id
stringlengths
1
7
url
stringlengths
31
762
title
stringlengths
1
132
text
stringlengths
4
168k
7890
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%84%D9%88%D8%B2
تولوز
تولوز شهری در جنوب غربی فرانسه بر ساحل رود گارون و یکی از مراکز صنایع پیشرفته اروپا است. این شهر در حد فاصل دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس قرار گرفته‌است. فاصله این شهر تا پاریس ۷۳۰ کیلومتر است. تولوز چهارمین شهر بزرگ فرانسه و مرکز منطقه میدی پیرنه نیز می‌باشد. در چند دهه گذشته، تولوز از خود نماد شهری فعال را به نمایش گذارده‌است. علاوه بر صنایع هوایی و فضایی مانند ایرباس، فعالیت در بخش‌هایی چون الکترونیک، صنایع پزشکی، علوم غذایی، فناوری اطلاعات، میکروبیولوژی و فناوری زیستی در جریان است که البته در گذشته نه چندان دور در بخش‌هایی مثل الکترونیک و الکتروتکنیک دانشکده برق آن جزو دانشکده‌های تراز اول اروپا محسوب می‌شد. چنین رشد و پیشرفتی همواره در تعامل و همگونی با زندگی ساکنین بوده‌است. این شهر میراث فرهنگی گذشته و حال خود را که دوستداران فراوان دارد، پاس می‌دارد. در تولوز بیش از ۱۱۰٬۰۰۰ دانشجو در سه دانشگاه و چهارده مؤسسه آموزش عالی بزرگ مشغول به تحصیل هستند، این شهر رکورد بیشترین تعداد دانشگاه‌های شهرستان‌های فرانسه را دارا است. شهر تولوز گنجینه‌ای از میراث فرهنگی بی بدیل را در خود حفظ می‌کند، از جمله: موزه‌ها، سالن‌های نمایش و تئاترهای گوناگون. ترابری متروی تولوز در سال ۱۹۹۳ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۲ خط و ۳۷ ایستگاه می‌باشد، همچنین تراموا این شهر در سال ۲۰۱۰ تأسیس شده که دارای ۲ خط و ۲۷ ایستگاه می‌باشد. شهرهای خواهر خوانده در ایران نیشابور منابع پیرنه میانه شهرهای فرانسه کمون‌های اوت-گارون مراکز شهرستان و ناحیه در فرانسه مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۲ (پیش از میلاد)
7891
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C
هانوی
هانوی ، پایتخت کشور ویتنام و دومین شهر بزرگ ویتنام، از ۱۲ ناحیه شهری، ۱ شهر در سطح منطقه و ۱۷ منطقه روستایی تشکیل شده‌است. هانوی در دلتای رودخانه سرخ واقع شده‌است و مرکز فرهنگی و سیاسی ویتنام است. هانوی میزبان موسسات آموزشی معتبر و مکان‌های فرهنگی مهم، از جمله دانشگاه ملی ویتنام، استادیوم ملی غذای من، و موزه ملی هنرهای زیبای ویتنام است. از جمله دستاوردهای آن، این است که یک سایت میراث جهانی یونسکو - بخش مرکزی قلعه امپراتوری تانگ لانگ، اولین بار در سال ۱۰۱۱ پس از میلاد ساخته شد. هانوی تنها منطقه آسیا-اقیانوسیه بود که در ۱۶ ژوئیه ۱۹۹۹ توسط یونسکو عنوان "شهری برای صلح" را دریافت کرد و به کمک آن در مبارزه برای صلح، تلاش هایش برای ترویج برابری در جامعه، حفاظت از محیط زیست، ترویج فرهنگ به رسمیت شناخته شد. و آموزش و مراقبت از نسل جوان. هانوی در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۹ به مناسبت روز جهانی شهرها به شبکه شهرهای خلاق یونسکو به‌عنوان شهر طراحی پیوست. این شهر همچنین میزبان رویدادهای بین‌المللی متعددی بوده است، از جمله سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا–پاسفیک ویتنام ۲۰۰۶، ۱۳۲امین مجمع اتحادیه بین المجالس (IPU-132)، اجلاس سران هانوی کره شمالی-ایالات متحده در سال ۲۰۱۹، و همچنین بازی های آسیای جنوب شرقی ۲۰۰۳، بازی‌های داخل سالن آسیا ۲۰۰۹ و بازی‌های آسیای جنوب شرقی ۲۰۲۱. جمعیت کلانشهر هانوی در سال ۲۰۰۹ میلادی حدود ۶٫۵ میلیون نفر جمعیت داشت که از این تعداد ۲٫۶ میلیون نفر آن در محدوده شهری هانوی ساکن بودند. فهرست جاذبه های گردشگری ارگ سلطنتی تانگ لانگ نمایش عروسکی آبیِ تانگ لانگ دریاچه هوآن کیِم بازار دونگ ژوان محله قدیمی هانوی پارک ملی با وی خانه اوپرای هانوی معبد ادبیات کلیسای سنت جوزف موزه قوم شناسی زندان هوآ لو موزه نظامی ویتنام نگارخانه منابع Hà Nội – thành phố không ngừng vươn lên – Hànộimới ^ "Từ Thủ đô nghìn năm văn hiến đến thành phố vì hòa bình". 20 July 2019.  – the data in the report are in hectares, rounded to integers "Hanoi's four key infrastructure projects put into use". 5 January 2015. Archived from the original on 17 May 2017. Retrieved 18 April 2017. "CROP DIVERSIFICATION IN VIET NAM – Nguyen van Luat". Archived from the original on 28 October 2016. Retrieved 18 April 2017. "NLĐO – Bat dong san Ha Noi soi dong ~ Bất động sản Hà Nội sôi động – KINH TẾ – TIÊU DÙNG". Archived from the original on 21 February 2008. بنیان‌گذاری‌های ۱۰۱۰ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۰۱۰ (میلادی) در ویتنام دلتا رود قرمز شهرهای بندری در ویتنام مراکز بخش‌های ویتنام مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۱ (میلادی) مناطق مسکونی در هانوی هانوی
7893
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B3%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF
زالتسبورگ
زالتسبورگ (Salzburg) () چهارمین شهر بزرگ اتریش و مرکز ایالت زالتسبورگ در غرب اتریش است. زالتسبورگ شهری دانشگاهی است که در دامنه کوه‌های آلپ قرار دارد. این شهر زادگاه ولفگانگ آمادئوس موتسارت است. جشنواره موسیقی زالتسبورگ هرسال در این شهر برگزار می‌شود. زالتسبورگ نامزد برگزاری المپیک‌های زمستانی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ بود ولی برنده نشد. صحنه‌هایی از فیلم آوای موسیقی در این شهر و اطراف آن تهیه شده و از این نظر گردشگرانی به این شهر می‌روند. این شهر همچنین خاستگاه نوشیدنی انرژی‌زای ردبول است. موقعیت جغرافیایی زالتسبورگ در کناره‌های رودخانه زالتساخ و مرزهای شمالی کوه‌های آلپ قرار دارد. این شهر در ۱۵۰ کیلومتری شرق مونیخ، ۲۸۱ کیلومتری شمال غربی لیوبلیانا، اسلونی و ۳۰۰ کیلومتری غرب وین واقع شده‌است. تاریخچه اولین اقامت در زالتسبورگ به حدود ۵ قرن ق. م به حدود دوره سلت‌ها برمی گردد. این شهر در قرن ۱۴ میلادی از باواریا اعلام استقلال کرد. در سال ۱۹۱۸ بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان بخش از آلمان-اتریش جدید شد و بخش آلمانی زبان آن موقع اتریش را نمایندگی می‌کرد. در سال ۱۹۱۹ و پس از معاهده ورسای جمهوری اول اتریش جایگزین آن شد. مشاهیر موتسارت کریستیان دوپلر هربرت فون کارایان استفان تسوایگ توماس برنهارد فلیکس باومگارتنر شهرهای خواهرخوانده زالتسبورگ رنس، فرانسه، از سال ۱۹۶۴ آتلانتا، ایالات متحده، از سال ۱۹۷۳ ورونا، ایتالیا از سال ۱۹۷۳ لیون، نیکاراگوئه، از سال ۱۹۸۴ ویلنیوس، لیتوانی، از سال ۱۹۸۹ درسدن، آلمان، از سال ۱۹۹۱ کاوازاکی، ژاپن، از سال ۱۹۹۲ مرانو، ایتالیا، از سال ۲۰۰۰ شانگهای، چین، از سال ۲۰۰۴ ساو ژواو دا مادیرا، پرتغال، از سال ۲۰۰۷ نگارخانه منابع بنیان‌گذاری‌های ۱۵ (پیش از میلاد) شهرستان‌های زالتسبورگ شهرها و شهرک‌ها در زالتسبورگ (ایالت) شهرها و شهرک‌های اتریش شهرهای دارای میراث جهانی یونسکو شهرهای دانشگاهی در اتریش مکان‌های هولوکاست در اتریش میراث جهانی یونسکو در اتریش
7894
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D8%B3
گراتس
گراتس دومین شهر بزرگ اتریش و پایتخت استان اشتایرمارک است. تاریخچه قدیمی‌ترین سکونتگاه انسانی در محل گراتس امروزی به عصر مس برمی‌گردد. با این‌حال این محل تا پیش از سده‌های میانه به‌طور پیوسته مسکونی نبوده‌است. نام شهر و برخی یافته‌های باستان‌شناسی نمایانگر وجود یک دژ کوچک ساخته‌شده توسط اسلاوهای جنوبی (به‌ویژه اسلوونی‌ها) در محل است که بعدها تبدیل به برج و بارویی استوار شد. واژهٔ اسلوونیایی گرادتز ('gradec') هم به معنی دژ کوچک است. نام آلمانی گراتس نخستین بار در سال ۱۱۲۸ به‌کار رفت و در این دوره دوک‌های تحت فرمانروایی بابنبرگ این شهر را تبدیل به یک مرکز مهم بازرگانی نمودند. منابع ایالت استیریای اتریش پایتخت‌های فرهنگی اروپا تاریخ اسلوونی شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرها و شهرک‌ها در اشتایرمارک شهرها و شهرک‌های اتریش شهرهای دانشگاهی در اتریش میراث جهانی یونسکو در اتریش
7895
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AF
آدلاید
آدلاید ( ) شهری واقع در جنوب کشور استرالیا و مرکز ایالت استرالیای جنوبی است. طبق داده‌های آماری در ژوئن ۲۰۲۱، جمعیت این شهر برابر با ۱٬۴۰۲٬۳۹۳ نفر بوده‌ است که از این حیث پنجمین شهر پر جمعیت در کشور استرالیا محسوب می‌شود. این شهر محل سکونت بیش از ۷۹ درصد جمعیت ایالت استرالیای جنوبی می‌باشد که بالاترین نسبت جمعیتی به کل ایالت را در مقایسه دیگر مناطق این کشور دارد. منطقهٔ شهری آدلاید در میان دشت آدلاید که از غرب به خلیج سِنت وینسنت و از شرق به رشته‌کوه لافتی محدود می‌شود، جای گرفته‌است؛ به گونه ای که منطقه ای با عرض ۲۰ کیلومتری از ساحل در غرب تا کوه‌پایه‌ها در شرق و طول ۹۰ کیلومتری از شهر گاولر در شمال تا منطقهٔ ساحلی سِلیکس در جنوب را در بر می‌گیرد. نام آدلاید پس از کشف و بنیان نهادن یک حکومت خود مختار در آن منطقه به افتخار همسر پادشاه ویلیام چهارم، یعنی ملکه آدلاید ساکس بر روی آن گذارده شد. سرهنگ ویلیام لایت که یکی از کاشفان این منطقه بود، شهر را به گونه ای طراحی کرد که موقعیت آن نزدیک رودخانهٔ تورنز و محل زندگی بومیان باشد. طراحی لایت، دارای یک نقشهٔ شبکه ای شامل مجموعه ای از خیابان‌ها و میدان‌های بزرگ بود که توسط باغ‌هایی احاطه شده بودند. یکی از عوامل رونق و پیشرفت شهر در اوایل تأسیس، ثروت مهاجرانی بود که به این منطقهٔ تازه کشف شده می‌آمدند؛ به طوری که تا جنگ جهانی دوم، به سومین شهر پر جمعیت استرالیا و یکی از شهرهای بدون سابقهٔ وقوع جرم تبدیل شد. از آدلاید به عنوان یکی از اولین شهرهایی که به توسعهٔ آزادی‌های اولیهٔ مدنی و مذهبی پرداخت و ترقی خواهی سیاسی در آن وجود داشت، نام برده می‌شود. همچنین، این شهر حدوداً از نیمه‌های قرن ۱۹ام به بعد با عنوان «شهر کلیسا ها» نیز شناخته می‌شود که دلیل آن وجود گوناگونی مذهبی و بالا بودن سطح اعتقادات ساکنین آن است. همچنین، ساکنین شهر آدلاید را، «آدلایدیَن» می‌گویند. این شهر در کنار اینکه مرکز سیاسی و تجاری ایالت استرالیای جنوبی است، محل بسیاری از مؤسسات دولتی و مالی نیز می‌باشد که تعداد زیادی از آنها، در بخش اصلی شهر و در خیابان‌های پادشاه ویلیام و خیابان تراس شمالی متمرکز شده‌اند. امروزه، آدلاید به خاطر جشنواره‌ها و رویدادهای ورزشی بسیارش، غذاها و نمای ساحلی اش، پدافند دفاعی و بخش تولیدی آن شناخته می‌شود. آدلاید دارای رتبهٔ بالایی در سطح کیفیت زندگی است، به گونه ای که که چندین بار از میان ۱۴۰ شهر در لیست شهرهای برتر جهان برای زندگی که توسط سازمان اطلاعات اقتصادی تنظیم و منتشر می‌شود، در بین ۱۰ شهر نخست جای گرفته‌است. همچنین، این شهر در سال‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ توسط سازمان املاک استرالیا به عنوان با کیفیت‌ترین شهر در میان شهرهای استرالیا رتبه‌بندی شده‌است. تاریخ قبل از ورود بریتانیایی‌ها در بارهٔ زمان‌های قبل از ورود بریتانیا به خاک این قارهٔ جدید، اطلاعات زیادی در دست نیست، که از جمله دلایل آن، نبود ارتباط خارجی بومیان با جهان بیرون از استرالیا و همچنین عدم وجود تمدّنی متحد و یکپارچه در داخل استرالیا پیش از کشف و تحت استعمار دیگر ملل قرار گرفتن آن است. ولی قبل از ایجاد منطقهٔ خود مختار توسط بریتانیا در آن ناحیه، گروهی از بومیان استرالیایی که «کارنا» نام داشتند، در ناحیهٔ آدلاید کنونی زندگی می‌کردند. فرهنگ و زبان بومیان کارنا، تقریباً پس از گذشت چند دهه از تشکیل خودمختاری آدلاید کاملاً از میان رفت؛ اما با گرد آوری مدارک و مستنداتی توسط برخی از پژوهشگران و مبلغان، سعی بر احیای دوبارهٔ این فرهنگ در آدلاید شد. قرن ۱۹ام در ۲۸ دسامبر ۱۸۳۶، استرالیای جنوبی در یک گردهمایی در نزدیکی محلی به نام درخت کهنسال صمغ، رسماً یکی از مستعمرات بریتانیا اعلام شد. امروزه سالگرد این اتفاق” روز انتشار” نام دارد. پایتخت مستعمرهٔ استرالیای جنوبی توسط یکی از کاشفان اصلی این منطقه، یعنی سرهنگ ویلیام لایت که در نقشه‌برداری هم مهارت داشت، بررسی و نقشه‌برداری شد تا کار طراحی شهر توسط معماری به نام جورج کینگستون شروع شود. آدلاید ایده ای از یک مستعمره بود که بر اساس نظرات ادوارد ویکفیلد و با تکیه بر آزادی‌های مدنی و مذهبی بنا شد. ویکفیلد زمانی که به جرم ربودن یک فرد در لندن زندانی بود با خواندن گزارش‌هایی از مستعمرات شرقی در استرالیا متوجه شد که این مستعمرات به دلیل واگذاری اراضی به همهٔ مهاجرین، با کمبود کارگر مواجه شده‌اند. او به دولت مرکزی پیشنهاد داد که با بررسی و سپس فروش اراضی با نرخی که ارزش آن‌ها را به اندازهٔ کافی بالا نگه دارد، خرید زمین‌ها را برای کارگران و مهاجران غیرقابل دسترس کند؛ پولی هم که از این طریق به دست می‌آمد، برای مستقل شدن مهاجرانی که پس از فعالیتِ زیردست ثروتمندان، سخت کوشی خود را ثابت می‌کردند استفاده می‌شد. بر اثر این سیاست، آدلاید به مانند سایر شهرهای استرالیا نظیر سیدنی، ملبورن، بریزبن یا هوبارت، بر محکومیت‌های مهاجرتی نمی‌افزود. با تکیه بر این نظر که در منطقهٔ سکونت مهاجرین آزاد احتمال وقوع جرم خیلی کم خواهد بود، هیچ تدارکی برای ساخت زندان در برنامهٔ سرهنگ لایت در سال ۱۸۳۷، پیش‌بینی نشد. اما با هشدار ادارهٔ آمار استرالیای جنوبی در اواسط سال ۱۸۳۷ در بارهٔ فرار محکومین از محدودهٔ تحت اختیار دولت مرکزی، فراخوان‌ها و مناقصاتی برای ایجاد یک زندان موقت منتشر شد. به دنبال یک سرقت در مارس ۱۸۳۸ که به قتل دو نفر انجامید، فرماندار هایند مارش، نیروی پلیس جنوب استرالیا (که امروزه با نام پلیس استرالیای جنوبی نامیده می‌شود) را ایجاد کرد و هنری اینمن را که در آن زمان ۲۱ سال داشت، به ریاست آن گماشت. با مجروح شدن ساموئل اسمارت، اولین کلانتر آدلاید، در جریان یک سرقت در می ۱۸۳۸، مایکل مَگی، تبدیل به نخستین مجرمِ به دار آویخته شده در تاریخ آدلاید شد. ویلیام اشتون در سال ۱۸۳۹ به ریاست زندان موقت منصوب شد و جورج کینگستون، طراحی زندان جدید آدلاید را در سال ۱۸۴۰ به عهده گرفت که ساخت آن از یک سال بعد آغاز شد. مناطق روستایی اطراف آدلاید که بیش از ۴۰۵ کیلومتر مربع وسعت داشتند، با همکاری فرماندار و دیگر مأموران عالی‌رتبه، برای واگذاری و فروش توسط سرهنگ لایت مورد مطالعه قرار گرفتند. اقتصاد اولیهٔ آدلاید با وارد کردن دام از مناطق ویکتوریا، نیو ساوت ولز و جزایر تاسمانی به وجود آمد و اقتصاد آدلاید را به یک اقتصاد متکّی بر تولید و فروش محصولات پشمی تبدیل کرد. مزارع گندم نیز تا سال ۱۸۶۰ از خلیج اینکانتر در جنوب تا شهر کلَر در شمال توسعه یافتند. جُرج گاولر در اواخر سال ۱۸۳۸، به عنوان دومین فرماندار آدلاید جایگزین هایند مارش شد. گاولر بر خلاف دستور مجمع تصمیم‌گیری بریتانیا در بارهٔ استرالیای جنوبی مبنی بر عدم ساخت تأسیسات عمومی، دستور داد تا سریعاً تأسیساتی چون ساختمان فرمانداری، زندان آدلاید، کلانتری‌های پلیس، بیمارستان، گمرک و اسکله ی بندر آدلاید ساخته شوند. جُرج ادوارد در سال ۱۸۴۱ جایگزین گاولر شد و با وجود مخالفت‌های پر شمار، مالیات را که صرف هزینه‌های عمومی می‌شد، کاهش داد. اتفاقاتی مانند کشف منابع نقره در گلِن آسموند در همان سال، پیشرفت و توسعهٔ کشاورزی و گسترش معادن در دیگر بخش‌های منطقه به پیشرفت تجاری آدلاید کمک فراوانی کرد. تا زمان پایان زمامداری ادوارد در سال ۱۸۴۵، آدلاید در مقایسه با سال ۱۸۴۲ که بیش از یک سوم خانه‌های آن متروکه بودند تبدیل به صادرکنندهٔ اقلامی چون گوشت، پشم، گندم، نوشیدنی‌های الکلی و میوه شده بود. روابط تجاری آدلاید با دیگر بخش‌های استرالیا، پس از ایجاد شبکه‌های کشتیرانی در رودخانهٔ ماری توسط فرانسیس کدل در سال ۱۸۵۸ شروع شد. در همین سال، مجلس بریتانیا با تصویب یک قانون اساسی جدید، به مستعمرهٔ جنوب استرالیا خود مختاری اعطا کرد. بدین ترتیب، با برگزاری انتخاباتی در ۹ مارس ۱۸۵۹ و با رأی نزدیک به ۱۱۰ هزار ساکن منطقه، «پارلمان دو مجلسی» به عنوان سیستم قانون‌گذاری رسمی انتخاب شد. در سال ۱۸۶۰، مخزن آبی تورندون پارک افتتاح شد تا آب مورد نیاز آدلاید به جای انتقال مستقیم از رود خانهٔ تورنز، از این مخزن تأمین شود. پس از آن، روشنایی گازی خیابان‌ها در ۱۸۶۷ به اجرا درآمد، دانشگاه آدلاید در ۱۸۷۴ تأسیس شد، گالری هنری جنوب استرالیا در ۱۸۸۱ افتتاح شد و سدِ درهٔ خوشبختی در ۱۸۹۶ به اتمام رسید. با همهٔ این اتفاقات خوب و سودمند، دههٔ ۱۸۹۰ میلادی سال‌های خوبی برای استرالیا نبود؛ زیرا با وقوع یک رکود شدید اقتصادی در این دهه، باعث پایان دورهٔ حیرت‌انگیز پیشرفت و توسعهٔ فیزیکی و اقتصادی آدلاید شد. به طوری که مؤسسات مالی و بانک‌ها در ملبورن و سیدنی بسته شدند و نرخ باروری و مهاجرت کاهش یافتند. علاوه بر آن، صادرات به نزدیک نصف اندازهٔ سال‌های قبل رسید و وقوع خشکسالی و برداشت کمتر محصولات زراعی به نسبت سال‌های دیگر در ۱۸۸۴، به شدت این بحران افزود تا بعضی از ساکنین را وادار به مهاجرت به سمت غربی استرالیا کند. آدلاید، علی‌رغم این همه اتفاق ناگوار، به دلیل کشف چند معدن نقره و سرب در منطقهٔ بروکن هیل، کمتر از دیگر شهرهای طلا خیزی چون سیدنی و ملبورن تحت تأثیر این بحران اقتصادی شدید قرار گرفت. با وجود اینکه تنها یک سال کسری بودجه ثبت شد، ولی باز هم درآمدهای عمومی کفاف هزینه‌ها را نمی‌داد و ناکافی بود. قرن ۲۰ام چراغ‌های گازی خیابان‌های آدلاید در سال ۱۹۰۰، به چراغهای الکتریکی ارتقاء یافتند و در سال ۱۹۰۹، شبکهٔ تراموا‌هایی که با نیروی الکتریکی حرکت می‌کردند، ایجاد شدند. تاریخ‌نویسی به نام اِف. دبلیو. کراولی، با بررسی نوشته‌های بازدید کنندگان از آدلاید در اواسط قرن بیستم میلادی نوشته‌است: «بسیاری از گردشگرانی که از آدلاید بازدید می‌کنند، از برنامه‌ریزی و آینده نگری بنیانگذاران و همچنین ثروت بی اندازهٔ آن متعجب می‌شوند و آنها را تحسین می‌کنند». با پایان جنگ جهانی اول، آدلاید وارد مرحلهٔ جدیدی از تحولات و رونق اقتصادی شد. به تبع این دگرگونی‌های اقتصادی، جمعیت شهر رو به افزایش گزارد و به سومین منطقهٔ پرجمعیت شهری پس از سیدنی و ملبورن تبدیل گشت. اما با بازگشت خشکسالی‌ها و وقوع رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰، این دوران آنچنان به درازا نکشید؛ ولی با پیش گرفتن سیاست‌های درست توسط دولت نه تنها بحران حل شد، بلکه اقتصاد بار دیگر به رونق خوبی دست یافت. در طی این بحران، صنایع ثانویه کمک زیادی در کاهش وابستگی دولت مرکزی به صنایع نخستین کردند و جنگ جهانی دوم هم منجر به تحریک صنعتکاران به فعالیت بیشتر و در نتیجه افزایش گوناگونی آن‌ها تحت سیاست‌های دولت پلی فورد شد. موقعیت جغرافیایی کمتر آسیب پذیرِ آدلاید نیز یکی از نقاط قوت آن به عنوان مکانی امن برای تولید محصولات صنعتی بود که یکی از نتایج آن، گسترش اسکله‌های کشتی سازی در بندر وایالا بود. در واقع، دولت استرالیای جنوبی در این برههٔ زمانی به دلیل وجود همین صنایع پابرجا ماند. علاوه بر آن، خودرو سازان بین‌المللی مانند هولدن-جنرال موتورز و کرایسلر با ایجاد کارخانه‌هایی به روز در نواحی اطراف آدلاید، باعث تبدیل صنایع غالب از کشاورزی به صنایع جدید شدند. احداث خط لوله ی انتقال آب مانام-آدلاید باعث رسیدن آب این رود به آدلاید در سال ۱۹۵۵ شد. در همین سال، فرودگاه آدلاید نیز در منطقهٔ ساحل غربی افتتاح شد. دانشگاه و مرکز پزشکی فلیندرز در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی در بخش جنوبی شهر تأسیس شد که امروزه به عنوان یکی از مراکز آموزش پزشکی دراسترالیا محسوب می‌شود. در دهه ۱۹۷۰، دولت دونالد دانستن اصلاحات گستردهٔ فرهنگی ای با عنوان «اقدامات احیای فرهنگی» انجام داد که حاصل آن، تبدیل شدن آدلاید به یکی از مراکز هنری استرالیا و برگزاری «جشنوارهٔ هنر آدلاید» به مدت دو سال در سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ میلادی بود. این شهر از سال ۱۹۸۵، میزبان سابق بود که تا سال ۱۹۹۶ ادامه یافت. این مسابقات در خیابان‌های باغشهر شرقی برگزار می‌شد که بعداً به ملبورن منتقل شد. بانک ایالتی استرالیای جنوبی طی یک بحران اقتصادی در سال ۱۹۹۱ ورشکست شد که اثرات این اتفاق تا سال ۲۰۰۴ ادامه یافت. بلندترین ساختمان آدلاید نیز برج وِست پک هاوس می‌باشد که در سال ۱۹۸۸ ساخته شده‌است که نام قبلی آن، برج بانک ایالتی استرالیای جنوبی بود. قرن ۲۱ام در سال‌های اولیه قرن بیست و یکم، افزایش قابل ملاحظه ای در هزینه‌های عمومی دولت برای زیرساخت‌های آدلاید صورت گرفت. در زمان فرمانداری مایکل رن، مبالغ ۵۳۵ میلیون دلار از سوی دولت بابت بازسازی و ارتقاء ورزشگاه بیضی برای میزبانی بازی‌های لیگ فوتبال استرالیا و ۲ میلیون دلار برای بنای ساختمان جدید بیمارستان سلطنتی آدلاید در نزدیکی ایستگاه راه‌آهن صرف شد. تراموای گلِنِلگ نیز از طریق شهر به منطقهٔ هایندمارش و راه‌آهن نیز به شهر سیفورد گسترش یافت. آدلاید، پس از طی کردن رکود اقتصادی در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی، چند طرح توسعه و بازسازی عمده را آغاز نمود. یکی از این طرح‌ها، مرکز همایش‌های آدلاید بود که با صرف هزینه ای بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار، در سال ۲۰۱۲، مورد بازسازی و گسترش قرار گرفت. ساختمان تورِنز در میدان ویکتوریا که به عنوان محوطهٔ دانشگاه تورنز کارکرد دارد، ساختمان بورس که از آن، به عنوان بورس علمی دانشگاه سلطنتی اسرالیا یاد می‌شود و ساختمان پیشین بیمارستان روانپزشکی گلنساید که امروزه به عنوان یکی از استودیوهای فیلم‌سازی آدلاید شناخته می‌شود، سه مورد دیگر از پروژه‌هایی بودند که مورد توسعه قرار گرفتند. همچنین، دولت برای ایمنی بیشتر شهر در مقابل خشکسالی و کمبود منابع آب شرب، بیش از ۲ میلیارد دلار برای ساخت آب شیرین کن سرمایه‌گذاری کرد. همه ساله، رویدادهایی چون جشنوارهٔ هنر آدلاید، جشنوارهٔ فرینج و جشنوارهٔ ووم آدلاید در این شهر برگزار می‌شوند. ویژگی‌های جغرافیایی موقعیت آدلاید در جنوب استرالیا و قسمت شمالی شبه‌جزیرهٔ فلوریو قرار دارد. این شهر در میان دشت آدلاید که از غرب به خلیج سِنت وینسنت و از غرب به رشته کوه لوفتی محدود می‌شود، جای گرفته‌است؛ به گونه ای که منطقه ای با عرض ۲۰ کیلومتری از ساحل در غرب تا کوه پایه‌ها در شرق و طول ۹۰ کیلومتری از شهر گاولر در شمال تا منطقهٔ ساحلی سِلیکس در جنوب را در بر می‌گیرد. منطقهٔ شهری آدلاید مطابق با داده‌های برنامهٔ توسعه ای دولت استرالیا، دارای مساحتی بالغ بر ۸۷۰ کیلومتر مربع است. همچنین اطلاعات منتشره از ادارهٔ آمار استرالیا در بارهٔ آدلاید بزرگ، عددی وسیع تر، یعنی ۳۲۵۷٫۷ کیلومتر مربعی را نشان می‌دهد. آدلاید در ارتفاع متوسط ۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و مرتفع‌ترین نقطهٔ شهر نیز با ارتفاع ۷۲۷ متری در منطقهٔ آدلاید هیلز واقع شده‌است. بیشتر ناحیهٔ آدلاید کنونی، قبل از ورود و سکونت بریتانیایی‌ها، عموماً از بوته زار‌ها، باتلاق‌ها و مرداب‌ها پوشیده شده بود. در بخشی از سواحل نیز، تپه‌های شنی وجود داشتند که با جمع‌آوری آن‌ها برای استفاده در ساخت و ساز، صدمات زیادی به خط ساحلی وارد شد. ولی دولت با طرح برنامه‌هایی، به بازسازی و ایجاد دوبارهٔ این تپه‌های ماسه ای در بعضی از نقاط ساحلی شهر پرداخت. بسیاری از گونه‌های گیاهی که مختص منطقهٔ آدلاید بوده‌اند، با فعالیت‌های انسانی پس از قرن ۱۹ام از بین رفتند. امروزه، برخی از گونه‌هایی که دوباره یافت شده‌اند، در «منطقهٔ حفاظت‌شده ی کلِلند» و «پارک ملی بِلِیر» نگهداری می‌شوند. چند رودخانه و نهر نیز در این منطقه جریان دارند که دو رودخانهٔ «تورنز» و «آنکاپرینگا»، بزرگترین آن‌ها محسوب می‌شوند. همچنین، در حدود ۵۰ درصد منابع آب آشامیدنی مورد نیاز آدلاید، از طریق آب‌بند «هپی وَلِی» و سد «مانت بولد» تأمین می‌شود. آدلاید و منطقه اطراف آن، یکی از زلزله خیزترین مناطق استرالیا به‌شمار می‌روند. زلزلهٔ سال ۱۹۵۴ که با بزرگی ۵٫۴ ریشتر در فاصلهٔ ۱۲ کیلومتری مرکز شهر و در منطقهٔ دارلینگتون به وقوع پیوست، بزرگترین زمین لرزه ای بود که شهر تجربه کرده‌است. به علاوه، چند زمین لرزهٔ کوچک‌تر نیز در سال‌های ۲۰۱۰، ۲۰۱۱، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ در آدلاید اتفاق افتاد. طرح شهری طراحی شهری آدلاید، یک طراحی برنامه‌ریزی شده، با پیش‌بینی‌هایی برای آینده بود که توسط یکی از اولین کاشفان و نقشه برداران جنوب استرالیا، سرهنگ ویلیام لایت طرح‌ریزی شد. طراحی لایت، امروزه با نام برنامهٔ لایت شناخته می‌شود که از معابری توری شکل با پنج میدان اصلی در مرکز شهر و باغشهرهای آدلاید که آن را احاطه کرده‌اند، تشکیل می‌شد. انتخاب این محل برای ساخت آدلاید، در ابتدا مورد مخالفت مهاجرین اولیه و همچنین هایند مارش، نخستین فرماندار مستعمره قرار گرفت. این اختلاف نظر، از دور بودن محل مورد نظر لایت از بندرگاه و همچنین نبود منابع آب شیرین برای شرب نشأت می‌گرفت، ولی با پافشاری لایت بر روی انتخاب خود، توانست در مقابل اولین مخالفت‌ها مقاومت کند. طراحی لایت دارای مزایای متعدد، از جمله، داشتن خیابان‌های عریض و با ظرفیت حمل و نقل بسیار بالا و همچنین کمربند سبز قابل توسعه در اطراف مرکز شهر، بود. در این برنامه، دو خیابان کمربندی نیز وجود داشت که کمربندی درونی (خیابان A21) در دور خارجی باغشهرهای آدلاید و کمربندی بیرونی (خیابان‌های A3/A13/A16/A17) نیز در شعاع ۱ تا ۲٫۵ کیلومتر آن، مرکز شهر را به‌طور کامل احاطه می‌کنند. گسترش حومهٔ شهر ولی، فراتر از آن بوده‌است که در طرح لایت پیش‌بینی شده بود؛ به طوری که امروزه، روستاها و شهرستان‌های متعددی که قبلاً در خارج شهر قرار داشتند، از جمله شهر الیزابت که در بخش شمالی قرار داشت، به حومه شهر پیوسته و به جزئی از آن تبدیل شده‌است. پیشرفت و توسعهٔ بخش آدلاید هیلز نیز منجر به ساخت آزادراه جنوب شرقی شد تا نیازهای حمل و نقلی این منطقه را رفع کند که خود باعث گسترش بیشتر شهر و در نتیجه اجبار به بهبود خود بزرگ‌راه شد. این توسعهٔ شهری به همین محدود نشد و گسترده‌تر شدن مناطق جنوبی آدلاید نیز باعث ایجاد بزرگراه جنوب غربی شد. ایجاد این دو بزرگراه، تنها طرح‌هایی نبودند که در جهت برطرف کردن نیازهای ناشی از گسترش شهر ایجاد شدند؛ خط اتوبوس «اُ-بَن»، یکی دیگر از راهکارهای منحصر به فرد در اتصال شبکهٔ حمل و نقل آدلاید به منطقهٔ «تی تری گالِی» (جوی درخت چای) در دهه ۱۹۸۰ میلادی بود. توسعهٔ منطقهٔ «گُلدن گراو» در حومهٔ شمالی شهر، نمونهٔ خوبی برای برنامه‌ریزی صحیح شهری است. برنامهٔ گسترش سامانهٔ حمل و نقلی آدلاید، در جهت پیش برد اهداف توسعهٔ منطقهٔ شهری آن، در دههٔ ۱۹۶۰ مطرح شد. این طرح شامل برنامه‌هایی برای احداث بزرگ‌راه‌ها، آزادراه‌ها و ارتقاء برخی جنبه‌های خاص شبکهٔ حمل و نقل عمومی بود که توسط ریموند استیل هال، تخست وزیر وقت استرالیای جنوبی پذیرفته شد تا دولت ایالتی شروع به خریداری زمین‌های مورد نیاز کند. ولی با روی کار آمدن دولت بعدی، اجرای این طرح‌ها از دستور کار دولت خارج شد، اما زمین‌های مد نظر خریداری شدند تا طرح‌ها در آینده اجرایی شوند؛ ولی با به فروش گذاشتن املاک خریداری شده پس از انتخاب دیوید تانکین به ریاست ایالت، اجرا نشده باقی ماندند. با اینکه برخی بخش‌های طرح، مانند آزاد راه جنوبی یا خط اتوبوس «اُ- بَن» عملی شدند، ولی با تقسیم زمین‌های دیگر به قطعات مسکونی، امکان تکمیل آن کاملاً از بین رفت. دولت استرالیای جنوبی پس از گذشت حدود ۲۰ سال و در سال ۲۰۰۸، طرح‌هایی از برنامه جدید توسعهٔ سامانهٔ حمل و نقل در شهر آدلاید را منتشر کرد. خرید بیش از ۱۰ هکتار زمین با هزینهٔ ۵۲٫۵ میلیون دلاری در مناطق صنعتی باودِن، که یکی از بخش‌های این برنامه بود؛ خبر از شروع دوبارهٔ این گسترش‌ها می‌داد. معماری مسکونی عموم مناطق مسکونی حومهٔ آدلاید، بر مبنای طرح خانه‌های یک طبقه با قطعاتی ۱۰۰۰ متر مربعی ساخته شده‌اند. نبود چوب محلی مناسب برای استفاده در مقاصد ساختمانی، منجر به استفاده از آجرها و سنگها در خانه‌های مسکونی و دیگر سازه‌ها شد. به طوری که در سال ۱۸۹۱، بنای ۶۸٪ ساختمان‌ها و خانه‌ها از جنس سنگ، ۱۵٪ از جنس چوب و ۱۰٪ از جنس آجر تشکیل می‌شد. آجرها، علاوه بر ساخت دیوار‌ها، در کُنج دیوارها، کناره‌های درب‌ها و پنجره‌ها، دودکش‌ها و شومینه‌ها، با انواع گوناگون و متنوعی به کار می‌رفتند. در زمان‌های مختلف، انواع متفاوتی از آجرها مورد پسند سازندگان قرار گرفته‌اند. به طوری که پس از جنگ‌های جهانی آجرهای قرمز کاربرد بیشتری یافتند و در دههٔ ۱۹۶۰، آجرهای کِرمی و در دههٔ ۱۹۷۰، آجرهای قرمز تیره و قهوه ای بیشتر استفاده شدند. از ابتدای شروع ساخت و سازها در آدلاید، سقف‌های صاف و تخت دارای محبوبیت چندانی نبودند و سقف‌های شیروانی بیشترین کاربرد را در ساختمان‌های مسکونی داشته‌اند. برای پوشاندن بام خانه‌ها تا پایان دههٔ ۱۹۷۰، از ورقه‌های فلزی (که عموماً از جنس آهن و فولاد بودند) یا از بلوکه‌های قرمز رُسی استفاده می‌شد. تا دههٔ ۱۹۷۰، بیشتر خانه‌ها از دیوارهای آجری دو لایه با پی‌های بتنی ساخته می‌شدند. طبقات آن‌ها از چوب‌های سوار بر تیرهای آهنی که بر روی دیوارهای کوتاه نصب شده بودند، ساخته می‌شد. پس از آن، با توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد خاک رس که رطوبت زیاد و کم باعث تغییر در حجم آن می‌شود (مخصوصاً رُس کِزویک، رُس سیاه و رُس قرمز-قهوه ای)، از آجرهای پوشش دار برای استفاده در لایهٔ بیرونی دیوارها استفاده شد. عموم دیوارهای خارجی خانه‌ها، در کمترین حالت دارای ۳ لایه‌اند که لایه‌های میانی از عایق‌های رطوبت و گرما تشکیل می‌شوند. در بعضی از خانه‌ها که دارای نمایی مستقل از خود آجرها هستند، از یک لایهٔ بتنی نازک هم استفاده می‌شود تا مشکلات ناشی از رطوبت به حداقل برسد. استفاده از دیوار و طبقه‌های پیش ساخته به جای روش‌های معمول نیز در حال افزایش است. البته، نقش اتحادیهٔ مسکن استرالیا نیز عامل حائز اهمیتی در ارتقاء کیفیت خانه‌های شهر آدلاید بوده‌است. آب و هوا طبق داده‌های سامانه طبقه‌بندی اقلیمی کوپن، آدلاید داری اقلیم مدیترانه‌ای ایست. آدلاید، در ماه‌های تابستانی، دارای آب و هوایی گرم یا گرم و خشک است و در فصل زمستان، آب و هوای سرد یا معتدل با بارش‌های جوی متعدد و زیاد غالب می‌شود که به همین علت، می‌توان آن را در نوع آب و هوای موسمی طبقه‌بندی کرد. ریزش‌های جوی در تابستان‌های آدلاید، غیرقابل اتکاء، خفیف و تا حدی نادر است؛ ولی در مقابل، بارش‌های بهاری کاملاً قابل ملاحظه و متعدد هستند و در ماه ژوئن که پر بارش‌ترین ماه سال است، به بیشتر از ۸۰ میلی‌متر هم می‌رسند. یخبندان‌های گاه به گاه نیز وجود دارند که در سال‌های ۱۹۰۸ و ۱۹۸۲ از قابل ملاحظه‌ترین اتفاق‌های آب و هوایی آدلاید بودند. تگرگ نیز در زمستان‌ها معمول است. به‌طور کلی، منطقهٔ آدلاید جزو مناطق باد خیز استرالیا محسوب می‌شود و بادهای زمستانی آن، باعث افت دمای هوا به درجات پایین‌تر از حد معمول مناطق اقلیم مدیترانه‌ای می‌شود. بارش برف نیز در خود شهر به‌طور قابل توجهی غیرمعمول است و به ندرت در فصل زمستان، آن هم در نقاط مرتفع و نزدیک به رشته کوه لوفتی اتفاق می‌افتد. دمای هوا در شب‌های تابستانی در بین ۸ تا ۱۰ درجهٔ سانتی گراد می‌شود. تنها دو یا سه روز در طول فصل تابستان اتفاق می‌افتد که دمای هوا به بیش از ۳۹ درجهٔ سانتی گراد برسد که فراوانی این درجه حرارت در سال‌های اخیر افزایش یافته‌است. میانگین دمای آب‌های ساحلی آدلاید از ۱۳٫۷ درجهٔ سانتی گراد در ماه آگوست تا ۲۱٫۲ سانتی گراد در ماه فوریه متغیر است. سیاست دولت ایالتی آدلاید به عنوان مرکز و همین‌طور پر جمعیت‌ترین شهر ایالت استرالیای جنوبی، محل استقرار نهادهای دولتی این ایالت به‌شمار می‌رود و این ویژگی به عنوان یکی از دلایل پیشرفت و توسعهٔ سریع آدلاید محسوب می‌شود. وجود این نهادهای سیاسی باعث به وجود آمدن مشارکت‌هایی برای ارتقاء و توسعهٔ شهر شده‌است. مشارکت «کمیتهٔ امور پایتخت» در مجلس ایالتی در اداره و برنامه‌ریزی برای رشد و توسعهٔ شهر و همکاری‌های شهرداری و شورای شهر آدلاید در سال ۲۰۰۶ و در نتیجه، بهبود چهرهٔ ظاهری شهر نمونه‌هایی از اثرات مثبت این ویژگی است. شهر آدلاید به سبب آنکه ایالت استرالیای جنوبی، در میان دیگر ایالت‌های استرالیا رتبهٔ اول را از حیث تراکم داراست، درصد قابل توجهی از نمایندگان مجلس استرالیا را انتخاب می‌کند. به طوری که ۳۴ کرسی از مجموع ۴۷ کرسی شهری (نزدیک به سه چهارم کل کرسی‌ها) و ۲ کرسی از کرسی‌های روستایی متعلق به نمایندگان آدلاید هستند. دولت‌های محلی منطقهٔ شهری آدلاید (آدلاید بزرگ) به ۱۹ ناحیهٔ دولتیِ محلی تقسیم می‌شود که مهم‌ترین آن، منطقهٔ اصلی شهر آدلاید است که مرکز، شمال و اطراف باغشهرهای آدلاید را تحت مدیریت دارد. این دولت محلی، با تاریخ ۱۸۰ سالهٔ خود (از سال ۱۸۴۰ میلادی که جیمز فیشر به عنوان نخستین شهردار آدلاید انتخاب شد)، قدیمی‌ترین نوع آن به‌شمار می‌رود. از سال ۱۹۱۹ تا کنون، شهرداران آدلاید با لقب «لُرد» خطاب می‌شوند. آمارهای انسانی ساکنان آدلاید با عنوان «آدلایدیَن» شناخته می‌شوند. آدلاید در مقایسه با دیگر مراکز ایالتی، نرخ رشد کمتری داراست. منطقهٔ شهری آدلاید در سال ۲۰۲۱، بالغ بر ۱٬۴۰۲٬۳۹۳ نفر جمعیت داشته‌است که در مرتبهٔ پنجم شهرهای پر جمعیت استرالیا قرار می‌گیرد. در حدود ۷۹ درصد کل جمعیت ایالت استرالیای جنوبی در آدلاید ساکن هستند که باعث می‌شود، این ایالت متراکم‌ترین ایالت استرالیا به‌شمار برود. افزایش جمعیت در آدلاید، بیشتر در در بخش‌های کناری و بیرونی شهر مانند بخش‌های ماوسون لِیکس و گلدن گراو اتفاق افتاده‌است. این جمعیت تعدادی نزدیک به ۳۶۷٬۰۰۰ خانه ساکن اند که در حدود ۵۸٬۰۰۰ تای آن را خانه‌های نیمه مستقل، ۴۹٬۵۰۰ تای آن را شهرک‌های مسکونی و بقیه را خانه‌های چند طبقه تشکیل می‌دهند. نزدیک به یک ششم (یعنی در حدود ۱۷٫۱٪) از جمعیت شهر دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی هستند. شمار افرادی که مایل به تحصیل در زمینه‌های فنی و حرفه‌ای هستند رو به کاهش است به طوری که دارندگان مدرک حرفه‌ای (به خصوص بازرگانان) از ۶۲٫۱٪ در سال ۱۹۹۱، به ۵۲٫۴٪ در سال ۲۰۰۱ کاهش یافت. ۲۹٫۸٪ جمعیت آدلاید را افرادی که در خارج از استرالیا متولد شده‌اند، تشکیل می‌دهند. به طوری که جمعیت‌های بزرگی از یونانی‌ها و ایتالیایی‌ها در مناطقی مانند نیوتن، پِینهام و کمپبِل تاون در بخش شرقی، تورِن سیلو، وِست لِیکز و فولام در بخش غربی شهر ساکن‌اند. این اتفاق باعث شده‌است تا کنسولگری ایتالیا در منطقهٔ پینهام قرار بگیرد. در حومه‌های شمال غربی شهر، یعنی مناطقی مانند وودویل، کیلکِنی، پِنینگتون، مَنسفیلد پارک و اَتول پارک و همچنین پارافیلد گاردنز و پوراکا در شمال آدلاید، جمعیت کثیری از مهاجرین ویتنامی زندگی می‌کنند. جمعیت مهاجرینی که از هند و سریلانکا به آدلاید آمده‌اند نیز در مناطق بلیِر اَتول، کیلبورن و اِنفیلد در حومه ی شمالی شهر و مناطق پلیمپتون، پارک هولم و کورالتا پارک متمرکز شده‌است. مهاجرین ایرانی و افغانستانی هم در حومه‌های شمالی (مانند مناطقی همچون پاراهیلز، سالیسبوری، اینگِل فارم و بلِیر اَتول) و غربی (مانند فیندون، وِست کرویدون، سیتون) شهر اسکان یافته‌اند. جمعیت چینی‌های مهاجر نیز بیشتر در مناطق شرقی و شمال شرقی شهر، مانند کِنسینگتون گاردنز، گرینِیکریز، مودبوری و گولدِن گراو پراکنده شده‌است. قرارگیری دانشگاه استرالیای جنوبی نیز در منطقهٔ ماوسون لِیکز، باعث شده‌است که جمعیت قابل توجهی از ساکنان آن را دانشجویان بین‌المللی تشکیل دهند. پنج گروه اصلی جمعیتِ مهاجر زاده شده در خارج از استرالیا، انگلیسی‌ها با ۵٫۷ درصد، هندی‌ها با ۳٫۱ درصد، چینی‌ها با ۱٫۸ درصد، ویتنامی‌ها با ۱٫۲ درصد و ایتالیایی‌ها با ۱٫۱ درصد هستند. در مورد زبانهای رایج در آدلاید نیز چینی مانداریَن با ۲٫۲ درصد در رتبه اول قرار می گیرد و پس از آن به ترتیب زبان‌های زبان ایتالیایی با ۱٫۶ درصد، ویتنامی با ۱٫۵ درصد، یونانی با ۱٫۵ درصد و زبان پنجابی با ۰٫۷ درصد جزو پر متکلم‌ترین زبان‌ها است. ترکیب سنی آدلاید بیشترین جمعیت سالخوردگان را در میان دیگر مراکز ایالتی استرالیا داراست به طوری که در حدود ۳۰٫۸ درصد جمعیت آن را افراد ۵۵ ساله و بیشتر تشکیل می‌دهند که از میانگین ملی استرالیا یعنی ۲۹٫۱ درصد بالاتر است. همچنین آدلاید دارای کمترین آمار جمعیتی کودکان (زیر ۱۵ سال)، یعنی ۱۷٫۲ درصد است که پایین‌تر از متوسط ملی یعنی ۱۸٫۲ درصد است. مذهب سیاست اجتماعی آدلاید از ابتدای تأسیس با تأکید بر احترام متقابل در میان مذاهب گوناگون شکل گرفت که این رویه باعث محبوبیت این شهر در میان افراد دین‌دار شد. این اتفاق باعث به وجود آمدن گوناگونی مذهب در شهر شد که منجر به شناخته شدن آدلاید با عنوان «شهر کلیسا‌ها» شد. اما با توجه به اطلاعات آماریِ سال ۲۰۲۱ که نشان می‌دهد ۴۴٫۶ درصد شهروندان آدلاید اعلام بی اعتقادی مذهبی کرده‌اند، این شهر امروزه در مقایسه با آمار کشوری ۳۸٫۴ درصد، در میان غیر مذهبی‌ترین شهرهای استرالیا جای می‌گیرد. ۲۷٫۵ درصد از جمعیت آدلاید را پیروان دین مسیحیت تشکیل می‌دهند که ۱۶٫۶ درصد آنها از آموزه‌های کلیسای کاتولیک تبعیت می‌کنند؛ دیگر مذاهبی مانند کلیسای آنگلیکان (با ۷ درصد)، کلیساهای متحد (با ۳٫۹ درصد) و کلیسای ارتدوکس از دیگر مذاهب رایج در آدلاید هستند. اجماع یهودیان در آدلاید نیز به سال ۱۸۴۰ می‌رسد؛ به طوری که بنا به مستنداتی هشت سال پس از آن سال، ۵۸ یهودی در آدلاید زندگی می‌کردند. در سال ۱۸۷۱ و زمانی که تعداد این یهودیان به ۴۳۵ نفر رسید، کنیسه ای برای شهر تدارک دیده شد. بسیاری از این یهودیان، مانند یهودا ماس سلیمان (که در سال‌های ۱۸۵۲ تا ۱۸۶۶ عضو شورای شهر بود) و چه دیگر افراد، در مناصِب سیاسی شهر مشارکت چشمگیری داشتند. تا به حال، سه نفر از این یهودیان نیز به مقام شهرداری آدلاید دست یافته‌اند. این جمعیت در سال ۱۹۶۸، به ۱۲۰۰ نفر رسید؛ ولی بر اساس اطلاعات آماری سال ۲۰۰۱، جمعیت افرادی که خود را پیرو دین یهود معرفی کرده بودند، ۹۷۹ نفر به ثبت رسید. این آمار در سال ۲۰۱۱، به بیش از ۱۰۰۰ نفر رسید که منجر به ایجاد و بازسازی مدارس مخصوص یهودیان ارتدکس و موزهٔ مجازی یهودیت شد. جامعهٔ افغان‌های مسلمان آدلاید نیز برای اولین بار در دههٔ ۱۸۶۰ به وجود آمد، این اتفاق زمانی رخ داد که افغان‌های مهاجری که با شتر‌های خود در بیابان‌های استرالیا سفر می‌کردند، در آدلاید ساکن شدند. تا وقتی که سیستم‌های حمل و نقلیِ مدرنی مانند راه‌آهن یا خودروها ظهور کنند، شتر‌ها نقش مهمی در انتقال بارهای سنگین از معادن به دیگر شهرها داشتند؛ به طوری که امروزه، قطار‌های خط ریلی که مسافران را در میان شهرهایی مانند آدلاید، آلیس اسپرینگز و داروین جابجا می‌کنند، غان نامیده می‌شوند. مسجد مرکزی آدلاید نیز به عنوان یکی از قدیمی‌ترین مساجد دائمی آدلاید محسوب می‌شود. یکی از اولین مساجدی که در منطقه ساخته شد، مسجد ماری است که در بخش شمالی ایالت قرار دارد؛ این مسجد در سال ۱۸۶۲ گشایش یافت، ولی بعدها رها و در نتیجه تخریب شد، ولی مورد بازسازی قرار گرفت. اقتصاد آدلاید در سال‌ ۲۰۲۱ موفق‌ترین شهر ایالت استرالیای جنوبی بود که توانست بیشترین آمار ایجاد شغل را در زمینه‌های پزشکی داشته باشد. به طوری که در سال‌ ۲۰۲۱ تعداد ۳۵٬۴۵۷ نفر در بیمارستانها مشغول به کار بودند که در مقایسه با تعداد کل ایالت یعنی ۴۲٬۲۴۲ عدد قابل توجهی است. بیمارستانها ۵٫۳ درصد نیروی کار در شهر آدلاید را داشتند. پس از بیمارستانها مراقبت از سالمندان با ۳٫۲ درصد، سوپرمارکت ها با ۲٫۹ درصد، سایر خدمات اجتماعی با ۲٫۶ درصد و کافه ها و رستوارن ها با ۲٫۳ درصد در رده های بعدی قرار می گیرند. منطقهٔ آدلاید هیلز که در شرق شهر واقع است، یکی از اصلی‌ترین نواحی تولید و فروش نوشیدنی‌های الکلی، چه در استرالیای جنوبی و چه در کل کشور است. تولید محصولات صنعتی و دفاعی، پژوهش در زمینهٔ سامانه‌های پیشرفتهٔ الکترونیکی و اجرای آنها، صادرات کالاها، و همچنین ارائهٔ خدمات صنعتی برخی از اجزای مهم بدنهٔ اقتصاد آدلاید و ایالت استرالیای جنوبی هستند. در کنار این صنایع، کارخانه‌های خودرو سازی مستقر در این شهر نیز نقش مهمی در فعال بودن اقتصاد آن داشتند، به طوری که بیش از نیمی از خودروهای تولید شده در استرالیا، محصول کارخانهٔ جنرال موتورز - هولدن بوده‌اند که در آدلاید قرار داشت. فعالیت این سایت صنعتی در نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی متوقف شد. با ورشکستگی بانک ایالتی استرالیای جنوبی در سال ۱۹۹۲، میزان زیادی بدهی عمومی (در حدود ۴ میلیارد دلار) به دولت ایالتی تحمیل شد. دلیل این فروپاشی، اعمال سیاست‌هایی مانند کاهش بودجه در بخش‌های کم‌اهمیت و همچنین پایین آوردن هزینه‌های اقتصادی بود که منجر به کاهش تعادل اقتصادی شهر و در نتیجه اتفاق ورشکستگی شد. بدهی‌های دولتی حاصل از این ورشکستگی در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری کاهش یافت و باعث شد تا دولت ایالتی، امتیاز +AAA (که نوعی رتبه‌بندی اقتصادی به‌شمار می‌رود) را دوباره کسب کند. در سال ۲۰۰۴، رسانهٔ بین‌المللی نیوز کورپوریشن نیز یکی از نمایندگی‌های خود را در آدلاید تأسیس کرد که در مالکیت معنوی روپرت مرداک قرار دارد. آدلاید همچنین محل استقرار شرکت‌هایی همانند کمپانی نفتی سانتوس و کارخانهٔ آبجو سازی کوپرز و همچنین مرکز خرده‌فروشی هریز اسکارف به‌شمار می‌آید. صنایع دفاعی آدلاید محل استقرار بخش عمده ای از صنایع دفاعی استرالیا محسوب می‌شود که بیش از ۱ میلیارد دلار از تولید نا خالصی کل استرالیا را بر عهده دارند. مؤسسهٔ تحقیقات نظامی استرالیای جنوبی (که با نام «گروه علوم و فناوری دفاعی» شناخته می‌شود) و دیگر سازمان‌های مرتبطی مانند سامانه بی اِی ای استرالیا و لاکهید مارتین در شمال منطقه سالسبوری و غرب منطقه الیزابت تمرکز یافته‌اند که این بخش از شهر امروزه مستقلاً «اِدینبورگ پارکز» نامیده می‌شود. این منطقه در مجاورت پایگاه نظامی اِدینبورگ قرار دارد. گروه‌های صنعتی ساب، ریتیون و اِی اِس سی، دیگر اعضای پارک فناوری آدلاید هستند. استرالیای جنوبی یکی از عهده داران عملیات طراحی و ساخت زیردریایی‌های کلاس کالینز نیز بود و اخیراً با قرار دادی به مبلغ ۶ میلیارد دلار، به ساخت ناوشکنهای جدید نیروی دریایی استرالیا می‌پردازد. آمارهای شغلی در سال ۲۰۲۱ میلادی، نرخ بیکاری در آدلاید بزرگ برابر ۵٫۵ درصد بود که بیش از نرخ بیکاری کل استرالیا یعنی ۵٫۱ درصد بود. حومه‌های شمالی شهر به نسبت دیگر بخش‌ها دارای جمعیت بیشتری از بیکاران (با نرخ ۸٫۳ درصدی) هستند؛ درحالی که مناطقی که در شرق و جنوب شهر قرار گرفته‌اند، با نرخ ۴٫۹ درصدی دارای رقمی کمتر از میانگین بیکاری کل در آدلاید می‌باشند. میانه درآمد هفتگی هر یک از ساکنین ۱۵ ساله یا بیشتر در آدلاید در سال ۲۰۲۱ در حدود ۷۶۲ دلار بود که کمتر از میانه درآمد ملی (۸۰۵ دلار) بود. درآمد هفتگی خانواده‌های ساکن این شهر در همین سال نیز ۱۹۸۸ دلار بود که به نسبت میانه درآمد در سطح ملی (۲۱۲۰ دلار) پایین‌تربود. البته هزینه‌های سکونت و زندگی در آدلاید به مراتب کمتر از دیگر شهرهای استرالیاست، چرا که محدودهٔ قیمتی خانه‌های آدلاید در رده‌های پایین‌تری قرار می‌گیرد؛ به طوری که قیمت خانه در آدلاید ارزشی برابر با نصف قیمت مسکن در سیدنی و دو سوم در ملبورن دارند. هزینه‌های مسکن قیمت مسکن در آدلاید، در بازهٔ زمانی ده ساله از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ میلادی، به‌طور تقریبی سه برابر (دقیقاً ۲۸۵ درصد) رشد کرد. این رشد قیمتی در فاصله سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ میلادی، به‌طور تقریبی ۲۷ درصد محاسبه شد. قیمت مسکن در آدلاید در فاصله پنج سالهٔ سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷، رشدی ۱۹ درصدی به خود دید که در مقایسه با پنج سال قبل از آن به مراتب کم‌تر بوده‌است. هر سه ماه یکبار لیستی از میانگین قیمت مسکن در حومه و مرکز شهر آدلاید توسط انجمن سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم (ADISA) منتشر می‌شود. با توجه به تقسیم‌بندی پرتعداد و کم وسعت هر بخش مسکونی در حومهٔ شهر و در نتیجه حجم کم خرید و فروش‌ها در این مناطق، و نبود ثبات در محدودهٔ قیمتی هر بخش، آمار یا داده‌های تحلیل شدهٔ دقیقی که مشخص بکند کدام بخش گرانترین و کدام بخش ارزان‌ترین منطقه محسوب می‌شود وجود ندارد و در انتهای هر فصل از سال لیستی با عنوان «۱۰ منطقهٔ گران در سه ماههٔ گذشته» منتشر می‌شود که دائماً در حال تغییر است. علم و پژوهش آموزش فعالیت‌های علمی و نهادهای مرتبط با آن، بخش بزرگی از اقتصاد شهر را تشکیل می‌دهند؛ به طوری که دولت ایالتی و همچنین مراکز و مؤسسات آموزشی که در شهر وجود دارند می‌کوشند تا آدلاید را با عنوان «شهر یادگیری» به مهم‌ترین قطب آموزشی استرالیا تبدیل کنند. در سالهای اخیر، تعداد دانشجویان بین‌المللی در حال تحصیل در آدلاید به‌طور سریعی افزایش یافته‌است؛ به گونه ای که در سال ۲۰۱۵، نزدیک به ۳۱٬۰۰۰ دانشجوی خارجی در آدلاید تحصیل می‌کردند که در مقایسه با آمار ۱٬۸۲۴ نفری دانش آموزان دورهٔ نخست دبیرستان، رقم قابل توجهی است. علاوه بر مؤسسات مستقر در آدلاید، چندین نهاد آموزشی خارجی نیز در جهت طرح افزایش جذابیت دانشگاه‌های شهر برای تبدیل آدلاید به یک قطب آموزشی در استرالیا، شروع به فعالیت در شهر کرده‌اند. در کنار این امتیازات منحصر به فرد، آدلاید محل تولد سه شخصیت برندهٔ جایزهٔ نوبل است: ویلیام لورنس براگ در رشتهٔ فیزیک و رابین وارن و هاوارد فلری در زمینهٔ آسیب‌شناسی زیستی، که هر سه نفر آنها دانش‌آموخته ی دبیرستان سِنت پیتر و دانشگاه آدلاید بوده‌اند. آموزش ابتدایی و متوسطه در مرحلهٔ آموزش ابتدایی و متوسطهٔ اول، دو نظام آموزشی در مدارس وجود دارد؛ نوع نخست رویهٔ آموزشی عمومی است که توسط دولت استرالیای جنوبی به اجرا در می‌آید، و نوع دیگر سیستم آموزشی خصوصی (غیردولتی) است که مدارس کاتولیک و مستقل از آن پیروی می‌کنند. بیشتر مدارس و مؤسسات آموزشی در استرالیای جنوبی، ارائه دهندهٔ گواهی نامهٔ رسمی آموزش دولتی هستند، ولی با توجه به تعداد بسیار بالای مدارس بین‌المللی در آدلاید، دیپلم بین‌المللی نیز توسط تعداد محدودی از مراکز آموزشی ارائه می‌شود. آموزش دانشگاهی آدلاید محل استقرار سه دانشگاه دولتی محلی، یک دانشگاه به کل خصوصی و همچنین پردیس‌هایی از دانشگاه‌های خارجی است. دانشگاه‌های «دانشگاه فلیندرز»، «آدلاید»، «دانشگاه استرالیای جنوبی» و «دانشگاه تورنس» (که زیر مجموعهٔ دانشگاه‌های بین‌المللی برجسته محسوب می‌شود)، همگی در آدلاید قرار دارند. از میان این دانشگاه‌ها، دانشگاه آدلاید به عنوان یکی از ۱۵۰ دانشگاه برتر، دانشگاه فلیندرز به عنوان یکی از ۲۵۰ دانشگاه برتر جهان و دانشگاه استرالیای جنوبی به عنوان یکی از ۳۰۰ دانشگاه برتر جهان رتبه‌بندی شده‌اند. دانشگاه تورس نیز به عنوان بخشی از یک شبکهٔ بین‌المللی که در میان ۷۰ بنیاد آموزشی مطرح در جهان به وجود آمده‌است، فعالیت می‌کند؛ به گونه ای که شعبه‌های برون‌مرزی دانشگاه‌هایی چون دانشگاه کارنگی ملون، دانشگاه کرانفیلد و دانشکدهٔ انرژی و منابع کالج دانشگاهی لندن را در مجموعهٔ قدیمی دانشگاه تورنس که در میدان ویکتوریا واقع شده‌است، قرار گرفته‌اند. دانشگاه آدلاید، در کنار اینکه پذیرای حدود ۲۴٬۰۰۰ دانشجو بوده و سومین دانشگاه قدیمی استرالیا نیز محسوب می‌شود، یکی از رهبران گروه هشت (متشکل از هشت دانشگاه بزرگ و قدیمی استرالیا) نیز به‌شمار می‌رود. این دانشگاه در مجموع دارای ۵ پردیس در سراسر ایالت استرالیای جنوبی و یک پردیس برون‌مرزی در کشور سنگاپور است. دانشگاه استرالیای جنوبی نیز در کنار داشتن ۳۷٬۰۰۰ دانشجوی در حال تحصیل، دارای دو پردیس در‌ شرق و غرب مرکز شهر و دو پردیس در مگیل و ماوسون لیکس است. علاوه براین دو پردیس دیگر نیز در شهرهای وایالا و ماونت گامبیر دارد. دانشگاه فلیندرز نیز علاوه بر دارا بودن حدود ۲۶٬۰۰۰ دانشجوی مشغول به تحصیل داخلی و بین‌المللی، در منطقهٔ بدفورد پارک و در کنار مرکز پزشکی فلیندرز قرار گرفته‌ است. همچنین، پردیس‌هایی در منطقهٔ تونس‌لِی و ساختمان مشهور تورنس در میدان ویکتوریا با مدیریت این دانشگاه فعالیت می‌کنند. همچنین، تعدادی پردیس TAFE (آموزش فنی و تخصصی) در محدودهٔ شهری آدلاید فعالیت می‌کنند که گسترهٔ وسیعی از دانش‌های فنی و حرفه ای را آموزش می‌دهند. دانشکدهٔ هنر آدلاید به عنوان مثالی از این گونه مراکز، هنرهای تجسمی را در سطوح ملی آموزش می‌دهد. پژوهش آدلاید علاوه برداشتن چنین دانشگاههایی، خانهٔ تعدادی از مؤسسه‌های پژوهشی، از جمله مؤسسهٔ سلطنتی تحقیق و پژوهش استرالیا است که در سال ۲۰۰۹، به یکی از رقبای اصلی مؤسسهٔ سلطنتی تحقیق و پژوهش بریتانیای کبیر تبدیل شد. تعدادی از این مؤسسات، در پژوهشی در بارهٔ ویژگی‌های جغرافیای انسانی منطقهٔ شهری آدلاید درگیر بودند. نگارخانه جستارهای وابسته استرالیای جنوبی دانشگاه آدلاید دانشگاه استرالیای جنوبی دانشگاه فلیندرز دانشگاه کارنگی ملون برابرها منابع برای مطالعهٔ بیشتر ایالت‌های استرالیا بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۶ (میلادی) در استرالیا پایتخت‌های برنامه‌ریزی شده مسابقات جایزه بزرگ فورمول یک شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای استرالیا شهرهای استرالیای جنوبی شهرهای اقیانوسیه شهرهای ساحلی استرالیا محصولات کشاورزی مناطق شهری بر پایه کشور استرالیا مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۶ (میلادی)
7896
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C
سیدنی
سیدنی (به انگلیسی: Sydney) بزرگ‌ترین شهر کشور استرالیا و قاره اقیانوسیه و نیز مرکز ایالت نیو ساوت ولز می‌باشد. این شهر با جمعیتی بیش از ۵ میلیون نفر، بر کرانه‌های شرقی استرالیا و در سواحل اقیانوس آرام قرار دارد. سیدنی نماد کشور استرالیا و شهری است با جذابیت‌های بی‌شمار که ۲۱۸ سال از زمان تأسیس آن می‌گذرد. این شهر که در جنوب‌شرقی استرالیا واقع شده، اولین مکانی است که بیشتر جهانگردان در بدو ورود به استرالیا به آن پا می‌گذارند. سیدنی سرشار از تنوع است و ساکنان آن عمدتاً از پیشینه مختلف قومی، نژادی و فرهنگی برخوردارند. در هر گوشه‌ای از سیدنی، می‌توان ردپایی از فرهنگ‌های گوناگون را مشاهده کرد که در کنار جاذبه‌های طبیعی، مراکز تفریحی، پارک‌های ملی و حفاظت شده، موزه‌ها و گالری‌های هنری باعث شهرت جهانی شهر شده‌اند. سیدنی مرکز ایالت نیو ساوت ولز است. شهر سیدنی، بسیار گسترده و بزرگ است و شامل ۷۰۰ محلّه می‌شود. در طول زمان، به‌تدریج هر یک از این محله‌ها مکان تجمع مهاجرین کشور خاصی شده‌است. همچنین یکی از جاذبه‌های مهم طبیعی این منطقه وجود زیستگاه کانگورو است که به تنوع و زیبایی جانوری طبیعت این منطقه از استرالیا می‌افزاید. آب و هوا آب و هوای سیدنی در مناطق مختلف متفاوت است اگر‌چه در بیشتر مواقع آب و هوای آن معتدل است. در سیدنی میزان بارش باران نسبت به مراکز ایالت‌های دیگر بیشتر است. بارش باران در تمام طول سال در این شهر وجود دارد و متوسط بارش در تابستان بیش از زمستان است. در سیدنی در حدود ۱۵۰ روز از سال باران می‌بارد و پر‌باران‌ترین ماه‌ها آوریل و ژوئن هستند. دمای هوا در زمستان (ماه ژوئن و ژوئیه) به‌ندرت به کمتر از ۵ درجه می‌رسد. همچنین در سیدنی نسیم‌های خنک دریایی نیز می‌وزد. حمل و نقل در سیدنی اغلب ساکنان سیدنی با اتومبیل و از طریق آزادراه‌ها، خیابان‌ها و بزرگراه‌ها تردد می‌کنند. مهم‌ترین مسیر حرکت در مناطق شهری، سیستم تردد خیابانی می‌باشد. اتوبوس، قطار و قایق‌هایی به نام فری نیز، بخش وسیعی از حمل و نقل مسافران را برعهده دارند. قطارهای شهری و تراموا قطارهای سیدنی توسط خط آهن شهری (سیتی ریل)، که وابسته به دولت محلی ایالت نیو ساوت ولز است، اداره می‌شوند. قطارهای برون‌شهری در حومهٔ شهر تردد کرده، سپس در یک ترمینال زیرزمینی که در بخش تجاری مرکز شهر قرار دارد، به یکدیگر ملحق می‌شوند. پس از المپیک سال ۲۰۰۰، کارایی سیتی ریل به‌طرز قابل توجهی تنزل یافت. در سال ۲۰۰۵، سیتی ریل برنامهٔ کاری تجدید نظر شده‌ای ارائه داد و رانندگان بیشتری استخدام کرد. همچنین طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده، طرح زیر ساختی بزرگی نیز با نام طرح خطوط بدون ترافیک یا Clearways تا سال ۲۰۱۰، به اتمام خواهد رسید. سابقاً بخش وسیعی از حمل و نقل در شهر سیدنی توسط واگن برقی (تراموا) انجام می‌شد که طی سال‌های ۶۰–۱۹۵۰ از رده خارج شد. سیدنی همچنین دارای یک تراموای خصوصی راه‌اندازی شده به‌نام Metro light Rail می‌باشد که از ایستگاه مرکزی «Central Station» به‌سمت «لیلی فیلد Lilyfield» که در امتداد یک خط آهن باربری است، حرکت می‌کند. مونوریل و اتوبوسرانی علاوه‌بر‌این، یک مونوریل کوچک نیز در حوالی دارلینگ هاربر و بخش تجاری شهر وجود داشت. این مونوریل به طول ۳٫۶ کیلومتر و دارای ۸ ایستگاه در نواحی توریستی شهر از قبیل آکواریوم سیدنی و موزه ملی بود. این مونوریل در سال ۲۰۱۳ برچیده شد. در اکثر بخش‌های مهم شهری، تردد توسط اتوبوس‌ها انجام می‌شود اما در بسیاری از نواحی هم از واگن‌های برقی استفاده می‌شود. در داخل شهر و حومه‌، اتوبوس‌های دولتی امتیاز انحصاری ترابری را دارند اما در نواحی برون‌شهری، ترابری اتوبوس‌ها توسط شرکت‌های اتوبوسرانی خصوصی انجام می‌شود. در سال ۱۹۹۹، در مناطقی که قبلاً از حمل و نقل عمومی خوبی برخوردار نبود، خطوط اتوبوسرانی سریع‌السیر راه‌اندازی شد و نخستین مسیر، خط اتوبوسرانی لیورپول - پاراماتا بود که در فوریه سال ۲۰۰۳ افتتاح شد. قایق‌های فری یکی دیگر از خطوط حمل و نقل دولتی سیدنی، قایق‌های مسافربری با نام «فری» هستند که بر روی بندر سیدنی و رودخانهٔ پاراماتا (Parramatta River) حرکت کرده و تعداد بی‌شماری از مردم شهر و گردشگران را جابجا می‌کنند. این قایق‌ها از سال ۱۸۷۵ در بندرگاه سیدنی در حرکت‌اند و هم‌اکنون بیش از ۱۴ میلیون نفر را در سال جابجا می‌کنند. فرودگاه سیدنی فرودگاه بین‌المللی سیدنی در استرالیا به‌نام فرودگاه «کینگز فورد اسمیت» معروف است و در سطح بین‌المللی با کدهای SYD (یاتا) و YSSY (ایکائو) شناخته می‌شود. فرودگاه مذکور، که در حومهٔ شهر سیدنی قرار دارد، یکی از معدود فرودگاه‌های قدیمی جهان است که از زمان افتتاح تاکنون، بدون تعطیلی به مسافران و شرکت‌های هواپیمایی خدمات ارائه داده‌ است. این فرودگاه پر‌ترافیک‌ترین فرودگاه استرالیا است که در سال ۲۰۰۳ میلادی، بیست و هشتمین فرودگاه پرترافیک جهان لقب گرفت، اما این موفقیت در سال‌های بعد تکرار نشد و در سال‌های اخیر، فرودگاه بین‌المللی شهر سیدنی هرگز نتوانسته در میان ۳۰ فرودگاه برتر جهان جای گیرد. به رغم اینکه فرودگاه سیدنی پر‌ترافیک‌ترین فرودگاه استرالیاست، مساحت آن از کلیهٔ فرودگاه‌های بزرگ استرالیا کمتر است. این فرودگاه دارای سه باند است که دو باند آن «شرقی- غربی» است و باند دیگر «شمالی-جنوبی» است. ارتباط با فرودگاه از طریق جاده و سامانهٔ قطار شهری امکانپذیر است. هنرها و تفریحات سیدنی سیدنی دارای مؤسسات و مکان‌های فرهنگی متنوعی می‌باشد. اپرا هاوس سیدنی از ۵ سالن تشکیل شده که قادر است اجراهای گوناگونی را برگزار کند. این مکان جایگاه اصلی ارکستر سمفونی سیدنی و انجمن اپرای استرالیا است و از نظر کثرت برنامه‌های هنری، سومین گروه اپرای جهان است. سایر سالن‌های اجرا عبارتند از: تالار شهرداری سیدنی، تالار تکنوازی شهر، تئاتر کشور و تئاتر «وارف». Sydney Town Hall, City Recital Hall, the Wharf Theatre گروه رقص سیدنی به سرپرستی «گرام مورفی» نیز طی قرن بیستم، از استقبال خوبی برخوردار بوده‌است. گروه تئاتر سیدنی دارای فهرست ثابتی از نمایشنامه‌های محلی است، به عنوان نمونه می‌توان کارهای نمایشنامه‌نویس برجسته «دیوید ویلیامسون» و دیگر نمایشنامه نویسان کلاسیک و بین‌المللی را نام برد. دو گروه کمپانی بی و گریفین تئاتر کمپانی از دیگر گروه‌های تئاتر شهر سیدنی هستند. گروه «سیدنی پوش» که از تعدادی نویسنده و افراد فعال سیاسی از جمله «گرمن گریر» تشکیل یافته، از حوالی سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ بر فرهنگ مردم شهر تأثیرگذار بوده‌است. انجمن ملی هنرهای نمایشی که در «کنزینگتون» بنا نهاده شده‌است، این افتخار را دارد که هنرمندان مشهوری همچون «مل گیبسون» و «باز لرمن» را تحویل جامعه هنری دهد. شهر سیدنی میزبان فستیوال‌های مختلفی است، از قبیل فستیوال سیدنی که طی آن در سرتاسر ماه ژانویه، جشن‌هایی در مکان‌های سرپوشیده یا در هوای آزاد برپا می‌شود، یا فستیوال موزیک راک که در شهر سیدنی تأسیس شده‌است. «مراسم ماردی گرا» () که در امتداد خیابان آکسفورد برگزار می‌شود. (مراسمی مربوط به همجنسگرایان زن و مرد) این مراسم روز پیش از چهارشنبهٔ توبهٔ کاتولیک‌ها که در خیابان کاروان شادی حرکت می‌کند. جشنواره فیلم سیدنی و بسیاری فستیوال‌های کوچک دیگر مانند Archibald Prize و Tropfest، مسابقه‌ای که توسط نگارخانهٔ هنری نیو ساوث ولز برگزار می‌شود. سیدنی دارای چندین موزه می‌باشد، بزرگترین آن‌ها عبارت است از: موزهٔ استرالیا (تاریخ طبیعی و انسان‌شناسی) موزهٔ نیروگاه یا پاور هاوس (علم، تکنولوژی و طراحی) نگارخانه هنری نیو ساوث ولز موزهٔ هنرهای معاصر و موزهٔ ملی دریانوردی سیدنی از فضای باز خوبی برخوردار است و حتی در مرکز شهر نیز مکان‌های طبیعی بی‌شماری وجود دارد. درناحیهٔ تجاری مرکز سیدنی پارک‌های «باغ دوستی چینی» ()، «پارک هاید» () و «باغ‌های گیاه‌شناسی سلطنتی» () قرار دارند. دانشگاه‌های سیدنی دانشگاه نیوساوث ولز دانشگاه سیدنی دانشگاه مک‌کواری دانشگاه فناوری سیدنی دانشگاه سیدنی غربی شهرهای خواهر سیدنی با پنج شهر زیر خواهر است: منابع بنیان‌گذاری‌های ۱۷۸۸ (میلادی) در استرالیا شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای استرالیا شهرهای اقیانوسیه شهرهای بندری در استرالیا شهرهای ساحلی استرالیا شهرهای میزبان المپیک تابستانی شهرهای نیو ساوت ولز مناطق شهری بر پایه کشور استرالیا مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۸۸ (میلادی)
7897
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86
ملبورن
ملبورن با حدود ۵ میلیون نفر جمعیت (۲۰۲۱ )، پایتخت ایالت ویکتوریا، اولین پایتخت کشور استرالیا قبل از شهر کانبرا و مهم‌ترین شهر فرهنگی این کشور است. ملبورن به لحاظ جمعیت دومین شهر کشور پهناور استرالیا است. امروزه این شهر به عنوان قطب مهم آموزش عالی و تحقیقات، هنر و فرهنگ و مد، ورزش و تفریح و جهانگردی و نیز فعالیت‌های تجاری و صنعتی استرالیا شناخته می‌شود؛ تا جایی که از آن به عنوان پایتخت فرهنگ و هنر و مد و ورزش این کشور یاد می‌گردد. ملبورن (و ایالت ویکتوریا) در میان شهرهای استرالیا لقب «بوستانشهر» گرفته‌است Australia's garden city. این شهر در دههٔ اخیر چند بار به عنوان بهترین شهر دنیا برای زندگی معرفی شده‌است. (از سوی مجلهٔ اکونومیست و مرکز مرسر) ملبورن مهد و مرکز پیدایش صنعت فیلمسازی و سینما، تلویزیون، رقص باله، هنر امپرسیونیسم، سبک‌های مختلف رقص مثل نیو وگ و ملبورن شافل در استرالیا و مرکز مهم موزیک کلاسیک و امروزی در این کشوراست. فوتبال به روش استرالیایی نیز در ملبورن ابداع شده‌است. شبکهٔ تراموای ملبورن به لحاظ گستردگی در رتبهٔ نخست جهان ایستاده است. بلندترین برج مسکونی جهان برج یوریکا (تا سال ۲۰۰۹) و سکای دک منحصربه‌فرد آن، پنج برج از شش آسمان خراش بلند استرالیا، بزرگ‌ترین کازینو و مجموعهٔ سرگرمی استرالیا، بزرگترین مرکز خرید استرالیا و نیمکرهٔ جنوبی، بزرگترین مجموعه نمایشگاهی و مرکز همایش نیمکرهٔ جنوبی، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین گالری هنری استرالیا در این شهر قرار دارند. جغرافیا این شهر در جنوب شرقی کشور استرالیا در امتداد رود یارا و بر کرانه‌های خلیج پورت فیلیپ Port Phillip Bay قرار گرفته‌است. ملبورن پایتخت ایالت ویکتوریا و منزلگاه بیش از %۷۰ اهالی این ایالت می‌باشد. تاریخچه ملبورن در سال ۱۸۳۵، چهل و هفت سال پس از ورود اولین اروپائیان، به وسیلهٔ مهاجرینی آزاد بنیان نهاده شد. با هجوم جویندگان طلا در دهه ۱۸۵۰، ملبورن از یک اقامتگاه موقت در اطراف رود یارا به یک کلانشهر در حال رشد تبدیل شد. به سال ۱۸۸۰ «ملبورن حیرت‌آور» marvelous melbourne مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر استرالیا و ثروتمندترین شهر در جهان و پس از لندن بزرگترین شهر در سراسر امپراتوری بریتانیا بود. از سال ۱۹۰۱ تا سال ۱۹۲۷ که کانبرا ساخته شد، فدراسیون استرالیا، ملبورن را پایتخت موقت کشور قلمداد می‌کرد. ورزش ملبورن به عنوان پایتخت ورزشی استرالیا و دارندهٔ عنوان «شهر غائی ورزشی جهان»، همه ساله میزبان بسیاری از رخدادهای مهم ورزشی جهان است. مانند مسابقات ماشین رانی جام بزرگ فورمیولا وان Australian F1 Grand Prix، کارناوال جام اسب سواری معروف ملبورن کاپ و نیز مسابقات جهانی تنیس اوپن استرالیا. المپیک تابستانی ۱۹۵۶ و بازی‌های مشترک‌المنافع ۲۰۰۶ در این شهر برگزار شد. منطقه عظیم ورزشی شهر بنام Melbourne Sports and Entertainment Precinct در شرق ملبورن، مهم‌ترین مرکز ورزشی کشور استرالیا محسوب می‌گردد و شامل ملبورن پارک و یاررا پارک می‌شود. استادیوم کریکت ملبورن ورزشگاه کریکت ملبورن در این شهر سومین ورزشگاه بزرگ جهان است و استادیوم المپیک پارک ونیز موزهٔ ملی ورزش در آن واقع است. استادیوم(Etihad Stadium (formerly:Telstra Dome نیز در داکلندز قرار دارد. آموزش عالی هم‌چنین ببینید: فهرست دانشگاه‌های استرالیا ملبورن پس از لندن، بوستون و توکیو بالاترین شهر دانشگاهی جهان (در سال ۲۰۰۸) است. دانشگاه ملبورن که مطابق با آخرین رتبه‌بندی‌هایرتبه‌بندی تایمز و رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان برترین دانشگاه‌های استرالیا و بالاتر از دانشگاه ملی استرالیا شناخته می‌شود. مکان‌ها و بناهای دیدنی ملبورن بابت ترکیب زیبای معماری تاریخی ویکتوریایی منحصربه‌فردش در کنار بناهای مدرن و پیشرفته آن شهرت جهانی یافته‌است. از بناهای مهم تاریخی می‌توان به مکان‌های زیر اشاره کرد: بنای مشهور ایستگاه خیابان فلیندرز Flinders Street Station (نماد ملبورن، بزرگترین ایستگاه نیمکرهٔ جنوبی و پر رفت‌وآمدترین ایستگاه راه‌آهن دنیا بین جنگ اول و دوم جهانی) گذرگاه‌های طاقدار مرکز شهر از جمله رویال آرکید و بلاک آرکید بنای معظم نمایشگاه سلطنتی Royal Exhibition Buildings (اولین بنای استرالیایی ثبت شده در مرکز میراث جهانی یونسکو و تنها بنای نمایشگاهی بین‌المللی باقی‌ماندهٔ جهان از قرن نوزدهم و بزرگترین ساختمان قرن ۱۹ استرالیا) بنای یادبود Shrine of Remembrance (که مشرف به شهر و از بزرگترین بناهای یادبود درگذشتگان جنگ در جهان است) کلیساهای پولس مقدس St Paul's Cathedral و پاتریک مقدس St Patrick's Cathedral خانهٔ پارلمان Parliament House گالری ملی ویکتوریا NGV (قدیمی‌ترین و بزرگترین گالری استرالیا) کتابخانه ایالتی ویکتوریا The State Library of Victori تالار شهرداری Melbourne Town Hall زندان قدیمی شهر Old Melbourne Gaol خانهٔ دولت Government House تئاتر پرینسس همچنین مکان‌های دیدنی و معروف ملبورن عبارتند از: میدان فدریشن Federation Square (مرکز شهر) و مراکز متنوع درون آن رود یاررا رود یارا و مجموعه‌های اطراف گذرگاه‌های طاقدار و کوچه‌های معروف مرکز شهر(Lanes and arcades) با کافه‌ها، بوتیک‌ها و مغازه‌های تاریخی و گرافیتی (دیوار نقاشی)های آن بزرگترین کازینو و مجموعهٔ سرگرمی استرالیا Crown Casino and Entertainment Complex در منطقهٔ south bank به همراه ده‌ها رستوران، بار، نایت کلاب، سینما، سپا، بوتیک‌های ارائه کنندهٔ برندهای برتر و هتل آن سینمای سه بعدی IMAX و موزهٔ ملبورن در کارلتون گاردنز مجموعه و مرکز هنری Arts Centre، گالری ملی ویکتوریا NGV، مرکز رسیتال ملبورن، تئاتر پرنسس، تئاتر ریجنت، سینماهای پلس و فورم کافه-رستوران-بارهای سوت گیت و سوت بنک، داکلندز، ملبورن چاینا تاون در لیتل برک (قدیمی‌ترین چاینا تاون در دنیای غرب)، ایتالیای کوچک در لایگون، سن کیلدا، فیتزروی، یونانی‌های لاندزدیل، برانزویک، پورت ملبورن و ساوت یارا مجموعه نمایشگاه و مرکز همایش‌های ملبورن Melbourne Convention & Exhibition Centre (بزرگترین مجموعه نمایشگاهی و مرکز همایش نیمکرهٔ جنوبی) بازار تاریخی کویین ویکتوریا، سوث ملبورن و پرهن آکواریوم شهر، باغ وحش و لونا پارک سن کیلدا فروشگاه‌ها و بوتیک‌های خیابان‌های چپل، برونزویک فیتسروی، کالینز، پاریس اند او لیتل کالینز، برک ستریت مال، GPO، کراون و مرکز خرید ملبورن سنترال v Chadstone Shopping Centre بزرگترین مرکز خرید استرالیا و نیمکرهٔ جنوبی بلندترین برج مسکونی جهان برج یوریکا (تا سال ۲۰۰۹) و سکای دک منحصربه‌فرد آن و پنج برج از شش آسمان خراش بلنداسترالیا در این شهر قرار دارند. فضاهای سبز و گردشگاه‌ها فضاهای سبز و پارک‌های گستردهٔ درون-شهری چند صد هکتاری با هزاران گونهٔ گیاهی گوناگون و برکه‌ها و دریاچه‌ها، به همراه رودبزرگ یاررا که از میان شهر می‌گذرد و به اطراف شهر امتداد می‌یابد و نیز بندرگاه‌ها، اسکله‌ها و سواحل زیبای ملبورن از آن شهری با طبیعت روح‌انگیز به وجود آورده‌است، به گونه‌ای که این شهر، «بوستانشهر استرالیا» لقب گرفته‌است. برخی از این فضاهای سبز شهری عبارتند از: مجموعه گستردهٔ دومینز پارکلندز شامل: کینگز دومین، رویال بوتانیک گاردنز، کوئین ویکتوریا گاردنز، الکساندراگاردنز و بناهای آنها. آلبرت پارک و دریاچهٔ آن (۲۲۵ هکتار) رویال پارک (۱۸۱ هکتار) همچنین کارلتون گاردنز، پرینس پارک، یاررا پارک، فاوکنر پارک، فیتسروی گاردنز، فلگستف گاردنز، بیررارونگ مار، ادینبورگ گاردنز، فوتسکری پارک، سن وینسنت گاردنز، سن کیلدا بوتانیک گارذنز و ده‌ها بوستان دیگر. سواحل زیبای سن کیلدا، جنوب ملبورن، برایتون و ویلیامز تاون به همراه سواحل گوناگون خارج شهر از جذابیت‌های دیگر ملبورن است. حمل و نقل عمومی شبکهٔ تراموای ملبورن به لحاظ گستردگی در رتبهٔ نخست جهان ایستاده است. دانشگاه ها دانشگاه ملبورن دانشگاه مانش مؤسسه سلطنتی فناوری ملبورن دانشگاه فناوری سوینبرن دانشگاه لا تروب دانشگاه ویکتوریا University of Divinity شهرهای خواهرخوانده اوزاکا، ژاپن تیانجین، چین تسالونیکا، یونان بوستون، ایالات متحده سنت پترزبورگ، روسیه میلان، ایتالیا منابع ملبورن بناهای شاخص در ملبورن بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۵ (میلادی) در استرالیا پایتخت‌های پیشین جشنواره‌ها در ملبورن شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای استرالیا شهرهای اقیانوسیه شهرهای بندری در استرالیا شهرهای ساحلی استرالیا شهرهای میزبان المپیک تابستانی مناطق شهری بر پایه کشور استرالیا مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۵ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۹ (میلادی) منطقه‌های ویکتوریا (استرالیا) ویکی‌سازی رباتیک
7898
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DB%8C%D9%81%D8%A7
حیفا
حیفا (به عبری: חֵיפָה) بزرگ‌ترین شهر در شمال اسرائیل، مرکز استان حیفا و سومین شهر بزرگ اسرائیل است. شهر حیفا از یک سوی در کرانه دریای مدیترانه و از سوی دیگر در دامنه کوه کرمل واقع شده‌است. تاریخچه شهر حیفا در طول تاریخ توسط امپراتوری‌های قدرتمند و حکومت‌هایی چون فنیقی‌ها، شاهنشاهی ایران، حشمونی‌ها، پادشاهی یهودا، امپراتوری روم شرقی، اعراب مسلمان، صلیبی‌ها، امپراتوری عثمانی، بریتانیایی‌ها و نهایتاً اسرائیل دست به دست شده‌است. شهر حیفا از نخستین شهرها در خاورمیانه بود که از طریق وصل شدن به خط راه‌آهن حجاز، متصل به شبکه راه‌آهن ریلی شد. فرهنگ مراکز آموزشی دانشگاه حیفا یکی از دانشگاه‌های اصلی اسرائیل است. از دیگر دانشگاه‌های مهم اسرائیل که در شهر حیفا واقع‌شده، می‌توان به تخنیون - دانشگاه صنعتی اسرائیل اشاره کرد که در فناوری هوافضا و علوم مهندسی، دارای شهرت جهانی است. ورزش مکابی حیفا نام تیم فوتبال شهر حیفا است. مناطق منطقه پل پاز، در شمال شرقی حیفا واقع شده‌است. حومه دروزها در بسیاری از روستاهای اطراف حیفا زندگی می‌کنند. باغ‌های بهائی باغ‌ها و ساختمان‌های مرکز جهانی بهایی در شهر حیفا واقع شده‌اند. در وسط شهر حیفا و بر دامنه کوه کرمل، مقبره سید علی‌محمد باب قرار دارد. بیت‌العدل اعظم، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری در دین بهایی از سال ۱۹۶۳ میلادی، در شهر حیفا مستقر است. امکانات شهری متروی حیفا نقش مهمی در ترابری شهر حیفا را برعهده دارد. متروی کابلی حیفا اولین قطار شهری در خاورمیانه بود که در سال ۱۹۵۹ میلادی، به بهره‌برداری رسید. فرودگاه بین‌المللی حیفا، یکی از فرودگاه‌های بین‌المللی اسرائیل است که در شرق شهر حیفا واقع شده‌است. منابع حیفا استان حیفا برج‌های ساعت در اسرائیل تاریخ اسلام جوامع تاریخی یهودیت شهرهای استان حیفا شهرهای بندری در اسرائیل شهرهای فینیقی قلعه‌ها در اسرائیل قلعه‌ها و دژهای پادشاهی اورشلیم قلعه‌های جنگ‌های صلیبی قلعه‌های صلیبیون مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱ (میلادی) شهرها و شهرک‌های بندری مدیترانه‌ای در اسرائیل
7899
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D9%88%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF
ژوهانسبورگ
ژوهانْسبورگ یا یوهانسبورگ بزرگ‌ترین شهر کشور آفریقای جنوبی است و در نزد مردم به شهر طلا شهرت دارد. یوهانسبورگ پایتخت اقتصادی و صنعتی محسوب شده و مرکز استان گائوتنگ ثروتمندترین استان آفریقای جنوبی است. این شهر یکی از ۵۰ شهر بزرگ دنیاست و بزرگ‌ترین شهر دنیا است که رودخانه، دریاچه یا ساحل دریا ندارد. جمعیت بر اساس آمار سال ۲۰۱۹ جمعیت بخش مرکزی شهر ۵٬۶۱۹٬۰۰۰ نفر و شهر با حومه‌هایش ۷٬۱۵۱٬۴۴۷ نفر بود. آب‌وهوا منابع جای‌ها شهرهای آفریقای جنوبی مرکز استان‌ها در آفریقای جنوبی مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۸۶ (میلادی) مناطق مسکونی در ژوهانسبورگ
7900
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%88%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AA
اشتوتگارت
اشتوتگارت (به آلمانی: Stuttgart) () پایتخت ایالت بادن-وورتمبرگ در جنوب غربی کشور آلمان است. این شهر بر روی رودخانه نکار (Neckar) واقع شده‌است که مردم محلی به آن «دیگ بخار اشتوتگارت» می‌گویند. این شهر ششمین شهر بزرگ آلمان محسوب می‌شود و یکی از امن‌ترین شهرهای آلمان است که بعد از نورنبرگ در رتبه دوم قرار گرفته‌است. جغرافیا محدوده مرکزی اشتوتگارت در دره ای بارور در حدود ۹۰۰ فوت (۲۷۰ متر) بالاتر از سطح دریا قرار دارد. اشتوتگارت منطقه ای حدود ۲۰۷٫۳۵ کیلومتر مربع را پوشش می‌دهد و یکی از ۱۴ مرکز منطقه ای در بادن-وورتمبرگ است و به‌طور طبیعی مرکز اصلی منطقه اشتوتگارت است. جمعیت‌شناسی جمعیت شهر اشتوتگارت به‌طور پیوسته بین سال ۱۹۶۰ (۶۳۷٬۵۳۹) و ۲۰۰۰ (۵۸۶٬۹۷۸) کاهش یافت. سپس سطوح پایین بیکاری و فرصت‌های جذابی در زمینه تحصیلات متوسطه منجر به رشد جمعیت جدید شد، که به ویژه توسط بزرگسالان جوان آلمان شرقی پیش می‌رود. برای اولین بار در بعد از چند دهه، در سال ۲۰۰۶، در شهر نیز تولد بیشتر از مرگ بود. در آوریل ۲۰۰۸ در شهر ۵۹۰۷۲۰ نفر جمعیت داشتند. مهاجران در سال ۲۰۰۰، ۲۲٫۸ درصد از جمعیت شهروندی آلمان را نداشتند، در سال ۲۰۰۶ این میزان به ۲۱٫۷ درصد کاهش یافت. بزرگ‌ترین گروه از اتباع خارجی ترک‌ها (۲۲۲۵۲)، یونانیان (۱۴٬۳۴۱)، ایتالیایی‌ها (۱۳٬۹۷۸)، کراوات (۱۲٬۹۸۵)، صرب‌ها (۱۱٬۵۴۷) و مهاجران از رومانی، بوسنی و هرزگوین، پرتغال، لهستان، فرانسه و اتریش بودند. ۳۹٪ اتباع خارجی از اتحادیه اروپا (بیشتر ایتالیا، یونان و لهستان) هستند. مذهب در سال ۲۰۱۴، ۲۶٫۲ درصد از ساکنان پروتستان و ۲۴٫۰ درصد از کاتولیک‌های رومی بودند. ۴۹٫۸ درصد از جمعیت به دسته‌های دیگر وارد شدند: مسلمانان، یهودیان و کسانی که یا هیچ مذهبی دنبال نمی‌کردند یا در آمار رسمی ثبت نشده‌اند. بیکاری نرخ بیکاری در منطقه اشتوتگارت بالاتر از میانگین بادن وورتمبرگ است اما در مقایسه با دیگر مناطق شهری در آلمان بسیار کم است. در نوامبر ۲۰۰۸، قبل از زمستان سالیانه، بیکاری در منطقه اشتوتگارت ۳٫۸٪ بود که ۰٫۱٪ پایین‌تر از نرخ بادن وورتمبرگ بود و در فوریه ۲۰۰۹ ۴٫۷٪ بود. نرخ بیکاری در خود شهر اشتوتگارت در طول دوره مشابه ۵٫۲ و ۶٫۰ درصد بود (به ترتیب ۸ نوامبر و ۹ فوریه). اقتصاد اشتوتگارت به عنوان یکی از صنعتی‌ترین شهرهای آلمان و حتی اروپا به‌شمار می‌رود. با داشتن حدود ۱۵۰۰ شرکت کوچک و متوسط، منطقه اشتوتگارت یکی از مراکز آلمان است که در درجه اولِ تأمین کننده شرکت‌های بزرگ خودرو و ماشین‌سازی هستند؛ و همچنین در زمینه اشتغال سهم به سزایی دارند. اشتوتگارت از بازار پویا برای ارائه دهندگان خدمات برخوردار است و یکی از مهم‌ترین مراکز مالی در آلمان است. شرکت‌های برجسته اشتوتگارت عبارتند از: دایملر، پورشه، بوش (دفتر مرکزی)، زیمنس، کوداک، لِنُوو، شرکت پست آلمان، شرکت ابزار سازی ووستن رُت (Wüstenrot & Württembergische)، شرکت تولید برق استان بادن وورتمبرگ و …. مراکز خرید اشتوتگارت معروفترین مرکز خرید اشتوتگارت خیابان Königstraße است که در خود فروشگاه‌های مختلفی را جای داده. - در محدوده فایهینگن مرکز خرید Schwabengalerie. - در مرکز شهر و نزدیکی ایستگاه راه‌آهن، مرکز خرید Milaneo. پژوهشگاه دولتی در اشتوتگارت ۱۱٪ از کل بودجه تحقیق و توسعه R&D دولت فدرال را به خود اختصاص داده‌است که این خود رقمی بالغ بر ۱٫۲ میلیارد یورو می‌باشد. کارخانه مرکزی پورشه در منطقه زوفن‌هاوزن و اداره مرکزی شرکت سهامی دایملر آگ در اشتوتگارت قرار دارند. اشتوتگارت دارای نهمین نمایشگاه بزرگ آلمان است که در حومه شهر و در کنار فرودگاه اشتوتگارت به مساحت ۱۰۵۲۰۰ مترمربع قرار دارد. چهار نمایشگاه بزرگ سالانه عبارتند از: CMT – Caravan – Motor und Touristik , Retro Classics. فرودگاه اشتوتگارت بزرگ‌ترین فرودگاه در استان بادن وورتمبرگ است که در قسمت جنوبی شهر واقع شده‌است. این فرودگاه درحال حاضر ظرفیت جابجایی حدود ۱۰ میلیون مسافر را دارد. بندر اشتوتگارت دومین بندر داخلی در رودخانه نکار است که یک مرکز حمل و نقل مهم در منطقه اشتوتگارت به حساب می‌آید. ترافیک اشتوتگارت توسط وسایل حمل و نقل عمومی - هفت خط قطار تندرو(S-Bahn) که شهرهای کوچک اطراف را به یکدیگر متصل می‌کند - ۱۵خط ریلی داخل شهری و زیرزمینی (U-Bahn) - یک خط قطار زنجیری (Zahnradbahn) - یک خط تله کابین(Seilbahn) - و ۵۶ خط اتوبوس وجود دارد که توسط شرکت (Stuttgarter Straßenbahnen AG) اداره می‌شود. همچنین تعدادی شرکت‌های حمل و نقل خصوصی نیز در اشتوتگارت برای کمک به سیستم ترافیک وجود دارند. ایستگاه قطار اشتوتگارت یکی از مهم‌ترین نقاط اتصال قطارهای بین شهری در استان بادن وورتمبرگ است. اتصال بین شهرهایی همچون برلین، هامبورگ، مونیخ و همچنین شهرهایی در کشورهای همسایه مانند: پاریس، وین، زوریخ، بوداپست و … ممکن می‌باشد. منابع بنیان‌گذاری‌های دهه ۹۵۰ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های سده ۱۰ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم بنیان‌گذاری‌های سده ۱۰ (میلادی) ژرمانیای بزرگ سکونتگاه‌های دارای چشمه آب گرم در آلمان شهرک‌ها در بادن-وورتمبرگ شهرها در بادن-وورتمبرگ شهرهای دانشگاهی آلمان مرکز ایالت‌ها در آلمان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۰ (میلادی) منطقه اشتوتگارت وورتمبرگ
7901
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AF%D9%86
درسدن
درسدن مرکز ایالت زاکسن در کشور آلمان است. این شهر از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان اتحاد آلمان شرقی و غربی جزو آلمان شرقی بود. بمباران حمله‌ای به شهر درسدن، مرکز ایالت زاکسن آلمان بود که در واپسین ماه‌های جنگ جهانی دوم در جبهه اروپا به وقوع پیوست. در چهار یورش بین ۱۳ تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵، ۷۲۲ بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و ۵۲۷ بمب افکن نیروهای هوایی ایالات متحده بیش از ۳٫۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمب‌های آتش‌زا را بر این شهر فروریختند. طوفان آتش ناشی از آن پانزده مایل مربع (۳۹ کیلومتر مربع) از مرکز شهر را نابود کرد. بین ۵۰۰۰۰ تا ۶۵٬۰۰۰ نفر کشته شدند. پس از جنگ، بحث در خصوص موجه بودن یا نبودن حملات باعث شده بمباران یکی از موضوعات اخلاقی بود که بسیار محل مباحثه بود. این حادثه پس از آن بسیار مورد بحث و اختلاف نظر بوده‌است. در این بمباران شهر تاریخی درسدن که پایتخت ایالت زاکسن آلمان و معروف به «فلورانس بر کرانه الب» بود به‌کلی ویران شد و شمار زیادی از مردم غیرنظامی در آن کشته شدند. شمار کشتگان غیرنظامی بین ۱۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ تخمین زده شده‌است، البته بسیاری از جمله کورت وانگات که از نزدیک شاهد بمباران درسدن بوده آمار کشته‌ها رادر کتاب سلاخ‌خانه شماره پنج ۱۳۴۰۰۰ نفر ذکر کرده‌است. یک گزارش نیروی هوای آمریکا در سال ۱۹۵۳ از عملیات به عنوان بمباران توجیه شدهٔ یک هدف نظامی و صنعتی، که ۱۱۰ کارخانه و ۵۰۰۰۰ کارگر را در پشتیبانی از اقدامات نظامی آلمان در خود جای داده بود، توجیه کرد. برخلاف این، پژوهشگران متعدد این گونه استدلال کرده‌اند که زیرساختهای مخابراتی، پلها و مناطق وسیع صنعتی خارج از شهر هیچ‌یک به‌طور کامل هدف قرار نگرفتند این‌طور استدلال شده که درسدن یک مرکز مهم تاریخی و فرهنگی و بدون اهمیت نظامی یا با اهمیت نظامی کم بود، و حملات بمباران مناطق بدون هیچ فرقی بین نظامی بودن یا نبودن آنها و بی هیچ تناسبی با اهداف نظامی بود. تا نسخه ۱۹۵۸ دانشنامه بریتانیکا هیچ ارجاعی به بمباران درسدن در مدخل مربوط به این شهر نکرده بود. ترابری ترابری بین شهری درسدن توسط فرودگاه درسدن که در سال ۱۹۳۵ و ایستگاه مرکزی درسدن که در سال ۱۸۹۸ تأسیس شده انجام می‌شود. همچنین ایستگاه درسدن-نوی‌اشتات نیز از دیگر ایستگاه‌های راه‌آهن این شهر است. اس-بان درسدن هم به‌عنوان راه‌آهن حومه محسوب می‌شود. ترابری عمومی شهری نیز توسط تراموا درسدن با ۱۲ خط و ۲۵۹ ایستگاه انجام می‌شود. شهرهای خواهر درسدن دارای 14 شهر خواهر است: ۱۸۱۲ سدن،ایران ۱۹۶۱ سن پترزبورگ، روسیه ۱۹۶۳ وروتسواف، لهستان ۱۹۶۷ اسکوپیه، مقدونیه ۱۹۷۱ استراوا، جمهوری چک ۱۹۷۵ برازاویل، کنگو ۱۹۷۸ فلورانس، ایتالیا ۱۹۸۷ هامبورگ، آلمان ۱۹۸۸ رتردام، هلند ۱۹۹۰ استراسبورگ، فرانسه ۱۹۹۱ زالتسبورگ، اتریش ۱۹۹۲ کلمبوس، ایالات متحده آمریکا ۲۰۰۹ هانگژو، چین نگارخانه جستارهای وابسته بمباران درسدن منابع بخش درسدن پادشاهی ایالت زاکسن شهرستان‌ها در زاکسن شهرک‌های زاکسن شهرهای دانشگاهی آلمان شهرهای زاکسن شهرهای کرانه البه مرکز ایالت‌ها در آلمان مکان‌های هولوکاست در آلمان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۲۰۶ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۲ (میلادی)
7904
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AA
فرانکفورت
فرانکفورت، فرانکفورت بر ماین یا فرانکفورت آم ماین (به آلمانی: Frankfurt am Main)، با جمعیت ۷۶۱٫۵۶۱ نفر، بزرگ‌ترین شهر ایالت هسن در آلمان و پنجمین شهر بزرگ آلمان می‌باشد. این شهر به مدت پنج سده شهر آزاد فرانکفورت نام داشت و یکی از مهم‌ترین شهرهای امپراتوری روم بود که در سال ۱۸۶۶ حاکمیت مستقل خود را از دست داد. اقتصاد و موقعیت فرانکفورت امروزه یکی از ثروتمندترین مراکز اروپا و مرکز فرهنگ، ادبیات و همچنین بانکها است. فرانکفورت با حومه‌اش راین-ماین، بعد از راین-رور بزرگ‌ترین مرکز حومه‌ای آلمان به‌شمار می‌رود. فرانکفورت قرارگاه بانک مرکزی اروپا و مهم‌ترین شهر اقتصادی قاره اروپا است. این شهر همچنین به دلیل دارا بودن نمایشگاه در جهان شهرت پیدا کرده‌است. در عین حال یکی از بزرگ‌ترین مناطق حمل و نقل اروپا نیز است. موقعیت مرکزی فرانکفورت در اروپا نیز باعث رشد فرودگاه فرانکفورت نیز شده‌است. بدون همتا در کل اروپا، آسمانخراش‌های فرانکفورت نیز هستند که به Frankfurter Skyline شهرت یافته‌اند. دانشگاه گوته فرانکفورت به نام گوته نام‌گذاری شده و فرانکفورت از این گذشته دارای یک دانشسرای عالی صنعتی، دانشگاه هنرهای تجسمی (اشتدل)، دانشگاه فلسفه و الهیات، دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی و مدرسه بین‌المللی اقتصاد و مدیریت نیز است. تاریخ نام فرانکفورت بر ماین از Franconofurt مشتق می‌شود؛ که Franco به قوم ژرمن فرانک‌ها برمی‌گردد. furt نیز به معنی منطقه کم‌عمق رود یا نهری است که گذر از آن برای انسان میسر است (پایاب). در این منطقه آلمان‌ها و فرانک‌ها باهم زندگی می‌کردند. نام فرانکفورت بر ماین نخستین بار در یکی از متن‌های رسمی شارلمانی ۲۲ فوریه ۷۹۴ استفاده شد. در امپراتوری مقدس روم، فرانکفورت یکی از مهم‌ترین شهرها بود. امپراتور آلمان، از سال ۸۵۵ در فرانکفورت انتخاب می‌شد و در آخن تاج‌گذاری می‌کرد. از سال ۱۵۶۲ نیز تاج‌گذاری امپراتور، حتی در شهر فرانکفورت انجام می‌گرفت. این سنت در سال ۱۷۹۲ و با انتخاب فرانس دوم پایان پذیرفت. در جنگ سی‌ساله (جنگ داخلی بین دو مذهب در آلمان)، فرانکفورت بی‌طرف ماند، ولی با اپیدمی طاعون در خود و حومه‌اش مواجه شد. بعد از پایان جنگ، فرانکفورت سلامت خود را بازیافت. در جنگ‌های ناپلئونی، فرانکفورت توسط نیروهای فرانسوی اشغال شد. بعد از انقلاب مارس ۱۸۴۸ فرانکفورت مرکز اولین مجمع ملی آلمان (پارلمان آلمان) بود. فرانکفورت استقلال خود را در جنگ اتریش-پروس از دست داد، هنگامی که پروس به چند ایالت کوچک‌تر تقسیم‌بندی شد که یکی از آنها شهر آزاد فرانکفورت بود. سال ۱۹۱۴ شهروندان فرانکفورت دانشگاه آن را تأسیس کردند که بعدها نام دانشگاه یوهان ولفگانگ گوته را بر خود گرفت. در جنگ جهانی دوم فرانکفورت بارها بمب‌باران شد و حدود ۵۵۰۰ شهروند آن جان خود را از دست دادند. پس از جنگ جهانی، مانند سایر شهرهای دیگر آلمان، فرانکفورت شکوفایی خود را باز به دست آورد. در دوران آلمان تحت اشغال متفقین این مرکز منطقه اشغال نظامی ایالات متحده بود. اماکن دیدنی فرانکفورت دارای آسمان خراش‌های بلند، خانه اپرا، سالن‌های تئاتر، باغ وحش، مراکز خرید و پارک‌های متنوع می‌باشد و بیش از ۵۰ موزه را در خود جای داده‌است. مکتب فرانکفورت مکتب فرانکفورت (به آلمانی: Frankfurter Schule) در رابطه با نظریه انتقادی، نام مکتبی آلمانی است که در دهه ۱۹۳۰ (میلادی) توسط ماکس هورکهایمر در قالب یک انجمن پژوهش‌های اجتماعی در فرانکفورت تأسیس شد. عمده فعالیت این مکتب در زمینه‌های مربوط به فلسفهٔ علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و نظریهٔ اجتماعی نئومارکسیستی است. شهرهای همسایه فرانکفورت با شهرهای زیر خواهر است: ۱۹۶۰ لیون، فرانسه ۱۹۶۶ بیرمنگام، بریتانیا ۱۹۷۱ میلان، ایتالیا ۱۹۷۹ قاهره، مصر ۱۹۸۸ گوانگ‌ژو، چین ۱۹۸۹ تورنتو، کانادا ۱۹۹۰ پراگ، جمهوری چک ۱۹۹۰ بوداپست، مجارستان ۱۹۹۱ لایپزیگ، آلمان ۱۹۹۱ گرانادا، نیکاراگوئه ۲۰۰۵ دوبی، امارات متحده عربی ۲۰۱۱ یوکوهاما، ژاپن نگارخانه جستارهای وابسته موزه سنکنبرگ فرودگاه فرانکفورت منابع ویکی‌پدیای انگلیسی ویکی‌پدیای آلمانی پیوند به بیرون صفحه رسمی شهر فرانکفورت بنیان‌گذاری‌ها در سده اول (میلادی) در اروپا بنیان‌گذاری‌های سده ۱ (میلادی) جوامع تاریخی یهودیت شهرک‌ها در هسن شهرهای بندری در آلمان شهرهای دانشگاهی آلمان شهرهای رودگذر شهرهای هسن مکان‌های هولوکاست در آلمان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱ (میلادی) هسن-ناساو
7906
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%85
قم
قُم () (پارسی میانه: کُنب ) (در زبان انگلیسی: Qom) کلانشهری است که در ۱۲۰ کیلومتری جنوب تهران پایتخت ایران واقع شده‌است. این شهر در کنار رودخانهٔ قمرود و در دشت قم قرار دارد. کلانشهر قم مرکز استان قم و شهرستان قم است. جمعیت کلانشهر قم طبق سرشماری سال۱۳۹۵، ۱٬۲۰۱٬۱۵۸ نفر بوده و هفتمین کلانشهر ایران است. بر مبنای آخرین داده‌های جغرافیایی طول شهر قم حدوداً ۲۶ کیلومتر می‌باشد. بیشتر ساکنان قم شیعه دوازده‌امامی هستند و تعدادی از اقلیت‌های دینی زرتشتی و مسیحی در شهر ساکنند. طبق تحقیقات انجام شده براساس، افزایش جمعیت قم در سال‌های گذشته نشان می‌دهد، قم تا سال ۱۴۰۵، ۱٬۵۰۲٬۰۰۰ جمعیت خواهد داشت و تا سال ۱۴۱۰، چهارمین شهر پرجمعیت ایران خواهد شد. به شهر قم لقب‌های فراوانی نسبت داده می‌شود عناوینی چون: حرم اهل بیت، شهر علم، استراحتگاه مؤمنین، دارالموحدین و شهر کریمهٔ اهل بیت و عُشِ آل محمد (آشیانه آل محمد) یاد می‌کنند. قم پایتخت فرهنگی جهان شیعه و پایتخت دوم ادبیات کودک و نوجوان ایران، قطب تولید معارف دینی در ایران، قطب تولید مطالب اسلامی، یکی از قطب‌های تولید مسائل دینی در ایران، یکی از قطب‌های انتشار کتاب پس از تهران و بزرگ‌ترین قطب انتشار کتاب‌های دینی در خاورمیانه نیز شناخته می‌شود. قم یکی از شهرهای مهاجرپذیر ایران است تعداد زیادی از اتباع افغانستانی و پاکستانی و عرب در قم مهاجر هستند. سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران این شهر را «مادر نظام جمهوری اسلامی» نامیده‌است. حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق ایران نیز قم را «یکی از مراکز نشر آثار و معارف اسلام و شیعه در جهان» خوانده‌است. این شهر مدفن فاطمه معصومه دختر موسی بن جعفر، پیشوای هفتم شیعه و به‌طور سنتی محل اقامت بسیاری از روحانیون بلندپایهٔ شیعه بوده‌است اهمیت زیارتی این شهر در درجهٔ نخست مربوط به مرقد فاطمه معصومه بوده و سپس به دلیل وجود مزارهای متعدد علویان و نوادگان امامان و همین‌طور مسجد جمکران است. این شهر پس از مشهد دومین شهر زیارتی ایران است. جداشدن عتبات عالیات از ایران و پیوستن آن به امپراتوری عثمانی از یک سو و دور بودن مشهد از نواحی مرکزی ایران باعث شده که قم از دوره صفویه به بعد پذیرای زائران بیشتری باشد. قیام‌ها و شورش‌های پیاپی مردم قم باعث شده تا این شهر در طول تاریخ بارها توسط حاکمان و فرمانروایان ویران شده و از نو آباد شود . ظرفیت و پتانسیل صنعتی قم در بخشهای مختلف بسیار مناسب است. برای مثال می‌توان به صنعت مبلمان ومنبت اشاره کرد. نام قم در ابتدا محل سکونت اقوامی از زرتشتیان بوده که مِمجان نامیده می‌شده‌است. در کتاب تاریخ قم، تألیف «حسن بن محمد بن حسن قمی» در بیان علت نام‌گذاری شهر چنین آمده‌است: «شهر قم را، بدین علت قم نامیدند که محل جمع شدن آب‌ها و آب انار بوده‌است و آب در آن جا جمع می‌شده و آن را هیچ منفذ و رهگذری نبوده، در اطراف آن جا علف و گیاهان و نباتات فراوان می‌روییده‌است و در عرب، جمع شدن آب را قم گویند؛ که بعضی آن را با قمقمه (معرب کمکم) هم‌معنی دانسته‌اند و گلاب پاش را نیز نوعی از قمقمه وصف کرده‌اند و جمع آن را قماقم نامیده‌اند؛ با این تفاوت که وقتی در آن نواحی علف زار و سبزه زار زیاد می‌شد، چوپانان برای چرانیدن گوسفندان خود، برگرد علف زارها خیمه می‌زدند و خانه‌هایی را بنا می‌کردند و خانه‌های ایشان را در فارسی، کومه نامیدند و به مرور زمان کومه تبدیل به کُم شد؛ پس آن را معرب گردانیده و قم نامیدند. ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای اتاقک‌های کلبه‌مانندی که چوپانان برای استراحت می‌ساختند، بازمی‌گردد. با الهام از واژه «کومه» این شهر به نام «کُم» خوانده شد». قُم تلفظی از نام کُم است که اعراب آن را به صورت امروزی درآوردند. جغرافیا موقعیت قم در مرکز ایران ودر مجاورت دریاچه نمک قم قرار گرفته و مرکز استان قم است. زمین‌شناسی از نظر زمین‌شناسی ناحیه‌ای که امروزه شهر قم در آن قرار دارد متعلق به دو دورهٔ ترشیاری و کواترنر است. این شهر در کنار رودخانهٔ قمرود و دشت قم قرار دارد. دشت قم مهم‌ترین دشت استان قم بوده و محل استقرار شهر قم و قطب کشاورزی و صنعتی استان محسوب می‌گردد. خاک شهر قم از نوع ماسه ای است که بیشتر حاصل رسوبات قمرود است و میزان نمک در آن زیاد است، طوری که بسیاری از خاک قم و اطراف آن شوره‌زار است. آب و هوا اقلیم آب و هوایی قم به‌طور کلی از نوع معتدل و خشک است، هر چند که به علت نوسانات دمایی بسیار زیاد و شدید فصلی، تابستان‌هایش بسیار گرم و زمستان‌هایش بسیار سرد است؛ اما در مجموع و با لحاظ کردن میانگین دمای سالانه که ۱۸٫۲ درجه سلسیوس می‌باشد کاملاً معتدل محسوب می‌شود. (از نظر اکثر اقلیم شناسان برجسته و همچنین بر طبق نظرسنجی از عموم مردم در اقصی نقاط جهان، کلیهٔ شهرها و نقاطی که میانگین دمای سالانهٔ آنها در حدود ۱۸ درجهٔ سلسیوس باشد، به عنوان متعادل‌ترین مناطق کرهٔ زمین شناخته می‌شوند) قم به‌طور میانگین ۹۳۶ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، با شیب ملایمی از طرف جنوب به طرف شمال شهر؛ به همین علت میانگین دمای جنوب شهر قم یک درجهٔ سلسیوس از مناطق شمالی شهر خنک تر است. از نظر دمایی بهترین زمان برای سفر به این شهر در ماه‌های فروردین، اردیبهشت، مهر و آبان است. میانگین بارش سالیانهٔ شهر قم در حدود ۱۵۰ میلی‌متر است، که مهم‌ترین علل این کمبود بارش در موارد زیر خلاصه شده: ۱. حاکمیت توده هوای پرفشار جنب حاره‌ای در قم و دیگر استان‌های کشور و جلوگیری از وزش بادهای مرطوب غربی.۲. دوری از دریاها و منابع رطوبت.۳. وجود رشته کوه‌های زاگرس به عنوان مانعی برای رسیدن بادهای مرطوب غربی به قم.۴. پایین بودن میانگین ارتفاع شهر قم. خشکسالی‌های پیاپی، عمده ویژگی آب و هوای شهر قم و استان قم در سال‌های گذشته بوده‌است. تأمین آب قم پس از اجرای طرح انتقال آب از سرشاخه دز به قم که رسانه‌های ایران از آن با عنوان کلی و مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخه‌های دز به قم» نام می‌برند که این طرح تأمین‌کننده اصلی آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) شهرهای گلپایگان، خمین، محلات، نیم‌ور، ساوه و قم است. به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آب‌های دنیا است. در مجموع ظرفیت انتقال و جمع‌آوری آب در این طرح ۲۳ متر مکعب بر ثانیه‌است در حالی که بیشترین میزان آبی که از سد کرج به تهران می‌آید ۱۱ متر مکعب بر ثانیه بوده و ظرفیت سامانه یادشده بیش از دو برابر آب انتقالی از سد کرج به تهران است. این سامانه سالیانه ۱۸۳ میلیون متر مکعب آب به پشت سد کوچری منتقل می‌کند. ظرفیت نهایی انتقال آب در این پروژه ۵۰۰۰ لیتر در ثانیه‌است. مقدار انتقال آب برای افق سال ۱۴۱۰ به ۲۴۰ میلیون مترمکعب می‌رسد که مطالعات آن در حال انجام است. اعتراض‌ها و خسارت‌ها انتقال آب از شرق لرستان به شهرهای گلپایگان، خمین، محلات، نیم‌ور، ساوه و قم باعث پایین رفتن شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن چاه‌های آب این منطقه شده‌است. بیش از ۶۰ حلقه چاه خشک شده و ۱۷۱ حلقه از چاه‌های منطقه نیز در آستانه خشکیدن قرار دارند، اما تاکنون حقابه یی برای این روستاها در نظر گرفته نشده‌است. این طرح درحالی برای استان‌های دیگر هدف‌گذاری شده‌است که ۸۹۲ روستای مشکل آب آشامیدنی دارند و ۶۸ هزار جمعیت روستایی این به وسیله تانکر آب‌رسانی می‌شوند. از سوی دیگر نام‌گذاری این طرح به عنوان مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخه‌های دز به قم» و همچنین نام‌گذاری پروژه ساخت و اجرای این طرح با نام پروژه قمرود باعث واکنش‌هایی در میان مردم شد. خشک شدن چاه‌ها و چشمه‌ها علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کرده‌است باعث از بین رفتن مجتمع‌های پرورش ماهی شده‌است. این پروژه تنها پروژه ایران است که کلنگ آن برای آنکه باعث مطالبه‌ای از سوی مردم نشود به جای مبدأ در مقصد طرح به زمین زده شده‌است. مخاطرات طبیعی در قم خطر وقوع سیل، زلزله، خشک سالی و طوفان شن وجود دارد. سیل به علت عبور رودخانه قمرود از مرکز شهر، زلزله به علت وجود گسل در جنوب شهر قم، خشک سالی به علت آب و هوای کویری. مسائل زیست‌محیطی قم تنها کلان‌شهر ایران است که با مشکل آلودگی هوا روبرو نیست. گسترش بیابان‌ها و ریزگردهای حاصل از آن در شرق شهر، آلودگی ناشی از تخلیه نخاله‌های ساختمانی و آلودگی صوتی از مسائل زیست‌محیطی شهر قم هستند. مهاجرپذیری قم یکی از مهم‌ترین مقاصد مهاجرت در ایران است. بیشتر مهاجران را طلبه‌های حوزه‌های علمیه و مراکز علمی و دانشگاهی، اتباع کشورهای همسایهٔ ایران مثل عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و کارگران شاغل تشکیل می‌دهند که بسیاری از آنان به همراه خانواده‌های خود به قم مهاجرت می‌کنند. پیشینه پیش از اسلام طبق عقیده باستان‌شناسانی مانند رومن گیرشمن قم، از نخستین مکان‌های روی زمین است که برای نخستین‌بار میزبان تجمعاتی از انسان‌های نخستین بوده‌است. در این صورت قدمت شهر قم و حومهٔ آن به زمان پیدایش تمدن در حدود ۱۰هزار سال قبل می‌رسد. در سال‌های پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران انجام کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه قمرود قم نیز درستی این گفته را تأیید می‌کند. آثار این کاوش‌ها هم‌اکنون در موزه ملی ایران قابل رویت است. در حفاری‌های جدید در تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد جمکران آثاری از کوره‌های عصر آهن با قدمت حدود سه هزار سال بدست آمده‌است که مشخص می‌کند این شهر در گذشته در شرق محل فعلی بوده و در اثر تغییر مسیر قمرود به سمت غرب کشیده شده‌است. بسیاری از مورخان قم را شهری می‌دانند ساخته خمانی دختر بهمن، و شاید نام کنونی قم و پیشینش کمیدان و کم که به این شهر گفته می‌شده و می‌شود نیز از همین ریشه بوده‌باشد. هسته اولیه قم امروزی، محلهٔ «لب چال» است. این محل در روزگار باستان‌دهی با ساکنان زرتشتی بوده که «مِمجان» نامیده می‌شده‌است. در اسنادی آمده که زمانی پیش از ساسانیان این شهر دچار تخریب و ویرانی می‌شود و قباد ساسانی زمانی که از جنگ با هپتالیان برمی گردد دستور می‌دهد دوباره شهر را آباد کنند، لذا در تاریخ آن دوران این شهر را به نام ویران آبادان کرد کواد (قباد) یعنی شهر ویرانی که قباد آن را آباد کرد، می‌شناسند. در زمان خسرو پرویز هم قم شهری آباد بوده و زعفران قمی شهرت داشته‌است. در کتاب «خسروگواتان و ریذگ» از کتاب‌های دورهٔ ساسانیان که به تازگی به فارسی برگردانده شده، زعفران قم، وصف شده‌است. یعقوبی نویسنده مشهور سده هشتم هجری قمری، قم را شهری متعلق به دوران ساسانیان دانسته‌است. از وضعیت قم در دوران مادها، ایلامی‌ها و اشکانیان اطلاعات دقیقی در دست نیست اما گفته‌شده در دوران هخامنشیان شهری آباد بوده که با حملهٔ اسکندر مقدونی دچار ویرانی شده‌است. پس از جنگ با مسلمانان پس از جنگ مسلمانان، در زمان خلیفه عمر بن خطاب، ابوموسی اشعری در سال ۶۲۴ میلادی سپاهی را راهی فتح قم کرد و پس از آن قم مقصد مهاجران عرب از عراق و سپس علویان و شیعیان شد. این شهر از دورهٔ اموی و عباسی به تدریج به پایتخت مذهبی شیعیان تبدیل شد. پس از وفات فاطمه معصومه خواهر علی بن موسی و دفن او در قم، این نقش شهر به تدریج گسترش یافت. مردم قم در دوران امویان و عباسیان و در زمان‌های حکومت هارون الرشید، مأمون، معتصم، معتمد عباسی و حاکمان دیگر چندین بار ضد حکومت‌های وقت شورش کرده و از پرداخت مالیات سرباززدند که در بیشتر موارد سرکوب شده و قم متحمل خسارات زیادی شده‌است. در زمان حکومت‌های آل بویه و سلجوقیان قم روبه توسعه و پیشرفت نهاد و دوباره با حملهٔ مغولان متحمل خسارت شد که در نهایت با قدرت یافتن صفویان در ایران و رسمی شدن مذهب شیعه شهر به تدریج توسعه یافت. حملهٔ افغان‌ها به ایران در پایان دورهٔ صفویه باعث شد که این شهر صحنهٔ نبرد میان مردم و مهاجمان شده و مورد تاخت و تاز قرار گیرد. در دوران‌های افشاریه و زندیه نیز به دلیل بی‌توجهی حکومت‌ها از توسعه بازماند. پادشاهان قاجاریه توجه بیش‌تری به قم نشان دادند. در زمان فتحعلی‌شاه قاجار شهر قم و مرقد فاطمه معصومه بازسازی شدند. در جنگ جهانی اول، دامنهٔ جنگ به حدی گسترش یافت که حتی قم را هم دربرگرفت و نیروهای روسیه و انگلیس به بهانه‌های مختلف آن را اشغال کردند. در پاییز سال ۱۲۹۴ خورشیدی، نیروهای روسیه با هدف تصرف تهران وارد کرج شدند. به این ترتیب پایتخت مورد تهدید جدی واقع شد. نزدیک شدن نیروهای روسیه به تهران سبب مهاجرت بسیاری از طبقات مختلف مردم به قم گردید. در دوران پهلوی، قم مرکز مبارزه علیه سیاست‌های حکومت پهلوی بود. اولین جرقه انقلاب ۱۹۷۹ ایران در بهمن سال ۱۳۴۱ خورشیدی در قم زده شد. روح‌الله خمینی که در نقش رهبر این انقلاب بود در قم به مخالفت با تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی ولایتی و همین‌طور اصول شش‌گانه انقلاب شاه و ملت و لایحه کاپیتولاسیون پرداخت. مردم جمعیت جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰، برابر با ۱٬۰۳۶٬۰۷۴ نفر بوده‌است که ۵۲۵٬۷۰۴ نفر آن‌ها مرد و ۵۱۰٬۳۷۰ نفر آن‌ها زن بوده‌اند. این جمعیت در ۲۷۹٬۷۵۲ خانوار زندگی می‌کنند. همچنین جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱٬۱۱۲٬۱۵۸ نفر بوده‌است.۹۹٫۷۶ درصد جمعیت شهر مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند و مابقی را پیروان دیگر ادیان الهی تشکیل می‌دهند. اقلیت‌های دینی کلیمی در قم زندگی نمی‌کنند. تنها اقلیت‌های دینی ساکن قم زرتشتیان (۴۴ نفر) و مسیحیان (۵۹۴ نفر) و چند خانواده از اهل سنت نیز در این شهر ساکن هستند. زبان و لهجهٔ قمی زبان عموم مردم قم فارسی است که با لهجهٔ قمی بیان می‌شود. به جز زبان فارسی، زبان‌های عربی توسط مهاجران عرب، پشتو توسط مهاجران افغان، اردو توسط مهاجران پاکستانی، هندی توسط مهاجران هندی، ترکی آذربایجانی توسط مهاجران آذربایجانی، مازندرانی، گیلکی و تالشی توسط مهاجران شمال کشور و کردی و لری توسط مهاجران مناطق کردنشین و لرنشین زاگرس در قم تکلم می‌شوند. اقوام طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبرهٔ پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه‌گیری شد در قم به قرار زیر بود: فرهنگ آداب و رسوم در قم آیین‌های متعددی در طول سال برگزار می‌شود. مردم قم در نیمه شعبان و تاسوعا و عاشورا مراسم‌های شادی و عزاداری برگزار می‌کنند. مردم شهر هر سال با تجمع در خیابان امامزاده ابراهیم و حرکت به سمت مرقد فاطمه معصومه سال‌روز ورود فاطمه معصومه به قم را گرامی می‌دارند. آن‌ها شخصی را به عنوان موسی ابن خزرج شبیه‌سازی می‌کنند و شتر به دست او می‌دهند. آن شخص فاطمه معصومه را به منزل شخصی خود هدایت کرده و در پایان مراسم ضریح فاطمه معصومه توسط مردم گلباران می‌شود. از دیگر مراسم‌های مذهبی جشن روز نیمهٔ شعبان در خیابان چهارمردان شهر قم است. عدهٔ زیادی نیز در این روز برای شرکت در مجلس جشن و شادی به مسجد جمکران یا مرقد فاطمه معصومه می‌روند. جوانان و کودکان قمی کوچه‌ها و معابر فرعی شهر را آذین‌بندی می‌کنند. یکی از آداب مردم قم برگزاری مراسم طلب باران است. در این مراسم مردم در امامزاده‌ها و مساجد شهر جمع می‌شوند و با خواندن نماز باران از خداوند طلب باران می‌کنند. نقل است که در زمان جنگ جهانی دوم خشک سالی شدیدی در قم روی داد و مردم نماز باران را به امامت محمدتقی خوانساری که از مراجع تقلید آن‌زمان بودند خواندند که اندکی پس از مراسم بر این شهر باران بارید. در روزهای تاسوعا، عاشورا، اربعین و ۲۸ ماه صفر هیئت‌های مذهبی شهر قم از نقاط مختلف شهر به طرف مرقد فاطمه معصومه حرکت می‌کنند. در روز عاشورا عزاداران علاوه بر برگزاری سنت‌های عزاداری مطابق روزهای عزا مردم قم، آلات عزاداری به نام طوغ از محلات قدیمی در انتهای دستجات عزاداری خود به سمت حرم حمل می‌کنند و در مقابل ایوان آیینه حرم گرد طوغ شور (بر سر) می‌زنند. طوغ‌های سنتی و قدیمی قم در شش محله قدیمی چهل اختران، چهارمردان، سلطان محمد شریف، عشقعلی، میدان میر و آقا سید حسن نگهداری و در روز عاشورا در دستجات عزاداری این محلات حمل می‌شود. مرسوم است کسانی که به نقاط دیگر ایران مهاجرت کرده‌اند در این روزها به شهر خود بر می‌گردند و در مساجد شهر خود به عزاداری می‌پردازند. مراسم‌های «شب برات»، «شب چله»، «سردرختی»، «دستمال انداختن»، «دیگ جوش» و «کاکولک» از دیگر مراسم‌های سنتی مردم قم هستند. خوراک خوراک مردم قم تفاوتی با آنچه که عموم ایرانیان می‌خورند ندارد خوراک مردم قم رابطهٔ نزدیکی با آنچه که از طبیعت به دست آمده دارد. معروف‌ترین خوراک سنتی در قم آبگوشت قُنَبید است. آبگوشتی که با کلم محلی قم پخت می‌شود. گیاه قُنَبید مزه‌ای شبیه به مزه تربچه و ظاهری شبیه به ظاهر کلم دارد. آبگوشت بزباش (سبزی)، دم پختک، کله جوش، حلوا کنجدی، حلوا شادونه، سنگنکی حلوا ارده، کسمه، کلوچه و سوهان دیگر مواد خوراکی بومی مردم هستند. پوشاک تن‌پوش آنان در گذشته شامل پیراهن دورچین (پاچین)، پیراهن راسته، شلوار قردار، شلیته، جلیقه، آرخالق و تمون بود که از پارچه‌های ساده و گاه گلدار برای تهیه آن‌ها استفاده می‌شد. پاپوش زنان را گیوه و چاقچور تشکیل می‌داد. مردان شهر در گذشته کلاه‌هایی به اسامی بافتنی، نخی، پوستی، نمدی، پهلوی و شاپو بر سر می‌گذاشتند. تن‌پوش مردان قمی هم شامل پیراهن یقه شیخی، جلیقه، کت و قبا بوده‌است که به همراه شلوارهای ساده و گشاد از جنس کرباس به تن می‌کردند. پاپوش آن‌ها گیوه و نعلین بود. امروزه اما اکثر مردان قمی از لباس ساده پیراهن و شلوار پارچه‌ای یا تی شرت و شلوار کتان یا جین استفاده می‌کنند. معماری و شهرسازی معماری محلات و خانه‌ها در قم بر اساس استقلال، حرمت حریم خانواده‌ها و اهمیت خلوت‌گزینی شکل گرفته‌است. مرزهای پردوام محلات و خانه‌ها، کم عرض و بن‌بست بودن کوچه‌ها و محلات، بام‌های گنبدی و تخت، نشانگر نوعی از استقلال در واحدهای مسکونی شهر است. در تجزیه و تحلیل مسکن در بافت تاریخی شهر قم، گوناگونی فضاها، درجات مختلف پوشیدگی و شیوه‌های ترکیب مرتبط با زندگی اجتماعی قابل مشاهده است. معماری قم، شکل خاصی از معماری مناطق کویری است. هنرهای سنتی همچون سایر نواحی ایران انواع هنرهای سنتی با توجه به اقلیم خاص، در قم رایج بوده و هست. کاشی تراشی، و آجر تراشی تا حدودی در نیم سده اخیر در قم رو به افول گذاشته‌اند. قالی بافی: قالی و فرش قم دارای محبوبیت جهانی است. فرش‌های قم با طرح‌های سنتی و ابتکاری خاص قم، اغلب از جنس ابریشم در ابعاد کوچک - که برگرفته از ویژگی خاص قم به عنوان شهری زیارتی است - بافته شده و از آنجا که هر دار قالی توسط یک نفر قالی‌باف اداره می‌شود، دارای بافتی یک دست و یک نواخت است. شهر قم دارای کارگاه‌های مجهز برای انجام عملیات تکمیلی قالی نیز هست و هنوز هم از سراسر ایران برای پردازش قالی به قم مراجعه می‌شود. منبت کاری: منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده‌کاری بر روی چوب. بیش از ۲۰۰۰ کارگاه منبت کاری در قم فعال هستند. قم با داشتن هنرمندان و صنعت‌گران مطرح در زمینه منبت کاری، اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین قطب این هنر در ایران است. منبت کاران این شهر محصولات خود را در شهرهای مختلف خاورمیانه و سایر نقاط جهان عرضه می‌کنند. هنر منبت کاری شاید پرقدمت‌ترین هنر در قم باشد. قدیمی‌ترین اثر منبت کاری ثبت شده در قم، مربوط به هفت هزار سال پیش است. این هنر در دو نوع ریز و درشت بر روی چوب و عاج و استخوان انجام می‌شود و شامل مجسمه‌سازی نیمرخ و تمام‌رخ، گلبرگ‌های اسلیمی، ختنی و… است. پالان‌دوزی، کلاه مالی، غوزه‌گیری، خراطی، خرمهره سازی، شعربافی، سفیدگری، مسگری، پویندگی، حجاری، گیوه دوزی، ارده‌گیری از دیگر هنرهای رایج در قم هستند. انگشتر دست‌ساز: حدود ۱۰۰۰ کارگاه تولید انگشتر دست‌ساز در استان قم مشغول به فعالیت می‌باشند. در این کارگاه‌ها هنرمندان انگشترهای فاخر خود با ابزارهای دستی می‌سازند. قالب انگشترهای ساخته شده از فلز نقره و با طرح‌های مردانه می‌باشد. در این میان هنرمندانی هستند که جواهرات زنانه و با فلز طلا نیز می‌سازند. استان قم از لحاظ کیفیت رتبه اول انگشتر نقره دست‌ساز مردانه را در ایران در اختیار دارد. ره‌آورد قالی ابریشمی قم قم به عنوان پایتخت تولید فرش ابریشم در ایران و جهان شناخته می‌شود و ۹۰ درصد تولیدات این کالا در قم به خارج از کشور صادر می‌شود. برخی از مردم به شغل قالی بافتن مشغول هستند. سابقهٔ قالی‌بافی در قم با شیوهٔ فعلی به اواخر دهه چهارم سده میلادی یعنی حدود چندین سال پیش می‌رسد؛ یعنی زمانی که تجار کاشان دارهای قالی را به قم برده و کار را در مقیاسی محدود شروع کردند و با گذشت ۲ سال تولید قالی قم با ابعادی تجاری آغاز شد. نقشه‌های قالی‌های قدیمی را طرح‌های مشهور به لچک و ترنج شاه عباسی، محرمات، محرابی و شکارگاه تشکیل می‌دادند. این طرح‌ها که با اقتباس از نقشه‌های کاشان و اصفهان تهیه شده بود به‌سرعت با تغییراتی که طراحان قم در آن دادند دچار تحول شد و سبک جدیدی در صنعت قالی‌بافی ایران پدیدآورد. این سبک با ویژگی‌هایی نظیر هماهنگی نقوش به «سبک فرش قم» مشهور شد.