id
stringlengths 1
7
| url
stringlengths 31
762
| title
stringlengths 1
132
| text
stringlengths 4
168k
|
---|---|---|---|
8123 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86 | آراگون | آراگون یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا است. پایتخت آن ساراگُسا است. اهالی آراگون به زبان آراگونی تکلم میکنند.
تقسیمات
این بخش از سه استان تشکیل شدهاست که عبارتند از:
استان ساراگوسا
استان هوئسکا
استان تروئل
منابع
http://en.wikipedia.org/wiki/Aragon
آراگون
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۲ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا
بنیانگذاریهای ۱۹۸۲ (میلادی) در اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا |
8124 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3 | آستوریاس | آستوریاس (به اسپانیایی: Asturias) یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا است. این بخش خود یکی از پنجاه استان اسپانیا است. پایتخت آن اُبیهدو است. این استان ۷۸ دهستان دارد.
تاریخ
آستوریاس ابتدا توسط انسان راستقامت (هومو ارکتوس) و سپس توسط نئاندرتالها ساکن شد. از دوران پارینهسنگی زیرین و در دوران پارینهسنگی زبرین، آستوریاس با نقاشیهای غار در قسمت شرقی منطقه مشخص میشد. در دوره میان سنگی، فرهنگ بومی، فرهنگ آستوریاس توسعه یافت و بعدها، با معرفی عصر برنز، خرسنگها و گورپشتهها ساخته شدند. در عصر آهن، قلمرو تحت تأثیر فرهنگی سلتها قرار گرفت. مردمان محلی سلتها، معروف به آستورها، از قبایلی مانند لوگونها، پسیکوها و دیگران تشکیل شده بودند که کل منطقه را با کاستروها (شهرهای تپهای مستحکم) پر میکردند. امروزه نفوذ فرهنگ سلتی آستور در نامهای مکانها، مانند نام رودخانهها و کوهها همچنان ادامه دارد.
با فتح آستوریاس توسط رومیان تحت فرمان آگوستوس (۲۹–۱۹ پیش از میلاد)، این منطقه وارد تاریخ ثبت شده شد. رومیان بر آستورها تسلط یافتند، اما هرگز بهطور کامل قادر به فتح آن نشدند. پس از چندین قرن بدون حضور خارجی، آنها در طول تهاجمات ژرمنها در اواخر قرن چهارم پس از میلاد از احیای کوتاهی برخوردار شدند، در طول قرن پنجم پس از میلاد در برابر حملات سوئبیها و ویزیگوتها مقاومت کردند و اما با حمله مورها به اسپانیا به پایان رسید. با این حال، همانطور که برای رومیان و ویزیگوتها بود، مورها نیز قلمرو کوهستانی را به راحتی فتح نمیکردند، و سرزمینهای امتداد ساحل شمالی اسپانیا هرگز بخشی از اسپانیای اسلامی نشدند. با آغاز حملات مورها در قرن هشتم، این منطقه به پناهگاهی برای اشراف مسیحی تبدیل شد و در سال ۷۲۲، یک پادشاهی مستقل بالفعل به نام پادشاهی آستوریاس تأسیس شد که قرار بود مهد اولیه بازپسگیری اندلس شود.
در قرن دهم، پادشاهی آستوریاس جای خود را به پادشاهی لئون داد و در قرون وسطی انزوای جغرافیایی این قلمرو، ارجاعات تاریخی را کمیاب کرد. از طریق شورش شاهزاده هنری (بعدها انریکه دوم، پادشاه کاستیا) در قرن چهاردهم، شاهزاده آستوریاس تأسیس شد. مشهورترین طرفداران استقلال گونزالو پلاز و ملکه اوراکا بودند که در عین پیروزیهای قابل توجهی، در نهایت توسط نیروهای کاستیایی شکست خوردند. آستوریاس پس از ادغام با پادشاهی اسپانیا، اشراف بلندپایهای را در اختیار دربار اسپانیا قرار داد و نقش مهمی در استعمار آمریکا ایفا کرد. از سال ۱۳۸۸، وارث تاج و تخت کاستیا (بعدها اسپانیا) به عنوان شاهزاده (یا شاهزاده خانم) آستوریاس نامیده میشود. در قرن شانزدهم، جمعیت برای اولین بار به یکصدهزار نفر رسید و در یک قرن دیگر این تعداد به دلیل ورود ذرت آمریکایی دو برابر شد.
زبانها
تنها زبان رسمی در استان زبان اسپانیایی است. در این استان علاوه بر اسپانیایی زبان بومی منطقه بنام زبان آستوریایی نیز رواج دارد که در حدود چهارصد هزار تن گویشور دارد. در مناطق شرقی این استان زبان اوناویایی نیز بکار گرفته میشود.
جاذبههای گردشگری
ساحل برای شنا
منابع
ویکیپدیای انگلیسی، نسخه ۶ فوریه ۲۰۰۸
پانویس
اسپانیای سبز
استانهای اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
کشورها و سرزمینهای سلتیزبان
بخشهای خودمختار اسپانیا
ناحیههای استخراج ذغال سنگ در اسپانیا |
8126 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7-%D9%84%D8%A7%20%D9%85%D8%A7%D9%86%DA%86%D8%A7 | کاستیا-لا مانچا | کاستیا-لا مانچا یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا است. پایتخت آن تولدو است.
استان کوئنکا
استان آلباسته
استان سیوداد رئال
استان گوادالاخارا
استان تولدو
منابع
ویکیپدیای انگلیسی، نسخه ۷ فوریه ۲۰۰۸
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۲ (میلادی)
کاستیا-لامانچا
بخشهای خودمختار اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا |
8127 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7%20%D9%88%20%D9%84%D8%A6%D9%88%D9%86 | کاستیا و لئون | کاستیا و لئون یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا و بزرگترین آنها است.
این بخش بر پایه منطقههای تاریخی کاستیا قدیم و لئون تشکیل شدهاست.
این بخش مساحت ۹۴۲۲۳ کیلومترمربع از خاک اسپانیا را پوشش میدهد و دارای ۲/۵ میلیون نفر جمعیت (سال ۲۰۰۵) میباشد.
پایتخت آن بالادولید است.
تقسیمات
این بخش از نه استان تشکیل شدهاست که عبارتند از:
استان لئون
استان والنسیا
استان بورگس
استان سویا
استان زامورا
استان والادلید
استان سگوبیا
استان سالامانکا
استان آویلا
منابع
ویکیپدیای انگلیسی
کاستیا و لئون
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۳ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
کاستیا |
8128 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7 | اکسترمادورا | اکسترمادورا (؛ ؛ ؛ Fala : Extremaúra) یک بخشهای خودمختار اسپانیا از اسپانیا می باشد. پایتخت آن مریدا و بزرگترین شهر آن باداخوس می باشد. قرار گرفته شده در قسمت مرکزی-غربی شبه جزیره ایبری، از قسمت شرق به غرب توسط رودخانه های تاگوس و رود گوادیانا گذر می کند. جامعه خودمختار توسط دو منطقه بزرگترین استان اسپانیا ایجاد گردیده است: کاسرس و باداخوز.
اکسترمادورا از قسمت غرب با پرتغال و با جوامع خودمختار کاستیل و لئون قسمت(شمال)، کاستیا-لا مانچا قسمت(شرق) و اندلس قسمت(جنوب) هم مرز می باشد.
این یک ناحیه اساسی برای حیات وحش می باشد، به اختصاص با ذخیرهگاه مهم در مونفراکونه، که در سال ۲۰۰۷ به عنوان پارک ملی گزینش گردید، و پارک طبیعی رودخانه بینالمللی تاگوس ("پارک طبیعی بین المللی تاگوس"). سازمان اجرایی ناحیه ای که از جانب رئیسجمهور اکسترمادورا پیشوایی می گردد، مفصل اکسترمادورا نام برده میشود.
روز اکسترمادورا در تاریخ ۸ سپتامبر ضیافت گرفته می شود. این روز مقارن است با ضیافت کاتولیک بانوی ما گوادالوپ.
این ناحیه که دارای مازاد انرژی کبیر و میزبان ذخایر لیتیوم می باشد، در خط مقدم برنامه های اسپانیا برای گذار انرژی و کربن زدایی قرار دارد.
منابع
ویکیپدیای اسپانیایی، بازیابی ۰۱ می ۲۰۰۸
اکسترمادورا
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۳ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا
بنیانگذاریهای ۱۹۸۳ (میلادی) در اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
زبان اکسترامادورایی |
8129 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D8%A7%20%28%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%29 | گالیسیا (اسپانیا) | گالیسیا (به اسپانیایی: Galicia) یکی از بخشهای خودمختار اسپانیا است و در شمال غرب شبهجزیره ایبری واقع شدهاست. پایتخت آن شهر باستانی و مذهبی سانتیاگو د کمپوستلا است. گالیسیا از سوی شرق با مناطق خودمختار "کاستیا و لئون" و "آستوریاس" و از سوی جنوب با کشور "پرتغال" هممرز میباشد.
زبانهای رسمی گالیسیا زبان اسپانیایی و زبان گالیسی هستند و زبانهای دیگری مانند فالا و لئونی نیز در این منطقه رواج دارند.
گالیسیا کشوری با فرهنگ و آداب "سلتی" است. از هنگام به دست آوردن خودمختاری در سال ۱۹۷۸ گالیسیا توسط دولت این منطقه (Xunta de Galicia) اداره میشود.
آب و هوا
آب و هوای این منطقه با شرایط جوی اقیانوس اطلس پیوندی مستقیم دارد؛ معتدل و به شدت مرطوب است. بارانهای شدید از ویژگیهای خاص این منطقه میباشد. میانگین دمای هوا در ساحل دریا در لاکرونیا ۱۳،۸ درجه سانتیگراد و در ویگو ۱۴،۷ درجه است. در کوهپایه میانگین دمای هوا در سال حدود ۱۴ درجه و در مناطق کوهستانی مانند "پدرافیتا دو کابریرو" ۸ درجه است. میانگین میزان بارش سالیانه در گالیسیا حدود ۱۴۰۵ لیتر بر هر متر مربع برآورد شدهاست. شمال غرب گالیسیا با داشتن میانگین ۱۵۰ روز بارندگی در سال پر بارانترین بخش کّل اسپانیا میباشد.
تقسیمات
این بخش از چهار استان تشکیل شدهاست که عبارتنداز:
استان لاکرونیا
استان لوگو
استان اورنسه
استان پونتودرا
اقتصاد
گالیسیا یک منطقه با کنتراست اقتصادی بسیار بالاست. ساحل غربی گالیسیا با شهرهای بندری بزرگ مانند "ویگو" و صنایع دریائی و ماهیگیری مرفه و جمعیت آن رو به افزایش است. با این حال مناطق داخلی گالیسیا ("اورنسه" و "لوگو") با زمینهای کوچک کشاورزی از نظر اقتصادی وابستگی کامل به کشاورزی دارند و از نظر اقتصادی ضعیف هستند. با این همه صنایع گردشگری رو به رشد، جنگلداری پایدار و کشاورزی ارگانیک توانستهاند بدون به خطر انداختن منابع طبیعی و فرهنگهای محلی در رشد اقتصادی گالیسیا سهیم باشند.
اقتصاد گالیسیا به صورت سنتی بر ماهیگیری و کشاورزی استوار است و در مقایسه با مناطق دیگر اسپانیا مهمترین منبع درآمد گالیسیا ماهیگیری است. بر همین اساس آژانس کنترل شیلات اروپا در "ویگو" مستقر است.
با این همه از سال ۲۰۰۲ بخش خدمات با شاغل کردن بیش از ۵۸۲۰۰۰ نفر از کّل جمعیت کارگری (۱۰۷۲۰۰۰ نفر) بزرگترین بخش اقتصادی گالیسیا بهشمار میرود.
صنایع بزرگ گالیسیا شامل کشتیسازی ("ویگو" و "فرول")، صنایع نساجی و سنگ (کارخانجات گرانیت در "لاکرونیا") میباشند.
جمعیت
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۴ جمعیت گالیسیا ۲۷۴۸۶۹۵ نفر میباشد که ۵۱،۷% آن را زنان و ۴۸،۳% را مردان تشکیل میدهند.
منابع
ویکیپدیای انگلیسی
ویکیپدیای اسپانیایی
پیوند به بیرون
تصاویری از ایالت گالیسیا
گالیسیا
اسپانیای سبز
بخشهای خودمختار اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
ملتهای سلتی
منطقههای اروپا دارای زبانهای رسمی چندگانه |
8131 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7 | مورسیا | مورسیا یا مورثیا یا مرسیه یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا است و یکی از ۵۰ استان آن است.
جغرافیا
پایتخت بخش خودمختار و مرکز استان مورسیا است.
این استان ۴۶ دهستان دارد.
نام کامل رسمیِ این منطقه جامعهٔ خودمختار بخش مورثیا است.
برخلاف دیگر بخشهای خودمختار اسپانیا که چندین استان را دربرمیگیرند، این بخش از یک استان تشکیل شدهاست.
مورسیا
استانهای اسپانیا
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۲ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا |
8132 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7%20%28%D8%B4%D9%87%D8%B1%29 | مورسیا (شهر) | مورسیا شهری در منطقه خودمختار مورسیا در کشور اسپانیا است.
وجه تسمیه
منابع عربی و اسلامی نام این شهر را مُرسیه گفتهاند. بنیادگذار این شهر عبدالرحمن داخل نام داشت.
مشاهیر
محیالدین ابن عربی (۱۱۶۵–۱۲۴۰)، اندیشمند صوفی.
دیگو دساودرا فاخاردو (۱۵۸۴–۱۶۴۸)، نویسنده و دیپلمات.
فرانسیسکو سالزیو (۱۷۰۷–۱۷۸۳)، پیکرتراش در سبک باروک.
خوزه مونیینو، کنت فلوریدابلانکا (۱۷۲۸–۱۸۰۸)، سیاستمدار و وزیر شارل سوم شاه اسپانیا.
خوآن دلا سیروا (۱۸۹۵–۱۹۳۶) مخترع هواچرخ.
فرانسیسکو سانچز باوتیستا (۱۹۲۵-)ٔ شاعر.
منابع
ویکیپدیای انگلیسی، نسخهٔ ۷ آوریل ۲۰۰۷.
بنیانگذاریهای سده ۹ (میلادی) در اسپانیا
شهرهای اسپانیا
شهرهای دانشگاهی در اسپانیا
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در سده ۹ (میلادی)
مورسیا |
8133 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7 | نابارا | نابارا (به اسپانیایی: Navarra) یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا و یکی از ۵۰ استان آن است.
پایتخت بخش خودمختار و مرکز استان، پامپلونا است.
این استان ۲۷۲ دهستان دارد.
جشنهای ۱۰ روزهٔ سن فرمین یکی از معروفترین جشنهای دنیاست که همه ساله از ۱۷ ژوئیه شروع و به مدت ۱۰ روز ادامه پیدا میکند.
در این جشن با رها کردن گاو در خیابانهای شهر به جشن و پایکوبی میپردازند.
طبق آمار به دست آمده از سال ۱۹۲۴ تا سال ۲۰۰۸، ۱۳ نفر بر اثر برخورد با گاوهای خشمگین جان خود را از دست دادهاند.
نگارخانه
منابع
هفته نامه همشهری جوان شماره ۱۷۵
نابارا
استانهای اسپانیا
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۲ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
شهرهای دانشگاهی در اسپانیا
منطقههای اروپا دارای زبانهای رسمی چندگانه
بنیانگذاریهای ۱۹۸۲ (میلادی) در اسپانیا |
8134 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%28%D8%A8%D8%AE%D8%B4%20%D8%AE%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%29 | مادرید (بخش خودمختار) | مادرید (تلفظ اسپانیایی: کُمونیداد دِ مادرید Comunidad de Madrid) یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا است و پایتخت آن مادرید است.
پرچم شهر مادرید
پیوند به بیرون
http://www.madrid.org/cs/Satellite?pagename=ComunidadMadrid/Home
مادرید (بخش خودمختار)
استانهای اسپانیا
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۳ (میلادی)
بخشهای خودمختار اسپانیا |
8135 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%20%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A6%D8%A7%D8%B1%DB%8C | جزایر بالئاری | جزایر بالئاری ، مجمعالجزایری در غرب دریای مدیترانه و نزدیک به ساحل شرقی شبهجزیرهٔ ایبری است
یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا و یکی از ۵۰ استان آن بهشمار میآید.
پایتخت این استان پالما دمایورکا و ۶۷ دهستان دارد.
این منطقه شامل جزیرههای مایورکا و مینورکا، ایبیزا، فورمنترا و چند جزیرهٔ کوچک دیگر است که همه از مناطق گردشگری مشهور اروپا هستند.
منابع
استانهای اسپانیا
جزایر بالئارس
جزیرههای اسپانیا
جغرافیای جنوب غرب اروپا
دریای بالئار
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
کشورها و سرزمینهای کاتالانزبان
مجمعالجزایر اسپانیا
منطقههای اروپا دارای زبانهای رسمی چندگانه
بخشهای خودمختار اسپانیا |
8136 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D9%86%D8%A7%D8%B1%DB%8C | جزایر قناری | جزایر قَناری (به انگلیسی: Canary Islands) (; ، ) مجمعالجزایری است مرکب از هفت جزیره در اقیانوس اطلس، نزدیک به ساحل مراکش و یکی از ۱۷ منطقه خودمختار اسپانیا است و پایتخت آن لاس پالماس است.
هشت جزیره اصلی (از بزرگترین تا کوچکترین منطقه) عبارتند از تنریف، فوئرتهونتورا، گران کاناریا، لانزاروته، لا پالما (جزیره) , لا گومرا، ال هیروال و La Graciosa. این مجمع الجزایر شامل بسیاری از جزایر و جزایر کوچکتر است: آلگرانزا، Isla de Lobos , Montaña Clara , Roque del Oeste و Roque del Este. همچنین شامل مجموعه ای از سنگهای مجاور (سنگهای سالمور، فاسنیا، بونانزا، گاراچیکو و آناگا) است. در دوران باستان، از زنجیره جزیره اغلب «جزایر خوش شانس» یاد میکردند. جزایر قناری جنوبیترین منطقه اسپانیا و بزرگترین و پرجمعیتترین مجمع الجزایر میکرونزی است. از نظر تاریخی، جزایر قناری پلی بین چهار قاره آفریقا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و اروپا در نظر گرفته شدهاست.
در سال ۲۰۱۹، جزایر قناری دارای ۲٬۱۵۳٬۳۸۹ نفر جمعیت و تراکم ۲۸۷٬۳۹ نفر در هر کیلومتر مربع بود که هشتمین جامعه خودمختار پرجمعیت است. جمعیت مجمع الجزایر بیشتر در دو جزیره پایتخت متمرکز شدهاست: حدود ۴۳٪ در جزیره تنریف و ۴۰٪ در جزیره Gran Canaria.
سواحل زیبا، آب و هوا و جاذبههای طبیعی همچون ماسپالوماس در گران کاناریا و پارک ملی تیده و کوه تیده در تنریف (سومین آتشفشان بلند در جهان که از پایه آن در کف اقیانوس اندازهگیری میشود)، آن را یک مقصد مهم گردشگری با بیش از ۱۲ میلیون بازدید کننده در سال تبدیل کردهاست، به ویژه تنریف، گران کاناریا، فوئرتهونتورا و لانزاروته. این جزایر دارای آب و هوای نیمه گرمسیری، با تابستانهای گرم و زمستانهای متوسط است. سطح بارندگی و سطح اعتدال دریایی بسته به موقعیت و ارتفاع متفاوت است. مناطق سرسبز و همچنین بیابان در مجمع الجزایر وجود دارد. کوههای مرتفع این جزایر به دلیل قرار گرفتن در بالای لایه وارونگی دما، برای رصد نجومی ایدهآل هستند. به همین دلیل، دو رصدخانه حرفه ای، رصدخانه تیده در جزیره تنریف و رصدخانه صخره بچهها در جزیره لا پالما، در این جزایر ساخته شدهاست.
در سال ۱۹۲۷، استان جزایر قناری به دو استان تقسیم شد. جامعه خودمختار جزایر قناری در سال ۱۹۸۲ تأسیس شد. پایتخت آن با شهرهای سانتا کروز د تنریف و لاس پالماس دو گران کاناریا مشترک است که به نوبه خود مرکز استانهای سانتا کروز هستند تنریف و لاس پالماس. لاس پالماس دو گران کاناریا از سال ۱۷۶۸ به جز یک دوره کوتاه در دهه ۱۹۱۰ بزرگترین شهر قناریها بودهاست. در فاصله تقسیمات سرزمینی اسپانیا در سال ۱۸۳۳ و ۱۹۲۷، سانتا کروز دو تنریف تنها پایتخت جزایر قناری بود. در سال ۱۹۲۷، با فرمانی، همانطور که در حال حاضر باقی ماندهاست، پایتخت جزایر قناری تقسیم شد. سومین شهر بزرگ جزایر قناری سن کریستوبال د لا لاگونا (میراث جهانی) در تنریف است. این شهر همچنین محل زندگی Consejo Consultivo de Canarias است که عالیترین نهاد مشورتی جزایر قناری است.
سیاست
مراکش نیز بر این جزایر ادعای مالکیت دارد.
نامگذاری
قناری یا کاناری از ریشه لاتین به معنی سگ است و «گران کاناریا» سگهای بزرگ معنی میدهد (سومین جزیره بزرگ در بین جزایر قناری).
نام پرندهٔ قناری از نام این جزیرهها گرفته شده، چراکه این پرنده بومی این منطقه (و نیز منطقه مادیرا) است. نام منطقه از نام لاتین آن Insularia Canaria گرفته شده که به معنی «جزیره سگها» است. این نام را رومیان به خاطر سگهای وحشی ای که در آنجا پراکنده بودند به این جزایر دادند.
«جزایر قناری» را در متنهای فارسی میانه «جاودان کَث» مینامیدند که به معنای شهر جاودان است. ایرانیان این جزایر را نقطه آغاز نیمروز (نصفالنهار) میشمردند. پس از ظهور اسلام و ترجمه کتابهای پهلوی به زبان عربی، این اصطلاح نیز به گونه «جزایر خالدات» به عربی ترجمه شد.
دین
بسیاری از مردم مسیحی، در درجه اول کاتولیک هستند. مذهب کاتولیک، از زمان فتح مجمع الجزایر قناری دین اکثریت (برای بیش از پنج قرن پیش) بودهاست. پطرس بتانکوریو ژوزه د آنچیتا دو قدیس کاتولیک عمده در جزایر قناری به دنیا آمدهاند. هر دو در جزیره تنریف به دنیا آمدند؛ به ترتیب مبلغان در گواتمالا و برزیل. کندلاریا مرکز زیارتی کاتولیک شهرستان در این مجمعالجزایر است، چرا که در این مکان کلیسای ویرجین از کندلاریا قرار دارد که مکان حامی مقدس در جزایر قناری است.
سایر ادیان شامل اسلام، مسیحیان پروتستان، آیین هندو، ادیان چینی، بودیسم و یهودیت در اقلیت هستند.
همچنین یک دین غیرمسیحی بومی، کلیسای گوانچه پوئبلو وجود دارد.
جغرافیا
نام هفت جزیره این مجمعالجزایر و مراکز آنها بدین شرح است:
تنریف (مرکز سانتا کروس د تنریفه);
گرن کاناریا (مرکز لاسپالماس گرن کاناریا);
لانزاروته (مرکز آرسیفه);
لاپالما (مرکز سانتا کروز لاپالما);
لا گومرا (مرکز سان سباستیان لا گومرا);
ال هیرو (مرکز والورده);
فوئرتهونتورا (مرکز پوئرتو دل روساریو).
نزدیکترین جزیره ۱۰۸ کیلومتر از کرانه شمال غربی آفریقا فاصله دارد.
این بخش از دو استان سانتا کروس و لاسپالماس تشکیل شدهاست
جدول زیر مرتفعترین کوههای هر یک از جزایر را مشخص کردهاست:
جمعیت
جمعیت هر کدام از جزایر به صورت جداگانه طبق آمار سال ۲۰۱۰ به شرح زیر است:
تنریف - ۹۰۶٬۸۵۴
گران کاناریا - ۸۴۵٬۶۷۶
لانزاروته - ۱۴۱٬۴۳۷
فوئرتهونتورا - ۱۰۳٬۴۹۲
لا پالما (جزیره) - ۸۶٬۳۲۴
لا گومرا - ۲۲٬۷۷۶
El Hierro - ۱۰٬۹۶۰
آب و هوا
نگارخانهٔ گیاهان بومی
نگارخانه
افتتاح موزه زیرآبی در جزایر قناری
هنرمند بریتانیایی جیسون تیلور در اعماق آبهای لانزاروت جزایر قناری، تندیسهایی از انسان با اندازههای واقعی ساخته و اولین موزه زیرآبی در اروپا را به وجود آوردهاست.
منابع
ویکیپدیای انگلیسی.
بخشهای چهرنگاشتی
بخشهای خودمختار اسپانیا
دوردستترین منطقههای اتحادیه اروپا
دومین سطح کد جغرافیایی اتحادیه اروپا
مجمعالجزایر اسپانیا
مناطق ویژه اتحادیه اروپا |
8138 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%AF%D8%A7 | مالاگا | مالاگا شهری است در بخش خودمختار اندلس در جنوب کشور اسپانیا مرکز شهرستانی به همین نام. این شهر با جمعیت ۵۶۱۲۵۰ خود در سال ۲۰۰۷ ششمین شهر پرجمعیت سراسر اسپانیاست.
مالاگا در منتهیالیه غرب دریای مدیترانه و در ۱۰۰ کیلومتری تنگهٔ جبل الطارق واقع شدهاست. منابع عربی و اسلامی نام این شهر را ملاقه و مالقه گفتهاند. مالاگا یکی از بنادر پرتردد اروپا است. نقاش و مجسمهساز، پابلو پیکاسو، شاعر عبری و فیلسوف یهودی سلیمان بن گابیرول و بازیگر آنتونیو باندراس در مالاگا به دنیا آمدند.
تاریخ
تاریخ مالاگا حدود ۲۸۰۰ سال را در بر میگیرد و آن را به یکی از قدیمیترین شهرهای اروپا و یکی از قدیمیترین شهرهای دائماً مسکونی در جهان تبدیل میکند. به گفته بیشتر پژوهندگان، این شهر حدود ۷۷۰ پیش از میلاد توسط فنیقیها و به نام مالاکا تأسیس شد. از قرن ششم قبل از میلاد، این شهر تحت هژمونی کارتاژ باستان بود و از سال ۲۱۸ پیش از میلاد تحت حکومت جمهوری روم و سپس امپراتوری مالاکا (لاتین) قرار گرفت. پس از سقوط امپراتوری و پایان حکومت ویزیگوتها، به مدت ۸۰۰ سال با نام عربیشده مالقة زیر حکومت اسلامی بود، اما در سال ۱۴۸۷، شاه کاستیل در بحبوحه جنگ غرناطه کنترل را به دست آورد. بقایای باستانشناسی و بناهای تاریخی دوران فنیقی، رومی، عربی و مسیحی، مرکز تاریخی شهر را به یک «موزه باز» تبدیل کرده است که تاریخ نزدیک به سههزارساله این شهر را به نمایش میگذارد.
اقتصاد
مهمترین بخشهای تجاری در مالاگا گردشگری، ساخت و ساز و خدمات فناوری هستند، اما بخشهای دیگری مانند ترابری و تدارکات شروع به گسترش کردهاند. مالاگا بهعنوان مرکز فناوری تجمیعشده عمل میکند و شرکتها عمدتاً در پارک فناوری مالاگا (پارک فناوری اندلس) متمرکز شدهاند. این شهر میزبان بزرگترین بانک منطقه، یونیکاجا، است و چهارمین شهر اسپانیا از نظر فعالیت اقتصادی پس از مادرید، بارسلون و والنسیا است. از نظر حمل و نقل، مالاگا توسط فرودگاه مالاگا-کاستا دل سول و بندر مالاگا خدماترسانی میشود، در حالی که شهر از سال ۲۰۰۷ به شبکه راه آهن پرسرعت متصل است.
منابع
مالاگا
محوطههای باستانشناختی یونان باستان در اسپانیا
محوطههای باستانشناختی در اسپانیا
بنیانگذاریهای سده ۸ (پیش از میلاد)
بنیانگذاریها در سده ۸ (پیش از میلاد) در اسپانیا
جوامع تاریخی یهودیت
شهرداریهای استان مالاگا
شهرها و شهرکهای بندری مدیترانهای در اسپانیا
شهرهای اسپانیا
شهرهای باستانی
شهرهای دانشگاهی در اسپانیا
گردشگری در اسپانیا
محوطههای رومی در اسپانیا
مستعمرههای فینیقیه در اسپانیا
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در سده ۸ (پیش از میلاد)
مناطق مسکونی در امپراتوری بیزانس
مناطق مسکونی ساحلی در اسپانیا |
8140 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%B1%D9%87%20%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C | نیمکره جنوبی | نیمکرهٔ جنوبی نیمی از سطح هر سیاره است که از استوای سیاره در طرف جنوب قراردارد.
در نیمکرهٔ جنوبی زمین خشکیها و جمعیت بسیار کمتر از نیمکرهٔ شمالی است.
کشورهای نیمکره جنوبی
کشورهای آفریقای
کاملاً در نیمکره جنوبی
آفریقای جنوبی
آنگولا
بوتسوانا
بوروندی
تانزانیا
رواندا
زامبیا
زیمبابوه
سوازیلند
سیشل
کومور
لسوتو
ماداگاسکار
مالاوی
موریس (جزیره)
موزامبیک
نامیبیا
بیشتر در نیمکره جنوبی
جمهوری دموکراتیک کنگو
جمهوری کنگو
گابن
قسمتی در نیمکره جنوبی
اوگاندا
سائوتومه و پرینسیپ
سومالی
کنیا
گینه استوایی
کشورهای آسیایی
کاملاً در نیمکره جنوبی
تیمور شرقی
بیشتر در نیمکره جنوبی
اندونزی
قسمتی در نیمکره جنوبی
مالدیو
کشورهای اقیانوسیهای
کاملاً در نیمکره جنوبی
نیوزلند
استرالیا
پاپوآ گینه نو
تونگا
نیوکالدونیا
جزایر سلیمان
ساموآ
فیجی
ناورو
تووالو
وانواتو
بیشتر در نیمکره جنوبی
کیریباتی
کشورهای آمریکای جنوبی
کاملاً در نیمکره جنوبی
اوروگوئه
آرژانتین
بولیوی
پاراگوئه
پرو
شیلی
بیشتر در نیمکره جنوبی
اکوادور
برزیل
قسمتی در نیمکره جنوبی
کلمبیا
منابع
Wikipedia contributors, "Southern Hemisphere," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Southern_Hemisphere&oldid=192801902 (accessed February 20, 2008).
نیمکرههای زمین |
8141 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D8%A8%D9%86 | بریزبن | بریزبِن (بریزبِین) پایتخت و پرجمعیتترین شهر در ایالت کوئینزلند استرالیا و سومین شهر پر جمعیت در استرالیا میباشد که در جنوب شرقی کویینزلند واقع شدهاست. کلانشهر بریزبن در سال ۲۰۲۱ جمعیت ۲٬۵۶۸٬۹۲۷ نفری داشت.
بریزبن، یکی از قدیمیترین شهرهای استرالیا، در زمینهای سنتی مردم توربل تأسیس شد، که نام آنها برای منطقه ای که این شهر در آن واقع شدهاست، میدجین است (با نام Mee-an-jin) این شهر به دلیل رودخانه بریزبن که روی آن قرار دارد نامگذاری شدهاست که به نوبه خود به نام توماس بریزبن، فرماندار نیو ساوت ولز در زمان تأسیس شهر نامگذاری شدهاست. شهرک کیفری موروتن خلیج در سال ۱۸۲۴ در ردکلیف، کوئینزلند به عنوان محلی برای مجرمان ثانویه از مستعمره سیدنی تأسیس شد و به زودی در سال ۱۸۲۵ به اسکله شمالی نقل مکان کرد و در سال ۱۸۴۲ به شهرک آزاد راه یافت. ولز در سال ۱۸۵۹، در طول جنگ جهانی دوم، بریزبن نقش اصلی در مبارزات متفقین را ایفا کرد و به عنوان فرماندهی منطقه جنوب غربی اقیانوس آرام برای ژنرال ارتش ایالات متحده داگلاس مکآرتور خدمت کرد.
این شهر، شهری با چندگانگی فرهنگی بالاست بهطوری که که ۳۳٫۱ درصد از جمعیت آن متولد کشورهای دیگر غیر از استرالیا هستند. بریزبن به عنوان یک شهر جهانی (Beta +) طبقهبندی میشود، و دارای رتبه بالایی در رتبهبندی زیستپذیرترین شهرهای جهان است. بریزبن به خاطر معماری متمایز کوئینزلندر، و فرهنگ غذاخوری و آشپزی در فضای باز مشهور است. بریزبن همچنین از طریق آثار Canon David John Garland منشأ سنت روز آنزاک بود. یک مرکز حمل و نقل، بریزبن توسط یک شبکه بزرگ ریلی حومه ای، شبکههای معروف اتوبوسرانی و کشتی و همچنین سومین فرودگاه بریزبن و بندر دریایی پر رفت و آمد استرالیا سرویس دهی میشود. بریزبن میزبان رویدادهای بزرگی از جمله بازیهای مشترک المنافع ۱۹۸۲، World Expo 88 و نشست G20 2014 بودهاست. بریزبن به عنوان میزبان بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۳۲ در ژوئیه ۲۰۲۱ انتخاب شد.
بریزبن یک مقصد محبوب گردشگری است. از مهمترین مکانهای دیدنی و دیدنی میتوان به South Bank Parklands و مرکز فرهنگی کوئینزلند از جمله مرکز هنرهای نمایشی کوئینزلند و گالری هنری و گالری هنرهای مدرن کوئینزلند، باغ گیاهشناسی شهر، میدان کینگ جورج و تالار شهر، پل داستان، کوه کوه tha Botanic Gardens and Lookout, Lone Pine Koala Sanctuary, Howard Smith Wharves, New Farm Park، پارک ملی D'Aguilar و خلیج مورتون و جزایر آن مانند جزیره مورتون و سنت هلنا اشاره کرد.
تاریخچه
بیش از قرن نوزدهم
اعتقاد بر این است که استرالیاییهای بومی ساکن جنوب غربی کوئینزلند ۳۲٬۰۰۰ سال است که زندگی میکنند و جمعیتی پیشبینی شده بین ۶٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ نفر قبل از کوچ سفید پوستان بودهاست. [۱۵] [۱۶] در این زمان، منطقه بریزبن توسط مردم جرگه، از جمله گروه تورل، [۱۷] ساکن بود، که میدان منطقه ای است که در حال حاضر منطقه تجاری تجاری به عنوان میان جین است، یعنی «محل به شکل یک سنبله». [۱۸] شواهد باستانشناسی نشان میدهد که مهاجرت مکرر در اطراف رود بریزبن، و به ویژه در سایت که در حال حاضر به عنوان Park Musgrave مشهور است. [۱۹]
قرن ۲۱
بعد از ۲ دهه افزایش جمعیت - بریزبن در سال ۲۰۱۱ دچار سیل زدگی بزرگی شد. رودخانه بریزبن به ارتفاع سال ۱۹۷۴ نرسید اما همچنان باعث خسارات فراوانی به شهر شد.
بریزبن همچنین، میزبانی بازیهای نهایی خیرخواهانه در سال ۲۰۰۱، و همچنین برخی از بازیهای جام جهانی راگبی و همچنین نشست ۲۰۱۴ بریزبین در گروه G20 برگزیده شد.
AMES
جغرافیا
بریزبن مرکز ایالت کوئینزلند یا سرزمین ملکه در کشور استرالیا است. بریزبین بعد از سیدنی و ملبورن سومین شهر بزرگ استرالیا است. ساختار شهری بریزبین همانند دیگر شهرهای بزرگ استرالیا مشتمل بر مرکز شهر (Central Business District, CBD) و تعداد زیادی محله (Suburb) است.
دیدنیهای بریزبین
رودخانه بریزبین
پارک کرانه جنوبی رودخانه بریزبین South Bank Parklands
گردشگاه کوهستانی کوتا Mt. Coot-tha با نمای کامل از شهر
چشمانداز کانگورو پوینت Kangaroo Point
کتابخانه ایالتی کوئینزلند Queensland State Library
ساختمان کازینو
ساختمان شورای شهر بریزبین
موزه نیروگاه برق Powerhouse Museum
دانشگاهها
دانشگاه کوئینزلند
دانشگاه فناوری کوئینزلند
دانشگاه گریفیث
مجموعه دانشگاههای جیمزکوک
سایر دانشگاههای ایالت کوئینزلند
دانشگاه کاتولیک استرالیا Australian Catholic University
دانشگاه کوئینزلند مرکزی
دانشگاه کوئینزلند جنوبی
دانشگاه سانشاین کوست
بریزبن همچنین در مرکز هنرهای نمایشی بومی قرار دارد. بریزبین بعلاوه خانه هنرهای نمایشی (هنرهایی که در مقابل عدهای به اجرا در میآید - مثل رقص، تئاتر، موسیقی و غیره) بومیهای استرالیا (Aboriginal) میباشد.
سه کالج اصلی TAFE در بریزبن وجود دارد.
مؤسسه شمال بریزبن - Brisbane North Institute of TAFE
مؤسسه جنوبی متروپولیتن - Brisbane North Institute of TAFE
Southbank Institute of TAFE.
بریزبن همچنین خانه مستقل بسیاری از دیگر رشتهها میباشد. از جمله دانشکده پزشکی استرالیا Australian College of Natural Medicine،
کالج الهیات کویینزلند Queensland Theological College،
کالج الهیات بریزبن - Brisbane College of Theology,
QANTM (مؤسسه SAE)،
مؤسسه موسیقی جاز Jazz Music Institute,
Jschool: آموزش و پرورش روزنامهنگاری، آکادمی JMC
بسیاری از پیش دبستانها، مدارس ابتدایی و دبیرستانهای بریزبن تحت تعلیم آموزش و پرورش کوئینزلند، یک شاخه ای از دولت کوئینزلند هستند. همچنین تعداد زیادی از مدارس مستقل (خصوصی)، رومی کاتولیک، لوتری (Lutheran) و دیگر مدارس مسیحی نیز وجود دارد.
شهرهای خواهرخوانده
کوبه (شهر)، ژاپن
اوکلند، نیوزیلند
شن ژن، جمهوری خلق چین
سمارانگ، اندونزی
کائوسیونگ، تایوان
دائه جون، کره جنوبی
چونگ کینگ، جمهوری خلق چین
لکنو - هندوستان
ابوظبی، امارات متحده عربی
نگارخانه
جستارهای وابسته
کوئینزلند
سیلهای ۲۰۱۱–۲۰۱۰ کوئینزلند
منابع
پیوند به بیرون
سایت اطلاعرسانی OurBrisbane
بنیانگذاریهای ۱۸۲۴ (میلادی) در استرالیا
شهرهای استرالیا
شهرهای اقیانوسیه
شهرهای بندری در استرالیا
شهرهای ساحلی استرالیا
شهرهای کوئینزلند
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۸۲۴ (میلادی) |
8142 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D8%AB | پرث | پرث یا پرت مرکز ایالت و بزرگترین شهر استرالیای غربی در کشور استرالیا است. همچنین این شهر چهارمین شهر بزرگ استرالیا نیز محسوب میشود که فاصله آن تا سیدنی نزدیک به ۳۸۰۰ کیلومتر است. پرث یک کلانشهر با شهرهای پیرامونی و شهرداریهای بسیاری است. جمعیت خود پرث در سال ۲۰۲۱ برابر با ۲٬۱۹۲٬۲۲۹ نفر بود. پرث در ساحل غربی استرالیا در نزدیکی اقیانوس هند و در دهانه رودخانه سوان واقع شدهاست.
این شهر یکی از بهترین شهرهای برای سکونت (بیست و یکمین در سال ۲۰۱۹) در میان شهرهای جهان است.
این شهر با سایر مراکز جمعیتی استرالیا فاصله زیادی دارد. فرودگاه بینالمللی پرث چهارمین فرودگاه پررفتوآمد این کشور است. یک خط راهآهن، راهآهن سراسری استرالیا، پرث را به آدلاید، نزدیکترین شهر بزرگ، در فاصله ۲۷۰۰ کیلومتری، پیوند میدهد.
این شهر در سال ۱۸۲۹ توسط کاپیتان اسکاتلندی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا «جیمز استرلینگ» (James Stirling) بنیانگذارده شد. کارخانههای دو برند خودروسازی استرالیایی در پرث قرار داشتند. این شهر همچنین دارای دو تیم فوتبال استرالیایی است.
تاریخ
مردم بومی
تحقیقات باستانشناسی نشان میدهد که بومیان استرالیا ۳۸ هزار سال پیش در منطقه پرث زندگی میکردند. در زمان استعمار اروپا، نیونگاهها به عنوان شکارچی-گردآورنده در جنوب غربی استرالیا زندگی میکردند. تالابهای دشت ساحلی اطراف رودخانه سوان برای مردم بومی اهمیت معنوی داشت - این تالابها در افسانههای مربوط به داستانهای رؤیایی ظاهر میشدند - و منبع مهمی برای غذا بودند.
مردم قوم نیونگاه منطقه ای را که پرث بعدی در آن ساخته شد «بورلو» مینامیدند. 'بورلو' بخشی از زیستگاه قبیله مورو از قوم نیونگاه بود. زمانی که انگلیسیها در آنجا مستقر شدند، یلاگونگا رهبر موروها بود. او در سال ۱۸۴۳ درگذشت. موروها تنها یکی از چندین قبیله نیونگاه بودند که در حوضه رودخانه سوان زندگی میکردند و زبان آنها بخشی از گروه گویشی وادجوک بود. وادجوک یکی از چهارده گروه گویشی بود که گروه اجتماعی-زبانی نیونگاه را تشکیل میداد. گاهی اوقات به آن بیبولمون نیز میگویند.
در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶، دادگاه فدرال استرالیا حکم داد که قوم نیونگاه یک مالکیت معتبر بومی بر پرث دارد. دو سال بعد، این دادخواست دوباره رد شد.
مشاهدات اولیه اروپاییها
باور بر این است که پرتغالیها اولین اروپاییهایی بودند که در دهه ۱۵۲۰ سواحل غربی استرالیا را دیدند. هلندیها راه آنها را در اوایل قرن هفدهم دنبال کردند. اولین مشاهده مستند اروپایی رودخانه سوان توسط ویلم دِ فلامینگ در ۱۰ ژانویه ۱۶۹۷ انجام شد. او رودخانه سوان و جزیره راتنست را کاوش کرد و نام برد. یک سفر اکتشافی فرانسوی به رهبری نیکولاس باودین نقشه رودخانه سوان را در سال ۱۸۰۱ ترسیم کرد.
مستعمره بر رودخانه سوان
دولت بریتانیا به امید تسهیل تجارت با شرق و ترس از افتادن بخش غربی قاره استرالیا به دست فرانسه، به فرماندار مستعمره نیو ساوت ولز دستور داد تا در آنجا شهرک سازی کند. در سال ۱۸۲۴ یک شهرک در جزیره ملویل و در سال ۱۸۲۶ در کینگ جورج ساوند برپا شد.
با این حال، کاپیتان جیمز استرلینگ احساس کرد که استقرار در دهانه رودخانه سوان مناسب تر است. او در سال ۱۸۲۷ رودخانه را کاوش کرد، در سال ۱۸۲۸ در لندن لابی کرد و در سال ۱۸۲۹ این مستعمره را بر روی رودخانه سوان تأسیس کرد. استرلینگ به درخواست جورج موری، رئیس وقت دفتر استعمار، مرکز مستعمره تازه را پرث نامید که نام زادگاه جورج موری، یعنی شهر پرث اسکاتلند بود. پرث بهطور رسمی در ۱۲ اوت ۱۸۲۹ تأسیس شد. این مناسبت با قطع یک درخت توسط هلن دَنس، همسر ناخدای کشتی اچاماس سولفور (۱۸۲۶) انجام شد.
جان سپتیموس رو نقشههای پرث، فریمانتل و گیلدفورد را ترسیم کرد. در گیلدفورد، محصولات کشاورزی برای صادرات به سوی سوان فرستاده شد، فریمانتل بندر دریایی و پرث مرکز اداری و نظامی مستعمره بود. این سه مرکز به کندی توسعه یافتند.
اگرچه روابط با نیونگاهها در ابتدا دوستانه بود، اما رشد مستعمره، و اشغال و اشغال بیشتر و بیشتر قلمرو، منجر به درگیری شد. میجِگورو، بزرگِ قبیله وادجوک در سال ۱۸۳۳ اعدام شد و پسرش ییگن به قتل رسید. در سال ۱۸۳۴ قتلعام پینجارا اتفاق افتاد.
وقتی یلاگونگا در سال ۱۸۴۳ درگذشت، قبیله او متلاشی شده و از قلمرو خود رانده شده بود. چند تن از افراد قبیله به سمت شمال به باتلاق سِوم یا «بوجامولینگ» که بعداً هاید پارک نام گرفت، عقبنشینی کردند.
مستعمره کیفری و کشف طلا
از آنجایی که فرستادن زندانیان به مستعمرات شرقی در استرالیا رو به کاهش گذاشت، استرالیای غربی در سال ۱۸۵۰ به درخواست کشاورزان و صاحبکاران محل به دلیل کمبود نیروی کار به مستعمره کیفری تبدیل شد. در کمتر از بیست سال، تقریباً ده هزار زندانی بریتانیایی به این مستعمره آورده شدند.
در سال ۱۸۵۴ ملکه ویکتوریا به پرث جایگاه رسمی به عنوان شهر اعطا کرد. اولین جلسه شورای شهر پرث در ۱۰ دسامبر ۱۸۵۸ برگزار شد. در سال ۱۸۷۷ پرث توسط یک خط تلگراف به آدلاید متصل شد. راهآهن شرقی از فریمانتل به گیلدفورد در سال ۱۸۸۱ و خط آرمادیل از پرث به آرمادیل در سال ۱۸۹۸ افتتاح شد.
در پایان سده نوزدهم در اطراف کولگاردی و کالگورلی طلا کشف شد. تب طلا به دنبال آن باعث شد که جمعیت پرث به شدت افزایش یابد.
عضویت در همسودها و پس از آن
استرالیای غربی در سال ۱۹۰۱ به کشورهای مشترکالمنافع استرالیا پیوست. این آخرین مستعمره استرالیا بود که به همسودها پیوست و تنها پس از دریافت برخی امتیازات از سایر مستعمرات این کار را انجام داد. این امتیازات شامل ساخت یک خط آهن بین پورت آگوستا و کالگورلی در چارچوب راهآهن سراسری استرالیا بود که پرث را به ایالتهای شرقی متصل میکند. پرث همچنین مرکز ایالت شد.
اولین دانشگاه پرث، دانشگاه استرالیای غربی، در سال ۱۹۱۱ افتتاح شد. در سال ۱۹۳۰ این شهر از طریق یک خط تلفن به آدلاید به شبکه تلفن استرالیا متصل شد.
استخراج معادن استرالیای غربی دوباره در دهه ۱۹۶۰ و در سراسر دهه ۱۹۷۰ رونق گرفت. این بهطور قابل توجهی دورنمای شهری ناحیه تجاری مرکزی (CBD) پرث را تغییر داد. این شهر در سال ۱۹۶۲ پس از آن که جمعیت آن - که در آن زمان نیم میلیون نفر بود، به هنگام عبور فضانورد آمریکایی جان گلن با مدارگرد مرکوری-اطلس ۶ از فراز پرث، چراغهای منازل خود را روشن کردند، به «شهر چراغان» معروف شد. این کار دوباره در سال ۱۹۹۸ انجام شد. در سال ۱۹۹۲ راهآهن اتصال پرث به Joondalup تکمیل شد.
بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵، معدنکاری در استرالیای غربی اوج دیگری را تجربه کرد. پس از ژاپن در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، چین اکنون تقاضای مواد خام را به سطوح بیسابقه ای میرساند. جمعیت شهر به شدت افزایش یافت و زیرساختهای منطقه بسیار توسعه پیدا کرد. بسیاری از معدنکاران در شهر نشیمن گزیدند و تحت طرحهای فیفو کار میکردند. هزینه زندگی در پرث بر همین اساس افزایش یافت و این شهر گرانترین شهر در بین تمام شهرهای استرالیا شد.
جدول زمانی
جغرافیا
حوزه داد و ستد مرکزی
قلب پرث ناحیه تجاری مرکزی (CBD) است. سیبیدی از جنوب و شرق با رودخانه سوان، از غرب با «پارک کینگز» و از شمال با پل شمالی هممرز است. پروژه PTA 'Perth City Link' راهآهنهای جداکننده سیبیدی و نورثبریج را در دهه دوم قرن بیست و یکم به زیر زمین منتقل کرد. این امر فضا را برای پرث آرنا، چهار ساختمان اداری و «میدان ییگن»، میدانی به افتخار ییگن آزاد کرد.
«تراس سنت جورج» خیابان اصلی سیبیدی است و به موازات رودخانه سوان امتداد دارد. ساختمانهای اداری مرتفع زیادی وجود دارد که شرکتهای چندملیتی و بزرگ در آنها مستقر هستند. کافهها، رستورانها و مغازهها به کارمندان خدمات ارائه میدهند. 'سنترال پارک' با ارتفاع ۲۲۶ متر، بلندترین آسمانخراش این شهر است. «خیابان هی» و «خیابان موری» برای خرید و سرگرمی معروف هستند.
منطقه شهری پرث
منطقه شهری پرث تقریباً ۱۲۵ کیلومتر از «تو راکز» در شمال تا سینگلتون در جنوب و تقریباً ۵۰ کیلومتر از ساحل در غرب تا موندارینگ در شرق امتداد دارد. به این ترتیب این منطقه بیش از ۶۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.
بر اساس قانون برنامهریزی و توسعه ۲۰۰۵، محدوده شهری از ۳۰ منطقه مدیریت محلی (LGAs) تشکیل شدهاست. مناطق مدیریت محلی هممرز با پرث عبارتند از: شهر وانرو و شهر سوان در شمال، شایر موندارینگ، شهر کالاموندا و شهر آرمادیل در شرق، شایر سرپنتاین-جارادیل در جنوب شرقی، و شهر راکینگهام در جنوب غربی. جزیره راتنست و جزیره گاردن در سواحل غربی قرار دارند و همچنین بخشی از پرث هستند. این طرحبندی مطابق با طرح منطقه شهری (MRS) و بخش آماری پرث عمده اداره آمار استرالیا (ABS) است.
مرز محدوده شهری گاهی اوقات نیز متفاوت تعریف میشود. علاوه بر ۳۰ LGA فوق، «پرت بزرگ» یا «منطقه آماری شهر پایتخت بزرگ» از ABS نیز شامل شهر ماندورا و «منطقه آماری سطح ۲ پینجارا» در شایر موری است.
دانشگاه ها
دانشگاه کورتین
دانشگاه استرالیای غربی
دانشگاه ادیث کوان
دانشگاه مرداک
The University of Notre Dame Australia
جستارهای وابسته
استرالیای غربی
منابع
بنیانگذاریهای ۱۸۲۹ (میلادی) در استرالیا
پرت، استرالیا
شهرهای استرالیا
شهرهای استرالیای غربی
شهرهای اقیانوسیه
شهرهای ساحلی استرالیا
مناطق شهری بر پایه کشور استرالیا
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۸۲۹ (میلادی) |
8153 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D8%A7 | مریدا | مِریدا (در اسپانیایی: Mérida) مرکز ناحیه خودگردان اکسترمادورا در کشور اسپانیا است. شهر مریدا در استان باداخوس واقع شده و در سال ۲۰۰۲ میلادی ۵۰٬۷۰۰ نفر جمعیت داشت.
شهر مریدا در سال ۲۵ میلادی با نام امِریتا آگوستا بنا به فرمان سزار آگوستوس بنا شد. بنای این شهر برای پاسبانی از یک گردنه و پل بر روی رودخانه گوادیانا بود.
منابع
مشارکتکنندگان ویکیپدیا، "Mérida"، ویکیپدیای انگلیسی، (نسخه ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶).
مریدا
محوطههای باستانشناختی در اسپانیا
اسپانیا در سده ۱ (پیش از میلاد)
بنیانگذاریها در سده ۱ (پیش از میلاد) در اروپا
بنیانگذاریها در سده ۱ (پیش از میلاد) در اسپانیا
بنیانگذاریهای ۲۵ (پیش از میلاد)
بنیانگذاریهای دهه ۲۰ (پیش از میلاد) در امپراتوری روم
بنیانگذاریهای سده ۱ (پیش از میلاد) در امپراتوری روم
تماشاخانههای رومی در اسپانیا
شهرداریها در استان باداخس
شهرها و شهرکهای امپراتوری روم در اسپانیا
شهرهای اسپانیا
مناطق مسکونی در استان باداخس |
8155 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7 | استوا | استوا یا هموگار نام خطی فرضی است که کرهٔ زمین را به دو بخش نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی تقسیم میکند.
فاصلهٔ نقاط بر روی خط استوا از قطبهای شمال و جنوب به یک اندازه است. خط استوا مبدأ عرض جغرافیایی و درجهٔ آن صفر میباشد. ۹۰ درجهٔ عرض جغرافیایی به سوی شمال خط استوا و ۹۰ درجهٔ دیگر آن به سوی جنوب خط استوا کشیده شدهاست. در کرهٔ زمین، هر یک از این عرضها به فاصلههای برابر قرار گرفته و بهطور میانگین هر درجهٔ آن معادل ۱۱۱/۰۴۲ کیلومتر یا ۶۹ مایل محاسبه شدهاست.
خط استوای زمین همچنین بزرگترین (طولانی ترین) مدار زمین و برابر با طول محیط کره زمین با درازای ۴۰٬۰۷۶ کیلومتر است. هر اندازه به سوی شمال یا جنوب خط استوا برویم، محیط عرض جغرافیایی کوچکتر میشود تا اینکه در نقطهٔ قطب به درجهٔ صفر میرسد. سطح کرهٔ زمین در خط استوا به مقدار ۴۰٬۰۰۰ کیلومتر در شبانهروز حرکت میکند. این بهمعنای سرعتی برابر ۱٬۶۷۰ کیلومتر بر ساعت است. این سرعت از تقسیم محیط کرهٔ زمین در خط استوا (حدود ۴۰٬۰۷۰ کیلومتر) بر تعداد ساعات شبانهروز (۲۴) محاسبه میشود.
در ادبیات فارسی
نام خط استوا در فارسی کاربردی دیرینه دارد و در اشعار فارسی نیز دیده میشود؛
نمونه از خاقانی:
از نظامی:
از سعدی:
از منوچری:
محصولات
در منطقه استوایی، کشت قهوه و کائوچو رواج دارد. چرا که این مناطق محیط بسیار مناسبی برای کشت این محصولات هستند و میتوان گفت که مواد اولیهٔ بیشتر شرکت های مشهور تولید قهوهٔ جهان، در این مناطق وجود دارد و این کارخانهها در مناطق استوایی دارای مزارع انحصاری هستند. در آغاز قرن نوزدهم میلادی هم کشورهای استعمارگر از این مسئله و سود زیادی که در کشت قهوه و کائوچو در این مناطق وجود دارد با خبر بودند. از همین رو در آن سالها بخش زیادی از جنگلهای استوایی را با آتش زدن یا قطع کردن درختان از بین بردند و به مزارع تبدیل کردند.
گذر از مناطق
منابع
دستگاه مختصات سماوی
ژئودزی
سامانه موقعیتیاب جهانی
عرضهای جغرافیایی
مدارگان
ناوبری |
8172 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%86%D9%87 | پیرنه | پیرِنه رشتهکوهی است در جنوبغربی اروپا و مرز طبیعی میان فرانسه و اسپانیا است.
این کوهها شبهجزیرهٔ ایبری را از فرانسه جدا میکنند و امتداد آن حدود ۴۳۰ کیلومتر از خلیج بیسکای در اقیانوس اطلس تا دماغهٔ کرئوس در دریای مدیترانهاست.
نام آن به فرانسوی Pyrénées، به اسپانیایی Pirineos، به کاتالانی Pirineus و به باسکی Pirinioak تلفظ میشود.
کشور کوچک آندورا تماماً درون این رشتهکوه قرار دارد. بلندترین قلهٔ پیرنه، آنتو (۳٬۴۰۴ متر) نام دارد که در گوشهٔ شمالشرقی منطقهٔ آراگون اسپانیا واقع شدهاست.
این رشتهکوه در اثر برخورد شبهجزیرهٔ ایبری با قارهٔ اروپا در حدود ۵۰ میلیون سال پیش یعنی در مرحلهٔ کوهزایی آلپی پدید آمدهاست و این برخورد همچنان ادامه دارد.
پیوند به بیرون
سفری به درههای پیرنه فرانسه
منابع
در انتهای بینهایت...
Wikipedia contributors, "Pyrenees," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Pyrenees&oldid=195748717
نگارخانه
پیوند به بیرون
پیرنه
اسپانیای سبز
ایالت چهرنگاشتی
رشتهکوههای آراگون
رشتهکوههای اروپا
رشتهکوههای کاتالونیا
رشتهکوههای ناحیه آکیتن
زمینچهرهای آرییژ
زمینچهرهای آندورا
زمینچهرهای اوت-پیرنه
زمینچهرهای اوت-گارون
زمینچهرهای پیرنه-آتلانتیک
زمینچهرههای پیرنه-اورینتال
جغرافیای جنوب اروپا
جغرافیای جنوب غرب اروپا
جغرافیای اروپای غربی |
8175 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%88%DA%86%DB%8C%D9%86 | هندوچین | هندوچین یا سرزمین اصلی جنوب شرق آسیا، منطقهای است در جنوب شرقی آسیا و شامل کشورهای ویتنام، کامبوج، لائوس، سنگاپور، میانمار (برمه)، تایلند و بخشی از مالزی است.
از دید تاریخی، کشورهای جنوب شرق آسیا زیر نفوذ فرهنگی هند و چین بودهاند، البته درجات این نفوذ تفاوتهای دارد. بیشتر کشورهای منطقهٔ هندوچین بیشتر از هندوستان نفوذ فرهنگی پذیرفتهاند ولی در مورد کشور ویتنام این مسئله بهوارونه است و این کشور بیشتر تحت نفوذ فرهنگی چین بودهاست. نفوذ کمتر هندی بر فرهنگ ویتنام زمانی پدید آمد که ویتنام به هنگام گسترش روبهجنوب، بر تمدن چامپا نیز چیره شد.
جغرافیا
ویتنام، تایلند، میانمار، لائوس، سنگاپور، کامبوج و مالزی کشورهای تشکیل دهنده این منطقه هستند.
این منطقه از جنوب شرقی به دریای چین جنوبی و خلیج تایلند از جنوب به شبه جزیره مالزی و از غرب به دریای اندامان متصل میشود.
آب و هوای این منطقه گرم و شرجی است و همواره زمین لرزهها و سیلهای زیادی در این منطقه رخ میدهد.
همچنین این منطقه در معرض بادهای موسمی قرار دارد.
این شبه جزیره، در کنار شبه جزیره عربستان، شبه جزیره هند و شبه جزیره کره، از بزرگترین شبه جزایر آسیا میباشند.
منابع
Wikipedia contributors, "Indochina," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Indochina&oldid=220117547
آسیا
قلمرو هندومالایی
جاینامها در آسیا
جغرافیای جنوب شرق آسیا
شبهجزیرههای آسیا
گیاگان هندوچین
منطقههای تاریخی
مطالعات جنوب شرق آسیا
منطقههای آسیا
نوواژههای دهه ۱۸۰۰ (میلادی) |
8176 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%20%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C | مجمعالجزایر مالایی | مجمعالجزایر مالایی نام گروه بزرگی از جزیرهها در جنوب شرقی آسیا، بین هندوچین و استرالیا است.
این مجمعالجزایر بزرگترین گروه از جزیرهها در جهان است و بیش از ۱۳ هزار جزیره از اندونزی و در حدود ۷ هزار جزیره از فیلیپین را شامل میشود.
در محل، این منطقه را بیشتر با نام «هند شرقی» مینامند.
گاه گینه نو را نیز بخشی از این مجمعالجزایر بهشمار میآورند.
منابع
جزیرههای جنوب شرق آسیا
مجمعالجزایرهای جنوب شرق آسیا
مجمعالجزایرهای اقیانوس آرام
مجمعالجزایرهای اقیانوس هند
مجمعالجزایرهای بینالمللی
ناحیه دریایی جنوب شرق آسیا
منطقههای اقیانوسیه |
8177 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%84%D9%86%D8%AF | ایرلند | جزیرهٔ ایرلند سومین جزیرهٔ بزرگ اروپا و بیست و دومین جزیره بزرگ جهان است که در شمال غربی اروپا قرار دارد و شامل جمهوری ایرلند و ایرلند شمالی است. در شرق جزیرهٔ ایرلند، جزیره بریتانیا قرار دارد و دریای ایرلند در میان این دو جزیره قرار گرفتهاست. نام کشور در زبان اصلیشان "ایر Eire" است و همچنین از ملیتشان با عنوان "ایرین Eireann" یاد میکنند.
جمعیت این جزیره کمی بیش از ۹ میلیون نفر است که از این تعداد ۷,۴ میلیون نفر در جمهوری ایرلند ساکناند.
از دیدگاه سیاسی جمهوری ایرلند پنج ششم از جزیره را در اختیار دارد. یک ششم بقیه جزیره را ایرلند شمالی تشکیل میدهد که جزئی از کشور پادشاهی متحده است.
نخستین مهاجران
دانشمندان توالی ژنوم یک زن عصر نوسنگی را مطالعه کردهاند که حدود ۵هزار و ۲۰۰ سال پیش در منطقه امروزی بلفاست میزیستهاست.
پژوهشهای ژنتیکی روی نمونههای باستانی این زن ۵هزارساله و سه مرد ۴هزارساله در ایرلند نشان میدهد که موج نخست مهاجرت ساکنان این کشور از خاورمیانه، و موج دوم نیز چهار هزار سال پیش از سواحل دریای سیاه به سمت جزیرهٔ بریتانیا بوده و مردمان ایرلندی را شکل دادهاست.
پژوهشگران دریافتهاند زنی که در دوران نوسنگی در ایرلند میزیسته، موهای سیاه و چشمانی قهوهای رنگ داشته و نیاکاناش از منطقه خاورمیانه به این بخش از اروپا کوچیده بودند.
همچنین مطالعات بعدی نشان داده که در حدود یکسوم از اجداد مردان ۴ هزارسالهٔ مورد مطالعه نیز از مناطق ساحلی دریای سیاه به این کشور مهاجرت کرده بودند.
پیوندها
<ref_name="aaycd"></ref><ref_name="lb9pw"></ref><ref_name="kjjer"></ref>
نگارخانه
منابع
اروپای شمالی
اروپای غربی
جزیرههای بینالمللی
ملتهای سلتی
مناطق تقسیمشده
ویکیسازی رباتیک |
8179 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A6%D9%88 | بورنئو | جزیرهٔ بورنئو سوّمین جزیرهٔ بزرگ جهان است که حدود ۷۴۳۳۳۰ کیلومتر مربّع وسعت دارد و در مرکز شبه جزیره مالایا و اندونزی واقع است. بورنئو بخشی از منطقهٔ آسیای جنوب شرقی بهشمار میرود.
جزیرهٔ بورنئو از نظر سیاسی بین کشورهای اندونزی، مالزی و برونئی تقسیم شدهاست و تنها جزیرهای در جهان است که بین سه کشور تقسیم شدهاست.
دولت اندونزی در ۸ نوامبر سال ۲۰۲۲ اعلام کرد به خاطر آلودگی هوا در پایتخت کنونی(جاکارتا) میخواهد پایتخت را به جزیره بورنئو انتقال دهد.
منابع
Wikipedia_contributors, "Borneo," Wikipedia, The_Free_Encyclopedia, (accessed_January_18, 2008).
بورنئو
جزایر سوندای بزرگ
جزیرههای برونئی
جزیرههای بینالمللی
جزیرههای مالزی
کالیمانتان
مناطق تقسیمشده
ناحیه دریایی جنوب شرق آسیا |
8181 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C | سنگنگاری | سنگنگاری یا پتروگرافی شاخهای از سنگشناسی (پترولوژی) است که در آن منشأ سنگها، بهویژه فرایند تشکیل آنها، مورد مطالعۀ علمی قرار میگیرد. سنگنگاری بخشی از سنگشناسی است که به توصیف ویژگیهای سنگهای سازندهٔ زمین میپردازد و به منشأ و خاستگاه آنها کاری ندارد. این مطالعات در واقع آغازگر سنگشناسی است که در ادامه به دلیل و نحوهٔ تشکیل سنگها منتهی میشود که در سنگزایی مورد مطالعه قرار میگیرد. در مقایسه، میتوان سنگشناسی را به علم مکانیک تشبیه کرد که به دو شاخهٔ سینماتیک و دینامیک تفکیک میشود. در این مقایسه، سنگنگاری معادل سینماتیک، و سنگزایی معادل دینامیک است.
منابع
روشها و اصول باستانشناسی
سنگشناسی
کانیشناسی نوری |
8183 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8C%D9%85%D8%B2 | تیمز | تیمز رودی است در جنوب انگلستان به طول ۳۴۶ کیلومتر که عمده شهرتش به دلیل عبور از شهر لندن است. این رود از شهرهای آکسفورد، ریدینگ و وینزر نیز گذشته و در انتها به دریای شمال میریزد.این رود شاهراه اصلی بین لندن و وستمینستر در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی بودهاست. تا قبل از سال ۱۸۱۴ در طی عصر یخبندان کوچک این رود بارها در فصل زمستان دچار یخزدگی میشدهاست ولی پس از آن و به دنبال گرم شدن هوا دیگر هیچگاه بهطور کامل یخ نزدهاست. در سال ۱۸۲۵ و به دنبال ساختن پل لندن به دلیل کمتر بودن تعداد پایههای پل جدید جریان آب در این رود سریعتر شدهاست و بیش از پیش مانع یخ زدن آب این رود شدهاست. در سدهٔ ۱۸ و به دنبال تبدیل لندن به یک مرکز مهم اقتصادی امپراتوری بریتانیا، این رودخانه یکی از پر رفتوآمدترین شریانهای آبی در جهان بودهاست.
پلها و تونلهای بسیاری از عرض این رود گذشته و شمال و جنوب لندن را به هم پیوند میدهند.
نگارخانه
جستارهای وابسته
لندن، انتاریو
بریتانیا
انگلستان
لندن
سیتی لندن
لندن بزرگ
پل لندن
منابع
سایت تور مجازی لندن
پیوند به بیرون
تیمز
جاذبههای گردشگری لندن
دریای شمال
رودهای آکسفوردشر
رودهای اسکس
رودهای باکینگهامشر
رودهای بارکشر
رودهای بریتانیا
رودهای ساری (انگلستان)
رودهای کنت
رودهای گلاسترشر
رودهای لندن
رودهای ویلتشر |
8185 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D9%87%D9%86%D8%AF | شبهقاره هند | شبهقارهٔ هند بخش شبهجزیرهای جنوب آسیا است. این شبهقاره در برگیرندهٔ کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش، نپال، بوتان، مالدیو، سریلانکا و گاه میانمار (برمه) است.
از دید جغرافیایی شبهقاره بودن آن به این خاطر است که بر صفحهٔ زمینساختی که در شکل قابل مشاهده است، جدا از قارهٔ آسیا قرار دارد.
گاهی بهجای اصطلاح شبهقارهٔ هند از اصطلاح جنوب آسیا استفاده میشود و منظور از این دو اصطلاح، یک ماهیت است. هرچند اصطلاح دوم بار سیاسی دارد و شامل کشورهای ویتنام، بوتان، بنگلادش، پاکستان و افغانستان نیز میشود.
نام
بر اساس فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد، شبهقاره (Subcontinent) قسمتی از یک قاره است که از نظر سیاسی، جغرافیایی و فرهنگی دارای تفاوت است. اصطلاح شبهقارهٔ هند بهطور خاص در امپراتوری بریتانیا رایج بودهاست.
جستارهای وابسته
جادهٔ گرند ترانک
منابع
جغرافیا
جغرافیای آسیا
جغرافیای جنوب آسیا
جنوب آسیا
زمینشناسی آسیا
زمینشناسی هند
شبهجزیرههای آسیا
قارهها
منطقههای آسیا |
8186 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%87%D9%88%D9%85%DB%8C | داهومی | داهومی یک پادشاهی در غرب آفریقا که امروزه در درون مرزهای کشور بنین قرار گرفته و از سال ۱۶۰۰ تا ۱۹۰۴ به حیات خود ادامه داد.
منابع
Wikipedia contributors, "Dahomey," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Dahomey&oldid=194550521 (accessed March 7, 2008).
داهومی
آفریقای غربی فرانسه
انحلالهای ۱۹۰۴ (میلادی) در آفریقا
ایالات آفریقا پیش از استعمار
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۶۰۰ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۰۰ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۰۴ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۶۰۰ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای سده ۱۷ (میلادی) در داهومی
پادشاهیهای سابق
پادشاهیهای گذشته آفریقا
الجیبیتی در آفریقا
الجیبیتی در بنین
کشورهای پیشین در آفریقا |
8202 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%DB%8C%D8%AA%D9%87 | کویته | کُویته( به پشتو : کوټه) (به اردو: کوئٹه) مرکز ایالت بلوچستان در کشور پاکستان است. این شهر همچنین بزرگترین شهر تمام منطقهی بلوچستان است. نام قدیم کویته، شالکوت بود.
شهر کویته در شمال ایالت بلوچستان پاکستان در نزدیکی مرز این کشور با افغانستان واقع شده و یکی از مراکز بازرگانی و مواصلاتی بین دو کشور است. این شهر در نزدیکی تنگه بولان قرار دارد که در قدیم دروازه اصلی عبور از آسیای میانه به جنوب آسیا بود. بخش اعظم این شهر در زمینلرزه ۱۹۳۵ کویته نابود شد اما پس از آن بازسازی شده و جمعیت آن در سال ۲۰۱۷ به ۱،۱۲۰۵ نفر رسید. جمعیت شهرستان کویته ۲٬۲۷۵٬۶۹۹ است. ارتفاع میانگین شهر کویته ۱۶۸۰ متر بالاتر از سطح دریا میباشد و از این نظر بلندجایگاهترین شهر بزرگ در پاکستان است.
به خاطر وجود باغهای فراوان میوه در داخل و بیرون از شهر و تولیدات میوه و خشکبار آن، به کویته «سبد میوه پاکستان» هم گفتهاند. با بروز جنگ داخلی در افغانستان، کویته برای ارتش پاکستان اهمیت زیادی یافت.
پیشینه
اطراف کویته از دیرباز به خاطر کوهها و چراگاههایش در تضاد نسبی با دشتهای خشک غرب منطقه قرار داشتهاست. طبق یک عقیده، در عصر برنز مردمی از تخت سلیمان برآمدند و تعداد زیادی در کویته مستقر شدند. نام کویته و نام قدیم آن شالکوت هر دو با معنی قلعه همراه است. تصور میشود که این نام به دلیل وجود قلعهای در اینجا نبوده بلکه به این دلیل که کویته در احاطه کوهها است این نام به این شهر به عنوان یک قلعه طبیعی اشاره دارد. کوههای اطراف آن کوههای چهلتن، زرغون و مهردار هستند. تمام این کوهها عمدتاً خشک هستند.
کویته شهری باستانی است که وجود آن به قرن ششم میلادی بازمیگردد. در آن زمان بخشی این شهر بخشی از شاهنشاهی ساسانی ایران بود. هنگامی که مسلمانان در قرن هفتم میلادی ایران را فتح کردند، بخشی از امپراتوری اسلامی شد. نخستین ذکر از کویته مربوط به سده یازدهم میلادی است، یعنی زمانی که سلطان محمود غزنوی در جریان حمله خود به شبه قاره هند این شهر را نیز تصرف کرد.
در سال ۱۵۴۳ نصیرالدین همایون، پادشاه گورکانی هند، از شیرشاه سوری شکست خورد و به ایران گریخت، در مسیر سفر به ایران صفوی به کویته آمد. او پسر خود یعنی همان پادشاه آینده گورکانی اکبر کبیر را دو سال در اینجا اقامت داد. کویته تا سال ۱۵۵۶ بخشی از امپراتوری گورکانی (مغول) باقی ماند و پس از آن بخشی از امپراتوری ایران شد. در سال ۱۵۹۵، امپراتور اکبر دوباره کویته را بخشی از امپراتوری خود قرار داد. در سال ۱۷۰۹ این منطقه بخشی از قلمرو هوتکیان افغان بهشمار میآمد و این وضع تا سال ۱۷۴۷ ادامه داشت تا آن که در آن سال احمد شاه درانی این ناحیه را به تصرف خود درآورده و آن را بخشی از امپراتوری درانی کرد.
نخستین اروپایی در سال ۱۸۲۸ از کویته دیدن کرد و آن را این گونه توصیف کرد: قلعهای با دیوار کاهگلی که ۳۰۰ خانه کاهگلی آن را احاطه کردهاند.
در جریان جنگ اول انگلیس و افغانستان در سال ۱۸۳۹، انگلیسیها کویته را اشغال کردند. آنها در سال ۱۸۷۶ کویته را به قلمرو خود یعنی هند بریتانیا افزودند. پیش از آن در سال ۱۸۵۶ ژنرال جان جیکاب با اشاره به موقعیت راهبردی کویته در مرز غربی قلمرو بریتانیا از دولت خود خواسته بود این شهر را اشغال کند. لشکریان بریتانیایی برای استقرار خود در این محل ساختوسازهای زیربنایی چندی انجام دادند و رابرت گروو سیندمن در اینجا به عنوان نماینده سیاسی منصوب شد. در این مدت تعداد زیادی از قبایل بلوچ در کویته مستقر شدند. انگلیسیها کویته را به یک پایگاه نظامی تبدیل کردند و در این دوره جمعیت کویته به میزان قابل توجهی افزایش یافت، که تا زمان وقوع زلزله معروف سال ۱۹۳۵ ادامه یافت.
در زمانی که زمینلرزه ۱۹۳۵ بلوچستان رخ داد کویته تبدیل به یک شهر زنده با ساختمانهای چند طبقه متعدد شده بود و حتی به آن «لندن کوچک» هم میگفتند. کانون آن زمینلرزه به شهر نزدیک بود و بیشتر زیرساختهای شهر را نابود کرده جان ۴۰ هزار نفر را نیز گرفت.
اهالی
کویته دارای جمعیت مختلط قومی بوده که عمدتاً از اقوام پشتون هستند و در کنار آن اقوامی از جمله بلوچ های براهویی و تعداد کمی هزاره در آن زندگی میکنند. بخشهای شمالی ایالت بلوچستان مانند ژوب، موسی خیل، قلعه سیف الله و قلعه عبدالله، شیرانی و زیارت، که حدود ۳۰ درصد از اراضی ایالت را شامل میشود، توسط پشتونها با قومیت های غالب همچون آچکزهیها و اربابهای کاسی بهصورت خودمختار فدرالی اداره میشود، ولی بقیه نقاط که ۷۰ درصد اراضی ایالت را شامل میشود بهصورت نظام حکومتی به شکل فدرالی بیشتر بهدست بلوچها بوده و بیشتر توسط قومیتهای براهویی اداره میگردد و سرزمین اصلی بلوچستان محسوب میشود. از لحاظ منطقهای هر دو گروه پشتون و بلوچ به حدود خود احترام قائل هستند که طبق قرارداد دیورند مشخص است.
بزرگترین اغتشاشات در بلوچستان مربوط به اغتشاش گروهی از پنجابیهاست که به دنبال آن در سال ۲۰۰۶ حکومت مشرف را به چالشهای سختی درگیر ساخت. قتل رهبر بلوچها اکبر بوگتی توسط ارتش پاکستان در درگیریهای اخیر در این ولایت، خشم این قوم را نسبت به نخبگان پنجاب برانگیخته است.
نگارخانه
پانویس
منابع
ویکیپدیای انگلیسی:en:Quetta
ویکیپدیای اسپانیایی:es:Quetta
اعظم سوهدروی،کامران: تاریخ کوئٹه. تخلیقات لاهور: ۲۰۰۹. صفحات ۲۰۸.
پیوند به بیرون
رایزنی فرهنگی ایران در کویته
کویته
پایگاههای باستانشناسی پاکستان از عصر برنز
شهرهای پاکستان
شهرهای تخریبشده توسط زمینلرزه
مراکز تقسیمات کشوری پاکستان
مناطق شهری بر پایه کشور پاکستان
مناطق مسکونی در ایالت بلوچستان پاکستان
ناحیه کویته |
8205 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%AA%20%D8%AE%DB%8C%D8%A8%D8%B1%20%D9%BE%D8%AE%D8%AA%D9%88%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7 | ایالت خیبر پختونخوا | خیبر پختونخواه (، ) با نام پیشین ایالت مرزی شمال غربی یکی از ایالتهای کشور پاکستان است. خیبرپختونخواه در شمال غرب پاکستان واقع شدهاست و مرکز این ایالت شهر پیشاور است طبق قرارداد گلداسمیت ايالت خیبر پختونخواه از کشور ایران در دوره قاجار جدا شد.
قسمت شمالی خیبرپختونخواه از مناطق سرسبز و پردرخت و گردشگری است. بیشتر ساکنان این ایالت پشتون هستند. قسمت جنوبی آن شامل شهرهایی است که بسیاری از مؤسسات و صنایع پاکستان در آن واقع شدهاند.
در زبان اردو بیشتر، این ایالت را سرحد مینامند و مردم پشتون از آن با نام پختونخوا (به معنی ناحیهٔ پشتون) یاد میکنند.
مردم
جمعیت خیبرپختونخواه ۲۱ میلیون نفر تخمین زده میشود. بزرگترین گروه قومی پشتونها هستند که جمعیت آنها تقریباً ۷۸٪ از کل جمعیت ایالت است. رایجترین زبان در منطقه پشتو زبان غالب در مرزهای شمال غربی و جنوبی است و همچنین زبان اصلی بسیاری از شهرها و از جمله پیشاور و گلگت است. نواحی کوچک غربی بین ایالت خیبر پشتونخواه و کشمیری آزاد تحت کنترل پاکستان کشمیری زبان هستند با لهجه هندکو زبان هستند، مانند بخش هزاره که این قبلاً بخش جزو کشمیر آزاد بود این زبان بهویژه در شهرهای ابوتآباد و هریپور رایج است. البته در ابوت آباد به زبان پشتو هم گویش دارند چون عمده ای زیادی از پشتونها در آنجا زندگی میکنند. گویشوران پشتو در شمالیترین منطقه از جمله خیبر پشتونخواه و گلگت تا جنوب شرق ایالت بهویژه در دیره اسماعیل خان زندگی میکنند و بخش کوچک شمالی ایالت بلوچستان که قبلاً جزو منطقه فدرالی پشتونها بود که فعلاً موقتا زیر اداره این ایالت هست که همه آنها مردم پشتون هستند.
بسیاری از قبایل پشتون در خیبرپختونخواه و مناطق روستایی جنوب ایالت ساکنند ازجمله بنگش، میانخیل، یوسفزی، تنولی، دلازاک، ختک، مروت، شهید، آفریدی، شینواری، اوراکزی، مهسود، مهمند که از قبایل شاخه بنوسی یا وزیری بهشمار میآیند.
در سمت شمال در گلگت سلیمانخیل، ترین، جدون و مشوانی بیشترین و عمدهترین قبایل پشتون هستند. همچنین بسیاری از قبایل بسیار کوچک غیر پشتون مانند مهاجرین اعوان، که در اصل عرب هستند در منطقه زندگی میکنند. مردم این قبیله با بقیه پشتونها و غیر پشتونها تفاوت زیادی ندارند. و زبان ارتباطی آنها پشتو است. در ناحیه چترال در تعداد بسیار کمی گروههای قومی کوچک مانند کوهستانی، کالاشا و کلامی نشیمن دارند.
علاوه بر این، ۱٫۵ میلیون پناهنده افغان در خیبرپختونخواه زندگی میکنند، که اکثر آنها افغانهای هستند. که از جنگ پناه آوردهاند به این خیبر پشتونخواه هستند. بیشتر جمعیت خیبر پشتونخواه مسلماناند، اما تعداد بسیار کمی از سیکها نیز در این ناحیه سکونت دارند.
جغرافیا
خیبر پشتونخواه دارای مساحت ۲۸٬۷۷۳ مایل مربع یا ۷۴٬۵۲۱ کیلومتر مربع است. خیبر پشتونخواه در یک منطقه حساس از لحاظ زمینشناختی واقع شدهاست و به همین دلیل در گذشته زمینلرزههای بسیاری در اینجا مانند زمینلرزه کشمیر رخ دادهاست.
پیشاور بزرگترین شهر خیبر پشتونخواه و همچنین مرکز استان است. سایر شهرهای بزرگ شامل نوشهره، مردان، چارسده، مانسره، ایوبیه، نتهیا گلی و ابوتآباد است. دیره اسماعیل خان، کوهات، کوهستان بالا، بنون، پیشاور، ابوتآباد و مانسره مناطق اصلی هستند.
ایالت خیبر پشتونخواه از مناطق صخرهای خشک در جنوب و دشتهای سبز در شمال تشکیل شدهاست. آب و هوای آن بری یعنی دارای زمستانهای سرد و تابستانهای گرم است. با وجود هوای بری، کشاورزی در آن رایج است.
براساس سرشماری سال ۱۹۹۸، خیبر پشتونخواه ۱۷ میلیون نفر جمعیت داشت که از این تعداد ۵۲ درصد مرد و ۴۸ درصد زن بودند. تراکم جمعیت ۱۸۷ نفر در هر کیلومتر است.
از نظر جغرافیایی، استان خیبر پشتونخواه میتوان به دو منطقه تقسیم شود: منطقه شمالی و منطقه جنوبی. منطقه شمالی از رشتهکوههای هندوکش در پیشاور آغاز میشود. منطقه شمالی در زمستان سردتر و بارانیتر است، در حالی که تابستانش مطبوع است جز در پیشاور، جایی که تابستانها شدید و زمستانها سرد است. منطقه جنوبی خشک است و تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای سرد دارد و کمباران است.
رودخانههای خیبر پشتونخواه شامل رودخانه کابل، رود سوات، رود چیترال، رودخانه پنجگوره، رودخانه بارا، رود کرام، رودخانه گومال و رودخانه ژوب است.
خیبر پشتونخواه از مناطق چهارفصل پاکستان است. دیره اسماعیل خان یکی از گرمترین مناطق در پاکستان است که در قسمت جنوبی خیبر پشتونخواه قرار دارد و در مقابل، مناطقی مانند سوات، دیر وچیترال جزو مناطق سردسیر این کشور بهشمار میروند.
اقتصاد
کشاورزی نقش مهمی در اقتصاد خیبر پشتونخواه ایفا میکند. عمده تولیدات آن گندم، ذرت، برنج، نیشکر و میوه است. برخی از سرمایهگذاریهای صنعتی و پیشرفته در پیشاور کمک زیادی به ایجاد درآمد برای مردم منطقه کردهاست. ساکنان این ایالت با تمامی مناطق دیگر پاکستان دادوستد دارند.
شهرهای مهم
شهرستانها و مناطق
شهرستانهای (به اردو: اضلاع) این ایالت عبارتند از:
شهرستان نوشهره
سوات
پاراچنار
اتر، تانک
منابع
Wikipedia contributors, "North-West Frontier Province," Wikipedia, The Free Encyclopedia,
ویکیپدیای اردو
مرزی شمال غربی
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۷۰ (میلادی)
خیبر پختونخوا
زمینلرزه کشمیر (۲۰۰۵ میلادی)
کشورها و سرزمینهای پشتوزبان
مرز دیورند
ملاله یوسفزی |
8207 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C | آسیای مرکزی | آسیای میانه یا آسیای مرکزی سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد. (محصور در خشکی) اگر چه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشدهاست، ولی بهطور معمول آن را دربرگیرندهٔ کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان میدانند. اغلب سرزمینهای دیگری چون افغانستان، شمال شرق ایران، مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان، و گاه سینکیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه نیز شامل آسیای مرکزی میشوند.
در زمانهای پیش از اسلام و اوایل اسلام، آسیای میانه تحت فرمانروایی ایران بود و اقوام ایرانی باختریها، سغدیها، خوارزمیها و مردم نیمه عشایر سکاها و داهانها ساکن بودند و به زبانهای ایرانی شرقی صحبت میکردند. پس از پراکنده شدن اقوام ترک، آسیای میانه به میهن قزاقها، ازبکها، تاتارها، ترکمنها، قرقیزها و اویغورها تبدیل شد. زبانهای ترکی تا حد زیادی جای زبانهای ایرانی را که در این منطقه صحبت میکردند، گرفتند. در واقع پس از بیش از هزار سال در طول هزاره اول که آسیای میانه جایگاه مردمان باستانی ایران بود و به توران زمین ایرانی یا ایران بیرونی معروف بود، از حدود سال هزار میلادی به بعد توسط عشایر مختلط ترکزبان اشغال شد. قزاقها، ازبکها، تاتارها، ترکمنها، قرقیزها و اویغورها همگی درصدی از ژنتیک ایرانی را به ارث بردهاند و زبانهای آنها نیز واژگان زیادی از زبان فارسی و زبانهای ایرانی را در خود دارند. زبان میانجی یا زبان رسمی بسیاری از حکومتهای هزار سال اخیر در این مناطق زبان فارسی بودهاست و فقط در دو قرن اخیر با اشغال توسط روسیه و چین و تلاش پانترکیسم در دوره معاصر کم شدهاست. نام بسیاری از مکانها و شهرها در این منطقه برگرفته از زبان فارسی است.
این منطقه از شمال به روسیه، از جنوب به ایران و افغانستان، از شرق به چین و از غرب به دریای خزر متصل است. به بخشی از آسیای مرکزی که در میان دو رود آمودریا و سیردریا جای دارد در منابع کهنتر عربی و پارسی «ماوراءالنهر» (و در فارسی فَرارود) گفته میشد. به بخشی از شمال و شرق آسیای مرکزی در دورههایی ترکستان هم میگفتهاند.
ایده نامیدن این منطقهها به عنوان یک منطقهٔ یگانهٔ جغرافیایی با نام آسیای مرکزی در سال ۱۸۴۳ توسط الکساندر فون هومبولت، جغرافیدان پروسی مطرح شد. او میگوید آسیای میانه به آن بخش از قارهٔ آسیا گفته میشود که بین ۵ درجهٔ شمالی و ۵ درجهٔ جنوبی و ۴۴٫۵ درجهٔ عرض جغرافیایی واقع شدهاست. برای مرز و بوم جغرافیایی این منطقه هنوز تعریف کامل و مشخصی وجود ندارد. عده ای نیز معتقدند این نام گذاری برای دوری از این منطقه همیشه تحت نفوذ ایرانی تباران از اصالت خود بودهاست.
در سال ۱۹۲۴ پس از برپایی حکومت بلشویکها آسیا از نظر سیاسی در ارتباط با مسکو به سه بخش تقسیم شد:
آسیای نزدیک منطقهٔ قفقاز
آسیای دور متصرفات سیبری و سرزمینهای خاور دور
آسیای مرکزی (آسیای درونی) حد فاصل آسیای دور و آسیای نزدیک
به لحاظ جایگاه تاریخی این منطقه دو اصطلاح آسیای مرکزی و آسیای میانه، از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بر سر زبانها افتاد. وزارت امور خارجه ایران، نام آسیای مرکزی را به کار میبرد.
تاریخ
آسیای مرکزی در درازای تاریخ با کوچنشینان و جادهٔ ابریشم یادآوری شدهاست و مانند جادهای برای پیوند مردم، جابجایی کالاها و اندیشهها بین اروپا، خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای شرقی بودهاست. آسیای مرکزی در باستان و از آغاز تاریخ از پنج سرزمین مرگیانا (مرو)، غرب (باکتریا)، سغد، خوارزم و سکاستان تشکیل شدهبود که مردمانشان ایرانیتبار بودند و به زبانهای ایرانی میانه سخن میگفتند و این سرزمینها در دوران باستان به مرور بخشی از شاهنشاهی ایران شدند.
سکاستان یا سرزمین سکاها یا سکیتیه یا تورانیان (منابع غربی) سرزمینی بود در اوراسیا که از ۴۰۰۰ پیشامیلاد تا سدهٔ ۲ پسامیلاد (به مدت حدود ۴۲۰۰ سال) زیستگاه گروهی از مردمان ایرانیتبار و از قوم آریایی بودند به نام سکا بود. مرزهای آن در گذر زمان جابهجا شدهاست ولی معمولاً مرزهای غربی آن گستردهتر از آن بود که در این نقشه نشان داده شدهاست. این کشور در شمال پارتیه (ایران امروزی) و در جای امروزی روسیه و اوکراین و چندین کشور دیگر جای داشت. پس از ۴۲۰۰ سال نام این کشور به مدت ۳۰۰ سال سکِستان بود و کمکم به توران تغییر کرد و در دوره قاجار کاملاً نابود شد. تنها اسناد و مدارک از ۴ پادشاه هست ولی گمان میرود سکیستان بیش از ۱۳۰ پادشاه داشتهاست.
