز حکومت", "زادان خان گراشی", "دوره ساسانیان", "فهرست آثار ملی ایران", "شیدای گراشی", "احمد انصاری" ]
[ "شهرستان گراش", "شهرهای استان فارس", "ویکی‌سازی رباتیک", "شهرهای شهرستان گراش" ]
2,185
رده:آتشفشان‌شناسی
0
0
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آتشفشان‌شناسی
[]
[ "گرایش‌های زمین‌شناسی" ]
2,186
گلن میلر
1
40
0
[ "گلن ميلر", "ترانه‌های گلن میلر" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "گلن میلر" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Glen miller.jpg" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''آلتون گلن میلر'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "۱ مارس ۱۹۰۴" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "۱۵ دسامبر ۱۹۴۴ (۴۰ سالگی)" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "آمریکایی" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[ترومبون]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "موسیقیدان مشهور، نوازنده و تنظیم کننده، آهنگساز و رهبر ارکستر" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۲۳–۱۹۴۴" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
آلتون گلن میلر (۱ مارس ۱۹۰۴ - ۱۵ دسامبر ۱۹۴۴) موسیقیدان مشهور سبک جاز، نوازنده ترومبون و تنظیم کننده، آهنگساز و رهبر ارکستر آمریکایی است. او یکی از موفق‌ترین هنرمندان این سبک در سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۳ و در بحبوحه جنگ دوم بود. «گلن میلر» در ۱۵ دسامبر ۱۹۴۴ در حالی که سوار بر هواپیمای مدل UC-64 ارتش آمریکا؛ برای اجرای کنسرت موسیقی در کمپ سربازان آمریکایی در پاریس (فرانسه)، عازم آن کشور بود، برفراز کانل مانش و بهمراه چند سرنشین دیگر، ناپدید گشت و جسدش هیچگاه پیدا نشد.
[ "ترومبون", "جاز", "جنگ دوم" ]
[ "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان جاز مرد", "افسران ارتش ایالات متحده آمریکا", "افسران نیروی هوایی ارتش ایالات متحده آمریکا", "اهالی آیووا", "اهالی پلت شمالی، نبراسکا", "اهالی تنافلی، نیوجرسی", "اهالی فورت مورگان، کلرادو", "اهالی کلریندا، آیووا", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "پرونده‌های افراد مفقودالاثر دهه ۱۹۴۰ (میلادی)", "پیاده‌روی مشاهیر هالیوود", "تاریخ فرهنگ جنگ جهانی دوم", "تنظیم‌کنندگان جاز", "دانش‌آموختگان دانشگاه کلرادو", "درگذشتگان ۱۹۴۴ (میلادی)", "دریافت‌کنندگان مدال ستاره برنزی", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۰۴ (میلادی)", "کشته‌شدگان سوانح هوایی در آب‌های آزاد", "مسافران هوایی مفقود", "مفقودالاثرهای جنگ جهانی دوم", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل آیووا", "موسیقی‌دانان اهل کلرادو", "موسیقی‌دانان نظامی", "نوازندگان ترومبون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ترومبون سده ۲۰ (میلادی)", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز" ]
2,187
آلکان
0
140
0
[ "آلكان", "الكان", "آلکانها", "آلكانها", "الکانها", "الكانها" ]
false
42
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ساختار شیمیایی متان، نمونه‌ای از آلکانها آلکان‌ها، هیدروکربن‌هایی هستند که در آن‌ها هر اتم کربن با ۴ پیوند کووالانسی به ۴ اتم هیدروژن یا کربن می‌چسبد. در واقع پیوند دو یا سه‌گانه بین اتم‌های کربن وجود ندارد؛ بنابراین آلکان‌ها گروهی از هیدروکربن‌های آلیفاتیک هستند. فرمول کلی آلکان‌ها C n H ۲n+2 است. یک سری ترکیب که در آنها هر عضو نسبت به عضو بعدی در مقدار ثابتی تفاوت داشته باشد، سری همولوگ می‌نامند و اعضای این سری، همولوگ خوانده می‌شود. خانواده آلکانها چنین سری همولوگی را تشکیل می‌دهند و اختلاف ثابت و پیاپی آن CH2 می‌باشد. ساده‌ترین آلکان، متان (CH ۴ ) است که بخش عمده‌ی گاز طبیعی را تشکیل می‌دهد. اتان (C 2 H ۶ )، پروپان (C 3 H ۸ ) و بوتان (C 4 H ۱۰ ) دیگر آلکان‌های گازی هستند. پنتان (C 5 H ۱۲ )، هگزان (C 6 H ۱۴ )، هپتان (C 7 H ۱۶ ) و اوکتان (C 8 H ۱۸ ) مهم‌ترین آلکان‌های مایع هستند. نام‌گذاری آلکان‌ها را آیوپاک (مجمع بین‌المللی شیمی محض و کاربردی) به عهده دارد. اتان ویژگی‌های ساختاری آلکان‌ها همه آلکان‌ها، گازها، مایع‌ها یا جامدهایی بی‌رنگ هستند که با افزایش تعداد کربن نقطه جوش و گرانروی (گرانروی یک مایع، میزان عدم تمایل آن را برای جاری شدن معین می‌کند) آنها افزایش می‌یابد. همه آلکان‌ها در هوا با شعله زرد – آبی تمیزی می‌سوزند. اتم کربن این امکان را دارد که با به اشتراک گذاشتن چهار الکترون لایه ظرفیتی خود با سایر اتمها چهار پیوند کووالانسی ایجاد کند. اگر تمامی کربنهای یک ترکیب در تشکیل پیوند کووالانسی از هیبریداسیون sp3 استفاده کرده باشند آن ترکیب آلکان نامیده می‌شود (اوربیتالهای sp3 از اختلاط یک اوربیتال s و سه اوربیتال p تشکیل شده‌اند). فرمول عمومی آلکانها CnH2n+2 می‌باشد که n نمایشگر تعداد اتم کربن است. در این ترکیبها پیوند C–C یگانه بوده، طول پیوند C– A°C 53/1، طول پیوند H– C A°۰۹/۱، زاویه پیوند در آنها ۱۰۹/۵درجه است و اطراف هر اتم کربن، دارای ساختار چهاروجهی می‌باشد. ساختار چهاروجهی به اوربیتالها اجازه می‌دهد تا حد امکان از یکدیگر فاصله بگیرند. برای اینکه همپوشانی این اوربیتالها با اوربیتال کروی اتم هیدروژن به گونه‌ای موثر صورت پذیرد و در نتیجه پیوند محکم‌تری تشکیل شود، هر هسته هیدروژن باید در یک گوشه این چهار وجهی قرار بگیرد. آلکانها از نظر ساختاری، ترکیبهایی منظم هستند که این امر باعث شده ثابتهای فیزیکی، یک روند قابل پیش بینی داشته باشند. متان (CH4) گازی بی‌بو و بیرنگ، نامحلول در آب، نفوذپذیرتر و سبکتر از هواست و اولین ترکیب از سری هیدروکربنهای اشباع شده است. همچنین این ترکیب یک گاز گلخانه‌ای است و به عنوان سوخت نیز بکار می‌رود. شکل هندسی آن بصورت یک چهاروجهی کامل بوده و هر یک از چهار اتم هیدروژن بوسیله پیوند کووالانسی، یعنی با یک جفت الکترون اشتراکی به اتم کربن متصل شده‌اند. هیبریداسیون کربن نیز sp3 می‌باشد. عضو بعدی خانواده آلکانها، اتان (C2H6) می‌باشد. هر کربن به سه هیدروژن و یک کربن دیگر متصل است و چون هر اتم به چهار اتم دیگر متصل است، اوربیتالهای پیوندی آن (اوربیتالهای sp3) به سوی گوشه‌ای چهاروجهی جهت گرفته‌اند. پیوند C–C از همپوشانی دو اوربیتال sp3 کربنهای مجاور نتیجه شده است. سیکلوبوتان (C4H8) و سیکلوهگزان (C6H12)، دو مثال از ترکیبهای سیکلوآلکانی می‌باشند. فرمول کلی سیکلوآلکانها CnH2n می‌باشد. با معلوم بودن تعداد اتم کربن در یک آلکان یا سیکلوآلکان می‌توان فرمول مولکولی ترکیب را بدست آورد. برای مثال، چون هگزان ۶ اتم کربن دارد پس تعداد هیدروژنهای آن، ۱۴=۲+(۶×۲)، بوده و فرمول مولکولی آن C6H14 می‌باشد. سیکلوهگزان با داشتن ۶ اتم کربن، ۱۲ اتم هیدروژن (۱۲=۶×۲) خواهد داشت و فرمول مولکولی آن C6H12 می‌باشد. آلکانها فاقد گروه عاملی هستند و در نتیجه خواص شیمیایی آنها با سایر ترکیبهای آلی متفاوت می‌باشد. این ترکیبها در واقع ترکیبهای مادر در شیمی آلی محسوب می‌شوند و از لحاظ سنتز و نامگذاری سایر ترکیبهای آلی بسیار مهم می‌باشند. ایزومری در آلکان‌ها آلکان‌ها می‌توانند راست‌زنجیر یا شاخه‌دار باشند.آلکان راست زنجیر به آلکانی می‌گویند که در ساختار آلکان همه اتم‌های کربن به یک یا دو اتم کربن دیگر متصل باشند. معمولا کلمه نرمال در ابتدا یا انتهای نام آلکان راست زنجیر گفته می‌شود. آلکان شاخه دار به آلکانی گفته می‌شود که در ساختار آن حداقل یک اتم کربن به 3 یا 4 اتم کربن دیگر متصل باشد. ترکیباتی که فرمول مولکولی یکسان دارند اما آرایش اتمی و فرمول ساختاری و خواص فیزیکی و شیمیایی متفاوت دارند را نسبت به هم ،هم پار یا ایزومر می‌نامند. آلکان‌هایی که چهار یا تعداد بیش‌تری اتم کربن داشته باشند دارای ایزومر هستند. تعداد ایزومرها برای آلکان‌ها به ترتیب به شرح زیر است: ۱ -۱ - ۱ - ۲ - ۳ - ۵ - ۹ - ۱۸ - ۳۵ - ۷۵ - ۱۵۹ - ۳۵۵ - ۸۰۲ - ۱۸۵۸ - ۴۳۴۷ - ۱۰۳۵۹ - ۲۴۸۹۴ - ۶۰۵۲۳ و… جالب است بدانید که تا به حال هیچ فرمول ریاضی کلی برای محاسبه‌ی تعداد ایزومرهای یک آلکان پیدا نشده است. اما فرمول زیر برای یافتن تعداد ایزومرهای آلکان‌هایی است که دارای ۴ تا ۷ کربن هستند. خواص فیزیکی آلکانها خواص فیزیکی آلکانها از همان الگوی خواص فیزیکی متان پیروی می‌کند و با ساختار آلکانها سازگار است. قطبیت یک مولکول آلکان فقط به‌وسیله پیوندهای کووالانسی برپا نگه داشته شده‌است. این پیوندها یا دو اتم از یک نوع را بهم متصل می‌کنند و در نتیجه، غیر قطبی‌اند، یا دو اتم را که تفاوت الکترونگاتیوی آنها بسیار کم است، به یکدیگر ربط می‌دهند و در نتیجه قطبیت آنها کم است. به علاوه، این پیوندها به طریقی بسیار متقارن جهت گرفته‌اند، بطوری که این قطبیهای پیوندی نیز یکدیگر را خنثی می‌کنند. در نتیجه یک مولکول آلکان یا غیر قطبی است یا قطبیت بسیار ضعیفی دارد. نیروهایی که مولکولهای غیر قطبی را گرد هم نگه می‌دارند (نیروهای واندروالسی) ضعیف هستند و گستره بسیار محدودی دارند. این نیروها فقط بین بخش‌هایی از مولکولهای مختلف که با یکدیگر در تماس نزدیک باشند، یعنی بین سطوح مولکولها، عمل می‌کنند؛ بنابراین در یک خانوداه معین، انتظار داریم که هر اندازه مولکول بزرگ‌تر شود در نتیجه سطح تماس آنها بیشتر و نیروهای بین مولکولی نیز قوی‌تر شوند. نقطه‌ی ذوب و جوش دمای جوش و ذوب با افزایش شمار اتمهای کربن، زیاد می‌شود. فرایند جوشیدن و ذوب شدن، مستلزم فایق آمدن بر نیروهای بین مولکولی در یک مایع و یک جامد است. دمای جوش و دمای ذوب بالا می‌رود، زیرا این نیروهای بین مولکولی با بزرگ شدن مولکولها افزایش می‌یابند. آلکانهای چهار کربنه یا کمتر بصورت گاز، اغلب آلکانهای پنج تا هفده کربنه به صورت مایع و آلکانهای ۱۸ کربنه به بالا جامد می‌باشند و در نفت خام به وفور یافت می‌شوند. نقطه جوش یک ترکیب به نیروهای جاذبه بین مولکولی بستگی دارد. قدرت این نیروها عبارتند از مقدار انرژی مورد نیاز جهت تبدیل یک مولکول از حالت مایع به حالت گاز. هرچه این نیروها قویتر باشند نقطه جوش ترکیب بالاتر خواهد بود؛ بنابراین به علت ضعیف بودن نیروهای بین مولکولی در آلکانها نقطه جوش آنها نسبت به ترکیبهای هم جرم پایینتر می‌باشد؛ ولی هرچه تعداد کربنها و هیدروژنها زیادتر می‌شوند، نقطه جوش آنها بالاتر می‌رود. با اضافه شدن هر گروه CH 2 نقطه جوش نرمال آلکان حدود ۳۰–۲۰ درجه سانتیگراد افزایش میابد. وجود انشعاب موجب پایین آمدن نقطه جوش می‌شود، چون ممانعت فضایی مانعی در برابر نیروهای جاذبه بین مولکولی است (با شاخه دار شدن، شکل مولکول به حالت کره‌ای نزدیک می‌شود و سطح تماس کاهش می‌یابد). نقطه ذوب آلکانها با افزایش جرم آنها افزایش می‌یابد. آلکانهایی که تعداد کربن زوج دارند نقطه ذوب بالاتری دارند چون ساختار بلوری آنها مرتب‌تر بوده و بهتر می‌توانند در همدیگر فشرده شوند. انحلال‌پذیری طبق قاعده «همجنس، همجنس را حل می‌کند» آلکانها در حلالهای غیرقطبی مانند بنزن، اتر و کلروفرم حل می‌شوند و در آب و سایر حلالهای قطبی نامحلولند. هر چه نیروی جاذبه بین حلال و ترکیب زیادتر باشد و گروه‌های عاملی مشابه داشته باشند قابلیت انحلال بیشتر می‌شود. درصورتیکه آلکانها را به عنوان حلال در نظر بگیریم، آلکانهای مایع ترکیبهای کم قطبی را در خود حل کرده و ترکیبهای خیلی قطبی را حل نمی‌کنند. چگالی با افزایش اندازه آلکانها، دانسیته نسبی زیاد می‌شود اما مقدار آن حدود 0/5 تا 0/8 می‌باشد؛ بنابراین تمام آلکانها دانسیته کمتری از آب دارند. تعجبی ندارد که تقریبا تمام ترکیبهای آلی دانسیته کمتری از آب دارند زیرا مانند آلکانها بطور عمده از کربن و هیدروژن تشکیل شده‌اند. واکنشهای آلکانها آلکانها و سیکلوآلکانها در مقایسه با ترکیبهای آلی که دارای گروه عاملی می‌باشند، ترکیبهای غیرفعالی هستند. برای مثال اغلب ترکیبهای آلی با اسیدهای قوی، بازهای قوی، اکسیدکننده‌ها یا احیاکننده‌ها واکنش می‌دهند. اما آلکانها و سیکلوآلکانها در این شرایط هیچگونه واکنشی نمی‌دهند، به این دلیل به آلکانها پارافین می‌گویند (در لاتین پارافین یعنی میل ترکیبی کم). برخی از واکنشهای معمول آلکانها در ادامه معرفی شده است. سوختن آلکانها واکنش هیدروکربنها و به ویژه آلکانها با اکسیژن و تولید دی‌اکسیدکربن، آب و گرما، از جمله مهمترین واکنشهای آلکانهاست. این واکنش فوق‌العاده گرماده است. سوختن کامل منجر به تولید آب و دی اکسیدکربن می‌شود. در صورت عدم وجود اکسیژن کافی سوختن ناقص انجام شده و تولید کربن منواکسید یا کربن به شکل دوده می‌نماید. کراکینگ و هیدروکراکینگ تجزیه یک ترکیب بوسیله گرما را پیرولیز (گرماکافت) می‌نامند که از نظر شیمیدانها گسستن بر اثر گرما معنی می‌دهد. پیرولیز آلکانها بویژه وقتی با نفت سروکار داریم، کراکینگ نامیده می‌شود. در کراکینگ گرمایی، آلکانها را بطور ساده درون اطاقی که تا دمای بالا گرم شده، عبور می‌دهند. بدین طریق می‌توان آلکانهای بزرگ را به آلکانهای کوچکتر و مقدار کمی هیدروژن تبدیل کرد. در روشی دیگر که در واقع اصلاح شده روش فوق می‌باشد هیدروکربن را با مقداری بخارآب رقیق می‌کنند و به مدت کوتاهی (کسری از ثانیه) ۷۰۰ تا ۹۰۰ درجه سانتیگراد حرارت می‌دهند و به سرعت سرد می‌کنند. این روش را کراکینگ گرمایی با بخار آب می‌نامند که در تولید برخی مواد شیمیایی از جمله اتیلن، پروپیلن، ایزوپرن و … اهمیت فراوان دارد. واکنش با هالوژنها مولکول‌های آلکان با هالوژن‌ها واکنش می‌دهند و طی یک واکنش جانشینی، برخی اتم‌های هالوژن به جای اتم‌های هیدروژن قرار می‌گیرند و هالوآلکان‌ها را می‌سازند.
[ "هیدروکربن", "اتم", "کربن", "پیوند کووالانسی", "هیدروژن", "آلیفاتیک", "متان", "گاز طبیعی", "اتان", "پروپان", "بوتان (هیدروکربن)", "گاز", "پنتان", "هگزان", "هپتان", "اکتان", "آیوپاک", "شیمی", "هالوژن", "آلکیل هالید" ]
[ "آلکان‌ها", "ترکیب‌های آلی", "گروه‌های عاملی", "هیدروکربن‌ها" ]
2,188
وودی هرمن
1
29
0
[ "وودي هرمن" ]
false
10
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "وودی هرمن" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Woody Herman.jpg" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''وودرو چارلز هرمن'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[میلواکی، ویسکانسین]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[وست هالیوود، کالیفرنیا]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[کلارینت]]، [[سکسوفون]] (آلتو و سوپرانو)" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "بیگ بند میوزیک، [[سوینگ]]،[[کول جز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[خواننده]]، [[نوازنده]]، رهبر ارکستر [[جاز]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
وودرو چارلز "وودی" هرمن (۱۶ مه ۱۹۱۳ – ۲۹ اکتبر ۱۹۸۷) نوازنده کلارینت و سکسوفون (آلتو و سوپرانو) و خواننده و رهبر ارکستر جاز بود.
[ "میلواکی، ویسکانسین", "وست هالیوود، کالیفرنیا", "کلارینت", "سکسوفون", "سوینگ (سبک جاز)", "کول جز", "خواننده", "نوازنده", "جاز" ]
[ "اجراکنندگان وودویل", "اهالی میلواکی، ویسکانسین", "اهالی ویسکانسین", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "خاک‌سپاری‌ها در گورستان فواور هالیوود", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۱۹۸۷ (میلادی)", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۱۳ (میلادی)", "افراد آمریکایی لهستانی‌تبار", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل میلواکی", "موسیقی‌دانان اهل ویسکانسین", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان کلارینت", "نوازندگان کلارینت اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان دکا رکوردز", "هنرمندان کپیتال رکوردز" ]
2,189
چارلی پارکر
1
73
0
[ "چارلي پاركر" ]
false
26
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "''چارلی پارکر''" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Charlie Parker, Tommy Potter, Miles Davis, Max Roach (Gottlieb 06941).jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "چارلی پارکر" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "''چارلز پارکر جونیور''" }, { "Item1": "نام_مستعار", "Item2": "پرنده Bird، پرنده خانگی، زویزئو (در فرانسه)" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[شهر کانزاس]]، [[کانزاس]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[شهر نیویورک]]، [[نیویورک]]" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[آمریکایی]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[ساکسیفون آلتو]]، [[ساکسیفون تنور]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]، [[بی‌باپ]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "نوازنده" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۱۹۳۷–۱۹۵۵" }, { "Item1": "ناشر", "Item2": "[[سوی]]، [[دایال]]، [[ورو]]" }, { "Item1": "سازهای_برجسته", "Item2": "[[بوسچر]]، [[کان]]، [[کینگ]] و [[ساکسفن‌های آلتو]] [[گرفتون]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
چارلی پارکر (۲۹ اوت ۱۹۲۰–۱۲ مارس ۱۹۵۵) معروف به «برد» (Bird)، نوازنده ساکسوفون آلتو و نابغه بی‌همتای بداهه‌نوازی جاز بود. او همراه دیزی گیلیسپی سبک بی‌باپ را پایه گذاشت. بسیاری او را برترین نوازنده‌ای می‌دانند که موسیقی معاصر غرب به خود دیده است. پارکر در ۳۵ سالگی درگذشت. پارکر همراه با لویس آرمسترانگ و دوک الینگتون همواره از تاثیرگذارترین نوازندگان جاز به حساب می‌آید. پارکر نقش اساسی را در پیشرفت موسیقی بی‌باپ داشت، فرمی از جاز که مشخصه‌های آن سرعت بالا، تکنیک پیشرفته و بداهه‌نوازی بر اساس ساختار هارمونیک می‌باشد. نوآوری‌های او در ملودی، ریتم و هارمونی، تاثیر بسیار زیادی بر معاصرانش گذارد. او ایده‌های هارمونیک جدیدی را مطرح نمود. پارکر از کسانی بود که جاز را با دیگر انواع موسیقی از کلاسیک گرفته تا موسیقی آمریکای لاتین در هم آمیخت. اولین تماس او با موسیقی در مدرسه بود. در سن ۱۵ سالگی علاقه زیادی به موسیقی و به خصوص ساز ساکسوفون آلتو نشان داد. بزودی به عضویت یک گروه محلی درآمد تا سال ۱۹۳۵ که مدرسه را برای ادامه موسیقی ترک کرد. بین سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹ با گروه‌های جاز و بلوز بسیاری در کانزاس سیتی همکاری کرد. در ۱۹۳۹ به نیویورک رفت و در حدود یک سال در آنجا ماند و به عنوان نوازنده حرفه‌ای به کار مشغول شد. فضای نیویورک بسیار بر موسیقی پارکر تاثیر گذاشت. در ۱۹۳۸ به عضویت در گروه جی مک شن درآمد و با او در جنوب شیکاگو و نیویورک به اجرا پرداخت. یک سال بعد به شیکاگو آمد و به در یک کلوپ به عنوان یک نوازنده معمولی به کار پرداخت. سپس به نیویورک آمد. در آنجا در یک رستوران ظرف می‌شست تا اینکه با گیتاریستی به نام بیدی فلیت Biddy Fleet آشنا شد. کسی که به او هارمونی‌سازی (Instrumental Harmony) را آموخت. بعد از مدتی بودن در گروه مک شان و گروه‌های دیگر، سال ۱۹۴۵ گروه خود را در نیویورک تاسیس کرد. در همین زمان همراه با گیلسپی نوازنده ترومپت، در بسیاری گروه‌ها همکاری می‌کرد. این دو شش هفته موسیقی خود را به هالیوود بردند و پارکر تا سال ۱۹۴۶ در آنجا ماند. بعد از آن از ناراحتی عصبی رنج می‌برد و اینطور که می‌گویند دچار این مشکل بود که نمی‌توانست این موسیقی پیچیده و جذاب را که خود بصورت بداهه بوجود می‌آورد، آنالیز کند.
[ "شهر کانزاس", "کانزاس", "شهر نیویورک", "نیویورک", "آمریکایی‌ها", "ساکسیفون آلتو", "ساکسیفون تنور", "جاز", "بی باپ", "سوی", "دایال", "ورو", "بوسچر", "کان", "کینگ", "ساکسفن‌های آلتو", "گرفتون", "ساکسوفون آلتو", "بداهه (موسیقی)", "دیزی گیلیسپی", "بی‌باپ", "لویس آرمسترانگ", "دوک الینگتون", "کانزاس سیتی", "جی مک شن" ]
[ "چارلی پارکر", "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان جاز مرد", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "اجراکنندگان خیابانی اهل آمریکا", "اهالی کانزاس", "اهالی کانزاس‌سیتی، کانزاس", "اهالی منهتن", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "بی‌خدایان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "بی‌خدایان اهل ایالات متحده آمریکا", "بی‌خدایان سده ۲۰ (میلادی)", "ثبت ملی اماکن تاریخی در شهرستان منهتن، نیویورک", "درگذشتگان به علت سینه‌پهلو", "ساکسوفون‌نوازان بیباپ", "سیاه‌پوستان آمریکا در نیویورک سیتی", "مرگ‌ها بر اثر بیماری عفونی در نیویورک", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل کانزاس‌سیتی، میزوری", "موسیقی‌دانان اهل میزوری", "موسیقی‌دانان اهل نیویورک", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان جاز مرد", "نوازندگان ساکسوفون آلتو جاز", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا" ]
2,190
فتس والر
1
31
0
[]
false
7
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "فتس والر" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Fats Waller edit.jpg" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "خواننده_تک" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''توماس رایت والر'''" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[۲۱ مه]] [[۱۹۰۴]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "(به علت ذات‌الریه)" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "[[نیویورک سیتی]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[پیانو]]" }, { "Item1": "نوع_صوت", "Item2": "[[جاز]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "نوازنده، خواننده و آهنگساز" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "۱۹۲۲" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
فتس والر (۲۱ مه ۱۹۰۴–۱۵ دسامبر ۱۹۴۳) نوازنده پیانو و آهنگساز جاز بود. در ۱۹۲۲ کار ضبط موسیقی را شروع کرد. در ۱۹۲۹ آهنگ‌های نمایش موزیکال «هات چاکلت» را نوشت. در این نمایش که با شرکت لویی آرمسترانگ اجرا شد معروف‌ترین آهنگ او بنام "اینت میس بیهیوینگ" ("دست از پا خطا نمی‌کنم") عرضه شد.