فرش قم از نوع معمولی است. سوهان مشهورترین ره‌آورد قم سوهان است. حدود یک سده پیش نوعی حلوا و شیرینی خانگی در قم پخته می‌شد و به «حلوای قمی» مشهور بود؛ و خیلی محدود و به ندرت توسط مغازه‌های عطاری عرضه می‌شد. معروف است که به هنگام حضور مظفرالدین شاه در قم از وی توسط حلوای قمی پذیرایی شد و او پس از خوردن حلوای قمی گفت: «این حلوا مثل سوهان غذای مرا بریده و هضم کرده‌است». آنگاه مقدار زیادی از این حلوا را باخود به عنوان راه آورد برد. از آن پس عنوان سوهان بر این شیرینی نهاده شد و به تدریج به عنوان نماد خوراکی و ره آورد قم مطرح شد. در قم شما می‌توانید به سراغ ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سوهان پزی و سوهان فروشی بروید. ماهیانه در قم بیش از ۵۰۰ تن سوهان به فروش رفته و این محصول به کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی صادر می‌شود. انگشتر نقره دست‌ساز مردانه انگشتر نقره دست‌ساز در کنار سوهان و فرش ابریشم جزء سوغات اصلی شهر قم به حساب می‌آید. وجود حرم حضرت معصومه و زائران زیادی که سالانه برای زیارت ایشان به شهر قم سفر می‌نمایند، منجر به شکل‌گیری این هنر شد. عموم انگشترهای ساخته شده توسط هنرمندان قمی کاملاً دست‌ساز و با کیفیت بالایی می‌باشد. محل اصلی قرارگیری کارگاه‌های تولید و فروش انگشتر در قم در طبقه بالای پاساژ الغدیر، پاساژ موسی بن الجعفر، پاساژ برلیان و پاساژ کویتی‌ها می‌باشد. ثبت شهر قم به عنوان شهر ملی انگشتر به جهت وجود حدود ۱۰۰۰ کارگاه تولید انگشتر و ۱۲۰۰ هنرمند انگشترساز در قم، با پیگیری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و دفتر توسعه خوشه انگشتر، استان قم از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان شهر ملی انگشتر انتخاب شد و لوح آن در در دومین جلسه مراسم اعطای گواهی‌نامه شهرها و روستاهای ملی صنایع‌دستی که صبح روز دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ در محل سالن آبی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران برگزار شد به استاندار قم اعطا گردید. امکانات شهری کتابخانه‌ها کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه عمومی آیت‌الله خامنه‌ای کتابخانه عمومی نرگس کتابخانه عمومی امام‌زاده ابراهیم کتابخانه عمومی امام صادق کتابخانه مجمع آثار اسلامی کتابخانه تخصصی صاحب‌الزمان کتابخانه المهدی کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی کتابخانه سیدالشهداء کتابخانه محقق طباطبایی کتابخانه تخصصی فقه و اصول کتابخانه تخصصی ادبیات کتابخانه تخصصی حدیث کتابخانه هادی خسروشاهیان کتابخانه علی ابن موسی رضا کتابخانه آیت‌الله حائری کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآن کتابخانه قرآن و عترت کتابخانه آستانه مقدسه قم کتابخانه عترت کتابخانه دفتر تبلیغات کتابخانه دانشگاه قم کتابخانه آیت‌الله مشکینی کتابخانه عمومی امام علی کتابخانه عمومی علامه امینی کتابخانه عمومی مسجد جامع کتابخانه عمومی امام رضا سینما و تئاتر پردیس سینمایی بازار شهر (سینما میامی) پردیس سینمایی شهر آفتاب سینما آوینه سینما آیه سینما استقلال سینما تربیت سینما رنگین کمان سینما شقایق سینما کانون سینما نور سینما ونوس تالار تئاتر بعثت تالار تئاتر پلاتو ماه تالار تئاتر هنر تئاتر شهید کلهری تئاتر غدیر بیمارستان‌ها بیمارستان آیت‌الله گلپایگانی بیمارستان امام رضا بیمارستان امیرالمؤمنین بیمارستان ایزدی بیمارستان حضرت زهرا بیمارستان حضرت معصومه بیمارستان شهدا بیمارستان شهید بهشتی بیمارستان علی بن ابیطالب بیمارستان کامکار-عرب‌نیا بیمارستان مادر بیمارستان نکوئی - هدایتی - فرقانی بیمارستان ولیعصر پارک‌ها و فضای سبز مساحت مجموع فضای سبز شهر قم ۱۷۱۷ هکتار است و سرانهٔ فضای سبز به ازای هر شهروند ۱۶ متر مربع است. شهر قم حدود ۲۴۳ پارک، پارک جنگلی، شهربازی و باغ دارد که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: منطقه ۱ و ۵ پارک شهر و شهربازی نجمه بوستان ولی عصر بوستان اطلس بوستان آزادگان بوستان معلم بوستان شهید محلاتی بوستان هاشمی بوستان مهدی بوستان ژاپنیها طلوع بوستان آستانه بوستان فرهنگ بوستان امام‌زاده حمزه منطقه ۲ و ۶ بوستان نبوت بوستان امام علی بوستان کوثر بوستان ولایت بوستان شهید مصطفی خمینی بوستان و دریاچه جوان بوستان گل‌ها بوستان کودک بوستان نرگس بوستان زنگارکی بوستان مریم پارک جنگلی معصومیه بوستان گلستان منطقه ۳ شهربازی ۷۲ تن بوستان مادر بوستان امام حسن بوستان پرستار بوستان ترمینال بوستان ریحانه بوستان عوارضی قم - تهران بوستان شهید بنیادی بوستان لاله بوستان شقایق بوستان نسیم بوستان حضرت اباالفضل بوستان قائم منطقه ۴ و ۸ بوستان و شهربازی علوی پارک جنگلی غدیر بوستان شهید گمنام بوستان معلم بوستان ایثار بوستان چهارده معصوم بوستان لقمان حکیم بوستان غنچه بوستان رعنا بوستان بهار بوستان خرم محله ژاپنی‌ها بوستان کودک بوستان تیراژه بوستان کتاب بوستان طراوت بوستان نگار بوستان شهروند بوستان اندیشه هتل‌ها و مراکز اقامتی ۴۹ هتل و هتل‌آپارتمان، ۴۲ مهمان‌پذیر و ۱۱۰ خانهٔ اجاره‌ای دارای مجوز در قم برای اقامت گردشگران وجود دارد که در مجموع ۷٬۵۰۰ تخت اقامتی در قم ایجاد کرده‌اند. بخش‌های اقامتی شامل ۴ هتل چهارستاره، و بقیه هتل‌های ۳، ۲ و یک ستاره و مهمان‌پذیرها هستند. ترابری آزادراه مهم‌ترین آزادراه‌های ترابری قم عبارتند از: آزادراه قم-گرمسار آزادراه سلفچگان-قم (کمربندی قم) آزادراه قم-تهران آزادراه قم-کاشان بزرگراه مهم‌ترین بزرگراه‌های ترابری قم عبارتند از: بزرگراه قم-تهران بزرگراه قم-کاشان بزرگراه قم-اراک اتوبوس روزانه ۳۰۰ دستگاه اتوبوس در ۴۰ خط شهری و تقریباً در همهٔ نقاط شهر خدمات ترابری ارائه می‌کنند. فعالیت اتوبوسرانی در شهر قم به سال ۱۳۵۵ بر می‌گردد که پس از چند سال فعالیت اتوبوس‌ها جای خود را به مینی‌بوس داده و عملاً خدمت‌رسانی به ساکنان شهر توسط مینی‌بوس‌ها انجام می‌پذیرفت. طی ۱۰ سال در سال ۱۳۷۰ سازمان اتوبوس‌رانی قم با ۱۰ دستگاه اتوبوس بنز ۳۰۵ وارداتی از آلمان و ۸ دستگاه اتوبوس بنز ۳۰۲ خریداری شده از اتوبوس‌رانی تهران و ۱۸۰ دستگاه مینی‌بوس که به تدریج در دههٔ ۶۰ به ناوگان اضافه شده بودند در ۲۶ خط تأسیس شد. هم‌اکنون ۸ مسیر اتوبوس تندرو در شهر ایجاد شده که پر رفت‌وآمدترین مسیر، خط یک از بهشت معصومه تا مسجد جمکران است. راه‌آهن ایستگاه راه‌آهن قم یک ایستگاه راه‌آهن در شهر قم، ایران است که به‌عنوان جزئی ار راه‌آهن سراسری ایران در سال ۱۳۱۷ توسط رضاشاه پهلوی افتتاح شده‌است. به‌علاوه خط راه‌آهن قم-اصفهان-یزد در تاریخ ۹ آذر ۱۳۱۷ شروع به ساخت شده اما به دلیل همزمان شدن با جنگ جهانی دوم ساخت آن متوقف شده اما با توجه به اینکه بخشی از زیرسازی این خط برای ریل‌گذاری آماده بود در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۲۶ راه‌آهن دولتی ایران با مصالح موجود اقدام به ریل‌گذاری از قم به کاشان نموده و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ عملیات ریل‌گذاری خاتمه یافته و از روز ۱۹ خرداد ۱۳۲۸ بهره‌برداری آن شروع شد. فرودگاه فرودگاه بین‌المللی قم یک فرودگاه بین‌المللی در ایران است که در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی شهر قم واقع شده‌است و هم‌اکنون در حال ساخت است و احتمالاً در دوران دولت سیزدهم به بهره‌برداری می‌رسد. راه‌آهن تندرو دو طرح راه‌آهن تندرو اراک-قم و تهران-قم-اصفهان دو پروژه ملی ایران در حوزه ترابری ریلی تندرو هستند که هردو به ایستگاه جدید راه‌آهن قم منتهی خواهند شد و اکنون درحال ساخت می‌باشند. مترو پروژهٔ خط A متروی قم، از شرق شهر (جمکران) آغاز شده و تا شمال غربی شهر (قلعه کامکار) ادامه می‌یابد. دسترسی به قطارها برای مسافران درون‌شهری از طریق ۱۴ ایستگاه که به ترتیب از A۱ تا A۱۴ نامگذاری شده‌اند پیش‌بینی شده‌است. سکوهای مسافرگیری در کلیهٔ ایستگاه‌ها در طرفین خط ریلی قرار داشته و بدون قوس هستند. متوسط طول ایستگاه‌ها ۱۰۹ متر و فاصله مرکز به مرکز ایستگاه‌های متوالی بین ۶۶۰ تا ۱۹۸۰ متر یعنی به‌طور متوسط ۱ کیلومتر است. مونوریل پروژهٔ مونوریل قم در حال ساخت است. فاز نخست این پروژه به طول ۶ کیلومتر و دارای ۵ ایستگاه است. این فاز شمال‌شرقی قم را به مصلی قدس وصل می‌کند (ایستگاه‌های ۱ تا ۸). هزینهٔ نهایی آن ۱۲۰ میلیون دلار بوده‌است پس از توسعهٔ کامل طول مسیر مونوریل به ۲۵ کیلومتر، تعداد ایستگاه‌های آن به ۱۷ ایستگاه افزایش خواهندیافت. پروژه توسط دو شرکت ایرانی (مپنا و کیسون) در حال ساخت است و واگن‌های آن ساخت شرکت FCF SpA ایتالیا هستند. اما متأسفانه به دلیل برخی مسائل سیاسی و مالی این پروژه از سال ۱۳۹۲ متوقف شده‌است. ولی در سال ۱۴۰۱، اعلام شد مشکلات احداث مونوریل قم برطرف شده و احداث آن از سر گرفته می‌شود. دانشگاه‌ها و مدارس اسلامی آموزش عالی آموزشکده فنی و حرفه ای پسران قم آموزشکده فنی و حرفه ای دختران قم پردیس فارابی دانشگاه تهران جامعةالمصطفی العالمیه دانشکده اصول دین دانشکده پرستاری و مامایی قم دانشکده پزشکی قم دانشکده حضرت معصومه دانشکده دندانپزشکی قم دانشکده صدا و سیما قم دانشکده علوم بهداشت دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم دانشگاه ادیان و مذاهب دانشگاه باقرالعلوم دانشگاه پیامبر اعظم دانشگاه پیام نور مرکز قم دانشگاه تعالی قم دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استان قم دانشگاه حکمت قم دانشگاه شهید مدنی دانشگاه صنعتی شهاب دانش (برق - فناوری اطلاعات و ارتباطات) دانشگاه صنعتی قم دانشگاه علمی کاربردی صنایع دستی و گردشگری دانشگاه علمی کاربردی هنر و فرهنگ دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی قم دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه قم دانشگاه علوم پزشکی قم دانشگاه علوم قرآنی دانشگاه قرآن و حدیث دانشگاه قم دانشگاه کریمهٔ اهل بیت دانشگاه معارف اسلامی دانشگاه مفید مؤسسه آموزش عالی پویش مؤسسهٔ آموزش عالی شهاب دانش مرکز آموزش عالی علمی کاربردی شهرداری قم مؤسسه آموزش عالی طلوع مهر قم مؤسسه آموزش عالی معصومیه قم مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی مدارس علمیه مدرسه علمیه الزهرا مدرسه علمیه شهید سید حسن شیرازی مدرسه علمیه امام حسین مدرسه علمیه امام باقر مدرسه علمیه رسول اعظم مدرسه علمیه امام رضا حوزه علمیه قم مدرسه علمیه رضویه مدرسه علمیه ستیه مدرسه علمیه امام خمینی مدرسه علمیه سید الشهداء مدرسه علمیه اباصالح مدرسه علمیه المهدی مدرسه علمیه الهادی مدرسه اسلامی هنر مدرسه علمیه امام مهدی موعود مدرسه علمیه بقیةالله مدرسه علمیه حقانی مدرسه علمیه رشد مدرسه علمیه آیت‌الله العظمی شیخ عبد الکریم حائری یزدی مدرسه علمیه جانبازان مدرسه علمیه رسالت مدرسه علمیه شهیدین مدارس علمیه مجتمع شهید صدوقی مدرسه علمیه عترت مدرسه علمیه کرمانی‌ها مدرسه علمیه معصومیه مدرسه علمیه امام عصر مدرسه علمیه سعد حلت مدرسه علمیه اثیرالملک مدرسه علمیه سید سعید عزالدین مرتضی مدرسه علمیه سید زین الدین مدرسه علمیه سید عبدالعزیز مدرسه علمیه ابوالحسن کمیج مدرسه علمیه شمس الدین مرتضی مدرسه علمیه مرتضی کبیر مدرسه علمیه در آستانه مدرسه علمیه سفیران هدایت مدرسهٔ علمیه مؤمنیه پژوهشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث مرکز تحقیقات رایانه‌ای نور مجمع جهانی تقریب مذاهب مؤسسهٔ آموزشی پژوهشی امام خمینی دفتر انتشارات اسلامی مرکز المعجم الفقهی مرکز جهانی انصارالمهدی مرکز دائرةالمعارف فقه اسلامی مرکز تحقیقات علمی و فنی دکتر حسابی مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی مؤسسهٔ قرآنی بیت‌النور مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه مؤسسهٔ تحقیقاتی اسرا مرکز پژوهشی صافا مجمع جهانی اهل بیت پژوهشکدهٔ فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهٔ اسلامی مؤسسهٔ علمی طه مجمع اندیشهٔ اسلامی مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه (نام سابق این مرکز: مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه) مؤسسهٔ قرآن و نهج‌البلاغه مرکز کتاب‌شناسی شیعه مؤسسهٔ علوم آل محمد خانه فرهنگی حضرت زهرا مؤسسهٔ فرهنگی دارالمعارف مؤسسهٔ فرهنگی هنری صاحب‌الامر مؤسسهٔ تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر مؤسسهٔ فرهنگی انتظار نور بنیاد هنری ـ دینی الرضا مؤسسهٔ معارف اهل‌بیت مجمع جهانی شیعه‌شناسی مرکز حقایق اسلامی مرکز تحقیقات علمی مجلس خبرگان مرکز شیعه‌شناسی بنیاد پژوهش‌های اسلامی مرکز جهانی آل‌البیت مرکز تخصصی علوم حدیث بنیاد بین‌المللی نهج‌البلاغه دائرةالمعارف کامپیوتری اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی مؤسسه معارف اسلامی امام رضا مرکز تحقیقاتی امیرالمؤمنین مرکز تخصصی امامت و مهدویت مرکز تحقیقات فقهی قوه قضاییه مؤسسهٔ تحقیقاتی سروش کورش کبیر دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری ورزش فوتسال قم از دیرباز یکی از قطب‌های مطرح فوتسال در سطح کشور بوده‌است و به نوعی ورزش اول این شهر محسوب می‌شود. بنا به عقیده برخی کارشناسان این رشته، به دلیل داشتن بازیکنان و مربیان پرشمار و مستعد، هواداران پرشور و سابقه طولانی در لیگ برتر؛ قم مهد فوتسال ایران است. محسن حسن‌زاده، علی‌اصغر حسن‌زاده، ابوالقاسم عروجی، علیرضا وفایی، سعید تقی‌زاده، محمدحسین کوهستانی و محمدطه نعمتیان از جمله فوتسالیست‌های مطرح و ملی پوش قم هستند. کاراته کاراته نیز از ورزش‌های پرطرفدار در قم می‌باشد. مهدی عموزاده، مجید عبدالحسینی، سعید آشتیان، علیرضا کتیرایی و امیر مهدی‌زاده از قهرمانان کاراته قم به حساب می‌آیند. کشتی فرنگی قم در کشتی فرنگی قهرمانانی همچون علیرضا نجاتی دروزن ۶۳ کیلوگرم دارد گردشگری حرم فاطمه معصومه ایجاد گنجینه‌های معماری در اطراف مرقد فاطمه معصومه در قم به نیمه دوم سده ۲ هجری برمی گردد. به استناد کتاب‌های معتبر تاریخی این بنا در اواسط سده پنجم توسط «امیر ابوالفضل عراقی» از رجال دوره طغرل اول سلجوقی تجدید بناشد. با شروع فرمانروایی سلسله صفویه قم بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در عصر قاجار فتحعلی شاه به مرقد فاطمه معصومه در قم توجه بیشتری نشان داد چنان‌که بسیاری از تزیینات امروزی حرم متعلق به آن دوره است. برای نخستین بار به اهتمام فتحعلی شاه قاجار گنبد مرقد طلاکاری شد. ابنیه و بیوتات حرم: ۱. ضریح فاطمه معصومه، بقعه فراز آن با رواقها، دو مسجد بالاسر و طباطبایی، دو ایوان طلا و آیینه، گنبد و منارهها.۲. صحن عتیق با سردر شمالی آن و مقابر پادشاهان قاجار و فقها و محدثان.۳. صحن نو، ایوان‌ها، سردرها و مناره‌ها. صحن جوادالائمه. صحن امام هادی. ۶. صحن فاطمی.۴. مدرسه فیضیه و مسجد اعظم.۵. شبستان بزرگ خمینی. شبستان نجمه خاتون. شبستان حضرت زهرا. مسجد اعظم مسجد اعظم در غرب حرم فاطمه معصومه واقع شده‌است و به دستور سید حسین طباطبایی بروجردی ساخته شده‌است. این مسجد در سال ۱۳۷۴ هجری قمری توسط حسین بن محمد معمار معروف به «لرزاده» بنا شده‌است. این مسجد که به جهت شوکت و عظمت، مسجد اعظم نام گرفته‌است، در زمره مساجد سه ایوانی جای می‌گیرد. شبستان و گنبد این مسجد مزین به کاشی‌های معرق است. مدرسه غیاثیه (پامنار) سردر و مناره‌های مدرسه غیاثیه نزدیک میدان کهنه شهر قم تنها بخش بازمانده از مدرسه عظیمی است که در سده هشتم هـ. ق دارای شهرت بسیار بود. سازه اصلی بنا از آجر با تزیینات گچی و تلفیق آجر و کاشی در مناره هاست. مدرسه غیاثیه (پامنار) مربوط به دوره سلجوقیان - دوره تیموریان است و در قم، خیابان آذر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۷۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. مسجد جامع قم و مدرسه جهانگیرخان نوشتار اصلی: مسجد جامع قم و مدرسه جهانگیرخان این مسجد در مرکز شهر قم و در محله لب چال قرار گرفته‌است. از راه خیابان آذر، بزرگراه عماریاسر و تونل غدیر می‌توان به این مسجد دسترسی پیدا کرد. این مسجد، مجموعه‌ای از بناهای چند عصر و دوره است. گنبد رفیع مسجد جامع قم یکی از باشکوه‌ترین، شگفت انگیزترین و رفیع‌ترین گنبدهای مساجد ایران است. جای تعجب نیست اگر برای هر بیننده‌ای در مورد چگونگی ساخت این گنبد جای سؤالی وجود داشته باشد. برای ساخت این مسجد بزرگ و گنبد آن که حدود ۶۰۰۰ متر مربع وسعت دارد، حتی یک شاخه آهن نیز به کار نرفته و با گذشت سالیان سال از ساخت آن همچنان پابرجا و استوار مانده‌است. مسجد جامع قم از بناهای قدیمی شهراست که بانی آن معلوم نیست اما در کتاب گنجینه آثار قم آمده‌است که بانی این مسجد و مدرسه روبه روی آن که جهانگیرخان نام دارد سلطان جانی خان پادشاه تا تار ترکستان است و تاریخ بنای آن هم سال ۷۵۵ بوده‌است. مسجد امام حسن عسگری این مسجد که قدیمی‌ترین مسجد شهر قم است، در ضلع شمالی میدان بزرگ امام خمینی قرار گرفته‌است. مسجد امام حسن عسگری، در سده سوم هجری توسط «احمد بن اسحاق قمی» وکیل و نماینده حسن عسکری، پیشوای یازدهم شیعه ساخته شده‌است. این مسجد محل تدریس سید محمدتقی خوانساری بود که شخصیت‌هایی مانند سید روح‌الله خمینی و محمد علی اراکی از شرکت کنندگان در این درس بودند. چون این مسجد به امر حسن عسکری و با پول او و به وسیله نایب او ساخت شده‌است مورد توجه مراجع تقلید و مردم قم قرار گرفته‌است. این مسجد اخیراً مورد بازسازی قرار گرفت و ساختمان جدید آن در سال ۱۳۹۴ افتتاح شد. ساختمان جدید در زمینی به مساحت ۶ هزار متر مربع و زیربنای ۱۰ هزار متر مربع ساخته شده‌است. مسجد جمکران این مسجد در جنوب شرق شهر قم و در روستای جمکران فرار دارد. واقعه ساخت مسجد در کتاب روایی عالم معاصرمحدث نوری فردی به نام «شیخ حسن بن مثله جمکرانی» مربوط می‌شود، وی ادعا کرد که در بیداری -و یا عالم رویا- با امام دوازدهم شیعیان، مهدی دیدار کرده‌است و حجت بن الحسن دستور ساخت مسجد را به وی داده‌است. در میان شیعیان بحث‌های زیادی در خصوص ملاقات با مهدی مطرح است. عده‌ای با استناد به روایاتی، آن را در خواب ممکن می‌دانند. دریافت نامه از مهدی پس از غیبت کبری نیز مورد قبول بسیاری از شیعیان است، آنچنان‌که نامه و توقیع رسیده به شیخ مفید - حدود یک سده پس از غیبت کبری - از نظر شیعیان مورد تردید واقع نشده‌است. بسیاری از شیعیان شب چهارشنبه و شب جمعه از روزهای هفته و شب نیمه شعبان - زادروز مهدی - از روزهای سال را به این مسجد می‌روند و اعمال آن را بجا می‌آورند. اعمال آن دو رکعت نماز تحیت مسجد است و دو رکعت نماز استغاثه به صاحب الزمان که به نماز امام زمان مشهور است به شیوه‌ای خاص به جای آورده می‌شود. آرامگاه فتحعلی شاه قاجار مقبرهٔ فتحعلی شاه قاجار در شمال صحن عتیق مرقد فاطمه معصومه قرار دارد و از آثار «بیگم صفوی» است. این مقبره در زمان زندگانی فتحعلی شاه قاجار و به دستور خود او بنا شده‌است. در سال ۱۲۸۰، در دوره ناصرالدین شاه قاجار تزیینات آینه‌کاری بنا، به گچ‌بری تبدیل شده‌است. آرامگاه محمدشاه قاجار آرامگاه محمدشاه قاجار، در غرب صحن عتیق مرقد فاطمه معصومه جای دارد. در ورودی مسجد بالاسر. تزیینات داخلی گنبد این آرامگاه مجموعه‌ای از آینه‌کاری و گچ‌بری است. آرامگاه شاه عباس صفوی مقبرهٔ شاه عباس دوم صفوی در جنوب غربی حرم فاطمه معصومه قرار دارد. این مقبره از نظر معماری و به‌کارگیری سنگ‌های مرمر، جلوه‌ای جالب دارد. آرامگاه شاه سلیمان و شاه صفی مقابر شاه سلیمان و شاه صفی در محل موزه آستان فاطمه معصومه قرار دارند. صندوق چوبی قبر شاه، از نظر کنده کاری، جالب و دارای ارزش است. شهرک سینمایی پیامبر اعظم این شهرک که با نام شهرک سینمایی نور نیز شناخته می‌شود در جاده قم به وسعت ۲۰۰ هکتار ساخته شده‌است. این شهرک ابتدا برای ساخت فیلم سینمایی محمد رسول‌الله مورد استفاده قرار گرفت و از دی ماه ۱۳۹۳ رسماً گشایش یافت. در این شهرک سینمایی دکور شهرهای مکه، مدینه و کلیسای بحیرا در شهر بصرای شام ساخته شده‌است. باغ گنبد سبز نوشتار اصلی: مقابر باغ گنبد سبز در خیابان شهید روحانی شهر قم، باغی کوچک موسوم به باغ «گنبد سبز» سه اثر تاریخی متعلق به سده هشتم هجری قمری را در دل خود جای داده‌است. این باغ در ۱۵ دیماه سال ۱۳۱۰ خورشیدی با شماره ثبت ۱۲۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. در این سه بنا که از نظر هنر گچبری از نمونه‌های منحصر به فرد به‌شمار می‌روند، امرای خاندان (علی صفی) فرمانروایان مستقل قم در سده هشتم هجری قمری مدفونند. مقبره خواجه اصیل الدین این مقبره از خارج، دوازده ضلعی منظم با طاق‌نماهای تزیینی در هر ضلع است. براساس کتیبه تاریخی بنا، دو تن در این مقبره مدفونند. تاریخ ۷۶۱ هجری قمری در این برج مشاهده می‌شود. مقبره خواجه علی صفی این بنا در وسط دو گنبد دیگر قرار دارد و مدفن خواجه علی صفی، دومین فرمانروای خاندان صفی است. معماری نمای بیرونی و داخلی بنا همانند گنبد خواجه اصیل الدین است. بر اساس کتیبه بنا سه نفر در این آرامگاه مدفونند. تاریخ ۷۹۲ هجری قمری در این آرامگاه به چشم می‌خورد. گنبد شمالی این بنا در شمال دو بنای دیگر قرار دارد و به دلیل تخریب کتیبه تاریخی آن، نام بانی و صاحب مقبره مشخص نیست. نمای مقبره از خارج و داخل هشت ضلعی است. این مقبره به اواخر سدهٔ هشتم و اوایل سدهٔ نهم هجری قمری تعلق دارد. امام زاده علی بن جعفر امامزاده علی بن جعفر مربوط به سدهٔ ۸ ه‍.ق است و در خیابان انقلاب قم، جنب گلزار شهدا واقع شده و این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۲۴۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. امامزاده علی بن جعفر مشهور به «در بهشت» بوده و بنای هشت وجهی با گنبد دو پوش هرمی شکل است. در دوران قاجاریه ایوان و بیوتاتی بدان اضافه شد. این بقعه پس از مرقد فاطمه معصومه بر بقیه اماکن و مقابر منطقه قم از حیث تزیینات برتری دارد. امام زاده حمزه مقابل میدان کهنه قم (خیابان آذر) گنبد و بارگاهی است که مرقد سه امامزاده از نوادگان موسی بن جعفر در آن واقع شده‌است. مزار امامزاده حمزه که آن را خاک حمزه فرزند امام هفتم شیعه می‌دانند بنایی است متعلق به نیمه نخستین سده دهم ه‍.ق. این مزار که سبک بنای آن به سبک بنای حرم فاطمه معصومه است – با ابعادی کوچک در همان سبک – مرکب از دو بقعه است که پیشاپیش هر دو صحنی به درازا و پهنای ۳۲ در ۱۵ متر قرار دارد. این صحن را میرزا علی اصغر خان امین السلطان صدر اعظم، در دوران برکناری خود که در قم اقامت داشت بنا نموده‌است. گنبد امامزاده با بلندای ۱۰ متر با فرم حلزونی (ترکیبی از مخروط و گنبد) از آثار اوایل سده حاضر است. خانه تاریخی یزدان پناه این خانه تاریخی و زیبا واقع در محلهٔ باغ پنبه ، در پایان دورهٔ قاجاریه بنا شده و در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۸۲ با شماره ۹۱۵۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. این خانه شاید یکی از زیباترین خانه‌های تاریخی در ایران باشد، اما تعداد بسیار اندکی از گردشگران و حتی مردم قم از وجود این خانه با خبراند. این خانه ۸۸۴ متر مربع مساحت داشته و بیش از ۱۲۰ سال قدمت دارد. معماری این خانه سربه تو دارد و از تأثیر اقلیم و باورهای مردم قم دور نمانده‌است. نحوهٔ چیدمان اتاق‌ها در این بنا بدین گونه است که در سمت شمالی حیاط که آفتاب در فصل زمستان مایل به آن می‌تابد و از گرمای بیشتری برخوردار است قسمت زمستان‌نشین است. اتاق‌های سمت جنوب حیاط در تابستان در سایه قرار دارند و خنک‌ترند و بادگیرها و هواکش‌ها نیز غالباً در سمت جنوبی ساختمان قرار دارند تا تهویه هوا بهتر صورت گیرد. خانه سید روح‌الله خمینی این خانه در حدود سال ۱۳۳۵ توسط سید روح‌الله خمینی خریداری شد و تا سال ۱۳۴۲ در آن اقامت داشته‌است. سرانجام در سال ۱۳۷۳ توسط سید احمد خمینی به بیت سید علی خامنه ای واگذار شد. خانه سید روح‌الله خمینی در شهر قم، بنایی ۲ اشکوبه و ساده شامل یک طبقه همکف و زیرزمین است. حیاط این بنا در جنوب آن و فضاهای سرپوشیده در شرق و غرب خانه قرار دارد. سطوح داخلی این خانه قدیمی بدون تزئین بوده و گچ اندود شده‌است. سطوح خارجی نیز از جرزهای آجری ساده و سطوح گچی یکدست و بدون نقش و نگار می‌باشد. خانه سید روح‌الله خمینی در سال ۱۳۷۵ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۴۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. خانه سید حسین طباطبایی بروجردی این خانه در دورهٔ قاجاریه ساخته شده و محل اقامت و زندگی سید حسین طباطبایی بروجردی، مرجع تقلید شیعه بوده‌است. این خانه در خیابان آذر قم، و در محلهٔ «تکیه آق سید حسن» قرار دارد. این اثر در ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شماره ثبت ۱۲۵۴۳ به عنوان اثر ملی به ثبت رسیده‌است. خانه حاجی خان، خانه زند، بیت النور، تیمچهٔ بزرگ بازار قم، حمام تاریخی حاج عسگرخان، برج‌های کارخانه ریس باف، تپهٔ باستانی قلی درویش، قلعهٔ جمکران و درخت سرو پانصد سالهٔ جمکران از دیگر جاذبه‌های دیدنی شهر قم هستند. موزه‌ها موزه آستانه مقدسه موزهٔ آستانهٔ مقدسه یکی از قدیمی‌ترین موزه‌های ایران است که در آبان ماه سال ۱۳۱۴ خورشیدی در محوطهٔ داخلی حرم فاطمه معصومه و مکان فعلی مسجد شهید مطهری افتتاح شد و در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ به مکان فعلی واقع در میدان آستانه انتقال پیدا کرد. پس از احداث موزه بخشی از آثار بیوتات حرم نیز به موزه انتقال یافت. بخشی از آثار نیز از برخی بقاع اطراف قم به موزه منتقل شد. موزه مساحتی حدود یک هزار متر مربع دارد و شامل دو طبقه و دو تالار نمایش آثار و هم‌چنین بخش‌های اداری، موزه‌داری، مخزن آثار، حراست و نگهبانی می‌شود و مجهز به سیستم‌های حفاظتی است. قرآن‌های خطی، مسکوکات تاریخی، کاشی‌های مختلف دوره‌های اسلامی، انواع سفالینه‌ها، ظروف شیشه‌ای، آثار منبت‌کاری، آثار حجاری، آثار نقاشی، فلزکاری، پارچه‌های دستباف، قالی‌های دستباف و انواع درهای خاتم‌کاری، انواع مُهرها و عقیق‌ها، تابلوهای خط و تذهیب، ظروف چینی، انواع تمبر و اسکناس‌های ایرانی و خارجی و همچنین بخش صدف‌ها و موجودات دریایی، مهم‌ترین بخش‌های مجموعه آثار موزه را تشکیل می‌دهد. قدیمی‌ترین بخش آثار موزه را سفالینه‌های پیش از میلاد مسیح تشکیل می‌دهد که مربوط به منطقه باستانی سیلک کاشان و برخی نیز مربوط به منطقه باستانی صرم قم است که متعلق به هزاره‌های اول و دوم پیش از میلاد مسیح هستند. موزه مردم‌شناسی قم خانه‌های تاریخی زند و حاج قلی خان دو مکانی هستند که توسط اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری قم به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده‌اند. فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات، نوع پوشش و بینش اجتماعی حاکم بر جامعه قم در اعصار گذشته، مجموعه‌ای از اسباب، اشیاء و لوازم زندگی، ابزار کار، لوازم کشاورزی و صنعتی، پوشاک و شیوهٔ چینش اشیاء در منازل قدیمی قم از جمله بخش‌هایی است که در موزه مردم‌شناسی قم به نمایش گذاشته شده‌اند. موزه هنرهای سنتی قم این موزه در محلهٔ قدیمی باغ پنبه واقع شده‌است و در برگیرندهٔ مجموعه‌ای از آثار هنری اصیل و آداب و رسوم مردم قم و همچنین کارگاه‌های تولیدی و آموزشی صنایع دستی از جمله سفالگری، رودوزی سنتی و معرق کاری است. موزه آثار مراجع تقلید گنجینهٔ آثار تعدادی از مراجع تقلید شیعه در مجموعهٔ تاریخی بیت سید روح‌الله خمینی در میدان روح‌الله قم قرار دارد و اسناد مکتوب، تصاویر، آثار و زندگی‌نامهٔ دوازده نفر از مراجع تقلید شیعه در آن به نمایش گذاشته شده‌است. موزه تاریخ طبیعی قم ساخت موزه تاریخ طبیعی استان قم به‌عنوان مکانی برای استفادهٔ علمی، فرهنگی، اجتماعی و پژوهشی در سال ۱۳۷۸ در بوستان شهید بنیادی قم آغاز شد و در شهریور ۱۳۸۱ خورشیدی راه‌اندازی شد. این موزه دارای نمونه‌هایی از پستانداران، پرندگان، حشرات، خزندگان، دوزیستان، سخت پوستان، فسیل بی مهرگان، و سنگ‌ها و کانیها است. موزه تخصصی علوم زمین (یاقوت کویر) موزه علوم زمین تنها موزه در ایران است که هزار قطعه کانی از ۶۵ نوع کانی در دنیا را دربردارد. از مجموعه موزه، ۸۰ درصد کانی‌ها ایرانی بوده و ۲۰ درصد دیگر از کشورهایی همچون مکزیک، اسپانیا، روسیه، آلمان و برزیل خریداری شده‌است. این موزه در خیابان نیروگاه، بلوار شاهد، کوچه ۹ قرار دارد. آسمان نما در آسمان‌نمایی که در کنار موزه تاریخ طبیعی قم قرار دارد، قسمتی از آسمان به همراه ستاره‌ها و سیاره‌ها به نمایش درآمده‌است. در این مجموعه دب اکبر، دب اصغر، ستاره قطبی و دیگر صورفلکی در حالت نورانی در معرض دید قرار گرفته‌اند. باغ پرندگان قم این باغ دومین باغ وسیع کشور است. مجموعه‌ای به وسعت ۱۲ هکتار محصور در میان کوه‌ها که از این بین ۶ هکتار فنس کشی شده و داخل آن طرح باغ پرندگان اجرا شده‌است. این فضا که جانمایی آن از سال ۱۳۹۵ شروع شد. توپوگرافی و طراحی ویژه این باغ در دره‌ای به نام «دره باد» به مساحت ۱۲ هکتار به ما اجازه می‌دهد که طبیعتی زیبا را در این نقطه به نظاره بنشینیم. این زیبایی‌ها البته با کاشت گونه‌های طبیعی، ساخت آب‌نما و المان‌های پرندگان صد چندان شده. باغی که طراحی آن می‌تواند برای پرندگانی که به‌صورت طبیعی نیز در این منطقه زندگی می‌کنند جذابیت‌های لازم را داشته تا این مکان را برای زیستگاه دائمی خود انتخاب کنند و حضورشان به جذابیت این باغ بیفزاید. محله‌ها و شهرک‌ها فهرست محلات کلانشهر قم باغ پنبه آلوچو کوچه نو علی‌آباد سعدگان خراسان ژاندارم‌ها تولید دارو مهرآباد سید معصوم خانم شیرازی سالاریه صفاشهر باجک خاکفرج شیخ‌آباد شاد قلی خان زنبیل آباد شهرک قدس پردیسان شهرک مهدیه چهل اختران محمدآباد حاج خلیل قم نو صفاییه مصلی دروازه ری بُکایی لسانی یخچال قاضی دروازه کاشان جوی شور حاج زینل قلعه عمو حسین قلعه یزدی‌ها میرزائیه براسون جمهوری اسلامی بنیاد لقمان باغ شریفی باغ کرباسی منبع آب نخودی دروازه چوبی سید سربخش لب چال حشای‌ها گذرقلعه گذر خان گذر میر گذرصادق خندق الوندیه تکیه آقا سید حسن حمام تالار قلعه کامکار سنگ بند درخت پیر پامنار رضویه شهرقائم زاویه سیدان دربهشت سرحوض نوقطار نوبهار چهل درخت میدان نو شاه حمزه باغ شاهزاده شاه ابراهیم شاه احمد قاسم شاه جعفر شاه جمال زند آباد نیروگاه ننه عباس آزادگان نیروگاه چهارمردان آذر چاله کاظم سلطان محمد شریف وزارت راه (میدان پلیس) رسانه‌ها صداوسیمای مرکز قم صدا و سیمای مرکز قم در سال ۱۳۶۷ به عنوان دفتر خبری تشکیل شد. در هشتم شهریور ماه ۱۳۷۵ رادیوی مرکز قم با روزی ۳ ساعت برنامه، شروع به کار کرد. در سوم خرداد ۱۳۸۲ نیز شبکهٔ تلویزیونی مرکز قم با نام سیمای نور افتتاح شد. این شبکه هم‌اکنون ۲۴ ساعت در شبانه‌روز برنامه پخش می‌کند. شبکه‌های سراسری دو شبکهٔ سراسری رادیویی، یعنی شبکهٔ رادیو معارف و شبکه ندای اسلام به زبان انگلیسی (The Call Of Islam Radio) نیز از شهر قم پخش می‌شود. نشریات تعداد ۱۱۰ روزنامه، هفته‌نامه، دوهفته‌نامه، ماه‌نامه، فصل‌نامه و سال‌نامه در قم چاپ می‌شود. خبرگزاری حوزه، سایت خبرقم، نشریه کریمه، نشریه ندای وطن و اقتصاد آینده نیز در این شهر منتشر می‌شود. شهرهای خواهرخوانده شهر قم، با شش شهر پیمان خواهرخواندگی (شهرها) بسته‌است: مشاهیر و نام آوران شیخ صدوق، محدث شیعه سید عبدالرحیم موسوی، فرمانده ارتش علی موسوی گرمارودی، شاعر، ادیب و پژوهشگر علی‌اصغر فقیهی، نویسنده و تاریخ پژوه ناصر کمالیان، پزشک سهراب سپهری، شاعر و نویسنده فروزنده اربابی، گوینده رادیو نصرالله سلطانی‌نژاد، کشتی‌گیر علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس محمدرضا ناصحی، وزنه‌بردار اصلان اصلانیان، شاعر و نویسنده فتحعلی اویسی، بازیگر سینما و تلویزیون ناصر آقایی، بازیگر سینما و تلویزیون بهرام ابراهیمی، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر فریبا صادقی، مربی والیبال زینب موسوی، کمدین علی بن ابراهیم قمی، از علماء و مفسران شیعه حسن بن محمد قمی، مورخ میرزای قمی، فقیه شیعه شیخ عباس قمی، محدث شیعه و مؤلف مفاتیح الجنان جواد افشار، کارگردان سینما و تلویزیون حسین ناظریان، فیلم‌بردار سینما جواد رضویان، بازیگر سینما و تلویزیون ناصر فیض، شاعر و طنز پرداز علیرضا کتیرایی، کاراته کا علی‌اصغر حسن‌زاده، فوتسالیست علیرضا وفایی، فوتسالیست مهدی حسینی، فوتبالیست الناز قاسمی، هندبالیست مهدی ابراهیمی، کشتی‌گیر علیرضا نجاتی، کشتی‌گیر جستارهای وابسته فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران منابع در این باره ر.ک. به «بحارالانوار»، ج ۶۰، ص ۲۱۰ به بعد «حضرت مهدی (عج) فروغ…»، ص۲۹۳ به بعد پیوند به بیرون زیارت شهرستان قم شهرهای استان قم شهرهای شهرستان قم شهرهای مقدس شیعه دوازده‌امامی شهرهای مقدس مرکز استان‌های ایران
7911
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3
دالاس
دالاس ، چهارمین کلان‌شهر بزرگ آمریکا و نهمین شهر بزرگ در آمریکا (در محدوده شهری)، و سومین شهر بزرگ در ایالت تگزاس (در محدوده شهری) است. دالاس مهم‌ترین نقطه تمرکز کلان‌شهر دالاس-فورت وورث است به‌طوری‌که بر طبق گزارش اداره آمار آمریکا، جمعیت دالاس در آخرین تخمین اداره سرشماری آمریکا در سال ۲۰۲۱ برابر بود با ۱٬۳۰۴٬۳۷۹ نفر (در محدوده دالاس کانتی) و جمعیت کلان‌شهر دالاس روی هم در همان سال برابر ۷٬۶۳۷٬۳۸۷ نفر تخمین زده شده‌است. معمولاً منطقه شهری دالاس و مناطق شهری همجوار، به صورت پیوسته تحت نام کلان‌شهر دالاس-فورت وورث شناخته می‌شوند و اکثر اهالی این کلان‌شهر خود را ساکنان «دالاس» می‌نامند. برخی از این شهرهای مجاور مهم عبارتند از: پلینو، فریسکو، ریچاردسون، اروینگ، آرلینگتون و فورت وورث. دالاس از نظر قدرت مالی-اقتصادی و امکانات رفاهی در مقیاس شهرهای جهانی در سطح شهرهای ردهٔ «بتای مثبت» قرار دارد (همردیف با رم، برلین، و واشینگتن). دالاس از دوران قدیم بخاطر صنعت نفت، پنبه و خطوط راه‌آهنش شهر بسیار مهمی در سطح آمریکا محسوب می‌شده. قسمتهای مرکزی شهر دالاس در سال ۱۸۴۱ شکل گرفت ولی در فوریه ۱۹۵۶ رسماً به عنوان یک شهر معرفی شد. اما اقتصاد دالاس امروزه بر پایه بانکداری، تجارت، صنعت نیرو، خدمات مخابراتی، فناوری اطلاعات، حمل و نقل، خدمات درمانی و تحقیقات پزشکی استوار است. مرکز چندین شرکت بزرگ فورچون ۵۰۰ در جهان در دالاس قرار دارد، از جمله جی. سی. پنی، ساوت‌وست ایرلاینز، امریکن ایرلاینز، ای‌تی اند تی، و اکسان‌موبیل. اقتصاد کلان-شهر دالاس نیز جزء اقتصادهای برتر آمریکا بوده و با ۵۳۵٬۴۹۹ میلیون دلار تولید ناخالص داخلی رتبه چهارم بزرگ‌ترین اقتصاد در میان شهرهای آمریکا را دارد. دالاس امروزه مرکز ۲۴ شرکت فورچون ۵۰۰ می‌باشد. در سال ۲۰۱۳ و با موفقیت در توسعه اشتغال و کاهش بیکاری، این منطقه کلان‌شهری با داشتن بیش از ۳ میلیون شغل غیر کشاورزی توانست به چهارمین مرکز اشتغال زایی در آمریکا تبدیل شود و امروزه همچنان از مراکز بزرگ اشتغال در آمریکا می‌باشد. تاریخچه منطقه‌ای که امروزه شهر دالاس و ایالت تگزاس در آن قرار دارد، در طول سالیان سال، فرهنگ‌های مختلفی را به خود دیده‌است. در ابتدا قبیله کادوها در این منطقه سکونت داشتند و بعد از آن‌ها و در قرن هجدهم، استعمارگران اسپانیایی این منطقه را جزئی از اسپانیای نو می‌دانستند. البته بعدها فرانسویان نیز چنین ادعایی را مطرح کردند ولی هیچ‌وقت ساکن منطقه نشدند. در سال ۱۸۱۹ و بر اساس پیمان فلوریدا که بین آمریکا و اسپانیا امضاء شد، رودخانه‌ای به نام رودخانه سرخ در نواحی جنوبی آمریکا، مرز رسمی‌ای بین آمریکا و اسپانیای نو ایجاد می‌کرد که بر این اساس، منطقه فعلی شهر دالاس به شکل رسمی جزئی از خاک اسپانیا محسوب می‌شد. این منطقه همچنان تا سال ۱۸۲۱ تحت حاکمیت اسپانیا بود تا اینکه کشور مکزیک از استعمار اسپانیا اعلام استقلال کرد و بدین ترتیب منطقه فعلی وارد ایالت تیهاس در کشور مکزیک شد. چندی بعد و در سال ۱۸۳۶، تگزاسی‌ها به فکر استقلال افتادند و جمهوری تگزاس در نتیجه از مکزیک اعلام استقلال و رسماً تشکیل می‌شود. در نهایت در سال ۱۸۴۵ جمهوری تگزاس به خاک کشور آمریکا ضمیمه شده و در ۲ فوریه ۱۸۵۶ شهر دالاس به شکل رسمی تشکیل می‌شود. شاید دلیل اصلی توسعه دالاس را بتوان به دلیل وجود راه‌آهن دانست. خطوط راه‌آهن باعث شد این شهر تبدیل به نقطه ارتباطی بین هیوستون و چند شهر دیگر که آن‌ها نیز خط آهن داشتند شود. به همین دلیل صنایع کوچک دالاس همچون چرم کم‌کم روند روبه رشدی را طی کردند. در نتیجه با گسترش راه‌آهن به دالاس، این شهر شروع به پیشرفت کرده و مرکز ارتباطی بین چندین شهر شد. همچنین با استفاده از موقعیت به‌دست آمده، صنایع خود را گسترش داده و تبدیل به یک شهر صنعتی می‌شود که کارگران زیادی را از سرتاسر ایالت تگزاس به سوی خود جذب می‌کرد. جغرافیا شهر دالاس و مناطق حومه بر شهرستانهای کالین، دنتن، کافمن و راک‌وال گسترده شده‌است. بر طبق اطلاعات اداره آمار آمریکا، خود این شهر مساحتی معادل ۹۹۹٫۳ کیلومتر مربع داشته که از این مقدار حدود ۱۱٫۷۵٪ آن پهنه آبی است. همچنین دالاس جزء منطقه کلانشهری دالاس‌فورت وورث است که بر این اساس، یک‌چهارم جمعیت ایالت تگزاس در آن زندگی می‌کنند. البته این‌جای تعجب نیست چرا که کلانشهر دالاس-فورت وورث افزون بر ۲۴۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد که برای قیاس کمی بیشتر از مساحت استان مازندران می‌باشد. آب و هوا آب و هوای این شهر بسیار گرم اما متغیر است. در یک نگاه کلی عمدتاً دو فصل تابستان و زمستان در آن مشاهده می‌شود و عمر سایر فصول بسیار کوتاه است. هوای دالاس در تابستان به‌شدت گرم است و گاهی حتی بیشینه درجه حرارت به بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد می‌رسد. اما در زمستان به ندرت برف در دالاس می‌بارد. با این حال موج سرما از اراضی شمال اوکلاهوما اغلب به دالاس نیز سرایت می‌کند. رژیم رطوبتی این کلانشهر به دلیل فاصله نسبتاً نزدیک با خلیج مکزیک، تحت تأثیر آن قرار گرفته و رطوبت نسبی این منطقه اغلب زیاد است. میزان و تواتر بارندگی‌ها نیز نسبتاً زیاد است و معمولاً در هر ماه چند نوبت بارندگی روی می‌دهد. تورنادو یا پیچند از ویژگی‌های منطقه دالاس فورت وورث است. پیچند عمدتاً در منطقه فورت وورث، دنتون، و فریسکو در فصول گرمتر دیده می‌شود و حتی در محدوده شهر دالاس ممکن است ایجاد شود. اقتصاد در سال ۲۰۱۹ تعداد ۲۲ شرکت از فهرست فورچون ۵۰۰ در این کلان-شهر قرار داشتند. این شرکتها و رتبه شان در فورچون ۵۰۰ عبارتند از: رتبه ۲: اکسان موبیل رتبه ۷: مک‌کسان رتبه ۹: ای‌تی‌اندتی AT&T رتبه ۵۹: Energy Transfer Equity رتبه ۶۸: امریکن ایرلاینز رتبه ۱۴۲: هواپیمایی ساوث وست رتبه ۱۶۴: فلور کورپوریشن رتبه ۱۷۱: کیمبرلی-کلارک رتبه ۱۷۲: Tenet Healthcare رتبه ۱۷۵: HollyFrontier رتبه ۱۹۴: D. R. Horton رتبه ۱۹۹: تگزاس اینسترومنتز رتبه ۲۰۸: گروه مهندسی جیکوبس رتبه ۲۵۰: Core-Mark رتبه ۲۶۱: جی‌سی‌پنی رتبه ۳۳۳: Pioneer Natural Resources رتبه ۳۳۷: Vistra Energy رتبه ۳۴۶: گیم‌استاپ رتبه ۳۹۳: Dean Foods رتبه ۳۹۴: Builders Firstsource رتبه ۳۹۶: EnLink Midstream رتبه ۴۲۶: Celanese اما شرکتهای معروف دیگر که در دالاس و حومه‌های اطراف آن مرکزیت دارند: گروه بک ۷-ایلون اید سافت‌ویر چیلیز سینماهای سینمارک کومریکا فریتو-لی جی‌ام فایننشل پیتزا هات پرودیا سیستمز نیمان مارکوس بلاکباستر آمنی هتلز اربن دیزاین گروپ اچ کی اس بل هلیکاپتر اما بسیاری از شرکتهای بزرگ در سطح جهان نیز در دالاس شعبات نمایندگی کشوری و قاره ای دایر کرده‌اند همانند شرکت اریکسون و ان‌ای‌سی و غیره. به‌طور نمونه شرکت خودروسازی تویوتا در آمریکای شمالی ۹ کارخانه دارد که خودروهای تویوتا توندرا، تویوتا تاکوما، تویوتا سکویا، و تویوتا سیه‌نا و قطعات خودروهای دیگرشان را تولید می‌کنند. مدیریت اداری این تولیدات در جهان از شعبه مرکزی Toyota Motor North America واقع در شهر پلینو هدایت می‌شود. بانک فدرال رزرو دالاس نیز در اینجا قرار دارد. بانک آو آمریکا پلازا، بلندترین برج این شهر است، که متعلق به شعبه بانک آو آمریکا در این شهر است. گالریای دالاس از مراکز خرید متعدد این شهر است. مردم دالاس دارای جمعیت قابل توجهی اتباع خارجی و مهاجر است. شاید بزرگ‌ترین گروه مهاجرین را آسیایی‌ها (یعنی کره ای‌ها، چینی‌ها، و هندی تباران) به دلیل اقلیم گرم آن تشکیل می‌دهند. اما همجوار بودن با مرزهای کشور مکزیک نیز باعث حضور جمعیت بالایی از مکزیکی‌تباران نیز شده‌است. ایرانیان اهل دالاس کلانشهر دالاس-فورت وورث از جمله مناطق شهری دالاس، فورت وورث، آرلینگتون، پلینو، گارلند، اروینگ، ریچاردسون، دنتون، مک کینی، فریسکو، مسکیت، گراند پریری، کرولتون، آلن، أدیسون و دیگر مناطق شهری مجاور حاوی جمعیت قابل توجهی ایرانی‌تبار می‌باشند. امروزه به روایتی، افزون بر ۳۰٬۰۰۰ ایرانی فارسی‌زبان در کلانشهر دالاس سکونت دارند. لیکن برخلاف هیوستون یا برخی شهرهای دیگر، ایرانیهای دالاس در دور و اطراف کلانشهر دالاس پراکنده هستند و یک جا قرار ندارد. تعداد جراید فارسی‌زبان دالاس دو تاست: دو خبرنامه هفتگی «شهروند دالاس» به‌صورت رایگان از سال ۱۳۷۸ تا کنون هر هفته منتشر می‌شود. و ماهنامه «پرستو» دیگر نشریه ایرانیان دالاس است. نفوذ و اقتدار ایرانیان دالاس به قدریست که در آوریل ۲۰۱۹ وزیر امور خارجه وقت آمریکا مایک پومپئو پشت درهای بسته با افراد سرشناس جامعه ایرانیان آمریکا در این شهر دیدار و گفتگو کرد. از مشاهیر ایرانی که در منطقه دالاس زندگی کرده یا می‌کنند می‌توان سارا شاهی و انوشه انصاری را نام برد. از موفق‌ترین و معروفترین صنعتگران شهر دالاس دِوِلوپر (بساز بفروش) فردیست بنام مهرداد مؤیدی که ریاست شرکت توسعه شهری Centurion American را بر عهده داشته‌است. یا می‌توان به شرکتی چندملیتی بنام Cyrus One اشاره کرد که در مرکز دالاس برجی با همین نام دارد. ترابری فرودگاه‌ها فرودگاه بین‌المللی دالاس-فورت ورث از بزرگ‌ترین فرودگاه‌های ایالات متحده محسوب می‌شود. فرودگاه دالاس لاو نیز از پر رفت‌وآمدترین فرودگاه‌های داخلی کشور است. و فرودگاه سومی نیز در منطقه أدیسون قرار دارد که بیشتر برای پروازهای خصوصی استفاده می‌شود. قطار شهری سیستم حمل و نقل شهری قطاری دالاس و حومه دارت لایت ریل نام دارد و روزانه یکصدهزار مسافر جابجا می‌کند. این سیستم هم‌اکنون ۴ خط دارد و خط پنجمی نیز در حال ساخت است. ورزش تیم بسکتبال دالاس ماوریکس و مالک میلیاردر آن مارک کیوبن نیز در چند سال اخیر شهرت فراوانی در لیگ بسکتبال حرفه‌ای آمریکا کسب نموده. تیم فوتبال آمریکایی پر آوازه دالاس کاوبویز نیز در این شهر قرار دارد و در یکی از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های سرپوشیده جهان اقامت دارد. در ورزش فوتبال، تیم اف سی دالاس از فریسکو (حومه شمال این شهر) است، و در ورزشگاه تویوتا بازی می‌کند، جایی که تالار مشاهیر فوتبال ایالات متحده آمریکا قرار دارد. نمای شهر مراکز علمی مرکز پزشکی دانشگاه تکزاس شعبه جنوب‌غربی (UT Southwestern) امروزه از معتبرترین مراکز علوم پزشکی جهان محسوب می‌شود بطوریکه شش برنده جایزه نوبل پزشکی در این مرکز مشغول به کار می‌باشند یا بوده‌اند. انجمن قلب آمریکا نیز در دالاس مرکزیت دارد. کتاب‌خانه عمومی دالاس ۳٬۸۰۰٬۰۰۰ نسخه کتاب دارد درحالی‌که کتابخانه ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش نیز در همین‌جا (در مجاورت دانشگاه متودیست جنوبی) قرار دارد. شرکت تگزاس اینسترومنتس جاییست که در سال ۱۹۵۴ برای نخستین بار در جهان ترانزیستور حالت جامد به جهان عرضه گردید. مراکز درمانی مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس ساوت‌وسترن در جنب خود چهار بیمارستان بزرگ تخصصی دارد که در سطح کشور بسیار معتبر و شناخته شده هستند. بیمارستان دانشگاهی زیل لیپشی در زمینه سکته و عوارض مغزی تخصص و فعالیت دارد. مرکز درمانی کودکان دالاس در سطح کشور در زمره ۱۵ بیمارستان برتر آمریکا بوده‌است و به‌طور نمونه در زمینه ارتوپدی در رتبه دوم کشور قرار دارد. بیمارستان دانشگاهی ویلیام پ. کلمنتس نیز که رتبه دوم برترین بیمارستان عمومی در تگزاس (و بهترین در دالاس) را دارد؛ و بالاخره بیمارستان پارکلند مموریال بیمارستانیست که جان اف کندی (رئیس‌جمهور آمریکا) پس از ترور به آنجا آورده شد و یک مرکز درمانی دولتی و مجهز می‌باشد. مراکز فرهنگی موزه هنر دالاس میدان شکرگزاری مرکز سمفونی مورتون میرسون برج ریونیون موزه علم و طبیعت پرو تأثیر بر فرهنگ آمریکا سریال تلویزیونی دالاس (مجموعه تلویزیونی ۱۹۷۸) در مورد خانوادهٔ ثروتمندی از دالاس سالها طرفداران بسیاری داشت. شهرهای خواهر شهرهای زیر رسماً شهر خواهر دالاس هستند: تایپه، تایوان برنو، جمهوری چک دیجون، فرانسه جیزه، مصر مونته ری، مکزیک ریگا، لاتویا کاردیف، پادشاهی متحد کرکوک، عراق ساراتوف، روسیه فردریکشاون، دانمارک سندایی، ژاپن نیمخن، هلند تیانجین، جمهوری خلق چین حیدرآباد، هند کلکته، هند مشاهیر اوون ویلسون استیوی ری وان اشلی سیمپسون جسیکا سیمپسون باز اسکگز راس پرو استیو میلر ملیندا گیتس مارک کیوبن رمزی کلارک لورا بوش کریس باش تکس آوری لامارکوس آلدریج نگارخانه یادداشت‌ها منابع پیوندهای به بیرون کلیسای ایرانیان دالاس (فرقه باپتیست) کلیسای ارمنی‌ها سرکیس در دالاس سازمان بهایی‌های دالاس بنیاد توحید در فریسکو مرکز اسلامی (تشیع) «مؤمن» در پلینو (خامنه ای) مرکز اسلامی (تشیع) «علم» در پلینو (سیستانی) مرکز طریقت (خانقاه) شاه مقصودی (مکتب اویسی) در فریسکو دبستان تمام وقت (شیعه) «آکادمی ویزدم» در کارولتون جامعه ایرانیان شمال تگزاس (وابسته به مریم رجوی) پرتال خبری-اجتماعی-تجاری «شهروند» ایرانیان دالاس انجمن زرتشتیان شمال تگزاس بنیاد افخمی (فریسکو) آکادمی پارس (آرلینگتون) آکادمی فرهنگی کیمیا سازمان فرهنگی هنری پرستو بنیان‌گذاری‌های ۱۸۴۱ (میلادی) در جمهوری تگزاس دالاس-فورت وورث شهرها در شهرستان دنتن، تگزاس شهرها در شهرستان راک‌وال، تگزاس شهرهای تگزاس شهرهای دالاس-فورت ورث شهرهای شهرستان دالاس، تگزاس شهرهای شهرستان کافمن، تگزاس شهرهای شهرستان کالین، تگزاس مرکز شهرستان‌های تگزاس مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۴۱ (میلادی) مناطق مسکونی در شهرستان دالاس، تگزاس مناطق مسکونی در شهرستان راک‌ول، تگزاس
7912
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%84
سیاتل
سیاتل (به ) ( ) یک شهر ساحلی در شمال غربی ایالات متحده آمریکا است. سیاتل در شهرستان کینگ ایالت واشینگتن قرار دارد. این شهر با جمعیت ٧٤٩٢٥٦ نفر در سال ۲۰۲۰، بزرگترین شهر در ایالت واشینگتن و منطقه شمال غربی اقیانوس آرام در آمریکای شمالی است. سیاتل یکی از ثروتمندترین شهر های جهان است به طوری که تولید ناخالصی داخلی این شهر نزدیک به 470 ملیارد دلار می‌رسد تقریبا پنجاه میلیارد دلار قوی تر از اقتصاد کشور اسرائیل. جمعیت منطقه شهری سیاتل ۴٫۰۲ میلیون نفر است که پانزدهمین منطقه بزرگ در ایالات متحده است. نرخ رشد جمعیتی ۲۱٫۱ درصدی آن بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، آن را به یکی از پرشتاب‌ترین شهرهای بزرگ آمریکا تبدیل کرده‌است. سیاتل یک باریکه خاکی است که بین دریاراه پیوجت ساند (یک ورودی اقیانوس آرام) و دریاچه واشینگتن واقع شده‌است. این شمالی‌ترین شهر بزرگ ایالات متحده است که در حدود ۱۶۰ کیلومتری جنوب مرز کانادا قرار دارد. سیاتل یک دروازه بزرگ برای تجارت با شرق آسیا، چهارمین بندر بزرگ در آمریکای شمالی از نظر جابجایی کانتینر از سال ۲۰۲۱ است. منطقه سیاتل برای حداقل ۴۰۰۰ سال قبل از اولین ورود مهاجران دائمی اروپایی، توسط بومیان آمریکا به‌عنوان محل زندگی انتخاب شده بود. آرتور ای. دنی و گروه مسافرانش که متعاقباً به عنوان حزب دنی شناخته می‌شوند، از ایلینوی از طریق پورتلند وارد این منطقه شدند. این شهرک به ساحل شرقی خلیج الیوت منتقل شد و در سال ۱۸۵۲ به افتخار رئیس سیاحل قبایل محلی دوامیش و سوکوامیش، «سیاتل» نامگذاری شد. امروزه، سیاتل دارای جمعیت بالایی از بومیان، اسکاندیناوی‌ها، آسیایی-آمریکایی‌ها و آفریقایی-آمریکایی‌ها، و همچنین جامعه دگرباشان جنسی پر رونق است که از نظر جمعیت در رتبه ششم ایالات متحده قرار دارد. تاریخچه نخستین اروپایی‌های سیاتل نخستین اروپایی‌های سیاتل سال ۱۸۵۱ کنار رودخانه‌های پیوجت ساند با ساختن کلبه کنده‌ای سکنی گزیدند. سرخ پوستان این منطقه که از قبیله‌ای به نام دووامیش است حداقل در ۱۷ روستا در این محله ساکن بودند.نام این شهر برگرفته از نام رئیس همین قبیله است که توسط اروپایی های مهاجر نابود شدند، نخستین سفیدپوستان این منطقه بیشتر کشاورز بوده که در کنار رود دووامیش به کشاورزی مشغول شدند. اقتصاد دفتر اصلی شرکت‌های رایانه‌ای مایکروسافت و آمازون، نخستین کافه و دفتر مرکزی استارباکس، دفتر اصلی شرکت هواپیماسازی بوئینگ، و دفتر مرکزی فروشگاههای زنجیره ای کاستکو در این شهر قرار دارد. ساوند ترانزیت لینک لایت ریل نام قطار بین شهرستانی سیاتل است. ورزش تیم سیتل سوپرسانیکز، سیتل ساوندرز اف‌سی، و تیم سیتل سیهاوکز از این شهر هستند. مراکز علمی ـ فرهنگی دانشگاه واشینگتن کتابخانه مرکزی شهر سیتل این شهر شهرستان گردشگری بزرگی است. جاذبه‌هایی مانند برج سوزن فضایی (به انگلیسی:Space Needle)، چرخ فلک (به انگلیسی:Seattle Great Wheel)، موزه هنر سیاتل و ورزشگاه سنچریلینک (به انگلیسی:CenturyLink Field)، که تیم فوتبال آمریکایی سیهاکس سیاتل (به انگلیسی:Seattle Seahawks) آنجا بازی می‌کند در سیاتل قرار دارند. مشاهیر از مشاهیر این شهر می‌توان بیل گیتس، رایان کیلی، کریس کرنل (گروه ساوندگاردن)، دیو گرول (فو فایترز)، داف مک کگن (گانز ان روزز)، جف تیت (کوئینزرایک)، و ادی ودر (پرل جم) لین استیلی (گروه الیس این چینز) کرت کوبین (گروه نیروانا) را نام برد. ایرانیان در سیاتل چندین هزار ایرانی در سیاتل و حومه ساکن هستند که از سال ۲۰۱۳ سالانه یک جشنواره فرهنگی در شهر برگزار می‌کنند. خواهرخواندگی‌ها شهرهای خواهرخوانده سیاتل: کوبه، ژاپن (1957) برگن، نروژ (1967) تاشکند، ازبکستان (1973) بئرشبع، اسراییل (1977) مزاتلان، سینالوآ، مکزیک (1979) نانت، فرانسه(1980) مومباسا، کنیا (1981) کرایست‌چرچ، نیوزیلند (1981) چونگ‌کینگ، چین (1983) Limbe, Cameroon (1984) ریکیاویک، ایسلند (1986) گالوی، ایرلند (1986) دائجون، کره جنوبی (1989) سبو (شهر), فیلیپین (1991) پچ (مجارستان), مجارستان (1991) کائوهسیونگ، تایوان (1991) سورابایا، اندونزی (1992) گدنیا، لهستان (1993) پروجا، ایتالیا (1993) هایفونگ، ویتنام (1996) Sihanoukville, Cambodia (1999) نگارخانه جستارهای وابسته شهرستان کینگ پیوجت ساند شهرستان کینگ دووامیش منابع پیوند به بیرون اتاق بازرگانی مرکز اسلامی سیتل مرکز کنوانسیون و گردشگری باریکه‌های خاکی ایالات متحده آمریکا باریکه‌های خاکی بنیان‌گذاری‌های ۱۸۵۳ (میلادی) در قلمرو اورگن سکونتگاه‌های ساحلی در واشینگتن سیاتل شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای شهرستان کینگ، واشینگتن شهرهای منطقه کلان‌شهری سیاتل شهرهای واشینگتن مرکز شهرستان در ایالت واشینگتن مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۵۳ (میلادی)
7916
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86
هیوستون
هیوستون پرجمعیت‌ترین شهر در ایالت تگزاس و چهارمین شهر پرجمعیت در کشور ایالات متحده آمریکا با جمعیتی بالغ بر ۶٬۳۱۳٬۱۵۸ نفر می‌باشد. همچنین هیوستون به عنوان بزرگ‌ترین شهر در جنوب ایالات متحده شناخته می‌شود. هیوستون در سال ۱۸۳۶ بر روی کرانه Buffalo Bayo که هم‌اکنون تحت نام Allen's Landing شناخته می‌شود پایه‌گذاری شد و در پنجم ژوئن ۱۸۳۷ به عنوان شهر، جامعیت یافت. موقعیت بندری، صنعت راه‌آهن و به دنبال آن کشف نفت در سال ۱۹۰۱ سبب شد تا رشد جمعت در این شهر، شتاب زیادی به خود بگیرد. در میانهٔ قرن بیستم به خانه‌ای برای مرکز پزشکی تگزاس (بزرگ‌ترین مرکز پزشکی-تحقیقاتی در دنیا) و مرکز فضایی ناسا (مرکز فضایی جانسون) که مرکز کنترل مأموریتهای ناسا می‌باشد تبدیل شد. اقتصاد هیوستون عمدتاً بر پایهٔ انرژی، ساخت و تولید، هوا-فضا و حمل و نقل استوار است. همچنین هیوستون در زمینهٔ مراقبتهای پزشکی و تولید تجهیزات نفتی از شهرهای پیشرو بوده و بعد از شهر نیویورک، مرکز بیشترین شرکت‌ها از بین ۵۰۰ شرکت پردرآمد برتر در رنکینگ مجلهٔ فورچن (فورچن ۵۰۰) می‌باشد. بندر هیوستون از نظر حجم مبادلات بین‌المللی، اولین و از نظر حجم کل مبادلات، دومین بندر در ایالات متحده می‌باشد. این شهر دارای طیف وسیعی از مردم با نژادها و مذاهب گوناگون بوده که آن را به متنوع‌ترین شهر در ایالت تگزاس و کل آمریکا بدل کرده‌است. هیوستون، خانهٔ بسیاری از انستیتوها و نمایشگاه‌های فرهنگی بوده که سالانه ۷ میلیون نفر را جذب محدودهٔ موزهٔ (Mueseum District) این شهر می‌کند. همچنین محدودهٔ تئاتر (Theater District) این شهر از نظر اجرای هنرهای نمایشی بسیار فعال می‌باشد. پیشینه هیوستون نام خود را از ژنرال سام هیوستون گرفته‌است که باعث شکست نهایی ارتش مکزیک و عقب‌نشینی آنان از تگزاس گردید. اقتصاد هیوستون در عرصهٔ بین‌المللی با صنعت انرژی (به ویژه نفت و گاز طبیعی)، تحقیقات زیست-پزشکی و هوا-فضا شناخته می‌شود. همچنین منابع انرژی تجدیدپذیر (بادی و خورشیدی) پایه‌های اقتصادی رو به رشد این شهر می‌باشند. کانال کشتیرانی آن نیز بخش بزرگی از منابع اقتصادی آن می‌باشد. به دلیل این ویژگیها، گروه مطالعاتی جهانی سازی و شهرهای جهانی و همچنین شبکه مشاورهٔ مدیریت جهانی ای.تی. کرنی، به آن، عنوان شهر جهانی داده‌است. هیوستون از مناطق برتر برای بازار صادرات می‌باشد و طبق آمار منتشره توسط ادارهٔ مبادلات بین‌المللی وزارت تجارت آمریکا، در سال ۲۰۱۳ از شهر نیویورک نیز پیشی گرفت. در سال ۲۰۱۲، منطقهٔ هیوستون-شوگرلند-وودلندز ۱۱۰/۳ میلیارد دلار عایدات از طریق صادرات داشتند. در سال گذشته، محصولات نفتی، مواد شیمیایی و تجهیزات استخراج نفت و گاز، دو سوم صادرات کلانشهر هیوستون را شامل شدند. ۳ کشور اول که مقصد این صادرات بودند، کانادا، مکزیک و برزیل می‌باشند. هیوستون، منطقه‌ای پیشرو از جهت ساخت تجهیزات نفتی بوده و قسمت اعظم موفقیتهای آن، مدیون کانال کشتیرانی پرتردد آن است که رتبهٔ آن را از نظر مبادلات بین‌المللی در آمریکا، یک و همین‌طور، دهمین بندر بزرگ جهان ساخته‌است. برخلاف بسیاری از شهرها، قیمت بالای نفت و گازوئیل برای اقتصاد هیوستون سودمند می‌باشد و بسیاری از ساکنین آن در صنایع انرژی مشغول به کار هستند.تولید ناخالص داخلی (GDP) کلانشهر هیوستون (هیوستون-شوگرلند-وودلندز) در سال ۲۰۱۲، ۴۸۹ میلیارد دلار بوده که از این نظر در بین کلانشهرهای آمریکا رتبهٔ چهارم را داشته و از تولید ناخالص داخلی کشورهای استرالیا، ونزوئلا و آفریقای جنوبی بیشتر می‌باشد. به غیر از ایالات متحده، تنها ۲۶ کشور در دنیا دارای تولید ناخالص داخلی بالاتری از شهر هیوستون می‌باشند. در سال ۲۰۰۶، مجلهٔ فوربز، کلانشهر هیوستون را بهترین شهر برای تجارت و کار در تگزاس و سومین شهر در آمریکا معرفی کرد. ۹۲ کشور خارجی در این شهر دارای کنسولگری می‌باشند که از لحاظ تعداد، سومین شهر در ایالات متحده می‌باشد. ۴۰ کشور دنیا دارای دفاتر مبادلات تجاری در این شهر می‌باشند. همچنین ۲۳ اتاق بازرگانی فعال در آن وجود دارد. ۲۵ بانک خارجی از ۱۳ کشور نیز به ساکنین این شهر خدمات بانکی ارائه می‌کنند. در سال ۲۰۰۸، سرمایه‌گذاری شخصی کیپلینگر، هیوستون را به عنوان بهترین شهر از لحاظ اقتصاد منطقه‌ای، فرصت شغلی، هزینه‌های زندگی و کیفیت زندگی رتبه‌بندی کرد. مجلهٔ فوربز آن را چهارمین شهر از لحاظ افزایش اختراعات تکنولوژیک محلی در ۱۵ سال اخیر نامید و در همان سال، دومین شهر از لحاظ دارا بودن بیشترین تعداد شرکتهای پر درآمد فورچن ۵۰۰، بهترین شهر برای فارغ التحصیلان دانشگاهی و بهترین شهر برای خرید خانه در رنکینگ فوربز شد. همچنین در سال ۲۰۱۰ مجلهٔ فوریز آن را بهترین شهر برای خرید کردن عنوان کرد. از دیگر رتبه‌های آن، رتبه یک توسط فوربز از لحاظ ارزش چک در سال ۲۰۱۲ و بهترین شهر برای اشتغال زایی در رتبه‌بندی ماه می ۲۰۱۳ می‌باشد. در سال ۲۰۱۳ اداره آمار ایالات متحده از نظر اشتغال زایی به این شهر رتبهٔ یک داد و این نه فقط به این دلیل بود که هیوستون اولین شهری بود که توانست پس از رکود اقتصادی تمامی شغلهای از دست رفته را حفظ کند. بلکه پس از رکود، به ازای هر شغل از دست رفته بیش از دو شغل تولید کرد. از شرکتهای بزرگی که در این شهر مرکزیت دارند می‌توان آنادارکو، ماراتن اویل، سیسکو، کونوکو فیلیپس، سیتگو، و کامپک را نام برد. مراکز علمی-فرهنگی مرکز فضایی جانسون در شهر هیوستن واقع است. از دانشگاه‌های بسیار معتبر هیوستون می‌توان دانشگاه‌های رایس، مرکز سرطان ام دی اندرسون دانشگاه تگزاس، دانشگاه هیوستون، و دانشکده پزشکی بیلور را نام برد. در سال ۲۰۰۷ مرکز سرطان ام دی اندرسون دانشگاه تگزاس برترین مرکز درمانی سرطان ایالات متحده در میان مراکز تحقیقاتی-درمانی آمریکا شناخته شد. از دانشگاه‌های دیگر این شهر می‌توان دانشگاه بپتیست هیوستون، دانشگاه زنان تگزاس و مرکز علوم درمانی دانشگاه تگزاس در هیوستون را نام برد. دانشکده پزشکی بیلور در رده‌بندی ۱۰ دانشگاه برتر از ۱۵۰ دانشگاه علوم پزشکی در آمریکا در سال ۲۰۰۷ قرار دارد. سیستم کتابخانه شهری کتابخانه عمومی هیوستون ۳۷ شعبه عمومی دارد. موزه هنرهای عالی هیوستون، مرکز هنرهای نمایشی هابی و پارک هرمان از جذبه‌های دیگر شهر می‌باشند. ورزش تیم هیوستون راکتز، از اعضای لیگ بسکتبال ان بی ای، از هیوستون می‌باشد. تویوتا سنتر خانه این تیم است. ورزشگاه مینت مید پارک نیز خانه تیم بیسبال هیوستون استروز (از لیگ دسته اول) آمریکا است. در فوتبال آمریکایی نیز هیوستون خانه تیم هیوستون تکسانز است، و در فوتبال معمولی نیز تیم هیوستون دینامو تا کنون قهرمانی‌هایی را کسب کرده‌است. راه‌ها و امور نقلیه هیوستون به دلیل وسعت خود نیاز به ۳ مجموعه بزرگراه کمربندی دارد که هم‌مرکز می‌باشند. آزادراه میان‌ایالتی ۶۱۰ کمربندی مهم‌تر شهر است. فرودگاه بین قاره‌ای جرج بوش هیوستون، یکی از چهار فرودگاه اصلی شهر، و از بزرگ‌ترین و مجهزترین فرودگاه‌های کشور آمریکاست. کنتیننتال ایرلاینز در این شهر و فرودگاه مرکزیت دارد. فرودگاه ویلیام پی. هابی و فرودگاه ناحیه‌ای شوگرلند دو فرودگاه مهم دیگر شهر هستند. پل فرد هارتمن بزرگ‌ترین پل ناحیه است و در جنوب این شهر قرار دارد. متروریل نام قطار شهری هیوستون است. شهرهای خواهر مکان‌ها مرکز کنوانسیون جرج براون مرکز بانک آو آمریکا برج ویلیامز برج جی‌پی مورگان چیس ولز فارگو پلازا کانتیننتال سنتر ۱ ۱۵۰۰ خیابان لوئیزیانا باغ وحش هیوستون پارک دیسکاوری گرین خیابان مموریال درایو جستارهای مربوط به این شهر اداره پلیس هیوستون منطقه مدرسه‌ای مستقل هیوستون پیوند به بیرون شهرداری هوستون تارنمای گردشگران شهر هوستون نگارخانه منابع بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۶ (میلادی) در جمهوری تگزاس ساموئل هیوستون سکونت‌گاه‌های بندری ایالات متحده آمریکا شهرهای تگزاس شهرهای شهرستان فورت بند، تگزاس شهرهای شهرستان مونتگومری، تگزاس شهرهای شهرستان هریس، تگزاس مرکز شهرستان‌های تگزاس مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۶ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در تگزاس
7917
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D9%BE%D9%84
ناپل
ناپل سومین شهر بزرگ ایتالیا با حدود یک میلیون نفر جمعیت است. شهر ناپل مرکز ناحیه کامپانیا و استان ناپل و در واقع مرکز اقتصادی و فرهنگی جنوب ایتالیاست و در کل منطقهٔ شهری این کلان‌شهر بین ۳ الی ۴٫۴ میلیون نفر زندگی می‌کنند. این شهر در آغاز یک شهرک یونانی به نام نئوپولیس بود و بعدها تحت تسلط جمهوری روم درآمد. از اواخر قرون وسطی تا سدهٔ ۱۸ میلادی این شهر جزء یکی از شهرهای مهم و بزرگ اروپا به‌شمار می‌رفت. تاریخ سیاسی ناپل از زمانی که در ادوار مختلف به پایتخت امپراتوری‌های جنوب ایتالیا انتخاب شد، شکل گرفت. بسیاری از ساکنان ناپل، ایتالیایی را به شدت با لهجه‌ای متفاوت از ایتالیایی استاندارد صحبت می‌کنند.در داخل ناپل بناها و آثار ارزشمند معماری و تاریخی موجود است و به همین دلیل در ۱۹۹۵ تمام قسمت قدیمی شهر جزء میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. نمای شهری این شهر به شدت ناهمگون است به‌طوری‌که در یک نگاه ساختمان‌ها و آسمان خراش‌های مدرن و رفیع و در کنار آن کوچه‌ها ی تنگ و قدیمی به سبک شهر قدیمی در کنار هم به چشم می‌خورد. در قسمت غربی در مرکز این شهر به وضوح تمرکز ثروت دیده می‌شود.ناپل بر سراشیب کوهپایه‌های رشته کوهی قرار گرفته‌است که خلیج ناپل را در دهانه دریای مدیترانه، محصور می‌کند. آتشفشان وزوو از شهر قابل مشاهده‌است، وزوو همان آتشفشانی است که شهر پمپی را در سال ۷۹ میلادی زیر گدازه‌ها مدفون کرد. در ناپل علاوه بر یک بندر بزرگ برای کشتی‌های مسافری و تجاری، چندین بندر کوچکتر برای کشتی‌های ماهیگیری و تفریحی وجود دارد. در کنار صنعت اصلی که توریسم می‌باشد، ناپل دارای صنایع کشتی سازی، مواد شیمیایی، غذایی، دستکش، آهن، فولاد و ماشین‌سازی است. ناپل به جهت زندگی رنگین خیابانی، غذاها (محل پیدایش اسپاگتی و پیتزا) و ترانه‌هایش بالاخص سبک بل کانتو معروف است. موزه ملی ناپل به جهت دارا بودن نقاشیهای بسیار زیاد یونانی و رومی و مجسمه‌های یافت شده از شهر پمپی، هرکولانیوم و حومه شهر، در جهان مشهور است. این موزه همچنین دارای مجموعه‌ای غنی از نقاشی‌های باارزش فرانسوی متعلق به دوران سلطهٔ دودمان‌های فرانسوی آنژو و بوربون بر ناپل است. علاوه بر دانشگاه، ناپل دارای مؤسسه آموزش نیروی دریایی، مدرسهٔ زبان‌های خارجی، هنرستان موسیقی و آکادمی هنرهای زیبا نیز می‌باشد. نام نام این شهر در زبان ایتالیایی ناپولی [ˈna:poli] است، همچنین ساکنان ناپل، نام این شهر در لهجهٔ ناپلی را در آنجا بکار می‌برند، این شهر در لهجهٔ مردمانش ناپوله خوانده می‌شود. ریشهٔ لغوی نام کنونی شهر، از کلمهٔ یونانی نئوپولیس می‌آید که از دوبخش نئو به معنای جدید و پولیس به معنای شهر تشکیل شده و ریشه در زبان یونانی داشته و به معنای «نو شهر» می‌باشد و مربوط به زمان ساخت و بنا نهاده شدن اولیهٔ این شهر توسط یونانیان است. این نام در زبان فارسی نئوپولیس تلفظ می‌شود. پیشینه ناپل در دوران یونان و روم در حدود سدهٔ هفتم قبل از میلاد در طی روند مهاجرتی یونانی‌ها به کشور ایتالیا، آن‌ها شهرک پارته نوپه را در نزدیکی شهر کومای، در منطقه‌ای از شهر امروزی ناپل که سن فردیناندو نامیده می‌شود، بنا کردند. این شهرک در دامنهٔ تپه‌ای به نام پیتزوفالکونه ساخته شد. در حدود ۵۳۰ قبل از میلاد در شمال شرقی بندرگاه شهری متولد شد که کم‌کم تا سال ۴۷۰ قبل از میلاد پارتنوپه را در خود بلعید و از آن زمان شهرک پارتنوپه به نام شهر قدیم لقب گرفت و در واقع به محله‌ای از شهر تازه احداث شده تبدیل شد. این شهر جدید در موقعیت امروزی شهر قدیم ناپل واقع شده. این شهر جدید تا قرن‌ها جزء شهرهای موفق ایتالیا و یونان بزرگ بود.تاریخ کامپانیا در قرن چهارم قبل از میلاد تحت تأثیر امپراتوری در حال ظهور جمهوری روم قرار گرفت، به‌طوری‌که در سال ۳۲۸ قبل از میلاد روم قصد نوعی سلطهٔ حکومتی بر ناپل را داشت که ناپل آن را نپذیرفت. در نتیجهٔ روم، سپاهی به سمت ناپل گسیل کرد تا خواسته اش را برآورده کند. پس از ۲ سال در سال ۳۲۶ قبل از میلاد یک پیمان صلح بین ناپل و جمهوری روم امضا شد که طبق آن ناپل دارای یک خودمختاری و استقلال مطمئن در امور داخلی و خارجی می‌شد. به این شکل یونانی‌ها توانستند تا مدت‌ها در زمان رومی‌ها در ناپل به عنوان ملتی تأثیرگذار باقی بمانند و شهرشان تا حدود ۲۵۰ سال به صورت رسمی یک شهر خودمختار باقی‌ماند. پس از آنکه ناپل در جنگ داخلی روم (۸۸–۸۲ قبل از میلاد) در سمت اشتباه ایستاد، توسط لوسیوس کورنلیوس سولا که یک ارتشبد و سیاستمدار رومی بود به عنوان یکی از استان‌های وابسته به جمهوری روم ضمیمه شد. حتی با وجود انجام اقدامات رومی‌سازی که در شهرهای روم انجام شد، ناپل در دوران سزارهای رومی هم به وضوح از یک فضا و فرهنگ یونانی برخوردار بود. محققان دربارهٔ تعداد ساکنان ناپل در دوران روم باستان این‌گونه حدس می‌زنند که چیزی حدود ۱۶۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر در آن زمان در این شهر زندگی می‌کرده‌اند. چندین اثر که نه تنها از دوران یونان بلکه از دوران سلطهٔ روم بر ناپل در آنجا باقی‌ماندند عبارتند از؛ قسمت‌هایی از دیوار شهر که در دوران روم مستحکم تر شد، آثار به جای مانده از بناهایی با معماری آکروپولیس در منطقهٔ پیتزابلینی در شمال غرب شهر قدیم، عتیقه جات موجود در موزهٔ ناپل و باقی‌ماندهٔ آمفی‌تئاتر رومی. میدان اصلی شهر درست در همان جایی قرار دارد که قرن‌ها پیش توسط بانیان شهر ساخته شد و در آنجا می‌شود هنوز ستون‌هایی مربوط به معبدی یونانی و در زیر زمین ساختمان‌هایی با کاربری بازار از دوران روم را مشاهده نمود. پیاده‌روهای شهر قدیم هنوز هم شبیه به شهرهای باستانی است. کامپانیا در طول دوران شکوه روم نه تنها به عنوان منطقه‌ای مهم از لحاظ تولیدات کشاورزی مثل غله یا شراب ، مهم به‌شمار می‌رفت بلکه به عنوان تفرجگاه اصلی طبقهٔ اشراف نیز شناخته می‌شد. از این‌رو در اطراف ناپل مکان‌های مجلل باستانی مثل حمام‌های آب گرم رومی و بقایای ویلاهای لوکس یافت می‌شود. اُدوآکر، گوت‌ها و روم شرقی در ۴۷۶ میلادی اودوآکر، آخرین امپراتور روم غربی را خلع کرد و در حقیقت با پشتوانهٔ امپراتور کنستانتینوپولیس یا همان روم شرقی، به‌طور رسمی خود را rex Italiae یا پادشاه ایتالیا خواند و چندین سال در واقع به‌طور خودمختار فرماندار ایتالیا تحت نظر امپراتوری روم شرقی بود و در این حین شهر ناپل نیز در حقیقت جزئی از قلمرو حکومتی او به‌شمار می‌رفت. در۴۹۳ میلادی ناپل پس از یک جنگ ۴ ساله حکومت گوت‌ها را به رهبری تئودوریک بزرگ پذیرفت. این سلطه تا ۵۳۶ میلادی دوام آورد. در سال ۵۳۶ میلادی، ناپل که شهری مهم برای روم شرقی به‌شمار می‌رفت بوسیلهٔ نیروهای نظامی روم شرقی و طی یک محاصرهٔ طولانی تسخیر شد. فرماندهٔ مشهور رومی، بلیساریوس از طریق کانالهای آبرسانی زیر زمینی شهر صدها سرباز را به داخل شهر فرستاد و از این طریق ناپل را تسخیر نمود. البته گوت‌ها توانستند چندی بعد در ۵۴۳ میلادی، با یک قیام دوباره شهر را پس بگیرند ولی در۵۵۳ میلادی، رومی‌ها دوباره شهر را تصرف کردند و بدینوسیله در ایتالیا تاریخ باستان به پایان رسید. لمباردها و بیزانس، دوک نشین ناپل از ۵۶۸ لمباردها شروع به تسخیر ایتالیا نمودند و در ۵۸۱ شهر بنونتو را تصرف کردند. مناطقی که در تصرف بیزانسی‌ها باقی‌مانده بود زیر فشار حملات لمباردها دوام آورد یکی از این مناطق ناپل بود. در ۶۶۳ میلادی بیزانس در تلاشی بیهوده سعی کرد تا از طریق ناپل بنونتو را تصرف کند. بیزانس که از سال ۶۶۳ با قدرت گرفتن اعراب منطقه و حملات اسلاوها از بالکان روبرو بود، به تدریج اروپای غربی تا حدی از کنترلش خارج شد، در ۶۹۸ میلادی به‌طور کامل کارتاژ را از دست داد. دوک نشین ناپل در اواخر سدهٔ ۸ میلادی عملاً به صورت خودمختار، در مقابل دوک نشین‌های بنونتو و ساله رانو، که قصد تسخیر شهر را داشتند ایستاد. در سال‌های اولیهٔ هزارهٔ دوم میلادی ناپل از بیزانس مستقل بود، البته شهر در شرف تغییراتی بود. همانگونه که بسیاری از شهرهای ایتالیا به‌طور فزاینده‌ای برای استقلال از دوک‌ها می‌جنگیدند در ناپل نیز حرکاتی صورت گرفت. اخبار در این باره بسیار محدودند اما در تاریخچه‌ها از دو قیام در سال‌های ۱۰۱۵ و ۱۰۴۲ سخن گفته شده در ۱۱۳۴ دوک نشین متوجه شد که باید با ناپلی‌ها به توافق برسد. دوک سرجییوس هفتم مجلسی متشکل از طبقهٔ اشراف، متوسط و پایین جامعه تشکیل داد. دوک برای اشخاص و اموالشان مصونیت اعلام کرد، تمام متمم‌های مالیاتی از طرف اشراف را رد کرد، اعلام نمود که اعلان جنگ علیه یک دولت یا انعقاد پیمان‌های دوستی با دولت‌های دیگر ازان پس فقط بوسیلهٔ دوک تصمیم‌گیری نمی‌شود بلکه باید توسط نمایندگان شهر هم به تصویب برسد و بسیاری تغییرات دیگر را اعمال نمود. هنگامی که او در ۱۱۳۷ میلادی از دنیا رفت، توانسته بود در واقع یک جمهوری اشرافی را بنا نهد. اگرچه که اجرای این قوانین فقط تا تسخیر ناپل توسط نورمن‌ها در ۱۱۴۰ ادامه داشت. نورمن‌ها نورمن‌ها مردمی بودند که نام خود را از نرماندی یا (منطقه‌ای در شمال فرانسه) یا نورث‌من (به معنای مرد شمالی) گرفته بودند. آن‌ها تحت فرماندهی راینولف درنگوت از سال ۱۰۲۷ میلادی گراف نشینی در آورسا برای اولین بار در تاریخشان دارای سرزمین و قلمروی برای خود شدند که در شمال ناپل قرار داشت. نورمن‌ها که توانسته بودند قدرت قابل توجهی در ایتالیا کسب کنند، تا سال ۱۰۷۱ توانستند تمام جنوب ایتالیا و در ۱۰۹۱ سیسیل را به تصرف خود درآورند . دوک نشین ناپل در حدود سال‌های ۱۱۳۴ تا ۱۱۳۶ میلادی توسط راجر دوم ناپل را به محاصره درآوردند و در نهایت در ۱۱۴۰ ناپل گشوده شد و به پادشاهی سیسیل پیوست. ناپل در این زمان چیزی حدود ۳۰۰۰۰ نفر جمعیت داشت. البته مهم‌ترین شهر کامپانیا در این زمان سالرنو بود. دو قلعهٔ مهم ناپل به نامهای دل اوو و کاپوانو در دوران نورمن‌ها بنا شد. شهر ناپل در مقایسه با دیگر شهرها به درجات بالاتری از خودمختاری اقتصادی در هنگام رشد پادشاهی نورمن‌ها دست یافت و جایگاه خود را در آن حکومت مهم‌تر کرد در حالی که آمالفی و گائتا، دو شهر مهم دیگر آن زمان منطقه، جایگاه اقتصادی خود را به تدریج از دست دادند. پادشاه به‌طور غیر مستقیم طی امتیاز ویژه‌ای که به ناپل در سال ۱۱۹۰ اعطا شد بر ناپل نظارت داشت و این نظارت بوسیلهٔ نمایندگانی که کومپالاتزو نامیده می‌شدند انجام می‌شد. اشتاوفرها اشتاوفر ها تحت فرماندهی هاینریش ششم با یک لشکرکشی کوچک توانستند بر بخش‌های عمده‌ای از ایتالیا تسلط یابند در این حین ناپل نیز در سال ۱۱۹۴ سقوط کرد. پسر او فردریش دوم در سال۱۲۲۴ دانشگاه ناپل را تأسیس کرد که اولین مدرسهٔ عالی دولتی اروپا به حساب آمده و امروزه نیز این دانشگاه به نام او نامیده می‌شود. دودمان آنژو سلطهٔ اشتاوفرها پس از مرگ فردریش در ۱۲۵۰ پایان یافت و دودمان فرانسوی آنژو پس از آنکه کارل اول ، پادشاهی سیسیل را تصرف کرد، پادشاهی جدیدی در ناپل تأسیس نمود. پس از یک درگیری سخت میان وارثان اشتاوفرها و آنژوهای تازه‌وارد، آخرین وارث مذکر اشتاوفرها، کنرادین، در سال ۱۲۶۸ در ناپل گردن زده شد و بدین ترتیب آنژوها توانستند به‌طور کامل بر ناپل مسلط شوند. پس از آنکه ناپل توسط خاندان آنژو، پایتخت پادشاهی سیسیل اعلام شد، رفته رفته ناپل جایگاه مهم و قابل توجهی پیدا کرد و توسعه یافت از سال ۱۲۷۰ میلادی کار ساخت دیوار جدید شهر، محله‌های جدید، یک بندرگاه در نزدیکی شرق بازار ناپل و همچنین بسیاری کلیسا آغاز شد. آنژوها دژهای سنت المو و کاستلو دلکارمینه را ساختند. آن‌ها از ۱۲۷۹ میلادی همچنین برای دفاع از بندرگاه و همین‌طور به منظور جایگاه اقامت پادشاه، کاخ نوو را بنا کردند. در سال ۱۳۰۰ میلادی، ناپل حدود ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت داشت. نیازهای تجملاتی دربار، تجارت را در این شهر رونق داد و بیش از همه فلورانسی‌ها، جنووایی‌ها، ونیزی‌ها، کاتالان‌ها و حتی بازرگانان مارسی در این بازار سهم داشتند و بر آن مسلط بودند. از سال ۱۲۷۸ میلادی، سکهٔ نقره‌ای به نام جیلیاتو ضرب شد که تا پایان سدهٔ پانزدهم میلادی در اروپا از اعتبار بالایی برخوردار بود. آراگون، هابسبورگ در سال۱۴۴۲ اسپانیایی‌ها و در واقع دودمان آراگون تجت فرمان آلفونسو توانست بر آخرین پادشاه خاندان فرانسوی آنژو پیروز شود. در این بین بسیاری از قسمت‌های شهر، حومه و دیوار دور شهر خراب شد. ناپل تحت تسلط آراگونها ارتباطات اقتصادی بسیاری با شبه جزیرهٔ ایبری برقرار کرد، اقتصاد پشتیبانی شد و در نتیجه شهر به مرکز رنسانس و انسان‌گرایی تبدیل شد. دیوار شهر از جایی که حومهٔ شهر آغاز می‌شد، با برج‌هایی تقویت شد و همچنین دژها مرمت شده و گسترش داده شد. ناپل پس از سرنگونی آراگونها در تسلط اسپانیایی‌ها باقی‌ماند تا اینکه این تسلط در سال ۱۵۰۳ توسط هابسبورگ‌ها برچیده شد و پادشاهی مستقل ناپل به یک استان خراج‌گزار در امپراتوری هابسبورگ اسپانیایی مبدل گشت. نتن‌ها از لحاظ اقتصادی بلکه از لحاظ نظامی نیز ناپل تحت سیطرهٔ امپراتوری هابسبورگ بود تا جایی که آن‌ها در ناپل ۵۰۰۰ سرباز مستقر کرده بودند. هابسبورگ‌ها همچنین سیستم‌های دفاعی در امتداد ساحل طراحی کردند و دژ سنت المو را در بلندترین نقطهٔ مشرف به شهر بنا نهادند. تحت حکومت نایب السلطنهٔ ناپل مقررات شهرسازی مدرنی به اجرا درآمد به‌طور مثال مرکز قانون‌گذاری ناپل سازمان یافت و در یک مکان مشخص در شهر قرار داده شد، شهر قدیم همچنین مورد مرمت، بازسازی و توسعه قرار گرفت و غیره.بناهای ساخته شده در دوران تسلط اسپانیایی‌ها در ناپل نتن‌ها به عنوان دژهای دفاعی علیه دشمنان خارجی به‌شمار می‌رفتند بلکه به عنوان نمادهایی برای پاسداری از شهر یا سرکوب شورشیان شناخته می‌شوند. در طول دو قرن بعدی مکان زندگی اشراف‌زادگان ناپلی از شهر قدیم به قسمتی از شهر که توسط اسپانیایی‌ها بنا نهاده شده بود تغییر کرد.در زمان حکومت اسپانیایی ناپل، برای تسلط بر مردم قیمت نان و میزان مالیات بسیار پایین نگهداشته می‌شد و این به لطف وجود دانشگاه و بندر بین‌المللی ممکن می‌گشت. پس از هجوم جمعیت زیادی از توده‌های فقیر و اشراف‌زاده به ناپل جمعیت این شهر به سرعت افزایش یافته و در سال ۱۷۰۰ به حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر رسید که این شهر را در آن زمان در زمرهٔ بزرگترین شهرهای اروپا قرار می‌داد. اما این جمعیت زیاد پیامدهای ناخوشایندی از جمله کمبود بهداشت، رشد جرایم در حومهٔ شهر و افزایش بی‌خانمان‌ها در لایه‌های زیرین جامعه در ناپل شد و هم‌زمان زندگی اشرافی و لوکس در میان اشراف‌زادگان و بازرگانان رونق گرفت و باعث ساخته شدن تعداد بیشماری خانه‌های لوکس که تاکنون نیز موجود هستند شد.این تحولات بیش از همه در دوران پدرو آلوارز د تولدو صورت گرفت. از سویی نوسازی‌ها و اقدامات شهری و اداری بلند پروازانه‌ای انجام داد، از سوی دیگر اما سرکوبگری‌هایی مانند تفتیش عقاید را در ناپل به اجرا درآورد که در سال ۱۵۴۷ بوسیلهٔ یک قیام مردمی متوقف شد. قیام‌ها، جمهوری ناپل، هابسبورگ‌های اتریشی حکومت پادشاهی هابسبورگهای اسپانیا که تا سال ۱۷۰۷ ادامه داشت در عرض چندین ماه توسط قیام‌ها و ندای جمهوری ناپل فروپاشید. این اتفاقات به عنوان جزئی از بحران‌های سدهٔ ۱۷ میلادی شناخته می‌شوند. در ژولای ۱۶۴۷ یک تنش اجتماعی ناشی از افزایش مالیات بر سبزیجات تازه به وقوع پیوست. یک ماهیگیر و میوه فروش ۲۷ ساله به نام تومازو ماسانییلو که رهبری گروه ضد اسپانیایی را در ناپل بر عهده داشت و پس از پیروزی به مدت ده روز زمام شهر را بر عهده داشت، هنوز هم در ناپل دارای محبوبیت است. قیام‌های ناپل زمانی پایان یافت که حاکم اسپانیایی ناپل ماسانییلو را در کلیسای جامع ناپل به قتل رساند. چندی بعد در اکتبر سال ۱۶۴۷ جمهوری ناپل اعلام موجودیت کرد به ابن امید که فرانسه به حمایت از این انقلاب بشتابد که در عوض ناپل توسط ناوگان کشتی‌های اسپانیایی بمباران شد و رهبران در ۶ آوریل ۱۶۴۸ تسلیم شدند. در سال ۱۶۴۹ دوباره ناپلی‌ها توسط یک شورش کوچک سرنوشت خود را در دست گرفتند. در سال ۱۶۵۶ کلیهٔ شهر دچار یک طاعون ویرانگر شد که جان هزاران نفر از شهروندان ناپل را گرفت. در این سال رقم قربانیان در روز حتی به ۱۵۰۰ نفر هم نیز رسید. شمار قربانیان به اندازه‌ای بالا بود که مردم ناپل غارهایی در کوه کندند و مردگان را به صورت دسته جمعی به آنجا منتقل می‌کردند. به علت جنگ‌ها بر سر جانشینی پادشاه در اسپانیا، در سال ۱۷۰۷ در ناپل دوباره قیامی بر پا شد و در اوت همان سال اتریش بر ناپل مسلط شد و در آنجا دولت تشکیل داد. اتریش اما در سال ۱۷۳۴ ناپل را به شرط اینکه هیچگاه با اسپانیا متحد نشود به شاخه‌ای از دودمان فرانسوی بوربون واگذار کرد. بوربون‌ها پس از آنکه بوربون‌ها در نتیجهٔ جنگ جانشینی در لهستان بااتریش توانستند ناپل را از اتریش بگیرند و تاج تخت اسپانیا را نیز تصاحب کنند، بهسازی‌های بسیار زیادی توسط آن‌ها اتفاق افتاد. تحت حکومت کارل سوم که به نوعی دوباره پادشاهی سیسیل را از سال ۱۷۳۵ تا ۱۷۵۹ بازسازی کرده بود اصلاحات بنیادین سیاسی بوقوع پیوست. کارهایی مانند مبارزه با فساد، مقابله با قدرت کلیسا، تغییرات ساختاری در حکومت و شیوه اداره آن و حمایت از فرهنگ و علوم وغیره. اما او در سال ۱۷۵۹ از سلطنت استعفا داد. پس از وی پسر خردسالش فردیناند چهارم به پادشاهی رسید ولی یک سیاستمدار ناپلی به نام برناردو تانوچی کارهای حکومتی را انجام می‌داد. در سال ۱۷۶۴ یک قحطی به همراه یک اپیدمی گسترده تنها در ناپل ۴۰۰۰۰ قربانی گرفت و در سراسر پادشاهی چیزی بالغ بر ۲۰۰۰۰۰ نفر. این اتفاقات روند اصلاحات را به عقب انداختند. جمهوری پارته نوپه، بناپارت‌ها و پادشاهی دوم سیسیل به خاطر موفقیت‌های کسب شده توسط ناپلئون در لشکر کشی به ایتالیا، خانوادهٔ سلطنتی در سال ۱۷۹۸ به پالرمو گریخت در سال ۱۷۹۹ گروهی از نخبگان جمهوری‌خواه (روشنفکران بورژوائی و اشراف، وکلا، پزشکان، آموزش دیده‌ها در آکادمی‌های نظامی، فرزندان نجیب‌زادگان و روحانیون بلند مرتبه) گرد هم آمدند و برای مدت ۱۴۴ روز در ناپل اعلام جمهوریت کردند. انقلابیون فرانسوی نیز، ناپل را یک پایگاه مستعد برای فعالیت‌ها و تفکرات روشنگرانه، انقلابی خود می‌دانستند. مفاهیم سیاسی، ایده‌ها و طرز تفکر جمهوری خواهان و اداره کنندگان برای عموم غریب و ناآشنا بود و جمهوری پاته نوپه از عدم توانایی برقراری ارتباط دوطرفه با همهٔ لایه‌های جامعه ضربه خورد. کمی قبل نیز در فوریه سپاهی موسوم به ارتش با اعتقادات مسیحی متعلق به یک کاردینال به نام فابریتزیو روفو از کالابریا برای مقابله علیه اصلاحات و شروع عصر روشنگری در ناپل حرکت کرده بود. هنگامی که آن‌ها در ۱۳ ژوئن به شهر وارد شدند انقلابیون فرانسوی عقب‌نشینی کردند و بلا فاصله پس از آن درگیری‌های خونین و کشتارهای زیادی توسط نظامیان در ناپل صورت گرفت در این میان چیزی حدود ۱۰۰ نفر نخبگان شهر جان خود را از دست دادند و در نهایت بوربون‌ها به شهر بازگشتند. در زمستان ۱۸۰۶ بوربون‌هااز قدرت برکنار شدند. این بار توسط فرانسوی‌های ناپل. آن‌ها یک سلطنت مشروطه در جنوب ایتالیا تشکیل دادند که از استقلال نظامی و اقتصادی از فرانسه بر خوردار بود. آن‌ها شهر را سکولاریته کرده و رهبری یک نظام سیاسی مبتنی بر جامعه را بر پایهٔ عقلانیت در دست گرفتند. در آن سال فئودالیسم منسوخ شد، امدادرسانی به فقرا جنبهٔ رسمی گرفت، به تحصیل کودکان بها داده شد و در سال ۱۷۰۷ زمین‌های متعلق به صومعهٔ مشهور ناپل از مالکیت شخصی درآمد و ملی اعلام شد. یک مدیریت مرکزی دولتی ساخته شد و انستیتوهای علمی و فرهنگی بسیاری تأسیس شد. تمام این قوانین البته مقدمه‌ای برای اجرای قانون مدنی فرانسه در سال ۱۸۰۹ بود. در زمان جوزف بوناپارت که برادر بزرگتر ناپلئون بناپارت بود و از سال ۱۸۰۶ تا ۱۸۰۸ بر پادشاهی ناپل حکومت می‌کرد هنوز موقعیت‌های کلیدی را فرانسوی‌ها در اختیار داشتند اما پس از او ژواکیم مورات که از سال ۱۸۰۸ تا ۱۸۱۵ زمام امور را در دست داشت، محافل روشنفکری با روشنفکران ناپلی برگزار کرد. در بارهٔ وضع اجتماعی آن دوران گزارشی از شورای ولایتی ناپل در سال ۱۸۰۸ موجود است که از فقر و کودکان خیابانی در ناپل در آن دوران سخن می‌گوید؛ ولی علی‌رغم آن در آن دوران در زمینه‌های مختلفی به صورت زیر بنایی سرمایه‌گذاری شد. پس از سقوط ناپلئون و در پی آن سقوط حکومت بناپارت‌ها در ناپل فردیناند چهارم در ۱۷ ژوئن ۱۸۱۵ به ناپل بازگشت، او دست به تلاش‌های بسیاری زد تا آثار اصلاحات بناپارت‌ها را در ناپل از بین ببرد و همچنین دوباره پادشاهی سیسیل را به پایتختی ناپل بنا کرد. پادشاهی دوم سیسیل تا سال ۱۸۶۱ به حکومت خود بر جنوب ایتالیا ادامه داد تا زمانی که گاریبالدی توانست با متحد شدن با پادشاهی نوپای ایتالیا، آخرین پادشاه سیسیل را به نام فرانتس دوم وادار به تسلیم و این پادشاهی را منسوخ کند. پادشاهی ایتالیا، کشوری دوبخشی از سال ۱۸۶۰ تاریخ شهر ناپل به شدت با تاریخ جمهوری ایتالیا گره خورده. در ۷ سپتامبر ۱۸۶۰ جوزپه گاریبالدی پس از غلبه بر جنوب ایتالیا وارد ناپل شد و در ۲۱ اکتبر ۱۸۶۰ مردم ناپل با یک اکثریت غالب در یک همه‌پرسی تعیین کردند که ناپل به حکومت تازه تأسیس شمالی به نام پادشاهی ایتالیا که تقریباً تمام سرزمین‌های ایتالیای امروزی را با هم متحد ساخته بود و تا پس از جنگ جهانی دوم یعنی ۱۹۴۶ نظام سیاسی و حاکم بر ایتالیا بود، ملحق شوند. فرانچسکو دوم، آخرین پادشاه بوربون‌ها در ناپل پس از آن به یکی از دژهای شهر گریخت اما در ۱۳ فوریه ۱۸۶۱ تسلیم شد و سپس به‌طور رسمی از سمت خود عزل گشت. ناپلی‌ها پس از آن هویت خود را با دولت جدید ایتالیا شناختند، دولتی که مرکز قدرت آن در سرزمین‌های غریبه و خارجی شمالی بود. بسیاری از پروژه‌های نوسازی و توسعه و قوانین اجتماعی دولت مرکزی غالباً به شمال کشور سود رساند و در آنجا به اجرا درآمد در حالی که جنوب تحت فشارهای نا شدیدی از قبیل سیاست‌های ناعادلانهٔ مالیاتی قرار داشت. اصلاحات اساسی که برای رفع مشکلات ناشی از زمامداری بوربون‌ها مثل اصلاحات ارضی، به اجرا در نیامد (البته تا حدودی به دلیل دخالت زمین داران بزرگ جنوب). حکومت تنها موفق شد به یک فرم واحد برای اتحاد سیاسی سرزمین‌ها برسد ولی در متحد کردن درونی سرزمین‌ها با هم و یکسان‌سازی آن‌ها شکست خورد. شمال در دههٔ اول پس از تشکیل پادشاهی ایتالیا رونق فزاینده‌ای در اقتصاد گرفت و به زودی توانست با کشورهای صنعتی اروپا ارتباط برقرار کند در حالی که جنوب در فقر و عذاب فرومی‌رفت. دلایل پیدایش تفاوت بارز بین جنوب و شمال ایتالیا که تا به امروز نیز ادامه دارد در همین قسمت از تاریخ ایتالیا نهفته‌است. ناپل نیز مانند دیگر کلان‌شهرهای جنوبی دارای خصوصیاتی در طول این دوران شد که مشخصهٔ شهرهای جنوب ایتالیاست، بروز پدیده‌هایی مانند فقر، جرم و جنایت، بازار سیاه و ساختارهای مافیایی که به بالاترین سطوح سیاسی و اقتصادی رسیدند را می‌توان مثال زد. ناپل از لحاظ زیر ساختی و بهداشتی اوضاع بسیار وخیمی پیدا کرد و این شرایط قربانیان بسیاری گرفت. یکی از اتفاقات ناشی از این شرایط و بر اثر افرایش جمعیت فقرا به وجود آمد، اپیدمی وبا سال ۱۸۸۴ در ناپل بود. بدنبال آن در سال ۱۸۸۵ قانونی تصویب شد که به موجب آن تعمیر شهر آغاز شد و یک سیستم لوله‌کشی جدید آب آشامیدنی بهداشتی و شستشو برای شهر ایجاد شد و یک خیابان جدید در قسمت قدیمی شهر ساخته شد. در اوایل قرن بیستم پروژه‌های اقتصادی و صنعتی در ناپل شروع شد که به دلیل فقدان منابع و زیربناها محکوم به شکست شدند که در نتیجهٔ آن موج مهاجرتی در آن سال‌ها به سمت شمال ایتالیا، آرژانتین و از همه بیشتر ایالات متحده آغاز شد. فاشیسم در شرایطی که برای جنوب ایتالیا به وجود آمده بود به وضوح فاشیسم پیروان بیشتری نسبت به شمال ایتالیا در آنجا پیدا کرد. در سال ۱۹۲۲ کمی قبل از روی کار آمدن موسولینی در ناپل یک کنفرانس بزرگ فاشیسم برگزار شد. مشکلات جنوب ایتالیا پس از به قدرت رسیدن موسولینی ابتدا به خاطر آرمان‌های امپریالیستی فاشیسم و بعداً به دلیل جنگ دوم جهانی عملاً نادیده گرفته شدند. در ۱۹۳۸ آدولف هیتلر برای بازدید از شهر ناپل و دیدار با موسولینی به ناپل سفر کرد. در طول جنگ جهانی دوم شهر توسط نیروی هوایی آمریکا از ۴ دسامبر ۱۹۴۲ تا سال ۱۹۴۳ بمباران شد. در طول اینحملات هوایی حدود ۱۹۰۰ نفر جان خود را از دست دادند. مراکز صنعتی، ایستگاه راه‌آهن مرکزی و بندر اهداف اصلی این حملات بودند اما بسیاری خانه و همچنین چندین کلیسا کاملاً تخریب شدند. پس از برکناری و حبس موسولینی در ۱۹۴۳، ناپل در سپتامبر همان سال توسط ورماخت اشغال شد ولی ناپلی‌ها در مدت زمان کمی آن‌ها را بیرون راندند. در ۲۷ سپتامبر جنگ‌های شهری و چریکی خانه به خانه در برابر نازی‌ها به ثمر نشست و ساکنان شهر خود توانستند با اتکا به توانایی‌های خود در ۱ اکتبر ۱۹۴۳ شهر را آزاد کنند و اشغالگران را از شهر بیرون رانند. ورماخت خانه‌های بسیاری را مین‌گذاری کرد و سیستم تصفیهٔ آب شهر را به کلی تخریب نمود. در سال ۱۹۴۴ حملات هوایی دیگری به شهر انجام شد که اینبار توسط نیروی هوایی آلمان نازی صورت گرفت. پس از جنگ جهانی دوم اشغال ناپل توسط نیروهای نظامی آمریکایی برای ناپل برای مدت کوتاهی رفاهی نسبی را به دنبال داشت. البته نیازهای سربازان آمریکایی و در نتیجه نرخ مطلوب دلار زمینه‌ساز خوبی برای شکل‌گیری بازار سیاه و همچنین قدرت‌گیری دوبارهٔ مافیای ناپل بود. در همه‌پرسی سال ۱۹۴۶ در بارهٔ شکل حکومتی آیندهٔ ایتالیا، ساکنان ناپل و جنوب ایتالیا در برابر اکثریت کشور که به جمهوری رأی داده بودند، خواستار باقی‌ماندن نظام پادشاهی بر ایتالیا بودند. پس از تأسیس جمهوری ایتالیا یک حقوقدان و سیاستمدار مشهور اهل ناپل به نام انریکو دنیکولا به عنوان اولین رئیس جمهور ایتالیا برگزیده شد ولی در اولین دههٔ تأسیس جمهوری نوپای ایتالیا هیچ گام مهمی در جهت رفع مشکلات اساسی و شدید شهر برداشته نشد. این مسئله باعث به وجود آمدن موج‌های جدیدی از مهاجرت‌ها به شمال ایتالیا، ایالات متحده و آلمان که کشوری در حال شکوفایی اقتصادی و رشد فزاینده بود، شد. اگرچه که دولت مرکزی جهت رفع مشکلات جنوب ایتالیا صندوق حمایت از جنوب را تشکیل داد، اما مقادیر هنگفتی از یارانه‌هایی که برای بازسازی جنوب اختصاص داده شده بود ناپدید شدند، بدون اینکه در پروژه‌ای بکار رفته یا در جایی سرمایه‌گذاری شوند. در میانهٔ قرن بیستم میلادی، ناپل یک در هم آمیختگی بی‌مثال از اقتصاد، سیاست و مافیا را تجربه کردو نام شهر به سمبل فساد سازمان یافته، ساختارهای غیرقانونی مالی و ثروت‌های نامشروع تبدیل شد. در سال ۱۹۸۰ یک زمین لرزهٔ بزرگ در استان کامپانیا باعث کشته شدن ۲۹۱۴ نفر شد. و در نتیجه ناپل با مشکلی جدید به نام مهاجرت بی‌خانمان‌ها مواجه شد. دگرگونی احزاب و تأثیرات آن بر ناپل همزمان با سراسر ایتالیا در سال ۱۹۹۲ در پروسهٔ نوسازی، شرایط برای ناپل نیز دستخوش تغییرات شد. دوران فساد مقامات محلی به پایان رسید، در سال ۱۹۹۳ آنتونیو باسولینو از یک ائتلاف چپ میانه به نام له اولیوو به سمت شهردار ناپل برگزیده شد. در دوران ریاست او بر شهرداری ناپل که تا سال ۲۰۰۱ به طول انجامید، ناپل یک توسعه و رشد سریع و بی‌وقفه را تجربه کرد. با فساد نهادینه در ناپل به صورت سازمان یافته مبارزه شد، نفوذ مافیا در دستگاه‌ها مسدود شد و اصلاحات ساختاری و مرمت‌های شهری اجرا شد. در سال ۱۹۹۴ ناپل به عنوان محل برگزاری نشست گروه هشت انتخاب شد و در سال ۱۹۹۵ قسمت قدیمی شهر بعنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. در انتخابات بعدی او توانست ۷۳ درصد رأی بدست بیاورد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ روزا روسو اروولینو از حزب دموکرات ایتالیا با کسب ۵۲٫۱ درصد از آرا در اولین دوره و ۵۷ درصد در دومین دوره شهردار ناپل بود. سیاست و اقتصاد در ماه مه ۲۰۱۱ لوئیجی د ماجیستری، دادستان و مبارزه‌کننده علیه مافیا به عنوان کاندیدای حزب ائتلافی چپ لیبرال ایتالیا و به رهبری حزب Italia dei Valori پا به عرصهٔ انتخابات محلی ناپل گذاشت. وی که از سال ۲۰۱۱ عهده‌دار سمت شهردار ناپل است و قبل از آن در سال ۲۰۰۹ در رای‌گیری پارمان اروپا به عنوان عضو پارلمان انتخاب شده بود، در انتخابات رقیب خود را که نمایندهٔ حزب شهردار سابق خانم روزا روسو اروولینو بود را پشت سر گذاشت و همراه با کاندیدای ائتلاف راست میانه به دور دوم انتخابات راه یافت. تم اصلی مبارزات انتخاباتی او مشکل زباله‌های شهری ناپل بود که از سوی حزب حاکم سابق گامی در جهت رفع این مسئله برداشته نشده بود.در این انتخابات او توانست با کسب ۶۵ درصد آرا به خود پیروز نهایی میدان شود و زمام امور را برای چهار سال بدست گیرد و در شورای شهر نیز ائتلاف او توانست ۲۵ کرسی از ۴۵ کرسی را بدست آورد. لوئیجی د ماجیستری به دلیل بر عهده داشتن چندین پروندهٔ مهم دربارهٔ فساد سیاستمداران در ایتالیا بسیار مشهور شد. اقتصاد و کسب وکار ساختار اقتصادی شهر به‌طور سنتی از کارگاه‌های کوچک، مغازه‌ها و فرشگاه‌های بیشمار و کارگاه‌های صنایع دستی تشکیل شده. در سال ۲۰۰۵، اتاق بازرگانی ناپل، در ناپل ۲۶۴۹۵۶ واحد تجاری را به ثبت رساند. از کل این شرکت‌ها تنها ۵۲ عدد بیش از ۲۰۰ کارمند و فقط ۱۲ عدد بیش از ۵۰۰ کارمند دارد؛ در حالیکه ۵۴ درصد از آن‌ها کمتر از ۲۰ نفر را در استخدام خود دارند. بر این اساس در سال ۲۰۱۰ میزان تراکم شرکت‌ها در ناپل برابر بود با: ۱۰۸ شرکت برای هر هزار نفر. یک شاخص اقتصادی، وضعیت مشاغل را در حوزهٔ خدماتی در بخش‌های خدمات املاک، ادارات، خدمات مالی و بازرگانی خوب و در حوزه‌های تولیدی ضعیف نشان می‌دهد. کارخانهٔ تولید فولاد ناپل نیز از سال ۱۹۹۰ تعطیل شده. بندر ناپل اما در مقابل هم از لحاظ بازرگانی و هم از لحاظ استفاده‌های شخصی رونق بین‌المللی دارد. به‌طور کلی قدرت اقتصادی ناپل نسبت به جمعیت آن ضعیف دیده می‌شود، در سال ۲۰۰۵ ناپل در میان ۱۰۳ شهر اصلی ایتالیا در یک مقایسهٔ ملی در مکان ۹۲ جای گرفت. بویژه بیکاری جوانان یکی از مشکلات اساسی شهر است. آمار بیکاری میان جوانان بین سنین ۱۵ تا ۲۴ سال در سال ۲۰۱۰ در ناپل ۴۲٫۷ درصد بود که این رقم از میانگین کل ایتالیا نیز با ۲۷٫۸ درصد بسیار بیشتر است. البته ناپل به لطف وسعت و جمعیتش هنوز جزء مراکز مهم اقتصادی ایتالیا به‌شمار می‌رود. گردشگری در حوزهٔ گردشگری ناپل با یک رشد فزاینده روبروست. در سال ۱۹۹۰ حدود ۵۵۰۰۰۰ نفر در هتل‌ها و مسافر خانه‌های ناپل وارد شدند. این رقم در سال ۲۰۰۷ به ۸۰۰۰۰۰ و در سال ۲۰۰۹ به حدود ۹۰۰۰۰۰ نفر رسید. مترو متروی ناپل در سال ۱۹۹۳ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۳ خط و ۲۶ ایستگاه می‌باشد. ورزش شهر ناپل، خانهٔ باشگاه قدیمی ناپولی است. باشگاه ریشه‌ای بسیار عمیق در شهر و فرهنگ شهری ناپل دارد و هوادارانش بی‌قید و شرط و پرشور از تیمشان در تمامی شرایط حمایت می‌کنند تا آنجاییکه می‌توان جایگاه این تیم نزد هوادارانش را با جایگاه تیم بارسلونا در میان هوادارانش در شهر بارسلون مقایسه کرد. این تیم با لقب آبی‌های روشن یا به زبان ایتالیایی آتزوری شناخته می‌شود. ورزشگاه خانگی این تیم، استادیوم دیگو آرماندو مارادونا با گنجایش کنونی ۶۰۲۴۰ نفر می‌باشد. دیگو آرماندو مارادونا پس از ورزشگاه سن سیرو شهر میلان و المپیک رم سومین ورزشگاه بزرگ ایتالیاست. در زمان گشایش در سال ۱۹۵۹ این ورزشگاه ۸۰۰۱۲ نفر گنجایش داشت که در گذر زمان و پس از بازسازی‌های متعدد به میزان فعلی کاهش یافت. ناپولی در سال‌های ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ با کمک دیگو مارادونا، اسطورهٔ آرژانتینی دنیای فوتبال که از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۱ در این تیم بازی کرد و هنوز نیز در نزد هواداران ناپولی شدیداً محبوب است، دو بار به مقام قهرمانی سری آ دست یافته که دوران طلایی و بزرگترین موفقیت این باشگاه در سطح ملی به‌شمار می‌رود. همچنین ناپولی چهار بار برندهٔ جام حذفی ایتالیا یک بار سوپر جام ایتالیا شد و در سال ۱۹۸۹ قهرمان جام یوفا گشت. این تیم در سال ۲۰۰۴ دچار ورشکستگی شد اما با بدست آوردن یک جام حذفی ایتالیا و راه یافتن تیم زیر ۱۶ ساله‌های ناپولی به یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۲، دوباره به سطح اول فوتبال ایتالیا بازگشت. از مشهورترین و قدرتمندترین تیم‌های باشگاهی واتر پولوی جهان می‌توان یه تیم سی ان پوسیلیپو ناپل اشاره کرد که قهرمانی‌های متعدد داخلی و بین‌المللی را کسب کرده که آن از جمله می‌توان به قهرمانی در لیگ قهرمانان واتر پولو اروپا در سال‌های ۱۹۹۶، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۵ اشاره کرد. در سال ۲۰۱۲ جام قایق‌های بادبانی آمریکنزکاپ در سواحل ناپل برگزار شد. در ژوئن ۲۰۱۲ به‌طور رسمی اعلام شد که تور دوچرخه سواری ایتالیا پس از ۵۰ سال دوباره از ناپل آغاز خواهد شد. در سال ۲۰۰۹ نیز دومین مرحلهٔ مهم این تور دوچرخه سواری در ناپل برگزار شد. شخصیت‌ها امروزه در ناپل در کنار نام پادشاهان بزرگ و قدیسان، قبل از همه از بازیکنان مشهور باشگاه ناپولی که محبوبیت بسیار بالایی نزد شهروندان و هواداران دارند، به عنوان شخصیت‌های مشهور در ناپل نام برده می‌شود. می‌توان از فابیو کاناوارو که مدافع سال‌های نه چندان دور باشگاه‌های بزرگ اروپا همچون میلان، یوونتوس و رئال مادرید و همچنین تیم ملی ایتالیا بود به عنوان یک ناپلی نام برد.سوفیا لورن، بازیگر مشهور سینمای هالیوود و برندهٔ دو جایزهٔ اسکار اصلیتی ناپلی دارد و در ناپل بزرگ شده‌است. باد اسپنسر، مشهور به پاگنده، کمدین مطرح دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی در هالیوود، از خانواده‌ای ناپلی در ناپل متولد شده و تا سنین نوجوانی در آن شهر زندگی می‌کرد. همچنین کمدین، بازیگر سینما و شاعر و ترانه‌سرای مشهور ایتالیایی توتو، که در ایتالیا او را از شاخص‌ترین بازیگران کمدی ایتالیایی در قرن بیستم می‌دانند اصلیتی ناپلی دارد. از جمله فیلسوفان مشهور اهل ناپل می‌توان به بندیتو کروچه و جوردانو برونو اشاره کرد. دومنیکو اسکارلاتی آهنگساز مشهور ایتالیایی نیز متولد شهر ناپل بوده همچنین ادواردو بناتو، خواننده و آهنگساز پاپ ایتالیایی نیز زادهٔ این شهر است. جورجو ناپولیتانو سیاست‌مدار و سناتور مادام‌العمر سابق ایتالیایی و همچنین رئیس‌جمهور یازدهم و فعلی این کشور که نخستین کسی بود که از حزب کمونیست ایتالیا به مقام ریاست جمهوری این کشور رسید همان‌طور که از نام فامیل او مشخص است یک ناپلی است. اقلیم زمین‌شناسی ناپل در کنار یک خلیج کوپک به نام خلیج ناپل با طول حدود ۳۰ کیلومتر واقع شده که دهانه‌ای در حدود ۱۳ کیلومتر دارد. این دهانه توسط حدود ۴۰ دهانهٔ آتشفشانی کوچک و بزرگ شکل داده شده که معروفترین آن‌ها سولفاتارا نامیده می‌شود. این دهانه در کوهی معروف به نام مونته نووو و به معنای کوه نو وجود دارد. این کوه نام خود را به این دلیل کسب کرده که در ۱۵۳۸ در مدت کوتاهی نزدیک به چندین روز توسط گدازه‌های آتشفشانی به وجود آمد.در سمت دیگر ناپل همچنین یکی از معروفترین و خطرناکترین آتشفشان‌های جهان وجود، نام این کوه آتشفشانی وزوو است. این کوه حدود ۱۷۰۰۰ سال سن و ۱۲۸۱ متر ارتفاع دارد. این کوه شامل یک کو آتشفشانی است که به دلیل نزدیکی بسیار زیاد به محل مسکونی یکی از خطرناکترین کوهای آتشفشانی جهان به‌شمار می‌رود. این آتشفشان، آخرین بار در ۱۹۴۴ و در هنگام ورود نیروهای آمریکایی فوران کرد. آثار تاریخی و گردشگری در غرب ناپل علاوه بر مناظر زیبایی از کوه‌های آتشفشان، روستاها و مکان‌های دیدنی و ارزشمندی واقع شده که در آن‌ها حفاری‌های باستان‌شناسی صورت گرفته که مربوط به دوران روم باستان و یونان باستان است. از مهم‌ترین این مکان‌ها می‌توان به کومای، پوتزولی و سانتا ماریا کابوا فیتیری اشاره کرد. همچنین در خلیج ناپل ۳ جزیره واقع شده که معروفترین آن‌ها می‌تواند جزیرهٔ کاپری باشد، این جزیره دارای آثار باستانی مشهور از دوران روم و یونان باستان، حمامهای آب گرم طبیعی و هتلهای مدرن و مجلل در کنار ساحل است.در ۴۰ کیلومتری شمال ناپل یکی از بزرگترین و مجلل‌ترین کاخهای اروپا واقع شده که کاخ کاسیرتا نام دارد. این کاخ محل اقامت پادشاه بوده و در سدهٔ ۱۸ میلادی میلادی بنا شده و به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده. همچنین روی یک جزیره سنگی که توسط گذرگاهی به شهر متصل شده قلعه دل اوو متعلق به سدهٔ دوازدهم میلادی واقع شده و در بندرگاه نیز قلعه‌ای متعلق به سدهٔ سیزدهم میلادی به نام قلعه نوو خود نمایی می‌کند. بالای تپه‌ای رو به شهر نیز قلعهٔ دیگری متعلق به سدهٔ چهاردهم به نام قلعه سنت المو به چشم می‌خورد.وزوو در سال ۷۹ میلادی فوران کرد و شهرهای اطراف خود را در زیر خاکستر مدفون ساخت. به این دلیل شهرهایی مثل هرکولانیوم و به خصوص پمپی که نمونه‌هایی اصیل از معماری رومی به‌شمار می‌روند به‌طور باور نکردنی سالم مانده‌اند و سالانه حدود ۲ میلیون بازدیدکننده دارند. در فاصلهٔ حدود یکساعته (بوسیلهٔ خودرو) در جنوب شهر ناپل، ساحل آمالفی واقع شده‌است که یک ساحل بسیار زیبا، تاریخی و توریستی و جزو زیباترین سواحل جهان به‌شمار می‌رود این ساحل در ۱۹۹۷ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. آب و هوا آب و هوای ناپل را می‌توان به سادگی آب و هوای مدیترانه‌ای نامید. زمستان‌هایی با باران‌های زیاد و ملایم همچنین تابستان‌های گرم و خشک در حالی که دمای بالای تابستان توسط لایه‌های جوّی دریا ملایم تر می‌شود را می‌توان از مشخصه‌های بارز ناپل و اکثر مناطق مدیترانه‌ای نامید. تقسیمات کشوری تا ۱۹۲۵ محدودهٔ شهری ناپل شامل ۵۲ کیلومتر مربع می‌شد. در نوامبر ۱۹۲۵ شهرداری‌های چهار ناحیهٔ دیگر به ناپل افزوده شد. با تصویب یک قانون در ژوئن ۱۹۲۶ چهار منطقهٔ دیگر به ناپل اضافه شد. با افزوده شدن این نواحی با مجموع ۱۱۶۶۳۹ نفر ساکن، مساحت ناپل با ۱۱۷ کیلومتر مربع به دوبرابر افزایش یافت؛ و جدیدترین بخش در ۱۹۸۵ به ناپل افزوده شده. در مجموع شهر به ۳۰ بخش و ۱۰ شهرداری تفسیم می‌شود که عبارتند از: جمعیت‌شناسی منطقهٔ شهری منطقهٔ شهری ناپل متشکل است از شهر ناپل و تعداد متعددی شهرداری‌های مستقل دیگر. برای یک منطقهٔ اروپایی و یک شهر، جمعیت ناپل از استانداردها بالاتر است. بزرگی و مقدار جمعیت ناپل توسط انستیتوهای مختلف به صورت متفاوتی تعریف می‌شود و چیزی بین ۳٫۱ تا ۴٫۴ میلیون تخمین زده می‌شوند. (استان کامپانیا ۵٫۸ میلیون نفر ساکن دارد، و ناپل حدود ۱ میلیون) ساکنان ناپل پس ار رم با ۲٫۸ میلیون نفر و میلان با ۱٫۳ میلیون نفر جمعیت، سومین شهر پرجمعیت ایتالیاست و بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر جنوب ایتالیا. تراکم جمعیت آن در سال ۲۰۰۱، ۸۵۶۶ نفر در کیلومتر مربع بود. در میلان این رقم ۶۹۰۰، رم ۱۹۸۲ و پالرمو ۴۳۲۲ بوده است. جمعیت تا ۱۷۴۸ (هزار) توسعهٔ جمعیت (هزار) خواهر خوانده‌های ناپل ، قفصه ، سیگتو مرمتسیه ، کلرش ، نابلوس ، بوداپست ، مایورکا ، آتن ، سانتیاگو ، نوسی به ، کاگوشیما ، باکو ، سالوادور ، سارایوو ، کلکته منابع جستارهای وابسته ایتالیا فهرست میراث جهانی یونسکو پیوند به بیرون انستیتوی اسمیتسونیان، موزهٔ ملی تاریخ طبیعی، وزوو سایت شهرداری ناپل آتشفشان‌های فعال ایتالیا آتشفشان‌های فعال بر پایه کشور جاذبه‌های گردشگری ناپل شهرک‌های ساحلی در کامپانیا شهرها و روستاهای کامپانیا شهرها و شهرک‌های ایتالیا شهرها و شهرک‌های بندری مدیترانه‌ای در ایتالیا شهرهای دانشگاهی در ایتالیا شهرهای یونان باستان کامپانیا مقاله‌های دارای ویدئو مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۷ (پیش از میلاد) میراث جهانی یونسکو در اروپا میراث جهانی یونسکو در ایتالیا ناپل
7918
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B2
ونیز
ونیز جزیره‌ای در شمال ایتالیا که در خلیجی از تالاب ونتزیا در نزدیکی دریای آدریاتیک قرار گرفته‌است و به صورت جزیره‌های کوچک است. جزیره‌ها به وسیلهٔ کانال‌هایی از هم جدا شده‌اند و تردد در شهر به وسیله قایق صورت می‌گیرد و خودرویی وجود ندارد. شهر ونیز یکی از شهرهای گردشگرپذیر ایتالیااست و سالانه میلیون‌ها گردشگر به این شهر می‌روند. از دیدنی‌های این شهر می‌توان به میدان سن مارکو محل دفن مرقس یکی از حواریون عیسی مسیح که به سن مارکو مشهور است، اشاره کرد. شهر ونیز به خاطر شکل عجیب و همچنین تعدد آثار تاریخی و هنری و معماری در لیست میراث جهانی یونسکو نیز قرار گرفته که همین موجب شده سالانه میلیون‌ها نفر (بیست میلیون به‌طور تخمینی) از سر تا سر جهان برای دیدن این شهر سفر کنند. نام ونزیا در ایام قدیم به تمام منطقه ونتو و فریولی گفته می‌شد. ونیز شهر جشنواره‌ها و کارناوال‌ها نیز هست. برای مثال جشنوارهٔ فیلم ونیز در اواخر اوت، هر سال یکی از اتفاقات مهم دنیای فیلم و هنر است. کارناوال ونیز هم که در ماه فوریه در تمام شهر برپاست، از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین کارناوال‌های جهان است. این کارناوال به کارناوال ماسک‌ها نیز مشهور است. ماسک‌های فیلم چشمان کاملاً بسته را نیز هنرمندان این شهر ساخته‌اند. به‌غیر از ماسک‌ها، کریستال‌های ونیزی هم شهرت فراوان دارند و طرز ساخت‌شان دیدنی‌است. این کریستال‌ها را با روش سنتی در جزیره‌های اطراف ونیز (مورانو و بورانو) می‌سازند. تاریخچه شکل‌گیری شهر ونیز به صورت امروزی در ۸۰۰ سال بعد از میلاد با پیشینه زیستی ماقبل تاریخ به وجود آمد. تالاب ونیز در ۸۰۰ سال بعد از میلاد مسیح کم‌کم شکل امروزی را به خود گرفت قبل از آن هم با توجه به منابع غنی برای شکار و ماهیگیری افرادی می‌زیستند به‌طور پراکنده، طبق شواهد تاریخی در زمان قبل از رومیان نیز تمدنی با مشاغلی از قبیل ماهیگیری، تولید نمک و حمل و نقل دریایی در این منطقه وجود داشته. با آمدن رومیان به این منطقه مشاغل رونق بیشتری می‌گیرد و بنادر ساخته می‌شود (کیوجا) اولین بندر ساخت رومیان در نزدیکی ونیز است. آثار متعددی که هنوز هم پای بر جاست در همین دوران ساخته می‌شود و بنا بر شواهدی رومیان از ونیز به عنوان تفرج گاه برای تعطیلات نیز استفاده می‌نمودند. بنا بر نظر کرونیکن آلتیللانته تاریخ‌نویس قرن ۱۱ میلادی، برای اولین بار در ۲۵ مارس ۴۲۱ با افتتاح کلیسای سن جاکومتو بر روی پل ریآلتو شهر ونیز به‌طور رسمی ایجاد شد بعدها ساکنان نواحی اطراف با پناه آوردن به ونیز بعد از حملات مکرر لونگو باردی‌ها در سال میلادی ۵۶۸ به جمیعت شهر افزودند. جغرافیا ونیز به شهر کانال‌ها مشهور است و با جمعیتی بالغ بر ۲۷۱، ۶۶۳ نفر مرکز ناحیه وِنِتو است. شهر ونیز که در ایتالیا به آن ونتزیا می‌گویند مرکز استان ونتو با جمعیت نفر ۲۷۰۹۵۷ در شمال شرق ایتالیا قرار دارد. شهر ونیز بیشتر از هزار سال مرکز جمهوری ونیز بود و به نامهای سرنیسیما (آرام آرام) و لا دومینانته (حاکم) و رجینا دل ادریاتیکو (ملکه دریای آدریاتیک) نیز شناخته می‌شود موقعیت جغرافیایی شهر ونیز هم سطح دریا می‌باشد و دارای ۱۱۸ جزیره، بعضی از این جزایر به هم به وسیله پل متصل می‌باشند و بعضی دیگر مجزا. قسمت تاریخی ونیز که درمرکز شهر ونیز قرار دارد به‌طور سنتی و از قدیم به شش قسمت تقسیم شده. این مناطق شش‌گانه عبارتند از درسودورو، سانتا کروچه، سن پلو، سن مارکو، کانا رجو، کاستلو. این مناطق در دو طرف گراند کانال یا کانال بزرگ قرار دارند که حدود ۱۵۰ کانال کوچکتر را به هم وصل می‌کند. جزایر مهم دیگر که بخشی از ونیز به حساب میایند عبارتند از: مورانو برای صنعت شیشه های دست ساز تاریخی اش با قدمتی هزارساله معروف است. این شیشه ها یکی از سوغاتی های معروف ونیز هستند که امروز در خود ونیز نیز ساخته می شوند. بورانو که به خاطر توری بافی و همچنین خانه‌های رنگارنگ معروف است. تورچلو که گفته می‌شود قدیمی‌ترین جزیره در این منطقه می‌باشد از نظر سکونت. لیدو که دارای دوازده کیلومتر طول می‌باشد و به خاطر ساحل زیبا و آرامش معروف می‌باشد. آب و هوا وِنیز دارای آب و هوای مدیترانه‌ای می‌باشد در زمستان‌ها به حداقل ۳ درجه بالای صفر به‌طور متوسط می‌رسد و در تابستان‌ها متوسط دمای هوا ۲۴درجه بالای صفر. رطوبت هوا نیز بالا می‌باشد. ترابری وِنیز شهری بدون خودرو است. رفت‌وآمد در درون آن با قایق انجام می‌شود. مَد یا بالا آمدن آب دریا بالا آمدن آب دریا به‌غیر از مد معمولی می‌باشد بدین معنی که در ونیز به‌ویژه در بهار و پاییز سطح آب به اندازه‌ای بالا می‌آید که رفت‌وآمد را مختل می‌کند و کوچه پس کوچه‌های شهر پر از آب می‌شود درست مانند سیل. مد معمولی هنگامی که با طوفان و امواج همراه باشد موجب بالا آمدن آب بیش از حد معمول می‌شود که این مسئله در ونیز یک مسئله عادی می‌باشد. از سال ۲۰۰۳ پروژهٔ سد دریایی متحرک در دست اجرا می‌باشد تا بدین‌وسیله با این پدیدهٔ بالا آمدن آب مبارزه کنند. جاذبه‌های گردشگری ونیز، شهر عابرین پیاده، تنها شهری در جهان است که در آن ماشین تردد نمی‌کند و برای قدم زدن بسیار مناسب می‌باشد. جزیره اصلی و مرکزی ونیز که ریالتین نام دارد را می‌شود به راحتی در یک ساعت پیاده‌روی تماشا کرد. ونیز به داشتن کوچه‌های باریک معروف است. علت باریک بودن آن‌ها این است که در گذشته، تنها مسیر ارتباطی، کانال‌های شهر بوده و درب اصلی هر ساختمان به یک کانال باز می‌شده و خیابان‌ها تنها فضایی برای جدا کردن ساختمان‌ها از یکدیگر بوده و کاربرد دیگری نداشتند. برخی از جاذبه‌های دیگر شهر ونیز عبارت اند از: کلیسای جامع سن مارکو جستارهای وابسته فهرست شهرهای ایتالیا فهرست ایالتهای ایتالیا نیروگاه آندریا پالادیو پانویس ونیز امپراتوری روم در دهه ۴۲۰ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های دهه ۴۲۰ (میلادی) در ایتالیا جزیره‌های تالاب ونتزیا جوامع تاریخی یهودیت شهرها و شهرک‌ها در ونتو شهرها و شهرک‌های بندری مدیترانه‌ای در ایتالیا شهرها و شهرک‌های ساحلی در ایتالیا شهرها و شهرک‌های ایتالیا شهرهای دانشگاهی در ایتالیا مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۵ (میلادی) میراث جهانی یونسکو در اروپا میراث جهانی یونسکو در ایتالیا ناحیه‌های خالی از ماشین بنیان‌گذاری‌های دهه ۴۲۰ (میلادی)
7919
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D9%88%20%D8%AF%D9%88%20%DA%98%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88
ریو دو ژانیرو
ریو دو ژانیرو که به اختصار ریو نام برده می‌شود، مرکز ایالت ریو دو ژانیرو، دومین شهر بزرگ برزیل و سومین منطقه شهری بزرگ آمریکای جنوبی است که با جمعیت ۶٫۳ میلیون نفری ۶امین شهر بزرگ قارهٔ آمریکا و ۲۶امین شهر بزرگ جهان نیز به حساب می‌آید. این شهر در تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۱۲ به عنوان یکی از مناظر فرهنگی میراث جهانی یونسکو با نام «ریو د ژانیرو: منظر کاریوکا در بین کوه و دریا» به ثبت رسیده‌است. این شهر گردشگری در کنار کوه‌های انبوه از جنگل و سواحل و خلیج‌های اقیانوس اطلس قرار گرفته‌است. شهر ریو دوژانیرو، میزبان بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۶ بوده‌است. سواحل شهر ریو شهر ساحلی ریو دارای ۳ ساحل به نامهای ساحل کُپاکابانا، ایپانما و لِبلان است. این سواحل به بهشت موج‌سواران معروف هستند. در «سواحل آزاد» شناگران و موج‌سواران می‌توانند به صورت برهنه به شنا و گرفتن حمام آفتاب بپردازند. قسمتی از معروفیت این سواحل مربوط به این قانون است. تاریخچه اولین اروپائیان رسیده به خلیج گوانابارا، در تاریخ ۱ ژانویه ۱۵۰۲ به این منطقه قدم گذاشتند و به همین دلیل این منطقه را «ریو دو ژانیرو» به معنای بندر (رودخانهٔ) ژانویه نامگذاری کردند. ریو دو ژانیرو نزدیک به دو قرن از ۱۷۶۳ تا ۱۸۱۵ میلادی در دوره استعمار پرتغالی‌ها، در سال‌های ۱۸۱۵ تا ۱۸۲۱ میلادی در دوره پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگارو و در نهایت در سال‌های ۱۸۲۲ تا۱۹۶۰ به عنوان پایتخت کشور برزیل بوده‌است که در سال ۱۹۶۰ برازیلیا به عنوان پایتخت برزیل انتخاب شد. مجسمهٔ مسیح تندیس مسیح در ۷۱۰ متری بالای کوه کورکووادو بزرگ‌ترین مجسمهٔ دنیا بعد از مجسمه‌های بودا و آزادی قرار دارد. این مجسمه ۳۹٫۶ متر ارتفاع دارد که شمایل عیسی مسیح را با آغوش باز به تصویر کشیده‌است. ترابری فرودگاه‌ها فرودگاه بین‌المللی ریو دوژانیرو گالیائو فرودگاه سانتوس دومنت: used mainly by the services to سائو پائولو فرودگاه ژاکاره‌پاگوآ فرودگاه‌های نظامی: پایگاه نیروی هوایی گالیاو: یک فرودگاه نظامی متعلق به نیروی هوایی برزیل پایگاه نیرو هوایی سانتا کروز پایگاه نیروی هوایی افونسوس: یک فرودگاه قدیمی در شهر ریو دو ژانیرو است که محل دانشگاه نیرو هوایی نیز می‌باشد قطار شهری شهر ریو دو ژانیرو دارای سیستم حمل‌ونقل مترو و قطار شهری زمینی می‌باشد، متروی این شهر دارای ۴۱ کیلومتر طول و ۳۵ ایستگاه می‌باشد که در سال ۱۹۷۹ به بهره‌برداری رسیده‌است. همچنین قطار شهری دارای ۲۵۲ کیلومتر طول و ۱۰۰ ایستگاه می‌باشد. نگارخانه پانویس پیوند به بیرون Rio de Janeiro Photo Gallery – Year of Brazil at Queens College, CUNY Images of Rio—Hundreds of images from the 1920s to the present Rio de Janeiro | Places to Go and Tourist Attractions AboutBrasil/Rio de Janeiro – The Marvellous City بنیان‌گذاری‌های ۱۵۶۵ (میلادی) در برزیل پایتخت‌های پیشین خلیج گوانابارا شهرداری‌ها در ایالت ریو دو ژانیرو شهرداری‌های برزیل شهرهای برزیل شهرهای بندری در برزیل مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۶۵ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در ایالت ریو دو ژانیرو میراث جهانی یونسکو در برزیل
7920
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%88%20%D9%BE%D8%A7%D8%A6%D9%88%D9%84%D9%88
سائو پائولو
سائو پائولو (به انگلیسی: Sao Paulo) بزرگ‌ترین شهر کشور برزیل است؛ و در جنوب شرقی برزیل قرار دارد. این شهر به چهارمین شهر بزرگِ جهان، از لحاظ جمعیت، تبدیل شده‌است. بر مبنای آخرین داده های جغرافیایی کلانشهر سائوپائولو ۹۰ کیلومتر درازا دارد. پیشینه سائو پائولو در ۲۵ ژانویه ۱۵۵۴ توسط دو مبلغ عضو فرقه مذهبی یسوعی بنیاد شد، پایین بودن بهره‌وری مزارع شکر محلی باعث شد تا این سکونتگاه مدتی طولانی در حالت انزوا باقی بماند. در سده هفدهم کشاورزان منطقه اقدام به کشت گندم به منظور صادرات کردند. در سال ۱۷۱۱ به سائو پائولو رسماً عنوان شهر اعطا شد. در تاریخ ۷ سپتامبر ۱۸۲۲ اعلام استقلال برزیل از پرتغال نیز، در سائو پائولو انجام شد؛ و در قرن نوزدهم این شهر شاهد شکوفایی و رونق اقتصادی بود، که علت عمده آن رواج صادرات قهوه بود. پس از لغو برده‌داری در سال ۱۸۸۸، کشتزارهای قهوه این شهر امواج زیادی از مهاجران از ایتالیا، پرتغال، اسپانیا، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی را به‌خود جلب کرد و از سوی دیگر بسیاری از بردگان سابق نیز برای پیدا کردن کار جذب این شهر شدند. در سال ۱۸۹۷ ایتالیایی‌ها بیش از نیمی از جمعیت این شهر را تشکیل می‌دادند. در آغاز سده بیستم، قیمت قهوه به شدت سقوط کرد و در نتیجه کارآفرینان محلی سرمایه‌های خود را به سوی توسعه صنعتی این شهر سوق دادند. صنعتی شدن این شهر به نوبه مجدداً خود باز هم نیروهای جدیدی از مهاجران کشورهای دوردست از جمله ایتالیایی‌ها، ژاپنی‌ها، و اهالی سوریه و لبنان را به این شهر کشاند. زبان اکثریت جمعیت شهر پرتغالی است؛ ولی به خاطر حضور قابل توجه مهاجران ایتالیایی در این شهر، زبان گفتاری شهر از زبان ایتالیایی به‌ویژه گویش‌های ونتی و ایتالیایی جنوبی تأثیر زیادی گرفته‌است. برپایه سرشماری سال ۲۰۱۰ میلادی، جمعیت شهر در آن سال ۱۰٬۶۵۹٬۳۸۶ نفر بود که از این تعداد، ۶۰٫۶ درصد سفیدپوست، ۳۰٫۵ دورگه، ۶٫۵ درصد سیاه‌پوست، ۲٫۲ زردپوست، و ۰٫۲ سرخ‌پوست بودند. این شهر مفتخر به میزبانیِ «افتتاحیه‌ی» جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۱۴ نیز بوده‌است. امروزه روز نیز، باز مجدداً موجی از مهاجرت از بولیوی به سائو پائولو دیده می‌شود. جغرافیا سائو پائولو که در گفتار روزانه «سامپا» نیز نامیده می‌شود هفتمین شهر بزرگ جهان و بزرگ‌ترین شهر نیم‌کره جنوبی و قاره آمریکا است. جمعیت این شهر ۱۱ میلیون ۳۰۰ هزار نفر است و جمعیت شهر و حومه (منطقه کلان‌شهری) آن نزدیک به ۳۰ میلیون نفر است. این شهر مرکز ایالت سائو پائولو و از مراکز مهم فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در برزیل و فراسوی آن است و بناها، پارک‌ها و موزه‌های مهمی چون یادمان آمریکای لاتین، موزه زبان پرتغالی، موزه هنر سائو پائولو و پارک ایبیراپوئرا را در خود جای داده‌است. تعدادی از بلندترین ساختمان‌های برزیل نیز ازجمله میرانته دواله، ایتالیا، آلتینو آرانتس، و برج شمالی آنسکوم در سائو پائولو قرار دارند. نام این شهر به افتخار پل مقدس نام‌گذاری شده و شعار شهر نیز به زبان لاتین «Non dvcor, dvco» است که به معنی «مرا راه نمی‌برند، رهبری در دست من است» می‌باشد. سائو پائولو آب‌وهوایی مرطوب و نیمه‌گرمسیری دارد. سائو پائولو به خاطر هوای متغیر خود «Cidade da Garoa» (شهر نم‌نم باران) نامیده شده و به خاطر غذاهای ویژه، معماری، ناوگان بزرگ بالگردها، و ازدحام ترافیکی‌اش مشهور است. جاذبه‌های گردشگری و توریستی سائو پائولو، سرزمین باران یا سامپا، بزرگترین شهر برزیل، بزرگترین و ثروتمندترین شهر نیم کره جنوبی آمریکای لاتین، و دهمین شهر ثروتمند دنیاست. آب و هوای این شهر، حاره‌ای و گرمسیر است و مشابه سیدنی و لس آنجلس می‌باشد. شاید بتوان گفت مردم سائو پائولو از بقیه شهرهای برزیل بهتر انگلیسی صحبت می‌کنند اما زبان اصلی این شهر، پرتغالی است و بیشتر جمعیت را ایتالیایی‌ها، آفریقایی‌ها و پرتغالی‌ها تشکیل می‌دهند. بزرگترین مرکز خرید آمریکای لاتین با مساحت ۳۶۵۰۰۰ متر مربع در سائوپائولو ساخته شده. مشخصه‌های منحصر به فرد، طرز زندگی جالب ساکنان و البته رستوران‌های بین‌المللی و بومیِ فوق‌العاده برای تمام ذائقه‌ها، سائو پائولو را به یکی از پرطرفدارترین شهرهای دنیا برای توریست‌ها تبدیل کرده‌است. مترو متروی سائو پائولو در سال ۱۹۷۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۵ خط و ۶۵ ایستگاه می‌باشد. منابع Wikipedia contributors, "São Paulo (state)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed January ۱۱، ۲۰۰۸). سائو پائولو در ویکی‌پدیای انگلیسی سائو پائولو بنیان‌گذاری‌های ۱۵۵۴ (میلادی) در امپراتوری پرتغال شهرداری‌های برزیل شهرهای برزیل مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۵۴ (میلادی)