گمان میرود اجداد مردمان کنونی شمال ایران و کشورهای حاشیه قفقاز سکاهای باستانی باشند. دین سکائی بسیار شبیه به دین ایران باستان بوده و آن دسته از سکاییهایی که در اثر مهاجرتهای گسترده در مجاورت یونان قرار گرفتند تحت تأثیر دین و فرهنگ یونانی قرار گرفتند.
مردم
باشندگان در آسیای میانه بیشتر از ۷۰ قوم و ملیت هستند و این منطقه پتانسیل لازم برای درگیریهای قومی و نژادی دارد، دین ۸۵ درصد از مردم اسلام است و مابقی مسیحی یا بیدین هستند.
زبانها
زبانهای رایج و رسمی در آسیای میانه فارسی، ترکمنی، ازبکی، روسی، قزاقی، قرقیزی و زبانهای پامیری هستند. میتوان زبان روسی را زبان اصلی آسیای مرکزی دانست، زیرا تقریباً تمام مردم این ناحیه قادر به تکلم آن هستند، به غیر از مردم افغانستان. اما تنها ۶ میلیون نفر در آسیای مرکزی زبان روسی را به عنوان زبان مادری صحبت میکنند. فارسیزبانان در کشورهای افغانستان، ازبکستان و تاجیکستان به سر میبرند.
سیاست
تمامی کشورهای آسیای میانه سکولار با حکومتی متمرکز و نظام جمهوری هستند. البته فقط کشور قرقیزستان نظامی پارلمانی دارد. این منطقه اختلافات داشته که رو به بهبودی است.
اطلاعات منطقه
نگارخانه
جستارهای وابسته
سکاستان
آسیای مرکزی شوروی
توران
تاریخ آسیای مرکزی
راه ابریشم
ترکستان
تروریسم در آسیای مرکزی
منابع آب آسیای مرکزی
اسلامیسازی و ترکیسازی در سین کیانگ
خوارزمی
خوارزمشاهیان
زبان خوارزمی
خوارزم (ساتراپی)
پینوشتها
منابع
Wikipedia contributors, "Centeral Asia,"http://en.wikipedia.org/wiki/Centeral_Asia Wikipedia, The Free Encyclopedia.
کانونهای تنوع زیستی
منطقههای آسیا |
8212 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C | آناتولی | آناتولی (از ، «برآمدن خورشید»، «شرق»)، شبهجزیرهٔ آناتولی یا فلات آناتولی، هم مینامند. منطقهٔ کنونی آناتولی از شمال به دریای سیاه از جنوب به دریای مدیترانه و از غرب به دریای اژه محدود میشود؛ این منطقه از طریق تنگهٔ بُسفُر و داردانل از سرزمین اصلی اروپا جدا میشود. پارهٔ باختری ترکیه از زمان رومیان «آسیای صغیر» یا آسیای کوچک گفته شدهاست. منطقهٔ شرقی آناتولی به سرزمین کوهستانی ارمنستان و فلات ایران متصل است.
نامشناسی
آناتولی واژه یونانی آناتول به معنی شرق یا طلوع آفتاب است. مرجع این نامگذاری در طول تاریخ متغیر بودهاست. شاید در اصل تنها برای نامیدن مستعمرات ایونیان در ساحل آسیای صغیر کاربرد داشتهاست. در امپراتوری بیزانس نیز آناتولیکا به بخشهای میانی و غربی ترکیه امروزی گفته میشدهاست.
شرق ترکیه
ارمنستان غربی به بخشی از سرزمین کوهستانی ارمنستان و منطقهای از کرانهٔ رودخانهٔ کورا و ساحل دریای سیاه، به سمت ارمنستان کوچک و کوهستانهای پونتیک، به طرف دشتهای شمال میانرودان، گفته میشود و تغییر این نام به آناتولی شرقی از سوی حکومتها و منابع تُرک در راستای نادیده انگاشتن جغرافیای تاریخی این منطقه از جهان است در صورتی که آناتولی، در واقع، به منطقهای از آسیای صغیر گفته میشود که فلات ارمنستان به هیچ وجه در آن قرار نمیگیرد.
واژهٔ کوهستانها یا فلات ارمنستان واژهای کاملاً علمی است که از لحاظ زمینشناسی به مناطق خاص جغرافیایی، که دارای شرایط یکسان از لحاظ جغرافیایی و زمینشناسی هستند، گفته میشود. فلات ارمنستان از لحاظ علمی عبارت است از برجستگیهایی در سطح زمین که پیدایش آنها معلول شرایطی خاص در آسیا بوده. این برجستگیها را زمینشناس معروف آلمانی، اتو ویلهلم هرمان فن آبیش بلندیها یا کوهستانهای ارمنستان نامیدهاست.
تاریخ آسیای کوچک
در سال ۲۰ پیش از میلاد، دِرَفش رومیان بازگردانده میشود. آناتولی و سوریه توسط دولت اشکانی به روم پس داده میشود.
این منطقه از زمان غلبه کورش بزرگ بر پادشاه لیدی تا آمدن اسکندر، همواره بخشی از شاهنشاهی ایران هخامنشی بود.
در سال ۱۹۶ میلادی امپراتوری روم براین سرزمین تسلط یافت. در سال ۳۹۵ میلادی با تجزیهٔ دولت روم به دو امپراتوری روم شرقی و امپراتوری روم غربی، سرزمینی که شامل ترکیه کنونی است قسمتی از روم شرقی یا بیزانس گردید. پایتخت این دولت شهر بیزانس بود؛ که در زمان کنستانتین امپراتور روم و با رسمیت یافتن مذهب مسیح تغییر نام یافت و به «کُنستانتینوپولیس» نامور شد. اما ترکان مهاجر که آرام آرام وارد شبه جزیرهٔ آناتولی شده بودند توانستند پس از دو قرن با قدرت تمام این سرزمین را از آن خود کنند تا سرانجام سپاهیان محمد دوم در سال ۱۴۵۳ شهر مسیحی «کنستانتینوپولیس» را گشودند و به عمر روم شرقی در این منطقه پایان دادند.
پادشاهان امپراتوری عثمانی همواره سیاست پانترکیسم گره خورده با پان اسلامیسم را دنبال میکردند و تشکیل یک حکومت ترک بزرگ از غرب آناتولی تا دشت ترکستان چین که همه اقوام ترکزبان را شامل شود و تحت حمایت و رهبری ترکیه عثمانی باشد را در سر میپروراندند.
جستارهای وابسته
تاریخ ترکیه
سرزمین کوهستانی ارمنستان
جزیره (میانرودان)
یادداشت
رومیان از دست دادن درفش خود را ننگی شوم و شکستی سنگین میدانستند.
پانویس
آناتولی
اوراسیا
ایالت چهرنگاشتی
جغرافیای ارمنستان
جغرافیای ترکیه
جغرافیای خاورمیانه
جغرافیای غرب آسیا
جغرافیای یونان باستان
خاور نزدیک باستان
شبهجزیرههای آسیا
شبهجزیرههای ترکیه
غرب آسیا
منطقههای تاریخی
منطقههای ترکیه
ناحیههای ترکیه |
8215 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A8 | دریای کارائیب | دریای کارائیب دریائی است در غرب اقیانوس اطلس، منطقه کارائیب در آمریکای مرکزی. نام این دریا را در متون قدیمیتر دریای غرائب نیز نوشتهاند.
تاریخچه
نام کارائیب از نام قوم سرخپوست «کاریب» گرفته شده که در زمان رسیدن اروپائیان به این منطقه، یعنی در اواخر سده پانزدهم، قوم چیره بر منطقه را تشکیل میدادند.
پس از کشف منطقه هند غربی توسط کریستف کلمب در ۱۴۹۲ میلادی، اصطلاح اسپانیایی آنتیلاس برای نامیدن این مناطق رواج یافت و هنوز هم در تعدادی از زبانهای اروپایی دریای کارائیب را «دریای آنتیل» مینامند.
نگارخانه
مکان جغرافیایی گوگل Earth
لینک
منابع
دریای کارائیب
آمریکای مرکزی
کارائیب
کارائیب |
8217 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%86%D8%B3%20%28%D8%B4%D9%87%D8%B1%29 | تونس (شهر) | شهر تونِس پایتخت کشور جمهوری تونس میباشد.
جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۳ برابر با ۶۹۹٬۷۰۰ بوده و مرکز استان تونس نیز هست.
شهر تونس در انتهای خلیج تونس قرار گرفتهاست.
تاریخچه
شهر تاریخی کارتاژ (غرطاجنه در منابع عربی و اسلامی) نزدیک این شهر بودهاست.
شهر تونس در سده پنج هجری (۱۳ میلادی) پایتخت دولت حفصی شمال آفریقا شد و تبدیل به یک کانون بازرگانی در دریای مدیترانه گشت.
در سال ۱۵۳۴ میلادی عثمانیان به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا تونس را اشغال کردند ولی از سال ۱۵۹۱ حکومت محلی به گونهای مستقل از استانبول عمل میکرد.
در سال ۱۸۸۱ شهر تونس بدست فرانسویان افتاد و در معماری آن دگرگونی بزرگی پیش آمد. از پایان ۱۹۴۲ تا میانههای ۱۹۴۳ شهر تونس در دست نیروهای متفقین بود.
کویها و اماکن مهم
خیابان حبیب بورقیبه، اصلیترین خیابان پایتخت
دانشگاه و مسجد زیتونه
دروازه علیوه
دروازه الفّله
دروازه سعدون
دروازه سویقه
بلودر (Belvédère)، از حومههای شمال شهر، دارای باغ وحش
کرانه دریاچه تونس
کوی گلها
کوی باغچهها
المنازه و المنار
العمران
لکانیا
صیقلیه کوچک
مونفلوری (Montfleury)
مونپلزیر (Montplaisir)
موتولویل (Mutuelleville)
دماغه طابیه
سیدی حسین
موزه ملی باردو
نگارخانه
منابع
Wikipedia contributors، "Tunis،" Wikipedia، The Free Encyclopedia، (accessed February ۱۹، ۲۰۰۸).
تونس (شهر)
بنیانگذاریها در هزاره ۲ (پیش از میلاد) در آفریقا
پایتخت فرهنگ عرب
پایتختهای آفریقا
تونس
جنگهای بربری
شبکه شهرهای خلاق یونسکو
شهرها و شهرکهای بندری مدیترانهای در تونس
شهرهای تونس
شهرهای دارای میراث جهانی یونسکو
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در هزاره ۲ (پیش از میلاد)
مناطق مسکونی در استان تونس
میراث جهانی یونسکو در تونس |
8221 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7 | هیسپانیولا | هیسپانیولا دومین جزیره از لحاظ وسعت و جمعیت از جزایر آنتیل در دریای کارائیب است که بین کوبا در غرب و پورتوریکو در شرق واقع شدهاست.
کریستف کلمب در ۵ دسامبر ۱۴۹۲ و در سفر دومش در ۱۴۹۳ به این جزیره قدم گذاشت و با کشف دنیای جدید، اولین مستعمره اسپانیا در آمریکا را بنیان گذاشت. در تمامی چهار سفر او تنها از این جزیره بازدید کرد. واسکو نونز ده بالبوآ نیز اینجا زندگی میکرد.
این جزیره بهطور مشترک متعلق به هائیتی و جمهوری دومینیکن است. یک سوم غربی متعلق به هائیتی است و دو سوم شرقی متعلق به جمهوری دومینیکن.
نام بومی این جزیره آییتی («سرزمین کوههای بلند») است که به رشته کوه هیسپانیولا و قلههای بلند آن اشاره دارد. اما در عصر معاصر، این ژان ژاک دسالین، انقلابی هائیتی، بود که این نام را برای اشاره به جمهوری هائیتی به کار برد.
منابع
Wikipedia_contributors, "Hispaniola," Wikipedia, The_Free_Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Hispaniola&oldid=206390035 (accessed_April_30, 2008).
آنتیل بزرگ
بومناحیههای آب شیرین
جزایر کارائیب
جزیرهها
جزیرههای بینالمللی
جزیرههای جمهوری دومینیکن
جزیرههای هائیتی
کارائیب فرانسه
مناطق تقسیمشده
هیسپانیولا |
8222 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C%20%28%D8%B4%D9%87%D8%B1%29 | جیبوتی (شهر) | شهر بندری جیبوتی پایتخت جمهوری جیبوتی است.
تاریخچه
شهر جیبوتی در سال ۱۸۸۸ به عنوان یک بندر توسط فرانسویها بنیاد شده
در سال ۱۸۹۱ یکی از سفرنامهها گزارش میدهد که شهر جیبوتی دچار بحران هویت بوده است زیرا «پایتختی سکونتی و یکجانشینی برای قومی کوچنشین است، شهری آفریقایی که مانند یک شهر اروپایی طراحی شده، نوعی هنگکنگ فرانسوی در کنار دریای سرخ».
جغرافیا
امروزه ۶۵۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.
این شهر در شبه جزیرهای قرار دارد که خلیج عدن را از خلیج تاجوره جدا میکند.
منابع
ویکیپدیای انگلیسی.
اقیانوس هند
بنادر و لنگرگاههای اقیانوس هند
بنیانگذاریهای ۱۸۸۸ (میلادی) در آفریقا
پایتختهای آفریقا
جیبوتی
دولتشهرها
شهر جیبوتی
شهرهای بندری آفریقا
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۸۸۸ (میلادی)
مناطق مسکونی در جیبوتی
مناطق مسکونی ساحلی در جیبوتی
منطقههای جغرافیایی جیبوتی |
8224 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%AA%D8%B1%20%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1 | پتر کبیر | پتر یکم (؛ – ) که عموما به پتر کبیر مشهور است، تزار روسیه بود که از ۷ مه ۱۶۸۲ تا ۸ فوریه ۱۷۲۵ (حدود ۴۳ سال)، همراه با برادر بیمار و ناتوانش ایوان پنجم، بر این کشور حکومت کرد. او توانست، روسیه را با اصلاحات و کشورگشایی به یک ابرقدرت اروپایی تبدیل کند. پس از آنکه خواهرش او را برای جلوگیری از به سلطنت رسیدن به یکی از روستاهای مجاور مسکو تبعید کرد، بالاخره در سال ۱۶۸۹ با جمعی از یاران خود به مسکو حمله کرد و خواهرش سوفی را به زندان افکند و خود به جای او به سلطنت نشست.
زندگینامه
فیودور سوم در حالی که ۲۱ سال بیشتر نداشت و بیمار و ضعیف بود، سرانجام در ۷ مه ۱۶۸۲ درگذشت. پس از مرگ فیودور سوم، اختلافات گوناگونی بر سر جانشینی برادرش ایوان و پتر فرزند ناتالی ناریشکین رخ داد. در پی آن، گروهی از سربازان در برابر اقدامات ناریشکینها دست به شورش زده و با حمله به کاخ خواستار سلطنت ایوان شدند. مجلس شورای ملی مرکب از اعضای حاضر ولایات در مسکو تشکیل شد و به اتفاق آرا، ایوان را به عنوان تزار نخست و پتر را به عنوان تزار دوم انتخاب کردند. از آنجا که هر دو هنوز کودک بودند، سوفی خواهر تنی ایوان به عنوان نائبالسلطنه تعیین شد. ایوان پیش از رسیدن به فرمانروایی فوت کرد و پتر تبدیل به یکی از پرنفوذترین تزارهای تاریخ روسیه، با عنوان پتر کبیر، شد.
پتر در دوران نوجوانی و جوانی فردی عیاش بود. مادر پتر به دنبال آن بود که او را مجبور به اتخاذ رویکردی متعارفتر کند. مادر پتر به همین علت، ازدواج او را با اودوکسیا لوپوخینا در سال ۱۶۸۹ سازماندهی کرد. این ازدواج با شکست مواجه شد. ده سال بعد، پتر همسرش را مجبور کرد تا به راهبه ای در یک صومعه تبدیل شود. پتر با این کار، خودش را از زندگی با اودوکسیا لوپوخینا آزاد ساخت.
پتر دوران نوجوانی خود را در محله خارجیها گذراند. محلهای که در آن آلمانیها، فرانسویها، هلندیها و انگلیسیها حضور چشمگیری داشتند. او در این محله با شخصی به نام فرانسوا آلوفور دوست بود که اغلب در خانه زیبای او به شبنشینی و خوشگذرانی مشغول بود. پترکبیر فردی بسیار بلندقامت و پر انرژی بود. او عقیده داشت که روسیه تا زمانی که در عرصه فناوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد شد. برای همین کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتیهای بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روسها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد که برای هدفگیری دقیقتر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آنها نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روسها مانند اروپاییان، بتوانند دربارهٔ وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین میکرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه میکرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت به روی پسران با استعداد خانوادههای معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. او به مردم دستور داد او را به جای تزار، امپراتور بنامند. پتر فرمانی صادر کرد که به جز روحانیون و دهقانان، همه روسها میبایست ریش خود را بتراشیدند. این فرمان، مخالفتهای زیادی را بین مردم در پی داشت چرا که برای مردم ریش صرفاً یک آرایش نبود بلکه اهمیتی مذهبی داشت. پتر کبیر شخصیتی تندخو و بیرحم داشت و افرادی که مورد غضب واقع میشدند به شدت مورد شکنجه قرار میگرفتند؛ حتی پسر او که با اصلاحاتش موافق نبود در زندان زیر شکنجه قرار گرفت و کشته شد.
در دوران پترکبیر، ارتش روسیه به سبک ارتشهای اروپایی بازسازی و نیرومند شد. روسیه از نظر سیاسی و اقتصادی نیاز شدیدی به دریای آزاد داشت. پتر کبیر میخواست با ارتش قدرتمند روسیه بنادر دریای سیاه در جنوب و دریای بالتیک در شمال غرب را به منظور تسهیل تجارت با اروپا در اختیار بگیرد و در عین حال قوای خود را متوجه دریای خزر کند. با چنین هدفی بود که لشکرکشیهای آزوف (۱۶۹۵–۱۶۹۶) بین روسیه و عثمانی بر سر در اختیار گرفتن بندر بزرگ آزوف در دریای سیاه درگرفت. نبرد مهم دیگر، جنگ بزرگ شمالی بود که با امپراتوری سوئد درگرفت. این جنگ برای دستیابی به سواحل دریای بالتیک درگرفت و از ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۱ ادامه داشت. در ۱۷۲۱ با امضای صلح بین روسیه و سوئد، سرانجام کنترل بخشهایی از لیوونی و استونی، دو منطقه در دریای بالتیک، به دست روسیه افتاد. پتر کبیر در ۱۷۰۳ تصمیم گرفت در باریکهای باتلاقی که در طول ساحل دریای بالتیک به تصرف خود درآورده بود، یک شهر جدید و بزرگ بنا کند که سنپترزبورگ نام گرفت. با تلاش جانفرسای هزاران کارگر، شهر سنپترزبورگ به بندری بزرگ برای تجارت بین روسیه و اروپا تبدیل شد. این شهر تا حدود دو قرن به صورت پایتخت روسیه درآمد.
پتر بزرگ و شاه سلطان حسین
دشمنیهای عثمانی و روسیه و عزم هرکدام برای تسخیر شمار بیشتری از کشورها پایانناپذیر مینمود. عثمانیها و روسها تمایل داشتند از قدرت ایران دوره صفوی که دوران نیرومندی ایران نیز بود استفاده کنند. این جریان تا زمان پترکبیر و شاه سلطان حسین صفوی ادامه داشت. با وجود این قزاقها دست از شرارت برنداشتند و چندی بعد به فرحآباد مازندران حمله کردند و قصر جهاننما را که از بناهای زیبای دوره شاهعباس یکم بود، ویران ساختند و عدهای از اهالی را به قتل رساندند و شبهجزیره میانکاله را پایگاه حملات بعدی خود قرار دادند. به دستور شاهسلیمان، قشون ایران به این شبهجزیره حمله، و قزاقها را متواری کرد. پس از این واقعه، شاه صفوی از دربار روسیه تقاضای تنبیه و مجازات قزاقها را نمود. دولت روسیه هم استینکا رازین را در سال ۱۶۷۳ دستگیر کرد و در مسکو به دار آویخت و آنگاه سفیری به اصفهان فرستاد تا روابط دو کشور را دوستانه، و سوءتفاهمات را رفع کند. همراه این سفیر آراکلیخان، نواده تهمورثخان، والی سابق گرجستان، نیز به اصفهان آمد و نزد شاهسلیمان بار یافت. سفیر روسیه تقاضا کرد دولت ایران، طبق تعهد خود در موقع فتح گرجستان مبنی بر اینکه والی آن ایالت همواره از دودمان باگرایتون باشد، با حکمرانی آراکلیخان موافقت کند و اجازه دهد آراکلیخان پای شاه را ببوسد و به والیگری مفتخر شود. شاهسلیمان تقاضای تزار روسیه را پذیرفت و به آراکلی محبت کرد و امارت گرجستان را برای او برقرار نمود. در سال ۱۶۷۵ نیز سفیر دیگری از روسیه به اصفهان آمد و برای جنگ با عثمانی تقاضای بیست هزار قشون امدادی کرد. این سفیر یک سال در اصفهان ماند و در این خصوص اصرار ورزید، ولی دولت ایران حاضر نشد عهدنامه صلح قصر شیرین را زیر پا گذارد و بهخاطر روسها، با دولت عثمانی که دولتی مسلمان بود، وارد جنگ شود. از این تاریخ تا مرگ تزار آلکسی و جلوس پتر کبیر در سال ۱۶۸۲، روابط بین دو کشور توأم با سردی بود.
در سال ۱۶۷۵ که جنگ گستردهای میان سه کشور اروپایی و عثمانی روی داده بود، سفیرانی از جانب لئوپولد یکم، امپراتور مقدس روم که ترکان در سال ۱۶۸۳ پایتختش وین را محاصره کرده بودند، ژان سوم، پادشاه لهستان و آلکسی یکم، تزار روسیه، به دربار ایران آمدند. اسقف دارباندل، سفیر اتریش، حامل نامهای از امپراتور خود برای شاه ایران بود که طی آن تقاضای اتحاد بین دو کشور علیه عثمانی و تجدید جنگ در جبهه شرقی را کرده بود.
شاهسلیمان که مانند پدر و جدش بسیار به رعایت عهدنامه صلح قصر شیرین پایبند بود، حاضر نشد این پیشنهاد را بپذیرد و شیخعلیخان زنگنه صدراعظم به سفیر اتریش چنین پاسخ داد که شاه ایران علاقهای به اتحاد با امپراتور اتریش ندارد؛ زیرا با دولت عثمانی در حال صلح و صفا به سر میبرد و چون شاه به سلطان عثمانی قول دادهاست که صلح بین دو کشور برقرار باشد به قول خود وفادار خواهد ماند.
زورایک، سفیر لهستان، اظهار میکرد که زمان برای پس گرفتن بغداد و بصره از عثمانی مناسب است و سفیر روسیه هم عقیده داشت چون سلطان عثمانی سخت گرفتار دشمنان مسیحی خود در اروپاست، به آسانی میتوان دولت او را منقرض نمود. پس بهتر است دولت ایران هم در این ائتلاف شرکت کند تا از غنایم پیروزی سهم ببرد. شیخعلیخان زنگنه به آنها پاسخ داد دولت ایران بیمیل نیست که دولت عثمانی شکست بخورد و ناتوان شود، ولی میل ندارد آن دولت یکباره منقرض شود؛ زیرا هرچه باشد همکیش ایران است و در برابر اروپا سپر بلا بهشمار میرود.
سفیران سه کشور، در آخرین ملاقات خود با شاهسلیمان، یک بار دیگر تقاضای خود را تکرار کردند، ولی شاه به آنان جواب داد: روزی که ما با عثمانی میجنگیدیم استمداد ما را اجابت نکردید. اکنون که ما با آن دولت صلح کردهایم دیگر گفتوگو در این باره ثمره ندارد؛ زیرا اگر ما به حمایت شما با عثمانی وارد جنگ شویم، ازبکها، تاتارها و مغولان هند نیز به سبب همکیشی با عثمانی به کشور ما تجاوز خواهند کرد. سفرا در سال ۱۶۸۱. م به اروپا بازگشتند. در سال ۱۶۸۲، زمانی که عثمانی شهر وین را محاصره کرده بود، سه امپراتوری یادشده به عثمانی حمله کردند و وین از محاصره آزاد کرده و صربستان، بوسنی و هرزهگوین را پس گرفتند. طی صلح کارلوویز (۲۶ ژانویه ۱۶۹۹) نیز مجارستان و تراتسیلوانی به اتریش واگذار شد.
روسیه از زمان تأسیس دودمان رومانوف توسط میخائیل رومانف (۱۶۱۳–۱۶۴۵) دو راهبرد عمده را اجرا کرد. این دو سیاست که از زمان میخائیل آغاز شد و در دوره پتر کبیر، چهارمین تزار از این خانواده، به اوج خود رسید، عبارت است از:
۱ـ اعمال سیاست گسترش سرزمینی به منظور تصرف مناطق استعماری. این سیاست قبل از پتر در سمت شمال این کشور آغاز شده بود، ولی در دوره پتر استراتژی اساسی روسیه شد. روسیه اعمال سیاست گسترش سرزمینی را از چهار جهت دنبال کرد: نخست در سده شانزدهم به سمت سیبری تا ولادیوستوک و سپس سلطه بر مغولستان و منچوری؛ دوم از سوی شمال با تعرض به خاک سوئد و نروژ که با چند سده جنگ همراه بود؛ سوم به جانب بالتیک که در واقع پنجره روسیه به اروپا بود، با هدف دسترسی به آبهای آزاد (دریای سیاه و دریای مدیترانه) برای دستیابی به تجارت جهانی؛ چهارم پیشروی به سمت سواحل دریای مازندران و مرزهای ایران. این سیاست که از قرن شانزدهم آغاز شده بود تا قرن بیستم ادامه یافت و روسیه به بخش وسیعی از سیاست گسترش سرزمینی دست یافت و بزرگترین کشور جهان شد.
۲ـ سیاست مدرنسازی روسیه. این سیاست، گرچه در زمان پتر وارد مرحله گسترده و اجرایی شد و به اوج خود رسید، از دوره الکسی یکم، فرزند میخائیل رومانف، آغاز شده بود. آلکسی روسیه را از انزوای سیاسی خارج کرد. تعداد زیادی صنعتگر و مهندس از اروپا به کشور خود آورد، علوم و فلسفه و ادبیات اروپای غربی را رواج داد و طرز لباس پوشیدن اروپاییان را در مسکو متداول کرد.
منابع
Peter the Great: His Life and World (Knopf, 1980) by Robert K. Massie, (also Ballantine Books, 1981, and Wings Books, 1991, ISBN 0-517-06483-9). Pulitzer Prize-winning biography of Peter I.
Peter the Great (Yale University Press, 2004) by Lindsey Hughes,
پطر کبیر؛ تألیف رابرت ماسی، ترجمه ذبیحالله منصوری، تهران: انتشارات زرین، ۱۳۶۶.
تاریخ روسیه از آغاز تا انقلاب اکتبر؛ تألیف ن. بریان شانینوف؛ ترجمه و اقتباس خانبابابیانی. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۵۲.
روسیه تزاری؛ تألیف جیمز ای. استریکلر، ترجمه مهدی حقیقتخواه، تهران: ققنوس، ۱۳۸۱.
پیوند به بیرون
پتر کبیر. نویسنده: آرتور بریزبان. منبع: بهار. شهریور ۱۳۰۰ شماره ۴
اعضای فرهنگستان علوم فرانسه
افراد در جنگهای ایران و روسیه
افراد روس تاتارتبار
امپراتورهای اهل روسیه
اهالی روسیه در سده ۱۷ (میلادی)
اهالی روسیه در سده ۱۸ (میلادی)
اهالی مسکو
بنیانگذاران شهر اهل روسیه
بنیانگذاران شهر
پادشاهان ارتدکس
پتر اول
تاریخ روسیه
تزارهای روسیه
حکمرانان آسیا در سده ۱۷ (میلادی)
حکمرانان آسیا در سده ۱۸ (میلادی)
حکمرانان اروپا در سده ۱۷ (میلادی)
حکمرانان اروپا در سده ۱۸ (میلادی)
خاکسپاریها در کلیساهای جامع پتر و پاول
خاندان رومانوف
درگذشتگان ۱۷۲۵ (میلادی)
درگذشتگان به علت بیماری عفونی در روسیه
درگذشتگان به علت قانقاریا
دریافتکنندگان نشان سنت اندرو
دور از وطنهای اهل روسیه در بریتانیا
دور از وطنهای اهل روسیه در هلند
روابط روسیه و هلند
زادگان ۱۶۷۲ (میلادی)
شخصیتهای فولکلور روسی
فرزندکشیها
فرمانروایان کودک در دوران مدرن
مخترعان اهل روسیه
مسیحیان ارتودوکس روسیه
نظامیان اهل روسیه در جنگ بزرگ شمالی
ویکیسازی رباتیک |
8225 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC%20%DA%AF%DB%8C%D9%86%D9%87 | خلیج گینه | خلیج گینه خلیج بزرگی از اقیانوس اطلس در جنوب غربی قاره آفریقا است.
این خلیج مرکز جغرافیایی زمین بهشمار میآید زیرا طول و عرض جغرافیایی در آن هر دو صفر هستند. (خط استوا و نصفالنهار مبدأ در اینجا به هم میرسند).
نام این خلیج به منطقه گینه اشاره دارد که در دورهای نامی کلی برای نواحی جنوبیتر در غرب آفریقا بود. ریشهٔ این نام از زبان مردم بربر شمال آفریقا گرفته شدهاست.
خلیج گینه تورفتگی وسیعی از اقیانوس اطلس در سمت غربی قاره آفریقا است. خلیج بنین در شمال غرب و خلیج بانیدر شمال شرق را میتوان از زیرمجموعههای خلیج گینه در نظر گرفت. تورفتگی اقیانوس اطلس در این ناحیه شامل مجموعهای از جزایر آتشفشانی است که بخشی از یک منطقه گسلی بهشمار میآیند؛ گسلی که شامل کوه کامرون و کوههای آداماوا نیز میشود.
رشتهجزایر آتشفشانی در خلیج گینه از شمال غرب به جنوب شرق عبارتند از: بیوکو، پرنسیپ، سائوتومه و آنوبون. جزیره دیگر در خلیج گینه، کوریسکو است که در سواحل گابن و گینه استوایی قرار دارد.
از جمله رودخانههای زیادی که به خلیج گینه میریزند میتوان به نیجر، ولتا و ساناگا اشاره کرد. رود نیجر، به ویژه، مقدار زیادی رسوبات آلی را طی میلیونها سال تهنشین کردهاست که در نهایت مقدار بسیار زیادی نفت تولید میکند. از این رو این منطقه به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین مناطق استخراج نفت جهان شناخته میشود.
کشورهای زیر، از غرب تا جنوب شرقی، با خلیج گینه هممرزند یا قرار دارند:
ساحل عاج
غنا
توگو
بنین
نیجریه
کامرون
گینه استوایی
سائوتومه و پرنسیپ
گابن
منابع
ویکیپدیای انگلیسی، نسخهٔ ۲۶ اکتبر ۲۰۰۶.
پهنههای آبی آفریقا
پهنههای آبی بنین
پهنههای آبی توگو
پهنههای آبی غنا
پهنههای آبی کامرون
پهنههای آبی گابن
پهنههای آبی گینه استوایی
پهنههای آبی نیجریه
جغرافیای آفریقا
خلیجها
دریاهای اقیانوس اطلس
زمینچهرهای آفریقا |
8227 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87%20%DA%98%D9%86%D9%88 | دریاچه ژنو | دریاچه لِمان یا دریاچهٔ ژنو (به فرانسوی: Lac Léman ,le Léman یا Lac de Genève، به آلمانی: Genfersee) دریاچهای در شمال رشته کوههای آلپ بوده و در مرز دو کشور سوئیس و فرانسه قرار دارد. دریاچه ژنو یکی از بزرگترین دریاچههای اروپای غربی بشمار میآید.
شهرهای ژنو، لوزان، مونترو و ووه در ساحل این دریاچه قرار دارند.
این دریاچه از زیباترین جاذبههای گردشگری در مرز دو کشور سوئیس و فرانسه بشمار میرود. قسمتی از شمال کوههای آلپ از دریاچهٔ ژنو بخوبی دیده میشود.
نگارخانه
منابع
جاذبههای گردشگری کانتون ژنو
جغرافیای کانتون ژنو
دریاچه لمان
دریاچههای اوت سووآ
دریاچههای بینالمللی اروپا
دریاچههای سوئیس
دریاچههای فرانسه
دریاچههای کانتون ژنو
دریاچههای کانتون وله
دریاچههای کانتون وو
گردشگری در رون-آلپ
مرز سوئیس و فرانسه
مناطق کنوانسیون رامسر در سوئیس
مناطق کنوانسیون رامسر در فرانسه متروپل |
8228 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%20%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%20%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C | جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی | جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی ، حکومتی بود که در پایان جنگ جهانی دوم در سرزمین یوگسلاوی تأسیس شد و در سال ۱۹۹۲ در پی جنگ داخلی از هم فروپاشید. یوگسلاوی کشوری در شبه جزیره بالکان، در جنوب شرقی اروپا و در ساحل دریای آدریاتیک قرار داشت. این جمهوری فدرال از شش جمهوری سوسیالیستیِ صربستان، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، اسلوونی، مقدونیه و مونتهنگرو تشکیل شده و دو استان خودمختار صربستان، کوزوو و وویودینا نیز در قلمرو جمهوری صربستان قرار داشتند. با وجود این که در ابتدای کار به رهبری یوسیپ بروز تیتو جانب بلوک شرق را در جنگ سرد گرفت اما در نهایت در سال ۱۹۴۸ با بروز اختلاف بین تیتو و استالین، رهبر شوروی سیاست بیطرفی اتخاذ نمود و به یکی از مؤسسان جنبش عدم تعهد تبدیل شد. پس از مرگ تیتو در سال ۱۹۸۰، بروز ملیگرایی قومیتی در دهه جدید و عدم اتفاق نظر بین جمهوریهای تشکیل دهنده موجب شکست در گفتگویهای بین ملتی در یوگسلاوی در اصلاح ساختار فدراسیون شد که منجر به رسمیت شناخته شدن استقلال جمهوریهای آن از سوی چند کشور اروپایی در سال ۱۹۹۱ گردید. این موضوع باعث فروپاشی فدراسیون و انحلال رسمی آن در سال ۱۹۹۲ و آغاز جنگهای یوگسلاو شد. از آن پس از این کشور با عنوان «یوگسلاوی سابق» یاد میشود. بلگراد پایتخت یوگسلاوی و بزرگترین شهر آن بود. این کشور ۲۵۵ هزار کیلومترمربع مساحت داشت و جمعیت آن در سال ۱۹۸۹ بیش از ۲۳ میلیون نفر بود. بیشتر سرزمینهای این کشور کوهستانی و حداکثر ارتفاع آن ۲۵۲۲ متر از سطح دریا بود. در این کشور کشاورزی بیشتر در دره رود دانوب جریان داشت و گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمد این کشور به ویژه در سواحل دریای آدریاتیک بود.
نام
نام یوگسلاوی از دو کلمه «یوگ» و «اسلاویا» تشکیل شدهاست که در آن یوگ در زبانهای کرواتی، صربی، مقدونی و اسلوونیایی به معنای «جنوب» و اسلاویا به معنای «سرزمین اسلاوها» میباشد. پس یوگسلاوی را میتوان با عنوان «سرزمین اسلاوهای جنوب» معنی کرد. این عبارت به شش قوم اسلاوهای جنوبی یعنی: کرواتها، صربها، بوسنیاییها، مونتهنگروییها، اسلوونیاییها و مقدونیها اشاره میکند. نام کامل این فدراسیون بین سالهای ۱۹۴۵ تا فروپاشی آن در سال ۱۹۹۲ با توجه به ساختار سیاسی حاکم بر آن بسیار دستخوش تغییر بود. یوگسلاوی در سال ۱۹۱۸ تحت عنوان دولت کرواتها، صربها و اسلوونیاییها تشکیل شد (سه ملت دیگر هنوز به رسمیت شناخته نشده بودند). با آغاز دیکتاتوری الکساندر یکم در سال ۱۹۲۹ او نام رسمی کشور را به پادشاهی یوگسلاوی تغییر داد تا برای اولین بار اصطلاح یوگسلاوی به کار برده شود. پس از اشغال کشور در جنگ جهانی دوم، شورای ضد فاشیست آزادیبخش یوگسلاوی سال ۱۹۴۳ تشکیل فدراسیون دموکراتیک یوگسلاوی را در مناطق تحت کنترل خود اعلام کرد. در این نام عامدانه از پیشوند پادشاهی یا جمهوری استفاده نشد.
در سال ۱۹۴۵ پتر دوم رسماً از پادشاهی معزول شد تا کشور تحت عنوان «جمهوری خلق فدرال یوگسلاوی» به یک جمهوری بدل شود که قانون اساسی آن نیز سال بعد اجرایی شد. در سال ۱۹۶۳ در میانه اصلاحات گسترده قانون اساسی نام «جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی» معرفی شد. این کشور عموماً با آخرین نام خود که طولانیترین سابقه را داشت شناخته میشود. به علت طولانی بودن این نام عموماً از این کشور به صورت خلاصه با اسم یوگسلاوی یاد میشود یا در زبان انگلیسی از سر واژه S.F.R.Y استفاده میگردد.
تاریخ
در قرن چهارم پیش از میلاد در شبه جزیره بالکان اقوام ایلیریایی، تراکیایی، پانونیایی و چند گروه از یونانیها ساکن شدند. ۶۰۰ سال بعد، جمهوری روم، ایلیریاییها را شکست داده و سرزمین شان را تصاحب کرد و شهرهای مورسا (اوسییک امروزی) و سینگیدونوم (بلگراد امروزی) را ساخت. زمانی که امپراتوری روم به دو بخش تقسیم شد، یوگسلاوی در مرز بین آن دو قرار گرفت. در همان دوران مردم این نواحی مسیحی شدند. اما وقتی قدرت امپراتوری روم ضعیف شد، همه گونه اقوام مختلف از هونها و آوارها گرفته تا بلغارها و اسلاوها تغییر و تحولاتی به این نواحی دادند. در دوران تاریکی (سدههای میانه)، دولتهای فئودال محلی، امور این نواحی را اداره میکردند. در همان دوران پادشاهی مجارستان بوسنی را تصرف کرد و سرزمین مقدونیه بین بیزانس و بلغارستان تقسیم شد. در اواسط قرن یازدهم، صربستان از بیزانس جدا شد و واتیکان به حاکمان صربستان مقام پادشاهی داد. اوج قدرت تاریخی صربستان در ۱۳۳۱ تا ۱۳۵۵ میلادی است که استفان دوشان پادشاه آن جا بود. در زمان حکومت عثمانی بخش عمده شبه جزیره بالکان در اختیار حکومت اسلامی بود. او آلبانی و مقدونیه را ضمیمه صربستان کرد. اواسط قرن چهاردهم، عثمانیها به بالکان رسیدند و صربها و بوسنیاییها مجبور به مهاجرت به روسیه شدند. در ۱۳۹۵ مقدونیه، در ۱۴۶۳ بوسنی، در ۱۴۶۵ هرزگوین و سرانجام در ۱۵۲۶ تمام یوگسلاوی امروزی را ترکهای عثمانی فتح کردند. حکمرانی ترکها بر یوگسلاوی ۳۸۹ سال طول کشید. اما در همان زمان، کرواسی، اسلوونی و دالماسی هم مناطقی بودند که خاندان هابسبورگ، ضمیمهٔ امپراتوری اتریش کرده بودند. جنگ روس و عثمانی که در دهه ۱۷۶۰ آغاز شد، موجب ضعف عثمانی شد. اتریش هم بالکان را تصرف کرد و نواحی اشغالی را به مرور مستقل کرد. صربستان در ۱۸۲۹ مستقل شد، اما پذیرش این استقلال تا ۱۸۷۸ طول کشید. در جنگهای بالکان در ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ اوضاع به شدت به هم ریخته بود؛ تا این که صربها که از زیادهخواهی اتریشیها شاکی بودند، ولیعهد این کشور و همسرش را در ۱۹۱۴ در سارایوو ترور کردند؛ جرقه کوچکی که جنگ جهانی اول را به راه انداخت. نتیجه این جنگ، انحلال امپراتوری اتریش-مجارستان بود و از پس آن، صربستان، کرواسی، اسلوونی، مونتهنگرو، بوسنی و هرزگوین در سال ۱۹۲۹ یک کشور تشکیل دادند و نام یوگسلاوی به معنی اسلاوهای جنوبی را بر آن گذاشتند. اما عملاً صربها حکومت را در اختیار داشتند. الکساندر کاراژرژویچ با نام الکساندر یکم تاجگذاری کرد. در آخر نیز کرواتها الکساندر یکم را ترور کردند. در ۱۹۴۱ که ارتش آلمان به یوگسلاوی رسید، خاندان سلطنتی فرار کردند. اما ژنرال میخاییلویچ در رأس سلطنتطلبها به همراه یوسیپ بروز تیتو در رأس کمونیستها با نبردهای پارتیزانی در مقابل ارتش آلمان مقاومت میکردند که بالاخره تیتو در ۱۹۴۵ پیروز شد. آلمانیها را اخراج کرد، پادشاه را خلع کرد و حکومت جمهوری فدرال خلق یوگسلاوی را بنیان نهاد. در ۱۹۴۶ شش جمهوری خودمختار تحت نظارت حکومت مرکزی و حزب کمونیست که تیتو رئیس آن بود، شکل گرفت. در ابتدا روابط خوبی بین یوگسلاوی و شوروی شکل گرفت، او پس از اتمام جنگ جهانی دوم و در دوران نخستوزیریاش، با استالین مخالفت کرد و حاضر نشد یوگسلاوی مثل سایر کشورهای اروپای شرقی، تحت تسلط شوروی قرار گیرد. او بر کمونیسم ملی تأکید داشت و مخالف دیکته شدن راه رسیدن به کمونیسم، از سوی استالین و کرملین به مردم یوگسلاوی بود. او معتقد بود که رهبران شوروی به مرامنامه خلق خیانت میکنند و با آنها دچار مشکل شد و عملاً در مقابل استالین ایستاد. او به همراه جمال عبدالناصر، جواهر لعل نهرو و سوکارنو جنبش عدم تعهد را بنیان نهاد. او سرانجام در ۱۹۸۰ درگذشت. مرگ تیتو که خود کروات بود، زخمهای کهنه را باز کرد. بالکان فقط در دوران تیتو آرامش به خود دیده بود. پس از مرگ وی آشوبها و درگیریها شروع شد. وقتی در ۱۹۸۹ روابط بین یوگسلاوی و آلبانی بر سر ناحیه کوزوو تیره شد، آن جرقه زده شد. بحران اقتصادی، تورم خردکننده سال ۱۹۸۹ و تنشهای مذهبی مسلمانان و کاتولیکها، حزب کمونیست را ضعیف کرد. کرواسی و اسلوونی اولین کشورهایی بودند که اعلام استقلال کردند. در آوریل ۱۹۹۲، پارلمان صربستان و مونتهنگرو، باقیماندهٔ یوگسلاوی را یوگسلاوی نامید. اما جنگ بین جدایی طلبان بوسنی و هرزگوین و نیروهای فدرال (صربها) شدت گرفت و سرانجام اتحادیه اروپا بوسنی و هرزگوین را به رسمیت شناخت. آشوبها در کوزوو به جنایت جنگی تبدیل شد و سرانجام با دخالت نظامی آمریکا پایان یافت. اما رئیسجمهور مونتهنگرو همهپرسی برگزار کرد و این قسمت را هم از صربستان جدا کرد. کوزوو هم پس از جنگ ناتو علیه یوگسلاوی استقلال یافت.
جمهوریهای تشکیلدهنده
جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، از ۶ جمهوری سوسیالیستی و ۲ استان خودمختار سوسیالیستی تشکیل میشد.
کشورهای جداشده
کوزوو اعلام وارستگی از صربستان کردهاست، ولی صربستان هنوز نپذیرفتهاست.
جستارهای وابسته
آنته مارکویچ
استیهپان مسیچ
اسلوبودان میلوشویچ
اسلاوها
اسلاوهای جنوبی
یوسیپ بروز تیتو
یوگسلاوی
یوگسلاویسم
یوگو-نوستالژی
پانویس
منابع
اسلوونی در سده ۲۰ (میلادی)
انحلالهای ۱۹۹۲ (میلادی) در اروپا
انحلالهای ۱۹۹۲ (میلادی) در یوگسلاوی
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۴۳ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۴۵ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۹۲ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۹۴۳ (میلادی) در یوگسلاوی
بنیانگذاریهای ۱۹۴۵ (میلادی) در یوگسلاوی
بنیانگذاریهای ۱۹۶۳ (میلادی) در یوگسلاوی
بوسنی و هرزگوین یوگسلاوی
تاریخ اروپا
تاریخ یوگسلاوی
جمهوریهای سوسیالیستی گذشته
جنوب شرقی اروپا
سیاستهای سابق جنگ سرد
کشورهای پیشین اسلاویزبان
کشورهای پیشین در اروپا
کشورهای پیشین عضو سازمان ملل متحد
کشورهای تکحزبی
کشورهای کمونیستی
کمونیسم در یوگسلاوی
کوزوو در سده ۲۰ (میلادی)
مونتهنگرو در سده ۲۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۴۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۵۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۶۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۷۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۸۰ (میلادی)
یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ (میلادی)
یوگسلاوی دوم
یوگسلاوی |
8231 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%AC%D9%84%D9%87 | دجله | دِجله رودی است که از دامنههای جنوبی رشتهکوه توروس در شرق ترکیه سرچشمه میگیرد پس از ورود به کشور عراق از میان شهرهای بزرگی چون بغداد و موصل عبور کرده به فرات و سرانجام هر دو به کارون میپیوندد که اروندرود را تشکیل میدهند و در پایان به خلیج فارس سرازیر میشوند. این رود با ۱۸۵۰ کیلومتر طول، شصت و هشتمین رود جهان از این حیث میباشد.
بر اساس یکی از نظریههای تاریخی، یکی از قدیمیترین، یا شاید قدیمیترین، تمدن جهان بین دو رود دجله و فرات پدید آمد و به همین سبب تمدن میان رودان نام گرفت.
این رود مرز تاریخی فلات ایران است که همواره چون مرزی طبیعی میان ایران و سرزمینهای غرب فلات ایران روان بودهاست. با هجوم اعراب و گذر آنها از این رود، تیسفون پایتخت ساسانیان در کناره این رود به تسخیر اعراب مسلمان درآمد.
دجله رود پرآب و بزرگی است، به گونهای که میان بغداد و موصل کشتیهایی در آن حرکت میکنند که از نظر بازرگانی اهمیت بسیار دارد.
نامگذاری
شکل قدیمی کلمه در یونان باستان به فرم Tigris به معنی ببر (tiger) از کلمه Tigrā در فارسی باستان اقتباس شده که خود آن نیز از کلمه ایلامی Tigra گرفته شده و آن نیز از کلمه سومری Idigna اقتباس شدهاست. کلمه سومری اصلی Idigna یا Idigina احتمالاً از id (i)gina به معنی «آب روان» گرفته شدهاست؛ که معنی آن در مقایسه با همسایه اش، فرات، که حرکت آرام آن منجر به تهنشین شدن بیشتر گل و لای و بالاتر بودن بستر آن نسبت به دجله میشود، میتواند به عنوان «رودخانه سریع» تفسیر شود. در زبان پارسی باستان هخامنشی نام این رود «تیگره»(= آب تند و تیز) بود که پس از تازش عربها به تیزپن (تیسفون)، پایتخت ساسانیان و تصرف میان رودان به دلیل نبودن صدای «گ» در زبان عربی، واژه پارسی «تیگره» به ریخت «دجله» به کار رفت. این در حالی است که در زبان انگلیسی همچنان این رود را با نام اصلی آن یعنی Tigris میشناسند و واژهٔ tiger در زبان انگلیسی نیز هم ریشه با همین نام است.
در زمان ساسانیان به این رود اَروَند نیز گفته میشده که همان معنی تیزرو را میدهد. در شاهنامه آمدهاست که:
در شاهنامه 11 بار واژه اروند رود بکار رفته است از جمله در شعر زیر
رویدادهای تاریخی
در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، بابل ثروتمندترین شهر جهانِ آن روز به دست کوروش بزرگ تسخیر میگردد. سقوطی که با پایداری کم سپاه بابل در کرانه ساحلی رود دجله به وقوع پیوست.
نگارخانه
در آثار هنری
جستارهای وابسته
حوزه رودی دجله و فرات
منابع
اطلس کامل گیتاشناسی
دانشنامه رشد.
آب و دین
بینالنهرین
جزیره (میانرودان)
جغرافیای کردستان عراق
رود دجله
رودهای بینالمللی آسیا
رودهای ترکیه
رودهای سوریه
رودهای عراق
رودهای کردستان
رودهای مرزی
زمینچهرهای استان الازیغ
زمینچهرهای استان باتمان
زمینچهرهای استان دیاربکر
زمینچهرهای استان سعرد
زمینچهرهای استان شرناق
طور عبدین
شام (سرزمین)
جزیره (بینالنهرین) |
8232 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B9%D8%A8%D9%87 | کعبه | خانهٔ کعبه یا خانهٔ خدا بنایی در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی است.
کعبه مقدسترین مکان از نظر دین اسلام است. نام کعبه اشاره به چهارگوش بودن این سازه دارد. در قرآن، کتاب مذهبی مسلمانان آمده که بنای کعبه بهدست ابراهیم و پسرش اسماعیل بازسازی شدهاست و نخستین سازنده آن آدم بودهاست. کعبه قبل از گسترش اسلام نیز از مکانهای مقدس اعراب بهشمار میرفت. بادیهنشینان عرب سالی یک مرتبه اختلافات قبیلهای خود را کنار میگذاشتند و برای پرستش خدایانشان در کعبه گرد میآمدند.
در اطراف بنای کعبه مسجدی بنام مسجد الحرام ساخته شدهاست. همه مسلمانان جهان در هنگام نماز رو به جهت کعبه میایستند و به این نحو جهتگیری موقع نماز، رو به قبله ایستادن گفته میشود.
بر اساس ارکان اسلام، هر مسلمانی در صورت برخورداری از توان مالی و بدنی، میبایست در دوران زندگیاش حداقل یکبار به حج تمتع برود و مراسم دینی خاصی به جا آورد. یکی از بخشهای اصلی مراسم حج، طواف به گرد خانه کعبه است.
پیشینه نام کعبه
کعبه در معنی به هر ساختمان چهارگوش گفته میشود.
نامهای دیگر کعبه
«بیت العتیق» (خانهٔ کهن یا آزادشده)، «بیت الحرام» (خانهٔ دارای حرمت)، «بیت المعمور» (خانهٔ آباد) و «بیت المحرّم» (خانهٔ حرمتداده یا دارای تحریم) از نامهای دیگر کعبهاند که در قرآن به آن اشاره شدهاست.
تقدس
کعبه ارتباط مستقیم به ارکان اسلام دارد؛ مخصوصاً فریضه حج که زیارت و طواف کعبه از ارکان حج است. همچنین در برپایی نماز نیز کعبه قبلهگاه مسلمانان است.
تاریخ و بنا
عمده موجود در مورد کعبه منابع نویسندگان اسلامی است. فارغ از روایات و منابع اسلامی، گزارش و سند تاریخی چندانی مربوط به پیش از اسلام در مورد این بنا در دست نیست.
در قرآن در مورد کعبه گفته شدهاست:
«اِنَّ أَوَّل بَیتٍ وُضِعَ لِلنَاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدًی لِلعَالَمینَ» (آل عمران/۹۶)
این سازه تا پیش از فتح مکه به دست ابوسفیان و برادرانش که از بزرگان و ثروتمندان قریش بودند، محل نگهداری و پرستش بتها شده بود و سالانه مردم از کشورها و شهرهای دیگر برای زیارت بتها یا نگهداری و سپردن بتهایشان به آنجا میآمدند، هدایا و قربانیهای زیادی برای احترام به بتها تقدیم کعبه میکردند و با اهالی مکه به داد و ستد میپرداختند. علت مخالفتها و جنگهایی که آنها با محمد بعد از به پیامبری رسیدنش کردند، همین ترس از بی رونق شدن سود و تجارتشان بود. قریش در اطراف کعبه بتهای مختلفی قرار داده بودند، مانند: لات، عزی، اسافه، نائله، منات و… بزرگ این بتها هبل بود که میگویند بعد از فتح مکه به فرمان او و به دست علی شکسته شدند؛ علی برای شکستن بتها روی شانههای محمد رفت.
در دوره بعد از اسلام کعبه چهار بار به کلی ویران شده و از نو بنا شدهاست. دو بار اول به سده اول هجری برمیگردد. در جریان جنگهایی که بین امویان و عبدالله بن زبیر فرماندار وقت مکه صورت میگرفت کعبه دو بار ویران شد. بار اول آتش گرفت و بار دوم توسط سپاهیان حجاج بن یوسف با منجنیق سنگ باران شد. سومین تخریب مکه به ۹۳۰ میلادی برمیگردد که قرامطه- که از شیعیان اسماعیلی بودند- به مکه حمله کردند و حجاج را قتلعام کردند و چاه زمزم را با جنازههای کشتگان پر کردند. آنان حجرالاسود را ربودند و با خود به احسا- در شرق عربستان- بردند. تخریب چهارم کعبه در نتیجه سیلی بود که در سال ۱۶۲۹ میلادی رخ داد. پس از آن سلطان مراد چهارم ساختمان کعبه را با سنگهای گرانیتی از نو بنا کرد که این ساختمان تا عصر حاضر به جا ماندهاست.
ارکان کعبه
ارکان کعبه: به هریک از چهار گوشه کعبه، رکن گویند و کعبه بر چهار رکن بنا گردیدهاست:
رکن حجر الاسود: سنگ سیاه آسمانی است. به اعتقاد مسلمانان شیعه هنگام بنای کعبه توسط آدم، این سنگ را فرشتگان از بهشت آوردند و آدم آن را در گوشهای از خانه نصب کرد. پس از بازسازی کعبه توسط قریش، این سنگ به دست محمد قبل از در کعبه در رکن حجر الاسود نصب شد و محل شروع طواف حجاج است.
رکن عراقی
رکن شامی
رکن یمانی که قبل از رکن حجر الاسود قرار دارد. در اعتقاد مسلمانان (به ویژه شیعیان) محلی است که به اذن خدا شکافته شد تا فاطمه بنت اسد از آن داخل کعبه شود و علی داخل کعبه متولد شود.
هرگاه واژه رکن بدون پسوند به کار رود، مقصود از آن رکنی است که حجر الاسود در آن است. مسیر طواف، از رکن حجر الاسود آغاز شده، سپس به رکن عراقی میرسد و پس از آن به رکن شامی و سپس به رکن یمانی و آنگاه باز به رکن حجر الاسود میرسد و همینجا یک شوط پایان مییابد. برای مطاف حدی وجود ندارد و تا هر جای مسجد الحرام که طواف در آن طواف کعبه صدق کند، طواف مجزی است، ولی مستحب است که اگر اضطرار و ازدحام نباشد در میان کعبه و مقام ابراهیم انجام شود.
مشخصات هندسی
کعبه روی یک قاعده ۲۵ سانتیمتری از جنس سنگ مرمر بناشده که به اندازه ۳۵ سانتیمتر جلوآمدگی دارد.
ارتفاع آن حدود۱۳/۱ متر، با طول و عرض ۱۱٬۲۲ در ۱۰٬۲۲ متر است
در بعضی منابع جزئیات اضلاع کعبه به این شکل بیان شدهاست:
طول ضلع در کعبه؛ یعنی از رکن حجر الاسود تا رکن عراقی: ۱۱٫۶۸ متر
طول رکن عراقی تا شامی، سمتی که حجر اسماعیل در آن قرار دارد: ۹٫۹۰ متر
طول رکن شامی تا رکن یمانی: ۱۲٫۰۴ متر
طول رکن یمانی تا رکن حجر الاسود: ۱۰٫۱۸ متر
سنگ بنای کعبه
بنای کعبه از سنگهای سیاه و سختی ساخته شده که با کنار زدن پرده از روی آن، آشکار است. این سنگها که از زمان بنای کعبه از سال ۱۰۴۰ (قمری) تاکنون بر جای مانده، از کوههای مکه به ویژه جبل الکعبه (در محله شُبَیکه مکه)، و جبل مزدلفه گرفته شدهاست. سنگها اندازههای گوناگون دارند، به گونهای که بزرگترین آنان با طول و عرض و بلندی ۱۹۰، ۵۰ و ۲۸ سانتیمتر و کوچکترین آنان با طول و عرض ۵۰ و ۴۰ سانتیمتر است. پایههای آن از سرب مذاب ساخته شدهاست و بدین ترتیب بنایی نسبتاً استوار است.
در کعبه
پیش از بنای قریش، کعبه دو در داشتهاست: یکی در ناحیه شرقی (محل در کنونی) و دیگری در ناحیه غربی؛ که از یکی وارد و از دیگری خارج میشدند؛ اما قریش تنها در ناحیه شرقی آن دری نصب کرد. بعدها عبدالله ابن زبیر در دیگر را گشود که به وسیله حجاج بن یوسف بسته شد و اکنون همان یک در باقی ماندهاست. این در تا به حال چندین بار عوض شدهاست و در سال ۱۳۹۸ (قمری) به دستور خالد بن عبدالعزیز در جدیدی ساخته و نصب شد. ساختمان کعبه نیز از سال ۱۰۴۰ (قمری) تا سده اخیر تعمیر نشده بود؛ ولی در سال ۱۳۷۷ (قمری) و سپس ۱۴۱۷ (قمری) به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت. سقف کعبه، دو سقفی است که با سهپایه چوبی که در میانه آن در یک ردیف قرار گرفته و نگهداری میشود. اطراف آن سنگهای مرمر نصب شده و در کنار آن پلکانی قرار دارد که برای رسیدن به سقف بالایی تعبیه شدهاست.
در حال حاضر در ورودی کعبه در ارتفاع ۲ متر بالاتر از سطح زمین و در دیواره شمال شرقی کعبه قرار دارد.
آخرین در کعبه به وزن ۳۰۰ کیلوگرم از جنس طلای خالص توسط احمد بن ابراهیم بدر ساخته و در سال ۱۹۷۹ میلادی جایگزین در قبلی شدهاست.
حجرالاسود
حجرالاسود یا سنگ سیاه، از اجزای مسجد الحرام است که به عقیده مسلمانان سنگ مقدسی فرستاده شده از بهشت است و توسط ابراهیم و اسماعیل در کعبه قرار داده شدهاست. این سنگ در یک قاب ۳۰ سانتیمتری از جنس نقره و در رکن اسود کعبه در ارتفاع ۱٫۵ متری از سطح زمین قرار دارد.
این سنگ پیش از اسلام نیز مورد توجه بودهاست و در شمار عناصر اصلی کعبهاست. محمد این سنگ را نگاه داشت و سنگهایی که به صورت بت درآورده شده بودند را دور ریخت.
حجرالاسود در جریان تخریب کعبه، که ۵ سال پیش از بعثت صورت گرفت، در فاصلهای دور از مسجد واقع شد. در زمان نصب آن به جای خود، قریش به درگیری پرداختند اما محمد مشکل را حل و آن را نصب کرد. به مرور زمان و در اثر تحولات، از حجم نخستین این سنگ کاسته شد و حتی به چند پاره تقسیم شد که آخرین بار قسمتهای آن را به هم وصل کردند و آن را در محفظهای نقرهای قرار دادند. در حال حاضر تنها به آن اندازه که برای بوسیدن و سلامدادن لازم است، جای گذاشتهاند.
در سال ۳۱۷ (قمری) «قرامطه»، حجرالاسود را از کنار کعبه برداشت و به احساء (منطقهای در شرق عربستان سعودی) برد. این گروه به مدت ۲۲ سال (چهار روز کمتر) تا سال ۳۳۹ (قمری) سنگ را در آنجا نگاه داشتند و سپس در عید قربان همین سال، آن را به جای نخست بازگرداندند. پس از آن، طی سالهای پیاپی، حجرالاسود بهطور عمد یا غیرعمد از جای خود کنده شد و هر بار اجزایی از آن خرد و جدا گردید. هر بار این اجزا به هم چسبانده شد و همانگونه که گذشت، اکنون مجموعه آن در هالهای از نقره قرار داده شدهاست.
گفتنی است حجرالاسود آغاز و پایان طواف است و برابر آن، سنگ سیاهی روی زمین (تا انتهای مسجد) کشیده شدهاست. چراغی سبز رنگ نیز بر دیوار مسجد برابر حجرالاسود نصب شده تا راهنمای طواف کنندگان باشد.
ملتزم
قسمتی از دیوار و پایین دیوار کعبه را که در یک سوی آن حجرالاسود و در سوی دیگرش در کعبه قرار دارد، «ملتزم» مینامند. این محل را از آن روی ملتزم مینامند که مردم در آن قسمت میایستند و به دیوار ملتزم شده، نزدیک شده و دعا میخوانند.
در روایتی آمدهاست که محمد صورت و دستهای خود را روی این قسمت از دیوار قرار میداد. همچنین، از ایشان نقل شدهاست که گفت: «ملتزم، محلی است که دعا در آنجا پذیرفته میشود.»
مستجار
محلی در پشت در کعبه، کمی مانده به رکن یمانی، مقابل ملتزم و در سوی دیگر کعبه، دیوار کنار رکن یمانی را «مستجار» مینامند. «جار» به معنای همسایه و «مستجار» به معنای پناهبردن به همجوار و به صورت کلیتر «پناه بردن» است. این مکان نیز در اعتقاد مسلمانان از مکانهای پذیرفتهشدن دعا است. زمانی که خانه کعبه دو در داشت، در دیگر آن در کنار مستجار بود که بسته شد.
شاذروان
شاذروان همان برآمدگیهایی است که در اطراف کعبه قرار دارد و آن بخشی از کعبهاست که توسط قریش از ساختمان کعبه کاسته شد و اکنون همانند پوششی اطراف خانه را دربرگرفتهاست. شاذروانِ کنونی از ساختههای سلطان مراد چهارم در هنگام ساختمان کعبه در سال ۱۰۴۰ (قمری) است. زمانی که در بازسازیهای کعبه، ابعاد خانه قدری کوچکتر از بنای ابراهیمی آن شد، برای حفظ ابعاد اصلی، فضای عقبنشینیشده را با ساخت سکویی کم ارتفاع علامتگذاری کردند که «شاذَروان» نامیده شد و چون ملاک در طواف، حدّ اصلی کعبهاست، فقها برای حصول شرط خروج طوافگزار از کعبه، طواف بر روی شاذروان را صحیح نمیدانند.
بنابراین، شاذروان همان سنگ مایلی است که بخش پایینی دیوار کعبه را تا روی زمین پوشانیدهاست، و همینطور بخشی که در مقابل حجر اسماعیل به صورت پلّهی ساخته شدهاست که بلندی آن از سطح زمین ۲۰ سانتیمتر و عرض آن ۴۰ سانتیمتر است.
این پله جایگاه مردمی است که برای نیایش و تضرع به درگاه الهی بر روی آن میایستند و سینه و شکم خود را بر کعبه قرار میدهند و دستان را بر بالای سر خود و بر دیوار کعبه میگذارند. علت آنکه در این قسمت شاذروان قرار داده نشده این است که در بنای ابراهیم، حجر اسماعیل جزو خانه کعبه بودهاست که در ساختمان قریش به علّت کمبود مال حلال از خانه کاستند و بر حجر افزودند. همچنین در پایین درِ کعبه، شاذروان قرار داده نشده و به صورت پلهای صاف به طول ۳۴۵ سانتیمتر ساخته شدهاست که مردم در ملتزم بر آن میایستند و دعا و نیایش میکنند. در بالای شاذروان حلقههای از مس قرار دارد که در هنگام پایین آوردن جامه کعبه (کسوة الکعبه) لب جامه به این حلقهها میبندند تا جامه استوار باشد.
حطیم
دیواری است نیم دایره به ارتفاع ۱۳۱ سانتیمتر و عرض ۱٫۵ متر که به دیوار قسمت شمال غربی کعبه وصل نیست. جنس حطیم سنگ مرمر سفید است. برخی نیز مساحت میان حجر الاسود و زمزم و مقام ابراهیم و قسمتی از حجر اسماعیل را «حطیم» میگویند. از مکانهای محترم در مسجد الحرام است و مردم در این قسمت برای دعا جمع میشوند. این که آیا حطیم تنها همان محدوده کنار حجر الاسود و باب کعبه را شامل میشود یا وسعت بیشتری دارد، اختلاف است. در روایتی از جعفر صادق، تنها همین موضع را حطیم مینامند. چنانکه شیخ صدوق نیز آوردهاست که حطیم فاصله میان در کعبه و حجر الاسود را گویند، جایی که خداوند توبه آدم را پذیرفت.
حجر اسماعیل
«حجر اسماعیل»، فضایی است میان کعبه و دیواری نیمدایره بنام حطیم (به عرض ۱٫۵ متر و بلندی ۹۰ سانتیمتر) که از رکن عراقی تا رکن شامی را شامل میشود. حجر اسماعیل به عقیده اسلام، یادگار زمان ابراهیم و اسماعیل و مدت زمانی پس از بنای کعبهاست و قدمت و پیشینه آن به زمان بنای کعبه به دست ابراهیم میرسد.
نقلهای تاریخی تاریخنگاران مسلمان، حکایت از آن دارد که اسماعیل و مادرش هاجر در همین بخش زندگی میکردند. از جعفر صادق نقل شدهاست: «الحِجرُ بَیتُ إِسمَاعِیلَ وَ فِیهِ قَبرُ هَاجَرَ وَ قَبرُ إِسمَاعِیلَ» «حجر، خانه اسماعیل و محل دفن هاجر و اسماعیل است.». این مطلب در منابع دیگری هم بیان شدهاست.
از آنجا که حجر اسماعیل داخل در مطاف است، میتواند نشانهای بر بزرگی آن باشد. در اصل، حجر اسماعیل جزئی از کعبهاست. هرگاه باران بر بام کعبه ببارد، از ناودان رحمت در این فضا میریزد.
گویا برای نخستین بار، منصور عباسی، حجر اسماعیل را با سنگهای سفید پوشانید. پس از آن در دوره مهدی عباسی و نیز هارون الرشید عباسی این سنگها تعویض و نو شد.
ناودان رحمت
میزاب مهر یا «ناودان طلا»، ناودانی از طلاست که بر بام کعبه نصب شده و به سمت حجر اسماعیل است. هرگاه باران بر بام کعبه ببارد، آب از ناودان در این فضای حجر اسماعیل میریزد. به اعتقاد مسلمانان، اینجا مدفن اسماعیل و مادرش هاجر و بسیاری از پیامبران است.
گویند آن را نخست حجاج بن یوسف ثقفی نهاد تا آب باران بر بام خانه جمع نشود. در روایت آمدهاست که دعا در زیر ناودان کعبه پذیرفتهاست.
مقام ابراهیم
به محل ایستادن ابراهیم میگویند و سنگی است به طول و عرض ۴۰ سانتیمتر و بلندی تقریبی ۵۰ سانتیمتر که جای پای ابراهیم روی آن است و مقابل در کعبه قرار دارد. رنگ آن میان زرد و قرمز متمایل به سفید است. طبق اعتقادات مسلمانان این مکان مربوط به زمانی است که ابراهیم دیوارهای کعبه را بالا میبرد؛ آنگاه که دیوار بالا رفت، به اندازهای که دست بدان نمیرسید، سنگی آوردند و ابراهیم بر روی آن ایستاد و سنگها را از دست اسماعیل گرفت و دیوار کعبه را بالا برد.
بر روی این سنگ، اثر پای ابراهیم مشخص است؛ اما اثری از انگشتان او نیست. از زمان مهدی عباسی بدین سو، این سنگ با طلا پوشانده شد و در محفظهای قرار گرفت تا آسیب نبیند. حجگزاران پس از طواف واجب، باید در پشت مقام ابراهیم، ۲ رکعت نماز طواف به جای آورند.
نماز طواف نساء نیز پشت مقام ابراهیم خوانده میشود.
طبق آیات قرآن این مقام یکی از شعائر الهی است: «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهِیمَ مُصَلَّی» (بقره/۱۲۵)
براساس عقاید مسلمانان و متن قرآن یکی از بناکنندگان کعبه ابراهیم بوده که به کمک پسرش اسماعیل این کار را انجام دادهاست.
در کتاب مقدس بخش عهد عتیق (که تمام یهودیان و بخش بزرگی از مسیحیان به آن اعتقاد دارند) هیچ اشارهای به اینکه ابراهیم ساختمانی را با این توصیفات و برای خداوند بنا کرده باشد، وجود ندارد. بنا بر متن کتاب مقدس، ابراهیم به دستور خداوند هاجر و اسماعیل را به فاران (کوهی اطراف مکه) فرستاد و همراه ساره و اسحاق (پسر دومش) به زندگی ادامه داد.
در گذشته، بر روی این محل بنایی بزرگ از آجر و سنگ و چوب بنا شده بود که اطراف آن را با آیات قرآن مزین کرده بودند. از آنجا که این قبه قسمتی از مسجد را به خود اختصاص داده و از فضای مطاف کاسته بود، کمکم از انتقال آن به محلی دیگر در مسجد الحرام سخن به میان آمد.
براساس برخی گفتهها مقام ابراهیم تا فتح مکه به دیوار کعبه چسبیده بود و پس از فتح، محمد آن را از دیوار درآورد و کنار کعبه، نزدیک در نصب کرد. زمانی که آیه «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهیمَ مُصَلًی» را گفت، دستور داد تا مقام را جایی که اکنون قرار گرفته انتقال دهند.
پرده کعبه
بر روی کعبه پوششی سیاه رنگ وجود دارد که به آن «پرده کعبه» یا «جامه کعبه» گویند. نخستین کسی که خانه کعبه را پرده پوشانید تُبع حمیری پادشاه یمن بود. علی نیز همه ساله از عراق برای کعبه پردهای میفرستاد. چون مهدی عباسی به خلافت رسید خادمان کعبه از انبوهی پردهها بر روی کعبه شکایت کردند و گفتند بیم آن میرود که خانه صدمه ببیند. مهدی عباسی دستور داد پردهها را بردارند و تنها یک پرده بر آن بگذارند و سالی یک بار آن را عوض کنند؛
آیین پردهداری تا به امروز ادامه دارد؛ و بر آن آیههایی از قرآن قلاب دوزی شدهاست.
رویدادهای مرتبط با کعبه
منابع زیادی از شیعه و سنی (حاکم نیشابوری، سبط ابن جوزی، حلبی شافعی، فاکهی، شیخ ابو زکریا الازدی، آلوسی، ابن صباغ مالکی، گنجی شافعی، صفوری شافعی، مسعودی، زرندی حنفی، امیر صنعانی) نوشتهاند که علی بن ابیطالب تنها کسی است که در خانهٔ کعبه به دنیا آمد.
جستارهای وابسته
مسجد الحرام
خسی در میقات
پانویس
منابع
قرآن کریم
الأزرقی، ابی الولید، محمد بن عبدالله، بن احمد الأزرق. «اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار» ج۱. ج۲. دارالأندلس: بیرت، انتشار سال ۱۹۷۷ میلادی. (به عربی).
الفاسی، المالکی، العلامه الحافظ، ابی الطیب المکی. «شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام» ج۱. ج۲. دارالکتاب العربی: بیرت، انتشار سال ۱۹۸۵ میلادی. (به عربی).
الفاکهی، ابی عبدالله، محمد بن اسحاق، «اخبار مکه فی قدیمالدهر وحدیثه» ج۵. دارالنهضة: مکة المکرمة، انتشار سال ۱۹۸۷ میلادی. (عربی).
الیاسین، مهلهل، جاسم بن محمد، «المنهاج للمعتمر والحاج» ج۱. دارالدعوه للنشر: کویت، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی. (عربی).
النّدوی، ابوالحسن، علی الحسنی، «السیرة النبویة» . دارالشروق للنشر: بیروت، انتشار سال ۱۹۸۳ میلادی. (عربی).
رضا، محمد، «الامام علی بن ابی طالب» کرم الله وجهه. دار و مکتبة الهلال: بیروت، انتشار سال ۱۹۸۲ میلادی. (عربی).
الجزائری، جابر، ابوبکر، «هذا الحبیب یا محب» . مکتبة لینة للنشر والتوزیع: جدة، انتشار سال ۱۹۹۰ میلادی. (عربی).
پیوند به بیرون
اتجاه کعبه
جغرافیای اسلام
حج
مسجدالحرام
معماری اسلامی
معماری عربی
مکه
نیایشگاههای به مسجد تبدیلشده |
8233 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%D8%B3%D8%B1%D8%AE | دریای سرخ | دریای سرخ (به عربی: البحرالاحمر) خلیجی از اقیانوس هند است که میان شبهجزیرهٔ عربستان و شمال شرقی قارهٔ آفریقا قرار دارد. دهانهٔ بابالمندب آن را به اقیانوس هند پیوند میدهد. کانال سوئز در شمال آن را به دریای مدیترانه وصل میکند. همسایگان این دریا کشورهای عربستان سعودی، یمن، جیبوتی، اریتره، سودان، مصر، اسراییل و اردن میباشند. این دریا حد فاصل میان دو قارهٔ آسیا و آفریقا است.
مساحت آن ۴۳۸٬۰۰۰ کیلومتر مربع است که از این حیث پانزدهمین دریای جهان بهشمار میرود. دریای سرخ حدود ۲٬۲۵۰ کیلومتر طول دارد و وسیع ترین قسمت آن ۳۵۵ کیلومتر پهنا دارد. عمیقترین نقطهٔ آن حدود ۳۰۴۰ متر عمق دارد و عمق متوسط این دریا ۴۹۰ متر است. دریای سرخ از طریق کانال سوئز به دریای مدیترانه و از طریق بابالمندب (تنگه مندب) با خلیج عدن و اقیانوس هند ارتباط دارد. همچنین خلیج ایلات در دریای سرخ واقع شدهاست.
پیشتر به این دریا، دریای قلزم گفته میشد. آن را بحر العربی (به عربی: بحر العربی) و دریای حجاز نیز مینامیدند. برخی بر این باورند که داستان گذشتن بنیاسرائیل و موسی از دریا که در تورات آمده به دریای سرخ اشاره دارد.
نام
بیشتر دریاها به دلیل بازتابش رنگ آسمان به رنگ آبی هستند و به همین دلیل وقتی دریا طوفانی است به رنگ خاکستری دیده میشوند. اما دو دریا در حالت عادی به رنگ آبی نیستند یکی دریای سیاه که تقریباً سیاه دیده میشود و یکی هم دریای سرخ است. در دریای سرخ مقادیر زیادی از نوعی جلبک به نام خاکاره دریایی اریتره وجود دارد که مرگ آنها رنگ دریا را به رنگ قهوهای مایل به سرخ درمیآورد. هرچند که معمولاً دریا به رنگ آبی–سبز تیره است.
با توجه به اینکه رنگ هر شیئی بر اثر بازتابش نور مشخص میشود، بنابراین ترکیبات موجود در آب میتوانند طیفهای خاصی از نور را باز تابانند. از اینرو چون آب خالص بیرنگ است، رنگ آن تابع مواد معلق در آن است.
پانویس
پیوند به بیرون
Red Sea Coral Reefs
Red Sea Photography
بومناحیههای دریایی
پهنههای آبی آسیا
پهنههای آبی آفریقا
جاذبههای گردشگری مصر
جغرافیای آفریقای شرقی
جغرافیای غرب آسیا
خلیجکها
خلیجکهای آسیا
خلیجهای اقیانوس هند
دره کافتی بزرگ آفریقا
سرخ
دریاهای آسیا
دریاهای آفریقا
دریاهای یمن
دریای سرخ
شاخ آفریقا
کانال سوئز
مرز اریتره و سودان
مرز سودان و مصر
مرز عربستان سعودی و یمن
مکانهای غواصی |
8236 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%86%D8%A8%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%B3 | گنبد کاووس | گُنبَدِ کاووس یا گنبد قابوس مرکز شهرستان گنبد کاووس و بزرگترین شهر استان گلستان ایران پس از گرگان است. جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، در حدود ۱۵۵٬۹۱۰ نفر بودهاست. این شهر به خاطر دارا بودن بلندترین برج آجری دنیا با همین نام که در قرن یازدهم میلادی بنا شدهاست و همچنین به عنوان اولین شهر با معماری شطرنجی در ایران، معروف است.
این شهر در سدهٔ اخیر مرکز ترکمنصحرا محسوب شدهاست.
شهر گنبد کاووس در کنار ارومیه یکی از دو قطب والیبال کشور است.
تاریخچه
در محل فعلی شهر گنبد کاووس، در دوران کهن، شهری به نام هیرکان و سپس جرجان قرار داشته که به دلیل قرار داشتن در جاده ابریشم از اهمیت بسیاری در بازرگانی برخوردار بودهاست. در دوران رضاشاه در کنار خرابههای گرگان باستان شهری جدید، با قواعد مدرن شهرسازی بنا شد که گنبد کاووس نام گرفت. در طول دوران متمادی، هنگام حکمرانی سلسله آل زیار این شهر پایتخت ایران بودهاست.
از جمله علما و دانشمندان آن میتوان به فخرالدین اسعد گرگانی، سراینده ویس ورامین و ابن سینا دانشمند، فیلسوف و پزشک ایرانی که مدتها در آنجا ماند، اشاره کرد. همچنین دولتمردانی چون امیر کیکاووس زیاری با کتاب معروف قابوسنامه که برای فرزندش گیلانشاه نگاشت. شاعر ترکمن مخدومقلی فراغی و سید نظر آخوند یلمه، از دانش آموختگان بخارای شریف و خیوه، نیز از مشاهیر ترکمن گنبد کاووس در دوره متأخر هستند. همچنین، قطبالدین راوندی در کتابش آورده شیعیان با پیشوایانشان حسن عسکری در جرجان دیدار کردند.
شهر گنبد قابوس بعدها پس از جرجان به وجود آمد و جزو ناحیه گرگان قدیم محسوب میشد. بعد از دورانی به دلیل زلزله شهر گنبد قابوس که نمادی از تمدن ایرانی و جهانی بود با خاک یکسان شده و در اثر حملات مغول و سپس تیمور، رو به ویرانی نهاد و بعدها کمکم قابوس فعلی در نزدیکی شهر قبلی رو به ترقی و توسعه نهاد و بعدها بقایای شهر قبلی در قسمت شرقیِ شهر گنبد قابوس کشف شد.
شهر کنونی به سال ۱۳۰۵ هجری شمسی، در دوران سلسله پهلوی به دستور رضاشاه بنیان نهاده شد و به سپاس از قابوس بن وشمگیر نام آن را گنبد قابوس (که اکنون به گنبد کاووس تغییر یافتهاست) نهادند. نقشه اصلی این شهر توسط کارشناسان آلمانی، مطابق با اصول شهرسازی شطرنجی و بدون بنبست طراحی و ساخته شد و اولین شهر شطرنجی ایران است اما امروزه بخاطر ساختار بد و طراحی بد شهرسازی (استفاده کردن از سازندههای ساختمان بهجای مهندس شهرسازی)، بافتهای جدید شهر از حالت شطرنجی درآمده و دارای بنبست است.
اقلیم و آب و هوا
میانگین دما
میانگین سالانه دمای هوا در گنبد کاووس ۲۴/۰۵ درجه سانتی گراد است. میانگین حداکثر سالانه دمای هوا ۳۵/۰ و میانگین حداقل سالانه آن ۱۸/۰ درجه است. اختلاف حداکثر و حداقل دمای سالانه ۱۷/۰ درجه است. میانگین دما در سردترین ماه یعنی ژوئن ۸/۱ درجه و در گرمترین ماه یعنی اوت ۴۰/۰ درجه سانتیگراد است.
رطوبت نسبی هوا
میانگین سالانه رطوبت نسبی هوا در گنبد کاووس ۶۵ درصد است. مرطوبترین ماه درگنبد کاووس ماه ژانویه با ۷۵ درصد و خشکترین ماه آن ژوئن با۵۴ درصد رطوبت نسبی است.
مردم
اغلب ساکنان شهر گنبد ترکمنهای ایرانی هستند. بقیه جمعیت این شهرستان را بومیان، فارس زبانان و همچنین مهاجرانی از مناطق دیگر از جمله سیستان و بلوچستان، آذربایجان، شاهرود، سمنان و خراسان تشکیل میدهند. حدود ۶۰٪ مردم سنی مذهب (ترکمن و بلوچ) و حدود ۴۰ درصد شیعه (فارسی زبانان و ترکها) هستند.
با این وجود دیگر اقوام مانند طبریها (مانند کتولیها، استرآبادیها و مازندرانیها)، فارسیزبانان (مانند سمنانیها، سیستانیها و خراسانیها)، آذربایجانیها، بلوچها و قزاقها و کردها نیز در این شهر زندگی میکنند.
جمعیت
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۵۱٬۹۱۰ نفر (در ۴۴٬۷۳۱ خانوار) بودهاست.
کشاورزی
گنبدکاووس دارای آب و هوای نه چندان مساعد و خاکی حاصلخیز بهخصوص خاکهای جلگهای لس است. آب کشاورزی از رودها و چاهها فراهم میشود و محصولات کشاورزی عبارتند از: گندم، جو، برنج، بنشن، و مرکبات. این شهرستان همچنین غلات تولیدی را به تهران و شهرهای بزرگ دیگر صادر میکند. گنبدکاووس دارای باغهای زیتون فراوان است.
ورزش
مجتمع سوارکاری گنبد کاووس در زمان احداث، به عنوان زیباترین مجموعه سوارکاری خاورمیانه شناخته میشد.
مسابقات سوارکاری کورس بهاره و پاییزه ایران در آن انجام میگردد که شرکتکنندههای زیادی از سراسر ایران و کشورهای دیگر به این شهر میآیند.
باشگاه والیبال جواهری گنبد از تیمهای قدیمی والیبال ایران هستند که در این شهر قرار دارند و تعدادی از والیبالیستهای این شهر به تیم ملی والیبال ایران راه یافتهاند و بعدها این تیم به نام جواهری گنبد و هاوش گنبد تغییر نام داد و در سال ۱۳۹۱ تیم جواهری گنبد نیز به آن اضافه گردید. بازیکنان این شهر به ویژه در والیبال ساحلی بسیار مطرح هستند.
باشگاه والیبال شهرداری گنبد کاووس از تیم های مطرح لیگ برتر والیبال ایران است . که در حال حاضر یکی از تیم های لیگ برتر والیبال ایران است .این تیم طرفداران زیادی دارد که که در مسابقات هواداران از این تیم والیبال حمایت میکنند .
مراکز درمانی
بیمارستان شهدای ۱۲ دی
بیمارستان شهید مطهری
بیمارستان پیامبر اعظم
بیمارسان آیت الله طالقانی
بیمارستان دکتر بسکی گنبد کاوس
بیمارستان و زایشگاه خصوصی برزویه
بیمارستان خاتم الانبیاء
مناطق دیدنی
گنبد کاووس دارای مناطق گردشگری و تاریخی بسیاری از جمله برج گنبد کاووس، امامزاده یحیی بن زید، دریاچه مصنوعی گنبد کاووس، موجهای آبی ناتمام، پارک توریستی الغدیر، بازار بزرگ روسها، مجتمع سوارکاری گنبد کاووس، شهر تاریخی جرجان، سد گلستان ۱ و ۲، و سه تالاب آلماگل، آجیگل و آلاگل در نزدیکی بازارچه و در جوار گمرک قرار دارد.
مراکز آموزش عالی
دانشگاه دولتی گنبد کاووس
دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی گنبد کاووس
دانشگاه آزاد اسلامی گنبد کاووس
دانشگاه پیام نور گنبد کاووس
دانشگاه علمی و کاربردی گنبد کاووس
مؤسسه آموزش عالی شرق گلستان
مؤسسه آموزش عالی شمس
مجتمع آموزش فنی و حرفه ای امیر گنبد کاووس
ثبت جهانی
برج گنبد قابوس در ۱۹ شهریور ۱۳۹۱ در مراسمی با حضور رئیسجمهور وقت، محمود احمدینژاد در فهرست آثار یونسکو قرار گرفت و ثبت جهانی شد و پانزدهمین اثر ثبتی ایران در یونسکو است.
طرحهای عمرانی
طرح احداث دانشکده علوم پزشکی گنبد کاووس در جزء پیوست بودجه ۱۴۰۱ قرار گرفت.
طرح احداث موجهای آبی گلستان پروژهای تفریحی در سال ۱۳۹۱ وارد فازهای اجرایی شد و قرار بود در مدت کمتر از ۳ سال به بهرهبرداری برسد. دی ماه ۱۴۰۰ بر روند پیشرفت این طرح نظارت میشود.
طرح شهر بازی مدرن و پوشیده گنبد کاووس در بهمن ۱۴۰۰ شروع شد.
طرح هتل هاوش در سال ۱۳۹۴ مطرح شد.
احداث جاده کنارگذر ضلع شرقی گنبدکاووس به طول تقریبی ۱۵ کیلومتر که از دهه هشتاد در قالب سه مرحله آغاز شد ولی پس از ساخت ۹ کیلومتر در سال ۹۰ متوقف شد؛ در این طرح قرار بود جاده کنارگذر قسمت شرقی گنبدکاووس که از میدان امام علی شروع شده و با گذر از بلوار شهید صیاد شیرازی به میدان بسیج و در ادامه با گذر از بلوار معلم به جاده اسبدوانی ختم شده و در نهایت با عبور از روستای حاجیلرقلعه و دهستان آق آباد به جاده بینالمللی گنبدکاووس – مرز اینچه برون متصل شود.
دو طرح ملی برای راهآهن در گنبد کاووس مطرح شده؛ اولی پروژه ملی راهآهن گرگان–گنبدکاووس–بجنورد–مشهد که اجرایی شدن آن از زیرساختهای مهم ارتباطی و توسعه برای سه استان بالاخص گلستان و خراسان شمالی خواهد بود و نقش مهمی در بهبود و رونق اقتصادی و اشتغالزایی منطقه، حمل و نقل ایمن و سریع مسافر و بار و نیز ترانزیت کالا خواهد داشت. این پروژه یک خطه ۲۷ ایستگاه و حدود ۵۷۰ کیلومتر طول دارد و ابتدای مسیر آن از خروجی ایستگاه گرگان شروع شده و با عبور از شهرهای سرخنکلاته، فاضلآباد، علیآباد، خان ببین و دلند، رامیان و آزادشهر، گنبدکاووس، گالیکش، کلاله، پیش کمر، گرماب، تنگه، آشخانه، شیرین دره، دونگال، بجنورد، به یگان، شیروان، فاروج، قوچان و اخلمد به گلبهار مشهد ختم میشود. دومین طرح ملی راهآهن اینچه برون–گنبد-آزادشهر-شاهرود نقش مؤثری در رشد اقتصادی و توسعه صادرات غیرنفتی گلستان به کشورهای شرق و مرکز آسیا دارد و جزء پیوست بودجه ۱۴۰۱ قرار دارد.
طرح آزادراه مشهد-بجنورد-گرگان که بخشی از آن در استان خراسان رضوی (آزادراه مشهد-چناران) در دست ساخت است، از شهر گنبد کاووس عبور خواهد کرد.
افراد سرشناس
شاهین فالکو
مخدومقلی فراغی
سردار آزمون
غدیر غفاری
فرهاد قائمی
امید کوکبی
محسن یگانه
پرهام مقصودلو
قربان دردی تورانی
ستار سوقی
بای محمد دوجی
اکبر میثاقیان
عبدااجلیل گلچشمه
عظیم گوک
میکائیل تاجر
وفا هخامنش
حسن اکرمی
عباس وفائی بازیکن فوتبال
احمد خرمالی دروازبان فوتبال
جستارهای وابسته
قابوس بن وشمگیر
برج گنبد قابوس
گرگان (شهر باستانی)
اسب ترکمن
قالی ترکمن
ترکمنهای ایران
پانویس
منابع
پایگاه اینترنتی مرکز آمار ایران بازدید در تاریخ آبان ۱۳۸۹.
مختصات و ارتفاع
پیوند به بیرون
شهرداری گنبد کاووس
سایت اخبار گنبد
شهرستان گنبد کاووس
شهرهای استان گلستان
شهرهای شهرستان گنبد کاووس
گنبد کاووس
معماری ایرانی
معماری دهه ۱۰۰۰ (میلادی)
واژهها و عبارتهای فارسی |
8250 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D9%87 | اریتره | اِریتره با نام رسمی جمهوری اِریتره، کشوری واقع در شرق آفریقا است.این کشور با سودان ، اتیوپی و جیبوتی مرز مشترک دارد
اریتره از شمال و باختر با سودان و از جنوب با اتیوپی و از جنوب خاوری با جیبوتی مرز مشترک دارد و از خاور به دریای سرخ میرسد که خط ساحلی اریتره با دریای سرخ بیش از ۹۰۰ کیلومتر است.