[ "۲۱ مه", "۱۹۰۴ (میلادی)", "نیویورک سیتی", "پیانو", "جاز", "نمایش موزیکال", "لویی آرمسترانگ" ]
[ "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی)", "آهنگسازان رگتایم", "آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگ‌سازان اهل ایالات متحده آمریکا", "اجراکنندگان وودویل", "اهالی نیویورک سیتی", "باپتیست‌های اهل ایالات متحده آمریکا", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "پیانونوازان سوینگ", "ترانه‌پردازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "ترانه‌سرایان اهل نیویورک", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی)", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "دانش‌آموختگان دبیرستان دویت کلینتون", "درگذشتگان ۱۹۴۳ (میلادی)", "درگذشتگان به علت سینه‌پهلو", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر ترانه‌سرایان", "زادگان ۱۹۰۴ (میلادی)", "مرگ‌ها بر اثر بیماری عفونی در میزوری", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل نیویورک", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی)", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز" ]
2,191
ری چارلز
1
99
0
[ "ري چارلز", "ری چارلز رابینسون", "ري چارلز رابينسون" ]
false
46
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "ری چارلز" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Ray Charles (cropped).jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "ری چارلز" }, { "Item1": "اندازه_تصویر", "Item2": "250px" }, { "Item1": "دورنما", "Item2": "Yes" }, { "Item1": "پس‌زمینه", "Item2": "خواننده_تک" }, { "Item1": "نام_اصلی", "Item2": "'''ری چارلز رابینسون'''" }, { "Item1": "ملیت", "Item2": "آمریکایی" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[آلبانی، جورجیا]]، [[ایالات متحده]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[بورلی هیلز]]، [[لوس آنجلس]]، [[کالیفرنیا]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "[[خوانندگی]]، [[پیانو]]، [[ترومبون]]، [[ساز کلیدی]]" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[پاپ]]، [[گاسپل]]، [[سول]]، [[بلوز]]، [[موسیقی]]، [[راک اند رول]]، [[جاز]]، [[کانتری]]، [[ریتم اند بلوز]]" }, { "Item1": "فعالیت", "Item2": "[[خواننده]]، [[آهنگساز]]، [[نوازنده]]، [[تنظیم]]" }, { "Item1": "مدت", "Item2": "۲۰۰۴–۱۹۴۷" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
ری چارلز رابینسون با نام هنرمندی ری چارلز (۲۳ سپتامبر ۱۹۳۰–۱۰ ژوئن ۲۰۰۴) نوازنده مشهور آمریکایی پیانو و کیبورد الکتریک و خواننده سبک‌های جاز و ریتم اند بلوز بود.ری چارلز رابینسون پسر بیلی رابینسون، کارگر و آرتا ویلیامز بود. او از پیشگامان موسیقی سول و پیانو بود که به شکل‌دهی به صدای ریتم اند بلوز پرداخت و به همه سبک‌ها صوتی سول‌وار بخشید از موزیک کانتری گرفته تا استانداردهای پاپ. فرانک سیناترا او را «تنها نابغه واقعی در حرفه ما» نامید. وی در هفت سالگی بینایی خود را از دست داد
[ "آلبانی، جورجیا", "ایالات متحده", "بورلی هیلز", "لوس آنجلس", "کالیفرنیا", "خوانندگی", "پیانو", "ترومبون", "ساز کلیدی", "موسیقی پاپ", "موسیقی گاسپل", "موسیقی سول", "موسیقی بلوز", "موسیقی", "راک اند رول", "جاز", "موسیقی کانتری", "ریتم اند بلوز", "خواننده", "آهنگساز", "نوازنده", "تنظیم (موسیقی)", "آمریکا", "کیبورد (ساز)", "سول", "کانتری", "فرانک سیناترا" ]
[ "ری چارلز", "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگ‌سازان اهل ایالات متحده آمریکا", "ارگ‌نوازان اهل ایالات متحده آمریکا", "افراد دارای صدا باریتون اهل ایالات متحده آمریکا", "اهالی آلبانی، جورجیا", "اهالی جورجیا", "اهالی شهرستان مدیسون، فلوریدا", "اهالی گرین‌ویل، فلوریدا", "برندگان جایزه گرمی", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "پیاده‌روی مشاهیر هالیوود", "ترانه‌سرایان اهل جورجیا", "ترانه‌سرایان اهل فلوریدا", "ترانه‌سرایان اهل کالیفرنیا", "جمهوری‌خواهان اهل کالیفرنیا", "خوانندگان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان اپرا با صدای باریتون اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان اهل لس آنجلس، کالیفرنیا", "خوانندگان بلوز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان پاپ راک اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان ریتم اند بلوز اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان سول اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان کانتری اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان گاسپل اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان مرد آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خوانندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌سرایان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌پردازان اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌سرایان کانتری اهل ایالات متحده آمریکا", "خواننده-ترانه‌سرایان مرد اهل ایالات متحده آمریکا", "درگذشتگان ۲۰۰۴ (میلادی)", "درگذشتگان به علت بیماری‌های کبد", "درگذشتگان به علت سرطان در کالیفرنیا", "درگذشتگان به علت هپاتیت", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر راک اند رول", "راه‌یافتگان به تالار مشاهیر موسیقی بلوز", "زادگان ۱۹۳۰ (میلادی)", "مسیحیان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "مسیحیان اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل آلبانی، جورجیا", "موسیقی‌دانان اهل ایالت واشینگتن", "موسیقی‌دانان اهل جورجیا", "موسیقی‌دانان اهل فلوریدا", "موسیقی‌دانان اهل لس آنجلس", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سول اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان کانتری آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان نابینا", "نابینایان اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو بلوز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو پاپ اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو راک اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو ریتم اند بلوز", "نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان پیانو سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان کیبورد اهل ایالات متحده آمریکا", "نوکیشان مسیحی", "هنرمندان آتلانتیک رکوردز", "هنرمندان ای‌بی‌سی رکوردز", "هنرمندان لیبرتی رکوردز" ]
2,192
دارت
0
65
0
[]
false
14
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
تخته استاندارد دارت ورزش دارت را باید یکی از شاخه‌های ورزش و حتی آمادگی نظامی دانست که به نوعی آن را یک هنر می‌دانند: هنر پرتاب دارت. تاریخچه تاریخ نویسان تخمین می‌زنند که احتمالا نخستین بار این ورزش که در زمان خود نوعی تفریح هم محسوب می‌شد، در سده‌های میانه در انگلیس آغاز شده‌است، چرا که شواهد و اسناد دقیقی از آن در دسترس نیست و به طور تقریبی به سرنخ‌هایی رسیده‌اند که نشان می‌دهد عده‌ای این ورزش را به دانش آموزان دوره متوسطه آموزش می‌دادند که بتوانند با قوی‌تر ساختن عضله‌های بازو و ساعد خود نشانه‌گیری دقیق‌تری داشته باشند که بعدها حتی در جنگ‌ها برای پرتاب کمان و نیزه نیز بسیار مفید بود. اما حقیقت این است که در دوره‌های جنگ در قرن ۱۸، بطری‌های خالی مشروبات الکلی و نشانه‌گیری برای انداختن چوب کبریت از فاصله دور به داخل این بطری‌ها یکی از جالب‌ترین و سرگرم‌کننده‌ترین تفریحات این سربازها بود که بعدها این فکر به ذهنشان خطور کرد که می‌توانند به شکل بهتر و سرگرم‌کننده‌تری تفریح کنند و حتی از این بازی پول دربیاورند که پس از مدتی بطری‌ها تبدیل به یک تخته مسطح شد و با تکه چوب‌های تراشیده شده به قطعات کوچک و نوک تیز بدل گشتند. صفحه چوبی و مسطح که «بورد» نامیده می‌شود از تعدادی حلقه‌های رنگین که به فاصله‌هایی معین نقاشی شده تشکیل می‌گردد که هر پرتاب در داخل یکی از حلقه‌های رنگین امتیاز مخصوص به خود را دارد. از آنجایی که قرن‌ها پیش هر وسیله سرگرمی و وقت گذرانی از دید قشر مرفه و سطح بالای جوامع دور نمی‌ماند، دارت و پرتاب دارت نیز به سرعت مورد توجه شاهزادگان و ثروتمندان اروپایی قرار گرفت و در مدت زمان کوتاهی تا حدی در میان آن‌ها شایع شد که گاهی ساعت‌ها در شبانه روز را به انجام این بازی اختصاص می‌دادند و بر سر پرتاب دارت با هم شرط‌بندی هم می‌کردند. در این میان هنری هشتم یکی از آن دسته شاهانی بود که لذت زیادی از این بازی می‌برد و حتی به یکی از نجارهای معروف و به نام زمان خود دستور داد تا یک ست کامل از بورد دارت و نیزه‌های کوچک چوبی را با آرم سلطنتی بسازد تا به معشوقه زیبای خود (آنه بولین) هدیه کند. وی همچنین در میان شاهزادگان خوشگذران انگلیسی مسابقاتی را با جوایزی در خور توجه ترتیب داد. پرتاب دارت در آمریکا اما این ورزش در آمریکا مثل تمام ورزش‌های دیگر تاریخچه خاص خود را دارد و مردمان این سرزمین شیوه مخصوص خود را برای انجام هر ورزشی دارند. پرتاب دارت هم مثل سایر رشته‌های ورزشی توسط مهاجرینی که به این قاره نقل مکان کرده بودند راه یافت. دارت در آمریکا و در میان مردمان انگلوساکسون تا زمان ملکه ویکتوریا به شیوه‌ای بسیار تفننی انجام می‌شد و خب طبیعی‌ست که در بریتانیا بیش از هر جای دیگری پیشرفت کرد و از آنجایی که تا همین امروز هم به نظر می‌آید خورشید حکومت سلطنتی در بریتانیا هرگز غروب نمی‌کند، تمایل شاهزادگان انگلیسی به پرتاب دارت هم در طول این سال‌ها نسل به نسل منتقل شده‌است. اما امروزه دارت از یک بازی تفننی پا را فراتر گذاشته و هم‌اینک چیزی حدود ۱۹۰۰ قانون در خصوص این ورزش تبیین شده‌است. اندازه بورد به شکل استانداردی تعیین شده و حتی سایز دارت‌ها هم ثابت است. تیم‌های دارت کشورهای اروپایی در لیگ‌های ورزشی به رقابت می‌پردازند. نحوه صحیح پرتاب دارت بندانگشتی برای پرتاب دارت اگر با دست راست پرتاب می‌کنید پای راست را جلو بگذارید و اگر با دست چپ، پای چپ جلو قرار می‌گیرد. هیچگونه احتیاجی به قدرت یا سرعت ندارید اما در عوض دقت لازم است. در بین بازیکنان حرفه‌ای هر کس به طرز دلخواه و هر طوری که راحت‌تر است دارت را می‌گیرد، ولی متداول آن را در متن زیر می‌بینید: ۱- با بند اول انگشت اشاره تعادل دارت را پیدا کنید. ۲- با شکم انگشت شصت دارت را مهار کنید. ۳- با انگشت وسط انگشت‌های دیگر را پشتیبانی کنید. قاعده بازی مشترک در تمام بازی‌ها ۱-هر بازیکن در یک نوبت گردشی با انداختن سه دارت در هر نوبت (راند) بازی می‌کند. ۲-هر بازیکن یک دارت را در شروع بازی برای مشخص شدن نفر آغاز کننده بازی پرتاب می‌کند. ۳-امتیازات بدست آمده بر مبنای امتیازی است که برای هر ناحیه در نظر گرفته شده‌است، نه بر مبنای رنگ آن. ۴-در صورت افتادن دارت از تخته دارت (اگرچه به نمره خورده باشد) امتیازی برای آن پرتاب در نظر گرفته نمی‌شود. فاصله‌ی زمین تا نقطه‌ی وسط دارت(خال) ۱۷۳سانتی متر و فاصله‌ی فرد تا تخته ۲۳۷ سانتی متر باید باشد. امتیازات قواعد آن تخته دارت به صورتی طراحی شده است که دایره آن را به صورت قسمت‌های مثلثی که به وسیله میله فلزی از هم جدا شده است درآمده. البته اگر به شکل توجه کنید خواهید دید که که میله فلزی علاوه بر درست کردن این مثلث‌ها تخته دارت را به چهار قسمت مجزا تفکیک کرده و اگر دارت شما در بین دو میله اول خورده باشد عدد شما در ۲ ضرب می‌شود واگر دربین دو میله دوم خورده باشد عدد شما در ۳ ضرب خواهد شد و اگر در بین میله سوم باشد که معمولا به رنگ روشن است بخورد امتیاز شما 25 واگر در بین میله آخر به عبارتی مرکز قرار گیرد نمره شما ۵۰ خواهد بود واگر دارت شما داخل این میله‌ها نباشد عددی که روی آن است به تنهایی در نظر گرفته می‌شود، چنانچه پرتاب شما خارج از محیط مشخص شده باشد امتیازی برای شما در نظر گرفته نخواهد شد. حال هر مثلث عدد خود رادارد، و با پرتاب سه دارت در مجموع اعداد محاسبه می‌گردد، لازم است ذکر شود هر سه پرتاب شما را یک راند گویند؛ و در آخر شخصی برنده است که به امتیاز در نظر گرفته شده زودتر دیگران دست پیدا کند. تیراندازی
[ "ورزش", "سده‌های میانه", "انگلیس", "عضله", "بازو", "ساعد", "کمان", "نیزه", "هنری هشتم (انگلستان)", "آمریکا", "انگلوساکسون", "ملکه ویکتوریا", "بریتانیا", "تیراندازی" ]
[ "دارت", "اختراع‌های انگلیسی", "ورزش‌ها پرتابی", "ورزش‌های فردی" ]
2,193
تکواندو
0
391
0
[ "تكواندو", "کیوروگی", "پومسه", "كيوروگي", "تکواندوکار", "تكواندوكار" ]
false
311
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
اجرای یک ضربه تیو دید هوریوچاگی پرشی از استیون هو دو تکواندوکار در حال مبارزه. تکواندو (زبان کره‌ای: خط هانگول: 태권도 خط هانجا :跆拳道) یک هنر رزمی کره‌ای و یکی از ورزش‌های المپیکی است. تکواندو ورزش ملی کره جنوبی و دارای بیشترین تعداد ورزشکار در میان ورزش‌های رزمی در سراسر دنیا است. تکواندو یک رشته رزمی مدرن محسوب می‌شود که پس از جنگ جهانی دوم با کوشش استادان هنرهای رزمی کره جنوبی و با تلفیق رشته اوکیناوایی کاراته به ویژه سبک شوتوکان و هنرهای رزمی سنتی کره‌ای همچون تکیون و سوباک پایه‌گذاری شد. استیل خاص این رشته دفاعی که متکی بر ضربات پا با حداکثر و در اکثر اوقات با حداقل قدرت و سرعت است و بر حفظ فاصله فیزیکی با دشمن و طراحی فنون برای دور کردن مهاجم تاکید دارد، آن را از تمام سبک‌های رزمی موجود در دنیا متمایز می‌کند. البته در این هنر رزمی از عضوهای دیگر مانند دست و … نیز استفاده می‌شود. رده‌بندی کمربندهای تکواندو (سفید). (زرد). (سبز). (آبی). (قرمز). (مشکی دان۱ الی مشکی دان۹). معنی کلمه تکواندو: ت به معنی تخریب کردن و شکست با پا کوان به معنی شکست و تخریب کردن با دست دو به معنی راه روش خلاصه: تکواندو یعنی راه و روش شکست اجسام با دست و پا تکواندو دارای هیچ سبکی نیست اما دارای ۴ بخش با نام‌های کیورگی: مبارزه، پومسه یا فرم: حرکات نمایشی، هامبادانگ: حرکات رکوردی و نمایشی، دفاع شخصی: البته برخی‌ها ان را ب رسمیت نمی‌شناسند همچنین پرافتخارترین ورزشکار ایرانی "هادی ساعی است. نام تکواندو چگونه انتخاب شد در دوره باستان، انسان هیچ چیزی بیش از دست خالی نداشت تا از خودش دفاع کند لذا طبیعتا به مبارزات برپایه همین دست خالی روی آورد. بعدها که ساخت سلاح‌ها و توسعه آن‌ها برای حمله یا دفاع آغاز گردید، بازهم مردم از مبارزه با دست خالی لذت می‌بردند که این بار برای تقویت قوای جسمی شان این کار را انجام می‌دادند و همچنین برای نشان دادن رسومات قبیله‌ای شان. مثلا برخی قبیله‌ها سبک خاصی برای مبارزه داشته‌اند مانند سبک‌های مار، پلنگ و… که هرکدام برای فخر فروختن قبیله‌ای برای قبیله دیگر بود. در دوران‌های اولیه شبه جزیره کره، آن‌ها سه قبیله اصلی داشتند که هرکدام از هنرهای رزمی خودشان در رقابت‌های تشریفاتی مذهبی استفاده می‌کردند. در همین مسابقات بود که مردم آرام آرام با کسب تجربه از تکنیک‌های مبارزات همدیگر توانستند بر چهارپایان وحشی نیز غلبه کنند که همین دفاع‌ها و حملات مردم آن زمان یکی از منابع تحلیل‌های امروز ما به حساب می‌آید. بسیاری بر این باورند که همین حرکات پایه تکواندوی امروزی به حساب می‌آید که نام این ورزش نیز از نام‌های سوباک و تائه کیون و… نشات گرفته‌است. کلمه تکواندو از سه بخش تشکیل می‌شود. «چاریوت» خبردار ایستادن «کینگره» احترام گذاشتن «تکوان»چشم و اطاعت کردن «آپ» جلو «یوپ» بغل «دیت» پشت «چاگی» ضربه با پا «چیگی» ضربه با دست «ماکی» دفاع کردن شمارش اعداد در تکواندو یک: هانا/ دو: تول/ سه: ست/ چهار: نت/ پنج: داست/ شش: یاست/ هفت: ایل کوپ/ هشت: یودول/ نه: آهوپ/ ده: یول. اولین: ایل/ دومین: ایی/ سومین: سام/ چهارمین: سا/ پنجمین: او/ ششمین: یوک/ هفتمین: چیل/ هشتمین: پال/ نهمین: کیو/ دهمین: شیپ. تکواندو نوین یوپ‌چاگی پرشی با دو پا پس از پایان جنگ و آزادی کره ورزشهای رزمی سنتی این کشور تا حد زیادی با رشته‌های ژاپنی همانند کاراته، کندو و جودو آمیخته شده بود، در عین حال بسیاری از رزمی کاران کره هم با آموختن هنرهای رزمی چینی آن‌ها را وارد کره کرده بودند. در آن زمان بیشتر اصطلاح‌های «تانگ سو دو» و «کونگ سو دو» برای نام‌گذاری ورزشی که بعدها به تکواندو معروف شد، به کار می‌رفت. در یازدهم آوریل سال ۱۹۵۵ نام تکواندو توسط ژنرال چوی هونگ هی در جلسه‌ای در کره بر روی هنر رزمی کره‌ای‌ها ثبت گردید و از سوی مقامات سیاسی به رسمیت شناخته شد. در شناساندن و ارائه تکواندو نوین از زحمات و تاثیرات به سزای ژنرال چوی هونگ هی بنیان‌گذار تکواندو نمی‌توان به سادگی گذشت و این حقیقتی غیرقابل انکار است. در سال ۱۹۶۵ انجمن تکواندو کره و در سال ۱۹۶۶ فدراسیون بین‌المللی تکواندو (I.T.F) در کره، و در سال ۱۹۷۳ فدراسیون جهانی تکواندو (W.T.F) با حمایت رجال سیاسی کره جنوبی تاسیس شد. تلاش برای بازسازی تکواندو و بازگرداندن آن به حالت اصلی خود در نهایت منجر به تبدیل این رشته به ورزش ملی کره و محبوبترین سبک رزمی در سراسر دنیا شد: ۱۹۵۹ - «انجمن تا سو دو» تاسیس شد. هدف این نهاد ایجاد یگانگی در هنرهای رزمی کره‌ای بود. ۱۹۶۲ – تکواندو به عنوان یک بازی رسمی به چهل و سومین دوره بازی‌های ملی کره جنوبی وارد شد. ۱۹۶۵ - «انجمن تا سو دو» به «انجمن تکواندو» تغییر نام داد. ۱۹۷۲ - کوکی وان تاسیس شد. این باشگاه تا امروز بالاترین مرجع فنی تکواندو بوده‌است. ۱۹۷۳ – تاسیس فدراسیون جهانی تکواندو(WTF) ۱۹۷۳ – برگزاری نخستین دوره بازی‌های جهانی این رشته در کره با شرکت ۲۰۰ ورزشکار از ۱۹ کشور. آمریکا، تایوان و مکزیک در جدول رده‌بندی پس از کره قرار گرفتند. ۱۹۷۶ – شورای بین‌المللی ورزشهای نظامی «سیزم» تکواندو را به عنوان یکی از بازی‌های خود پذیرفت. ۱۹۸۳ – کمیته بین‌المللی المپیک «فدراسیون جهانی تکواندو» را به عنوان یکی از اعضای خود اعلام کرد. ۱۹۸۶ – برگزاری تکواندو به عنوان یک ورزش نمایشی در بازی‌های آسیایی سئول. ۱۹۸۸ – برگزاری تکواندو به عنوان یک ورزش نمایشی در المپیک سئول. ۱۹۹۴ – تکواندو به عنوان یک رشته رسمی در بازی‌های آسیایی هیروشیما برگزار شد. ۲۰۰۰ - در المپیک سیدنی تکواندو دومین هنر رزمی آسیایی (پس از جودو) شد که به عنوان یک رشته رسمی در المپیک برگزار می‌شود. ترتیب رنگ کمربندهای رده در تکواندو: کمربند سفید (پک تی) :نشانگر صداقت، پاکی، صفا، صمیمیت، صلح و دوستی و برادری می‌باشد که به عنوان دانه محسوب می‌شود. کمربند زرد (نورانگ تی) :به عنوان خاک و آب و بارور ساختن کمربند سفید است. کمربند سبز (نوک تی) :به عنوان جوانه‌ای که از خاک می‌روید. کمربند آبی (چونگ تی) :به عنوان آب، هوا و اکسیژن است که به جوانه کمک می‌کند تا ریشه نماید. کمربند قرمز (هونگ تی) :گلی که شکفته‌است. کمربند مشکی (هوک تی) :به عنوان میوه آن گل است که درون هر میوه دانه‌هایی است که به عنوان شاگردان یا هر دانه به عنوان یک دان است. ترتیب رنگ کمربندهای رده میانی در تکواندو: (نیازمند پانویس) پومسه تکواندو پومسه تکواندو یک فرم یا پومسه یک الگوی تعریف شده از حرکات دفاع و حمله است که در تکواندو مطرح شده‌است. اصطلاحات کره‌ای هیانگ، پومسه و teul (به معنی "شکل" یا "الگوی") برای اشاره به اشکال هنرهای رزمی است که معمولا در هنرهای رزمی کره‌ای مانند تکواندو و تانگ سو انجام می‌شود. فرم یا پومسه (POOMSAE) یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آموزشی هنرهای رزمی می‌باشد. فرم مجموعه‌ای از حرکات کلاسیک تکواندو شامل تکنیکهای ایستادن، دست، پا و جابجایی است که براساس منطق طراحی شده‌اند. البته برخی از اساتید باتجربه فرم‌هایی را شخصا ابداع کرده اندو به تدریس آن‌ها می‌پردازند. سابقه تاریخی فرم‌ها به قدت هنرهای رزمی است و هیچ هنر رزمی بدون فرم وجود ندارد. در زمان‌های باستان که هنرهای رزمی به صورت مخفی وانفرادی تمرین می‌شد، هنرجویان جهت تمرین تکنیکها و مبارزه ناگزیر از اجرای دفاع‌ها و حملات درمقابل حریفان فرضی بودند، بدین ترتیب فرم‌های اولیه پابه عرصه حیات نهادند. مسابقات پوم سه تکواندو بصورت انفرادی (در ۵ رده سنی) و تیمی (در ۲ گروه سنی) برگزار می‌گردد. هدف عمده از تمرین پوم سه، هماهنگی فیزیکی، فکری و روحی در هنر جو و انضباط فردی می‌باشد. تکواندو هیانگ هیانگ اغلب به عنوان هیانگ romanised. این اصطلاح عمدتا در سبک‌های پیش از تکواندو مورد استفاده قرار می‌گیرد، که اغلب به عنوان تکواندو سنتی نامیده می‌شود.