7923
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%85%D8%A8%DA%A9
تمبک
تمبک (تنبک، دمبک، دندونک و ضَرب) یکی از سازهای کوبه‌ای ایرانی است. این ساز پوستی، از نظر سازشناسی جزء طبل‌های جام‌شکل محسوب می‌شود. ساختمان بدنهٔ تمبک را در گذشته از جنس چوب، سفال و گاهی هم فلز می‌ساختند، اما امروزه تنها از چوب در ساختن تمبک استفاده می‌شود. تمبک از بخش‌های زیر تشکیل شده‌است: پوست دهانهٔ بزرگ تنه پا گلویی (نفیر) دهانهٔ کوچک (کالیبر) از حلقه در انگشت‌های وسطی دستان می‌توان با زدن روی پوست دهانه بزرگ چسبیده به تنه و شیارهای روی تنه با کشیدن حلقه‌ها اصوات و شیرین کاری‌های متنوع و جالبی اجرا کرد. پیشینه پیشینه تمبک با نام‌های پهلوی دمبلک به پیش از اسلام می‌رسد و بنابر نظر دکتر معین دمبک صورت دگرگون‌شدهٔ همین نام است. به نظر برخی موسیقی‌دان‌های قدیمی ایران مانند فارابی زادگاه تمبک در مناطق غربی ایران است. تمبک در چند دههٔ اخیر پیشرفت چشم‌گیری کرده و حتی به عنوان سازی مستقل برای تک‌نوازی مطرح شده‌است. ریشه نام دربارهٔ وجه تسمیه این ساز، هنوز یک رای نهایی حاصل نشده‌است. بهمن رجبی معتقد است که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژهٔ «شنبه» می‌افتد. (تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف نوشته بهمن رجبی) اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته‌است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیک‌هایی به نام‌های «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده می‌شود؛ بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبان‌شناسان واژه Tambourine که در زبان‌های اروپایی برای تمبک به کار می‌رود از واژهٔ تنبور پهلوی وام گرفته شده‌است. اما داریوش صفوت معتقد است که نام تنبک به صداهای «تم» و «بک» اشاره دارد که اولی صدای بمی است که حاصل ضربه به مرکز پوست ساز است و دومی صدایی زیر ناشی از ضربه زدن به حاشیهٔ آن. کلمهٔ تمبک حسین دهلوی در مقدمهٔ کتاب آموزش تمبک در مورد انتخاب کلمهٔ «تمبک» نوشته است: طنین هجای «تُم» بیش از هجاهای «دُم، دُن، تُن» و غیره (در اسامی دمبک، دنبک، تنبک ...) بازگو کنندهٔ صدای حاصل از اجرا در ناحیهٔ مرکزی این ساز است و از طرفی چون برطبقِ یکی از قواعد تلفظ زبان فارسی، هرگاه حرف «ن» ساکن در کلمه، قبل از «ب» واقع شود، در تلفظ به «م» تبدیل می‌گردد، لذا نام این ساز آن‌طور که تلفظ می‌شود، «تمبک» اختیار و در این کتاب به‌کاربرده شده است.» نوازندگان شاخص (قدما و معاصر) از قدمای نوازندگی تمبک می‌توان از حاجی‌خان ضرب‌گیر ، عیسی آقاباشی، رضاقلی‌خان نوروزی، ابوالحسن صبا و عبدالله دوامی نام برد. و از نوازندگان معاصر تمبک: حسین تهرانی جهانگیر ملک امیر ناصر افتتاح بهمن رجبی ناصر فرهنگ فر سیامک بنایی محمد اسماعیلی مرتضی اعیان امیر بیداریان نژاد جمشید محبی داریوش زرگری محمود فرهمند فربد یداللهی نوید افقه همایون شجریان پژمان حدادی محسن کثیرالسفر حمید قنبری ارژنگ کامکار جستارهای وابسته موسیقی سنتی ایرانی سازهای ضربی پانویس منابع پیوند به بیرون درباره تنبک تنبک سازهای آلبانی سازهای پوستی سازهای کوبه‌ای سازهای کوبه‌ای آسیایی سازهای موسیقی ایرانی سازهای موسیقی لری سازهای کوبه‌ای با کوک نامعین طبل دستی بخش ریتم
7925
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%B1
منچستر
منچستر شهری در شمال غربی انگلستان در بریتانیا است. اغلب «حوزه شهری منچستر بزرگ» را دومین شهر بزرگ بریتانیا می‌دانند، هر چند بسته به تعاریف و سرشماری شهرهای گلاسگو و لیورپول نیز در این مقام مدعی هستند. در ضمن این شهر از مناطق فوتبال خیز در اروپا بوده و تیم های مشهور منچستر یونایتد و منچستر سیتی از این شهر هستند. منچستر دارای ۲۶ ورزشگاه فوتبال است. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۲۰۱۸_ ۵۴۷٬۶۲۷ نفر تخمین زده شده، که با این آمار هفتمین شهر پرجمعیت انگلستان شناخته شد؛ البته شهر منچستر درون یک حوزه بزرگ شهری قرار دارد که جمعیت این حوزه شهر بالغ بر ۲٫۹ میلیون نفر می‌باشد. تاریخچه در اواخر سال ۱۷۰۰ میلادی، منچستر روستایی کوچک با جمعیت کم بود. این روستا با آغاز انقلاب صنعتی شروع به رشد و تبدیل شدن به یک شهر کرد. در طول این دوران کارگران از وضعیت معاش خود راضی نبودند و شورش‌هایی انجام شد. در یکی از این شورش‌ها به نام کشتار پیترلو در حدود پانزده تا بیست نفر کشته شدند و صدها تن دیگر زخمی گردیدند. در سال ۱۷۸۰ میلادی ریچارد آرک رایت اولین کارخانهٔ ریسندگی را در این منطقه راه اندازی کرد. بعد از سالها در دهه ۱۸۰۰ میلادی منچستر به یکی از قطب‌های ریسندگی تبدیل گشت. فرهنگ و هنر ارکستر سمفونیک هیل در شهر منچستر دارای شهرت است. آب و هوا آب و هوای منچستر معتدل و به‌طورکلی گرم و مرطوب است. منچستر در طول سال بارش قابل‌توجهی دارد. میانگین بارش سالانهٔ باران، ۸۰۶/۶ میلی‌متر است. در تابستان این شهر دارای آب و هوای ملایم و در زمستان نیز این شهر سرد می‌شود. پانویس پیوند به بیرون شورای شهر منچستر سایت رسمی گردشگری شهر منچستر بنیان‌گذاری‌ها در سده اول (میلادی) در بریتانیای روم بنیان‌گذاری‌های ۷۹ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های سده ۱ (میلادی) در امپراتوری روم شبکه شهرهای خلاق یونسکو شمال غربی انگلستان شهرهای انگلستان شهرهای شمال غربی انگلستان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱ (میلادی) منچستر بزرگ نوشتارهای صوتی
7926
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
انگلستان
اِنگلستان کشوری است که بخشی از پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی است. انگلستان پراهمیت‌ترین بخش بریتانیاست که نیمه جنوبی جزیره بریتانیای کبیر را تشکیل می‌دهد. انگلستان وسیع‌ترین، پرجمعیت‌ترین و ثروتمندترین کشور پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی می‌باشد و پایتخت آن شهر لندن است. انگلستان از شمال با اسکاتلند و از غرب با ولز هم‌مرز است. مرزهای آبی این کشور در شمال غرب دریای ایرلند، در جنوب غرب دریای سلتی و در شرق دریای شمال است و در جنوب نیز کانال مانش آن را از اروپای قاره‌ای و کشور فرانسه جدا می‌کند. انگلستان دارای بیش از یکصد جزیره کوچک و بزرگ است که از جمله آن‌ها می‌توان به جزیره وایت و جزیره من اشاره کرد. شهر لندن پایتخت انگلستان و در عین حال پایتخت بریتانیا است. پرآب‌ترین رود انگلستان، رود تیمز است که از میان شهر لندن می‌گذرد و به دریای شمال می‌ریزد. پادشاهی‌های مستقل انگلستان و اسکاتلند در سال ۱۷۰۷ تصمیم گرفتند که به واسطه یک قرار داد سیاسی به نام پیمان اتحاد انگلستان و اسکاتلند با یکدیگر متحد شده و پادشاهی بریتانیای کبیر را به وجود آوردند. بعدها پادشاهی بریتانیای کبیر در سال ۱۸۰۱ با پادشاهی ایرلند متحد شد و پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند پایه‌گذاری شد که تا زمان خروج ایرلند تا سال ۱۹۲۲ وجود داشت. با جدایی بخش وسیعی از ایرلند، در نهایت نام این کشور متحد که امروزه انگلستان، ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی را در بر می‌گیرد به پادشاهی متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی تغییر یافت. مساحت این کشور ۱۳۰٬۳۹۵ کیلومتر مربع و جمعیت آن تا واپسین سرشماری در سال ۲۰۱۴ میلادی ۵۴٬۳۱۶٬۶۰۰ نفر بوده‌است. تاریخ تاریخ انگلستان به دوران پیش از رومیان، عهد رومیان، تهاجم آنگلوساکسون‌ها، یورش نورمان‌ها، سلسله پلانتانژه، سلسله تئودور، انگلستان در سده هفدهم، هجدهم و نوزدهم و انگلستان معاصر تقسیم‌بندی می‌شود. دوران پیش از تاریخ قدیمی‌ترین نشان وجود انسان در انگلیس کنونی به حدود ۷۸۰ هزار سال پیش برمی‌گردد که انسان پیشگام (Homo antecessor) در آن می‌زیسته‌است. قدیمی‌ترین استخوان انسان خردمند باستانی که در انگلستان کشف شده ۵۰۰ هزار سال قدمت دارد. گرچه انسان مدرن در سومین (آخرین) بخش دوره پارینه سنگی در این منطقه می‌زیسته، اما بشر تنها در طول ۶۰۰۰ سال گذشته در این منطقه به‌طور دائم ساکن شده‌است. پس از آخرین عصر یخبندان فقط پستانداران بزرگ مانند کرگدن پشمالو، ماموت و گاومیش‌های کوهان‌دار در این جزیره حضور داشتند و احتمالاً ۱۱ هزار سال پیش انسان خردمند وارد بریتانیا شد. تحقیقات ژنتیک نشان می‌دهد که آن‌ها از بخش شمالی شبه جزیره ایبری به این سرزمین آمدند. در آن زمان انگلیس با ایرلند و خاک اصلی اروپا متصل بود و با آب شدن یخ‌ها و بالا آمدن آب دریاها حدود ده هزار سال پیش از ایرلند و حدود دو هزار سال بعد از اروپای قاره‌ای جدا شد. ورود فرهنگ بیکر (اروپای غربی پیش از تاریخ تا عصر برنز) به این سرزمین در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد، ظروف غذایی و آشامیدنی ساخته شده از خاک رس و همچنین ظروفی را که در پالایش سنگ معدن گداخته مس استفاده می‌شود به ساکنان آن معرفی کرد. بناهای بزرگ دوران نوسنگی مانند استون هنج و ایوبری در این زمان ساخته شد. مردم فرهنگ بیکر برنز را از حرارت دادن توأم قلع و مس، که در این منطقه به وفور یافت می‌شد، تولید کرده و بعدها آهن را از سنگ معدن آهن به دست آوردند. توسعه ذوب آهن باعث ساخت گاوآهن‌های بهتر، ایجاد کشاورزی نوین (به عنوان مثال، روش زمینداری سلتیک) و همچنین تولید سلاح‌های مؤثرتر شد. در طول عصر آهن، فرهنگ سلتیک که برآمده از فرهنگ هالشتات و لاتین بود، از مرکز اروپا وارد انگلستان شد. زبان گفتاری در طول این زمان بریتونی بود. با استناد به جغرافیای بطلمیوس جامعه قبیله‌ای بود و در حدود ۲۰ قبیله در منطقه وجود داشت. دسته‌بندی‌های اولیه این قبایل ناشناخته مانده‌اند چراکه بریتانیایی‌ها در آن زمان خواندن و نوشتن نمی‌دانستند. آن‌ها همانند سایر همسایگان امپراتوری روم مدت‌ها از پیوندهای تجاری با رومیان بهره‌مند بودند. ژولیوس سزار فرمانروای جمهوری روم در سال ۵۵ پیش از میلاد دو بار به بریتانیا حمله کرد و اگرچه عمدتاً ناموفق ماند اما توانست پادشاه ترینووانتس را مطیع خود سازد. رومی‌ها در سال ۴۳ میلادی در زمان سلطنت امپراتور کلودیوس به بریتانیا حمله کردند و به دنبال آن بیشتر مناطق بریتانیا را تصرف و آن را به نام استان انگلیس به امپراتوری روم الحاق کردند. مشهورترین قبیله بومی که تلاش کردند در برابر رومیان مقاومت کنند کاتوولانی‌ها به فرماندهی کاراتاکوس بودند. پس از آن، قیام به رهبری بودیکا، ملکه ایچه نی، با خودکشی او پس از شکست در نبرد واتلینگ استریت به پایان رسید. این دوران شاهد غلبه فرهنگ یونانی رومی و آشنایی با قانون رومی، معماری رومی، سیستم‌های فاضلاب، بسیاری از اقلام کشاورزی و ابریشم بود. در قرن سوم میلادی، امپراتور سپتیموس سوروس در ابوراکوم (یورک امروزی) درگذشت و در پی آن کنستانتین امپراتور بعدی اعلام شد. اگرچه دقیقاً مشخص نیست مسیحیت اولین بار چه زمانی وارد انگلستان شد، اما یقیناً پیش از قرن چهارم میلادی و احتمالاً خیلی زودتر از آن بوده‌است. به اعتقاد سینت بید، الئوتروس مبلغانی را از رم و به درخواست لوسیوس فرمانروای بریتانیا در سال ۱۸۰ میلادی به آنجا فرستاد تا اختلافاتی را که در برگزاری مراسم مذهبی به روش شرقی و غربی وجود داشت و مایه دردسر کلیسا شده بود حل و فصل کنند. روایات مرتبط به گلاستونبری مدعی معرفی مسیحیت طریق یوسف الرامی است اما دیگران به رواج آن از سوی لوسیوس معتقدند. تا سال ۴۱۰ میلادی و در دوران افول امپراتوری روم، بریتانیا با پایان حکومت روم در این کشور و خروج یگان‌های ارتش روم، برای دفاع از مرزها در قاره اروپا و شرکت در جنگ‌های داخلی مواجه شد. جنبش‌ها و مبلغان سلتیک مسیحی و رهبانی مانند پاتریک (قرن ۵ - ایرلند) و در قرن ششم برندان در کلونفرت، کومگال در بنگور، دیوید در ولز، آیدن در لیندیسفرن کلوکبا درآیونا رونق گرفتند. این دوره از مسیحیت در احساسات، سیاست، اعمال و الهیات از فرهنگ باستانی سلتیک تأثیر گرفت. «جماعت» های محلی در جامعه رهبانی محوریت یافتند و رهبران رهبانی بیشتر شبیه سران قبیله، و برعکس سیستم سلسله مراتبی کلیسای تحت سلطه روم، در مرتبه یکسانی قرار می‌گرفتند (نگاه کنید به مسیحیت اولیه، برندان لهان، چاپ لندن، ۱۹۶۸). قرون میانه خروج ارتش روم بریتانیا را در معرض هجوم جنگجویان دریانورد بی‌دین اروپای شمال غربی، عمدتاً آنگل‌ها، ساکسون‌ها و جوت‌ها قرار داد که مدت‌های طولانی سواحل استان رومی انگلیس را مورد تهاجم قرار داده و شروع به سکونت در آن (در ابتدا در بخش شرقی کشور) کرده بودند. پیشروی آن‌ها پس از پیروزی انگلیسی‌ها در نبرد کوه بادون برای چند دهه متوقف، اما مجدداً از سر گرفته شد. آن‌ها ابتدا زمین‌های مسطح و حاصلخیز را تسخیر کردند و تا پایان قرن ششم، نواحی تحت کنترل بریتون‌ها به یک سری مناطق محصور جداگانه در اراضی ناهموار و سنگلاخ غرب کشور محدود شد. متون متعلق به این دوره اندک است و توصیف کمی از آن به دست می‌دهد و بعضاً به همین دلیل دوران تاریک نامیده می‌شود. اختلاف نظرها دربارهٔ ماهیت و گسترش سکونت آنگلوساکسون‌ها در بریتانیا نیز به همین دلیل است. مسیحیت تحت سلطه روم در سرزمین‌های تسخیر شده عمدتاً از بین رفت اما از سال ۵۹۷ میلادی و توسط مبلغانی از رم و به رهبری آگوستین مجدداً آغاز شد. اختلافات بین مسیحیت رومی و سلتی در سال ۶۶۴ با پیروزی سنت رومی در شورای ویتبی به پایان رسید. این شورا گرچه در ظاهر در مورد نحوه کوتاه کردن مو و تاریخ عید پاک بود، اما مهم‌تر از آن تفاوت‌های مسیحیت رومی و سلتیک دربارهٔ قدرت، کلام و عمل را در نظر داشت. به نظر می‌رسد که در طول دوره اسکان تازه واردان، زمین‌های تحت تصرف به صورت مناطق متعدد تکه‌تکه در مالکیت قبایل مختلف بوده‌است، اما در قرن هفتم میلادی، یعنی زمانی که مجدداً شواهد قابل توجهی از اوضاع آن در دسترس است، کشور تقریباً مرکب از یک دوجین پادشاهی شامل نورثامبریا، مرسیا، وسکس، آنگلیای شرقی، اسکس، کنت و ساسکس بوده‌است. پس از آن در طول چند قرن متمادی این روند یکپارچگی و ثبات سیاسی ادامه یافت. قرن هفتم شاهد مبارزه برای هژمونی بین نورثامبریا و مرسیا بود که در قرن هشتم منجر به برتری مرسیا شد. در اوایل قرن ۹ مرسیا جای خود به عنوان قدرت برتر را به وسکس واگذار کرد. بعدها در همان قرن افزایش حملات دانمارکی‌ها به اوج خود رسید و منجر به فتح شمال و شرق انگلستان و سرنگونی پادشاهی نورثامبریا، مرسیا و آنگلیای شرقی گردید. وسکس تحت فرمانروایی آلفرد کبیر به عنوان تنها پادشاهی انگلیسی باقی‌مانده بود و جانشینان او به تدریج قلمرو خود را در نواحی تحت تصرف دانمارکی‌ها گسترش دادند. این وقایع موجبات اولیه اتحاد سیاسی انگلستان را ابتدا در سال ۹۲۷ در زمان اتلستن فراهم کرد و پس از آن و بعد از درگیری‌های بیشتر در سال ۹۵۳ در زمان ادرد انگلستان این اتحاد مستحکم تر گردید. موج تازه حملات اسکاندیناوی در اواخر قرن دهم با فتح کامل انگلستان توسط اسون یکم در سال ۱۰۱۳ و مجدداً توسط پسرش کانوت بزرگ در ۱۰۱۶ به پایان رسید. آن‌ها انگلستان را تبدیل به مرکز یک امپراتوری کوتاه مدت در دریای شمال کردند که شامل دانمارک و نروژ نیز می‌شد. اما در سال ۱۰۴۲ سلسله سلطنتی بومی دوباره به دست ادوارد خستو بازسازی شد. اختلاف بر سر جانشینی ادوارد منجر به پیروزی نورمن‌ها بر انگلستان به دست ارتش تحت فرمان ویلیام، دوک نورماندی در سال ۱۰۶۶ گردید. نورمن‌ها خود اصلاً از اسکاندیناوی بودند و در اواخر قرن ۹ و اوایل قرن ۱۰ در نرماندی ساکن شده بودند. این پیروزی تقریباً به سلب کامل مالکیت از نخبگان انگلیسی و جایگزینی آن با یک اشرافیت جدید فرانسوی زبان منجر شد که کلامشان باعث تأثیری عمیق و دائمی در زبان انگلیسی گردید. به دنبال این وقایع خاندان پلانتاژنه از آنژو تاج و تخت انگلستان زمان هنری دوم را به ارث بردند. آن‌ها انگلستان را ضمیمه امپراتوری فئودالی نوپای آنژوین شامل دوک‌نشین آکیتن که در فرانسه به ارث برده بودند ساختند. آن‌ها به مدت سه قرن در انگلستان سلطنت کردند. برخی از پادشاهان مشهور آن ریچارد شیردل، ادوارد دوم، ادوارد سوم و هنری سوم بودند. این دوران شاهد تغییراتی در تجارت و قانون، از جمله امضای مگنا کارتا، منشور حقوقی انگلیس برای محدود کردن قدرت سلطان توسط قانون و حفاظت از امتیازات افراد آزاد (غیر برده) بود. همچنین رهبانیت کاتولیک رونق گرفت، فلاسفه ظهور کردند، و دانشگاه‌های آکسفورد و کمبریج با حمایت دربار تأسیس شد. امیرنشین ولز در طول قرن ۱۳ تیول پلانتاژنه شد و فرمانداری ایرلند توسط پاپ به دربار انگلیس داده شد. در طول قرن چهاردهم، پلانتاژنه و خاندان والواها هر دو خود را مدعیان مشروع خاندان کاپه و به تبع آن فرانسه خواندند؛ و درگیر جنگ صد ساله شدند. اپیدمی مرگ سیاه در ۱۳۴۸ میلادی به انگلستان رسید و در مجموع تا نیمی از ساکنان انگلستان را کشت. در فاصله سال‌های ۱۴۵۳ تا ۱۴۸۷ جنگ داخلی میان دو شاخه از خانواده سلطنتی، یورک و لنکستر، رخ داد. این جنگ که به نام جنگ رزها است در نهایت باعث شد یورک‌ها تاج و تخت را به‌طور کامل به یک خانواده نجیب‌زاده ویلزی به نام خاندان تودور، شاخه‌ای از خاندان لنکستر به رهبری هنری تودور واگذار کند. هنری تودور با پیروزی در نبرد بازورث فیلد به سلطنت رسید و ریچارد سوم پادشاه یورک در همین جنگ کشته شد. آغاز دوران جدید در طول دوره تودور، رنسانس از طریق درباریان ایتالیایی به انگلستان رسید و مباحث هنری، آموزشی و علمی از دوران کلاسیک باستان را دوباره معرفی کرد. انگلستان شروع به توسعه مهارت‌های نیروی دریایی کرد و اکتشاف به سمت مغرب زمین گسترش یافت. هنری هشتم بر سر مسائل مربوط به طلاق خود از همسرش در سال ۱۵۳۴ و با اعلان لایحه استیلا، که پادشاه را رئیس کلیسای انگلستان می‌دانست، از کلیسای کاتولیک جدا شد. برعکس بیشتر موارد پروتستانیسم در اروپا، ریشه‌های این جدایی بیشتر سیاسی بود تا عقیدتی. او همچنین سرزمین اجدادی خود ولز را تحت لوایح ۱۵۳۵ تا ۱۵۴۲ رسماً به پادشاهی انگلستان ملحق کرد. در طول سلطنت دختران هنری ماری یکم و الیزابت یکم درگیری‌های داخلی مذهبی به وجود آمد. ماری اول کشور را به مذهب کاتولیک برگرداند اما الیزابت دوباره از کلیسای کاتولیک جدا شد و با زور برتری را به کلیسای انگلستان بازگرداند. اولین مستعمره انگلیس در قاره آمریکا به نام رونوک در سال ۱۵۸۵ و در رقابت با اسپانیا توسط والتر رالی کاشف در ویرجینیا تشکیل شد. مستعمره رونوک پس از آنکه یک کشتی تدارکاتی با تأخیر به آنجا رسید و آنجا را متروکه یافت به مستعمره‌ای نافرجام تبدیل شد. انگلستان هم‌زمان از طریق کمپانی هند شرقی با هلند و فرانسه در رقابت بود. در سال ۱۵۸۸، در دوره الیزابت، یک ناوگان انگلیسی به فرماندهی فرانسیس دریک ناوگان مهاجم آرمادای اسپانیا را شکست داد. در سال ۱۶۰۳ و در زمانی که جیمز ششم شاه اسکاتلند، کشوری که رقیب قدیمی منافع انگلستان بود، تاج و تخت انگلستان را با عنوان جیمز اول به ارث برد، ساختار سیاسی این جزیره تغییر کرد و نوعی اتحاد فرد محور ایجاد شد. او خود را پادشاه بریتانیای کبیر نامید، اگر چه این عنوان هیچ پایه و اساسی در قوانین انگلستان نداشت. تحت نظارت «شاه جیمز یکم و ششم» کتاب مقدس نسخه شاه جیمز در سال ۱۶۱۱ منتشر شد. این نسخه نه تنها در زمره بزرگ‌ترین شاهکارهای ادبی در زبان انگلیسی و هم رتبه آثار شکسپیر است بلکه به مدت چهارصد سال نسخه استاندارد کتاب مقدس برای بیشتر مسیحیان پروتستان بود، یعنی تا زمانی که نسخه‌های مدرن در قرن بیستم منتشر شد. مواضع متضاد سیاسی، مذهبی و اجتماعی منجر به جنگ داخلی انگلستان بین طرفداران پارلمان و حامیان شاه چارلز اول، که در زبان محاوره به ترتیب به عنوان کله گِرد (Roundhead)ها و شوالیه‌ها شناخته می‌شدند گردید. این جنگ در واقع بخشی از ملغمه‌ای از یک جنگ گسترده‌تر چند وجهی درون سه پادشاهی که شامل پادشاهی اسکاتلند و پادشاهی ایرلند نیز می‌شد بود. در نهایت پارلمانی‌ها پیروز شدند، چارلز اول اعدام شد و پادشاهی جای خود را به کشورهای مشترک‌المنافع داد. الیور کرامول، رهبر نیروهای پارلمان، در سال ۱۶۵۳ خود را فرمانروای محافظ نامید؛ و پس از آن دوره‌ای از حاکمیت فردی آغاز شد. پس از مرگ کرامول و استعفای پسرش ریچارد از عنوان فرمانروای محافظ، در سال ۱۶۶۰ از چارلز دوم دعوت شد تا به عنوان پادشاه به قدرت بازگردد. این واقعه به نام بازگرداندی مشهور شد. پس از انقلاب موسوم به انقلاب شکوهمند در سال ۱۶۶۸، از طریق لایحه حقوق در قانون اساسی ذکر شد که شاه و مجلس باید با هم حکومت کنند، هرچند قدرت واقعی در اختیار مجلس قرار گرفت. یکی از موارد تغییر در قوانین این بود که فقط پارلمان اختیار وضع قانون را داشت و شاه نمی‌توانست مصوبات پارلمان را لغو کند. همچنین شاه نمی‌توانست مالیات وضع کند یا بدون تصویب مجلس به سربازگیری برای ارتش مبادرت کند. همچنین از آن زمان، هیچ‌یک از پادشاهان بریتانیا در زمان جلوس وارد مجلس عوام نشده‌است. این مراسمی است که همه ساله و در یادبود روزی که در مجلس در مقابل فرستاده پادشاه محکم بسته شد و سپس شخص وی در را گشود برگزار می‌شود و نمادی از حقوق پارلمان و استقلال آن از سلطنت است. از سال ۱۶۶۰ و با تأسیس انجمن سلطنتی علم و دانش به شدت حمایت شد. در سال ۱۶۶۶ آتش‌سوزی بزرگ لندن شهر لندن را سوزاند اما شهر پس از مدت کوتاهی بازسازی شد و بسیاری از ساختمان‌های مهم آن توسط سر کریستوفر رن طراحی گشت. در مجلس دو جناح به وجود آمده بود - محافظه کاران و حزب ویگ. گرچه محافظه کاران در ابتدا حامی پادشاه کاتولیک جیمز دوم بودند، اما برخی از آنها، به همراه حزب ویگ، او را در انقلاب ۱۶۸۸ سرنگون کرده و از شاهزاده هلندی ویلیام نارنجی دعوت کردند تا به عنوان پادشاه ویلیام سوم بر تخت نشیند. برخی از مردم انگلیس، به ویژه در شمال، جاکوبیتیست بودند و به حمایت از جیمز و پسران او ادامه دادند. پس از توافق بین پارلمان‌های انگلستان و اسکاتلند، دو کشور در سال ۱۷۰۷ یک اتحادیه سیاسی برای ایجاد پادشاهی بریتانیای کبیر تشکیل دادند. برای پابرجا ماندن اتحاد، نهادهایی چون قانون و کلیساهای ملی جداگانه باقی ماند. اواخر عصر مدرن و دوران معاصر تحت پادشاهی تازه تشکیل شده بریتانیای کبیر، دستاوردهای انجمن سلطنتی و دیگر دست یافته‌های انگلیسی همراه با روشنگری اسکاتلندی به ایجاد نوآوری در علوم و مهندسی منجر شد و هم‌زمان رشد شدید تجارت خارجی بریتانیا که توسط نیروی دریایی سلطنتی حفاظت می‌شد راه را برای تشکیل امپراتوری بریتانیا هموار کرد و در داخل کشور انقلاب صنعتی را پدیدآورد، که دوره‌ای از تغییرات عمیق در شرایط اجتماعی اقتصادی و فرهنگی انگلستان بود و در نتیجه آن کشاورزی صنعتی، تولید، مهندسی و استخراج معادن به وجود آمد و جاده‌های جدید، راه‌آهن و شبکه‌های جدید آب برای امکان و تسهیل استفاده از آن‌ها گسترش یافت. افتتاح کانال بریجواتر در شمال غربی انگلستان در سال ۱۷۶۱ طلیعه دوره کانال‌ها در بریتانیا شد. در سال ۱۸۲۵ اولین راه‌آهن دائم لوکوموتیو بخار مسافربری جهان - خط آهن استاکتون و دارلینگتون - به روی عموم مردم باز شد. در طول انقلاب صنعتی، بسیاری از کارگران در انگلستان از روستاها به مناطق جدید و در حال گسترش صنعتی شهرها نقل مکان کردند تا در کارخانه‌ها کار کنند، مثلاً منچستر و بیرمنگام به ترتیب به «انبار شهر» و «کارگاه جهان» ملقب شدند. انگلستان در طول دوره انقلاب فرانسه از نوعی ثبات نسبی برخوردار بود. ویلیام پیت جوان در دوره سلطنت جورج سوم نخست‌وزیر بریتانیا بود. در زمان جنگ‌های ناپلئون، ناپلئون برای حمله از جنوب شرق برنامه‌ریزی کرد اما طرحش موفق نشد و نیروهایش دریا از لرد نلسون و در خشکی از دوک ولینگتون فرماندهان ارتش بریتانیا شکست خوردند. جنگ‌های ناپلئون باعث تقویت مفهوم هویت بریتانیایی و ملیت واحد بریتانیا به همراه اسکاتلندی‌ها و ولزی‌ها شد. در طول دورهٔ ویکتوریایی، لندن بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین منطقه شهری در جهان شد و تجارت در درون امپراتوری بریتانیا و همچنین جایگاه ارتش و نیروی دریایی بریتانیا بر دیگران برتری چشمگیری پیدا کرد. آشفتگی‌های سیاسی در داخل کشور نظیر رادیکال‌هایی مانند چارتیست‌ها و جنبش حق رأی برای زنان (suffragettes) باعث اصلاحات قانونی و اعطای حق رأی همگانی شد. انتقال قدرت در شرق اروپای مرکزی منجر به جنگ جهانی اول شد. صدها هزار نفر از سربازان انگلیسی برای انگلستان به عنوان بخشی از نیروهای متفقین کشته شدند. دو دهه بعد، در جنگ جهانی دوم، بریتانیا دوباره در جبهه متفقین قرار گرفت. در پایان جنگ نشسته، وینستون چرچیل نخست‌وزیر زمان جنگ شد. توسعه فناوری‌های نظامی باعث آسیب دیدن بسیاری از شهرها در حملات هوایی رعد آسا موسوم به بلیتس گردید. پس از جنگ، امپراتوری بریتانیا شاهد استعمارزدایی سریعی شد و نوآوری‌های تکنولوژیک در کشور شتاب گرفت. خودرو ابزار اصلی حمل و نقل شد و پیشرفت موتور جت توسط فرانک ویتل مسافرت هوایی را گسترش داد. حمل و نقل موتوری و همچنین ایجاد خدمات بهداشت ملی (NHS) در سال ۱۹۴۸ الگوهای سکونت را در انگلستان تغییر داد. خدمات بهداشت ملی بریتانیا مراقبت‌های بهداشتی با استفاده از بودجه عمومی را به همه ساکنان دائمی کشور در زمان نیاز به رایگان ارائه می‌کند. هزینه این سرویس از مالیات‌های عمومی پرداخت می‌شود. ترکیب مجموعه‌ای از این تغییرات منجر به اصلاحات دولت‌های محلی در انگلستان در اواسط قرن بیستم شد. از قرن بیستم جابجایی قابل توجهی در جمعیت انگلستان روی داد که عمدتاً شامل مهاجرت از بخش‌های دیگر جزایر بریتانیا و نیز از کشورهای مشترک‌المنافع، به ویژه شبه قاره هند بود. از دهه هفتاد میلادی به این سو حرکت بزرگی در جهت دور شدن از بخش تولید و گسترش شدید بخش خدمات انجام گرفت. انگلستان به عنوان بخشی از ممالک متحد بریتانیا وارد یک بازار مشترک نوپا به نام جامعه اقتصادی اروپا که بعدها به اتحادیه اروپا تبدیل شد پیوست. از اواخر قرن بیستم دولت بریتانیا به سمت نوعی قدرت سپاری در اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی حرکت کرد. انگلستان و ولز همچنان در یک حوزه واحد قضایی هستند. انتقال قدرت موجب برانگیخته شدن بیشتر یک نوع هویت و میهن‌پرستی خاص انگلیسی شده‌است. انگلستان دولت تفویضی ندارد اما تلاش برای ایجاد یک سیستم مشابه به صورت منطقه‌ای در یک همه‌پرسی رد شد. دولت و حکومت سیاست نظام سیاسی در انگلستان به عنوان بخشی از پادشاهی متحده بریتانیا، سلطنت مشروطه و نظام پارلمانی است. از سال ۱۷۰۷ به بعد یعنی زمانی که لایحه اتحاد ۱۷۰۷ موجب اجرایی شدن مفاد پیمان اتحادیه شد و انگلستان و اسکاتلند را به شکل پادشاهی بریتانیای کبیر با یکدیگر متحد کرد چیزی به نام دولت انگلستان وجود نداشته‌است. قبل از این اتحاد، انگلستان توسط پادشاه آن و پارلمان انگلستان اداره می‌شد. امروزه انگلستان به‌طور مستقیم توسط پارلمان بریتانیا اداره می‌شود، اگر چه دیگر کشورهای اتحادیه بریتانیا دولت خود را دارند. در مجلس عوام که مجلس سفلای پارلمان بریتانیا مستقر در کاخ وستمینستر است ۵۳۲ عضو از مجموع ۶۵۰ عضو پارلمان متعلق به حوزه‌های انتخابیه انگلستان هستند. در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۵ بریتانیا، حزب محافظه کار اکثریت مطلق را در میان ۶۵۰ کرسی مورد رقابت کسب کرد و موفق شد ۱۰ کرسی بیش از مجموع همه احزاب دیگر به دست آورد (سخنگوی مجلس به عنوان عضو محافظه کار شمرده نمی‌شود). حزب محافظه کار، به ریاست نخست‌وزیر دیوید کامرون، ۹۸ کرسی بیشتر از حزب کارگر کسب کرد و که رهبر حزب کارگر اد میلیبند متعاقباً از ریاست حزب استعفا داد. حزب ملی اسکاتلند (اسکاتلند تنها) ۵۶ کرسی از ۵۹ کرسی اسکاتلند در مجلس را به دست آورد و جایگزین حزب لیبرال دموکرات به عنوان سومین حزب بزرگ در مجلس عوام شد. انگلستان به عنوان بخشی از پادشاهی متحد، عضو اتحادیه اروپا بود اما در نهایت در جریان همه‌پرسی عضویت پادشاهی متحد در اتحادیه اروپا، اکثر انگلیسی‌ها در کنار ولزی‌ها رای به خروج بریتانیا دادند و در نهایت در دسامبر ۲۰۲۰ بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شد. در انگلستان انتخابات منطقه‌ای برای فرستادن اعضای پارلمان اروپا برگزار می‌شود. در انتخابات سال ۲۰۰۹ پارلمان اروپا مناطق انگلستان شاهد انتخاب نمایندگان پارلمان اروپا به این ترتیب بود: ۲۳ محافظه کار، ده نفر از حزب کارگر، نه نفر از حزب استقلال بریتانیا (UKIP)، نه لیبرال دموکرات، دو نفر از حزب سبزها و دو نفر از حزب ملی بریتانیا (BNP). از زمان انتقال قدرت، که در آن دیگر کشورهای بریتانیا یعنی اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی هر کدام مجلس یا مجمع خود را برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل محلی دارند، بحث در مورد چگونگی موازنه این امر برای انگلستان وجود داشته‌است. در ابتدا قرار بود که مناطق مختلف انگلستان نیز دارای اختیارات مشابهی شوند، اما پس از رد این پیشنهاد توسط شمال شرق در یک همه‌پرسی، این برنامه منتفی شد. یکی از مسائل عمده مسئله لوتیان غرب است، به این معنی که نمایندگان اسکاتلند و ولز می‌توانند دربارهٔ قوانینی که صرفاً انگلستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد رأی دهند، در حالی که نمایندگان انگلیسی مجلس چنین حقی دربارهٔ امور آن کشورها ندارند. این مسئله پس از آنکه انگلستان تنها کشوری در بریتانیا شد که درمان و داروی رایگان برای بیماران سرطانی و مراقبت در منزل برای افراد مسن ندارد و همچنین شهریه‌های دانشگاه در آن بالاتر است، منجر به افزایش مداوم ناسیونالیسم انگلیسی شده‌است. برخی پیشنهاد کرده‌اند یک پارلمان تفویضی انگلیسی ایجاد شود ولی سایرین معتقد به روش ساده‌تر محدود کردن رای‌گیری صرف از نمایندگان انگلیسی دربارهٔ امور صرفاً مربوط به انگلستان می‌باشند. قانون نظام حقوقی قوانین انگلیسی که در طول قرن‌ها توسعه و تکامل یافته اساس سیستم‌های حقوقی قانون مشترک است که در بیشتر کشورهای مشترک‌المنافع و همچنین ایالات متحده (به جز لوئیزیانا) مورد استفاده است. با وجود اینکه انگلستان و ولز در حال حاضر بخشی از پادشاهی متحده بریتانیا هستند اما تحت معاهده اتحادیه نظام حقوقی محاکم جداگانه‌ای از اسکاتلند دارند. جوهر کلی حقوق انگلیسی را قضات در دادگاه، با استفاده از حس و دانش خود از سابقه سنت قضایی به حقایق ما سبق تعیین می‌کنند. نظام دادگاه که توسط محاکم ارشد انگلستان و ولز رهبری می‌شود، متشکل از دادگاه تجدید نظر، دادگاه عالی عدالت برای پرونده‌های مدنی، و دادگاه سلطنتی برای پرونده‌های جنایی است. دیوان عالی انگلستان بالاترین دادگاه برای پرونده‌های جنایی و مدنی در انگلستان و ولز است. این دیوان در سال ۲۰۰۹ پس از تغییر قانون اساسی ایجاد شد و وظایف قضایی که بر عهده مجلس اعیان بود در اختیار گرفت. تصمیمات دیوان عالی کشور در سلسله مراتب دادگاه‌ها الزام‌آور است و در هر دادگاه دیگر باید اجرا شود. جرم و جنایت بین سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۹۵ افزایش یافت، اما در دوره ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۶ به میزان ۴۲ درصد کاهش یافت. جمعیت زندانیان در همین دوره دو برابر شد و با رقم ۱۴۷ نفر در مقابل هر ۱۰۰۰۰۰ به بالاترین میزان حبس در غرب اروپا رسید. سازمان سلطنتی امور زندان‌ها که به وزارت دادگستری گزارش می‌دهد، مدیریت اکثر زندان‌ها را که بیش از ۸۵۰۰۰ محکوم در آن‌ها سکونت دارند بر عهده دارد. تقسیمات کشوری انگلستان تقسیمات کشوری انگلستان شامل چهار سطح مختلف است که از طریق نهادهای اداری مختلف ایجاد شده برای اهداف دولت‌های محلی اداره می‌شوند. بالاترین لایه از دولت‌های محلی در انگلستان نه منطقه بودند: شمال شرق، شمال غرب، یورکشایر و هامبر، میدلند شرقی، میدلند غربی، شرق، جنوب شرق، جنوب غرب و لندن. این مناطق در سال ۱۹۹۴ به عنوان ادارات دولتی تشکیل شدند و دولت بریتانیا از طریق آن‌ها به ارائه طیف گسترده‌ای از سیاست‌ها و برنامه منطقه‌ای دست زد، اما اعضای این نهادها به جز لندن در هیچ‌یک از مناطق از طریق آرای عمومی انتخاب نمی‌شدند. در سال ۲۰۱۱ این ادارات دولتی منطقه‌ای ملغی شدند. امروزه مرزهای بین همان مناطق تعیین‌کننده حوزه‌های رای‌گیری یرای انتخاب اعضای پارلمان اروپا است. پس از آنکه تفویض اختیارات در سایر نقاط بریتانیا آغاز شد بنا بر آن بود که برگزاری همه‌پرسی‌هایی منطقه‌ای در انگلستان برای انتخاب مجامع محلی حقوق بیشتری را به این مناطق تفویض کند تا اعطای اختیارات در سایر نقاط بریتانیا عادلانه باشد. این همه‌پرسی در لندن در سال ۱۹۹۸ پذیرفته شد و دو سال بعد شورای شهر لندن تشکیل شد. با این حال، زمانی که در سال ۲۰۰۴ همه‌پرسی شمال انگلستان در منطقه شمال شرق رد شد، روند همه‌پرسی متوقف گردید. مجامع منطقه‌ای در خارج از لندن در سال ۲۰۱۰ لغو شدند و مسئولیت‌های خود را به سازمان‌های توسعه منطقه‌ای مربوط و یک نظام جدید مقامات محلی منتقل کردند. در لایه بعد از تقسیمات منطقه‌ای، انگلستان به ۴۸ شهرستان تشریفاتی تقسیم شده‌است. این شهرستان‌ها که به تدریج و از قرون وسطی به این سو شکل گرفته‌اند در درجه اول به عنوان یک مرجع جغرافیایی استفاده می‌شوند. البته سابقه تشکیل بعضی از این شهرستان‌ها کمتر است و به سال ۱۹۷۴ میلادی هم می‌رسد. هر یک از آن‌ها یک لرد نایب‌السلطنه و یک کلانتر عالی دارد. این دو مقام به مثابه نمایندگان محلی نهاد سلطنت بریتانیا هستند. در خارج از لندن بزرگ و مجمع‌الجزایر سیلی، انگلستان همچنین به ۸۳ ناحیه شهری و غیر شهری تقسیم شده‌است که این تقسیم‌بندی برای اهداف دولت‌های محلی استفاده می‌شود. هر یک از آن‌ها ممکن است از داخل یک منطقه جغرافیایی باشد یا بین چند منطقه تقسیم شده باشد. کشور انگلستان از ۹ ناحیه، ۴۸ استان و ۳۲۶ شهرستان تشکیل شده‌است. فهرست شهرهای مهم انگلستان لندن بیرمنگام منچستر لیورپول لیدز ناتینگهام کمبریج برایتون ساوت‌همپتون دوور شفیلد یورک بریستول نیوکاسل هال جاذبه‌های گردشگری انگلستان انگلیس کشوری غنی از جاذبه‌ها و مکان‌های فرهنگی، تاریخی، گردشگری می‌باشد. از قلعه لندن در شهر لندن گرفته تا صخرهٔ گلاستون بری واقع در سومرست یا دوربین رادکلیف در آکسفورد همه و همه از جاهای دیدنی کشور انگلستان محسوب می‌شوند. استون هنج – واقع در ویلتشر استون هنج یکی از خارق‌العاده‌ترین آثار پیش‌ازتاریخ انگلستان به‌حساب می‌آید. این بناهای سنگی بزرگ در شهرستان «ویلتشر» در ناحیه جنوب غربی انگلستان است واقع‌شده‌است. چیزی که امروز از استون هنج قابل‌مشاهده است، باقی‌مانده نهایی آن به‌حساب می‌آید که حدود ۳۵۰۰ سال پیش درست‌شده‌اند. این جاذبهٔ گردشگری نه فقط یک مکان گردشگری بلکه معمایی است که هنوز که هنوز است تاریخ نتوانسته به آن پاسخ دهد. این بناهای سنگی با این عظمت و بزرگی چه طور و به چه وسیله‌ای وارد دشتی به این بزرگی شده‌اند. استون هنج از زمان پیدایش تا الآن هیچ سند و مدرکی از خود به‌جای نگذاشته‌است و هیچ مورخ و کتاب تاریخی نتوانسته به این سؤال پاسخ دهد. جاذبه تاریخی استون هنج، دشت‌ها و فضاهای پیرامون آن، از سال ۱۹۸۶ در لیست میراث جهانی سازمان یونسکو قرار گرفتند. هنوز هم باوجود پیشرفت بشر در علم تاریخ بسیاری از عجایب دربارهٔ استون هنج نامشخص است و افسانه‌ها و داستان‌های بسیار مختلفی دربارهٔ این جاذبه گردشگری وجود دارند. از دیگر جاذبه‌های گردشگری کشور انگلستان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: کاخ هامپتون کورت – واقع در لندن موزه پیت ریورز – واقع در آکسفورد برج بلک پول – واقع در بلکپول قصر بندرگاهی برایتون – واقع در برایتون فرشتهٔ شمال – واقع در گیتس هد حمام رومی – واقع در بث پروژه عدن – واقع در کورن وال بازار بورو – واقع در لندن سرزمین رؤیا – واقع در مارگیت گالری هنر ویت ورث – واقع در منچستر امارت چتس ورث – واقع در داربی شر صخره گلاستون بری – واقع در سومرست خیابان اَبی – واقع در لندن چشم لندن – واقع در لندن موزه تاریخ طبیعی لندن – واقع در لندن باغ وحش چستر – واقع در چشر قلعه لندن – واقع در لندن دوربین رادکلیف – واقع در آکسفورد گالری هنر فرنز – واقع در شهر هال معدن بسیار بزرگ اورانیوم - واقع در لندن آب و هوا انگلستان دارای آب و هوایی نسبتاً معتدل می‌باشد که در زمستان از صفر درجه پایین‌تر و در تابستان از ۳۲ درجه بالاتر نمی‌رود. سردترین ماه سال ژانویه و فوریه و گرم‌ترین ماه سال ماه ژوئیه است. ورزش در انگلستان انگلستان پس از سده ۱۹ میلادی در بخش ورزش پیشرفت‌های بسیاری داشته‌است، ورزش‌هایی مانند فوتبال، کریکت، راگبی ۱۳ نفره، راگبی ۱۵ نفره، تنیس، بدمینتون، اسکواش، هاکی، بوکس، دارت، بیلیارد، اسنوکر، تنیس روی میز، تروبرد و نت‌بال از این کشور منشأ گرفته‌است. همچنین قایق‌رانی و مسابقات فرمول یک به وسیله انگلیسی‌ها پیشرفت‌های بسیاری کرده‌است. فوتبال محبوب‌ترین ورزش در کشور انگلستان است. تیم ملی فوتبال انگلستان در جام جهانی فوتبال ۱۹۶۶ و در ورزشگاه ومبلی قهرمان این مسابقات شده‌است. باشگاه فوتبال شفیلد که در سال ۱۸۵۷ میلادی تأسیس شده، از سوی فیفا به عنوان قدیمی‌ترین باشگاه فوتبال معرفی شده‌است. باشگاه‌های لیورپول، منچستر یونایتد، ناتینگهام فارست، استون ویلا، چلسی و منچستر سیتی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده‌اند، همچنین تیم‌های آرسنال، لیدز یونایتد، تاتنهام هاتسپر و در فینال این مسابقات حضور داشته‌اند. جستارهای وابسته شورش‌های ۲۰۱۱ انگلستان بریتانیا جزایر بریتانیا امپراتوری بریتانیا نشان پادشاهی بریتانیای کبیر لندن سیتی لندن لندن بزرگ پل لندن تیمز لندن، انتاریو کلیسای انگلستان انگلیکان منابع اروپای شمالی اروپای غربی بریتانیا بر پایه کشور بریتانیا بریتانیای کبیر قلمروها و کشورهای ژرمنی‌زبان کشورها و سرزمین‌های انگلیسی‌زبان کشورهای جزیره‌ای
7927
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B1%D9%BE%D9%88%D9%84
لیورپول
لیورپول شهری بندری در شمال غربی انگلستان واقع در منطقه مرزیساید است. این شهر در پای‌رود مِرزی قرار دارد. لیورپول در سال ۱۳۰۷ روستایی کوچک بود که در سال ۱۸۸۰ به یک شهر تبدیل شد. در سرشماری سال ۲۰۰۸ جمعیت لیورپول ۴۹۴٬۸۱۴ نفر و جمعیت در این منطقه شهری ۲٬۲۴۱٬۰۰۰ بود، با این وجود لیورپول چهارمین منطقه شهری کم جمعیت در بریتانیا است. ساکنان بومی (سفیدپوستان) شهر آنفیلد اسکاوس خوانده می‌شوند. قدیمی‌ترین اجتماع چینی اروپا در لیورپول زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۰۷ جشن هشت‌صد سالگی شهر لیورپول برگزار شد و یک سال بعد، این شهر در سال ۲۰۰۸ به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا نام گرفت. یکی از شاخصه‌های شهرت آنفیلد در جهان، گروه راک بیتلز است. از دیگر شاخصه‌های شهرت این شهر برگزاری بزرگ‌ترین مسابقه سالانه اسب‌سواری در جهان به‌نام «گرند نشنال» و باشگاه فوتبال لیورپول هستند. در پی بسته شدن اسکله‌های این شهر در اواخر دهه شصت میلادی، اقتصاد شهر رو به افول گذارد، هر چند بتازگی پروژه‌های شهرسازی سبب رونق دوباره آن شده‌است. با وجود چهره مدرن و با شکوه در مرکز شهر، لیورپول هنوز با مشکلات بزرگی مانند فقر، بی‌کاری و جرم و جنایت دست به گریبان است. مردمان شهر لیورپول مردم لیورپول فوتبال دوست هستند. همچنین به شعر و شاعری و ادبیات اهمیت زیادی می‌دهند و اکثرشان اشعار زیادی را از شعرای بزرگ انگلستان حفظ هستند. در مراکز تئاتر شهر، هر هفته تئاتری از نمایشنامه‌های شکسپیر برگزار می‌شود ساختمان یونیتی تئاتر این شهر قدمتی ۳۰۰ ساله دارد که همیشه مملو از تماشاچیان علاقه‌مند به تئاتر است. یکی دیگر از علایق مردم شهر لیورپول این است که در تمامی مراسم مناسبتی، آتش‌بازی به راه می‌اندازند. گردشگری لیورپول به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال ۲۰۰۸ انتخاب شد که البته برای به دست آوردن این عنوان میلیون‌ها پوند خرج اصلاحات و نوسازی شد. مقامات مسئول در لیورپول حدود ۳۵۰ برنامه را تدارک دیدند تا سبب جذب گردشگران زیادی شوند. مطمئناً یکی از بزرگ‌ترین پیامدهای یک چنین موفقیتی، جلب سرمایه‌گذاری و جذب توریست بیشتر و در نتیجه درآمد سرشار برای این شهر خواهد بود. به این ترتیب بود که اقتصاد لیورپول توانست ۱۰۰ میلیون پوند افزایش درآمد کسب کند. نوسازی لیورپول برای به دست آوردن عنوان پایتخت فرهنگی اروپا، شامل احداث یک سالن ۱۰ هزار نفری با هزینه‌ای ۱۵۰ میلیون پوندی بوده‌است. از سوی دیگر بر فراز این شهر روزانه صدها کبوتر پرواز می‌کنند. این کبوتران که پس‌مانده‌ها فست فودها را می‌خورند و با مدفوعشان شهر را کثیف می‌کنند، مایه خجالت مردمان این شهر فرهنگی اروپا شده‌اند، لذا شهردار شهر لیورپول برای خلاص شدن از مشکلات جمعیت روزافزون کبوتران این شهر دست به دامان فناوری روباتیک شد، از این رو شاهین‌های روباتیک را بر فراز شهر به پرواز درآوردند تا سبب ترس و فراری دادن کبوتران شوند، این شاهین‌های مکانیکی بالهایشان را به هم می‌زنند و جیغ می‌کشند و کبوتران را می‌ترسانند این طرح هم ۲۰ هزار پوند هزینه دربرداشت. گروه بیتلز به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های موفق شهر باعث شده‌است تا لیورپول، خود رو به عنوان مکانی دارای ذخایر و پتانسیل‌های هنری و همچنین در زمینه‌های سیاسی و ورزشی در انگلستان شناخته شود. مکان‌های دیدنی لیورپول بیش از ۲۵۰۰ بنا و ساختمان قدیمی با معماری باستانی دارد. آب‌نمای شهر که در لیست مکان‌های باستانی یونسکو قرار گرفته‌است. موزه داک مملو از اشیای باستانی می‌باشد و این مستثنای ۲۵۰ اثر تاریخی است. مکان‌های عبادتی تاریخی ای همچون کلیسای سنت نیکلاس برای ارتدکس‌ها و کلیسای گوستاو آدولف برای کاتولیک‌ها در این شهر وجود دارد. این شهر یک مسجد نیز دارد که برای مسلمانان این شهر به‌خاطر برگزاری مراسم آیینی مسلمانان از جمله نماز جمعه ساخته شده‌است، اکثر جمعیت مسلمان، پاکستانی و عرب هستند حتی در این شهر معابدی برای هندوها نیز وجود دارد که دارای قدمتی ۲۰۰ ساله است. لیورپول صاحب پنجمین کلیسای بزرگ دنیا می‌باشد. مراکز آموزشی لیورپول دانشگاه‌های معتبری از جمله دانشگاه جان مورز لیورپول، دانشگاه لیورپول و سنت ادوارد و دانشگاه هوپ لیورپول که در این شهر پذیرای دانشجویان انگلیسی و مهاجران زیادی از دیگر کشورهای دیگر می‌باشد. ترابری هواپیما، قطار، اتوبوس و کشتی جزو وسایل نقلیه مهم این شهر می‌باشند. برای مثال از لندن تا لیورپول می‌توان با هواپیما یا قطار یا اتوبوس سفر کرد. اما قیمت‌ها بسیار متفاوت هستند. ارزان‌ترین وسیله سفر به لیورپول قطار می‌باشد. افرادی که از فرودگاه جان لنون قصد وارد شدن به شهر را دارند می‌توانند با اتوبوس‌های ارزان‌قیمت و بزرگ که جا برای چمدان‌های بزرگ هم دارد، نقل مکان کنند. قطارهای برقی نیز یکی دیگر از وسایل نقلیه مهم در این شهر هستند. ورزش مردم لیورپول به دلیل علاقه و اهمیت زیادی که به فوتبال می‌دهند در جهان شهرت یافته‌اند. باشگاه فوتبال لیورپول در ورزشگاه آنفیلد و باشگاه فوتبال اورتون در ورزشگاه گودیسون پارک جزو مشهورترین باشگاه‌های دنیا می‌باشد که فوتبالیست‌های مشهوری در ۱۰۰ سال اخیر در این دو باشگاه قرمزپوش و آبی پوش توپ زده‌اند. مردم لیورپول برای ورزش، ارزش خاصی قائل هستند. آنان در بسکتبال، کریکت، اسبدوانی و موتورسواری نیز مهارت زیادی دارند. جستارهای وابسته تاریخ برده‌داری مثلث تجارت پرنده لیور منابع وبکی پدیا انگلیسی بنیان‌گذاری‌های ۱۲۰۷ (میلادی) در انگلستان بنیان‌گذاری‌های ۱۲۰۷ (میلادی) شبکه شهرهای خلاق یونسکو شمال غربی انگلستان شهرک‌ها در مرزیساید شهرها و شهرک‌های بندری دریای ایرلند شهرهای انگلستان شهرهای بندری در انگلستان شهرهای شمال غربی انگلستان لیورپول مرزیساید مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۳ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در مرزیساید میراث جهانی یونسکو در انگلستان
7943
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%20%D8%A8%D8%B4%D8%B1
حقوق بشر
حقوقِ بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری، به صِرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود. ویژگی‌های حقوق بشر: مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی را دارا هستند که می‌توان به مواردی همچون: جهان‌شمولی غیرقابل سلب بودن تبعیض‌ناپذیری برابری و نیز انتقال‌ناپذیری، تفکیک‌ناپذیری، برابری‌طلبی و به‌هم‌پیوستگی و درهم‌تنیدگی از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از دنیا تعلق دارد و هیچ‌کس را نمی‌توان از این حقوق محروم کرد، ضمن این‌که همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت، مذهب، گرایش جنسی، رنگ، زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچ‌گونه تمایز، ارجحیت، محدودیت و محرومیت در بهره‌مندی از این حقوق ندارند و این حقوق قابل نقض نیست. این حقوق، شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی مندرج در قوانین ملی و بین‌المللی می‌شود. متخصصین و فعالان حقوق بشر در فعالیت‌های بین‌المللی خود در زمینه حقوق بین‌الملل، نهادهای جهانی و منطقه‌ای، سیاست‌های دولتی و در فعالیت‌های سازمان‌های غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاست‌های عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده‌اند. در واقع می‌توان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح و با یک زبان مشترکِ اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترکِ اخلاقی، در واقع حقوق بشر نامیده می‌شود. با این وجود هنوز امروزه متخصصان حقوق بشر، نظریه‌هایشان را در این مورد با شک و تردید بیان می‌کنند و مباحثه آن‌ها بیش‌تر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث‌برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمان‌های فیلسوفان همچنان ادامه دارد. بسیاری از ایده‌های اساسی که محرک جنبش حقوق بشر بود، بعد از جنگ جهانی دوم و جنایات هولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در پاریس توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد. در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونه‌ای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به‌صورت مجموعه‌ای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله، عدالت، مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست‌یابی به کرامت انسانی حاصل می‌شود یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه با سکولاریزاسیون اروپایی از اخلاق یهودی–مسیحی گسترده‌تر شد و مفهوم آن تغییر یافت. در واقع حقوق بشر از مفهوم حقوق طبیعی گرفته شده‌است. حقوق طبیعی، نظریه‌ای است که در آن قوه قانون‌گذار به گونه‌ای عینی و منطقی محدود می‌شود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام می‌گیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست می‌آورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعی قرون وسطایی به‌شمار می‌رود که در دورهٔ روشنگری توسط فیلسوفانی چون جان لاک، فرانسیس هاچسون، ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد و در گفتمان سیاسی و انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه هرچه بیش‌تر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد؛ لذا بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده‌است. و در این دوره فعالیت‌های اجتماعی و گفتمان‌های سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت. بر اساس مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر: و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر: تاریخچه مفهوم حقوق بشر منشور حقوق بشر کوروش بزرگ که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته می‌شود، در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌بود و اکنون در موزه بریتانیا نگاه‌داری می‌شود. با تشکیل سازمان ملل متحد، آن سازمان نقش مهمی در زمینه حقوق بشر بین‌الملل ایفاء کرده‌است. سازمان ملل با توسعه نهادهای حقوقی و زیرمجموعه‌ها، گفتمان‌های بین‌المللی بشردوستانه را توسعه داده‌است. فلسفه حقوق بشر فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته‌است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین می‌کند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا می‌کند (نظریه دیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همان‌طور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده‌است. سایر تئوری‌ها در این زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول می‌کنند، در ازای امنیت و مزیت‌های اقتصادی که به دست می‌آورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده می‌شوند. نظریه منافع، استدلال می‌کند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالی که نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می‌بخشد. طبقه‌بندی حقوق بشر حقوق بشر را می‌توان به گونه‌های مختلف و متفاوتی دسته‌بندی و طبقه‌بندی کرد. رایج‌ترین آن در سطح بین‌المللی، شیوه‌ای از طبقه‌بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم‌بندی کرده‌است. حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی از اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و در میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) می‌باشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و در میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. (ICESCR) تفکیک‌ناپذیری اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک‌ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخش‌های آن رعایت شود. دسته‌بندی مدافعان نظریه غیرقابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روش‌ها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع می‌باشند؛ و از جمله ویژگی‌های حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از: پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون‌گذاری وارد جامعه شوند. درحالی‌که حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد. محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تأمین منبع برمی‌خورد. محتاج زمان‌بندی و پیشروی مرحله‌ای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیاده‌سازی نیاز دارند. این حقوق مبهم و غیرقابل اندازه‌گیری، از لحاظ کمیت هستند؛ و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده‌است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن می‌باشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد. اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد. این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوق سرمایه‌داری می‌باشند. این حقوق غیرقابل داوری می‌باشند چرا که در مورد ارائه یا نقض آن نمی‌توان از طریق دادگاه قضاوت کرد. آرمان گرایانه می‌باشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد. به همین ترتیب ویژگی‌های حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از: نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آن‌ها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند. هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند. فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد می‌تواند آن را ارائه دهد. دقیق هستند چرا که به آسانی می‌توان آن‌ها را قضاوت و اندازه‌گیری کرد. غیر نظری و غیر سیاسی هستند. کاپیتالیست (حقوق سرمایه‌داری) می‌باشند. قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت می‌باشند. حقوق قانونی واقعی می‌باشند و آرمان گرایانه نیستند. اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی می‌توان برای هر دو شاخه طبقه‌بندی فوق، مثال‌هایی ارائه کرد که در طبقه‌بندی فوق نمی‌گنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینه‌هایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن. سه نسل نوع دیگری از طبقه‌بندی که توسط کارل واساک، ارائه شده‌است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم می‌کند: حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است. حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش می‌شود. حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمی‌گیرد. فارغ از این طبقه‌بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته‌است. این طبقه‌بندی در تقابل با نظریه غیرقابل تفکیک بودن قرار می‌گیرد چراکه به‌طور ضمنی بیان می‌کند که برخی از حقوق می‌توانند به‌طور مستقل و فارغ از بقیه آن‌ها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشر فیلیپ آلستون استدلال می‌کند: او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند: بعضی از حقوق بشر، حقوقی غیرقابل تفویض هستند. عبارت غیرقابل تفویض به این معنا است که این حقوق اساسی و سلب ناشدنی از طبیعت انسان هستند. حفاظت بین‌المللی بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه و اساس سازمان ملل متحد و مفاد منشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بین‌الملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بین‌المللی، توسط مجموعه به هم پیوسته‌ای از قرادادها، عهدنامه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای سیاسی پایه‌ریزی شد. منشور سازمان ملل متحد مفاد منشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بین‌المللی است. در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده‌است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بین‌المللی در زمینه حل مشکلات بین‌المللی که دارای جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب تأکید شده‌است. ماده ۵۵ منشور تبیین می‌کند که: همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد می‌شوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب می‌شود. به‌طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد، با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را می‌توان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را می‌توان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیه‌ها، عهدنامه‌ها، پیاده‌سازی و اجرایی سازی ارگان‌های سازمان ملل متحد، کمیته‌ها و گزارش‌ها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود. حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آن‌ها حمایت می‌شود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیه‌های بین‌المللی حقوق بشر است مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایات جنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامه‌هایی غیر الزام‌آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم‌اکنون پایبندی و پذیرش حقوق عرفی بین‌الملل تا حدودی قواعد آن را الزام‌آور ساخته‌است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو می‌خواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تأکید می‌نماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان می‌باشد. اعلامیه‌های بین‌المللی تلاش می‌کردند برای اینکه به‌طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایه‌گذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند. مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸: منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود. النور روزولت، بیوه فرانکلین دلانو روزولت رئیس‌جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته‌است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذترین زن قرن بیستم شناخته شده‌است. اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند؛ لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت. جان پیتر هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانه سازمان ملل، اگر چه رسماً عضو هیئت مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش‌نویس بود، ولی وی تهیه‌کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحه‌ای و اولین پیش‌نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش‌نویس بوده‌است. او در خلال بحث‌ها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفه‌های مختلف را ایفا کرد هامفری به همراه وکیل فرانسوی رنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهش‌های ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده‌است تفسیری است از اصول اولیه‌ای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود؛ که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانند حقوق معنوی، حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده آخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیت‌ها وظایف و نظم اجتماعی و سیاسی است. هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود. همان‌طور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده‌است: رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بین‌الملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به‌طوری‌که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه می‌خواندند. در سال ۱۹۶۸ جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش‌نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت کرد. قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیته‌ای از کارشناسان بین‌المللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قاره‌ها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانند مهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود. و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌شد. در این کمیته این فرض پیش‌بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک‌ناپذیر است و تمام انواع آن به گونه‌ای مرتبط با یکدیگر فهرست شده‌اند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از: جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، چکسلواکی، لهستان، عربستان سعودی، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جنوب آفریقا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت. اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از: میثاق حقوق مدنی وسیاسی میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برای تعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع می‌شود. بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد. تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش‌نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد. اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل می‌دهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده‌است. بحث بر سر این مسئله بود که حقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه می‌باشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر این حقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط می‌گردد. درحالی‌که به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (توانایی‌های جسمی و روانی) می‌باشند. همچنین دیگر بحث‌ها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام‌آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت می‌باشند. این بحث‌ها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضاء رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی از کشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه می‌داد که برخی از حقوق را فسخ کنند؛ و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را به‌دست نیاوردند. پیمان نامه‌های بین‌المللی در سال ۱۹۶۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) در سازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضاء کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام‌آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند. از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بین‌المللی ارائه شده‌اند. آن‌ها به‌طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده‌است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیده‌اند مانند معاهدات هفت هسته‌ای" عبارتند از: کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض نژادی (که در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید و در سال ۱۹۶۹ لازم‌الاجرا شد). کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان (که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۱ لازم‌الاجرا شد). کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه شکنجه (که در سال ۱۹۸۴ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۴ لازم‌الاجرا شد). کنوانسیون حقوق کودک (که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید و در سال ۱۹۸۹ لازم‌الاجرا شد) کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت (که در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۸ لازم‌الاجرا شد). کنوانسیون بین‌المللی حمایت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانواده‌شان (که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۳ لازم‌الاجرا شد). قطعنامه‌های حقوق بشری قطعنامه‌های حقوق بشری مجمع عمومی سازمان ملل، برای کشورها بار حقوقی و الزامی ندارد، اما در صحنه بین‌المللی برای آن‌ها هزینه سیاسی ایجاد می‌کند. نقض حقوق بشر نقض حقوق بشر زمانی رخ می‌دهد که توسط دولت یا نهاد غیردولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آن‌ها انکار و نادیده گرفته شود، یا هنگامی که هر دولت یا نهاد غیردولتی بخشی از پیمان میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی یا دیگر حقوق بین‌المللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند؛ لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوان شورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در این‌گونه موارد تصمیم‌گیری می‌کند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیه‌هایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود. سازمان‌های غیردولتی مستقل، از جمله سازمان عفو بین‌الملل، فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر، دیده‌بان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه، خانه آزادی، آزادی بیان بین‌المللی و سازمان ضد برداری، نظارت می‌شود. کار این سازمان‌ها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع‌آوری می‌کند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد. جنگ‌ها و جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت از جمله نسل‌کشی، نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه از جدی‌ترین موارد نقض حقوق بشر به‌شمار می‌روند. افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیرانسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط می‌شود. شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار می‌کند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله می‌کنند. حقوق بنیادین حق زندگی مطابق ماده شش میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. این حق باید به موجب قانون حمایت بشود. هیچ فردی را نمی‌توان خودسرانه (بدون مجوز) از زندگی محروم کرد. در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده صدور حکم اعدام جائز نیست، مگر در مورد مهم‌ترین جنایات طبق قانون لازم‌الاجرا در زمان ارتکاب جنایت، که آن‌هم نباید با مقررات این میثاق و کنوانسیون‌ها راجع به جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی (جنساید) منافات داشته باشد. اجرای این مجازات جائز نیست مگر به موجب حکم قطعی صادر از دادگاه صالح. در مواقعی که سلب حیات تشکیل دهنده جرم کشتار دسته جمعی باشد چنین معهود است که هیچ‌یک از مقررات این ماده، دولت‌های طرف این میثاق را مجاز نمی‌دارد که به هیچ نحو از هیچ‌یک از الزاماتی که به موجب مقررات کنوانسیون جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی (جنساید) تقبل شده انحراف ورزند. هر محکوم به اعدامی حق خواهد داشت که درخواست عفو یا تخفیف مجازات بنماید. عفو عمومی یا عفو فردی یا تخفیف مجازات اعدام در تمام موارد ممکن است اعطا شود. حکم اعدام در مورد جرایم ارتکابی اشخاص کمتر از هیجده سال صادر نمی‌شود و در مورد زنان باردار، قابل اجرا نیست. هیچ‌یک از مقررات این ماده برای تأخیر یا منع الغا مجازات اعدام از طرف هر یک از دولت‌های طرف این میثاق قابل استناد نیست. به گفته بسیاری از فعالان حقوق بشر مجازات اعدام ناقض حق حیات است. سازمان ملل متحد از کشورها خواسته تا مجازات اعدام را لغو کنند. ولی کشورها آن‌گونه که باید و شاید به فشار سیاسی و اخلاقی سازمان ملل توجهی نشان نداده‌اند. منع شکنجه در طول تاریخ از شکنجه به عنوان یکی از روش‌های بازجویی، مجازات، اجبار و تحت فشار قراردادن فرد استفاده شده‌است. علاوه بر دولت، افراد یا گروه‌های دیگر نیز ممکن است انگیزه‌های مشابه دولت برای تحمیل شکنجه بر دیگران داشته باشند همچنین تمایلات سادیستی افراد مانند مواردی که در قتل‌ها اتفاق می‌افتد می‌توانند از دلایل شکنجه باشد. شکنجه در قرن بیست و یکم توسط بسیاری از قوانین بین‌المللی و قوانین داخلی بسیاری از کشورها ممنوع شد. شکنجه به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر در نظر گرفته شده‌است و ماده پنج اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد آن را غیرقابل قبول و ممنوع اعلام کرد. امضاء کنندگان کنوانسیون سوم و چهارم ژنو رسماً موافقت کردند که با ممنوعیت شکنجه در مورد زندانیان و شکنجه توسط کنوانسیون ضد شکنجه سازمان ملل متحد با تصویب ۱۴۷ کشور ممنوع شد. قوانین ملی و بین‌المللی اجماع دارند در مورد اینکه شکنجه و بد رفتاری اعمالی هستند به دور از موازین اخلاق و عرف معمول در اجتماع و باید ممنوع شوند. با این وجود کنوانسیون‌های بین‌المللی، سازمان‌هایی که نظارت بر سوءاستفاده از حقوق بشر (به عنوان مثال سازمان عفو بین‌الملل، شورای بین‌المللی بازپروری قربانیان شکنجه) گزارش‌هایی از استفاده گسترده کشورها در مناطق زیادی از جهان را ارائه می‌دهند. سازمان عفو بین‌الملل تخمین می‌زند که حداقل ۸۱ دولت در جهان عمل شکنجه را انجام می‌دهند و برخی از آن‌ها هم آشکارا این کار را می‌کنند. منع برده‌داری منع برده داری و آزادی برده‌ها از حقوق بین‌المللی به رسمیت شناخته شده در جهان است؛ و چنانچه در ماده چهارم اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده‌است: با این وجود آمار تعداد بردگان امروزه، بالاتر از هر دوره تاریخی دیگری است. این تعداد که ۱۲ میلیون، تا ۲۷ میلیون گزارش شده‌است اکثراً کسانی می‌باشند که برده بدهی‌هایشان هستند؛ که عمدتاً در جنوب آسیا بوده و اسیر بدهی‌های وام دهندگانشان می‌باشند، که گاهی این بردگی تا نسل‌ها ادامه پیدا می‌کند. قاچاق انسان در درجه اول متوجه زنان و کودکان برای سوءاستفاده‌های جنسی و تجارت سکس است. گروه‌هایی مانند گروه ضد برده‌داری آمریکایی، ضد برده داری بین‌المللی، آزادی بردگان، انجمن ضد برده‌داری و جامعه ضد برده‌داری همچنان برای رهایی جهان از برده‌داری تلاش می‌کنند. حق برخورداری از یک محاکمه منصفانه حق برخورداری از یک محکمه منصفانه در بسیاری از مناطق و به عنوان یکی از ابزارهای بین‌المللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده‌است. این حق، یکی از گسترده‌ترین موضوعات حقوق بشر است، که همه اسناد بین‌المللی حقوق بشر، آن را تقدیس نموده‌اند؛ و بیش از هر ماده دیگری به آن توجه شده‌است. با این وجود تفاوت‌های زبانی و مکانی در این مورد حقوق بشر این موضوع را به‌طور گسترده و در شرایط یکسان تعریف کرده‌است. هدف از این حق اطمینان از برقراری مناسب عدالت است. حداقل حقوقی که در یک محاکمه عادلانه در دعاوی مدنی و کیفری باید رعایت شود عبارتند از: حق برخورداری از دادگاه صالح، مستقل و بی‌طرف حق برخورداری از یک جلسه عمومی حق برخورداری از زمان معقول در محاکمه حق داشتن وکیل مدافع حق تفسیر آزادی بیان آزادی بیان به معنی صحبت آزادانه و بدون سانسور است. ضمن اینکه آزادی بیان در معنای عام خود، شامل موارد گسترده‌تری از حرف زدن آزادانه همچون دریافت اطلاعات و ایده‌های مختلف اظهار نظر و جستجوی اطلاعات بدون در نظر گرفتن معیاری خاص برای آن می‌شود. حق آزادی بیان در هر کشوری محدودیت‌هایی دارد و یک حق مطلق نیست محدودیت‌هایی مانند ممنوعیت افتراء، تهمت، نشر اکاذیب، تحریک به ارتکاب جرم و غیره. حق آزادی بیان به عنوان یک حق انسانی در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، در قوانین بین‌المللی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی به رسمیت شناخته شده‌است. مطابق ماده نوزدهم میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچ‌کس را نمی‌توان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و اخافه قرار داد. هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سر حدات، خواه شفاهاً یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد. اعمال حقوق مذکور در بند ۲ این ماده، مستلزم حقوق و مسئولیت‌های خاصی است و لذا ممکن است تابع محدودیت‌های معینی بشود که در قانون تصریح شده و برای امور زیر ضرورت داشته باشد: الف. احترام به حقوق یا حیثیت دیگران. ب. حفظ امنیت یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی. آزادی اندیشه، عقیده و دین مطابق ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی فکر، عقیده و مذهب دارد. این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود، خواه به‌طور فردی یا جمعی، خواه به‌طور علنی یا در خفا در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی می‌باشد. هیچ‌کس نباید مورد اکراهی واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد. آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمی‌توان تابع محدودیت‌هایی نمود، مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیش‌بینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادی‌های اساسی دیگران ضرورت داشته باشد. دولت‌های طرف این میثاق متعهد می‌شوند که آزادی والدین و بر حسب مورد سرپرستان قانونی کودکان را در تأمین آموزش مذهبی و اخلاقی کودکان مطابق معتقدات خودشان محترم بشمارند. آزادی ترک یک مذهب یا جدا شدن از یک گروه مذهبی به نام «ارتداد» نیز یکی از بخش‌های اساسی آزادی مذهب است. همچنین حق عوض کردن مذهب، یا دنبال نکردن مذهب به‌طور کلی، که ماده ۱۸ اعلامیه حقوق بشر آن را تحت پوشش قرار داده‌است. گروه‌های حقوق بشر از جمله سازمان عفو بین‌الملل کمپین‌هایی را سازماندهی کرده‌است، برای حمایت و محافظت از کسانی که به دلایل عقیدتی، فکری، سیاسی و هنری دستگیر یا زندانی شده‌اند. قانون می‌تواند این آزادی‌ها را زمانی که آن را در تضاد با مثلاً زمینه سلامت و پزشکی بداند محدود کند مانند ممنوعیت سقط جنین یا برخی جراحی‌ها و مصرف داروها. گرایش‌های جنسی و هویت جنسیتی حقوق مربوط به گرایش جنسی و هویت جنسی در واقع احترام به زندگی خصوصی و افراد و مصونیت آن‌ها در مقابل بیان گرایش‌های جنسیشان تعریف شده‌است و در کنوانسیون‌های حقوق بشر، در مواد ۱۷ و۲۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده ۸ و ۱۴ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در سازمان ملل متحد آورده شده‌است. برخی به دلیل باورهای دینی‌شان در حالی‌که ادعا می‌کنند که حامی حقوق همجنسگرایان هستند در واقع حقوق آن‌ها را انکار می‌کنند، در واقع اگر حقوق بشر به درستی درک شود، باعث می‌گردد تا بعضی از حقوق اولیه انسانی تنها به دلیل تعصبات فرهنگی و مذهبی برخی از گروه‌های خاص از بین نرود. درمی‌یابیم که اصول جهان شمول امروزی از حقوق بشر گرفته شده‌است و حقوق بشر تبدیل به مجموعه‌ای از حقوق که منعکس‌کننده ارزش‌های تاریخی خاص هستند. همجنسگرایی در هفتاد و شش کشور جهان غیرقانونی می‌باشد و مجازات تعیینی برای آن در هفت کشور اعدام می‌باشد. یکی از نگرانی‌های اولیه مدافعان حقوق همجنسگرایان به خصوص رفتار کشورهایی است که برای روابط جنسی بزرگسالان که مبتنی بر رضایت طرفین است مجازات‌های بدنی یا اعدام در نظر گرفته‌اند. مسائل مهم دیگر در این زمینه شامل مواردی است مانند اینکه: دولت روابط همجنسگرایان را به رسمیت بشناسد، حقوق همجنسگرایان را بپذیرد، کشورهایی که قوانین ضد تبعیض، قوانینی که در مجازاتشان خشونت علیه همجنسگرایان وجود دارد، قوانین لواط، قوانین ضد مساحقه و غیره. منشور جهانی که برای گرایش جنسی و هویت جنسیتی شکل گرفته‌است (اصول یوگیاکارتا) نام دارد و مجموعه‌ای است از ۲۹ اصل که نویسندگان آن می‌گویند که درخواست آن‌ها براساس قوانین بین‌المللی حقوق بشر، با توجه به تجربه‌های همجنسگرایان و موقعیت آن‌ها بوده‌است. این واقعه در تاریخ هفت نوامبر ۲۰۰۷، در سازمان ملل متحد، و در نیویورک رخ دادو توسط کشورهای آرژانتین، برزیل و اروگوئه حمایت شد. اصول مهمی که در اعلامیه سازمان ملل متحد در فرانسه آورده شده‌است مربوط به پایان دادن خشونت و مجازات اعدام علیه همجنسگرایان است و این اعلامیه شامل اصولی چون به رسمیت شناختن حق ازدواج برای همجنسگرایان یا تشکیل خانواده نمی‌شود. این پیشنهاد مورد حمایت ۶۷ کشور از ۱۹۲ عضو سازمان ملل متحد مانند تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار گرفت؛ و بیانیه جایگزین دیگر در این مورد از طرف سوریه مطرح شد و مورد موافقت ۵۷ کشور قرار گرفت که شامل ۲۷ کشور از اتحادیه عرب ونیز ایران و کره شمالی است.. سایر حق‌های بشری تجارت اگرچه هر دو اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر اهمیت حق کار تأکید داشته‌اند، هیچ‌کدام از این اسناد به صراحت اشاره‌ای به تجارت به عنوان یک مکانیسم، برای اطمینان از رسیدن به این حق اساسی نکرده‌اند؛ و در عین حال تجارت نقش کلیدی در ایجاد مشاغل دارد. برخی از کارشناسان بر این باورند که تجارت از ویژگی‌های ذاتی طبیعت بشر است و زمانی که دولت از انجام تجارت بین‌المللی ممانعت به عمل می‌آورد، به‌طور مستقیم مانع حق کار و مزایای غیرمستقیم آن شامل حق برخورداری از آموزش و پرورش، افزایش کار و کمک به سرمایه‌گذاری و غیره می‌شود. برخی دیگر بر این باورند که توانایی تجارت در همه قشرها جامعه یکسان نیست و مثلاً گروه‌هایی مانند روستاییان فقیر، گروه‌های بومی و زنان کمتر تحت تأثیر مزایای گسترش تجارت قرار می‌گیرند. از سوی دیگر برخی بر این باورند که این حق بیشتر از حقوق اولیه شرکت‌های تجاری به‌شمار می‌رود تا افراد، لذا نمی‌توان آن را به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر برشمرد. علاوه بر این تلاش برای اینکه مفاهیم بیشتری زیر سایه حقوق انسانی قرار بگیرند اهمیت دارد و در نهایت تصمیم‌گیری منصفانه برای تعریف حق تجارت در قالب حقوق اساسی بشر، بسیار دشوار است. نسل‌های آینده در سال ۱۹۹۷ سازمان یونسکو که یکی از سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است اعلامیه‌ای در مورد مسئولیت نسل‌های حاضر نسبت به نسل آینده برای حفظ حقوق بشر تصویب کرد، اعلامیه‌ای که این گونه آغاز می‌شد: مطابق ماده یک اعلامیه: «نسل حاضر مسئول است که اطمینان حاصل کند در مورد اقدامات و تصمیماتش و منافع و نیازهای نسل‌های حاضر و آینده را به‌طور کامل در نظر بگیرد و حفظ کند.» در مقدمه در مورد تاریخ وجود بشر و تهدید محیط زیست و بسیاری از مسائل مانند حفاظت از محیط زیست، ژنوم انسان، تنوع زیستی، سازمان میراث فرهنگی، صلح، توسعه و آموزش و پرورش پوشش داده شده‌اند. مسئولیت نسل حاضر نسبت به نسل‌های آینده در اسناد مختلف بین‌المللی، از جمله کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (یونسکو۱۹۷۲)، سازمان ملل متحد در چارچوب کنوانسیون در مورد تغییرات آب و هوا و کنوانسیون تنوع زیستی (ریو دو ژانیرو، ۱۹۹۲)، اعلامیه ریو در مورد محیط زیست و توسعه (کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل متحد، ۱۹۹۲)، اعلامیه وین و برنامه کارهای (کنفرانس جهانی حقوق بشر، ۱۹۹۳)و تعدادی از مجامع عمومی سازمان ملل متحد و قطعنامه‌های مربوط به حفاظت از آب و هوای جهانی برای نسل‌های حال و آینده از سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید. جستارهای وابسته اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران تنبیه جمعی حقوق بین‌الملل کنوانسیون ژنو پانویس اصول و دکترین‌های حقوقی اقتصاد تشخص حقوق و اقتصاد حقوق روابط بین‌الملل سوءاستفاده سیاست فرهنگ قانون مساوات‌خواهی مفهوم‌های اخلاقی نظریه قانون نقض حقوق بشر ویکی‌سازی رباتیک
7944
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B1%D9%88%D8%AF
شهرستان شاهرود
شهرستان شاهرود بزرگترین شهرستان استان سمنان است. مرکز این شهرستان، شهر شاهرود است و در شمال شرقی استان سمنان قرار دارد. جمعیت این شهرستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۹۱٬۶۱۸ نفر بوده‌است و در سال ۱۳۹۰ بر اساس نتایج مرکز آمار ایران، جمعیت برابر با ۱۸۲٬۲۶۰ نفر یکی از شهرستان های استان سمنان می‌باشد. زبان مردم شهرستان فارسی با گویش شاهرودی است. جغرافیا این شهرستان از شمال به استان گلستان، از جنوب به استان‌های اصفهان و یزد، از شرق به استان خراسان رضوی و شهرستان میامی وازغرب به شهرستان دامغان محدوداست. شهرستان شاهرود از شمال به شهرستان‌های گرگان، علی‌آباد، رامیان، مینودشت و آزادشهر در استان گلستان، از مشرق به شهرستان‌های جاجرم دراستان خراسان شمالی و سبزوار و بردسکن در استان خراسان رضوی، از مغرب به شهرستان دامغان و از جنوب به شهرستان‌های نائین در استان اصفهان و طبس در استان خراسان جنوبی محدود می‌شود. شهرستان شاهرود در فاصله ۳۹۰ کیلومتری تهران، در حاشیه کویر و در دامنه‌های جنوبی سلسله جبال البرز واقع شده‌است. مساحت شاهرود ۵۱۴۱۹ کیلومترمربع است. به‌طور کلی ترقی و توسعه چشمگیر شاهرود که بعد از فتحعلی‌شاه قاجار شتاب بیشتری نیز گرفت مربوط به عواملی نظیر؛ وجود منابع آبی قابل دسترسی، چمنزارهای سبز و خرم، مردمی بافرهنگ، اراضی قابل کشت و باغات میوه فراوان، آب و هوای مناسب، مزایای دفاعی شهر همچون وجود کوه‌ها و مرتفعات ناحیه و همچنین زمینه‌های مساعد ارتباطی و سوق‌الجیشی مناسب (واقع شدن شاهرود در مسیر جاده تهران-مشهد و همچنین در مسیر جاده مهم وتاریخی ابریشم) بوده‌است. آب و هوا یکی از امتیازات مهم این شهرستان تنوع آب و هوا می‌باشد: قسمت جنوبی که در مجاورت کویر واقع شده آب و هوای نسبتاً گرم وخشک دارد، قسمت مرکزی و نواحی شرقی شاهرود دارای آب و هوای معتدل و نواحی شمالی آن کوهستانی با آب و هوایی نسبتاً سرد و خشک است. تقسیمات کشوری بخش مرکزی شهرستان شاهرود دهستان حومه شاهرود دهستان دهملا دهستان طرود شهرها: شاهرود، رویان بخش بسطام دهستان خرقان دهستان کلاته‌های غربی شهرها: بسطام، مجن، کلاته خیج بخش بیارجمند دهستان بیارجمند دهستان خوارتوران شهرها: بیارجمند آب و هوا قسمت مرکزی و نواحی شرقی شاهرود دارای آب و هوای معتدل و نواحی شمالی آن کوهستانی با آب و هوایی سرد و مرطوب است. قسمت جنوبی که در مجاورت کویر واقع شده آب و هوای نسبتاً گرم دارد، متوسط درجه حرارت سالانه در این شهر ۱۴ درجه سانتی گراد ومیانگین بارندگی سالانه ۱۸۰ میلی‌متر است. شاهرود به علت واقع شدن در دامنه کوه از لحاظ آب‌های سطحی به صورت رودخانه‌های دائمی، سهمی نداشته ورودخانه‌های سیلابی و فصلی در این شهر جاری می‌باشد. رود بزرگ شاهرود سال‌های گذشته از داخل شهر شاهرود رد می‌شده‌است و بستر آن شاهرود را به دو قسمت تقسیم نموده‌است. مختصات جغرافیایی این شهر در حاشیهٔ شمالی دشت کویر و در دامنه‌های جنوبی رشته‌کوه البرز با موقعیت جغرافیایی ۲۵ دقیقهٔ و ۳۶ درجهٔ عرضی و ۵۸ دقیقهٔ و ۵۴ درجهٔ طولی با ارتفاعی معادل ۱۳۸۰ متر از سطح دریا در شمال خاوری واقع شده‌است. غذا شنگی پلو شنگی ازجمله گیاهانی است که به‌صورت خودرو در مناطق کوهستانی ایران رشد می‌کند. این گیاه به لحاظ ظاهری، فرمی شبیه تره دارد و از آن نازک‌تر است ولی طعم آن با تره تفاوت داشته و کمی هم ترش‌مزه است. این سبزی را به صورت خام در سبزی‌خوردن و همچنین به‌صورت پلوی مخلوط نیز مورد استفاده قرار می‌دهند؛ شاهرودی‌ها از شنگی در پلو همراه دیگر سبزی‌های خودروی بهاری مثل قازیاغی استفاده می‌کنند. انواع ته چین شاهرودی (ته چین گوشت قرمز با دورچین های متنوع .. انواع سبزیجات بخار پز و بادمجان و .. ) پلو مانی (کشمش پلو با انواع گوشت قرمز و یا مرغ و خلال پوست پرتغال ) تک پلو آلبالو پلو دلمه برگ مو رشته پلو آش گوجه فرنگی آش زنگلاچو خورشت سیب آلبالو جاذبه‌های طبیعی و گردشگری گونه‌های جانوری شهرستان شاهرود تنوع اقلیمی منحصر بفردی دارد به گونه ای که کوتاه ترین فاصله کویر تا جنگل در این شهرستان وجود دارد و یکی از بزرگترین پناهگاه های حیات وحش ایران را در خود جای داده است . از گونه‌های جانوری این منطقه می‌توان خرس قهوه‌ای، گرگ، پلنگ، خوک وحشی، شغال، روباه، خرگوش کل و بز، شوکا و مار و از پرندگان کبک، کبوتر جنگلی، بلدرچین، عقاب جنگلی، کرکس، شاهین، فاخته و قرقاول را نام‌برد.[۵] طرح جنگل کاری احیا و غنی‌سازی جنگل‌های مخروبه ابر و قطری از سال ۱۳۷۰ به اجرا درآمده‌است که وسعتی برابر ۱۱۲۱۶ هکتار از دامنه‌های شمالی را شامل می‌شود. همچنین بیش از ۲۰۰ هکتار از مناطق فوق قرق و عملیات نهال کاری با کاشت گونه‌هایی مانند بلوط، افرا، شیردار، توسکا، ون، اقاقیا، گلابی وحشی، ممرز و تعدادی سوزنی برگ از جنس لاریکس و کاج جنگلی و بذرکاری با گونه‌های ون، ممرز، بلوط، گلابی وحشی انجام شده و عملیات فوق همچنان ا دامه دارد. این جنگل ۱۱۴اُمین اثر طبیعی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت. در جلسه شورای عالی محیط زیست در ۲۹ بهمن سال ۱۳۹۳ جنگل ابر منطقه حفاظت شده اعلام شد و در فهرست مناطق چهارگانه سازمان حفاظت از محیط زیست درآمد. آبشار تنگه داستان آبشار بی نظر تنگه داستان در شمال شهر مجن واقع شده‌ است ، این آبشار در تنگه‌ای موسوم به تنگه داستان واقع شده که این تنگه در اثر زلزله‌ای در سال‌های بسیار دور رخ داده ایجاد شده و رودخانه منتهی به آبشار از این تنگه میگذرد ؛ که این تنگه هم خود بسیار دیدنی است ، طول تنگه در حدود ۲ کیلومتر و عرض تقریبی ۵ متر می‌باشد که کف تنگه کاملاً با آب رودخانه اشغال شده‌ است در مسیر رودخانه آبشارهایی با ارتفاع ۵ تا ۱۰ متری دیده می‌شود که به این علت گذر از تنگه بسیار جذاب و هیجان انگیز می‌باشد. آبشار مجن آبشار مجن آبشار مجن در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شاهرود واقع شده‌ است. این آبشار زیبا و باصفا، یکی از جلوه‌های طبیعی شهر شاهرود است. در انتهای مجن دره‌ای زیبا با مناظری منحصر بفرد از کوه و دشت و رود، قرار دارد که در فصل بهار بوی عطر گل‌های وحشی و در فصل تابستان گل‌های زیبای آفتابگردان بر زیبایی آن می‌افزایند. این آبشار در زمستان نیز بسیار دیدنی است و دسته‌های پرتعداد کبک شما را تا دهانه آبشار همراهی می‌کنند. از روستا تا ابتدای آبشار، جاده‌ای خاکی در میان این دره زیبا احداث شده‌ است که در حدود ۱۰ کیلومتر مسافت دارد. در کنار این مسیر درختان بلند سپیدار، باغات و مزارع سرسبز و کلبه‌هایی کاهگلی جلب نظر می‌کنند که بسیار جذاب هستند. بازی رنگ در طبیعت این دیار موج می‌زند. بعد از گذشتن از دره مجن وارد طبیعت کوهستانی منطقه می‌شوید و دل صخره‌ای بسیار عظیم طنین آبشار مجن را خواهید شنید. این کوه صخره‌ای جالب، آبشار را در محوطه‌ای باریک و غار مانند محصور کرده‌ است. برای دیدن آبشار مجبورید وارد آبی سرد و زلال شوید و با حدود بیست متر پیاده‌روی در آب! در فضایی زیبا و هیجان‌آور از آن لذت ببرید. دشت گل‌ها شاهرود دشت آفتابگردان در منطقه کالپوش یکی از جاذبه‌های گردشگری شهرستان شاهرود است. با فرارسیدن شهریور ماه میلیون‌ها گل آفتابگردان در دشت‌های کالپوش شاهرود شکفته می‌شوند و مناظر بدیع و بی‌نظیری در این منطقه خلق می‌کنند که چشم هر بیننده‌ای مسحور زیبایی آن‌ها می‌شود. دشت آفتابگردان کالپوش در ۲۲۰ کیلومتری شمال شرق شاهرود قرار دارد. این منطقه سرسبز و جنگلی با بارندگی کافی و اراضی بسیار مستعد برای کشاورزی و جنگل‌کاری، در مجاورت با پناهگاه حیات وحش خوش ییلاق آزادشهر از موقعیت ممتاز گردشگری بسیار جالبی برخوردار است. آنچه این دشت را از نمونه‌های مشابه متمایز ساخته و از ویژگی‌های بارز آن محسوب می‌شود، سطوح زیر کشت آن است که برخلاف دیگر مزارع آفتابگردان که در زمین‌های هموار دیده می‌شود، در اینجا در دشت‌های ناهموار و تپه‌های آبشارگونه است که تمایز رنگی بی‌نظیری را خلق می‌کند. کاشت آفتابگردان در این منطقه در اوایل بهار به صورت دیم و آبی است و انواع مختلف آن را شامل می‌شود که از گونه‌های ژنتیکی جدید آن، انواع پا کوتاه و درشت دانه را می‌توان نام برد. دشت شقایق از دیگر نقاط زیبای این منطقه دشت شقایق‌ها می‌باشد. نمایش منحصر به فرد گل‌های شقایق در منطقه از بیستم اردیبهشت ماه تا پایان خرداد جلوه زیبایی به ناحیه سرسبز کالپوش می‌بخشد و گردشگران بسیاری را به این منطقه جلب می‌کند. همه ساله در همین خصوص جشنواره دشت شقایق و کُشتی محلی در منطقه کالپوش برپا می‌شود. مسیر دسترسی به این منطقه به این‌گونه است که پس از طی ۶۰ کیلومتر از مسیر شاهرود- مشهد با رسیدن به شهر میامی، به سمت شمال تغییر مسیر داده که در نهایت به این منطقه منتهی می‌شود. کوه شاهوار کورو بسطام نگار من یا نکارمن نگارمن یکی از روستاهای شهرستان شاهرود در ایران است. این روستا در دهستان خرقان دربخش بسطام جای دارد. جمعیت روستای نگارمن بر پایه نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۶۹ نفر (۲۳ خانوار) بوده‌است. این روستا که افرادی آن را نکارمن نیز می‌نامند در جادهٔ مجن در حوالی شهرستان شاهرود قرار دارد که به دلیل قرارگرفتن در منطقه‌ای کوهستانی و در دامنهٔ کوه دارای آب و هوایی بسیار معتدل در تابستان و سرد و خشک در زمستان می‌باشد. این روستا به دلیل بهره از آب و هوای معتدل و بسیار خوب مناظر بسیار زیبا و دیدنی را دارا می‌باشد. مراکز تاریخی و باستانی مهمترین آثار تاریخی و باستانی شهرستان بسطام کنونی که پیش از این در شهرستان شاهرود واقع شده بود، می‌توان به مسجد جامع بسطام، آرامگاه سلطان‌العارفین بایزید بسطامی و آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی اشاره کرد. شایان ذکر است که شهر بسطام واقع در ۶ کیلومتری شهر شاهرود زادگاه عارف شهیر ایران بایزید بسطامی و شاعر نامی فروغی بسطامی می‌باشد. آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی برج کاشانه بسطام آرامگاه بایزید بسطامی مقبره این عارف شهیر در شهر بسطام و شمال مقبره امامزاده محمد است. مقبره این عارف فاقد هرگونه تزئین است. مقبره بایزید بسطامی داری یک پنجره مسقف آهنی است. روی قبر یک سنگ مرمر قرار دارد که کلماتی از مناجات مشهور علی ابن ابی طالب برآن حک شده‌است. شهرت این عارف از زمانی زبان زد شد که شبی مادرش از او آب خواست و ایشان زمانی که آب را نزد مادر آورد دید مادرش خوابیده‌است و جام اب بدسا تا صبح بر سر مادر ایستاد تا او بیدار شود و آب بنوشد بتازگی در شاهرود یک قلعه مربوط به زمان پارتها و ساسانیان با قدمتی دو هزار ساله کشف گردید. در درون این قلعه که در حوالی یک روستا در شاهرود واقع گردیده بقایای کوره آجرپزی و سفالینه‌های مربوط به آن دوران وجود دارد. قلعه مذکور که مستطیل شکل است پانزده متر ارتفاع دارد و در چهار طرف آن تاقهای فرو ریخته قوسی شکل وجود دارد. این قلعه که احتمال می‌رود در ابتدا سه طبقه بوده از ویژگی دوران پارتها برخوردار می‌باشد. اماکن زیارتی و مذهبی مسجد جامع بسطام این مسجد در جنوب بسطام و در حد فاصل دویست متری جنوب آرامگاه بایزید بسطامی قرار گرفته‌است. این مسجد به دو قسمت تقسیم می‌گردد. قسمت اول عبارت است از صحن مسجد که داری محرابی است که با گچبری‌های بسیار زیبا و هنرمندانه ترئین گردیده‌است. صحن مسجد مربع و فضای آن باز است که در حال حاضر با سقف موقت پوشیده شده‌است. قسمت دوم از لحاظ شیوه و صنعتی که در ساختن آن بکار رفته با قسمت اول فرق دارد. تفاوت فاحش گچبری مستطیل دوم با تمام گچبری‌های این محراب کاملاً محسوس است. به نظر می‌رسد از آنجا که این مسجد در سال ۷۰۶ هجری ساخته شده و در آن زمان مذهب تسنن در ایران رواج داشته، نام‌های ابوبکر و عمر و عثمان برآن نوشته شده بود؛ ولی از زمان رواج مذهب شیعه و تسلط فرمانروایان و حکام شیعی آن نام‌ها را حذف کرده و به جای آن نام علی بن ابی طالب ولی‌الله را نوشته‌اند. برج کاشانه این برج در جوار مسجد جامع بسطام قرار گرفته‌است. این برج در جنوب شرقی مسجد جامع بسطام از توابع شاهرود واقع شده‌است که ارتفاع این برج از داخل ۲۴متر و از بیرون ۲۰ متر است. پلان خارجی آن کثیر الاضلاع منتظم سی ضلعی است. افراد سرشناس (مشاهیر شاهرود) سید محمود حسینی شاهرودی سید محمد حسینی شاهرودی علی حسینی شاهرودی مهدی سیدحسینی تاشی شاهرودی نویسنده کتاب جامع البیان ازعلمای شاهرود مهدی ملایی شاعر و نویسنده کتاب روش تحقیق در علوم انسانی و دهها کتاب حقوقی و اسلامی سیدداوود میرباقری کارگردان مطرح و به نام کشور ایران بهاره افشاری بازیگر و طراح لباس ایرانی آناهیتا نعمتی لقب به آنا نعمتی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است. دانیال حکیمی بازیگرهنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون کوروش یغمایی : (زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۲۵ در شاهرود، سمنان) آهنگساز، آواز خوان، نوازنده، تنظیم‌کننده و نوازندهٔ گیتار الکتریک ایرانی و بنیان‌گذار موسیقی راک در ایران است. سعید مظفری.صدا پیشه و دوبلور ایرانی . حبیب الله برزجان خوشنویس شاهرودی مبدع تراش معکوس قلم (تحولی بنیادین در تراش قلم) - اتصالات معکوس - سواد و بیاض معکوس در خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق محمدتقی صفانیا خوشنویس '''محمد فرهادی وزیر سابق بهداشت و آموزش و پرورش. جاذبه‌های طبیعی همچنین وجود مناطق حفاظت شده توران که دومین منطقه بزرگ حفاظت شده حیات وحش در کشور است، با برخورداری از گونه‌های نادر حیات وحش بر جاذبه‌های گردشگری در این شهرستان افزوده‌است. رودخانه تاش یا شاهرود رودخانه تاش یا شاهرود از کانون‌های آبگیر شاه کوه و شاه وار حد فاصل تاش و مجن در فصول فراوانی نزولات جوی سرچشمه می‌گیرد. این رود پس از دریافت چندین رشته فرعی در ناحیه کوهستانی و پس از آبیاری بخشی از زمین‌های بسطام و زیراستاق، به سوی کویر نمک جاری می‌گردد. بالادست این رودخانه گردشگاههی محدودی در فصل بهار و تابستان موجود می‌باشد. منطقه حفاظت شده خارتوران منطقه حفاظت شده خارتوران در قسمت جنوب شرقی شاهرود قرار گرفته که از نظر وسعت می‌توان آن را بزرگ‌ترین منطقه حفاظت شده ایران نامید. مساحت آن بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۱ هکتار است و حیوانات عمده منطقه عبارت‌اند از: خرگوش – کبک – تیهو – هوبره – تشی –باقرقره – شغال – پلنگ – گرگ – کفتار – قاراکل – گورخر – آهو – جبیر – کل – بز – میش و قوچ. اهمیت این منطقه به دلیل وجود یک نوع گورخر معروف به نام گور خر ایرانی می‌باشد؛ که همانگونه که از اسمش پیداست فقط در ایران یافت می‌شود. خارتوران از لحاط وسعت، دومین منطقه حفاظت شده ایران بوده و به سبب وسعت زیاد خود یکی از معدود مناطقی بوده که توانسته تاحد زیادی از گزند بسیاری از آسیب‌های انسانی در طول سال‌های گذشته مصون بماند. این منطقه یکی از مناطقی است که گونه‌های متنوعی از پستانداران و پرندگان را در خود جای داده و بیشترین جمعیت گورخر را در ایران داراست. همچنین تعداد نسبتاً بالایی از قوچ و میش، کل و بز، آهو و جبیر در آن زیست نموده که تأمین غذا را برای ادامه حیات یوزپلنگ ممکن می‌سازد. تخمین زده می‌شود که ۶۰ تا ۷۰ قلاده یوزپلنگ در خارتوران زیست نموده و مشاهده حیوان با توله‌هایش نشان می‌دهد که جمعیت آن در حال افزایش است. خارتوران پناهگاه یکی از دو جمعیت باقی‌مانده گورخر آسیایی در ایران است و غیر از این‌گونه، جانوران ارزشمند دیگری از قبیل پلنگ، گرگ، کفتار وکاراکال نیز در این منطقه وجود دارند. منطقه شکار ممنوع تپال منطقه شکار ممنوع تپال با وسعتی برابر ۳۰ هزار هکتار در شمال غربی شهرستان شاهرود واقع شده و منطقه‌ای است کوهستانی و دشتی که در مجاورت شاهرود واقع شده‌است. منطقه تپال با چشم‌اندازهای بسیار زیبا از دیر زمان محل مناسبی جهت زیستگاه وحوش و محل مناسبی جهت بازدید دوستداران طبیعت به‌شمار می‌رود. از گونه‌های بارز حیات وحش این منطقه می‌توان قوچ و میش، کل و بز، آهو، خرس قهوه‌ای، پلنگ، کبک، کیهو، کبک دری، شغال، و انواع پرندگان وحشی را می‌توان نام برد. جنگل ابر جنگل ابر از جنگل‌های زیبای ایران است. این جنگل در ۳۰ کیلومتری شمال شرق شهر شاهرود و در مسیر جاده شاهرود به آزادشهر و در روستای ابر قرار دارد. به دلیل این که فضای این جنگل را همواره پوششی از ابر فرا گرفته، به این نام شناخته شده‌است. این جنگل مشترک میان شاهرود و علی آیاد کتول بوده و حفاظت از آن بر عهده علی‌آباد کتول است. کشاورزی به خاطر تنوع آب و هوای شهرستان شاهرود، تولید میوه بسیار زیاد است به‌طوری‌که امکان تولید و پرورش سیب، انگور، خرما و پسته در مناطق مختلف این شهرستان فراهم و مهیا می‌باشد. از لحاظ تولیدات کشاورزی شاهرود در سطح استان مقام اول و در کشور جزء ۱۹ قطب کشاورزی است. مهم‌ترین محصولات باغی شاهرود که در ایران نیز زبانزد می‌باشند عبارتند از: انگور و زردآلو. میزان تولید زردآلو شاهرود ۱۰٪ تولید زردآلو ایران و بیش از ۱٪ تولید زردآلو دنیا می‌باشد. این زردآلو علاوه بر مصرف داخلی با تبدیل به برگه زردآلو به خارج کشور نیز صادر می‌شود. معادن از دیگر امتیازات ویژه شاهرود می‌توان به تنوع مواد معدنی به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص شاهرود اشاره کرد. در حال حاضر شهرستان شاهرود دارای چندین معدن فعال است که با وجود شرکت زغال سنگ البرز شرقی، با سابقه طولانی بخشی از اقتصاد شهر را با معدن پیوند زده‌است از معادن مهم شاهرود می‌توان به معادن زغالسنگ, کرومیت، مس، آهک، گچ و سنگ‌های تزئینی اشاره کرد. استان شاهوار استان شاهوار طرحی است که به استان شدن شهرستان شاهرود می‌پردازد. پانویس شهرستان شاهرود شاهرود ویکی‌سازی رباتیک شاهرود
7950
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%20%D9%82%D8%B1%D9%82%DB%8C%D8%B2%DB%8C
زبان قرقیزی
زبان قرقیزی (به قرقیزی: ØŒ ØŒ ) زبان رسمی کشور قرقیزستان است ضمناً در چین نیز با آن تکلم می‌شود. تاریخچه این زبان که دارای حدود ۷ میلیون گویش‌ور در قرقیزستان و افغانستان و ترکیه و قزاقستان و روسیه می‌باشد و از خانواده زبان‌های ترکی بوده و با زبان قزاقی نزدیکی بسیاری دارد. قرقیزی در قزاقستان و قرقیزستان با الفبای سیریلیک (دارای سه حرف بیشتر از سیریلیک روسی) و در چین با الفبایی برگرفته از الفبای عربی نوشته می‌شود. پیش‌تر با الفبای لاتین نوشته می‌شد. زبان فارسی در سال‌های نه‌چندان دور در قرقیزستان رایج بوده‌است و هم در دانشگاه‌ها و هم در تعداد زیادی از مدرسه‌ها تدریس می‌شده‌است. بیشتر واژگان مربوط به دین و تجارت در قرقیزستان از واژگان فارسی گرفته شده‌است. برخی از زبان شناسان تعداد واژگان فارسی در زبان قرقیزی را مشتمل بر ۱۲۰۰ واژه می‌دانند ولی به نظر می‌رسد که بسیار بیشتر از این مقدار باشد. نمونه متن ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر منابع قرقیزی زبان‌های ازبکستان زبان‌های ایزو ۶۳۹–۱ زبان‌های پاکستان زبان‌های پیوندی زبان‌های تاجیکستان زبان‌های ترکی افغانستان قرقیزی زبان‌های ترکیه زبان‌های چین زبان‌های دارای کد ایزو ۶۳۹–۲ زبان‌های دارای هماهنگی واکه‌ای زبان‌های روسیه زبان‌های قرقیزستان زبان‌های قزاقستان
7955
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C
مختاران بی‌بی
مختاران بی‌بی یا مختاران مایی (زادهٔ ۱۹۷۲) یک زن روستایی اهل پاکستان است که در سال ۲۰۰۲ مورد تجاوز دسته‌جمعی قرار گرفت. بنا به گزارش‌ها، شورای این روستا حکم به تجاوز به این زن را صادر کرده بوده به این دلیل که برادرش با یک دختر دیگر رابطهٔ نامشروع داشته‌است. مختاران بی‌بی برخلاف دیگر زنان پاکستانی که در این موارد معمولاً دست به خودکشی می‌زنند پیگیر مورد قانونی خود شد و پس از طی سه سال روند دشوار حقوقی و دادگستری توانست توجه رسانه‌های جهانی را به مشکل خود جلب کند. او همچنین در روستای خود با پولی که به خاطر جبران این حادثه به او پرداخت شد دو مدرسه راه انداخته و اکنون در سطح بین‌المللی برای حقوق زنان فعالیت می‌کند. او می‌گوید: «وجود این مدرسه‌ها و پسران و دخترانی که در آن درس می‌خوانند رنگ تازه‌ای به زندگی من داده‌است.» مختاران بی بی یا مختاران مایی زن معروف پاکستانی که در سال ۲۰۰۲ در یک اقدام بدوی از سوی یک دادگاه محلی در پنجاب به تجاوز گروهی توسط پنج مرد متهم شده بود روز گذشته مادر شد، مختاران بی بی بر خلاف زنانی که قربانی این موضوع می‌شوند و دست به خودکشی می‌زنند توانست با مبارزه حقوقی در دادگاه عالی توجه جهانی را به این موضوع جلب کند و بعدها مؤسسه خیره‌ای برای کمک به آگاهی بخشی به بانوان پاکستانی تشکیل داد، این مادر ۴۰ ساله همواره نماد شجاعت و مبارزه شناخته می‌شود و در سراسر جهان مورد احترام است. پانویس منابع Wikipedia contributors, "Mukhtaran Bibi," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Mukhtaran_Bibi&oldid=179482844 (accessed January 18, 2008). گزارش بی‌بی‌سی فارسی پرونده جنجالی تجاوز گروهی به دیوانعالی پاکستان رفت. پیوند به بیرون گزارش بی‌بی‌سی فارسی پرونده جنجالی تجاوز گروهی به دیوانعالی پاکستان رفت. گزارش بی‌بی‌سی انگلیسی Mukhtar Mai - history of a rape case گزارش بی‌بی‌سی انگلیسی Protests over Pakistan gang rape افراد زنده بی‌بی، مختاران اهالی ناحیه مظفرگره پنجابی‌ها تجاوز جنسی در پاکستان تجاوز گروهی رویدادهای خشونت علیه زنان زادگان ۱۹۷۲ فعالان حقوق زنان اهل پاکستان فعالان قربانیان سوء استفاده جنسی فمینیست‌های اسلامی فمینیست‌های اهل پاکستان بی‌بی، مختاران قربانیان جنایت اهل پاکستان مسلمانان سنی اهل پاکستان
7956
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B1%20%D8%AE%D8%A7%D9%86
عبدالقدیر خان
عبدالقدیر خان (زادهٔ ۱ آوریل ۱۹۳۶ – درگذشتهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱) فیزیکدان هسته‌ای و مهندس متالورژی پاکستانی بود که بنیانگذار برنامه غنی‌سازی اورانیوم پاکستان محسوب می‌شود. یکی از بزرگترین برنامه‌های وی، برنامه غنی سازی اورانیوم برای پروژه ساخت بمب اتمی پاکستان بود. عبدالقدیر خان در سال ۱۹۷۶ آزمایشگاه پژوهشی کاهوتا (KRL) را تأسیس کرد و تا زمان بازنشستگی (۲۰۰۱) به عنوان مدیر کل و پژوهشگر ارشد در آن مرکز مشغول کارهای علمی و پژوهشی بود. خان به‌غیراز مسائل هسته‌ای در بسیاری از پروژه‌های حساس و حیاتی پاکستان نقش مهم و شایانی ایفا کرده‌است. از جمله کارهایی که او سهم عمده‌ای در آنها داشته‌است می‌توان به مورفولوژی مولکولی، فیزیک آلیاژهای مارتنزیتی، فیزیک ماده چگال و فیزیک مواد اشاره کرد. وی در ژانویه ۲۰۰۴ در جلسه‌ای که مقامات پاکستانی برگزار کرده بودند به نقش مهم خود در انتقال و تکثیر فناوری سلاح‌های هسته‌ای به کشورهای دیگر اعتراف کرد. او پس از یک ماه به‌صورت رسمی به همه فعالیت‌های غیرقانونی خود اعتراف نموده و به حبس خانگی محکوم شد. در ۶ فوریه ۲۰۰۹ دادگاه عالی اسلام‌آباد حکم حبس خانگی عبدالقدیر خان را لغو و اجازه داد همچون دیگر شهروندان پاکستانی آزادانه در داخل کشور زندگی کند. آغاز زندگی و تحصیل عبدالقدیر خان در سال ۱۹۳۶ در بوپال در راج بریتانیا از یک خانواده پشتون‌تبار اردو زبان زاده شد. مادر او زلیخا (معروف به بیگم) یک زن خانه‌دار و پدرش عبدالغفور فارغ‌التحصیل دانشگاه ناگپور و کارمند وزارت آموزش و پرورش دولت محلی بوپال بود. خانواده عبدالقدیر خان تا پیش از ۱۹۳۵ به‌صورت دائم در بوپال زندگی می‌کردند. پس از جدایی پاکستان از هند خانواده او در سال ۱۹۴۷ به پاکستان مهاجرت و در سال ۱۹۵۲ در کراچی اقامت گزیدند. قدیر خان در سال ۱۹۵۶ وارد کالج دولتی دی. جی سند شد و در سال ۱۹۶۰ مدرک تحصیلی خود در رشته فیزیک، گرایش فیزیک جامدات را گرفت. در سال ۱۹۶۱ برای تحصیل در رشته مهندسی متالورژی به آلمان رفت و در دانشگاه فنی برلین مشغول مطالعه و تحصیل شد. اما در سال ۱۹۶۵ به دانشگاه دلفت هلند منتقل و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی تکنولوژی را در سال ۱۹۶۷ دریافت کرد و برای تحصیلات دکتری به دانشگاه کاتولیک لوون بلژیک پیوست. او در سال ۱۹۷۲ توانست با ارائه پایان‌نامه دکتری خود در خصوص مطالعه بر روی اساس کار مارتنزیت با کمک و نظارت استاد راهنمایش دکتر مارتین برابرز، مدرک دکتری خود را در رشته مهندسی متالورژی دریافت نماید. فعالیت‌های هسته‌ای عبدالقدیر خان در پاکستان بعنوان یک قهرمان ملی شناخته می‌شد زیرا در سال ۱۹۹۸ پاکستان را تنها کشور مسلمان صاحب جنگ‌افزار هسته‌ای کرد. این موضوع باعث "نشاط ملی"در این کشور شد. عبدالقدیر خان در راه اندازی نخستین نیروگاه غنی‌سازی اورانیوم پاکستان در کهوته در نزدیکی اسلام‌آباد نقش داشت. منتقدان، او را بزرگترین اشاعه‌دهنده دانش جنگ‌افزار هسته‌ای در تمام دوران‌ها خوانده‌اند. عبدالقدیر خان بود که بطور غیرقانونی فناوری هسته‌ای را به کشورهایی مانند لیبی، ایران، و کره شمالی فروخته و نقش اساسی در شکل دادن به یک شبکه بین المللی گسترش جنگ‌افزار هسته‌ای داشته است. موضوع فعالیت‌های هسته‌ای عبدالقدیر خان هنگامی آشکار شد که آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در سال ۲۰۰۴ در گزارشی که درباره فعالیت‌های او به کنگره ایالات متحده آمریکا نوشت که طرح و مواد تسلیحاتی که شبکه تحت نظارت او در اختیار ایران گذاشت پیشرفته‌تر از آن چیزی است که تاکنون گمان می‌رفت. وی دانش هسته‌ای را بین ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ به ایران فروخته است. او در سال ۲۰۰۴ در یک اعتراف تلویزیونی به این موضوع اقرار کرد و به حبس خانگی محکوم شد. عبدالقدیر خان در این مدت در منطقه‌ای دیپلماتیک در حومه اسلام‌آباد، تحت حفاظت پلیس زندگی می‌کرد. در ۶ فوریه ۲۰۰۹ دادگاه عالی اسلام‌آباد حکم حبس خانگی عبدالقدیر خان را لغو و اجازه داد همچون دیگر شهروندان پاکستانی آزادانه در داخل کشور زندگی کند. مرگ عبدالقدیرخان در سال ۲۰۰۶ به سرطان پروستات مبتلا شد اما بهبود یافت. عبدالقدیر خان در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱ به دلیل مشکلات ریوی درگذشت. عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان گفت که پاکستان یک نماد ملی را از دست داده است. انتشارات فیزیک هسته‌ای و مواد Dilation investigation of metallic phase transformation in 18% Ni maraging steels, Proceedings of the International Conf. on Martensitic Transformations (1986), The Japan Institute of Metals, pp. 560–565. The spread of Nuclear weapons among nations: Militarization or Development, pp. 417–430. (Ref. Nuclear War Nuclear Proliferation and their consequences "Proceedings of the 5th International Colloquium organised by the Group De Bellerive Geneva 27–29 June 1985, Edited by: Sadruddin Aga Khan, Published by Clarendon Press-Oxford 1986). Flow-induced vibrations in Gas-tube assembly of centrifuges. Journal of Nuclear Science and Technology, 23(9), (سپتامبر ۱۹۸۶), pp. 819–827. Dimensional anisotropy in 18% of maraging steel,[66] Seven National Symposium on Frontiers in Physics, written with Anwar-ul-Haq, Mohammad Farooq, S. Qaisar, published at the Pakistan Physics Society (1998). Thermodynamics of Non-equilibrium phases in Electron-beam rapid solidification,[60] Proceedings of the Second National Symposium on Frontiers in Physics, written with A. Tauqeer, Fakhar Hashmi, publisher Pakistan Physics Society (1988). کتاب‌ها Khan, Abdul Qadeer (1972). Advances in Physical Metallurgy (in English, German, and Dutch). Amsterdam, Netherlands: Elsevier Press. Khan, Abdul Qadeer (1983). Metallurgical Thermodynamics and Kinetics (in English, German, and Dutch). Islamabad, Pakistan: The Proceedings of the Pakistan Academy of Sciences. Khan, Abdul Qadeer; Hussain, Syed Shabbir; Kamran, Mujahid (1997). Dr. A.Q. Khan on science and education. Islamabad, Pakistan: Sang-e-Meel Publications. . منابع استادان دانشگاه اهل پاکستان اشاعه هسته‌ای افراد مهاجر اهالی اسلام‌آباد اهالی بوپال اهالی کراچی پشتون جاسوسان پاکستان خاطره‌نویسان اهل پاکستان دانشمندان اهل پاکستان دانشمندان فیزیک نظری دانشمندان و مهندسان جنگ‌افزار دانشوران اهل پاکستان دانش‌آموختگان دانشگاه صنعتی دلفت دانش‌آموختگان دانشگاه کراچی درگذشتگان ۲۰۲۱ (میلادی) درگذشتگان به علت دنیاگیری کووید–۱۹ در پاکستان دریافت‌کنندگان نشان امتیاز دریافت‌کنندگان هلال امتیاز دور از وطن‌های اهل پاکستان در آلمان دور از وطن‌های اهل پاکستان در هلند زادگان ۱۹۳۶ (میلادی) زندانیان اهل پاکستان ستون‌نویسان اهل پاکستان شیمیدان نظری عالمان مسلمان فیزیک‌دانان اهل پاکستان فیزیک‌دانان هسته‌ای اهل پاکستان متالورژیست‌های اهل پاکستان مسلمانان اهل پاکستان مهندسان اهل پاکستان مهندسان و دانشمندان علم مواد نویسندگان فناوری اهل پاکستان نویسندگان کتاب‌های درسی اهل پاکستان ویکی‌سازی رباتیک
7961
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C%20%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87%20%D9%86%D8%B5%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%B7%D9%88%D8%B3%DB%8C
دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی یکی از دانشگاه‌های برتر دولتی شهر تهران و نخستین دانشگاه صنعتی ایران می‌باشد. هسته اولیه این دانشگاه به سال ۱۳۰۷ برمی‌گردد که با تصویب شورای انقلاب فرهنگی این دانشگاه در سال ۱۳۵۹ با ادغام ۹ مرکز آموزش عالی (مؤسسه عالی تکنیکوم نفیسی (مؤسس مهندس حبیب نفیسی)، مدرسه عالی فنی، دانشکده نقشه‌برداری، مؤسسه آب‌شناسی، دانشکده هواشناسی و علوم جو، دانشکده مخابرات، مدرسه عالی ساختمان، دانشگاه کار و پیشه، تربیت دبیر فنی پلی تکنیک تهران، دانشگاه علوم و فنون مجتمع آموزشی وزارت راه، مجتمع تکنولوژی تهران و مدرسه عالی تلویزیون و سینما) به شکل کنونی و با نام دانشگاه فنی و مهندسی تشکیل شد و در سال ۱۳۶۷ به نام خواجه نصیرالدین طوسی، دانشمند ایرانی تغییر نام داد. دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی درحال‌حاضر 85 قطب علمی، ۱۹۴ آزمایشگاه پژوهشی و آموزشی، ۱۳ مرکز پژوهشی، ۳ گروه پژوهشی، ۶ پژوهشکده، ۱۱ شرکت دانش بنیان و ۲۸ شرکت مرکز رشد دارد که در زمینه‌های تخصصی دانشگاه فعالیت می‌کنند. این دانشگاه توانسته‌است با عقد قراردادهای بسیار با صنایع گوناگون کشور، ضمن حل مشکلات تخصصی آن‌ها، در بسیاری از دستاوردهای پژوهشی ایران سهیم باشد. مجموعه فعالیت‌های پژوهشی آن، حکایت از پویایی دانشگاه در عرصه‌های مختلف علمی و صنعتی دارد که در پاره‌ای از زمینه‌ها تنها نیروهای متخصص کشور در این دانشگاه فعالیت می‌کنند یا دانش‌آموختهٔ این دانشگاه‌اند. براساس پایگاه‌های معتبر برای رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در جهان، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی پیشرفت و رشد محسوسی داشته‌است. این دانشگاه در ۱۱ دانشکده با ۱۸ رشته تحصیلی در مقطع کارشناسی، ۵۳ رشته در مقطع کارشناسی ارشد و ۲۳ رشته تحصیلی در مقطع دکترا کار خود را انجام می‌دهد. به گفته محمود احمدیان، معاون آموزشی دانشگاه خواجه نصیر نسبت استاد به دانشجو در این دانشگاه با توجه به جذب اعضای هیئت علمی هم‌اکنون ۱ به ۱۸ می‌باشد. پیشینه هستهٔ اولیهٔ این دانشگاه دانشکدهٔ مخابرات است که در سال ۱۳۰۷ش در محل فعلی دانشکدهٔ مهندسی برق دانشگاه تأسیس و در سال ۱۳۱۸ اساسنامهٔ آن به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسیده‌است. دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی با ساختار فعلی در ابتدا در سال ۱۳۵۹، در پی تصویب ستاد انقلاب فرهنگی از ادغام ۹ مرکز آموزش عالی و با عنوان مجتمع دانشگاهی فنی و مهندسی، بنیاد نهاده شد و سپس در سال ۱۳۶۲ نام آن به دانشگاه فنی و مهندسی و در سال ۱۳۶۷ به دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تغییر یافت. این دانشگاه درحال‌حاضر ۵ قطب علمی، ۷۵ آزمایشگاه پژوهشی، ۶ گروه و مرکز پژوهشی و ۵ پژوهشکده دارد که در زمینه‌های تخصصی دانشگاه فعالیت می‌کنند. علاوه بر رشته مخابرات با قدمت ۸۱ ساله، رشته نقشه‌برداری این دانشگاه ۵۵ سال و دانشکده مهندسی مکانیک آن ۳۶ سال قدمت دارند. ریاست این دانشگاه بر عهده امیر رضا شاهانی است. دانشکده‌ها و مراکز وابسته دانشکده ریاضی دانشکده شیمی دانشکده فیزیک دانشکده مهندسی برق دانشکده مهندسی صنایع دانشکده مهندسی عمران دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشکده مهندسی مکانیک دانشکده مهندسی و علم مواد دانشکده مهندسی هوافضا دانشکده مهندسی ژئودزی و ژئوماتیک گروه دروس عمومی مدرسه ی کسب و کار دانشگاه صنعتی خوجه نصیرالدین طوسی(KBS) جایگاه دانشگاه در رتبه‌بندی‌های معتبر بین‌المللی براساس پایگاه‌های معتبر برای رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در جهان، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی پیشرفت و رشد محسوسی داشته‌است: برطبق آمارِ پایگاه رتبه‌بندی ISI، این دانشگاه در شمار ۱درصد تولیدکنندگان علم در دنیا معرفی شده‌است. این دانشگاه در رتبه‌بندی نشریه تایمز در سال ۲۰۱۶، در ردهٔ ۶۰۱ تا ۸۰۰ دانشگاه برتر جهان و در بین ۷ دانشگاه برتر ایران قرار گرفت. همچنین در رتبه‌بندی نشریه تایمز در سال ۲۰۱۸ این دانشگاه در جایگاه ۶۰۱ تا ۸۰۰ جهان و در رتبه ۱۷۳ آسیا و در بین ۵ دانشگاه برتر ایران و بالاتر از دانشگاه‌هایی همچون شریف و تهران قرار گرفت. دانشگاه خواجه نصیر در رتبه‌بندی موضوعی تایمز در سال ۲۰۱۸ در رشته‌های فیزیک و نجوم، شیمی محض و مهندسی عمومی در جایگاه سوم ایران، در رشته‌های مهندسی عمران، مهندسی مکانیک و هوافضا، مهندسی برق و ریاضی و آمار در جایگاه چهارم و در رشته علوم کامپیوتر در جایگاه دوم کشور قرار گرفت. بر اساس رتبه‌بندی NTU در سال ۲۰۱۶ دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی در جایگاه ۱۴۶ جهان قرار گرفت بر اساس نظام رتبه‌بندی URAP دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی در زمینه علوم فنی – مهندسی، رایانه و فناوری در جایگاه ۴۶۰ جهان قرار گرفت. در رتبه‌بندی لایدن 2017 (CWTS Leiden Ranking) دانشگاه خواجه نصیر در زمینه علوم فنی مهندسی در بین ۱۰ دانشگاه برتر ایران و در جایگاه ۱۶۱ آسیا و ۳۶۸ جهان قرار گرفت در رتبه‌بندی QS سال ۲۰۲۰ دانشگاه خواجه نصیر در رشته مهندسی برق و الکترونیک در رتبه ۴۰۱–۴۵۰ و در رشته مهندسی مکانیک در جایگاه ۴۵۱–۵۰۰ قرار گرفت. در رتبه بندی QS Subject Ranking سال ۲۰۲۳ دانشگاه خواجه نصیر در رتبه ۳۵۱-۴۰۰ جهانی قرار گرفت. در رتبه بندی CWTS Leiden Ranking سال ۲۰۲۳ دانشگاه خواجه نصیر در رتبه ۹۰۰-۱۰۰۰ جهانی قرار گرفت. برذسذس نظام رتبه بندی نشریه تایمز در سال ۲۰۲۳ دانشگاه خواجه نصیر در رتبه ۲۰۰-۲۵۱ آسیا و ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ جهانی قرار گرفت. قطب‌های علمی و پژوهشی در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی رباتیک و کنترل طراحی و شبیه‌سازی سامانه‌های فضایی آزمایشگاه واقعیت مجازی شبیه‌ساز رانندگی فناوری اطلاعات مکانی کنترل صنعتی محاسبه و مشخصه‌یابی افزاره‌ها و زیرسیستم‌های الکترومغناطیسی مدیران دانشگاه فهرست روسای ادواری دانشگاه به قرار زیر می‌باشد: دانش‌آموختگان مشهور داریوش رضایی‌نژاد (پژوهشگر دفاعی و هسته‌ای که در ۱ مرداد ۱۳۹۰ توسط عوامل اسراییل با شلیک پنج گلوله در مقابل منزلش ترورشد) محمد ناظمی اردکانی (وزیر سابق تعاون) سردار حسن تهرانی مقدم محمود قندی (وزیر سابق پست و تلگراف، رئیس سابق دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی) علی رضوانی بیدگلی (مؤلف و محقق برجسته حوزه مدیریت) محمد علی‌آبادی، سیاستمدار، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی، رئیس سابق کمیته ملی المپیک علی مطهری، نماینده شبستر در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی عباس علی‌آبادی رئیس سابق دانشگاه مالک اشتر و مدیر عامل مپنا علی اکبر موسوی خوئینی، نماینده مجلس ششم، دبیرکل پیشین سازمان دانش آموختگان ایران مصطفی محمدنجار وزیر کشور دولت دهم فرزاد حسنی (مجری تلویزیون) جادی میرمیرانی، برنامه نویس و فعال حوزهٔ تکنولوژی‌های جدید و جامعهٔ نرم‌افزار آزاد و متن‌باز شورای صنفی این شورا در پی وقایع سال ۸۸ و در پی یک اعتصاب دو روزه به‌طور غیرقانونی منحل شد و تا سال ۱۳۹۲ فعالیتی نداشت. در این سال و در پی فعالیت‌های چند ماهه فعالان دانشجویی دانشگاه بعد از یک مطالبهٔ عام در برابر ساختمان مرکزی دانشگاه شورای صنفی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی کار خود را از سرگرفت. مجدداً و به دلیل عدم دقت مسئولان دانشگاه به خواسته‌های قانونی دانشجویان، اساسنامه این شورا به‌طور غیرقانونی منحل شد. در سال ۱۳۹۵ پس از برگزاری چند تجمع دانشجویی توسط ادوار شورای صنفی، این شورا فعالیت خود را از سر گرفت. در ۱۷ مرداد ۹۹ شواری صنفی این دانشگاه در بیانیه ای اعلام کرد که تمامی اعضای شواری صنفی از سمت خود کناره‌گیری کرده‌اند، علت این کناره‌گیری بی‌توجهی ریاست و معاونت آموزشی دانشگاه نسبت به نامه‌ها و درخواست‌های به حق شواری صنفی اعلام شد؛ شواری صنفی با جمع‌آوری امضای الکترونیکی دانشجویان درخواست حذف نمره مردودی از کارنامه را کرده بود و در نامه سرگشاده ای به ریاست دانشگاه این موضوع را پیگیری کرده بود که بعد از گذشت چند ماه پاسخی از رئیس دانشگاه دریافت نشد، در نیمسال دوم ۹۹–۹۸ و شروع آموزش مجازی برای اولین بار و به صورت گسترده، شورای صنفی در جلسه ای با معاونت آموزشی درخواست‌های زیر را مطرح کرد (که در بسیاری از دانشگاه‌های سطح یک وزارت علوم با توجه به شرایط کلاس‌های مجازی اجرا شده بود): برگزاری امتحانات به صورت مجازی پیشنهاد حذف و ثبت نمره کل ترم یا تعداد از دروس به صورت رد-قبول تمدید مهلت حذف ترم کاهش شهریه ترم تابستان تمدید مهلت دفاع دانشجویان دکتری بار دیگر شواری صنفی در نامه ای به رئیس دانشگاه و با تأکید بر اینکه این تسهیلات در دانشگاه‌های سطح یک وزارت علوم همچون، صنعتی شریف، امیرکبیر و علم وصنعت فراهم شده درخواست‌های خود را مطرح کرد: تخفیف پنجاه درصد برای شهریه ترم دانشجویان شبانه، سنواتی و ترم تابستان با توجه به پایین بودن کیفیت آموزش مجازی و کاهش هزینه‌ها اجرای سیستم رد/قبول برای تعدادی از دروس به صورت اختیاری بی اثر شدن مشروطی به دلیل مشکلات موجود و وضعیت ویژه این ترم حدود دو هفته پس از ارسال این نامه، هیچ پاسخی از جانب ریاست دانشگاه دریافت نشد و اعضای شورای صنفی در نامه ای به رئیس دانشگاه از سمت خود استعفا دادند، متن این نامه بدین شرح است: «جناب آقای دکتر یزدان دوست ریاست محترم دانشگاه با سلام و احترام نزدیک به یک سال و سه ماه از شروع دوره دوم شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر می‌گذرد. در این مدت، بر آن بودیم تا تمام تلاش خود را در جهت رفع مشکلات و رنج‌های دانشجویان و احقاق حقوق از دست رفته آنان انجام دهیم. در این راه از اولویت‌های شخصی خود صرف نظر کردیم، خستگی و ناامیدی و مصلحت‌اندیشی‌ها بی‌مورد را به گوشه ای نهادیم تا مبادا ذره ای در خدمت به دانشجو کوتاهی کرده باشیم. تمامی این‌ها درحالی انجام گرفت که بسیاری از مسئولان دانشگاه در روند پش برد سیاست‌های خود که هدفی جز سلب معنای «دانشگاه» و تبدیلش به بنگاه ندارد، لحظه ای از پای ننشسته‌اند.» تجمیع دانشگاه خواجه نصیر دانشکده‌های دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در پنج نقطه در سطح شهر تهران پراکنده‌اند و این مشکلات زیادی را برای استادان و دانشجویان دانشگاه ایجاد می‌کند و هزینه بالایی برای دانشگاه دارد. طرحهای مختلفی برای تجمیع دانشگاه خواجه نصیر در زمان‌های مختلف مطرح شده‌است. ابتدا طرح تجمیع دانشگاه در محل دانشکده هوافضا مطرح شد که در آن زمین متعلق به سازمان گوشت استان تهران به دانشگاه خواجه نصیر واگذار می‌شد و کلیه دانشکده‌ها در یک پردیس تجمیع می‌شدند، این طرح هیچگاه عملی نشد. گزینه دیگری که بعداً مطرح شد تجمیع با دانشگاه عباسپور بود و با توجه به نزدیکی این دو دانشگاه، شایعات زیادی مبنی بر اجرای این طرح شنیده می‌شد. اما در ابتدای دولت یازدهم دانشگاه عباسپور با دانشگاه بهشتی ادغام شد. پس از لغو شدن طرح قبل این بار طرح تجمیع در سه پردیس رضایی‌نژاد، ونک و سیدخندان توسط مجید قاسمی (رئیس وقت دانشگاه) مطرح شد و اقداماتی هم دراین زمینه انجام شد. با تغییر ریاست دانشگاه طرح تجمیع مسکوت مانده و با توجه به هزینه‌های بالا اجرای این طرح و نداشتن زمین، کل طرح تجمیع فعلاً به بن‌بست رسیده‌است. در طرح جدیدی که توسط علی خاکی صدیق (رئیس وقت دانشگاه) اعلام شد، با فروش ساختمان قبلی کمیته امداد امام خمینی در سوهانک به وزارت علوم، اجرای طرح تجمیع دانشگاه خواجه نصیر صورت گیرد که قرار بود در مرحله اولیه این طرح دفتر مرکزی و دانشکده‌های مهندسی صنایع، علم مواد، فیزیک، شیمی، کامپیوتر و خوابگاه‌های دختران دانشگاه به ساختمان قبلی کمیته امداد در سوهانک منتقل شده می‌شوند که این طرح نیز منتفی شد. در اواخر سال ۱۳۹۷ نیز طرح دیگری پیشنهاد شد که دانشکده‌ها در یکی از زمین‌های وزارت دفاع واقع در خیابان پیروزی تجمیع شود که برای اجرای این طرح لازم بود که ۱۵۰ میلیارد تومان از جانب دولت به این دانشگاه پرداخت شود؛در خرداد ۹۹ طرح تجمیع دانشگاه خواجه نصیر از جانب شهردار منطقه۱۳ منتفی اعلام شد، خبرگزاری ایسنا از مرتضی رحمان زاده شهردار منطقه ۱۳ چنین نقل می‌کند: «دانشگاه خواجه نصیر برنامه ای در مورد تجمیع دانشکده‌های خود در زمین‌های ساصد (سازمان صنایع دفاع) داشت و توافقاتی نیز با وزارت دفاع در مورد تملک این اراضی انجام داده بود، در همان جلسات ابتدا صراحتاً اعلام کردیم که این مجموعه ۱۶ هکتاری دارای فضای سبز است و با توجه به پهنه بندی امکان اینکه فضاهای دیگر در آن بسازند، غیرممکن است، از سویی دیگر شهردار تهران در جلسه هیئت دولت با وزاری دفاع و علوم در مورد اراضی ساصد صحبت کرده و آنها متقاعد شدند تا در مورد زمین‌های ساصد وارد نشوند و این موضوع منتفی شده‌است.» با این حال فرهاد یزدان دوست رئیس دانشگاه در گفت و گویی که در مورخه ۱۳۹۹/۰۵/۰۷ با روابط عمومی این دانشگاه داشت دربارهٔ منتفی شدن تجمیع دانشگاه خواجه نصیر در منطقهٔ پیروزی گفت: «این را از دفتر وزیر علوم پیگیری کردیم و چنین نقل قولی که شهردار تهران در خصوص این موضوع با وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مذاکره ای داشته‌است کاملاً تکذیب شد». منابع پیوند به بیرون وبگاه رسمی وبگاه رسمی بین‌الملل مرکز آموزش‌های الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی نهاد رهبری دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی مرکز تحقیقاتی شهید قندی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی پایگاه تحلیلی خبری دانشگاه خواجه نصیر کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی آموزش در تهران بنیان‌گذاری‌های ۱۳۱۸ در ایران بنیان‌گذاری‌های ۱۹۲۸ (میلادی) در ایران دانشگاه‌های تهران دانشگاه‌ها و کالج‌های مهندسی خواجه نصیرالدین طوسی صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی خواجه نصیرالدین طوسی علم و فناوری در ایران نهادهای آموزشی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۲۸ (میلادی) ونک ویکی‌سازی رباتیک خواجه نصیرالدین طوسی خیابان ولی‌عصر
7965
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%D9%88
پر درو
پر درو (تلفظ: Pare droo) دهکده کوچکی است از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده‌است. این دهکده در پای کوه پر درو قرار دارد. محدوده پر درو از طرف شمال کوه پر درو، از طرف جنوب جاده لاور شیخ و بار ترک، ازطر ف مغرب روستای بار، و از طرف مشرق به دره درو منتهی می‌شود. جمعیت جمعیت این روستا ۳۰ نفر (دو خانوار) است که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می‌باشند و به زبان فارسی و به گویش محلی تکلم می‌کنند.دارای یک باب مسجد، یک باب آب‌انبار برکه است. این روستا در جنوب شرقی بربار واقع شده‌است. گذران زندگی ساکنان این روستا به دامداری اشتغال دارند. مردم پر درو از کوه‌های اطراف خود هیزم آورده و در مناطق اطراف می‌فروشند و از این راه گذران زندگی می‌کنند. گیاهان دارویی در کوه‌های اطراف این روستا گیاهان داروئی متعددی وجود دارد.. پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. مهندس:، حاتم، محمد ، غریب“ «تَاریخْ عَرَب الّهْولَة Huwala Arab History » “، دولة الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهرة، مصر ، دارالأمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۸ شارع أبوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی، Engineer: Mohammed gharhb Hatem , third edition : Egypt (Cairo),1997 & 2013 بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـــ ۵۱ )، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) محمدیان، کوخردی، محمد ، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. روستاهای شهرستان بستک شهرستان بستک
7966
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%B1%D8%AF
یرد
اصطلاحاً به اردوگاه‌های بادیه‌نشینان در اطراف روستاها در بخش‌هایی از جنوب ایران یُرد می‌گویند. یُرد یُرد واژه‌ای برگرفته از یورت ترکی است که معنی چادر کوچ‌نشینی می‌دهد. یرد به جائی گفته می‌شود که ایل نشینان و عشایر در آنجا خیمه می‌زنند و ساکن می‌شوند. این خیمه‌ها را از پشم گوسفند درست می‌کنند که البته رنگ آنها سیاه است و شکل این خیمه‌ها مستطیل است و سقف و اطراف آن از موی بز ساخته می‌شود وطول هر خیمه از جهار تا پنج متر است. این خیمه‌ها روی چند پایه اساسی بالا برده می‌شود و هر خیمه با چند طناب در اطراف آن با میخ در زمین نصب می‌شود. غالباً سوی خیمه رو به مشرق است بویژه در فصل زمستان برای دریافت آفتاب در درون خیمه. همچنین در فصلهای دیگر برای برپایی خیمه به عواملی چون جهت وزش باد، دمای هوا، موقعیت زمین و روشنی دقت کامل می‌شود. در فصل تابستان برای تهویه و ورود باد به درون خیمه اطراف خیمه را بالا می‌زنند، اما در زمستان اطراف (جوانب) خیمه را پائین می‌آورند و روی آن خاک می‌ریزند تا اینکه از ورود باد سرد و هوا و آب باران جلوگیری شود. یردهای غرب هرمزگان از اردوگاههای صحرانشین در بادیه کوخرد و مشهورترین یرد منطقه می‌توان از «یُردعلی زینل » و «یُردعلی مــَّد عالی » نام برد که در (پس رود گپ) رودخانه مهران در جنوب غربی دهستان کوخرد واقع هستند. پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، محمد. به یاد کوخرد ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۱ میلادی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd، an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. محمدیان، کوخردی، محمد ، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. دکتر:جبرائیل، جبور، سلیمان، (البدو والبادیه) دار العلم للملایین: بیرت، چاب اول، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی. (به عربی). فرهنگ در استان هرمزگان زندگی عشایری
7967
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1
آب‌انبار
آب‌انبار یا برکه، حوض یا استخر سرپوشیده‌ای است که برای ذخیره آب معمولاً در زیرزمین ساخته می‌شود. در مناطق کم‌آب و کویری آب‌انبار را از آب باران یا جویبارهای فصلی پر می‌کنند. همان‌گونه که از نام آب‌انبار مشخص است، این سازه به منظور ذخیره آب در فصول پرآب و استفاده از آن در بقیه ایام سال ساخته می‌شود. به دلیل خشکی آب و هوای بخش عمده‌ای از کشور ایران و عدم ریزش باران کافی در بیش از شش ماه از سال در اکثر نقاط و در نتیجه فصلی بودن آب رودخانه‌ها و عدم دسترسی به آب، از دیرباز تمهیدات گوناگونی جهت تأمین آب شیرین در فصول خشک سال اندیشیده می‌شده‌است. احداث بند، قنات و آب‌انبار از این جمله‌اند. آب‌انبار یکی از عناصر شاخص در سکونت‌گاه‌های کویری از جمله مناطق یزد، کرمان، میناب، لار، کاشان و جنوب استان فارس و هرمزگان است. در استان‌های مختلف ایران همچون در استان فارس در حال حاضر تعدادی از آب‌انبارها هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرند. در سراسر راه‌های کویری ایران، آب‌انبارها قابل مشاهده‌اند برخی از آن‌ها که در شهرهای خشک و کم‌آب ساخته شده، اثری بسیار زیبا و از نگاه معماری شایان توجه است. آب‌انبارها در گذشته به منظور ذخیرهٔ آب شرب و غیرشرب در فصول خشک و کم‌باران مورد استفاده قرار گرفته‌است. نام‌ها آب انبار به نام‌های مختلفی همچون برکه، منبع، مصنع، انبار (در برخی نقاط هم‌چون بیرجند) یا هود (به معنی حوض) خوانده می‌شود. واژه برکه در منابع متاخر اسلامی به همان معنای آب‌انبار است. در دیگر کشورهای اسلامی به این نوع از مخازن آبی، سردابه (در ترکمنستان)، مصنع (در مصر)، خزان (در فلسطین) و حوض (در هرات) می‌گویند. به آب انبار، اَنباز، حوض انبار، سردابه، بِرکه، مَصنَع، مَنبَع و گاه آبدان نیز گفته می‌شد. در گویش یزدی، آب انبار را «اومبار» می‌نامند. طبق تحقیقات انجام شده از گذشته دور تا زمان قاجار به آب انبار «مَصنَعه» می‌گفتند. نقش منشأ اصلی و هسته اولیه تشکیل تجمع‌های انسانی، وجود آب در مناطق مختلف بوده‌است. در ایران به دلیل کمبود بارندگی در گسترهٔ بیابانی آن، برای تأمین آب از روش‌های سنتی مانند قنات، چشمه، چاه و آب‌انبار استفاده می‌شده‌است. آب معمولاً در فصول بارش به آب‌انبار هدایت و در آن ذخیره شده و در تابستان مصرف شده‌است. آب‌انبار حوض یا استخر سرپوشیده‌ای است که برای ذخیره آب معمولاً در زیرِ زمین در شهرها، روستاها، دژها، مسیرهای کاروان رو (در رباط‌ها و کاروان سراها) و در دل کوه‌ها ساخته می‌شد. به این شکل دسترسی به آب در روزهای کم‌آبی، زمان محاصره توسط دشمن و استفاده از آب خنک در تابستان آسان‌تر بود. تأسیس و احداث آب‌انبارها دلایل تأسیس و احداث آب‌انبارها: ذخیره آب برای زمان‌های خشک سال خنک ماندن آب در تابستان در ایران توزیع آب و آب‌انبار امری اعتقادی بوده و ریشه ارزش‌ها و باورهای اسلامی داشته. آب‌انبارها معمولاً در مراکز شهر و محل تجمع مردم و همچنین در کاروانسراها تأسیس می‌شده تا دسترسی به آب آسان باشد. نحوه ساخت آب‌انبار، تصفیه و عایق‌بندی آن با اصول مهندسی و علمی مطابقت دارد. برای تصفیه از روش‌های فیزیکی و شیمیایی استفاده می‌شود. ته‌نشین شدن مواد زاید، اضافه کردن حجم مشخصی از نمک به منظور تجزیه آن و میکروب کشی توسط کلر آزاد شده، استفاده از ترکیبات آهکی جهت گندزدایی و استفاده از کیسه‌های زغال به منظور بوگیری از جمله این روش‌ها است. تاریخچه منطقه لارستان بزرگ که شامل جنوب استان فارس و شمال هرمزگان است دارای بیشترین آب انبار و برکه در کشور بوده که هنوز هم توسط اهالی منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرکجا برکه ای نشسته به خاک *** بی شک آنجاست مرز لارستان گر بهارش بگسترد دامن *** می‌شود قالی بهارستان از قدیمی‌ترین آب‌انبارها می‌توان به نمونه‌ای اشاره کرد که در کنار محوطه چغازنبیل مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد در دوران شکوفایی تمدن ایلام ساخته شده‌است. آب‌انبار از کهن‌ترین پدیده‌های معماری در مناطق کویری بوده که می‌توان از آب‌انبار شهر اور در نزدیکی بصره به عنوان قدیمی‌ترین آن اشاره کرد که قدمت آن به ۲۱۵۰ قبل از میلاد بر می‌گردد. آب‌انبار دیگری در قرن ششم قبل از میلاد در قسطنطنیه ساخته شد که مجهزتر بوده و دارای ۲ مخزن و ۱۰۰۱ ستون بوده که به همین دلیل به آب‌انبار ۱۰۰۱ ستونی معروف است. آب‌انبار در بین ایرانیان نیز کاربرد بسیار داشته به خصوص در مناطق گرم و خشک، حاشیه خلیج فارس، جزایر جنوبی و حتی برخی شهرهای شمالی مانند ساری و گرگان. می‌توان گفت ایرانیان از مبتکران احداث آب‌انبار بودند و با آب را برای بلندمدت ذخیره می‌کردند. یکی از قدیمی‌ترین آب‌انبارهای ایران در یکی از سه قلعه اصطخر فارس در قرن ۴ هجری به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شد. آب آن از سدی که بر روی دره‌های عمیق بسته شده بود، تأمین می‌شده و برای مصرف ۱۰۰۰ نفر در یکسال کافی بوده‌است. آب‌انبار سیداسماعیل تهران نیز در نیمه اول قرن ۵ هجری ساخته شد و در زمان شاه طهماسب وزیر، تعمیر و مرمت شد. انواع آب‌انبارها از نظر سطح دسترسی آب‌انبارها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: آب‌انبارهای همگانی واقع در محله‌ها، کاروانسراها، روستاها و به صورت تک بنا در مسیر راه‌های کاروانی. آب‌انبارهای خصوصی این آب‌انبارها درون خانه‌ها ساخته می‌شده یا این‌که در محل‌های اختصاصی افراد حفر می‌شده‌است. همچنین آب‌انبارها از نظر شکل و نوع شاخت شامل موارد زیر می‌باشد: آب‌انبارهای گنبدی گود، آب‌انبارهای کنده‌شده در کوهستان، آب‌انبارهای صلیبی و آب‌انبارهای کشیده. معماری آب‌انبار معماری آب‌انبار در مناطق مختلف تحت تأثیر معماری محلی قرار گرفته. برای مثال معماری آب‌انبار شهر قزوین با مخازنی ۴گوش و گنبد‌های رفیع بنا گشته. در مناطق دیگر مانند تهران قدیم، ساوه، قم، کرمان و شیراز نیز مخازن به صورت ۴گوش طراحی گشته. در خراسان آب‌انبارهایی با مخازن پلکانی و در سمنان و گرمسار با نقشه و مخزن مدور طراحی و ساخته شده که اکثراً ساده و به دور از کاشیکاری می‌باشند. ” بررسی آب‌انبارها در اقلیم‌های مختلف اقلیم گرم و خشک: آب‌انبار در نواحی گرم و خشک از جمله ملزومات مهم برای تداوم زندگی در این مناطق بوده و در اکثر محلات شهری و روستاها یک یا چند آب‌انبار وجود داشته‌است. این آب‌انبارها شامل یک مخزن بزرگ مکعب یا مکعب مستطیل یا استوانه‌ای شکل درداخل زمین بوده‌اند که روی این مخزن را با طاق قوسی یا گنبدی می‌پوشاندند. این مخازن غالباً یک و در بعضی موارد دو در راه پله برای برداشت آب از مخزن داشته‌اند. برای نمونه می‌توان به آب‌انبار شش بادگیره در یزد اشاره کرد. اقلیم کوهستانی: در نواحی کوهستانی نیز با وجود اینکه بارندگی نسبتاً بیشتر از نواحی گرم و خشک است و اغلب در این نواحی چشمه سارها و نهرهای دایم یا فصلی جریان دارد ولی برای ذخیره آب قابل شرب، معمولاً از آب‌انبار استفاده می‌کردند، هر چند که تعداد آب‌انبارها در این نواحی کمتر از مناطق گرم و خشک می‌باشد. پوشش سقف آب‌انبار در نواحی کوهستانی خصوصاً درمناطق خوش آب و هوا و جنگلی، به صورت مسطح است و با چوب و کاهگل پوشش می‌شود. مخزن این نوع آب‌انبارها به لحاظ پوشش سقف آن به صورت مکعب یا مکعب مستطیل است. برای نمونه می‌توان به آب‌انبار ابیانه اشاره کرد. اقلیم گرم و مرطوب: نوع دیگری آب‌انبار که در آن در سواحل جنوبی کشور، منطقه به نام برکه و آبگیر نیز خوانده می‌شود، وجود دارد که اگرچه مخزن آن درون زمین واقع است، ولی محفظه بالای مخزن آن محصور نمی‌باشد و اهالی از طریق بازشوهای اطراف مستقیماً به داخل آن می‌روند و آب را برداشت می‌کنند. آب این برکه‌ها عمدتاً از طریق جمع‌آوری آب باران از روی سطح زمین تأمین می‌شود. در این سواحل اگرچه هوا مرطوب است، ولی به دلیل میزان بسیار اندک بارندگی و شوری آب‌های زیرزمینی، وجود این برکه‌ها امری ضروری بوده و در اغلب موارد تنها امکان دسترسی به آب شیرین فقط از طریق آب برکه‌ها بوده‌است. در بندر لنگه و بندر بوشهر، با کندن چند متر از زمین به آب شور یا تلخ می‌رسیدند و از این آب فقط جهت شستشو و آبیاری استفاده می‌کردند. بعضی از افراد مواقع شستن بدن با این آب، در آخر یک سطح آب شیرین بر روی بدن می‌ریختند تا نمک بر روی پوست بدن شسته شود. برای نمونه می‌توان به آب‌انبار سنگی قوام در جزیره کیش اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده ساختمان آب‌انبار مواد و مصالح بکار رفته در ساختن آب‌انبارها عبارت است از سنگ، آجر، شفته آهک و ساروج. ساختمان آب‌انبارها با توجه به محل قرارگیری آن متناسب با آب و هوای آن منطقه تعیین می‌گردد. قسمت‌های مختلف آب‌انبارها مخزن یا خزینه: محل انبار کردن آب و اصلی‌ترین عنصر آب‌انبار. مخازن دارای انواع مختلفی بوده و از نظر شکل و نحوه استفاده به صورت شهری - روستایی و صحرایی بوده‌اند. مخازن در داخل زمین قرار می‌گرفتند تا از فشارهای وارده بر بدنه بکاهند. پاشیر: محل قرار گرفتن شیر بزرگ برنجی متصل به مخزن است. شکل آن به صورت یک‌نیمه ۸گوش یا ۴گوش مربع است. سکوهایی برای نشستن در دو سمت پاشیر، حفره‌هایی برای انتقال آب‌ها به کانال‌های زیر زمینی به همراه هواکشی در سقف برای تبادل هوا. ” سردر: راهنمای ورود به آب‌انبار و را ه پله عمیق آن می‌باشد. قاب با جرز عمودی، کتیبه، سکوهایی در دو طرف، کاربندی، کاشیکاری، کتیبه کوچک سنگی که نشانه سازنده و واقف آب‌انبار می‌دهد. ” بادگیر یا خیشخان: هدایت باد مناسب به فضای داخل آب‌انبار و گردش هوا به سمت حیات باعث خنکی هوای داخل می‌شده. در خنک سازی آب در آب‌انبار نیز از همین روش بهره می‌گرفتند. جهت قفسه آب‌انبارها در هر منطقه متناسب با جهت باد مطبوع در آن منطقه بوده. تعداد بادگیرهای آب‌انبارها متفاوت بوده و از یک تا هفت عدد تغییر داشته، این به دلیل خنکی بیشتر برای آب داخلی بوده‌است. ” پلکان: تعداد پله‌های با توجه به عمق مخزن آب‌انبار، که کف آن از پاشیر پایین‌تر بوده، تعیین می‌شده و گاهی به ۷۰–۸۰ پله هم می‌رسیده. با توجه به افراد مصرف‌کننده دارای راه‌های متفاوتی بوده؛ مثلاً یک مسیر برای کلیمیان و مسیر دیگر برای مسلمانان بوده. ” آبگیری و بهداشت آب در آب‌انبارها برای آبگیری معمولاً آب جاری در کوهستان و دشت‌ها را به آب‌انبارها هدایت می‌کردند. این آب‌ها با حوضچه‌های شنی ساکن و تصفیه شده و سپس وارد مخزن می‌شدند. این ترتیب البته در تمامی آب‌انبارها صادق نیست. برای مثال در آب‌انبارهای کاشان که از آب چشمه‌های فین استفاده می‌شده‌است. استرابون جفرافی‌دان یونانی می‌نویسد: «ایرانیان در آب جاری استحمام نمی‌کنند، در آن لاشه و مردار نمی‌اندازند و عموماً آنچه ناپاک است در آن نمی‌ریزند.» اگرچه آب‌انبارها بهداشتی بوده‌اند ولی عمل انبارکردن و راکد ماندن آب، باعث آلودگی می‌شده‌است؛ بنابراین جهت گوارایی آب، در سقف، بادگیر‌هایی تعبیه می‌شده که باعث عبور باد از روی آب شده و موادی اضافه می‌شده تا آب نگندد. مانند: آهک و نمک برای داشتن کلر. ماهی برای رفع باکتری‌های آب. زغال برای خاصیت بوگیری. خشت برای رسوب زدایی املاح آب. آب‌انبارهای مشهور از مشهورترین آب‌انبارهای ایران می‌توان به برکهٔ کل در گراش (استان فارس)، آب‌انبار سرداربزرگ قزوین، آب‌انبار دریادولت کُنگ (هرمزگان)، آب‌انبار صفی‌آباد (خراسان شمالی) ،آب‌انبار دهان شیر لارستان (فارس) ،آب‌انبار رستم گیو، آب‌انبار شش‌بادگیری و آب‌انبار تکیه امیرچقماق در شهر یزد اشاره کرد. آب‌انبارهای اِوَز آب‌انبارهای اوز از آثار دوران صفویه هستند که در دوران اخیر مرمت شده‌اند. اِوَز از دیرباز با مشکل آب شرب روبرو بوده‌است و خشکسالی و زمین‌های شور نیز به این امر دامن زده‌است. در گذشته و حال منبع اصلی آب شرب مردم شهر اوز، از آب‌انبارهای زیادی که در شهر و خارج از شهر وجود دارد تهیه می‌شود که در زبان محلی به آن برکه می‌گویند. برکه‌هایی که در منطقه اوز ساخته شده، معماری چشم‌نوازی دارند و یکی از آن‌ها یعنی برکه سلفی در خود شهر واقع شده که احتمالاً ۷۵۰ سال عمر دارد. در اوز مردم به ساخت برکه علاقه زیادی دارند به طوری که اوز به شهر آب انبار ها مشهور است. آب‌انبار سردار بزرگ آب‌انبار سردار بزرگ، بزرگ‌ترین آب‌انبار تک گنبدی (مسقف) در ایران و جهان است که در سال ۱۱۹۱ هجری شمسی در محله راه ری شهر قزوین ساخته شد. این بنای گنبددار که نمونه‌ای شاخص و منحصر به فرد در ایران به‌شمار می‌رود، دارای گنبدی رفیع و آجری است که نورگیرهایی بر بدنه آجری آن تعبیه شده‌است. برکه دریادولت برکه دریادولت، آب انباری تاریخی در کنارهٔ شهر کنگ از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. این سازه آب‌انباری مدور به قطر ۲۸ متر و عمق ۱۴ متر و فاقد سقف است. ضخامت دیوار پیرامونی آن ۱ متر و ارتفاع آن ۳ متر است. این بنا در بیرون از شهر کنگ از سمت شمال شهر واقع شده‌است. به خاطر بزرگی غیرقابل تصور این برکه «دریا دولت» نامیده شده‌است. برکهٔ کل بنای تاریخی و با شکوه برکه‌ی کل، واقع در محلهٔ بیدله شهر گراش، بزرگ‌ترین آب‌انبار تاریخی بدون سقف ساخته شده در ایران است. قدمت این آب‌انبار به دورهٔ قاجار و حدود ۲۰۰ سال پیش می‌رسد. این بنا که برای مصارف کشاورزی و آب آشامیدنی مردم ساخته شده، هنوز به عنوان منبع آب برای مصارف کشاورزی کاربرد دارد. قطر داخلی این برکه ۲۹ متر و عمق آن ۲۱ متر است. مخزن آن همانند اکثر آب‌انبارهای موجود در گراش، دایره‌ای شکل بوده و مصالح استفاده شده در آن از ساروج است. این آب‌انبار به عنوان یکی از نمادهای اصلی تاریخ گراش شناخته می‌شود. آب انبار باغ دولت‌آباد مجموعه باغ دولت آباد در دوره زندیه توسط «محمد تقی خان بافقی» ساخته شد. این مجموعه دارای یک آب انبار با دو دهانه است که یک دهانه آن خصوصی و برای استفاده خانوادهً صاحب عمارت و اهل خانه بود و دیگری که در ضلع شمال شرقی باغ است، برای باغبانان بخش غربی و افرادی بود که به باغ وارد می‌شدند. هم چنین مورد استفاده کسانی که در آن سوی دیوار باغ بودند نیز قرار می‌گرفت مانند کشاورزان و رهگذران روستاهای کسنویه، جنت آباد، نرسی آباد، کوچه بیوک و دولت‌آباد و حتی مسافران راه مشهد و تهران و اصفهان که از کنار باغ عبور می‌کردند. ایرج افشار دربارهٔ آب انبار دولت‌آباد چنین می‌گوید: «باغ، آب انبار و کاروان سرای محمدتقی خان (صاحب باغ) برای استراحت قافله‌های خراسان ساخته شده‌است و این موقوفات وقف بر امام رضا (ع) است.» این آب انبار در سال‌های آخر حکومت پهلوی در حال ویرانی بود، اما سال ۱۳۵۸ مرمت شد. آب انبار باغ دولت‌آباد به صورت مدور ساخته شده و دارای سقفی گرد با ۴ بادگیر خشتی و دو طرفه است. تمام قسمت‌های آب انبار در محیط بیرونی باغ ساخته شده بود تا زمان آب رسانی به مخزن و لایروبی آن، آسایش ساکنین به هم نخورد. مخزن این آب انبار ۸ متر دهانه و ۱۰ متر عمق دارد. قنات دولت‌آباد که از زیر این باغ عبور می‌کند از شیرکوه سرچشمه می‌گیرد و آب مخزن آب انبار نیز از آن تأمین می‌شد. هرز آب آن نیز به قنات گرد فرامرز می‌ریخت. تقسیم‌بندی آب انبارها بر اساس تعداد بادگیر به دلیل نقش مهم بادگیرها در تهویه هوا، آب انبارهای یزد به آب انبار یک بادگیری (آب انبار ندوشن)، آب انبار دو بادگیری (آب انبار حظیره، دخمه، شهدای فهرج) آب انبار سه بادگیری (جواد روستای شمس، چمن اردکان) آب انبار چهار بادگیری (شاه ابوالقاسم، آتشکده) آب انبار پنج بادگیری (آب انبار امیرچخماق) تقسیم‌بندی شده‌اند. در استان یزد بیش از ۱۰۰ آب انبار شهری با ویژگی معماری خاص زمان و عصر خود از قبیل تعداد بادگیر، اندازه مخزن و پلکان وجود دارد. به علت وجود ادیان مختلف در یزد به ویژه اسلام و زرتشت، اغلب آب انبارهای شهر دارای دو دهانه مجزا برای استفاده مسلمانان و سایر ادیان بودند. در کنار آّب انبارهای شهری و روستایی معمولاً فضاهایی جنبی مانند حسینیه، مسجد، کاروانسرا، حمام و فضایی برای استراحت مسافران طراحی می‌شد. یکی دیگر از این مکان‌ها، حوض خانه‌ها بودند که کاربردی شبیه یخچال داشتند و قصاب محل گوشت خود را برای جلوگیری از فاسد شدن در آن جا نگهداری می‌کرد. نگارخانه جستارهای وابسته آب آبیاری منابع آب برکه برکهٔ کل گراش آب‌انبار دهان شیر لار آب‌انبار رستم گیو برکه شیخ بستک برکه آقا احمد بستک برکه شیخ محمد خان برکه یوسف خان برکه کاروانسرا برکه کریکی بستک برکه حاجی محمد رشید برکه شیخ محمد شیخ عبدالهادی برکه شیخ یوسف برکه شفیع برکه ملا منابع آب‌انبارها - دکتر پرویز ورجاوند جهان ارغیان تا بام صفی‌آباد علی اصغر طاهری صفی‌آبادی معماری ایرانی - دکتر محمد کریم پیرنیا پیوند به بیرون آب‌انبارها اختراع‌های ایرانی مخزن‌های سد در ایران مخزن‌های سد معماری ایرانی واژه‌ها و عبارت‌های فارسی
7975
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B1%20%28%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D9%86%29
بار (هرمزگان)
بار یا بارو روستای کوچکی از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک و در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران. این روستا زیر کوه بارو واقع شده‌است. محدوده بارو محدوده روستا از شمال رشته کوه ناخ و بر بار، از جنوب کوه و راه لاور شیخ، از مغرب بهر بارو و روستای تخت گرو، و از سمت مشرق به پر درو منتهی می‌شود. زمین جوکار روستای بارو دارای زمین حاصل خیزی است که سبزیجات صیفی وشتوی در آن کاشته می‌شود. همچنین دارای زمین کشت دیم است که می‌توان در حدود ۱۰۰ من جو و گندم بذر کاشت. دارای چشمهی کوچکی است که بعد از پرشدن استخر، مزرعه را آبیاری می‌نماید. موقعیت این روستا در شرق روستای بربار قرار دارد. و در حدود ۴۰۰ اصله نخل آبی و دیم دارد، دارای ۵ باب آب‌انبار برکه و ۲ باب مسجد و یک باب مدرسه‌است. آرامگاه یکی از پیران طریقت و علم و شریعت در بدو ورود به این روستا واقع است. این عالم جلیل به نام: شیخ داوود مشهور بوده‌است. جادهٔ سواره‌رو خاکی دارد. جمعیت جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۱۳ نفر (۲۳ خانوار) بوده‌است. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می‌باشند. مردم این روستا به زبان فارسی (به گویش محلی) صحبت می‌کنند. تصاویر پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. مهندس:، حاتم، محمد، غریب“ «تَاریخْ عَرَب الّهْولَةـ دراسة تاریخیة وثائقیة» “، دولة الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهرة، مصر، دارالأمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۸ شارع أبوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی. بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. روستاهای شهرستان بستک
7981
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%87%20%28%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%A9%29
چاله (بستک)
چاله یا ( چالهٔ کوخرد ) روستای کوچکی است از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده‌است. این روستا در یک کیلومتری شرق کوخرد واقع شده‌است. محدوده چاله از طرف شمال روستای گریند، از طرف جنوب رودخانه مهران، از طرف مغرب دهستان کوخرد، و از طرف مشرق به روستای کوردان محدود می‌گردد. موقعیت دارای ۲ باب مسجد، خانه بهداشت، ویک باب مدرسه و ۷ باب آب‌انبار برکه است. حدود ۶۰۰ اصله نخل دیم دارد. روستای چاله و روستای گُریَند تقریباً یک محله‌ای هستند، گریند در شمال جاده ارتباطی بستک بندر لنگه و چاله در جنوب جاده، هر دو روستا در مقابل هم قرار دارند. روستا چاله دقیقاً در کنار رودخانه مهران و در لبه رودخانه قرار دارد. وحتی در چند سال اخیر و در ایام باران که رودخانه طغیان می‌کند چند بار خانه‌های اهالی پر از آب رودخانه شده‌است. کشاورزی در روزگار گذشته کشاورزی در روستای چالهٔ کوخرد رونق خاصی داشته‌است. با (چاه چرخ گاوی) کشاورزی زمستانه و تابستانه می‌شده‌است، در زمین‌های آن جو و گندم وهندوانه و خَربُزَه و خیار و همه‌گونه سبزیجات کاشته می‌شد است. جمعیت جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۷۸ نفر (۵۲ خانوار) بوده‌است. تصاویر پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. مهندس:، حاتم، محمد، غریب“ «تَاریخْ عَرَب الّهْولَة Huwala Arab History» “، دولة الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهرة، مصر، دارالأمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۸ شارع أبوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی، Engineer: Mohammed gharhb Hatem , third edition: Egypt (Cairo),1997 & 2013 بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. روستاهای شهرستان بستک شهرستان بستک
7988
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9
شهرستان اراک
شهرستان اراک یکی از شهرستان‌های استان مرکزی ایران است. این شهرستان ازدو بخش مرکزی و معصومیه تشکیل شده‌است. مرکز آن کلان‌شهر اراک است. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۵۹۱٬۷۳۷ بوده‌است. جغرافیا موقعیت جغرافیایی شهرستان اراک از شمال به تفرش، از مغرب به همدان و ملایر، از مشرق به شهرستان محلات و از جنوب به شهرستان خمین و شازند محدود شده و ارتفاع متوسط شهرستان حدود ۱۷۰۰ متر از سطح دریاست و از لحاظ وسعت سومین شهرستان استان بعد از شهرستان زرندیه و ساوه می‌باشد. اقلیم شهرستان اراک به لحاظ برخورداری از عوامل آب و هوایی (مانند مجاورت با تالاب میقان، وجود ارتفاعات و…) دارای نوسانات اقلیمی است، به‌طور کلی تابستان‌های نسبتاً گرم تا ملایم و زمستان‌های سرد از خصوصیات اقلیمی شهرستان اراک است. زیاگان از مهم‌ترین کوه‌های آن می‌توان به کوه‌های راسوند، سفیدخانی و هفتادقله اشاره کرد. تقسیمات کشوری شهرستان اراک دارای سه بخش مرکزی، بخش ساروق و معصومیه و ده دهستان است: بخش مرکزی دهستان امان‌آباد دهستان امیریه دهستان داودآباد دهستان سده دهستان شمس‌آباد دهستان مشک‌آباد دهستان مشهد میقان نقاط شهری: اراک و داودآباد بخش ساروق (به مرکزیت ساروق) دهستان مشهدالکوبه دهستان ساروق نقاط شهری: ساروق بخش معصومیه (به مرکزیت کارچان) نقاط شهری: کارچان مردم‌شناسی جمعیت بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان اراک در سال ۱۳۹۵ حدود ۵۹۱٬۷۵۶ نفر است. زبان اهالی این شهرستان به زبان فارسی و لهجه اراکی سخن میگویند. دین و مذهب اکثر ساکنین شهرستان اراک مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند. مشاهیر صنعت و اقتصاد واحدهای تولیدی وجود کارخانه‌ها و صنایع مختلف در محدوده شهرستان اراک از سویی و مرکزیت استان از سویی دیگر باعث جذب فعالیت‌های صنعتی و خدماتی در اراک شده‌است. از صنایع دستی عمده آن فرش بافی است که فرش ساروق اراک در این مورد از شهرت خاصی برخورداراست. به خاطر وجود صنایع مختلف و مادر در اراک این شهر را پایتخت صنعتی ایران می‌نامند. کشاورزی و دامپروری شهر اراک با اینکه به عنوان یک شهر صنعتی شناخته شده‌است، از نظر کشاورزی دارای پتانسیل‌های قابل توجهی است. حدود ۱۱۸٬۵۰۰ هکتار زمین قابل کشت در شهرستان وجود دارد که سالانه حدود ۴۰۲٬۴۹۲ تن محصولات دامی، زراعی و باغی از آن برداشت می‌شود. از عمده‌ترین محصولات کشاورزی می‌توان به گندم، جو، علوفه دام، چغندرقند، سیب زمینی، انگور، هلو، سیب، گردو و بادام اشاره کرد. همچنین در بخش دامداری، ۱۲۸ واحد مرغداری، ۱۱۲ واحد گاوداری شیری، ۴۱۶ واحد گوساله پرواری، ۹ ایستگاه جمع‌آوری شیر فعالیت دارند. معادن ساختار شهرستان فرمانداری سلامت و بهداشت فرهنگ آداب و رسوم کتابخانه گردشگری جاذبه‌های طبیعی جریان سرچشمه‌های قره چای درغرب شهرستان اراک به علاوه وجود مناطق سرسبز در حواشی این رودخانه و همچنین اقلیم کوهستان و نقاط مرتفع جهت کوهنوردی، این قسمت از شهرستان اراک را از سایر مناطق جدا نموده‌است. چشمه چپقلی چشمه کیخسرو (سراب حک) چشمه دوروزن آب روستای چناس (چشمه‌ای فصلی بوده وتا اواخر بهار آب دارد وشدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است. این چشمه و چشمه‌های دیگر این روستا سرچشمه اصلی رودخانه اراک می‌باشند) چشمه سراب چناس (چشمه‌ای دایمی بوده و فقط در خشکسالی‌های شدید بی آب می‌شود) چشمه سیلی چناس (چشمه‌ای فصلی بوده و تا اواسط بهار آب دارد و شدیداً تحت تأثیر بارش باران و برف است) چشمه دره چناس (این چشمه در میانهٔ کوه غربی دشت دربند چناس قرار دارد که در تمامی فصول سال آب دارد. عجیب است که در بالای کوه همیشه آب دارد) چشمه آب رضاآباد در امامزاده سهل ابن علی چشمه آب عمارت واقع در ۴۰ کیلومتری اراک بعد ازروستای هفته که در تمام فصول سال آب دارد امامزاده شاهزاده محمد حصار بعد از روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک باغ اربابی واقع در روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک چشمه کیخسرو واقع در روستای حک بالا شهرستان اراک به خاطر گسترش سازنده‌های آهکی و دولومیتی، محل تشکیل غارهای بسیاری بوده‌است: غار سفید خانی غار انجدان غار آسیلی غار کل چناس (این غار ورودی کوچکی دارد که ده متر نشسته باید رفت سپس به تونل بزرگ شیبداری می‌رسد در انتهای سمت چپ راه باریکی دارد که به قسمت اصلی غار می‌رسد. این غار تا اوایل بهار آب دارد. ازحیوانات این غار خفاش را می‌توان نام برد) ایوان غار کل چناس (این یک غار کوچک است که به علت ارتباط با غار کل به ایوان غار کل معروف است. شکارچیان در زمستان در این ایوان استراحت می‌کنند) غار برآفتاب روستای چناس (این غار در بالای کوه برآفتاب قرار دارد. این کوه سه غار دارد که یکی از این‌ها درون صخره‌های نوک کوه‌است) برآفتاب چناس (این کوه در قسمت غربی روستا قرار دارد و آفتاب صبح به آن می‌تابد) گورآب چناس (این کوه در قسمت شرقی روستا قرار دارد وهنگام صبح سایهٔ این کوه بر روستا باعث اختلاف دمای آن با روستاهای مجاور می‌باشد) میشو چناس (این کوه بلندترین کوه آنجا بعد از اشترانکوه می‌باشد و فصول زیادی از سال برف دارد ارتفاع این کوه ۲۹۲۵ متر از سطح دریا می‌باشد) کوه غار یا شاه نشین چناس (این کوه به علت وجود غاری در آن کوه غار نام گرفته‌است. غار این کوه تمام سال آب دارد و شکارچیان زیادی برای شکار به این چشمه می‌روند) کوه غاغان (این کوه در قسمت غربی اراک قرار دارد و آفتاب عصر به آن می‌تابد) پانویس منابع پیوند به بیرون عکسهای اراک فهرست سایتهای اینترنتی اراک شهرستان اراک اراک
7989
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D9%81%D8%B1%D8%B4
شهرستان تفرش
شهرستان تَفرِش یکی از شهرستان‌های استان مرکزی در ایران است که مرکز آن شهر تفرش می‌باشد. جغرافیا شهرستان تفرش در ۱۷۰ کیلومتری جنوب غرب تهران در مسیر راه تهران-قم سلفچگان و تهران-ساوه سلفچگان قراردارد. تفرش قدیم از دو منطقه فم و طرخوران تشکیل شده و حول همین دو منطقه بسط و گسترش یافته ورمنطقه نیز شامل چند محله می‌باشد که برخی از آن‌ها هنوز بافت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند. تفرش دارای آب وهوای گرم وخشکدر فصل گرما به همراه جاذبه‌های طبیعی و تاریخی است. پیشنه تاریخی شهرستان تفرش محدوده فعلی تفرش جز متصرفات مادها، هخامنشیان و اشکانیان بوده از دوره ساسانیان قبور حوض گونه زرتشتیان و بعض قلاع به یادمانده‌است و بعد از آن در زمان طاهریان و صفاریان و سامانیان و آل بویه و غزنویان نیز با وجود عدم وجود آثار، جزو متصرفات آن به‌شمار می‌رفته در دوره سلجوقیان نام تفرش به صورت طبرس رواج پیدا کرده و برخی از بزرگان و علما خود را به آن منسوب و مقلب نموده‌اند به‌طور مثال کنیه طبرسی ویژه رجال شیعه بوده و مورد اصلی آن نیز کتب امامیه است و این انتساب با این که از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند، مشخص‌کننده نفوذ امامیه در تفرش و رواج آن از دیرباز است. در دوره خوارزمشاه تفرش دهستانی در محدوده اقلیم عراق (اراک) بوده‌است و در فاصله سال‌های ۷۴۰–۸۳۸ در حدود متصرفات آل جلایر محسوب می‌شده‌است. از مغولان و تیموریان هیچ اثری در تفرش دیده نمی‌شود ولی تفرش در روزگار صفویه به ویژه پادشاهی شاه عباس بزرگ رو به آبادانی نهاده‌است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاه‌های حکومت صفوی نفوذ نمود تفرش در ایام سلطنت افشاریان تا سال ۱۲۱۸ جزو متصرفات ایشان بوده‌است تختگاه زندیان شیراز و خاک تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده‌است. و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تأسیس شده که نوجوانان در آن به فراگرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریه است که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجار به منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از سادات بنی فاطمه تفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیان و فراهان است ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است. تفرش در کتب تاریخی تفرش که امروزه از شهرستان‌های استان مرکزی به‌شمار می‌آیددر گذشته جز ء ناحیه کوهستانی پهناوری بوده‌است که ماد نام داشت و جغرافی نویسان اسلامی از آن به عنوان جبال نامبرده‌اند و در برخی دیگر از کتب فارسی یا عربی ازآن بهنام قهستان که معرب کلمه کوهستان می‌باشد یاد شده‌است قهستان ناحیه بزرگی شامل قم ساوه عراق عجم همدان ری و اصفهان به مرکزیت همدان بوده‌است که تفرش هم جزو آبادی‌ها ومحا ل همدان بوده که در سده چهارم هجری از همدان جدا و به قم پیوسته‌است مردمان اولیه تفرش گبر یعنی پیرو دین زرتشت پیامبر آسمانی ایران باستان بوده‌اند وجود بقایای آتشکده کبوران همچنین وجود قلعه‌های گبری و بقایای قلعه توس که در حمله اعراب ازبین رفته موید این مطلب است اعراب در سال ۲۴خورشیدی به فرماندهی ابوموسی اشعری به ایران حمله کردند و پس از تصرف اصفهان گروهی را به سرکردگی مالک بن عامر اشعری مأمور گشودن ساوه تفرش آشتیان و فراهان می‌نماید ابن فقیه همدانی در کتاب «اخبار البلدان» آورده‌است که :آبادی طبرس درسده اول هجری از تعلقات همدان بوده ومردم بومی آن پیرو زرتشت بوده‌اند و آتش آذرگشنسب تا سال ۲۷۴ خورشیدی روشن بوده‌است. احمدبن ابی یعقوب در کتاب" البلدان" که یک سده جلوتر از تاریخ قم درسال ۲۷۰ هجری نوشته شده‌است از طبرس به عنوان یکی از رستاق‌های (روستا) قم یاد شده‌است حسن بن محمد بن حسن قمی درسال۳۶۷ هجری خورشیدی در کتاب تاریخ قم آورده‌است که:دیگر رستاق قم سی ودو دیه طبرس ازآن جمله طرخوران فیم و جاویزه است که مندرس گشته و ناپدید شده‌است در قرن ششم هجری در زمان سلجوقیان از ساخته شدن مسجد ششناو و همچنین حضور جمعی از طرفداران حسن صباح(فرقه اسماعیلیه)در غاری نزدیک کوهن (کوهین) در کتاب" راحت الصور" یاد شده‌است در کتاب جهان نامه که در سال ۵۸۷ خورشیدی در دوره خوارزمشاهیان توسط ابن بکران نوشته شده از طبرس به عنوان قهستان عراق عجم ذکر شده‌است درسال ۶۳۶ هجری خورشیدی عطاملک جوینی درکتاب جهان‌گشای جوینی دربارهٔ تفرش می‌نویسد: طبرس در دوره مغولان خوره ای (دهکده) از خور عراق می‌باشد حمدالله مستوفی درکتاب نزهت القلوب درسال ۷۱۸ خورشیدی دربارهٔ تفرش می‌نویسد: تفرش ولایتیست که از هر طرف بدو روند به گریوه فرو باید رفت سیزده پارچه دیه است فم وطرخوران از معظمات آن است هوایش معتدل و آبش از چشمه و کاریزهایی است که از آن کوه‌ها برمی‌خیزد محصول غله و میوه فراوان دارد مردم آنجا شیعی اثنی عشری اند وحقوق دیوانیش ۶۰۰۰ درهم است درکتاب" هفت اقلیم "امین احمدرازی درسال ۹۷۲ هجری خورشیدی آورده‌است: دریکی از کوه‌های تفرش مغاره‌ای (غار) است که کسی به نهایت آن نرسیده‌است و درمیان مردم چنین شهرت دارد که وقتی گاوی به درون آن رفته از همدان بیرون آمده‌است به همین جهت این مغاره گاوخل نامیده می‌شود در کتاب "مرات البلدان ناصری" تألیف ۱۲۵۶خورشیدی در باب سادات تفرش آمده‌است که آنان مهاجرانی از قوم خورزن مکه بوده اندکه درجوار مسیله‌ای (رودخانه) در جنوب فم سکنی گزیدند و به همین جهت آن روستا را خرزنویه نام نهادند که اکنون اثری از آن نیست (پارک حکیم نظامی فعلی) نام و نشان تفرش دربسیاری دیگر از کتب تاریخی کم و بیش ذکر شده‌است اما کاملترین کتاب موجود در زمینه معرفی تفرش کتاب "سیری کوتاه درتاریخ تفرش وآشتیان "نوشته مرتضی سیفی فمی تفرشی می‌باشد که سی سال قبل منتشر شده‌است و اطلاعات بسیار جامع و ارزنده‌ای در اختیار خواننده قرار می‌دهد تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶ خورشیدی کشور ایران از نظر جغرافیایی به ده استان تقسیم شد و سلطان آبان با شمول قصبه‌های تفرش ،فراهان، آشتیان و غیره به شهرستان تبدیل و به نام اراک نامیده شد و تفرش تبدیل به بخش گردید تا بالاخره در سال ۱۳۴۲ تفرش با شمول بخش‌های فراهان، آشتیان، خلجستان، و نیز دهستان رودبار به شهرستان تبدیل شد و با مشارکت مردم، خیابان‌های وسیع در مرکز شهر ایجاد گردید. دربارهٔ وجه تسمیه نام تفرش مردم را بر این باور است که تفرش در اصل گبرش بوده‌است و این توجیه شاید بدین سبب است که در سده‌های قبل و حتی صدر اسلام گبرها و زرتشتیان در این جلگه و نقاط مجاور آن از جمله فراهان و آشتیان سکونت داشته‌اند در متون جغرافیایی اسلام گاهی نام تفرش طبرس یا طبرش آمده‌است. این شهرستان در شمال و شمال غربی به شهرستانهای فراهان و آشتیان و جنوب غربی ساوه واقع شده و مرکز آن شهر تفرش است. از شمال به ساوه، از جنوب و مغرب به اراک، از شرق به قم محدود و مساحت آن حدود ۲۷۹۲ کیلومتر مربع است. در سال ۱۳۱۶ کشور ایران از نظر جغرافیایی به ده استان تقسیم شد و سلطان آباد با شمول قصبه‌های تفرش، فراهان، آشتیان و غیره به شهرستان تبدیل و به نام اراک نامیده شد. این شهرستان دارای یک بخش با نام بخش مرکزی و چهاردهستان است: بخش مرکزی بخش مرکزی: دهستان رودبار دهستان بازرجان دهستان خرازان دهستان کوه پناه نقطه شهری: تفرش رودخانه‌ها رودهای مهم این شهرستان عبارت اند از: آبْکَمَر که از ارتفاعات جنوبی تفرش سرچشمه می‌گیرد و در حدود ۲۳ کیلومتری شمال غربی شهر تفرش به رود قَره چای می‌پیوندد؛ فرمهین که از دهستان رودبار سرچشمه می‌گیرد و پس از آبیاری بخش‌هایی از اراضی شهرستان، به دریاچه نمک می‌ریزد؛ قَره چای که بخش‌هایی از اراضی شمالی شهرستان را آبیاری می‌کند و سپس به دریاچة نمکِ قم می‌ریزد (جعفری، ج ۲، ص ۸۷، ۳۲۹–۳۳۱؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۱). معرفی دهستان‌های تابع شهرستان تفرش الف: بخش مرکزی (تفرش) دهستان بارزجان این دهستان در شمال و در مجاورت شهر تفرش قرار گرفته و بیشتر روستاهای این دهستان در مناطقی کوهستانی واقع گردیده‌است به دلیل کمی زمین در روستاها گذران زندگی اهالی از طریق باغداری و دامداری است محصولات کشاورزی علاوه بر مقادیر کمی غلات و حبوبات میوه‌های درختی است که گردو و بادام در راس آن‌ها قرار دارد واهالی مازاد تولید خود را به شهرستان‌هایی نظیر قم صادر می‌کنند و آب و هوای روستاها به دلیل کوهستانی بودن سرد و زمستانی‌های طولانی بر منطقه حکمفرماست. گر چه تردد در تعدادی از راه‌های در فصول بارندگی بسختی صورت می‌گیرد ولی وجود راه‌های شوسه در حوزه دهستان ارتباط روستاها را مسیر نمود نداشتن زمین کافی و آب و هوای سردسیر موجب گردیده تا اهالی با زحمت و تلاش زیاد به مشکلات فائق آمده و مایحتاج کشاورزی خود را تأمین کنند. دهستان خرازان یکی از دهستان‌های استثنائی است که به دلیل داشتن موقعیت جغرافیایی خاص و محدود بودن در میان رشته ارتفاعات صعب العبور امکان دسترسی اهالی روستاهای محصور در این منطقه طبیعی تنها از سه راه به دنیای خارج وجود دارد که عبور از هر سه راه به سختی امکان‌پذیر می‌باشد نام خرازان از گردنه‌ای به همین نام گرفته شده‌است. دهستان رودبار کلیه روستاهای دهستان رودبار در منطقه‌ای کاملاً کوهستانی قرار گرفته و از گذشته دور این محدوده بنام دهستان رودبار معروف بوده‌است ارتفاعات رفیع و صعب العبور کلیه مناطق این دهستان را دربرگرفته که به همین دلیل روستاها دارای زمین کشاورزی کافی نبوده و روستائیان سرد و طولانی حاکم بر روستاهاست فعالیت‌های چشمگیر اهالی موجب گردیده‌است که اهالی خود تولیدات مورد نیاز کشاورزی خود را تهیه کنند ¸فراورده‌های خشکبار را به شهرهای همجوار صادر نمایند راه‌های ارتباطی شوسه است که در تعدادی از آن‌ها رفت‌وآمد در زمستان به سختی صورت می‌پذیرد. دهستان کوپناه این دهستان شامل روستاهای شاهواروق کنگران سربند کشه سفید اب و چال به مرکزیت روستای شهراب می‌باشد. جمعیت بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان تفرش در سال ۱۳۸۵ برابر با ۴۸٬۵۹۲ نفر بوده‌است که از این میان ۲۳٬۹۴۰ نفر مرد و بقیه زن بوده‌اند. زبان زبان مردم شهرستان تفرش فارسی است. اهالی روستاهای فریسمانه، کهلو علیا، کهلو سفلی، وسمق (تفرش)، دستجان،قزلجه و فشک ترک‌زبان هستند اما به زبان فارسی نیز آشنایی دارند. مردم برخی از روستاهای شهرستان مانند کهک تات هستند و به قدیمی‌ترین زبان منطقه یعنی تاتی صحبت می‌کنند. پیران روستای سفیداب به زبان خلجی تکلم می‌کنند. کلیه روستاهای دیگر این شهرستان فارسی‌زبان هستند. پوشش گیاهی در بیابان‌های مستعد و استثنایی این منطقه نیز گیاهان متنوع وحشی و دارویی بسیار رشد می‌کند. همچنین گیاهانی نظیر زیتون و زعفران که در دوآب وهوای متفاوت رشد می‌کنند، هر دو در تفرش کشت می‌شوند. یکی دیگر از نام‌هایی که تفرش به آن معروف است «شهر گردو و بادام» است. علت خوب بودن این دو محصول در این منطقه، وجود درصد کمی آهک در خاک منطقه‌است. بزرگ‌ترین درخت گردو با محیط ۶ متر و قطر ۱٫۹ متر در روستای دلارام (تراران) قرار دارد و سالانه پانزده هزار عدد گردو می‌دهد. باتوجه به محصور بودن شهرستان تفرش درمیان کوه‌های فلات مرکزی ایران کوه‌های تفرش نیز از ابتدای فصل بهار شاهد رویش انواع گونه‌های گیاهی که برخی از آن‌ها خوردنی و برخی دیگر دارای خواص طبی می‌باشند درفصل بهار در کوه‌های تفرش انواع گیاهان مانند:آویشن-ریواس –بالامبو (باریجه) کنگر –موسیر- گون کتیرا و ده‌ها گونه ارزشمند دیگر می‌روید که در این فصل برخی از اهالی تفرش به کوه‌ها رفته و ضمن کوهنوردی و تفریح به چیدن این گیاهان نیز می‌پردازند در بهار دوگونه ریواس و بالامبو بیشتر مورد توجه می‌باشند که برای برخی نیز جنبه اقتصادی وفروش آن دربازار را نیز داردگه البته گیاه بالامبو حفاظت شده‌است و چیدن آن محدودیت دارد. همچنین گل ختمی، شیرین بیان، گل بابونه، خاکشیر، کاسنی، شاتره رویش فراوان دارد. معادن این شهرستان، معادن گچ، سنگ ساختمانی، خاک نسوز، سنگ تراورتن و سنگ آهک دارد. صنایع آن عبارت اند از: کارگاه‌های یخ سازی، ریخته‌گری، پِرِس کاری، مبل سازی، گونی بافی، موزاییک‌سازی و آسفالت‌سازی (همان، ج ۴۸، ص ۴۱–۴۲). حیات وحش گرگ، روباه، جوجه تیغی، خرگوش، بز کوهی، کبک، قرقاول و قرقی از حیوانات وحشی است که در این منطقه دیده می‌شود. در گذشته‌های دور دارای آهو و پلنگ هم بوده که نسل آن به دلیل شکار منقرض شده‌است. منابع شهرستان تفرش تفرش
7993
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86
شهرستان خمین
شهرستان خمین یکی از شهرستان‌های استان مرکزی ایران است. این شهرستان از دو بخش به نام‌های مرکزی و کمره تشکیل شده‌است.شهر خمین مرکز این شهرستان است. جمعیت بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان خمین در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۱۰۱۹۵ نفر بوده‌است که از این میان ۵۴۷۷۰ نفر مرد و بقیه زن بوده‌اند. همچنین جمعیت شهرستان خمین در سرشماری سال ۱۳۹۵ نیز ۱۰۵۰۱۷ نفر اعلام شده‌است. جمعیت بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان خمین در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۱۰۱۹۵ نفر بوده‌است که از این میان ۵۴۷۷۰ نفر مرد و بقیه زن بوده‌اند. همچنین جمعیت شهرستان خمین در سرشماری سال ۱۳۹۵ نیز ۱۰۵۰۱۷ نفر اعلام شده‌است. مردم زبان رایج در منطقه فارسی، در قسمت‌های جنوبی لری می باشد. تقسیمات کشوری این شهرستان دارای دو بخش با نام‌های بخش مرکزی و بخش کمره و هفت دهستان است: دهستانهای بخش مرکزی شهرستان خمین: دهستان آشناخور دهستان حمزه لو دهستان رستاق دهستان صالحان دهستان گله‌زن نقطه شهری: خمین دهستانهای بخش کمره شهرستان خمین: دهستان چهارچشمه دهستان خرم‌دشت نقطه شهری: قورچی‌باشی آثار فرهنگی و گردشگری از جاذبه‌های گردشگری و فرهنگی تاریخی، مذهبی شهر خمین می‌توان به بیت قدیمی سید روح‌الله خمینی، پارک جنگلی و کوه بوجه، قلعه سالار محتشم، عمارت کشاورز صدر (روستای جعفرآباد)، موزه مردم‌شناسی، شبستان مسجد جامع، بازار سرپوشیده، باغات گل، امامزاده خدیجه خاتون (روستای حشمتیه)، کبوتر خانه‌ها از جمله کبوتر خانه رازان، غار مسکونی زاغه بزرگ رباط علیا و تخته سنگهایی به خط کوفی،</ref>، کوهستان و منطقه حفاظت شده الوند، حسینیه آقا خان، آسیاب آبی، محراب فضل و یحیی، امامزاده حسن (روستای طیب آباد) بیشه علی شهر قورچی باشی ،حمام لکان، سرچشمه و سد خان آباد، امامزاده سلیمان و ابوالفتح (روستای دهنو)، بقعه محمد مالک اشتر (روستای گوشه محمد مالک)، بقعه آقا سید علی (روستای پشتکوه)، غارهای انجدان، بقعه شاه قلندر و شاه قریب، کاروانسرای شاه عباسی، کارخانجات نخ طلا، امامزاده ابوطالب، امامزاده اسماعیل، امامزاده عبدالعلی (روستای ریحان)، امامزاده عبداله (روستای گودرز)، امامزاده اهل ابن علی در کیلومتر ۲۰ جاده خمین_اراک (روستای امامزاده) و ارگ تاریخی میشیجان (روستای میشیجان علیا) اشاره کرد. پیشهٔ اکثر مردم خمین کشاورزی و دامپروری است. از محصولات خمین لوبیا، عسل، سیب، انگور، سیب زمینی و پیاز، لبنیات، خشکبار، همچنین مرغوبترین زعفرانهای دنیا را می‌توان نام برد. جستارهای وابسته خمین آشمسیان فهرست شهرستان‌های ایران پیوند به بیرون کتابچه آشنایی با خمین - سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منابع خمین
7995
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%AF%D9%88
گلاسگو
گلاسگو بزرگ‌ترین شهر اسکاتلند و چهارمین شهر پرجمعیت در بریتانیا است. جمعیت خود شهر در سال ۲۰۱۸ حدود ۶۲۱٬۰۲۰ و جمعیت منطقه شهری گلاسگو و حومه حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر تخمین زده شده‌است. این شهر در دوسوی رود کلاید توسعه یافته که از سمت غرب پس از گذر از کنار شبه‌جزیره کینتایر به اقیانوس اطلس شمالی می‌ریزد. گلاسگو دارای بزرگ‌ترین اقتصاد اسکاتلند و سومین شهر از نظر تولید ناخالص سرانه در کل بریتانیا است. موسسات عمده فرهنگی شهر گلاسگو مانند کلکسیون بارل، موزه و نگارخانه کلوینگروو، ارکستر سلطنتی ملی اسکاتلند، باله اسکاتلند و اپرای اسکاتلند از شهرت و اعتبار بین‌المللی برخوردارند. شهر گلاسگو در طول دوره‌های ویکتوریا و ادواردیان یعنی قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی به عنوان «دومین شهر بزرگ امپراتوری بریتانیا» شناخته می‌شده‌است. این شهر در سال ۱۹۹۰ به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا و در سال ۱۹۹۹ به عنوان شهر برتر بریتانیا در معماری و طراحی برگزیده شد، و بخاطر میراث معماری، فرهنگ و رسانه‌های پویا، هنر، موسیقی، ورزش و داشتن شبکه گسترده حمل و نقل عمومی زبانزد است. مارک مشهوری مانند ورساچه نخستین فروشگاه اختصاصی بریتانیایی خود را در این شهر تأسیس کرد. گلاسگو در سال ۲۰۱۴ میلادی میزبان بازی‌های کشورهای همسود بریتانیا، در سال ۲۰۱۸ میزبان نخستین مسابقات چند ورزشی قهرمانی اروپا، و یکی از شهرهای میزبان جام ملت‌های اروپا ۲۰۲۰ بود. گلاسگو بخاطر داشتن دو تیم فوتبال قدیمی رنجرز و سلتیک در دنیای فوتبال شناخته شده‌است. شهر گلاسگو در ماه نوامبر سال ۲۰۲۱ میزبان کنفرانس تغییرات آب‌وهوایی موسوم به COP26 بود. از اهالی گلاسگو، با لهجه و گویش ویژه خود، همواره به عنوان یکی از صمیمی‌ترین مردم بریتانیا یاد می‌شود. تاریخچه شهر گلاسگو از قرون وسطی تا سدهٔ ۱۷ میلادی تغییرات بزرگی به خود دید؛ از یک روستای معمولی در کرانهٔ رود کلاید و مرکزیت یک کلیسای جامع تبدیل به دومین شهر بزرگ امپراتوری بریتانیا شد. در سدهٔ ۱۵ میلادی، بنیان‌گذاری دانشگاه گلاسگو به رشد سریع شهر انجامید و باعث شد گلاسگو در دورهٔ موسوم به دورهٔ روشنگری اسکاتلند نقش بزرگی ایفا کند. در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی دوره‌ای که بسیاری از سرزمین‌های آمریکای شمالی (کانادا و ایالات متحدهٔ امروزی) به بریتانیا تعلق داشت، گلاسگو به پررونق‌ترین بندر تجارت با آمریکای شمالی تبدیل شد. سرمایه داران بریتانیایی با کمک دانش فنی، کشتیرانی پیشرفته و نیروی کار رایگان برده‌های سیاه در آمریکای شمالی و جزایر کارائیب به کاشت محصولات کشاورزی در ابعادی دست زدند که پیش از آن در تاریخ سابقه نداشت. این محصولات کشاورزی - از جمله توتون و تنباکو - در مقادیر کلان با کشتی به شهرهای غرب بریتانیا خصوصاً گلاسگو حمل می‌شد و از آنجا به سایر کشورهای اروپایی و آسیایی صادر می‌شد. انقلاب صنعتی شهر گلاسگو از خاستگاه‌های انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی است. جیمز وات - مخترع موتور بخار، و جوزف بلک - کاشف دی‌اکسید کربن و معلم جیمز وات - هردو از مشاهیر این شهر هستند. در دورهٔ انقلاب صنعتی، گلاسگو به خاطر سابقهٔ تجارت دریایی و دارا بودن دانشگاه تبدیل به بزرگ‌ترین مرکز ساخت ماشین‌های سنگین مانند کشتی و لوکوموتیو در جهان شد. رونق تجارت و صنعت و رشد اقتصادی سریع منجر به رشد جمعیت و توسعهٔ شهر شد به طوری که جمعیت گلاسگو در دورهٔ حکومت ملکه ویکتوریا در سده ۱۹ میلادی از یک میلیون نفر فراتر رفت و این شهر را تبدیل به دومین شهر امپراتوری بریتانیا و چهارمین شهر بزرگ اروپا بعد از لندن، پاریس و برلین کرد. خدمات شهری و عمومی گلاسگو در این دوره توسعه زیادی پیدا کرد به طوری که این شهر دارای سومین متروی قدیمی جهان بعد از بوداپست و لندن است حمل و نقل حمل و نقل شهری گلاسگو دارای شبکه راه‌آهن و اتوبوسرانی گسترده و منظم برای حمل و نقل درون‌شهری است. راه‌آهن درون‌شهری و سیستم متروی شهر توسط مؤسسهٔ دولتی حمل و نقل استرث کلاید (SPT) مدیریت می‌شود. سیستم راه‌آهن زیرزمینی یا متروی گلاسگو که به صورت یک بیضی ساخته شده، هستهٔ اصلی شهر را در شمال و جنوب رود کلاید پوشش می‌دهد. در کشور بریتانیا شهر گلاسگو دارای گسترده‌ترین شبکه حمل و نقل راه‌آهن درون‌شهری بعد از لندن است. چندین شرکت خصوصی شبکه حمل و نقل اتوبوسرانی را با نظارت شهرداری پوشش می‌دهند. مترو متروی گلاسگو در سال ۱۸۹۶ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱ خط و ۱۵ ایستگاه می‌باشد، این مترو از قدیمی‌ترین متروهای جهان است. حمل و نقل بین شهری گلاسگو دارای دو ایستگاه مرکزی راه‌آهن است: ایستگاه مرکزی گلاسگو (انگلیسی: Glasgow Central Station) که علاوه بر قطارهای درون‌شهری، ارتباط گلاسگو را به شهرهای جنوبی و شرقی بریتانیا از طریق خط آهن برقرار می‌کند. شرکت‌های ویرجین و نشنال اکسپرس ارتباط مستقیم و سریع بین گلاسگو و لندن را برقرار می‌کنند. ایستگاه راه‌آهن خیابان کویین گلاسگو (انگلیسی: Queen Street Station) علاوه بر قطارهای درون‌شهری، ارتباط گلاسگو را با شهرهای شرقی و شمالی اسکاتلند برقرار می‌کند. فرودگاه‌ها گلاسگو دارای ۲ فرودگاه بین‌المللی است: فرودگاه بین‌المللی گلاسگو - (کُد فرودگاه: GLA) در فاصله ۱۳ کیلومتری جنوب غربی مرکز شهر واقع شده‌است. از این فرودگاه پروازهای مستقیم به بسیاری از شهرهای مهم اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی، جزایر کارائیب، خاورمیانه و آسیا برقرار است. این فرودگاه دارای سرویس‌های منظم اتوبوس و تاکسی برای رفت‌وآمد به گلاسگو و شهرهای اطراف است. همچنین امکان کرایه اتومبیل در این فرودگاه وجود دارد. فرودگاه بین‌المللی گلاسگو پرستویک - (کُد فرودگاه: PIK) در فاصله ۵۱ کیلومتری جنوب غربی شهر گلاسگو در منطقهٔ ایرشایر واقع شده‌است. این فرودگاه عموماً میزبان شرکت‌های هواپیمایی ارزان قیمت است که تمام اروپا را پوشش می‌دهند. شرکت ایرلندی رایان ایر و شرکت لهستانی ویز ایر از جمله شرکت‌هایی هستند که شهر گلاسگو را از طریق فرودگاه پرستویک به اکثر نقاط اروپا متصل می‌کنند. این فرودگاه در مسیر سرویس راه‌آهن درون‌شهری و برون‌شهری گلاسگو قرار دارد، و در حال حاضر تنها فرودگاه دارای ایستگاه راه‌آهن دراسکاتلند است. سفر از فرودگاه تا مرکز شهر گلاسگو با ترن حدود ۴۵ دقیقه طول می‌کشد. علاوه بر این، سرویس‌های منظم اتوبوس و تاکسی و امکان کرایهٔ اتومبیل در این فرودگاه وجود دارد. فرودگاه پرستویک که در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی ساخته شده، در طول جنگ جهانی دوم مورد استفاده نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و سایر متفقین خصوصاً نیروی هوایی ایالات متحده قرار داشته‌است. تا پیش از بازنشسته شدن هواپیمای مافوق صوت کنکورد، فرودگاه پرستویک یکی از مراکز عمدهٔ نگهداری کنکورد و آموزش خلبانان آن بوده‌است. در دههٔ ۶۰ میلادی الویس پریسلی خواننده مشهور آمریکایی و اسکاتلندی‌تبار موسیقی راک اندرول از این فرودگاه وارد خاک بریتانیا شد. فوتبال اولین مسابقه بین‌المللی فوتبال جهان در سال ۱۸۷۲ بین تیم‌های انگلستان و اسکاتلند در منطقهٔ «پارتیک» شهر گلاسگو انجام شد، که با نتیجه صفر-صفر پایان یافت. گلاسگو به همراه لیورپول و مادرید تنها شهرهای جهان هستند که هم‌زمان ۲ تیم فوتبال به مسابقات فینال اروپا فرستاده‌اند. در سال ۱۹۶۷ تیم فوتبال گلاسگو سِلتیک (Glasgow Celtic FC) در فینال باشگاه‌های اروپا (European Cup Final) شرکت داشت و هم‌زمان تیم گلاسگو رنجرز (Glasgow Rangers FC) در فینال جام قهرمانان اروپا (Cup Winners' Cup Final) توپ می‌زد. گلاسگو دارای ۳ باشگاه حرفه‌ای فوتبال است: تیم‌های قدیمی گلاسگو رنجرز (Glasgow Rangers) و گلاسگو سِلتیک (Glasgow Celtic)، و تیم پارتیک تیسِل (Partick Thistle). بازیکنان باشگاه آماتور کوئینز پارک (Queen's Park FC) نیز در لیگ حرفه‌ای اسکاتلند بازی می‌کنند. این شهر دارای ۳ ورزشگاه بزرگ فوتبال است: ورزشگاه سِلتیک پارک (Celtic Park) خانه تیم گلاسگو سِلتیک با ظرفیت ۶۰٫۸۳۲ نفر؛ ورزشگاه آیبراکس (Ibrox) خانه تیم گلاسگو رنجرز با ظرفیت ۵۱٫۰۸۲ نفر؛ و ورزشگاه هَمدِن پارک (Hamden Park) ورزشگاه ملی و خانه تیم ملی فوتبال اسکاتلند با ظرفیت فعلی ۵۲٫۷۶۰ نفر. ورزشگاه همدن پارک رکورددار تعداد تماشاچیان در مسابقات فوتبال اروپا است؛ در سال ۱۹۳۷ جمعیتی معادل ۱۴۹٫۵۴۷ نفر در این ورزشگاه شاهد بُرد ۳ بر ۱ تیم ملی اسکاتلند در مقابل تیم ملی انگلیس بودند. لازم است ذکر شود که در دهه ۳۰ میلادی وجود تعداد زیادی تماشاچی ایستاده در ورزشگاه‌های بریتانیا رواج داشته‌است. دانشگاه‌ها گلاسگو میزبان یکی قدیمی‌ترین دانشگاه‌های بریتانیا است. دانشگاه گلاسگو که در سال ۱۴۵۱ میلادی تأسیس شده، یکی از ۴ دانشگاه قدیمی بریتانیا است و نقش بسیار مهمی در دوران روشنگری اروپا و پس از آن در انقلاب صنعتی ایفا کرده‌است. شهر گلاسگو با داشتن ۴ دانشگاه بزرگ، چند دانشکده و مؤسسهٔ آموزشی-هنری، و چندین دانشکدهٔ فنی و عمومی یکی از شهرهای مهم دانشگاهی بریتانیا است. بیش از ۱۷۰هزار دانش‌پژوه جوان در گلاسگو زندگی می‌کنند که به سرزنده بودن شهر و رونق کتابخانه‌ها، پاتوق‌های جوانان، مراکز موسیقی زنده، بارها و کلوپ‌های شبانه کمک زیادی کرده‌است. دانشگاه‌های بزرگ گلاسگو عبارت‌اند از: دانشگاه گلاسگو (University of Glasgow) دانشگاه استرتکلاید (University of Strathclyde) دانشگاه کلدونین گلاسگو (Glasgow Caledonian University) دانشگاه غرب اسکاتلند (University of the West of Scotland) مدرسه هنر گلاسگو (Glasgow School of Art) دانشگاه‌های شهر گلاسگو مشاهیر علمی بسیاری را آموزش داده یا میزبان بوده‌اند. برای مثال آدام اسمیت پدر اقتصاد مدرن و اقتصاد سیاسی، و فرانسیس هاچسون از رهبران فکری دوران روشنگری اروپا هردو از فارغ‌التحصیل دانشگاه گلاسگو بوده‌اند و پس از آن سال‌ها به عنوان استاد در همین دانشگاه تدریس می‌کرده‌اند. جوزف بلک دی‌اکسید کربن را در آزمایشگاهش در این دانشگاه کشف کرده‌است. لُرد کِلوین فیزیکدان مشهور استاد این دانشگاه بوده و چندین سال مقام ریاست دانشگاه را عهده‌دار بوده‌است. جیمز وات پدر انقلاب صنعتی در آزمایشگاهی در دانشگاه گلاسگو روی افزایش کارایی نخستین موتورهای بخار کار می‌کرده، و جان برد مخترع تلویزیون فارغ‌التحصیل دانشگاه استرت‌کلاید بوده‌است. جیمز مک‌گیل سال‌ها پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه گلاسگو، اقدام به تأسیس دانشگاه مک‌گیل در کانادا کرده‌است. دانشگاه گلاسگو دانشگاه گلاسگو در سال ۱۴۵۱ میلادی تأسیس شده و چهارمین دانشگاه قدیمی بریتانیا است. بیش از ۲۰٬۰۰۰ دانشجو در این دانشگاه در مقاطع کاردانی و کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به آموزش و پژوهش مشغول هستند. ساختمان اصلی دانشگاه گلاسگو که به سبک گوتیک بنا شده یکی از بناهای مهم میراث فرهنگی شهر گلاسگو است. این دانشگاه عضوی از لیگ ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان، عضو «گروه راسل» شامل ۲۰ دانشگاه برتر بریتانیا، و عضو گروه «یونیورسیتاس ۲۱» است که انجمنی از ۲۱ دانشگاه پژوهش‌مدار در ۱۲ کشور جهان می‌باشد. همچنین، دانشگاه گلاسگو در آخرین آمار روزنامهٔ تایمز، رتبه سوم را بین دانشگاه‌های بریتانیا در زمینه کیفیت و تجربهٔ زندگی دانشجویی بدست آورده‌است. دانشگاه استرثکلاید این دانشگاه در سال ۱۷۹۶ میلادی ابتدا با نام انستیتو اندرسون (Anderson Institute) تأسیس شد، در سال ۱۸۲۸ به دانشگاه تبدیل شد و پس از چندین ادغام و تغییر در سال ۱۹۶۴ میلادی به دانشگاه استرت‌کلاید (University of Strathclyde) تغییر نام داد. تمرکز آموزشی و پژوهشی این دانشگاه بر رشته‌های فنی و مهندسی، مدیریت بازرگانی، آموزش، توریسم و هتل‌داری است. بیش از ۲۵٬۰۰۰ دانشجو در دانشگاه استرت‌کلاید در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به تحصیل و پژوهش مشغولند. چندین دانشکدهٔ دانشگاه استرت‌کلاید با موسسات آموزشی در نقاط مختلف جهان همکاری می‌کنند، از جمله دانشکدهٔ هتل‌داری و توریسم که برنامهٔ آموزشی در هتل اوین تهران برگزار می‌کند. ساختمان اتحادیهٔ دانشجویی استرت‌کلاید با ۱۰ طبقه بزرگ‌ترین ساختمان از نوع خود در دانشگاه‌های بریتانیا است. جان لوگی برد مخترع تلویزیون و الکس کاپرانوس خواننده اصلی گروه راک فرانتز فردیناند از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه هستند. کریس سایر نویسندهٔ بازی‌های مشهور کامپیوتری مانند ترنسپورت تایکون (دهه ۸۰ میلادی) و رولرکوستر تایکون (دهه ۹۰ تاکنون) فارغ‌التحصیل رشتهٔ مهندسی کامپیوتر از دانشگاه استرت‌کلاید است. کریس در بازی دههٔ ۸۰ خود از ساختمان دانشکدهٔ کامپیوتر و بسیاری از ساختمان‌های شهر گلاسگو مدل برداری و استفاده کرده‌است. دانشگاه استرت‌کلاید دارای ۲ پردیس است. پردیس اصلی که «جان اندرسون» نام دارد در مرکز شهر گلاسگو بین خیابان جُرج و خیابان کلیسای جامع (Cathedral Street) قرار گرفته‌است. پردیس دوم که «جردن‌هیل» نام دارد در غرب شهر گلاسگو واقع است که به مطالعات آموزشی و تربیت مدرس متعلق است. رشتهٔ کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی (MBA) در دانشگاه استرت‌کلاید از کیفیت و اعتبار بالایی برخوردار است؛ دانشکدهٔ مدیریت بازرگانی این دانشگاه جزء ۲۵ دانشکده‌ای در دنیا است که فارغ‌التحصیلانش مدرک MBA با اعتبار سه‌گانه (بریتانیا، آمریکا و جامعه اروپا) دریافت می‌کنند. دانشگاه کلدونین گلاسگو دانشگاه کلدونیان گلاسگو (Glasgow Caledonian University) در سال ۱۸۷۵ میلادی ابتدا با نام «کالج کوئین» تأسیس، پس از ادغام با پلی‌تکنیک گلاسگو در ۱۹۹۳ تبدیل به دانشگاه شده‌است. در حال حاضر بیش از ۱۶٬۰۰۰ دانشجو در این دانشگاه مشغول به تحصیل و پژوهش هستند. تمرکز دانشگاه کلدونین روی رشته‌های مربوط به بهداشت و درمان، علوم پایه و تکنولوژی، و مدیریت بازرگانی است. مرکز آموزشی پیشرفته «سالتایر» در سال ۲۰۰۶ در قلب پردیس این دانشگاه تأسیس شد که شامل ۱۸۰۰ واحد آموزش شخصی، ۶۰۰ کامپیوتر، قابلیت اتصال بدون سیم به اینترنت برای دانشجویان، کتابخانه دانشگاه و کافه‌تریا می‌باشد. این دانشگاه دارای یک پردیس در مرکز شهر گلاسگو است که دسترسی دانشجویان را به مراکز تفریح و خرید آسان می‌کند. گوردن براون که در سال ۲۰۰۷ به مقام نخست‌وزیری بریتانیا رسید، در سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ در این دانشگاه به تدریس علوم سیاسی اشتغال داشته‌است. دکتر حسن روحانی هفتمین رئیس‌جمهور اسلامی ایران و رئیس دولت یازدهم این کشور تحصیلات خود را در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا به ترتیب در رشته‌های حقوق عمومی و حقوق اساسی در این دانشگاه به پایان رسانده‌است. دانشگاه غرب اسکاتلند دانشگاه غرب اسکاتلند در سال ۱۸۹۷ میلادی با نام دانشگاه پیزلی (University of Paisley) تأسیس شده‌است. در سال ۱۹۹۷ در پی ادغام با کالج بِل و کالج همیلتون تبدیل به دانشگاه غرب اسکاتلند (University of the West of Scotland) شد که دارای ۴ پردیس در منطقهٔ پیزلی (Paisley) در حومه جنوبی گلاسگو، شهر ایر (Ayr)، شهر همیلتون (Hamilton) و شهرک دامفریز (Dumfries) می‌باشد. بیش از ۱۸٬۰۰۰ دانشجو در این دانشگاه مشغول به تحصیل و پژوهش هستند. تمرکز این دانشگاه بیشتر بر رشته‌های مدیریت بازرگانی، تکنولوژی کامپیوتر، علوم آموزشی، بهداشت و درمان، رسانه‌ها، زبان و علوم انسانی است. مدرسه هنر گلاسگو مدرسه هنر گلاسگو (Glasgow School of Art) یکی از مراکز معتبر هنری و از معدود مدارس هنری مستقل در بریتانیا است. بیش از ۱٬۶۰۰ دانشجو و هنرمند از کشورهای مختلف جهان در این مدرسه مشغول به کار هستند. ساختمان مرکزی این مدرسه توسط هنرمند و معمار مشهور اسکاتلندی چارلز رنی مکینتاش (Charles Rennie Mackintosh) طراحی شده که از فارغ‌التحصیلان همین مدرسه بوده‌است. پردیس اصلی مدرسه هنر گلاسگو در منطقه گارنِت‌هیل در مرکز شهر گلاسگو واقع شده، و پردیس دوم آن در ساختمان خانهٔ هنردوست (House of an Art Lover ازجمله کارهای دیگر چارلز رنی مکینتاش) در پارک بِلاهیوستون (Bellahouston Park) در جنوب گلاسگو قرار دارد. شهر والنتاین، شهر عشق گلاسگو به همراه دوبلین و پاریس سه شهر اروپایی هستند که در روز والنتاین لقب «شهر عشق» را به یدک می‌کشند، آنهم به این دلیل که بقایای والنتاین قدیس در کلیسایی در این شهر نگهداری می‌شود. این بقایا از قرن ۱۹ میلادی تا اواخر قرن ۲۰ (سال ۱۹۹۹) در کلیسای فرانسیس مقدس (St Francis) نگهداری می‌شد اما کمتر کسی خارج از حلقهٔ مقامات مذهبی از وجود آن اطلاع داشت. در سال ۱۹۹۹ این بقایا به کلیسای The Blessed John Duns Scotus منتقل شد که توجه رسانه‌های عمومی و به طبع آن مردم را به خود جلب کرد، به‌طوری که شهر گلاسگو به خاطر میزبانی والنتاین قدیس «شهر عشق» لقب گرفت و از سال ۲۰۰۲ این شهر در روز والنتاین میزبان فستیوالی به نام «فستیوال عشق» است. شهرهای خواهر خواهرشهرهای گلاسگو عبارت‌اند از: هاوانا، کوبا تورین، ایتالیا مارسی، فرانسه بیت‌لحم، فلسطین نورمبرگ، آلمان دالیان، چین لاهور، پاکستان روستوف، روسیه پیوند به بیرون پیوندهای شهری شهرداری گلاسگو شهر بازرگانان گلاسگو منطقه بین‌المللی خدمات اقتصادی گلاسگو داستان گلاسگو (دانشنامه شهر) نقشه هسته مرکزی شهر گلاسگو پیوندهای دانشگاهی دانشگاه گلاسگو دانشگاه استرت‌کلاید دانشگاه کلدونین دانشگاه غرب اسکاتلند مدرسه هنر گلاسگو فرهنگستان سلطنتی موسیقی و نمایش اسکاتلند کالج علوم دریایی کالج استو کالج انیزلند دیدنی‌ها موزه‌های گلاسگو راهنمای توریستی گلاسگو راهنمای شهر گلاسگو راهنمای غرب شهر Glasgow West End راهنمای جنوب شهر Glasgow South Side وب‌کَم (زنده) میدان جُرج (مرکز شهر) از ۲ زاویه گوشه خیابان بیوکانن (نرسیده به سوکیهال) از بالای سالن کنسرت سلطنتی منطقه الفینستون در کنار بزرگراه‌ام-۸ وب‌کم‌های ترافیکی شهر عکس‌هایی از گلاسگو معماری گاسگو در اینستاگرام منابع انواع یادمان بنیان‌گذاری‌های سده ۶ (میلادی) در اسکاتلند پایتخت‌های فرهنگی اروپا شبکه شهرهای خلاق یونسکو شوراهای محلی اسکاتلند شهرهای اسکاتلند شهرهای بندری در اسکاتلند مناطق در گلاسگو مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۶ (میلادی)
7996
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AD%D9%84%D8%A7%D8%AA
شهرستان محلات
شهرستان محلات یکی از شهرستان‌های استان مرکزی ایران است . شهرمحلات درسال ۱۳۱۰رسمابعنوان شهرمعرفی وشهرداری درآن تاسیس شده است جغرافیا این شهرستان از یک بخش به نام بخش مرکزی و دو دهستان تشکیل شده‌است. مرکز آن شهر محلات است. مساحت این شهرستان ۳۷/۲۰۷۹ کیلومتر مربع برابر با ۱/۷ درصد کل استان با تراکم نسبی ۲۱ نفر می‌باشد. تقسیمات کشوری بخش مرکزی شهرستان محلات: دهستان خورهه دهستان باقرآباد روستای ورین نقاط شهری: شهر محلات شهر نیمور. جمعیت بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان محلات در سال ۱۳۹۵ برابر با ۵۵٬۳۴۲ نفر بوده‌است. جاذبه‌های گردشگری منطقهٔ حفاظت شدهٔ هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گل‌چشمه محلات پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات چنار ۱۱۵۰ ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات یخچال نیم‌ور واقع در شهر نیم‌ور انواع باغ‌های پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات مجتمع آب درمانی و آبگرم طبیعی محلات واقع در روستای آب‌گرم محلات آتشکده آتشکوه میل میلونه متعلق به زمان ساسانیان در نیم‌ور ستون‌های سنگی شهر باستانی خورهه از دوران اشکانیان امامزاده یحیی و فضل‌الله محلات واقع در خیابان قندی محلات کوچه‌باغ‌های پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقهٔ پولگان) سد ساسانی نیم‌ور واقع در رودخانه قم‌رود پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات غار آزاد خان واقع در روستای سنجی‌باشی محلات غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات غار چال‌شغال در روستای آتش کوه نیم‌ور غار یکه‌چاه واقع در روستای یکه‌چاه محلات غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات غار شاه‌بلبل واقع در خورهه مجموعه تفریحی سرچشمه محلات اقتصاد فعالیت عمده شهرستان محلات پرورش گلهای تزئینی، بافت‌های کشباف زمستانی، تولید حلوا شکری و محصولات کنجدی، صنایع سنگهای ساختمانی و صادارات ماهیان زینتی می باشد. جستارهای وابسته محلات فهرست شهرستان‌های ایران منابع پیوند به بیرون شهرستان محلات محلات
7998
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF
دهستان باقرآباد
دهستان باقر آباد یکی از دهستان‌های استان مرکزی است که در بخش مرکزی شهرستان محلات واقع شده است. روستاهای تابع آن عبارتند از: امیرآباد بزنجان، بزی جان، سعادت آباد، شوره پائین، صفی آباد، کوه سفید، کهانین، ارقده، اسدآباد، توتک سفید، جردیجان، جمال آباد، جودان، چم ترکان، چم شاهی، چم محسن خان، چم نوروز، چهل رز، حسین آبادامیری، دولستان، سنجه باشی، علی آبادسنجه باشی، گل چشمه بالا، حاجی آباد، یحیی آباد، یکه چاه، قطب صنعتی، پادگان شهید محلاتی، آب گرم بالا، آب عزیز، آب ملا، آقاکمال، استادعلی، باغ آباد، باغ سلطانیه، تجرکان، تخت، جهان آباد، چاه اولیائی، حسین آبادمرادی، دوگوش، چاه نوری، سسکندر، عالم آباد، علی آبادزیرآب، کشتارگاه، کهریزنو، لریجان، لاساآباد، سرچشمه محلات، محمودآباد، چشمه سرخه، چهاربرجی، حاجی اقا، کندآب، محمدآباد، چاه میرزاحسن، نصرت آباد، اتشکوه، افشجرد، فلاوربالا، فلاورپائین، حسین آباد، سیدآباد، قلعه چم، محمدآباد، مزور، نخجیروان، مجتمع سنگبری، امیرآباد، باقرآباد، عباس آباد و شهر نیمور. منابع دهستان‌های شهرستان محلات شهرستان محلات
8000
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29
بریتانیا (ابهام‌زدایی)
سیاسی بریتانیا نام کوتاه کشور بریتانیا است. (از سال ۱۹۲۷ میلادی تا به امروز) پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند نام دولت بریتانیا پس از ادغام ایرلند در سال ۱۸۰۱ (از سال ۱۸۰۱ تا ۱۹۲۷ میلادی) پادشاهی بریتانیای کبیر نام دولتی که پس از اتحاد انگلستان و اسکاتلند در سال ۱۷۰۷ میلادی به وجود آمد (از سال ۱۷۰۷ تا ۱۸۰۱ میلادی) امپراتوری بریتانیا نام بزرگترین امپراتوری تاریخ به مرکزیت بریتانیا (از قرن ۱۶ تا قرن بیستم میلادی) جغرافیا جزایر بریتانیا (به انگلیسی: British Isles) بریتانیای کبیر نام بزرگترین جزیره از مجموعه جزایر بریتانیا در شمال غرب اروپا، شامل انگلستان، اسکاتلند و ولز بریتانیای روم نام ناحیه‌ای بود در امپراتوری روم صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها صفحه‌های ابهام‌زدایی نام خانوادگی
8004
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84
استانبول
استانبول (نام پیشین: قسطنطنیه عربی‌شدهٔ کلمه یونانی کُنستانتینوپولیس، به‌معنای شهر کنستانتین) بزرگ‌ترین شهر و پر جمعیت ترین شهر ترک‌نشین در کشور ترکیه و مرکز فرهنگی و اقتصادی این کشور است. جمعیت این شهر در آمار سال ۲۰۱۸ حدود ۱۵٬۰۶۷٬۷۲۴ نفر گزارش شده‌است. استانبول دومین کلان‌شهر بزرگ خاورمیانه محسوب می‌شود. همچنین این شهر بزرگترین کلان‌شهر اروپا می‌باشد. این شهر در کنار تنگه بسفر، دریای مرمره و دریای سیاه قرار دارد. تنگه بسفر دو قارهٔ آسیا و اروپا را از یکدیگر جدا می‌کند و استانبول تنها شهر بزرگ جهان است که در دو قارهٔ جهان گسترده شده‌است. بندر طبیعی شاخ طلایی یا خلیج در این شهر واقع است. بر مبنای آخرین داده های دقیق جغرافیایی کلانشهر استانبول ۷۲ کیلومتر درازا دارد. این کلان‌شهر به عنوان پایتخت فرهنگ اروپا در سال ۲۰۱۰ انتخاب شد. همچنین از لحاظ تعداد گردشگران خارجی سومین شهر توریستی جهان در ۲۰۱۰ به‌شمار می‌رفت. بسیاری از کشورها از جمله ایران در این شهر دارای کنسولگری هستند. استانبول یادگار دوران امپراتوری روم ٬ بیزانس و پس از آن امپراتوری عثمانی است و آثار برجسته ای از ان دوران به جا مانده مانند مسجد ایاصوفیه (کلیسای بزرگ ارتدکس شرقی که در دوران ژوستینین امپراتور روم ساخته شد و سپس در زمان عثمانی تبدیل به مسجد شد و پس از روی کار آمدن جمهوری ترکیه به موزه تبدیل شد و مجدداً در سال ۲۰۲۰ به مسجد تغییر کاربری داد) و مسجد سلطان احمد که شاهکار معماری اسلامی و عثمانی است. نام پس از آنکه کنستانتین بزرگ این شهر را به عنوان پایتخت جدید شرقی امپراتوری روم برگزید، این شهر نزد مردم به کنستانتینوپل به معنای «شهر کنستانتین» معروف گشت. اگرچه کنستانتین سعی کرد نام Nea Roma به معنای «رم جدید» را بر آن نهد، اما این نام نزد مردم مقبول نشد و فراگیر نگشت. مسلمانان که از قدیم با رومیان مراوده داشتند، این شهر را قسطنطنیه یا قسطنطینیه نامیدند. نام دیگر شهر استانبول بود که از عبارت یونانی εἰς τὴν Πόλιν (با تلفظ ایستیم بولین) به معنای «به سوی شهر» گرفته شده بود. در سال ۱۷۷۰ میلادی سلطان مصطفی سوم با ضرب سکه‌هایی که روی آن نام اسلامبول (اسلام‌شهر) نقش بسته بود، تلاش کرد این نام را فراگیر کند. در دورهٔ جمهوریت و از روز ۲۸ مارس سال ۱۹۳۰ ادارهٔ پست ترکیه از تمامی کشورهای جهان خواست تا در مکاتبات خود از نام استانبول استفاده کنند. اسامی تاریخی استانبول القاب استانبول در دوره عثمانی اسامی قدیمی استانبول در زبان‌های مختلف تاریخچه دوران باستان اولین نشانه‌های سکونت انسان در استانبول متعلق به عصر مفرغ است نشانه‌هایی از سکونت انسان عهد مفرغ در فکرتپه واقع در بخش آسیایی استانبول پیدا شده‌است. همچنین نشانه‌هایی از سکونت فنیقی‌ها در کادیکوی موجود است. دوره بیزانس مستعمره نشین‌های یونانی مگارا در سال ۶۶۷ قبل از میلاد این شهر را بنا نهادند و به افتخار پادشاه خود بیزانس نام آن را بیزانتیوم نهادند. در زمان جنگ‌های میان امپراتوری هخامنشی ایرانیان به رهبری داریوش بزرگ در خلال جنگ‌هایشان با یونانیان شهر بیزانس را به تصرف خود درآوردند که تا پایان زمان سلطنت اردشیر درازدست همچنان در اختیار ایرانیان باقی‌ماند و ایرانیان تا سال ۱۹۶ که امپراتوری روم بر این شهر تسلط یافت، بر بیزانس حکومت می‌کردند. امپراتوری روم شرقی در سال ۱۹۶ میلادی رومیان بر بیزانس مسلط شده و شهر رو به خرابی نهاد به خصوص آنکه رومیان پایتخت جدید خود را به نیکومدیا (کوجالی کنونی) منتقل نموده بودند. در این سال‌ها گروه‌های بزرگی از رومیان به بیزانس (استانبول فعلی) مهاجرت کردند. موقعیت سوق‌الجیشی بیزانس امپراتور کنستانتین بزرگ را واداشت تا در سال ۳۳۰ رم جدید را در محل بیزانتیوم به عنوان پایتخت امپراتوری روم شرقی بنا نهد که پس از مرگ وی این شهر قسطنطنیه یا کنستانتینوپولیس نامیده شد و نام روم جدید به فراموشی سپرده شد. امپراتوری عثمانی در ۲۹ ماه مه سال ۱۴۵۳ سلطان محمد دوم فاتح بعد از ۵۳ روز محاصره در حالی وارد قسطنطنیه شد که توپ او یک حفره بسیار عظیم و بزرگی را در دیوارهای قسطنطنیه ایجاد کرد. محل این حفره امروزه به توپکاپی (دروازه توپ) معروف است. سلطان محمد فاتح پس از فتح استانبول آن را به عنوان سومین پایتخت امپراتوری عثمانی اعلام نمود. پس از فتح استانبول سلطان محمد فاتح کاخ توپکاپی و بازار استانبول را بنا می‌نهد و مدارس، حمام‌ها و بناهای زیادی در شهر ایجاد می‌کند. نقش معمار سینان در خلق آثار معماری این دوره برجسته بوده‌است. جمهوری ترکیه زمانی که جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ تشکیل شد پایتخت آن از استانبول به آنکارا تغییر پیدا کرد. اما استانبول محوریت خود به عنوان مرکز تجاری، صنعتی ترکیه را حفظ نمود و هم‌اکنون نیز بزرگترین شهر ترکیه می‌باشد. جغرافیا استانبول در ساحل دریای مرمره قرار دارد و تنگه بسفر که این دریا را به دریای سیاه متصل می‌کند، از وسط این شهر می‌گذرد. بخش غربی شهر در قاره اروپا (شبه جزیره تراکیه) و بخش شرقی آن در آسیا (شبه جزیره آناتولی) واقع است. وسعت شهر استانبول ۱۵۳۹ کیلومترمربع است. زمین‌شناسی استانبول نزدیک گسل آناتولی شمالی واقع شده‌است این گسل از شبه جزیره آناتولی تا دریای مرمره ادامه دارد. دو صفحه از طبقات زمین‌شناسی، آفریقا و اروپا-آسیا به یکدیگر فشار می‌آورند این خط مرزی مسئول چند لرزش و لغزش مهلک در تاریخ معاصر بوده‌است. در سال ۱۵۰۹ زمین لرزه‌ای مهیب موجب ایجاد سونامی شد و دیوارهای ساحلی شهر را تخریب و بیش از ۱۰۰ مسجد را ویران نمود و موجب کشته شدن ۱۰۰۰۰ نفر شد. در سال ۱۷۶۶ مسجد ایوب کاملاً تخریب گشت. در سال ۱۸۹۴ لرزش بسیاری از قسمت‌های بازار بزرگ استانبول را نابود کرد. یک لرزش در ماه اوت سال ۱۹۹۹ در کوجاالی در ۱۰۰ کیلومتری شرق استانبول موجب مرگ، ۱۸۰۰۰ نفر شد. آب و هوا تابستان‌های گرم و مرطوب و زمستان‌های سرد، بارانی و برفی ویژگی آب و هوای استانبول است. میزان بارش سالیانه استانبول به‌طور میانگین ۸۷۰ میلی‌متر است. میزان رطوبت نیز اغلب زیاد است. به‌طور متوسط بیشترین درجه حرارت در طول ماه‌های مختلف زمستان بین ۷ درجه تا ۹ درجه سلسیوس است. بارش برف در استانبول برای یک یا دو هفته در طول فصل زمستان عادی است؛ اما یکی از این بارش‌ها می‌تواند سنگین باشد. غالباً این بارش در بین ماه‌های دسامبر و مارس رخ می‌دهد. در ماه‌های تابستان از ژوئن تا انتهای سپتامبر به‌طور میانگین درجه حرارت روزها از ۲۸ سلسیوس شروع می‌شود. گرمترین ماه، ژوئیه با متوسط درجه حرارت ۲۳٫۲ درجه سلسیوس و سردترین ماه، ژانویه با متوسط درجه حرارت ۵٫۴ درجه سلسیوس است. بالاترین درجه حرارت ثبت شده در استانبول ۴۰٫۵ درجه سلسیوس در اوت سال ۲۰۰۰ و پائین‌ترین درجه حرارت -۱۶٫۱ درجه سلسیوس در فوریه سال ۱۹۲۷ بوده‌است. این شهر تا حدودی بادخیز است و به‌طور متوسط (میانگین) سرعت بادی حدود ۱۷ کیلومتر در ساعت دارد. تابستان خشک‌ترین فصل است، هر چند تابستان‌ها هم بارش باران وجود دارد. بافت شهر نواحی استانبول به ۳ قسمت اصلی تقسیم می‌شود: شبه جزیره تاریخی استانبول قدیمی بخش‌ها و نواحی امین اونو و فاتح را در بر می‌گیرد. این مناطق در سواحل شمالی شاخ طلایی (خلیج) واقع شده‌اند که مرکز قدیمی شهر را از قسمت‌های شمالی و جوان‌تر سمت اروپایی جدا و متمرکز می‌کند. شبه جزیره تاریخی با دیواره‌های قسطنطنیه در غرب به انتها می‌رسد. شبه جزیره توسط دریای مرمره در جنوب و بسفر در شرق احاطه شده‌است. شمال شاخ طلایی، مناطق تاریخی بِی اُوغلو (Beyoğlu) و بِشیکتاش (Beşiktaş) هستند که محل اسکان آخرین سلطان بوده و زنجیره‌ای از روستاهای سابق مانند اُورتاکوی (Ortaköy) و بِبِک (Bebek) در میان سواحل بسفر ادامه می‌یابد. در بخش‌های اروپایی و آسیایی بسفر، استانبولی‌های ثروتمند عمارت‌های بزرگ چوبی زیبایی را ساخته‌اند که این عمارت و ساختمان‌ها یالی (Yalı) نامیده می‌شوند که به عنوان اقامتگاه تابستانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مناطق اوسکودار (Üsküdar) و کادیکوی (Kadıköy) که در سمت آسیایی قرار گرفته‌اند، در واقع شهرهای مستقلی هستند و امروزه مناطق تجاری و مسکونی مدرنی در آن‌ها ایجاد شده و حدود یک سوم از جمعیت استانبول در خود جای داده‌است. افزایش رشد اداره و ساختمان‌های مسکونی به‌طور غالب در مناطق شمالی سمت اروپایی متمرکز گشته‌است و به‌خصوص در زمینه تجارت و مراکز خرید ماسلاک (Maslak)، لِوَنت (Levent) و اِتیلَر (Etiler) که بین پل بُسفُر (Boğaziçi Köprüsü) و پل سلطان محمد فاتح (Fatih Sultan Mehmet Köprüsü) قرار گرفته‌اند، شهرت خاصی دارند. روش زندگی استانبول شهری ایده آل برای فعالیت های فرهنگی، تجارت و بازرگانی با اقصی نقاط دنیاست. در مقابل، رشد جمعیت، ترافیک، تجدید و نوسازی تاریخی ساختمان‌ها و عمارات از جنبه های دیگر این شهر بشمار می روند. زندگی روزانه در استانبول رنگارنگ و همراه با جنب و جوش است و با داشتن یادگارهایی از امپراتوری روم شرقی و عمارت‌های ترکی دوران عثمانی. جذابیت آن دو چندان شده است. استانبول عملا اغلب اوقات مرکز و پایتخت ترکیه برای تجارت، توریسم، سرگرمی، فرهنگی، آموزشی، خرید و هنری به‌شمار می‌آید. بیش از نیمی از جمعیت این شهر در قسمت اروپایی آن زندگی و کار می‌کنند و تعداد ساکنان خارجی این شهر نیز بیشتر در این بخش زندگی و کار می کنند. در مقابل نیز گروه بزرگی از مردم بومی ترکیه در مناطق مسکونی، قسمت آناتولی استانبول زندگی می‌کنند و از طریق پل‌ها و گذرگاه‌های آبی یا تونل اوراسیا برای رفتن به محل کار خود در سمت دیگر شهر استفاده می‌کنند. استانبول در دوره‌های مختلف در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و فعالیت‌های تجارتی و بازرگانی سرآمد بوده و در دنیا شناخته شده بوده است. در این شهر در سرتاسر روزهای سال فعالیت‌هایی مثل اُپرا، رقص، کنسرت، مسابقات ورزشی، باله و تئاتر ادامه دارد و مردم از سرتاسر دنیا برای شرکت در این برنامه ها به این شهر می آیند. در طول فستیوال‌های فصلی ارکسترهای مشهور دنیا، آوازهای دسته جمعی و گروهی، کنسرت‌ها و اثرات جاز در بیشتر مواقع می‌توانند در یک خانه کامل هم اجرا شوند. نمایش‌ها در گروهی از مکان‌ها مانند بخش‌های تاریخی مانند حاجی ایرن، برج روملی حصاری، یدیکول، حیاط محله توپ خانه و پارک گلانه به خوبی مرکز فرهنگی آتاترک، سالن کنسرت جمال رشید ری و سالن‌های مدرن و جدید تئاتر و دیگر فضاهای آزاد برگزار می‌شود. برای مواردی مثل زندگی شبانه، تعدادی از باشگاه‌های ورزشی، دیسکوها، بارها (مشروب فروشی‌ها)، چادرهای صحرایی، نمایشگاه‌ها و رستوران‌ها با موزیک همراه هستند. تعداد کلوپ‌ها رستوران‌ها و دیکسوها افزایش یافته و به محل‌های فضای باز در تابستان منتقل می‌شوند. خانه‌های سنتی که یالی (Yalı)نامیده می‌شوند را می‌توان در طول تورهای قایق‌سواری بوسفروس مشاهده کرد. زیر ساخت‌های شهرنشینی دایماً در حال تغییر و تحول است. ساختمان‌های سنتی عثمانی از چوب ساخته شده بودند. در دهه‌های پیشین تعداد زیادی از ساختارهای بلند در نزدیک شهر ساخته شده بودند که این عمل رشد سریع جمعیت را منجر شد. با محاصره شدن شهرها مردم به استانبول به عنوان شهری با سرعت رشد سریع جذب شدند. موفقیت و پیروزی‌های زیر ساختاری تا اواسط سال ۱۹۹۰ شامل تجزیه و تحلیل مشکل فضولات بهبود شرایط ترافیک و بهبود کیفیت هوا با توجه افزایش استفاده از گاز طبیعی می‌باشد. علی‌رغم، بوجودآمدن آلودگی هوا و آب توسط تعداد زیادی از کارخانه‌ها، وسایل نقلیه موتوری و خانواده‌های خصوصی، آلودگی هوا توسط ترافیک به نگرانی جمعیت استانبول اضافه می‌کند. بیماری‌های چون برونشیت و آسم به‌طور معمول در میان ساکنان مناطق بزرگ‌تر و وسیعتر شهر کمتر مشاهده می‌شود زیرا که تراکم جمعیت در نزدیکی این مناطق کمتر است. استراحت و تفریح بیشتر مکان‌های عمومی برای شنا کردن در شهر در باکرکوی (Bakırköy)، کوچوک چِکمِجه (Küçükçekmece) ساریَر (sarıyer) و تنگه بوآز (Boğaz) یا جزایر استانبول می‌باشند. در بیرون شهر نیز جزایر پرنس (Prens Adaları) دریای مرمر، سیلیوری (Silivri) توزلا (Tuzla) و شیله (Şile) در دریای سیاه وجود دارند که دارای مناظر زیبا و طبیعتی بکر هستند. جزایر پرَنس (Prens Adaları) گروهی از جزایر دریای مرمر، در جنوب کارتال (Kartal) و پَندیک (Pendik) هستند. کاج و سبک نئوکلاسیک کاج سنگی (چوبی) و هنر عصر جدید روش عمارت‌های بزرگ تابستانی عصر عثمانی از قرن‌های نوزدهم و بیستم، کالسکه‌های اسبی (وسایل نقلیه موتوری مجاز به ورود نیستند) برای رفتن به این جزیره ها می‌توان از قایق‌ها و اتوبوس های دریایی پر سرعت که از ایستگاه های متعدد واقع در قسمتهای مختلف شهر پراکنده هستند مانند امینونو و کارتال استفاده کرد. ۹ جزیره، در ۴ منطقه قرار گرفته‌اند که بزرگترین آنها بویوک آدا است. شیله نیز یک منطقه ساحلی و مشهور ترکیه در دریای سیاه است که در ۵۰ کیلومتری استانبول قرار دارد. همچنین کیلیوس با ساحلی شنی و آرام است که از در قسمت شمالی اروپایی بوسفروس در دریای سیاه و در منطقه سارییر قرار گرفته است. این منطقه محل خوبی برای شنا کردن است و در سال‌های گذشته در میان ساکنان استانبول به عنوان مکانی برای گردش عمومی شناخته شده است. کیلیوس یک پارک ساحلی همراه با رستوران‌ها نیز می‌باشد. مجله «نیوزویک» اخیراً استانبول را شهر متصل‌کننده اروپا نامیده‌است. بعد از چند دهه از سعی در رسیدن شرقی، افتخارات استانبول در کشف مجدد از یک شناخت مدرن و جدید بود، قسمت اروپایی آن از سردترین شهرها در دنیا بوده‌است. زیبایی‌های زیادی وجود دارد، هنوزه شهر هوای ابری همراه با بازارها، کلیساهای روم شرقی و عمارات عثمانی را دارا می‌باشد. استانبول دارای مراکز خرید متعددی می‌باشد. یکی از این بازارهای بسیار قدیمی، بازار بزرگ استانبول می‌باشد که در سال ۱۴۶۱ ساخته شده‌است و در میان بزرگترین و قدیمی‌ترین بازارهای جهانی جای دارد. بازار محمد پاشا نیز بازار روباز بزرگی بین بازار بزرگ و بازار مصری است که از سال ۱۶۶۰ بازار بزرگ ادویه استانبول می‌باشد. علاوه بر این مراکز خرید سنتی، مراکز خرید بزرگ و مدرنی نیز در استانبول ساخته شده‌اند، به عنوان مثال مرکز خرید جواهر که در سال ۲۰۰۵ و در منطقه شیشلی افتتاح شده‌است و یا مرکز خرید ایستینیه پارک İstinye Park که در سال ۲۰۰۷ افتتاح شده اشاره کرد که در آن بزرگترین برندهای لاکچری دنیا شعبه دارند. در خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های استانبول نیز انواع رستوران‌ها و کافه‌ها برای هر سلیقه ای وجود دارد. اما اکثر رستورانهایی که در آن‌ها غذاهای بین‌المللی سرو می‌کنند در مناطق بی اغلو، بشیکتاش، شیشلی و کادیکوی قرار دارند. یکی از معروف‌ترین خیابان‌های استانبول، خیابان استقلال ISTIKLAL می‌باشد که در قسمت جنوبی میدان تکسیم قرار گرفته‌است و در آن انواع فروشگاه‌ها با برندهای بین‌المللی و ترک، رستوران‌ها و کلاب‌های متنوعی وجود دارد و یکی از تفریحات گردشگران در استانبول، قدم زدن در این خیابان و صرف غذا و نوشیدنی در رستوران‌ها و کافه‌های آن می‌باشد. جمعیت‌شناسی استانبول در طول تاریخ یک شهر جهانی بوده است،اما از اواخر دوره عثمانی بیشتر یکنواخت شده است.قومیت مختلفی در این شهر زندگی می کنند بر اساس داده های یک نظرسنجی، ۷۸ درصد از شرکت کنندگان در سن رای دادن در استانبول هویت قومی خود را ترک اعلام کردند.هر چندبرخی منابع جمعیت کردها در استانبول را بالا ۵میلیون تخمین می زنند اما با بر اساس یک نظر سنجی جمعیت کردها حدود ۲ تا۴ میلیون نفرتخمین زده می شودو یکی از بزرگترین اقلیت‌های قومی استانبول را تشکیل می‌دهند و بعد از ترک‌ها بزرگترین گروه در میان شهروندان استانبول هستند. بر اساس یک نظر سنجی توسط موسسه KONDA در سال ۲۰۱۹، کردها حدود ۱۷٪ از کل جمعیت استانبول را تشکیل می دادند. ریشه شهرنشینی استانبول توسط بسیاری از جوامع شکل گرفته‌است. اغلب جمعیت استانبول را ترکان استانبولی و بیشتر مذهب جمعیت اسلام است. اقلیت‌های مذهبی عبارت‌اند از کلیسای مسیحیان شرقی ارتدکس، کلیسای وابسته به پاپ ارمنیان مسیحی (ارامنه) و یهودیان سفاردی در دهکده‌های کوچک استانبول، ارمنیان، یهودیان و یونیان ساکن هستند. در برخی از قسمت‌ها مانند کوزگونجوک یک کلیسای ارمنیان بعد از یک کنیسه یهودیان وجود دارد و در بخش‌های دیگر جاده یک کلیسای ارتدکس یونان در نزدیکی یک مسجد به چشم می‌خورد. جایگاه رئیس قسطنطنیه، رهبر روحانی و معنوی کلیسای ارتدکس قسطنطنیه در استانبول است. همچنین براساس آن جا، اسقف اعظم جامعه ترکیه (کلیسای شرقی ارتدکس)، یک اسقف اعظم کلیسای ارمنیان وابسته به پاپ و ترکیه بزرگ در آن جا یعنی استانبول می‌باشد. شهر به صورت سنتی، جایگاه رئیس جهانی است، برای بیشتر کلیساهای ارتدکس و اسقف اعظم ارامنه مانند اسقف اعظم جامعه ارتدکس ترکیه همین‌طور است. اقلیت‌های یونانی و ارمنی بعد از تغییرات جنگ جهانی اول که به تبعیض و تفرقه و سرکوب دایمی منجر گردید هنوز در استانبول زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۴۲ یک مالیات ویژه تعیین شده بود. در سال ۱۹۶۴ تمام یونانی‌ها (در حدود ۰۰۰/۱۰۰ نفر) بدون شهروند شدن ترکیه از ترکیه برگردانده شدند. امروزه بیشتر یونانی‌های ترکی و ارامنه در استانبول یا در نزدیکی استانبول زندگی می‌کنند. رشد جمعیت جمعیت شهرهای بزرگی در طول ۲۵ سال بین سال‌های ۱۹۸۰ و ۲۰۰۵ بیشتر از ۳ برابر شده‌است. ۶۵ درصد از تمام استانبولی‌ها در بخش اروپایی و نزدیک به ۳۵ درصد در بخش آسیایی زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۱۴ افزایش جمعیت با تکان و لرزش بیش از ۵۰ درصدی با توجه به مطالعات برآورده شده‌است. تعداد زیادی از سال ۱۹۲۷ تا سال ۲۰۰۰ مورد سرشماری و آمار قرار گرفته‌اند. تعداد زیادی از سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ براساس محاسبات پیش‌بینی شده‌اند. جمعیت استانبول بین سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۵ به ۲ برابر رسید. مذهب اکثریت قریب به اتفاق مردم در سراسر ترکیه و در استانبول، مسلمان، و به‌طور خاص اهل سنت هستند. بسیاری از سنی‌ها به دنبال مکتب حنفی از تفکر اسلامی هستند، اگر چه حدود ۱۵ درصد از اهل سنت ترکیه به ویژه کردهای شرق فرات از فقه شافعی پیروی می‌کنند. بزرگترین مذهب غیر سنی مسلمان ترکیه علویان با بیش از ۷٬۵ میلیون نفر جمعیت در ترکیه هستند که یک سوم از همه علویان ترکیه در استانبول زندگی می‌کنند. مساجد استانبول شهر تاریخی استانبول مساجد باشکوهی را در دل خود جا داده‌است که ساختار آن‌ها باورها و معماری دوره‌های مختلف تاریخی را که بر این شهر حکومت می‌کردند، به نمایش می‌گذارند. تقریباً تمام مساجد سلطنتی استانبول که به فرمان سلطان‌ها در دورهٔ حکومت عثمانی ساخته شده‌اند معماری مشترکی دارند و شامل گنبد، محراب، مناره و حیاط هستند و همچنین مجموعهٔ مسجد که آن را کلیه می‌نامند. کلیه‌ها شامل مرکزی برای مداوای بیماران بودند که آن را «دارالشفا» می‌نامیدند و همچنین حمام عمومی، کاروان‌سرا، مطبخ، مدرسه و دارالقرآن. این مراکز به اقتضای نیازهای مذهبی و فرهنگی شکل گرفته بودند. مسجد سلیمانیه، مسجد آبی و مسجد جدید از جمله مساجد زیبای این شهر توریست پسند هستند که هر ساله با استقبال گستردهٔ گردشگران روبه‌رو می‌شوند. مسجد ایاصوفیه ایاصوفیه در سال ۳۶۰ به عنوان کلیسای بزرگ ساخته شد و در طی سال‌ها دستخوش تغییراتی شد تا در تاریخ ۱۴۵۳ به دستور سلطان عثمانی به مسجد تبدیل و تا تاریخ ۱۹۳۱ مسجد باقی ماند. در سال ۱۹۳۱ به دلیل معماری غنی و تاریخی و تاریخ نهفته در بنا، ایاصوفیه به دستور آتاترک به موزه تبدیل شد. مسجد سلیمانیه همان‌طور که از نام آن برمی‌آید مسجد سلیمانیه به دستور سلطان سلیمان معروف به سلیمان محتشم و به دست معمار سلطنتی نامدار «معمار سینان» بنا شد. این مسجد بین سال‌های ۱۵۵۰ تا ۱۵۵۷ میلادی بنا شد و هنوز هم قسمت‌های زیادی از مجموعهٔ آن سالم مانده‌اند و بخش‌هایی مثل حمام ترکی سلیمانیه قابل استفاده هستند. از قسمت‌های خاص این مسجد که برای گردشگران جذابیت بالایی دارد قبرستان مسجد است که مقبرهٔ سلطان سلیمان و همسرش خرم سلطان در آن قرار دارد. این مسجد روی تپهٔ سوم از هفت تپهٔ استانبول بنا شده و دید زیبایی از شهر را به گردشگران می‌دهد. مسجد اورتاکوی مسجدی زیباست که در قرن ۱۸ ام توسط آقا محمود، داماد وزیر بزرگ ابراهیم پاشا، تنها کمی آنطرف تر از پل بسفر بنا شد. مسجد آبی مسجد سلطان احمد که آن را به نام مسجد آبی می‌شناسند یکی از زیباترین مسجدهای استانبول است که در فصل‌های پر گردشگر، گردشگران برای بازدید از آن در صف‌های طولانی منتظر می‌مانند. مسجد آبی ترکیبی از عناصر معماری دورهٔ بیزانس و عثمانی را به نمایش می‌گذارد و نورپردازی خیره‌کنندهٔ آن در شب این مسجد را یکی از سوژه‌های پر طرفدار برای عکاسی می‌کند. مسجد سلطان احمد پس از گذشت سال‌ها یک مسجد فعال است و برای عبادت مورد استفاد قرار می‌گیرد. از شاخصه‌های این مسجد گنبد بزرگ به ارتفاع ۴۵ متر آن است که به انضمام ۴ منارهٔ آن نمای زیبایی می‌سازد. کاشی‌کاری‌های هنرمندانه، خوشنویسی‌های داخل گنبد و نقاشی‌های مسجد آبی بسیار معروف هستند. مسجد جدید مسجد جدید علی‌رغم نامی که دارد مسجدی ۴۰۰ ساله است که به دستور صفیه والده سلطان، مادر سلطان محمد سوم ساخت آن آغاز شد اما اتمام و تکمیل بنای مسجد تا ۶ والده سلطان دیگر به درازا کشید. این مسجد میزبان ۶۶ گنبد بزرگ و کوچک است و در قسمت شاخ طلایی استانبول قرار دارد. مسجد رستم پاشا این مسجد در بین سال‌های ۱۵۶۱ الی ۱۵۶۳ به وسیله ثروت وقفی خود رستم پاشا ساخته شد. این مسجد نمونه‌ای مهم و شناخته شده از سرامیک کاری ایزنیک در استانبول می‌باشد و در واقع سرامیک کاری ایزنیک امضای معماری و تزئین عثمانی و بازگوی سیاست، تاریخ و داستان‌های دوره سلاطین عثمانی است. مسجد چاملیجا این مسجد که ساخت آن از سال ۲۰۱۳ و بدستور اردوغان در ارتفاعات محله چاملیجا در منطقه اوسکودار بخش آسیایی استانبول شروع شد و در سال ۲۰۱۹ به اتمام رسید. چاملیجا بزرگترین مسجد ترکیه بشمار می رود که با داشتن ۵ مناره و ۵۷ هزار و ۵۰۰ متر مربع مساحت، گنجایش ۶۳ هزار نفر را در خود دارد. مجموعه مسجد همچنین شامل یک موزه، یک گالری هنری، یک کتابخانه، یک سالن کنفرانس برای 1000 نفر، 8 کارگاه هنری و یک پارکینگ برای 3500 اتومبیل است اقتصاد استانبول همیشه مرکز زندگی اقتصادی کشور بوده‌است که این به خاطر موقعیت اتصالی بین‌المللی راه‌های مرزی زمینی و دریایی می‌باشد. آن تقریباً ۲۰ درصد از کار صنعتی ترکیه و ۳۸ درصد از فضای کاری صنعتی ترکیه را شامل می‌شود. به‌علاوه ۵۵ درصد از تولیدات شهر ترکیه از تجارت و دادوستد و ۴۵ درصد از دادوستد کشور از عمده فروشی و ۲/۲۱ درصد تولیدات ترکیه از فراورده‌های انبوه ملی به‌دست می‌آید. ۴۰ درصد از مالیات‌های جمع‌آوری شده در ترکیه و ۵/۲۷ درصد از محصولات ملی ترکیه‌است. تا سال ۱۹۸۰، تولید ناخالص ملی (GDP) استانبول به‌طور میانگین در یک سال ۵ درصد رشد داشته‌است. دراواخر دهه سال ۱۹۹۰ اقتصاد ترکیه و استانبول به‌طور خاص دچار دو شوک مهم و اساسی شد. اول، بحران اقتصادی آسیایی بین ژوئیه ۱۹۹۷ و شروع سال ۱۹۹۸، بحران روسیه بین اوت ۱۹۹۸ و اواسط ۱۹۹۹ اثرات منفی در تمام قسمت‌های اقتصادی داشت به خصوص در میان صادرات، بر این اساس، یک شکل‌گیری جدید و مجدد اقتصادی استانبول در شروع و اواسط ۱۹۹۹ مشاهده شد. زمین لرزه‌ای که مرکز آن در کجا‌‌الی (Kocaeli) بود در ۱۷ اوت ۱۹۹۹، با دومین شوک بزرگ اقتصادی برای شهر از شرق بعد از بحران موجود در روسیه ترکیب شد. بخشی از کاهش نیروی انسانی و سرمایه به علت بلای طبیعی، یک کاهش در GDP حدوداً ۲ درصدی بوده‌است. با وجود این رکود اقتصادی، اقتصاد استانبول در سال‌های اخیر بهبودی یافته‌است. امروزه استانبول مرکز صنعتی ترکیه‌است. بسیاری از نقشه‌ها و طرح‌های تولیدی اصلی در شهر متمرکز شده‌است. استانبول و ایالات اطراف آن کتان، میوه، روغن زیتون، ابریشم و تنباکو تولید می‌کنند. فراورده‌های غذایی، تولید منسوجات، محصولات روغنی، مواد لاستیکی و فلزی، چرم، مواد شیمیایی، الکترونیکی، شیشه‌ای، ماشینی، کاغذ و محصولات کاغذی و نوشیدنی‌های الکلی از تولیدات صنعتی مهم شهر می‌باشند. چشم‌انداز اصلی دیگر از اقتصاد استانبول (Tourism) گردشگری و جهانگردی است. هزاران هتل و صنعت‌های دیگر مرتبط با جهانگردی در استانبول وجود دارد که به گردشگران و بازدیدکنندگان به‌طور حرفه‌ای خدمت می‌کنند. کفاف صابون‌های میوه‌ای ویتامینه ترکیه شهرتی جهانی دارند. ترابری راه‌آهن شهر استانبول شاهراه ارتباطی بین نواحی مختلف دنیا است و جاده‌های بین‌المللی فراوانی از آن عبور می‌کند. ایستگاه سیرکِجی (Sirkeci)، آخرین توقف گاه یا ایستگاه برای تمام راه‌آهن‌ها در سمت اروپایی است. فقط یک مسافت طولانی روزانه پیموده می‌شود (به بخارست). دورتر از بوسفروس در ایستگاه حیدرپاشا راه‌ها چندین برابر در طی روز به آنکارا سفر می‌کنند و کمتر از مقصدهای دیگری در آناتولیا عبور می‌کنند. در حال حاضر ۲ ایستگاه وجود دارد که توسط گذرگاه بوسفروس متصل می‌شود. پروژه مارمارای سرانجام به سیستم ریلی با یک ایستگاه تبادل‌کننده متصل خواهد شد که همچنین با سیستم مترو هم در ارتباط خواهد بود. E5, E۹۰ و آزادراه حمل و نقل و ترانزیت اروپایی (TEM) سه جاده اصلی هستند که از مرز اروپایی به ترکیه و از قسمت مرز درون‌شهری به شرق می‌رسد. آزادراه ویژه نزدیک استانبول به خوبی گسترش یافته‌است و به‌طور دائم در حال گسترش و توسعه یافتن است. آزادراه به آنکارا و ادرینه می‌رسد. همچنین ۲ شاه‌راه دور شهر وجود دارد. قدیمی تر آن E۵ نامیده می‌شود که اغلب اوقات برای ترافیک درون شهر مورد استفاده قرار می‌گیرد، در صورتی‌که اخیراً بیشتر TEM بزرگراهی است که اغلب توسط ترافیک درون‌شهری یا بین قاره‌ای استفاده می‌شود. پل بسفر و پل سلطان محمد فاتح نسبتاً (به‌طور نسبی)، برای این ۲ بزرگراه، گذرگاه تنگه بوسفروس را فراهم می‌کنند. ترابری هوایی استانبول ۲ فرودگاه بین‌المللی دارد: بزرگ‌ترین فرودگاه، فرودگاه بین‌المللی استانبول در غربی ترین منطقه استانبول و در نزدیکی منطقه ینی کوی و در مجاورت دریای سیاه در زمینی به وسعت ۷۶.۵ کیلومتر واقع شده است و از سال ۲۰۱۸ شروع بکار کرده است. فرودگاه بخش آسیایی استانبول نیز، فرودگاه بین‌المللی صبیحه گوکچن در ۲۰ کیلومتری شرقی از طرف آسیایی و ۴۵ کیلومتری شرقی اروپایی مرکز شهر قرار گرفته‌است. مترو متروی استانبول در سال ۱۹۸۹ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۹ خط و ۷۳ ایستگاه می‌باشد که تا فرودگاه نیز امتداد پیدا کرده اند. همچنین متروی قدیمی و کوچک استانبول با نام تونل در سال ۱۸۷۵ با دو ایستگاه ساخته شده بوده. تراموا تراموا استانبول یکی از سیستم‌های ترابری داخلی شهری در استانبول است که دارای دو خط و ۵۳ ایستگاه می‌باشد که بیشتر در مناطق فاتیح و امینونو فعالیت می کنند. کشتیرانی قسمتی از استانبول در کشور از اهمیت بیشتری برخوردار است. بخش قدیمی در Golden Horn (شاخ طلایی) یا همان خلیج (Haliç) به‌طور عمده برای کشتیرانی خصوصی بکار گرفته می‌شود. سرویس‌های معینی به خوبی سفرهای دریایی در چند قسمت وجود دارد مانند: پیرئوس، یونان؛ دوبرونیک، کرواسی؛ ونیز، ناپل، ایتالیا؛ مارسی، فرانسه؛ حیفا، اسرائیل در دریای مدیترانه و همچنین اودسار، اوکراین در دریای سیاه. فوتبال استانبول چند تیم فوتبال خانگی دارد، در میان این تیم‌ها، ۳ تقسیم‌بندی اصلی وجود دارد: فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش. فنرباغچه از سال ۱۹۷۰ تا سال ۱۹۵۹، ۱۶ بار مسابقه ملی داشته‌است. بازی‌های خانگی باشگاه‌های ورزشی در ورزشگاه شوکرو سراج اغلو در کادیکوی انجام می‌شود. ظرفیت و گنجایش این ورزشگاه ۵۲٫۵۰۰ تماشاگر می‌باشد. کریستوف دام اولین مربی و سرپرست از طرف اتحادیه ترکیه بوده‌است که از ابتدای تابستان سال ۲۰۰۳ تا انتهای فصل ۲۰۰۶–۲۰۰۵ سرپرستی تیم را عهده‌دار بوده‌است. فنرباغچه توسط زیکو تا ماه ژوئیه سال ۲۰۰۶ سرپرستی شده‌است. بیشتر بازیکنان فنرباغچه مشهور و شناخته شده هستند، مانند استفان آپیاه، ماتیاس کژمان، و بازیکن میانی برزیلی الکساندرو دی سوزا. گالاتاسرای از سال ۱۹۰۵ تا سال ۱۹۵۹، ۱۶ بار مسابقه ملی داشته‌است و برنده جام یوفا و سوپر جام یوفا در سال ۲۰۰۰ بوده‌است. آن‌ها در ورزشگاه عالی ترک تلکام آرنا تلکام بازی می‌کنند که ۵۲٫۶۵۲ نیمکت و صندلی گنجایش دارد. بشیکتاش قدیمی‌ترین انجمن و اتحادیه ورزش‌های ترکیه است (۱۹۰۳) که ۱۲ مسابقه ملی داشته‌است. بشیکتاش به‌طور مجموع شامل فدراسیون ترکیه‌است که برای ۲ فصل در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ بازی کرده‌است. بشیکتاش در هر دو سال برنده شد. بازی‌های خانگی در ورزشگاه اینونو برگزار می‌گردد. این ورزشگاه ۳۲٫۰۰۰ نفر ظرفیت دارد. ایستانبول سپور چهارمین باشگاه ورزشی بزرگ استانبول می‌باشد (۱۹۲۶). در حال حاضر در دومین بخش بازی می‌کند. با اینکه در نام او استانبول وجود دارد، این تیم طرفداران زیادی در استانبول ندارد درست برخلاف فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش. بازی‌های خانگی این تیم در ورزشگاه گونگورن برگزار می‌شود. این ورزشگاه ۱۰٫۵۰۰ نفر ظرفیت دارد. شهرهای خواهرخوانده مسجدهای تاریخی استانبول ایاصوفیه که پیش از جمهوریت مسجد ایاصوفیه بوده‌است. مسجد سلطان احمد یا مسجد آبی. مسجد فاتح مسجد سلیمانیه مسجد بایزید استانبولی‌های سرشناس اورهان پاموک بولنت اجویت تانسو چیلر رجب طیب اردوغان عزیز نسین ابراهیم متفرقه تعدادی از جاذبه‌های گردشگری استانبول موزه ایاصوفیا کاخ دلمه‌باغچه مسجد سلطان احمد برج دختر مینیاترک تنگه بسفر روملی حصار یدی کوله (هفت برج) برج گالاتا کاخ توپکاپی کاخ بیلر بی کاخ چراغان کاخ دلمه‌باغچه تپه‌های چاملیجا (بام استانبول) برج چاملیجا جزیره بیوک آدا (یا پرنسس) موزه هنرهای اسلامی ترکیه موزه باستان‌شناسی استانبول موزه فرش ترکیه بازار بزرگ استانبول (کاپالی چارشی) میسیر چارشیسی (بازار ادویه) موزه موزاییک واقع در بازار پشت ایاصوفیه پارک آبی آکوا دلفین استانبول امنیت در شهر استانبول بخش عمده درآمد کشور ترکیه از صنعت گردشگری و توریست است و همین موضوع باعث شده شرایط مناسبی برای توریست‌ها از جهت امنیت و امکانات فراهم گردد. برقراری امنیت در شهرهای توریستی یکی از بزرگترین چالشهای هر کشوری است که ترکیه نیز توانسته در این مورد موفقیت نسبی داشته باشد. البته حوادث تروریستی چند سال اخیر کمی گردشگران را نگران کرده اما تاثیر بلندمدت در میزان گردشگران این شهر نداشته است. نگارخانه یادداشت‌ها منابع امپراتوری بیزانس پایتخت کشورهای پیشین پایتخت‌های پیشین پایتخت‌های خلافت اسلامی پایتخت‌های فرهنگی اروپا شهرهای بندری در ترکیه شهرهای ترکیه شهرهای راه ابریشم شهرهای مقدس شهرهای یونان باستان قسطنطنیه محوطه‌های باستان‌شناختی در ترکیه محوطه‌های باستان‌شناختی در ناحیه مرمره محوطه‌های باستان‌شناختی یونان باستان در ترکیه محوطه‌های رومی در ترکیه مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۷ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی ساحلی در ترکیه میراث جهانی یونسکو در ترکیه