نام اریتره از واژهای یونانی به معنای «سرزمین سرخ» گرفته شدهاست. مساحت اریتره ۱۱۷٬۶۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳٬۵۴۶٬۰۰۰ نفر است. تیگرینیا، عربی و انگلیسی در این کشور حالت زبانهای رسمی را دارند. تیگرینیا زبانی از ریشه سامی است. تنگه راهبردی، مرز آبی اریتره با یمن را تشکیل میدهد، پایتخت این کشور شهر اسمره است که با جمعیت حدود ۶۸۸٬۱۹۸ نفر پرجمعیتترین شهر این کشور و سی و نهمین شهر بزرگ آفریقا میباشد.
تاریخ
مستعمره ایتالیایی اریتره از نواحی ساحلی اتیوپی و زمینهای مورد ادعای ترکان عثمانی در ۱۸۹۰ ایجاد شد. اریتره به صورت پایگاهی برای تسخیر اتیوپی (۱۹۳۵ تا ۱۹۳۶) از سوی ایتالیا استفاده گردید. در ۱۹۴۱ زمانی که ایتالیاییها از شرق آفریقا اخراج شدند، تحت حکومت بریتانیا درآمد.
در ۱۹۵۲ این سرزمین به صورت ایالتی خودمختار با اتیوپی تشکیل فدراسیون داد. در سال ۱۹۵۸ گروهی از اریتره اییها جبهه آزادیبخش اریتره را پایهگذاری کردند. این سازمان عمدتاً از دانشجویان، متخصصین و روشنفکران تشکیل شده بود. این سازمان در نظر داشت تا با انجام فعالیتهای مخفی سیاسی به مقاومت در برابر سیاستهای تمرکز طلبانه امپراتوری اتیوپی بپردازد. در اول سپتامبر ۱۹۶۱ جبهه آزادیبخش اریتره به رهبری حمید ادریس اواته نبردی مسلحانه برای استقلال را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۲ امپراتور هایله سلاسی بهطور یکجانبه پارلمان اریتره را منحل اعلام و اریتره را به اتیوپی الحاق کرد. در پی آن جنگ استقلال اریتره برای ۳۰ سال با دولتهای بعدی اتیوپی تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشت. هنگامیکه جبهه آزادیبخش خلق اریتره (جانشین جبهه آزادیبخش) نیروهای اتیوپیایی را در اریتره شکست داد و به ائتلاف نیروهای شورشی اتیوپی کمک کرد تا کنترل پایتخت اتیوپی، آدیس بابا را بهدست بگیرند.
جبهه آزادیبخش خلق اریتره (EPLF) کنترل اریتره را در مه ۱۹۹۱ در دست گرفت و دولت انتقالی را تا زمان تصویب قانون اساسی این کشور اداره کرد. همهپرسی در اریتره در آوریل ۱۹۹۳ با اکثریتی جامع استقلال را مورد تأیید قرار داد و طبق برنامه این سرزمین در ۲۴ مه ۱۹۹۳ به استقلال کامل رسید. جبهه آزادیبخش خلق اریتره قدرت را در دست گرفت و یک حکومت تک حزبی با خط مشی ملیگرایی برقرار کرد و هر گونه فعالیت سیاسی را ممنوع کرد. تنگه بابالمندب در سال ۱۹۹۳ با جدا شدن از اتیوپی مستقل شد.
درگیریهای مرزی
درگیریهای اتیوپی و اریتره پس از استقلال این کشور نیز ادامه یافت و در مه ۱۹۹۸ منطقه شرق آفریقا شاهد درگیری مرزی میان ارتش اریتره و اتیوپی بود که بهانه اولیه این جنگ ادعای ارضی بر سر یک منطقه مرزی به مساحت ۴۰۰ کیلومتر مربع بود که به نظر فاقد ارزش اقتصادی و جایگاه راهبردی نیز بود. این درگیری مرزی دو طرف را متحمل تلفات جانی و مادی فراوانی کرد و سرانجام در فوریه ۲۰۰۱ دو طرف در الجزیره توافقنامه آشتی و آتشبس را امضا کردند، اگرچه پس از آن نیز به دلیل عدم اجرای کامل این توافقنامه روابط دو کشور متشنج بود. کمیسیون ترسیم خطوط مرزی در لاهه، در سال ۲۰۰۲ حکمی صادر کرد که طبق آن دهکده بدمه، مکانی که درگیری مرزی میان دو کشور در آن آغاز شد، متعلق به اریتره اعلام شد.
سیاست
جبهه آزادیبخش خلق اریتره (EPLF) کنترل اریتره را در مه ۱۹۹۱ به دست گرفت و در حال حاضر دولت این کشور را اداره میکند.
در این کشور تمامی ساختارهای سیاسی و مدنی بهشدت توسط حکومت آفورکی کنترل میشود. تنها حزب موجود در اریتره حزب حاکم است و مخالفتهای سیاسی بهشدت سرکوب میشود. تمامی رسانههای باقیمانده نیز دولتی است و بسیاری از روزنامه نگاران در زندان بهسر میبرند.
تقسیمات کشوری
اِریتره از لحاظ تقسیمات کشوری به ۶ استان تقسیم میشود:
جغرافیا
اریتره از شمال و غرب با سودان، از جنوب با اتیوپی و جیبوتی و از شرق با دریای سرخ هممرز است. بیش از ۹۰۰ کیلومتر در کرانه دریای سرخ ساحل دارد. اریتره از لحاظ طبیعی دنباله فلات مرتفع اتیوپی است، با این حال جلگههای پست ساحلی نیز در این کشور وجود دارد. آبوهوای اریتره در نواحی کرانه دریای سرخ گرم و بیابانی است ولی در بلندیهای مرکزی این کشور خنکتر و مرطوبتر است. در مناطق تپهای و پستتر نیز شرایط نیمهبیابانی حاکم است. فصل بارندگی بیشتر بین ماههای فوریه تا آوریل است و بیشترین میزان بارش، بهجز در نوار ساحلی، بین ژوئن تا سپتامبر دیده میشود. شهرهای عمده اریتره مصوع، عصب و کرن است.
رود مهم: برکه (فصلی)
بلندترین نقطه: قله رامو با ارتفاع ۲۱۳۰ متر.
اقتصاد
در حال حاضر نیروی کار این کشور عمدتاً در بخش کشاورزی اشتغال دارد، همچنین به پرورش دام برای پوست (کالای عمده صادراتی) میپردازد. بارندگی کم، خطری دائمی برای کشاورزی در این کشور است. مس، طلا، سنگ مرمر، پتاش و سنگ گرانیت از مهمترین منابع طبیعی این کشور هستند.
دین
برآورد میشود حدود ۶۳ درصد مردم این کشور مسیحی ارتدوکس و ۳۶ درصد مسلمان سنی هستند.
.
جستارهای وابسته
جنگ استقلال اریتره
ناکفای اریتره
دریای اریتره
زبان اشاره اریترهای
فهرست شهرهای اریتره
قوم تیگرای-تیگرینیا
تیم ملی فوتبال اریتره
فهرست فرودگاههای اریتره
فهرست نمایندگیها دیپلماتیک اریتره
منابع
سایت دانشنامه رشد
Wikipedia contributors, "Eritrea," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Eritrea&oldid=489626587 (accessed May 1, 2012).
پیوند به بیرون
اتحادیه کشورهای عرب
اریتره
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۹۳ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۹۹۳ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای ۱۹۹۳ (میلادی) در اریتره
حکومتهای تمامیتخواه
دریای سرخ
شاخ آفریقا
کشورها و سرزمینهای انگلیسیزبان
کشورها و سرزمینهای عربیزبان
کشورها در آفریقا
کشورهای اقیانوس هند
کشورهای تکحزبی
کشورهای توسعهنیافته
کشورهای سوسیالیستی
کشورهای عضو اتحادیه آفریقا
کشورهای عضو سازمان ملل متحد
مستعمرههای پیشین ایتالیا
مستعمرههای پیشین بریتانیا |
8666 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%A7 | آناکوندا | مار آناکوندا (یا بوای آبی) گونهای مار آبزی از خانواده اژدرماران (مارهای بوآ) است که در رودها و مردابهای جنگلهای انبوه آمریکای جنوبی زندگی میکند.
مار آناکوندا سمی نیست ولی قربانیان خود را با پیچیدن بدن به دور آنها و درهم فشردن میکشد.
درازای بدن این خزنده بین هشت تا یازده متر است. ازلحاظ وزن سنگین ترین مار جهان است که حدود ۱۷۰ کیلوگرم وزن دارد یعنی ۵۰ کیلوگرم سنگین تر از پایتون.
مار آناکوندا تنها نمونه از اژدرماران است که بچه میزاید.
منابع
Wikipedia contributors، "Anaconda،" Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Anaconda&oldid=193091532 (accessed February 21, 2008).
University of Michigan Museum of Zoology.
اژدرماران
خزندگان آمریکای جنوبی
خزندگان ترینیداد و توباگو
زیاگان آمازون
زیاگان برزیل
سردههای مار
مارهای آمریکای جنوبی |
8669 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87 | سلیمانیه | سلیمانیه شهری در مرکز استان سلیمانیه در شرق اقلیم کردستان عراق است. سلیمانیه در نزدیکی مرز ایران و عراق و در فلات ایران قرار دارد. شهر مدرن سلیمانیه در سال ۱۷۸۴ توسط شاهزاده کرد عثمانی، ابراهیم پاشا بابان تاسیس شد، او نام شهر را به نام پدرش سلیمان پاشا نامگذاری کرد. از سلیمانیه به عنوان یکی از قطبهای مهم علمی کشور عراق یاد میشود. گویش اکثر مردم سلیمانیه سورانی است بیشتر ساکنان سلیمانیه را کردها تشکیل میدهند، همچنین این شهر مرکز ملیگرایی کردی و ادبیات کردی است.
سلیمانیه از بدو تأسیس همواره مرکز شاعران، نویسندگان، مورخان، سیاستمداران، دانشمندان و خوانندگانی چون نالی، محوی، بختیار علی بوده است؛ سلیمانیه پایتخت حکومت تاریخی بابان از سال ۱۷۸۴ تا ۱۸۵۰ بود.
جغرافیا
شهر سلیمانیه در شهرستانی به نام سلیمانیه واقع شدهاست. بخشهای این شهرستان عبارتاند از بازیان، سرچنار، قرهداغ و تانجهرود. این شهرستان دارای ۳۲۵ روستاست. رودخانههای قلیاسان، تانجهرود و سرچنار از این شهرستان میگذرند.
سلیمانیه از سوی شمال باختری با کوههای ازمر (۱۷۰۲ متر) و گویژه (۱۵۲۴ متر) محصور میشود و رشتهکوه گلهزرده نیز در پیرامون آن قرار دارد. در جنوب سلیمانیه کوه برانان (۱۳۷۳ متر) و در خاور این شهر دشت سلیمانیه قرار دارد. این دشت ۴۵ کیلومتر درازا و ۱۵ کیلومتر پهنا دارد. شهر سلیمانیه در بلندای ۸۵۳ متری از سطح دریا واقع شده و آب و هوای آن مدیترانهای است که زمستانهای سرد و بارانی و تابستانهای گرم و خشک دارد. رودخانهٔ تانجهرود از جنوب آن میگذرد.
شش محلهٔ اصلی قدیمی آن عبارت اند از: کانی آسکان، گویژه، مَلکَندی، سرشقام، چهارباغ و دَرگَزین.
تاریخچه
درهٔ شهرزور (شارهزوور) که شهر سلیمانیه بعدها در آن بنیاد شد در زمان صفوی در دست صفویان بود. آنان ادارهٔ محلیِ این دره را به خاندان اردلان سپردند که در سنندج مستقر بودند.
قلعهٔ سلیمانیه را در سال ۱۷۸۶ ابراهیم پاشا بابان، فرمانروای شهرزور، بنیاد نهاد. وی این شهر را به نام پدر خود، سلیمان پاشا، «سلیمانیه» نامید و گروهی از قبیلههای کردِ بابان را به آن دژ تازه کوچاند. این دژ به همراه همهٔ روستاهای پیرامونش بنا به پیمان ۱۱۵۹ هـ.ق. میان نادرشاه افشار و دولت عثمانی به ایران تعلق گرفت.
در ۱۴ بهمن ۱۲۲۴ خورشیدی، محمدشاه قاجار، با پافشاری انگلستان و روسیه، از حاکمیت ایران بر سلیمانیه (در عراق امروز) چشم پوشید و آن را به دولت عثمانی واگذار کرد. این سرزمین، تا آن هنگام، گوشهای از گسترهٔ ایران به شمار میرفت. این سرزمینها در پایان جنگ جهانی نخست، به دست انگلستان و فرانسه افتاد.
پیش از بنیاد شهر سلیمانیه، شهر اصلی منطقه قلعه شولان بود که حدود ۶۰ کیلومتر با شهر سلیمانیه فاصله دارد. قلعه شولان ، بهدلیل نزدیکی به مرز ایران و درگیری نظامی متداوم میان عثمانی و ایران، محل ناامنی بود و علت تغییر مکان بابانها نیز همین بود.
در آغازِ اهمیت گرفتن سلیمانیه از قلعه چوالان به عنوان پایتخت بهاری استفاده میشد.
شهر سلیمانیه مرکز ولایت بابان بهشمار میآید و فرمانروایی آن شهر و شهرزور پس از ابراهیم پاشا به برادر وی عبدالرحمن واگذار شد. در حال حاضر هم اگرچه امارت بابان رسماً حاکم نیست اما اسماً همچنان تنها حاکم بلامنازع آنجاست و با توجه به اینکه مردم طی ۱۰۰ سال اخیر از بازی های سیاسی احزاب و دولتها خسته شدهاند، هرچند که بیش از ۱۶۵ سال از انقراض امارت بابان پنجم میگذرد اما احتمال احیای رسمی آن در آینده نزدیک بالاست. پس از فروپاشی دولت عثمانی، سلیمانیه نیز در زمان جنگ جهانی نخست در کشور تازه تأسیس عراق قرار گرفت.
به دلیل دوری قلعه چوالان از دیگر شهرهای کردستان و نیز شاهراه بودن سلیمانیه، جمعیت سلیمانیه روزبهروز بیشتر میشد به طوری که از سال ۱۹۷۰م به بعد، به عنوان دومین شهر مهم کردستان عراق، پس از اربیل، شناخته شد.
در دوران معاصر، این شهر در سال ۱۹۹۰ میلادی به دست بری کردستانی (اتحاد همهٔ احزاب کردستان) از دست بعثیها رهایی یافت و از آن تاریخ توسط حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق اداره میشود.
حاجی توفیق پیرمرد و فایق بیکس از شاعران نامور سلیمانیهاند و شیخ محمود برزنجی از سیاسیون معروف آن است.
شهر روشنفکران
شهر سلیمانیه به باور بسیاری پایتخت روشنفکری کردستان است. سلیمانیه در زمان حکومت بابانها بسیاری از شاعران به این شهر مهاجرت کردند و ادبیات امروزه که توسط سه شاعر نالی بابان، سالم بابان و ماموستا کوردی کتابخانه شعر بابان را درست کردند که در این کتابخانه گنجینهای از شعرهای شاعران مختلف جمعآوری شده که هنوز هم تأثیر بسیار زیادی حتی در شاعران مدرن کردستان دارند. قدیمیترین چاپخانۀ کردستان در سلیمانیه قرار دارد اولین روزنامۀ کردی در شهر سلیمانیه چاپ شده است. همچنین امروزه در شهر سلیمانیه چندین روزنامه و رسانۀ تصویری به کردی و عربی فعالیت میکنند.
آموزش
دانشگاه سلیمانیه یکی از بزرگترین و معتبرترین و قدیمیترین دانشگاههای عراق است که در سال ۱۹۶۸ و با فرمان صدام حسین تأسیس شدهاست. این دانشگاه سی دانشکده دارد.
در سال ۱۹۸۱ شعبهای از این دانشگاه در اربیل افتتاح شد که این شعبه در سال ۱۹۹۱ به نام دانشگاه صلاحالدین ایوبی مستقل شد.
همچنین دانشگاه آمریکایی سلیمانیه در سال ۲۰۰۶ در این شهر افتتاح شد.
بازارهای معروف سلیمانیه
بازار عثمان پاشا
بازار نقیب
بازار شیخ محمود
بازار غفور اغا
خانی غفور اغا
خانی عجم
خانی عبدالله دراز
خانی حاجی سعید اغا
خانی سوخته(بازار سیگار)
اماکن گردشی
مهمانپذیرها:
هتل تایتانیک ۵ ستاره
هتلهای کرست ۵ ستاره
هتل البرز ۳ ستاره
هتل اسکار ۳ ستاره
هتل ماد ۳ ستاره
هتل مولوی
مهمانخانه چراخانی (چراغانی)
هتل میوان (مهمان)
هتل ابوصنعاء
هتل ارین (که مشرف به پارک آزادی)
هتل سلیمانیپالاس
هتل آشتی
دولت خودگردان کردستان عراق در یکی از میدانهای شهر سلیمانیه، تندیسی از پژوهشگر ایرانی کرد، حسن قزلچی بر پا کردهاست و این میدان را قزلچی نام نهادهاست.
حسن قزلچی از اعضای کادر رهبری حزب تودهٔ ایران بود که در زندان جمهوری اسلامی به قتل رسید.
شهرهای خواهرخوانده
سنندج، ایران
نگارخانه
منابع
دربارهٔ دوران نادرشاه:
شمیم، علیاصغر: «ایران در دورهٔ سلطنت قاجار».
منبع نام هتلها
جستارهای وابسته
کردستان
فهرست شهرهای عراق
پیوند به بیرون
http://krg.org/articles/detail.asp?lngnr=12&smap=03010300&rnr=140&anr=23911
http://www.sulygov.com/
کتاب: سلیمانی ٢٠٠ سام - اکرم صالحی رشه -صفحه / ٥٠٣
وبلاگ کردی کردستان
دیداری از شهر سلیمانیه در سال ۲۰۰۵ (به فارسی)
و Sulaymaniyah fotos
مختصات و بلندا
سلیمانیه
شام (سرزمین)
شهرهای کردستان عراق
کردستان عراق
مراکز شهرستانهای عراق
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۷۸۴ (میلادی)
مناطق مسکونی در استان سلیمانیه
مناطق مسکونی کردنشین در عراق |
8670 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B1%D9%88%D9%87 | قروه | قُروِه شهری در غرب ایران مرکز شهرستان قروه است. این شهرستان در دشت وسیعی در شرق سنندج و غرب شهر همدان قرار دارد و با بخش اپاختر باختری (شمال غربی) استان همدان واقع شده است که این دشت از اپاختر (شمال) به شهرستان بیجار و از جنوب به شهرستان سنقر در استان کرمانشاه در غرب با شهرستان دهگلان همسایه است این شهرستان در دامنهٔ رشته کوه زاگرس و در بلندای ۱۸۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست و از شهرهای سردسیر ایران و کردستان بهشمار میآید. رشد و توسعهٔ قروه در مسیر جادهٔ (سنندج به تهران) انجام پذیرفتهاست و به دروازهٔ شرقی کردستان معروف است.
این شهرستان دارای جاذبههای تاریخی بسیاری است و این عامل موجب شده مسافران و گردشگران از اقصینقاط ایران به این شهر مسافرت کنند و از مراکز تجاری و اماکن تاریخی و فرهنگی این شهرستان دیدن کنند.
قروه در منطقهای کوهستانی واقع شده و اغلب کوههای پیرامون آن در بیشتر ماههای سال پوشیده از برفاند. از مهمترین کوههای این شهر میتوان به بدر، پریشان، پنجهعلی (پنجه)، حاجآقا، قرهیارکه، قلوز و کولاره اشاره کرد. رود شور مهمترین رود قروه بوده و آب این رود به همراه سایر رودهای منطقه به قزلاوزن میریزد. از سایر رودهای قروه میتوان اوزون، تلخهرود، را نام برد.
واژهشناسی
مورد اطمینانترین ریشهیابی نام شهر قروه، برگرفته از گل وا بوده که به محلی اطلاق میشده که گل در آن زیاد بوده و با اندکی بارندگی گل به وجود میآید. قروه معرب کلمهٔ فارسی میانه (گوربِگ) بوده و مرکب از (گروگور) یعنی دشت و صحرایی هموار و از این جهت است که (گور) با (بگ) به معنی خدا که بر روی هم گوربک یعنی دشت خدا است. در اسفند آباد شهرستان قروه کنونی کلمهٔ اسفند در لغتنامهٔ دهخدا چنین تعبیر میشود اسفند. [اِ ف َ] (اِ) در اوستا سپنته صفت است (در تأنیث سپنتا) یعنی پاک یا مقدس است. در بسیاری از کلمات بسیط و مرکب فارسی بجا مانده مانند: اسفند یا سپند گیاهی که در لاتینی روتا نام دارد و دانهٔ آن بخوری است معروف. حنظلهٔ بادغیسی گوید:
یارم سپند اگرچه بر آتش همی فکند
از بهر چشم تا نرسد مر ورا گزند
اورا سپند و آتش ناید همی بکار
با روی همچو آتش و با خال چون سپند.
ساختار شهری
محدودهٔ کنونی شهرستان قروه از قرن نهم به بعد به قلمرو علی شکر معروف بودهاست. علی شکر از امرای جهانشاه میرزا قراقوینلو بودهاست بلوک اسفند آباد شهرستان قروه کنونی در دورهٔ حکومت قراقویونلوها به همدان تعلق داشتهاست. قلمرو علی شکر در زمان کنون پسر بلافصل اردلان که حاکم کردستان در سالهای ۶۰۶ تا ۶۲۶ ه.ق بودهاست به کردستان الحاق شدهاست در سال ۹۰۱ ه.ق قلمرو علی شکرشاه به انضمام مهربان و جوانمرد کنونی به سرخاب بیک پسر مأمون بیک واگذار میشود. در دورهٔ قاجاریه در دارالحکومه اسفند آباد که در قدیم قلمرو علی شکر نامیده میشود و یکی از بلوکات هجدهگانهٔ سنندج بهشمار میرود در قریهٔ قصلان بود. در عهد امانالله خان بزرگ قصلان قلعه و عمارات و حمام و مسجد باغ و بیشه زیادی داشتهاست.
مستندات تاریخی نشانگر آن است که قروه نه تنها به عنوان یک شهر در دورهٔ قاجاریه مطرح نبوده بلکه مراکز جمعیتی روستایی دیگری که در اطراف آن وجود داشته مانند روستای قصلان بدون تردید یک مرکز جمعیتی قدیمی در منطقه محسوب میشده و از اهمیت و مرکزیت بیشتری برخوردار بودهاست.
رشد و توسعهٔ قروه در مسیر راه ارتباطی همدان به سنندج صورت گرفتهاست. قرائن تاریخی موید آن است که این روند از اواخر دورهٔ قاجاریه شروع میشود هستهٔ اولیهٔ روستای قروه در کنار چشمهٔ سراب و در ارتفاعات جنوب غربی شکل گرفتهاست این ارتفاعات بر دشت وسیع حاصلخیز شمال و شمال شرقی خود مسلط بودهاست.
تقسیمات کشوری
شهر قروه قبل از تقسیمات استانی یکی از شهرهای همدان بهشمار میرفتهاست شهرستان قروه از سال ۱۳۱۶ تا سال ۱۳۳۷ در تقسیمات کشوری به شهرستان همدان پیوست. در تغییراتی در تقسیمات کشوری به استناد فرمان شورای وزرا در تقسیمات کشوری سال ۱۳۳۷ صورت میگیرد و شهر قروه از شهرستان همدان جدا میشود و به استان کردستان میپیوندد.
سیاست
تغییرات شهری
طرح جامع شهر قروه، در جلسهٔ مورخهٔ ۲۴ بهمن ۱۳۵۰ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مطرح شده و مورد تأیید قرار گرفت. این طرح در جلسهٔ مورخهٔ ۱۷ دی ۱۳۵۱ مورد تصویب آن شورا قرار گرفت. همچنین در جلسهٔ مورخهٔ ۱۰ آبان ۱۳۵۷ در این طرح تغییراتی داده شد. طرح جامع قروه در جلسهٔ مورخهٔ ۲۰ تیر ۱۳۶۷ مورد تصویب نهایی قرار گرفت و برای تأیید به شورای شهرسازی استان کردستان و وزیر مسکن و شهرسازی تقدیم شد. این طرح در شورای شهرسازی استان کردستان تصویب شده و مجدداً در جلسهٔ مورخهٔ ۸ بهمن ۱۳۶۹ در شورای عالی شهرسازی به تصویب رسید. در جلسهٔ مورخهٔ ۲۵ امرداد ۱۳۷۸ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، مغایرتهای اساسی این طرح مورد بررسی قرار گرفت. طرح جامع قروه در جلسهٔ مورخهٔ ۱۱ آذر ۱۳۸۵ شورای برنامهریزی و توسعهٔ استان کردستان تصویب و در جلسهٔ مورخهٔ ۳ مهر ۱۳۸۶ مورد تنفیذ دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران قرار گرفت.
شهرداری قروه
شهرستان قروه تنها شهرِ دارای شهرداری ویژه در استان کردستان است. با توجه به نوع خدمات شهری انتخاب شهردار در این شهرستان از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار بودهاست.
محلات قدیمی شهر
یوخاری محله یا محله بالا
آشاغه محله یا محله پایین
محله سنگ
محله پشت شهرداری
زمین شهری پشت خانههای سازمانی
محله سرچشمه
قاش تپه
ره مین آباد
احمدآباد
شهرک بعثت
ویلاشهر
بلوار امام علی
بلوار گردشگری
بلوار سید جمال الدین اسدآبادی
بلوار چهار باغ
بلوار دانشجو
میدان تره بار
خیابان سوم خرداد
خیابان تختی
شهرک امام خمینی
بلوار کردستان
شهرک بدر قروه
شهرک نیروی انتظامی.
مردمشناسی
شهر قروه یکی از شهرستانهای مهاجرپذیر استان بهشمار میرود. وجود آب و هوای خنک، موقعیت ترانزیتی، و دشتهای حاصلخیزی است که در توسعه این شهر مؤثر بودهاست از جمله عوامل رشد این شهر مهاجرت بیرویه به این شهر است که از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بودهاست.
نمودار رشد جمعیت
هرم جمعیتی
زبان
مردم شهرستان قروه به زبانهای کردی و ترکی آذربایجانی صحبت میکنند؛ و پیرو دین اسلام مذهب تسنن و تشیع هستند.لازم است ذکر شود تعدادی خانوار بهایی نیز در این شهر ساکن هستند. برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت قروه در این سال بالغ بر ۱۱۵٬۲۳۸ نفر بودهاست.
تاریخچه
تقسیمبندی استانی
شهر قروه براساس قانون تقسیمات کشوری مصوب شورای وزرا در سال ۱۳۳۷ ه.ش از استان همدان منتزع شد و به استان کردستان ملحق گردید. این شهر قبل از تقسیمات استانی نیز یکی از شهرهای همدان به شمارمیرفتهاست.
در شهرستان قروه ۱۶۵ اثر تاریخی به ثبت میراث فرهنگی کشور رسیدهاست که نماد تمدن کهن مردم این شهرستان است.
پل فرهادآباد
در روستای فرهاد آباد پل تاریخی این روستا قرار دارد. این پل از لحاظ معماری دارای هشت دهانه که چشمه وسط بزرگتر و نوع قوسهای بکار رفته عموماً جناغی و مصالح بکار رفته در آن آجر است. هرچند تاریخ دقیق ساخت پل مشخص نیست اما با توجه به شیوه معماری بکار رفته در آن به احتمال قوی از پلهای دوران صفوی است و از آنجا که این پل در گذشته به عنوان راه مواصلاتی ناحیه قروه به سمت زنجان و مسیر عبور کاروانیان بهشمار میرفت از اهمیت بالایی برخوردار بودهاست و در دوران حکومت خسروخان اول مقارن با حکومت زندیه مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفت و در دوره حکومت قاجار نیز توسط فرهاد میرزا معتمدالدوله عموی ناصرالدین شاه نیز مورد مرمت و بازسازی کامل قرار گرفت؛ و در سال ۱۳۷۹ تحت شماره ۲۶۴۷ به عنوان اولین اثر تاریخی شهرستان در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسید.
صخرههای تاریخی فرهاد تراش (وینسار)
در فاصله سه روستای داشبلاغ، آقبلاغ و وینسار بر روی کوهی مرتفع، بقایای یک معدن بزرگ سنگ قرار دارد در این معدن آثار سنگی مشاهده میشود که با نظم خاصی بریده شده و گفته میشود در زمان ساخت معبد آناهیتا از این سنگها استفاده شدهاست؛ که از نظر نوع، اندازه و تراش سنگ دارای ویژگیهای خاص و از اهمیت بسیاری برخوردار است. باور مردم برآن است که این سنگها به داستان شیرین و فرهاد ارتباط دارد. نوع حجاری و سفالهای موجود در منطقه، احتمالاً به دوره ساسانی تعلق دارد. در ضلع شرقی کوه فرهادتراش دهانه غاری وجود دارد که اورل استین مستشرق اروپایی هنگام بررسی منطقه غرب کشور، از این غار نام بردهاست. این محوطه به تاریخ ۱۳۸۲ تحت شماره ۱۰۷۷۹ در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست.
حمام قصلان
روستای قصلان در ۶ کیلومتری شمال شرق قروه قرار دارد و تپه باستانی ضلع غربی آن که به شماره ۸۵۲۴ در تاریخ ۱۳۸۲ در ردیف آثار تاریخی به ثبت رسیدهاست دارای پیشینهای بلندمدت در زمینه باستانشناسی و شناخت تاریخ و فرهنگ و هنر نیاکان این سرزمین است.
دیگر اثر تاریخی روستا که قابلیت جذب گردشگر را داراست حمام قصلان است که جزئی از مجموعه بزرگ ارگ، بازار، مسجد و بناهای باشکوهی بوده که بنای آن به اواخر دوره زندیه و زمان حکومت خسرو خان اول والی وقت کردستان برمیگردد.
هرچند امروزه دیگر بناها کاملاً از بین رفته و لیکن بقایا و خطوط اولیه آنها باقیماندهاست؛ حمام قصلان دارای قسمتهای مختلفی همچون هشتی، حمام سرد، میاندر، حمام گرم و خلوتی خصوصی و عمومی و خزینه وتون است با تزیینات منحصر بفرد آهکبری با طرحهای گیاهی، هندسی و انسانی و حیوانی مزین شده و در نوع خود قابل توجه است.
بر اساس کتیبهای که بر سر درب ورودی حمام نصب شده بود و اکنون در موزه سنندج نگهداری میشود این بنا در سال ۱۲۵۵ ه.ق در روزگار آصف حاکم وقت سنندج مجدداً تعمیر و مرمت شدهاست.
این حمام تا اوایل انقلاب اسلامی مورد استفاده بوده که با احداث حمام جدید در روستا از رونق آن به تدریج کاسته شد و در سال ۱۳۷۹ به عنوان دومین اثر تاریخی شهرستان بعد از پل تاریخی فرهادآباد به شماره ۲۸۳۵ در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسید و در سال ۱۳۸۰ عملیات مرمت و تعمیرات توسط واحد حفظ و احیای مدیریت وقت میراث فرهنگی استان آغاز و از آن تاریخ تاکنون در چندین مرحله عملیات مرمت صورت پذیرفتهاست.
بر اساس برنامهریزی تنظیم شده و با توجه به موقعیت و ویژگی شهرستان در خصوص دارا بودن معادن مختلف سنگ مقرر شدهاست که بعد از پایان امورات مرمتی و تعمیراتی حمام، ساختمان مذکور تبدیل به موزه سنگ و دستساختههای سنگی منطقه شود.
امامزاده سید جلال الدین
روستایی در ۱۸ کیلومتری شمال شرقی قروه با قدمتی به درازای تاریخ و جاذبههایی بکر و زیبا و امامزادهای در شرق روستای باباگرگر بنام سید جلالالدین ابن سید معزالدین وجود دارد و مورد توجه تمامی مسافرینی است که از سایر استانها برای زیارت آن به این شهرستان سفر میکنند تاریخ دقیق از ساخت بقعه مشخص نیست، ولی به نظر میرسد که پیش از دوره حاکمیت دولت ترکی آذربایجانی قاجار و توسط معماران محلی ساخته شدهاست.
بنای اولیه آن به دوره صفویه بر میگردد بر اساس اطلاعاتی که از کتابهای قدیمی به دست آمده، نسبت شریف آن حضرت با چند واسطه به امام محمد باقر علیهالسلام میرسد.
مقبره امامزاده از چند بخش تشکیل شده، اتاق اصلی و گنبدی شکل آن در بخش جنوبی و اتاقهای دیگر در ضلع شرقی جای دارد چشمه آب معدنی باباگرگر ترکیبی گوگردی دارد که احتمالاً از دهانه یک آتشفشان خاموش بیرون میآید و برای درمان بسیاری از بیماریهای پوستی مفید است آب چشمه از دل زمین میجوشد و در استخر دایرهای شکل جمع میشود و منظره جالبی را به وجود آوردهاست در این محل چشمههای آهکساز فراوان، برجستگیهایی به وجود آوردهاند که مشهورترین آنها اژدها نام دارد. این پدیده در حدود ۳۰۰ متر طول، ۵ متر ارتفاع و پهنایی بین ۴ تا ۷ متر دارد.
در شرق و شمالشرقی اژدها چند برجستگی در جهات مختلف، اما کوچکتر از آن وجود دارد که محل شکاف خروج آب هنوز در وسط آن به چشم میخورد. این برجستگیهای کوچک را دستهای اژدها مینامند.
هر ساله جمع قابل توجهی از گردشگرانی که به شهرستان قروه سفر میکنند چند ساعتی از سفر خود را برای زیارت این امام زاده و دیدن جاذبههای گردشگری این منطقه اختصاص میدهند.
افسانههای زیادی در مورد کرامات این امامزاده وجود دارد به قول قدیمیها این تخته سنگ اژدهایی که پشت آن شکافی قرار دارد واقعی بوده و به فرمان این امامزاده به سنگ تبدیل شدهاست.
ورزش قروه
در حال حاضر سه هزار۵۰۰ نفر ورزشکار سازمان یافته وجود دارد از این تعداد، دو هزار۵۰۰ نفر از آقایان و هزار نفر شامل بانوان میباشد. ۱۵ هیئت ورزشی بانوان و ۳۵ هیئت ورزشی آقایان در این شهرستان فعال است در حال حاضر ۱۹۲ مربی بانوان و آقایان در این شهرستان وجود دارد که از این تعداد ۱۲۰ نفر در سطح درجه ۳، ۵۵ نفر در سطح درجه ۲، ۱۰ نفر در سطح درجه یک، دو نفر در سطح ملی و پنج نفر در سطح بینالمللی فعالیت میکنند. ۲۳ باشگاه فعال شهرستان در رشتههای فوتبال، کشتی، بدنسازی، کونگ فو، آیروبیک، یوگا، بیلیارد و کاراته و کوهنوردی و بوکس وجود دارد ورزشکاران و جانبازان و معلولین شهرستان در این رشتهها دارای مقامهای کشوری میباشد.
صنعت و معدن
قروه سه شهرک صنعتی به نامهای آونگان، دلبران و سهراهی میهم را در خود جای دادهاست؛ همچنین ۸۰ واحد صنعتی در این شهر مشغول به فعالیتاند. قروه معادن سنگ و طلای بسیاری را در خود جای داده و نیاز منطقه به سنگهای مختلف را تأمین میکند. معادن مختلف آنتیموان در معدن بهارلو، پوکهٔ معدنی، شن کوهی، گرانیت، ماسهٔ کوهی، مرمر و مرمریت در این شهر قرار گرفتهاند. همچنین از مهمترین سنگهای معدنی استخراجی از معادن این شهر میتوان به سرامیک چینی، کریستال و گرانیت اشاره کرد.
تعداد کارگاههای استخراج معدن قروه در سال ۱۳۸۳ خورشیدی، بالغ بر ۴۶ کارگاه بوده که این کارگاهها مسئولیت استخراج معادن این منطقه را برعهده داشتهاند. در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، شرکت استرالیایی ریوتیتنو یکی از معادن بزرگ طلا را در منطقهٔ بهارلو-داشکسن در شرق قروه کشف کرد. پروانه بهرهبرداری این معدن اکنون با نام ساریگونی صادر شدهاست و دو شرکت داخلی با همکاری یک شرکت قزاقستانی در حال آمادهسازی این معدن به منظور بهرهبرداری از آن هستند. ذوب آهن زاگرس در این شهرستان واقع است.
خدمات عمومی
مراکز درمانی
بیمارستان شهید بهشتی قروه
درمانگاه مهدیه
کلینیک تخصصی شهید عبدالملکی (اورژانس سابق)
درمانگاه تأمین اجتماعی قروه
درمانگاه شماره ۲ شهرستان قروه
درمانگاه شماره ۴ شهرستان قروه
کلینیک تخصصی بیمارستان
درمانگاه شهرک امام خمینی (در حال احداث)
مجتمع پزشکان سعید
مجتمع پزشکان باران
ساختمان پزشکان
بهداشت و درمان
در حال حاضر در بخش بهداشت و درمان این شهرستان از ۱۷۶ تخت موجود در بیمارستان قروه ۱۳۴ تخت فعال است با راه اندازی بیمارستان ۵۰ تختخوابی تأمین اجتماعی بخشی از مشکلات بخش بهداشت و درمان در این شهرستان حل میشود. فرسودگی تجهیزات بیمارستان قروه مانع ارائه خدمات مطلوب به بیماران میشود در زمینه بهداشت کارهایی برای این شهرستان صورت گرفته اما ناکافی است. همچنین احداث بیمارستان جدید و متناسب با امکانات روز اولویت نخست درمان و سلامت برای مردم این شهرستان است.
سرشناسان
مشاهیر قروه
عربعلی شروه شروه را میتوان پایهگذار نقاشی نوین در ایران دانست که با تألیف و ترجمه بیش از صد عنوان کتاب آموزشی و آکادمیک در زمینههای مختلف هنری از جمله نقاشی و طراحی، نقشی مهم در توسعه هنر ایران داشتهاست وی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ به علت بیماری سرطان درگذشت.
میرزا رضا ملکی اولین رئیس انجمن و شهردار قروه، به همت و پیگیری و اعمال نفوذ ایشان و همراهی دوستانش، قروه در سال ۱۳۳۳ به شهر تبدیل گردید، اولین فرماندار قروه آقای نیرومند و اولین بخشدار نیز آقای کبودوند بودند.
آزیتا صالحی، بازیگر سینما و تلویزیون در آثاری همچون سریال تلویزیونی سنگ و شیشه سریال تلویزیونی قافله این عمر و فیلم سینمایی آقای بخشدار به کارگردانی خسرو معصومی آغاز کردهاست این بازیگر معروف در سال ۱۳۷۷ درگذشت.
علیرضا حنیفی نویسنده نمایشنامه، مدرس نقاشی، عکاس و کارگردان نمایش.
رضا هدایت هنرمند. برنده جایزه تشویقی تصویرسازی نومای ژاپن در سال ۱۳۸۳.
سیدعماد حسینی یکی از نمایندگان سابق شهر قروه بود که پس از نمایندگی در دوره هفتم و هشتم، معاون وزیر نفت شد.
محمدرضا رحیمی از شهریور ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ و در دولت دهم محمود احمدینژاد، معاون اول رئیسجمهور ایران بود.
فرهنگ و هنر
کتابخانهها
در حال حاضر این شهرستان دارای ۵ کتابخانه عمومی نهادی و یک کتابخانه عمومی مشارکتی است.
آیینهای سنتی
مردم قروه مراسم عید باستانی نوروز را باشکوه خاصی برگزار میکنند. یکی از روستاهای این شهرستان که ساکنان آن چراغ آداب و رسوم کهن را روشن نگه داشتهاست، روستای طوغان در اطراف شهرستان قروه است. طوغان مردمی خونگرم و مهمان نواز دارد. زنهای این روستا با ساخت عروسکهای پشمی سیاه رنگ که بیشتر به شکل کلاغ است، آنها را برای مراسم گار که در زبان فارسی به معنی قارقار کلاغ است، آماده میکنند، مراسم گار مربوط به صدها سال پیش است. مردم این روستا برای رهایی از فصل سرما و دور کردن این پرنده، در گذشته کلاغ عروسکی میساختند. آن را داخل قفس چوبی یا حصیری که ساخته دست خودشان بود اسیر میکردند، چرا که بر این باور بودند با این کار کلاغهای واقعی از ترس اسارت از خانه آنها دور میشوند و به این ترتیب این آیین نهادینه شد.
سینما فردوسی قروه
از اواخر دهه ۷۰ به بعد اولین سینمای شهرستان سینما فجر قروه، که تعطیل شده بود. عملیات راه اندازی سینما فردوسی قروه به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قروه و با عزم جدی سینما شهر تهران و بخش خصوصی در دهه فجر ۹۳ شروع به فعالیت نمود و با اکران بارکد در شهرستان قروه افتتاح شد که سینما شهر تهران ۴۰۰ میلیون ریال و بخش خصوصی نیز برای مناسبسازی فضای آمفیتئاتر و تبدیل آن به سینما ۲۰۰ میلیون ریال هزینه کردهاست. این سینما ظرفیت ۲۰۰ تماشاچی را دارد و با اکران فیلمهای سینمایی روز به صورت صدای دالبی و تصویر فول اچ دی خواهد بود که سینما فردوسی شهرستان قروه را به یکی از برترین سینماهای باختر کشور تبدیل خواهد کرد.
نگارخانه
مراکز آموزش عالی و دانشگاهها
دانشگاه آزاد قروه
دانشگاه آزاد قروه در جمع برترین دانشگاههای شمال غرب ایران بهشمار میرود این دانشگاه از سال ۱۳۷۹ با سه رشته و تنها ۴۰ دانشجو تأسیس شد و در حال حاضر ۱۵رشته کاردانی، ۱۲ رشته کارشناسی پیوسته، ۱۰ کارشناسی ناپیوسته و چهار رشته کارشناسی ارشد به فعالیت میپردازد. رشتههای مهندسی هوافضا، مهندسی مکانیک، مهندسی رباتیک، مهندسی فناوری اطلاعات، مهندسی عمران، مهندسی برق، روانشناسی و حقوق از جمله رشتههایی میباشند که به لیست رشتههای تحصیلی این دانشگاه افزوده شدهاند. همچنین آزمایشگاه مکانیک خاک و بتن زیر مجموعه گروه رشته عمران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قروه در ماه جاری راه اندازی میشود. این آزمایشگاه در مساحت ۷۰ متر مربع در فضای دانشگاه و با ۱۵ دستگاه از قبیل بتن شکن، میکسر بتن، میز ویبره و دستگاه نفوذپذیری آب در بتن و غیره تجهیز شدهاست.
دانشگاه پیام نور قروه
ظرفیت پذیرش در دانشگاه پیام نور واحد قروه در سال تحصیلی ۶۶۰ نفر در ۱۵ رشته تحصیلی در مقطع کارشناسی و حدود ۸۰۰ نفر دانشجو مشغول به تحصیل دارد. اکنون این دانشگاه دارای ۱۵ رشته کارشناسی شامل ادبیات فارسی، علوم اجتماعی، الهیات، مدیریت، حسابداری، حقوق، ریاضی محض، آمار، روانشناسی، آموزش دینی و عربی، آموزش ریاضی، علوم تربیتی و جغرافیا است.
مؤسسه آموزش عالی ایرانمهر قروه
هماکنون در این مرکز حدود ۴۵۰ نفر دانشجو مشغول به تحصیل هستند که از این تعداد۳۰۰ نفر در مقطع کارشناسی پیوسته و ۱۵۰ نفر در مقطع کاردانی تحصیل میکنند. حدود ۴۰ درصد از دانشجویان از دانش آموختگان غیر بومی هستند که در این شهرستان حضور دارند. این دانشگاه در سال ۹۰ اولین سال تحصیلی خود را در ترم مهرماه با پذیرش ۱۱۰ نفر دانشجو در۳ رشته از طریق کنکور سراسری آغاز نمود که در حال حاضر این مرکز دارای ۱۷ رشته در دو مقطع کارشناسی و کاردانی است.
مرکز آموزش علمی کاربردی قروه
در حال حاضر بزرگترین ساختمان آموزشی بخش خصوصی در غرب کشور در این شهرستان احداث شدهاست که شامل پنج طبقه با زیربنای چهار هزار و ۲۰۰ مترمربع شامل ۳۰ کلاس است. هماکنون یک هزار دانشجو در این مرکز تحصیل میکنند از این تعداد۲۵۰ دانشجو از ترم بهمن مشغول به تحصیل در ۲۰ رشته کاردانی و کارشناسی شدهاند.
جغرافیای طبیعی
آب و هوا
قروه منطقهای است کوهستانی این شهر بین ۴۷ درجه و ۴۸ دقیقه طول جغرافیایی و ۳۵ درجه و ۱۰ دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد.
ارتفاع قروه از سطح دریا ۱۹۰۰متر میباشد که دارای زمستان بسیار سرد با برفهای سنگین و تابستان نسبتاً خنک است.
موقعیت جغرافیایی
کوههای قروه
شهرستان قروه دارای ارتفاعات بسیاری است که مهمترین آنها عبارتند از کوه پریشان ٬بدر ٬پنجه علی، ابراهیم عطار، یوسف سیاه، شعبان کچل، خرسه ریه، سه زرده که مهمترین آن کوه بدر و پریشان است.
کوه پریشان: در جنوب شرقی شهرستان قروه واقع شدهاست. برای رسیدن به دامنه این کوه، با حرکت از شهرستان قروه، ابتدا ۱۰ کیلومتر از مسیر جاده همدان طی میشود سپس به سمت راست تغییر مسیر داده (جاده فرعی کنار پادگان قدس) و پس از عبور از روستاهای میهم سفلی و علیا (تا این قسمت جاده آسفالت بوده و ادامه مسیر شن ریزی میباشد)، ولی آباد و نعمتآباد به دامنه کوه پریشان میتوان رسید. این کوه از چهار قله صخرهای تشکیل شده که بلندترین آن قله پریشان میباشد که از دور همانند کوهانهای شتر (دوکوهانه) نمایان است.
کوه بدر: در جنوب شهرستان قروه و حد فاصل مرز استان کردستان و کرمانشاه با ارتفاع ۳۲۹۸ متر از سطح دریا قرار دارد. برای رسیدن به دامنه کوه، از این مسیرها میتوان گذشت. از قروه به طرف روستاهای قلعه، سرتیپ آباد، امین آباد، پیر سلیمان و از آخرین روستا یعنی پیر سلیمان پناهگاه مشاهده میشود. در فصل تابستان از راه جیب رو تا منطقه چمنزار زیر یال پناهگاه میتوان با ماشین رفت. بدر به نام کوه میهمین نیز معروف است زیرا این کوه بر دو قریه میهم محیط است.
چشمانداز بدر: این کوه در ارتفاع ۲۶۰۰ متری ضلع غربی بدر واقع شده که دارای آب گوارا میباشد و در فصل تابستان علاقهمندان زیادی را به خود جذب میکند. کانی به زبان کردی یعنی چشمه، بنا به روایتی میگویند یکی از شاهان صفوی در زمان لشگرکشی در این محل اتراق نموده و این چشمه را پسندیدهاست.
کوه پنجعلی: کوه پنجعلی از کوههای حاشیه زاگرس است که در۲۶ کیلومتری جنوب باختری قروه و جنوب خاوری روستای قره بلاغ پنجه واقع شده و ۲۸۶۰ متر ارتفاع دارد. قله آن صخرهای میباشد از دور صخرههای آن به حالت پنج انگشت مشخص است و این یکی از مهمترین جاذبههای این کوه میباشد همچنین رودخانههای چم سنگ سیاه از این کوه سرچشمه میگیرند.
مسیرهای صعود: جهت رسیدن به دامنه کوه از ۳ مسیر کنگره، مشیرآباد پنجه و قره بلاغ پنجه میتوان به قله صعود کرد.
کوه یوسف سیاه: یوسف سیاه با ارتفاع ۲۹۹۲ متر در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی قروه واقع است. قلههای مشرف به آن خرسه ریه و شعبان کچل میباشد. نزدیکترین روستا برای دست یابی به یوسف سیاه روستای ولی آباد است. این کوه به واسطه داشتن قلهای صخرهای و شیب زیاد همچنین صعب العبور بودن، کمتر کسی آن را برای صعود انتخاب میکند. همین امر باعث شده تا پوشش گیاهی غنی داشته و حیوانات زیادی آنجا را برای خود پناهگاهی امن انتخاب کنند. طول دیواره آن حدود ۲۵۰ متر میباشد که بر روی آن سه مسیر زده شدهاست. مسیر معمولی کوهنوردی برای دستیابی به قله این کوه از جبهه جنوبی میباشد اما به علت دور بودن از قروه کوهنوردان این شهر بیشتر از مسیر شمالی آن را صعود میکنند برای صعود این قله از روستای ولی آباد در فصل تابستان حدود ۳ ساعت زمان لازم است. صعود همین مسیر در فصل زمستان حدود ۵ ساعت طول میکشد.
کوه کولاوا: کوه کولاوا با ارتفاع ۲۴۰۰ متر در جنوب غربی قروه قرار دارد. در واقع این کوه سمبل و نماد این شهر میباشد و اکثر کوهنوردان تمرینات خود را از این کوه شروع نمودهاند. قله آن شبیه سر اژدهایی است که چانه خود را بر سنگی نهاده و شهر را در پناه خود دارد و آن را از هر پلیدی و گزندی محافظت مینماید زیر قله کولاوا صخره ایی به ارتفاع ۲۰ متر وجود دارد که مربوط به دوره ساسانیان است.
کوه قلوز و قلههای آن: قلوز در زبان محلی به معنی صعب العبور و دیواره سنگی است این کوه سه قله دارد قلههای سهگانه قلوز قلوز کوچک، قلوز وسط، قلوز بزرگ در جنوب قروه واقع شدهاست. ارتفاع بلندترین قله آن (قلوز بزرگ) ۳۱۰۰ متر میباشد قلههای قلوز از سمت جنوب مُشرف به روستاهای پیر سلیمان و امین آباد است از سمت غرب به روستاهای قلعه و سرتیپ آباد و همچنین قله زرده چرمو با ارتفاع ۳۰۰۰ متر در سرتیپ آباد میباشد از سمت شرق مُشرف به روستای سرقل – میهم علیا و میهم سفلی میباشد.
مسیر صعود به قله اصلی قلوز ابتدا از قروه به سمت روستای قلعه شهرک بدر قروه که در ۲ کیلومتری و سپس به روستای سنگین آباد که در ۸ کیلومتری جنوب قروه واقع شده میتوان حرکت کرد پس از گذشتن از آبشار سنگین آباد که در ۱ کیلومتری روستا قرار دارد، وارد درهای میشویم و از سمت چپ آن حرکت میکنیم در سمت بالای دره چشمهای وجود دارد در ادامه مسیر به چمنزاری میرسیم که چشمه آن در تمام فصول آب دارد و بالاتر از آن آخرین چشمه قرار دارد که فقط در فصل بهار آب دارد اما در سایر فصول باید از چشمه واقع در چمن آب برداشت.
قلوز وسطی: از آبشار سنگین آباد به سمت راست میرویم در طول مسیر دو چشمه وجود دارد یکی کانی پرویز و دومی چشمهای که روبروی دکل مخابراتی و داخل چمنزار است.
قلوز کوچک: از سمت راست مسیر آبشار سنگین آباد میتوان به قله قلوز کوچک رسید قلههای قلوز جزو اراضی مرتعی روستای سنگین آباد میباشد و دارای پوشش گیاهی مناسب و مراتع بکری است همچنین زیستگاه حیواناتی مانند خرگوش، بُزکوهی، کل، گرگ، جغد، روباه و شغال است.
جستارهای وابسته
جمعیت شهرهای استان کردستان
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه فرمانداری قروه
وبگاه شهرداری قروه
پراکنش کرد
شهرستان قروه
شهرهای استان کردستان
شهرهای شهرستان قروه
مناطق مسکونی کردنشین در استان کردستان
مناطق مسکونی ترک نشین در استان کردستان |
8672 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87 | استان سلیمانیه | استان سلیمانیه از استانهای کردنشین کشور عراق، واقع در منطقه خودگردان کردستان است. سلیمانیه به همراه استانهای اربیل، حلبچه و دهوک چهار استان کردستان عراق را تشکیل میدهند.
بیشتر ساکنان سلیمانیه کردهای سنیمذهب هستند و تعداد کمی از آنها کردهای فیلی شیعه هستند.
جغرافیا
استان سلیمانیه در شمال شرقی عراق قرار گرفتهاست. مرکز آن شهر سلیمانیه میباشد. از شهرهای دیگر این استان میتوان از چمچمال و قلعهدیزه را نام برد.
استان سلیمانیه به پانزده شهرستان تقسیم شدهاست که عبارتند از: چمچمال، دربندخان، دوکان، کلار، خنقین، کفری، ماوت، پنجوین، پشدر، قره داغ، رانیه، سهید سادق، شهرزور، سرباژر و سلیمانیه.
وضعیت اقتصادی
در این استان تعداد ۸۷ شرکت اقتصادی ایرانی فعالیت دارند. اخیراً سوریها به عنوان پناهنده به این کشور وارد شدند که بازار اقتصادی آنجا را آشفته کردهاند.
مراکز تجاری
مرکز تجاری سلیمانیه این مرکز توسط اتاق تعاون جمهوری اسلامی ایران و با حمایت و مجوز است.
منابع
اداره اطلاعات کردستان عراق، گروه آمار حریم کردستان - وزارت طرح و برنامه (به کردی سورانی)
استانهای عراق
استانهای هممرز با ایران در کشورهای همسایه
جغرافیای کردستان عراق |
8673 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%85%D8%B4%DA%A9 | کمشک | کمشک روستایی که مرکز دهستان فرامرزان بخش جناح شهرستان بستک استان هرمزگان ایران است.
در ۷۲ کیلومتری جنوب غربی بستک واقع شدهاست.
محدوده کمشک
محدوده کمشک از شمال به گری رودخانه (کال و پس بند) و گردنه خنجو وزین الدینی و سپس بخش اشکنان شهرستان لامرد استان فارس، از جنوب به کوه دوک، از مغرب به کوه کمشک و کوه شرکی، و از سمت مشرق به روستای گچویه و کنارسیاه محدود میگردد.
جمعیت
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۳٬۶۳۵ نفر (۹۳۲ خانوار)
بودهاست. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی میباشند و به زبان اچمی با گویش محلی صحبت میکنند.
و دارای دفتر پست ، برق ، لولهکشی آب ، استخر شنا ، سالن های ورزشی سرپوشیده ، زمین چمن مصنوعی ، پارک ، دفتر ثبت احوال ، مرکز نیکوکاری کمیته امداد ، درمانگاه ، رادیولوژی ، دندان پزشکی ، تلفن ، بانک ، آبانبار ، برکه ، دبستان ، مدرسه راهنمایی و دبیرستان است، نه باب مسجد دارد.
قنات
دارای دو رشته قنات جاری یکی قنات کوران ۳۰۰ من (۱۲۰۰ کیلو) و از دیگری قنات لاور لب شور ۲۰۰ من (۸۰۰۰ کیلو) زراعت میشود. آب زیر زمینی اش شیرین است.
حدود ۸۰۰۰ اصله نخل دیم و ۱۰۰۰۰ من (۴۰۰۰۰کیلو) زمین دیم دارد.
قناتهای کمشک از قدیمیترین قناتهای استان هرمزگان میباشد.
آرامگاه
آرامگاه سید محمد سیدکامل پیر در کمشک واقع است.
پانویس
فهرست منابع و مآخذ
محمدیان، کوخردی، محمد، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
نگارهها از: احمد سلمان گودهای و محمد محمدیان کوخِردی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
چمن پیرا، ناصر پاییز ۱۳۷۴ خورشیدی.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
بخش جناح
روستاهای شهرستان بستک |
8674 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87%20%28%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%A9%29 | کنارسیاه (بستک) | این روستا در 75 کیلومتری غرب مرکز شهرستان بستک و در 30 کیلومتری غرب جناح واقع است که نام قدیمی کوار یا کوال بوده است.
مردم روستای کنارسیاه در سه کیلومتری شمال روستای فعلی در دامنه کوه و در حوالی غاری به نام کوار و در دل کوه ها اقامت داشته و عموما دامدار بوده اند.
روستاي کنارسیاه از نظر جغرافیایی در عرض شمالی 27 درجه و 54 دقیقه و طول شرقی 53 درجه و 56 دقیقه و در ارتفاع 320 متر از آبهای آزاد قرار گرفته است.
این روستا از توابع دهستان فرامرزان بخش جناح شهرستان بستک می باشد
محدوده کنار سیاه
روستاي کنارسیاه از شمال به روستای زین الدین استان فارس و از غرب به روستای کمشک و از شرق به روستای خمر قلندران ( قلعه حسن ) و از جنوب به روستای گچویه منتهی می شود.
جمعیت
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال 1395جمعیت آن 1214نفر (293خانوار)
بودهاست. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی میباشند و به زبان فارسی و گویش محلی تکلم میکنند.
دارای ۱۰۰۰ اصله نخل و ۱۰۰۰ من زمین کشت دیم است، و چند باب برکه (آبانبار) دارند.
دارای دبستان، متوسطه اول پسرانه و دخترانه مهد کودک. سه مسجد و دوازده باب آبانبار برکه و خانه بهداشت و (بانک صادرات) و پست برق و اورژانس جادهای ۱۱۵و پارک و مرغداری است.
رودخانه گری از کنار این روستا میگذرد که سپس به رودخانه مهران میپیوندد.
پانویس
فهرست منابع و مآخذ
دهیاری کنارسیاه
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
نگارهها از: احمد سلمان گودهای و محمد محمدیان کوخِردی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd، an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
چمن پیرا، ناصر پاییز ۱۳۷۴ خورشیدی.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
بخش جناح
روستاهای شهرستان بستک |
8678 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%20%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%A9 | بخش مرکزی شهرستان بستک | بخش مرکزی شهرستان بستک یکی از بخشهای شهرستان بستک در استان هرمزگان در جنوب ایران است.
شهر بستک محدود است از شمال به کوه گاهبست از جنوب به کوه گچ از شرق به کوه هرمزان (هرمیزان) و از سمت غرب به فرودگاه و برداکالی و (پشتخه پِتِنگ).
این بخش از شمال به بخش رویدر، و از جنوب به بخش جناح، و از مشرق به بخش کوخردهرنگ، و از مغرب به صحرای باغ منتهی میشود.
کد این بخش در تقسیمات کشوری ایران ۸۶۲ است.
جمعیت بخش مرکزی طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۳۱۴۵۳ نفر بودهاست.
دهستانها
دهستان: فَتویه
دهستان: دِهُنگ
دهستان: دِهتَل
جستارهای وابسته
فهرست بخشهای ایران
شهرستان بستک
استان هرمزگان
پیوند به بیرون
تقسیمات استانی استان هرمزگان
پانویس
منابع
محمدیان، کوخردی، محمد. «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
محمدیان، کوخری، محمد ، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
بخش مرکزی (بستک هرمزگان)
مرکزی شهرستان بستک
شهرستان بستک |
8679 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%86%D9%88 | مردنو | مِردُنُو روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شدهاست.
این روستا در فاصله ۲۴ کیلومتری شمال بستک واقع است.
محدوده مِردُنُو
از شمال کوه، از جنوب و مغرب روستای شیخ حضور و از مشرق به گلویه محدود میکردد.
جمعیت
در حدود
جمعیت این روستا بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ ۶۸۹ نفر (۱۹۸ خانوار)
بودهاست. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی میباشند و به زبان اچمی تکلم میکنند.
دارای دبستان، مدرسه راهنمایی، برق، ۲۵ باب آبانبار برکه و سه مسجد است. این روستا دارای مرکز مخابرات در اختیار مردم است.
از راه سراسری بستک لار ۲ کیلومتر فاصله دارد.
رودخانه شور در بین است که در سال۷۵ پلی بزرگ بر روی این رودخانه ساخته شده تا اهالی این روستا در فصل بارندگی و طغیان رودخانه مشکلی نداسته باشند.
قنات
دارای سه رشته قنات با ۳۶۰ حلقه (فتحه) قنات به طول ۱۲ کیلومتر است.
۴۰۰۰ من (۱۶۰۰ کیلو کرم) زراعت میشود.
تعداد زیاد نخلها و سه حلقه قنات که در این روستا قرار دارد نشان از علاقه مردم آیت روستا به کشاورزی است که متأسفانه با از بین رفتن قناتها نخلستانهای قدیمی نیز در معرض نابودی کامل قرار گرفتهاست. با تلاش شورای اسلامی روستا قناتها در حال تعمیر هستند تا بتوان از ان استفاده کرد. هماکنون مردم این روستا با حفر چاه و نصب موتور آب کشاورزی میکنند که عمده محصولات آنها هندوانه، خیار، خرما، گوجه فرنگی و… میباشد
دارای ۱۰۰۰۰ اصله نخل آبی و ۲۰۰۰ اصله نخل دیم و ۲۰۰۰۰ کیلوگرم زمین زراعتی دیم کار است، و نیز دو رشته قنات بایر وجود دارد که در نزدیک روستا واقع است.
در زلزله سال ۱۳۳۵ خورشیدی ده قدیم ویران و ده جدید در شمال ده قدیم نوسازی شد.
از دیگر آثار مهم این روستا:قبرهای ده من، قبرهای گبری، قلعه دیزی است که قرار است میراث فرهنگی شهرستان آن را مرمت و بازسازی کند.
پانویس
فهرست منابع و مآخذ
محمدیان، کوخردی، محمد. «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
نگارهها از: محمد محمدیان.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
روستاهای شهرستان بستک |
8681 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C | ادبیات انگلیسی | ادبیات انگلیسی
به مجموعه نوشتههایی گفته میشود که به زبان انگلیسی و به قلم سخنوران و اَدیبانی که جزو مردم انگلستان و دیگر ممالک جهان بودهاند سروده یا تصنیف شدهاست. گستردگی زبان انگلیسی سبب شده که گویندگانی نظیر رابرت برنز اسکاتلندی، جیمز جویس ایرلندی، جوزف کنراد لهستانی، دیلن تامس ولزی، توماس پینچن آمریکایی، وی. اس. نایپل ترینیدادی و ولادیمیر ناباکوف روسی که همگی جزو بزرگترین ادبای زبان انگلیسی بهشمار میروند دست به خلق آثاری به این زبان بزنند. ادبیات انگلیسی به تنوع گویشهای سخنوران این زبان در اکناف جهان است؛ کشورهایی که تحت استعمار و اسکان بریتانیا قرار گرفتند. با وجود گوناگونی نویسندگان ادبیات انگلیسی آثار شاعر شهیر انگلستان، ویلیام شکسپیر همچنان به عنوان برترین سرودههای خلقشده به این زبان در سراسر دنیای انگلیسیزبانان بهشمار میرود.
تا اوایل سده ۱۹ میلادی بیشتر آثار ادبی زبان انگلیسی توسط اهالی بریتانیا نوشته میشد. پس از آن، زمان پیدایش نویسندگان بزرگ در ایالات متحده آمریکا فرا رسید. در سده ۲۰ آمریکا و ایرلند بسیاری از مهمترین آثار ادبی زبان انگلیسی را تولید کردند. پس از جنگ جهانی دوم نویسندگان امپراتوری سابق بریتانیا نیز نویسندگان بریتانیا را به چالش کشیدند. برای آشنایی با ادبیات انگلیسی دیگر کشورها به بخش جستارهای وابسته مراجعه کنید.
ادبیات انگلیسی باستان: ۱۱۰۰–۴۵۰
ادبیات انگلیسی باستان یا ادبیات آنگلوساکسون شامل ادبیات مکتوب به زبان انگلیسی باستان در دورهای است که ساکسونها و دیگر قبایل ژرمن مثل جوتها و آنگلها پس از عقبنشینی رومیان در خاک انگلستان سکنی گزیدند. این ادبیات با ورود نورمنها در سال ۱۰۶۶ پایان یافت. این آثار شامل ژانرهایی همچون شعر حماسی، تذکرهٔ اولیاء و بزرگان، اوعاظ مذهبی، ترجمههای کتاب مقدس، آثار حقوقی، شرح وقایع، چیستان و دیگر آثار میشود. بهطور کلی در حدود ۴۰۰ نسخه خطی از این دوره باقیماندهاست.
رویدادنامه آنگلوساکسون مجموعهای است از سالنگاشتهایی به زبان انگلیسی باستان در رابطه با تاریخ این قوم که در سدهٔ ۹ میلادی نوشته شدهاست. شعر نبرد مالدون نیز گونهای تاریخنگاری است. این اثر که تاریخ نگارش آن مشخص نیست یادبودی بر نبرد مالدون در ۹۹۱ میلادی است که در آن آنگلوساکسونها نتوانستند در مقابل هجوم وایکینگها مقاومت کنند.
ادبیات شفاهی در فرهنگ انگلیسی ریشهای عمیق داشت و به همین جهت بیشتر آثار ادبی به منظور اجرا نوشته میشدند. نخستین آثار ادبی زبان انگلیسی به زبان انگلیسی باستان و در اوایل قرون وسطی نگاشته شدند؛ کهنترین متن کشفشده سرود کدمون (حدوداً بین ۶۸۰-۶۵۸ و تقریباً برابر با سالهای بین ۳۷ تا ۵۹ هجری شمسی) نام دارد. از این رو اشعار حماسی طرفداران زیادی داشتند و نمونههای زیادی از آنها از جمله بیوولف (که احتمالاً بین سده ۸ و ۱۱ میلادی سروده شده) تا به امروز هم با همان غنای ادبیات آنگلوساکسونی که قویاً یادآور زبانهای ایسلندی، نروژی، فریسی شمالی و گویشهای انگلیسی مدرن نظیر نورثامبریایی و اسکاتلندی هستند برای ما به جا ماندهاند. بسیاری از اشعار بهجا مانده در قالب کتابهای خطی به زبان انگلیسی باستان احتمالاً از اشعار جنگی ژرمنی اروپای قارهای اقتباس شدهاند. هنگامی که این گونه اشعار به انگلستان آورده میشدند به صورت شفاهی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافتند. استفادهٔ دائم از واجآرایی در این اشعار باعث میشد تا مردمان آنگلوساکسون آنها را به یاد بسپارند. این گونه قافیهها مختص زبانهای ژرمنی بوده و با زبانهای رومیتبار که غالباً از قوافی آوایی که تکیهٔ قافیه در آنها در هجای پایانی است متفاوت است. اما نخستین آثار ادبی مکتوب در نخستین صومعههای مسیحی که توسط آگوستین کانتربری و مریدانش در انگلستان ساخته شده بودند به رشتهٔ تحریر درآمدند. از این رو منطقی است که تصور کنیم این آثار به منظور فهم خوانندگان مسیحی سازگاری یافته بودند.
ادبیات انگلیسی میانه: ۱۴۸۵–۱۱۵۴
در سده ۱۲ میلادی گونهٔ نوینی از زبان انگلیسی که امروزه آن را با نام انگلیسی میانه میشناسیم در بین مردم رشد یافت. این نخستین گونه از ادبیات انگلیسی است که برای خوانندگان و شنوندگان امروزی تا حدی قابل درک است. زبان انگلیسی میانه تا دهه ۱۴۷۰ میلادی دوام آورد تا این که استاندارد چنسری که زبان انگلیسی رایج درلندن بود گسترش یافت و صنعت چاپ این زبان را منظم ساخت. ترجمههای انجیل به انگلیسی میانه به خصوص انجیل ویکلیف (بین ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۵) کمک زیادی کردند تا زبان انگلیسی به زبانی ادبی تبدیل شود.
سه دستهٔ اصلی ادبیات انگلیسی میانه عبارتند از: مذهبی، عشق درباری و آرتوری. بسیاری از منتقدین، پییرز شخمزن اثر ویلیام لنگلند (حدوداً ۱۳۸۶-۱۳۳۲)، حکایتهای کنتربری اثر جفری چاسر (حدوداً ۱۴۰۰-۱۳۴۳) و سر گوین و شوالیهٔ سبز را جزو نخستین آثار بزرگ زبان انگلیسی در قرون وسطی میدانند. پییرز شخمزن جزو قدیمیترین آثار بهجا ماندهای است که به رابین هود، یاغی افسانهای انگلیسی تلمیح دارد.
مهمترین نویسندهٔ انگلیسی میانه جفری چاسر است که در اواخر سدهٔ ۱۴ میلادی فعال بود. چاسر که بسیاری او را «پدر ادبیات انگلیسی» میدانند به این دلیل ستوده میشود که توانست به جای استفاده از زبانهای فرانسه یا لاتین، قدرت هنری زبان انگلیسی بومی را به نمایش بگذارد. شاهکار چاسر حکایتهای کنتربری است که موفقیت بزرگ فرهنگ غرب بهشمار میرود. نخستین اشاره به پیوند روز والنتاین و عشق رومانتیک را میتوان در مجمع مرغان چاسر (۱۳۸۲) یافت.
چندزبانی بودن مخاطبان ادبیات در سده ۱۴ میلادی را میتوان با بررسی آثار جان گاور دریافت. او ادیبی بود که میتوانست به زبانهای لاتین، انگلیسی میانه و آنگلونورمن بنویسد.
در میان آثار مذهبی میتوان به آثار موجود در گروه کاترین، آثار جولیان اهل نرویچ و ریچارد رول اشاره کرد.
دست کم از از سدهٔ ۱۴ میلادی میتوان رد پای شعرای ایرلندی را در ادبیات انگلیسی یافت. همچنین نخستین شعری که توسط یک ولزی به زبان انگلیسی سروده شده حدوداً مربوط به سال ۱۴۷۰ است.
دوران مدرن اولیه: ۱۸۰۰–۱۴۸۶
ادبیات رنسانس: ۱۶۲۵–۱۴۸۶
در پی معرفی صنعت چاپ به انگلستان در سال ۱۴۷۶ توسط ویلیام کاکستون (حدوداً ۱۴۹۲-۱۴۲۲)، ادبیات بومی شکوفا شد. اصلاحات در کلیسای انگلستان الهامبخش خلق نیایشسراییهای محلی شد که در نهایت باعث انتشار کتاب ادعیهٔ عمومی گردید. چاپ این کتاب تأثیر عمیقی بر زبان ادبی انگلیسی گذاشت. اشعار، متون منثور و نمایشنامههایی که در زمان ملکه الیزابت اول و شاه جیمز اول نگارش یافتند آثاری هستند که امروزه به آنها لقب ادبیات مدرن اولیه یا رنسانس داده میشود.
دوران الیزابتی (۱۶۰۳–۱۵۵۸)
تئاتر رنسانس انگلستان در طول حکومت الیزابت اول (۱۶۰۳-۱۵۵۸) و پس از او جیمز اول (۲۵-۱۶۰۳) و حتی بعدها در اواخر سده ۱۶ میلادی و اوایل سده ۱۷ میلادی فرهنگی لندنی داشت و به دو صورت درباری و عامیانه توانست اشعار و نمایشنامههای بزرگی ایجاد کند. نمایشنامهنویسان انگلیسی مجذوب الگوهای ایتالیایی بودند: مجموعهای از بازیگران ایتالیایی در لندن ساکن شده بودند و جیووانی فلوریو (۱۶۲۵-۱۵۵۳) که پدرش ایتالیایی بود و خودش یک معلم زبان در کاخ جیمز اول بود و احتمالاً از دوستان تأثیرگذار شکسپیر محسوب میشد تا حد زیادی فرهنگ و زبان ایتالیایی را با خود به انگلستان آورده بود. این نکته نیز درست است که دوران الیزابتی عصر خشونتهای بسیار بود و آمار بالای ترورهای سیاسی در عصر رنسانس ایتالیا (که در کتاب شهریار نیکولو ماکیاولی مجسم شدهاست) ترس از توطئههای اهالی کلیسا را کم نمیکرد. در نتیجه به احتمال زیاد نمایش این نوع خشونت روی صحنه برای تماشاگران دوران الیزابتی بیشتر آرامشبخش بود. به دنبال نخستین نمایشنامههای دوران الیزابتی نظیر گوربودک (۱۵۶۱) اثر توماس سکویل و توماس نورتون و تراژدی اسپانیایی (۱۵۹۲) اثر توماس کید (۹۴-۱۵۵۸) که مواد لازم برای نگارش هملت را ارائه کرد، ویلیام شکسپیر (۱۶۱۶-۱۵۶۴) به عنوان شاعر و نمایشنامهنویس ظاهر شد. حرفهٔ اصلی شکسپیر ادبیات نبود و احتمالاً از تحصیلات فقط کمی دستور زبان میدانست. زمانی که وی شروع به نگارش کرد نه جزو حقوقدانها بود و نه جزو اشرافزادههایی که در قالب «نخبگان دانشگاهی» صحنههای تئاتر را به انحصار خود درآورده بودند. او در عوض بسیار با استعداد و به طرز خارقالعادهای چندبعدی بود. شکسپیر بسیاری از «حرفهای» های زمان خود همچون رابرت گرین (۱۵۹۲-۱۵۵۸) را که این «صحنه لرزان» بیریشه را مسخره میکردند پشت سر گذاشت. هرچند بسیاری از نمایشنامههای وی با موفقیت عظیم مواجه شدند اما آثار سالهای پایانی عمر او که با حکمرانی جیمز اول همراه بود بهترین نمایشنامههای وی بهشمار میروند: هملت، رومئو و ژولیت، اتلو، شاه لیر، مکبث، آنتونیوس و کلئوپاترا و توفان. شکسپیر در کنار نمایشنامه، غزل انگلیسی را نیز عمومی ساخت و تغییرات قابل توجهی به الگوی پترارک وارد آورد.
در میان دیگر ادیبان برجسته تئاتر دوران الیزابتی، میتوان به کریستوفر مارلو (۹۳-۱۵۶۴)، توماس دکر (حدوداً ۱۶۳۲-۱۵۷۲)، جان فلچر (۱۶۲۵-۱۵۷۹) و فرانسیس بیمونت (۱۶۱۶-۱۵۸۴) اشاره کرد. آنتونی بورگس میگوید اگر مارلو در بیست و نه سالگی در یک دعوای میخانهای با چاقو کشته نشده بود شاید میتوانست به دلیل ذوق شاعرانهاش رقیبی برای شکسپیر شود یا حتی با او برابری کند. جالب است که او تنها چند هفته پیش از شکسپیر به دنیا آمده بود و به احتمال زیاد وی را میشناخت. نمایشنامههای مارلو از حیث موضوع با شکسپیر متفاوت است. او بیش از هر چیز روی نمایشهای اخلاقی انسان عصر رنسانس تمرکز داشت. فتح مرزهای جدید دانش، مارلوی جوان را شگفتزده و در عین حال وحشتزده کرده بود. وی با استفاده از فرهنگ ژرمن داستان فاوست را در قالب نمایشنامهای به نام دکتر فاستوس (حدوداً ۱۵۹۲) به انگلستان معرفی کرد. دکتر فاستوس دانشمند و جادوگری است که به شدت به دنبال گسترش مرزهای دانش است و میخواهد تواناییهای فنی انسان را به منتهیالیه مرزهای دانش برساند. فاستوس تواناییهای مافوقالطبیعهای دارد که به او حتی اجازه میدهد به گذشته رفته و با هلن شهر تروا ازدواج کند اما در نهایت پس از پایان پیمان بیست و چهار ساله با شیطان مجبور میشود جان خود را به او تسلیم کند. شاید قهرمانان تاریک مارلو چیزی از شخصیت یا زندگی وی که مرگش نیز هنوز در بوتهای از ابهام است به ما بگویند. گفته میشود که او ملحد و لاقید بوده، معشوقههای زیادی داشته، همنشین الوات بوده و در دنیای زیرزمینی لندن زندگی پر ریخت و پاشی داشتهاست. اما بسیاری هم بر این باورند که نوع زندگی او پوششی برای شغل اصلی وی یعنی مأمور مخفی ملکه الیزابت اول بود. ایشان چاقو خوردن تصادفی مارلو را تروری عمدی از سوی دشمنان تاج و تخت میدانند. بیمونت و فلچر نیز جزو نمایشنامهنویسان آن عصر هستند که هر چند به اندازهٔ شکسپیر شناختهشده نیستند اما وی را در خلق بهترین نمایشنامههایش کمک کردند و در زمان خود شهرت داشتند. در همین زمان است که ژانر کمدی شهری نیز گسترش مییابد.
توماس ویات (۱۵۴۲-۱۵۰۳) در سده ۱۶ میلادی غزل را وارد انگلیسی کرد. شعر انگلیسی در سالهای پایانی این سده با پیچیدگی زبانی و تلمیحهای بسیار به اسطورههای کلاسیک همراه شد. یکی از مهمترین شاعران این دوره ادموند اسپنسر (حدوداً ۱۵۹۹-۱۵۵۲) خالق ملکهٔ پریان است. این اثر، شعری حماسی و تمثیلی خیالی در مدح دودمان تیودور و الیزابت اول است. سر فیلیپ سیدنی (۸۶-۱۵۵۴)، شاعر، مقرب دربار و سرباز انگلیسی بود که از او به عنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای دوران الیزابتی یاد میشود. در میان آثار وی میتوان به استروفل و استلا (دهه ۱۵۸۰)، دفاع از شعر (حدوداً ۱۵۷۹) و کنتس آرکادیای پمبروک اشاره کرد. در میان اشعار بهجا مانده از این دوره شعرهای فیالبداههای نیز به الیزابت اول منسوب است. در این دوره به واسطهٔ وفور صنعت چاپ شعرهای شاعرانی نظیر توماس کمپیون (۱۶۲۰-۱۵۶۷) که به منظور تطابق با موسیقی نگاشته میشدند (نظیر ترانهها) گسترش بیشتری یافتند.
دوران جاکوبی (۲۵–۱۶۰۳)
پس از مرگ شکسپیر، بن جانسن (۱۶۳۷-۱۵۷۲) شاعر و نمایشنامهنویس، تبدیل به چهرهٔ ادبی دورهٔ جاکوبی شد. زیباییشناسی جانسن عطف به قرون وسطی دارد و شخصیتهای آثار وی نظریهٔ اخلاط را تجسم میکنند. بر اساس این نظریهٔ پزشکی تفاوتهای رفتاری به دلیل غلبهٔ یکی از اخلاط چهارگانه (خون، بلغم، صفرا و سودا) بر سه خلط دیگر است. این اخلاط به چهار عنصر جهان مربوط میشوند: آب، هوا، آتش و خاک. تیپهای موجود ادبیات لاتین نیز تأثیر برابری بر ادبیات جانسن گذاشتند. در نتیجه جانسن دست به آفرینش تیپ یا کاراکتر زد. با این حال کاراکترها در بهترین اثر جانسن «به حدی زنده درآمدهاند که از حد یک تیپ بالاتر میروند.» جانسن استاد سبک است و هجونویسی قهار. کمدی مشهور وی به نام ولپُن (۱۶۰۵ یا ۱۶۰۶) نشان میدهد که چگونه جماعتی از متقلبین توسط یک کلاهبردار گولزده میشوند، بدی با بدی مجازات میشود و نیکی پاداش خود را میگیرد. دیگر نمایشنامههای مشهور جانسن عبارتند از اپیسن (۱۶۰۹)، کیمیاگر (۱۶۱۰) و نمایشگاه بارثولومو (۱۶۱۴).
در میان افرادی که سبک جانسن را پیش گرفتند میتوان از بیمونت و فلچر که کمدیهای زیبایی آفریدند نام برد. شوالیهای با هاون سوزان (۱۶۱۳) نام نمایشنامهٔ کمدیای است که به هجو طبقهٔ متوسط رو به رشد و همچنین نوکیسههایی که با وجود عدم داشتن اطلاعات لازم دربارهٔ ادبیات سعی در دیکته کردن سلیقهٔ خود دارند میپردازد. داستان از این قرار است که یک زوج بقال به جروبحث با بازیگران حرفهای یک نمایش میپردازند تا بتوانند برای پسر بیسواد خود نقش اولی در یک نمایش بگیرند. در نهایت به وی نقش شوالیهٔ سیاری را میدهند که بر روی سپرش یک هاون در حال سوختن قرار دارد. در حالی که این پسر جوان میکوشد تا قلب یک شاهزاده را به دست آورد مانند دون کیشوت به سخره گرفته میشود. یکی از امتیازهای بیمونت و فلچر این است که هر دو به روشنی دریافته بودند که چطور فئودالیسم و شوالیهگری تبدیل به نخوت و تظاهر شده و طبقات اجتماعی جدیدی در حال رشد هستند. یکی دیگر از سبکهای رایج تئاتر در دوران جاکوبی نمایشنامهٔ انتقام بود که توسط جان وبستر و توماس کید گسترش یافت.
کتاب مقدس شاه جیمز که یکی از بزرگترین پروژههای ترجمه تا به امروز در تاریخ زبان انگلیسی است در سال ۱۶۰۴ آغاز و در ۱۶۱۱ به پایان رسید. این حرکت، اوج سنت ترجمهٔ کتاب مقدس مسیحیان به زبان انگلیسی است که توسط ویلیام تیندال (حدوداً ۱۵۳۶-۱۴۹۲) آغاز شد. این کتاب پس از اتمام به عنوان کتاب استاندارد کلیسای انگلستان انتخاب شد. پروژه ترجمهٔ کتاب مقدس توسط چهل و هفت پژوهشگر که تحت نظارت مستقیم شخص جیمز اول بودند به سرانجام رسید. هر چند ترجمههای مختلفی از کتاب مقدس مسیحیان به زبان انگلیسی صورت گرفته اما بسیاری بر این باورند که ترجمهٔ شاه جیمز از دقت بیشتری برخوردار است و از لحاظ هنری ارجحیت دارد زیرا سعی شده که اوزان جملات در آن بر اساس اصل نثر عبری باشد.
از مهمترین شاعران سده ۱۷ میلادی به غیر از شکسپیر میتوان به شاعران متافیزیکی مانند جان دان (۱۶۳۱-۱۵۷۲) و جرج هربرت (۱۶۳۳-۱۵۹۳) اشاره کرد. جان دان با الهام از سبک باروک اروپای قارهای و انتخاب تصوف مسیحی و اروتیسزم به عنوان موضوعات اصلی، در اشعار خود از شخصیتهای «غیرشاعرانه» نظیر قطبنما یا پشه به منظور دستیابی به عنصر غافلگیری استفاده میکرد. برای مثال در شعر «وداع: عزای شوم» که در کتاب نغمهها و غزلها چاپ شده، دو سر عقربهٔ قطبنما را به عاشق و معشوق تشبیه کردهاست. زن در خانه منتظر است و در مرکز قطبنما قرار دارد. دورترین نقطهٔ عقربه نشانگر عاشق اوست که سوار بر کشتی از او دور میشود. اما هر چه مسافت دورتر باشد عقربههای قطبنما بیش از پیش به هم تکیه میکنند: یعنی جدایی عشق را قویتر میکند. متناقضنمایی یکی از جلوههای ثابت در شعر جان دان است. شاعری که ترسها و نگرانیهایش هم حکایت از عقاید معنوی مسلمی دارد که وجودشان توسط کشفیات نوین در علم و جغرافیا به لرزه درآمدهاست. دنیایی که دیگر در مرکز عالم قرار ندارد. جرج چپمن (حدوداً ۱۶۳۴-۱۵۵۹) نیز در همین دوره دو تراژدی انتقامی نوشتهاست اما او را بیشتر به خاطر ترجمهای که در سال ۱۶۱۶ از ایلیاد و ادیسهی هومر به صورت شعر انجام دادهاست میشناسند. این نخستین ترجمهٔ کامل از این دو اثر منظوم به زبان انگلیسی است. این ترجمه اثر ژرفی بر ادبیات انگلیسی گذاشت و حتی الهامبخش غزلی از جان کیتس (۱۸۲۱-۱۷۹۵) شد. پیش از ترجمهٔ چپمن تنها راه دسترسی خوانندگان انگلیسیزبان به داستانهای مربوط به تروا، قصههای حماسی قرون وسطی نظیر کتاب مجموعه داستانهای تروی (۱۴۷۳ یا ۱۴۷۴) اثر ویلیام کاکستون بود.
دورههای کارولین، فترت و بازگشت سلطنت (۱۶۸۹–۱۶۲۵)
بعد از سال ۱۶۲۵ هنوز شاعران متافیزیکی مثل جان دان (۱۶۳۱-۱۵۷۲) و جرج هربرت (۱۶۳۳-۱۵۹۳) زنده بودند که کمی بعد در سده ۱۷ میلادی شاعرانی همچون ریچاد کراشو (۴۹-۱۶۱۳)، اندرو ماروِل (۷۸-۱۶۲۱)، توماس تراهرن (۷۴-۱۶۳۶) و هنری واگان (۹۵-۱۶۲۲) به همین سبک شروع به سرایش کردند. شعرای شوالیهای یکی دیگر از گروههای ادبی مهم این سده هستند که جزو طبقهای بودند که از شاه چارلز دوم در طول جنگ داخلی انگلستان (۵۱-۱۶۲۲) پشتیبانی میکردند. شاه چارلز از سال ۱۶۲۵ تا سال ۱۶۴۹ که اعدام شد سلطنت کرد. مشهورترین شاعران شوالیهای عبارتند از رابرت هریک (۱۶۷۴-۱۵۹۱)، ریچارد لاولیس (۵۷-۱۶۱۸)، توماس کارو (۱۶۴۰-۱۵۹۵) و سر جان ساکلینگ (۴۲-۱۶۰۹). آنها «یک گروه رسمی نبودند اما همگی از بن جانسون تأثیر گرفته بودند.» بسیاری از شاعران شوالیهای به جز چند استثنای برجسته مقرب دربار بودند. برای مثال رابرت هریک مقرب دربار نبود اما سبک او لاجرم وی را در این گروه قرار میدهد. در آثاری که به این سبک آفریده شدهاند تمثیلهای بسیار و تلمیحهای کلاسیک دیده میشود. این آثار تحت تأثیر نویسندگان لاتین مثل هوراس، سیسرو و اووید نگاشته شدند.
ادبیات دوره بازگشت سلطنت انگلستان مجموعهای از آثار متفاوت را شامل میشود. از بهشت گمشده تا سودوم اثر ارل روچستر و از کمدی جسورانه و جنسی زن دهاتی تا اثر اخلاقی و حکیمانهای به نام پیشرفت زائر در این دوره نوشته شدهاند. در این سده شاهد آفرینش دو رساله درباره حکومت توسط جان لاک، تأسیس انجمن سلطنتی، آزمایشهای رابرت بویل، حمله به سالنهای تئاتر توسط جرمی کولیه، پیشگامی نقد ادبی توسط درایدن و انتشار نخستین روزنامه هستیم. اِعمال سانسور و پیادهسازی استانداردهای اخلاقی رادیکال توسط رژیم پیورتن کرامول باعث ایجاد یک وقفهٔ رسمی در فرهنگ ادبی و فاصله افتادن در سنت ادبی شد. اما همین فاصله باعث شد تا پس از بازگشت سلطنت به انگلستان در تمامی قالبهای ادبی آغاز نوینی صورت گیرد. در طول دورهٔ فترت، نیروهای سلطنتطلبی که به دربار چارلز اول وصل بودند به همراه چارلز دوم که تنها بیست سال سن داشت تبعید شدند. در نتیجه نجبایی که همراه چارلز دوم سفر میکردند به مدت یک دهه در قلب ادبی اروپا منزل کردند. چارلز دوم وقت خود را با حضور در تئاترهای فرانسه میگذراند. او به نمایشهای اسپانیایی هم علاقهمند شده بود. آن دسته از نجبایی که در هلند زندگی میکردند شروع به یادگیری بازرگانی کردند و در کنار آن در بحثهای عقلانی مداراآمیز شرکت میکردند.
جان میلتون (۷۴-۱۶۰۸) که یکی از بزرگترین شاعران انگلیسی بهشمار میرود در طول همان تحولات سیاسی و غلیانات مذهبی دست به قلم برد. میلتون را بیش از هر چیز به خاطر کتاب بهشت گمشده (۱۶۷۱) میشناسند. از دیگر اشعار مهم وی میتوان به لالگرو (مرد شاد) (۱۶۳۱)، پنسروسو (۱۶۳۴)، کوموس (بالماسکه) (۱۶۳۸)، لیسیداس، بهشت بازیافته (۱۶۷۱) و سامسون آگونیست (۱۶۷۱) اشاره کرد. نظم و نثر میلتون بازتابی از اعتقادات راسخ و ژرف، اشتیاق به آزادی و خودمختاری و مسائل اضطراری و آشفتگیهای سیاسی آن زمان است. آگاهی وی به زبانهای انگلیسی، لاتین و ایتالیایی باعث شد تا در زمان حیاتش به شهرت بینالمللی برسد. اثر مشهور وی به نام آروپاجیتیکا که در اعتراض به سانسور قبل از چاپ نگارش یافته بود به عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ و پرهیجانترین دفاعیات از آزادی بیان و آزادی مطبوعات ستوده میشود. ویلیام هیلی در کتاب زندگینامهای که در سال ۱۷۹۶ نوشته او را به عنوان «بزرگترین نویسندهٔ انگلیسی» معرفی کردهاست. هنوز هم میلتون را به عنوان «یکی از برترین نویسندگان زبان انگلیسی» میشناسند.