[ "هانگول", "هانجا", "ورزش رزمی", "ورزش ملی", "کره جنوبی", "جنگ جهانی دوم", "اوکیناوایی", "کاراته", "شوتوکان", "تکیون", "سوباک", "هادی ساعی", "شبه جزیره کره", "تائه کیون", "کندو", "جودو", "تانگ سو دو", "کوکی وان", "فدراسیون جهانی تکواندو", "آمریکا", "تایوان", "مکزیک", "سیزم", "کمیته بین‌المللی المپیک", "بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶", "المپیک سئول", "بازی‌های آسیایی هیروشیما", "المپیک سیدنی", "المپیک", "علی حق‌شناس" ]
[ "تکواندو", "بازی‌ها و ورزش‌های معرفی‌شده‌های در ۱۹۵۵ (میلادی)", "سبک‌های هنرهای رزمی ترکیبی", "کره جنوبی", "ورزش‌های ابداع‌شده در کره", "ورزش‌های المپیک", "ورزش‌های المپیک تابستانی", "ورزش‌های مبارزه‌ای", "ورزش‌های مدال‌آورنده برای ایران در المپیک", "هنرهای رزمی", "هنرهای رزمی کره‌ای" ]
2,194
رده:زمین‌شناسی
0
0
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
زمین‌شناسی
[]
[ "علوم زمین" ]
2,196
شیشه
0
532
0
[ "شيشه", "جامدات بی شکل", "شیشه‌سازی", "جامدات بي شكل", "شيشه سازي", "شیشه سازی" ]
false
232
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
یک گوی شیشه‌ای. گلدان شیشه‌ای اثر امیل گاله شیشه یک جامد اریخت (غیر بلوری) است که می‌تواند رفتار انتقالی از یک جامد سخت و شکننده به یک ماده مذاب لاستیک شکل و برعکس داشته باشد. این رفتار که انتقال شیشه نام دارد در محدوده مواد بی‌ریخت یا بی‌ریخت‌های نیمه‌بلوری دیده می‌شود. در حدود ۱،۵۰۰ پیش از میلاد، بطری‌های شیشه‌ای برای نخستین بار در مصر مورد استفاده قرار گرفت. روش‌های تولید آثار شیشه‌ای در گذشته عبارتند از : ۱- استفاده از قالب گل رس (سفالی) ۲- استفاده از قالب گلی ۳- روش موزاییکی۴- روش تراش ۵- روش دمیدن آزاد ۶-روش دمیدن قالب واژه واژه شیشه از پارسی میانه و از واژه شیشای گرفته شده‌است. ویژگی‌ها شیشه‌ها معمولا ترد و در برابر نور شفاف‌اند. پرکاربردترین گونه شیشه، شیشه آهک سوددار است که از نزدیک به ۷۵٪ سیلیسیم دی‌اکسید (SiO ۲ ) و سدیم اکسید (Na ۲ O) که از نمک سدیم به دست می‌آید، آهک (CaO) و چند افزودنی جزئی به دست می‌آید. نام شیشه معمولا برای اشاره به این‌گونه از آن است. شیشه‌های سیلیکاتی و کاربرد آن شیشه‌های سیلیکاتی بیشتر شفاف‌اند از این رو کاربرد فراوانی دارند از آن جمله می‌تواند به کاربرد فراوان آن‌ها در صنعت ساختمان و در و پنجره‌های شیشه‌ای اشاره کرد. هرچند امروزه بیشتر از آن به عنوان روکش مواد دیگر استفاده می‌شود چون می‌تواند هر شکلی را به خود بگیرد. کاربرد دیگر شیشه، استفاده سنتی آن به عنوان کاسه، گلدان، بطری و … است. اگر شیشه صلب‌تر باشد در تولید تیله، تسبیح و وسایل تزئینی شیشه‌ای کاربرد پیدا می‌کند. شیشه می‌تواند بازتابنده یا شکننده نور باشد این ویژگی‌ها می‌تواند با برش یا جلا به دست آید و در تولید عدسی، منشور یا ظرف‌های بلوری کاربرد داشته باشد. همچنین با کمک نمک‌های فلزی می‌توان به شیشه رنگ داد یا آن را رنگ‌آمیزی کرد. این توان باعث کاربرد فراوان شیشه در کارهای هنری و شیشه‌های رنگی شد. شیشه با اینکه شکننده است اما بسیار پایدار است، عمر برخی از شیشه‌های یافت شده به دوران آغازین ساخت شیشه بازمی‌گردد. تعاریف مختلف شیشه در دانش تعریف شیشه در دانش متفاوت است، شیشه به هر جامدی گفته می‌شود که هیچ ساختار بلوری ندارد (مانند جامد بی‌ریخت) و در برابر گرما و مذاب شدن رفتاری مانند انتقال شیشه از خود نشان می‌دهد. این‌گونه شیشه می‌توان گفت از مواد گوناگونی به‌دست می‌آید مانند آلیاژ فلزها، گدازه‌های یونی (یون ذوب شده)، محلول آبی، مایع‌های مولکولی و بسپارها. در بسیار کاربردها (بطری، محافظ‌های چشمی)، شیشه‌های بسپاری (شیشه اکریلیک)، پلی‌کربنات، پلی‌اتیلن ترفتالات گزینه سبک‌تری نسبت به شیشه‌های سیلیکاتی‌اند. تعریف فرهنگ معین: شیشه جسمی است شفاف و حاکی ماورا و شکننده و مخلوطی است از سیلیکات‌های قلیایی. این اجسام را در کوره و در قالب می‌ریزند. شیشه دارای شکل هندسی نیست و در نتیجه می‌توان آن را به شکل دلخواه درآورد اما ساده‌ترین تعریف از شیشه آن است که شیشه مایعی است سفت شده که در ساختار آن هیچ نوع بلوری وجود ندارد. کوره‌های ذوب شیشه رایج‌ترین کوره‌های مورد استفاده برای تهیه شیشه کوره‌های تانکی است. طول این نوع کوره در حدود ۴۰ متر و پهنای آن در حدود ۱۲ متر می‌باشد. کار این کوره‌ها پیوسته بوده و با جلو رفتن مواد همیشه جا برای تغذیه مجدد کوره آماده می‌گردد. مواد نسوز داخل کوره‌های ذوب شیشه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد و باید در مقابل سایش دارای مقاومت بالایی باشند زیرا مواد داخل کوره به شدت جداره کوره را در مقابل سایش قرار می‌دهند. عمر مواد نسوز کوره‌های ذوب شیشه حداکثر ۴ سال می‌باشد. ظرفیت این کوره‌ها تقریبا حدود ۱۵۰۰ تن است. دستگاه‌های شکل دادن شیشه به انتهای شیشه متصل است. پس از آنکه مواد اصلی شیشه و درصد آن‌ها به دقت تعیین شد و مواد زائد آن جدا گردید مواد را وارد کوره می‌نمایند زیرا تغییر جزئی مواد روی خواص شیشه مخصوصا روانی و شکل‌دادن و کارایی بعدی آن تاثیر زیادی دارد. مواد که وارد کوره شد به تدریج جلو رفته گرم‌تر می‌شود. در حرارت حدود ۱۰۰ درجه آب فیزیکی خود را از دست می‌دهد و در حرارت حدود ۶۰۰ درجه کربنات سدیم و کربنات کلسیم مخلوط می‌شوند و در حرارت ۹۰۰ درجه کربنات سدیم با سیلیس ترکیب می‌شود، در ۱۰۰۰درجه متا سیلیکات کلسیم تشکیل می‌شود و در حرارت ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ درجه ذوب و پالایش شیشه درون کوره پایان می‌یابد ولی در این حرارت شیشه روان بوده و دارای ویسکوزیته‌ای بسیار پایین می‌باشد که کار کردن روی آن غیرممکن می‌باشد. برای کار کردن روی شیشه باید مواد را به حالت خمیری در بیاوریم. برای این کار حرارت شیشه را پایین آورده و به حدود ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد می‌رسانند. شیشه‌های سیلیکاتی مواد سازنده سیلیسیم دی‌اکسید (با ترکیب شیمیایی SiO ۲ ) پایه‌ای‌ترین ماده سازنده شیشه است. در طبیعت، در اثر برخورد آذرخش با ماسه واکنش شیشه‌شدگی کوارتز رخ می‌دهد که در نتیجه آن یک ساختار توخالی (لوله‌ای) ریشه مانند، به نام سنگ آذرخشی پدید می‌آید. سنگ آذرخشی شیشه سیلیسی که در درجه نخست از سیلیس ساخته شده‌است به دلیل داشتن دمای انتقال بالای ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد، برای کاربردهای ویژه‌ای مورد نیاز است اما برای عموم چندان کاربرد ندارد به همین دلیل چند ماده خام دیگر هم به ترکیبات آن افزوده می‌شود تا فرایند ساخت را آسان‌تر کند. یکی از این مواد سدیم کربنات (Na ۲ CO ۳ ) است که دمای انتقال شیشه را پایین می‌آورد. سدیم کربنات باعث می‌شود تا شیشه در آب قابل حل شود، برای جلوگیری از این ویژگی مقداری آهک (اکسید کلسیم CaO) که از سنگ آهک به دست می‌آید، به همراه اکسید منیزیم (MgO) و آلومینا (Al ۲ O ۳ ) به آن افزوده می‌شود تا شیشه پایداری بیشتری پیدا کند. شیشه در نهایت از ۷۰ تا ۷۴ درصد وزنی سیلیس ساخته شده‌است و شیشه آهک سوددار نام دارد. این‌گونه از شیشه ۹۰ درصد از شیشه تولیدی را دربرمی‌گیرد. بیشتر شیشه‌های در دسترس مواد خام دیگری هم دارند تا ویژگی‌های آن‌ها اندکی تغییر کند برای نمونه شیشه کریستال و برخی گونه‌های بلور، نسبت به شیشه‌های معمولی درخشان‌تراند چون دارای ضریب شکست، پاشش نوری و بازتاب بالاتری‌اند. افزودن باریم باعث افزایش ضریب شکست می‌شود. دی‌اکسید توریم به شیشه ضریب شکست بالا و پاشش نوری پایین می‌دهد درگذشته از این‌گونه شیشه در ساخت عدسی‌های با کیفیت بالا بهره برده می‌شد اما به دلیل واپاشی هسته‌ای کاربرد آن متوقف شد و با اکسید لانتان جایگزین شد. افزودن آهن به شیشه باعث می‌شود تا شیشه بتواند انرژی فروسرخ را جذب کند این ویژگی در فیلترهایی که باید گرما را جذب کنند مانند نورافکن‌های فیلم‌برداری مورد نیاز است. همچنین اکسید سریم (IV) باعث می‌شود تا شیشه طول موج‌های فرابنفش را جذب کند. در ادامه فهرستی از پرکاربردترین شیشه‌های سیلیسی، مواد سازنده و کاربرد آن‌ها آمده‌است: شیشه سیلیسی : سیلیس (SiO ۲ ). دارای انبساط گرمایی بسیار پایین، بسیار سخت و پایدار در برابر دماهای بالا (۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ درجه سانتیگراد) و مقاوم‌ترین در برابر سرد و گرم شدن. این شیشه مناسب کار در دماهای بالا است مانند: لوله‌های کوره، بوته‌های آهنگری (ذوب فلزات) و … شیشه آهک سوددار : ۷۲٪ سیلیس + ۱۴٫۲٪ اکسید سدیم (Na ۲ O) + منیزیم ۲٫۵٪ + آهک ۱۰٫۰٪ + آلومینا ۰٫۶٪. شفاف، به آسانی شکل می‌پذیرد و بهترین گزینه برای شیشه پنجره است. انبساط گرمایی بالایی دارد و پایداری کمی در برابر گرما (۵۰۰ تا ۶۰۰ درجه سانتیگراد). کاربرد در پنجره، ظرف‌های شیشه‌ای، حباب روشنایی (لامپ) و شیشه لوازم دکوری موجود در خانه مانند شیشه میز و … شیشه سدیم بوروسیلیکات، پیرکس : ۸۱٪ سیلیس + ۱۲٪ اکسید بور + اکسید سدیم ۴٫۵٪ + آلومینا ۲٫۰٪. پایدارتر از شیشه پنجره در برابر انبساط گرمایی است و به عنوان شیشه‌های آزمایشگاهی، شیشه‌های آشپزی، چراغ خودرو و … کاربرد دارد. شیشه بوروسیلیکات (مانند پیرکس) هم همین مواد خام اکسید بور و سیلیس را دارد دارای ضریب انبساط گرمایی نسبتا پایینی است (۳٫۲۵/°C برای پیرکس در مقایسه با ۹/°C برای شیشه آهک سوددار ) به همین دلیل ابعاد آن‌ها بسیار پایدار است و البته به دلیل انبساط گرمایی کمتر دچار تنش می‌شوند در نتیجه در برابر گرمای ناگهانی کمتر آسیب پذیرند. کاربرد آن‌ها در وسایل آشپزخانه، ابزارهای نوری و شیشه‌های نگهدارنده دارو و مواد شیمیایی است. شیشه بلور : سیلیس ۵۹٪ + اکسید سدیم ۲٫۰٪ + اکسید سرب ۲۵٪ + اکسید پتاسیم ۱۲٪ + آلومینا ۴٪ + اکسید روی ۱٫۵٪. دارای ضریب شکست بالا، بسیار درخشان دیده می‌شوند؛ ویژگی کشسانی بالایی دارند و می‌توان از آن‌ها ابزارهای شیشه‌ای حلقه مانند درست کرد. در کارخانه‌ها کاربرد دارند اما پایداری چندانی در برابر گرما ندارند. شیشه آلومینوسیلیکات : سیلیس ۵۷٪ + آلومینا ۱۶٪ + اکسید بور ۴٪ + اکسید باریم ۶٪ + اکسید منیزیم ۷٪ + آهک ۱۰٪. کاربرد فراوان در ساخت فایبرگلاس، ساخت شیشه‌های مقاوم شده با پلاستیک (قایق، چوب ماهیگیری و …) و حباب لامپ‌های هالوژن. شیشه اکسیدی : آلومینا ۹۰٪ + اکسید ژرمانیم ۱۰٪. شیشه‌ای بسیار شفاف؛ کاربرد در خط‌های شبکه فیبر نوری، در یک کیلومتر طول تنها ۵٪ از شدت نور از دست می‌رود. یک شیشه طبیعی که در اثر برخورد شهاب‌وار پدید آمده‌است، بوهم ماده سازنده دیگر برای شیشه، شیشه‌های بازیافت شده است. این شیشه‌ها در مواد خام و انرژی صرفه جویی می‌کنند اما ناخالصی‌های موجود در آن‌ها می‌تواند باعث ضعف محصول شود. عامل‌هایی مانند سدیم سولفات، سدیم کلرید یا تری‌اکسید آنتیموان به شیشه افزوده می‌شوند تا شمار حباب‌های هوای موجود را کم کنند. ویژگی‌های فیزیکی همچنین ببینید: فهرست ویژگی‌های فیزیکی شیشه ویژگی‌های نوری کاربرد شیشه به عنوان عدسی مهم‌ترین دلیل تولید شیشه ویژگی شفاف بودن آن در برابر طول موج‌های مرئی است نقطه مقابل شیشه مواد چندبلوری است که نور مرئی را از خود عبور نمی‌دهند. سطح شیشه معمولا هموار است چون هنگام تشکیل، مولکول‌های بسیار سرد شده مایع دیگر مجبور نیستند هندسه بلورهای سخت را به خود بگیرند بلکه نیروی کشش سطحی باعث شکل گرفتن آن‌ها می‌شود و به صورت میکروسکوپی سطحی هموار بدست می‌آید. این ویژگی‌ها باعث شفافیت و درخشندگی شیشه می‌شود و حتی در شیشه‌های رنگی (که نور را جذب می‌کنند) هم قابل مشاهده است. شیشه این توان را دارد تا نور را بشکند، آن را بازتاب کند و بدون اینکه نور دچار پراکندگی شود برپایه نورشناسی هندسی آن را از خود بگذراند. این ویژگی‌ها در ساخت عدسی و پنجره مورد نیاز است. شیشه‌های معمولی ضریب شکستی نزدیک به ۱٫۵ دارند. بر پایه معادله‌های فرسنل، بازتاب یک ورق شیشه در محیط معمولی و در هوا، نزدیک به ۴٪ در یکای سطح است و گذر نور از آن برای یک جزء (دو روی سطح) نزدیک به ۹۰٪ است. کاربرد دیگر شیشه در الکترونیک نوری است برای نمونه فیبر نوری. دیگر ویژگی‌ها در فرایند تولید شیشه سیلیسی این امکان وجود دارد که آن را مذاب کرد، در قالب ریخت و دوباره از قالب بیرون آورد و از هندسه صاف و ساده تا شکل‌های پیچیده به آن بخشید. محصول نهایی شکننده و آسیب‌پذیر خواهد بود مگر اینکه لایه لایه بر روی آن کارهای ویژه صورت گیرد. اما به هر حال ماندگاری شیشه در بیشتر شرایط بسیار بالا است، بسیار آهسته دچار خوردگی و فرسایش می‌شود و در برابر واکنش‌های آب و حمله‌های شیمیایی پایدار است به همین دلیل مناسب‌ترین گزینه برای نگهدارنده‌های مواد شیمیایی و خوراکی است. تولید امروز پس از آنکه مواد خام شیشه و درصد هر یک از آن‌ها بدست آمد، این مواد به کوره برده می‌شود. تولید انبوه شیشه آهک سوددار از مذاب کردن مواد اولیه در کوره‌های گازی به دست می‌آید. کوره‌های کوچکتر مانند ذوب‌کننده‌های الکتریکی یا کوره‌های دیگ مانند هم وجود دارند که برای شیشه‌های ویژه بکار می‌روند. پس از ذوب و یکدست کردن مخلوط و از بین بردن حباب‌های کوچک هوا، شیشه شکل می‌گیرد. شیشه‌های تخت در و پنجره و کاربردهای مانند آن از راه فرایندی به نام شیشه شناور ساخته می‌شوند. این فرایند در سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۷ از سوی آلستر پیلکینگتن و کنث بیکرستف ارائه شد. آن‌ها شیشه را در یک حمام قلع مذاب به صورت لوله‌ای و پیوسته دور خود می‌پیچیدند و شیشه در این حمام شناور بود و از بالا برای اینکه سطح همواری بر رویش تشکیل شود آن را در برابر فشار نیتروژن قرار می‌دادند. بطری‌ها و ظرف‌های شیشه‌ای معمول از راه دمیدن و فشار بدست می‌آیند. البته علاوه بر این روش‌ها، راه‌های دیگری هم برای تولید شیشه وجود دارد. شیشه در هنر امروز پس از آنکه شیشه شکل دلخواه را به خود گرفت آن را به آرامی سرد می‌کنند تا تنش‌های حرارتی موجود از بین برود. ترمیم سطح، لایه لایه کردن و پوشاندن سطح شیشه با یک ماده ویژه همه از فرایندهای شیمیایی است که در ادامه ساخت شیشه قرار دارد این فرایندها برای بالا بردن پایداری و مقاومت شیشه (مانند شیشه ضد گلوله) یا دادن برخی ویژگی‌های نوری به آن (مانند شیشه ضد انعکاس) دنبال می‌شوند. رنگ با افزودن برخی یون‌های الکتریکی که به صورت یکنواخت در شیشه پراکنده می‌شوند یا با پراکنده کردن دانه‌های بسیار ریز در شیشه (مانند شیشه فتوکرومیک) می‌توان شیشه‌های رنگی بدست آورد. شیشه آهک سوددار اگر نازک باشد در چشم معمولی بی‌رنگ به نظر می‌آید. افزودن اندکی ناخالصی اکسید آهن (II) تا ۰٫۱ درصد وزنی، رنگ سبز کمرنگ به شیشه می‌دهد که در شیشه‌های ضخیم‌تر یا با کمک ابزارهای نوری این رنگ به خوبی دیده می‌شود. اما رنگ سبز پررنگ مانند بطری‌های سبز رنگ از افزودن اکسید آهن (II) و اکسید کروم (III) بدست می‌آید. گوگرد به همراه کربن و نمک‌های آهن، باعث بدست آمدن پلی سولفید آهن و تولید شیشه‌های کهربایی با بازه رنگ زرد تا نزدیک به سیاه می‌شود. اگر اندکی دی‌اکسید منگنز به شیشه‌ای که با آهن سبز شده‌است افزوده شود، رنگ سبز آن از میان می‌رود. این ویژگی‌ها در کارگاه‌های هنری بسیار کاربرد دارد برخی شیشه‌ها را به صورت رنگی خریداری می‌کنند و برخی خودشان به مواد خام رنگ اضافه می‌کنند. شیشه سبز اگرچه طیف رنگ سبز، در شیشه‌های شفاف وجود دارد، اما سبزهای عمیق‌تر می‌توانند با افزودن اکسید آهن (II) تولید شوند؛ که به سبکی شیشه‌ای مایل به سبز می‌شود. اکسید آهن به همراه کروم، رنگ سبز سیرتری تولید می‌کند، که برای تولید شیشه‌های شراب نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. با اضافه کردن کروم، رنگ سبز، تیره‌تر خواهد شد. اکسید آهن به همراه اکسید قلع و آرسنیک نیز باعث تولید شیشه سبز زمردی می‌شود. شیشه آبی در قرون وسطی، شیشه آبی با اضافه کردن کبالت، با غلظت ۰٫۰۲۵٪ تا ۰٫۱٪ در سدیم آهک به دست می‌آمد. افزودن اکسید مس با غلظت ۲–۳٪، رنگ فیروزه‌ای تولید می‌کند. همچنین افزودن نیکل، در غلظت‌های مختلف، باعث به وجود آمدن رنگ‌های آبی، بنفش یا سیاه می‌شود. شیشه قرمز طلا، در غلظت‌های بسیار کم (حدود ۰٫۰۰۱٪)، شیشه‌ای به رنگ روبی (“طلای روبی”) تولید می‌کند. حتی در غلظت‌های پایین‌تر، قرمز ملایم‌تری تولید می‌شود. رنگ توسط اندازه و نوع پراکندگی ذرات طلا ایجاد می‌شود. مس فلزات خالص، یک شیشه قرمز بسیار تیره و مات را تولید می‌کند. این روش در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به‌طور گسترده‌ای مورد توجه قرار گرفت و برای آثار تزئینی که نیاز به سند بلاست و حکاکی داشتند مورد استفاده قرار گرفت. سلنیوم یکی دیگر از مواد افزودنی مهمی است که برای ایجاد شیشه صورتی و قرمز مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگامی که سلنیوم با سولفید کادمیوم مورد استفاده قرار می‌گیرد، رنگ قرمز درخشان قرمزی به نام سلنیوم روبی تولید می‌شود. شیشه زرد ترکیبات نقره (به ویژه نیترات نقره) به عنوان ماده اصلی برای تولید رنگ شیشه زرد هستند. این ترکیبات می‌توانند طیف رنگی از نارنجی مایل به قرمز تا زرد را تولید کنند. روش حرارت دهی و سرد کردن شیشه می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر رنگ‌های تولید شده توسط این ترکیب‌ها اثرگذار باشد. اضافه کردن گوگرد، همراه با نمک‌های کربن و آهن، برای تولید پلی سولفیدهای آهن استفاده می‌شود و می‌تواند شیشه‌های زردرنگ را از طیف زرد تا تقریبا سیاه به وجود آورد. با کلسیم یک رنگ عمیق زرد می‌توان تولید کرد. اضافه کردن تیتانیوم شیشه زرد قهوه‌ای تولید می‌کند. تیتانیوم به ندرت به تنهایی مورد استفاده قرار می‌گیرد و اغلب برای تشدید و روشن کردن سایر مواد افزودنی استفاده می‌شود. کادمیوم همراه با گوگرد نیز رنگ زرد عمیقی تولید می‌کند که اغلب در لعاب استفاده می‌شود. این در حالی است که کادمیوم ماده‌ای سمی است. اورانیوم (۰٫۱٪ تا ۲٪) می‌تواند برای تولید شیشه‌ای به رنگ فلورسنت زرد یا سبز اضافه شود. شیشه اورانیوم به‌طور معمول به اندازه کافی رادیواکتیو نیست که خطرناک باشد، اما اگر به پودر تبدیل شود، می‌تواند سرطان زا باشد. به‌طور مثال، ساب زدن این نوع شیشه و استنشاق آن خطرناک است. اگر اورانیوم با مقدار زیادی از سرب ترکیب شود، شیشه‌ای به رنگ قرمز سیر تولید می‌کند. شیشه بنفش منگنز رنگ ارغوانی در شیشه ایجاد می‌کند. منگنز یکی از قدیمی‌ترین افزودنی‌های شیشه‌ای است و شیشه منگنز بنفش از زمان مصر باستان مورد استفاده قرار گرفته‌است. نیکل، با توجه به غلظت، آبی، بنفش یا حتی شیشه سیاه تولید می‌کند. کریستال سرب نیز با افزودن نیکل، باعث تولید رنگ ارغوانی می‌شود. ظرف شیشه‌ای رنگی اثر دیوید پاچن پیشینه نخستین شیشه‌ای که پدید آمده همان شیشه‌هایی بوده که در طبیعت به ویژه در منطقه‌های آتشفشانی بوجود آمده‌است، شیشه ابسیدین احتمالا توسط مردمان دوران سنگی استفاده می‌شده و به دلیل محدودیت منابع آن و نیازی که به ابزارهای برنده وجود داشته، به گستردگی در سراسر جهان آن روزگار، داد و ستد می‌شده‌است. به هر روی، باستان شناسان بر این باورند که احتمالا نخستین شیشه در ناحیه ساحلی سوریه امروز، میان‌رودان یا مصر باستان ساخته شده‌است. شیشه در حدود ۳۶۰۰ سال پیش از میلاد در مصر ساخته شده‌است. شیشه‌های کهن نور را از خود عبور نمی‌دادند و به علت نا خالصی‌های موجود در آن‌ها، رنگی به نظر می‌رسیدند. کهن‌ترین شیشه‌ای که تاکنون پیدا شده، خرمهره‌ای مربوط به نیمه هزاره سوم پیش از میلاد است و احتمالا به صورت تصادفی در هنگام فلزکاری (سرباره) یا ساختن سفال، پدید آمده‌است. شیشه به عنوان یک ابزار تجملاتی باقی‌ماند و فروپاشی‌ها و رویدادهایی که در پایان عصر برنز رخ داد باعث توقف گسترش شیشه شد. گسترش بومی روش‌های ساخت شیشه در آسیای جنوبی در حدود ۱۷۳۰ پیش از میلاد آغاز شد. در چین باستان ساخت شیشه نسبت به سرامیک و فلز احتمالا آغاز دیرتری داشته. در امپراتوری روم، ابزارهای شیشه‌ای در منطقه‌های مسکونی، صنعتی و مراسم خاکسپاری پیدا شده‌است. دیوار پرده‌ای دیوار شیشه‌ای، موزه شیشه فرانسه شیشه به صورت گسترده در قرون وسطی کاربرد داشته‌است. از سده ۱۰ ام به این سو، شیشه به صورت رنگی در معماری اسلامی جایگاه ویژه‌ای یافت و سپس در کلیساهای معمولی و جامع مورد استفاده قرار گرفت. کلیسای سن-دنی و کلیسای جامع شارتر دو نمونه شناخته شده این کاربرد است. تا سده ۱۴ ام میلادی معماران به استفاده از شیشه‌های رنگی برای ساختمان‌ها روی آوردند مانند بنای سن-شپل در پاریس (۱۲۰۳ تا ۱۲۴۸) با آغاز رنسانس و دگرگونی معماری کاربرد شیشه‌های رنگی بزرگ کم شد و کاربرد آن در خانه‌های مردمی بیشتر شد. با پیشرفت دانش و فن این شیشه‌ها ارزان‌تر شدند و کاربرد آن‌ها همگانی‌تر و البته امکان تولید ارزان آن‌ها در قالب‌های بزرگ فراهم شده بود. در سده ۱۹ ام میلادی و همراه با معماری گوتیک نوین، نگاه تازه‌ای به شیشه‌های رنگی شد. در سده ۲۰ میلادی گونه‌های تازه‌ای از شیشه به صورت لایه لایه‌ای، مسلح (مقاوم‌سازی شده) و آجری به بازار آمد که کاربرد شیشه در ساختمان‌سازی را افزایش داد. ساختمان‌های چند طبقه بیشتر از دیوار پرده‌ای که تقریبا به تمامی از شیشه است، ساخته شده‌اند. در آغاز شیشه به دلیل نداشتن واکنش با آب و به عنوان ظرف کاربرد داشت اما در پایان سده میانی ویژگی‌های نوری آن بیشتر مورد توجه قرار گرفت و تولید عدسی، ابزارهای ستاره‌شناسی و پس از آن ابزارهای پزشکی و دانش، گسترش یافت. در سده ۱۹ میلادی در روش‌های باستانی تولید شیشه، به ویژه شیشه‌های نقش برجسته دگرگونی‌هایی پدید آمد. این تغییر روش برای نخستین بار از زمان امپراتوری روم پدید می‌آمد و بیشتر در طرح‌های نوکلاسیک دیده می‌شد. در جنبش هنر نو از این شیشه‌ها به فراوانی بهره برده شد. با گذشت زمان کم‌کم کارگاه‌های کوچک شیشه‌های هنری در همه جا دیده شد. شیشه در ایران قدیمی‌ترین شیشه طبیعی در ایران متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد است. نمونه‌هایی از هزاره دوم تا مقارن میلاد مسیح شامل عطردان‌ها، النگوها، تندیس‌ها و کاسه‌ها و تنگ‌های متعدد به‌دست آمده‌است. در حفاری‌های چغازنبیل مربوط به دوره پیش از تاریخ، بطری‌هایی شیشه‌ای یافت شده‌است، که نشان از وجود شیشه در عیلام کهن دارد. از تمدن مارلیک مهره‌های شیشه‌ای که عمر آن‌ها به ۳۴۰۰ سال پیش می‌رسد، پیدا شده‌است. همچنین ظروف شیشه‌ای مایل به شیری در کاوش‌های لرستان به‌دست آمده‌است. از زمان هخامنشیان آثار شیشه‌ای در دست نیست. کاربرد شیشه در دوره اسلامی به اوج خود رسید. در شهرهای بزرگ آن روزگار از جمله دمشق و قاهره کارگاه‌های زیادی به ساخت شیشه اشتغال داشتند و فنون بسیاری در ساخت شیشه کشف شد که بعدها شیشه گران ونیز و فلورانس از آن استفاده کردند. در دوره سلجوقی و تا زمان هجوم مغول، افزارها و ظروف‌های بسیار زیبای شیشه‌ای از کوره‌های شیشه‌گری گرگان بیرون می‌آمد که به نازکی کاغذ و گاه مینایی و گاه تراشیده و کنده‌کاری شده‌است. روزگار سلجوقی اوج صنعت شیشه‌گری در ایران محسوب می‌شود. که تحت تاثیر شیشه گری دمشق بود. فراورده‌های شیشه‌ای این دوران بیشتر شامل ظروف کوچک و بزرگ، عطردان‌های بسیار ظریف، جام‌ها و گلدان‌هایی با فرم‌ها و اندازه‌های متنوع و اشیاء تزئینی کوچک به‌شکل حیوانات و … است. در دوره مغول در ایران رونق شیشه‌سازی از میان رفت و در عوض در این عهد سفالگری و کاشی‌کاری رونق یافت. در دوره تیموری رواج شیشه‌گری قابل توجه‌است. شیشه‌گرانی از قاهره و دمشق به ایران آمدند و مشابه شیشه‌های آنجا به ایران آمد. در این دوره دو شهر سمرقند و شیراز از مراکز عمده شیشه‌سازی در ایران بودند. از این زمان به بعد این هنر روی به انحطاط نهاد تا زمان شاه عباس که با ساختن چراغ‌های مساجد و بطری‌ها این هنر دوباره زنده شد. شاه‌عباس شیشه‌گران ونیزی را که در این دوران به مهارت بالایی رسیدند، برای احیای این صنعت به ایران آورد. در نتیجه شیشه‌گری در دوره صفوی رونق دوباره یافت. گاه شیشه را با دمیدن به درون قالب می‌ساختند و گاه شیشه را می‌تراشیدند تا به‌شکل جواهر در آید یا نقوشی روی آن می‌کندند؛ و گاهی نیز شیشه را با نقوش درخشان، مینایی و طلایی می‌کردند. در این دوره کارگاه‌های شیشه‌سازی در شهرهای مختلف ایران از جمله اصفهان، شیراز و کاشان دایر شد. در فاصله بین سلطنت سلسله صفویه و قاجاریه هنر و صنعت شیشه‌گری در ایران از لحاظ سیر تکاملی پیشرفتی نداشته‌است و تا اواخر سلسله قاجاریه و بعد از آن به‌تدریج ضعیف‌تر شده‌است. با ورود شیشه به قیمت ارزان‌تر و