8005
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%B3%D8%AA
بلفاست
بِلفاست (به انگلیسی: Belfast، به ایرلندی: Béal Feirste) پایتخت ایرلند شمالی است که در کنار رودخانه لاگان در ساحل شرقی ایرلند شمالی قرار دارد. بلفاست دومین شهر پرجمعیت جزیره ایرلند است و جمعیت آن در سال ۲۰۱۸ حدود ۳۴۱٬۸۷۷ تخمین زده شد. جغرافیا بلفاست بزرگ‌ترین شهر استان اولستر و دومین شهر بزرگ جزیره ایرلند پس از دوبلین است. در سال ۲۰۱۱ جمعیت منطقه بلفاست بزرگ (شهر بلفاست و حومه آن) برابر با ۶۷۱٬۵۵۹ نفر بود که ۲۷۶٬۴۵۹ نفر از آنها در داخل شهر زندگی می‌کردند. نام نام بلفاست از واژه‌های ایرلندی Béal Feirsde گرفته شده که Béal به معنی «دهانه» و Feirsde به معنای ماسه‌زار عرض رودخانه است و بنابراین بلفاست معنی «دهانه ماسه‌زار رودخانه» را می‌دهد. ماسه‌زاری که این نام به آن اشاره دارد در پیوندگاه دو رود لاگان و یکی از شاخه‌های آن به نام فارسِت، قرار گرفته و در محلی است که امروزه بارانداز دونگال نام دارد. پیشینه صنعتی شهر بلفاست از شهرهای مهم دوران انقلاب صنعتی در پادشاهی متحد بود. کشتی‌سازی از جمله صنایع عمده بلفاست به حساب می‌رفت و کشتی معروف تایتانیک در این شهر ساخته شده بود. شهرهای خواهر خوانده بوستون - ایالات متحده آمریکا نشویل - ایالات متحده آمریکا شنیانگ - جمهوری خلق چین هفئی - جمهوری خلق چین ونجو - کره جنوبی منابع مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، "Belfast"، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. (نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۰۶). پیوند به بیرون وبگاه رسمی شهر بلفاست بخش‌های ایرلند شمالی ۲۰۱۵-اکنون پایتخت‌های اروپا پایتخت‌های بریتانیا شهرک‌های پستی در ایرلند شمالی شهرها و شهرک‌های بندری دریای ایرلند شهرهای ایرلند شمالی شهرهای بندری در ایرلند شمالی شهرهای دانشگاهی بریتانیا شهرهای دانشگاهی در جزیره ایرلند مناطق مسکونی ساحلی در بریتانیا
8006
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1
لاهور
لاهور (لاهور) () یکی از شهرهای جمهوری اسلامی پاکستان و مرکز ایالت پنجاب این کشور است. این شهر پس از کراچی دومین شهر بزرگ پاکستان محسوب می‌شود. شهر لاهور یکی از بزرگ‌ترین شهرهای پاکستان است و در افکار مردم به عنوان قلب پاکستان مطرح می‌گردد. ریشهٔ تاریخ خلقت در پاکستان به همین شهر بازمی‌گردد و نیز محیطی فرهنگی دارد. کارشناسان ثروت و آموزش و پرورش در میان شهرهای پاکستان بیشتر این شهر را انتخاب می‌نمایند و در این شهر مسکن می‌گزینند؛ چرا که هم برای درآوردن پول محیطی بازرگانی و هم برای آموزش محیطی فرهنگی دارد. شهر لاهور بیشتر اوقات باغ شهر خوانده می‌شود و نیز میراث امپراتوری مغولی هند در این شهر بر جای مانده‌است. این شهر مکانی در نزدیکی رودخانه‌های راوی و وگاه است و به همین دلیل باغات سرسبز و زیبای فراوانی دارد. شهر لاهور به دلیل قرار گرفتن در مرز جمهوری اسلامی پاکستان با هند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تعدادی اندکی دانشجوی ایرانی در دانشگاه مهندسی لاهور (دانشگاه UET) و پزشکی پنجاب مشغول به تحصیل می‌باشند. جغرافیا شهر لاهور در ۳۱°۴۵′ شمال عرض جغرافیایی و ۷۴°۳۹′ شرق طول جغرافیایی قرار گرفته‌است. این شهر از سمت شمال و غرب به ناحیه شیخ اوپورا، از سمت جنوب به ناحیه کاسور و از سمت شرق به رودخانه وگاه محدود شده‌است. رودخانه راوی که در شمال لاهور جریان دارد، سنگ‌های رسوبی فراوانی را به وجود آورده‌است و در این منطقه منظره‌ای بسیار زیبا حاکم شده‌است. گرداگرد شهر لاهور ۴۰۴ کیلومتر مربع می‌باشد. اقلیم آب و هوای لاهور در طی ماه‌های می، ژوئن و ژوئیه خیلی گرم است. وقتی که درجه گرما در این شهر زیاد می‌شود، به ۴۰ تا ۴۵ درجهٔ سانتی گراد می‌رسد. در اوت باد موسمی بر لاهور می‌وزد. بارش سنگین باران کل شهر و حتی استان را در این ماه فرا می‌گیرد. دسامبر، ژانویه و فوریه سردترین ماه‌های لاهور هستند. مناطق و محلات «هیرا مندی» به معنای «بازار الماس» محله‌ای است در شهر لاهور که دست‌کم، از سیصد سال پیش در آن پایکوبی و آوازخوانی زنان و بازار سکس و تن‌فروشی آزاد بوده‌است. معماری و مشکلات معماری لاهور بازتاب تاریخ شهر و قابل توجه است و این معماری منحصر به فرد و متنوع است. ساخت مکان‌های اقامتی در زمان امپراتوری مغول‌ها بوده‌است. در صورتی که ساختمان‌های آن جا بازتاب سلیقه حکومت انگلستان است. معماری آمیخته انگلیسی و اسلامی سبکی است که خیلی از مغول‌ها از آن استفاده می‌کرده‌اند. امروزه لاهور ساختمان‌های نو را نیز در خود جای داده‌است. طرفداران لاهور در حفظ شهر باستانی و میراث کهنش نقش مهمی را ایفا می‌کنند. مشاهیر محمد اقبال: ادیب، اندیشمند، و شاعر در زبان‌های اردو و فارسی. محمد طاهر القدری: مؤلف اسلامی، شاعر و نویسنده. فیض احمد فیض: شاعر در زبان اردو. سعادت حسن منتو: نویسنده داستان‌های کوتاه در زبان اردو. رودیارد کیپلینگ: رمان‌نویس در زبان انگلیسی، نویسنده. باپسی سیدهوا: رمان‌نویس در زبان انگلیسی، نویسنده. محسن حمید: رمان‌نویس در زبان انگلیسی، مؤلف. شائونا سینگ بالدوین: رمان‌نویس، مؤلف. پران نویل: مؤلف. محمدتقی خان: نوجوان حافظ و نابغه قرآنی، متولد ۱۹۹۷، مقیم ایران واقف لاهوری: شاعر و ادیب در زبان فارسی شهرهای خواهرخوانده شهرهای خواهرخوانده لاهور عبارتند از: استانبول، ترکیه، از سال ۱۹۷۵ چیتاگونگ، بنگلادش شی‌آن، چین، از سال ۱۹۹۲ بلگراد، صربستان، از سال ۲۰۰۷ بوگوتا، کلمبیا بخارا، ازبکستان شیکاگو، آمریکا، از سال ۲۰۰۷ کویمبرا، پرتغال کوردوبا، اسپانیا، از سال ۱۹۹۴ دوشنبه، تاجیکستان فاس، مراکش، از سال ۱۹۹۴ فرزنو، آمریکا گلاسگو، اسکاتلند، از سال ۲۰۰۶ هونسلو، انگلستان اصفهان، ایران، از سال ۲۰۰۴ کورتریک، بلژیک، از سال ۱۹۹۳ کراکوف، لهستان مشهد، ایران، از سال ۲۰۰۶ ساریون، کره شمالی، از سال ۱۹۸۸ سمرقند، ازبکستان، از سال ۱۹۹۵ آمل، ایران، از سال ۲۰۱۰ نگارخانه منابع پایتخت کشورهای پیشین پایتخت‌های تاریخی هند جای‌ها در رامایانا شهرهای پاکستان مراکز تقسیمات کشوری پاکستان مناطق شهری بر پایه کشور پاکستان مناطق مسکونی در ناحیه لاهور
8007
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DA%86%DB%8C
کراچی
کراچی () بزرگ‌ترین شهر جمهوری اسلامی پاکستان و مرکز ایالت سند این کشور است. این شهر در ناحیه جنوب شرقی پاکستان بر کرانه اقیانوس هند واقع شده و در شمال غربی دلتای سند قرار گرفته‌است. طبق آمار منتشره از سازمان ملل متحد، جمعیت کراچی طبق آمار منتشر شده سال ۲۰۱۷ میلادی ۱۴٬۹۱۰٬۳۵۲ نفر بوده‌است که از این لحاظ پرجمعیت‌ترین شهر پاکستانو چهارمین شهر پر جمعیت جهان محسوب می‌گردد. لقب این شهر «شهر قائد» است که منظور از قائد، محمدعلی جناح بنیانگذار پاکستان است. کراچی مرکز مالی و بازرگانی و بزرگ‌ترین بندر پاکستان است. مبارزه با گسترش سریع به دلیل اینکه کراچی با بیشترین فشار توسعهٔ شهرها در جهان مواجه‌ است، مبارزه با گسترش آن ضروری به نظر می‌رسد. این شهر هم‌اکنون بسیار گسترش یافته و به کلانشهری بسیار شلوغ با ترافیکی سنگین و هوایی آلوده تبدیل شده‌است. در این شهر فقر بیداد می‌کند و بسیاری از مردم شبانگاهان در خیابان‌ها و کوچه‌ها می‌خوابند. این‌ها مشکلاتی است که باید برای به دست آوردن شهری آرام و زیبا آن‌ها را برطرف کرد. شهر کراچی چهارمین شهر غیرقابل زیستن در جهان و جزء ۱۳۲ شهر بزرگ و صنعتی جهان به‌شمار می‌آید. جمعیت جمعیت شهر کراچی مانند بسیاری از شهرهای دیگر پاکستان در ابتدا کم بود و پس از این که به پایتختی پاکستان برگزیده شد، جمعیتش چند برابر شد. همان‌طور که در جدول پایین می‌بینید، جمعیت این شهر از حدود ۵۷ هزار نفر در سال ۱۸۵۶ میلادی به حدود ۱۲٫۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۸ رسیده‌است؛ یعنی در طی ۱۵۲ سال بیش از ۱۲ میلیون نفر به جمعیت این شهر (عمدتاً به دلیل مهاجرت) افزوده شده‌است. نتیجه این مهاجرت‌های بی‌رویه چیزی جز آوارگی میلیون‌ها تن از مردم شهر به دلیل نداشتن مسکن در خیابان‌ها و کوچه‌ها نیست. [این هجرت‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته‌اند و دوران تقسیم هند اکثر مهاجران مسلمان از هند به کراچی هجرت کرده بودند و اکنون هم موسوم به مهاجر هستند و حزب متحده قومی موومنت نماینده سیاسی آن‌ها به‌شمار می‌رود۔ جمعیت اردوزبان در کراچی غالب است، اما پس از عملیات نظامی در نواحی قبیله‌ای شمال غرب پاکستان، شمار پشتون‌های شهر افزایش یافته‌است. در گذشته، درگیری‌های خونین میان اهالی اردو و پشتوزبان کراچی رخ داده‌است. جغرافیا کراچی شهری در جنوب ایالت سند است که در سواحل جنوبی این ایالت و در ساحل اقیانوس هند واقع شده‌است. مساحت این شهر ۳٬۵۲۷ کیلومتر مربع می‌باشد که شامل قسمت بزرگی از جلگه و اطراف جلگه‌است و با تپه‌هایی در شمال و غربش، شهرنشینی پراکنده را به وجود آورده‌است. دو رود وجود دارد که در همهٔ فصل‌های سال جاری هستند و از ابتدا تا انتها شهر را می‌پیمایند. یکی رودخانه مالیر است که از شرق به سوی جنوب و مرکز شهر کراچی و دیگری رودخانه لیاری است که از شمال تا جنوب و غرب شهر جریان دارد. بندر کراچی با داشتن ماسه سنگ‌های ساحلی در جنوب غرب شهر از بسیاری از طوفان‌ها و سیلاب‌ها در امان است. جزیره‌ای با نام مانورا در حومه کراچی وجود دارد که صدف خوراکی و تخته سنگ‌های فراوان دارد. تاریخ تا سال ۱۷۹۵، کراچی (کلاچی) جزئی از قلمرو خانات کلات بود. در آن سال نبردی بین حاکمان سند و خان کلات آغاز شد و دولت سند کراچی به دست گرفت. پس از آن، جمعیت کراچی به دلیل رونق بندر این شهر و تبدیل شدن به مرکز تجاری کشور افزایش یافت. در حالی که این توسعه مردم بسیاری را به سمت کراچی جلب کرده بود، این شهر چشم انگلیسی‌ها را نیز به خود جلب کرد. در ۳ فوریه ۱۸۳۹، انگلیسی‌ها حمله به شهر کراچی را آغاز و آن را تصرف کردند. پس از سه سال این شهر به هندوستان انگلیس پیوست و به منطقه‌ای از آن تبدیل شد. انگلیسی‌ها بر توسعه این شهر نظارت داشتند تا بندر طبیعی کراچی به مرکز تجاری اصلی رودخانه سند تبدیل شود. در دوران حکومت انگلیس، هم جمعیت و هم بندر کراچی به سرعت رشد کردند. در ۱۸۵۷ در دوران جنگ آزادی افراد پیاده‌نظام در کراچی با امپراتور مغول بهادرشاه ظفر بیعت کردند. انگلیسی‌ها شهر را باز پس گرفتند و «شورش» را خرد کردند. محمد علی جناح، بنیانگذار پاکستان، در سال ۱۸۷۶ در کراچی به دنیا آمد. در آن زمان کراچی به یک شهر توسعه یافته تبدیل شده بود که به ایستگاه و بندر راه‌آهن این شهر متکی بود. معماری بیشتر ساختمانهای آن دوره، استعماری کلاسیک انگلیس بوده‌است که با اکثر شهرهای شبه قاره متفاوت است. بیشتر این ساختمان‌ها هنوز هم وجود دارند و به جاذبه‌های گردشگری تبدیل شده‌اند. در این دوره، کراچی همچنین مرکز فعالیت‌های ادبی، آموزشی و فرهنگی بود. آب و هوا قرار گرفتن کراچی در ساحل، این شهر را به داشتن یک نسبت معتدل آب و هوا با پستی سطوح تبدیل کرده‌است و میانگین بارش در این شهر در سال به نزدیکی ۴/۲۵ سانتی‌متر می‌رسد. اکثر اوقات به دلیل وزیدن باد موسمی در ماه‌های ژوئیه و اوت هوا معتدل می‌شود. در این شهر زمستان‌ها، معتدل و تابستان‌ها، گرم هستند. هرچند به دلیل قرار گرفتن در مجاورت دریا، رطوبت هوا، آب و هوا را یکسان نگه می‌دارد و هوای معتدل را به سوی یک منطقه نزدیک، مرتفع و خنک در دریا می‌برد. بادهای شمالی گرمای هوا در ماه‌های تابستان را تغییر می‌دهند. دمای هوا از ۳۰ درجه در آوریل به ۴۴ درجه در اوت می‌رسد. ماه‌های زمستان (نوامبر تا فوریه) معمولاً بهترین زمان برای دیدن از کراچی هستند. ماه‌های ژوئیه، دسامبر و ژانویه آب و هوای خوش دارند و هوا در هنگامی که جمعیت زیاد می‌شود، ابری می‌گردد. گروه‌هایی در اطراف صندوق‌های صدقه حلقه می‌زنند تا بار دیگر به این مکان زیبا بیایند. گردشگران و مهاجران از کراچی در این ماه‌ها دیدن می‌کنند. شهرهای خواهر کراچی امروزه دارای شش شهر خواهر است: پورت لوئیس، موریس جده، عربستان سعودی تاشکند، ازبکستان مشهد، ایران استانبول، ترکیه ازمیر، ترکیه نگارخانه منابع مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Karachi»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. (بازیابی در ۱۴ فوریه ۲۰۰۸). ایستگاه‌های راه‌آهن در پاکستان بنادر و لنگرگاه‌های اقیانوس هند بنیان‌گذاری‌های ۱۷۲۹ (میلادی) در آسیا پایتخت‌های پیشین شهرها و شهرک‌های ساحلی در پاکستان شهرهای بندری در پاکستان شهرهای پاکستان مراکز تقسیمات کشوری پاکستان مناطق شهری بر پایه کشور پاکستان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۲۹ (میلادی) مناطق مسکونی در استان سند
8008
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%BE%D9%86%D8%AF%DB%8C
راولپندی
شهر راولپندی () در فلات پوتوار، در نزدیکی پایتخت جمهوری اسلامی پاکستان (اسلام‌آباد) و در ۲۷۵ کیلومتری شمال غرب لاهور قرار گرفته و یکی از شهرهای استان پنجاب است. این شهر، مهم‌ترین شهر نظامی پاکستان محسوب می‌شود و پس از سال ۱۹۶۰ که اسلام‌آباد بنا گردید، به همین منظور انتخاب گردید. شهر راولپندی یکی از مهم‌ترین شهرهای صنعتی پاکستان می‌باشد و تعداد زیادی از شهرک‌ها و کارخانجات صنعتی را در خود جای داده است. فرودگاه بین‌المللی اسلام‌آباد، در واقع در داخل این شهر واقع شده‌است و این امر، راولپندی را به یک شهر مهم تبدیل کرده‌است. این شهر یکی از مراکز مهم تجاری در کل کشور است. جمعیت شهر راولپندی نزدیک به۳٬۰۳۹٬۵۵۰ نفر برآورد شده‌است که پس از شهرهای کراچی، لاهور و فیصل‌آباد چهارمین شهر پرجمعیت پاکستان است. ایستگاه‌های راه‌آهن در پاکستان بنیان‌گذاری‌های ۱۴۹۳ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۴۹۳ (میلادی) در آسیا پایتخت‌های پیشین شهرهای پاکستان مناطق شهری بر پایه کشور پاکستان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در دهه ۱۴۹۰ (میلادی) مناطق مسکونی در پنجاب، پاکستان مناطق مسکونی در ناحیه راولپندی ناحیه راولپندی
8009
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1
پیشاور
پیشاوَر (در زبان پشتو: پښور، در اردو: پشاور) پایتخت استان مرزی شمال غربی کشور پاکستان است. شهر پیشاور در کناره گردنه معروف خیبر قرار دارد و مرکز بازرگانی، سیاسی و فرهنگی مناطق مرزی و پشتون‌نشین پاکستان بشمار می‌آید. شهر پیشاور با قدمتی طولانی و باستانی، حدود ۲۰ کیلومتر طول و ۱۰ کیلومتر عرض از جمله شهرهای مهم پاکستان می‌باشد. فاصله این شهر تا پایتخت ۱۷۰ کیلومتر می‌باشد. پیشاور به شهر گل‌ها نیز معروف است و در هر چهار فصل سرسبز و دارای گل‌های متنوع است. این شهر در دهانه ورودی دره خیبر که شاهراه قدیمی ارتباط آسیای میانه به شبه قاره هند است واقع شده‌است. شهر پیشاور از دو بخش قدیمی و امروزی تشکیل شده‌است. بخش قدیمی آن که دارای ۲۰ دروازه و به سبک شهرهای پرجمعیت آسیای میانه ساخته شده خانه‌هایی از خشت با کوچه‌های تنگ و پرپیچ و خم دارد. بخش نوساز شهر که در واقع یک منطقهٔ نظامی است، دارای خانه‌هایی بزرگ و خیابان‌هایی منظم و پردرخت است و تأسیساتی متعلق به نیروی هوایی ارتش پاکستان در آن قرار دارد. جمعیت پیشاور از دو گروه عمدهٔ قومی پشتوها ــ که اکثریت جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند ــ و پیشاوری‌ها ــ که از مردمان بومی این منطقه هستند ــ تشکیل شده‌است. افزون بر این دو گروه قومی، اقوام تاجیک، هزاره و همچنین کولی‌ها نیز در این شهر به سر می‌برند. بیشتر مردم این شهر به زبان پشتو سخن می‌گویند؛ در عین حال، زبان‌های فارسی، هندکو، پنجابی و اردو نیز در پیشاور گویشورانی دارد. فاصلهٔ پیشاور تا گذرگاه مرزی تورخم چهل و پنج کیلومتر و از شهرک مرزی تورخم تا کابل، دوصد و بیست و چهار کیلومتر است. روزانه صدها افغان و ده‌ها کارگر پاکستانی در بزرگراه پیشاور- کابل، رفت‌وآمد می‌کنند. پیشینه نام پیشاور از زبان‌های ایرانی است و به قولی از نام شاپور یکم پادشاه ساسانی که بر این شهر دست یازید و امپراتوری کوشان را پیوست امپراتوری ساسانی کرد اقتباس شده باشداین نام در گویش شمال شرقی پشتو به گونه پَیخاوَر تلفظ می‌شود. در آغاز بنیادش در دوره کوشانی‌ها نام آن به گونه پوروشاپورا تلفظ می‌شد و از همان آغاز از کانون‌های مهم بازرگانی در جاده ابریشم و همچنین چهارراهی برای گذر فرهنگ شبه قاره هند به آسیای میانه بوده‌است. پایتخت تابستانی پادشاهان کوشانی در «کاپیچی» (= کاپیسی یا بگرام) و کابل و پایتخت زمستانی آنان شهر پیشاور بوده‌است. کانیشکا، پادشاه کوشانی، پیشاور را پایتخت خود قرار دارد و در این شهر نیایشگاهی همراه با تندیسی به طول ۱۵۰ فوت ساخت که در روزگار خود بنایی مهم بود. دودمان پهلوها که نیرویشان به آن سوی مرزهای هند گسترش یافت و دولتی اشکانی–سکایی را به وجود آوردند در زمان پادشاهی به نام گُندُفَر یعنی در نیمهٔ نخست قرن اول میلادی قلمرو خود را در آن سوی سند تا پنجاب و پیشاور وسعت دادند. یک لوحِ سنگی نیز که نام گندفر بر روی آن حکاکی شده اخیراً در ویرانه‌های محله بوداییان در خارج از شهر پیشاور کشف شده‌است. منطقهٔ پیشاور از روزگاران باستان از زیستگاه‌های آریاییان بوده‌است. قوم ایرانی‌تبار پشتون، که امروزه در پیشاور در اکثریت هستند از هزارهٔ یکم پیش از میلاد از کوه‌های سلیمان در بلوچستان به این منطقه کوچیدند. پیشاور از دیرباز مورد توجه و محل رفت‌وآمد پادشاهان ایران از جمله سلطان محمود و نادرشاه افشار برای ورود به شبه قاره بوده‌است. شهر پیشاور در دوران غزنوی از نقاط ارتباطی مهم بود. در ۵۷۵ مُعزالدین محمدِسام غوری پیشاور را تسخیر کرد. کمتر از پنجاه سال بعد، چنگیزخان به پیشاور حمله برد و آنجا را ویران ساخت. پیشاور در ۱۱۶۰ به تصرف احمدشاه دُرّانی درآمد. در سدهٔ سیزدهم سیک‌های پنجاب آن را تسخیر کردند و در ۱۲۶۵/ ۱۸۴۹ به تصرف بریتانیا درآمد و تا تأسیس ایالت مرزی شمال غربی جزو پنجاب بود. فرهنگ «باغ شاهی»، موزه، کلیسای کاتولیک و دانشگاه پیشاور از جمله مناطق دیدنی این شهر به‌شمار می‌رود. کالج اسلامی پیشاور در سال ۱۹۱۳ میلادی ایجاد شد که در بعدها به دانشگاه پیشاور تحول یافت. از بزرگان قدیم این شهر می‌توان به ادیب پیشاوری اشاره کرد. امروزه پیشاور از مراکز انتشار کتاب به زبان فارسی در خارج از ایران و افغانستان است. تمرکز انتشارات کتب فارسی بیشتر در بازار قصه‌خوانی است و بیشتر توسط پشتون‌های شیعه صورت می‌گیرد. بازار قصه‌خوانی که از شلوغ‌ترین مناطق پیشاور است، محله‌های زیادی دارد و یکی از این محلات، شیعه‌نشین است. در گذشته قصه‌خوان‌های حرفه‌ای در کاروان‌سراها و قهوه‌خانه‌های این محله از شاهنامه و حماسه هندی ماهابهاراتا داستان‌های شورانگیزی را روایت می‌کردند و در همین‌جا اخبار و شایعات شهر و کشور رد و بدل می‌شد. باشندگان این بازار عمدتاً بازرگانان و مشتریان پاکستانی و هندی و پشتون و مهاجران از افغانستان هستند که قهوه‌خانه‌ها، تیکه‌کبابی‌ها و چاپلی‌کبابی‌ها و دکه‌های قدیمی خشکبار و غرفه‌های مدرن پوشاک و لوازم زندگی را پر کرده‌اند. پناهندگان پیشاور میزبان شمار فراوانی از پناهندگان افغان است. شهر پیشاور، با وجود نارسایی‌های زیادی که در سامانهٔ درمانی و خدمات بهداشتی خود دارد، هر ماه پذیرای شمار زیادی از بیماران افغان است. پیشاور از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۹ که ارتش شوروی پیشین در افغانستان حضور داشت، شاهد حضور نهادها و سازمان‌های نیکوکاری جهانی اعم از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی بود که به این شهر رونق بخشید و بیش از ۷۰۰ سازمان مردم‌نهاد در بخش‌های گوناگون، از جمله تأسیس مراکز بهداشتی و کمک‌رسانی در آن فعالیت می‌کردند. بیمارستان رحمان که در منطقه حیات آباد پیشاور واقع است، در نزد افغان‌ها چه در داخل افغانستان و چه در پیشاور شهرت ویژه‌ای پیدا کرده‌است. نگارخانه منابع *ویکی‌پدیای انگلیسی، نسخه ۹ اکتبر ۲۰۰۶. مختصات و ارتفاع ایستگاه‌های راه‌آهن در پاکستان بنیان‌گذاری‌ها در هزاره پنجم (پیش از میلاد) شهرهای پاکستان شهرهای دارای نام با ریشه زبان پهلوی شهرهای راه ابریشم مراکز تقسیمات کشوری پاکستان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در هزاره ۵ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی در خیبر پختونخوا
8010
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D8%B1%D8%AA%D9%88
پورتو
پورتو یا آُپورتو دومین شهر بزرگ کشور پرتغال پس از لیسبون است. ورزش فوتبال مثل بقیه شهرهای پرتغال محبوب‌ترین ورزش پورتو نیز فوتبال است و اف سی پورتو در شرق و بوآویستا در غرب پورتو نام آشناترین تیم‌های این شهر هستند. منابع Wikipedia contributors, "Porto," Wikipedia, The Free Encyclopedia، پایتخت‌های فرهنگی اروپا شهرداری‌های پرتغال شهرداری‌های منطقه شمال، پرتغال شهرداری‌های ناحیه پورتو شهرهای بندری در پرتغال شهرهای پرتغال شهرهای منطقه شمال، پرتغال مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۳ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی در بخش پورتو مناطق مسکونی ساحلی در پرتغال میراث جهانی یونسکو در پرتغال
8011
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C
شانگهای
شانگهای شهری در چین است که با جمعیت ۲۴ میلیون نفری در سال ۲۰۲۰–۲۰۲۱ یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای جهان به‌حساب می‌آید. این شهر یک مرکز اقتصادی جهانی است و بندر آن پرترددترین بندر کانتینری جهان به‌حساب می‌آید. شانگهای در دلتای رود یانگ تسه در جنوب پای رود یانگ‌تسه در میانهٔ انتهای شرقی خاک اصلی چین قرار دارد. جغرافیا این شهر یکی از مهم‌ترین بنادر چین است. شانگهای شهر غول‌آسا و لبریز از جمعیت. رابط میان چین و جهانی خارج. شهری که حزب کنونی چین (کمونیست) در آن پایه‌گذاری شد. به «جنگل آسمانخراش‌ها» معروف است. شهر روشنفکری و کارگری با ۲۵ دانشگاه و مؤسسهٔ دانشگاهی. این شهر در کرانهٔ چپ رودخانهٔ هوانگ پو در جنوب یانگ‌تسه قرار دارد با فاصلهٔ اندکی از اقیانوس آرام و نامش به چینی «بر فراز دریا» معنی دارد. شهر شانگهای به دو بخش توسط رودخانه تقسیم می‌شود. که بخش شرقی که ناحیهٔ تازه‌ساخت آن و با معماری جدید می‌باشد پودونگ و شرق آن شانگهای نام دارد که در منتهی‌الیه غربی آن فرودگاه خونچای که مربوط به پروازهای داخلی است قرار دارد. همچنین فرودگاه اصلی شانگهای در منطقهٔ پودونگ واقع است که با یک مونوریل خارج شهری به شهر شانگهای وصل می‌شود. از نکات جالب این شهر در حال حاضر منطقهٔ شانگهای اکسپو ۲۰۱۰ است که مربوط به نمایشگاه بین‌المللی در سال ۲۰۱۰ می‌باشد. زبان مردم این منطقه بیشتر چینی است. شانگهای شبیه‌ترین شهر جهان به نیویورک است و همچنین باعث شده تا خیلی‌ها این شهر را نیویورک شرق بنامند. شانگهای قلب تپندهٔ اقتصاد کشور چین است و می‌توان در همه جای شهر از این مسئله مطمئن شد. ترابری متروی شانگهای در سال ۱۹۹۳ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱۴ خط و ۳۳۷ ایستگاه می‌باشد. این مترو طولانی‌ترین متروی جهان با ۵۴۸ کیلومتر طول می‌باشد. نگارخانه منابع بنیان‌گذاری‌ها در سده دهم (میلادی) در چین پیمان نانجینگ دلتای رود یانگ تسه شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرداری‌های جمهوری خلق چین شهرهای بندری در جمهوری خلق چین شهرهای رودگذر شهرهای کرانه یانگ‌تسه مناطق شهری بر پایه کشور جمهوری خلق چین مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۰ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در چین
8013
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%DA%AF%20%DA%A9%D9%86%DA%AF
هنگ کنگ
هُنگ کُنگ یا با تلفظ بهتر هانگ کانگ یک ناحیه خودمختار و دولت شهر و کلان‌شهر و منطقه ویژه اداری در غرب دلتای رود مروارید و دریای جنوبی کشور جمهوری خلق چین است. این کلان‌شهر با داشتن ۷٫۵ میلیون نفر جمعیت، از پُر تراکم‌ترین مناطق دنیا است. زبان رسمی این ناحیه انگلیسی و چینی و زبان منطقه‌ای آن زبان کانتونی است. واحد پول آن دلار هنگ کنگ است. هنگ کنگ در پیمان نانجینگ از سال ۱۸۴۲ تا ۱۹۹۷ با نام هنگ کنگ بریتانیا جزو مستعمرات امپراتوری بریتانیا شد. البته در نبرد هنگ کنگ، امپراتوری ژاپن توانست هنگ کنگ را در سال ۱۹۴۱ تسخیر کند. در سال ۱۹۹۷ و پس از پایان یافتن پیمان پیشین به جمهوری خلق چین پیوست. هنگ کنگ در حال حاضر از مهم‌ترین بازارهای مالی و تجاری آسیا و جهان به‌شمار می‌رود. درازای شهر هنگ کنگ ۶۲ کیلومتر است. هنگ کنگ در ابتدا منطقه‌ای کم جمعیت متشکل از روستاهای کشاورزی و ماهیگیری بود. اکنون این سرزمین به یکی از مهمترین مراکز مالی و بندرهای تجاری جهان تبدیل شده‌است. هنگ کنگ دهمین صادر کننده بزرگ و نهمین وارد کننده بزرگ جهان است. هنگ کنگ دارای یک اقتصاد بزرگ خدمات سرمایه‌داری است که با مالیات کم و تجارت آزاد شناخته می‌شود و واحد پولی، آن دلار هنگ کنگ، هشتمین ارز معامله شده در جهان است. اگرچه این شهر یکی از بالاترین درآمد سرانه در جهان را دارد، اما نابرابری شدید درآمدی در بین ساکنان آن وجود دارد. هنگ کنگ یک قلمرو بسیار توسعه یافته‌است و از نظر شاخص توسعه انسانی سازمان ملل در رتبه چهارم قرار دارد. این شهر همچنین بیشترین تعداد آسمان خراش‌های یک شهر در جهان را دارد و ساکنان آن دارای بیشترین امید به زندگی در جهان هستند. فضای متراکم همچنین منجر به ایجاد یک شبکه حمل و نقل توسعه یافته با نرخ حمل و نقل عمومی بیش از ۹۰ درصد شد. هنگ کنگ در فهرست ششم مرکز جهانی مالی قرار دارد. مید-لِولز، نام اعیان‌نشین‌ترین منطقه هنگ کنگ است. هنگ کنگ به خاطر بندرگاه طبیعی عمیق خود که پذیرای کشتی‌های بزرگ باربری بین‌المللی است شهرت دارد. جغرافیا هنگ کنگ در ۶۰ کیلومتری شرق ماکائو در شرق دلتای رودخانه مروارید قرار گرفته و از سوی شمال با استان گوآنگ‌دونگ و از سوی جنوب با دریای چین جنوبی هم‌مرز است. هنگ کنگ ۲٬۷۵۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و از آنجا که بیشتر سطح آن شامل کوه و تپه است، ساخت‌وساز تنها در ۲۵ درصد از سطح هنگ کنگ انجام شده و حدود ۴۰ درصد سطح منطقه نیز شامل پارک و ذخیره‌گاه‌های طبیعی است. هنگ کنگ شامل سه محدوده جغرافیایی اصلی یعنی جزیره هنگ کنگ، شبه‌جزیره کولون و منطقه‌های جدید است. غیر از این هنگ کنگ همچنین بیش از ۲۰۰ جزیره دارد که بزرگ‌ترین آن‌ها جزیره لانتاو است. تاریخچه نام هنگ کنگ به معنی «بندرگاه عطرآگین» است. این منطقه از حدود پنج هزار سال پیش مسکونی بوده و آثاری از دوره نوسنگی در آن یافت شده‌است. چینی‌های هان (قوم اصلی چین) در زمان دودمان سونگ بین سال‌های ۹۷۰ تا ۱۲۷۹ از شمال چین به هنگ کنگ آمدند. امروزه هنگ کنگ شهری جزیره‌ای در چین است که از دهه ۱۸۴۰ میلادی تحت حاکمیت بریتانیا بود اما در سال ۱۸۹۸، دولت‌های بریتانیا و چین معاهده‌ای را امضا کردند که براساس آن، هنگ کنگ به صورت اجاره ۹۹ ساله در اختیار بریتانیا قرار گرفت. بریتانیا در سال ۱۹۹۷، هنگ کنگ را با فرمول «یک کشور - دو نظام» به چین برگرداند. بر پایه توافق بین بریتانیا و چین، قرار است هنگ کنگ تا سال ۲۰۴۷ از درجه بالایی از خودمختاری برخوردار باشد. شهر هنگ کنگ که در سدهٔ نوزدهم همچون یک بندر بازرگانی عمل می‌کرد امروزه به صورت یک مرکز اصلی امور مالی در جهان درآمده است. دولت و سیاست هنگ کنگ منطقه اداری ویژه چین است و دارای اختیارات اجرایی، قانونگذاری و قضایی از دولت ملی است. اعلامیه مشترک چین و انگلیس برای انتقال اقتصادی و اداری از طریق انتقال حاکمیت فراهم شد که نتیجه آن یک سیستم حکومتی به رهبری اجرایی بود که عمدتاً از تاریخچه این منطقه به عنوان مستعمره انگلیس به ارث رسیده‌است. تحت این شرایط، اصل «یک کشور، دو سیستم» قانون اساسی هنگ کنگ قانون اساسی منطقه است. قانون اساسی هنگ کنگ در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسیده‌است. رئیس‌جمهور چین رئیس دولت در هنگ کنگ می‌باشد. قوه مقننه هنگ کنگ متشکل از ۷۰ نفر که به مدت ۴ سال برخی انتخاب و برخی منتصب می‌شوند. قانون ملی چین به‌طور کلی در منطقه اعمال نمی‌شود و هنگ کنگ به عنوان یک صلاحیت جداگانه در نظر گرفته می‌شود. سیستم قضایی آن مبتنی بر قوانین عادی است و قوانین سنتی که در زمان بریتانیا تأسیس شده‌است، ادامه می‌یابد. دادگاه‌های محلی ممکن است به مواردی که در قوانین انگلیس و فقه خارج از کشور تعیین شده‌است مراجعه کنند. دولت مرکزی و وزارت امور خارجه امور دیپلماتیک را اداره می‌کنند، اما هنگ کنگ روابط اقتصادی و فرهنگی جداگانه با کشورهای خارجی را حفظ کرده‌است. این منطقه به‌طور فعال در سازمان تجارت جهانی، مجمع همکاری‌های اقتصادی آسیا و اقیانوسیه، کمیته بین‌المللی المپیک و بسیاری از موسسات سازمان ملل متحد شرکت می‌کند. دولت این منطقه دفاتر تجاری را در چین و سایر کشورها حفظ کرده‌است. هنگ کنگ مهر ماه سال ۱۳۹۳ به مدت سه ماه شاهد ناآرامی‌های بی‌سابقه و تجمع اعتراض‌آمیز هزاران نفر از مردم این منطقه موسوم به «جنبش چتر» بود. در آن سال، هزاران فعال طرفدار دموکراسی دست به تظاهرات و تجمع زدند و خواهان برگزاری انتخابات آزاد در هنگ کنگ هستند. اعتراض‌ها به تصمیم مقامات پکن در خصوص تأیید نامزدهای انتخابات محلی بود و معترضان در طول این مدت شماری از خیابان‌های اصلی این شهر را به اشغال خود درآورده بودند. بعد از این اتفاق نیز این منطقه تحت کنترل چین، هرازگاهی شاهد تجمعات کوچک و بزرگ بود و نگرانی مسئولان امنیتی هنگ کنگ این است که حادثه سال ۹۳ بار دیگر تکرار شود. سال ۲۰۱۴ میلادی هزاران معترض به دولت محلی هنگ کنگ، با تحصن در مقابل دفتر لئونگ چون یینگ، رئیس این دولت، خواهان استعفای او شدند. رئیس دولت محلی هنگ کنگ منصوب دولت چین است، و معترضان از لئونگ چون یینگ به عنوان سیاست‌مداری یاد می‌کنند که «بیش از حد» به دولت چین نزدیک است. همچنین در ماه مارس ۲۰۲۱ چین لایحه 'میهن پرستانه' برای محدودیت انتخابات آزاد در هنگ کنگ را تصویب کرد کنگره ملی خلق - پارلمان جمهوری خلق چین - در جلسهٔ خود با تصویب لایحه ارسالی دولت زمینه را برای بازنگری نظام انتخاباتی هنگ کنگ فراهم آورده‌است. این اقدام به عنوان گام نهایی در اعمال محدودیت سیاسی شدیدتر در این سرزمین توصیف شده‌است. مردم بیشتر مردم هنگ کنگ دین به‌خصوصی ندارند و خداناباور یا ندانم‌باور هستند. حدود ۴۳ درصد از مردم هنگ کنگ اعتقاداتی مربوط به سه دین بودایی، تائویسم و آیین کنفوسیوس دارند. در هنگ کنگ آزادی مذهب به درجه بالایی وجود دارد. اقتصاد هنگ کنگ دارای اقتصاد خدماتی مختلط سرمایه‌داری است که از مالیات کم، مداخله حداقل دولت در بازار و یک بازار مالی بین‌المللی تأسیس شده‌است. هنگ کنگ سی و پنجمین اقتصاد بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی تقریباً ۳۷۳ میلیارد دلار است. اگرچه اقتصاد هنگ کنگ از سال ۱۹۹۵ در صدر شاخص آزادی اقتصادی بنیاد میراث قرار گرفته‌است، این قلمرو از نابرابری درآمد نسبتاً بالایی برخوردار است. بورس اوراق بهادار هنگ کنگ هفتمین کشور بزرگ جهان است و از دسامبر سال ۲۰۱۸ سرمایه ای معادل ۳۰٫۴ تریلیون دلار دارد. هنگ کنگ دهمین شرکت بزرگ تجاری در زمینه صادرات و واردات است و کالاهای بیشتری را با ارزش نسبت به تولید ناخالص داخلی خود تجارت می‌کند. بیش از نیمی از توان محموله آن شامل حمل و نقل کالاهایی است که از مسیر هنگ کنگ عبور می‌کنند. محصولات چینی حدود ۴۰ درصد از این ترافیک را تشکیل می‌دهد. این کشور دارای زمین زراعی محدود و منابع طبیعی کمی است و بیشتر مواد غذایی و مواد اولیه خود را وارد می‌کند. بیش از ۹۰ درصد مواد غذایی هنگ کنگ از جمله تقریباً تمام گوشت و برنج آن وارد می‌شود. کشاورزی ۰٫۱ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد، و شامل انواع مواد غذایی با کیفیت و گل‌های مختلف است. نگارخانه پانویس منابع اطلاعات توریستی هنگ کنگ پیوند به بیرون ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۹۷ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۸۴۲ (میلادی) در آسیا دریای جنوبی چین دولت‌شهرها شهرهای بندری در جمهوری خلق چین شهرهای چین کشورها و سرزمین‌های انگلیسی‌زبان کشورها و سرزمین‌های چینی‌زبان مستعمره‌های پیشین در آسیا مستعمره‌ها و تحت‌الحمایه‌های پیشین بریتانیا در آسیا مستعمره‌های پیشین بریتانیا مستعمره‌های پیشین ژاپن مناطق شهری بر پایه کشور جمهوری خلق چین مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۴۲ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در هنگ‌کنگ مناطق مورد مناقشه در آسیا منطقه ویژه اداری
8014
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86
کانتون
کانتون می‌تواند به معنی یکی از موارد زیر باشد: کانتون‌های سوئیس ایالت فدرال کشور سوئیس کانتون (تقسیمات کشوری) کانتون نام شهر گوانگ‌ژو در دوره حکومت جمهوری چین جزیره کانتون''' (Kanton)، همچنین به عنوان جزیره (Canton) یا جزیره ابریرینگا شناخته می‌شود کانتون (تقسیمات کشوری) جزیره کانتون کانتون، جورجیا کانتون، ایلینوی کانتون، کانزاس کانتون، ماساچوست کانتون، مینه‌سوتا کانتون، میسیسیپی کانتون، کارولینای شمالی کانتون سیتی، داکوتای شمالی کانتون، اوهایو کانتون، اکلاهما کانتون، داکوتای جنوبی کانتون، تگزاس جستارهای وابسته کانتون اریک کانتونا کانتون شمالی، اوهایو وست کنتن، کارولینای شمالی صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها صفحه‌های ابهام‌زدایی نام کوچک
8015
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%A7%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%DA%98%D9%88
گوانگ‌ژو
گوانگ‌ژو (به چینی: 广州) یا گوانگ‌جو یا گوان‌جو، شهری است در جنوب کشور چین. نام رسمی آن در هنگام حکومت جمهوری چین «کانتون» بود. گوانگ‌ژو مرکز استان گوانگ‌دونگ است و ۴۴٬۰۷۱٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد. در نوشته‌های دورهٔ اسلامی- برای نمونه در مروج‌الذهب- از این شهر به نام خانفو یاد کرده‌اند. بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ شانزدهمین دوره بازی‌های آسیایی از ۱۲ نوامبر تا ۲۷ نوامبر سال ۲۰۱۰ در این شهر چین برگزار شد. این دومین بار است که یک شهر چینی میزبان بازی‌های آسیایی می‌شود. پیش از این پکن در سال ۱۹۹۰ میزبان این مسابقات بود. این مسابقات در ۴۱ رشته ورزشی برگزار شد که از این حیث در تاریخ بازی‌های آسیایی بی‌سابقه‌است. رقص رقابتی، کریکت، ویچی و شیانگ‌چی برای اولین بار در این مسابقات برگزار شد و بدنسازی که در بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ برگزار شده بود در برنامه رقابت‌ها نبود. شهرهای خواهر خوانده {| class="wikitable" |- valign="top" فوکوئوکا، ژاپن (از ۱۹۷۹) لس آنجلس، ایالات متحده آمریکا (از ۱۹۸۱) مانیل، فیلیپین (از ۱۹۸۲) ونکوور، کانادا (از ۱۹۸۵) سیدنی، استرالیا (از ۱۹۸۶) باری، ایتالیا (از ۱۹۸۶) لیون، فرانسه (از ۱۹۸۸) فرانکفورت، آلمان (از ۱۹۸۸) آوکلند، نیوزیلند (از ۱۹۸۹) گوانگجو، کره جنوبی (از ۱۹۹۶) لینشوپینگ، سوئد (از ۱۹۹۷) دوربان، آفریقای جنوبی (از ۲۰۰۰) بریستول، بریتانیا (از ۲۰۰۱) یکاترینبورگ، روسیه (از ۲۰۰۲) آرکیپا، پرو (از ۲۰۰۴) سورابایا، اندونزی (از ۲۰۰۵) ویلنیوس، لیتوانی (از ۲۰۰۶) بیرمنگام، بریتانیا (از ۲۰۰۶) هامبانتوتا، سری‌لانکا (از ۲۰۰۷) ریسیف، برزیل (از ۲۰۰۷) تامپره، فنلاند (از ۲۰۰۸) بانکوک، تایلند (از ۲۰۰۹) رباط، مراکش (از ۲۰۱۳) گرگان، ایران (از ۲۰۱۸) منطقه شهری گوانگژو گوانگژو پرجمعیت‌ترین منطقه شهری جهان محسوب می‌شود و شامل شهرهای زیر است: گوانگژو شنژن دونگ گوان فوشان ژونگشان جیانگمن ده منطقه شهری پرجمعیت جهان عبارتند از: نگارخانه پارک لیوهوها یا liuhuahu park که در وسط شهر واقع شده و ۵ دقیقه تا لیوهواها هتل فاصله دارد. در وسط این پارک دریاچه کوچک بسیار زیبای است در در مرکز این دریاچه یک کلیسای قدیمی وجود دارد؛ و دور تا دور این پارک محلی برای دویدن صبحگاهی برای عموم است که از صبح زود افراد اعم از پیر و جوان در آنجا ورزش می‌کنند و قسمتی هم برای ورزش یوگا و بدمینتون می‌باشد. این پارک تا بازار شلوار جین فقط ۳ تا ۵ دقیقه پیاده‌روی فاصله دارد. به سمت شمال و از سمت شرق نیز ۵ تا ۷ دقیقه پیاده‌روی دارد به سمت هتل ماریوت و چاینا هتل و کنار این هتل موزه بسیار دیدنی و قدیمی این شهر است که هزاران سال پیش محل زندگی امپراتوری ان زمان می‌باشد در داخل این موزه تمام وسایل و تجهیزات جنگی و زندگی قرن ۱۱–۱۲ به بعد دیده می‌شود اعم از شمشیر، تیرو کمان، حتی قابلمه‌های چدنی از بزرگ تا کوچک و در پشت بام ان نیز نخستین توپهای جنگی قدیمی وجود دارد. جستارهای وابسته بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ منابع استان‌های پیشین در گوانگ‌دونگ بنیان‌گذاری‌های ۲۱۴ (پیش از میلاد) پیمان نانجینگ شهرهای زیر-استانی در جمهوری خلق چین مرکز استان‌های چین مناطق شهری بر پایه کشور جمهوری خلق چین مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱ (پیش از میلاد)
8017
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
تورم در ایران
تورم و نرخ آن در ایران در طول دهه‌های گذشته، از نظر رسانه‌های گوناگون، نگران‌کننده و بالا خوانده شده‌است. به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، اساسی‌ترین عامل ساختاری تورم در اقتصاد ایران، کمبود بودجه دولت این کشور است. به شکل سنتی، جبران کمبود بودجهٔ دولت در اقتصاد ایران، با دست بردن دولت در جیب بانک مرکزی ایران، وام گرفتن از این بانک و چاپ اسکناس جبران می‌شود. این کار، پایهٔ پولی و نقدینگی را افزایش می‌دهد و در پایان، به تورم کمک می‌کند. افزایش ریسک فعالیت‌های سازنده و تولیدی اقتصادی، ضعف در مدیریت به ویژه در مدیریت ارز و کاهش ارزش پول از دیگر عوامل اثرگذار دانسته شده‌اند. همچنین تورم مزمن، به عنوان پدیده‌ای بلندمدت در اقتصاد ایران شناخته می‌شود و بالا گرفتن نرخ تورم در سال‌های گذشته، به عنوان یکی از اساسی‌ترین مشکلات این کشور یاد شده‌است. به گزارش رادیو فردا در اردیبهشت ۱۴۰۰، ایران دارای یکی از بالاترین نرخ‌های تورم در جهان است و تنها چند کشور دیگر بیش از این کشور، این چنین با افزایش قیمت‌ها روبرو بوده‌اند. پیشینه جمهوری اسلامی به گزارش اقتصادنیوز، در بهمن ۱۳۹۹، تورم نقطه‌به‌نقطه بخش خوراکی‌ها، در ۱۱ استان ایران، بالای ۷۰ درصد ثبت شده بود. در اردیبهشت ۱۴۰۰، احسان خاندوزی نمایندهٔ مجلس ایران اعلام کرد که: «به تازگی رکورد ۷۵ ساله تورم در ایران شکسته شد؛ اگر غیر از این است، بانک مرکزی گزارش فروردین ۱۴۰۰ را منتشر کند». به گزارش رادیو فردا در اردیبهشت ۱۴۰۰، ایران دارای یکی از بالاترین نرخ‌های تورم در جهان است و تنها چند کشور دیگر بیش از این کشور، این چنین با افزایش قیمت‌ها روبرو بوده‌اند. همچنین بر پایهٔ گزارش‌ها در این دوره، فشار اقتصادی در ایران تا اندازه‌ای رسیده‌است که کیفیت زندگی و خوراک ایرانیان، بسیار دچار تغییر شده‌است. آمار پیش از انقلاب ۱۳۵۷ پیش‌بینی نرخ تورم هیئت مشاوره مادهٔ ۴ صندوق بین‌المللی پول، به سرپرستی خانم کاتریونا پرفیلد، در بیانیه‌ای پیش‌بینی کرد که در صورت تصویب افزایش قیمت حامل‌های انرژی، میزان تورم در سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۸–۲۰۱۹) به‌طور موقت در مقایسه با سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۷–۲۰۱۸)، افزایش پیدا کرده و مجدداً در میان‌مدت و با اتکا بر سیاست‌های احتیاطی، تک‌رقمی شود. نرخ تورم پس از سال ۱۳۹۵ طبق گزارش صندول بین‌المللی پول، نرخ تورم در سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۷) در ایران ۱۰ درصد اعلام شده‌است. طبق گزارش منشتر شده از مرکز آمار ایران، نرخ تورم در بازه آذر تا دی ۲۰۱۸، این نرخ نزدیک به ۳۵ درصد گزارش شده‌است. نرخ تورم ۱۳۹۸ تورم در گزارشی از طرف مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۸، به ۵۱٫۴ درصد رسیده‌است، یعنی نرخ تورم کالاهای مصرفی مانند کالاهای خوراکی و آشامیدنی و دخانیات نسبت به سال ۱۳۹۷ به ۸۵٫۳ درصد ولی کالاهای غیرمصرفی و غیرخوراکی ۳۷٫۸ درصد بوده‌است. ضمن اینکه تورم در روستاها نسبت به شهر بیشتر می‌باشد یعنی نرخ تورم در روستا ۵۹٫۴ درصد و نرخ تورم در شهر ۵۰ درصد است. بر اساس گزارش جدید صندوق بین‌المللی پول در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۳۰ آوریل ۲۰۱۹) نرخ رشد اقتصادی در ایران به منفی ۶ درصد و تورم به ۳۷ درصد خواهد رسید. بالاترین میزان نرخ تورم در جهان بعد از ونزوئلا و زیمبابوه در ایران خواهد بود و با سودان برابری خواهد کرد. بنابر گزارش مرکز آمار ایران در پایان اردیبهشت ۱۳۹۸، تورم در این ماه نسبت به سال گذشته در همین ماه ۵۲٫۱ درصد شده‌است، به‌طوری که افزایش قیمت مواد خوراکی در اردیبهشت نسبت به اردیبهشت سال گذشته ۸۲٫۶ درصد و مواد غیر خوراکی ۳۹٫۹ درصدد بوده‌است. در خرداد ۱۳۹۸ بنابر گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم سالانه ۳٫۴ درصد افزایش داشته‌است، یعنی در ۱۲ ماهه منتهی به خرداد ۱۳۹۸ نرخ تورم به ۳۷٫۶ درصد رسیده‌است. افزایش قیمت مواد خوراکی، آشامیدنی و دخانیات ۵۶٫۴ درصد و اجناس غیر خوراکی و خدماتی ۳۰٫۱ درصد رسیده‌است. در تیر ۱۳۹۸ بنابر گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم ۱۲ ماهه به ۴۰٫۴ درصد رسید و تورم نقطه به نقطه به ۴۸ درصد رسیده‌است که افزایش قیمت‌ها را نسبت به سال پیش در همین ماه نشان می‌دهد. این بالاترین رقم تورم سالانه در ۲۴ ساله اخیر است. افزایش قیمت میوه‌ها و سبزیجات و گوشت قرمز و سفید بالاتر از هر کالای دیگری می‌باشد، به‌طوری که گوشت با ۹۵ درصد افزایش قیمت، بیشتر از مواد خوراکی دیگر گران شده‌است. در مهر ۱۳۹۸ مرکز آمار ایران گزارش داد که نرخ تورم در ایران در مهر ماه نسبت به سال گذشته در همین ماه به ۴۲ درصد رسید. به‌طوری که نرخ تورم در شهرها برای خانوارها به ۴۱٬۳ درصد و در روستاها برای خانوارها به ۴۶٬۳ درصد بوده‌است. به‌طور مثال تورم کالاهای غیرخوراکی کمی بیش از ۳۴ درصد و کالاهای خوراکی نزدیک ۶۱ درصد، مبلمان و لوازم خانگی ۷۰ درصد، پوشاک و کفش بالای ۵۱ درصد و دخانیات ۸۰ درصد بوده‌است. روز پنج‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۸ از طرف دفتر برنامه‌ریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی اعلام شد: بعد از چند ماه سکون در تورم مسکن، قیمت خانه در تهران طی آذرماه با افزایش حدود هفت درصدی نسبت به ماه قبل آن مواجه بوده‌است و هر متر مربع مسکن در تهران به میانگین قیمتی ۱۳ میلیون و ۴۷۴ هزار تومان رسیده‌است. در دی ۱۳۹۸ مرکز آمار ایران گزارش داد که نرخ تورم در ایران در دی ماه نسبت به سال گذشته در همین ماه به ۳۸/۶ درصد رسید. جستارهای وابسته تورم فهرست کشورها بر پایه نرخ بهره بانک مرکزی پیوند به بیرون جدول مقایسه‌ای؛ جدول قیمت‌ها در سال ۱۳۸۴ و مقایسهٔ آن با قیمت سال ۱۳۹۲ (قیمت‌ها در دورهٔ احمدی‌نژاد چگونه بالا رفت) منابع جام جم (گزارش بانک مرکزی) اقتصاد ایران
8021
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86
فدراسیون
فدراسیون ریشه از واژهٔ لاتین fœdus به معنای عهد یا میثاق دارد. در سیاست: حکومت فدرال؛ به اتحاد چند کشور یا چند ایالت، فدراسیون گفته می‌شود. همچنین در ورزش: به سازمانی گفته می‌شود که اداره‌کنندۀ یک رشتۀ ورزشی است. مانند: فدراسیون کشتی، فدراسیون فوتبال ملزومات و شروط یک حکومت فدرال به قرار زیر است: ۱. واحدهای کوچک‌تری که فدراسیون از آن‌ها به وجود می‌آید، در امور داخلی حق خودمختاری و خودگردانی دارند ولی امور خارجی زیر نظر فدراسیون است. ۲. قانون اساسی فدراسیون، حدود اختیارات داخلی واحدهای تشکیل‌دهنده فدراسیون را معین می‌کند و تغییر قانون اساسی با موافقت شمار معینی از ایالت‌ها صورت می‌گیرد، تفاوت فدراسیون و کنفدراسیون در همین مسئله است، در فدراسیون سازمان مرکزی بر تمامی واحدهای متشکلهٔ فدراسیون نظارت و حکمرانی می‌کند اما در کنفدراسیون دولت‌های عضو در سیاست داخلی و خارجی خود آزاد می‌باشند و جنگ میان خود را نیز ناروا می‌دانند. ۳. واحد سیاسی متشکل از چند واحد سیاسی کوچک‌تر، دارای حکومتی بنام حکومت فدرال است. در حکومت‌های فدرال هر یک از واحدهای کوچک که معمولاً ایالت نامیده می‌شوند، پاره‌ای از اختیارات خویش از قبیل: روابط خارجی، ضرب سکه، اعلان جنگ و صلح را به حکومت مرکزی واگذار می‌کنند. کشورها آرژانتین آمریکا بوسنی و هرزگووین برزیل کومورو اتیوپی آلمان هند عراق مکزیک میکرونزی نپال نیجریه روسیه پاکستان سومالی سوییس سودان جنوبی سودان ونزوئلا استرالیا بلژیک کانادا مالزی سنت کیتس و نویس امارات جستارهای وابسته فدراسیون بین‌المللی برهنه‌گرایی منابع فرهنگ تفسیری ایسم ها/محمد حاجی زاده. -تهران: جامه دران، ۱۳۸۴. گونه‌های حکومت فدرالیسم فراسازمان‌ها فهرست‌های تقسیم‌بندی کشوری کشورهای فدرال نظریه‌های سیاسی
8022
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29
فدراسیون (ابهام‌زدایی)
فدراسیون ممکن است به معناهای زیر به‌کار رود: فدراسیون کشوری است که به شیوه فدرال اداره می‌شود. فدراسیون اجتماعی است از سازمان‌ها، مانند اتحادیه‌های کارگری یا شرکت‌ها یا سازمان‌های غیردولتی، که به شیوه‌ای مانند کشورهای فدرال اداره می‌شوند. فدراسیون (فناوری اطلاعات) گروهی از ارائه‌دهندگان رایانش یا شبکه است که به صورت جمعی بر روی استانداردهای عملکرد توافق دارند و با یکدیگر سازگارند.
8024
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%D8%AA%20%D9%BE%D8%AA%D8%B1%D8%B2%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF
سنت پترزبورگ
سَنْت پِتِرزْبورگ یا سَنْ پِتِرزْبورگ که پیشتر پِتروگراد (۱۹۱۴–۱۹۲۴) و لِنین‌گراد (۱۹۲۴–۱۹۹۱) نامیده می‌شد، دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو است. سنت پترزبورگ در مصب خلیج فنلاند و دریای بالتیک قرار دارد و رود نوا نیز از این شهر می‌گذرد. در سرشماری سال ۲۰۲۱ میلادی در روسیه، این شهر ۵٫۶ میلیون نفر سکنه داشت که آن را به چهارمین شهر پرجمعیت در اروپا، پرجمعیت‌ترین شهر در دریای بالتیک، و شمالی‌ترین شهر بزرگ جهان تبدیل می‌کند. به عنوان پایتخت امپراتوری روسیه، و یکی از بنادر مهم روسی، سنت پترزبورگ یک شهر فدرال است. این شهر در ۲۷ مه ۱۷۰۳ توسط پتر یکم بر روی یک قلعهٔ سوئدی که به تازگی تصرف کرده بود ساخته شد و به یاد پطرس نام سنت پترزبورگ را بر آن نهاد. در روسیه، سنت پترزبورگ از نظر تاریخی و فرهنگی با تولد امپراتوری روسیه و ورود روسیه به تاریخ مدرن به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی اروپایی مرتبط است. این شهر از سال ۱۷۱۳ تا ۱۹۱۸ پایتخت روسیهٔ تزاری و پس از آن امپراتوری روسیه بود (برای مدت کوتاهی بین سال‌های ۱۷۲۸ و ۱۷۳۰ با مسکو جایگزین شد). پس از انقلاب اکتبر در سال ۱۹۱۷، بلشویک‌ها مقر دولت را به مسکو منتقل کردند. این شهر پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴ به لِنینگراد تغییر نام داد، اما در سال ۱۹۹۱، طی موج لنین‌زدایی به دنبال انحلال اتحاد جماهیر شوروی، طی یک همه‌پرسی در سطح شهر، سنت پترزبورگ دوباره نام رسمی شهر شد. به عنوان پایتخت فرهنگی روسیه سنت پترزبورگ در سال ۲۰۱۸ پذیرای بیش از ۱۵ میلیون گردشگر بود. این شهر، مرکز مهم اقتصادی، علمی و گردشگری روسیه و اروپا محسوب می‌شود. در دوران مدرن، این شهر لقب «پایتخت شمالی روسیه» را دارد و محل استقرار نهادهای مهم دولت فدرال مانند دادگاه قانون اساسی روسیه و شورای هرالدیک رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه است. همچنین محل کتابخانه ملی روسیه و مکان برنامه‌ریزی‌شده برای دادگاه عالی روسیه، و همچنین مقر نیروی دریایی روسیه و شاخهٔ غربی نیروهای مسلح روسیه است. «مرکز تاریخی سنت پترزبورگ و گروه‌های یادبود مرتبط» یک مجموعهٔ ثبت‌شده در میراث جهانی یونسکو را تشکیل می‌دهند. سنت پترزبورگ خانهٔ موزهٔ ارمیتاژ، یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های جهان، لاختا سنتر، بلندترین آسمان‌خراش اروپا، و یکی از شهرهای میزبان جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ و جام ملت‌های اروپا ۲۰۲۰ بود. تاریخچه این شهر در سال ۱۷۰۳ به دستور و با نظارت پتر کبیر ساخته شد و از آن زمان تا ۱۹۱۸ پایتخت روسیه بود. مدتی پتروگراد نام داشت. پس از سرنگونی فرمانروایی تزارها به نام لنین، لنینگراد خوانده شد و با فروپاشی شوروی در این کشور به نام پیشینش بازخوانده شد. این شهر در فارسی دوره قاجار به صورت سن پطرزبورغ نامیده و نوشته می‌شد. این شهر به عنوان صحنه وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و پایگاه دفاع سرسختانه در برابر آلمان در زمان جنگ جهانی دوم، از جایگاهی مهم و نقشی حیاتی در تاریخ روس‌ها برخوردار است. این شهر در زمان جنگ جهانی دوم، ماه‌ها در محاصره بود و هیچگاه به تصرف مهاجمان درنیامد. سن پترزبورگ پایتخت فرهنگی روسیه نام گرفته‌است. این شهر که به مدت دو سده پایتخت روسیه بوده‌است، بین سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۴ پتروگراد نام داشته و در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی به مدت ۶۷ سال (از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۹۱) لنینگراد خوانده می‌شده‌است. جغرافیا مساحت شهر سنت پترزبورگ است و حوزهٔ فدرال مساحت دارد که شامل شهر سنت پترزبورگ (شامل ۸۱ منطقهٔ شهری)، ۹ شهرک شهری (کولپینو، کراسنویه سلو، کرونشتات، لومونوسوف، پاولوفسک، پترگوف، پوشکین، سسترورتسک، زلنوگورسک) و ۲۱ سکونتگاه شهری می‌شود. سنت پترزبورگ در دشت‌های میانی تایگا در امتداد سواحل خلیج نوا در خلیج فنلاند و جزایر دلتای رودخانه واقع شده‌است. بزرگ‌ترین آنها عبارتند از جزیرهٔ واسیلیفسکی، پتروگرادسکی، دکابریستوف و کرستوفسکی. دومی همراه با یلاگین و جزیرهٔ کامنی بیشتر توسط پارک‌ها پوشیده شده‌اند. باریکهٔ کارلیا، در شمال شهر، یک منطقهٔ تفریحی محبوب است. در جنوب، سنت پترزبورگ از کلینت بالتیک عبور می‌کند و به فلات ایزورا نزدیک می‌شود. ارتفاع سنت پترزبورگ از سطح دریا تا بالاترین نقطه در تپهٔ اورخوایا در جنوب است. بخشی از قلمروی شهر در غرب لیتینی پروسپکت حداکثر بالاتر از سطح دریا است و از سیل‌های متعدد رنج برده‌است. سیل‌ها در سن پترزبورگ توسط یک موج طولانی در دریای بالتیک، ناشی از شرایط هواشناسی، بادها و کم‌عمقی خلیج نوا ایجاد می‌شوند. پنج سیل فاجعه‌بار در سال‌های مختلف در سنت پترزبورگ رخ داده‌اند عبارتند از سیل سال ۱۸۲۴ ( بالای سطح دریا، که طی آن بیش از ۳۰۰ ساختمان تخریب شد؛ در سال ۱۹۲۴ ()؛ در سال ۱۷۷۷ ()؛ در سال ۱۹۵۵ (): و در سال ۱۹۷۵ (. برای جلوگیری از سیل، سد سنت پترزبورگ ساخته شده‌است. از سدهٔ ۱۸ میلادی، زمینِ شهر به‌طور مصنوعی، در برخی مکان‌ها بیش از افزایش یافته‌است و باعث ادغام چندین جزیره و تغییر هیدرولوژی شهر شده‌است. علاوه بر نوا و شاخه‌های آن، دیگر رودخانه‌های مهم تابعهٔ فدرال سنت پترزبورگ عبارتند از: سسترا، اوختا و ایژورا. به دلیل موقعیت شمالی سنت پترزبورگ که در ۶۰ درجهٔ شمال عرض جغرافیایی قرار گرفته، روز روشن در این شهر در طول فصل‌ها متفاوت است، از ۵ ساعت و ۵۳ دقیقه در زمستان تا ۱۸ ساعت و ۵۰ دقیقه در تابستان. دوره‌ای از اواسط ماه مه تا اواسط ژوئیه که در آن گرگ و میش ممکن است تمام شب ادامه داشته باشد به شب‌های سفید معروف است. سن پترزبورگ در حدود از مرز فنلاند فاصله دارد و از طریق بزرگراه ام۱۰ (ئی ۱۸) به آن متصل است که در امتداد آن ارتباطی با شهر تاریخی ویبورگ نیز وجود دارد. مترو متروی سن پترزبورگ در سال ۱۹۵۵ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۵ خط و ۶۹ ایستگاه می‌باشد. تغییر نام در سال ۱۹۱۴ میلادی، نام این شهر از سن پترزبورگ به «پتروگراد» ()، در ۱۹۲۴ میلادی به «لنین‌گراد» () و در ۱۹۹۱ مجدداً به سن پترزبورگ تغییر یافت. بین ۱۷۲۸–۱۷۱۳ و ۱۹۱۸–۱۷۳۲ میلادی، سن پترزبورگ پایتخت امپراتوری روسیه بود. در ۱۹۱۸ میلادی، دولت مرکزی به مسکو منتقل شد. نام عامیانه در زبان فارسی از زمان قاجار به‌طور عامیانه سن پترزبورگ را «پِتِل پُرت» یا «فتل فُرت» می‌نامیدند و آن را در مثل به عنوان دورترین نقاط بکار می‌بردند در اصطلاحاتی مانند «از اینجا تا پتل پورت». شب‌های سفید شهر سن پترزبورگ که از موقعیت جغرافیایی ویژه‌ای برخوردار است، شمالی‌ترین شهر پرجمعیت جهان به‌شمار می‌رود و هر سال در اوایل تابستان به علت بسیار طولانی شدن زمان تابش آفتاب در تاریکی شب فرونمی‌رود و همه مدت شبانه روز یا هوا روشن است یا گرگ و میش صبحگاهی دارد که به همین علت شب‌های اوایل فصل تابستان در این شهر شب‌های سفید نام گرفته‌است. جاذبه‌های گردشگری موزه ارمیتاژ کلیسای سنت ایزاک قلعه پیتر و پاول کلبه پتر کبیر کلیسای ناجی در خون موزه روس کاخ کنستانتینوفکسی کاخ کاترین کاخ پترهوف اسب سوار برنزی دریای بالتیک دیوار ساحلی با مجسمه‌های ابوالهول مراکز فرهنگی موزه ارمیتاژ تئاتر مارینسکی موزه تاریخ نشر سنت پترزبورگ موزه تاریخ سیاسی روسیه موزه هنرهای تئاتر و موسیقی کنسرواتوار سنت پیترزبورگ خانه‌موزه داستایفسکی موزه انسان‌شناسی موزه نژادشناسی و جانورشناسی مراکز علمی دانشگاه دولتی سن پترزبورگ مرکز چشم پزشکی فیدروف دانشگاه دولتی علوم پزشکی پاولوف سن پترزبورگ دانشگاه پلی تکنیک سن پترزبورگ دانشگاه معماری و مهندسی عمران سن پترزبورگ نگارخانه جستارهای وابسته سفرنامه خسرو میرزا به پطرزبورغ منابع پیوند به بیرون وبگاه رسمی معرفی سنت پترزبورگ دانشنامه سنت پترزبورگ بنیان‌گذاری‌های ۱۷۰۳ (میلادی) در روسیه پایتخت‌های برنامه‌ریزی شده پایتخت‌های پیشین شهرها و شهرک‌های بندری دریای بالتیک شهرهای بندری در روسیه مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۰۳ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در روسیه میراث جهانی یونسکو در روسیه نوشتارهای صوتی ویکی‌سازی رباتیک
8026
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%A7
ناگویا
ناگویا (به ژاپنی: 名古屋市، تلفظ: ناگویا-شی) چهارمین شهر بزرگ ژاپن است. این شهر در کرانه اقیانوس آرام در منطقه چوبو در مرکز جزیره هونشو واقع شده‌است. ناگویا مرکز استان آیچی و یکی از بزرگ‌ترین بندرگاه‌های ژاپن است. این شهر مرکز سومین ناحیه کلان‌شهری بزرگ ژاپن به نام ناحیه کلان‌شهری چوکیو نیز هست، این شهر همچنین میزبان بازی‌های آسیایی ۲۰۲۵ نیز می‌باشد. مترو متروی ناگویا در سال ۱۹۵۷ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۷ خط و ۸۷ ایستگاه می‌باشد. نگارخانه منابع Wikipedia contributors, "Nagoya," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed January 16, 2008). بنیان‌گذاری‌های ۱۸۸۹ (میلادی) در ژاپن شبکه شهرهای خلاق یونسکو مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۱۴ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۸۹ (میلادی) ناگویا، آیچی
8028
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7
هیروشیما
هیروشیما از دو واژه ژاپنی «هی. رو» به معنی گسترده و «شی. ما» به معنی جزیره ترکیب شده‌است. هیروشیما شهری در غرب جزیره هونشو در کشور ژاپن است. نخستین شهری است که توسط آمریکا به آن حمله اتمی شد (ششم اوت ۱۹۴۵م). با انفجار بمب اتمی چهار تنی محتوی ۶۰کیلوگرم اورانیوم-۲۳۵ موسوم به پسر کوچک بر روی این شهر، تا پایان سال ۱۹۴۵م در حدود ۱۴۰۰۰۰ نفر و در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۱ در حدود ۶۰۰۰۰ نفر جان باختند. بمب که در ارتفاع ۵۴۸ متری زمین منفجر شد قدرتی برابر با ۲۰۰۰۰ تن تی‌ان‌تی داشت و در حال انفجار از فاصله ۹ کیلومتری ۱۰ برابر نورانی تر از خورشید دیده می‌شد. در لحظه انفجار دمای مرکز بمب چندین میلیون درجه سانتیگراد بوده و همین مساله باعث شده که از حرارت ناشی از آن، ده ها هزار نفر از ساکنان هیروشیما در آن واحد، ذوب شوند. مترو متروی هیروشیما در سال ۱۹۹۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۲۲ ایستگاه می‌باشد. بمباران اتمی هیروشیما این شهر در بمباران اتمی هیروشیما توسط آمریکا در پایان و بعد از جنگ جهانی دوم نابود و با خاک یکسان شد، روز ۶ اوت سال ۱۹۴۵ میلادی یک بمب افکن «بی ۲۹» ارتش ایالات متحده اولین بمب اتمی تاریخ بشر به نام «پسر کوچک» را بر سر مردم شهر هیروشیما ژاپن فرو ریخت انفجار قارچی حاصل از این بمب ۹۰ درصد از این شهر را در یک لحظه نابود کرد و ۹۰ هزار نفر را به کام مرگ فرستاد؛ ده‌ها هزار نفر دیگر نیز در ماه‌ها و سال‌های بعد بر اثر تشعشعات رادیو اکتیو حاصل از این انفجار وحشتناک جان خود را از دست دادند. جستارهای وابسته بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی منابع بهزاد پاکروح- بمب اتمی -انتشارات اندیشه سرا-۱۳۸۱ 2.ایرناhttps://irna.ir/xjz7gZ بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی بنیان‌گذاری‌های ۱۵۸۹ (میلادی) در آسیا شهرهای استان هیروشیما شهرهای نابودشده مناطق مسکونی بندری ژاپن مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۸۹ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در ژاپن منطقه‌های جنگ جهانی دوم در ژاپن
8041
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%BE%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29
توپولوژی (ابهام‌زدایی)
واژه توپولوژی به معناهای زیر به‌کار رفته است: توپولوژی: شاخه‌ای از ریاضیات هم‌بندی: چگونگی پیوند اجزا در شبکه رایانه‌ای
8048
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D9%84%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%B1
برادران لومیر
برادران لومیر به عنوان مخترعان سینما از حیث تولید تصویر متحرک و پایه‌گذاری اولین نمایش عمومی در سالن نمایش سینما به شکل امروزی، اولین کسانی هستند که سینما را برای اولین بار به جهان معرفی کردند. در سال ۱۸۹۵ در گراند کافه واقع در بولوار کاپوسی شهر پاریس آن‌ها دستگاه اعجاب‌انگیز خود را به نام «سینماتوگراف» که هم وسیله‌ای برای نمایش فیلم و هم دوربین فیلمبرداری بود به جهانیان عرضه کردند. از آن‌ها چند فیلم کوتاه باقی‌مانده که نه تنها اولین فیلمهای سینمایی جهان بلکه اولین فیلم مستند و فیلم کمدی سینما نیز در میان آن‌ها یافت می‌شود. مشوق اصلی آنان در این راه پدر آن‌ها آنتوان لومیر بود که پسران خود را به ساختن دستگاهی واحد برای ثبت و نمایش تصاویر متحرک تشویق کرد. آنتوان لومیر ایده ساخت دستگاه را در سفری به پاریس و دیدن دستگاه کینتوسکوپ ساخته توماس ادیسون بدست آورده بود. جالب این جاست که پدر آن‌ها اصلاً به موفقیت ابتکار این دو ایمان نداشت و به ژرژ ملی‌یس که می‌خواست دستگاه آنان را با قیمت هنگفتی بخرد گفته بود: «مردم به زودی از آن خسته خواهند شد.» اما اینچنین نشد و به زودی این اختراع تمامی مردم جهان را به خود جلب کرد و امروزه در مقیاسی وسیع‌تر هنرهای تصویری و رسانه‌های تصویری نقطه‌ای از جهان را بی‌تسلط نگذاشته‌اند. فیلم‌شناسی کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر (۱۸۹۵): اگرچه از نمایش این فیلم به عنوان تولد رسمی سینما وارد تاریخ شده، اما این «ثبت رسمی» امروز با تردیدهای زیادی روبرو شده‌است. ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته (۱۸۹۵) عصرانه کودک (۱۸۹۵) ورق‌بازی (۱۸۹۵) بدل‌کاران اسب‌سوار (۱۸۹۵) ماهی قرمز (۱۸۹۵) نگاره‌هایی از کنگره در لیون (۱۸۹۵) آهنگرها (۱۸۹۵) آبیار آبیاری می‌شود (۱۸۹۵) پرش روی پتو (۱۸۹۵) میدان کوردلیه در لیون (۱۸۹۵) دریا (۱۸۹۵) قایق بندر را ترک می‌کند (۱۸۹۵) اغذیه‌فروشی مکانیکی (۱۸۹۵) منابع Wikipedia contributors, "Auguste and Louis Lumière," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Auguste_and_Louis_Lumière&oldid=204480328 پیوند به بیرون برادران ˈلومیرˈ و اختراعی شگفت‌انگیز به نام سینما اعضای فرهنگستان علوم فرانسه اهالی بزانسون برادران و خواهران فیلم‌ساز بنیانگذاران شرکت اهل فرانسه پیشگامان سینما پیشگامان سینمای فرانسه پیشگامان عکاسی تاریخ سینما دانشمندان رنگ لومیر، لوئی لومیر، اگوست دریافت‌کنندگان مدال الیوت کرسون راه‌یافتگان به تالار مشاهیر مخترعین ملی لومیر، اگوست لومیر، لوئی زوج‌های فیلم‌سازی زوج‌های هم‌نیا سینمای فرانسه فیلم‌های ۱۸۹۵ (میلادی) کارآفرینان اهل لیون کارآفرین‌های اهل فرانسه کارگردانان فیلم اهل فرانسه کارگردانان فیلم صامت مخترعان اهل فرانسه مقاله‌های مربوط به چندین نفر
8049
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%85
پانتومیم
پانتومیم یا ادابازی (/ˈpæntəˌmaɪm/; به‌طور غیررسمی: پانتو) ، به اجرای نمایش بی‌کلام فقط با استفاده از حرکات بدن گویند. پانتومیم نوعی تولید صحنه‌ای کمدی موزیکال است که برای سرگرمی‌های خانوادگی طراحی شده‌است. این گونهٔ نمایش در انگلستان توسعه یافته‌است و در سراسر بریتانیا، ایرلند و (به میزان کمتر) در سایر کشورهای انگلیسی زبان، به ویژه در فصل کریسمس و سال نو اجرا می‌شود. پانتومیم مدرن شامل ترانه‌ها، شیرین‌کاری‌ها، بزن‌بکوب کمدی و رقص است؛ از بازیگران متقابل جنسیتی استفاده می‌کند و طنز موضعی را با داستانی کم و بیش بر اساس قصهٔ پریان، افسانه یا داستان عامیانهٔ شناخته شده ترکیب می‌کند. پانتومیم یک شکل مشارکتی از تئاتر است که در آن مخاطب تشویق می‌شود و انتظار می‌رود که همراه با بخش‌های خاصی از موسیقی بخواند و عباراتی را برای اجراکنندگان فریاد بزند. پانتومیم در فرهنگ غربی سابقه طولانی تئاتری دارد که به تئاتر کلاسیک بازمی‌گردد. این تا حدی از سنت کمدیا دلآرته قرن شانزدهم ایتالیا و دیگر سنت‌های صحنه اروپایی و بریتانیایی، مانند ماسک‌های قرن هفدهم میلادی و میوزیک هال توسعه یافت. بخش مهمی از پانتومیم، تا اواخر قرن ۱۹ میلادی، هارلکیناد بود. در خارج از بریتانیا، کلمهٔ «پانتومیم» اغلب به معنای تقلید درک می‌شود، نه شکل تئاتری که در اینجا توضیح داده شده‌است. تاریخچه سرآغاز آن را باید از رم باستان و نمایش‌های آکروباتیک که توسط رقصنده ای ماسک دار به نام «پانتو میموس» مشهور بود، دانست. نامدارترین هنرمند معاصر این رشته، هنرپیشه مشهور نمایش فرانسه «مارسل مارسو» است که در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی، درگذشت. خاستگاه این هنر بریتانیا می‌باشد. رم کلمهٔ پانتومیم از کلمهٔ لاتین پانتومیموس (Pantomimus) گرفته شده‌است، که به نوبهٔ خود از کلمهٔ یونانی پانتومیمس (Pantomimes) (به یونانی: παντόμιμος) مشتق شده‌است که شامل (-Panto) (به یونانی: -παντο) به معنی "همه" و میموس (Mimos) (به یونانی: μῖμος) به معنی "رقصنده" است؛ یعنی رقصنده‌ای که تمام نقش‌ها یا تمام داستان را بازی کرده‌است. نوع‌ها بازیگر پانتومیم یا همان 'اداباز'... باید نشانه‌ها و کدهایی را با نشانه‌گذاری استفاده کند که تماشاگر آن را درک کند. پانتومیم به پنج دسته تقسیم می‌شود. میم فیگوراتیو میم تشریحی میم کاربردی میم عروسکی به دو دسته تقسیم می‌شود: الف: عروسک کوکی ب: خیمه شب بازی میم ماشینی یا ربوتیک اجرای پانتومیم در تمام جنبه‌های آن در یک‌کلام خلاصه می‌شود و آن کنترل است: کنترل حس کنترل بدن کنترل کلام ۱- میم فیگوراتیو یک کنترل و ایستائی‌های بدن در اشکال مختلف و متفاوت برای زمان‌های متفاوت. گاهی فیگور درحد چند ثانیه یا حتی چند دقیقه است که در همان حال بماند. فیگور یا ژست یا ژستوس یونانی‌ها یا ژستورال حالتی است که باید دارای معنا باشد و مخاطب باید بتواند از او مفهومی از او دریافت کند. با کنترل بدن و تعادل براساس تنفس به وجود می‌آید. در کارهای عملی روی شیوه درست تنفس برای رسیدن به تعادل بدن گفتگو خواهیم کرد. ۲- میم تشریحی(آنتآ) یک موقعیت را توصیف می‌کند. این ساخت موقعیت در " میم " با ساخت موقعیت در تئاتر کاملاً متفاوت است. یکی از ویژگی‌های پانتومیم، بدون متن بودن آن است و یک طرح پانتومیم حداقل یک جمله است. مارسل مارسو می‌گوید: " تمام متن یک پانتومیم درحد سه یا چهار کلمه است، مثل: پیت به رستوران می‌رود ". متن‌هایی که برای جلوه " ایما " می‌نویسند فقط خلق یا گفتن یک موقعیت است زندگی کاراکتر از نقطه A تا نقطه B (کل زندگی) نیست بلکه برشی فقط بین A و B است. ۳- میم کاربردی در این نوع میم از دو بازیگر میم به بالا استفاده می‌شود که " بازیگرِ میمِ اصلی " را یاری می‌کنند و می‌توانند در نقش اشیا مثل صخره، چوب لباسی، میز و … باشند. ۴- میم عروسکی میم عروسکی به دو دسته: الف - عروسک کوکی ب - عروسک خیمه شب بازی تقسیم می‌شود. در میم عروسکی با میم غیر عروسکی یا تفاوت عمده دارد و آن اینکه، در میم عروسکی مفاصل بدن به شش مفصل تقلیل پیدا می‌کند. مفصل گردن مفصل دو دست مفصل دو پا مفصل کمر که مجموعاً شش تا می‌شود. در میم عروسکی حرکت افقی و عمودی باهم اتفاق می‌افتد. در میم عروسکی کوکی، حرکات کاملاً شکسته، تعداد مفاصل شش، حرکات متصل است. در میم عروسک خیمه شب بازی، تعداد مفاصل شش، حرکات منقطع است و حرکات کاملاً شکسته نیست. ۵- میم ماشینی یا آدم آهنی یا روباتیک ترکیب محورهای حرکتی وجود ندارد. حرکات افقی و عمودی باهم اتفاق نمی‌افتد یعنی، تعداد مفاصل زیادتر است اما، دیگر نرمش حرکتی عروسکی در آن وجود ندارد. همین‌طور ببینید هنرمند میم منابع پیوند به بیرون پادکست موزیکال‌کال که دربارهٔ پانتومیم بریتانیایی، ریشه‌ها و سنت‌های آن گفتگو می‌کند. انجمن اُپرایی آماتور ژنو. نمایش پانتومیم در بریتانیا. انجمن مخفی پانتومیم. تئاتر بریتانیا. هنرپیشه‌گان مادرید. پانتو در ولز از دیدگاه آمریکایی‌ها. "پانتومیم" بایگانی شده در ۸ نوامبر ۲۰۱۱ میلادی در وی‌بک ماشین توسط: کاترین هایل، وی. و ای. "ظهور و سقوط پانتومیم هارلکیناد". پانتومیم پیشه‌های تئاتری تئاتر سده ۱۹ (میلادی) ژانرهای تئاتر سکوت کریسمس در بریتانیا گونه‌های کمدی هنرهای نمایشی
8053
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A6%DB%8C
بمبئی
بمبئی (انگلیسی: Mumbai مراتی:मुंबई) پایتخت ایالت مهاراشترا است. بمبئی پرجمعیت‌ترین شهر هند و دومین شهر بزرگ هند پس از دهلی نو می‌باشد که در کشور هند قرار دارد. بمبئی در زبان هندی به معنای ساحل خوب است. این نام را استعمارگران پرتغالی بر این شهر نهادند. در سال ۱۹۹۶ نام این شهر به «مومبای» تغییر یافت که نام یکی از خدایان زن هندی است. اما در خارج از هند، این بندر بزرگ همچنان به بمبئی معروف است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر (در سال ۲۰۱۸) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شده‌است. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن به‌شمار می‌رود. شهر مومبای بزرگ‌ترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتی‌سازی هند به‌شمار می‌رود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کرده‌است. بندر مومبای، بزرگ‌ترین مرکز تولید پارچه‌های پنبه‌ای و فیلم‌های سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی می‌کنند و خود مومبای بزرگ‌ترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای داده‌است. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار می‌باشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالت‌های هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومه‌اش به حدود بیست میلیون نفر می‌رسد. شدیدترین جلوه‌های تضاد طبقاتی جامعه هند را می‌توان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروت‌های سرشار در این شهر زندگی می‌کنند و از سوی دیگر توده‌های فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبی‌آبادها به تیرگی روزگار می‌گذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان می‌باشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمده‌است. بسیاری از شهروندان هندی از ایالت‌های مختلف به امید فرصت‌های شغلی به این شهر مهاجرت می‌کنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد می‌شود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخش‌های اداری و حکومتی انگلستان در شبه‌قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. اقتصادی شهر مومبای به دلیل تمرکز شرکت‌های مختلف تجاری به عنوان پایتخت تجاری هند به‌شمار می‌رود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. سهم درآمد مالیاتی کشور هند و بیش از ۵۰ درصد مالیات گمرکی و یک پنجم مالیات بر تولید را به خود اختصاص داده‌است. حدود یک ششم ارزش تولیدی کشور متکی به این شهر است. ۸۰ سرکنسولگری در این شهر وجود دارد که از این تعداد ۴۰ سرکنسولگری رسمی (از این تعداد ۱۳ سرکنسولگری مربوط به کشورهای اسلامی می‌باشند) و بقیه توسط سرکنسول‌های افتخاری اداره می‌شود. همچنین دفاتر متعدد تجاری خارجی نیز در این شهر مستقر هستند. سیستم بانکی و فعالیت‌های اقتصادی هند در این شهر متمرکز است. همچنین دفتر مرکزی تقریباً تمام بانک‌های معتبر، موسسات مالی و شرکت‌های بیمه در این شهر قرار دارند. صندوق معاملات ارزی بانک‌ها در مومبای است. بیش از ۲۵ درصد اعتبارات بانکی کشور را بانک‌های مستقر در این شهر تأمین می‌نمایند. بیش از ۳۵ درصد معاملات چک نیز در این شهر انجام می‌گردد. دفتر اصلی بازار سهام هند که یکی از قدیمی‌ترین بازارهای بورس سهام هند به‌شمار می‌رود تحت عنوان Bombay Stock Excahange در مومبای فعالیت می‌نماید. بیش از ۹۰۰ شرکت در خرید و فروش سهام هند حضور دارند که اکثریت آن‌ها در مومبای مستقر هستند. حدود ۴۴ درصد ترافیک دریایی کل کشور در بندر مومبای تخلیه و بارگیری می‌گردد. در بندر مومبای چهار اسکله تخلیه و بارگیری نفت خام وجود دارد. مهاراشترا بالاترین رقم تولید برق را در هندوستان دارا بوده که ۸۲ درصد آن از طریق انرژی گرمائی تولید می‌شود گفتنی است ۴۷۵۰ مگاوات برق هسته‌ای در کل هند تولید می‌گردد، کل میزان تولید برق در هند در سال ۲۰۰۴ میزان twh۶۵۰ بوده‌است. فرودگاه بین‌المللی چاتراپاتی شیواجی سالانه بیش از ۲۰ میلیون مسافر داخلی و خارجی را پذیراست. - شهر مومبای از مهم‌ترین مراکز تجارت الماس به‌شمار می‌رود. تا جایی که ۸۰ درصد الماسهایی که در ایالت گجرات تراش داده می‌شوند به مومبای می‌رسد. بیش از ۷۵۰۰۰ نفر در این شهر از فعالیت‌های مربوط به الماس امرار معاشق می‌کنند. صنعت فیلم هند تا حدود زیادی در مومبای متمرکز است و سهم عمده‌ای از تولید سالانه ۹۰۰ تا هزار فیلم در این شهر و در مرکز سینمایی آن موسوم به بالیوود انجام می‌شود. بالیوود افزون بر مسائل اقتصادی نقش عمده‌ای در مسائل فرهنگی این شهر و کشور هند و حتی کشورهای همجوار به‌عهده دارد. هفت شرکت عمده هندی که از شهرت آسیایی و بین‌المللی برخوردارند: ۱) شرکت تاتا یکی از بزرگ‌ترین و ثروتمندترین شرکت‌های هندی محسوب می‌شود و در زمینه‌های مختلف فعالیت دارد. این شرکت در صنایع زیر فعال می‌باشد: اتومبیل‌سازی، فولاد و آهن، لوکوموتیو سازی، هتل‌های زنجیره‌ای، برق و فناوری اطلاعات، صادرات اتومبیل این شرکت عمدتاً به بازارهای اروپا، آمریکا و کشورهای آفریقایی می‌باشد. در ضمن شرکت تاتا در صنایع خودروسازی با ایران همکاری داشته و اخیراً در حال احداث یک کارخانه تولید فولاد در بندر عباس است. ضمناً شرکت خدمات مشاوره‌ای تاتا اولین شرکت هندی به‌شمار می‌رود که در زمینه فناوری اطلاعات فعالیت می‌نماید. ۲) شرکت ریلاینس از صاحبان عمده صنایع نفتی از جمله پالایشگاهی به ظرفیت ۶۶۰ هزار بشکه در روز می‌باشد. ضمناً ریلاینس دومین شرکت بزرگ در امور مخابرات و صنایع پتروشیمی به‌شمار می‌آید. این شرکت همچنین ۲۰ درصد از بازار رو به رشد تلفن همراه را در هند به خود اختصاص داده‌است. ۳) شرکت صنایع آسار: آسار با ۴/۴ میلیارد دلار سرمایه، یکی از چند شرکت بزرگ مالی و تولیدی هندی با دامه فعالیت گسترده‌است. رشته‌های اصلی کار آسار در زمینه‌های فولاد، مخابرات، کشتیرانی، نفت و گاز، برق و انرژی و مهندسی ساخت است. اخیراً این شرکت در حال مذاکره جهت احداث یک سکارخانه تولید فولاد با ظرفیت ۵/۲ میلیون تن در سال با همکاری بخش صنایع ایران می‌باشد. شرکت ماهیندرا یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان اتومبیل، کامیون و تراکتور در مومبای است. اخیراً، این شرکت به بازار تولید مینی‌بوس و وانت‌بارهای سه چرخه نیز وارد شده‌است. صادرات این شرکت به بازارهای اروپا، آفریقا، خاورمیانه و حتی آمریکا قابل توجه می‌باشد. شرکت‌های فرعی وابسته به ماهیندرا در زمینه‌های فناوری اطلاعات، توسعه و عمران نیز فعال است. این شرکت با جمهوری اسلامی ایران نیز رابطه بازرگانی دارد. شرکت هندوجا که با نام شرکت برادران هندوجا شهرت دارد از نظر دارایی این شرکت جزو ثروتمندترین شرکت‌های آسیایی به‌شمار می‌آید. شرکت مذکور روابط بازرگانی متعددی با جمهوری اسلامی ایران دارد. شرکت لارسن و توبرو یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های مهندسی هند محسوب می‌شود. این شرکت در صنایع مختلف از جمله نفت و گاز، سیمان، خدمات مهندسی، مقاطعه‌کاری و غیره فعالیت دارد. مانند دیگر شرکت‌های بزرگ هندی این شرکت نیز در بخش فناوری اطلاعات فعال می‌باشد. ۷)گروه گودرج در سال ۱۸۹۷ توسط یک پارسی به نام اردشیر گودرج تأسیس گردید. شرکت فوق از ابتدا فعالیت‌های خود را با تولید انواع قفل و صندوق نسوز آغاز نمود. اکنون این شرکت در زمینه‌های لوازم خانگی، اداری، الکترونیک، ماشین آلات، روغن، صابون، لوازم آرایشی و بهداشتی، محصولات کشاورزی و ساخت و ساز فعالیت می‌نماید. گودریج به‌طور میانگین صادراتی بیش از ۵/۲ میلیارد دلار محصولات و خدمات فنی در سال دارد. آب و هوا در مجموع هوای مومبای گرم و شرجی است و مانند بسیاری از نقاط جنوبی و مرکزی هند دارای ۳ فصل می‌باشد: تابستان، که از فروردین شروع شده و تا اوایل خرداد ماه ادامه دارد در این فصل هوا بسیار گرم و درجه رطوبت بالا است. فصل باران‌های موسمی یا مانسون که از اوایل خرداد شروع و تا اوایل مهرماه ادامه دارد و توأم با بارندگی‌های بسیار شدید و سیل آسا است. زمستان که از اواخر شهریور شروع و تا اوایل اسفند ادامه پیدا می‌کند. با توجه به هوای ملایم، (بین ۱۵ الی ۲۵ درجه) این فصل از توریستی‌ترین فصول مومبای به‌شمار می‌رود. اماکن تاریخی و دیدنی طی یک سده حکومت بریتانیا بر این شهر ساختمان‌های زیبا و مجلل و بناهای تاریخی متعددی از ایشان در این شهر بزرگ برجای مانده‌است. دروازه هند (Gate of India): این بنا، که بازمانده دوران استعمار انگلیس است، در سال ۱۹۲۴ به عنوان یادبود سفر جورج چهارم پادشاه انگلستان و همسرش ملکه ماری ایجاد شد. شاه و ملکه، در سال ۱۹۱۱ به مومبای سفر کرده بودند. در سال ۱۹۴۸ استعمارگران انگلیسی خاک هند را از همین دروازه ترک کردند. با توجه به این سابقه تاریخی، دروازه هند یکی از محبوب‌ترین محل‌ها برای گردهمائی گردشگران خارجی است. دروازه هند، در عین حال در کنار هتل کاخ تاج‌محل واقع شده که محل اقامت خارجی‌های ثروتمندتر است. موزه پرنس ویلز: موزه‌ای پرعظمت با آثاری در خور توجه از دوران‌های مختلف تاریخ و هنر هند همراه با نمونه‌هایی از حیات وحش و آبزیان هندوستان است. این موزه بین سال‌های ۱۹۰۴ و ۱۹۱۴ بنا گردید که در اثنای جنگ جهانی اول به‌عنوان بیمارستان مورد استفاده قرار گرفت. معماری بنا به سبک گوتیک و از سنگ بازالت ساخته شده‌است. این بنا در میان باغ زیبائی تأسیس گردیده‌است که پس از مسافرت پرنس ولز در ۱۹۰۵ به هند بدین نام خوانده شده‌است. پایانه چاتراپاتی شیواجی یا ایستگاه ملکه ویکتوریا: که بزرگ‌ترین ایستگاه قطار در مومبای و یکی از بناهای دیدنی دوران استعمار بریتانیا است. این بنای زیبا به‌عنوان نمونهٔ کاملی از سبک معماری نئوگوتیک شناخته می‌شود و اکنون با تأسیسات جانبی‌اش و با نام «ترمینال چاتراپتی شیواجی» (یا CST) مورد استفاده عموم است و ایستگاه اولیه و اصلی قطارهای بیرون شهری و درون‌شهری مومبای به‌شمار می‌رود. در سال ۲۰۰۴ میلادی، این بنا در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید. دادگاه عالی مومبای: این بنا نمونه‌ای عالی از معماری دوران استعمار بریتانیا در هند محسوب می‌شود. موزه ویکتوریا: در سال ۱۸۶۲ قطعه زمینی به مساحت ۱۵ هکتار در کولابا جهت احداث باغ ویکتوریا اختصاص داده شد و در نوامبر ۱۸۷۲ به روی عمومی مردم گشوده شد. از آن زمان تاکنون ۷ هکتار دیگر نیز به این باغ‌ها اضافه شده‌است. باغ دارای معماری منحصر به‌فرد و زیبایی می‌باشد که موزه ویکتوریا نیز در آن واقع شده‌است. هتل کاخ تاج‌محل: هتل مجلل و مدرنی است مومبای با نام سابق بمبئی (انگلیسی: Mumbai مراتی:मुंबई) پایتخت ایالت مهاراشترا از مهم‌ترین شهرهای کشور هند است. این هتل یکی از بناهای زیبا و دیدنی مومبای و هند به‌شمار می‌رود و محل اقامت گردشگران ثروتمندتر است. در رشته حملات نوامبر ۲۰۰۸ در بمبئی این هتل در کانون حملات تروریستی بود و خسارات قابل توجهی دید که به سرعت بازسازی شد. دانشگاه مومبای: ساختمان این دانشگاه قدیمی که در نزدیکی دادگاه عالی واقع شده‌است دیدنی است و از شاهکارهای معماری نئوگوتیک در مومبای است. قسمت کتابخانه و برج ساعت آن نمونه کوچکی از برج ساعت بیگ بن لندن است. مجموعه هنری جهانگیر: این گالری در ۱۹۵۲ توسط جامعه هنر مومبای بنا گردید. امروزه به منظور نمایش آثار هنری برای همگان از آن استفاده می‌شود و مجموعاً دارای چهار سالن نمایش است. کتابخانه دیوید ساسون: کار احداث بنای کتابخانه در ۱۸۷۰ به پایان رسیده‌است. این بنا نیز در منطقه نزدیک دانشگاه مومبای واقع است. غار فیل‌ها: یا غارهای الفانتا که آثار باستانی شگفت‌انگیزی در آنجاست. در جزیره‌ای به همین نام به فاصله‌ای حدود ۴۵ دقیقه با قایق یا کشتی تفریحی در جنوب مومبای واقع شده که از طرف یونسکو به‌عنوان میراث فرهنگی اعلام شده‌است. حرکت به سمت این جزیره که یه جزیرهٔ میمون‌ها نیز شهرت دارد از دروازه هند و توسط قایق و کشتی‌های کوچک صورت می‌گیرد. درگاه حاجی علی: زیارتگاه و مسجدی است برای مسلمین که در میان دریا قرار گرفته و با مسیر پیاده‌روی به ساحل متصل است. این ساختمان در سال ۱۴۳۱م بنا شده و در ساحل ورلی واقع است. به‌طور معمول بیش از ۴۰۰۰۰ زائر در روزهای پنجشنبه و جمعه از این درگاه بازدید می‌کنند. زیارتگاه بهره‌ها: مقبره دکتر سید ابومحمد طاهر سیف الدین پنجاه و یکمین داعی مطلق فرق بُهره‌ها در منطقه بندی بازار شهر مومبای قرار دارد. دوره داعی وی ۵۳ سال بوده‌است. بنای این مقبره در سال ۱۹۷۵ توسط یک معمار مصری تکمیل شده و تمام دیواره‌ها از سنگ سفید ساخته شده‌است. داخل این مقبره ۱۱۴ نوع «بسم الله الرحمن الرحیم» در سنگ‌های قیمتی مانند الماس، لول، مرجان و غیره نوشته شده‌است. شعرهای نوشته شده توسط دکتر طاهر سیف الدین که چند تا از آن بدون نقطه و بدون الف نوشته شده در دیوارهای مقبره کنده کاری شده‌است. مارین درایو: یا گذرگاه دریایی که گذرگاهی ساحلی در کنار دریای عرب است. در دوره حکومت بریتانیایی‌ها نام این جاده، گردنبند ملکه بود. در ساعات شب وقتی چراغها روشن می‌شود، این جاده شکل یک سینه‌ریز مزین با جواهر را دارد. خسروباغ: یکی از محله‌های ویژه پارسیان هند است. به غیر اعضای جامعه پارسیان هند اجازه ورود به این مکان همچون سایر اماکن پارسیان داده نمی‌شود. مغول مسجد: مسجد ایرانیان که به مغول مسجد مشهور است به‌وسیله شخصی بنام حاج محمد شیرازی بیش از ۱۵۰ سال قبل بنا شده‌است. وی که از تجار ایرانی مقیم مومبای بوده‌است، این مسجد را در محل امام باره رود نزدیک محله مسلمان‌نشین بندی بازار بنا نموده‌است. این مسجد یکی از مهم‌ترین مراکز تشیع در مومبای و حتی در هند محسوب می‌گردد. طبق وقف‌نامه موجود، متولیان این مسجد را اعضای خانواده نمازی شیرازی تشکیل می‌دهند و در گذشته پیوسته پیشنماز این مسجد نیز فردی ایرانی بوده‌است. اما در حال حاضر اشخاصی از شهرها و ایالت‌های مختلف هند این وظیفه را بعهده دارند. این مسجد دارای موقوفات و ساختمان‌های متعددی است که پشتیبانی مالی این مکان به‌شمار می‌روند. چپاتی: تفریحگاهی است در کنار دریا که شب‌ها مردم در این مکان جمع می‌شوند. خانواده‌ها با بچه‌هایشان برای استراحت به آنجا می‌روند. در رو بروی «چپاتی» و در وسط آب دریا نزدیک به ساحل، یک «بُت» (صنم) بزرگی ساخته‌اند به عرض ۲ متر و ارتفاع چهار متر. نام این بت به زبان هندی «سَمَندَر کِی بَگوان» است؛ یعنی (خدای دریا). هندوها بر این اعتقادند که اگر کسی دچار غرق در آب شد این صنم یا «بُت» او را نجات خواهد داد. فقط همینکه شخص احساس غرق شدن نمود، سه بار این بت را بزبان هندی صدا کند: (بچاو، بچاو، بچاو)، بچاو در زبان هندی به معنای «مرا نجات بده» است. البته قبل از ورود به آب دریا شخصی که موکل این صنم «سَمَندَر کِی بَگوان» است راهنمایی‌هایی به مردم مخصوصاً کودکان می‌نماید پارک کملا نهرو: پارک زیبایی است بر فراز تپه مالابار که مساحتی افزون بر ۴۰۰۰ متر مربع دارد و به افتخار همسر جواهر لعل نهرو، نخستین نخست‌وزیر هند پس از استقلال، نام‌گذاری شده‌است. بازار کَرافت مارکت: یکی از قدیمی‌ترین بازارهای مومبای است. این بازار در کنار دیگر بازارهای سنتی و انبوه فروشگاه‌های بزرگ و چند ملیتی امروزی، هنوز رونق خود را حفظ کرده‌است. بازارهای مومبای: افزون بر بازار تاریخی کرافت مارکت در شهر مومبای بازارهای متعددی وجود دارد که اغلب به فروش منسوجات، پوشاک، صنایع دستی، مصنوعات و زیورآلات طلا و نقره و غیره در این شهر بزرگ، پرجمعیت و پر رونق اشتغال دارند. مانند بهیندی بازار، بازار کُلابه و بازار بندیرا. شهر مومبای به عطر «دهن العود»، «عود»، «صندل»، «مسک» و «عنبر» مشهور است. همچنین انبوه بازارهای مدرن و فروشگاه‌های برندهای مشهور جهانی در این شهر به فراوانی یافت می‌شوند. افزون بر این هم‌اکنون بسیاری از مراکز جدید و ساختمان‌های نوین جزو دیدنی‌های این شهر بزرگ به‌شمار می‌روند. آموزشی شهر مومبای از مراکز مهم فرهنگی و آموزشی هندوستان محسوب می‌شود. مراکز آموزش عالی زیادی در این شهر به تربیت دانشجو در رشته‌های گوناگون و مقاطع مختلف مشغول هستند. دانشگاه مومبای یکی از دانشگاه‌های بزرگ و بسیار قدیمی است که به لحاظ تنوع رشته‌های تحصیلی یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های دنیا محسوب می‌شود. علاوه بر آن موسسه هندی فناوری مومبای یا IIT Bombay که معتبرترین دانشگاه‌های فنی هند و یکی از معتبرترین دانشگاه‌های هند و دنیا به‌شمار می‌رود. همچنین انستیتوی فناوری ورماتا جیجابای به همراه صدها دانشگاه، کالج و مؤسسه معتبر آموزشی دیگر در این شهر فعال هستند. ادیان از نظر ادیان مختلف، حدود ۸۱ درصد جمعیت در ایالت مهاراشترا هندو، ۱۶ درصد مسلمان، مسیحیت ۱ درصد، جینیسم ۱ درصد، و ادیان دیگر مانند زرتشتی و یهودی مجموعاً ۱ درصد ترکیب جمعیتی را تشکیل می‌دهند. مسلمانان این ایالت را فرق سنی، شیعه دوازده‌امامی، شیعه ۶ امامی یا بوهره، آقاخان یا اسماعیلی و وهابی تشکیل می‌دهند. تعداد مسلمانان شهر مومبای ۴ میلیون نفر برآورد شده‌است. از این تعداد حدود پانصد هزار نفر شیعه ۱۲ امامی و ۲۰۰ هزار نفر شیعه ۶ امامی هستند. افزون بر اکثریت قاطع هندوها حضور مسلمانان و اقلیت زرتشتی (که با جمعیتی بیشتر از ۹۰هزار تن از کوچک‌ترین جماعتهای مذهبی هندوستان به‌شمار می‌روند و با نام پارسیان شناخته می‌شوند.) در این شهر مشهود است. مطبوعات چگونگی و حجم مطبوعات در هند قابل توجه‌است. در این کشور با وجود ۱۸ زبان رسمی نشریات به زبان‌های مختلف انتشار می‌یابند که به‌طور مثال در ایالت مهاراشترا به دلیل گسترش زبان مراتی روزنامه لوک ستا جایگاه خاصی دارد. ایالت مهاراشترا دارای روزنامه‌هایی به زبان‌های مختلف از جمله هندی، مراتی، گجراتی، انگلیسی و اردو می‌باشد. قیمت روزنامه‌ها غالباً از ۳ روپیه تجاوز نمی‌کند. تعداد مجله‌های هفتگی این ایالت ۲۰ عنوان، ۱۵ روزه هشت عنوان، دوماهه سه عنوان، سه‌ماهه سه عنوان و سالانه دو عنوان می‌باشد. از بین ۶۴ روزنامه ۱۲ نشریه آن مهم می‌باشد که از جمله آن‌ها سه روزنامه اردو زبان انقلاب، هندوستان و اردو تایمز است که قشر مخاطب آن مسلمانان هستند. تایمز هند (با تیراژ بیش از ۸ میلیون نسخه در روز)، ایندین اکسپرس، ایشین ایج، اکونومیک تایمز، آفترنون، میددی، فری پرس جورنال، روزنامه DNA و مومبای میرور روزنامه‌های انگلیسی زبان هستند. روزنامه جام جمشید که هفتگی چاپ می‌شود به‌زبان گجراتی و انگلیسی است. از نشریات متعلق به پارسیان می‌توان از ماهنامه پارسیانا، BPP REVIEW و روزنامه جام جمشید نام برد. جام جمشید مخصوص زرتشتیان هند است که اکثر قریب به اتفاق مطالب آن موضوعات مربوط به زرتشتیان و آیین زرتشت است. تیراژ آن در هفته بیش از ۲۰ هزار نسخه‌است که به صورت پستی ارسال می‌شود. در حال حاضر چند کانال تلویزیونی بخش خصوصی متعلق به شیعیان به صورت منطقه‌ای برنامه‌های خود را پخش می‌کنند که از جمله می‌توان به کانال WIN اشاره نمود. مترو متروی بمبئی در سال ۲۰۱۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱ خط و ۱۲ ایستگاه می‌باشد. ایرانیان در مومبای ایرانیان مقیم مومبای به دو دستهٔ ایرانیان مهاجر یا مقیم و دانشجویان مشغول به تحصیل در این منطقه تقسیم می‌شوند: ایرانیان مهاجر اغلب ایرانیان مهاجر که اکنون مقیم کشور هندوستان هستند از اهالی پیشین بخش‌های یزد، تفت و روستاهای مجاور و برخی از شهرهای استان فارس یا جنوب ایران هستند. محل سکونت اکثر ایرانیان مهاجر شهرهای مومبای و پونا می‌باشد این عده در ۹۰ سال گذشته به مرور اقدام به مهاجرت به هندوستان نموده‌اند. براساس شواهد تاریخی، مؤثرترین عامل مهاجرت ایرانیان به هند وقوع دو دوره خشکسالی در اوایل قرن اخیر در مناطق مرکزی ایران بوده‌است. در ابتدای مهاجرت، اکثر ایرانیان در مشاغلی همچون چای فروشی که یکی از تولیدات عمده هند می‌باشد و نیز در مشاغل دیگری چون اغذیه فروشی و قهوه‌خانه‌داری فعال بوده‌اند. این مشاغل به‌طور سنتی از پدران به فرزندان به ارث رسیده‌است. لازم است ذکر شود در حال حاضر درصد تعدادی از ایرانیان مقیم دارای تحصیلات عالی در مقاطع دکتری، فوق لیسانس و لیسانس می‌باشند. ایرانیان مقیم مومبای از مشکلاتی که گریبانگیر مهاجرین ایرانی در دیگر کشورهای جهان است نیز مصون نیستند. به‌عنوان نمونه می‌توان از فاصله‌ای که بین نسل دوم و سوم ایرانیان مهاجر با زبان و فرهنگ ایرانی ایجاد شده‌است نام برد. اگرچه ۹۰ سال از مهاجرت ایرانیان به هند می‌گذرد، اما آن‌ها عمدتاً علاقه‌مند به حفظ هویت ایرانی خود هستند و در این راستا خود را قویا به اخلاق و فرهنگ ایرانی پایبند می‌دانند. البته داشتن شناسنامه ایرانی و گذرنامه هندی تقاضای روادید آن‌ها را برای سفر به ایران با مشکل مواجه کرده‌است. دو تشکل ایرانیان در شهرهای مومبای و پونا از گذشته فعالیت داشته‌اند. انجمن شیعیان اثنی‌عشری یزدیان مقیم (فتوت) در شهر مومبای (تأسیس در سال ۱۹۲۸) و نیز انجمن شیعیان اثنی‌عشری یزدیان مقیم پونا (حمیت) با در دست داشتن موقوفات به جا مانده محل مناسبی جهت فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ایرانیان مهاجر بوده‌اند. بخش دیگری از مهاجران ایرانی که در طی دهه‌های اخیر به هند و به‌ویژه منطقه غرب هند مهاجرت کرده‌اند زرتشتیان می‌باشند. این گروه نیز تشکلی به نام انجمن زرتشتیان ایرانی برای خود سامان داده‌اند و دارای روابط نزدیکی با پارسیان هند می‌باشند. دانشجویان ایرانی تعداد کل دانشجویانی که در حال حاضر در مومبای و پونا تحصیل می‌کنند بیش از ۳۵۰۰ نفر تخمین زده می‌شود (برای ۲۵۰۰ نفر در کنسولگری ایران در مومبای پرونده دانشجویی وجود دارد) که اغلب آنان در پونا مشغول به تحصیل هستند. شهر پونا در ۱۵۰ کیلومتری شهر مومبای از مراکز مهم علمی کشور هند محسوب می‌شود. به دلیل آب و هوای معتدل و مطلوب و همچنین سابقه حضور ایرانیان در پونا اکثر دانشجویان ایرانی جذب دانشگاه‌های این شهر می‌شوند که در سال‌های اخیر سیر صعودی قابل توجهی را شاهد هستیم. سازمان‌های جمهوری اسلامی ایران مستقر در مومبای افزون بر سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مومبای که قدیمی‌ترین سرکنسولگری ایران در خارج از کشور است، ارگان‌های زیر وابسته به دولت ایران در مومبای فعال هستند: ۱- خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در مومبای در سال ۱۳۳۵ شروع به فعالیت نموده‌است. در این سال بخشی از مدرسه متعلق به پارسیان هند جهت ترویج زبان فارس به دولت وقت ایران تحویل گردید و بعد از چند سال به خانه فرهنگ تغییر نام داد. پس از انقلاب اسلامی عمده فعالیت این مرکز علاوه بر زبان فارس ترویج شعائر انقلاب اسلامی بوده و با توجه به گستردگی حوزه امور فرهنگی در جنوب هند امور مربوط به این منطقه از هند توسط دفتر فوق انجام می‌پذیرد. ۲- دفتر هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از حدود ۴۰ سال پیش با برقراری پرواز مستقیم بین تهران و مومبای فعالیت ایران ایر در هند شروع شد. در حال حاضر روزهای جمعه و سه شنبه یک پرواز رفت و برگشت بین تهران و مومبای وجود دارد. ۳- کشتیرانی ایران و هند (کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران) این شرکت در سال ۱۳۵۴ و در پی توافق دولتین دو کشور و به منظور توسعه روابط اقتصادی در قالب یک شرکت سهامی خاص که ۵۱ درصد سهام آن متعلق به شرکت کشتیرانی آریا (نام سابق کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران) و ۴۹ درصد سهام آن متعلق به شرکت کشتیرانی دولتی هند بود، تأسیس گردید. ۴- دفتر بازرگانی پتروشیمی این دفتر از سال ۱۳۷۶ هم‌زمان با دفاتر پتروشیمی در لندن، هامبورگ، دبی، سنگاپور، شانگهای و پکن در مومبای، افتتاح گردید. ماهیت دفتر عمدتاً بازاریابی محصولات پتروشیمی و فروش آن است. ۵- مدرسه مومبای و مجتمع آموزشی شهر پونا مدرسه مومبای در محل ساختمان قدیمی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران موسوم به چرچگیت مستقر می‌باشد. علاوه بر آن در مجتمع آموزشی شهر پونا تعداد بیشتری دانش آموز رسمی در مقاطع مختلف و تعدادی به‌طور مستمع آزاد در مقاطع دبیرستان مشغول هستند که ۱۱ دبیر مسئولیت آموزشی آن‌ها را بعهده دارند. ۶- شرکت ملی نفت ایران NIOC مطالعات اولیه در خصوص تأسیس دفتر و نیز اخذ مجوزهای مربوط انجام شده و به زودی دفتر شرکت فوق در مومبای افتتاح خواهد شد. حملات تروریستی ۲۰۰۸ شهر مومبای به عنوان یکی از مراکز عمده تجاری، فرهنگی و گردشگری هند همواره یکی از اهداف حملات تروریستی بوده‌است از جمله یک رشته حملات هم‌زمان مسلحانه در ۲۶ نوامبر ۲۰۰۸ در شهر مومبای صورت گرفت که موجب کشته شدن بیش از ۱۹۵ نفر شد. دستکم ۱۰ منطقه در این شهر به‌طور هم‌زمان مورد حمله واقع شدند. پایانه چاتراپاتی شیواجی، هتل‌های مجلل نظیر هتل کاخ تاج‌محل و هتل پنج ستارهٔ اوبروی، یک بیمارستان، یک مرکز یهودیان متعلق به سازمان خبد، یک سینما، یک بار و اداره پلیس و چند مرکز اداری-تجاری دیگر از این جمله‌اند. نگارخانه پانویس منابع بنشاهی، اردشیر، بمبئی تاریخ وتجارت، چاپ مطبعه محمدی، مومبای، سال ۱۹۳۰ میلادی، به زبان اردو. :بمبئی گزارش داریوش رجبیان در وبگاه رادیو زمانه :درگاه حاجی علی وبگاه خبرگزاری فارس بخش‌های هند بنیان‌گذاری‌های ۱۵۰۷ (میلادی) در آسیا بنیان‌گذاری‌های ۱۵۰۷ (میلادی) در هند شهرها در مهاراشترا شهرها و شهرک‌ها در مهاراشترا شهرهای بندری در هند مراکز تقسیمات کشوری هند مستعمره‌های پیشین پرتغال مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۰۷ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در دهه ۱۵۰۰ (میلادی) مناطق مسکونی ساحلی در هند
8055
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%20%28%D9%87%D9%86%D8%AF%29
حیدرآباد (هند)