طنز، گستردهترین و مهمترین گونهٔ شعری در آن دوران بود. بهطور کلی آثار طنز بدون نام نویسنده منتشر میشدند چون در غیر این صورت جان نویسنده در معرض خطر قرار میگرفت. از یک سو قانون مجازاتِ توهین، بسیار کلی بود و اگر ثابت میشد که یک طنزپرداز متنی را نوشته و به نقد یک نجیبزاده پرداخته، دیگر راهی برای فرار از محاکمه وجود نداشت. از سوی دیگر بسیار محتمل بود که یک ثروتمند با اجیر کردن اوباش دست به حملهٔ فیزیکی به شاعر طنّاز مظنون بزند. جان درایدن نیز تنها به این دلیل که شخصی گمان برده بود که وی شعر طنز بشریت را نوشته مورد حمله قرار گرفت. نتیجهٔ این گمنامی آن شد که بسیاری از شعرهای طنزآمیز که برخی از آنها ارزش ادبی والایی داشتند، یا اصلاً منتشر نشدند یا بیشترشان ناشناخته باقی ماندند.
جان درایدن (۱۷۰۰-۱۶۳۱) یکی از تأثیرگذارترین شاعران، منتقدین ادبی، مترجمین و نمایشنامهنویسان انگلیسی است که حیات ادبی انگلستان در دورهٔ بازگشت سلطنت را تحت تسلط خود درآورد تا حدی که بعدها این دوره را به نام عصر درایدن شناختند. ابداع دوبیتیهای حماسی به عنوان یک قالب استاندارد در شعر انگلیسی و سرایش آثار طنز، مذهبی، افسانه، لطیفه، مدح، پیشگفتار و نمایشنامه توسط آنها وی را به شاعری نامدار در این عصر بدل کرد. او همچنین قالب الکساندرین را وارد ادبیات انگلیسی کرد. درایدن در اشعار، ترجمهها و نقدهایش واژگانی شاعرانه استفاده کرد که مناسب قالب دوبیتی حماسی باشند. شاهکارهای درایدن در اشعار طنزآمیز نظیر مکفلکنو (۱۶۸۲) بود. ویستن هیو آودن به او لقب «استاد سبک میانه» داد که مدلی برای همعصرانش و شاعران سده ۱۸ میلادی بود. غمی که از مرگ وی بر جامعهٔ ادبی انگلستان حادث شد را میتوان در سوگنامههایی که توسط شاعران آن زمان نوشته شدهاست مشاهده کرد. الکساندر پوپ (۱۷۴۴-۱۶۸۸) بسیار تحت تأثیر درایدن قرار داشت و غالباً در اشعارش از او وام میگرفت. دیگر شاعران سده ۱۸ نیز به همان اندازه از درایدن و پوپ تقلید میکردند. هر چند بن جانسن، ملکالشعرای دربار جیمز اول بود اما این لقب در آن زمان جایگاه رسمی بهشمار نمیرفت. لقب رسمی ملکالشعرایی به عنوان یک شغل سلطنتی برای نخستین بار با حکم کتبی در سال ۱۶۷۰ به جان درایدن اعطا شد. بعد از آن این شغل به شکل یک نهاد عادی در بریتانیا درآمد.
نثر در دوره بازگشت سلطنت در تسلط متون مذهبی مسیحی بود. اما در این دوره شاهد شکلگیری دو سبک دیگر هستیم که در دورههای بعد به وفور دیده شدند: داستان تخیلی و ژورنالیسم. متون مذهبی غالباً به متون سیاسی و اقتصادی منتهی میشدند همانطور که متون سیاسی و اقتصادی در باطن خود یا بهطور مستقیم مسائل دینی را بیان میکردند. در این دوره جان لاک (۱۷۰۴-۱۶۳۲) بسیاری از آثار فلسفی خود را به رشتهٔ تحریر درآورد. همین شیوهٔ علمی است که جان لاک را به سمت نگارش دو رساله درباره حکومت رهنمون کرد؛ اثری که بعدها الهامبخش متفکران انقلاب آمریکا شد. لاک در این اثر همانند آثاری که در مورد ادراک نوشته، از کوچکترین واحد جامعه به سمت بزرگترین میرود و همچون تامس هابز بر ذات انعطافپذیر قراردادهای اجتماعی تأکید میکند. در عصری که شاهد فروپاشی سلطنت مطلقه، به قدرت رسیدن و فساد دموکراسی و بازگشت سلطنت به شکل محدود هستیم تنها یک بنیان قابل انعطاف برای حکومت، رضایتبخش به نظر میرسید. دوران بازگشت سلطنت باعث شد که بسیاری از آثار فرقهای متعصبانه تعدیل شوند. با این حال رادیکالیسم همچنان پس از دوران بازگشت ادامه یافت. نویسندگان پیورتن نظیر جان میلتون مجبور به کنار آمدن یا بازنشستگی شدند و گروه پروتستان حفارها، مردان سلطنت پنجم، تعدیلگران، جمعیت دوستان دینی (کویکرها) و آناباپتیستها که علیه سلطنت تبلیغ کرده بودند و بهطور مستقیم در قتل شاه چارلز اول دست داشتند تا حدی سرکوب شدند. در نتیجه متون معاند اجباراً زیرزمینی شدند و جایگاه بسیاری از افرادی که در دورهٔ فترت خدمت کرده بودند ضعیف شد. جان بانیان (۸۸-۱۶۲۸) فراتر از همهٔ نویسندگان مذهبی این دوران قرار میگیرد. کتاب پیشرفت زائر اثر بانیان اثری تمثیلی است از رستگاری شخصی و راهنمایی به سوی زندگی مسیحیوار. بانیان در این اثر میکوشد تا بدون پرداختن به فرجامشناسی یا عقوبت اخروی نشان بدهد که چگونه ذات قدسی انسان میتواند در برابر وسوسههای ذهن و بدن مقاومت کند. این کتاب به صورت داستان روایی ساده نوشته شده و نشانههایی از تأثیر نمایشنامه و زندگینامه را در خود دارد. همچنین در این اثر آگاهی از سنت تمثیلی ادموند اسپنسر نیز قابل ردیابی است.
در طول دوران بازگشت سلطنت معمولترین راه دریافت اخبار به صورت چاپ بر روی برگههای بزرگ کاغذ بود. این برگها که به صورت واحد منتشر میشدند غالباً روایتگر یکجانبهٔ یک رخداد بودند. در همین دوره بود که برای نخستین بار روزنامهنگاری حرفهای و منظم در انگلستان آغاز شد. این حرفه در اواخر زمان ادعای سلطنت توسط ویلیام اورانژ در سال ۱۶۸۹ توسعه یافت. روزنامهنگاری در انگلستان بهطور اتفاقی یا با طرح قبلی با ورود ویلیام به کاخ پادشاهی از آمستردام که در آن زمان صنعت چاپ روزنامه داشت گسترش پیدا کرد.
غیرممکن است که بتوانیم تاریخ دقیق آغاز نگارش رمان در انگلستان را مشخص کنیم. با این حال نگارش داستانهای تخیلی بلند و زندگینامههای خیالی بهطوریکه از دیگر قالبها قابل تشخیص باشند در دوران بازگشت سلطنت آغاز شد. در آن زمان سنت نگارش داستانهای تخیلی رومانس که در فرانسه و اسپانیا موجود بود در انگلستان رواج داشت. رومانس غالبی زنانه تلقی میشد و زنانی که خواندن رمان (Novel) را ترجیح میدادند سرزنش میشدند. یکی از مهمترین چهرههایی که در دوران بازگشت سلطنت به رشد رمان کمک کرد خانم افرا بن (۸۹-۱۶۴۰) نام داشت. او نه تنها جزو نخستین زنان حرفهای در نگارش رمان بهشمار میرود بلکه حتی در میان نخستین افرادی است در میان هر دو جنس برای نخستین بار در انگلستان به نگارش رمان پرداختهاند. مشهورترین رمان او ارونوکو (۱۶۸۸) نام دارد. این اثر روایتی از زندگینامهٔ یک شاه آفریقایی خیالی است که در سورینام به بردگی گرفته شدهاست. رمان بن نمایشگر تأثیر تراژدی و تجربهٔ وی به عنوان یک نمایشنامهنویس است.
به محض رفع ممنوعیت نمایش تئاتر که توسط رژیم پیوریتن اعمال شده بود، اجرای نمایش و نگارش نمایشنامه به سرعت و با گستردگی دوباره از سر گرفته شد. مشهورترین نمایشنامههایی که در اوایل دوران بازگشت سلطنت کار میشدند کمدیهای غیراحساسی یا «سخت» جان درایدن، ویلیام ویچرلی (۱۷۱۵-۱۶۴۰) و جرج اثریج (حدوداً ۹۲-۱۶۳۶) بودند که جو کاخ پادشاهی را نشان میدادند و از شیوهٔ زندگی اشرافی مردانهای که دائماً به دنبال فریفتن و چیرگی است تجلیل میکردند. پس از آن که در دههٔ ۱۶۸۰ نمایشنامهها افول کمی و کیفی پیدا کردند، در میانههای دههٔ ۱۶۹۰ شاهد رشد کوتاهمدت در این عرصه به ویژه در سبک کمدی هستیم. کمدیهایی چون شیوهٔ دنیا (۱۷۰۰) اثر ویلیام کانگِریو، عودت (۱۶۹۶) و زن تحریکشده (۱۶۹۷) آثار جان ونبرو، «نرمتر» بودند و به زبان طبقهٔ میانی نزدیکتر بودند. این دست آثار بسیار با آثار اشرافی اغراقآمیز بیست سال پیش متفاوت بودند و مخاطبان گستردهتری را مورد هدف قرار میدادند. نمایشنامهنویسان دههٔ ۱۶۹۰ میلادی در انگلستان به دنبال جذب مخاطبان متفاوت به خصوص از طبقهٔ متوسط و زنان بودند. برای مثال آنها جنگ بین دو جنس را از عشقهای نهانی به ازدواج منتقل کردند تا مخاطبان بیشتری جذب کنند. در این دوره کمدیها علاقهٔ کمتری به حکایت عشاق جوانی که پیرترها را فریب میدهند دارند و بیشتر تمرکزشان بر روابط زناشویی است.
دوران آگوستین (۱۷۵۰–۱۶۸۹)
ادبیات در طول سدهٔ ۱۸ میلادی بازتابی از جهانبینی عصر روشنگری بود: عصری که با رویکردی عقلایی و علمی به مسائل دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مروج نگاهی سکولار به جهان و احساس پیشرفت و کمالگرایی است. فیلسوفان این دوره نظیر جان لاک و فرانسیس بیکن با الهام از کشفیات دانشمندان سدهٔ پیش مانند ایزاک نیوتون و نوشتههای رنه دکارت راهبران این عصر شدند. آنها میکوشیدند بر پایهٔ اصول معتبری که بر انسانیت، طبیعت و جامعه منطبق بود به اکتشاف و عمل بپردازند. این فلاسفه و دانشمندان در موارد متعدد به مراجع مذهبی و علمی، جزماندیشی، نابردباری، سانسور و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی میتاختند. آنها دولت را وسیلهای مناسب و عقلانی برای پیشرفت میدانستند. عقلگرایی و شکاکیت افراطی در این عصر بهطور طبیعی منتهی به دادارباوری شدند. بعدها همین مسائل موجب واکنش رومانتیسیسم گردیدند. دانشنامهٔ آنسیکلوپدی اثر دنی دیدرو تلخیصی از روح حاکم بر این عصر را جمعآوری کردهاست.
اصطلاح ادبیات آگوستین برگرفته از نویسندگان دهههای ۱۷۲۰ و ۱۷۳۰ میلادی است که به لقبی که شاه جرج اول به خود میداد پاسخ مثبت دادند. هر چند منظور جرج اول از این که نام آگوستوس امپراتور روم باستان را بر خود گذاشت این بود که قدرت خود را نشان دهد ولی آنچه مد نظر ادیبان این دوره بود گذر روم باستان از ادبیات خشن به ادبیات سیاسی و صیقلخورده بود. به دلیل همین تشابه بود که منتقدینی نظیر ولتر و الیور گلداسمیت که در سده ۱۸ میزیستند، دورهٔ بین سالهای ۱۶۸۹ تا ۱۷۵۰ را «دوران آگوستین» نام گذاشتند. ادبیات این دوره آشکارا سیاسی است و کاملاً از محدودیتهای خاص آگاه است. این عصر، عصر وفور و رسوایی است، عصر انرژیهای شگرف و ابداع و هتک حرمت. عصری که مردمان انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی با اقتصاد رو به گسترش، کم شدن محدودیتهای تحصیل و شروع انقلاب صنعتی مواجه میشوند.
برجستهترین شاعر این دوره الکساندر پوپ است. برتری پوپ تا اندازهای به خاطر رویکرد روشن و نئوکلاسیک به مقولهٔ شعر و درگیری دائم با شاعران دیگر بود. این رویکرد در تضاد با شعر شدیداً ایدهمحور قرار داشت و پوپ در رقابت با شاعرانی نظیر امبروس فیلیپس بود. در همین زمان بود که جیمز تامسون، فصلها را نوشت و ادوارد یانگ کتاب افکار شبانه را به رشتهٔ تحریر درآورد. همچنین در همین دوره شاهد رقابتی جدی حول الگوی مناسب برای ادبیات شبانی (پاستورال) هستیم. در حوزهٔ نقد شاهد شاعرانی هستیم که در مورد دکترین دکوروم به بحث و جدل میپردازند. منظور از دکوروم، یافتن واژههای مناسب برای حسی خاص به منظور دستیابی به بیانی است که با موضوع مطابق باشد. در همین زمان است که آثار حماسه مسخره نیز در اوج خود بودند. یورش به طره و دانسیاد که هر دو از آثار مهم پوپ هستند هنوز هم بهترین اشعار حماسه مسخره به زبان انگلیسی تلقی میشوند.
در نثر، نخستین بخش این دوره در سیطرهٔ مقالهنویسی بود. روزنامهٔ The Spectator (ناظر) که توسط جوزف ادیسون و ریچارد استیل چاپ میشد توانست با ایجاد مقالههای روزنامهای در دنیای انگلیسیزبان، نقش یک تماشاچی جدا از دنیای انسانها را بازی کند که میتوانست بدون این که خواهان تغییر خاصی در دنیا باشد، روی آن تمرکز و اندیشه کند. مقالههای روزنامهای موجب ابداع نوشتههای ژورنالیستی شدند. در میان نوشتههای مشهور این دوره میتوان به «گزارش مباحثات مجلس سنای لیلیپوت» اثر ساموئل جانسون اشاره کرد. ساموئل جانسون (۱۷۸۴-۱۷۰۹) این نام را از آن جهت انتخاب کرده بود که بتواند جریان مباحث پارلمان را به نوع دیگری گزارش دهد زیرا در آن زمان انتشار مجدد گزارشهای پارلمانی غیرقانونی بود. در این دوره رمان انگلیسی نیز که برای نخستین بار در همین عصر به وجود آمده بود تبدیل به یک گونهٔ مهم هنری شد. دانیل دفو (۱۷۳۱-۱۶۶۰) از دنیای ژورنالیسم و نوشتن احوال مجرمین برای مطبوعات رو به نگارش داستانهای مجرمان خیالی آورد و آثاری چون رکسانا (۱۷۲۴) و مال فلاندرز (۱۷۲۱) را پدیدآورد. او همچنین سفرنامهای خیالی از سفرهای الکساندر سلکریک به نام رابینسون کروزوئه (۱۷۱۹) نوشت. رمان در این عصر به شکل غیرمستقیم از تراژدی نمایشی تأثیر گرفت و در میانههای این سده نویسندگان زیادی رو به نگارش رمان آوردند.
اگر ادیسون و استیل در یک گونه از نثر مهارت داشتند، جاناتان سویفت (۱۷۴۵-۱۶۶۷) در گونهای دیگر مهارت داشت. نثر سویفت فارغ از آداب خاص و غیرمستقیم است و وضوح کلام وی در میان معاصرانش بیبدیل بود. او یکی از مشکوکان ژرفاندیش در مورد دنیای مدرن بهشمار میرفت ولی در عین حال به شدت نسبت به نوستالژی بیاعتماد بود. او در گذشته انبوهی از دروغ و نخوت را میدید و در زمان حال، جنون نخوت و دروغ را. سویفت به لزوم بقای ارزشهای مسیحی باور داشت ولی معتقد بود که این ارزشها باید قوی و قطعی باشند و از چنگ سوءاستفادهکنندگان از دین و طرفداران سادهلوحشان به در آیند تا توسعه پیدا کنند. نگارش داستان یک تغار (۱۷۰۴) توسط سویفت تحلیل شکاکانهٔ وی در مورد ادعاهای دنیای مدرن را نشان میدهد. دیگر آثار متأخر وی مثل جنگ او با پاتریج منجم و بسیاری از حملات وی به حس فخرفروشی در سفرهای گالیور (۱۷۲۶) تنها کسانی را در امان گذاشت که دائماً در ترس و حقارت بودند. سویفت پس از «تبعید» به ایرلند با بیمیلی شروع به دفاع از ایرلندیها در برابر وحشیگریهای استعمار کرد. یک پیشنهاد ملایم (۱۷۲۹) و نامههای دراپیر از آثار سویفت باعث بروز شورشها و درگیریهایی در ایرلند شدند ولی سویفت که هیچ علاقهای به کاتولیکهای ایرلندی نداشت با سوءاستفادهها و قساوتی که پیرامون خود میدید به شدت خشمگین میشد.
عرصهٔ نمایشنامه در نخستین سالهای این دوره با آثار مهمی از جان ونبرو و ویلیام کانگریو همراه بود. کمدی دورهٔ بازگشت سلطنت توسط این نمایشنامهنویسان با کمی تغییر به دورهٔ جدید آمد. با این حال اکثر نمایشهای این دوره لودگیهای رمانتیک و تراژدیهای بسیار جدی و خانگی بود. جرج لیلو (۱۷۳۹-۱۶۹۱) و ریچارد استیل (۱۷۲۹-۱۶۷۲) دست به خلق تراژدیهای بسیار اخلاقمدار زدند که نگرانیها و آمال شخصیتهای آنها از آروزها و باورهای طبقهٔ متوسط یا کارگر برمیآمد. این مسئله بازتابی از تغییر مخاطبین تئاتر در آن دوره است زیرا دیگر به حمایتهای ملوکانه برای موفقیت نمایش نیازی نبود. به علاوه، کالی کیبر (۱۷۵۷-۱۶۷۱) و جان ریچ (۱۷۶۱-۱۶۹۲) بر سر به صحنه بردن اسپکتاکلها (جلوههای ویژهٔ تئاتری) بزرگتر روی صحنه با هم به رقابت پرداختند. شخصیت دلقک به نمایشها وارد شد و تئاتر پانتومیم پا به عرصهٔ نمایش گذاشت. این کمدی «سطح پایین» خیلی طرفدار پیدا کرد و نمایشنامهها روی صحنه در درجه سوم اهمیت قرار گرفتند. مقبولیت اپرا در لندن در حالی رو به گسترش میرفت که مقاومت ادبی قابل توجهی در برابر این تهاجم ایتالیایی وجود داشت. این روند با تلاشهایی در جهت نوع جدیدی از کمدی شکسته شد. پوپ، جان آرباثنات (۱۷۳۵-۱۶۶۷) و جان گی (۱۷۳۲-۱۶۸۵) با نمایشنامهای به نام سه ساعت پس از ازدواج (۱۷۱۷) به میدان آمدند ولی شکست خوردند. با این حال در سال ۱۷۲۸ جان گی با اپرای گدا به تئاتر بازگشت. این اپرا به زبان انگلیسی بود و داستان جک شپارد و جاناتان وایلد را بازگو میکرد ولی به نظر میرسید که اثر وی تمثیلی مبتنی بر اثر رابرت والپول و کارگردانان شرکت دریای جنوب بود لذا جلوی نمایش آن را گرفتند. تصویب قانون مجوز نمایشنامه در ۱۷۳۷ ناگهان بسیاری از نمایشنامهها را با ممنوعیت مواجه کرد و در نتیجه تئاترها بار دیگر تحت نظر حکومت قرار گرفتند.
تصویب قانون مجوز نمایشنامه باعث شد بسیاری از نمایشنامهنویسان برجسته رو به نوشتن رمان بیاورند. وقتی که هنری فیلدینگ (۱۷۵۴-۱۷۰۷) دریافت که نمایشنامههایش نمیتوانند از تیغ سانسور جان سالم به در ببرند شروع به نوشتن نثر طنزآمیز و رمان آورد. هنری بروک (۱۷۸۳-۱۷۰۳) هم رو به رمان آورد. در همین زمان ساموئل ریچاردسون (۱۷۶۱-۱۶۸۹) با نوشتن رمان پاملا یا پاداش پاکدامنی (۱۷۴۰) سعی کرد با آثار زیانبار رمانها مبارزه کند. هنری فیلدینگ با نوشتن دو اثر به نامهای شاملا (۱۷۴۱) و جوزف اندروز (۱۷۴۲) به پوچی این اثر حمله کرد و بعدها با نگارش تام جونز (۱۷۴۹) به جنگ کلاریسا (۱۷۴۸) اثر ریچاردسون رفت. هنری مکنزی (۱۸۳۱-۱۷۴۵) رمان مرد احساساتی (۱۷۷۱) را نوشت و بهطور غیرمستقیم آغازگر رمان عاطفی شد. لورنس استرن (۱۷۶۸-۱۷۱۳) با رویکرد خاص خود مبنی بر امکانناپذیر بودن زندگینامه (که مدل بسیاری از رمانها تا آن زمان بود) و ادراک دست به نگارش تریسترام شندی (۱۷۵۹) زد. این در حالی بود که بدگوی منتقد وی به نام توبیاس اسمولت (۱۷۷۱-۱۷۲۱) سبک رمان رندنامه را در آثار خود توسعه داد. هر کدام از این رمانها تفاوت زیادی از لحاظ فرم و تم با دیگری دارند. رماننویسان در حال گفتگو و رقابت با هم بودند. میتوان گفت در این انفجار خلاقیت، این گونهٔ نثر به ژانر متنوع و مختلف از لحاظ فرم درآمد. ماندگارترین تأثیرات این تجربههای نگارشی را میتوان در رئالیسم روانشناسی ریچاردسون، لحن جادویی فیلدینگ و حساسیت بروک دید.
دوران عطوفت (۱۷۹۸–۱۷۵۰)
در ادبیات انگلیسی به این دوران «عصر جانسون» هم میگویند. ساموئل جانسون (۱۷۸۴-۱۷۰۹) که با عنوان دکتر جانسون هم شناخته میشود، نویسندهای بود که در قالب یک شاعر، مقالهنویس، معلم اخلاق، منتقد ادبی، زندگینامهنویس، ویراستار و فرهنگنویس خدمات جاودانهای به زبان انگلیسی کرد. جانسون را به عنوان «شناختهشدهترین ادیب تاریخ زبان انگلیسی» میشناسند. همچنین وی موضوع بسیاری از کتابهایی بوده که تنها به شرح زندگینامهٔ وی پرداختهاند؛ از آن میان میتوان به کتاب جیمز بازوِل با عنوان زندگی ساموئل جانسون (۱۷۹۱) اشاره کرد. در میان آثار نخستین وی، دیوان اشعار «لندن» و تأثیرگذارترین شعر وی «پوچی آمال انسانی» (۱۷۴۹) از شهرت زیادی برخوردارند. هر دو اثر بر مبنای هجویات جوونال سروده شدهاند. جانسون پس از ۹ سال کار و تلاش توانست کتاب فرهنگ زبان انگلیسی را در سال ۱۷۵۵ منتشر کند. این کتاب به قدری بر زبان انگلیسی نوین تأثیرگذار بود که از آن به عنوان «یکی از بزرگترین دستاوردهای پژوهشی» نام بردهاند. این اثر برای جانسون حامل موفقیت و شهرت بود. کتاب فرهنگ زبان انگلیسی جانسون تا ۱۷۳ سال بعد که فرهنگ زبان انگلیسی آکسفورد منتشر شد، به عنوان اصلیترین فرهنگ در بریتانیا بهشمار میرفت. آثار بعدی وی شامل چند مقاله، یک ویرایش حاشیهنویسی شده بر نمایشنامههای ویلیام شکسپیر (۱۷۶۵) و داستان بسیار خواندهشدهای به نام راسلاس (۱۷۵۹) میباشند. در سال ۱۷۶۳ با جیمز بازول آشنا شد و بعدها همراه وی به اسکاتلند سفر کرد. جانسون این سفر را در کتابی با عنوان سفری به جزایر غربی اسکاتلند (۱۷۸۶) شرح دادهاست. وی در اواخر عمر خود کتابی حجیم و تأثیرگذار با عنوان زندگی برجستهترین شاعران انگلیسی (۸۱-۱۷۷۹) منتشر کرد، مجموعهای مشتمل بر زندگینامه و ارزیابی شاعران انگلیسیزبان در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی. جانسون با خلق آثاری چون «فرهنگ زبان انگلیسی، نسخهای از آثار شکسپیر و زندگینامه شاعران، به ایجاد چیزی که امروز به عنوان ادبیات انگلیسی میشناسیم کمک شایان توجهی کرد.»
نیمهٔ دوم سده ۱۸ میلادی شاهد ظهور نویسندگان ایرلندی مشهوری به نامهای الیور گلداسمیت (۷۴-۱۷۲۸)، ریچارد برینزلی شریدان (۱۸۱۶-۱۷۵۱) و لارنس استرن (۶۸-۱۷۱۳) بود. گلداسمیت در سال ۱۷۵۶ در لندن سکنی گزید و رمان کشیش ویکفیلد (۱۷۶۶)، یک شعر شبانی به نام دهکدهٔ متروک (۱۷۷۰) و دو نمایشنامه با عناوین مرد خوشذات (۱۷۶۸) و She Stoops to Conquer (او با خاکساری پیروز میشود) (۱۷۷۳) را از خود بر جای گذاشت. «او با خاکساری پیروز میشود» موفقیت بزرگی بود بهطوریکه هنوز هم اجرا میشود. شریدان در دوبلین در خانوادهای که صبغهٔ ادبی و نمایشی قدرتمندی داشت به دنیا آمد. خانوادهٔ شریدان در دهه ۱۷۵۰ به لندن مهاجرت کردند. نخستین نمایشنامهٔ وی با عنوان رقبا (۱۷۷۵) در کاونت گاردن به نمایش درآمد و سریعاً به موفقیت و شهرت رسید. شریدان با آثاری چون مدرسۀ رسوایی و منتقد به سرعت تبدیل به مهمترین نمایشنامهنویس اواخر سدهٔ ۱۸ شد. گلداسمیت و شریدان به کمدی عاطفی تئاتر سده ۱۸ واکنش منفی نشان دادند و در قبال آن نمایشهایی نزدیک به سبک کمدی دوره بازگشت نگاشتند. استرن رمان مشهور خود به نام زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی را در چند قسمت بین سالهای ۱۷۵۹ و ۱۷۶۷ به رشتهٔ تحریر درآورد.
رمان سانتیمانتال یا رمان عاطفی، ژانری بود که در نیمهٔ دوم سده ۱۸ میلادی جان گرفت. در این نوع رمان شاهد برجستگی مفاهیم عاطفی و عقلانیِ مربوط به احساسات، سانتیمانتالیسم و ادراک هستیم. سانتیمانتالیسم، که نباید با ادراک اشتباه گرفته شود، گرایشی در شعر و نثر اوایل سده ۱۸ میلادی بود که در واکنش به عقلگرایی دوران آگوستن به وجود آمد. رمانهای سانتیمانتال بر واکنشهای عاطفی خوانندگان و شخصیتهای داستان تکیه داشتند. در این رمانها شاهد اندوه و دلسوزی هستیم و پیرنگ داستان به جای پیشبرد حرکت و عمل بر پیشبرد عواطف استوار است. در نتیجه شاهد تشجیع «احساس خوب» و «نمایش شخصیتها به عنوان مدلهایی برای تأثیر عاطفی احساسی پالوده» خواهیم بود. اینطور تصور میشد که توانایی نمایش احساسات باعث نمایش شخصیت و تجربه میشده و به روابط و زندگی اجتماعی شکل میدهد. از میان مشهورترین آثار سانتیمانتال میتوان به پاملا، یا پاداش پاکدامنی (۱۷۴۰) اثر ساموئل ریچاردسون، کشیش ویکفیلد (۱۷۶۶) اثر الیور گلداسمیت، تریسترام شندی (۶۷-۱۷۵۹) و سفری سانتیمانتال (۱۷۶۸) از لارنس استرن، The Fool of Quality (۷۰-۱۷۶۵)اثر هنری بروک، مرد احساساتی (۱۷۷۱) اثر هنری مکنزی و قصر رکرنت (۱۸۰۰) از ماریا اجوورث.
ژانر دیگری نیز از رمان در این عصر توسعه یافت. فرانسیس برنی (۱۸۴۰-۱۷۵۲) در سال ۱۷۷۸ اِولینا را نوشت که یکی از نخستین رمانهای آداب بهشمار میرود. بخش اعظم رمان اولینا شامل آداب سلوک اجتماعی در اماکن عمومی و خصوصی است. این نوع ژانر در دیگر رمانهایی که در آغاز سده ۱۹ میلادی مورد توجه قرار داشتند بازتاب داشت بهویژه در آثار جین آستن. رمانهای برنی بیشک «مورد تحسین و لذت جین آستن قرار داشتند».
جنبش رمانتیک در ادبیات انگلیسی که در سالهای آغازین سده ۱۹ میلادی شکل گرفت در شعر سده ۱۸، رمان گوتیک و رمان احساسی ریشه داشت. همچنین این فهرست شامل شاعران گورستان نیز میشود. شاعران گورستان تعدادی شاعر انگلیسی پیشا-رمانتیک بودند که در دهههای ۱۷۴۰ و بعد از آن به فعالیت پرداختند. آثار آنها با شاخصههایی چون تعمقاتی اندوهبار در مورد مرگ، «اسکلت سر، تابوت، نوشتههای روی سنگ قبر، کرم» و هر آنچه در گورستان وجود دارد همراه بود. بعدها شاعران این سبک، احساس علاقه به چیزهای «برین» و رمزآلود و دلبستگی به فرمهای شاعرانهٔ باستانی انگلیسی و ترانههای محلی را افزودند. از این شاعران با عنوان پیشروان ژانر گوتیک نام برده میشود. شاعران این سبکها عبارتند از: توماس گِری (۷۱-۱۷۱۶) که شعر وی با عنوان مرثیهای که در گورستان یک کلیسا نوشته شد (۱۷۵۱) «بهترین محصول شناختهشده برای این نوع احساسات است»؛ و ادوارد یانگ (۱۷۶۵-۱۶۸۳) که اثر وی با نام شکایت یا افکار شبانه در مورد زندگی، مرگ و جاودانگی (۴۵-۱۷۴۲) «نمونهٔ دیگری از ژانر گورستان میباشد». دیگر پیشروان رمانتیسیسم، دو شاعر به نامهای جیمز تامسون (۴۸-۱۷۰۰) و جیمز مکفِرسون (۹۶-۱۷۳۶) میباشند.
جیمز مکفِرسون (۹۶-۱۷۳۶) نخستین شاعر اسکاتلندی بود که توانست به شهرتی جهانی دست یابد. او با این ادعا که به نسخههایی از اوسیان شاعر باستانی دست یافتهاست، دست به انتشار ترجمههایی از آن نسخهها زد که برایش شهرت بینالمللی به بار آورد تا حدی که آن را معادل سلتیک شعرهای حماسی کلاسیک دانستند. فینگال که در سال ۱۷۶۲ نوشته شد، به چندین زبان اروپایی ترجمه شد. تقدیر از زیبایی طبیعی در این اثر و شیوهٔ رفتار با یک اسطورهٔ باستانی بیش از هر اثر دیگری که در جنبش رمانتیک اروپا نمودار شد مورد ستایش قرار گرفت. این اثر در ادبیات آلمان روی یوهان گوتفرید فون هردر و یوهان ولفگانگ گوته تأثیر گذاشت. همچنین این اثر در فرانسه از طریق شکلهایی که شامل ناپلئون میشدند شهرت یافت. سرانجام مشخص شد که این اشعار ترجمههای مستقیمی از زبان گالی نیستند بلکه اقتباسهای خوشفرمی هستند که برای مذاق هنری مخاطبان صیقل خوردهاند. رابرت برنز (۹۶-۱۷۵۹) و والتر اسکات (۱۸۳۲-۱۷۷۱) بهشدت تحت تأثیر چرخهٔ اوسیان قرار داشتند.
مهمترین تأثیرگذاران خارجی بر ادبیات انگلیسی در این دوره سه آلمانی به نامهای گوته، شیلر، آوگوست ویلهلم فن اشلگل و فیلسوف و نویسندهٔ فرانسوی، ژان ژاک روسو (۷۸-۱۷۱۲) بودند. کتاب جستجویی فلسفی به دنبال ریشه تفکراتمان در مورد امر والا و امر زیبا (۱۷۵۷) اثر ادموند برک یکی دیگر از آثار تأثیرگذار بر این دوره است. تغییر مناظر طبیعی که در پی انقلابهای صنعتی و کشاورزی رخ داد به همراه گسترش شهرها و خالی شدن روستاها یکی دیگر از موارد تأثیرگذار بر رشد جنبش رمانتیک در بریتانیا بود. وضعیت بد کارگران، درگیریهای جدید بین طبقات اجتماعی و آلودگی هوا واکنشهایی را علیه شهرگرایی و صنعتیشدن به دنبال داشت و تأکید نوینی بر زیبایی و ارزش طبیعت به همراه داشت.
در اواخر سده ۱۸ میلادی هورس والپول رمان قصر اوترانتو را در سال ۱۷۶۴ نوشت که باعث شکلگیری ژانر رمان گوتیک شد که حاصل ترکیب عناصر ترس و رمانس بود. آن رادکلیف، رماننویس پیشروی سبک گوتیک شخصیت تهدیدآمیز تبهکار گوتیک را خلق کرد که بعدها تبدیل به قهرمانی بایرونی شد. از مشهورترین و تأثیرگذارترین اثر وی به نام اسرار اودولفو (۱۷۹۵) غالباً به عنوان نمونهٔ اصلی رمان گوتیک نام برده میشود. واثق (۱۷۸۶) اثر ویلیام بکفورد و راهب (۱۷۹۶) اثر متیو لوییس از دیگر آثار مشهور نخستین هستند که در ژانر گوتیک و وحشت نوشته شدهاند. نخستین داستانهای کوتاه زبان انگلیسی در پادشاهی متحد بریتانیا داستانهای گوتیک مثل «روایت چشمگیر» ریچارد کامبرلند به نام مسمومکنندهٔ مونترموس (۱۷۹۱) بود.
ادبیات در سده ۱۹
دوران رمانتیسم (۱۸۳۷–۱۷۹۸)
رمانتیسم جنبشی فکری، ادبی و هنری بود که اواخر سدهٔ ۱۸ میلادی در اروپا آغاز شد. تاریخهای مختلفی برای تعیین ابتدا و انتهای دوران رمانتیسم در ادبیات انگلیسی وجود دارد. در اینجا انتشار دیوان Lyrical Ballads (چکامههای غنایی) در سال ۱۷۹۸ به عنوان آغاز این دوره و تاجگذاری ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۳۷ به عنوان پایان دوران رمانتیسم فرض میشود. با این حال باید این نکتهها را نیز مد نظر داشت که برای مثال ویلیام وردزورث تا سال ۱۸۵۰ زیست و ویلیام بلیک آثارش را پیش از ۱۷۹۸ منتشر کرد. با این حال نویسندگان این دوره خود را رمانتیک نمیخواندند زیرا این اصطلاح بعدها توسط منتقدین دوران ویکتوریایی ابداع شد. رمانتیسم بعدها به دیگر نقاط دنیای انگلیسیزبان نیز رسید.
دوران رمانتیسم همزمان بود با یکی از بزرگترین تغییرات اجتماعی در انگلستان. در آن هنگام حومهٔ شهرها از سکنه خالی میشدند و به سرعت به جمعیت شهرها اضافه میشد. این حرکت سریع بین سالهای ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ رخ داد. جابهجایی این مقدار مردم در انگلستان دو دلیل عمده داشت: انقلاب کشاورزی که باعث حصارکشی زمینها شد و کارگران را از زمینهای کشاورزی بیرون کرد و انقلاب صنعتی که آنها را «در کارخانهها و آسیابهایی که توسط ماشینهای بخار کار میکردند» به کار گرفت. در واقع رمانتیسم را میتوان واکنشی به انقلاب صنعتی دانست؛
نقش مناظر طبیعی در شعر این دوره از جایگاه ویژهای برخوردار است تا حدی که شاعران این دوره به خصوص وردزورث را به عنوان «شاعران طبیعت» میشناسند. با این حال هر چه که این اشعار رمانتیک طبیعت طولانیتر میشدند دایرهٔ موضوعشان نیز گستردهتر میشد و به تأملاتی بر «مشکلات عاطفی یا بحرانهای روحی» تبدیل میشدند.
رابرت برنز (۹۶-۱۷۵۹) از پیشگامان جنبش رمانتیک بهشمار میرود بهطوریکه پس از مرگ تبدیل به نمادی فرهنگی در اسکاتلند شد. برنز در کنار سرایش شعر به گردآوری ترانههای محلی از اقصی نقاط اسکاتلند میپرداخت و غالباً آنها را اصلاح میکرد و به اقتباس از آنها دست میزد. دیوان اشعار وی که بیشتر به لهجهٔ اسکاتلندی سروده شده در سال ۱۷۸۶ منتشر شد. از اشعار و ترانههای برنز که در تمام دنیا شناختهشده هستند میتوان به این عناوین اشاره کرد: «Auld Lang Syne» (روزهای رفته)، «A Red, Red Rose» (گل سرخ سرخ)، «A Man's A Man for A' That", "To a Louse» (خطاب به یک شپش)، «To a Mouse» (خطاب به یک موش)، «The Battle of Sherramuir» (نبرد شرامویر)، «Tam o' Shanter» (تام بدشانس)، و «Ae Fond Kiss» (فقط یک بوسهٔ گرم)
ویلیام بلیک (۱۸۲۷-۱۷۵۷) شاعر، نقاش و چاپگری بود که جزو نخستین شاعران عصر رمانتیسم بهشمار میرود. بلیک در طول عمر خود به دلیل نداشتن ارتباط با جریانات ادبی اصلی زمان خویش ناشناخته بود اما هماکنون وی را به عنوان یکی از اصلیترین شاعران و هنرمندان تجسمی عصر رمانتیسم میشناسند. هر چند که معاصران بلیک به دلیل دیدگاههای خاص وی او را دیوانه میپنداشتند اما بعدها منتقدان به خاطر نوع بیان و خلاقیت و همچنین به دلیل مفاهیم فلسفی و عرفانی که در لایههای زیرین آثار وی وجود داشت او را ستودند. از جمله آثار مهم وی میتوان به این موارد اشاره کرد: ترانههای معصومیت (۱۷۸۹)، ترانههای تجربه (۱۷۹۴)، و آثار عمیق و پیشگوییهای سختی همچون تصورات دختران آلبیون (۱۷۹۳)، کتاب یوریزن (۱۷۹۴)، میلتون (۱۱-۱۸۰۴) و اورشلیم، تجلی آلبیون غول (۲۰-۱۸۰۴).
نخستین رمانتیکها پس از بلیک، گروه دوستی کوچکی به نام شاعران لِیک بودند که از چند شاعر به نامهای ویلیام وردزورث (۱۸۵۰-۱۷۷۰)، ساموئل تیلور کالریج (۱۸۳۴-۱۷۷۲)، رابرت ساوتی (۱۸۴۳-۱۷۷۴) و روزنامهنگاری به نام تامس د کوئینسی (۱۸۵۹-۱۷۸۵) تشکیل شده بود. با این حال مشهورترین شاعر آن زمان والتر اسکات (۱۸۳۲-۱۷۷۱) نام داشت. اسکات با سرودن شعر روایی بلندی با عنوان ترانهٔ آخرین خنیاگر در سال ۱۸۰۵ به سرعت به شهرت و موفقیت دست یافت. سه سال بعد با شعر حماسی مارمیون موفقیت خود را تضمین کرد. هر دو اثر راوی داستانهای خیالی از دوران اسکاتلند کهن هستند.
نخستین شاعران رمانتیک نوع جدیدی از گرایش به احساسات و درونگرایی را با خود به ارمغان آوردند. ظهور آنها در «پیشگفتار» چکامههای غنایی (۱۷۸۹) یعنی نخستین بیانیهٔ رمانتیک ادبیات انگلیسی اعلام شد. وردزورث در این پیشگفتار عناصر گونهٔ جدیدی از چامهسرایی را توضیح میدهد که مبتنی بر «زبان واقعی بشر» هستند و از کاربرد بیان شاعرانهٔ حاکم بر بخش اعظم سده ۱۸ میلادی ابا دارند. وردزورث در این متن تعریفی از شعر ارائه میدهد که بعدها بسیار مشهور شد: شعر «طغیان بیاختیار احساسات نیرومندی» است که «ریشه در عواطف بهدست آمده در آرامش دارند.» بیشتر شعرهای موجود در دیوان افسانههای غنایی توسط وردزورث سروده شدهاند؛ با این حال یکی از مهمترین اشعار ادبیات انگلیسی در این کتاب به نام «چامهٔ دریانورد کهن» توسط کولریج سروده شدهاست. این شعر بلند، داستان تراژدی ملوانی را روایت میکند که از میانهٔ دریاهای جنوب و مجموعهای از حوادث ماوراءالطبیعه عبور کرده و در پایان مرغ دریایی عظیمی به نام آلباتروس را میکشد. قتل این موجود معنای نمادین مهمی دارد. آثار مهم دیگر کولریج عبارتند از: «کوبلاخان»، «بشمهٔ نیمهشب»، «افسردگی: یک قصیده»، «کریستابل» و اثر منثوری به نام بیوگرافیا لیتراریا. نقد وی بر آثار شاعران دیگر به خصوص شکسپیر بسیار تأثیرگذار بود و به معرفی فلسفهٔ ایدئالیسم آلمانی به دنیای انگلیسیزبانان کمک کرد. آثار کولریج، وردزورث و کارلایل از طریق امرسون تأثیر شدیدی بر فلسفهٔ آمریکایی تعالیگرایی داشتند. از میان مهمترین آثار وردزورث میتوان به «مایکل»، «ابیاتی که چند مایل بالاتر از صومعهٔ تینترن سروده شدند» (معروف به: صومعهٔ تینترن)، «تصمیم و استقلال»، «قصیده: اشاراتی به ابدیت در خاطرات کودکی»، و خودزندگینامهٔ بلند حماسی به نام پیشدرآمد اشاره کرد. نگارش پیشدرآمد در سال ۱۷۹۹ آغاز شد اما پس از مرگ شاعر در سال ۱۸۵۰ منتشر گردید. شعر وردزورث از آن جهت ارزشمند است که وی «سلسله مراتب سنتی ژانرها، موضوعات و سبکها را با ستایش زندگی روستایی و بیتجمل معکوس کرد و بهطور کلی آن را به موضوع اصلی و وسیلهٔ شاعرانگی درآورد». به قول کولریج ترسیم موضوعات آشنا و پیشپاافتاده در بیان وردزورث در خواننده «حسی تازه» را بیدار میکند.
رابرت ساوتی (۱۸۴۳-۱۷۷۴) یکی دیگر از شاعران «لیک» بود که از سال ۱۸۱۳ تا ۱۸۴۳ به مدت ۳۰ سال ملقب به ملکالشعرا بود. با این حال شهرت وی همیشه تحتالشعاع همعصران و دوستانش مثل ویلیام وردزورث و ساموئل تیلور کولریج قرار داشت. تامس د کوئینسی (۱۸۵۹-۱۷۵۸) مقالهنویس انگلیسی بود که به خاطر نوشتن اعترافات یک انگلیسی تریاکخوار (۱۸۲۱) که شرحی از تأثیر مصرف شربت تریاک بر او و زندگیاش است مشهور شد. ویلیام هزلیت (۱۸۳۰-۱۷۷۸) که دوست کولریج و وردزورث بود یکی دیگر از مقالهنویسان مهم آن زمان است که حتی امروزه نیز به دلیل نقدهای ادبی خود به خصوص بر شخصیتهای نمایشنامههای شکسپیر (۱۸-۱۸۱۷) نامآور است.
دومین نسل شاعران رمانتیک انگلستان شامل لرد بایرون (۱۸۲۴-۱۷۸۸)، پرسی بیش شلی (۱۸۲۲-۱۷۹۲) و جان کیتس (۱۸۲۱-۱۷۹۵) میشد. با این حال بایرون همچنان تحت تأثیر هجونویسان سدهٔ ۱۸ بود و شاید بتوان گفت که او از دو نفر یادشده کمتر رمانتیک بود و «هوش درخشان پوپ را به آنچه وی نظام شاعرانگی اشتباه همعصران خود خطاب میکرد» ترجیح میداد. بایرون با آثار خود که به نمایش خشونت و درام موقعیت تاریخی و نامتعارف آن زمان میپرداخت در سطح اروپا نفوذ و شهرت هنگفتی یافت. گوته بایرون را «بلاشک بزرگترین نابغهٔ سدهٔ ما» خطاب کرد. سفر وی به اروپا منتج به نگارش دو بخش از سفر زیارتی چایلد هارولد (۱۸۱۲) شد. هر چند این اثر حماسه-مسخره در مورد ماجراهای مرد جوانی است که به اروپا میرود اما در عین حال هجو تیزی علیه جامعهٔ لندن آن روزگار هم بود. این شعر عناصری دارد که آن را شبیه به خودزندگینامهای از بایرون نموده زیرا وی در این اثر برخی از خطوط داستانی را مبتنی بر تجربیات خود از سفرهایش بین سالهای ۱۸۰۹ و ۱۸۱۱ گرفتهاست. با وجود موفقیت چایلد هارولد و دیگر آثار بایرون وی در سال ۱۸۱۶ به دلیل برخی اتهامات از جمله داشتن رابطهٔ جنسی با خواهر ناتنیاش آگوستا لی مجبور به ترک خاک انگلستان به مقصد سرزمین اروپا شد. در آنجا او به پرسی بیش و مری شلی و منشی خود جان ویلیام پولیدوری در کرانههای دریاچه لمان و «در سالی که زمستان نداشت» پیوست. اثر پولیدوری به نام خونآشام در سال ۱۸۱۹ منتشر شد و ژانر ادبی خونآشام را خلق کرد. وی این داستان کوتاه را از زندگی لرد بایرون و شعری از او به نام گیائور (۱۸۱۳) (کافر) الهام گرفته بود. بایرون در سالهای ۱۸۱۹ تا ۱۸۲۴ مشغول به انتشار اثر حماسه مسخرهٔ ناتمام خود به نام دون ژوان بود. هر چند این اثر در ابتدا با محکومیت منتقدان مواجه گشت «اما گوته که بخشی از این اثر را ترجمه کرده بود آن را بسیار ستایش میکرد».
شلی را بیشتر به خاطر اشعاری نظیر اوزیماندیاس، قصیدهای خطاب به باد غربی، خطاب به چکاوک، موسیقی، آنگاه که صداهای زیبا خاموش میشوند، ابر، نقاب آنارشی، آدونائیس که مرثیهای بر مرگ کیتس میباشد میشناسند. اقرار زودهنگام شلی به انکار وجود خدا در مقالهای با عنوان «ضرورت بیخدایی» باعث شد تا او را از آکسفورد اخراج کنند و او را متفکر و آشوبگری افراطی بنامند تا محرومیت از حقوق اجتماعی و منزوی ساختن شلی تبدیل به درس عبرتی برای حلقههای سیاسی و روشنفکری آن زمان گردد. با این حال ستایشگران شلی مثل پدرزن سابق وی فیلسوف ویلیام گادوین همچنان از میان پیشروترین متفکران آن روزگار بودند. اثری چون ملکه مب (۱۸۱۳) شلی را «به عنوان وارث مستقیم روشنفکران دههٔ ۱۷۹۰ انقلابهای فرانسه و بریتانیا» نشان میدهد. شلی تبدیل شد به بُتی برای چهار نسل از شاعران بعد از خود که از میان آنها میتوان به مهمترین شاعران دورهٔ ویکتوریا و پیشارافائلی نظیر رابرت براونینگ و دانته گابریل روستی یا حتی بعدها ویلیام باتلر ییتس اشاره کرد. شعر تأثیرگذار شلی با عنوان نقاب آنارشی (۱۸۱۹) خوانندگان را به عدم خشونتورزی در مخالفتها و اعمال سیاسی دعوت میکند. شاید بتوان این اثر را نخستین اعلامیهٔ اصل نافرمانی مدنی نامید. مقاومت بدون خشونت مهاتما گاندی الهامگرفته از ابیات شلی بود. گاندی غالباً در سخنان خود برای مخاطبان گسترده بخشهایی از این اشعار را نقل میکرد.
مری شلی (۱۸۵۱-۱۷۹۷) را با اثر معروفش به نام فرانکنشتاین (۱۸۱۸) میشناسند. گفته میشود که شلی پیرنگ این اثر را در رؤیا و بعد از همصحبتی با پرسی شلی، لرد بایرون و جان پولیدوری یافتهاست. موضوع این گفتگو گالوانیسم و امکان جان بخشیدن به اجساد یا قطعات بدن و همچنین آزمایشهای شاعر و فیلسوف طبیعی به نام اراسموس داروین بود که گفته میشد توانسته در ماده مرده حرکت ایجاد کند. جمع مزبور که در ویلای بایرون گرد آتش نشسته بودند گهگاه خود را با خواندن داستانهای آلمانی دربارهٔ ارواح سرگرم میکردند. همانجا بود که بایرون پیشنهاد داد هر کدام از آنها شروع به نگارش یک داستان فراطبیعی نمایند.
با این که جان کیتس در سیاست همرأی با عقاید افراطی بایرون و شلی بود اما «بهترین اشعار وی سیاسی نبودند» و به دلیل تصویرسازی و موسیقی پراحساسی که در آنها موج میزند و همچنین دلبستگی به زیبایی مادی و ناپایداری حیات شهره هستند. مشهورترین آثار وی عبارتند از: «عید سن اگنس»، «قصیدهای برای پسوخه»، «بانوی زیبای بیرحم»، «قصیدهای برای یک بلبل»، «قصیدهای دربارهٔ یک جام یونانی»، «قصیدهای دربارهٔ مالیخولیا»، «خطاب به پاییز» و شعر ناتمامی با عنوان هایپریون که در قالب Blank verse (بیقافیه) سروده شده و بر اساس مدل بهشت گمشدهی میلتون ساخته شدهاست. نامههای کیتس «جزو بهترین نثرهای زبان انگلیسی» هستند و «به دلیل بحث پیرامون عقاید زیباییشناختی مثل توانایی منفی» مهم بهشمار میروند. کیتس را همیشه به عنوان شاعر رمانتیک شناختهاند «و مقام او به عنوان شاعر با وجود تغییرات سبکها همچنان بالاتر رفتهاست».
یکی دیگر از شاعران مهم این دوره جان کلر (۱۸۶۴-۱۷۹۳) نام داشت. او پسر یک کارگر مزرعه بود که به دلیل نمایش پرشکوه زندگی روستایی و سوگواری برای تغییرات این نواحی نامدار شد. شعر او در سده ۲۰ میلادی به شدت مورد توجه و ارزیابی دوباره قرار گرفت و امروزه او را به عنوان یکی از مهمترین شاعران سده ۱۹ میشناسند. جاناتان بیت، زندگینامهنگار وی مینویسد که «کلر بزرگترین شاعر طبقهٔ کارگر است که انگلستان تا به حال به خود دیدهاست. هیچکس تاکنون با این توان دربارهٔ طبیعت، طفولیت روستایی و انسان جداافتاده و ناپایدار نسرودهاست.
جرج کِرَب (۱۸۳۲-۱۷۵۴) شاعری انگلیسی بود که در دورهٔ رمانتیک به نگارش «تصاویری واقعی و بادقت از زندگی روستایی [...] در قالب دوبیتیهای حماسی (Heroic Couplets) مربوط به دوره آگوستن» نمود. لرد بایرون که از ستایشگران اشعار کرب بود او را به عنوان «سختگیرترین و در عین حال بهترین نقاش طبیعت» توصیف کردهاست. منتقد معاصر فرانک وایتهد گفتهاست که «کرب، به خصوص با داستانهای منظمش، شاعری مهم و عمده است که آثارش در گذشته و حال به شدت مورد بیتوجهی قرار گرفتهاست.» آثار وی شامل روستا (۱۷۸۳)، اشعار (۱۸۰۷)، دهکده (۱۸۱۰)، منتخب اشعار داستانی (۱۸۱۲) و داستانهای تالار (۱۸۱۹) میباشند.
یکی از بزرگترین رماننویسان این عصر سر والتر اسکات نام داشت. رمانهای تاریخی وی الهامبخش نسلی از نقاشان، آهنگسازان و نویسندگان اروپایی همچون فرانتس شوبرت، فلیکس مندلسون و ویلیام ترنر شد. رمانهای او در ساخت اپراهای بسیاری تأثیر داشت که مشهورترین آنها عبارتند از لوچیا دی لامرمور (۱۸۳۵) اثر دونیزتی و دختر زیبای پرث (۱۸۶۷) اثر بیزه. اسکات رماننویسی را از سال ۱۸۱۴ با ویورلی آغاز کرد که غالباً آن را نخستین رمان تاریخی قلمداد میکنند. کمی بعد وی آیوانهو را منتشر کرد. شهرت وی در انگلستان و خارج از آن نقش مهمی در تحقق شکل جدیدی از فرهنگ اسکاتی داشت. رمانهای ویورلی به خصوص عتیقهشناس، میرندگی کهن و دل میدلوثیان امروزه به عنوان شاهکارهای اسکات تلقی میشوند. کتابخانههای گردشی هم که به افراد اجازه میدادند در قبال اشتراک یکساله کتابهای مورد علاقهٔ خود را قرض بگیرند دلیل دیگری برای رشد رمان در میان مردم شد.
در دهههای ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ رمانهای اجتماعی به خاطر «افزایش افت و خیزهای سیاسی که بعد از قانون اصلاحات ۱۸۳۲ پدید آمد رشد کردند.» افزایش این رمانها واکنشی بود به صنعتیسازی و تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که به دنبال آن حادث گشتند. این رمانها ابزاری شدند برای انتقاد از سوءاستفادههای حاکمان، صاحبان صنایع و همچنین رنج فقرایی که از شکوفایی اقتصادی انگلستان نصیبی نبرده بودند. داستانهای طبقهٔ فقیر کارگر برای طبقهٔ متوسط نوشته میشد تا همدردی را در میان آنها برانگیزد و میل به تغییر اوضاع را افزایش دهد. یک نمونهٔ اولیه الیور تویست (۳۸–۱۸۳۷) اثر چارلز دیکنز است. برخی دیگر از آثار مشهور این ژانر در آن دوره عبارتند از سیبیل یا دو ملت اثر بنجامین دیزرائیلی(۸۱–۱۸۰۴) و آلتون لاک (۱۸۴۹) اثر چارلز کینگزلی.
چارلز دیکنز (۷۰-۱۸۱۲) در اواخر دهه ۱۸۳۰ در دنیای ادبیات ظاهر گشت و به جرأت میتوان گفت که به سرعت تبدیل به مشهورترین رماننویس تاریخ ادبیات انگلیسی شد. یکی از معروفترین آثار وی که تا امروز هم بسیار خوانده میشود سرود کریسمس (۱۸۴۳) نام دارد. دیکنز جنبههای مختلف جامعه را با شدت مورد هجو قرار میداد مثل نوانخانه در الیور توییست، نارساییهای نظام قضایی در خانه متروک، بیرحم شدن انسان بر اثر وابستگی به پول در دامبی و پسر و تأثیر فلسفهٔ منفعتگرایی بر کارخانهها، آموزش و غیره در دوران مشقت. با این حال برخی از منتقدین بر این باورند که احساسات دیکنز تیغ هجویات او را کند کردهاست. در سالهای اخیر دیکنز را بیشتر به خاطر آخرین رمانهایش نظیر دامبی و پسر (۴۸-۱۸۴۶)، خانه متروک (۵۳-۱۸۵۲) و دوریت کوچک (۵۷-۱۸۵۵)، آرزوهای بزرگ (۶۱-۱۸۶۰) و دوست مشترکمان (۶۵-۱۸۶۴) مورد تحسین قرار دادهاند. یکی از نخستین رقبای دیکنز ویلیام میکپیس تاکری (۶۳-۱۸۱۱) بود که نامش همیشه بعد از دیکنز قرار میگرفت اما امروزه کمتر شناخته میشود و او را بیشتر با کتاب بازار خودفروشی (۱۸۴۷) به یاد میآورند. در این رمان او با شوخی تمام کارهای بشر را مورد استهزاء قرار میدهد. تاکری در این رمان شخصیت بسیار بهیادماندنی خود یعنی بکی شارپِ جذاب و دغلکار را به کار میگیرد.
از دیگر رماننویسان این دوره میتوان به امیلی، شارلوت و آن برونته مشهور به خواهران برونته اشاره کرد که در دهههای ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰ شکوفا شدند. رمانهای آنها در آغاز باعث شگفتی شدند اما بعدها به عنوان کارهای کلاسیک مورد قبول قرار گرفتند. این خواهران از کودکی با اشتیاق دست به قلم بردند و نخستین آثارشان را با هزینهٔ شخصی در سال ۱۸۴۶ با اسامی مستعار کارر، الیس و اکتون بل منتشر کردند. سال بعد هر کدام از این سه خواهر رمان خود را چاپ کرد. اثر شارلوت برونته (۵۵-۱۸۱۶) جین ایر نام داشت. این رمان با سبکی مبتکرانه، طبیعتگرایی و ملودرام را در هم آمیخته و توانست عرصهای جدید در نگارش داستان از دید اولشخصِ مؤنث ایجاد کند. بنابر قول جولیت گاردینر «شهوت جنسی واضح و قدرت زبان و تصویرسازی» در رمان امیلی برونته (۴۸-۱۸۱۸) با عنوان بلندیهای بادگیر «توانست منتقدان را تحت تأثیر قرار داده، مبهوت سازد و در آخر وحشتزده نماید.» در آن زمان بسیاری از مردم بر این باور بودند که این رمان را یک مرد نوشتهاست. با وجود آنکه در ابتدا نظرات متضادی دربارهٔ این کتاب منتشر شد و غالباً به دلیل عواطف غیراخلاقی از آن انتقاد شد اما بعدها این کتاب نیز جزو آثار کلاسیک ادبیات انگلیسی پذیرفته شد. سومین خواهر، با نام آن برونته (۴۹-۱۸۲۰) رمانی با عنوان اگنس گِرِی منتشر کرد که روایتگرِ زندگی یک حاکم زن بود. به باور بسیاری، دومین رمان آن برونته با عنوان مستأجر عمارت وایلدفل (۱۸۴۸) تکاندهندهترین رمان خواهران برونته است. آن برونته میکوشید تا حقیقت را در ادبیات وارد کند، از این رو توصیفات وی از میبارگی و هرزگی برای ادبیات مکلف سدهٔ ۱۹ بسیار خارج از عرف و ساختارشکنانه به نظر میرسید. شرلی (۱۸۴۹)، ویلت (۱۸۵۳) و پروفسور (۱۸۵۷) از آثار مشهور شارلوت برونته هستند.
الیزابت گاسکل (۶۵-۱۸۱۰) هم یکی از نویسندههای موفق این دوره بود و نخستین رمان وی با عنوان ماری بارتون بهطور ناشناس در سال ۱۸۴۸ چاپ شد. رمان دیگر گاسکل به نام شمال و جنوب، شیوهٔ زندگی صنعتی در شمال انگستان را با مناطق ثروتمند جنوب این کشور مقایسه میکند. هر چند نوشتههای وی قواعد نثر ویکتوریایی را رعایت میکنند اما داستانهای او نقدی بر رفتارهای جاری بهشمار میرفت. آثار نخستین گاسکل بر کار در کارخانجات مناطق مرکزی انگلستان تمرکز داشتند. گاسکل همیشه در داستانهایش با روایتهای پیچیده و شخصیتهای مؤنث و پویا بر نقش زنان تأکید میکرد.
آنتونی ترولوپ (۸۲-۱۸۱۵) یکی از موفقترین و پرکارترین رماننویسان مورد احترام در عصر ویکتوریایی است. برخی از آثار پرطرفدار وی نظیر نگهبان (۱۸۵۵) و برجهای بارچستر (۱۸۵۷) در سرزمینی خیالی به نام بارستشایر رخ میدهند. رمانهای ترولوپ زندگی زمینداران و طبقات پیشهور دوران اولیهٔ ویکتوریایی در انگلستان را روایت میکنند. به عقیدهٔ هنری جیمز بزرگترین دستاورد ترولوپ «درک عالی از واقعیت» بود و «چیزی که باعث میشد آثارش اینقدر جالب به نظر آیند، از علاقهٔ وی به ارضای خواننده پیرامون همین مسئله نشأت میگرفت.»
خانم جرج الیوت (۸۰-۱۸۱۹) با نام مستعار ماری آن اوانز نخستین رمان خود را با عنوان آدام بِد در سال ۱۸۵۹ به چاپ رساند. وی یکی از اصلیترین رماننویسان میانههای دورهٔ ویکتوریایی است. آثار وی بهویژه میدلمارچ (۷۲-۱۸۷۱) نمونههای مهمی از واقعگرایی ادبی هستند و به خاطر ترکیب روح روشنفکری با جزئیات روایی که خاص ادبیات ویکتوریایی هستد شهرت یافتند. بدین ترتیب آثار الیوت از محدودههای جغرافیایی فراتر رفته و میتوان از این منظر آنها را با آثار تولستوی مقایسه کرد. دو دسته شاعر در دههٔ ۱۸۹۰ پدیدار میشوند، شاعران دفتر زرد که به اصول زیباییگرایی ملزم بودند که از میان آنها میتوان به الگرنون چارلز سوینبرن، اسکار وایلد و آرتور سیمونز اشاره کرد و دسته دیگر باشگاه قافیهسازان بودند و شاعرانی همچون ارنست داوسون، لیونل جانسون و یک ایرلندی به نام ویلیام باتلر ییتس در آن حضور داشتند. ییتس بعدها یکی از شاعران مهم نوگرا در سدهٔ ۲۰ شد. در ۱۸۹۶ نیز آلفرد ادوارد هاوسمن مجموعه شعری با عنوان پسر بچهای از شروپ شایر را با هزینهٔ شخصی به چاپ رساند.
از میان شاعران شعرهای کمیک در این عصر میتوان به ویلیام شونک گیلبرت (۱۹۱۱-۱۸۲۸) که به خاطر سرایش چهارده اپرای کمیک با همکاری آهنگسازی بنام سر آرتور سولیوان شهره گشت اشاره کرد. از میان آثار او کشتی پینافور و دزدان دریایی پنزانس مشهورتر هستند.
رماننویس این دوره، توماس هاردی (۱۹۲۸-۱۸۴۰) نیز در طول زندگی خود به سرایش شعر میپرداخت اما نخستین مجموعه را در ۱۸۹۸ به چاپ رساند تا او را به عنوان شاعر سدهٔ ۲۰ بشناسند. همچنین دیوان شعر جرارد منلی هاپکینز (۸۹-۱۸۴۴) که امروزه به عنوان شاعری مهم تلقی میشود پس از مرگش توسط رابرت بریجز در ۱۹۱۸ منتشر شد.
شعر آمریکایی
آمریکا هم در سدهٔ ۱۹ دارای شاعران بزرگی نظیر امیلی دیکنسون (۸۶-۱۸۳۰) و والت ویتمن (۹۲-۱۸۱۹) بود. طبیعت و سبک این دو شاعر بسیار با هم متفاوت بود. ویتمن یک پیشهور، دائمالسفر، پرستار خودآموخته در طول جنگ داخلی آمریکا (۶۵–۱۸۶۱) و شاعری نوآور بود. اثر شاخص وی برگهای علف نام دارد که در آن از ابیاتی با جریان آزاد و اندازههای مختلف استفاده میکند تا جامعیت مردمسالاری آمریکایی را تجسم کند. در آن سو، امیلی دیکنسون، تا آخر عمر در شهر کوچکی به نام امهرست در ایالت ماساچوست به شکل زنی مبادی آداب زندگی کرد و هیچگاه ازدواج نکرد. شعر او خلاقانه، کنایهآمیز، لطیف و ذکاوتمندانه است و از دیدگاه روانشناسی نافذ است. کارهای او در زمان زندگیاش خلاف عرف تلقی میشدند و از این رو شمار کمی از آنها پیش از مرگش به چاپ رسیدند.
نمایش در عهد ویکتوریا
در لندن عصر ویکتوریا نمایشها به شدت به سمت لودگی، هجو موزیکال، اکستراواگانزا و اپرای کمدی رفتند تا حدی که از حیث تعداد و شمار اجرا با تولیدات شکسپیر و نمایشهای جدی از افرادی نظیر جیمز پلانش و توماس ویلیام رابرتسون رقابت میکردند. در ۱۸۵۵ شرکت سرگرمی جرمن رید، روند ارتقای سطح نمایشهای موزیکال در بریتانیا را آغاز کرد. این تغییرات با مجموعه آثار مشهور اپرای کمیک از گیلبرت و سولیوان به حد اعلای خود رسید و بعدها در دههٔ ۱۸۹۰ به کمدیهای موزیکال ادواردی رسید.
در عصر ویکتوریایی طول اجرای نمایشها به سرعت تغییر میکردند. با پیشرفت ترابری، فقر در لندن ناپدید شد و وجود چراغ برق در شبها، خیابانها را برای آمد و شد امنتر ساخت و در نتیجه طرفداران تئاتر بیشتر شدند و ماحصل آن گسترش خارقالعادهٔ سالنهای تئاتر گردید. نمایشها طولانیتر شدند و با این حال افراد بیشتری برای دیدن آنها میآمدند که این امر باعث سود بیشتر و افزایش کیفیت اجراها میشد. نخستین نمایشی که توانست سد ۵۰۰ اجرای مستمر را بشکند، کمدی لندنی پسران ما بود که در سال ۱۸۷۵ به صحنه رفت. رکورد اجرای این نمایش در نهایت به ۱۳۶۲ بار رسید اما در ۱۸۹۲ نمایش عمهٔ چارلی با ۱۴۶۶ بار اجرا این رکورد را از آنِ خود کرد. پس از آن بسیاری از اپراهای کمدی گیلبرت و سولیوان توانستند سد ۵۰۰ اجرا را بشکنند که با کشتی پینافور در ۱۸۷۸ شروع شد و به دوروتی در ۱۸۸۶ رسید که که ۹۳۱ بار اجرا شد. دوروتی، محصول مشترک آلفرد سلییر و بی.سی. استفانسون بود.
اسکار وایلد پس از ویلیام شونک گیلبرت تبدیل به شاخصترین شاعر و نمایشنامهنویس در سالهای پایانی دورهٔ ویکتوریایی شد. نمایشنامههای وایلد از دیگر آثار ویکتوریایی که حالا دیگر فراموش شدهاند متمایز است و میتوان آثار او را با کارهای نمایشنامهنویسان ادواردی نظیر جرج برنارد شاو (۱۹۵۰-۱۸۵۶) مقایسه کرد. شاهکار وایلد یک کمدی با عنوان اهمیت جدی بودن است که در ۱۸۹۵ منتشر شد. این اثر آینه تمامنمایی از طعنه روبهروی طبقه اشراف میگیرد و زبردستی وایلد در بذلهگویی و عقلانیت متناقض را به نمایش درمیآورد.
ادبیات انگلیسی در سده ۲۰
مدرنیسم: ۱۹۲۲–۱۹۰۱
مدرنیسم ادبی (نوگرایی ادبی) در حوزهٔ ادبیات انگلیسی از سالهای آغازین سده بیستم میلادی آغاز شد. این تغییر رویکرد به دلیل حس سرخوردگی نسبت به قطعیت، محافظهکاری و باور به ایدهٔ حقیقت عینی که بر ادبیات ویکتوریایی حکمفرما بود رخ داد. این جنبش از نظریات چارلز داروین (۸۲-۱۸۰۹)، ارنست ماخ (۱۹۱۶-۱۸۳۸)، آنری برگسون (۱۹۴۱-۱۸۵۹)، فریدریش نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴)، جیمز فریزر (۱۹۴۱-۱۸۵۴)، کارل مارکس (۸۳-۱۸۱۸) (سرمایه، ۱۸۶۶) و نظریات روانکاوانهٔ افرادی چون زیگموند فروید (۱۹۳۹-۱۸۵۶) تأثیر گرفت. جنبشهای ادبی اروپا نظیر امپرسیونیسم و بعدها کوبیسم نیز بر این جنبش تأثیر گذاشتند. مهمترین پیشروان نوگرایی ادبی عبارت هستند از: فیودور داستایفسکی (۸۱-۱۸۲۱)، والت ویتمن (۹۲-۱۸۱۹)، شارل بودلر (۶۷-۱۸۲۱)، آرتور رمبو (۹۱-۱۸۵۴) و اگوست استریندبرگ (۱۹۱۲-۱۸۴۹).
یکی از غزلسرایان مهم نخستین دهههای سدهٔ بیستم، توماس هاردی (۱۹۲۸-۱۸۴۰) است. هر چند وی را نمیتوان از خیل نوگرایان دانست اما آثار او نقش انتقالی بین ادبیات ویکتوریایی و ادبیات سده بیست را بازی کرد. هاردی که از رماننویسان مشهور آخرین سالهای سده ۱۹ بود تا سومین دههٔ سده بیست زندگی کرد، اما در سالهای پایانی تنها به شعر پرداخت. یکی دیگر از شخصیتهای انتقالی، هنری جیمز (۱۹۱۶-۱۸۴۳) بود که رمانهایش را در سدهٔ بیستم هم منتشر کرد. از مشهورترین آنها میتوان به جام زرین (۱۹۰۴) اشاره کرد. جوزف کنراد (۱۹۲۴-۱۸۴۳)، رماننویسی که زادهٔ لهستان بود نخستین اثر مهم خود با نام دل تاریکی را در ۱۸۹۹ و لرد جیم را در ۱۹۰۰ به چاپ رساند. با این حال اشعار ویکتوریایی جرارد منلی هاپکینز (۸۹-۱۸۴۴) که بهشدت اصیل و مبتکرانه بودند تا پیش از ۱۹۱۸، یعنی سالها پس از مرگش به چاپ نرسیدند. این در حالی است که آثار یک مهمترین شاعران نوگرا به نام ویلیام باتلر ییتس (۱۹۳۹-۱۸۶۴) در دورهٔ ویکتوریایی منتشر شدند. ییتس یکی از نخستین شخصیتهای مشهور ادبیات سدهٔ بیست بهشمار میرود.
هر چند نوگرایی به آرامی به جنبش برجستهای در آغاز سدهٔ نو تبدیل میشد اما هنوز هم نویسندگان خوبی همچون توماس هاردی بودند که نوگرا بهشمار نمیرفتند. در نخستین دهههای سده ۲۰ شاعران جرجی همچون روپرت بروک (۱۹۱۵-۱۸۸۷) و والتر دلامر (۱۹۵۶-۱۸۷۳) رویکردی محافظهکارانه نسبت به شعر را حفظ کردند و در آن ترکیبی از رمانتیسم، عاطفهگرایی و لذتگرایی برقرار کردند. یک شاعر جرجی دیگر به نام ادوارد توماس (۱۹۱۷-۱۸۷۸) است که جزو شاعران جنگ جهانی اول بهشمار میرود. همچنین شاعرانی نظیر ویلفرد اوون (۱۹۱۸-۱۸۹۳)، ایزاک روزنبرگ (۱۹۱۷-۱۸۹۰) و زیگفرید ساسون (۱۹۶۷-۱۸۸۶) در کنار او قرار میگیرند. نمایشنامهنویس ایرلندی به نام جرج برنارد شاو (۱۹۵۰-۱۸۵۶)، جان میلینگنون سینگ (۱۹۰۹-۱۸۷۱) و شان اوکیسی (۱۹۶۴-۱۸۸۰) جزو افرادی بودند که بر نمایشنامهنویسی انگلیسی تأثیر گذاشتند. شاو کارش را در آخرین دههٔ سدهٔ ۱۹ آغاز کرد در حالی که سینگ مربوط به دههٔ نخست قرن بیستم است. مشهورترین نمایشنامه سینگ، با عنوان زنبازِ دنیای غرب پس از اجرا در دوبلین در سال ۱۹۰۷ «باعث شد تا ناآرامی و شورشهایی پس از اولین اجرای آن» در شهر رخ دهد. جرج برنارد شاو تئاتر ادواردی را تبدیل به عرصهای برای بحث دربارهٔ مسائل مهم سیاسی و اجتماعی کرد.
رماننویسانی که نوگرا بهشمار نمیروند شامل اچ. جی. ولز (۱۹۴۶-۱۸۶۶)، جان گالزورثی (۱۹۳۳-۱۸۶۷) (برندهٔ جایزه نوبل ادبیات در ۱۹۳۲) که از کتابهای او میتوان به حماسه فورسیت (۲۱-۱۹۰۶) اشاره کرد و ادوارد مورگان فورستر (۱۹۷۰-۱۸۷۹) هستند. این نکته را هم باید افزود که آثار فورستر «غالباً دارای عناصر نوگرا و ویکتوریایی میباشند». مشهورترین اثر فورستر با عنوان گذری به هند (۱۹۲۴) بازتابدهنده چالشهای امپریالیسم بود در حالی که رمانهای پیشین او بر محدودیتها و ریاکاری جامعهٔ ادواردی انگلستان تمرکز داشت. پرطرفدارترین نویسندهٔ بریتانیایی در نخستین سالهای سدهٔ بیستم رودیارد کیپلینگ (۱۹۳۶-۱۸۶۵) بود. وی را نویسندهای بااستعداد فراوان در نگارش رمان، داستان کوتاه و شعر میدانند.
از میان دیگر شاعران نوگرای سدهٔ بیستم میلادی به غیر از ویلیام باتلر ییتس، میتوان به تی اس الیوت (۱۹۶۵–۱۸۸۸) اشاره کرد. الیوت در ۱۹۲۷ شهروند بریتانیا شد اما او در آمریکا زاده و تحصیل کرده بود. مشهورترین آثار وی، «پروفراک» (۱۹۱۵)، «سرزمین هرز» (۱۹۲۲) و «چهار کوارتت» (۴۲–۱۹۳۵) هستند.
از دیگر رماننویسان مدرن در آغاز این عصر پس از جوزف کنراد، میتوان به دوروتی ریچاردسون (۱۹۵۷–۱۸۷۳) صاحب رمان «سقف نوکتیز» (۱۹۱۵) اشاره کرد که در این رمان یکی از اولین نمونههای بکارگیری صنعت جریان سیال ذهن را میتوان دید. همچنین باید از دی. اچ. لارنس (۱۹۳۰–۱۸۸۵) نام برد که رمان «رنگینکمان» را در ۱۹۱۵ منتشر کرد؛ کتابی به سرعت توسط پلیس توقیف شد. او همچنین کتاب «زنان عاشق» را در ۱۹۲۰ نوشت. در ۱۹۲۲ جیمز جویس رمان مدرن مهمی به نام «اولیس» را به چاپ رساند. اولیس را «مظهر و قلهٔ کل جنبش (مدرنیسم)» میخوانند.
مدرنیسم: ۱۹۳۹–۱۹۲۳
جنبش مدرنیسم در طول دههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و حتی بعد از آن هم ادامه پیدا کرد.
از میان ادیبان مهم بریتانیایی بین دو جنگ جهانی باید به شاعر اسکاتلندی هیو مکدیارمید (۱۸۹۲–۱۹۷۸) اشاره کرد که آثارش را از دههٔ ۱۹۲۰ به بعد منتشر کرد. ویرجینیا وولف (۱۸۸۱–۱۹۴۱) نیز از رماننویسان مهم این دوره است که بر جریان فمینیسم تأثیر زیادی گذاشت. همچنین او یکی از مبدعترین نویسندگان انگلیسی در بکارگیری صنعت جریان سیال ذهن بود که اوج هنرش را در رمانهای خانم دالووی (۱۹۲۵) و به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) به منصهٔ ظهور رساند. تی. اس. الیوت تلاش خود را برای احیای درام شاعرانه در رمان دردهای سوینی (۱۹۳۲) آغاز کرده بود. این حرکت بعدها در چندین نمایشنامه پس از جنگ ادامه پیدا کرد. شعر حماسی مدرنی به نام در پرانتز بر اساس تجربیاتی که شاعر این اثر، دیوید جونز (۱۹۷۴–۱۸۹۵) در جنگ جهانی اول به دست آورده بود سروده شد و در ۱۹۳۷ منتشر شد.
یکی از مهمترین تغییرات این عصر که از دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ آغاز شد، سنت نگارش رمانهای مربوط به طبقهٔ کارگر توسط نویسندگانی که زمینههای کارگری داشتند بود. از میان آنها میتوان به یک معدنکار زغال سنگ به نام جک جونز اشاره کرد. جیمز هانلی هم نویسندهای بود که پدرش متصدی سوخت کوره بود و او را در جوانی برای کار به دریا فرستاده بودند. چند نویسندهٔ دیگر با سابقهٔ کار در معادن زغال سنگ در این دوره عبارتند از: لوئیس جونز از ولز جنوبی و هرولد هسلوپ از کانتی دورام.
آلدوس هاکسلی (۱۹۶۳–۱۸۹۴) رمان مشهور و پادآرمانشهر خود به نام دنیای قشنگ نو را در ۱۹۳۲ منتشر کرد. جان کاوپر پویز در همان سال رمان یک عاشقانه از گلاستونبوری را چاپ کرد. ساموئل بکت (۱۹۸۹–۱۹۰۶) نخستین اثر مهم خود به نام مورفی را در ۱۹۳۸ منتشر کرد. در همین سال گراهام گرین (۱۹۹۱–۱۹۰۴) نخستین رمان مهم خود با عنوان صخرهٔ برایتون را به چاپ رساند. سپس جیمز جویس در ۱۹۳۹ شبزندهداری فینگنها را منتشر کرد که در آن یک زبان خاص برای بیان آگاهی یک شخصیت رؤیاپرداز خلق کردهاست. در همین سال یک مدرنیست ایرلندی دیگر به نام ویلیام باتلر ییتس درگذشت. ویستن هیو آودن (۱۹۷۳–۱۹۰۷) نیز از شاعران نوگرای بریتانیای در دههٔ ۱۹۳۰ بود.
پستمدرنیسم (۱۹۴۰–۲۰۰۰)
هرچند برخی پایان مدرنیسم (دستکم در حوزهٔ ادبیات انگلیسی) را در سال ۱۹۳۹ میدانند، «بسیاری پایان مدرنیسم و آغاز پستمدرنیسم را همانطور به چالش میکشند که نقطهٔ انتقال از عصر ویکتوریایی به دوران مدرنیسم محو و ناپیدا مینمود.» حقیقت این است که چندین مدرنیست تا میانههای دههٔ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ زنده بودند و آثار مدرن خلق میکردند. از میان آنها میتوان به تی. اس. الیوت، دوروتی ریچاردسون و ازرا پاوند اشاره کرد. همچنین این نکته را هم باید افزود که افرادی چون بازیل بانتینگ (زادهٔ ۱۹۰۱) تا پیش از شعر بریگفِلَتس در ۱۹۶۵ چیزهای زیادی منتشر نکرده بود و ساموئل بکت نیز که در ۱۹۰۶ به دنیا آمده بود تا میانههای دههٔ ۱۹۸۰ به نوشتن و انتشار آثار قابل توجهی دست میزد. البته برخی او را پستمدرن میدانند.
در میان ادبای بریتانیایی در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ باید به دیلن تامس شاعر و گرام گرین رماننویس اشاره کرد که آثاری در بازهٔ دههٔ ۱۹۳۰ تا ۱۹۸۰ خلق کرد. اِوْلین وو و ویستن هیو آودن نیز تا میانههای دههٔ ۱۹۶۰ به خلق و چاپ آثار ادبی میپرداختند.
ادبیات پستمدرن ادامهٔ آزمایشهای نویسندگان دورهٔ مدرن در فنونی چون پراکندهسازی، متناقضنمایی، استفاده از راویان مشکوک و غیره تا اعلی درجهٔ ممکن و در عین حال یک واکنش به ایدههای روشنگرانهای بود که در تار و پود ادبیات مدرنیستها پنهان بود. ادبیات پستمدرن، همانند پستمدرنیسم، مقولهای است که توصیف آن مشکل است و توافق دقیقی بر شاخصهها، حوزه و اهمیت آن وجود ندارد. مهمترین ادبای پستمدرن، آمریکاییهایی نظیر هنری میلر، ویلیام اس. باروز، جوزف هلر، کرت وانهگت، هانتر اس. تامپسون، ترومن کاپوتی و توماس پینچن بودند.
تقسیمبندی زمانی ادبیات انگلیسی
قرون وسطی (تا سال ۱۴۸۵)
ادبیات انگلیسی در قرن شانزدهم (۱۶۰۳–۱۴۸۵)
ادبیات انگلیسی در قرن هفدهم (۱۶۶۰–۱۶۰۳)
ادبیات انگلیسی در دوران بازگشت و سده هجدهم (۱۷۹۸–۱۶۶۰)
ادبیات انگلیسی در دوره رومانتیک (۱۸۳۲–۱۷۹۸)
ادبیات انگلیسی در عصر ویکتوریا (۱۹۰۱–۱۸۳۲)
ادبیات انگلیسی در قرن بیستم (۱۸۹۰ تا به حال)
جستارهای وابسته
تأثیر فارسی بر ادبیات انگلستان و آمریکا
فهرست وامواژههای انگلیسی در فارسی
واژهنامه
کتابشناسی
.
.
.
.
.
.
.
.
پانویس
ادبیات انگلستان
تاریخ ادبیات در بریتانیا
فرهنگ در انگلستان
فرهنگ زبان انگلیسی |
8688 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7 | دوره ویکتوریا | دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.
پس از ویلیام چهارم، که خود جانشین جرج چهارم بود، در ۱۸۳۷، ملکه ویکتوریای ۱۸ساله به تخت نشست. دوران ۶۴سالهٔ سلطنت او در تاریخ انگلستان به «عصر ویکتوریا» شهرت دارد، که همزمان با بهاوجرسیدن گسترهٔ امپراتوری بریتانیا در سطح جهان بود.
در اواخر نیمهٔ اوّل سدهٔ نوزدهم، حزب محافظهکار بنیاد نهاده شد. عصر ویکتوریا همچنین، عصر تأسیس شرکتهای نفتیِ مهمی چون شرکت نفت برمه، رویال داچ شل و شرکت نفت ایران و انگلیس است. ویلیام گلادستون و بنجامین دیزرائیلی، بهترتیب از حزب لیبرال و محافظهکار، مهمترین نخستوزیران دورهٔ ویکتوریا بودند.
کتاب اصل انواع چارلز داروین در ۱۸۵۹ منتشر شد و انقلابی در دانش زیستشناسی پدید آورد. همچنین موجب تأثیرات فرهنگی بسیاری گشت. ملکه ویکتوریا در سال ۱۹۰۱ درگذشت و فرزندش ادوارد هفتم، از دودمان ساکس-کوبرگ و گوتا، به پادشاهی رسید.
پانویس
انگلستان در سده ۱۹ (میلادی)
بریتانیا
تاریخ اروپا
تاریخ بریتانیا بر پایه دوره
دورههای تاریخی |
8700 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AA%D9%88%DB%8C%D9%87 | فتویه | فتویه روستایی در دهستان فتویه بخش مرکزی شهرستان بستک استان هرمزگان ایران است. فتویه دارای جاذبههای گردشگری زیادی از جمله نخلستان، آبگرم، آسیابهای آبی، مکتبخانه نامی و قله های متعدد میباشد .
جمعیت
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۲٬۶۹۶ نفر (۷۸۴خانوار) بودهاست.
منابع
روستاهای شهرستان بستک |
8706 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%20%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C | بخش مرکزی | بخش مرکزی در تقسیمات کشوری ایران، عنوان افزودهٔ بخشی واقع در هرکدام از شهرستانهای کشور است که مرکز آن، همان مرکز شهرستان است و علاوه بر فرمانداری دارای بخشداری نیز میباشد. این عنوان همراه با عنوان خاص شهرستان، نام کامل آن بخش را تشکیل میدهد (:بخش مرکزی شهرستان تهران). تقریباً همه شهرستانهای ایران از عنوان بخش مرکزی برخوردارند.
جستارهای وابسته
فهرست بخشهای ایران
شهرستانهای ایران
فهرستهای مرتبط با جغرافیای ایران |
8708 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%84%D9%88%D8%B5%20%28%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%A9%29 | خلوص (بستک) | خُلوص، روستایی در دهستان هرنگ بخش کوخردهرنگ شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران است.
زبان خلوصی
آنچه وجه متمایز این آبادی نسبت بهآبادیهای شهرستان بستک است، زبان این آبادی میباشد. اهمیت این روستا در خلیجفارس نیز بیشتر به ساختار زبانی آن بر میگردد. این زبان دارای ساختار متفاوت نسبت به زبان فارسی است و دارای دستور زبان خاصی است که مردم منطقه جنوب ایران کمتر به آن آشنایی دارند. به خاطر سخت بودن تلفط و دستور زبان آن افراد اندکی میتوانند آن را یاد بگیرند.
ولی مردم روستای خلوص در استان هرمزگان به آن صحبت میکنند. راجع به این زبان در دانشگاههای داخل و خارج از کشور پایاننامه نوشته شدهاست.
با تحقیقات صورت گرفته این زبان شباهت کامل با زبان جدگالی در مناطق اطراف چابهار دارند.
محدوده خلوص
از شمال کوه گچ بستک و رشته کوه ناخ، از جنوب صحرای خلوص و رودخانه مهران، از مغرب گتاو و کاشنو، و از مشرق به هرنگ محدود میگردد.
نژاد
مردمان این روستا هم مانند روستای گتاو از نژاد هندی یا هندوستانی هستند و به زبان هندی صحبت میکنند.
این اقوام سالهای دور از هندوستان به این منطقه مهاجرت کردهاند و در خلوص سکونت گزیدهاند.
روایت است که این اقوام در زمان پیش از اسلام به این منطقه مهاجرت کردهاند و بعد از ورود دین اسلام به اقلیم فارس مانند سایر مردم منطقه دین اسلام پذیرفتهاند. و با مرور این زمان طولانی هنوز زبان مادری خودشان حفظ کردهاند و با زبان هندی با هم دیگر صحبت میکنند و نیز این زبان به کودکان خودشان میآموزند.
البته زبان فارسی با لهجه محلی نیز بلد هستند و با دیگران صحبت میکنند.
پیشینه تاریخی
آثار و شواهدی نظیر قناتهای زیرزمینی، دخمههای قدیمی کنده شده در کوههای نزدیک روستای خلوص و وجود سفالهای یافت شده در دشت خلوص، به خوبی نشان میدهد که این مکان تاریخی، قدمتش به ایران پیش از اسلام بر میگردد و به مروز زمان سکونتگاه مردم از دشت به کوهپایههای این سکونتگاه منتقل شدهاست. این امر نشان میدهد که مردم این مکان از یک زندگی کشاورزی در دشت، به یک زندگی دامپروری و کشاورزی در کوهپایه روی آوردند.
جمعیت
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱٬۱۲۳ نفر (۲۸۹ خانوار) بودهاست.
منابع
محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
نگارهها از: محمد محمدیان.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰–۵۱)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
روستاهای شهرستان بستک |
8710 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D9%86%D8%AF | مرند | مَرَند از شهرهای استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان مرند است. این شهر در فاصله ۶۵ کیلومتری از شمال غربی تبریز قرار دارد. مرند از نظر سابقه و پیشینه تاریخی یکی از شهرهای قدیمی استان آذربایجان شرقی محسوب میشود که در محور ارتباطی اروپا و آسیای میانه قرار گرفتهاست.
نخستین نام مرند را مورخینی چون هرودوت و گزنفون؛ مانداگارنا دانستهاند و استرابون آن را موروندا خواندهاست. بر اساس اسناد «اورارتویی» سابقه این شهر به میانه هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. مرند در روزگار پادشاهی مادها از رونق زیادی برخوردار بوده و روزگاری مرکز حکومت اقوامی مهم در دوره کلده و آشور بودهاست. بر اساس نوشتههای تورات، مادر نوح در شهر مرند دفن شده و در روایتی احتمال دفن نوح نیز در این شهر آمدهاست. در روایات باستانی ارامنه آمده است، نوح در مرند مدفون شده که البته ارامنه امروزی میگویند نوح در نخجوان فرود آمد و در آن شهر نیز مدفون شد، ولی قبر همسرش در مرند است.
مرند با دارا بودن ۱۳۰،۸۲۵ هزار نفر جمعیت (سال ۱۳۹۵) و با ۲۸ کیلومتر مربع مساحت (سال ۱۳۹۴) سومین شهر پرجمعیت استان پس از تبریز و مراغه، همچنین از نظر مساحت سومین شهر بزرگ استان پس از تبریز و مراغه محسوب میشود.