مرغوب‌تر به بازار ایران، کم‌کم این صنعت رو به انحطاط نهاد. دیگر گونه‌های شیشه نمونه‌های آزمایشگاهی ترکیب‌های شیمیایی تازه شیشه یا روش‌های تازه ساخت در آغاز در حجم کم و در آزمایشگاه انجام می‌شوند. مواد خام بکار رفته در آزمایشگاه با آنچه در تولید انبوه استفاده می‌شود متفاوت است چون در آزمایشگاه، قیمت در درجه نخست توجه نیست. در آزمایشگاه مواد خام بسیار خالص‌تر اند و باید توجه داشت تا مواد خام با رطوبت هوا یا مواد شیمیایی پیرامون وارد واکنش نشوند (مانند اکسید فلزهای قلیایی یا قلیایی خاکی). بخار شدن مواد در هنگام ذوب کردن شیشه هم باید در محاسبات گزیدن مواد خام در نظر گرفته شود. برای نمونه سلنیت سدیم چون دیرتر بخار می‌شود بر سلنیم دی‌اکسید ترجیح دارد. یا مواد خامی که سریع‌تر وارد واکنش می‌شوند از دیگرانی که آهسته‌تر واکنش می‌دهند مناسب‌تر اند، مانند آلومینیم هیدروکسید نسبت به آلومینا. بوته ذوب از جنس پلاتین است تا باعث آلودگی مواد سازنده شیشه نشود و با آن‌ها وارد واکنش نگردد. یکنواختی شیشه از راه یکنواختی مخلوط مواد خام بدست می‌آید برای این کار باید مخلوط مذاب را پیوسته هم زد و با شکستن و دوباره ذوب کردن مخلوط به این هدف دست یافت. شیشه بدست آمده را رها می‌کنند تا به آرامی سرد شود تا از شکستن چندباره آن در طول فرایند پیشگیری کنند. اگر شیشه از موادی ساخته شود که تمایلی به شکل دهی شیشه ندارند، از روش‌های پیشرفته‌تری برای سرد کردن شیشه بهره می‌برند تا به فرایند سرعت دهند. برای نمونه از روش معلق‌سازی استفاده می‌کنند در این روش هنگامی که شیشه در یک جریان گاز شناور است آن را سرد می‌کنند. در روش دیگر، شیشه مذاب را میان دو سندان فلزی له می‌کنند (pressing) همچنین گاهی شیشه مذاب را از میان غلتک رد می‌کنند. شیشه گری برای ساختن شیشه‌های مسطح قدیمی‌ترین طریقه ساخت شیشه‌های مسطح به روش ریخته‌گری می‌باشد. این روش در حدود ۴۰۰ سال پیش برای نخستین بار در فرانسه پیشنهاد گردید. شیشه مذاب را روی سینی‌های بزرگ لبه داری می‌ریزند که این سینی از جنس مس یا فولاد بوده و کف آن کاملا مسطح می‌باشد. مواد مذاب را به وسیله غلتک پهن می‌کنند. در کناره‌های سینی لبه قابل تنظیمی دارد که آن را به ضخامت شیشه‌ای که می‌خواهند تهیه نمایند بالا و پایین می‌برند. غلطکی که عرض سینی را طی می‌نماید به این لبه‌ها متکی است با یک یا چند بار رفت و برگشت از عرض سینی به دو لبه آن ضخامت شیشه در تمام نقاط جام یکسان می‌شود. ناهمواری‌های جزئی را با سمباده و صیقل دادن اصلاح می‌کنند. شیشه‌های شبکه داده‌ها شیشه‌های کالکوژنی پایه ساخت لوح فشرده ویرایش‌شونده است. برخی شیشه‌ها که به فراوانی تولید می‌شوند و البته شیشه‌های سیلیکاتی جزء آن‌ها نیست، دارای ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی ویژه‌ای‌اند که برای کاربرد آن‌ها در شبکه‌های ارتباطی مانند فیبر نوری و دیگر روش‌های ذخیره داده مناسب است. از آن جمله می‌توان به شیشه‌های فلوئوریدی، آلومینوسیلیکاتی، فسفاتی، براتی و کالکوژنی اشاره کرد. سه دسته ماده سازنده برای شیشه‌های اکسیدی وجود دارد: سازنده‌های شبکه، مواد میانی و اصلاح‌کننده‌ها. سازنده‌های شبکه (سیلیس، بور، ژرمانیم) می‌توانند شبکه‌ای از پیوندهای شیمیایی که همگی به هم مرتبط اند را درست کند. مواد میانی (تیتانیم، آلومینیم، زیرکونیم، بریلیم، منیزیم، روی) بسته به ترکیب شیشه می‌توانند هم به عنوان سازنده شبکه و هم به عنوان اصلاح‌کننده رفتار کنند. اصلاح‌کننده‌ها (کلسیم، سرب، لیتیم، سدیم، پتاسیم) به عنوان اصلاح‌کننده ساختار شبکه رفتار می‌کنند. آن‌ها معمولا به صورت یون ارائه می‌شوند و جاهایی که پیوند اکسیژن با اتم برقرار نشده را با پیوند کوالانسی جبران می‌کنند و ارتباط را برقرار می‌کنند. آن‌ها یک بار منفی نگه می‌دارند تا با بار مثبت یون همسایه خنثی شود. برخی عنصرها می‌توانند چندین نقش داشته باشند برای نمونه سرب هم می‌توانند سازنده شبکه باشد (Pb ۴+ به جای Si ۴+ ) و هم اصلاح‌کننده. ساختار رفتار شیشه‌های باستانی مشاهده پنجره‌های کهن نشان داده‌است که گاهی شیشه‌های آن‌ها در پایین ضخیم‌تر و در بالا نازک‌تراند. در ابتدا گمان بر این بود که شیشه حالت مایع دارد و با گذشت چند سده، شیشه تخت و یکنواخت کم‌کم به سمت پایین جریان پیدا می‌کند در نتیجه بخش‌های پایینی ضخیم‌تر دیده می‌شود. این برداشت کاملا نادرست است چون هرگاه یک بار شیشه سخت شود دیگر جریان پیدا نمی‌کند. دلیل وجود چنین پدیده‌ای این است که در گذشته شیشه را با روش دمیدن می‌ساختند در این روش آن‌ها شیشه مذاب را به صورت یک دایره تقریبا تخت (دیسک) درمی‌آوردند سپس آن را بر اساس اندازه چارچوب پنجره می‌بریدند. بخش‌های بریده شده کاملا یکنواخت نبود و گاهی در لبه‌های دیسک ضخامت فرق می‌کرد در هنگام نصب هم آن‌ها تلاش می‌کردند بخش ضخیم‌تر را در پایین بیندازند تا پایه‌های شیشه پایدارتر باشند و البته از ورود آب به درون ساختمان جلوگیری کنند. اگر گاهی دیده شده که پایین شیشه نازک‌تر از بالای آن است می‌تواند به دلیل بی‌دقتی در نصب باشد. در آغاز سده ۲۰ میلادی هم پدیده همانندی، در شیشه‌ها دیده می‌شد؛ دلیل این پدیده این بود که آن‌ها شیشه را بر روی یک میز بزرگ سردکننده می‌ریختند و اجازه می‌دادند تا در سطح میز گسترش یابد درنتیجه این کار، مرکز یا محل ریختن شیشه ضخیم‌تر از دیگر بخش‌های شیشه می‌شد. سپس این شیشه بزرگ تخت را به اندازه دلخواه می‌بریدند. روشی که امروزه برای ساخت شیشه در پیش گرفته شده‌است روش شیشه شناور است که در آن شیشه کاملا یکنواخت است. استفاده از شیشه در نمای ساختمان گونه‌های کاربردی شیشه‌های رنگی : این شیشه‌ها در مقایسه با شیشه‌های معمولی بخش اعظمی از نور را جذب و بخش کمتر را از خود عبور می‌دهند. شیشه‌های بازتابنده : این شیشه‌ها بخش بیشتری از طیف‌های مختلف نور را بازتاب می‌دهند و در کنترل ورود و خروج نور و انرژی تاثیر می‌گذارند. در انتخاب شیشه رفلکس باید به محدودیت‌های آن از جمله آیینه‌ای بودن آن در شب از سمت داخل نیز توجه نمود. شیشه‌های Low-e: این شیشه‌ها پرتوهای گرمازای مادون قرمز را بازتاب داده اما نور مرئی را از خود عبور می‌دهند. در مناطق گرمسیر انتخاب این نوع شیشه موجب جلوگیری از اتلاف انرژی حرارتی داخل ساختمان به بیرون می‌گردد. شیشه‌های Laminate: این نوع شیشه مانع عبور ۹۹٪ از پرتوهای ماوراء بنفش شده و هم‌زمان نور مرئی و مادون قرمز را از خود عبور می‌دهند. اجرا مهمترین نیاز عملکردی در نمای شیشه‌ای، ایمنی است که به عنوان موضوعی مهم در شیشه کاری در ارتفاع بالاتر از قد انسان مطرح است. در این باره دو عامل مطرح است: انتخاب نوع شیشه کاری و خصوصیات آن نوع طراحی سیستم نگهدارنده کاربری کاربردهای دیداری سقف، سایبان و نمای شیشه‌ای باید پاسخگوی نیازهای کاربری زیادی باشد. از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: استفاده حداکثری از نور روز دید به داخل و دید به خارج نما کاربری گرمایشی جلوگیری از هدررفت گرما جذب گرما ایجاد تعادل گرمایی کاربری مکانیکی عمر مفید بالا استحکام کافی تحمل تنش‌های گرمایی دیگر کاربری‌ها پایداری در برابر آتش عایق صدا روش‌های تولید شیشه سرد کردن از حالت بخار (PVD) رسوب شیمیایی فاز بخار (CVD) آبکافت شعله‌ای سل-ژل تئوری‌های شیشه‌سازی برخی از مواد دارای خاصیت شیشه‌سازی بسیار خوب هستند و برخی از مواد، مواد شیشه‌ساز خوبی نیستند. تئوری‌های مختلفی که در مورد شیشه‌سازی در مواد ارائه شده‌است، علت‌ها و چگونگی ایجاد شیشه را بررسی می‌کند و مواد شیشه‌ساز را طبقه‌بندی می‌کنند. از معروف‌ترین تئوری‌های شیشه‌سازی می‌توان به تئوری شبکه نامنظم زاکاریاسن اشاره نمود.
[ "جامد آمورف", "بلور", "دمای انتقال شیشه", "بطری", "مصر باستان", "پارسی میانه", "ترد", "شیشه آهک سوددار", "سیلیسیم دی‌اکسید", "سدیم اکسید", "سدیم کربنات", "آهک", "کاسه", "گلدان", "تیله", "عدسی", "کار هنری", "شیشه رنگی", "آلیاژ", "محلول آبی", "بسپار", "پلی (متیل متاکریلات)", "پلی‌کربنات", "پلی‌اتیلن ترفتالات", "فرهنگ معین", "کوره", "نسوز", "سایش", "ذوب", "شکل", "کربنات سدیم", "کربنات کلسیم", "متا سیلیکات کلسیم", "ویسکوزیته", "آذرخش", "ماسه", "شیشه‌شدگی", "کوارتز", "سنگ آذرخشی", "شیشهٔ سیلیسی", "سیلیس", "دمای انتقال", "سنگ آهک", "اکسید منیزیم", "آلومینا", "شیشهٔ کریستال", "ضریب شکست", "پاشش (اپتیک)", "باریم", "دی‌اکسید توریم", "واپاشی هسته‌ای", "اکسید لانتان", "آهن", "فروسرخ", "اکسید سریم (IV)", "فرابنفش", "اکسید سدیم", "منیزیم", "بور تری‌اکسید", "شیشه بوروسیلیکات", "پیرکس", "انبساط گرمایی", "تنش (مکانیک)", "شوک حرارتی", "مکانیک شکست", "فایبرگلاس", "فیبر نوری", "بوهم", "بازیافت شیشه", "سدیم سولفات", "سدیم کلرید", "سنارمونتیت", "فهرست ویژگی‌های فیزیکی شیشه", "چندبلور", "کشش سطحی", "شکست نور", "نورشناسی هندسی", "معادله‌های فرسنل", "الکترونیک نوری", "تولید انبوه", "شیشه شناور", "آلستر پیلکینگتن", "قلع", "شیشه ضد انعکاس", "شیشهٔ فتوکرومیک", "اکسید آهن (II)", "اکسید کروم (III)", "گوگرد", "کربن", "دی‌اکسید منگنز", "ابسیدین", "عصر سنگ", "سوریه", "میان‌رودان", "فلزکاری", "سرباره", "آسیای جنوبی", "امپراتوری روم", "مراسم خاکسپاری", "قرون وسطی", "کلیسای جامع", "کلیسای سن-دنی", "کلیسای جامع شارتر", "معماری گوتیک", "دیوار پرده‌ای", "نوکلاسیسیسم", "هنر نو", "چغازنبیل", "عیلام", "مارلیک", "لرستان", "هخامنشیان", "دمشق", "قاهره", "ونیز", "فلورانس", "سلجوقی", "مغول", "تیموری", "سمرقند", "شیراز", "شاه عباس", "دوره صفوی", "قاجاریه", "مواد شیمیایی", "فلزهای قلیایی", "فلزهای قلیایی خاکی", "سلنیت سدیم", "سلنیوم دی‌اکسید", "آلومینیم هیدروکسید", "مسطح", "فرانسه", "مذاب", "غلتک", "سمباده", "صیقل", "شیشه فلوئورید", "شیشه آلومینوسیلیکاتی", "شیشه فسفاتی", "شیشه براتی", "شیشه کالکوژنی", "رسوب فیزیکی فاز بخار", "رسوب شیمیایی فاز بخار CVD", "آبکافت شعله‌ای", "سل-ژل", "تئوری", "تئوری شبکه نامنظم زاکاریاسن", "واهاک مارقوسیان", "شیشه-سرامیک", "شیشه آتشفشانی", "خودکشی شیشه" ]
[ "شیشه", "پنجره", "دی‌الکتریک‌ها", "ساختمان", "مواد مجسمه‌سازی", "ظرف" ]
2,197
آینه
0
166
0
[ "آينه", "آئينه", "آئینه", "آیینه", "اینه", "ائينه", "ائینه", "اينه", "آيينه", "ایینه", "ايينه", "مرآت" ]
false
79
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آینه کوژ کروی. عکاس در بالای تصویر دیده می‌شود. آینه ، وسیله‌ای است که به علت صافی و بازتاب بالا، بر رویه خود، تصویر اجسام را نشان می‌دهد. آینه را آیینه و آئینه هم نوشته‌اند. شخص به این علت می‌تواند خود را در آینه ببینند که آینه نوری را که بر آن می‌تابد بازمی‌گرداند. چیزهایی از قبیل فرش و دیوارهای رنگ‌شده بیشتر نوری را که بر آن‌ها می‌تابد منعکس می‌کنند؛ ولی نوری که باز می‌تابانند، پراکنده می‌شود. اما آینه‌ها نور را بدون آنکه پراکنده کنند منعکس می‌کنند. برای جلوگیری از پراکندگی نور، سطح آینه باید بسیار صاف باشد. شیشه به همان صورت که هست یک آینه خوب تشکیل نمی‌دهد. نور، به جای آنکه از آن منعکس شود، از آن می‌گذرد. برای آن که شیشه آیینه شود پشت آن باید با چیزی پوشیده شود تا نور از آن عبور نکند. بسیاری از آینه‌ها با جیوه پوشیده شده‌اند؛ ولی اکنون نقره بیشتر به کار می‌رود. بعضی از آینه‌ها برآمده محدب وبعضی فرورفته یا معقر هستند. این آیینه‌ها ممکن است چیزها را بزرگتر یا کوچکتر از آنکه هستند بنمایانند. ممکن است آن‌ها را درازتر و باریک‌تر یا کوتاه‌تر و ضخیم‌تر نشان دهند. این آیینه‌ها ممکن است اشیاء را وارونه هم نشان دهند. اینها همه بستگی دارد به برآمدگی یا فرورفتگی هرآینه و ساختار اولیه آن. از آینه‌های معروف جهان می‌توان به آیینه‌ای که در تلسکوپ رصدخانه مانت پالومار کالیفرنیا کار گذاشته شده اشاره کرد. این آینه، آینه محدب برآمده بزرگی است که طول آن ۵ متر است. آینه‌ها رویه یا سطح‌های گوناگونی دارند. آینه‌های تخت معمول‌ترین نوع آینه‌ها هستند. آینه‌های کروی از دیگر گونه آینه‌ها هستند که پرتوهای نور بازتابیده از رویه آن‌ها در نقطه‌ای به نام نقطه کانونی آینه به هم می‌رسند. بسته به دوری جسم تا آینه و نوع آینه، فاصله نقطه کانونی آینه از آن متفاوت است. واحد شمارش آینه، جام می‌باشد. تاریخچه کهن‌ترین نشانه‌های آینه مربوط به ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد است که در نواحی آناتولی (در ترکیه امروزی) یافت شده‌است. پس از آن در ۴۰۰۰ پ.م. می‌توان تمدن‌های میانرودان را نام برد. در مصر باستان کهن‌ترین نشانه از آینه به حدود ۳۰۰۰ پ.م. بازمی‌گردد. نمونه‌ای دیگر از وجود آینه به حدود ۳۰۰۰ سال پیش در ایران می‌رسد که در زمان هخامنشیان بوده‌است، آن‌ها با صیقل دادن سنگها و فلزات، آن‌ها را به آینه‌هایی شفاف تبدیل می‌کردند که آثار آن در تالار آینه تخت جمشید باقی مانده‌است. آینه‌های صیقل شده در آمریکای جنوبی و مرکزی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد بازمی‌گردد. در چین آینه‌های برنجی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد بازمی‌گردد. آینه‌های روکش شده از فلز در صیدای لبنان در سده یکم پس از میلاد یافت شده‌است. آینه‌های شیشه‌ای با روکشی از ورقه طلا در نوشته‌های پلینی مهتر در کتاب «تاریخ طبیعی (پلینی)» در سال ۷۷ پس از میلاد نوشته شده‌است. در زمان‌های قدیم آیینه را از فلز صیقلی می‌ساختند. کلئوپاترا، ملکه زیبای مصر، هرگز خود را در آینه‌ای نظیر آنچه اکنون ما داریم، ندید. برخی از بهترین آینه‌های شیشه‌ای قدیم در ونیز ساخته شده بود؛ ولی این آیینه‌ها اغلب کمی موج‌دار بود. تا پیش از اختراع شیشه لوحه‌ای، توانستند آینه شیشه‌ای خوب بسازند. اولین آینه‌های شیشه‌ای لوحه‌ای بسیار گران بود. یکی از بانوان دربار فرانسه یک‌بار تمامی یک دهکده خود را با یک آینه معامله کرد و از این معامله خود خشنود هم بود. لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه در آن زمان، سرسرای باشکوهی از آینه داشت که در کاخ ورسای ساخته شده بود. در سده ۱۲ میلادی شیشه در فرآوری آینه، به شکل گسترده به کار گرفته شد و نخستین آینه‌های شیشه‌ای که با ورقه‌هایی پوشیده از سرب به بازار عرضه می‌شدند بوجود آمدند. زمانی بعد ماهیت سمی بودن سرب آشکار گردید و به همین دلیل استفاده از مخلوط جیوه و قلع به جای سرب آغاز شد. این تغییر و دگرش‌ها باعث شدند که ونیز که در آن زمان محل تولید این‌گونه آینه‌ها بود به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. با وجود این، اختراع و فراوری آینه را نباید جزو نیازهای نخست و تنها در حد یک ابزار شخصی پنداشت، امروزه کاربردهای دانشی آینه‌ها بسیار بیشتر از کاربردهای نخستین و نمایی آن‌ها هستند. داشنمندان از مدت‌ها پیش ویژگی‌های آینه‌های تخت و کوژ و کاو (محدب و مقعر) را می‌شناختند و حتی با بهره از آن‌ها برای متمرکز کردن نور آفتاب وسایلی را برای به آتش کشیدن اجسام اختراع کرده بودند. حتی در این مورد افسانه‌ای وجود دارد که می‌گویند ارشمیدس دانشمند نامدار سده سوم پیش از میلاد بوسیله شبکه‌ای از این‌گونه آینه‌ها، کشتیهای بادبانی مهاجمان رومی را به آتش می‌کشیده‌است، تا اینکه فرمانروای روم سرانجام در شب موفق به تسخیر شهر «سیراکوز» می‌گردد. آینه برآمده یک آینه قدیمی است گونه‌ها آینه‌ها بر پایه ساختار به گونه‌های زیر بخش می‌شوند: آینه‌های تخت آینه‌های شیشه‌ای آینه‌های فلزی آینه‌های لایه‌گذاری شده آینه‌های کروی آینه کاو یا مقعر آینه کوژ یا محدب آینه‌های شلجمی (در چراغ خودروها) آینه‌های توان بالا (کاربرد در آزمایش و محاسبات) آینه‌ها بر پایه جنس به گونه‌های زیر بخش می‌شوند: آینه‌های شیشه‌ای آینه‌های فلزی آینه‌های مایع ساخت بیشتر آینه‌ها با افزودن روکش بازتابنده به یک صفحه مناسب (معمولا شیشه) ساخته می‌شوند. در بیشتر آینه‌ها این صفحه به دلیل آسانی ساخت، شفافیت، سختی، و توانایی داشتن رویه صاف، شیشه است. روکش بازتابنده معمولا به پشت آینه افزوده می‌شود تا از فرسایش و آسیب‌های ناگهانی در پناه بماند. این لایه شکل داده می‌شود، صیقل داده می‌شود و پاک می‌شود تا سپس روکش شود. آینه‌های شیشه‌ای بیش‌تر با نقره یا آلومنیوم به همراه مجموعه‌ای از دیگر روکش‌ها، روکش می‌شوند. کلرید قلع نقره اکتیواتور (فعال‌سازهای) شیمیایی مس رنگ کلرید قلع (II) نخست افزوده می‌شود، چراکه نقره نمی‌تواند به شیشه بچسبد. فعال‌سازها باعث سختی قلع/نقره می‌شوند. مس برای ماندگاری و دیرپایی افزوده می‌شود. رنگ (بیش‌تر موارد سبز) در پشت آینه از خراش‌ها و آسیب‌های ناگهانی جلوگیری می‌کند. در برخی کاربردها، به ویژه آن‌ها که هزینه اهمیت دارد یا به دیرپایی بسیار نیازمندند، آینه‌ها از یک ماده توپر مانند فلز صیقل‌زده، ساخته می‌شوند. برای کاربردهای فنی مانند آینه‌های لیزری، روکش بازتابنده بیش‌تر به روش نشست مکنده به روی رویه بیرونی لایه روکش می‌شود. این کار از بازتاب دوباره و از جذب نور در آینه جلوگیری می‌کند. آینه‌های فنی ارزان‌تر، از روکش نقره، آلومنیوم یا طلا بهره می‌برند (طلا بیش‌تر برای آینه‌های فروسرخ) و بازتاب‌های ۹۰–۹۵٪ را تا هنگامی که نو هستند، بدست می‌آورند. یک روکش محافظ ممکن است برای جلوگیری از اکسید شدن لایه بازتابنده افزوده شود. کاربردهایی که به بازتاب بیش‌تر یا ماندگاری بیش‌تر نیازمندند، از روکش ترابرقی بهره می‌برند، که می‌تواند بازتاب‌هایی به اندازه ۹۹٫۹۹۹٪ را در یک بازه کوچک از طول‌موج‌ها بدست آورد. کاربردها از جمله کاربردهای آینه‌ها می‌توان موارد زیر را نام برد: تلسکوپ‌ها: شاید مهم‌ترین کاربرد آینه در تلسکوپ‌ها بوده باشد، که باعث شد دید آدمی فراتر از زمین رود. سامانه‌های رادار و روش‌های پیچیده هواپیمایی میکروسکوپ‌ها ابزارآلات پزشکی در خودروها جهت افزایش میدان دید. در دوربین‌های شکاری در عینک‌های مختلف تلسکوبهای زیردریایی در لیزرها برای تشدید و یکسو کردن شعاعهای نور آینه در ادبیات فارسی گاهی در ادبیات عرفانی آینه به دل شخص مومن اشاره دارد، آن‌گاه که، از زنگارها و تیرگی‌های ناشی از حرص، حسد، عجب، و خودبینی پاک و صیقلی شده باشد. شعری از حافظ: عکس روی تو که در آینه جام افتاد عارف از خنده می‌در طمع خام افتاد حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینه اوهام افتاد این همه عکس می‌ونقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
[ "تصویر", "بازتاب", "مالکیت عمومی", "شیشه", "جیوه", "نقره", "رصدخانه مانت پالومار", "محدب", "برآمده", "نقطه کانونی آینه", "نقطه کانونی", "آناتولی", "میانرودان", "مصر باستان", "هخامنشیان", "صیقل", "سنگ", "فلز", "تخت جمشید", "آمریکای جنوبی", "آمریکای مرکزی", "چین", "برنجی", "صیدا", "لبنان", "پلینی مهتر", "تاریخ طبیعی (پلینی)", "کلئوپاترا", "سرسرا", "کاخ ورسای", "فرآوری", "سرب", "قلع", "ونیز", "افسانه‌ای", "ارشمیدس", "سیراکوز", "آینه تخت", "آینه شیشه‌ای", "آینه فلزی", "آینه لایه‌گذاری‌شده", "آینه کروی", "آینه کاو", "آینه کوژ", "آینه شلجمی", "آینه توان بالا", "آینه شیشیه‌ای", "آینه مایع", "کلرید قلع", "مس", "رنگ", "کلرید قلع (II)", "نشست مکنده", "آلومنیوم", "طلا", "اکسید", "ترابرقی", "طول موج", "حافظ", "آینه چندلایه‌ای", "اپتیک", "پراش براگ" ]
[ "آینه‌ها", "کاربردهای شیشه", "نورشناسی هندسی" ]
2,198
بداهه (موسیقی)
0
103
0
[ "بداهه نوازی", "بداهه‌نوازي", "بداههنوازی در موسیقی", "بداهه (موسيقي)", "بداهه‌نوازی در موسیقی", "بداهه‌نواز", "بداههٔ نوازی", "بداههنوازي در موسيقي", "بداهه نواز", "بداهه نوازي در موسيقي", "بداهه نوازی در موسیقی", "بداههٔ نواز", "بداههٔ نوازي در موسيقي", "بداههٔ نوازی در موسیقی", "بدیهه‌نوازی" ]
false
48
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بداهه‌نوازی عمل نواختن درجا، اتفاقی و ناگهانی یک قطعه موسیقی بدون تنظیم قبلی است. بداهه‌نوازی در موسیقی ایرانی اجرای موسیقی ایرانی به‌ویژه در تک‌نوازی و آواز معمولا همراه با بداهه‌نوازی و بداهه‌خوانی است. اگر نوازنده یا خواننده از اجرای ردیف و نغمه‌های معروف جدا شود و در مایه‌ای که مناسب سیر آهنگ است قطعه‌ای بنوازد یا بخواند، بداهه‌نوازی یا بداهه‌خوانی کرده‌است. به‌ویژه از آنجا که موسیقی سنتی ایران به صورت خواندن از روی نت (موسیقی) اجرا نمی‌شود، معمولا مستلزم بداهه‌نوازی است. بداهه نوازی از نوع خاص تربیت موزیسین‌های ایرانی که مبنی بر حفظ قطعات و نه اجرای یکباره آن‌ها از روی نت است ناشی می‌شود. بداهه نواز، باید به تعداد کافی نغمه، جمله و ریتم در ذهن داشته باشد تا بتواند با استفاده از این جملات و به کمک خلاقیت و ذوق شخصی خویش به تصنیف هم‌زمان با اجرا بپردازد. بداهه نوازی یکی از نقاط قوت موزیسین‌های ایرانی محسوب می‌شود و در آثار برخی از موسیقیدان‌های ایرانی فراوان دیده می‌شود. لازم است ذکر شود که در هنر بداهه نوازی محیط و حال و هوای نوازنده نقش بسزایی دارد. درهنگام بداهه نوازی فرد نوازنده باید در آرامش باشد؛ و برای بداهه نوازی باید محیط پیرامون بداهه نواز آرام و بدور از هیاهو و اضطراب باشد. بداهه‌نوازی در موسیقی کلاسیک لئونارد برنشتین آهنگساز آمریکایی، موسیقی کلاسیک را «موسیقی دقیق» تعریف می‌کند چون در این موسیقی نوازنده باید دقیقا همان نت‌هایی را که آهنگساز نوشته اجرا کند. پس به نظر می‌رسد که بداهه‌نوازی در موسیقی کلاسیک جایی ندارد؛ ولی در گذشته چنین نبود و گاه نوازنده‌ها می‌توانستند درمیان اجرای یک قطعه، هنری هم از خود بنمایند. موتزارت و بتهوون از این نظر مشهور بودند که می‌توانند پشت پیانو بنشینند و قطعه‌ای را بدون تنظیم قبلی درجا تصنیف کنند و بنوازند. بخش کادانس در کنسرتوها هم در واقع برای فراهم کردن امکان بداهه‌نوازی نوازنده‌هاست، اگرچه بیشتر ترجیح می‌دهند کادانس‌های مشهور را بنوازند. زیگموند اسپات در کتاب «چگونه از موسیقی لذت ببریم»، بداهه‌نوازی را این‌گونه تعریف کرده: «هرگاه قطعه‌ای موسیقی فی‌البداهه از نظر جمله‌بندی، هارمونی، فرم و صحت – همسنگ قطعه‌ای باشد که با فراغت و تمرکز فکر، تصنیف شده و بر روی کاغذ نت آمده باشد – کار نوازنده را بداهه‌نوازی گویند.» بنابراین تعریف، بداهه‌نوازی یک امر عادی نیست و نوازنده‌ای که به بداهه می‌پردازد، باید به درک قابل توجهی از موسیقی رسیده باشد که بتواند بطور خودجوش و غیرمنتظره موسیقی را خلق کند. بداهه‌نوازی در جاز بداهه‌نوازی از ملزومات سبک جاز و بلوز است. قطعه جاز بدون بداهه‌نوازی جاز نیست. از دوران بی‌باپ به بعد فرم قطعات جاز خیلی شبیه به فرم سونات در موسیقی کلاسیک شده‌است، بدین معنی که هر قطعه از چند بخش اصلی تشکیل می‌شود: گشایش، نغمه اصلی، بداهه‌نوازی، بازگشت به نغمه اصلی و احتمالا یک بخش اوج گیرنده پایانی. با گشایش حال و هوای قطعه معلوم می‌شود. در نغمه اصلی معمولا یک آهنگ معروف و دلنشین، معمولا از نغمه‌های استاندارد جاز، اجرا می‌شود. سپس نوبت به بداهه‌نوازی می‌رسد. در این بخش چند تن از تکنوازان به نوبت قطعه اصلی را متحول می‌کنند و بسته به ذوق و حال و توانائی خود چیزی می‌نوازند. در جریان تکنوازی آنان قسمت ریتم (معمولا کنترباس و سازهای ضربه‌ای) ریتم را نگه می‌دارند، یا بسته به حالی که بداهه‌نوازی پیدا می‌کند، تغییراتی در ضرب می‌دهند. سپس تمام گروه به نغمه اصلی بازمی‌گردند و در آخر با یک بخش پایانی، معمولا به حالت کودا (بخش پایانی)، قطعه به پایان می‌رسد. البته همه قطعات این ترتیب را ندارند و بسیاری از نوازندگان به صورت‌های دیگری هم قطعات را اجرا می‌کنند ولی این ترتیب که گفته شد بسیار رایج است. هنر اصلی نوازندگان جاز در بخش بداهه‌نوازی تجلی می‌کند. خلاقیت آنان در متحول کردن نغمه اصلی و ضرب، چیره‌دستی آنان در نواختن ساز، و عمق آشنائی آنان به موسیقی و نغمه‌های گوناگون (که معمولا به صورت تلمیح یا اشاره به نغمه‌های معروف نشان داده می‌شود) در همین بخش بداهه‌نوازی معلوم می‌شود. خوانندگان جاز برای بداهه‌خوانی از کاری به نام صداخوانی (scat) استفاده می‌کنند. در این تکنیک خواننده به‌جای خواندن متن ترانه صداهایی (بی‌معنی) که گاه شبیه به کلمات می‌شود اجرا می‌کند. بداهه‌نوازی یا بداهه‌خوانی همچنین محمل مناسبی برای ابراز احساسات نوازنده یا خواننده‌است. اگر بداهه‌نوازی در قطعه نباشد نوازنده فقط به اجرای نغمه اصلی می‌پردازد و هرچه هم که از تکنیک‌های تغییر در ضرب و سوینگ (سبک جاز) و سایر روش‌های رایج در جاز استفاده کند، باز کارش جاز به معنای واقعی نخواهد بود.