حیدرآباد (به انگلیسی:Hyderabad تلوگو: హైదరాబాదు اردو: حیدر آباد) یکی از شهرهای بزرگ هند و پایتخت ایالت تلنگانا است. این شهر با وسعت ۶۲۵ کیلومتر مربع، ششمین شهر بزرگ هند است که در ارتفاع ۵۰۰ متری از سطح دریا در فلات دکن واقع شده و بیشتر طبیعت اطراف آن سنگلاخی است. این شهر حدود ۶٫۷ میلیون نفر جمعیت دارد که اکثر آن‌ها مسلمان‌اند. ۳۵٪ مردم حیدرآباد مسلمانان سنی مذهبند. قدمت این شهر به حدود ۴۰۰ سال قبل برمی‌گردد. حیدرآباد شهر معابد، مساجد و بازارها شناخته شده و طبیعت بسیار زیبایی دارد. منطقه حیدرآباد از دو شهر بزرگ حیدرآباد و سکندرآباد تشکیل شده‌است. در قرن‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی، سلسله قطب شاهیان در حدود دویست سال بر این شهر حکومت داشتند و مرکز حکومت‌شان گلکنده بود. بنیان‌گذار این سلسله، سلطان قلی همدانی بوده‌است. حیدرآباد بیشتر شبیه شهر مسلمانان است. در شهر زنان با چادرهای سیاه در حالیکه چهره‌هایشان را پوشانیده‌اند، دیده می‌شوند. شهر حیدرآباد به ویژه بخش قدیمی آن که در حاشیه رود موسی قرار دارد، ظاهری اسلامی دارد. بناهای عظیم با معماری اسلامی، مساجد و زنان محجبه این شهر، نشان‌دهنده فرهنگ اسلامی در این شهر است. این شهر به جهات مختلف سیاسی، فرهنگی، تاریخی، علمی و اقتصادی از شهرهای مهم هند و یکی از قطب‌های اقتصادی، سیاسی در جنوب این کشور است. سابقه ۵۰۰ ساله حضور ایرانیان در این منطقه، عامل مهمی در ایجاد تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جنوب هند شده؛ به طوری که امروزه هیچ مورخ و باستان‌شناسی نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن نقش ایرانیان و پادشاهان مسلمان و شیعه مذهب ایرانی در این منطقه تصویر کامل و درستی از وضعیت گذشته و حال منطقه ارائه کند. اثرات این حضور تاریخی را می‌توان در معماری، زبان، فرهنگ، هنر و دیگر ابعاد زندگی مردم جنوب هند به خوبی مشاهده نمود. از ابتدای قرن ۲۱ میلادی، توسعه شهر حیدرآباد در تمامی جهات سرعتی فزاینده یافته و این امر به خاطر توجه روزافزون شرکت‌ها و بنیادهای علمی و فرهنگی کشورهای مختلف به این منطقه است. تاریخچه در اواخر قرن شانزدهم میلادی، محمد قلی قطب شاه (ایرانی اهل همدان) از سلسله شیعه مذهب قطب شاهیان دکن که بر منطقه وسیعی از این ناحیه هندوستان حکومت می‌کرد، تصمیم به انتقال مرکز حکومت خود از قلعه گلکنده (که امروز در بخش غربی حیدرآباد و بر فراز کوهی قرار گرفته) به نزدیکترین دشت در حاشیه رودخانه موسی (musi) گرفت و شهر جدیدی را که امروز حیدرآباد نام دارد بنیان‌گذارد. در سال ۱۶۸۷ میلادی، این شهر جدید توسط لشکر اورنگ زیب، امپراتور گورکانی هند فتح شد و حکومت قطب شاهیان به پایان رسید. در سال ۱۷۲۴ نظام الملک آصف جاه با استفاده از ضعف حکومت مرکزی، منطقه تحت سلطه خود و از جمله حیدرآباد را مستقل اعلام نموده و سلسله نظام شاهیان حیدرآباد را بنیان‌گذارد که تا زمان استقلال هند در سال ۱۹۴۸ میلادی پابرجا ماند. در سال ۱۹۵۳ طی تقسیمات کشوری جدید دولت هند، ایالت آندرا پرادش به مرکزیت حیدرآباد تشکیل شد. معماران ایرانی شهر حیدرآباد، تلاش نمودند تا این شهر را مشابه اصفهان بنا کنند و به همین خاطر نام دوم شهر حیدرآباد، «اصفهان نو» است. گفته می‌شود این شهر برای احترام به علی بن ابیطالب «حیدر آباد» نامیده شده‌است. پس از فروپاشی حکومت گورکانیان در دهلی، حکومت پادشاهان نظام در جنوب هند (دکن)، مرکزی برای تجمع هنرمندان و دانشمندان و محل رونق و شکوفایی فرهنگ و هنرهای اسلامی شد. وجود معادن متعدد سنگ‌های قیمتی در این ناحیه، ثروت بی‌حسابی را در اختیار حکومت نظام در حیدرآباد قرار داد تا به راحتی بتوانند مشوق و حامی هنرمندان و دانشمندان باشند. در اوایل قرن ۱۹ میلادی، پادگانی در خارج از شهر حیدرآباد توسط نیروهای ارتش انگلیس برپا شد که به نام حاکم وقت سلسله نظام شاهی یعنی سکندرجاه، سکندرآباد خوانده شد. به تدریج در اطراف این پادگان شهری به همین نام ایجاد شد و امروزه هر چند این دو شهر (حیدرآباد و سکندرآباد) کاملاً به هم متصل شده‌اند، ولی هنوز هویت مستقل خود را حفظ کرده‌اند. حکومت نظام حیدرآباد پس از استقلال هند نیز تا مدتی ادامه داشت و با تقسیم هند به دو کشور هند و پاکستان، عثمان علی خان حاکم وقت سلسله نظام، خود را همپیمان پاکستان اعلام نمود ولی به علت درگیری‌های قومی و نیز حمله نظامی دولت مرکزی هند، ناحیه تحت حکومت وی تصرف گردید و این ناحیه ضمیمه خاک هندوستان شده و حکومت نظام برچیده شد. روابط قطب شاهیان با پادشاهان صفوی ایران در قرن هفتم هجری قمری (قرن ۱۳ میلادی) پس از آنکه نواحی شمال هند ابتدا توسط سلطان محمود غزنوی و سپس به وسیله سلطان معزالدین محمد غوری به تصرف مسلمانان درآمد و قطب الدین آیبک با شکست «پریتوی» آخرین ماهاراجه دهلی، سلسله سلاطین مسلمان دهلی را در پایتخت سرزمین افسانه‌ای هند مستقر کرد راه حرکت مذاهب و تفکر اسلامی به سمت سرزمین‌های جنوبی و میانی شبه قاره هموار شد و در قرون بعد به تدریج حکومت‌های محلی اسلامی در نواحی جنوب و مرکزی هند تأسیس شد. این حکومت‌ها تماماً پیوندهای خونی یا فکری و فرهنگی با جامعه ایرانی، اسلامی و شیعی داشتند و بیشتر آن‌ها در منطقه دکن متمرکز بودند. خاندان «بهمنی‌ها» یکی از مهم‌ترین سلسله‌های حاکم در دکن بودند که از اعقاب علاءالدین حسن بهمنی افغان به‌شمار می‌رفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفندیار از سلسله کیانیان ایران می‌رساندند و حدود ۱۹۰ سال از ۷۴۸ تا ۹۳۴ قمری بر اکثر نواحی دکن فرمانروایی می‌کردند. خاندان بهمنی با علاقه فراوانی که به فرهنگ فارسی و عرفای ایرانی داشتند بسیار کوشیدند که به حضور شاه نعمت‌اله ولی و خواجه شمس الدین حافظ شیرازی در دربار خود مفتخر گردند، اما توفیق نیافتند. این سلسله جشن‌ها و اعیاد ایرانی ازجمله نوروز را با شکوه فراوان برگزار می‌کردند. یکی دیگر از حکومت‌های محلی که پیش از انقراض بهمنی‌ها در اوایل قرن دهم هجری قمری در سرزمین فعلی دکن (که اینک ایالت آندرا پرادش را شامل می‌شود) شکل گرفت و حدود ۲۰۰ سال دوام آورد، سلسله «قطب شاهیان» بود که مرکز آن در قلعه گلکنده قرار داشت و مؤسس آن سلطان قلی همدانی بود که از همدان ایران و از ترک‌های بهارلو و از اعقاب قرا یوسف و اسکندر، از پادشاهان قراقویونلو به‌شمار می‌رفت. وی همراه عمویش الله قلی به هند مهاجرت کرد و از سرداران بزرگ محمد شاه سوم بهمنی محسوب می‌شد و در سال ۱۴۶۳ میلادی موفق به دفع شورش منطقه تلنگانا در دکن شد و به همین جهت چندی بعد در سال ۱۵۱۸ میلادی همزمان با پادشاهی شاه اسماعیل اول صفوی با لقب قطب الملکی به سمت سوبه‌دار استقلال خود را در گلکنده اعلام و سلسله قطب شاهیان را تأسیس کرد. این سلسله تا سال ۱۶۸۷ میلادی دوام آورد. قلعه گلکنده که روزگاری از شهرهای مشهور مشرق زمین و اطراف آن از مراکز اصلی تولید و تجارت الماس و سنگ‌های گرانبهای هند به‌شمار می‌رفت هم‌اکنون در شهر حیدرآباد واقع شده‌است. الماس کوه نور که اینک بر تارک تاج سلطنتی انگلستان می‌درخشد در سال ۱۶۵۶ میلادی از همین ناحیه به‌دست آمد. بعد از آنکه خبر جلوس شاه اسماعیل صفوی بر تخت سلطنت ایران منتشر شد سلطان قلی قطب شاه که او را مرشد زاده خود می‌دانست در خطبه نام مرشد خود را مقدم بر اسم خود گردانید و نام خلفای سه‌گانه را به تدریج از خطبه ساقط کرد. قطب شاهیان با توجه به سابقه قومیت و وطن دوستی و علائق مذهبی روابط بسیار نزدیکی با دربار ایران و شاهان صفوی برقرار نمودند و در برابر دشمنان از آنان یاری می‌خواستند. معروف‌ترین فرمانروای این سلسله محمد قلی قطب شاه پنجم بود که به مدت ۳۲ سال حکومت کرد و زمان وی اوج بالندگی سلسله قطب شاهیان به‌شمار می‌رود. از مهم‌ترین اقدامات وی بنای شهر فعلی حیدرآباد است. وی در دوران حکومت خود به ترویج زبان فارسی در منطقه دکن اهتمام ورزید و خود به زبان تلگو (زبان محلی ایالت آندرا پرادش) و زبان فارسی شعر می‌گفت. به طوری که او را مؤسس ادبیات دکنی نامیده‌اند. از شخصیت‌های معروف دربار وی میر محمد مؤمن استرآبادی است که خواهر زاده میر فخرالدین سماکی، فاضل خوش قریحه و مربی و معلم شاهزاده سلطان حیدر میرزا، فرزند شاه طهماسب صفوی بود. در زمان محمد قلی قطب شاه، روابط سیاسی میان دکن و ایران بسیار نزدیک بود و سفیرانی همچون «اسد بیک کرک یراق تبریزی» و «اغرلو سلطان» از دربار ایران به حضور وی رسیدند و از جانب دکن نیز «حاجی قنبر علی» و «قاضی مصطفی و مهدی قلی» به دربار شاه عباس صفوی گسیل شدند و مکاتباتی میان شاهان صفوی و امرای دکن صورت گرفت. سلطان محمد قطب شاه، نوه ابراهیم قلی ششمین فرمانروای دکن از سلسله ایرانی الاصل و شیعه قطب شاهی به‌شمار می‌رود که تحت تعالیم و تربیت میرمومن استرآبادی رشد کرد و بزرگ شد و از امیران بسیار مؤمن و دیندار این خاندان محسوب می‌شود که مکه مسجد، بزرگترین مسجد جنوب هند را در سال ۱۶۱۷ میلادی در حیدرآباد بنا نمود. وی از نسخه شناسان خبره کتاب‌های خطی به‌شمار می‌رفت. وی در دوران حکومت ۱۴ ساله خود اهتمام فوق‌العاده‌ای در ترویج مذهب تشیع و زبان فارسی به‌عمل آورد. در دوران وی چند سفیر از جمله حسین بیک قبچانی و قاسم بیک از سوی شاه عباس به حیدرآباد آمدند و پیام‌های وی را تسلیم نمودند و متقابلاً سلطان محمد قطب شاه نیز محمد ابن خاتون عادلی را (که اصالتاً ایرانی بود و بعداً به مقام صدارت قطب شاه رسید) به دربار شاه عباس روانه کرد. در دوره ۴۶ ساله حکومت پسر وی (عبدالله قطب شاه) قلمرو قطب شاهیان وسعت بیشتری یافت اما در سال‌های ۱۶۳۶ تا ۱۶۵۶ میلادی قلعه گلکنده تحت فشار شدید قشون حکام گورکانی دهلی قرار گرفت و خسارات بسیاری به بار آمد و از این زمان است که سلسله قطب شاهیان به علت درگیری با دربار دهلی رو به افول گذاشت. به‌ویژه آنکه عبدالله قطب شاه تحت فشار شاه جهان، پادشاه گورکانی هند مجبور شد تا نام ائمه اطهار و نیز نام والی ایران را از خطبه‌های نماز جمعه حیدرآباد حذف کند. با این حال روابط عبدالله قطب شاه با دربار ایران بسیار صمیمانه بود و مبادله سفیر بین دو کشور ادامه یافت. اقتصاد کشاورزی بخش اصلی اقتصاد این ایالت را تشکیل می‌دهد. چهار پنجم تنباکوی هند در ایالت آندراپرادش تولید می‌شود ضمن آنکه این ایالت یکی از مناطق اصلی تولید برنج، دانه‌های روغنی، نیشکر، حبوبات و فلفل نیز هست. این ایالت دارای منابع معدنی مختلف از جمله طلا، منگنز، آهن، کروم، مس، سرب، روی زغال‌سنگ و پنبه نسوز می‌باشد. همچنین در این ایالت صنایع مختلفی از جمله صنایع کشتی سازی، هواپیما سازی، تجهیزات الکترونیکی، ماشین‌سازی و دارو سازی وجود دارد اهمیت امروزه شهر حیدرآباد در هندوستان بیشتر به دلیل وجود زیرساخت‌های علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات و همچنین تکنولوژی‌های نوین است. تقریباً تمام شرکت‌های بزرگ کامپیوتری دنیا در حیدرآباد شعبه دارند. شرکت مایکروسافت هم بزرگترین شعبه خود در خارج از آمریکا را در این شهر بنا کرده‌است. آب و هوا ایالت آندرا پرادش به دلیل مجاورت با خلیج بنگال گرم و مرطوب است و در قسمتی از سال (ژوئن، ژوئیه و اگوست) باران‌های موسمی در منطقه می‌بارد که معمولاً خسارات زیادی به‌دنبال دارد. این ایالت دارای سه فصل زمستان معتدل مرطوب، تابستان خشک و فصل باران می‌باشد. حداکثر دما بین ۲۳ تا ۴۸ درجه و حداقل آن بین ۱۳ تا ۲۲ درجه می‌باشد. حیدرآباد دارای آب و هوای گرم و شرجی است. فصل تابستان در این شهر از ماه مارس شروع و تا ماه جون ادامه دارد. فصل بارندگی از ژوئیه تا اکتبر و فصل سرما از نوامبر تا فوریه ادامه پیدا می‌کند. یک چهارم کل مساحت ایالت از جنگل پوشیده شده و دارای درختان ساج، انبه، بامبو و دیگر گیاهان محلی می‌باشد. کتابخانه‌ها شهر حیدرآباد به واسطه محوریت ویژه فرهنگی خود در جنوب هند و حاکمیت پادشاهان مسلمان در چند قرن گذشته، مرکزی برای جمع‌آوری کتاب‌های ارزشمند اسلامی و چاپ و ترجمه این کتاب‌ها به زبان‌های اردو، هندی و دیگر زبان‌های متداول هند بوده‌است. همین امر موجب شده که در حال حاضر نیز هزاران جلد از نسخ خطی به زبان‌های فارسی، عربی و اردو در کتابخانه‌های دولتی و شخصی این شهر یافت شود. در سال‌های اخیر با کمک نهادهای فرهنگی ایرانی مستقر در هند تلاش‌های مؤثری برای حفظ و مرمت این کتب صورت گرفته‌است. برخی از کتابخانه‌های مهم این شهر عبارتند از: ۱-کتابخانه کتب شرقی (اورینتال): این کتابخانه که بزرگترین مجموعه نسخ خطی شهر حیدرآباد می‌باشد در ساختمانی که در مجموعه دانشگاه عثماینه واقع شده قرار دارد و یکی از کتابخانه‌های دولتی ایالت آندراپرادش محسوب می‌شود. در این کتابخانه بیش از ۲۸ هزار جلد کتاب خطی به زبان‌های فارسی، عربی، اردو، هندی، سانسکریت و تلگو نگهداری می‌شود و کار مرمت، تهیه میکروفیلم و فهرست‌نویسی کتاب‌های این کتابخانه با مشارکت جمهوری اسلامی ایران از ابتدای سال ۱۳۸۶ آغاز گردیده‌است. ۲- کتابخانه مرکزی دولت آندراپرادش (آصفیه): ساخت بنای این کتابخانه در سال ۱۹۳۲ در دوره حکومت نظام آغاز گردید و در سال ۱۹۳۶ کار خود را آغاز نمود. در سال ۱۹۶۷ بیش از ۱۷ هزار کتاب نادر خطی این کتابخانه که متعلق به قرون پنجم و ششم هجری می‌باشد به کتابخانه کتب شرقی (اورینتال) منتقل گردید. در حال حاضر این کتابخانه دارای بیش از ۴۶۶ هزار جلد کتاب چاپی به زبان‌های هندی، انگلیسی، فارسی، تلگو، عربی، تامیلی و اردو می‌باشد که از سال ۱۹۶۰ دسترسی عموم مردم به این کتاب‌ها آزاد اعلام شد اما در عین حال اجازه خروج کتاب از کتابخانه داده نمی‌شود. کار دیجیتالی نمودن کتب کتابخانه آصفیه با همکاری کتابخانه دانشگاه کارنیج ملون آمریکا مدتی قبل آغاز گردیده و در حال حاضر نیز ادامه دارد. ۳- کتابخانه دانشگاه عثمانیه: ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه عثمانیه که خود یکی از ابنیه تاریخی شهر حیدرآباد است علاوه بر دارا بودن هزاران جلد کتاب علمی، بیش از ۸ هزار کتاب خطی را نیز در خود جای داده که از این تعداد قریب به ۵ هزار جلد آن از نسخ خطی فارسی می‌باشد. ۴-کتابخانه موزه سالار جنگ: این کتابخانه نیز یکی از مجموعه‌های بی نظیر نسخ خطی و چاپی است. در کتابخانه این موزه بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب وجود دارد که حدود ۹ هزار جلد آن کتاب‌های خطی و اغلب آن‌ها به زبان فارسی است. ۵- کتابخانه اداره ادبیات اردو: اداره ادبیات اردو در سال۱۹۳۰ با هدف ترویج زبان و ادبیات اردو و تألیف کتب مورد نیاز این زبان تأسیس گردید. در حال حاضر علاوه بر آموزش زبان اردو در کتابخانه این مرکز بیش از ۳۸۰۰ جلد کتاب خطی وجود دارد که بیش از ۱۶۰۰ جلد آن به زبان فارسی و مابقی به زبان‌های اردو، اردوی دکنی و عربی می‌باشند. در سال ۱۳۸۵ بخشی از کتب و اسناد تاریخی موجود در این کتابخانه با کمک جمهوری اسلامی ایران مرمت گردید. دانشگاه‌ها در این شهر سه دانشگاه مرکزی، دو دانشگاه خصوصی و ۶ دانشگاه ایالتی وجود دارد ایالت آندراپرادش یکی از ایالت‌های دانشگاهی و علمی هند محسوب می‌شود. در سراسر این ایالت ۱۲ دانشگاه و بیش از ۴۲۰ دانشکده در رشته‌های مختلف فنی علوم تجربی و انسانی تا سطوح عالی تحصیلی فعالیت دارند. به دلیل وجود دانشگاه‌ها و کالج‌های متعدد و معتبر در شهر حیدرآباد در سال‌های اخیر عده‌ای از جوانان ایرانی علاقه‌مند به تحصیل این شهر را انتخاب نموده‌اند و در حال حاضر ده‌ها نفر در مقاطع تحصیلی لیسانس تا دکتری در حیدرآباد مشغول به تحصیل هستند. دانشگاه تکنولوژی جواهر لعل نهرو این دانشگاه اولین دانشگاه تکنولوژی در کشور هندوستان هست، که در سال ۱۹۷۲ میلادی تأسیس گردید. پس از تأسیس، دو کالج مهندسی آنانتاپور و کاکینادا و هم چنین کالج مهندسی حیدرآباد که در سال‌های ۱۹۴۶ و ۱۹۶۵ تأسیس شده بودند نیز به این دانشگاه اضافه گشتند. تمامی رشته‌های تکنولوژی در اون تدریس میشند و به همین دلیل اسم اون رو گذاشتند «دانشگاه تکنولوژی جواهر لعل نهرو». این دانشگاه دارای امتیاز A هست. دانشگاه جواهر لعل نهرو در قسمت شمال غربی شهر حیدرآباد می‌باشد. دانشگاه عثمانیه حیدرآباد که از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های جهان محسوب می‌شود. این دانشگاه در سال ۱۹۱۸ (۱۲۹۷ شمسی) توسط میر عثمان علی خان، آخرین حاکم سلسله آصف جاهی تأسیس شده و در حال حاضر ظرفیت پذیرش ۱۵۰ هزار دانشجو را دارا می‌باشد. این دانشگاه در تمام رشته‌های تحصیلی در گروه‌های ریاضی، تجربی، انسانی و هنر برای مقاطع لیسانس تا دکتری دانشجو می‌پذیرد. دانشگاه حیدرآباد که در سال ۱۳۵۴ شمسی تأسیس شد و تنها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو می‌پذیرد. دانشگاه حیدرآباد با داشتن ۲۸ گروه آموزشی در چهار گروه تحصیلی از دانشگاه‌های معتبر جهان به‌شمار می‌رود. انستیتوی بین‌المللی فناوری اطلاعات (IIITH) یک دانشگاه خودمختار است که در سال ۱۹۹۸ به عنوان یک مشارکت خصوصی غیرانتفاعی عمومی (N-PPP) تأسیس شد و تحت این مدل اولین IIT در هند است. این مؤسسه غیرانتفاعی در زمینه‌های رباتیک، کامپیوتر و علوم مربوط به آن، پیشرو است. علاوه بر دانشگاه‌های فوق مفخم جاه کالج، دانشکده پزشکی و مهندسی نظام کالج و دانشگاه زبان‌های خارجی (CIFL) نیز مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشورمان هستند مراکز دیدنی چهار منار (Charminar) یا چار منار عمارتی مربع شکل با ارتفاع ۲۶ و عرض ۲۰ متر قدیمی‌ترین بنای تاریخی شهر حیدرآباد است که در سال ۱۰۰۶ قمری (۱۵۹۱ میلادی) به دستور محمد قلی قطب شاه بنا گردیده‌است. این بنای عظیم تاریخی دارای چهار مناره و چهار دروازه بزرگ می‌باشد و هر یک از دروازه‌ها به یک خیابان منتهی می‌شود و ساختار اولیه شهر حیدرآباد بر اساس بنای چهار منار نهاده شده‌است. این اثر تاریخی که به عنوان سمبل شهر حیدرآباد شناخته می‌شود آمیزه‌ای از فرهنگ اسلامی ایرانی‌است که سبک معماری آن مانند معماری شهر اصفهان می‌باشد و در قسمت داخلی آن بین هر یک از ستون‌ها نام رسول و علی بن ابیطالب در کنار هم نوشته شده‌است. این بنای دو طبقه در زمان «قطب شاهیان» به‌عنوان مدرسه علوم دینی استفاده می‌شده‌است. موزه سالار جنگ سومین موزه بزرگ هند است که در آن اشیاء قدیمی از سراسر جهان گردآورده شده که نمادی از تمدن‌های گوناگون در جهان است. نواب میر یوسف علی خان مشهور به سالار جنگ (۱۸۸۹–۱۹۴۹م) که در گذشته‌ها در سمت وزیر بزرگ در حیدرآباد کار می‌کرد طی ۳۵ سال بخش عمدهٔ دارایی خود را برای گردآوری این اشیای قدیمی صرف کرد. در این موزه اوراق دستنوشته بهزبان فارسی دری وجود دارد. زبان فارسی در سده‌های گذشته در هند کاربرد داشته و شاهان گورکانی و قطب شاهیان به ترویج آن می‌پرداختند. مسجد مکه یا «مکه مسجد» یکی از معروف‌ترین مساجد و بزرگ‌ترین مسجد جنوب هند است که در سمت جنوب غربی چار منار واقع شده‌است. بنای این مسجد در سال ۱۰۲۷ه‍.ق/۱۶۱۷م به دستور سلطان محمد قطب شاه آغاز و در زمان ابوالحسن قطب شاه پایان یافت. صحن این مسجد حدود ۷۵۰۰ متر مربع است و در ابتدای در ورودی آن حوض بزرگی قرار دارد. نمای بیرونی مسجد از ۵ قوس محرابی‌شکل و نمای داخلی آن ۱۵ قوس محرابی دارد. دو مناره بلند در دو گوشه جلوی بنا و یک ساعت آفتابی از دیگر مشخصه‌های این مسجد است. سلطان محمد این مسجد را «بیت العتیق» نام نهاد و هنگامی که حیدرآباد به دست اورنگ زیب پادشاه گورکانی سقوط کرد، وی نام آن را به «مکه مسجد» تغییر داد. علت این تغییر نام آن است که در هنگام ساخت مسجد مقداری از خاک مکه در بنای آن به‌کار برده شده‌است. معروف است برای قرار دادن سنگ‌بنای این مسجد سلطان محمد دستور داد هر کسی که از نوجوانی نماز یومیه‌اش قضا نشده‌است حاضر شود. تنها دو نفر حاضر شدند و قسم شرعی یاد کردند که هیچ‌یک از نمازهای آن‌ها قضا نشده‌است. سپس خود سلطان محمد قسم یاد کرد که نه تنها از سن ۱۲ سالگی نماز واجبش قضا نشده بلکه نمازهای تهجد وی نیز ترک نگردیده‌است؛ لذا او به اتفاق دو نفر دیگر سنگ‌بنای مسجد را نهاده و کار ساختمان آن آغاز گردید. قلعه گلکنده که در زمان سلسله کاکاتیا در سال ۵۳۸ ه‍.ق تأسیس و در زمان قطب شاهیان به عنوان پایتخت برگزیده شد دارای بناها، برج‌ها و استحکامات زیبا و هشت دروازه می‌باشد. بقایای این قلعه هنوز هم بر فراز تپه‌ای واقع در منطقه گلکنده در جنوب غربی حیدرآباد، مهم‌ترین مرکز توریستی شهر به‌شمار می‌رود. قلعه گلکنده با اصول مهندسی برگرفته از سبک معماری ایرانی - هندی احداث گردیده و دارای جایگاه‌های حفاظتی و دیده‌بانی در بالای دیوارهٔ بلند این قلعه می‌باشد. قلعه گلکنده دارای چند دروازه اصلی و راه‌های ورودی و خروجی مخفی متعددی است که هر چند تخریب گردیده ولی هنوز جذابیت‌های خود را برای گردشگران از دست نداده‌است. هفت گنبدان قطب شاهی (Qutb Shahi Tombs) مجموعه‌ای است از ۹۲ بنای تاریخی شامل مساجد، مقابر، حمام و دیگر ابنیه تاریخی که آرامگاه برخی پادشاهان سلسله قطب شاهی در آن قرار دارد. ازجمله آرامگاه محمد قلی قطب شاه، سلطان قلی، جمشید قلی، ابراهیم قلی و عبداله قطب شاه در این مجموعه واقع است. این مجموعه که در نزدیکی قلعه گلکنده قرار دارد به اعتقاد باستانشناسان یکی از مجموعه‌های بی‌نظیر تاریخی است که در صورت مرمت و بازسازی می‌تواند با بناهای تاریخی مهم هند و جهان در جذب گردشگران رقابت کند اما متأسفانه طی سال‌های متمادی مورد بی‌توجهی قرار گرفته و در حال حاضر از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. پادشاهی عاشورخانه (Badshahi Ashurkhana) یا عاشوراخانه پادشاهی یکی از مهم‌ترین عاشورخانه‌های پرشمار حیدرآباد است. در شهر حیدرآباد ۱۱ هزار عاشورخانه وجود دارد که ۵ هزار از آن‌ها در اختیار شیعیان و ۶ هزار آن در اختیار اهل سنت است و در حال حاضر تحت نظارت سازمان اوقاف ایالت آندرا پرادش می‌باشد. تأسیس این عاشورخانه‌ها به زمان سلطان ابراهیم قطب شاه یعنی سال ۱۵۷۸ م برمی‌گردد که سنت برگزاری مراسم اربعین علی و عزاداری شیعیان در حیدرآباد مرسوم شد. در این زمان عاشورخانه‌های متعددی تأسیس شد تا در آن‌ها مردم در ایام محرم به عزاداری بپردازند. یکی از عاشورخانه‌های مهم که در بخش قدیم شهر حیدرآباد واقع شده عاشورخانه پادشاهی است. لاد بازار (Lad Bazar) بازاری است که به‌داشتن جواهرات زیبا و النگوهای رنگین هندی مشهور است. قصر چهار محله (Chowmahalla Palace) قصر چهار محله که در گویش اردو به آن «چو محله» می‌گویند مجموعه‌ای از چهار قصر در کنار یکدیگر می‌باشد که در زمان میرعثمان علی خان بنا گردید. این مجموعه تاریخی یکی از زیباترین بناهای شهر حیدرآباد است که در آن موزه‌ای از عکس‌ها و لباس‌های متعلق به‌خانواده‌های پادشاهی قرار دارد. راموجی فیلم سیتی (Ramoji Film City - RFC) یکی از مراکز بزرگ سینمایی است که در فاصله چند کیلومتری جنوب شرقی شهر حیدرآباد قرار دارد. با توجه به اشتیاق بیش از حد مردم هند به صنعت سینما مراکز مختلفی در هند برای تولید محصولات سینمایی به وجود آمده‌است. این مجموعه بزرگ سینمایی در سال ۱۹۹۵ توسط راموجی رائو سردبیر روزنامه اینالو در زمینی به وسعت ۲۰۰ هکتار تأسیس گردید. این شهرک علاوه بر ساخت فیلم‌های مختلف سینمایی و تلویزیونی مرکزی برای ارسال امواج ۱۲ کانال تلویزیونی به زبان‌های اردو، تلگو و هندی است که تمام آن‌ها نیز توسط آقای راموجی مدیریت می‌شود. علاوه بر آن شهرک راموجی باداشتن باغ‌ها و بخش‌های مختلف تفریحی و ماکت‌های دیدنی، به‌عنوان یکی از مراکز عمده تفریحی مردم شهر حیدرآباد در تمام طول سال مطرح است. دریاچه حسین سگر (Hussain Sagar) یا سد حسین سگر (حسین ساغر) دریاچه و سدی است که در حال حاضر در میان شهر حیدرآباد قرار گرفته در زمان محمد قلی قطب شاه توسط حسین شاه ولی از عالمان دربار قطب شاهیان با هدف جمع‌آوری و استفاده از آب‌های منطقه کوهستانی شمال غرب حیدرآباد (منطقه بانجاراهیلز و جوبلی هیلز) طراحی گردید. در حال حاضر این دریاچه تنها به عنوان محلی برای تفریح مردم شهر مورد استفاده قرار می‌گیرد و آب آن به هیچ وجه قابل شرب نیست. در مراسم گانپاتی فستیوال گانش از اعیاد هندوها که در اوایل شهریور ماه هر سال برگزار می‌شود، هزاران مجسمه گچی، سیمانی و گلی کوچک و بزرگ در این دریاچه ریخته می‌شود که این امر موجب آلودگی بیشتر آب آن می‌شود. لازم است ذکر شود در سال ۱۹۹۲ مجسمه بزرگ سنگی بودا در وسط این دریاچه نصب گردید و در اطراف آن مجموعه‌ای تفریحی برای مراجعین در نظر گرفته شده‌است. مجسمه بودای حیدرآباد (Statue of Buddha) که در میان دریاچه یا در حقیقت سد حسین سگر سر بلند کرده و با تواضع و فروتنی به آدمیان می‌نگرد. بوداییان در هند کم نیستند. این مجسمه در ۱۹۸۸ به کوشش یکی از سیاست‌مداران هندو مذهب حیدرآباد در چاپان ساخته شد و به حیدرآباد آورده شد تا در میان سد حسین سگر که به صورت غیرطبیعی در وسط شهر خوابیده‌است، نصب گردد؛ اما مجسمه در جریان نصب میان آب افتاد و تا دو سال در آنجا خوابید، تا این که با کوشش زیاد در سال ۱۹۹۲ دوباره از آب کشیده شد. مجسمه هیچ درزی برنداشته و دوباره نصب و رنگ‌آمیزی گردید. قصر فلک نما (Falaknuma Palace) کاخی است قدیمی که در منطقه شهر قدیم در جنوب چار منار در بالای تپه‌ای بلند قرار دارد این قصر در سال ۱۸۵۰م توسط اقبال‌الدوله نخست‌وزیر میر محبوب علی شاه نظام ششم سلطنت آصف جاهی جهت اقامت شخصی وی بنا گردید اما در روز افتتاح این قصر، بنای مذکور نظر شاه را جلب نموده و وی دستور خریداری آن را صادر می‌نماید. این قصر دارای ۳۰۰ اتاق بزرگ و سالن‌های مختلف است. نگارخانه پانویس منابع حیدرآباد در یک نگاه، وبگاه سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران - حیدرآباد وبگاه دوستداران ایران در هند وبگاه انجمن دوستداران ایران باختری، منیژه، هند؛ سرزمین رؤیاها، سرزمین عشق ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد، ویرایش ۱۷ آوریل ۲۰۰۸ بخش‌های تاریخی بنیان‌گذاری‌های ۱۵۹۱ (میلادی) در آسیا بنیان‌گذاری‌های دهه ۱۵۹۰ (میلادی) در هند پایتخت کشورهای پیشین پایتخت‌های پیشین پایتخت‌های تاریخی هند تلانگانا جامعه‌شناسی فرهنگ جنوب آسیا چندفرهنگی حیدرآباد، هند شهرها و شهرک‌ها در بخش حیدرآباد، هند شهرهای تلانگانا علی بن ابی‌طالب مراکز تاریخی مراکز تقسیمات کشوری هند مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۹۰ (میلادی) مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۵۹۱ (میلادی)
8056
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%DA%A9%D8%AA%D9%87
کلکته
کُلکَتّه پایتخت ایالت بنگال غربی در کشور هند است. این شهر یکی از شهرهای مهم این کشور است که تا چند سال پیش پرجمعیت‌ترین شهر هند بود ولی اکنون دهلی و بمبئی از آن پر جمعیت‌ترند. از سال ۱۷۷۲ تا ۱۹۱۱ کلکته پایتخت هندوستان بود و پس از آن مرکزیت حکومت به دهلی نو انتقال یافت. جمعیت کلکته ۴٬۴۹۶٬۶۹۴ نفر است. از سال ۲۰۰۱ نام این شهر را به «کولکاتا» برگرداندند تا به تلفظ بنگالی آن نزدیک‌تر باشد ولی همچنان در نوشته‌های فارسی مانند برخی دیگر از زبان‌ها همان صورت قدیمی به‌کار می‌رود. مترو متروی کلکته در سال ۱۹۸۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱ خط و ۲۴ ایستگاه می‌باشد. توضیحات منابع بنگال غربی بنیان‌گذاری‌های ۱۶۹۰ (میلادی) در آسیا بنیان‌گذاری‌های ۱۶۹۰ (میلادی) در امپراتوری بریتانیا بنیان‌گذاری‌های دهه ۱۶۹۰ (میلادی) در هند پایتخت کشورهای پیشین پایتخت‌های پیشین پایتخت‌های تاریخی هند زیربخش‌های بنگال غربی شهرها و شهرک‌ها در بخش کلکلته شهرها و شهرک‌ها در بنگال غربی شهرهای بندری در هند مراکز تقسیمات کشوری هند مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۹۰ (میلادی)
8057
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF%20%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7
رود آستارا
آستارا رود رودخانه مرزی کوچکی است که شهر آستارا در ایران را از شهر آستارا در جمهوری آذربایجان جدا می‌کند. این رودخانه که از ارتفاعات گردنه حیران و دامنه قله شیندان و ارتفاعات آق‌مسجد سرچشمه گرفته و میان ایران و جمهوری آذربایجان مرز طبیعی را تشکیل داده، همچنین بزرگ‌ترین شاخه این رودخانه با ۶۰٪ دبی لحظه‌ای از طرف ایران وارد و بر رودخانه ملحق می‌گردد. (در حوزه روستاهای گیلده و آقچای) در این رودخانه، همه ساله مقدار چشم‌گیری ماهی سفید، سیاکولی، ماهی آزاد، سس ماهی، انواع ماهیان فلسدار توسط صیادان سنتی با ماشک صید می‌گردد. در تابستان از آب آن برای مصارف و آبیاری مزارع کشاورزی استفاده می‌شود. مسیر آن از کنار آبادی‌های مرزی گذشته و دو شهر آستارای شمالی و جنوبی را از هم جدا ساخته و به دریا می‌ریزد. پل معروف مرزی بر روی همین رودخانه احداث گشته‌است. پانویس منابع جاذبه‌های گردشگری آستارا حوضه آبریز دریای مازندران رشته‌کوه البرز رودهای استان گیلان رودهای بین‌المللی آسیا رودهای جمهوری آذربایجان رودهای مرزی ریزابه‌های دریای خزر زمین‌چهرهای استان گیلان شهرستان آستارا (جمهوری آذربایجان) شهرستان لنکران مرز ایران و جمهوری آذربایجان
8059
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%AE
سرخ
سُرخ یا قِرمِز به طیفی از رنگ‌ها گفته می‌شود که در پایین‌ترین بسامد نور قابل تشخیص توسط چشم انسان قرار دارند. سرخ در کنار زرد و آبی یکی از سه رنگ اصلی است. از جمله پرچم‌های کشورهایی که در آن قرمز به‌کار رفته‌است می‌توان به ایران، جمهوری آذربایجان، آمریکا، گرجستان، ترکیه و… اشاره کرد. طول موج رنگ سرخ بین ۶۲۵ تا ۷۶۰ قرار دارد و بسامدهای پایین‌تر از آن را فروسرخ یا مادون قرمز می‌نامند. در فارسی امروزی نام دیگر این رنگ، «قرمز» است. واژه قرمز خود معرب‌شده واژه‌های «کرمست» و «کرمیر» (سرخ، زرشکی) است که در زبان پارسی میانه (ساسانی) و دیگر زبان‌های ایرانی مانند سغدی رایج بوده‌اند. در تاریخ ایران از این رنگ بعنوان لباس محمدشاه در زمان قاجار استفاده نمودند. در کامپیوتر کد رنگ سرخ در محیط‌های داس 0x4 می‌باشد و در محیط ویندوز 0xff0000 می‌باشد. در الکترونیک در الکترونیک معمولاً سیم‌های مثبت تغذیه را با این رنگ مشخص می‌کنند. همچنین در مقاومت‌های رنگی رنگ سرخ به معنی عدد «دو» می‌باشد. در طبیعت در ستاره‌شناسی ستاره‌ها و شبه ستاره‌های گروه M (ستاره‌های با کمترین حرارت) به عنوان ستاره‌های قرمز طبقه‌بندی می‌شوند همچنین مریخ به خاطر سطح پوشیده از اکسید آهنش به عنوان سیاره قرمز شناخته می‌شود. مشتری در سطح خود یک نقطه قرمز بسیار بزرگ دارد که به شکل یک توپ فوتبال کمی بالا از استوای سیاره قرار گرفته‌است. ستاره شناسان عقیده دارند که این دایره نوعی طوفان است. خون حاوی اکسیژن نیز به علت اکسیده شدن هموگلوبین آن قرمز است. رنگ قرمز اولین رنگی است که به وسیله آب دریا جذب می‌شود و به این دلیل بسیاری از ماهی‌ها و بی‌مهرگان دریایی قرمز رنگ در محل زنگی خود سیاه دیده می‌شوند. زمانی که دربارهٔ رنگ‌آمیزی حیوانات صحبت می‌شود قرمز معمولاً به رنگ‌های بین قهوه‌ای و قرمز گفته می‌شود. در این حالت ممکن از این رنگ برای شرح رنگ پوشش گاو یا سگ استفاده شود. همچنین از این رنگ برای نام‌گذاری گونه‌های مختلف حیوانات مانند روباه قرمز، سنجاب قرمز، گوزن قرمز، سینه سرخ، بلبل دم قرمز و … استفاده می‌شود. به همین ترتیب از این رنگ برای مشخص کردن چیزهای مختلفی که به نوعی با این رنگ در ارتباط هستند مانند خاک سرخ، موی سرخ یا سرخ‌پوست استفاده می‌شود. زمانی که از این رنگ در مورد گل‌ها استفاده می‌شود منظور رنگی نزدیک به ارغوانی یا صورتی است. نماد رنگ جلب‌کننده توجه قرمز رنگی‌است که بیشترین توجه‌ها را به‌سمت خود جذب می‌کند. این رنگ نیز بیشتر به پویایی و فعالیت مرتبط است. این رنگ در مد (پوشاک) نیز محبوب است و می‌تواند باعث توجه بیشتر حاضرین شود. قرمز در صنعت مُد مدرن همانگونه که در نقاشی‌های قرون وسطایی استفاده می‌شد مورد استفاده قرار می‌گیرد: برای جلب توجه بیننده به شخصی که قرار است مرکز توجه باشد. به نظر می‌رسد افرادی که قرمز پوشیده‌اند، حتی اگر واقعاً در همان مسافت با هم فاصله داشته باشند، نزدیک‌تر از لباس‌های رنگی دیگر هستند. این معمولاً توسط نگهبانان و افراد دیگری انجام می‌شود که شغل آنها نیاز به پیدا کردن آنها به راحتی دارد. از آنجا که رنگ قرمز توجه را به خود جلب می‌کند، اغلب در تبلیغات استفاده می‌شود، اگرچه مطالعات نشان می‌دهد که افراد کمتر می‌توانند چیزی را که به رنگ قرمز چاپ شده بخوانند، زیرا می‌دانند که این تبلیغات است، و همچنین به دلیل اینکه خواندنش از خواندن متن سیاه و سفید دشوارتر است. هشدار رنگ سرخ توجه مردم را جلب می‌کند و از این قابلیت آن برای هشدار در مورد خطر یا موارد اضطراری و از طرفی برای جلب تماشاگر استفاده می‌شود. در طبیعت سرخ بودن میوه‌ها نشانه رسیده بودن آن‌ها است. تحقیقات مختلف این نکته را نشان داده که رنگ سرخ بیشترین واکنش را در مقابل دیگر رنگ‌ها به همراه دارد. این واکنش به ترتیب در رنگ‌های نارنجی، زرد و سفید کاهش می‌یابد. به خاطر این خصوصیت دانشمندان این رنگ را به عنوان رنگ مناسب برای تابلوهای هشدار، برچسب‌ها و علامت‌ها پیشنهاد می‌کنند. قرمز رنگ سنتی هشدار و خطر است و به همین دلیل اغلب در پرچم‌ها استفاده می‌شود. در قرون وسطی، یک پرچم قرمز در جنگ، نشان‌دهندهٔ «جنگ فانی» بود، جایی که مخالفان با هیچ‌کس یاری نخواهند کرد و زندانی را که برای باج گرفته بود، به قتل می‌رسانند. به‌طور مشابه، پرچم قرمز که توسط یک کشتی دزدان دریایی برافراشته می‌شود به معنای آن بود که هیچ رحمی نسبت به هدف خود نخواهند داشت. در انگلیس، در اوایل اختراع خودرو، ماشین‌ها مجبور بودند پشت سر مردی با پرچم قرمز که به کالسکه‌ها هشدار می‌داد حرکت کنند، پیش از این که قانون ماشین‌ها در بزرگراه‌ها در ۱۸۹۶ این قانون را لغو کند. در مسابقات اتومبیلرانی، در صورت وجود خطر برای رانندگان، پرچم قرمز برافراشته می‌شود. در فوتبال بین‌المللی، به بازیکنی که تخلف جدی از قوانین کرده‌است، کارت قرمز نشان داده می‌شود و از بازی خارج می‌شود. گناه، جرم و هوس رنگ سرخ به‌طور گسترده‌ای به عنوان نماد جرم و گناه مورد استفاده قرار می‌گیرد که معمولاً به دلیل رابطه آن با خون و سکس است، البته این استفاده از رنگ سرخ تا حدودی به عقاید یهودیت و سپس مسیحیت که سرخ را با خون مقتول و به‌طور کلی با گناه مرتبط می‌دانند نیز بر می‌گردد. همچنین شیطان در بسیاری از نقش‌ها در فرهنگ‌های متفاوت با رنگ سرخ و لباس سرخ کشیده شده‌است. سرخ همچنین به عنوان نماد شهوت، هوس، عشق و زیبایی نیز به کار می‌رود. رابطه بین قرمز با عشق و زیبایی تا حدودی به استفاده از گل سرخ به عنوان نماد عشق نیز وابسته است. باید اشاره کرد که هر دو فرهنگ یونانی و یهودی سرخ را به عنوان نماد عشق و فداکاری می‌شناسند. شجاعت و فداکاری سرخ همچنین به عنوان نماد شجاعت و فداکاری نیز به کار می‌رود. مثال‌های این کاربرد در پرچم ملی بسیاری از کشورها یافت می‌شود. همانطوری‌که پیشتر به رابطه بین قرمز در مسیحیت و گناه اشاره شد، این رنگ در مسیحیت و همچنین اسلام به عنوان نماد شهید نیز به کار می‌رود؛ فردی که به خاطر باورهایش از جان خود می‌گذرد. افرادی که ادعا می‌کنند قادر به تشخیص هاله افراد هستند این‌گونه بیان کرده‌اند که فردی با هاله سرخ فردی است که در شغل خود به سلامتی و قوای جسمانی نیاز دارند. رنگ‌های سرخ در اچ.تی.ام. ال رنگ سرخ، از رنگ‌های استاندارد در زبان HTML است که می‌توان برای به‌کارگیری آن نام انگلیسی‌اش (red) را درج نمود. لباس عروسی در بسیاری از کشورهای آسیایی، لباس‌های عروس معمولاً قرمزرنگ هستند؛ این رنگ برای آنان نماد شادی و خوشبختی‌است. در هندوستان، عروس‌ها به‌طور سنتی ساری قرمز، به نام ساری خون، که توسط پدرشان ارائه می‌شود، می‌پوشند، و این نشان‌دهندهٔ این است که وظایف او به عنوان پدر به شوهر جدید منتقل می‌شود، و به عنوان سمبل آرزوی او برای داشتن فرزند است. پس از ازدواج، عروس ساری با حاشیه قرمز پوشیده و در صورت فوت همسرش، آن را به ساری سفید تغییر می‌دهد. در پاکستان و هند، برخی از عروس‌ها به‌طور سنتی نیز دست و پای خود را با رنگ قرمز توسط خانواده همسر جدیدشان با حنا رنگ آمیزی می‌کنند تا خوشبختی خود را به دست آورند و وضعیت جدید خود را نشان دهند. فیزیک در فیزیک رنگ قرمز در مفاهیم دما اغلب نماد گرما است که حتی بر روی شیرهای آب رنگ قرمز برای آب گرم استفاده می‌شود. پرچم‌ها رنگ سرخ یکی از رایج‌ترین رنگ‌های مورد استفاده در پرچم‌های ملی است. این رنگ بسیار زیاد در پرچم کشورهای گوناگون از قاره‌های جهان استفاده شده‌است. این رنگ می‌تواند نماد: خون سربازان، شجاعت، مدرنیته، حرارت و پویایی یا حتی شرایط آب‌وهوایی کشور باشد. کشورهای حاضر پرده‌ها جستارهای وابسته فهرست نام رنگ‌ها قرمز (روان‌شناسی رنگ) منابع Wikipedia contributors, "Red," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?oldid=184353548 (accessed January ۱۷، ۲۰۰۸). فرهنگ‌های لغت آریانپور. پیوند به بیرون آزمون کوررنگی قرمز-سبز رنگ رنگین‌کمان رنگ‌ها رنگ‌های اصلی رنگ‌های ثانویه رنگ‌های وب سایه‌های سرخ سایه‌های صورتی طیف نوری
8060
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4%20%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C
پراکنش زیستی
پراکنش زیستی یا پراکنده‌شدن زیستی یا پراکَنش در برخی علوم به‌معنی «میزان و درجهٔ پراکندگی» یک گونه در یک محیط است. این واژه را برای نشان دادن پراکندگی هر چیزی می‌توان به‌کار برد. برای نمونه، در گزارهٔ: «پراکنش اسبچه خزر در مازندران بیشتر است» اشاره‌ای به پراکندگی یا فراوانی نژاد این جانور در مازندران دیده می‌شود. به‌همین‌سان، گزارهٔ: «گونه‌های جانوریِ دریای پارس در کرانه‌های قشم پراکنش بیشتری دارد» کم‌وبیشیِ گونه‌های جانوری در یک دریا و در یکی از گوشه‌های آن را نشان می‌دهد. منابع بوم‌شناسی جمعیت بوم‌شناسی تولیدمثل فرگشت زیستی
8062
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%84%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%88
مارسل مارسو
مارسل مارسو (زادۀ ۲۲ مارس ۱۹۲۳ میلادی – درگذشتۀ ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۷ میلادی) بازیگر فرانسوی و از نامدارترین هنرمندان میم و بازیگران معاصر رشتۀ پانتومیم بود. زندگی نام اصلی او مارسل مانگِل است و در شهر استراسبورگ فرانسه در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. وی پس از تماشای چارلی چاپلین به هنرپیشگی علاقه‌مند شد و در سال ۱۹۴۶ به بعد به تحصیل در تئاتر سارا-برنارد در شهر پاریس مشغول گشت. وی بعدها در چندین فیلم از جمله باربارلا (ساخته ۱۹۶۸) بازیگری کرد. او در سال ۲۰۰۱ به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد برای سالخوردگان انتخاب شد. همچنین شهر نیویورک در تقویم خود، روز ۱۸ مارس را «روز مارسل مارسو» اعلام کرده است. وی در ۸۴ سالگی در شهر کئور فرانسه درگذشت. فیلم سینمایی مقاومت در مورد زندگی این هنرمند و تلاش وی در نجات کودکان یتیم یهودی در دوران اشغال فرانسه توسط آلمان نازی ساخته شده است. البته به طور کامل شخصیت وی را به نمایش نکشیده است. منابع پیوند به بیرون بنیاد مارسل مارسو برای پیشبرد هنر نمایش بی‌کلام آلبوم عکس: مارسل مارسو در گذشت (بی‌بی‌سی فارسی) اعضای آکادمی هنرهای زیبا افسران لژیون دونور اهالی استراسبورگ بازماندگان هولوکاست بازیگران مرد فیلم اهل فرانسه بازیگران مرد یهودی فرانسوی پانتومیم پانتومیم‌های اهل فرانسه درگذشتگان ۲۰۰۷ (میلادی) دلقک‌های اهل فرانسه زادگان ۱۹۲۳ (میلادی) فرماندهان نشان ادبیات و هنر مدفونان در پرلاشز نظامیان جنگ جهانی دوم اهل فرانسه هنرمندان یهودی یهودیان یهودیان اهل فرانسه
8063
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%87
لاهه
لاهه (نام رسمی در زبان هلندی: Den Haag تلفظ: دِن هاخ ) شهری در غرب کشور هلند و پایتخت اداری این کشور است. لاهه مرکز استان هلند جنوبی نیز است. وجه تسمیه نام این شهر در زبان فارسی از نام آن در زبان فرانسه (La Haye) گرفته‌شده‌است. نخستین بار در سال ۱۲۴۲ از لاهه به عنوان Die Haghe نام برده شد. در سده پانزدهم، نام des Graven hage مورد استفاده قرار گرفت، به معنای واقعی کلمه "The Count's Wood"، با مفهوم‌هایی مانند "The Count's Hedge, Private Enclosure or Hunting Grounds". "" Gravenhage "از قرن ۱۷ به بعد به طور رسمی برای این شهر استفاده می‌شد. امروزه این نام فقط در برخی اسناد رسمی مانند گواهی‌های تولد و ازدواج استفاده می‌شود. خود شهر از "دن هاگ" در تمام ارتباطات خود استفاده می‌کند. مقر سازمان ملل لاهه یکی از مقرهای سازمان ملل متحد است، به گونه‌ای که ستاد چند مؤسسه این سازمان در این شهر قرار دارد. به این شهر لقب «پایتخت حقوقی جهان» نیز داده‌اند. لاهه به عنوان خانه حقوق بین‌الملل و داوری شناخته می‌شود. دادگاه بین‌المللی دادگستری، اصلی‌ترین بازوی قضایی سازمان ملل متحد، و همچنین دادگاه کیفری بین‌المللی، دادگاه داوری، یوروپول و تقریباً ۲۰۰ سازمان دولتی بین‌المللی دیگر در این شهر واقع شده‌است. جمعیت جمعیت این شهر بر اساس آمار سال ۲۰۰۷ برابر با ۴۷۴٬۲۴۴ نفر بوده‌است. لاهه پس از آمستردام و روتردام، سومین شهر بزرگ هلند به‌شمار می‌رود. این شهر با بیش از ۱ میلیون جمعیت شهری، سومین شهر بزرگ هلند پس از آمستردام و روتردام است. منطقه روتردام – کلانشهر لاهه، با جمعیت تقریبی ۲٫۷ میلیون نفر، دهمین منطقه بزرگ اتحادیه اروپا و پرجمعیت‌ترین منطقه در این کشور است. در غرب هلند، لاهه در مرکز محله‌های هاگلندن قرار دارد و در گوشه جنوب غربی محله بزرگ‌تر راندستاد قرار دارد. تاریخچه این منطقه بخشی از استان رومی ژرمانیا پایین بود و نزدیک به مرز امپراتوری، آهکهای آلمانی - رائتیایی فوقانی بود. در سال ۱۹۹۷، چهار نقطه عطف رومی در Wateringse Veld کشف شد. نسخه‌های اصلی آن در موزه «موزه» است. این نقاط عطف فاصله از نزدیکترین شهر روم، فروم هادریانی (ووربورگ امروزی) را نشان می‌دهد و می‌توان آن را به دوران سلطنت امپراطوران آنتونینوس پیوس (۱۳۸–۱۶۱؛ ستون به تاریخ ۱۵۱)، کاراکالا (۲۱۱–۲۱۷)، گوردین مربوط می‌شود. دربارهٔ منشأ لاهه اطلاعات کمی در دست است. هیچ سند معاصر در توصیف آن وجود ندارد، و منابع بعدی اغلب قابل اعتماد هستند. آنچه مسلم است این است که لاهه توسط آخرین شماری از کاخ هلند تأسیس شد. فلوریس چهارم در حال حاضر دارای دو اقامتگاه در این منطقه بود، اما احتمالاً دادگاه سوم را در سال ۱۲۲۹ توسط هوفویور امروزی خریداری کرد، که قبلاً متعلق به زنی به نام Meilendis بود. احتمالاً، فلوریس چهارم قصد داشت زمین را به قلعه ای بزرگ بازسازی کند، اما قبل از ساختن هرچیزی در مسابقات در سال ۱۲۳۴ درگذشت. پسر و جانشین وی ویلیام دوم در دربار زندگی می‌کرد و پس از انتخاب وی به پادشاهی رومیان در سال ۱۲۴۸، بلافاصله به لاهه بازگشت و از سازندگان دادگاه را به "کاخ سلطنتی" (regale palacium) تبدیل کرد که بعداً Binnenhof ("دادگاه داخلی") نامیده می‌شود. وی در سال ۱۲۵۶ قبل از تکمیل این کاخ درگذشت اما بخشهایی از آن در زمان پسرش فلوریس پنجم به پایان رسید، که برجسته‌ترین آن Ridderzaal ("تالار شوالیه ها") است، هنوز برجسته است. هنوز هم برای رویدادهای سیاسی، مانند سخنرانی سالانه سلطنت هلند از تخت، مورد استفاده قرار می‌گیرد. از قرن سیزدهم به بعد، شماریان هلند از لاهه به عنوان مرکز اداری و محل اقامت خود در هلند استفاده کردند. دهکده ای که از اطراف Binnenhof سرچشمه گرفته‌است برای اولین بار در منشور مربوط به سال ۱۲۴۲ به عنوان Die Haghe ذکر شده‌است. این روستا در سال ۱۳۵۸ به اقامتگاه اصلی کنت‌های هلند تبدیل شد و بنابراین مقر بسیاری از نهادهای دولتی شد. این وضعیت باعث رشد روستا شد. در اواخر قرون وسطی، این شهر به اندازه یک شهر بزرگ شده بود، اگرچه حقوق شهر را دریافت نمی‌کرد. در سالهای ابتدایی، این دهکده در محله یا منطقه روستایی مونستر واقع شده بود که توسط ارباب هیولا اداره می‌شد. با این حال ، کنت به دنبال کنترل مستقیم بیشتر بر روستا، روستا را جدا کرد و یک سفارتخانه جداگانه به نام Haagambacht ایجاد کرد، که مستقیماً توسط کنت‌های هلند اداره می‌شود. قلمرو هاگامباخت در زمان سلطنت فلوریس پنجم به‌طور قابل توجهی گسترش یافت. در آغاز جنگ هشتاد ساله، عدم وجود دیوارهای شهر فاجعه بار بود، زیرا به نیروهای اسپانیایی اجازه می‌داد تا به راحتی شهر را اشغال کنند. در سال ۱۵۷۵، ایالت‌های هلند که به‌طور موقت در دلفت مستقر بودند، حتی تخریب شهر را نیز در نظر گرفتند اما پس از میانجیگری ویلیام خاموش، این پیشنهاد رد شد. در سال ۱۵۸۸، لاهه به مقر دائمی ایالات هلند و همچنین ایالت‌های عمومی جمهوری هلند تبدیل شد. برای اینکه دولت کنترل امور شهر را کنترل کند، لاهه هرگز وضعیت رسمی شهر را دریافت نکرد، اگرچه بسیاری از امتیازات را فقط به شهرها تعلق می‌گرفت. در حقوق اداری مدرن، «حقوق شهر» دیگر جایی ندارد. مراکز فرهنگی سالن کنسرت لوسنت دنس‌تآتر یکی از مراکز فرهنگی شهر لاهه است. منابع مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «The Hague»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. (بازیابی در ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸). استان هلند جنوبی بنیان‌گذاری‌های ۱۲۴۸ (میلادی) در اروپا بنیان‌گذاری‌های ۱۲۴۸ (میلادی) پایتخت‌های پیشین شهرها و شهرک‌های بندری دریای شمال شهرهای هلند مراکز استانی هلند مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۳ (میلادی) مناطق مسکونی در هلند جنوبی مناطق مسکونی ساحلی در هلند ویکی‌سازی رباتیک
8065
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%DB%8C%D8%AF%D9%86
لیدن
لَیدن شهری دانشگاهی در استان هلند جنوبی و در نزدیکی لاهه در کشور هلند است. شهر لیدن با جمعیتی برابر با ۱۱۷٫۰۳۷ نفر پنجمین شهر بزرگ در استان هلند جنوبی است. شهر لیدن با شهرهای اوخست‌خیست لَیدِردورپ و فورسخوتن یک مجموعه به‌هم‌پیوسته را تشکیل می‌دهد که جمعیت این ناحیهٔ شهری جمعاً ۲۵۰٫۰۰۰ نفر است. دانشگاه لیدن کهن‌ترین دانشگاه هلند است. این دانشگاه در سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های اروپا بود. چهره‌های علمی بزرگی هم‌چون رنه دکارت، کنستانتین هویگنس، و یوستوس لیپسیوس از افراد مقیم در این دانشگاه بودند. دیدنی‌ها هستهٔ قدیمی شهر، کانال‌های آب، بناهای قدیمی و صحن‌های مسکونی لیدن از دیدنی‌های گردشگری آن است. باغ گیاه‌شناسی هورتوس، رصدخانهٔ دانشگاهی و کتابخانهٔ دانشگاه لیدن (دارای مجموعهٔ بزرگی از کتاب‌های پارسی) از دیدنی‌های دیگر شهر است. از افراد نامدار زادهٔ این شهر می‌توان به رامبرانت نقاش معروف هلندی اشاره کرد. موزه‌های شهر لیدن عبارتند از: موزهٔ ملی آثار باستانی، موزهٔ تاریخ طبیعی (ناتورالیس)، موزهٔ ملی مردم‌شناسی و قوم‌شناسی، موزهٔ تاریخ علوم و پزشکی (بورهافه)، موزهٔ گیاه‌شناسی (هورتوس)، موزهٔ کالبدشناسی (کورپوس)، موزهٔ شهرداری لیدن (لاکن‌هال)، موزهٔ ملی سکه و مدال (پنینگ‌کابینت)، موزهٔ آسیاب‌بادی (دفالک)، موزهٔ زائران آمریکایی و خانهٔ زیبولد. پیشینه شهر لیدن در آغاز به‌عنوان یک روستای پشت یک خاکریز ضدآب بنا شد. روستایی که در پای تپه‌ای دست‌ساز در پیوندگاه دو رود آوده‌راین و نیووه‌راین ساخته شده‌بود. در کهن‌ترین منبعی که نام لیدن ذکر شده این نام به صورت لَیتون (Leithon) دیده می‌شود. دژ کوچکی که بر روی این تپه بنا شد در آغاز نشیمنگاه تیول‌دار اسقف شهر اوترخت هلند بود. این دژ در حدود سال ۱۱۰۰ به دست دوک هلند افتاد. لیدن به خاطر محل مناسبش در سال ۱۲۶۶ رسماً به عنوان شهر شناخته شد و به کمک پیشه‌وران فعال خود در صنعت تولید پارچه‌های لحافی از رشد زیادی برخوردار شد. رشد شهر هم‌چنان ادامه یافت و در سال ۱۳۸۹ با گذشتن جمعیت شهر از ۴ هزار نفر برنامهٔ گسترش شهر آغاز شد. محلهٔ میان راپنبورخ و ویته سینگل نتیجهٔ این دوره از گسترش است. شهرهای خواهر آکسفورد، بریتانیا بوفالو سیتی، آفریقای جنوبی خویگالپا، نیکاراگوئه کرفلد، آلمان تورون، لهستان نگارخانه جستارهای وابسته دانشگاه لیدن منابع Wikipedia-bijdragers, "Leiden," Wikipedia, de vrije encyclopedie, (accessed november 18, 2009). لیدن استان هلند جنوبی شهرهای دانشگاهی در هلند شهرهای هلند مناطق مسکونی در هلند جنوبی
8069
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%87%D9%84%D9%86%D8%AF
استان‌های هلند
استان‌های هلند تقسیمات اداری بین دولت ملی و شهرستان‌های محلی می‌باشند، که مسئولیت مسائل منطقه‌ای و با اهمیت کمتر را بر عهده دارند. دولت هر استان از سه بخش مهم تشکیل شده است، دولت استانی که پارلمانی است که هر ۴ سال انتخاب می‌شود. شاخه اجرایی که از میان دولت استانی انتخاب می‌شوند و مامور عالی‌رتبه که توسط پادشاه انتخاب می‌شود. جستارهای وابسته فهرست شهرهای هلند زبان هلندی دستور زبان هلندی تقسیمات اداری سطح اول بر پایه کشور جغرافیای هلند دولت محلی در هلند تقسیمات کشوری در اروپا زیربخش‌های هلند فهرست‌های تقسیم‌بندی کشوری فهرست‌های زیربخش‌های هلند فهرست‌های مرتبط با جغرافیای هلند
8070
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%A7%20%28%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%29
کازابلانکا (فیلم)
کازابلانکا فیلمی رمانتیک از سینمای آمریکا است که بر مبنای نمایش‌نامه‌ای بر روی صحنه نرفته از مورای بورنت و جان آلیسون به نام همه به کافه ریک می‌آیند و با کارگردانی مایکل کورتیز در سال ۱۹۴۲ تولید شده‌است. ستارگان این فیلم هامفری بوگارت، اینگرید برگمن و پل هنراید هستند و کلود رینس، کنراد وایت، سیدنی گرین‌استریت، پیتر لوری و دولی ویلسون نیز در این فیلم بازی کردند. کازابلانکا ماجرای عاشقانه‌ای را در گیرودار جنگ دوم جهانی و دربارهٔ بحران پناهجویان به تصویر می‌کشد و در یک کلام، داستان مردی است که میان «عشق و انسان خوب بودن» در حال در هم شکستن است. او باید بین «عشق به زن مورد علاقه‌اش» و «کمک به فرار مبارز چکی از دست حاکمیت وابسته به فرانسه ویشی در جهت مبارزه با نازی‌ها» تنها یکی را انتخاب کند. تدوین‌گر داستان آرین دایموند با هال والیس –تولیدکننده فیلم- قراردادی برای فروش حق کپی رایت نمایش‌نامه در ژانویه ۱۹۴۲ می‌بندد. البته در ابتدا قرار بر این بود که برادران اپشتاین –جولیوس و فیلیپ- فیلم‌نامه را بنویسند و به رغم مخالفت عوامل استودیو، در نهایت این دو برادر پس از واقعه حمله به پرل هاربر، از همکاری در کازابلانکا منصرف شدند و شرکت در سری فیلم‌های «چرا ما می‌جنگیم» ایالات متحده به کارگردانی فرانک کاپرا را ترجیح دادند. کیسی رابینسون به مدت سه هفته به عنوان بازنویس متن فیلم‌نامه همکاری کرد ولی همکاری او در نهایت به بن‌بست خورد. اولین انتخاب والیس برای کارگردانی ویلیام وایلر بود ولی سرانجام کورتیز برای کارگردانی فیلم انتخاب شد. کار فیلم‌برداری کازابلانکا که به‌طور کامل به تهیه‌کنندگی برادران وارنر انجام گرفت، در ۲۵ می ۱۹۴۲ آغاز شد و در ۳ اوت به پایان رسید. مکان تمامی سکانس‌های آن در بربنک کالیفرنیا بود. به استثنای یک سکانس که در فرودگاه ون نویس شهر ون نویس لس آنجلس گرفته شد. هرچند کازابلانکا یک فیلم برتر با بازیگری مطرح‌ترین ستارگان سینما بود، هیچ‌یک از افراد درگیر در کار تولید فیلم، پیش‌بینی چنین موفقیت خارج از عرفی را برای آن نمی‌کرد. این فیلم تنها یکی از صدها اثری بوده‌است که هالیوود هر ساله منتشر می‌کند. اولین نمایش جهانی کازابلانکا در ۲۶ نوامبر ۱۹۴۲ در شهر نیویورک انجام می‌شود. سپس در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۳ فیلم به‌طور سراسری در ایالات متحده منتشر می‌گردد. شاید اگر حمله متفقین به شمال آفریقا چند هفته زودتر رخ می‌داد، انتشار فیلم با آن هم‌زمان می‌شد و در نتیجه دیگر خبری از موفقیت فوق‌العاده کازابلانکا نبود. به رغم وجود تغییرات در ترکیب فیلم‌نامه‌نویس‌هایی که در حال تدوین یک نمایش‌نامه بر روی صحنه نرفته بودند، عدم حمایت کافی از تیم تولید فیلم و همچنین اولین تجربه بوگارت در نقشی رمانتیک، کازابلانکا سه جایزه اسکاری را برد که جایزه بهترین فیلم نیز در آن بین وجود داشت. این موفقیت به بازیگران، عوامل اجرایی به‌یادماندنی و موسیقی متن تأثیرگذار آن -As Time Goes By- برمی‌گردد که همگی کاری مثال‌زدنی را از خود برجای گذاشتند. کازابلانکا همواره بدون هیچ نوسانی در صدر جدول رده‌بندی برترین فیلم‌های تاریخ قرار گرفته‌است. کازابلانکا بارها و در نظرسنجی‌های گوناگون بهترین فیلم عاشقانهٔ تاریخ سینما شناخته شده‌است. داستان زمان داستان فیلم در اوایل دسامبر ۱۹۴۱ و کمی پیش از حمله به پرل هاربر است. در پی آسیب‌های جنگ به اروپا، شمار زیادی از مردم این قاره به دنبال مهاجرت به آمریکا و رسیدن به سرزمینی امن‌تر هستند. راه دریایی که از لیسبون پرتغال به آمریکا می‌رود، پر شده‌است و بسیاری ناچارندخود را به مراکش- که در دست دولت ویشی فرانسه است -برسانند تا از آن‌جا شانس پرواز به‌سوی آمریکا را بیابند. ریک بلِین (هامفری بوگارت)، آمریکایی بدبین و چشم و دل‌سیری است که در کازابلانکا کافه شبانه‌ای را به نام کافه آمریکایی ریک می‌گرداند و همواره پذیرای مشتریان سرشناسی هم‌چون کارگزاران فرانسوی و فرماندهان نازی است. شبی یکی از بزهکاران جزء به نام اوگارت پس از کشتن دو سرباز آلمانی دو برگهٔ عبور بدست می‌آورد و برای فروش آن‌ها به کافه ریک می‌آید. با این برگه‌ها می‌توان آزادانه به پرتغال و مناطق تحت اشغال آلمان و از آن‌جا به آمریکا سفر کرد. اوگارت نزد ریک می‌رود و برگه‌های عبور را تا آمدن مشتری به او می‌سپارد. پیش از آنکه اوگارت بتواند گذرنامه‌ها را به دلال و مشتری رد کند، پلیس فرانسه به فرماندهی لویی رنو او را دستگیر می‌کند. در همان هنگام، عشق پیشین ریک، ایلسا لاند (اینگرید برگمن) با شوهرش، ویکتور لازلو رهبر جنبش پایداری چکسلواکی که نازی‌ها همه جا در بدر به دنبالش هستند، از راه می‌رسد. دیدار دوباره ریک و ایلسا برای هر دو با طغیان احساسات همراه است و پس‌نگاههای فیلم، داستان آشنایی آن‌ها را در پاریس برای بیننده بازگو می‌کند. این دو دل‌باخته پس از گذراندن دورانی عاشقانه در آن شهر به علت پیشینهٔ مبارزاتیریک و ورود قریب‌الوقوع نازی‌ها به پاریس که احتمال دستگیری ریک را قوت می‌بخشد، قرار می‌گذارند که به همراه یک‌دیگر از پاریس به مارسی بروند ولی در لحظه آخر، ایلسا به محل قرار در ایستگاه قطار نمی‌آید و تنها نامه‌ای را برای ریک می‌فرستد که توضیح زیادی به‌جز ابراز علاقه و ممکن نبودن همراهی بیشتر با ریک در آن نیست. دیدار اتفاقی و دوباره این دو در کازابلانکا پس از سال‌ها بر سؤالات شکل‌گرفته در ذهن ریک می‌افزاید. لحن تلخ و سرخورده ریک مجال توضیح علل پیمان‌شکنی ایلسا در پاریس را به ایلسا نمی‌دهد و دیدارهای این دو همواره با سؤ تفاهم‌ها همراه است. با گذشت چندین روز از اقامت ایلسا و شوهرش ویکتور لازلو، تنش‌ها میان نیروهای آلمانی و لازلو بالا می‌گیرد و او تهدید به مرگ می‌شود. این زوج هم‌اکنون به‌شدت نیازمند به‌دست آوردن برگه‌های عبور هستند. بزرگان شهر تقریباً مطمئن هستند که این برگه‌ها در دست ریک است. (و همین‌طور هم هست) شبی ایلسا پنهانی و تنها به دیدن ریک می‌رود تا گذرنامه‌ها را از او بگیرد. ریک درخواستش را رد می‌کند. ایلسا نخست با تپانچه تهدیدش می‌کند ولی در ادامه، احساسات بر او غلبه می‌کند و به ریک می‌گوید که هنوز عاشق اوست. ایلسا می‌گوید روزی که در پاریس با ریک آشنا شد، به او گفته بودند همسرش، ویکتور، به هنگام فرار از بازداشتگاه نازی‌ها کشته شده‌است، ولی در همان روز که قرار بود با ریک برود، از زنده بودن همسرش آگاه می‌شود. پس به‌ناچار بی‌خبر ریک را ترک می‌کند تا به کمک شوهرش بازگردد. همان شب ایلسا که احساس سرگردانی عاطفی می‌کند از ریک می‌خواهد تا او به جای هر سه نفر فکر کند و برای بیرون آمدن از این مخمصه چاره‌ای بیندیشد. از طرفی ویکتور که در جلسهٔ شبانهٔ مبارزان شرکت کرده‌است با هجوم نیروهای پلیس مواجه شده و دستگیر می‌شود. ریک که به هدف مقدس ویکتور پی برده و از عشق او به ایلسا نیز مطمئن شده‌است ،مصمم می‌شود که ویکتور و ایلسا را از خطر رهانده و روانهٔ آمریکا نماید. ریک نزد لویی رنو پلیس فرانسوی که به علت کمک ریک برای برنده شدن او در قمارهای شبانهٔ کافه‌اش به او علاقه‌مند است رفته و با اقرار به این که برگه‌های عبور نزد اوست از عشق خود به ایلسا گفته و به او پیشنهاد می‌دهد که اجازه دهد ویکتور آزاد شود و به ظاهر برگه‌های عبور را به ویکتور و ایلسا داده ولی در فرودگاه لویی رنو ویکتور را دستگیر کند که با این کار لیاقت خود را به آلمان‌ها نشان داده و از طرفی ریک بتواند با ایلسا از کازابلانکا برود. لویی رنو این پیشنهاد را می‌پذیرد. از طرف دیگر ایلسا از ریک می‌خواهد که به خاطر نجات جان ویکتور ترتیب پرواز ویکتور را فراهم کند. ریک با ایلسا و ویکتور در کافهٔ خود قرار می‌گذارد و لویی رنو نیز در گوشه‌ای از کافه مخفی می‌شود. برخلاف قرار قبلی لویی رنو در کافه (و نه فرودگاه) قصد دستگیری ویکتور را می‌نماید اما با تهدید مسلحانهٔ ریک مواجه می‌شود. ناچار خود پلیس فرانسوی برگه‌ها را به نام ویکتور و ایلسا امضاء می‌نماید ولی با زیرکی، تلفنی به سرگرد آلمانی موضوع را خبر می‌دهد. ریک با پذیرش خطرهای زیاد، در فرودگاه، سرگرد آلمانی را به قتل می‌رساند و زوج ایلسا و ویکتور را به سوی آمریکا فراری می‌دهد. در پایان لویی رنو که با مشاهدهٔ این شجاعت از ریک به خود آمده، قتل سرگرد آلمانی بدست ریک را از دیگر افراد پلیس پنهان کرده و با ریک از کازابلانکا به جایی امن حرکت می‌کند. درباره فیلم کازابلانکا را می توان اوج شکوه و جلال ژانرِ رومانس ( عاشقانه ) در تاریخ سینما خواند. دیالوگهای عاشقانه ایی که بین همفری بوگارت و انگرید برگمن در کازابلانکا رد و بدل می شود ، هنوز بعد از گذشت بیش از 70 سال از خلق شدنشان، جذاب و تازه است. اما کازابلانکا تنها یک نامه عاشقانه به سینما نیست؛ ادغام موضوع جنگ و عشق یکی از تلخ ترین و در عین حال زیباترین ویژگی هایی است که در کازابلانکا به چشم می خورد. دیالوگ های تیز و کنایه دار فیلم ، چه در وصف عشق آتشین بین ریک و ایلسا، و چه دربُعد جنگ، تجربه ایی وصف ناپذیر از قدرت کلمات را در عالم سینما به رخ تماشاگر می کشد. تنها درباره کازابلانکا می توان گفت که عاشقانه ترین فیلم تاریخ سینماست که هر عاشق سینما باید آن را ببیند. بازیگران هامفری بوگارت (ریک بلین) اینگرید برگمن (الزا لاند) پل هنرید (ویکتور لازلو) کلود رینس (سروان رنو) کنراد ویت (ژنرال هنریش اشتراسر) پیتر لور (سینیور اوگارت) سیدنی گرین استریت (سینیور فراری) ویلیام ادموندز اِلینور وَندِرویر پل پورکازی نظر منتقدان پالینکیل-نیویورکر : اصلاً آن فیلم بزرگی که میگویند نیست، ولی یکجور رمانتیسم آبکی بخصوص و جذابی دارد و هیچوقت هم به شما فشار نمی‌آورد که آن حس و حال و چرخشهای دراماتیک اش را جدی بگیرید. شیکاگو سان تایمز - راجر ایبرت : این فیلم به این علت محبوب است که انسان های درون فیلم خیلی خوب هستند.در مورد قهرمان مقاومت هم ، با اینکه آنچنان سخت است دوست داشتن او ، اما از نظر ظاهری موقر ترین شخصیت داستان است. ریک هم نه قهرمان است و نه انسانی بد. او تنها کاری را انجام می دهد که برای کنارآمدن با مسئولان و سازمان ها لازم است. دوبله فارسی این فیلم توسط صداپیشگان مطرح ایرانی به فارسی دوبله شده‌است: جوایز برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم برای کمپانی برادران وارنر برندهٔ جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای مایکل کورتیز برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی برای ژولیوس جی اپستین، فلیپ جی اپستین و هوارد کوچ نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای هامفری بوگارت نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای کلود رینز نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برای آرتور ادسون نامزد جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم اوون مارکس نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن مکس اشتاینر رنگی کردن فیلم کازابلانکا بخشی از جدل رنگ‌آمیزی فیلم‌ها در دهه 1980 بود. در آن زمان، نسخه‌ای رنگ‌آمیزی شده از فیلم در شبکه تلویزیونی WTBS پخش شد. در سال 1984، شرکت MGM/UA شرکت Color Systems Technology را برای رنگ‌آمیزی این فیلم به مبلغ 180,000 دلار استخدام کرد. منابع نگارخانه پیوند به بیرون پیانویی متعلق به فیلم "کازابلانکا " درحراج ساتبی در نیویورک تنها به بیش از ۶۰۰ هزار دلار به فروش رفته‌است. کازابلانکا؛ 'برترین' فیلم‌نامه تاریخ سینمای آمریکا وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی کازابلانکا؛ فیلم محبوب نمایندگان مجلس بریتانیا وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی کازابلانکا آثار موسیقی ماکس اشتاینر برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم فیلم‌نامه‌های جولیوس جی. اپستاین فیلم‌نامه‌های فیلیپ جی. اپستاین فیلم‌ها به زبان انگلیسی فیلم‌های ۱۹۴۲ (میلادی) فیلم‌های آمریکایی اقتباس‌شده از نمایشنامه فیلم‌های اقتباس‌شده از نمایشنامه فیلم‌های ایالات متحده آمریکا فیلم‌های برادران وارنر فیلم‌های برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی فیلم‌های به تهیه‌کنندگی هال بی. والیس فیلم‌های پروپاگاندای آمریکایی جنگ جهانی دوم فیلم‌های جنگ جهانی دوم ساخته‌شده در زمان جنگ فیلم‌های درام ۱۹۴۲ (میلادی) فیلم‌های درام آمریکایی فیلم‌های درام رمانتیک آمریکایی فیلم‌های درام رمانتیک دهه ۱۹۴۰ (میلادی) فیلم‌های سیاسی دهه ۱۹۴۰ (میلادی) فیلم‌های سیاه‌وسفید فیلم‌های سیاه‌وسفید آمریکایی فیلم‌های ضدفاشیسم فیلم‌های عاشقانه تاریخی فیلم‌های عاشقانه تاریخی آمریکایی فیلم‌های عاشقانه جنگی فیلم‌های فیلم‌برداری‌شده در کالیفرنیا فیلم‌های قماربازی فیلم‌ها به کارگردانی مایکل کورتیز فیلم‌های مورد اقتباس در برنامه‌های تلویزیونی فیلم‌های واقع‌شده در ۱۹۴۰ (میلادی) فیلم‌های واقع‌شده در ۱۹۴۱ (میلادی) فیلم‌های واقع‌شده در پاریس فیلم‌های واقع‌شده در کازابلانکا فیلم‌های واقع‌شده در مراکش فیلم‌هایی که کارگردان‌شان جایزه اسکار گرفته‌اند گنجینه ملی فیلم آمریکا فیلم‌های درباره جنبش‌های مقاومت جنگ جهانی دوم فیلم‌های درباره مقاومت فرانسه
8072
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%81
کراکوف
کراکوف یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین شهرهای کشور لهستان است. این شهر در جنوب لهستان قرار گرفته و تا سال ۱۶۰۹ پایتخت لهستان بود. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۸ برابر با ۷۵۶٬۴۴۱ نفر بوده‌است. کراکوف پس از ورشو دومین شهر بزرگ در لهستان است و یکی از مهم‌ترین شهرهای فرهنگی اروپای مرکزی به‌شمار می‌آید. کراکوف را یکی از زیباترین شهرهای اروپا دانسته‌اند و به آن لقب «فلورانس لهستان» نیز داده شده‌است. در جریان جنگ جهانی دوم بسیاری از شهرهای لهستان آسیب‌های فراوانی دیدند اما کراکوف از ویرانی در این جنگ در امان ماند. شهر کراکوف در کنار رودخانه ویسوا (به لهستانی: Wisła، به آلمانی: Weichsel، تلفظ: وایشسل) قرار گرفته و مرکز استان ماوُپولسکا (Małopolska: به معنی لهستان کوچک) است. مرکز شهر کراکوف در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و کراکوف در سال ۲۰۰۰ عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در آن سال را دریافت کرد. این شهر برای سال ۲۰۱۴ به عنوان «شهر ورزشی اروپا» برگزیده شده و در آن سال در آن مسابقات جهانی والیبال برگزار شد. مسابقات اروپایی هندبال نیز در سال ۲۰۱۶ در کراکوف برگزار شد. نگارخانه منابع و پانویس Wikipedia contributors, "Kraków," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed July 28, 2013). کراکوف اعضای پیمان هانزایی پادشاهی گالیسیا و لودومریا پایتخت‌های پیشین پایتخت‌های پیشین لهستان پایتخت‌های فرهنگی اروپا جوامع تاریخی یهودیت شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهر آزاد کراکوف شهرها و شهرک‌ها در استان لهستان کوچک شهرهای لهستان گالیسیا (اروپای شرقی) مکان‌های هولوکاست در لهستان میراث جهانی یونسکو در لهستان استان کراکوف (۳۹–۱۹۱۹)
8073
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%AA%D9%88
تورنتو
تورنتو مرکز استان انتاریو و پرجمعیت‌ترین شهر کانادا است. با جمعیت ۲٬۷۳۱٬۵۷۱ نفر در سال ۲۰۱۶، تورنتو چهارمین شهر پرجمعیت آمریکای شمالی پس از مکزیکو سیتی، نیویورک و لس آنجلس است. تاریخچه پیش از ۱۸۰۰ میلادی زمانی که اروپایی‌ها برای اولین بار وارد منطقه کنونی تورنتو شدند، قبیله هورون در آن منطقه ساکن بود. نام تورنتو از کلمه تکارونتو در زبان ایروکوا گرفته شده و به معنای «محلی که درختان بر روی آب ایستاده‌اند» است.. در زبان محلی نام این شهر کوتاهتر و به صورت ترانو /təˈɹɒnoʊ/ تلفظ میگردد. جغرافیا و جمعیت این شهر در منطقهٔ جنوب انتاریو و در شمال‌غرب دریاچهٔ انتاریو قرار دارد. تورنتو با جمعیتی بیش از ۲٫۵ میلیون نفر، پنجمین شهر آمریکای شمالی از حیث جمعیت است و ناحیهٔ شهری تورنتو با جمعیتی بیش از ۵ میلیون نفر، هفتمین ناحیهٔ شهری پرجمعیت آمریکای شمالی محسوب می‌شود. تورنتو قلب منطقهٔ تورنتوی بزرگ که به اختصار GTA یاد می‌شود است و بخشی از ناحیهٔ متراکم نعل اسب طلایی با جمعیتی بیش از ۸٫۱ میلیون نفر است که ۲۵ درصد از جمعیت کانادا را تشکیل می‌دهد. طبق سرشماری سال ۲۰۰۶، ناحیهٔ شهری تورنتو دارای ۵٬۱۱۳٬۱۴۹ نفر جمعیت و تورنتوی بزرگ دارای ۵٬۵۵۵٬۹۱۲ نفر جمعیت بوده‌است. مناطق ایرانی نشین تورنتو عمدتاً در منطقه یورک شمالی (North York) که شامل خیابان های فینچ (Finch) دروری (Drewry) شپرد (Sheppard) و... در شهر تورنتو بعضا و مخصوصا در یورک شمالی، مغازه ها و پلازاهای ایرانی زیادی وجود دارند و حتی چند ده پلازا مختص ایرانیان فقط در منطقه یورک شمالی وجود دارند. اقتصاد تورنتو به عنوان پایتخت اقتصادی کانادا و یکی از مراکز اقتصادی بزرگ جهان، یک شهر جهانی محسوب می‌شود. بازار بورس تورنتو هفتمین بازار بورس بزرگ دنیا از حیث ارزش بازار است. در تورنتو بیش از هر شهر دیگری در کانادا، شرکت‌های بزرگ حضور دارند؛ همچنین این شهر مقر پنج بانک بزرگ کانادا است. تورنتو توسعه‌دهندهٔ بخش‌های اقتصادی شامل امور مالی، خدمات تجاری، ارتباطات، هوافضا، حمل و نقل، رسانه، هنر، فیلم، ساخت برنامه‌های تلویزیونی، انتشارات، تولید نرم‌افزار، تحقیقات پزشکی، آموزش، گردشگری، مهندسی و صنایع ورزشی است. مطابق با اعلان مجله فوربز، تورنتو یکی از ده شهر قدرتمند اقتصادی جهان و یکی از شهرهای به سرعت در حال رشد در میان کشورهای جی۷ است. همچنین پرایس واتر هاوس کوپرز این شهر را دومین کلان‌شهر قدرتمند جهان اعلام کرده‌است. در فهرست 2thinknow در بین نوآوران اقتصادی، تورنتو جایگاه دوازدهمین شهر در جهان و چهارمین شهر در قارهٔ آمریکا را به خود اختصاص داده‌است علاوه بر این تورنتو توسط واحد اطلاعات اقتصادی و مرسر به عنوان یکی از شهرهای قابل سکونت جهان معرفی شده‌است. همچنین در میان شهرهای کانادا در سال ۲۰۰۶، تورنتو از حیث بالابودن هزینه‌های زندگی رتبه اول را به‌دست آورد. مترو متروی تورنتو در سال ۱۹۵۴ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۴ خط و ۶۹ ایستگاه است. جاذبه‌های گردشگری اصلی تورنتو برج ملی کانادا (برج سی‌ان) معروف‌ترین جاذبه توریستی تورنتو برج ملی کاناداست. این برج ۵۵۳ متری دومین سازه بلند جهان است. استادیوم‌های ورزشی: مرکز راجرز نخستین ورزشگاه دنیاست که مجهز به سقف کاملاً جمع شدنی است. در حال حاضر این استادیوم، ورزشگاه خانگی تیم بیس بال تورنتو بلو جیز می‌باشد. ایر کانادا سنتر که در نزدیکی مرکز راجرز قرار گرفته‌است خانه تیم هاکی روی یخ تورنتو میپل لیفز می‌باشد. «تورنتو سیتی هال» (شهرداری تورنتو) با سبک مدرن خود یکی از نشانه‌های متمایز تورنتو محسوب می‌شود. میدان یانگ–داندس این میدان نزدیک ایتون سنتر که یکی از مراکز خرید اصلی تورنتو است قرار گرفته‌است. جزایر تورنتو، بخشی از بزرگترین جامعه شهری فاقد اتومبیل در شمال آمریکا است. این جزایر توسط کشتی قابل دسترسی هستند. قدیمی‌ترین کلیساهای تورنتو: کلیسای جامع ارتدکس صربستان سنت مایکل (تورنتو) و کلیسای جامع سنت جیمز (تورنتو) که هر دو در خیابان چرچ واقع شده‌اند قدیمی‌ترین کلیساهای تورنتو می‌باشند. قلعه کاسا لوما واژه‌ای اسپانیایی به معنای «خانه روی تپه» است. این قلعه در جاده اسپاداینا قرار دارد. موزه سلطنتی انتاریو، بزرگترین موزه فرهنگ جهان و تاریخ طبیعی در کانادا است. سن لورنس مارکت، اولین بازار تورنتو که بزرگترین بازار سرپوشیده کاناداست. تالار افتخارات هاکی، یک تالار بسیار بزرگ، قدیمی و بزرگ در قلب مرکز شهر که افتخارات هاکی تورنتو را به نمایش می گذارد. گالری هنر انتاریو، یکی از بزرگترین موزه‌های هنری در شمال آمریکا است. باغ‌وحش تورنتو، سومین باغ‌وحش بزرگ جهان است. ساختمان قانونگذاری انتاریو (پارلمان انتاریو)، یک ساختمان قدیمی و بسیار بزرگ که محل پارلمان و قانونگذاری برای ایلت انتاریوی کاناداست. شهرهای دوست و خواهر خوانده شهرهای همکار شهرهای دوست سراسر نماها منابع پیوند به بیرون وبگاه رسمی شهر تورنتو گردشگری تورنتو |اونتاریو بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۴ (میلادی) در کانادا سکونتگاه‌های ساحلی در انتاریو شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرها در انتاریو مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۹۳ (میلادی) مناطق مسکونی در راه‌آهن زیرزمینی مناطق مسکونی گریت لیکز
8075
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C
آلماتی
آلماتی (به قزاقی: Алматы، الماتی) بزرگ‌ترین شهر کشور قزاقستان و پایتخت پیشین آن است. نام این شهر در زبان فارسی گاه آلماآتی نوشته می‌شود. نام آلماتی واژه‌ای قزاقی به معنی «سیبدار» است. نام پیشین این شهر آلماآتا (Алма-Ата) بود. در زمان روسیهٔ تزاری، این شهر ورنیی (Верный) نامیده می‌شد. در منطقهٔ آلماتی تنوع بسیار گونه‌های سیب نشانگر بومی بودن این درخت در جنوب شرقی قزاقستان است. طبق ادعایی دیگر ریشهٔ این نام سکایی و ایرانی بوده‌است. وقتی نام‌های شهر یعنی آلماآتا و ورنی و نام کوه آن یعنی آلاتائو را در رابطه با هم مورد و در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهیم می‌بینیم که بخش تائو یا تی (به معنی کوه) است و در زبان سکایی و سانسکریت به معنی کوه است. بخش آلا هم در نام این کوه نشان دهندهٔ واژهٔ فارسی و سکایی آله (عقاب) یعنی پرندهٔ سنتی شکاری صحراگردان این نواحی است؛ بنابراین نام آلماآتا در اصل به زبان سکایی-ایرانی، آلوه آتاو یعنی کوه عقاب بوده‌است که به صورت آلما آتا درآمده است. حرف «و» در گروه زبان‌های ایرانی (از جمله سغدی و خوارزمی) قابل تبدیل به «م» بوده‌است چنان‌که پسوند «وند» به صورت «مند» هم بیان می‌گردد. حتی نام روسی کهن این شهر یعنی وارنی هم در گروه زبان‌های ایرانی تلفظ واژهٔ «وارغنی» ایرانی (عقاب؛ اوریلو روسی که به صورت اورال نام کوهستان معروف میان شمال آسیا و اروپا است) در لهجه‌های زبان ترکی بوده‌است که در آن‌ها حرف «غ» در میان واژه به صورت «ع» یا «ء» (که در ترکیه آن را «غ» نرم نامیده‌اند) ادا می‌گردد. معنی ظاهری ترکی این کوه یعنی پدر سیب مناسبتی با این شهر سردسیری و استپی شمالی ندارد. جمعیت جمعیت آن ۱٬۱۸۵٬۹۰۰ نفر (سال ۲۰۰۴) است و ۸ درصد جمعیت کل قزاقستان را در خود جای داده‌است. مترو متروی آلماتی در سال ۲۰۱۱ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۱ خط و ۹ ایستگاه می‌باشد. جاهای دیدنی دره چارین از مهم‌ترین جاذبه‌های قزاقستان به‌شمار می‌آید و رود چارین از میان آن عبور می‌کند. با فاصله ۲۰۰ کیلومتری از شرق آلماتی، دره چارین با طول ۹۰ کیلومتر قرار گرفته‌است. دریاچه بزرگ آلماتی مخزن طبیعی مرتفعی است که در قلل آلاتائو قرار دارد. فاصله دریاچه از شهر آلماتی تنها ۱۵ کیلومتر است. با طول ۱٫۶ کیلومتر، عرض ۱ کیلومتر و عمق ۳۰ الی ۴۰ متری، دریاچه بزرگ آلماتی در ارتفاع ۲۵۱۱ متر از سطح دریا واقع است. کلیسای جامع معراج از کلیساهای ارتدوکس روسی به‌شمار می‌رود که در پارک پانفیلو آلماتی قرار دارد. در ساخت کلیسا از چوب استفاده شده و در بنای آن هیچ میخی به کار نرفته‌است. پارک ملی چارین در فاصله ۲۰۰ کیلومتری از آلماتی قرار گرفته و با مساحت ۱۲۵ هزار هکتار، در امتداد رود چارین کشیده شده‌است. تپه کوک توب، نام منطقه‌ای تفریحی است که در ارتفاع ۱۱۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته و در میان مردم محلی و گردشگران از محبوبیت زیادی برخوردار است. در سال ۲۰۰۷، مجسمه‌ای از گروه بیتلز در این پارک مستقر شد. برای دسترسی به کوک توب می‌توانید از تله کابین‌های واقع در آلماتی استفاده کنید. مسجد مرکزی آلماتی: این مسجد بزرگ‌ترین مسجد این کشور با ظرفیت ۷۰۰۰ نمازگزار است. بنای استقلال: در میدان جمهوری آلماتی قرار دارد. موزه دولتی: دارای بیشترین آثار و نشانه‌های تمدن و تاریخی از قزاقستان است. مگاسنتر: آن دسته از گردشگران که اهل خرید و دیدن برندهای معتبر هستند می‌توانند سری به مگا سنتر بزنند. خواهرخواندگان توسان در ایالت آریزونا نگارخانه اقلیم منابع Almaty Guide آلماآتی بنیان‌گذاری‌های ۱۸۵۴ (میلادی) در امپراتوری روسیه پایتخت‌های پیشین شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای آسیای میانه شهرهای راه ابریشم مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۵۴ (میلادی) مناطق مسکونی در قزاقستان منطقه‌های قزاقستان
8076
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AF
فلیوولاند
فلیوولاند دوازدهمین و تازه‌ترین استان کشور هلند است. مرکز این استان لیلی‌استاد و پرجمعیت ترین شهر آن، آلمیره است. این استان از سه منطقه پلدر شمال شرقی (نورداوست‌پُلدر)، فلفولانت شرقی و فلفولانت جنوبی تشکیل شده که هر سه آن مناطق، زمین‌هایی هستند که به‌طور مصنوعی و بدست انسان از دریا خشک شده‌اند. زمین‌های این استان پیش از خشک شدن بخشی از دریای جنوبی بوده‌اند. منابع فلیوولاند استان‌های هلند ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۸۶ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۹۸۶ (میلادی) در هلند پولدرها پولدرهای فلیوولاند
8077
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
رام‌الله
رام‌الله شهری است در کرانه باختری رود اردن. این شهر مرکز تشکیلات خودگردان فلسطین است. نگارخانه رام‌الله استان رام‌الله و البیره انجمن‌های مسیحیت اهل فلسطین پایتخت‌های فلسطین شهرهای فلسطین شهرهای کرانه باختری رود اردن مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۱۶ (میلادی)
8079
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%AF%D8%B3
قدس
قدس معناها و کاربردهای زیر را دارد: مکان‌ها قدس شریف، بیت‌المقدس قدس (شهر)، یکی از شهرهای استان تهران در ایران است. این شهر مرکز شهرستان قدس است. شهرستان قدس، از شهرستان‌های استان تهران میدان قدس، میدانی در شمال شهر تهران دانشگاه قدس، دانشگاهی فلسطینی در قسمت شرقی شهر اورشلیم قدس (میامی) روستایی در دهستان میامی بخش مرکزی شهرستان میامی استان سمنان نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زیرشاخه‌ای از نیروهای پنج‌گانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران راکت قدس، نوعی موشک دست‌ساز محصول گروه موسوم به جهاد اسلامی فلسطین صنایع هوایی قدس، طراح و تولیدکنندهٔ انواع هواپیماهای بدون سرنشین، با مأموریتهای شناسایی، مراقبت، رزمی، آموزشی و هدف هوایی موارد دیگر روز قدس، از مراسم رسمی در جمهوری اسلامی ایران که در آخرین جمعهٔ ماه رمضان و در حمایت از فلسطینی‌ها برگزار می‌شود. قدس (روزنامه)، روزنامهٔ ایرانی چاپ مشهد جام قدس، نام یک لیگ سراسری فوتبال در ایران که سال ۱۳۶۷ برگزار شد سعیده قدس، نویسنده و نیکوکار ایرانی واژه‌ها و عبارت‌های عربی
8080
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86
لیون
لیون (; , ,; , ; زبان اکسیتان: Lion, hist. Lionés) سومین شهر بزرگ در شرق فرانسه پس از پاریس و مارسی است. لیون، یک مرکز بزرگ اقتصادی است که در بین پاریس و مارسی قرار گرفته‌است و شاهراه ارتباطی محسوب می‌شود. این شهر در تاریخ سینما، نقش بسیار مهمی ایفا کرده‌است. تیم فوتبال المپیک لیون، مهم‌ترین تیم ورزشی این شهر است و لیون از این جهت، رشد برجسته‌ای در قهرمانی در بازی‌های اروپا کرده‌است. شهر لیون با احتساب حومه‌اش، دومین شهر بزرگ و پرجمعیت فرانسه، پس از پاریس محسوب می‌شود. برپایهٔ آمار تخمینی، جمعیت این شهر و حومه‌اش در سال ۲۰۱۸ میلادی، بالغ بر ۱٬۶۶۹٬۰۰۰ نفر بوده‌است؛ ولی جمعیت خود شهر، بالغ بر ۵۰۶٬۶۱۵ نفر تخمین زده می‌شود. لیون با دارا بودن بیش از ۱۵۵٬۰۰۰ دانشجو، یکی از مهم‌ترین مراکز دانشجویی در فرانسه و اروپا می‌باشد. اقتصاد لیون مرکز بزرگ صنعتی و مرکز شیمیایی، دارویی و زیست‌شناسی در سطح فرانسه است. این شهر همچنین یکی از قطب‌های تولید نرم‌افزار و بازی‌های رایانه‌ای محسوب می‌شود. بابولات، تفأل و مولینکس از جمله برندهای مستقر در لیون هستند که به سرتاسر جهان صادر می‌شوند. فرهنگ لیون به‌عنوان پایتخت آلپ در فرانسه، شناخته شده‌است. این شهر به دلیل داشتن معماری تاریخی، مقر سازمان جهانی یونسکو (بخش میراث تاریخی) در آن قرار گرفته‌است. موزه هنرهای زیبای لیون و انستیتو لومیر از جمله میراث فرهنگی این شهر هستند. لیون شهری تاریخی است و پایتخت ابریشم جهان محسوب می‌شود و در کرانهٔ دو رود رون و سون (رود) قرار دارد. این شهر به علاوه، شبکهٔ خبری یورونیوز را نیز، در خود جای داده‌است. ترابری متروی لیون در سال ۱۹۷۸ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۴ خط و ۴۰ ایستگاه می‌باشد، همچنین تراموا این شهر در سال ۲۰۰۱ تأسیس شده و دارای ۶ خط و ۸۴ ایستگاه است. :fr:Tramway de Lyon نگارخانه یادداشت‌ها پانویس شهرهای اوورنی-رون-آلپ شهرهای فرانسه کمون‌های کلان‌شهر لیون مراکز شهرستان و ناحیه در فرانسه مناطق مسکونی در رون میراث جهانی یونسکو در فرانسه
8081
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C
مارسی
مارسِی دومین شهر پرجمعیت کشور فرانسه و مرکز ناحیه پروانس آلپ-کوت دازور است. این شهر کنار دریای مدیترانه قرار دارد و بزرگ‌ترین بندر کشور فرانسه، دومین بندر دریای مدیترانه و پنجمین بندر اروپاست. خواهرخواندگی و همکاری مارسی با ۱۳ شهر خواهرخوانده است و همچنین امضای قرارداد دوستی و همکاری با بیست و نه شهرستان در سراسر جهان بسته‌است. خواهرخوانده‌ها تمامی شهرهای خواهرخوانده با مارسی به استثنای (شهر مراکش و گلاسکو) از شهرها مهم بندری هستند. همکاری‌ها جغرافیا مارسی مرکز سومین ناحیه اقتصادی فرانسوی و اولین قطب صنعتی و خدمات جنوب فرانسه است. مارسی دارای امکانات غیرقابل انکار نظیر موقعیت ژئواستراتژیک در اروپا و مدیترانه، کیفیت زندگی ممتاز، جمعیت جوان، پویا و خلاق و تجربه طولانی تبادلات بین‌المللی است. از سده‌های پیش، به ویژه داد و ستدهای دریایی نقش و جایگاهی اساسی برای مارسی، اولین بندر فرانسه دارد. بدینسان مارسی به عنوان مرکز بزرگ اقتصادی پیرامون مدیترانه‌است. جمعیت مارسی با جمعیت ۸۵۰٬۰۰۰ نفر دومین کمون بزرگ فرانسه بعد از پاریس می‌باشد. ساکنان مارسی و حومه اش که شامل اکس آن پروانس در شمال، ایستر، ویترول در غرب و اوبائن در شرق می‌شود به بیش از ۱٬۵۶۰٬۳۴۳ می‌رسد. هرم سنی در ۲۰۰۹: پزشکی به خاطر مجموعه بزرگ بیمارستانی که بهترین تجهیزات و احدهای پژوهشی بسیار مشهوری را دارد، امروزه مارسی در میان اولین رتبه‌های بهداشت و سلامت عمومی قرار دارد. بخش‌های عمده آن عبارت‌اند از مهندسی زیست‌پزشکی، سرطان‌شناسی، ایمنی‌شناسی، صنعت داروسازی و تصویر برداری پزشکی. مارسی دومین قطب پژوهش دولتی در فرانسه در زمینه علمی است و قریب ۳۰۰۰ پژوهشگر را در آزمایشگاه‌ها و دانشگاه‌ها گرد هم می‌آورد. آموزش عالی ۳ دانشگاه، ۳۰ دانشکده و مدرسه بزرگ را در اختیار دارد که ۹۰۰۰۰ دانشجو را تربیت می‌کنند. ترابری متروی مارسی در سال ۱۹۷۷ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۲ خط و ۲۸ ایستگاه می‌باشد، همچنین تراموا این شهر در سال ۱۸۹۹ به صورت برقی تأسیس شده و دارای ۳ خط و ۳۲ ایستگاه می‌باشد. هنر مارسی شهر تعدد فرهنگی است و به سرعت تجهیزات ساختار سازی را از آن خود کرده‌است. با ۲۵ تئاتر، اپرا، سالن کنسرت "لودوم"، مدرسه بین‌المللی رقص و باله ملی ماری-کلود پیتراگالا، مارسی مانند یک مرکز فرهنگی هنری حقیقی در فرانسه قرار می‌گیرد. ورزش ورزش بیش از یک سرگرمی اوقات فراغت محسوب می‌شود. در مارسی بیش از ۵۰ رشته به‌طور منظم توسط ۲۰۰٬۰۰۰ فرد مجاز کار می‌شود. ۴۰ درصد وسعت مارسی به فضای طبیعی اختصاص داده شده‌است. ضمناً با ۵۷ کیلومتر ساحل دریا، مارسی محل ملاقات ممتازی برای ورزشکاران (غواصی، ورزش‌های آبی) و نیز شناگرانی است که از درخشندگی استثنایی خورشید نیز برخوردار می‌شوند. زین الدین زیدان از نامداران ورزشی این شهر است. جستارهای ویژه باشگاه فوتبال المپیک مارسی بندر مارسی نگارخانه منابع پیوند به بیرون کمون‌های بوش-دو-رون مراکز شهرستان و ناحیه در فرانسه شهرهای فرانسه مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در هزاره ۱ (پیش از میلاد)
8082
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D9%86
کان
کان ممکن است به موارد زیر اشاره کند: معدن کان (رود) کان (دهانه) جای‌ها کان (سرباز)، روستایی از توابع بخش سرباز شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان ایران کان (فرانسه)، مرکز استان نرماندی سفلی فرانسه جستارهای وابسته کن
8084
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87
صلاله
شهرستان صَلاله به عربی (ولایة صَلاله) بزرگ‌ترین شهر و همچنین مرکز استان ظفار در کشور پادشاهی عمان است. صلاله، شهری است بندری که از دو منطقهٔ خشک کوهستانی در شمال، و جنگلی و ساحلی در جنوب تشکیل شده‌است. یکشنبه ۲۴ مارس ۲۰۱۹ ارتش آمریکا توافقنامه‌ای برای استفاده از دو بندر دقم و صلاله در عمان امضا کرد. نیروگاه ری‌سوت، در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۸ خورشیدی، توسط شرکت مپنا در این شهر ساخته شد. جمعیت صلاله دومین شهر بزرگ عمان است. جمعیت این شهر و حومهٔ آن در سال ۲۰۰۹ میلادی برابر با ۱۹۷٬۱۶۹ نفر و در سال ۲۰۱۶ برابر با ۳۴۰٬۸۱۵ نفر گزارش شده‌است. این شهر، زادگاه سلطان قابوس بن سعید است و سلطان قابوس نیز بیشتر در این شهر اقامت دارد. جشنوارهٔ پائیزی صلاله جشنوارهٔ پائیزی صلاله هر سال جشنوارهٔ صلاله که به «جشنوارهٔ پائیزی صلاله» معروف است، در این شهر ساحلی برگزار می‌شود. شهر صلاله، مرکز فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و گردشگری عمان به شمار می‌آید. در این جشنواره، گردشگران زیادی از تمام استان‌های عمان و همچنین کشورهای حوزهٔ خلیج فارس و غیره به این شهر می‌آیند. «خریف صلاله» (خزان صلاله) مفهومی است که نزد گردشگران، باران موسمی و سرسبزی و آب روان را تداعی می‌کند. در نوار ساحلی شهر صلاله، درختان بلند نارگیل و موز و القافای و قصب قند وجود دارد که بر زیبایی این شهر ساحلی افزوده‌است. وجهه مذهبی صلاله مقبرهٔ عمران نبی، پدر مریم مقدس در این شهر قرار دارد که این قبر طویل‌ترین قبر جهان با پهنای ۸۰ سانتی‌متر و درازای ۳۰ متر می‌باشد. نگارخانه منابع ویکی‌پدیای انگلیسی السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی). عربی). عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.. بدوی، محمد، آلسعید، (دلیل أعلام عُمان) ، دانشگاه سلطان قابوس، مکتبه لبنان چاپ دوم، سال ۲۰۰۶ میلادی. (به عربی). دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف آیت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸ میلادی. صلاله اقیانوس هند شهرستان‌های عمان شهرهای بندری در شبه‌جزیره عربستان مناطق مسکونی در استان ظفار
8086
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87
مدینه
مدینه یا مدینةالنبي، نام شهری است در منطقه حجاز واقع در شبه جزیره عربستان. این شهر در غرب ریاض و در میانه نجد قرار گرفته و آب‌وهوایی خشک و بیابانی با تابستان‌های داغ و زمستان‌های سرد دارد. این شهر پیش از هجرت محمد به آن، یثرب نام داشت، که با ورود محمد، آن را مدینة النبی (یعنی: شهر پیامبر) نامیدند. این شهر پس از هجرت محمد، به مدینةالنبی (شهر پیامبر) معروف شد، در اولین شب ربیع‌الاول سال ۱۴ بعثت، محمد به «یثرب» مهاجرت نمود و سرآغاز تاریخ مسلمانان (تاریخ هجری)، از همان سال می‌باشد. مسجدالنبی، مسجد قباء و مسجد ذوقبلتین در این شهر قرار دارند. مدینه امروزه از شهرهای مقدس مسلمانان به‌شمار می‌آید. مقبره پیامبر اسلام در این شهر و در داخل خانه پیامبر در کنار مسجد النبی قرار دارد و از مهم‌ترین زیارت گاه‌های مسلمانان است. فاصله مدینه تا مکه حدود ۴۲۰ کیلومتر است. شهر مدینه ۱۱۸۳۲۰۵ نفر جمعیت دارد. تاریخچه یثرب یثرب از شهرهای باستانی است که در کتیبه‌های معینی از آن نام برده شده‌است. این شهر از جمله مکان‌هایی بود که گروهی از نیروهای معینی در آن اقامت داشتند. پس از آنکه روزگار دولت معینیان سپری گردید، سبائیان حکومت آنجا را به دست گرفتند. معروف است که حکومت‌های معین و سبا همواره در پی بسط سلطه و نفوذ خود در سرزمین‌های شمال عربستان بودند. همچنین در جغرافیای بطلمیوس دو بار از این شهر نام برده شده‌است، یک بار به نام ایاترپه و بار دیگر به نام ایاتریپا. استفان بیزانسی از این شهر به نام ایاتریپاپولیس نام برده‌است. این شهر در نزد راویان اخبار گذشته به نام اثرب و یثرب معروف است. به نوشته آنان یثرب مرکز مدینه‌است، که از قناه تا جرف و از المال، که بدان برناوی می‌گویند، تا زبالة امتداد میابد. برخی از راویان اخبار گمان برده‌اند که این شهر به دلیل انتساب به یثرب بن قانیه بن مهلائیل بن ارم بن عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح، بدین نام خوانده شده‌است و او نخستین کسی بود که هنگام پراکنده شدن خاندان نوح در این سرزمین فرود آمد. دیگران گمان کرده‌اند که نام یثرب مأخوذ از ثرب به معنای فساد یا از تثریب یعنی «مؤاخذه به علت گناه» است و نوشته‌اند که پیامبر به دلیل کراهت از تثیرب، از نامیدن این شهر به اسم یثرب نهی کرد و آن را طیبه و طابه نامید. بلاذری می‌نویسد که یثرب به نام رئیس گروهی از عمالقه نامیده شده‌است که پس از بیرون راندن بنی عبیل بن عوص بن ارم بن سام، از فرزندام نوح، از آنجا فرود آمدند. نام مدینه که پس از هجرت پیامبر، به یثرب اطلاق شده‌است مأخوذ از کلمه آرامی مدینتا به معنی قرق و شهر، خلاصه شده مدینه الرسول است. راویان اخبار نوشته‌اند که یثرب یا مدینه ۲۹ اسم دارد که عبارتند از: طیبه، طابه، مسکینه، عذراء، جابره، محببه، مجبوره، یثرب، ناجیه، موفیه، اکاله البلدان ع محفوفه، مسلمه، مجنه، قدسیه، عاصمه، مرزوقه، شافیه، خیره، محبوبه، مرحومه، جابره، مختاره، محرمه، غلبه، ببره، تندر، حسیبه، دارالبرار، حسنه، دارالخیار، دارالیمان، دارالسنه، دارالهجره، قاصمه، طباطبا. نامیدن به نام پیشین در قرآن آمده‌است که منافقین مدینه، شهر را به نام قدیمش (یعنی یثرب) می‌نامیدند، و نام جدید آن را پذیرا نبودند. آیات ۱۲ و ۱۳ سوره احزاب بیان می‌دارد که در جنگ احزاب، وقتی منافقان و افراد ضعیف‌الایمان، احزاب و گروه‌های مختلف کفار و جمعیت فراوان آن‌ها را دیدند، گفتند: خدا و رسولش جز وعده‌های فریبنده دروغین به ما نداده‌اند؛ و برخی از آن‌ها می‌گفتند: ای مردم یثرب این میدان جای ماندن شما نیست، پس به خانه‌های خود بازگردید (و گر نه همگی کشته می‌شوید)! این در حالی بود که -طبق آیه ۲۲ سوره احزاب- وقتی مؤمنان احزاب و سپاهیان دشمن را دیدند، گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده دادند و خدا و رسولش راست گفتند؛ و (دیدن آنها) جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. موقعیت جغرافیایی (تصویر ماهواره‌ای) ستون حنانه ستون توبه ستون محرس ستون محلقه ستون وفود منابع مدینه ، دانشنامه رشد دکتر: شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، (مُعجَم اَلبُلدان) ، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، جلد هفتم، چاپ سال ۱۹۹۰ میلادی به (عربی). الدینوری، أبی محمد، عبدالله، بن مسلم، بن قتیبه. (عُیُون الأَخبَار) ، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، چاپ سوم، انتشار سال ۱۹۸۶ میلادی. دکتر: السید عبدالعزیز، بن سالم، (تاریخ العرب فی العصر الجاهلیة) ، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۷۸ میلادی به (عربی). استاد. دکتر: الجرو، سعید، اسمهان، ''(دراسات فی التاریخ الحضاری للیمن القدیم)، دارالکتاب الحدیث، چاپ عدن، ۲۰۰۳ میلادی به (عربی). جغرافیای اسلام جوامع تاریخی یهودیت شهرهای بسته شهرهای عربستان سعودی شهرهای مقدس شیعه دوازده‌امامی شهرهای مقدس مرکز استان‌های عربستان
8087
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%AF%D9%87
جده
جده شهری در غرب شبه جزیره عربستان، قطب اقتصادی وگردشگری عربستان سعودی و دومین شهر بزرگ آن پس از ریاض است. این شهر بر کرانهٔ دریای سرخ، در نقطه میانی آن قرار دارد، و به «عروس دریای سرخ» ملقب است. جمعیت جمعیت جده طبق سرشماری عمومی سال ۲۰۰۴ میلادی، برابر با ۲٫۸ میلیون نفر بوده که ۵۲٪ آن بومی بوده‌اند. پیشینهٔ تاریخی تاریخ جده به ۳۰۰۰ سال پیش بر می‌گردد که توسط ماهی‌گیرانی که بعد از توقف صید در این مکان استقرار می‌گرفتند نامگذاری شده‌است. بعد از آن قبیله قضاعه قبل از ۲۵۰۰ سال به آنجا کوچیده‌اند. اما تحول تاریخی این شهر در عهد خلیفه سوم عثمان بن عفان بوده، که در سال ۶۴۷ میلادی هنگامی که به دستور وی اولین بندرگاه برای استقبال حجاج که از راه دریا می‌آمدند و به زیارت مکه برای ادای عمره و حج می‌رفتند ساخته شد. تسمیت وجه تسمیه شهر جده سه قول معروف وجود دارد. به کسر جیم: گویند جِده نام شیخ قبیلهٔ قضاعه بوده‌است. به ضم جیم: جُده بمعنای ساحل دریا (به عربی شاطیء البحر). این مقوله را یاقوت حموی در معجم‌البلدان و ابن بطوطه در سفرنامه خود ذکر کرده‌است. به فتح جیم: به معنای جَدَه یا مادربزرگ است؛ جَدۀ بنی بشر، حوا زوجهٔ آدم، در جده مدفون است. شهرهای خواهر نگارخانه جستارهای وابسته جایزه بزرگ عربستان سعودی منابع شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). زاهیة، قدوره، (تاریخ العرب الحدیث) ، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۰ میلادی به (عربی). المستشار: مانع، محمد، مانع، الموسوعة الخلیجیة(العواصم والمدن الخلیجیة)، ناشر، وکالة باناجة للاعلام، چاپ سال، ۱۹۸۷ میلادی به (عربی). السید عبدالعزیز، بن سالم، (تاریخ العرب فی العصر الجاهلیة) ، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۷۸ میلادی به (عربی). زاهیة، قدوره، (شبه الجزیرة العربیة) ، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی). الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، (مُعجَم اَلبُلدان) ''، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، جلد یکم، چاپ سال ۱۹۹۰ میلادی به (عربی). جغرافیای عربستان سعودی دریای سرخ شهرها و شهرک‌های بندری دریای سرخ شهرهای بندری در شبه‌جزیره عربستان شهرهای بندری در عربستان سعودی مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۶ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی در استان مکه مناطق مسکونی ساحلی در عربستان سعودی میراث جهانی یونسکو در عربستان سعودی
8088
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B5%D9%84
موصل
موصِل (به عربی: المَوْصِل، به کردی: مووسڵ، به آشوری: ܡܘܨܠ: (تلفظ): Māwṣil، استاندارد لاتین: Mosul) شهری در شمال عراق، مرکز استان نینوا و پرجمعیت‌ترین شهر عراق پس از بغداد و مرکز اقتصادی شمال کشور می‌باشد؛ بخش اصلی شهر در کرانهٔ شرقی دجله جای گرفته‌است و در کرانهٔ غربی آن، بازمانده‌های شهر باستانی نینواست. موصل در سده‌های دهم و یازدهم میلادی/ سوم و چهارم هجری، پایتخت دولت‌های جداشده از عباسیان مانند حمدانیان بود. پس از جنگ جهانی اول، مدتی از امپراتوری عثمانی به‌دست امپراتوری بریتانیا افتاد. از ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۱۷ در سیطرهٔ سازمان داعش بود. جمعیت استان موصل در ۲۰۰۸م، ۲٬۷۲۱٬۰۹۶ نفر سرشماری شد که از این تعداد، بیش از ۱٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر ساکن شهر موصل‌اند. ارتفاع آن از سطح دریا، ۲۲۰ متر است و در نزدیکی آن، چاه‌های نفت عین زاله قرار گرفته‌است. بیشتر مردم شهر عرب هستند (۶۰٪) اما اقلیت‌های قابل توجه کرد (۱۷/۵٪)، آشوری (۱۵٪) و ترکمن (۷/۵٪) نیز در شهر زندگی می‌کنند. جمعیت شهر در سال ۲۰۰۸ به یک میلیون و شش‌صد هزار نفر رسیده‌بود اما در سال ۲۰۱۴ حدود نیم میلیون نفر آواره شدند، هرچند که بعد از شکست داعش به خانه‌هایشان بازگشتند. دانشگاه موصل که از مراکز علمی و تحقیقاتی عراق است و مقبره چندین پیامبر از جمله یونس در موصل قرار دارد. این شهر با وجود بیش از ۱۵٪ جمعیتش از مردم آشوری و پایتخت قدیم آشوریان، مرکز تاریخی مسیحیان نسطوری محسوب می‌شود. جغرافیا رود دجله از میان موصل می‌گذرد و پنج پل دو قسمت شهر را به هم پیوند می‌دهند. این شهر در ۳۹۶ کیلومتری شمال غربی بغداد قرار دارد. تاریخچه موصل در آغاز خلوان و در دوران ساسانیان بوذاردشیر نام داشت. نام بوذاردشیر منسوب به اردشیر بابکان -بنیادگذار دودمان ساسانی- بود. مسیحیت از سدهٔ دوم میلادی در این منطقه حضور داشته‌است. در سال ۳۳۱ پیش از میلاد قوای هخامنشیان به وسیله اسکندر مقدونی در جنگ گوگمل در شرق موصل امروزی شکست سنگینی متحمل می‌شوند. آخرین ناحیه غربی ایران ساسانی که به دست مسلمانان افتاده بود سرزمین موصل بود که آن را به دو ناحیه تقسیم میکردند: ناحیه شهر زور و چامکان یا صامغان. موصل کرسی دیار ربیعه در ساحل باختری دجله، جایی که شاخه‌های این رود به هم پیوسته رود بزرگی را تشکیل می‌دهند، واقع است و می‌گویند به همین مناسبت است که آن‌را موصل، یعنی محل اتصال، نامیده‌اند. در زمان امویان بر اهمیت موصل افزوده شد. موصل در زمان مروان دوم، آخرین خلیفه اموی، کرسی ایالت جزیره گردید و به امر این خلیفه در آن شهر مسجدی ساختند که بعدها به جامع کهنه معروف شد. ابن حوقل که در سال ۳۵۸ در موصل بوده گوید شهریست نیکو دارای بازارهای عالی در میان زمین‌های حاصلخیز که مشهورترین آن‌ها روستای نینوا است و در آن روستا قبر یونس پیغمبر واقع است. قسمت عمده‌ی اهالی موصل در قرن چهارم از نژاد کرد بودند. مقدسی کاروانسراهای متعدد آن شهر را ستوده و گوید شهری است دارای ابنیه‌ی نیکو و باشکوه و خود شهر به شکل نیم‌دایره و وسعت آن به اندازه‌ی یک سوم بصره است. در لغتنامه دهخدا آمده‌است که در سال‌های ۲۸۱ و ۲۹۳ هجری قمری، کردان موصل که به کردان هزبانی معروف بودند، انقلاب کردند و با لشکر مکتفی بالله که به یاری حاکم موصل، عبدالله بن حمدان آمده بود، نبرد کردند. مردم‌شناسی در طول قرن بیستم، موصل یادآور زندگی اقوام و مذاهب گوناگون در کنار یکدیگر بوده‌است. پیش از پروژه عرب سازی موصل توسط صدام و حزب بعث، موصل برای قرن‌ها شهری عمدتاً کردنشین به حساب می‌آمد. ولی در این اواخر مردم عرب سنی عمده جمعیت مناطق شهری از جمله شهر موصل را شامل می‌شدند. مانند مناطق کناره رود دجله و در داخل شهر موصل. در امتداد رود دجله و دورتر به سوی شمال و مناطق روستایی، هزاران نفر آشوری، کرد، ترکمن و ارمنی و شبک زندگی می‌کردند. برنامه عرب سازی که در دوران صدام و با نیروی حزب بعث انجام می‌شد، باعث شد تا برخی از این اقلیت‌ها از مناطق شهری موصل خارج شده و به نزدیکی مرزهای اقلیم کردستان بروند. با اشغال موصل توسط داعش، تنها عرب‌های سنی در شهر باقی ماندند و جمعیت این شهر از ۱٫۵ میلیون تن به یک میلیون تن کاهش یافت. سیطره کامل داعش بر شهر موصل (۱۳۹۳) افراد مسلح داعش از صبح و از سمت راست استان نینوا حمله‌ور شدند و ساختمان استانداری و ساختمان‌های دولتی مجاور را تحت کنترل خود درآوردند. استان نینوا (۵۰۴ کیلومتری شمال پایتخت عراق) است. داعشی‌ها همچنین بر فرودگاه موصل در شمال این شهر سیطره پیدا کردند و این افراد سپس به سمت چپ موصل پیشروی کردند. اطلاعات به دست آمده حاکی از فرار سیاستمداران و نیروهای امنیتی از موصل است . مسؤول رسانه‌ای حزب دموکرات کردستان در استان نینوا با اشاره به کنترل عناصر داعش بر اکثر مناطق شهر موصل اعلام کرد که به دلیل حملات تروریستی داعش در این شهر، مقر این حزب و حزب اتحادیه میهنی کردستان به‌طور کامل تخلیه شده‌است. در همین حال اخباری از حرکت داعش به سمت استان صلاح الدین منتشر شد، برخی گزارش‌های حاکی از آن است که داعش توانست، کنترل دو روستا در تکریت را به دست بگیرد. این درگیری‌ها به کشته شدن شماری از شهروندان، و آوارگی و مهاجرت ساکنان این استان منجر شد. شمار قابل توجهی از ساکنان شهر موصل در پی هجوم عناصر داعش از این شهر گریختند. عناصر داعش صدها محکوم را نیز از زندان‌های شهر موصل آزاد کردند. خبرگزاری‌ها از سقوط شهر استراتژیک موصل و تسلط کامل گروه داعش بر آن خبر دادند. پس از مدت‌ها درگیری ارتش عراق توانسته بود در زمستان سال گذشته با کمک عشایر و نیروهای مردمی شهر رمادی و فلوجه را از کنترل نیروهای داعش خارج سازد. استاندار نینوا، در ارتباط تلفنی با شبکه تلویزیونی العربیه دربارهٔ اینکه گروه‌های مسلح چگونه توانستند کنترل نینوا را در دست بگیرند، گفت: چند ساعت پیش‌از اینکه افراد مسلح کنترل موصل را در دست بگیرند با فرماندهان ارشد ارتش عراق در منطقه دیدار کردم. به نظر می‌رسید که آن‌ها کاملاً به توان خود اطمینان دارند اما ساعاتی بعد با شنیدن خبر فرار جمعی نیروهای ارتش عراق از مواضع خود در موصل، غافلگیر شدیم . استاندار نینوا دربارهٔ نحوه تعامل با اوضاع کنونی گفت: در حال حاضر نمی‌توانم دربارهٔ سناریوهای آینده صحبت کنم. باید اوضاع را در داخل بازبینی کنیم. دیشب، وزیر کشور و مدیر دفتر فرمانده کل نیروهای مسلح با من تماس گرفتند و از من خواستند از منطقه کردستان کمک بگیرم اما دیروقت بود و کردستان عراق نیز به موافقت نوری مالکی نیاز دارد . «سعید مموزینی» خاطرنشان کرد: نیروهای پیشمرگه در مناطق کردنشین استان نینوا برای مقابله با هرگونه وضعیت فوق‌العاده، در حالت آماده باش کامل هستند. در روز ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۵ عملیات نظامی مشترکی توسط نیروهای ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا، ارتش عراق، بسیج مردمی عراق، نیروهای پیشمرگه کردستان عراق و برخی گروه‌های دیگر علیه داعش آغاز شد که نبرد وسیعی برای آزادسازی موصل از کنترل نیروهای داعش است. سرانجام پس از تقریباً ۹ ماه نبرد، در روز ۱۹ تیر ۱۳۹۶ شهر موصل به‌طور کامل از گروه داعش پس گرفته شد. پاکسازی موصل آزادسازی موصل یا نبرد موصل عملیاتی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست‌وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد. با پیروزی‌های نیروهای عراقی بر داعش در سال ۹۵ و اخراج داعشیان از این شهر، قسمت‌هایی از آن به‌طور کامل از نیروهای داعش، خالی شد. در ادامهٔ این عملیات قسمت‌های شمال و شمالشرق و دانشگاه موصل به‌طور کامل از نیروهای داعش پاکسازی شد. پس از آن نیز فرودگاه موصل و نیروگاه برق الیرموک که اصلی‌ترین نیروگاه شهر موصل محسوب می‌شود، از نیروهای داعش خالی و کاملاً آزاد گردید. اماکن دیدنی کاخ موصل مسجد اموی مسجد صلاح‌الدین مسجد مجاهدی مسجد جرجیس مشهد عبدالقاسم کاخ باش‌تپه قره‌سرای مسجد جامع النوری و مناره الحدباء موزه موصل جستارهای وابسته نبرد موصل منابع Munier, G. , Northampton,Iraq: An Illustrated History and Guide, Massachusettes: 2004. داده‌هایی در اطلس‌تورز آشور تاریخ آشور جوامع ترکمان در عراق شهرهای باستانی مراکز شهرستان‌های عراق مناطق مسکونی در استان نینوا هلال حاصل‌خیز
8090
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%84%D8%A8
حلب
حَلَب نام بزرگ‌ترین شهر و پایتخت تجاری سوریه است. شهر حَلَب در استان حلب در شمال کشور سوریه واقع شده‌است. این شهر یکی از کهن‌ترین شهرهای منطقه خاورمیانه است و در روزگاران قدیم نام آن خلپه بوده و یونانیان قدیم آن را با نام برویا می‌شناختند. شهر حلب در نقطه سوق‌الجیشی و مهم بازرگانی در نیمه‌راه دریای مدیترانه و رود فرات قرار دارد. وجه تسمیه به نقل از ابن بطوطه به این دلیل که ابراهیم شیر گوسفندان خود را در این شهر به مردم می بخشیده و فقبران برای حلب ابراهیم به آنحا می آمدند، حلب نامیده شده است. تاریخچه اقوام و پیروان مذاهب گوناگون طی هزاره‌های گذشته در حلب ساکن شده و در کنار یکدیگر می‌زیسته‌اند. حلب یکی از گذرگاه‌های مهم بین شرق و غرب بوده‌است. نشانه‌هایی از معماری دوران هیتی، رومی، بیزانسی و ایوبی را می‌شود در حلب مشاهده کرد. خیابان‌هایی با تاریخچه‌های دوران رومی و یونانی، بقایایی از بنای کلیساهای سده ششم میلادی، دیوارها و دروازه‌هایی از قرون وسطی، مساجدی مربوط به دوره ایوبیان و مملوکان و نیز مساجد و کاخ‌هایی از دوران حکومت عثمانی و معماری عربی از حلب شهری چند فرهنگی ساخته‌اند. در دسامبر ۱۹۴۷ میلادی و پس از صدور قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مجموعه حملاتی یهودستیزانه علیه جمعیت یهودی شهر رخ داد که به شورش‌های ضدیهودی حلب معروف گشت. این حملات باعث مهاجرت بیش از نیمی از جمعیت یهودیان حلب شد. دوران جنگ داخلی سوریه در ۱۲ اوت ۲۰۱۱، چند ماه پس از شروع اعتراضات در مناطق دیگر سوریه، اعتراضات ضددولتی در چندین منطقه از حلب، از جمله منطقه ساخور شهر، برگزار شد. حداقل دو معترض در طی تظاهرات در ساخور با ده‌ها هزار تن از شرکت کنندگان به ضرب گلوله کشته شدند. دو ماه بعد یک تظاهرات طرفداران دولت در میدان سعدالله الجبیری برگزار شد. براساس گزارش نیویورک‌تایمز، گردهمایی ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ در حمایت از بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه با حضور جمعیت زیادی برگزار شد طبق گفته رسانه‌های دولتی و محلی بیش از ۱٬۵ میلیون نفر در آن گردهمایی شرکت داشتند و این یکی از بزرگ‌ترین تظاهرات برگزار شده در سوریه بود. در اوایل سال ۲۰۱۲، مواضع نیروهای امنیتی با بمب‌گذاری مورد هدف قرار گرفت. در ۱۰ فوریه ۲۰۱۲، بمب‌های انتحاری با خودروی بمب‌گذاری‌شده در خارج از دو مجتمع امنیتی - مقر اداره اطلاعات نظامی، و یک پادگان نیروی حفاظت امنیتی، ۷۹ نفر کشته شدند. بنا بر گزارش‌ها، ۲۸ نفر (چهار غیرنظامی، ۱۳ پرسنل نظامی و یازده پرسنل امنیتی) و ۲۳۵ تن از پرسنل امنیتی نیز زخمی شدند. بنا بر گزارش‌ها در ۱۸ مارس ۲۰۱۲، انفجار یک خودروی بمب‌گذاری‌شده دیگر در یک محله مسکونی منجر به مرگ دو تن از پرسنل امنیتی و یک غیرنظامی زن و زخمی شدن ۳۰ تن از ساکنان شد. در اواخر ژوئیه ۲۰۱۲، درگیری به جدیت به حلب رسید که شورشیان در مناطق حومه شهر، اولین حمله خود را انجام دادند. ظاهراً شورشیان در تلاش بودند تا از این حمله دستاوردی بدست آورند که در هنگام حمله دمشق به دست آورده بودند. از آن زمان به بعد، برخی از «مخرب‌ترین بمباران و شدیدترین جنگ» در حلب، اغلب در مناطق مسکونی، رخ داد. در تابستان، پاییز و زمستان سال ۲۰۱۲، جنگ خانه به خانه بین مخالفان مسلح و نیروهای دولتی ادامه یافته‌بود و تا بهار ۲۰۱۳ ارتش سوریه خود را در بخش غربی شهر حلب مستقر کرده‌بود (نیروهای دولتی در پایگاه نظامی در بخش جنوبی شهر فعالیت می‌کردند) و مخالفان مسلح در قسمت شرقی در منطقه بی‌طرف مستقر بودند. طبق برآورد یک سازمان بشردوستانه بین‌المللی از تلفات، ۱۳٬۵۰۰ تن کشته، ۱٬۵۰۰ نفر زیر ۵ سال و ۲۳٬۰۰۰ نفر مجروح شدند. پاسگاه‌های پلیس محلی در شهر کانون درگیری بودند. در جریان نبردی شدید، بسیاری از بخشهای سوق المدینة (بخشی از میراث جهانی شهر باستانی حلب) از جمله بخش‌هایی از مسجد جامع حلب و سایر بناهای قرون وسطایی در شهر باستانی کاملاً ویران شدند و در اواخر تابستان ۲۰۱۲ هنگامی که گروه‌های مسلح ارتش آزاد سوریه و ارتش عربی سوریه برای کنترل شهر جنگیدند، این اماکن آتش گرفتند. در مارس ۲۰۱۳ وزارت امور خارجه سوریه مدعی شد که ۱٬۰۰۰ کارخانه در حلب غارت شده‌اند و کالاهای مسروقه شان با دانش کامل و تسهیلات دولت ترکیه، به ترکیه منتقل شده‌اند. بن‌بستی که چهار سال در آن به وجود آمده بود، در ژوئیه سال ۲۰۱۶ پایان یافت، زمانی که نیروهای دولتی سوریه آخرین خط تأمین اپوزیسیون مسلح را در حلب با پشتیبانی حملات هوایی روسیه بستند و حلب را محاصره کردند. در واکنش، نیروهای شورشی در سپتامبر و اکتبر ضدحمله‌هایی ناموفق را راه اندازی کردند اما موفق به شکست محاصره نشدند. در ماه نوامبر، نیروهای دولتی یک مبارزه قاطعانه را آغاز کردند. شورشیان موافقت کردند که از مناطق باقیمانده خود در دسامبر ۲۰۱۶ خارج شوند. پیروزی دولت سوریه در حلب به‌طور گسترده به عنوان نقطه عطفی در جنگ داخلی سوریه محسوب می‌شود. در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۶، تخلیه حلب از شورشیان، به اتمام رسید. صلیب‌سرخ بعداً تأیید کرد که تخلیه همه شهروندان و شورشیان تکمیل شده‌است. پس از آن، ارتش سوریه کنترل کامل حلب را به دست گرفت. اما محله شیخ مقصود در این شهر، در کنترل یگان‌های مدافع خلق باقی ماند. پس از پایان جنگ، ۵۰۰٬۰۰۰ پناهنده و آواره داخلی به حلب بازگشته و صدها کارخانه به تولید برق بازگشتند تا میزان تأمین برق به شدت افزایش یابد. ارگ حلب در حال حاضر در حال انجام تعمیرات اساسی است. بسیاری از بخش‌های شهر که تحت‌تاثیر جنگ قرار گرفته بودند در حال بازسازی هستند. در تاریخ ۱۵ آوریل ۲۰۱۷، یک کاروان اتوبوس‌های حامل مهاجران توسط یک بمب‌گذار انتحاری در حلب مورد حمله قرار گرفت و بیش از ۱۲۶ نفر، از جمله حداقل ۸۰ کودک، کشته شدند. جشنواره خرید حلب در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ برای ترویج صنعت در این شهر برگزار شد. یک فرمانده یگان‌های مدافع خلق در فوریه ۲۰۱۸ اعلام کرد که مبارزان کُرد برای کمک به دفع حمله ترکیه، به عفرین نقل‌مکان کرده‌اند. در نتیجه او گفت که نیروهای دولتی طرفدار سوریه کنترل نواحی که قبلاً تحت کنترل آن‌ها بودند را دوباره به دست گرفتند. در فوریه ۲۰۲۰ نیروهای ارتش سوریه، هنگامی که آخرین مناطق تحت کنترل شورشیان را در حومه غربی حلب تصرف کردند، به موفقیت‌های بزرگی دست یافتند در نتیجه به‌طور قاطع به درگیری‌هایی که طی هشت سال آغاز شده بود پایان دادند. جغرافیا حلب در ۳۵۵ کیلومتری شمال دمشق، پایتخت سوریه، قرار دارد و پایتخت تجاری و فرهنگی این کشور به‌شمار می‌رود. این شهر چندین‌هزار ساله به خاطر موقعیت استراتژیک بین دریا و رود فرات، از مهم‌ترین شهرهای جهان باستان محسوب می‌شده‌است. جمعیت حلب پُرجمعیت‌ترین شهر سوریه بود، به‌نحوی که در سال ۲۰۱۰ میلادی و قبل از شروع جنگ داخلی سوریه، جمعیت شهر حلب و حومهٔ آن در حدود ۴ میلیون نفر برآورد شده‌است که بیش از ۸۰% مردم مسلمان سنی هستند. اما در حال حاضر به دلیل جنگ داخلی سوریه اکثر مردم آن آواره مناطق داخل سوریه بویژه دمشق و کشورهای لبنان و ترکیه و کشورهای اروپایی شده‌اند و کمتر از ۱۰٪ جمعیت اولیه آن یعنی نزدیک به ۳۰۰٬۰۰۰ نفر در داخل شهر باقی مانده‌اند، یعنی در واقع حلب بیشترین آسیب و ویرانی را از جنگ داخلی سوریه دیده‌است. مناطق رموسه، یکی از محله‌های واقع‌شده در شرق حلب است. صلاح‌الدین، نام یکی از مناطق مهم شهر حلب است. از دیگر مناطق حلب می‌توان به منطقه «جبل باردو» اشاره کرد. منطقه حلاک در شمال حلب واقع شده‌است. منطقه سوقیه در بخش قدیمی شهر حلب واقع شده‌است. منطقه بستان القصر در جنوب شهر حلب واقع شده‌است. منطقه شیخ‌سلیمان در حومه شهر حلب قرار دارد. این منطقه در فاصله ۲۵ کیلومتری غرب شهر حلب واقع شده‌است. منطقه جمعیه زهرا در شمال غربی حلب واقع شده‌است. فرهنگ و هنر حلب از پایگاه‌های مهم رشد تمدن اسلامی بوده‌است. امکانات شهری دانشگاه حلب یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های سوریه است. جذابیت‌های فرهنگی بازار و قلعه حلب در بخش قدیمی شهر واقع شده‌اند. مسجد اموی حلب یکی از معروف‌ترین مساجد سوریه است. این مسجد توسط سازمان یونسکو، به عنوان میراث جهانی به ثبت رسیده‌است. تأسیسات نظامی و امنیتی پایگاه هلی‌بُرد تَفِتناز متعلق به نیروی هوایی سوریه در جنوب-غربی شهر حلب واقع شده‌است. پایگاه هوایی الجَراح و پایگاه هوایی نیرب در حوالی شهر حلب واقع شده‌اند. مجتمع آموزش پلیس سوریه در حومه غربی حلب و در منطقه «خان‌العسل» واقع شده‌است. آکادمی مهندسی نظامی در حوالی شرقی شهر حلب، از مهم‌ترین تأسیسات نظامی ارتش سوریه است که با محوطه‌ای بالغ بر یک کیلومتر مربع مساحت، و ساختمان‌هایی با پناهگاه‌ها و سنگرهای بتن‌آرمه جهت مقاومت در برابر حمله احتمالی نیروی هوایی اسرائیل طراحی و ساخته شده‌اند. پایگاه ۱۱۱ ارتش سوریه در منطقه شیخ‌سلیمان واقع شده‌است. نگارخانه عکس‌های زیر توسط والتر میتل‌هولتسر در اواخر سال ۱۳۰۳ گرفته شده‌اند. جستارهای وابسته احیاء حلب و اسواقها جنگ حلب پانویس منابع دکتر: شامی، یحیی، (موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی). پیوند به بیرون مقایسه حلب قبل و بعد از هجوم تروریست‌ها + تصاویر ماهواره‌ای حلب محوطه‌های باستان‌شناختی در سوریه بنیان‌گذاری‌های سده ۵ (پیش از میلاد) بنیان‌گذاری‌ها در سده ۵ (پیش از میلاد) در آسیا تاریخ سوریه شهرهای راه ابریشم شهرهای سوریه شهرهای عموری معماری عربی میراث جهانی یونسکو در سوریه هلال حاصل‌خیز شام (سرزمین)
8091
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D9%86%D9%88
ژنو
ژِنِوْ دومین شهر پرجمعیت کشور سوئیس (پس از زوریخ) و پرجمعیت‌ترین شهر روماندی (بخش فرانسوی زبان سوئیس) و مرکز استان ژنو است. این شهر در ساحل دریاچه ژنو قرار دارد. ژنو میزبان بیشترین تعداد نهادهای بین‌المللی در جهان است. در این شهر سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و اروپایی زیادی قرار دارد. از مهم‌ترین سازمانهای بین‌المللی در این شهر، مقر اروپایی سازمان ملل متحد است. همچنین دومین قطب اقتصادی کشور سوئیس و نهمین مرکز اقتصاد رقابتی جهان و سومین در اروپا بعد از لندن و زوریخ است. این شهر در سال‌های اخیر، یکی از بهترین شهرهای جهان بر پایه کیفیت زندگی به‌شمار می‌رود. تاریخ این شهر ۱۲۱ سال قبل از میلاد مسیح به امپراتوری رم پیوست و در سال ۱۷۹۸ انقلابیون فرانسه آن را تحت سلطه خود درآوردند و پس از پایان جنگ‌های ناپلئونی در سال ۱۸۱۵ به کنفدراسیون سوئیس پیوست. جغرافیا ژنو در موقعیت جغرافیایی'۱۲°۴۶ شمالی و'۰۹°۶ شرقی و در جنوب غربی انتهای دریاچه ژنو قرار دارد و دارای مساحت ۱۵٫۹۳کیلومتر مربع است. این شهر توسط دو رشته کوه آلپ و ژورا محاصره شده‌است. آب و هوای ژنو به دلیل همجواری با دریاچه معتدل و قاره‌ای مرطوب است همچنین تحت تأثیر آب و هوای اقیانوسی نیز قرار دارد. مردم و دین بر طبق آمار ثبت شده در سال ۲۰۰۰ ۷۲/۳٪ فرانسوی زبان و ۴/۴٪ انگلیسی زبان و ۴/۲٪ اسپانیایی زبان و۴/۱ ٪ ایتالیایی زبان و۴٪ از مردم ژنو نیز به زبان آلمانی صحبت می‌کنند. دین این شهر از نظر تاریخی مسیحی پروتستان بوده اما به دلیل مهاجرت‌هایی که از فرانسه و دیگر کشورها به ژنو انجام شده اکنون جمعیت کاتولیک‌ها دو برابر میزان چند سده اخیر و در حدود ۳۷/۴٪ از مردم شهر کاتولیک و حدود ۵٪ از مردم نیز مسلمان هستند اما با این حال اکثریت مردم را پروتستان‌ها تشکیل می‌دهند. اقتصاد ژنو دومین قطب اقتصادی سوئیس بوده و اقتصاد آن یک اقتصاد خدماتی است و بانکداری خصوصی از ارکان آن محسوب می‌شود. در سال ۲۰۰۹ به عنوان چهارمین شهر گران جهان شناخته شد اما اخیراً به عنوان هشتمین شهر گران جهان شناخته می‌شود. شرکت‌های بزرگ بسیاری نظیر کاترپیلار-اچ پی-ویتول و… در این شهر دفتر دارند و نمایشگاه اتومبیل ژنو از مهم‌ترین نمایشگاه‌ها در جهان است. در سال ۲۰۱۱ رقم بیکاری در این شهر حدود۶/۳٪بوده‌است. بیش از ۲۲۰۰۰نفر (مارچ۲۰۱۲) در مقر نهادهای بین‌المللی کار می‌کنند. شرکت‌های تولیدی مستقر در ژنو اس‌تی‌مایکروالکترونیکس شرکت اس‌تی‌مایکروالکترونیکس، در فهرست اولیه بازار بورس یورونکست ذکر شده‌است و به عنوان جزئی از شاخص فرانسوی کاک ۴۰ محسوب می‌شود. این شرکت همچنین در فهرست ثانویه از بازار بورس نیویورک و نیز بازار بورس ایتالیا، ذکر شده‌است. ژیوودا ژیوودا شرکت سوئیسی تولیدکننده طعم و عطر است. این شرکت علاوه بر عطر، طیف وسیعی از مواد اولیه طعم‌دهنده که در ساخت انواع مواد غذایی بکار برده می‌شوند را تولید و عرضه می‌نماید شوپارد یک شرکت سوئیسی سازنده ساعت، جواهرات و لوازم جانبی لوکس است که در سال ۱۸۶۰ توسط لویی-اولیس شوپارد تأسیس شده‌است. شوپارد در سن ۲۴ سالگی کار خود را با تولید ساعت جیبی دقیق کورنومتر شروع کرد. کرن داش نام یک شرکت سوئیسی تولید کنندهٔ نوشت‌افزار می‌باشد، این شرکت در سال ۱۹۱۵ تأسیس شده‌است حمل و نقل حمل و نقل ژنو از سیستم پیشرفته‌ای برخوردار است. سیستم ریلی این شهر توسط خود کشور سوئیس و فرانسه پشتیبانی می‌شود بنابراین از قطار پیشرفته TGV نیز بهره می‌برد و به شهرهای پاریس و مارسله و… نیز ارتباط دارد. حمل و نقل عمومی توسط اتوبوس، تاکسی و تراموا تأمین می‌شود. بر اساس قانون تاکسی‌ها می‌توانند از جابه جایی کودکان و نوزادان سر باز زنند. اتوبوس‌های این شهر بسیار پیشرفته هستند به طوری که ژنو از اتوبوسی به نام خودران کودکان رونمایی کرد که خودش کار می‌کند و به راننده نیاز ندارد. ایرانیان مقیم ژنو محمدعلی جمال‌زاده محمود حسابی مهدی بازرگان اردشیر زاهدی نگارخانه منابع ژنو ایالت‌های امپراتوری مقدس روم شهرداری‌های کانتون ژنو شهرستان‌های امپراتوری مقدس روم شهرهای دانشگاهی در سوئیس شهرهای سوئیس شهرهای کرانه رون مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در هزاره ۱ (پیش از میلاد) مناطق مسکونی در دریاچه لمان مناطق مسکونی در رون
8092
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AE
زوریخ
زوریخ بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر در کشور سوییس و مرکز کانتون زوریخ است. براساس آخرین آمار سرشماری در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۹۵ جمعیت شهر زوریخ ۴۰۲٬۷۶۲ نفر بوده‌است. این شهر در شمال مرکزی سوییس، در دامنهٔ کوه‌های آلپ جای گرفته‌است. زوریخ، مهم‌ترین قطب اقتصادی سوییس به‌شمار رفته و گاه از آن به عنوان پایتخت فرهنگی این کشور یاد می‌شود؛ حال‌آن‌که پایتخت سیاسی سوییس، شهر برن است. زوریخ شهری با بهترین کیفیت زندگی در جهان شناخته می‌شود. این شهردر تاریخ ۲۸ شهریور سال ۱۳۹۴ به عنوان گرانقیمت‌ترین شهر جهان شناخته شد. تقسیم‌بندی شهری شهر زوریخ از ۱۲ منطقه یا به آلمانی سوئیسی از ۱۲ حلقه (Kreis) تشکیل شده‌است. این منطقه‌ها به ترتیب از یک تا دوازده نامگذاری شده‌اند. منطقه یک بخش قدیمی شهر زوریخ می‌باشد. دانشگاه‌های زوریخ دانشگاه زوریخ، با بیش از ۲۵٬۰۰۰ دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی، بزرگ‌ترین دانشگاه در کشور سوئیس محسوب می‌شود. در حال حاضر این دانشگاه دارای دانشکده‌های هنر، اقتصاد، حقوق، علوم پزشکی، دام‌پزشکی، علوم کاربردی، الهیات و فلسفه است. دانشگاه پلی تکنیک زوریخ، یکی از دانشگاه‌های مهم کشور سوئیس است که مرکز آن در شهر زوریخ قرار گرفته‌است. دانشگاه پلی تکنیک زوریخ در سال ۱۸۵۴ تأسیس شد و در سال ۱۸۵۵ پذیرش دانشجو را آغاز کرد. در ابتدا دارای دانشکده‌های معماری، مهندسی عمران، مهندسی مکانیک، شیمی، جنگل داری بود. این دانشگاه همچنین در فهرست «برترین دانشگاه‌های جهان» که توسط مؤسسهٔ اروپایی تحقیقات دانشگاهی انجام شد، در ردهٔ ۲۴ جهان قرار دارد. جایگاه این دانشگاه در بین برترین‌های جهان، در رشته‌های مهندسی، ردهٔ ۱۳ جهان و در رشته‌های علوم و ریاضیات، ردهٔ ۱۵ جهان می‌باشد. این دانشگاه ۲۱ برندهٔ جایزهٔ نوبل را در لوح افتخارات خود دارد که یکی از آن‌ها آلبرت اینشتین بوده‌است. در حال حاضر، بیش از ۱۷۱۸۷ در مقطع کارشناسی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دکترا ثبت نام کرده‌است. پرسنل دانشگاه ۱۰۰۴۰ نفر می‌باشند. پانویس انحلال‌های ۱۳۵۱ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم انحلال‌های ۱۴۴۰ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم انحلال‌های سده ۱۵ (میلادی) در کنفدراسیون سوئیس قدیم بنیان‌گذاری‌ها در سده دوم (میلادی) در اروپا بنیان‌گذاری‌های ۱۲۱۸ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم بنیان‌گذاری‌های ۱۳۵۱ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم بنیان‌گذاری‌های ۱۴۵۰ (میلادی) در امپراتوری مقدس روم بنیان‌گذاری‌های سده ۱۴ (میلادی) در کنفدراسیون سوئیس قدیم بنیان‌گذاری‌های سده ۱۵ (میلادی) در کنفدراسیون سوئیس قدیم شهرهای دانشگاهی در سوئیس شهرهای سوئیس مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۲ (میلادی) مناطق مسکونی در دریاچه زوریخ
8094
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87
ناصرالدین‌شاه