تاریخچه
وجه تسمیه
بطلیموس، جغرافیدان یونانی که قبل از میلاد میزیسته، از این شهر به نام «ماندگار» نام برده و آن را یکی از آبادترین شهرها در تاریخ میخواند. در روایات باستانی ارامنه آمدهاست که نوح در مرند مدفون شده و کلمهٔ مرند از یک فعل لغت ارمنی به معنای تدفین اشتقاق یافتهاست.
ولی ارامنهٔ امروزی را اعتقاد بر این است که نوح بعد از طوفان در نخجوان فرود آمد و در این شهر نیز مدفون شد و قبر همسرش هم در مرند واقع شدهاست.
مطابق نوشتههای تورات، مادر نوح در مسجد بازار مرند مدفون است. برخی نیز بنای شهر مرند را به امر دختر ترسائی به نام «ماریا» میدانند و بنای اولیهٔ مسجد جامع فعلی مرند را نیز، کلیسایی میشمارند که وی بنا کردهاست و نام مرند را هم برگرفته از نام ماریا با اندکی تغییر میدانند.
در روایت دیگری وجه تسمیه شهر مرند را تغییر یافته کلمه «مادوند» و «مارند» یعنی محل زندگی مادها ذکر کردهاند.
پیش از اسلام
یر اساس اسناد اورارتویی، پیشینه شهرنشینی در مرند به میانه هزارهٔ سوم پیش از میلاد میرسد، در حالی که در تپههای باستانی «گرگر»، ظروف سفالی و ابزارهایی از هزارهٔ پنجم قبل از میلاد دیده شدهاست. همچنین در تپهٔ خاکستری (قلعهٔ مرند) نیز آثاری از هزارهٔ چهارم قبل از میلاد به دست آمدهاست. «ولادیمیر مینورسکی» با استفاده از نظر باستانشناسان، این قلعهٔ خاکی فروریخته را از سلسله قلاع خاکی اورارتویی میداند.
آنچه از مدارک و نظرات باستانشناسان و مورخین به دست میآید، این است که شهر مرند در روزگار پادشاهی مادها از رونق بسیاری برخوردار بوده و به دلیل اهمیت خاصی که در ایالت آذربایجان داشته، همواره مورد توجه حکومت مرکزی بودهاست. همچنین در دائرةالمعارف اسلامی آمدهاست که مرند مرکز حکومت اقوامی مهم در دورهٔ «کلده» و «آشور» بودهاست.
پس از اسلام
آنچه که از مدارک تاریخی بر میآید، فتح آذربایجان به دست اعراب در سالهای ۱۸ تا ۲۲ هجری قمری صورت گرفتهاست، اما مورخین اسلامی از مرند برای نخستین بار در سال ۱۶۰ هجری نام بردهاند. بنا به نوشتهٔ بلاذری، مرند در هنگام فتح آذربایجان، قریهٔ کوچکی بود که «ابوالبیعت حلبس» بهآبادی آنجا همت گماشت و پس از او پسرش محمدبنبعیث در سال ۲۰۰ هجری، حاکم مرند شد و برای توسعهٔ شهر کوشش بسیار کرد. این مرد فرهنگ دوست، دلیر و شجاع بود و بنا به نوشتهٔ طبری، او شعرهایی به زبان فارسی داشته که در آذربایجان معروف بودهاست.
در روزگار قیام بابک خرمدین به سال ۲۰۱ هجری، شهر مرند سالها یکی از مناطق تحت نفوذ وی بودهاست. چند سلسلهٔ مهم و محلی در این زمان بر مرند حکومت میراندهاند که از جملهٔ آنها «سالاریان»، «روادیان» و «شدادیان» را میتوان نام برد. در اواخر قرن چهارم هجری، در کتابهای «حدودالعالم» و «صورةالارض»، از مرند به عنوان شهری آباد یاد شدهاست و ابوعبدالله مقدسی نیز مرند را شهری مستحکم نامیده و حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب نوشتهاست: «مرند شهر بزرگی است که دور بارویش ۸۰۰ گام است و باغهای پرمیوه دارد. بالاخره شاردن، سیاح فرانسوی مینویسد: «مرند شهر خوبی است و دارای ۲۵۰۰ باب خانه و باغچه میباشد و بوستانهایش بیشتر از عمارت و آبادی است». همچنین بسیاری از مورخین اسلامی از جمله ابن حوقل بغدادی، یاقوت حموی، حمدالله مستوفی قزوینی، ابراهیم اصطخری، الفداء قزوینی، ناصر خسرو قبادیانی، ابن واضح یعقوبی، یحیی بلاذری و ابن خردادیه همگی در کتب خود از مرند یاد کرده و آن را توصیف کردهاند.
در سال ۶۰۲ هجری قمری، مرند در یک یورش سهمگین توسط ارمنیان به ویرانی کشیده شد. در سال ۶۲۲، «سلطان جلالالدین خوارزمشاه» در مرند استقرار یافت. در دورهٔ ایلخانان بر رونق و آبادی مرند افزوده شد. بهطوریکه بنای کاروانسرای آیراندیبی و قلعهٔ هلاکو در شمال مرند نیز از بناهای اواخر دورهٔ ایلخانی، یعنی زمان ابوسعید بهادرخان به سال ۷۳۱ است که کتیبهٔ محراب مسجد جامع مرند نیز شاهد این مدعاست.
مرند در زمان حکومت امرای محلی قراقویونلوها، محل پیکارهای مختلفی واقع گردید. در سال ۸۰۷ هجری، مرند به دست سپاهیان «میرزا ابوبکر کرد» غارت گردید. قرایوسف در سال ۸۰۹، پس از جنگ با ابوبکر در مرند، زمستان را اتراق کرد. در سال ۸۳۷، شهر مرند پس از نبردی طولانی بین آققویونلوها و تیموریان به دست آق قویونلوها فتح گردید. جهانشاه میرزا قرایوسف، هنگام جنگ با برادر خود -اسکندر میرزا- در مرند اقامت گزید. در دورهٔ صفویه، هنگام جنگ بین شاه تهماسب صفوی با عثمانیان، مرند مرکز فرماندهی سپاه ایران بود. در سال ۱۰۱۱ هجری، شاه عباس صفوی حکومت مرند را به جمشید سلطان دنبلی سپرد. در سال ۱۰۱۴ تا ۱۰۱۶ در هنگام جنگ بین صفویه و عثمانیان، شاه عباس مدتی در مرند مستقر شد. در بین سالهای ۱۰۴۵ و ۱۱۳۵ هجری، شهر مرند در جنگهای بین ایران و عثمانی مورد تعرض و قتل و غارت قرار گرفت. در زمان ضعف دولت صفویه و حکومت نادرشاه افشار، شهر مرند به دست حکام خاندان دنبلی اداره میشد. در دورهٔ زندیه، کریم خان زند در سال ۱۲۰۵ هجری توانست آذربایجان، از جمله مرند را از دست حکام محلی درآورد. در دورهٔ قاجاریه نیز حسین خان دنبلی حاکم مرند و خوی از فتحعلی شاه قاجار پذیرائی کرد. در زمان عقد معاهدهٔ ترکمانچای به سال ۱۲۴۳، نمایندهٔ عباس میرزا با «پاسکویچ»، فرماندهٔ روسی در مرند ملاقات کرد. در دورهٔ مشروطیت، سردار ملی سالها در مرند با «میرزا حسین خان یکانی» و «رضاقلی سرتیپ یکانی» فرزند «زال خان» روابط نزدیک داشتهاست. از دیگر مجاهدین آزادیخواه دورهٔ مشروطیت در مرند از اشخاص زیر میتوان نام برد: «میرزا عیسی حکیمزاده»، «اسماعیل یکانی»، «نورالله یکانی»، «حبیبالله شاملوی مرندی»، «حاج ابراهیم ذوالفقارزاده»، محمدولی صراف»، «حاج حسین صراف»، میرزا محمود»، برادران «میرزا صابر مرندی» معروف به مکافات، صاحب روزنامهٔ مکافات به سال ۱۳۲۷ هجری در خوی، «حاج جلال مرندی»، «محسن خان»، «مصطفی خان اسفندیاری»، «حاج ملاعباس واعظ قرهآغاجی»، «حاج علیاکبر صدیقی»، «میرزا کریمزاده» و «میرزا نصیر رئیسالسادات» و پسرش «میرزا احمد رئیسالسادات»، «موسی خان پاشا» و پسرش «شیخعلیپاشایی».
مردم
اهالی شهر مرند، همانند ساکنان سایر نواحی استان آذربایجان شرقی، آذربایجانی بوده و به زبان ترکی آذربایجانی و با لهجهٔ محلی خود سخن میگویند.
شهر مرند نسبت به شهرهای دیگر استان، بیشتر جاذبهٔ تجارتی دارد و مردم بیشتر به مشاغل تجارت خُرد روی آوردهاند. بهطوریکه مراکز خرید و بازارهای فراوان و پر رونقی در این شهر احداث شدهاست.
جمعیت شهر مرند در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، بالغ بر ۱۱۴٬۱۶۵ نفر بودهاست که از این میان ۵۷٬۱۵۱ نفر مرد و ۵۷٬۰۱۴ نفر زن بودهاند که در قالب ۲۹٬۷۵۵ خانوار، ساکن این شهر بودهاند.
صنایع دستی
قالیبافی
شهر مرند همانند سایر شهرهای منطقهٔ آذربایجان، یکی از کانونهای مهم قالیبافی در سطح کشور محسوب میشود. در شهر مرند و نیز در تمام شهرها و روستاهای حومهٔ آن، کارگاههای بزرگ و کوچک بافت قالی و قالیچه، گلیم و خورجین دایر است. این صنعت به استناد منابع تاریخی، قرنهاست که در این منطقه رواج داشته و همواره یکی از منابع عمدهٔ درآمد مردم محسوب میشدهاست. قالیها و قالیچههای نفیس بافت مرند و روستاهای حومهاش، نه تنها در بازارهای فرش داخل کشور، بلکه در خارج از کشور نیز شهرت بسیار دارد و از نظر صادرات نیز اهمیت بسزایی دارد. صنعت قالیبافی در شهر مرند به صورت کارگاهی و در روستاها به صورت تکبافی، یکی از مشاغل فراگیر مردم بهشمار میرود و محصولات آنها در طرحها و نقشهای متنوع و بافتهای گوناگون به بازارهای داخلی و خارجی عرضه میشود.
سبدبافی
از دیگر صنایع دستی شهر مرند، بافت انواع سبدها برای حمل نان و میوه از ساقهٔ گندم است که به نوبهٔ خود از شهرت زیادی برخوردار است.
فانوسکابافی
روستای هوجقان، یکی از مناطقی است که سالهای سال، مردم آنجا در بافتن فتیلههای چراغ، مهارت کامل داشته و تولیدات خود را به سراسر کشور عرضه میکردند. با گسترش نیروی برق و روشنایی الکتریسیته و رکورد فروش فتیله، مردم صنعتگر این روستا به بافتن «فانوسقه» یا کمربندهای نظامی و نوار کفش پرداختند و در حال حاضر، یکی از مراکز مهم تولید این محصول میباشد.
سفالگری و سرامیکسازی
محصولات سرامیک، در چند کارگاه شهر زنوز تولید میشود. استادکاران سرامیک زنوز، از نوعی خاک مرغوب (کائولن یا خاک چینی) استفاده میکنند و به نقاط دیگر جهت فروش، صادر مینمایند. علاوه بر کارگاههای سرامیکسازی، کارگاههای سفالگری نیز در بعضی از مناطق شهر مرند و روستاهای اطراف وجود دارند.
کتابخانهها
در داخل شهر مرند تعدادی کتابخانه وجود دارد که «کتابخانهٔ پارک شهر مرند»، بزرگترین کتابخانهٔ این شهر و جزء کتابخانههای درجه یک کشور است که در سال ۱۳۷۸ خورشیدی، در محوطهٔ پارک شهر مرند با مساحت ۱۲۰۰ متر مربع و زیربنای ۹۵۶ مترمربع، افتتاح گردیده و دارای ۱ سالن مطالعه و یک مخزن کتاب و یک سالن آمفی تئاتر و اتاق اینترنت است. تعداد کتابهای این کتابخانه به حدود ۲۵۰۰۰ جلد در موضوعات متنوع و تعداد اعضای آن ۳٬۷۰۰ نفر بوده و کلیهٔ خدمات فنی به روش رایانهای صورت میگیرد و همه روزه از ساعت ۷ و نیم بامداد، آمادهٔ ارائهٔ خدمات میباشد. بیشتر مراجعین این کتابخانه را دانشآموزان و دانشجویان تشکیل میدهند.
«کتابخانهٔ عمومی کوثر» که ویژهٔ بانوان است، واقع در خیابان امام خمینی مرند، در سال ۱۳۳۰ با زیربنای حدود ۲۰۰ متر مربع تأسیس گردیدهاست. در حال حاضر این کتابخانه دارای یک مخزن و یک سالن مطالعه به ظرفیت ۱۲۰ نفر است که مجموعهٔ کتابهای آن به حدود ۱۳۰۰۰ جلد میرسد و تعداد اعضای آن ۲٬۷۰۰ نفر میباشد. این کتابخانه روزانه حدود ۱۵۰ نفر مراجعهکننده دارد و همه روزه از ساعت ۷ و نیم بامداد تا ۸ و نیم شب، آمادهٔ ارائهٔ خدمات به مراجعین میباشد. کلیهٔ خدمات فنی این کتابخانه به روش رایانهای صورت میگیرد.
و چندین کتابخانه دیگر که در سطح شهر فعالیت دارند.
جغرافیا
آب و هوا
میزان متوسط بارندگی در مناطق مختلف شهرستان متفاوت بوده و از۲۲۰ میلیمتر در منطقه هرزندات و یکانات؛ تا ۳۷۳ میلیمتر در حومهٔ مرند و پیام در سال با پراکنشهای متوسط در نوسان میباشد. حداقل درجه حرارت مطلق ۲۲- درجهٔ سانتیگراد و حداکثر آن ۳۷ درجهٔ سانتیگراد بوده و تعداد روزهای یخبندان از ۱۰۹ روز تجاوز نمیکند.
اماکن تاریخی، دیدنی و گردشگری
از اماکن تاریخی و باستانی این شهر میتوان به قلعه مانداگارانا، مسجد جامع مرند، تپه باستانی سیوان و بازار کوزهفروشان، مسجد بازار، کاروانسرای عباسی مرند، تفرجگاه موغان یوردو و دهها اثر دیگر اشاره کرد. در تپه سیوان یک تهستون هخامنشی و سفالینههای پارتی یافته شدهاست.
مسجد جامع مرند
مسجد جامع مرند در مرکز شهر مرند واقع شدهاست طبق کتیبه محراب مسجد این بنا در سال ۷۳۱ هجری در زمان سلطنت ابوسعید بهادرخان از محل خیرات مردم مرند و جزیهای که در آن زمان از غیر مسلمان میگرفتند به تولیت حسین بن محمود ابن تاج خواجه ساخته شدهاست. امروزه کف مسجد به اندازه سه پله (۸۰ سانتیمتر) از سطح کوچه مجاور پایینتر میباشد و دالانی به طول ۱۲ متر با سه طاق گنبدی، ورودی را به شبستانها مربوط میسازد در سمت چپ این دالان، شبستان جنوبی با گنبدی کم خیز واقع شده که بر فراز آن کتیبهای از سنگ با عبارت ذیل به چشم میخورد: «امر بتجدید هذا المعماره العبد الفقیر خواجه حسین بن سیف الدین محمود بن تاج خواجه فی اواخر شوال سنه اربعین و اربعمائه» محراب به عرض ۷۵/۲ و ارتفاع ۶ متر در قسمت جنوبی مسجد واقع شده و مزین به آیات قرآنی به خط کوفی و گچبریهای زیبا بدیع میباشد. کتیبه تاریخ محراب در قسمت قوس بزرگ بالای آن به شرح ذیل دیده میشود: «جدد من فواضل الانعام السلطان الاعظم مالک رقاب الامم ابوسعید بهادرخانه خلدالله ملکه فی احدی و ثلثین و سبعمائه هجریه» در فاصله دو ستون تزئینی و گچبری کنار محراب نام سازنده محراب به خط رقاع نوشته شدهاست: «عمل عبدالفقیر نظام بند گیر تبریزی» در داخل هلال در پایین دو کتیبه مزبور کتیبه گچبری دیگری به خط رقاع بدین مضمون به چشم میخورد: «وقف من مال خیرته مدینه مرند علی مصالح هذا المسجد الجامع و شرط التولیه العبد الضعیف حسین بن محمود بن تاج خواجه»
کاروانسرای مرند
این کاروانسرا که به جهت واقع شدن در نزدیکی مرند به این نام موسوم گشتهاست. قطعاً در اصل نام دیگری داشتهاست کاروانسرای مذکور در ۲۳ کیلومتری مرند و در سر راه جلفا و در دشت الکی واقع شدهاست تاریخ بنای این کاروانسرا (به سال ۷۳۱ هجری قمری و عهد ابوسعید بهادرخان) نسبت داده شدهاست فعلاً جز تلی خاک آثاری از آن باقی نماندهاست این کاروانسرا (یکی از باشکوهترین بناهای زمان خود بوده و شاید هم قلعه یا مقر حکومتی شخص با نفوذی بودهاست گروهی به جهت نزدیکی نام محل به نام هلاکوه ایلخان مغول ساختمان این بنا را به هلاکو نسبت میدهند چرا که الکی گاهی هلاکو خوانده میشود. تا چندین سال پیش سردر کاروانسرا که طاق روی آن خراب شده بود نمایان بود که ارتفاع آن به ۹ متر میرسید. صفحه خارجی آن از نیم ستون زاویه کتیبهای به عرض ۲۵ سانتیمتر شروع میشده که به حروف کوفی نوشته شده بود این حروف از سفال بدون لعاب در زمینة کاشی آبی روشن نوشته شده بود.
مسجد بازار
مسجد بازار که در مدخل شهر واقع شده حدود ۳۰۰ متر مربع مساحت دارد بر روی چهار ستون سنگی استوانهای قرار گرفتهاست بنا به اظهار مهمترین محلی در روزگاران قدیم دیری بوده که بعداً به علت انتساب به مادر نوح تبدیل به یک مسجد گردیدهاست در شهر مرند همچنین چند بنای باستانی وجود دارد که به اندازه کافی مورد مطالعه قرار نگرفتهاند. در حالیکه اگر چنین میشد احتمالاً گوشه تاریکی از تاریخ فرهنگ گذشته این شهر روشن میشد از جمله این بناها دو امامزاده به نامهای امامزاده احمد در قسمت غربی شهر و در کوه امامزاده ابراهیم واقع در کوی یالدور مرند و نیز تاع و مقابر مربوط به اصحاب علم و عرفان بنامهای پیر اسمعیل در محله یالدور، پیراسحق در محله گلعذاریها و پیر خموش در کوچه صمصامی میباشد.
از مناطق تفریحی مرند نیز میتوان به گردنه پیام، روستاهای ملایوسف و کندلج در ۵ کیلومتری شمال مرند و چشمهٔ باش کهریز و قنات بزرگ و بسیار معروف بَی گوزی (=چشمه داماد) در شمال روستای دیزج علیا که از دل کوه میشو بیرون میآید اشاره کرد.
اقامتگاه و تفرجگاه موغان یوردو
موغان یوردو به معنی خلوتگاه انسانهای اندیشمند، سوته دل و عارف مسلک میباشد که در دل رشته کوههای میشو شهر مرند قرار گرفتهاست. از تبریز تا موغان یوردی حدود ۷۰ کیلومتر را باید پیمود.با گذر از تبریز و ادامه مسیر به سمت منطقه آزاد صنعتی و تجاری ارس و با عبور از شهر صوفیان، دیگر به موغان یوردی نزدیک شدهاید. پس از گذر از پلیسراه مرند – تبریز و ادامه مسیر در کمربندی شهرستان مرند، با دیدن پمپ بنزین در سمت چپ جاده، باید از اولین زیرگذر موجود مسیر خود را تغییر دهید. تابلوی روستای گلجار شما را برای یافتن موغان یوردو راهنمایی خواهد نمود. مسیر زیادی نمانده با جاده آسفالت. با ورود به روستا به یک دوراهی میرسید، مسیرهای داخل روستا فعلاً آسفالت نشدهاست؛ مسیر سمت راست را که ۵۰ متری ادامه دهید، قبل از ورود به مسیر کنار رودخانه، باید به چپ پیچید. مسیر خاکی نسبتاً مناسبی شما را به ارتفاعات روستا و دامنههای میشو میرساند. باغات زیبای منطقه و نظارهٔ روستای گلجار از بالادست، تصاویر منحصر به فردی را در تمام فصول سال برایتان رقم خواهد زد. با گذر از باغات، و با گردشی به راست میتوانید خود را بر بلندای روستا و بالای تپه ای، در زیر آسمان برسانید. تفرجگاه موغان یوردو. ساده، بیآلایش، آرام. هتلی پر ستاره زیر آسمان آذربایجان.
این منطقه تفرجگاهی مدتی است که پذیرای عاشقان طبیعت و آرامش گردیدهاست و با مدیریت جوانی خوش فکر و خوش ذوق به نام آقای خلیلی ادامه حیات میدهد.
فهرستی از آثار تاریخی مرند:
قلعه چراگاه امیر
بنای هرزندجدید
قلعه هولاگو
گورستان عریان تپه
گورستان هزاره اول
گورستان النجق
قلعه میاب
قلعه دوکجان
حمام قاضی
کاروانسرای قینر
حمام حاجی موسی
حمام دیزج علیا
مسجد بازار
گورستان یکان سعدی
گورستان قدیمی یکان علیا
قلعه یامچی
امامزاده یکان سفلی
امامزاده اردلان
قلعه لیوار
قبرستان قدیمی خرابه مرکید
قلعه گردو اصلی کندی
مسجد جامع مرند
کاروانسرای هلاکو
امامزاده ابراهیم
مسجد امام
گورستان بناب
گورستان تاریخی ابرغان
گورستان تاریخی کوهناب
کاروانسرای شاه عباسی
گورستان تاریخی گلین تپه
گورستان تاریخی قربان دیزج
کاروانسرای شاه عباسی
گورستان تاریخی محبوب آباد
گورستان تاریخی زرغان
گورستان قدیمی انامق
قلعه جیق روستای چایکسن
گورستان تاریخی هرزند عتیق
کاروانسرای شاه عباسی
کاروانسرای مرند
امامزاده علمدار
امامزاده احمد
قلعه روستای هرزند عتیق
آرامگاه پیر مرند
کلیسای موجومبار
مقبره میرزا محمد حسین زنوزی
روستای پلکانی مولو
تفرجگاه موغان یوردو روستای توریستی گلجار
ساختار شهری مرند
شهرداری مرند به عنوان اولین شهرداری الکترونیک در کشور معرفی شدهاست. مرند امروزه دارای محلهها و چندی شهرک میباشد.
محلههای قدیمی مرند
مرند از جند محله تشکیل شده بود به نامهای رفیع آباد، یالدور نخودبیگ، قنبرچشمه، بازار، یوخاری کوچه، ایستگاه، قره آغاج، دولر، مومنلر، سیدلر، زمینّی لر، چهل گز و قوشا دکانلار، آغ زمی
محلههای نوساز شهر مرند
اندیشه و شهید فهمیده : محله شمال شرقی مرند
مینآخور و فرمان آباد: محله شمال مرند
شهید اوهانی و شهریار: محله غرب مرند
باغ عراقی و آبیاری و: محله جنوب مرند
آغ زمین و ناصرآباد راه اردکلو: محله شرق مرند
تربیت و نشاط و هاتف: محله شمال غربی مرند
علیآباد وراه انامق:محله جنوب غربی مرند
گوارا و شقایق گلخانه:محله جنوب شرقی مرند
حمل و نقل و راههای ارتباطی
جادهای
شهر مرند به دلیل قرارگیری در شاهراه ارتباط ایران-اروپا از موقعیت بینظیر جغرافیایی و ارتباطی برخوردار است. بزرگراه تبریز-مرند، جاده مرند-بازرگان، جاده مرند-جلفا از مهمترین راههای ارتباطی این شهر میباشد؛ که پروژهای تبدیل بزرگراه تبریز-مرند و جاده مرند-بازرگان به آزادراه و جاده مرند-جلفا به بزرگراه در حال انجام میباشد.
شهر مرند دارای دو کمربندی برونشهری با نامهای آزادراه نوح (سه راهی پلیس راه-میدان بزرگ ارتش) و کمربندی شمالی (میدان بزرگ ارتش- سه راهی شهرک صنعتی) میباشد.
همچنین جاده مرند - تسوج که در سالهای اخیر یکی از اصلیترین نیازمندیهای ساکنین شهر مرند بوده اکنون در حال ساخت میباشد. با احداث این جاده مسافت حدود یک و نیم ساعته مرند-صوفیان-شبستر-تسوج به مسافت حدود نیم ساعته مرند-تسوج کاهش خواهد یافت.
پایانه مسافربری برونشهری مرند به دلیل وسعت روزافزون شهر و افزایش انتظار شهروندان دیگر پاسخگوی حدود ۱۵۰٫۰۰۰ نفر نمیباشد برای همین منظور شهرداری مرند پروژه احداث ترمینال مسافربری جدید در بیرون از شهر را شروع کردهاست.
ریلی
شهر مرند در مسیر راهآهن برقی تبریز به جمهوری آذربایجان قرار دارد. ایستگاه راهآهن این شهر هر هفته سه بار قطار تهران-مرند و سه بار قطار تبریز-مرند را میزبانی میکند.
خط آهن عبوری از مرند به دلیل این که تقریباً یک دوم این شهر را محاصره کرده، مشکلات فراوانی را برای شهروندان مرندی ایجاد کردهاست. این مهم باعث شدهاست مسئولین شهری و استانی درصدد انتقال خط آهن و ایستگاه راهآهن به بیرون از محدوده شهری باشند.
اقتصاد
اقتصاد مرند بیشتر بر پایه کشاورزی استوار است. تمام منطقه مرند بنا به شرایط طبیعی - دامداری- کشاورزی و باغداری مناسب میباشد محصولات مهم مرند غلات (گندم و جو) که بالاترین تولید را در میان شهرهای آذربایجان شرقی دارد حبوبات-سبزیجات و سیفی جات است که بسیار معروف میباشد باغداری بسیار رایج و از محصولات مهم آن میتوان زردآلو و انگور را نام برد که علاوه بر مصارف داخلی مقداری به عنوان خشکبار صادر میشود؛ و سیب زنوز که طعم بخصوصی داشته که شهرت جهانی دارد. اما در سالهای اخیر بعلت کاهش آب سفرههای زیرزمینی کشاورزان زیان بسیاری دیدهاند و روند مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ را پیش گرفتهاند.
کشت زعفران که در اقتصاد کشاورزی به (گیاه طلائی) مشهور است، اخیراً به صورت گسترده در دهستان بناب واقع در شرق مرند ترویج گردیدهاست و از مرغوبیت بینظیر و معروفیت خاصی برخوردار شدهاست و از حیث کیفیت بازرگانان آن را با محصولات استان خراسان مقایسه میکنند. در این راستا تحول درکشت سنتی به کشت پسته نیز در بخش یامچی واقع در قسمت غرب مرند همت گماشتهاند که امید میرود موجب تحول چشمگیری در اقتصاد کشاورزی گردد.
دانشگاهها
- دانشگاه آزاد اسلامی مرند
- دانشکده فنی و مهندسی مرند
- دانشگاه پیام نور مرکز مرند
- دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنوز
- دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب مرند
- دانشگاه پیام نور مرکز زنوز
- دانشگاه پیام نور مرکز بناب مرند
-دانشگاه پیام نور واحد پامچی (در شرف تأسیس)
- دانشگاه علمی و کاربردی مرند
-مرکز آموزش فنی و حرفهای مرند
صنعت
در سالهای اخیر با توجه به پیشرفتهایی که شهر مرند داشتهاست، کارخانجات مختلفی در اطراف این شهر احداث شدهاند که از این میان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شرکت بزرگ تکدانه با تولیدات تبدیلی کشاورزی و شهرت جهانی
اولین شهرک سرامیک سازی در منطقه
کارخانه فراوری خاکچینی
کاشی تبریزکف
پارس پروفیل
شرکت بزرگ آناکنسرو تولیدکننده محصولات غذایی با برند سانیا
ترشی کام مرند
شرکت کشت و صنعت تکدانه
انستیتو تحقیقات واکسن و سرم سازی شمالغرب کشور
کارخانه تولید 3D پانل ره انجام
شهرکهای صنعتی
شهرک صنعتی شماره ۱مرند
شهرک صنعتی شماره ۲مرند
شهرک صنعتی زنوز مرند
شهرک صنعتی سرامیکی مرند
ره آورد
ره آوردهای مرند شامل میوهها و صنایع دستی خشکبار است.
مرند به عنوان شهر تریلیها شناخته میشود بدیل قرار گرفتن در جاده ابریشم.
همچنین مرند به عنوان بزرگترین تولیدکننده خشکبار در کشور شناخته میشود.
نگارخانه
پانویس
پیوند به بیرون
شهرداری و شورای شهر مرند
فرمانداری ویژه شهرستان مرند
جستارهای وابسته
فهرست شهرهای استان آذربایجان شرقی
مرند
شهرستان مرند
شهرهای استان آذربایجان شرقی
شهرهای شهرستان مرند
ویکیسازی رباتیک |
8713 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA | مطلوبیت | مطلوبیت به معنای فایده و سودمندی است. اگرچه این ترجمه از نظر معنا نادرست است ولی چون دو واژهٔ فایده و سودمندی در متون اقتصادی در معنای دیگری کاربرد دارند، بنابراین استفاده از واژه مطلوبیت به جای Utility مطلوب است.
تعریف اصطلاحی مطلوبیت در اقتصاد
به تعریف اقتصاددانان مطلوبیت کیفیتی است که کالایی را برای افراد خواستنی میکند. به بیان دیگر، مطلوبیت عبارت است از رضایت مصرفکننده که از مصرف کالا و خدمات (در واقع هرآنچه نیازها و خواستههای انسان را ارضا میکند) حاصل میشود.
در واقع کلمهٔ کلیدی مطلوبیت رضایت است نه سودمندی.
این مفهوم زیربنای اصل انتخاب عقلانی در اقتصاد و نظریه بازیها است. اقتصاددانان از آن جایی که میزان رضایت و خوشحالی حاصل از مصرف کالا و خدمات غیرقابل اندازهگیری است، روشهایی را برای اندازهگیری و نشان دادن مطلوبیت ابداع کردهاند. اقتصاددانان سعی کردهاند روشهای انتزاعی مقایسه مطلوبیت را از طریق مشاهده و محاسبه انتخابهای اقتصادی تکمیل کنند. به بیان ساده، اقتصاددانان مطلوبیت را تمایل مردم به پرداخت مبالغ مختلف برای کالاهای مختلف میدانند.
مفهوم مطلوبیت بسیار وسیع است و مترادف لذت شخصی میباشد. برای نمونه مصرف مواد مخدر برای افراد مضر میباشد ولی برای یک معتادی که به آن حس نیاز میکند لذتبخش میباشد، در نتیجه فرد معتاد به لحاظ بالا بردن لذت یا فرار از درد در کوتاه مدت از آن استفاده میکند و این کالا برای او اصطلاحاً دارای مطلوبیت یا خوشایندی میباشد.
در هنگام گزینش کالاها و خدمات مسلماً کالایی را برخواهیم گزید که برای ما مطلوبیت بیشتری داشته باشد. تمایل مردم معمولاً بر این است که از بابت مقدار پولی که برای یک کالا یا خدمت میپردازند مطلوبیتی به دست آورند که بیشتر از مطلوبیت خود آن پول باشد یا این که از زحمت (عدم مطلوبیت) ناشی از کار برای کسب آن میزان پول بیشتر باشد.
کاربردها
معمولاً مطلوبیت توسط اقتصاددانان در ساختارهایی مانند منحنی بیتفاوتی بکارگرفته میشود. منحنی بیتفاوتی، نشاندهنده ترکیبی از کالاها و خدماتی است که مصرف آنها موجب دریافت میزان مشخصی از رضایت برای فرد یا جامعه میشود. اقتصاددانان از مطلوبیت و منحنیهای بیتفاوتی به عنوان زیربنایی برای فهم نمودار تقاضا، که نیمی از تحلیلهای عرضه و تقاضای بکار رفته برای تحلیل کارکرد بازار کالا را فراهم میکند، استفاده میکنند.
مطلوبیت فردی و اجتماعی میتواند به ترتیب به عنوان ارزش تابع مطلوبیت و تابع رفاه اجتماعی تفسیر شود. همانطور که در منحنیهای قرارداد توسط جعبهٔ اجورث مصور میشود، زمانی که این دو با قیود تولید و کالا تلفیق شوند، تحت برخی شرایط، این توابع میتوانند برای تحلیل کارایی پارتویی استفاده شوند. این کارایی مفهوم اصلی اقتصاد رفاه است.
در مالیه، مطلوبیت برای ایجاد قیمت منحصری برای دارایی به نام قیمت بیتفاوتی بکار کرفته میشود. توابع مطلوبیت همچنین به اندازهگیری ریسک مربوط هستند.
ترجیحات آشکار شده
اقتصاددانان پی بردهاند که مطلوبیت به صورت مستقیم غیرقابل مشاهده و محاسبه است و در عوض، راهی برای استنباط مطلوبیت نسبی اصلی از انتخابات مشاهده شده ابداع کردهاند. این موارد توسط سامیلسون «ترجیحات آشکار شده» نامگذاری شده و بهطور مثال در تمایل به پرداخت مردم آشکار شدند:
مطلوبیت وابسته به امیال و خواستهها در نظر گرفته میشود. امیال نمیتوانند به صورت مستقیم محاسبه شوند، بلکه تنها به صورت غیرمستقیم توسط پدیدههای ظاهری ای که موجبشان میشوند، محاسبه میشوند و در موارد دخالت عمده اقتصاد، توسط قیمتی که فرد تمایل به پرداخت آن برای ارضای خواسته اش دارد، اندازهگیری میشود.
سیر تعاریف مطلوبیت از زمان جرمی بنتام تا به امروز
واژهٔ مطلوبیت را اولین بار پروفسور جرمی بنتام انگلیسی مطرح کرد. اصل کلی فلسفه بنتام بر منفعتگرایی و مطلوبیت استوار است. معاصرین بنتام از واژهٔ مطلوبیت در مباحث حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استفاده میکردند اما به تعریف مشخصی از این واژه دست نیافته بودند. در این زمان بنتام برای اولین بار به تعریف دقیق این اصطلاح پرداخت. او در کتاب «مقدمهای بر اصول اخلاقیات و قانونگذاری» دربارهٔ رفتار انسانی چنین نوشت: «طبیعت، انسان را تحت سلطه دو خداوندگار مقتدر قرار دادهاست: لذت و رنج». وی سپس اصل مطلوبیت را به عنوان اصلی اخلاقی معرفی نموده و عنوان میکند که حداکثر شدن خالص لذت (یا لذت کل منهای مجموع درد و رنج)، تعیین میکند که عمل درست و صواب کدام است. این مبانی به این معناست که مطلوبیت قابل اندازهگیری است. بنتام معتقد بود هر کس با در نظر گرفتن هفت بعد اصلی لذت، که به آنها اشاره کرده بود، مطلوبیت خود را اندازهگیری کند و در ادامه به چهارده لذت ساده، دوازده رنج ساده، و عوامل مؤثر بر آنها اشاره میکند.
با این حال نه او و نه اقتصاددانان همعصر او به درک رابطهٔ بین ارزش کالا و مطلوبیتی که از مصرف کالا به دست میآید نرسیدند. آدام اسمیت، رابطهٔ بین ارزش استفادهای و ارزش مبادلهای کالا را درک کرد تناقض مشهور آب و الماس را مطرح کرد. دیوید ریکاردو و کارل مارکس ارزش کالا را به میزان کاری که برای تولید آن به کار میرود مرتبط کردند. امیلکودر، از نمایندگان تجدیدنظر طلبی در تاریخ اندیشه اقتصادی، مدعی است که آدام اسمیت و ریکاردو که تحتتاثیر پروتستانیسم بودند، با تأکید بر نظریه صرفاً انگلیسی- پروتستانی ارزش- کار، موجب به تأخیر افتادن پذیرش نظریه ارزش مبتنی بر مطلوبیت شدند.
استانلی جونز کسی بود که به رابطهٔ بین قیمت و مطلوبیت اشاره کرد. جونز به نقش کلیدی مطلوبیت در اقتصاد اشاره میکند و اعتقاد دارد که ارزش، تماماً بستگی به مطلوبیت دارد و علم اقتصاد باید بر مبنای مطلوبیّت ریخته شود. او همچنین مطلوبیت را امری نسبی و تابع شرایط گوناگون و در ارتباط با کالاها و خدمان مختلف میدانست.
دربرداشت کلاسیکی و نئوکلاسیکی در مورد مطلوبیت تفاوتی وجود دارد. کلاسیکها مطلوبیت را به عنوان خصیصهٔ عمومی یک کالا محسوب میکنند و نقش مطلوبیت و تقاضا در قیمت یک کالا را نادیده گرفته بودند. در حالی که اقتصاد دانان نئوکلاسیکی بر این باورند که مطلوبیت نه یک اندیشهٔ مطلق، بلکه رابطهٔ نسبی بین شیء و انسان است.
آلفرد مارشال به تبیین این مسئله پرداخت. او با وارد کردن تحلیلهای هندسی در اقتصاد توانست سیستم بینابینی را ارائه کند که تلفیقی است از تئوری " کار ارزش" ریکاردو و تئوری " مطلوبیت ارزش " نئوکلاسیکها.
اما امروزه مطلوبیت در معنای مدرن آن حاوی هیچ اطلاع خاصی از "سطح لذت " ناشی از مصرف یک چیز نیست بلکه حتی نمیتوان رابطهٔ علت و معلولی بین مطلوبیت و انتخاب افراد را در نظر گرفت. در واقع مطلوبیت چیزی نیست مگر یک مفهوم جعلی که کار ما را در مدلسازی رفتار انسانی راحتتر میکند.
توابع مطلوبیت
بر سر این مسئله امکان محاسبه مطلوبیت کالا کمی جدال وجود داشتهاست. در یک زمان، فرض میشد که مصرفکننده میتواند مطلوبیت حاصل از مصرف کالا را به صورت دقیق بیان کند. اقتصاددانانی که این فرض را داشتند، از دسته اقتصاددانان کاردینال بودند. امروزه توابع مطلوبیت، که میزان مطلوبیت را به ازای مصرف مقادیر مختلف کالا بیان میکنند، به دو دسته اردینال و کاردینال تقسیمبندی میشوند. این تقسیمبندی بر این اساس است که آیا آنها اطلاعاتی بیش از صرفاً تقسیمبندی کالاها بر اساس الویت و ترجیحات بیان میکنند یا خیر.
مطلوبیت کاردینالی
اقتصاد دانان مانند ویلیام استانلی جونز و آلفرد مارشال در جواب این سؤال که آیا میتوان مطلوبیت را اندازهگیری کرد اینطور استدلال میکردند که مطلوبیت قابل اندازهگیری است و میتوان مطلوبیت را به وسیلهٔ واحدی به نام (یوتیل) اندازهگیری عددی کرد. این افراد معتقدند که مطلوبیت نه تنها قابل اندازهگیری است بلکه جمع پذیر نیز هست، به این معنی که میتوان مطلوبیت به دست آمده از مصرف دو کالا را با یکدیگر جمع کرد. اقتصاد دانان مانند اجورث و فیشر با نظریه عددی بودن مطلوبیت مخالف بودند؛ و این عقیده را داشتند که مطلوبیت کسب شده ناشی از مصرف یک کالا در یک مکان در مقابل مصرف یک کالای دیگر در مکان دیگر اندازهگیری میشود. از نظر این افراد اگرچه مطلوبیت قابل اندازهگیری است، اما جمع پذیر نیست و باید به مقدار مصرف همزمان کالاها برای اندازهگیری توجه کرد.
نظریه ارزش کار که ریشه در عقاید فلسفی هلنی (یونان باستان) داشت به این مفهوم ارتباط پیدا میکند.
زمانی که اهمیت تفاوت مطلوبیت به عنوان کمیتی با اهمیت زیاد از نظر اخلاقی یا رفتاری در نظر گرفته شود، از مطلوبیت کاردینالی استفاده میشود. برای مثال، فرض کنید که مطلوبیت یک لیوان آب پرتغال ۱۲۰ واحد (یوتیل)، مطلوبیت یک فنجان چای ۸۰ یوتیل و مطلوبیت یک لیوان آب ۴۰ یوتیل است. با استفاده از مطلوبیت کاردینالی نتیجهگیری میشود که یک لیوان آب پرتغال، همان قدر که یک فنجان چای از یک لیوان آب بهتر است، از یک فنجان چای بهتر است. اما نمیتوانیم این نتیجهگیری را کنیم که خوبی یک فنجان چای دو سوم یک لیوان آب پرتغال است زیرا این نتیجهگیری نه تنها وابسته به اهمیت تفاوت مطلوبیت است، بلکه وابسته به «صفر» مطلوبیت نیز هست. برای مثال، اگر «صفر» مطلوبیت در نقطهٔ ۴۰- باشد، آنگاه یک لیوان آب پرتغال ۱۶۰ یوتیل بیش از صفر و یک فنجان چای ۱۲۰ یوتیل بیش از صفر است.
اقتصاد نئوکلاسیک به جد از استفاده از توابع مطلوبیت کاردینالی به عنوان اساس رفتار اقتصادی خودداری کردهاست. استثنا قابل توجه این موضوع، تحلیل انتخاب تحت شرایط ریسک است.
گاهی از مطلوبیت کاردینالی برای جمعآوری مطلوبیت افراد و ایجاد تابع رفاه اجتماعی استفاده میشود. .
مطلوبیت اردینالی
بعدها اقتصاد دانان دیگر نظریه متفاوتی ارائه دادند که اول اینکه مطلوبیت افراد را نمیتوان اندازهگیری کرد و دوم مطلوبیت غیرقابل اندازهگیری را میتوان رتبهبندی کرد؛ مثلاً مصرف ناشی از کالای X بیشتر یا کمتر یا مساوی کالای Y است؛ ولی نمیتوان گفت که از مصرف کالای x، یا کالای y، چند عدد (مثلاً ۳۰۰ یا ۴۰۰)یوتیل مطلوبیت به دست میآید.)پاره تو اولین کسی بود که با کنار گذاشتن مطلوبیت کاردینالی، تئوری رفتار مصرفکننده را بر اساس مطلوبیت اردینالی مطرح کرد.
به عنوان نمونه میتوان گفت که مطلوبیت این سبد کالایی بیشتر یا کمتر یا مساوی سبد کالایی دیگر است. لازم است ذکر شود که یک سبد کالایی هم میتواند شامل کالاها باشد هم شامل خدمات. کالاها و خدمات هردو بخشی از کالاهای اقتصادی هستند.
زمانی که یوتیلها (ارزشهای تابع مطلوبیت) اهمیتی از نظر اخلاقی یا رفتاری ندارند و بیمعنی هستند، از مطلوبیت کاردینالی استفاده میشود. شاخص مطلوبیت، یک ترتیب رفتاری میان اعضای مجموعهٔ انتخابی رمزگذاری میکند، اما اطلاعاتی راجع به «قدرت ترجیحات» در اختیار قرار نمیدهد. در مثال فوق، تنها چیزی که واضح است این است که آب میوه به چای و چای به آب ترجیح دارد.
توابع مطلوبیت اردینال تا تغییرات افزایشی یکنوا منحصر به فرد هستند. برای مثال، اگر تابع تابعی اردینال باشد، برابر است، زیرا توان سوم، تغییرات افزایشی یکنوا را دربردارد.
در عوض، مطلوبیت کاردینال تا تغییرات افزایشی خطی منحصر به فرد هستند در نتیجه اگر تابع تابعی کاردینال باشد، برابر نیست.
ترجیحات
با اینکه طبق قرارداد، ترجیحات پایه اقتصاد خرد هستند، اغلب نمایش ترجیحات و تحلیل غیرمستقیم رفتار انسان با استفاده از تابع مطلوبیت ساده است. فرض کنید x مجموعه مصرف باشد؛ مجموعهای از تمام سبدهای منحصر به فردی از کالا که مصرفکننده امکان مصرف آنها را دارد.
تابع مطلوبیت مصرفکننده هر بستهٔ مجموعه مصرف را رتبهبندی میکند. اگر مصرفکننده x را به y ترجیح دهد یا میان آن دو بیتفاوت باشد، آنگاه است.
برای مثال، فرض کنید مجموعه مصرف یک مصرفکننده {X = {nothing, 1 apple,1 orange, 1 apple and 1 orange, 2 apples, 2 oranges و مطلوبیت آن u(nothing) = ۰، u(1 apple) = ۱ ،u(1 orange) = ۲ ،u(1 apple and 1 orange) = 4, u(2 apples) = ۲ و u(2 oranges) = ۳ است. پس این مصرفکننده یک پرتقال را به یک سیب ترجیح میدهد اما یک پرتقال و یک سیب را به دو عدد پرتقال ترجیح میدهد.
معمولاً در مدلهای اقتصاد خرد، یک مجموعهٔ محدود از L کالا وجود دارد و مصرفکننده میتواند به میزان دلخواه از هر کالا مصرف کند. مجموعهٔ مصرف حاصل میشود و X از مجموعه ، یک بردار شامل مقادیر مختلف کالا است. در مثال قبل، ۲ کالا داریم: سیب و پرتقال. اگر سیب را کالا اول و پرتقال را کالای دوم در نظر بگیریم، مجموعهٔ مصرف برابر است و u(0, 0) = 0, u(۱, ۰) = ۱، u(0, 1) = ۲ ،u(1, 1) = ۴ ،u(2, 0) = ۲ ،u(0, 2) = ۳ است. برای اینکه u تابع مطلوبیت X باشد، باید هر ترکیب از X تعریف شود.
تابع مطلوبیت نشاندهنده رابطه ترجیحات برای است اگر و تنها اگر به این معناست که . اگر u نشاندهندهٔ باشد، به این معناست که ارجح و متعددی و در نتیجه عقلایی است.
ترجیحات آشکارشده در مالیه
در کاربردهای مالی مانند بهینهسازی سبد سرمایهگذاری، یک سرمایهگذار سبد سرمایهگذاری ای را انتخاب میکند که تابع مطلوبیتش را حداکثر یا به همان نسبت معیار ریسک را حداقل کند. برای مثال، نظریه سبد سرمایهگذاری جدید واریانس را به عنوان معیار ریسک در نظر میگیرد. نظریههای متداول دیگر، نظریه چشمانداز و نظریه مطلوبیت انتظاری هستند. میتوان برای تعیین تابع مطلوبیت خاص هر سرمایهگذار، روند پرسشنامهای طراحی کرد: مثلاً شما برای x% احتمال دریافت y چه مقدار حاضر به پرداخت هستید؟ نظریه رجحان آشکار شده یک روش میان بر پیشنهاد میکند. سبد سرمایهگذاری X* ای که سرمایهگذار در حال حاضر در دست دارد را در نظر میگیرد و سپس تابع مطلوبیت یا معیار اندازهگیری را به گونهای تعیین میکند که X*سبد سرمایهگذاری بهینه شود.
مثالها
برای سادهسازی محاسبات، فروض متعدد دیگری در رابطه با جزئیات ترجیحات انسان ساخته شدهاند، که شامل توابع مطلوبیت زیر میشوند:
CES (کشش جانشینی ثابت)
مطلوبیت هم کشش
مطلوبیت نمایی
مطلوبیت شبه خطی
تابع مطلوبیت استون-گیری
فرم دوقطبی گورمن:
ترجیحات گرینوود-هرکویتز-هافمن
ترجیحات کینگ-پلوسر-ربلو
ریسک گریزی مطلق شبه هذلولی
اکثر توابع مطلوبیت مورد استفاده در مدلسازی و نظریات منظم هستند. آنها معمولاً یکنوا و شبه مقعر هستند. اما، امکان اینکه ترجیحات با استفاده از توابع مطلوبیت قابل نمایش نباشند وجود دارد. برای مثال، ترجیحات فرهنگ نگاشتی مداوم نیستند و امکان نشان دادن آنها با یک تابع مطلوبیت مداوم وجود ندارد.
مطلوبیت انتظاری
تئوری مطلوبیت انتظاری مربوط به تجزیه و تحلیل انتخابات میان پروژههای ریسکی با چندین پیامد است.
تناقض سن پترزبورگ اولین بار توسط نیکولاس برنولی در سال ۱۷۱۳عنوان شد و توسط دنیل برنولی در سال ۱۷۳۸ حل شد. دنیل برنولی استدلال میکند که اگر تصمیم گیرندگان از خود رفتار ریسک گریزانه نشان دهند، این پارادوکس حل میشود و یک تابع مطلوبیت کاردینال لگاریتمی در نظر میگیرد.
اولین کاربرد مهم تابع مطلوبیت انتظاری، استفاده جان وان نیومن و اسکار مورگنسترن از فرض حداکثرسازی مطلوبیت انتظاری در نظریه بازی هاست.
تئوری مطلوبیت وان نیومن-مورگنسترن
وان نیومن و مورگنسترن موقعیتهایی را عنوان کردند که پیامدهای انتخابها به یقیین مشخص نیست اما پیامدها احتمالهایی را به همراه خود دارند.
یک نمادگذاری برای قرعه کشی اینگونه است: اگر A وB هرکدام احتمال p و ۱ − p را در قرعه کشی داشته باشند، رابطهٔ خطی اینگونه است:
به صورت کلی، برای یک قرعه کشی با چندین بازیکن داریم:
به گونهای که
وان نیومن و مورگنسترن با استفاده از برخی فروض عقلایی مرتبط با رفتار تصمیمگیری نشان دادند که اگر یک فرد نماینده بتواند میان بخت آزماییها انتخاب کند، آنگاه آن فرد نماینده تابع مطلوبیتی دارد که در آن مطلوبیت یک بخت آزمایی دلخواه میتواند از طریق ترکیب خطی مطلوبیتها، با وزون برابر احتمال وقوع محاسبه شود.
این تئوری، تئوری مطلوبیت انتظاری نام دارد. فروض لازم، چهار اصل بدیهی در مورد خواص رابطه ترجیحات فرد بر بخت آزماییهای ساده (بخت آزماییهایی با ۲ بازیکن) هستند. به این معناست که A غالب ضعیف B است و بر B ترجیح داده میشود. (یا به عبارت دیگر حداقل به اندازهٔ B ترجیح داده میشود) بدیهیات عبارتند از:
تمامیت: برای هر دو بخت آزمایی ساده و ، یا یا است یا هر دو (که در آن صورت هر دو به یک میزان مطلوبند)
تعدی: برای هر سه بخت آزمایی ، اگر و باشد آنگاه است.
تحدب: اگر باشد، آنگاه احتمال بین ۰ و ۱ وجود دارد که بخت آزمایی به اندازهٔ مطلوب باشد.
استقلال: برای هر سه بخت آزمایی ، است اگر و تنها اگر باشد.
تنها زمانی است که بخت آزمایی تشکیل شده از طریق ترکیب احتمالی و نسبت به بخت آزمایی تشکیل شده از طریق ترکیب احتمالی و ارجحیت نداشته باشد.
اصل بدیهی ۳ و ۴ به ما اجازهٔ تصمیمگیری راجع به مطلوبیت نسبی دو بخت آزمایی یا دو دارایی را میدهد.
به عبارت دیگر، تابع مطلوبیت وان نیومن- مورگنسترن یک تابعی است که به انتخابات، اعداد واقعی نسبت میدهد: که یک عدد واقعی به هر پیامد نسبت میدهد به گونهای که ترجیحات هر فرد را نشان میدهد. تحت فروض مذکور، فرد بخت آزمایی را به ترجیح میدهد اگر و تنها اگر مطلوبیت انتظاری بیش از باشد:
در میان تمام بدیهیات، استقلال از همه بیشتر طرد شدهاست. انواع مختلفی از تئوریهای مطلوبیت انتظاری کلی عنوان شدهاند، که اکثر آنها فرض چهارم را مد نظر قرار نمیدهند.
احتمال موفقیت
کستگنولی و لیکالزی و بردلی و لیکالزی(۲۰۰۰) تفسیر دیگری از تئوری وان نیومن و مورگنسترن عنوان کردند. برای هر تابع مطلوبیت، یک قرعهٔ مرجع فرضی مخصوص با مطلوبیت انتظاری یک بخت آزمایی دلخواه که برابر احتمال عملکرد بهتر یا برابر قرعهٔ مرجع است وجود دارد. فرض کنید که موفقیت به عنوان پیامد بهتر یا همانند پیامد قرعهٔ مرجع باشد. آنگاه این تساوی ریاضی به این معناست که حداکثرسازی مطلوبیت انتظاری برابر حداکثرسازی احتمال موفقیت است. در بسیاری از زمینهها، این موجب تسهیل توجیه و اعمال مفهوم مطلوبیت میشود. برای مثال، مطلوبیت یک بنگاه ممکن است احتمال برآوردن انتظارات نامشخص خریداران باشد.
مطلوبیت غیرمستقیم
یک تابع مطلوبیت غیرمستقیم، ارزش بهینه دستیافتنی یک تابع مطلوبیت داده شدهای را میرساند که وابسته به قیمت کالاها، درآمد یا سطح ثروتی است که فرد دارا میباشد.
پول
یکی از کاربردهای مفهوم مطلوبیت غیرمستقیم، مفهوم مطلوبیت پول است. تابع مطلوبیت غیرمستقیم پول یک تابع غیرخطی ای است که کراندار و نامتقارن است. تابع مطلوبیت در ناحیه مثبت مقعر است و بازتابی از پدیدهٔ نزولی بودن مطلوبیت نهایی است. کراندار بودن تابع نشاندهندهٔ این است که از نقطهای به بعد، پول دیگر سودمند نیست زیرا اندازهٔ هر اقتصاد در هر نقطهای از زمان خود محدود است. نامتقارن بودن تابع بازتابی از این واقعیت است که از دست دادن و بدست آوردن پول پیامدهای اساساً متفاوتی را برای افراد و کسب و کارها دارد. غیرخطی بودن تابع مطلوبیت پول پیامدهای ژرفی در فرایند تصمیمگیری دارد: در مواقعی که نتایج تصمیمات از طریق بدست آوردن و از دست دادن پول، که در اکثر محیطهای کسب و کار معمول است، بر مطلوبیت تأثیر بگذارد، انتخاب بهینه برای تصمیم معیین وابسته به نتایج ممکن تصمیمات دیگر در همان دورهٔ زمانی است.
نقد و بررسی
ژوئن رابینسون انتقاد مشهوری دارد که مطلوبیت را مفهومی مدور عنوان میکند: «مطلوبیت مقدار کالایی است که افراد تمایل به خریدش را دارند و اینکه افراد تمایل به خرید کالاها دارند نشاندهندهٔ مطلوبیت است» رابینسون همچنین اشاره میکند که اینکه این تئوری فرض میکند ترجیحات ثابت هستند نشان میدهد که مطلوبین یک فرض آزمونپذیر نیست. این به این دلیل است که اگر تغییری در رفتار افراد در رابطه با تغییر در قیمتها یا تغییر در بودجه ایجاد شود، ما نمیتوانیم اطمینان داشته باشیم که این تغییر در رفتار تا چه حدی ناشی از تغییرات قیمت و بودجه و تا چه حدی ناشی از تغییرات در ترجیحات است. این انتقاد مشابه انتقاد فیلسوف هنس البرت است که ادعا میکند که فرض ثبات سایر شرایطی که پایه تئوری تقاضای نهایی است، خود یک حشو قبیح است و کاملاً غیرقابل آزمایش است. در اصل، منحنی عرضه و تقاضا (که مسیر نظری مقداری از کالا است که به ازای هر قیمتی، عرضه و تقاضا را نشان میدهد) صرفاً وابسته به هستیشناسی است و هیچگاه نمیتواند به صورت تجربی نشان داده شود.
انتقاد دیگر این ادعا است که مطلوبیت کاردینال و اردینال هیچیک در دنیا واقعی به صورت تجربی قابل مشاهده نیستند. در مورد مطلوبیت کاردینال، غیرممکن است که سطح رضایتمندی زمانی که شخصی کالایی را مصرف یا خریداری میکند، به صورت مقداری اندازهگیری شود. در مورد مطلوبیت اردینال، غیرممکن است که تصمیمگیریهای فرد هنگام خریداری کالایی تعیین شود. هر عمل شامل ترجیحات بر روی مجموعهٔ وسیعی از انتخابها خواهد بود (مانند سیب، آب پرتغال، سبزیجات دیگر، قرصهای ویتامین C، ورزش، عدم خرید و غیره)
پاسخ سئوالات دیگر راجع به اینکه استدلالها برای ورود به تابع مطلوبیت به چه چیزی نیاز دارند دشوار است اما به نظر میرسد که برای فهم مطلوبیت ضروری است. اینکه مردم از ارتباط خواستهها، اعتقادات یا احساس وظیفه مطلوبیت کسب کنند یا نه کلید فهم رفتار آنها در ارغنون مطلوبیت است. به صورت مشابه، انتخاب میان جایگزینها، خود یک پروسه تعیین موارد در نظر گرفته شده به عنوان جایگزین و مسئلهٔ تصمیمگیری در نااطمینانی است.
مفهوم مطلوبیت کل و نهایی
به مطلوبیت حاصل از کل کالاهای مصرف شده مطلوبیت کل (Utility Total) میگویند. هر قدر واحدهایی از یک کالا که مورد مصرف فرد در واحد زمان قرار میگیرد بیشتر باشد، مطلوبیت کلی که بدست میآید نیز بیشتر است.
مطلوبیت نهایی (اضافی)(Marginal Utility) عبارت از تغییر در مطلوبیت کل به ازاء تغییر یک واحد از مقدار کالای مصرف شده در یک دورهٔ زمانی مشخص است.
جستارهای وابسته
مطلوبیت نهایی
اقتصاد خرد
منابع
اصول اخلاقی
اقتصاد عدم قطعیت
مدلسازی گزینه
نظریه تصمیم |
8728 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84%20%DA%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%20%DB%8C%D9%88%D9%86%DA%AF | کارل گوستاو یونگ | کارل گوستاو یونگ (; زاده ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵ – درگذشته ۶ ژوئن ۱۹۶۱) فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس بود که با فعالیتش در روانشناسی و ارائهٔ نظریاتی تحت عنوان روانشناسی تحلیلی شناخته میشود. به تعبیر «فریدا فوردهام» پژوهشگر آثار یونگ:
«هرچه فروید ناگفته گذاشته، یونگ تکمیل کردهاست.»
یونگ بعضی از معروفترین مفاهیم روانشناسی را ابداع کردهاست مانند: ناخودآگاه جمعی، سایهها، پرسونا، عقدهها، آنیما و آنیموس، برونگرایی و درونگرایی. از آثار مهم او میتوان به روانشناسی ضمیر ناخودآگاه، تحلیل رؤیا، سمینار یونگ دربارهٔ زرتشت نیچه، انسان و سمبلهایش، خود شناخته، انسان در جستجوی هویت خویشتن، روانشناسی و علوم غیبی، روح و زندگی، ناخودآگاه جمعی و کهن الگو، روانشناسی و کیمیاگری، رؤیاها، زندگینامه من، کتاب سرخ، راز گل رزین، ماهیت روان و انرژی اشاره کرد.
زندگی
کودکی
او در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵م. در کسویل سوییس متولد شد. او فرزند دوم خانواده و تنها پسر یک کشیش پروتستان انجیلی اصلاحطلب سوییسی بود و خانواده او غرق مذهب بودند. هشت عمو و پدربزرگ مادری یونگ همگی کشیش بودند. او در جایی خود را نسبتاً سوئیسی میداند زیرا قدمت ملیت سوئیسی خانوادهاش به صد سال نمیرسد. اولین زمین بازی یونگ گورستان کلیسا بود. فرزند اول خانواده کمی پس از تولد از دنیا رفته بود. ششماهه بود که خانواده به روستای دیگری به نام لوفن در نزدیکی مرز آلمان و فرانسه آبشارهای راین نقل مکان کرد. پس از آن به کلاین هونینگن، روستای کوچکی در نزدیکی بازل و در ساحل راین رفتند.
وقتی یونگ ششماهه بود، پدرش به عنوان کشیش در یک کلیسای مرفه تر در لاوفن منصوب شد. اما تنش بین والدینش رو به افزایش بود. ماردش امیلی یانگ زنی غیرعادی و افسرده بود. او زمان قابل توجهی را در اتاق استراحت خود میگذراند و میگفت شبها در آنجا ارواح به ملاقاتش میآیند.
یونگ به مدرسه ای روستایی میرفت و از نظر هوشی بسیار از همکلاسیهایش پیش بود. او از بودن در کنار سایر کودکان لذت میبرد، اما دوستی با آنها برایش آسان نبود، چون تنها بازی کردن را دوست داشت. از ۱۱ سالگی به مدرسه ای در بازل رفت، ولی در آنجا هم هرگز خوشحال نبود. پسران دیگر او را عجیب و غریب میدانستند و سر به سرش میگذاشتند. درسها هم همیشه از نظر او خسته کننده بودند و وقتش را تلف میکردند.
یونگ در دوازده سالگی به دلیل بیماری صرع که دورههایی از حالت غش را منجر میشد به نحوی از رفتن به مدرسه شانه خالی میکرد، اما بعدتر از این سرگیجه و غش و ضعف خلاص شد. او بهتدریج به مردی خوشصورت و ورزشکاری نیرومند تبدیل شد که این صفات همراه با قهقهههای شادمانه و عشق به زندگی به او حضور فیزیکی قابل توجه و جذبهای بسیار، بهویژه در ارتباط با زنان، داد.
یونگ عاشق طبیعت و ارتباط روحی عمیق با همه موجودات زنده و تنهایی و آرامشی بود که طبیعت برایش به ارمغان میآورد. او اوقات زیادی را صرف تفکر، نوشتن، تعمق و کسب آرامش درونی میکرد و رابطه عمیق او با موجودات زنده و طبیعی در نقاشی و کار با چوب و سنگ تجلی مییافت. حیوانات را بسیار دوست داشت و همیشه سگش را همراه خود میبرد. یونگ غالباً از پیامهایی سخن میگفت که از طبیعت دریافت میکرد.
نه ساله بود که خواهرش گرترود به دنیا آمد، اما چون فاصله سنیشان زیاد و اخلاقهایشان متفاوت بود، حضور او بر کودکی یونگ تأثیری به جا نگذاشت. کارل کودکی گوشهگیر بود و دوست داشت تنها بازی کند و در دنیای خود غرق شود. گرترود بسیار حساس و ظریف بود و عمر چندانی هم نکرد. یونگ میگفت خواهرش همیشه برای او غریبه بودهاست. کارل عاطفی بود، ولی خواهرش هرچند عمیقاً بسیار حساس بود، اما احساساتش را بروز نمیداد.
جوانی و تحصیل
در جوانی مجذوب علم و فلسفه شد؛ فقر خانوادگی به کارل اجازه نمیداد در دانشگاهی در یک شهر دور درس بخواند، به همین دلیل دانشگاه بازل برای تحصیل در رشتهٔ پزشکی به او بورس داد. علاقه اصلی او تحصیل در رشته باستانشناسی بود، اما دانشگاه بازل چنین رشتهای نداشت، بنابراین تن به رشته پزشکی داد. انتخاب این رشته در خانواده او سابقه داشت و پدربزرگش استاد جراح دانشگاه بود. در سن بیستسالگی پدرش درگذشت و خانوادهاش مجبور به ترک خانهٔ کشیشان شدند و به باتمیتگرمیل نزدیک بازل نقل مکان کردند.
یونگ به عضویت انجمن مناظرات دانشگاه درآمد. او در مباحثات و وصلهپینه کردنهای عقلانی پیشرفت فوقالعادهای داشت. او در یک «تابش شهودی» پی برد آموزهای که او دنبالش میگردد روانپزشکی است. رشته روانپزشکی در آن زمان اعتبار چندانی نداشت، اما از نظر یونگ بهترین انتخاب بود، چون به او امکان میداد همزمان دربارهٔ جنبههای علمی و روحانی حیات مطالعه کند.
یونگ بیش از دو سال در جلسات احضار روح شرکت میکرد که این جلسات موضوع آمادهای برای تحقیقات او بود و موضوع پایاننامهٔ دکتری یونگ در سال ۱۹۰۲ شد. در این سال نظریات روانپزشکی به دست شارکو و فروید بسط یافت. یونگ کارآموزیاش را در روانپزشکی از دسامبر ۱۹۰۰ بهعنوان دستیار بیمارستان بورگهولتزلی از درمانگاههای وابسته به دانشگاه زوریخ آغاز کرد. او طی مدت نه سال در بورگهولتزلی در برنامهٔ پیشگام تجربی روانشناسی تحت سرپرستی یوجین بلولر رئیس بیمارستان فعال شد. تحقیقات بلویلر حول مسئله اسکیزوفرنی بود بلویلر در این زمان به تحقیقات فروید دربارهٔ ضمیر ناخودآگاه و روانزدایی اختلالات گرایش پیدا کرده بود.
یونگ از گالوانومتر برای اندازهگیری حالات روانی از راه پاسخهای پوستی و غدههای عرقی استفاده نمود، دستگاهی که امروزه به آن دروغ یاب میگویند. او در آن زمان مشغول تحقیق در آزمون ربط کلمات و تأثیر آن بر بیماران روانی و تبهکاران بود. کوششهای یونگ در این زمینه باعث شهرت او به خصوص در آمریکا شد. او در سال ۱۹۰۵ پزشک ارشد بورگهولتزلی و مدرس دانشکده طب در دانشگاه زوریخ گردید.
خاطراتی از کودکی
یونگ کودکی تنها و درونگرا بود. او معتقد بود که مانند مادرش، دارای دو شخصیت است یک شهروند مدرن سوئیسی و شخصیتی که مناسب قرن هجدهم است."شخصیت شماره ۱"، به گفته وی، یک بچه مدرسهای معمولی بود که در عصر آن زمان زندگی میکرد. "شخصیت شماره ۲" فردی با وقار، مقتدر و تأثیرگذار از گذشته بود.اگرچه یونگ به هر دو والدین نزدیک بود، اما از رویکرد علمی پدرش به ایمان ناامید شد.
ازدواج
یونگ در ۱۴ فوریه ۱۹۰۳ با اما یونگ (اما روشنباخ) (۱۹۵۵–۱۸۸۲) ازدواج کرد. «اما» از یک خانواده آلمانی-سوئیسی و زنی تحصیلکرده، زیبا و محبوب بود. او دختر یک کارخانهدار ثروتمند بود و این باعث آزادی یونگ از لحاظ مالی شد. پدر اما، به غیر از دیگر موارد همچنین مالک شرکت آیدبلیوسی - شرکت بینالمللی ساخت ساعت و تولیدکننده قطعات لوکس بود. با مرگ وی در سال ۱۹۰۵، دو دخترش و همسرانشان صاحب کارخانه شدند. برادر همسر یونگ - ارنست هومبرگر - صاحب اصلی شد اما یونگ سهامدار یک تجارت پر رونق بود که امنیت مالی خانواده را برای دههها تضمین میکرد.
تونی وولف
«تونی وولف» ابتدا از بیماران و سپس شاگرد و همکار کارل یونگ بود که یونگ با وی برای مدت دهها سال وارد ارتباط عاطفی شد، شروع رابطهٔ عاطفیِ کارل یونگ با تونی وولف مصادف با تولد فرزند وی از همسر اصلیاش اما یونگ بود، ولی همسر یونگ این ارتباط عاطفی را عامل نجات و تحکیم زندگی مشترک خود با یونگ میدانست و از تونی وولف به عنوان ناجی شوهرش یاد میکرد، او بر این اعتقاد بود که کاری که تونی وولف در دوره بحران و انزوای شوهرش برای او کرد، از عهده او و هر کس دیگری خارج بود.
میانسالی و ایجاد روانشناسی تحلیلی
در سال ۱۹۰۹ یونگ غرق در مطالعهٔ اسطورهها بود که تمایل به آنها او را سرگشته و در عین حال سودایی کرده بود. او پس از جدایی از فروید سفر پرآسیب گذر از بحران میانسالی را آغاز کرد. او در ۳۹ سالگی به بنبست رسیده بود. دوستان و همکارانش رهایش کرده بودند از کتابهای علمی بیزار شده بود و سِمت خود را در دانشگاه از دست داده بود. بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ از جهان کناره گرفت تا ناخودآگاه خویشتن را بکاود.
او غرقه در اعماق تاریک وجود خویش شد. در این هنگام با شخصیتهای کتاب مقدس و ایلیاد و اودیسه سخن گفت. اما مهمترین شخصیتی که دیدار کرد فیلهمون بود. آنها با هم در باغ قدم میزدند و بحثهای فلسفی مینمودند. (از نظر روانپزشکی یونگ با خودش حرف میزد و فیلهمون یک خیال و نشانهای از جنون بود. اما در چارچوب آثار یونگ در روانشناسی تحلیلی فیلهمون صورت مثالی روح است که برگرفته از گنجینهٔ تصورات ناخودآگاه است)
یونگ در بقیهٔ ایام زندگی کوشید تا بینشهای حاصل از اکتشاف ناخودآگاه خویش را بیان کند. او در سال ۱۹۱۳ روش خویش را روانشناسی تحلیلی نامید تا آن را از روانکاوی متمایز سازد و بیان کرد که این روش شیوهایاست که میتواند تمام کوششهای روانشناسی همچون روانکاوی فروید و روانشناسی فردی آدلر را دربرگیرد. او در سال ۱۹۱۹ برای اولین بار کلمه صورت مثالی را بهکار برد.
یونگ در اوایل سال ۱۹۴۴ در ۶۹ سالگی بر اثر سانحهای زمینخورد و پایش شکست. پس از آن دچار یک حملهٔ قلبی شد و تحت تأثیر دارو و در حال مرگ ،تجربهٔ نزدیک به مرگ(NDE) داشت و پدیدهٔ خروج روح از بدن را تجربه کرد. وی دربارهٔ این تجربه خود در کتاب خاطرات، رؤیاها، اندیشهها توضیحاتی ارائه کردهاست. او کرهٔ زمین را از مسافتی میبیند که بیستسال پس از آن فضانوردان، زمین را در آن فاصله برای نخستینبار دیده و وصف کردهاند. زمینی محصور در نوری آبی، با توصیف قارهها، اقیانوسها و دریاها؛ حتی هیمالیای پوشیده از برف اما ابری و مه آلوده{منبع}... صحنهای که به گفتهٔ خود یونگ دیدنش از آن فاصله، باشکوهترین چیزی بوده که در عمرش دیدهاست. وی در زاویهای دیگر از تجربهاش، معبدی سنگی را میبیند که پاسخ سؤالات بسیاری را در آن در دسترس خود میدیدهاست. یونگ سالها پس از این تجربه هفدهسال دیگر به حیات خود ادامه میدهد در حالیکه پزشک معالج وی اندکی پس از هوشیاریاش، به عفونت خون مبتلا و درمیگذرد! پس از این بیماری بود که آثار اصلی یونگ در پی شناخت نوین وی از زندگی نوشته شد.
او اولین کسی بود که در قرن بیستم، کیمیاگری را از لحاظ روانشناسی قابل دسترسی ساخت و نشان داد که چگونه رازهای کیمیاگری شبیه صورتهای مثالی رؤیا هستند.
همسر یونگ، اِما در ۲۷ نوامبر ۱۹۵۵ فوت کرد. از آن به بعد یک زن انگلیسی به نام روث بیلی تا پایان مرگ همراه و پرستار او شد.
مرگ
یونگ راجع به کارهایش مکاتبات بسیاری داشت و بارها در سنین کهولت از او تجلیل به عمل آمد. او در سن ۸۵ سالگی در ۶ ژوئن ۱۹۶۱ از دنیا رفت.
یونگ و فروید
او در سال ۱۹۰۶ نسخهای از نتایج کارهای خود را برای زیگموند فروید فرستاد. مکاتبه و دوستی آن دو تا سال ۱۹۱۳ ادامه یافت. اولین دیدار یونگ با فروید در وین اتفاق افتاد و آن دو ۱۳ ساعت تمام با هم حرف زدند. یونگ به زودی چهرهای درخشان در تحقیقات فروید شد. او اولین رئیس انجمن بینالمللی روانکاوی شد و ویراستار گزارش سالانه این انجمن که اولین نشریه روانکاوی بهشمار میرود، بود.
ارتباط فروید با یونگ که زمانی او را وارث بدون معارض روانکاوی میدانست، در سال ۱۹۰۹ تیره شد. در آن سال فروید و یونگ برای سخنرانی راجع به روانکاوی در دانشگاه کلارک به آمریکا سفر کردند. آنها طی سفر خوابهای یکدیگر را تحلیل میکردند. اما فروید جزئیات مربوط به شرح حال شخصی خویش را برای تعبیر بازگو نمیکرد. فروید دو بار در حضور یونگ بیهوش شد. بار اول در صف انتظار ورود به کشتی به مقصد آمریکا بودند و بار دوم در سال ۱۹۱۲ پس از یک مباحثهٔ طولانی راجع به اختلاف نظرهایشان پس از شرکت در کنفرانس مونیخ مشغول صرف نهار بودند. اختلاف نظر این دو بیش از پیش در سخنرانیهای یونگ در دانشگاه فوردهام نیویورک در سال ۱۹۱۲ آشکار شد. یونگ با فروید موافق بود که هیستری و وسواس فکری نشانگر جابهجاسازی غیرعادی شور جنسی است اما عقیده داشت که حالات روانپریشی چون اسکیزوفرنی نمیتواند با اختلالات جنسی قابل توضیح باشد. همچنین یونگ از اصل با میل به زنای با محارم مخالف بود و آن را نمادی از میل به تولد روحانی مجدد در جریان روانی تبدیلشدن به فردی مستقل میدانست.
[[پرونده:Hall Freud Jung in front of Clark 1909.jpg|بندانگشتی|چپ|عکس گروهی در سال ۱۹۰۹ در جلوی دانشگاه کلارک. ردیف جلو(از چپ به راست): زیگموند فروید، جی. استنلی هال، یونگ؛ 'ردیف عقب: آبراهام آ. بریل، ارنست جونز، شاندور فرنتزی|315x315پیکسل]]
یونگ و خدا
کارل گوستاو یونگ در ۱۹۵۲، به کشیشی جوان نوشت: همانگونه که سیارات به دور خورشید میچرخند تمام افکار من گرد «پروردگار» میگردد و به نحو مقاومت ناپذیری مجذوب او میشود احساس میکنم اگر در برابر این نیرو کمترین مقاومتی نشان دهم بزرگترین گناه را مرتکب شدهام.
کتاب: خاطرات، رؤیاها، اندیشهها
از: کارل گوستاو یونگ
بروز اختلافات و طرد شدن یونگ توسط فروید
کارل یونگ پس از طرد شدن توسط فروید شروع به ایجادِ حلقهای از یاران گرد خود در زوریخ کرد. از جملهٔ معروف ترین بیمارانی که تحت درمان یونگ قرار گرفت و جذب نظریه درمانی او شد، دختر یک تاجر بسیار ثروتند آمریکایی به نام جان دیویس راکفلر بود، راکفلر به عنوان نخستین میلیاردر آمریکایی شناخته میشود و یونگ توانسته بود نظر دختر وی را به نظریه درمانی خویش جلب کند. دخترِ راکفلر میلیونها دلار برای بسط و گسترش مؤسسهٔ کارل یونگ به وی کمک کرد که این پول در آن زمان ثروت بسیار زیادی میبود.
کارل یونگ به مانند یک پیامبر در مابین گروهی بود که گردِ خود جذب نموده بود و این گروهِ گردآمده پیرامون وی بهواقع تصور میکردند که آنها انسانهایی ویژه هستند، و این به قسمی بود که آنها به این تصور رسیده بودند که براستی در گرداگرد فرد ویژهای نیز جمع آمدهاند.
ضمیر ناخودآگاه
یکی از موارد باعث اختلاف نظر میان یونگ و فروید، مبحث مربوط به ناخودآگاه میباشد. چرا که فروید ناخودآگاه را برآمده از خودآگاه و وابسته به آن میدانست در حالیکه یونگ معتقد بود، عرصه خودآگاه ذهن در انسان همانند یک جزیره کوچک در اقیانوسی از ناخودآگاه قرار دارد. یونگ ناخودآگاه را به دو بخش اصلی تقسیم نموده بود، یکی ناخودآگاه فردی که زمینه بروز انگیزهها و امیال درونی است و به مضامین دوران کودکی ختم میشود و دیگری ناخودآگاه جمعی که ریشه در حیات اجدادی بشر دارد و شامل تجربههای گذشتگان است که در هالهای از ابهام فرورفتهاست. او معتقد بود که ناخودآگاه از لحاظ دسترسپذیری به سه سطح قابل تقسیم است که عبارتند از:
سطح ناخودآگاه در دسترس.
سطح ناخودآگاه که با اندیشه قابل دسترس است.
سطح ناخودآگاه هسته که غیرقابل دسترس است.
یونگ در یکی از سخنرانیهای خود عنوان میکند که، اصطلاح ناخودآگاه را به منظور پژوهش مطرح کردهاست و به جای آن میتوانسته از واژه «خدا» استفاده نماید.
او همچنین عنوان میکند که هرجا به زبان اساطیر سخن گفتهاست، واژههای مانا، خدا و ناخودآگاه با یکدیگر مترادف بودهاند. کارل گوستاو یونگ معتقد است، برجستهترین ویژگی مربوط به ناخودآگاه جمعی، نمادهای کهن و شگفتانگیزی هستند که آنها را کهن الگو (آرکی تایپ) نامیدهاست.
یونگ معتقد است زبان ناخودآگاه، زبان نمادها است که برای سخن گفتن با آدمی از راز و رمزهای پنهان در نمادها استفاده میکند. ناخودآگاه به واسطه رؤیا و اسطوره با انسان سخن میگوید و زادگاه هردوی آنها در ناخودآگاه فردی و جمعی است. وی معتقد است رؤیای جمعی همان اسطوره است که در طی تاریخ توسط ملل و اقوام به زبان تمثیل و نماد بیان میشوند و عمیقترین لایههای ناخودآگاه جمعی را آشکار میکنند.
آثار
آثار یونگ بسیار پیچیده و مبسوط هستند و یونگ روش تجربی را تنها راه حل ممکن میدانست. جهانبینی علمی او گرچه تجربی است ولی با نسبیگرایی علمی سدهٔ بیستم به ویژه با دانش فیزیک همنواتر است. یونگ و همچنین فروید از پیشگامان عرصهای کشف نشده بودند و اندیشههایشان در گذر زمان دستخوش دگرگونی و تحول شدهاست. در نتیجه نوشتههای آنان اغلب حاوی مفاهیمی شکل نیافته، رهاشده و حتی متناقض است به نحوی که برای تشریح اندیشههای این دو باید تا حدودی دقت و مراقبت به خرج داد.
یونگ زندگی حقیقی را گسترش آگاهی میداند نه جریان زندگی در خود. او میگوید که شخصیتی وحدت یافته به احساس و دریافت زندگی میرسد و انسان صرفاً پدیدهای با جنبههای گوناگون نیست. او «شدن» را همراه با رنج میداند. از نظر یونگ فرصت مناسب برای توسعه شخصیت انسان کافی نیست. او رشد بشر را از منابع درونی میداند و کسی را که در درون فقیر است دارای رشد شخصیتی ناشی از بیرون وجودش میداند.
یکی از آثار یونگ، تحلیل رؤیا (گفتارهایی در تعبیر و تفسیر رؤیا) است؛ درس گفتارهای ترم زمستانی ۱۹۲۸ و تابستانی ۱۹۲۹ که در سه جلد با ترجمه رضا رضایی و آزاده شکوهی به فارسی ترجمه و توسط نشر افکار منتشر شدهاست.
از همین مجموعه، کتاب دیگری با عنوان تحلیل رؤیای کودکان شامل درسگفتار سمینارهای ۱۹۳۶–۱۹۴۰ یونگ با عنوان Children's Dreams: Notes from the Seminar Given in 1936-1940 در سال ۲۰۱۰ توسط اتنتشارات دانشگاه پرینستون به انگلیسی ترجمه و منتشر شده که با ترجمه آزاده شکوهی در نشر افکار در دست انتشار است.انسان و سمبلهایش یکی از مهمترین کتابهای یونگ است که نخست بار توسط ابوطالب صارمی به زبان فارسی ترجمه شدهاست؛ در این کتاب فقط شرح مختصری بر نظریات یونگ مانند کهنالگو و… داریم. در کل این کتاب جز آثار اصلی یونگ نبوده و انتشار آن در جهت آشنایی بیشتر مردم با افکار او بود.
او همچنین در آثار خود به آنیما و آنیموس اشاره میکند که در بخش ناهشیار ذهن افراد نقشی کلیدی ایفا میکنند. بر اساس گفتههای یونگ آنیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوهگر میشود و آنیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار میشود.
شیوه درمانی کارل یونگ به زندگی برخی افراد معنا میبخشید، و به همین دلیل بسیاری از افرادی که در پریشانی به سر میبردند به خوبی جذب شیوه درمانی یونگ میشدند. بیشتر افراد ثروتمند برای مشکلات یا بیماریهای خویش به کارل یونگ مراجعه میکردند. آن ها اغلب افرادی صاحب بالاترین مناصب اجتماعی بودند اما معنای زندگی خود را گم کرده بودند. به عنوان مثال پس از اینکه کارل یونگ توانست دختر راکفلر میلیاردر آمریکایی را به جلسات خود جلب کند، آرام آرام حضور در جلسات کارل یونگ تبدیل شد به کاری که هر زن ثروتمند آمریکایی میبایست انجام دهد. به گونهای که اگر فرد یک زن آمریکایی بود که نیاز به کمک مشاورهای داشت مانند ادیت راکفلر مک کورمیک در جلسه با کارل یونگ حضور پیدا میکرد. بیمارانِ وی از افکار پریشان خویش رهایی پیدا میکردند و به دنیای ناخودآگاه جمعی وارد میشدند و این افکار جایگزین پریشانیها و نابسامانیهای آنها میشد، و بدین ترتیب کارل یونگ بیماران خود را از سرگشتگی و بی معنایی زندگی رهایی میبخشید.
کتاب سرخ
در سال ۱۹۱۳ و در سن ۳۸ سالگی یونگ تجربهٔ وحشتناک «روبهرویی با ناخودآگاه» را داشت. او تصاویری میدید و صداهایی میشنید. او نگران بود که دچار روانپریشی یا اسکیزوفرنی باشد. او باور داشت که این یک تجربهٔ ارزشمند است و بنابراین در خلوت، به خود القای توهم یا به زبان خودش خیالپردازی میکرد. او سپس این وقایع را در یک دفتر چرم سرخ ثبت کرد و به مدت شانزده سال گاهوبیگاه بر روی آن کار میکرد.
کتاب زندگینامه و معرفی آثار
کتاب خاطرات، رؤیاها، تفکرات کتابی است که توسط آنیتا جعف، منشی کارل یونگ، نگاشته شد، اما به دلیل آنکه اگر این کتاب به عنوان یک زندگینامه از کارل یونگ معرفی میشد، فروش بیشتری میداشت در نتیجه این کتاب نیز به کارل یونگ نسبت داده شد. این کتاب بعدها توسط خانواده و پیروان کارل یونگ ویرایش شده و قسمتهای مرتبط با «تونی وولف» از این کتاب حذف شد، «تونی وولف» از شاگردان کارل یونگ بود که یونگ یگانه همراه یونگ در دوران بحرانی انزوا و آشفتگی روحی او بود، یونگ برای مدت دهها سال با او وارد رابطه عاطفی شد، شروع رابطهٔ عاطفیِ کارل یونگ با تونی وولف مصادف با تولد فرزند وی از همسر اصلیاش اما یونگ بود؛ ولی همسر یونگ این ارتباط عاطفی را عامل نجات و تحکیم زندگی مشترک خود با یونگ میدانست و از تونی وولف به عنوان ناجی شوهرش یاد میکرد، او بر این اعتقاد بود که کاری که تونی وولف در آن دوره بحرانی برای شوهرش کرد، از عهده او و هر کس دیگری خارج بود.کارل گوستاو یونگ؛ واژهها و نگارهها (آلمانی: C. G. Jung, Bild und Wort) زندگینامه ای مصور و مفهومی از کارل گوستاو یونگ، روانپزشک و فیلسوف اهل کشور سوئیس است. این کتاب را آنیلا یافه (Aniela Jaffé)، نویسنده و روانپزشک آلمانی-سوئیسی به زبان آلمانی نوشتهاست. این کتاب در ۱۹۷۷ توسط انتشارات والتر منتشر شد.
یک روش خطرناک (فیلم)
داستان این فیلم دربارهٔ یونگ و فرویداست.
پانویس
8.روانشناسی تحلیلی یونگ
جستارهای وابسته
برونگرایی و درونگرایی
فرایند فردیت
انسان در جستجوی هویت خویشتن
روح و زندگی
تنزیه
دیوید کورش
ماریا لوییز وان فرانتس
منابع
والتر اودانیک، ولودیمیر. یونگ و سیاست. ترجمهٔ علیرضا طیب. نشر نی ۱۳۷۹.
هاید، مگی و مگگینس، مایکل. یونگ، قدم اول . ترجمهٔ نورالدین رحمانیان. نشر و پژوهش شیرازه. ۱۳۷۹
یونگ، کارل گوستاو. اسطورهای نو «نشانههایی در آسمان». ترجمهٔ جلال ستاری. نشر مرکز. ۱۳۸۲.
یونگ، کارل گوستاو. انسان امروزی در جستجوی روح خود. ترجمهٔ فریدون فرامرزی و لیلا فرامرزی. انتشارات آستان قدس رضوی. ۱۳۸۱. ISBN
۹۶۴–۳۳–۷۹۵–۲
یونگ، کارل گوستاو. روح و زندگی. ترجمه دکتر لطیف صدقیانی. چاپ نیل. ۱۳۷۹. تهران.
کتابشناسی
ضمیر پنهان، ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور، انتشارات کاروان، ۱۳۸۳
انسان و سمبلهایش، ترجمه ابوطالب صارمی، کتاب پایا با همکاری انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، زمستان ۱۳۵۹ و همینطور ترجمه دکتر محمود سلطانیه، نشر جامی، ۱۳۷۷
تحلیل رؤیا: گفتارهایی در تعبیر و تفسیر رؤیا (سه جلد). ترجمه رضا رضایی و آزاده شکوهی، نشر افکار.
انسان در جستجوی هویت خویشتن، ترجمه محمود بهفروزی، چاپ گلبان، انتشارات جامی، چاپ اول، ۱۳۸۰، تهران.
روح و زندگی، ترجمه دکتر لطیف صدقیانی، چاپ نیل، انتشارات جامی، چاپ اول، ۱۳۷۹، تهران.
رؤیاها، ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور، انتشارات کاروان، ۱۳۸۴
صور مثالی و ناخودآگاه جمعی روانشناسی ضمیر ناخودآگاه روانشناسی و دین ترجمه عبدالرحیم گواهی، انتشارات جامی، 1401
روانشناسی و کیمیاگری کتاب سرخ پاسخ به ایوب''
همزمانی؛ یک اصل ارتباطی غیر علّی، ترجمه اکبر امیری، نشر نیماژ، ۱۴۰۱
سمینار یونگ درباره چنین گفت زرتشت نیچه، ترجمه سپیده حبیب، انتشارات کاروان، ۱۳۸۷
پیوند به بیرون
صفحه کارل گوستاو یونگ
هرمان هسه
اختربینان اهل سوئیس
استادان دانشگاه صنعتی زوریخ
افراد سوئیسی آلمانیتبار
اهالی بخش اربون
اهالی دانشگاه زوریخ
اهالی رپپرسویل-جونا
اهالی کوسنکت
پروتستانهای اهل سوئیس
تاریخ بهداشت روان
تاریخ روانپزشکی
خودزندگینامهنویسان اهل سوئیس
دانشآموختگان دانشگاه بازل
درگذشتگان ۱۹۶۱ (میلادی)
درگذشتگان به علت بیماری در سوئیس
روانشناسان سده ۲۰ (میلادی)
روانپزشکان اهل سوئیس
روانپویشی
روانشناسان اهل سوئیس
روانشناسان دین
روانشناسی تحلیلی
روانشناسی
زادگان ۱۸۷۵ (میلادی)
شاگرد زیگموند فروید
عارفان مسیحی
عارفان
فیلسوفان آلمانیزبان
فیلسوفان اهل سوئیس
فیلسوفان سده ۲۰ (میلادی)
کارل گوستاو یونگ
مسیحیان کالوینیست و اصلاحطلب اهل سوئیس
منتقدان یهودیت
نمادشناسان
نویسندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل سوئیس
همهخدایی |
8730 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%AF%D9%87%D8%AA%D9%84 | دهستان دهتل | دهتل دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شدهاست. این دهستان در ۵۵ کیلومتری شمال شرقی شهر بستک مرکز شهرستان واقع میباشد. همچنین «ده تَل» یا «ده طَل» نیز نوشته میشود. تل به معنی تپه، و طَل به معنی شبنم یا رطوبت است. نام پیشین دهتل بر اساس تحقیقات به دلیل وجود معادن «طَلا» در پیرامون روستا، این دهستان دِه طَلا نیز نامیده شدهاست.