[ "موسیقی", "موسیقی ایرانی", "نوازنده", "خواننده", "ردیف (موسیقی)", "مایه (موسیقی)", "نت (موسیقی)", "لئونارد برنشتین", "موسیقی کلاسیک", "موتزارت", "بتهوون", "کادانس", "کنسرتو", "جاز", "بلوز", "بی‌باپ", "نغمه‌های استاندارد جاز", "تکنوازی", "کنترباس", "ساز", "تلمیح", "صداخوانی", "سوینگ (سبک جاز)" ]
[ "بداهه (موسیقی)", "بداهه", "تکنیک‌های اجرای موسیقی", "تکنیک‌های جاز", "جاز", "خلاقیت", "سبک‌های موسیقی", "موسیقی ایران", "موسیقی کلاسیک" ]
2,199
رده:روسیه
0
6
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
روسیه
[]
[ "جمهوری‌های فدرال", "کشورها و سرزمین‌های روسی‌زبان", "کشورهای گروه ۲۰", "کشورهای عضو جی ۸", "کشورهای هم‌مرز با اقیانوس آرام", "کشورهای آسیای غربی", "جمهوری‌ها", "رده‌های با نام کشورها", "کشورهای آسیای مرکزی", "اروپای شرقی", "کشورهای آسیایی", "کشورهای اروپایی", "کشورها و سرزمین‌های اسلاوی‌زبان" ]
2,200
انجیره (خمیر)
2
40
0
[ "انجیره (بندر لنگه)", "انجيره (بندر لنگه)", "انجيره (خمير)" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
انجیره (در لهجه محلی انزره) نام روستایی است از توابع بخش مهران در شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان ایران است. این روستا در ۱۵۰ کیلومتری بندرلنگه و ۱۱۰ کیلومتری بندرخمیر و ۵۰ کیلومتری بستک قرار دارد. جمعیت روستای انجیره دارای ۱۲۹۸ نفر (۲۱۸ خانوار) است که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می‌باشند و به زبان فارسی و به گویش لارستانی تکلم می‌کنند. روستا دارای ۶ باب مسجد، ۱۹ باب آب‌انبار برکه (در خود روستا) و دارای مجتمع آموزشی پرورشی و مدارس: ابتدایی، راهنمایی دخترانه و پسرانه و دبیرستان دخترانه و همچنین دارای مهدکودک و مکتب خانه می‌باشد. جغرافیای منطقه انجیره از نظر جغرافیایی در وسط دره‌ای زیر کوه (در اصطلاح محلی: بن کوه) واقع شده و از شمال به رودخانه مهران و از جنوب به کوه بن‌کوه محصور شده و همچنین در جنوب انجیره جایی به نام قلعه دیده‌بان قرار دارد. از مغرب به طهر «تلخ اطهر» و کوران، و از سمت شرق به کوه محصور است. منطقه آهک در نزدیکی «انجیره» منطقه‌ای بنام «آهک» وجود دارد که یکی از جاذبه‌های گردشگری روستا به شمار می‌آید. برای رسیدن به این منطقه باید مسیر نیم ساعت پیاده‌روی نمود. اخیرا با تلاش شورای و فعالیت مردمی جاده‌ای ساخته شده که مردم می‌توانند با وسایل نقلیه این مسیر را طی کنند. «اهک» یکی نقاط دیدنی روستای انجیره‌است. به دلیل وجود داشتن یک استخر مردم تمایل زیادی برای رفتن به آنجا دارند، بخصوص در فصل تابستان. این استخر از زمان‌های بسیار دور به یادگار مانده که هنوز هم قابل استفاده‌است. از آنجاکه ساکنان قدیمی روستای انجیره هندی‌ها (گور)بودند به رویت قدیمی‌ترها این استخر ساخته دست آنها می‌باشد. همچنین آهک دارای نخلستانهای زیادی است که آب آنها از همین استخر تهیه و آبیاری می‌شوند. منطقه آهک شامل قسمت‌های دیگری نیز بنامهای: لاور گزی بنالزه گرگین در فصل زمستان و بهار برای تفریح و گشت (طبخ) به این مناطق می‌روند، جای سرسبز و زیبا است. چشمه انجیره دارای حدود ۱۴ چشمه خیلی کوچک است که هر یک به تفاوت از ۲۰ کیلو تا ۴ کیلو بذرافکن است؛ و هر یک چند بته نخل آب می‌دهد. آبش برای نخلستان و کشاورزی مناسب اما برای آشامیدن آدمی خوب نیست. بقعه شیخ عبدالله انصار در انجیره واقع است. مشایخ انصار انجیره و لمزان از نوادگان شیخ عبدالله انصارند. نام چشمه‌های کوچک ۱۴ گانه انجیره به شرح زیر است: چشمه مدال چشمه کشکات چشمه فاء چشمه قلمدان چشمه اسناک چشمه خی چشمه بریدو چشمه مدن قنات چشمه آهوک چشمه لوران چشمه خر چشمه حرومزان چشمه چک چک چشمه کشته زار در کوه‌های انجیره در موسم بهار و پائیز عسل خیلی یافت می‌شود، بویژه پس از زمستانهای پرباران. از این رو مردم انجیره معمولا سحرگاه برای یافتن عسل به کوه‌های اطراف می‌روند و روزانه مقدار مناسبی عسل جمع‌آوری می‌کنند. چهار نوع عسل در انجیره یافت می‌شود که عبارت‌اند از: عسل الزهور عسل شوارده عسل سمر عسل خرما.
[ "بخش مهران", "لارستانی", "شهرستان بندر لنگه", "استان هرمزگان", "خانوار", "اهل سنت", "شافعی", "امام", "محمد ادریس شافعی", "فارسی", "گویش", "آب‌انبار", "برکه", "دره", "رودخانه مهران", "کوه", "بن‌کوه", "قلعه دیده‌بان", "تلخ اطهر", "کوران", "استخر", "تابستان", "گور", "آبیاری", "زمستان", "بهار", "نخل", "نخلستان", "کشاورزی", "بقعه", "شیخ عبدالله انصار", "چشمه", "قنات", "عسل", "سمر", "خرما" ]
[ "بخش مرکزی شهرستان خمیر", "روستاهای شهرستان بندر لنگه" ]
2,201
رده:جغرافیای روسیه
0
3
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
جغرافیای روسیه
[]
[ "جغرافیای آسیا بر پایه کشور", "جغرافیای اروپا بر پایه کشور", "جغرافیای آسیا", "جغرافیای اروپا", "روسیه", "جغرافیا بر پایه کشور" ]
2,202
کلمن هاوکینز
1
54
0
[ "کلمن هاکینز", "كلمن هاوكينز", "كلمن هاكينز" ]
false
14
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "کلمن هاوکینز" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Coleman Hawkins (Gottlieb 03991).jpg" }, { "Item1": "توضیح_تصویر", "Item2": "کلمن هاوکینز در کلاب اسپاتلایت، نیویورک" }, { "Item1": "تولد", "Item2": "[[۲۱ نوامبر]] [[۱۹۰۴]]" }, { "Item1": "مرگ", "Item2": "[[۱۹ مه]] [[۱۹۶۹]]" }, { "Item1": "ساز", "Item2": "سکسفون تنور" }, { "Item1": "سبک", "Item2": "[[جاز]]" } ], "Title": "هنرمند موسیقی" }
از کلمن هاوکینز (زاده ۲۱ نوامبر ۱۹۰۴ - درگذشته ۱۹ مه ۱۹۶۹) به عنوان پدر ساکسفون تنور یاد می‌شود. نخستین ساکسفونیست‌های مهم در موسیقی جز از ساکسفون سوپرانو (سیدنی بشی) و یا ساکسفون کلید C (فرانک ترامبائر) استفاده می‌کردند اما بعد از اینکه کلمن هاوکینز، ساکسفون تنور را به عنوان یک ساز محوری در جز (همانند گیتار در راک اند رول) شناساند، ساکسفون‌های مذکور، محبوبیت خود را از دست دادند. از دوران کودکی استعداد موسیقی سرشاری داشت. در سال ۱۹۲۲ میمی اسمیت او را کشف کرد. یک سال بعد هاکینز همکاری با فلچر هندرسن را آغاز کرد. او، ملقب به "هاوک" و یا "Bean" طی ۱۱ سال فعالیتش در ارکستر فلچر هندرسون، (بین سال‌های ۱۹۲۳-۳۴) تقریبن بدون رقیب بود. در آنزمان سبک نواختنش به عنوان الگویی صحیح از نواختن ساکسفون، معرفی شده بود؛ ویبراتوی غلیظ، صدای زنگ دار قوی و حرارت بااحساس صدای سازش به همراه هوش هارمونیکش، هر نوازنده‌ای را مسحور خود می‌کرد. در ۱۹۳۴ به اروپا رفت و در بسیاری از شهرهای اروپا کنسرت داد و صفحه پر کرد. در ۱۹۳۷ صفحه معروفی را با بنی کارتر و جنگو راینهارت و استفان گراپللی ضبط کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم، بعد از ۵ سال اقامت در اروپا، در بازگشت به نیویورک، وقتی در یک کلاب شبانه با گروهش مشغول اجرا بودند، به اجبار تهیه کننده که از او درخواست کرده بود برای ضبط صفحه، یک قطعه‌ی دیگر را اجرا کند، با بی‌میلی، آهنگی ( "بادی‌اند سول" ) را اجرا کرد که مسیر موسیقی جز را برای همیشه تغییر داد. این قطعه، را می‌توان نقطه‌ی اوج بداهه نوازی در جز دانست. جملات مارپیچ گونه‌ی هاوک، بخوبی بیانگر سبک آرپژ او در بداهه نوازی است که با اعتماد به نفس و تامل او، تنش ایجاد می‌کنند. هاوکینز بعدها از پاساژهایش که تمایل به اوج گرفتن داشتند به عنوان گونه‌ای ارضای جنسی یاد کرد. در ۱۹۴۴ با تلونیوس مانک و دیزی گیلیسپی صفحه‌ای ضبط کرد. نوآوری‌های لستر یانگ و چارلی پارکر در ۱۹۴۶ کارهای او را قدیمی جلوه می‌داد ولی هاکینز اهل تطبیق با جریانات جدید بود و در سال‌های بعد با کسانی مانند روی الدریچ و تلونیوس مانک و مکس روچ و جان کولترین و سانی رالینز همکاری کرد. در اوایل دهه ۱۹۶۰ با ارکستر دوک الینگتن نواخت. اگرچه گرایش اصلی هاوکینز سبک سویینگ یا جز سنتی بود اما او تا قبل از مرگش در ۱۹۶۹ با نوارنده‌های بی‌باپ همکاری بسیاری داشت و بر روی بسیاری از آنها تاثیرگذار نیز بود.
[ "۲۱ نوامبر", "۱۹۰۴ (میلادی)", "۱۹ مه", "۱۹۶۹ (میلادی)", "جاز", "سیدنی بشی", "فرانک ترامبائر", "۱۹۲۲ (میلادی)", "میمی اسمیت", "فلچر هندرسون", "بنی کارتر", "جنگو راینهارت", "استفان گراپللی", "جنگ جهانی دوم", "تلانیوس مانک", "دیزی گیلیسپی", "لستر یانگ", "چارلی پارکر", "روی الدریچ", "مکس روچ", "جان کولترین", "سانی رالینز", "دوک الینگتن", "بی باپ" ]
[ "اهالی توپیکا، کانزاس", "اهالی سنت جوزف، میزوری", "اهالی میزوری", "درگذشتگان به علت سینه‌پهلو", "ساکسوفون‌نوازان بیباپ", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل توپیکا، کانزاس", "موسیقی‌دانان اهل شیکاگو", "موسیقی‌دانان اهل نیویورک", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی)", "هنرمندان ایمپالس! رکوردز", "هنرمندان پرستیژ رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,203
سانی رالینز
6
45
0
[ "ساني رالينز" ]
false
15
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "سانی رالینز" }, { "Item1": "image", "Item2": "Sonny Rollins 2011.jpgborder" }, { "Item1": "caption", "Item2": "Rollins performing in October 2011" }, { "Item1": "background", "Item2": "non_vocal_instrumentalist" }, { "Item1": "birth_name", "Item2": "Theodore Walter Rollins" }, { "Item1": "alias", "Item2": "Newk, Colossus" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[نیویورک]]، [[ایالت نیویورک]]، ایالات متحده آمریکا" }, { "Item1": "instrument", "Item2": "تنور ساکسوفون, سوپرانو ساکسوفون" }, { "Item1": "genre", "Item2": "[[جاز]]، [[hard bop]]" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "Musician, composer, bandleader" }, { "Item1": "years_active", "Item2": "اواخر دهه ۱۹۴۰-تاکنون" }, { "Item1": "label", "Item2": "[[Prestige]]، [[Blue Note]]، [[Contemporary]]، [[آرسی‌ای رکوردز]]، [[Impulse!]]، [[Milestone]], Doxy" }, { "Item1": "associated_acts", "Item2": "[[Clifford Brown]]، [[مایلز دیویس]]، [[Kenny Dorham]]، [[Art Farmer]]، [[دیزی گیلیسپی]]، [[Babs Gonzales]]، [[جی.جی. جانسن]]، [[Jackie McLean]]، [[تلانیوس مانک]]، [[باد پاول]]، [[مکس روچ]]" } ], "Title": "musical artist" }
سانی رالینز (زاده ۷ سپتامبر ۱۹۳۰) نوازنده ساکسوفون تنور سبک جاز اهل آمریکا است. وب‌گاه آل‌میوزیک رالینز را نه تنها یکی از بهترین ساکسفونیست‌های تنور دوران بی‌باپ و هارد باپ، بلکه بهترین نوازنده معاصر ساکسفون جاز دانسته‌است. کودکی و جوانی او در محله هارلم نیویورک گذشت و در همین دوره بود که سبک جدید بی‌باپ در هارلم شکل گرفت. او با برخی از پایه‌گذاران بی‌باپ مثل دیزی گیلیسپی و چارلی پارکر و باد پاول برنامه اجرا کرد. در دهه ۵۰ او را بهترین نوازنده ساکسوفون جاز بعد از چارلی پارکر می‌دانستند. در دهه ۶۰ به فری جز روی آورد. مدتی از ظاهر شدن در انظار دوری کرد ولی در دهه ۷۰ دوباره به اجرا پرداخت. تعدادی از ساخته‌های رالینز مانند «Oleo»، «Airegin» و «St. Thomas» از شناخته‌شده‌ترین آثار جز و در رده نغمه‌های استاندارد جاز به‌شمار می‌آیند.
[ "نیویورک", "ایالت نیویورک", "جاز", "hard bop", "Prestige Records", "Blue Note Records", "Contemporary Records", "آرسی‌ای رکوردز", "Impulse!", "Milestone Records", "Clifford Brown", "مایلز دیویس", "Kenny Dorham", "Art Farmer", "دیزی گیلیسپی", "Babs Gonzales", "جی.جی. جانسن", "Jackie McLean", "تلانیوس مانک", "باد پاول", "مکس روچ", "ساکسوفون", "آل‌میوزیک", "بی‌باپ", "هارد باپ", "هارلم", "بی باپ", "چارلی پارکر", "فری جز", "نغمه‌های استاندارد جاز" ]
[ "آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "افراد زنده", "اهالی نیویورک سیتی", "برندگان جایزه مرکز کندی", "برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی", "دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا", "رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "زادگان ۱۹۳۰ (میلادی)", "ساکسوفون‌نوازان بیباپ", "موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "موسیقی‌دانان اهل نیویورک", "موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان بادی چوبی آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا", "نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا", "هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز", "هنرمندان ایمپالس! رکوردز", "هنرمندان پرستیژ رکوردز", "هنرمندان ورو رکوردز" ]
2,205
صداخوانی
0
12
0
[ "صداخواني" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
صداخوانی (در انگلیسی scat singing) نوعی بداهه‌خوانی در موسیقی است که در آن واژه‌هایی بدون معنا بکار برده شود مانند واژه‌های بی‌معنای «هله‌مالی»، «هلی‌لو هلیوسن»، «دیمبل و دیمبول» در موسیقی ایرانی به‌ویژه سبک بندری. در موسیقی غربی صداخوانی بیشتر در سبک جاز بکار می‌رود و نمونه‌هایی از این واژه‌نماها در جاز «دوداه»، «بی‌باپ»، «دووی»، «بام» و «هیبیس‌جیبیس» است. از نخستین صداخوانی‌های ضبط‌شده در موسیقی جاز می‌توان از صدای لویی آرمسترانگ در سال ۱۹۲۶ میلادی نام برد. نیمه‌خوانی
[ "بداهه (موسیقی)", "نیمه‌خوانی", "بندری", "جاز", "لویی آرمسترانگ" ]
[ "تکنیک‌های جاز", "جاز", "شیوه‌های خوانندگی", "موسیقی" ]
2,206
موسیقی بندری
6
26
0
[ "بندري (موسيقي)", "موسيقي بندري", "بندری (موسیقی)" ]
false
9
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
بندری یکی از سبکهای موسیقی ایران است. محدوده اصلی این سبک از موسیقی جنوب ایران و بطور عمده استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان است. بندری موزیکی شاد و ریتم‌دار است. این موسیقی با استفاده از سازهای کوبه‌ای تومبا، تمپو و نی انبان که یک ساز بادی است نواخته می‌شود. سازهای بندری در هرمزگان کوبه ایی‌ها: دهل (صدای باس) پی په (صدایی مید) کسر (صدایی‌های) لیوا (سازی اصالتا آفریقایی) که در مراسم مذهبی خاصی استفاده می‌شود و ساخته شده از تنه درخت مخصوص، مراسم زار تخته. دو تیکه چوب که معمولا زنها در کنار دهل و کسر روی هم میزنن. conga و bongo و داربوکا؛ و سما (با تشدید روی میم) شبیه دایره که عربها هم استفاده می‌کنند. جهله یا همون کوزه با سه نوع صدا (جمالی صدایی باس) جهله صدایی مید و گلوک صدایی‌های زهی‌ها: عود. چنگ (قیچک با کوکی خاص که نزدیک به موسیقی بلوچی هستش) kora سازی اصالتا آفریقایی بادی‌ها: جفتی (سازی شبیه نی انبان اما بدون انبان) سورنا در خوزستان نی انبان. سنج دمام. دهل. با کمی تفاوت عود. داربوکا ضرب در بوشهر ساز لیوا بوشهری. نی انبان. عود. سنج. دهل و دمامو کاسوره
[ "موسیقی ایران", "ایران", "استان هرمزگان", "استان بوشهر", "استان خوزستان", "ساز کوبه‌ای", "تمپو", "نی انبان", "ساز بادی" ]
[ "موسیقی بندری", "موسیقی ایران", "موسیقی ایرانی", "موسیقی نواحی ایران" ]
2,211
جیرنده
2
71
0
[ "ده جیرنده", "ده جيرنده", "جيرنده", "دهٔ جيرنده", "دهٔ جیرنده" ]
false
37
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "جیرنده" }, { "Item1": "روی‌نقشه", "Item2": "آری" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۳۶٫۶۹۵" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۴۹٫۸۰۱" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Jirandeh.jpg" }, { "Item1": "اندازه‌تصویر", "Item2": "۲۵۰" }, { "Item1": "برچسب‌تصویر", "Item2": "جیرنده،jirandeh" }, { "Item1": "استان", "Item2": "گیلان" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "رودبار" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "[[بخش عمارلو]]" }, { "Item1": "نام‌محلی", "Item2": "جیریندیه" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[زبان تاتی]]" }, { "Item1": "مذهب", "Item2": "[[شیعه]]" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۱۸۰۰ متر" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۱۳۲۶۹۲" }, { "Item1": "جمله‌خوشامد", "Item2": "به شهر شکوفه‌های گردو خوش آمدید." } ], "Title": "شهر ایران" }
جیرنده مرکز بخش عمارلو، شهرستان رودبار، استان گیلان شناخته می‌شود. قدمت این منطقه با توجه به آثار کشف شده موجود در موزه ایران باستان به قبل از دوران مادها می‌رسد. این شهر در ۳۵ کیلومتری لوشان قرار دارد و آب و هوای آن سرد و کوهستانی است. نام جیرنده کلمه جیرنده در گفتار : جیریندی : ده پایین جرن دی : ده سرد و در گذشته ؛ جران ده : محل شکار آهو جغرافیای طبیعی شهری کوهستانی با آب و هوای معتدل کوهستانی است. در ارتفاع بیش از ۱،۳۷۷ متری از سطح آب‌های آزاد واقع است. از شمال به جنگل‌های راش و از غرب به جنگل‌های کاج (به تاتی: اروس) و از جنوب به باغستان‌ها مشرف می‌شود. کشاورزی گردو، فندق، انگور، زردآلو، آلو، آلبالو، گیلاس و سیب از محصولات جیرنده است. جغرافیای انسانی محله قدیمی جیرنده مردم جیرنده به زبان تاتی گپ می‌زنند. آمیزش قومی این شهر از سه تبار است: خانان : ایشان خان‌های کردکرمانج منطقه عمارلو و فرزند ولی خان عمارلو می‌باشند. با سکونت ولی خان و فرزندانش، جیرین دیه مرکز اداری کردهای کرمانج ایل عمارلو و منطقه عمارلو شناخته شد. جلالیان شیخان: افراد معتمد و مومنی بودند که امور آموزشی و دبیری عمارلو بر عهده ایشان بود. جمعیت جیرنده براساس سرشماری اولیه ۱۳۹۰، ۲،۵۸۴ نفر اعلام شده‌است. محله‌ها رودخان محله‌های قدیمی شهر جیرنده عبارت‌اند از: خیاطیه محله نوروزخانیه محله محمدخانیه محله حیدرخانیه محله رضاکیه محله غلامعلیه محله میانه کوشک میشینان تکیه سیاه چاله داماشیه محله گر محله بعد از زلزله رودبار، جیرنده به سه فاز تقسیم شد. امامزاده محمد جیرنده اماکن تاریخی کوله سر‌ها: تا مدت‌ها پس از ورود اسلام به ایران به دلیل کوهستانی بودن همچونان کیش باستانی خود، مهرپرستی را پاس می‌داشتند. آتش نزد ایشان از احترام ویژه‌ای برخوردار بوده‌است و برای پاسداری از آتش جایگاه‌های آتشی با نام کوله سر در چند نقطه شهر برپا بوده‌است که امروزه آثاری از آن برپاست. کوله سرها تا پیش از برپایی سلسله پهلوی کاربری پخش آتش برای منطقه عمارلو بر عهده داشته‌است. حمام قدیمی جیرنده
[ "تاتی", "بخش عمارلو", "زبان تاتی ایران", "شیعه", "بخش عمارلو (گیلان)", "شهرستان رودبار", "گیلان", "موزه ایران باستان", "لوشان", "جغرافیای طبیعی", "گردو", "فندق", "انگور", "زردآلو", "آلو", "آلبالو", "گیلاس", "سیب", "زلزله رودبار", "مهرپرستی", "دودمان پهلوی" ]
[ "شهرستان رودبار", "شهرها و روستاهای تات‌زبان", "شهرهای استان گیلان", "شهرهای ایران", "شهرهای شهرستان رودبار" ]
2,212
زیربغلی
0
12
0
[ "زيربغلي" ]
false
5
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
زیربغلی یکی از سازهای کوبه‌ای است از خانواده تنبک که در افغانستان روایی دارد. زیربغلی همانند کوزه آب است که معمولا از گل سفال ساخته می‌شود. سرکوچک زیربغلی مانند دهن کوزه باز است و سر بزرگ آن با پوست بز یا پوست آهو پوشانیده شده‌است. زیربغلی با انگشتان هر دو دست نواخته می‌شود. زیربغلی عادی ۶۲ سانتی متر طول داشته و قطر سر بزرگ آن ۱۹ سانتی متر است. این ساز موسیقی محلی که از چوب جگ (شیشم) نیز ساخته می‌شود و بیشتر در کابل، بخش‌های شمال، شمال خاوری و باختر افغانستان یعنی بیشتر در مناطق پارس نشین افغانستان رواج دارد. مشهورترین نوازنده زیربغلی در افغانستان ملنگ نجرابی است.نام دیگر "زیر بغلی"، "کوزه" است.