ناصرالدین‌شاه (۱۶ ژوئیهٔ ۱۸۳۱ – ۱ مهٔ ۱۸۹۶) که پیش از دوران پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده می‌شد، چهارمین شاه ایران از دودمان قاجار بود. او از ۱۸۴۸ تا ۱۸۹۶ میلادی با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، پس از شاپور دوم ساسانی، دیاکو و تهماسب یکم صفوی طولانی‌ترین دورهٔ پادشاهی در میان تمامی شاهان تاریخ ایران را داراست. او به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را «صاحبقران» نامید. دوران حکومت ناصرالدین شاه آخرین حکومت در ایران با شیوه پادشاهی مطلقه بود. او نخستین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیئت حاکمه عازم اروپای نوین شد. سید علی‌محمد باب، مؤسس آئین بابی به دستور او تیرباران شد. ناصرالدین شاه نخستین صدراعظم خود امیرکبیر را که اصلاحات اداری، مالی و فرهنگی مهمی انجام داده بود، به قتل رساند. ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال پادشاهی‌اش به ضرب گلوله در سن ۶۴ سالگی توسط میرزا رضا کرمانی که یکی از پیروان سید جمال‌الدین اسدآبادی بود، ترور شد. او را در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در جنوب شهر تهران به خاک سپردند. در اوایل دههٔ هفتاد زمانی که موزه گلستان در کاخ گلستان بازگشایی شد مقبرهٔ او توسط صادق خلخالی از حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در این موزه به نمایش عمومی درآمد. در دوره حکومت ناصرالدین‌شاه بسیاری از اختراعات، ابداعات، مفاهیم، خدمات و ادارات و سازمان‌های دنیای غرب برای اولین بار وارد ایران شد که می‌توان به دوربین عکاسی، تلگراف، ضرب سکه، چاپ اسکناس و تمبر، انتشار روزنامه، چراغ گازی، راه‌آهن، سازهای موسیقی غربی مانند پیانو، ثبت اسناد رسمی، بانک، پلیس، نیروی دریایی، سالن تئاتر، مدرسه (دخترانه و پسرانه) و دانشگاه (دارالفنون) اشاره کرد. اولین فراماسونری در ایران در سال ۱۲۳۹ خورشیدی و در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار وارد ایران شد. به درخواست ناصرالدین شاه قاجار درپی قراردادی بین ایران و روسیه تزاری (۱۲۵۷ خورشیدی)، نیروی نظامی بریگاد قزاق سازماندهی شد. این نیرو که توسط افسران روسی رهبری می‌شد، عامل مهم گسترش سریع نفوذ روسیه در سال‌های بعد گردید. ناصرالدین شاه نقش مهمی در گسترش و توسعهٔ رسوم شیعی همانند عزاداری و اجرای تعزیه داشت. او پشتیبان و ترویج کننده تعزیه بود، در سال ۱۲۴۷ خورشیدی فرمان بنای تکیه دولت را صادر کرد که از اصلی‌ترین اقدامات او در گسترش ترویج آئین شیعی به حساب می‌آید. او برای ترمیم، نوسازی و زیباسازی حرم‌های امامان و امامزادگان شیعه از جمله حرم حسین بن علی، حرم عسکریین و علی بن موسی‌الرضا اقداماتی انجام داد. همچنین روز غدیر خم، زادروز علی بن ابی‌طالب و حجت بن الحسن نیز در دورهٔ زمامداری او به شکلی رسمی در زمرهٔ جشن‌های ملی درآمد. ناصرالدین شاه یکی از اولین عکاسان ایرانی بود. او به شعر علاقه داشت و با تخلص ناصر از خود دیوان شعری بر جای گذاشته‌است. او همچنین نخستین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را نوشت. زندگی تولد و خانواده ناصرالدین‌میرزا در ۱۷ ژوئیهٔ ۱۸۳۱ میلادی در روستای کهنمو در نزدیکی اسکو متولد شد. او سومین فرزند محمدمیرزا و ملک‌جهان خانم بود. محمدمیرزا هنگامی که دوازده سال داشت، در ۱۱۹۸ به دستور فتحعلی‌شاه با دختر عمه چهارده ساله‌اش ملک‌جهان خانم ازدواج کرد. این ازدواج به قصد از بین بردن تفرقه بین شاخه‌های قوانلو و دَوَلو ایل قاجار صورت می‌گرفت. در منابع عصر قاجار، طرح این ازدواج را جزئی از توصیه‌های آقامحمدخان به فتحعلی‌شاه دانسته‌اند. حضور ملک‌جهان خانم در آن روستا احتمالاً برای گریز از ابتلا به وبا پس از شیوع آن در تبریز بود. در زمان تولد ناصرالدین‌میرزا، پدرش به همراه عباس‌میرزا در خراسان مشغول مبارزه با قبایل سنی بود. محمدمیرزا در همان زمان پیروزی بزرگی به دست آورد و ۲۰٬۰۰۰ ایرانی شیعه را که توسط سنیان اسیر شده بودند آزاد ساخت. به جهت افتخار به همین پیروزی بود که او، به جای یک نام اجدادی، نام پسر تازه متولد شده خود را «ناصرالدین» نهاد. فتحعلی‌شاه که در آن زمان در مرکز ایران بود، اضافه شدن عضوی جدید به خانواده سلطنتی را با می‌گساری جشن گرفت. در طی چهار سال آینده و با مرگ پیاپی فرزندان خردسال محمدمیرزا، ناصرالدین‌میرزا به بزرگ‌ترین پسر باقی مانده او تبدیل و در نتیجه در آینده ولیعهدش شد. به جز ناصرالدین‌شاه، از میان فرزندان محمدمیرزا و ملک‌جهان خانم، تنها عزت‌الدوله بود که تا بزرگسالی زنده ماند. ولایت عهدی فرمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا در سال ۱۲۵۱ هـ ق در تبریز خوانده شد. بهمن میرزا و قهرمان میرزا، برادران محمدشاه، به بهانه سن کم ناصرالدین، او را شایسته داشتن عنوان ولیعهدی نمی‌دیدند. آصف‌الدوله، دایی محمدشاه، هم مصمّم بود از ولیعهدی ناصرالدین جلوگیری کند تا عِرق سلطنت از خاندان دولو قطع نشود. سرانجام ولیعهدی ناصرالدین زمانی تأیید شد که قهرمان میرزا را به کفالت حکومت آذربایجان منصوب کردند که در واقع تأیید ضمنی ولایت او بر ولیعهد کوچک بود. نخستین وظیفه رسمی ولیعهد، سفر به ایروان برای ابلاغ تهنیت پدرش به نیکلای اول بود که در آن هنگام در قفقاز از ولایات تازه تسخیر شده بازدید می‌کرد. در هنگام ملاقات، تزار ولیعهد را روی زانوی خود نشاند و به نشان محبت انگشتر الماس خود را به او بخشید. محمد شاه پسر هشت ساله خود ناصرالدین میرزا را به همراهی میرزا محمدخان امیرنظام زنگنه و میرزا تقی‌خان فراهانی وزیر نظام (امیر کبیر) و یکی از روحانیون و جمعی از اعیان و درباریان ولیعهد به ایروان فرستاد و آن هیئت در رجب ۱۲۵۳ ه‍.ق (۱۸۳۷ م) به ایروان رسیدند. منهیان امیر نوشته کیوان امینی محمدشاه در تابستان ۱۲۱۵ هـ ق ناصرالدین را به پایتخت فراخواند. در آن هنگام او نزدیک پنج سال بود که پدرش را ندیده بود. در تابستان ۱۲۶۱ هـ ق ولیعهد سیزده ساله، با دخترعموی پدرش، گلین، ازدواج کرد. نخستین ازدواج ناصرالدین، به معنای رسیدن او به سن بلوغ بود که ضرورت انتصاب نایب‌السلطنه را از بین می‌برد، چرا که دیگر ولیعهد صغیر محسوب نمی‌شد. در ۱۲۶۳ هـ ق بهمن میرزا به روسیه فرار کرد و محمدشاه، ناصرالدین را به درخواست خودش حاکم آذربایجان کرد. در این مدت ولیعهد با مسائل جدی حکمرانی آشنا شد. در همین زمان، باب را به فرمان حاجی میرزا آقاسی برای محاکمه و تفتیش عقاید به تبریز آوردند و مجلس محاکمه در حضور ناصرالدین صورت گرفت. تاج‌گذاری و آغاز سلطنت هنگامی که محمدشاه که سال‌ها با بیماری نقرس دست به گریبان بود در سال ۱۲۲۷ خورشیدی در ۴۱ سالگی از دنیا رفت، کشور گرفتار شورش بود و تنها بخش آرام ایران آذربایجان شمرده می‌شد. در این زمان ناصرالدین میرزای ولیعهد، که آن زمان هفده ساله بود؛ در تبریز به سر می‌برد و مدعیان پادشاهی از هر سو سر برآورده بودند. حاجی میرزا آقاسی وزیر محمد شاه که توانایی آرام نگاه داشتن تهران را نداشت به حرم عبدالعظیم پناهنده شد و بست نشست و مادر قدرتمند ناصرالدین‌شاه مهدعلیا خودش به تنهایی تمامی کشور را اداره کرد و وزیر محمد شاه را عزل کرد و شورش‌ها را آرام و تمامی خائنان را مجازات کرد و برای ۴۵ روز حاکم ایران بود. سفیر دولت روسیه که خود را ناگزیر می‌دید از ولیعهد حمایت کند فوراً به وسیله قاصد خود به کنسول خود در تبریز بهنام آنشکوف پیام داد و خبر فوت محمد شاه و اوضاع تهران را به وی اطلاع داد. در این زمان ناصرالدین میرزا با پشتیبانی میرزا تقی‌خان امیرنظام (امیرکبیر) راهی تهران شد و پیش از رسیدن به شهر، میرزا تقی‌خان را لقب اتابک اعظم داد و او را صدراعظم خود گردانید. با رسیدن به تهران در همان سال ناصرالدین‌شاه به پادشاهی ایران رسید و مادرش مهدعلیا را به‌خاطر شایستگی و توانایی در ادارهٔ مملکت به عنوان یکی از مشاوران اصلی قرار داد و به او احترام گذاشت. ناصرالدین‌شاه هم همانند پدرش توسط صدراعظمش به تخت نشست و سپس وی را به قتل رساند. ناصرالدین‌شاه در ۲۲ شهریور ۱۲۲۷ش (۱۴ شوال ۱۲۶۴ق) بر تخت نشست و از آن پس تا زمان مرگش در جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ش (۱۷ ذی‌القعدهٔ ۱۳۱۳ق) شاه ایران بود. عشق به جیران احتمالاً برای نخستین بار ناصرالدین‌شاه، جیران را در هنگام شکار در نواحی کوهسار در حدود سال ۱۲۶۸ قمری (اندکی پس از قتل امیرکبیر) دید و به او علاقه‌مند شد. شیفتگی او به شکار و رفتار جسورانه او که برخلاف حجب معمول زنان حرمسرا بود، او را بیش از پیش مورد توجه شاه قرار داد. برطبق گفته‌های دوستعلی معیری (نوه ناصرالدین‌شاه): اولین پسر جیران محمد میرزا در هشت روزگی درگذشت. در سال ۱۲۶۸ قمری دومین پسر جیران، محمدقاسم میرزا به دنیا آمد و به زودی مورد علاقه زیاد شاه قرار گرفت. زمانی که محمدقاسم میرزا پنج سال داشت، شاه به او لقب امیرنظام داد و به فرماندهی کل قشون ایران منصوبش ساخت. پس از مرگ سلطان معین الدین میرزا، ناصرالدین‌شاه تمایل یافت محمدقاسم میرزا را به ولیعهدی برگزیند. اما نسب غیرقاجار جیران و اینکه او همسر عقدی شاه نبود مانع عملی شدن این تصمیم بود. مقارن شوال ۱۲۷۳ چند تن از رجال معتبر از جمله مستوفی‌الممالک و عزیز خان مکری فهرستی از جرایم نوری تهیه کردند. جیران که می‌خواست نوری را وادار به پذیرش ولیعهدی پسرش کند، با آنان همدست شد و مأموریت یافت تا فهرست جرایم را به نظر شاه رساند. اما او تنها بخشی از موارد را نزد شاه افشا کرد و باقی را برای تحت فشار قرار دادن نوری تا رسیدن به توافق نهایی در خصوص ولیعهدی محمدقاسم میرزا آشکار نکرد. پس از این واقعه نوری جیران را به باغ خود، نظامیه دعوت کرد و به او قول داد تمام تلاشش را برای ولیعهدی امیرنظام بکند. با حمایت نوری از جیران، مهدعلیا که مخالف جدی ولیعهدی امیرنظام بود از او روگرداند. سرانجام در محرم ۱۲۷۴، ولیعهدی امیرنظام رسماً اعلام شد. چندی بعد امیرنظام بیمار شد و مخالفان چنین شهرت دادند که نوری ولیعهد را مسموم کرده‌است و جیران و شاه را بار دیگر به نوری بدگمان ساختند. امیرنظام تنها یک هفته پس از ولیعهدی جان سپرد و ناصرالدین‌شاه را در اندوه عمیقی فرود برد، تا جایی که به گزارش پولاک «شاه از شدت اندوه از خود بی‌خود شده سر به دیوار می‌کوفت و چند روز لب به غذا نزد». پس از این واقعه تحریکات مخالفان نوری ادامه یافت تا آنکه در بیستم محرم ۱۲۷۵ در یکی از سفرهای ییلاقی شاه، در دره سوهانک اهالی یکی از روستاها جسد مردی از بستگان جیران را برسر راه شاه قراردادند و مدعی شدند که او بر اثر ظلم میرزا آقاخان نوری مقتول شده‌است. شاه از این منظره متأثر شد و در غروب همان روز پس از بازگشت به نیاوران فرمان عزل نوری را صادر کرد. همسران و فرزندان ناصرالدین‌شاه در طول حیات خود هشتاد و پنج زن صیغه و عقدی اختیار کرد. او ۴۲ فرزند داشت که از آن میان ۱۴ نفر در کودکی در گذشتند. زن‌های عقدی به ترتیب گلین خانم دختر شاهزاده احمدعلی میرزا، خجسته خانم تاج‌الدوله دختر شاهزاده سیف‌الله میرزا، شکوه‌السلطنه دختر شاهزاده فتح‌الله میرزا شعاع‌السلطنه، ستاره خانم دختر آقا محمدحسن تبریزی، جیران خانم فروغ‌السلطنه دختر محمدعلی تجریشی، سرورملک خانم سرورالسلطنه دختر شاهزاده امامقلی میرزا عمادالدوله.ستاره خانم تبریزی در سال ۱۲۷۳ طلاق داده شد و عقدش را به فروغ‌السلطنه دادند.فروغ‌السلطنه، سرورالسلطنه و شکوه‌السلطنه به ترتیب در زمان حیات ناصرالدین شاه درگذشتند. ببری خان و عزیزالسلطان در اواخر دهه ۱۳۰۰ قمری ناصرالدین‌شاه رفته رفته به وظایف سلطنت بی‌اعتناء می‌شد و بیش از پیش به انزواء و علاقه‌های خود در اندرونی پناه می‌برد. اندرون از چند سال قبل شاهد قدرت گرفتن یکی دیگر از همسران شاه بود. زبیده خانم، طفلی یتیم بود، که شاه در بازگشت از سفر به عتبات در گروس خریداری کرده بود، با بهره‌گیری از ضعف‌های شاه و برآوردن خواسته‌های رنگارنگ او، توانسته بود در دل شاه جا باز کند، از او لقب «آمینه اقدس» گیرد و خزانه‌دار مخصوص شاه شود و به رقیبی برای انیس‌الدوله تبدیل گردد. زبیده خانم ابتدا سرپرستی ماده گربه محبوب شاه، ببری خان را بر عهده گرفت؛ به عقیده بعضی او خود علاقه شاه را به این گربه برانگیخت و شاه به گربه چنان دلبست که برایش پرستار مخصوص و مواجب تعیین کرد؛ بچه‌های او را به اعیان و بزرگان هدیه می‌داد و هیچ‌گاه کسانی را که عریضه تقاضای خود را به دم گربه می‌بستند، بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. زمانی که رقبای زبیده خانم ببری خان را از میان برداشتند، او برادرزاده خردسال خود، غلامعلی‌خان را به میدان آورد. ناصرالدین‌شاه به زودی غلامعلی‌خان را یگانه مصاحب خود یافت و به او لقب «عزیزالسلطان» بخشید که نشان دهنده محبوبیت وی نزد شاه بود. شاه همچنین او را به اعتبار پدرش «ملیجک» خطاب می‌کرد. شاه برای عزیزالسلطان دستگاه وسیعی ترتیب داده بود و او را همه جا به همراه خود می‌برد. سر و وضع کثیف، رفتار شیطنت‌آمیز و کارهای مبتذل و گستاخی عزیزالسلطان در حضور شاه با آداب تشریفات دربار قاجار و تقید آن به حفظ ارشدیت و سلسله مراتب همخوانی نداشت؛ ولی شاه حرکات او را با آمیزه‌ای از بی‌خیالی و وجد نادیده می‌انگاشت. شاه به خصوص از جانب انیس‌الدوله و زنان اندرونی مورد مذمت قرار می‌گرفت که چرا محبتی را که شایسته‌است به فرزندانش نشان دهد، به عزیزالسلطان ابراز می‌کند. خانم باشی و ماه رخسار در سال ۱۳۰۷ قمری، ناصرالدین‌شاه آمینه اقدس را که بینایی چشمانش را از دست داده بود، برای معالجه به وین فرستاد. این نخستین بار بود که یکی از همسران شاه بدون او به فرنگستان می‌رفت و همین موجب شد که شاه مورد انتقاداتی قرار گیرد و در بین عوام شعرهایی در نقد این تصمیم شاه رایج گردد. پس از صرف هزینه‌های بسیار آمینه اقدس همچنان نابینا به ایران بازگشت، اما شاه همچنان جواهرات خود را به او سپرد و چنان وانمود کرد که گویی هنوز سالم و بینا و مورد علاقه اوست. زبیده خانم در ۱۷ ذی الحجه ۱۳۱۱ بر اثر سکته درگذشت و شاه در اندوه مرگ او سوگواری بسیار کرد. مقارن ایام بیماری آمینه اقدس، شاه به دختر باغبانباشی باغ اقدسیه - باغی که متعلق به آمینه اقدس بود - دلبستگی یافت و او را به ازدواج موقت خود درآورد. به گفته بعضی شاه از آن رو به خانم باشی علاقه‌مند شده بود که چشمانش شباهت زیادی به چشمان جیران داشت. با فوت زبیده خانم، امین‌السلطان که حامی خود را در حرمخانه از دست داده بود، به دنبال متحدی جدید گشت و با خانم‌باشی همدست شد. دلبستگی شاه به خانم باشی، اغلب با ناز و اعراض او از وصال پاسخ می‌گرفت و ناصرالدین‌شاه، که دیگر تعصبی در حفظ حریم اندرونی نشان نمی‌داد، از او نزد پیشخدمتان بیرونی گلایه می‌کرد و امین‌السلطان را برای شفاعت پیش خانم باشی می‌فرستاد. پس از مدتی، شاه به خواهر دوازده ساله خانم باشی، ماهرخسار، ابراز علاقه کرد. برخلاف خواهر بزرگتر ماه‌رخسار صادقانه به شاه اظهار عشق می‌کرد. خانم باشی که محبت شاه را به خواهر کوچکتر خود می‌دید، به بدسری‌اش می‌افزود و ماه‌رخسار را آزار می‌داد و از دیدن شاه منعش می‌کرد. ماه‌رخسار آزارهای خانم‌باشی را برای ناصرالدین‌شاه بازمی‌گفت و از این راه شاه را بیش از پیش شیفته خود می‌ساخت. منش و بینش ناصرالدین‌شاه به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی، فرانسه و انگلیسی مسلط بود و صحبت می‌کرد. شرح مسابقات او در باب زبان در کتاب تاریخی خاطرات اعتمادالسلطنه موجود است. او به شریعت اسلام پایبند بود. حج رفت، نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت. مخبرالسلطنه دربارهٔ ناصرالدین‌شاه می‌نویسد: «تشریفات مشرق زمین تا آخر دوره ناصرالدین‌شاه برقرار بود و شکوهی داشت. ناصرالدین‌شاه مایل بود با همه طبقات تماس داشته باشد. هر روز در باغ گلستان از طبقات اداری جماعتی جمع می‌شدند، شاه که از اندرون بیرون می‌آمد همه تعظیمی می‌کردند، با بعضی فرمایشات می‌شد.» و در جای دیگر می‌نویسد: «ناصرالدین‌شاه تاریخ و جغرافیا را خوب می‌دانست، روزها سر ناهار از روزنامه‌های خارجه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه ترجمه می‌کرد، گاهی هم حکیم‌باشی تولوزان که سر ناهار بود از اخبار می‌گفت. سفرنامه‌ها از برای شاه ترجمه می‌کردند و خوانده می‌شد.» نیز می‌گوید: «به نزدیک‌ترین رجال اعتماد نداشت. با توجهی که ناصرالدین‌شاه به تعالی ملت و دولت داشت و موانعی که در کار می‌دید، می‌شود گفت شاهی بود مستاصل و اواخر مأیوس.» کارلا سرنا جهانگرد ایتالیایی دربارهٔ او چنین می‌گوید: «از لحاظ افکار مذهبی، بیشتر خرافی است تا معتقد. نخستین مشاور او منجّم اوست؛ بنابراین می‌توان گفت که قسمت اعظم سرنوشت مملکت به دست منجّم باشی است.» صدر اعظم‌ها امیرکبیر از پیشامدهای مهم این دوران شورش حسن خان سالار پسر الله‌یار خان آصف‌الدوله صدراعظم فتحعلی شاه بود که پس از پایان پادشاهی محمد شاه سر به شورش برداشته بود. امیرکبیر مرادمیرزا حسام‌السلطنه را برای سرکوب وی فرستاد، که پس از سه سال کشمکش سرانجام این غائله با کشته‌شدن سالار پایان یافت. هم چنین در این دوران سران بابی سرکوب شدند و خود باب نیز تیرباران شد. هنگامی که امیر و شاه به تهران رسیدند شمار ارتش ایران تنها ۳۰۰ تن بود. امیرکبیر که خود سپهسالار کل ایران بود به نظم و ساماندهی سپاه پرداخت و برای آموزش ارتشیان اقدام به استخدام آموزگار از خارج نمود و به صنعت اسلحه‌سازی رونق داد. او همچنین فرمان حذف لقب‌های اضافی در نامه‌نگاری‌ها را داد و به فرمان او حتی خود وی را نیز تنها با لقب جناب می‌خواندند. وی هم چنین تلاش کرد جلوی رشوه‌خواری را بگیرد و به درآمد کارکنان دولت سامان دهد. امیر کبیر به زیباسازی تهران و پیشرفت پایتخت نیز کوشید، در این راستا دست به ساخت بازار امیر و کاروانسرای امیر و تیمچه‌های نو زد. همچنین به پاکیزگی گرمابه‌ها رسیدگی کرد و در اندیشهٔ کشاندن بخشی از آب رود کرج برای آشامیدن مردم تهران بود که دورهٔ زمامداری‌اش به پایان رسید و این طرح و دیگر اندیشه‌هایش ناکام ماند. اقدامات امیر کبیر که به سود تودهٔ ایرانیان و به زیان شاهزادگان، دارایان، ملاها و اشراف بود، خشم این دسته‌ها را برانگیخت و چون امیر جلوی دست‌اندازی مهد علیا را نیز در کارهای کشور گرفته‌بود، همه ایشان به گرد او جمع شدند. مهد علیا می‌کوشید تا میرزا آقاخان نوری را که در آن زمان وزیر لشکر بود جایگزین امیر کبیر کند. پس شاه را انگیخت تا امیر را کنار بزند، اگرچه شاه جوان در آغاز در برابر خواسته ایشان ایستادگی کرد. اما اندک‌اندک از ۱۲۶۷ قمری میان شاه و امیر کبیر به هم می‌ریخت و شاه دچار بدگمانی به صدراعظمش می‌شد. اختلاف نظر میان شاه و امیر بالا می‌گرفت، برای نمونه یک بار شاه یکی از برادرانش را به فرمانروایی قم فرستاد ولی امیر او را بازگرداند و شاه که دلش از این کار امیر کبیر تیره شده بود او را باز به قم فرستاد. این‌گونه بود که شاه امیر کبیر را از صدر اعظمی کنار گذارد و او را به فرمان‌روایی کاشان گمارد؛ ولی کمی پس از آن که سفیر روسیه دست به اقداماتی نظامی به ظاهر به سود امیر کبیر زد، ناصرالدین‌شاه که بیمناک شده‌بود، امیر را به باغ فین در کاشان فرستاد و چندی پس از آن امیرکبیر به فرمان شاه به قتل رسید. قتل امیرکبیر در ماه ربیع‌الاول سال ۱۲۶۸ (قمری) اتفاق افتاد. پس از کشتن امیرکبیر عزمی که او در باب تغییر و تحول دستگاه دولتی قاجار از خود نشان داده بود تکرار نشد، ولی وی باعث شد ناصرالدین‌شاه تا حدودی به اصلاحات علاقه‌مند شود. سیاست‌های خارجی و داخلی ناصرالدین‌شاه نیز در سال‌های بعد تا حدودی متأثر از اقدامات امیرکبیر بود. احداث و تأسیس دارالفنون دارالفنون در روز یکشنبه ششم دی ماه ۱۲۳۰ برابر با پنجم ربیع‌الاول ۱۲۶۸ قمری، سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر و با حضور ناصرالدین‌شاه، آقاخان نوری صدراعظم جدید و گروهی از دانشمندان و معلمان ایرانی و اروپایی با ۳۰ نفر شاگرد به‌طور رسمی گشایش یافت. در روزنامه وقایع اتفاقیه آمده‌است: در روز یکشنبه پنجم ماه ربیع نخستین از سال ۱۲۶۸ هجری مطابق سنه خامسه از جلوس سعادت مأنوس، مدرسه مبارکه دارالفنون، واقعه در ارک محروسه تهران که بنا و انشاء از سال سابق شروع شده بود بر حسب امر فرمان مطاع افتتاح گردید و از آن تاریخ علوم مستظرف و فنون مستحدث و صنایع مستغرب که حکمای اروپا اساس آن‌ها را در ظرف چندین قرن برپا ساخته بودند در این تأسیس با تقدیس انتشار همی گرفت و اشتهار همی پذیرفت. در آن زمان هفت معلم اتریشی، آموزش محصلینی را که اغلب از خانواده‌های مهم و بانفوذ بودند، بر عهده داشتند. با وجود آغاز به کار مدرسه عملیات ساختمانی آن تا سال ۱۲۶۹ هجری قمری ادامه داشت. در سال ۱۳۰۴ قمری نیرالملوک وزیر علوم تالار نمایشی در مدرسه ساخت تا مکانی برای اجرای تئاتر باشد. از آن زمان درِ اصلی مدرسه در خیابان همایون بسته و دری به خیابان ناصریه سابق و ناصر خسرو فعلی گشوده شد بعدها با اعتراض سفیر انگلستان به ملیت اتریشی این افراد، چند استاد ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی نیز به این افراد اضافه شدند. سه استاد ایرانی طب، عربی و جغرافیا و یک استاد فرانسوی مقیم ایران نیز بزودی به این جمع افزوده شدند. میرزا آقاخان نوری میرزا جعفرخان مشیرالدوله میرزا محمدخان سپهسالار مستوفی‌الممالک مدتی پس از بازگشت ناصرالدین‌شاه از فرنگستان، نیروهای نظامی روسیه در ماوراء خزر شروع به پیشروی کردند. دولت بریتانیا تلاش کرد شاه را علیه اقدام روسیه برانگیزاند ولی سپهسالار که اکنون به سیاست‌های روسیه گرایش نشان می‌داد شاه را متقاعد کرد که برای ایران همسایگی با کشور روسیه بهتر از همسایگی با ترکمان‌های غارتگر آخال است. ناصرالدین‌شاه گمان می‌برد روسیه خراسان را از تاخت و تاز ترکمانان در امان می‌دارد و از شنیدن خبر فتوحات نیروهای روسی در سرحدات ایران خرسند می‌شد. از طرف دیگر سپهسالار که می‌پنداشت پشتیبانی روسیه را از خود جلب کرده‌است، خود را برای بازگشت به مقام صدارت آماده می‌کرد؛ ولی در سال ۱۲۹۷ هجری قمری ناصرالدین‌شاه به‌طور ناگهانی او را از تمام مشاغلش معزول کرد و وزارت خارجه را به میرزا سعیدخان مؤتمن‌الملک سپرد و خود ریاست قشون را در دست گرفت. در شوال ۱۲۹۸ قیام شیخ عبیدالله نهری در مهاباد و ارومیه توجه شاه را به مرزهای آذربایجان جلب کرد. ناصرالدین‌شاه برای سرکوبی قیام نهری تلاش بسیاری کرد و چندین ماه وقت خود را به جهت فراهم آوردن افواج و مهمات صرف ساخت. شکست نهایی شیخ عبیدالله باوجود حمایت دولت عثمانی از او، در دربار قاجار پیروزی بزرگی برای شاه شمرده شد و مورد تمجید و ستایش قرار گرفت. پس از این واقعه، شاه، مظفرالدین میرزا، ولیعهد و حاکم آذربایجان را به جهت پاسخگویی دربارهٔ قدرت گرفتن کردها و شیخ عبیدالله به همراه سپهسالار که مدتی بعد از عزل به وزارت آذربایجان تعیین شده بود، به تهران طلبید و به مظفرالدین میرزا اعلام کرد قصد دارد او را به حکومت کرمان بفرستد، که چنین تصمیمی می‌توانست به معنای سلب ولیعهدی از او تلقی شود. در نهایت ولیعهد مورد عفو شاه واقع شد و به آذربایجان بازگشت و سپهسالار به حکومت خراسان منصوب گشت و به مشهد رفت و در ذی‌الحجه همان سال در آنجا درگذشت. با مرگ سپهسالار مستوفی‌الممالک زمام‌دار اصلی دربار قاجار شد و تا پنج سال آینده یعنی تا هنگام مرگش در ۱۳۰۳ هجری قمری این جایگاه را حفظ کرد. در سال ۱۲۹۹ هجری قمری مؤتمن‌الملک که مسئول مذاکره با دولت روسیه درباب اختلاف‌های مرزی ایران شده بود، قرارداد آخال را به امضای شاه رساند، ولی با این وجود دخالت روسیه در خراسان پایان نپذیرفت. ناصرالدین‌شاه در سال ۱۳۰۰ قمری به خراسان سفر کرد و در نظر او یکی از اهداف این سفر کاستن از نفوذ روسیه در آن منطقه بود. میرزا حسین‌خان سپهسالار در سال ۱۲۸۷ هجری قمری ناصرالدین‌شاه قصد زیارت عتبات کرد. برای این منظور با میرزا حسین‌خان مشیرالدوله، وزیرمختار ایران در دربار عثمانی، مکاتبه کردند تا مقدمات سفر شاه را فراهم آورد. مشیرالدوله در عراق همه جا در کنار شاه حاضر بود و هرگاه مجالی می‌یافت از لزوم اصلاحات با شاه سخن می‌گفت. در این سفر شاه او را از بازگشت به عثمانی معاف کرد و با خود به ایران آورد و و وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف را به او سپرد و سال بعد با لقب سپهسالاری به وزارت جنگ منصوبش ساخت. از دیگر اقدامات شاه پس از بازگشت از این سفر، عزل مستوفی‌الممالک بود که به جناح محافظه کار دربار تعلق داشت. مستوفی‌الممالک که به‌طور موروثی رئیس دیوان استیفا بود، از مدتی قبل به نیابت کامران میرزا، پسر محبوب شاه، نیز منصوب شده بود و رفته رفته اختیارات وسیعی یافته بود که بی شباهت به صدارت عظمی نبود. او پس از عزل به روستای اجدادیش آشتیان تبعید شد. چندی بعد در ۲۹ شعبان ۱۲۸۹ سپهسالار با دستخطی که از جانب شاه صادر شد به صدارت عظمی منصوب گردید. او بیدرنگ دست به اصلاحاتی زد و قرارداد رویتر را به امضای شاه رساند که به موجب آن امتیازهای متعددی از جمله بهره‌برداری از تمام معادن ایران به یک سرمایه‌دار بریتانیایی به نام پل جولیوس رویتر واگذار شد. امین‌السلطان ده سال آخر سلطنت ناصرالدین‌شاه صحنه قدرت طلبی علی‌اصغرخان امین‌السلطان بود. پدر امین‌السلطان آقا ابراهیم خان، از عمله خلوت و آبدارباشی ناصرالدین‌شاه بود که به مرور مورد اعتماد شاه قرار گرفت و مشاغل مهمی از جمله خزانه داری و وزارت دربار را به دست آورد و شاه او را ملقب به امین السلطان کرد. پس از مرگ امین‌السلطان اول در دومین سفر ناصرالدین‌شاه به خراسان، شاه پسر او علی‌اصغرخان را مورد توجه قرار داد و مناصب و لقب پدر را در حق او برقرار کرد. امین‌السلطان اول با آمینه اقدس همدست بود و پس از مرگش، آمینه اقدس علی‌اصغرخان را مورد حمایت قرار داد و سعی کرد او را نزد شوهرش توانمند و کارا نشان دهد. علی‌اصغرخان از دوایر و مناصب متعددی که به زعامت او سپرده شده بود، دستگاه پرمنفعتی به راه انداخت که هم شخص شاه و هم شرکای راغب در آن سهیم بودند. پس از درگذشت مستوفی‌الممالک در ۱۳۰۳ هجری قمری، شاه وزارت داخله را به میرزا عباس خان قوام‌الدوله منتقل کرد و مدتی نگذشت که یحیی خان مشیرالدوله را که پس از درگذشت موتمن‌الملک به وزارت خارجه رسیده بود، عزل و به پیشنهاد علی‌اصغرخان، قوام‌الدوله را وزیر خارجه کرد. قوام‌الدوله برای اداره این شغل دانش کافی نداشت و با دخالت امین‌السلطان امور را اداره می‌کرد. از این راه امین‌السلطان قائم مقام شاه در امورداخلی و خارجی شد. ناصرالدین‌شاه هم که از وزرای مستقل‌الرای دیوانی هراس داشت، بی‌تمایل نبود کسی از عمله خلوت شاهی را در این مقام والا ببیند. امین‌السلطان علی‌رغم میل شاه، امتیاز بانک شاهنشاهی ایران را از ناصرالدین‌شاه گرفت و با او به سومین سفر فرنگستان رفت. در این سفر شاه قرارداد رژی را به جرالد تالبوت داد و امتیاز لاتاری را به میرزا ملکم خان ناظم‌الدوله، سفیر ایران در لندن، واگذار کرد. شاه مدتی پس از بازگشت از سفر فرنگستان، در ۱۳۰۸ هجری قمری، بر قرارداد رژی دستینه گذاشت و امتیاز لاتاری را به بهانه مغایرت لاتاری با دستورهای شرع اسلام لغو کرد. قرارداد رژی بهانه‌ای به دست مردم داد تا اعتراض خود را به هرج و مرج و فساد با قیامی در مخالفت با واگذاری این امتیاز ابراز کنند. قیام تنباکو، که با فتوای میرزا حسن شیرازی مبنی بر حرمت استعمال توتون و تنباکو همراه شد، در تهران به شورش عمومی انجامید. در اندرون کاخ گلستان نیز، انیس‌الدوله به پیروی از حکم شیرازی، شرب قلیان را در محوطه حرم ممنوع اعلام کرد. سرانجام شاه و صدر اعظم تسلیم شدند و شاه در ۱۶ جمادی‌الاول ۱۳۰۹ دستور لغو امتیازنامه را صادر کرد. با شدت گرفتن فشارهای داخلی و خارجی دستگاه آشفته قاجار اواخر عصر ناصرالدین‌شاه نتوانست از تنش‌ها جلوگیری کند. شاه هر روز بیش از پیش به دلیل مشکلاتی که دامنگیر کشورش بود مورد سرزنش قرار می‌گرفت و علایم خستگی و دلسردی در رفتار شاه آشکار می‌شد. سفرها به فرنگستان نخستین سفر ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۹۰ به پیشنهاد سپهسالار عازم سفر به اروپا شد. سپهسالار قصد داشت پیشرفت کشورهای اروپایی را به شاه نشان دهد و ضعف ایران را در برابر آنان برای او آشکار کند. مدتی پیش از سفر، علما مأمور شدند تا محاسن سفر شاه را به مردم گوشزد کنند. شاه به غیر از رجال و ملازمان، تعدادی از زنان حرمسرا را نیز به همراه برد. در میان این افراد انیس‌الدوله یکی از همسران شاه از طبقه فرودست که پس از مرگ جیران مورد توجه شاه قرار گرفته بود نیز حضور داشت. به زودی زنان مشکلاتی در طول سفر پیش آوردند و شاه ناچار شد آنان را به همراه تعدادی از ملازمان که وجودشان مناسب چنین مسافرتی نبود از مسکو به تهران بازگرداند. پس از روسیه شاه از راه ویلنا و کونیگسبرگ به برلین رفت و پس از ملاقات با ویلهلم یکم، امپراتور آلمان و بیسمارک، صدراعظم آن کشور، از راه فرانکفورت، کلن و آخن عازم بلژیک شد. در بروکسل، لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک، از او استقبال کرد. چند روز بعد هیئت مهمانداران انگلیسی وارد پایتخت بلژیک شدند و شاه را به انگلستان بردند. در انگلستان، ناصرالدین‌شاه از بدو ورود به بندر دوور تا پای پله‌های کاخ باکینگهام از طرف پسران ملکه ویکتوریا و بعضی رجال درباری مورد استقبال قرار گرفت و سه روز پس از ورود به لندن، به ملاقات ملکه رفت. در این ملاقات ملکه تا پای پله کاخ به استقبال شاه آمد. شاه همچنین از طرف ملکه به دریافت نشان بند جوراب، بالاترین نشان افتخار انگلستان مفتخر شد. پس از بریتانیا از راه دریای مانش به فرانسه رفت و در پاریس با پاتریس دو مک ماهون، رئیس‌جمهور فرانسه، ملاقات کرد و سپس از راه سوئیس و ایتالیا عازم وین شد. در ایتالیا با ویکتور امانوئل دوم ملاقات داشت و در وین مورد استقبال رسمی فرانسوا ژوزف قرار گرفت. در طول این سفر شاه به مجالس رقص درباری، کنسرت، اپرا و دیگر نمایش‌ها دعوت می‌شد. او ساعت‌ها به نطق‌هایی گوش می‌کرد که در مراسم رسمی به افتخار حضور او خوانده می‌شد و او از مفاد آن جز ترجمه به اختصار چیزی نمی‌فهمید. شاه همچنین در طول سفر با چهره‌های سرشناس، هنرپیشگان و خوانندگان گفت و شنود داشت و حتی گاه با مردم عادی درمی‌آمیخت، کاری که هرگز در ایران امکان انجامش را نداشت. اما در نهایت شاه از سفر رضایت نداشت. چراکه در طول این مدت مجبور به خودداری، اطاعت و در میانه سفر از مصاحبت همسران خود محروم شده بود. همچنین از جانب امپراتور روس به دلیل انعقاد امتیازنامه رویتر مورد اعتراض قرار گرفته و بر اثر جلال و جبروت دولت‌های اروپایی تحقیر شده بود. شاه باور نمی‌کرد که ایجاد وضعی مشابه ممالک اروپایی در ایران امکان داشته باشد و به سپهسالار می‌گفت: «وضع قوانین جدید و ترقیات حاضره این عصر خیلی مشکل است که بتوان به زودی اجرا کرد.» این سفرها که در دو دور انجام شد و به غیر از هزینه‌های سنگین که برای حکومت و مردم ایران داشت، دست‌آوردهای مهمی نصیب کشور کرد و آن بهره‌گیری از تجارب و پیشرفت‌های اروپای مدرن بود که در زمینه‌های گوناگون و به طرق مختلف وارد ایران شد. قراردادهایی در زمینه خرید دستگاه‌های ضرب سکه و راه‌اندازی ضرابخانه ماشینی طهران و چاپ اولین تمبرهای پست ایران رهاورد سفرهای ناصرالدین‌شاه به فرنگ بود. ناصرالدین‌شاه در این سفر از ضرابخانه‌های سن پیترزبورگ، لندن و پاریس نیز دیدن کرد و اکثر ضرابخانه‌های کشورهای میزبان به افتخار ورود شاه ایران به کشورشان مدال‌های یادبودی ضرب کردند. دومین سفر در سال ۱۲۹۵ هجری قمری شاه باردیگر به فکر مسافرت به اروپا افتاد. او اعلام کرد این بار به‌طور ناشناس و به خرج خود سفر خواهد کرد تا بتواند مراتب واقعی ترقی اروپا را که در سفر پیشین به دلیل تشریفات رسمی و پذیرایی دولت‌ها از نظرش پنهان مانده بود، ببیند. روزنامه‌ها و دربارهای اروپایی سفر شاه را با چنین شرایطی مورد تحسین قراردادند؛ ولی ناصرالدین‌شاه به زودی تصمیمش را عوض کرد و تمایل یافت از طرف دولت‌ها از او پذیرایی شود. شاه در این سفر از مسکو، سنت پترزبورگ، وین، برلین و پاریس دیدار کرد و در رجب ۱۲۹۵ به ایران بازگشت. رهاورد شاه از سفر دوم، بریگاد قزاق و پلیس بود که مدتی پس از بازگشت او، به دست نظامیان روسی و اتریشی ایجاد شدند. سیاست‌ها و اصلاحات اغلب اصلاحات و مدرنیزه کردن‌های زمان ناصرالدین‌شاه از زمان نخست‌وزیری امیر کبیر شروع شد. او شورشیان را در اغلب استانهای ایران به‌ویژه در خراسان شکست داد. بودجه کشور را با ایجاد سیستم مالیات متعادل کرد و قدرت روحانیون را محدود ساخت. الغای امتیازنامه رویتر در زمان بازگشت شاه از اروپا، مردم تهران شورش کردند و خواهان لغو امتیازنامه رویتر شدند. انیس‌الدوله و جمعی از علما و شاهزادگان نیز با آنان همراه شدند و برای عزل سپهسالار تلاش کردند. هنگامی که ناصرالدین‌شاه وارد انزلی شد، نامه‌ها و عرایض دربار و علمای تهران به نظر شاه رسید که در آن اشتباهات سپهسالار را — در راس همه اعطای امتیازنامه به رویتر — برشمرده و خواستار عزل او شده بودند. سرانجام سپهسالار به دستور شاه استعفاء داد و به حکومت گیلان فرستاده شد. شاه مستوفی‌الممالک را از تبعید به دربار خواند و در شعبان ۱۲۹۰ سپهسالار را نیز از گیلان خواست و به وزارت امورخارجه منصوبش ساخت و وی را مأمور فسخ امتیازنامه رویتر کرد. در شوال همین سال وزارت جنگ نیز به دستور شاه به سپهسالار تعلق گرفت و از این تاریخ تا ۱۲۹۷ هجری قمری امور دولت به‌طور مشترک میان او و مستوفی‌الممالک تقسیم شده بود. قطع روابط با انگلیس در اوایل دهه ۱۲۷۰ قمری اعطای تحت‌الحمایگی از طرف دولت بریتانیا به رجال ایرانی و دخالت‌های مکرر سفرای بریتانیا در امور داخلی ایران، ناصرالدین‌شاه را بیش از پیش به آن دولت بدگمان ساخت. عقاید میرزا ملکم خان مترجم مخصوص شاه و از معلمان دارالفنون نیز در ترغیب شاه به ایستادگی دربرابر نفوذ بریتانیا تأثیر داشت. در نهایت ماجرای پناهندگی یکی از باجناغ‌های ناصرالدین‌شاه، میرزا هاشم نوری، به سفارت بریتانیا در تهران در سال ۱۲۷۲ قمری منجر به قطع روابط دو کشور شد. هاشم خان همسرش پروین خانم خواهر گلین خانم (اولین همسر عقدی شاه) را هم به همراه خود به سفارت برد. زن و شوهر مدت‌ها در قلهک در چادری در کنار چادر چارلز موری وزیرمختار بریتانیا زندگی کردند و در تهران نیز محل زندگی آنان خانه‌ای در مجاورت سفارت بود. این ماجرا منجر به شدت گرفتن شایعاتی در تهران در باب روابط عاطفی پنهان پروین خانم با موری شد. شاه پس از آنکه از چند مجتهد فتوا گرفت، دستور داد پروین خانم را به دستاویز جلوگیری از فحشا به خانه برادرش برده و بازداشت کنند. در برابر موری از جمع دیگری از مجتهدین فتوا گرفت و خدمه سفارت را برای استرداد پروین خانم اعزام کرد، ولی با این عمل بر شایعات پیشین دامن زد. موری در مقابل مقاومت شاه در استرداد پروین خانم شاه را تهدید به قطع روابط بین دو کشور کرد؛ تصمیمی که در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۲۷۲ با پایین کشیدن پرچم بریتانیا از سفارت عملی شد. مدتی پس از این واقعه، روزنامه وقایع اتفاقیه در یکی از شماره‌های خود احساسات ضد بریتانیایی ناصرالدین‌شاه را چنین توصیف کرد: فتح هرات ناصرالدین‌شاه در ربیع‌الثانی ۱۲۷۲، فرمانی به پنج ایالت ایران ابلاغ کرد و امر کرد قشون ایالات به سرکردگی عمویش سلطان مراد میرزا حسام‌السلطنه به سمت هرات حرکت کنند. مدتی پس از آغاز محاصره هرات، سفیر بریتانیا در استانبول به ایران اعلام کرد برای استقرار مجدد روابط حاضر به مذاکره‌است. در پاسخ شاه میرزا ملکم خان به استانبول فرستاد ولی به دلیل پیشینه طرفداری ملکم از فرانسه، سفیر بریتانیا به او اعتنایی نکرد. در ۱۹ رمضان ۱۲۷۲ نخستین اخطار بریتانیا به دولت ایران ابلاغ شد. بی‌نتیجه ماندن محاصره هرات و انعقاد معاهده پاریس (۱۸۵۶) در پایان جنگ کریمه که شاه را از کمک روسیه مأیوس کرد، او را از عقب‌نشینی بازنداشت. ناصرالدین‌شاه حتی تصمیم گرفت به خراسان عزیمت کند، اما نوری او را منصرف ساخت. در جستجوی حامیان جدید، شاه به فرانسه گرایش نشان داد. او از ناپلئون سوم، امپراتور فرانسه، برای حل اختلاف میان ایران و انگلیس درخواست کمک کرد و هدایای ارزشمندی، از جمله نشان شیر و خورشید، تمثال همایون و چندین رشته مروارید برای وی فرستاد. ناصرالدین‌شاه همچنین تلاش کرد با ایالات متحده آمریکا پیمان دوستی بندد و از این راه وسیله تازه‌ای برای اعمال فشار برانگلیس در خلال مذاکرات فی‌مابین بیابد. شاه آمریکا را به ایجاد پایگاه‌های نظامی در خلیج فارس تشویق کرد، اما آن کشور تمایلی به درگیر کردن نیروی دریایی خود در آب‌های ایران نشان نداد. تقاضای شاه در مورد کمک مالی آمریکا به ایران هم بی‌نتیجه ماند. اخطار و اتمام حجت دوم بریتانیا هم‌زمان با تصرف جزیره خارگ توسط نیروهای آن دولت، به ایران ابلاغ شد و به همراه آن شرایط سنگینی که بریتانیا برای برقراری صلح با ایران در نظر گرفته بود، از جمله عزل میرزا آقاخان نوری از صدارت و واگذاری بندرعباس به بریتانیا، به امین‌الملک، فرستاده ایران در استانبول، اعلام شد. دو هفته بعد، در در روز ۲۴ صفر ۱۲۷۳ خبر فتح هرات مقارن مرگ سلطان معین الدین میرزا ولیعهد به ناصرالدین‌شاه رسید. به مجرد فتح هرات، امین‌الملک که تاکنون به دستور شاه منتظر مانده بود، با فرستادگان بریتانیا وارد مذاکره شد. دولت بریتانیا که نیروهای خود را در جنوب ایران مستقر کرده بود، بر شرایط سنگین خود پافشاری کرد ولی شاه به پشت گرمی فتح هرات از امین الملک خواست تسلیم خواسته‌های بریتانیا نشود. مقارن این ایام شاهزاده‌ای هندی از دهلی موسوم به محمدنجف میرزا به دربار قاجار پناه آورد و خواستار یاری ایران به مخالفان هندی بریتانیا شد. محمدنجف میرزا که خود را برادرزاده بهادرشاه، آخرین پادشاه گورکانی هند می‌دانست، شاه را به حرکت دادن نیروهایش از هرات به مرزهای هند تشویق کرد و به او اطمینان داد که انقلابی ضد انگلیسی در هند در حال نضج است که تقارن آن با لشکرکشی شاه به هند موجب استیصال انگلیسی‌ها خواهد شد. اما پیشروی نیروی دریایی بریتانیا در جنوب ایران، شاه را از بلندپروازی‌های بیشتر بازداشت. در اواسط ربیع‌الثانی ۱۲۷۳ نیروهای بریتانیایی بندر بوشهر و نواحی اطراف آن را اشغال کردند و بدون روبه رو شدن با هرگونه مقاومتی پیشروی خود را در خاک ایران ادامه دادند. در ماه رجب در جریان جنگ خوشاب، خانلر میرزا عموی شاه و حاکم خوزستان به سرعت عقب‌نشینی کرد و به این ترتیب مناطق بیشتری به دست نیروهای بریتانیا افتاد. ناصرالدین‌شاه به دلیل تهی بودن خزانه‌ها خود را از آماده کردن نیرویی برای مقابله با بریتانیا ناتوان دید و حاضر به صلح شد. به دستور او امین الملک به فرانسه رفت و معاهده پاریس را با دولت بریتانیا به امضاء رساند که به موجب آن ایران ملزم شد از تمام ادعاهای خود نسبت به هرات چشم‌پوشی کند. الغای مقام صدارت ناصرالدین‌شاه پس از عزل نوری دست به یک رشته اصلاحات زد و سعی کرد نهادهایی به سبک دولت‌های اروپایی پدیدآورد. به موجب فرمان ناصرالدین‌شاه که در بیست و سوم محرم ۱۲۷۵ در روزنامه وقایع اتفاقیه چاپ شد، کارهای دولت بین شش وزارتخانه، یعنی داخله، امور خارجه، جنگ، مالیه، عدلیه و فوائد عامه تقسیم شد. وزارت خانه‌ها در شورایی شبیه یک هیئت دولت به نام «شورای دولت» سازمان می‌یافتند، ولی این هیئت فقط در موارد ضروری برای شور در امور دایر می‌شد. برطبق فرمان شاه وزرا بدون کسب اجازه از شاه، حق تصمیم‌گیری نداشتند. علاوه بر شورای دولتی، شاه شورای مشورتی دیگری هم به نام «مجلس مصلحت خانه» یا به اختصار «مجلس مشورت» به وجود آورد. این مجلس ماذون بود دربارهٔ کلیه مسائل داخلی که متضمن صلاح دولت و ازدیاد آبادی مملکت باشد به رایزنی بپردازد، اما حق نداشت بدون اجازه شاه وارد مسائل سیاست خارجی شود. اعضای مجلس بیست و پنج نفر بودند که از میان رجال دیوانی منصوب می‌شدند. در شماره بعدی روزنامه اعلام شد شاه منصب صدارت عظمی را منسوخ کرده‌است. اما اعتقاد ناصرالدین به اصلاحات با همه شور و شوق اولیه به زودی سست شد. او در تلاش برای حفظ اقتدار رو به کاهش خود، به سیاست اعمال زور متوسل شد که با خواست او برای اصلاحات تضاد کامل داشت. شاه مجلس مصلحت خانه را چون از خود استقلال رأی نشان داد، تدریجاً کنار زده و تصمیماتش را بلااجرا گذاشت. به علاوه، شاه خود را اسیر قدرت ریشه‌دار محافظه‌کاران می‌یافت، چه قدرت و رغبت آن را نداشت که نسل جوان‌تر را در دستگاه دیوان جانشین آنان سازد و در عین حال نمی‌توانست به نیات واقعی اصلاح‌طلبان اعتماد کند. در جمادی‌الثانی سال ۱۲۷۶، جیران، پس از مدت‌ها بیماری و ابتلاء به سل درگذشت. بنا به گزارش هنری رالینسون، وزیر مختار وقت انگلیس در تهران، به محض آنکه نخستین علائم سل در جیران ظاهر شد، ناصرالدین‌شاه علاقه خود را به او از دست داد و با آنکه جیران را در شرف مرگ می‌دید رهسپار گردش و شکار شد و حتی در خلال خاک سپاری و ایام عزاداری جیران، در پایتخت نماند. در سال ۱۲۷۸ ناصرالدین‌شاه چهارمین ولیعهدش، مظفرالدین میرزا را برگزید. به رغم این که شاه از مظفرالدین میرزا تنفر داشت، اما انتصاب او که برخلاف محمدقاسم میرزا از مادر قاجار بود، علاوه بر جلب رضایت مهدعلیا و بزرگان قاجار، به ادعاهای بهمن میرزا و عباس میرزا ملک‌آرا پایان داد. در تابستان ۱۲۴۹ ه‍.ش (۱۲۸۷ ه‍.ق) قحطی برای نخستین بار در مقیاس وسیع در ایران پدید آمد. ناآرامی‌ها در پاسخ به کمبود و گرانی آذوقه ابتدا از تهران و تبریز شروع شد و به تدریج سراسر ایران را درنوردید. خشم مردم از مضیقه‌ها، مستقیماً متوجه شاه و سوء حکومت او بود. برای گریز از این وضعیت، ناصرالدین‌شاه در نوروز سال ۱۲۸۲ هجری قمری میرزا محمدخان قاجار را با لقب جدید «سپهسالار اعظم» به مقامی «مرادف» صدارت منصوب کرد و خود به دنبال سرگرمی محبوبش، شکار، راهی مازندران شد. اما در غیاب شاه ناآرامی‌ها دیگر بار شدت گرفت. او به ناچار بازگشت و برای بار دوم مقام صدارت را باطل اعلام کرد و ترتیبات پیشین را برقرار ساخت. تأسیس عدلیه شاه قاجار مترصد فرصتی بود تا با کاستن از میزان دخالت روحانیون و مجتهدین در امر قضا، این مسئولیت را به‌طور کامل تحت نظر کارگزاران حکومتی درآورد. پس از عزل میرزا آقاخان نوری در ۱۲۷۵ هـ. ق / ۱۲۳۸هـ. ش با راهنمایی سید جعفرخان مشیرالدوله ملقب به «مهندس باشی» که تحصیل کرده انگلستان بود، «دارالشورای دولتی» با عضویت شش وزیر تشکیل شد و یکی از آن‌ها که در رأس وزارتخانه جدیدی به نام «عدلیه اعظم» قرار گرفت، عباس قلی خان معتمدالدوله جوانشیر نخستین وزیر عدلیه ایران بود. به علاوه تقسیم حوزة صلاحیت قضایی بین حکمرانان دولتی و مجتهدان محلی در اکثر موارد وابسته به قدرت، سیاست و مدیریت شخصی حکمران منصوب شاه در برابر مجتهد محل بود. در سال ۱۲۷۷ق/ ۱۲۴۰ش ناصرالدین‌شاه باتشکیل «دیوان مظالم» رسماً به مثابه عالی‌ترین مرجع دادرسی عرفی به رسیدگی حضوری به شکایت افراد علیه مأموران دولتی پرداخت. مهم‌ترین رویدادهایی که در دوران قاجار بر نظام دادرسی و قضاوت کشور، تأثیرگذار بود را باید شکست ایران از روسیه و انعقاد قرارداد ترکمانچای دانست. بر اساس فصل هفتم معاهده صلح ترکمانچای صلاحیت دادگاه‌های ایران متأثر از کاپیتولاسیون قرار گرفت و اتباع بیگانه به کلی از رسیدگی و محاکمه در دادگاه‌های ایران مصون شدند. یکی از اقدامات ناصرالدین‌شاه در نظام قضائی کشور که از نظر بعضی مورخان، «اصلاح» لقب گرفته، الگوگیری از سیستم دادرسی کشورهای اروپایی و اجرایی آن در نظام قضایی ایران بود. ناصرالدین‌شاه پس از سفرهای اروپایی خود درصدد بود تا همه ارگان‌ها و تشکیلات حکومتی را به سبک اروپا تغییر دهد و به تعبیر خودش آن‌ها را «فرنگی» سازد. از جمله گام‌های مهم او در راه آنچه که مورخان از آن به عنوان «اصلاح سیستم قضا در ایران» یاد کرده‌اند، انتخاب «میرزا حسین قزوینی مشیرالدوله» به وزرات عدلیه در ۱۲۸۷ق شهریور ۱۲۴۹ ش بود. تأسیس اولین موزه ملی نهادینه شدن موزه با آغاز کار و تأسیس کاخ موزه ناصرالدین‌شاه در کاخ گلستان آغاز شد. ناصرالدین‌شاه دستور داد تا قسمتی از ساختمان‌های سمت شمال کاخ را، از جمله محل موزه قدیمی شاهان قاجار که در آن هدایای خارجی را نگهداری می‌کردند تخریب کنند و اتاق موزه، کتابخانه، سرسرا، حوضخانه و سایر ملحقات را بسازند. اعتمادالسلطنه در توصیف موزه چنین می‌نویسد: «موزه به اصطلاح اهالی فرهنگ، عبارت از مکان و محلی که مخزن آثار قدیم و اشیاء بدیعه و نفایس و مستظرفات دنیاست و از هر تحفه و یادگاری که در آن مخزون و موضوع است. اهل علم و اطلاع کسب فایدتی و کشف سری می‌نمایند و از احوال و اوضاع هر زمان و صنایع و حرف آن و رسوم و آداب معمول آن ایام و عادات و طوایف آن باخبر می‌گردند و می‌توان گفت که موزه مقیاس شعور و میزان عقول و درجه افهام اصناف است. مشکلات لاینحل در اینجا حل می‌شود و بر معلومات تاریخی شهود اقامه می‌نماید» سانسور مطبوعات گرچه در دوران سلطنت او، به‌شمار عناوین روزنامه‌ها افزوده شد (پیش‌تر تنها روزنامه‌ای که در ایران منتشر می‌شد کاغذ اخبار بود) اما تمام این روزنامه‌ها دولتی بودند. او انتشار روزنامه دولتی وطن (La Patrie) را که در زمان صدارت میرزا حسین خان مشیرالدوله به زبان فرانسه چاپ شد، پس از یک شماره متوقف کرد، چرا که سرمقاله آن دم از آزادی و برابری می‌زد. به فرمان او نخستین اداره سانسور مطبوعات در ایران تأسیس شد. این اداره در سال ۱۸۷۳ دایر شد و وظیفه داشت تمام روزنامه‌ها و کتاب‌ها را پیش از چاپ بررسی کند و جلو ورود روزنامه‌های فارسی‌زبان چاپ خارج را بگیرد. آموزش امیرکبیر در سال سوم سلطنت ناصرالدین‌شاه (۱۲۶۶ هـ. ق) تصمیم به تأسیس دارالفنون گرفت. پس از عزل امیرکبیر، جاستین شیل وزیر مختار انگلیس در ایران و به اغوای او میرزا آقاخان نوری سعی بسیار کردند که دارالفنون گشایش نیابد؛ زیرا شیل عصبانی بود که چرا معلمان از اتباع یا طرفداران سیاست انگلیس انتخاب نشده‌اند. اما ناصرالدین‌شاه چون نامه‌ای درباب استخدام این معلمان به فرانتس یوزف یکم، امپراتور اتریش، نوشته بود و راضی به مراجعت دادن آن‌ها نبود، اصرار در افتتاح دارالفنون کرد. دوهفته پس از افتتاح دارالفنون، امیرکبیر در باغ فین کاشان کشته شد. در بدو امر، ناصرالدین‌شاه جوان در امتحانات دارالفنون حاضر می‌شد و به محصلین جایزه، انعام و منصب می‌داد؛ ولی کمی بعد در نتیجه اعمال و افعال میرزا ملکم‌خان که سمت مترجمی و معلمی در این مدرسه داشت، به خصوص تأسیس فراموشخانه و تبلیغ جمهوری، شاه به دارالفنون بدگمان شد و اعزام محصلین را به اروپا محدودتر ساخت. در بازگشت از سومین سفر اروپا، شاه در ایروان از دبستانی که حسن رشدیه ساخته بود، بازدید کرد و او را تشویق کرد تا مدرسه مشابهی جدید در ایران تأسیس نماید. رشدیه در سال ۱۳۰۵ هجری قمری اولین دبستان به سبک اروپایی را در تبریز افتتاح کرد. این مدارس در ابتدا مورد حملات شدید مکتب داران و علما قرار گرفت ولی بعدها در تهران و در کل ایران نیز گسترش یافت. تأسیس مدرسه‌های خارجی در ایران از زمان محمدشاه و با فعالیت گروه‌های میسیونر آغاز شده بود. در اواخر دوره ناصرالدین‌شاه مدرسه‌های خارجی گسترش بیشتری در ایران یافتند. ناصرالدین‌شاه که در نخستین سفر اروپا با آدولف کرمیو رئیس اتحاد جهانی آلیانس ملاقات کرده بود، به او قول داد که اجازه فعالیت این مؤسسه در ایران و تأسیس مدارس را بدهد. در سال ۱۳۰۶ قمری دو شعبه از مدرسه آلیانس در تهران و شیراز تأسیس شد. ناصرالدین‌شاه پس از چند سال به سبب شایعاتی که پیرامون فعالیت‌های ضدسلطنتی و ضدمذهبی این مدرسه به وجود آمده بود، مجوز فعالیت آلیانس را لغو کرد. برای جلب اعتماد شاه، مدیر مدرسه، ریاست عالی مدرسه را به شاه اهداء کرد و شاه بازگشایی دوباره آلیانس را پذیرفت. شمار مدارس میسیونری آمریکایی در دوران ناصرالدین‌شاه افزایش یافت و در تهران و سایر شهرهای ایران مدارس بیشتری تأسیس شد به‌طوری‌که در سال ۱۲۷۴ خورشیدی، تنها ۱۱۷ مدرسه در شمال غربی ایران (آذربایجان) فعالیت می‌کردند. عکاسی ناصرالدین‌شاه احتمالاً در نخستین مواجهه خود با دوربین عکاسی، یعنی زمانی که در حدود ۱۲۶۰ هجری قمری ژول ریشار با دوربین اهدایی ملکه ویکتوریا از او عکاسی کرد، به این هنر علاقه‌مند شد. او در نوزده سالگی دستور تهیه گزارشی تصویری از تخت جمشید را به ژول ریشار داد. این مأموریت که نافرجام ماند، اگر انجام می‌شد، می‌توانست همقدم با کار عکاسان پیشرو دنیا در آن زمان باشد. علاقه ناصرالدین‌شاه به عکاسی سبب شد یک عکاس فرانسوی به نام فرانسیس کارلهیان به منظور آموزش اصولی این هنر به ایران فراخوانده شود. شاه آقا رضا خان اقبال‌السلطنه از پیشخدمتان خود را به کارلهیان سپرد تا فنون عکاسی را بیاموزد. پس از آن آقارضا در سفر و حضر همراه شاه بود و از جنبه‌های مورد علاقه او عکاسی می‌کرد. شاه همچنین مکان مستقلی را در کاخ گلستان با عنوان «عکاسخانه» به فعالیت‌های آقارضا اختصاص داد. او مدتی بعد کارلهیان را مأمور آموزش عکاسی به شاگردان دارالفنون کرد. به دستور او نخستین عکاسخانه عمومی ایران دایر شد. همچنین با حمایت‌های او چندین عنوان کتاب در زمینه عکاسی تألیف و ترجمه شدند که دانش روز عکاسی دنیا را در اختیار عکاسان ایرانی قرارداد. خود شاه هم مشخصاً در ۲ دوره به عکاسی پرداخت. دوره اول که به دستیاری جعفرقلی‌خان نیرالملک هدایت به این کار می‌پرداخت و از حدود ۱۲۷۵ تا ۱۲۹۵ به مدت بیست سال مداوم ادامه داشت و دوره دوم از ۱۳۰۲ تا آخر سلطنتش. عکس‌های دوره دوم، به دلیل دیدن کار عکاسان اروپایی که او در طول سفرهای خود ملاقات می‌کرد، پخته‌تر و منسجم تر هستند. برخی آثار او در دوره دوم، نشانگر تلاش او برای گذر از شیوه‌های عادی عکاسی و تجربه نگاه‌های نامعمول‌تر است. تأیید عکاسی از سوی مذهب در ایران یکی از عناصر مهم شرق، مذهب است که در ایران روحانیون نماینده آن هستند؛ و در زمان حکومت ناصرالدین‌شاه، نام ملا هادی سبزواری به عنوان مهم‌ترین دانشمند اسلامی زمان خودش، و آقارضا عکاسباشی، به عنوان نخستین عکاس حرفه‌ای ایران و پیش‌خدمت خاصه، (آجودان مخصوص شاه) مطرح بود. به دستور شاه، آقا رضا خان، در سفر خراسان، مأمور گردید تا از فیلسوف ایرانی یعنی حکیم سبزواری در منزلش عکاسی کند. حسب‌الامر، آقارضا، عکسی از ملاهادی برداشت و چون ملاهادی تا این وقت، عمل عکاسی را ندیده بود و همچنین آن را مخالف قانون و براهین علمیه حکمای سلف می‌دید، به همین دلیل معتقد بود که چنین چیزی امکان ندارد، لذا پس از پایان عکاسی، و دیدن تصویر خودش، بسیار متعجب شد و نهایتاً این موضوع را تأیید نمود. عکاسان ایرانی اکثر روحانیون را در محل تدریس و زندگی شان عکاسی کرده‌اند. می‌توان تصاویر این گروه را گواهی برای تأیید عکاسی از سوی مذهب، در ایران دانست. شعر و ادبیات داستانی با عنوان حکایت پیر و جوان را از آثار ادبی ناصرالدین‌شاه دانسته‌اند. حکایت پیر و جوان به سبک رایج داستان‌های اروپایی قرن نوزدهم نوشته شده و یکی از نخستین نمونه‌های فارسی آن سبک در داستان‌نویسی ایران به‌شمار می‌رود. این داستان که در اوایل دهه ۱۲۸۰ قمری نوشته شده‌است، به عنوان پاورقی در شماره‌های ۱۸ تا ۲۰ روزنامه ملت سنیه ایران (ذی‌الحجه ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۵) به نام میرزا علی‌نقی‌خان حکیم‌الممالک به چاپ رسیده‌است و به نظر می‌رسد عنوان اصلی آن «درک بهار» بوده‌است. از این رو نیایش پورحسن این داستان را اثر حکیم‌الممالک می‌داند. هرچند ادوارد براون نویسنده تاریخ ادبی ایران بر این عقیده است که اصل داستان از ناصرالدین‌شاه بوده، اما زیر نام حکیم‌الممالک منتشر می‌شده‌است. به نوشته براون: «نویسنده این روزنامه، ناصرالدین‌شاه خودش بوده‌است. اگرچه شاه به شوخی آن را منتسب به حکیم‌الممالک می‌کرده و به امضای مشارٌ‌الیه انتشار می‌یافته‌است. به هر حال سه شماره از این روزنامه منتشر شده‌است و هر سه به قلم ناصرالدین‌شاه نگارش یافته‌است. در یک شماره احساسات جوانی بیان شده‌است که در یک صبحدم نوبهار به قصد تمتع و التذاذ از فصل بهار از خانه بیرون می‌آید، در شماره دیگر احساسات پیرمردی بیان شده‌است که وی نیز از بهار برخوردار می‌شود، در سومی معراج حکیم‌الممالک حکایت شده‌است که چگونه از کفر به ایمان هدایت یافته و سخن قطع شده‌است. این سه ورقه (شماره) بسیار خنده‌آور می‌باشد. اطلاعات اخیر از یک نامه جناب آقای اعتمادالسلطنه استخراج شده‌است.» از ناصرالدین‌شاه یک دیوان شعر نیز به جا مانده‌است. خوشنویسی ناصرالدین‌شاه به خوشنویسی علاقه داشت و برای آموختن این هنر کوشش می‌کرد. او از خود آثاری در نستعلیق و شکسته نستعلیق برجای گذاشته‌است. گرچه تواریخ از استادان خطاطی او نام نبرده‌اند، اما گزارش شده که او میرزای کلهر را به حضور خود می‌خواند و گاه از سر تفنن از روی سرمشق‌های میرزا می‌نوشت. دوران سلطنت او به دلیل ظهور خوشنویسان بسیار و تجربه شیوه‌های نو یکی از درخشان‌ترین اعصار خوشنویسی ایران به‌شمار می‌رود. تشویق و ترغیب به خطاطی از سوی شاه و خط‌شناسی او که باعث می‌شد خوشنویسان آثارشان را به بهترین شکل ممکن به وی ارائه کنند، در شکوفایی خوشنویسی در این دوره مؤثر بود. پیوسته چندین تن خوشنویس در دربار ناصری حضور داشتند و ناصرالدین‌شاه آنان را به لقب‌هایی چون کاتب السلطان، خوش‌نویس باشی و اشرف الکتاب مفتخر می‌نمود. او همچنین با خوشنویسان معروف عصر خود از جمله میرزای کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی و محمد حسین شیرازی ارتباط داشت. ناصرالدین‌شاه همچنین در جمع‌آوری مرقعات و کتاب‌های خطی اهتمام داشت. او هرجا نسخه‌ای خطی نفیس می‌یافت، برای کتابخانه سلطنتی خریداری می‌کرد. به دستور او چندین نسخه ارزشمند کتابت و تصویرسازی شدند. از آن جمله نسخه‌ای مصور هزار و یک شب بود که شاه در نخستین سال جلوس خود به کتابتش دستور داد و پس از هفت سال در شش مجلد به دست ۴۲ هنرمند به اتمام رسید و اثری همتای شاهنامه بایسنقری است. موسیقی عده موسیقی‌دانان در دربار ناصرالدین‌شاه بسیار بیش از شمار آنان در دربار پدرش بود. نوازندگان برجسته‌ای چون آقا علی‌اکبر خان فراهانی، میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، آقا غلامحسین، سرورالملک و سماع حضور در دربار ناصری حضور داشتند. بعضی از این نوازندگان، مانند سرورالملک، از شاه لقب گرفتند و استادان با عناوینی همچون آقا و میرزا خوانده شدند که از ترقی شأن موسیقیدانان در این زمان حکایت دارد. در این دوره یادگرفتن موسیقی در میان خانواده سلطنتی رایج شد، چنان‌که عصمت‌الدوله و تاج‌السلطنه، دختران شاه، نواختن پیانو آموختند. در این زمان، نخستین دسته موسیقی سلطنتی توسط دو موسیقیدان فرانسوی ایجاد شد. همچنین به خواست ناصرالدین‌شاه موسیقیدانی فرانسوی به نام موسیو لومر به ایران آمد و شعبه موسیقی دارالفنون را راه‌اندازی کرد. در مورد ارزش خدمات برجستهٔ ژان باتیست لومر به موسیقی ملی ایران هیچ شکی نیست. او برای اولین بار موسیقی ایران را که در پستوها و به دور از اقبال عموم اجرا می‌شد با سختی فراوان به رشته تحریر درآورد. آهنگ جاودانه ای به نام سلام شاهی در تاریخ موسیقی ایران ماندگار است که نخستین سرود ملی ایران نیز نامیده می‌شود و به دست لومر ساخته شده که بعدها با شعر درآمیخت و به تصنیف وطنم وطنم با مطلع: نام جاوید وطن… مشهور شد. تعزیه و تئاتر در دوران سلطنت ناصرالدین‌شاه، تحت حمایت شاه تعزیه به اوج توسعه و شکوه خود رسید. در این دوره به پیروی از خواسته‌های شاه، تعزیه جنبه‌های تفریحی و تجملی پیدا کرد و وسیله‌ای برای اظهار شکوه و جلال سلطنت شد. بزرگان، شاهزادگان و رجال نیز به شاه تأسی کردند و اهمیت زیادی به تعزیه دادند. در عهد او تعزیه تا حدی گسترش یافت که در دهه محرم نزدیک به سیصد مجلس تعزیه در تهران تشکیل می‌شد. به دنبال ورود تجمل و اشرافیت به تعزیه، تعزیه نامه‌ها اصلاح شد و مجالسی چون تعزیه دره‌ال صدف، تعزیه امیرتیمور و تعزیه حضرت یوسف و عروسی دختر قریش در آن‌ها وارد گردید که مربوط به عزاداری نبودند. ناصرالدین‌شاه که در تهران و نیاوران برای خود تکایای مخصوص ساخته بود، در سال ۱۲۴۸ شمسی به مباشرت دوستعلی‌خان نظام‌الدوله معیرالممالک عظیم‌ترین نمایشخانه همه اعصار تاریخ ایران، یعنی تکیه دولت را در زاویه جنوب غربی کاخ گلستان ساخت که حدود بیست هزار نفر گنجایش داشت و غرفه‌های مخصوصی برای شاه و اشراف. شاه خود به برخی از گوشه‌های گونه‌ای از تعزیه که تعزیه مضحک خوانده می‌شد، علاقه خاصی نشان می‌داد. یکی از آن‌ها گوشه عروسی بلقیس بود که لااقل سالی دو بار در تکیه دولت به نمایش درمی‌آمد و هنگام اجرای آن صدای خنده شاه از پشت پرده غرفه مخصوصش در تکیه دولت به گوش حاضران می‌رسید. ناصرالدین‌شاه نخستین کسی بود که به شکل‌گیری نمایش نوین در ایران (تئاتر اروپایی) کمک کرد. او در اسفندماه ۱۲۶۴ تئاتری با سیصد صندلی در مدرسه دارالفنون تأسیس کرد. برای اجتناب از مخالفت روحانیون پایتخت، فعالیت این تئاتر محدود بود و تنها به شاه، شاهزادگان، اشراف و مهمانان آن‌ها اختصاص داشت. اداره این تئاتر با علی‌اکبر مزین‌الدوله کاشانی استاد مدرسه دارالفنون بود که تحصیلات خود را در فرانسه انجام داده و تسلط کاملی بر این زبان داشت. مزین‌الدوله نمایشنامه‌های مولیر را به فارسی ترجمه و اجرا می‌کرد و از آن‌جا که در رشته نقاشی تحصیل کرده بود، طراحی صحنه و گریم را نیز خود انجام می‌داد. عمر این تئاتر دیری نپایید و در سال ۱۲۷۰ به دلیل فشارهای مذهبی، تعطیل شد. دوران ناصرالدین‌شاه آغاز نمایشنامه‌نویسی نوین در ایران است و از نمایش‌نامه‌نویسان این دوره می‌توان از میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی یاد کرد، هرچند نمایش‌نامه‌های اینان که مضامینی چون انتقاد از حکومت و عقب افتادگی ملت ایران داشت در آن زمان اجازه اجرا و انتشار نمی‌گرفت. خاطره‌نویسی ناصرالدین‌شاه بیش از تمام پادشاهان ایران کتاب، خاطرات و سفرنامه از خود به جا گذاشته‌است. به رغم رسم رایج، او آثار و نوشته‌های خود را از قبیل سفرنامه و یادداشت‌های روزانه خود تدارک می‌دید و مؤلفان دولتی در تهیه این نوشته‌ها کمتر مداخله داشتند؛ به همین دلیل یادداشت‌ها و سفرنامه هائی که از او در دست است، به دستخط شخص اوست. دفاتر خاطرات شخصی او مشتمل بر هفت مجلد است و از سال ۱۲۷۲ هجری قمری آغاز و در سال ۱۳۰۳ هجری قمری پایان می‌یابد. نخستین بخش آن (شامل خاطرات سال‌های ۱۲۷۲ تا ۱۲۸۵) به جای ترتیب معمول تاریخی، براساس اماکن جغرافیایی که شاه به آن‌ها سفر می‌کرده مرتب شده‌است. شاه سفرنامه‌های خارجی خود را نیز به دنبال خاطرات روزانه خود در همین دفاتر ثبت کرده‌است که این بخش از خاطرات او در دوران سلطنتش ویرایش و به چاپ رسید. ناصرالدین‌شاه در خاطراتش نام بسیاری از اماکن و مناطق شمالی تهران را از جمله شمیران، لواسان و روستاها و مکان‌های دامنه البرز به همراه اطلاعات زیادی در مورد جغرافیای آن مناطق با دقت بسیار زیادی ثبت کرده‌است. در برابر ثبت آگاهی‌های دقیق مردم‌شناسی و جغرافیایی که حاصل سفرها و گشت و گذارهای دائمی او در مناطق مختلف بود، وی در خاطراتش بسیار کم به مسائل سیاسی و اجتماعی پرداخته‌است. به همین ترتیب در ضمن گزارش سفرهای خارجی کمتر از مذاکرات و صحبتهای سیاسی خود با سران دول اروپایی حرفی به میان آورده‌است و به جزئیات دیگر با دقت بیشتر نگریسته‌است. نقاشی و پرچم با نقاشی‌هایی که از ناصرالدین‌شاه به جای مانده، می‌توان گفت که علاوه بر اینکه ناصرالدین‌شاه به هنر نقاشی علاقه‌مند بوده، نسبت به تأسیس مراکز آموزش نقاشی و فراهم آوردن تسهیلات لازم برای هنرمندان درباری توجه خاص داشته، ضمن اینکه خود نیز ازین هنر بی‌بهره نبوده‌است. پرچم ایران در دوران ناصری دست‌خوش تغییراتی شده‌است. در اولین سفر شاه به خارج پرچم ایران نشان شیر خورشید بود که با پس زمینه قرمز بوده‌است اما قبل از آن گفته شده‌است که امیرکبیر پرچمی سه رنگ با رنگ‌های قرمز و سبز طراحی کرد اما بعد از فوت امیر کمتر از آن پرچم کمتر استفاده شد؛ حتی برای اولین سفر شاه به خارج بر سر اینکه کدام پرچم را از بین این همه پرچم به عنوان پرچم رسمی انتخاب کند، در فکر بوده‌است. بعضی اوقات پرچم ایران نشان شیر خورشید با پس زمینه تماماً قرمز یا با پس زمینه سفید و دور سبز ویا قرمز ویا مخلوطی از اینها استفاده می‌شد؛ تا اینکه مشیرالدوله طرحی سه رنگ امروزی پرچم ایران را طراحی کرد اما این طرح تا قبل از انقلاب مشروطه به‌طور رسمی پرچم ایران نبود. افسانه نخستین تلفن همراه در ایران وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی مدعی شده‌است که اولین تلفن همراه موجود در ایران متعلق به ناصرالدین‌شاه بوده‌است. بنا بر ادعای این مؤسسه این تلفن در سال ۱۲۳۰ تولید شده‌است و «این تلفن همراه در سفرها همراه ناصرالدین‌شاه بوده و در زمان نیاز به کابل‌های کشیده شده بین راه وصل و با مخاطب مورد نظر تماس تلفنی برقرار می‌شده‌است.» این ادعا از ابتدا تا انتها نادرست و بی‌پایه است. روشن نیست که منظور این وبسایت از تاریخ ۱۲۳۰ هجری شمسی است یا هجری قمری ولی حتی اگر این تاریخ هجری شمسی هم در نظر گرفته شود تاریخ ادعایی تولید این تلفن ۲۴ سال پیش از ثبت اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل در دوم ژوئن سال ۱۸۷۵ میلادی مصادف با ۱۲ خرداد ۱۲۵۴ شمسی است. تلفن محلی (و نه راه دور) حتی در ایالات متحده نیز تا سال‌های پایانی سلطنت ناصرالدین‌شاه به مرحله تولید و خدمات تجارتی محدود نرسیده بود. تلفن راه دور نیز تا دههٔ دوم قرن بیستم، یعنی دوران احمدشاه و رضاشاه به مرحلهٔ تولید تجاری نرسید. تغییر تاریخ منسوب به درگذشت حسن بن علی گفته می‌شود تعیین بیست و هشتم ماه صفر به عنوان تاریخ درگذشت حسن بن علی در دوره ناصرالدین‌شاه اتفاق افتاده‌است. به استناد برخی منابع این تاریخ ششم ماه صفر بوده که منطبق بر روز تولد ناصرالدین می‌شده‌است. بنابر ادعای عده‌ای، ناصرالدین‌شاه به جهت اینکه زادروزش با تاریخ منسوب به درگذشت حسن بن علی مصادف نباشد و با توجه به سوگواری شیعیان در این روز، بتواند جشن برگزار کند، دستور می‌دهد که در تقویم تغییر به وجود آید و بر مبنای منابع دیگری که بیست و هشتم ماه صفر را روز درگذشت حسن دانسته‌اند، این روز رسماً از طرف حاکمیت به رسمیت شناخته شود. چاپ نخستین اسکناس در سال ۱۲۶۸ خورشیدی نشر اسکناس در سراسر ایران به‌طور انحصاری به بانک شاهنشاهی ایران که توسط انگلستان تشکیل شده بود واگذار شد و یک سال پس از آن، اسکناس جدید با علامت شیر و خورشید و عکس ناصرالدین‌شاه و ذکر ارزش آن منتشر شد. بانک شاهنشاهی، چهل سال در ایران اسکناس منتشر کرد تا اینکه در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۹ خورشیدی، حق انتشار اسکناس از آن بانک سلب شد و به بانک ملی ایران واگذار گردید. ساخت بناها ناصرالدین‌شاه در طول دوران سلطنتش کاخ گلستان را گسترش داد و بناهای تازه‌ای به آن افزود. به دستور او در سال ۱۳۰۱ هجری قمری اندرونی قدیمی کاخ گلستان را که از بناهای دوره فتحعلی شاه بود تخریب کردند و ساختمان‌های جدیدی به جای آن ساختند. شمس‌العماره، تکیه دولت، تالار سلام، تالار آینه وکاخ ابیض از بناهای دیگر ناصرالدین‌شاه در کاخ گلستان است. او نخستین موزه ایران را در تالار سلام کاخ گلستان ایجاد کرد. کاخ‌های عشرت‌آباد، سلطنت‌آباد، صاحبقرانیه، شهرستانک و قصر یاقوت نیز به دستور ناصرالدین‌شاه در خارج از شهر تهران و به منظور اقامت خاندان سلطنتی و ملازمان در طول سفرهای ییلاقی، ساخته شدند. بخش دیگری از اقدامات ساخت و ساز ناصرالدین‌شاه گسترش و بازسازی پایتخت به سرپرستی مستوفی الممالک و میرزا عیسی وزیر در سال ۱۲۸۴ هجری قمری بود که با برداشتن دیوار قدیمی تهران و احداث خیابان‌های وسیع به سبک اروپایی آغاز شد. بخشی از این گسترش‌ها شامل احداث محله دولت بود که محل سکونت اروپائیان، استقرار سفارت‌خانه‌ها و خانه‌های اعیان و درباریان شد و به نمادی از تجددطلبی تبدیل گردید. مشهورترین خیابان این محله، خیابان لاله‌زار بود که مفهوم جدیدی از خیابان به عنوان فضای جمعی شهری ارائه می‌داد و در سال‌های بعد به قلب فرهنگی شهر و مرکز تئاتر، سینما، مُد لباس و زندگی شهری مدرن در تهران تبدیل شد. ناصرالدین‌شاه به سبب علاقه‌ای که به حیات وحش داشت، در این خیابان نخستین باغ وحش تهران را بنا گذاشت که مجمع‌الوحوش ناصری نامیده می‌شد. پس از مدتی این باغ وحش به دلیل مجاورت با خانه‌های مردم تعطیل شد و حیوانات آن به «باغ وحش دوشان‌تپه» که در کنار باغ دوشان‌تپه ساخته شده بود، منتقل شدند. پس از تعطیلی باغ وحش دوشان‌تپه در دوران مظفرالدین‌شاه، تا سال ۱۳۳۲ خورشیدی در تهران باغ وحشی ساخته نشد. سوء قصد و ترور سوء قصد بابیان در سپیده دم بامداد روز ۸ شوال ۱۲۶۸ هنگامی که ناصرالدین‌شاه از کاخ ییلاقی نیاوران عازم شکار بود، گروهی از بابیان که توسط شیخ علی عظیم مأمور شده بودند، در فاصله کوتاهی از کاخ به شاه حمله کردند. آنان عریضه به دست به موکب شاه که تنها به اتفاق چند تن ملازم رکاب پیش می‌راند، نزدیک شدند و جبران وهنی را خواستند که با کشته شدن سید علی‌محمد باب به کیش آنان وارد شده بود. به ترتیب سه تن از آنان سه تیر شلیک کردند که تیر دوم شاه را مجروح ساخت. در زد و خوردی که پیش‌آمد، قراولان شاه یک تن از مهاجمان را کشتند و دو تن را دستگیر کردند. از همان آغاز هیچ تردیدی دربارهٔ دخالت بابیان و انگیزه ایشان برای اقدام به سوءقصد نبود. این حادثه صرفاً اتفاقی به ابتکار چند تن از اعضای بابیان نبود. نقشه کشتن شاه به الهام و طراحی رهبران بازمانده بابیه چیده شده بود. برخلاف طرز فکر مسالمت‌آمیزی که بعدها در تبعید در میان بسیاری از بابیان رواج یافت، فعالان بابیه در این مرحله معتقد به جهاد برای براندازی حکومت قاجاریه بودند. مبارزات پیشین بی‌حاصل مانده بود لذا به جای مباحثات مسالمت‌آمیز و اتمام حجت به کلمه یا مقاومت مسلحانه، سوء قصد سیاسی به نظر آنها کوتاه‌ترین راه عملی برای رسیدن به آرمان رستاخیر می‌آمد. به عقیده شیل، اینان از جمله «متعصبان دینی» اند که چنین بی‌پروا خود را به دست مرگی چنین مسلم می‌سپارند. شیل می‌افزاید هزاران مؤمن بابی ناصرالدین شاه را کماکان مسئول اعدام باب می‌دانند و بسیارند کسانی که مانند این مجرمان حاضرند برای آرمان خود جان ببازند. این فکر بدون تردید برای شاه بی‌اندازه رنج‌آور بود. مهدعلیا، شاه را به دست داشتن میرزا آقاخان نوری در سوءقصد مظنون کرد و میرزا آقاخان برای مبری ساختن خود از تهمت، شدت عمل به خرج داد و بابیان را به‌طور گسترده سرکوب و دستگیر ساخت. ازجمله این دستگیرشدگان بهاءالله بود که توسط سفارت روسیه به ایران تحویل داده شد. متعاقباً تعدادی از دستگیرشدگان به دست صاحب‌منصبان دولتی سپرده شدند تا کشته شوند. قرةالعین نیز در این ماجرا کشته شد. او که از سال ۱۲۶۵ هجری قمری دستگیرشده بود، در زمان سوءقصد در منزل کلانتر تهران محبوس بود ولی دو هفته بعد از واقعه استنطاق و اعدام شد. شاه در این سوءقصد فقط جراحات سطحی برداشت ولی فرمان قتل‌عام بابیان را صادر کرد. بسیاری از بابیان و حتی افرادی که مشکوک به بابی بودن بودند، در یک کشتار دسته‌جمعی هولناک با سازماندهی علماء، دولتیان، شاهزادگان قاجار، دیوان‌سالاران و تاجران در ملاء عام به نحو فجیع شکنجه و اعدام شدند. میرزا آقاخان نوری برای کاهش احتمال انتقام، دستور داده بود که قربانیان بین گروه‌های مختلف مانند نظامیان، نجیب‌زادگان و استادان و شاگردان دارالفنون تقسیم شوند تا مسئولیت کشتار بین همگان تقسیم شود. بعضی را شمع‌آجین کردند، بعضی را به دم توپ بستند، بعضی را قطعه قطعه کردند، و بعضی را قبل از اعدام چشم از حدقه درآورند، یا پوست از پا کندند و بعد از فرو بردن در قیر داغ مجبور به دویدن کردند. چندین هزار نفر در این قتل‌عام کشته شدند. ناصرالدین‌شاه که در ۱۲۶۶ هجری قمری نخستین ولیعهد خود سلطان محمود میرزا را از دست داده بود، دو هفته پس از سوءقصد سلطان معین الدین میرزا را به ولیعهدی برگزید؛ ولی همچنان به دلیل سن کم معین الدین میرزا، او نتوانست شاه شود. اگر ناصرالدین‌شاه درمی‌گذشت، نایب السلطنه‌ای نیاز بود تا امور سلطنت را از طرف شاه صغیر در دست بگیرد. سفرای روسیه و بریتانیا در این مورد عباس میرزا ملک آرا، برادر ناتنی شاه را شایسته این مقام می‌دانستند. در این زمان شاه و مهدعلیا فرصت را برای از میان برداشتن عباس میرزا غنیمت شمردند و مدتی پس از سوءقصد، عباس میرزا را به دست داشتن در ماجرا متهم کردند. به منظور تنبیه عباس میرزا، شاه نخست تصمیم گرفت او را نابینا کند، ولی با هشدار سفیران روسیه و انگلیس به زندانی کردن او رضایت داد. اما در نهایت وی را به عراق عرب تبعید کرد. ترور توسط میرزا رضا کرمانی در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال تاجگذاری در سال ۱۲۷۵ هجری خورشیدی (۱۷ ذی‌القعده۱۳۱۳ هجری قمری) به دست میرزا رضا کرمانی یکی از پیروان سید جمال‌الدین اسدآبادی و به تحریک او در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری ترور شد. او در هنگام ترور پنجاهمین سالگرد سلطنت خویش را جشن می‌گرفت. وی در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در نزدیکی تهران دفن است. سنگ قبر یکپارچهٔ مرمری ناصرالدین‌شاه که تمثال کامل وی بر آن حکاکی شده با وزن ۷ تن یکی از نمونه‌های هنر سنگ‌تراشی ایران است. در روزهای پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، وقتی سنگ قبر رضاشاه در حرم شاه عبدالعظیم توسط مردم معترض تخریب شد، حسین احمدیان با خلخالی صحبت کرد و از ارزش‌های هنری سنگ‌تراشی قبر ناصرالدین‌شاه و لزوم حفظ آن سخن گفت. در نهایت با همراهی نیروهای شهربانی و کمیته انقلاب، محوطهٔ دفن ناصرالدین‌شاه در حرم شاه عبدالعظیم چند شبانه‌روز قرق شد تا احمدیان بتواند سنگ ۷ تنی ناصرالدین‌شاه را جابه‌جا کند. این سنگ هم‌اکنون در موزهٔ کاخ گلستان در تهران نگهداری می‌شود و به یکی از شاهکارهای کنده‌کاری دوره قاجار معروف است. نگارخانه جدول‌ها و نمودارها فرزندان ناصرالدین‌شاه زمان حکومت در مقایسه با دیگر شاهان قاجار جستارهای وابسته دودمان قاجار فهرست شاهان قاجار سفرهای ناصرالدین‌شاه به اروپا ناصرالدین‌شاه و ۸۴ همسرش سرسره ناصرالدین‌شاه قهوه قجری شاه‌شکار پانویس منابع ناصرالدین‌شاه قاجار؛ پنجاه سال سلطنت / دکتر بهزاد کریمی / بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه / چاپ اول، ۱۳۹۲ / ۲۶۴ صفحه مرتضی راوندی (۲۵۳۶ شاهنشاهی)، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات امیر کبیر، جلد دوم. Ekhtiar, Maryam, 1994، "The Dar al-Funun: Educational reform and cultural development in Qajar Iran", Ph.D Dissertation, New York University, USA. Clay, Catrine (2006). King, Kaiser, Tsar. London: John Murray. پیوند به بیرون سکه‌ها و اسکناس‌های دوره ناصرالدین شاه قاجار (مجموعه ایران) ایران در پایان قرن نوزدهم؛ کشوری که 'بد اداره می‌شود' ناصرالدین شاه در آتلیه عکاسان لندن tarikhirani.ir نقاشی‌های ناصرالدین شاه tarikhirani.ir افراد انقلاب مشروطه اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی) اهالی تبریز پادشاهان ایرانی کشته‌شده پادشاهان مسلمان شیعه جرم‌های ۱۸۹۶ (میلادی) حکم‌رانان آسیا در سده ۱۹ (میلادی) حکم‌رانان سده ۱۹ (میلادی) در خاورمیانه خاک‌سپاری‌ها در حرم شاه عبدالعظیم دارندگان لژیون دونور درگذشتگان ۱۲۷۵ درگذشتگان ۱۸۹۶ (میلادی) دریافت‌کنندگان صلیب بزرگ لژیون دونور دریافت‌کنندگان نشان آنای مقدس (سنت آنا) دریافت‌کنندگان نشان سنت اندرو زادگان ۱۲۱۰ زادگان ۱۸۳۱ (میلادی) سران کشور ترورشده سیاستمداران ترورشده اهل ایران سیاست‌مداران کشته‌شده شاهان اهل تبریز شاهان ایران شاهان قاجار شاهان مقتول سده ۱۹ (میلادی) شوالیه‌های نشان‌بند جوراب عکاسان اهل ایران عکاسان سده ۱۹ (میلادی) کشتگان تروریسم در ایران کشته‌شدگان در ایران مرگ به وسیله اسلحه گرم در ایران
8095
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A8
دانوب
دانوب رودی در اروپا است که از جنگل سیاه در آلمان سرچشمه می‌گیرد و در ناحیهٔ دلتای دانوب در کشور رومانی به دریای سیاه می‌ریزد. رود دانوب از ده کشور می‌گذرد که به آن‌ها کشورهای دانوبی (آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، صربستان، بلغارستان، رومانی، مولداوی، اوکراین) هم می‌گویند. رود دانوب با ۲۸۵۰ کیلومتر دومین رود طولانی اروپا پس از ولگا است. قرار داشتن ۱۲۰۰ کیلومتر از دانوب در رومانی، آن را تبدیل به طویل‌ترین رود در این کشور کرده‌است. دلتای رود دانوب در اروپا، با بیش از ۳۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت، زیست‌بوم بیش از ۳۰۰ نوع پرنده، ۱۹۰۰ گونه گیاهی و ۱۳۳ نوع ماهی است. نام دانوب دانوب از زبان‌های ایرانی به معنی رودخانه ریشه گرفته و به دورۀ سکاها باز میگردد که در جنوب اروپا سکنی داشتند. نام دانوب در زبان‌های اروپایی به شیوه‌های مشابه تلفظ می‌شود از جمله: آلمانی: Donau اسلوواکی: Dunaj (دونای) مجاری: Duna صربی‌کرواتی: Дунав /Dunav (دوناو) بلغاری: Дунав (دوناو) رومانیایی: Dunăre لاتین: Danuvius پیشینه فرهنگی در پیدایش، توسعه و انتقال تمدن در اروپا و روم، رود دانوب نقش بسیار مهمی را دارا بود. حوضهٔ رود دانوب تا مدت‌ها مرکز فعالیت فرهنگی ابتدایی بود و پیش از آنکه فعالیت‌های تمدن‌های کارتاژ و اتروسک در سرزمین‌های مدیترانه غربی شناخته شود، راهبر سایر بخش‌های اروپا بود. اندیشه‌هایی که از راه پراکندگی فرهنگی از مراکز کهن‌تر فرهنگی مانند مصر و میان‌رودان رسیده بود زندگی در این منطقه را تغییر داد. حوضهٔ رود دانوب که از قلب اروپا به سوی غرب تا دریای سیاه گسترش داشت، راهی طبیعی برای نفوذ از غرب آسیا به بخش شمالی اروپا به وجود آورده بود. فرهنگ هالشتات از سال ۹۰۰ ق. م توسط مردم حوضه رود دانوب و شمال رشته کوه‌های آلپ پدید آمد؛ آنها در تجارت کهربا، (ماده‌ای که از سواحل بالتیک استخراج می‌شد) مس، آهن، قلع (که برای تولید کالاهای مفرغی مورد نیاز بود) فعالیت داشتند. فرهنگ هالشتات که نخستین فرهنگ عصر آهن اروپای مرکزی است، در فرانسه، اسپانیا، انگلستان و نیز حوضهٔ رودهای راین و دانوب و سرزمین‌های شرقی گسترش داشت. دست‌ساخته‌های آهنی و مفرغی بسیاری در مناطق پهناور دور از هم به دست آمده‌است، که در این میان شمشیر، سنجاق سینه و همه گونه ظرف و ابزارهایی که غالباً با طرح‌های هندسی و با شکل جانوران زینت داده شده‌است، یافت می‌شود. محیط زیست سلامتی و طبیعت رودخانه دانوب که در نه کشور واقع شده در معرض خطر است. فعالیت‌های کشاورزی، صید بی‌رویه ماهی و مدیریت غلط فاضلاب در این کشورها تنها بخشی از دلایل تهدید موجودیت این زیست‌بوم غنی و حاصلخیز است. نهادهای طرفدار محیط زیست در برخی کشورها تلاش می‌کنند آن را برای نسل آینده محافظت کنند. جستارهای وابسته جزیره دانوب پل‌های بوداپست منابع پیوند به بیرون Danube watershed map and information from the World Resources Institute Danube Panorama Project сайт о Дунае Danube and the sport of rowing Danube image pool on Flickr Danube Tourist Commission danubemap.eu – The Tourist Map of the Danube (archive International Commission for the Protection of the Danube River Bridges of Budapest over the Danube river Description of the Danube estuary in June 1877, The Times of London Old maps of the Danube, Eran Laor Cartographic Collection, The :کتابخانه ملی اسرائیل بانات جغرافیای اروپای شرقی جغرافیای استان خودمختار وویوودینا جغرافیای استان باچ-کیش‌کون جغرافیای جنوب شرقی اروپا حوضه دانوب رودهای آلمان رودهای اتریش رودهای استان اودسا رودهای اسلواکی رودهای اوبراسترایش رودهای اوکراین رودهای بادن-وورتمبرگ رودهای بایرن رودهای بلغارستان رودهای بین‌المللی اروپا رودهای رومانی رودهای صربستان رودهای کرواسی رودهای مجارستان رودهای مرزی رودهای مولداوی رودهای نیدراسترایش رودهای وین مرز اسلواکی و مجارستان مرز اوکراین و رومانی مرز بلغارستان و رومانی مرز رومانی و صربستان مرزهای صربستان و کرواسی مقاله خرد رود آلمان مقاله خرد رود اتریش مقاله خرد رود اوکراین مقاله خرد رود رومانی مقاله خرد رود صربستان مقاله خرد رود فرانسه مقاله خرد رود کرواسی مقاله خرد رود مجارستان مقاله خرد رود مولداوی
8098
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86
اران
آران یا اَرّان، سرزمینی است در قفقاز که حدود آن در دوره‌های مختلف تا اندازه‌ای متغیر بوده‌است و نام آن را جغرافی‌نگاران به شکل‌های گوناگون آورده‌اند. در نوشته‌های مؤلفان یونانی و رومیِ عهد باستان و سده‌های میانه، نام این سرزمین به صورت آلبانیا و آریانا و نام مردم آن آلبانوی و آریانوی آمده‌است. در زبان گرجی این نام به صورت رانی و در متون ارمنی اُلوانک (اُلوان) و اُغوانک (اُغوان) نوشته شده‌است. اَران واژه‌ای است که در عصر اسلامی به ناحیه میان رود کر (قفقاز) و رود ارس در ماورای قفقاز گفته می‌شد. قبل از اسلام این اصطلاح برای تعیین تمام ماوراء قفقاز شرقی (آذربایجان شوروی وقت) یعنی آلبانی قدیم به کار می‌رفت. ریشه نام اران در زبان گرجی(رانی)، یونانی(البانوی)، ارمنی(الوانک، به چم مَردُم)، شناخته شده نیست. در بعضی از آثار لاتین به صورت آرین و در منابع عربی به صورت الران دیده می‌شود. پیش از ۳۸۷ میلادی، منطقه‌ای که بین دو رود واقع و شامل ایالات ارزخ، اولی و پئتکران بود و بخشی از ارمنستان شمرده می‌شد. بعد از تقسیم ارمنستان بین یونان و دولت ساسانی، در ۳۸۷ میلادی، دو ایالت نخستین به آلبانی/اران و دومی به ایران پیوست و این امر یکی از دلایل آشفتگی‌ها در تشخیص و تعیین مرز اران بود. زیرا ارمنی‌ها اران را تنها در منطقهٔ در شمال رود کر می‌دانستند. در قرن هفتم میلادی جمیعت «اران بزرگ» کاملاً مخلوط شده‌بود و به سختی می‌توان از قومیتی مشخص صحبت‌کرد. با این حال، اصطخری و ابن حوقل می‌نویسد که الرانیه زبانی بوده است که در قرن چهارم تا دهم هنوز در برذعه بدان تکلم می‌شد. اعراب نامی که رومی‌ها بر روی سرزمین ارمنستان (یعنی اصطلاح ارمنیه) گذاشتند را دربارهٔ تمام ماوراء قفقاز شرقی به کار بردند. زمانی که اعراب در محل ظاهر شدند، این سرزمین میان صاحبان کوچکِ بسیاری تقسیم شده‌بود که بعضی از آن‌ها مخصوصاً پس از سقوط ساسانیان، مطیعِ خزرها بودند. اران به واسطه ارمنستان، به مسیحیت گرویده و در دروان حکومت بنی‌امیه، اسماً زیر فرمان شاهان ارمنی قرار داشت که آن‌ها نیز به نوبهٔ خود، مطیع اعراب بودند. نام نام آلبانیا و مردم آنجا از سده ۴ ق. م در جهان باستان شناخته بودند. این نام نخستین‌بار در مآخذ اواخر سده ۴ و اوایل سده ۳ ق.م ذکر شده‌است. استرابن در اثر خود از آلبانیا یاد کرده‌است. آریان مورخ یونانی به شرکت آلبانیا در پیکار گوگمل در ۳۳۱ ق.م در زمره سپاهیان داریوش سوم اشاره دارد. شرق قفقاز در مآخذ پارتی به صورت «اَردان» ذکر شده‌است. گمان می‌رود نام اردان که در سده ۳ پیش از میلاد به سرزمین آلبانیای قفقاز داده شده‌است مربوط به همسایگان جنوبی آلبانیا بوده‌باشد. این نام تاریخی کهن با «اران» که در متون جغرافیایی عهد اسلامی آمده، نزدیک است. ریشه واژه اران مشخص نیست. گروهی از مؤلفان آن را با افسانه‌هایی درآمیخته‌اند. موسی کاغان کاتواتسی مؤلف «تاریخ سرزمین الوانک» در سده ۱۰ م اران را مردی از نوادگان یافث فرزند نوح پیامبر دانسته که بر سرزمین آلوانک فرمانروایی می‌کرد. اران چون مردی ملایم و خوشخوی بود وی را آغو یا آلو می‌نامیدند که در زبان ارمنی به معنای خوش خلق است. از این رو سرزمین زیر فرمان او آغوانک یا آلوانک نام گرفته‌است. جوانشیر قراباغی مؤلف تاریخ قره باغی که در سال ۱۲۶۳ ه.ق/۱۸۴۷ م نگارش آن را آغازکرده دربارهٔ وجه تسمیه اران چنین نوشته: "چون در زمان نوح پیغمبر که طوفان شد و بعد از مدتی که از طوفان گذشته بود، یکی از اولاد و احفاد نوح در این ولایت‌ها که میان رود کر و ارس واقعند و عبارت باشد از شهر تفلیس و گنجه و ایروان و نخجوان و اردوباد و بردع و بیلقان که در خاک قراباغ‌ اند و الحال هر دو خراب هستند، در این ولایت‌ها و خاک‌ها حکمران و صاحب شده و آباد نموده و همه را نام خود گذاشته موسوم به اران کرد، چون نام خود او اران بوده‌است." در متون عربی به صورت الران نوشته شده‌است. در برخی متن‌ها به صورت آران نیز نوشته‌اند. یاقوت اران را نامی عجمی ذکر کرده‌است. در برخی مآخذ به صورت ران نیز آمده‌است. نمونه دیگری که مؤید وجود اران و منطقه مرزبان‌نشین در دوران پیش از اسلام است، عنوان ارانشاه است که دربارهٔ فرمانروایان این سرزمین به کار رفته‌است. کاغان کاتواتسی ضمن شرح احوال دودمان مهران که از خویشاوندان خسروپرویز پادشاه ساسانی بوده‌اند، به وردان دلاور اشاره می‌کند و می‌نویسد که او قصد داشت دودمان کهن ارانشاهان را برافکند. نکته‌ی قابل توجه آنکه مؤلف عنوان ارانشاهان را به کسر الف «ارانشاهیک» نوشته است. در ویرایش مربوط به سال ۱۷۶۵ میلادی آنسیکلوپدی تحت نظر دیدرو و دالامبر، مدخلی به نام ایران وجود دارد که دربارهٔ آن اینگونه نوشته‌اند: منابع برای تاریخ‌نگاری اران تاریخ ناحیه اران از دوران اسطوره‌ای تا قرن ۱۰ میلادی توسط تاریخ‌نگار ارمنی - کاغان کاتواتسی - به ما داده شده‌است. بجز «تاریخ آغوان» (اران) نوشته کاغان کاتواتسی و برخی نوشته‌های پراکنده دیگر، تنها اثر مستقل دربارهٔ تاریخ اران، کتابی است با عنوان منشآت اران که نگارنده آن مسعود بن نامدار است. وی در عهد برکیارق پسر ملکشاه سلجوقی می‌زیست و منشی آلتونتاش فرمانروای اران بود. نسخه خطی این کتاب در کتابخانه پاریس است. منابع عربی مینورسکی منابع عربی که از به تاریخ اران اشاره داشته‌اند را این‌گونه شرح می‌دهد: بلاذری، فتوح البلدان: در فصل مربوط به فتح ارمنستان به مطالبی برمی‌خوریم که به دقت گزیده شده و بعضی از آن‌ها بر اساس روایات ساسانی است. متأسفانه مؤلف در نقل تاریخ‌ها دقت لازم را ندارد. اخبار سرداران و حکام عرب را به لشکرکشی بغای کبیر در زمان متوکل می‌رساند. یعقوبی، تاریخ: جلد دوم این کتاب در زمینه حوادث ارمنستان و قفقاز مأخذ مهم و معتبری است. در آن به نکات و جزئیاتی برمی‌خوریم که در اثر بلاذری نیست و خصوصاً برای اصل خاندان هاشمی دربند ارزش بسیار دارد. تاریخ طبری: این کتاب در شرح ناحیه مورد تحقیق، بیشتر پراکنده و نامنظم است. ابن رسته، الاعلاق النفیسه: شامل مطالب مهمی دربارهٔ خزران، السریر و الانها است. مسعودی، مروج الذهب حاوی توضیح مفصل و ارزنده دربارهٔ شروان و دربند و تمامی قفقاز شمالی و جنوبی است. اطلاعات مسعودی کاملاً اصیل و بر اساس تحقیق و تفحص شخصی اوست، گرچه معلوم نیست تا کجای سرزمین‌های مورد گفتگو پیش رفته‌است. گزارش اصطخری دربارهٔ اران، شروان و دربند و باب در جزئیات مطمئن، غنی و تازه است. ابن حوقل: گرچه گفته‌های اصطخری را بازگو می‌کند، اما آن‌ها را با نکات و مطالب مهم کامل می‌سازد. روایت یاقوت دربارهٔ باب با جزئیات قابل توجهی که از منبعی ناشناخته اخذ کرده‌است کامل‌کننده گزارش اصطخری است. محدوده اران دربارهٔ محدوده اران نظریه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی منطقه میان دو رود کر و ارس را اران نامیده‌اند و برخی دیگر فاصله میان ارس و دربند قفقاز را. با این وصف محدوده این سرزمین از عهد باستان تا سده‌های ۵ تا ۷ م به تقریب یکسان بوده، محدوده کنونی جمهوری آذربایجان را در بر می‌گرفته‌است به نوشته استرابن ۵۴۰۰ اِستاد (برگرفته از واژه لاتینی Stadium و واژه یونانی Stadion که به عنوان واحد طول مقیاس طول معمول بوده، معادل ۱۸۵ متر است) طول سواحل دریای خزر (کاسپین) در سرزمین اران و کادوسها واقع شده‌است. استرابن از وجود ۲۶ قبیله در اران یاد کرده که هر یک زبان خاص و فرمانروای ویژه خود را داشتند، ولی گویا در زمان او یک پادشاه بر سراسر این سرزمین‌ها فرمان می‌رانده‌است. گمان می‌رود این اتحاد پیش از لشکرکشی پمپئوس در ۶۴–۶۵ ق. م صورت گرفته باشد. برخی مؤلفان رود کر را مرز میان اران و ارمنستان نوشته‌اند؛ و شمال این رود را مرز جنوبی اران دانسته‌اند ولی برخی از وجود ارانیها در هر دو سوی رود یاد کرده‌اند. چنین بر می‌آید که مرز شمالی اران از دربند فراتر نرفته‌است. حد غربی این سرزمین به رودهای آلازانی و ایوری منتهی شده‌است. مرز شرقی اران نیز دریای مازندران (کاسپین) بوده‌است. آکوپیان ضمن شرحی دربارهٔ اران، محل قرار گرفتن آن را در فاصله رود بزرگ کر و کوه‌های قفقاز نوشته و منطقه جنوب رود کر را بلاسکان نامیده‌است. در کتیبه شاپور اول پادشاه ساسانی در نقش رستم که تاریخ آن ۲۶۲ م است، از پیروزی‌های بزرگ و فرمانروایی وی بر بسیاری از سرزمین‌ها از جمله گرجستان، اران، بلاسکان به عنوان یکی از کوستها (ایالت‌ها) تابع ایران با نام کوست (ایالت – سرزمین) کاپ کوه (قاف کوه) قفقاز یاد شده‌است. در متون اسلامی نیز منطقه اران از سوی جغرافی نگاران به شرح آمده‌است. ابن خردادبه، ارمینیه را به ۴ قسمت بخش کرده و اران را ارمینیه چهارم نامیده‌است ولی بلاذری آن را با عنوان ارمینیه اول ذکر کرده‌است. ابن حوقل که خود به اران سفر کرده، آن سرزمین را شامل دو بخش دانسته، و ارانین نامیده‌است. وی بردعه، الباب (دربند) و تفلیس را بزرگترین شهرهای آنجا و شهرهای بیلقان، ورثان، بردیج، شماخیه (شماخی)، شروان، لایجان، شابران، قبله، شکی (نوخای کنونی)، شمکور (شامخور کنونی)، جنزه (گنجه) و شهرهای کوچک دیگر را متعلق به اران دانسته‌است. در سده ۴ ق اران سرزمینی چنین گسترده‌ای بود. از آن پس گاه سرزمین‌های میان دو رود کر و ارس را اران نامیدند و از بلاد شروان در شمال رود کر جداگانه نام بدند. مهم‌ترین شهر اران در روزگار باستان کبله نام داشت. بطلمیوس این شهر را با همین تلفظ (Chabala) و پلینیوس کَبَلکه نامیده‌اند. در برخی مآخذ این شهر به صورت کَوَلَک و در متون عهد اسلامی قَبَله نگاشته شده‌است خرابه‌های تختگاه قدیمی اران هنوز در بخش کوتکاشِن قفقاز باقی است. زبان ارانی به استناد گفته اصطخری، ابن حوقل و مقدسی زبان الرانیه در قرن ۴ هجری/۱۰ میلادی در بردع یا برذع (پایتخت آن موقع اران) صحبت می‌شده‌است. دوران باستان در ۳۸۵ م دولتهای ایران و بیزانس به سبب ضعف دولت ارشکانیان ارمنستان، این سرزمین را میان خود قسمت کردند. بخش تابع رومیان زیر فرمان ارشک سوم شاه پیشین آن سرزمین بود ولی بخش تابع ایران از سوی شاپور سوم پادشاه ساسانی به خسرو چهارم از دودمان اشکانی واگذار شد؛ که سرزمین اران را نیز شامل می‌شد. نمایندگان این دودمان تا ۴۲۸ م بر این سرزمین فرمانروایی داشتند. بهرام گور (۴۲۰–۴۳۹ م)، اردشیر پنجم فرمانروای این سرزمین را برکنار کرد. از آن پس این منطقه به مرزبانانی که دست نشانده شاهنشاه ساسانی بودند، سپرده شد. از آن زمان دو استان کناره رود کر، اوتیک و آرتساخ که بعدها از سوی ترکان قراباغ نام گرفت، تابع مرزبانی اران شد. شاپور سوم خواهر خود زروان دخت را به همسری خسرو شاه ارمنستان داد که بر اران نیز فرمانروایی داشت. برخی محققان با اتکا به نوشته یغیشه مورخ ارمنی سده ۵ م، تاریخ الحاق آرتساخ به سرزمین اران را پس از سال‌های ۴۵۰–۴۵۱م دانسته‌اند. دولت ساسانی در سده ۵ میلادی در شرق قفقاز مرزبانی اران را پدید آورد که نواحی اطراف دریای خزر و حوالی رود کر تا دربند قفقاز را شامل می‌شد. یغیشه ضمن شرح حوادث سال ۴۵۰ م از شخصی به نام سبوخت با سمت مرزبان چور (دربند) یاد کرده‌است. گمان می‌رود این شخص مرزبان اران بوده باشد. پس از مرگ یزدگرد دوم در ۴۵۷م فرزندانش برای کسب تاج و تخت به رقابت برخاستند. فرمانروای اران به سبب وجود آشفتگی در دولت ساسانی سر به شورش برداشت مبارزه برای تخت و تاج ایران سرانجام به سود «پیروز» پایان پذیرفت. در پنجمین سال پادشاهی وی شورش اران سرکوب شد. بدین سان پس از ۵ سده، پادشاهی اران پایان گرفت و ساقط شد. ساسانیان احتمالاً مقر مرزبانی را از چور به منطقه امن‌تری در کرانه راست رود یعنی شهر پرتو (بردعه) - که بعداً تجدید بنا شد- انتقال دادند به نوشته کاغان کاتواتسی، پرتو به فرمان پیروز پادشاه ساسانی توسط واچه شاه اران تجدید بنا شد و پیروز آّباد نام گرفت. این نکته بعید می‌نماید زیرا واچه همان کسی است که پس از مرگ یزدگرد دوم سر بر شورش برداشته بود. مورخوان و جغرافی نگاران اسلامی با اتکا به مآخذ اواخر عهد ساسانی، تجدید بنای پرتو را با دوران پادشاهی قباد مرتبط دانسته‌اند. منابع تاریخی نیز مؤید این نکته‌اند، زیر شهر بردعه و دست کم بخشی از آن «فیروز قباد» نامیده شده‌است. از سده ۴ م در اران مسیحیت به عنوان دین رسمی پذیرفته شد. از مآخذ چنین برمی‌آید که گریگور روشنگر و فرزند وردان، جاثلیق ارمنی اسقف آن سرزمین را عهده‌دار گردید و برای از میان بردن بقایای بت‌پرستی کوشش بسیار کرد. چور در آغاز اسقف‌نشین اران بود ولی در دومین سال پادشاهی خسرو انوشیروان مقر بطریرک از چور به پرتو تختگاه جدید اران انتقال یافت. چنین به نظر می‌رسد که تا سده ۵ میلادی زبان ارانی فاقد خط و کتابت بود. در این سده الفبای ارانی از سوی کشیشان ارمنی تدوین شد. الفبای مزبور شامل ۵۲ حرف بود زیرا در زبان ارانی اصواتی وجود داشتند که زبان ارمنی فاقد آن‌ها بود. پس از ظهور الفبای ارانی، کتاب‌های مقدس مسیحی از زبان ارمنی به ارانی برگردانده شد. گمان می‌رود زبان گرگرها پایه و اساس زبان نوشتاری مردم اران را تشکیل می‌داده است. تاکنون نمونه روشنی از خط و کتابت مردم اران در دوران پیش از اسلام به دست نیامده است. شاید بتوان در ناحیه باکو نمونه‌هایی از خط ارانی را یافت ولی این مسئله نیازمند تحقیق است. در ۱۹۸۰ م در ناحیه «لاچین» جمهوری آذربایجان کتیبه‌ای سنگی کشف شد که از سوی محققان انستیتوی تاریخ فرهنگستان آذربایجان، کتیبه‌ای ارانی معرفی شد، اما دانشمندان ارمنی این نظر را مردود دانسته‌اند. گفته شده که این کتبیه به خط و زبان ارمنی است. پذیرش آئین مسیحیت سبب شد که شورش‌های مردم اران ضد دولت ساسانی صبغه دینی به خود بگیرد. در شورش ارمنیان در ۴۵۱–۴۵۲ م ضد سیاست یزدگرد دوم ارانیها شرکت به نسبت وسیعی داشتند. یغیشه که خود در این ماجرا، وردان (وارطان) مامیکونیان سردسته شورشیان را همراهی کرده بود، دربارهٔ فشار یزدگرد دوم بر شورشیان و واداشتن شاه اران به پذیرش آئین زرتشت، نوشت: «یزگرد، شاه شاهان با اصرار او را به بغ بدل کرد». پس از این واقعه یزگرد دوم آذرهرمزد را که از دودمان شاهان پارتی بود، به مرزبانی ارمنستان گمارد و تنی چند از سران شورش را پس از کشته شدن وردان مامیکونیان به ماورای دریای مازندران (کاسپین) تبعید کرد. پیروز فرزند یزگرد که عنوان کوشانشاه داشت و بر ناحیه وسیعی از آسیای مرکزی فرمان می‌راند، در ۴۵۷ آن گروه از تبعید شدگان را که زنده مانده بودند به سرزمین‌هایشان بازگرداند. قباد اول (کواد) سرزمین اران را گشود و دربند را به تصرف خود درآورد. در عهد خسروانوشیروان سرزمین‌هایی که در گذشته بخشی از اران به‌شمار می‌آمد، به فرمانروایان و امیرانی چند واگذار شد که هر یک عنوان خاصی چون فیلان شاه، لیران شاه، شروان شاه و جز آن داشتند. بدین سان مرزبانی اران قطعه قطعه شد. در اواخر سده ۶ و اوایل سده ۷ م مهرانیان زمام امور را به دست گرفتند. مهران از خویشاوندان خسروپرویز بود، به شهر پرتو رفت. وی در اران شهری ساخت و آن را مهراوان نامید. در سده ۶ م قباد پادشاه اول ساسانی برای جلوگیری از هجوم هونها در ناحیه پرتو پایگاه‌های مستحکم بنا کرد. از آن پس پرتو، تختگاه اران شد و کبلک (قبله) اهمیت پیشین خود را از دست داد. در ۶۲۸ م ترکان و خزران به سرزمین اران حمله کردند. نخست دربند را گشودند و آنگاه به پرتو درآمدند. مردم ناگزیر به کوهستان‌ها پناه بردند. مهرانیان پس از مرگ خسروپرویز نیز بر اران فرمان راندند. یکی از آنان وراز گریگور نام داشت که جاثلیق اران بود. فرزند وی جوانشیر در جریان فتوحات مسلمانان شهرت یافته‌است. دوره فرمانروایی جوانشیر بر اران را سال‌های ۶۳۶–۶۷۰ م نوشته‌اند. وی با عنوان «سپهبد اران» در جنگ‌های یزگرد سوم با عربها شرکت داشت و چون یزگرد تیسفون را رها کرد، جوانشیر از راه آذربایجان به اران بازگشت. بعد از حمله اعراب چنین به نظر می‌رسد که فتح ارمنستان و گرجستان و اران در سال‌های ۲۴–۲۶ ه. ق/۶۴۵–۶۴۷ م در عهد خلافت عثمان توسط حبیب ابن مسلمه فهری و سلمان بن ربیعه باهلی صورت گرفته باشد. سلمان بن ربیعه به بیلقان و بردعه درآمد و تا شروان که بخشی از سرزمین اران بود، پیش رفت. از این زمان، بردع همیشه به عنوان سنگر اسلام در این ناحیه بود، اگرچه مسلمان‌ها در مراکز شهری دیگر مثل بیلقان، شمکور و قَبَلا مستقر شدند و این شهرها مرکز حمله به سمت شمال (به دربند یا باب‌الابواب و سرزمین خزرها) بود. با این وجود، کنترل عرب‌ها بر این سرزمین‌های مرزی قفقازی در مقابل هجوم مردمان شمالی (آلان‌ها و خزرها) کم و اغلب متغیر بود. چندی بعد معاویه بن ابی سفیان بردار جوانشیر به نام ورازتیرداد (ارمنی: وارازتردات) را به فرمانروایی اران و عامل خلیفه در آن سرزمین منصوب کرد و بدین سان حاکمیت بنی امیه بر این سرزمین مستقر شد. در عهد خلفای عباسی نیز فرمانروایان اران به صورتی نیمه مستقل خراجگزار خلافت بودند. مهرانیان گرچه در روزگار خلافت رو به ضعف نهادند با این وصف تا مدتی موجودیت خود را حفظ کردند. آخرین فرمانروای اران از دودمان مهران، ورازتیرداد دوم نام داشت که در سال ۲۰۷ ه. ق به دست نرسه یا نرسی (ارمنی: نرسیس) کشته شد. یعقوبی از نرسی به عنوان بطریق اران یاد کرده‌است. سهل بن سنباط فرمانروای اران که بابک خرمدین را دستگیر و به افشین عامل معتصم خلیفه عباسی تسلیم کرده بود، نیز عنوان بطریق داشت. کاغان کاتواتسی از سهل با عنوان ارانشاه (ارانشاهیک) یاد کرده‌است. در کتاب مسعودی، ایرانشاه آمده‌است که گمان نمی‌رود مقرون به صحت باشد. وی می‌نویسد محمد بن یزید که اکنون به عنوان شروانشاه شهرت دارد، به تبعیت از گذشتگان خویش ایرانشاه بود و چون علی بن هیثم شروانشاه درگذشت، محمد بر قلمرو او استیلا یافت. از نوشته مسعودی چنین برمی‌آید که این واقعه اندکی پیش از ۳۳۲ ه. ق / ۹۴۴ م روی داده است. این نوشته خود می‌رساند که ایرانشاه باید همان اَرانشاه و به قول کاغان کاتواتسی اِرانشاه بوده باشد. از آنجا که مردم اران متعاقباً مسیحی باقی ماندند، بر طبق قانون اسلامی به عنوان اهل ذمه شناخته شدند و از این رو مشمول پرداخت جزیه (مالیات) شدند. این مالیات به صورت دادن سکه (با رونویسی اسلامی) پرداخت می‌شد و در دوران بنی امیه به صورت گاه‌وبیگاه و در دوران بنی عباس به صورت ثابت، درهم‌ها از ضرابخانه‌ای به نام اران (احتمالاً در شهر بردع یا بیلقان) صادر می‌شدند. دربارهٔ بنی عباس، از ۱۴۵ ه. ق/ ۷۶۲ م. تا قرن سوم ه. ق/ نهم م. ادامه داشت. (سکه‌ها در دوران ایلخانی و نیمه دوم قرن هشتم ه. ق/ ۱۴ م. هم به نام اران ضرب می‌شد). در اران، همانند کل منطقه قفقاز، ازدواج چند نژادی مسیحی-مسلمان زیادی رخ داد، مؤسس خورناتسی نجیب‌زادگان آلبانیایی را به خاطر آلوده کردن نژاد و ایمان‌شان به دلیل ازدواج با کافرها، مورد حمله قرار داد. بعد از حمله مغول در ۳۳۲ ه. ق بردعه تختگاه اران مورد حمله روسها قرار گرفت. پس از آن شهر بردعه دستخوش ویرانی شده بود، اهمیت خود را از دست داد و گنجه جای آن را گرفت. یاقوت در روزگار خود از بردعه به عنوان قریه‌ای کم‌اهمیت یاد کرده‌است. مرزبان تا ۳۴۰ ه. ق / ۹۵۱ م بر اران و آذربایجان حکومت کرد. پس از آن اران زیر سلطه شدادیان گنجه قرار گرفت که مقتدرترین آنان ابوالاسوار شاوُرین فضل بن محمد بن شداد بود. در قابوسنامه این نام به صورت ابوالسوار ذکر شده‌است. در اواسط سده ۵ ه. ق/۱۱م طغرل بیک سلجوقی آهنگ اران کرد و ابولسوار ناگزیر از فرمانبرداری شد و خطبه به نام او کرد. پس از طغرل، آلپ ارسلان با سپاهی بزرگ از ترکان به اران و ارمنستان رفت و پس از گشودن سرزمین‌های قفقاز اران را در ۴۵۹ یا ۴۶۰ ه. ق به فضلون فرزند دوم ابولسوار واگذاشت. منجم باشی تاریخ ورود آلپ ارسلان به سرزمین اران ذیحجه ۴۵۹ نوشته‌است. در اینباره اختلاف نظرهایی وجود دارد. فرای معتقد است که آلپ ارسلان یکی از امرای خود به نام ساوتکین را به حکومت اران فرستاد. حال آنکه کسروی خلاف این نظر را ابراز داشته و بر آن بوده‌است که ملکشاه سلجوقی این شهرها را از فضلون گرفت و به ساوتکین خادم خود سپرد و فضلون را بر استرآباد گمارد. قفقاز شرقی در سال‌های میانی قرن ۵ ه. ق/ ۱۱ م. تحت کنترل سلجوقیان درآمد و در سال ۴۶۸ ه. ق/ ۱۰۵۶–۱۰۷۵ م. سلطان آلپ ارسلان (با حذف حکومت شدادیان) فرمانده برده خود، عمادالدین سوتگین را به عنوان فرماندار آذربایجان و اران فرستاد. از این زمان، در دوران سلجوق و توسط الدیگوزیان و الدنیزیان (که از قفقاز شرقی در برابر حمله‌های شاهان طغیانگر گرجی دفاع می‌کردند) ترکیزه شدن اران شدت یافت. اغوزها و دیگر ترکمن‌ها توسط هجوم مغول تأکید شده‌است. بردعه هرگز بعد از چپاول روس‌ها، به‌طور کامل احیا نشد و به‌طور جزئی در منابع یاد شده‌است. به نظر می‌رسد که مرکز حکومت اران به بیلقان جابجا شده‌است، ولی این به خاطر مسیر حمله مغول‌ها به شروان و دربند در بهار ۱۲۲۱ م است. بعد از این، گنجه، بعدها الیزاوتوپول و امروزه کیروف‌آباد، در جنوب اران که به عنوان قره باغ شناخته شده، برجسته شد. گفتن نام اران از استفاده برافتاد و تاریخ و اقبال ناحیه با آذربایجان ایران یکی شد. در عهد سلجوقیان اران تجزیه شد و رفته رفته تحت نفوذ غزان قرار گرفت و زبان ترکی جایگزین تمام زبان‌های رایج در آن سرزمین قرار گرفت. اران گاه تحت فرمان شروانشاهان و گاه تحت نفوذ فرمانروایان آذربایجان بود. به عنوان نمونه قراسنقر مدتی بر اران فرمان راند. در روزگار او شهر گنجه در ۵۳۴ ه. ق/۱۱۴۰ م دچار زلزله‌ای شد که به نوشته ابن اثیر ۲۳۰ هزار نفر از اهالی از جمله فرزندان قراسنقر فرمانروای آن سرزمین کشته شدند. از ۶۱۸ ق / ۱۲۲۱ م مغولان به سرزمین اران حمله بردند و نفوذ ترکان بر اران فزونی گرفت. اردان در عصر سلجوقیان و متعاقب آن به روزگار مغولان تمام و کمال ترکی شد و ویژگی قومی و نیز نام خود را از دست داد. اران در اواسط سده ۱۸ م به چندین خان نشین، ملک‌نشین و سلطان‌نشین تجزیه شد که در واقع تنها نامی داشتند: قراباغ، طالش، شکی، شروان، گنجه، باکو، نخجوان، اردوباد، دربند، قبه (قوبا) لنکران، سلطان نشین‌ها شامل: ایلی سو، آرش، کوکتاشن، کازاخ، شمشادیل، واراندین، جرابرد، گلستان، دیزک و خاچن در قراباغ کوهستان (علیا) بودند. پس از جنگ‌های ایران و روسیه و جدا کردن آن در دو عهدنامه از ایران، آن گروه از خانات که در خدمت امپراتوری روسیه قرار داشتند تا اندازه‌ای به صورت نیمه مستقل به حیات خود ادامه دادند ولی اندکی بعد تابع فرماندار کل امپراتوری روسیه در قفقاز شدند این وضع تا ۱۹۱۸ م ادامه داشت تا اینکه با ورود قوای عثمانی به قفقاز دولتی از سوی گروه مساواتیان تأسیس شد که نام جمهوری آذربایجان بر خود نهادند. جستارهای وابسته زبان ارانی آلبانیای قفقاز شیروان (قفقاز) پانویس منابع پیوند به بیرون اران در دانشنامه ایرانیکا اران در دانشنامه ایران آذربایجان در قرون وسطی آلبانیای قفقاز تاریخ آذربایجان تاریخ ارمنستان تاریخ ایران تاریخ جمهوری آذربایجان جغرافیای جمهوری آذربایجان جمهوری آذربایجان مناطق تاریخی در آذربایجان منطقه‌های تاریخی ایران مناطق پیشین ارمنستان
8099
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%20%D9%86%D8%AE%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86
جمهوری خودمختار نخجوان
جمهوری خودمختار نخجوان ، بخشی از جمهوری آذربایجان به مرکزیت شهر نخجوان است. نخجوان ۵۳۶۳ کیلومتر مربع وسعت دارد و کل جمهوری از ۸ شهر، ۸ شهرستان و در حدود ۲۰۳ روستا تشکیل شده‌است. جمعیت این منطقه تقریباً ۴۵۰،۰۰۰ نفر است. در ۹ فوریه سال ۱۹۲۴ میلادی، نخجوان به صورت جمهوری خودمختار تأسیس شد. این جمهوری خودمختار، در جنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده و از شمال و مشرق محدود به جمهوری ارمنستان از جنوب محدود به ایران و از غرب محدود به ترکیه است. طول مرزهای این جمهوری با جمهوری ارمنستان ۲۲۴ کیلومتر، جمهوری اسلامی ایران ۱۶۳ کیلومتر و جمهوری ترکیه ۱۲ کیلومتر است. مساحت این جمهوری خودمختار ۵۵۰۰ کیلومتر می باشد. تاریخ نخجوان نخجوان در سده‌های ۹ و ۸ پیش از میلاد زیر سلطه دولت «اورارتو» قرارگرفت. در زمان پادشاهی «منوئه» (۸۱۰–۷۷۸ پیش از میلاد مسیح) لشکریان «اورارتو» با گذشتن از رود ارس به سوی شمال و جلگه ایروان تاختند؛ و قسمت‌هایی از این سرزمین را به تصرف خود درآوردند. «منوئه» برای حفظ نواحی تسخیر شده، در ساحل راست شمالی رود ارس نزدیک روستایی که اکنون به نام ترکی «داش‌بورون» معروف است مرکز اداری تأسیس کرد، و آن را «منوآهینیلی» MENUAHINILI نامید. در سده هشتم پیش از میلاد بخشی از اراضی تابع دولتهای «ماننا» و ماد بود؛ ولی در سده هفتم پیش از میلاد بخشی از شاهنشاهی (امپراتوری) هخامنشیان شد،که در آن زمان یکی از مناطق استراتژیک هخامنشیان بود .از آن پس فرمانروایان ارمنی از دودمان یرواندی بر نخجوان حکم راندند؛ و این کار با موافقت کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی صورت گرفت. بعد از «یرواندیان» دودمان «ارتاشیان» و سپس اشکانیان بر نخجوان حکم‌فرامایی کردند و نخجوان بخشی از سرزمین اتورپاتکان شد. بعدها این سرزمین به دو گروه از «ناخارارهای» ارمنی تعلق یافت. شمال آن در اختیار دودمان «سیونی» و جنوب آن زیر فرمان دودمان «آرتسرونی» قرار گرفت. در سده سوم میلادی نخجوان به همراه بخش شرقی قفقاز (آلبانیای قفقاز) تابع دولت ساسانی بود، و شاهان ساسانی مرزبانانی بر این سرزمین می‌گماردند. در پیکارهای میان دولتهای ایران و روم و بعدها ایران و بیزانس، نخجوان بارها مورد تاخت و تاز قرار گرفت در این سرزمین آتشکده‌های متعددی وجود داشته‌است؛ و در این حین کلیساهایی نیز در آن منطقه بناگردید. از آثار به جای مانده از آن زمان می‌توان دریافت که زرتشتیان و مسیحیان در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. این جمهوری خودمختار براساس معاهده ترکمنچای در سال ۱۸۱۸ میلادی از ایران، و در سال ۱۹۱۸ میلادی توسط ارمنی‌ها از خاک جمهوری آذربایجان جدا گردید اما با اعلام خودمختاری در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار گرفته‌است. بعد از فروپاشی شوروی و آغاز جنگ ارمنستان و آذربایجان، ارتباط زمینی نخجوان با باکو قطع شد. آئین مسیحیت در سده چهارم میلادی توسط «گریگور» مشهور، و تیرداد سوم یا تیرداد بزرگ، شاه ارمنستان، رواج یافت. از این به بعد آئین زرتشت در معرض نابودی قرار گرفت. در سده‌های ۵ و ۶ میلادی یکی از مناطق مرزبان‌نشین ساسانی، نخجوان بود. اواخر سده ۶ میلادی بخشی از نخجوان، از جمله ناحیه «سیونیک» ضمیمه خاک «آتورپادکان» شد. از قرن ۴ تا ۱۱ میلادی کرسی اسقفی «اساقفه» وابسته به دودمان مرادابتونی «مردبد» در نخجوان قرار داشت. سده ۴ میلادی هزاران ارمنی و یهودی «نخجوان، به ویژه شهر مرکزی آن سکنی داشتند. درنیمه نخست سده ۶ میلادی در نخجوان مرکز ضرب سکه‌های ساسانی دایر شد. درعهد جنگ‌های «ایران» و «بیزانس» در سال ۶۲۵ میلادی هراکلیوس طی لشکرکشیهای خود شهر و بخشی از سرزمین نخجوان را ویران کرد. در سال‌های ۴۱۲–۴۱۱ هجری قمری «ترکان غز» به سرزمین «وسپوهرگان» که شامل نواحی «وان»، «اردوبار» و «نخجوان» بود، حمله بردند. بعضی تاریخ‌نگاران از وجود پیکارهایی میان ارمنیان و ترکان نخجوان در «دوین»(DVIN) خبر داده‌اند. نخجوان در سده‌های ۱۰ و ۱۱ میلادی (۴ و ۵ هجری) از شکوفایی برخوردار بود ولی از آن پس ترکان غز به سرزمین مزبور هجوم آوردند. در سده ۱۲ میلادی (۶هجری قمری) نخجوان تابع دولت «ایلدگزها» بود. در شهر نخجوان کلیساها، مساجد و کاروانسراهای متعددی وجود داشت که بسیاری از آن‌ها تخریب یا به کل برچیده شده‌اند. سال ۱۲۲۱ میلادی (۶۱۸ هجری قمری) مغولان به نخجوان حمله بردند. در سال ۱۲۲۵ میلادی، ۶۲۲ هجری قمری «جلال‌الدین محمدخوارزمشاه» بر نخجوان حکم راند. در سده‌های ۱۱ و ۱۲ هجری (۱۶ و ۱۷ میلادی) و دوران جنگ‌های ایران و عثمانی، اراضی نخجوان بارها به میدان جنگ سپاهان دو کشور تبدیل شد. در قرن ۱۱ هجری (سال ۱۰۱۲ هجری قمری)، ۱۶۰۳ میلادی شاه عباس برای بازپس گرفتن ولایات شمال غربی ایران از دولت عثمانی به آذربایجان لشکر کشید. شاه عباس با روش خاصی که در جنگ‌ها داشت توانست بخش بزرگی از آذربایجان، قره‌باغ، ارمنستان و نخجوان را از ترکان بازپس گیرد. در سال ۱۱۳۷ هجری قمری پایان عصر صفویان حاکم بر نخجوان کلید خورد و ولایت به پسر عسگرشاه طهماسب تسلیم شد. در پیکاری که میان نادرشاه افشار و «تیمورپاشا» درگرفت، سردار ترک شکست خورده این شکست سبب شد که «علی‌پاشا» طی نامه‌ای متذکر گردد که آماده‌است «قلعه نخجوان» را رها کند و به قسطنطنیه بازگردد. در دوران جنگ‌های ایران و روس (۱۸۲۶–۱۸۲۸میلادی)، نخجوان از سوی ارتش روسیه تزاری اشغال شد و طبق معاهده ترکمنچای اراضی این سرزمین به تصرف دولت روسیه درآمد. در سال ۱۸۴۱ میلادی «قرن ۱۹ میلادی» نخجوان تابع حکومت گرجستان و در سال ۱۸۴۶ میلادی تابع حکومت ایروان «ارمنستان» شد؛ و در سال ۱۹۱۸ میلادی نخجوان تحت اشغال نیروهای ترک قرار گرفت. بعد از شکست عثمانیها در جنگ جهانی اول، ترکیه جمهوری ارس را در این ناحیه تشکیل داد. این جمهوری تا ژانویه سال ۱۹۱۹ میلادی که نیروهای انگلیسی نخجوان را اشغال کردند وجود داشت. پس از آن، در نخجوان تشکیلات جدیدی در شکل فرمانداری نظامی تحت قیومت انگلیس به وجود آمد، و یک عضو فدراسیون انقلابی ارمنی ریاست حکومت نخجوان را به عهده گرفت. انگلیسی‌ها سرانجام از روس‌های بلشویک در قفقاز شکست خورده و از نخجوان و قفقاز عقب‌نشینی کردند. در ۲۸ ژوئیه سال ۱۹۲۱ میلادی سه ماه پس از تأسیس دولت شوروی سوسیالیستی، نخجوان نیز به صورت یک جمهوری شوروی سوسیالیستی تأسیس شد؛ و در تاریخ ۹ فوریه سال ۱۹۲۴ میلادی نخجوان به صورت جمهوری خودمختار و جزئی از جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان درآمد و نخستین قانون اساسی آن در سال ۱۹۲۶ میلادی به تصویب رسید. ریشه نام نخجوان در گویش‌های مختلف به نخجوان، «ناخ جوان»، «ناخ جاوان»، «ناخ ایجه‌وان»، «ناخ‌ایجاوان» هم گفته شده‌است که بر پایه نظر زبان‌شناس قرن نوزدهم جان هنریش این نام از «ناخ‌ناگان ایجه وان» در زبان ارمنی گرفته شده‌است و به معنی «نخستین استراحتگاه» است. بر پایه نوشته‌های انجیل نوح پس از فرونشستن جوشش طوفان در کوهستان آرارات فرود آمده بود. بدان سبب نخجوان با گویش ارمنی بدین نام نامیده شد. البته این نام در دوران باستان به این شکل نیامده است و هنریش معتقد است این نام دگرگون شده Nakhchivan به Naxčavan است که از کلمه Naxč و پسوند avan که در ارمنی به معنی شهر است پدید آمده‌است. نخجوان نیز در جغرافیای بطلمیوس و توسط دیگر نویسندگان کلاسیک به عنوان Naxuana ذکر شده بود. نخجوان را در سده‌های نخست میلادی «آپوواتریون» می‌نامیدند که به معنی «استراحتگاه و کاروانسرای» است. در سده دوم میلادی، نخجوان را به نام «ناکساوانا» NAXOUANA نامیدند. ریشه نام نخجوان در زبان پارسی پهلوی است یعنی معرب واژه نخگیرپان (نخگیر= شکار و پان پسوند نگهبانی که روی‌هم‌رفته به معنی شکارگاه می‌باشد) و مهم‌ترین سند معتبر کتاب ایران در زمان ساسانیان نوشته کریستین سن است. عده کمی از زبان شناسان این واژه را ترکی شدهٔ نقش جهان می‌دانند. البته برخی از اشخاص در جمهوری آذربایجان نخجوان را با نام نقش جهان نیرمیشناسند. جغرافیای نخجوان مختصات جغرافیایی جمهوری خودمختار نخجوان بدین قرار است: طول جغرافیایی: ۱۲”/۴۶′/۴۴° تا ۵۴”/۸′/۴۶° شرقی. عرض جغرافیایی: ۴۸”/۵۰′/۳۸° تا ۳۰”/۴۷′/۳۹° شمالی. نخجوان در ترکیب کشور آذربایجان یک جمهوری خودمختار است که پیوستگی ارضی و جغرافیایی با پیکره اصلی خاک جمهوری آذربایجان ندارد. این جمهوری خودمختار از جنوب و شمال غربی با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و از شمال و شمال شرقی به جمهوری ارمنستان محدود شده و با جمهوری اسلامی ایران ۱۶۳ کیلومتر مرز مشترک دارد. خطوط مرزی نخجوان با جمهوری اسلامی ایران طی معاهده ترکمنچای مشخص شده‌است و مرزهای این کشور، جمهوری ترکیه و جمهوری ارمنستان به موجب موافقت‌نامه «قارص» مشخص گردیده‌است. جمهوری خودمختار نخجوان دارای سرزمینی پست است. مرتفع‌ترین قله این جمهوری خودمختار حدود ۳۹۰۴ متر ارتفاع دارد که به نام «قاپی جیق» معروف است. این جمهوری خودمختار با ۵٬۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت و ۴۵۶٬۱۰۰ نفر جمعیت، نهمین بخش کشور محسوب می‌شود. نخجوان از سمت شمال و شرق به کشور ارمنستان، از سمت جنوب به کشور ایران و از سمت غرب به کشورهای ایران و ترکیه محدود شده‌است. این جمهوی خودمختار به ۸ قسمت شامل یک «شهر تابع جمهوری» (Respublika Tabeli Şəhər) و ۷ «شهرستان» یا «منطقه» (Rayon) تقسیم شده‌است: رودها در این جمهوری خودمختار حدود ۴۰۰ رودخانه بزرگ و کوچک وجود دارد که رود «ارس» از جمله آنهاست، بعد از رود ارس مهم‌ترین رودهای نخجوان عبارت‌اند از: «آرپاچائی، نخجوان چائی، الینجه چائی و گیلان چائی» رود ارس در مرز میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خودمختار نخجوان قرار دارد، بزرگ‌ترین شاخه رودکر است. طول این رود ۱۰۷۲ کیلومتر و حوزه آن ۱۰۲۰۰ کیلومتر مربع است. ارس از دامنه‌های کوه بیسؤل Bingöl در ترکیه سرچشمه می‌گیرد، بعد از پیوستن رودخانه آخوریان دردشت «آغری‌داغ» جریان می‌یابد و در این‌جا به شاخه‌هایی تقسیم می‌شود. شاخه‌های اصلی عبارت‌اند از: آخوریان، رازدان، آرپاچای، ووروتان، قوتورچای و قره سو. این رود سالانه ۶/۷ کیلومتر مکعب آب و ۱۶ میلیون تن رسوبات را حمل می‌کند. آب و هوا منطقه خودمختار نخجوان در ارتفاع ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ متری، دارای آب و هوای قاره‌ای خشک، با زمستانی سرد و خشک و تابستانی گرم است. مناطق جنگلهای کوهستانی آب و هوای نیمه معتدل دارند. میزان بارندگی در نواحی مختلف جمهوری خودمختار نخجوان ۲۰۰ الی ۳۰۰ میلی‌متر و در کوهپایه‌ها و ارتفاعات کم ۳۰۰ تا ۹۰۰ میلی‌متر است. جمعیت بر پایه سرشماری سال ۲۰۰۹ جمعیت نخجوان بالغ بر ۳۹۸٬۰۰۰ بود. در سال ۱۹۹۹ حدوداً ۹۹٪ جمعیت ترک آذربایجانی بودند همراه با ۰٫۱۵٪ روس و ۰٫۶٪ کرد.تقریباً تمام مردم منطقه شیعه هستند. کُردها در گذشته بخش بزرگتری از ساکنین نخجوان را تشکیل می دادند اما زیرفشار سخت آسمیله، شمار آن‌ها در جمهوری آذربایجان کاهش یافته‌است. ساختار سیاسی مرکز تصمیم‌گیری این جمهوری خودمختار «مجلس عالی» آن است اما در تصمیمات مهم حیاتی و سیاسی به ویژه در مسائل خارجی تابع باکو است. رئیس مجلس عالی که شخص اول سیاسی نخجوان است، در مسائل کلی و سیاست خارجی با باکو هماهنگی می‌کند. ارگانها و مراکز قانون‌گذاری و اجرایی جمهوری خودمختار نخجوان عبارت‌اند از: ۱ ـ مجلس قانون‌گذاری با ۱۱۰ عضو ۲ ـ قوه اجراییه با ترکیب وزراء ۳ ـ دادگاه عالی: الف) دادستانی ب) دادگاه اقتصادی همچنین این جمهوری دارای پارلمانی متشکل از ۴۵ نماینده‌است که به جز امور مربوط به سیاست خارجی و دفاع، تعیین مسؤولین اجرایی جمهوری را به عهده دارد. بر اساس قانون اساسی جمهوری آذربایجان، رئیس پارلمان جمهوری معاون رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان نیز هست. در ماده ۱۶۳ قانون اساسی، در مورد جمهوری خودمختار نخجوان می‌خوانیم: و در ماده ۱۶۴ در مورد حاکمیت در جمهوری خودمختار نخجوان می‌خوانیم: نمایندگان مجلس عالی نخجوان بمدت ۵ سال انتخاب می‌شوند. رئیس این مجلس، شخص اول جمهوری خودمختار نخجوان است. یکی از وظایف این مجلس تصویب قانون اساسی جمهوری خودمختار نخجوان است. به شرطی که با قانون اساسی و سایر قوانین جمهوری آذربایجان در تضاد نباشد: در ۱۸ آوریل ۱۹۲۶ میلادی کلیه مردم نخجوان به این نوع حکومت و قانون‌گذاری و نحوه اداره جمهوری خودمختار رأی مثبت دادند. درسالهای ۱۹۳۷ و ۱۹۷۸ میلادی مردم با نگرشی جدید در قانون اساسی دوباره به نوع حکومت قبلی رأی اعتماد دادند و سرانجام در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۱ میلادی جمهوری خودمختار نخجوان با تغییرات کلی در قانون اساسی داد. قانون‌های سوسیالیستی قبل را تا اندازه‌ای حذف و نام آن را جمهوری سوسیالیستی نخجوان به جمهوری خودمختار نخجوان تغییر کرد. اوضاع اقتصادی پس از جنگ جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان، صنایع رشد قابل ملاحظه‌ای نداشت و با بسته شدن راه ارتباطی جمهوری خودمختار نخجوان با جمهوری آذربایجان در زمان شروع جنگ، این جمهوری در وضع بحرانی خاصی قرار گرفت. صنایع متحمل خسارت سنگینی شدند و روند صادرات به میزان چشمگیری کاهش یافت؛ ولی طی سالیان اخیر میزان توسعه و پیشرفت‌ها بعینه قابل مشاهده می‌باشد که در این راه می‌توان به نقش کشور ترکیه و ایران اشاره کرد. ساخت کارخانه‌های کوچک، نیروگاه برق، فرودگاه بین‌المللی این جمهوری نشان از توسعه و تکامل آن دارد. از نظر رفاهی نیز وجود چندین بیمارستان باعث شده تا مسافرین کمتری از بابت درمان وارد ایران شوند از جمله می‌توان به چند کلینیک دندانپزشکی / قلب که با مشارکت متخصصین ایرانی و محلی در حال حاضر به ارائه خدمات به مردم این منطقه می‌باشند. آموزش و فرهنگ در سال ۱۹۸۳ میلادی شمار واحدهای آموزشی جمهوری خودمختار نخجوان به ۲۰۶ واحد رسید که ۶۱ هزار نفر در آن به تحصیل مشغول بودند. در حال حاضر تقریباً ۲۱۸ واحد آموزشی در این جمهوری خودمختار وجود دارد که تعداد ۶۳۱۷۰ نفر مشغول به تحصیل هستند. از سال ۱۹۷۰ میلادی به بعد آموزشگاه‌های شبانه‌روزی، تحصیل غیرحضوری، کودکستان، مهدکودک، مراکز آموزشی تربیتی، انیستیتوها، مراکز تعلیم حرفه و شغل و خانه‌های هنر و دیگر مراکز آموزشی دایر شد و در حال حاضر تقریباً ۷۸۷۷ معلم و مدرس مشغول تدریس هستند. از سال ۱۹۶۷ میلادی تربیت مدرس شاخه‌ای از دانشگاه تربیت معلم جمهوری آذربایجان در جمهوری خودمختار نخجوان احداث شد؛ و در سال ۱۹۷۲ میلادی تربیت مدرس از دانشگاه حالت رسمی به خود گرفت و مستقل شد و در سال ۱۹۹۰ میلادی به دانشگاه دولتی نخجوان تغییر نام داد. در این جمهوری خودمختار تقریباً ۲۷۰ کلوپ، ۲۸۳ کتابخانه و ۲۰۰ مرکز پخش فیلم وجود دارد. روزنامه دروازه «شرق» اولین روزنامه این جمهوری است. رادیو جمهوری خودمختار نخجوان از سال ۱۹۳۱ میلادی فعالیت خود را شروع کرد و از سال ۱۹۶۵ میلادی نیز فعالیت تلویزیون آغاز شد. در این جمهوری خودمختار آمفی‌تئاتر ملی، موسیقی ملی و سنتی، ارکستر ملی، آوازه‌های محلی و موزه‌های تاریخی و ادبیات فعال هستند، ازجمله موزه‌های جمهوری خودمختار نخجوان می‌توان به حیدرعلیف، حسین جاوید، تاریخ، اردوباد… اشاره داشت. منطقه نخجوان زادگاه سیاستمداران زیادی است که عموماً در تحولات سیاسی جمهوری آذربایجان نقش اساسی و تعیین‌کننده داشته‌اند. ابوالفضل ایلچی بیگ، رسول قلی اف و حیدر علی اف هر سه در جمهوری خودمختار نخجوان به دنیا آمده‌اند. خط و زبان الفبا و خط رایج در این جمهوری خودمختار، تا سال ۱۹۲۹ میلادی خط و الفبای عربی-فارسی بود و پس از آن، به خط و الفبای لاتین تغییر یافت و تا سال ۱۹۳۹ میلادی از آن استفاده شد. در سال ۱۹۳۹ میلادی با اعمال سیاست‌های استالین در یکسان‌سازی خط در اتحاد جماهیر شوروی سابق خط و الفبای مردم نیز با مختصر تفاوت به الفبای سیریلیک تغییر پیدا نمود و تا سال ۱۹۹۱ میلادی به‌عنوان خط رسمی این جمهوری خودمختار به‌کار گرفته شد. در سال ۱۹۹۲ میلادی، پارلمان جمهوری آذربایجان خط رسمی این جمهوری را خط لاتین و زبان آن را که قبلاً آذربایجانی نامیده می‌شد به زبان ترکی آذربایجانی تغییر داد. درخواست الحاق نخجوان به ایران در ۱۰ اردیبهشت ۱۲۹۸ و پس از چند سال جنگ و دست بدست شدن منطقه میان ترکیه و انگلیس، مردم نخجوان مقابل کنسولگری ایران اجتماع کرده و خواهان الحاق به ایران شدند. ۱۲ فقره تلگراف از اهالی نخجوان، حکومت، رئیس قشون محلی و محترمین به دولت ایران ارسال گردید. آنها اعلام کردند که «ایرانی نژاد» و مسلمان بوده و ۹۲ سال است بزور از خاک ایران جدا شده‌اند. دولت محلی موقت نخجوان متشکل از کلبعلی خان رئیس قشون؛ سلطان اف رئیس حکومت؛ حاج حسینعلی قربان اف رئیس ستاد قشون و چند تن از متنفذین و کلیه اعضای شورای ملی، قطعنامه ای امضا کرده و خود را ایرانی و دارای تابعیت ایران دانستند. آنان هیاتی مرکب از شیخ عبدالجبار بکتاش، مهدی قلی خان دیاربکری، حاج سید باقر حیدرزاده؛ حسین آقانوروز آزاده تعیین کرده و به تبریز اعزام داشتند و اعتبار نامه ای امضا کرده و با تعیین اختیارات آنان با یک نامه بسیار شورانگیز و مهیج خطاب به ایرانیان و اظهار تأثر از آن که ۹۲ سال به حکم زور از شما برادران خود دوریم، تقاضای الحاق به وطن داشتند. نمایندگان آنان، به تبریز آمده و به انگلیسی‌ها گفتند اگر دولت انگلیس مایل است دولتی برای ارامنه تأسیس کند؛ اراضی ارمنی نشین را به آنان واگذار نماید. دولت انگلیس نتیجه تقاضای اهالی نخجوان برای الحاق به ایران را موکول به کنفرانس صلح پاریس کرد. محمد علی فروغی (وزیر خارجه وقت ایران در هنگام کنفرانس صلح پاریس) به مذاکرات خود با نماینده رسولزاده اشاره می‌کند که یکی از ۳ موضوع آن برگزاری رفراندوم برای الحاق مجدد نخجوان به خاک ایران بوده‌است.2 موضوع دیگر ، یکی لزوم الحاق منطقه تالش – مغان به ایران و دیگری اعتراض به آنان برای سرقت نام آذربایجان که همواره بخشی از ایران بوده است به مناطق شمال رود ارس بود. منابع جمهوری خودمختار نخجوان آذری‌ها ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۹۱ (میلادی) برون‌بوم‌ها پراکنش آذری‌ها تاریخ قفقاز جغرافیای جمهوری آذربایجان جمهوری آذربایجان نخجوان درون‌بوم‌ها و برون‌بوم‌ها زیربخش‌های جمهوری آذربایجان قفقاز کشورهای غرب آسیا کوه آرارات مرز ارمنستان-جمهوری آذربایجان مرز ایران و جمهوری آذربایجان مرز جمهوری آذربایجان-ترکیه