این روستا در ۴۲ کیلومتری شرق روستای تدرویه واقع است.
محدودهٔ دهتل
از شمال رودخانه شور گوده، از جنوب کوه، از شرق به روستای لرد بستو، و از سمت مغرب به روستای بامستان محدود میگردد.
جمعیت
جمعیت دهستان دهتل طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۷۲۶ نفر بودهاست. که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان محمد ادریس شافعی میباشند و به زبان اچمی تکلم میکنند.
ودارای دبستان، مدرسه راهنمائی، دبیرستان شبانهروزی دخترانه، دبیرستان پسرانه، برق و لولهکشی آب است. ٨ باب مسجد با بنای بسیار زیبا، ۱۰ باب آبانبار برکه، ۸۰۰۰ اصله نخل دیم، ۷ دستگاه پمپ آب و ۳۲۰۰۰ کیلوگرم زمین زیر کشت دارد. دارای ۲ سد که هنگام بارندگی پر از آب باران میشود و در جنوب شرقی روستا قرار دارد؛ و نیز دارای یک ورزشگاه ودو باب زمین فوتبال است. روستای ده تل مرکز دهستان بوده و روستاهای: ایلود، برکه لاری، چاه دزدان، بامستان، سید احمدی، کنچی، رودبار و انجیردان از توابع این دهستان است. مرکز بهداشتی درمانی آن ۶ خانه بهداشت زیر پوشش دارد. سوابق این مرکز بهداشتی درمانی به حدود ۳۵ تا ۴۰ سال میرسد.
پیشینهٔ تاریخی
پیشینهٔ تاریخی این روستا به دوران پیش از اسلام میرسد و این ده در آنزمان «گبر»نشین زرتشتینشین بودهاست. مطالعه در سیر وقایع و گذشته دهتل حکایت از وجود مردمانی فرهیخته با سابقهای درخشان دارد که نشان دهنده غنای فرهنگی با پیشینهٔ پربار مردم این سامان دارد بهطوریکه در گذشته نه چندان دور اقوام مختلفی مانند: اوزیها، قشمیها، کرمستجیها، مینابیها و عدهای از بندر خمیر در این روستا مشغول تجارت و داد و ستد در حرفههایی همچون عبا بافی، گیوه سازی، زنبیل بافی، کنجد پزی، ارده سازی، کشاورزی و دامداری و دامپروری بودهاند، و به گواهی تاریخ به نقل از سالمندان در آن دوران جمعیت روستا بالغ بر ۴۵۰۰ نفر بودهاست. اما به دلایلی چون زلزله و قحطی در منطقه مردم ناچار به مهاجرت گردیدند بهطوریکه جمعیت قابل توجهی از این روستا هماکنون در بندرعباس و دیگر شهرها، و حتی در کشورهای عربی مخصوصاً کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس نیز زندگی میکنند.
مهندس جمیل موحد (مورخ) در کتاب: «بستک و خلیج فارس» مینویسد: دهتل شهر نسبتاً آبادی است که چندین هزار نفر جمعیت داشته و دارای مدرسه و کاروانسراهای بزرگ است.
مصطفی خان بستکی متخلص به فایز بستکی، حکمران بستک و جهانگیریه در دیوان اشعار خود در سال ۱۲۵۹ در وصف دهتل چنین میسراید:
شاعران بسیاری در وصف دهتل سرودهاند تا جایی که تائب شاعر نامدار اوزی آنچنان مجذوب دهتل میشود که اکثر عمر خود را در این روستا به سر میبرد.
ابراهیم منصفی شاعر و هنرمند عزیز خطه هرمزگان نیز چندین سال در دیار دهتل به شغل معلمی مشغول بوده و پس از آن نیز به ایلود از توابع دهتل رفته و در آنجا زندگی تشکیل داده و تا آخر عمر در همین مکان سکنی میگزیند.
مشاهیر
سید عبدالله حسینی
احمدنور عبدي
شهید فخرالدین فلک نازی
آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری
آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری گوناگونی در این منطقه وجود دارد که شامل: دمون زار (گورستان وسیع گبرها )، سنگ نگاره های باستانی با قدمتی بیش از ۹۰۰۰ سال، قلعه کهنه، سد زیبای خَشُوَه، قناتهای آب شیرین از سید احمدی تا لرد بستو، طبیعت و نخلستان و دشتهای بسیار وسیع در شمال روستا، برکههای ساروجی با سابقه بالای یک قرن، آرامگاههای شخصیتها و امامزادهها از جمله زاهد دانیال .
پانویس
فهرست منابع و مآخذ
محمدیان، کوخردی، محمد. «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید،، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
نگارهها از: محمد محمدیان.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
اطلس گیتاشناسی استانهای ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran)
بخش مرکزی
دهستانهای شهرستان بستک |
8737 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%84%D8%A6%D8%A7%D9%86 | نیواورلئان | نیواورلئان یا نیو اورلینز (در انگلیسی: New Orleans) شهر-پریش واحدی در کرانه رود میسیسیپی در لوئیزیانا در ایالات متحده آمریکا است. نیواورلئان بزرگترین شهر ایالت لوئیزیانا است. این شهر از بندرهای مهم ایالات متحده آمریکا محسوب میشود.
ریشهشناسی
در انگلیسی این شهر «نیواورلینز» خطاب میشود، اما در فرانسوی به «لا نوول اورلئان» متداول است. . در زبان فارسی زمان قاجار به علت نفوذ زبان فرانسوی در ایران این شهر با واژه فرانسوی مشهور بود ولی در زبان فارسی جدید با افزایش نفوذ زبان انگلیسی به آرامی به واژه انگلیسی رواج پیدا کرد اما این واژه را از انگلیسی «نیو» و نصف دیگر آن را از فرانسوی «اورلئان» به اشتباه در کنار هم گذاشته و نام این شهر را «نیواورلئان» گزارش کردند که در زبان دیگری وجود ندارد. اخیراً در رسانههای فارسی نام این شهر با واژه درست آن «نیواورلینز» نوشته میشود.
کارنوال
کارنوال بزرگ ماردی گرا در نیواورلینز یکی از چهار کارنوال مشهور جهان است که هر ساله در این شهر برگزار میشود و باعث جلب میلیونها توریست به آن میشود.
این کارنوال بزرگترین کارنوال در کشور آمریکا است.
ورزش
تیمهای بسکتبال نیو اورلئانز پلیکانز و فوتبال (آمریکایی) نیو اورلئانز سینتز هر دو از این شهرند.
مراکز علمی
از دانشگاههای مهم این شهر میتوان دانشگاه نیواورلئان، دانشگاه لویولا و دانشگاه تولین را نام برد.
موسیقی و فرهنگ
شهر نیواورلئان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی به خصوص در زمینه موسیقی در ایالات متحده آمریکا است.
توفان کاترینا
توفان کاترینا یکی از مرگبارترین حوادث طبیعی در تاریخ ایالات متحده آمریکا گزارش شدهاست.
در جریان این تندباد که در ماه اوت سال ۲۰۰۵ میلادی به وقوع پیوست، بیش از ۱۳۰۰ تن که اکثراً از طبقات فقیرنشین و سیاهپوست بودند جان خود را از دست دادند.
توفان کاترینا همچنین صدها هزار تن را در شهر نیواورلئان بیخانمان کرد.
توفان گوستاو
جدیدترین توفان گزارش شده، توفان دریایی گوستاو است که یکی از بزرگترین توفانهای دریایی ثبت شده میباشد.
نگارخانه
منابع
پیوند به بیرون
دفتر گردشگری شهر نیو اورلئان
اتاق بازرگانی شهر نیواورلئان
انجمن اسلامی دانشگاه نیواورلئان
بنیانگذاریهای ۱۷۱۸ (میلادی) در فرانسه نو
پستترین نقاط ایالات متحده آمریکا
پولدرها
سکونتگاههای بندری ایالات متحده آمریکا
شهرها در لوئیزیانا
شهرهای رودگذر
شهرهای کرانه میسیسیپی
شهرهای منطقه کلانشهری نیواورلئان
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۷۱۸ (میلادی)
مناطق مسکونی در لوییزیانا با جمعیت غالب آمریکاییهای آفریقاییتبار |
8741 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D9%84%D9%88%D8%B5 | صحرای خلوص | صحرای خلوص صحرای گسترده ای است به طول ۱۲ کیلومتر وعرض ۸ کیلومتر، در شمال رودخانه مهران و جنوب روستای خلوص، شهرستان بستک، استان هرمزگان، ایران واقع است.
محدوده صحرای خلوص
صحرای خلوص به طول ۱۲ کیلومتر و عرض ۸ کیلومتر زمین زراعت دیم و مربوط به طوایف مختلف بستک است که به آن حراثه میگویند و سهام حراثه ها به شرح زیر است:
۱- حراثه مدکل
۲- حراثه خانی
۳- حراثه کچل
۴-حراثه کهوری
۵-حراثه اوزی
۶- حراثه شیخ یوسفی
صحرای خلوص شمال به روستای خلوص و کوه گج، از جنوب به رودخانه مهران، از مغرب رودخانه گتاو و کاشنو، و از سمت مشرق به هرنگ محدود است.
نظام کشاورزی در صحرای خلوص
زمین زراعتی دیم و مربوط به طوایف مختلف شهر بستک بودهاست که به آن حراثه گویند.
تقسیم بندی سهم (حراثه) از دموکراتیکترین نحوههای تقسیم مالکین اراضی و کشاورزی است. سهم برای همهاست. پیر وجوان، پیر زن و پیر مرد وفقیر وغنی فرق نمیکند.
هر حراثه به نام یک طایفه به یک نفر به نام موزیری (مزارع) تعیین میکردند.
یک ماه قبل از فصل زراعت دیم موزیری (فلاح) میرفت درخانهها برای هر سهم سی من جو یا گندم ومبلغی برای هزینه کشت میگرفت.
خشککار و تل کار
عادتا این جو یا گندم قبل از باریدن باران موسمی میکاشتند، بنا براین به آن میگفتند «خشککار» یعنی قبل از باریدن باران و در زمین خشک کاشته شده، همچنین همین کار که پس از باریدن باران انجام میدادند به آن میگفتند «تل کار» یعنی پس از باریدن باران و بعد اینکه
زمین «تل» شده جو و گندم کاشتهاند، و «تل» به لهجهٔ محلی یعنی «خیس»
زمینی که بعد از باران با آب باران خیس شدهاست. جو یا گندم
ویا هردانهای که در چنین زمینی میکاشتند «تل کار» گویند.
برای هر سهم هم یک نفر تعیین میشد که یک سوم فراورده را میگرفت.
موقع برداشت هم هزینه را دریافت میکرد و سپس محصول به دست آمده را بعد از کسر زکات سه یک برزگری بقیه میبردند درخانههای صاحب سهم تحویل میدادند.
زمین مشاع صحرای خلوص هیج وقت قابل خرید وفروش نبوده و حالا هم نیست ومربوط به همهاست.
اراضی دارای تقسیم بندی خاصی است که به آن حراثه بندی میگویند.
حراثه بندی چنان است که اراضی زراعتی یک دشت یا قریه به تقسیمات معادل تعداد طایفهها تقسیم میشود که هر یک قسمت را یک حراثه گویند وهر حراثه خود بین افراد آن طایفه تقسیم میشود.
در حقیقت حراثه بندی یک زمین یعنی تقسیم آن به سهام مشاعی (یعنی: آنچه مشترک وتقسیم ناکرده باشد، زمین یا جزء آن که مالک مشترک چندین نفر باشد وحصههای آنان تقسیم نشده باشد)، که هرکس حق زراعت داشته بدون آنکه بتواند در آن تغییر احداث نماید یا آن را بفروشد.
در بهرهبرداری از حراثهها رسم این است که هر حراثه یک نفر مزارع دارد که او بذر را از مالکین زمین گرفته و با گاو خود کشت وکار انجام داده موقع برداشت محصول دستمزدی برای خود و همچنین حق گاو نیز منظور نموده ما بقیه محصول بصاحب بذر تحویل میدهد.
این روش در صحرای خلوص برقرار بودهاست وعلاقه انسان با زراعت وحق غارس ومالک بر قرار عدل و مساوات ایجاد مینمودهاست.
در صحرای خلوص حدود ۲۰ باب آبانبار (برکه) بهطور پراکنده وجود دارد، وحدود ۵۰۰ اصله نخل خرما نیز بهطور پراکنده در این صحرای پهناور دیده میشود.
در فصل زمستان و بهار یک نوعی پرنده که در منطقه به نام « چَرز»
( حباری) معروف است در این صحرای پهناور زیاد دیده میشوند.
نگارخانه
منابع
محمدیان، کوخردی، محمد، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی.
بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعةالثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
بختیاری، سعید،، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی.
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
بخش جناح
صحراها و کشتزارهای شهرستان بستک |
8745 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C | فارابی | ابونصر محمد بن محمد فارابی (زادهٔ ۲۵۹ قمری / ۸۷۲ م. در ولایت فاریاب افغانستان – درگذشتهٔ ۳۳۹ قمری / ۹۵۰ م. در دمشق) از بزرگترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر طلایی اسلام است.
فارابی در علم، فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت. بیشترین آثار او در زمینه فلسفه، منطق، جامعهشناسی و همچنین دانشنامهنویسی بود. وی نخستین فیلسوفی است که در دورهٔ اسلام ظهور کرده و روی همین اصل او را «استاد الفلاسفه» مینامند. فارابی به مکتب نوافلاطونی تعلق داشت که سعی داشتند تفکرات افلاطون و ارسطو را با الهیات توحیدی هماهنگ کنند و در فلسفه اسلامی نیز از جمله اندیشمندان مشایی محسوب میشود. فارابی شرحهای ارزشمندی بر آثار ارسطو نگاشته و به سبب همین او را معلم ثانی خواندهاند. وی آثاری نظیر الجمع بین الرایین، اغراض مابعدالطبیعه، فصوص الحکمه و احصاء العلوم را از خود به یادگار نهادهاست. در قرون وسطی آثاری چند از او به زبان لاتین برگردانده شدهاند و او به خوبی در غرب نیز شهرت یافتهاست.
پدر و مادر فارابی از سغدیان ایرانی زبان بودند. فارابی بیشتر عمر خود را در بغداد دارالخلافه حکومت عباسیان گذراند.
زندگی
ابونصر محمد بن محمد فارابی ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۷ هجری قمری/ ۸۷۰ میلادی در دهکده «وسیج» از ناحیه فاریاب خراسان در افغانستان کنونی متولد شد. پدر وی «محمد بن اوزلغ» یکی از سردارهای سپاه سامانیان بود. به نظر میرسد فارابی تحصیلات اولیه خود را در فاریاب به پایان رسانده و مدتی نیز به شغل قضاوت مشغول بودهاست. برخی پژوهشگران معاصر، آغاز مطالعات علمی او را از شهر مرو میدانند؛ مرو در آن زمان مرکز درس و بحث فلسفی بود و اساتید مشهوری در آن تدریس میکردند. فاصله کم بین شهر مرو و محل سکونت فارابی حضور او را در شهر تسهیل میکرد. فارابی در جوانی به بغداد رفت و نزد متی بن یونس به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به حران سفر کرد و به شاگردی یوحنا بن حیلان درآمد..۳۴
دهخدا به نقل از بدیع الزمان فروزانفر مینویسد: «اسم پدر او طرخان و نام جدش اوزلوغ است (اما در دانشنامه ایرانیکا رد شدهاست). نام ازلغ و طرخان هر دو نامهای سغدی ایرانی هستند که نام طرخان از سغدی به ترکی وارد شدهاست. در شرح زندگی فارابی مطلبی که بر جریان واقعی زندگی دوران طفولیت و جوانی وی باشد در کتابها وجود ندارد. ابن ابیاصیبعه دو خبر متناقض دربارهٔ او نقل میکند: اول اینکه فارابی در آغاز کار نگهبان باغی در دمشق بود و دوم اینکه، در جوانی به قضاوت مشغول بود و چون به معارف دیگر آشنا شد، قضاوت را ترک کرد و با تمام میل به طرف معارف دیگر روی آورد.» در جوانی برای تحصیل به بغداد رفت و نزد «متی بن یونس» به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به حرّان سفر کرد و به شاگردی «یوحنا بن حیلان» درآمد. ۳۵
از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس میشد، به خوبی فرا گیرد.
به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که «یحیی بن عدی» فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود. ۳۶
در سال ۳۳۰ هجری قمری/۹۴۱ میلادی به دمشق رفت و به «سیف الدوله حمدانی» حاکم حلب پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت. عدهای بر این باورند که ابونصر هنگامی که از دمشق به عسقلان میرفت به دزدان برخورد. ابونصر گفت: «هر آنچه از مرکب، سلاح، لباس و مال هست بگیرید و با من کاری نداشته باشید.» آنها نپذیرفتند و قصد کشتن او کردند. ابونصر به ناچار با آنها جنگید و کشته شد. امرای شام از حادثه با خبر شدند. ابونصر را دفن کردند و دزدان را بر سر قبر او دار زدند. ۳۷
مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلتگزین و اهل تأمل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از بیتالمال حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار درهم در روز قناعت میورزید.
فارابی در انواع علوم بیهمتا بود. چنانکه دربارهٔ هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتابهای وی معلوم میشود که در علوم زبان و ریاضیات و کیمیا و هیئت و علوم نظامی و موسیقی و طبیعیات و الهیات و علوم مدنی و فقه و منطق دارای مهارت بسیار بودهاست. ۳۸
درست است که کندی نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تأسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار دادهاست، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد. ۳۹
ابن سینا او را استاد خود میشمرد و ابن رشد و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند. ازجمله سخنی از ابن سینا است که اوج منزلت علمی او را بیان میکند: کتاب مابعدالطبیعه را مطالعه کردم و بعد از چهل مرتبه مطالعه نتوانستم از اغراض مؤلف آن آگاهی پیدا کنم تا اینکه در بازار به کتابی از ابونصر فارابی برخورد کردم که شرحی بر کتاب مابعدالطبیعه بود. بعد از مطالعه آن توانستم مطالب مابعدالطبیعه را دریابم و بسیار مسرور شدم. ۴۰
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از ارسطو که ملقب به «معلم اول» بود، معلم ثانی لقب دادهاند. ۴۱
نسبها
تاریخنگار عرب ابن ابی اصیبعه (وفات ۶۶۸ ه.ق) در کتاب العیون خود اشاره کردهاست که فارابی که پدر قرآن است، از نسب پارسی بود ابن ندیم در الفهرست خود و نیز الشهروزی که در حوالی سالهای ۱۲۸۸ میلادی میزیست و اولین زندگینامه را نوشتهاست، نسب وی را ایرانی مینویسند. علاوه بر اینها فارابی در حاشیه بسیاری از کارهایش به زبان پارسی و سغدی منابعی را معرفی کرده (حتی به زبان یونانی، اما به ترکی نه) حتی زبان سغدی به عنوان زبان مادری وی و زبان ساکنان فاراب یا فاریاب دانسته شدهاست. محمد جواد مشکور ایرانی زبان بودن اصالت آسیای میانه را استدلال کردهاست. اما فاراب یا فاریاب در درجه نخست جزو سرزمین مسلمانان بود و در درجه نخست فارابی به دنیای اسلام و تمام بشریت تعلق دارد و عرب یا پارسی یا ترک بودن وی اهمیتی ندارد. اصالت پارسی فارابی توسط دیگر منابع نیز بحث شدهاست. همچنین پروفسور دانشگاه آکسفورد آقای بوسورث مینویسد که چهرههای بزرگ مانند فارابی، بیرونی و ابن سینا توسط دانش پژوهان متعصب ترک به نژاد ترکی چسبانده شدند. در دانشنامه ایرانیکا دکتر گوآتاس اظهارات ابن خلکان را نکوهش کرده و مدارک پیش از وی در این زمینه از ابن اصیبعه در مورد پارسی بودن فارابی باعث شده تا ابن خلکان به تلاش برای مدرکسازی جهت ترک نشان دادن وی متهم شود. در این راستا وی اشاره میکند که ابن خلکان به اسم فارابی نسبت الترک را افزود در حالی که فارابی هرگز چنین نسبتی را نداشتهاست.
قدیمیترین کسی که نسب فارابی را ترک دانسته ابن خلکان بودهاست. وی در اثر خود وفایات فارابی را متولد فاراب و روستای کوچکی به نام وسیج که اکنون به نام اترار در قزاقستان شناخته میشود و از والدینی ترک میداند. ابن خلکان گوید: ابو نصر به زبان ترکی، عربی و دری به خوبی آگاه بود و این از تألیفات او به خصوص «کتاب الموسیقی الکبیر» به وضوح پدیدار است. برخی منابع دیگر نیز به این جریان معتقدند. علامه محمد قزوینی نیز جزو موافقان نسب ترکی فارابی است.
فلسفه فارابی
از عصر فارابی تا عصر سبزواری، یعنی از سده نهم تا نوزدهم میلادی، مبحث خلق جهان و حدوث و قدم عالم مهمترین بحث تفکر اسلامی بود. فارابی به پیروی از ارسطو معتقد بود که جهان «قدیم» است. اما برای آنکه از چهارچوب تعلیمات قرآنی خارج نشود، سعی کرد بین عقیده ارسطو و مسئله خلق جهان در قرآن راهی بیابد. به همین سبب سعی میکرد موضوع «فیضان» و «[تجلی]» را با روش عقلی توضیح دهد. او عقل و انواع آن را ابداع خداوند میداند. اما اظهار میدارد که این ابداع در زمان اتفاق نیفتاده است. او معتقد است که «عقل فعال» ارسطو همان وحی قرآنی است.
فلسفه فارابی آمیزهای است از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی که رنگ اسلامی و به خصوص شیعی اثنیعشری به خود گرفتهاست. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی است و در اخلاق و سیاست، افلاطونی و در مابعدالطبیعه به مکتب فلوطینی گرایش دارد.
وحدت فلسفه
فارابی از کسانی است که میخواهند آراء مختلف را با هم وفق دهند. او در این راه بر همه گذشتگان خود نیز سبقت گرفت. او در این راه تا آن جا پیش رفت که گفت: فلسفه، یکی بیشتر نیست و حقیقت فلسفی — هرچند مکاتب فلسفی متعدد باشند — متعدد نیست.
فارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن براهین و ادله بسیاری ذکر کرد و رسائل متعدد نوشت که از آن جمله، کتاب «الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو» به دست ما رسیدهاست.
وی معتقد بود که اگر حقیقت فلسفی واحد است، باید بتوان در میان افکار فلاسفه بزرگ به ویژه افلاطون و ارسطو توافقی پدیدآورد. اساساً وقتی غایت و هدف این دو حکیم بزرگ، بحث دربارهٔ حقیقتی یکتا بودهاست، چگونه ممکن است در آراء و افکار، با هم اختلاف داشته باشند؟
فارابی میان این دو فیلسوف یونانی پارهای اختلافات یافته بود، اما معتقد بود که این اختلافات، اختلافاتی سطحی است و در مورد مسائل اساسی نیست. مخصوصاً آنکه آنها مبدع و پدیدآورندهٔ فلسفه بوده و همه حکمای بعدی کم و بیش، به این دو متکی هستند.
مسائلی که به عنوان اختلاف مبانی افلاطون و ارسطو مطرح بود و فارابی درصدد هماهنگ ساختن بین آنها برآمد، عبارت بودند از:
روش زندگی افلاطون و ارسطو، روش فلسفی افلاطون و ارسطو، نظریه مُثُل، نظریه معرفت یا تذکر، حدوث و قدم، نظریه عادت.
البته تردیدی نیست که فارابی در این امر رنج بسیاری متحمل شدهاست؛ اما نکته مهم در این رابطه این است که یکی از منابع او برای انجام این مقصود، کتاب «اثولوجیا» یا «ربوبیت» بود که یکی از بخشهای کتاب «تاسوعات» فلوطین میباشد. وی فکر میکرد که این کتاب متعلق به ارسطو است و چون در آن به یک سلسله آراء افلاطونی برخورد کرده بود، همین امر او را بر این کار، تشویق میکرد. (در حالی که مطالب این کتاب، ارتباطی با ارسطو نداشت)
بنابراین، اگر چه فارابی در کار خود به توفیق کامل دست نیافت، ولی راه را برای دیگر فلاسفه اسلامی گشود. بدین ترتیب که میان ارسطو و عقاید اسلامی یک نوع هماهنگی ایجاد کرد و فلسفه ارسطو را جزو سرچشمهها و اصول فلسفه اسلامی قرار داد.
موسیقی
فارابی در کتاب احصاء العلوم در تعریف موسیقی میگوید: «علم موسیقی بهطور کلی، از شناختن انواع الحان و آنچه الحان از آنها تألیف میشود بحث میکند و روشن میسازد که الحان برای چه غرضهایی تألیف میشوند و چگونه باید تألیف شوند و بر چه حالی باید باشند تا تأثیر آنها بیشتر و دلنشینتر گردد.»
کتاب موسیقی کبیر شاهکار فارابی در علم موسیقی است که با ترجمه آذرتاش آذرنوش برگردان شدهاست. به گفته دکتر عبدالامیر سلیم این کتاب عظیمترین کار دوره اسلامی در زمینه موسیقی است. کارادیوو بیان میدارد که دراویش مولوی نغمهها و نواها و آهنگهای باستانی را که با خواندن اشعار مولانا همواره زمزمه میکردند و همیشه در ذهن داشتهاند و میخوانند همگی منتسب به فارابی است. فارابی در این کتاب سعی کردهاست که آرای پیشینیان در مورد موسیقی را جمعآوری کند. فارابی در موسیقی کبیر از مباحثی از موسیقی سخن
میراند که بیانگر وجود علم تئوری در موسیقی ایرانی از قرنهای قبل بوده و اینکه بحث صداشناسی، ایقاع یا وزن، ضربهای پیچیده و ساده در موسیقی وجود داشتهاست.فارابی نخستین کسی است که نام خنیاگر معروف دربار خسرو پرویز را به جای باربد، به صورت درست یعنی فهلبذ ضبط کردهاست. وی در موسیقی کبیر از دو نوع تنبور بغدادی و خراسانی نیز سخن میگوید. او همچنین از ساز شاه رود و شکل آن سخن میگوید. فارابی زمانی که شاهرود را توضیح میدهد از فاصله پنجم (پرده پنجم) نیز سخن گفتهاست.
مذهب فارابی
در مورد مذهب فارابی اختلاف نظر وجود دارد. برخی از تاریخشناسان معتقدند او سنی بوده، اما اجماع بر شیعه بودن او است. محسن امینعاملی میگوید: فارابی اولین فیلسوف در اسلام است و بعضی از معاصران گفتهاند که فارابی با هیچکس ارتباط نداشت مگر با اهلفضل از شیعیان، به خاطر جامعیت عقیده و مذهب. و گفتهاند که هر کس دربارهٔ فارابی تأمل کند، درمییابد که او از امامیه عدلیه و قائلان به عصمت امامان شیعه است. نجار فوزی معتقد است که فلسفه سیاسی فارابی تحت تأثیر شیعیان قرار گرفتهاست.
آثار فارابی
آثار فارابی از این قرار است:
ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه (آنچه شایستهاست قبل از فلسفه فرابگیری): در این کتاب، فارابی منطق، هندسه، اخلاق نیکو و کنارهگیری از شهوات را پیش نیاز پرداختن به فلسفه ذکر میکند و دربارهٔ هر یک مطالبی بیان مینماید.
السیاسه المدنیه (سیاست شهری): این کتاب دربارهٔ اقتصاد سیاسی است.
الجمع بین رأی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو طالیس (جمع بین آراء دو حکیم بزرگ، افلاطون الهی و ارسطو):فارابی در این کتاب میکوشد بین نظریات افلاطون و ارسطو هماهنگی برقرار سازد.
رساله فی ماهیه العقل (رسالهای دربارهٔ ماهیت و چیستی عقل): در این رساله اقسام عقول را تعریف و مراتب آنها را بیان میکند.
تحصیل السعاده (به دست آوردن سعادت): در اخلاق و فلسفه نظری.
اجوبه عن مسائل فلسفیه (پاسخهایی به مسائل فلسفی): پاسخهایی است به برخی پرسشها و مسائل فلسفی.
رساله فی اثبات المفارقات (رسالهای در اثبات وجود موجودات غیر مادی):
در این رساله، فارابی دربارهٔ موجودات غیر مادی بحث میکند.
۸) اغراض ارسطوطالیس فی کتاب مابعدالطبیعه (اغراض مابعدالطبیعه ارسطو) یا مقاصد ارسطو در کتاب متافیزیک):
این کتاب از مهمترین کتابهای فارابی است که مورد استفاده ابن سینا هم قرار گرفت.
۹) رساله فی السیاسه (رسالهای در سیاست):
فارابی دربارهٔ سیاست صحبت میکند.
۱۰) فصوص الحکمه (فصوص جمع فص به معنای نگین میباشد: نگینهای حکمت):
این کتاب در مورد حکمت الهی و شامل ۷۴ بحث در این زمینه و مباحث نفس میباشد.
۱۱) کتاب موسیقی کبیر:
این اثر جنبههای گوناگون موسیقی مانند مقامات را تعیین میکند.
۱۲) اندیشههای اهل مدینه فاضله:
فارابی در این اثر آرمان شهر خود را بنا میکند.
احصاءالعلوم: یکی از آثار معروف فارابی، کتاب احصاء العلوم است که در آن علوم متداول زمان خود (یا اصلیترین علوم) را دستهبندی کردهاست. به عقیده وی، همه دانشها را میتوان در هشت دسته اصلی جای داد که برخی از آنها، خود شاخههایی گوناگون دارند.
فی وجوب صناعه الکیمیا (دربارهٔ ضرورت کیمیا)
رساله الحروف: فارابی در این رساله مشکلات کتاب متافیزیک ارسطو را حل میکند. یکی از آثار مفصل فارابی است که در آن دربارهٔ کلمات عربی و فارسی و یونانی که بر عینیت و تحقق دلالت دارند و نیز از مقولات بحث میکند.
کارهای جدید بر روی فارابی
به گفته محسن مهدی، فارابی «سنتی را ابداع کرد که تلاش میکرد بدون اینکه اصول علمی را فدا کند تا حد امکان آن را با دین آشتی دهد.
او دین را موضوع مطالعه قرار داد و طبعاً علم پیرامونی شد، مثلاً در کتاب «إحصاء العلوم» (امر علمی) علوم را به زبان، منطق، ریاضی، فیزیک، متافیزیک، و غیره تقسیم کرد اما بجای بکاربردن اصطلاح علوم سیاسی یا فلسفه سیاسی از فقه و کلام (قوانین دینی) نام برد و به این ترتیب دین را در جهانبینی علمی جای داد.
محسن مهدی در تلاش است تا این سنت را (که فارابی دین و علم را توسط سیاست ارتباط داد) در فکر فلسفی جهان اسلام ادغام کند.
از نظر محسن مهدی، کشف دوباره فارابی کلید سعادت در جهان معاصر خواهد بود، زیرا فارابی تأکید کردهاست که «علم و شیوه زندگی از عوامل لازم برای سعادت هستند». یعنی نگاه علمی به دین در چارچوب معرفت سیاسی عرصه حیاتی لازم برای همزیستی فکر و عقیده را باز میکند.
فصوصالحکم از عمیق ترین رسائل فارابی است که شارحان و حکمای بسیاری بر آن شرح نوشته اند، که از مشهور ترین آنها «شرح فصوصالحکم فارابی» نوشته علامه جلالالدین آشتیانی است .
شرح علامه آشتیانی برای اولین بار در قالب مقاله در دو قسمت، (بهگونهای که متن تصحیحشده در یک شماره (زمستان 1353) و شرح هیجده فصل در شماره بعد (بهار 54) آمده است)، در مجله دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد به چاپ رسیده است.
بزرگ داشت فارابی
معاون پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به ثبت روز ۲۱ نوامبر (۳۰ آبان) به عنوان روز بزرگذاشت فارابی در تقویم گفت: با توجه به این که روز ۲۱ نوامبر روز جهانی فلسفه است و نظر به شخصیت فارابی و این که معلم ثانی نامیده میشود، پیشنهاد ما این بود که همین روز را، روز حکمت و فلسفه به نام فارابی نامگذاری کنیم و به همین دلیل روز ۳۰ آبان، به عنوان روز ملی حکمت و فلسفه و بزرگداشت ابونصر فارابی از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی پیشنهاد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مطرح و تصویب شد. ۳۳
پانویس
منابع
Al-Farabi, Founder of Islamic Neoplatonism: His Life, Works, and Influence (Great Islamic Thinkers) by Majid Fakhry, Oneworld Publications, Oneworld Publication, 2002
Al-Farabi and Aristotelian Syllogistics: Greek Theory and Islamic Practice (Islamic Philosophy, Theology, and
Science) by Joep Lameer, Brill Academic Publishers, 1994
کتاب ریاضیدانان مسلمان و سیر علوم ریاضی در شرق اسلامی بقلم: غلامرضا تاتاری
https://www.irna.ir/amp/84497462/
https://www.hamshahrionline.ir/news/72014/زندگینامه-ابونصر-فارابی-۲۵۰-۳۲۸
پیوند به بیرون
نسبت اخلاق و سیاست در اندیشه فلسفی فارابی
انسانشناسی اخلاقی و سیاسی نزد فارابی
درباره زندگی فارابی
فلسفه اسلامی فارابی
اخلاقگرایان
ارسطوشناسان
افلاطونشناسان
الهیدانان اهل ایران
الهیدانان مسلمان
اهالی خراسان
اهالی فاراب
ایدئالیستها
تاریخ پزشکی
تاریخ منطق
درگذشتگان دهه ۹۵۰ (میلادی)
زادگان ۸۷۲ (میلادی)
شناختشناسان
شیمیدانان فارسیزبان
عارفان
فارابی
فیزیکدانان قرون وسطی
فیلسوفان اجتماعی
فیلسوفان اخلاق
فیلسوفان ادبیات
فیلسوفان اسلامی
فیلسوفان اهل ایران
فیلسوفان تاریخ
فیلسوفان دین
فیلسوفان ذهن
فیلسوفان روانشناسی
فیلسوفان زبان
فیلسوفان سده ۱۰ (میلادی)
فیلسوفان سیاسی اهل ایران
فیلسوفان سیاسی
فیلسوفان علم
فیلسوفان فرهنگ
فیلسوفان قانون
فیلسوفان مسلمان
فیلسوفان منطق
فیلسوفان نوافلاطونی
کیمیاگران قرون وسطی اسلام
متافیزیکپژوهان
منتقدان اجتماعی
منتقدان فرهنگی
منطقدانان
موسیقی فارسی
نظریهپردازان موسیقی اسلام قرون وسطی
نظریهپردازان موسیقی اهل ایران
هستیشناسان |
8747 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%88%DB%8C%D9%87 | ابوعلی مسکویه | ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب مُسکَوَیه رازی (۳۲۰یا۳۲۶–۴۲۱ هجری) دانشمند ایرانی از اهالی ری و زاده در شهر پرندک شهرستان زرندیه بود. (بخشِ آخرِ این نام، مانند آخرِ نامهای سیبویه و ابن بابویه تلفظ میشود، اما در عربی مسکَوَیه Moskawaih گفته میشود). وی در دربارِ آل بویه در بغداد، ری، شیراز و اصفهان خدمت کرد و در اصفهان درگذشت. نگارش کتابهای «الفوز الاکبر»، «تجاربالامم»، «انس الفرید»، «ترتیب السعادات»، «جاودان خرد» و «الجامع» را به او نسبت دادهاند. وی علاوه بر فلسفه، طب و کیمیا به شاعری نیز گرایش داشت، و تعدادی از شعرهایِ وی را ثعالبی نقل کردهاست.
فیلسوفان صاحب نامی چون ابوسلیمان سجستانی و ابوحیان توحیدی ـ که از معاصران مسکویه بوده ـ دانش فراوان، هوش سرشار و سیرت نیکوی او را ستودهاند. سجستانی در کتاب صوان الحکمة، پس از تجلیل از مقامات علمی و عملی مسکویه، به خوانندگان خود وعده میدهد که رساله ای جداگانه در شرح احوال وی بنگارد. ابوحیان نیز متواضعانه پرسشهای مکتوب خود را با مسکویه در میان میگذارد و پاسخهایی مفصل دریافت میدارد.
زندگی
ابنمسکویه در حدود ۳۲۰ یا ۳۲۶ هجری در شهر باستانی مشکویه متولد شد. در همان کودکی علومِ مقدماتی را فراگرفت، و بهسرعت در طبیعیات و الهیات و ریاضیات و طب عالمی سرشناس شد. از تحقیقات چنین برمیآید که ابنمسکویه تاریخ طبری را نزد ابواحمد علی بن کامل قاضی آموخته. وی در آغاز زردشتی و بعد اسلام آورد و مدتی در استخدام محمد بن المهلبی وزیر معزالدوله بود و سپس نزد ابن العمید، وزیرِ رکنالدوله دیلمی، به سمت کلیددارِ کتابخانهٔ وی بود. اما پس از کشته شدنِ وی، به خدمتِ عضدالدوله رسید. او در دربارِ دیلمیان صاحبِ مقام و منزلت والایی بود، چنانکه خود را از صاحب بن عباد کمتر نمیدانست. ابنمسکویه در ۴۲۱ هجری درگذشت.
صاحب روضات در کتاب خود مدفن ابنمسکویه را در محلهٔ خواجوی اصفهان مینویسد و میگوید: قبر او در زمان ما معروف است. ظاهراً محل قبر او در باغ مقابل امامزاده باقر در محلهٔ خواجو بودهاست و اکنون آثار آن از بین رفتهاست. محمّد صدرهاشمی در مقالهٔ خود در مجلهٔ یادگار مدعی است که امامزاده باقر همان قبر ابنمسکویه بوده که در زمان ناصرالدینشاه آن را بهعنوان امامزاده باقر شهرت دادند.
دیدگاهها
ابن مسکویه در این موضوع پیرویِ ارسطو کرد. چنانکه میگفت جنبش و حرکت که همان تغییر میباشد، در تمامیِ چیزها وجود دارد. اما این حرکت، ذاتیِ چیزها نیست، چون این که اندامِ انسان نیز به خودیِ خود حرکتی ندارد.
پس باید حرکتها از ذاتی والاتر به اجسام داده شود. ذات که یکی باشد و خود متحرک نباشد. چراکه اگر متحرک باشد، لام میآید ک خود نیز حرکتش را از دیگر بگیرد، و اگر دو تا باشد، لازم است که این دو ذات از جهاتی مشابه باشند، و هم به این دلیل که میتوانیم آنها را از هم بازشناسیم، وجه اختلافاتی نیز میبایست داشته باشند؛ و این چیزی ست که باعث میشود این ذات، ذاتی مرکب باشد، و ذاتِ مرکب نیز دارای تغییر و حرکت است، و این با فرضِ ما از جنبانندهٔ نخستین همخوان نیست.
وی همچنین انسانهای والا را در سه دسته جای میدهد: «نبی مبعوث، امام معصوم، ولی مستخلص».
اخلاق
ابن مسکویه در اخلاق، هم دنبالهروِ افلاطون است، و هم ارسطو. وی با برقراریِ تعادل میانِ قوایِ روح و فضائلِ اخلاقی، اعتقاداتش را در تهذیب الاخلاق چنین بیان میکند که: روان، دارای سه قوه است: قوهٔ عاقله، قوهٔ سبعیه، قوهٔ بهیمه که به ترتیب فضایلِ: حکمت، شجاعت و عفت را دارا میباشند. فضیلتِ چهارم که عدالت نام دارد از ایجاد تعادل میانِ سه فضیلتِ پیشین به وجود میآید.
همچنین او مانندِ ارسطو معتقد است که خیر چیزی است که همهٔ چیزها به سویِ آن در حالِ حرکتاند.
نظریه نفس
او نفس را جوهر بسیطی میداند که با هیچکدام از حواس قابل احساس نیست ابن مسکویه به پیروی از افلاطون نفس انسان را دارای سه قوه میداند
قوه ناطقه، قوه غضبیه، قوه شهویه
آثار
از ابن مسکویه، حدودِ بیست کتاب به جا ماندهاست که از این قرارند:
الطهاره فی علمالاخلاق
فی جواب المسایل الثلث
الفوز الاصغر
احوال المتقدمین و صفات انبیا اسافلین و احوالهم
تجاربالامم
کتاب السعاده
دفع الهم عند وقوع الموت
الفوز الاکبر
انس الفرید
کتاب الجامع
کتاب السیر
آداب العرب و الفرس
کتاب السیاسه
کتاب مختار الاشعار
کتاب مجموعه الخواطر
کتاب المستوفی
آداب دنیا و الدین
الحکمةالخالدة (جاویدان خرد)
احوال الحکما السلف
کتاب الاشربه
تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق
الرساله المسعده
ترتیب السعادات و منازل العلوم
پانویس
منابع
صفا، ذبیحالله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، جلد اول، ص۲۰۰
اسلامشناسان
اهالی ایران در سده ۱۰ (میلادی)
اهالی ایران در سده ۱۱ (میلادی)
اهالی ری
ایرانیان قرون وسطی
تاریخنگاران اهل ایران
تاریخنگاران سده ۱۰ (میلادی)
تاریخنگاران سده ۱۱ (میلادی)
تاریخنگاران مسلمان
درگذشتگان ۱۰۳۰ (میلادی)
روحانیان شیعه اهل ایران
روحانیان شیعه دوازدهامامی
زادگان ۹۳۲ (میلادی)
شیعیان
عالمان شیعه
فقیهان اهل ایران
فیلسوفان اسلامی
فیلسوفان اهل ایران
فیلسوفان فارسیزبان قرون وسطی
فیلسوفان فارسیزبان
فیلسوفان مسلمان
کیمیاگران قرون وسطی اسلام
نامهای ایرانی با پسوند ویه
نویسندگان عربی سده ۱۰ (میلادی)
نویسندگان عربی سده ۱۱ (میلادی) |
8751 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A8%D9%84%D8%AE%DB%8C | شهید بلخی | ابوالحسن شهید بن حسین جهودانکی بلخی، معروف به شهید بلخی (درگذشت ۳۲۵ هجری قمری) شاعر و متکلم و حکیم سده چهارم هجری است. او بنا به گفته ابن ندیم فیلسوفی بوده که علاوه بر تألیفاتی که داشت به مناظره با سایر فلاسفه از جمله زکریای رازی نیز دست مییازید. او استاد علوم اوایل (مجموعه معارف یونان) بود.
در خط نیز استاد بود و اشعار عربی هم داشت. او از بلخ به چغانیان نزد ابوعلی محتاج رفت. از جمله ممدوحان او نصر بن احمد سامانی و ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی وزیر سامانیان را ذکر کردهاند.
شهید بلخی از پیشگامان شعر فارسی است و مانند رودکی نزد شعرای بعد از خود مورد احترام بوده و او را در ردیف رودکی قرار دادهاند.
از اشعار او:
امروزه از اشعار وی بیش از صد بیت باقی نمانده است. او به فارسی و عربی شعر سروده است.
شهید در نگاه دیگران
این شعر رودکی در مرثیهٔ اوست:
دقیقی نیز از او در کنار رودکی چنین یاد میکند:
فرخی سیستانی از دلاویزی و نغزی غزل او میگوید:
در جای دیگر فرخی اشاره به خوشنویسی شهید دارد:
منوچهری هم او را در کنار رودکی میستاید:
خاقانی نیز میگوید:
محمد عوفی در جوامع الحکایات گوید: آوردهاند که شهید[بلخیِ] شاعر روزی نشسته بود و کتابی میخواند. جاهلی درآمد و سلام کرد و گفت: «خواجه تنها نشستهای!» گفت: «تنها اکنون شدم که تو آمدی، از آنکه بهسببِ تو از مطالعهٔ کتب بازماندم.»
در لبابالالباب عوفی، لغت فرس اسدی طوسی، ترجمانالبلاغه رادویانی، الفهرست ابن ندیم، رسائل رازی، یتیمةالدهر ثعالبی و معجمالادباء یاقوت حموی و... یادکرد و شعرهایی از شهید آمدهاست.
پانویس
منابع
محمد دبیرسیاقی، پیشاهنگان شعر پارسی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، صفحهٔ ۸
جستارهای وابسته
پیشگامان شعر فارسی
شاعران پارسیگوی
اهالی ایران در سده ۱۰ (میلادی)
درگذشتگان ۳۲۵ (قمری)
درگذشتگان ۹۳۵ (میلادی)
شاعران دوره سامانیان
شاعران فارسیزبان
شاعران فارسیزبان سده ۴ (قمری)
شاعران فارسیزبان سده ۳ (قمری)
شاعران مرد اهل ایران
صوفیان اهل ایران
اهالی بلخ
شاعران سده ۱۰ (میلادی) اهل ایران |
8753 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%20%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%B3%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C | ابو سلیمان محمد سجستانی | ابو سلیمان محمد بن طاهر بن بهرام سجستانی از بزرگترین فلاسفه و منطقیون سده چهارم هجری ایرانی است. برخی از کتبی که نگارش آنها به سجستانی نسبت داده شده است به شرح زیر است.
رساله فی مراتب قوی الانسان
فی اقتصاص طرق الفضائل
کلام فی المنطق
تعالیق حکمیه
المحرک الاول
منابع
تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، جلد اول، ص۱۹۶
اهالی سیستان
فیلسوفان اهل ایران |
8755 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D8%AD%D9%86%D8%A7%20%D8%A8%D9%86%20%D8%AD%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86 | یوحنا بن حیلان | یوحنا بن حیلان از فیلسوفان مسیحی بودهاست.
او یکی از مسیحیان نسطوری و پیرو مکتب فلسفی اسکندرانی بود که در سال ۲۹۵ ه.ق. از مرو به بغداد آمد.
ابونصر فارابی از یوحنا ابن حیلان به عنوان استاد خود در منطق یاد کرده است.
منابع
فیلسوفان مسیحی |
8765 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%B1%20%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C | محمد بن جریر طبری | ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری مشهور به جریر طبری (۲۱۸–۳۰۱ هجری خورشیدی) (۸۳۹-۹۲۳ میلادی) همهچیزدان، مورخ، مفسر قرآن و فیلسوف ایرانی، مؤلف کتاب تاریخ طبری مشهور به پدر علم و تاریخ و تفسیر است.
زندگینامه
محمد بن جریر طبری در سال ۲۲۴ هجری قمری برابر با ۲۱۸ هجری خورشیدی در آمل چشم به جهان گشود. وی در عین تاریخنگار بودن مفسری پرتوان نیز بود، وی کتاب تاریخ طبری را نگاشت که در آن وقایع به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۳۰۲ هجری را در برمی گیرد. تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ جهان و ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب در واقع مأخذ عمده تمام کسانی واقع شدهاست که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیدهاند. وی از سنین پیش از نوجوانی در زادگاهش طبرستان به فراگرفتن فنون و دانش از جمله مبحث علم و عرفان مشغول گردید. پس از فراگرفتن مقدمات علوم در ۱۲ سالگی آمل را ترک گفت و به ری روآورد. طبری پس از مدتی بینالنهرین را ترک کرد و برای آشنایی با اصحاب ری عازم مصر شد. او در این سفر از راه شام و بیروت گذشت و در ۲۵۳ قمری هنگام حکومت احمد بن طولون به مصر وارد شد و سه سال در آن دیار ماند و در شهر فسطاط مصر نزد پارهای از دانشمندان آن دیار شاگردی کرد. طبری طی سفرهای بسیار خود بیشتر سفرنامههایی را که حاوی تاریخ و جغرافیای پیش از زمان خود بود، مطالعه کرد. همچنین، طی آن سفرها با سیره نویسان گوناگونی در جهان دیدار کرد و اطلاعات زیادی از آنها به دست آورد. او پس از زندگی سه ساله در مصر از راه شام به بغداد بازگشت و پس از زمان کوتاهی برای دیدار از وطنش راهی طبرستان شد و در سال ۲۹۰ قمری به آمل آمد. طبری پس از مدتی به بغداد بازگشت و در محلهٔ رحیه یعقوب اقامت نمود و مطالعات خود را ادامه داد. طبری در بغداد ضمن آن که دانش خود را در فقه، تاریخ، حدیث تکمیل میکرد، شاگردانی نیز تربیت نمود و زمانی که در محلهٔ قنطره البردان بغداد زندگی میکرد، نگارش تاریخ خود را با نام تاریخ الرسل و الملوک که با نام تاریخ طبری شناخته میشود، آغاز کرد. او که روزانه چهل برگه از تاریخ خود را گردآوری میکرد و نزدیک به چهل سال به نوشتن تاریخ طبری پرداخت. به این ترتیب که از ۴۸ سالگی شروع به گردآوری نسخههای پراکنده سفرنامهها نمود و از ۶۵ سالگی بهطور مستمر در بغداد یادداشتهای پراکنده خود را به مدت ۲۳ سال تنظیم کرد تا آن که پیش از مرگش آن را به پایان رساند. وی در این بین یک بار به هندوستان هم سفر نمود. طبری در کنار تنظیم تاریخ خود، به خواهش المکتفی، خلیفه عباسی، کتابی درزمینهٔ وقف نوشت که در بر گیرندهٔ نظر همهٔ دانشمندان و مسلمانان تا آن زمان بود. طبری طی آن سالها کتاب جامع البیان عن تاویل را نیز در تفسیر قرآن نوشت که به تفسیر طبری شهرت پیدا کرد.
دورهای که طبری در آن میزیست مملو از اختلافات مذهبی و آشوبهای سیاسی بود، که انگ زدن و متهم کردن افراد به بدعت یا تشیع، سکه رایج آن عصر بود. خصوصاً در میان علمای همطرازی که نظریههای مختلف علمی داشتند. حنابله بغداد در آن عصر طبری را متهم کرد.
ویژگیها
عزالدین بن اثیر در تاریخ وی را خوشرو با چشمان قهوهای رنگ، لاغر، قدکشیده، خوشزبان، زاهد و دنیاگریز وصف کردهاست. مقتدر برای حمایت و تحسین وی هدایایی برایش فرستاد و او نپذیرفت. یکی از وزیران عباسی نیز به همراه وصلهای پیشنهاد منصب وزیری را داد ولی وی منصب پیشنهادی قضاوت را رد نمود. در تاریخ آمدهاست که وی ملکی از پدرش در طبرستان داشته و با درآمد آن، امور خود و خانواده و شاگردانش را میگذرانده و نیازی به کمکهای مالی نداشتهاست.
وفات
طبری در شوال ۳۱۰ هجری قمری مصادف با ۳۰۱ شمسی در شهر بغداد درگذشت و او را در خانه اش به خاک سپردند.
خطیب بغدادی مینویسد:
«در تشییع جنازهٔ او انبوهی از خلق که شمار آنان را جز خدا کسی نمیدانست، حضور یافتند و چندین ماه، شب و روز بر آرامگاهش نماز میگذاردند. گروه بسیاری از ارباب ادب و دیانت، اشعاری در رثای او سرودند».
از نگاه دیگران
اکثر علما میگویند او از علمای و مفسران بزرگ است که در مورد او گفتهاند:
راوی میگوید: او اگر کتابی را فقط یک بار میخواند تمامی کتاب را حفظ میشد.
علی بن حسین مسعودی تاریخنویس و جغرافیدان و دانشمند و جهانگرد درکتاب مروج الذهب دربارهٔ طبری مینویسد: اما تاریخ ابو جعفر محمد بن جریر از همه تاریخها برتر و بر همه کتابهای نوشته شده در تاریخ فزونی دارد.
ملک الشعرا بهار شاعر، ادیب و نویسنده ایرانی میگوید: اگرچه مورخهایی مانند علی بن حسین مسعودی، ابوریحان بیرونی، یعقوبی و ابو علی مسکویه در زمینه تاریخ زحماتی کشیدهاند، لیکن هیچیک به قدر محمد بن جریر طبری رنج نبرده و به قدر او اطلاع وافر دربارهٔ ساسانیان نداشتهاست.
جلال خالقی مطلق پژوهشگر و شاهنامهشناس دانشگاه هامبورگ میگوید: در واقع شاهنامه و تاریخ طبری مکمل یکدیگر هستند، بسیاری از نکات تاریخی در تاریخ طبری در شاهنامه نیست و حجم بیشتری از مطالب شاهنامه در تاریخ طبری وجود ندارد.
تئودور نلدکه خاورشناس آلمانی میگوید: تاریخ طبری التقاط مطالب فراوانی است که با کوشش فراوانی فراهم آمدهاست. مطالب منابعی که با یکدیگر اختلاف داشتهاند در آن تهذیب نشدهاست. اما این وضع ارزش کار او را در نظر ما تا اندازه زیادی بالا بردهاست، زیرا به این ترتیب اخبار کهن، مطمئنتر از آن به دست ما رسیدهاست که طبری مورخ برای تعدیل آن رنج و کوشش به کار میبردهاست.
یوزف شاخت استاد آلمانی-انگلیسی پژوهشهای اسلامی دانشگاه کلمبیا در نیویورک میگوید: بهطور خلاصه، باید توجه داشت تا آنجا که ما میتوانیم کتاب وی را بررسی کنیم، تاریخ طبری با استفاده از منابع خود با دقت فراوان و یکپارچگی نگاشته شده و نسبت به کتابهای گذشته خود منحصر به فرد است.
یحیی بن شرف النووی دربارهٔ طبری گفتهاست: وی دارای نگاه و اندیشه بزرگ در بین تمامی هم عصران خود بوده است.
ابن خلکان: در عصر خود کوشاترین فرد در علم و پژوهش بود و صاحب طبقهبندی با شکوه در تفسیر، فقه، اجماع و تاریخ بود.
عزالدین بن اثیر: کتاب تاریخ ابو جعفر نزدیکترین انتقال تاریخ و تفسیر شواهد روزگار است وی با سخت کوش و بدون تقلید از دیگران کار خود را ادامه داد.
ابن تیمیه عالم الهیات، حدیث و فقه، منطقدان و اخترشناس در مورد طبری نقل کرد: وی در همه چیز پیشرو بود و برای انتقال تاریخ به هوس رجوع نکرد و انصاف را رعایت نمود.
جلالالدین سیوطی: امام ابو جعفر، از دیگراز مفسران در همه مباحث سر بود، وی یکی از امامان در مجموعهٔ از علوم بزرگ بود. ابو جعفر قادر به حفظ کتاب خدا، بینا از معنا، یک محقق در مقررات اصول جهان خود بود.
آثار
تاریخ طبری
تاریخ طبری مطالب عظیمی از اطلاعات را به دست مردم میدهد و یکی از قدیمیترین تواریخ عمومی در جهان است. البته دیدگاه کلامی وی در تدوین تاریخش تأثیر گذاشته و تاریخ وی را به عدم بیطرفی در نقل تاریخ متهم کردهاست. هدف طبری از نگارش تاریخ، عرضهٔ تاریخ جهان از آغاز آفرینش تا زمان خود او بودهاست.
کتاب تاریخ طبری، شرح زندگی بشر از خلقت آدم تا زمان نگارندهٔ آن است. از دیدگاه او، سیر رویدادهای تاریخ جهان از زمان معینی آغاز شده و به رویدادهای زمان زندگی نویسنده انجامیدهاست. از نظر طبری تاریخ در حکم جریان واحدی است که در آن هر یک از قومها، نقش ویژهٔ خود را بازی کردهاند و عنایت الهی با فرستادن پیامبران و فرستادن کتابهای آسمانی با مردم همراه بوده و همهٔ مردم را در رودخانهای که نامش تاریخ است به سوی مقصدی معلوم که روز رستاخیز است رهنمون میشود.
نسخهای از تاریخ طبری که در قرن ۶ و با نثری کهن کتابت شدهاست در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
طبری اسطورههای ایران را از کیومرث، که در اوستا از او یاد شدهاست، آغاز میکند و از او به عنوان نخستین آدم در تاریخ ایران باستان یاد میکند. هوشنگ، پهلوان افسانهای را از نخستین پادشاه هفت اقلیم معرفی کرده که به ساختن پرستشگاه برای خداپرستان پرداختهاست. طبری چون به تاریخ هجرت محمد پیامبر میرسد، شیوهٔ تاریخنویسی را به کرونولوژی تغییر میدهد و رویدادهای هر سال از سالهای دیگر جداگانه نوشته شدهاند و چون رخدادهای سالی به پایان رسید به پیشآمدهای سال پس از آن میپردازد. جلد نخست تاریخ طبری که تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، مملو از اخبار اسرائیلی است. در بخش دیگر این کتاب، طبری نسبت به اتفاقها در مصر، شمال آفریقا و اسپانیا با نگاهی سکولار قلم میزند.
از شهرت و اهمیتی را که تألیفات طبری در زمان خود مؤلف در قرون بعد احراز کردهاست از کثرت نسخی که انتشار یافتهاست میتوان استنباط کرد چنانکه از تاریخ او بیست جلد در کتابخانه عزیز از خلفای فاطمی عصر در نیمه اخیر قرن چهارم هجری وجود داشته، و وقتی صلاح الدین ایوبی در سنه ۵۸۹ مصر را تصرف کرد ۱۲۰۰ جلد آن فقط در کتابخانه سلطنتی نجا بودهاست. موضعگیری در مورد جنبشهای شیعی و قیامهای سیاسی مسئله دیگر طبری نهضتها و قیامهایی بود که در عصر وی وقوع یافته و وی شاهد وقوع این قیامها بودهاست.
بر اساس اظهار نظر برخی مورخین، هر یک از این کتابها دارای سی هزار صفحه بود، ولی بخاطر حجم بزرگ آنها شاگردان طبری از عهده تحریر و آموختن آن بر نیامده و طبری مجبور شد متن کتاب خود را مختصر کرده و هر یک را بقدر عشر (یک دهم) حجم اولیه خلاصه کند. اولین ترجمه فارسی تاریخ طبری به قلم ابوعلی بلعمی مشهور به تاریخ بلعمی است.
ترجمه تاریخ طبری در جهان
هنوز پنجاه سال از درگذشت نویسنده، نگذشته بود که تاریخ الرسل و الملوک او را ابو علی محمد بن محمد بلعمی، وزیر دانشمند منصور بن نوح سامانی به سال ۳۵۲ قمری با تغییراتی، به فارسی درآورد. بلعمی به اندازهای در تاریخ طبری دخل و تصرف کرده که نخستین ترجمهٔ تاریخ طبری را از عربی به فارسی، به نام تاریخ بلعمی یاد کردهاند. بعدها تاریخ بلعمی به ترکی نیز ترجمه شد.
نخستین اروپایی که با طبری آشنا شد، توماس ارپنیوس، خاورشناس هلندی، بود که خلاصهٔ تاریخ طبری را به زبان لاتین ترجمه و اروپاییان را با طبری آشنا کرد. سپس، در سدهٔ نوزدهم میلادی هرمان زوتنبرگ تاریخ طبری را به زبان فرانسه در چهار جلد در پاریس به چاپ رساند. تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی نیز بخش ساسانیان تاریخ طبری را به آلمانی ترجمه کردهاست. همچنین چاپهای مکرری از این کتاب در مصر، امارات، عربستان، عراق، مصر و لبنان صورت گرفتهاست.
ژیلبرت لیوا تاریخنگار فرانسوی نیز در دانشگاه دیدرو پاریس به کوشش خود این اثر را به زبان فرانسه ترجمه نمود. میخائیل یان دخویه در بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۰ تاریخ طبری را به انگلیسی ترجمه نمود و کتاب خود را پس از سالها با چندین بار تجدید چاپ تحت عنوان تاریخ طبری منتشر شد. ترجمه تفسیری این کتاب توسط انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک در سال ۱۹۹۸ بازنشر شد.
تفسیر طبری
تفسیر طبری، یکی از قدیمیترین و جامعترین تفسیرهای روایی قرآن در قرن سوم هجری در بین مسلمانان است. البته این تفسیر صرفاً تفسیر روایی نیست، زیرا در آن به مباحث و مسائل کلامی توجه شده و نظرهای مؤلف در نقل احادیثی دال بر موضع کلامی اش، بیان شدهاست.
طبری در جایی که سخن از مدینه فاضله یا آرمان شهر است نیز در کتاب تفسیر خودش به شرح این شهر آرمانی پرداخته و در اینجا از شهری آرمانی خبر میدهد که زیستنگاه نهونیم سبط از اسباط دوازدهگانهٔ بنیاسرائیل است.
دیگر تألیفات
از دیگر مهمترینها تألیفات طبری میتوان از اختلاف العلماء، اللطیف القول فی احکام شرایع الاسلام، تهذیب، بصیر فی معالم الدین، الخفیف فی الفقه، آداب النفوس، آداب المناسک الحج و تهذیب الآثار نام برد.
طبری در فرهنگ عامه
در جهان طبری به عنوان یک مفسر، تاریخدان و فیلسوف شناخته شدهاست.
اهمیت سبک
به عنوان نمونه، خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی؛ سیاستمدار و اندیشمند برجسته عهد فرمانروایی ایلخانان، ۴ قرن پس از طبری، برای نگارش کتاب خود، جامع التواریخ که به تعبیر تاریخپژوهی چون دیوید مورگان، اهمیت و تاریخنگاری عصر مغول مدیون و مرهون وجود آن است و همچنین پژوهشگری چون جان بویل آن را دائرةالمعارف تاریخی خوانده و البته مورخ برجستهای چون دکتر عبدالحسین زرینکوب از آن به عنوان عظیمترین و جسورانهترین طرح در تاریخنویسی مسلمانان و نیای فراموش شده تواریخ امروز کمبریج یاد کردهاست، از شیوهای بهره جست که پیشتر طبری به کار برده بود.
نام و نشانه
اولین بزرگداشت بینالمللی جریر طبری در سال ۱۳۶۸ به دانشگاه مازندران و مجله کیهان برگزار شد.
در سال ۱۹۸۷ و ۲۰۱۱ سریالی ۲۸ قسمتی با نام امام طبری از اتحادیه رادیو و تلویزیون مصر ساخته و پخش شد.
در سال ۱۳۷۰ سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از ۶ هزار جلد از تاریخ طبری را توزیع کرد.
در سال ۲۰۱۳ لیفر لوکیدو در سخنرانی در مرکز مطالعات اسلامی آکسفورد مؤسسه ساختار پژوهشی تاریخ طبری را بنیان نهاد.
در سال ۲۰۱۵ تندیس جریر طبری به همراه دیگر دانشمند ایرانی زکریای رازی در حیاط کتابخانه ملی تاجیکستان نصب شد.
خیابانهایی با نام وی در آمل، قزوین، ظهران، حمص و بغداد وجود دارد.
سالشمار کوتاه زندگی
۲۲۴ قمری: در آمل به دنیا آمد.
۲۳۱ قمری: قرآن را بهطور کامل حفظ کرد.
۲۳۲ قمری: پیشنماز مردم آمل شد.
۲۳۳ قمری: نگارش حدیث را آغاز کرد.
۲۳۶ قمری: فراگیری علوم دینی را در شهر ری نزد محمد بن حمید رازی و مثنی بن ابراهیم ابلی ادامه داد.
۲۴۱ قمری: برای بهرهگیری از درس ابوعبدالله احمد حنبل به بغداد رفت، اما هنگامی که به آن شهر رسید، احمد حنبل در گذشته بود.
۲۴۲ قمری: به بصره، کوفه و واسط رفت و از درس استادان آن شهرها، از جمله ابوکریب محمد بن علاء همدانی، بهرهمند شد سپس به بغداد بازگشت.
۲۵۳ قمری: به مصر رفت تا از دانش علمای آن سرزمین بهرهمند شود. او حدیثهای زیادی از انس بن مالک و شافعی و ابنوهب نوشت.
۲۷۰ قمری: نگارش تفسیر خود را به پایان رساند.
۲۹۰ قمری: در ۶۵ سالگی برای دومین بار به زادگاه خود در طبرستان بازگشت، اما زمان زیادی در آنجا نماند.
۳۰۰ قمری: بار دیگر به بغداد رفت و نگارش تاریخ بزرگ خود را در آنجا به پایان رساند.
۳۱۰ قمری: دو روز مانده از شوال درگذشت.
شاگردان
ابوالفرج اصفهانی
ابن درید
پانویس
منابع
شهابی، علیاکبر. احوال و آثار محمد بن جریر طبری. انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۵
طبری، محمد بن جریر. تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک). ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده. انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲، چاپ دوم انتشارات اساطیر، ۱۳۶۵
تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک) با مقدمه ابوالفضل ابراهیم، ترجمه صادق نشأت تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۱
بلعمی، ابوعلی. ترجمه تاریخ طبری. با مقدمه و حواشی به اهتمام محمد جواد مشکور. انتشارات خیام، ۱۳۳۷
تاریخ بلعمی به تصحیح محمد تقی بهار و محمد پروین گنابادی، تهران وزارت فرهنگ، ۱۳۴۱
[لئوناردو ایپلس کتاب تاریخهای جهان ۲۰۱۰]
کشاورز، کریم. هزار سال نثر پارسی (قسمت اول). انتشارات کتابهای جیبی، ۱۳۵۵
آیتالله جوادی آملی، عبدالله. ادب نقد. یادنامهٔ طبری، به مناسبت بزرگداشت یک هزار و یک صدمین سالگرد درگذشت شیخ المورخین ابوجعفر محمد بن جریر طبری. سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، ۱۳۶۹
میرازمحمد، علیرضا. روش تفسیری طبری. یادنامهٔ طبری، به مناسبت بزرگداشت یک هزار و یک صدمین سالگرد درگذشت شیخ المورخین ابوجعفر محمد بن جریر طبری. سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۹
تکمیل همایون، ناصر. جایگاه طبری در تاریخنگاری اسلامی. یادنامهٔ طبری، به مناسبت بزرگداشت یک هزار و یک صدمین سالگرد درگذشت شیخ المورخین ابوجعفر محمد بن جریر طبری. سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۹
تدین، مهدی. نقش تاریخ در تفسیر طبری. یادنامهٔ طبری، به مناسبت بزرگداشت یک هزار و یک صدمین سالگرد درگذشت شیخ المورخین ابوجعفر محمد بن جریر طبری. سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۰
Franz Rosenthal, trans. , The History of al-Ţabarī (State University of New York Press, 1989), volume 1.
Claude Gilliot, Exégèse, langue et théologie en Islam. L'exégèse coranique de Tabari, Librairie Philosophique J. Vrin Paris, 1990.
Bosworth, C.E. , "Al-Tabari, Abu Djafar Muhammad b. Djarir b. Yazid" in P. J. Bearman, Th. Bianquis, کلیفورد ادموند باسورث، E. van Donzel and W. P. Heinrichs et al. , Encyclopædia of Islam, 2nd Edition. (Leiden: E. J. Brill) 12 Vols. published between 1960 and 2005.
Ehsan Yar-Shater, ed. , The History of al-Ţabarī (State University of New York Press) 40 Vols. published between 1989 and 2007 .
Rosenthal, Franz, trans. , The History of al-Ţabarī (State University of New York Press, 1989), Volume 1.
پیوند به بیرون
ابوجعفر محمد بن جریر بن کثیر بن غالب طبری آملی در جزیره دانش
محمد بن جریر طبری فیلسوف تاریخنگار شهیر ایرانی
جریر طبری پدر تاریخ جهان
محمد بن جریر طبری
اسلامشناسان مسلمان
اسلامشناسان مسلمان سده ۹ (میلادی)
امامان اهل سنت
اهالی آمل
اهالی ایران در سده ۱۰ (میلادی)
اهالی ایران در سده ۹ (میلادی)
تاریخنگاران اهل ایران
تاریخنگاران اهل مازندران
تاریخنگاران سده ۱۰ (میلادی)
تاریخنگاران فلسفه
تاریخنگاران مسلمان
جریر طبری
حافظان قرآن
درگذشتگان ۳۱۰ (قمری)
درگذشتگان ۹۲۳ (میلادی)
درگذشتگان در بغداد
رجال شناسان
روحانیان سنی
زادگان ۲۲۴ (قمری)
زادگان ۸۳۸ (میلادی)
زادگان ۸۳۹ (میلادی)
سیرهنویسان
عارفان اهل ایران
فیلسوفان اهل ایران
محدثان اهل ایران
محققان عباسیان
مفسران قرآن
نویسندگان سده ۱۰ (میلادی) اهل ایران
نویسندگان عربی سده ۱۰ (میلادی)
نویسندگان عربی سده ۹ (میلادی)
طبرستان
طبریها |
8767 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%20%D9%BE%D8%B4%D9%85 | ریسندگی پشم | برای ریسندگی پشم در آغاز الیاف رنگی و سفید منتقل میشود برای ریسندگی آماده میشوند الیاف را با دست باز میکنند و با آب و روغن مخلوط میکنند برای جلوگیری از الکتریسیته و حالت پیوستگی این عمل صورت میگیرد (پهاش (PH) خنثی)، 24 ساعت میماند و بعد از دستگاه ولف عبور میدهند که باعث باز شدن الیاف از هم (یعنی حلاجی) میشود و به دستگاه کاردینگ (شانهکاری) فرستاده میشود.
این دستگاه پشمها را شانه میکند و ناخالصیها، خاک، خاروخاشاک، کثیفیها را میگیرد و تولید نیمچه نخ میکند.
نمره نخ را در ابتدای کارد اول در دستگاه شانهکاری اندازه میگیرند.
دستگاههای بکار رفته
در ریسندگی پشم دستگاههای زیر در مراحل گوناگون بکار میروند:
دستگاه شانهکاری (کاردینگ): سه قسمت دارد کارد اول: از بین بردن ضایعات پشم، کار دوم: بازهم از بین بردن ضایعات و خاروخاشاک پشم خیلی بیشتر از کارد اول، کارد سوم: که پشم را به صورت نخ خامه (نیمچه نخ) در میآورد.
دستگاه تمامتاب (رینگ): این دستگاه نخ راتا به صورت یک لا در میآورد (برای خامه خالی 120 تا 160 تاب) هر چه سرعت دستگاه تمامتاب را کم کنیم تاب نخ زیادتر میشود.
دستگاه دولاتاب: دوباره هر نخ یک لا با هم ترکیب شده و دولا میشود و بیشتر این کار به خاطر استحکام صورت میگیرد.
دستگاه کلاف کن: برای بسته بندی و همانطور که از نامش پیداست نخها را به صورت کلاف در میآورد.
دستگاه بقچهکن: برای بقچه کردن نخهای کلاف شده میباشد.
مرحله آخر
آخرین نکته مرحله در فرش مرحله سرویس است که سه قسمت کار میباشد: اول درست کردن بافت اشتباه (مرمت)، دوم رفوکاری، سوم ریشه فرش که این ریشه فرش به چند صورت گره میخورد:
1- گره نخودی 2- گره مدل گیس 3- دوگره
برای سفارشهای بیرون از ایران بیشتر از دو گره استفاده میشود و اکثر فرشهای خانگی در ایران مدل گره نخودی و گره مدل گیس هستند.
منابع
سایت اطلاعرسانی فرش ایران (برداشت ازاد)
جستارهای وابسته: تاریخچه فرش ایران
مهندسی نساجی |
8768 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C | ریسندگی | ریسندگی تکنیکی پیچ در پیچ برای تشکیل نخ از الیاف است. الیاف مورد نظر کشیده شده، پیچ خورده و روی یک ماسوره پیچیده میشود. نوعی ریسندگی مکانیکی در اواخر دههٔ ۱۷۰۰ اختراع شد و به یکی از مهمترین صنایع انقلاب صنعتی تبدیل شد.
تاریخچه
کشت پنبه و دانش ریسندگی و بافندگی آن در منطقهٔ مرواه در حدود قرن چهارم قبل از میلاد به سطح بالایی رسید. صادرات منسوجات یکی از منابع ثروت مرواه بود.
منابع
پیوند به بیرون
صنعت ریسندگی قرون وسطایی
تاریخ صنعت نساجی
مهندسی نساجی |
8770 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86 | دانشگاه کاشان | دانشگاه کاشان بزرگترین و نخستین دانشگاه شهرستان کاشان است که در شهر راوند قرار دارد. این دانشگاه در سال ۱۳۵۲ خورشیدی تأسیس شد، هماکنون حدود ۷۹۹۳ دانشجو دارد و ریاست آن بر عهدهٔ عباس کتابی است. طبق رتبهبندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، دانشگاه کاشان در میان حدود ۷۰ دانشگاه دولتی وزارت علوم در ردیف ۲۰ دانشگاه برتر ایران (رتبهٔ ۷ در میان دانشگاههای جامع ایران) قرار دارد.
تاریخچه
دانشگاه کاشان به عنوان اولین مؤسسهٔ آموزش عالی در منطقهٔ کاشان در سال ۱۳۵۲ توسط محمود اسلامی تأسیس شد و مهرماه ۱۳۵۳ با پذیرش ۲۰۰ دانشجو در دو رشتهٔ ریاضی و فیزیک در مقطع کارشناسی با نام مدرسه عالی علوم کاشان رسماً آغاز به کار کرد.
دانشکدهها و رشتههای تحصیلی
دانشگاه کاشان در حال حاضر ۱۲ دانشکده، ۱۴ پژوهشکده و مرکز پژوهشی دارد.
رشتهها و گرایشهای دانشکدهٔ ادبیات و زبانهای خارجی
زبان و ادبیات فارسی (دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری)
زبان و ادبیات انگلیسی (دورهٔ کارشناسی ادبیات انگلیسی، دورهٔ کارشناسی مترجمی، دورهٔ کارشناسی ارشد آموزش انگلیسی)
زبان و ادبیات عرب در گرایشهای زبان و ادبیات عربی و مترجمی زبان عربی (دورهٔ کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری)
الهیات و معارف اسلامی (در گرایشهای علوم و قرآن حدیث، ادیان و عرفان، مدرسی معارف اسلامی و نهجالبلاغه)
رشتهها و گرایشهای دانشکدهٔ علوم انسانی
حقوق در گرایشهای حقوق، حقوق خصوصی، حقوق جزا و جرمشناسی
روانشناسی در گرایشهای روانشناسی عمومی و روانشناسی تربیتی
علوم تربیتی در گرایشهای برنامهریزی درسی و مدیریت آموزشی
علوم اجتماعی در گرایشهای جامعهشناسی، پژوهشگری علوم اجتماعی، مطالعات فرهنگی و در مقطع دکتری در رشته جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران فعال است. گروه علوم اجتماعی این دانشگاه از گروههای موفق است.
علوم ورزشی در گرایشهای علوم زیستی ورزشی و فیزیولوژی ورزشی
مدیریت و کارافرینی در گرایشهای بازرگانی و کارآفرینی
رشتهها و گرایشهای دانشکدهٔ فیزیک
فیزیک
فیزیک/ماده چگال
فیزیک/ اتمی مولکولی
فیزیک/ ذرات بنیادی و نظریه میدانها
فیزیک/ هسته ای
فیزیک/ پلاسما و لیزر
نانو فیزیک
فیزیک مهندسی
فوتونیک
رشتهها و گرایشهای دانشکده شیمی
شیمی فیزیک
شیمی معدنی
شیمی آلی
شیمی تجزیه
شیمی کاربردی
شیمی محض
نانو شیمی
رشتهها و گرایشهای دانشکده مهندسی
مهندسی شیمی در گرایشهای کاتالیست، ترموسینتیک، جداسازی، ترموسینتیک و کاتالیست، فرایندهای جداسازی، طراحی فرایند، پلیمر.
مهندسی معدن در گرایشهای استخراج، اکتشاف و فراوری مواد معدنی.
مهندسی عمران در گرایشهای مهندسی عمران و طراحی سازه.
مهندسی مواد و متالوژی در گرایشهای متالوژی صنعتی و شناسایی و انتخاب مواد مهندسی
مهندسی صنایع
رشتهها و گرایشهای دانشکده مهندسی مکانیک
گرایشهای مختلف مهندسی مکانیک در دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه کاشان:
مکانیک جامدات
سیستمهای دینامیکی و کنترل
نیروگاه و انرژی
طراحی کاربردی
تبدیل انرژی
ساخت و تولید
رشتهها و گرایشهای دانشکده معماری هنر
مهندسی معماری در گرایشهای مهندسی معماری و تکنولوژی معماری.
صنایع دستی
فرش در گرایشهای طراحی و رنگرزی، طراحی فرش، اقتصاد و مدیریت فرش، مواد اولیه و رنگرزی و مدیریت.
باستانشناسی
هنر اسلامی در گرایش سفال و سرامیک
پژوهش هنر
رشتهها و گرایشهای دانشکده علوم ریاضی
آمار و کاربردها (دوره کارشناسی)
ریاضی کاربردی (دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری)
ریاضی (دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری)
علوم کامپیوتر (دوره کارشناسی)
رشتهها و گرایشهای دانشکده برق و کامپیوتر
مهندسی برق
گرایشها: قدرت، کنترل، الکترونیک، مخابرات
مهندسی کامپیوتر
گرایشها: نرمافزار، هوش مصنوعی
رشتهها و گرایشهای دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین
مهندسی طبیعت
مهندسی منابع طبیعی در گرایشهای مرتعداری و آبخیزداری.
طبیعتگردی (اکوتوریسم)
گردشگری
رشته گرایشهای جغرافیا
بیابانزدایی
محیط زیست در گرایش محیط زیست و آلودگیهای محیط زیست
پژوهشکدههای دانشگاه کاشان
پژوهشکدههای علوم و فناوری نانو
این پژوهشکده در رشتههای علوم و فناوری نانو در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو میپذیرد.
گرایشها: نانومهندسی شیمی، نانوشیمی و نانوفیزیک.
پژوهشکده اسانسهای طبیعی
این پژوهشکده در شهر قمصر قرار دارد و در سال 1380 با اخذ موافقت اصولی موقت از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تأسیس شد و در سال 1383 موفق به اخذ موافقت اصولی دائم از این وزارتخانه گردید.
این مرکز فعالیتهای علمی خود را در سه گروه پژوهشی:
1. استخراج و شناسایی ترکیبات اسانس و کاربری آنها
2. کشاورزی و اصلاح نژاد گیاهان اسانسی و دارویی
3. طراحی نیمه صنعتی و صنعتی پروسههای فرآوردههای اسانسهای طبیعی دنبال میکند
و در گرایش شیمی و فناوری اسانس و فیتوشیمی دانشجو میپذیرد.
پژوهشکده فرش
پژوهشکده فرش ایران در سال ۱۳۸۲ با عنوان مرکز پژوهشی فرش ایران با اخذ موافقت اصولی دو ساله در دانشگاه کاشان در حوزه فرش دستباف فعالیت خود را آغاز نمود. با توجه به پتانسیلهای موجود در منطقه کاشان و حضور بیش از ۱۴۰۰ واحد تولید کارگاهی فرش ماشینی در این منطقه و همچنین نظر به اهمیت آن در امر صادرات و اشتغال زایی، این مرکز مصمم شد تا در این حوزه نیز فعالیت نماید؛ لذا دانشگاه کاشان به منظور انجام پژوهشهای کاربردی در زمینههای مختلف تولید فرش اعم از دستباف و ماشینی و بر اساس مصوبه مورخ ۹۱/۱۲/۱۲ شورای گسترش آموزش عالی در ارتباط با موافقت قطعی ارتقاء مرکز پژوهشی فرش به پژوهشکده فرش ایران، اقدام به تأسیس این پژوهشکده نمودهاست. هماکنون محل فعالیت این پژوهشکده در خانه تاریخی عطارها واقع در مرکز شهر کاشان است.
افتخارات دانشگاه کاشان
دانشگاه کاشان در سالهای اخیر سرافرازیهای بینالمللی و ملی زیادی کسب کردهاست:
۱. کسب رتبهٔ نخست دانشگاه کاشان در بهرهوری پژوهشی در میان دانشگاههای کشور(۱۳۹۶)
۲. احراز رتبهٔ دوم در میان دانشگاههای ایران و رتبهٔ ۱۰۹ در میان دانشگاههای جهان بر اساس نظام رتبهبندی بینالمللی گرین متریک در سال (2017)
۳. قرار گرفتن دانشگاه کاشان جزء ۱۰ دانشگاه برتر کشور (۱۳۹۵)
۴. قرار گرفتن دانشگاه کاشان جزو یک درصد برتر دانشگاههای جهان (۱۳۹۶)
۵. کسب رتبهٔ دوم دانشگاه کاشان در بین دانشگاههای جامع در حوزهٔ فناوری نانو (۱۳۹۶)
۶. کسب رتبه نخست دانشگاه کاشان در نظام رتبهبندی آسیایی تایمز ۲۰۱۹ در بین دانشگاههای جامع کشور (۱۳۹۷)
۷. رتبه نخست دانشگاه کاشان در نظام رتبهبندی لایدن (۱۳۹۸)
۸. طراحی و ابداع اولین زبان برنامهنویسی ایرانی «سید علی محمدیه» (۱۳۹۸)
۹. کسب رتبه پنجم دانشگاه کاشان در نظام رتبهبندی یورپ در میان دانشگاههای جامع کشور (۱۳۹۸)
۱۰. دانشگاه برتر در حوزه خیرین (۱۴۰۱)
رؤسای دانشگاه
محمود اسلامی (۱۳۵۲–۱۳۵۳)
احسان الله احدیت (۱۳۵۳–۱۳۵۴)
سیداحمد آرامفر (۱۳۵۴–۱۳۵۵)
فیروز خوشضمیر (۱۳۵۶–۱۳۵۷)
محمود رهنما، حسین پورزاهد، غلامحسین ریاضی (۱۳۵۷–۱۳۵۸)
علی شریف (۱۳۵۹–۱۳۷۲)
تقی شامخی (۱۳۷۲–۱۳۷۵)
مهدی معرفت (۱۳۷۵–۱۳۷۷)
مجتبی شریعتی نیاسر (۱۳۷۷–۱۳۸۱)
حسن دقیق (۱۳۸۱–۱۳۸۶)
سید جواد ساداتی نژاد (۱۳۸۶–۱۳۹۰)
کتابی عباس (۱۳۹۰–۱۳۹۳)
عباس زراعت (۱۳۹۳–۱۴۰۰)
کتابی عباس (۱۴۰۰-اکنون)
جستارهای وابسته
آموزش عالی در ایران
منابع
پیوند به بیرون
دانشگاه کاشان
بنیانگذاریهای ۱۹۷۴ (میلادی) در ایران
دانشگاههای استان اصفهان
دانشگاههای ایران
کاشان
کاشان
ساختمانها و سازهها در کاشان
کاشان
نهادهای آموزشی بنیانگذاریشده در ۱۹۷۴ (میلادی) |
8773 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%A7%D9%BE%20%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%82%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C | چاپ کلاقهای | چاپ کَلاقهای یا باتیک (به انگلیسی: Batik) یکی از روشهای چاپ بر روی پارچه است که در کشورهایی مانند اندونزی، تایلند، سریلانکا، هند و ایران از قدیم کاربرد داشتهاند. واژهٔ باتیک ریشهٔ اندونزیایی دارد.
شهر اسکو در شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی مرکز اصلی تجمع کارگاههای چاپ باتیک یا چاپ کَلاقهای و قطب اصلی این هنر-صنعت در کشور محسوب میشود. شهر اسکو به شهر ملی چاپ باتیک در ایران شناخته می شود.
در چاپ کلاقهای، کلیهٔ طرحها و رنگها را با استفاده از واکس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل میکنند. برای این کار بیشتر از پارچهٔ ابریشم استفاده میشود.
تاروپود پارچه از واکس پوشیده میشود و هر دو روی پارچه یکسان نقش میشود.
رنگهای به کار رفته برای چاپ بیشتر از دستهٔ رنگهای گیاهی مانند روناس، اسپرک، پوست انار و زردچوبه است.
یکی از ویژگیهای چاپ کلاقهای ایجاد رگههای رنگی است که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این شکستها به پارچه در حین عملیات رنگرزی بر روی پارچه پدید میآید.
ابزار کار چاپ باتیک «تیان» نام دارد که وسیلهای فلزی شبیه به قیف نازک است. همچنین قلممو، مهر و کارگاه چوبی (برای مهار کردن پارچه) نیز استفاده میشود. روشهای چاپ باتیک عبارتند از چاپ مستقیم، چاپ برداشت، چاپ با شابلون، نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی، تار عنکبوتی، قلممویی، بدون رنگرزی و باندا (پیچشی). استاد حسین گنجینه از استادان معروف این سبک در ایران است.
نگارخانه
جستارهای وابسته
حسین کلاقیچی گنجینه
منابع
درباره چاپ کلاقهای از پژوهشکده هنرهای ملی ایران
اختراعهای اندونزیایی
پوشاک اندونزی
رنگرزی
شاهکارهای شفاهی و ناملموس میراث بشری
صنعت چاپ
فرهنگ در اندونزی
مهندسی نساجی
میراث فرهنگی و معنوی بشر
نساجی
نمادهای ملی اندونزی
واژهها و عبارتهای اندونزیایی
هنر بافندگی
هنر |
8774 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C | مصالحشناسی | مصالح شناسی نام یکی از درسهای دانشگاهی در رشته معماری است. در این درس دانشجویان با گونهها و ویژگیهای مصالح ساختمانی آشنا میشوند.
البته این درس در رشته عمران هم باید گذرانده شود. در این درس دانشجویان با مصالحی که در ساختمان عموماً استفاده میشود مانند خاک، سیمان، کاشی، گچ، آهک و ... آشنا میشوند.
جستارهای وابسته
مهندسی و علم مواد |
8780 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%86%20%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C | کارتون مطبوعاتی | کارتونهای مطبوعاتی یا کارتونهای سرمقالهای کارتونهایی هستند که در روزنامه های جهان چاپ میشوند و رخدادهای جامعه را به شکل تصاویر طنز آلود بیان میکنند. این وقایع رخدادهایی هستند که افکار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند، فرضاً اگر بحث امروز جامعه انرژی هستهای است بالطبع مطبوعات نیز ضمن مخابره خبرهای مربوط به آن از تحلیلگران سیاسی یا نویسندگان و محققین مطلع میخواهند تا مطالعات و نتیجه تحقیقات خود را در این زمینه منتشر کنند، در کنار آن «کارتونیستها» نیز با قلم خود به کندوکاو پرداخته و با زبان کارتون به افشاگری میپردازند و در کنار مقالههای اصلی کارهای خود را به نمایش میگذارند.
یکی از کارتونیستهای بزرگ این عرصه دیوید لو David Low بود. او با آثارش همه رخدادهای مهم جهان را زیر نظر گرفته و بلافاصله با تحلیل منطقی عصاره تفکرات خود را در اختیار مخاطبین قرار میداد.
در ایران نیز مسعود مهرابی و توکا نیستانی از کارتونیستهای بزرگ این عرصه هستند.
هر کشوری به موازات آزادیهایی که در عرصه مطبوعات بدست آورده کارتونیستهایی نیز دارد که بدون هرگونه مماشات و هراسی رخدادهای حساس و مهم را به تصویر میکشند، ارزش طرحهای این هنرمندان در بیشتر مواقع چیزی کمتر از مقالههای تحلیلگران نیست.
کارتونهای سیاسی
این دسته از کارتونها در هر کجای دنیا به وفور به چاپ میرسند و بستر اصلی این آثار روزنامهها هستند، و به لحاظ آنکه پیامهای خود را بهطور غیرمستقیم و با طنز بیان میکنند تأثیر بسیاری بر مخاطبین خود میگذارند. آثار کارتونیستهای این گروه به جهت گسترش نگاه تیز و منتقدانه به مسایل جامعه بسیار با ارزشند چیزی که برای ارتقاء سطح آگاهیهای طبقاتی مردم بویژه طبقه متوسط بسیار راه گشاست.
هر خبر مهم دربارهٔ دولتمردان و اخبار سایر کشورها میتواند طعمهٔ مناسبی برای کارتونیستهای سیاسی باشد. یک کارتونیست سیاسی به لحاظ تماس دائم با مسایل داخلی کشور خود و دیگر کشورهای جهان زودتر از همه به تحلیل رویدادهای مختلف پرداخته و واقعیت را آنگونه که میاندیشد بازگو میکند. این دسته از کارتونها نیز به نوبه خود به دستههای دیگری تقسیم میشوند، آنها که عامه پسندند و آنانکه با ظرافتهای بیشتری تولید میشوند و محافل روشنفکری را نیز پوشش میدهند، و دستهای که خود را به کارتونهای سرمقالهای نزدیک میکنند. متأسفانه در جوامعی که نظامهای دیکتاتوری بر آنان حکومت میکنند برای پدید آورندگان این آثار حد و مرزهای زیادی وجود دارد و مجازاتهای سختی نیز در نظر گرفته میشود، این نوع برخورد با کارتونیستها خود عاملی است برای آنکه بسیاری از مفاسد قدرتمندان از چشم مردم مخفی بماند.