[ "سازهای کوبه‌ای", "تنبک", "افغانستان", "جگ", "کابل", "ملنگ نجرابی" ]
[ "سازهای کوبه‌ای" ]
2,213
ملنگ نجرابی
0
11
0
[ "ملنگ نجرابي" ]
false
1
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ملنگ نجرابی از مشهورترین نوازندگان زیربغلی (گونه‌ای تنبک) در افغانستان بود. وی در سال ۱۳۱۷ در روستای روزاخیل دره کلان شهرستان (ولسوالی) نجراب در استان کاپیسا زاده شد و از آغاز جوانی به موسیقی روی آورد، درسال ۱۳۳۸ به رادیو افغانستان راه یافت و در ارکستر محلی به عنوان زیربغلی نواز به کار آغاز کرد. ملنگ نجرابی درسال ۱۳۶۳ لقب کارمند شایسته فرهنگ افغانستان را بدست آورد. ملنگ نجرابی ابتکار تاسیس اولین گروه ضرب نوازان را که درآن پانزده نفر زیربغلی می‌نواختند بدوش گرفت. شهرت ملنگ از کشور فراتر رفته بود. او درسال ۱۹۸۱ در کنگره موسیقی برلین برنده نشان زرین شد و در سال ۱۹۸۵ لقب نوازنده زرین‌پنجه را در جشنواره موسیقی محلی در کره بدست آورد که از آن پس درهمه جا به این لقب شناخته می‌شد . ملنگ پس از کنسرت اخیر در پاریس با بد مزاجی روبرو گردید و مرگ او ناشی از یک سرطان پیشرفته که تا همان هنگام تشخیص نشده بود، فرا رسید.
[ "زیربغلی", "تنبک", "نجراب", "کاپیسا", "رادیو افغانستان", "پاریس" ]
[ "موسیقی‌دانان اهل افغانستان", "موسیقیدانان فارسی‌زبان" ]
2,214
امامزاده قاسم (ازنا)
1
15
0
[ "امامزادهٔ قاسم (ازنا)" ]
false
2
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام", "Item2": "امامزاده قاسم" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "گنبد امامزاده قاسم , ازنا.jpg" }, { "Item1": "مدفن", "Item2": "[[دهستان جاپلق]]، [[شهرستان ازنا]] [[لرستان]]" } ], "Title": "امامزاده" }
امامزاده قاسم یکی از بناهای تاریخی استان لرستان در غرب ایران است که قدمت آن به قرن هشتم هجری و دوره ایلخانی می‌رسد. این آرامگاه، در روستای امامزاده قاسم در دهستان جاپلق (گاپله) از توابع شهرستان ازنا و در دشت جاپلق واقع شده است. نام این روستا نیز برگرفته از همین امامزاده می‌باشد. قدمت این امامزاده به دوره ایلخانی می‌رسد. کتیبه روی در ورودی این مقبره و نیز حاشیه‌های ضریح، سالهای ۷۳۸، ۸۰۸ و ۸۵۰ قمری را نشان می‌دهند. آثار ملی ایران آرامگاه این امامزاده در ردیف فهرست آثار ملی ایران با شماره ۱۷۵۷ ثبت شده‌است. گنبد مخروطی شکل امامزاده قاسم با ۴۰ متر ارتفاع یکی از موارد خاص معماری در نوع خود و از عجایب معماری ایران می‌باشد. این گنبد از بیرون مخروطی ولی از داخل حرم به شکل کروی می‌باشد.
[ "دهستان جاپلق", "شهرستان ازنا", "لرستان", "استان لرستان", "غرب", "ایران", "ایلخانی", "دشت جاپلق", "فهرست آثار ملی ایران" ]
[ "آرامگاه‌ها در استان لرستان", "امامزاده‌ها در استان لرستان", "شهرستان ازنا" ]
2,215
ولایت کاپیسا
2
133
0
[ "استان کاپیسا", "استان كاپيسا", "ولايت كاپيسا", "کاپیسا", "کاپیسی", "كاپيسا", "كاپيسي" ]
false
70
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "ولایت کاپیسا" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Kapisa.jpg" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۴۰۶،۲۰۰ نفر" }, { "Item1": "تراکم‌جمعیت", "Item2": "۱۹۵" }, { "Item1": "زبان", "Item2": "[[فارسی]]،[[پشتو]]" }, { "Item1": "مساحت", "Item2": "۱۸۴۲ کیلومتر مربع" } ], "Title": "ولایت افغانستان" }
کاپیسا ولایتی در شمال شرقی افغانستان است. مساحت این ولایت ۱۸۴۲ کیلومتر مربع است و جمعیت آن در سال ۲۰۰۹ حدود ۳۶۵ هزار نفر برآورد شده‌است. کاپیسا کوچکترین ولایت افغانستان است اما بیشترین تراکم جمعیتی را پس از کابل دارد. مرکز ولایت کاپیسا شهر محمود راقی است و بیشتر مردم این ولایت به ترتیب از اقوام تاجیک،۶۷٪ پشتون، ۲۵٪پشه‌ای و نورستانی هستند. واحدهای اداری ولسوالی‌های کاپیسا اله‌سائی تگاب حصه اول کوهستان حصه دوم کوهستان کوه‌بند محمود راقی نجراب پیشینه پیشینه کاپیسا به دوران کنشکای بزرگ امپراتور کوشانی و همچنان دوران بودایی یونان باختری می‌رسد که کاپیسا در آن زمان به عنوان پایتخت تابستانی کنشکا انتخاب شده بود. خمزرگر یکی از مرکزهای مهم آیین بودایی بوده و دو تندیس یافت‌شده بودا که از نشانه‌هایش آتش زبانه می‌کشد و از کف پایش آب فوران می‌کند از موری خمزرگر و دومی از سنجن بدست آمده‌است. بگرام به محل شهر قدیمی در افغانستان اطلاق می‌شود که مورخان چینی آن را کیپیش و جغرافی‌نگاران یونانی کاپیسا یاد کرده‌اند. خرابه‌های آن در شصت کیلومتری جنوب غربی کابل واقع است و بین بستر رودخانه و باریک آب قرار دارد. در جلگه کاپیسا یا کوه دامن و بخصوص در برج عبدالله که آن را قلعه شاهی نامیده‌اند، توسط موسیو فوشه و مسیوها گن فرانسوی حفریاتی شده و آثار زیادی از تمدن بودایی در آن محل بدست آمده‌است. هیوئن تسنگ زائر چینی در خاطرات خود می‌نویسد که کاپیسا رویهمرفته دارای صد معبد و ششهزار شمن (راهب) بودایی بوده‌است. کورش بزرگ (۵۳۰ - ۵۸۰ ق م) بنیان‌گذار حکومت هخامنشیان، از طریق گدروزیا به سرزمین هند حمله‌ور شد، اما تنها موفق به تصرف پاروپامیساده که بین هندوکش و رخج قرار داشت شد. پلینی چنین گزارش می‌کند که شهر مشهور کاپیسا (بگرام) در این حملات با خاک یکسان شد. براساس گفته تاریخ‌نویسان چینی رئیس قبیله کوشان در سال‌های ۳۹ تا ۲۷ ق. م. کیو-تسیو-کیو نام داشت که پس از پیروزی بر چهار قبیله دیگر خود را کوشان‌شاه خواند. کیو-تسیو-کیو یا کوجولا کره کردفیزس پس از تصرف همه ایالت بلخ با سپاه خود از هندوکش گذشت و نواحی کابل و کاپیسا را گشود و پس از آن تا کناره چپ رود سند پیش رفت و این سرزمین‌ها را از دست آخرین پادشاهان سکائی، جانشینان گندفر به درآورد و بنیاد شاهنشاهی کوشانی را در مشرق استوار کرد. گروه طالبان در ۱۱ مهر ۱۳۷۵ ولایت کاپیسا را بدون مقاومتی تصرف کردند. این ولایت پس از گفتگوهای طالبان با فرماندار کاپیسا سقوط کرد. جغرافیا کاپیسا و سایر پادشاهی‌های کوشانی هپتالی در حدود سال ۵۶۵ میلادی ولسوالی تگاب در ولایت کاپیسا. از سوی شرق کاپیسا ولایت لغمان، در سمت غرب آن ولایت پروان، شمال آن ولایت پنجشیر و بطرف جنوب آن ولایت کابل قرار دارد. دریای (رودخانه) پنجشیر از شمال به سوی جنوب و جنوب شرق در جریان بوده، ولایت کاپیسا را از ولایت پروان جدا می‌سازد. کوه‌های سنجن، خمزرگر، ریگ‌روان، بولغین و شیرخان‌خیل در این ولایت قرار گرفته‌اند. اقلیم کاپیسا سرد و خشک معتدل است. میانگین سالانه بارندگی آن در حدود ۴۰۰ میلی‌متر می‌باشد. حیوانات وحشی مانند شغال، خرس قهوه‌ای، کفتار خطدار و پلنگ در ارتفاعات کوهبندها و کوه‌های نجراب زیست دارند. خاک کاپیسا از خاک‌های چمنی و دشتی ترکیب گردیده‌است و منابع معدنی در ولایت کاپیسا عبارت است از ابرک، آهن و بریلیم. آبیاری در این ولایت به وسیله جوی‌هایی صورت می‌گیرد که از رودخانه پنجشیر، رود شتل و رودخانه غوربند سرچشمه می‌گیرند. نهرهای بزرگ این ولایت که در ولسوالی‌های مرکزی آن قرار دارد عبارت از نهر خواجه، نهر رزاق، نهر ریگروان و نهر افغان می‌باشد. فراورده‌های کشاورزی در این ولایت عبارت از گندم، جو، جواری (ذرت)، برنج، پنبه و میوه‌های انگور، انار، توت، زردآلود، خربوزه و تربوز است و زعفران از اقلام مهم تجارتی در این ولایت محسوب می‌شود. بیشتر مردم کاپیسا کشاورز و مالدار (دامدار) هستند و حیوانات اهلی از قبیل گاو، گوسفند و بز را نگهداری می‌نمایند. مردم یک دختربچه از قوم پشه‌ای در کاپیسا دبستانی در کاپیسا که در آن پلیس افغانستان در حال آمادگی برای برنامه فعالیت مدنی است. مردم کاپیسا از اقوام تاجیک، پشتون (غلزایی) و پشه‌ای (پشه‌ای‌ها گاهی بخشی از پشتوها طبقه‌بندی می‌شوند) و نورستانی (قبایل کاتا و) هستند که اکثریت جمعیت کاپیسا را تاجیک‌ها تشکیل می‌دهد و به زبان‌های فارسی، پشتو، پشه‌ای و پراچی صحبت می‌کنند. منازل مردم این سرزمین بشکل دیوار خشتی، سقف چوبی، دیوار سنگی و سقف چوب‌پوش ساخته می‌شود. فرهنگ بر اساس آمار سال ۲۰۰۷ در این ولایت ۲۰۲۹ مسجد، ۹۹ مدرسه و مرکز آموزشی، ۲ بیمارستان و ۳۵ کلینیک بهداشتی درمانی و یک دانشگاه به نام دانشگاه البیرونی فعال است. این دانشگاه که در ولسوالی کوهستان واقع است و توسط احمد شاه مسعود ساخته شده، دوره‌هایی را در رشته‌های کشاورزی، مطالعات اسلامی، مهندسی، پزشکی و ادبیات ارائه می‌کند. در گذشته یک کارخانه نساجی و سینما نیز در این ولایت وجود داشت که در دوران جنگ شوروی در افغانستان از میان رفتند. ولایت‌های افغانستان
[ "فارسی", "پشتو", "افغانستان", "ولایت‌های افغانستان", "ولایت کابل", "محمود راقی", "تاجیک", "پشتون", "پشه‌ای", "مردم نورستانی", "ولسوالی اله‌سائی", "ولسوالی تگاب (ولایت کاپیسا)", "ولسوالی حصه اول کوهستان", "ولسوالی حصه دوم کوهستان", "ولسوالی کوه‌بند", "ولسوالی محمود راقی", "ولسوالی نجراب", "کوشانی", "بگرام", "هیوئن تسنگ", "کورش بزرگ", "گدروزیا", "هندوکش", "رخج", "پلینی", "کوشان‌شاه", "کوجولا کره کردفیزس", "گندفر", "گروه طالبان", "ولایت لغمان", "ولایت پروان", "ولایت پنجشیر", "رود پنجشیر", "شغال زرد", "خرس قهوه‌ای", "کفتار خطدار", "پلنگ", "زعفران", "غلزایی", "قوم پشه‌ای", "قوم نورستانی", "زبان پشتو", "زبان پشه‌ای", "زبان پراچی", "دانشگاه البیرونی", "احمد شاه مسعود", "جنگ شوروی در افغانستان" ]
[ "ولایت کاپیسا", "تاریخ افغانستان پیش از اسلام", "تاریخ ولایت کاپیسا", "منطقه‌های تاریخی افغانستان", "ولایت‌های افغانستان" ]
2,216
پشتون‌سازی
0
99
0
[ "سياست پشتوسازي در افغانستان", "سیاست پشتوسازی در افغانستان", "پشتوسازی", "پشتون‌سازي", "پشتون سازی", "پشتون سازي", "پشتوسازي" ]
false
8
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
پشتون‌سازی به اقدامات و تلاش‌های گفته می‌شود که سیاستمداران و حاکمان پشتون (اوغان) برای تحمیل هویت افغانی و پشتونی و حذف هویت فارسی و خراسانی از سرزمین افغانستان کنونی (خراسان اصیل) انجام می‌دهد. پشتون‌ها یکی از اقوام افغانستان هست در قرن اخیر و با حمایت کشورهای مختلفی از جمله بریتانیا و آلمان و از طریق نسل‌کشی و جنایت توانست قدرت را در اختیار بگیرد و از همان زمان تلاش‌های زیادی برای نابودی هویت خراسانی و فارسی این سرزمین انجام داده‌است. روش‌ها پشتون شدن مردم غیر پشتون ممکن است هنگامی صورت بگیرد که مردم غیرپشتون در مناطق پشتون‌نشین ساکن شوند و با زبان و فرهنگ پشتون آمیخته گردند. مثلا بسیاری از اقوام ترک تبار که در قرن هشتم و نهم میلادی در کوهای هندوکش ساکن شدند در جمعیت پشتون آن نواحی حل گردیدند. همچنین پشتون‌سازی ممکن است به روند انتقال پشتون‌ها به مناطق غیرپشتون نشین اشاره داشته باشد. یا به شکل گسترده به فرسایش آداب و رسوم و زبان مردم غیرپشتون در نتیجه قدرت سیاسی پشتون‌ها در افغانستان صورت گیرد. همچنین در قرن بیستم پشتون‌سازی‌های توسط محمد نادر شاه یا اخیرا توسط طالبان صورت گرفته‌است. تنش‌ها روی استفاده از واژه‌های فارسی دانشگاه و دانشکده در کنار واژه‌های پشتوی پوهنتون و پوهنزی در پیش‌نویس قانون تحصیلات عالی افغانستان، از مسائل جنجال‌برانگیز در حوزه فرهنگی افغانستان است و دانشجویان در کابل و برخی دیگر شهرها به نوشتن تابلوی دانشگاه‌های این کشور تنها به زبان پشتو واکنش نشان داده و علیه آن مخالفت و تظاهرات کرده‌اند. اگرچه در قانون اساسی افغانستان زبان‌های فارسی و پشتو در قوانین این کشور از جایگاه برابر برخوردارند، ولی برخی از مسئولان امور، که اکثرا پشتو زبان هستند، این برابری را در عمل مراعات نمی‌کنند و از آن‌جمله کارت هویت جدید شهروندان افغانستان که تنها به پشتو نوشته شده باعث اعتراض پارسی‌زبانان این کشور شده‌است. مسعود ترشتوال، یکی از مدافعان زبان فارسی، که استاد روابط بین‌الملل دردانشگاه کابل است، پس از اعتراض به این روند در رسانه‌ها، شب ۱۵ مه ۲۰۱۱، توسط عده‌ای ناشناس ربوده و مسموم شد و پس از آزادی در بیمارستان بستری شد. برهم زدن ترکیب جمعیتی انجام مهاجرت‌های اجباری برخی از گروه‌های قومی و ملیتی در افغانستان یکی از روش‌های پشتون‌سازی بوده‌است. به عنوان مثال سیاست انتقال گروه‌های قومی پشتون به سمت شمال افغانستان در دوره صدارت محمد هاشم خان می‌توان ذکر کرد. در زمان صدارت نامبرده ریاست ناقلین در چارچوب وزارت داخله ایجاد شد که محمد گل مومند به سمت وزیر داخله ایفای وظیفه می‌نمود. ریاست مذکور وظیفه و تطبیق اسکان قبایل آن طرف سرحد آزاد جنوب افغانستان را در نواحی سمت شمال به عهده داشت به آرزوی آن که بتواند گروه قومی پشتون را در افغانستان توسعه بخشد. نامبرده برای تشویق هر چه بیشتر ناقلین زمین‌های درجه‌اول نزدیک سرآب را دراختیار آنان می‌گذاشت. همچنان در گذشته مالیاتی گزاف و کمرشکن و غیرعادلانه به نام «مالیه خس‌بری» بالای زمینداران محلی سمت شمال توسط حکومت وقت توام با انتقال ناقلین پشتون در آن مناطق تحمیل می‌شد که از عهده پرداخت آن برآمده نمی‌توانستند، و ناگزیر جایداد و اراضی خود را به قیمت ارزان فروخته و از حق ملکیت خود محروم ساخته شده و مجبور ساخته می‌شدند تا محلات آبایی و اصلی خود را ترک کرده و در دامنه کوه‌های خشک و لم‌یزرع مسکن گزین شوند. بخشنامه‌های دولتی در سال‌های ۱۳۱۶–۱۳۱۷ خورشیدی (۱۹۳۷–۱۹۳۸ میلادی) دولت افغانستان دانشجویانی را برای آموزش دیدن در زمینه نظامی به اروپا و آمریکا فرستاد. بنا بر سیاست پشتون‌سازی، فرزندان مردم هزاره، قزلباش (ایرانی‌تبار و فارسی‌زبان) و شیعه‌ها از شرکت در این دوره‌های آموزشی محروم شدند. در سال ۱۳۱۸/۱۹۳۹ بر پایه دستور دولتی زبان تدریس در همه دروس مدارس سراسر افغانستان از فارسی به پشتو تبدیل شد. کمبود منابع به زبان پشتو و عدم آشنایی بخش بزرگی از مردم افغانستان با این زبان، باعث فلج شدن نظام آموزشی و گسترش بی‌سوادی شد. پس از چندین سال و اعتراضات عمومی سرانجام در زمان وزارت نجیب‌الله خان توروایانا، وزیر معارف وقت، آن وزارت‌خانه ناچار شد تدریس به زبان فارسی را به مناطق فارسی‌زبان افغانستان بازگرداند. از آن پس مقرر شد در مناطق فارسی‌زبان کلاس‌ها و دروس به فارسی باشد و پشتو به عنوان یکی از درس‌ها آموزش داده‌شود و در مناطق پشتوزبان زبان تدریس پشتو باشد. از سال ۱۳۱۸ خورشیدی برای کارمندان ورازت‌خانه‌ها، بانک‌ها و دیگر ادارات افغانستان به صورت اجباری دوره‌های زبان پشتو گذاشته‌شد. این دوره‌ها تا ۱۳۵۷ خورشیدی ادامه یافت ولی با ناکامی روبرو بود. کم‌تر کسی از فارسی‌زبانان که این دوره‌ها را گذارندند قادر به نوشتن و خواندن پشتو در سطح کافی بودند. در بلخ پشتون‌سازی در بلخ در زمان امان‌الله شاه یکی از افراد او به نام وزیر محمدگل مهمند نایب‌الحکومه ولایت بلخ شد. وی سیاست پشتون‌سازی را در این ولایت پیشه کرد و اقدامات زیر را انجام داد: غصب ۵۰ هزار جریب زمین آبی تاجیکان و ازبکان و واگذاری آن‌ها میان پشتون‌های آورده‌شده به منطقه. اختصاص مالچرها (مراتع) به پشتون‌ها. نابودسازی آثار تاریخی بلخ از جمله سنگ‌نوشته‌ها و سنگ‌مزارهای زرتشتی و سغدی پیش از اسلام. سوزاندن ۲۳۷ دست‌نویس کهن فارسی، عربی و ترکی. مدارس منطقه تا سال ۱۳۴۵ تنها مجاز به آموزش به زبان پشتو بودند. تغییر بیشتر نام‌های جغرافیایی منطقه از فارسی و ترکی به پشتو از جمله: چارباغ گلشن (شینکی)، دلبرجین (شلخی)، پلاس‌پوش (زوزان)، چهل‌ستون (غندان)، بوینه‌قره (شولگره)، آدینه‌مسجد (چاربولک)، سمرقندیان (زرغون‌کوت)، کدوخانه (باندگی)، ده‌دراز (غشی)، چقیش (استولگی)، یول‌بولدی (لیندی)، کول انبونه (مندتی) و… در آن دوره، پس از پشتون‌سازی نام‌ها در ولایت‌های بلخ، جوزجان، سرپل و فاریاب، هر فرد بومی که نام بومی مکان‌ها را به زبان می‌آورده جریمه نقدی می‌شده‌است. در انحصار درآوردن پست‌های دولتی گروه بین‌المللی بحران در گزارشی بیان کرد که اشرف غنی و عبدالله عبدالله پست‌های بلند مرتبه را در میان متحدان خود تقسیم می‌کند و تقرری‌ها در دولت وحدت ملی بر مبنای قومیت صورت می‌گیرد و رئیس‌جمهور افغانستان افراد را از قوم پشتون انتخاب می‌کند. راهکارهای قوم‌گرایانه در سنبله ۱۳۹۶ روزنامه اطلاعات روز سندی را از یک گروه تلگرامی که کارمندان اداره امور ریاست جمهوری به نشر رساند که ثواب‌الدین مخکش کارمند این ریاست فایلی با ۱۲ راهکار در گروه بارگذاری کرده بود در آن راهکارهایی برای برکناری کارمندان غیر پشتون و جایگزینی افراد پشتون در آن ارائه شده بود. مطالب فایل تغییر سکرتر داوود نورزی و گماشتن کسی به‌جای وی که به زبان‌های پشتو، انگلیسی و فارسی آشناست و پشتون است. اختصاص دو-سه کارشناس برای دفتر «قاضی دلاور». حمایت از قاضی دلاور برای رسیدن به ریاست ارتباط بین‌المللی این اداره. گرفتن کارت دخولی ارگ از بعضی از اشخاص. باید به کسانی این کارت داده شود که قابل اعتماد باشند، نه مخالف ما. عبدالرحیم‌زی باید از جاها و ریاست‌های مهم دور نگهداشته شود. علی خان درست کار می‌کند، اما هزاره‌ها را می‌آورد و در جاهای خوب مقرر می‌کند. به‌جایش، یک پشتون توانمند پیدا کنیم که به تمام زبان‌ها آشنا و نویسنده باشد. همه به این نظر اند که «تیموری» برای «تیم» و «رفقا» همکاری درست نمی‌کند… برای او پست کمیشنری کمیسیون مستقل حقوق بشر از رئیس‌جمهور درخواست کنیم… در اداره امور با هر رئیس، باید دوستان توانمند خود را به‌صورت موقتی جابه‌جا کنیم، تا کدام «رئیس» از صلاحیت‌هایش استفاده نادرست نکند و به ضرر ما تمام نشود… دوستان خود را باید در پست‌های خوب تعیین و امکاناتی مانند موتر، کارت و مانند آن فراهم کنیم. پشتون‌های هرات را که پشتو نمی‌فهمند جابه‌جا کنیم و تاجیک و ازبیک که مطلقا مطابق خواست ما کار کنند را به‌صورت نمونه‌ای تعیین کنیم، تا مردم فکر کنند که از هر قوم کسی در این‌جا (اداره امور) است. به نورزی باید بگوییم که در نشست‌های کابینه شرکت ورزد، تماس‌اش را با رئیس‌جمهور بیشتر کند و با نزدیکان رئیس‌جمهور، مانند ملکزی، اجمل غنی، روشان تماس‌اش را بیشتر سازد. با وزرایی که رئیس‌جمهور آن‌ها را می‌پسندد، بیشتر کار کنیم تا رئیس‌جمهور در مورد ما نظر مساعدی بیابد و توصیف کند. با فراهی کمک کنیم. نشر این خبر با واکنش بسیار منفی اقوام غیرپشتون مواجه شد و افشای این اطلاعات منجر به اخراج وی شد. تحمیل هویت افغان بر دیگر اقوام یکی از تلاش‌های دولت افغانستان تحمیل هویت افغان یا اوغان بر دیگر اقوام دیگر در شناسنامه‌های الکتریکی جدید هست. هرچند در ابتدا تصویب شد که کلمه افغان و اسلام در شناسنامه افراد درج نشود اما با اعتراض چند تن رئیس‌جمهور روند توزیع شناسنامه را متوقف و خواهان درج اسلام و افغان در شناسنامه‌های جدید شد رئیس‌جمهور و همفکران وی به شدت سعی بر تحمیل کلمه افغان بر دیگر اقوام هستند. اقوام دیگر افغانستان منجمله قوم تاجیک، هزاره، اوزبیک و دیگر اقوام دیگر هویت خود را افغان (اوغان) ندانسته و مخالف شناخته شدن به نام افغان هستند. (فارسی)* (انگلیسی و فارسی تاجیکی)* پی‌نوشت‌ها
[ "پشتون", "بریتانیا", "آلمان", "کشتار هزاره‌ها", "فرهنگ پشتون", "Library of Congress Country Studies", "افغانستان", "محمد نادر شاه", "طالبان", "دانشگاه", "دانشکده", "محمد هاشم خان", "وزارت داخله", "محمد گل مومند", "مردمان هزاره", "قزلباش", "میوند", "نجیب‌الله خان توروایانا", "بلخ", "امان‌الله شاه", "وزیر محمدگل مهمند", "تاجیکان", "ازبکان", "ولایت بلخ", "ولایت جوزجان", "ولایت سرپل", "ولایت فاریاب", "روزنامه اطلاعات روز", "تلگرام (نرم‌افزار)", "اداره امور ریاست جمهوری افغانستان", "ثواب‌الدین مخکش" ]
[ "آسیمیلاسیون فرهنگی", "آموزش و پرورش در افغانستان", "ایرانی‌ستیزی", "بلوچستان", "پشتون", "تاریخ اجتماعی پاکستان", "تاریخ افغانستان", "تاریخ پاکستان", "جامعه پشتون", "فرهنگ پشتون", "فرهنگ در پاکستان" ]
2,217
ملا فیض‌محمد کاتب هزاره
1
120
0
[ "ملا فیض محمد کاتب", "ملا فيض محمد كاتب", "ملا فیض‌محمد کاتب", "فیض محمد کاتب هزاره", "کاتب هزاره" ]
false
12
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "فیض‌محمد کاتب هزاره" }, { "Item1": "image", "Item2": "Faiz Muhammad Katib Hazara.jpg" }, { "Item1": "caption", "Item2": "فیض‌محمد کاتب هزاره" }, { "Item1": "birth_date", "Item2": "۱۲۴۱" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[ولایت غزنی]]، [[افغانستان]]" }, { "Item1": "death_date", "Item2": "۱۲ حوت/اسفند ۱۳۰۹" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "[[کابل]]، افغانستان" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "[[تاریخ‌نگار]]، [[روشنفکر]]، [[خوش‌نویسی]]، افسر دادگاه افغانستان و منشی امیر [[حبیب‌الله خان]]" }, { "Item1": "language", "Item2": "[[فارسی]]، [[عربی]]، [[پشتو]]، [[اردو]] و انگلیسی" }, { "Item1": "nationality", "Item2": "افغانستانی" }, { "Item1": "citizenship", "Item2": "کابل، افغانستان" } ], "Title": "writer" }