8100
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%20%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C
آمریکای جنوبی
آمریکای جنوبی (به انگلیسی: South America) قاره‌ای در نیم‌کره غربی زمین است که بیشتر مساحت آن در نیم‌کره جنوبی و بخش کوچکی از آن در نیم‌کره شمالی قرار دارد. آمریکای جنوبی را گاه به عنوان یک زیرقاره از قاره آمریکا به‌حساب می‌آورند. آمریکای جنوبی از سمت غرب به اقیانوس آرام و از سوی شمال و شرق به اقیانوس اطلس محدود می‌شود. آمریکای شمالی و دریای کارائیب در شمال غرب آن واقع شده‌اند. محدوده آمریکای جنوبی را معمولاً از شمال کشور کلمبیا تا جنوب کشور شیلی در نظر می‌گیرند. خط استوا از این قاره می‌گذرد و رود بزرگ آمازون و جنگل‌های بارانی آمازون در این قاره قرار دارند. آمریکای جنوبی ۱۷٬۸۴۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و ۱۵ کشور را در خود جای داده‌است. این قاره پس از آسیا، آفریقا و آمریکای شمالی، چهارمین قارهٔ بزرگ است. جمعیت این قاره در سال ۲۰۰۵ میلادی جمعاً ۳۷۲ میلیون نفر بود. جمعیت قاره آمریکای جنوبی در سال ۲۰۱۶ میلادی بیش از ۴۲۰ میلیون نفر برآورد شد. بیشتر مردم این قاره در نزدیکی سواحل غربی و شرقی قاره زندگی می‌کنند و مناطقی مانند جنوب پاتاگونیا، جمعیت بسیار پایین و پراکنده‌ای دارند. پس از آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی، پنجمین قاره پُر جمعیت است. کشور برزیل پُرجمعیت‌ترین کشور آمریکای جنوبی است و بیش از نیمی از جمعیت آمریکای جنوبی در این کشور زندگی می‌کنند. کلمبیا، آرژانتین، ونزوئلا و پرو پرجمعیت‌ترین کشورهای قاره هستند. برزیل همچنین قدرتمندترین کشور این قاره بوده و رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی بالایی دارد. آمریکای جنوبی در مقایسه با قاره‌های دیگر در قرن بیستم، معمولاً در وضعیت صلح بوده و جنگ‌های معدودی در این منطقه رخ داده‌است. کشورهای مستقل و وابسته آمریکای جنوبی کشورها و قلمروها آمریکای جنوبی ۱۷٬۸۴۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و ۱۵ کشور را در خود جای داده‌است. به‌جز سیزده کشور مستقل و غیر مستقل، دو قلمروی وابسته به نام‌های جزایر جورجیای جنوبی و ساندویچ جنوبی و جزایر فالکلند نیز در آمریکای جنوبی قرار دارند که از سرزمین‌های فرادریایی بریتانیا به‌شمار می‌آیند. گویان فرانسه نیز از سرزمین‌های فرادریایی فرانسه است. افزون بر این‌ها، در برخی تقسیمات، ترینیداد و توباگو، پاناما، آنتیل کوچک (متعلق به پادشاهی هلند)، جزیره اسنشن (متعلق به بریتانیا) و جزیره بووه (متعلق به نروژ) را نیز جزئی از آمریکای جنوبی به‌شمار می‌آورند. گویان فرانسه جغرافیا مرز شمالی آمریکای جنوبی را به‌طور معمول گسست دارین در نظر می‌گیرند. گسست دارین یک سرزمین باتلاقی و جنگلی توسعه‌نیافته است که به خاطر سخت‌گذر بودنش باعث به هم نپیوستن بزرگراه‌های آمریکای شمالی و جنوبی به هم و ایجاد گسستگی در بزرگراه سراسری قاره آمریکا شده‌است. برخی نیز کانال پاناما را مرز شمالی آمریکای جنوبی در نظر می‌گیرند. از نظر زمین‌ساخت، تقریباً همه سطح خاک اصلی آمریکای جنوبی بر روی صفحه آمریکای جنوبی قرار گرفته‌است. آبشار آنجل که بلندترین آبشار ناگسسته در جهان است در ونزوئلا در آمریکای جنوبی واقع شده‌است. آبشار کائتور در گویان نیز بلندترین آبشار یک‌مرحله‌ای در جهان است. بزرگ‌ترین رودخانه جهان (از نظر حجم آب) یعنی رود آمازون، طولانی‌ترین رشته‌کوه جهان، یعنی کوه‌های آند، و خشک‌ترین بیابان دنیا، بیرون از مناطق قطبی، یا همان بیابان آتاکاما در آمریکای جنوبی جای گرفته‌اند. آمریکای جنوبی همچنین جایگاه بزرگ‌ترین جنگل بارانی جهان، یعنی جنگل‌های آمازون، مرتفع‌ترین پایتخت جهان، لاپاز (بولیوی)، مرتفع‌ترین دریاچه قابل کشتیرانی تجاری جهان، یعنی دریاچه تیتیکاکا، و جنوبی‌ترین روستای دائمی دنیا یعنی پوئرتو تورو (در شیلی) است. منابع معدنی آمریکای جنوبی عبارتند از طلا، نقره، مس، سنگ آهن، قلع و نفت خام. جمعیت آمریکای جنوبی بیش از ۴۲۰ میلیون و ۴۵۸ هزار نفر جمعیت دارد و تراکم جمعیت آن ۲۱ نفر در هر کیلومتر مربع است. برزیل با ۲۰۸٫۲ میلیون نفر پرجمعیت‌ترین کشور آمریکای جنوبی و پس از آن کلمبیا با ۴۹٫۶ میلیون نفر و آرژانتین با ۴۳٫۵ میلیون نفر در رتبه‌های بعدی قرار دارند. سائوپائولو، برزیل و لیما، پرو بزرگ‌ترین شهرهای آمریکای جنوبی از نظر جمعیت هستند که به ترتیب دارای ۱۲ میلیون و ۸٫۸ میلیون نفر هستند. شهرهای بزرگ دیگر عبارتند از بوگوتا، کلمبیا (۷٫۸ میلیون)، ریودوژانیرو، برازیل (۶٫۵ میلیون)، و سانتیاگو، شیلی (۵٫۵ میلیون). اکثر جمعیت آمریکای جنوبی در نزدیکی سواحل غربی یا شرقی این قاره زندگی می‌کنند در حالی که قسمت داخلی و منتهی‌الیه جنوبی جمعیت کمی دارد. گردشگری پارک ملی تیرونا کلمبیا در امتداد ساحل کارائیب کلمبیا و در فاصله یک ساعته از شهر ساحلی سانتا مارتا، یکی از باور نکردنی‌ترین پارک‌های ملی آمریکای جنوبی واقع شده‌است. با یک منطقه ساحلی بکر و دست نخورده و کیلومترها محیط جنگلی همراه با جانوران و گیاهان مختلف و پارک تیرونا (Tayrona) که مکان مناسبی برای گردشگری و گذراندن اوقات خوش است. در این محیط می‌توان از تماشای جانوران وحشی زیادی مثل میمون‌های قرمز، میمون‌های کاپوچین، تامارین کلاه پنبه‌ای، ایگوانا، قورباغه‌های دندان‌دار و از این قبیل لذت برد. می‌توانید غواصی کرد و غرق در تماشای صخره‌های مرجانی زیر آب شد یا فقط در ساحل بکر به استراحت و تمدد انرژی پرداخت. پارک ملی جریکوآکوآرا، برزیل پارک جریکوآکوآرا (Jericoacoara) محبوبیت و شهرت خود را مرهون تپه‌های شنی چشم نواز، بادبادک‌ها، موج‌سواری در باد، تالاب‌های پر شده از آب باران و سواحل سر پوشیده خود است. شما می‌توانید در محیط پارک با اسب یا درشکه گردش کنید یا در حال قایق‌رانی در رودخانه اسب‌های دریایی را ببینید. روستایی که در شهر جریکو کورا وجود دارد نیز در نوبه خود، یک مقصد گردشگری به‌شمار می‌رود که شامل اقامتگاه‌های لوکس و قسمت‌هایی برای کمپینگ و چادر زدن است. فراموش نکنید که در قسمت‌های طاقی شکل بسیار معروف پارک به نام پدرا فورادا (Pedra Furada) عکس‌های زیبایی در غروب آفتاب بگیرید. یادداشت‌ها جستارهای وابسته بومی‌های آمریکای جنوبی پرچم‌های آمریکای جنوبی فهرست شهرهای قاره آمریکای جنوبی جغرافیای آمریکای جنوبی کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی قطع برق ۲۰۱۹ آمریکای جنوبی فهرست پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در آمریکای جنوبی مسابقات قهرمانی فوتبال جوانان آمریکای جنوبی کشورهای عضو اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی منابع آمریکای جنوبی قاره آمریکا قاره‌ها
8101
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A8%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D9%82
جبل‌الطارق
جَبَل‌طارِق در تداول فارسی جَبل‌الطّارِق (به معنی کوه طارق) دهکده‌ای کوهستانی در ساحل جنوبی اسپانیا در جنوب غربی اروپا است که در انتهای جنوبی شبه‌جزیره ایبری قرار دارد و از شمال مرز مشترک با اسپانیا دارد و یکی از سرزمین‌های فرادریایی بریتانیا به‌شمار می‌رفته. کوه طارق در بخش ساحلی خود به تنگه جبل‌طارق متصل است، این تنگه دریای مدیترانه را به اقیانوس اطلس وصل می‌کند و در دو سوی آن مراکش و اسپانیا قرار دارند. مساحت این منطقه ۶٫۷ کیلومترمربع (۲٫۶ مایل مربع) است. صخره جبل‌طارق نقطه اصلی منطقه است که سکونتگاه بیش از ۳۰٬۰۰۰ نفر از اهالی جبل طارق و ملیت‌های دیگر است. جبل طارق سال ۱۷۰۴ در جنگ جانشینی اسپانیا به تصرف نیروهای مشترک بریتانیایی-هلندی درآمد که به طرفداری از دودمان هابسبورگ می‌جنگیدند که در آن هنگام مدعی حاکمیت بر اسپانیا بود. در سال ۱۷۱۳ مالکیت منطقه جبل طارق برای همیشه به بریتانیا واگذار شد. دولت اسپانیا هیچگاه حکومت بریتانیا بر این منطقه را به رسمیت نمی‌شناسد. جبل طارق اهمیت استراتژیکی فراوانی دارد. تنگه جبل طارق تنها ۱۳ کیلومتر عرض دارد و بخش اعظمی از تجارت دریایی جهان از این تنگه می‌گذرد. برخلاف دیگر کشورهای قلمروی هم‌سود صندلی راننده در این منطقه در سمت چپ قرار دارد. تاریخچه مسلمانان در ۳۰ آوریل ۷۱۱ یک دسته از مسلمانان به رهبری طارق بن زیاد با عبور از این گذرگاه توانستند بخش اعظم اسپانیا را فتح کنند. نام وی در واژه جبل طارق ابدی شده‌است. در همان سال طارق بن زیاد از همین کوهپایه اقدام به فتح اندلس کرد؛ ولی در سال ۱۴۹۱ در دوره [[فرناندوی دوم، پادشاه آراگون|فرناندو]] و دوره ایزابل مسلمانان مجبور به خروج از اندلس شدند و بسیاری از آن‌ها از همین منطقه به شهر سئوتا و تطوان کوچ اجباری داده شدند و بسیاری نیز به قتل رسیدند. جنگ‌های جانشینی اسپانیا در زمان جنگ‌های جانشینی اسپانیا، نیروهای بریتانیا و هلند که از متحدان کارلوس دوم اسپانیا بودند در قالب نیروی دریایی متحدی شهرهای ساحلی جنوب اسپانیا را مورد حمله قرار دادند. بریتانیایی‌ها در روز ۴ اوت ۱۷۰۴ پس از شش ساعت آتشباری دریایی، این منطقه را به تصرف خود درآوردند. حاکمیت بریتانیا در سال ۱۹۶۹ در پی یک همه‌پرسی بیشتر ساکنان این منطقه به حاکمیت بریتانیا رأی دادند و فرانسیسکو فرانکو این شهرک کوچک را در محاصره قرار داد؛ ولی از سال ۱۹۷۰ مجدداً تسهیلاتی برای عبور و مرور ساکنان به خاک اسپانیا قائل شد. در دهه ۱۹۸۰ میلادی، چارلز، شاهزاده ولز و دایانا، شاهدخت ولز ماه عسل خود را در این دهکده گذراندند و این موضوع باعث تنش جدیدی در روابط اسپانیا و بریتانیا شد. در همه‌پرسی دوباره سال ۲۰۰۲ حدود ۹۹ درصد ساکنان جبل طارق به طرح حاکمیت مشترک بریتانیا و اسپانیا بر این منطقه رأی منفی دادند. اختلافات در مالکیت مالکیت این منطقه بین اسپانیا و بریتانیا مورد اختلاف ۳۰۰ ساله بوده‌است. با وجود آنکه حاکمیت بر جبل طارق در سال ۱۷۱۳ و بر پایه معاهده اوترخت به بریتانیا واگذار شد، اسپانیا همچنان بر مالکیت جبل طارق اصرار دارد. در ۲۶ شهریور ۱۳۸۵ به منظور حل مشکلات تاریخی در زمینه‌های ترابری هوایی و ترانزیت توافقنامه‌ای بین میگل انخل موراتینوس وزیر امور خارجه اسپانیا، جفری هون رئیس اداره اروپای وزارت امور خارجه بریتانیا و پیتر کاروانا رئیس دولت جبل طارق بین دولت‌های اسپانیا و بریتانیا را در شهر کوردوبا در اسپانیا به امضاء رسید که به بسیاری از صفحات تاریخ نزاع بریتانیا و اسپانیا خاتمه می‌دهد. این نخستین باری است که دولت اسپانیا، رئیس کابینه کوهپایه طارق را به عنوان یکی از طرف‌های گفتگو می‌پذیرد. در این مذاکرات هیچگونه مطلبی راجع به حاکمیت مطرح نبود ولی مفاد گفتگوها به گونه‌ای بود که نظارت مشترک یا اداره مشترک از آن استنباط می‌شود. قانون‌گذاران بریتانیا، محدوده حق رأی کشورهای هم سود را گسترش دادند تا از این طریق شهروندان جبل طارق نیز بتوانند در انتخابات اتحادیه اروپا از سوی این کشور شرکت کنند. اسپانیا به این قانون اعتراض کرد. اما دیوان دادگستری اتحادیه اروپا با رد ادعای اسپانیا، نظام رأی‌گیری بریتانیا را برای برگزاری انتخابات اروپایی در جبل طارق مناسب دانست و آن را تأیید کرد. تلاش دوباره اسپانیا در همه‌پرسی عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا (۲۰۱۶) ۹۶ درصد ساکنان تقریباً ۳۰ هزار نفری جبل طارق به ماندن در اتحادیه اروپا رأی دادند. در مارس ۲۰۱۷ در پی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مطابق پیش‌نویس دستورالعمل مذاکرات اتحادیه اروپا با بریتانیا برای خروج، توافق‌های پیشین بین این دو کشور شامل منطقه جبل طارق نخواهد شد، مگر آن که بریتانیا به‌طور جداگانه در این زمینه با اسپانیا به توافق برسد. با این استراتژی مطرح شده از سوی اتحادیه اروپا در مذاکرات خروج بریتانیا، اسپانیا این توانایی را دارد که هر توافق احتمالی منجر به از دست دادن جبل طارق را وتو کند. در این صورت بریتانیا ناچار می‌شود در کنار مذاکرات خروج از اتحادیه اروپا، با اسپانیا نیز دربارهٔ جبل طارق گفتگوی جداگانه‌ای کند. اما نمایندگان محافظه‌کار پارلمان بریتانیا گفته‌اند که حق حاکمیت بریتانیا بر جبل طارق، قابل گفتگو نیست و اسپانیا را متهم کردند که در مذاکرات اتحادیه اروپا با بریتانیا برای خروج «تلاشی شرم‌آور» برای منحرف‌کردن آن می‌کند. وزیر امور خارجه اسپانیا گفته‌است که قصد اسپانیا قرار دادن مسئله جبل طارق در کانون مذاکرات خروج بریتانیا نیست و اگر مردم جبل طارق خواهان ترک اتحادیه اروپا هستند، می‌توانند اتحادیه را ترک کنند. توسعه بر پایه توافق‌نامه ۲۶ شهریور ۱۳۸۵ استفاده از فرودگاه، ترانزیت کالا، نحوه پرداخت دستمزد و به روز کردن سیستم مخابراتی در کوه طارق از جمله مواد مهم مورد توافق میان طرفین بود. در مدت سه ماه فرودگاه به بهره‌برداری مشترک می‌رسد و مسافرین خطوط هوایی بدون تشریفات پلیسی و گمرکی خواهند توانست از اسپانیا و برعکس به جزیره رفت‌وآمد نمایند. اتحادیه اروپا در مدت ۶ ماه با این فرودگاه به مثابه یکی از فرودگاه‌های اتحادیه رفتار خواهد کرد این به معنی آن است که افراد نیازی به روادید نخواهند داشت. قرار است که این دهکده به خط تلفن و موبایل اسپانیا نیز وصل شود و مؤسسه سوانتس نیز شعبه زبان اسپانیولی را در این دهکده افتتاح خواهد کرد. این اقدامات اگرچه امتیاز بزرگی برای اسپانیا است اما می‌تواند درآمد توریستی دهکده را به‌طور چشمگیری افزایش دهد در همین حال حزب راستگرای مردم، قرارداد اخیر را نکوهش نموده و آن را به معنی به رسمیت شناختن نظام (حاکمیت بریتانیای) دهکده دانسته‌است. برگزیت در ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ و با اجرایی شدن برگزیت از ژانویه ۲۰۲۱ مقام‌های بریتانیا و اسپانیا توافق کردند که جبل الطارق می‌تواند به پیمان‌های اتحادیه اروپا از جمله توافق‌نامه شنگن بپیوندد. با این کار، امکان رفت‌وآمد آزاد روزانه، بین جبل‌الطارق و اسپانیا فراهم می‌شود. جستارهای وابسته تنگه جبل‌الطارق صخره جبل‌الطارق منابع جبل‌الطارق اروپای غربی اسپانیا در دهه ۱۷۰۰ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۰۴ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های ۱۷۰۴ (میلادی) در اروپا بنیان‌گذاری‌های ۱۷۰۴ (میلادی) در امپراتوری بریتانیا بنی‌امیه پایتخت‌های اروپا تاریخ یهودیان اسپانیا جغرافیای جنوب غرب اروپا خلافت اموی دماغه‌های اروپا شبه‌جزیره‌های اروپا کشورها و سرزمین‌های انگلیسی‌زبان مستعمره‌ها و تحت‌الحمایه‌های پیشین بریتانیا در اروپا مستعمره‌های پیشین بریتانیا مستعمره‌های فینیقیه در اسپانیا مناطق مورد مناقشه اسپانیا درون‌بوم‌ها و برون‌بوم‌ها
8102
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%B1%D9%87%20%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%A7
شبه‌جزیره ایبریا
شبه‌جزیرهٔ ایبِریا در جنوب غربی اروپا قرار دارد و کشورهای اسپانیا، پرتغال، آندورا و جبل‌طارق را در بر می‌گیرد. این شبه‌جزیره در لبهٔ غربی اوراسیا قرار دارد و اکنون بیشتر قلمرو آن بین اسپانیا و پرتغال تقسیم شده و همچنین منطقهٔ کوچکی از جنوب فرانسه، آندورا و جبل‌الطارق را شامل می‌شود. مساحت تقریبی این منطقه است و جمعیتی در حدود ۵۳ میلیون نفر دارد. ایبریا دومین شبه‌جزیرهٔ بزرگ اروپا از نظر مساحت، پس از شبه‌جزیرهٔ اسکاندیناوی است. تاریخ تاریخ‌دانان بر این باورند که نخستین تمدن در ایبریا مربوط به مینوسی‌ها بود و بنیاد شهری در اندلس که در داستان‌ها به نام تارتسوس از آن یاد شده را به‌دست مینوسی‌ها دانسته‌اند. پس از این مردم، سلتی‌های هند و اروپایی‌تبار به این منطقه آمدند که بازمانده‌های زیادی از این قوم بر جای مانده‌است. اما سلتی‌ها در ایبریا نتوانستند چندان در آرامش به‌سر ببرند و کارتاژهای سامی‌نژاد که در جریان جنگ اول پونی سرزمین‌های زیادی را از دست داده بودند برای جبران این مافات، کوچ‌نشین‌های متعددی را در شبه‌جزیرهٔ ایبریا بنیاد کردند. رومی‌ها در سال ۲۰۷ پیش از میلاد بار دیگر با کارتاژها درگیر شدند و پس از آن توانستند کارتاژها را به‌طور کامل از ایبریا رانده و همهٔ این سرزمین را تسخیر کنند. استان هیسپانیا یکی از ناآرام‌ترین استان‌های امپراتوری روم بود و رومیان ناچار بودند پیوسته به سرکوب شورش‌ها در این منطقه بپردازند. پس از سرنگونی امپراتوری روم، اسپانیا در سدهٔ پنجم میلادی توسط ویزیگوت‌ها که قومی ژرمن بودند فتح شد و گروهی از الانان ایرانی‌تبار نیز به اسپانیا آمدند اما فرهنگ رومی همچنان برتری خود را در این شبه‌جزیره حفظ کرد و ادامه یافت. وجه تسمیه شبه جزیره ایبری همیشه با رودخانه ایبرو (Ibēros در یونانی باستان و Ibērus یا Hibērus در لاتین) مرتبط بوده‌است. این دو آنقدر شناخته شده بودند که به سختی لازم بود بیان شود تا منظور مشخص شود. به عنوان مثال، ایبریا کشور «این سوی ایبروس» در استرابون بود. پلینیوس تا آنجا پیش می‌رود که ادعا می‌کند که یونانیان به دلیل رودخانه هیبروس «کل اسپانیا» را هیبریا نامیده بودند. این رودخانه در معاهده ابرو در سال ۲۲۶ قبل از میلاد بین رم و کارتاژ ظاهر شد و حد علاقه کارتاژینیان را در ابرو تعیین کرد. کامل‌ترین شرح معاهده، که در آپیان آمده‌است، از ایبروس استفاده می‌کند. با اشاره به این مرز، پولیبیوس بیان می‌کند که «نام بومی» ایبر است، ظاهراً کلمه اصلی، بدون پسوند یونانی یا لاتین -اوس یا -اس است. گستره اولیه این بومیان، که جغرافی‌دانان و مورخان از اسپانیای جنوبی کنونی تا جنوب فرانسه کنونی در امتداد سواحل مدیترانه قرار می‌دهند، با نمونه‌هایی از خطی خواندنی که زبانی در عین حال ناشناخته را بیان می‌کند، مشخص می‌شود که «ایبری» نامیده می‌شود. اینکه آیا این نام بومی بوده‌است یا توسط یونانیان برای سکونت در نزدیکی ابرو به آنها داده شده‌است، ناشناخته باقی مانده‌است. اعتبار در پولیبیوس محدودیت‌های خاصی را بر ریشه‌شناسی تحمیل می‌کند: اگر زبان ناشناخته بماند، معانی کلمات، از جمله ایبر، نیز باید ناشناخته بماند. در باسک امروزی، کلمه ایبَر به معنای «دره» یا «چمنزار پرآب» است، در حالی که ایبِی به معنای «رودخانه» است، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که ریشه‌شناسی رودخانه ابرو را با این نام‌های باسکی مرتبط کند. نگارخانه منابع Wikipedia_contributors, "Iberian_Peninsula," Wikipedia, The_Free_Encyclopedia_(accessed_February_۲۹، ۲۰۰۸) Wikipedia-bijdragers, "Iberisch_Schiereiland," Wikipedia, de_vrije_encyclopedie, http://nl.wikipedia.org/w/index.php?title=Iberisch_Schiereiland&oldid=25626928 (accessed_mei_16, 2011).. ایبریایی‌ها جغرافیای آندورا جغرافیای فرانسه جنوب‌غرب اروپا جوامع تاریخی یهودیت زمین‌چهرهای اسپانیا زمین‌چهرهای پرتغال زمین‌چهرهای جبل‌الطارق شبه‌جزیره‌های اسپانیا مناطق اروپا شبه‌جزیره‌های فرانسه شبه‌جزیره‌های پرتغال
8103
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%A7
کاتالونیا
کاتالونیا (کاتالان: Catalunya، اکسیتان: Catalonha) یک منطقه خودمختار اسپانیایی است که در انتهای شمال شرقی شبه‌جزیره ایبری واقع شده‌است. کاتالونیا یکی از هشت منطقه اسپانیا است که بنا به وضعیت خودمختاری‌اش به عنوان ملیت تعیین شده‌است. کاتالونیا شامل چهار استان بارسلونا، استان لریدا، استان خیرونا و استان تاراگونا است. پایتخت و بزرگ‌ترین شهر آن بارسلونا است که دومین شهر پرجمعیت اسپانیا و هسته هفتمین منطقه پرجمعیت شهری در اتحادیه اروپا است. کاتالونیا شامل قلمرو سابق مسیحی کاتالونیاست. این منطقه از شمال به فرانسه و آندورا، از شرق به دریای مدیترانه، از غرب به جوامع مستقل آراگون و از جنوب به بخش خودمختار والنسیا محدود می‌شود، همچنین گوشه‌ای از فرانسه که هم‌مرز با کاتالونیای اسپانیا است و کشور کوچک آندورا، کاتالونی زبان است و در کل می‌توان گفت که مساحت کل منطقهٔ کاتالونیا حدود ۴۰٬۰۰۰ کیلومترمربع است. زبان رسمی آن زبان کاتالان، زبان اسپانیایی و گویش آرانی اکسیتان است. در اواخر قرن نهم، مناطق مارس گوتیا و مارس اسپانیایی‌تبار توسط امپراتوری کارولنژی به عنوان واسط‌های فئودالی در سراسر و در نزدیکی پیرنه‌های شرقی به عنوان یک مانع دفاعی علیه تهاجم اندلس (اسلامی) ایجاد شد. ایالت‌های شرقی این راهپیمایی‌ها تحت حکومت واشنگ فرانکیس، «تعداد بارسلونا»، و بعدها کاتالونیا نامیده می‌شدند. در سال ۱۱۳۷، کاتالونیا و پادشاهی آراگون از طریق ازدواج تحت تاج آراگون متحد شدند و حکومت کاتالونیا پایه‌ای از قدرت دریایی آراگون و گسترش در دریای مدیترانه بود. در قرون وسطی، ادبیات کاتالان شکوفا شد. بین سال‌های ۱۴۶۹ و ۱۵۱۶، پادشاه آراگون و ملکه کاستیا با یکدیگر ازدواج کردند و سلطنت خود را با هم ادغام کردند، همه نهادهای متمایز، دادگاه‌ها) و قانون اساسی را حفظ کردند. در طول جنگ فرانسه-اسپانیا (۱۶۳۵–۱۶۵۹)، کاتالونیا در برابر حضور گسترده و سنگین ارتش سلطنتی در قلمرو خود، شورش کرد (۱۶۴۰–۱۶۵۲)، و به عنوان یک جمهوری تحت حفاظت فرانسه تبدیل شد. در یک دوره کوتاه فرانسه کنترل کامل کاتالونیا را به عهده گرفت که هزینه اقتصادی بالایی برای کاتالونیا داشت. تا سرانجام ارتش اسپانیا با آن مخالفت کرد و تحت شرایط معاهده پیرنه در سال ۱۶۵۹، که به جنگ گسترده فرانسه و اسپانیا پایان داد، پادشاهی اسپانیا بخش‌های شمالی کاتالونیا را که عمدتاً در روسیسلون در فرانسه مستقر بودند، متوقف کرد. در طول جنگ‌های جانشینی اسپانیا (۱۷۰۱–۱۷۱۴)، پادشاهی آراگون در مقابل پادشاهی فلیپه پنجم از دودمان بوربون اسپانیا ایستاد و پیروزی‌های بعدی منجر به لغو نهادهای غیر کاستیلی در کل اسپانیا و جایگزینی زبان‌های لاتین و دیگر زبان‌ها (مانند کاتالان) با اسپانیایی در اسناد قانونی شد. در قرن نوزدهم، کاتالونیا به شدت تحت تأثیر جنگ‌های ناپلئونی و کارلست قرار گرفت. در نیمه دوم قرن بیستم، کاتالونیا صنعتی شدن را تجربه کرد. به عنوان ثروت از رشد صنعتی، کاتالونیا شاهد یک رنسانس فرهنگی همراه با ملی‌گرایی شد، در حالی که چندین جنبش کارگری ظاهر شد. در سال ۱۹۱۴، چهار استان کاتالان تشکیل یک مشترک‌المنافع دادند و با بازگشت دموکراسی در جمهوری دوم اسپانیا (۱۹۳۱–۱۹۳۹)، کاتالونیا به عنوان یک دولت خودمختار دوباره بازسازی شد. پس از جنگ داخلی اسپانیا، دیکتاتوری []فرانکو]] اقدامات سرکوبگرانه، لغو موسسات کاتالان و منع استفاده رسمی از زبان کاتالان را تصویب کرد. از اواخر دهه ۱۹۵۰ تا اوایل دهه ۱۹۷۰، کاتالونیا شاهد رشد سریع اقتصادی و جذب بسیاری از کارگران از سراسر اسپانیا بود که بارسلونا را یکی از بزرگ‌ترین مناطق شهری صنعتی در اروپا ساخت و کاتالونیا را به مقصد مهم توریستی تبدیل کرد لذا در دوران انتقال به دمکراسی (۱۹۷۵–۱۹۸۲)، کاتالونیا استقلال محلی قابل توجهی در امور سیاسی، آموزشی، زیست‌محیطی، فرهنگی به دست آورد و در حال حاضر یکی از جوامع پویای اقتصادی در اسپانیا است. ریشه نام کاتالونیا از آمیختگی دو تیرهٔ گوت و آلان‌ها تشکیل شده که همان گوت+آلانیا است. سیاست کاتالونیا به لحاظ مالی و بانکی و امور بندری مهم‌ترین بخش خودمختار اسپانیا به شمار می‌رود و نزدیک به ۲۱ درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا در کاتالونیا انجام می‌شود. یکی از خواسته‌های دولت کاتالونیا در سال‌های اخیر پرداخت سهم کمتری از مالیات‌هایی که از مردم این ایالت اخذ می‌شود به دولت مرکزی و تعیین سقف مالیات‌ها توسط دولت محلی بوده‌است. آن‌ها معتقدند تعهدات مالی این ایالت به دولت مرکزی باعث شده تا کاتالونیا به رغم توان اقتصادی بالایش به مقروض‌ترین ایالت اسپانیا بدل شده و نزدیک به ۴۲ میلیارد یورو بدهی داشته باشد. گرایش‌های جدایی خواهانه در کاتالان که در دهه‌های گذشته در اقلیت بود در سال‌های اخیر قدرت بیشتری گرفته‌اند. جدایی‌خواهان کاتالونیا و شماری از اقتصاددانان معتقدند جدایی این ایالت از دولت مرکزی به سود آن خواهد بود چرا که ۲۷ درصد صادرات اسپانیا از این منطقه است و ۲۵ درصد توریست‌های اسپانیا نیز مقصدشان کاتالونیا است. همچنین سهمی که کاتالونیا از دولت مرکزی می‌گیرد ۱۵ میلیارد یورو کمتر از سهمی است که کاتالونیا به خزانه مرکزی می‌پردازند. این در حالیست که برخی کارشناسان اقتصادی دیگر معتقدند کاتالونیای مستقل به لحاظ اقتصادی توان ادامه حیات ندارد به ویژه اگر به عضویت اتحادیه اروپا پذیرفته نشود و صادراتش به اسپانیا نیز قطع شود. طبق آخرین همه‌پرسی در ژوِییه ۲۰۰۶ کاتالونیا به بخشی خودمختار تبدیل شد و از نظر درآمدهای مالیاتی و کنترل بر مرزها و فرودگاه‌ها و قوانین مهاجرتی مستقل‌تر از قبل شد. پس از برگزاری یک همه‌پرسی در خصوص استقلال کاتالونیا از اسپانیا و موافقت رای‌دهندگان، پارلمان کاتالونیا در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷ به طور یکجانبه از اسپانیا اعلام استقلال کرد. در پی این اقدام سنای اسپانیا با حکمی که تصویب کرد خودمختاری کاتالونیا را لغو و حاکمیت مستقیم اسپانیا بر این منطقه را اعمال کرد. بازگشت به قدرت در روز ۱ ژوئن ۲۰۱۸ ملی‌گرایان کاتالونیا بار دیگر کنترل این ناحیه را در دست گرفتند، «کوئیم تورا» رهبر کاتالونیا در مراسم سوگند خود گفت که کابینه او متعهد به تشکیل «دولتی ملی در قالب جمهوری» است. وی از نخست‌وزیر جدید اسپانیا، پدرو سانچز، خواست: «بیایید صحبت کنیم، بیایید مسئله را حل کنیم، بیایید خطر کنیم، من و شما. ما نیازمند آن هستیم که دور یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم؛ دولت در برابر دولت.» ۸ مرد و ۶ زن کابینه جدید کاتالونیا را تشکیل می‌دهند و السا آرتادی سخنگوی جدید آن می‌باشد اما گویا مهم‌ترین مانع و مخالف استقلال کامل کاتالونیا، مقام پاپ واتیکان است. تاریخ ماقبل تاریخ نخستین شهرک‌های شناخته شده انسانی در حال حاضر در کاتالونیا در ابتدای پارینه‌سنگی میانی بود. دوران نوسنگی در کاتالونیا حدود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شد، هرچند به دلیل فراوانی جنگل‌ها رشد جمعیت شهرت‌های ثابت از شهرهای دیگر کندتر بود. جمعیت کاتالونیا دارای ۸ میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت است. (سال ۲۰۱۷) جغرافیا مرکز کاتالونیا شهر بارسلون است. این بخش از چهار استان تشکیل شده‌است که عبارتنداز: استان بارسلون استان خرنا استان لریدا استان تاراگونا زبان بر پایه آخرین سرشماری که توسط دولت در سال ۲۰۰۹ انجام گرفت. اکثریت مردم اسپانیایی را به عنوان زبان خود بیان کردند (۴۶٫۵۳٪ اسپانیایی و ۳۷٫۲۶٪ کاتالان). در استفاده روزانه ۴۵٫۹۲٪ ادعا داشتند بیشتر از زبان اسپانیایی و ۳۵٫۵۴٪ از زبان کاتالان به عنوان زبان اصلی و ۱۱٫۹۵٪ نیز ادعا داشتند که از هر دو زبان به یک میزان استفاده می‌کنند. تفاوت قابل توجهی که بین بارسلونا (و تا حدود کمتری منطقه تارگونا) با دیگر نقاط کاتالان دیده می‌شود این است که زبان اسپانیایی در این دو منطقه بیشتر از دیگر مناطق صحبت می‌شود در حالی که در سایر مناطق این ایالت زبان کاتالان غالب است. معماری از بناهای موجود در این ناحیه می‌توان به کلیسای خاندان مقدس (La Sagrada Familia) اثر آنتونیو گادی اشاره کرد. آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو آثار زیر ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو در کاتالونیا قرار دارند: مرکز باستان‌شناسی در استان تاراگونا کلیسای رومی وار وال دو بوآ در استان یدا قلعه پوبلت در تاراگونا آثار معماری لوییز دومانچه‌ای مونتانر قصر موسیقی کاتالان در بارسلونا بیمارستان سنت پائول در بارسلونا آثار معماری آنتونی گادی کلیسای خاندان مقدس (ساگرادا فامیلیا) در بارسلونا کازا میلا در بارسلونا کازا بالّو در بارسلونا کازا ویسنس در بارسلونا پارک گوئل در بارسلونا کاخ گوئل در بارسلونا ایرانیان در کاتالونیا در زمان حکومت دقیانوس که مصادف با قدرت‌گیری اردشیر بابکان در ایران و راندن بسیاری از نجبای اشکانی بود، مردم کاتالونیا از دو نجیب‌زاده ایرانی «آبدوس و سنان» یاد می‌کنند که شاهزادگانی جنگاور بودند و به مردم این منطقه فنون رزم آموخته و خود نیز در همین راه کشته شدند و پس از آن به مقام قدیس رسیدند. این دو ایرانی از احترام بسیاری در فرهنگ کاتالونیا برخوردارند و جشن بزرگداشت آن دو توسط کلیسای کاتولیک در ماه ژوئن است. جستارهای وابسته کاتالان‌ها سرزمین‌های کاتالان همه‌پرسی استقلال کاتالونیا (۲۰۱۷) منابع ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۳۲ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۹۷۹ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۲۰۰۶ (میلادی) دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا کشورها و سرزمین‌های کاتالان‌زبان مناطق تقسیم‌شده منطقه‌های اروپا دارای زبان‌های رسمی چندگانه بخش‌های خودمختار اسپانیا
8105
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%20%D9%85%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%DB%8C
فردی مرکوری
فرِدی مرکوری (، با نام تولد فرخ بلسارا؛ ۵ سپتامبر ۱۹۴۶ – ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱) خواننده، ترانه‌نویس و تهیه‌کنندهٔ موسیقی بریتانیایی بود که عمدتاً به عنوان خوانندهٔ اصلی گروه موسیقی راک کوئین شناخته می‌شود. اجراهای پرشور او بر روی استیج و گسترهٔ آوازی چهار اکتاوی‌اش و مرگ زودهنگامش به دلیل ابتلا به بیماری ایدز در سن ۴۵ سالگی، با خاطره‌های به جا مانده از موسیقی راک بریتانیا در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی گره خورده‌است. مرکوری همچنین به عنوان یک مجری روی صحنه، به خاطر داشتن یک شخصیت متظاهرانه و خودنمایانه و همین‌طور به خاطر داشتن صدایی قوی و رسا شناخته می‌شود. گرایش جنسی مرکوری از دیگر مسائل حاشیه‌ساز او بود. مرکوری به عنوان یک آهنگساز، برخی از ترانه‌های موفق و پرفروش کوئین از جمله «بوهمین راپسودی»، «ملکه قاتل»، «کسی برای عاشق شدن»، «منو الان متوقف نکن»، «مجنون کوچکی که به آن عشق می‌گویند» و «ما قهرمانیم» را نوشته‌است. مرکوری علاوه بر فعالیت‌هایش در گروه کوئین، به شکل انفرادی هم فعالیت می‌کرد و گه‌گاهی هم به عنوان تهیه‌کننده یا موسیقی‌دان مهمان (پیانو و آوازخوانی) برای هنرمندان دیگر به فعالیت می‌پرداخت. او به علت برونکوپنومونی که به خاطر بیماری ایدز گرفتار آن شده بود، در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱ و تنها یک روز پس از آنکه به صورت عمومی اعلام کرد که مبتلا به ایدز شده‌است، درگذشت. مرکوری در زنگبار و در خانواده‌ای با ریشه‌های فارسی-هندی به دنیا آمد. تا اواسط دوره نوجوانی در همان زنگبار و همین‌طور در هندوستان زندگی و رشد کرد. در سال ۱۹۹۲ و پس از مرگ وی، جایزه بریت را به خاطر کمک‌های برجسته‌اش به موسیقی بریتانیا دریافت کرد و کنسرت بزرگداشت فردی مرکوری هم در استادیوم ومبلی در لندن برگزار شد. در سال ۲۰۰۱ مرکوری به همراه دیگر اعضای گروه کوئین به تالار مشاهیر راک اند رول، در سال ۲۰۰۳ به تالار ترانه‌نویسان مشهور، در سال ۲۰۰۴ به تالار مشاهیر موسیقی بریتانیا وارد شد، و گروه کوئین هم در سال ۲۰۰۲ ستاره‌ای در پیاده‌رو شهرت هالیوود دریافت کرد. همچنین در سال ۲۰۰۲، در نظرسنجی بی‌بی‌سی تحت عنوان انتخاب ۱۰۰ بریتانیایی کبیر، مرکوری در جایگاه ۵۸ قرار گرفت. در سال ۲۰۰۵، در یک نظرسنجی که توسط بلندر و MTV2 برگزار شد، مرکوری به عنوان برترین خوانندهٔ مرد همه دوران‌ها انتخاب شد. در سال ۲۰۰۸، نویسندگان رولینگ استونز، مرکوری را در جایگاه ۱۸ در فهرست ۱۰۰ خواننده برتر همه دوران‌ها قرار دادند. در سال ۲۰۰۹، در یک نظرسنجی توسط کلاسیک راک، مرکوری به عنوان برترین خواننده راک همه دوران‌ها انتخاب شد. آل‌میوزیک مرکوری را به عنوانی «یکی از بزرگترین سرگرمی‌سازان راک همهٔ اعصار» که «دارای یکی از برترین صداها در زمینهٔ موسیقی است»، توصیف کرد. دوران اولیه زندگی مرکوری به نام فرخ بلسارا در ۵ سپتامبر ۱۹۴۶ در دوره قیومیت بریتانیا در شهر سنگی زنگبار واقع در سلطان‌نشین زنگبار به دنیا آمد که هم‌اکنون بخشی از تانزانیا است. پدر و مادر او، بومی (۱۹۰۸–۲۰۰۳) و جر بلسارا (۱۹۲۲–۲۰۱۶) از پارسیان (زرتشتیان با اصلیت ایرانی در هند) ایالت گجرات هند که این ناحیه در تقسیمات کشوری آن موقع هند بریتانیا، در استان بمبئی قرار داشت. نام خانوادگی آن‌ها از شهر بلسر (که با نام Valsad هم شناخته می‌شود) واقع در بخش جنوبی گجرات، گرفته شده‌است؛ و خانوده مرکوری به عنوان یک پارسی، پایبند به آیین زرتشت بودند. پدر مرکوری صندوق‌دار اداره مستعمراتی بریتانیا بود و به همین دلیل خانواده بلسارا به زنگبار مهاجرت کرده بودند تا پدرش بتواند شغلش را حفظ کند. پدر فردی در هند با جر ازدواج کرد و او را با خود به زنگبار برد. فرخ اولین فرزند آن‌ها بود و ۶ سال بعد هم خواهر کوچکتر او به نام کشمیرا به دنیا آمد. فردی سال‌های اولیه تحصیلاتش را در مدرسه‌ای مذهبی گذراند. معلمان این مدرسه راهبه‌های وابسته به کلیسای آنگلیکان بودند. اما وقتی ۸ ساله شد، پدر و مادرش تصمیم گرفتند او را به مدرسه‌ای در هند بفرستند. مرکوری بیشتر دوران کودکی خود را در هندوستان سپری کرد و در سن هفت سالگی، نواختن پیانو به او آموخته شد. در سال ۱۹۵۴ و در سن هشت سالگی، مرکوری برای تحصیل به مدرسه سنت ماری ، یک مدرسه شبانه‌روزی پسرانه به سبک بریتانیایی واقع در پانچگانی در نزدیکی بمبئی (هم‌اکنون در بمبئی) فرستاده شد. مدرسه سنت پیتر به کلیسا تعلق داشت اما درهایش به روی دانش‌آموزان از ادیان و اعتقادات مختلف باز بود. مرکوری هم به عنوان یک زرتشتی معتقد در این مدرسه تحصیل کرد. لاتا منگشکار خواننده بالیوودی، یکی از کسانی بود که در آن دوران مرکوری تحت تأثیر موسیقی او قرار داشت. مرکوری در سن ۱۲ سالگی یک گروه موسیقی مدرسه‌ای به نام هکتیکس تشکیل داد و آثار برخی از خواننده‌های راک اند رول همانند کلیف ریچارد و لیتل ریچارد را بازخوانی کرد. فردی اوقات فراغتش را در کنار خاله و پدربزرگ و مادربزرگ خود در مومبای می‌گذراند و همان موقع بود که عشقش به موسیقی شکل گرفت. او حتی به همراه چند نفر از دوستانش، اولین گروه موسیقی خود به نام «هکتیکس» (The Hectics) را هم به راه انداخت. یکی از دوستان آن دورهٔ مرکوری به یاد می‌آورد که او «توانایی غیرطبیعی در گوش دادن به رادیو و نواختن آنچه که می‌شنید» داشت. همچنین در همان مدرسه سنت پیتر بود که او اولین‌بار خود را «فردی» نامید. مرکوری در فوریه ۱۹۶۳ به زنگبار نزد والدین خود برگشت. مرکوری در ۱۷ سالگی به همراه خانواده‌اش، به علت انقلاب زنگبار در سال ۱۹۶۴، برای حفظ جان خود از آنجا گریختند؛ در طی آن انقلاب، هزاران عرب و هندی کشته شدند. خانواده او به خانه کوچکی در فلتهام، میدل سکس در انگلستان نقل مکان کردند. مرکوری در دانشگاه پلی‌تکنیک ایزلورث ثبت نام کرد و مشغول به تحصیل در رشتهٔ هنر شد. سرانجام او دیپلم خود را در رشته «هنر و طراحی گرافیکی» از دانشکده ایلینگ آرت کالج دریافت کرد و بعدها از مهارت‌هایی که در آنجا کسب کرده بود، برای طراحی تاج کوئین (لوگوی کوئین) استفاده کرد. مرکوری از بدو تولد تا پایان عمرش شهروند بریتانیا باقی ماند. مرکوری پس از فارغ‌التحصیلی، به چند گروه موسیقی پیوست و به همراه دوست‌دخترش ماری اوستین به فروش لباس‌های دست دوم در بازار کنزینگتون مارکت در لندن مشغول شد. او همچنین شغلی هم در فرودگاه هیترو لندن داشت. دوستان آن دوره مرکوری از او در آن دوره به عنوان یک جوان ساکت و خجالتی که علاقه وافری به موسیقی داشت یاد می‌کنند. او که تحت تأثیر خوانندگی رابرت پلنت بود، در سال ۱۹۶۹ به گروه موسیقی ایبکس پیوست که بعدها به رکیج تغییر نام داد. مدتی را هم در اتاقی در بالای می‌خانه لیورپول، The Dovedale Towers زندگی کرد. پس از اینکه این گروه از هم پاشید، او به گروه دیگری به نام سور میلک سی ملحق شد. با این حال، این گروه هم در اوایل ۱۹۷۰ از هم پاشید. در آوریل ۱۹۷۰، مرکوری به برایان می گیتاریست و راجر تیلور نوازنده درامز پیوست که قبلاً در گروهی به نام اسمایل عضویت داشتند. با وجود اینکه دیگر اعضای گروه و همین‌طور تریدنت استودیو، از قبل نام‌هایی برای گروه انتخاب کرده بودند، مرکوری نام «کوئین» را برای گروه برگزید. او بعدها در اینباره گفت که «من یقیناً از جنبه همجنسگرایانهٔ این اسم مطلع هستم، اما این فقط یکی از جنبه‌های این اسم هست». در همان حوالی، او نام خانوادگی خود را از بلسارا به مرکوری تغییر داد. زندگی حرفه‌ای خوانندگی هرچند که صدای صحبت کردن فردی مرکوری در محدودهٔ باریتون بود، او اغلب آهنگ‌هایش را در محدودهٔ تنور خوانده‌است. محدودهٔ آوازی او از bass low F (F2) تا soprano high F (F6) بوده‌است. او می‌توانست تا tenor high F (F5) بلت بزند. سوپرانوی اسپانیایی، مونتسرات کاباله، که یک آلبوم هم با مرکوری منتشر کرده‌است، دربارهٔ صدای مرکوری اینچنین نظر داده‌است: «فرق مرکوری با تقریباً همهٔ دیگر ستاره‌های راک در این است که او صدایش را می‌فروشد». او در ادامه اظهار می‌دارد که: «تکنیک‌های او در آوازخوانی متحیرکننده بود. او مشکل تمپو نداشت. با یک حس نافذ ریتمی آواز می‌خواند، پلیسمنت آوازِ او بسیار خوب بود و او می‌توانست بدونِ زحمت و به شکل غیرمحسوس از یک رجیستر به رجیستر دیگر برود. او همچنین استعداد موسیقایی عالی داشت. ترتیب قطعات موسیقی او ظریف، خوشایند، شیرین، انرژی‌زا و محکم بود.» با ادامه یافتن دوران فعالیت گروه کوئین، او به‌طور فزاینده‌ای در حین اجراهای زنده، بالاترین نت‌ها را تغییر می‌داد و اغلب آن‌ها را با نت دوم، سوم و چهارم هارمونیزه می‌کرد. گفته شده مرکوری «خام‌ترین گرهک تارهای صوتی را داشته و هرگز هیچگونه آموزش رسمی آوازخوانی ندیده‌است». آهنگ‌سازی مرکوری ۱۰ ترانه از ۱۷ ترانه‌ای که در آلبوم برترین آثار گروه کوئین قرار دارد را نوشته‌است: حماسه کولی، هفت دریای ری، ملکه قاتل، پسر از مد افتاده، یکی برای دوست داشتن، ما قهرمانیم، مسابقه دوچرخه‌سواری، الان جلومو نگیر، مجنون کوچکی که به آن عشق می‌گویند و بازی رو انجام بده. مهم‌ترین جنبهٔ ترانه‌نویسی او، محدودهٔ وسیع ژانرهایی است که استفاده کرده‌است که برخی از آن‌ها عبارتند از راکیبلی، پراگرسیو راک، هوی متال، گاسپل، و دیسکو. او در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۸۵ شرح داده‌است «من متنفرم از اینکه یک کار رو دوباره و دوباره و دوباره انجام بدم. من دوست دارم ببینم که الان توی موسیقی، فیلم و تئاتر چه خبره و بعدش همه اون‌ها رو با هم ترکیب کنم». مرکوری در مقایسه با بسیاری از آهنگ‌سازان محبوب، تمایل به نوشتن ترانه‌های پیچیده داشت. برای مثال، حماسه کولی یک ساختار نامدور دارد و از تعداد زیادی آکورد تشکیل شده‌است. او همچنین شش ترانه در آلبوم کوئین دو را نوشته‌است که چندین تغییر کلیدی و اساس پیچیده دارند. از سوی دیگر، ترانهٔ مجنون کوچکی که به آن عشق می‌گویند تنها تعداد کمی آکورد دارد. علی‌رغم این حقیقت که مرکوری اغلب هارمونی‌های خیلی پیچیده می‌نوشت، خود ادعا کرده‌است که به سختی می‌توانست موسیقی بخواند. او بیشتر آهنگ‌هایش را بر روی پیانو می‌نوشت و از طیف گسترده‌ای از علامت‌های کلید مختلف استفاده کرده‌است. به عنوان مجری مرکوری به خاطر اجراهای زنده‌اش شهرت داشت و به همراه گروه کوئین، در کشورهای زیادی به اجرای کنسرت پرداخته‌است که اکثراً در استادیوم‌ها برگزار می‌شدند. او سبک اجرایی بسیار نمایشی از خود نشان داد که عمدتاً با مشارکت گسترده‌ای از سوی حضار همراه بود. یکی از نویسندگان The Spectator او را چنین توصیف کرده‌است: «خواننده‌ای که تماشاگرانش را می‌شوراند، شادمان می‌کند و با حالات پرتجمل خود آن‌ها را جادو می‌کند». دیوید بویی که در کنسرت بزرگداشت فردی مرکوری به خوانندگی پرداخته و همچنین ترانه‌ای به نام تحت فشار را هم با گروه کوئین ضبط کرده‌است، دربارهٔ شیوه اجرای مرکوری چنین می‌گوید: «در بین همه مجری‌های تئاتری راک، مرکوری از بقیه جلوتر است. او از مرزها فراتر رفت؛ و البته من همیشه مردانی که لباس تنگ می‌پوشند را تحسین می‌کنم. من فقط یک بار او را در کنسرت دیدم و همان‌طور که درباره‌اش می‌گفتند، او یقیناً مردی بود که می‌توانست هواداران را در مشتش نگه دارد». برایان می، گیتاریست گروه کوئین دربارهٔ مرکوری می‌گوید که مرکوری «می‌توانست کاری کند که آخرین نفری که در دورترین نقطه استادیوم قرار گرفته هم احساس بودن بکند». یکی از مشهورترین اجراهای مرکوری در سال ۱۹۸۵ با گروه کوئین در لایو اید بود، که در حین این اجرا، کل ۷۲٫۰۰۰ جمعیت موجود در استادیوم یکصدا با هم آواز می‌خواندند، کف می‌زدند و موج می‌دادند. از این کنسرت به عنوان یکی از برترین کنسرت‌ها در تاریخ موسیقی راک یاد می‌شود. این کنسرت در یک برنامهٔ تلویزیونی به نام «برترین کنسرت‌ها» پخش شد. یکی از منتقدان در بررسی این کنسرت در سال ۲۰۰۵ نوشت «آنهایی که فهرست‌هایی تحت عنوان برترین خوانندگان راک را گردآوری می‌کنند و جایگاه‌های بالا را به میک جگر، رابرت پلنت و غیره اختصاص می‌دهند، همگی مرتکب گناه بزرگی شده‌اند. فردی، با آن اجرای لگام گسیخته‌اش در لایو اید، به آسانی رب‌النوع همه آنهاست». مرکوری در طی دوره فعالیتش، حدود ۷۰۰ کنسرت را در بسیاری از کشورهای دنیا با گروه کوئین اجرا کرد. یکی از جنبه‌های قابل توجه کنسرت‌های کوئین، مقیاس بزرگ آن‌ها بود. او یک بار گفت که «ما سیسیل ب دومیل راک اند رول هستیم، همیشه می‌خواهیم کارهای بزرگ و بهتری انجام دهیم». گروه کوئین اولین گروهی بود که در استادیوم‌های آمریکای جنوبی به اجرای کنسرت می‌پرداخت، و رکورد جهانی را از نظر تعداد شرکت‌کنندگان در سال ۱۹۸۱ در مورامبی استادیوم در سائو پائولو شکست. در ۱۹۸۶ کوئین در پشت پرده آهنی و در جلوی یک جمعیت ۸۰٫۰۰۰ نفری در بوداپست، به اجرا پرداخت که این کنسرت، بزرگ‌ترین کنسرت راکی بود که در اروپای شرقی برگزار می‌شد. آخرین اجرای مرکوری با کوئین در ۹ اوت ۱۹۸۶ در نب‌ورد پارک انگلیس بود که گفته می‌شود به صورت تخمینی حدود ۱۶۰٬۰۰۰ نفر حضار در آن شرکت داشتند. مرکوری در آخرین اجرای خود بر روی صحنه، که در انتهای آن ترانهٔ خداوند ملکه را حفظ کند اجرا شد، در حالی که یک ردای بلند پوشیده بود و تاجی زرین را در بالا نگه داشته بود، با جمعیت خداحافظی کرد. نوازندگی مرکوری در زمان کودکی‌اش در هندوستان، تا سن نه سالگی آموزش رسمی پیانو دید. بعدها وقتی که در لندن زندگی می‌کرد، گیتار را آموخت. او اغلب موسیقی گیتارمحور را می‌پسندید. هنرمندان محبوبش در آن زمان‌ها د هو، بیتلز، جیمی هندریکس، دیوید بووی و لد زپلین بودند. او اغلب نسبت به نوازندگی خود در هر دو مورد پیانو و گیتار، خودکوچک‌پندار بود و از اوایل دهه ۱۹۸۰ به بعد، شروع به استفادهٔ گسترده از نوازندگان کیبورد مهمان، هم برای کوئین و هم برای حرفهٔ انفرادی خود کرد. قابل توجه‌ترین این نوازندگان مهمان، فرد مندل بود (یک موسیقی‌دان کانادایی که برای پینک فلوید، التون جان و سوپرترمپ هم کار کرده) که او را برای اولین پروژه انفرادی خود به خدمت گرفت و از ۱۹۸۵ به بعد، با مایک موران (در استودیو) و اسپایک لی (در کنسرت) به همکاری پرداخت و بیشتر کارهای مرتبط با کیبورد را به آن‌ها می‌سپرد. مرکوری در بسیاری از ترانه‌های معروف کوئین پیانو نواخته‌است که ملکه قاتل، حماسه کولی، ما قهرمانیم، یکی برای دوست داشتن، و منو الان متوقف نکن از آن جمله هستند. او از پیانوهای بزرگ کنسرتی استفاده می‌کرد و گه‌گاهی هم از آلات موسیقی نظیر هارپسیکورد استفاده می‌کرد. از ۱۹۸۰ به بعد، مرکوری به‌طور مکرر از سینث‌سایزر در استودیو استفاده می‌کرد. گیتاریست کوئین، برایان می اظهار داشته‌است که او توانایی‌های خودش در پیانو را باور نداشت و خیلی کم به نواختن می‌پرداخت چرا که می‌خواست در روی صحنه به اطراف قدم بزند و مخاطبان را سرگرم کند. هرچند که او آثار زیادی برای گیتار نوشته‌است، با این حال، تسلط ابتدایی و اندکی بر روی این ساز داشت. ترانه‌هایی همانند جنگ عفریتی و مجنون کوچکی که به آن عشق می‌گویند بر روی گیتار ساخته شده‌اند. در ترانه دوم، مرکوری هم در استودیو و هم بر روی صحنه گیتار آکوستیک می‌نوازد. پیشه انفرادی مرکوری علاوه بر همکاری در گروه کوئین، دو آلبوم و چندین تک‌آهنگ هم به صورت انفرادی منتشر کرده‌است. هرچند که آثار انفرادی او به اندازه آثاری که با کوئین داشت از نظر تجاری موفق نبودند، آن دو آلبوم و چند تک‌آهنگ انفرادی او، جزء ۱۰ آثار برتر در جداول موسیقی بریتانیا قرار گرفتند. نخستین کوشش انفرادی او، مشارکتش در میکس ترانهٔ «عشق می‌کشد» ریچارد وولف در آلبوم سال ۱۹۸۴ او بود (همچنین این ترانه در تم پایانی «تفنگ پر شده» National Lampoon هم استفاده شد). همچنین از جمله اولین کوشش‌های انفرادی مرکوری، همکاری در تهیه یک موسیقی زمینه جدید برای فیلم مادرشهر، ساختهٔ فریتز لانگ بود. تهیه‌کنندهٔ این ترانه جورجو مورودر بود و در جایگاه دهم جداول بریتانیا قرار گرفت. دو آلبوم مرکوری که کاملاً مستقل از گروه کوئین تهیه شده بودند، آقای آدم بده (۱۹۸۵) و بارسلونا (۱۹۸۸) نام داشتند. آقای آدم بده جزء ده آلبوم برتر در جداول آلبوم بریتانیا قرار گرفت. در سال ۱۹۹۳، یک رمیکس از ترانهٔ «زندگی کردن برای خودم»، تک‌آهنگی از همین آلبوم، جایگاه نخست را در جدول تک‌آهنگ‌های بریتانیا بدست آورد. این ترانه همچنین جایزه آیور نوول را هم پس از مرگ مرکوری برایش به ارمغان آورد. نقاد آل‌میوزیک، ادواردو ریواداویا آقای آدم بده را به صورت «عالی از همان ابتدا تا انتها» توصیف می‌کند و نظر خود را این‌گونه بیان می‌کند که مرکوری «کاری ستودنی در کشف قلمروهای ناشناخته انجام داده‌است». این آلبوم به‌ویژه بسیار سینث‌سایزر محور است، به‌طوری‌که آلبوم‌های گذشته کوئین این‌گونه نبودند. آلبوم دوم مرکوری، بارسلونا، با سوپرانوی اسپانیایی، مونتسرات کاباله ضبط شده‌است. عناصری از موسیقی عامه‌پسند و اپرا در این آلبوم با هم ترکیب شده‌است. عمده منتقدین مردد بودند که چه مفهومی از این آلبوم برداشت کنند، شخصی آن را «عجیب و غریب‌ترین سی‌دی سال» نامید. آلبوم به موفقیت تجاری دست یافت و ترک عنوانی آلبوم (ترکی که همنام آلبوم است) جایگاه هشتم را در جداول بریتانیا کسب کرد و در اسپانیا هم به موفقیت بزرگی دست یافت. ترک عنوانی این آلبوم، به‌طور گسترده از رادیو پخش شد و سرود رسمی بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بود (که یکسال پس از مرگ مرکوری در اسپانیا برگزار شد) و با استقبال فراوانی روبرو شد. کاباله در مراسم افتتاحیه المپیک، این ترانه را به صورت زنده اجرا کرد و قسمت‌هایی که مربوط به مرکوری بود، بر روی صفحهٔ نمایش پخش شد. این اتفاق قبل از شروع فینال لیگ قهرمانان اروپا ۱۹۹۹ در بارسلونا هم بار دیگر تکرار شد. علاوه بر این دو آلبوم انفرادی، مرکوری چندین تک‌آهنگ هم منتشر کرده‌است. از جملهٔ آنها، یک نسخهٔ بازخوانی از ترانهٔ موفق متظاهر بزرگ گروه پلترز بود که در سال ۱۹۸۷ در بریتانیا در جایگاه پنجم ایستاد. در سپتامبر ۲۰۰۶، یک آلبوم گردآوری‌شده از کارهای انفرادی مرکوری، به افتخار شصتمین زادروزش در بریتانیا منتشر شد. این آلبوم جز ۱۰ آلبوم برتر در جدول آلبوم‌های بریتانیا قرار گرفت. مرکوری در طی سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳ چندین ترانه مشترک با مایکل جکسون ضبط کرد. از جمله دمویی از «وضعیت پرتنش»، «پیروزی» و «زندگی باید چیزی بیش از این باشد». هیچ‌کدام از این آثار مشترک، به صورت رسمی منتشر نشد، هرچند که نسخه‌های قاچاقی آن‌ها وجود دارد. جکسون بعدها ترانهٔ وضعیت پرتنش را با میک جگر برای آلبوم پیروزی گروه جکسون فایو ضبط کرد. مرکوری در آلبوم آقای آدم بده، یک نسخه انفرادی از آهنگ زندگی باید چیزی بیش از این باشد را قرار داده‌است. در نوامبر ۲۰۱۱، برایان می اعلام کرد که یک سری از آهنگ‌هایی که مرکوری و جکسون به صورت دونفری خوانده‌اند، در سال ۲۰۱۲ عرضه خواهد شد. بعدها تاریخ عرضهٔ آن را به سال ۲۰۱۳ و پس از آن هم به سال ۲۰۱۴ موکول کرد. علاوه بر همکاری با مایکل جکسون، مرکوری به همراه راجر تیلور در ترک عنوانی آلبوم سال ۱۹۸۲ بیلی اسکوییر که احساسات در حرکت نام دارد هم به خوانندگی پرداخته‌اند. آن‌ها بعدها در تهیهٔ دو ترانه از آلبوم سال ۱۹۸۶ اسکوییر تحت عنوان کافی کافی است، همکاری کردند که یکی ترانهٔ عشق قهرمان است بود که در آن به آوازخوانی پرداختند و دیگری ترانهٔ بانویی با ساکسوفون تنور بود که برای آن دگرسان‌سازی موسیقایی را انجام دادند. زندگی شخصی روابط مرکوری در اوایل دهه ۱۹۷۰، یک رابطه طولانی‌مدت با ماری اوستین داشت که او را از طریق برایان می ملاقات کرده بود. او برای چندین سال با اوستین به‌طور مشترک در وست کنزینگتون زندگی کرد. با این حال در اواسط دهه ۱۹۷۰، مرکوری رابطه عاشقانه‌ای هم با یک مرد آمریکایی که مدیر اجرایی موسیقی در شرکت الکترا رکوردز بود، برقرار کرد. در دسامبر ۱۹۷۶، مرکوری دربارهٔ گرایش جنسی‌اش با اوستین حرف زد که نتیجه آن پایان رابطه عاشقانهٔ او با اوستین بود. مرکوری از خانهٔ مشترکی که با اوستین داشتند به خیابان دوازدهم استنفورد تراس در کنزینگتون کوچ کرد و برای اوستین هم‌خانه‌ای در همان حوالی خرید. با این حال، مرکوری و اوستین برای سال‌ها دوستان نزدیک یکدیگر ماندند و مرکوری اغلب از اوستین به عنوان تنها دوست واقعی خود یاد می‌کرد. در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۸۵، مرکوری دربارهٔ اوستین گفت که «اکثر معشوقه‌های من ازم پرسیدند که چرا اون‌ها نمیتونن جای ماری [اوستین] رو بگیرن، این کاملاً غیر ممکنه، تنها دوستی که من داشتم ماری هست و من کس دیگه‌ای رو نمی‌خوام. از نظر من، او همسر عرفی من بود. از نظر من، این رابطه یک جور زناشویی بود. ما هم دیگه رو باور داشتیم، همین برام کافیه». او همچنین چندین ترانه در مورد اوستین سروده‌است که از جمله قابل ذکرترین آن‌ها می‌توان به عشق زندگی من اشاره کرد. آخرین خانهٔ مرکوری، به نام گاردن لژ، کاخی با معماری گرجستانی دارای ۲۸ اتاق بود که در یک باغ مانیکورکاری‌شده قرار دارد و حول آن را دیواری آجری بلند فرا گرفته‌است. این خانه که در منطقه کنزینگتون لندن قرار دارد، پس از مرگ مرکوری، به اوستین رسید. مرکوری در وصیت‌نامه‌اش، خانه‌اش را به جای شریک زندگی آن هنگامش، جیم هوتون، برای ماری اوستین به ارث گذاشته‌است و در اینباره گفته‌است که «تو همسر من بودی و به هر حال این خانه برای توست». مرکوری همچنین پدرخواندهٔ پسر ارشد اوستین بود که ریچارد نام دارد. مرکوری در اوایل و اواسط دههٔ ۱۹۸۰، یک رابطه عاشقانه با باربارا ولنتین، هنرپیشه زن اتریشی برقرار کرد که در نماهنگ زندگی سختی است هم هنرنمایی کرده‌است. در سال ۱۹۸۵، او یک رابطه طولانی‌مدت دیگر با آرایشگری به نام جیم هوتون (زاده ۱۹۴۹، درگذشت ۲۰۱۰) آغاز کرد. هوتون که در سال ۱۹۹۰ نتیجه آزمایش ایدزش مثبت بود، در شش سال آخر زندگی مرکوری با او زندگی کرد و در هنگام بیماری به پرستاری از او پرداخت و در هنگام مرگ مرکوری هم در بالین او حاضر بود. هوتون ادعا کرده‌است که مرکوری در حین مرگش، حلقه ازدواجی که هوتون به او داده بود را دست کرده بود. هوتون در یک ژانویه ۲۰۱۰ بر اثر ابتلاء سرطان درگذشت. رابطه با کنی اورت کنی اورت، دی‌جی رادیو، اولین بار مرکوری را در سال ۱۹۷۴ هنگامی که او برای یک برنامه صبحگاهی در Capital London دعوت کرده بود، ملاقات کرد. آن دو به عنوان دو تن از خودنماترین و محبوب‌ترین هنرمندان بریتانیایی، ویژگی‌های مشترک فراوانی داشتند و بلافاصله تبدیل به دوستان نزدیکی برای یکدیگر شدند. اورت نقشی اساسی در موفقیت اولیه کوئین ایفا کرد. در سال ۱۹۷۵، مرکوری با یک نسخه از تک‌آهنگ حماسه کولی نزد اوت رفت. اورت که در ابتدا به عنوان یک محرم شک داشت که یک ایستگاه رادیویی پیدا شود که حاضر به پخش این ترانهٔ بیش از ۶ دقیقه‌ای باشد، به مرکوری در آن لحظه چیزی نگفت و ترانه را بر روی گردونه گرامافون گذاشت و پس از اینکه آن را شنید، به شور آمد و گفت: «فراموشش کن، این ترانه برای قرن‌ها یک ترانهٔ شماره یک خواهد بود». در حالی که Capital Radio به صورت رسمی این ترانه را نپذیرفته بود، اما اورت بی‌وقفه راجع به ترانه‌ای صحبت می‌کرد که خودش آن را شنیده بود، اما نمی‌توانست آن را پخش کند، تا اینکه ترانه به صورت «اشتباهی» شروع به پخش شدن می‌کند و اورت اظهار می‌دارد که «وای! از دستم دررفت!». خیلی زود شنوندگان با تلفن به کاپیتال هجوم آوردند و می‌خواستند بدانند که این ترانه کی منتشر خواهد شد. اورت در یک روز این ترانه را ۳۶ بار پخش کرد. رابطهٔ آن دو در دههٔ ۷۰ صمیمی‌تر شد، اورت رایزن و مشاور مرکوری شد و مرکوری هم محرم راز اورت شده بود و به او کمک می‌کرد تا گرایش جنسی خودش را بپذیرد. در سرتاسر اوایل دههٔ ۱۹۸۰، آن دو همجنس‌گرایی‌شان را کاوش می‌کردند، و همین‌طور مواد مخدر را هم تجربه کردند، هرچند که آن‌ها هیچوقت عاشق و معشوق نبودند، اما آن‌ها به‌طور منظم با هم به شب‌نشینی می‌پرداختند. در سال ۱۹۸۵، آن‌ها بر سر استفاده و سهمشان از مواد مخدر دچار مشاجره و اختلاف شدند. Audrey Lee "Lady Lee" Middleton که زندگی‌نامهٔ اورت را نوشته بود، در کتاب خود فاش کرد که اورت یک دگرباش جنسی است. اورت این کتاب را مورد نکوهش قرار داد. اما مرکوری در مشاجره بین لی و اورت، طرف اورت را گرفت که این باعث شد رابطهٔ آن‌ها حتی بیشتر به سردی گراید. در سال ۱۹۸۹ که وضع سلامتی هر دو آن‌ها رو به وخامت گذاشته بود، آن‌ها دوباره دوستی با هم را از سر گرفتند و اختلافات را کنار گذاشتند. گرایش‌های جنسی در حالی که برخی از مفسران ادعا کرده‌اند که مرکوری گرایش جنسی خود را از عموم پنهان می‌کرده‌است، برخی دیگر او را یک «همجنس‌گرای علنی» معرفی کرده‌اند. در دسامبر سال ۱۹۷۴ وقتی که نیو موزیکال اکسپرس از او مستقیماً در اینباره سؤال کرد، «در مورد همجنس‌گرا بودن چطور؟» مرکوری پاسخ داد، «یه گاو حیله‌گر هستی، بذار اینطور بگم، زمانی بود که من جوون و بی‌تحربه بودم، چیزی هست که بچه‌مدرسه‌ای‌ها میرن طرفش. من هم شوخی‌های بچه‌مدرسه‌ایم رو دارم. نمی‌خوام بیشتر از این وارد جزئیات بشم». هفت سال قبل از آن در سال ۱۹۶۷ رفتارهای همجنس‌گرایانه در بین مردان بزرگسال بالای ۲۱ سال آزاد شده بود. در دهه ۱۹۸۰ او اغلب در رویدادهای عمومی از شریک زندگی‌اش جیم هوتون فاصله می‌گرفت. در سال ۱۹۸۶، روزنامه سان ادعا کرد که مرکوری «اقرار به یک سری ماجراهای سکس همجنس‌گرایانه یک شبه» کرده‌است. در طی دوران فعالیت مرکوری، ظاهر پرتجمل او در صحنه، گاهی اوقات باعث می‌شد تا روزنامه‌نگاران دربارهٔ گرایش‌های جنسی او به صحبت بپردازند. دیو دیکسون، در بررسی اجرای کوئین در ومبلی آرنا در سال ۱۹۸۴ برای مجلهٔ کرنگ!، در رابطه با اجرای متظاهرانه و پر ناز و غمزهٔ مرکوری برای تماشاگران سخن به میان می‌آورد و مرکوری را «روسپی قیافه‌گیر، لب و لچه انداز، اداواطوار درکن» می‌نامد. در سال ۱۹۹۲، جان مارشال از نشریه گی تایمز نظرش را چنین بیان کرد: «مرکوری یک اِوایی بر روی صحنه بود؛ بی‌باک از بروزدادن همجنس‌گرایی‌اش در بین عموم، اما بی‌میل برای وارد شدن به جزئیات یا توجیه کردن «شیوهٔ زندگی‌اش»... مثل این بود که فردی مرکوری به دنیا می‌گفت «من همان چیزی هستم که می‌بینید. خب که چی؟ و این جمله به خودی خود از نظر برخی یک اعلامیه محسوب می‌شود». رابرت اربن در مقاله‌ای برای AfterElton نوشت که «مرکوری خودش را با «برون‌آیی سیاسی» یا با آرمان‌های دگرباشانه، هم‌پیمان نکرده‌است. شخصیت مرکوری علی‌رغم داشتن شخصیت خودنمایانه بر روی صحنه، در مواقعی که به اجرا نمی‌پرداخت، خصوصاً گرداگرد افرادی که به خوبی آن‌ها را نمی‌شناخت، گوشه‌گیر و خجالتی بود، و مصاحبه‌های کمی انجام داد. مرکوری یک بار دربارهٔ خودش گفت: «من در حین اجرا برون‌گرا هستم، اما از درون یک انسان کاملاً متفاوتم». او در حین اجرای برنامه غرق محبت از طرف طرفدارانش می‌شد. در یادداشت خودکشی کورت کوبین ذکر شده که او چطور به اینکه مرکوری «دوست داشتنی به نظر می‌رسید، و از اینکه دوست داشته شود و مورد پرستش جمعیت قرار گیرد لذت می‌برد» را هم تحسین می‌کرد و هم به آن غبطه می‌خورد. مرکوری در سال ۱۹۸۷، چهل و یکمین سالگرد تولد خود را در پایکز هتل در ایبیزا جشن گرفت؛ درست چند ماه پس از اینکه او متوجه شد به ایدز مبتلا شده‌است. مرکوری در این‌جای دنج به دنبال آرامش بسیار بود و از دوستان نزدیک صاحب آنجا، آنتونی پایک، به حساب می‌آمد که او مرکوری را «زیباترین شخصی که در تمام زندگی‌ام دیده‌ام، بسیار سرگرم‌کننده و دست و دل باز» توصیف کرده‌است. بر طبق گفتهٔ لزلی-آن جونز، «مرکوری آنجا را مثل خانه خودش می‌دانست. او گاهی تنیس بازی می‌کرد، کنار استخر لم می‌داد و شب‌ها به کلوپ‌های همجنسگراها و میخانه‌ها می‌رفت». مهمانی که در ۵ سپتامبر ۱۹۸۷ برگزار شد به صورت «باورنکردنی‌ترین مثال از ولخرجی در دریای مدیترانه که تا به حال دیده شده» توصیف شده‌است و ۷۰۰ نفر در آن شرکت داشتند. کیکی به شکل ساگرادا فامیلیا برای مهمانی تهیه شده بود، هرچند که کیک اصلی فروپاشیده بود و با کیکی دو متری اسفنجی جایگزین شده بود که بر روی آن اشعاری از ترانه بارسلونا مرکوری نوشته شده بود. صورت‌حساب این مهمانی که ۲۳۲ لیوان شکسته هم در آن بود، به مدیر برنامه‌های کوئین، جیم بیچ داده شد. بیماری و مرگ در اکتبر ۱۹۸۶، مطبوعات انگلیسی گزارش کرده بودند که مرکوری در یکی از کلینیک‌های هارلی استریت خونش را برای ابتلاء به ویروس HIV/AIDS آزمایش کرده‌است. وقتی که مرکوری در حال بازگشت از سفری از ژاپن بود، گزارشگری از سان به نام هیو ویتو، در فرودگاه هیترو، از او دربارهٔ این قضیه سؤال کرد. مرکوری انکار کرد که بیماری مقاربتی دارد. بر طبق گفتهٔ شریک زندگی‌اش جیم هوتون، مرکوری کمی پس از عید پاک سال ۱۹۸۷ تشخیص داد که به بیماری ایدز مبتلا شده‌است. در همان اوقات، مرکوری در مصاحبه‌ای ادعا کرده بود که نتیجه آزمایش ایدزش منفی بوده‌است. علی‌رغم این انکارها، مطبوعات انگلیسی شایعات را در چند سال بعدی هم دنبال می‌کردند که با لاغر و نحیف شدن ظاهری مرکوری، عدم برگزاری تورها توسط کوئین، و گزارش‌هایی از معشوقه‌های گذشته به تبلویدها، به این شایعات دامن زده می‌شد. در ۱۹۹۰، شایعات دربارهٔ سلامتی مرکوری فراگیر و رایج بود. در مراسم اهدای جایزه بریت سال ۱۹۹۰ که در تاریخ ۱۸ فوریه در دومینون تئاتر لندن برگزار شد، مرکوری و بقیه اعضای گروه کوئین برای دریافت جایزه بریت به خاطر همکاری قابل توجه در موسیقی به روی صحنه رفتند که این آخرین حضور عمومی مرکوری بود. تا پایان زندگی مرکوری، عکاسان به‌طور مرتب در کمین او بودند، روزنامهٔ سان طی یک سری مقاله ادعا کرد که مرکوری به شکل جدی بیمار است، یکی از مشهورترین آنها، مقاله‌ای در نوامبر ۱۹۹۰ بود که در صفحه اولش تصویری از مرکوری که در آن نحیف به نظر می‌رسید به همراه سرصفحهٔ «این رسمیست، مرکوری جدا بیمار است» قرار داشت. با این حال، مرکوری و اشخاص نزدیکش که به آن‌ها می‌توانست اعتماد کند، همچنان این قضایا را انکار می‌کردند، حتی پس از انتشار مقاله صفحه اولی که در ۲۹ آوریل ۱۹۹۱ پس از حضور کمرنگ مرکوری در رویدادهای عمومی منتشر شد که در آن مرکوری بسیار نحیف به تصویر کشیده شده بود. مرکوری برای چندین سال وضعیت ایدزش را به‌طور عمومی اعلام نکرد و این مسئله را پنهان نگه داشت، این‌طور مطرح شده که او می‌توانست با زودتر صحبت کردن دربارهٔ وضعیتش و مبارزه علیه این بیماری، آگاهی عمومی در رابطه با ایدز را بالا ببرد. مرکوری برای محافظت از افراد نزدیک به خود، وضعیت بیماری‌اش را فاش نکرد. برایان می در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۳ تأیید کرد که مرکوری خیلی پیش از آن گروه را از بیماری‌اش آگاه کرده بود. در موزیک ویدیوی این‌ها روزهای زندگی ما هستند که در ماه مه ۱۹۹۱ فیلمبرداری شد، مرکوری بسیار لاغر بود؛ تصاویر او در این موزیک ویدیو آخرین صحنه‌هایش در جلوی دوربین بودند. مرکوری پس از پایان کارش با کوئین در ژوئیه ۱۹۹۱، در خانه‌اش در کنزینگتون به استراحت پرداخت. همسر سابق او ماری اوستین در سال‌های پایانی عمرش همدم او بود و در هفته‌های پایانی عمرش به‌طور مرتب به خانه مرکوری سر می‌زد تا از او مراقبت کند. مرکوری در نزدیکی پایان عمرش، شروع به از دست دادن بینایی‌اش کرد و وخامتش چنان بود که نمی‌توانست از تخت خواب بلند شود. با توجه به بدتر شدن شرایط، مرکوری تصمیم گرفت با امتناع از خوردن داروها، مرگش را تعجیل کند و تنها به استفاده از آرام‌بخش‌ها اکتفا کرد. مرکوری در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۱، منیجر کوئین، حیم بیچ را به خانه‌اش در کنزینگتون فراخواند تا به‌طور عمومی دربارهٔ چیزی صحبت کند. روز بعد، اعلامیه زیر از طرف مرکوری در نشریه‌های بین‌المللی به چاپ رسید: در صبح ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱، کمی پس از ۲۴ ساعت از انتشار این بیانیه، مرکوری در سن ۴۵ سالگی در خانه‌اش در کنزینگتون درگذشت. علت اصلی مرگ برونکوپنومونی بود که به سبب ابتلاء به ایدز ایجاد شده بود. دیو کلارک از گروه دیو کلارک فایو، که از دوستان نزدیک مرکوری بود، در هنگام مرگ بر بالینش حاضر بود. اوستین به مادر و خواهر مرکوری تلفن زد تا خبر مرگ او را به آن‌ها برساند. خبر مرگ او در ساعات اولیه ۲۵ نوامبر به روزنامه‌ها و تلویزیون رسید. در ۲۷ نوامبر، مراسم تشییع جنازه مرکوری توسط یک موبد زرتشتی انجام گرفت. حدود ۳۵ نفر از دوستان و خویشاوندان نزدیک مرکوری در تشییع جنازه‌اش شرکت داشتند که دیگر اعضای گروه کوئین و التون جان از حضار این مراسم بودند. جسد مرکوری در گورستان کنزال گرین در غرب لندن سوزانده شد. بر طبق خواستهٔ مرکوری، ماری اوستین خاکسترهای او را در یک جای نامعلوم به خاک سپرد. اعتقاد بر این است که محل دفن خاکسترهای مرکوری را تنها ماری اوستین می‌داند و او اظهار داشته که هرگز محل به خاک سپاری آن‌ها را فاش نخواهد کرد. مرکوری در وصیت‌نامه‌اش، بخش بزرگی از دارایی‌هایش، از جمله خانه‌اش و حق امتیاز آثارش را به ماری اوستین، و باقی‌مانده دارایی‌اش را برای خواهر و والدینش به ارث گذاشته‌است. همچنین او ۵۰۰٬۰۰۰ پوند برای آشپزش جو فانلی، ۵۰۰٬۰۰۰ پوند برای دستیار شخصی‌اش پیتر فریستون، ۱۰۰٬۰۰۰ پوند برای راننده‌اش تری گیدینز و ۵۰۰٬۰۰۰ پوند هم برای جیم هوتون به ارث گذاشته‌است. ماری اوستین به همراه خانواده‌اش به زندگی در خانه مرکوری در گاردن لوژ، کنزینگتون ادامه داد. پس از مرگ مرکوری، دیوار بیرونی خانه‌اش، گاردن لوژ تبدیل به ضریح او شد، عزاداران و هواداران مرکوری، بر روی دیوار خانه‌اش، پیام‌های بزرگداشت و تسلیت خود را می‌نوشتند. سه سال پس از مرگ او، نشریهٔ تایم اوت گزارش داد که «از وقتی مرکوری مرده، دیوار بیرونی خانهٔ او تبدیل به بزرگ‌ترین ضریح راک اند رول لندن شده‌است». امروزه هم هواداران مرکوری همچنان برای تکریم مرکوری از آنجا بازدید می‌کنند و پیام‌های خود را بر روی آن می‌نویسند. هوتون در سال ۲۰۰۰ در یک اثر زندگی‌نامه‌ای از مرکوری به نام فردی مرکوری: داستان گفته نشده شرکت کرد و همچنین مصاحبه‌ای هم با تایمز در مورد شصتمین زادروز مرکوری انجام داد. میراث محبوبیت ادامه‌دار اینکه مرگ مرکوری چقدر باعث افزایش محبوبیت کوئین شده مشخص نیست. در ایالات متحده، که محبوبیت کوئین در دهه ۱۹۸۰ کاهش یافته بود، در ۱۹۹۲، سال بعد از مرگ مرکوری فروش آلبوم‌های کوئین به شکل انکارناپذیری افزایش یافت. یکی از منتقدین آمریکایی در سال ۱۹۹۲ گفت که «چیزی که به آن فاکتور «ستاره مرده» می‌گویند تأثیرش را گذاشته و گروه کوئین در میانهٔ یک باززایی اساسی است». فیلمی در سال ۱۹۹۲ به نام دنیای وین منتشر شد که ترانهٔ حماسه کولی در قسمتی از آن پخش می‌شد. بر طبق انجمن صنعت ضبط موسیقی ایالات متحده آمریکا کوئین ۳۴٫۵ آلبوم در آمریکا فروخته‌است که نیمی از آن‌ها پس از مرگ مرکوری در ۱۹۹۱ بوده‌است. میزان فروش جهانی کوئین تا امروز تا حدود ۳۰۰ میلیون تخمین زده شده‌است. در بریتانیا، کوئین نسبت به دیگر هنرمندان موسیقی (از جمله بیتلز) جمعاً هفته‌های بیشتری را در جدول‌های آلبوم بریتانیا مانده‌است. آلبوم برترین آثار کوئین پرفروش‌ترین آلبوم همهٔ اعصار در بریتانیا است. دو تا از ترانه‌های مرکوری به نام حماسه کولی و ما قهرمانیم، هر کدام به عنوان برترین ترانهٔ همهٔ اعصار به ترتیب در نظرسنجی‌هایی توسط سونی اریکسون و رکوردهای جهانی گینس انتخاب شده‌اند. نظرسنجی اول تلاشی برای تعیین کردن محبوب‌ترین ترانهٔ دنیا بود، در حالی که نظرسنجی گینس تنها در بریتانیا صورت پذیرفت. هر دو ترانه وارد تالار مشاهیر گرمی شده‌اند. حماسهٔ کولی در سال ۲۰۰۴ وارد این تالار شد و ما قهرمانیم هم در سال ۲۰۰۹. در اکتبر ۲۰۰۷، نماهنگ حماسهٔ کولی توسط خوانندگان مجله کیو به عنوان برترین نماهنگ همه اعصار انتخاب شد. مرکوری که همواره از او به عنوان یکی از بهترین خوانندگان در تاریخ موسیقی عامه‌پسند یاد می‌شود، در فهرستی به نام «۲۲ صدای برتر موسیقی» که توسط MTV تنظیم شده، پس از ماریا کری، در جایگاه دوم قرار گرفت. به علاوه در ژانویه ۲۰۰۹، در نظرسنجی ایستگاه رادیویی پلانت راک پس از رابرت پلنت به عنوان دومین خوانندهٔ برتر راک انتخاب شد. در می ۲۰۰۹، مرکوری در یک نظرسنجی از طرف مجله کلاسیک راک، به عنوان برترین خواننده راک انتخاب شد. در سال ۲۰۱۱، خوانندگان مجله NME مرکوری را پس از مایکل جکسون به عنوان برترین خواننده همه دوران‌ها انتخاب کردند. در سال ۲۰۱۱ خوانندگان مجله رولینگ استون مرکوری را در جایگاه دوم «بهترین آوازخوان اصلی همه اعصار» انتخاب کردند. در سال ۲۰۱۳، خوانندگان گیگ‌وایز مرکوری را بهترین خوانندهٔ همهٔ اعصار انتخاب کردند. آلبوم کوئین پس از مرگ او در نوامبر ۱۹۹۵، کوئین آلبوم ساخت بهشت را منتشر کرد. این آلبوم، از آهنگ‌های منتشر نشده فردی مرکوری از سال ۱۹۹۱، اوت‌تیک‌هایی از سال‌های گذشته و نسخه‌های بازسازی‌شده از آثار انفرادی مرکوری توسط اعضای زنده گروه، تشکیل شده بود. پوستر آلبوم، تصویری از تندیس فردی مرکوری را نشان می‌دهد که در حال نگاه کردن به دریاچه لمان در مونترو سوئیس است، جایی که مرکوری آخرین آهنگ‌هایش را در مونتین استودیوز نوشته و ضبط کرده‌است. بر روی جلد آلبوم نوشته شده بود که «تقدیم به روح جاودانه فردی مرکوری». یادبودها تندیسی از مرکوری در مونترو سوئیس که توسط مجسمه‌ساز ارنا سدلکا ساخته شده، برای تکریم و بزرگداشت او برپا شد. این مجسمه سه متر طول دارد و در حال نگاه کردن به دریاچه لمان از بالا است و در ۲۵ نوامبر ۱۹۹۶ در میان حضور طرفداران، توسط پدر مرکوری و منتسرات کاباله و همین‌طور باقیماندهٔ اعضای گروه کوئین، رونمایی شد. از سال ۲۰۰۳ به بعد، طرفداران مرکوری برای بزرگداشت این هنرمند، هر ساله در آخر اولین هفته از ماه سپتامبر، در کنار این مجسمه گرد هم می‌آیند که این رویداد تحت عنوان «روز بزرگداشت فردی مرکوری در مونترو» شناخته می‌شود و گروه Bearpark And Esh Colliery هم در ۱ ژوئیه ۲۰۱۰ در کنار این مجسمه، به نواختن پرداختند. در سال ۱۹۹۹، پست سلطنتی انگلستان تمبری با تصویری از فردی مرکوری در حال اجرا بر روی صحنه را به افتخار او به چاپ رساند. در سال ۱۹۹۷ هم سه عضو باقیماندهٔ گروه کوئین ترانه‌ای به نام هیچ‌کس جز تو (فقط خوب‌ها زود می‌میرند) را برای بزرگداشت مرکوری و همهٔ کسانی که زودتر از موعد مرگشان می‌میرند، اهدا کردند. در سال ۲۰۰۹، یادبودی از مرکوری در شهر فلتام، جایی که مرکوری و خانواده‌اش پس از رسیدن به انگلستان در سال ۱۹۶۴ به آنجا رفته بودند، رونمایی شد. به یادبود دستاوردهای مرکوری، ستاره‌ای در خیابان اصلی فلتام توسط مادرش، جر بولسارا و دیگر عضو گروه کوئین، برایان می، رونمایی شد. در دسامبر ۲۰۰۹، یک ماکت بزرگ از مرکوری با لباس تارتان برای تبلیغات اجرای ترانه ما تو را به جنب و جوش می‌اندازیم در پلی‌هوس تئاتر، در مرکز ادینبرگ در معرض دید عموم قرار گرفت. از می ۲۰۰۲ که نمایش موزیکالی توسط کوئین و بن التون به نام ما تو را به جنب و جوش می‌اندازیم در دومینون تئاتر در وست اند لندن برگزار شد، تندیسی از مرکوری در ورودی آنجا نصب شده‌است. به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد مرکوری، شرکت گوگل یک گوگل دودل را به او تقدیم کرد که یک انیمیشن تصویری در رابطه با ترانه الان جلومو نگیر بود. در مراسم اختتامیه المپیک تابستانی ۲۰۱۲ در لندن، از گروه کوئین و مرکوری قدردانی به عمل آمد. باقی‌ماندهٔ گروه کوئین آهنگ ما تو را به جنب و جوش می‌اندازیم را به خوانندگی جسی جی اجرا کردند که یک ویدیو ریمستر شده از از روال «بخوان و پاسخ بده» که متعلق به یکی اجرای زنده مرکوری در استادیوم ومبلی در سال ۱۹۸۶ بود، در ابتدای این اجرا پخش شد و تماشاگران حاضر در استادیوم المپیک در سال ۲۰۱۲ هم به صورت مناسب به آن پاسخ می‌دادند. اهمیت در تاریخچه ایدز مرگ مرکوری به عنوان اولین ستاره راک که بر اثر ایدز درگذشته‌است، رویداد مهمی در تاریخ این بیماری تلقی می‌شود. در آوریل ۱۹۹۲، باقی‌مانده اعضای کوئین مرکوری فینیکس تراست را بنیان نهادند و کنسرت بزرگداشت فردی مرکوری برای آگاهی‌بخشی از ایدز و برای تجلیل از زندگی و میراث مرکوری و جمع‌آوری پول برای تحقیق در مورد این بیماری، سازماندهی کردند که در ۲۰ آوریل ۱۹۹۲ برگزار شد. مرکوری فینیکس تراست میلیون‌ها پوند برای سازمان‌های خیریه مرتبط با ایدز جمع‌آوری کرده‌است. در کنسرت بزرگداشت که در استودیوم ومبلی لندن با حضور ۷۲٬۰۰۰ نفر برگزار شد، خوانندگان مهمان زیادی حضور داشتند که رابرت پلنت (از لد زپلین), راجر دالتری (از د هو), اکسترم، التون جان، متالیکا، دیوید بویی، آنی لنکس، تونی آیومی (از بلک سبث), گانز ان رزز، الیزابت تیلور، جرج مایکل، دف لپارد، سیل، لیزا مینلی و همچنین یوتو (غیرحضوری و از طریق ماهواره) از آن جمله‌اند. الیزابت تیلور دربارهٔ فردی مرکوری گفت که «یک ستارهٔ فوق‌العاده راک بود که مثل ستارهٔ دنباله‌داری که از آسمان عبور می‌کند، از چشم‌انداز فرهنگی ما عبور کرد». این کنسرت در ۷۶ کشور دنیا پخش شد و تخمین زده می‌شود که ۱ میلیارد نفر آن را دیده‌اند. حضور در فهرست‌های مربوط به افراد تأثیرگذار چندین نظرسنجی که در دهه گذشته انجام شده‌اند نشان می‌دهند که آوازه مرکوری از هنگام مرگش بیشتر شده‌است. برای مثال، در یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۲ برای تعیین کردن بزرگترین افراد بریتانیایی در طول تاریخ، مرکوری در جایگاه ۵۸ قرار گرفت که از بی‌بی‌سی هم پخش شد. او در نظرسنجی همگانی ژاپنی در سال ۲۰۰۷ تحت عنوان «۱۰۰ قرمان تأثیرگذار» در رتبه ۵۲ قرار گرفت. هرچند که فعالان حقوق همجنس‌گرایان او را به خاطر مخفی کردن وضعیت ایدزش مورد نکوهش قرار داده‌اند، پل راسل مرکوری را در کتابش تحت عنوان «۱۰۰ همجنس‌گرا: رده‌بندی تأثیرگذارترین مردان و زنان همجنس‌گرا، در گذشته و آینده»، مرکوری را هم ذکر کرده‌است. دیگر هنرمندانی که در کتاب راسل نامشان ذکر شده عبارتند از لیبراچی و راک هادسون. در سال ۲۰۰۸، نشریه رولینگ استون مرکوری را در جایگاه ۱۸ ر فهرست «۱۰۰ خواننده برتر همه دوران‌ها» قرار داد. در تئاتر در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۷، مونودرامی دربارهٔ زندگی مرکوری تحت عنوان مرکوری: آخرت و دوران یک خدای راک در نیویورک سیتی گشایش یافت. این مونودرام مرکوری را در لحظات پس از مرگش نشان می‌دهد که زندگی‌اش را مرور می‌کند، به دنبال رستگاری می‌گردد و در جستجوی حقیقت خود است. این نمایشنامه توسط چارلز مسینا نوشته و کارگردانی شده‌است و نقش فردی مرکوری توسط خالد گونزالس و دوران بعدی زندگی‌اش توسط امیر درویش ایفا شده‌است. بیلی اسکوییر یکی از این نمایش‌ها را با اجرای آکوستیک یکی از ترانه‌هایی که در مورد مرکوری سروده بود و پرواز کردنت را دیده‌ام نام داشت، افتتاح کرد. تصویرسازی از او در سینما و تلویزیون در سپتامبر ۲۰۱۰، برایان می در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی عنوان کرد که ساشا بارون کوهن که در گذشته برای بازی در نقش‌های کمدی بورات و علی جی و برونو به شهرت رسیده بود، برای بازی کردن در نقش مرکوری در فیلمی در مورد زندگی‌اش انتخاب شده‌است. تایم هم ضمن ستایش توانایی‌های کوهن در آوازخوانی و شباهتش به مرکوری، در اینباره مطلبی نوشت و آن را تأیید کرد. فیلم توسط پیتر مورگان نوشته شده‌است که قبلاً نامزد دریافت جایزه اسکار برای نمایش‌نامه‌هایش ملکه و فراست/نیکسون شده بود. این فیلم که شرکت TriBeCa Productions متعلق به رابرت د نیرو هم در تهیه کردن آن همکاری دارد، بر سال‌های شکل‌گیری گروه کوئین تا کنسرت سال ۱۹۸۵ لایو اید تمرکز خواهد داشت. فیلم‌برداری برای سال ۲۰۱۱ برنامه‌ریزی شده بود. در آوریل ۲۰۱۱ برایان می تأیید کرد که هنوز کارهای زیادی برای آماده‌سازی فیلم باید انجام گیرد. او گفت که پس از یک توقف طولانی مدت به دلیل وجود اختلاف سلیقه، گروه تیمی را برای شروع فیلم‌برداری در همان سال ۲۰۱۱ انتخاب کرده‌است و اشتیاق بارون کوهن هم کلید پیشرفت کار بوده‌است. فیلم هم‌اکنون در حال ساخت است و موقتاً برای سال ۲۰۱۴ برنامه‌ریزی شده‌است. با این حال در ژوئیه ۲۰۱۳، گزارش شد که بارون کوهن به خاطر تفاوت‌های خلقی بین او و باقی‌مانده اعضای گروه کوئین از ایفای نقش منصرف شده‌است. گیتاریست کوئین، برایان می، بعدها گفت که حضور کوهن «مزاحم» خواهد بود. در دسامبر ۲۰۱۳، اعلام شد که بن ویشاو که عمدتاً به خاطر ایفای نقش Q در فیلم جیمزباند اسکای‌فال شناخته می‌شود، به عنوان جایگزین کوهن برای بازی در نقش مرکوری انتخاب شده‌است. علاوه بر آن، گفته شده بود که دکستر فلچر بازیگر و کارگردان انگلیسی، فیلم را کارگردانی خواهد کرد، با این حال فلچر در مارس ۲۰۱۴ از ادامه کار با پروژه صرف نظر کرد. پیش از کناره‌گیر فلچر، قرار بود تا ساخت فیلم در تابستان ۲۰۱۴ آغاز شود؛ گفته می‌شود که هر تأخیر دیگری، باعث به‌وجود آمدن مشکلات بیشتر خواهد شد، چرا که قرار است ویاشاو در پایان همین سال بر روی فیلم بعدی جیمز باند کار کند. سرانجام این فیلم با عنوان راپسودی بوهمی در سال ۲۰۱۸ و به کارگردانی برایان سینگر ساخته شد. در این فیلم؛ بازیگر مصری-آمریکایی رامی ملک در نقش مرکوری ظاهر شد. در نهایت فیلم حماسه کولی توانست در هفتاد و ششمین مراسم گلدن گلوب از دو نامزدی در این مراسم هر دو را برنده شود، یکی برای بهترین فیلم درام و دیگری برای بهترین بازیگر درام که رامی ملک ایفای نقش کرده بود. مرکوری به عنوان یک کاراکتر فرعی در بهترین طعم ممکن: داستان کنی اورت که اولین بار در سال ۲۰۱۲ پخش شد، حضور داشت. نقش او را جیمز فلوید، بازیگر انگلیسی، ایفا کرده‌است. نژاد قورباغه یک نژاد تازه کشف شده از قورباغه‌ها، به افتخار فردی مرکوری، مرکوریانا نام‌گذاری شده‌است. این نژاد در سال ۲۰۱۳ در کرالا هند کشف شد. دلیل این نام‌گذاری این‌طور ذکر شده‌است که «موسیقی پرطراوت مرکوری الهام‌بخش پدیدآورندگان بوده‌است». علاوه برآن، محل کشف این نژاد قورباغه در نزدیکی جایی قرار دارد که مرکوری بیشتر دوران کودکی خود را در آنجا گذارنده است. دیسکوگرافی آقای آدم‌بده (۱۹۸۵) بارسلونا (با مونتسرات کابایه) (۱۹۸۸) پانویس منابع کتاب‌شناسی . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . *part 2* *part 3*. . . . . . . . پیوند به بیرون آواره‌ها در بریتانیا اعضای کوئین (گروه موسیقی) افراد ال‌جی‌بی‌تی اهل هند افراد انگلیسی گجراتی‌تبار افراد انگلیسی هندی‌تبار افراد بریتانیایی پارسی‌تبار افراد بریتانیایی هندی‌تبار انگلیسی‌های پارسیان هندی‌تبار اهالی استان زنگبارشهری-غربی اهالی فلتام اهالی گجرات برندگان جایزه آیور نوولو برندگان جایزه بریت پارسیان هند ترانه‌پردازان ال‌جی‌بی‌تی تهیه‌کنندگان موسیقی اهل بریتانیا خوانندگان ال‌جی‌بی‌تی اهل بریتانیا خوانندگان با هشت دانگ صدا خوانندگان تنور اهل بریتانیا خوانندگان راک اهل بریتانیا خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل بریتانیا خوانندگان مرد اهل بریتانیا خوانندگان مرد سده ۲۰ (میلادی) خواننده-ترانه‌پردازان مرد اهل بریتانیا درگذشتگان ۱۹۹۱ (میلادی) زادگان ۱۹۴۶ (میلادی) زرتشتیان ال‌جی‌بی‌تی زرتشتیان اهل بریتانیا سرگرمی‌سازهای ال‌جی‌بی‌تی اهل هند شهروندان بریتانیا از طریق تغییر تابعیت فردی مرکوری گوگل دودل مردان دوجنس‌گرا مرگ‌های ناشی از ایدز در انگلستان موسیقی‌دانان ال‌جی‌بی‌تی اهل انگلستان موسیقی‌دانان دوجنس‌گرا نوازندگان پیانو راک اهل بریتانیا نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان پیانو مرد اهل بریتانیا هندی‌های مهاجرت‌کرده به بریتانیا هنرمندان ئی‌ام‌آی رکوردز هنرمندان پارلفون هنرمندان هالیوود رکوردز
8107
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1
سیانور
اسید سیاندریک و سیانورها دسته‌ای از نیتریل‌ها هستند که از نظر شیمیایی جزء هیدروکربنهای ازت‌دار با فرمول R- CN هستند که عامل CN آن‌ها به شدّت ‌‌‌‌‌سَمّی است. فرآورده‌های سیانید در عکاسی، واکنش‌های آزمایشگاهی، صنعت، حشره‌کشها و جونده‌کش‌ها (HCN) استفاده می‌شوند و در برخی از میوه‌ها، از قبیل بادام تلخ، دانه سیب، هستهٔ هلو و آلو و اکثر دانه‌های تلخ وجود دارد. آثار سیانیدها با چند سازوکار باعث هیپوکسی بافتی می‌شوند: مرکز تنفس را مهار و عمق تنفس را کم می‌کند. با سرکوب میوکارد، برون‌ده قلب را کاهش می‌دهد جدا شدن O۲ را از هموگلوبین مشکل می‌کند. برخی از سیانیدها برای اتصال به آهن هموگلوبین با اکسیژن رقابت می‌کنند. با آهن سیتوکروم اکسیداز در میتوکندریها اتصال ایجاد کرده و تنفس سلّول را مختل می‌کند. مرگ سریع بوی بد دهان چند و چون سیانوژن گازی است بی‌رنگ با بوی بادام تلخ که در جنگها استفاده می‌شود. اسید سیاندریک مایعی است با بوی بادام تلخ و بیرنگ که به راحتی بخار می‌شود. سیانورها ترکیبات فلزی بنیان سیانید هستند و از همه خطرناکتر در بین آنها سیانور دو سدیم و سیانور دو پتاسیم (سیانور پتاس) که در مجاورت هوا یا در معده تحت اثر اسید کلریدریک باعث ایجاد اسید سیاندریک می‌شوند. یک عدد بادام تلخ دارای یک میلی‌گرم اسید سیاندریک است. مقدار سمی اسید سیاندریک ۰/۰۱ گرم و مقدار کشنده آن ۰/۰۵ گرم است. مسمومیت از راه تنفس شدیدتر بوده و علایم بالینی آن بستگی به راه تماس، مقدار مصرف و تأخیر در شروع درمان دارد. نشانه‌های مسمومیّت تظاهرات اصلی مسمومیت با آن به شرح زیر است: علائم زودرَس: تظاهرات CNS شامل کنفوزیون، سردرد، اضطراب، تاکی‌کاردی یا برادی‌کاردی، هیپرپنه، هیپرتانسیون خفیف و تپش قلب است. علائم‌دیر‌رَس : شامل علائم گوارشی نظیر تهوع و استفراغ، تاکی‌کاردی یا برادی کاردی، هیپوتانسیون، تشنج ژنرالیزه، کما، آپنه، گشادی مردمک (مدیاز)، عدم پاسخ یا پاسخ کند مردمک به نور، آریتمی، ایسکمی یا اسیستول، ادم ریوی است. درمان آن هم مانند سایر مسمومیّت‌ها استفاده از پادزهر اختصاصی است که شامل سه داروی آمیل نیتریت، سدیم نیتریت و سدیم تیوسولفات است. یکی از علائم برای تشخیص سریع مسمومیت با سیانور، بوی بد بادام تلخ است که از دهان مصدوم یا هوای بازدمی او به مشام می‌رسد در گذشته برخی کشورها محکومین به اعدام را در اتاق گاز با سیانور می‌کشتند. به‌این صورت‌که آن‌ها را به صندلی در اتاق گاز می‌بستند و مأمور اعدام از بیرون دسته‌ای را می‌کشید، سپس بسته‌ای حاوی سیانید پتاسیم (سیانور) به درون ظرفی محتوی جوهر لیمو که در زیر صندلی تعبیه شده‌بود، می‌افتاد و گاز سیانور حاصله، باعث مرگ سریع محکوم می‌شد. آنیون‌ها سم‌شناسی سیانورها عامل‌های خون
8120
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%DB%8C
خوی
خوی (تلفظ: خُیْ) یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است که بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵ دومین شهر پرجمعیت استان پس از ارومیه قلمداد می‌شود. بیشینه مردم خوی به زبان ترکی آذربایجانی و بخشی از مردم نیز به زبان کردی کرمانجی سخن می‌گویند که بیشتر ساکن منطقه قطور می‌باشند. جمعیت شهر خوی بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۹۸٬۸۴۵ نفر بود که با احتساب جمعیت حومه و شهرهای اقماری اطراف آن جمعیت خوی بالغ بر ۳۴۸٬۶۶۴ نفر می‌باشد و از سال ۱۳۸۹ شهرستان خوی به فرمانداری ویژه ارتقا یافته‌است. این شهر به لحاظ تمدن و جایگاه مذهبی یکی از شهرهای شاخص کشور محسوب می‌شود و یکی از کهن‌ترین مراکز تمدن در شمال غرب ایران است که کانون بسیاری از حوادث تاریخی بوده‌است. موزه تاریخی خوی در ۱۳۴۸ هجری شمسی تأسیس شد و آثار باستانی و تاریخی آن نشان از تاریخ و تمدن ۷ هزارساله خوی می‌باشد. خوی به‌دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم و جاده تجارتی شرق و غرب، مورد بازدید بسیاری از جهانگردان و ایرانشناسان واقع شده‌است. بعد از گسترش امپراتوری سلجوقیان به آناتولی و غرب، این شهر به دلیل موقعیت ویژه آن و قرار گرفتن در سر راه اصلی شرق به غرب، اهمیت و رونق علمی، فرهنگی، اقتصادی بسیار یافت. جادهٔ ابریشم در فاصلهٔ ۲۵ کیلومتری شمال غربی خوی در جادهٔ چالدران بالاتر از قوردیک قفه سی رد می‌شد که در زبان محلی به این جادهٔ ابریشم «دوه اوچان» (محل پرواز کردن شتر) می‌گفتند؛ چرا که به‌دلیل سرازیری شدید این جاده شتران با مال‌التجاره با سرعت زیاد حرکت نموده چنان‌که گویی پرواز می‌کردند. از منابع تاریخی و سفرنامه‌ها از جمله سفرنامهٔ ناصرخسرو مطالب قابل توجهی دربارهٔ خوی به‌دست می‌آید. شهر خوی به گفتهٔ یاقوت و قزوینی بارویی سخت محکم داشت و در میان مزارع حاصلخیز و آباد واقع و به داشتن دیبای خوب معروف بود. مستوفی گوید هوایش به گرمی مایل است، رود و باغستان بسیار دارد، مردمش سفید چهره ختایی نژاد و خوب صورت‌اند و بدین سبب خوی را ترکستان ایران خوانند. این شهر از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شهرهای آذربایجان ایران به‌شمار می‌رود. نام‌شناسی باوجود اینکه شهری در حدود ۳ هزار سال پیش در منطقه امروزی خوی وجود داشته و نام خوی نیز از ۱۴ قرن پیش تا امروز بر این شهر اطلاق می‌شده‌است ولی معنی ریشه نام خوی و تاریخچه این لفظ به‌درستی مشخص و روشن نیست، و نظرهای گوناگونی دربارهٔ وجه تسمیهٔ این شهر وجود دارد. به عقیدهٔ محمدامین ریاحی، این واژه با دو واژه مرتبط است: یکی نام شهر اولخو که در ۲۷۰۰ سال پیش در مکان خوی قرار داشته، و دیگری، نام ساردوی خورد، دژی که ساردوی، یکی از پادشاهان اورارتو، در کنار شهر اولخو ساخته بود. همچنین گفته می‌شود که واژهٔ «خوی» در زبان کردی و ایرانی میانه به‌معنای نمک است، و به‌واسطهٔ وجود معادن نمک در منطقه، به «خوی» معروف شده‌است. این احتمال که نام خوی از ریشهٔ زبان ارمنی به‌معنی «قوچ» گرفته باشد، صحیح نیست، چراکه در منابع ارمنی نام این شهر «هیر» ضبط شده‌است. راجر سیوری، دلیل نام‌گذاری خوی را ریشهٔ کردی آن می‌داند که مرتبط با معادن نمک این شهر است، در حالی ساسان‌پور و مسرور، وجه دیگر این نام را جلگه و زمین پست می‌دانند که از نظر آن‌ها با موقعیت جغرافیایی این شهر سازگارتر است. پیشینهٔ تاریخی پیشینه این شهر، به سه‌هزار سال پیش برمی‌گردد. در دوران باستان، خوی همانند سایر شهرهای آتورپاتکان، از دوره مادها تا پایان ساسانیان، تحت حکومت پادشاهان ایرانی بود. پیش از مادها، شهر خوی جزئی از ناحیه باستانی سان‌گی‌بوتو و بخشی از سرزمین اورارتو بوده‌است. در دوران باستان، شهر خوی به واسطه حضورش در مسیر جاده ابریشم، اهمیت بالایی داشت. خوی در دوران صفوی در دوران صفویه، شهر خوی به دلیل مجاورت با مرز امپراتوری عثمانی، از نظر استراتژی اهمیت بالایی داشت. در ۹۲۰ ه‍.ق/ ۱۵۱۴ م، شاه اسماعیل صفوی، از سلطان سلیم یکم، در جلگهٔ چالدران در حدود هفتاد مایلی این شهر، شکست سنگینی خورد. در دوران صفوی، شهر خوی و منطقه آذربایجان بارها مورد حمله سپاه عثمانی قرار گرفت. یکی از این حمله‌ها چلبی زاده مورخ عثمانی جنگ را اینطور توضیح می‌دهد: خوی در جنگ جهانی اول در دوران قاجاریه، این شهر به دلیل نزدیکی به مرز روس‌ها، از اهمیت استراتژی بالایی برخوردار بود. هنوز بقایای دیوارهای دفاعی شهر که به درخواست فتحعلی شاه، به دست ژنرال گاردن در قرن سیزدهم هجری قمری/ نوزدهم میلادی در اطراف این شهر ساخته شده، امروزه به چشم می‌خورد. بعدها شهر خوی شاهد درگیری شدید بین ملی‌گرایان و سلطنت‌طلبان پیشین در جریان جنگ جهانی اول بود. احمد کسروی در کتاب تاریخ هیجده ساله آذربایجان اینچنین روایت می‌کند: . در روز اول تیر ۱۲۹۷ شمسی و ۱۳ رمضان ۱۳۳۶ خبر عبور آندرانیک اوزانیان از ارس طی تلگرافی به شهبندری در خوی می‌رسد. یکی نیروی ۵۰۰ نفری مرکب از عسکرهای عثمانی و سواران ایرانی برای دفاع همان شب به ائو اوغلی عزیمت کردند در ظلمت شب عسکرهای عثمانی در به در به دنبال ارمنیها در جستجو بودند آن‌ها را هر جا می‌یافتند از خانه‌ها بیرون می‌کشیدند و می‌بردند و در خارج شهر می‌کشتند. که در گردنه ارسی به نیروی آندرانیک برخورده و جنگ درگرفت که نتیجه آن پیروزی آندرانیک بود. سپیده دم روز دوشنبه سوم تیرماه ۱۲۹۷ صف‌های مهاجمان در کنار شهر پدیدار شد و با استتار در مزارع کنار شهر نیمی از شهر را محاصره کردند. محاصره خوی هم‌زمان با لشکرکشی عثمانی به سمت ارومیه بود که با اطلاع از محاصره مسیر خود را به سمت خوی عوض کردند. در این بین مردم شهر با کمک معدود سلاح داران، تا رسیدن عثمانی‌ها مقاومت کردند. در این زمینه کسروی در تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان می‌نویسد: خوئیان با همه بدی افزار و نداشتن مترالیوز می‌جنگیدند. آن چند تن زخمیان عثمانی نیز به یاری پرداخته و هریکی به سنگ دیگری درآمده و می‌کوشیدند. زنان هم به مردان آمیخته و یاری دریغ نمی‌کردند و برای جنگیان آب و شربت و خوردنی می‌آوردند و این به دلیری آنان می‌افزود، نیز چند تن سواره آواچیق به یاری آمدند و این نیز مایه پشتگرمی گردید. لشکر عثمانی بعد از تغییر مسیر به سمت خوی محتملاً در بعد از ظهر یکی از روزهای پنجم یا ششم تیر به خوی می‌رسد. بنا به نوشته امین ریاحی توپخانه عثمانی نیروی ارمنی را زیر آتش گرفت و به اندک مدتی همه را در هم شکست و آن‌ها را وادار به فرار کرد. کوه غضنفر به دست عثمانی‌ها افتاد و در پشت شهر نبرد ادامه یافت تا اینکه نزدیک غروب سپاه عثمانی به تازه کند رسیده و شلیک توپ‌ها را به سمت سعید آباد ادامه دادند و تا جلفا به تعقیب ارامنه پرداختند و در نهایت با گذر ارامنه از ارس و آتش زدن دهانه پل جلفا تعقیب و گریز فروکش کرد. به نوشته مهدی آقاسی، علی احسان پاشا بعد از شکست آندرانیک عمده قوای خود را به سمت ارومی سوق داد و باعث پیروزی مسلمانان علیه مسیحیانی که توسط نیروهای انگلیسی و فرانسوی حمایت می‌شدند، شد. آداب و رسوم در شهر خوی هم شبیه به سایر شهرهای ایران برخی آداب و رسوم با مناسک خاصی برگزار می‌شود. یکی از این روزهای خاص در خوی، شب چله است. شب یلدا یا شب چیلله گئجه‌سی به‌عنوان طولانی‌ترین شب سال، آخرین شب پاییز و نخستین شب زمستان در شهر خوی گرامی داشته می‌شود. در این شب مردم خوی دورهم جمع می‌شوند و این شب را تا صبح بیدار می‌ماند. رسم بر این است که در این شب به بازدید از بزرگان فامیل می‌روند و اگر نوعروسی به‌تازگی ازدواج کرده باشد، به دیدن او می‌روند. در این شب داماد هدایای خود را در سینی مسی می‌گذارد که به این سینی «خونچا» می‌گویند و روی آن دستمالی گلدوزی شده قرار می‌دهند و به نوعروس هدیه می‌دهند. در این شب افراد دور کرسی جمع می‌شوند و شهریارخوانی و کوراغلوخوانی می‌کنند. یکی از شعرهای مهمی شهریار که در این شب خوانده می‌شود، به شرح زیر است: چیله چیخار بایراما بیر آی قالار پینتی آرواد قوورمانی قورتارار گئدر باخار گودول ده یارماسینا باخ فلکین گردش و غوغاسینا آثار تاریخی و مذهبی آثار تاریخی زیادی در منطقه خوی قرار دارد از جمله: مزار شمس تبریزی و برج شمس تبریز، دروازه سنگی، بقعه شیخ نوایی، مسجد مطلب خان، پل خاتون، بازار خوی، کارونسراهای خوی اطراف آن، پل قطور، ساختمان شهرداری پیشین، کلیسای سورپ سرکیس، مسجد شاه «سید الشهداء» خوی، مسجد ملاحسن و آرامگاه پوریای ولی. علمدار خوی، امام زاده سید بهلول، زیارتگاه میر فتاح و آبشار بدلان ،غار علی شیخ، تکیه گاه حضرت ابوالفضل، انصار الحسین خوی (بالا امام زاده) را نام برد. کنگره بین‌المللی شمس در خوی یکی از نمادهای خوی آرمگاه شمس تبریزی است - خوی شهر عشق مرید مولانا شمس تبریزی است. اولین کنگره بین‌المللی شمس تبریزی در خوی در سال ۱۳۸۹ با حضور بیش از ۴۰ بازیگر معروف از خانه سینمای ایران چون (علی نصیریان پرویز پرستویی ،هانیه توسلی، حمید جبلی و غیره) و آواز خانی‌های شوالیه ایران همچون: شهرام ناظری، مختاباد، سراج سالار عقیلی و چهره بین‌المللی با نام عالیم قاسیم اوف کلید خورد، که هرساله و در سال ۱۳۹۴ کنگره شمس برای چندمین بار به صورت بین‌المللی به روی صحنه می‌رود؛ که مصادف است با ۷ مهر ماه که هرساله مهمانان و گردشگرانی از کشورهای: آلمان بلغارستان - ترکیه - آذربایجان - پاکستان و… به‌مدت یک هفته برگزار می‌شود که از جمله برنامه‌های فرهنگی شاد و نمایشگاه و کنسرت‌ها از جمله برنامه‌های یاد شده در بزرگداشت روز شمس تبریزی مابین شهرهای خوی - تبریز - شیراز - نیشابور می‌باشد. شکارگاه‌های تاریخی خوی به خاطر دارا بودن شکارگاه‌های زیاد مورد توجه شاه اسماعیل صفوی بود. شاه اسماعیل به خاطر آب و هوای خوش خوی زیاد به این شهر سفر می‌کرد و نقل است که شاخ قوچ‌هایی که در عمارت برج شمس تبریزی مشاهده می‌شود توسط شاه اسماعیل شکار شده‌اند. شاه اسماعیل با الهام از طبیعت زیبای خوی شعر می‌سرود. طبیعت خوی در میان کوه‌های بلند واقع شده‌است به همین دلیل آب و هوای آن در تابستان گرم و در زمستان بسیار سرد است. آب و هوای این شهرستان در فصل بهار بسیار دلچسب است. کوه چله‌خانه در مجاورت این شهرستان قرار دارد و نیز کوه اورین که برای مردم این شهر کوهی با ارزش و تاریخی است. منطقه بکر جهنم دره خوی یا به قولی دره قیریس که یک دره کاملاً بکر با کوه‌ها و صخره‌هایی است که از وسط شان راه عبوری دارند و ارتفاع آن‌ها گاهی به ارتفاع یک برج ده طبقه می‌رسد که در بالا به همدیگر چسبیده‌اند. در این دره سرسبز جانورانی مانند خرس قهوه‌ای، آهو، و گوزن وجود دارند. شهر سرسبز و توریستی فیرورق – روستای علی شیخ – روستای وار و پسک – و منطقه قطور با آبگرم و درمانی آن یکی از مراکز گردشگری این شهرستان بحساب می‌آید. جشنواره‌های تابستانی در خوی جشنواره‌های تابستانی در خوی هم‌زمان با مسافرت‌های تابستانی گردشگران به شهرستان خوی و برداشت محصولاتی همچون آفتابگردان، گل محمدی، آلبالو و فرش انجام می‌شود که گردشگران ضمن بازدید از اماکن تاریخی و اقامت در خوی و دیدن زیبایی‌های طبیعی و طبیعت بکر می‌توانند در جشنواره‌های تابستانی خوی هم شرکت کنند که مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جشنواره آفتابگردان که نماد خوی هست اشاره کرد که به‌مدت یک هفته در پارک بزرگ ملت خوی با کنسرت‌هایی مانند گروه رستاک و… رقص‌های محلی هر شب برگزار می‌شود اشاره کرد. محصولات سال‌ها پیش به دلیل نوع خاک مزارع خوی پنبه در آن کاشته و بهره‌برداری می‌شد؛ و این مزارع سبب به وجود آمدن نساجی در خوی شد؛ ولی کم‌کم مزارع پنبه جای خود را به آفتابگردان (گونه باخان) داد. تخمه آفتابگردان از محصولات اصلی این شهرستان است که در کشور معروف است. همچنین عسل مرغوب این شهرستان از دیگر محصولات غذایی می‌باشد. فرش‌های نفیس دستباف از دیگر تولیدات این شهر می‌باشد. یکی از نقش‌های ماندگار فرش ایرانی «نقش ماهی» است که در این باره براساس معاهده لیسبون و طی فرایند کارشناسی و مطابق با قوانین بین‌المللی، فرش ماهی خوی در سازمان جهانی مالکیت فکری وایپو مستقر در ژنو، ثبت جهانی شد. صنایع دستی منطقه فرش بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، جل بافی، مفرش بافی، زیلوبافی، حصیربافی، سبدبافی، ریسندگی الیاف، سفالگری و دست بافته‌های پشمی است. معادن معادن خوی عبارتند از: نمک، زغال‌سنگ، مس و طلا که فقط از معدن نمک آن فعلاً استفاده می‌شود و به صورت تجارتی به عنوان نمک خوی در تمام شهرستان‌های مجاور به فروش می‌رسد. پایانه مرز رازی خوی شهرستان خوی با وجود داشتن گذرگاه مرزی رازی و قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم تنها راه مرزی نزدیک به کشور ترکیه است. خوی تنها شهریست که مسافت آن با شهر وان در کشور ترکیه از طریق بازارچه رازی ۱۲۰ کیلومتراست. در سال ۲۰۰۶ هیتی از طرف کشور ترکیه برای بررسی وضعیت بین راهی دو کشور جلسه‌ای با حضور معاون وزیر و سایر افراد متولی صادرات و واردات استان آذربایجان غربی و افراد منتخب از این شهرستان برگزار نمودند. در تاریخ ۲۶/۰۱/۱۳۹۰ مرز رازی با حضور وزرای خارجی ایران و ترکیه و مقامات محلی به‌طور رسمی گشایش یافت حمل و نقل شهرستان خوی پایانه مسافربری خوی پایانه مسافربری سردار شهید حاج محمد حنیفه درستی در دو طبقه به عنوان بزرگ‌ترین پایانه مسافربری شمال غرب و غرب کشور ۱۳۸۷ به بهره‌برداری رسید. ظرفیت روزانه این ترمینال مسافربری را برای جابجایی مسافر را ۴هزار و۵۰۰ نفراست. فرودگاه خوی فرودگاه خوی (یاتا: KHY، ایکائو: OITK) به عنوان دومین فرودگاه استان آذربایجان غربی در مهر سال۱۳۸۳ به بهره‌برداری رسیده، هم‌اکنون فرودگاه خوی با توجه به هم‌مرز بودن با کشور ترکیه شهر وان و داشتن گذرگاه مرزی رازی به عنوان مهم‌ترین دروازه توسعه شمال استان در جابجایی هوایی مسافر، توریست، بازرگانان، استادان دانشگاهی و دانشجویان، مهندسان و صنعتگران و… به عنوان یکی از زیباترین فرودگاه‌های کشور ایفای نقش می‌نماید. برنامه‌های هوایی فرودگاه خوی روزهای شنبه و یکشنبه از تهران به خوی ساعت ۰۶:۱۰ و از خوی به تهران ۰۸:۱۰ صبح و چهارشنبه‌ها عصر ساعت ۱۶:۱۰ از تهران به خوی و ۱۸:۱۰ از خوی به تهران می‌باشد. برنامه‌های آینده خوی شامل راه‌اندازی پرواز خوی مشهد - خوی نجف و کربلا و برعکس و همچنین پروازهای تور گردشگری می‌شود. ایستگاه راه‌آهن رازی خوی از نواحی چهارده‌گانهٔ راه‌آهن ایران است. در مسیر تهران ایستگاه رازی خوی پل قطور که بزرگ‌ترین پل راه‌آهن خاورمیانه است در مسیر راه‌آهن ایران و ترکیه در نزدیکی خوی ساخته شده‌است. شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه حمل و نقل ریلی، قطار تهران-آنکارا را با همکاری راه‌آهن ترکیه در سال ۱۳۸۰ راه‌اندازی کرد. این قطار دوشنبه شب از تبریز عازم و صبح روز سه شنبه وارد شهر وان در ترکیه می‌شود. این قطار روز ۴ شنبه ساعت ۲۲:۱۵ تهران را به مقصد آنکارا ترک کرده و پس از عبور از ایستگاه زنجان، تبریز، سلماس وارد ایستگاه مرزی رازی خوی ساعت ۱۴:۴۵ می‌شود در ایستگاه رازی تشریفات گمرکی و کنترل گذرنامه‌ها انجام می‌شود سپس قطار در ادامه مسیر پس از طی ۳ کیلومتر در ساعت ۱۷:۴۰، در ایستگاه مرزی کاپیکوی در ترکیه برای بررسی گذرنامه‌ها و گمرک توسط مأموران این کشور متوقف می‌شود. قطار پس از طی ۱۰۷ کیلومتر وارد ایستگاه وان می‌شود و در اسکله وان مسافران سوار کشتی دو طبقه (فری بوت) شده و پس از ۵ ساعت مسافرت با کشتی بر روی دریاچه وان به ایستگاه تات وان رسیده و پس از طی ۱۳۳۰ کیلومتر سفر خود را با قطار ترکیه تا آنکارا ادامه می‌دهند و در ساعت ۱۰ شنبه به آنکارا می‌رسند. شهرداری خوی ساختمان شهرداری خوی یا بلدیه سابق مربوط به دوره پهلوی اول است و در خوی، مرکز شهر واقع شده بنای شهرداری خوی در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی به دست استاد علی اکبر توانا (معمار مشهور خویی) در محل ساختمان قدیم شهرداری واقع در خیابان شهید صمدزاده (فعلی) ساخته شد. درفضای شهرداری قدیم صدها درخت اصله تبریزی تنومند وجود داشت. در گذشته به شهردار قدیم رئیس بلدیه شهر می‌گفتند و در زمان تأسیس۵ الی ۶ نفر کارگر روز مزد داشت. کوچه‌های شهر اکثراً خاکی بودند. در سال ۱۳۱۲ خیابان‌های اصلی شهر احداث شد (خیابان طالقانی و خیابان شریعتی) و در سال ۱۳۱۶تنها در چند محل از شهر آسفالت وجود داشت از ۱۳۳۰ سر آغاز آسفالت خیابان‌های شهر بوده‌است. وظایف شهرداری در بدو تشکیل بیشتر نظافت و رفت روب شهر بوده‌است و در سال ۱۳۳۰، ۳۵ نفر کارمند و ۲۰ نفر کارگر داشته‌است. شهرداری خوی در گذشته زیر نظر انجمن شهر فعالیت می‌کرد و بیشترین منابع تأمین درآمدی شهرداری، از محل دریافت عوارض بوده و به مسایل و امور آب، برق، نان، گوشت، بهداشت شهر با نظافت، رفت و روب (خدمات شهری) نیز نظارت داشته‌است. در سال ۱۳۰۷ شهر خوی دارای پنج دروازه ورودی بوده و در هر کدام از این دروازه‌ها عوارض ورود و خروج به شهر و کالاهای وارداتی، اجناس فروشی در میدان‌ها گندم، نمک، دواب عوارض دریافت می‌گردید. بعدها وظایف شهرداری توسعه‌یافته و اخذ عوارض از پروانه‌های ساختمانی و مغازه‌ها و سایر مجوزها از مردم نیز به منابع درآمدی شهرداری اضافه شد. کاشتن درختان چنار از سال ۱۳۳۸ در شهر خوی آغاز شد و بیشتر آرامستان‌ها مسیر گشایی شده و ورود حیوانات به شهر ممنوع شد. هم‌اکنون شهرداری خوی با داشتن درجه ۱۰ به عنوان یکی از شهرداری‌های فعال شمال غرب کشور به‌شمار رفته و دارای ۴ ناحیه و ۵ سازمان آتش‌نشانی، اتوبوسرانی، تاکسیرانی، سازمان پایانه‌ها و سازمان آرامستان‌ها می‌باشد. حمل‌ونقل شهری خوی سازمان اتوبوس و مینی‌بوس رانی خوی در سال ۱۳۷۰ به منظور جابجائی شهروندان خوی با تعداد ۹ دستگاه اتوبوس و ۱۱ دستگاه مینی‌بوس با اساسنامه مستقل طی مجوز صادره از سوی وزارت محترم کشور تأسیس و شروع بکار نموده و اکنون سازمان اتوبوسرانی خوی و حومه با ۸۸ دستگاه اتوبوس و ۱۱۷ دستگاه مینی‌بوس در ۳۵ خطوط در سطح شهر و حومه به شهروندان محترم خدمات دهی می‌نماید. سازمان تاکسیرانی خوی اتحادیه تاکسی و تاکسی بار در شهر خوی از سال ۱۳۵۱ فعالیت خود را آغاز کرد که در سال در سال ۱۳۷۷ با تشکیل امور تاکسیرانی در شهرداری خوی به مجموعه‌های تحت نظر شهرداری خوی پیوست. امور تاکسیرانی شهرداری خوی تا سال ۸۲توسط شهرداری اداره می‌شد که با تأسیس سازمان به عنوان یکی از سازمان‌های شهرداری کار خود را از لحاظ اداری و مالی به صورت مستقل آغاز نمود. سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی خوی در سال ۸۲ در اجرای قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون راجع به تمرکز امور تاکسیرانی به عنوان یکی از سازمان‌های زیر مجموعه شهرداری خوی تأسیس گردید. این سازمان بر اساس ماده ۸۴ قانون شهرداری‌ها وبند ۱۵ماده ۷۱ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوبه ۰۱/۳/۷۵ تأسیس گردیده‌است و دارای موضوع و اهداف و وظایف تصدی و مدیریت بر کلیه امور مربوط به تاکسیرانی و حمل و نقل عمومی مسافر درون‌شهری شهر خوی می‌باشد. گردشگری جاهای دیدنی بازار خوی دروازه سنگی آرامگاه شمس تبریزی کاروانسرای خان مناره شمس تبریزی ساختمان شهرداری خوی جهنم دره خوی قلعه بزرگ چورس آرامگاه آل یعقوب خانه کبیری مقبره صخره‌ای چیر دبیرستان حکیمه مسجد مطلب خان مسجد داش آغلیان مسجد سیدالشهداء مسجد ملا حسن کلیسای ملهذان کلیسای خوی (سورپ سوکیس) پل خاتون تپه علمدار بدل‌آباد هتل‌های خوی خوی با داشتن ۳ هتل شامل: هتل ۳ ستاره ثمین، هتل ۲ ستاره زمرد، و هتل ۱ ستاره جهانگردی، و مسافرخانه‌های درجه یک آماده پذیرایی از مهمانان گرامی است. کباب خوی اصلی‌ترین غذای شهر خوی از دیرباز کباب خوی است که برای چشیدن طعم اصل کباب خوی باید خود را به بازار قدیمی خوی رسانده و در چلوکبابی حاج حسین و حاج علی خود را مهمان کرد تا طعم واقعی کباب اصل خوی را تجربه کرد. بازار قدیمی خوی بازار قدیمی خوی بازار خوی در ضلع شرقی شهر خوی قرار دارد و بازمانده بازار گسترده‌است. تاریخ احداث بازار فعلی دوره صفویه به بعد است دارای ۴ کاروانسرای بزرگ میرزا هاشم، کاروانسرای خان و غیره می‌باشد. بیشتر قسمت‌های آن به دستور عباس میرزای قاجار و توسط امیر احمدخان دنبلی، در اوایل دوره قاجاریه ساخته شده‌است. بازار خوی مانند بازارهای اصفهان، کرمان و… تزئینات گچبری و کاشیکاری آجری، کتیبه و… ندارد اما در بعضی از قسمت‌ها، مخصوصاً در چهارسوهای آن تزئینات کَشه چینی آجر وجود دارد. مراکز آموزشی شهرستان خوی خوییان از پیشگامان نهضت مشروطیت در آذربایجان و ایران بوده‌اند و این نیز برخاسته از پیشینه و ساختار فرهنگی شهر بوده‌است. تاریخ ایجاد اولین مدرسه به شکل امروزین در خوی به سال ۱۸۸۰ میلادی و به‌وسیله مسیونرهای آمریکایی می‌رسد؛ که مدرسه خسروی یکی از آثار تاریخی خوی که بازمانده از دوران قدیم است که می‌توان به آن اشاره کرد. از مراکز آموزشی خوی می‌توان به: دانشگاه آزاد اسلامی با حدود ۵۴۰۰ دانشجو، دانشگاه پیام نور با حدود ۴۵۰۰ دانشجو، دانشکده علوم پزشکی خوی با حدود ۷۰۰ دانشجو، دانشکده فنی و مهندسی، دانشکده علوم قرآنی، حوزه علمیه نمازی، مرکز تربیت معلم و دانشگاه‌های غیردولتی علامه خویی، زرینه و شمس از مراکز علمی - آموزشی شهر به‌شمار می‌آیند و دانشگاه دولتی خوی نیز در دست ساخت می‌باشد که امید می‌رود با ساخت و تکمیل آن تحولی شگرف در سطح منطقه به وجود آید. همچنین دبیرستان علامه حلی خوی از ممتازترین مدارس در استان می‌باشد و همه ساله بسیاری از دانش آموزان این مرکز در المپیادهای علمی و کنکور سراسری می‌درخشند که در سطح استان مشهود است. صنعت در شهرستان خوی از عمده کارخانه‌های معروف در شهرستان خوی می‌توان به کارخانه‌های: نیروگاه سیکل ترکیبی خوی - سیمان آذرآبادگان خوی - کارخانه در حال احداث ذوب آهن خوی - کارخانجات بزرگ نساجی خوی - آبمیوه و کنسانتره‌سازی گلشن خوی - کارخانه تصفیه نمک آذر سپید خوی - کارخانه‌های مبلمان (بارش- ایپک یولی - هدف -ترک - استانبول و…) اشاره کرد. همچنین شهرک صنعتی خوی در سال ۱۳۷۹ به تصویب رسیده و با مساحت بالغ بر ۲۲۲ هکتار در جنوب شهرستان خوی در جاده خوی سلماس واقع شده‌است. اضافه می‌کنم شهرک‌های صنعتی کانی فلزی و غیر فلزی شهرک مبل در خوی کلنگ زنی و در حال احداث می‌باشد. منطقه ویژه اقتصادی خوی منطقه ویژه اقتصادی شهرستان خوی در جنوب شهرستان خوی در جاده خوی به سلماس و ارومیه به مساحت یکهزار و چهل هکتار در زمین‌های روبروی شهرک صنعتی جاده فرودگاه این شهر تعیین شده با امکانات :فرودگاه خوی - نیروگاه سیکل ترکیبی خوی - شهرک صنعتی خوی و…، هم‌اکنون در حال انجام کارهای مقدماتی خود در هیئت دولت می‌باشد. منطقه آزاد شهرستان خوی پیشنهاد ایجاد منطقه آزاد خوی اساساً توسط شخص استاندار آذربایجان غربی مطرح شده‌است. گفته می‌شود در این طرح پیشنهادی قرار است خوی به منطقه آزاد ارس متصل شود و شهرستان خوی نیز با فاصله‌ای در حدود ۲۵ الی ۳۰ کیلومتری از این منطقه آزاد بهره‌مند گردد و این موضوع بسیار جدی است و هم‌اکنون مراحل اصلی و پایانی خود را طی می‌کند. نگارخانه خوی شهرهای خواهرخوانده و هم پیوند قونیه، ترکیه از چهاردهم مهر ۱۳۹۰ نیشابور، استان خراسان رضوی، ایران از چهاردهم مهر ۱۳۹۰ شیراز، استان فارس، ایران از پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ شهرهای یغگنادزور، وایک و جرموک، ارمنستان از بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۴ منابع پیوند به بیرون وبگاه رسمی خوی شهرستان خوی شهرهای استان آذربایجان غربی شهرهای شهرستان خوی کشتار جمعی در ۱۹۱۸ (میلادی) مناطق مسکونی کردنشین در استان آذربایجان غربی