منابع
پروپاگاندا
کارتونهای پروپاگاندا
کارتونهای سرمقالهای
کاریکاتور
واژگان سیاسی |
8781 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9 | بازاریابی الکترونیک | بازاریابی الکترونیک عبارتست از بهکارگیری کانالهای الکترونیکی ارتباط با مشتریان به منظور نشر پیامهای بازاریابی .
در همین ارتباط، بازاریابی اینترنتی اصطلاحی است که عموماً بدین معنی است: دستیابی به اهداف شرکت از طریق برآوردن و فراتر رفتن از نیازهای مشتریان به نحوی بهتر از رقبا با استفاده از فناوریهای دیجیتالی اینترنت . بازاریابی اینترنتی عبارتست از فرایند ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان از طریق فعالیتهای اینترنتی به منظور تسهیل تبادل ایدهها کالاها و خدمات به نحوی که اهداف هر دو طرف را محقق سازد. این تعریف شامل بخشهای زیر است: فرایند، ایجاد و حفظ روابط مفید متقابل با مشتریان، استفاده از اینترنت در انجام فعالیتهای بازاریابی، مبادله، تحقق اهداف طرفین.
همچنین بازاریابی آنلاین به شرکتهای عضو شبکههای لجستیک بازاریابی که حاوی جریانی از اطلاعات کالاها خدمات، تجارب و پرداختها و اعتبارات میباشند اشاره دارد.
تاریخچه
در سال 1989 اولین مبادلات تجاری از طریق شبکههای کامپیوتری صورت گرفت. پنج سال بعد تعداد کامپیوترهایی که به اینترنت پیوستند بهطور فزایندهای افزایش یافت و این فرصت را برای شرکتها و مشتریان فراهم آورد تا در محیط دیجیتالی تجارت به دنبال کسب ارزش بیشتر باشند. اینترنت اولین محیط دیجیتالی تجارت نبود بلکه در سال 1981 دولت فرانسه پروژه تله تل را اجرا کرد که هدف اصلی آن بهبود خدمات مخابراتی بود که بعدها با توسعه فناوری کاربران اجازه یافتند کالا و خدمات مورد نیاز خودرا به صورت آنلاین خریداری کنند. پس از اینکه وب توسط تیم برنرزلی معرفی گردید و مرورگرهایی توسط مایکروسافت و نت اسکیپ تولید شدند امکان جستجوی سریعتر و آسانتر در اینترنت برای کاربران فراهم شد و شرکتهای زیادی به ثبت قلمرو و طراحی و راه اندازی وبگاه اقدام نمودند
مهندس محمود بشاش و مهندس توماج فریدونی جز فعالترین افرادی هستند که در ایران مبحث بازاریابی الکترونیکی را به صورت علمی مورد تحقیق و بررسی و استفاده در پروژه قرار دادند. توماج فریدونی در کتاب دویست و هشت صفحهایِ پورتال، اعتبار نهان منتشر شده در سال 1385 توسط انتشارات ناقوس ضمن اشاره به بازاریابی الکترونیکی نحوه استفاده عملی از آن را در یک پروژه وب پورتال به جز و دقت شرح داده است.
محمود بشاش در کتاب منتشر شده خود در وب سایت آمازون که به زبان انگلیسی نوشته شده است بهطور کامل به پایههای اصلی ساخت یک پلتفرم برای بازاریابی الکترونیکی پرداخته است. کتاب او جزو اولین کتابهای علمی منتشر شده در آمازون توسط متخصصین ایرانی در زمینه بازاریابی الکترونیک میباشد.
اهداف
فقط حضور در اینترنت
استفاده از خدمات شرکتهای ارائه دهنده خدمات تجاری آنلاین
فروش از طریق سایر سایتها
راهاندازی سایتهای مخصوص به خود
پاسخ به سوالات رایج مشتریان
حفظ جایگاه در بازار یا موقعیت رهبری در یک بازار خاص
تأکید بر فعالیت در سطح فراملی
صرفهجویی در زمان و آموزش به مشتریان
جذب مشتریان بیشتر به سمت کسب و کار خود
مزایا
راحتی: مشتریان کنند.
مشکلات کمتر: مشتریان دیگر مجبور نیستند با فروشندگان سروکله بزنند یا در صف خرید محصول مورد نیاز انتظار بکشند.
هزینه کمتر: استفاده بهینه از بودجه اختصاص داده شده نسبت به سایر روشهای تبلیغ
امکان کنترل: کنترل و مانیتورینگ مداوم نتایج و بهینه سازیهای مستمر
چالشها
ترغیب مشتریان بیشتر
ویژگیهای روانشناختی و جمعیت شناختی مختلف کاربران
بی نظمی و ازدحام
امنیت
ملاحظات اخلاقی
انواع بازاریابی آنلاین
وبسایت مارکتینگ
محتوا مارکتینگ
ویدیو مارکتینگ
مارکتینگ شبکه های اجنماعی
ایمیل مارکتینگ
اس ام اس مارکتینگ
برنامهریزی بازاریابی الکترونیک
نقطه شروع برای کسب موفقیت دربازاریابی الکترونیک مانند راهبرد بازاریابی یا کسب و کار خلق یک فرایند راهبردی است که به خوبی تعریف شده باشد تا اهداف بازاریابی را از طریق ارتباطات بازاریابی پیوندداده و روشهایی را برای کسب اهداف مورد نظر طراحی کند.
چستون . و چیفی
و همکاران پیشنهاد میکنند که تدوین راهبرد بازاریابی الکترونیک باید شامل عناصر و عوامل مشابهی با راهبرد بازاریابی سنتی باشد.برای این منظور میتوان از مدل SOSTAC که توسط پل اسمیت ارائه شدهاست استفاده کرد.این مدل شامل مراحل زیر است:
تجزیه و تحلیل موقعیت:در حال حاضر کجا هستیم؟
تجزیه و تحلیل موقعیت
تجزیه و تحلیل تقاضا
تحقیقات کیفی مشتریان
تجزیه و تحلیل رقبا
جمعآوری اطلاعات مربوط به رقبا (CI)
تجزیه و تحلیل واسطه ها
ممیزی داخلی بازاریابی
اثربخشی کسب و کار
اثربخشی بازاریابی
تعیین اهداف: میخواهیم کجا باشیم؟
تدوین راهبرد: چگونه میخواهیم به وضعیت مطلوب برسیم؟
تاکتیکها: با چه وسیلهای به وضعیت مطلوب میرسیم؟
اجرا: چه برنامهای داریم؟
کنترل: آیا به اهدافمان دست یافتهایم؟
فرایند جامع بازاریابی الکترونیکی
با مطالعه و بررسی فرایندهای جودی استراس و فرایند سه مرحلهای بازاریابی کلاسیک، فرایند جامع بازاریابی الکترونیکی توسط دکتر علی کمندی و خانم نازیلا نیاکان در کتاب بازاریابی الکترونیکی به شرح ذیل ارائه شده است:
تدوین استراتژیهای سازمان،
تدوین استراتژیهای بازاریابی،
تحلیل محیطی بازاریابی الکترونیکی،
تدوین استراتژیهای بازاریابی الکترونیکی،
تدوین برنامه بازاریابی،
تعیین آمیخته بازار،
اجرای آمیخته بازار
پایش و اصلاح مداوم برنامه بازاریابی الکترونیکی
پانویس
منابع
1- بازاریابی الکترونیکی، دکتر علی کمندی و نازیلا نیاکان لاهیجی، 1395، انتشارات سیمای دانش.
مقالات بازاریابی الکترونیک
Shipside,Steve (2002), "Branding on the Internet: New International Marketing Issues",Management Research News,Vol 25,No12,pp 53–62.
Jobber,David (2004), "Principles and Practice of Marketing",4 th ed ,London:McGraw-Hill.
Rafi,Mohammad et al (2002), "Internet Marketing : building Advantage in Networked Economy",New York: McGraw-Hill.
Kotler,Philip et al (2001), "Principles of Marketing",3rd ed,Upper Saddle River,New Jersey : Prentice Hall.
Chaffey,Dave (2004),"E-Business and E-commerce Management: Strategy,Practice",UK: Prentice Hall.
What is Digital Marketing?
گزارش کتاب پورتال اعتبار نهان، نوشته توماج فریدونی در روزنامه دنیای اقتصاد
جستارهای وابسته
مدلهای کسب وکار در فضای Online
تاریخ فناوری
مهندسی فناوری اطلاعات
فناوری اطلاعات
مدلهای کسب و کار تبلیغات اینترنتی
مهندسی فناوری اطلاعات |
8789 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%B4%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86 | فرش کردن | فرش کردن یا مفروش کردن به معنی پوشاندن سطح کف هر چیز با لایهای الگودار است. این لایه دارای الگو میتواند یک قالی، پارکت، موکت، کفپوش پلاستیکی، کاشیو موزائیک یا هر چیز دیگر باشد.
نگارخانه
بتن
روکش جاده
کفپوشها
مصالح ساختمانی
پدیدارهای باغ |
8790 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%81%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B4 | کفپوش | کفپوش به رویهها و لایههایی که بر روی کف یک ساختمان یا هر مکان دیگر پوشانده شود میگویند. کفپوشها در شاخهای از صنعت ساختمان به نام کفسازی کاربرد دارند. ریشهٔ انگلیسی کفپوش (Pavement) از واژهٔ لاتین Pavimentum به معنی کف یا سطح کوبیده شده یا منفجر به روش پیادهرو قدیمی فرانسوی است. معنای کف/سطح کوبیده شده، قبل از تبدیل شدن آن به یک واژهٔ انگلیسی منسوخ شده بود.
کاربردها
کفپوش به عنوان یک پوشش برای پوشاندن کف و سطوح در محوطههای باز (بیرون از ساختمان)، داخل ساختمان و کارهای عمرانی استفاده میگردد. کفپوشها در بسیاری از زمینهای ورزش و همچنین برخی استخرها (برای جلوگیری از سُر خوردن) بهکار میروند. در برخی زمینهای فوتبال از کفپوشهای چمننما استفاده میشود. در خودروها نیز به منظور جلوگیری از ارتعاش، راحتی پا، نظافت و … از کفپوشهایی از جنس الیاف پلیپروپیلن استفاده میشود.
انواع کفپوش
کفپوشها بنا به جنس مادهٔ بهکار رفته میتواند در انواع زیر باشد:
در ساختمانهای مسکونی:
سنگ (مرمر، گرانیت و غیره)، لاستیک، پیویسی، کاشی، چوب (پارکت)، مخمل، موکت، فرش، نمد، گلیم و غیره.
در صنعت:
پشم شیشه، نایلون، چوبپنبه، پشم، ورقه (فلزی)، وینیل، سیمان، بتن، کفپوشهای رزینی و…
کفپوشها بنا به کاربردشان به گونههای زیر بخش میشوند:
کفپوش حفاظتی
کفپوش گرمایشی
کفپوش متحرک
کفپوش پُرزدار
کفپوش پیویسی
مصالحی که بهعنوان کفپوش مورد استفاده قرار میگیرد شامل آسفالت، بتن (سنگفرش)، سنگ طبیعی، قلوهسنگ ،سنگ مصنوعی، آجر، کاشی و گاهی چوب است. در معماری و طراحی فضاهای باز، کفپوش بهعنوان یک پوشش سفت و محکم در پیادهروها، سطح جادهها، پاسیو ، حیاط و غیره استفاده میگردد.
استفاده از کفپوش تحت یک الگوی (طراحی) خاص مثل موزائیک عموماً توسط رومیان استفاده میشد.
کفپوش پیویسی (PVC)
کفپوشهای پیویسی از نمونههای مدرن انواع کفپوش هستند. مادهٔ سازندهٔ کفپوشهای پیویسی از پلیمر پلیوینیل کلراید است. از نفت در تهیه و تولید این نوع کفپوش استفاده میشود.
کفپوش، سنگفرش، پازل
کفپوشهایی از قبیل سنگفرش، کاشی، آجر و آجر بتنی عموماً بهعنوان پوشش سطوح در فضای باز استفاده میشوند. سنگفرشهای بتنی در کارخانه، از طریق درآمیختن بتن با برخی ترکیبات رنگی و ریختن در قالب و گرفتن شکل قالب ساخته میشوند.
نحوهٔ اجرا و زیرسازی بدین صورت است که ابتدا یک بتن استاندارد بهعنوان پوشش اولیه ریخته شده و روی آن شن و ماسه پخششده و بعد سنگفرش، مطابق الگوی مناسب روی آن اجرا و چیده میشود.
هیچ نوع چسب یا ملاتی غیر از وزن خود سنگفرش و لبههای آن بهعنوان نگهدارندهٔ آنها استفاده نمیشود. از سنگفرشها میتوان برای ساخت جادهها، ورودی ماشین روی خانهها، پاسیو، پیادهرو و هرگونه معابر در فضای باز استفاده کرد.
بتن بههم پیوسته
یکی از انواع کفپوشها، مدل در هم قفل شونده است. این نوع خاص از کفپوش، که بهعنوان کفپوش چندتکه نیز شناخته میشود، در طول دو دههٔ اخیر بهعنوان یک جایگزین پرکاربرد برای آجر و بتن در ایالات متحده ظهور کردهاست.
سنگفرشهای چندتکهای برای هزاران سال استفاده میشدند. جادههایی که رومیان با استفاده از سنگفرش ساختهاند هنوز هم وجود دارد؛ ولی استفاده از آنها از اواسط سال ۱۹۴۰ که کفپوشها با بتن تولید شدند منسوخ شد. استفاده از آنها از کشور هلند آغاز شد تا تمام جادههای ساخته شده انعطافپذیر باشند زیرا این کشور زیر سطح دریا قرار دارد و زمین آن حرکت میکند، جابهجا میشود و نشست میکند. بتنریزی گزینهٔ خوبی نیست زیرا ترک خواهد خورد. قطعههای جداگانهٔ سنگفرش که بهجای بتن در ماسه نصب میشوند خیلی بهتر از بتن کارایی دارند. قبل از اینکه کفپوش از بتن ساخته شوند از سنگ واقعی یا آجرهای تولیدی با خاک رس استفاده میشد.
نخستین سنگفرش بتنی دقیقاً به شکل آجر با ابعاد ۱۰ × ۲۰ سانتیمتر ساخته شد و این مدل بهنام سنگ هلند نامگذاری شد و هنوز هم هست. این مدل آجری به مدلی بسیار محکم و مقرون به صرفه تبدیل شد.
کفپوش از جنس سنگ
کفپوشهای سنگی نوع دیگری از کفپوش است. این نوع از کفپوشها به دلیل ارزش بالایی که به دلیل زیبایی دارند و همچنین استحکام و دوام بالا، بهطور گسترده در ساختمانها و محوطه سازیها استفاده میشوند. کفپوشهای سنگی از انواع سنگها از جمله: تراورتن، سنگ آهکی، بازالت،ماسه سنگ و گرانیت ساخته میشوند..
تراورتن به دلیل با دوام بودن و داشتن تخلخل کمتر نسبت به دیگر سنگها، در مقابل نور مستقیم خورشید خنک میماند به همین دلیل به عنوان انتخاب محبوب برای استفاده در استخر، پاسیو و گردشگاهها و مناطق تفریحی تبدیل شدهاست. تراورتن در مقابل نمک مقاوم است و نور خورشید را کمتر منعکس میکند. کفپوشهای گرانیتی برای استفاده در فضاهای باز بسیار مناسب است؛ چرا که بسیار مستحکم و متراکم میباشد و در مقابل سایش بسیار مقاوم میباشد. کفپوشهای آهکی از برش بلوکهای سنگ آهک طبیعی که از صخرههای رسوبی در کوهها و بستر دریاها استخراج میشود، ساخته میشوند.
سنگ آهک به دلیل داشتن تنوع رنگ طبیعی مورد استقبال است. کفپوشهای ماسهای از سنگ طبیعی مشتق شده و برای استفاده در پیادهرو، پاسیو و حیاط کاربرد دارد.
بتن منقش (استامپی)
بتن منقش یا همان بتن استامپی یکی از انواع بتنهای دکوراتیو بوده که به عنوان کفپوش صلب و مقاوم با ظاهری شکیل و متنوع قابل اجرا خواهد بود. بتن منقش کف پوشهای بتنی هستند که در آنها بتن، پس از تخلیه و تسطیح، توسط قالبهایی که به استامپ یا مهر معروف است طرح دار شده و ظاهری همچون سنگفرش یا طرحهای مختلف دیگر را پیدا خواهد کرد. کاربرد بتن منقش بهطور عمده در فضاسازیهای خارجی بوده و به دلیل ویژگیها و مشخصات ظاهری کمتر در فضاهای مسقف مورد استفاده قرار میگیرد.
بتن منقش بهطور عمده در پیادهروسازی، محوطه سازی پارکها و ویلاها، پیستهای دوچرخه سواری تفریحی، لاینهای پیادهروی و تمام بخشهایی که زیبایی یک کفپوش با ظاهری نزدیک به طبیعت مانند کفپوشهای سنگفرش مورد نظر بوده و در عین حال مقاومت، یکپارچگی و عملکرد مناسب کفپوش در برابر عوامل جوی در طول زمان مد نظر باشد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
کفپوش اپوکسی
پولی پوکساید یا همان اپوکسی یک نوع بسپار ترموست یا به عبارت روانتر نوعی گرما سخت است که از ترکیب و فعل و انفعالات دو جزء اصلی اپوکساید رزین و سختکنندهها که به هاردنر معروف هستند تشکیل میگردد. رزین اپوکسی از تکپارها که مولکولهای واحدی هستند و از به هم پیوستن آنها بسپارها یا همان پلیمرها که مولکولهای بزرگ را تشکیل میدهند.کفپوش اپوکسی دارای گسترهٔ بالایی بوده و در کاربریهای صنعتی، بهداشتی و دکوراتیومورد استفاده قرار میگیرد.
این کفپوش در برابر تابش مستقیم نور آفتاب آسیبپذیر بوده و دچار رنگپریدگی خواهد شد.
کفپوش اپوکسی دارای زیرمجموعههای متعددی از قبیل اپوکسی دکوراتیو، اپوکسی آنتی استاتیک، اپوکسی گرانیت، اپوکسی ضد اسید، اپوکسی آنتی داست یا ضد گرد و غبار و اپوکسی سهبعدی میباشند.
کفپوش PVC
پلی وینیل کلراید Poly Vinyl Chloride یا PVC نوعی از مواد پلاستیکی بسیار پرکاربرد از مشتقات نفتی است. این محصول بسیار مقاوم و منعطف است. کفپوش پیویسی ترکیبی است از مواد فشردهٔ پیویسی، فیبر و چند لایهٔ دیگر که حاصل آن محصولی نازک، زیبا و مقاوم است. این نوع کفپوش کاملاً ضدآب بوده و دلیل شباهت ظاهری به پارکت لمینت در مکانهایی که نمیتوان از پارکت لمینت استفاده کرد جایگزین آن میشود. این محصول به صورت رولی و تایلی به وسیله چسب به سطوح چسبانده میشود. بهترین چسب برای نصب این کفپوش چسب غلیظ معروف به چسب چهار هشت میباشد. (۸۸۸۸)
جستارهای وابسته
سنگفرش
نگارخانه
منابع
بتن
پدیدارهای باغ
روکش جاده
سیستمهای سازهای
کفپوشها
مصالح ساختمانی |
8791 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF | علم مواد | علم مواد یا مهندسی و علم مواد یک حوزهٔ میان رشتهای است که در آن رابطهٔ بین ساختار و خواص مواد به منظور طراحی مواد جدید برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون فناوری مواد مورد بررسی قرار میگیرد. امروزه با افزایش تحقیقات در زمینهٔ نانو، مهندسی مواد به یکی از رشتههای پیشرو در عرصه دانش بدل شدهاست. بهطور خلاصه یک مهندس مواد در نخستین گام بهکمک میکروسکوپ الکترونی روبشی، میکروسکوپ الکترونی عبوری، پراش پرتوهای ایکس و هم چنین روشها و تجهیزات مشابه به شناسایی و بررسی ساختار میکروسکوپی مواد گوناگون میپردازد. در گام بعدی خواص مختلف مواد مورد اندازهگیری قرار میگیرند تا روشهای تولید مواد جدید یا بهبود خواص مواد قبلی فرا گرفته شود.
علم مواد یا مهندسی مواد، یکی از اصلیترین رشتههای مهندسی است، زیرا دیگر رشتههای مهندسی بدون مواد صنعتی ساخته شده توسط مهندسین مواد کارایی ندارند به عنوان مثال همه قطعات یک سیستم کامپیوتر با علم مواد ساخته میشود یا همه مصالح مورد نیاز ساختمانسازی برای رشته عمران را مهندسین مواد میسازند.
در واقع بخش عمدهٔ مهندسی مواد از علم فیزیک و شیمی تشکیل شدهاست که البته کمی ریاضی هم به دلیل اینکه جزو رشتههای مهندسی است به همراه دارد.
مهندسی مواد و متالورژی در گذشته در دو زمینه مجزای سرامیک و متالورژی تقسیمبندی میشد؛ اما اکنون شامل طیف وسیعی از مواد مانند: فلزات، سرامیکها، پلیمرها، نیمه هادیها، مواد مغناطیسی، مواد فوتونیک و مواد بایولوژیکی میشود. مهندسی مواد یکی از رشتههای مهندسی است که در کشور آلمان آن را با عنوان پزشکی مواد میشناسند.
حوزههای پژوهشی در مهندسی مواد
رشته مهندسی مواد از آنجایی که تنها رشته مهندسی است که علم در آن جایگاه بنیادی دارد (علم و مهندسی مواد) زمینههای پژوهشی بسیار گستردهای دارد. در این رشته میتوان پروژههای پژوهشی را هم در قالب فعالیت مهندسی، و هم در قالب فعالیت علمی تعریف کرد. پژوهشها از فرآیندهای اجرایی مانند جوشکاری و ریختهگری گرفته تا فعالیتهای کاملاً تئوریک نانو مواد و مواد پیشرفته گسترده میشوند. در این رشته به راحتی و با قدرت انتخاب بالا میتوان زمینه پژوهشی را انتخاب کرد و کرانه پژوهشی بسیار بالایی دارد.
در یک دستهبندی کلی، مواد مورد مطالعه در مهندسی مواد به شش گروه اصلی فلزات (متالورژی)، سرامیکها، پلیمرها، مواد مرکب (کامپوزیتها)، بیومتریال (زیست مواد) و نیمهرساناها تقسیم میشوند.
کار یک مهندس مواد چیست؟
احتمالاً تاکنون دربارهٔ یک شیمیدان، فیزیکدان یا بیولوژیست شنیده باشد، اما دربارهٔ علم مهندسی مواد چیزی شنیده بودید؟ احتمالاً خیر. یکی از دلایلی که وجود دارد این است که مهندسین مواد گستره وسیعی از فعالیتها را پوشش میدهند و دست به عرصههای مختلف شامل شیمی، بیولوژی و فیزیک، بردهاند به همین دلیل عموم مردم آن را اختصاصاً برای یک فعالیت با اسم خاص نمیشناسند. گاهی اوقات مهندسین مواد مهندس سرامیک یا مهندس پلیمر یا متالورژیست نامیده میشوند و شما میتوانید محل کار آنها را در محل کار در صنایع، آزمایشگاهها و دانشگاههای سراسر دنیا بیابید.
با وجود گوناگونی آنها، مهندسین مواد از یک نقطه نظر یکسان به مواد نگاه میکنند: آنها بدنبال ارتباط بین فهم ساختار مواد، خواص آنها، چگونگی فرآیندهای ایجاد تغییرات در آنها، و کاری که آن مواد میتوانند انجام دهند و کاربرد آنها هستند.
در گذشته، مردم از طریق سعی و خطا، مواد مختلف را استفاده و مطابق نیاز خود تغییر میدادند و در مقیاس بزرگ و قابل دید کار میکردند بعنوان مثال حرارت دادن و سرد کردن تکههای آهن (چدن یا فولاد) با هدف سخت سازی. مهندسین مواد مدرن با مهارت خاصی مواد را بسته به اصول استنباط شده از چگونگی رفتار مواد در قرارگرفتن کنار هم، که اغلب در مقیاس غیرقابل دید با چشم غیر مسلح در مقیاس اتمی، تغییر داده و بهبود میدهند. این مقدار چقدر کوچک است؟ برای قرار دادن نقطه در انتهای این جمله شما نیاز به تریلیونها اتم دارید.
گرایشهای اصلی
مهندسی و علم مواد رشته گستردهای است به همین دلیل گرایشهای متعدد برای آن تعریف شدهاست. در ادامه تعدادی از گرایشهای مصوب و رایج در دانشگاههای ایران در مقاطع مختلف تحصیلی آورده شدهاست:
مقطع کارشناسی
متالورژی صنعتی
متالورژی استخراجی
سرامیک
مهندسی مواد و متالورژی
مقطع کارشناسی ارشد
نانو مواد (Nano material)
بیومتریال (Bio material)
شناسایی و انتخاب مواد مهندسی (Materials selection for engineering design)
سرامیک (Ceramics)
شکلدهی فلزات (Metalworking)
ریختهگری (Casting)
جوشکاری (Welding)
استخراج فلزات (Extraction of metals)
حفاظت و خوردگی (Corrosion and protection)
مهندسی مواد مرکب (Composite material engineering)
نگارخانه
جستارهای وابسته
متالورژی
متالورژی استخراجی
متالورژی صنعتی
نانوتکنولوژی
خواص فیزیکی مواد
ساختار مواد
عملیات حرارتی
متالورژی پودر
پانویس
پیوند به بیرون
مرکز پژوهش متالورژی رازی
ایران مواد
AZOM
فیزیک ماده چگال
مهندسی ساختمان
مهندسی مواد |
8794 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA | سانسور اینترنت | سانسور اینترنت یا فیلتر اینترنتی یا فیلترینگ، عبارت است از محدود کردن دسترسی کاربران اینترنت به وبگاهها و خدمات اینترنتی که از دیدگاه متولیان فرهنگی و سیاسی هر کشور برای مصرف عموم مناسب نیست، اِعمال فیلتر معمولاً به وسیلهٔ ارائهدهندگان خدمات اینترنتی انجام میشود ولی تعیین سطح، مصادیق و سیاستهای فیلترینگ با حکومتهاست.
کشورهای ایران، میانمار، چین، کوبا، مصر، بلاروس، کره شمالی، عربستان، سوریه، تونس، ترکمنستان، ازبکستان، و ویتنام از بزرگترین فیلتر کنندگان اینترنت در جهان هستند.
در کشورها
عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را میتوان در چهار بخش "مسائل سیاسی"، "مسائل اجتماعی"، " مسائل امنیتی" و "مسائل اخلاقی تقسیمبندی کرد.
در ایران
فیلترینگ در ایران بر اساس قوانین مصوب در مجلس شورای اسلامی اعمال میگردد و طیف گستردهای از وبگاههای اینترنتی، از پورنوگرافی گرفته تا سیاسی را در بر میگیرد. گرچه مسدود کردن دسترسی به وبگاههای اینترنتی در ایران براساس قوانین جمهوری اسلامی انجام میشود، اما روند آن، به ویژه برای وبگاههای سیاسی و اجتماعی، به درستی مشخص نیست و سیاستهای آن غیرشفاف است.
در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۸ با دستور شورای امنیت ملی ایران، اینترنت بینالمللی به مدت هشت روز، به منظور مهار اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران، قطع و تنها دسترسی به سایتهای ایرانی که از سرور داخل کشور استفاده میکردند قابل دسترس بود.
سازمان غیردولتی خانه آزادی در گزارش سالانه ۲۰۲۱ خود دربارهٔ آزادی اینترنت در جهان گزارش داد که ایران پس از دو کشور چین و میانمار، بیشترین محدودیتها را در زمینه اینترنت اعمال میکند.
در چین
سرفصلهای مهم وبگاههای فیلتر شده عبارتند از:
مخالفان دموکراسی، آموزش (مانند وبگاه کانال آموزش آمریکا)، اخبار خارجی (مثل BBC و CNN)، وبگاههای دولتهای خارجی (قوهٔ قضائیهٔ آمریکا، انگلیس و اسرائیل)، سرگرمی (۴۵۱ وبگاه از وبگاههایی که در دستهبندیهای «یاهو» قرار دارند)، مذهبی (۱۷۶۳ وبگاه شامل وبگاههای الحادی، مسیحی، یهودی و مذاهب دیگر)
در ایالات متحده آمریکا
استفاده از اینترنت در ایالات متحده در سال ۱۹۹۶ با پیشنهاد بیل کلینتون رئیسجمهور وقت این کشور آغاز شد. در قانون یاد شده که به نام «قانون صلاحیت ارتباطات» (CDA) مشهور است، هرگونه اطلاعرسانی مستهجن و پورنوگرافی برای نوجوانان کمتر از ۱۸ سال منع شدهاست.
به رغم جنجالهایی که پس از مطرح شدن این قانون به پا شد، چندی بعد، در سال ۱۹۹۸، قانون دیگری با نام(COPPA) به تصویب رسید که مطابق آن متصدیان صفحات اینترنتی از قرار دادن اطلاعات مربوط به کودکان زیر ۱۳ سال به روی اینترنت یا استفاده از این قبیل اطلاعات بدون داشتن مجوز از پدر و مادر آنها منع و موظف شدند در صفحات خود نحوه جمعآوری اطلاعات مربوط به کودکان را بهطور مشخص اعلام کنند. همزمان با این قانون، قانون دیگری به نام (COPA) طرح شد که سایتهایی را که در آنها مطالب آشکار جنسی یا عکسهای مستهجن قرار داشت محدود میکرد. یکی از انگیزههای اصلی طرح این قانون حفاظت نوجوانان از عوارض سوء اینترنت بود. بهطور دقیق تر، بخشی از این قانون استفاده مجازی از انتقال هرگونه اطلاعات را که ممکن است برای کودکان مضر باشد، منع میکند.
پس از گذشت ۲ سال، در سال ۲۰۰۰ قانون دیگری به نام(CIPA) مطرح شد که مطابق آن همه مدارس و کتابخانههای عمومی [که برای اتصال به اینترنت یا کامپیوترهای متصل به اینترنت از کمکهای دولت استفاده کردهاند.] موظف شدهاند به بستن یا فیلتر کردن سایتهایی اقدام کنند که در آنها تصاویر وقیح و عکسهای شهوتانگیز مربوط به کودکان یا هر تصویر جنسی دیگری که برای نوجوانان مضر باشد، قرار دارد.
در عین حال مدارس موظفند سیاستهای پیشنهادی سلامت استفاده از اینترنت را بپذیرند و حداقل یک گزارش از سیاستهای پیشنهاد شده ارائه دهند. همچنین موظفند بر روی همه کامپیوترهای متصل به اینترنت ابزارهای فیلترکننده (مانند برنامههای فیلترکننده یا دیوارههای آتشین محدود کننده) قرار دهند.
پس از حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ نیز، پای دولتها و حکومتهای فراوانی به حیطه فیلترینگ باز شد و در این میان نقش کشورهای اروپایی و به ویژه ایالات متحده پر رنگتر از سایرین بود. ایالات متحده به عنوان پیشروترین کشور دنیا هم در زمینه بهکارگیری و توسعه تجهیزات اینترنت و هم در زمینه تولید محتوای اینترنتی، پس از حملات ۱۱ سپتامبر، با چالشی جدی در مواجهه با اینترنت رو به رو شد و دولت این کشور، قوانین محکمی را در این مورد وضع کرد تا جایی که حامیان حریم شخصی و آزادیهای مدنی به اعتراضات گستردهای علیه دولت بوش دست زدند. آمریکا در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۰۱، قانونی تحت عنوان «لایحهٔ میهنپرستی» (Patriot Act) را تصویب کرد که به موجب آن، کنترل و نظارت بر تبادل دادههای online کاربران، رنگ قانونی به خود میگرفت؛ این قانون که در قالب مبارزه با تروریسم به تصویب رسیده بود، موجی از مخالفت و اعتراض را هم در میان جمهوری خواهان و هم در بین دموکراتها برانگیخت. پیادهسازی لایحهٔ میهنپرستی که به شدت از سوی دادستانی آمریکا دنبال میشد، در نوامبر ۲۰۰۳ رئیسجمهور با اعطای اختیارات بیشتر به پلیس آمریکا (افبیآی) از این نیرو خواست تا کلیه اطلاعات مربوط به کاربران اینترنتی را، حتی برای تحقیقات غیررسمی، جمعآوری کند. از سوی دیگر، برخی ایالتهای آمریکا مثل پنسیلوانیا قوانین مخصوص به خود را برای فیلتر کردن محتوای اینترنتی دارند.
هم چنین در پی شکایات فراوان مهمانداران و مسافران خطوط هواپیمایی آمریکا از برخی کاربران در استفاده از تارنماهای پورنوگرافی با محتویات مستهجن، صاحبان شرکتهای هواپیمایی به فکر فیلتر کردن این تارنماها افتادهاند. «امریکن ایرلاینز» به عنوان نخستین شرکت در میان شرکتهای فعال در خطوط هوایی آمریکا اقدام به مسدود کردن چنین تارنماهایی و برخورد با استفادهکنندگان از آنها کردهاست. به این ترتیب کاربران اینترنتی از این پس امکان ورود به تارنماهای پورنوگرافی را در هواپیما نخواهند داشت. این اقدام در حالی صورت میگیرد که برخی مسافران در مدت پرواز خود با ورود به اینترنت از تارنماهای پورنوگرافی استفاده میکردند که این موضوع مورد اعتراض دیگر مسافران و مهمانداران هواپیما قرار گرفته و این رفتار را موجب صدمه دیدن سلامت اجتماع میدانستند. جهان نوشت، هواپیماهای امریکن ایرلاینز درحالی پیشگام فیلترینگ تارنماهای پورنوگرافی شدند که تا کنون شکایتی از پروازهای این شرکت دراین مورده نشدهاست. بر این اساس نخستین فیلترینگ در هواپیمای بوئینگ مدل ۲۰۰–۷۶۷ به اجرا درآمده است.
فرانسه
فرانسه نتایج موتورهای جستجوی اینترنتی از جمله گوگل Google را دستکاری کرده و به زعم خود، آن را بومی میکند. علاوه بر این، با وجودی که تصمیمات اصلی و عمده پیرامون آزادی بیان در اینترنت و حفظ حریم خصوصی افراد در این عرصه، توسط اتحادیه اروپا اتخاذ میشود، اما کشور فرانسه یکی از معدود اعضای این اتحادیه است که در پذیرش آنها مقاومت زیادی کرده و سعی دارد قوانین خود را اجرا کند.
در بحث نظارتی نیز، کشور فرانسه با تصویب قانون LSQ در سال ۲۰۰۱، کلیه ISPهای این کشور را موظف کرد تا فعالیتهای اینترنتی و پیامهای پستالکترونیک مشتریان خود را حداقل به مدت یک سال، ذخیره و نگهداری کنند. همچنین این قانون به قضات و پلیس این کشور اجازه میداد تا در پیامهای شخصی کاربران به منظور کشف یا اثبات جرم، به تفحص بپردازند. این کشور نزدیک به ۲۲ میلیون کاربر اینترنت دارد که یک سوم جمعیتش را تشکیل میدهند. به این ترتیب مردم فرانسه یکی از آنلاینترین کشورهای دنیا به نسبت جمعیتش است. قوانین اینترنتی در این کشور بیشتر شامل قوانین تجارت الکترونیک و رعایت حریم شخصی و جرایم رایانهای آن بیشتر مربوط به مسایل امنیت ملی و آسیبهای اقتصادی است. ضمن اینکه فیلترینگ بهطور جدی در مدارس این کشور و با بستن IPها اعمال میشود.
قانون Hadopi که در سال ۲۰۰۹ در فرانسه به تصویب رسید، این اجازه را به ارائه دهندگان خدمات اینترنتی میدهد که کاربرانی که به صورت غیرقانونی، محتوای دارای حق کپیرایت را از اینترنت دانلود میکنند، از دسترسی به اتصال اینترنتی محروم سازند. همچنین لایحهٔ LOPPSI ۲ که در سال ۲۰۰۹ توسط دولت فرانسه به پارلمان این کشور تقدیم شد، به ISPهای فرانسوی این اجازه را میدهد که یک فهرست مشخص از تارنماهای پورنوگرافی را تحت نظارت وزارت کشور فرانسه، مسدود و فیلتر کنند.
انگلیس
در اکثر کشورهای اروپایی از جمله «انگلیس» فیلترینگ بیشتر بر روی مسائلی مانند پورنوگرافی کودکان، نژادپرستی و مسائل تروریستی اعمال میشود.
یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی در انگلستان به نام «بنیاد نظارت بر اینترنت» (Internet Watch Foundation)، فهرستی از تارنماهای پورنوگرافی را تهیه کرده و بر اساس آن، دسترسی ۹۸ درصد از کاربران اینترنت در انگلستان به این تارنماها مسدود شدهاست. وزیر کشور انگلیس ورنون کوکر، ضربالعجلی را تا پایان سال ۲۰۰۷ برای همهٔ سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در این کشور تعیین کرده بود تا یک سیستم مسدودسازی محتوا بر اساس سبک cleanfeed طراحی و اجرا کنند.
در سال ۲۰۰۶ هم وزیر کشور انگلیس قول داده بود که همهٔ ISPهای این کشور، تارنماهای پورنوگرافی کودکان را مسدود خواهند کرد. در اواسط سال ۲۰۰۶ میلادی، دولت انگلیس گزارش داد که دسترسی ۹۰ درصد کاربران اینترنت پرسرعت در این کشور به تارنماهای پورنوگرافی مسدود شدهاست. علیرغم اینکه قرار بود این رقم در پایان سال ۲۰۰۷ به ۱۰۰ درصد برسد، اما گزارشهای دولتی در پایان سال ۲۰۰۸ میلادی، رقم ۹۵ درصد را اعلام کردند و در پی آن، دولت تصمیم گرفت تا مسدود کردن دسترسی پنج درصد باقیمانده، هرچه سریعتر اقدامهای لازم را انجام دهد.
در فاصلهٔ بین سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶، شرکت BT Group فناوری جدیدی به نام Cleanfeed را معرفی کرد که ۸۰ درصد سرویسدهندگان خدمات اینترنتی در انگلیس از آن استفاده میکنند. کاربری این فناوری به گونهای است که دسترسی به تارنماهای غیرمجازی که توسط «بنیاد نظارت بر اینترنت» فهرست شدهاند را برای کاربران خانگی قطع میکند.
ایتالیا
گفته میشود که فیلترینگ و سانسور محتوای اینترنت در کشور ایتالیا بسیار رایج است. این محدودسازی از دسترسی عموم مردم به محتوای تارنماهای خاص و حتی برخی شبکههای تلویزیونی جلوگیری میکند. بر اساس آمارهای «گزارشگران بدون مرز»، با وجودی که ایتالیا پایینترین رتبهٔ آزادی رسانهها در میان کشورهای عضو اتحادیهٔ اروپا را دارد و به عنوان کشور «تقریباً آزاد» شناخته میشود، اما قوانین ویژهای برای کنترل محتوای رسانهها و اینترنت در ایتالیا به تصویب رسیدهاند که یکی از آنها مستقیماً به شخص نخستوزیر، سیلویو برلوسکونی برمیگردد. در ایتالیا پس از اینکه گروهی از کاربران شبکهٔ اجتماعی Facebook اقدام به انتشار مطالبی علیه برلوسکونی کردند، قانونی برای مسدود کردن این تارنما تحت عنوان Romani Law تصویب شد. در ایتالیا همچنین یکی از قسمتهای یک مجموعهٔ تلویزیونی که استفاده از مواد مخدر در پارلمان این کشور را به تصویر میکشید، سانسور و از پخش آن جلوگیری شد.
آلمان
فیلترینگ اینترنت در آلمان، بر اساس قانون فدرال صورت میگیرد و در مواردی خاص، دادگاههای این کشور رأی به مسدود شدن برخی تارنماها میدهند. با این حال، آلمان کشوری است که مسدودسازی محتوای سیاسی در آن به وفور دیده میشود. نمونهای از محتوای سیاسی مسدود شده توسط آلمان برای کاربران اینترنت، عبارات و کلیدواژههایی است که به «نفی هلوکاست» مربوط میشوند. کاربران اینترنت در کشور آلمان اغلب نمیتوانند به محتوای مقالات و نوشتههایی که به نفی هلوکاست میپردازند دسترسی داشته باشند. در اوایل سال ۲۰۱۰ میلادی نیز یک قانون فدرال برای مسدودسازی دسترسی به محتوای پورنوگرافی در آلمان به تصویب رسید.
استرالیا
فیلترینگ اینترنت در استرالیا عمدتاً به طرحهای ممنوعیت محتوای مجرمانه اینترنتی برمیگردد و دولت فدرال این کشور به واسطه ارائه دهندگان اینترنت دسترسی به برخی تارنماها را محدود میکند.
حزب کارگر استرالیا در سال ۲۰۰۸، طرح اجباری فیلترینگ اینترنت را برای تمامی شهروندان معرفی کرد. البته هنوز این طرح کاملاً اجرایی نشدهاست. نهاد مدیریت ارتباطات و رسانه استرالیا (ACMA) در راستای این طرح، لیست سیاهی از وبتارنماهایی را که محتوای مجرمانه دارند، فراهم کرده و تارنماهایی که در این لیست سیاه قرار میگیرند، به ازای هر یک روز فعالیت، ۱۱ هزار دلار جریمه میشوند. از اواسط ماه ژانویه ۲۰۱۵ نیز قانون جدیدی با عنوان "شاخصهای افزایش ایمنی اینترنت برای خانوادههاً در استرالیا مطرح شد که از طرح قبلی فیلترینگ اینترنت حمایت میکند.
قوانین استرالیا در زمینه سانسور اینترنت با عناوینی چون دیواره آتش بزرگ استرالیا، دیواره آتش ضد خرگوش (که برگرفته از نام دیوار ضد خرگوش در این کشور است) مطرح شده که میتوان گفت مجموعهای از قوانین ایالتی و فدرال است ولی مسئله مهم در اینجا مقررات مربوط به برنامه پنجم طرح خدمات پخش رسانهای سال ۱۹۹۲ است که بر اساس آن، اگر شکایتی در زمینه محتوای اینترنتی صادر شود، ACMA حق دخالت دارد و میتواند محتوای فیلم و ویدیوی آنلاین را بررسی کند. اگر محتوای تارنمای در رده +R۱۸ و +X۱۸ قرار گیرد، سیستم شناسایی بزرگسال نداشته باشد و در استرالیا هم میزبانی شده باشد، باید محتوای نامناسب از تارنما حذف شود. اما اگر این تارنما در خارج از استرالیا میزبانی شده باشد، نام تارنما در لیست سیاه وارد میشود و بعد از طریق نرمافزار فیلترینگ مسدود میشود و نرمافزار فیلترینگ از سوی ارائه دهندگان اینترنت به مشتریان توصیه میشود.
فیلترینگ شبکههای اجتماعی
کشورهایی که دسترسی شبکههای اجتماعی پرطرفداری نظیر فیسبوک، یوتیوب و توییتر را برای شهروندانشان مسدود کردهاند؛ نه کشور هستند که عبارتاند از: ایران، چین، ویتنام، پاکستان لبنان، فلسطین، سوریه، کره شمالی و اریتره. این ۹ کشور، کشورهایی هستند که سرویسهایی نظیر یوتیوب، فیسبوک و توییتر را برای مدتی طولانی فیلتر کردهاند. قطع و وصل فیلترینگ این سرویسها در کشورهای دیگر نظیر ترکیه، برمه، افغانستان، تونس، کوبا و… هم در جریان بوده، اما موقت بودهاند.
چین
چین در سال ۲۰۰۹ دسترسی به فیسبوک، توییتر و یوتیوب را مسدود کرد. فیلترینگ توییتر و فیسبوک در چین پس از اعتراضات اویغورها، اقلیت مسلمان چین، و انتشار گسترده آن در شبکههای اجتماعی آغاز شد. چین برای سرویسهای عظیمی نظیر توییتر و فیسبوک و یوتیوب معادلهای بومی راهاندازی کرده که با توجه به حضور بیش از ۴۵۰ میلیون کاربر اینترنت در این کشور، طرفداران زیادی هم پیدا کردهاند. در سپتامبر ۲۰۱۳ دولت چین تصمیم گرفت تا دستکم در منطقه آزاد تجاری شانگهای دسترسی به همه سایتهای خارجی را باز کند، اما این تصمیم هنوز اجرایی نشده و دسترسی به بسیاری از سایتها همچنان در چین ممنوع است.
ایران
ایران هم شبکهها و سرویسهای اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر و یوتیوب را در فواصل گوناگون فیلتر و رفع فیلتر کرده بود، اما پس از انتخابات جنجالی ریاستجمهوری در سال ۸۸ این شبکهها تا امروز فیلتر بودهاند. با این حال کاربران ایرانی با بهرهگیری از تکنولوژیهای موجود برای عبور از سد فیلترینگ، همچنان در شبکههای اجتماعی حضور دارند. با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و با توجه به وعدههای انتخاباتیاش دربارهٔ تسهیل گردش آزاد اطلاعات در کشور، امیدها نسبت به احتمال رفع ممنوعیتهای سختگیرانه آنلاین در ایران تقویت شد؛ ولی روحانی به وعده خود عمل نکرد و حتی تلگرام را نیز فیلتر کرد.
ویتنام
طی چند سال گذشته، گزارشهای متعددی دربارهٔ فیلتر شدن فیسبوک در ویتنام منتشر شدهاست. شیوه فیلترینگ فیسبوک در ویتنام به گونهای است که دور زدن آن بسیار آسان است و به همین خاطر بسیاری از شهروندان ویتنامی همچنان از فیسبوک برای برقراری ارتباط استفاده میکنند. در سپتامبر ۲۰۱۳ قانون جدیدی در ویتنام به تصویب رسید که به موجب آن شهروندان از انتشار محتوا ضد دولت در شبکههای اجتماعی منع میشوند. از آن زمان تا کنون هنوز بررسی دقیقی انجام نشده تا مشخص شود تصویب این قانون چه تأثیری بر میزان دسترسی به فیسبوک در ویتنام داشتهاست.
پاکستان
پاکستان در سپتامبر ۲۰۱۲ پس از انتشار ویدئویی جنجالی دربارهٔ زندگی پیامبر اسلام و خودداری گوگل از حذف آن ویدئو که به زعم مقامات پاکستانی «توهین به مقدسات مسلمانان» محسوب میشد، یوتیوب را فیلتر کرد. بر اساس گزارشهای گوگل، فیلترینگ یوتیوب در پاکستان تا ماه مارس ۲۰۱۴ ادامه داشتهاست.
کره شمالی
در میان کشورهایی که از جمله دشمنان اینترنت و شبکههای اجتماعی محسوب میشوند، وضعیت کره شمالی به مراتب از دیگر کشورهای سانسورشده پیچیدهتر و بغرنجتر است. اینترنت همچنان کالایی ویژه و لوکس در کره شمالی محسوب میشود که در دسترس عموم قرار ندارد و از آنجایی که زیرساخت ارتباطات در این کشور در انحصار دولت پیونگیانگ است، شاید بتوان آن را فیلتر شدهترین کشور جهان دانست. دسترسی به همه شبکهها و سرویسهای اجتماعی در کره شمالی مسدود و ممنوع است.
اریتره
بر اساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، در سال ۲۰۱۱ دو کمپانی بزرگ خدماتدهنده اینترنت در اریتره دسترسی به یوتیوب را مسدود کردند. دولت اریتره همه کمپانیهای سرویسدهنده را موظف میکند که از زیرساخت اینترنتی که تحت کنترل کامل دولت است استفاده کنند. اریتره همواره بهعنوان یکی از بزرگترین سانسورچیان اینترنت در جهان شناخته میشود.
مبانی فیلترینگ در اینترنت
رایانه یک صفحهٔ وب را درخواست میکند.
این درخواست در ابتدا به ISP و از آنجا به شبکهٔ محلی فرستاده میشود.
قبل از این که درخواست از شبکه محلی به سروری که صفحهٔ مورد نظر بر روی آن قرار گرفتهاست ارسال شود، توسط سیستم فیلترکننده بررسی میگردد.
سیستم فیلترکننده کلیهٔ درخواستها را با فهرستی که در بانک اطلاعاتی دارد مقایسه میکند که اصطلاحاً به آن فهرست سیاه میگویند. این فهرست از سه جزء تشکیل شدهاست:
نشانی دامنه
نشانی پروتکل اینترنت
کلمههای کلیدی (Keywords)
اگر هیچیک از کلمهها و نشانیهای موجود در فهرست سیاه در درخواست رایانه وجود نداشته باشد، این درخواست تمیز (clean) در نظر گرفته میشود. در غیر این صورت، درخواست آلوده (Dirty) تشخیص داده شده و مسدود میشود.
گونههای فیلترینگ
فیلترینگ ازطریق سامانه نام دامنه
سامانه نام دامنه نام هر دامنه را به نشانی پروتکل اینترنت متناظرش ترجمه میکند. نشانی سروری که سامانه نام دامنه را ارائه میدهد، بهطور خودکار و در هنگام برقراری اتصال به اینترنت از طریق تأمینکنندهٔ خدمات اینترنتی در اختیار رایانهٔ شما گذاشته میشود. اگر این سرور سامانه، سانسور کننده باشد کلیهٔ درخواستها برای وبگاههای غیرمجاز را بی پاسخ میگذارد.
فیلترینگ به وسیلهٔ پراکسی
در این روش تأمینکنندهٔ خدمات اینترنتی دسترسی مستقیم به اینترنت را محدود کرده و شما را ملزم به استفاده از پراکسی سرور میکند. اگر تأمینکنندهٔ خدمات اینترنتی از پراکسی واسط اجباری استفاده کند، برای دسترسی به اینترنت باید در پیکربندی مرورگر وب یا سایر نرمافزارهایی که از اینترنت استفاده میکنند، نشانی پروتکل اینترنت پراکسی سرور را وارد کنید. کلیهٔ درخواستها به پراکسی سرور فرستاده میشود و در صورت مجاز بودن درخواست، پراکسی سرور صفحهٔ مورد درخواست را بارگیری کرده و سپس برایتان ارسال میکند.
فیلترینگ به کمک مسیریاب
در قسمت انتهایی شبکه (Gateway)، مسیریاب طوری تنظیم میشود که ترافیک خروجی شبکه را به سمت یک سیستم فیلترکننده منحرف کند. کلیهٔ درخواستها از این سیستم عبور داده میشوند و در صورت وجود وبگاهها یا کلمات غیرمجاز، جریان اطلاعات مسدود میشود.
فیلترینگ به کمک سانسور افزارها
این نرمافزارها بیشتر در منزل (برای کنترل والدین بر فرزندان)، مدارس و دانشگاهها استفاده میشوند.
فیلترینگ به کمک مسدود کردن درگاهها
درگاهها (پورتها) مانند درهایی هستند که سرور از طریق آنها خدماتش را ارائه میدهد. اگر درگاهی مسدود شود تمام خدماتی که از طریق آن درگاه ارائه میشده، غیرقابل دسترس میشود.
فهرست سیاه و فهرست سفید
در فیلترینگ بر اساس فهرست سیاه، یک فهرست (معروف به فهرست سیاه) وجود دارد که شامل نشانی وبگاهها و/یا کلمات کلیدیای است که دسترسی به آنها مجاز نیست. دسترسی به سایر وبگاهها یعنی وبگاههایی که در این فهرست وجود ندارند، مجاز است.
در فیلترینگ بر اساس فهرست سفید، یک فهرست (معروف به فهرست سفید) شامل نشانی وبگاههایی وجود دارد که دسترسی به آنها مجاز است. دسترسی به سایر وبگاهها یعنی وبگاههایی که در این فهرست وجود ندارند، در این نوع فیلترینگ مجاز نیست.
فیلترینگ مرکزیای که هماکنون در ایران استفاده میشود از نوع فیلترینگ سیاه است.
قطع دسترسی یا تحریم
این نوع قطع دسترسی در مقصد انجام میشود. سرور ارائهدهندهٔ خدمات وب، قبل از ارائهٔ هر گونه خدمتی، ابتدا نشانی پروتکل اینترنت درخواستکننده را بررسی میکند و در صورتی که در فهرست ممنوعه قرار داشته و متعلق به یک کشور تحریم شده باشد، از ارائهٔ خدمت سر باز میزند.
در ایران
بعد از اعمال تحریمها علیه ایران، قطع دسترسی آیپیهای اینترنتی ایران شدت گرفت و تعدادی از وبگاههای اینترنتی آیپیهای ایران را بستند و امکان بازدید یا دانلود از وبسایتشان را از ایران محدود ساختند و دسترسی به آنها تنها از طریق تغییر آیپی یا فیلترشکن مقدور است.
وبسایتهایی مانند:
https://developer.android.com/studio/
https://code.google.com (آزاد شد)
http://sourceforge.net (آزاد شد)
امکان دریافت فایلهای نرمافزاری شرکتهایی مانند NVIDIA, AMD, Adobe, AVG, AVAST, Symantec, McAfee ,MATLAB برخی از خدمات گوگل، برخی از خدمات مایکروسافت، ESET و Oracle از درگاه اصلی این شرکتها توسط آیپیهای ایران امکانپذیر نیست و علاوه بر بسته شدن این سایتها توسط خود این شرکتها در ایران، برخی از این شرکتهای فناوری و تکنولوژی، سرور مادر خود را نیز به روی ایرانیان بستهاند.
تحریم خدمات هاستینگ و دامین بر روی هر کسی که ساکن ایران میباشد یکی دیگر از جمله تحریمهایی بود که بر مردم ساکنان سرزمین ایران اعمال شد.
جستارهای وابسته
آزادی
فیلترینگ اینترنت در ایران
منابع
پیوند به بیرون
دشمنان اینترنت - ایران
کمیته مبارزه با سانسور در ایران
اینفوگرافی وضع فیلترینگ در سراسر جهان
سانسور اینترنت
حریم خصوصی |
8796 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8 | شراب | شراب یا مِی ، یک نوشیدنی الکلی است که از تخمیر انواع میوهها بهدست میآید. ویژگیهای شیمیایی طبیعی میوه بهگونهای است که میتواند بدون افزودنی شکر، اسید، آنزیم یا دیگر افزودنیها تخمیر شود. شراب از تخمیر میوهٔ لهشده بهوسیلهٔ انواع مخمر که قند موجود در میوه را به الکل تبدیل میکنند بهدست میآید. برای بهدست آوردن انواع شراب، از گونههای مختلف انگور یا دیگر میوهها با مخمرهای گوناگون استفاده میشود.
اگرچه از میوههای دیگر مانند آلبالو، سیب، توت و غیره و تقریباً از همهٔ رُستنیها نیز شراب ساخته میشود ولی واژهٔ شراب بدون ذکر نام میوه تقریباً همیشه بهمعنی شراب انگور است و شرابهای دیگر را با نام آنها میآوریم (مانند: شراب سیب یا شراب اقطی).
معمولاً شرابهایی که از دیگر رستنیها مانند برنج، گندم، رازک، سیبزمینی و سایر مواد نشاستهای به دست میآیند، برای استفاده بهعنوان شراب در نظر گرفته نمیشوند بلکه فرایندهای دیگری بر روی آنها انجام میشود تا نوشیدنیهای دیگری از جمله آبجو یا ویسکی به دست آید، در حالی که شراب زنجبیل برای ساخت کنیاک تولید میشود. در این نمونهها استفاده از لغت شراب علاوه بر مراحل ساخت آن، به منبع شراب غنیتر گفته میشود. استفاده تجاری از واژهٔ wine به زبان انگلیسی (و معادل آن در زبانهای دیگر) در بسیاری از قانونگذاریها ممنوع است.
پیشینه
تکنیک مخلوط کردن رزین تربانتین با شراب جهت جلوگیری از ترش شدن شراب بودهاست. برای فیلیپ مارنیوال (Philippe Marinval) مدیر پژوهش در مرکز مردمشناسی تولوز این مدرکی است دال بر اینکه انسان عصر نوسنگی شراب مینوشیدهاست.
قدیمیترین نشانههای شراب در گرجستان (۶۰۰۰ ق. م)، ایران (۵۰۰۰ ق. م) و سیسیل (۴۰۰۰ ق. م) یافت شدهاند. شراب ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به منطقهٔ بالکان رسید و در یونان، تراکیه و روم مورد مصرف قرار میگرفت.
بررسیهای باستانشناسی و باستانمردمگیاهشناسی نشان میدهد نخستین نمونههای شراب انگور و پرورش انگور شراب مربوط به ۵۸۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در منطقهٔ گرجستان امروزی است. شواهد حاضر از علم باستانشناسی و ژنشناسی نشان میدهد که تولید اولیهٔ شراب در دیگر مناطق مثل قفقاز جنوبی و غرب آسیا بعد از گرجستان صورت گرفتهاست. قدیمیترین کارگاه شرابسازی جهان، شرابخانهٔ آرنی-۱ در ارمنستان بودهاست.
انواع شراب
شراب قرمز
شراب سفید
شراب گلی
شراب سیب (Cider)
شراب گلابی (Perry)
میانگبین (Mead)
شراب میوه
شراب تقویت شده
شراب شیرین
شراب گازدار (شامپاین)
شراب برنج (Sake)
بر اساس محل تولید
شامپاین
بوردو
ریوخا
ورموت
پورت
پروسکو
مناطق مهم شرابسازی دنیا
به ترتیب میزان تولید:
فرانسه
ایتالیا
اسپانیا
پرتغال
گرجستان
ایالات متحده آمریکا
آرژانتین
استرالیا
چین
آفریقای جنوبی
شیلی
آلمان
مراکش
و در ایران:
بروجرد (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
قزوین (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
شیراز (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
مراغه (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
ارومیه (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
شازند (پیش از انقلاب ۱۳۵۷)
اثرات پزشکی
اثرات مثبت
فواید شراب قرمز در سلامتی شناخته شدهاست. با این حال بیش از حد مصرف کردن هر الکلی میتواند منجر به اعتیاد شود و مشکلاتی برای سلامتی به وجود آورد. الکل باید در حد اعتدال مصرف شود. شراب قرمز دارای آنتیاکسیدان بالایی میباشد و سرشار از پلی فنولها از جمله proanthocyanidin است که یک آنتیاکسیدان قوی میباشد. در واقع شراب قرمز دارای آنتیاکسیدان بیشتری از آب انگور تجاری، زغال اختهٔ خام، و حتی آکایی بری که یک میوه سرشار از آنتیاکسیدان است، میباشد. شراب تیره دارای آنتیاکسیدان بالایی میباشد و سبب جلوگیری از لخته شدن خون در شریانها میشود و از شریانها در برابر کلسترول بد (الدیال) محافظت میکند.
۱. جلوگیری از سرطان: شواهد و دلایل متعددی نشان میدهد که نوشیدن شراب قرمز در حد اعتدال میتواند از بروز سرطان پیشگیری کند. آنتیاکسیدانهای زیادی در شراب قرمز وجود دارد که میتواند از آسیب اکسیداسیون، که در پیری و همچنین شرایط بحرانی نظیر آلزایمر، دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی و عروقی مؤثر هستند جلوگیری کند. یکی از آنتیاکسیدانهای موجود در شراب قرمز به جلوگیری از سرطان ریه کمک میکند و تحقیقات نشان دادهاست که رزوراترول همان آنتیاکسیدانی است که از قلب محافظت میکند و میتواند سبب کشته شدن یا از بین رفتن سلولهای سرطانی شود.
جلوگیری از پوسیدگی دندان: شراب قرمز حتی شراب بدون الکل سبب مقاومت مینای دندان و جلوگیری از پوسیدگی دندان میشود. پلی فنول در شراب قرمز همچنین میتواند از بیماریهای لثه جلوگیری کند و حتی به درمان و کاهش التهاب در لثهها کمک کند.
جلوگیری از سرطان سینه: مصرف مداوم نوشیدنیهای الکلی خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش میدهد، ولی شراب قرمز اثر متفاوتی دارد. در مجله سلامت زنان توضیح داده شدهاست که مواد موجود در پوست انگور قرمز سبب کاهش سطح استروژن و افزایش تستوسترون در زنان قبل از یائسگی میشود که منجر به کاهش خطر ابتلا به سرطان سینه میشود.
۴. حفاظت از آفتاب سوختگی: شراب و مشتقات انگور میتواند به کاهش اثرات مخرب یو وی (اشعه ماوراء بنفش) کمک کند.
اثرات منفی
تحقیقات وزارت بهداشت بریتانیا در سال ۲۰۱۶ نتیجه مطالعات قبلی که گفته بود نوشیدن اندک الکل خطر ابتلای مردان به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد رد کردهاند. به گفته مشاور ارشد اداره بهداشت بریتانیا این باور که نوشیدن یک استکان شراب قرمز در روز باعث جلوگیری از بیماری قلبی میشود یک افسانه بیش نیست. اما این تحقیقات قطعی نیست و تحقیقات دیگر درمورد اثرات در حد متوسط نوشیدن می این ادعاها را رد میکند. زیاده روی در نوشیدن شراب و مخصوصاً شرابی که الکل زیاد داشته باشد به سلولهای استخوانها صدمه میزند، سرطانزا است و ارتباط قوی میان مصرف بیش از حد مشروبات الکلی و سرطانهای پستان، مری، دهان، نای، حنجره و حلق وجود دارد. الکل به سیستم عروقی و قلب صدمه میزند، مصرف زیاد آن باعث زوال عقل و ایجاد اختلالات مغزی میشود، خطر ایجاد دیابت نوع ۱ را دارد و در بینایی تأثیر سوء دارد. بر اساس گزارشی که «کمیته علمی مستقل در مورد داروها» در بریتانیا تهیه کرده زیان مصرف افراطی الکل در جامعه سه برابر زیان مصرف کوکائین یا کشیدن سیگار برآورد شدهاست. دیوید نات میگوید کراک از الکل اعتیاد آورتر است ولی از آن جا که عده بیشتری الکل مصرف میکنند در کل زیان آن بیشتر است.
اگرچه شراب دارای آنتیاکسیدان میباشد اما با اختلال در فرایند اثرگذاری آنتیاکسیدانهای دیگر در بدن صدمات مؤثری در دراز مدت بر سوخت و ساز سلولها داشته و روند پیری را تسریع میبخشد. الکل سبب مرگ سلولهای مغزی میشود و برخی از آنها قابل ترمیم و بازسازی نمیباشند. الکل به دلیل اختلال در عملکردهای غیرارادی بدن نظیر تنفس، ضربان قلب و… خطر آنفارکتوس را بالا میبرد و فرایند جایگزینی مداوم سلولهای قلب را کند میکند. شراب احتمال بیماری کبد چرب را بسیار بالا میبرد و به بافت کبد آسیب زده و ترشح آنزیمهای لوزالمعده و کبد را تحت تأثیر قرار میدهد. خطر سیروز کبدی و آلزایمر در افراد الکلی بالاتر از دیگران است. افراد دیابتی که قبلاً الکل استفاده میکردند نسبت به تزریق انسولین نتایج مثبت ضعیفتری نشان میدهند. چربیهای انباشته شده در نواحی دور شکم در افراد الکلی پس از لیپوساکشن سریعتر و بیشتر بازگشت کردهاند.
مسمومیت با الکل چوب (متانول)
وقتی از مایع تخمیر شده شراب قبل از صاف کردن که همراه با چوب انگور باشد به عنوان پیش ساز عرق استفاده شود مشروب یا عرق حاصل به متانول یا الکل چوب آلوده میشود که متانول فرد را دچار کوری یا حتی مرگ میکند. مصرف ۱۰ میلیلیتر از متانول میتواند با تأثیر بر دستگاه عصبی منجر به کوری و مصرف ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیلیتر منجر به مرگ در بزرگسالان گردد.
تأثیرات بر زیبایی
نظر پزشکان بر این است که افزایش مقدار نوشیدن شراب بیشتر از دو لیوان در روز اثرات زیر را بر زیبایی دارد
سرخی چشمان: نوشیدن شراب سبب گشادی رگها میشود که به سرخی چشمان میانجامد.
درشتی رگهای صورت: افرادی هم که دارای چهره برافروخته هستند با نوشیدن شراب به آن شدت میبخشند و باعث برجاماندن اثر دائمی رگها بر روی صورت میشوند.
برجسته شدن خطوط پیشانی: شرابخواری باعث خشکی پوست و برجسته شدن خطوط پیشانی میگردد.
چین و چروک صورت: نوشیدن زیاد شراب به کمبود ویتامین آ میانجامد که برای ساختن کلاژن و الاستین در بدن ضروری است. در نتیجه چین و چروک صورت افزایش مییابد.
در ادبیات فارسی
جستارهای وابسته
ظروف شرابخوری
تأثیر الکل بر سلامتی
منابع
پیوند به بیرون
قدیمیترین شراب کشف شده در دنیا
انگور
پختن
شرابها
غذاهای حرام در دین اسلام
مواد غذایی تشریفاتی
نوشیدنیهای تخمیرشده |
8802 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%DB%8C%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%87 | زیمبابوه | زیمبابوه با نام رسمی جمهوری زیمبابوه کشوری محصور در خشکی واقع در جنوب آفریقا است. پایتخت و بزرگترین شهر آن هَرارِه است. جمعیت زیمبابوه حدود ۱۵ میلیون نفر است. این کشور ۱۶ زبان رسمی دارد که انگلیسی، شونا و اِندِبِله رایجترین آنها هستند. زیمبابوه بین رودخانههای زامبزی و لیمپوپو جای گرفته که از شمال خاوری، خاور و جنوب خاوری با موزامبیک واز جنوب با آفریقای جنوبی و از باختر و جنوب باختری با بوتسوانا و از شمال و شمال باختری با زامبیا هممرز است. این کشور در سده ۱۹ (میلادی) بخشی از امپراتوری بریتانیا شد. از سال ۱۹۶۵ کمکم تلاشها برای استقلال در این کشور آغاز شد و سرانجام در سال ۱۹۷۰ رسماً جمهوری رودزیا اعلام موجودیت کرد. زیمبابوه جزء آخرین کشورهای جنوب آفریقا است که به تدریج و با دشواری با نسلی که پس از انقلاب و مبارزه علیه استعمار به قدرت رسید وداع میکند.
کشاورزی حدود دو سوم نیروی کار را دربردارد. تنباکو، نیشکر، پنبه، گندم و ذرت، هم بخشی از صادرات این کشور هستند و هم اساس صنایع آمادهسازی را تشکیل میدهد. منابع طبیعی زیمبابوه شامل زغالسنگ، طلا، پنبه نسوز و نیکل است.
تاریخ
از دهه ۱۸۳۰ این منطقه را شکارچیان، مبلغان مذهبی و جویندگان معدن بریتانیایی و بوئرها مورد نفوذ قرار دادند. در همین دهه، این منطقه به اشغال «شرکت آفریقای جنوبی بریتانیا» سِسیل رودس درآمد. ارتفاعات ناحیهای که بعدها رودزیای جنوبی خوانده شده به اسکان کشاورزان سفیدپوستی درآمد که آفریقاییها را از زمین، محروم و آنان را به نیروی کار ارزان تبدیل کردند. در سال ۱۹۲۳ بریتانیا اداره این سرزمین را از شرکت تحویل گرفت و به مهاجران سفیدپوست، خودگردانی اعطا کرد. پس از جنگ جهانی دوم مهاجرت از بریتانیا و آفریقای جنوبی افزایش یافت؛ ولی نسبت جمعیت آفریقایی به سفیدپوست هنوز بیش از ۲۰ به ۱ بود. تبعیض نژادی موجب تحریک ملیگرایی آفریقایی در آغاز به رهبری جاشوا نکومو (زاده ۱۹۱۷) شد.
در ۱۹۵۳ رودزیای جنوبی، با رودزیای شمالی (زامبیای کنونی) و نیاسالند (مالاوی) - فدراسیون آفریقای مرکزی را تشکیل داند. زمانی که در ۱۹۶۳ این فدراسیون منحل شد بریتانیا از اعطای استقلال به گردانندگان سفیدپوست رودزیای جنوبی بدون پیشرفت به سوی حکومت اکثریت سرباز زد. در ۱۹۶۵ حکومت سفیدپوستان به رهبری یان اسمیت (زاده ۱۹۱۹) بهطور یک جانبه اعلام استقلال کرد و نام کشور را به رودزیا تغییر داد. مخالفت داخلی سرکوب و بر تحریکهای اقتصادی بینالمللی غلبه شد؛ ولی جنگهای چریکی از سوی ملیگرایان آفریقایی در دهه ۱۹۷۰ بهطور روزافزونی مؤثر افتاد. در ۱۹۷۹ اسمیت مجبور به قبول حکومت اکثریت شد؛ ولی قانون اساسی که ارائه کرد نه برای اتحاد خلق آفریقایی زیمبابوه (ZAPU) به رهبری جاشوا نکومو و نه برای اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه (ZANU) به رهبری رابرت موگابه (زاده ۱۹۲۴) قابل قبول بود. کلیه طرفین به منظور دستیابی به حل و فصل امور با برقراری مجدد و کوتاهمدت حکومت بریتانیا موافقت کردند.
در ۱۹۸۰ اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه به رهبری موگابه (به عنوان نخستوزیر) کشور را به استقلال رساند و نام آن را از رودزیا به زیمبابوه تغییر داد. در اولین انتخابات پارلمانی در زیمبابوه که کوتاه مدتی پس از کسب استقلال برگزار شد، حزب اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه (زانو) به رهبری رابرت موگابه توانست با بهدست آودن اکثریت آرا، قدرت را در دست گیرد. نتیجه انتخابات باعث شورش برخی اقلیتهای قومی شد. دولت موگابه سعی کرد آنان را سرکوب کند. اما این کار به جنگ داخلی خونین انجامید و سرانجام با توافق بین دولت و مخالفان و تشکیل حزب زانو-پیاف (زانو - جبهه مردمی) پایان یافت.
در ۱۹۸۷ دو حزب زانو و زاپو با ادغام موافقت کردند و عملاً حکومت تک حزبی را برقرار ساختند. هر چند پیشنهاد ایجاد نظام تک حزبی رسمی معوق شدهاست. با این تغییر در قانون اساسی، موگابه رئیسجمهور زیمبابوه شد.
سیاست
ساختار سیاسی
مجمع ملی زیمبابوه با ۱۵۰ عضو متشکل از ۱۲۱۰ نماینده است که با رأی تمامی افراد بالغ بهطور مستقیم و برای شش سال انتخاب میشوند. ۱۰ رئیس قبیله و ۸ فرماندار منتصب استان این مجمع، رئیسجمهور را برای دورهای شش ساله انتخاب میکند. حزب اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه نقش اصلی را دارد. هر چند احزاب دیگر (از جمله جنبش اتحاد زیمبابوه) اجازه فعالیت دارند. زیمبابوه دو مجلس دارد: مجلس سنای زیمبابوه که در سال ۲۰۰۵ دوباره تشکیل شد و مجلس نمایندگان زیمبابوه که قانونگذاری را به عهده دارد.
عضویت در سازمانهای بینالمللی
زیمبابوه در سازمان ملل متحد، اتحادیه کشورهای همسود، سازمان وحدت آفریقا، و انجمن توسعه جنوب آفریقا عضویت دارد.
رابرت موگابه
رابرت موگابه از زمان استقلال زیمبابوه از بریتانیا در سال ۱۹۸۰ تا نوامبر سال ۲۰۱۷ قدرت را در دست داشت. وی همچنین رهبر حزب حاکم اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه-جبهه میهنپرستانه (زانو-پیاف) بود. رابرت موگابه به دلیل سیاستهای اقتصادی و سرکوبی مخالفان سیاسیاش همواره تحت انتقاد محافل جهانی قرار داشتهاست. موگابه، مخالفینش را «تازه متولدین استعمارگر» مینامد.
وی و طرفدارانش، مدعی هستند که مشکلات زیمبابوه، «میراث استعمار» است.
پس از دخالت گزاف نظامی زیمبابوه به رهبری رابرت موگابه در جنگ دوم کنگو، که به سلب مالکیت انبوه زمینهای سفیدپوستها در سال ۲۰۰۰ انجامید، بسیاری کشورهای غربی وی را متهم به «تبعیض نژادی» و نفرتپراکنی نسبت به اقلیت سفیدپوست ساکن در زیمبابوه کردند.
در اثر تحریمهای اقتصادی، اقتصاد زیمبابوه با مشکلات بسیار جدی روبرو شد. کمبودهای جدی نفتی و غذایی منجر به مهاجرت گسترده اهالی زیمبابوه به کشورهای همسایه، به خصوص آفریقای جنوبی شد. هماکنون تنها کشور موجود در لیست بدحسابان بانک جهانی، کشور فقیر و تحت تحریم زیمبابوه است که بنا به اعلام بانک جهانی، ۱۳ سال است که اقساط بدهیهای خود به بانک جهانی را پرداخت نکردهاست.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ و پس از کنارهگیری مورگان چانگیرای از دور دوم انتخابات، رابرت موگابه پیروز انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد. پس از شکایت چانگیرای از موگابه در مجامع بینالمللی و تحریم حزب زانو-پیاف، مذاکراتی برای تقسیم قدرت صورت گرفت. مورگان چانگیرای پس از تقسیم قدرت در زیمبابوه عنوان نخستوزیر را به خود اختصاص داد و پست ریاست جمهوری تشریفاتی را هم به موگابه واگذار کرد که براساس توافق، موگابه قرار بود تا پایان عمر این سمت را در اختیار داشته بود.
در پی بروز اختلافاتی با مورگان چانگیرای، رابرت موگابه پیشنهاد برگزاری انتخابات زودهنگام در سال ۲۰۱۲ میلادی داد.
کودتای ۲۰۱۷
در اوایل نوا امرسون منانگاگوا، معاون رئیسجمهور توسط موگابه کنار گذاشته شد که بعد از آن همسر موگابه، گریس موگابه بتواند در این موقعیت قرار گرفته تا بتواند پس از رابرت موگابه جای او را بگیرد.
عصر سه شنبه ۱۴ نوامبر۲۰۱۷، ارتش ملی زیمبابوه در اطراف هراره، پایتخت زیمبابوه جمع شده و کنترل اداره تلویزیون این کشور و سایر ادارات پایتخت را به تصرف خود درآوردند. روز بعد آنها طی بیانیهای اعلام کردند که این اقدام برای کودتا نبود و رئیسجمهور رابرت موگابه در جای امن به سر میبرد.ارتش در بیانیه خود آوردهاست که هدفش مقابله با مجرمانی است که در کشور باعث رنج اجتماعی و اقتصادی شدهاند که بعد از رسیدن به این اهداف شرایط کشور به احتمال زیاد به حالت عادی برخواهد گشت.کودتا در میان تنشهای موجود بین حزب حاکم (زانو-پیاف) و امرسون منانگاگوا معاون پیشین رئیسجمهور که توسط ارتش حمایت شده بود و همسر رابرت موگابه و بانوی اول گریس موگابه (گریس ماروفو) که توسط جناح جوانتر جی۴۰ پشتیبانی میشد صورت گرفت تا وی جایگزین موگابه رئیسجمهور سالخورده شود. در نهایت موگابه در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ استعفا کرد و جای خود را به امرسون منانگاگوا داد. در ۲۶ اوت ۲۰۱۸ پرزیدنت امرسون مناگاگوا در مراسم سوگندش را در استادیوم ورزشی در هراره برگزار کرد. منانگاگوا پس از بازگشت از تبعید در آفریقای جنوبی، وعده برقراری دموکراسی جدید را داد.
جغرافیا
زیمبابوه از جنوب با آفریقای جنوبی، از جنوب غربی با بوتسوانا، از شمال غرب با زامبیا و از شرق با موزامبیک همسایه است. مساحت آن ۳۹۰٬۵۸۰ کیلومتر مربع و مختصات جغرافیایی آن ۲۰ درجه جنوبی و ۳۰ درجه شرقی است. زیمبابوه خط ساحلی ندارد.
آبشار ویکتوریا یکی از عجایب دیدنی این کشور است.
مرکز زیمبابوه پوشیده از رشته کوه هایوِلد است که بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ متر ارتفاع دارد. در جنوب غرب و شمال شرق هایوِلد فلاتهای میدلولد و لوولد جای دارد. رودهای مهم آن زامبِزی، لیمپوپو، سابی و بلندترین نقطه آن قله اینیانگانی، با ۲۵۹۲ متر است. آب و هوای زیمبابوه در زمینهای پست استوایی و در ارتفاعات نیمهاستوایی است. از ژوئن تا سپتامبر فصل خشک مشخصی وجود دارد.
شهرهای مهم زیمبابوه، هراره (پایتخت)، بولاوایو، چیتونگویزا، اپوورث و موتاره هستند.
تقسیمات کشوری
کشور زیمبابوه به هشت استان و دو محدوده کلانشهری تقسیم شدهاست که عبارتند از:
اقتصاد
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۱۷، ۱۷ میلیارد دلار آمریکا بودهاست.
شرکای تجاری
چین بزرگترین شریک تجاری زیمبابوه است.
فقر
حدود ۹۰ درصد جمعیت زیمبابوه بیکار هستند و سه-چهارم مردم، درآمدی کمتر از ۵ و نیم دلار در روز دارند. ۶۸ درصد مردم زیمبابوه زیر خط فقر زندگی میکنند و نرخ تورم آن بیش از صد هزار درصد است. با وجود منابع طبیعی غنی و شرایط مساعد کشاورزی، فساد سیاسی و اقتصادی گسترده و اقدامات خارجی دولت مانند تلاش برای گسترش نفوذ در میان دیگر کشورهای آفریقایی از طریق مداخله در درگیریهای نظامی، به تدریج باعث بروز مشکلات اقتصادی عمده و تورم چند صد میلیون درصدی شده در این کشور شد که به یک بحران شدید شامل کاهش شدید ارزش پول ملی، تورم سرسامآور، ورشکستگی واحدهای کشاورزی و تولیدی، کمبود و گرانی شدید کالا و فقر مردم منجر شد.
تولیدات
کشاورزی حدود دو سوم نیروی کار را دربردارد؛ زیرا این کشور شرایط مساعدی برای کشاورزی دارد. تنباکو، نیشکر، پنبه، گندم و ذرت، هم بخشی از صادرات این کشور هستند و هم اساس صنایع آمادهسازی را تشکیل میدهد. منابع طبیعی زیمبابوه شامل زغالسنگ، طلا، پنبه نسوز، نیکل، پلاتین و الماس است.
محصولات صادراتی این کشور شامل پلاتینیوم، پنبه، تنباکو، طلا، آلیاژهای آهن و منسوجات است که به کشورهای آفریقای جنوبی (۲۴٬۸ درصد)، جمهوری دموکراتیک کنگو (۱۷٬۶ درصد)، بوتسوانا (۱۵٬۷ درصد) و ایالات متحده (۱۰٬۴ درصد) صادر میشود.
محصولات وارداتی این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کارخانهای، مواد دارویی و سوخت است که از کشورهای آفریقای جنوبی (۴۰٬۸ درصد)، زامبیا (۲۹٬۶ درصد) و ایالات متحده (۴٬۹ درصد) وارد میشود.
واحد پول
پس از انفجار تورم، دیگر از دلار زیمبابوه استفاده نمیشود. واحد پول رسمی دولت دلار آمریکا است و از ارزهای دیگری چون رند آفریقای جنوبی و بسیاری واحدهای پولی دیگر پولای بوتسوانا، یورو، روپیه هند، پوند استرلینگ، دلار استرالیا و سکه باند زیمبابوه نیز به عنوان جایگزین (Proxy) دلار و سکه آمریکا استفاده میشوند. در سال ۲۰۱۶ «سکه باند زیمبابوه» به عنوان جایگزین ۲ و ۵ دلاری آمریکا معرفی شدند.
در سال ۲۰۰۹ دولت زیمبابوه بهدلیل نداشتن هیچ پشتوانهای واحد پول خود را به مدت یک سال از گردونه خارج کرد. التون مانگوما، وزیر اقتصاد و برنامهریزی زیمبابوه، در مصاحبهای تلویزیونی گفت که دولت تصمیم گرفتهاست تا پول واحد زیمبابوه را که در حال حاضر نیز اثری از آن در مبادلات نیست، به مدت یک سال متوقف کند. به گفته وی از این پس دلار زیمبابوه در مبادلات استفاده نخواهد شد زیرا هیچ چیزی برای حمایت و حفظ ارزش آن وجود ندارد. این اقدام در حالی صورت میگیرد که در ماه ژانویه سال جاری میلادی و در پاسخ به تورم بسیار بالا دولت زیمبابوه استفاده از ارزهای کشورهای دیگر همچون پولای بوتسوانا، راند آفریقای جنوبی، دلار آمریکا، یورو و پوند انگلیس را قانونی اعلام کرده بود. به گزارش خبرگزاری فرانسه، دولت زیمبابوه طی دو سال گذشته ۲۲ صفر را از واحد پول خود حذف کردهاست. بالاترین اسکناس زیمبابوه که پیشتر در گردش بود اسکناس ۱۰۰ تریلیون دلاری زیمبابوه بود که با آن حتی نمیشد یک قرص نان خرید.
تورم
در حدود سال ۱۹۶۵ هر دو دلار آمریکا در زیمبابوه به یک دلار زیمبابوه خرید و فروش میشد.. در طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ ارزش پول این کشور از هر ۳۰۰ واحد یک دلار به یک میلیون و چهارصد هزار واحد به یک دلار رسید. با اینکه در ماه اوت ۲۰۰۶ دولت سه صفر را از جلوی دلار (نام پول رایج در کشور زیمبابوه دلار زیمبابوه است و در زبان عامه به آن زیم دلار میگویند) برداشت تا مردم در حمل و نقل آن راحتتر باشند و دولت بتواند جلوی سقوط ناباورانه زیم دلار را در مقابل دلار آمریکا بگیرد، اما مردم به این امر توجی نکردند و اعداد و ارقام را مانند گذشته میدانند. در ماه اکتبر، نرخ ارز به هزار واحد به یک دلار رسید که ازنظر مردم همان یک میلیون و دویست هزار واحد به یک دلار است. وضعیت فعلی زیمبابوه در پی بیرون کردن کشاورزان بریتانیا از زیمبابوه به وجود آمد. از حدود سال ۲۰۰۰ آمریکا و کشورهای غربی تحریمهایی را علیه زیمبابوه وضع کردهاند. این تحریمها سبب فرسایش و تضعیف تدریجیِ اقتصاد این کشور شدهاست.
معدن الماس مارانج (Marange)، امبادا (Mbada)، آنجین (Anjin) و دایموند ماینینگ کورپوریشن (Diamond Mining Corporation) در منطقه چیادزوا Chiadzwa زیمبابوه قرار دارند. سه معدن الماس مستقر در منطقه مارانج سالانه بیش از دو میلیارد دلار آمریکا برای این کشور درآمد دارند.
مردم
جمعیت این کشور شامل ۱۴٬۸۴۰٬۰۰۰ نفر است که میانگین سنی آنها ۲۰٬۱ سال است.
امید به زندگی در بدو تولد برای زنان ۶۲ سال و برای مردان ۵۹ سال است.
انسداد سیاسی باعث زمینگیر شدن اقتصاد زیمبابوه شدهاست و بیش از سه میلیون از جمعیت جوان کشور راه مهاجرت در پیش گرفتهاند. ایدز گریبانگیر ۲۴ تا ۳۵ درصد جمعیت کشور است.
زبانها
چوایی، Chibarwe، انگلیسی، Kalanga,"Koisan"(احتمالاً Tsoa) |Nambya, Ndau, Ndebele، شنگانی، شونا،"sign language" سوتو، Tonga، تسوانا، وندا، خوسایی
فرهنگ
از قدیمیترین آثار هنری در زیمبابوه میتوان به نقاشیهای صخرهای در این کشور اشاره کرد که مربوط به هزار تا ۱۰ هزار سال قبل هستند.
نمایشگاه بینالمللی کتاب زیمبابوه، که هرساله در اول ماه اوت برگزار میشود، معتبرترین نمایشگاه کتاب در قارهٔ آفریقا بهشمار میآید.
ارتباطات
۳۳۱٫۷۰۰ خط تلفن ثابت و ۸۳۲٫۵۰۰ خط تلفن همراه در این کشور وجود دارد.
زیمبابوه ۱۵٫۵۰۷ میزبان اینترنت و ۱٫۲۲۰٫۰۰۰ کاربر دارد.
جستارهای وابسته
کودتای ۲۰۱۷ زیمبابوه
اعتراضات به افزایش قیمت سوخت در زیمبابوه
فهرست رئیسجمهورهای زیمبابوه
زیمبابوه رودزیا
پادشاهی زیمبابوه
زیمبابوه بزرگ
دلار زیمبابوه
تیم ملی فوتبال زیمبابوه
فهرست فرودگاههای زیمبابوه
پرچم زیمبابوه
سرود ملی زیمبابوه
دانشگاه زیمبابوه
تیم ملی فوتبال زنان زیمبابوه
صلیب سرخ زیمبابوه
پانویس
منابع
http://allafrica.com/stories/200801180772.html
http://en.wikipedia.org/wiki/Zimbabwe
آشنایی با زیمبابوه
ویکیپدیای انگلیسی.
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۰ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۹۸۰ (میلادی) در زیمبابوه
جمهوریها
دیکتاتوری نظامی
زیمبابوه
کشورها و سرزمینهای انگلیسیزبان
کشورها در آفریقا
کشورهای توسعهنیافته
کشورهای عضو اتحادیه آفریقا
کشورهای عضو سازمان ملل متحد
کشورهای عضو گروه پانزده
کشورهای محصور در خشکی
مستعمرهها و تحتالحمایههای پیشین بریتانیا در آفریقا
مستعمرههای پیشین بریتانیا |
8803 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D9%87 | هراره | هَراره (حراره هم نوشته میشود) پایتخت کشور زیمبابوه است. حراره در شمال خاوری زیمبابوه و در سرزمینی به نام Mashonaland واقع شدهاست. جمعیت کلانشهر حراره و حومه نزدیک به ۲٬۸۰۰٬۰۰۰ نفر است. حراره در ارتفاع ۱٬۴۸۳ متری از سطح دریا واقع شدهاست و اقلیم اقیانوسی دارد.
هراره مرکز تجاری، مالی و ارتباطی زیمبابوه است. این شهر یک مرکز تجاری برای توتون، ذرت، پنیه و مرکبات به حساب میآید.
تاریخچه
حراره توسط نظامیان Pioneer Column که در خدمت British South Africa Company بودند بنا شد.
نگارخانه
منابع
استانهای زیمبابوه
بنیانگذاریهای ۱۸۹۰ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای ۱۸۹۰ (میلادی) در امپراتوری بریتانیا
پایتختهای آفریقا
زیمبابوه
مناطق مسکونی بنیانگذاریشده در ۱۸۹۰ (میلادی)
مناطق مسکونی در زیمبابوه |
8804 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%B2%DB%8C%D8%A7%DB%8C%20%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C | رودزیای جنوبی | رودزیای جنوبی نام یک مستعمره بریتانیایی در شمال رود لیمپوپو در شمال اتحادیه آفریقای جنوبی بودهاست. امروزه در این منطقه کشور زیمبابوه واقع شدهاست. این منطقه در سال ۱۹۶۵ استقلال یافت و در سال ۱۹۸۰ این کشور به دست اکثریت آفریقایی تبارش افتاد و به زیمبابوه تغییر نام داد.
منابع
رودزیای جنوبی
استعمار بریتانیا در آفریقا
انحلالهای ۱۹۵۳ (میلادی) در آفریقا
انحلالهای ۱۹۵۳ (میلادی) در امپراتوری بریتانیا
انحلالهای ۱۹۸۰ (میلادی) در آفریقا
انحلالهای ۱۹۸۰ (میلادی) در زیمبابوه
انحلالهای دهه ۱۹۶۰ (میلادی) در رودزیا
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۲۳ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۶۳ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۷۹ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۵۳ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۶۵ (میلادی)
ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۹۸۰ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۹۲۳ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای ۱۹۲۳ (میلادی) در امپراتوری بریتانیا
بنیانگذاریهای ۱۹۶۵ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای ۱۹۷۹ (میلادی) در آفریقا
بنیانگذاریهای دهه ۱۹۶۰ (میلادی) در رودزیا
بنیانگذاریهای دهه ۱۹۷۰ (میلادی) در رودزیا
تاریخ رودزیا
رودزیا
زیمبابوه
زیمبابوه در سده ۲۰ (میلادی)
کشورهای پیشین در آفریقا
مستعمرههای پیشین در آفریقا
مستعمرههای پیشین بریتانیا
رودزیا در سده ۲۰ (میلادی)
تاریخ اتحادیه کشورهای همسود
زیمبابوه و کشورهای همسود |
8807 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D9%84%D9%86%D8%AF | سومالیلند | سومالیلند (به سومالیایی: Soomaaliland، سومالِلَنْدْ، به عربی: صومالیلاند) با نام رسمی جمهوری سومالیلند (به سومالیایی: Jamhuuriyadda Soomaaliland جَمْهورِيَدْدَ سومالِلَنْدْ، به عربی: جمهورية صوماليلاند) نامی است که قبایل پنج استان شمالی سومالی از ۱۹۹۱ به خود داده و از کشور سومالی جدا شدهاند. پایتخت سومالیلند هرجیسا است. هنوز هیچ کشوری سومالیلند را به رسمیت نشناختهاست و در سطح بینالملل تنها بهعنوان یک منطقه خودمختار از سومالی شناخته میشود.