فیض‌محمد کاتب هزاره فیض‌محمد کاتب هزاره بیشتر شناخته‌شده به‌نام کاتب (زاده ۱۶ رمضان ۱۲۷۹ ه‌. ق، غزنی - درگذشت ۱۶ جدی/دی ۱۳۰۹ ،کابل) پدر تاریخ‌نگاری معاصر افغانستان و از قوم هزاره است. آثار او به عنوان یک منبع معتبر در خصوص تاریخ معاصر افغانستان شناخته می‌شود. از معروف‌ترین اثر او می‌توان به کتاب سراج التواریخ نام برد که در ۵ جلد نوشته شده‌است. کاتب هزاره به علت مهارت بالایی که در خوشنویسی و نویسندگی داشت توانست به دربار حکومت عبدالرحمان خان و فرزند او حبیب‌الله خان راه پیدا کند و در سمت منشی دربار گماشته شود، از همین روکار نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های دولتی در اختیار او گذاشته شد و لقب کاتب از همین رو بر وی گماشته شد. زندگی‌نامه فیض‌محمد کاتب هزاره زاده ۱۶ رمضان ۱۲۹۷ هجری قمری در روستای زرد سنگ از منطقه قره‌باغ ولایت غزنی است. پدر او "سعید محمد" از طایفه هزاره محمد خواجه بود که در زمان جنگ‌های خونین که در میان اقوام افغانستان به راه افتاد به ناهور کوچ کرد و وکالت و ریاست قوم محمد خواجه را بر عهده داشت. کاتب هزاره تحصیلات ابتدایی خود را در مکاتب سنتی در زادگاهش به انجام رسانید و برای تکمیل تحصیلات به قندهار، لاهور، کابل، نجف رفت و آموزش‌های حکمت، لغت، نجوم، حساب، جبر و زبان‌های عربی، پشتو، اردو و انگلیسی را فرا گرفت. کاتب هزاره به دلیل مهارت زیاد در نویسندگی و داشتن خط زیبا به پیشنهاد محمد سرور اسحاق‌زایی به عضویت دارالانشاء و مجلس تالیف حکومت درآمد. کاتب در سال ۱۳۲۰ قمری (۱۲۸۱ خورشیدی) به دستور حبیب‌الله خان کار نویسندگی را آغاز کرد. عبدالرحمن خان کاتب پس از بازگشت به افغانستان به دربار عبدالرحمن خان راه یافت و به عنوان نویسنده فرمان‌ها و نامه‌های دولتی در درباره عبدالرحمن خان انتخاب گردید و به کاتب معروف شد. حبیب‌الله خان حبیب‌الله خان با توجه به شناختی که در مهارت کاتب هزاره در تاریخ‌نگاری یافته بود به وی اجازه داد کتابی در خصوص تاریخ افغانستان از زمان احمد شاه ابدالی تا زمان حکومت وی بنویسد و به همین دلیل همه بایگانی‌های دولتی، اسناد و مدارک دست اول، نامه‌ها و فرمان‌ها گزارشهای روزانه و سایر نوشته‌های موجود را در اختیار کاتب گذاشت. کاتب هزاره دو کتاب تحفه الحبیب و سراج التواریخ را در این زمان نوشت. کاتب هزاره در زمان حبیب‌الله خان به سمت منشی رسید. در همین دوران بخاطر عضویت در یک گروه مشروطه خواه مدتی به زندان افتاد اما سپس آزاد شد. امان‌الله خان به استناد در برخی منابع از وزارت خارجه کاتب در اوایل حکومت امان‌الله خان در سال ۱۲۹۹ منشی هیئت متشکل از مولوی عبدالواسع آخوندزاده (قندهاری) و بدری بیگ را بر عهده داشت. این هیئت موظف بودند تا قوانین کشور را بر اساس موازین شرعی تنظیم کنند. وی که اثر اتحاد نظر مجتهدین و فقرات شرعیه را نوشته بود فتوا به لغو نظام بردگی در افغانستان دادند و با تایید امان‌الله خان بسیاری از اسیران هزاره، بدخشانی و نورستانی از بردگی نجات یافتند. مهدی فرخ سفیر ایران در افغانستان در کتاب کرسی نشینان کابل نوشته‌است که کاتب در دوران امان‌الله خان و در زمان وزارت نادر خان به مدعی العلومی تعیین گردید اما به دلیل اعتراض برخی وزرا مانع از تصدی مشارلیه شدند و پس از آن کاتب به عنوان وکیل هزاره‌ها انتخاب شد. وی بعدها در مدرسه حبیبیه مشغول به تدریس شد به تالیف کتاب‌های درسی اشتغال داشت و عضو هیئت علمی بود. برخی منابع ادعا دارند وی در زمان امان‌الله خان در لویه جرگه پغمان حضور داشت و خواستار به رسمیت شناختن مذهب تیشع در افغانستان شد، که با مخالفت برخی از روحانیان تندرو سنی مذهب مواجه و مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌است. حبیب‌الله کلکانی پس از فرار امان‌الله خان و به قدرت رسیدن حبیب‌الله کلکانی، وی کاتب هزاره را به همراه هیاتی از رجال هزاره برای گفتگو با مردمان هزاره که طرفدار امان‌الله بودند فرستاد تا آنها را ترغیب به صلح با حکومت کنند. برخی خبرها و شایعات کاتب هزاره را متهم به دعوت کردن مردمان هزاره به پایداری و عدم سازش با حکومت کلکانی کردند. به علت همین خبرها و گزارش‌ها، پس از بازگشت وی از مناطق هزارستان، او را دستگیر کردند و مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند. محمد نادر خان وی پس از شکنجه فراوانی که در دوران حبیب‌الله کلکانی دیده بود، در زمان محمد نادر خان بسیار ضعیف شده بود. بسیاری از منابع ادعا دارند وی در زمان نادر خان به ایران سفر کرده و پس از بازگشت به افغانستان از دنیا رفت. مشروطه خواهی کاتب هزاره در دوران حکومت حبیب‌الله خان عضو یک گروه سری مشروطه خواهی به نام جنبش مشروطیت اول که گروهی از روحانیان، دانشمندان و روشنفکران آن را تشکیل می‌دادند بود رهبری این جنبش را روحانی به نام مولوی محمد سرورخان واصف بر عهده داشت. این جنبش هدفشان تحول در ساختار حکومت و برپایی نظامی با مشارکت مردم در افغانستان بود. بعدها این فعالیت این گروه افشاء گردید و اعضای برجسته آن اعدام یا روانه زندان شدند. کاتب هزاره که اعضای برجسته این گروه بود مدتی به زندان فرستاده شد اما حبیب‌الله خان او را به علت خدماتی که انجام داده بود عفو و از زندان آزاد کرد. درگذشت بسیاری معتقد هستند که کاتب هزاره بر اثر شکنجه‌های بسیاری که در زمان حبیب‌الله کلکانی دید، درگذشت. میر غلام محمد غبار در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ آورده که کاتب هزاره پس از بازگشت به کابل مورد خشم کلکانی قرار گرفت و شکنجه شد. در اثر این شکنجه‌ها کاتب هزاره مریض شد و برای درمان به ایران رفت و بعد از معالجه و بازگشت در افغانستان درگذشت. برخی دیگر ادعا دارند وی در سال اول حکومت نادر خان برای زیارت علی بن موسی الرضا به مشهد سفر کرد و پس از بازگشت از دنیا رفته‌است و در ۱۶ جدی/دی در «بالا جوی» منطقه چنداول کابل به خاک سپرده شد. آثار کتاب سراج التواریخآثار به جا مانده از کاتب هزاره در آرشیو ملی افغانستان بیش از ده هزار صفحه از یاداشت‌های مختلف در خصوص رویدادهای افغانستان می‌رسد که بعضی از آنها چاپ و مورد استفاده قرار گرفته و از قسمتی دیگر نپذیرفته‌است. برخی از مهمترین آثار وی شامل موارد زیر می‌شود: تحفه الحبیب : اولین اثر کاتب هزاره هست که به دستور حبیب‌الله خان ماموریت یافته بود تا وقایع عصر احمد شاه ابدالی، وقایع عهد عبدالرحمن خان و اوضاع اثر خود حبیب‌الله خان را به رشته تحریر بیاورد. این کتاب در ۳ جلد نوشته شده‌است. جلد اول : این جلد کتاب حوادث افغانستان را از سال ۱۱۶۰ ه‌.ق تا سقوط سلسله سدوزایی در ۱۲۵۸ ه‌.ق را در بر می‌گیرد. جلد دوم : این جلد کتاب رویدادی‌های افغانستان را از سال ۱۲۵۸ ه‌.ق تا ۱۲۹۷ ه‌.ق روایت می‌کند. جلد سوم : هرچند تا سال‌ها گمان بر دو جلد بودن کتاب تحفه الحبیب بود اما در سال‌های اخیر این جلد کتاب به آرشیو ملی عرضه شد و حوادث سال‌های ۱۲۹۷ ه‌.ق تا ۱۳۰۷ ه‌.ق را در بر می‌گیرد. سراج التواریخ : مهم‌ترین کتاب تاریخ افغانستان و فیض محمد کاتب هزاره است که تاریخ ۲ قرن اخیر افغانستان را شرح داده‌است. کتاب سراج التواریخ در ۵ جلد نوشته‌است و منابع نویسنده کتاب‌های معتبر، نقل قول‌های افراد نخبه و اسناد رسمی آرشیو دولت افغانستان است. جلد اول : جلد اول کتاب وقایع سالهای ۱۱۶۰ ه‌.ق تا ۱۲۵۸ را دربردارد و در ۱۹۴ صفحه با قطع بزرگ نوشته شده‌است. جلد دوم : جلد دوم کتاب سراج التواریخ از ۱۲۵۹ ه‌.ق که زمان استقرار امارت دوست محمد خان است آغاز می‌یابد و تا سال ۱۲۹۷ ه‌.ق که حکومت محمد یعقوب خان سقوط کرده‌است ادامه می‌یابد. این کتاب در ۱۸۳ صفحه به قطع بزرگ نوشته شده‌است. جلد سوم : جلد سوم وقایع سالهای ۱۲۹۷ ه‌.ق تا ۱۳۱۴ ه‌.ق را شرح می‌دهد که در ۸۶۲ صفحه نوشته شده‌است. بخش دوم از جلد سوم سراج التواریخ : این کتاب وقایع پنج ساله ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۹ هجری قمری را شامل می‌شود که در زمانش از چاپ بازداشته شده بود و در ۴۱۶ صفحه نوشته شده‌است. جلد چهارم : جلد چهارم کتاب سراج التواریخ به شرح رویدادهای حکومت حبیب‌الله خان می‌پردازد. جلد پنجم: به شرح احوالات دوران امان‌الله می‌پردازد که سرنوشت دقیقی از آن معلوم نیست. فیضی از فیوضات : این کتاب را کاتب هزاره هنگامی که با رسمیات کمتر ارتباط داشته و مکلف به رعایت بعضی نکات نبوده نوشته و از چشم‌دیدها و استدراکات خود مطالب انتقاد آمیزی نسبت به کار داران بزرگ وقت جا داده‌است. تاریخ حکمای متقدمین : این کتاب را کاتب هزاره هنگامی که از امر تاریخ‌نگاری به صورت رسمی فراغت داشت نوشت و به حیات حکمای قدیم بحث می‌راند. این کتاب در سال ۱۳۰۲ خورشیدی به چاپ رسیده‌است. تذکره انقلاب : به رویدادهای دوران حبیب‌الله کلکانی می‌پردازد که در ۲۰۹ صفحه نوشته شده‌است. امان الانشا : علی محمد فرزند کاتب هزاره گفته بود که پدرش کتابی در انشا نوشته که مفقود هست. بعدها نوه کاتب به یکی از محققین گفته که کتاب امان الانشا در نزد عمویش موجود است. تاریخ عصر امانیه : طی دستوری که امان‌الله خان در ۱۲۹۹ محمد کاتب موظف به نگارش تاریخ افغانستان تا عصر خود امان‌الله این کتاب نوشته شده‌است. هرچند این کتاب فعلا در دسترس نیست. فقرات شرعیه : نامه‌ای مربوط به سال ۱۳۹۹ در آرشیو ملی افغانستان موجود است که امان‌الله طی دستوری، از محمد کاتب هزاره خواستار نگارش کتاب فقرات شرعیه و به تصدیق ملا عبدالواسع آخوندزاده شده‌است. از دیگر آثار و نوشته‌های وی می‌توان به تحفه الاخوان، فیض الامان، استقلال افغانستان، شرح اصول دین مولانا محمد علی رشتی «شرح این کتاب از ملا فیض محمد کاتب است»، سبب و سر مبتلا شدن نفوس ناطفه انسانیه، رساله‌ای درباره «وجه تسمیه افغانستان»، نژاد نامه افغان، دیوان شهاب ترشیزی، در بیان فیوزهای ضربدار را نام برد. مدال کاتب هزاره در مراسم هشتاد و هشتیم سالگرد درگذشت کاتب هزاره، محمد اشرف غنی رئیس‌جمهور افغانستان از افزوده شدن مدال افتخاری محمد کاتب هزاره به جمع مدال‌های رسمی افغانستان به منظور قدردانی از زحمات او خبر داد.
[ "ولایت غزنی", "افغانستان", "کابل", "تاریخ‌نگار", "روشنفکر", "خوش‌نویسی", "حبیب‌الله خان", "فارسی", "زبان عربی", "زبان پشتو", "زبان اردو", "ولایت کابل", "قوم هزاره", "سراج التواریخ", "خبرگزاری فارس", "عبدالرحمان خان", "ولسوالی قره‌باغ، ولایت غزنی", "هزاره محمد خواجه", "ولسوالی ناور", "قندهار", "لاهور", "نجف", "محمد سرور اسحاق‌زایی", "عبدالرحمن خان", "احمد شاه ابدالی", "تحفة الحبیب", "امان‌الله خان", "اتحاد نظر مجتهدین و فقرات شرعیه", "لویه جرگه پغمان", "مذهب تشیع", "سنی مذهب", "حبیب‌الله کلکانی", "هزارستان", "محمد نادر شاه", "جنبش مشروطیت اول", "محمد سرور خان واصف", "میرغلام‌محمد غبار", "افغانستان در مسیر تاریخ", "علی بن موسی الرضا", "مشهد", "دوست‌محمدخان", "محمد یعقوب خان", "فیضی از فیوضات", "تاریخ حکمای متقدمین", "تذکره انقلاب", "امان الانشا", "تاریخ عصر امانیه", "فقرات شرعیه", "محمداشرف غنی" ]
[ "اهالی ولایت غزنی", "تاریخ‌نگاران", "تاریخ‌نگاران هزاره", "تاریخ‌نگاران افغانستان", "تاریخ‌نگاران اهل افغانستان", "تاریخ‌نگاران سده ۲۰ (میلادی)", "درگذشتگان ۱۹۲۹ (میلادی)", "زادگان ۱۸۶۲ (میلادی)", "زادگان ۱۸۸۱ (میلادی)", "فارسی‌زبانان", "نویسندگان اهل افغانستان", "نویسندگان هزاره", "هزاره‌های اهل افغانستان" ]
2,218
فهرست مطالب مربوط به افغانستان
0
39
0
[ "فهرست موضوعات مربوط به افغانستان" ]
false
3
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
آ آثار تاریخی افغانستان ا احزاب سیاسی افغانستان احمد شاه ابدالی احمد شاه مسعود احمدعلی کهزاد اسماعیل خان افغانستان ولایت بدخشان ولایت بادغیس ولایت بغلان ولایت بلخ ولایت بامیان ولایت دایکندی ولایت فراه ولایت فاریاب ولایت غزنی ولایت غور ولایت هلمند ولایت هرات ولایت جوزجان ولایت کابل ولایت قندهار ولایت کاپیسا ولایت پکتیا ولایت کنر ولایت قندوز ولایت لغمان ولایت لوگر ولایت ننگرهار ولایت نیمروز ولایت نورستان ولایت اروزگان ولایت پکتیکا ولایت پنجشیر ولایت پروان ولایت سمنگان ولایت سرپل ولایت تخار ولایت وردک ولایت زابل آسمایی امان‌الله شاه ب ببرک کارمل بزکشی پ پشتون پشتونستان ت تاجیک تاریخ افغانستان ج جغرافیای افغانستان جغرافیای انسانی افغانستان جغرافیای طبیعی افغانستان جلال‌آباد خ خلاصه تاریخ افغانستان د دولت یونانی بلخ س سرود ملی افغانستان سیاست پشتوسازی در افغانستان سرور دانش ش ع عبدالعلی مزاری غ غوربند ف فهرست ولایت‌های افغانستان فهرست ولسوالی‌های افغانستان فرمانروایان دوازده گانه غزنوی فرهنگ افغانستان فهرست فرودگاه‌های افغانستان فهرست کوتاه از افراد مشهور افغانستان فهرست شاعران فارسی‌گوی معاصر افغانستان فهرست رهبران سیاسی افغانستان فهرست آوازخوانان افغانستان فهرست دانشگاه‌های افغانستان فهرست شهرهای افغانستان فهرست پادشاهان افغانستان فهرست بانک‌های افغانستان فهرست روزنامه‌های افغانستان فهرست نخست‌وزیران افغانستان فهرست رئیس‌جمهورهای افغانستان فهرست کوه‌های افغانستان فهرست رودهای افغانستان فهرست سفارت‌های افغانستان فهرست حزب‌ها در افغانستان فهرست سفیران افغانستان ک کابل گ گذرهای شهر کابل گویش‌های فارسی افغانستان م محمد نجیب الله ن نورالله تالقانی ه هرات
[ "آثار تاریخی افغانستان", "احزاب سیاسی افغانستان", "احمد شاه ابدالی", "احمد شاه مسعود", "احمدعلی کهزاد", "اسماعیل خان", "افغانستان", "ولایت بدخشان", "ولایت بادغیس", "ولایت بغلان", "ولایت بلخ", "ولایت بامیان", "ولایت دایکندی", "ولایت فراه", "ولایت فاریاب", "ولایت غزنی", "ولایت غور", "ولایت هلمند", "ولایت هرات", "ولایت جوزجان", "ولایت کابل", "ولایت قندهار", "ولایت کاپیسا", "ولایت پکتیا", "ولایت کنر", "ولایت قندوز", "ولایت لغمان", "ولایت لوگر", "ولایت ننگرهار", "ولایت نیمروز", "ولایت نورستان", "ولایت اروزگان", "ولایت پکتیکا", "ولایت پنجشیر", "ولایت پروان", "ولایت سمنگان", "ولایت سرپل", "ولایت تخار", "ولایت وردک", "ولایت زابل", "آسمایی", "امان‌الله شاه", "ببرک کارمل", "بزکشی", "پشتون", "پشتونستان", "تاجیک", "تاریخ افغانستان", "جغرافیای افغانستان", "جغرافیای انسانی افغانستان", "جغرافیای طبیعی افغانستان", "جلال‌آباد", "خلاصه تاریخ افغانستان", "دولت یونانی بلخ", "سرود ملی افغانستان", "سیاست پشتوسازی در افغانستان", "سرور دانش", "عبدالعلی مزاری", "غوربند", "ولایت‌های افغانستان", "ولسوالی‌های افغانستان", "فرمانروایان دوازده گانه غزنوی", "فرهنگ افغانستان", "فهرست فرودگاه‌های افغانستان", "فهرست کوتاه از افراد مشهور افغانستان", "فهرست شاعران فارسی‌گوی معاصر افغانستان", "فهرست رهبران سیاسی افغانستان", "فهرست آوازخوانان افغانستان", "فهرست دانشگاه‌های افغانستان", "فهرست شهرهای افغانستان", "فهرست پادشاهان افغانستان", "فهرست بانک‌های افغانستان", "فهرست روزنامه‌های افغانستان", "فهرست نخست‌وزیران افغانستان", "فهرست رئیس‌جمهورهای افغانستان", "فهرست کوه‌های افغانستان", "فهرست رودهای افغانستان", "فهرست سفارت‌های افغانستان", "فهرست حزب‌ها در افغانستان", "فهرست سفیران افغانستان", "کابل", "گذرهای شهر کابل", "گویش‌های فارسی افغانستان", "محمد نجیب الله", "نورالله تالقانی", "هرات" ]
[ "افغانستان", "فهرست‌های مربوط به افغانستان" ]
2,221
رده:ادبیات حماسی
0
1
14
[]
false
0
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
ادبیات حماسی
[]
[ "ادبیات بر پایه سبک", "حماسه‌ها" ]
2,222
میرغلام‌محمد غبار
1
79
0
[ "میرغلام محمد غبار", "میر غلام محمد غبار", "ميرغلام محمد غبار", "مير غلام محمد غبار" ]
false
25
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "name", "Item2": "میرغلام‌محمد غبار" }, { "Item1": "image", "Item2": "Ghulam Mohammad Ghobar.jpg" }, { "Item1": "birth_date", "Item2": "۱۸۹۷" }, { "Item1": "birth_place", "Item2": "[[کابل]]، [[افغانستان]]" }, { "Item1": "death_place", "Item2": "کابل، افغانستان" }, { "Item1": "nationality", "Item2": "افغانستان" }, { "Item1": "occupation", "Item2": "نویسنده، شاعر، روزنامه‌نگار، سیاستمدار" } ], "Title": "person" }
میرغلام‌محمد غبار (۱۳۵۶–۱۲۷۶) مورخ، سیاستمدار و نویسنده افغانستانی بود. زندگی‌نامه میرغلام‌محمد غبار فرزند میرزا میر محبوب خان در سال ۱۲۷۶ خورشیدی (۱۸۹۸ میلادی) در شهر کابل متولد گردید. مطالعاتش خصوصی و بیشتر در رشته‌های تاریخ و ادب و فلسفه و اجتماعیات و امثال آن بوده‌است. دوران جوانی‌اش مصادف با زمانی بود که در افغانستان مقدمات یک تحول اجتماعی آهسته آهسته پدیدار می‌شد. سال‌های پر آشوب اوجگیری جنبش استقلال خواهی و مشروطیت، احراز استقلال و نهضت امانی. در کابل روزنامه منتشر، کتابخانه‌های شخصی موجود و حلقه‌های مرئی و غیر مرئی روشنفکری متشکل می‌گردید. متعاقبا در افغانستان یک انقلاب جهنده‌ای پدیدار و در نتیجه افغانستان در جنگ سوم افغان انگلیس فاتح گردید. این حادثه‌ها موجب فضای مساعدی برای ایجاد جنبش‌های اجتماعی نسل جوان افغانستان در دوره گذاری ده ساله گردید. در طی این حوادث غبار به مشاغل زیر اشتغال داشت: دوره امانی مدیریت جریده هفته وار «ستاره افغان»: از زمستان ۱۲۹۸ تا تابستان ۱۲۹۹ (۱۹۱۹–۱۹۲۰) (این نشریه در دو صفحه با مضامین انتقادی و اصلاحی در مطبعه سنگی جبل السراج و باز در چاریکار (ولایت پروان) چاپ و نشر می‌شد) ریاست یکی از شعب وزارت امنیه عمومیه: ۱۲۹۹–۱۳۰۰ (۱۹۲۰–۱۹۲۱) عضویت هیئت تنظیمیه ولایت هرات: ۱۳۰۰ معاونیت تصدی شرکت امانیه و نمایندگی تجارتی در نمایشگاه مسکو: ۱۳۰۳ (۱۹۲۴) کاتب وزارت مختاری افغانستان در پاریس: ۱۳۰۵ (۱۹۲۶) مدیریت گمرکات ولایت قطغن و بدخشان: ۱۳۰۶ (۱۹۲۷) وکالت انتخابی شهریان کابل در لویه جرگه پغمان: ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) در دوره نادرشاه سرکاتب وزارت مختاری افغانستان در برلین: ۱۳۰۹ (۱۹۳۰) غبار از این وظیفه استعفا کرده و به افغانستان بر می‌گردد و در مبارزه بر ضد استبداد نادرشاه مستقیما دخیل می‌شود. عضویت انجمن ادبی کابل: ۱۳۱۰–۱۳۱۱ (۱۹۳۱–۱۹۳۲) زندانی سیاسی: ۱۳۱۲–۱۳۱۴ (۱۹۳۳–۱۹۳۵) (به سبب تروری که در سفارت خانه دولت انگلیس در کابل از طرف یک افغان بنام محمد عظیم خان به عمل آمد و سه نفر از مربوطین آن سفارت کشته شدند) تبعید سیاسی در ولایت فراه و قندهار از جهت حادثه مذکور: ۱۳۱۴–۱۳۲۱ (۱۹۳۵–۱۹۴۲) عضویت انجمن تاریخ در کابل: ۱۳۲۲–۱۳۲۷ (۱۹۴۳–۱۹۴۷) نماینده انتخابی شهریان کابل در دوره هفتم شورای ملی: ۱۳۲۸–۱۳۳۰ (۱۹۴۹–۱۹۵۱) موسس و منشی حزب وطن و موسس و صاحب امتیاز جریده وطن ارگان حزب: ۱۳۲۹–۱۳۳۰ (۱۹۵۱–۱۹۵۲) (جریده وطن که در چهار صفحه با روش انتقادی در مطبعه ملی چاپ می‌شد در سال ۱۳۳۰(۱۹۵۱) از طرف حکومت توقیف و حزب وطن در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲) از طرف حکومت ممنوع شناخته شده و بعدا در سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) انحلال آن رسما از سوی حکومت اعلام گردید) محبوس سیاسی: ۱۳۳۱–۱۳۳۵ (۱۹۵۲–۱۹۵۶) ۱۳۳۵–۱۳۵۶ (۱۹۵۶–۱۹۷۸): مدت بیست سال دیگر غبار، روزنامه‌نگار، نویسنده و مورخ، در اثر مراقبت و فشار خانواده حکمران مجبور شده بود که در منزل خویش مشغول فعالیت‌های سیاسی، مطالعه یا تالیف باشد. غبار در همین دوره کتاب افغانستان در مسیر تاریخ را نوشت. در طول این مدت، دولت به هر وسیله که می‌شد از نشر جریده، مقاله یا کتاب از طرف غبار ممانعت می‌کرد. حکومت در همین دوره جلد اول افغانستان در مسیر تاریخ را توقیف نمود؛ و همچنین از انتخاب شدن غبار در شورا در دوره دوم «دموارسی دولتی» جلوگیری کرد. درگذشت میر غلام محمد غبار درسال ۱۳۵۶ خورشیدی که برای معالجه مریضی معده به برلین غربی رفته بود وفات نمود. وی را در شهدای صالحین در شهر کابل دفن نمودند. درگذشت: ۱۶ بهمن (دلو) ۱۳۵۶ (۵ فوریه ۱۹۷۸) آثار غبار جلد اول «افغانستان در مسیر تاریخ» ۱۳۴۶، مطبعه عمومی کابل که از طرف دولت توقیف گردید. جلد دوم «افغانستان در مسیر تاریخ»: در سال ۱۹۷۳ در کابل تحریر گردید که سالهای پر ماجرای ربع دوم قرن بیستم را در بر می‌گیرد. به خاطر استبداد رژیم وقت چاپ کتاب در آن زمان ممکن نمی‌گردد و در سال ۱۹۹۹ در آمریکا به چاپ می‌رسد. افغانستان و نگاهی به تاریخ آن، (۱۳۱۰)-(۱۹۳۱) مجله کابل افغانستان در هندوستان، (۱۳۱۱)-(۱۹۳۲) مجله کابل تاریخ مختصر افغانستان، (۱۳۱۱)-(۱۹۳۲) سالنامه کابل تاریخ احمد شاه بابا (۱۳۲۲)-(۱۹۴۳) (کتاب) کتاب خراسان (۱۳۳۶)-(۱۹۴۷) امرای محلی افغانستان (۱۳۲۱–۱۳۲۲) مجله آریانا شماره‌های سالهای (۱۳۲۱–۱۳۲۲)-(۱۹۳۳–۱۹۳۴) تاریخ ظهور اسلام و نفوذ عرب در افغانستان نشر ریاست مطبوعات (۱۳۲۶)-(۱۹۴۷) تاریخ قرون اولی، وزارت معارف (۱۳۲۶)-(۱۹۴۷) افغانستان به یک نظر-ریاست مستقل مطبوعات (۱۳۲۶)-(۱۹۴۷) ادبیات دوره محمد زایی-ریاست مستقل مطبوعات (۱۳۳۱)-(۱۹۵۲) تاریخ احزاب سیاسی افغانستان در قرن بیست، (قلمی) تاریخ ادبیات افغانستان، از آغاز دوره تاریخی تا قرن بیستم خاطرات زندگی غبار پی‌نوشت‌ها
[ "کابل", "افغانستان", "نهضت امانی", "جنگ سوم افغان انگلیس", "جبل السراج", "چاریکار", "ولایت پروان", "ولایت هرات", "مسکو", "پاریس", "قطغن", "بدخشان", "برلین", "انجمن ادبی کابل", "ولایت فراه", "قندهار", "حزب وطن", "افغانستان در مسیر تاریخ", "شهدای صالحین" ]
[ "اهالی کابل", "تاریخ‌نگاران اهل افغانستان", "تاریخ‌نگاران سده ۲۰ (میلادی)", "درگذشتگان ۱۹۷۸ (میلادی)", "رسانه‌ها در افغانستان", "زادگان ۱۸۹۷ (میلادی)", "زادگان ۱۸۹۸ (میلادی)", "سیاستمداران اهل افغانستان", "تاریخ‌نگاران افغانستان" ]
2,223
احمدعلی کهزاد
0
36
0
[ "احمدعلي كهزاد", "احمد علی کهزاد", "احمد علي كهزاد" ]
false
13
{ "KeysAndValues": [], "Title": "" }
دکتر احمدعلی کهزاد یکی از نویسندگان و تاریخ‌نگاران برجسته افغانستان بود. این پژوهشگر افغانستانی در تاریخ هشت ثور (اردیبهشت ماه) سال ۱۲۸۷ خورشیدی در کابل زاده شد و در سال ۱۳۶۲ خورشیدی درگذشت. احمد علی کهزاد در سال ۱۹۰۷ زاده شد، او از مردم چنداول، کابل بود و مکتب استقلال را تمام نموده‌است. شخصیت علمی احمد علی کهزاد، با پنجاه سال کارهای علمی و تحقیقاتی و نگارش کتابها و آثار بیشمار وی در زبانهای فارسی، پشتو، انگلیسی، فرانسوی و ایتالیای نزد مردم افغانستان و جهان به حدی با اهمیت و با ارزش است، که او را از جمله دانشمندان طراز اول تاریخ‌نگاری و باستان‌شناسی معاصر افغانستان شناخته‌اند. حامد کرزی، رئیس‌جمهور افغانستان، در پیام خود به مناسبت بزرگداشت صدمین سال تولد او، از کارنامه‌های علمی کهزاد ستایش کرد و او را بنیانگذار تاریخ‌نویسی جدید در افغانستان خواند. از استاد کهزاد با جمع دیگری از روشنفکران چون قدیر تره‌کی، غلام‌محمد غبار، سرور جویا، نعیمی، فرقه مشر فتح محمد خان، دکتر فاروق اعتمادی وغیره از بنیان گزاران حزب وطن نام برده شده‌است. استاد کهزاد در لویه جرگه سال ۱۳۴۳ ش. از جمله کسانی بود که در تغییر رژیم مطلقه شاهی به رژیم شاهی مشروطه نقش داشت. وی ناشر کتب و آثاریست که مربوط به تاریخ دوره‌های پیش از اسلام می‌شود. وی رئیس انجمن پشتو (پشتو تولنه)، انجمن تاریخ و موزه کابل (موزیم کابل) بود. آثار تاریخ افغانستان در دو جلد بالاحصار کابل و پیش‌آمدهای تاریخی در دو جلد افغانستان در پرتو تاریخ لشکرگاه رجال و رویدادهای تاریخی در زوایای تاریخ معاصر افغانستان رهنمای بامیان افغانستان در شاهنامه زمان شاه و دستگاه استعمار افغانستان چهار راه تمدن (هنوز چاپ نشده‌است) غرغشت یا گرشاسب عصر عتیقه بودای بامیان و یک تعداد اثر دیگر، او چندین جلد کتب به زبان انگلیسی نیز به رشته تحریر درآورده است.