سومالی لند در قاره آفریقا، در ساحل جنوبی خلیج عدن قرار دارد. از شمال غربی با جیبوتی، از جنوب و غرب با اتیوپی و از شرق با سومالی همسایه است. قلمرو مورد ادعای آن دارای مساحت 176120 کیلومتر مربع (68000 مایل مربع) است، با تقریباً 5.7 میلیون نفر تا سال 2021. پایتخت و بزرگترین شهر هارگیسا است. دولت سومالیلند خود را جانشین سومالیلند بریتانیا میداند، که بهعنوان ایالت مستقل سومالیلند، در سال 1960 با قلمرو اعتماد سومالیلند (سومالیلند ایتالیای سابق) متحد شد تا جمهوری سومالی را تشکیل دهد.
منابع
آفریقای شرقی
اعضای سازمان ملتها و اقلیتهای غیررسمی
ایالات سومالی
ایالات و نواحی بنیانگذاریشده در سال ۱۹۹۱ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۹۹۱ (میلادی) در آفریقا
تجزیهطلبی در سومالی
تحتالحمایههای پیشین بریتانیا
جغرافیای سومالی
جغرافیای سومالیلند
خلیج عدن
سومالی
کشورها و سرزمینهای انگلیسیزبان
کشورها و سرزمینهای عربیزبان
کشورهای توسعهنیافته
کشورهای کمرسمیت یا غیررسمی
گروههای تجزیهطلب
مناطق تقسیمشده
فرهنگ سومالیلند
جمهوریها |
8808 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%D9%82%D8%B1%D9%85%D8%B2 | شراب قرمز | شراب سرخ یا شراب قرمز نوعی شراب است که از انگور تیره بهدست آمدهاست. رنگ سرخ این شراب در جریان تخمیر از حل شدن مواد رنگی پوست انگور در الکل میآید. اگر پوست انگور را پیش از تخمیر جدا کنند شراب سفید به دست میآید. از بهترین نوع انگورها برای شراب قرمز، انگور شانی است. از انار و گیلاس هم میتوان شراب قرمز تهیه کرد.
شراب قرمز نوعی نوشیدنی الکلی است که از انگور تخمیر شده تهیه میشود. رنگ خود را از انگورهای قرمز یا سیاهی که در فرایند تولید استفاده میشود، میگیرد، جایی که پوست انگور در تماس با شیره است. این تاننها و رنگدانهها را به شراب اضافه میکند.
شراب قرمز بسته به نوع انگور و منطقه ای که در آن تولید میشود میتواند طعم متفاوتی داشته باشد. برخی از انواع رایج شراب قرمز عبارتند از کابرنه سووینیون، مرلو، پینو نوآر و شیراز.
نوشیدن شراب قرمز در حد اعتدال با فواید بالقوه سلامتی مرتبط است. اعتقاد بر این است که حاوی آنتیاکسیدانهایی است که میتواند به کاهش خطر بیماری قلبی، بهبود عملکرد مغز و خواص ضد التهابی کمک کند.
شراب قرمز اغلب همراه با غذا میل میشود و طعم آن میتواند مکمل طیف گستردهای از غذاها باشد. بسته به ترجیح شخصی و شراب خاص، معمولاً در دمای اتاق یا کمی دمای سرد سرو میشود.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که مصرف بیش از حد الکل میتواند اثرات منفی بر سلامتی داشته باشد و توصیه میشود شراب قرمز را در حد اعتدال بنوشید.
منابع
انواع شراب
سایههای سرخ
شرابها |
8809 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF | شراب سفید | شراب سفید نوعی شراب است که در جریان تولید، پوست انگور را پیش از شروع تخمیر از آب انگور جدا میکنند تا مواد رنگی پوست در الکل ناشی از تخمیر حل نشود. این شراب از تخمیر الکلی تفاله غیر رنگی انگور تولید میشود. شراب بیش از ۴۰۰۰ سال است که بهوجود آمدهاست.
شراب سفید نوعی شراب است که از انگور تخمیر شده یا آب انگور تهیه میشود که بافت آن روشن است. رنگ شراب میتواند از شفاف تا زرد یا طلایی متغیر باشد و میتواند خشک، نیمه خشک یا شیرین باشد. شراب سفید معمولاً به صورت سرد سرو میشود و اغلب با غذاهای دریایی، مرغ یا ماکارونی سبک همراه میشود. برخی از انواع شراب سفید محبوب عبارتند از Chardonnay, Sauvignon Blanc, Pinot Grigio, Riesling و Moscato. شراب سفید را میتوان به تنهایی میل کرد یا در آشپزی برای طعم دادن به سسها و مارینادها استفاده کرد.
منابع
انواع شراب
سایههای سرخ
سایههای سفید
شرابها |
8810 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%DA%AF%D9%84%DB%8C | شراب گلی | شراب گُلی یا شراب بلاش که به نام فرانسوی آن رُزه (rosé) شناخته میشود، نوعی شراب است که برای تهیه آن پوست انگور را کمی پس از شروع تخمیر از آب انگور جدا میکنند. حاصل این کار شرابی است که رنگ گلگونی دارد. گاه این شراب را با مخلوط کردن شراب قرمز و شراب سفید درست میکنند.
شرابها |
8811 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%87 | شراب تقویتشده | شراب تقویتشده نوعی شراب است که پس از پایان تخمیر و آماده شدن، به آن الکل افزودهاند تا درجه الکلی آن بالاتر رود و به اصطلاح «گیراتر» شود. درجه الکلی چنین شرابهایی معمولاً ۲۰ تا ۲۵ درصد است. یا گاهی مخمر تقویت شده تا بتواند الکل بیشتری تولید کند و در محیطی با درصد الکل بالاتر فعالیت کند
جستارهای وابسته
ورموت
شراب پورت
شرابها |
8812 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86 | شراب شیرین | شراب شیرین نوعی شراب است که برای شیرین شدن، فرایند تخمیر آن را زودتر از معمول قطع کردهاند. با این کار مقداری از شکر موجود در آب انگور تخمیر نشده باقی میماند.
گاه برای تولید شراب شیرین پس از پایان تخمیر اندکی شکر به شراب آماده اضافه میکنند.
تاریخچه
کتاب شراب فصل: داستان شراب نوشته هیو جانسون (Hugh Johnson) روشهای مختلفی را ارائه میدهد که در طول تاریخ برای شیرین کردن شراب استفاده میشدهاست. متداولترین روش، برداشت انگور در زودترین زمان ممکن بود. این روش در زمان رومیها توسط ویرجیل (Virgil) و مارشال (Martial) حمایت میشد. یونانیان باستان نیز انگور را زود برداشت میکردند تا مقداری از اسیدیتهٔ آن را حفظ کنند و سپس انگورها را برای چند روز در آفتاب رها میکردند تا چروکیده شوند و قندشان غلظت پیدا کند. در کرت نیز با چرخاندن ساقههای انگور، به نتیجهٔ مشابهی میرسیدند. بدین صورت که آنها را از شیرهٔ انگور محروم کرده و میگذاشتند که روی درخت انگور خشک شوند. روشی که باعث تولید پاسوم (passum) و معادل آن در ایتالیای مدرن، پاسیتو (passito) میشود.
توقف تخمیر همچنین میتواند شیرینی بالقوهٔ شراب را افزایش دهد. در دوران باستان، این امر با غوطهور سازی آمفورهها (amphorae) در آب سرد در طول زمستان حاصل میشد.
منابع
شرابها
علم شرابسازی |
8813 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20%DA%AF%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B1 | شراب گازدار | شراب گازدار (رخشان شراب، sparkling wine) نوعی شراب متلألو است که نمیگذارند در فرایند تخمیر گازش خارج شود. شامپاین و شراب بورگونی که در فارسی به غلط بورگوندی خوانده شود نمونههای مشهوری از آن است هر چند در نقاط مختلف جهان تولید میشود و به نام محل تولید روانه بازار گردد. نوع ارزان آن هم در بازار هست که در آن گاز کربنیک ترزیق/تزریق میکنند. این عمل در حین یا پس از ریختن شراب در بطری انجام میشود. اما معمولاً شرابهای گازدار را در هنگام ساختن جوری عمل میآورند که گاز کربنیک حاصل از عمل تخمیر از آن جدا نشده در نتیجه نوشیدنی گازدار میشود و نیازی به اضافه کردن گاز وجود ندارد. بطری اینگونه شراب برای تحمل فشار گاز کلفتتر از بطری شراب بیگاز است.
شامپاین مشهورترین شراب گازدار جهان است و در ناحیه شامپاین کشور فرانسه تولید میشود.
منابع
Wikipedia contributors, "Sparkling wine," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Sparkling_wine&oldid=240241841
اصطلاحات شراب
شرابها
شرابهای گازدار |
8815 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%84 | اتانول | اتانول یا الکل اتیلیک یا اتیل الکل یا الکل میوه با فرمول شیمیایی C۲H۵OH ترکیبی شیمیایی با بوی خاص و آتشگیری است که در نوشیدنیهای الکلی وجود دارد. این نوع الکل دارای خاصیت مستکنندگی است و در نوشیدنیهای الکلی با درصدهای مختلف پیدا میشود. علاوه بر این در صنایع مختلف کاربرد فراوان دارد. این کاربردها در عطرها و ادکلنها و همچنین در وانیل و همچنین بهعنوان سوخت در برخی خودروهای جدید است. از این الکل در صنایع عطر سازی و برخی دهانشویهها هم استفاده میکنند.
مخمر آبجو، یا مخمر نانوایی قارچی است که با جوانهزدن تکثیر میشود، اگر این قارچ در کنار یک مادهٔ قندی تخمیر شود، موادی از خود خارج میکند که خاصیت آنزیمی داشته و موجب دگرگونی قند میشود. در بین قندها، فروکتوز یا قند میوه به فرمول C۶H۱۲O۶ است که در میوههای شیرین و انگور وجود دارد که پس از تخمیر باعث ایجاد الکل و گاز دیاکسید کربن میشود.
تاریخچه
اتانول برای انسان از دوران باستان شناخته شده بود، زیرا این ماده، جزء اصلی مشروبات الکلی است. جداسازی آن به صورت اتانول نسبتاً خالص احتمالاً اولین بار توسط جابر بن حیان که صنعت تقطیر را گسترش داد، انجام شدهاست. البته بیشتر گمان میرود که اتانول خالص توسط زکریای رازی دانشمند ایرانی تولید شده باشد.
فرایند تولید
اتانول مورد استفاده در نوشابههای الکلی توسط فرایند تخمیر از متابولیسم گلوکز توسط گونه مخصوصی از مخمرها در غیاب اکسیژن تولید میشود و در پایان فرایند تخمیر غلظت اتانول را با تقطیر بالا میبرند. برای مخلوط اتانول با آب بالاترین نقطه آزئوتروپ جوش برای ۹۵٪ الکل و ۵٪ آب است؛ بنابراین جزء تقطیر شده مخلوط اتانول و آب نمیتواند خالصتر از ۹۵ درصد باشد. برای تولید اتانول خالصتر، مقدار کمی بنزن به آن اضافه میشود.
بنزن، آزئوتروپ سهگانهای با آب و اتانول تشکیل میدهد و مخلوط دوباره تقطیر میشود. نتیجه این فرایند بدست آوردن اتانول بدون آب است. با این همه چند ppm بنزن در اتانول باقی میماند که جذب آن در بدن از مشخصههای آسیب کبدی است که در افراد الکلی دیده میشود.
برای آب زدایی از اتانول استفاده از پمپ خلأ نیز مرسوم است.
تولید اتانول صنعتی
سوخت اتانول، سوخت نسبتاً خوبی برای موتورهاست و در صنعت، بهصورتهای مختلفی استفاده میشود. اتانول مورد مصرف در صنعت را معمولاً از واکنش کاتالیزوری آب با اتیلن تولید میکنند. این یک واکنش افزایشی است که در آن یک مولکول آب شکافته شده، قطعات حاصل از آن به اتمهای کربن در پیوند دوگانه اضافه میشود. این فرایند تولید اتانول اقتصادیتر از تولید آن با مخمر است.
خواص فیزیکی
اتانول، مایعی قابل احتراق و بیرنگ بوده، یکی از انواع الکلهای موجود در نوشابههای الکلی است. گرانروی آن، مانند آب است و بوی نسبتاً تندی دارد. در صنعت به عنوان حلال و ماده واسطه شیمیایی برای تولید بیشتر ترکیبات آلی استفاده میشود. به دلیل تشکیل پیوند هیدروژنی با هر نسبتی در آب حل میشود. اتانول در مقایسه با ترکیبات آلی که وزن مولکولی یکسانی با آن دارند، نقطه جوش بالاتری دارد.
به عنوان مثال نقطه جوش پروپان که تقریباً وزن مولکولی برابری با اتانول دارد، ۴۲- درجه سانتیگراد است، درحالیکه نقطه جوش اتانول ۷۸ درجه سانتیگراد است. دلیل این اختلاف، وجود پیوندهای هیدروژنی مربوط به گروه OH است که نیروی جاذبه میان مولکولهای مجاور را افزایش میدهد. اتانول خاصیت ضعیف اسیدی و بازی از خود نشان میدهد که خاصیت بازی آن به دلیل جفت الکترون تنهای اکسیژن بوده و خاصیت اسیدی آن، بخاطر پیوند هیدروژن با عنصر الکترونگاتیو اکسیژن است. اتانول با فلزات فعال (Na و K و Mg و …) وارد واکنش شده، اتوکسید ایجاد میکند.
کاربرد
اتانول به دلیل نقطه انجماد پائین در صنعت ضدیخسازی استفاده میشود. حلال بسیار خوبی است و در صنعت عطرسازی، رنگسازی و … استفاده میشود. محلول ۷۰ تا ۸۰ درصد آن به عنوان محلول ضدعفونیکننده کاربرد دارد. اتانول با تغییر دادن پروتئین و حل کردن چربی، میکرو ارگانیسمهای آنها را از بین میبرد. البته این عمل فقط در برابر باکتریها و ویروسها و قارچها مؤثر است، ولی در مقابل هاگ قارچها و اسپور باکتریها تأثیری ندارد. اتانول همچنین در صنایع مشروبات الکلی به میزان گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد.
مصرف مشروبات الکلی، به دلیل وجود اتانول در ترکیب آنها باعث ایجاد عوارض بسیاری در سلامتی انسان میشود که عبارتند از:
عوارض حاد و خواب آلودگی
تهوع، استفراغ، افسردگی، تنگی نفس.
عوارض مزمن
الکلیسم، سیروز کبدی، تأثیر در سلسله اعصاب مرکزی، تأثیر در حافظه در بلند مدت.
سرطان
جستارهای وابسته
متانول
سوخت اتانول
پیوند به بیرون
دانشنامه رشد
منابع
آرامبخشها
آلکانولها
الکلهای نوع اول
بیهوشی
پادزهرها
تراتوژنها
ترکیبهای آلی
حلالهای الکل
داروها
داروهای ضد اضطراب
سوختهای موشک
شیمی آلی
ضد عفونیکنندهها
سرطانزاهای گروه ۱ پژوهشگاه بینالمللی سرطان
کالاهای شیمیایی
کولینرژیک
مواد شیمیایی خانگی
ویکیسازی رباتیک
هپاتوتوکسینها |
8816 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%84%DB%8C | نوشیدنی الکلی | نوشیدنیهای الکلی یا مشروبات الکلی نوشیدنیهایی هستند که حاوی مقدار قابلتوجهی اتانول (به صورت غیررسمی الکل) هستند، که عوارض آن در دوزهای پایین شامل سرخوشی، کاهش اضطراب و خوش مشربی و در دوزهای بالا شامل مستی، بهت و ناهشیاری است. استفادهٔ طولانی مدت و سوءمصرف الکل میتواند منجر به وابستگی جسمی و الکلیسم شود.
نوشیدن الکل نقش اجتماعی مهمی را در بسیاری از فرهنگها ایفا میکند. بیشتر کشورها قوانینی برای تنظیم تولید، فروش و مصرف آنها دارند. با این حال، نوشیدنیهای الکلی در اکثر نقاط جهان قانونی است. فروش صنعت نوشیدنیهای الکلی در جهان ۱۵۰۰میلیارد دلار بودهاست
این نوشیدنیها به سه گروه اصلیِ آبجوها، شرابها و نوشیدنیهای تقطیری تقسیم میشوند.
مشروبات الکلی که با تخمیر جو به دست میآید آبجو محسوب میشوند، آنهایی که از تخمیر انگور به دست میآیند، شراب و آنهایی که با تخمیر غلات و میوهها و سپس تقطیر آنها به منظور بالا بردن درصد الکل درست میشوند، مشروباتی مانند ویسکی و ودکا هستند. اما این تعاریف شامل بسیاری از مشروبات الکلی نمیشوند. سازمان بهداشت جهانی مثلاً «سیدر» که از تخمیر سیب و گلابی درست میشود یا «ساکی» که با تقطیر برنج به دست میآید را در زمره «دیگر» مشروبات الکلی طبقهبندی کردهاست. همچنین شرابهای غنی شده مانند پورت که با روش تخمیر دوگانه تقویت میشوند نیز در بین مشروبات «دیگر» طبقهبندی کردهاست.
مصرف الکل در کشورهای جهان
مصرف الکل در ایران
بعد از انقلاب اسلامی ایران، تولید و مصرف نوشیدنیهای الکلی غیرقانونی و جزو اقلام قاچاق اعلام شد مطابق مواد ۷۰۲ و ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی، تولید و فروش مسکرات و مشروبات الکلی برای تمامی آحاد جامعه اعم از مسلمان یا اقلیتهای مذهبی ممنوع و غیرقانونی اعلام شد. همچنین تمام شرکتهای ایرانی تولیدکننده الکل مانند میکده قزوین توسط جمهوری اسلامی مختل و کارکنان آنان دستگیر یا بیکار شدند و به جای آنها اماکنی مانند فرهنگسرا تأسیس گردید. در ایران افراد مستی که موجب سلب امنیت اجتماعی و فردی دیگران شوند، در دفعهٔ اول و دوم ۸۰ ضربه شلاق حد دارند و برای بار سوم اعدام میشوند. البته این قانون تبصرههایی نیز دارد. بعد از سال ۱۳۵۷ تعیین میزان مصرف مواد الکلی در ایران همواره در هالهای از ابهام قرار داشتهاست و همواره گزارشهای ضد و نقیضی اعلام میشود. اگر چه مصرف و تولید الکل بهطور قانونی ممنوع است ولی به صورت زیرزمینی و مخفی مصرف میشود. همچنین مدیرکل حوزه ریاست سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کردهاست که در ایران، ۵ استان: تهران، البرز، اصفهان، قزوین و کرمانشاه بیشترین مصرف الکل را به خود اختصاص داده و در مقابل بوشهر، سیستان و بلوچستان، چهار محال و بختیاری و مرکزی نیز بر اساس آمارهای سال ۱۳۹۰ کمترین مصرف را در حوزه الکل دارند. در بعضی از شهرهای ایران مانند رفسنجان و سیرجان، عدهای از مردم با مصرف نوشیدنیهای الکلی غیر مرغوب و دستساز که حاوی متانول بودند، باعث مسمومیت و حتی مرگ خود شدند.
تأثیر بر سلامتی
براساس پژوهشی جهانی که در در نشریه لنست منتشر شد، مصرف الکل هر چقدر هم کم برای سلامتی مفید نیست و بهترین توصیه پرهیز کامل از نوشیدن الکل است. این پژوهش نتیجه بررسی مصرف الکل در افراد ۱۵ تا ۹۵ سال در ۱۹۵ کشور دنیا بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ است که در آن کسانی را که اصلاً الکل نمینوشند با کسانی مقایسه کردند که روزی یک نوشیدنی الکلی مینوشند.
این تحقیق الکل را مهمترین عامل خطرساز در بار جهانی بیماریها (Disease burden) میداند و میگوید مرگ به تمام علتها و به خصوص سرطان با افزایش مصرف الکل بیشتر میشود بنابراین هیچ میزانی از الکل نیست که مصرف آن برای سلامتی مضر نباشد.
پژوهشگران معتقدند دلایل محکمی وجود دارد که نوشیدن الکل احتمال حداقل هفت نوع سرطان را افزایش میدهد که در این میان سرطانهای دهان و گلو، حنجره، مری، کبد، روده کوچک و بزرگ و پستان بیشترین ارتباط را با نوشیدن الکل دارند. جنیکانر از دانشگاه اتاگو نیوزیلند میگوید از سال ۲۰۱۲ تا به حال الکل جان نیم میلیون نفر را به دلیل سرطان گرفتهاست، تقریباً شش درصد تمام موارد مرگ به علت سرطان در دنیا و در سال ۲۰۱۶ الکل هفتمین عامل مرگ و روزهای کاری از دست رفته بود (۲٫۲ درصد مرگ زنان و ۶٫۸ درصد مرگ مردان) اما در جمعیت ۱۵ تا ۴۹ ساله، الکل مهمترین عامل مرگ است (۳٫۸ درصد مرگ زنان و ۱۲٫۲ مرگ مردان).
این تحقیق پذیرفته که نوشیدن متعادل الکل ممکن است فوایدی برای قلب داشته باشد اما مجموع خطراتی که الکل به همراه میآورد مثل سرطان و بیماریهای دیگر فراتر از فواید آن است. طبق گفته مشاوران ارشد بهداشت و درمان دولت بریتانیا حداکثر مصرف الکل توصیه شده ۱۴ واحد الکل در هفته است.
به گفته دکتر مکس گریزولد سرپرست این تحقیق از دانشگاه واشینگتن، رابطه نزدیک الکل و سرطان، صدمات ناشی از نوشیدن الکل مثل تصادف و بیماریهای عفونی چون سل خاصیت محافظتی الکل از بیماریهای قلبی را بیاثر میکند.
این بررسیها نشان داد که مصرف هر ۱۲٫۵ واحد الکل در هفته خطر سکته مغزی را تا ۱۴ درصد، نارسایی قلب را تا ۹ درصد، بیماریهای مرگبار مرتبط با فشار خون بالا را تا ۲۴ درصد و آنوریسم آئورت کشنده را تا ۱۵ درصد افزایش میدهد.
دکتر آنجلا وود از دانشگاه کمبریج معتقد است، پیام اصلی تحقیق این است که اگر الکل مینوشید، کم کردن مصرفش احتمالاً عمرتان را طولانیتر میکند و کمتر با خطر بیماریهای قلبی مواجه میشوید.
دیدگاه ادیان
دیدگاه مسیحیت
اولین معجزهٔ عیسی مسیح تبدیل آب به شراب است. در انجیل یوحنا آمدهاست که عیسی مسیح به همراه مادرش (مریم) به یک عروسی در قانا دعوت شده بودند. در آن عروسی شراب تمام میشود. عیسی دستور میدهد خمرهها را از آب پر کنند. او آب را به شراب تبدیل میکند عیسی در شام آخر نیز نان را به شاگردانش میدهد و میگوید: «بخورید، این بدن من است.» و جام را برمیدارد و شکرگزاری میکند و میگوید: «بنوشید این است خون من که به خاطر آمرزش گناهان ریخته خواهد شد» در آیین عشای ربانی نیز که امروزه به یاد شام آخر عیسی در تمام کلیساها برگزار میشود از شراب انگور یا آب انگور (برای زیر ۱۸ سالهها) به مقدار کم استفاده میشود؛ اما با این حال از مست شدن و افراط در شرابخواری به عنوان گناه یاد شدهاست.
پولس رسول نیز میگوید:
دیدگاه اسلام
در اسلام نوشیدن تمام نوشیدنیهای مستکننده از جمله شراب، حرام است. این نوشیدنیها علاوهبر حرام بودن، نجس نیز هستند. تنها طبق نظر برخی از فقهای شیعه مانند سیستانی، فقط شراب نجس است و مایعات مستکنندۀ دیگر نجس نیستند، البته همچنان نوشیدن آنها حرام است
درست است که این مایعات حراماند اما برای حکم به نجاست آنها دو شرط لازم است:
اصل مادهٔ آن مایع باشد؛ (به همین دلیل شاهدانه و حشیش که با آب یا مایعات دیگر مخلوط میشود و به شکل مایع در میآید، نجس نیست اما بنا بر احتیاط واجب حرام هستند.)
اصل مایع آن پیش از ترکیب شدن با مواد دیگر، مستکننده باشد؛ (پس اگر مایع مستکنندهای با چیز دیگر مخلوط شود و ترکیب آن مستکننده نباشد، نجس است.) اگر یکی از دو شرط بالا وجود نداشته باشد یا این که شک در وجود آن داشته باشیم حکم به طهارت میشود. تمامی انواع الکلها (الکل صنعتی، الکل سفید و…) باید بر اساس دو شرط بالا مورد سنجش قرار گیرند، آنگاه حکم به نجاست یا پاکی آنها شود.
در فقه شیعه، تمام الکلهای نوشیدنی نجس هستند و اگر لباس و بدن با آنها آلوده شوند، باید تطهیر شوند. فقط الکلهایی که ذاتاً قابل شرب نیست یا جنبهٔ سمی دارد، نجس نیست. اما استفاده از الکلِ نجس در ضد عفونی کردن وسایل آزمایشگاهی، لوازم پزشکی، در تزریقات و سایر موارد اشکال ندارد ولی خوردن آنها حرام است و همچنین اگر لباس و بدن با آنها آلوده شود، باید آن را تطهیر کنند. ماءالشعیر طبی، پاک و خوردن آن نیز بیاشکال است.
نوشیدنیهای تقطیری
عرقسگی
ودکا
ویسکی
براندی
تکیلا
شامپاین
جستارهای وابسته
اتانول
سرکوب کننده
اثرات بلند مدت مصرف الکل
اثرات کوتاه مدت مصرف الکل
تأثیر الکل بر سلامتی
الکلیسم
منابع
برای مطالعهٔ بیشتر
نوشیدن 'هر اندازه' الکل برای سلامتی مضر است
پیوند به بیرون
اتانول
اختراعهای چینی
اختراعهای ژاپنی
اعتیاد به مواد مخدر
خوابآورها و آرامبخشها
خوردنیهای تابو
داروهای ضد اضطراب
سوءمصرف الکل
فرهنگ آشامیدن
فرهنگ مواد مخدر
سرطانزاهای گروه ۱ پژوهشگاه بینالمللی سرطان
سرخوشکنندهها
نوشیدنیهای الکلی
نوشیدنیهای تخمیرشده
نوشیدنیهای تقطیری |
8819 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%AF%D9%87 | جواهرده | جواهرده یکی از روستاهای شهرستان رامسر در غرب استان مازندران و در مرز استان گیلان است. این روستا در فاصله ۲۷ کیلومتری رامسر در دهستان سختسر و در ارتفاعات ۲۰۰۰ متری البرز قرار دارد. جمعیت روستای جواهرده بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ حدود ۹۸۰۰ نفر (۲۴۷۰ خانوار) است. البته این جمعیت هرگز در تمامی طول سال ساکن این روستای مدرن نیستند؛ چرا که تنها چهار ماه از سال در این روستا مردم زندگی میکنند و در ماههای دیگر سال جز چند نفر نگهبان و سریدار کسی در آن جا ساکن نیست. مردم روستا به دامداری، کشاورزی و باغداری مشغول اند و صنایع دستی آن شامل نمدمالی، سفال، آهنگری و مسگری است. تنها راه ارتباطی جواهرده به رامسر منتهی میشود و از راه کوهستان با قزوین نیز مرتبط است.
امروز آب آشامیدنی منطقه نیز از چشمههای متعددی چون «سلیمان»، «برشی» و «کوه کین» تأمین میشود که در گذشته افراد خیرخواه، آب چشمهها را تا نزدیکی ده هدایت کردهاند. «جواهرده» ۱۲ محله قدیمی دارد که «جولاخیل» بزرگترین محله ده و بعد از آن «اوشیان سر»، «سید محله»، «برشی محله»، «آموسی خیل»، «صیقل محله»، «چاک دشت»، «سراب یا کربلا بنه»، «رمک محله»، «تنگدره»، «فتوک محله»، «کهنه تنگدره» و «شل محله» از دیگر بخشهای این ده بهشمار میروند. در داخل گورهای باستانی جواهرده حفاریهای غیرمجاز زیادی انجام میشود.
پیرامون نام
در مورد نام این روستا عقاید مختلفی وجود دارد.
یکی از کهنترین اشارهها به نام این روستا در کتاب «تاریخ گیلان و دیلمستان» از سیدظهیرالدین مرعشی است که نوشتهٔ سدهٔ ۹ هجری قمری میباشد و ضمن بازگویی رویدادهای سال ۸۸۸ هجری قمری از این روستا با نام «جئورده» یاد میکند. در گذشته و در زبان گیلکی نام این روستا به صورت «جؤردي» یا «جؤرده» یاد شدهاست.
برخی پژوهشگران اطلاق نام جواهرده بر این روستا را نادرست میدانند. چراکه اینگونه استدلال میکنند که «جؤرده» به معنی ده بالا (زِبَر ده) در مقابل جیرده یعنی ده پایین (زیر ده) میباشد. همچنین باید توجه داشت که در استان گیلان چندین محل و روستا با نامهایی که از مشتقات جئور یا جیر باشند وجود دارند. به همین دلیل نام «جواهرده» را از این رو که با واژهٔ «جواهر» بستگی دارد نادرست میدانند.
در نقطهٔ مقابل برخی پژوهشگران نیز با در نظر گرفتن رسم دیرینهٔ دفن مردگان در بلندیها و درون دخمهها همراه با لوازم زینتی (جواهرات) توسط زرتشتیان و رایج بودن این عمل از دوران ساسانیان تا پیش از دوران آل بویه در این منطقه، اینگونه استدلال میکنند که چون رسم نامگذاری مکانها به دو گروه غربی و شرقی، و سفلی و علیا امری متأخر بوده و مربوط به دوران نظام خانی و خانزادگی و ملوک الطوایفی است، پس نام «جؤرده» نمیتواند به معنی ده بالا باشد، و همان گوهر و جواهر منظور بوده، و «جواهرده» نام درست این روستا میباشد. بر این پایه، اینان به دلیل به دست آمدن آثار قیمتی، طلا و جواهرات از این روستا آن را همان «جواهرده» مینامند. یک استدلال دیگر نیز این است که وجود نام «جواهردشت» در رودسر نیز خود تأئیدی است بر تصادفی نبودن نام «جواهرده» بر این روستا که در رامسر واقع شدهاست. یعنی اگر قرار بود جئور در یک جا به اشتباه جواهر تعبیر شود،
دیگر اینکه بگوییم در دو جای متفاوت، در هر دو به اشتباه به جواهر تعبیر شده، امری دور از واقع به نظر میرسد.
به نظر برخی جواهر دشت نیز تحریف شده جؤردشت است. در اشکورات روستاهایی دیگر به نام جورده و جیرده وجود دارد که خود مویدی بر تحریف خواهد بود.
برخی نیز چون این روستا زمانی آکنده از کشتزارهای گندم و جو بوده، نام جواهرده را تغییریافتهٔ «جَوادَهار» به معنی گندمزار میان شکاف دو کوه میدانند. در اوستا جاوا به معنی گندم، و در پهلوی جاو به معنی جو است. دهار نیز به معنی شکاف کوه است.
فرضیهٔ دیگر آنست که چون به اعتقاد مردمان قدیم، در روزگاران گذشته زنی به نام جواهر حاکم این منطقه بوده، جواهرده از نام او برگرفته شدهاست.
دکتر عنایت اله رحیمیان در کتاب (سخت سر یا رامسر در گذر زمان) از کلمه (جواردیه) استفاده کرده است.
جاذبههای گردشگری
طبیعت
معروفترین کوههای آن عبارتاند از سرخ تله (بخش شرقی قله سماموس یا سماموس کوچک) واژکٰ (وژک یا وجک هم بیان می شود)، سه براره رژه (رجه)، سیاکند. مرتفعترین این قلهها، قله سرخ تله است. لپاسر با چشمههای معروف و درمانی آن و سماموس و مقبره شاه یحیی کیایی بر چکاد قله سماموس که دارای یخچالهای دایمی است از جاهای دیدنی و جذاب آن است.
جویبارهای بالادست این روستا با آبشارهای زیبا، پارک جنگلی وسیعی در میان دره که در کنار رود صفارود جای دارد و رودخانهای با آب معدنی گازدار از جاذبههای گردشگری این منطقه بهشمار میرود.
میراث فرهنگی
آثار تاریخی چون مسجد آدینه که گویا در گذشتههای دور معبد و آتشکدهای زرتشتی بودهاست و نیز گورهای گبری که در منطقه پراکندهاست از آثار تاریخی آن بهشمار میآید.
البته برخی معبد را مربوط به دوره میتراپرستی میدانند به ویژه که زرتشتیها هرگز مردگان خویش را دفن نمیکنند بلکه آنان را در جای بازمیگذارند تا توسط پرندگان خورده شوند. وجود دخمهها و گورها خود بیانگر وجود دفن است که در آیین میتراپرستی وجود داشتهاست.
هر چند مسجد آدینه در سالهای اخیر در اثر برخورد آذرخشی به درخت زبان گنجشک کنار آن طعمه حریق شد، ولی مسجد کنونی گویا تمدن گذشته نیز است. در گذشته مراسم گلکاری دختران دوشیزه و جشنهای همراه آن دیدنی بود و از همه مناطق گیلان برای شرکت در این جشن گرد میآمدهاند.
اولین تاریخ بنای مسجد آدینه به حدود ۷۰۰ سال و توسط شخصی به نام «شل شریف» برمی گردد که نامبرده از بزرگان جواهرده بودهاست.
جواهرده دارای تقویم گالشی است. در این تقویم ماههای سال به ترتیب عبارتاند از: «اول ماه»، «مردال ماه»، «ده ماه»، «ورفه ماه»، «اسفندار ماه»، «نوروز ماه»، «کرچه ماه»، «ارکه ماه»، «تیرماه»، «سیه ماه»، «شرر ماه» و «امیرماه».
چشمه ها
چشمه شُغون آب بن که در کوه های شمال غربی جواهرده و در مسیر کوکنه گردن، پاکام سر، جواهردشت قرار دارد. (36.858441,50.460609)
چشمه برتل که در کوه های جنوب غربی قرار دارد و در امتداد مسیر آبشار بزرگ در مسیر سماموس قرار دارد. (36.847701,50.441727)
سلیمان چشمه که در جنوب روستا قرار دارد. (36.850692,50.465409)
کوکین چشمه در شرق روستا قرار دارد. (36.850778,50.469317)
چشمه آب علی، چشمه پر آبی که در شمال شرقی روستا قرار دارد.(36.857408,50.475265)
هفت چشمه، در مسیر دارالوداع به نمد وشه
جلالی چشمه
نقی چشمه
بریش چشمه
بریک چشمه
(جهت یابی با فرض میدان جواهرده بعنوان مرکز لحاظ گردیده است)
دامداری
گوسفند سراها
از سره گاه های گوسفندی می توان به میررضایی سره، مرگ لوپو سره، تآل سره، من سره، شورک سره، کیاکن سره، سه بن و پوکل سره نام برد.
گاو سراها
لی سره، کمربن ُ سره و چوکاسان سره از گاو سره ها می باشد
نام مناطق
نمد وشه، زلزلان دشت، ورگ چال سو، کوکینه گردن، پاکام سر، دیگه سر، سیریسی،
نگارخانه
پانویس
منابع
اطلاعات بر پایه نوشتاری از نیکی محجوب در روزنامه اعتماد (۱۳۸۲/۱۱/۳۰)
جاذبههای گردشگری استان مازندران
روستاهای شهرستان رامسر |
8821 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%86%DB%8C%20%D9%88%20%D8%B2%D9%88%DB%8C%DB%8C | فرنی و زویی | فرانی و زویی یا فرَنی و زویی () عنوان کتابی از نویسندهٔ آمریکایی، جِروم دیوید سَلینجر است که در سال ۱۹۶۱ به چاپ رسید. این کتاب شامل دو داستان دربارهٔ شخصیتهای خیالیِ خانوادهٔ گلَس (Glass) است.
داستانها
این کتاب شامل دو داستان کوتاه به نامهای فرانی و زویی است.
داستان اول: فرانی، شرح ملاقات آخر هفتهٔ فرانی گلَس، کوچکترین عضو خانوادهٔ گلَس با دوستپسرش لین کاتل است. فرانی ادبیات میخواند و مانند سایر فرزندان خانوادهٔ گلَس علاقهٔ خاصی به عرفان شرقی دارد. او در پی خواندن یک کتاب عرفانی، دستبهگریبان یک بحران روحی/عرفانی شدهاست.
داستان دوم: زویی، زمانی را به تصویر میکشد که فرانی از دانشگاه به خانه برگشته و اعضای خانوادهاش، هر یک به شیوهٔ خود، برای بهبود فرانی تلاش میکنند. زویی، برادر بزرگترِ فرانی، که بازیگری ۲۵ساله است، در این داستان نقش پررنگ و مؤثری دارد. سایر اعضای خانوادهٔ گلَس نیز در این داستان تا حدود زیادی معرفی و شناخته میشوند. سیمور گلَس، برادر ارشد خانوادهٔ گلَس، که بهنوعی پیامبر و قدیس خانواده محسوب میشود و چند سال پیش خودکشی کردهاست. بادی، فرزند دوم خانواده، که بعد از سیمور نقشی حیاتی در راهبری فرزندان کوچکتر ایفا میکند. او در حالتی رهبانی و در گوشهای پرت زندگی و در یک مدرسهٔ عالی دخترانه تدریس میکند. بعد از او هم یک دختر و دوقلوهای پسری قرار دارند که به نسبت سایرین نقش کمرنگتری در داستانهای سَلینجر دارند. خانوادهٔ گلَس در سایر داستانهای سَلینجر نیز حضور دارند؛ گرچه او به دنبال ارائهٔ تصویر کاملی از این خانواده نیست.
ترجمه
ترجمهٔ فارسی این کتاب در ایران با سه ترجمهٔ متفاوت به چاپ رسیدهاست:
ترجمهٔ علی شیعه علی و زهرا میرباقری، بهچاپرسیده توسط نشر سبزان ؛
ترجمهٔ میلاد زکریا، بهچاپرسیده توسط نشر مرکز؛
ترجمهٔ امید نیکفرجام، بهچاپرسیده توسط انتشارات نیلا.
فیلم پری از داریوش مهرجویی، براساس این کتاب ساخته شدهاست.
منابع
پیوند به بیرون
بررسی کتاب در سایت کتابنیوز
آثار نخستینبار منتشرشده در مجله نیویورکر
رمانهای ۱۹۶۱ (میلادی)
رمانهای آمریکایی ۱۹۶۱ (میلادی)
رمانهای آمریکایی مورد اقتباس در فیلمها
رمانهای جروم دیوید سلینجر
کتابهای لیتل براون اند کمپانی |
8828 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%D9%86%D9%87 | ترنه | تِرِنُه به سازههای دایره مانندی که تاریخ آن به دوره زرتشتیان میرسد، در میان رودخانه مهران واقع در روستای کوخرد مرکز بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران گفته میشود که یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان است.
ساخت چنین سازههایی کهن در میان آب رودخانه بسیار شگفتانگیز است.
این سازه در راه باغ زردی در جنوب دهستان کوخرد واقع شده و یکی از آثار باستانی بخش کوخرد است. این بنا در دی ماه ۱۳۸۲ خورشیدی به ثبت آثار ملی ایران رسیدهاست.
کاربرد
این ساختمانها آب شیرین را از یک سوی رودخانه شور به سوی دیگر میبردند و بخشهای این سازه از پائین و زیر آب به هم وصل بودند.
در زمان بسیار دور سیبه یا کوخرد دارای دو رشته قنات بوده، این قناتها از زیر کوه ناخ و دقیقاً از پشت دهستان هرنگ سرچشمه میگرفته و نخلها و زمینهای کشاورزی جنوب و جنوب شرقی دهستان کوخرد را آبیاری مینمودهاست، آب یک رشته از این قناتها بهوسیله «ترِنه» به آن سوی رودخانه مهران برده میشده و به زمینهای کشاورزی در منطقه بک احمد و بشکرو و (پشتخه مدی آباد) میرسیده. گفته میشود در این مناطق باغهای مرکبات و نخلستانهای گستردهای وجود داشتهاست. آثار این رشته قناتها هنوز در پشتخه (پُشته) مدی آباد وجود دارد، اما امروزه این قناتها کاملاً از کار افتاده و تنها آثارش باقی ماندهاست. اما از باغها دیگر هیچ اثری وجود ندارد.
پیشینه
این قناتها و همچنین ترنه در زمان زرتشتیان که پیش از اسلام در سیبه (نام قدیم کوخرد) زندگی میکردند ساخته شدهاست.
تاریخ این بنای تاریخی به دوره ساسانیان بر میگردد.
شماری از این قناتها تا پنجاه سال پیش هم دائر بودهاست.
هنوز با وجود اینکه «تِرِنُه» سالهای سال در میان رودخانه مهران قرار دارد و رودخانه نیز در پایان هر بارندگی آبی سیلآسا با خود میآورد و آب از لای آن عبور میکند، همانندی کوهی در وسط این رودخانه جلوهنمایی میکند.
ترنه در درون آب شور و با ساروج و گل و لای و سنگ ساخته شدهاست و با مرور و گذشت هزارها سال بخشی از آن هنوز بدون هیج تغییر شکلی پا برجاست.
جستارهای وابسته
موقعیت کانال تاریخی ترنه بر روی Google Maps
پاراو کوخرد
کریکی
آسیاب دومن
پانویس
فهرست منابع و مآخذ
محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۲ میلادی.
الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
درگاه فهرست آثار ملی ایران
فهرست آثار فرهنگی تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی شهرستان بستک
محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحههای (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی.
محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
مهندس:، حاتم، محمد، غریب“ «تَاریخْ عَرَب الّهْولَة Huwala Arab History» “، دولة الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهرة، مصر، دارالأمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۸ شارع أبوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی، Engineer: Mohammed gharhb Hatem , third edition: Egypt (Cairo),1997 & 2013
آثار دوره ساسانیان در شهرستان بستک
تاریخ استان هرمزگان
شهرستان بستک
فرهنگ در استان هرمزگان
محوطههای باستانشناختی در ایران
معماری ساسانی
منابع آبی شهرستان بستک
یادبودها و یادوارهها در ایران |
8835 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D9%81%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C | شرفالدین خراسانی | شرفالدین خراسانی ملقب به شرف
پژوهشگر فلسفه و از برجستهترین استادان فلسفهٔ یونانی در ایران بود. مهمترین اثر تألیفی وی با عنوان نخستین فیلسوفان یونان برای نخستین بار در سال ۱۳۵۰ چاپ شدهاست. وی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه، عربی و یونانی باستان مسلط بود.
زندگی و فعالیتها
شرف دکترای فلسفه خود را در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی از دانشگاه کمبریج اخذ کرد و در آنجا به تدریس ادبیات فارسی و فلسفه پرداخت. حوالی سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در دانشگاه ملی (شهید بهشتی بعدی) به تدریس پرداخت. دو سال بعد گروه فلسفه دانشگاه ملی را بنیاد نهاد و از سال ۱۳۴۶ تا بهمن ۱۳۵۷ مدیر این گروه بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد زندانی شد. در خلال سه سال زندانی بودنش به روشنفکران زندانی اساطیر یونان میآموخت. شرف اولین کسی بود که به گونهای تفصیلی و مدون در زبان فارسی به فیلسوفان پیش از سقراط پرداخت. حاصل تلاش او کتابی به نام نخستین فیلسوفان یونان نام گرفت که یکی از معتبرترین آثار موجود در این زمینه به زبان فارسی بهشمار میرود. آثار فلسفی و ترجمههای بزرگی از او به یادگار ماندهاست؛ از جمله ترجمه متافیزیک ارسطو که آن را مستقیماً از زبان یونانی باستان ترجمه کرد. مهمترین جنبهٔ مطالعات فلسفی او که خود ریشه در باورمندی راسخ او به کارل مارکس دارد، توجه ویژهاش به برآمدن و شکلگیری هر فلسفه، بر بنیادهای اقتصادی-اجتماعی دوران مورد بررسی است و بر این بنیاد است که در پژوهشهای فلسفی او، همواره طرحی از تاریخ دوران مورد مطالعه، بر بررسی فلسفهٔ آن دوران پیشی مییابد. خصلت دیگرِ مطالعات او، بیان مصطلحات اصلی و بنیادین هر فلسفه، در زبان اصلی خودش بود.
او در سالهای بعد از انقلاب فرهنگی، از تدریس در دانشگاه منع شد. البته گویا اولیای امور در سالهای بعد به دلجویی از او پرداخته بودند، ولی شرف در آن سالها بازنشسته شده بود و با عنوان عضو شورای عالی علمی، در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، به کار مشغول شده بود. وی در اثر حمله قلبی در تنهایی از دنیا رفت و جنازهٔ او را دوستان، روز پس از مرگ، در خانهاش پیدا کردند.
در سال ۱۳۴۹ کتاب شعر «واژهها» را منتشر کرد که در همان سال برنده جایزه شد. «پژواک» در سال ۱۳۳۷ و «متافیزیک عشق و مجموعه اشعار» در سال ۱۳۸۰ هم حاصل تلاشهای دیگر شرف در عرصه شاعری پارسی بودند.
کتابشناسی
نخستین فیلسوفان یونان، شرفالدین شرف خراسانی، ناشر اولیه: فرانکلین، ۱۳۵۴
فلسفه معاصر اروپایی، اینوسنتیوس بوخنسکی، ترجمه از آلمانی، با ضمیمهای از شرف الدین خراسانی دربارۀ مکتب فرانکفورت (هورکهایمر، آدورنو، هابرماس، مارکوزه)، نومارکسیستها (لوکاچ، بلوخ)، سارتر، استروکتورالیسم، ویتگنشتاینِ مرحلۀ دوم، پوپر و راسیونالیسم انتقادی، ناشر اولیه: دانشگاه ملی
از برونو تا هگل، تهران: ناشر: دانشگاه ملی، ۱۳۵۴ (صورت دیگری از این اثر، با حذف فصلهای مربوط به فیخته، شلینگ و هگل و مفصلتر کردن فصل مربوط به کانت از سوی شرف، با عنوان جدیدِ «از برونو تا کانت» در سال ۱۳۷۶ به توسط انتشارات علمی و فرهنگی صورت گرفت)
سوگنامهها و ترانهها، راینرماریا ریلکه، شرف الدین شرف خراسانی (مترجم)، ناشر: هرمس
متافیزیک (مابعدالطبیعه)، ارسطو، شرف الدین شرف خراسانی (مترجم)، ناشر: حکمت
بنیاد هستی شناختی، نیکلای هارتمان، شرف الدین خراسانی (مترجم)، ناشر: هرمس
از سقراط تا ارسطو، تهران: ناشر: دانشگاه ملی، ۱۳۵۲
جهان و انسان در فلسفه، تهران: ناشر: دانشگاه ملی، ۱۳۵۷
اسلام: پژوهشی تاریخی و فرهنگی، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
بوعلی سینا: شیخ الرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله فیلسوف و پزشک نامدار ایرانی، تقی بینش، شرف الدین خراسانی، فتحالله مجتبایی، علیرضا جعفری نائینی، کاظم موسوی بجنوردی (زیرنظر)، ناشر: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر (مجموعه مقالات)، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
واژهها (مجموعه شعر)، تهران: فرمند، ۱۳۴۹
پژواک (مجموعه شعر)، ۱۳۳۷
متافیزیک عشق (غزالان و غزلها): شعرهای گزیده، شرفالدین خراسانی، تهران: شهاب ثاقب، ۱۳۷۹
دیالکتیک عشق، در دست چاپ
اشک و آه، اهواز: کتابفروشی صافی، ۱۳۲۵
دیوار چین، فرانتس کافکا، ترجمه شرفالدین خراسانی و مسعود رجبنیا و اسفندیار سپهری، تهران: طهوری، ۱۳۳۷
منابع
برای مطالعهٔ بیشتر
شرفنامه: یادنامه استاد دکتر شرفالدین خراسانی شرف، حسن سیدعرب، ناشر: هرمس - ۱۳۸۳
پیوند به بیرون
مقالات شرفالدین خراسانی (دانلود)
کتابشناسی دکتر شرف
استادان گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
اهالی همدان
دانشگاهیان فلسفه
دانشآموختگان دانشگاه کمبریج
درگذشتگان ۱۳۸۲
زادگان ۱۳۰۶
زندانیان اهل ایران
شاعران مرد اهل ایران
نویسندگان فارسیزبان اهل ایران
مترجمان اهل ایران
محققان فلسفه دوران باستان
ویراستاران اهل ایران |
8837 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%A6%D8%B2%20%28%D8%B4%D9%87%D8%B1%29 | سوئز (شهر) | سوئز نام شهر و شهرستانی در استان سوئز مصر است.
جستارهای وابسته
فهرست شهرهای مصر
منابع
استان سوئز
سوئز
شهرها و شهرکهای بندری دریای سرخ
شهرهای بندری در مصر
شهرهای مصر
کانال سوئز
مناطق شهری بر پایه کشور مصر
مناطق مسکونی در استان سوئز
مناطق مسکونی ساحلی در مصر |
8838 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%AB%D9%88%D9%82%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%87 | وثوقالدوله | میرزا حسن خان وثوقالدوله (زاده ۱۳ فروردین ۱۲۴۷ تهران –درگذشته ۱۴ بهمن ۱۳۲۹ تهران) که بعدها نام خانوادگی وثوق برگزید، نخستوزیر ایران و از دولتمردان تأثیرگذار اواخر دوره قاجار بود. او برادر احمد قوام (قوامالسلطنه) است.
شهرت او در تاریخ ایران به سبب قرارداد ۱۹۱۹ میباشد که همه امور کشوری و لشکری ایران را به مستشاران بریتانیایی میسپرد. این قرارداد او را در اذهان عمومی ایرانیان برای همیشه منفور و متهم به خیانت کرد. وثوقالدوله همچنین عضو هیئت مجلس عالی (۱۲۸۸) بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کرد.
سمتها
از سال ۱۲۹۰ خورشیدی تا اوایل پادشاهی رضاشاه
وزیر مالیه (دارایی) (دو بار)
وزیر خارجه (هشت بار)
وزیر عدلیه (دادگستری) (شش بار)
وزیر داخله (کشور) (پنج بار)
وزیر معارف (فرهنگ) (یک بار)
زندگی
پدرش میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه پسر محمد قوامالدوله آشتیانی و مادرش طاووس خانم دختر مجدالملک سینکی بود. علوم ادبی را از میرزا احمد گلپایگانی و فلسفه را نزد میرزا هاشم رشتی اشکوری و میرزا ابوالحسن جلوه آموخت. او در سفرهایی که به خارج رفت فرانسوی را به خوبی و همچنین انگلیسی را فراگرفت.
او در جوانی، در سال ۱۲۷۱ خورشیدی مستوفی آذربایجان شد و لقب وثوقالملک را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. در سال ۱۲۷۳ لقب او به وثوقالدوله تغییر یافت. پس از برقراری مشروطه به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و در پی خلع محمدعلی شاه و پایان استبداد صغیر، عضو مجلس عالی مرکب از سی نفر برای اداره مملکت بود. پس از انحلال مجلس عالی و تعیین هیئت مدیره، رئیس آن هیئت شد. همین هیئت بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کرد. وثوقالدوله با بازگشایی مجلس شورای ملی بار دیگر به نمایندگی انتخاب شد اما در نهمین جلسه از نمایندگی استعفا کرد تا در کابینه سپهدار اعظم وزیر مالیه شود. با استعفای دولت سپهدار تنکابنی در تیر ۱۲۸۹ او نیز کنار رفت. اسفند همان سال سپهدار تنکابنی دوباره نخستوزیر شد و با ترمیم کابینهاش در ۲۶ تیر ۱۲۹۰ وثوقالدوله را به دولتش آورد و وزارت داخله را به او داد. کابینه سپهدار پس از چند روز کنار رفت و صمصامالسلطنه نخستوزیر شد و وثوقالدوله را وزیر خارجه کرد.
قرارداد ۱۹۰۷
چند ماه پس از آنکه وثوقالدوله زمام وزارت خارجه زمام وزارت امورخارجه را در دست گرفت، با اولتیماتوم روسیه روبرو شد که به دولت ایران چهل و هشت ساعت مهلت داد مورگان شوستر مستشار آمریکایی مالیه و دیگر خارجیانی را که با او کار میکنند برکنار کند، تعهد بدهد که تنها با رضایت قبلی سفارتهای روس و انگلیس افراد خارجی را به خدمت بگیرد و مخارج لشکرکشی روسیه به ایران را بپردازد وگرنه نیروهای روسیه که در رشت توقف کرده بودند، پیشروی خواهند کرد و دولت ایران باید هزینه این پیشروی را هم بپردازد. وثوقالدوله و بقیه اعضای هیئت دولت موافق پذیرش خواسته روسیه بودند اما مجلس شورای ملی با اکثریت قاطع اولتیماتوم روسیه را رد کرد.
اما در همین روزها مجلس با اینکه دوره خود را تمدید کرده بود، تعطیل شد و دولت اولتیماتوم روسیه را پذیرفت و مورگان شوستر را اخراج کرد. وثوقالدوله با دادن امتیازاتی هم به روسیه و هم به انگلیس، مسئله اولتیماتوم را حل کرد اما عملاً بر قرارداد ۱۹۰۷ مهر تأیید نهاد. این قرارداد که روسیه و انگلیس برای تقسیم حوزه نفوذشان در ایران، میان خود بسته بودند. چهار سال پیشتر که انعقادش به اطلاع دولت ایران رسانده شده بود، با اعتراض مجلس و دولت و محمدعلی شاه، روبرو شده بود. در راستای به رسمیت شناختن عملی چنین قراردادی بود که وثوقالدوله در جنوب ایران، «پلیس جنوب» را به رسمیت شناخت که انگلیسیها برای حفاظت از مناطق نفتخیز تشکیل داده بودند و در شمال، امتیاز معادن حوزه دریای خزر را به خوشتاریا، سرمایهدار روس داد.
در تابستان ۱۲۹۴ که مستوفیالممالک برای سومین بار نخستوزیر شد، وثوقالدوله را در ۲۷ امرداد به عنوان وزیر مالیه به مجلس معرفی کرد. او در مقام وزارت مالیه، «کمیسیون میکس» را تعطیل کرد که بنابر قراردادی میان ایران با دولتهای روسیه و انگلیس تشکیل شده بود که نیروهایشان در خاک ایران درگیر جنگ با آلمان و عثمانی بود. این کمیسیون که متشکل از نمایندگان دولت ایران و نمایندگان سفارتخانههای روسیه و انگلیس بود، اختیارات مالی کشور، یعنی تصمیمگیری در مورد بودجه، امور مالیاتی و استخدامی را در دست داشت. اما وثوقالدوله در مقابل تعطیلی این کمیسیون، قراردادی با انگلیس بست که تمام مبادلات مالی دولت ایران را در انحصار بانک شاهنشاهی ایران (متعلق به انگلیس) میکرد و دولت ایران از هیچ دولت دیگری غیر از انگلیس نمیتوانست وام بگیرد.
قرارداد ۱۹۱۹
وثوقالدوله دو بار نخستوزیر شد. دورهٔ نخست از هجدهم مرداد ۱۲۹۵ تا خرداد ۱۲۹۶ خورشیدی و دورهٔ دوم از شانزدهم مرداد ۱۲۹۷ تا تیر ۱۲۹۹ بود. در هیچیک از این دو دوره، رابطهٔ خوبی با احمدشاه نداشت ولی به سفارت انگلیس نزدیک بود، به ویژه در دورهٔ دوم نخستوزیریاش که انگلیسیها به شدت او را پشتیبانی میکردند. در همین دوره پس از سه ماه گفتگوی مخفیانه با انگلیسیها، قرارداد ۱۹۱۹ را با سفیر انگلیس در تهران منعقد کرد. شواهدی به دست آمد که برای عقد این قرارداد، دویست هزار تومان رشوه گرفته بود.
بنابر قانون اساسی، اجرای قرارداد ۱۹۱۹ مشروط به تأیید مجلس شورای ملی بود. اما این قرارداد در شرایطی بسته شد که مجلس، بیش از چهار سال بود به سبب شرایط جنگی، تعطیل بود. وثوقالدوله منتظر بازگشایی مجلس نماند و عملاً اجرای برخی مفاد قرارداد را آغاز کرد مثلاً برای اجرای یکی از بندهای قرارداد که احداث راهآهن بود، به شرکتی خارجی مقاطعه نقشهبرداری را داد که آن شرکت که پس از سقوط دولت وثوقالدوله به کارش پایان داده شد، از دولت ایران طلب ۱۵۰ هزار لیره غرامت کرد. او همچنین مستشاران انگلیسی برای مالیه و نظام آورد در حالی که قانوناً عقد قرارداد با شرکتهای خارجی و استخدام مستشار نیاز به تصویب مجلس داشت.
وثوقالدوله هر کسی را که به او اعتراض میکرد، به زندان میانداخت یا تبعید میکرد. هفده نفر از معترضان که در مسجد شیخ عبدالحسین تهران گردآمده بودند، به دستور او در مسجد توقیف و ماهها در قزوین زندانی شدند. چهار وزیر مخالف با قرارداد، ممتازالملک، محتشم السلطنه، ممتازالدوله و مستشارالدوله و همچنین حاج معینالتجار بوشهری سرمایهدار و سیاستمدار و مخالف قرارداد نیز به زندان کاشان فرستاده شدند.
وثوقالدوله بعدها در دفاع از قرارداد، با تشریح اوضاع دشوار ایران پس از پایان جنگ جهانی اول و اینکه دولتهای قدرتمند نیز به سبب خساراتی که در جنگ دیده بودند، نمیتوانستند کمکی به ایران کنند گفت:
«اضطرار حقیقی داعی شد که یا ما مملکت را تسلیم حوادث بکنیم و از معرکه بگریزیم، یا با مرکز واحدی که در آن موقع استمداد از آن ممکن بود [انگلیس]، داخل در مذاکره شویم و یک قراری بگذاریم. انشاالله یکوقتی این مسائل را در آثار محققین سیاست خواهید خواند. کتابها خواهند نوشت و آنوقت با فکر یک قدری روشنتر در قضایا حکم خواهید کرد».
وثوقالدوله پیگرد و سرکوب معترضان به قرارداد را نیز چنین توجیه کرد:
«یک اشخاصی بودند که میخواستند شهر را شلوغ کنند و خسته شده بودند که چرا آدمکشی در شهر نمیشود. خسته شده بودند که چرا شهر امن است. میخواستند به هر قیمتی که شده، شهر را برهم بزنند. بنده هم به نظمیه گفتم هرکس مخل نظم است بگیرید و تبعید کنید. آنها هم گرفتند و تبعید کردند».
اما دولت وثوقالدوله سقوط کرد، قرارداد به اجرا نیامد و دولت و مجلسی که بعداً تشکیل شد، رسماً با صدور بیانیه و قطعنامه، قرارداد ۱۹۱۹ را ملغی و بیاثر و محکوم کردند. ماجرای قرارداد از وثوقالدوله شخصیتی خیانتکار در افکار عمومی ساخت و آینده سیاسیاش را در آن مقطع نابود کرد. او ناگزیر به اروپا رفت اما پنج سال بعد، با دگرگون شدن عرصه قدرت، انقراض سلطنت قاجار و به پادشاهی رسیدن رضاشاه به ایران بازگشت و فعالیت سیاسی را از سر گرفت. حمایت شخصیتهایی چون مستوفیالممالک و سید حسن مدرس نیز در احیا یا به قول دکتر مصدق «پاگشایی» او مؤثر بود.
وثوقالدوله که حالا حسن وثوق شده بود، در نخستین انتخاباتی که پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه انجام گرفت، به نمایندگی تهران انتخاب شد اما در همان هفتههای آغازین کار مجلس و پیش از آنکه وثوق در مجلس حضور یابد و اعتبارنامهاش مطرح شود، مستوفیالممالک او را به عنوان وزیر عدلیه به مجلس معرفی کرد (۲۹ شهریور ۱۳۰۵).
این انتخاب مستوفیالممالک، اعتراض و سر و صدا برانگیخت. دکتر محمد مصدق در مجلس نطق مفصل و مستدلی علیه وثوق کرد، خواهان محاکمه او شد و او را مستحق زندان و محرومیت از حقوق مدنی دانست، نه اینکه وزیر و وکیل شود. مصدق گفت که وثوق «ضربه مهمی به اخلاق مملکت» زدهاست و وثوق در پاسخ، مصدق را فردی عوامفریب خواند که در سیاست مبتدی است و باید نزد او شاگردی کند:
«محصلین و مبتدیان در سیاست در دوره تحصیلات خودشان یک دوره درس وجاهت و جنت مکان شدن لازم دارند بخوانند و ایشان [دکتر مصدق] اگر فعلاً در آن دوره از تحصیلات خودشان واقع شدهاند، بنده عرضی ندارم ولی بنده عرض میکنم در دوره تحصیلات خودم، اصلاً از این کلاس صرف نظر کردم؛ یعنی از آن کلاس ما قبل طفره زدم و یکسره آمدم در ما بعد و هیچوقت به این مسائل اهمیت ندادم. هر وقت بنده با شخصی که بخواهد عوامفریبی کند و گریه دروغی کند در مبارزه واقع شوم، قطعاً مغلوب میشوم و بالأخره این را باید بدانند که در مسائل عالیه مملکت آیا بایستی دماگوژی کرد یا بایستی شاگرد بنده شد».
در همین نشست معرفی وثوق به مجلس، سید حسن مدرس در دفاع از او نطق مفصلی کرد و گفت قرارداد ۱۹۱۹ «معامله فضولی» و بیاثر بوده و هیچوقت ظهور خارجی پیدا نکرده که کسی به خاطر آن، حساب پس بدهد و باید اختلافات گذشته را کنار گذاشت و با هم کار کرد.
وثوق تا بهمن ۱۳۰۵ که حسن مستوفی کابینهاش را ترمیم کرد وزیر عدلیه بود و سپس از دولت کنار گذاشته شد. در دور بعدی مجلس (هفتم) بار دیگر به نمایندگی تهران انتخاب شد اما به مجلس نرفت.
سوءاستفاده مالی
شواهدی هست که وثوقالدوله بابت عقد قرارداد ۱۹۱۹ از انگلیسیها ۱۳۰ هزار لیره استرلینگ پول گرفتهاست. سند این اتهام یکی نامه مستر نرمان سفیر انگلیس در تهران و دیگری تلگراف لرد کرزن است که هر دو در سال ۱۲۹۹ به سپهدار رشتی نخستوزیر وقت ایران فرستاده شد که نشان میداد وثوقالدوله این مبلغ را گرفته و املاک طومانیانس، بازرگان ارمنی را در مازندران به بهای دویست هزار تومان خریدهاست.
مورد دیگر سوءاستفاده مالی وثوقالدوله به ارباب جمشید سرمایهدار زرتشتی مربوط میشود که ورشکست شد و دولت برای پرداخت بدهیاش اموال او را خرید. وثوقالدوله ۱۵۲ هزار تومان از خزانه دولت برداشت کرد تا روستای مردآباد کرج را که به ارباب جمشید تعلق داشت، برای دولت بخرد اما ارباب جمشید مدعی شد که تنها پنج هزار تومان دریافت کرده و ۳۷ هزار و پانصد تومان را وثوقالدوله برای خودش برداشته و بقیه پول را هم میان دیگرانی که دست اندرکار برداشت پول و خرید ملک بودهاند تقسیم کردهاست. ارباب جمشید به عدلیه شکایت کرد اما وثوقالدوله در خارج بود و هیچگاه برای پاسخ به این اتهام در دادگاه حاضر نشد.
فرهنگستان
وثوق در ۱۳۱۴ مدتی رئیس فرهنگستان ایران بود. او شعر هم میگفت و وثوق تخلص میکرد. دیوان شعری هم بر جای گذاشت. از معروفترین بیتهای او:
همچنین:
زندگی خانوادگی
حسن وثوق دو بار ازدواج کرد. از همسر اولش مریم بَدِر دختر نصیرالدوله یک پسر و هشت دختر داشت که عبارتنداز: افسر همسر دکتر امیراعلم (وزیر دوران احمد شاه، رضا شاه و محمدرضا شاه)، عشرت همسر منصورعلی قراگوزلو سردار اکرم (از خوانین همدان)، توران همسر یدالله عضدی (وزیر دوران محمدرضا شاه)، ملکه همسر نظامالدین امامی (پدرزن امیرعباس هویدا)، قمر همسر دکتر جواد آشتیانی (وزیر بهداری دوران محمدرضا شاه)، منصوره همسر دکتر حسین معاون (نماینده مجلس شورای ملی)، بتول همسر دکتر علی امینی (نخستوزیر محمدرضا شاه)، مهین همسر دکتر عبدالحسین طبا (نماینده مجلس شورای ملی) و بعداً همسر غلام اسفندیاری. تنها پسرش از این ازدواج، علی وثوق در دوران نخستوزیری دکتر امینی، معاون او شد. حسن وثوق در اواخر عمر با زن جوانی ازدواج کرد که از او نیز صاحب دو فرزند شد.
وثوق در اواخر عمر حافظه اش را از دست داده بود و بیشتر اوقات در باغ خود در سلیمانیه میزیست. او در آرامگاه خانوادگی در قم به خاک سپرده شدهاست.
تبارنامه
پانویس
منابع
دیوان وثوق، به کوشش ایرج افشار
غنی، سیروس، برافتادن قاجار و برآمدن رضاشاه
سخنوران نامی معاصر ایران
عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم). تهران: نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۳.
نقش روشنفکران در تاریخ معاصر ایران، مؤسسه فرهنگی قدر، تهران ۱۳۸۷، جلد ۱
اعضای حزب دموکرات (دوران مشروطه)
اعضای فرهنگستان ایران
افراد در دوره قاجار
انجمن ادبی ایران
اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)
اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی)
اهالی تهران
خاکسپاریها در قم
خاندان آشتیانی
درگذشتگان ۱۳۲۹
درگذشتگان ۱۹۵۰ (میلادی)
درگذشتگان ۱۹۵۱ (میلادی)
رئیسان فرهنگستان ایران
زادگان ۱۲۵۲
زادگان ۱۸۶۸ (میلادی)
زادگان ۱۸۷۳ (میلادی)
سیاست در دوره قاجاریان
سیاستمداران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
صدراعظمها و نخستوزیران قاجاریان
قاجاریان
نخستوزیران ایران
نمایندگان دوره اول مجلس شورای ملی
نمایندگان دوره دوم مجلس شورای ملی
وزیران امور خارجه ایران
وزیران دادگستری پهلوی
وزیران دولت حسن مستوفی (دولت سوم)
وزیران دولت حسن مستوفی (دولت ششم) |
8841 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%BA%20%D8%B3%D8%AD%D8%B1 | مرغ سحر | «مرغ سحر» تصنیفی از ساختههای مرتضی نیداوود با شعری از محمدتقی بهار است. این اثر نخست در جشنی به مناسبت هفتمین سالگرد انتشار روزنامهٔ ناهید در سال ۱۳۰۶ ه.خ اجرا شد و کمی بعدتر اجرای دیگری از آن با صدای ملوک ضرابی به روی صفحه گرامافون آمد.
شعر این تصنیف مضمونی سیاسی-اجتماعی دارد و مفاهیم انقلابی در آن به وفور دیده میشود. بهار این شعر را کمی پس از استبداد صغیر و در دورهای سرود که جنبش مشروطه ایران به تازگی به پایان و رضاشاه تازه به پادشاهی رسیده بود. از همین رو، شعر مرغ سحر منعکسکنندهٔ روحیات انقلابی مردم در آن دوره دانسته میشود. متن شعر روایتگر گفتگوی شاعر با یک پرنده («مرغ سحر») است که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند، اما مرغ محبوس آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر را به تنگ میآورد. موسیقی این تصنیف را نیداوود در منزل خودش ساخت. این موسیقی در دستگاه ماهور است و بخشهایی از آن به دستگاه شور نیز وارد میشود.
تصنیف «مرغ سحر» جایگاه ویژهای در تاریخ موسیقی ایران دارد و خوانندگان بسیاری آن را بازخوانی کردهاند. برخی از این بازخوانیها به سبک اصلی اثر وفادار بودهاند اما در برخی دیگر سازبندی تغییر یافته یا آهنگ به شکلی نو تنظیم شدهاست. به واسطهٔ اجراهای متعددی که محمدرضا شجریان از این تصنیف داشته، نام وی نیز با این تصنیف گره خوردهاست.
تاریخچه
انتشار و اجراهای اولیه
در تاریخ ۷ تیر ۱۳۰۶، روزنامهٔ ناهید که مطالب طنز منتشر میکرد، جشنی به مناسبت آغاز هفتمین سال انتشار خود بر پا کرد. این جشن در باغی برگزار شد که متعلق به شخصی به نام سهمالدوله بود. در این جشن قطعهای به نام «تصنیف در ماهور» اجرا شد که به جای ذکر نام شاعرش، از لفظ «اثر طبع یکی از اساتید سخن» استفاده شده بود. شعر این تصنیف نیز در اولین شمارهٔ سال هفتم روزنامه، به صورت یک پیوست منتشر شد. این تصنیف بعداً «مرغ سحر» یا «نالهٔ مرغ سحر» نام گرفت و معلوم شد که شاعرش محمدتقی بهار (معروف به ملکالشعرا) بودهاست. به گفتهٔ ناصرالدین پروین، خوانندهٔ تصنیف در جشن مذکور ایرانالدوله هلن (معروف به ایران خانم) بود اما جلال تاج اصفهانی در مصاحبهای در اوایل دههٔ ۱۳۵۰ مدعی شد که خود او بود که برای اولین بار این اثر را در باغ سهمالدوله اجرا کرد.
انتشار شعر بهار در روزنامهٔ ناهید، خود قابل توجه است. این نشریه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ و به صورت هفتگی به وسیله میرزا ابراهیم ناهید و با همکاری عارف قزوینی در تهران منتشر میشد و ارگان طنزآمیز هواداران سردار سپه (رضاخان) بود. در این نشریه به بسیاری از مخالفان سردار سپه پرخاش میشد یا ناسزا گفته میشد و بهار نیز یکی از ایشان بود. با این حال، از سال ۱۳۰۵ به بعد شعرهای تازهٔ بهار در ناهید منتشر شد که به عقیدهٔ ناصرالدین پروین، امکان دارد ناشی از تلاش بهار برای مصون ماندن از بدخواهی دستگاه کینهجوی آن نشریه باشد. در برخی از این اشعار، بهار به مجیزگویی شاه جدید (رضاخان) نیز پرداخته بود. با این حال، پس از آن که «مرغ سحر» شهرت یافت و معلوم شد او شاعرش بودهاست، بهار به زندان افتاد و جالب آن که در زندان با ابراهیم ناهید همبند شد.
ضبطهای اولیه
نخستین ضبط این تصنیف بر روی صفحههای پولیفون در پاییز سال ۱۳۰۶ خورشیدی، با صدای ملوک ضرابی و تار مرتضی نیداوود انجام شد. نسخهای از اجرای این تصنیف توسط ملوک ضرابی در صفحههای اچاموی (شمارهٔ ۳۸۸ تا ۳۹۰) نیز منتشر شد. اجرای معروف دیگری که بعدتر در گراند هتل انجام شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. گفته شده که در این اجرا، قمرالملوک وزیری خوانندهٔ تصنیف بود و بدون حجاب روی صحنه حاضر شد که این نخستین بار در تاریخ معاصر ایران بود که زنی بیحجاب روی صحنه آواز میخواند. با این حال، نیداوود که سازندهٔ این تصنیف است، بعدها این مطلب را که قمرالملوک وزیری این تصنیف را خوانده باشد، رد کرد.
شهرت این تصنیف و نشر گستردهٔ آن از طریق صفحهٔ گرامافون، در تغییر دیدگاه دولتمردان آن زمان در خصوص گرامافون (به عنوان اولین رسانهٔ صوتی در ایران) اثر گذاشت و باعث شد که به آن به عنوان یک وسیلهٔ تجملی نگاه نکنند و خطرش را از مطبوعات کمتر ندانند، تا آنجا که کمتر از یک سال بعد، در اردیبهشت ۱۳۰۷، «نظامنامهٔ مقررات ضبط صوت در صفحات گرامافون» تألیف شد و به تصویب وزیران رسید. صفحههای گرامافون این اثر نیز تنها یک ماه پس از انتشار، توسط شهربانی از بازار جمع شد که باعث شد این صفحهها به بازار سیاه راه پیدا کنند و به چند برابر قیمت اولیه فروخته شوند. با این که «مرغ سحر» در سالهای اولیهٔ به قدرت رسیدن رضا شاه پهلوی و در اعتراض به وی روی صفحه ضبط و منتشر شدهاست، اما پس از آن تا چندین دهه، چندان صدایی از آن به گوش نمیرسید؛ تا اینکه در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی، با آغاز فصل تازهای از ترانههای اعتراضی، «مرغ سحر» بار دیگر جان گرفت. در آن دوره نیز پخش این تصنیف با مخالفت طبقهٔ حاکم — از جمله هلاکو رامبد که از نمایندگان مجلس بود — مواجه شد. از آن پس خوانندگان مختلف نیز این تصنیف را بازخوانی کردهاند.
یکی از اولین اجراهای این تصنیف در ایران پس از انقلاب اسلامی، در سریال هزاردستان ساختهٔ علی حاتمی بود؛ جایی که اسماعیل محمدی در نقش استاد گلبهار و با گویندگی ناصر طهماسب این تصنیف را اجرا کرد.
شعر
شاعر تصنیف
محمدتقی بهار شعر این تصنیف را در کوران حوادث پس از سقوط سلسلهٔ قاجاریان و روی کار آمدن حکومت پهلوی سرودهاست. اسماعیل نواب صفا این شعر را مربوط به «حوادث دوران محمدعلیشاه و به توپ بستن مجلس شورای ملی» انگاشتهاست. وی با اشاره به روایتی از زبان موسی نیداوود (برادر مرتضی نیداوود)، میافزاید که بهار در واقع این ترانه را برای مخالفت با رضاشاه سرودهاست. این شعر روایتگر گفتگویی است بین شاعر و مرغی در قفس که هر دو ناامید هستند. شاعر از مرغ سحر میخواهد که از قفس بیرون بیاید و نغمهسرایی کند اما مرغ محبوس به جای آواز، آه و ناله سر میدهد تا جایی که شاعر به تنگ میآید و از او میخواهد که بس کند.
تصنیف «مرغ سحر» را میتوان سرود شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه دانست. کامیار عابدی، پژوهشگر ادبیات معاصر، معتقد است که «مرغ سحر» ترانهٔ شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه است و از شعارهای پیروان مرام اشتراکی در فضای برخاسته پس از انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه تأثیر گرفتهاست.
در سال ۱۳۰۶ که این ترانه نخستین بار اجرا شد، نام شاعرش را پنهان داشتند. از همین رو، عدهای سُرایش آن را به دورهٔ زندان یا پس از زندان و تبعید بهار منسوب کردهاند که نادرست است؛ زیرا در آن هنگام، بهار اگرچه مغضوب شاه بود اما هنوز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت.
متن شعر
شعر این تصنیف لحنی انقلابی دارد و بیان آن، همچون اغلب اشعار بهار، ساده و غنی است. با این حال، برخلاف عمدهٔ اشعار بهار که دارای مفاهیم ملیگرایانه هستند، این شعر بیشتر به مفاهیمی چون مساوات و شعارهای «مرام اشتراکی» و «اجتماعیون عامیون» (که جزو آرمانهای حزب سوسیال دمکرات ایران در دورهٔ مشروطه بودند) مبتنی است. در این شعر اشاراتی هم به مفاهیم چپگرایانه و کمونیستی شدهاست؛ از جمله در عبارت «خاک توده» و اشاره به «ارباب» و «زارع».
شعر تصنیف «مرغ سحر» مانند بسیاری از تصنیفهای آن زمان دارای دو بند است. بند اول بیشتر شاعرانه است، در حالیکه بند دوم دارای اشارات و مضمون صریح سیاسی و اجتماعی است. ملکالشعرا در بند اول شعر دربارهٔ تلخیهای اجتماعی با زبانی تمثیلی سخن میگوید و در واقع شنونده را برای شنیدن خبر نهایی آماده میکند و در بند دوم مجموعهای از اخبار و اطلاعات تلخ چون تمام شدن عمر حقیقت و عهد و وفا را به مخاطب منتقل میکند. در اجراهای اولیه که روی صفحهٔ گرامافون منتشر میشدند، روی دوم صفحه شامل اجرای بند دوم شعر بود اما در اجراهای اخیرتر، بند دوم تصنیف معمولاً اجرا نمیشود. مرتضی نیداوود در مصاحبهای که با بهروز مبصری (از محققان موسیقی ایرانی) انجام داده بود، میگوید که متن این شعر نه شاد است و نه غمگین و ملکالشعرا را بابت این شعر میستاید.
موسیقی
آهنگسازی
موسیقی این تصنیف در دستگاه ماهور و ساختهٔ مرتضی نیداوود است و از نظر ساختاری نوعی پیشدرآمد دانسته شدهاست. نیداوود آهنگ این تصنیف را در خانهاش ساخت که در یکی از کوچههای منشعب از خیابان فردوسی — که در آن زمان خیابان علاءالدوله نام داشت — قرار داشت به نام کوچهٔ بختیاریها (که بعداً به کوچهٔ فروشگاه فردوسی تغییر نام یافت). موسیقی این تصنیف پیش از شعر آن ساخته شد و بهار بعداً بر اساس این موسیقی، شعرش را سرود. در این قطعه، بخشی از موسیقی با کمک گوشهٔ دلکش از ماهور به شور پردهگردانی میکند. در شعر بهار هم همین قسمت با مصراع «پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین» مصادف است. پیش از آن نیز در بخشی از موسیقی، از گوشهٔ شکسته استفاده میشود که در بند اول شعر، این بخش با مصراع «ظلم ظالم جور صیاد» مصادف است.
اجرای خوانندگان سنتی
اگرچه، باور عمومی وجود دارد که نخستین خوانندهٔ این اثر قمرالملوک وزیری بودهاست، اما این باور ریشه در واقعیت ندارد. مرتضی نیداوود در مصاحبهای با روزنامهٔ اطلاعات در سال ۱۳۵۴ میگوید که قمرالملوک وزیری تا آن زمان تصنیف «مرغ سحر» را نخواندهاست. وی تأیید میکند که خودش به خطا فکر میکرده که صدای قمر را از رادیو شنیده که این تصنیف را میخوانده اما بعداً فهمیده که اشتباه کردهاست. ملوک ضرابی هم در مطلب دیگری در همان نسخهٔ روزنامهٔ اطلاعات میگوید که خوانندهٔ اولیهٔ اثر او بوده و از این که صدای او در رادیو با صدای قمر — که به گفتهٔ ضرابی «صدایی لطیف و رسا» داشت — اشتباه گرفته میشده، هم متعجب بوده و هم آن را مایهٔ خوشوقتی خود میدانستهاست. اما پیام مقدم، از تولیدکنندگان پادکست در حوزهٔ موسیقی ایرانی، معتقد است که شخصی که صدایش با قمر اشتباه گرفته میشده، جمال صفوی بودهاست. اجرای صفوی در سال ۱۳۰۷ روی صفحهٔ گرامافون (از شرکت کلمبیا) ضبط و پخش شد و در آن حسین استوار نوازندهٔ پیانو، ابراهیم منصوری نوازندهٔ ویولن و شخصی به نام سالاری نوازندهٔ تار بود.
تصنیف مرغ سحر چند بار در برنامهٔ گلها اجرا شد؛ از جمله در گلهای تازه ۱۵۰ با صدای نادر گلچین و تنظیم فرامرز پایور و گلهای تازه ۲۰۱ با نوازندگی بیژن کامکار (تنبک) و محمدرضا لطفی (تار) و خوانندگی هنگامه اخوان. محمود خوشنام میگوید که از این اجرای هنگامه اخوان بهعنوان نزدیکترین اجرا به اجرای اصلی این تصنیف یاد میشود. با این حال، در این اجرا اخوان به جای عبارت «خاک توده» از «خاک تیره» استفاده میکند که احتمالاً ناشی از سختگیریهای ممیزی رادیو در آن زمان بودهاست. از سوی دیگر، تنظیم پایور برای نادر گلچین، سازبندی متمایزی داشت و به شکل چپکوک (در ماهورِ فا) اجرا شده بود و حسن کسائی در سال ۱۳۸۸ این اجرا را بهترین اجرای این تصنیف نامید.
خوانندگان بسیاری این تصنیف را اجرا کردهاند که از آن جمله میتوان به ملوک ضرابی، ایرانالدوله هلن، جلال تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان، نادر گلچین، هنگامه اخوان، شهلا سرشار، همایون شجریان، فاضل جمشیدی، شکیلا، سالار عقیلی، فرهاد مهراد، محسن نامجو و گوگوش اشاره کرد. کیوان ساکت نیز آلبومی به نام دیدار شرق و غرب دارد که نام فرعی آن مرغ سحر است. فاضل جمشیدی در این آلبوم خوانندگی را بر عهده داشته و از جمله تصنیف «مرغ سحر» را نیز اجرا کردهاست. ساکت همچنین در اجرایی با ارکستر ملل که در مهر ۱۳۸۴ در تالار وحدت برگزار شد نیز، این قطعه را اجرا کرد که در این اجرا سالار عقیلی خوانندهٔ تصنیف بود.
شجریان اولین بار در سال ۱۳۶۹ در کنسرتی در دانشگاه برکلی در آمریکا این قطعه را اجرا کرد. پیش از اجرای کنسرت برکلی، شجریان و گروه همراهش تصمیم میگیرند که از نیداوود — که در آن زمان در سن خوزه که از برکلی دور نیست زندگی میکرد — برای شرکت در کنسرت دعوت کنند. به گفتهٔ داریوش پیرنیاکان، گروه برای دعوت از نیداوود به سن خوزه میرود و آنگاه متوجه میشود که نیداوود دو روز قبل درگذشتهاست. در کنسرت برکلی، شجریان تصنیف «مرغ سحر» را برای بزرگداشت یاد نیداوود اجرا میکند که مورد تشویق حضار قرار میگیرد. از آن زمان، شجریان این قطعه را در انتهای بسیاری از کنسرتهای خود به عنوان قطعهٔ آنکور اجرا کردهاست. هیچیک از اجراهای رسمی شجریان، بند دوم این تصنیف را شامل نمیشدهاست. معمولاً، این اجراهای شجریان با همخوانی حضار همراه بودهاست و از بهترینشان میتوان به اجراهای کنسرت همنوا با بم اشاره کرد که بعداً در آلبومی به همین نام نیز منتشر شد.
«مرغ سحر» را خوانندگان غیر ایرانی نیز اجرا کردهاند؛ از جمله، هابیل علیاف، نوازندهٔ کمانچه اهل جمهوری آذربایجان، در سال ۱۳۸۴ کنسرتی در ایران داد که در ابتدای آن تصنیف «مرغ سحر» با شعری به زبان آذری و با آواز ضابط نبیزاده اجرا شد. علیم قاسموف نیز نسخهای از این تصنیف را با شعری آذری اجرا کرده که مطلع آن گلدی باهارین صداسی است.
تنظیمهای متفاوت
بیشتر اجراهای مختلف «مرغ سحر» در چهار دههٔ گذشته به آنچه مرتضی نیداوود ساخت وفادار ماندهاند و کمابیش به همان شیوهٔ ملوک ضرابی این ترانه را اجرا کردهاند. به جز تنظیم پایور که سازبندی و کوک متفاوتی داشت، تنظیمهای دیگری هم از این تصنیف با شکلی متفاوت از نسخهٔ اصلی اجرا شدهاند. در یک اجرا که احتمالاً جهانبخش پازوکی تنظیم کرده بود، از هارمونی دو صدایی استفاده شده بود. این نسخه با صدای هوشمند عقیلی ضبط شدهاست. گروه کیوسک و محسن نامجو هم در سال ۱۳۸۹ اجرایی چندصدایی از «مرغ سحر» را ارائه دادند که ضربآهنگ ترانه در آن از شش و هشت () به دو چهارم () تغییر یافته بود. این اجرا با اینکه از لحاظ سازبندی و چندصدایی بودن متفاوت بود، ولی همچنان در چارچوب سنتی باقی ماند. فرهاد مهراد نیز نسخهای از این تصنیف برای گیتار تنظیم و اجرا کردهاست. همچنین، اجرایی دوصدایی با صدای عبدالوهاب شهیدی و پوران با تنظیم جواد معروفی (یا به روایتی، با تنظیم روحالله خالقی) و با جایگزینی شعر دیگری به جای شعر محمدتقی بهار منتشر شد که به گفتهٔ مرتضی حسین دهکردی توفیق چندانی پیدا نکرد. نسخهای که به تنظیم خالقی است، بعداً در برنامهٔ گلهای رنگارنگ ۳۳۸ پخش شد. در سال ۱۳۹۳ هم گوگوش در کنسرتش در ومبلی لندن ترانهٔ «مرغ سحر» را با تنظیم بابک امینی در سبک پاپ بازخوانی کرد. در این اجرا هم (مانند اجرای گروه کیوسک) ضربآهنگ قطعه به یک ریتم چهارضربی تغییر یافت و امینی قطعه را برای سازهای غربی تنظیم کرد و در نتیجه ریزپردهها از این اجرا حذف شدند؛ اما بیبیسی فارسی در مطلبی تحلیلی، این تنظیم امینی و اجرای گوگوش را در تضاد با معنای شعر توصیف کرد و نوشت که این اجرا کمتر با استقبال مثبت روبرو شدهاست.
بازتاب در فرهنگ معاصر
اجراهای محمدرضا شجریان از این تصنیف چنان مشهور بودهاند که نام وی با این تصنیف رابطهای تنگاتنگ پیدا کردهاست. در سال ۱۳۹۹ که شجریان در بیمارستانی در تهران بستری بود، مجلهٔ آزما مطلبی را شامل قدرشناسی چند موسیقیدان مطرح ایران از وی منتشر کرد و عنوان این مقاله را «مرغ سحر ناله سر کن!» قرار داد. مجلهٔ ادبستان فرهنگ و هنر نیز در سال ۱۳۷۲ در مطلبی شجریان و اختلافاتی که با برخی از موسیقیدانان ایرانی معاصرش (همچون محمدرضا لطفی) داشته را نقد کرد که در عنوان آن مطلب نیز شجریان با لفظ «مرغ سحر» خطاب شده بود. در سال ۱۳۹۶ سردیس محمدرضا شجریان در همایش سالانهٔ انجمنهای دوستداران حافظ در سمنان رونمایی شد و در این مراسم کیوان ساکت و فاضل جمشیدی تصنیف «مرغ سحر» را به احترام شجریان اجرا کردند.
نام بهار نیز با این تصنیف گره خوردهاست. در سال ۱۳۸۷ سعید رشتیان با همکاری مجموعهٔ آینهٔ فرهنگ، فیلمی به نام مرغ سحر تهیه کرد که به زندگی بهار میپرداخت. کارگردان فیلم مهدی باقری بود و پیروز کلانتری نقش مشاور کارگردان را بر عهده داشت.
از دیگر آثار مرتبط به این تصنیف میتوان به یک نوانما برای این تصنیف اشاره کرد که مسعود آبپرور ساخته و کارگردانی کردهاست. این نوانما روی اجرای کیوان ساکت با آواز فاضل جمشیدی تنظیم شده بود و در چهارمین جشنوارهٔ بینالمللی ویدئو و فیلم سوره در اصفهان، برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران شد. همچنین، منصور اوجی در سال ۱۳۵۶ کتاب شعری با نام مرغ سحر منتشر کرد که حاوی چهل رباعی انقلابی و اجتماعی بود و الهام بخش شاعران دیگر (از جمله قیصر امینپور، سید حسن حسینی و دیگران) شد تا رباعیهای انقلابی بسرایند.
تصنیف «مرغ سحر» جایگاهی ویژه در تاریخ موسیقی ایران دارد و محصول دورهای از تاریخ ایران است که با تلاقی هنر و سیاست، مقدمات تولد ترانهٔ اعتراضی شکل میگیرد. تصنیف «مرغ سحر»، تصنیفی «جاودانه» نام گرفتهاست. مجلهٔ ایرانشناسی نیز از این تصنیف به عنوان یکی از «شاهکارهای موسیقی ایرانی» یاد کردهاست.
نگارخانه
یادداشتها
پانویس
منابع
پیوند به بیرون
تنظیم مرغ سحر برای پیانو – وبگاه فریبرز لاچینی
نوانمای مرغ سحر ساختهٔ مسعود آبپرور
ترانههای سالار عقیلی
ترانههای سروده شده توسط محمدتقی بهار
ترانههای سنتی ایرانی در دستگاه ماهور
ترانههای سیاسی
ترانههای فارسیزبان
ترانههای فرهاد مهراد
ترانههای قمرالملوک وزیری
ترانههای گوگوش
ترانههای محسن نامجو
ترانههای محمدرضا شجریان
ترانههای ملوک ضرابی
ترانههای نادر گلچین
ترانههای همایون شجریان
تصنیفهای مرتضی نیداوود |
Subsets and Splits