[ "هشت ثور", "۱۹۰۷ (میلادی)", "چنداول", "کابل", "افغانستان", "قزلباش", "حزب وطن", "چنداول، کابل", "لیسه استقلال", "فارسی", "پشتو", "زبان انگلیسی", "زبان فرانسوی", "ایتالیای", "حامد کرزی", "رئیس‌جمهور افغانستان", "قدیر تره‌کی", "میرغلام‌محمد غبار", "سرور جویا", "پشتو تولنه", "انجمن تاریخ افغانستان", "موزه کابل", "بالاحصار کابل" ]
[ "زادگان ۱۲۸۷", "درگذشتگان ۱۳۶۲", "باستان‌شناسان اهل افغانستان", "تاریخ‌نگاران اهل افغانستان" ]
2,224
دهستان روئیدر
2
66
0
[ "روئيدر", "روئیدر", "دهستان روئيدر", "دهستان رویدر", "دهستان رويدر" ]
false
20
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام‌رسمی", "Item2": "دهستان روئیدر" }, { "Item1": "استان", "Item2": "هرمزگان" }, { "Item1": "عرض‌جغرافیایی", "Item2": "۲۷٫۰۱۱۲" }, { "Item1": "طول‌جغرافیایی", "Item2": "۵۴٫۲۹۲۶" }, { "Item1": "شهرستان", "Item2": "خمیر" }, { "Item1": "بخش", "Item2": "روئیدر" }, { "Item1": "مرکز دهستان", "Item2": "روئیدر" }, { "Item1": "جمعیت", "Item2": "۸۸۰۱" }, { "Item1": "ارتفاع", "Item2": "۳۸۸ متر" }, { "Item1": "تعداد آبادی", "Item2": "۱۳" }, { "Item1": "پیش‌شماره", "Item2": "۰۷۶۴۳۳۴" } ], "Title": "دهستان ایران" }
دهستان روئیدر واقع در بخش رویدر از توابع شهرستان خمیر استان هرمزگان در جنوب ایران است. براساس اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران در ۳۷ دقیقه طول شرقی، و ۲۷ درجه و ۱۵ دقیقه عرض شمالی از نصف‌النهار مبدا واقع شده‌است. ارتفاع متوسط این دهستان از سطح دریا ۴۰۰ متر است، و مساحت آن آن بالغ بر ۱۲۵۰۰ کیلومتر مربع است. دهستان روئیدر در ۱۲۰ کیلومتری شمال شرقی شهرستان بستک واقع شده‌است. محدوده دهستان روئیدر دهستان رویدر از شمال به روستای آوین و کوه گچ،از جنوب به روستای بستویه و کرویه،از شرق به کوه مارو و از مغرب به کوه شب و از جنوب غربی به روستاهای کنویی و گوین محدود می‌شود. جمعیت جمعیت دهستان روئیدر طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۸۸۰۱ نفر بوده‌است، دارای تاسیسات زیر است: دبستان پسرانه، دبستان دخترانه، مدرسه راهنمائی، دبیرستان، مخابرات، درمانگاه، دفتر پست، آب لوله کشی، برق، ۵ باب آب انبار برکه و۳ باب مسجد. رودخانه روئیدر که از کوه شو (کوه شب) روستای بنو سرچشمه می‌گیرد از وسط محله روئیدر که عبور کرده مزرعه روستاهای روئیدر، کروئیه، نیکان و رودبار را آبیاری می‌نماید. تعداد ۲۵۰۰۰ اصله نخل آبی و ۵۰۰۰ بته درخت مرکبات لیمو ترش، پرتقال و نارنگی درحال بهره‌برداری است. ۲۰۰۰ من (۸۰۰۰ کیلو) زمین دیم کارش در بیرون از روستا است. خود روئیدر چون در «دره‌ای» قرار گرفته زمینش خیلی محدود و کم است. خرمای خواصوئی و خنیزی روئیدر معروف برای فروش به سایر بخش‌ها صادر می‌شود. همچنان مرکباتش حصیر رنگی زیبائی بافته می‌شود. جاده‌اش شوسه‌است. وضعیت توپوگرافی توپوگرافی روئیدر در منطقه ناهمگون از ناهمواری واقع است. بدین معنی که قسمت‌های در غربی، شمالی و شرقی آن بطور پیوسته با ارتفاعاتی مثل «کوه شب» (شو)، «کوه گچ»، «کردسیاه»، «بیضی کوه»، ارتفاعات گیشو (مارو)، احاطه شده ولی قسمت‌های داخلی وجنوبی آن هموار بوده و به نواحی پست جلگه‌ای منتهی می‌گردد. مرتفع‌ترین نقطه قله (کوه شب) شو، ۲۳۰۵ متر می‌باشد که در منتهی الیه شمال غربی واقع شده‌است، و چون سدی این منطقه را از نواحی پست هرمود و زاد محمود از توابع لار جدا می‌سازد. پست‌ترین نقطه روستا با ارتفاع ۱۵۰ متر از سطح دریا مربوط به بخش‌های مرکزی و حاشیه رودخانه رویدر می‌باشد. شیب عمومی منطقه از شمال به جنوب بوده وهرچه به سمت ساحل خلیج فارس برویم از میزان ارتفاع آن کاسته می‌شود در یک حالت کلی می‌توان عنوان نمود که بخش اعظم اراضی رویدر را ارتفاعات کمتر از ۱۰۰۰ متر تشکیل می‌دهند وارتفاعات نسبتا بلند بیشتر در غرب وشمال دیده می‌شود. سایر بلندی‌ها را عمدتا تپه ماهورها به هم پیوسته و یک سری دیواره‌های پره مانند پرشیب یا عمودی که به گویش محلی به آن‌ها (پر) و (رخ) می‌گویند ودارای ارتفاع بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر است تشکیل می‌دهد. در سمت جنوب غربی روئیدر در ارتفاع حدود ۲۰۰ متری صحرائی است به نام «پشتخه» مزه زمین دیم کار روئیدر است حدود ۱۰۰۰ من (۴۰۰۰ کیلو) زمین دارد. بعد از عبور از (پشتخه) مزه روستای گوین است. رودخانه رویدر از کنار روستا می‌گذرد. جدا شدن از بخش بستک روئیدر تاسال ۱۳۶۴ خورشیدی از توابع شهرستان بستک بوده و درسال ۱۳۶۴ این بخش که شامل روستاهای گسترده‌ای است از شهر بستک جدا شده و به شهرستان خمیر پیوند دادند. نگاره‌هایی از رویدر فهرست دهستان‌های ایران
[ "بخش رویدر", "شهرستان خمیر", "استان هرمزگان", "ایران", "نصف‌النهار مبدأ", "دریا", "درمانگاه", "برکه", "مسجد", "کوه شب", "بَنُو", "کروئیه", "نیکان", "رودبار", "اصله", "نخل", "لیمو ترش", "پرتقال(میوه)", "نارنگی", "دره", "خواصوئی", "خنیزی", "حصیر", "سد", "هرمود (لارستان)", "لار", "رودخانه رویدر", "ساحل", "خلیج فارس", "تپه", "گوین (خمیر)", "شهرستان بستک", "بخش (تقسیمات کشوری)", "بستک", "فهرست دهستان‌های ایران" ]
[ "بخش رویدر", "دهستان‌های شهرستان خمیر", "شهرستان خمیر", "دهستان‌های استان هرمزگان" ]
2,225
جیپ
3
147
0
[ "جيپ" ]
false
64
{ "KeysAndValues": [ { "Item1": "نام شرکت", "Item2": "جیپ" }, { "Item1": "تصویر", "Item2": "Jeep wordmark.svg" }, { "Item1": "اندازه تصویر", "Item2": "200px" }, { "Item1": "نوع شرکت", "Item2": "[[صنعت خودروسازی]]" }, { "Item1": "تأسیس", "Item2": "[[۱۹۴۱]]" }, { "Item1": "دفتر مرکزی", "Item2": "[[تولیدو، اوهایو]]، [[ایالات متحده آمریکا]]" }, { "Item1": "محدودهٔ فعالیت", "Item2": "[[جهانی]]" }, { "Item1": "مدیر عامل", "Item2": "مایکل مانلی" }, { "Item1": "رئیس هیئت مدیره", "Item2": "[[سرجیو مارکیونه]]" }, { "Item1": "مالک", "Item2": "[[کرایسلر]][[فیات کرایسلر اتومبیلز]]" }, { "Item1": "محصولات", "Item2": "[[خودروهای اس‌یووی]]" } ], "Title": "شرکت" }
جیپ ، شرکت خودروسازی آمریکایی است، که زیرمجموعه‌ای از گروه کرایسلر می‌باشد، که خود شرکت تابعهای از شرکت خودروسازی فیات به‌شمار می‌آید. از ژانویه ۲۰۱۴ در پی راه‌اندازی گروه فیات کرایسلر اتومبیلز، جیپ نیز به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از این گروه خودروسازی، فعالیت می‌نماید. تاریخچه ایده اصلی ساخت جیپ عمدتا از ذهن فرماندهان نظامی در جنگ جهانی اول تراوش کرد. جاییکه انسان و اسب در میادین باتلاقی و گل آلود جنگ از ادامه راه بازمی‌ایستادند و گاهی جان خود را از دست می‌دادند. این نیاز به خودرویی چند منظوره که در ابتدای پیدایش و طرح‌های اولیه او را به همین اسم می‌شناختند، باعث پیدایش اولین اتومبیل دو دیفرانسیل به نام جیپ گردید. نام جیپ از کلمه به معنای چندمنظوره که به اختصار به جی. پی و در اثر تلفظ زیاد، به جیپ بدل شد، گرفته شده. رئیس هیئت مدیره شرکت ویلیز، جو فریزر، از اوایل سال ۱۹۳۹ بدنبال ساخت خودرویی سبک برای اهداف شناسایی-نظامی بود، با آغاز جنگ جهانی دوم در سوم سپتامبر همان سال در اروپا، و پیش بینی درگیری ایالات متحده آمریکا در این بحران، او پی‌گیری بیشتری نشان داد. حاصل مذاکرات او و افسران تدارکات ارتش برای ساخت خودرویی که در میادین جنگ قابل استفاده باشد، آن بود که قرار شد کمپانی ویلیز نمونه اولیه را جهت بررسی آماده نماید. در خلال پاییز همان سال شرکت ویلیز متوجه شد که شرکت بنتام نیز در این داستان، دستی دارد، بعدها مدیران ویلیز متوجه شدند، که آنچه طراحان کمپانی بنتام بدنبال ساخت آن بودند، مدل پیشرفته‌تری از یک موتورسیکلت جعبه بغل‌دار، بوده است، خودرویی سبک و سریع با ظرفیت حمل سه نفر، درحالی‌که ویلیز بدنبال ساخت خودرویی مقاوم و زورمند، با اهداف فوق‌العاده بود. خودروی شناسایی بنتام طرح اولیه خودرو با مشخصات فنی ویژه در ژوئیه ۱۹۴۰ از سوی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا ارائه شد و از بین ۱۳۵ شرکت صنعتی که برای کار بر روی این مدل از آنها دعوت شده بود، تنها سه کمپانی پا پیش نهادند، شرکت‌های بنتام، ویلیز و فورد. مدل اولیه موتور چهار سیلندر جیپ، در سال ۱۹۴۰ به سفارش شرکت بنتام، توسط شرکت کنتیننتال ساخته شد، ولی این شرکت، بنا به دلایلی در ادامه مسیر ساخت این وسیله نقلیه، از دور رقابت کناره گرفت. زمانی که برای ساخت نمونه اولیه این خودرو به کمپانی‌های شرکت کننده در این مناقصه داده شده بود ۴۹ روز بود، فرصت کمی که کارها را مشکل‌تر می‌کرد؛ بنابراین ویلیز اورلند درخواست مدت زمان بیشتری را کرد تا بتواند نمونه‌اش را به اتمام برساند، درحالی‌که امید کمپانی بنتام کمک گرفتن از کمپانی‌های دیگر بود. نمونه اولیه خودرویی که بعدها تبدیل به اولین جیپ نظامی یعنی ویلیس ام‌بی گردید، توسط مهندسی اهل دیترویت بنام کارل پرابست طراحی شد. وی که قبلا برای چندین شرکت خودروسازی کار کرده بود، توسط رئیس «کمیته مشورتی پدافند ملی» ویلیام اس. نادزن، معرفی گردید. پراپست پذیرفت که این وظیفه را بدون دریافت هیچ‌گونه حقوق و دستمزدی به‌انجام برساند. وی از ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۰ مشغول بکار شد و تنها ظرف دو روز، طرح‌های اولیه خودروی مورد نظر بنتام را آماده کرد، نمونه‌ای که بعدها به خودروی جیپ تبدیل گردید. فورد پیگمی و ویلیس ام‌بی اولین نمونه دست‌ساز بنتام در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۰ تکمیل شد. سرانجام شرکت‌های ویلیز و فورد نیز نمونه‌هایی را بر مبنای طرح‌های بنتام (که از طرف ارتش به آنها ارائه شده بود) آماده ساختند. کمپانی ویلیز در نمونه خود که کوآد (چهارگوش) نامگذاری شده بود و فورد در نمونه خود بنام پیگمی (کوتوله) هر کدام تغییراتی را به نمونه اولیه بنتام اضافه کردند. در نهایت با توجه به وضعیت متزلزل اقتصادی و خط تولید ضعیف بنتام همچنین برتری‌های خودروی ویلیس، قرارداد ارتش به کمپانی ویلیز اوورلند واگذار شد و از آنجایی‌که وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا احتیاج داشت، که تعداد زیادی از این خودرو در مدت بسیار کوتاهی تولید شود، کمپانی ویلیز اوورلند از دولت درخواست مجوز غیر انحصاری کرد، تا بتواند به شرکت‌های دیگر اجازه تولید خودرو بر اساس مشخصات ویلیز را اعطاء نماید. بر همین اساس، شرکت ویلیز مشخصات کامل خودروی مورد نظر خود را به کمپانی فورد که در تولید سری و سیستم تولید خطی بسیار پرتوان بود ارائه کرد. جیپ‌های جنگ جهانی دوم تولید خودرو در کارخانه‌ای در شهر تولیدو، اوهایو آغاز شد. در دوران جنگ جهانی دوم ویلیز و فورد بیش از ۷۰۰ هزار سفارش دریافت کردند، که ۶۴۰ هزار دستگاه از این خودروها را که ویلیس ام‌بی نامیده می‌شد، در شرکت ویلیز ساخته شد. اولین مدل غیرنظامی جیپ در سال ۱۹۴۵ ساخته شد. مالکیت ۱۹۴۴ تا ۱۹۵۳: ویلیس (یا ویلیس-اورلند) ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴: ویلیس موتورز ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰: کایزر-جیپ ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۶: امریکن موتورز ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۷: رنو (تحت مالکیت امریکن موتورز) ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۸: کرایسلر ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷: دایملرکرایسلر (تحت دایملر آ گ و کرایسلر) ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹: گروه کرایسلر ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳: فیات (تحت مالکیت فیات و زیرمجموعه کرایسلر) ۲۰۱۴ تا کنون: فیات کرایسلر اتومبیلز ریشه نام جیپ در اصل در زمان جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا طراحی و ساخته شده بود و بعدها برای مصرف همگانی به بازار آمد. با اینکه بسیاری خودروها امروزه مارک اصلی جیپ را ندارند ولی این نام در میان مردم بصورت نام مدل درآمده و به خودروهایی مانند لندرور دیفندر هم گاهی جیپ گفته می‌شود. گفته می‌شود نام جیپ هم از عبارت نظامی "GP" برای این خودرو الهام گرفته شده است. جی پی مخفف عبارت انگلیسی «General Purpose» (استفاده عمومی) یا «Government Purpose» است. برخی این تئوری را رد می‌کنند و می‌گویند جیب برای استفاده‌های عمومی ساخته نشد و با هدف مصرفی مشخص ساخته شد. براساس تئوری دیگری، نام جیپ از یک شخصیت کارتونی به نام یوجین جیپ گرفته شده است که باسرعت و قدرت زیاد از روی موانع و تپه‌ها عبور می‌کرد. مدل‌های فعلی جیپ کامپس جیپ گرند چروکی جیپ رانگلر جیپ پاتریوت جیپ چروکی جیپ تریل‌هاوک کانسپت‌های جیپ جیپ رنگید کانسپت در نمایشگاه اتومبیل ۲۰۰۸ پاریس جیپ از سال ۲۰۰۲ در جشنواره بیابان نوردی مواب جیپ کانسپت‌هایی را به هزاران طرفدار رانندگی آف رود معرفی می‌کند که بیشترشان مدل‌های تقویت شده با وسایل اضافی است که به طور جداگانه توسط موپار، شرکت قطعه‌سازی متعلق به گروه کرایسلر ساخته شده و جداگانه فروخته می‌شود. فروش در پایان سال مالی ۱۹۹۹ شمار خودروهای فروخته‌شده توسط جیپ در مجموع به ۶۷۵٫۴۹۴ دستگاه رسید. در سال ۲۰۱۲ این رقم از مرز ۷۰۰ هزار خودرو گذر کرد و در پایان سال مالی ۲۰۱۲ تعداد خودروهای به‌فروش رفته توسط جیپ، ۷۰۱٫۶۲۶ دستگاه، اعلام شد. فروش در روسیه خودروهای برند جیپ که در فاصله سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ در روسیه بفروش رسیده، با توجه به نوع مدل آنها بصورت زیر می‌باشد. سال چروکی کاماندر کامپس گرند چروکی لیبرتی رانگلر دینامیک ۲۰۰۶ ۳۲۱ ۱۲۹ ۲۷۰ ۸۰۵ ۱۵۶۹ ۷۷٪ ۲۰۰۷ ۲۳۰ ۲۲۲ ۵۴۷ ۵۴۶ ۲۰۹ ۱۳۶ ۱۸۹۰ ۲۰٪ ۲۰۰۸ ۳۶۵ ۲۴۸ ۴۷۹ ۹۰۶ ۶۶۹ ۲۳۴ ۲۹۰۱ ۵۳٪ ۲۰۰۹ ۷۳ ۹۴ ۴۰ ۱۴۰ ۲۵ ۴۴ ۴۱۶ ۸۶٪ ۲۰۱۰ ۱۴۷ ۷۱ ۱۳ ۳۶۵ ۱۳۰ ۸۳ ۸۰۹ ۹۴٪ ۲۰۱۱ ۱۸۱ ۲۳۷ ۱۳۸۱ ۱۵۵ ۱۳۹ ۲۰۹۳ ۱۵۹٪ ۲۰۱۲ ۲۶۲ ۷۶۴ ۳۱۹۴ ۱۳۷ ۳۴۷ ۴۷۰۴ ۱۲۵٪
[ "صنعت خودروسازی", "۱۹۴۱ (میلادی)", "تولیدو، اوهایو", "ایالات متحده آمریکا", "جهانی", "سرجیو مارکیونه", "کرایسلر", "فیات کرایسلر اتومبیلز", "اس‌یووی", "شرکت", "زیرمجموعه (شرکت)", "شرکت تابعه", "فیات", "جنگ جهانی اول", "رئیس هیئت مدیره", "جنگ جهانی دوم", "اروپا", "موتورسیکلت", "نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا", "فورد", "کونتیننتال آ گ", "ویلیس ام‌بی", "وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا", "رنو", "دایملر آ گ", "ارتش آمریکا", "لندرور دیفندر", "جیپ کامپس", "جیپ گرند چروکی", "جیپ رانگلر", "جیپ پاتریوت", "جیپ چروکی", "جیپ تریل‌هاوک", "مواب جیپ", "موپار", "روسیه", "۲۰۰۶ (میلادی)", "۲۰۰۷ (میلادی)", "۲۰۰۸ (میلادی)", "۲۰۰۹ (میلادی)", "۲۰۱۰ (میلادی)" ]
[ "جیپ", "آمریکن موتورز", "آوبرن‌هیلز، میشیگان", "تولیدو، اوهایو", "خودروسازهای ایالات متحده آمریکا", "خودروهای بیابانگرد", "سازندگان وسایل نقلیه در اوهایو", "سازندگان وسایل نقلیه در میشیگان", "شرکت‌ها در تولیدو، اوهایو", "شرکت‌های بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۴۱ (میلادی)", "شرکت‌های تولیدکننده وسایل نقلیه بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۴۱ (میلادی)", "شرکت‌های خودروسازی ایالات متحده آمریکا", "شرکت‌های دفاعی ایالات متحده آمریکا", "صنعت خودروسازی ایالات متحده آمریکا", "فیات", "کرایسلر", "مارک‌های خودرو" ]